مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بیوگرافی بیتا سحرخیز +مصاحبه عکس‌خانواده و اینستاگرام

بیوگرافی بیتا سحرخیز +مصاحبه عکس‌خانواده و اینستاگرام

بیتا سحرخیز (متولد ۲۱ آذر ۱۳۶۱ در تهران) بازیگر نقش ملکا تولایی وکیل سریال ماه و پلنگ است و همسری ندارد تا عکس های عروسی اش منتشر شود.(در پاسخ برخی شایعات)

همسر بیتا سحرخیر خانواده بیتا سحرخیر خانواده بازیگران بیوگرافی بیتا سحرخیر بازیگران سریال ملکا بازیگران سریال ماه و پلنگ اینستاگرام بیتا سحرخیر bita saharkhiz

بیتا سحرخیز متولد تهران است. او فارغ‌التحصیل رشته کارشناسی دبیری از دانشگاه تاکستان است.

وی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۸۵ با فیلم نسکافه داغ داغ آغاز کرد.

سحرخیز همچنین بازی در سریال‌های راه بی‌پایان، ترانه مادری و نون ریحون در کارنامه دارد.

همسر بیتا سحرخیر خانواده بیتا سحرخیر خانواده بازیگران بیوگرافی بیتا سحرخیر بازیگران سریال ملکا بازیگران سریال ماه و پلنگ اینستاگرام بیتا سحرخیر bita saharkhiz

فیلم های سینمایی

ردیفعنوانسالکارگردان
نسکافه داغ داغ۱۳۸۵علی قوی تن
فقط چشم‌هاتو ببند۱۳۸۵علیرضا امینی
هم‌خانه۱۳۸۶مهرداد فرید
انعکاس۱۳۸۶رضا کریمی
نیش زنبور۱۳۸۸حمیدرضا صلاحمند
خبر خاصی نیست۱۳۹۳مصطفی شایسته

سریال های تلویزیونی بیتا سحرخیز

عنوانسالدر نقشکارگردان
راه بی‌پایان۱۳۸۶میناهمایون اسعدیان
عید امسال۱۳۸۸الهامسعید آقاخانی
ترانه مادری۱۳۸۷نغمه ادیبحسین سهیلی زاده
بی کسی۱۳۸۸آرش قادری
نون و ریحون۱۳۸۸فرزاد موتمن
بهار، قبل و بعد۱۳۸۸شاهد احمدلو
گام‌های معلق۱۳۸۹شاهرخ دولکو
مهمانان ویژه۱۳۹۰جواد رضویان
یاور۱۳۹۲علی شاه حاتمی

instagram bita_saharkhiz

بیتا سحرخیز با انتشار عکس های زیر در اینستاگرمش نوشت:

همسر بیتا سحرخیر خانواده بیتا سحرخیر خانواده بازیگران بیوگرافی بیتا سحرخیر بازیگران سریال ملکا بازیگران سریال ماه و پلنگ اینستاگرام بیتا سحرخیر bita saharkhizمادر، ای پرواز نرم قاصدک
مادر، ای معنای عشق شاپرک
ای تمام ناله هایت بی صدا
مادر ای زیباترین شعر خدا
(نمیدونم این شعر از کیه ولی بسیار زیباست)  مامان شما همه زندگیه من هستین

همسر بیتا سحرخیر خانواده بیتا سحرخیر خانواده بازیگران بیوگرافی بیتا سحرخیر بازیگران سریال ملکا بازیگران سریال ماه و پلنگ اینستاگرام بیتا سحرخیر bita saharkhizمن و پدرم ١٣۶١،١٣٩۴ .. عاشقتم بهترین

 

مینای راه بی پایان، مهسای همخانه و البته بیش از همه نغمه ادیب.

او چنان در سریال ترانه مادری در نقش نغمه ادیب فرو رفته که حتی اختلاف سنی اش با محسن افشانی چندان به چشم نمی آید.

روزی را که به محل فیلمبرداری این سریال رفته بودیم با بیتا سحرخیز نیز که با خواهرش آمده بود گفتگویی انجام دادیم که به دلیل معدود بودن صفحات در شماره پیش، طبق قولی که داده بودیم در این شماره به چاپ میرسانیم.

چطور به پروژه ترانـه مادری معرفی شدید؟

سحرخیز: از طریق سریال راه بی پایان. آقای سهیلی زاده (کارگردان)

گویا بازی من در سریال راه بیپایان را دیده بودند و از همانجا مرا برای نقش نغمه ادیب انتخاب کردند. از سریال راه بی پایان تا سریال ترانه مادری یک سری هم به سینما زدید.

سحرخیز: بله، در این مدت دو فیلم سینمایی انعکاس و همخانه را بازی کردم.

با وجود اینکه سابقه کاری شما به چند کار محدود میشود اما در همین مدت تجربه های متفاوتی داشتید، این انتخاب شما بود یا…

سحرخیز: به هر حال هر بازیگری دوست دارد نقشهای متفاوتی را تجربه کند، کارهای دیگری هم به من پیشنهاد شده بود که خودم از بین آنها، این چند نقش را انتخاب کردم، یعنی در بین انتخاب دیگران،نهایتاً خودم انتخاب کردم.

نغمه ادیب را چگونه برای خودتان تعریف کردید؟

سحرخیز: هر وقت فیلمنامهای به دستم میرسد، برای نقش پیشنهادی شناسنامه درست میکنم و سپس هر سوالی که بدون جواب بماند با کارگردان مطرح میکنم، ضمن اینکه در اجتماع هم کنجکاوهستم و به دنبال اینگونه شخصیتها میگردم تا بیشتر به نقش نزدیک شوم.

تا حالا به این فکر نکردید که سینما را انتخاب کنید و به پیشنهادات تلویزیونی پاسخ منفی بدهید؟

سحرخیز: فعلا سعی میکنم درست انتخاب کنم در هیچ زمینهای گارد نمیگیرم. برای انتخاب کسب تجربه لازم است.

شخصا به کدام یک علاقه داری؟ حضور در سینما یا تلویزیون…

سحرخیز: طبعا مثل هر بازیگری سینما را بیشتر میپسندم.

فکر نمیکنید ماندگاری در سیما بیشتر اتفاق میافتد؟

سحرخیز: ماندگاری به اثر بستگی دارد. تا پیش از ترانه مادری، همه مرا با مینای راه بیپایان میشناختند و پس از پخش ترانه مادری با نغمه ادیب…اما فراموش نکنید نقشهای سینمایی ماندگار هم کم نداشتیم. شاید نقشهایی که من در سینما بازی کردم مانند نقشهای تلویزیونی اثر نداشته.

بازیگری را از کجا آغاز کردید؟

سحرخیز: از کلاسهای امین تارخ.

و اولین تجربه…

سحرخیز: فیلم سینمایی فقط چشماتو ببند به کارگردانی علیرضا امینی.

فکر میکنم تجربه خوبی هم بوده…

سحرخیز: خیلی خوب بود آن هم به دلیل بداههگوییهایش، شب قبل از فیلمبرداری دیالوگهایم را آماده میکردم.

چند سال است که بازی میکنید؟

سحرخیز: از سال ۱۳۸۴.

پس خیلی زود به جایگاه امروز رسیدی؟

سحرخیز: بزنید به تخته، خیلی دویدم.

برای انتخاب نقش چه ویژگیهایی را ملاک قرار میدهید؟

سحرخیز: بدون شک فیلمنامه و در کنار آن کارگردان و گروه همکار.

bita saharkhiz اینستاگرام بیتا سحرخیر بازیگران سریال ماه و پلنگ بازیگران سریال ملکا بیوگرافی بیتا سحرخیر خانواده بازیگران خانواده بیتا سحرخیر همسر بیتا سحرخیر


ادامه مطلب ...

بیوگرافی جمشید هاشم پور +مصاحبه و عکس همسرش

بیوگرافی جمشید هاشم پور +مصاحبه و عکس همسرش

جمشید هاشم پور Jamshid Hashempour با نام هنری جمشید آریا در سال ۱۳۲۳ از پدر و مادری اردبیلی در خیابان سلسبیل تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا دیپلم ریاضی ادامه داد. وی قبل از انقلاب اولین فیلم سینمایی خود را با معرفی یکی از دوستانش به ساموئل خاچیکیان، کارگردان ایرانیِ ارمنی‌تبار، در سال ۱۳۴۷ و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم جهنم سفید آغاز کرد.

همسر جمشید هاشم پور همسر بازیگران خانواده جمشید هاشم پور بیوگرافی مریم هاشم پور بیوگرافی جمشید هاشم پور Jamshid Hashempour

جمشید هاشم پور و همسرش

سپس در فیلم‌های جنجال پول ساختهٔ پرویز خطیبی و ایوالله به کارگردانی منوچهر نوذری، خوشگل‌ترین زن عالم (به‌همراه منوچهر وثوق)، قسمت (کارگردان امیر شروان)، عشقی‌ها (کارگردان جمشید شیبانی) بازی کرد. آخرین فیلمش در قبل از انقلاب خوشگلترین زن عالم به کارگردانی قدرت‌الله احسانی و بازیگری منوچهر وثوق، جمیله بود. بعد از آن برای مدتی سینما را رها کرد تا سال ۱۳۶۱ که به دعوت مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم خط قرمز دوباره به سینما بازگشت.او ستاره سینمای ایران در دهه هفتاد بود

پس از انقلاب

بازی او در نقش «زینال بندری» در فیلم تاراج ساختهٔ ایرج قادری بود که جمشید هاشم‌پور (آریا) را با سرِ تراشیده میان مردم مطرح کرد؛ تا جایی که تیپ قهرمان سرتراشیده تا سالها مخاطبان بسیاری را روانهٔ سینماها می‌کرد. فیلمهای بعدی او عبارتند از: فرمان، بازداشتگاه، نقطه ضعف، بالاش، پایگاه جهنمی، عقابها، یوزپلنگ، تیغ و ابریشم، عشق و مرگ، پرده آخر، تماس شیطانی، دادستان، قرق، مادر، طعمه، افعی، یاران، آخرین خون، نیش، پرواز از اردوگاه، آخرین بندر، ضربه طوفان، یاغی، رنجر، زخمی، مجازات، گروگان، عقرب، آواز قو، گشت ارشاد، مسافر ری و چندین فیلم دیگر تا به امروز.

جمشید هاشم‌پور از معدود هنرپیشگان موفق سینمای ایران است که فعالیت تئاتری نداشت و بنا به گفته خودش در یکی از مصاحبه‌هایش سینما را از سینما شروع کرده‌است و تنها فعالیت تئاتری وی صحنه‌هایی از فیلم تماس شیطانی بود که صحنه‌های تئاتر را با راهنمایی مجید مظفری اجرا کرد. وی با بازی در نقشهای متفاوت توانایی‌های خود را به اثبات رسانده‌است. او در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در کنار بازی در فیلمهای اکشن و حادثه‌ای گه گداری بازی در نقشهای دیگر را نیز امتحان کرده‌است: روز باشکوه (کیانوش عیاری، ۱۳۶۷) – مادر (علی حاتمی، ۱۳۶۸) – پردهٔ آخر (واروژ کریم‌مسیحی، ۱۳۶۹) – عشق و مرگ (محمدرضا اعلامی، ۱۳۶۹) و دلشدگان (علی حاتمی، ۱۳۷۰).

هاشم‌پور پس از دریافت دیپلم افتخار از هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۷) برای بازی در فیلم هیوا (رسول ملاقلی پور) گزیده‌کار شد و سعی کرد در فیلمهای خوب و متفاوت بازی کند. بازی بسیار خوب او در فیلمهای آواز قو (سعید اسدی، ۱۳۷۹)، سفر به فردا (محمدحسین حقیقی، ۱۳۸۰)، قارچ سمی (رسول ملاقلی پور، ۱۳۸۰)، واکنش پنجم (تهمینه میلانی، ۱۳۸۱) نشان از رویکرد سخت‌گیرانهٔ هاشم‌پور دارد. او در این سالها یک بازی تحسین‌برانگیز در فیلم مسافر ری (داود میر باقری، ۱۳۷۹) از خود به نمایش گذاشت.

جمشید هاشم‌پور در سال ۱۳۸۲ دو فیلم بر پرده سینماهای تهران داشت: «واکنش پنجم و سفر به فردا». بازی خوب او در فیلم «سفر به فردا» که نامزدی بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر را برایش به ارمغان آورد به دلیل اکران نامناسب و نوع فیلم آنچنان که باید دیده نشد. نقش کوتاه او در فیلم کیفر بسیار گیرا و تأثیر گذار بود به گونه‌ای که برای تیزر تبلیغاتی عکس این بازیگر بر پرده‌های تبلیغات بود. هاشم‌پور در سال ۱۳۸۶ از پس نقش سنگینی در فیلم استشهادی برای خدا به‌خوبی برآمد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنوارهٔ فجر شد.

همسر جمشید هاشم پور همسر بازیگران خانواده جمشید هاشم پور بیوگرافی مریم هاشم پور بیوگرافی جمشید هاشم پور Jamshid Hashempour

جمشید هاشم پور و دخترش

جمشید هاشم پور ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر است.

هاشم پور با ایفای نقش در فیلم‌های مختلف توانایی خود را به اثبات رسانده است و موفق شد که در سال ۷۷ برای فیلم «هیوا» به کارگردانی رسول ملاقلی‌پور، دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد را از هفدهمین جشنواره فیلم فجر کسب کند.

این بازیگر این روز ها فیلم «نفس» به کارگردانی نرگس آبیار را بر پرده سینما دارد که در این فیلم نقشی کوتاه و خاص را بازی کرده است، گفت و گوی خبرنگار ما را به این بهانه با وی در ادامه می‌خوانید:

دلیل انتخاب این نقش و بازی شما در فیلم «نفس» چه بود؟
این نقش برایم خیلی خاص و ویژه بود و حتی قبول کردم که این نقش را با حجم کم نیز کار کنم.

حجم نقشی که قرار است ایفا کنید، در انتخاب شما تاثیر می‌گذارد؟
حجم نقش به کم و زیاد بودن آن نیست، چیزی که اهمیت دارد تاثیرگذاری آن نقش بر بیننده است، من چند فیلم کار کردم که در آن ها نقش کوتاه ایفا می‌کنم، اما بازی در این فیلم‌ها و در قالب این نقش‌ها به انتخاب خودم بوده است.

بزرگ ترین دغدغه شما در دنیا بازیگری چیست؟
دغدغه‌ها و ناراحتی‌های خانوادگی؛ چون ما هم مثل مردم هستیم و این اتفاقات متوجه ما هم می‌شود، اما در دنیای سینما و فیلم، فعلا دغدغه خاصی ندارم ولی به طور کلی رقابت‌ها سنگین و سخت است، البته این اتفاق در ایران نسبت به کشور هایی که سینما پیشرفته‌تری دارند، کم تر و ملایم تر است.

اگر به گذشته بازگردید باز هم حرفه بازیگری را انتخاب خواهید کرد؟
بله چرا که نه. حتما باز هم بازیگری را انتخاب می‌کردم.

چه جور نقشی را دوست دارید، بازی کنید؟
من فیلمی به نام «استشهادی برای خدا» را بازی کردم، که نقشم در این فیلم یکی از نقش‌هایی است که خودم خیلی دوست داشتم آن را بازی می‌کردم.

ملاک‌های شما برای انتخاب نقش هایتان چیست؟
اول تهیه کننده‌ای است که فیلم را تهیه می‌کند و بعد فیلم نامه و کارگردانی، سه عاملی هستند که در تاثیرگذاری یک پروژه نقش دارند.

همسر جمشید هاشم پور همسر بازیگران خانواده جمشید هاشم پور بیوگرافی مریم هاشم پور بیوگرافی جمشید هاشم پور Jamshid Hashempour

در سینما به دنبال چه هستید و از هنر چه می‌خواهید؟
هنر به قدری بی‌اندازه و گسترده است که نمی‌شود تشخیص داد و پیش بینی کرد. هر کاری که انجام می‌دهم ممکن است آخرین کارم در این عرصه باشد و نمی‌توان تشخیص داد که در چه موقعیتی قرار داری و کجا هستی و یا این که اصلا چه فیلمی تو را ارضا می‌کند و چه فیلمی را دوست نداری.

با توجه به این که شما ستاره سینمای ایران بودید، فکر می‌کنید که چطور می‌توان به این جایگاه رسید؟
در سینمای ما دو دو تا برابر با چهار نیست و این کار هیچ معیاری ندارد. نمی‌دانم شاید به زمان، مکان، خود بازیگر، جامعه، خانواده و یا حتی ورزش کردن مربوط شود و همه این عوامل در مجموع دست به دست هم می‌دهند تا شخصی ستاره شود.

برای افرادی که می‌خواهند بازیگر شوند، چه  توصیه‌ای دارید؟
توصیه خاصی که نمی‌شود کرد به جز آن که تحصیلات این راه را پیش بگیرند و از طریق دانشگاه و به شکل خیلی اصولی و کامل ریزه کاری‌های این حرفه را یاد بگیرند و درست وارد این راه شوند، چون بدون برنامه مطمئنا به جایی نخواهند رسید.

همسر جمشید هاشم پور همسر بازیگران خانواده جمشید هاشم پور بیوگرافی مریم هاشم پور بیوگرافی جمشید هاشم پور Jamshid Hashempour

فیلم های جمشید هاشم پور

  • شهرزاد (۱۳۹۴)
  • من دیه گو مارادونا هستم (۱۳۹۳)
  • هاری (۱۳۹۳)
  • روزگاری عشق و خیانت (۱۳۹۲)
  • کلاشینکف (۱۳۹۲)
  • هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند (۱۳۹۲)
  • گام‌های شیدایی (۱۳۹۱)
  • گشت ارشاد (۱۳۹۰)
  • زنها شگفت انگیزند (۱۳۸۹)
  • گلوگاه شیطان (۱۳۸۹)
  • پایان‌نامه (۱۳۸۹)
  • ازدواج در وقت اضافه (۱۳۸۸)
  • کیفر (۱۳۸۸)
  • چهره به چهره (۱۳۸۷)
  • فرود در غربت (۱۳۸۷)
  • خیابان بیست و چهارم (۱۳۸۷)
  • کلبه (۱۳۸۷)
  • نفوذی (۱۳۸۷)
  • استشهادی برای خدا (۱۳۸۶)
  • آن مرد آمد (۱۳۸۶)
  • محافظ (۱۳۸۶)
  • چهار انگشتی (۱۳۸۵)
  • میم مثل مادر (۱۳۸۵)
  • سنگ، کاغذ، قیچی (۱۳۸۵)
  • قاعده بازی (۱۳۸۵)
  • از دوردست (۱۳۸۴)
  • قتل آنلاین (۱۳۸۴)
  • یک بوس کوچولو (۱۳۸۴)
  • جنایت (۱۳۸۲)
  • مزرعه پدری (۱۳۸۲)
  • واکنش پنجم (۱۳۸۱)
  • سفر به فردا (۱۳۸۰)
  • قارچ سمی (۱۳۸۰)
  • آواز قو (۱۳۷۹)
  • ابر و خورشید (۱۳۷۹)
  • مسافر ری (۱۳۷۹)
  • رنجر (۱۳۷۸)
  • سهراب (۱۳۷۸)
  • روبان قرمز (۱۳۷۷)
  • باشگاه سری (۱۳۷۷)
  • چشم عقاب (۱۳۷۷)
  • هیوا (۱۳۷۷)
  • زخمی (۱۳۷۶)
  • شبیخون (۱۳۷۶)
  • یاغی (۱۳۷۶)
  • یورش (۱۳۷۶)
  • جوانمرد (۱۳۷۵)
  • عقرب (۱۳۷۵)
  • لاک پشت (۱۳۷۵)
  • دشمن (۱۳۷۴)
  • فاتح (۱۳۷۴)
  • گروگان (۱۳۷۴)
  • ویرانگر (۱۳۷۴)
  • آخرین بندر (۱۳۷۳)
  • دیوانه وار (۱۳۷۳)
  • روز دیدنی (۱۳۷۳)
  • سربلند (۱۳۷۳)
  • مجازات (۱۳۷۳)
  • نیش (۱۳۷۳)
  • آخرین خون (۱۳۷۲)
  • پادزهر (۱۳۷۲)
  • پرواز از اردوگاه (۱۳۷۲)
  • ضربه طوفان (۱۳۷۲)
  • یاران (۱۳۷۲)
  • افعی (۱۳۷۱)
  • تماس شیطانی (۱۳۷۱)
  • راز گل سرخ (۱۳۷۱)
  • طعمه (۱۳۷۱)
  • قافله (۱۳۷۱)
  • آخرین تلاش (۱۳۷۰)
  • دادستان (۱۳۷۰)
  • دلشدگان (۱۳۷۰)
  • قرق (۱۳۷۰)
  • گل‌ها و گلوله‌ها (۱۳۷۰)
  • پرده آخر (۱۳۶۹)
  • عشق و مرگ (۱۳۶۹)
  • مادر (۱۳۶۸)
  • روز باشکوه (۱۳۶۷)
  • تیغ و ابریشم (۱۳۶۴)
  • یوزپلنگ (۱۳۶۴)
  • پایگاه جهنمی (۱۳۶۳)
  • تاراج (۱۳۶۳)
  • عقاب‌ها (۱۳۶۳)
  • بازداشتگاه (۱۳۶۲)
  • بالاش (۱۳۶۲)
  • دادشاه (۱۳۶۲)
  • نقطه ضعف (۱۳۶۲)
  • خط قرمز (۱۳۶۰)
  • فرمان (۱۳۶۰)
  • بیعت (۱۳۶۰)-فیلم کوتاه
  • ایوالله (۱۳۵۰)
  • خوشگلترین زن عالم (۱۳۵۰)
  • عشقی‌ها (۱۳۵۰)
  • قسمت (۱۳۴۹)
  • جنجال پول (۱۳۴۷)
  • جهنم سفید (۱۳۴۷)
  • فراری (۱۳۴۶) – (نقش سیاهی لشکر)
Jamshid Hashempour بیوگرافی جمشید هاشم پور بیوگرافی مریم هاشم پور خانواده جمشید هاشم پور همسر بازیگران همسر جمشید هاشم پور


ادامه مطلب ...

بیوگرافی رامین ناصر نصیر ،بازیگر برنامه دورهمی +مصاحبه و عکس اینستاگرام

بیوگرافی رامین ناصر نصیر ،بازیگر برنامه دورهمی +مصاحبه و عکس اینستاگرام

این شب‌ها او را در برنامه «دورهمی » در نقش عمو هوشنگ می‌بینیم. در فیلم سینمایی« مشکل گیتی» هم بازی کرده است که این روزها بر پرده سینماهاست.
فلامک جنیدی، متولد سال ۱۳۵۱ است و سوم دبیرستان بود که تصمیم گرفت بازیگر شود او با رامین ناصر نصیر، هم دانشگاهی بود و توسط وی به مهران مدیری معرفی شد.
 همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر
ramin nasernasir instagram

رامین ناصرنصیر، یکی از بازیگران قدیمی حوزه طنز تلویزیونی است که با «ساعت خوش» به شهرت رسید و سال‌هاست او را در کارهای مهران مدیری و دیگر کمدی‌سازها می‌بینیم، هرچند خودش می‌گوید: «وقتی در یک نقش جا می‌افتی، دیگر به‌تو مجال نمی‌دهند که نقش‌های دیگر را هم بازی کنی!» با رامین نصیر درباره دیدگاهش درباره زندگی، محیط‌زیست و دنیای مجازی هم‌صحبت شدیم.

از فامیلی‌تان شروع کنیم؛ ناصر نصیر، دو کلمه‌ای که ریشه هم‌‌معنایی دارند. می‌دانید چرا این فامیل برایتان انتخاب شده است؟

تا جایی که می‌دانم ناصر و نصیر اسم پدربزرگ و پدر پدربزرگم بوده است. آنها در انتخاب فامیل به نوعی خلاقیت نشان داده‌‌ و دو کلمه تقریبا هم‌معنا را انتخاب کردند که به نوعی کامل‌کننده یکدیگر است.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

متولد تهران هستید؟

اصالتا گیلانی هستیم، پدر و مادرم هر دو اهل لاهیجان هستند، اما بعد از ازدواج به تهران مهاجرت کردند و ما در تهران به دنیا آمدیم.

مردم شمال خصلت‌‌های خاص خود را دارند، مهربان و شادند و زندگی را زیاد سخت نمی‌گیرند. این ویژگی‌‌ها در شما هم وجود دارد؟

بله این ویژگی‌ها را دارند. مردم شمال در کنار طبیعت زندگی می‌کنند و نانشان را از طبیعت به دست می‌آورند، همین باعث شده که سرحال‌تر باشند، اما زندگی شهرنشینی و بخصوص پایتخت‌نشینی سختی‌‌های خاص خود را دارد و سبک زندگی آدم‌ها را دگرگون می‌کند. شیوه زندگی و خصلت‌های‌ فردی از طریق ژن به آدم‌ها منتقل نمی‌شود، بلکه شرایط اجتماعی بشدت روی افراد تاثیر می‌گذارد. آدم‌هایی که در کنار طبیعت زندگی می‌کنند، خوشی‌های زندگی را بهتر و بیشتر درک می‌کنند؛ آنها از خوردن، پوشیدن و دورهمی‌های خانوادگی و فامیلی لذت می‌برند، اما زندگی در کلانشهری مثل تهران اجازه نمی‌دهد ما آن خوشی‌های دم‌دستی که حقمان هم هست تجربه کنیم.

زندگی شهرنشینی و آپارتمان‌نشینی همه ما را درگیر کرده است؛ زمانی که در خانه هستیم در حصار دیواریم، وقتی سرکار هم می‌آییم، باز هم دور و برمان دیوار است. به نظرتان در چنین شرایطی چگونه می‌شود به طبیعت نزدیک‌تر شد تا حالمان هم بهترشود؟

زندگی شهرنشینی این عادت را در ما به وجود آورده که با پول می‌‌توانیم شاد باشیم و اگر امکانات بیشتری داشته باشیم، دلمان خوش‌تر است، در صورتی ‌که با چیزهای خیلی ساده‌تر و واقعی‌تر که در طبیعت وجود دارد، می‌توانیم شاد باشیم؛ همان چیزهایی که در گذشته طی سال‌ها و قرن‌‌ها مردم را شاد کرده است. هنوز هم مردمی که پیوندشان را با طبیعت حفظ کرده‌اند، همان شادی‌ها را تجربه می‌کنند و حالشان هم خیلی خوب است. آدم وقتی از طبیعت دور می‌شود برای شادی دنبال امکانات بیشتر می‌رود؛ همه عمر خود را صرف بیشتر به دست آوردن و کمتر استفاده کردن، می‌کند، به همین دلیل حالش هیچ‌وقت خوب نیست. از طرفی باید بپذیریم که تنها موجودات سیاره زمین نیستیم و باید به فکر بقیه جانداران این کره خاکی هم باشیم و کمر به نابودی آن نبندیم. آدم‌‌هایی که در طبیعت زندگی می‌کنند و پیوند خود را با آن حفظ کرده‌اند، چون می‌دانند که محیط‌زیست ارزشمند است، برای حفظ آن بیشتر تلاش می‌کنند.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

یعنی وقتی آدم‌ها از طبیعت دور می‌شوند برای حفظ بقای آن هم تلاشی نمی‌کنند؟

حفظ محیط‌زیست را باید از دو زاویه نگاه کنیم؛ برخی فکر می‌کنند محیط‌زیست فقط متعلق به آنهاست، پس برای بقای خود باید آن را حفظ کنند، اما واقعیت این است که محیط‌زیست برای همه جانداران است و باید به حقوق دیگر جانداران هم احترام گذاشت و محیط‌ زندگی آنها را خراب یا آلوده نکرد. اگر زور آدم‌ها بیشتر از بقیه جانداران است، نباید این حق را به خود بدهد که حریم دیگران را تخریب و نابود کند.

از احترام به حقوق دیگران گفتید، این حقوق انسان‌‌ها را هم شامل می‌شود؟

در دنیای امروزی و به دلیل شرایط بعضا سختی که وجود دارد، آدم‌ها براحتی حقوق یکدیگر را نادیده گرفته و آن را پایمال می‌کنند. بیشتر ما صبح که از خانه بیرون می‌آییم، همه تلاش خود را می‌کنیم تا به هر قیمتی و بدون در نظر گرفتن چارچوب‌های اخلاقی منافع شخصی خود را حفظ کنیم .

در این شرایط چه باید کرد تا احترام به حقوق دیگران هم برایمان اولویت پیداکند؟

به نظرم در این زمینه فقط باید کار فرهنگی انجام داد، اما متاسفانه این امر بسیار مهم در لابه‌لای جنجال‌های سیاسی و جناح‌بندی‌‌ها کمرنگ شده و نادیده گرفته می‌شود. باید برای حفظ محیط‌زیست، احترام به انسان‌‌های دیگر، حفظ شان آدمیت و… برنامه‌ریزی درازمدت داشت و مسئولان نگاه بلندمدت به آن داشته باشند؛ چون در درازمدت تاثیر خود را نشان می‌دهد. نباید به این مسائل نگاه تشریفاتی و لوکس داشت، باید با برنامه‌ریزی سال‌ها آن را پیگیری کرد تا به نتیجه برسد. نمی‌توان مثلا منتظر روز محیط‌زیست ماند و بعد با چند تا شعار توقع داشت که محیط‌زیست از نابودی نجات پیدا کند.

از تنهایی امروزی آدم‌های شهر نشین گفتید، به نظرتان فضای مجازی در این تنها شدن چه نقشی دارد؟ تنهایی آدم‌ها را به سمت دنیا مجازی می‌برد یا این دنیا باعث می‌شود آنها تنهاتر شوند؟

هر دو برهم تاثیر دارد! استفاده و تکیه خیلی زیاد به دنیای مجازی به نظرم به این دلیل است که آدم‌‌ها در هر شرایطی نقاب خاص آن موقعیت را به چهره می‌گذارند! آدم‌های امروزی پیچیده شده‌اند؛ در خانه یک جور هستند، در محل کار جور دیگر رفتار می‌کنند، در کوچه و خیابان شرایط روحی و روانی‌اشان تغییر می‌کند. مردم نگران این هستند که دیگران چگونه درباره آنها قضاوت می‌کنند؛ به همین دلیل به دنیای مجازی پناه می‌برند، چون در این فضا کسی آنها را نمی‌شناسد و قضاوت ناشناس‌ها اهمیت زیادی ندارد. به دو دلیل آدم‌ها در دنیای مجازی زیاد گشت و گذار می‌کنند؛ یکی به دلیل فریب با نقاب دروغین و دیگری برای سرگرمی. کسانی که در شبکه‌های اجتماعی صفحه رسمی و مشخصی دارند، تکلیفشان روشن است و می‌دانند که مردم با همین صفحات درباره آنها قضاوت می‌کنند، اما آدم‌هایی که با نام‌ها و عکس‌های دروغین در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند، از هیچ چیز پروایی ندارند و چون کسی آنها را نمی‌شناسد، درون خود را بروز می‌دهند، هرچند که این درون اصلا خوشایند نباشد.

و این آسیبی است که جامعه ما را تا حدودی تهدید می‌کند؟

هر پدیده‌ نوظهوری در کنار محاسنش، آسیب‌هایی هم دارد. مشکل اینجاست درباره فناوری و تکنولوژی‌های روز فرهنگ‌سازی نمی‌شود، به همین دلیل آسیب‌ها بیشتر از محاسن به چشم می‌آید. از اینترنت و شبکه‌‌های اجتماعی می‌توان استفاده‌های خوبی کرد، اما به مردم آموزش داده نمی‌شود که از این فناوری‌ها چگونه بهینه استفاده کنند. فضای مجازی جای پر کردن خلأ‌های شخصیتی یا کلاهبرداری و… نیست، اما چون امکانات این فضا برای مردم ناشناخته است، آسیب‌هایش بیشتر از مزایایش شده است.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

ازدواج و عکس همسر ناصر نصیر

اطلاعاتی در مورد ازدواج وی در دست نیست اما به احتمال زیاد وی مجرد است

هم‌چنین در مجموعه طنز «قهوه تلخ» نقش آقای بلوکات را به عهده دارد. این مجموعه از طریق شبکه ی خانگی پخش شد.

همسر رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام رامین ناصر نصیر

فیلم های رامین ناصرنصیر

  • دورهمی ۱۳۹۵
  • مشکل گیتی ۱۳۹۴
  • شهرزاد (۱۳۹۴)
  • دست نزن جیزه (۱۳۹۴)
  • رفقای خوب (۱۳۹۳)
  • در حاشیه (۱۳۹۳)
  • شوخی کردم (۱۳۹۲)
  • لبخند در مراسم ترحیم (۱۳۹۱)
  • مامان بهروز منو زد (۱۳۹۱)
  • قهوه تلخ (۱۳۹۱)
  • کلاغ پر ، دلفین پر (۱۳۹۱)
  • تقصیر آستینم بود (۱۳۹۰)
  • سه پنج دو (۱۳۹۰)
  • رفیق فابریک (۱۳۹۰)
  • ارث شیرین (۱۳۸۹)
  • به من نگو دزد (۱۳۸۹)
  • تایماز موتوری (۱۳۸۹)
  • زن بابا (۱۳۸۹)
  • دامادی به نام صفر (۱۳۸۹)
  • پرواز از فراز تیر چراغ برق (۱۳۸۸)
  • کتاب فروشی هدهد (۱۳۸۵)
  • باجناق ها (۱۳۸۳)
  • او مثبت (۱۳۸۳)
  • پشت کنکوری‌ها (۱۳۸۱)
  • پلیس آسمانی (۱۳۸۰)
  • مربای شیرین (۱۳۷۹)
  • ورثه آقای نیکبخت (۱۳۷۸)
  • جنگ ۷۷ (۱۳۷۷)
  • پلاک ۱۴ (۱۳۷۹)
  • داستان‌های نوروز (۱۳۷۹)
  • ساعت خوش (۱۳۷۳)

کارگردانی

  • خانه اجاره ای (سری اول) (۱۳۹۰)

منشی صحنه

  • چشم عقاب (۱۳۷۶)
  • عقرب (۱۳۷۵)

ترجمه

  • اشک‌های آبی، اشک‌های زرد، مترجمین: رامین ناصرنصیر، غسان حمدان، شاعر: محمدالماغوط، نشر: مروارید، تهران، (۱۳۹۵) . غسان حمدان مدعی است که رامین ناصرنصیر زبان عربی نمی‌داند و در این ترجمه هیچ نقشی نداشته است.
  • پرنده‌ای نیست، درخت می‌خواند، مترجمین: رامین ناصرنصیر، خوسه‌ گوادالوپه، خیمنس‌ کورونادو، نویسنده: ساموئل اورتگا، نشر: نیلا، تهران، (۱۳۸۳)
اینستاگرام رامین ناصر نصیر بازیگران دورهمی بیوگرافی بازیگران بیوگرافی رامین ناصر نصیر مصاحبه بازیگران همسر رامین ناصر نصیر


ادامه مطلب ...

بیوگرافی هادی کاظمی +مصاحبه ،خانواده و اینستاگرام

بیوگرافی هادی کاظمی +مصاحبه ،خانواده و اینستاگرام

هادی کاظمی (متولد ۱۳ آبان ۱۳۵۵) بازیگر سریال علی البدل ، هنرپیشه ایرانی است که با سریال شب‌های برره مشهور شد و در آثار دیگر مدیری نیز ظاهر شد. ماندگارترین نقشهای او نقش نظام دو برره و باباشاه می‌باشد.

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدل

از همان سال‌هال روی صحنه رفت. بعدها وارد دانشگاه شد و در رشته بازیگری تحصیلاتش را ادامه داد، دوره‌ای که خودش معتقد است که هیچ کمکی به او و پیشرفتش در بازیگری نکرده‌است: «من در دانشگاه هیچ چیز یاد نگرفتم اما یک استادی داشتم به اسم آقای دامود که خیلی چیزها به من یاد داد ولی متأسفانه وقتی وارد دانشگاه شدم حس اینکه چیزی در آنجا یاد گرفتم را نداشتم. دانشگاه بیشتر برای من محیطی بود برای ارتباط بیشتر، همین».

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدلinstagram hadi kazemi

او از سال ۷۵ وارد تلویزیون شد اما با بازی در نقش «نظام دوبرره» در سریال شبهای برره برای عامه مردم شناخته شد. او از همان کار به نوعی تبدیل به یکی از اعضای ثابت گروه مدیری شد و تقریباً در همه کارهای بعد از «پاورچین» مدیری حضور داشت. در این مدت در تله‌فیلم‌ها و سریال‌های دیگری هم بازی کرده که از کارهای اخیرش می‌توان به سریال «در چشم باد» در نقش عباس پذیرش هتل اشاره کرد. او در «قهوه تلخ» در نقش باباشاه جایگاه خود در طنز را محکم‌تر کرد.

رستوران داری و ازدواج

او به همراه یکی از دوستانش رستوران شب های لیالی را در تهران دایر کرده و اگر گذرتان به آنجا بخورد متوجه می شوید کار رستوران داری کاظمی چیزی همسطح بازیگری اش است با اینکه او اولین چهره بازیگری نیست که وارد این کار شده اما علاقه او به رستوران داری از علاقه اش به آشپزی سرچشمه می گیرد.

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدل

هادی کاظمی و خواهران لیلا بلوکات

خودش که می گوید، دست پخت خوبی دارد – ادواج نکرده و همسری ندارد.

مصاحبه جالب و خواندنی با هادی کاظمی

بزرگ‌ترین خصیصه اخلاقی هادی کاظمی است و البته این ویژگی آنقدر در او بزرگ و بارز است که گاهی به قول خودش دیگران را آنچنان دچار سوء‌تفاهم می‌کند که بلافاصله اقدام به سوء‌‌استفاده می‌کنند. شاید دقیقا به همین دلیل است که هادی کاظمی در گپ صفحات «جنایات و مکافات» می‌گوید من احمق نیستم لطفا اشتباه نکنید!‌ ماجرا اما به مهربانی‌ها و خصوصیات مثبت اخلاقی او ختم نمی‌شود در جریان گفت‌و‌گو اعترافات شنیدنی هم مطرح شد که خواندن آن خالی از لطف نیست. شاید باورتان نشود، اما هادی کاظمی در یکی از کوچک‌ترین اعترافاتش می‌گوید که در دوران کودکی از جیب پدرش دزدی کرده‌!

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدل

هادی کاظمی از جیب پدرش دزدی کرده!

اگر پاک کن داشتم

اگر بتوانی یکی از خصوصیاتت را پاک کنی، کدام خصوصیت را پاک می‌کنی.
زودرنج بودنم را.

آخرین باری که دروغ گفتی کی بود؟
دروغ مصلحتی گفته‌ام، صلاح این بوده که دروغ بگویم. اما دروغی که بگویم و بعد بخواهم عذاب‌وجدان بگیرم ترجیح می‌دهم نگویم.

اهل قضاوت کردن هستی؟
اینکه بخواهم زندگی‌ام را تعطیل کنم و در مورد آدم‌ها حکم بدهم را قبول ندارم و این کار را انجام نمی‌دهم. اما چیزی که وجود دارد این است که همیشه دوستان و اطرافیانم برایم مهم هستند و در مورد یکسری از مسائل و رفتارهایشان می‌توانی یک برداشت کوچک داشته باشی و به آنها گوشزد کنی.

حوصله ندارم بدجنسی کنم

به صورت عمومی هرکدام از ما یکسری بدجنسی داریم، بدجنسی تو چیست؟
بله، همه ما یکسری بدجنسی داریم. معلوم است که پاک و منزه نمی‌توانیم باشیم. اعتراف می‌کنم من هم بدجنسی‌های خودم را دارم اما نه بدجنسی بی‌دلیل، درواقع بیخود و بی‌جهت بدجنسی نمی‌کنم اصلا حوصله این کارها را ندارم. واقعیت این است که من در زندگی‌ام به یک آرامشی رسیده‌ام که حوصله چالش و جنجال ندارم. تو وقتی شروع می‌کنی به بدجنسی کردن، آن شخص هم روزی نسبت به تو بدجنسی می‌کند و صفت جنگیدن به وجود می‌آید. من معتقدم جنگ به هیچ‌وجه نه پیروزی همراهش است و نه باخت. به نظرم هردو طرف جنگ، شکست است. تو اگر پیروز هم شوی در حقیقت شکست خورده‌ای چون طرف مقابلت آرام‌آرام شروع می‌کند به جمع کردن انرژی و به قدرت رسیدن که تو را زمین بزند پس در نهایت تو باز پیروزی شدی. همین‌طور برعکس. پس بدجنسی می‌تواند شروع یک دعوا و جنگ باشد و من حاضر نیستم وارد این بازی شوم.

وقتی مامورها دستگیرم کردند

همان روز یک اتفاق بد دیگر هم برایم افتاد صاحب کارم سه جین کاپشن به من داد که از جنوب پامنار تا باغ همایونی ببرم. خودتان تصور کنید با دست‌های ترک‌خورده و نیم وجب قد آن همه بار را باید جابه‌جا می‌کردم. به هزار دردسر کاپشن‌ها را رساندم. در راه برگشت که بودم یکدفعه دیدم چند تا پسربچه بدو بدو فرار می‌کنند و مامورها دنبال‌شان. یکی از مامورها از پشت به من حمله کرد و من را انداخت روی زمین می‌خواستند دستگیرم کنند. فکر می‌کردند من هم جزو پسربچه‌های بزهکار آن محله‌ام. یک نفر به دادم رسید و گفت این پسر کارگر است و فقط از این جا رد می‌شده. این‌طور بود که من را ول کردند.

یادم می‌آید وقتی مدرسه می‌رفتم، به پدرم می‌گفتم به من پول بده، می‌گفت: برو از جیبم ۵۰ تومان بردار. من نامردی نمی‌کردم و هرچه پول خرد هم در جیب پدرم بود برمی‌داشتم. پدرم می‌دانست که من پول خردها را هم کش می‌روم اما هیچ‌وقت به رویم نیاورد.

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدلهادی کاظمی در ماندانا سوری و الیکا عبدالرزاقی

جواب‌های، هوی نیست

یک‌بار در کوچه با یکی از هم‌محلی‌هایمان دعوایم شد. حسابی کتک‌کاری کردیم، فحش و بدو بیراه هم دادم و با گریه و زاری به خانه برگشتم. با داد و فریاد اشک می‌ریختم. مادرم تر و خشکم کرد. پدرم پرسید چرا گریه می‌کنی؟ گفتم این پسر بچه من را کتک زد. سؤال کرد تو چه کار کردی، گفتم من هم زدمش. گفت برو بیرون. تو هم مثل همان پسربچه کوچه‌ای. وقتی فحش داده است تو هم فحش داده‌ای و او را کتک زده‌ای هیچ فرقی با آن پسر نداری. همان جا بود که یاد گرفتم جواب‌ های هوی نیست. جواب‌ های‌گاهی سکوت است و به خجالت افتادن طرف مقابل. در کل هر وقت دعوا شده کتک خورده‌ام.

وقتی کتک خوردم

وقتی ۱۴ سالم بود در خیابان پامنار پادو چرخکار بودم. یک نفر پاکستانی آنجا کار می‌کرد و هی به من زور می‌گفت. مرتبا می‌گفت زود باش، عجله کن تنبل. یک روز عصبانی شدم و گفتم برو بابا افغانی. شاکی شد و تا توانست من را کتک زد.

حس حمایت ترک‌ها

اصالتا کجایی هستی. مهم‌ترین ویژگی مردم آن منطقه چیست؟
آذری. مردم آذربایجان خیلی پشت هم هستند. مثلا در تبریز کمتر گدا دیده می‌شود و مردم از یکدیگر حمایت می‌کنند. هرقدر هم که با هم مشکل داشته باشند پشت هم هستند.

قانون گریزی عمومی

تا حالا پیش آمده نسبت به کسی حسادت کنی؟
بله، حسادت یکی از صفاتی است که واقعا عمل زشتی محسوب می‌شود. اما متاسفانه در بین ما ایرانی‌ها خیلی رایج است. ما ایرانی‌ها جزو کسانی هستیم که از صبح تا شب در حال نصیحت کردن آدم‌ها هستیم. فکر نمی‌کنم در هیچ جای دنیا آنقدر مردم به نصیحت کردن یکدیگر علاقه داشته باشند. از صبح زود که بیدار می‌شوی و رادیو را روشن می‌کنی، مرتب باید توجیه کردن و نصایح مجری برنامه رادیو که این کار خوب است،‌ آن کار بد را گوش بدهی تا زمانی که وارد یک گروه می‌شوی و می‌بینی که همه می‌گویند فلانی خوب است، فلانی بد. هرکس به زعم خودش بهترین و دانای کل است و درنهایت ما جزو پرچالش‌ترین آدم‌ها روی زمین هستیم. برایم عجیب است با اینکه در دین، فرهنگ‌ و تاریخ‌مان این همه به کارهای نیک صحه گذاشته و کارهای بد تقبیح شده است اما ما بیش از حد مرتکب اشتباه می‌شویم و تا این اندازه قانون‌گریز هستیم ما عادت نداریم به قانون کشور خودمان هم احترام بگذاریم در صورتی که قانون باید رعایت شود.

دوستم ماشینم را قرض گرفت و هرگز پس نداد

آنقدر دست و دلبازم که ماشینم را از دست دادم. یکی از دوستانم از دلسوزی من سوء‌استفاده کرد. ماشینم را به او قرض دادم و او کلاهبرداری کرد و ماشینم را برد که برد. متاسفانه به اطرافیانم هم از لحاظ عاطفی و هم از لحاظ مالی زیادی بها می‌دهم. یکی از چیزهایی که از پدرم سعی کردم یاد بگیرم انفاق و بخشیدن است. بخشیدن را نه فقط به لحاظ مادی دوست دارم، بلکه از لحاظ معنوی هم بخشش جزو خصایص اخلاقی‌ام است.
به قول جبران خلیل جبران «مهر ورزیدن» باید یکی از اصول زندگی‌مان باشد. شاید به نظر بعضی از دوستانم احمق و ساده به نظر بیایم؛ درست است ساده هستم اما احمق نه… آن روز که دوستم به ماشین احتیاج داشت یک لحظه دلم لرزید، اما با خودم گفتم مردانگی، انفاق و بخشیدن را رعایت کن. دوستت مشکل دارد باید به او کمک کنی اما او رفت که رفت. جالب اینجاست که چندوقت بعد به زندان افتاد. با من تماس گرفتند. رفتم او را دیدم، باز هم او را بخشیدم. حتی رئیس زندان به من گفت همین‌جا از او شکایت کن. من گفتم قول داده است، قسم خورده است که وقتی آزاد شد کارش را جبران کند. حتی به من گفت اول خدا، دوم تو، حواست به زن و بچه من باشد. باورتان نمی‌شود تمام مدتی که زندان بود به خانواده‌اش رسیدگی می‌کردم وقتی که آزاد شد، دوباره ناپدید شد. آدم سنگدل و کینه‌ایی نیستم. تا الان پیش نیامده بخواهم کسی را لعن و نفرین کنم. به خدا دلم نمی‌آید به هر حال ما آدم‌های معتقدی هستیم. دین ما می‌گوید هم دعا و هم لعن و نفرین اول به خودت برمی‌گردد.

روزهای پس از مادر

راستش از وقتی که مادرمان فوت کرد خیلی دل و دماغ بعضی کارها را ندارم. برای هر چهار نفرمان همینطور است. حتی عید هم دیگر آن حال و هوا را برای ما ندارد. برای همین ذوق‌زده نمی‌شویم. من حتی شرایط خوبی در سال ۹۳ نداشتم و به خاطر مشکلاتی مجبور شدم کمی با خودم خلوت کنم.

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدل

احتمالا نمی‌دانستید که کاظمی‌ها همگی دستی بر آتش هنر دارند، پس واجب شد آنها را بهتر بشناسیم. مهدی برادر بزرگ‌تر، متاهل و دارای دو فرزند است که اگرچه صدای خوبی دارد اما ترجیح می‌دهد در کار هنر، فقط مشوق برادرانش باشد. او که مدت‌ها فیتنس را دنبال می‌کرد، به خاطر آسیب‌دیدگی مدتی است آن را کنار گذاشته. مهدی در میان کارهای هادی سریال شاهگوش را دوست دارد. برادر بعدی، حامد است که از سال ۷۹ آواز ایرانی را شروع کرده است.

یک‌جا اما مستقل

من جدا زندگی می‌کنم. برادرها هم مستقل هستند؛ اما در یک ساختمان در کنار پدرمان. همیشه اولین گزینه ما در تعطیلات حالا به هر مناسبتی که باشد این است که با همدیگر باشیم، ولی خب خیلی اوقات هم نمی‌شود.

اگر بخواهـــی از خصوصیات اخلاقی‌ات بگویی چه می‌گویی؟
متاسفانه اصلا زرنگ نیستم، تمام تلاشم را می‌کنم که صادق باشم، به شدت هم آدم رکی هستم، زبانی تلخ اما درون مهربانی دارم، البته این خصیصه متولدین آبان‌ماه است. آبانی‌ها ظاهر مهربانی ندارند اما درون‌شان رئوف است. به هیچ‌وجه خسیس نیستم. بی‌جهت به آدم‌ها اعتماد می‌کنم و همین مسئله باعث شده زیاد رودست بخورم.
    بزرگ‌ترین دروغی که شنیدی و به‌هم ریختی چه دروغی بود؟
آنقدر دروغ می‌شنوی که دیگر فراموش می‌کنی، داری دروغ می‌شنوی. دروغ آنقدر در زندگی ما جا افتاده که فکر می‌کنی دروغ گفتن گناه نیست.  انگار برای گذراندن زندگی باید دروغ بگویی، مردم هم دروغت را می‌پذیرند. البته نمی‌گویم به صورت مطلق همه آدم‌ها دروغ می‌گویند اما خب درصد دروغگوها روز به روز بیشتر می‌شود، بنابراین نمی‌توانم از بزرگ‌ترین دروغی که شنیده‌ام بگویم چون تعداد این بزرگ‌ترین‌ها خیلی زیاد است.

بهترین انسان برای من پدرم است. هیچ‌کس با این قدرت و میزان انرژی به من نزدیک نیست. وقتی در بدترین شرایط روحی هستم کافی است یک تلفن به پدرم بزنم و ۲ کلمه با او صحبت کنم.

همسر هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل رستوران هادی کاظمی بیوگرافی هادی کاظمی بیوگرافی بازیگران بازیگران علی البدل

فیلم های سینمایی هادی کاظمی

فیلمکارگردانسال ساخت
۵۰ کیلو البالومانی حقیقی۱۳۹۴
ایران برگرمسعود جعفری جوزانی۱۳۹۳

سریال های تلویزیونی هادی کاظمی

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۵علی البدلبازیگرسیروس مقدمدرحال ساخت
۱۳۹۴زعفرانیبازیگرحامد محمدینوروز ۹۵ از شبکه ۲
۱۳۹۱بیدار باشبازیگراحمد کاوریاز ۱۸ شهریور ماه ۱۳۹۱ از شبکه یک سیما پخش شد.
۱۳۹۰بهانه‌ای برای بودنبازیگر؟تهیه شده در سیمای آذربایجان غربی (ارومیه)[۲]
۱۳۸۹تله‌فیلم «سفید امضاء»بازیگرساسان فرخ‌نیا
۱۳۸۲–۱۳۸۸در چشم بادبازیگرمسعود جعفری جوزانیدر نقش «عباس، رسپشن هتل»
۱۳۸۸تله‌فیلم «خواب فروش»بازیگرشهاب عباسی
۱۳۸۸تله‌فیلم «بی‌تابی»بازیگرایمان افشاریان
۱۳۸۸تله‌فیلم «گردان آبنبات چوبی»بازیگرامیر فیضیشبکه ۲
۱۳۸۷تله‌فیلم «بمانی هفتم»بازیگرمهدی مظلومی
۱۳۸۷مرد دو هزار چهرهبازیگرمهران مدیریدر نوروز ۱۳۸۸ پخش شد.
۱۳۸۵باغ مظفربازیگرمهران مدیریدر نقش کارمند اداره پدرزن کامران
۱۳۸۴شب‌های بررهبازیگرمهران مدیریدر نقش «نظام دوبرره»
۱۳۸۴پاورچینبازیگرمهران مدیریدر نقش «حسام دوبرره» و پدرش «نظام دوبرره»
۱۳۸۳شبکه سه و نیمبازیگرداریوش کاردانشبکه ۲
۱۳۸۳صفردرجهبازیگرابوالفضل احمدیانبازماندگان یک کشتی مسافربری بزرگ، در یک جواد جزیره
گرفتار می‌شوند. دو آدم خوارِ ساکن این جزیره، هربار
با ترفندی، در پی یافتن و خوردن این آدمها هستند!
۱۳۸۲مهمانان مادربزرگبازیگرامیرفیضیاز برنامه کودک و نوجوان شبکه ۲ پخش می‌شد

شبکه خانگی

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۵آسپرینبازیگرفرهاد نجفیدرام و معمایی
۱۳۹۴عطسهبازیگرمهران مدیری
۱۳۹۲شوخی کردمبازیگرمهران مدیریاولین قسمت از یکشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۲ توزیع شد
۱۳۹۲شاهگوشبازیگرداود میرباقریدر نقش «امیریل زهره خان» (از پرسنل کلانتری)
پخش در شبکهٔ نمایش خانگی[۳]
۱۳۹۱ویلای منبازیگرمهران مدیریدر نقش «آقای خاتون آبادی، کارگر سابق کارخانهٔ
پروفیل مشکات» (طلبکار ارباب مشکات)
۱۳۹۱کار کاذببازیگرمهرداد محتشمیتهیه‌شده توسط شرکت آریانا گستر جم پرشیا
جهت پخش در شبکهٔ نمایش خانگی
۱۳۸۹کلاهبرداربازیگرمهرداد محتشمیتهیه‌شده توسط مؤسسه فرهنگی هنری رودکی
۱۳۸۹–۱۳۹۰قهوه تلخبازیگرمهران مدیریدر نقش «باباشاه» و «کلنل توپولوف»
۱۳۸۹شب به‌یادماندنیبازیگرعلیرضا اتفاقیاندر نقش فریدون (گارسون رستوران)
۱۳۸۶گنج مظفربازیگرمهران مدیریدر نقش نیما / پدر خان‌قلی‌خان؛
نمایش آن از مهر ماه ۱۳۹۲ از طریق شبکهٔ
نمایش خانگی آغاز شد.
۱۳۸۵فضانوردانبازیگرسیامک انصاری
پیمان قاسم‌خانی
در چندین نقش مختلف؛
تهیه شده جهت پخش در شبکهٔ نمایش خانگی
بازیگران علی البدل بیوگرافی بازیگران بیوگرافی هادی کاظمی رستوران هادی کاظمی زمان پخش سریال علی البدل همسر هادی کاظمی


ادامه مطلب ...

تیپ و لباس دیا میرزا بازیگر هندی سلام بمبئی در ایران +مصاحبه

تیپ و لباس دیا میرزا بازیگر هندی سلام بمبئی در ایران +مصاحبه

عکس دیا میرزا بازیگر هندی سلام بمبئی در ایران

نشست خبری فیلم سلام بمبیی با حضور دیا میرزا بازیگر هندی فیلم، محمدرضا گلزار، جواد نوروز بیگی تهیه‌کننده، قربان محمدپور کارگردان فیلم و همچنین علی ایرانی مشاور ارشد تهیه‌کننده برگزار شد.

دیامیرزا بازیگر فیلم طی سخنانی با اشاره به همکاری خود در پروژه سلام بمبی گفت: ‌خیلی دوست داشتم در یک فیلم ایرانی همکاری کنم البته من با فرهنگ ایران آشنا بودم و فیلم‌های ایرانی را می‌دیدم. پدرم نیز در سال ۱۹۷۰ به ایران سفر کرد و از او در مورد ایران بسیار شنیده‌ام و با ایران غریبه نبودم.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی
وی با اشاره بازیگرانی که با او در این فیلم همکاری داشته‌اند، گفت: ‌ محمدرضا گلزار آدم بسیار شریفی است و یک سوپراستار بزرگ است و ما همکاری بسیار خوبی با یکدیگر و سایر بازیگران ایرانی و عوامل ایرانی داشتیم.

میرزا درباره محدودیت‌هایی که قطعا باید براساس عرف فیلم‌های ایرانی انجام می‌شد؛ گفت: ‌ داستان فیلم به شکلی بود که شخصیت اصلی از خانواده‌ای می‌آمد که در آن ارزش‌ها و اعتقادات خاصی وجود داشت همچنین بازی کردن برای من با درنظر گرفتن این محدودیت‌ها سخت نبود.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی

میرزا با اشاره به کمپینی که توسط برخی از هنرمندان برای حمایت از نرگس کلباسی تشکیل شده؛ گفت: من همیشه طرفدار حقوق بشر هستم و امیدوارم کمک کنیم در این پرونده مشکلات حل شود.

علی ایرانی یکی از اعضای گروه پیگیری کننده پرونده نرگس کلباسی درباره این پرونده گفت: ‌ نرگس کلباسی بد‌ترین جای هند را برای فعالیت ان جی او و خیرخواهانه انتخاب کرد او از ۳۰ کودک نگهداری می‌کرد که ۱۲ کودک نابینا هستند.

وی ادامه داد: در یکی از روز‌ها که اعضای این خیریه به همراه کودکان به پیک نیک رفته بودند در هنگام درست کردن غذا یکی از کودکان فوت می‌کند بعد ۱۲ شاهد در دادگاه شهادت می‌دهند که نرگس کلباسی کودک مقتول را به درون رودخانه هل داده و مسبب مرگ وی بوده است.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی

ایرانی با اشاره به اینکه کلباسی هم اکنون با قید ضمانت در حیدرآباد هند آزاد است گفت: ‌ کمپینی توسط هنرمندانی همچون دیارمیرزا، محمدرضا گلزار تشکیل شده است و به دنبال پیگیری حل پرونده نرگس کلباسی است.

وی ادامه داد: در بررسی‌های ما درباره این پرونده مشخص شد که گروه‌های خیریه مخالف تلاش داشتند تا از اتفاقی که برای نرگس کلباسی رخ داده به عنوان اهرم فشاری برای حذف وی استفاده کنند.

جواد نوروزبیگی تهیه کننده فیلم نیز با اشاره به اینکه استقبال خوبی از فیلم صورت گرفته است گفت: متاسفانه علی رغم مذاکراتی که با صدا و سیما انجام دادیم و قرار شد تبلیغات فیلم سلام بمبی از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش نشود و حتی پخش کننده هندی فیلم به احترام ما تیزر فیلم به شبکه‌های ماهواره‌ای نداد، اما باز هم صدا و سیما تیزرهای این فیلم را پخش نمی‌کند.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی

وی ادامه داد: من حتی به صدا و سیما پیشنهاد دادم که با گرفتن پول تیزرهای این فیلم را پخش کند و یا اگر امکان پخش تیزرهای فیلم وجود ندارد به صورت زیرنویس و تبلیغات متنی انجام بدهند اما باز هم صدا و سیما نپذیرفت.

نوروزبیگی ادامه داد: نه تنها صدا و سیما از این فیلم حمایت نکرد بلکه در بخشهای خبری نیز به تخریب فیلم پرداختند و من دلیل این همه دشمنی با این فیلم را نمی‌دانم حتی برخی بازیگران فیلم همچون بنیامین بهادری که شب گذشته در شبکه سوم حاضر شده بود اجازه نداشت تا نام فیلم را به زبان بیاورد و همین مسئله باعث دلخوری وی شده بود و می‌خواست استودیو برنامه حرف تو برف را ترک کند.

محمدرضا گلزار بازیگر فیلم نیز گفت: خوشحالم که در این فیلم بازی کردم و بازی کردن در این فیلم باعث شد تا پیشنهاداتی برای ادامه فعالیت سینمایی در هند داشته باشم و این پیشنهاد‌ها در حال بررسی است.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی

وی ادامه داد: صنعت سینمای هند بسیار پیشرفته‌تر از سینمای ایران است و برای من که در اولین پروژه مشترک ایران و هند حضور پیدا کرده بودم اتفاق بسیار خوبی بود بخصوص آنکه در این فیلم زبان انگلیسی بازی کردم.

وی ادامه داد: قرار بود در این فیلم یک قطعه موسیقی را اجرا کنم اما مخالفت کردم و سازندگان فیلم نیز به تصمیم من احترام گذاشتند اما دوست دارم اعلام کنم در اسفندماه کنسرت موسیقی را برگزار خواهم کرد که سورپرایزهای جالبی در آن وجود دارد.

گلزار با اشاره به اینکه هرگز در سینمای ایران ممنوع‌التصویر نبوده، گفت: اگر محدودیتی برای فیلمی به وجود آمده به دلیل حضور من نبوده است زیرا وقتی فیلمی پروانه ساخت می‌گیرد؛ اعلام شده قرار است در آن محمدرضا گلزار بازی کند.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی

محمدرضا گلزار با اشاره به آخرین وضعیت فیلم سینمایی «دلم می‌خواد» ساخته بهمن فرمان‌آرا گفت: مشکل فیلم دلم می‌خواد حضور من یا دیگر بازیگران در فیلم نیست بلکه علت نمایش داده نشدن آن به دلیل اختلاف‌نظری است که بین بهمن فرمان‌آرا (کارگران فیلم) و تهیه‌کننده اثر وجود دارد.

وی ادامه داد: این اختلاف بیشتر بر سر نوع تدوین و روند داستان‌گویی در فیلم است اما براساس آنچه من شنیده‌ام مشکلات درحال رفع و رجوع است و قرار است فیلم در جشنواره فیلم فجر به نمایش دربیاید.

وی ادامه داد: ‌در طی این مدت در فیلم‌هایی همچون خشکسالی و دروغ، دلم می‌خواد و سلام بمبئی بازی کردم و مشکل خاصی نداشتم و دائم در حال فعالیت در سینما هستم.

گلزار با دفاع از بازی در فیلم سلام بمبئی گفت: ما اصلا نمی‌خواستیم فیلمی هنری یا روشنفکرانه بسازیم بلکه هدف ما ساخت یک فیلم تجاری آبرومند بود. من تمام قد از این فیلم دفاع می‌کنم و به عنوان اولین محصول مشترک ایران و هند اثری قابل قبول است.

قربان محمدپور، کارگردان فیلم نیز طی سخنانی گفت: به دلیل آنکه در این فیلم نمی‌توانستیم از صحنه‌های رقص و آواز معمول در فیلم‌های هندی استفاده کنیم؛ دو خواننده معروف هندی را آوردیم و دلشاد شیخ؛ یکی از آهنگسازان معروف هندی قطعات خوبی برای این فیلم ساخت.

عکس سلام بمبئی عکس دیا میرزا بیوگرافی قربان محمد پور بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی جواد نوروز بیگی بازیگران سلام بمبئی

وی با اشاره به استقبالی که از این فیلم شده است، گفت: به دنبال آن هستیم تا قسمت دوم فیلم سلام بمبئی را بسازیم. همچنین به زودی پخش فیلم در کشورهای اروپایی و هندوستان آغاز می‌شود. در کشور هند قرار است با بیش از هزار سینما فیلم را اکران کند.

بازیگران سلام بمبئی بیوگرافی جواد نوروز بیگی بیوگرافی دیا میرزا بیوگرافی علی ایرانی بیوگرافی قربان محمد پور عکس دیا میرزا عکس سلام بمبئی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی کامران تفتی +مصاحبه ،عکس برادرش و دانلود آهنگ جدید

بیوگرافی کامران تفتی +مصاحبه ،عکس برادرش و دانلود آهنگ جدید

کامران تفتی Kamran Tafti بازیگر سریال آرام میگیریم و میکائیل متولد ۱۹ فروردین ۱۳۵۸ فارغ التحصیل بازیگری که از کودکی تئاتر را در کنار پدرش اردشیر تفتی آغاز کرد . و در زمان دانشجویی وارد فضای حرفه ای تئاتر کشور شد. و با استادانی چون حمید امجد , محمد رضایی راد , محمد چرمشیر , بهزاد فراهانی , قطب الدین صادقی و منیژه محمدی و …. تئاترهایی را به روی صحنه برد. از اینکه ازدواج کرده یا همسری دارد هیچ عکس و خبری منتشر نشده است .

همسر کامران تفتی همسر بازیگران کنسرت کامران تفتی بیوگرافی کامران تفتی بیوگرافی بازیگران آهنگ جدید کامران تفتی

عکس کامران تفتی و برادرش

دانلود آهنگ جدید کامران تفتی و نیما نکیسا به نام حاشا نکن

Download New Song By Kamran Tafti And Nima Nakisa Called Hasha Nakon

همسر کامران تفتی همسر بازیگران کنسرت کامران تفتی بیوگرافی کامران تفتی بیوگرافی بازیگران آهنگ جدید کامران تفتی

کامران تفتی در گپ‌وگفت با فارس گفت: علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر سلطان بی‌چون و چرای هنر نمایش کشور است.

*خودتان را معرفی کنید

کامران تفتی هستم متولد ۱۹ فروردین ۱۳۵۸ در تهران به دنیا آمده‌ام.

* اگر بازیگر نبودید دوست داشتید چه کاره می شدید؟

هیچ.چون از کودکی وارد بازیگری شده بودم .آن هم نه به معنای شوخی.۷ ساله بودم که اولین تئاترم را بازی کردم البته درسم هم خیلی خوب بود ولی چون بازیگری را دوست داشتم رشته هنر را انتخاب کردم و کنکور هنر دادم .به همین خاطر فکر کنم اگر قرار بود بازیگر نشوم اصلا نبودم!

* دوست دارید با چه کارگردانی کار کنید که تا به حال کار نکرده اید؟

با همه کارگردان‌ها! من بازیگر هستم و برایم بازیگری مهم است، ماهیت بازیگری برایم از اسم آدم‌ها مهم‌تر است به همین خاطر هر فیلمسازی که اندیشه ای دارد و می‌توانم به عنوان ویترین فوق‌ ‌العاده و ابزار اندیشه او و شیوه گفت‌وگو او با مردم جامعه می‌توانم کمکش کنم.

* دوست داشتید چه نقشی را بازی کنید که بازی نکرده اید؟

من نقش زیاد بازی کردم! همه نقش‌های را دوست دارم .البته خیلی از نقش‌ها را بازی نکردم.

*آیا بوده بعد از سال‌ها از نحوه بازی در فیلمی خجالت بکشید؟

نه هیچوقت. من تمام تلاشم را کردم که حرفه‌ام را تخصصی جلو ببرم، طبیعتا دچار ضعف است ولی اینکه خجالت بکشم خیر، چون همیشه با عشق و قلب و خونم بازی کردم.

همسر کامران تفتی همسر بازیگران کنسرت کامران تفتی بیوگرافی کامران تفتی بیوگرافی بازیگران آهنگ جدید کامران تفتی

* در بازیگری الگوی خاصی داشتید؟

بله. زندگینامه و نحوه بازی آل پاچینو همیشه برای من مثال زدنی است، در ایران هم بهروز وثوقی و خسرو شکیبایی الگوهای من بودند.

*فکر می‌کنید رابطه مردم با سینما بهتر است یا تلویزیون؟

رابطه مردم با چیزی که شایسته آن‌ها باشد بهتر است، حالا اگر می‌بینید رابطه مردم با سینما کم شده است حتما سینما شایسته مردم نبوده است، اگر در تلویزیون کمی بین مردم و تلویزیون فاصله افتاده باشد حتما چیزی که ساخته می‌شود شایسته و بایسته مردم نیست. به نظر من مردم خیلی هوشمندانه انتخاب می‌کنند، دلیل استقبال و طرد کردن فقط این است که آنها تشخیص می‌دهندخوراک فرهنگی شان شایستگی لازم را ندارد یا خیر.

* به نظر شما دستمزد بازیگران منصفانه است؟

نه خیلی کم است!

* برخی‌ها درباره دستمزد بازیگران جدید اعتراض دارند، این اعتراض‌ها چقدر بجاست؟

خیلی از این حرف‌ها، حرف‌های پشت پرده است. بیشتر فضای فکری اینطور است که نمی‌دانند این طرف چه خبر است، در محیط بیزنس و اقتصادی سینما نیستند و از بیرون حرف می‌زنند. بازیگر جدید و قدیم ندارد، باید اول این حرفه و هنر را تخصصی کنیم .بعد که تخصصی شدیم آنوقت تخصصی برخورد میکنیم و در آن‌صورت هیچ بازیگری نه پول اضافه میگیرد و نه از ارزشش کم می‌شود. به نظر من اگر هر کسی در یک محیط تخصصی جای خودش باشد دیگر این مسائل اتفاق نمی‌افتد.

* آیا پول بازیگران از پارو بالا می‌رود؟

نه! از جیبشان هم بیرون نمی‌آید، چه برسد به پارو!

* بازیگران ما چقدر به مبانی نظری بازیگری تسلط  دارند؟

متاسفانه درصد خیلی کمی .به نظر من تحصیلات آکادمیک باید در کنار تجربه‌های عملی و بودن در اتمسفر و فضای سینمایی باشد. این تجربه برای تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک مکملی درستی است .هر دو این موارد باید در یک بازیگر باشد.یعنی شما اگر بازیگر باسوادی هم باشید بالاخره یک جا کم می‌آورید.

* برخی عنوان می‌کنند که مانکن‌های خوشچهره جای بازیگران واقعی را گرفته‌اند نظر شما چیست؟

هر چیزی به جای خودش! چون ما سینمای چندگانه نداریم متاسفانه این اتفاق در حال رخ دادن است. اما به هر حال سینما به قدری بزرگ است که کسی جای فرد دیگری را نگیرد. هرچند با این موضوع هم باید تخصصی برخورد شود.

* رابطه چهره با سینما چیست؟

سینما به چهره احتیاج دارد، چهره باسواد، چهره ماندگار، ولی چهره‌ای که با قلب مردم سر و کار دارد خیلی کم پیدا می‌شود. کاش چهره‌های ما چهره هایی باشند که برای ساخت آن تلاش کنیم، نه چهره‌های ساخته شده‌ای که برای تخریب آن تلاش کنیم.

* آیا بازیگران با رسیدن به دوره پیری تمام می‌شوند؟

بستگی دارد! عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی و خیلی از مو سپیدهای دیگر تمام نشده‌اند. اگر عمری را با عزت سپری کرده باشید پیری فضای بازیگری را پاک نمی‌کند.

همسر کامران تفتی همسر بازیگران کنسرت کامران تفتی بیوگرافی کامران تفتی بیوگرافی بازیگران آهنگ جدید کامران تفتی

* فیلمفارسی چیست؟

من اصولا آدم قضاوت کردن و ارزش گذاری نیستم ولی بخشی از تاریخ معاصر سینمای من است و من تمام فیلم‌هایش را دیدم حتی لحظات درخشانی در آن سراغ دارم طبیعتا ضعف‌ها و اشکالاتی هم در آن وجود دارد. امیدوارم اگر قرار است در این دوره و زمانه در سینما به پسرفت ادامه بدهیم حداقل شبیه سینمایی بشویم به نام سینمای فارسی که شاید بتوانیم در آن لحظات شادی به اسم خودمان خلق کنیم. این که قرار باشد بین کلیشه و مدرنیسم و سنت دست و پا بزنیم و به یک جایگاه درست در سینما نرسیم به نظرم خیلی بدتر از سینمای فارسی است.

* چقدر به سالمندان هم صنف خود سر می‌زنید؟

خیلی زیاد. هر کس یک روز زودتر از من در این حرفه باشد احترامش به ‌روی چشم‌های من است و تا آنجایی که بتوانم سعی میکنم در محیط خانواده سینما یک بچه ته تغاری باشم که خیلی کلاس نمی‌گذارد!

* چرا خانه همه بازیگران در شمال شهر است، در صورتی که عمده علاقمندان  به سینما در جنوب شهر هستند؟

اغلب اینطور نیستند، من خودم سال‌ها در شرق تهران، جنوب تهران بودم، الان هم در غرب تهران هستم و به نظرم این‌ها بیشتر حاشیه است.

* چرا زندگی شخصی تعداد قابل توجهی از بازیگران دچار مشکل می‌شود؟

 بخاطر اینکه فرهنگ درست عمل کردن نیست غلط هم زیاد اتفاق می‌افتد.

*دوست داشتید در هالیوود بازی میکردید؟

حتما بازی می‌کنم!

* چرا در بین مردم این اعتقاد وجود دارد که بازیگران تقیدات مذهبی و اخلاقی ندارند؟

کاملا مخالفم. اغلب بازیگران تقیدات مذهبی و اخلاقی و پایبند بودن به سنت بسیار بسیار برایشان مهم است و شیوه آنها متفاوت است، اعتقادشان تظاهر نیست و خیلی از آن نمی‌گویند. آدم‌ها را نمی‌شود قضاوت کرد، بهتر است این کار نکنیم.

* اگر روزی علیه ایران جنگ شود، شما برای دفاع شرکت می‌کنید؟

بله.

* چرا فیلم‌های ژانر دفاع مقدس موردتوجه مردم قرار می‌گیرد؟

چون مفهوم کلی ایثار در آن وجود دارد و ما کمی بیشتر هزینه می‌کنیم و این هزینه کردن مردم را  به دیدن وادار می‌کند، و وقتی با لایه های پنهان فیلم، حس و حال‌ها و عشق فیلم که اینگونه روایت می‌شود و به هر حال بخشی از تاریخ معاصر مردمی است که سعی می‌کنند با آن ارتباط برقرار کنند، به همین خاطر بیشتر استقبال می‌کنند و من آرزو میکنم فردی مثل ابراهیم حاتمی کیا از این سینما فاصله نگیرد مثل زنده یاد رسول ملاقلی پور که رفت و ما قدرش را ندانستیم و رفت…

همسر کامران تفتی همسر بازیگران کنسرت کامران تفتی بیوگرافی کامران تفتی بیوگرافی بازیگران آهنگ جدید کامران تفتی

* برخی می‌گویند الفاظ رکیک و خنداندن به هر قیمتی در سینما و البته تلویزیون زیاد شده است، نظر شما چیست؟

هر چیزی در تعادلش اتفاق می‌افتد، اگر قرار باشد تعادل وجود نداشته باشد چه در سینما چه در تلویزیون اگر از هر طرف بام بیفتیم.

* چرا هنرپیشه‌های هالیوود همه جا مثل سومالی در سیاست‌های خارجی شرکت دارند ولی هنرپیشه های ما نیستند؟

 چون ما کشور سیاست زده‌ای هستیم و متاسفانه همه چیز را با هم اشتباه می‌گیریم.

* چقدر از اجناسی که مصرف می‌کنید ایرانی است؟

 سئوال سختی است! تا جایی که راه داشته باشد سعی میکنم اجناس ایرانی مصرف کنم.

* بحث فساد در سینما موضوعی است که بازیگران زیادی درباره آن صحبت کرده‌اند مثل امین تارخ که گفتند برخی دختران برای ورود به سینما خودشان را عرضه می‌کنند این موضوع چقدر صحت دارد؟

 به نظر من سینمایی که قرار شد با عرضه و خود فروشی بدست بیاید، نامش سینما نیست، آدم‌های دیگر هم این اتفاق مورد پسندشان نیست. از این دست موارد سینمای ما را کوچک می‌کند.

* اگر یک میلیارد پول داشتید با آن چه می‌کردید؟

 چون الان خانه ندارم سعی می‌کردم خانه بخرم!

* آخرین کتابی که خواندید؟

 قهرمان

* آرزوی شما چیست؟

 سلامتی و سربلندی و آرامش را برای مردم کشورم آرزو می‌کنم.

* عزت الله انتظامی

 آقای همیشه بازیگر

*  علی نصیریان

سلطان بی چون و چرای تئاتر

* محمد علی کشاورز

  اسطوره نقش های بی تکرار

* نیوشا ضیغمی

همکار خوبم

*شهرت

 شیرین‌ترین آفت حرفه‌ام

* سینمای ایرانی

با آرزوی جهانی شدن

* شریفی‌نیا

 همکار پرکار من

* هالیوود

 خیلی دست نیافتنی نیست

* دفاع مقدس

 امیدوارم یک فیلم سینمایی در این ژانر کار کنم

*  بهترین فیلمی که دیده‌اید

خیلی نامردید! فیلم خوب زیاد دیدم

*  بدترین فیلمی که دیده‌اید
 سیصد

* آنجلینا جولی

بازیگر بسیار خوبی است

* بدترین حادثه‌ای که برایتان اتفاق افتاده است

تصادف در سال ۷۸

* جایی که به شعورتان توهین شده است

 خداروشکر توهین نشده است.

* بدتربن صحنه‌ای از فیلمی که دیدید

در یک فیلم کره‌ای آقایی یک هشت پای زنده را خورد!

* در کدام فیلم دوست داشتید بازی کنید

 پدرخوانده ۲، نقش آلپاچینو!

* تا بحال حسودی کردید؟

 بله!

* مهم‌ترین اتفاق جهان

 نابودی زمین

* مهم‌ترین اتفاق ایران طی سال‌های اخیر

  گرفتن اسکار اصغر فرهادی

*  تهاجم فرهنگی

به من خیلی تهاجم نمی‌شود.

* صلح

 آخ! عجب چیز کم یاب و نایابی است.

* هیروشیما و ناکازاکی

هروقت اسم هیروشیما را می‌شنوم یاد بمب می‌افتم، دوست دارم ناکازاکی را به داداش کایکو و دستمال قدرت ربط بدهم!

آهنگ جدید کامران تفتی بیوگرافی بازیگران بیوگرافی کامران تفتی کنسرت کامران تفتی همسر بازیگران همسر کامران تفتی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی رضا ایرانمنش (مهمان خندوانه) +مصاحبه ، ازدواج و فرزندان

بیوگرافی رضا ایرانمنش (مهمان خندوانه) +مصاحبه ، ازدواج و فرزندان

رضا ایرانمنش گفت: من تقریباً ۱۷ بار به کما رفتم، ۴ سال پیش هم ‌یک بار مرگ مغزی شدم. شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم. مرا به سردخانه بردند و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم.

همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

رضا ایرانمنش در خندوانه

رامبد جوان در برنامه خندوانه میزبان رضا ایرانمنش بود, این بازیگر گفت دوست دارم برگردم به زمانی که به کما رفته بودم و از حس و حالش در آن زمان تعریف کرد.

ایرانمنش در خصوص فعالیت این روزهای خود گفت:مدت بسیاری است که بیکارم. در دو سال اخیر پیشنهادهایی داشتم که قابل کار کردن نبود.
وی ادامه داد:تنها راه امرار معاش من از طریق بازیگری است؛ هیچ کار دیگری بلد نیستم. البته ناشکری نمی کنم چون خداوند است که روزی را فراهم می کند.

رضا ایرانمنش بازیگر و کارگردان

در ادامه برنامه، ایرانمنش گفت من و اصغر فرهادی، سعید آقا خانی، حمید فرخ نژاد همگی در دانشگاه تهران هم کلاس بودیم. زمانی که اصغر شروع به کار کرد، از بچه های دانشگاه دعوت به همکاری نمود.

ایرانمنش در پاسخ به سوال جوان پیرامون کاندیدا شدن خود عنوان کرد:من برای فیلم «سجاده های آتش» کاندیدای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر شدم. آن سال رقبای من استاد انتظامی، اکبر عبدی، مرحوم خسرو شکیبایی بودند و برای من باعث افتخار بود کنار این عزیزان قرار بگیرم.

بازیگر سریال «وفا» در خصوص نزدیک بودن فضای فیلم های جنگی به واقعیت آن دوران اظهار داشت:متاسفانه هنرمندان ما خیلی کم توانستند فضای جنگ واقعی را نشان بدهند؛ البته کارهای خوب هم داشتیم. کارگردان هایی که خود در جبهه های نبرد حضور داشتند، توانستند تصویر باورپذیری را به مخاطب ارائه کنند. من از همین جا دست تک تک جانبازان را می بوسم؛ اسم جانباز روی من گذاشتند اما همیشه گفتم که من فقط این عنوان را یدک می کشم.

رضا ایرانمنش در برنامه خندوانه

  وی در خصوص حال و هوای خود بیان کرد:قبل از سال ۹۵ بیماری و بیکاری به من غلبه کرد. وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشتم. از ۲۶ فروردین ۹۵ خداوند نیروی دوباره ای به من داد و عصا را کنار گذاشتم. اکنون با قدرت پیگیر کارهایم هستم.
ایرانمنش در پاسخ به سوال جوان در خصوص اینکه اگر امکان جابه جایی زمانی برایش باشد، به چه دورانی می رود گفت:
ده سال پیش به کما رفتم؛ فضای خیلی خوبی بود. نمی دانم برزخ بود واقعا! اینقدر حس خوب و سبکی داشتم که انگار روی ابرها بودم. در فیلم هایی که بچه ها از زمان برگشت من به حالت احیا در آی سی یو گرفتند، من با اصرار گریه می کنم در آن فضا بمانم. اگر زمانی را بخواهم انتخاب کنم، دوست دارم به همان لحظات برگردم.
وی در خصوص چگونگی جانباز شدن خود اظهار داشت:ما در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنج زین عراق تپه هایی را تصرف کردیم. یک جایی سنگر می کندیم که ما را غافلگیر کردند و من در آن اوضاع تیر خوردم؛ اما متوجه نشدم تا اینکه یکی از بچه ها بهم گفت تیر خوردی. من گفتم نه؛ دیدم خون و خاک با هم مخلوط شده. روی شلوارم مثل گل شده بود و زمانی که آن لحظه را دیدم افتادم و دیگر نتوانستم حرکت کنم (خنده). یکی از دوستانم من را با خود به منطقه امن برد.
 همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

«رضا ایرانمنش» بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای پایانی فروردین‌ماه ۱۳۹۱ به کما رفت. این خبر بسیاری را متأثر کرد، اما خوشبختانه ۲۵ فروردین به هوش آمد.

این هنرمند جانباز با رویی خوش از ما استقبال و با خوش‌طبعی مثال‌زدنی حرف‌های تلخی را برایمان روایت کرد. ردپای درد‌دل‌هایش را می‌شد به وضوح بر تاول دست‌‌هایش دید.

مشروح این گفت‌وگو در ذیل می‌آید:

آقای ایرانمنش، چند روز در کما بودید؟ وضعیت فعلی‌تان چگونه است؟

– ایرانمنش: از ۲۱ فروردین ۴ روز در کما بودم، تازه برگشتم اما حالم خوب است، من با این بیمارستان انس گرفته‌ام.

البته یک ساعت و نیم پیش هم از درد مچاله شده بودم، من در این بیمارستان به سکوت معروفم، یعنی اظهار درد نمی‌کنم. نیمه‌های شب هم که سوزش و خارش شدید مغز استخوان، به جانم چنگ می‌زد، دلم نیامد دکترم را بیدار کنم و تا صبح با بیماری دست به گریبان بودم.حضور شما و یکی از دوستانم برایم تسلی‌بخش و آرامش‌دهنده بود.

‌* چند فیلمنامه‌ام را در همین اتاق بیمارستان نوشته‌ام

نمی‌دانم تا چه حد مطلع هستید اما اگر دز تزریق مرفین را در بیماران شیمیایی مدام بالا ببرند، کم‌کم اثرگذاری این دارو در بدن بیمار کم‌رنگ می‌شود و در کاهش درد موثر نیست.

به نظر من بهترین راه تحمل درد یا حتی فراموش‌کردن آن، سرگرم بودن به کاری است.

من دور تا دور اتاقم را با خطاطی‌ها دست‌نویس خودم پر می‌کنم. نقاشی می‌کشم و حتی چند فیلمنامه را در همین بیمارستان نوشته‌ام.

‌ * آن‌قدر در این بیمارستان بوده‌ام که می‌گویند سهامدار شده‌ای!

اینکه می‌گویید انس گرفته‌اید، مگر برای چندمین‌بار است که در بیمارستان «آتیه» بستری می‌شوید؟

– ایرانمنش: اگر تمام دفعات را حساب کنم، تقریباً ۹ سال است که دائم در حال رفت و آمد در این بیمارستان هستم، (می‌خندد و ادامه می‌دهد) تمام پرسنل این بیمارستان را می‌شناسم، به تمام اتاق‌های آن سرکی کشیده‌ام، دکتر معالجم «علیزاده» می‌گوید: ایرانمنش آنقدر که اینجا بوده جزو سهام‌داران این بیمارستان است. در حقیقت من یک دوره پزشکی کامل در این بیمارستان گذرانده‌ام.

 آقای ایرانمنش، ازفیلمنامه سخنی به میان آمد، ما خبری را شنیدیم که شما برای یک تله‌فیلم قرارداد بسته‌اید دراین باره‌ برایمان بگوئید؟

– ایرانمنش: عطا سلیمانیان فیلمنامه‌ای برای ارائه به گروه تاریخ و فرهنگ و هنر شبکه دو نوشته بود، مدتی از آن گذشت و بالاخره این پروژه به من واگذار شد به محض مرخصی از بیمارستان ساخت آن را شروع می‌کنم، راستی یکی از ساخته‌هایم به اسم فرزند پارس قرار است ۸ اردیبهشت از شبکه اول سیما پخش شود. امیدوارم کار قابل قبولی باشد.

* تا زنده‌ام، بازی می‌کنم

با وضعیت جسمی و بیماری شیمیایی‌، بازی در فیلم و کارگردانی برایتان مشکل نیست؟

– ایرانمنش: نه سخت نیست. تا زنده باشم، بازی می‌کنم .ما بیرون هم باشیم همین درد را داریم. من توصیه‌ام به همرزمانم این است که مقاومت کنند.

این بیماری و درد یادگار جنگ است. من با تمام سختی‌ها آن را دوست دارم. ما نباید فراموش کنیم که چه کسی بوده‌ایم و چرا جنگیده‌ایم، شاید بهتر باشد زیاد درگیر امور دنیا نشویم.

* هر روز به گلوله‌‌ای که از کمرم درآوردند، نگاه می‌کنم

نکته‌ جالبی است که شما از درد و بیماری با «عنوان یادگاری» یاد می‌کنید.

– بله، سال گذشته یک گلوله را از کمرم در آوردند. باور کنید هر روز در دفتر کارم به آن نگاه می‌کنم، دوستش دارم . به آن تعلق‌خاطر دارم. به نظرم این دردها و یادگاری‌ها به نوعی جلوی گناه را می‌گیرد، هشدار است.

ما همیشه در جمع هم رزمانمان که صحبت می‌کنیم حسرت می‌خوریم که چرا همان زمان شهید نشدیم و هر دفعه به این نتیجه می‌رسیم و فارغ از لیاقت شاید وظیفه‌مان بوده که بمانیم تا آن‌چه که دیدیم بازگو کنیم.

همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

* مُردم، به سردخانه رفتم اما دوباره برگشتم!

آقای ایرانمنش، شما چندین بار به کما رفته اید،‌ از این حالت خود خاطره‌ای هم دارید؟

– ایرانمنش: من تقریباً ۱۷ بار به کما رفتم، ۴ سال پیش هم ‌یک بار مرگ مغزی شدم، شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم. مرا به سردخانه بردند و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم.

* ‌صدای بوق دستگاه می‌گوید که برگشته‌ام

از آن مرگ ۴ ساعته نکته‌ای به خاطر ندارید؟

– ایرانمنش: خیر اما ۲ بار از دفعاتی که به کما رفته بودم، خاطرات واضحی را به یاد دارم، احساس می‌کردم در خلأ هستم، می‌توانستم خیلی سریع به هر جا که اراده کنم بروم. اما دلم نمی‌آمد از کنار جسمم آن طرف‌تر بروم، مثل یک رویا بود.

یکی از بچه‌ها از به‌هوش آمدن من – بعد از یک ماه بی‌هوشی- فیلم گرفته بود، در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم ، من سبک و رها بدون هیچ دردی در ابرها بودم، اما هر لحظه به زمین نزدیک‌تر می‌شدم دلم نمی‌خواست برگردم. اما بالاخره برگشتم و دوباره سنگین شدم دوباره دردها برگشتند (آهی می‌کشد، آب دهانش را قورت می‌دهد) و ادامه می‌دهد قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.

گویا در این چند روز سرتان شلوغ بوده است، همرزمانتان به دیدنتان آمده‌اند؟

– ایرانمنش: بله حتی یکی از همرزمانم، قبل از آمدن شما تماس گرفت و گفت: «رضا، چرا تکلیف ما را روشن نمی‌کنی، بالاخره رفتنی هستی یا ماندنی؟!»

من گفتم تا پیش شهدا می‌روم آن‌ها می‌گویند یا جای ما اینجاست یا جای این، و باز هم من را برمی‌گردانند!

 همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

با چه نوع گازی شیمیایی شدید؟

– ایرانمنش: خردل و اعصاب.

 

در کدام عملیات‌دچار جراحت شیمیایی شدید؟

– ایرانمنش: من یک هنرمند بودم که در جزیره مجنون شیمیایی اعصاب و در کربلای ۵ و باز پس دهی فاو خردل نصیبم شد.

 

* ماجرای ساجد لشکری که در سجده شهید شد

 آقای ایرانمنش از همرزمان شهید خود خاطره‌ای در ذهن دارید که ماندگارتر باشد؟

– در لشکر دوستی داشتیم به نام «یوسف شریف» به ساجد لشکر معروف بود. چون همیشه در حال سجده بود هر جای خلوت را که پیدا می‌کرد برای شکرگذاری به سجده می‌رفت.

یک شب که من با یکی از دوستانم خود را برای عملیاتی آماده می‌‌کردیم-نمی‌دانم چرا- اما احساس کردم قرار است برای ساجد لشکر اتفاقی بیفتد. بنابراین من پشت سر او به راه افتادم. بالاخره عملیات تمام شد ما خط را شکسته بودیم، هوا آفتابی بود باید مسافتی بین ۲۰۰ متر را می‌دویدم تا به یک خاکریز برسیم. من صدای زوزه‌ی گلوله‌هایی را که از کنار سرم می‌گذشت می‌شنیدم آنقدر آتش زیاد بود که کلاه آهنی‌ام از سرم افتاد. یک دفعه ساجد لشکر را دیدم میان آن همه ترکش و آتش زانو زد و به سجده افتاد. در همان حال که داشتم فیلم می‌گرفتم در ذهنم گفتم «توی این اوضاع، سجده کردنت چیه آخه» که یک دفعه دیدم به عقب برگشت و کلاه از سرش افتاد. جلو رفتم یک گلوله وسط پیشانی‌اش خورده بود به طور طبیعی باید به عقب پرت می‌شد اما او به سجده در آمده بود.

بعدها در وصیت‌نامه‌اش خواندم که نوشته‌بود خدایا بچه‌های لشکر من را ساجد لشکر صدا می‌زنند من خجالت می‌کشم اما اگر تو من را از کوچکترین سجده کنندگان قبول داری دلم می‌خواهد به حالت سجده به دیدارت بیایم و دیدم که دقیق همین اتفاق افتاد.

 

‌* خیلی از جانبازان به نان شب‌شان هم محتاجند

 * آقای ایرانمنش هزینه‌های بیمارستان را چگونه پرداخت می‌کنید؟

– من سهمیه۵۰ درصد جانبازی دارم، آنقدر که ما برای گرفتن پول و هزینه دوندگی می‌کنیم، با پرداخت هزینه‌ها آنقدر تفاوت ندارد، البته چند روز پیش که آقای حسینی وزیر ارشاد به ملاقاتم آمده بودند صحبت کردند که روال آسان‌تر شود اما مسئله من نیستیم موضوع این است خیلی از جانبازان به نان شب خود نیز محتاج‌اند.

به عنوان مثال شاید رسانه‌ها آقای حسینی و … من نوعی «رضا ایرانمنش» را بشناسند اما خیلی از جانبازان هستند که وضعیت به مراتب وخیم‌تر از من دارند و کسی آن‌‌ها را نمی‌شناسد و صدایشان جایی نمی‌رسد.

اصلاً یک سوال برای من پیش آمده که درصد جانبازی را چطور محاسبه می‌کنند؟ این افراد محاسبه‌گر چه کسانی هستند؟ من می‌دانم هم این طرف میز جانبازان هستند و طرف دیگر میز هم باز هم از اهالی جنگ‌اند. حال چرا این قدر بی‌انصافند، نمی‌دانم! مَثَل ما مَثَل درختانی است که بیشتر از تیغه آهنی تبر از دسته چوبی آن می‌تواند که هم‌جنس آن‌هاست.

من چند سال پیش به یک کمیسیون پزشکی مراجعه کردم در آن جانبازی اصفهانی با کت و شلوار و عصا به دست ایستاده بود و شلوار او تا لگن تا شده بود. آقایی که پیشت میز بود به آن جانباز گفت «تا کجای پایت قطع شده» (حالا می‌دید که شلوارش تا لگن تا شده) اما اصرار داشت و حتی گفت شلوارت را در بیاور تا ببینم تا کجای پایت قطع است.

(آخر من نمی‌دانم چطور کسی می‌تواند درصد جانبازی تعیین کند؟ واقعا با چه معیاری؟) من در آن وضعیت خیلی ناراحت شدم و خطاب به آن مسئول گفتم باید از آن جبهه‌ای که رفته‌ای خجالت بکشی، و بعد از این اتفاق دیگر به کمیسیون پزشکی نرفتم.

حتی ما جانبازان یک طرح ترافیک ساده هم نداریم، خود من وقتی که خواستم طرح بگیرم گفتند باید درصد جانبازی‌ات ۷۰ درصد باشد، اما دوستان گفتند به کمیسیون پزشکی نرو، چون دستور است که درصدهای جانبازی را کم کنند!

***** مصاحبه در سال ۱۳۸۷

رضا ایرانمنش سال ۱۳۴۶ در جیرفت کرمان متولد شد، مانند تمامی اهالی دیار جنوب خونگرم و مهربان، سخاوتمند و پرتلاش. دغدغه‌اش هنر بود و پیشه‌اش هنرمندی.سال ۱۳۶۹ مدرک فوق‌لیسانس کارگردانی را از دانشگاه تربیت مدرس کسب کرد. سال ۱۳۷۲ برای بازی در فیلم «سجاده آتش» کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره دوازدهم فجر شد، به طور کلی بازی در حدود ۶۵ سریال و فیلم سینمایی را تجربه کرده و اخیرا نیز به دلیل مساعد نبودن شرایط فیزیکی بیشتر به نوشتن فیلمنامه و تهیه‌کنندگی و البته کارگردانی پرداخته است.

«زیربارند درختان که تعلق دارند

ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد»

از زیر یقه پیراهنش یادگاری‌های گاز خردل را می‌توانستی به وضوح مشاهده کنی.

و آن زنجیر نقره‌ای رنگ چیزی نبود جز پلاکی که هنوز بر گردن خود آویخته بود.

او در عملیات‌ والفجر مقدماتی، والفجر ۳، والفجر ۴، کربلای ۱، کربلای ۲، کربلای ۴، مرصاد و فاو شرکت داشت و در عملیات والفجر ۸ به علت استشمام گاز خردل به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.

زمانی که از رضا ایرانمنش سوال کردم شادترین لحظه زندگی تو چه زمانی بوده است؟ صندلی خود را چرخاند و پشت به من بدون صدا گریه کرد که این لحظه را به خاطر دلبستگی و اتصال او به دوران دفاع مقدس هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.

گفت: به این تصویر نگاه کن!

و من با تعجب به یکی از تصاویری که روی دیوار دفترش نصب شده بود، نگاه کردم؛ آنها چند پاسدار بودند!

رضا گفت: آیا می‌توانی تشخیص بدهی کدام یک فرمانده است؟

می‌دانی کدامشان سرباز است؟

اگر الان آمریکا جرات حمله به ایران را ندارد فقط به خاطر همین رشادت‌ها و خون‌هایی است که در هشت سال دفاع مقدس ریخته شده است. برای ساخت یک فیلم دفاع مقدس باید ده‌ها نفر را دید و واسطه کرد ولی برای ساخت فیلم‌های بی‌محتوا و پوچ میلیون‌ها تومان سرمایه‌گذاری و سریعا اکران و پخش می‌گردد.

به نظرش، لذت زندگی را از خانواده‌اش سلب کرده و آنها آنقدر صبورند که خم به ابرو نمی‌آورند.همسرش را حضور خدا در کنارش و علی و غزل را دو هدیه باارزش از جانب پروردگار متعال برای زندگی دنیوی خود محترم می‌شمرد.

چهارده سال بیشتر نداشت که راهی جبهه‌های جنگ شد اما به راستی او از جنگ چه تصویری در ذهن داشت که این چنین عطای زندگی را به لقایش بخشید و رفت؟

چه تصویری از مرگ در ذهنتان ساختید؟

ایرانمنش: چهار سالم بود که یکی از بچه‌های فامیل فوت کرد و من با همون سن کم شاهد تمام مراحل غسل او بودم، آرامش او در آن لحظات هرگز از ذهنم پاک نمی‌شه. همیشه به این مقوله صادق، راستگو و عزیز فکر می‌کنم و برایم عزیزتر از زندگی است. دوست دارم هر چه زودتر از ایستگاه زندگی بگذرم و به آرامش حقیقی برسم.

اما فکر کردن زیاد به مرگ، ناامیدی و ناشکری نمی‌آورد؟

ایرانمنش: شهید باکری در وصیت‌نامه‌اش نوشته: بچه‌هایی که در جنگ حاضر شدند پس از جنگ به سه دسته تقسیم می‌شوند، اول شهدا، دوم کسانی که از جنگ سالم بر می‌گردند و ممکن است غرق در دنیا و مادیات می‌شوند و صداقت و خاکی بودن آن دوره را فراموش می‌کنند و سوم کسانی که شهید نشدند اما دنبال مادیات هم نمی‌روند و در غم فراق به سر می‌برند و در حسرت جا ماندن از قافله آنقدر می‌مانند تا دق کنند. تا امروز امیدوار هستم که جزء دسته سوم بوده باشم، اما دنیا آنقدر فریبنده است که امکان گرفتار شدنم هست، دوست دارم پیش از آنکه به دسته دوم بپیوندم به آرامش برسم.

چه سالی ازدواج کردید و حاصل این ازدواج؟

ایرانمنش: سال ۶۵ ازدواج کردم و حاصل این زندگی پسری بیست ساله و دختری یازده ساله است.

همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

و نقش خانواده در زندگی شما؟

ایرانمنش: گویند «سنگ لعل شود در مقام صبر/ آری شود ولیکن به خون جگر شود،»

این خانواده است که همراه با من دردهای شبانه را تحمل می‌کند و دم بر نمی‌آورد. همسرم همیشه برایم نمونه‌ای خوب از صبر و ایثار است، من بیشتر ماه‌های سال را عوض این‌که در خانه باشم در بیمارستان سپری می‌کنم، از این رو نقش آنان در زندگی من وصف‌ناشدنی است.

دخترها معمولا ارتباط نزدیک‌تری با پدر دارند. دخترتان با این قضیه چطور کنار می‌آید؟

ایرانمنش: بیشترین اعتراض را در این زمینه اولیای مدرسه او می‌کنند، از این بابت که در سال چندین بار تماس می‌گیرند تا کاری کنیم دخترم کمتر با حال و روز من ارتباط پیدا کند چون او از زمانی که با دفتر نقاشی آشنا شده مدام پدر مجروحش را با زخم‌های زیاد به تصویر می‌کشد و هر وقت خبری را مبنی بر شهادت جانبازان می‌شنود به شدت از لحاظ روحی به هم می‌ریزد و همیشه مضطرب است ‌که روزی پدرش نیز این‌گونه رخت سفر ببندد.

آیا برای گرامیداشت کسانی که از خود گذشته‌اند تنها یک هفته با عنوان دفاع مقدس کافی است؟

ایرانمنش: در این مورد فقط باید فرهنگسازی شود تا نسل‌های بعد هم با ارزش‌ها آشنا شود. در تمام کشورهایی که دوره‌ای را در جنگ بوده‌اند تندیسی به یاد سربازان جنگ ساخته‌اند، ما نمی‌توانیم با تولید تنها چند فیلم که سالی چند ده بار آنها را می‌بینیم حق مطلب را ادا کنیم. اگر ما همه روزهایمان را به آنها اختصاص دهیم باز هم کاری نکرده‌ایم هر چند هیچ کدام از قهرمانان جنگ احتیاج به ترحم ندارند، آنها وقتی از جانشان گذشتند یعنی از همه چیز گذر کردند.

فیلم‌ های رضا ایرانمش

  • موج و صخره (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۹۰)
  • ستایش (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۹)
  • وفا (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۵)
  • تلفن (۱۳۷۸)
  • ترور (۱۳۷۶)
  • کمین (۱۳۷۵)
  • دکل (۱۳۷۴)
  • آخرین شناسایی (۱۳۷۲)
  • سجاده آتش (۱۳۷۲)

 

آخرین اخبار از رضا ایرانمنش بیوگرافی رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش فرزندان رضا ایرانمنش مصاحبه بازیگران مهمانان خندوانه همسر رضا ایرانمنش


ادامه مطلب ...