مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

کنترل خشم؛ مهارتی که باید آموخت

جام جم سرا: مادر همین‌طور که این حرف‌ها را می‌زد اشک‌هایش سرازیر شد. حمید با دیدن اشک‌های مادرش برافروخته‌تر شد و این‌بار به جای داد زدن، کیفش را برداشت و با عصبانیت از خانه خارج شد و چنان در را به هم کوبید که چاردیواری خانه لرزید.

خشم یک احساس است، احساسی طبیعی که در همه آدم‌ها وجود دارد و گاهی خود را نشان می‌دهد. والدین از کودکی به فرزندانشان یاد می‌دهند که خشم چیز خوبی نیست و باید جلویش را گرفت در حالی‌که این حق مسلم آدم‌هاست که گاهی عصبانی شوند و آن را ابراز کنند.

سرکوب شدید خشم درونی و تخلیه نکردن این انرژی قدرتمند ممکن است در نظر دیگران شما را فردی صبور و محکم نشان دهد، اما این سرکوب حتما عوارض جسمی و روحی در پی خواهد داشت، اما اگر قرار باشد جوانی خشمش را نشان دهد باید چگونه آن را کنترل کند که هم ابراز شود و هم آسیب‌های دیگری در پی نداشته باشد؟

سیما جوادی بانویی پنجاه و دو ساله است که دو پسر جوان داردو می‌گوید: جوان‌های این نسل بی‌طاقت شده‌اند، تحملشان کم شده، کافی است حرفی برخلاف میلشان بگویی، ناگهان برافروخته می‌شوند و فریاد می‌زنند، فکر می‌کنید این همه نزاع‌ خیابانی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ از یک سبقت نابه‌جا، یک جمله ناخوشایند، اصلا جوان‌ها سر هیچ و پوچ با هم جروبحث می‌کنند و دست به یقه می‌شوند.

شاید برخی بگویند که خشم خودش ایجاد می‌شود و دست ما نیست، حالا از یک سبقت بیجا گرفته تا یک حرف نامربوط بالاخره آدم عصبانی می‌شود و کنترلش را از دست می‌دهد! اما باید بدانیم هر چقدر هم که یک عامل بیرونی مسبب ایجاد خشم باشد باز هم این ماییم که مسئول خشم خود و مدیریت کردن آنیم. پس جمله‌هایی مثل دست خودم نبود، هر کسی جای من بود این‌کار را می‌کرد، کاسه صبرم لبریز شد، تقصیر خودش بود، فلانی که می‌داند من زود جوش می‌آورم و خلاصه این بهانه‌ها را دور بریزید و راه درست ابراز خشم خود را یاد بگیرید.

ابراز خشم‌ افراطی زمانی رخ می‌دهدکه شما حد و مرزتان را برای دیگران روشن نکرده‌اید و آنها بسادگی حریم شما را محترم نمی‌شمارند. به همین دلیل هم به خودشان اجازه می‌دهند روی وقتتان حساب کنند، به وسایلتان دست بزنند، برایتان برنامه‌ریزی کنند و شما را در عمل انجام شده قرار دهند. راحله نادرزاده، بیست و چهار ساله و دانشجوی ارشد یکی از رشته‌های فنی- مهندسی است. او می‌گوید من هیچ وقت با قاطعیت درباره حیطه‌های شخصی‌ام حرف نزده بودم. همیشه هم با نرمش رفتار می‌کردم، اما دیگران از مهربانی من سوءاستفاده می‌کردند و گاهی مرا به مرز جنون می‌کشیدند. به همین دلیل یا اصلا عصبانی نمی‌شدم یا وقتی کاسه صبرم لبریز می‌شد از شدت عصبانیت همه حساب کار دستشان می‌آمد. البته بعد از یک دعوای اساسی حس پشیمانی و وجدان درد اذیتم می‌کرد. سرانجام با کمک مشاور یاد گرفتم خط و مرزهایم را به دیگران نشان دهم. این‌کار اوایل کمی سخت بود چرا که خانواده و دوستان نزدیکم یاد گرفته بودند که می‌توانند برای هر کاری روی من حساب کنند یا از وسایلم استفاده کنند اما با چند بار برخورد قاطعانه من کم‌کم همه چیز سرجای خودش قرار گرفت، حالا به جای نرمش‌های بیجا و خشم‌های افراطی یاد گرفته‌ام قاطعانه برخورد کنم.

همان‌طور که ورود دیگران به حریم شما می‌تواند علامتی برای شکستن حد و مرزتان باشد، خشم کنترل نشده و غضبناک شما هم نمونه‌ای از شکستن حریم آنهاست. وقتی یاد می‌گیرید چطور قاطعانه رفتار کنید هم به خودتان احترام گذاشته‌اید و هم به دیگران.

محمد کاظم‌زاده، پدری پنجاه و چهار ساله و بسیار عصبی است و به دلیل مشکلات قلبی و بیماری دیابت خیلی زودجوش می‌آورد. البته بخشی از عصبانیت‌های گاه و بیگاه او با بیماری‌های جسمی‌اش هم مرتبط است. زمانی که خانواده او به دلیل عصبی مزاج بودنش خسته و درمانده شده بودند، به مشاور مراجعه کردند؛ حالا هر دو طرف تا حدودی با مهارت کنترل خشم آشنا شده‌اند و تنش کمتری در خانواده ایجاد می‌شود.

کاظم‌زاده می‌گوید خانواده‌ام مراقب هستند که شرایط برای عصبی شدن من فراهم نشود، ضمن این‌که اگر من در شرایطی قرار بگیرم که بالا رفتن صدایم را محتمل بدانم از خانه خارج می‌شوم و مدتی قدم می‌زنم. بعد از یکی دو ساعت خودم به بی‌اهمیت بودن موضوعِ پیش آمده پی می‌برم و قبل از این‌که همسر یا فرزندانم را ناراحت و رنجیده خاطر کنم مساله را در شرایط روحی بهتری حل می‌کنم.

شاید برای همگان ترک محل و پیاده‌روی امکان‌پذیر نباشد، مثلا شما نمی‌توانید در محل کار به مدیرتان بگویید «من دارم عصبانی می‌شم. پس میرم یک ساعت قدم بزنم!» وقتی خشم‌تان در حال پیشروی است و امکان ترک محل وجود ندارد آنچه مهم است کارهایی است که نمی‌کنید، نه کارهایی که می‌کنید. پس به جای تندتند حرف زدن، ملتهب کردن فضا و دلیل آوردن‌های بی‌وقفه، توانتان را برای مدیریت کردن اوضاع به دست بگیرید، مبادا گمان کنید باید مقابل رئیستان فقط سکوت و خشمتان را سرکوب کنید و به روح و جسمتان فشار بیاورید، آنچه باید انجام دهید این است که حرف‌های درست و بموقع بزنید.

روی تن صدایتان کنترل داشته باشید و فراموش نکنید سخنان به حق شما وقتی به چاشنی فریاد مزین شود، آنچه شنیده می‌شود فقط صدای بلند یا لرزان شماست، نه خود حرف‌هایتان.

اگر توانایی مدیریت به این شکل را ندارید پس بگویید: فکر می‌کنم ادامه بحث در حال حاضر فایده‌ای ندارد. اجازه بدهید فعلا فلان کار را انجام بدهم. بعد دوباره صحبتمان را ادامه می‌دهیم؛ یا من شما را توجیه می‌کنم یا شما مرا.

در آخر این‌که بسیاری از واکنش​های عصبی و خشمناک ما به سمت افرادی است که دوستشان داریم و برایمان مهم هستند. طی یک ارتباط طولانی‌مدت است که روابط عاطفی دوستانه یا روابط احترام‌آمیز کاری، می‌توانند به روابط خشم‌آلود بدل شوند. بنابراین برای ابراز خشم در مقابل کسانی که برایتان اهمیت فوق‌العاده دارند مثل پدر و مادر، همسر، دوستان قدیمی و صمیمی محدوده‌ای از خشم را برای خودتان تعریف کنید، مبادا با سخنی نامنصفانه پل‌های پشت سرتان را خراب کنید یا رنجی عمیق در دلشان ایجاد کنید. (ضمیمه چاردیواری)

شیما نادری


ادامه مطلب ...

همدلی، مهارتی که باید آموخت

با فراگیری مهارت‌های زندگی فرد توانایی حل مشکلات شخصی و اطرافیانش را پیدا می‌کند و از آسیب‌های ناشی از ناتوانی در این زمینه، مصون می‌ماند. براساس تحقیقات علمی و تئوری‌های روانشناسی، فرد برای زندگی بهتر و برقراری ارتباطات موثر و سالم، نیازمند فراگیری ١٠ مهارت اصلی است.
این مهارت‌ها عبارت است از خودآگاهی، همدلی، روابط میان ‌فردی، شیوه‌های برقراری ارتباط موثر و سالم، کاهش استرس‌های روحی، مدیریت هیجانات، حل مسائل و مشکلات فردی و گروهی، اتخاذ تصمیم‌گیری صحیح، تفکر صحیح و خلاقانه و تفکر نقادانه. هرکدام از این توانایی‌ها برای زندگی بهتر و بهتر زیستن یک ضرورت است و نمی‌توان یک یا چند مهارت را بر دیگر مهارت‌ها ارجح دانست. به‌عنوان نمونه اگر فردی توانایی شناخت صحیح ضعف‌ها و قوت‌های خود (مهارت خود آگاهی) را نداشته باشد، نمی‌تواند تصویری صحیح و واقع‌بینانه از توانایی‌ها، پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های درونی خود، داشته و در زندگی روزمره با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شود.
از سوی دیگر توانایی درک مشکلات دیگران و تلاش برای رفع این مشکلات (مهارت همدلی) یا توانایی همکاری و تعامل با دیگر افراد جامعه (مهارت روابط میان فردی) یکی از ضروریات زندگی است.
لذا هیچ یک از این توانایی‌ها را نمی‌توان بر دیگری ارجح دانست. تمام این توانایی‌ها نیز اکتسابی است و باید در یک فرآیند صحیح آموزشی، تربیتی و فرهنگی به افراد جامعه آموزش داده شود. البته برخی اوقات ممکن است در یک جامعه‌، مسائل و رخدادها به صورتی اتفاق بیفتد که نیاز در یک بخش بیشتر احساس شود. این رخدادها ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی با فرهنگ، آداب و رسوم آن جامعه دارد. شرایط امروز جامعه ما نیز که دارای فرهنگ، آداب و رسوم مختص به خود است، از عوامل دیگری به‌ویژه عوامل اقتصادی تاثیرات زیادی پذیرفته است. کانون خانواده در جامعه ایران اهمیت بسیار زیادی دارد و بخش مهمی از تربیت افراد در این نهاد شکل می‌گیرد. این درحالی است که مشکلات و معضلات اقتصادی و سختی تأمین معیشت و همچنین تغییر شیوه‌های زندگی به دلیل رشد تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی نوین، آسیب جدی به کانون خانواده در ایران وارد کرده است.
افزایش طلاق و به تبع آن افزایش تعداد فرزندان تک‌والدینی در جامعه و تاثیری که زندگی در این شرایط بر تربیت و روح فرزندان دارد، آسیب‌هایی است که خود را بر جامعه تحمیل کرده و روز به روز نیز افزایش می‌یابد.
در این شرایط اگر بخواهیم یکی از مهارت‌های زندگی که نیاز ضروری جامعه امروز است، نام برده شود، «مهارت همدلی» است. در این مهارت، فرد می‌آموزد که دیگران به‌ویژه نزدیکان خود را درک کند و با لحاظ‌کردن شرایط فرد مقابل، تصمیم‌ بگیرد. در این مهارت فرد دوست‌داشتن دیگران را می‌آموزد.
بنابراین در شرایطی که به دلیل مسائل و مشکلات بیرونی، مانند معضلات معیشتی، به افراد یک خانواده سختی‌های بسیاری تحمیل شود، افراد با اتکا به این مهارت، می‌توانند مشکلات را بهتر از گذشته درک کرده و حل کنند. (مرتضی مکری - روانپزشک)

673


ادامه مطلب ...

بچه ای که بزرگواری را به بازیگر معروف آموخت +عکس

بازیگر سینما و تلویزیون در پست اینستاگرامی خود ماجرای جالبی را منتشر کرد.

پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون در پست اینستاگرامی خود ماجرای جالبی را منتشر کرد.

ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس می‌خواهی؟

‎کفشم واکس نیاز نداشت، اما از روی دلسوزی گفتم: «بله.»

‎به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد، قوطی واکسش را با دقت باز کرد، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود  و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن. آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می‌مالد. وقتی کفش‌ها را حسابی واکسی کرد، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس. کفش‌ها برق افتاد. در آخر هم با یک پارچه، حسابی کفش را صیقلی کرد.

‎گفت: «مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی‌شود.»
‎در مدتی که کار می‌کرد با خودم فکر می‌کردم که این بچه با این سن، در این ساعت صبح چقدر تلاش می‌کند! کارش که تمام شد، کفش‌ها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت. کفش‌ها را پوشیدم و بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مؤدب ایستاد. گفتم: «چقدر تقدیم کنم؟»

‎گفت: «امروز تو اولین مشتری من هستی، هر چه بدهی، خدا برکت.»
‎گفتم: «بگو چقدر؟»
‎گفت: «تا حالا هیچ وقت به مشتری اول قیمت نگفتم.»
‎گفتم: «هر چه بدهم قبول است؟»
‎گفت: «یا علی.»

‎با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم. از جیبم یک پانصد تومانی درآوردم و به او دادم. شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول. در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی‌اش زد و توی جیبش گذاشت، تشکر کرد و کیفش را برداشت که برود. سریع اسکناسی ده هزار تومانی از جیب درآوردم که به او بدهم. گردن افراشته‌اش را به سمت بالا برگرداند و نگاهی به من انداخت و گفت: «من گفتم هر چه دادی قبول.»

‎گفتم: «بله می‌دانم، می‌خواستم امتحانت کنم!»
‎نگاهی بزرگوارانه به من انداخت، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم.
‎گفت: «تو؟ تو می‌خواهی مرا امتحان کنی؟»

‎واژه «تو» را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم. رویش را برگرداند و رفت. هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد. بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه.

وقتی که می‌رفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته، دستانی ورزیده، شانه‌هایی فراخ، گام‌هایی استوار و اراده‌ای مستحکم.

مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل به من می‌آموخت. جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم، جلوی آن مرد کوچک، جلوی خودم، جلوی خدا


ادامه مطلب ...

پلاسکو و عبرت های تکنولوژیکی نجات بخش که باید از آن آموخت !

اختصاصی راهنمای کرج | حادثه تلخ آتش سوزی پلاسکو در کنار ضررهای جانی و مالی فراوانی که برجای گذاشت هشدارها و نکات مهمی در خود دارد تا کمی در احوال خود و کسب و کارمان اندیشه کنیم و از خطر خوادث بعدی که همیشه در معرضش هستیم مصون بمانیم .

آتش سوزی پلاسکو

چگونه می شد خسارات جانی سانحه آتش سوزی پلاسکو به حداقل رساند؟

پس از فروریختن ساختمان تنها چیزی که مسلم است جان باختن مظلومانه چند ده تن از پرسنل فداکار و بی ادعای آتش نشانی است . هیچکس آمار دقیقی از تعداد و جای گرفتار شدگان در زیر آوار ندارد حتی رییس سازمان ! . همه براوردها احتمال و تخمین است .
سالهاست GPS  ها در انواع مختلف با قیمت مناسب برای استفاده گوناگون تولید می شوند. حتی بیشتر موبایل ها هم جی پی اس دارند ( که البته برای بسیاری پرداختن به تفریحات و هدر دادن وقت گرانبها مجال یادگیری طرز کار با آن را نداده است ) . آیا جان انسان آنقدر ارزش ندارد تا لباس نیروهای آتش نشانی مجهز به جی پی اس باشد و در صورت گرفتار شدن در شرایطی پیش بینی نشده مثل همان آوارها ، بتوان تعداد و جای دقیق آنها را دانست و جانشان را که به ثانیه ها وابسته است نجات داد ؟!

چگونه می شد آتش سوزی پلاسکو  را در نطفه خفه کرد ؟

ابتدا لازم  به ذکر است بدانید سرقفلی واحدهای تجاری ساختمان پلاسکو از ۲ تا ۵ میلیارد تومان بود ! . سیستم های اطفاء حریق به وفور در دسترس هستند از سیستم های آبپاش داخلی تا سنسورهای حساس به دود که حتی با دود سیگار هم سیستم آبپاش را فعال میکند ! و مانع از آتش سوزی می شوند .
سنسورهای حساس به CO2  و سنسور هاس حساس گاز در ابعاد کوچک و قیمت مناسب در دسترس است که در منازل هم اشخاص آینده نگری که به جان خود و خانواده اهمیت می دهند از نصب و استفاده ،کوتاهی نمی کنند .
سئوال اینجاست مگر نصب چند سنسور و یا سیستم اطفاء حریق در مقابل آن سرقفلی های میلیاردی چقدر هزینه دارد ؟! به نقل از شاهدان عینی ی  حتی کپسول های آتش نشانی موجود در ساختمان هم شارژ نبوده اند ! سهل انگاری و بی توجهی تا کجا؟!

چگونه می شد از میلیاردها تومان ضرر مالی آتش سوزی پلاسکو جلوگیری کرد ؟

در نگاه اول توجه مان به حجم اجناس سوخته یا تلف شده زیر آوار جلب می شود . ساختمان پلاسکو سالهاست محل تولید و عرضه لباس است و هزاران فروشگاه در سراسر کشور اجناس خود را از همین ساختمان تهیه می کرد . حجم کالای موجود در هر واحد در زمان حادثه هر چقدر باشد در مقابل کالاهایی که قبلا فروخته شده قابل توجه نیست که  و معلوم نیست با سوختن و از بین رفتن اسناد و حساب آن چقدر از آن بازگردد.
در این حادثه اسناد مالی و حسابداری میلیاردها تومان جنس فروخته شده از بین رفت . این هشداری است به بازاریانی که هنوز به سیستم های چرتکه ای و کاغذی معتقدند و بی اعتنا به ابزارهای جدید .
کافی است اطلاعات حسابداری خود را در فضای ابری ذخیره کرد و در هر زمان که لازم باشد در هر جا و مکانی به آن دسترسی داشت بدون دغدغه حادثه و زلزله و سیل و چه و چه !  تکنولوژی برای رفاه و آسایش انسان است .

خسارات مالی آتش سوزی پلاسکو

چگونه می شد رقم قابل توجهی از زیان مالی وارد شده جبران کرد ؟

در همه جای دنیا صنعت بیمه حافظ و پشتیبان سرمایه و کسب وکار است . انواع پوشش های بیمه از جزء تا کل سرمایه را تحت پوشش قرار می دهد . هر چند حادثه فقط ممکن است یکبار باشد اما همان یکبار برای نابودی کافی است و اینجاست که بیمه جایگاه و اهمیتش روشن می شود . شنیده ها حاکی از بیمه نبودن ساختمان پلاسکو  در برابر آتش سوزی است و از صاحبان واحد ها نیز تنها تعداد کمی اقدام به بیمه اموال خود کرده اند !
آیا اگر این مالکان که قطعا از شرایط ناامن و خطرات اطلاع داشته اند اموال خود را بیمه کرده بودند حجم خسارت اینقدر سرسام آور بود؟!

چگونه می شد انسان بود ؟!

ده ها نفر جان بر کف ، مظلومانه جان باخته اند، هزاران خانواده داغدار عزیزان و زندگی از دست رفته ، میلیونها نفر در شوک حادثه ، و در این بین ، انسان نمایانی که عقده ها و نداشته های خود را با تجمع برای گرفتن کلیپ و عکس سلفی به نمایش می گذارند ! این حجم از بیشعوری و بی فرهنگی که رنج و درد هموطنی دستمایه خوشی و عقده گشایی حقیری گردد از فاجعه ای سهمگین خبر می دهد . انسان بودن به نام و شناسنامه نیست به منش و رفتار انسانی در کوران حوادث است .

رفتار غیر انسانی در آتش سوزی پلاسکو

سخن آخر:
تهران مملو از این بمب های ساعتی نظیر پلاسکو است . از ۱۵ خرداد تا شوش و مولوی و علاءالدین …. این پلاسکو ها را می بینید و در هر جای ایران باشید مصداق های سهل انگاری برای حفظ جان و مال خود پیداست .
هر یک از ما روزانه چقدر صرف خریدهای غیر ضروری ، تنقلات مضر ، سیگار و … می کنیم ؟!  آیا زمانش نرسیده یکبار بطور جدی به عاقبت انتخاب های خود فکر کنیم و با تصمیمات اصولی و درست ، زندگی خود را در مخاطره قرار ندهیم ؟

مطلب اختصاصی راهنمای کرج


ادامه مطلب ...

سگی که حرف زدن آموخت

[ad_1]

داستانی از لتونی

مردی سگی داشت که آنچه به او تعلیم می‌داد می‌آموخت؛ فقط حرف زدن بلد نبود. او درصدد بود کسی را بیابد که به سگش حرف زدن بیاموزد. در نقطه‌ی دوری مردی را پیدا کرد که می‌توانست این کار را انجام دهد. صاحب سگ پرسید:
- بابت این کار چه قدر پول می‌خواهی؟
- چهل من طلا می‌خواهم، به این شرط که پول را قبلاً بپردازی.
صاحب سگ راضی شد و گفت:
- بسیار خوب. این مقدار طلا را به تو می‌دهم به شرط این که سگ را تعلیم بدهی. بیا برویم او را ببین.
مردی که بنا بود حرف زدن به سگ بیاموزد چهل من طلا گرفت و با صاحب سگ سوار گاری شد و به منزل او رفت و به تعلیم دادن پرداخت. بعد از پنج ماه صاحب سگ پیش معلم سگ رفت و پرسید:
- بگو ببینم وضع سگ من چه طور اســت؟
معلم سگ گفت:
- کم کم دارد حرف می‌زند.
- حالا چه می‌تواند بگوید.
- بعضی چیزها را می‌تواند بگوید.
صاحب سگ گفت:
- هر چه زودتر حرف زدن را کاملاً یادش بده.
بعد از مدتی معلم سگ نزد صاحب سگ آمد و گفت که سگ او کاملاً می‌تواند صحبت کند.
صاحب سگ دوباره چهل من طلا به او داد و از او خواست که فردای آن روز سگ را نزد او بیاورد.
روز بعد معلم سگ باز تنها نزد صاحب سگ آمد.
صاحب سگ پرسید:
- سگ عزیز و گرانبهای من کجاست؟
معلم سگ گفت:
- امروز داشتم او را نزد تو می‌آوردم. همین طور که در راه با هم صحبت می‌کردیم و از او پرسیدم که صاحب تو و زنش چگونه با هم رفتار می‌کنند، آیا روابطشان با هم خوب اســت یا خیر؟ سگ در جواب گفت: که صاحب من با زن خودش ابداً میانه‌ی خوبی ندارد و همیشه با زن‌های دیگر ارتباط دارد. وقتی که سگ این حرف را زد یکباره من نگران شدم که مبادا این مطلب را به دیگران هم بگوید؛ مخصوصاً به زن تو. بنابراین او را در راه کشتم.
صاحب سگ خوشحال شد و گفت:
- آفرین بر تو! خوب کاری کردی والّا روزگار من سیاه می‌شد! چهل من طلای دیگر هم به تو می‌دهم.
از آن به بعد دیگر هیچ صاحب سگی میل ندارد که سگش حرف زدن بیاموزد.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


مردی سگی داشت که آنچه به او تعلیم میداد میآموخت؛ فقط حرف زدن بلد نبود. او درصدد بود کسی را بیابد که به سگش حرف زدن بیاموزد. در نقطهی دوری مردی را پیدا کرد که ... سگی که حرف می زنه! 100٪نگاه کنید · آلپ تکین(کانال شما ه... 4,390 بازدید. 0:47 · حرف زدن سگ · محسن. 333 بازدید. 1:02 · سگ سخن گو · enrique. 266 بازدید. 0:14 ...6 مه 2015 ... افرآذین پارس نگار سگی که در برنامه ی بریتیش گت تلنت صحبت می کند البته ادای حرف زدن رو در میاره .فک کنم صاحبش جاش صحبت می ...12 سپتامبر 2013 ... ضرب المثل های فارسی با حرف ی (سری هفتم) ... قلمه زدن گل رز،روش های قلمه زدن گل رز را به راحتی بیاموزید .... زنجیر سگ را که قبلا زنجیر و قلاده شده است بایستی با دست راست محکم گرفت و با دست چپ سگ را به راه رفتن هدایت کرد. .... اغلب اشخاصی که سگهای تربیت شده دارند و این هنر را بخوبی آموخته اند حکایاتی از ...یک هفته بعد، اواخر شب افرادی که در گورستان بودند سگی را دیدند که روی قبر ی خوابیده آنها با مسول .... لااقل وفا را باید از این حیوان اموخت ..... که مسلمانیم و مسلمانی یعنی تسلیم بودن اگر اسلام گفت بمیرید یعنی بمیرید حق حرف زدن و پرسیدن ندارید .از آنجا که سگ های ماده ژرمن شپرد حیواناتی صبور و آرام هستند، ... سگهای کاری - چند منظوره- سگهای نگهبان ، سگهای آموخته با تفنگ .... متاسفانه این کم اطلاعی و کارهای اشتباهی که برای محک زدن توله اشان انجام می دهند , باعث بروز مشکلاتی ... راحتی می توانند به کار خود مشغول شوند و شبیه هیچ کدام از جرمن شپهرد های حرف گوش کن و باهوشی که ...آموزش محل ادرار به سگ ها برای کسانی که تازه صاحب سگ شده اند و در نتیجه در امر ... دارد می توان به طور کامل در خلال یک تعطیلی آخر هفته توالت رفتن را آموخت . ... توله سگ ها بعد از غذا خوردن ، آب خوردن ، قدم زدن یا بازی کردن توالت می کنند . .... من ۲۰ روز است که یک سگ ۳٫۵ ساله را گرفته ام این سگ تربیت شده و مودب و خیلی حرف گوش کن ...اكنون كه سگ و خوك به عنوان دو حیوان نجس العین توسط احكام شریعت معرفی شده ..... یکی از صفاتی است که میشود از حیوان نجس مثل سگ آموخت… ... البته اگه سگ نگهبان خونه داری که داشتنش اشکالی نداره بلکه معاشرت و مرتب دست زدن و هم خونه بودن با سگ ..... خدا خودش گفته نجسه، داری حرف رو حرف خدا می زنی کسی که خودش هم تو رو آفریده هم ...اشتن یک عروس هلندی که حرف می زند جالب است.اگرچه شما باید به آنها یاد بدهید که صحبت کنند و مقداری تلاش می خواهد و وقت صرف کردن از عوامل مهم و موثر است. در اینجا ما ...


کلماتی برای این موضوع

نژاد سگ هامعرفی نژادهای مختلف سگ هاعکس ……حیوانات خانگیخلق وخو رفتار آمرانه ای داشته ، با هوش و زیرک است پامِرانیان سگی سرزنده ، باهوش ناگفته هایی در مورد صادق خلخالی ساندیس خورتوگوشی زدن به سرکنسول عربستان توسط شاپور علیرضا چهارده قرن کتابی را می‌خوانند که جام نیوز توهین سیاوش قمیشی به امام …با سلام خداوند به قضاوت ما انسانها دیگران را به بهشت یا جهنم نمیفرسته باید سعی کرد که سرانجام ابراهیم مالک،مصعب ابن زبیر،ابن حر و …شاید برای شما این سؤال پیش آمده باشد که عاقبت مصعب ابن زبیر،ابراهیم مالک ،ابن حر و ذکر و دعا وبلاگی که در آن می توانید اذکار و اوراد و طلسمهایی برای آینده خود بدانیدسخنان آموزنده و پند آموزجادوی بخشش کسی که خشم و عصبانیت را ادامه می دهد ، بدون این که خودش بداند از درون به داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک وقتی که الاغ شدم – بخشیدن هنر است داستان عبادت بجز خدمت خلق نیست داستان اشعار فارسی اشعارفارسیتقدیم به همه زنانی که عفت و پاکدامنی شان ، طعمه فقر و گرگ صفتی اطرافیانشان شده استماجرای جنجالی حجاب مجری زن برنامه از لاک جیغ تا خداماجرای جنجالی حجاب مجری زن برنامه از لاک جیغ تا خدا پارس ناز ثمین صفالو یکی از مادر بهشت شکر خدا که نوکر آل پیمبرم شکر خدا که شیعه ی زهرا و حیدرم شکر خدا که لطف شما شاملم


ادامه مطلب ...

خوشبختی را می توان آموخت

[ad_1]

محققان آلمانی به تازگی ثابت کرده اند که با به ‌کارگیری روش هایی می‌توان خوشبخت‌ زندگی کردن را آموخت.

به گزارش روز شنبه ایرنا از پایگاه اینترنتی دویچه وله، 'میشائلا بروهم بادری' محقق نهاد آلمانی روانکاوی مثبت، معتقد است که خوشبختی آموختنی است. او به کسانی که دایم ناراضی هستند توصیه می‌کند، برای خود شرایطی فراهم آورند که احساس موفقیت به آن‌ها دست دهد. مثلا در محل کار خود وظایف بیشتری را به عهده بگیرند، یا وان حمام را تمیز کنند، یا به گلدان‌های باغچه برسند یا به فعالیت‌های ورزشی بپردازند.
به گفته‌ی این محقق، رسیدن به هدف در مغز باعث ترشح ماده‌ی دوپامین که به 'هورمون خوشبختی' معروف شده، می‌شود.
به عبارت دیگر کسی که منفعل است و کاری انجام نمی‌دهد، فرصت تجربه‌ی حس خوش خوشبختی را نیز از خود می‌گیرد. بروهم بادری می‌گوید:کسی که روی مبل می‌نشیند و تکان نمی‌خورد تلاش نمی‌کند که به موفقیت دست یابد و در نتیجه دوپامین هم در مغز ترشح نمی‌شود.

**تقویت احساسات خوش
به نظر این محقق که در دانشگاه 'تیرییر' نیز تدریس می‌کند، تحسین و تمجید اغلب تاثیرات مثبت کوتاه مدت دارند. برای این که انسان بتواند در دراز مدت احساس خوشبختی کند باید احساسات خوش را در خود تقویت کند، کاری که همیشه خواهان انجام آن بوده دست بزند، با دوستانش رابطه‌های پابرجا برقرار کند و به زندگی‌خود معنی دهد.
کارول رایف، روانکاو آمریکایی، در این رابطه می‌گوید که تامین 6 اصل به‌طور کلی حس خوشبختی در انسان برمی‌انگیزاند: اعتماد به نفس، ارتباطات اجتماعی، استقلال، داشتن هدف در زندگی، شرکت در فعالیت‌های سازنده و تکامل فردی.

دریافت کننده:محمدعلی صنایعی**انتشار:‌معصومه گلشن


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


ادامه مطلب ...

محبت، اولین درسی که باید به کودک آموخت

[ad_1]
روزنامه قانون: نیاز به عشق و محبت از تولد با کودک اسـت. کودک به‌واسطه‌ این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با سایر نزدیکان رابطه نزدیکی پیدا می‌کند. این ارتباط اساس تمام روابط بعدی کودک را تشکیل می‌دهد که علاوه بر خانواده، شامل ارتباط او با همسر و فرزندان، دوستان، همکاران و اطرافیان او نیز می‌شود. اما حتما همه شما کودکانی را دیده‌اید که با سنگ و چوب به جان سگ و گربه می‌افتند یا در کلاس زورگویی و همکلاسی‌های ضعیف‌تر از خودشان را اذیت می‌کنند.
محبت، اولین درسی که باید به کودک آموخت

تا به حال از خودتان پرسیده‌اید دلیل این کار چیست و چرا آنها نمی‌توانند دست‌نوازش بر سر گربه و حیوانات بکشند.این دسته از کودکان در خردسالی از محبت والدین بی‌بهره بوده‌اند. نه به این معنی که پدر و مادر فرزند خود را دوست نداشته‌اند بلکه به این معنا که هرگز این عشق را بروز نداده‌اند یا راه‌های نشان دادن آن را نمی‌دانسته‌اند. کودکی که محبت والدین را نمی‌بیند و در محیطی این‌گونه قرار نمی‌گیرد ابراز محبت را بلد نیست. پس به عهده والدین اسـت تا چگونه محبت کردن را به فرزندان خود بیاموزند.

راه‌های ابراز محبت به کودکان کدام اسـت؟

یکی از راه های نشان دادن محبت، بیان حس درونی برای طرف مقابل اسـت. عشق و محبت خود را به کودکان‌تان هرزچند گاهی به زبان بیاورید تا درآنها این اطمینان به وجود آید که همواره دوست‌شان ‌دارید.

عشق و محبت را همچنان می توان به طور فیزیکی و با در آغوش کشیدن، بوسیدن، لبخند زدن و کشیدن دست نوازش روی سرشان به آنها نشان داد.

راه دیگر توجه کافی داشتن به بچه‌ها اسـت. به طور مثال هنگامی که کودک‌تان با شما صحبت می‌کند به دقت به حرف‌هایش گوش بدهید. به این معنی که اگر مشغول کاری هستید برای لحظه‌ای آن کار را به کنار بگذارید و با تمام دقت به حرف‌های او گوش دهید، به گونه‌ای که کودک‌تان این توجه را در رفتار شما بیابد.

محبت، اولین درسی که باید به کودک آموخت

 توجه کردن خود نوعی اظهار محبت کردن اسـت.با او همدلی به گام ها و مراحل پیشرفت او توجه کنید. اگر مطالعه می‌کند، بسکتبال بازی می‌کند یا در حال پرورش و رشد دانه‌ای اسـت، او را تشویق کنید و اگر ناامیدی و شکست را تجربه کرد، برای پاک کردن اشک‌هایش پیش او باشید.

به سرگرمی‌ها و علایق او توجه کنید

اگر او به چیزی علاقه دارد که از نظر شما بی‌ارزش اسـت به علاقه او احترام بگذارید و وانمود کنید که خواسته او برای شما مهم و محترم اسـت.عشق هدیه بی چون و چراست. به کوکان خود نشان دهید که آنها را در هر شرایطی دوست دارید و حمایت‌شان می کنید. در این صورت آنها هنگام سختی ها و مشکلات با آرامش و احساس امنیت به شما پناه می‌آورند.

 فرزندان شما برای تصمیم گیری و تجربه موارد جدید نیاز دارند که آزاد باشند. آنها باید بیاموزند که در زندگی مسئولیت‌پذیر و مقاوم باشند. آنها اجازه دارند شکست بخورند یا پیروز شوند بدون این که قضاوتی در مورد آنها صورت گیرد. اگر همه نیازها، امیدها و انتظارات فرزندان خود را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه عشق اسـت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


4 فوریه 2016 ... محبت، اولين درسی كه بايد به کودک آموخت به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، نیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك بهواسطه این ...محبت، اولين درسی كه بايد به کودک آموخت. نیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك بهواسطه این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با سایر نزدیكان ...15 فوریه 2016 ... محبت به کودک, محبت نیاز به عشق و محبت از تولد با کودک است. کودک به واسطه این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با سایر نزدیکان ...18 فوریه 2016 ... محبت، اولين درسي كه بايد به کودک آموختنیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك بهواسطه این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با ...4 فوریه 2016 ... قاب متحرک/ از محبت به مربی تا تخریب حاشیهساز پاساژ ... کودکدرسیآموختاولینمحبت. لیست اخبار. محبت، اولین درسی که باید به کودک آموخت ...محبت، اولین درسی كه باید به کودک آموخت. سارا قاسمی چهارشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰. نیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك بهواسطه این ارتباط ابتدا با مادر ...به گزارش تبریز بیدار به نقل از سلامت نیوز، نیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك بهواسطه این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با سایر نزدیكان ...کودک و محبت پدر و مادر nوقتی مهر مادری به فرزند برسد دیگر چیزی نمی تواند جایگزین آن شود.بهترین هدیه برای کودک محبت والدین است. عشق مادری، محبتی است كه از ...4 فوریه 2016 ... اولين درسی كه بايد به کودک آموخت محبت است.ماه ایران : نیاز به عشق و محبت از تولد با كودك است. كودك بهواسطه این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و ...4 فوریه 2016 ... نیاز به عشق و محبت از تولد با کودک است. کودک بهواسطه این ارتباط ابتدا با مادر و بعد با پدر و به تدریج با سایر نزدیکان رابطه نزدیکی پیدا ...


کلماتی برای این موضوع

فلسفه تعلیم و تربیت اساسات تعلیم و تربیتجایګاه و اهمیت اصول د رمسایل تربیتی مسایل تعلیم و تربیت تحت تاثیر چهار چوب های داستان های کوتاه و خواندنی، جالب و مفید جملات …به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز، نگاه کن و ببین وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و …بن بست مضاعف، تعارض یا معضلی است که به علت اظهار پیام های ناهماهنگ و متناقض به وجود می مطالب قدیمی‌تر روش تحقیقموضوع علل گرایش زنان به اعتیاد بیان مسئلهجهان اطراف ما روزبه روز تغییر می کند زنگــ انشا انشای دانش آموزانانشایدانشآموزانسالها پیش در ضیافت خیال به میهمانی ستاره ها رفتم در لحظه های روحانی اوج گرفتن دریچه ای همه چیز در مورد کودکانبه یاد داشته باشید موقع خواب حتما کودک را به پشت بخوابانید تا جلوی نشانگان مرگ دین و زندگی دبیرستان نکات درسی دین و زندگی به گزارش اورژانس باشگاه خبرنگاران، در ایام کوتاه باقی مانده تا کنکور کارشناسی سال زیباترین جملات و متن های کوتاه عاشقانهنامه ی چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین، دخترم اینجا شب است شب نوئل؛ در قلعهی کوچک سایت فروش عطر و عطر فروشی یار ،مطالب جالب و عکس …عطر فروشی ، پخش و فروش عطر در ایران ، سایت فروش عطر ، آدرس عطر یار ، آدرس نمایندگی عطر ღღعشـــق یعنی انتظارღღ عکس و متن های غریب است دوست داشتن و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل


ادامه مطلب ...