مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مهارتی به نام زندگی

جام جم سرا: این جملات آشنا نشان می‌دهد آموختن گروهی از مهارت‌ها به نوعی می‌تواند زندگی فردی و اجتماعی افراد را در صورت فراگیری صحیح بیمه کند. زیرا سرفصل و شاید هم رشته اصلی بیشتر مشکلات و ناسازگاری‌هایی که امروزه به عنوان آسیب از آنها یاد می‌شود و موجب نگرانی خانواده‌ها، کارشناسان علوم اجتماعی و در مقیاس بزرگ‌تر برنامه ریزان جامعه می‌شود، به این دو کلمه «مهارت و زندگی» می‌رسد که اهمیت آموزش و فراگیری آن را به من و تو گوشزد می‌کند. در این میان زمانی که باید ها و نباید های روان‌شاسان، مشاوران خانواده و پژوهشگران را مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم نطفه تمام امور در اصلی‌ترین نهاد اجتماعی که همان خانواده است منعقد می‌شود. اما اینکه بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی جامعه بشری تا چه میزان توانسته است در نخستین کلاس درس زندگی به تازه وارد های خود آموزش صحیح بدهد، پرسشی است که نیاز به تعمق و بررسی بیشتری دارد. از نظر داور شیخاوندی، آسیب شناس اجتماعی، خانواده به عنوان نخستین مهد، آموزش رفتارهاو مهارت‌های زندگی را با الگو قرار دادن رفتارهای اعضای خود به کودکان می‌آموزد.
این در حالی است که همه ما می‌دانیم آنچه که در نقطه شروع هر دانش و مهارتی در ذهن ما شکل می‌گیرد پایه و اساسی برای تمام موضوعات مرتبط می‌شود بنابراین نخستین آموخته های هر فرد در این زمینه از با اهمیت‌ترین نکاتی است که توجه به آن می‌تواند افق زندگی یک فرد را روشن یا تیره کند.

راضیه محمدی زاده، کارشناس مسایل تربیتی و مشاور خانواده هم محور توسعه پایدار در تمام جوامع بشری را خانواده می‌داند که به عنوان یک سرمایه ملی و مذهبی باید محافظت شود.
وی ادامه می‌دهد: « برای ارزیابی اینکه خانواده‌ها امروزه در آموزش چنین مهارت‌هایی به فرزندان خود موفق عمل کرده‌اند یا خیر؟ ابتدا باید دید جامعه چه تعریف و نگاهی به مهارت‌ها دارد. این در حالی است که خانواده‌ها نقش اصلی خود را براساس آنچه که در دین ما به آن تاکید شده است پیاده نکرده اند.»
اگرچه در یک نگاه ساده شاید این گونه بیندیشید که ضعف در کارکرد آموزش مهم‌ترین و پایه گذارترین نهاد جامعه بشری را بتوان با فشار بر سایر نهاد های آموزشی مانند مدارس و دیگر سازمان‌هایی که متولی چنین اموری هستند و برای ارتقای سطح برنامه‌هایی که در دستور کار دارند جبران کرد اما واقعیت این است که نخستین خشت در هر بنا با اهمیت‌ترین و ارزشمندترین پایه صحت و سلامت آن است. آن گونه که در مثل‌ها آمده «خشت اول چون نهد معمار کج ،تا ثریا می‌رود دیوار کج ».
واقعیت این است که توانمند سازی افراد در مقابله با این آسیب‌های جامعه مدرن مانند بی بند و باری جز از طریق آموختن صحیح مهارت‌های زندگی به عنوان مجموعه‌ای از توانمندی‌های روانی و اجتماعی امکان پذیر نیست، زیرافراگیری این مهارت‌ها قدرت سازگاری و امکان رفتار مثبت و کار آمد را افزایش داده و موجب می‌شوند که ما آدم‌ها مسئولیت‌های مربوط به نقش فردی و اجتماعی خود را پذیرفته و بدون زیان رساندن به دیگران با مشکلات زندگی کنار بیاییم و رفتار سالم و بی خطری در سرتاسر زندگی داشته باشیم.

قدم نخست، آموزش

همه ما بارها و بارها شنیده‌ایم که اگر اصول و مفاهیم آموزشی به روش صحیح به افراد آموخته شود نه تنها اثر و ماندگاری آن را افزایش می‌دهد بلکه احتمال دلزدگی و سطحی بودن فراگیری را تا میزان زیادی کاهش می‌دهد. بنابراین چنین آموخته‌هایی در رفتار و نگرش فردی و اجتماعی افراد نهادینه شده و موجب بروز رفتارهایی قانونمند در اجتماع از سوی آنان خواهد شد. البته به گفته شیخاوندی آنچه در آموختن مهارت‌های زندگی به فرزندان اهمیت دارد این است که چنین آموزش‌هایی باید غیر مستقیم باشد، زیرا بچه‌ها آنچه را که می‌بینند یاد می‌گیرند نه آن چیزهایی را که می‌شنوند.
بنابراین نخستین موضوع این است؛ خانواده که در راس آن پدر و مادر قرار گرفته است به عنوان دو رکن اصلی و اساسی خانواده هر گونه که عمل و رفتار کنند نحوه برخورد با شرایط مشابه را به فرزندان خود آموزش می‌دهند.
این نکته هم در آیات و هم در روایت‌ها آمده است. در علم روان‎شناسی هم به آن توجه شده است. به عبارتی فرزندان همان‎گونه می‌شوند که پدر و مادرشان هستند. به عبارتی بچه‌ها تا 80 درصد به والدین خود شباهت پیدا می‌کنند.

سهم کدامیک بیشتر است، پدر یا مادر؟

بحثی که در اینجا مطرح می‌شود این است که کدامیک از والدین نقش و مسئولیت بیشتری در آموزش و ارایه مفاهیمی که ما از آن به عنوان مهارت‌های زندگی یاد می‌کنیم، دارند؟ به عبارتی اهمیت کدام یک از والدین در این خصوص بیشتر و نیازمند دقت و توجه بیشتری است. از نظر شیخاوندی، پدر و مادر هر یک نقش بخصوصی را در این زمینه دارد، که به نوعی مکمل یکدیگر است. مادر نقش عاطفی و پدر نقش ارشادی و هدایتی را بر عهده دارد. بنابراین آنان در کنار یکدیگر می‌توانند به نحو شایسته ای آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان خود را بر عهده بگیرند. با وجود این، وی رسالت مادر را در این باره سنگین‌تر می‌داند. به تعبیری شغل نخست مادر تربیت فرزند است و زنان با تاهل به نوعی شاغل می‌شوند علاوه بر این چنین رویکردی با فطرت زن نیز سازگار است.
در حالی که برای مردان ابتدا شغل اجتماعی به دلیل نقشی که در نان آوری دارند اهمیت دارد. با وجود این، اگر نحوه آموزش آنان با یکدیگر همسویی نداشته باشد این احتمال می‌رود که بازهم افراد در این خصوص با مشکل مواجه شوند.

ضعف در آموزش برابر با بحران است

به گفته روان‌شناسان و مشاوران خانواده بدون تردید بروز هر گونه اختلال در آموزش افراد به ویژه در نخستین سال‌های زندگی می‌تواند تبعات غیر قابل جبرانی را به دنبال داشته باشد، زیرا آنچه ما در دوران خردسالی و کودکی می‌آموزیم پایه و اساسی برای ساخت فرداهایمان است. بی مسئولیتی، ناتوانی در مقابله با استرس و فشارهای زندگی و گرفتن تصمیم صحیح در زندگی مهم‌ترین مواردی هستند که می‌توان از آنها به عنوان خطرات جدی در صورت ضعف در آموزش و یادگیری مهارت‌های زندگی یاد کرد.
به گفته محمدی‌زاده وقتی خانواده در آموزش این دسته از مهارت‌ها موفق عمل نکند در وهله نخست فرزندان در فراگیری مهارت خود آگاهی، خود شناسی و انتخاب هدف با ضعف مواجه می‌شوند زیرا مادر و پدر نتوانسته اند به فرزندانشان بیاموزند چگونه خود و توانایی هایشان را بشناسند و آنها را تقویت کنند.
وی همچنین از ضعف در مهارت همدلی و تصمیم گیری در نتیجه ناتوانی در مقابله با فشارهای روانی مثل استرس به عنوان مهم‌ترین آسیبی که خانواده‌ها را در این زمینه تهدید می‌کند نام می‌برد.
بنابراین نخستین موضوعی که باید به آن توجه کرد یافتن راهکاری برای رفع مشکلات فعلی و پیشگیری از خطراتی است که نه تنها جامعه بلکه بنیان خانواده را با بحران مواجه می‌کند، زیرا ساده‌ترین نمود نقص در توانمندی افراد برای داشتن زندگی سالم ایجاد خلل در روابط خانوادگی و سست شدن تعهدات و سرانجام فروپاشی این نهاد قدیمی است.(حمایت)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

Share


ادامه مطلب ...

مهارتی به نام شناسایی استعداد

جام جم سرا:مدیران موفق نیز مدیریت استعداد را به‌عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد با استعداد قبول داشته و از آن برای بهینه کردن توان سازمان استفاده می‌کنند. آنان ماهیت بلند مدت و دیر بازده فرآیند مدیریت استعداد را درک کرده و آماده‌اند سرمایه‌گذاری روی استعدادهای انسانی سازمان خود راادامه دهند.

البته ناگفته نماند مدیریت استعداد و توجه به قابلیت‌های افراد همیشه باید از خانواده شروع شود. اگر واقعا می‌خواهیم استعداد فرزندانمان را رشد دهیم باید هر چه سریع‌تر دست به کار شویم و نقاط قوت فرزندمان را شناسایی و تربیت کنیم. آگاهی از این موضوع که فرزندتان استعداد زیادی در یک زمینه بخصوص دارد به تنهایی کافی نیست، والدین باید تکنیک‌هایی را بیاموزند که به شکوفا شدن این استعداد‌ها کمک کند و در جهت تحقق آنها پیش رود. آنان لازم است محیطی فراهم کنند تا بچه‌ها بتوانند به صورتی فعال، موثر، خلاق و با لذت استعداد‌های خود را بروز دهند و از آن بهره‌مند شوند.

چرا مدیریت استعدادها مهم است؟

باور عمومی بر این است که «استعداد خود را می‌گشاید.» به بیانی ما نباید نگران حمایت از افراد با استعداد باشیم، زیرا اگر واقعا آنها با استعداد هستند حتی با وجود مشکلات حتما استعداد خود را نشان خواهند داد. اما باید گفت این تصور نادرست است و حقیقت این است که در صورت نبود شرایط نه تنها استعداد بالقوه غالبا آشکار نشده باقی می‌ماند بلکه استعدادهای واقعی نیز در چارچوب برخی اشکال فرهنگی و اجتماعی نیز بی‌معنا خواهند ماند.

شواهد تجربی نشانگر آن است که مثلا برای پرورش یک کودک با استعداد در زمینه موسیقی باید وقت و هزینه صرف شود، کودک تمرینات مختلف داشته باشد و والدین نیز با القای انتظارات متناسب شرایط را برای رشد استعداد کودک در این زمینه خاص داشته باشند تا به این ترتیب استعدادکودک بالفعل شود.

برای رشد و تکامل هر استعداد دیگری نیز حمایت‌های مشابه ضروری است. در حقیقت زمانی که توانایی‌های فردی خارق‌العاده است، حمایت‌های والدین و جامعه نیز باید خارق‌العاده باشد.

مدیریت استعدادها بسیار مهم است، زیرا استعداد فرآیندی است که طی سال‌های بسیار خود را نشان می‌دهد نه صفتی ویژه که شخص به ارث می‌برد و سپس برای بقیه عمر بدون تغییر می‌ماند. فرزندان هر جامعه‌ای صرفا به معنای پتانسیل‌های آینده، با استعداد شناخته می‌شوند، برای آشکار شدن آن توان بالقوه آنان باید بیاموزند که مطابق با آخرین پیشرفت‌های علمی عمل کنند و ‌باید فرصت‌هایی برای استفاده از استعدادهایشان پس از رشد و تکامل مهارت‌ها پیدا کنند.

در مدیریت استعداد نکته مهم آن است که استعداد بالقوه را نمی‌توان درک کرد، مگر آن‌که در یک حیطه فرهنگی جای گیرد و از سوی اجتماع پرورش یافته تا خود را نشان دهد و نکته مهم‌تر آن‌که کمک به رشد و تکامل استعداد به کسب منافع درازمدت فردی و اجتماعی در یک جامعه منجر خواهد شد.

استعداد‌های فرزندانمان را منجمد نکنیم

شواهد زیادی در دست است که بهترین زمان آموختن و یادگیری انواع دانش‌ها و دانستنی‌ها و تحریک توانایی‌های اساسی در کودک همان دوران شش سال اول زندگی است. در حقیقت پدر و مادر مهم‌ترین، بهترین و ضروری‌ترین معلم او هستند. پرورش فرد بااستعداد، نابغه، سرآمد، تیز هوش و باهوش بستگی به روش تربیت والدین دارد که چگونه فرزندان را آموزش دهند. در واقع ما در روش آموزشی موجود فرصت‌های مناسب زیادی را در پرورش فرزندانمان از دست می‌دهیم و حساس‌ترین زمان رشد کودک از نظرمان دور می‌ماند. این نکته قابل توجه است که برخی والدین فکر می‌کنند اگر در سال‌های اولیه رشد کودک بتوانند او را در انواع و اقسام کلاس‌های آموزشی خسته‌کننده ثبت‌نام کنند، کودکشان بااستعداد خواهد شد، نه هرگز چنین نیست باید فرزندتان را تشویق کنید تا آ نچه را به آن علاقه‌مند است، فرا گیرد، مغز کودک یک ظرف نیست که آن را پر از اطلاعات بی‌فایده کنیم، این مساله باعث می‌شود رشد فکری فرزندتان محدود شود.

از طرفی در روش تربیت کودک نیز باید دقت شود. مثلا آن دسته از پدر و مادرهایی که دوست دارند فرزندشان هرچه آنان می‌گویند عمل کنند، آرام و ساکت باشند، اذیت نکنند، بازی و شیطنت نکنند، داد و فریاد نزنند، در مهمانی‌ها مبادی آداب بوده ساکت بنشینند و چیزی نخورند در واقع دیواری را به دور فرزند دلبندشان می‌کشند و استعداد او را حبس و منجمد می‌کنند.

دکتر ژزف مک هانت یکی از روانشناسان برجسته دنیا معتقد است: هر گونه جلوگیری و ممانعت از نیازها و خواسته‌های کودک ضربه محکمی است که به استعداد او می‌خورد، برای یک کودک اهانت بزرگی است که دائم در کارها و حتی بازی‌های کودکانه او دخالت کنیم و جلوی احساسات او را بگیریم. در حقیقت این لطمه بزرگی به هوش او بوده و مانع رشد استعدادها و دریافت تجربیاتش خواهد بود و در آینده نتایج مخربی به بار می‌آورد.

رشد هوش و ادراک کودک در موفقیت او در زمان مدرسه نیز تاثیر بسزایی دارد، آنان باید قبل از ورود به مدرسه موقعیت‌هایی را برای لمس کردن، بازی و تعامل با دیگران داشته باشند. مثلا اگر در یک خانواده، پدر و مادر و دیگران با کودک رد و بدل کلمات (البته کلمات مفید و آموزنده) زیاد داشته باشند و با هم گفت‌وگو کنند این رویکرد باعث افزایش خزانه لغات او می‌شود و او می‌تواند راحت‌تر کلمات را ادا کند، جمله بسازد، بخوبی انشاء بنویسد و تجزیه و تحلیل خوبی داشته باشد و این در حقیقت شروع بیان افکار او خواهد بود ولی متاسفانه به این موضوع مهم توجه کمی می‌شود و بیشترین تاکید بر ساکت بودن کودک است.

افزایش ضریب هوشی در کودکان

مثبت‌اندیش باشید: فرزندتان را در مواردی که لیاقت دارد، تشویق کنید. با این کار محیطی قابل اعتماد در خانه به‌وجود می‌آورید و از نظر روانی نیز کودک به نوعی آزادی می‌رسد تا بتواند عقاید و علوم جدید را کشف کند بدون آن که بترسد مبادا مورد انتقاد و سرزنش دیگران قرار گیرد.

در حد امکان بهترین وسایل آموزشی را در اختیار فرزندتان قرار دهید: مثلا اسباب بازی‌های مختلف، کاغذ‌های طراحی یا وسایل موسیقی؛ در کل هر وسیله‌ای که بتواند مهارت‌های ذهنی و هنری را پرورش دهد. تا جایی که امکانات در اختیار دارید برای فرزندتان سخاوتمند باشید. وقتی وسیله‌ای را در اختیارش می‌گذارید تا با آنها بازی کند خیلی سخت نگیرید، بگذارید راحت با آن بازی کند.

سعی کنید درباره توانایی‌های فرزندتان واقعگرا باشید: معمولا گرچه توقع زیاد داشتن سازنده است، اما سطح توقع خیلی زیاد و بی‌تناسب می‌تواند برای فرزندتان مخرب باشد و در مقطعی اگر وی نتواند به آن سطح و هدفی که شما برایش تعیین کرده‌اید برسد حتما خود را شکست خورده دانسته و احساس خودباوری‌اش را از دست می‌دهد.

تا جایی که می‌توانید زندگی‌تان را سرشار از کار و تلاش کنید: این مهم است که فرزندتان شما را فردی پر تلاش بداند که از نیروی ذهنش به خوبی استفاده می‌کند، اگر می‌توانید او را نیز در فعالیت‌هایتان سهیم کنید.

برای ارضای حس کنجکاوی فرزندتان و شکوفا شدن استعدادهایش

ـ در حد متعادل کودکتان را تنها بگذارید تا آرامش ذهنی داشته باشد. اگر کودکی از نظر روانی در محیطی امن و آرام تنها باشد می‌تواند روی موضوعی تمرکز داشته باشد و چیزهای جدیدی را کشف کند.

ـ نیاز کودک‌تان را به پرداختن به تخیلاتش درک کنید. درباره تصورات و خیالات وی هرگز ذره‌ای ریشخند و تمسخر در لحن گفتارتان نداشته باشید. حتی زمانی که مطمئن هستید افکار وی یا تخیلاتش کاملا مسخره و جوک است.

ـ از طریق سبک زندگی‌تان به او نشان دهید که کشف کردن و خلق کردن کار بسیار لذت‌بخشی است. همیشه علایق و شور و حال خود را حفظ و این شور و حال را با فرزندتان تقسیم کنید.

ـ همیشه جهت دادن‌هایتان مثبت باشد.

سازمان‌ها نیز باید دانش مدیریت استعدادها را بدانند اما چگونه

استعداد کارکنان را بشناسیم: هر چقدر مدیران، کارکنان خود را بهتر درک کنند، بیشتر می‌توانند از استعدادهایی که حتی آنان در بیرون از محیط کار خود دارند بهره‌برداری کنند. مدیران باید تلاش کنند تا حد امکان درباره توانایی‌ها، استعدادها و قابلیت‌های تک تک افراد سازمان، اطلاعاتی به دست آورند.

به توسعه استعداد کارکنان توجه کرده و زمینه‌های آن را فراهم کنیم: استعداد با تمرین رشد و بهبود می‌یابد و استعداد خام اگر بخواهد به توانایی بالقوه‌اش دست یابد نیاز به توسعه دارد. زمانی که استعدادی به وسیله خود فرد یا از سوی دیگران کشف می‌شود نیاز به پرورش و تربیت دارد.

راه‌های حفظ و نگهداری استعدادها را بشناسیم: هیچ سازمانی تمایل ندارد افراد بااستعداد و با مهارت خود را از دست بدهد. امروزه افراد بااستعداد ارزش خود را می‌دانند و این آگاهی را هم دارند که دیگرانی هم هستند که تمایل زیادی به استفاده از استعدادهای آنان دارند، برهمین اساس سازمان‌ها باید درخصوص چگونگی حفظ و نگهداری استعدادهای درون سازمان تدابیری بیندیشند.

فرصت‌هایی را برای افراد با استعداد فراهم کنیم: مسلما استعدادها بدون فرصت‌ها بروز و ظهور نمی‌یابند. افراد با استعداد اغلب خودشان می‌توانند فرصت‌هایی را برای خود ایجاد کنند، اما مسئولیت مهم مدیران این است که زمینه‌های مساعد را برای افراد با استعداد و خلاق در محیط کار فراهم سازند.

هرگز از استعداد کارکنان نترسیم: هر فردی مهارت‌ و استعدادهای ویژه‌ای دارد. هیچ نیازی نیست که از کارکنان خلاق و با استعدادمان هراس داشته باشیم، در عوض می‌توانیم از این استعدادها به نفع سازمان استفاده کنیم. مدیرانی که استعداد را در کارکنانشان نادیده می‌گیرند در واقع بزرگ‌ترین خیانت را به سازمان خود می‌کنند.

نظام ارزیابی عملکرد مناسب داشته باشیم: اجرای برنامه مدیریت استعداد‌ها مستلزم آن است که سازمان یک نظام ارزیابی، عملکرد موثر و مناسب داشته باشد چرا که از طریق همین نظام است که کارکنان مستعد و دارای قابلیت و شایستگی‌های آشکار یا نهفته شناسایی و معرفی می‌شوند.

از کلیشه‌ای شدن بپرهیزیم: هر پدیده‌ای که به عنوان منعی در بروز استعدادها باشد برای کسب و کار مضراست. در واقع سرکوب استعداد افراد به‌دلیل زن یا مرد بودن، نژاد و رنگ غیرمنطقی است. هر سازمان یا جامعه‌ای که به استعدادهای نهفته افراد با هر ترفندی اجازه بروز ندهد بیشترین ضرر را متوجه خود کرده است.

معصومه اسدی ‌/‌ جام‌جم


ادامه مطلب ...

کنترل خشم؛ مهارتی که باید آموخت

جام جم سرا: مادر همین‌طور که این حرف‌ها را می‌زد اشک‌هایش سرازیر شد. حمید با دیدن اشک‌های مادرش برافروخته‌تر شد و این‌بار به جای داد زدن، کیفش را برداشت و با عصبانیت از خانه خارج شد و چنان در را به هم کوبید که چاردیواری خانه لرزید.

خشم یک احساس است، احساسی طبیعی که در همه آدم‌ها وجود دارد و گاهی خود را نشان می‌دهد. والدین از کودکی به فرزندانشان یاد می‌دهند که خشم چیز خوبی نیست و باید جلویش را گرفت در حالی‌که این حق مسلم آدم‌هاست که گاهی عصبانی شوند و آن را ابراز کنند.

سرکوب شدید خشم درونی و تخلیه نکردن این انرژی قدرتمند ممکن است در نظر دیگران شما را فردی صبور و محکم نشان دهد، اما این سرکوب حتما عوارض جسمی و روحی در پی خواهد داشت، اما اگر قرار باشد جوانی خشمش را نشان دهد باید چگونه آن را کنترل کند که هم ابراز شود و هم آسیب‌های دیگری در پی نداشته باشد؟

سیما جوادی بانویی پنجاه و دو ساله است که دو پسر جوان داردو می‌گوید: جوان‌های این نسل بی‌طاقت شده‌اند، تحملشان کم شده، کافی است حرفی برخلاف میلشان بگویی، ناگهان برافروخته می‌شوند و فریاد می‌زنند، فکر می‌کنید این همه نزاع‌ خیابانی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ از یک سبقت نابه‌جا، یک جمله ناخوشایند، اصلا جوان‌ها سر هیچ و پوچ با هم جروبحث می‌کنند و دست به یقه می‌شوند.

شاید برخی بگویند که خشم خودش ایجاد می‌شود و دست ما نیست، حالا از یک سبقت بیجا گرفته تا یک حرف نامربوط بالاخره آدم عصبانی می‌شود و کنترلش را از دست می‌دهد! اما باید بدانیم هر چقدر هم که یک عامل بیرونی مسبب ایجاد خشم باشد باز هم این ماییم که مسئول خشم خود و مدیریت کردن آنیم. پس جمله‌هایی مثل دست خودم نبود، هر کسی جای من بود این‌کار را می‌کرد، کاسه صبرم لبریز شد، تقصیر خودش بود، فلانی که می‌داند من زود جوش می‌آورم و خلاصه این بهانه‌ها را دور بریزید و راه درست ابراز خشم خود را یاد بگیرید.

ابراز خشم‌ افراطی زمانی رخ می‌دهدکه شما حد و مرزتان را برای دیگران روشن نکرده‌اید و آنها بسادگی حریم شما را محترم نمی‌شمارند. به همین دلیل هم به خودشان اجازه می‌دهند روی وقتتان حساب کنند، به وسایلتان دست بزنند، برایتان برنامه‌ریزی کنند و شما را در عمل انجام شده قرار دهند. راحله نادرزاده، بیست و چهار ساله و دانشجوی ارشد یکی از رشته‌های فنی- مهندسی است. او می‌گوید من هیچ وقت با قاطعیت درباره حیطه‌های شخصی‌ام حرف نزده بودم. همیشه هم با نرمش رفتار می‌کردم، اما دیگران از مهربانی من سوءاستفاده می‌کردند و گاهی مرا به مرز جنون می‌کشیدند. به همین دلیل یا اصلا عصبانی نمی‌شدم یا وقتی کاسه صبرم لبریز می‌شد از شدت عصبانیت همه حساب کار دستشان می‌آمد. البته بعد از یک دعوای اساسی حس پشیمانی و وجدان درد اذیتم می‌کرد. سرانجام با کمک مشاور یاد گرفتم خط و مرزهایم را به دیگران نشان دهم. این‌کار اوایل کمی سخت بود چرا که خانواده و دوستان نزدیکم یاد گرفته بودند که می‌توانند برای هر کاری روی من حساب کنند یا از وسایلم استفاده کنند اما با چند بار برخورد قاطعانه من کم‌کم همه چیز سرجای خودش قرار گرفت، حالا به جای نرمش‌های بیجا و خشم‌های افراطی یاد گرفته‌ام قاطعانه برخورد کنم.

همان‌طور که ورود دیگران به حریم شما می‌تواند علامتی برای شکستن حد و مرزتان باشد، خشم کنترل نشده و غضبناک شما هم نمونه‌ای از شکستن حریم آنهاست. وقتی یاد می‌گیرید چطور قاطعانه رفتار کنید هم به خودتان احترام گذاشته‌اید و هم به دیگران.

محمد کاظم‌زاده، پدری پنجاه و چهار ساله و بسیار عصبی است و به دلیل مشکلات قلبی و بیماری دیابت خیلی زودجوش می‌آورد. البته بخشی از عصبانیت‌های گاه و بیگاه او با بیماری‌های جسمی‌اش هم مرتبط است. زمانی که خانواده او به دلیل عصبی مزاج بودنش خسته و درمانده شده بودند، به مشاور مراجعه کردند؛ حالا هر دو طرف تا حدودی با مهارت کنترل خشم آشنا شده‌اند و تنش کمتری در خانواده ایجاد می‌شود.

کاظم‌زاده می‌گوید خانواده‌ام مراقب هستند که شرایط برای عصبی شدن من فراهم نشود، ضمن این‌که اگر من در شرایطی قرار بگیرم که بالا رفتن صدایم را محتمل بدانم از خانه خارج می‌شوم و مدتی قدم می‌زنم. بعد از یکی دو ساعت خودم به بی‌اهمیت بودن موضوعِ پیش آمده پی می‌برم و قبل از این‌که همسر یا فرزندانم را ناراحت و رنجیده خاطر کنم مساله را در شرایط روحی بهتری حل می‌کنم.

شاید برای همگان ترک محل و پیاده‌روی امکان‌پذیر نباشد، مثلا شما نمی‌توانید در محل کار به مدیرتان بگویید «من دارم عصبانی می‌شم. پس میرم یک ساعت قدم بزنم!» وقتی خشم‌تان در حال پیشروی است و امکان ترک محل وجود ندارد آنچه مهم است کارهایی است که نمی‌کنید، نه کارهایی که می‌کنید. پس به جای تندتند حرف زدن، ملتهب کردن فضا و دلیل آوردن‌های بی‌وقفه، توانتان را برای مدیریت کردن اوضاع به دست بگیرید، مبادا گمان کنید باید مقابل رئیستان فقط سکوت و خشمتان را سرکوب کنید و به روح و جسمتان فشار بیاورید، آنچه باید انجام دهید این است که حرف‌های درست و بموقع بزنید.

روی تن صدایتان کنترل داشته باشید و فراموش نکنید سخنان به حق شما وقتی به چاشنی فریاد مزین شود، آنچه شنیده می‌شود فقط صدای بلند یا لرزان شماست، نه خود حرف‌هایتان.

اگر توانایی مدیریت به این شکل را ندارید پس بگویید: فکر می‌کنم ادامه بحث در حال حاضر فایده‌ای ندارد. اجازه بدهید فعلا فلان کار را انجام بدهم. بعد دوباره صحبتمان را ادامه می‌دهیم؛ یا من شما را توجیه می‌کنم یا شما مرا.

در آخر این‌که بسیاری از واکنش​های عصبی و خشمناک ما به سمت افرادی است که دوستشان داریم و برایمان مهم هستند. طی یک ارتباط طولانی‌مدت است که روابط عاطفی دوستانه یا روابط احترام‌آمیز کاری، می‌توانند به روابط خشم‌آلود بدل شوند. بنابراین برای ابراز خشم در مقابل کسانی که برایتان اهمیت فوق‌العاده دارند مثل پدر و مادر، همسر، دوستان قدیمی و صمیمی محدوده‌ای از خشم را برای خودتان تعریف کنید، مبادا با سخنی نامنصفانه پل‌های پشت سرتان را خراب کنید یا رنجی عمیق در دلشان ایجاد کنید. (ضمیمه چاردیواری)

شیما نادری


ادامه مطلب ...

مهارتی به نام «شکست دادنِ شکست»

جام جم سرا: یکی از دلایل سرخوردگی سریع در مقابل کوچکترین شکست ها ریشه در سبک فرزندپروری دارد. والدینی که کودکان خود را در هر کاری یاری می‌کنند افراد بیش حمایت شده تحویل جامعه می‌دهند. چنین افرادی همواره محتاج حمایت هستند و کوچکترین نامرادی را تاب نمی‌آورند.
برای پیشگیری از چنین مشکلی لازم است که گاهی برای کودکانمان شکست‌ها و محدودیت‌های کنترل‌شده‌ای طراحی کنیم.
دلیل دیگر، رواج فرهنگ موفقیت در جامعه است. وقتی موفقیت ارزش محسوب شد دیگر مهم نیست که از چه طریقی حاصل شده است. کسی که پول، خودرو خارجی، خانه بالای شهر، لباس مارک‌دار، موبایل و تبلت، تحصیلات تکمیلی و... دارد آدم ارزشمندی در نظر گرفته می‌شود و نحوه تحصیل آن به حاشیه می‌رود. این‌جا است که برخی هم به دنبال گرفتن مدرک پولی غیرحضوری می‌روند! در صورتی که در فرهنگ ایرانی - اسلامی به جای موفقیت و برآیند، بر فرآیند تأکید شده است. در فرهنگ ایرانی - اسلامی تکلیف داریم نه تکلف. افراد برای رسیدن به موفقیت به تکلف و سختی می‌افتند.
حالِ خوب، با آینده عالی مخالف است. حال را فدای آینده کردن، آینده‌ای که تضمینی برای آمدنش نیست غیرمنطقی است.
دلیل دیگری که در مواجهه با شکست باعث سرخوردگی می‌شود، هدف‌گذاری نادرست است. گاهی اهدافی که برای خود طراحی می‌کنیم با توانایی‌های ما همخوانی ندارد. در میان افراد جامعه تفاوت‌های فردی وجود دارد. یکی باهوش است و دیگری باهوش‌تر. یکی در موسیقی استعداد دارد و دیگری در فوتبال. مهارت‌های کلامی یکی خوب است و مهارت‌های عملی دیگری. به قولی
هر کسی را بهر کاری ساختند. اما وقتی بدون توجه به این نکته و عدم آگاهی از توانایی‌های خود به تعیین هدف بپردازیم احتمال تجربه شکست زیاد می‌شود. مثلا تصور کنید که همه افراد بخواهند گوینده اخبار شوند چه اتفاقی می‌افتد.
دلایل زیاد دیگری را در این زمینه می‌توان مطرح کرد. انعطاف‌ناپذیری و بی‌نقص‌گرایی دو مورد دیگر هستند. این دو ویژگی از مشخصه‌های اصلی افراد مبتلا به شخصیت وسواسی است. بی‌نقص‌گرایی یعنی تنها قادر هستیم که شکست بخوریم! افراد بی‌نقص‌گرا دستیابی به هر چیز کمتر از کامل را شکست می‌پندارند. به‌عنوان مثال گرفتن نمره ١٩ برای یک دانشجوی بی‌نقص‌گرا شکست بزرگی محسوب می‌شود. چنین فردی به کمتر از ٢٠ راضی نیست. مادر یکی از مراجعانم معتقد بود که معدل ٥/ ١٩ فرزندش در پیش‌دانشگاهی اصلا رضایتبخش نیست و تأکید می‌کرد توانایی فرزندش بیشتر از اینهاست!
از طرفی افراد انعطاف‌ناپذیر نمی‌توانند با تجربه شکست برخورد مناسبی داشته باشند. انعطاف‌پذیری اصل اساسی برای زندگی سالم است. حضرت علی(ع) فرمود: اللجاجه تسل الرای. ستیزه‌خویی و لجاجت، دشمن اندیشه است. برداشت من از کلام مولا این است: انعطاف‌ناپذیری، مانع زندگی است. اگر انعطاف‌ناپذیری را مترادف روانشناختی لجاجت بدانیم این ویژگی مانع (یا همان دشمن) تفکر خلاق و حل مسأله است. در تفکر خلاق و حل مسأله مهم‌ترین مولفه ایجاد گزینه‌های متعدد است، نه اصرار بر یک گزینه، تأکید بر تفکر واگراست و نه همگرا. از طرفی مهارت در زندگی نیازمند توانایی تفکر خلاق و حل مسأله نیز است. پس، انعطاف‌ناپذیری، مانع زندگی سالم است.
عامل دیگر فقدان تفکر حل مسأله است. دنیا پر از مشکل است و تنها افرادی می‌توانند واقعا زندگی شاد را تجربه کنند که توانایی خوبی در حل مسأله داشته باشند. توقع بی‌مشکل زیستن رویایی بیش نیست. اما مهارت پیدا کردن در حل مسأله امکان‌پذیر است. یک حل‌کننده ماهر مسأله معنای بیشتری در زندگی کشف می‌کند. معنایابی در زندگی مولد آرامش و امید است.
ترکیب دلایل آمده در بالا نیز ممکن است؛ فرد بیش حمایت شده، موفقیت‌محور، فاقد مهارت هدف‌گذاری، بی‌نقص‌گرا و انعطاف‌ناپذیر قطعا در تلاقی با شکست حالش خوب نخواهد بود.
متاسفانه در جامعه کم نیستند افرادی که این ویژگی‌ها یا مشابه آنها را داشته باشند. به همین دلیل باید گفت که امروز حال جامعه ما خوب نیست. ما یادمان رفته بزرگترین کاری که باید انجام دهیم زندگی کردن است و بدترین شکست، مرگ کسی است که زندگی نکرده باشد. از قدیم بزرگترها به‌عنوان یک دعای خیر برای جوان‌ترها می‌گفتند «پیر بشی الهی». پیر هم به این معنا که طول عمر داشته باشی و گویا در معنای عمیق‌تر پیر به معنای فرد خردمند و حکیم که بسیار با تجربه است.
پیر شدن ارزشمند است. پیر شدن یعنی با تجربه شدن. پیر و مرشد یعنی کسی که شکست‌های زیادی را از سر گذرانده، تجربیات زیادی اندوخته و در یک کلام راه درست زندگی کردن را فرا گرفته است. زندگی کردن یعنی به تکلیف عمل کردن اما منتظر بودن برای رسیدن به یک زندگی رویایی در آینده، تکلف است. زندگی پر است از شکست‌های کوچک و بزرگ و کسی که زندگی می‌کند توانایی کنار آمدن و آموختن از آنها را در خود پرورش داده است.
برخی هم در برابر مشکلات و شکست‌های زندگی به فکر خودکشی می‌افتند. یعنی تصور می‌کنند که با این کار راحت خواهند شد! چنین افرادی مهارت حل مسأله را بلد نیستند. افراد خودکشی‌گرا با چنین نگرشی صورت مسأله را پاک می‌کنند. به‌طور خیلی خلاصه باید به این افراد یادآوری کرد که زندگی کردن هنر است؛ مرگ که خواهی نخواهی خواهد آمد! (مجتبی دلیر - روانشناس اجتماعی/شهروند)


ادامه مطلب ...

همدلی، مهارتی که باید آموخت

با فراگیری مهارت‌های زندگی فرد توانایی حل مشکلات شخصی و اطرافیانش را پیدا می‌کند و از آسیب‌های ناشی از ناتوانی در این زمینه، مصون می‌ماند. براساس تحقیقات علمی و تئوری‌های روانشناسی، فرد برای زندگی بهتر و برقراری ارتباطات موثر و سالم، نیازمند فراگیری ١٠ مهارت اصلی است.
این مهارت‌ها عبارت است از خودآگاهی، همدلی، روابط میان ‌فردی، شیوه‌های برقراری ارتباط موثر و سالم، کاهش استرس‌های روحی، مدیریت هیجانات، حل مسائل و مشکلات فردی و گروهی، اتخاذ تصمیم‌گیری صحیح، تفکر صحیح و خلاقانه و تفکر نقادانه. هرکدام از این توانایی‌ها برای زندگی بهتر و بهتر زیستن یک ضرورت است و نمی‌توان یک یا چند مهارت را بر دیگر مهارت‌ها ارجح دانست. به‌عنوان نمونه اگر فردی توانایی شناخت صحیح ضعف‌ها و قوت‌های خود (مهارت خود آگاهی) را نداشته باشد، نمی‌تواند تصویری صحیح و واقع‌بینانه از توانایی‌ها، پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های درونی خود، داشته و در زندگی روزمره با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شود.
از سوی دیگر توانایی درک مشکلات دیگران و تلاش برای رفع این مشکلات (مهارت همدلی) یا توانایی همکاری و تعامل با دیگر افراد جامعه (مهارت روابط میان فردی) یکی از ضروریات زندگی است.
لذا هیچ یک از این توانایی‌ها را نمی‌توان بر دیگری ارجح دانست. تمام این توانایی‌ها نیز اکتسابی است و باید در یک فرآیند صحیح آموزشی، تربیتی و فرهنگی به افراد جامعه آموزش داده شود. البته برخی اوقات ممکن است در یک جامعه‌، مسائل و رخدادها به صورتی اتفاق بیفتد که نیاز در یک بخش بیشتر احساس شود. این رخدادها ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی با فرهنگ، آداب و رسوم آن جامعه دارد. شرایط امروز جامعه ما نیز که دارای فرهنگ، آداب و رسوم مختص به خود است، از عوامل دیگری به‌ویژه عوامل اقتصادی تاثیرات زیادی پذیرفته است. کانون خانواده در جامعه ایران اهمیت بسیار زیادی دارد و بخش مهمی از تربیت افراد در این نهاد شکل می‌گیرد. این درحالی است که مشکلات و معضلات اقتصادی و سختی تأمین معیشت و همچنین تغییر شیوه‌های زندگی به دلیل رشد تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی نوین، آسیب جدی به کانون خانواده در ایران وارد کرده است.
افزایش طلاق و به تبع آن افزایش تعداد فرزندان تک‌والدینی در جامعه و تاثیری که زندگی در این شرایط بر تربیت و روح فرزندان دارد، آسیب‌هایی است که خود را بر جامعه تحمیل کرده و روز به روز نیز افزایش می‌یابد.
در این شرایط اگر بخواهیم یکی از مهارت‌های زندگی که نیاز ضروری جامعه امروز است، نام برده شود، «مهارت همدلی» است. در این مهارت، فرد می‌آموزد که دیگران به‌ویژه نزدیکان خود را درک کند و با لحاظ‌کردن شرایط فرد مقابل، تصمیم‌ بگیرد. در این مهارت فرد دوست‌داشتن دیگران را می‌آموزد.
بنابراین در شرایطی که به دلیل مسائل و مشکلات بیرونی، مانند معضلات معیشتی، به افراد یک خانواده سختی‌های بسیاری تحمیل شود، افراد با اتکا به این مهارت، می‌توانند مشکلات را بهتر از گذشته درک کرده و حل کنند. (مرتضی مکری - روانپزشک)

673


ادامه مطلب ...

مهارتی به نام فعالانه گوش دادن

ما گوش می‌‌‌دهیم تا:
*اطلاعات کسب کنیم
*متوجه آنچه دیگران مدنظر دارند، بشویم
*لذت ببریم
*یاد بگیریم
و همه ما می‌‌‌انگاریم که شنونده‌های خوبی هستیم. اما درواقع، اکثریت ما این‌گونه نیستیم/
طبق تحقیقات صورت‌گرفته، ما تنها بین ۲۵ تا ۵۰‌درصد آنچه می‌‌‌‌شنویم را به‌خاطر می‌‌سپاریم؛ این نتیجه، بدین‌معنی است که وقتی که برای ۱۰ دقیقه با مشتری، رئیس، دوست یا افراد خانواده خود صحبت می‌‌کنیم، تنها نیمی‌‌ از صحبت‌ها را کاملا متوجه می‌‌‌شویم؛ حتی زمانی که از کسی آدرس می‌‌پرسیم نیز این مسأله صادق است.
همه ما می‌‌توانیم مهارت گوش‌دادن را در خود تقویت کنیم. با بهتر گوش‌دادن، ما بهره‌وری و همچنین توانایی خود برای مذاکره، تحت‌تأثیر قرار دادن دیگران یا متقاعد کردن آنان را افزایش می‌‌‌دهیم. مهم‌تر این‌که از این طریق، از مجادله و سوءتفاهم اجتناب خواهیم کرد. همه این موارد برای موفقیت در محل کار لازم است.


گوش‌دادن فعالانه چیست؟

برای آن‌که شنونده بهتری باشیم، باید «شنیدن فعالانه» را تمرین کنیم؛ تلاشی آگاهانه نه‌تنها برای این‌که کلماتی که دیگری می‌‌گوید را بشنویم، بلکه تمامی‌‌ پیامی‌‌ که او می‌‌فرستد را متوجه شویم.برای این‌که بتوانیم به این هدف برسیم، باید به طرف مقابل با دقت گوش دهیم. نباید به خود اجازه دهیم که دیگر اتفاقات پیرامونی ما حواسمان را پرت کند و مهم‌تر این‌که نباید وقتی دیگری درحال حرف‌زدن است، ما به فکر یافتن پاسخی برای گفته‌های او یا به‌عبارتی، درحال پرورش ایده‌ای برای مقابله با گفته‌های وی باشیم.
همین‌طور، نمی‌‌توانیم به خود اجازه دهیم که خسته شویم یا تمرکز خود را از دست بدهیم.
نکته: اگر در موردی خاص، تمرکز کردن روی حرف دیگری برایمان دشوار است، سعی کنید آنچه طرف مقابل می‌‌گوید را در ذهن خود تکرار کنید؛ این روش پیام آنان را تقویت کرده و به تمرکز ما کمک می‌‌کند.
برای این‌که مهارت‌های شنوایی خود را تقویت کنیم، بهتر است به طرف مقابل نشان دهیم که ما به آنچه او می‌‌گوید، گوش می‌‌دهیم. برای این‌که متوجه اهمیت این موضوع شویم، بهتر است به‌خاطر بیاوریم که آیا تا به‌حال اتفاق افتاده در گفت‌وگو با دیگری، از خود پرسیده باشیم که آیا او واقعا به ما گوش می‌‌دهد یا خیر! از خود پرسیده باشیم که آیا او اصلا متوجه منظور من شد و آیا اصلا ارزش دارد که حرفمان را ادامه دهیم؛ درست مثل این‌که با دیوار صحبت می‌‌کنیم.
تصدیق صحبت دیگری می‌‌‌تواند به‌سادگی یک سر تکان دادن یا «بله» گفتن باشد. نباید لزوما با حرف‌های طرف مقابل موافق باشیم، بلکه با این کار نشان می‌‌دهیم درحال گوش‌دادن هستیم. استفاده از زبان بدن و نشانه‌های دیگر برای تصدیق دیگران نیز به‌ما یادآوری می‌‌کند که توجه کنیم و نگذاریم فکرمان منحرف شود. بهتر است سعی کنیم به‌گونه‌ای به‌گوینده پاسخ گوییم که هم او تشویق به ادامه صحبت شود و هم ما بتوانیم آن اطلاعاتی که می‌‌خواهیم را به‌دست آوریم. با سر تکان‌دادن و بله‌گفتن‌های گاه‌به‌گاه به‌گوینده نشان می‌‌دهیم که به بحث علاقه‌مند هستیم و پرسش‌ و توضیح و تفسیر گاه‌به‌گاه بیانگر این است که ما متوجه منظور وی شده‌ایم.


چگونه شنونده‌ای فعال باشیم؟

گوش‌دادن فعالانه 5 اصل مهم دارد. این اصول به ما کمک می‌‌کنند تا اطمینان حاصل کنیم به طرف مقابل گوش می‌‌دهیم و او نیز می‌‌داند که ما به او گوش می‌‌دهیم.


۱) توجه کنیم
کاملا متوجه گوینده باشیم و پیام او را تصدیق کنیم؛ بدانیم که ارتباط غیرکلامی‌‌ نیز بسیار مهم است.
*به گوینده نگاه کنیم.
*فکرهای منحرف‌کننده را کنار بگذاریم.
*در ذهن خود به‌دنبال تکذیب و عمل متقابل نباشیم.
*از این‌که حواسمان با عوامل محیطی مانند گفت‌وگوهای حاشیه‌ای پرت شود، خودداری کنیم.
*به زبان بدن گوینده نیز توجه کنیم.


۲) نشان دهیم که گوش می‌‌دهیم
برای این‌که توجه خود را به گفت‌وگو نشان دهیم از زبان بدن و اشارات استفاده کنیم.
*گاه‌به‌گاه سر خود را تکان دهیم.
*از لبخند و دیگر حالت‌های چهره استفاده کنیم.
*از طرز ایستادن یا نشستن خود آگاه باشیم و بدانیم که مناسب و مشوق ادامه گفت‌وگوست.
*سعی کنیم تا جای ممکن خود را در شرایطی مشابه با فرد مقابل قرار دهیم. مثلا اگر فرد صحبت‌کننده ایستاده، ما نیز بایستیم.
*با اظهارنظرهای گاه‌به‌گاه و تاییدهای کوچک مانند «آها» و «بله» گوینده را تشویق به ادامه صحبت کنیم.


۳) بازخورد بدهیم
برداشت‌های شخصی، فرضیات، قضاوت‌ها و باورهای ما می‌‌تواند آنچه ما می‌‌شنویم را تحریف کند و تغییر دهد. به‌عنوان یک شنونده، کار ما این است که آنچه گفته می‌‌‌شود را بشنویم. برای این کار شاید لازم باشد که آنچه گفته می‌‌شود را منعکس کنیم و سوال بپرسیم.
*آنچه مطرح شده است را با تکرار منعکس کنیم: برای مثال، می‌‌توانیم بگوییم «آنچه من می‌‌شنوم این است که...» یا «به‌نظر می‌‌رسد شما می‌‌گویید که...».
*برای مشخص شدن بعضی نکات سوال بپرسیم، برای مثال: «منظورتان از این‌که گفتید... چیست؟»، «آیا منظورتان این است که...؟»
*هر از گاهی آنچه گفته شده است را خلاصه کنید.


۴) قضاوت را به تأخیر بیندازیم
قطع‌کردن صحبت، زمان را هدر می‌‌دهد، گوینده را خسته کرده و درک ما را نیز محدود می‌‌کند.
*پیش از این‌که سوال خود را مطرح کنیم، به گوینده اجازه دهیم که نکته خود را تمام کند.
*با بحث متقابل و ایده‌های مخالف صحبت را قطع نکنیم.


۵) پاسخ مناسب بدهیم
گوش‌دادن فعالانه مدلی برای احترام و درک است. هنگامی‌‌ که این‌گونه گوش فرامی‌‌‌دهیم، اطلاعات دریافت می‌‌کنیم و با دیدگاه‌های دیگر آشنا می‌‌شویم. بهتر است به‌خاطر داشته باشیم که با حمله به گوینده یا خوار و کوچک‌کردن وی هیچ‌چیز کسب نخواهیم کرد.
*در پاسخ خود شفاف، باز و صادق باشیم.
*دیدگاه خود را قاطعانه بیان کنیم.
*با دیگری آن‌گونه رفتار کنیم که فکر می‌‌کنیم صحیح است. (شهروند)


ادامه مطلب ...

۱۰ مهارتی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند


والدین باید توجه داشته باشند که اولین و مهم‌ترین قدم برای تضمین موفقیت فرزندشان، آموزش مهارت‌های زندگی به او است.


اهمیت آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان

در دوره کودکی، تعارض‌ها و کشمکش‌ها جلوه چندانی ندارد، اما با افزایش سن و مواجهه با دشواری‌های ویژه سنین نوجوانی و جوانی، کشمکش‌های درونی و بیرونی همزمان با رشد جسمانی و روانی، انتظار جامعه و خانواده از فرد نوجوان و جوان افزایش می‌یابد به طوری که نوجوان می‌پذیرد به دلیل زندگی اجتماعی، بخشی از تمایلات خود را محدود یا جهت دهی کند و در چارچوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار گیرد.
نوجوانان و جوانانی که شیوه‌های صحیح رفتار هیجانی و مهارت‌های لازم را برای تطبیق دادن خود با خانواده و جامعه نیاموخته باشند و ظرفیت‌های روان‌شناختی آن‌ها ارتقا نیافته باشد با آسیب‌های جدی و متعددی روبه رو خواهند شد که عواقب آن هم دامنگیر خودشان می‌شود و هم دیگران و در صورتی که رفتارهای ضد اجتماعی در آن‌ها شکل گیرد و از خود واکنش‌های منفی بروز دهند یا توان مدیریت این واکنش‌های منفی را نداشته باشند، این امر باعث ایجاد آسیب‌های روان‌شناختی در شخص و کژروی‌ها و ناهنجاری‌هایی در اجتماع خواهد شد. به طور مثال، نوجوانی که نمی‌تواند مشکلات خود را حل کند یا به هر دلیلی به سمت اعتیاد کشیده می‌شود، نمونه بارز فردی است که در کودکی و در زمان مناسب با مهارت‌های زندگی آشنا نشده است.


سن مناسب برای آموزش مهارت‌های زندگی

در آموزش مهارت‌های زندگی به کودک، هدف اصلی حذف رفتارهای مخرب و جایگزین کردن رفتار‌ها و واکنش‌های سازنده است. آموزش این مهارت‌ها باید توسط والدین و از دوران پیش دبستانی یعنی ۵ سالگی شروع شود و به نوعی در مدرسه، سربازی، دانشگاه و حتی مراحل بعدی زندگی در اجتماع، مداوم آموزش و بازآموزی انجام گیرد اما متاسفانه به دلیل ناآگاهی والدین از اصول فرزندپروری و اهمیت ندادن به این جنبه بسیار مهم آموزشی از سنین پیش از دبستان، این مهارت‌ها از کودکی در کودکان نهادینه نمی‌شود و امکان یادگیری آسان آن‌ها در کودکی از بین می‌رود.
در آموزش و پرورش هم متاسفانه بیشترین تمرکز بر قسمت آموزش و کسب مهارت‌های ابزاری و‌ شناختی یا‌‌ همان سواد است تا ابعاد دیگر پرورش روانی و اجتماعی مثل آموزش مهارت‌های زندگی که حقیقتا مهم و در آینده کودکان تاثیرگذار است.
به بیان دیگر، مهارت‌های زندگی شبیه جعبه ابزار با ابزارهای مختلف مثل انبردست، آچار و... هستند. حال اگر جعبه ابزار یک کودک به جای مجهز بودن به ابزار مختلف فقط شامل چند ابزار محدود و ناکارآمد باشد، در مواجهه با پیچ‌های زندگی توان انتخاب زیادی نخواهد داشت و فقط به صورت غریزی و ابتدایی برای حل مشکلات تلاش خواهد کرد مانند گریه کردن برای به دست آوردن همه چیز، داد و بیدادکردن، عصبانی شدن، قهر کردن، کتک زدن و...


مهارت‌هایی که باید به کودکان آموزش داده شود

در صورتی که والدین با ۱۰ مهارت اصلی برای داشتن زندگی خوب، آشنا باشند می‌توانند در تربیت فرزندانشان، این مهارت‌ها را به آن‌ها آموزش دهند. مهارت‌هایی که هرکدامشان از دیگری مهم‌تر است و نباید از آموزش هیچ کدامشان غفلت کرد. با این حال، مهارت‌هایی که باید آموزش آن‌ها از کودکی به بچه‌ها شروع شود، عبارت است از:


۱ - مهارت تصمیمگیری:
در این مهارت افراد می‌آموزند که بهترین نحوه تصمیم گیری و مراحل آن چیست و متوجه می‌شوند موفقیت در زندگی در گروی تصمیم درست و به موقع است.


۲ - مهارت حل مسئله:
این مهارت عبارت است از تعریف دقیق مشکلی که فرد با آن روبه رو است، شناسایی و بررسی راه حل‌های موجود و برگزیدن و اجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرآیند حل مسئله به طوری که با انتخاب راه حلی با بیشترین منفعت و کمترین ضرر مادی و معنوی از راه‌های غیرسالم برای حل مشکلات خویش استفاده نکند و بر مشکلاتش نیفزاید.


۳ - مهارت تفکر خلاق:
تولید اندیشه و به گونه‌ای دیگر دیدن اتفاقات اطراف است. فردی که با این مهارت آشنایی دارد در مواجهه با مشکلات در حال کشف راه حل‌های نو و بدیع است که کمتر فردی به آن توجه کرده است. در این مهارت افراد می‌آموزند با شیوه‌های متفاوت بیندیشند و از تجربه‌های متعارف و معمولی خود فرا‌تر روند و راه حل‌هایی را خلق کنند که خاص و ویژه خودشان است.


۴ - مهارت تفکر نقاد:
این مهارت عبارت است از توانایی تحلیل عینی اطلاعات موجود با توجه به تجارب شخصی و بررسی صحت یا سقم چیزی با دلیل، مدرک و استدلال و سپس پذیرفتن یا رد کردن آن.


۵ - توانایی برقرار کردن ارتباط موثر:
این مهارت به معنای ابراز احساسات، نیاز‌ها و نقطه نظرهای فردی با گوش دادن فعالانه به مخاطب و ایجاد بیشترین رضایت با کمترین تنش و کشمکش است.


۶ - مهارت ایجاد و حفظ روابط بین فردی:
مهارتی است برای تعامل مثبت با افراد به خصوص اعضای خانواده در زندگی روزمره، شناسایی مرز روابط با دیگران و ایجاد روابط صمیمانه متعهدانه.


۷ - مهارت خودآگاهی:
خودآگاهی به معنی توانایی فرد در شناخت خود و نیز شناسایی خواسته‌ها، نیاز‌ها و احساسات و نقاط ضعف و قدرت است. در این مهارت فرد می‌آموزد که چه شرایط یا موقعیت‌هایی برای او عذاب آور است.


۸ - مهارت همدلی:
در این مهارت فرد می‌آموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند، تفاوت‌های فردی را بپذیرد و با پیش داوری و قضاوت با دیگران برخورد نکند.


۹ - مهارت‌های مقابله با هیجان‌ها:
شناخت هیجان‌هایی از قبیل شادی، ترس، حسادت، غم و تاثیر آن‌ها بر رفتار خود و دیگران و فراگیری نحوه اداره آن‌ها و واکنش مناسب در برابر آن‌ها.


۱۰ - مهارت مقابله با استرس:
در این مهارت فرد می‌آموزد چگونه با فشار‌ها و تنش‌های ناشی از زندگی و همچنین استرس‌های دیگر مقابله یا آن‌ها را مدیریت کند تا باعث فرسودگی روانی و جسمانی‌اش نشود. (دکتر هادی صدری، کار‌شناس و مشاور خانواده/ خراسان)

233


ادامه مطلب ...

مهارتی به نام «همدلی»: راه رفتن با کفش دیگران

شما تا چند سال گذشته که دایره ارتباطاتتان، محدود به اعضای خانواده و گروه همسالانتان بود، خیلی راحت‌تر می‌توانستید ارتباط برقرار کنید، دوست شوید، فرزند خوبی باشید و خلاصه گلیم خود را در حوزه روابط بیرون بکشید، اما با ورود به دانشگاه، محل کار، سربازی، ازدواج و وارد شدن به خانواده جدید (خانواده همسر) و ده‌ها تعامل دیگر که با رسیدن جوانی سر و کله‌شان پیدا می‌شود، نیاز دارید تا خود را کمی مجهز کنید. برای همین لازم است مهارت‌های زندگی را بیاموزید، دوره کنید و در آن‌ها استاد شوید تا در سال‌های بعد بتوانید از این توانایی‌ها استفاده کنید.


مهارت همدلی

یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی، مهارت همدلی است. شاید بسیاری از شما فکر کنید همدلی یک رفتار معمولی است که بیشتر مردم آن ‌را بلدند، اما واقعیت این است که بسیاری از ما فاقد این مهارت هستیم. می‌دانید همدلی یعنی چه؟ ذهنتان را جای دوری نفرستید. در همین زندگی روزانه و دور و برتان کمی دقت کنید، به جواب خواهید رسید.

اصلا مهارت‌های زندگی یعنی چه؟

مهارت‌های زندگی، توانایی اجتماعی وروحی فرد را افزایش می‌دهد و موجب می‌شود تا او بتواند به نحوی بهتر و موثر‌تر با مشکلات و دشواری‌های زندگی مواجه شود. مهارت‌های زندگی قدرت سازگاری فرد را بالا می‌برد، شخص می‌تواند مسئولیت‌های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد، توانمندی‌هایش را بروز دهد و از آسیب‌های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.


سونوگرافی یک فرد همدل

اگر می‌خواهید ببینید شما این مهارت را بلدید یا خیر، بهتر است خیلی صادقانه ببینید این پنج مورد در زندگیتان چقدر وجود دارد. می‌توانید از یک دوست نزدیک، والدین یا همسرتان در این خصوص سوال کنید. مواردی که در بررسی خودتان برای همدلی باید مد نظر بگیرید، از این قرار است:


ـ توانایی علاقه‌مندی به دیگران را دارم
ـ تحمل افراد مختلف را دارم
ـ در رفتارم با دیگران پرخاشگری کمی دارم
ـ می‌توانم دوست یابی داشته باشم و شخص دوست داشتنی‌ای هستم.
ـ برای دیگران احترام قائل می‌شوم.


صادقانه جواب دهید و اگر در مهارت همدلی هنوز تبحر پیدا نکرده‌اید، کمی تمرین کنید و سعی کنید در زندگیتان فرد همدلی باشید.


دل‌هایی که نزدیک می‌شوند

همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند. همدلی به فرد کمک می‌کند تا بتواند انسان‌های دیگر را حتی وقتی با آن‌ها متفاوت است، بپذیرد و به آنان احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده، نسبت به انسان‌های دیگر منجر می‌شود. انسان‌هایی که باهم همدل‌اند می‌توانند سال‌های سال در یک محیط کاری مشغول باشند، حتی با هم رقابت کنند اما دچار مشکل نشوند. آنان که همدلی را بلدند با همسرشان کمتر دچار اختلاف می‌شوند و می‌توانند تفاوت‌‌هایشان را مدیریت کنند. (ندا داوودی)

690


ادامه مطلب ...

ضرورت احیای رشته‌های مهارتی منسوخ شده

[ad_1]

معاون اداری، مالی دانشگاه علمی کاربردی تأکید کرد؛

معاون اداری، مالی و توسعه منابع دانشگاه علمی کاربردی گفت: در برخی از استان ها بسیاری از رشته ها در حال منسوخ شدن هستند، واحدهای استانی این دانشگاه باید به سمت احیاء و ادامه حیات این رشته ها بروند.

علمی کاربردی

دکتر سیدعلی بدری در مراسم تودیع و معارفه سرپرست واحد استانی گلستان دانشگاه علمی کاربردی با تقدیر از تلاش‌های سرپرست سابق و کارکنان این دانشگاه در استان گلستان، گفت: دانشگاه علمی‌کاربردی گلستان، ظرفیت‌های بالقوه استان را به فعلیت درآورد.
معاون اداری، مالی و توسعه منابع دانشگاه علمی‌ کاربردی با بیان اینکه سازمان فنی و حرفه‏‌ای نیز در حوزه مهارتی ورود می کند، تصریح کرد: این سازمان در زمینه مهارت های عام، نیروی کارآمد، تربیت می کند و دانشگاه علمی‌ کاربردی هم در حوزه مهارت های خاص فعالیت می‌کند.
دکتر بدری تأکید کرد: دانشگاه علمی‌ کاربردی واحد استانی گلستان باید رشته هایی را ایجاد کند که مورد نیاز استان است و نیروی مهارتی در حوزه های خاص تربیت کند. همچنین با توجه به اینکه در برخی از استان ها بسیاری از رشته‌ها در حال منسوخ شدن هستند، واحدهای استانی این دانشگاه باید به سمت احیاء و ادامه حیات این رشته‌ها بروند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه جامع علمی کاربردی،  در پایان این مراسم از زحمات دکتر محمد برزعلی، سرپرست سابق دانشگاه جامع علمی‌ کاربردی واحد استانی گلستان تقدیر و دکتر امیر احمد دهقانی به عنوان سرپرست جدید این دانشگاه، معرفی شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران طرح و …تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن، بدون تولید و تصویب زیر نظام ها، ناکارآمد است اهداف زبان و ادبیات فارسیخوانندگان ارجمند من برای آشنایی با مجموعه ی مقاله های نوشته شده در این تارنما و خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا خبر فارسییک پژوهش جدید نشان می دهد که احتمال ابتلا به سرطان ریه در بزرگسالانی که از آپنه خواب اخبار آزمون کارشناسی رسمی آزمون های نظام مهندسی ، آزمون های کارشناسی رسمی دادگستری ، آزمون ماده ، آزمون ماده سازمان سنجش،کنکور،پیام نور،کارشناسی،کارشناسی …مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور با اعلام اینکه ثبت نام آزمون دکتری از ساعت امروز الف جزئیات سند تحول بنیادین آموزش و پرورشبا سلام و سپاس این سند با این مدیران ناتوان انتخاب شده از طریق ستاد های انتخاباتی و فرهنگ آموزش قرآن در آموزش و پرورش ایران طرح و پیشنهاد تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن، بدون تولید و تصویب زیر نظام ها، ناکارآمد است اهداف آموزش زبان و ادبیات فارسی خوانندگان ارجمند من برای آشنایی با مجموعه ی مقاله های نوشته شده در این تارنما و خواندن خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا خبر فارسی مدیر امور حقوقی شرکت ملی نفت ایران با اشاره به حجم عظیم مراودات پولی و مالی در صنعت نفت، گفت اخبار آزمون کارشناسی رسمی آزمون های نظام مهندسی ، آزمون های کارشناسی رسمی دادگستری ، آزمون ماده ، آزمون ماده سازمان سنجش،کنکور،پیام نور،کارشناسی،کارشناسی ارشد،دکتری دانشگاهاخبار دانشگاهدانشگاه آزادپیام نور فراگیرکنکورپیام نورکارشناسیکارشناسی ارشد الف جزئیات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نگاه کن به آنچه گفته شده و آنکه گفته برای بهبود اوضاع نیازمند چنین طرحی بودیم


ادامه مطلب ...

تمرکز دانشگاه علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی

[ad_1]

معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته‌های خاص مهارتی تأکید کرد.

خوزستان_تودیع_1ب.jpg

دکتر سیدعلی بدری در مراسم تکریم و معارفه سرپرست دانشگاه جامع علمی کاربردی خوزستان با بیان این مطلب گفت: این دانشگاه بر طبق اساسنامه باید بر رشته‌های خاص مهارتی تمرکز کرده و هر مرکز، تنها در حوزه‌های تخصصی خود ورود کند و ریل‌گذاری دانشگاه باید به سیاست‌های مندرج در اساسنامه بازگردد.

وی افزود: بر این اساس لازم است دانشگاه جامع علمی کاربردی در رشته‌های خاص مهارتی و عمدتا برای جامعه شاغل و ارتقای مهارت‌های شاغلان فعالیت کند.

معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی با اشاره به اینکه در دوره‌ای مراکز این دانشگاه در رشته‌های نظری از جمله مدیریت خانواده، مدیریت روابط عمومی و حسابداری ورود کردند، تاکید کرد: فعالیت مراکز در حوزه‌های تخصصی ممکن است در کوتاه مدت مشکلات مالی به همراه داشته باشد؛ اما در بلند مدت برای ارتقای سطح کیفی و تأمین منافع مالی مفید است.

بدری با تأکید بر اینکه مراکز باید بر روی رشته‌های جدید در حوزه‌های تخصصی و خاص مهارتی متمرکز شوند، خاطرنشان کرد: علاوه بر این باید تحرک، ابداع و نوآوری بیشتری را در مراکز شاهد باشیم، زیرا دنیا رو به توسعه است و بنابراین آینده‌ پژوهشی مراکز این دانشگاه بسیار حائز اهمیت است.

وی خاطرنشان کرد: آنچه در سطح ستاد انجام می‌شود، تسهیل‌گری امور است و درصدد هستیم زمینه‌ای را فراهم کنیم تا تصویب و راه‌اندازی رشته‌های جدید در مراکز این دانشگاه سرعت بیشتری داشته باشد.

معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی گفت: تحرک و پویایی مراکز این دانشگاه بسیار مهم است؛ زیرا مراکز مستقر در استان‌ها با پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های استان آشنا هستند.

بدری تأکید کرد: برنامه‌ریزی آموزشی، تحرک بیشتر در شورای گسترش و همچنین معاونت آموزشی و شورای برنامه‌ریزی درسی ازجمله برنامه‌های دانشگاه در سطح ستاد است.

وی همچنین با تأکید بر ارتقای کیفیت، عنوان کرد: اکنون شیب تقاضا برای ورود به دانشگاه در سطح کشور به شدت رو به افول و صندلی‌های خالی بسیار است، بنابراین باید کیفیت را ارتقا دهیم.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه جامع علمی کاربردی، نشست رؤسای مراکز علمی کاربردی استان خوزستان با حضور دکتر بدری معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی و دکتر خداپناه سرپرست دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استانی خوزستان برگزار شد و رؤسای مراکز دیدگاه‌ها، مسائل و مشکلات خود را مطرح کردند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان
2 ساعت قبل ... معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشتههای خاص مهارتی تأکید کرد. به گزارش ایسنا، دکتر سیدعلی ...6 دقیقه قبل ... تهران-ایرنا- معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی تاکید کرد.34 دقیقه قبل ... به گزارش ایسنا، دکتر سیدعلی بدری در مراسم تکریم و معارفه سرپرست دانشگاه جامع علمی کاربردی خوزستان با بیان این مطلب گفت: این دانشگاه بر ...3 ساعت قبل ... معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی تأکید کرد.4 ساعت قبل ... معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی تأکید کرد.30 دقیقه قبل ... سایت آزمون دکتری ( www.PhdAzmoon.Net ) - معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشتههای خاص مهارتی ...4 ساعت قبل ... به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه جامع علمی کاربردی، سیدعلی بدری در مراسم تکریم و معارفه سرپرست دانشگاه جامع علمی کاربردی خوزستان ...3 ساعت قبل ... تیتر خبر جدید: تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشتههای خاص مهارتی این خبر برگرفته از سایت خبرگزاری مهر بود. شما می توانید روزانه ...معاون اداری مالی و مدیریت منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشتههای خاص مهارتی تأکید کرد. "> ...... تصریح کرد: این دانشگاه باید بر طبق اساسنامه بر رشته های خاص مهارتی تمرکز ... آیین تکریم و معارفه روسای دانشگاه علمی و کاربردی استان خوزستان روز دوشنبه با ...


عبارات مرتبط با این موضوع

دانشگاه جامع علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد تهرانبرگزاری اولین دهکده فرهنگی هنری با حضور کانون سندرم داون ایران در مرکز به گزارش کدام دانشگاه بروم؟ دولتی؟ آزاد؟ علمیکاربردی قبل از دانشگاه کاری که قبل از سالگی باید انجام دهید خانم ها در چه رشته هایی موفق آخرین مهلت کاردانی علمی‌ کاربردی ثبت نام دانشگاه علمی …آخرین مهلت کاردانی علمی‌ کاربردی مهلت ثبت نام دانشگاه علمی کاربردی پذیرش پایگاه مقالات علمی مدیریتبا سلام خدمت مخاطبین فرهیخته پایگاه مقالات علمی مدیریت این پایگاه حاصل فعالیت های ساحل علم اعلام نتایج پایه هفتم تیزهوشاناعلامنتایجپایهاز دیار برازجان ودشتستان بزرگ تقدیم می نمایم سلام بر چشم های زیبا آری به راستی ساحل علم جدول دروس دبیرستانجدولدروساز دیار برازجان ودشتستان بزرگ تقدیم می نمایم سلام بر چشم های زیبا آری به راستی مدرسه عالی کسب و کار ماهاندوره دوره دوره های …دوره ،دوره و به سبک مدرسه کسب و کار ماهانبرند تخصصی در برگزاری دوره های متن کامل آیین نامه جامع مدیریت دانشگاهها وموسسات …۱۳۹۰۲۱۸ مصوبه آیین‌نامه جامع مدیریت دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و راه مشاوررشته‌های پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی به ترتیب در صدر سه انتخاب اول رتبه‌های برتر جهاد دانشگاهیحوزه آموزش مقدمه جهاد‌دانشگاهی با پشتوانه سال تجربه علمی و عملی و با برخورداری از تمرکز دانشگاه علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی سایت کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته‌های خاص تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته های خاص مهارتی تمرکزعلمیکاربردی علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی دانشگاه بر رشته های خاص تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته های خاص مهارتی آکا منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی علمی دین و تمرکز دانشگاه علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته‌های خاص مهارتی دانشگاه بر رشته‌های خاص تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی دانشگاه بر رشته های خاص تمرکز دانشگاه علمی کاربردی بر رشته های خاص مهارتی آکا منابع دانشگاه جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی علمی دین و تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی تمرکزدانشگاهجامع تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته‌های خاص بر رشته‌های خاص مهارتی تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی سایت جامع علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته های خاص مهارتی ارشد در دانشگاه پارسی نیوز تمرکز دانشگاه علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی علمی کاربردی بر تمرکز دانشگاه بر رشته‌های خاص مهارتی دانشگاه بر رشته‌های خاص تمرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی بر رشته‌های خاص مهارتی آموزش عالی علمی کاربردی بهزیستی کشور بهزیستی موسسه آموزش عالی علمی کاربردی شنبه


ادامه مطلب ...