رئیس انجمن جراحان پلاستیک و ترمیم از نگرفتن هزینه جراحی عمل اسیدپاشی خبر داد.
وی با اشاره به اینکه بنگلادش بیشترین آمار اسیدپاشی را به خود اختصاص داده است گفت: در قبل از انقلاب اسیدپاشی داشتیم که برخورد شدیدی با آن شد و این معضل به فراموشی سپرده شد تا اینکه حادثه اسیدپاشی برای فائزه و فتانه پیش آمد که رسانهها به آن پرداخته و آمار اسیدپاشی به قدری زیاد شد.
امامی با بیان اینکه متأسفانه غالب قربانیان اسیدپاشی دختران دم بخت نیز هستند افزود: در انجمن جراحان پلاستیک که حدود 300 جراح فوقتخصص پلاستیک هستند بر آن شدیم که هزینه جراحی این قربانیان گرفته نشود و فقط هزینه بیمارستان از آنها گرفته شود.
وی با تشریح روند ارتقای جراحی پلاستیک در ایران در انتقادی به روند کتاب کالیفرنیا (کتاب تعرفهگذاری) خاطرنشان کرد:در یک دورهای در زمینه تعرفههای این کتاب اعمال نفوذ شد و نظم و تعرفهها به هم خورد و امروز نیز شاهد آن هستیم که سوختگی به عنوان یک معضل بزرگ سلامت شناخته میشود و با وجود آنکه تعرفههای آن ارتقا یافته است ولی هنوز به نقطه ایدهآل نرسیده است.
جام جم سرا: شدت آسیبی که بر بدن شیرین وارد شد آنقدر زیاد بود که او تا مدتها در بیمارستان مطهری بستری بود. عامل این اسیدپاشی که جمشید نام دارد یک سال بعد از این اقدام در شهرستانی در غرب ایران شناسایی و بازداشت شد. او به اسیدپاشی اعتراف کرد و گفت: «من شیرین را دوست داشتم اما او قصد داشت با پسری دیگر ازدواج کند من هم از شدت ناراحتی این کار را کردم قصدم این نبود شیرین را نابینا کنم قبلا اسید را روی دست خودم امتحان کرده بودم و فکر نمیکردم شدت سوزانندگی آن در این حد باشد.»
جلسه رسیدگی به این پرونده یک سال قبل در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. شیرین که از ناحیه یک چشم، گوش و بینی دچار سوختگی شدید شده و بینایی، حس بویایی و درصدی از شنوایی خودش را از دست داده بود در جایگاه قرار گرفت و شکایت خود را مطرح کرد. او گفت: پدر و مادرم از هم جدا شده بودند زمان حادثه بنابر دلایلی پدرم پیش ما نبود من و برادرم با هم زندگی میکردیم. به خاطر تنهایی شدید با جمشید دوست شدم اما بعد از مدتی متوجه شدم او مردی نیست که بتواند مرا خوشبخت کند. جمشید مدتی قبل از اسیدپاشی به دلیل حمل مشروبات الکلی بازداشت و محکوم شد و این فرصتی مناسب بود تا بتوانم این رابطه را تمام کنم. در این مدت با پسر دیگری آشنا شدم که قرار بود به خواستگاریام بیاید و با هم ازدواج کنیم وقتی جمشید از زندان آزاد شد دوباره اصرار کرد با من رابطه داشته باشد قبول نکردم و گفتم قصد ازدواج دارم و صحبتهای اولیه هم انجام شده است. تا اینکه روز حادثه از من خواست برای آخرین بار مرا ببیند و قول داد دیگر مزاحم من نشود اما روی من اسید پاشید.»
در نهایت رای بر قصاص یک چشم و گوش جمشید صادر شد و همچنین مطابق دادگاه متهم باید دیه تمام جراحات شیرین را بپردازد و هزینههای درمان او را نیز تامین کند. بعد از صدور این رای دختر نوجوان نامهای خطاب به اعضای شورای شهر تهران نوشت و درخواست کمک کرد. در نهایت یکی از اعضای شورا پذیرفت هزینههای درمان شیرین را بپردازد. نتیجه دهها عمل جراحی روی شیرین و چندین ماه درمان وی بازگشت درصدی از بینایی چشم او بود. شیرین که پس از اسیدپاشی بیش از 30 عمل جراحی مختلف انجام داده است گفت: «مدتی قبل با روزنامه «شرق» مصاحبهای انجام دادم و بعد از آن احمدرضا دنیامالی هزینههای من را متقبل شد و تاکنون به کمک او چهار جراحی زیبایی و عمل چشم انجام دادهام. آخرین عمل جراحی هم عمل پیوند قرنیه بود. البته قبل از اینکه دنیامالی به من کمک کند خودم 24 عمل جراحی انجام دادم و سه بار هم چشمم و قرنیهاش را جراحی کردم که موفقیتآمیز نبود اما در آخرین عمل، پیوند قرنیه رضایتبخش بود.»
او توضیح داد: «تا قبل از پیوند قرنیه چشم راستم هیچ چیز نمیدید اما الان بینایی این چشمم خیلی بهتر شده است و همه چیز را میبینم اما هنوز دیدم تار است البته پزشکان میگویند با گذشت زمان دیدم بهتر خواهد شد.»
شیرین با بیان اینکه روند درمان را ادامه خواهد داد، اضافه کرد: «الان نسبت به قبل خیلی بهتر هستم اما هنوز باید جراحیهای زیادی را انجام بدهم تا وضع جسمیام بهتر شود. همانطور که گفتم خدا را شکر الان خیلی بهتر هستم و چیزهایی میبینم اما پزشکان نگفتند چند عمل جراحی دیگر لازم دارم تا وضع چشمم بهتر شود تنها چیزی که میدانم این است که باز هم به جراحی احتیاج دارم.»
سارا نجیمی وکیل شیرین نیز درباره آخرین وضعیت پرونده موکلش گفت: «پرونده در اجرای احکام و آماده اجراست. این حکم مراحل قانونی خود را طی کرده و در دیوانعالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفته است اما هنوز درخواست اجرا ندادهایم و در صورتی که موکلم بخواهد این حکم اجرا خواهد شد.»(شرق)
جامجمسرا: ماموران پلیس، تابستان سال 82 با تماس تلفنی پرستاران بیمارستانی در کرج متوجه شدند مردی با اسید مورد حمله قرار گرفته و سوخته است. پلیس در تحقیقاتی که انجام داد، متوجه شد چون اسید وارد دستگاه گوارش این مرد شده وضعیت خوبی ندارد. افرادی که مصدوم را به بیمارستان برده بودند به ماموران گفتند نه متوجه کسی شدند و نه خودرویی آن اطراف بود، فقط مرد جوان را دیدند که روی زمین افتاده بود و مرتب میگفت سوختم سوختم.
مجروح بعد از چندینبار عمل جراحی در نهایت توانست صحبت کند. او خودش را بهروز معرفی کرد و گفت: «روز حادثه مغازهام را تعطیل کردم و داشتم به سمت خانه میرفتم که دو نفر با موتور جلویم پیچیدند و مرا از ماشین پیاده کردند. یکی از آنها اسید را روی صورتم ریخت و رفت. من با هیچکس درگیری ندارم و اصلا هم نمیدانم چرا چنینکاری با من کردند.»
بهروز در ادامه تحقیقات مدعی شد با همسرش مشکل دارد و ممکن است او این کار را کرده باشد. وقتی ماموران سراغ همسر بهروز رفتند، او ادعا کرد اطلاعی از اینکه چهکسی به صورت همسرش اسید پاشیده، ندارد. این زن گفت: قبول دارم ما اختلافات زیادی با هم داشتیم اما من در این ماجرا نقشی ندارم.
پرونده با توجه به اینکه سرنخی از عاملان اسیدپاشی به دست نیامد همچنان در دادسرا باقی ماند تا اینکه چندسال بعد بهروز دوباره به پلیس مراجعه کرد و گفت: «در تحقیقاتی که خودم انجام دادم، متوجه شدم فردی که به صورتم اسید پاشیده مردی به نام کیوان است.»
شاکی گفت: «کیوان از طریق خواهرش با همسر من رابطه داشته و به همین دلیل هم، دست به این کار زد. متوجه شدم زمانیکه من در بیمارستان بودم او خودش هم دچار سوختگی شده و در خانه بستری است.»
برادر کیوان هم این ادعا را تایید کرد و گفت: «برادرم سال 82 به من گفت کار مهمی دارد و از من خواست او را با موتور به جایی برسانم وقتی به جایی تاریک رسیدیم گفت موتور را نگهدار، بعد خودش پیاده شد و به من گفت کمی جلوتر منتظر باش من هم قبول کردم چنددقیقهبعد برادرم آمد و به من گفت هرچهسریعتر حرکت کن من اصلا نمیدانستم چه اتفاقی افتاده، وقتی پرسیدم چه شده گفت به تو ربطی ندارد. بعد از آن با برادرم قهر بودم و از او خبر نداشتم تا اینکه خواهرم به من گفت کیوان با آب باطری سوخته است در حالیکه دروغ میگفت آن روز کیسه سیاهی دستش بود و من متوجه شدم دستانش سوخته است. باز به خواهرم چیزی نگفتم بعد از مدتی از طریق خواهرم متوجه شدم کیوان با زنی متاهل رابطه دارد و این زن دوست خواهر من است. اینطور بود که متوجه شدم فرد اسیدپاش، برادرم است.»
به گزارش جام جم سرا، در پی این گفتهها، یکبار دیگر همسر بهروز مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: «با شوهرم اختلاف داشتم او بارها من را کتک زده بود و حاضر نمیشد طلاقم بدهد در رفتوآمدی که به خانه خواهر کیوان داشتم این مرد در جریان وقایع زندگی من قرار گرفت و گفت از شوهرم انتقام میگیرد، البته من به او گفته بودم شوهرم را طوری تنبیه کند که آسیب جدی به او وارد نشود.»
به این ترتیب کیوان بازداشت شد؛ او گفت: «اتهام را قبول ندارم و کسانی که علیه من صحبت میکنند همگی دروغ میگویند.»
هرچند متهم اتهامش را رد کرد، با توجه به مدارک موجود در پرونده، رای علیه او صادر و وی به قصاص یک چشم و پرداخت دیه محکوم شد از آنجایی که رای قصاص چشم از سوی پزشکی قانونی غیرقابل اجرا تشخیص داده شد دادگاه متهم را به پرداخت دیه چشم محکوم کرد و حکم مورد تایید قرار گرفت.
پس از آن کیوان اعلام کرد توانایی پرداخت دیه را ندارد و دادخواست اعسار را ارایه داد، بار اول این درخواست رد شد اما قرار است پرونده برای بار دوم مورد بررسی قرار گیرد و قضات بهزودی رای خود را در این خصوص صادر میکنند. این درحالی است که شکایت علیه همسر بهروز همچنان در جریان است و به دلیل اینکه در پرونده قبلی کیفرخواست علیه وی صادر نشده بود او آزاد شده اما بهروز همچنان بر شکایت خود باقی مانده و خواستار مجازات همسرش شده است. (فرارو)
جام جم سرا: 4 زن قربانی اسیدپاشی های این روزهای اصفهان شده اند. موتورسوارانی اسید به دست، دست به کار شده اند تا اسیدپاشی کابوس هر لحظه مردم این شهر شود. افرادی که با هدف نامعلوم قصد کرده اند تا روی خوش زنان به زندگی را بگیرند.
واکنش ها در حد اعلام حمایت و پیگیری این مسایل بوده است. به عنوان مثال روز گذشته شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری گفت: لازم است تدابیری به منظور مقابله با خشونت علیه زنان اتخاذ شود و این تدابیر باید در حوزه بازدارندگی قانونی و حمایتی باشد. متلک گویی، اسید پاشی و غیره مصداق خشونت علیه زنان در اجتماع و جامعه است و زنان باید چه در حریم خصوصی و چه در جامعه از خشونت در امان باشند و قربانی یکی از اشکال خشونت قرار نگیرند.
و یا جانشین فرمانده نیروی انتظامی از پیگیری این اسیدپاشی ها خبر داد.
اسیدپاشی یک روش ناهنجاری انتقام گیری است که معمولا برای انتقام جویی یا از بین بردن زیبایی یا چهره افراد مورد استفاده قرار می گیرد. سال ها بود این موضوع کم کم به دست فراموشی سپرده میشد اما در 4-5 سال اخیر مجددا در حال شیوع پیدا کردن است.
اما زنان قربانی اسیدپاشی می شوند و تا اتخاذ تدابیر معلوم نیست چند قربانی دیگر به جمع قربانیان اسیدپاشی اضافه خواهند شد. حال مساله ای که مطرح می شود این است مردم در زمان مواجه با اسیدپاشی چکاری می توانند برای کاهش آسیب های آن انجام دهند؟ تعداد زیادی از مخاطبان خبرآنلاین، زیر خبرهای مربوط به اسیدپاشی ها از بی اطلاعی برای این موضوع نوشتند. اینکه برای یک مصدوم اسیدپاشی در وهله اول باید چه کرد؟
از نظر پزشکی مردم و اطرافیانی که در صحنه اسیدپاشی قرار دارند می توانند نقش به سزایی در کاهش آسیب های این حادثه داشته باشند. ورود به موقع آنها می تواند در ترمیم و عدم ایجاد سوختگی های عمیق در بافت های فرد قربانی موثر باشد. دکتر مجید لاهوتی، فوق تخصص جراحی ترمیمی و پلاستیک، ترمیم بافت های فردی که دچار سوختگی حاد با اسید شده است را مشروط به مراقبت های مناسب اولیه می داند که اگر به موقع انجام شود بدشکلی های پوست فرد کمتر خواهد شد و نیاز به جراحی های سنگین را برطرف خواهد کرد.
گفت و گوی خبرآنلاین با دکتر لاهوتی را در ادامه می خوانید:
از ابتدا که فرد قربانی اسیدپاشی می شود چه تغییراتی در بدنش اتفاق می افتد؟
اسید از آنجا که از اسمش پیداست یک ماده شیمیایی غلیظ است. بعضی وقت ها این ماده واقعا اسید است و بعضی وقتها قلیای خیلی شدید است. هر دو این موارد چه قلیایی شدید و چه اسید شدید، انهدام و از بین رفتن نسوج بدن را به همراه خواهد داشت. هنگامی که این مواد به بدن ریخته می شود، یک سوختگی عمیق شیمیایی در بدن ایجاد می کنند که تمام لایه های پوست و لایه های زیر پوست را می تواند درگیر کند و این شدت سوختگی بستگی به 3عامل دارد؛ غلظت مواد، مقدار مواد و زمانی که مواد شیمیایی در تماس با بدن قرار می گیرد. یعنی در واقع این سه عامل به شدت ضایعات بدن وابسته است. آثار ناشی از تماس این مواد با بدن به صورت سوختگی های شیمیایی عمیق است. همانطور که می دانیم سوختگی انواع مختلف دارد یک مورد آن می تواند با بخار و حرارت یا مایعات باشد که اینها سوختگی حرارتی نام دارد و یک مورد دیگر می تواند سوختگی شیمیایی باشد که یکی از انواع آن همین اسید پاشی و یا سوختگی های ناشی از مواد اسیدی و قلیایی است. با توجه به اینکه معمولا اسید و این مواد در قسمت های باز بدن مثل دست و صورت ریخته می شود معمولا تبعات بد و بعضا غیر قابل جبرانش در این نواحی به چشم می خورد و در قسمت هایی که پوشیده است چون لباس مانع از ورود و تماس این مواد با بدن می شود ممکن است آسیب کمتری ایجاد کند یا اصلا آسیبی نرساند و حداقل باشد، ولی صورت، دست ها، گردن و سر اینها نواحی ای است که بیشتر دچار آسیب می شود و به دلیل اینکه در دید مردم است نتایج ناشی از این کار خیلی کریه تر می شود.
در روزهای گذشته چند مورد اسیدپاشی در اصفهان گزارش شده است. هنگامی که مردم در کوچه و خیابان با این قضیه روبه رو می شوند اولین کاری که می توانند برای فرد قربانی انجام دهند تا آثار مخرب اسید کمتر شود چیست؟
اسیدپاشی یا سوختگی های شیمیایی به هر نحو (در کارخانه ها یا آزمایشگاهها) که باشد، یک اصول اولیه مراقبتی دارند که باید به آن توجه شود؛ اینکه همانطور که عرض کردم کمک اولیه باید با توجه به همان سه مورد غلظت، مقدار و زمان مواد به این افراد انجام شود. در همه اینها اگر ما این 3مورد را بگیریم طبیعتا ضایعاتی که می تواند خیلی وحشتناک باشد به حداقل می رسد و احتمال و قابلیت درمانی فرد قربانی بیشتر می شود.
طبیعتا برای از بین بردن هر سه مورد وکم کردن اینها که اگر هر یک از آنها کم شود ضایعات کمتر می شود. بهترین کار این است که محل سوختگی با آب فراوان شسته شود تا از غلظت این مواد کاسته شده و حجم این مواد کاهش پیدا کند. آب مورد استفاده آب معمولی می تواند باشد و اگر در مراکز درمانی باشد که با سرم های مخصوص این شست و شو انجام می شود. قدم بعدی انتقال این افراد به اولین اورژانس و به خصوص مراکزی که درمان سوختگی آنجا وجود دارد است تا اقدامات اولیه روی این افراد انجام می شود.
وقتی فرد قربانی به مرکز درمانی منتقل می شود چه اقداماتی روی این افراد انجام می شود و کوتاهی در این زمینه چه تبعاتی برای آنها به همراه خواهد داشت؟
هرگونه سوختگی دو مرحله کلی دارد که یکی مرحله اولیه در سوختگی حاد است. در این مرحله افراد دچار ضایعات حاد و از بین رفتن فوری بافت های سطحی می شوند، در این شرایط اقدامات درمانی شامل جداکردن مواد شیمیایی از بدن این افراد است. مرحله بعد رقیق کردن و شست و شوی فراوان در بدن این افراد و قسمتی که با اسید تماس داشته است. مرحله سوم اینکه معمولا چون سوختگی در نواحی حساس بدن است دچار درد شدید می شوند که درد این افراد باید کنترل شود. احتمال عفونت در این سوختگی ها بالاست. به این افراد باید آنتی بیوتیک مناسب به آنها داده شود. پانسمان لازم است روزانه چندین بار به خصوص در ساعات اولیه تعویض شود و تا آنجایی که می شود بافت های از بین رفته که زمینه ساز بروز عفونت می شود از سطح پوست برداشته شود تا بافت به صورت یک بافت زنده برگردد. اگر چه زخمی است ولی باید بافت های سوخته برداشته شود.
بهترین کار این است که محل سوختگی با آب فراوان شسته شود تا از غلظت این مواد کاسته شده و حجم این مواد کاهش پیدا کند. آب مورد استفاده آب معمولی می تواند باشد و اگر در مراکز درمانی باشد که با سرم های مخصوص این شست و شو انجام می شود. قدم بعدی انتقال این افراد به اولین اورژانس و به خصوص مراکزی که درمان سوختگی آنجا وجود دارد است تا اقدامات اولیه روی این افراد انجام می شود.
با عمل های ترمیمی و جراحی پلاستیک تا چند درصد می توان امید به بازگشت زیبایی این افراد داشت؟
هرچقدر مراقبت های اولیه در شرایط سوختگی حاد کامل تر و دقیق تر باشد و مراقبت بیشتری انجام شود برای این بیماران طبیعتا موارد ناشی از سوختگی های عمیق کمتر خواهد بود و به تدریج که بیمار از شرایط سوختگی خارج شد بدن به طرف فاز دوم که ترمیم بافت های سوخته است، می رود. در این شرایط بدن شروع به ترمیم بافت های از دست رفته و بازسازی بافت هایی که دچار سوختگی و آسیب سطحی یا عمیق شده اند، می کند. در بعضی از این موارد این بازسازی کامل و بدون آثار است اما در شرایطی که سوختگی عمیق باشد بسته به شدت آسیب اولیه که باعث بدشکلی هایی در اعضای بدن فرد می شود باید تصمیم گرفت که چه اقداماتی برای فاز ترمیمی آنها انجام شود. در واقع در مرحله دوم بدن این بیماران را ترمیم می کند.
معمولا بیشترین آسیب ها در کدام بخش های بدن است؟
کشیدگی هایی در قسمتهای مختلف بدن اتفاق می افتد، حتی ممکن است مواد شیمیایی داخل چشم شده باشد و آسیب های جدی به قرنیه وارد کرده و باعث کوری چشم و در بعضی موارد باعث تخلیه چشم شود. سوختگی پلک ها یکی از شایع ترین سوختگی های صورت است که به دلیل ظریف بودن بافت اطراف چشم اتفاق می افتد. کشیدگی هایی که چانه به سمت گردن خواهد داشت و سوختگی هایی که در ناحیه گردن اتفاق می افتد. در مواردی ممکن است اسید باعث آسیب دهان، لب و بینی شود که در این شرایط فرد ممکن است نتواند غذا بخورد یا در صحبت کردن دچار اختلال شود یا اینکه سوراخ های بینی بر اثر سوختگی ها بسته شود که منجر به اشکال تنفسی در این افراد می شود. از همه اینها که بگذریم ظاهر ناپسندی بر اثر سوختگی های عمیق ممکن است برای فرد به وجود بیاید. این افراد بسته به شدت ضایعات پیش آمده تحت مداوا می توانند قرار بگیرند و در این شرایط از روش های مختلف جراحی پلاستیک می توان استفاده کرد. معمولا این افراد نیاز به جراحی های متعدد و متواتر دارند و گاهی اگر لازم باشد جراحی های پیچیده ای اتفاق می افتد. اما در نهایت آنچه برای قربانیان اسیدپاشی پیش می آید همه به شدت و عمق سوختگی برمی گردد و بستگی به مراقبت های اولیه دارد که اگر به درستی و به موقع انجام گیرد دچار بدشکلی های کمتر و جراحی های سبک تر هستیم.
مردم در مواجهه با اسیدپاشی و برای پیشگیری از سوختگی های عمیق چه باید بکنند.
اولا که از نظر اجتماعی باید پدیده ها یا عواملی را که باعث شیوع مجدد این حرکت ناپسند در جامعه می شود از نظر روانشناسی و جامعه شناسی مورد شناسایی قرار دهیم. اینکه چه عواملی باعث این حرکت می شود و این مساله را ریشه یابی کرد، به ریشه های آن به عنوان بهداشت روانی و اجتماعی توجه کرد و اصولا پرهیز کنیم از اینکه کلا چنین مساله ای را ایجاد کنیم. این صحبت ها مربوط به پیشگیری از بروز چنین مساله ای است.
مردم ما بیشتر به دنبال هیاهوی این قضایا هستند و به جای اینکه نقش یک امدادرسان را بازی کنند نقش یک خبرنگار را بازی می کنند. حداقل کار مردم این است که با یک اقدام ساده و با یک شست و شو با آب معمولی می توانند جلوی ضررهای جبران ناپذیر را بگیرند. البته مشروط بر اینکه در هنگام شست و شو باید دقت شود که مواد به جاهای دیگر بدن توسط آبی که شست و شو صورت می گیرد منتقل نشود. مهم این است که فقط موضعی که دچار سوختگی است را شست و شو دهند وگرنه مثلا فردی که در قسمت صورت دچار سوختگی شده و آب را از بالا برصورت این فرد بریزیم، این مواد به گردن و سایر نقاط بدن این فرد که دچار سوختگی نشده منتقل می شود. اگر فرد در ناحیه صورت دچار سوختگی شده باید سر فرد دولا شود یا به طرفین باشد به ترتیبی که آب از کنار بریزد یا اگر آب از بالا ریخته می شود آب به بیرون بچکد، چون شست و شو، مواد شیمیایی را با خود حمل می کند. پس باید خیلی مراقب باشیم که بقایای این شست و شو به قسمت های دیگر بدن ریخته نشود.(طهورا شهبازی)
جام جم سرا: بیشتر قربانیانی که اسید به روی آنها پاشیده از اعمالی که برای کاهش صدمات ناشی از آن باید انجام دهند اطلاعی ندارند. مردمی هم که قصد کمک یا نجات مصدوم و مجروح را دارند نیز اغلب چنیند. به همین دلیل ممکن است به تصور بهبود، اقدامی انجام دهند که جراحتها را بیشتر کند. موارد گفته شده در ادامه را به خاطر بسپارید و با اطلاع رسانی به دیگران، این راهکارها یا اقدامات اولیه را به هر طریق که میتوانید انتشار دهید:
* پیش از هر کاری، سریعاً آمبولانس خبر کنید و تا زمان رسیدن آن به محل حادثه مراحل بعدی را بدقت دنبال کنید.
* هرچه سریعتر روی بخشهایی از بدن که اسید به آن ریخته، آب بریزید. اگر آب به دمای محیط رسیده و ولرم باشد بهتر است.
* اگر اسید به صورت پاشیده، چشمها را نیز با آب بشویید. بهتر است پلکها تمام مدت هر چند بسختی باز نگه داشته شوند.
* شستن با آب باید به گونهای باشد که اسید به نواحی سالم و اسیدینشده منتشر نشود. به عنوان مثال اگر اسید به صورت ریخته، صورتتان را رو به پایین و طوری نگه دارید که آب پس از تماس با نواحی صدمه دیده، اسید را شسته و بدون آنکه به کنار صورت یا نواحی دیگر بدن سرایت کند بر زمین بریزد.
*در اولین فرصت و همزمان با شستوشو، در صورت امکان محلول نمکی خنثی یا مایع آلکالی هم به محل سوختگی با اسید بریزید.
* در حین شست و شو و ریختن آب، لباس، کفش، جواهرات، ساعت و هر شئ دیگری را که با پوست مصدوم در تماس است، تا حد امکان در بیاورید. برای پیگیری مراحل قضائی و حقوقی، این لباسها و اشیای دیگر را به عنوان سند، در کیسهای پلاستیکی نگه دارید.
* لباسهای چسبیده به ناحیه سوختگی را در نیاورید. این کار باعث آسیب بیشتر به حادثه دیده میشود.
* از پارچه پرزدار، حوله، پتو و... استفاده نکنید.
* تاولهای روی پوست را نترکانید.
* شستوشو با آب را تا زمان رسیدن نیروهای امدادی قطع نکنید.
* هرگز از یخ، روغن، پماد سوختگی، کرم و... مانند اینها استفاده نکنید و تا رسیدن نیروهای امدادی، نواحی اسیدی شده را فقط با آب بشویید.
جام جم سرا:اسیدپاشی اخیر در اصفهان حالا بهانهای خوب برای مردم شهرهای دورتر از نصف جهان شده که همچون خیلی از تهرانیها شیشههای ماشین را بالا بکشند و از وحشت مصدوم شدن با اسید در خانه بمانند. مردم میترسند از بیم برخورد اسید با صورت، سوختن، کور شدن، زشت شدن و جدال با یک زندگی صدبار عذابآورتر از مرگ، در حالی که اسیدپاشها در حاشیهای امن برای طعمههای بعدی نقشه میکشند و میخندند به دستپاچگیهای مردم.
اما این نگرانیها و این بیخیالیها در حالی وجود دارد که در لابهلای قوانین ایران، ماده واحدهای به نام قانون مجازات اسیدپاشی وجود دارد که متعلق به سال 37 خورشیدی است و با در نظر گرفتن مجازات اعدام و حبسهای از دو تا 10 سال این قوت قلب را به مردم میدهد که براحتی قربانی اسیدپاشها نخواهند شد.
این تنها قانون شفاف ایران در حوزه مقابله با اسیدپاشهاست، بهطوریکه پس از این تاریخ دیگر هیچ قانونی که بصراحت از اسیدپاشی و مجازاتهای آن سخن بگوید، نوشته نشده مگر قانون جدید مجازات اسلامی که گرچه بهطور مستقیم برای اسیدپاشی مجازات تعیین نکرده، اما استنباط حقوقدانان این است که از مواد 381 به بعد این قانون میشود مجازات اسیدپاشها را هم استخراج کرد. قانونگذار در این مواد از جنایت بر عضو سخن گفته که عبارت است از هر آسیب کمتر از قتل مانند قطع عضو، جرح و صدمههای وارده بر منافع که کاملا منطبق بر جرم اسیدپاشی است.
همین است که مهدی دواتگری، قاضی سابق دادگستری و عضو فعلی کمیسیون قضایی مجلس به جامجم میگوید برای برخورد با جرم اسیدپاشی مشکل قانونی وجود ندارد و فیروز محمودی، استاد حقوق دانشگاه تهران به خبرگزاری میزان میگوید قوانین موجود برای رسیدگی به جرم اسیدپاشی کافی است.
اما اینکه چرا با وجود قانون و تعیین مجازات برای این جرم باز هم عدهای از اسید برای انتقام، ایجاد رعب و وحشت یا زهر چشم گرفتن از گروهی خاص استفاده میکنند، پرسشی است که عدهای پاسخش را در قاطعانه نبودن اجرای احکام و تساهل با مجرمان و عدهای در ضعف فرهنگسازی، فقدان برنامههای صحیح تربیتی و جدی نگرفتن پیشگیری از وقوع جرم میجویند.
اسیدپاشی و قصاصی که اجرا نشد
آمنه بهرامی، مشهورترین قربانی اسیدپاشی در تاریخ ایران است، دختری که در دهه 80 خورشیدی از سوی پسری که مدعی محبت به او بود، با اسید سوخت.
دو چشم این دختر در اثر برخورد اسید نابینا شد، پوست لطیف صورتش نیز آنچنان مچاله شد که بعد از دهها عمل جراحی شباهتی به اولش پیدا نکرد اما مجید ـ پسر اسیدپاش ـ قسر در رفت، چند سال زندانی شد و بعد هم با اینکه حکم قصاص عضو برایش صادر شد تحتفشار برخی افراد و هنرمندان و... از سوی آمنه بخشیده شد.
حالا آمنه مانده با این صورت یادگار روزهای سخت، آن همه دوندگی در دستگاه قضایی و آن همه رفت و آمد به مراکز درمانی که ثمرهاش تقریبا هیچ بود.
این دختر قربانی، نمادی است از برخوردبا مجرمان اسیدپاش که چون جزای سنگینی نمیبینند، الگویی میشوند برای دیگر مجرمان که نطفه اسیدپاشی را در ذهن میپرورند.
آرش دولتشاهی، وکیل دادگستری در گفتوگو با جامجم از این چرخه حرف میزند که باعث شده در محاکم دادگستری بویژه در دادگاههای خانواده برخی از مردان، همسران شاکی خود حتی وکیل همسر خود را به اسیدپاشی تهدید کنند.
این حرفها یعنی زشتی اسیدپاشی و وحشت از انجام آن ریخته است، آن هم به علت آسانگیری در برخورد با مجرمان اسیدپاش.
این افراد یک زندگی را نابود میکنند، اما به اندازه این نابودی، جزا نمیبینند و به گفته دولتشاهی، چون حکم قصاص در مورد اسیدپاشها اجرا نشده آنها در بهترین حالت پنج سال حبس میکشند و دیه میپردازند و آزاد میشوند.
اینکه چرا حکم قصاص برای مجرمان اسیدپاش اجرا نمیشود نیز جای بحث دارد. طبق قانون اگر اسیدپاشی به مرگ قربانی منجر شود، قصاص نفس جاری میشود، اما چون اغلب این کار به مرگ منجر نمیشود و قطع عضو و لطمه به اعضا را سبب میشود، اعدام منتفی است.
پس فقط میماند این قاعده شرعی که چشم در برابر چشم، گوش در برابر گوش و بینی در برابر بینی که البته این حکم نیز اجرا نمیشود.
علت نیز تاکید قانون مجازات اسلامی است، آنجا که در قصاص عضو رعایت چند شرط را ضروری دانسته است.
طبق ماده 393 این قانون، محل عضو مورد قصاص باید با مورد جنایت یکی باشد یعنی اگر چشم صدمه دیده چشم اسیدپاش قصاص شود.
همچنین قصاص باید با مقدار جنایت مساوی باشد به طوری که اگر اسید نوک بینی فرد را از بین برده یا به درصدی از بینایی او آسیب زده، اجرای حکم قصاص باعث صدمه بیشتر اسیدپاش نشود.
اسیدپاش حین اجرای حکم قصاص نیز نباید بمیرد یا به اعضای دیگر او لطمه بخورد، ضمن اینکه اگر مثلا با اسید به چشم راست قربانی صدمه زده در حالی که چشم راست خودش معیوب است، حکم قصاص چشم برای مجرم اجرا نخواهد شد چون قانون حکم قصاص را بر عضو سالم، جاری میداند.
اینها مهمترین دلایل اجرا نشدن حکم قصاص در ایران است، چون همواره بیم آن رفته تا مجرم صدمهای بیش از آنچه به قربانی وارد کرده، متحمل شود، آن هم در حالی که همه زجرهای قربانی نادیده گرفته میشود و اسیدپاش در حاشیهای امن قرار میگیرد.
نگران واکنش بینالمللی نباشیم
این که حکم قصاص برای اسیدپاشها اجرا نمیشود علتی بجز اینها نیز دارد. آرش دولتشاهی، وکیل دادگستری معتقد است ممکن است اجرای این حکم برای کشور تبعات بینالمللی داشته باشد و منطقی است اگر مسئولان برای حفظ وجهه کشور این ملاحظه را در نظر بگیرند البته او موافق تساهل با مجرمان نیست، بلکه معتقد است به جای اعدام یا قصاص باید حبسهای سنگین برای مجرمان تعیین شود تا اگر اسیدپاش با اسید، زندگی یک انسان را تباه کرد عمر او نیز مثلا با حبسهای بیش از 30 سال در زندان تباه شود.
البته مهدی دواتگری، قاضی سابق دادگستری و عضو فعلی کمیسیون قضایی مجلس معتقد به اجرای حکم قصاص است و نگرانی از واکنشهای بینالمللی را توجیه خوبی برای اجرا نکردن احکام نمیداند.
او به جامجم توضیح میدهد که علت تکرار اسیدپاشیها در کشور نبود برخورد قاطع با مجرمان است چون میبینند که با ارتکاب خشنترین جرایم نیز مجازاتی جدی انتظارشان را نمیکشد.
این استدلال درست است چون اگر بجز این بود در سال 91 جمشید خواستگار ناامید شیرین، او را به بهانه دیدار از خانه بیرون نمیکشید و موذیانه، بطری اسید را روی صورت دختر خالی نمیکرد یا اگر بجز این بود سال گذشته پدر تهمینه پس از جر و بحث بر سر فروش فرش جهیزیه او، صورت دخترش را در دستهایش نمیفشرد و از پسرش نمیخواست بر چهره خواهرش اسید بریزد.
این حوادث موید وجود حاشیهای امن برای مجرمان است که تعداد دفعات ارتکاب این جرم را در کشور افزایش داده و هر چه میگذرد اخبار بیشتری از وقوع اسیدپاشی منتشر میشود.
هر چند آمار رسمی در دست نیست که این افزایش را نشان دهد، اما روشنعلی شکاری که در دهه 70 ریاست دادگاه کیفری را برعهده داشته به ایسنا اذعان میکند در ده سالی که در دادگستری فعالیت داشته فقط شاهد یک پرونده اسیدپاشی در کشور بوده که علتش نیز ترس از قصاص بوده است.
ولی آنطور که سایت خبری تحلیلی فرارو گزارش میدهد از سال 83 تا 90، همزمان با باز بودن پرونده آمنه بهرامی و تلاش برای قصاص اسیدپاش و ترس افکار عمومی از قصاص، موارد اسیدپاشی کاهش داشته و پس از بخشیده شدن مجید یعنی از فروردین 90 تا پایان سال 92، موارد اسیدپاشی افزایش یافته و این جرم به یکباره در سال 93 با جهشی قابل توجه آن هم فقط در شش ماه نخست سال، به سه مورد رسیده است.
اینها همه از شرایطی ویژه خبر میدهد که نیاز به مداخله قانونی و امنیتی و قضایی دارد، ضمن اینکه به رسانهها و شخصیتهایی که در موارد اجرای قصاص سعی در پادرمیانی برای نجات مجرم دارند، هشدار میدهد که این بخششهای غیرمنطقی فقط مجرمان را جری میکند و بس.
آیا فرهنگسازی موثر است؟
باید روی صورت و بدن اسیدپاش، اسید پاشید و او را بهسزای عملش رساند یا قبل از اینکه او به یک اسیدپاش مجرم تبدیل شود، باید بدرستی تربیتش کرد و شیوههای رفتار درست و بهنجار را یادش داد؟ خیلیها بر سر دو راهی ماندهاند که کدامیک از این شیوهها درست است و در کاهش تکرار موارد اسیدپاشی، موثرتر.
موسی قربانی، معاون قضایی دیوان عدالت اداری طرفدار روش دوم است. او به میزان توضیح میدهد که با سختترین مجازاتها هم نمیشود اسیدپاشی را به صفر رساند همانطور که در جرایم موادمخدر سختترین مجازاتها اعمال میشود، ولی تاثیری در کاهش تعداد جرم ندارد.
در واقع او مدافع فرهنگسازی است چون باور دارد مجازات گرچه تاثیرگذار است؛ ولی همیشه حرف آخر را نمیزند. قربانی میگوید برای کاهش موارد اسیدپاشی باید زمینههای ارتکاب جرم از بین برود و فرهنگ جامعه به سمت و سویی حرکت کند که افراد مرتکب جرم نشوند، اما این حرف گرچه از یک منظر درست است، ولی باید شهادت داد رسیدن به چنین شرایطی که افراد خود، خوب و بد را تشخیص دهند و به سمت بدی نروند، لااقل برای ما که در حوزه تربیت کمکاری داشته و داریم، خواستهای آرمانی است.
طبق قانون، صدمه زدن به افراد در هر حد و اندازهای جرم است که اگر از نوع خشن آن همچون اسیدپاشی باشد، مجازاتی شدید را میطلبد، اما آسانگیریهایی که تاکنون در برخورد با مجرمان اسیدپاش رخ داده، جمعیتی جری و جسور را تولید کرده که برای تسویهحسابهای شخصی، گوشمالی دادن آدمها یا نشاندن حرف خویش بر کرسی به اسید که در همهجا در دسترس است، متوسل میشوند، بیآنکه از عقوبت این کار بیم داشته باشند. اینکه اسید به عنوان یک آلت جرم در دسترس است نیز نقصی دیگر است چون فقط کافی است فکری پلید در سر داشته باشی و سری به ریختهگریها، باتریسازیها یا فروشگاههای لوازم بهداشتی بزنی و قدری اسید یا محصولات حاوی اسید تهیه کنی و بر سر و روی قربانی بریزی.
اما چه در دسترس بودن اسید، چه پادرمیانیهای مخرب شخصیتها برای گرفتن بخشش و چه فشار رسانهها برای توقف اجرای حکم قصاص عامل تشدید وقوع جرم اسیدپاشی باشد، اینکه قربانی اسیدپاشی بیش از مجرم اسیدپاش متحمل زجر شود یک نقص آشکار است چون در حاشیه امنی که برای اسیدپاشها ایجاد شده، هر کسی با دل پر، با دلیل و بیدلیل میتواند به آدمها آسیب بزند و بعد هم با تحمل کمترین تاوان از این مهلکه سر به سلامت ببرد.
شستوشو با آب؛ اولین اقدام بعد از اسیدپاشی
شاید خیلیها ندانند مردم و اطرافیانی که در صحنه اسیدپاشی حضور دارند، میتوانند نقش موثری در کاهش آسیبهای این حادثه داشته باشند. در واقع، اقدامات موثر اولیه از سوی اطرافیان در ترمیم و کاهش عوارض ناشی از سوختگیهای عمیق در بافتهای فرد موثر است.
اما موثرترین اقدامات اولیه اطرافیان هنگام مواجهه با موردی از اسیدپاشی چه میتواند باشد؟
دکتر علی ابراهیمی، جراح پلاستیک در گفتوگو با جامجم میگوید: اگر به طور ناگهانی در خیابان یا یک مکان عمومی با صحنهای از اسیدپاشی مواجه شدید، بسرعت محل آسیبدیده را با آب معمولی بشویید. اگر عامل سوختگی اسیدی باشد به حداقل نیم ساعت شستوشوی اولیه با آب نیاز است و اگر عامل سوختگی قلیایی (مانند مواد شوینده) باشد باید به مدت دو ساعت محل زخم ناشی از آن را با آب شستوشو داد. به بیان دیگر، سرد کردن ناحیه سوختگی با آب سرد از جمله اقدامات مشترک موثر، هنگام مواجهه با تمام سوختگیها قبل از مراجعه به پزشک محسوب میشود.(مریم خباز/گروه جامعه)
جام جم سرا به نقل از ناطقان: «من بارها سوختن دست را با بخار آب یا قابلمه و... تجربه کردم اما این سوختن متفاوت بود. لباسهایم در تنم پودر شد. مردم من را به مغازهای بردند و سریع به صورتم آب پاشیدند. یک قسمت از سر من سوراخ شده، یکی از قرنیههایم را از دست دادهام و بدنم به شدت آسیب دیده است.»
این گوشهای از بیان حادثه توسط یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان است.
با نگاهی به آمار از بین ۱۳ مورد اسیدپاشیای که در ده سال گذشته اتفاق افتاده است و البته به صورت رسمی اعلام شده است، ۱۰ مورد آن انگیزههای شخصی بوده و ۳ مورد هم انگیزه عامل اسیدپاشی نامعلوم بود.
انگیزههایی از قبیل جواب رد شنیدن در خواستگاری، انتقام پدر شوهر از عروسش به خاطر طلاق از پسر، تصمیم جدایی از همسر، ظلم پدرانه، ازدواج همسر، تصور اشتباه درباره مزاحمت تلفنی برای همسر اسیدپاش، اعتیاد پدر قربانی و فروش جهاز دختر و حسادت زنانه مسیر زندگی قربانیان را تغییر داد.
اگر انسان میخواهد عمق فاجعه را درک کند در کنار شنیدن ماوقع حادثه و دیدن عکسهای موجود باید خود را یا خانواده خود را در چنین موقعیتی تصور کند تا ذرهای درد و رنج قربانی و خانوادهاش را درک کند. از دست دادن زیبایی، شنوایی، چشم، پوست، نقص عضو، تخریب گردن و صورت و قفسه سینه تنها گوشهای از پیامدهای این حرکت وحشیانه است.
در این روزها همه فقط حرف اسیدپاشی را میزنند و تنها به اظهار همدردی اکتفا میکنند اما تنهایی، نگاههای خاص مردم، گوشهگیری و شاید تغییر مسیر زندگی سهم قربانی از دنیا باشد. دیگر قربانی میماند و آیینهای که حتی دلش نمیخواهد در آن نگاه کند. دیگر قربانی میماند و پارچهای که نیمی از صورتش را میپوشاند. دیگر قربانی میماند و قربانی.
«برای اینکه خانوادهام را کمتر آزار دهم سعی میکنم سکوت کنم و از درد ناله نکنم.»
همین ۱۰ سال پیش، در آبان ماه سال ۸۳، آمنه بهرامی قربانیای که در سیدخندان توسط خواستگار سابقش مورد اسیدپاشی قرار گرفت و بعد از هفت سال حکم عامل اسیدپاشیاش صادر شد و در نهایت رضایت داد و یا داود روشنایی که یکسال بعد از وی مورد این حمله قرار گرفت و متهم هم ادعا میکرد که قربانی را اشتباه گرفته و به همین راحتی با زندگی یه انسان بازی کرد، اینها تنها نمونههایی از قربانیان این حادثه هستند.
قوانین موجود قدرت بازدارندگی ندارند
درباره قوانین و انگیزه اسیدپاشی با یکی از جرمشناسان صحبت کردیم و وی معتقد بود که اصولا جرم یک پدیده اجتماعی است و متاسفانه جرم اسیدپاشی از جرمهای به شدت ضداجتماعی محسوب میشود که در کشور ما سابقهای حدود ۶۰ سال دارد.
سید مهدی حجتی گفت: اولین اسیدپاشی در کشور ما در سال ۳۴ رخ داد و آن هم اسیدپاشی روی یک قاضی دادگستری بود به دلیل اینکه کسی را به حبس محکوم کرده بود. همین امر باعث شد قانونگذار در سال ۳۷ بیاید و برای جرم اسیدپاشی قانونی را وضع کند.
وی ادامه داد: اما در واقع این قانونی که در سال ۳۷ تصویب شد تا حال حاضر دچار تغییر و تحولی نشده و هماکنون هم دادگاه به استناد همان قانون سال ۳۷ در قوانین مربوط به قصاص و دیه تصمیم میگیرند.
این وکیل دادگستری اظهار داشت: از طرفی اگر بخواهیم علت را جستجو کنیم باید بگوییم که قوانین فعلی قابلیت بازدارندگی را در برابر اسیدپاشی ندارند.
حجتی گفت: در واقع مجازات در قوانین باید جوری باشد که فرد مجرم با احتساب آن مجازات دیگر سمت جرم نرود. در حالی که این قانون اسیدپاشی فاقد این ویژگی است و شاهد آن هم وقایع سالیان گذشته است.
دسترسی آسان به اسید در ایران
وی ادامه داد: یکی از معضلات ما این بحث تسهیل دسترسی به این مایع است. این مایع به راحتی در دسترس همگان قرار میگیرد و هیچ گونه رهگیری آن هم امکانپذیر نیست در صورتی که در برخی از کشورهای دنیا فروشنده مواد منفجره یا مضر برچسب و کد رهگیریای دارد که مشخص میکند این ماده را چه کسی خریده و در کجا میخواهد استفاده کند ولی متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست.
این حقوقدان در خاتمه افزود: درباره انگیزه هم باید بگویم که اغلب آنها انگیزههای شخصی یا انتقام از جامعه است.
اسیدپاشی اقدامی تروریستی است
حجت الاسلام پورمحمدی، وزیر دادگستری با بیان اینکه نیروی انتظامی و دستگاههای ذیربط به دنبال شناسایی عاملان اسیدپاشی در اصفهان هستند، گفت: این اقدامات بیقاعدهای است که با هزینه کم، غافلگیرانه و راحت میتوان آن را انجام داد.
وزیر دادگستری خاطر نشان کرد: ما خیلی نگران این موضوع هستیم و امیدواریم عاملان آن شناسایی شده و به مجازات برسند. همه مسئولان و دست اندرکاران با تمام قدرت و انگیزه در تلاش هستند تا این افراد را شناسایی کنند و همچنین امیدوارم دیگر اجازه بروز چنین حوادثی را ندهیم.
اشد مجازات برای عاملین اسیدپاشی و رسیدگی بدون نوبت به پرونده
همچنین غلامحسین محسنیاژهای، معاون اول قوهقضاییه هم گفت: قوه قضاییه در رابطه با عاملان ماجرای اسیدپاشی اصفهان پیگیر دستگیری این افراد هستند و آمادهاند در صورت دستگیری به سرعت بازپرسی صورت گرفته و عاملان به اشد مجازات برسند. بسیار ناگوار است که خانمی جوان ظاهر خود را به طور کل تا پایان عمر از دست بدهد و علاوه بر رنج بیماری برای خود و خانواده و عذاب معالجه و تبعات پس از آن از هزینه درمان نیز رنج بکشد.
وی تصریح کرد: درست است که این اقدام قابل قصاص است و عاملان اینگونه اقدام حتماً باید مجازات شوند ولی باید مجازاتی بازدارنده در این مورد صورت گیرد تا دیگر کسی جرأت نکند دست به اینگونه اقدامات بزند.
اژهای در مورد برخی خبرها در این زمینه در سایتها گفت: براساس اطلاعات جمعآوری شده در این زمینه تاکنون تأیید نشده است که این اقدامات به علت بیحجابی افراد صورت گیرد چرا که با توجه به ارتباطاتی که با این افراد گرفته شده است این افراد جزو بیحجابها نبودهاند و اطلاعاتی که در برخی سایتها آمده است تأیید شدنی نیست. این پرونده در خارج از نوبت رسیدگی خواهد شد.
پنج شنبه 1 آبان 1393 ساعت 09:30
این روزها که اغلب صحبت از اسید و اسیدپاشی زیاد است، بسیارند کسانی که به دنبال راههای در امان ماندن از صدمات و جراحات این حوادث هستند. دختری جوان از سر ناچاری راهی ساده برای پیشگیری از آن در پیش گرفته است.
جام جم سرا به نقل از شرق: حالا روسای تمام بیمارستانهای علومپزشکی از وزیربهداشت خواستهاند که هزینههای قربانیان اسیدپاشی و دیگر بیماران سوختگی شدید رایگان شود اما هزینههای درمان قربانیان اسیدپاشی چقدر است؟ بیمهها چقدر از این هزینهها را پرداخت میکنند؟
دکتر صالحی، رییس سابق بیمارستان مطهری که در حال حاضر سهیلا جورکش از قربانیان اسیدپاشی اصفهان در آنجا بستری است در اینباره گفت: سوختگی با اسید در زمره سوختگی با موادشیمیایی قرار میگیرد. این سوختگی تفاوتش با سوختگی حرارتی در این است که تا وقتی اثرات اسید از پوست پاک نشود همچنان نفود میکند و پوشش چربی و عضله را تخریب میکند. در نیمساعت اول بهجای انتقال به بیمارستان باید بیمار را به نزدیکترین شیر آب برسانند و 30دقیقهای محل اسیدپاشی را شستوشو دهند تا اسید کاملا از روی پوست برداشته شود و میزان اسید کاهش یابد اما متاسفانه در سطح خیابان هیچ کاری نمیکنند و آسیب ادامه دارد و مرحله بعد در بیمارستانهاست که بسیاری بیمارستانها تخصصی نیست و اعضا و کادرش آگاهی لازم را ندارند و آسیبها تشدید میشود.»
وی ادامه داد: اعضایی که دچار آسیب شدهاند از جمله پوست و چربی زیرپوست به همراه نسوج را برمیداریم و از پوست خود بیمار پیوند میزنیم تا بازسازی و ترمیم انجام شود. هزینههای سوختگی کلا بالاست به دلیل اینکه تعداد روزهای بستری بیمار و تعداد عملهای جراحی هم که باید انجام شود، زیاد است در مورد بیماران سوختگی شیمیایی مشکلات باز هم بیشتر است چرا که عوارضی همچون بدشکلی عضوها و عملکرد بد آنها را به دنبال دارد و به ناچار باید به دفعات بررسی شوند و تحت عملهای متعدد قرار گیرند، که این امر باعث میشود هزینههای درمان به طور میانگین خیلی افزایش یابد. تا پنجسال پیش خدمات بیمهای این بیماران مانند امروز نبود اما در حال حاضر بیمه پایه، هزینه بستری و داروها را پوشش میدهد و بسیاری از پانسمانها هم از طریق بیمه، تامین میشوند.
صالحی در ادامه گفت: در حال حاضر هم با اجرای طرح جدید نظام سلامت بیمار تنها 10درصد هزینهها را به عنوان فرانشیز تامین میکند. همین روز گذشته رییس بیمارستان علومپزشکی ایران به ملاقات بیمارانی رفت که در تهران بستری شده بودند. اگر هزینه 200هزارتومان باشد در هر شب اینها 10هزارتومان میدهند اما خب بهمرور همین هزینه هم ممکن است برایشان سنگین باشد و بههمین دلیل در جلسه روز یکشنبه روسای بیمارستانهای علومپزشکی درخواست کردند بیماران سوختگی حاد فرانشیز 10درصدی را هم پرداخت نکنند و درمانشان کاملا رایگان باشد. تا پنجسال پیش بیماران سوختگی ناچار بودند بسیاری داروها و پوش بیولوژیک را از بیرون بیمارستان با هزینههای گزاف تامین کنند الان هم نمیگوییم همه مشکلات حل شده اما با اجرای طرح جدید نظام سلامت کمتر شده است.
حسینپور، مدیرکل بیمههای سلامت وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در این رابطه گفت: در بازنگری راهنمای ارزش نسبی خدمات سلامت سال 93 رشد مناسبی برای انواع خدمات موردنیاز سوختگی از جمله برداشتن اسکار، گرافت و... که از قبل هم تحتپوشش خدمات بیمه پایه قرار داشت در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر با توجه به اهمیت بیماران مذکور تعدادی از خدمات جدید هم بدون محدودیت به فهرست تعهدات بیمه پایه اضافه شد. لازم به ذکر است تمام بیماران سوختگی در صورت نداشتن بیمه پایه میتوانند به صورت رایگان از دفترچه بیمه سلامت همگانی و خدمات تحتپوشش آن بهرهمند شوند.
اما پدر سهیلا جورکش با بیان اینکه هنوز هیچ قولی از طرف مسوولان برای تامین هزینههای درمان سهیلا به ما داده نشده است، گفت: هنوز که سهیلا بستری است و دیروز صورتش عمل شده و امروز چشمهایش و ما برای تسویهحساب نرفتهایم. ما تازه اول یک راه طولانی هستیم و دلسوختهایم و پشت در بیمارستانها منتظریم.
جام جم سرا به نقل از ایسنا: در همین زمینه یک متخصص طب اورژانس تأکید کرد: شستوشوی مداوم با آب به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بر روی نواحی سوخته بهترین کمک به فردی است که دچار اسیدپاشی شده؛ چرا که این اقدام علاوه بر کاستن عمق سوختگی از بروز التهابات و کوری چشم جلوگیری میکند.
دکتر داوود فارسی درباه اقدامات لازم هنگامی که فردی قربانی اسیدپاشی شده است، گفت: به اطرافیان توصیه میشود در هنگام مواجه شدن با فرد سوخته توسط مواد شیمیایی، سریعا قسمتهای سوخته را با آب و با فشار زیاد به مدت طولانی، حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه شستوشو دهند تا مواد قلیایی رقیقتر شود. شستوشو با آب باعث رقیقتر شدن مواد قلیایی و کاهش التهاب ناشی از سوختگی میشود و از بروز سوختگیهای بسیار عمیق جلوگیری میکند.
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران با تاکید بر اینکه نباید به نواحی آسیب دیده دست زد و آن را دستکاری کرد گفت: قدم بعدی انتقال این افراد به اولین اورژانس و بخصوص مراکزی است که درمان سوختگی در آنجا وجود دارد تا اقدامات اولیه روی این افراد انجام شود.
وی با اشاره به اینکه به طور معمول سوختگی در نواحی حساس بدن است و فرد دچار درد شدید میشود، بیان کرد: احتمال عفونت در این سوختگیها بالاست. بنابراین بعد از بستری شدن در بیمارستان باید برای این افراد آنتی بیوتیک مناسب تجویز شود و روزانه چندین نوبت پانسمان تعویض شود و تا آنجایی که میشود بافتهای از بین رفته که زمینهساز بروز عفونت میشود از سطح پوست برداشته شود تا بافت به صورت یک بافت زنده بازگردد.