جام جم سرا به نقل از آنا: دکتر محسن بهمنی کشکولی درباره سوختگی چشم به وسیله مواد شیمیایی گفت: سوختگی بر حسب مواد سوزاننده به انواع مختلف از قبیل سوختگیهای اسیدی، قلیایی و حرارتی تقسیم میشود که در این میان سوختگیهای قلیایی شدیدترین نوع سوختگی است.
وی افزود: عوارض سوختگی بر حسب مدت زمان تماس مواد سوزاننده با چشم و مقدار ماده شیمیایی بسیار متفاوت است و ممکن است از یک عارضه کوچک تا نابینایی را به همراه داشته باشد.
معاون پژوهشی گروه چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران در ادامه تصریح کرد: مواد شیمیایی موجب از بین رفتن سلولهای زنده چشم میشود و ممکن است منجر به نابودی سطح چشم، مژه، پلک و... شود و یا اینکه به لایههای داخلی چشم نفوذ کرده و منجر به از بین رفتن ملتحمه و قرنیه نیز شود.
وی درباره اقدامات ضروری برای نجات این مصدومان گفت: اولین قدم برای نجات این دسته افراد این است که مردم باید با آب به صورت مکرر چشم فرد مصدوم را شستو شو دهند تا ماده شیمیایی در چشم رقیق شود و بدین ترتیب میتوان از عوارض این مساله جلوگیری کرد.
این فلوشیپ پلاستیک و ترمیمی چشم یادآور شد: زمانی که بیماران به مرکز درمانی مراجعه میکنند اگر سطح سوختگی اندک باشد پزشکان با آب و یا سرم چشم فرد را شست وشو میدهد و با باندهای مناسب چشم فرد را درمان میکنند اما اگر آسیب شدید باشد بیمار باید مورد جراحی اورژانسی قرار بگیرد.
وی درباره افرادی که قربانی اسیدپاشی در معابر و خیابانها میشوند گفت: در این گونه حوادث چون مقدار حجم ماده شیمیایی بسیار زیاد است خونرسانی به چشم قطع میشود و اکثر این افراد دچار مچاله شدن کره چشم میشوند که بسیاری از آنها پیوند چشم را پس میزنند.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران با بیان اینکه متاسفانه بسیاری از این قربانیان بینایی خود را از دست میدهند گفت: پزشکان تمام تلاش خود را برای این دسته از افراد انجام میدهند اما متاسفانه در نهایت نمیتوان به درمان بسیاری از این افراد کمک کرد.
جام جم سرا: درحالیکه جنجال پرونده اسیدپاشیهای اصفهان هنوز تمام نشده و همه منتظرند تا خبر دستگیری اسیدپاش را بشنوند، کیلومترها آنطرفتر و در تهران ماجرای عجیبی رخ داد. ماجرایی که هر چند در ابتدا اسیدپاشی بهصورت یک دختر جوان بهنظر میرسید اما در ادامه مشخص شد که یک سناریوی عاشقانه است؛ درست مثل فیلمهای هندی!
شروع ماجرا
همهچیز از ساعت 5بعدازظهر دوشنبه شروع شد. دختر جوان در حال عبور از خیابان 6.32 نیروی هوایی بود که موتورسیکلتی با 2سرنشین در چندقدمیاش توقف کرد. جوانی از ترک موتور پایین پرید و درحالیکه یک بطری در دست داشت به طرف دختر رفت. وقتی به چند قدمی او رسید، خواست محتوی داخل بطری را به طرف دختر بپاشد که در همین هنگام پسر جوانی به طرف دختر دوید و خودش را سپر بلای او کرد.
محتوی داخل بطری که اسید بود روی کمر پسر جوان پاشیده شد و جوان اسیدپاش سوار موتور شد که فرار کند اما در همین حین 2جوان بسیجی که از آنجا میگذشتند به طرف اسیدپاش دویدند. هنوز موتور از محل دور نشده بود که یکی از جوانها با لگد ضربهای به موتور زد و اسیدپاش و راننده نقش زمین شدند. آنها دوباره فرار کردند اما در نهایت راننده موتور کمی جلوتر از سوی 2 جوان بسیجی دستگیر شد.
جوان آشنا
چند متر آنطرفتر و در جایی که اسیدپاشی رخ داده بود، دختر جوان وحشتزده به پسری نگاه میکرد که باعث نجاتش شده بود. آن پسر را به خوبی میشناخت. اسمش سعید بود. سعید از مدتها قبل به این دختر ابراز علاقه کرده و حتی به او پیشنهاد ازدواج داده بود. هر چند دختر جوان به او جواب رد داده، اما حالا سعید از زندگیاش گذشته بود تا از اسیدپاشی روی دختر موردعلاقهاش جلوگیری کند.
اسید روی کاپشن سعید ریخته شده و فقط کمی از کمر او را سوزانده بود. دختر جوان هنوز گیج بود و نمیتوانست این اتفاق را باور کند. لحظاتی بعد مأموران کلانتری رسیدند و دختر جوان و سعید را بهعنوان شاکی و راننده موتورسیکلت را بهعنوان همدست اسیدپاش به کلانتری انتقال دادند.
راز عجیب
راننده موتور اسمش حسین است. جوانی 19ساله که در همان بازجوییهای اولیه همهچیز را اقرار کرد. حسین گفت که همه ماجرا یک سناریو بوده که طراح آن کسی جز سعید نیست. یعنی همان جوانی که رویش اسید ریخته شده است. حسین اعتراف کرد که سعید به دختر جوان علاقه زیادی داشت اما از وقتی از او جواب رد شنید تصمیم گرفت هر طوری شده علاقه این دختر را بهدست آورد.
برای همین قرار شد که حسین و دوست دیگرشان وانمود کنند که میخواهند بهصورت دختر جوان اسید بپاشند و در همین هنگام سعید سر برسد و خودش را سپر بلای دختر کند تا با نجات جانش، علاقه او را بهدست آورد و بتواند با وی ازدواج کند. مأموران وقتی این اعترافات را شنیدند از سعید هم بازجویی کردند و او جواب داد که همه حرفهای حسین درست است. به این ترتیب راز اسیدپاشی فاش شد و مأموران توانستند متهم فراری پرونده یعنی همان جوان اسیدپاش را نیز دستگیر کنند. به گفته سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، برای هر سهمتهم پرونده قرار قانونی صادر شده و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
گفتوگو با طراح سناریوی اسیدپاشی
سعید هرگز تصور نمیکرد نقشهای که کشیده بود در آخرین لحظات با شکست روبهرو شود. گفتوگو با او را بخوانید.
مدتی قبل در کافی نت یک مجتمع تجاری کار میکردم و آن دختر را زمانی که برای خرید کتاب آمده بود دیدم و عاشقش شدم.
بعد از مدتی، سد راهش شدم و از علاقهام به او گفتم. حتی به وی پیشنهاد ازدواج دادم. اما وقتی به من جواب رد داد، همه رویاهایم رنگ باخت.
لیسانس کامپیوتر دارم.
میخواستم اول از او جواب مثبت بگیرم و بعد به خواستگاری بروم اما وقتی جواب رد داد به هم ریختم.
کمی قبل از پدرم شنیدم که ظاهرا آن دختر خواستگار دارد و میخواهد با یکی از اقوامش ازدواج کند. وقتی شنیدم شوکه شدم. قسم میخورم که اگر میدانستم خواستگار قطعی دارد، هرگز مزاحمش نمیشدم و اصرار نمیکردم.
میخواستم مثل فیلمهای قدیمی فردینبازی کنم تا علاقهاش را بهدست آورم. با خودم گفتم اگر او را از اسیدپاشی نجات دهم، حتما عاشقم میشود. ماجرا را با 2نفر از دوستانم مطرح کردم. ابتدا قبول نمیکردند اما اصرار کردم. بالاخره قبول کردند. رفتیم و اسید خریدیم. قبلش 2 بار همه ماجرا را بازسازی کردیم. البته نه با اسید. با آب. نقشه این بود که ابتدا دوستانم برای آن دختر ایجاد مزاحمت کنند و من جلو بروم و فراریشان دهم.
بعد از چند دقیقه آنها برای انتقامگیری با اسید برگردند و درست وقتی روی آن دختر اسید میریزند، من بپرم وسط و اجازه ندهم روی آن دختر اسید بریزد. برای این کار یک کاپشن کلفت پوشیدم تا قبل از اینکه اسید پوستم را بسوزاند، آن را درآورم. روز حادثه همهچیز طبق نقشه پیش رفت اما پس از اسیدپاشی، یکی از دوستانم هنگام فرار گیر افتاد و همهچیز برملا شد.
خیلی. آبروی خانوادهام را بردم. (همشهری)
جام جم سرا: فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفت: حدود ساعت ۲۱ دیشب دکتر انوری رییس بیمارستان ضیائیان تهران هنگام بازگشت به منزل توسط دو سرنشین یک موتورسیکلت مورد اسید پاشی قرار گرفت و در اثر این حادثه دکتر انوری از ناحیه دو چشم آسیب دید که بلافاصله برای درمان به یکی از بیمارستانهای شهر انتقال داده شد.
سردار «حسین ساجدی نیا» افزود: یک تیم ویژه پلیسی برای پیگیری حادثه و شناسایی عاملین این اسیدپاشی تشکیل شده و این موضوع بصورت ویژه در دستور کار پلیس تهران قرار گرفته و تیم ویژه پلیس تهران بزرگ در حال تلاش برای دستگیری عاملین این حادثه است.(ایرنا)
جام جم سرا: برخی کاربران که این تصاویر را در صفحات خود منتشر کردهاند اشاره میکنند که به رغم صحبتها و حرف و حدیثهای مرتبط با خبر، هنوز در ذهنشان سوالاتی درباره این موضوع هست که پاسخی برای آن نیافتهاند.
جام جم سرا: حسین ذوالفقاری ، اظهار داشت: تیم کشف جرمی که این موضوع را دنبال میکند جدی است و هیچ گونه مماشات و ملاحظهای در این خصوص وجود ندارد و همه دستگاهها هماهنگ هستند. وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و بسیج، همه اخبار و اطلاعات را در اختیار آگاهی قرار میدهند و کارآگاهان اطلاعاتی از همه اطلاعات استفاده میکنند.
وی تأکید کرد: جزئیات تمام افرادی که سابقه قبلی دارند، از جمله افرادی که پرونده طلاق یا بیماری روانی در اصفهان داشتند و صاحبان موتورسیکلتهای مشکی رنگ بررسی شد. همچنین کار آنالیز چهره انجام شده و افرادی که با آنچهرهها تطبیق داده میشوند، به زیر ۱۰۰ نفر رسیده و روی این قسمت، کار ادامه دارد.
ذوالفقاری اظهار داشت: کاری که بر روی پرونده اسیدپاشی صورت گرفته به اندازه صدها پرونده بوده و اینکه به نتیجه قطعی برسیم و بگویم فلان فرد متهم اصلی بوده، در حال حاضر ممکن نیست. قربانیان نیز با مشاهده تصاویر در مرحله اول میگفتند این فرد متهم است اما در ادامه اعلام میکردند فکر نمیکنیم او عامل اسیدپاشی باشد.
وی ادامه داد: در مورد پرونده اسیدپاشی حداقل هفتهای یک بار جلسهای تشکیل شده و اقدامات انجام گرفته را گزارش میکنیم. پرونده اسیدپاشی اصفهان در زمینه کشف جرم یکی از نادرترین پروندههایی است که تا این میزان کار بر روی آن صورت گرفته است. برای نمونه ۱۹۱ هزار نفر در یک قشر مورد بررسی قرار گرفتهاند.
معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور در مورد انگیزههای احتمالی مظنون پرونده اسیدپاشی اصفهان نیز گفت: تمام فرضیهها بررسی شده است. فرضیههایی از قبیل روانی بودن، مشکل داشتن و حتی انگیزه مذهبی مورد بررسی قرار گرفته است.
وی تصریح کرد: با تمام توان و تعهدی که داریم کار دنبال میشود و مسئله پیگیری این پرونده اسیدپاشی مورد اتفاق همه بوده و سران قوا نیز آن را پیگیری میکنند. این یک امر طبیعی است که شخص مذهبی سراغ این کارها نمیرود. البته همه اتفاق نظر دارند، هر کسی که با هر انگیزهای که در این پرونده نقش داشته مورد ملاحظه قرار نگیرد و باید تحت تعقیب باشند. (باشگاه خبرنگاران)
جام جم سرا: این دختر جوان که مدیرفروش یک شرکت بازرگانی خارجی بود در حالی شاکی پرونده شد که خودش طراح اصلی نقشه اسیدپاشی بود. او در خیابان خلوت اسیدسولفوریک را روی خودرواش پاشیده بود تا نمایش اسیدپاشی به راه اندازد.
ساعت ١٦:٣٠ روز یکشنبه وقتی راننده خودروی ٢٠٦ وحشتزده به کلانتری ١٣٩ مرزداران رفت و خبر از تکرار سوءقصد اسیدپاشی داد، هیچکس تصور نمیکرد او خودش طراح این سناریو هولناک باشد.
در حالی که تحقیقات برای رازگشایی از این ماجرای اسیدی آغاز شده بود، دختر جوان به کارآگاهان گفت: «در مسیر رفتن به خانهام بودم که تلفنهمراهم زنگ خورد. در کنار خیابان توقف کردم و با تلفنهمراهم صحبت میکردم که یک موتورسیکلت با ٢سرنشین از کنار ماشینم عبور کرد. ناگهان ترکنشین موتور یک قوطی به سمت خودرو من پرتاب کرد شیشه خودرو بالا بود و محتویات قوطی به داخل ماشین نفوذ نکرد؛ این در حالی است که هر ٢سرنشین موتورسیکلت، کلاهایمنی بهسر داشتند و من نتوانستم چهره آنها را ببینم. زمانی که از ماشین پیاده شدم، متوجه شدم که بطری پرتاب شده به سمت شیشه حاوی اسید بوده است. وحشت کرده بودم و به همین خاطر بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دادم.»
گمراه کردن پلیس
پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «اسیدپاشی» و به دستور قاضی حسینپور، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی پایتخت، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای رازگشایی از این اسیدپاشی ناکام آغاز کردند. در ادامه تحقیقات هم این دختر جوان وقتی در مقابل قاضی حسینپور ایستاد دست به دفاع از خود زد و گفت: «من و خواهرم مسئول فروش یک شرکت خارجی هستیم، شرکت ما رقبای زیادی دارد. از مدتی پیش با تعدادی از رقیبان شرکت دچار اختلاف شدیم و از همان زمان به بعد بود که من پیامکهای تهدیدآمیز دریافت کردم. حتی مدتی قبل افراد ناشناسی خودروام را آتش زده بودند، که هنوز پرونده شکایت این آتشسوزی در دادسرای ناحیه ٢ تهران در حال پیگیری است. با این حال همچنان پیامکهای تهدیدآمیز از افراد ناشناس دریافت میکنم. آنها مرا تهدید کردند که چهرهام را با اسید خواهند سوزاند.»
متهمی که اسید نپاشید
با توجه به ادعاهای این دختر جوان، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مرد ٢٥سالهای به نام سعید در منطقه خلیج شدند. با شناسایی این متهم بلافاصله ماموران او را دستگیر و به اداره پلیس آگاهی منتقل کردند.
این پسر جوان که از بازداشتش شوکه شده بود در ابتدا قصد داشت با داستانسرایی کارآگاهان را از مسیر اصلی پرونده دور کند اما وقتی در برابر مدارک بهدست آمده از داخل خانهاش، قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «حدود یکسال پیش به واسطه ارتباط کاری که با این دختر جوان پیدا کرده بودم، به او علاقهمند شده و تصمیم گرفتم تا با او ازدواج کنم اما او با پیشنهاد ازدواج من مخالفت کرد. از او کینه به دل گرفته بودم، همین موضوع انگیزه ایجاد مزاحمت شد و به همین خاطر یک بار خودرواش را آتش زدم. اما از موضوع اسیدپاشی اطلاع ندارم و هرگز این کار را انجام ندادهام.»
شاکیای که متهم شد
با توجه به تحقیقات گسترده پلیسی و بررسی اظهارات متهم پرونده حریق خودرو، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سعید هیچگونه نقش و مشارکتی در پرونده اسیدپاشی نداشته است. در ادامه رسیدگی به پرونده اسیدپاشی، کارآگاهان برای رازگشایی از این ماجرای پیچیده دوباره تحقیقات خود را از دختر جوان آغاز کردند تا اینکه اینبار اعترافات عجیب شاکی پرونده پرده از راز این جنایت اسیدی ناکام برداشت.
این دختر جوان که هرگز تصور نمیکرد در تله پلیسی گرفتار شود به کارآگاهان گفت: «زمانی که تهدیدهای فرد ناشناس درخصوص اسیدپاشی آغاز شد، ترسیدم که اینبار نیز همانند تهدید به آتش زدن خودروام، او این کارش را هم عملی کند. به همین علت و با اطلاع از حساسیت ایجاد شده درخصوص موضوع اسیدپاشی تصمیم گرفتم تا با طرح دروغین اسیدپاشی، توجه پلیس را به موضوع جلب کنم.»
سناریوی اسیدپاشی چگونه رخ داد؟
دختر جوان درخصوص نحوه اجرای سناریوی اسیدپاشی، به کارآگاهان گفت: «با خرید اسید به محله خلوتی در منطقه مرزداران رفتم و در خلوتی خیابان اقدام به ایجاد صحنه اسیدپاشی روی خودرو ۲۰۶ خود کردم؛ پس از آن با پلیس تماس گرفتم و مدعی شدم که سرنشینان یک موتورسیکلت اقدام به اسیدپاشی کرده و از محل متواری شدهاند.»
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعتراف متهم پرونده حریق خودرو، قرار قانونی برای او صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت. اما درخصوص شاکی پرونده اسیدپاشی، با توجه به اعتراف او درخصوص طرح شکایت دروغین در پرونده اسیدپاشی و ارایه اظهارات کذب، از سوی مقام محترم قضایی قرار قانونی برای دختر جوان صادر شد.» (شهروند)
قربانی حادثه اسیدپاشی در حال حاضر در بیمارستان فوق تخصصی چشم پزشکی فارابی بستری است و تاکنون نیز چند عمل جراحی بر روی چشمها و پوست او انجام شده است. اما، شدت حادثه باعث شد تا چشم راست این دختر به طورکلی از بین برود و تلاش تیم پزشکی، برای حفظ چشم چپ اوست تا بتواند همچنان، به دنیا نگاه کند.
شنبه شب دکتر سید حسن هاشمی وزیر بهداشت، برای چندمین بار به عیادت این دختر رفت تا از نزدیک در جریان روند درمان چشمهای او قرار بگیرد.
در فرصت کوتاهی که قبل از آمدن وزیر بهداشت فراهم شد، به سراغ سهیلا جورکش رفتم و از او دلیل این حادثه تلخ را پرسیدم.
او در مورد شب حادثه گفت: به همراه دوستانم داشتم از استخر بر میگشتم. بعد از اینکه آنها را در مسیر پیاده کردم، مشغول رانندگی و گفتگوی تلفنی با مادرم بودم که یک دفعه متوجه مرد موتورسواری شدم که به سمت من آمد و چیزی را به صورتم پاشید.
جورکش به جزئیات بیشتری از حادثه اشاره کرد و افزود: کنار پل بزرگمهر سرعت ماشینم رو پایین آوردم، داشتم با تلفن صحبت میکردم که دیدم یک موتورسوار اسید پاشید به صورتم و به سرعت رفت.
او گفت: همان لحظه با سوزش صورت و چشمانم و بودی بد آن، احساس کردم اسید پاشیده است. ازماشین آمدم پایین و چون هوا تاریک بود، کسی متوجه نمیشد چه بلایی سر من آمده است.
قربانی اسیدپاشی ادامه داد: با همین وضعیتم دنبال ماشینها بودم که توانستم در خودروی سفید رنگی را باز کنم که متاسفانه راننده گاز ماشین رو گرفت و رفت.
او گفت: از سوختگی زیاد مجبور شدم لباسم را در بیاورم و کف خیابان خوابیدم. با خودم گفتم یا میمیرم یا کسی به داد من میرسد. که عدهای دور من جمع شدند، ولی کسی حتی یک قطره آب به من نداد و دستم رو نگرفت. حتی منو توی ماشین خودم گذاشتند که اسید ریخته بود، باعث شد پشت کمرم هم دچار سوختگی شود.
جورکش از وضعیت رسیدگی در بیمارستانی که توسط آمبولانس به آنجا منتقل شده بود، گلایه داشت.
او گفت: تا صبح با همین وضعیت من خوابیدم در صورتی که با دخترهای دیگهای که تماس داشتم گفتند که ما تا صبح زیر دوش بودیم. خب این باعث شد تا سوختگی بدنم و پاهام بدتر بشود.
جورکش در خصوص شناسایی چهره فرد اسیدپاش، گفت: چیزی که یادم میآید یک آدم لاغر قد بلند بود. چون داشتم با تلفن صحبت میکردم، چهرهاش را ندیدم ولی دستهای کشیدهای داشت و فکر نمیکنم تا قبل از آن روز او را دیده باشم.
قربانی حادثه اسیدپاشی ادامه داد: فکر میکنم من رو نشون کرده باشد، البته حدس میزدم.
وی افزود: اینکه چرا و به چه دلیل من باید قربانی اسیدپاشی باشم، سئوالاتی است که من جوابی ندارم و خیلی دلم میخواهد دولت آن فرد را پیدا کند و خودم او را ببینم و از او سئوال کنم دلیل این کارش چه بوده و چرا من قربانی شدهام.(مهر)
882
این پرونده چندی پیش و با شکایت بازیگر معروف تلویزیون بهنام «ب» در پلیس فتای استان البرز به جریان افتاد. این زن در تشریح ماجرا گفت: مدتها بود که در یکی از شبکههای اجتماعی فعالیت داشتم تا اینکه چندی پیش فردی که صفحه مرا دنبال میکرد و مدعی بود که از علاقهمندان من است، برایم پیام فرستاد و پیشنهاد ازدواج داد.
بهاره افشاری ، بازیگر سینما و تلوزیون به پلیس فتا گفت: مردی مزاحم می شد و مدام پیشنهاد دوستی می داد. او وقتی پاسخ منفی مرا شنید شروع به تهدید و انتشار تصاویر خصوصی و استفاده خیلی وقیحانه از آنها در شبکه مجازی کرد.
وی ادامه داد: این مرد تصاویر وقیحانه ، آدرس و … می فرستاد و می گفت هرکار که دوست داری بکن.
با این شکایت متهم بازداشت شد، او اعتراف کرد که از ۱۵ سالگی در شبکه مجازی بودم شماره تلفنش را در شبکه مجازی پیدا کردم و چون جواب دوستی مرا نمی داد به فکر انتقام افتادم.
وزیر بهداشت ضمن اشاره به روند درمانی سهیلا جورکش قربانی اسیدپاشی و معاینه مجدد چشمان وی، گفت: دلم میگیرد از نادانی و ظلمی که بر سهیلا و همه قربانیان خشونت رفته و رنجی دائمی را همنشینشان کرده است.
به خاطر دارم زمانی که بیناییش را به دست آورد، اشک شوق از چشمش جاری شد، اگرچه با خود می اندیشیدم از این پس با هر نگاه به آینه، چه لحظات سختی را باید سپری کند... و حال که پس از 19 ماه، امیدواری او را به زندگی می بینم، خودم هم روحیه میگیرم. خوشحالم از روحیه بالایش که اگر این روحیه را نداشت، درمانش مشکلتر میشد.
دلم میگیرد از نادانی و ظلمی که بر سهیلا و همه قربانیان خشونت رفته و نامهربانی که سلامت و طراوات و زیبایی را از آنان گرفته و رنجی دائمی را همنشینشان کرده است.
برای سهیلا جورکش بهبودی کامل آرزو میکنم و امیدوارم روزی را شاهد باشیم که خشونت از جامعه ما رخت بربندد.»