مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تفاوت های ویندوز سرور ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶

[ad_1]

-حداقل سخت افزار مورد نیاز در ویندوز سرور ۲۰۱۲:

پردازنده : ۱٫۴ گیگاهرتز (توصیه شده: ۲ گیگاهرتز)

رم : ۵۱۲ مگابایت (توصیه شده: ۲ گیگابایت)

فضای هارد دیسک : ۳۲ گیگابایت

-حداقل سخت افزار مورد نیاز در ویندوز سرور ۲۰۱۶:

پردازنده : ۱٫۴ گیگاهرتز

رم : ۵۱۲ مگابایت (توصیه شده: ۲ گیگابایت)

فضای هارد دیسک : ۳۲ گیگابایت

توجه داشته باشید که ویندوز سرورهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ از پردازنده‌های ۳۲ بیتی پشتیبانی نمیکنند.

-اما شرکت ماکروسافت در آخرین آپدیت خودش برای Windows Server 2012 R2 ویژگی های زیر را به این نسخه اضافه کرد:

– به روز رسانی ابزار Hyper-V (برای ایجاد ماشین های مجازی در ویندوز، بدون نیاز به ابزار جانبی)

– به روز رسانی IP Address Management Role (یا همان IPAM)

– به روز رسانی Windows Task Manager

– قابلیت سوئیچ بین Server Core (محیط خط فرمان) و GUI (رابط گرافیکی)

–  IIS 8.0

– پشتیبانی از ۶۴ پردازنده همزمان، و ۴ ترابایت حافظه Ram

– افزایش سرعت دسترسی به حافظه دیسک سخت

– حاوی Windows PowerShell 4

– وجود Windows Defender در محیط Server Core

– تغییرات Windows Server 2016:

Windows-Server-2016-

1-نانو سرور:

نانو سرور (Nano Server) را می‌توان بزرگ‌ترین و شاخص‌ترین تغییر ویندوز سرور ۲۰۱۶ بر شمرد. نانو سرور یک ویندوز بهینه‌سازی شده ابری است که مایکروسافت ویژه توسعه‌دهندگان در نظر گرفته است.

۲-کانتینرهای Windows Server Container و Hyper-V Containers:

تفاوت اصلی کانتینرها با ماشین‌های مجازی در این است که کانتینرها به سیستم‌عامل سرور میزبان متکی هستند. این ویژگی به کانتینترها این قابلیت را می‌دهد تا نسبت به ماشین‌های مجازی سریع‌تر و سبک‌تر شوند.

۳-به‌روزرسانی‌های قدرتمند در AD DS و AD FS

Privileged access management

Azure AD Join

Microsoft Passport 

Active Directory Domain Services 

Federation Services

4-پشتیبانی از داکر:

داکر یک موتور است که برای ساخت، اجرا و مدیریت کانتینرها مورد استفاده قرار می‌گیرد. کانتینرهای داکر اساساً برای لینوکس ساخته شده‌اند،اما ویندوز سرور ۲۰۱۶ از داکر بصورت پیش فرض پشتیبانی خواهد کرد.کاربر این توانایی را دارد تا از داکر برای مدیریت کانتینترهای ویندوز سرور و Hyper-V استفاده کند.

۵-ارتقای چرخشی برای Hyper-V و Storage clusters

کلاستر در سطح Functional level به اجرای خود روی ویندوز سرور ۲۰۱۲ نسخه R2 تا وقتی همه گره‌های کلاستر به سرور ۲۰۱۶ ارتقا پیدا کنند، ادامه خواهد داد. زمانی ‌که کلاستر به سطح ترکیبی از گره‌ها برسد، مدیریت باید از طریق ویندوز سرور ۲۰۱۶ یا ویندوز ۱۰ انجام شود.

۶-اضافه و کم کردن حافظه و کارت شبکه بدون خاموش کردن ماشین مجازی

۷-مجازی‌سازی تودرتو

۸-PowerShell Direct:

با استفاده از این سرویس شما این توانایی را پیدا خواهید کرد تا فرمان‌های PowerShell را بدون رفتن به لایه شبکه در سیستم‌عامل میهمان ماشین مجازی اجرا کنید .

۹-Linux Secure Boot:

توانایی جدید در Hyper-v 2016 فعال کردن بوت امن (Secure Boot) برای ماشین‌های مجازی است که سیستم‌عامل لینوکس را اجرا می‌کنند

۱۰-Host Guardian Service وShielded VMs

Host Guardian Service شبیه به یک سپر برای ماشین مجازی عمل می‌کند و از داده‌ها در برابر دستیابی‌های غیر مجاز حتی از طریق مدیر Hyper-V ممانعت به عمل می‌آورد.

۱۱-Storage Spaces Direct

این ویژگی به یک کلاستر اجازه می‌دهد تا به JBOD storage در یک محوطه خارجی همچون ویندوز سرور ۲۰۱۲ نسخه R2 دسترسی داشته باشد. همچنین، می‌تواند اجازه دسترسی به دیسک‌های JBOD و SAS را که به‌طور داخلی درون گره‌های یک کلاستر قرار گرفته دهند، بدهدو از SSD و HDD پشتیبانی خواهد کرد.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آسان دانلود اولین سامانه مدیریت خانواده و مراقبت از فرزندان در شبکه های اجتماعی تلگرام و در دانلود رایگان نرم افزاردانلود رایگان نرم افزار،بازیکتابآموزش،فیلم نرم افزار و بازی های موبایل همه با لینک دانلود ویندوز سیستم عاملدانلود ویندوز دانلود ویندوز جدید نرم افزار مرورگر دانلود گوگل کروم می توانید با سرعت بالا و اطمینان خاطر و به صورت امن وب تفاوت بین فرمت‌های مختلف ویدیویی در چیست و …تفاوتفرمتویدیوتفاوت بین فرمت‌های مختلف ویدیویی در چیست و کدامیک بهتر است؟ یا یا و یا دانلود استفاده مکرر از کامپیوتر و کار کردن با نرم افزارهای مختلف در طولانی مدت باعث کند شدن بررسی تخصصی پیغام های صفحه آبی ، … انجمن های تخصصی پی سی ورلد نرم افزار و سیستم عامل ویـنــدوز بررسی تخصصی هایبرید سرور هایبرید سرور سرور اختصاصی قدیمی ترین نوع استفاده از سرور محسوب می گردد و عموما مدیران دانلود ارائه برنامه های و با عملکرد بالا و زحمت کم همه چیز درباره تمامی بحث ها در انجمن های تخصصی پی سی ورلد بازیهای ویدئویی بازی های آنلاین و شبکه ای همه مورد از رازهای ویندوز من اقای مختاری من این نرم افزار را دانلود و نصب کردم اما بخاطر ظاهرش از روی ویندوز ۸ پاکش کردم دانلود نسخه آفلاین ویکی پدیا فارسی … نرم افزار افیس برای اولین بار در میان وب سایت های ایرانی نسخه آفلاین ویکی پدیا فارسی شامل تمام مقالات دانلود مجموعه نوحه های ماندگار حسین فخری و کویتی پور السلام ای سرزمین کربلا با این آهنگ کلی خاطره دارماعزام رزمنده های لشکر کربلا بودش و تلفن هوشمند ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد تلفنهوشمند تلفن هوشمند، گوشی هوشمند به انگلیسی به گوشی همراهی گفته می‌شود که توانایی‌های دانلود ویندوز دانلود ویندوز ۸ یا ‏ آخرین نسخه سیستم‌عامل ویندوز شرکت مایکروسافت می‌باشد که در ۲۶ اکتبر اعتراض دختر پرویز مشکاتیان به خواننده زن لس آنجلسی جناب کسانی که موسیقی سنتی رو دنبال میکنند چه این ور آب و چه اون ور آب استاد مشکاتیان رو فان و سرگرمی برچسب ها دانلودفیلم آزاد متولد شده باکیفیت بالا وعالی دانلودآخرین فیلم های خارجی سی شارپ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد سیشارپ سی شارپ به انگلیسی ، زبانی شیءگرا و سطح بالا از خانوادهٔ زبان‌های چارچوب دات‌نت شرکت سایت خبری تحلیلی هدانا جدیدترین اخبار ایران و جهان هدانا امام علیعلیه السلام کسى که مالى را از راه ناروایش آموزش نصب ویندوز سرور آموزش ویندوز سرور دانلود ویندوز سرور کرک ویندوز سرور ویندوز سرور چیست مراحل نصب ویندوز سرور طریقه نصب ویندوز سرور کتاب آموزش ویندوز سرور


ادامه مطلب ...

تفاوت آموزه‌های حدیثی امام رضا (ع) در مدینه و مرو

[ad_1]

چکیده

دوره امامت امام رضا (علیه السلام)، بیست سال به طول انجامید. امام (علیه السلام)، ده سال از مدت یاد شده را در روزگار هارون در مدینه سپری کرد و حدود سه سال آخر عمر ایشان در مرو و در دوران خلافت مأمون سپری شد.
آموزه‌های حدیثی امام رضا (علیه السلام) در مدینه بیشتر حول محور احکام، آموزه‌های اخلاقی و عقاید بود. آن حضرت در این دوره بر اساس جو حاکم بر جامعه، درصدد تصحیح عقاید شیعیان و تکفیر غلات برآمد و مباحث ایشان بیشتر نقلی و در برخی موارد عقلی بود. اما ایشان در مرو با توجه به شرایطی که مأمون برای کاستن از مقام علمی امام ایجاد می‌کرد و نیز مناظره با اهل کتاب و فرق مختلف اسلامی، مباحث بسیار گسترده و عمیقی را حول محور عقاید، خصوصاً امامت با رویکرد قویِ قرآنی و عقلی مطرح ساخت و در نشر حقانیت اسلام و نیز تشیع، تلاش فراوانی مبذول داشت.

1. بررسی آموزه‌های روایی امام رضا (علیه السلام) در مدینه

دوره بیست ساله روزگار امامت و رهبری امام رضا (علیه السلام) را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول از آغاز امامت تا سفر به خراسان، یعنی از سال 183 ق تا 201 که ایشان عمده آن را در مدینه حضور داشت. بخش دوم از میانه سال 201 ق تا پایان عمر امام، یعنی آخر ماه صفر سال 203 ق بود که در مرو سپری شد.
امام، ده سال از مدت یاد شده (193-183ق) را در روزگار هارون گذراند. در این دوره، هم سیاست‌های هارون در قبال امام نسبت به قبل، تغییر یافت و هم روش امام در رهبری و ادامه حرکت امامت، با روش امام هفتم تفاوت داشت. هارون پس از شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) از پی‌آمدهای قتل امام هراس‌ناک بود. از این رو هر چند برخی از درباریان، او را به قتل امام رضا (علیه السلام) ترغیب می‌کردند، اما او از این کار و عواقب آن وحشت داشت، زیرا در این صورت، قیام های علویان، شدت بیشتری می‌یافت و موجی از نارضایتی در مردم پدید می‌آمد که برای دستگاه حکومت، مخاطره‌آمیز بود. (1) بنابراین هارون با توجه به این ملاحظات سیاسی و برای حفظ حاکمیت خود، از روش سابق دست شست و از فشار سیاسی و اجتماعی علیه امام رضا (علیه السلام) کاست.
امام رضا (علیه السلام) نیز مبارزه خود را به گونه‌ای دیگر ادامه داد تا هم تجربه پیشین در مدتی کوتاه تکرار نشده باشد و هم تکلیف بر زمین نمانده باشد. حمایت از قیام‌های علوی و نیز نشر فرهنگی اسلامی، تصحیح رویکرد سیاسی شیعه و پرورش شیعیان روشن‌گر، از جمله تلاش‌های آن حضرت در این زمینه بود. (2) البته در دوران هارون، امام هشتم در نهایت تقیه زندگی می‌کرد و وظایف امام در رهبری جامعه اسلامی و هدایت مردم را با رعایت همه جوانب و تحت پوشش های مختلف، انجام می‌داد.
اقدامات امام رضا (علیه السلام) در مدینه در زمینه نشر فرهنگ اسلامی، تصحیح رویکرد سیاسی شیعه و پرورش شیعیان روشن‌گر، بر محورهای خاصی متمرکز بود که در ادامه، برخی از این محورها ذکر می‌شود:

الف – خداشناسی و توحید

در رأس تلاش‌های امام رضا (علیه السلام) در مدینه، مسئله توحید و خداشناسی و تصحیح این اعتقاد قرار داشت؛ به عنوان نمونه، امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به سؤال صفوان به یحیی درباره تفاوت میان معنای اراده خداوند و اراده بشر، می‌فرماید:
اراده مخلوق، همان ضمیر اوست و آنچه به اندیشه او می‌رسد، و تصمیم می‌گیرد که به فعلیت برساند، اما اراده خداوند، صرف ایجاد و آفرینش است، نه چیز دیگر، زیرا برای خداوند، غور و قصد و تفکّر نیست و این گونه صفات از آنِ آفریدگان است و از ذات مقدّس او منتفی است... (3)

ب – امامت

بی‌تردید امامت در منظومه اندیشه کلامی شیعه دارای جایگاهی محوری است. اعتقاد به امامت از مؤلفه‌های اصلی تفکر شیعه و یکی از وجوه تمایز شیعه از دیگر فرقه‌های اسلامی است. از نظر شیعه، ولایت و امامت در سه جنبه سیاسی، دینی و معنوی مطرح است. (4)
حضرت رضا (علیه السلام) در ضمن کلامی در مورد حجیت عقل، به ابن سکیت فرمود: عالم در زمان تکلیف از فرد راست‌گویی از جانب خداوند متعال خالی نمی‌ماند تا مکلّفان در مسائل شبهه‌ناک در امر شریعت، بدو پناه برند... (5)
ایشان در روایات مختلف، مسئله امامت، ویژگی‌ها و نسب امامان را تبیین نمود؛ به عنوان نمونه در کلامی از آن حضرت خطاب به حسن بن علیّ بن فضّال آمده است:
امام، علایم و نشانه‌هایی دارد. امام در علم، حکمت، تقوا، صبر، شجاعت، سخاوت، عبادت از همه برتر است، پاک و مطهّر است، همان‌گونه که از مقابل می‌بیند، از پشت سر نیز مشاهده می‌کند، سایه ندارد، از بطن مادر با دو کف دست بر زمین می‌افتد و با صدای بلند، شهادتین می‌گوید، چشمش به خواب می‌رود، ولی قلبش بیدار است، محدّث است... شمیم امام از مشک خوش‌تر، به مردم از خودشان سزاوارتر و بر آنان دل‌سوزتر از پدر و مادرشان است. او از تمام مردم در برابر خداوند متواضع‌تر است، بدان چه امر می‌کند، از همه بیشتر عمل می‌کند و از آنچه دیگران را نهی می‌کند، از همه بیشتر دوری می‌نماید. دعای امام، مستجاب است و جامعه، صحیفه‌ای به طول هفتاد ذراع، مشتمل بر تمام نیازهای بنی آدم، نزد اوست. جفر اکبر و اصغر نیز که پوست قوچی است و جمیع علوم حتّی مجازات یک خراش و حتّی زدن یک تازیانه یا نیم یا ثلث در آن ثبت شده و نیز مصحف فاطمه (علیه السلام)، نزد اوست. (6)

ج – اثبات حقانیت امامیه

حسین بن خالد از حضرت رضا (علیه السلام) نقل کرد:
پیامبر اکرم (ص) فرموده: «هر که دوست دارد سوار کشتی نجات شود و دست‌آویز استوار را چنگ زند و به ریسمان محکم خدا بچسبد، باید علی را بعد از من دوست بدارد و دشمنش را دشمن و پیرو ائمه هدی از فرزندانش باشد. آنها جانشینان و اوصیای من و حجت خدا بر خلق پس از من و سرور امت و رهبر پرهیزگاران به جانب بهشت هستند. حزب ایشان، حزب من و حزب من، حزب خداست و حزب دشمنان آنان، حزب شیطان است». (7)

د – تبیین عقاید خاصه امامیه

از جمله اقدامات امام رضا (علیه السلام) در نشر فرهنگ ناب اسلامی، دفاع از عقاید خاصه شیعیان است که در این جا به برخی از این عقاید اشاره می‌شود:

تقیه:

قابل توجه است که تقیه نه به معنای تعطیل کار و تلاش، بلکه به معنای پوشیده نگه داشتن کار و تلاش است و این مطلب با مراجعه به روایات، به طور کامل آشکار می‌شود. (8)
علی بن حسین بن خالد روایت می‌کند:
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «کسی که ورع ندارد، دین ندارد و کسی که تقیه نمی‌کند، ایمان ندارد. گرامی‌ترین شما در نزد پروردگار کسی است که تقوایش بیشتر باشدو تقیه را مورد عمل قرار دهد.» خدمت حضرت عرض کردند: یا ابن رسول الله! تا چه وقت باید تقیه کرد؟ فرمود: «تا روز معین که روز خروج قائم ماست و هر کس قبل از خروج قائم ما تقیه را ترک کند، از ما نخواهد بود... » (9)

مهدویت:

حسین بن خالد می‌گوید:
به حضرت امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: عبدالله بن بکیر حدیثی را روایت و آن را تأویل می‌کرد. من می‌خواهم آن را به شما عرضه دارم. فرمود: «حدیث چیست؟» عرض کردم: او می‌گفت: عبید بن زراره برای من نقل کرد: در ایامی که نفس زکیه علیه بنی‌العباس قیام کرده بود، امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تا وقتی که آسمان و زمین آرام است، تو نیز آرام باش!» عبدالله بن بکیر می‌گفت: در این صورت، مادام که آسمان و زمین آرام است، قیامی به وقوع نمی‌پیوندد و بنابراین نه قیامی است و نه قائمی!
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: «جدم حضرت صادق (علیه السلام) راست فرمود و این طور که عبدالله بن بکیر تأویل کرده است، نیست. منظور جدم این است که تا وقتی آسمان از شنیدن صدا و زمین از فرورفتن با لشکر (سفیانی) آرام است، تو نیز آرام گیر...» (10)

شفاعت:

حسین بن خالد در روایتی دیگر از حضرت رضا (علیه السلام) و آن حضرت از آبای گرامش از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کسی که به حوض من ایمان نداشته باشد، خدا او را در حوضم وارد نکند و کسی که به شفاعتم ایمان نداشته باشد، خداوند او را به شفاعتم نایل نسازد». آن گاه فرمود: «شفاعت من مخصوص کسانی از امت من است که مرتکب گناهان کبیره شده باشند و نیکوکاران از ایشان، هیچ گرفتاری پیدا نمی کنند».

اثبات حقانیت ولایت اهل بیت با استفاده از آیات:

حضرت رضا (علیه السلام) در مدینه با تفسیر بسیاری از آیات، بر حقانیت مذهب شیعه و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ائمه (علیه السلام)، پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم تأکید می‌ورزید، به عنوان نمونه حسین بن خالد می‌گوید:
از حضرت رضا (علیه السلام) راجع به آیه امانت (11) سؤال کردم. ایشان فرمود: «امانت، ولایت است و هر که بدون حق آن را ادعا کند، کافر است.» (12)
بدین ترتیب، امام بُعد دیگری از توحید را تشریح کرد و بر مسئله بنیادین دیگری تأکید ورزید که همان ولایت بود. امام بر همه حاکمیت‌های غیر الهی خط بطلان کشید و فسلفه حاکمیت اسلام را اعتلای کلمه حق دانست، که این امر تنها در پرتو ولایت، امکان‌پذیر است.

هـ - مقابله با غالیان

امام رضا (علیه السلام) در ضمن دفاع از حقانیت شیعه و پرورش شیعیان، مطالبی نیز در نکوهش و تکفیر جماعت غلات و بیزاری از آنان و طرف‌داران شان بیان فرمود، (13) چنان که حسین بن خالد صیرفی از آن حضرت نقل می‌کند:
هر که معتقد به تناسخ باشد، کافر است... خداوند غالیان را لعنت کند! آنها از مجوس، نصاری، قدری‌ها، مرجئه و حروری‌ها بدترند... با آنها ننشینید و رفاقت نکنید و از آنها بیزاری بجویید، خدا از آنها بیزار باشد. (14)
بیشتر روایاتی که از امام رضا (علیه السلام) در مدینه روایت شده، در مورد احکام، عبادات، ادعیه و مستحبات، سرنوشت انسان‌ها در قیامت، اخلاقیات و برخی مسائل اعتقادی است.

2. بررسی آموزه‌های روایی امام رضا (علیه السلام) در مرو

در زمان حکومت مأمون، دستگاه عباسی به تاکنیک جدیدی دست یازید و امام نیز متناسب با وضع موجود، فعالیت‌های سیاسی خود را ترتیب داد. در این دوره برای جلوگیری از گسترش نفوذ امام در جامعه، حکومت تصمیم گرفت محصولات فرهنگی تمدن‌ها و فرهنگ‌های دیگر را ترجمه و در جامعه اسلامی منتشر کند تا هم اذهان مردم از پیگیری مسئله خلافت و جانشینی پیامبر، متوجه مسائل دیگری شود و هم با ورود مسائل علمی و عالمان جدید به جامعه اسلامی، اهمیت و نفوذ علمی امام کاهش یابد. با همین هدف، «بیت الحکمة» تأسیس و نهضت ترجمه آغاز شد و هسته‌های علمی جدید و جلسات مناظره علمی پرشماری برگزار گردید (15) تا شاید موقعیت علمی امام، تحت‌الشعاع قرار گیرد. اما امام از این فرصت استفاده کرد و به نشر هر چه بیشتر حقایق اصیل دین اسلام پرداخت و با مباحثات و مناظرات خود با دیگر عالمان، موقعیت علمی خویش را بیش از پیش مستحکم ساخت. (16)
در سال 200 ق حضرت رضا (علیه السلام) مدینه را به مقصد مرو ترک کرد و در سال 201 ق ولایت عهدی مشروط مأمون را به اجبار پذیرفت. حضرت در این دوره، دانشمندان ملل و ادیان دیگر را با مناظرات علمی، به اسلام و مخصوصاً تشیع متوجه کرد و با به جا نهادن میراثی گران‌قدر، بر غنای فرهنگ دینی افزود. (17)
البته زمینه‌های گرایش به تشیع از دیرباز در میان خراسانیان وجود داشت و به دلیل همین زمینه‌ها، داعیان عباسی، شعار «الرضا من آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم» را ابتدا در خراسان طرح کردند و قیام عباسیان ضدّ بنی‌امیه نیز با حمایت خراسانیان به پیروزی رسید، (18) لکن محدودیت‌هایی که عباسیان برای علویان و شیعیان فراهم کرده بودند، غالباً باعث دوری شیعیان از ائمه شده بود و از نظر فراگیری اعتقادات، مشکلاتی برای آنها فراهم می‌کرد. بنابراین دوران ولایت عهدی امام رضا (علیه السلام) در مرو، یکی از درخشان‌ترین دوران‌ها برای شیعیان بود، چرا که آنان امام خود را در کنار خود می‌دیدند و از حمایت وی برخوردار بودند.
امام رضا (علیه السلام) در مرو در پی حکم ولایت عهدی، خطبه کوتاهی ایراد کرد و بعد از حمد و ثنای خداوند فرمود:
همانا ما را به واسطه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم بر شما حقی است و شما نیز به همان سبب بر ما حقی دارید. پس هرگاه حق ما را ادا کردید، بر ما نیز واجب است که حق شما را بدهیم. (19)
بدین ترتیب ایشان در اولین قدم، بحث محوری امامت ائمه را مطرح نمود و این جایگاه مهم را به همگان خاطرنشان ساخت، چرا که یکی از مسائل مهم در دوران ائمه، ادعای امامت و دعوت به امامت بود.
بحث دیگر، برخورد تند و زبان صریح و تیز ائمه (علیه السلام) در برابر خلفاست. ائمه (علیه السلام) در برابر خلفا حقایق را افشا می‌کردند و ملاحظه هیبت و قدرت زمام‌داران، آنها را به سکوت وادار نمی‌کرد. (20) آنها بر مسئله امامت وخلافت خود بسیار مصر بودند، تا جایی که امام رضا (علیه السلام) در کتابی که گفته می‌شود در مورد اسلام خالص واحکام آن برای مأمون نوشت، در ابتدای کلام حتی بدون هیچ تقیه‌ای پس از حمد و ثنای خداوند و قرآن و پیامبرش حضرت محدم (صلی الله علیه و آله و سلم، به خلافت بر حق و بی‌واسطه علی (علیه السلام) پس از ایشان تصریح فرمود و نیز از اسامی تک تک ائمه بعد از حضرت علی (علیه السلام) نام برد و همه را ستود. ایشان در این متن هم چنین از قیام قائم آل محمد در آخرالزمان و تساوی حقانیت امامان با حقانیت قرآن سخن گفت و آن گاه به بیان احکام اسلام پرداخت. (21)
البته بحث امامت ابتدا متّکی بر نقل بود، چرا که این بحث از نظر تاریخی، مبتنی بر اقدام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم به تعیین جانشین برای هدایت جامعه اسلامی پس از خود است، اما به مرور زمان، نیازمند توضیح عقلی نیز شد. بدین جهت ما تا زمان امام رضا (علیه السلام)، در این زمینه بیشتر با شیوه نقلی و گاه با شیوه عقلی در این باره مواجه‌ایم. در زمان آن حضرت، بحث‌ها با تفصیل بیشتری شکل عقلی به خود گرفت و امام رضا (علیه السلام) در این باره معارف زیادی را مطرح فرمود. البته دلیل دیگر این امر، مطرح شدن حق اهل بیت (علیه السلام) برای خلافت بود که مأمون به ظاهر آن را پذیرفته بود. (22)
در مسند الامام الرضا (علیه السلام)، بیش از 490 روایت در فصل «الامامة» آمده که قسمتی از آنها مباحث تاریخی مربوط به جریانات امام رضا (علیه السلام) است. در ضمنِ احادیث این فصل، بحث‌های عقلی فراوان دیده می‌شود. روشن است که این حجم از معارف مربوط به امامت، تا پیش از آن نبوده است. (23)
دوران امام رضا (علیه السلام) در مرو، در یک نقطه، متمایز و متفاوت از دوران دیگر ائمه است. این تمایز مربوط به هم‌زمانی حضور امام رضا (علیه السلام) با خلافت مأمون است که می‌توان گفت بهترین و عالم‌ترین خلیفه عباسی بود. مسعودی درباره وی می‌گوید: «او اراده منصور، زهد مهدی و عزت نفس هادی را در خود جمع کرده بود.» (24) امام علی (علیه السلام) نیز در مورد او فرمود: «هفتمین آنها از همه‌شان دانشمندتر خواهد بود.»
مسلماً با وجود چنین خلیفه‌ای و تمرکز شدید دستگاه حکومتی بر امام رضا (علیه السلام) و تلاش آنها برای کاستن از وجهه علمی و منزلت معنوی آن حضرت، ایشان باید با منطقی استوار و دلایلی متقن، از اسلام ناب و مکتب تشیع، دفاع و حراست می‌کرد. احتجاجات و مباحثات حضرت رضا (علیه السلام) با فرقه‌های مختلف در مجلس مأمون، چنان مقام علمی آن حضرت را آشکار نمود که مأمون بارها می‌گفت: «هیچ کس را در روی زمین، داناتر از علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نمی‌دانم.» (25)
در ادامه به برخی از آموزه‌های روایی آن حضرت در مدت اقامت در مرو اشاره می‌شود:

الف – تبیین تفاوت «عترت» و «امّت»

از جمله آموزه‌های روایی حائز اهمیت امام رضا (علیه السلام) در مرو، مناظره ایشان با مأمون و برخی از علما در مورد فرق بین «عترت» و «امت» است. ریان بن صلت می‌گوید: حضرت رضا (علیه السلام) در مجلس مأمون در مرو حاضر شد. در آن مجلس عدّه‌ای از علمای عراق و خراسان حضور داشتند. مأمون گفت: معنای آیه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا ...» (26) را برایم بگویید. علما گفتند: «مراد خداوند، تمامی امّت است.»
مأمون گفت: «یا اباالحسن! نظر شما چیست؟» حضرت فرمود: «با آنان هم عقیده نیستم، بلکه به نظر من مراد خداوند، عترت طاهره پیامبر بوده است.» مأمون سؤال کرد: «چطور نظر خداوند فقط عترت بوده، نه امت؟»حضرت فرمود: «زیرا اگر مراد تمام امت باشد، همگی آنان باید اهل بهشت باشند، زیرا خداوند می‌فرماید: (فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذ?لِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ» (27) سپس همه را اهل بهشت قرار داده. پس وراثت مختصّ عترت طاهره است، نه دیگران.»
مأمون گفت: «عترت طاهره چه کسانی هستند؟» حضرت فرمود: «همان کسانی که خداوند آنان را در کتابش این‌گونه وصف نموده: « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» (28) آنان همان کسانی هستند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم درباره‌شان حدیث ثقلین را فرمود.»
در ادامه این روایت، امام رضا (علیه السلام) با اشاره به برخی آیات قرآن، به مسئله عصمت ائمه اطهار (علیه السلام)، اشاره کاملی می‌فرماید و برتری خاندان طهارت بر دیگران را بر اساس آیات قرآن اثبات می‌کند. سپس ایشان تفاوت‌های بین «آل» و «امت» پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم را برشمرد و در ادامه به مواردی من جمله آیه انذار اقربین، آیه تطهیر، آیه مباهله، بستن همه درهای مسجدالنبی جز در خانه امیرالمؤمنین، حدیث منزلت، ماجرای فدک، آیه اجر رسالت و آیه اولی الامر اشاره فرمود.
در آخر مأمون به علمای حاضر گفت: «حال آیا در این مورد سخنی دارید؟» همه گفتند: «نه» و مأمون باز هم ادامه داد. (29)

ب – ابطال خلافت خلفا با دلایل خودشان

نقل است که مأمون در باطن میل داشت امام رضا (علیه السلام) در بحث و مناظره، درمانده و عاجز شود و حریفش بر او چیره گردد، هر چند در ظاهر، غیر این را جلوه می‌داد. پس گروهی از فقیهان و علمای کلام نزد او گرد آمدند و مأمون در پنهان به ایشان گفت که درباره مسئله امامت با علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بحث کنید و محور بحث تان همین مطلب باشد.
هنگامی که مجلس منعقد شد، حضرت رضا (علیه السلام) به آنان فرمود: «شما یک تن از میان خود انتخاب کنید که او از طرف شما با من گفت و گو نماید که هر چه بر او لازم آید، بر تمام شما نیز لازم آمده باشد.» ایشان نیز از بین خود، مردی بنام یحیی بن ضحّاک سمرقندی را برگزیدند که در خراسان همانند نداشت. حضرت به او فرمود: «از هر چه می‌خواهی سؤال کن.» او گفت: «راجع به مسئله امامت می‌پرسم. شما چگونه برای کسی که امامت نکرد، ادّعای امامت می‌کنید و کسی را که امامت کرد و مردم همه به امامت او رضایت دادند، رها می‌کنید؟
امام فرمود: «ای یحیی! نظرت درباره تصدیق کننده فردی که خود را تکذیب کرده و تکذیب کننده کسی که خود را راست‌گو می‌داند، چیست؟ کدام یک از این دو، حق و درست کارند و کدام یک، باطل و خطاکارند؟»
یحیی ساکت ماند. مأمون به او گفت: «پاسخ بده.» گفت: «ای امیرالمؤمنین! مرا از پاسخ این پرسش، معاف بفرمایید». مأمون گفت: «ای ابوالحسن! برای ما مقصود خود را از این پرسش بیان فرمایید.» امام فرمود:
یحیی چاره‌ای ندارد جز این که خبر دهد از رهبران او، کدام یک خود را تکذیب کردند و کدام یک تصدیق نمودند. اگر فکر می‌کند که آنان دروغ گفته‌اند، پس کذّاب شایسته امامت نیست و اگر می‌پندارد که ایشان راست گفته‌اند، پس از جمله ایشان، اولی (ابوبکر) است که گفته است: «من بر شما ولایت یافتم، ولی بهترین شما نیستم» و آن که پس از وی بود (عمر) درباره‌اش می‌گوید: «بیعت با خلیفه اوّل، امری ناگهانی بود که خدا ما را از آسیب‌های آن حفظ کرد. هر که پس از این، مانند این کار را تکرار کند، او را بکشید...» کسی که بهترین مردم نیست... چگونه امامتش بر دیگران، مورد قبول است؟ خود او روی منبر گفت: «برای من شیطانی است که بر من عارض می‌شود. هرگاه او مرا از راه مستقیم به انحراف کشانید، شما مردم مرا به راه راست آورید. هرگاه خطایی از من سرزد، مرا راهنمایی کنید.» بنابراین اینان چه صادق باشند و چه کاذب، بنا به قول خودشان، امام نیستند.
یحیی دیگر هیچ پاسخی برای گفتن نداشت. مأمون از کلام امام رضا (علیه السلام) شگفت زده شده و گفت: «ای ابوالحسن! در روی زمین کسی نیست که این طور نیکو سخن گوید، جز شما.» (30)
قابل توجه است که این استدلالات محکم و زیبا از کتاب‌های خودشان تا امروز به شیعیان در اثبات حقانیت اعتقادشان کمک فراوانی کرده است.

ج – بیان نسب امامان (علیه السلام)

امام رضا (علیه السلام) بارها و در مجالس گوناگون به صورت کامل از نسب ائمه اطهار (علیه السلام) به عنوان جانشینان راستین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم سخن گفت تا کسی در این مورد به خطا نرود.

د- برشمردن صفات و ویژگی‌های امام

در حدیثی که در مرو از امام رضا (علیه السلام) نقل شده، ایشان از صفات امام و فضایل وی سخن راند. عبدالعزیز بن مسلم می‌گوید:
در زمان علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام) در مرو بودیم. من نزد حضرت رضا (علیه السلام) رفتم و اختلافات مردم در باب امامت را به عرض ایشان رساندم. حضرت تبسّمی کرد و فرمود: ای عبدالعزیز! مردم اطلاعی ندارند و با نیرنگ، از دین خود گم راه شده‌اند. خداوند تبارک و تعالی پیامبر خود را قبض روح نکرد، مگر بعد از این که دین را برای او کامل گردانید و قرآن را – که بیان همه چیز در آن است – بر او نازل فرمود و حلال و حرام و حدود و احکام و جمیع نیازمندی‌ها را به طور تمام و کمال، در آن بیان فرمود و گفت: « مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْ‌ءٍ » (31)
و در حجّة الوداع که در آخر عمر حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم واقع شد، این آیه را نازل فرمود:
(الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً) (32)
مسئله امامت، کامل کننده دین است. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم قبل از وفات خود، دین را برای مردم توضیح داد، و راه آن را برای آنان آشکار کرد و آنان را در مسیر حقّ قرار داد. آن حضرت، علی (علیه السلام) را به عنوان امام و راهنما برای‌شان تعیین فرمود و تمام آن چه را که مردم به آن نیازمندند، بیان فرمود. هر کس گمان کند خداوند دین خود را کامل نکرده، در حقیقت کتاب خدا را رد کرده است، و هر کس کتاب خدا را رد کند، کافر است.
آیا مردم به قدر و ارزش امامت و موقعیت آن در بین امّت آگاه‌اند تا انتخاب آنان در آن مورد، قابل قبول باشد؟ امامت، جلیل‌القدرتر، عظیم‌الشأن‌تر، والاتر، منیع‌تر و عمیق‌تر از آن است که مردم با عقول خود آن را درک کنند، یا با آرا و عقاید خویش، آن را بفهمند، یا بتوانند با انتخاب خود، امامی برگزینند. امامت چیزی است که خداوند بعد از نبوّت و خلّت (مقام خلیل اللهی) در مقام سوم، ابراهیم خلیل (علیه السلام) را بدان اختصاص داده به آن فضیلت، مشرّف فرمود و نام او را بلند آوازه کرد. خداوند می‌فرماید: (إِنّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً؛ ای ابراهیم! تو را برای مردم، امام برگزیدم). ابراهیم (علیه السلام) با خوش‌حالی گفت: (وَ مِن ذُرِّیتی؛ آیا از فرزندان و نسل من هم امام برگزیده ای؟)
خداوند فرمود: (لا ینالُ عَهدی الظَّالمینَ؛ عهد من به ظالمین نمی‌رسد.) (33)
این آیه، امامت هر ظالمی را تا روز قیامت ابطال می‌کند. بدین ترتیب، امامت در خواص و پاکان قرار گرفت... پس این امامت در اولاد علی (علیه السلام) تا روز قیامت خواهد بود، زیرا پیامبری بعد از محمد (صلی الله علیه و آله و سلم نخواهد آمد. حال، چگونه این جاهلان می‌خواهند انتخاب کنند؟» (34)
این روایت بسیار مفصّل و دربردارنده دلایل فراوان قرآنی و عقلی در اثبات برتری امامان (علیه السلام) بر دیگران است که در این مقاله مجال بیان همه آن نیست. می‌توان از این روایت، این‌گونه نتیجه گرفت که تمرکز امام رضا (علیه السلام) در مرو بر اثبات فضایل و صفات امام بر اساس آیات قرآن ودلایل محکم عقلی است، حال آن که در مدینه، مباحث امامت بیشتر به صورت نقلی و روایی مطرح می‌شد.
هم‌چنین در این روایت از اعتقاد اصلی شیعیان، یعنی نص بر امامت علی (علیه السلام) و نیز از عصمت و عدم اشتباه و خطا و جهل امامان (علیه السلام) سخن رانده شده، در حالی که در تاریخ، اشتباهات و جهل‌ها و خطاهای زیادی از مدعیان جانشینی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است.

هـ - اشاره به علم بی‌بدیل امام

ابوصلت هروی از یاران امام رضا (علیه السلام) در مرو می‌گوید: حضرت رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوارش از امام حسین (علیه السلام) نقل کرد که سه روز قبل از شهادت حضرت علی (علیه السلام) مردی نزد آن حضرت آمده و درباره اصحاب الرس، چنین سؤالاتی نمود: «اصحاب الرس در چه زمانی می‌زیستد؟ مسکن آنان کجا بود؟ پادشاه آنان چه کسی بود؟...» حضرت علی (علیه السلام) فرمود:
درباره مطلبی سؤال کردی که قبل از تو کسی چنین سؤالی از من نپرسیده بود، و بعد از من نیز کسی درباره آن، مطلبی برایت نقل نخواهد کرد، مگر از قول من و هیچ آیه در قرآن نیست، مگر این که آن را می‌دانم و تفسیرش را نیز می‌دانم... علم بسیاری است، ولی طالبان آن کم هستند و به زودی وقتی مرا از دست دادند پشیمان خواهند شد... (35)

و – تطبیق آیات قرآن بر امامان

در برخی از احادیث منقول از امام رضا (علیه السلام) در مرو، با استفاده از آیات قرآن به جایگاه رفیع حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار (علیه السلام) اشاره شده، چنان که فضل بن شاذان می‌گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمود:
آن زمان که خداوند تبارک و تعالی به حضرت ابراهیم (علیه السلام) امر فرمود که به جای فرزندش اسماعیل، گوسفندی را که خداوند فرستاده بود، ذبح نماید، حضرت ابراهیم (علیه السلام) در دل آرزو کرد که ای کاش فرزندش اسماعیل (علیه السلام) را به دست خود ذبح می‌کرد و دستور ذبح گوسفند به جای ذبح فرزندش به او داده نشده بود... تا شایسته رفیع‌ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب شود.
در ادامه این حدیث آمده است: «خداوند فرمود: گروهی که خود را از امّت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم می‌دانند، فرزندش حسین را به ظلم و ستم مانند گوسفند، ذبح خواهند کرد و با این کار، مستوجب خشم و غضب من خواهند شد. "ابراهیم (علیه السلام) بر این مطلب جزع و فزع نموده و دلش به درد آمد و شروع به گریه کرد... این همان مطلبی است که آیه «وَ فَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ‌ » (36) بدان اشاره دارد.» (37)

ز – علم اهل بیت به باطن قرآن

حضرت رضا (علیه السلام) در مرو هم چنین به این مطلب که علم به باطن قرآن و تأویل آن، نزد عترت طاهره (علیه السلام) است، اشاره کرده است. (38)
آن حضرت در گفت و گو با علی بن جهم، ضمن نکوهش او و کسانی که کتاب خدا را به رأی و اندیشه خویش تفسیر و تأویل می‌کنند، به این نکته اشاره فرمود طبق آیه کریمه (وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ) (39) برای شناخت تفسیر صحیح آیات قرآن، باید به کسانی که خداوند ملکه دانش و معرفت را به آنان عطا فرموده، مراجعه نمود. سپس امام رضا (علیه السلام) به بیان معانی آیاتی که موجب توهّم عدم عصمت پیامبران و جواز صدور معصیت از آنان شده، پرداخت و از عصمت آدم (علیه السلام)، یوسف (علیه السلام) و داوود (علیه السلام) سخن گفت و در مورد ازدواج پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم با زینب بنت جحش توضیحاتی ارائه فرمود. (40)

ج – تبیین عقاید خاصه شیعه

امام رضا (علیه السلام) در مرو نیز هم چون مدینه، از اعتقادات خاصه شیعیان با دلایل محکم و مستدل قرآنی و عقلی ودر حدی وسیع‌تر دفاع می‌کرد که در ادامه به دو نمونه از آن اشاره می‌شود:

مهدویت:

یکی از شیعیان خالص امام که در زمان حضور آن حضرت در مرو به خدمت ایشان رسید، دعبل خزاعی بود. (41) امام رضا (علیه السلام) در دیدار با دعبل خزاعی، از مهدویت و انتظار سخن گفت و قائم آخر‌الزمان را که از نسل اوست معرفی کرد. (42)

بداء:

امام رضا (علیه السلام) در مدینه نیز مسلمانان را به عقاید خاصه شیعیان توجه می‌داد، ولی در روایتی که در مرو و در مناظره با سلیمان مروزی عنوان شده است، امام (علیه السلام) عقاید خاصه شیعه را اثبات فرمود. آن حضرت در این مناظره، به آیات فراوان از قرآن در اثبات بداء استشهاد کرد، چنان که سلیمان گفت: «یا امیرالمؤمنین! إن شاء‌الله من بعد از امروز به بعد، منکر بداء نگردم و آن را تکذیب نکنم.» (43)
ایشان هم‌چنین با سلیمان مروزی در مورد رؤیت خداوند، با ابراهیم بن محمود خراسانی درباره تکلیف بندگان به مالایطاق و با یزید بن معاویه شامی در موضوع أمر بین الأمرین، سخن گفت. (44)

ط – در برخورد با شیعیان در مرو

از امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل است که فرمود: وقتی حضرت رضا (علیه السلام) به ولایت عهدی انتخاب شد، آن حضرت برای مدتی کسانی را که خود را شیعیان علی (علیه السلام) می‌دانستند، به حضور نپذیرفت. پس از گلایه آنها حضرت رضا (علیه السلام) به دربان خود فرمود: «اجازه بده داخل شوند.» آنان وارد شدند و سلام کردند، ولی آن حضرت نه جواب سلام‌شان را داد و نه اذن جلوس، صادر کرد، و همان‌طور ایستادند. آنان گفتند: «ای زاده رسول خدا! این چه جفای عظیم و استخفافی، پس از آن حجاب سخت است؟ دیگر چه جفایی مانده که بر سر ما آید؟»
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود:
این آیه را بخوانید: (وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ) (50) به خدا سوگند که من در این کار، تنها به خداوند و رسول او و أمیرالمؤمنین و پدران پاکم پس از او اقتدا کردم. آنان بر شما نکوهش کردند و من نیز اقتدا نمودم. گفتند: «برای چه ای زاده رسول خدا؟» فرمود:
برای این ادّعا که شما شیعه امیرالمؤمنین هستید. وای بر شما! شیعیان او، حسن و حسین و سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و محمّد بن ابی بکر بودند؛ همان‌ها که ذرّه ای از دستورات او سرپیچی نکردند، حال این که شما در بیشتر کردارتان با او مخالفید و در بیشتر فرایض خود، کوتاهی می‌ورزید. بزرگی حقوق برادران خود را درباره خدا، خوار و بی‌مقدار می‌دارید و آن جا که نباید تقیه می‌کنید و آن جا که باید، تقیه نمی‌کنید. اگر شما در همان ابتدای کار می‌گفتید: ما از موالی و محبّین اوییم و از دوست‌داران اولیای او و دشمنان دشمنان او هستیم، من منکر این قول شما نشده بودم، لکن این مقام و مرتبه شریفی بود که شما مدّعی آن شده اید. اگر کردار شما گفتارتان را تصدیق نکند، به هلاکت می‌افتید، مگر این که رحمت پروردگارتان آن تلافی کند.
آنان نیز اظهار ندامت و توبه کردند. حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: «آفرین و مرحبا به شما برادران و محبّینم! بیایید بالا» و آن قدر آنان را به بالا خواند تا تک‌تک‌شان را در بغل گرفت. سپس به دربان خود فرمود: «چند بار ایشان را مانع شدی؟» گفت: «شصت بار.» فرمود: «به همان تعداد نزد ایشان برو و سلام مرا به ایشان برسان. اکنون با این استغفار و توبه، همه گناهان خود را محو و پاک ساختند، و به جهت محبّت و موالات‌شان به ما، مستحقّ کرامت شده‌اند. از حال ایشان و امور نان خوران‌شان تفقّد کن، نفقات بسیار و احسان فراوان و هدایای بسیاری بدیشان بده و زیان‌شان را جبران کن.» (46)

ی – تصحیح اعتقادات

وجود امام رضا (علیه السلام) از عوامل گسترش تشیع در ناحیه خراسان بوده است. تماس شیعیان این ناحیه با امام و نگارش نامه‌هایی به آن حضرت و طرح سؤال و گرفتن پاسخ نیز یکی از شواهد این امر است. مجموعه نامه‌های امام به افراد مختلف در توضیح مبانی شیعه، گستردگی این ارتباط را نشان می‌دهد؛ نامه‌هایی با موضوع تبیین جایگاه اهل بیت در کتاب و سنت، (47) برخی از مسائل کلامی، (48) مسائل اختلافی میان شیعه و سنی، (49) توضیح مصداق شیعه، (50) بیان مصداق صحابی (51) و معنای اولی الامر (52) و مطالبی از این دست. این پاسخ‌ها آموزه‌هایی بود که برای شیعیان به عنوان دیدگاه قطعی پذیرفته می‌شد. (53)
البته محدودیت‌هایی که عبّاسیان برای علویان و شیعیان فراهم کرده بودند، غالباً باعث دوری شیعیان از ائمه می‌شد و از نظر فراگیری اعتقادات، مشکلاتی برای آنها فراهم می‌کرد. لذا از ابی نصر بزنطی نقل شده که خدمت امام عرض کردم: «گروهی از شیعیان اعتقاد به جبر پیدا کرده‌اند و گروهی قائل به اختیار هستند.» (54) در روایت دیگری آمده است که یکی از شیعیان خطاب به امام گفت: «ای فرزند رسول خدا! خدا را برای ما وصف کن، زیرا میان اصحاب ما در شناخت خدا، اختلاف زیادی پیدا شده است.» (55)
هم‌چنین شیعیان که خود را متعهد به روایات می‌دیدند، در برابر روایاتی که خدا را به شکل یک انسان و دارای چشم و دست و پا تصویر می‌کرد، وامانده، از امام (علیه السلام) در این رابطه پرسش می‌کردند. در روایتی، هروی از امام درباره یکی از احادیث که اهل حدیث، آن را دالّ بر رؤیت بصری خداوند در قیامت می‌دانند، می‌پرسد. امام در پاسخ، به تفصیل به بررسی این روایات پرداخته، قسمتی را از اساس غیرصحیح می‌خواند و بخشی را نیز با استفاده از آیات و روایات دیگر و مقدّمات عقلی، توجیه می‌کند. (56)
شیعه از ابتدا موضعی منفی در برابر تشبیه و جبر داشت و با این دو مسئله – که مروّج اصلی آن یهودیان وحکّام اموی بودند – مبارزه کرد، اما دلایلی چون: وجود غلات در میان شیعه، تبلیغات نادرست درباره عقاید شیعه و نیز عدم فهم درست نظریات آنها، سبب شد که کسانی، شیعه را به داشتن عقیده تشبیه متهم نمایند. (57) امام رضا (علیه السلام) بر اساس رسالت خویش در دفاع از مرزهای اعتقادی شیعه، در برابر این آموزه انحرافی و مروّجان آن، به سختی موضع گرفت.
از جمله شبهات کلامی رایج در آن عصر، مسئله رؤیت خدا بود؛ مسئله‌ای که حتی اشاعره با تمام کوششی که در این راه به کار بردند، توانستند از آن خلاصی یابند و در نهایت هم چون، اهل حدیث اعتقاد به رؤیت خدا در روز قیامت را باور کردند. آنان برای اثبات این اعتقاد به برخی از آیات متشابه، مانند(وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى) (58) و احادیثی که در اطراف آن نقل شده، استناد کردند.
امام رضا (علیه السلام) در ردّ این برداشت از آیه شریفه، فرمود: «به دنبال این آیه، آیه دیگری نازل شده و آنچه را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم دیده، روشن می‌کند: (مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى) (59) پس از این آیه می فرماید: (لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى) (60) روشن است که آیات خدا، غیر از خود خداست، چنان که در جای دیگری فرموده: (لا یحیطُون بِهِ عِلما) (61) اگر کسی بتواند او را به چشم ببیند، پس بر او احاطه علمی پیدا کرده و خدا مورد معرفت او قرار گرفته است.»
ابوقرّه گفت: «آیا شما روایات را تکذیب می کنید؟» امام فرمود: «وقتی روایات مخالف با قرآن باشد، من آن را تکذیب می کنم.»
امام در تفسیر دیگر آیه که مورد استدلال اهل حدیث یعنی آیه (إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ) (62) فرمود: «در روز قیامت، چهره‌های مؤمنین از زیبایی می‌درخشد و انتظار ثواب پروردگارشان را دارند.»
ابراهیم بن عباس در تعبیر جالبی درباره امام می‌گوید: «سخنان امام رضا (علیه السلام) و جواب‌ها و مثال‌های آن حضرت، همه از قرآن برداشت شده بود.» (63)

ک – دفاع از حقانیت اسلام

یکی از تلاش‌های امام رضا (علیه السلام) در مرو، اثبات حقانیت اسلام در برابر سایر ادیان بود؛ فرصتی که برای امام (علیه السلام) در مدینه فراهم فراهم نشده بود و این نیز از تفاوت‌های عمده آموزه‌های حدیثی امام (علیه السلام) در مدینه و مرو است. حسن بن محمد نوفلی هاشمی نقل می‌کند: وقتی که حضرت امام رضا (علیه السلام) نزد مأمون آمد، همه اهل کتاب جمع شدند و حضرت حدیثی به عنوان احتجاج (بیان حجت) برای آنان ذکر کرد، از جمله احتجاجی که خطاب به رأس الجالوت، عالم بزرگ یهودیان بود و طی آن فرمود: «ای یهودی! به من توجه کن! من از تو درباره ده آیه سؤال خواهم کرد که به حضرت موسی (علیه السلام) نازل شده است. آیا در تورات خبر از محمّد و امتش آمده که می‌گوید: وقتی امت آخر که پیرو پیامبر شترسوار هستند می‌آیند، آنها خداوند خویش را به طور جدی تسبیح می‌گویند. پس در آن هنگام بنی‌اسرائیل به آن ملت پناه می‌برد و در ملک آنها وارد می‌شود تا دل‌هایشان آرام شود، زیرا در دست آنها شمشیرهایی است که به وسیله آن از امت‌های کافر روی زمین انتقام می‌کشند. آیا اینها در تورات هست یا خیر؟» رأس الجالوت گفت: «بلی، ما در تورات این مطالب را دیده‌ایم.» (64)
از ابراهیم بن عباس صولی نقل شده است: «ندیدم از رضا (علیه السلام) پرسشی شود که او پاسخ آن را نداند. هیچ کس را نسبت بدانچه در عهد و روزگارش می‌گذشت، داناتر از او ندیدم. مأمون او را بارها با پرسش درباره چیزهایی می‌آموزد اما امام به وی پاسخ کامل می‌داد و در پاسخش به آیاتی از قرآن مجید تمثیل می‌جست. مأمون در یکی از مجالس خود، تعدادی از علمای ادیان و فقهای اسلام و متکلمان را جمع کرده بود. پس امام در بحث و مناظره، بر همه آنان چیره شد، به گونه‌ای که هیچ کس نبود که بر فضل امام رضا (علیه السلام) و کوتاهی خود اعتراف نکند. از آن حضرت شنیدم که می‌فرمود:
در روضه (مسجدالنبی) می‌نشستم و علما در مدینه بسیار بودند. وقتی یکی از ایشان در حل مسئله‌ای عاجز می‌ماند، همگی برای حل آن مرا پیشنهاد می‌کردند و مسائل خود را نزد من می‌فرستادند و من نیز آنها را پاسخ می‌دادم. (65)

نتیجه‌گیری

امامان شیعه، وارث پیامبر و علوم انبیا بودند. هر امامی، معارف و احکام الهی را از طریق پیامبر یا امام قبل از خود دریافت می کرد و چنانچه به موضوع جدیدی بر می‌خورد، به طور حتم باید آن را از طریق الهام و به مدد قوه قدسیه فرا می‌گرفت. امامت، استمرار نبوت بود و همان عاملی که موجب ضرورت ارسال پیامبران و بعثت انبیا بود، نصب امام بعد از نبی (صلی الله علیه و آله و سلم را هم واجب می‌ساخت. بنابراین امامان رسالت انبیا را در دفاع از آموزه‌های دینی بر عهده داشتند، اما در حدی وسیع‌تر و به صورت عمیق‌تر.
امام رضا (علیه السلام) در مدینه و مرو به دفاع از حقانیت اسلام و مبانی و اصول اعتقادی امامیه و حق امامت ائمه (علیه السلام) پرداخت، لکن از آن جا که ایشان در مرو مناظرات فراوانی با علمای سایر ادیان و مذاهب انجام داد، نسبت به مدینه معارف فراوان‌تری را با رویکرد قویِ عقلی و نقلی مطرح نمود و بدین ترتیب در گسترش اسلام ناب محمدی نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. نقش امام رضا (علیه السلام) در گسترش علم، حکمت، فلسفه و تمدن اسلامی نیز بسیار ستودنی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج2، ص 226.
2. ابوالفرج، اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 358.
3. فضل‌الله، تحلیلی از زندگانی امام رضا (ع)، ج4، ص 51.
4. تقی‌زاده داوری، تصویر امامان شیعه در دایرة‌المعارف اسلام «ترجمه و نقد»، ص 353، مقاله عبدالرضا عرب.
5. طبرسی، الاحتجاج، شرح و ترجمه جعفری، 1371ش ، ج2، ص 474.
6. طبرسی، الاحتجاج، ترجمه: جعفری، ج2، ص 486-487.
7. ترجمه امامت بحارالانوار، ترجمه: موسی خسروی، ج1، ص 93 (نقل از: عیون اخبار الرضا (ع)، ص 161).
8. لیثی، جهاد شیعه در دوره اول عباسی، ص 60.
9. طبرسی، زندگانی چهارده معصوم (ترجمه کتاب اعلام الوری باعلام الهدی)، ص 547.
10. مجلسی، مهدی موعود، ترجمه: علی دوانی، ص 1957 (به نقل از معانی الاخبار شیخ صدوق) .
11. احزاب، آیه 72.
12. مجلسی، امامت (ترجمه امامت بحارالانوار)، ج1، ص 204 (به نقل از معانی الاخبار و عیون اخبار الرضا) (ع).
13. طبرسی، الاحتجاج، ترجمه: جعفری، ج2، ص 488 -489.
14. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع).
15. ابن قتیبه دینوری، عیون الاخبار، ج2، ص 143.
16. تقی‌زاده داوری، تصویر امامان شیعه در دایرة‌المعارف اسلام، ص 358.
17. شهید اول، الدرة‌الباهره من الاصداف الطاهرة، ص 36.
18. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، طبرسی، الاحتجاج، ترجمه: جعفری، ج2، ص 472.
19. ابوالفرج، اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 564.
20. لیثی، جهاد شیعه در دوره‌ی اوّل عباسی، ص 55.
21. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: مستفید و غفاری، ج2، ص 261-264.
22. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، (ع) ص 45.
23. کلینی، الکافی، ترجمه: مصطفوی، ج1، ص 198؛ صدوق، کمال‌الدین، ترجمه: کمره‌ای، ص 675.
24. مسعودی، مروج‌الذهب، ج4، ص 5.
25. طبرسی، زندگانی چهارده معصوم (ترجمه کتاب اعلام الوری باعلام الهدی)، ص 128.
26. «سپس کتاب را به عنوان ارث به کسانی از بندگان‌مان که آنان را برگزیده بودیم، دادیم» (فاطر، آیه 32).
27. بعضی از آنان به خود ستم می‌کنند و بعضی میانه رو هستند و بعضی دیگر به اذن خدا در خیرات پیش قدم‌اند و از دیگران سبقت می‌گیرند، این است فضل بزرگ. (فاطر، آیه 32).
28. احزاب، آیه 33.
29. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: غفاری و مستفید، ج1، ص 475-496.
30. طبرسی، الاحتجاج، ترجمه: جعفری، ج2، ص 498.
31. انعام، آیه 38.
32. (امروز دین شما را برای‌تان کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین، برای شما پسندیدم). (مائده، آیه 3)
32. بقره، آیه 124.
33. صدوق، عیون أخبار الرضا (عم)، ترجمه: غفاری و مستفید، ج1، ص 445-458.
34. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: غفاری، و مستفید، ج1، ص 419-426.
35. صافات، آیه 107.
36. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: غفاری و مستفید، ج1، ص 427-428.
37. جوادی آملی، قرآن حکیم از منظر امام رضا (ع)، ص 80.
38. (و تأویل آن را کسی جز خدا و راسخان در علم نمی‌داند) (آل عمران، آیه 7)
39. فضل الله، تحلیلی از زندگانی امام رضا (ع)، ص 210-213.
40. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه. (ع)
41. طبرسی، اعلام الوری، ص 330؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ص 339.
43. طبرسی، شرح و ترجمه‌ی احتجاج طبرسی (شرح و ترجمه: غفاری)
44. فضل‌الله، تحلیلی از زندگانی امام رضا (ع)، ج4، ص 51.
45. (و هر مصیبتی که به شما رسد، به سبب کارهایی [خطا و گناهانی] است که دست‌های‌تان کرده و [خدا] بسیاری از گناهان در می‌گذرد. (شورا، آیه 30)
46. طبرسی، الاحتجاج، ترجمه: جعفری، ج2، ص 500-502.
47. الکافی، ج1، ص 223؛ محمدبن علی الصفار، بصائر الدرجات، تصحیح: کوچه باغی، ص 118؛ مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص 336.
48. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج1، ص 16.
49. فیض کاشانی، معادن الحکمه، ج2، ص 76.
50. حمیری، قرب الاسناد، ص 203-206.
51. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج2، ص 87.
52. عیاشی، تفسیر‌العیاشی، محقق: هاشم رسولی، ج1، ص 360؛ مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص 296.
53. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، ص 461.
54. صدوق، التوحید ص 338.
55. صدوق، التوحید، ص 47.
56. صدوق، التوحید، ص 117؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج1، ص 115.
57. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع).
58 . نجم، آیه 13.
59. آنچه را که پیامبر با دل خود و نه به چشم سر دیده، تکذیب نمی‌کند. (نجم، آیه 11)
60. (پیامبر، پاره‌ای از ایات بزرگ خدایش را دید).
61. (هیچ کسی نمی‌تواند به خدا احاطه علمی پیدا کند).
62. قیامت، آیه 23.
63. جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه.
64. شیخ حر عاملی، الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیه (کلیات حدیث قدسی) ص 109.
65. امین، سیره معصومان، ج5، ص 147.

منابع تحقیق :
1. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مکتبة الطباطبایی، قم، بی‌تا.


عبارات مرتبط با این موضوع

علی بن ابی‌طالب ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادعلی به جز جنگ تبوک در تمام غزوهها شرکت داشت او معمولاً علم‌دار سپاه محمد بود و در دو آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟ شهر سوالخدمت شما عرض کنم وضعیتی که شما در حال تجربه آن هستید یک وضعیت دو وجهی است یک وجه آن که تیر سیر الی الله از حکیم فرزانه آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری نقل شد که روزی خدمت آقای مجتهدی رفته و در حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦ علی بن ابی‌طالب ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد علی به جز جنگ تبوک در تمام غزوهها شرکت داشت او معمولاً علم‌دار سپاه محمد بود و در دو غزوه آیا اجنه می توانند یک انسان را بکشند؟ شهر سوال خدمت شما عرض کنم وضعیتی که شما در حال تجربه آن هستید یک وضعیت دو وجهی است یک وجه آن که همان جن تیر سیر الی الله از حکیم فرزانه آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری نقل شد که روزی خدمت آقای مجتهدی رفته و در حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوف مباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦


ادامه مطلب ...

تفاوت بین بازاریابی و اجتماع چیست؟

[ad_1]

marketing and community

«مدیریت اجتماع» لقبی ست که مسئولیت های مختلفی به دنبال همراه دارد. بعضی از این مسئولیت ها از بقیه معقول تر هستند.

بازاریابی ارزشمند اسـت و اگر به درستی انجام شود در راستای توسعه ی کسب و کار نقش مهمی ایفا می کند. اما با اجتماع متفاوت اسـت.

چرا شرکت ها اصرار دارند کارمندانشان را مدیر اجتماع بنامند در حالیکه شغل اصلی آن ها بازاریابی ست؟ شاید چون اینطور بهتر به نظر می رسد که بگویید در حال تشکیل دادن یک اجتماع هستید تا اینکه بگویید در حال بکار گیری افراد در زمینه ی بازار یابی هستید.

اگر بخواهیم عادلانه به این قضیه نگاه کنیم می بینیم آن ها در حال ساختن یک اجتماع هستند و این کار را ابتدا از مخاطبان شروع می کنند که بعدا عضوی از این اجتماع می شوند. نمی توانید بدون مشتری، یک اجتماع از مشتریان تشکیل دهید.

اما مشکل اینجاست که بازار یابی و تشکیل اجتماع اهداف متفاوتی دنبال می کنند.

تشخیص بازاریابی و ارتباطات

بازاریابی به معنای کشیده شدن مشتریان به طرف شرکتتان اسـت و روابط به معنای تجربه ی آن افراد اسـت وقتی به جمع شما اضافه شده اند.

اگر در حال ساخت اجتماع هستید یعنی قصد دارید به افراد حس تعلق و هویت القا کنید. شما موجب ایجاد تعامل و ساخت روابط بین افراد هستید.

اهداف بازاریابی :

  • رسیدن
  • رقابت
  • ثبت نام
  • اضافه شدن مشتریان جدید
  • پی گیری
  • اطلاع رسانی

اهداف اجتماع :

  • شادی (NPS)
  • نگهداری
  • کاربر فعال
  • بازگشت مشتریان
  • معارفه ها
  • بازخورد محصولات

حالا تصور کنید در جهت بازاریابی فعالیت دارید اما مطابق با قوانین اجتماع سنجیده می شوید یا یک اشتباه رایج تر ، یعنی در اجتماعات فعالیت دارید اما با ارزش ها و اهداف بازاریابی مقایسه می شوید. بعضی از معیارهای بازاریابی به راحتی قابل دسترس هستند در حالیکه رسیدن به معیار های اجتماع وقت گیر هستند. یعنی فهمیدن و دست یابی به آن ها پروسه ی وقت گیر و مشکلی ست.

بازاریابی و اجتماع در کنار هم

واضح اسـت که مانند بقیه ی قسمت های کار تیمی، بازاریابی و اجتماع هم به هم مرتبط هستند. برند شرکت یک اعتقاد، فرهنگ و هویت را به دنبال می کشد. معمولا اعتقاد در پی فرهنگ و هویت به وجود می آید و همان اسـت که افراد گروه را در کنار هم نگه می دارد.

Lyft یک نمونه از شرکتی ست که بازار یابی ، فرهنگ و اجتماع را به خوبی باهم تراز کرده و در این راستا موفق هم بوده.

باید توجه داشته باشید که بازاریابی و اجتماع در رقابت و مسابقه در کنار هم قرار نمی گیرند اما ممکن اسـت زمانی که هرکدام برای بدست آوردن منابع با هم رقابت می کنند این گونه به نظر برسد. آیا سعی می کنید تعداد مخاطبان افزایش پیدا کند یا همین تعداد مخاطب با تجربه ی بیشتری باقی بمانند؟ این سوالی ست که هر کسب و کاری باید در جای جای مسیر اقتصادی پاسح گوی آن باشد.

بازاریابی و اجتماع گاهی باهم اشتراک دارند

– می توانید از اجتماع خودتان افرادی به عنوان سفیر انتخاب کنید تا در کمپ سفرا شرکت کنند و افراد بیشتری به حیطه ی کاری خود وارد کنید.

– بازار یابی ارجاعی با ساختن اجتماعات بهبود پیدا می کند و آن ها را تشویق می کند تا به اجتماعات دیگران هم رجوع کنند.

– اجتماع به محتوا کمک می کند و سپس برای پیشرفت بازاریابی هم موثر اسـت.

– بازار یابی و اجتماع هردو در پی برند شرکت ، به افراد حس هویت القا می کنند.

این قضیه که یک نفر هم می تواند برای اجتماع فعالیت داشته باشد هم برای بازار یابی درست اسـت. برای استارت آپ هایی که در اوایل فعالیت به سر می برند این موضوع بیشتر اتفاق می افتد یعنی یک فرد هر دو وظیفه را بر عهده دارد.

باید توجه داشته باشید این وظایف دو نقش متفاوت برای دو هدف متفاوت با معیار های مختلف هستند. حتی اگر یک نفر آن ها را انجام می دهد .

باید امیدوار بود روزی برسد که کسی نمانده باشد که تفاوت این دو مسئله را نداند. امروزه شرکت های زیادی برای اجرا شدن قوانین اجتماع در حال استخدام هستند. یعنی کم کم در حال فهمیدن اهمیت آن هستند.


ADS

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

تفاوت بین بازاریابی و اجتماع چیست؟تفاوت بین بازاریابی و اجتماع چیست؟مدیریت اجتماع لقبی ست که مسئولیت های مختلفی به فرق بازاریابی و اجتماع چیست؟ پارسیشفرق بازاریابی و اجتماع چیست و ساخت روابط بین بازاریابی و اجتماع گاهی تفاوت بازاریابی و روابط عمومی در چیستروابط عمومی و بازاریابی و روابط عمومی و تفاوت بین و روابط عمومی در چیست بازاریابی اجتماعی چیست؟خانه اندیشه اقتصاد بازاریابی اجتماعی چیست چقدر تفاوت در تحقیقات بازاریابی، و تجارت الکترونیک چیست و چه ارتباطی با بازاریابی …تجارت الکترونیک چیست و چه بین شرکت‌های بازاریابی شبکه‌ای و شرکت‌های هرمی تفاوت تفاوت بازاریابی و روابط عمومی در چیست؟ آکاتفاوت بازاریابی و و روابط عمومی و تفاوت بین در چیست؟ بازاریابی بازاریابی و فروش و تفاوت های آنهافروش و بازاریابی فرآیندی مستقل و مؤثر بازاریابی و فروش و تفاوت های بین سروستان تفاوت جامعه و اجتماع تعریفاجتماعبازاریابی تفاوت بین امپوریو آرمانی و جورجیو اجتماع و جامعه و یا اجتماع و جامعه اجتماع و جامعه مفاهیمى هستند که تونیس در تفاوت جامعه و اجتماع دو ضابطه عمده را به مفاهیم استراتژی چیست؟ بر این اساس استراتژی معمولاً شکاف بین اهداف و تاکتیک ها را پر پارلمان‌ معلق چیست


ادامه مطلب ...

تفاوت میان استرس و اضطراب

[ad_1]

، درست اسـت اگر این‌گونه فرض کنیم که بیشتر ما استرس را به شکلی تجربه کرده‌ایم، چه مربوط به یک ضرب‌العجل کاری باشد، چه یک اختلاف خانوادگی و یا یک تصمیم مهم. ترسی نفس‌گیر و محدودکننده که انگار هرگز تمام نمی‌شود و می‌تواند بیقرار و مشوش‌مان کند.


با عوامل استرس‌برانگیزی که در ذهن‌مان می‌خروشد، نظم و ترتیب دادن به احساس‌مان و از همه مهمتر، تشخیص سطح استرسی که تجربه می‌کنیم، کار سختی خواهد بود.

بزرگنمایی، طبیعت بشر اسـت، بنابراین، خیلی وقت‌ها احساس‌مان درمورد چیزی را بیشتر از مقدار واقعی آن ابراز می‌کنیم. بیان جملاتی مانند ” این موقعیت مضطربم می‌کند” و ” این موضوع دارد مرا می‌کشد”.

بنابراین از کجا بدانیم چه زمانی استرس ما واقعا دارد به چنین شرایطی می‌رسد؟ دیوید اسپیگل، کرسی‌دار علوم روانپزشکی و رفتاری در دانشگاه استنفورد می‌گوید، هرچند تفاوت میان استرس و اضطراب اغلب قابل تشخیص نیست اما نکات قطعی و آشکاری وجود دارند که باید به آنها آگاه باشیم، شامل این‌که این هیجانات چگونه بدن را تحت تاثیر قرار می‌دهند و علت ریشه‌ای هرکدام‌شان چیست.

در ادامه، پنج نکته‌ای را که باید درباره اضطراب و استرس و نحوه مقایسه‌شان بدانید برای‌تان می‌گوییم.

استرس و اضطراب، علائم فیزیکی مشابه زیادی دارند.
به گفته اسپیگل، چه عصبی و پرتنش باشید و چه از چیزی رنج ببرید، احساسات پراسترس و تشویش‌انگیز هردو منجر به احساس برانگیختگی می‌شوند. احساسات پرتنش یا تشویش‌برانگیز، ضربان قلب را بالا برده، تنفس سریع را موجب شده و باعث کشیدگی عضلات می‌شوند. زمانی که اضطراب، حملات آسیمگی را در بر داشته باشد این تشابهات کاهش پیدا می‌کنند چون علائم در نوع خود شدیدتر می‌شوند، شامل لرز، سردرد، گرگرفتگی و درد قفسه سینه.

دلیل استرس حاد، کاملا با دلیل اضطراب تفاوت دارد
هرچند تداخل حتمی میان استرس و اضطراب وجود دارد، اما به گفته اسپیگل، نهایتا این دو احساس از دو منشا متفاوت می‌آیند. در مورد استرس، ما می‌دانیم چه چیزی نگران‌مان می‌کند اما در مورد اضطراب، آگاهی کمتری نسبت به چیزی که مضطرب‌مان می‌کند داریم(در لحظه) و واکنش نشان دادن تبدیل به یک معضل می‌شود و شروع می‌کنیم به احساس اضطراب کردن درباره مضطرب بودن!

بخش عمده اضطراب می‌تواند ناشی از ترس باشد
فوبیای حوادث، فعالیت‌ها یا موقعیت‌های اجتماعی همگی ریشه در وحشت دارند و باعث می‌شوند وقتی فرد با این عامل استرس روبرو می‌شود، از اختلا آسیمگی رنج ببرد. اسپیگل این‌طور توضیح می‌دهد که، اضطراب مانند یک گلوله برفی اسـت و ترس را به احساسات تبدیل می‌کند، کسانی که از این حالت رنج می‌برند می‌خواهند از چیزهایی که ترس و دلهره‌شان را دربر دارد اجتناب کنند و همین، اضطراب را تشدید می‌کند.

مگان دوین، مشاور بالینی، در هافینگتون پست می‌نویسد و توضیح می‌دهد که ترس همیشگی‌اش ازمنبعی ناشناخته، چطور باعث اضطرابی فلج کننده شده بود. او توصیه می‌کند، برای غلبه بر این ترس با آن شاخ به شاخ شوید و سپس از آنجا شروع کنید.

یادتان باشد فرونشاندن اضطراب‌تان کوچک‌ترین ارتباطی به این ندارد که آیا چیزی غیرمنتظره روی می‌دهد یا نه، آرام کردن اضطراب تنها مربوط به آرام کردن اضطراب اسـت! سلسله ترس‌های احمقانه، شما را از حضور داشتن در چیزی که هست باز داشته و مطمئنا مانع لذت بردن شما از چیزی که در این لحظه وجود دارد می‌شود.

هرچند بخش عمده استرس حاد، از مسائل بیرونی ناشی می‌شود…
اسپیگل می‌گوید:” در مورد استرس، شما می‌دانید که با چه چیزی سرکار دارید؛ ضرب‌العجلی که رو به اتمام اسـت، صورتحساب‌ها، دنبال بچه‌ها رفتن،… . این‌ها استرس‌برانگیزهای بیرونی هستند که می‌توانند الویت بندی شده و هرکدام در زمان خودشان مورد رسیدگی قرار گیرند.

اسپیگل توصیه می‌کند فکر انجام همزمان چندکار را از سر بیرون کنید تا بتوانید استرس را بهتر مدیریت کرده و از این ایده که باید همه‌چیز را حل و فصل نمایید رها شوید. ببینید چه کاری می‌توانید انجام دهید و چه‌کاری را نمی‌توانید انجام دهید. کارهایی را که می‌توانید انجام دهید در پیش بگیرید و وقتی کاری را به انجام رساندید تاحدودی خودتان را باور کنید.

اضطراب و استرس معمولا به‌جای هم به‌کار برده می‌شوند، اما دو تجربه متفاوت هستند.
از نظر تعریفی، اضطراب و استرس با احساسات جداگانه طبقه‌بندی می‌شوند. استرسی که در زندگی روزمره‌مان تجربه می‌کنیم همراه با استیصال و بیقراری اسـت، اما اضطراب معمولا از ترس، ناراحتی و نگرانی ناشی می‌شود. علی رغم این تفاوت‌ها، بسیاری از افراد از این دو کلمه به‌جای هم استفاده می‌کنند.

در مقاله‌ای در Psychology Today، هریت لرنر، روانشناس و روانپزشک، توضیح می‌دهد که چرا ما مایلیم راجع به واکنش‌های هیجانی، این دو را باهم یکی کنیم:

"در مکالمات روزمره، زبانی از هیجانات را استفاده می‌کنیم که با آن راحتیم و این با نهاد و شخصیت روانشناسی ما تناسب دارد. من با مراجعه‌کنندگانی کار کرده‌ام که احساس اضطراب یا ترس را گزارش نکردند: ” من استرس عجیبی دارم…” زبانی اسـت که انتخاب می‌کنند.

 ” استرس”، رمزواژه‌ای برای ” کلا ازخودبی‌خود شدن” آنهایی اسـت که از شناسایی و به اشتراک گذاشتن آسیب‌پذیری خودشان گریزانند. یا درحالتی دیگر از زبانشناختی نامتعارف، خانمی هنگام درمان به من می‌گفت، وقتی به این فکر می‌کرد که لباس عروسی دخترش ممکن اسـت کاملا اندازه‌اش نباشد، احساس” وحشت محض” می‌کرده اسـت.

من به اندازه کافی او را می‌شناختم تا بتوانم ” وحشت محض” را به "واقعا واقعا نگران” ترجمه کنم. واژه‌نامه احساسی شما هرچه که باشد، هیچ‌کس آن را به اضطراب، ترس و شرمندگی و یا هرنوع سختی و هیجان ناراحت‌کننده‌ای تعبیر نمی‌کند. اما ما از این احساسات هم نمی‌توانیم اجتناب کنیم.”

اسپیگل توضیح می‌دهد:” تفاوت کلیدی بین این دو، حس درماندگی و ناتوانی اسـت. وقتی استرس داشته باشید، می‌توانید به امور رسیدگی کنید و آنها را تحت کنترل درآورید. آستین‌های‌تان را بالا بزنید و استرس را مهار کنید تا کمتر احساس درماندگی کنید.”


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


17 سپتامبر 2016 ... دیوید اسپیگل، کرسیدار علوم روانپزشکی و رفتاری در دانشگاه استنفورد میگوید، هرچند تفاوت میان استرس و اضطراب اغلب قابل تشخیص نیست اما ...27 آوريل 2015 ... امیرمحمد شهسوارانی در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری فارس، در پاسخ به سؤال یکی از شهروندان درباره اضطراب و تفاوت آن با استرس و ...استرس و اضطراب در لغت جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، ... توجه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم؛ ولی به طور ...9 سپتامبر 2016 ... تفاوت استرس و اضطراب را نمی توان به راحتی مشخص کرد. ... این احساس استرس است یا احساس اضطراب، و آیا واقعا تفاوتی میان این دو وجود دارد یا خیر؟1 ژانويه 2014 ... خود فروید که برای اولین بار اضطراب را به طور علمی تعریف کرد، اساساً از تفاوت میان اضطراب و ترس که اولی نسبت به موضوعی ناخودآگاه و واپس زده ...18 ژوئن 2011 ... ولی به طور مثال هنگام سخن گفتن از مشکلات روحی شایع در کودکان و نوجوانان، باید دقیق تر بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد.دم کرده عَلَف گربه، داروی اِسترِس ... اضطراب واژه ای عربی از ماده ض ر ب به معنای تکان خوردن و لرزیدن است. ... اضطراب نیز همان چهار مولّفه ترس را دارد ، ولی با یک تفاوت مهمّ؛ مولّفه شناختیِ ترس، انتظارِ خطری واضح و بخصوص است، در حالی که مولّفه ...استرس بر اضطراب تاثیر دارد یعنی اضطراب مرحله پیشرفته استرس هستش ... mohammad n : اینا همه اسمه هیچ فرقی با هم ندارن بابا سر کارین استرس امتحان داشتن و ...23 ژانويه 2014 ... تعریف اضطراب و تفاوت آن با استرس در واقع اضطراب همانگونه که قبلاً به آن اشاره شد پاسخ غیرارادی و درونی بدن به تغییرات خارجی است اما این که ...مقالات مشاوره و راهنمایی - تفاوت استرس با اضطراب - - مقالات مشاوره و راهنمایی. ... و نوجوانان، باید دقیق تر بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد.


کلماتی برای این موضوع

مقالات مشاوره و راهنمایی تفاوت استرس با اضطرابتفاوت استرس با اضطراب خانم زیبا نازار زاده فوق لیسانس روانشناسی عمومی از لرستاناضطراب چیست و تفاوت آن با استرس کدام است؟ …اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته مروری بر استرس و اضطراب و راه های پیشگیری و …استرس یا اضطراب؟ استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و غذاهایی برای کاهش استرس و اضطراباضطراب از ترس و پیش‌بینی‌های ناشی از ترس در فرد ایجاد می‌شود استرس و اضطرابی که از عزت نفس و تفاوت آن با اعتماد به نفس و استرس …اعتمادبهنفس،عزتنفسو نظر بر روی پست عزت نفس و تفاوت آن با اعتماد به نفس و استرس اجتماعی میگنا تفاوت میان اختلالات سایکوتیک و نوروتیک روانپریش و اختلالات و نوروتیک در فارسی به روان نژندی اختلال خفیف و طبیعی ترجمه شده و استرس و راههای مبارزه با آن دنیای امروز جهانی است پرتنش ؛ فشارهای روحی و عصبی ، اندوه و افسردگی ، دلهره و تشویش ، و انواع استرس و روشهای مقابله با آن مقاله در راهکار …عنوان مقاله انواع استرس و روشهای مقابله با آن نویسنده محی الدینی، پریسا زبان فارسیمقابله با استرس از دیدگاه قرآن و علمعلائم تنیدگی یا استرس اگر استرس از حدی فراتر نرود می تواند مثبت و مفید باشد، وقتی استرس شغلی و مدیریت آن مقاله در راهکار مدیریتعنوان مقاله استرس شغلی و مدیریت آن نویسنده علی پور، لطف اله زبان فارسی سال انتشار


ادامه مطلب ...

تفاوت مردان و زنان در نیازهای جنسی

[ad_1]
به گزارش سرویس سلامت پایتخـت، به علت وضعیت خاص فرهنگی و عرفی در ایران، آمار واقعی و جامعی از اختلالات جنسی در دسترس نیست، اما با این وجود آمارهایی که توسط پژوهشگران ایرانی در پنج کنگره کشوری خانواده و سلامت جنسی مطرح شده اســت، نشان می دهد که آمار اختلالات جنسی در ایران و تاثیر آن بر طلاق زوجین نگران کننده اســت.

مشکلات جنسی یکی از عوامل مهم اختلاف میان زوجین و گاه حتی طلاق آنهاست. تحقیقات نشان داده اســت که بیش از ۶۲ درصد همسران از مشکلات جنسی رنج می برند، زودانزالی بیماری شایع مردان و کاهش میل جنسی  و سردمزاجی در زنان شیوع بیشتری دارد. 
 
اختلالی مهمتر از طلاق عاطفی
طلاق جنسی، یکی از مهمترین مسائل حائز اهمیت در حوزه خانواده محسوب می شود تا بدان جا که روان شناسان و کارشناسان خانواده معتقدند، طلاق جنسی مقدمه ای بر طلاق عاطفی اســت. طلاق جنسی به معنای سرد شدن از روابط زناشویی اســت و مولفه های زیادی مخل بر این وضعیت هستند، اما ناهمخوانی جنسی زوجین نقش مبرهن و بسزایی در این امر دارد. ناهمخوانی جنسی زن و شوهر در طولانی مدت می تواند بنیان خانواده را با مشکلاتی که مهمترین آن طلاق قانونی اســت، مواجه کند.

در طلاق جنسی زن و شوهر به لحاظ عاطفه و صمیمیت، علاقه و عشق در یک راستا هستند، اما هم آغوش مناسبی برای یکدیگر نیستند، یا مرد نمی تواند روند یک رابطه جنسی را به خوبی پیش ببرد و یا زن قادر نیست خود را سازگار و منطبق بر این رابطه کند. شکل و شیوه رابطه جنسیمورد علاقه دو طرف، پیش نوازی و یا پس نوازی در رابطه، میل جنسی زیاد و یا میل جنسی کم هر یک از زوجین بر روند، کیفیت و کمیت رابطه جنسی تاثیرگذار اســت، بنابراین اگر زن و شوهر به لحاظ تمایلات جنسی متفاوت از هم باشند، بی تردید در رابطه جنسی و صد البته در دیگر ابعاد زندگی مشترک نیز دچار مشکل خواهند شد، چرا که رابطه جنسی خوب و مساعد، موتور حرکت یک زندگی زناشویی اســت و موجب تغییرات و تحولات شگرف می شود. حال اگر این رابطه موفقیت آمیز نباشد، ماحصلی جز دلسردی، دلخوری و دوری نخواهد داشت. دریک کلام می توان گفت، طلاق جنسی در طولانی مدت به طلاق عاطفی و طلاق عاطفی در بلند مدت به طلاق رسمی و قانونی منتهی می شود.
 
تامین آرامش وابسته به درک جنسی و عاطفی همسر اســت  

اگر ارضای جنسی در زندگی زناشویی اصل بنیادین زندگی نباشد، حداقل چسب زندگی اســت که باعث لذت بردن، صمیمیت و آرامش و محبت زوجین به یکدیگر می شود. البته ارضای غرایز جنسی، تنها به سلامت اعضای جنسی بدن و رابطه جنسی زوج منوط نمی شود، چه بسا درک متقابل  و همسویی عاطفی زن و شوهر با یکدیگر، گاه بیش از  همسویی جسم ها باعث تسکین و آرامش می شود، مثلا بانویی که مورد توجه و محبت همسرش اســت، از نظر جنسی ارضا می شود، بدون آن که هیچ تماس بدنی صورت گرفته باشد.

رابطه بین غرایز جنسی و ارضای آن و درک متقابل و صمیمیت بین همسران، همچون کلاف در هم تنیده ای اســت که اثر مستقیم بر روی هم دارند، درک جنسی و عاطفی همسر، فرد را به آرامش می رساند، حال اگر در ارضای غرایز جنسی هر یک از زوجین مشکلی وجود داشته باشد، بی تردید  کیفیت روابط زناشویی تحت تاثیر  آن قرار خواهد گرفت، به دیگر سخن، اگر در ارضای غریزه جنسی همسران هماهنگی و همسانی  وجود نداشته باشد به طوری که تنها نیاز یکی از همسران تامین شود، بی شک زندگی جنسی این زوج با مشکلاتی مواجه خواهد شد، چه بسا در تامین غرایز جنسی همسران، دو وضعیت موجود اســت یا برد – برد و یا باخت –باخت، به همین دلیل عدم تامین نیاز یکی از طرفین باعث می شود هر دو زوج  به یک میزان احساس باخت و شکست کنند. 
 
تفاوت جنسیتی

نحوه ارضای غرایز جنسی در زن و مرد کاملا متفاوت اســت، معمولا مردان سریعتر از زنان تحریک می شوند و تحریک جنسی شان نیز دوام زیادی ندارد، در حالی که شدت تحریک جنسی زن بسیار بیشتر از مرد اســت. از سوی دیگر، تفاوتهایی در فرایند ارضای جنسی و عاطفی زن و مرد قابل مشاهده اســت، معمولا ارضای زنان از بیرون اتاق خواب و حتی از روزها قبل شروع می شود، در صورتی که ارضای جنسی مردان از داخل اتاق خواب و از روی تختخواب آغاز می شود و این نکته بسیار مهمی اســت که بسیاری از مردان نسبت به آن بی اطلاع هستند.

متاسفانه زنان و مردان همدیگر را با معیارهای خودشان می شناسند و می سنجند، شناخت درستی از نیازهای یکدیگر ندارند و حتی تکالیف شان را در مقابل یکدیگر نمی دانند و خوب تعریف نمی کنند، معمولا مرد سعی می کند همسر خود را در رفتار و نیاز مانند یک مرد تصور کند و یا مورد قضاوت قرار دهد و زن نیز تلاش می کند شوهرش را بر اساس معیارهای زنانه، مورد ارزیابی و توجه قرار دهد و این عامل، یکی از مهمترین دلایل اختلافات زناشویی، سردی و بی میلی های جنسی در زندگی زوجین و یا حتی خیانت اســت. 
 
اختلالات جنسی درمان دارد

اختلالات جنسی یا صددرصد ریشه روان شناختی دارند یا با منشا ارگانیک و عضوی با درصدی از ریشه های روان شناختی قابل تشخیص هستند. نگاه جامع و توجه همزمان به جنبه های پزشکی و روان شناختی اختلالات جنسی، امری الزامی اســت. معمولا شروع اختلالات جنسی همراه با مشکلات روان شناختی اســت، اگرچه گاهی نیز آغاز بیماری با برخی از بیماریهای پزشکی توام اســت و به تدریج، استرس ها و عوامل رفتاری نیز به آن اضافه می شوند.

روند درمان در هرزوجی بنا بر شرایط ویژه آنها قابل تعریف اســت، مثلا در نوعی از اختلال رابطه جنسی که به عنوان ازدواج به وصال نرسیده شناخته می شود، زن و شوهر پس از گذشت ماهها و گاه حتی چند سال، نمی توانند رابطه جنسی کاملی را تجربه کنند، درمانگر باید با بررسی علت های بیولوژیکی و روان شناختی به تشخیص درست برسد تا بتواند درمان مناسبی که نتایج قطعی نیز به همراه دارد، به زوج پیشنهاد دهد، مثلا اگر حجب و حیای ساختگی مانع این عمل اســت، باید علت روان شناختی این مطلب را کشف نمود تا از طریق روشهایی، عمل جنسی قبیح پنداشته شده در ذهن بیمار را موجه و مناسب متصور ساخت.

به طور قطع می توان گفت اختلال جنسی تثبیت شده غیرقابل درمانی وجود ندارد، بلکه فقط روشهای درمانی افراد گوناگون، متفاوت اســت، نحوه درمان، بسته به سن مراجعه کننده، مدت زمان ازدواج، وضعیت پزشکی، عوامل ایجاد کننده اختلال و آخرین وضعیت رفتاری زندگی زناشویی متفاوت اســت.

نکته مهم دیگر در درمان اختلالات جنسی آن اســت که زن و مرد هرگز در مسند قضاوت از یکدیگر قرار نگیرند و همدیگر را مقصر و متهم بر این مشکل ندانند، زن و شوهر مبتلا به اختلالات جنسی باید هر دو، برای حل مشکل مشترکشان تلاش کنند و با همدلی، همراهی و تشویق همدیگر تا زمان حصول نتیجه قطعی دست از تلاش برندارند، چه بسا شادابی و یا افسردگی و ناراحتی یکی از طرفین بر دیگری تاثیر گذار اســت و موجب پیامدهای مثبت و منفی بیشتری می شود.
 
مشاوره جنسی پیش از ازدواج الزامی اســت

بسیاری از جوانان، بنابر تابوهای اجتماعی، خانوادگی و شخصی، در دوران آشنایی و یا در مشاوره های پیش از ازدواج، هرگز به بررسی این مساله نمی پردازند، معمولا انتخاب همسر با بسنده کردن به اطلاعات عام و مطرح در میان اطرافیان و بدون توجه به میل و نیازهای جنسی انجام می پذیرد، در حالی که ضرورت و اهمیت سنجش و ارزیابی این عامل، بسیار مهمتر از بررسی های دیگر اســت.

در مشاوره های ازدواج، توجه به هم تایی جنسی زن و شوهر امری الزامی اســت، کسب اطلاعات از فیزیولوژی بدن، تشخیص گرم بودن و سرد بودن جنسی، آگاهی از رویاهای جنسی فرد از بلوغ تا کنون، ارزیابی و بررسی تصورات و فانتزی های جنسی، شناخت و آگاهی از تبعات ازدواج  زوج های غیر همخوان جنسی با هم  و... مولفه های مهم قابل دریافت در جلسات مشاوره پیش از ازدواج  هستند که شناخت و سنجش آنها می تواند پیش بینی خوبی از آینده زندگی جنسی زوج در اختیارشان قرار دهد، بررسی مهمی که همیشه به دست فراموشی سپرده می شود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


وقتی پای نزدیکی جنسی پیش می آید، زن نیاز به دلیل مرد دارد مرد نیاز به مکان. دلیل زن برای رابطه ی جنسی با دلیل مرد فرق دارد. زن رابطه ی جدید را در جستجوی عشق و ...ساختار بدنی مردان با زنان تفاوت های زیادی دارد ، ساختار جنسی و همچنین رفتار های جنسی نیز از این قاعده مستثنی نیستند، مردان نسبت به زنان از از لحاظ جنسی میل ...4 فوریه 2013 ... حتي بخش نياز جنسي در آن ها هم ماهيتي دوگانه يعني عاطفي جنسي دارد؛ يعني در ماهيت و حقيقت اين نياز هم تفاوت آشكاري بين زنان و مردان وجود دارد.19 آوريل 2010 ... متخصصین می گویند میل جنسی مردها در مقایسه با زنان بیشتر است اما میل جنسی زنها ... این مسئله فقط مختص افراد با گرایش جنسی عادی نیست، مردان همجنس باز هم .... چطور مردها میتوانند رابطه جنسی مورد نیاز خود را در ازدواج دریافت کنند؟درک این تفاوت در نیازها، برای مردان سخت و مشکل است؛ زیرا مردان این وضعیت را بسیار ... زنان به اندازهی مردان رابطهی جنسی را دوست دارند، ولی اولویت احساس نیاز در آنها ...زنان در هر رابطه زناشویی الزاما به ارگاسم نیاز ندارند. ... مردان زودتر برای رابطه جنسی آماده شده و زودتر نیز به اوج (ارگاسم) می رسند اما زنان دیرتر آماده شده و در نتیجه دیرتر ...اختلاف ديگر ميل جنسي در زنان و مردان به نوع محركها مربوط است كه مردها بيشتر به ... از زنان است و زودتر از زنان تحريك جنسي مي شوند ولي تحريك جنسي در زنان نياز به ...2 ژوئن 2012 ... وقتی پای نزدیکی جنسی پیش می آید، زن نیاز به دلیل مرد دارد مرد نیاز به مکان. دلیل زن برای رابطه ی جنسی با دلیل مرد فرق دارد. زن رابطه ی جدید را در ...نیازهای احساسی زنها و مردها تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.تقاوت اساسی میان نیازهای جنسی زنان و مردان نیاز های احساسی نیاز به محبت در زنان و مردان.7 ژوئن 2016 ... ماهنامه سپیده دانایی - سعید بی نیاز*: همیشه هم برای زنان و هم برای مردان، تفاوت با جنس مخالفشان در رابطه جنسی مثل سفر به یک جزیره ناشناخته، هم ...


کلماتی برای این موضوع

رضایت جنسی و ناتوانی جنسی در زنان سایت …ناتوانی جنسی در زنان شما از زندگی سالم ، همراه با رضایت جنسی خود در خلال بیشترین دوره تفاوت های زن و مرد در رابطه جنسیتفاوت های زن و مرد در رابطه جنسی نویسنده آلن و بارباراپیز مترجمبیژن و پگاه پایدار دکتر رهام صادقی تاثیر آب منی مردان بر کیفیت …تاریخ دوشنبه شهریور عنوان تاثیر آب منی مردان بر کیفیت پوست بخصوص در زنانآموزش روابط زناشویی،دانستنیهای جنسی،آمیزش جنسی…ضعف بهداشت فردی می‌تواند یکی از دلایل قوی در ضعف رابطه‌جنسی بین دو طرف باشد‎ با روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسرروش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر مباحث طبقه بندی شده جنسی را در این وبلاگ به صورت کلوب ازدواج و عشق سایت ازدواج،زناشویی، دانستنی های جنسی تاثیر رابطه طولانی مدت بر روی میل جنسی زنان بکارت ذهنی چیست و چه عوارضی دارد؟ آیا راه علل خودکشی مردان و زنان جامعه شناسی خودکشی کیورد خودکشی ، علل خودکشی ، آمار خودکشی ، ، خودکشی زنان ، جامعه شناسی خودکشیعلتش گرایش مردان و زنان متاهل به دیگری غیر از …علتش گرایش مردان و زنان متاهل به دیگری غیر از همسر؟؟؟اطلاعات جنسینیاز جنسیمشاوره جنسی آنلاینمشاوره جنسیعمومی زود انزالی چرخه طبیعی عمل جنسی در مردان اولین مرحله ضروری میل جنسی عوارض خود دانستنی های روابط جنسی داستان خواندنی سکس با خاله و …سلاماین سایت صرفا جهت رفع مشکلات جنسی جوانان و آموزش کامل مسائل جنسی به شما جوانان


ادامه مطلب ...

داستانک؛ بی تفاوت

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها: وقتی در اتاق را باز کردم او آن‌جا کنارِ بخاری روی صندلی راحتی‌اش نشسته بود و در سکوت و آرامشی که او در نظر من بزرگ جلوه می‌داد به رویم نگریست و آن وقت مثلِ این که صدای به هم خوردن پنجره‌ها ناگهان او را از خوابِ رویا بار و شیرینی بیدار کرده باشد آهسته گفت:

«عجب!... شما هستید، بفرمایید، خواهش می‌کنم بفرمایید.»

با اندوه پیش رفتم، قدم‌هایم مرا می‌کشیدند، انتظار نداشتم که بعد از یک هفته دوری و قهر این‌قدر بی‌تفاوت مرا استقبال کند. فکر می‌کردم با همة کوششی که او برای پنهان کردنِ احساساتش می‌کند باز من خواهم توانست بعد از یک هفته، در اولین دیدار بارقة ضعیفی از شادی و خوش‌بختی آنی را در چشمانِ او بیدار کنم و با این همه ترسیدم به چشمانش نگاه کنم. ترسیدم در چشم‌های او با سنگی روبه‌رو شوم که بر روی آن هیچ نشانی از آن‌چه که من جست‌وجو می‌کردم نقش نشده باشد. پیش خودم فکر کردم:

من نباید مثلِ همیشه تسلیم او باشم، من می‌خواهم حرف‌هایم را بزنم و او باید گوش بدهد، او باید جواب بدهد، من او را مجبور می‌کنم، و در تعقیب این فکر با اطمینان و اندکی خشونت در مقابلش ایستادم.

«می‌دانی که برای چه آمده‌ام؟!»

مثلِ بچه‌ها خندید. شاید به من و شاید برای این‌که در مقابل حرف‌های من عکس‌العمل خُرد کننده‌ای نشان داده باشد. آن‌وقت درحالی که با یک دست صندلی روبه‌رو را نشان می‌داد و با دستِ دیگرش کتابِ قطوری را که به روی زانوانش گشوده بود می‌بست و گفت: «البته که می‌دانم، البته، حالا اول بهتر اسـت کمی بنشینید و خودتان را گرم کنید، این‌جا، نزدیک بخاری.»

وقتی روی نیمکت نشستم فکر کردم که او چرا می‌کوشد تا با تکرار کلمة «شما» بین من و خودش دیواری بکشد.

آه، بعد از یک سال، بعد از یک سال، من هنوز برای او «شما» بودم. بعد از گذشتنِ روزها و ساعاتی که در آن حال «من و او» دیگر وجود نداشته‌ایم بعد از لحظات پیوند، بعد از لحظات یکی بودن و یکی شدن.

آن وقت از خودم پرسیدم: چه می‌خواهی بگویی، با این ترتیب و با صدای بلند، بی‌آن‌که خودم توجهی داشته باشم تکرا کردم:

«با این تریب.»

و صدای او را شنیدم: «حالا می‌توانیم شروع کنیم.»

سرم را بلند کردم. در آن لحظه آماده بودم تا چون دریای دیوانه‌ای در مقابلِ او طغیان کنم و به روش بیایم. پنجه‌هایم را گشودم، در لبانم لرزشی پدید آمد، در جای خود اندکی به جلو خزدیم، می‌خواستم فریاد بزنم:

«که چه؟ چرا به من راه نمی‌دهی؟ چرا مثل دیواری در مقابلم ایستاده‌ای؟ یا راهم بده، یا راهم را باز کن، یکی از این دوتا. هیچ‌وقت نمی‌گویی که از من چه می‌خواهی، هیچ‌وقت ندانستم که برای تو چه هستم. بگو، فقط یک کلمه، آن وقت من خوش‌بخت خواهم شد، حتی اگر کلمة تلخی باشد.

شاید اولین کلمات هم از میانِ لبانم بیرون آمدند، اما بغض گلویم را فشرد و نگاه او، نگاه او که مانند قهقهة مردگان از سرمای وحشت‌انگیز و تمسخر‌آلودی لبریز بود، دهانم را بست و پلک‌هایم را به زیر انداخت. خجلت‌زده درونم را نگاه کردم و آهسته زیر لب گفتم: «آه دیوانه، دیوانه!»

نگاهم از روی انگشتانِ لرزانم به پایین خزید و به روی گل‌های رنگارنگِ فرشِ قالی، نوک کفش‌های او، زانوانِ لاغرش که طرحِ آن از پشتِ شلوار به خوبی هویدا بود، افتاد؛ و بالاتر، دستش که بی‌رنگ و باریک بود و دستة عینک رابا هیجان می‌فشرد، سینه‌اش که زندگی در پشت آن گویی بالبخند - خاموشی «زندگی» را می‌نگریست و چانة محکم و لب‌های لرزانش، و نمی‌دانم چرا بی‌هوده آرزو کردم که بروم، به جای دوری بروم و همه چیز را فراموش کنم.

او از جایش بلند شد و درحالی که با قدم‌های کشیده‌اش به سوی من می‌امد گفت: «و بالاخره هیچ چیز معلوم نشد!»

سرم را با بی‌اعتنایی نومیدانه‌ای تکان دادم.

«چه چیز را بگویم چه چیز را؟»

به نظرم رسید که آن چه مرا رنج می‌دهد از او جداست، چیزی اسـت در خودِ من و چسبیده به دنیای تاریک من و افزودم:

«قضیه خیلی یک‌طرفی اسـت نه، من اشتباه می‌کنم من باید بروم و به تنهایی فکر کنم.»

آن‌وقت او دست‌هایش را گذاشت روی شانه‌های من و روی صورتم خم شد. نفس‌اش داغ بود. گونه‌‌های لاغر و پیشانی بلندش را به گونه‌ها و پیشانی من مالید و در همة این احوال من بوی تنش را با عطش تنفس می‌کردم و دنیای من در میان آن بازوانِ مطمئن و در عمق آن چشم‌های خاکستری و سرد، رنگ می‌گرفت.

«اگر یک کمی از خودمان بیرون بیاییم شاید بتوانیم اطراف‌مان، و دیگران را هم ببینیم.»

«عزیز من، کلمات خیلی زیبا و در عین حال خیلی تو خالی هستند. می‌فهمی چه می‌خواهم بگویم، بهتر نیست که قضاوت‌مان را نسبت به اشخاص، خارج از حدود دنیای مسخرة کلمات تنظیم کنیم؟»

آه، او پیوسته با این فلسفه‌ها مرا گم‌راه می‌کرد. اندیشیدم چه می‌خواهد به من بگوید. آیا دوستم دارد؟!

این اولین ادراکم از گفته‌های او بود. بی‌آن‌که به مقصود حقیقی او توجه داشته باشم، هیچ‌وقت راجع به گفته‌های او عمیقانه فکر نمی‌کردم. از این کار می‌ترسیدم و پیوسته در همة حرکات و گفته‌های او به دنبال یک اعتراف می‌گشتم، اعترافی که به آن احتیاج داشتم، می‌خواستم راحت بشوم و او زیرکانه با من بازی می‌کرد.

با هیجان دست‌هایم را به دور گردنش حلقه کردم: «دوستم داری، نه؟ دوستم داری؟»

و در آن حال دلم می‌خواست که از فرط شادی گریه کنم، اما او خودش را با اندکی تاثر و حالت رمیده‌ای از میانِ بازوانِ من بیرون کشید، به سوی دیگر اتاق رفت و در مقابل گنجة کتاب‌ها ایستاد.

«همه‌اش حساب می‌کنی، همه‌اش به خودت فکر می‌کنی.»

و آن وقت با هیجان به‌طرف من برگشت.

«بیا انسان بشویم، بزرگ بشویم، دوست داشتن و دوست داشته شدن رابه وجود بیاوریم.»

آه. دنیای او برای من قابل لمس نبود. دنیای او برای من جسمیت نداشت. می‌دانستم که چه می‌خواهد و چه می‌گوید. می‌دانستم که فقط می‌خندد، فقط می‌خندد، فقط می‌خندد به همه‌چیز و به همه‌کس، حتی به خودش. اما من نمی‌توانستم مثل او باشم، می‌خواستم فریاد بزنم:

«دستم را بگیر و با خودت ببر به هرکجا که می‌خواهی، شاید یک روز بتوانم با تو به آن‌جا برسم.»

اما احساس کردم که قدم‌هایم در سستی و رکودِ وحشتناکی فرو رفته‌اند، حس کردم که قدم‌هایم مرا یاری نمی‌کنند. من هنوز در تارهای ابریشمین زندگی اسیر بودم، مثلِ صدها و هزارها انسان دیگر، به آن اوج رسیدن، به آن وارستگی و بی‌نیازی رسیدن...آه، شاید همة سال‌های عمرم کافی نبودند و من بی‌هوده تلاش می‌کردم: بی‌هوده تلاش می‌کردم تا او را به سطحِ زمین به آن جایی که خودم زندگی می‌کردم باز گردانم.

از مقابل گنجة کتاب‌هایش برگشت و کنارِ من ایستاد. مثلِ شیطانی تاریک و وسوسه‌انگیز بود.

«گفتی این آخرین بار اسـت که به دیدنِ من می‌آیی، نه؟»

قلبم لرزید. نمی‌خواستم او به همین آسانی این دوری و گسستن را قبول کند، دلم می‌خواست دستم را بگیرد و مرا به خودش بفشارد و در صدایش اندوهی باشد و بگوید «تو این کار را به‌خاطر من نخواهی کرد»، اما او خاموش بود. صورتم را به طرفِ تاریکی برگرداندم و نومیدانه گفتم:

«این طور تصمیم گرفته بودم.»

«وحالا چه‌طور؟»

بیش‌تر به طرفم خم شد. آه، او نزدیکِ من بود، زندگی من بود و من دیگر چه می‌خواستم؟

«حالا، حالا،...آه، نمی‌دانم!»

شاید او همین را می‌خواست، همین تزلزل و تردید را و من او را کشف نمی‌کردم. این خیلی دردناک بود. آن‌وقت او با اطمینان برخاست.

«شام را با هم می‌خوریم.»

من ساعتم را نگاه کردم، هشت و نیم بود و اندیشیدم: «نباید تسلیم بشوم، نباید مغلوب بشوم.»

و در همان حال گویی او با نگاهش به من می‌گفت: «دختر کوچولوی احمق، فتح و شکست چه معنی دارد...آیا دوست داشتن برای تو کافی نیست؟»

«البته شام می‌خوریم، اما بعد...»

و او با خون‌سردی گفت:

«بعد هر طور که دلت می‌خواهد رفتار کن.»

«من این‌جا نمی‌مانم.»

و فقط این حرف را زدم تا او بگوید «بمان» و لااقل یک‌بار از من با «کلمه»، کلمه‌ای که در گوش من صدا می‌کند، چیزی خواسته باشد.

«اما او خندید، خنده‌اش رنجم می‌داد، چون می‌دانستم که همه چیز را در من می‌خواند.»

«البته اگر بخواهی، می‌روی.»

من بی‌آن‌که خودم بخواهم التماس می‌کردم با جملاتی که هیچ مفهوم دیگری جز تضرع نداشت و او...او مرا خُرد و مغلوب می‌کرد، بی‌آن‌که لحظه‌ای از آن اوجِ بی‌نیازی پایین آمده باشد.

آهسته گفتم: «نه، اگر تو بخواهی می‌مانم...و در غیر این صورت...»

نگاهش را با دقت به چشمان من دوخت، مثل این‌که می‌خواست بگوید: «بازی نکن، من دست تو را خوانده‌ام، و با لحن کنایه‌آلودی گفت:

«من عادت نکرده‌ام امر کنم. به‌خصوص در مقابلِ خانمی... تو می‌دانی که در این مورد خودت باید تصمیم بگیری.»

میز کوچکش را جلو کشید.

«شراب خوبی هم در خانه داریم.»

من می‌دانستم که تسلیمم و تلاشی نکردم. هیچ‌چیز نگفتم. می‌ترسیدم که تا مرحلة زنِ حساب‌گری تنزل کنم.

در مقابلِ من پشتِ میز نشست و درحالی که جام را پُر می‌کرد به شوخی گفت:

«آن‌هایی که با زبان‌شان به آدم فحش می‌دهند با قلب‌شان آدم را نوازش می‌کنند.»

و با لبخند پُرمعنایی به صورت من نگاه کرد.

شب تاریک و سنگین بود و آتش در بخاری با زمزمة ملایمی شعله می‌کشید. خسته و ناامید سرم را بلند کردم و اطراف را نگریستم. همه‌اش کتاب، کتاب، کتاب، همة دیوارها از قفسه‌های کتاب پوشیده شده بود و او در میان این همه کتاب زندگی می‌کرد.

و ناگهان حس کردم که او برایم سنگین و غیرقابل درک اسـت. نمی‌توانم تحملش کنم، حس کردم که از او دورم. آن‌وقت سرم را در میان دو دست گرفتم و به تلخی گریستم.

«آه خدای من، پس من چه باید بکنم؟»

و او با خون‌سردی گفت: «دوستِ کوچکِ من نوشیدنی‌ات را بخور، آن‌وقت می‌رویم در آن اتاق دراز می‌کشیم و من برای تو قصه می‌گویم.»

سرم را بلند کردم. چیزی در چشم‌هایش می‌سوخت. حس کردم که پلک‌هایم داغ و سنگین می‌شوند. رویایی روی پیک‌هایم ایستاده بود. شب در ظلمت نفس می‌کشید، اما به نظرم رسید که از پشت شیشه‌های پنجره آفتاب به درون اتاق نفوذ می‌کند...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 مارس 2015 ... با اندوه پیش رفتم، قدمهایم مرا میکشیدند، انتظار نداشتم که بعد از یک هفته دوری و قهر اینقدر بیتفاوت مرا استقبال کند....داستانهای خنده دار داستانهای جذاب داستان بی تفاوت,سرگرمی,سایت سرگرمی,داستان کوتاه,داستانهای خواندنی,داستانک,داستان,داستانهای آموزنده.کلیپی کوتاه و مستند در مورد تفاوت حجاب با بی حجابی این یک تله فیلم زیبا و ... پیامک 57؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک - پیامک حدیث امر به معروف و نهی از منکر ...با اندوه پیش رفتم، قدمهایم مرا میکشیدند، انتظار نداشتم که بعد از یک هفته دوری و قهر اینقدر بیتفاوت مرا استقبال کند.14 مارس 2015 ... برترین ها: وقتی در اتاق را باز کردم او آن جا کنارِ بخاری روی صندلی راحتی اش نشسته بود و در سکوت و آرامشی که او در نظر من بزرگ جلوه می داد به رویم ...داستان عاشقانه,داستان کوتاه عاشقانه,داستان های کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه طنز,داستانک,سرگرمی,داستان کودکانه داستانهای جالب ... داستان کوتاه و جالب؛ بی تفاوت.داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک زیبا،داستانک های جالب،داستانک ... داستانک: بی پولی کمال الملک در رستوران.خودم را بی تفاوت مشغول حرف زدن کردم ولی چند لحظه بعد بی اختیار چشمم را بهش انداختم و بهش نگاه کردم چه جذاب و زیبا و با نفوذ بود . دوباره او چشمک زد بیشتر هیجان ...داستان های کوتاه وآموزنده .... بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تفاوت از كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم ...


کلماتی برای این موضوع

داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک پیامک ؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک پیامک حدیث …پیامک ؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک پیامک حدیث امر به معروف و نهی از منکر انذار تذکر گلچین صفاسا ★ آپارات چند میلیون حقمو نمیدهگلچین صفاسا بهترین وبلاگ سایت عکس عاشقانه عشقولانه جدید ویژه مخصوص تفاوت های زن و مرد در رابطه جنسیتفاوت های زن و مرد در رابطه جنسی نویسنده آلن و بارباراپیز مترجمبیژن و پگاه پایدار داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز سندرم پای بی قرار چیست؟ این بیماری نوعی اختلال حرکتی و اختلال خواب است افراد دچار این بیماری بسختی می توانند داستان کوتاه دکوراسیون منزل شومینه هایی با طراحی بی نظیر برای فضای باز مطالب گوناگون داستان خنده دار از ملا نصرالدین ایران نازشاید بسیاری از جوانان بگویند، ملانصرالدین دیگه چیه و این قصه ها دیگه قدیمی شده ولی مجموعه ای از موسیقی های بدون کلام فوق العاده زیبای …با توجه به اینکه موزیک های بدون کلام طرفداران بیشماری دارند باز هم قصد داریم با اس ام اسپیامکجوکاس ام اس بینهایت اس ام اس پرشیا اس ام اس جدید هلیا بازی آنلاین بی نهایت اس ام اس اس ام اس عاشقانه


ادامه مطلب ...

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی

[ad_1]

ایوان در معماری ایران یکی از مهم ترین فضاهای معماری محسوب می شود که در بیشتر خانه های سنتی و ابنیه تاریخی با کاربری های متفاوت از جمله عبادتگاه، کاخ ها، عمارت مسکونی و ... به چشم می خورد. از نظر فرم، ابعاد و جایگاه متنوع اسـت و عملکرد های زیادی دارد.

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی! به گزارش «تابناک باتو» در دایره ی لغات زبان فارسی کلمات بسیاری یافت می شود که در زبان عامیانه با یک نام خوانده می شوند در حالی که کاربرد و ساختار متفاوتی دارند، از این دست کلمات در هر حوزه و فنی می توان به وفور جست و جو کرد، در حوزه معماری هم کلمات بسیاری هستند که رویکردی متفاوت دارند اما در زبان عامیانه و روزمره یکسان خوانده می شوند، کلماتی مانند بالکن، تراس، ایوان از جمله همین کلمات هستندکه همه ما گاه آن ها را یکسان می خوانیم، اما امروز می خواهیم تفاوت آن ها را با هم بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی!

ایوان در معماری ایران

ایوان در معماری ایران یکی از مهم ترین فضاهای معماری محسوب می شود که در بیشتر خانه های سنتی و ابنیه تاریخی با کاربری های متفاوت از جمله عبادتگاه، کاخ ها، عمارت مسکونی و ... به چشم می خورد. از نظر فرم، ابعاد و جایگاه متنوع اسـت و عملکرد های زیادی دارد. فضاهای زیادی نیز مترادف ایوان هستند، نوع بدون سقف آن را گاه بهار خواب و گاه مهتاب نشین می نامند. گونه دیگر از آن با ستون های متعدد در جلو و ارتفاعی برابر سقف و عرض کم، رواق نام دارد. درباره مفهوم ایوان به عنوان " فضای انتقالی بین عوامل زمینی و زمانی " نیز یاد شده اسـت. از طرفی ایوان به عنوان یکی از فضاهای به جا مانده از معماری کهن ایرانی که البته با تغییرات فراوان، هنوز ردپایش در معماری معاصر ایران قابل روئت اسـت، به جهت دید نظرگاهی یعنی عنصری در ارتفاع بالاتر که دارای دید به منظر و سطح روبرو اسـت، بسیار قابل توجه اسـت.

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی!

رواق چیست؟

رواق فضایی اسـت مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نورآفتاب مصون می دارد و درمناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می دهد و در این صورت روشنایی از طریق غیرمستقیم یا با واسطه خواهیم داشت.

فضای رواق در معماری در مجموع  یکی از کنترل کننده های نور در فضاهای معماری می باشد. این فضا جز عناصر سنتی معماری ایرانی می باشد که بیشترین استفاده را در مساجد و اماکن مذهبی داشته اسـت.

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی!

ایوان چیست؟

ایوان در زبان فارسی به معنای پیشگاه اتاق اسـت و ازدیدگاه معماری به بخشی از ساختمان که مسقف اسـت اما جلو آن باز اسـت گفته می شوند تقریبا فضایی معادل با بالکن های امروزی که درب و پنجره ندارد اما مشرف به حیاط اسـت. ایوان ها یکی از اجزای مهم در معماری سنتی ایران به شمار می روند که ریشه ی پیدایش آن به دوره اشکانیان برمی گردد. ایوان در زبان معماری اصیل ایرانی فضایی اسـت میانی ، بین بیرون و درون. فضایی اسـت که به خاطر ارتفاع آن از زمین مانع نفوذ گرد و غبار را به داخل خانه می شود.

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی!

ایوان یادآور فضاهای نیمه باز معماری اقلیم گرم و خشک اسـت که در مساجد و خانه‌های قدیمی دیده می‌شود؛ سطوح نسبتا بزرگی که مشرف به حیاط هستند و به خصوص در فصل تابستان، به عنوان یکی از فضاهای اصلی بنا استفاده می‌شوند و مختص معماری ایران و توابع آن هستند اما انواع دیگری نیز در سایر اقلیم‌های ایران مانند جنوب و شمال دیده می‌شود که معمولا به نام‌های محلی خوانده می‌شوند مانند «شناشیل» در بندر بوشهر که بالکن‌هایی با تزئینات بسیار زیبا هستند.

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی!

بالکن چیست؟

معادل فارسی کلمه ی بالکن در زبان فارسی ایوانک اسـت. اما اگر از دید معماری بخواهیم به آن نگاه کنیم بالکن از الحاقات آپارتمان هامحسوب می شود که مساحت آن در مساحت آپارتمان و بنا محاسبه می گردد. بالکن ها فضاهایی مسقف هستند که حداقل یک طرف آن رو به فضای بیرونی دارند، گاهی بالکن هادو طرف و گاهی سه طرف باز رو به فضای مجاور دارند. در این فضا قسمت های بسته فضا شامل نیم دیوار، نرده و یا ترکیب این دو با دیوار اسـت.

تفاوت تراس و بالکن در معماری خانه های امروزی!

تراس چیست؟

معادل فارسی کلمه تراس در زبان فارسی بهار خواب اسـت. اما از دیدگاه معماری تراس به فضای الحاق شده به آپارتمان گفته می شود غیر مسقف اسـت و جز مشاعات محسوب می گردد در نتیجه مساحت تراس ها در محاسبه ی مساحت آپارتمان ها دخالتی ندارد.بطور کلی ایوان، تراس، بالکن فضاهای مسکونی را بالاتر از فضای بیرون قرار می دهند که در صورت نشستن کاربر در آن بتواند به فضای حیاط ویا مظره ی بیرونی مسلط شود و از زیبای های آن بهرمند شود. 

چیدانه


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

ابتکارهای ساده در چیدمان خانه دکوراسیونچیدمان پذیراییِ مستطیل شکل، در آپارتمان های امروزی اصول چیدمان وسایل در خانه های کوچکزندگی نامه لکوربوزیه بهمراه معرفی آثار و طرح ها …داشتن ابجکت های به روز و‌حرفه ای نقش بسیار زیادی را در زیباتر کردن سه بعدی های معماری صفحه نخست اولدوز توریسمتمامی حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به وب سایت اولدوز توریسم می باشدکارشناس رسمی دادگستری رشته راه وساختمان …ساختارهای سبک و مقاوم در برابر زلزله هستند که از ترکیب پنل های گچی و یا پنل های سیمانی عصر باســــــــــــــــتانبیشترین نقش های تکراری همان طور که ذکر شد و انتظار می رفت بزهای کوهی با شاخ های پیچ دکوراسیون داخلی بیش از یک دهه تلاش در طراحی، نوآوری و همکاری برای تولید با بهترین های صنعت دکوراسیون تور دبیقیمت تورهای لحظه آخری دبی آذر پاییز دی دوبیپایگاه جامع گردشگری دبی و تور دبی معرفی منتخب تورهای دبی و خدمات گردشگری در دبی از


ادامه مطلب ...

تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز

[ad_1]

وب سایت کلیک: اشک‌های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکل‌های متفاوتی دارند، حتی اشکی که براثر ناراحتی ریخته شود با اشکی که در اثر خرد کردن پیاز ریخته شود؛ ازنظر شکل باهم متفاوت‌اند.

 

 دانشمندان ثابت کردند اشک‌های افراد منحصربه‌فرد هستند

آیا تابه‌حال به این موضوع فکر کرده‌اید که اشک‌های شما در زیر میکروسکوپ چگونه است؟ هنرمند هلندی Maurice Mikkers اشک‌ها را در زیر میکروسکوپ موردمطالعه قرار داده است؛ مطالعه‌های این هنرمند بر روی قطرات اشک در نگاه اول شبیه به دانه‌های برف است.

این هنرمند هلندی قبل از رفتن به مدرسه هنر دستیار یک آزمایشگاه بوده است و به‌صورت اتفاقی دو قطره اشک را باهم مقایسه کرده و به متفاوت بودن شکل ظاهری آن‌ها پی برده است. مطالعات گسترده این هنرمند در این رابطه است که مؤلفه‌هایی مانند دما، رطوبت و حتی احساس و علت گریه نیز می‌تواند بر روی شکل ظاهری آن تأثیر بگذارد.

این هنرمند با قرار دادن پس‌زمینه‌ای تیره در پشت‌کار خود با وضوح تغییرات قطرات اشک را ثبت کرده است.

اشک‌ها در سه دسته کلی تقسیم‌بندی شده است: اشک‌های پایه که چشم‌های شمارا مرطوب نگاه می‌دارد؛ اشک‌های پاسخ‌دهنده به التهاب‌های بیرونی مانند اشکی که در اثر پیاز و با دست زدن به چشم به وجود می‌آید؛ و دسته آخر اشک‌هایی که بر اساس احساساتی مثل خوشحالی یا ناراحتی به وجود می‌آید.

اشک‌های احساسی از سه ماده یا عنصر اصلی تشکیل می‌شوند که این عناصر عبارت‌اند از: هورمون استرس پرولاکتین، هورمون آدرنوکورتیکو و انکفالین.

 دانشمندان ثابت کردند اشک‌های افراد منحصربه‌فرد هستند

عکس سمت چپ از احساس خوشحالی ریخته شده است و عکس سمت راست‌بر اثر ناراحتی است.

مسلماً احساسات انسان‌ها بسیار متفاوت است. ممکن است فردی با یک مسئله کوچک به‌شدت ناراحت شود و اشک بریزد. بی‌شک شکل اشک‌های انسان‌ها با یکدیگر متفاوت خواهد بود.

هنرمند هلندی Mikkers حدود ۱ تا ۴ قطره اشک را در زیر میکروسکوپ در فاصله زمانی ۵ تا ۳۰ دقیقه موردبررسی قرار داده است.

دانشمند پزشکی Naomi Chayen از دانشگاه لندن اظهار دارد که این تفاوت نوع اشک‌ها به دلیل عوامل مختلف بسیار جالب است. او می‌گوید: این تفاوت‌ها به دلیل علت به وجود می‌آیند که در زیر میکروسکوپ با جزئیات دقیق دیده می‌شود. این دانشمند معتقد است که شکل ظاهری اشک‌ها در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد ولی همگی از یک الگوی ثابت پیروی می‌کنند.

در تصاویر زیر شکل‌های زیبای اشک‌ها با موقعیت‌های مختلف را مشاهده می‌کنید:

اشک شادی

 دانشمندان ثابت کردند اشک‌های افراد منحصربه‌فرد هستند

اشک احساسی
 دانشمندان ثابت کردند اشک‌های افراد منحصربه‌فرد هستند

اشک براثر خوردن فلفل قرمز تند
 دانشمندان ثابت کردند اشک‌های افراد منحصربه‌فرد هستند

اشک براثر خرد کردن پیاز
 دانشمندان ثابت کردند اشک‌های افراد منحصربه‌فرد هستند

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


3 سپتامبر 2016 ... تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز. - به گزارش سایت قطره و به نقل ازوب سایت کلیک، اشک های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند ...3 سپتامبر 2016 ... تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز. اشکهای شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکلهای متفاوتی دارند، حتی اشکی که براثر ...3 سپتامبر 2016 ... اشکهای شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکلهای متفاوتی دارند، حتی اشکی که براثر ناراحتی ریخته شود با اشکی که در اثر خرد ...تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز. اشکهای شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکلهای متفاوتی دارند، حتی اشکی که براثر ناراحتی ریخته شود با ...3 سپتامبر 2016 ... دانشمندان, محققان, چشم, اشک چشم چرا با خرد کردن پیاز اشکمان میاید؟ | فیلماشک های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکل های ...3 سپتامبر 2016 ... تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز. کشاورزنیوز(اخبارکشاورزی ایران): وب سایت کلیک: اشکهای شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته ...3 سپتامبر 2016 ... اشک های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکل های متفاوتی دارند حتی اشکی که براثر ناراحتی ریخته شود با اشکی که در اثر خرد ...مشاهده متن کامل خبر در پایگاه خبری الف: تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز · منبع این خبر، وبسایت alef.ir است و سایت دبلیوخبر مسئولیتی در قبال محتوای ...تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیاز... . [ بطور کلی اشکها در سه دسته تقسیمبندی می شوند: • اشکهای پایه که چشم را مرطوب نگاه میدارند. • اشکهای پاسخدهنده به ...نام این پیاز ضد اشک را توپ لبخند گذاشته اند. قرار است از پاییز سال جاری میلادی این محصول جدید در مغازه های سرتاسر ژاپن عرضه شود. قیمت پیاز ضد اشک تقریبا ...


کلماتی برای این موضوع

الف تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیازاشک‌های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکل‌های متفاوتی دارند، حتی ستاره ها تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیازاشک‌های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکل‌های متفاوتی دارند، حتی تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن پیازوب سایت کلیک اشک‌های شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکل‌های متفاوتی جلوگیری از ریزش اشک با پیاز، جلوگیری از اشک در پیاز خرد جلوگیری از ریزش اشک با پیازجلوگیری از اشک ریختن هنگام پیاز خرد کردنریزش اشک در سایت دکتر حسین بهاور تفاوت اشک شادی با اشک خرد کردن اید که اشک‌های که در اثر خرد کردن پیاز ریخته ببینید تفاوت اشک شادی با اشک غم و اندوه در زیر … تفاوت اشک شادی با اشک غم و اندوه در زیر ما حتی با پیاز پوست کردن هم گریه می علت سوزش و اشک هنگام خرد کردن پیاز شیمی وزندگیعلتسوزشواشکعلت سوزش و اشک هنگام خرد کردن پیاز بخش اعظم ماده اشک آور پیاز با آب شادی، ترس خرد کردن پیاز بدون اشک و سوزش زیباکدهآشپزی و شیرینی پزیخرد کردن پیاز بدون اشک و وقتی که پیاز خرد میکنیم همیشه با خرد کردن پیاز یک تفاوت اشک شادی و غم زیر میکروسکوپعکس شویم هم گریه می‌کنیم، ما حتی با پیاز پوست کردن هم گریه تفاوت اشک شادی و غم زیر دنیای عجیب و شگفت انگیز نهفته در قطرات اشک ریزش اشک ممکن است، حاصل شادی، غم یا حتی یک خرد کردن معمولی پیاز باشد با دنیای


ادامه مطلب ...

تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی

[ad_1]

معاون سرمایه انسانی و توسعه مدیریت ریاست جمهوری گفت: با توجه به این که هنوز با استقرار کامل زیرساخت‌ها فاصله داریم، باید ابتدا برای رسیدن به شهر الکترونیکی بکوشیم.

به گزارش مشرق، جمشید انصاری در دومین همایش زیرساخت و فرصت‌های سرمایه‌گذاری شهر هوشمند، اظهار داشت: اراده دولت بر توسعه دولت الکترونیکی و هوشمندسازی اداری است که برنامه جامع اصلاح نظام اداری در دستور کار دولت است.
 
معاون سرمایه انسانی و توسعه مدیریت ریاست جمهوری بر لزوم گسترش مفهوم شهر هوشند و توسعه خدمات الکترونیکی در سطح جامعه تاکید کرد و گفت: با تسلط چند مدیر دولتی و خصوصی بر این موضوع، توسعه خدمات الکترونیکی یک مطالبه عمومی نخواهد شد.
 
وی توصیه کرد: برای عمومی کردن موضوع شهر هوشمند و تبدیل شدن به یک مطالبه عمومی، باید این موضوع در گفتمان مسئولان و مردم به عنوان یک ضرورت مطرح شود.
 
انصاری با بیان اینکه برنامه دولت الکترونیکی در سال 93 در دولت به تصویب رسیده و قرار است تا پایان سال 96 اجرایی شود،گفت: بخش خصوصی می‌تواند در پروژه‌های متعدد شهر هوشمند سرمایه‌گذاری کند.
 
رییس سازمان امور اداری و استخدامی کشور با اشاره به پروژه‌های متعدد شهر هوشمند، توضیح داد: پروژه الکترونیکی کردن خدمات اداری با هدف اطلاع‌رسانی الکترونیکی در ذیل پروژه‌های شهر هوشمند در تمامی دستگاه‌های اجرایی کشور تا پایان سال 96 به طور کامل اجرایی خواهد شد.
 
وی افزود: ایجاد شبکه ملی اطلاعات از دیگر پروژه‌های دولت برای ارایه خدمات الکترونیکی است که تا پایان سال 96 حدود 60 درصد خدمات به صورت الکترونیکی به مردم ارایه خواهد شد.
 
انصاری با اشاره به پروژه استقرار پنجره واحد ارائه خدمات، گفت: تا پایان سال 96 حدود 60 درصد خدمات دولت از طریق دفاتر پیشخوان ارایه می‌شود.
 
رییس سازمان امور اداری و استخدامی با بیان تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی، توضیح داد: شهر الکترونیکی بر زیرساخت و سیستم‌های ارتباطی متمرکز است در حالی که در شهر هوشمند زیرساخت‌ها ایجاد شده‌اند و خدمات ارائه می‌شوند. بنابراین با توجه به این که هنوز با استقرار کامل زیرساخت‌ها فاصله داریم، باید ابتدا برای رسیدن به شهر الکترونیکی بکوشیم.
 
وی یادآور شد: آقای رییس جمهور در سخنرانی اخیرشان در اجلاس بین‌المللی شهرداران، اعلام کردند که دولت از شهرداری‌ها و بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در حوزه شهر هوشمند و ارایه خدمات الکترونیکی به مردم حمایت می‌کند.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


22 آگوست 2016 ... تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی/ 60 درصد خدمات دولت تا سال 97 در دفاتر پیشخوان ارائه میشود. خبرگزاری فارس: تفاوت شهر هوشمند و شهر ...لذا حاکمان کشورها و مدیران پیشرو شهری، ایجاد شهر هوشمند را بهترین گزینه برای ... تفاوت مفهوم شهر الكترونیكی و شهر هوشمند در این است که، مفهوم شهر الكترونيک به ...23 آگوست 2016 ... تفاوت های میان باتری خودروهای الکتریکی و هیبریدی. ساعت ۰۸:۳۰ .... شهر هوشمند یا توسعه خدمات الکترونیکی در شهرها نیز یک مفهوم است. برای این ...22 آگوست 2016 ... خبرگزاری فارس: جمشید انصاری در دومین همایش زیرساخت و فرصتهای سرمایهگذاری شهر هوشمند، اظهار داشت: اراده دولت بر توسعه دولت الکترونیکی و ...1 روز پیش ... جمشید انصاری در دومین همایش زیرساخت و فرصت های سرمایه گذاری شهر هوشمند، اظهار داشت: اراده دولت بر توسعه دولت الکترونیکی و هوشمندسازی اداری ...دﻟﯿﻞ اﺻﻠﯽ اﯾﻦ ﺗﻔﺎوت اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ. از اﺑﺘﺪا ﺗﻼش ﻧﮑﺮدﯾﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ درك و ﻣﻔﻬﻮم ﺻﺤﯿﺤﯽ از اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ ﺷﺪن دﺳﺖ ﯾﺎﺑﯿﻢ. و در ﻣﺴﯿﺮ ﻧﺎﺻﺤﯿﺤﯽ در ﺣﺎل ﺣﺮﮐﺖ ﻫﺴﺘﯿﻢ . اﻣﺮوزه ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎي ﺑﺴﯿﺎري از ﺷﮑﺴﺖ ﭘﺎراداﯾﻢ ﺷﻬﺮ اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮏ ...ﭘﺬﻳﺮي ﺷﮕﺮف از اﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻت،. ﺑﻪ ﻣﻴﺰان ﺑﺴﻴﺎرزﻳﺎدي ﺑﺎ ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ در ﻗﺮن ﻫﺎي ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﻔﺎوت ﭘﻴﺪاﻛﺮ. ده اﺳﺖ؛ ... اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ در ﺟﻬﺖ رﻓﻊ ﻣﺸﻜﻼت ﺷﻬﺮي،ﺑﺎ ﺑﺴﻂ ﻣﻔﻬﻮم ﺷﻬﺮ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻚ،ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺷﻬﺮ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ را ﻣﻄﺮح ﻛﺮده اﻧﺪ.22 آگوست 2016 ... میشود ارائه پیشخوان دفاتر در 97 سال تا دولت خدمات درصد 60 الکترونیکی/ شهر و هوشمند شهر تفاوت.شهر هوشمند - برنامهریزی و توسعه شهری و منطقهای - جغرافیا - شهر هوشمند. ... تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی از دیدگاه جمشید انصاری معاون سرمایه انسانی و توسعه ...در شهر الکترونیک علاوه بر اینکه شهروندان در شهر مجازی و در وزارتخانهها و سازمانهای ... سیستمهای حمل و نقل هوشمند (ITS) مجموعهای از به کارگیری فناوریهای روز نظیر ...


کلماتی برای این موضوع

الف تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکیمعاون سرمایه انسانی و توسعه مدیریت ریاست جمهوری گفت با توجه به این که هنوز با استقرار تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی تهران پرسمعاون سرمایه انسانی و توسعه مدیریت ریاست جمهوری گفت با توجه به این که هنوز با استقرار شهر هوشمند تفاوت شهر هوشمند با شهر دیجیتال تفاوت شهر هوشمند با شهر دیجیتال تعاریف شهر هوشمند از مقاله تئوری شهر هوشمند و معاون رئیس جمهور مطرح کرد تفاوت شهر هوشمند و شهر معاون رئیس جمهور مطرح کرد تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی درصد خدمات دولت تا سال تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی پایگاه …به گزارش تراز ، جمشید انصاری در دومین همایش زیرساخت و فرصت‌های سرمایه‌گذاری شهر تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکیواحد فوریتهای حقوقی تی نیوز تی نیوز یک جستجوگر تخصصی خبر است و بصورت هوشمند و تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی دولت بهار …مشاهده متن کامل خبر در پایگاه خبری دولت بهار تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکیتفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی دولت بهاربه گزارش دولت بهار به نقل از فارس، جمشید انصاری در دومین همایش زیرساخت و فرصت‌های تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکیبه گزارش مشرق، جمشید انصاری در دومین همایش زیرساخت و فرصت‌های سرمایه‌گذاری شهر تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکیمشاهده متن کامل خبر در پایگاه خبری الف تفاوت شهر هوشمند و شهر الکترونیکی منبع این


ادامه مطلب ...