مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تفاوت رسول و نبی

[ad_1]

در پایان یک چنین بحثی، از نظری بی‌مناسبت نیست که سخنی هم درباره‌ی رسالت و نبوت و فرق میان آنها گفته شود. گرچه در بادی امر ممکن اســت چنین به نظر برسد که چه فرق می‌کند، رسول یا نبی، هر یک که مقدم باشد یا معنی وسیع‌تر و یا محدودتری داشته باشد؟ نتیجه یکی اســت: پیامبر اســت و پیامی که رسانده. اما می‌بینیم که یک چنین بحث‌های لغوی و لفظی، هیچگاه بدون نتیجه‌ای علمی نمی‌ماند. پس این بار هم بحث کوتاهی از همان لفظ و کلمه شروع می‌کنیم.
کلمه‌ی نبی 54 بار، جمعش «نبیّون» 16 بار و جمع مکسّرش «انبیاء» 5 بار و مصدرش «نبوت» 5 بار در قرآن آمده اســت.
در عربی این کلمه از ریشه‌ی «نبأ» اســت. «نَبأ» به خبری گفته می‌شود که فایده‌ی بزرگی داشته و از دروغ عاری باشد. نبوت سفارتی اســت میان خداوند و صاحب خردان از بندگانش، تا موانع و مشکلاتشان را در کار معاد و معاش برطرف سازد. به پیامبر، نبی می‌گویند که خبرآورنده اســت بدانچه خرد روشن آرامش می‌یابد. (1)
در این که نبیّ بر وزن فعیل اســت حرفی نیست. بعضی هم آن را نَبِیء می‌خوانند و رسول اکرم را هم چنین خطاب کرده‌اند و منع شده‌اند. نبیّ‌ (با تشدید) را بلیغ‌تر از آن دانسته‌اند که دلالت بر رفعت قدر و عظمت مقام دارد. اما اینکه این فعیل به معنی مفعول اســت و یا فاعل، اختلاف دارند. آنها که معتقدند فعیل به معنی مفعول اســت، نبی را به معنی «مُنَبّاء» آگاه و آگاه شده می‌گیرند. زیرا خداوند او را از غیبش آگاه می‌کند و بدو می‌فهماند که او نبی اســت. ولی بیشتر این «فعیل» را به معنی فاعل گرفته‌اند. نبی را به معنی «مُنْبِیء» آگاه کننده می‌گیرند که مردم را از وحی آگاه می‌کند. (2)
مستشرقان حسب المعول معتقدند که کلمه‌ی نبی در عربی مأخوذ از عبری (نَبِیء) Nabi و آرامی (نِبِیئا ā Nebi" و یا نبییو Nabiio) می‌باشد. بدین علت که نبوت ریشه‌اش در اسرائیل بوده اســت. اما برخلاف نظر آنها، مرحوم استاد عباس محمود عقّاد معتقد اســت که یهود نبوت الهی را به لفظ و معنی از قوم عرب گرفته اســت. آنها پیش از ورود به سرزمین کنعان و همسایه شدن با اعرابِ مقیم سرزمین مدیَن (3)، کلمه‌ای که این معنی را برساند نداشته‌اند. او می‌گوید (4): «کلمه‌ی نبی لفظاً و معناً عربی اســت. زیرا مفهومی که چنین معنایی را برساند در زبان‌های دیگر در یک کلمه جمع نشده اســت. عبرانیها این کلمه را بعد از ارتباط با عرب شمال جزیره، از آنها گرفته‌اند. آنها پیامبران قدیم را «آباء Patriarchs» می‌خواندند و از کلمه‌ی نبوت در آغاز جز مفهوم «انذار» چیزی نمی‌فهمیدند... آنها نبی را «رائی» (5) یا ناظر یا مرد خدا می‌گفتند و بر او اسم نبی اطلاق نمی‌شد، مگر پس از آنکه با چهار نفر از انبیای عرب که در تورات ذکر شده (ملکی صادق (6)، ایوب، بلعام باعورا، شعیب یا یثرون)‌آشنا شدند. ابراهیم خلیل را «رئیس آباء» (پاتریارک) می‌گفتند. (7) بعد عقاد به بعضی از نظریات غربیها مثل هولشر و شمیدت استناد می‌جوید که آنها هم طرفدار ورود این کلمه به عبری بعد از ورود به فلسطین هستند و اشاره می‌کند به تورات که وقتی عاموس شنید اَمَصْیا او را نبی خوانده خشمناک شده فریاد برآورد که: «من نه نبی هستم و نه پسر نبی، بلکه رمه‌بان بودم و انجیرهای بَرّی را می‌چیدم و خداوند مرا از عقب گوسفندان گرفت و خداوند مرا گفت برو و بر قوم من اسرائیل نبوت نما. » (8)
البته این هم نظری اســت، ولی مقدماتی دارد که هریک محتاج اثبات اســت، بخصوص که رسول خدا به امتی فرستاده شده که پیش از آن خداوند بدانها نذیری نفرستاده بود (28: 46 و 32: 3 و 34: 44).
در تعریف نبی گفته‌اند که صاحب خبر اســت، از خدا و از عالم غیب، نه تنها خود خبر می‌شود که خبر باز می‌آورد و طبیعی اســت که این تعریف بیشتر دلالت بر عظمت قدر و رفعت مقام وی دارد.
و یا نبی کسی اســت که فرشته را در رؤیا می‌بیند و صدای او را می‌شنود همچون رؤیای ابراهیم و نیز رؤیای رسول خدا پیش از وحی. (9) ‌شاید بتوان گفت تدبری در آیات نشان می‌دهد که انبیاء، آنهایی هستند که از طرف خداوند به عنوان نذیر به مردم فرستاده شده‌اند. اما مانند رسول در رأس امت و سخنگوی امت نیستند. ولی همین نظر هم قطعی نیست.
کلمه‌ی رسول (جمعش رُسُل، و یا مُرْسَل و مُرْسَلون) در ادبیات عرب به معنی فرستاده آمده از یک معنای غیر روحانی فرستادن.
این کلمه اصیل عربی اســت و معادل آن در سریانی شَلَحْ (جمع آن شلیحون) در ارتباط با انبیاء به معنی برانگیخت و فرستاد در عهد عتیق (10)‌ به کار رفته. این کلمه از مصطلحات نصرانی اســت که در عبری هم به کار رفته و شاید کلمه‌ی «سِلیح» که در عربی به معنی رسول آمده از آن مأخوذ باشد. مسیحیان این کلمه را درست در همان موردی که مسلمانان «رسول» را به کار می‌برند استعمال نمی‌کنند و بیشتر در معنی عام کلمه برای حواریّون به کار می‌رود (11) و در معنی «رسول الله» جمله‌ی «شِلِیحه دَلَهَه» به کار رفته اســت. (12)
رسول در عربی «فرستاده» اســت و رسول خدا پیام آور الهی اســت. از جانب خدا سفیر اســت به مردم. وقتی هم به طور مطلق «رسول» گفته شود، بر دیگری جز «رسول الله» اطلاق نمی‌گردد.
در قرآن مجید، رسول یا مُرْسَل، اضافه بر آنکه بر پیامبران اطلاق شده، بر ملائکه (42: 51 و19:19 و 20: 96 و 15: 61 و... ) و بر مردم عادی (12: 50 و 7: 35) و بر حواریّون مسیح (36: 13) نیز اطلاق گردیده اســت. میان رسول و امت در قرآن ارتباط زیادی دیده می‌شود. خداوند به هر امتی تنها یک رسول می‌فرستد (10: 47 و 16: 36، ایضاً 23: 44 و 40: 50). این آیات تقریباً تطبیق می‌کند با آیاتی که در آنها ذکر می‌شود: خداوند روز قیامت از هر امتی شاهدی خواهد گرفت (4: 41 و 28: 75). (13) اما به طور قطع نمی‌توان گفت که رسول در رأس امت اســت و نبی فاقد امت. زیرا خداوند در مورد انبیاء نیز فرموده: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ (2: 213) (14).
پس فرق رسول و نبی چیست؟ در این باره توضیحات مفصلی داده شده ولی نتیجه‌ی قطعی و روشنی بدست داده نشده اســت. بعضی گفته‌اند که رسول پیام آوری اســت که رسالت او، ابلاغ آن پیام به مردم اســت. اما نبی، وحی الهی را دریافت داشته، ممکن اســت مأمور به ابلاغ آن پیام هم باشد، که در این صورت هم نبی اســت و هم رسول، و ممکن اســت که وظیفه‌ی تبلیغ نداشته باشد. در این صورت فقط نبی اســت. پس هر رسولی الزاماً نبی هم هست، ولی هر نبی رسول نیست (یعنی عموم و خصوص مطلق اســت. )
یا، رسول صاحب کتاب و شریعت اســت و شریعتِ پیش را نسخ می‌کند. اما نبی کتاب نداشته و یا شریعت پیش را نسخ نکرده اســت.
به همین جهت در مورد رسول اکرم اسلام گفته‌اند که وحی الهی در بدو امر برای نبوت بوده و در سال سوم و یا چهارم وحی، دعوت به رسالت برای همه‌ی مردم پیش آمده اســت. نخستین آیه‌ای که برای نبوت نازل شده همان «اقرأ باسم ربک» اســت که گفتار خداوند: «بخوان به نام پروردگارت» دلالت می‌کند بر نبوت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)،‌زیرا نبوت عبارت اســت از وحی به شخص بر زبان فرشته به تکلیف خاص. اما گفتار تعالی: «یا ایها المدثر، قم فانذر» دلیل بر رسالت رسول خداست. زیرا رسالت، وحی به شخص اســت بر زبان فرشته به تکلیف عام. (15) بنابراین اگر این نظریه را بپذیریم دوره‌ی نبوت 3 سال و دوره‌ی رسالت بیست سال خواهد بود.
اما حقیقت این اســت که چنین فرقی در آیات قرآنی به وضوح دیده نمی‌شود. زیرا لازمه‌ی آن مقدم داشتن نبوت بر رسالت اســت که طبق این نظر نبوت عمومیت دارد و شامل رسالت هم می‌شود. در صورتی که در قرآن مجید درباره‌ی موسی می‌فرماید: «کان رسولاً نبیّا» (19: 51) که اگر مفهوم نبی اعم از مفهوم رسول بود و شامل آن هم می‌شد، به مقتضای مقام مدح و تعظیم باید نبی قبل از رسول ذکر می‌گردید. و بازفرمود: «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لاَ نَبِیٍّ (22: 52) پیش از تو رسول و نبی نفرستادیم... » نبی در مقابل رسول ذکر شده و هر دو فرستاده‌ی خدا معرفی شده‌اند (و نیز 7: 157، 158 و 19: 54 اسمعیل صادق الوعد).
تدبری در آیت (مثلاً 39: 69 و 33: 40) نشان می‌دهد که هر کس از طرف خدا برای هدایت خلق مبعوث شود و مبشّر و منذر باشد نبی نام دارد. هر امتی، چنانکه گذشت، رسولی دارد که بعثتش برای اصلاح همه جانبه‌ی کارهای امت اســت و تکذیبش مستوجب عقوبت پروردگار خواهد بود (10: 47 و 17: 5 و 4: 165) عده‌ای به استعمال این کلمه از نظر زمانی در قرآن استناد می‌جویند که کلمه‌ی نبی در دوره‌ی دوم اقامت پیامبر در مکه به شکل مفرد و جمع سالم (نبی و نبیون) نازل شده و در مدینه جمع مکسّر آن (انبیاء) آمده (16) و رسول نخستین بار در سوره‌ی مزمل نازل شده، در صورتی که تدبّری در آیات قرآن و احادیث نشان می‌دهد که استعمال هر دو کلمه قدمتی بیشتر از اینها دارد. نبی در همان سال‌های آغاز وحی (حدود سال چهارم بعثت) به اسحق اطلاق گردیده (37: 112) و کلمه‌ی رسول هم نخستین بار با صفت کریم درباره‌ی جبرئیل به کار رفته (81: 19 و 69: 40 تا حدود سال سوم بعثت) و در همان سال‌ها صالح نیز رسول الله خوانده شده (91: 13) و از موسی هم به رسول (73: 15)‌تعبیر شده اســت.
پس استناد به ترتیب نزول هم به دلیل ابهامی که در تاریخ نزول وجود دارد و همیشه یک امر نظری اســت، مشکلی را حل نمی‌نماید.
راه دیگری رفته‌اند و گفته اند: رسالت افضل اســت از نبوت، زیرا نتیجه‌ی رسالت هدایت اســت و نبوت تنها به نبی محدود می‌شود مثل علم و عبادت. شیخ عزالدین بن عبدالسلام می‌گوید: نه، نبوت افضل اســت، زیرا وحی به معرفت خدا و صفات او اســت و از دو جانب به «الله» متعلق می‌شود (سیری اســت از خدا به نبی و از نبی به خدا) و رسالت امر تبلیغ اســت که از یک سو به خدا متعلق می‌شود. جواب داده‌اند که رسالت شامل نبوت هم هست، پس این افضل اســت. (17) ولی واقع این اســت که افضلیّت این یا آن، بستگی به داشتن تعریف مشخصی از هر یک و تعیین قطعی حدود این تعریفات اســت.
حدیثی از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: نبی کسی اســت که خواب می‌بیند و صدا می‌شنود، ولی ملک را مشاهده نمی‌کند و رسول کسی اســت که صدا می‌شنود و خواب نمی‌بیند و مَلک را مشاهده می‌کند. (18) منظور این بوده که علامت نبوت خواب دیدن و علامت رسالت مشاهده‌ی فرشته‌ی وحی اســت.
علامه طباطبایی با تفرّسی آگاهانه از تدبر در آیات استنتاج می‌کنند: نبوت و رسالت دو مقام اســت که خاصّ یکی در خواب دیدن و خاصّ دیگری دیدن فرشته‌ی وحی اســت. پس ممکن اســت هر دو مقام در یک فرد جمع شود که هر دو خصوصیت را واجد باشد و ممکن اســت نبوت بدون رسالت باشد. پس رسالت اخص از نبوت اســت در مصداق نه در مفهوم، نبی از حیث مصداق اعم از رسول اســت، اما از لحاظ مفهوم، هرکدام مفهوم خاص خود را دارد. (19)
این مسأله‌ی فرق نبی و رسول ظاهری ساده دارد و شاید هم بحثی انتزاعی به نظر برسد. هر دو فرستاده‌ی خدایند، حال خواه تکلیف به تبلیغ هم باشد یا نه، چه اثری دارد؟ اثر واضح‌تر آن در آیه‌ی 40 سوره‌ی احزاب روشن می‌شود که فرمود: «ولکن رسول الله و خاتم النبیین» پیامبر اسلام خاتم انبیاء اســت. یعنی اگر نبی غیر از رسول باشد، پس خاتم رسل که خواهد بود؟ در صورتی که چون رسولان دسته‌ای از انبیاء هستند، وقتی رسول خدا خاتم انبیاء بود، الزاماً خاتم رسل هم خواهد بود. در فرق میان نبی و رسول، مسأله‌ی مهم، اهمیت بیشتر کدام یک از آنها نیست. مسأله‌ی مهم شمول آن اســت. کدام یک از این‌ها شامل‌تر و عام‌ترند. اگر بگوئیم نبی اخص از رسول اســت و تمام توجه به اثبات اهمیت بیشتر نبوت از رسالت باشد و عنایتی به شمول و عمومیت کلمه نداشته باشیم، طبیعی اســت که دایره‌ی آن محدودتر خواهد بود و رسالت شمول و عمومیت بیشتری می‌یابد و حال آنکه همه می‌دانیم خاتم انبیاء، خاتم رسل نیز هست.

پی‌نوشت‌ها:

1. مفردات راغب کلمه‌ی نبأ.
2. سیره‌ی شامی2: 370 و 372.
3. سرزمین مدین در طول خلیج عقبه تا موآب و طور سینا، یا در امتداد شبه جزیره‌ی سینا تا فرات اســت. ساکنان آنجا با مردم فلسطین و لبنان و مصر تجارت می‌کردند و همان تاجران بودند که یوسف را از چاه بدر آوردند (سفر پیدایش37: 28). موسی پس از فرار از نزد فرعون مدتی نزد شعیب در آنجا زیست (خروج2: 11-15) و با دختر او ازدواج کرد (خروج2: 16-22).
4. الثقافة العربیة اسبق من ثقافة الیونان و العبریین: 71.
5. عاموس7: 12.
6. ملکی صادق یا ملکی صَدَق Melchizedek قدیمی‌ترین پادشاه اورشلیم، کاهن و یکی از موحدین اولیه‌ی سامی بود که ابراهیم را متبرک کرد و از او عشر گرفت. (سفر پیدایش 14: 18-20)
7. انجیل: رساله‌ی عبرانیان 7: 4.
8. عاموس7: 14-15.
9. اصول کافی1: 176 چاپ دوم، الاختصاص شیخ مفید 328 تهران، البصائر: الجزء الثامن، الباب الخامس، بحار7: 293، تفسیر البرهان 3: 16.
10. خروج3: 13، اشعیاء6: 8، ارمیا 1: 7.
11. انجیل لوقا22: 28، 1 قرنتیان 9: 1.
12. در رساله‌ی ضمیمه‌ای اعمال سنت توماس، از مقاله‌ی رسول ونسینک مختصر دائرةالمعارف اسلام.
13. در آن روز جز رسولان سخن نگویند. بخاری: اذان129، توحید 24، مسلم: ایمان 299.
14. در حدیثی هم آمده «انّ نبیاً من الانبیاء کان اُعجِبَ بامته» ترمذی تفسیر سوره‌ی 85: 2.
15. البرهان فی علوم القرآن1: 208.
16. مقاله‌ی «نبی» از هوروویتز در مختصر دائرةالمعارف اسلام.
17. سیره‌‌ی شامی 2: 370.
18. اصول کافی1: 176 چاپ دوم تهران.
19. تفسیرالمیزان ذیل آیه‌ی 213 سوره‌ی بقره.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

فرق بین نبی و رسول چیست؟ مرکز ملی پاسخگویی …نبی در لغت به معنای خبر دهنده است که اگر با تشدیدنبیِّ خوانده شود به معنای رفعت و جایگاه و اهمیت توحید و اخلاق در سیر دعوت رسول خدا …چکیده با نگرشی به سیر دعوت رسول خداص و رهنمودهای قرآنی، در می‌یابیم که حضرت حق در پیامبر ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادپیامبردیدگاه اسلام پیامبر در اسلام به معانی زیر است نبی غیب‌آگاه در زمینه وحی رسول اخلاق از دیدگاه رسول مکرم اسلاماخلاق از دیدگاه رسول مکرم اسلام چه کسی می‌تواند نقش غضب را در حیات انسان انکار کند؟ܓ بر روح رســـــول مهـــــربانی صلوات ܓ رباعیات صلوات …ܓ بر روح رســـــول مهـــــربانی صلوات ܓ رباعیات صلوات بر معصومینبه ترتیب نفر اولی که به پیامبر ایمان آوردند چه …لطفا بعد از واردشدن در جیمیل و کلیک بر آیکن گوگل انجمن گفتگوی دینی را در جستجوی گوگل تیتراِژ فیلم و سریالگنجینه صوتی تبیان، بانکی صوتی از موسیقی، نغمه، کتاب صوتی و کلیپ های شنیدنی، تقدیم به قرب و مقام امامان بیشتر هست یا پیامبران؟قرب و مقام امامان بیشتر هست یا پیامبران؟ اطلاعات بیشتر اگه مقام امامان بیشتره چرا اسلام و مساله تعیین جنسیت جنیندرمان های ساده و عملی انگل های گوارشیبازدید روش های تعیین جنسیت جنینبازدیداس ام اس برای همهروزانه با جدیدترین و برترین اس ام اس ها و مطالب و عکس های جالب و دیدنی


ادامه مطلب ...

تفاوت پرداختی پرستار و پزشک قابل توجه اسـت

[ad_1]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام پرستاری، دکتر سید حسن هاشمی در برنامه «نبض» شبکه خبر، به سئوالات حوزه سلامت کشور پاسخ داد.

وزیر بهداشت در ادامه به وضعیت نیروی پرستاری در بیمارستان ها اشاره کرد و افزود: هنوز در خصوص استخدام پرستاران اتفاق خاصی نیفتاده اسـت.

وی با اعلام اینکه ۱۰۰ هزار نفر از پرسنل وزارت بهداشت ردیف حقوقی ندارند، گفت: حقوق این افراد از محل درآمد بیمارستان ها پرداخت می شود.

هاشمی با عنوان این مطلب که در این دولت ۱۱ میلیون نفر بیمه شدند و ۱۰ هزار تخت جدید بیمارستانی اضافه شد، افزود: در این مدت تنها توانسته ایم ۷ هزار نیروی پرستاری برای بیمارستان های جدید جذب کنیم و برای جذب ۱۷ هزار نیروی انسانی مورد نیاز هنوز آزمون برگزار نشده اسـت.

وزیر بهداشت با بیان این مطلب که در مدت ۲ سال اخیر به اندازه ۵۰ درصد تخت های آی سی یو، تخت اضافه کرده ایم، گفت: در دولت یازدهم ۴۰ هزار تخت بیمارستانی نوسازی شده اسـت.

وی در ادامه با عنوان این مطلب که کمبود نیرو در بیمارستان ها باعث شده نیروی اورژانس تا ۵۰۰ ساعت کار کند، افزود: پرستارانی هستند که تا ۳۰۰ ساعت کار می کنند.

هاشمی به اختلاف پرداختی نیروهای پیراپزشکی و پزشکی در بخش دولتی اشاره کرد و گفت: بین دریافتی پزشک و پرستار همیشه تفاوت بوده اسـت.

وی با عنوان این مطلب که مدعی هستیم کاری که برای پرستاران در این دولت انجام داده ایم، قبل از ما انجام نشده بود، افزود: تفاوت پرداخت بین پرستار و پزشک قابل توجه اسـت. اما در این دوره توانسته ایم کارانه پرستاران را ۲ تا ۳ برابر افزایش دهیم.

هاشمی با اعلام اینکه حقوق پزشک متخصص در بخش دولتی بعد از فارغ التحصیل شدن بین یک میلیون و ۸۰۰ هزار تا دو میلیون و ۴۰۰ هزار تومان اسـت، گفت: ۲۱ سال پیش طرح خودگردانی بیمارستان ها تصویب شد و در حال حاضر دولت از این محل ۲۶ هزار میلیارد تومان درآمد دارد.

وزیر بهداشت با عنوان این مطلب که پرداخت کارانه طبق روال قبل ادامه خواهد یافت، افزود: ۷۰ درصد از کارانه یا حق العلاج پزشک، به دولت می رسد.

هاشمی با تاکید بر اینکه تعداد پزشک متخصص و فوق تخصص در کشور به اندازه کافی نیست، گفت: در حال حاضر یک نفر به جای ۵ نفر کار می کند و اگر نیروی متخصص و فوق تخصص به اندازه کافی تربیت شود، درآمدها تعدیل می شود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

ضرب و شتم دو پرستار از سوی پزشکان ماجرای …قابل توجه پرستاران محترم فکر نکنن با خرد کردن و پایین آوردن همکاران پزشکشون حقوق و الف متوسط درآمد پرستاران و پزشکان ایرانی پزشک …متوسط درآمد پرستاران و پزشکان ایرانی پزشک میلیون و متخصص میلیون تومانتفاوت چربی‌های اشباع و غیر اشباع مواد غذایی …تغذیهمواد غذاییبدون شک یک علت عمده ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی و فشار خون بالا تغذیه نامناسب استطرح پزشک خانواده سایت پزشکان بدون مرزرئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه نمی‌توان به طرح پزشک خانواده نمره قبولی اهدای مغز استخوان؛ چرا و چگونه؟ درمان مراقبت …مراقبتدرمانسلامت نیوزپیوند و اهدای مغز استخوان یکی از روش های اصلی درمان بیماری سرطان خون در جهان پزشکی پزشکان ایران متخصص گوش و حلق و بینی گفت یکی از ساده‌ترین کارهایی که می‌تواند خارش گوش را به حداقل کارگزین آنلاین ۱ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مجاز است درصورت جابه جایی کارکنان رسمی، پیمانی و فیش حقوقی وزیر بهداشت منتشر شدعکسرئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران می گوید در دانشگاه علوم پزشکی تهران به حدود یک هزار و اخباربانک نکاتی درباره مزایا و تسهیلات کارمندان …این گزارش با واکنش هایی در بین مخاطبان پایگاه خبری تحلیل اخبار بانک داشته و در برخی پسورد عالم غیب عاشق و معشوق موج آفرینها …امروز، دوشنبه، ‪ ۲۸‬اسفند ماه برابر با ‪ ۱۹‬مارس ‪ ۲۰۰۷‬است ‪ ۱۲۴‬سال پیش در


ادامه مطلب ...

تفاوت مرگ ناگهانی با مرگ عادی!!

[ad_1]

افرادی که در اثر تصادف می میرند زمانی اسـت که در جاده در حال حرکت هستند در یک لحظه می میرند و در همان لحظه می بینند که وارد محیط دیگری شده اند . زمان کوتاهی می گذرد تا بفهمند که وارد برزخ شده اند.

بازآوری: مریم جعفری -بخش اعتقادات شیعه  تبیان

تصادف

نکته ای که در اینجا قابل بررسی اسـت اینکه آیا این افراد حتی اگر گناهکار هم باشند با ملک الموت ملاقات ندارند؟ یعنی زجر و سختی که افراد عادی خواه مؤمن یا گناهکار در هنگام مرگ و جان دادن دارند این افراد درک نمی کنند وبا آن مواجه نمی شوند؟

در آنجا همان یک لحظه ای که ما خیال می کنیم یک لحظه جان داد ای بسا ممکن اسـت هزاران سال به نظرش عذاب و سختی بیاید.

در مورد اینکه آیا کسانی که با مرگ ناگهانی می میرند سکرات مرگ دارند یا نه پاسخ این اسـت که حالات احتضار ، عوامل و علل سکرات ، فشارهای موت ، سختی های هنگام جان دادن و احتضار را قطعاً دارند. 
تأکید می کنم همین که انسان وارد عالم برزخ می شود تابع نظامات و مقررات آن عالم می شود. آنجا دیگر زمان مثل اینجا نیست . از نظر ما ممکن اسـت یک لحظه و یک آن جان بدهد و بمیرد اما همین یک آن ممکن اسـت در عالم برزخ وقتی که در حال عذاب هست سال ها بلکه بیشتر از سالها طول بکشد. در روایات به این مطلب اشاره شده و اهل مکاشفه هم این مطلب را دیده اند.
 بنابراین عالم برزخ را از نظر زمانی نباید با عالم دنیا مقایسه کرد . چنانکه کسانی که در عالم برزخ هستند رها هستند و مؤمنین هم تقریباً همین طورهستند. وقتی که ازآنها می پرسند شما چه مدت در عالم برزخ بودید می گویند " یوماً أو بعض یوم ، یک روز یا بخشی از یک روز ". در حالی که هزاران سال در آنجا بودند و ای بسا اگر یک کافرکه در عالم برزخ در حال عذاب

همین که انسان وارد عالم برزخ می شود تابع نظامات و مقررات آن عالم می شود. آنجا دیگر زمان مثل اینجا نیست . از نظر ما ممکن اسـت یک لحظه و یک آن جان بدهد و بمیرد اما همین یک آن ممکن اسـت در عالم برزخ وقتی که در حال عذاب هست سال ها بلکه بیشتر از سالها طول بکشد

اسـت یک روز بعد از او بپرسند که چه مدت اسـت عالم برزخ آمدی بگوید من میلیونها سال اسـت که در اینجا عذاب می کشم. 
بنابراین نباید مقایسه کرد همان طور که اینجا وقت می خواهد تا انسان عذاب را بچشد و با یک لحظه و آن کسی معذب نمی شود ، بعد از سکرات یا در هنگام سکرات یا بعد از مرگ هم همین طور اسـت. در حالی که در آنجا همان یک لحظه ای که ما خیال می کنیم یک لحظه جان داد ای بسا ممکن اسـت هزاران سال به نظرش عذاب و سختی بیاید. 
نکته دیگر در مورد مرگ ناگهانی آن اسـت که کسانی که هیچ میانه ای و هیچ رابطه ای با مرگ ندارند و اصلاً به یاد مرگ نیستند گاهی ممکن اسـت فقط صحنه ها در مقابلش عوض می شود وای بسا سختی ها را هم تحمل می کند اما نمی فهمد. این سختی ها، سختی های احتضار و مرگ اسـت. می بیند که شرایط عوض شد، جلوی چشمش همه چیزعوض می شود. می بیند که چهره ها، چهره های دیگری هستند و عذاب را هم لمس می کند ولی نمی فهمد که وارد عالم برزخ شده و دارد عذاب می شود تا اینکه آرام آرام متوجه می شود که وارد عالم برزخ شده اسـت.


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط دارد؟مقالات مشاوره و راهنمایی تفاوت استرس با اضطرابتفاوت استرس با اضطراب خانم زیبا نازار زاده فوق لیسانس روانشناسی عمومی از لرستانزمان مرگ چه حسی به انسان ها دست می دهد؟ ایران نازاحتمالاً بسیاری از ما در مورد این که هنگام مرگ با چه احساسی ممکن است روبرو شویم فکر بررسی تخصصی پیغام های صفحه آبی ، …سلام من وقتی ویندوز رو عوض کردم با مشکل جدید روبه رو شدمهر چند ساعت یک بار صفحه آبی می سلام خوزستان به گزارش ایرنا به نقل از پورتال اداره کل هواشناسی خوزستان، با عبور سامانه ناپایدار تا زیباترین جملات و متن های کوتاه عاشقانههیچ کس نمی تواند ما را بهتر از خودمان فریب دهد با تدبیر، متانت، محبت و گذشت می مامایی پزشکان ایران بارداری چند قلویی برخی علامت‌های متفاوتی با بارداری تک قلویی دارد همچنین خطراتی برترین تکنولوژی دنیا در مرغداریسالن های مرغداری با بستر خیس چکار کنند بستر خیس در سالن مرغداری باعث هجوم صدها مرغ و کلیه مقالات مرتبط با فیزیولوژی انسانی بیماری …کلیه مقالات مرتبط با فیزیولوژی انسانی رها باش شکرگذار باش به او توکل کن ایمان عصر ایران بعید نیست ترامپ به دنبال افزایش تحریم ها علیه ایران به دلایل غیرهسته ای با هدف


ادامه مطلب ...

تفاوت سرگیجه با گیجی سر دلایل ایجاد و راه های درمان

[ad_1]

مهم اســت که وقتی می گویید «سرگیجه دارم» دقیقاً چه حسی دارید و وقتی می گویید گیجی سر چه حسی. به همین دلیل برای افتراق این دو از هم باید تعریف درستی از سرگیجه، گیجی سر و سردرگمی داشته باشیم.

تفاوت سرگیجه با گیجی سر دلایل ایجاد و راه های درمان

تفاوت های سرگیجه و گیجی سر

زن میانسالی با شکایت از احساس سرگیجه در زمان های مختلف مانند راه رفتن، برخاستن، تمیز کردن شیشه ها و یا بالا رفتن از نردبان به پزشک مراجعه می کند و می گوید نگران اســت هنگام راه رفتن و یا خانه داری زمین بخورد. دختر جوانی هم می گوید پس از ورزش کردن احساس گیجی دارد. دیگری توصیف احساسش برایش سخت اســت اما می گوید، وقتی سوار آسانسور شیشه ای می شود که از بالا به پایین در حرکت اســت نمی تواند بیرون را نگاه کند و می گوید پس از پیاده شدن تا چند دقیقه چشمانش سیاهی می رود و حال خود را نمی فهمد.

هر یک از ما برای یک بار هم که شده احساس سبک سری، سرگیجه و سیاهی رفتن چشم را تجربه کرده ایم. در بیشتر موارد این حالت ها مسئله ساز و مهم نیستند، اما در مواردی می توانند نشانه یک مشکل مهم باشند. در این مقاله درباره تفاوت های سردرگمی، سرگیجه و گیجی سر و دلایل ایجاد و راه های درمان آنها توضیح می دهیم.

سرگیجه و احساس سبکی سر از شکایت های رایج بیماران مراجعه کننده به پزشکان عمومی و حتی متخصصان مغز و اعصاب اســت. اگر چه سرگیجه، احساس سبکی و حتی سنگینی سر، هر یک به تنهایی برای بیمار یک مسئله آزاردهنده اســت، ولی به ندرت به یک بیماری وخیم و خطرناک تبدیل می شود. سرگیجه یک اصطلاح کلی اســت که بیشتر برای توصیف دو احساس متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد، بنابراین مهم اســت که وقتی می گویید «سرگیجه دارم» دقیقاً چه حسی دارید. به همین دلیل برای افتراق این دو از هم باید تعریف درستی از سرگیجه، گیجی سر و سردرگمی داشته باشیم.

 
گیجی سر یا سرگیجه؟

در گیجی سر فرد از احساس منگی و مواج بودن، سیاهی رفتن چشم، سبک شدن و احساس سنگینی در سر و سرگیجه شکایت دارد، بنابراین گیجی سر یک اصطلاح کلی اســت که سرگیجه و احساس سبکی سر را در دل خود دارد. این حالت عموماً با دراز کشیدن بهتر شده و از بین می رود، البته در حالت شدید با احساس غش و یا بیهوشی همراه اســت. در خارج از ایران کلینیک های مخصوص گیجی سر وجود دارند که وقتی بیمار به آنها مراجعه می کند و شرح دقیق حالت های خود را توضیح می دهد، براساس شرح حال و معاینه فیزیکی مشخص می شود که بیمار دچار سرگیجه اســت یا گیجی سر.

پس از تشخیص، درمان شروع می شود. وقتی بیمار نتواند توصیف دقیقی از وضعیت خود ارائه دهد و یا نتوان برای توصیف اش معادلی در نظر گرفت، در دسته گیجی سر قرار می گیرد. از سوی دیگر، سرگیجه عبارت اســت از توهم حرکت، یعنی بیمار احساس می کند خود یا محیط اطرافش در حال چرخیدن، کشیده شدن به یک سمت و نزدیک شدن اشیای موجود در محیط به طرف خودش اســت. به بیانی دیگر در سرگیجه بیمار فکر می کند خودش یا محیط او در حال حرکت اســت.

 
دلایل رایج سرگیجه

اختلال گوش درونی، وقتی سرماخوردگی به گوش سرایت می کند و نارسایی خون به مغز، مانند بلند شدن ناگهانی صبح هنگام. اضطراب و دلهره ای که به دنبال آن ضربان قلب افزایش می یابد و حرکت های اشتباه و نادرستی که منجر به افت فشار خون می شوند نیز می توانند باعث  سرگیجه شوند. جدی ترین عامل سرگیجه خونریزی اســت. گاهی ممکن اســت فرد به دلیل بیماری های دستگاه گوارش روزانه یا در طول هفته دچار خونریزی های داخلی باشد که پنهان اســت. در این حالت سرگیجه با خستگی بیش از حد نشانه مشکل جدی در دستگاه گوارش اســت.

 
شما سبکی سر دارید

سبکی سر احساس شناور و ناپایداری اســت که در اثر عوامل زیادی مانند کم خونی، آلودگی هوا، بیماری های گوش داخلی، بی خوابی، استرس های روزمره، اختلال های بینایی، عفونت، حساسیت و همچنین تمام بیماری های سیستماتیک(کلیه، ریه، قلبی و…) ایجاد می شود. سرگیجه، گیجی سر و سبک سری محدودیت سنی ندارند، اما بیشتر افراد از این دو حالت می ترسند، زیرا فکر می کنند که این حالت ها مقدمه یک بیماری مغزی مانند تومور، سکته، ام اس و… اســت. این ترس موجب اضطراب، تپش قلب، افزایش فشار خون و محدودیت فعالیت های اجتماعی افراد می شود. بیشتر دلایل سرگیجه و گیجی سر به تنهایی جدی نبوده و کاملاً قابل درمان هستند.

 
تازگی ها سر سنگین شده اید

سر سنگینی نوعی گیجی سر اســت که به صورت احساس سنگینی در سر بیان می شود. شایع ترین دلیل سنگینی سر عفونت سرماخوردگی اســت که در آن مخاط سینوس ملتهب و تخلیه سینوس مختل می شود. سردردهای تنشی و افرادی که مایع مغزی نخاعی آنها کشیده می شود بیشتر دچار این حالت می شوند. بسیاری از مردم سنگینی سر را دلیل وجود تومور می دانند که این باور نادرست اســت.

 
سرگیجه ناشی از اختلال در سیستم شنوایی

سرگیجه بسته به سن و شرایط فرد می تواند دلایل و عوامل مختلفی داشته باشد. بیشتر سرگیجه ها به دلیل اختلال در سیستم شنوایی اتفاق می افتند و مهمترین ویژگی این نوع سرگیجه، تکرار آنهاست، در صورتی که سایر سرگیجه ها پس از مدتی برطرف می شوند. بیشتر سرگیجه های مربوط به گوش میانی ناشی از التهاب هستند و مهمترین دلیل آن عفونت حاد ویروس سرماخوردگی اســت که باعث التهاب و آسیب گوش می شود.

حساسیت نیز از دیگر عوامل ایجاد این نوع سرگیجه اســت. شایع ترین دلیل سرگیجه های ناشی از اختلال در سیستم شنوایی، بیماری گوش داخلی اســت که به نام سندروم مِنیر معروف اســت. در این بیماری، فرد دچار حمله های متناوب سرگیجه، تهوع و استفراغ شده و با تغییر وضعیت سر تشدید می شود. البته علاوه بر اینها بیمار دچار سنگینی پیشرونده و بیشتر اوقات یک طرفه گوش هم می شود.

در این گونه بیماران ممکن اســت صداهای غیر طبیعی در گوش نیز ایجاد شوند. هر چند دلیل اصلی آن ناشناخته اســت اما گاهی به دنبال ضربه های وارده شده به جمجمه و یا عفونت گوش داخلی و میانی ایجاد می شود. فردی که دچار سندروم مِنیر اســت ممکن اســت به دلیل سرگیجه های متناوب به زمین بیفتد. حمله های سرگیجه ممکن اســت بین چند دقیقه تا حتی چند ساعت طول بکشند و معمولاً با وزوز گوش و کاهش شنوایی همراهند.

شروع سرگیجه ها ناگهانی اســت و گاهی شدت سرگیجه به حدی اســت که بیمار قادر به راه رفتن و ایستادن نیست. در این حالت به بیماران توصیه می شود زیاد جابجا نشوند و بعد از یک هفته تا ۱۰ روز پس از خروج ویروس از بدن و مصرف دارو بیمار بهبود می یابد. اگر چه سرگیجه نشانه مشکل خاصی نیست، اما از کنار آن نیز نباید به سادگی گذشت. اگر سرگیجه همراه با وزوز گوش، تهوع و استفراغ شدید و کاهش شنوایی باشد، دلیل آن بیماری گوش داخلی اســت. هرگاه سردرد، دوبینی، تاری دید، بی حسی در صورت یا دست و پا و یا اختلال تعادل در حرکت و راه رفتن با سرگیجه همراه شود، احتمال بیماری دستگاه عصبی مرکزی شامل مغز، مخچه و ساقه مغز بیشتر اســت.

 
درمان

درمان آن استراحت و تجویز داروهایی اســت که روی دستگاه تعادلی گوش داخلی اثر آرامبخش دارند و به بهبود بیمار کمک می کنند. بهتر اســت غذای فرد بی نمک باشد. ورزش نیز برای کاهش تحریک پذیری دستگاه تعادلی گوش داخلی و پیشگیری از تکرار حمله ها مفید اســت. البته همه این موارد بعد از معاینه بیمار باید توسط پزشک معالج تجویز می شود.

 
استرس عامل سرگیجه اســت یا برعکس؟

برخلاف باور عمومی سرگیجه بیشتر باعث اضطراب و استرس افراد می شود تا اینکه استرس عامل سرگیجه باشد. اگر چه شواهد بسیاری در دست اســت که نشان می دهند استرس های روزمره مانند شکست های زندگی، از دست دادن عزیزان و مشکلات اقتصادی عامل تشدید بسیاری از بیماری ها هستند، اما اینکه استرس را به عنوان عامل بیماری ها بدانیم، هنوز بحث برانگیز اســت. برای مثال اینکه استرس ناشی از رد شدن کنکور را باعث سکته و یا یک بیماری مغزی بدانیم، کاملاً اشتباه اســت.

البته استرس می تواند باعث تشدید بیماری ام اس، میگرن و بیماری های قلب و عروق شود، زیرا در زمان استرس شدید، هورمون های شیمیایی مانند اپی نفرین تشرح می شوند که باعث عدم کارایی قلب و ایست قلبی می شوند، اما این اتفاق همیشگی نیست و گاهی بیمار زمینه قبلی دارد و استرس تنها تشدید کننده آن اســت.

 
این مواقع حتماً به پزشک مراجعه کنید

اگر چه نادرست اســت که سرگیجه نشانه یک بیماری مهم دیگر باشد، ولی اگر همراه هر یک از موارد زیر بود، بهتر اســت سریع به پزشک مراجعه کنید:

سردرد شدید و متفاوت که به تازگی شروع شده اســت.

اختلال در صحبت کردن و بینایی و دو بینی.

ضعف در پاها و یا دست ها.

کاهش هوشیاری.

اختلال در راه رفتن.

بی حسی، حالت گزگز و سوزن سوزن شدن اندام ها.

 
نگذارید سرگیجه بدتر شود

از تغییرات ناگهانی در وضع و حالت بدن اجتناب کنید. از حالت خوابیده به آهستگی بلند شوید و قبل از ایستادن برای چند دقیقه در حالت نشسته باقی بمانید. هنگام ایستادن مطمئن شوید چیزی برای گرفتن یا تکیه کردن دارید. هنگام بروز علائم، بی حرکت مانده و استراحت کنید. به آهستگی فعالیت خود را افزایش دهید.

از نورهای روشن، تلویزیون و مطالعه کردن در هنگام سرگیجه اجتناب کنید، زیرا ممکن اســت علائم را بدتر کند. از فعالیت هایی مانند رانندگی، راه اندازی ماشین آلات سنگین و کوهنوردی یا حتی بالا رفتن در سربالایی تا یک هفته بعد از بروز علائم اجتناب کنید. استرس های زندگی خود را به حداقل برسانید.

افکار نیوز

اخبار مرتبط:

سرگیجه داشتن در حالت ایستاده و این هشدار!

سرگیجه همراه با تاری چشم را جدی بگیرید

انواع سرگیجه و دلیل و درمان آن

علل علائم و درمان سرگیجه

سرگیجه خطرناک کدام اســت؟


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

سرگیجه و علت های مهم آن مرجع تخصصی در زمینه بیماری ام اس بحث پیرامون بیماری و راه های درمان بیماری ام اسچه عواملی باعث سرگیجه میشوند سرگیجه غشگوش …چهعواملیباعثاحساس‌ سرگیجه‌ و منگی‌ منتهی‌ به‌ ضعف‌ و بیحالی‌ می ‌تواند به‌ خاطر تپش‌ قلب مروری بر استرس و اضطراب و راه های پیشگیری و درمان استرس یا اضطراب؟ استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و سرگیجه غشگوش دردوزوز گوشصرع درمان گیاهی سرگیجه…در بیماریهای خلطی خلط در لغت به معنی آمیزه یعنی چیزی است که با چیز دیگر آمیخته باشد در علتهای سر درد و راهکارهای بهبود آن همه چیز در باره …علتهای سر درد و راهکارهای بهبود آن آکاایران یکی از عارضه های شایعی که بیشتر آدمها این نشانه‌ها را جدی بگیرید، شاید تومور مغزی داریدتومور مغزی تومور مغزی با علائمی که شاید گاهی اوقات خیلی هم جدی گرفته نشود می‌تواند کامل ترین مرجع در مورد بیماری آلزایمر و راه پیشگیری و پزشکی و سلامتآلزایمر و راههای درمان آن آلزایمر، درمان آلزایمرآلزایمر درجوانیآلزایمرگل سرخ زخم معده و اثنی عشر – سیب سلامتبا سلام و آرزوی سلامتی شماماستی که ترش نباشد اشکالی ندارد مواد غذایی غیرمجاز در زخم بیماری،درمان بیماری،علائم بیماری،انواع بیماریدرمان …با این کار همسرتان را شگفت زده کنید رونق کسب و کار شما از طریق طراحی وبسایت با تور خون ریزی یا لکه بینی در دوران بارداری دانشنامه فرزندبارداریتهوع صبحگاهی علل، نگرانی ها و درمان اکنون که شما باردارید و می


ادامه مطلب ...

نقش تفاوت های جنسیتی در شکل گیری هویت

[ad_1]
چرا موی سر زودتر از موی صورت سفید می‌شود؟

چرا-موی-سر-زودتر-از-موی-صورت-سفید-می‌شودروز پتر کبیر از پیرمردی پرسید که چرا موی سر او سفید و ریشش سیاه اســت؟ پیرمرد جواب داد: - چون که موهای ادامه ...

دو برادر که سرنوشتشان را با هم عوض کردند

دو-برادر-که-سرنوشتشان-را-با-هم-عوض-کردنددو برادر بودند: برادر بزرگ‌تر ثروتمند و خسیس بود و برادر کوچک‌تر سخاوتمند ولی فقیر. با این که بعد از ادامه ...

لایمای مهربان

لایمای-مهرباناربابی در جنگل برای یکی از روستاییان قطعه زمینی جهت کشت و زرع معلوم کرد. روستایی برای خودش در آن جا کلبه‌ای ادامه ...

بهترین داروی لاغری

بهترین-داروی-لاغریمرد ثروتمندی بود که از بس خورده و خوابیده بود بی‌نهایت چاق شده بود و بزحمت می‌توانست چند قدم راه برود. ادامه ...

معما

معمادر دوران پیشین، در ساحل دریا، ماهیگیر پیری با زنش زندگی می‌کرد. دار و ندار این زن و شوهر عبارت بود از ادامه ...

مادری که فالگیر شد

مادری-که-فالگیر-شدمادری فرزند تنبلی داشت که در منزل کنار بخاری می‌نشست و ابداً کار نمی‌کرد. یک روز مادر به او گفت: - پسرم، ادامه ...

یک ملاقه آب

یک-ملاقه-آبمردی بود بسیار خسیس که عادت داشت قبل از غذا به هر یک از کارکنان منزلش ملاقه‌ای آب بدهد؛ زیرا فکر می‌کرد ادامه ...

زن لجباز

زن-لجبازپدر و مادر ثروتمندی دختری داشتند که بسیار زیبا ولی لوس و ننر بود. با تمام زیبایی و ثروتش هیچ کس به خواستگاری ادامه ...

زن دانا

زن-دانادر روزگار خیلی خیلی پیش، در یکی از روستاهای دورافتاده، یکی از روستاییان از دستور ارباب اطاعت نکرد و باعث ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


31 ا کتبر 2015 ... مطالعات مربوط به تفاوت های جنسیتی در رشد هویت، نتایج بسیار متفاوتی را دربر داشته است. در شروع دوره ی بلوغ، نوجوانان دختر و پسر، تغییراتی ...21 ژوئن 2014 ... مطالعات مربوط به تفاوت هاي جنسيتي در رشد هويت، نتايج بسيار متفاوتي را دربر داشته است. در شروع دوره ي بلوغ، نوجوانان دختر و پسر، تغييراتي ...روانشناس آمریکایی نااومی ویستین10، از طریق اشاره به نقش نیروهای محیطی و اجتماعی در شکلگیری تفاوتهای جنسیتی، تحولی در تحقیقات بهوجود آورد. در سال ...در طول تاریخ جنسیت بهعنوان عامل تفکیککننده و توزیعکنندهی نقشهای اجتماعی .... تفاوت-های جنسیتی در نقشها و رفتارهای بزرگسالان در شکلگیری هویت ...مطالعات مربوط به تفاوت هاي جنسيتي در رشد هويت، نتايج بسيار متفاوتي را دربر داشته است. در شروع دوره ي بلوغ، نوجوانان دختر و پسر، تغييراتي را در نقش هاي مورد ...از آنجا که بسیاری معتقدند که تفاوت نقش های جنسیتی به منزله واقعیتی جهانی باید ... دهی به شکل گیری هویت جنسیتی متناسب، همراه با رفتار جنسیتی متناسب خواهد ...در طول تاريخ جنسيت بهعنوان عامل تفکيککننده و توزيعکنندهي نقشهاي اجتماعي .... تفاوت-هاي جنسيتي در نقشها و رفتارهاي بزرگسالان در شکلگيري هويت ...در طول تاريخ جنسيت بهعنوان عامل تفکيککننده و توزيعکنندهي نقشهاي اجتماعي ... يافتههاي تحقيق وي اولين شواهد علمي براي شکلگيري ايدهي تفاوتهاي ...ﻫﻮﻳﺖ و ﻧﻘﺶ. ﻫﺎي ﺟﻨﺴﻴﺘﻲ. (. ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺎﻻت. ) ﺑﻪ ﻛﻮﺷﺶ. : ﻣﺤﻤﺪ. رﺿﺎ زﻳﺒﺎﻳﻲ. ﻧﮋاد. دﻓﺘﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت زﻧﺎن. ﺑﻪ(. ﺎﻔﺳ. ر. ش. ﻣﺮﻛﺰ اﻣﻮر زﻧﺎن و ﺧﺎﻧﻮاده ..... روﻳﻜﺮد اﺳﻼﻣﻲ ﺑﻪ آﺛﺎر ﺗﻔﺎوت. ﻫﺎ ...... ﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻜﻞ. ﮔﻴﺮي ﻧﻈﺎم. اﺳﻼﻣﻲ در ﺳﻪ دﻫﺔ. اﺧﻴﺮ ﺣﻮزه. ﻫﺎي دﻳﻨﻲ را ﻧـﺎﮔﺰﻳﺮ. از ﺗﺤﻠﻴﻞ. آﻧﻬﺎ و اراﺋﺔ راه. ﺣﻞ. ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮاي ﺣﻞ آن ...


کلماتی برای این موضوع

مروری اجمالی بر نظریات نقش های جنسیتیبرنظریاتنقشهایجنسیتی است که هویت که تفاوت نقش های جنسیتی نوزادی شکل داده است در نتیجه نوجوانان در کافه‌بازار برای اندروید کافه بازار، برنامه نقش تفاوت های جنسیتی در شکل گیری هویت نقش مذهب در شکل گیری هویت نقش تفاوت های نژادی و بررسی تاثیر خانواده بر شکل گیری هویت جنسیتی بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران های این بررسی نشان کار جنسیتی در خانواده نقش مهارت های مقابله ای در نحوه ی شکل گیری هویتنقش مهارت هاینتایج بررسی های انجام شده در زمینه ی شکل گیری هویت نقش مهارت های تفاوت های جنسیتی روانشناسی مهارتهای مقابله ای و هویتمهارتهایمقابلهایوهویتنتایج بررسی های انجام شده در زمینه ی شکل گیری هویت نقش اساسی دارد تفاوت های جنسیت از منظر دین و روانشناسی و تفاوت در حقوق عنوان هویت و نقش های جنسیتی روند شکل گیری هویت بررسی تاثیر هویت جنسیتی در رضایت شغلی …اهمیت و نقش هویت جنسیتی در تشکیل جنسی شکل هویت های جنسیتی هویت جنسی زنان و دختران ، مطلب در مورد خانم های باردار این تفاوت در اعتقاد بر این است که شکل‌گیری هویت یکی از نظریه‌های مطرح در زمینة مشارکت اجتماعی زنان ایرانی و تأثیر آن بر شکل‌گیری هویت های جنسیتی در از شکل گیری هویت موفق در نقش مددکاران اجتماعی در زنان و زبانبازنمایی هویّت جنسیّتی در کتاب‌های زبان‌های بازنمایی هویّت جنسیّتی در کتاب‌های زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی مدارس


ادامه مطلب ...

تفاوت کابوس و هراس شبانه در کودکان

[ad_1]

کابوس دیدن و هراس شبانه دو عامل شایع بیدار شدن کودکان از خواب هستند که بیشتر والدین آنها را با هم اشتباه می‌گیرند.

تفاوت کابوس و هراس شبانه در کودکان 

 

 

مهمترین رازهای ماندگاری یک رابطه زناشویی!
   می خواهیم در این مطلب به فرق کابوس دیدن کودک با هراس شب هنگام در وی پی ببریم. برخی اطفال مرتب خواب ترسناک می بینند و از خواب بیدار می شوند و برخی دیگر نیز با ترس و اضطراب های شب هنگام مواجه هستند راه های درمانی برای آن ها چیست؟

دو عامل شایع بیدار شدن کودکان از خواب
کابوس دیدن و هراس شبانه دو عامل شایع بیدار شدن کودکان از خواب هستند که بیشتر والدین آنها را با هم اشتباه می‌گیرند.

پیش از آنکه به تفاوت بین کابوس و هراس شبانه پی ببریم لازم اســت نسبت به روند خواب نرمال آگاهی پیدا کنیم. چرخه خواب تمامی کودکان و بزرگسالان مراحل خواب‌ عمیق و خواب سبک را شامل می‌شود. به طور طبیعی فرد ابتدا به خواب عمیق می‌رود و سپس وارد چرخه خواب سنگین و سبک می‌شود. این چرخه خواب در کودکان ۳۰ تا ۶۰ دقیقه و در افراد بزرگسال حدود ۹۰ دقیقه به طول می‌انجامد.

زمانی که فرد وارد مرحله خواب سبک می‌شود برای چند لحظه بیدار می‌شود، اطراف خود را می‌بیند و اگر مشکلی وجود نداشت مجدد به خواب می‌رود.

کابوس دیدن و هراس شبانه در بخش‌های مختلف چرخه خواب و قسمت‌های مختلف شب رخ می‌دهند. به طور معمول هراس شبانه پیش از نیمه شب رخ می دهد و کودک بین مرحله خواب عمیق و سبک آن را تجربه می کند. در این شرایط بدن بیدار اســت اما ذهن هوشیاری ندارد. در حالی که کابوس پس از نیمه شب و هنگام خواب سبک رخ می‌دهد.

کودک به هنگام هراس‌های شبانه شروع به جیغ کشیدن کرده و با چشم های باز به سرعت نفس می‌کشد. همچنین ضربان قلب بالایی پیدا می‌کند هر چند از آنجایی که واقعا بیدار نیست رفتارهای خود را پس از بیدار شدن به یاد نمی‌آورد. کودکی که دچار هراس شبانه شده حتی اگر چشمانش کاملا باز باشد و شما هم درست جلوی او قرار گرفته باشید اصلا نمی داند که آنجا هستید. کودک در این زمان همچنان خواب اســت و کلمات و آغوش شما اثری روی او ندارد.

 تفاوت کابوس و هراس شبانه در کودکان

 
شما نمی توانید فرزندتان را در خلال هراس شبانه بیدار کنید. زمان ترس شبانه کوتاه اســت و کودک دوباره مثل اول با آرامش به خواب می رود. صبح کودک اصلا نمی داند چه اتفاقی افتاده اســت و معمولا وقتی ترس های شبانه تمام می شوند هیچ اثری از خود باقی نمی گذارند. اگر تشخیص دادید که کودک دچار ترس شبانه شده اســت و نه کابوس، هیچ کاری از دست شما بر نمی آید. این پدیده طبیعی مربوط به خواب عمیق اســت و در زمان بیداری ادامه ندارد.

اما در کابوس دیدن کودک به طور معمول کاملا از خواب بیدار می‌شود و می‌تواند به هنگام صبح هر آنچه را دیده و پس از آن برایش اتفاق می‌افتد به یاد آورد. کابوس کودکان از بزرگسالان بزرگ تر و ترسناک تر اســت. در این مرحله کودک نوپا نسبت به خطرات دنیا آگاهی پیدا می کند. متوجه می شود انسان آسیب می بیند، گل ها می میرند و پدر و مادرش هم می توانند مریض شوند. حتی شادترین کودکان نیز با خاطراتی از نگرانی های واقعی و خیالی به خواب می روند و این نگرانی ها خود را در رویا نشان می دهد.

هنگامی که کودک تان جیغ زنان از خواب می پرد بهتر اســت مطمئن شوید که در دام کابوس گرفتار آمده یا دچار هراس شبانه شده اســت. اگر کابوس باشد خودش بیدار می شود، اما سعی می کند تشخیص دهد کدام دنیا واقعی اســت. در این صورت او را آرام کنید و به واقعیت برگردانید، با او صحبت کنید که کابوس واقعی نیست، پیش او بمانید تا مطمئن شوید همه چیز رو به راه اســت. لمس کردن شما، شنیدن صدای‌تان، دیدن صورت‌تان یا حتی بوی آشنای شما به او کمک می کند بر ترس خود غلبه کند.

به گفته کارشناسان، کودکانی که به طور مرتب و در یک زمان مشخص هر شب دچار هراس شبانه می‌شوند باید با تکنیک «بیدار شدن برنامه ریزی شده» تحت درمان قرار گیرند. به این ترتیب که کودک را ۳۰ دقیقه پیش از شروع هراس شبانه از خواب بیدار می‌کنیم در این شرایط چرخه خواب باز تنظیم می‌شود.به گزارش لایوساینس، برخی بیماری‌ها و کمبود خواب از عوامل موثر در بروز کابوس و هراس شبانه هستند.

 

ایسنا


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

روانشناسی کودک روان شناسی کودکان و نوجوان …مشکلات یادگیری و آموزشی در کودکان آکاایران مشکلات یادگیری و آموزشی در کودکان اختلالات و مشکلات رفتاری کودکانراهکاری برای درمان ناخن جویدن در کودکان دخترم مدام دستانش در دهانش است و به کندن و روانشناسی کودک،روانشناسی کودکان،روانشناسی کودک و …آموزش نقاشی به کودک روانشناسی کودکانآموزش نقاشی کودکانروانشناسی کودککودکان علایم بسیار مهم کم کاری تیروئید در کودکانریخت و پاش کردن کودک و آنچه از این کار می آموزد؟ برای جلوگیری از ریزش مو در مردان تصاویری واقعا دیدنی از ابتکار و خلاقیت در …تخت در میان آکواریوم لوستر طرح جنگل استخر و جکوزی داخل و درون تراس زمین ماسه ای زیر همه چیز در مورد کودکانهمه چیز در مورد کودکان جمع آوری اطلاعات رفتار و پرورش کودکان و نوزادان توسط ال آی نشانگان آسپرگر ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادنشانگانآسپرگرطبقه بندی اشتراکات زیستیعصبی بین سندروم آسپرگر و اوتیسم با عملکرد بالا کماکان سایر مطالب تربیت کودک کودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در اختلال ادواری خویی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاداختلالادواریخوییمتناوب‌خُلقی یا خُلق ادواری و سایکلوتایمیا به انگلیسی نیز نامیده شده به مهدکودک و پیش دبستانی نیلوفرمهد کودک و پیش دبستانی نیلوفر روانشناختی کودکان ـ آموزش کودکان ـ نحوه برخورد با


ادامه مطلب ...

داستانک؛ بی تفاوت

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها: وقتی در اتاق را باز کردم او آن‌جا کنارِ بخاری روی صندلی راحتی‌اش نشسته بود و در سکوت و آرامشی که او در نظر من بزرگ جلوه می‌داد به رویم نگریست و آن وقت مثلِ این که صدای به هم خوردن پنجره‌ها ناگهان او را از خوابِ رویا بار و شیرینی بیدار کرده باشد آهسته گفت:

«عجب!... شما هستید، بفرمایید، خواهش می‌کنم بفرمایید.»

با اندوه پیش رفتم، قدم‌هایم مرا می‌کشیدند، انتظار نداشتم که بعد از یک هفته دوری و قهر این‌قدر بی‌تفاوت مرا استقبال کند. فکر می‌کردم با همة کوششی که او برای پنهان کردنِ احساساتش می‌کند باز من خواهم توانست بعد از یک هفته، در اولین دیدار بارقة ضعیفی از شادی و خوش‌بختی آنی را در چشمانِ او بیدار کنم و با این همه ترسیدم به چشمانش نگاه کنم. ترسیدم در چشم‌های او با سنگی روبه‌رو شوم که بر روی آن هیچ نشانی از آن‌چه که من جست‌وجو می‌کردم نقش نشده باشد. پیش خودم فکر کردم:

من نباید مثلِ همیشه تسلیم او باشم، من می‌خواهم حرف‌هایم را بزنم و او باید گوش بدهد، او باید جواب بدهد، من او را مجبور می‌کنم، و در تعقیب این فکر با اطمینان و اندکی خشونت در مقابلش ایستادم.

«می‌دانی که برای چه آمده‌ام؟!»

مثلِ بچه‌ها خندید. شاید به من و شاید برای این‌که در مقابل حرف‌های من عکس‌العمل خُرد کننده‌ای نشان داده باشد. آن‌وقت درحالی که با یک دست صندلی روبه‌رو را نشان می‌داد و با دستِ دیگرش کتابِ قطوری را که به روی زانوانش گشوده بود می‌بست و گفت: «البته که می‌دانم، البته، حالا اول بهتر اسـت کمی بنشینید و خودتان را گرم کنید، این‌جا، نزدیک بخاری.»

وقتی روی نیمکت نشستم فکر کردم که او چرا می‌کوشد تا با تکرار کلمة «شما» بین من و خودش دیواری بکشد.

آه، بعد از یک سال، بعد از یک سال، من هنوز برای او «شما» بودم. بعد از گذشتنِ روزها و ساعاتی که در آن حال «من و او» دیگر وجود نداشته‌ایم بعد از لحظات پیوند، بعد از لحظات یکی بودن و یکی شدن.

آن وقت از خودم پرسیدم: چه می‌خواهی بگویی، با این ترتیب و با صدای بلند، بی‌آن‌که خودم توجهی داشته باشم تکرا کردم:

«با این تریب.»

و صدای او را شنیدم: «حالا می‌توانیم شروع کنیم.»

سرم را بلند کردم. در آن لحظه آماده بودم تا چون دریای دیوانه‌ای در مقابلِ او طغیان کنم و به روش بیایم. پنجه‌هایم را گشودم، در لبانم لرزشی پدید آمد، در جای خود اندکی به جلو خزدیم، می‌خواستم فریاد بزنم:

«که چه؟ چرا به من راه نمی‌دهی؟ چرا مثل دیواری در مقابلم ایستاده‌ای؟ یا راهم بده، یا راهم را باز کن، یکی از این دوتا. هیچ‌وقت نمی‌گویی که از من چه می‌خواهی، هیچ‌وقت ندانستم که برای تو چه هستم. بگو، فقط یک کلمه، آن وقت من خوش‌بخت خواهم شد، حتی اگر کلمة تلخی باشد.

شاید اولین کلمات هم از میانِ لبانم بیرون آمدند، اما بغض گلویم را فشرد و نگاه او، نگاه او که مانند قهقهة مردگان از سرمای وحشت‌انگیز و تمسخر‌آلودی لبریز بود، دهانم را بست و پلک‌هایم را به زیر انداخت. خجلت‌زده درونم را نگاه کردم و آهسته زیر لب گفتم: «آه دیوانه، دیوانه!»

نگاهم از روی انگشتانِ لرزانم به پایین خزید و به روی گل‌های رنگارنگِ فرشِ قالی، نوک کفش‌های او، زانوانِ لاغرش که طرحِ آن از پشتِ شلوار به خوبی هویدا بود، افتاد؛ و بالاتر، دستش که بی‌رنگ و باریک بود و دستة عینک رابا هیجان می‌فشرد، سینه‌اش که زندگی در پشت آن گویی بالبخند - خاموشی «زندگی» را می‌نگریست و چانة محکم و لب‌های لرزانش، و نمی‌دانم چرا بی‌هوده آرزو کردم که بروم، به جای دوری بروم و همه چیز را فراموش کنم.

او از جایش بلند شد و درحالی که با قدم‌های کشیده‌اش به سوی من می‌امد گفت: «و بالاخره هیچ چیز معلوم نشد!»

سرم را با بی‌اعتنایی نومیدانه‌ای تکان دادم.

«چه چیز را بگویم چه چیز را؟»

به نظرم رسید که آن چه مرا رنج می‌دهد از او جداست، چیزی اسـت در خودِ من و چسبیده به دنیای تاریک من و افزودم:

«قضیه خیلی یک‌طرفی اسـت نه، من اشتباه می‌کنم من باید بروم و به تنهایی فکر کنم.»

آن‌وقت او دست‌هایش را گذاشت روی شانه‌های من و روی صورتم خم شد. نفس‌اش داغ بود. گونه‌‌های لاغر و پیشانی بلندش را به گونه‌ها و پیشانی من مالید و در همة این احوال من بوی تنش را با عطش تنفس می‌کردم و دنیای من در میان آن بازوانِ مطمئن و در عمق آن چشم‌های خاکستری و سرد، رنگ می‌گرفت.

«اگر یک کمی از خودمان بیرون بیاییم شاید بتوانیم اطراف‌مان، و دیگران را هم ببینیم.»

«عزیز من، کلمات خیلی زیبا و در عین حال خیلی تو خالی هستند. می‌فهمی چه می‌خواهم بگویم، بهتر نیست که قضاوت‌مان را نسبت به اشخاص، خارج از حدود دنیای مسخرة کلمات تنظیم کنیم؟»

آه، او پیوسته با این فلسفه‌ها مرا گم‌راه می‌کرد. اندیشیدم چه می‌خواهد به من بگوید. آیا دوستم دارد؟!

این اولین ادراکم از گفته‌های او بود. بی‌آن‌که به مقصود حقیقی او توجه داشته باشم، هیچ‌وقت راجع به گفته‌های او عمیقانه فکر نمی‌کردم. از این کار می‌ترسیدم و پیوسته در همة حرکات و گفته‌های او به دنبال یک اعتراف می‌گشتم، اعترافی که به آن احتیاج داشتم، می‌خواستم راحت بشوم و او زیرکانه با من بازی می‌کرد.

با هیجان دست‌هایم را به دور گردنش حلقه کردم: «دوستم داری، نه؟ دوستم داری؟»

و در آن حال دلم می‌خواست که از فرط شادی گریه کنم، اما او خودش را با اندکی تاثر و حالت رمیده‌ای از میانِ بازوانِ من بیرون کشید، به سوی دیگر اتاق رفت و در مقابل گنجة کتاب‌ها ایستاد.

«همه‌اش حساب می‌کنی، همه‌اش به خودت فکر می‌کنی.»

و آن وقت با هیجان به‌طرف من برگشت.

«بیا انسان بشویم، بزرگ بشویم، دوست داشتن و دوست داشته شدن رابه وجود بیاوریم.»

آه. دنیای او برای من قابل لمس نبود. دنیای او برای من جسمیت نداشت. می‌دانستم که چه می‌خواهد و چه می‌گوید. می‌دانستم که فقط می‌خندد، فقط می‌خندد، فقط می‌خندد به همه‌چیز و به همه‌کس، حتی به خودش. اما من نمی‌توانستم مثل او باشم، می‌خواستم فریاد بزنم:

«دستم را بگیر و با خودت ببر به هرکجا که می‌خواهی، شاید یک روز بتوانم با تو به آن‌جا برسم.»

اما احساس کردم که قدم‌هایم در سستی و رکودِ وحشتناکی فرو رفته‌اند، حس کردم که قدم‌هایم مرا یاری نمی‌کنند. من هنوز در تارهای ابریشمین زندگی اسیر بودم، مثلِ صدها و هزارها انسان دیگر، به آن اوج رسیدن، به آن وارستگی و بی‌نیازی رسیدن...آه، شاید همة سال‌های عمرم کافی نبودند و من بی‌هوده تلاش می‌کردم: بی‌هوده تلاش می‌کردم تا او را به سطحِ زمین به آن جایی که خودم زندگی می‌کردم باز گردانم.

از مقابل گنجة کتاب‌هایش برگشت و کنارِ من ایستاد. مثلِ شیطانی تاریک و وسوسه‌انگیز بود.

«گفتی این آخرین بار اسـت که به دیدنِ من می‌آیی، نه؟»

قلبم لرزید. نمی‌خواستم او به همین آسانی این دوری و گسستن را قبول کند، دلم می‌خواست دستم را بگیرد و مرا به خودش بفشارد و در صدایش اندوهی باشد و بگوید «تو این کار را به‌خاطر من نخواهی کرد»، اما او خاموش بود. صورتم را به طرفِ تاریکی برگرداندم و نومیدانه گفتم:

«این طور تصمیم گرفته بودم.»

«وحالا چه‌طور؟»

بیش‌تر به طرفم خم شد. آه، او نزدیکِ من بود، زندگی من بود و من دیگر چه می‌خواستم؟

«حالا، حالا،...آه، نمی‌دانم!»

شاید او همین را می‌خواست، همین تزلزل و تردید را و من او را کشف نمی‌کردم. این خیلی دردناک بود. آن‌وقت او با اطمینان برخاست.

«شام را با هم می‌خوریم.»

من ساعتم را نگاه کردم، هشت و نیم بود و اندیشیدم: «نباید تسلیم بشوم، نباید مغلوب بشوم.»

و در همان حال گویی او با نگاهش به من می‌گفت: «دختر کوچولوی احمق، فتح و شکست چه معنی دارد...آیا دوست داشتن برای تو کافی نیست؟»

«البته شام می‌خوریم، اما بعد...»

و او با خون‌سردی گفت:

«بعد هر طور که دلت می‌خواهد رفتار کن.»

«من این‌جا نمی‌مانم.»

و فقط این حرف را زدم تا او بگوید «بمان» و لااقل یک‌بار از من با «کلمه»، کلمه‌ای که در گوش من صدا می‌کند، چیزی خواسته باشد.

«اما او خندید، خنده‌اش رنجم می‌داد، چون می‌دانستم که همه چیز را در من می‌خواند.»

«البته اگر بخواهی، می‌روی.»

من بی‌آن‌که خودم بخواهم التماس می‌کردم با جملاتی که هیچ مفهوم دیگری جز تضرع نداشت و او...او مرا خُرد و مغلوب می‌کرد، بی‌آن‌که لحظه‌ای از آن اوجِ بی‌نیازی پایین آمده باشد.

آهسته گفتم: «نه، اگر تو بخواهی می‌مانم...و در غیر این صورت...»

نگاهش را با دقت به چشمان من دوخت، مثل این‌که می‌خواست بگوید: «بازی نکن، من دست تو را خوانده‌ام، و با لحن کنایه‌آلودی گفت:

«من عادت نکرده‌ام امر کنم. به‌خصوص در مقابلِ خانمی... تو می‌دانی که در این مورد خودت باید تصمیم بگیری.»

میز کوچکش را جلو کشید.

«شراب خوبی هم در خانه داریم.»

من می‌دانستم که تسلیمم و تلاشی نکردم. هیچ‌چیز نگفتم. می‌ترسیدم که تا مرحلة زنِ حساب‌گری تنزل کنم.

در مقابلِ من پشتِ میز نشست و درحالی که جام را پُر می‌کرد به شوخی گفت:

«آن‌هایی که با زبان‌شان به آدم فحش می‌دهند با قلب‌شان آدم را نوازش می‌کنند.»

و با لبخند پُرمعنایی به صورت من نگاه کرد.

شب تاریک و سنگین بود و آتش در بخاری با زمزمة ملایمی شعله می‌کشید. خسته و ناامید سرم را بلند کردم و اطراف را نگریستم. همه‌اش کتاب، کتاب، کتاب، همة دیوارها از قفسه‌های کتاب پوشیده شده بود و او در میان این همه کتاب زندگی می‌کرد.

و ناگهان حس کردم که او برایم سنگین و غیرقابل درک اسـت. نمی‌توانم تحملش کنم، حس کردم که از او دورم. آن‌وقت سرم را در میان دو دست گرفتم و به تلخی گریستم.

«آه خدای من، پس من چه باید بکنم؟»

و او با خون‌سردی گفت: «دوستِ کوچکِ من نوشیدنی‌ات را بخور، آن‌وقت می‌رویم در آن اتاق دراز می‌کشیم و من برای تو قصه می‌گویم.»

سرم را بلند کردم. چیزی در چشم‌هایش می‌سوخت. حس کردم که پلک‌هایم داغ و سنگین می‌شوند. رویایی روی پیک‌هایم ایستاده بود. شب در ظلمت نفس می‌کشید، اما به نظرم رسید که از پشت شیشه‌های پنجره آفتاب به درون اتاق نفوذ می‌کند...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 مارس 2015 ... با اندوه پیش رفتم، قدمهایم مرا میکشیدند، انتظار نداشتم که بعد از یک هفته دوری و قهر اینقدر بیتفاوت مرا استقبال کند....داستانهای خنده دار داستانهای جذاب داستان بی تفاوت,سرگرمی,سایت سرگرمی,داستان کوتاه,داستانهای خواندنی,داستانک,داستان,داستانهای آموزنده.کلیپی کوتاه و مستند در مورد تفاوت حجاب با بی حجابی این یک تله فیلم زیبا و ... پیامک 57؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک - پیامک حدیث امر به معروف و نهی از منکر ...با اندوه پیش رفتم، قدمهایم مرا میکشیدند، انتظار نداشتم که بعد از یک هفته دوری و قهر اینقدر بیتفاوت مرا استقبال کند.14 مارس 2015 ... برترین ها: وقتی در اتاق را باز کردم او آن جا کنارِ بخاری روی صندلی راحتی اش نشسته بود و در سکوت و آرامشی که او در نظر من بزرگ جلوه می داد به رویم ...داستان عاشقانه,داستان کوتاه عاشقانه,داستان های کوتاه عاشقانه,داستان کوتاه طنز,داستانک,سرگرمی,داستان کودکانه داستانهای جالب ... داستان کوتاه و جالب؛ بی تفاوت.داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک زیبا،داستانک های جالب،داستانک ... داستانک: بی پولی کمال الملک در رستوران.خودم را بی تفاوت مشغول حرف زدن کردم ولی چند لحظه بعد بی اختیار چشمم را بهش انداختم و بهش نگاه کردم چه جذاب و زیبا و با نفوذ بود . دوباره او چشمک زد بیشتر هیجان ...داستان های کوتاه وآموزنده .... بعضي از بازرگانان و نديمان ثروتمند پادشاه بي تفاوت از كنار تخته سنگ مي گذشتند. بسياري هم غرولند مي كردندكه اين چه شهري است كه نظم ...


کلماتی برای این موضوع

داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک پیامک ؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک پیامک حدیث …پیامک ؛ جملات زیبا، حدیث، داستانک پیامک حدیث امر به معروف و نهی از منکر انذار تذکر گلچین صفاسا ★ آپارات چند میلیون حقمو نمیدهگلچین صفاسا بهترین وبلاگ سایت عکس عاشقانه عشقولانه جدید ویژه مخصوص تفاوت های زن و مرد در رابطه جنسیتفاوت های زن و مرد در رابطه جنسی نویسنده آلن و بارباراپیز مترجمبیژن و پگاه پایدار داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز سندرم پای بی قرار چیست؟ این بیماری نوعی اختلال حرکتی و اختلال خواب است افراد دچار این بیماری بسختی می توانند داستان کوتاه دکوراسیون منزل شومینه هایی با طراحی بی نظیر برای فضای باز مطالب گوناگون داستان خنده دار از ملا نصرالدین ایران نازشاید بسیاری از جوانان بگویند، ملانصرالدین دیگه چیه و این قصه ها دیگه قدیمی شده ولی مجموعه ای از موسیقی های بدون کلام فوق العاده زیبای …با توجه به اینکه موزیک های بدون کلام طرفداران بیشماری دارند باز هم قصد داریم با اس ام اسپیامکجوکاس ام اس بینهایت اس ام اس پرشیا اس ام اس جدید هلیا بازی آنلاین بی نهایت اس ام اس اس ام اس عاشقانه


ادامه مطلب ...

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر

[ad_1]
مفیدستان:

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر در چیست؟

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر در چیست؟
البته باید توجه کرد که این فرق در زمانی است که این دو واژه با یکدیگر بیان شوند.

” فقیر” به معنى کسى است که در زندگى خود کمبود مالى دارد،
هر چند مشغول کسب و کارى باشد و هرگز از کسى سوال(درخواست)نکند،
اما” مسکین” کسى است که نیازش شدیدتر است
و دستش از کار کوتاه است، و به همین جهت از این و آن سؤال مى‏ کند.

شاهد این موضوع، نخست ریشه لغت مسکین است
که از ماده” سکون” گرفته شده، گویا چنین کسى بر اثر شدت فقر، ساکن و زمینگیر شده است.
دیگر اینکه ملاحظه موارد استعمال این دو کلمه در قرآن معنى فوق را تایید مى ‏کند، از جمله:

«أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ؛[بلد/۱۶] یا مسکین خاک‏ نشینى را اطعام کند»

«وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکِینُ فَارْزُقُوهُمْ؛[نساء/۸]
هر گاه خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، در موقع تقسیم ارث، حضور یابند، چیزى از آن به آنها ببخشید»

 

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر

 

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر در چیست؟

«أَنْ لا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ؛[قلم/۲۴] امروز هیچ مسکینى نباید در محوطه زراعت شما حضور یابد»

همچنین تعبیر به” اطعام مسکین” یا” طعام مسکین” در آیات متعددى از قرآن نشان مى ‏دهد
که مساکین افراد گرسنه‏ اى هستند که حتى نیاز به یک وعده غذا دارند. و اهل درخواست نیز هستند.

در حالى که از پاره‏ اى از موارد استعمال کلمه” فقیر” در قرآن به خوبى استفاده مى ‏شود
که افراد آبرومندى که هرگز روى سؤال ندارند اما گرفتار کمبود مالى هستند، در مفهوم این کلمه واردند، مانند:

«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ؛[بقره/۲۷۳]
انفاق براى فقیرانى است که در راه خدا گرفتار شده ‏اند، و آن چنان ظاهر خویش را حفظ مى ‏کنند
که جاهل از شدت عفت نفس آنان، چنین مى ‏پندارد که غنى و بى ‏نیازند.»

و در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند:
فقیر کسى است که سؤال نمى ‏کند، و مسکین حالش از او سختتر است.[۱]

البته باید توجه کرد که این فرق در زمانی است که این دو واژه با یکدیگر بیان شوند
و ظرافت های آن دو (فقیر و مسکین) ملحوظ باشد.
و الا اگر تنها یکی از این دو واژه ذکر شود، می تواند به هر دو مفهومی که اشاره شد، دلالت داشته باشد.[۲]

مطلب بر گرفته از: تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۴.

[۱]. الکافی، ج‏۳، ص۵۰۱.

[۲]. الفقیر و المسکین إذا اجتمعا افترقا و إذا افترقا اجتمعا – کتاب المکاسب (للشیخ الأنصاری، ط-الحدیثة)، ج‏۲، ص۴۸.

باشگاه خبرنگاران جوان

تفاوت دو واژه مسکین با فقیر


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تملق و چاپلوسی و علل و آثار آن سماموسنویسنده دراین نوشتار برآن است تا علل و عوامل تملق و نیز آثار آن را براساس آموزه های زبان و ادبیات فارسیشماره ی نوشته ٤ ١٤ تدوین آریا ادیب علم بدیع بدیع در واژه به معنی تازه، نو و گنجور فردوسی شاهنامه آغاز کتاب بخش ۱ آغاز …با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنیددو بیتی های صلواتی دو بیتی های صلواتی آموزش تخصصی اصول و فنون و اخلاق مداحی به همراه زیباترین اشعار در گلستانه جلسات گلستان سعدیحکایت ۲۴ ملک زوزن را خواجه ای بود کریم النفس نیک محضر که همگان را در مواجهه خدمت کردی درس هایی برای زندگی روان شناسیپدر دستشو گذاشت رو شونه پسرشوازش پرسیدتو قویتری یا من؟ پسر گفتمن پدر با دلشکستگی کیهان نهاوندروشهای اهل بیت در مبارزه با جریان‏هاى انحرافى‏ مبارزه اهل بیت‏ علیهم السلام با گنجور عطار منطق‌الطیر جواب هدهد حکایت شیخ …با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنیدتفسیر سوره بقره آسمونی دین و اندیشهقرآن کریمســوره بـقــره این سوره در مدینه نازل شده و آیه است محتوا و فضیلت سوره بقره دعای معراج،خواص دعای معراج،متن دعای معراج،فضیلت دعای …دعای معراج برای اندرویددعای معراج صوتیدعای معراج کاملدعای معراج با صدای فرهمند تملق و چاپلوسی و علل و آثار آن سماموس نویسنده دراین نوشتار برآن است تا علل و عوامل تملق و نیز آثار آن را براساس آموزه های وحیانی زبان و ادبیات فارسی شماره ی نوشته ۲ ١۴ تدوین آریا ادیب آشنایی با اصطلاحات ادبی بخش نخست آثار روزی رسان گلستانه جلسات گلستان سعدی حکایت ۲۳ یکی از بندگان عمرولیث گریخته بود کسان در عقبش برفتند و باز آوردند، وزیر را با وی گنجور » فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ آغاز کتاب با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید دو بیتی های صلواتی دو بیتی های صلواتی آموزش تخصصی اصول و فنون و اخلاق مداحی به همراه زیباترین اشعار در مدح اهل درس هایی برای زندگی روان شناسی پدر دستشو گذاشت رو شونه پسرشوازش پرسیدتو قویتری یا من؟ پسر گفتمن پدر با دلشکستگی دوباره کیهان نهاوند روشهای اهل بیت در مبارزه با جریان‏هاى انحرافى‏ مبارزه اهل بیت‏ علیهم السلام با جریان‏هاى گنجور » عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید تفسیر سوره بقره آسمونی … قرآن کریم ســوره بـقــره این سوره در مدینه نازل شده و آیه است محتوا و فضیلت سوره بقره داکتر عبدالله داکتر عبدالله عبدالله هلمندی ولد غلام محی الدین زمریالی سناتور انتصابی ازولایت هلمند دور


ادامه مطلب ...

اینفوگرافیک: تفاوت افراد خجالتی و درونگرا

[ad_1]
مفیدستان:

۷ تفاوت اساسی افراد درون‌گرا و خجالتی که آن‌ها را از یکدیگر جدا می‌کند.

بدون شک مهارت‌هایی نظیر روابط اجتماعی و عاطفی، صحبت کردن میان جمع و از این دست، مواردی اکتسابی هستند و کمتر جنبه‌ی انتسابی دارند. با این وجود، گاهی اوقات مشکلاتی در مسیر کسب این مهارت‌ها به وجود می‌آید که سبب بروز آسیب‌های اجتماعی می‌شود. افراد خجالتی و درون‌گرا دو قشر کاملاً متفاوت هستند که بعضاً امکان دارد با یکدیگر اشتباه گرفته شوند.

در زیر می‌توانید ۷ مورد اساسی از تفاوت‌های میان این دو شخصیت را مشاهده کنید:

shy vs introvert

shy vs introvert

shy vs introvert

shy vs introvert

shy vs introvert

shy vs introvert

shy vs introvert


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اینفوگرافیک تفاوت افراد خجالتی و درونگرا زومیت۷ تفاوت اساسی افراد درون‌گرا و خجالتی که آن‌ها را از یکدیگر جدا می‌کنددرونگرا هستید یا خجالتی؟ میهن فال مرجع سرگرمی و فال و سبک زندگیروانشناسیافراد خجالتی افراد درونگرا افراد خجالتی و درونگرا در یک مهمانی در کناره‌گیری از شباهت و تفاوت افراد درونگرا و خجالتیشباهت و تفاوت افراد درونگرا و خجالتی افراد خجالتی و درونگرا هر دو ساکتند، اما نه به درونگرا هستید یا خجالتی؟ زن روزافراد خجالتی و درونگرا متفاوت می‌اندیشند افراد خجالتی و درونگرا در یک مهمانی در درونگرا یا برونگرا؟ معمولا نسبت به افراد درونگرا تفاوت های افراد برون گیر، خجالتی و آیا فرزند شما خجالتی است یا درونگرا؟ تفاوت قائل شوند و همین خجالتی است یا درونگرا؟ از افراد خجالتی بوده درونگراها همان خجالتی ها نیستندمقالات زیادی درباره تفاوت افراد درونگرا و برونگرا تهیه شده تعریف درونگرا و خجالتیتفاوت درونگرایی و خجالتی بودن آسمونی…سلامت روان و روانشناسی تفاوت درونگرایی و خجالتی فرد درونگرا و چشم و یا رنگ مو این افراد از تفاوت شخصیتی همسران برونگرا و درونگراتفاوت شخصیتی همسران برونگرا و درونگراتفاوت شخصیتی همسران درونگرا نیمه گمشده درونگراها همان خجالتی مقالات زیادی درباره تفاوت افراد درونگرا و اضافه کرده و آن هم تیپ شخصیتی خجالتی اینفوگرافیک تفاوت افراد خجالتی و درونگرا


ادامه مطلب ...

نکاتی درباره تفاوت های مهم زنان و مردان

[ad_1]
مفیدستان:

دنیای زنان و مردان جذاب و اسرارآمیز است‎..

علت تفاوت زن و مرد

علت تفاوت زن و مرد ,چرا شوهرم مرا درک نمی کند؟ چرا زنم خواسته های نا به جا از من دارد؟ چرا همسرم گرم و صمیمی نیست؟ هزاران چرا ذهن تان را مشغول کرده است و شما با یک جواب می توانید به آنها پاسخ دهید….

دنیای زنان و مردان جذاب و اسرارآمیز است. حال آنکه گوهر وجودی زن و مرد یکی است، هر دو انسانند و طبیعتاً با یکدیگر شباهت های بسیار دارند، ضمن آنکه در مواردی با یکدیگر تفاوت دارند. شاید با دانستن این حقیقت که مردها در دنیای متفاوتی از دنیای ما زن ها زندگی می کنند و برای مردان هم دنیای زن ها اسرار آمیز، گیج کننده و متناقص است چهره واقعی زندگی را ببینید و بهتر بگویم واقع بینانه زندگی کنید. در این مطلب به تفاوتهای زنان و مردان که کمتر به آن اشاره شده، می پردازیم.

تفاوت زنان و مردان در استفاده از واژه ها

تحقیقات نشان می دهد، زنان در مکالمات شان نسبت به مردان از واژه‌های گرم‌تر و متعاد‌ل‌تری استفاده می‌کنند؛ از طرف دیگر مردان متاسفانه بیشتر از دشنام و واژه‌هایی که بیان‌کننده خشم‌اند بهره می‌برند و زبان آن‌ها استدلالی است.

مردان نسبت به زنان تحمل کمتری از خود هنگام خرید نشان می‌دهند. این تفاوت‌ها فقط در این مورد صادق نیست بلکه مطالعات حاکی از تفاوت عمده‌‌ای میان کارکردهای مغز زنان و مردان است که بسیاری از آن در استفاده از واژگان و کاربرد لغات نهفته است.

در سال ۲۰۱۳ پژوهشی در مورد تفاوت‌های مغز مردان و زنان انجام شد و طی آن ۱۰۰۰ اسکن مغزی انجام شد. در آن پژوهش‌گران به این نتیجه رسیدند که تفاوت‌های عمده‌ای میان کارکرد مغز زنان با مردان وجود دارد و آن‌ها را در ۱۲ دسته عمده دسته‌بندی کردند که یکی از آن‌ها مربوط به استفاده از زبان بود.

آن‌ها در این بررسی به این نتیجه رسیدند که زنان نسبت به واژه‌ها و صداها حساس‌ترند و به طور نرمال در یادگیری زبان توانایی بیشتری دارند و از این رو، به همین دلیل هم مردان در ابراز کلامی احساسات ناتوان و نابلدند.

گوشه ای از تفاوت جنسی زنان و مردان

لذت جنسی در مردان در این مورد هم شبیه به مایکروویو است.
آن ها بلافاصله بعد از اوج لذت تحریک ناپذیر می شوند و تا تحقیقات نشان می دهد،
زنان در مکالمات شان نسبت به مردان از واژه‌های گرم‌تر و متعاد‌ل‌تری استفاده می‌کنند؛
از طرف دیگر مردان متاسفانه بیشتر از دشنام و واژه‌هایی که بیان‌کننده خشم‌اند بهره می‌برند و زبان آن‌ها استدلالی است.

مدتی این دوره تحریک ناپذیری ادامه دارد، اما برای زنان این اتفاق آرام آرام می افتد. ضمن این که زنان بعد از اوج دوباره می توانند تحریک شوند و دوره تحریک ناپذیری ندارند. برای همین است که زنان دوست دارند بعد از رابطه جنسی همچنان در آغوش همسرانشان بمانند، اما برعکس مردان آن قدر بی انرژی و تحریک ناپذیر می شوند که ترجیح می دهند بخوابند یا کار دیگری کنند. درواقع زنان هم به پیش نوازش و هم به پس نوازش احتیاج دارند.

علت تفاوت زن و مرد

میل جنسی یک زن معمولا به تدریج بیشتر می شود و در سن 36 تا 38 سالگی به اوج خود می رسد،
اما در مردان از ابتدای بلوغ میل جنسی بالایی وجود دارد.
عملکرد جنسی مرد در نوزده سالگی را می توان با کارکرد جنسی زن سی تا چهل ساله مقایسه کرد.

از طرف دیگر زنان بعد از میان سالی در سن خاصی یائسه می شوند
و برای مردان این اتفاق به تدریج با کم شدن میل جنسی در سنین سالمندی اتفاق می افتد.
پدیده ای که به آن یائسگی مردانه می گویند.

مهمترین تفاوت زن و مرد

زنان در مکالمات شان نسبت به مردان از واژه‌های گرم‌تر و متعاد‌ل‌تری استفاده می‌کنند‎

تفاوت رفتارهای ترافیکی زنان و مردان

احتیاط، صبر و حوصله از مشخصات رانندگی زنان است؛
ویژگی‌هایی که حرص رانندگان مرد را درمی‌آورد و آنها را به عکس‌العمل وامی‌دارد.
اما ریشه تفاوت شیوه‌ها یا سبک‌های رانندگی زنان و مردان در کجاست؟

شواهد گسترده‌ای وجود دارد که ثابت می‌کند مردان، خصوصاً مردان جوان، در تمامی فرهنگ‌ها نسبت به زنان رفتارهای پرخطرتری دارند که بیشتر، آن را به‌صورت مستقیم نشان می‌دهند؛ این موارد رانندگی ایمن را کاملا تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی احتمال میزان تصادف را بالاتر می‌برد. میزان انحراف رفتاری (تخطی از قانون) به شکل قابل‌ملاحظه‌ای در مردان بیشتر از زنان است.

علت تفاوت زن و مرد

علت تفاوت زن و مرد

این مسئله در تخطی از قوانین رانندگی شامل سرعت مجاز، سبقت و رانندگی در حال مستی و… نمود بیشتری پیدا می‌کند.
همچنین، به‌طور متوسط مردان در بسیاری از موارد، بیش از زنان جویای خطر و هیجان هستند؛
بنیان این تفاوت سازمان یافته جنسی بیش از آنکه تنها محصول جامعه یا تجربه باشد، پایه‌های فیزیولوژیکی در زنان و مردان دارد.

تفاوت زنان و مردان در دنیای تجارت

زنانی که با سرمایه مشابه با مردان به دنیای سرمایه گذاری پای می گذارند بسیار موفق تر هستند و سود بیشتری کسب می کنند.
زنان بیشتر به مشاوران حرفه ای رجوع می کنند و مشورت پذیرتر هستند،
در حالی که مردان خودشان تصمیم می گیرند؛
این امر عاملی است که زنان را سرمایه گذاران موفق تری می کند.

زنان با پول احساسی تر رفتار می کنند و این ویژگی مثبتی برای یک سرمایه گذار است ؛
زیرا زنان نگرانی بیشتری دارند و در نتیجه همه جوانب امور را با موشکافی بیشتری می سنجند،
بیشتر دقت می کنند و در نتیجه انتخاب بهتری دارند.

علت تفاوت زن و مرد

زنان، در مقایسه با مردان، بیشتر به ذخیره کردن پول عادت دارند،
اما این ذخیره را کمتر به سرمایه گذاری تبدیل می کنند
و پول های نقد آن ها برای وسایلی صرف می شود که دوست دارند بخرند،
و این گونه در زمینه سرمایه گذاری بین زنان و مردان شکافی عمیق ایجاد شود؛
همه این ها در حالی است که مردان، در مقایسه با زنان، سرمایه گذاران بهتری نیستند.

نکته آخر/علت تفاوت زن و مرد

این نکات را گفتیم تا یکدیگر را بهتر درک کنید و بیشتر دوست داشته باشید
و زن های خوبی برای شوهرتان و مردهای خوبی برای زنان تان باشید.
شما با درک نیازها و طبیعت و خواسته های قلبی یکدیگر فاصله عاطفی را کاهش می دهید.
چرا که زن و مرد برای برآورده کردن نیازهای عمیق و ضروری نیازمند توجهات و رفتارهای خاص هم هستند.

تبیان

نکاتی درباره تفاوت های مهم زنان و مردان


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زنان و مردان ایرانی مردانزنانزندگی مشترکزندگی بهترمشاوره خانوادهروانشناسی کودکتست شخصیت شناسیتست نکاتی که شب زفاف باید مورد توجه قرار گیرد، شب …آداب و رسوم ایرانی ها در زمینه شب زفاف توصیه های مهم برای شب زفاف تکنیک هایی برای بهترین و جدیدترین مطالب پزشکی دانستنی های جالب درباره …بهترین و جدیدترین مطالب پزشکی دانستنی های جالب درباره ی بدن انسان بهترین وبروزترین آموزش روابط زناشویی،دانستنیهای جنسی،آمیزش …جدیدترین لباس های مجلسی شیک زنانه بیماری واگیر دار تناسلی زنان و مردان فروش عمده جنجال شنا کردن مختلط زنان و مردان برهنه در ایران عکسجنجال شنا کردن مختلط زنان و مردان برهنه در ایران در اتفاقی عجیب تصاویری توسط یک عکاس سایت تخصصی بانواندرباره مسائل جنسی نکاتی مفید استفاده مداوم از آنتی بیوتیک ها خطر ابتلا به عفونت های نشانه های عشق شدید مردان به زنان، نشانه های دوست …نشانه های عشق شدید مردان به زنان نشانه‌های عشقمردانآقایانعشقزنانعاشقیدوست نکاتی برای خرید اتوی بخار و اتوی پرسپرشین …نکاتی برای خرید اتوی بخار و اتوی پرسراهنمایی برای انتخاب و خرید اتوی بخار و اتوی پرسعلم و دانش فناوری های جدیدعلمیاخبار علم و دانش علمیعلم و دانش روزخبرهای علمی جدیداختراعات جدید و تازهمحققان و داشمندانتازهای چهل حدیث درباره همّت، تلاش و نکوهش تنبلیچهل حدیث درباره همّت، تلاش ،کار،کوشش و نکوهش تنبلی از حضرات معصومین علیهم السلام زنان و مردان ایرانی مردانزنانزندگی مشترکزندگی بهترمشاوره خانوادهروانشناسی کودکتست شخصیت شناسیتست عشق بهترین و جدیدترین مطالب پزشکی دانستنی های جالب درباره ی بدن بهترین و جدیدترین مطالب پزشکی دانستنی های جالب درباره ی بدن انسان بهترین وبروزترین مطالب نکاتی که شب زفاف باید مورد توجه قرار گیرد، شب زفاف، نکات مهم آداب و رسوم ایرانی ها در زمینه شب زفاف توصیه های مهم برای شب زفاف تکنیک هایی برای خاطره آموزش روابط زناشویی،دانستنیهای جنسی،آمیزش جنسی،دستگاه تناسلی جدیدترین لباس های مجلسی شیک زنانه بیماری واگیر دار تناسلی زنان و مردان فروش عمده پوشاک بچه جنجال شنا کردن مختلط زنان و مردان برهنه در ایران عکس جنجال شنا کردن مختلط زنان و مردان برهنه در ایران در اتفاقی عجیب تصاویری توسط یک عکاس خارجی نشانه های عشق شدید مردان به زنان، نشانه های دوست داشتن، دوست نشانه های عشق شدید مردان به زنان نشانه‌های عشقمردانآقایانعشقزنانعاشقیدوست داشتن یعنی سایت تخصصی بانوان درباره مسائل جنسی نکاتی مفید استفاده مداوم از آنتی بیوتیک ها خطر ابتلا به عفونت های قارچی نکاتی برای خرید اتوی بخار و اتوی پرسپرشین پرشیا نکاتی برای خرید اتوی بخار و اتوی پرسراهنمایی برای انتخاب و خرید اتوی بخار و اتوی پرس علم و دانش فناوری های جدیدعلمیاخبار علم و دانش تکنولوژی علمیعلم و دانش روزخبرهای علمی جدیداختراعات جدید و تازهمحققان و داشمندانتازهای فناوری


ادامه مطلب ...