اولین نوع تفسیر
اولین نوع تفسیر، تفسیر مأثور بوده است و راویان و محدّثان نخستین کسانی بودند که به نقل احادیثی در تفسیر قرآن پرداختند، بدین ترتیب، شکلگیری علم تفسیر با تاریخ تدوین حدیث پیوند یافته است. (۱)نخستین مفسِر
پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم نخستین مفسِر قرآن محسوب میشود.منابع دسترسی
پس از پیامبر، صحابه و تابعین (به اعتقاد اهل سنّت) و اهل بیت علیهمالسلام (در نظر شیعیان)، وظیفه تبیین آیات الهی را برای مردم بر عهده داشتهاند که همه این مطالب، در قالب احادیث، در جوامع حدیثی اهل سنّت و شیعه گرد آمده است.پیشینه تفسیر
ظاهراً عالمان مسلمان از دیرباز از اظهارنظر درباره قرآن خودداری میکردند و در این باره به احادیثی که در آنها از تفسیر قرآن بدون علم و مبتنی بر رأی نهی شده است، استناد میجستند و کسانی را که رأی خود را در تفسیر به کار میبردند، خطاکار میدانستند.نقش حدیث در انواع تفاسیر
تفاسیر عرفانی
احادیث تفسیری در تفاسیر عرفانی نیز به کار رفتهاند.تفاسیر فقهی
همین امر در تفاسیر با گرایش فقهی، نظیر احکام القرآن قرطبی، نیز دیده میشود. (۱۳)تفاسیر معاصر
در دوران معاصر، با اینکه بر عقلگرایی در تفاسیر تأکید شده و سختگیری بیشتری در پذیرش احادیث صورت گرفته است، ولی احادیث تفسیری یکسره نفی نشدهاند، چنانکه محمد عبده احادیثی را که از نظر متن و سند دلیلی بر صحت آنها وجود دارد، پذیرفته است. (۱۴)اقسام
در ذیل، با ذکر مثالهایی از احادیث تفسیری ــو نیز اقوال منقول از صحابه و تابعین زوایای گوناگونی که در بیان و تفسیر آیات مورد توجه قرار گرفته، فهرست شدهاند:اسباب نزول
در پارهای احادیث، فضا و سبب نزول آیه یا آیات بیان شده است.معانی واژگان قرآن
در مواردی احادیث پیامبر و ائمه علیهمالسلام معنای واژگان قرآن را تبیین میکنند (درباره مَنّ و سَلْوی به این منبع، (۴۰) (۴۱) درباره صمد به این منبع، (۴۲) درباره رَفَث و فُسوق به این منبع (۴۳) و درباره مُنخَنِقَة، مَوقوذَة، مُترَدّیة و نَطیحة به این منبع (۴۴) رجوع کنید).نقل صحابه و تابعین
گاهی نیز این توضیحات از صحابه و تابعین، بدون استناد به پیامبر، نقل شده است. (۴۵) (۴۶) (۴۷) (۴۸) (۴۹) (۵۰)وجوه نیاز
تفصیل آیات احکام
بسیاری از آیات قرآن، خصوصآ آیات احکام، معنایی مجمل دارند که تبیین و تفصیل آنها به سنّت واگذار شده است. (۵۱)قصص قرآن
همچنین آیات راجع به قصص نیز مجملاند و جزئیات آنها در احادیث به تفصیل بیان شده است.جزئیات معاد و قیامت
جزئیات مباحث مربوط به معاد و قیامت نیز از موضوعاتی است که نیازمند به حدیث است. (۵۹) (درباره اَشراط الساعه به این منابع (۶۰) و درباره روز رستاخیز به این منبع (۶۱) رجوع کنید).عام و مطلق
گاه آیهای معنایی عام یا مطلق را افاده کرده، ولی در حدیث معنایی خاص یا مقید برای آن بیان شده است. (۶۲) (۶۳) (۶۴) (۶۵)تمیز ناسخ و منسوخ
تمیز آیات ناسخ و منسوخ نیز از طریق مراجعه به احادیث ممکن است. (۶۶) (۶۷) (۶۸) (۶۹)بیان مصادیق آیات
آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که به طور کلی، حکمی را درباره موضوعی بیان میکند.بیان بطون قرآن
معارف قرآن کریم به معانی ظاهری منحصر نیست و تنها راه دستیابی به این معانی پنهان، رجوع به راسخان در علم است. (۷۹)گستره
تبیین آیات قرآن تنها به معنای تفسیر نیست که صرفاً اقوال تفسیری معصومان را دربرگیرد، بلکه حقیقت آن است که تمامی اقوال و افعال و تقریرات معصومان مبین قرآن تلقی میشوند، حتی اگر به ظاهر ناظر به آیهای از قرآن نباشند، چنانکه درباره اخلاق پیامبر گفته شده است: «کان خُلقُهُ القرآن». (۹۱)پینوشتها:
۱. امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
۲. نحل/سوره۱۶، آیه۴۴.
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۶۴.
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.
۵. ابن تیمیه، مقدمة فی اصول التفسیر، ج۱، ص۹، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی تا).
۶. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۷. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۵ـ۲۹۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۸. امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
۹. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵.
۱۰. کاصد یاسر زیدی، منهج الشیخ ابی جعفر الطوسی فی تفسیرالقرآن الکریم: دراسة لغویة نحویة بلاغیة، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۱۲، بغداد ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
۱۱. محمدعلی مهدویراد، «پژوهشی در تفسیر الکشّاف: الکشّاف عن حقائق غوامضالتنزیل و عیونالأقاویل فی وجوهالتأویل، ج۱، ص۶۶، تنها تفسیر موجود معتزلی»، در مجموعه مقالههای کنفرانس بینالمللی جاراللّه زمخشری، ۱۹ـ۱۸ دی ماه ۱۳۸۲، عشقآباد: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ ش.
۱۲. محسن قاسمپور، پژوهشی در جریان شناسی تفسیر عرفانی بانگاهی به پنج تفسیر مهم عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هشتم، ج۱، ص۲۷۰ـ ۲۷۱، (تهران ۱۳۸۱ ش).
۱۳. قصبی محمود زلط، القرطبی و منهجه فی التفسیر، ج۱، ص۳۹۵ـ ۴۰۹، کویت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۴. عبداللّه محمود شحاته، منهج الامام محمد عبده فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴ـ ۱۶۵، (قاهره ۱۹۶۳).
۱۵. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۳۸۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۱۶. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.
۱۷. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۶۹.
۱۸. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۷ـ۲۹، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۱۹. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۴، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۰. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۲۱. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۵۸۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۲. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۷، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۳. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۷، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۴. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۸۰، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۲۵. شادی نفیسی، علامه طباطبایی و حدیث: روششناسی نقد و فهم حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۷، تهران ۱۳۸۴ ش.
۲۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره ضحی، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۷. ضحی/سوره۹۳، آیه۱.
۲۸. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۴۳۵:تفسیر آیه ۱۵۸ سوره بقره.
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.
۳۰. ابن تیمیه، مقدمة فی اصول التفسیر، ج۱، ص۱۶، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی تا).
۳۱. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۴، ص۷۴، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۳۲. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۲۸۵، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۳۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل ابراهیم: ۲۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۴. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل اسراء: ۸۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.
۳۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.
۳۷. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۸. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۹۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۹۷.
۴۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیر القرآن، ذیل بقره: ۵۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۴۲. ابن بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
۴۳. ابن بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۲۹۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
۴۴. ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۳۴۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
۴۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۵۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۴۷. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره کوثر، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۸. کوثر/سوره۱۰۸، آیه۱.
۴۹. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل مریم:۵۹.
۵۰. مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.
۵۱. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۲۷۱۲۷۲.
۵۲. طبری، جامع البیان، ذیل انبیاء: ۷۸.
۵۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۸.
۵۴. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۰، ص۸۰ـ۸۱، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۵. داستان داوریِ داود و سلیمان، کلینی، ج۵، ص۳۰۱ـ۳۰۲، اصول کافی.
۵۶. طبری، جامع البیان، ذیل بقره: ۱۰۲: داستان هاروت و ماروت.
۵۷. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ذیل بقره: ۱۰۲: داستان هاروت و ماروت، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
۵۸. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.
۵۹. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۸۴، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
۶۰. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۰۵۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۱. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۲۶۸ـ۲۲۶۹، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۲. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل انعام: ۸۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۳. انعام/سوره۶، آیه۸۲.
۶۴. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۳.
۶۵. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹.
۶۶. طبری، جامع البیان، ذیل مجادله: ۱۲.
۶۷. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل مجادله:۱۲.
۶۸. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل مجادله:۱۲.
۶۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۲.
۷۰. مائده/سوره۵، آیه۶۲.
۷۱. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۳۲۹۳۳۰، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
۷۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۴۲.
۷۳. حمد/سوره۱، آیه۷.
۷۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۶۱.
۷۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۷۴.
۷۶. عبداللّه جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج۱، ص۱۶۸، قم ۱۳۸۳ ش.
۷۷. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۱۴۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۷۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۲۴۳۶.
۷۹. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۱۱، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بی تا).
۸۰. عبس/سوره۸۰، آیه۲۴.
۸۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۰.
۸۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۹۶.
۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.
۸۴. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۲۹.
۸۵. انعام/سوره۶، آیه۹۵.
۸۶. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵.
۸۷. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.
۸۸. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۴۹.
۸۹. آل عمران/سوره۳، آیه۷.
۹۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۱۳.
۹۱. ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۹۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.
۹۳. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.
۹۴. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۲۳۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بی تا).
۹۵. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳.
۹۶. ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۱، ص۴۳۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
بامداد-معنی الله اکبر:
الله اکبر را تفسیر فرمائید بزرگی خدا به چه معناست ؟
الله اکبر یعنی خدا برتر از همه موجودات هستی ذهنی ملکی و ملکوتی است. الله اکبر یعنی خدا برتر از آن است که کسی بتواند او را توصیف کند.
امام صادق (ع) می فرماید: چون تکبیر می گویی باید همه چیز نزد تو کوچک شود جز او. کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است. در قرآن حدود صد نام برای خدا آمده است که الله جامع همه آنهاست. اصولا نام های خدا هر کدام اشاره به صفتی از صفات خدا دارد، نه آن که فقط یک علاوت و نشانه برای خدا باشد.
الله اکبر یعنی خدا برتر از آن است که کسی بتواند او را توصیف کند
وقتی قرآن درباره خداوند می فرماید:«هو العلی الکبیر »و خداست وا بزرگ یا می فرماید : الکبیر المتعال بزرگ و برتر است به هیچ وجه منظور بزرگی مادی نیست بلکه ای بلند مرتبی از مفاهیم معنوی است، چون این مفاهیم به جز مصادیق مادی، مصداق های معنوی نیز دارد.
اگر بخواهیم معنای اکبر در الله اکبر را بشناسیم و به بزرگی خداوند توجه پیدا کنیم، اول باید درباره بزرگی جسمانی بیندیشیم و سپس ذهنمان را از عالم جسمانی فراتر ببریم و به بزرگی معنوی معطوف سازیم و باور کنیم که بزرگی به امور آمادگی می یابد تا از عالم ذهن به عالم دیگری که آن را قلب می نامند منتقل شود و به اندازه ظرفیت نورانیت و صفایش با مصداق این مفاهیم آشنا شود.
همچنین گفته شده است که ممکن است سوالی به ذهن شما خواننده گرامی خطور کند که خدا بزرگتر است یعنی چه ؟
بزرگتر از چه کسی و از چه چیزی در پاسخ می گوئیم خداوند بزرگتر از آن است که انسان بتواند او را توصیف کند الله اکبر من آن یوصف به عبارت دیگر هیچ اندیشه ای نمی تواند تعریف کامل و رسایی از الله داشته باشد و هیچ انسانی نمی تواند او را وصف کند زیرا توصیف هر چیز در صورتی امکان پذیر است که انسان بتواند آن را در ذهن خویش ترسیم کند و عقل و اندیشه انسان قادر به درک آن باشد تا موفق گردد آن را در ضمن جملات و کلماتی توصیف نماید.
ذکر الله اکبر:
کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است
گفتن ذکر الله اکبر هنگام بالا رفتن:
از امام صادق (ع) نقل شده است که می فرمود: رسول خدا (ص) در شب هر وقت رو به نشیب می گذاشت سبحان الله میگفت و چون رو به بالا می نهاد الله اکبر می گفت.
شیوه رسول خدا (ص) ابوحمزه می گوید: امام صادق (ع) را دیدم که هنگام بیرون رفتن از خانه دو لب خود را میجنبانید و بر در خانه ایستاده بود.
عرض کردم: دیدم دو لب خود را هنگامی که از خانه به در آمدی جنبانیدی آیا چیزی گفتی؟ آن حضرت فرمود: آری، راستی انسان چون خواهد از خانه خود به در آید، هنگام بیرون شدن سه بار بگوید: الله اکبر و سه بار بگوید: بالله اخرج و بالله ادخل و علی الله اتوکل (بار خدایا، در برابرم در خیر را بگشای و کارم را به خیر به پایان آور و از شر هر جنبندهای نگاه دارم که مهارش را داری، راستی پروردگار من به راه راست است) پیوسته در ضمانت خداوند عزوجل است تا خداوند او را به همان جا برگرداند که در آن بوده است.
گردآوری: بخش مذهبی بیتوته
منابع:
ghadeer.org
quran.porsemani.ir
نوشته تفسیر ذکر الله اکبر اولین بار در بامداد پدیدار شد.
معنای لغوی تفسیر:
کلمه تفسیر در لغت به معنی «روشن نمودن و تبیین» است. و اهل ادب معتقدند کلمه تفسیر از ریشهی «فَسر» است و یا از ریشهی «سَفر» میباشد که مقلوب فسر است. و هر دو به معنی «کشف» به کار میرود. مانند: «اَسفَرَ الصُّبح»، یعنی صبح روشن شد و مانند: «اَسفَرَتِ المَرأةُ عَن وَجهِها» یعنی زن روی باز نمود و صورتش نمایان گردید. تفاوت این دو آن است که «سَفر» به معنی کشف ظاهری و مادّی و «فَسر» به معنی کشف باطنی و معنوی به کار میرود. چنان که راغب اصفهانی در مفردات میگوید: «اَلفَسرُ: اِظهارُ المَعنیَ المعقول» (1) در اینجا برای نمونه نظریات چند تن از بزرگان لغت عرب را دربارهی کلمه تفسیر یادآور میشویم:معنای اصطلاحی تفسیر:
تفسیر در اصطلاح دانشمندان زبان عرب و علمای علوم قرآنی همان «علم فهم قرآن» است؛ که نظریات بعضی از آنها را در این مورد بدین ترتیب است:معنای لغوی تأویل:
کلمهی تأویل از مادّه «اَول» به معنی رجوع، مشتق است. صاحب قاموس گفته: «آل الیه: رَجَعَ، وَ عَنهُ اِرَتَدَّ» أول الیه یعنی به سوی او برگشت و با «عن» متعدّی میشود و معنی سرپیچی و ارتداد را میدهد. آل عنه یعنی از او سرپیچی کرد (مرتد شد). (12)معنای اصطلاحی تأویل:
در نزد علمای متقدم «تأویل» در اصطلاح دارای دو معنی بوده است:فرق تفسیر و تأویل
عدهای از محققان معتقدند که تفسیر عبارت است از: «شرح و گزارش لفظی» که صرفاً محتمل یک وجه باشد. ولی تأویل توجیه لفظی است که محتمل وجوه و معانی مختلف باشد و مُوّوِل لفظ را با استفاده و استمداد از شواهد به یکی از آن وجوه حمل کند. به هر حال در فرق تفسیر و تأویل اقوال و نظریات مختلفی وجود دارد که به ذکر بعضی از آنها میپردازیم:ضرورت تفسیر قرآن کریم
تاریخ تفسیر مرتبط به ضرورت تفسیر قرآن کریم است. زیرا وجوب تفسیر سبب تدوین و تفصیل تفاسیر گشته است برخی از دلائل آن عبارتند از:1- آیات الاحکام قرآن
در حدود پانصد آیه از کلّ آیات قرآن مجید بیانگر «کلیّات» احکام و قوانین عملی برای انسان است و چون این کتاب عظیم کاملترین و آخرین شریعت الهی است، احکام آن تا انقراض جهان، امّ القوانین برای ملل اسلامی و پیروان دین محمّدی (صلی الله علیه و آله و سلّم) است. و میدانیم مقررات و قوانین وسیع و مختلفی که در جامعه ضرورت پیدا میکند، باید از متن احکام کلّی قرآن کریم فهمیده و شناخته شود. مثلاً در قرآن کریم حکم نماز و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و سایر احکام به صورت کلّی بیان گردیده و جزئیات و چگونگی اجرای آن ذکر نگردیده است. و اینجا است که شناخت جزئیات و نحوه اجرای احکام و تبیین و تفسیر قرآن کریم ضرورت پیدا میکند. به همین دلیل مسلمانان جزئیات احکام را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نیز از امامان معصوم (علیهم السّلام) سؤال میکردند و در عصر غیبت نیز اجتهاد فقهاء جامع الشرایط براساس ادله اربعه (کتاب و سنت و عقل و اجماع) در تبیین جزئیات کارساز است. روایات تفسیری منقول از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) در شناخت و تفسیر قرآن در ابعاد مختلف به ویژه در مورد احکام بیانگر این واقعیت است.2- معجزه بودن قرآن
براساس آیهی شریفه: «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمًا». (23) محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولی او رسول خدا و آخرین پیامبر است. و آیات مشابه آن و نیز براساس روایات فراوان من جمله روایت «منزله» پیامبر بزرگوار اسلام آخرین فرستادهی خداوند است. بنابراین دین اسلام آخرین دین الهی بوده و تمام انسانهای اعصار بعد از ظهور اسلام مکلّف به پذیرش آن هستند. و چون تنها دلیل و حجّة برای اثبات نبوّت و حقانیّت حضرت ختمی مرتبت، قرآن مجید است. که بیّنه الهی و معجزه جاوید است و به همین دلیل قرآن مجید در اثبات معجزه بودنش؛ «تحّدی» فرموده است. و منکران خود و نیز طالبان حق را دعوت به «تفکّر» و تدبّر و شناخت این مصحف الهی نموده و تمام دانشمندان را برای رفع شکّشان، به مبارزه خوانده است. و بطور مطمئن و روشن تمام جّن و انس را از آوردن مثل قرآن ناتوان و عاجز دانسته است. با این توصیفات شناخت قرآن ضرورت پیدا میکند. حتی برای کسانی که بخواهند قرآن مجید را نپذیرند باید اقامه دلیل کنند و برای این کار ملزم میباشند قرآنی را نپذیرند که خوب «شناختهاند»؛3- قرآن منبع شناخت هستی
انسان برای شناخت واقعیات و حقایق جهان هستی میتواند از ابزار شناخت موجود در وجود خویش یعنی «حسّ»، «عقل» و «قلب» استفاده کند. در شناختهای علمی و تجربی و حسّی از حواس استفاده کند و در شناختهای عمقی و فلسفی از «عقل» بهره گیرد و در شناخت و دریافت حقایق ماورائی و متعالی و در معرفت شهودی از «قلب» استفاده نماید.4- اختلاف لهجهها و تفاوت اندیشه در میان مسلمانان عرب زبان در صدر اسلام خود ضرورت معرفت صحیح قرآن را بیان میدارد چنانکه آوردهاند:
الف: ابن عباس گفت نمیدانستم «فاطر السموات» یعنی چه تا اینکه دیدم دو مرد بیابان نشین (عرب) در مورد چاهی به مخاصمه برخاستند و یکی از آنها گفت «... اََََنَا فطرتُها» و منظورش این بود که من حفر چاه را آغاز کردم. (24) (پس فاطر بودن خداوند به زبان قرآن یعنی خالق بگونهای که قبل از خداوند خالقی نبوده و نیست).مفسران عصر رسالت
بدون شک نخستین مفسر قرآن و برترین مفسر عصر رسالت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است، ولی آیا غیر از آن حضرت نیز در عصر رسالت مفسر قرآن بوده است یا خیر؟ نمیتوان به این سؤال پاسخ قطعی داد؛ زیرا آیهای که دلالت آشکار داشته باشد که غیر از آن حضرت نیز در عصر رسالت قرآن را تفسیر میکرده است، سراغ نداریم. برخی آیهی « وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلَّا قَلِیلًا» (26) را در مورد فهم و تفسیر قرآن یا شامل آن دانسته و به استناد آن گفتهاند: خدا (در این آیه) گروههایی را بر استخراج معانی قرآن مدح کرده است. (27) بر اساس این برداشت، ممکن است از این آیه استفاده شود که در عصر رسالت غیر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، جمع دیگری که در این آیه «اولی الامر» نامیده شدهاند نیز قرآن را تفسیر و معانی آن را استخراج میکردهاند؛ زیرا ظهور ارتباط آیه به عصر رسالت با توجه به سیاق، غیر قابل انکار است، ولی اولاً معلوم نیست که این آیه در مورد تفسیر، یا حتی شامل آن باشد؛ زیرا ظاهر آن است که ضمیر «ردّوه» به «اَمرُ مِنَ الاَمنِ اَوِ الخَوف» باز میگردد و موضوع آیه مسائل امنیتی است نه تفسیر قرآن، و ثانیاً: بر فرض اینکه آیه به تفسیر مربوط باشد نیز بر مدعا دلالت ندارد؛ زیرا در این فرض نیز مفاد آیه این است که اگر برای فهم معنای قرآن به آنان رجوع میکردند، از طریق آنان به آن آگاه میشدند؛ پس تفسیر آنان مشروط به آن است که به آنان رجوع کنند و رجوع افراد به غیر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای فهم معنای قرآن در عصر رسالت ثابت نیست.پینوشتها
1- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص 394.
2- ابن منظور، لسان العرب، ج5، ص 55.
3- ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج4، ص504.
4- فیروزآبادی، قاموس المحیط، ص587.
5- المنجد: ذیل مادهی فَسَرَ.
6- سیوطی، جلال الدین، الاتقان، الجزء الثانی، ص173.
7- بدرالدین زرکشی: البرهان فی علوم القرآن، ج1، ص13.
8- محمد حسین ذهبی: التفسیر و المفسرون، ج1، ص15.
9- جلال سیوطی: الاتقان فی علوم القرآن، ج2، ص174.
10- ابو حیان: البحر المحیط، ج1، ص13و 14.
11- محمد حسین ذهبی: التفسیر و المفسرون، ج1، ص 15 و 19.
12- ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج1، ص16؛ به نقل از قاموس، ج3، ص331.
13- ابن منظور، لسان العرب، ج11، ص32.
14- راغب، مفردات الفاظ القرآن، همان.
15- یوسف، 36، 44، 45 و 100.
16- کهف، 78 و 82.
17- نساء، 59.
18- اسراء، 35.
19- ر.ک: طباطبایی؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج11، ص80 بیضاوی؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل؛ ج1، ص 476 (تفسیر آیهی 6 سوره یوسف).
20- آلوسی؛ روح المعانی؛ ج12، ص240؛ طباطبایی؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج11، ص172.
21- التفسیر و المفسرون، ج1، به نقل از مفردات راغب.
22- الاتقان، همان.
23- الاحزاب، 40.
24- سیوطی: الاتقان، همان.
25- ذهبی: التفسیر و المفسرون، ج1، ص35.
26- نساء، 83.
27- ر.ک: طوسی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ ج1، ص4: طبرسی؛ مجمع البیان؛ ج1 و 2، ص80. شیخ حرّ عاملی (رحمة الله) نیز به این آیه استدلال کرده است که در فهم معنای قرآن باید به پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) رجوع شود.
خبرگزاری آریا - در دنیایی به سر می بریم که دیوایس های هوشمند به دستگاه هایی همه کاره تبدیل شده اند. می توانید کتاب های الکترونیکی خود را به تلفن همراه تان منتقل کنید و در مواقع بیکاری به خواندن مشغول شوید. حتی قرآن کریم نیز راه خود را به این دیوایس های قابل حمل باز کرده و هر روزه شاهد توسعه ی اپلیکیشن های گوناگون در این زمینه هستیم.
با پیشرفت تکنولوژی و ظهور شبکه های اجتماعی خلاق و نوآوری چون تلگرام، ربات ها نیز هر روز شکل و رنگ تازه ای به خود می گیرند. امروز و در یکی دیگر از سری معرفی ربات های تلگرام قصد داریم ربات TafsirQuranBot@ را برایتان معرفی کنیم؛ TafsirQuranBot رباتی است که می توانید از طریق آن ضمن یادگیری روخوانی قرآن، تفسیر سوره های مختلف آن را نیز دریافت نمایید.
برای دسترسی به این ربات کافی است از آیدی TafsirQuranBot@ استفاده کرده و یا روی این لینک کلیک کنید.
با باز شدن صفحه ی ربات روی start/ کلیک کنید. با انجام این کار ربات اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما می گذارد. پس از آن باید از طریق منویی که برای ربات طراحی شده است یک گزینه را به دلخواه انتخاب کنید. اولین گزینه ی ربات مربوط به بخش «آموزش رو خوانی قرآن کریم» می شود.
ربات تفسیر قرآن با ارسال صوت های آموزشی در 12 جلسه ی متفاوت و متنوع مورد مناسبی برای آموزش روخوانی صحیح قرآن کریم به شمار می رود. همچنین برای خواندن تفسیر بخش های مختلف این کتاب آسمانی می توانید روی گزینه ی «تفسیر قرآن کریم» ضربه زده و سوره ی مورد نظر خود را انتخاب نمایید.
امکانات TafsirQuranBot به همین جا ختم نمی شود. این ربات احادیث کاملی را از کتاب های صحیح بخاری و صحیح مسلم در اختیار شما می گذارد. علاوه بر آن به وسیله ی بخش «کتابخانه اسلامی» می توانید به مجموعه ای از داستان ها و نوشته ها در رابطه با آداب و رسوم اسلامی، اخلاق اسلامی، فقه و اصول، حدیث و سنت و… دسترسی داشته باشید.
ربات مذکور شامل ترجمه ی صوتی قرآن کریم به همراه ترتیل آن با قرائت قاری های مشهور جهان اسلام نیز می شود. همچنین وجود ویژگی هایی چون عکس نوشته ها، ارائه ی مقالات اسلامی، آشنایی با علم حدیث، عقیده و احکام و آموزش فقه و احکام شرعی سبب شده تا ربات تفسیر قرآن کریم به یکی از جامع ترین ربات ها در این زمینه بدل شود.
در آخر باید بگوییم که اگر به صورت مداوم در راه هستید و در عین حال دلتان می خواهد قرآن کریم و مباحث مربوط به آن را مطالعه کنید TafsirQuranBot یکی از بهترین و جامع ترین مواردی به شمار می رود که می شناسیم. به راحتی و با چند کلیک ساده قادر هستید به مباحث متنوع و گوناگون دسترسی داشته باشید.
همانطور که پیش تر نیز گفتیم، قصد داریم به صورت هفتگی ربات های مختلف تلگرام را به شما معرفی کنیم. پس این بهترین فرصت برای شماست تا اگر ربات جالب و جذابی می شناسید آن را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
پینوشتها
1- استادیار دانشکده الهیات، دانشگاه آزاداسلامی واحد کرج.
2- رشحات البحار، کتاب الانسان والفطره، ص3.
3- بحارالانوار، ج4، ص11، ح1، باب 2و ج4، ص13، ح15، باب2 و کتاب التوحید، ص153، رقم11؛ به نقل از امام رضا (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم).
4- شذرات المعارف ص127-130.
5- رشحات البحار، کتاب الانسان الفطره، ص4.
6- ص/ 75.
7- بحارالانوار، ج4، ص11، ح1.
8- رشحات البحار، کتاب الانسان و الفطره، ص 5.
9- احزاب/4.
10- شذرات المعارف، ص131-132.
11- همان، ص133.
12- شذرات المعارف، ص 135.
13- نحل/ 75.
14- شذرات المعارف، ص138.
15- همان.
16- بقره/ 150، 149، 144. (پس روی خود به سوی مسجد الحرام کن.)
17- شذرات المعارف، ص 139.
18- نحل/ 125.
19- عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص274.
20- شذرات المعارف، ص144.
21- همان، ص149.
22- رشحات البحار، کتاب الانسان و الفطره، ص6.
23- دخان/ 3.
24- شعرا/ 193-194.
25- رشحات البحار، ص13-26.
26- همان، ص30.
27- همان، ص32.
28- لقمان/28.
29- انعام/59.
30- واقعه/1.
31- شذرات المعارف، معرفه100، ص77-78.
32- همان، معرفه114، ص84.
33- لقمان/28 .
34- اعراف/172.
35- شذرات المعارف، معرفه 115، ص85-86.
36- رشحات البحار، ص46.
37- شذرات المعارف، معرفه214، ص151-152.
38- نجم/ 8 و 9.
39- رشحات البحار، ص196-197.
40- شذرات المعارف، معرفه73، ص61.
41- همان، معرفه74، ص62.
42- همان، معرفه73، ص61.
43- انعام/164.
44- شذرات، معرفه 75.
45- همان، معرفه73.
46- همان، معرفه 76.
47- انعام/160.
48- سجده/17.
49- شذرات، معرفه 78.
50- همان، معرفه82.
51- رشحات، ص197.
52- رشحات البحار، کتاب انسان و الفطره، ص197-198.
53- همان، ص201.
54- روح المعانی، ج1، ص339.
55- واقعه/ 77-80. این قرآن بسیار گرامی است در لوح محفوظ سر حقّ که جز دست پاکان بدان نرسد، تنزیلی از پروردگار عالم است.
56- بیگم، سیده نصرت: «مخزن العرفان»، ج15، ص207.
57- الاحزاب/33.
58- جوادی آملی، عبدالله: «تفسیر موضوعی قرآن کریم»، ج1، ص38-39.
59- دخان/3.
60- ابن عربی، محی الدین: «تأویلات القرآن»، ج2، ص447.
61- فتوحات مکیه ج1، ص 658.
62- مزمل/1.
63- بنی اسرائیل/1.
64- مزمل/7.
65- حسنزاده آملی، حسن: «هزار و یک نکته»، ص139.
66- رشحات البحار، ص13-26.
67- مخزن العرفان، ج15، ص209.
68- المیزان، ج20، ص333.
69- خمینی، روح الله: «شرح حدیث جنود عقل و جهل»، ص275.
گروه ادب: مدیر موسسه دارالعرفان الشیعی با اشاره به تفسیر لغوی و ادبی حکیم، اثر استاد حسین انصاریان، تاکید کرد: این اثر به دلیل تطبیق آیات با مسائل علمی و فضای جامعه و مسائل مبتلا به آن، با دیگر تفاسیر نوشته شده از قرآن کریم متفاوت است.
بخش قرآن تبیان
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، سال هاست که شاهد فعالیت استاد حاج حسین انصاریان، خطیب و مفسر قرآن کریم در عرصه های مختلف هستیم. آنچه که از سخنان عموم مردم بر می آید نشان می دهد که اکثریت آرای ایشان را به عنوان خطیب و سخنران می شناسند و با آثاری که از استاد منتشر شده است چندان آشنایی ندارند.
این در حالی است که از استاد حسین انصاریان آثار بسیاری به چاپ رسیده که ترجمه و تفسیر قرآن کریم، صحیفه سجادیه، اصول کافی، مفاتیح الجنان و کتبی که در حوزه های علوم دینی و قرآنی نوشته شده از آن جمله است. بر این اساس باید تلاش کرد تا افکار عموم را با این بُعد از فعالیت استاد و آثاری که به چاپ رسیده است بیش از پیش آشنا کرد.
تفسیر حکیم از جمله آثار استاد است که به شرح و تفسیر آیات کلام الله مجید می پردازد. نخستین جلد این اثر ارزنده در سال 93 و در آستانه ماه محرم منتشر شد. این جلد شامل تفسیر سوره حمد و آیات اول تا 39 سوره بقره بود که به کوشش موسسه دارالعرفان الشیعی به چاپ رسید.
تفسیر حکیم اثر جدیدی از استاد حسین انصاریان است. قرار بر این بود که این تفسیر ارزشمند در قالب 30 جلد تالیف و منتشر شود. چند جلد دیگر از این دوره به کوشش استاد انصاریان تالیف شده است که مسئولان نشر موسسه دارالعرفان به ویرایش آن مشغول هستند و البتطه تاکنون جلدهای دیگری از این دوره منتشر شده است.
سبک و سیاقی که مولف در نگارش این تفاسیر به کار گرفته است با دیگر تفاسیر موجود تفاوت دارد. استاد انصاریان در این دوره تلاش کرده است تا جنبه های مختلف علمی قرآن را شرح و تفسیر کند تا برای مسائل روز جامعه قابل استفاده باشد که این موضوع را می توان جزء دقایق و جامعیت این اثر برشمرد.
همچنین از دیگر ویژگی های این دوره می توان این مورد را بیان کرد که برخلاف روشی که در دیگر تفاسیر به کار گرفته می شود، در این اثر به مباحث لغوی و ادبی تاکید شده و این موضوعات مورد توجه مولف قرار گرفته است. همچنین با توجه به مفاهیم آیات، بحث های کلیدی از آیات قرآن که در حقیقت هدف نزول این کتاب آسمانی است مورد توجه واقع شده است.
در ادامه چاپ مجلدات این دوره، موسسه دارالعرفان الشیعی از آماده سازی جلد چهارم تفسیر حکیم به قلم استاد حسین انصاریان برای چاپ خبر داد و اعلام کرد که این موسسه در نظر دارد جلد پنجم این تفسیر را نیز تا پایان سال 95 منتشر کند. تفسیر حکیم حدود 20 جلد است که تاکنون با قلم استاد انصاریان 20 جزء از تفسیر قرآن کریم در قالب 40 جلد نگاشته شده است.بر همین اساس خبرگزاری ایکنا گفت وگویی با حجت الاسلام والمسلمین صابریان، مدیر موسسه دارالعرفان داشته است که متن آن از نظرتان می گذرد؛
تفسیر حکیم در حدود 20 جلد است. استاد انصاریان تاکنون حدود 20 جزء از قرآن کریم را تفسیر کرده اند که با دست نوشته ایشان، این میزان به حدود 40 جلد می رسد. این میزان تا پایان آیات قرآن مشتمل بر 60 جلد خواهد شد. البته با توجه به نوع نگارش استاد که درشت نویسی می کنند و ملاحظاتی درباره آیات دارند، هر سه جلد به یک کتاب 750 صفحه ای تبدیل می شود.
این اثر هم اکنون در مرکز موسسه در حال ویرایش، تنظیم و تحقیق است و کارهای فنی آن انجام می شود و پس از انجام بررسی های لازم، نسبت به چاپ جلدهای چهارم و پنجم اقدام خواهد شد.
علت اینکه چاپ مجلدات با دست نوشته استاد انصاریان فاصله زمانی دارد، این است که 20 جلد دست نوشته استاد تمام شده بود که چاپ آثار شروع شد. بر همین اساس بحث تحقیقات روی این آثار باید انجام می شد و به دست آوردن فهرست و بررسی موارد فنی به زمان نیاز داشت که همین موضوع سبب طولانی شدن فاصله زمانی میان چاپ اثر و نگارش مطالب توسط ایشان شد.
اکنون سه جلد چاپ شده است جلد چهارم را در دست چاپ داریم و در صدد هستیم که جلد پنجم را نیز تا پایان سال منتشر کنیم.
جای تفسیر حکیم در میان دیگر تفاسیر خالی بود که علت طرح این مطلب نیز نوع دیدگاه استاد به تفاسیر است. تفسیر حکیم از قلم استادی نگاشته می شود که نزدیک به نیم قرن در فضای جامعه حضور فیزیکی و فکری داشته است و قرآن را در طول نیم قرن به زبان مردم و با دقایق علمی و دقت هایی که باید در تفسیر کلام الله مجید وجود داشته باشد بیان کرده است. استاد سخت ترین مباحث را با بهره گیری از ساده ترین الفاظ و رساترین بیان مطرح کرده است، به طوری که برخی از بزرگانی که این تفسیر را دیده اند، بر این موضوع اذعان دارند که اگر این تفسیر نوشته نمی شد، قطعاً جامعه دچار خسران می شد و خسارت می دید و این موضوع به دلیل نوع نگاهی است که استاد انصاریان در این تفسیر داشته است.
در این تفسیر می بینید که ابتدا آیه شریفه قرآن کریم آورده شده است و پس از آن، ترجمه آیات آورده می شود. در ادامه این مطالب، نکاتی که مفسر می تواند مطرح کند را درباره این آیات بیان و درباره آن بحث کرده است. مثلاً ممکن است آیه ای را ببینید که سه تا چهار نکته داشته باشد. گاهی مواقع ممکن است از یک آیه، حتی تا 10 نکته یا بیشتر هم استفاده شود. نکته ها در ابتدا به صورت فهرست وار می آید و با آن بخش از آیه ای که این نکته از آن استفاده شده است ارائه می شود. استاد انصاریان به ویژه در مباحثی که کمتر در تفاسیر دیگر استفاده شده یا مورد توجه قرار گرفته، قوی وارد شده است. ایشان همچنین در مباحث روز خیلی توانمند ورود کرده است؛ یعنی مطالب را با مسائل مبتلا به روز و علمی جامعه و فضای روز تطبیق داده.
برای مثال بحث یهود را در قرآن کریم می بینید که 100 صفحه درباره یهود با توجه به آیات قرآن در این تفاسیر مطرح شده است. در این راستا اولین آیه ای که به یهود پرداخته شده در مطلب آمده و هر جای دیگر که بحث یهود باشد، به این آیه ارجاع داده می شود. همچنین در بحث انفال و یا مبانی که در تفاسیر دیگر کمتر به صورت تفصیلی به آنها پرداخته شده است.
ممکن است در تفاسیر دیگر درباره برخی از آیات، فقط درباره کلمه مورد نظر توضیح اجمالی داده شده باشد، ولی به واسطه دردآشنا بودن مفسر تفسیر حکیم با درد جامعه، این آیات به صورت تحلیلی بحث شده است و در مباحث اعتقادی و فقهی و اخلاقی نیز موضوعات بیان شده است.
یکی از بزرگان که خود در بحث آیات الاحکام ورود پیدا کرده و متخصص در بحث فقه است، گفته که وقتی استاد انصاریان به آیات الاحکام می رسد، گویی یک سیر جالبی را در این زمینه برای این آیه چیده است و نکات خوبی را مورد استفاده قرار داده و این حکم فقهی را به صورت ملموس با فضای ذهنی مخاطب خود قرار داده است.
این تفسیر همان طور که گفته شد خصوصیات خاصی دارد. هر دو گروه افرادی که از دسته خواص یا عامه مردم به این تفسیر مراجعه می کنند، می توانند بهره خود را از آن بگیرند. چون گاهی مواقع تفاسیر به صورت تخصصی نوشته شده که از این نمونه ها می توان به مجمع البیان اشاره کرد و گاهی مواقع تفسیر عمومی است.
تفسیر حکیم هم جامع مباحث تخصصی و هم مباحث عمومی است. البته استاد انصاریان بنای این را نداشت که در فضای دقت های ریز تفسیری وارد شود و به طور مثال به بررسی واژگان بپردازد و نظرات مفسران را درباره آن بررسی کند و نتیجه را بگوید، ولی ماحصل نتیجه ای که از این لغت و آیه و عبارت می شد استفاده کرد را مثل غذای آماده در اختیار مخاطب قرار می دهد و متخصص می فهمد که رسیدن به این غذای آماده یک پشتوانه دقیق می خواهد تا به این مرحله برسد؛ برای مثال یک غذای ساده ممکن است برای شما آورده شود، ولی وقتی آن را می چشید، می فهمید که پشتوانه آن یک مهارت بسیار قوی در آشپزی بوده که توانسته است آن غذا را این طور لذیذ در اختیار شما قرار دهد، ولی مخاطب فقط یک غذا را می خورد.
در بحث تفسیر حکیم نیز نکته هایی که اشاره شده، بسیار دقیق است و کسانی که دوست دارند می توانند به سایت موسسه دارالعرفان مراجعه کنند و از نمایندگی این موسسه که این اثر را دارند استفاده کنند. این اثر بسیار ماندگار و ارزشمند است که برای آیندگان نیز قابل استفاده خواهد بود.
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در سخنرانی خود دردهمین دوره گفتگوی ایران و واتیکان با ارائه مقاله «عوامل معرفتی خشونت دینی در جهان اسلام»، گفت: خشونت همیشه با بشریت همراه بوده است و جنایت های تاریخ بر این مطلب گواهی می دهند؛ هر چند که خشونت طلبان در دوره رشد عقلانیت بشر تلاش کردند تا به تبیین عقلانی افراطی گری و خشونت، دست زنند و خشونت طلبان دینی نیز در صدد توجیه دینی این رفتار غیرانسانی بودند و هستند.
وی در ادامه، به موضوع خشونت دینی پرداخت و افزود: خشونت دینی، معلول عوامل و مدلول دلایل مختلفی از جمله مهمترین عوامل معرفتی افراطی گری و خشونت دینی در جهان اسلام بی توجهی به مراتب ایمان، به حاشیه راندن عقلانیت، معنویت گریزی، تفسیر نادرست از مفهوم جهاد، فهم نادرست از مفهوم تکفیر و کاربست عقلانیت مدرن در نظامات اجتماعی است.
با تأمل اندک در تعالیم اسلام به ویژه قرآن کریم و روایات پیشوایان دین، اهمیت و منزلت عقل نمایان می گردد و در اسلام، مبنای ایمان قرار گرفته است اما وقتی عقلانیت به حاشیه رانده شود و تفسیر ظاهرگرایانه از دین ارائه شود، فهم متحجرانه از دین ارائه خواهد شد و در این صورت، افراطی گری و خشونت دینی شکل خواهد گرفت و رفتارهای غیرعاطفی و جنایت آمیز ظهور می کند. به عبارت دیگر روش شناسی سلفی جهادی، ظاهرگرایی افراطی است که به ناچار به خشونت دینی تحت عنوان جهاد کشیده می شود.
استاد مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، اظهار کرد: یکی از جریان های معاصر که علاوه بر رفتار خشونت آمیز به توجیه دینی افراطی گری و خشونت دست می رند همانا جریان تکفیری سلفی گری در جهان اسلام است؛ هرچند که واژه سلف در گفتمان سنتی، یادآور صحابه، تابعان و محدثان بزرگ قرون اول و دوم است لیکن برخی از وهابی ها، این تعبیر را به معنای فرقه خاصی گرفته اند و با این ابزار به تکفیر مسلمانان و اهل قبله می پردازند.
خسروپناه ضمن تشریح موضوع و تاریخچه تکفیرگرایی گفت: تکفیرگرایی در دوره معاصر، با استفاده از پوشش سلفیت و اعمال رفتارهای افراطی گرایانه به یک پدیده سیاسی امنیتی و تهدیدزا برای بسیاری از جوامع اسلامی و غیراسلامی بدل شده که بیشترین تأثیر منفی را بر سرمایه اجتماعی و اعتبار و منزلت جهان اسلام گذاشته است و البته شعار حکومت اسلامی با روش جهادی از سوی تکفیری ها هم باعث شد تا برخی برای نجات از خشونت دینی، دین سکولار را پیشنهاد دهند و دین را از نیازهای اجتماعی به حاشیه راندند و به یک معنا، موضوع یک نوع خشونت را برای سلب خشونت، نفی کردند؛ هرچند این طایفه گرفتار نوع دیگری از خشونت یعنی خشونت سکولار شدند و فاشیسم و نازیسم و خشونت مدرن را به وجود آوردند.
بی اعتنایی به عقلانیت؛ از عوامل خشونت دینی در جهان اسلام
این استاد حوزه و دانشگاه یکی از عوامل معرفتی خشونت دینی را بی توجهی یا انکار مراتب ایمان دانست و افزود: متأسفانه خشونت طلبان در جهان اسلام به گونه دیگری، ایمان را تعریف کردند و ایمان را از حقیقت قلبی به امور جوارحی منتقل کردند و مراتب ایمان دینی را هم نفی کردند تا بتوانند با چنین تعریفی، دست به خشونت بزنند.
وی از دیگر عوامل خشونت دینی در جهان اسلام را بی اعتنایی به عقلانیت و حاشیه راندن آن اعلام کرد و افزود: در حالی که با تأمل اندک در تعالیم اسلام به ویژه قرآن کریم و روایات پیشوایان دین، اهمیت و منزلت عقل نمایان می گردد و در اسلام، مبنای ایمان قرار گرفته است اما وقتی عقلانیت به حاشیه رانده شود و تفسیر ظاهرگرایانه از دین ارائه شود، فهم متحجرانه از دین ارائه خواهد شد و در این صورت، افراطی گری و خشونت دینی شکل خواهد گرفت و رفتارهای غیرعاطفی و جنایت آمیز ظهور می کند. به عبارت دیگر روش شناسی سلفی جهادی، ظاهرگرایی افراطی است که به ناچار به خشونت دینی تحت عنوان جهاد کشیده می شود.
جهاد به معنایی که در اسلام گفته شده، یک ضرورت حیاتی و یک امر اصلاحی برای جامعه اسلامی است و با جنایت های جنگی و خشونت های غیرانسانی که از سوی تکفیری ها ظاهر می شود، تفاوت اساسی دارد و در نتیجه روشن شد که توجیه حرکت های افراطی تکفیری ها با عنوان حرکت های جهادی ناصحیح و نوعی مغالطه دین شناسانه است.
فقدان معنوی منجر به جنایت های بشری توسط جریان های تکفیری شده است
تشریح موضوع «معنویت گریزی» بخش دیگر این مقاله بود که به تفصیل مورد اشاره قرار گرفت و تأکید شد: تمدن مدرن پس از تجربه جنگ های جهانی اول و دوم و رشد تکنولوژی و صنعت و گسترش آسایش و کاهش آرامش، به ضرورت معنویت در جهان معاصر پی برد و جریان های تکفیری در جهان اسلام به جهت عقل گریزی و ظاهرگرایی از معنویت نیز از این مهم دوری گزیدند و باعث رفتارهای غیرانسانی شدند، در حالی که باید گوهر اسلام را معنویت و تعالی به سوی حق تعالی دانست و این در حالی است که رفتار تکفیری ها نشان می دهد این طایفه به هیچ گونه معنویتی اعتقاد ندارند و نماز و روزه آنها نیز شریعت ظاهری و فاقد طریقت و معنویت است و فقدان معنوی، باعث جنایت های بشری توسط جریان های تکفیری شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه همچنین، فهم نادرست از مفهوم جهاد را از جمله عوامل معرفتی خشونت دینی در جهان اسلام دانست و گفت: بر خلاف تعابیر نادرست، جهاد، دفاع برای دفع تجاوز است و هنگامی که حقوق افراد یک جامعه یا یک ملت مانند آب ، خاک، مال ، ناموس، دولت ، مکتب و ارزش هایی که مورد قبول جامعه اسلامی است از سوی دشمنان خارجی یا مخالفان داخلی مورد هجوم و تجاوز قرار گیرد، بر مسلمانان اعم از زن و مرد و کوچک و بزرگ واجب است با تمام توان و با هر وسیله ممکن به جهاد و مبارزه با متجاوز برخیزند و از حقوق شخصی، ملّی و آیین خود و هم نوعان دفاع کنند.
وی در ادامه، مطرح کرد: اسلام دینی است فطری که از راه دلیل و برهان و بهره گیری از صفای باطن و فطرت پاک انسان ها، راه توسعه و نفوذ در دل انسان ها و ایجاد فضایی مناسب برای زندگی شرافت مندانه براساس ارزش های انسانی را برای همگان فراهم می سازد و با خون ریزی، ویرانی، نابسامانی و با هدف کشورگشایی و تجاوز به حقوق دیگران، سازش ندارد.
خسرو پناه در بخش پایانی سخنان خود، افزود: جهاد به معنایی که در اسلام گفته شده، یک ضرورت حیاتی و یک امر اصلاحی برای جامعه اسلامی است و با جنایت های جنگی و خشونت های غیرانسانی که از سوی تکفیری ها ظاهر می شود، تفاوت اساسی دارد و در نتیجه روشن شد که توجیه حرکت های افراطی تکفیری ها با عنوان حرکت های جهادی ناصحیح و نوعی مغالطه دین شناسانه است.
اولین نوع تفسیر
اولین نوع تفسیر، تفسیر مأثور بوده است و راویان و محدّثان نخستین کسانی بودند که به نقل احادیثی در تفسیر قرآن پرداختند، بدین ترتیب، شکلگیری علم تفسیر با تاریخ تدوین حدیث پیوند یافته است. (۱)نخستین مفسِر
پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم نخستین مفسِر قرآن محسوب میشود.منابع دسترسی
پس از پیامبر، صحابه و تابعین (به اعتقاد اهل سنّت) و اهل بیت علیهمالسلام (در نظر شیعیان)، وظیفه تبیین آیات الهی را برای مردم بر عهده داشتهاند که همه این مطالب، در قالب احادیث، در جوامع حدیثی اهل سنّت و شیعه گرد آمده است.پیشینه تفسیر
ظاهراً عالمان مسلمان از دیرباز از اظهارنظر درباره قرآن خودداری میکردند و در این باره به احادیثی که در آنها از تفسیر قرآن بدون علم و مبتنی بر رأی نهی شده است، استناد میجستند و کسانی را که رأی خود را در تفسیر به کار میبردند، خطاکار میدانستند.نقش حدیث در انواع تفاسیر
تفاسیر عرفانی
احادیث تفسیری در تفاسیر عرفانی نیز به کار رفتهاند.تفاسیر فقهی
همین امر در تفاسیر با گرایش فقهی، نظیر احکام القرآن قرطبی، نیز دیده میشود. (۱۳)تفاسیر معاصر
در دوران معاصر، با اینکه بر عقلگرایی در تفاسیر تأکید شده و سختگیری بیشتری در پذیرش احادیث صورت گرفته است، ولی احادیث تفسیری یکسره نفی نشدهاند، چنانکه محمد عبده احادیثی را که از نظر متن و سند دلیلی بر صحت آنها وجود دارد، پذیرفته است. (۱۴)اقسام
در ذیل، با ذکر مثالهایی از احادیث تفسیری ــو نیز اقوال منقول از صحابه و تابعین زوایای گوناگونی که در بیان و تفسیر آیات مورد توجه قرار گرفته، فهرست شدهاند:اسباب نزول
در پارهای احادیث، فضا و سبب نزول آیه یا آیات بیان شده است.معانی واژگان قرآن
در مواردی احادیث پیامبر و ائمه علیهمالسلام معنای واژگان قرآن را تبیین میکنند (درباره مَنّ و سَلْوی به این منبع، (۴۰) (۴۱) درباره صمد به این منبع، (۴۲) درباره رَفَث و فُسوق به این منبع (۴۳) و درباره مُنخَنِقَة، مَوقوذَة، مُترَدّیة و نَطیحة به این منبع (۴۴) رجوع کنید).نقل صحابه و تابعین
گاهی نیز این توضیحات از صحابه و تابعین، بدون استناد به پیامبر، نقل شده است. (۴۵) (۴۶) (۴۷) (۴۸) (۴۹) (۵۰)وجوه نیاز
تفصیل آیات احکام
بسیاری از آیات قرآن، خصوصآ آیات احکام، معنایی مجمل دارند که تبیین و تفصیل آنها به سنّت واگذار شده است. (۵۱)قصص قرآن
همچنین آیات راجع به قصص نیز مجملاند و جزئیات آنها در احادیث به تفصیل بیان شده است.جزئیات معاد و قیامت
جزئیات مباحث مربوط به معاد و قیامت نیز از موضوعاتی است که نیازمند به حدیث است. (۵۹) (درباره اَشراط الساعه به این منابع (۶۰) و درباره روز رستاخیز به این منبع (۶۱) رجوع کنید).عام و مطلق
گاه آیهای معنایی عام یا مطلق را افاده کرده، ولی در حدیث معنایی خاص یا مقید برای آن بیان شده است. (۶۲) (۶۳) (۶۴) (۶۵)تمیز ناسخ و منسوخ
تمیز آیات ناسخ و منسوخ نیز از طریق مراجعه به احادیث ممکن است. (۶۶) (۶۷) (۶۸) (۶۹)بیان مصادیق آیات
آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که به طور کلی، حکمی را درباره موضوعی بیان میکند.بیان بطون قرآن
معارف قرآن کریم به معانی ظاهری منحصر نیست و تنها راه دستیابی به این معانی پنهان، رجوع به راسخان در علم است. (۷۹)گستره
تبیین آیات قرآن تنها به معنای تفسیر نیست که صرفاً اقوال تفسیری معصومان را دربرگیرد، بلکه حقیقت آن است که تمامی اقوال و افعال و تقریرات معصومان مبین قرآن تلقی میشوند، حتی اگر به ظاهر ناظر به آیهای از قرآن نباشند، چنانکه درباره اخلاق پیامبر گفته شده است: «کان خُلقُهُ القرآن». (۹۱)پینوشتها:
۱. امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
۲. نحل/سوره۱۶، آیه۴۴.
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۶۴.
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۵۱.
۵. ابن تیمیه، مقدمة فی اصول التفسیر، ج۱، ص۹، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی تا).
۶. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۷. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۴۵ـ۲۹۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۸. امین خولی، التفسیر: نشأته، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، تدرّجه، تطوره، بیروت ۱۹۸۲.
۹. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵.
۱۰. کاصد یاسر زیدی، منهج الشیخ ابی جعفر الطوسی فی تفسیرالقرآن الکریم: دراسة لغویة نحویة بلاغیة، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۱۲، بغداد ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
۱۱. محمدعلی مهدویراد، «پژوهشی در تفسیر الکشّاف: الکشّاف عن حقائق غوامضالتنزیل و عیونالأقاویل فی وجوهالتأویل، ج۱، ص۶۶، تنها تفسیر موجود معتزلی»، در مجموعه مقالههای کنفرانس بینالمللی جاراللّه زمخشری، ۱۹ـ۱۸ دی ماه ۱۳۸۲، عشقآباد: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ ش.
۱۲. محسن قاسمپور، پژوهشی در جریان شناسی تفسیر عرفانی بانگاهی به پنج تفسیر مهم عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هشتم، ج۱، ص۲۷۰ـ ۲۷۱، (تهران ۱۳۸۱ ش).
۱۳. قصبی محمود زلط، القرطبی و منهجه فی التفسیر، ج۱، ص۳۹۵ـ ۴۰۹، کویت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۴. عبداللّه محمود شحاته، منهج الامام محمد عبده فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۱۶۴ـ ۱۶۵، (قاهره ۱۹۶۳).
۱۵. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۳۸۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۱۶. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.
۱۷. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۶۹.
۱۸. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۷ـ۲۹، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۱۹. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۴، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۰. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۲۱. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۵۸۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۲. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۷، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۳. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳، ص۸۷، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۲۴. محمدحسین طباطبائی، قرآن در اسلام، ج۱، ص۸۰، (تهران) ۱۳۶۱ ش.
۲۵. شادی نفیسی، علامه طباطبایی و حدیث: روششناسی نقد و فهم حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۷، تهران ۱۳۸۴ ش.
۲۶. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره ضحی، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۷. ضحی/سوره۹۳، آیه۱.
۲۸. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۴۳۵:تفسیر آیه ۱۵۸ سوره بقره.
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.
۳۰. ابن تیمیه، مقدمة فی اصول التفسیر، ج۱، ص۱۶، بیروت: دارمکتبةالحیاة، (بی تا).
۳۱. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۴، ص۷۴، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۳۲. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۲۸۵، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۳۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل ابراهیم: ۲۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۴. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل اسراء: ۸۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.
۳۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.
۳۷. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳۸. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۹۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۹۷.
۴۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیر القرآن، ذیل بقره: ۵۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۴۲. ابن بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
۴۳. ابن بابویه، معانی الأخبار، ج۱، ص۲۹۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
۴۴. ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۳۴۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
۴۵. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل بقره: ۵۷، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۴۷. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۶، کتاب تفسیرالقرآن، تفسیر سوره کوثر، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۴۸. کوثر/سوره۱۰۸، آیه۱.
۴۹. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل مریم:۵۹.
۵۰. مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.
۵۱. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۲۷۱۲۷۲.
۵۲. طبری، جامع البیان، ذیل انبیاء: ۷۸.
۵۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۸.
۵۴. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۱۰، ص۸۰ـ۸۱، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۵. داستان داوریِ داود و سلیمان، کلینی، ج۵، ص۳۰۱ـ۳۰۲، اصول کافی.
۵۶. طبری، جامع البیان، ذیل بقره: ۱۰۲: داستان هاروت و ماروت.
۵۷. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ذیل بقره: ۱۰۲: داستان هاروت و ماروت، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
۵۸. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.
۵۹. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۸۴، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
۶۰. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۰۵۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۱. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۲۲۶۸ـ۲۲۶۹، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۲. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۵، کتاب تفسیرالقرآن، ذیل انعام: ۸۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۶۳. انعام/سوره۶، آیه۸۲.
۶۴. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۳.
۶۵. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹.
۶۶. طبری، جامع البیان، ذیل مجادله: ۱۲.
۶۷. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل مجادله:۱۲.
۶۸. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل مجادله:۱۲.
۶۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۲.
۷۰. مائده/سوره۵، آیه۶۲.
۷۱. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۳۲۹۳۳۰، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.
۷۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۴۲.
۷۳. حمد/سوره۱، آیه۷.
۷۴. مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۶۱.
۷۵. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۷۴.
۷۶. عبداللّه جوادی آملی، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، ج۱، ص۱۶۸، قم ۱۳۸۳ ش.
۷۷. محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۱۴۶، بیروت ۱۳۹۰۱۳۹۴/۱۹۷۱۱۹۷۴.
۷۸. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۲۴۳۶.
۷۹. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۱۱، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بی تا).
۸۰. عبس/سوره۸۰، آیه۲۴.
۸۱. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۵۰.
۸۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۹۶.
۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.
۸۴. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۲۹.
۸۵. انعام/سوره۶، آیه۹۵.
۸۶. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۵.
۸۷. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.
۸۸. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۵۴۹.
۸۹. آل عمران/سوره۳، آیه۷.
۹۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۲۱۳.
۹۱. ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۹۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.
۹۳. غافر/سوره۴۰، آیه۶۰.
۹۴. محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۲۳۰، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ ۱۳۸۱، چاپ افست تهران (بی تا).
۹۵. کلینی، اصول کافی، ج۳، ص۳۳.
۹۶. ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۱، ص۴۳۴، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانهی دانشنامهی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.