اپراتور مبین نت از راه اندازی نسل جدید باند پهن بی سیم مبتنی بر تکنولوژی TDLTE در نیمه دوم دی ماه در 13 شهر خبر داد و گفت: با راه اندازی این سرویس مشترکان وایمکس با تسهیلاتی میتوانند سرویس خود را به این فناوری ارتقا دهند.
ریاضی با اشاره به اینکه نسل جدید باندپهن بی سیم سرعتی بالاتر از 900 مگابیت بر ثانیه را در دسترسی به اینترنت برای کاربران فراهم خواهد کرد، گفت: از 6 ماه گذشته روی نقاط کور این سیگنال در شهر تهران و کرج کارهای زیربنایی انجام دادهایم و هم اکنون 100 سایت جدید مبتنی بر این فناوری در تهران و کرج نصب شده است.
وی گفت: با راه اندازی این سرویس، تسهیلاتی را برای مشترکان وایمکس درنظر می گیریم، تا بتوانند سرویس خود را به این فناوری ارتقا دهند.
مدیرعامل مبین نت تاکید کرد: ممکن است به روزرسانی تجهیزات در این شبکه برای نصب TDLTE اختلالاتی مقطعی برای مشترکان وایمکس ایجاد کند که این موضوع به سرعت رفع می شود.
وی میزان سرمایه گذاری صورت گرفته در پروژه مبین نت را 1200 میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: سرمایه نقدی این شرکت 300 میلیارد تومان است و در سالهای 96 و 97 نیز 250 میلیارد تومان سرمایه گذاری جدید خواهیم داشت.
منبع :فارس
جام جم سرا:
این عوامل هرچه باشد، آنچه که برای ما پیش آمده این است که نتوانستهایم به اطلاعاتی که مطمئن از دانستن آنها هستیم، دست پیدا کنیم.
به عبارتی حافظه نتوانسته به اطلاعاتی که قبلا ذخیره کردهایم، دسترسی پیدا کند. این نوع از فراموشی بسیار علنی و اشکار است و به نظر می رسد که گاه آسیبهای جدی به ما وارد می آورد مثل گم کردن وسایل و یا کم شدن نمره امتحانی و ..
اما نوع دیگری از فراموشی هم وجود دارد که شاید در هیچ متون علمی جز دسته های مختلف فراموشی به شمار نرود و آن هم فراموش کردن مسئولیتها و تعهدات انسانی است. نکته مهم در این نوع فراموشی این است که در فراموشی رایج یعنی نوع اول، عمدتا افراد بسیار احساس ضرر و آسیب می کنند و حتی در صدد جبران هم بر می آیند اما در نوع دوم فراموشی عمدتا با چنین احساساتی مواجه نیستیم و لذا امکان ادامه یافتن این دور باطل خیلی بیشتر خواهد بود.تعهدات و وظایفی که گاه به خاطر بی توجهی و ساده انگاری ما انسانها به دست فراموشی سپرده می شود و از همه بدتر این است که در برخی موارد دیده می شود که برای یادآوری این مسئولیتها هیچ تلاش جدی صورت نمی گیرد؛ جز فراموشی های دسته دوم است.
یکی از این فراموشی های بسیار فراگیر در عصر حاضر، فراموش کردن تعهدات مهم نسبت به زندگی زناشویی و همسر است. رابطه زناشویی مهمترین رابطه افراد در زندگی است. با این حال گاهی اوقات به دلیل عدم شناخت عوامل موثر بر این رابطه، حداکثر بهره را از آن نمی برند.
رابطه زناشویی افراد مثل هر رابطه دیگری، نظام دارد. نظام آن هم اهداف، باورها و اولویتهای هر یک از شما و اهداف، اولویتها و باورهای مشترک شما و همسرتان به عنوان یک زوج است. اگر اهداف و اولویت های زن و مرد همسو باشد، نظام زناشویی زوجین درست کار می کند اما در صورتی که اولویتهای زوجین در زندگی متفاوت باشد قطعا این نظام به درستی کار نمی کند.
درست شبیه به زن و مرد سرگذشت عنوان شده که اولویتهای زندگی شان کاملا با هم متفاوت بوده و زن به طور کلی فراموش کرده که وارد زندگی زناشویی و مسئولیتهای مهم و اساسی ان شده است و همیشه دنبال تحقق آرزوهای و خواسته های خود بوده است. اگر زن و مرد نظام زناشویی زندگی خود را خوب بفهمند و آن را ملکه ذهن خود کنند قطعا اهداف و اولویتهای زوجین با هم هماهنگ می شود اما در صورتی که نظام زندگی مشترک مورد فراموشی قرار گیرد، بنیان ان نیز به شدت متزلزل می گردد.
برای رفع مشکلات زندگی زناشویی که در آن یکی یا هر دو زوجین دچار فراموشی شده و از یاد برده که در قبال زندگی مشترک خود چه مسئولیتهای مهمی دارد، یادآوری تمام اصول فراموش شده برای تجدید حیات آن زندگی بسیار موثر خواهد بود.
در ادامه بخشی از این تکالیف یادآوری می شود:
تکلیف روز اول : صمیمیت جسمی
هر کدام دست های خود را در دست دیگری بگذارید و به مدت 30 ثانیه بدون پلک زدن در چشمان یکدیگر نگاه کنید. سپس هرکدام از خاطرات خوش دوران گذشته خود حرف بزنید، بعد چند خصوصیت مثبت همسرتان را به او بگویید و به او یادآور شوید که دوستش دارید و از بودن با او خوشحال هستید.
تکلیف روز دوم: صمیمیت عاطفی
به همسرتان بگویید چه رفتارهایی نشان دهنده این است که او شما را دوست دارد؟ برای رفع مشکلات زندگی زناشویی که در آن یکی یا هر دو زوجین دچار فراموشی شده و از یاد برده که در قبال زندگی مشترک خود چه مسئولیتهای مهمی دارد، یادآوری تمام اصول فراموش شده برای تجدید حیات آن زندگی بسیار موثر خواهد بود.
تکلیف روز سوم: صمیمیت ارتباطی
وقتی تو با من حرف می زنی چه علایمی از طرز نشستن، حالت چهره، نوع گوش دادن و کلام تو می تواند نشان دهد که تو با من صمیمی هستی. این سوال را از همسرتان بپرسید و آنچه او می پسندد را اجرا کنید .
تکلیف روزچهارم :صمیمیت اجتماعی - تفریحی
چه فعالیتها و مراسمی وجود دارد که هر دو خوشحال می شویم در آن با یکدیگر شرکت کنیم و
چه فعالیتهایی وجود دارد که ما هرکدام به طور جداگانه به ان علاقه مند هستیم؟حال چه تصمیمی می توانیم راجع به دو نوع فعالیت داشته باشیم؟از میان دوستان ما، کدام یک از انها مورد تفواق هر دوی ما برای معاشرت و رفت و آمد هستند؟کدام یک از دوستان ما هستند که دیگری علاقه ای به معاشرت با او ندارد؟حال چه تصمیمی می توانیم راجع به این افراد و معاشرت با آنها داشته باشیم؟
تکلیف روز پنجم: صمیمیت معنوی
من و تو چه شباهتهایی در اعتقادات مذهبی و ارزشهای اخلاقی همدیگر داریم؟من و تو چه تفاوتهایی در اعتقادات مذهبی و ارزشهای اخلاقی همدیگر داریم؟حال با این تفاوتهای خود چه کنیم تا به صمیمیت ما آسیب نزند؟
تکلیف روز ششم :صمیمیت جنسی
من و تو چه اطلاعاتی از نیازهای جنسی هم داریم و چگونه می توانیم اطلاعات بیشتری در مورد صمیمیت جنسی مان را به دست آوریم؟
به نظر می رسد که طی کردن این مراحل چند روز پشت سر هم و یادآوری مجدد آنها در رابطه با همسر کمک می کند که زوجین، دوباره زندگی مشترک، همسر و مسایل مربوط به آن را مورد توجه قرار داده و آنچه را فراموش کرده اند دوباره به خاطر آورند. اگر باور نمی کنید، امتحان کنید.(تبیان)
او میگوید: «ما با دیدی انتقادی انواع رفتارهای انسانی را تحلیل و آنالیز میکنیم و تأثیر آن را بر روحیه و رفتار شخص میسنجیم، از رابطه جنسی تا غذا خوردن و ورزش؛ اما معمولا لباس پوشیدن را امری کاملا بیرونی و سطحی تلقی میکنیم و از کنارش بهسادگی میگذریم. حقیقت این است که من درونی و محیط بیرونی با هم در ارتباطند و بر هم تأثیر متقابل میگذارند. طرز لباس پوشیدن شما میتواند نمایانگر آنچه درون شما میگذرد باشد.»
به عقیده بامگارتنر، لباس خریدن بیدلیل و بدون اینکه احتیاجی به آن لباس خاص داشته باشید، درست شبیه پرخوری بیمارگونه است.
او میگوید: «در این موارد شما سعی دارید خلائی عاطفی را با غذا یا لباس پر کنید.» دکتر بامگارتنر که مبتکر «روانشناسی لباس» است، کتابی تالیف کرده به نام «تو آنی که میپوشی: آنچه لباسهایت در موردت افشا میکنند» و در آن به تشریح مشکلات معمول مردم در زمینه خریدن و پوشیدن لباس میپردازد.
در ایران اما با توجه به برخی یکنواختیها در نوع پوشش گاهی این موضوعات به راحتی قابل درک نیستند. مد گاهی مذموم و گاهی مورد اعتنا شناخته میشود. برندها گاهی رژه میروند و گاهی مغضوب واقع میشوند و... اما چند سالی است که جشنواره مد و لباس فجر آمده تا قدری تنوع ایجاد کند. اینکه موفق بوده یا خیر، موضوعی است که نیازمند اطلاعات دقیقتر است! امسال اما رئیس اتحادیه پوشاک کشوری گفته در چهارمین جشنواره مد و لباس فجر، با همکاری کارگروه ساماندهی مد و لباس، ١٠٠ اثر برگزیده را به تولید انبوه میرسانیم.
ابوالقاسم شیرازی جشنواره مد و لباس فجر را نقطه عطفی در مسیر بهرهمندی از هنر طراحی لباس دانست و گفت: این جشنواره در عرصه تولید نیز میتواند به مشکلات بسیاری در این عرصه پایان دهد. اتحادیه پوشاک کشوری همکاری نزدیکی با کار گروه ساماندهی مد و لباس دارد و تلاشهای انجام شده در ٢سال آینده نشاندهنده رویکرد علمی در این کار گروه است.چهارمین جشنواره مد و لباس فجر ١١ تا ١٨ اسفندماه در محل دایمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشود.
شاید این تولیدات مارکدار نباشند اما بههر صورت توسط فکر و اندیشه ایرانی تولید شدهاند. بامگارتنر میگوید سر تا پا لباس مارکدار پوشیدن حکایت آینه و دود است: «راهی برونگرایانه برای اینکه خود را موفق نشان دهید و ثابت کنید چیزی از بقیه کم ندارید.»
اگر واقعا به لباسها یا طرحهای مشخصی از یکی، دو برند خاص علاقه دارید یک بحث است اما اگر لباس مارکدار را تنها به خاطر مارکش میخواهید و حاضرید از همه چیز بگذرید و حتی از خرجهای ضروریتان بزنید تا لباسهای مارکدار بپوشید «واقعا کار بیهودهای است.» حتی اگر تأمین مالی این نوع پوشاک برایتان خیلی دشوار نیست اما احساس میکنید بدون لباس مارکدار بقیه متوجه شما نمیشوند باز هم یک جای کار میلنگد.
از نظر بامگارتنر این احساس عدم امنیت که خود را در افراط در پوشیدن لباسهای مارکدار نشان میدهد، ریشه در نوعی از ترس و عدم اعتماد به نفس دارد که باعث میشود فکر کنیم بدون این لباسها از بقیه کمتریم یا به اندازه کافی خوب نیستیم.
بامگارتنر میگوید: «من سعی میکنم به مراجعانم نشان دهم که رابطهای بین مارک و موفقیت و ارزش فرد وجود ندارد و معیار سنجیدن اینها چیزهای دیگری است.» حتی خوشلباس بودن هم ربط مستقیمی به مارک لباس ندارد، آیا تا به حال دیدهاید مارک لوگوی لویی ویتون باعث شود کسی جذاب و خوش پوش بهنظر بیاید؟!
برای مواجهه با این مشکل سعی کنید از خودتان سوال کنید آیا بقیه را تنها براساس لباسی که پوشیدهاند قضاوت میکنید؟ سعی کنید با انگیزهها و سیستم ارزشگذاری خود با دید انتقادی روبهرو شوید. در مرحله اول برای مدتی تمام لوگوها و مارکها را کنار بگذارید، لباسهایتان را از روی مدل و رنگشان انتخاب کنید و آنچه را که به دلتان مینشیند بپوشید، مدتی طول خواهد کشید که به خودتان عادت کنید، اما کمکم متوجه خواهید شد از لباس پوشیدن لذت بیشتری خواهید برد! (شهروند)
در فرهنگ ما موضوع بلوغ و باز کردن ابعاد مختلف جنسی و روحی آن بسیار محتاطانه و تقریبا خاموش برگزار میشود و متاسفانه در برخی فرهنگها نیز آن را پدیدهای مذموم یا خجالتآور میدانند. در حالی که بلوغ یکی از مراحل مهم زندگی هر انسان است.
حجتالاسلام سیدجواد موسوی، کارشناس دینی و مشاور کودک در اینباره میگوید: دامنه ناآگاهی درباره بلوغ بسیار زیاد و بخصوص برای پسران گستردهتر است و آسیبهای ناشی از این بیاطلاعی موجب شده که بزه جنسی و رفتاری در میان مردان جامعه ما فراوانی بیشتری داشته و در این جنس خود را به صورت عقدههای مزمن روانی، تلقیات نادرست و تمایل به فرهنگ منحط جنسی تا سنین پیش از ازدواج و حتی چند سال پس از آن آشکار کند و بحران بیافریند.
ترس از بلوغ در اسلام بیمعناست
تحقیقات نشان میدهد حداقل 20 درصد نوجوانان جامعه از تغییرات جسمی و روحی دوران بلوغ، خبری ندارند و دچار نگرانی میشوند.
به گفته موسوی، گروهی از نوجوانان که از سوی والدین، مربیان و اجتماع با این نوع تغییرات آشنا نشدهاند اغلب دچار ترس، اندوه و حتی افسردگی میشوند و از خود میپرسند این چه اتفاقی است که برای من میافتد؟ آیا طبیعی است؟ برای همه پیش میآید؟ مبادا برایم مشکلی ایجاد کند.
در حقیقت نوجوان به دلیل ناآگاهی، دوره بلوغ را با ترس و اضطراب طی میکند و بتدریج قدرت تطبیق با شرایط متغیر آن را از دست میدهد. اینجاست که آسیبهای رفتاری در کمین وی خواهد بود و مشکلات زندگیاش را رقم میزند.
به گفته حجتالاسلام موسوی، والدین باید با زبانی ساده و بدون پیچیدگی شرایط بلوغ را برای نوجوان تشریح کنند و به او اطلاعاتی متناسب با سن و پیشرفت مراحل بلوغ بدهند.
نوجوان تازه بالغ باید پیش از شروع تغییرات عمده جسمی نسبت به آنها آگاه باشد و بداند دیگر کودکی خردسال یا نوجوانی سر به هوا نیست و برای خود آقا یا خانمی شده که جامعه و اطرافیانش انتظارهایی متناسب از او دارند. به توصیه موسوی، از آنجا که بسیاری از والدین بهدلیل موانع فرهنگی یا براساس شرمی نابجا از ارائه توضیحات کامل و جامع دراینباره خودداری میکنند بخصوص در فرهنگ و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی ما که باید براساس آموزههای دینی باشد، آموزشهای بهداشتی و اجتماعی درباره بلوغ اهمیتی دوچندان مییابد.
جشن تکلیف، توجه ویژه میخواهد
معمولا در اغلب مدارس جشن تکلیف به عنوان یک انجام وظیفه به صورت نمادین برگزار میشود که اتفاقا کار پسندیدهای هم هست، اما اکنون آنچه در این جشن دیده میشود زرق و برق مراسم و هزینههایی است که صرف برگزاری میشود و عکسهایی که گرفته میشود تا به نهادهای بالاتر ارائه شود و دیگر هیچ! در واقع آن رسالت بزرگ اطلاعرسانی درخصوص بهداشت بلوغ در این جشنها بازگو نمیشود و حتی اغلب مربیان هم در اطلاعرسانی در زمینه تغییرات جنسی و جسمی دوران بلوغ بیاطلاع و ناکارآمد بوده و جسارت لازم را برای بیان و باز کردن یک سری مسائل ظریف و ریزبینانهای که مورد نیاز دانشآموز است، ندارند و در نهایت هم بیشتر دانشآموزان متوجه هدف اصلی از برگزاری جشن تکلیف نمیشوند. چون هنوز به پرسشهای بلوغ جسمی و جنسیشان که لازمه رسیدن به آرامش روانی و رفتاریشان است پاسخ داده نشده، یک دفعه به بحث اعمال و فرایض دینی رسیدهاند. نوجوانی که از نظر جسمی و جنسی هنوز ناکامل است و نمیداند در چه مرحلهای قرار دارد و هویت گمشده خود را پیدا نکرده معلوم است که بیتوجه به فرایض دینیاش میشود و این موضوع برایش نهادینه نخواهد شد. چهبسا بسیاری از نوجوانان در همین دوره بلوغ است که سرکش و نافرمان شده و اغلب دینستیز و جنگجو میشوند. از همه مهمتر آن که محتوای چنین جشنهایی در ناخودآگاه دانشآموز چنین القا میکند که صحبت و پرسش درخصوص برخی مسائل دوره بلوغ شرمآور است و در زمره اسرار مگو قرار دارد، اما سوال اینجاست نوجوان تازه بالغ ناآشنا چگونه میتواند به پاسخ پرسشهایش رسیده و تامین شود؟!
معمولا در اغلب مدارس جشن تکلیف به عنوان یک انجام وظیفه به صورت نمادین برگزار میشود که اتفاقا کار پسندیدهای هم هست، اما اکنون آنچه در این جشن دیده میشود زرق و برق مراسم و هزینههایی است که صرف برگزاری میشود و عکسهایی که گرفته میشود تا به نهادهای بالاتر ارائه شود |
سیدجواد موسوی با اشاره به این که برگزاری جشن تکلیف در مدارس در حوزه آموزشهای بلوغ اقدامی مناسب، اما ناکافی است، میگوید: به نظر میرسد خلأ اصلی در اینباره طرح نشدن نکات آموزشی، بهداشتی و پزشکی بلوغ در کتابهای درسی است. در چنین شرایطی تلاش رسانههای صوتی، تصویری و مکتوب و اجرای برنامههای آموزشی از سوی نهادهای فرهنگی و حمایتی میتواند تا اندازهای راهگشا باشد و شرایط را برای ارائه آموزشهای رسمی، کامل و متناسب درباره بلوغ مهیا کند.این مشاور خانواده ادامه میدهد: جالب آن که کمبود آگاهی درباره بلوغ در زمینههای رفتاری و روانی در بزرگسالان در تقابل با نوجوانان نمایان میشود. از طرفی معلوم نیست چرا مسئولان آموزشی و فرهنگی جامعه از طرح صورت مساله پرهیز میکنند و گمان میکنند آموزش درباره مسائل جسمی و روانی بلوغ نزد افکار عمومی به ترویج فساد و فحشا کمک میکند!
به نظر شما، چرا باید بخشی از آموزشهای حیاتی در دوره حساسی از زندگی نوجوان که دوره آیندهسازی او خواهد بود به دلیل ترس از شبهات و قضاوتهایی نادرست و احتمالا متلکپرانی ارائه نشود؟ آیا پیشگیری از آسیبهای این حوزه با فرهنگ جامعه ما که به سبک ایرانی ـ اسلامی است، متناسبتر نیست؟
این کارشناس مسائل دینی، پاسخ این پرسشها را ساده عنوان میکند و میگوید: جواب، در این موضوع خلاصه میشود که نمیدانیم چگونه به ارائه آموزشهای بلوغ بپردازیم که حساسیتبرانگیز نباشد، مخالف شئون دینی و فرهنگی ما نباشد و فقط بتواند از بروز آسیبها جلوگیری کند.
آموزش چگونه باید باشد؟
به گفته موسوی، مدارس کشور شدیدا بهوجود مشاوران، روانشناسان و معلمان آگاه در این زمینه نیاز دارند. آموزش بهداشت بلوغ در مدارس بویژه در مقطع راهنمایی که با سنین بلوغ همزمان است با مشکلات و کمبودهای جدی دستوپنجه نرم میکند.
آموزشها چه بهصورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم ارائه شود، همواره با حاشیه همراه است و در عمل، بخش بزرگی از محصلان نوجوان را بهدلیل شرایط جامعه و ناپسند دانستن صحبت در اینباره در محیطهای بیرونی و خانوادهها از دستیابی به اطلاعات کامل و جامع و متناسب محروم میکند.
اگر قبول داشته باشیم که وظایف نظام آموزشی و پرورشی تنها در آموزش ریاضی و علوم و هندسه و تولید انواع و اقسام نخبه و دانشآموز ممتاز! خلاصه نمیشود و پرورشی هم در کار است که ابعاد جسمی، شخصیتی، روانی، رفتاری و اجتماعی محصلان را دربر میگیرد، به ضعفهای جدی این نظام در حوزه مسائل اجتماعی نوجوانان و محصلان پی میبریم.
به هر ترتیب نوجوان باید در دوران بلوغ روشهای حفظ سلامتش را بشناسد و بداند چه چیزی بهداشت جسم و روانش را به خطر میاندازد تا بتواند با تهدیدات بیرونی مقابله کند و از نوجوانیاش در مسیر تکامل لذت ببرد. در این دوره تغییرات جسمی و روانی نوجوان سریع است. احساسات، تفکر، رابطههای اجتماعی و منطق او رشد میکند و از این گذرگاه به شناخت خویش و محیط اقدام میکند. این تغییرات ذاتا مقدس است و هدایت و کنترل آنها از طریق شناخت مقتضیات دوره بلوغ؛، او را از گمراهی، گناه و آسیب دور میکند.
فاخره بهبهانی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
به گزارش جام جم سرا ، تلخ است، اما حالا نوبت فرزند است که به اختیار یا به اجبار باید یکی را انتخاب کند و بپذیرد که از این به بعد قرار است یک روز مهمان این خانه و روز دیگر مهمان آن خانه شود، یک روز دلتنگ پدر و روز دیگر بیقرار مادر شود. طلاقی که در بعضی از خانوادهها، بهترین گزینه است همه چیز را جدا کرده است، هر کس سهم خودش را برده و در این میان فقط یک نقطه اشتراک باقیمانده، و آن هم یک کودک معصوم است.
دلیل طلاق هر چه میخواهد باشد، مهم این است که زندگی در یک خانواده جدا، اما آرام و منطقی، بسیار بهتر از زندگی در یک خانواده آشفته است. طبیعی است که فشار و اضطراب ناشی از طلاق به تنهایی میتواند مادر و پدر را از نظر روانی ضعیف و آسیبپذیر کند؛ با این حال والدین باید بدانند حتی وقتی جدا شدهاند، باز هم پدر یا مادر فرزند خود هستند و جدایی هرچند سخت و اضطرابآور باشد، باز هم چیزی از این مسئولیت کم نمیکند. مهمترین وظیفه والدین در چنین موقعیتی، دیدن و به رسمیت شناختن فرزندان است. باید این نکته را در نظر داشته باشید که قرار دادن کودکان در یک فضای مبهم، آسیب بیشتری به آنها وارد میکند، پس «سیاست سکوت» پیشهکردن در این وضعیت کمکی به اوضاع روانی فرزندتان نمیکند، اما چه باید کرد؟
با فرزند خود صحبت کنید
فرزندتان در هر سنی که هست شما موظفید با او در مورد طلاق صحبت کنید. معنی طلاق و دوپاره شدن خانواده را برایش بگویید و پیشبینی مختصری از آینده داشته باشید و تا حدودی وضعیت حضانت او را برایش روشن کنید. بسیاری از کودکان تا سنین 9ـ 8 سالگی فکر میکنند شیطنتهای آنان دلیل این جدایی است، بنابراین یک احساس گناه سنگین را با خود میکشند. توضیحاتی ندهید که ذهن او آشفتهتر شود، بلکه بگویید این موضوع بین شما دو نفر اتفاق افتاده و هیچ کس نقشی در این جدایی نداشته است.
او حق دارد هر دوی شما را دوست داشته باشد
برخی از والدین وقتی به جدایی میرسند، خشمگین هستند و گمان میکنند همسرشان سبب تباهی زندگی آنها شده است، آنها فکر میکنند همان طور که خودشان درگیر خشم و عصبانیت هستند، فرزندشان هم باید چنین باشد، در حالی که واقعیت چیز دیگری است، همسر شما پدر یا مادر فرزندتان است و او بیقید و شرط والدینش را دوست دارد.
هر دو با فرزند وقت بگذرانید
با توافق یا بیتوافق، سرانجام کودک به یکی از والدین سپرده میشود و این به معنای برنده بودن یکی و بازنده بودن دیگری نیست، زیرا والدین باید برای دیدار مستمر با کودک خود، به یک توافق برسند. گاهی والدین تصمیم میگیرند که کودک در هر ماه، یک هفته را نزد والد دیگر بگذراند، این در حالی است که دیدار مستمر والدین در دفعات بیشتر و زمان کوتاهتر، مثلا هفتهای یکبار یا دوبار، بخصوص برای کودکانی با سنین پایینتر بهتر است. اینکه در یک ماه یک هفته را نزد والد دیگر باشد سبب میشود برنامههایشان به هم بریزد و این اسبابکشی موقتی، معمولا برای کودکان خوشایند نیست.
با هم هماهنگ باشید
هر چقدر هم که با هم اختلافنظر داشته باشید، باید درباره مسائل مربوط به فرزندتان با هم هماهنگ شوید. شاید بپرسید چه مسائلی؟ مسائلی مثل زمان تماشای تلویزیون، تنبیه یا تشویق، مقررات رفت و آمد با دوستانش، خرید تبلت، تلفن همراه یا رایانه، رفتن به کلاسهای هنری، ورزشی و... . حتی سعی کنید در دادن هدیه به فرزندتان با یکدیگر هماهنگ شوید، یعنی سعی نکنید با دادن هدایای گرانقیمت یا چیزهایی که همسرتان با آنها موافق نیست محبت او را جلب کنید. ممکن است شما درباره مسالهای با همسرتان دچار اختلافنظر شوید، اما فراموش نکنید که نباید این اختلافنظر برای فرزندتان تبدیل به فرصتی برای سوءاستفاده شود، پس حتی اگر درباره مسالهای رضایت کامل ندارید، بهتر است به نتیجهای بینابینی برسید و در آن با هم هماهنگ رفتار کنید. این هماهنگی نیازمند صحبتهای حضوری یا تلفنی با همسر سابقتان است. این نکته را در نظر داشته باشید که ناهماهنگی بین والدین بخصوص در سنین نوجوانی، کنترل رفتار فرزند را ناممکن میکند.
فعالیتهای مشترک را به رسمیت بشناسید
یکی از نگرانیهای کودکان طلاق توضیح دادن این مساله است که چرا پدر یا مادر در فلان برنامه تنها آمدهاند؛ بنابراین در موقعیتهای مهمی که معمولا والدین هر دو در کنار فرزندانشان حضور دارند، سعی کنید که با هم در آن برنامه شرکت کنید، در موارد پزشکی هم که باید هر دو تصمیمگیری کنید بهتر است هر دو حضور داشته باشید.
فرزندتان را واسطه نکنید: اگر قرار است پیغامی به همسرتان بدهید، حتما خودتان این کار را بکنید. برای هماهنگی در مورد مسائل مالی یا تربیتی، به هیچ وجه فرزند خود را واسطه قرار ندهید، زیرا این کار برای او عذابآور است. معمولا فرزندان علاوه بر انتقال پیغام شما، این اضطراب را هم با خود حمل میکنند که واکنش پدر یا مادرشان نسبت به این پیغام چه خواهد بود.
هرگاه یکی از شما یا هر دویتان ازدواج کردید
احتمال ازدواج پس از جدایی بخصوص برای زوجینی که در سنین جوانی از هم جدا میشوند زیاد است و این یک اتفاق طبیعی و منطقی در زندگی آنان محسوب میشود، اما کنجکاوی درباره این تازهوارد در زندگی همسر سابق، آن هم از طریق رفت و آمدهای فرزند به او حس جاسوسی و خیانتکاری میدهد ضمن اینکه واکنش شما به اخبار تازه او میتواند حس او را نیز تحت تاثیر قرار دهد. تا جایی که میتوانید سعی کنید نگاه فرزندتان را نسبت به ازدواج مجدد والد دیگر مثبت کنید و برایش توضیح دهید که این یک اتفاق طبیعی در زندگی هر دوی شما خواهد بود.
اگر فرزندتان با شما زندگی نمیکند
فرقی نمیکند قانون او را به والد دیگر سپرده باشد یا توافق خودتان، در هر صورت فرزندتان با شما زندگی نخواهد کرد و بیشتر وقتش را نزد والد دیگر میگذراند، اما مراقب باشید که حضور شما در زندگیاش کمرنگ نباشد یعنی در موقعیتهای مهم، همیشه همراهش باشید، زمانهای مشخصی از روز را با او تلفنی حرف بزنید، اگر توانستید با والد دیگر توافق کنید، هر روز مسیر مدرسه تا خانه همسر سابقتان را با او همراه شوید. به وقت خودش او را تشویق و به وقت خودش تنبیهاش کنید و خلاصه سعی کنید حضورتان به عنوان مادر یا پدر برای فرزندتان ملموس باشد.
اگر فرزندتان با شما زندگی میکند
نه از این طرف بام بیفتید و نه از آن طرف! یعنی نه خودتان را برنده بدانید و نه مدام غر بزنید که همه گرفتاریها و مسئولیتها به دوش شماست. سعی کنید والد دیگر را در مسئولیتهای مربوط به فرزندتان شریک و فرزند را هم به بودن در کنار والد دیگر تشویق کنید. به هیچ وجه در مقابل فرزند به والد دیگر توهین نکنید یا اینکه او را در مقام قضاوت قرار ندهید. او فقط یک کودک است که فارغ از تمام دعواها و درگیریها مادر و پدرش را دوست دارد.
شیما نادری - چاردیواری
مجله سیب سبز - بهاره اسلامی: درست چند روز بعد از زمانی که بن افلک و همسرش جنیفر گارنر شمع دهمین سالگرد ازدواجشان را فوت کردند، خبر جدایی این زوج در رسانهها پیچید. این زوج هالیوودی پس از 10سال زندگی مشترک تصمیم به جدایی گرفتند و اعلام کردند: «پس از اندیشه بسیار در رابطه با این موضوع و درنظر گرفتن تمام زوایای این مسئله، به این نتیجه رسیدیم که جدا از یکدیگر به زندگیمان ادامه دهیم.» افلک و گارنر در سال2005 با هم ازدواج کرده و حاصل زندگی 10سالهشان سه فرزند اسـت.
گذشته از این، اگر شرایط بعد از طلاق بهتر از شرایطی باشد که کودک در زمان با هم بودن والدینش تجربه میکرده، میتوانیم بگوییم که طلاق آسیبهای کمتری را به زندگی کودک زده اسـت. بچههایی که هنگام زندگی در کنار پدر و مادرشان خشونت خانگی و کودک آزاری را تجربه میکردند اما بعد از طلاق به خانهای آرام وارد شدهاند، از این جدایی آسیب اندکی میبینند، درحالی که در صورت با هم بودن والدینشان میتوانستند شرایط آسیبزاتری را تجربه کنند.
به سوالهایشان پاسخ دهید
از آنجا که تغییر ناگهانی سبک زندگی برای کودکان استرسزاست و سوالهایی را در ذهنشان ایجاد میکند که بیجواب ماندنشان به آنها آسیب میزند، والدین باید برای پاسخ دادن به سوالات کودک، هوشمندی بیشتری به خرج دهند. متاسفانه اغلب بچهها این سوالها را به زبان نمیآورند و وقتی هم که میپرسند، جواب مناسبی دریافت نمیکنند. اما برای محافظت از کودکان در جریان طلاق، والدین باید آنها را به پرسیدن سوالهایشان تشویق کنند و از کودکشان بخواهند که احساسات منفی یا مثبتی که تجربه میکند را به زبان بیاورد.
آنها باید برای گفتوگو با کودکشان وقت بگذارند و با گفتن جملاتی مثل «وقتی بزرگ شدی در این مورد حرف میزنیم!» یا «این چیزها به تو مربوط نمیشود، به آن فکر نکن!» ذهن فرزندانشان را درگیر این سوالهای بیجواب نکنند. بچهها وقتی پاسخ مناسبی ازسوی بزرگترها دریافت نمیکنند، خودشان برای پیدا کردن جواب دست به کار میشوند و متاسفانه اغلب پاسخهای نادرست و آسیبزنندهای برای سوالهایشان پیدا میکنند.
روی موارد حساس دست نگذارید
جوابی که به سوالهای کودک درمورد جدایی میدهید، باید متناسب با شرایط سنی و روانی او باشد. شما حق ندارید وقت پاسخ دادن به سوالهایش دروغ بگویید اما میتوانید جوابی را انتخاب کنید که تنها بخشی از واقعیت که برای کودک قابلپذیرش اسـت را در خود داشته باشد. وقتی کودک میپرسد چرا پدر ما را ترک کرده، نباید بگویید او زن دیگری را بیشتر از ما دوست داشت و به ما خیانت کرده، چراکه حتی در صورت درست بودن چنین جوابی، شما ذهنیت منفی نسبت به پدرش در ذهن او ایجاد میکنید و با بدبین کردنش به یکی از مهمترین آدمهای زندگیاش، تا پایان عمر او را با مشکلات مختلفی درگیر میکنید.
در جواب به چنین پرسشی، میتوانید بگویید همانطور که خودت میدیدی، ما با هم خوشبخت نبودیم و مشکلات زیادی داشتیم که تصمیم گرفتیم برای بهتر و خوشبختتر زندگی کردن با کمی فاصله از هم زندگی کنیم. چنین جوابی گویای همه واقعیت نیست، اما دروغ هم نیست و کودک توانایی درک کردنش را هم دارد.
متنفر شدن کودک از یکی از والدین، عواقب منفی بسیاری را بهدنبال دارد و از جنبههای مختلف تا پایان زندگی او تاثیر مخربی میگذارد. در این شرایط والدین باید توضیح دهند که مشکلات پیشآمده مربوط به من و پدرت اسـت اما هر دوی ما تو را دوست داریم و برای خوشبخت بودنت تلاش میکنیم. والدینی که همسرشان آنها را ترک کرده، بهجای اینکه به کودک بگویند بابا یا مامان تو را دوست نداشت، باید بگویند او نیاز داشت کمی تنها باشد تا مشکلاتی که دارد را حل کند.
درواقع در همه این شرایط، نباید شما احساسات خود را به بچه انتقال دهید و به او یاد دهید که به شیوه شما این شرایط را قضاوت کند. یادتان نرود که پدر و مادر و اعضای فامیل مثل اعضای پیکرکودک شما هستند و نباید هیچ یک را تنها به خواست خود از کودک جدا کنید. پس هرگز بعد از طلاق با کودک درمورد آنچه گذشته و احساساتی که تجربه کردهاید، درددل نکنید. شما در جریان این درددل کردن، ممکن اسـت اطلاعاتی به کودکتان دهید که برای او قابل هضم نباشد.
کودک آزاری نکنید
بعد از جدایی، کودکتان را پستچی قرار ندهید و از او نخواهید اخبار خانه والد دیگر را برای شما بیاورد. چنین رفتاری مصداق دقیق کودک آزاری اسـت و به فرزند شما آسیب زیادی میزند. وقتی کودکتان را ابزار جاسوسی قرار میدهید، در او احساس گناه ایجاد میکنید و این احساس در آینده میتواند به افسردگی و اضطراب تبدیل شود. بعد از جدایی اگر خواستید چیزهایی را به همسر سابقتان بگویید، خودتان یا یک واسطه بزرگسال را برای انتخاب پیام درنظر بگیرید.
نباید خودتان را قربانی کنید
شما حق دارید بعد از طلاق زندگی تازهای را شروع کنید و دوباره ازدواج کنید، اما نباید موضوع را از فرزندتان پنهان کنید. بچهها ماهها قبل از اینکه خبر ازدواج شما را بشنوند، باید از رخ دادنش آگاه شوند. شما قرار نیست باتوجه به نظر فرزندتان این کار را انجام دهید و مخالفت یا موافقت او را ملاک تصمیمگیریتان قرار دهید اما میتوانید برایش مسئله را توضیح دهید و حتی از طرق بازی، او را آرامآرام با این تصمیم و البته با فردی که قرار اسـت در کنارش زندگی کند، آشنا کنید.
حتما باید به کودک توضیح دهید که من قصد دارم ازدواج کنم اما تو همچنان مهمترین فرد زندگی منی و با تمام وجود بعد از ازدواجم هم از تو محافظت کرده و برای خوشبخت بودنت تلاش میکنم. به کودک بگویید فرد تازهوارد قرار نیست پدر یا مادرش باشد و لزومی ندارد که حتما او را دوست داشته باشد، اما باید به او احترام بگذارد. چند بار سه نفره بیرون رفتن با هم میتواند به آماده شدن کودکتان کمک کند.
به فرزندتان هم بگویید اگر دوست داشت میتواند این تازه وارد را پدر یا مادر خطاب کند اما مجبور نیست چون خودش پدر و مادر دارد و این فرد نیامده تا جای آنها را اشغال کند. کودکتان را آگاه کنید که در صورت وجود هرگونه مشکل و اختلافی با همسرتان میتواند شما را در جریان بگذارد و روی کمکتان حساب کند.
همه چیزش را همزمان از او نگیرید
شما میتوانید با شبیه کردن سبک زندگی کودکتان به زندگی قبل از طلاق، آسیبهای این اتفاق را کم کنید. کودک شما یک فقدان بزرگ را تجربه میکند پس با گرفتن دیگر ابعاد دوست داشتنی زندگیاش از او، تحمل این اتفاق را برایش دشوارتر نکنید. اگر کودکتان قبل از جدایی اتاق مستقل داشته، همه تلاشتان را به خرج دهید تا بعد از طلاق هم همین شرایط را برایش فراهم کنید. یادتان نرود که تغییر مدرسه و جدا شدن از هممحلهایها و دوستان بعد از طلاق میتواند آسیبهای جبرانناپذیری را به فرزند شما بزند.
به گزارش خبرگزاری مهر موضوع تولیت نظام سلامت در سیاست های کلی سلامت و برنامه ششم توسعه مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. این موضوع، حکایت از این واقعیت دارد که وزارت بهداشت می بایست برای مدیریت نظام سلامت کشور، به تمامی ابزارهای لازم دسترسی داشته باشد. اما، آنچه مسلم است، اینکه در حالی حاضر حوزه سلامت کشور گرفتار دوگانگی در مدیریت است.
تولیت نظام سلامت باید به وزارت بهداشت سپرده شود
عبدالله رضیان عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با اشاره به اینکه وزارت بهداشت تولیت سلامت کشور را بر عهده دارد، پس باید بیشترین اختیارات را داشته باشد، گفت: بیشترین کسانی که در شورای عالی بیمه حضور دارند، از وزارت رفاه هستند، این در حالی است که تولیت سلامت به عهده وزارت بهداشت است و طبعا این رویه به صلاح سلامت مردم نیست.
وی افزود: دانشگاه های علوم پزشکی نیز به این مسئله معترض هستند که چرا وقتی تولیت سلامت به عهده وزارت بهداشت است، بیشترین کسانی که در شورای عالی بیمه حضور دارند، باید از وزارت رفاه باشند. اتفاقا بیشترین مشکلی که هم اکنون با آن مواجه هستیم، ساماندهی بخش بیمه ها است که شورای عالی بیمه روی آنها تاثیر و نظارت بیشتری دارد و تولیت نظام سلامت فقط یک رای در آن شورا دارد.
رضیان اظهار داشت: واگذاری اختیارات و امتیازات بیشتر به وزارت بهداشت، در واقع به اعتلای سلامت کشور کمک می کند. نگاه مجلس و نمایندگان نیز این است که بخش سلامت کشور ساماندهی شود که اگر این اتفاق بیفتد، نه تنها کارگران بلکه عموم مردم از آن منتفع می شوند و بیشتر از گذشته امکانات و خدمات درمانی دریافت می کنند.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: بر اساس مواد ۸۶ تا ۹۲ برنامه ششم توسعه تاکید نمایندگان مجلس این است که اختیارت و منابع بیشتری در اختیار وزارت بهداشت قرار گیرد.
عملکرد نامطلوب بیمه ها
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: با توجه به سیاست گذاری های تعریف شده باید وزارت بهداشت متولی نظام سلامت باشد و منابع پایدار برای اجرای برنامه های خود در اختیار داشته باشد، وگرنه کاری از پیش نمی برد.
وی افزود: در حال حاضر دستگاه های متعددی در مباحث سلامت و درمان دخالت دارند که این موضوع روند کارها را کند کرده است. در چنین وضعیتی برای اجرای طرح بزرگی همچون نظام تحول سلامت موانعی ایجاد می شود، کما اینکه به دلیل بدهی بیمه ها و خلف وعده آنها چنین اتفاقی اکنون افتاده است.
جعفرزاده با بیان اینکه وقتی متولی سلامت نهادهای مختلف باشند هر دستگاه به شیوه خود عمل می کند، تصریح کرد: این درحالی است که اگر فقط یک نهاد متولی نظام سلامت باشد برنامه ها نیز در راستای تحقق اهداف اجرا پیش می رود.
وی یادآور شد: البته این موضوع به این معنا نیست که دیگر نهادها نباید وارد این حوزه شوند، به عبارت دیگر سایر نهادهای مرتبط می توانند دیدگاه ها خود را اعلام کنند اما باید تابع سیاست های وزارت بهداشت باشند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به عملکرد نامطلوب بیمه ها در سال های گذشته، گفت: در این زمینه جلسه های مختلفی برگزار شده که در این جلسات سازمان تامین اجتماعی زیر بار این موضوع نمی رود و مدعی است که بیمه ها از قانون تبعیت کرده اند.
وی تاکید کرد: اگر معتقدیم تولیت سلامت با وزارت بهداشت است که بر اساس سیاست های ابلاغی رهبری چنین است، باید منابع هم در اختیار این وزارتخانه قرار بگیرد.
قشر محروم جامعه نیازمند طرح تحول سلامت
محمد قمی عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس با اشاره به اینکه طرح تحول سلامت، ضامن سلامت مردم و جامعه است، گفت: چون در این طرح بحث کاهش هزینه های درمانی مردم در میان است، تامین نشدن اعتبارات مالی طرح تحول، سلامت جامعه را نشانه می رود.
وی افزود: محتوای نامه ای که نمایندگان مجلس به رئیس جمهور نوشتند نیز در همین راستا بود که منابع مالی طرح تحول سلامت چطور و از کجا باید تامین شود تا این طرح در روند اجرا با مشکل مواجه نشود و مردم همچنان از خدمات آن در حوزه سلامت و درمان منتفع شوند.
قمی با بیان این مطلب که منابع متعدد مالی برای تامین اعتبار مورد نیاز طرح تحول سلامت در کشور وجود دارد، تصریح کرد: ظرفیت های گوناگونی برای تامین منابع مالی طرح تحول سلامت وجود دارد، اما با در نظر گرفتن سلامت مردم، منابع مالی طرح را می توان از فروش نفت، صادرات غیر نفتی، ارزش افزوده و منابعی که دولت در اختیار دارد، تامین کرد.
وی با تاکید بر اینکه مجلس شورای اسلامی با کلیات طرح تحول سلامت موافق است و تمام تلاشش را برای محقق ساختن اهداف آن به کار می بندد، اظهار داشت: به هر حال قشر محروم جامعه مخاطبان اصلی طرح تحول سلامت هستند و هدف این است که هزینه های درمانی بیماران کاهش پیدا کند و امیدوار هستیم مشکل تامین منابع مالی برای ادامه طرح تحول سلامت مرتفع شود.
به گزارش مهر نمایندگان در نشست علنی نوبت صبح شنبه(۱۸ دی ۹۵) مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزئیات لایحه برنامه ششم توسعه با بند هـ ماده ۸۹ این لایحه موافقت کردند.
حیدرعلی عابدی در پیشنهادی خواستار اضافه شدن عبارتی با عنوان «به کارگیری گروه پرستاران برای ارائه مراقبت های پرستاری در سطح جامعه و منزل» شد که نمایندگان با ۱۴۷ رأی موافق، ۴۴ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۹ نماینده حاضر در مجلس با آن موافقت کردند.
همچنین برای رفع ابهام عبارت پرداخت مبتنی بر عملکرد نیز رئیس مجلس پیشنهاد داد تا عبارت «مطابق با قوانین مربوطه و احتساب حقوق آن ها» مطرح کرد که نمایندگان با ۱۸۱ رأی موافق، ۱۵ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۹ نماینده حاضر در مجلس با آن موافقت کردند.
در بند اصلاحی هـ ماده ۸۹ آمده است که وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی مکلف است به اجرای «نظام خدمات جامع و همگانی سلامت» با اولویت بهداشت و پیشگیری بر درمان و مبتنی بر مراقبتهای اولیه سلامت، با محوریت نظام ارجاع مبتنی بر پزشکی خانواده با بکارگیری پزشکان عمومی و خانواده و به کارگیری گروه پرستاری برای ارائه مراقبت های پرستاری در سطح جامعه و منزل، سطح بندی خدمات، پرونده الکترونیک سلامت ایرانیان، واگذاری امور تصدی گری با رعایت ماده(۱۳) قانون مدیریت خدمات کشوری و پرداخت مبتنی بر عملکرد مطابق با قوانین مربوطه و احتساب حقوق آن ها اقدام نماید. به نحوی که، تا پایان سال دوم برنامه کلیه آحاد ایرانیان تحت پوشش نظام ارجاع قرار گیرند.
تخصیص نیروهای پزشکی مورد نیاز تامین اجتماعی
نمایندگان مجلس وزارت بهداشت را موظف به تخصیص نیروهای پزشکی مورد نیاز تامین اجتماعی با اولویت مناطق محروم کردند.
درجریان بررسی لایحه برنامه ششم توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با بند (ط) ماده ۸۹ این لایحه موافقت کردند.
براساس بند (ط) ماده ۸۹ لایحه مذکور؛ وزارت بهداشت، موظف است تقاضای تخصیص نیروهای پزشکی طرح نیروی انسانی سازمان تامین اجتماعی را براساس تفاهم و همکاری متقابل با اولویت مناطق محروم بررسی و تامین نماید.
به گزارش خبرگزاری مهر موضوع تولیت نظام سلامت در سیاست های کلی سلامت و برنامه ششم توسعه مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. این موضوع، حکایت از این واقعیت دارد که وزارت بهداشت می بایست برای مدیریت نظام سلامت کشور، به تمامی ابزارهای لازم دسترسی داشته باشد. اما، آنچه مسلم است، اینکه در حالی حاضر حوزه سلامت کشور گرفتار دوگانگی در مدیریت است.
تولیت نظام سلامت باید به وزارت بهداشت سپرده شود
عبدالله رضیان عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با اشاره به اینکه وزارت بهداشت تولیت سلامت کشور را بر عهده دارد، پس باید بیشترین اختیارات را داشته باشد، گفت: بیشترین کسانی که در شورای عالی بیمه حضور دارند، از وزارت رفاه هستند، این در حالی است که تولیت سلامت به عهده وزارت بهداشت است و طبعا این رویه به صلاح سلامت مردم نیست.
وی افزود: دانشگاه های علوم پزشکی نیز به این مسئله معترض هستند که چرا وقتی تولیت سلامت به عهده وزارت بهداشت است، بیشترین کسانی که در شورای عالی بیمه حضور دارند، باید از وزارت رفاه باشند. اتفاقا بیشترین مشکلی که هم اکنون با آن مواجه هستیم، ساماندهی بخش بیمه ها است که شورای عالی بیمه روی آنها تاثیر و نظارت بیشتری دارد و تولیت نظام سلامت فقط یک رای در آن شورا دارد.
رضیان اظهار داشت: واگذاری اختیارات و امتیازات بیشتر به وزارت بهداشت، در واقع به اعتلای سلامت کشور کمک می کند. نگاه مجلس و نمایندگان نیز این است که بخش سلامت کشور ساماندهی شود که اگر این اتفاق بیفتد، نه تنها کارگران بلکه عموم مردم از آن منتفع می شوند و بیشتر از گذشته امکانات و خدمات درمانی دریافت می کنند.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: بر اساس مواد ۸۶ تا ۹۲ برنامه ششم توسعه تاکید نمایندگان مجلس این است که اختیارت و منابع بیشتری در اختیار وزارت بهداشت قرار گیرد.
عملکرد نامطلوب بیمه ها
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: با توجه به سیاست گذاری های تعریف شده باید وزارت بهداشت متولی نظام سلامت باشد و منابع پایدار برای اجرای برنامه های خود در اختیار داشته باشد، وگرنه کاری از پیش نمی برد.
وی افزود: در حال حاضر دستگاه های متعددی در مباحث سلامت و درمان دخالت دارند که این موضوع روند کارها را کند کرده است. در چنین وضعیتی برای اجرای طرح بزرگی همچون نظام تحول سلامت موانعی ایجاد می شود، کما اینکه به دلیل بدهی بیمه ها و خلف وعده آنها چنین اتفاقی اکنون افتاده است.
جعفرزاده با بیان اینکه وقتی متولی سلامت نهادهای مختلف باشند هر دستگاه به شیوه خود عمل می کند، تصریح کرد: این درحالی است که اگر فقط یک نهاد متولی نظام سلامت باشد برنامه ها نیز در راستای تحقق اهداف اجرا پیش می رود.
وی یادآور شد: البته این موضوع به این معنا نیست که دیگر نهادها نباید وارد این حوزه شوند، به عبارت دیگر سایر نهادهای مرتبط می توانند دیدگاه ها خود را اعلام کنند اما باید تابع سیاست های وزارت بهداشت باشند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به عملکرد نامطلوب بیمه ها در سال های گذشته، گفت: در این زمینه جلسه های مختلفی برگزار شده که در این جلسات سازمان تامین اجتماعی زیر بار این موضوع نمی رود و مدعی است که بیمه ها از قانون تبعیت کرده اند.
وی تاکید کرد: اگر معتقدیم تولیت سلامت با وزارت بهداشت است که بر اساس سیاست های ابلاغی رهبری چنین است، باید منابع هم در اختیار این وزارتخانه قرار بگیرد.
قشر محروم جامعه نیازمند طرح تحول سلامت
محمد قمی عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس با اشاره به اینکه طرح تحول سلامت، ضامن سلامت مردم و جامعه است، گفت: چون در این طرح بحث کاهش هزینه های درمانی مردم در میان است، تامین نشدن اعتبارات مالی طرح تحول، سلامت جامعه را نشانه می رود.
وی افزود: محتوای نامه ای که نمایندگان مجلس به رئیس جمهور نوشتند نیز در همین راستا بود که منابع مالی طرح تحول سلامت چطور و از کجا باید تامین شود تا این طرح در روند اجرا با مشکل مواجه نشود و مردم همچنان از خدمات آن در حوزه سلامت و درمان منتفع شوند.
قمی با بیان این مطلب که منابع متعدد مالی برای تامین اعتبار مورد نیاز طرح تحول سلامت در کشور وجود دارد، تصریح کرد: ظرفیت های گوناگونی برای تامین منابع مالی طرح تحول سلامت وجود دارد، اما با در نظر گرفتن سلامت مردم، منابع مالی طرح را می توان از فروش نفت، صادرات غیر نفتی، ارزش افزوده و منابعی که دولت در اختیار دارد، تامین کرد.
وی با تاکید بر اینکه مجلس شورای اسلامی با کلیات طرح تحول سلامت موافق است و تمام تلاشش را برای محقق ساختن اهداف آن به کار می بندد، اظهار داشت: به هر حال قشر محروم جامعه مخاطبان اصلی طرح تحول سلامت هستند و هدف این است که هزینه های درمانی بیماران کاهش پیدا کند و امیدوار هستیم مشکل تامین منابع مالی برای ادامه طرح تحول سلامت مرتفع شود.
اپراتور مبین نت از راه اندازی نسل جدید باند پهن بی سیم مبتنی بر تکنولوژی TDLTE در نیمه دوم دی ماه در 13 شهر خبر داد و گفت: با راه اندازی این سرویس مشترکان وایمکس با تسهیلاتی میتوانند سرویس خود را به این فناوری ارتقا دهند.
ریاضی با اشاره به اینکه نسل جدید باندپهن بی سیم سرعتی بالاتر از 900 مگابیت بر ثانیه را در دسترسی به اینترنت برای کاربران فراهم خواهد کرد، گفت: از 6 ماه گذشته روی نقاط کور این سیگنال در شهر تهران و کرج کارهای زیربنایی انجام دادهایم و هم اکنون 100 سایت جدید مبتنی بر این فناوری در تهران و کرج نصب شده است.
وی گفت: با راه اندازی این سرویس، تسهیلاتی را برای مشترکان وایمکس درنظر می گیریم، تا بتوانند سرویس خود را به این فناوری ارتقا دهند.
مدیرعامل مبین نت تاکید کرد: ممکن است به روزرسانی تجهیزات در این شبکه برای نصب TDLTE اختلالاتی مقطعی برای مشترکان وایمکس ایجاد کند که این موضوع به سرعت رفع می شود.
وی میزان سرمایه گذاری صورت گرفته در پروژه مبین نت را 1200 میلیارد تومان عنوان کرد و گفت: سرمایه نقدی این شرکت 300 میلیارد تومان است و در سالهای 96 و 97 نیز 250 میلیارد تومان سرمایه گذاری جدید خواهیم داشت.
منبع :فارس