مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بچه‌ها روزهای پنج‌شنبه تربیت می‌شوند!

جام جم سرا:
در سال تحصیلی جدید قرار است مدارس در روزهای پنجشنبه‌ به‌صورت اختیاری و آزمایشی با هزینه‌هایی که خود مردم پرداخت می‌کنند، فعال باشند. مخالفین تعطیلی پنجشنبه معتقدند این تعطیلی یعنی از دست رفتن یک ششم فرصت تعلیم و تربیت و موافقین آن معتقدند حضور کودکان در کنار خانواده آثار تربیتی بهتری دارد.

علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش درباره روز بدون کیف و کتاب در مدرسه می‌گوید:پنجشنبه‌ها بچه‌ها با خودشان کیف نیاورند و در مدرسه به کارهای فکری و هنری و مهارت‌های زندگی بپردازند. ما امسال به‌طور آزمایشی و اختیاری روزهای پنجشنبه را راه‌اندازی می‌کنیم و به اولیا می‌گویم هر کسی مایل است می‌تواند پول بدهد و بیاید در مدرسه و سر کلاس؛ نه بار دولت را به لحاظ هزینه افزایش می‌دهیم و نه اجبار می‌کنیم.
فانی گفت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان الان برنامه‌هایشان را نوشته‌اند و با معاون پرورشی و معاون تربیت‌بدنی ما جلسه داشته‌اند و این سه قسمت با هم بسته پنجشنبه‌ها را آماده کردند.
وی اظهار داشت: بازخوردها را می‌گیریم و ارزیابی می‌کنیم و حسب ارزیابی اگر لازم شد اصلاحاتی انجام می‌دهیم.

در همین حال حجت‌الاسلام والمسلمین محمدباقر عبادی عضو کمیسیون آموزش مجلس با بیان اینکه اجرای آزمایشی تعطیلی پنجشنبه‌ها در این کمیسیون نقد و بررسی می‌شود، گفت: اگر کلاس‌های فوق برنامه روز پنجشنبه مدارس در حیطه وظایف آموزش و پرورش باشد نمی‌توانند پول دریافت کنند. اما وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه در روزهای پنجشنبه به فکر پر کردن خلأهای موجود آموزش و پرورش هستیم، گفت: امروز در آموزش و پرورش بچه‌ها مهارت‌های زندگی یاد نمی‌گیرند و برای زیستن تربیت نمی‌شوند برای این است که وقتی بزرگ می‌شوند نمی‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. ما باید از پنجشنبه‌ها برای اینکه بچه‌ها تربیت اجتماعی شوند و جامعه پذیری آنها افزایش یابدو بتواند تعاملات اجتماعی آنها افزایش پیدا کند، استفاده کنیم.(فرهنگیان نیوز)


ادامه مطلب ...

مراقب باشید! تابستان، بچه‌ها را چاق می‌کند

جام جم سرا: شاید برای بزرگ‌ترها عجیب باشد، برای آنها که خودشان تابستان را در کوچه و حیاط می‌گذراندند و غیر از بازی و دویدن کار دیگری نداشتند، اما حالا وضع تغییر کرده است. این روزها تابستان که از راه می‌رسد، بچه‌ها می‌نشینند جلوی تلویزیون یا کامپیوتر و دیگر هیچ کاری ندارند غیر از تفریحات و بازی‌های نشسته، تماشای تلویزیون و البته خوردن تنقلات جورواجور. برای همین تعطیلات تابستان نه‌تنها فرصتی برای افزایش فعالیت‌ جسمی‌شان نیست که حتی می‌تواند آنها را کم‌تحرک‌تر از قبل هم بکند. نتیجه مشخص است، افزایش وزن و چاقی که البته گاهی به اشتباه به حساب رشد و نمو کودک گذاشته می‌شود در حالی که متخصصان تغذیه می‌گویند این افزایش وزن اتقاق مثبتی نیست و باید از بروز آن پیشگیری شود.

تابستان، فصل چاقی یا لاغری

هوای گرم و داغ تابستان، دیگر میل و اشتهایی برای خوردن غذاهای گرم باقی نمی‌گذارد. تعریق و خستگی ناشی از گرما را هم که به این بی‌اشتهایی اضافه کنیم، به نظر می‌رسد در پایان این فصل باید وزنمان کاهش یابد. پس چه اتفاقی می‌افتد که خیلی‌ها و بخصوص بچه‌ها در این ماه‌های گرم سال، دچار چاقی می‌شوند و اضافه وزن پیدا می‌کنند؟

برلیانت بزرگمهر، مشاور تغذیه و رژیم‌درمانی هم با این نظر موافق است و می‌گوید: به نظر می‌رسد در تابستان انسان‌ها باید لاغرتر شوند، چون گرمای هوا باعث تعریق و دفع عرق از بدن می‌شود. این پدیده هم با دفع کالری همراه است و می‌تواند کمی وزن را کاهش دهد.با این حال، گاهی می‌بینیم بعضی افراد و بخصوص کودکان در این فصل چاق‌تر می‌شوند و این سوال برای پدر و مادرها پیش می‌آید که چه عاملی باعث افزایش وزن آنها شده است. دبیر انجمن تغذیه ایران با اشاره به این موضوع به جام‌جم می‌گوید: کودکان، نوجوانان و جوانان در طول سال تحصیلی مشغول درس خواندن هستند و به مدرسه و دانشگاه می‌روند. برای همین ساعات زیادی از روز را بیرون خانه می‌گذرانند. همین بیرون رفتن از خانه هم باعث می‌شود تحرکشان بیشتر شود و در نتیجه، مقدار کالری مصرفی‌شان افزایش ‌می‌یابد، اما تابستان که از راه می‌رسد، زمان بیشتری در خانه می‌مانند و فعالیت‌شان کمتر از قبل خواهد شد.بنابراین نباید فراموش کنیم فعالیت و تحرک بدنی، عامل موثری در کاهش وزن است و زمانی که این بچه‌ها فصل تابستان در خانه می‌مانند، با کم شدن میزان فعالیت‌شان، دچار چاقی و اضافه وزن خواهند شد. از طرفی، گرمای هوا در این ماه‌ها باعث می‌شود کودکان و نوجوانان تمایل بیشتری برای ماندن در خانه داشته باشند و به همین دلیل تاجایی که امکان دارد، از خانه خارج نمی‌شوند که این وضع هم می‌تواند به کاهش تحرک و در نتیجه چاقی آنها کمک کند.

گرمای هوا و نوشیدنی‌های چاق‌کننده

هوا گرم است و نوشیدن یک لیوان نوشابه خنک حسابی می‌چسبد. بچه‌ها هم انگار منتظر همین بهانه هستند و با فرارسیدن فصل تابستان تا جایی که می‌توانند، نوشابه و شربت می‌نوشند که خنک شوند در حالی که همین نوشیدنی‌ها می‌تواند عاملی باشد برای چاق شدن و اضافه وزن‌شان. بزرگمهر با بیان این مطلب توضیح می‌دهد: مصرف نوشابه‌های گازدار در طول تابستان نسبت به فصل‌های دیگر سال افزایش چشمگیری پیدا می‌کند و بچه‌ها ترجیح می‌دهند برای رفع تشنگی و خنک شدن، از این نوشابه‌های شیرین استفاده کنند.این مشاور تغذیه و رژیم درمانی اما توصیه می‌کند کودکان و نوجوانان برای رفع تشنگی، آب خنک بنوشند که هم می‌تواند به خنک شدن بدنشان کمک کند و هم برای حفظ سلامت‌شان مفید است.

البته فقط نوشابه‌‌ها نیستند که در گروه مایعات مضر قرار می‌گیرند به گفته بزرگمهر، شربت‌ها و آبمیوه‌های آماده و صنعتی هم همین وضع را دارد. این نوشیدنی‌ها حاوی مقدار زیادی شکر است و به همین دلیل می‌تواند عامل موثری در افزایش وزن و چاقی کودکان باشد.از طرف دیگر، بچه‌ها هم طعم شیرین این نوشیدنی‌ها را دوست دارند و با یک‌بار مصرف آنها، طرفدار‌شان می‌شوند در صورتی که همین شیرینی و شکر موجود در این مواد زمینه‌ساز چاقی آنها خواهد شد.

گرما، ناهار را حذف می‌کند

هوا به اندازه کافی گرم است و خوردن یک وعده غذای گرم در طول روز دیگر حس و حال خوبی ندارد. کسانی که این روزها ناهار نمی‌خورند همین دلیل را می‌آورند، اما بزرگمهر می‌گوید: ناهار نخوردن باعث می‌شود افراد، بعدازظهر و هنگام غروب از تنقلات بیشتری استفاده کنند و شام سنگین‌تری بخورند و در نتیجه بیشتر در معرض خطر چاقی قرار خواهند گرفت.البته گروهی هم هستند که خوراکی‌هایی مانند چیپس، پفک، کیک و شیرینی را جایگزین ناهار می‌کنند که به گفته این مشاور تغذیه، مصرف چنین تنقلاتی با چربی، شیرینی و نمک زیادی که دارد باعث افزایش وزنشان می‌شود و سلامتشان را به خطر می‌اندازد در صورتی که اگر ناهار بخورند، نیازهای تغذیه‌ای‌شان به نحو مطلوب تامین خواهد شد و پس از آن هم کالری زیادی مصرف نخواهند کرد.

شب‌بیداری و ریزه‌خواری

این مشاور تغذیه به ریزه‌خواری‌هایی که در این مدت اتفاق می‌افتد، اشاره می‌کند و می‌گوید: بچه‌ها در این روزها کار خاصی ندارند و ساعت‌های زیادی در خانه هستند. همین بیکاری و ماندن در خانه هم باعث می‌شود ریزه‌خواری کنند که متاسفانه ریزه‌خواری هم از میان مواد کم‌کالری و مفید مانند میوه‌ها و سبزیجات نیست و بیشتر از مواد پرکالری و مضر استفاده می‌شود.از طرف دیگر، بچه‌ها فکر می‌کنند تابستان فصلی است برای شب‌بیداری. پس شب‌ها تا هر ساعتی دوست داشته باشند، بیدار می‌مانند و صبح، دیروقت از خواب بیدار می‌شوند، اما همین شب‌نشینی‌ها باعث افزایش مصرف تنقلات پرکالری و چاقی کودکان خواهد شد.

علاوه بر این، بستنی هم یکی از تنقلات محبوب در این فصل است و با طعم شیرین و خنکی که دارد خیلی‌ها را به این فکر می‌اندازد که در طول روز بستنی بخورند در حالی که بزرگمهر تاکید می‌کند افراط در خوردن بستنی، به دلیل چربی و شیرینی زیادی که دارد می‌تواند موجب چاقی کودکان شود و به همین دلیل نباید بیش از حد از آن استفاده کرد.

نیلوفر اسعدی‌بیگی / گروه سلامت


ادامه مطلب ...

۷ راهکار برای وقت گذرانی تابستانی بچه‌ها

جام جم سرا:
«میشل کروچ» از مادرهایی است که وقتی دید نمی‌تواند از پس هزینه تورها بر بیاید، تصمیم گرفت با یکی از دوستانش یک برنامه مفرح برای بچه‌ها ترتیب بدهند. میشل به قدری از نتیجه کارش راضی است که تجربه‌اش را در سایت «پرنتینگ» به اشتراک گذاشته تا بقیه والدین هم از آن استفاده کنند.

دوره تابستانه، میهمانی بچه‌گانه

ما تصمیم گرفتیم با چند تا از والدین بقیه بچه‌ها خودمان یک برنامه درست کنیم. نقشه این بود که هر کدام از والدین برای یک روز میزبان بقیه بچه‌ها در خانه‌شان باشند و بچه‌ها به طور چرخشی هر روز هفته در خانه یکی از دوستان‌هایشان باشند باید بگویم بهترین نکته این طرح، رایگان بودن آن است. جالب اینجاست که الان با گذشت سه سال از اولین باری که این کار را کردیم، دخترم هنوز هم ایده ما را بهتر از اردوهای طبیعت گردی معمول می‌داند. او در این دوره‌ها آتش‌بازی کرده، حشرات مختلف را از نزدیک دیده و در یک سفر خیالی اطلاعات زیادی درباره شهرهای مختلف دنیا به دست آورده.

البته بد نیست بدانید همه میزبان‌ها هم مادرها نبودند و یک پدر هم در این طرح با ما همکاری کرد. ما موفق شدیم از طریق همین دوره‌ها یک انجمن برای خودمان درست کنیم و صدها دلار پول به دست آوریم. برنامه‌ریزی برای برنامه‌های دوره تابستانه هر سال؛ در حال حاضر، تبدیل به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های من شده و از این روش می‌توانم خلاقیت بیشتری از خودم نشان بدهم. توانایی‌هایی در خودم پیدا کرده‌ام که قبلا از آن‌ها خبر نداشتم و همه این‌ها برایم خیلی جالب است. به نظر شما این طرح هیجان‌انگیز نیست؟ اگر شما هم خوشتان آمده، این راهکارها را قبل از هر چیز بخوانید:

۱- تعداد افراد دوره را مشخص کنید

هرچقدر تعداد بچه‌های دوره بیشتر باشند، تعداد روزهای آزاد شما هم بیشتر می‌شود؛ اما باید حواستان به این هم باشد که توانایی کنترل چند بچه را دارید. کارشناسان در این باره می‌گویند هر فرد بزرگ‌سال حداکثر می‌تواند مراقب ۱۰ بچه ۶ الی ۸ ساله باشد. دوره ما با ۵ نفر از بچه‌ها و در طول یک هفته شروع شد. باید هر کدام از والدین یک روز مشخص در هفته داشته باشند؛ مثلا شما باید در طول دوره هر دوشنبه میزبان باشید. وضعیت کاری والدین شاغل هم باید در تقسیم‌بندی روزها در نظر گرفته شود.

۲- والدین مناسب را انتخاب کنید

به شکل ایده‌آل بچه‌های هر دوره باید باهم نزدیک باشند و همدیگر را خوب بشناسند. برای همین هم ما در اوایل کار، از بچه‌های همسایه‌ها استفاده کردیم. این روش در مورد ما جواب داد، اما یکی دیگر از دوستانم با بچه‌های کلاس مهدکودک دخترش، دوره را تشکیل داد.

یکی از نکاتی که ما به آن توجه نکردیم و اولین اشتباهمان هم همان بود، این بود که به میزان قابل‌اعتماد بودن والدین خیلی دقت نکردیم. مطمئناً هیچ‌کدام از ما نمی‌‌خواهیم بچه‌ را به یک آدم دست و پا چلفتی و بی‌مسئولیت بسپاریم؛ اما خب موارد دردسرساز همیشه وجود دارند. یک سال ما کسی را داشتیم که هر ۴ روز بچه‌اش را به خانه بقیه می‌فرستاد، اما روز میزبانی خودش به بهانه‌های مختلف از زیر کار در می‌رفت!

ما هم از سال بعد دیگر او را به دوره دعوت نکردیم. یکی دیگر از تجربیات ما هم این بود که فهمیدیم خیلی روی پدر و مادرهای شاغل حساب باز نکنیم. بیشتر آن‌ها فقط می‌خواهند خودشان استراحت کنند و چند روزی از دست بچه‌ها راحت باشند.

۳- قانون بگذارید

این نکته از دل یک تجربه سخت می‌آید. ما در سال اول به هیچ قانون خاصی فکر نکرده بودیم، غیر از اینکه هر کدام از والدین متناسب با فعالیت‌هایشان باید یک موضوع انتخاب کنند تا جایی که من می‌دانستم هیچ‌کدام از والدین بچه‌ها را جلوی تلویزیون ول نمی‌کرد یا نمی‌گذاشت بچه‌ها با اسباب‌بازی‌ها بازی کنند.

اما یک روز که یکی از بچه‌ها دستش پر از جای زخم حشرات شده بود، متوجه شدیم تا به حال اصلا درباره اسپری ضدگزنه و کرم ضدآفتاب فکر نکرده بودیم. از آن به بعد به والدین گفتیم قبل از فرستادن بچه‌ها روی دست و پاهایشان کرم بمالند. اگر هم یک روز یکی از والدین به هر دلیلی نتوانست میزبانی را برعهده بگیرد ما برنامه را تغییر می‌دهیم و روزها را جابجا می‌کنیم. طوری که برای کسی مزاحمت ایجاد نشود. نظم والدین هم یکی از نکاتی است که باید از همان اول به آن دقت کنید.

اگر افراد خوبی را برای دوره انتخاب کنید، همه این مشکلات خودبه‌خود حل می‌شوند. حواستان باشد که والدین باید در فرم‌های مربوطه، یک شماره تلفن برای مواقع اضطراری و همچنین بیماری‌ها و حساسیت‌های فرزندشان را بنویسند. در دوره‌های ما بچه‌ها خودشان ناهار می‌آورند، اما میزبان هم یک میان وعده آماده می‌کند.

۴- موضوع انتخاب کنید

سخت‌ترین قسمت کار برای من در سال اول، انتخاب موضوع بود. به پیشنهاد یکی از دوستانم بازی دزد دریایی را انتخاب کردم و برای خرید لباس‌های مخصوص، صندوق گنج، رنگ و وسایل مختلف حدود صد دلار خرج کردم. البته این کار اشتباه بود. من الان وسایل بازی را از بقیه پدر و مادرها قرض می‌گیرم و باهم درباره موضوعات بازی همفکری می‌کنیم. نکته دیگر اینکه این دوره‌ها، یک مهمانی جشن تولد نیست. پس ما به کاغذرنگی و ...احتیاج نداریم. خیلی نگران ایده‌ها و موضوعات جدید برای سرگرمی نباشید.

سایت‌های زیادی در این باره وجود دارند. مثلا خودم یک بار به بچه‌ها کمک کردم و توانستیم با کاغذهای مخصوص مهر بسازیم و روی یک پارچه طرح‌های مختلف درست کنیم. این کارها برای بچه‌ها خیلی جذاب است. یکی دیگر از ایده‌های جالبی هم که در این مدت دیدم این بود که بچه‌ها با آجیل‌های شور و شیرین حسشان را درباره پدرشان نشان می‌دادند. آن‌ها با چسباندن آجیل‌ها روی کاغذ، یک شکل از پدرشان می‌ساختند. نتیجه کار خیلی جالب بود.

۵- جدول بسازید

بعد از اینکه موضوع روزتان را انتخاب کردید، برای هر ساعت از روز یک برنامه در نظر بگیرید. مثلا وقتی بازی موردنظرتان را انتخاب کردید، می‌توانید با خواندن کتابی درباره آن بازی، ذهن بچه‌ها را آماده کنید.

بعد می‌توانید از بچه‌ها بخواهید در مورد آن داستان نقاشی بکشند. یکی دیگر از اشتباهات من این بود که برای نقاشی ۲۰ دقیقه زمان در نظر گرفته بودم و حالت چهره‌ام وقتی چند نفر از بچه‌ها دو دقیقه‌ای نقاشی‌شان را تمام کردند واقعا دیدنی بود! آنهایی که زودتر کارشان تمام شده بود اسباب‌بازی‌ها را از قفسه‌ها بر می‌داشتند و دنبال هم می‌دویدند.

نتیجه اینکه فهمیدم سرعت بچه‌ها در انجام فعالیت‌ها کاملا باهم متفاوت است. بنابراین همیشه باید یک کار دیگر برای آنهایی که سریع‌تر از بقیه هستند آماده کرده باشید. بعد از یک جلسه، مقدار زمان تخمینی برای هر بخش دستتان می‌آید. یکی دیگر از نکات مفید این است که اسباب‌بازی‌ها را تا حد امکان از دسترس بچه‌ها دور کنید تا هم تمرکزشان روی کار بیشتر شود و هم خانه کمتر ریخت و پاش شود.

۶- وقت آزاد بگذارید

روز اولی که من میزبان بچه‌ها بودم، برای تمام ساعت‌ها برنامه خاصی در نظر گرفته بودم. اما بعد از چند ساعت متوجه شدم اوضاع مطابق انتظارم پیش نمی‌رود و بچه‌ها کارها را درست انجام نمی‌دهند. مثلا فعالیتی را که برایشان در نظر گرفته بودم رها می‌کردند و خودشان گوشه‌ای جمع می‌شدند و بازی می‌کردند. آنجا بود که فهمیدم جدای از همه برنامه‌ها باید برای بازی آزاد بچه‌ها هم وقتی اختصاصی بدهم تا در آن زمان هر کاری خواستند انجام بدهند. آن روز بچه‌ها را به داخل حیاط بردم و اجازه دادم برای خودشان بازی کنند و بدون هیچ برنامه‌ای بدوند!

۷- از اوقات فراغت خودتان هم لذت ببرید

بعد از اینکه میزبانی شما تمام شد، در بقیه روزهای هفته فرصت دارید به کارها و برنامه‌های خودتان برسید، بدون اینکه نگران وضعیت فرزندتان باشید. این خیلی خوب است که وقتی فرزندتان با دوست‌هایش در حال بازی و خوش‌گذرانی هستند، شما هم به کارهای عقب افتاده‌تان برسید و یا با دوستانتان بیرون بروید. (دخت ایران)


ادامه مطلب ...

بهترین سن خرید موبایل برای بچه‌ها

جام جم سرا:پیشرفت علم همیشه هم خوب و سازنده نیست. یعنی همه مسایل دنیا دو صورت دارند؛ منفی و مثبت. فناوری هم اینگونه است.

انیشتین جمله جالبی در این مورد دارد که می‌گوید: «من از روزی می‌ترسم که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی بگیرد. چنین روزی، جهان نسلی از احمق‌ها خواهد داشت.» این جمله بار مفهومی بالایی دارد. همه از تکنولوژی در جهت بهبود امور استفاده می‌کنیم اما اگر قرار باشد همه زندگی ما را فرا بگیرد، فاتحه انسانیت و مهربانی را باید خواند.

از چه سنی برای کودکان موبایل بگیریم

موبایل یکی از محصولات فناوری است که مزایای بی شماری دارد. به ویژه در این عصر که موبایل تقریبا همه کار می‌کند و علاوه بر تلفن، دوربین، کامپیوتر، حسابدار و... نیز هست. اما همین موبایل دوست‌داشتنی که نفس بسیاری از ما به آن وابسته است برای کودکان مضر و مخرب است. متاسفانه خیلی از والدین در مورد اینکه فرزندان کوچک آنها گوشی موبایل دارد، با افتخار صحبت می‌کنند. کودک 5 یا 6 ساله‌ای که گوشی هوشمند به دست می‌گیرد آیا واقعا از محدودیت‌ها و روشهای استفاده آن آگاهی لازم را دارد؟ آیا پدر و مادر او احساس نمی‌کنند نباید این وسیله از این سن کم در اختیار او قرار بگیرد؟

البته برخی از والدین برای استفاده از موبایل برای فرزندان خود محدودیت تعیین می‌کنند و مثلا فقط دو ساعت موبایل در اختیار او قرار می‌دهند. اما برخی از والدین از اینکه تا قبل از سن 12 تا 17 سالگی برای فرزند خود موبایل تهیه کنند، اکراه دارند. برخی از خانواده‌ها از اینکه موبایل در اختیار فرزند خود قرار دهند می‌ترسند زیرا هراس دارند مبادا باعث انحراف او بشود.

واقعیت این است که والدین نباید به فرزندان دبستانی یا دوره راهنمایی خود موبایل بدهند زیرا با این کار این آزادی را به آنها می‌دهند که وارد شبکه‌های اجتماعی آنلاین شوند. یا متاسفانه با دوستان نامناسب ارتباط های مخفیانه داشته باشند. وقتی یک گوشی هوشمند در اختیار یک نوجوان باشد، او به‌طور دایم به اینترنت دسترسی دارد و اینترنت نیز با همه خوبی‌ها، سایت‌هایی دارد که برای فرزندان ما به هیچ وجه مناسب نیستند.

شاید بهترین سن برای خرید گوشی برای فرزندان، دوره دبیرستان باشد. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. البته لازمه این امر آن است که پدر و مادر با ارائه مشورت های دقیق به فرزندشان او را همراهی کنند.


ادامه مطلب ...

چرا بچه‌ها زبان دوم را راحت‌تر یاد می‌گیرند؟

جام جم سرا: اریک لنن‌برگ عصب‌شناس، در سال ۱۳۴۶خورشیدی نظریه‌اش را در زمینه «بازهٔ بحرانی» در زبان‌آموزی به این شرح مطرح کرد: هیچ کس پس از سنین خاصی، بدون انگیزشی عادی، نمی‌تواند روشی طبیعی در سخن گرفتن پیش بگیرد. به عنوان افزونهٔ تشویقی، وی می‌افزاید که همین امر در زمینهٔ آموختن زبان دوم هم صادق است. بنابر نظر وی، اگر زبان آموزی را در سنین کودکی آغاز نکنید، تا آخر عمر محکوم به تلفظی ضعیف و دست دوم خواهید بود.

به نقل از پاپ‌ساینس، تحقیقات بعدی نشان می‌دهد که لنن‌برگ در زمینهٔ موضوع دوم، دست روی نکته‌ای اساسی گذاشته است. وقتی دانشمندان مهارت‌های انگلیسی مهاجرانی را که در سنین مختلف پا به ایالات متحده آمریکا گذاشته بودند با یکدیگر مقایسه کردند، دریافتند آنهایی که در سنین پایین‌تر وارد این کشور شده‌اند، برتری واضحی نسبت به دیگران دارند. این امر حتی در صورتی که هر دو به یک اندازه در محیط انگلیسی زبان زندگی کرده باشند کماکان صادق است.

البته این به آن معنی نیست که کودکان زبان‌آموز به مهارتی بی‌نقص در گفتگو به زبان دوم دست پیدا می‌کنند. خیلی از آنهایی که در سنین پایین انگلیسی‌آموزی را آغاز کردند، همچنان برخی نقص‌های زبانی را تا سنین بزرگ‌سالی با خود حفظ کردند. اما به طور معمول، نسبت به هم‌پایان پیرترشان، تلفظی بسیار بهتر داشتند.

چرا این طور است؟ برخی بر این باورند که ذهن کودکان قابلیت‌های خاصی دارد که آن را مستعد‌تر، ‌ وفق‌پذیر‌تر یا چابک‌تر می‌کند.
به گزارش جام جم سرا، جیمز فلج، استاد مهمان دانشگاه آلاباما در بیرمنگام می‌گوید: ما نمی‌توانیم این نظر را به طور کامل رد کنیم. اما گمانه‌زنی‌های دیگری هم هستند که می‌توانند داده‌های موجود را به‌‌ همان خوبی تفسیر کنند. فلج بر این باور است که کودکان زبان دوم را بهتر یاد می‌گیرند، زیرا ذهنشان به اندازهٔ بزرگسالان مغشوش نیست. هر چه در بیان واج‌های زبان مادری آموخته‌تر باشیم، بیان این آوا‌ها خودکار‌تر و تولید آواهای غریب تازه دشوار‌تر می‌شود.

وی می‌گوید مثل این است که بعد از سال‌ها بدمینتون بازی کردن، بخواهید تنیس یاد بگیرید. حرکات متفاوت‌اند، ولی آن قدر به هم نزدیک‌اند که انسان وسوسه می‌شود یکی را جای دیگری بگذارد. فلج می‌گوید: «موضوع آن قدر ساده و دم دستی است که آدم‌های کمی آن را درک می‌کنند. بزرگ‌ترین تفاوت میان کودکی که زبان اول‌ش را می‌آموزد با کودک بزرگ‌تری که زبان دومی را می‌آموزد، آن است که کودک اول، زبان دیگری ندارد که با زبان مورد آموزش رقابت کند.»

همچنین ممکن است کودکان هنگام زبان‌آموزی، منابع ورودی بیشتر و بهتری از بزرگسالان داشته باشند. وقتی مهاجران مسن‌تر به مقصد می‌رسند، ممکن است با هم‌زبانان مادری خود معاشرت کنند. حتی ممکن است الزام کار برای کسب معاش آن‌ها را از زبان‌آموزی عقب بیاندازد. اما مهاجران جوان، عمدتا به مدرسه می‌روند و در آنجا مجبورند با کودکان انگلیسی‌زبان معاشرت کنند و می‌توانند بر آموزش‌های خود تمرکز کنند.

علاوه بر این، شرایط آن‌ها در تلاش برای آموختن زبان آسان‌تر است. یک فرد بزرگسال با مهارت انگلیسی ناچیز موجب بی‌صبری و حتی استهزاء سایرین می‌شود. اما به قول فلج، ‌«هیچ کس از کودک انتظار ندارد کامل باشد؛ در نتیجه شرایط آموزش اضطراب کمتری برمی‌انگیزد. کودکان تنها برای تلاش کردن امتیازات بسیاری می‌گیرند.» (محمود حاج‌زمان/خبرآنلاین)


ادامه مطلب ...

بچه‌ها و برداشتن وسایل دیگران، بدون اجازه

جام جم سرا: چرا یک کودک وسایل دیگران را برمی دارد؟

در پس زمینه هر رفتار کودک عللی وجود دارد، در مجموع به چند مورد از علت‌های این رفتار کودک اشاره کنیم:

+ یکی از مهم‌ترین دلایل، برطرف کردن نیازهای مادی است، برخی کودکان دوست دارند مالک اشیا، خوراکی‌ها و دیگر چیزهایی باشند که دیگران از آن برخوردارند و با تفکر کودکانه و محدودشان به دنبال راه حلی برای برطرف کردن این نیاز هستند و راه حلی منطقی‌تر و آسان‌تر از برداشتن آنچه به دیگران تعلق دارد، به ذهنشان خطور نمی‌کند.

+ کمبودهای عاطفی، ابراز نکردن علاقه به کودک، بی‌مهری کردن و مورد غفلت قرارگرفتن کودک، نظم نداشتن در نظام تنبیه و پاداش، آشفتگی در روابط والدین با یکدیگر و همچنین با کودک باعث می‌شود کودک رفتارهایی داشته باشد که با ارزش‌های اجتماع در تضاد است. این مسئله و بروز این رفتار‌ها بیشتر ناشی از بازتاب مشکلات خانوادگی و کمبودهای عاطفی است که با لجبازی و دروغگویی همراه‌می باشد. علاوه بر این سخت گیری یا سهل گیری بیش از حد والدین در تعامل با کودک منجر می‌شود تا کودک برای ارضای حس کنجکاوی خود یا به سبب بی‌اهمیت دانستن حقوق دیگران، اموال آن‌ها را بدون اجازه بردارد.

+‌حضور کودک در محیطی که حق مالکیت دیگران رعایت نمی‌شود باعث می‌شود کودک نیز رفتارهای مشابه داشته باشد. در این میان رفتار والدین اهمیت به سزایی دارد حتی شوخی در این زمینه نیز می‌تواند تاثیرات منفی داشته باشد. در محیط گسترده تری مثل محل زندگی یا محیط بازی با بی‌توجهی به ارزش‌ها، نابه سامانی محیط اجتماعی و نظارت نکردن و آموزش به کودک نیز می‌تواند این رفتار ناپسند را در کودک تشدید کند.

+ سن و رشد‌شناختی کودکان نیز‌گاه موجب تشدید این رفتار می‌شود. تا پیش از ۵ سالگی، کودکان ممکن است بدون اطلاع از اینکه برای داشتن اشیا باید پول آن را پرداخت، از اموال دیگران استفاده کنند، بنابراین آنان اصلاً معنای دزدی و قبح این عمل را نمی‌دانند. بین سنین ۵ تا ۱۲ سالگی اغلب کودکان می‌دانند که برداشتن اشیا بدون اجازه کار نادرستی است، اما کودکان گاهی نمی‌توانند خود کنترلی کافی داشته باشند. از ۱۲ سالگی به بعد و در سنین نوجوانی، فرد می‌داند که نباید دزدی کند.

در ادامه راهکارهایی را برای کمک به برطرف کردن این مشکل کودک ارائه می‌کنیم:

+ نخستین اقدام بررسی علل و انگیزه‌های این رفتار است. بنابراین بهتر است در محیطی به دور از ترس و در امنیت با کودک گفت‌و‌گو کنید.

قرار نیست کودک تحت فشار و تهدید اعتراف کند در چنین شرایطی احتمالاً دروغ و انکار را انتخاب خواهد کرد.

+ شاید کودکتان با تمام هوش و ذکاوتش بازهم از زشتی این کار اطلاعی ندارد و این اتفاق فرصت مناسبی است تا آموزش لازم را به او ارائه کنید.

بدون آنکه برچسب‌های دزد و دزدی را به کار ببرید، در قالب داستان و بازی، شیوه مناسب رفتاری را به او معرفی کنید. اگر از آموزش مسایل دینی بهره می‌برید، با تشویق به او کمک کنید نه با ایجاد ترس از خدا یا توضیح عذاب‌های اخروی.

+ سهل گیری بیش از حد و نبود قانون در خانه را کنار بگذارید.

البته آن قدر سختگیر هم نباشید که کودک به جای ابراز نیاز و در میان گذاشتن مشکلاتش با شما، خود در پی راه حل‌های غیر منطقی باشد.

+ به دور از هرگونه تعصب و با در نظر گرفتن سطح اجتماعی و محیطی که فرزندتان در آن پرورش می‌یابد و همچنین توانمندی مالی نیاز فرزندتان به پول را ارزیابی کنید شاید واقعاً لازم است پول یا امکانات بیش تری در اختیار او قرار دهید. البته نظارت بر نحوه هزینه کردن این پول را فراموش نکنید.

هر روز در حد توان خانواده خوراکی‌های متنوع و مورد علاقه او را برای استفاده در مدرسه در اختیارش قرار دهید و به طور منظم مقداری پول به او بدهید تا درصورت تمایل، خودش قادر به تامین نیاز‌هایش باشد.

+ تلاش کنید تا با بذل توجه بیشتر به کودک، عزت نفس و اعتماد به نفس را در کودک افزایش دهید و توانمندی‌ها و ارزش‌های وجودی او را برایش آشکار کنید.

در واقع به او نشان دهید در هر حالتی او را دوست دارید و نیازی به انجام رفتارهای افراطی برای جلب نظر شما ندارد.

+ با وجود رعایت این نکات، چنان چه فرزندتان به دفعات وسایل دیگران را برمی دارد و این کارش با لجبازی، پرخاشگری و دروغ گویی همراه است ضروری است از جلسات مشاوره حضوری با یک روان‌شناس یا روان پزشک کودکان کمک بگیرید. (زهرا حسین‌زاده ملکی - روان شناس/خراسان)


ادامه مطلب ...

همسرم فقط به بچه‌ها توجه می‌کند

جام جم سرا: اینکه ۱۶ سال از شروع زندگی مشترک شما و همسرتان گذشته است و حاصل آن فرزندانی هستند که به زندگی مشترکتان معنا بخشیده‌اند، نشاندهنده علاقه شما به یکدیگر و تلاشتان برای دوام و بقای زندگی مشترکتان است. با این حال اگر احساس می‌کنید که همسرتان بعد از تولد فرزندانتان به شما بی‌توجه یا توجهش کمتر شده است، ممکن است به خاطر بعضی عوامل باشد که با مدیریت صحیح رابطه با شریک زندگیتان و توجه به چند نکته زیر می‌توانید این مشکل را حل کنید.


جذابیت‌های فرزند مانع توجه به همسر نشود

گاهی اوقات حضور فرزند و جذابیت‌های او، سبب می‌شود که همسران از یکدیگر غافل شوند و کمتر برای یکدیگر وقت بگذارند؛ به طور مثال، مادری که مجبور است بیشتر وقت خود را صرف رسیدگی به نوزادش کند و حتی برنامه خواب و بیداری خودش را تغییر می‌دهد، به طور طبیعی توجهش به همسرش کمتر می‌شود و این باعث سرد شدن رابطه زن و شوهر می‌شود.


از محبت به همسرتان غافل نشوید

گاهی یکی از زوجین آن چنان به فرزندشان ابراز علاقه می‌کند که از حمایت و محبت به همسر خود غافل و باعث حساس شدن همسرش می‌شود. این زن یا شوهر‌ها تصور می‌کنند که فقط کودک به محبت نیاز دارد در حالی که در این مواقع همسر نیاز مضاعفی به محبت و پشتیبانی احساس می‌کند و بی‌توجهی به نیازهای او باعث دلسردی او برای ادامه زندگی مشترک خواهد شد.


روش‌های تربیتیتان را هماهنگ کنید

یکی از دلایل اینکه یکی از زوجین احساس می‌کند همسرش به او کم توجه شده است، متفاوت بودن روش‌های تربیتی فرزندان از نظر والدین است. گاهی رفتارهای مادر با فرزندان، مطابق میل پدر نیست؛ به طور مثال، پدر و مادری که روش‌های تربیتی متفاوتی دارند با به کارگیری روش‌های تربیتی خودشان موجب ناراحتی همسرشان می‌شوند در حالی که شرط اول برای تربیت صحیح و تاثیرگذار، هماهنگی بین والدین است؛ بنابراین والدین باید برای تربیت فرزندانشان با یکدیگر صحبت کنند و به اصولی مشترک برسند.


گاهی یک تذکر توجه همسرتان را جلب می‌کند

گاهی همسران از یکدیگر غافل می‌شوند و فراموش می‌کنند همسرشان در تمام مراحل زندگی به محبت نیاز دارد. در این مواقع گاهی یک تذکر، طرف مقابل را هوشیار می‌کند؛ بنابراین اگر احساس می‌کنید، توجه همسرتان به شما کمتر شده است، در یک موقعیت مناسب با او در این باره صحبت کنید.


زمان‌هایی را به در کنار هم بودن اختصاص دهید

گاهی وجود فرزندان روابط خصوصی همسران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و باعث نارضایتی آن‌ها از زندگی مشترک می‌شود. زن و شوهر‌ها باید با توجه به این نکته، زمان‌هایی را برای در کنار هم بودن اختصاص دهند. با این حال، اگر هیچ کدام از موارد مذکور برای زیبا‌تر شدن زندگی مشترکتان موثر نبود، لازم است که به یک مشاور خانواده مراجعه کنید تا مشکلتان مورد بررسی دقیق تری قرار بگیرد. (حجت الاسلام محمدکاظم جباریان - کار‌شناس و مشاور خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

زنم مثل بچه‌ها قهر می‌کند و تکخور می‌شود!

جام جم سرا به نقل از خراسان: ابتدا باید علت قهر کردن‌های همسرتان مشخص شود. متاسفانه ما از جزئیات مشکلاتی که بین شما و همسرتان اتفاق افتاده و باعث شده است که همسرتان وقت و بی‌وقت راه قهر را پیش گیرد، اطلاعی نداریم با این حال و به احتمال زیاد، علت قهر و آشتی مداوم همسرتان برآورده نشدن نیاز یا نیازهایی در اوست.
با توجه به اینکه همسرتان این عمل را تکرار می‌کند و به قول خودتان بتنهایی غذا می‌خورد، احتمالا راه دیگری برای بیان مخالفت خود با شما نمی‌شناسد. خوب است با توجه به نکاتی که در پی می‌آید تعامل بهتری با همسرتان داشته باشید.


شاید همسرتان را به قهر عادت داده‌اید

رفتارهای منفی با وجود آسیب‌زا بودنشان در صورتی ادامه پیدا می‌کنند که پاداش دریافت کرده باشند. به عبارت دیگر، ممکن است قهر کردن همسرتان باعث شده است شما خواسته‌هایش را سریع‌تر و بهتر اجابت کنید و این مسئله برای او عادت شده است.


شاید به همسرتان محبت و توجه نمی‌کنید

ممکن است، همسرتان از جانب شما توجه و محبت کافی دریافت نکند و با قهر کردن یا تنها غذا خوردن به دنبال کسب توجه و محبت بیشتر باشد. محبت کردن زن و شوهر به یکدیگر، مانع ایجاد کدورت می‌شود و صمیمیت را افزایش می‌دهد؛ بنابراین فراموش نکنید که محبت و جذابیت متقابل به همراه صمیمیت، وفاداری، اعتماد و دوستی، دلبستگی قوی تری را در روابط شما و همسرتان ایجاد خواهد کرد.


شاید مشکلات گذشته‌تان را حل نکرده‌اید

گذشته خود با همسرتان را مرور کنید؛ امکان دارد در رابطه شما مسائل و دلخوری‌های جزئی زیادی از قبل به صورت حل نشده، باقی مانده باشد و اینک با تلنگری کوچک دوباره مسائل گذشته یادآوری و باعث دلخوری شود. در این صورت با همسرتان در شرایطی مناسب، با آرامش و صبوری گفت‌و‌گو و سعی کنید مشکلات گذشته را بیان و آن‌ها را حل کنید.


شاید عذرخواهی‌های همسرتان را نپذیرفته‌اید

اگر همسرتان حرکتی به منظور عذرخواهی یا آشتی از خود نشان داد، فورا بپذیرید و همسرتان را ببخشید. زن و شوهر باید از خطا‌ها و بدی‌های یکدیگر بگذرند و آن‌ها را نادیده بگیرند؛ زیرا قهر کردن روابط عاشقانه زوجین را تخریب می‌کند و هر چه زمان آن طولانی‌تر باشد، آن‌ها از هم دور‌تر می‌شوند. البته زوجین باید در یک فرصت مناسب، درباره اشتباه همسرشان و آسیب‌های آن اشتباه با یکدیگر گفت‌و‌گو کنند تا از تکرار آن جلوگیری شود.


شاید احساستان را به همسرتان نمی‌گوئید

چون تبادل نظر بین همسران نشاندهنده علاقه آنان به یکدیگر و نیز افزایش دهنده صمیمیت میان آنان است، سعی کنید با همسرتان در جزئی‌ترین مسائل مربوط به خانواده و زندگی مشورت کنید. همچنین با همسرتان گفت‌و‌گویی صمیمانه داشته باشید و احساستان را درباره حس بدی که شما با قهر کردن یا به تنهایی غذا خوردن او پیدا می‌کنید کاملا واضح، با ملایمت و بدون دلخوری توضیح دهید و سعی کنید احساسات، رویا‌ها، خواسته‌ها، نگرانی‌ها و شادی‌های خود را با همسرتان درمیان بگذارید. (منیژه مسگری - کار‌شناس و مشاور خانواده)


ادامه مطلب ...

بچه‌ها به‌نوبت از والدین نگهداری کنند

جام جم سرا: سهیلا نجفی مادری بیمار دارد که در خانه پدری او به تنهایی زندگی می‌کند. این بانوی پنجاه و چهار ساله که خودش شاغل، متاهل و دارای دو فرزند است در مورد مراقبت از مادرش می‌گوید: بعد از این که مادرم از کار افتاده شده، اختلافات زیادی در میان خانواده پیش آمده است.

برادرانم کلا خود را از ماجرای نگهداری مادر کنار کشیده‌اند و فقط من و خواهرم مراقبت از او را به عهده گرفته‌ایم. من و خواهر برای نگهداری از مادر خیلی از اوقات نمی‌توانیم همراه خانواده باشیم. در هفته سه روز من و سه روز ‌‌خواهرم نزد مادر می‌مانیم و یک روز آخر هفته را نیز به نوبت هر کدام از ما یک در میان از او مراقبت می‌کنیم.

او می‌افزاید: خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که با دختر و پسر یا همسرم به دلیل در خانه نبودن بحثمان شده است. ما برای نگهداری از مادرم برنامه‌ریزی کرده‌ایم ولی هنوز هم مشکل زیادی برای مراقبت از او داریم. هر چهار خواهر و برادر حاضریم دست‌کم برای نیمی از روزهای هفته پرستار استخدام کنیم اما مادر قبول نمی‌کند.

برنامه‌ای برای همه خانواده

سهیلا نقدی، کارشناس ارشد پرستاری در مورد مراقبت از یک بیمار یا سالمند در خانواده می‌گوید: شما باید مطمئن باشید برای سالمند و خودتان بهترین کار را انجام می‌دهید اما اگر طوری رفتار کنید که فقط از سالمندتان مراقبت کنید و دیگر افراد خانواده را از دست بدهید، هیچ بردی نکرده‌اید.

نقدی به خانواده‌ها توصیه می‌کند: پیش از هر چیز یک تیم مراقبتی تشکیل دهید. کسانی که حاضر باشند به هر اندازه برایشان مقدور است، به شما کمک کنند.

حتی اگر دوستی دارید که حاضر است یک روز در ماه به شما در مراقبت از سالمند کمک کند، به او نگویید: نه! ممنون.

این می‌تواند یکی از روزهای مرخصی شما برای با خانواده به سر بردن باشد.

در کنار هم قرار دادن بودجه و امکانات می‌تواند برای شما وضعی فراهم کند که بیش از پیش رضایت خود و خانواده را فراهم کنید.

شرایط روانی خانواده را در نظر بگیرید

بیماری یک مشکل فیزیکی است اما حضور یک سالمند بیمار در خانواده برای او و دیگران تبعات روانی بسیاری دارد.

همان طور که فرزند بیمار به مادر یا پدر خود توجه زیادی می‌کند بناچار از دیگر اعضای خانواده ممکن است غافل شود.

حمیده دهقانی، روان‌شناس و مشاور به خانواده‌هایی که بیمار یا سالمندی را نگهداری و مراقبت می‌کنند توصیه می‌کند: باید پیوسته نیازهای روحی روانی خانواده را زیر نظر بگیرید و مراقب باشید از نیازهای همسر و فرزندان خود غافل نشوید زیرا این غفلت می‌تواند روندی پیش بیاورد که مراقبت از سالمندتان را نیز غیرممکن کند.

وی توصیه می‌کند: برای برنامه‌ریزی مراقبتی، وضع بیمار و خانواده را با کمک پزشک او و یک فرد قابل اعتماد مثل روان‌شناس یا مشاور خانواده بررسی کنید و از آنها کمک بگیرید.

روان‌شناس خانواده می‌تواند بار فشاری را که بر اثر مراقبت از بیمارتان بر دوش دارید، برای خانواده سبک و تحمل‌پذیر کند.

کمک‌های مردمی

برنامه‌های مراقبتی خانواده‌ها اغلب بر توان یک نفر در خانواده متمرکز می‌شود در حالی که بهترین برنامه آن است که از تمام نیرو‌ها کمک بگیرد.

این نیروها می‌توانند انجمن‌های خیریه، خیرین متمرکز در مساجد محل، داوطلبان مراجعه‌کننده به شورای محلات یا هر گروه امدادرسان و کمک‌دهنده‌ای باشد که باری از مشکلات خانواده بکاهد.

انجمن‌های مردمی وجود دارند که با موضوع سالمندی فعال هستند. شما می‌توانید از آنها کمک بگیرید یا به آنها پیشنهاد دهید بازوهای حمایتی را در این راستا فعال کنند.

همسایه‌ها، دوستان و اقوام از دیگر گروه‌هایی هستند که می‌توانند به شما در مراقبت از سالمندتان یاری برسانند. این کمک می‌تواند در هر زمینه‌ای باشد؛ از نگهداری کودکتان گرفته تا کمک به خرید خانه.

سعی کنید خود را در شبکه‌ای از یاری و پشتیبانی قرار دهید. تنها ماندن در مراقبت از یک بیمار یا سالمند شما و خانواده‌تان را خیلی زود خسته و فرسوده می‌کند، خصوصا اگر سالمند شما مشکلات زیادی داشته باشد و نیازمند مراقبت تمام وقت باشد.

بال‌هایم را بر سر شما می‌افکنم

سال‌های سال طول کشید تا من که مثل یک دانه در زندگی روییده بودم، بزرگ بشوم و شاخ و برگ بدهم و تنومند شوم.تمام این سال‌ها مادر و پدر بودند که مرا از توفان‌های زندگی حفظ می‌کردند. آنها زندگی و عمر خود را فرش راه من می‌کردند که مبادا خاری به پای من برود و امروز من باید دین خود را به آنها ادا کنم. امروز که مادر مانند نوزادی تازه به دنیا آمده باید از دست من تغذیه شود و بابا مثل یک افسانه قدیمی هر روز دارد کوچک‌تر می‌شود و چیزهای کمتری از دنیا را به‌خاطر می‌آورد.

امروز می‌خواهم مادر و پدر آنها باشم و چنان‌که خدا خواسته است، آنان را زیر پرو بال بگیرم.

ماندانا ملاعلی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

روش‌هایی برای کاهش میل بچه‌ها به فست فود

جام جم سرا: نمی‌خواهم دروغ بگویم و نمی‌گویم که همیشه شام خوردن در ‌‌نهایت آرامش و صلح صورت می‌گیرد و آن‌ها هرچیزی که برایشان درست می‌کنم را می‌خورند. اما عموما این روند خیلی خوب پیش می‌رود. آن‌ها می‌دانند که چه چیزی قرار است بخورند و به همین دلیل خودشان را آماده امتحان کردن مزه‌های جدید می‌کنند. این موضوع به این راحتی پیش نیامده. همانطور که گفتم غذا دادن به بچه‌ها واقعا کار سختی است.

چه کار کنید که فرزندانتان به غذای واقعی علاقه‌مند شوند؟


۱. مواد اولیه را خودتان تهیه کنید.
نه! نمی‌گویم که کشاورز شوید و به کاشت و برداشت روی آورید. ما یک باغچه کوچک در منزل خود داریم و در آن فلفل دلمه‌ای، گوجه فرنگی، بامیه و بادمجان کاشته‌ایم. باغچه خیلی زیبایی نیست و محصولات زیادی هم در آن رشد نمی‌دهیم اما آنچه خیلی خوب انجام می‌دهد این است که فرزندانم را به غذاهای واقعی علاقه‌مند کرده است. آن‌ها وقتی می‌بینند که چنین محصولاتی نتیجه کاشتن، آبیاری و رسیدگی خودشان است، علاقه‌مند می‌شوند که حداقل یکبار طعمشان را امتحان کنند. حتی اگر نمی‌توانید باغچه‌ای داشته باشید، سعی کنید کنار لبه پنجره اتان مقداری سبزی بکارید.


۲. با بچه‌ها به خرید بروید
می‌دانم، می‌دانم،... همراه بردن بچه‌ها با خود به بازار و فروشگاههای خرید بد‌ترین تجربه است. اما وقتی به بچه‌هایم لیست خرید می‌دهم (نوشتاری برای بچه‌های بزرگ‌تر و کلامی برای بچه‌های کوچک‌تر) غذا برایشان جذاب می‌شود. آن‌ها مدام سوالهایی راجع به آنچه می‌خرند و چه فوایدی دارد می‌پرسند و این کار کمک می‌کند به خوردن آن غذا علاقه بیشتری پیدا کنند.


۳. آن‌ها را در آشپزی سهیم کنید
می‌دانم قرار نیست آن‌ها واقعا به شما کمک کنند. اما بگذارید چنین فکری را بکنند. اندازه گیری، هم زدن و مخلوط کردن هم کارهای بسیار مهمی هستند! آن‌ها را کمک آشپز بنامید! اگر خوش شانس باشید احتمالا پس از آشپزی علاقه‌مند هستند آنچه درست کردند را بخورند.


۴. راجع به غذا‌ها بد نگویید
یکی از سریع‌ترین راههایی که می‌تواند بچه‌ها را از خوردن غذایی بازدارد، بد گفتن از طعم آن است. مهم نیست چقدر از طعم غذایی بدتان بیاید، به هیچ عنوان آن را جلوی فرزندتان بازگو نکنید! اگر غذایی را دوست ندارید، درست نکنید اما دید آن‌ها را نسبت به آن غذا منفی نکنید.


۵. بگذارید آن‌ها از ظرف شما غذا بخورند
تا به حال پیش آمده به رستورانی بروید و بشقاب غذای میز کناری برایتان خیلی جذاب باشد؟ این دقیقا‌‌ همان احساسی است که بچه‌ها با دیدن ظرف غذای شما دارند. حتی اگر غذای شما و آن‌ها یکی باشد! پس بگذارید از بشقاب شما غذا بخورند حتی اگر تمام انگشت‌هایشان را در ظرف شما حرکت دهند. (نی‌نی‌بان)


ادامه مطلب ...