مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

معروفید به خروس یا جغد؟! آدم صبحید یا شب؟

جام جم سرا:
طی سال‌های اخیر پژوهش‌های روان‌شناسی جالبی درباره ریتم‌های شبانه روزی انسان‌ها صورت گرفته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند، هر آدمی در ساعت خاصی از شبانه روز می‌تواند بیشترین بازدهی را داشته باشد. مثلا اگر دوست شما صبح‌ها بهتر درس می‌خواند دلیل نمی‌شود که شما هم مانند او صبح‌ها بازدهی بیشتری داشته باشید مگر اینکه شما هم آدم صبح باشید. به بیان دیگر، اینکه شما در چه ساعتی از شبانه روز سرحال‌تر هستید، می‌تواند چیزهای زیادی را درباره شخصیتتان نشان دهد. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند، اگر آدم صبح باشید مغزتان صبح هنگام بیشترین تحریک پذیری را دارد و اگر آدم عصر باشید مغزتان شب‌ها بیشتر فعالیت دارد و همین تفاوت می‌تواند ویژگی‌های شخصیتی خاصی را در شما شکل دهد.

سحرخیز‌ها باهوش ترند یا شب زنده دار‌ها؟

شما جزو کدام دسته از آدم‌ها هستید، آیا معمولا شب‌ها تا دیر وقت بیدار می‌مانید تا کار‌هایتان کامل تمام شود و با خیال راحت صبح بخوابید؟ یا ترجیح می‌دهید زود بخوابید تا صبح زود‌تر بیدار شوید و ادامه کار‌هایتان را انجام دهید؟ خیلی از ما آدم‌ها، آدم صبح هستیم، یعنی تمرکز و بازده کاری و حتی خلقمان در صبح بهتر از عصر است، بعضی‌‌هایمان هم البته عصر‌ها و شب‌ها به مراتب بهتریم. در سال‌های اخیر عده‌ای از محققان در دانشگاه «آلبرتا» کشف کرده‌اند، تفاوت‌های زیادی در کارکرد مغزی افراد سحرخیز و شب زنده دار وجود دارد. یکی از نکاتی که در این پژوهش‌های مورد بررسی قرار گرفته است، رابطه بین هوش و «آدم صبح یا عصر» بودن است.

ساعت اوج عملکرد مغز

متخصصان اعصاب و روان در این دانشگاه ۲ گروه از افراد را با هم مقایسه کرده‌اند، یک گروه افراد صبح که صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شوند و بیشترین بازدهی را در صبح‌ها دارند و گروه دیگر افراد عصر که شب‌ها بیشتر احساس سرزندگی می‌کنند. روی این ۲ گروه ۱۸ مطالعه اساسی صورت گرفت. همه این شرکت کننده‌ها در ۴ زمان از روز مورد آزمایش قرار گرفتند، یکی در ساعت ۹ صبح، یکی در ساعت یک بعد از ظهر، یکی ۵ بعد از ظهر و یکی ۹ شب. از تحقیقات این نتیجه به دست آمد که تحریک پذیری مغزی افراد صبح در طول روز به تدریج کاهش می‌یابد، در واقع آن‌ها صبح بیشترین تحریک پذیری را دارند و عصر و شب کمترین حد اما افراد عصر برعکس این حالت هستند، بیشترین فعالیت مغزی این افراد حدود ساعت ۹ شب است.

آدم‌های شب در طول روز قوی‌تر می‌شوند

دانشمندان به این نتیجه رسیدند که عملکرد نخاعی در طول روز در هر ۲ گروه افزایش می‌یابد ولی‌‌ همان طور که قبلا گفتیم تحریک پذیری مغزی در آدم‌های صبح در طول روز به تدریج کاهش می‌یابد ولی در آدم‌های شب افزایش می‌یابد. به عبارتی آدم‌های صبح در طول روز تحریک پذیری مغزشان کاهش یافته ولی عملکرد نخاعیشان افزایش می‌یابد، یعنی این ۲ حالت در جهت عکس هم حرکت می‌کنند، به همین دلیل اثر یکدیگر را متعادل کرده و افراد شب به تدریج توانایی و عملکردشان افزایش می‌یابد، چون عملکرد نخاعی و تحریک پذیری مغزی هر ۲ افزایش می‌یابند تا در ‌‌نهایت این افراد بیشترین کارایی را در شب پیدا می‌کنند.

قدرت بدنی متفاوت

فقط عملکرد ذهنی نیست که تحت تاثیر آدم صبح یا عصر بودن قرار می‌گیرد، عملکرد بدنی و ورزشی هم از این امر مستثنا نیست. در این مورد یک تحقیق جالب انجام شده است:

در این تحقیق بازیکنان لیگ بیس بال ایالات متحده به ۲ دسته که آدم صبح یا عصر بودند، تقسیم شدند. معلوم شد که عملکرد آن‌ها از لحاظ میزان موفقیت در پرتاب‌ها تحت تاثیر زمان مسابقه قرار می‌گیرد البته به سبب کم بودن تعداد کسانی که در تحقیق شرکت داده شده بودند، این تحقیق از لحاظ آماری چندان محسوب نشد.

آیا می‌توانید خود را تغییر دهید؟

بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهند، بیش از ۵۰ درصد عادت‌های خوابی هر کسی ژنتیک است و در نتیجه یک آدم صبح نمی‌تواند به راحتی در خود عادت شب زنده داری را در خود به وجود بیاورد تا توانایی‌های خود را افزایش دهد البته شرایط محیطی و اجتماعی هم می‌تواند تاثیر بسیاری در عادت مربوط به خواب به وجود بیاورد. مثلا اگر فرد بچه کوچکی داشته باشد مجبور می‌شود به خاطر او صبح‌ها زود‌تر بیدار شود اما اگر آدم شب هستید و می‌خواهید صبح‌ها زود‌تر بیدار شوید چاره‌ای نیست جز اینکه شب‌ها زود‌تر به تختخواب بروید.

شب زنده دارهای غیر قابل اعتماد

براساس تحقیقاتی در سال ۲۰۰۸ که توسط روان‌شناس معروف «مارینا گیامنیترو» انجام شده است، معمولا کمتر می‌توان به آدم‌های شب اعتماد کرد. این افراد معمولا احساساتی‌تر هستند و خیلی شخصیت با ثباتی ندارند. معمولا این گونه افراد بیشتر مستعد معتاد شدن هستند و احتمال بیشتری هم دارند که دچار عادت‌های بد غذایی شوند. همچنین ممکن است که این افراد به سیگار روی بیاورند.


خروس‌ها درس خوان‌ترند

آدم‌های صبح یعنی؛ کسانی که عادت دارند صبح زود بیدار شوند. آن‌ها معمولا وظیفه‌شناستر و پیگیرترند و بیشتر می‌توانند در فعالیت‌های گروهی شرکت کنند و میزان همکاری و مشارکت بیشتری در کار‌ها دارند، آن‌ها همچنین در فعالیت‌های آکادمیک موفق ترند و درجات بهتری را می‌توانند کسب کنند. البته آن‌هایی که آدم عصر هستند، آدم‌های کنجکاوتری هستند که بیشتر در پی یافتن چیزهای تازه هستند.

جغد‌ها باهوشترند

در جریان یکی دیگر از تحقیقات، ۴۲۰ نفر که آدم صبح یا عصر بودند، با استفاده از تست‌های سنجش ضریب هوشی مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه تحقیق جالب بود:

بر خلاف باور سنتی جامعه، آن‌هایی که در ساعات عصر، بهتر هستند ضریب هوشی بالاتری نسبت به آدم‌های صبح دارند! همین نتیجه منشأ بحث‌ها و تئوری‌هایی در مورد ماهیت توانایی‌های‌شناختی آدمی شده است. تحقیقات دیگری در دانشگاه اقتصاد لندن نشان می‌دهد، افرادی که آی کیوی پایین تری دارند بیشتر تمایل دارند کار‌هایشان را در طول روز انجام دهند.
صبح یا شب بودن چه تاثیری روی کار شما دارد؟

آدم‌های صبح برای رفتن به سرکار مشکلی ندارند چون صبح‌ها راحت بیدار می‌شوند و شب‌ها نیز برحسب شرایط بدنیشان زود به تختخواب می‌روند اما آدم‌های شب، صبح‌ها برای رفتن به سرکار خیلی سخت از خواب بیدار می‌شوند و شب‌ها بنا بر نوع شخصیتشان تازه سرحال می‌شوند و دیر به تختخواب می‌روند و خیلی کمتر می‌خوابند و در بیشتر طول روز خواب آلود به نظر می‌رسند. به همین دلیل همیشه آدم‌های صبح، هنگام کار صبحگاهی سرحال می‌بینیم ولی آدم‌های شب را تازه در پایان کار سرحال می‌شوند.(جنی)


ادامه مطلب ...

معروفید به خروس یا جغد؟! آدم صبحید یا شب؟

جام جم سرا:
طی سال‌های اخیر پژوهش‌های روان‌شناسی جالبی درباره ریتم‌های شبانه روزی انسان‌ها صورت گرفته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند، هر آدمی در ساعت خاصی از شبانه روز می‌تواند بیشترین بازدهی را داشته باشد. مثلا اگر دوست شما صبح‌ها بهتر درس می‌خواند دلیل نمی‌شود که شما هم مانند او صبح‌ها بازدهی بیشتری داشته باشید مگر اینکه شما هم آدم صبح باشید. به بیان دیگر، اینکه شما در چه ساعتی از شبانه روز سرحال‌تر هستید، می‌تواند چیزهای زیادی را درباره شخصیتتان نشان دهد. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند، اگر آدم صبح باشید مغزتان صبح هنگام بیشترین تحریک پذیری را دارد و اگر آدم عصر باشید مغزتان شب‌ها بیشتر فعالیت دارد و همین تفاوت می‌تواند ویژگی‌های شخصیتی خاصی را در شما شکل دهد.

سحرخیز‌ها باهوش ترند یا شب زنده دار‌ها؟

شما جزو کدام دسته از آدم‌ها هستید، آیا معمولا شب‌ها تا دیر وقت بیدار می‌مانید تا کار‌هایتان کامل تمام شود و با خیال راحت صبح بخوابید؟ یا ترجیح می‌دهید زود بخوابید تا صبح زود‌تر بیدار شوید و ادامه کار‌هایتان را انجام دهید؟ خیلی از ما آدم‌ها، آدم صبح هستیم، یعنی تمرکز و بازده کاری و حتی خلقمان در صبح بهتر از عصر است، بعضی‌‌هایمان هم البته عصر‌ها و شب‌ها به مراتب بهتریم. در سال‌های اخیر عده‌ای از محققان در دانشگاه «آلبرتا» کشف کرده‌اند، تفاوت‌های زیادی در کارکرد مغزی افراد سحرخیز و شب زنده دار وجود دارد. یکی از نکاتی که در این پژوهش‌های مورد بررسی قرار گرفته است، رابطه بین هوش و «آدم صبح یا عصر» بودن است.

ساعت اوج عملکرد مغز

متخصصان اعصاب و روان در این دانشگاه ۲ گروه از افراد را با هم مقایسه کرده‌اند، یک گروه افراد صبح که صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شوند و بیشترین بازدهی را در صبح‌ها دارند و گروه دیگر افراد عصر که شب‌ها بیشتر احساس سرزندگی می‌کنند. روی این ۲ گروه ۱۸ مطالعه اساسی صورت گرفت. همه این شرکت کننده‌ها در ۴ زمان از روز مورد آزمایش قرار گرفتند، یکی در ساعت ۹ صبح، یکی در ساعت یک بعد از ظهر، یکی ۵ بعد از ظهر و یکی ۹ شب. از تحقیقات این نتیجه به دست آمد که تحریک پذیری مغزی افراد صبح در طول روز به تدریج کاهش می‌یابد، در واقع آن‌ها صبح بیشترین تحریک پذیری را دارند و عصر و شب کمترین حد اما افراد عصر برعکس این حالت هستند، بیشترین فعالیت مغزی این افراد حدود ساعت ۹ شب است.

آدم‌های شب در طول روز قوی‌تر می‌شوند

دانشمندان به این نتیجه رسیدند که عملکرد نخاعی در طول روز در هر ۲ گروه افزایش می‌یابد ولی‌‌ همان طور که قبلا گفتیم تحریک پذیری مغزی در آدم‌های صبح در طول روز به تدریج کاهش می‌یابد ولی در آدم‌های شب افزایش می‌یابد. به عبارتی آدم‌های صبح در طول روز تحریک پذیری مغزشان کاهش یافته ولی عملکرد نخاعیشان افزایش می‌یابد، یعنی این ۲ حالت در جهت عکس هم حرکت می‌کنند، به همین دلیل اثر یکدیگر را متعادل کرده و افراد شب به تدریج توانایی و عملکردشان افزایش می‌یابد، چون عملکرد نخاعی و تحریک پذیری مغزی هر ۲ افزایش می‌یابند تا در ‌‌نهایت این افراد بیشترین کارایی را در شب پیدا می‌کنند.

قدرت بدنی متفاوت

فقط عملکرد ذهنی نیست که تحت تاثیر آدم صبح یا عصر بودن قرار می‌گیرد، عملکرد بدنی و ورزشی هم از این امر مستثنا نیست. در این مورد یک تحقیق جالب انجام شده است:

در این تحقیق بازیکنان لیگ بیس بال ایالات متحده به ۲ دسته که آدم صبح یا عصر بودند، تقسیم شدند. معلوم شد که عملکرد آن‌ها از لحاظ میزان موفقیت در پرتاب‌ها تحت تاثیر زمان مسابقه قرار می‌گیرد البته به سبب کم بودن تعداد کسانی که در تحقیق شرکت داده شده بودند، این تحقیق از لحاظ آماری چندان محسوب نشد.

آیا می‌توانید خود را تغییر دهید؟

بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهند، بیش از ۵۰ درصد عادت‌های خوابی هر کسی ژنتیک است و در نتیجه یک آدم صبح نمی‌تواند به راحتی در خود عادت شب زنده داری را در خود به وجود بیاورد تا توانایی‌های خود را افزایش دهد البته شرایط محیطی و اجتماعی هم می‌تواند تاثیر بسیاری در عادت مربوط به خواب به وجود بیاورد. مثلا اگر فرد بچه کوچکی داشته باشد مجبور می‌شود به خاطر او صبح‌ها زود‌تر بیدار شود اما اگر آدم شب هستید و می‌خواهید صبح‌ها زود‌تر بیدار شوید چاره‌ای نیست جز اینکه شب‌ها زود‌تر به تختخواب بروید.

شب زنده دارهای غیر قابل اعتماد

براساس تحقیقاتی در سال ۲۰۰۸ که توسط روان‌شناس معروف «مارینا گیامنیترو» انجام شده است، معمولا کمتر می‌توان به آدم‌های شب اعتماد کرد. این افراد معمولا احساساتی‌تر هستند و خیلی شخصیت با ثباتی ندارند. معمولا این گونه افراد بیشتر مستعد معتاد شدن هستند و احتمال بیشتری هم دارند که دچار عادت‌های بد غذایی شوند. همچنین ممکن است که این افراد به سیگار روی بیاورند.


خروس‌ها درس خوان‌ترند

آدم‌های صبح یعنی؛ کسانی که عادت دارند صبح زود بیدار شوند. آن‌ها معمولا وظیفه‌شناستر و پیگیرترند و بیشتر می‌توانند در فعالیت‌های گروهی شرکت کنند و میزان همکاری و مشارکت بیشتری در کار‌ها دارند، آن‌ها همچنین در فعالیت‌های آکادمیک موفق ترند و درجات بهتری را می‌توانند کسب کنند. البته آن‌هایی که آدم عصر هستند، آدم‌های کنجکاوتری هستند که بیشتر در پی یافتن چیزهای تازه هستند.

جغد‌ها باهوشترند

در جریان یکی دیگر از تحقیقات، ۴۲۰ نفر که آدم صبح یا عصر بودند، با استفاده از تست‌های سنجش ضریب هوشی مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه تحقیق جالب بود:

بر خلاف باور سنتی جامعه، آن‌هایی که در ساعات عصر، بهتر هستند ضریب هوشی بالاتری نسبت به آدم‌های صبح دارند! همین نتیجه منشأ بحث‌ها و تئوری‌هایی در مورد ماهیت توانایی‌های‌شناختی آدمی شده است. تحقیقات دیگری در دانشگاه اقتصاد لندن نشان می‌دهد، افرادی که آی کیوی پایین تری دارند بیشتر تمایل دارند کار‌هایشان را در طول روز انجام دهند.
صبح یا شب بودن چه تاثیری روی کار شما دارد؟

آدم‌های صبح برای رفتن به سرکار مشکلی ندارند چون صبح‌ها راحت بیدار می‌شوند و شب‌ها نیز برحسب شرایط بدنیشان زود به تختخواب می‌روند اما آدم‌های شب، صبح‌ها برای رفتن به سرکار خیلی سخت از خواب بیدار می‌شوند و شب‌ها بنا بر نوع شخصیتشان تازه سرحال می‌شوند و دیر به تختخواب می‌روند و خیلی کمتر می‌خوابند و در بیشتر طول روز خواب آلود به نظر می‌رسند. به همین دلیل همیشه آدم‌های صبح، هنگام کار صبحگاهی سرحال می‌بینیم ولی آدم‌های شب را تازه در پایان کار سرحال می‌شوند.(جنی)


ادامه مطلب ...

عکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96

عکس پروفایل جدید و زیبا با تصویر نقاشی خروس برای تبریک سال نو و نوروز 96

عکس پروفایل خروسعکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96عکس پروفایل خروس سال 96عکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96عکس خروس برای تبریک سال 96عکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96نقاشی خروسعکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96عکس خروسعکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96عکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96عکس پروفایل خروس برای تبریک سال 96


ادامه مطلب ...

طالع بینی سال خروس ۹۶ ،سال خروس چه سالی است؟ +اتفاقات سال خروس

طالع بینی سال خروس ۹۶ ،سال خروس چه سالی است؟ +اتفاقات سال خروس

سال ۹۶ با سمبل خروس از راه می رسد و اتفاقاتی پیش روی شما است، همه ساله پیشگویان برخی موضوعات و اتفاق‌ها را پیش‌بینی می‌کنند که دانستن برخی از آن‌ها خالی از لطف نبوده و حتی نوید بخش خبرهای خوش بسیاری است.

 در چرخه ۱۲ ساله سمبل سال‌های چینی خروس دهمین جایگاه را به خود اختصاص داده و ۱۹۲۱، ۱۹۳۳، ۱۹۴۵، ۱۹۵۷، ۱۹۶۹، ۱۹۸۱، ۱۹۹۳، ۲۰۰۵، ۲۰۱۷، ۲۰۲۹ سال‌هایی هستند که اسم خروس یدک می‌کشیدند.

متولدین سال خروس فال سال خروس فال سال 96 طالع بینی سال خروس طالع بینی سال 1396 شخصیت شناسی سال 96 نماد چه حیوانی است تقویم 96 اتفاقات سال خروس

خروس مظهر وفاداری و وقت شناسی است. برای گذشتگان، خروس حکم ساعت زنگ‌دار را داشت و فریاد خروس برای آن‌ها معنی آغاز صبح و شروع به کار می‌داد. در فرهنگ چینی، یکی دیگر از معنای نمادین خروس دور شدن بدی‌ها و ارواح شیطانی است.

نشان‌های خوش شانسی برای متولدین سال خروس
عددهای خوش شانس: ۵، ۷، ۸
رنگ خوش شانسی: طلا، قهوه ای، زرد مایل به قهوه ای، زرد
گل‌های خوش شانسی: گلایول، گل بی‌صبر زینتی یا گل حنا، گل تاج خروس
جهت خوش شانسی: غرب، جنوب غربی، شمال شرق

شخصیت متولدین سال خروس

افراد متولد در سال خروس با توجه به زودیاک چینی بسیاری از ویژگی‌های بسیار عالی مانند صداقت، سادگی و بی آلایشی، اجتماعی بودن و افکار بلند پروازانه را همراه داشته و اغلب آن‌ها جزو خوش‌تیپ‌ترین افراد دنیا هستند و در زندگی روزمره، به ندرت به دیگران تکیه می‌کنند.
نقاط قوت متولدین سال خروس:
مستقل و توانا بودن، گرم و مهربان، عزتمند، سریع الفکر
نقاط ضعف متولدین سال خروس:
بی تاب و حوصله، انتقادی و کمی خودخواه
با پاکت پول قرمز خوش شانسی را هدیه دهید
یکی از سنت بسیار سرگرم کننده در سال نو چینی هدیه دادن پول در یک پاکت قرمز کوچک است که بر اساس باور چینی‌ها خوش شانسی می‌آورد.خوشبختی به شما چشمک می‌زند
در سال خروس براساس زودیاک چینی در سال خروس درهای بدبختی با تلاش و صبر به روی شما بسته شده و خوشبختی انتظارتان را می‌کشد. در این سال سعی کنید راه‌های ثابت شده و مطمئن برای کسب پول و ثروت را انتخاب کرده و از سرمایه گذاری ریسک پذیر دوری کنید.این رفتار‌ها شما را در سال خروس موفق می‌کند
در خروس سال، با کمی توجه به ویژگی‌ها اخلاقی متناسب با این سال مانند وفاداری، تعهد، کار سخت و تلاش، توجه به خانواده زندگی به شما لبخند زده و دریچه‌های موفقیت و خوشبختی به رویتان باز می‌شود.

عنصر سال خروس را بشناسید
با نگاه به خروس عنصر سال را می‌توان حدس زد. زودیاک چینی انرژی‌ها سال خروس را با عنصر آتش معرفی می‌کنند، آتش بیانگر گرما درونی، بینش، بصیرت وآرامش در حریم خصوصی و روابط خانوادگی است.

هفته‌های کلیدی برای کارهای حیاتی در سال خروس
انرژی در طول سال دچار تغییر و تحول می‌شود به همین دلیل بهتر است پروژه‌ها را دو هفته آغازین از هر فصل سال خروس شروع کنید، همچنین هفته‌های آخرفصل زمان ثبات انرژی و تثبیت شدن کار‌ها است.

مد زرق و برق دار در سال خروس
با توجه به ویژگی خروس که دوست دارد حرکات نمایشی انجام دهد و زیبایی خود را به رخ دیگران بکشد، در این سال مدهای زرق و برق دار باب شده و لباس‌های این چنین را بیشتر تن هنرپیشه‌ها و مدل‌ها می‌بینید.

جواهر‌ها و لباس‌های شما در سال خروس

برای جریان انرژی مثبت بهتر است طلا، جواهرو لباس خود را انتخاب به عنصر سال توجه و انرژی توجه کرد.

بر اساس فنگ شویی به جهت تعادل انرژی، باید رنگ عنصر سال در خانه جریان داشته باشد. در سال خروس باتوجه به عنصر آتش بهتر است اشیا و وسایل دکوری خانه به رنگ قرمز، قرمز مایل به قهوه‌ای و خرمایی را به کار ببرید.

برای طلا و جواهر از رنگ عنصر زمین یعنی زرد و قهوه‌ای آسفالریت استفاده کنید. البته باید توجه داشته باشید در سال خروس کمتر سراغ لباس‌ها به رنگ قرمز و جواهراتی به رنگ گیلاس، یاقوت و الماس قرمز، گارنت، رودوکروزیت بروید.

سال خروس، بهترین زمان برای ازدواج و روابط عاشقانه
اگر مجرد هستید، سال جدید بهترین زمان برای شروع یک زندگی و رابطع عاشقانه است، البته کسانی که دوران نامزدی را سپری می‌کنند، احساسات عاشقانه زوجین ممکن است دچار تغییر و تحول شود، در اغلب افراد به دلیل اینکه سمبل این سال آتش است حرارت و گرمی عشق بیشتر می‌شود، اما مراقب باشید ممکن است آتش خشم به ناگه زبانه کشیده و عشق شما رانابود کند، پس بیشتر مراقب زندگیتان باشید.

سال خروس به دلیل چرخه انرژی آن برای نامزدها، سال فرخنده‌ای برای عروسی گرفتن است، البته در چین و اغلب کشورهای آسیایی شرقی رنگ سنتی لباس عروسی، قرمز و هم خوان با سمبل آتش سال جدید است.
منبع : باشگاه خبرنگاران
اتفاقات سال خروس تقویم 96 سال 96 نماد چه حیوانی است شخصیت شناسی طالع بینی سال 1396 طالع بینی سال خروس فال سال 96 فال سال خروس متولدین سال خروس


ادامه مطلب ...

سوسیس و کالباس‌ با طعم تاج خروس

[ad_1]

مدیرکل آزمایشگاه‌های مرجع وزارت بهداشت گفت: در بررسی‌های اخیر مشخص شده برخی از سوسیس و کالباس‌های موجود در بازار از بافت‌های غیرمجاز مثل تاج خروس و پوست مرغ تهیه شده‌اند.

به گزارش مشرق،  در رابطه با آلوده شدن و لانه‌گزینی حشرات در فرآورده‌های گوشتی مثل سوسیس و کالباس، گفت: هر فرآورده غذایی که به مدت یک هفته بیرون از یخچال نگهداری شود خراب شدن آن طبیعی است و مواردی وجود داشته که سوسیس و کالباس در شرایط خوبی نگهداری نشده و محلی برای لانه‌گزینی حشرات شده است.

رستگار افزود: بنابراین شرایط نگهداری فرآورده‌های گوشتی مهم است اینکه کجا نگهداری می‌شوند و شرایط تولید محصول چگونه بوده است. بنابراین توصیه‌ای که به مردم داریم این است که از برندهای معتبر استفاده کنند.
 
مدیرکل آزمایشگاه‌های مرجع وزارت بهداشت تصریح کرد: همچنین مواردی وجود داشته که سوسیس و کالباس‌های موجود در بازار قیمت بسیار ارزانی داشته و کیلویی 3 تا 4 هزار تومان به فروش می‌رسیده اما مواد درون آن ناسالم بوده است.
 
وی گفت: اغلب در این فرآورده‌های نامرغوب از بافت‌های غیرمجاز مثل پوست و تاج خروس استفاده شده است.
 
رستگار افزود: متأسفانه مردم به دلیل قیمت پایین این فرآورده‌ها آن را خریداری می‌کنند در حالی که باید فرآورده‌هایی خریداری شود که آرم و نشان سازمان غذا و دارو و پروانه تولید و ساخت داشته باشند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


25 مه 2016 ... خبرگزاری فارس: سوسیس و کالباس با طعم تاج خروس ... سوسیس و کالباسهای موجود در بازار از بافتهای غیرمجاز مثل تاج خروس و پوست مرغ تهیه شدهاند.25 مه 2016 ... سوسیس و کالباس با طعم تاج خروس. سلامت نیوز:مدیرکل آزمایشگاههای مرجع وزارت بهداشت گفت: در بررسیهای اخیر مشخص شده برخی از سوسیس و ...25 مه 2016 ... فارس: حسین رستگار در رابطه با آلوده شدن و لانهگزینی حشرات در فرآوردههای گوشتی مثل سوسیس و کالباس، گفت: هر فرآورده غذایی که به مدت یک هفته ...29 مه 2016 ... مدیرکل آزمایشگاه های مرجع وزارت بهداشت گفت: در بررسی های اخیر مشخص شده برخی از سوسیس و کالباس های موجود در بازار از بافت های غیرمجاز مثل ...28 مه 2016 ... مدیرکل آزمایشگاههای مرجع وزارت بهداشت گفت: در بررسیهای اخیر مشخص شده برخی از سوسیس و کالباسهای موجود در بازار از بافتهای غیرمجاز مثل تاج ...25 مه 2016 ... به گزار شفا آنلاین،حسین رستگار در رابطه با آلوده شدن و لانهگزینی حشرات در فرآوردههای گوشتی مثل سوسیس و کالباس، گفت: هر فرآورده غذایی که ...25 مه 2016 ... اخبار ایران هشدار وزارت بهداشت در مورد فرآورده های گوشتی بی کیفیت سوسیس و کالباس با طعم تاج خروس! خبری|پزشکی و سلامت,خبری|صفحه اول ...سوسیس و کالباس با طعم تاج خروس. روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3774 تاریخ چاپ:1395/03/06 بازدید:506بار کد خبر: DEN-1053920 ...28 مه 2016 ... مدیر کل آزمایشگاه های مرجع سازمان غذا و دارو گفت: سوسیس کالباس هایی که در واحدهای غیر رسمی و زیر پله ای تولید می شوند، به جای گوشت مرغ از بافت ...


کلماتی برای این موضوع

بهداشت، نگهداری و خرید مواد غذاییخراب شدن مواد غذایی با این خطاها هر ماده غذایی نیاز به نگهداری به روش خاص خود دارد تا پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی جواب سوالات برنامه آفتابه اندروید جدید گهرجوابسوالاتبرنامهآفتابهبرنامه آفتابه یک برنامه جذاب که بین همه هنوز طرفدار دارد در این مطلب جواب بازی آفتابه خواص میوه و سبزیجات خوراکی که سبب بهبود عمل دستگاه گوارش می شوند جعفری چه فایده هایی به پوست و مو میرساندمرجع صنایع غذایی ایران بانک اطلاعات …روند تولید گلوکوزان همواره از نظر کیفی وهم از نظرکمی رو به رشد بوده و با گسترش تنوع اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا از بارش برف در محورهای ۱۰ استان کشور


ادامه مطلب ...

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را

[ad_1]

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل

خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد .

خروس ما اینقدر قشنگ بود که اونو خروس زری پیرهن پری صدا می کردند .

خروس از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلـا سرش می آمد، برای همین

سگ همیشه مواظبش بود تا اتفاقی برای اون نیافته

یک روز سگ آمد پیش خروس زری پیرهن پری ،

بهش گفت : خروس زری جون .

خروسه گفت :‌ جون خروس زری

سگ گفت : پیرهن پری جون

خروس : جون پیرهن پری

سگ : می خوام برم به کوه دشت  ، برو تو لـانه ، نکنه بازم گول بخوری ، درو روی کسی باز نکنی؟

خروس گفت : خیالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .

سگ رفت ، بی خبر از اینکه روباه منتظر دور شدن اون بود .  همینکه سگ حسابی دور شد ،

روباه ناقلـا جلوی لـانه خروس زری آمد تا نقشه اش را عملی کند ،

جلوی پنجره ایستاد و شروع کرد به آواز خواندن :

ای خروس سحری

چشم نخود سینه زری

شنیدم بال و پرت ریخته

نذاشتن ببینم

نکنه تاج سرت ریخته

نذاشتن ببینم

خروس زری که به خوشگلی خودش افتخار میکرد خیلی بهش بر خورد ، داد زد:

نه بال و پرم ریخته ، نه تاج سرم ریخته .

روباه گفت اگه راست میگی ، بیا پنجره رو بازکن تا ببینمت .

خروس مغرور پنجره رو باز کرد و جلوی پنجره  نشست و گفت :

بیا این بال و پرم ، اینم تاج سرم .

و همینکه خروس سرش رو خم کرد که تاجش و نشون بده ، روباه پرید و گردن خروس را گرفت .

خروس داد و فریاد زد کمک ، کمک که بلکه سگ به دادش برسه .

سگ با گوشهای تیزش صدای خروس را شنید و به طرف صدا دوید .

دوید و دوید تا به روباه رسید .

از روباه پرسید: آی روباه حقه باز خروس زری را ندیدی ؟

روباه که دهان خروس رو بسته بود و اونو توی کوله پشتی انداخته بود ،‌

شروع کرد به قسم خوردن که والـا ندیدم ، من از همه چیز بی خبرم ،

و پشت سر هم قسم می خورد .  یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :‌

قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ 

روباه تازه متوجه شد که دم خروس از کوله پشتی اش بیرون آمده ،

پس کوله پشتی  رو انداخت و تا می توانست دوید تا از دست سگ نجات پیدا کند .

و خروس زری پیرهن پری هم همراه سگ به خانه برگشتند .

وقتی کسی دروغی میگه ، ولی نشانه ایی وجود داشته باشه

که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود .

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 3.00 ( 6 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ریشه ضرب المثل,قسم روباه,روباه ناقلا,ضرب المثل ها,داستان ضرب المثل ها,دانلود خروس زری ...12 ژانويه 2014 ... "قسم روباه را باور کنیم با دم خروس را" از کجا ضربالمثل شد؟ ... يكدفعه چشم سگ به كوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟قسم روباه را بارو كنيم يا دم خروسو ؟ ... خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .سیب موز: داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن… داستان ضرب الم.21 مارس 2016 ... به گزارش آکاایران: خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد . خروس ما ...یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ ... ولی نشانهایی وجود داشته باشه که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود . ... ستاره در کتابفروشیها درخشید به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب داستان ...23 جولای 2016 ... جالب, جالب و خواندنی, خواندنی, داستان, داستانک, ضرب المثل, قسم روباه را باور کنیم, قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را.خروس زری از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلا سرش می اومد برای همین آقا سگه همیشه ... ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ...فریاد سکوت - گاهی آدم می ماند دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را ! ... است که از دل آن ، ضرب المثل شیرین تر " دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ... فارسی غور کنید ، می توانید مثلی ، ضرب المثلی ، داستانی ، حکایتی یا لطیفه ای به ...داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را. خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پيرهنی از طلـا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی ...


کلماتی برای این موضوع

ضرب المثل، معنی ضرب المثل، ضرب المثل های ایرانی، ضرب المثل ضرب المثل،ضرب المثل های انگلیسی،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل های ترکی،ضرب المثل ترکی داستان ضرب المثل ها نمکستانداستانضربالمثلهاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی داستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو نمکستانداستان ضرب المثل هاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی ضرب المثل،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل ایرانی،ضرب المثل داستان ضرب المثل به رگ غیرتش برخورده است این مثل را موقعی بکار می برند که مرد تنبل و اشعار فارسی اشعارفارسیتنها وصیت او این بود بگویید بر گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناختخاطراتی جالب از دهه شصتی ها سرگرمیطنز و کاریکاتورخاطرات دوران کودکی شاید شما یادتون نیاد سلام به دوستان خوبم ، این پست مخصوص بچه الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازاده قسمت دوماشاره الف آمادگی دارد پاسخ دکتر روازاده، را در همین مکان انتشار دهدداستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …معجزه خنده پیرمرد هر بار که می خواست اجرت پسرک واکسی کر و لال را بدهد، جمله ای را برای اشعار خاطره انگیز فرحناز چهارشنبه ‏ ‏ بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازادهبا دیدن نقد جناب آقای ابطحی به سخنان جناب آقای دکتر روازاده ، خدا را شکر گفتم که


ادامه مطلب ...

آموزش ساخت خروس سفره هفت سین+تصاویر

[ad_1]
مفیدستان:

آموزش تصویری ساخت خروس با شانه تخم مرغ..

نحوه ساخت خروس سفره هفت سین

ساخت خروس سفره هفت سین ,باور می کنید این خروس زیبا که قرار است در هفت سین تان باشد فقط با استفاده از شانه تخم مرغ ساخته شده باشد؟!!

مراحل ساخت را ببینید و آن را بسازید.

ساخت خروس سفره هفت سین

درست کردن خروس با شانه تخم مرغ

ساخت خروس سفره هفت سین

طرز ساخت خروس با شانه تخم مرغ

ساخت خروس سفره هفت سین

خروس سفره هفت سین

بردوک

آموزش ساخت خروس سفره هفت سین+تصاویر


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

آموزش ساخت خروس سفره هفت سینتصاویر آموزش ساخت خروس سفره هفت سینتصاویر


ادامه مطلب ...

گربه‌ی شکارچی و خروس احمق

[ad_1]

داستانی از لتونی

در زمان پیشین، وسط جنگل انبوهی، در کلبه‌ی کوچکی دو برادر خوانده:
زندگی می‌کردند: یکی گربه‌ی شکارچی و دیگری خروس ابله: زندگی می‌کردند. گربه غالباً به شکار می‌رفت. ولی خروس توی منزل می‌نشست و پاسبانی می‌کرد.
هر دفعه که گربه برای کسب روزی بیرون می‌رفت برای خروس یک مشت جو در خانه می‌گذاشت و به او سفارش می‌کرد که خیلی مواظب منزل باشد؛ در را خوب ببندد و کسی را راه ندهد، چون که دشمن در اطراف زیاد اسـت.
یک روز سرد پاییزی، موقعی که گربه به شکار رفته بود، زن جادوگر پیری در زد و خواست وارد کلبه شود. التماس کنان گفت:
- خروس جان، عزیزم، اجازه بده من وارد کلبه شوم و قدری خودم را گرم کنم.
همین که خروس احمق در را باز کرد، زن جادوگر فوراً او را گرفت و رفت. خروس در وسط راه فریاد می‌زد و از گربه کمک می‌خواست و می‌گفت:
- برادرجان، گربه جان، مرا نجات بده. بیچاره شدم.
گربه صدای خروس را شنید و دوان دوان آمد. خروس را ازدست زن جادوگر نجات داد و چشم‌های زن را هم درآورد.
گربه در راه خروس را سرزنش کرد که چرا اطمینان و اعتماد کرده و در را برای غریبه باز کرده اسـت. یک روز گذشت و دوباره گربه به فکر شکار افتاد. یک مشت جو جلو خروس ریخت و گفت:
- برادرجان، پیرزن جادوگر را به کلبه راه نده. تو را همراه می‌برد و می‌کشد و برای ناهار خودش می‌پزد. آهسته و آرام از این جوها بخور و منتظر من بمان. شب برمی‌گردم. امروز من راه درازی در پیش دارم و اگر کمک بخواهی من دیگر صدای تو را نمی‌شنوم و نمی‌توانم به دادت برسم.
همین که گربه رفت پیرزن دوباره در زد و با ناله و التماس گفت:
- خروس عزیزم، اجازه بده وارد کلبه شوم و انگشتم را گرم کنم. نترس، به تو کاری ندارم.
خروس از پنجره نگاه کرد و دید که پیرزن جادوگر اسـت که دارد در می‌زند. دلش به حال او سوخت و اذیت و آزار او را فراموش کرد و اجازه داد وارد منزل شود.
پیرزن جادوگر تا دستش به خروس رسید او را گرفت و با خود برد. خروس باز داد و فریادش بلند شد. صدایش این دفعه بلندتر هم بود:
- گربه جان، برادرجان، مرا از چنگال این جادوگر نجات بده.
گربه هنوز زیاد از کلبه دور نشده بود که صدای خروس را شنید و فوراً دوان دوان آمد و او را از دست زن جادوگر نجات داد.
در راه دوباره خروس را سرزنش کرد که چرا اطاعت نکرده اسـت. بعد به او گفت که چون پیرزن می‌خواهد دخترش را عروس کند به خوراک لذیذی احتیاج دارد.
یک روز بعد باز گربه به فکر شکار افتاد. یک مشت جو جلو خروس ریخت و گفت که از خانه خیلی دور خواهد شد و این دفعه صدای او را اصلاً نخواهد شنید.
خروس قول داد که این بار اطاعت کند و در را به روی هیچ کس باز نکند. باز زن جادوگر پشت درآمد و زبان به شکایت گشود و گفت:
- خروس عزیز، اگر مرا به کلبه راه ندهی پشت در از سرما خشک می‌شوم. مگر تو رحم نداری؟
- من تو پیرزن شرور را خوب می‌شناسم. می‌خواهی مرا برای جشن عروسی دخترت بکشی و بپزی؟
پیرزن با هر زبانی که سعی کرد خروس را راضی کند موفق نشد. بالاخره حیله‌ی دیگری به نظرش رسید و گفت:
- نگاه کن، ببین. از دور یک عده نوازنده دارند ساز و سنتور می‌زنند و می‌آیند.
خروس حس کنجکاویش تحریک شد. سرش را از توی پنجره بیرون آورد. در همین موقع پیرزن تاج او را گرفت و او را با خودش برد.
خروس با صدای بلند ناله و فریاد سرداد:
- گربه جان، برادرجان. زن جادوگر باز مرا ربود. نجاتم بده والّا تلف می‌شوم.
گربه خیلی از کلبه دور شده بود و چیزی نمی‌شنید خروس هر چه التماس کرد پیرزن او را رها نکرد. با نوک خودش به سرو صورت پیرزن می‌زد. پیرزن بر سر او داد زد و گفت:
- من این نک زدن تو را تلافی می‌کنم. حالا به تو نشان می‌دهم که چه طور باید گربه را به کمک بخواهی. الان سرت را از تنت جدا می‌کنم تا نتوانی سرو صدا کنی.
پیرزن کاردش را درآورد و سر خروس ابله را برید. بیچاره خروس غرق در خون شد.
گربه در بیشه‌های خیلی دور مشغول شکار بود. شبانگاه با شکار به منزل برگشت. در بسته و پنجره باز بود. کلبه خالی بود. فهمید که پیرزن خروس را ربوده و همراه برده اسـت. گربه خیلی گریه کرد و از ماتم برادر عزیزش دچار غم و غصه شد...
سحرگاهان گربه یک شلاق مسی و یک شمشیر آهنی یک سنتور برداشت و رفت به طرف منزل پیرزن.
وقتی که به کلبه‌ی او رسید در آستانه‌ی در نشست و سنتور زد و آواز خواند.
پیرزن صدای موسیقی و آواز را شنید و به دخترانش گفت:
- دختران من، چه نوای خوشی از پشت در به گوش می‌رسد! باید قدری نان کلوچه به نوازنده بدهیم. بیا دختر کوچولوی من، این کلوچه را برای او ببر.
کوچک‌ترین دختر پیرزن از کلبه بیرون آمد و کلوچه را به گربه داد و گفت:
- بگیر. این پاداش هنرمندی تو اسـت.
گربه با شمشیرش سر دخترک را از تنش جدا کرد. آن وقت دخترک مرده را در اطاقش حبس کرد و کلوچه را خورد و دوباره آواز خواند.
پیرزن که منتظر برگشتن دختر کوچکش بود به دختر وسطی گفت:
- ببین خواهرت چه دختر بازیگوشی اسـت! دلش نمی‌خواهد برگردد. بیا یک کلوچه دیگر بگیر و به نوازنده بده. ولی زود برگرد.
دختر وسطی از کاسه بیرون رفت و کلوچه را به گربه داد. گربه با شمشیر سر او را هم از تنش جدا کرد و باز به خواندن آواز مشغول شد.
پیرزن به دختر بزرگ‌ترش گفت:
- این دومی هم رفت و برنگشت. او هم خیلی بازیگوش اسـت. این کلوچه را برای نوازنده ببر و خواهرهایت را به منزل برگردان.
گربه دختر سومی را هم کشت و دوباره خواند. پیرزن خشمگین شد و گفت:
- ای بازیگوش‌ها! خوب اسـت خودم بروم ببینم چه خبر اسـت.
کلوچه‌ای برداشت و از کلبه بیرون رفت.
گربه وقتی که پیرزن را دید فریاد زد:
- بیا ای پیرزن بدجنس، تا مثل دخترانت سر تو را هم از تنت جدا کنم. پیرزن التماس کرد، ولی گریه با شمشیر سر پیرزن را هم از تنش جا کرد. کلوچه را خورد و سبیل‌هایش را هم لیسید.
وارد کلبه‌ی پیرزن شد و دید خروس دارد در توی تنور سرخ می‌شود. گربه جادوگر بود. خروس را از توی تنور بیرون آورد و پرهایش را در بدنش فرو کرد و با شلاق مسی به بدن او زد. دوباره خروس زنده شد. سه بار هم قوقولوقو کرد.
دو برادر خوانده تمام کلوچه‌ها را خوردند و عسل هم نوش جان کردند. بعد یک چیزهایی از توی کلبه‌ی پیرزن برداشتند و به منزل بازگشتند.
از آن به بعد دیگر پیرزن مزاحم خروس نشد و کسی هم میل نداشت او و دخترانش را زنده کند.
خروس تدریجاً حالش خوب شد و نیرومند گردید. گربه بعد از آن این آواز را می‌خواند:

تو این جنگل کلبه‌ی ما چه زیباست! *** خروس قشنگ هم که اینجاست، که اینجاست
غذای خوب هم همه جور داریم *** از پیرزن بدجنس باکی نداریم
دشمنان را از پا درمی‌آوریم

منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


21 سپتامبر 2016 ... در زمان پیشین، وسط جنگل انبوهی، در کلبهی کوچکی دو برادر خوانده: زندگی میکردند: یکی گربهی شکارچی و دیگری خروس ابله: زندگی میکردند.21 سپتامبر 2016 ... داستانی از لتونی در زمان پیشین، وسط جنگل انبوهی، در کلبهی کوچکی دو برادر خوانده: زندگی میکردند: یکی گربهی شکارچی و دیگری خروس ابله: ...25 آگوست 2015 ... عباس بزن بزن از نوع گربه ای جنگیدن خروس با سگ تفنگ تک تیرانداز مرگبار گرگ های ... دعوای دسته جمعی و احمقانه (خنده داااااااار) ... شکارچیان آسمان.نام اصلی انی کارتون پامپالینی شکارچی حیوانات است که در ایران با نام زبل خان سالها پیش از ... او در میان موجودات بیسار احمق و بی فایده ای به نام Zwas می رود. .... همان موقع بود که آنها زوج موش و گربه، کارتون معروف تام و جری را معرفی کردند و فقط ..... همین هفت تا کاراکتر، به اضافة سگ گالیور که تگ نام داشت، همة ماجراها را پیش میبردند ...23 فوریه 2016 ... به گزارش تابناک، هنوز ماجرای دستگیری شکارچی سنگدل گلستانی که سگ بی نوا ... تصاویری از به دار آویختن سگ ها و گربه ها، قطع دم پلنگ با تبر، کشیدن لاشه .... 11کار احمقانه از ستاره های سرشناس فوتبال خارج از مستطیل سبز ...این سگ روزها برایم شکار میکرد و شبها نگهبان من بود و دزدان را فراری میداد. گدا پرسید: .... وقتی قند را وزن کنیم میفهمی که چه کسی احمق و چه کسی عاقل است.مثل مرغی که ... یک شکارچی، پرندهای را به دام انداخت. پرنده گفت: ..... گربه دنبه را برد. آن دنبهای ...9 ا کتبر 2016 ... چرا بین گرگ و سگ، و گربه و موش دشمنی پیدا شد؟ - نویسنده: یان ... موش و گربه ... شکارچی از دور پیدا شد. ... گربهی شکارچی و خروس احمق ... ۳۱ شهریور ...15 فوریه 2014 ... 3- حکم صيد سگ شکارچي: خداوند در ابتداي سوره مائده مي فرمايد: .... فضلمي گويد از امام صادق(ع) از پس مانده حيوانات (گربه ، گوسفند، گاو، شتر،. ...... البته احمق چون تو فتح بابل براش جاسوسی کرده بودن فکر کرده دیگه بهش خیانت نمی ...18 سپتامبر 2013 ... پارسینه: استفاده از گوشت گربه و آشغال گوشت و دانه باقلا برای تولید ... نشده که در درون کالباس دیده میشود همه ازتاج خروس است این مطالب را روزی در ...11 آگوست 2016 ... گزارش تصویری از شغل احمقانه قرار دادن سر در دهان تمساح شاید باور این عکس در ابتدا مشکل به نظر ... این شیوه نمایش را کرای تانگ شکارچی افسانه ای کروکدیل در این کشور رواج داده است . ... گزارش تصویری جالب از لایگر بزرگترین گربه سان روی زمین ... گزارش تصویری از مرغ و خروس های مشکی کمیاب و گرانقیمت.


کلماتی برای این موضوع

بازی حیوانات و بازی های انلاین حیوانات بازی ،بازی …بازی حیواناتبازی حیوانات آنلاینبازی حیوانات مزرعهبازی حیوانات جنگلبازی حیوانات سفر به نوستالژی های کودکیمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن کارم بازو و نیرو دارم هر چیزی رو می سازم


ادامه مطلب ...

گربه‌ی شکارچی و خروس احمق

[ad_1]

داستانی از لتونی

در زمان پیشین، وسط جنگل انبوهی، در کلبه‌ی کوچکی دو برادر خوانده:
زندگی می‌کردند: یکی گربه‌ی شکارچی و دیگری خروس ابله: زندگی می‌کردند. گربه غالباً به شکار می‌رفت. ولی خروس توی منزل می‌نشست و پاسبانی می‌کرد.
هر دفعه که گربه برای کسب روزی بیرون می‌رفت برای خروس یک مشت جو در خانه می‌گذاشت و به او سفارش می‌کرد که خیلی مواظب منزل باشد؛ در را خوب ببندد و کسی را راه ندهد، چون که دشمن در اطراف زیاد اسـت.
یک روز سرد پاییزی، موقعی که گربه به شکار رفته بود، زن جادوگر پیری در زد و خواست وارد کلبه شود. التماس کنان گفت:
- خروس جان، عزیزم، اجازه بده من وارد کلبه شوم و قدری خودم را گرم کنم.
همین که خروس احمق در را باز کرد، زن جادوگر فوراً او را گرفت و رفت. خروس در وسط راه فریاد می‌زد و از گربه کمک می‌خواست و می‌گفت:
- برادرجان، گربه جان، مرا نجات بده. بیچاره شدم.
گربه صدای خروس را شنید و دوان دوان آمد. خروس را ازدست زن جادوگر نجات داد و چشم‌های زن را هم درآورد.
گربه در راه خروس را سرزنش کرد که چرا اطمینان و اعتماد کرده و در را برای غریبه باز کرده اسـت. یک روز گذشت و دوباره گربه به فکر شکار افتاد. یک مشت جو جلو خروس ریخت و گفت:
- برادرجان، پیرزن جادوگر را به کلبه راه نده. تو را همراه می‌برد و می‌کشد و برای ناهار خودش می‌پزد. آهسته و آرام از این جوها بخور و منتظر من بمان. شب برمی‌گردم. امروز من راه درازی در پیش دارم و اگر کمک بخواهی من دیگر صدای تو را نمی‌شنوم و نمی‌توانم به دادت برسم.
همین که گربه رفت پیرزن دوباره در زد و با ناله و التماس گفت:
- خروس عزیزم، اجازه بده وارد کلبه شوم و انگشتم را گرم کنم. نترس، به تو کاری ندارم.
خروس از پنجره نگاه کرد و دید که پیرزن جادوگر اسـت که دارد در می‌زند. دلش به حال او سوخت و اذیت و آزار او را فراموش کرد و اجازه داد وارد منزل شود.
پیرزن جادوگر تا دستش به خروس رسید او را گرفت و با خود برد. خروس باز داد و فریادش بلند شد. صدایش این دفعه بلندتر هم بود:
- گربه جان، برادرجان، مرا از چنگال این جادوگر نجات بده.
گربه هنوز زیاد از کلبه دور نشده بود که صدای خروس را شنید و فوراً دوان دوان آمد و او را از دست زن جادوگر نجات داد.
در راه دوباره خروس را سرزنش کرد که چرا اطاعت نکرده اسـت. بعد به او گفت که چون پیرزن می‌خواهد دخترش را عروس کند به خوراک لذیذی احتیاج دارد.
یک روز بعد باز گربه به فکر شکار افتاد. یک مشت جو جلو خروس ریخت و گفت که از خانه خیلی دور خواهد شد و این دفعه صدای او را اصلاً نخواهد شنید.
خروس قول داد که این بار اطاعت کند و در را به روی هیچ کس باز نکند. باز زن جادوگر پشت درآمد و زبان به شکایت گشود و گفت:
- خروس عزیز، اگر مرا به کلبه راه ندهی پشت در از سرما خشک می‌شوم. مگر تو رحم نداری؟
- من تو پیرزن شرور را خوب می‌شناسم. می‌خواهی مرا برای جشن عروسی دخترت بکشی و بپزی؟
پیرزن با هر زبانی که سعی کرد خروس را راضی کند موفق نشد. بالاخره حیله‌ی دیگری به نظرش رسید و گفت:
- نگاه کن، ببین. از دور یک عده نوازنده دارند ساز و سنتور می‌زنند و می‌آیند.
خروس حس کنجکاویش تحریک شد. سرش را از توی پنجره بیرون آورد. در همین موقع پیرزن تاج او را گرفت و او را با خودش برد.
خروس با صدای بلند ناله و فریاد سرداد:
- گربه جان، برادرجان. زن جادوگر باز مرا ربود. نجاتم بده والّا تلف می‌شوم.
گربه خیلی از کلبه دور شده بود و چیزی نمی‌شنید خروس هر چه التماس کرد پیرزن او را رها نکرد. با نوک خودش به سرو صورت پیرزن می‌زد. پیرزن بر سر او داد زد و گفت:
- من این نک زدن تو را تلافی می‌کنم. حالا به تو نشان می‌دهم که چه طور باید گربه را به کمک بخواهی. الان سرت را از تنت جدا می‌کنم تا نتوانی سرو صدا کنی.
پیرزن کاردش را درآورد و سر خروس ابله را برید. بیچاره خروس غرق در خون شد.
گربه در بیشه‌های خیلی دور مشغول شکار بود. شبانگاه با شکار به منزل برگشت. در بسته و پنجره باز بود. کلبه خالی بود. فهمید که پیرزن خروس را ربوده و همراه برده اسـت. گربه خیلی گریه کرد و از ماتم برادر عزیزش دچار غم و غصه شد...
سحرگاهان گربه یک شلاق مسی و یک شمشیر آهنی یک سنتور برداشت و رفت به طرف منزل پیرزن.
وقتی که به کلبه‌ی او رسید در آستانه‌ی در نشست و سنتور زد و آواز خواند.
پیرزن صدای موسیقی و آواز را شنید و به دخترانش گفت:
- دختران من، چه نوای خوشی از پشت در به گوش می‌رسد! باید قدری نان کلوچه به نوازنده بدهیم. بیا دختر کوچولوی من، این کلوچه را برای او ببر.
کوچک‌ترین دختر پیرزن از کلبه بیرون آمد و کلوچه را به گربه داد و گفت:
- بگیر. این پاداش هنرمندی تو اسـت.
گربه با شمشیرش سر دخترک را از تنش جدا کرد. آن وقت دخترک مرده را در اطاقش حبس کرد و کلوچه را خورد و دوباره آواز خواند.
پیرزن که منتظر برگشتن دختر کوچکش بود به دختر وسطی گفت:
- ببین خواهرت چه دختر بازیگوشی اسـت! دلش نمی‌خواهد برگردد. بیا یک کلوچه دیگر بگیر و به نوازنده بده. ولی زود برگرد.
دختر وسطی از کاسه بیرون رفت و کلوچه را به گربه داد. گربه با شمشیر سر او را هم از تنش جدا کرد و باز به خواندن آواز مشغول شد.
پیرزن به دختر بزرگ‌ترش گفت:
- این دومی هم رفت و برنگشت. او هم خیلی بازیگوش اسـت. این کلوچه را برای نوازنده ببر و خواهرهایت را به منزل برگردان.
گربه دختر سومی را هم کشت و دوباره خواند. پیرزن خشمگین شد و گفت:
- ای بازیگوش‌ها! خوب اسـت خودم بروم ببینم چه خبر اسـت.
کلوچه‌ای برداشت و از کلبه بیرون رفت.
گربه وقتی که پیرزن را دید فریاد زد:
- بیا ای پیرزن بدجنس، تا مثل دخترانت سر تو را هم از تنت جدا کنم. پیرزن التماس کرد، ولی گریه با شمشیر سر پیرزن را هم از تنش جا کرد. کلوچه را خورد و سبیل‌هایش را هم لیسید.
وارد کلبه‌ی پیرزن شد و دید خروس دارد در توی تنور سرخ می‌شود. گربه جادوگر بود. خروس را از توی تنور بیرون آورد و پرهایش را در بدنش فرو کرد و با شلاق مسی به بدن او زد. دوباره خروس زنده شد. سه بار هم قوقولوقو کرد.
دو برادر خوانده تمام کلوچه‌ها را خوردند و عسل هم نوش جان کردند. بعد یک چیزهایی از توی کلبه‌ی پیرزن برداشتند و به منزل بازگشتند.
از آن به بعد دیگر پیرزن مزاحم خروس نشد و کسی هم میل نداشت او و دخترانش را زنده کند.
خروس تدریجاً حالش خوب شد و نیرومند گردید. گربه بعد از آن این آواز را می‌خواند:

تو این جنگل کلبه‌ی ما چه زیباست! *** خروس قشنگ هم که اینجاست، که اینجاست
غذای خوب هم همه جور داریم *** از پیرزن بدجنس باکی نداریم
دشمنان را از پا درمی‌آوریم

منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


21 سپتامبر 2016 ... در زمان پیشین، وسط جنگل انبوهی، در کلبهی کوچکی دو برادر خوانده: زندگی میکردند: یکی گربهی شکارچی و دیگری خروس ابله: زندگی میکردند.21 سپتامبر 2016 ... داستانی از لتونی در زمان پیشین، وسط جنگل انبوهی، در کلبهی کوچکی دو برادر خوانده: زندگی میکردند: یکی گربهی شکارچی و دیگری خروس ابله: ...25 آگوست 2015 ... عباس بزن بزن از نوع گربه ای جنگیدن خروس با سگ تفنگ تک تیرانداز مرگبار گرگ های ... دعوای دسته جمعی و احمقانه (خنده داااااااار) ... شکارچیان آسمان.نام اصلی انی کارتون پامپالینی شکارچی حیوانات است که در ایران با نام زبل خان سالها پیش از ... او در میان موجودات بیسار احمق و بی فایده ای به نام Zwas می رود. .... همان موقع بود که آنها زوج موش و گربه، کارتون معروف تام و جری را معرفی کردند و فقط ..... همین هفت تا کاراکتر، به اضافة سگ گالیور که تگ نام داشت، همة ماجراها را پیش میبردند ...23 فوریه 2016 ... به گزارش تابناک، هنوز ماجرای دستگیری شکارچی سنگدل گلستانی که سگ بی نوا ... تصاویری از به دار آویختن سگ ها و گربه ها، قطع دم پلنگ با تبر، کشیدن لاشه .... 11کار احمقانه از ستاره های سرشناس فوتبال خارج از مستطیل سبز ...این سگ روزها برایم شکار میکرد و شبها نگهبان من بود و دزدان را فراری میداد. گدا پرسید: .... وقتی قند را وزن کنیم میفهمی که چه کسی احمق و چه کسی عاقل است.مثل مرغی که ... یک شکارچی، پرندهای را به دام انداخت. پرنده گفت: ..... گربه دنبه را برد. آن دنبهای ...9 ا کتبر 2016 ... چرا بین گرگ و سگ، و گربه و موش دشمنی پیدا شد؟ - نویسنده: یان ... موش و گربه ... شکارچی از دور پیدا شد. ... گربهی شکارچی و خروس احمق ... ۳۱ شهریور ...15 فوریه 2014 ... 3- حکم صيد سگ شکارچي: خداوند در ابتداي سوره مائده مي فرمايد: .... فضلمي گويد از امام صادق(ع) از پس مانده حيوانات (گربه ، گوسفند، گاو، شتر،. ...... البته احمق چون تو فتح بابل براش جاسوسی کرده بودن فکر کرده دیگه بهش خیانت نمی ...18 سپتامبر 2013 ... پارسینه: استفاده از گوشت گربه و آشغال گوشت و دانه باقلا برای تولید ... نشده که در درون کالباس دیده میشود همه ازتاج خروس است این مطالب را روزی در ...11 آگوست 2016 ... گزارش تصویری از شغل احمقانه قرار دادن سر در دهان تمساح شاید باور این عکس در ابتدا مشکل به نظر ... این شیوه نمایش را کرای تانگ شکارچی افسانه ای کروکدیل در این کشور رواج داده است . ... گزارش تصویری جالب از لایگر بزرگترین گربه سان روی زمین ... گزارش تصویری از مرغ و خروس های مشکی کمیاب و گرانقیمت.


کلماتی برای این موضوع

بازی حیوانات و بازی های انلاین حیوانات بازی ،بازی …بازی حیواناتبازی حیوانات آنلاینبازی حیوانات مزرعهبازی حیوانات جنگلبازی حیوانات سفر به نوستالژی های کودکیمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن کارم بازو و نیرو دارم هر چیزی رو می سازم


ادامه مطلب ...

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را

[ad_1]

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل

خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد .

خروس ما اینقدر قشنگ بود که اونو خروس زری پیرهن پری صدا می کردند .

خروس از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلـا سرش می آمد، برای همین

سگ همیشه مواظبش بود تا اتفاقی برای اون نیافته

یک روز سگ آمد پیش خروس زری پیرهن پری ،

بهش گفت : خروس زری جون .

خروسه گفت :‌ جون خروس زری

سگ گفت : پیرهن پری جون

خروس : جون پیرهن پری

سگ : می خوام برم به کوه دشت  ، برو تو لـانه ، نکنه بازم گول بخوری ، درو روی کسی باز نکنی؟

خروس گفت : خیالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .

سگ رفت ، بی خبر از اینکه روباه منتظر دور شدن اون بود .  همینکه سگ حسابی دور شد ،

روباه ناقلـا جلوی لـانه خروس زری آمد تا نقشه اش را عملی کند ،

جلوی پنجره ایستاد و شروع کرد به آواز خواندن :

ای خروس سحری

چشم نخود سینه زری

شنیدم بال و پرت ریخته

نذاشتن ببینم

نکنه تاج سرت ریخته

نذاشتن ببینم

خروس زری که به خوشگلی خودش افتخار میکرد خیلی بهش بر خورد ، داد زد:

نه بال و پرم ریخته ، نه تاج سرم ریخته .

روباه گفت اگه راست میگی ، بیا پنجره رو بازکن تا ببینمت .

خروس مغرور پنجره رو باز کرد و جلوی پنجره  نشست و گفت :

بیا این بال و پرم ، اینم تاج سرم .

و همینکه خروس سرش رو خم کرد که تاجش و نشون بده ، روباه پرید و گردن خروس را گرفت .

خروس داد و فریاد زد کمک ، کمک که بلکه سگ به دادش برسه .

سگ با گوشهای تیزش صدای خروس را شنید و به طرف صدا دوید .

دوید و دوید تا به روباه رسید .

از روباه پرسید: آی روباه حقه باز خروس زری را ندیدی ؟

روباه که دهان خروس رو بسته بود و اونو توی کوله پشتی انداخته بود ،‌

شروع کرد به قسم خوردن که والـا ندیدم ، من از همه چیز بی خبرم ،

و پشت سر هم قسم می خورد .  یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :‌

قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ 

روباه تازه متوجه شد که دم خروس از کوله پشتی اش بیرون آمده ،

پس کوله پشتی  رو انداخت و تا می توانست دوید تا از دست سگ نجات پیدا کند .

و خروس زری پیرهن پری هم همراه سگ به خانه برگشتند .

وقتی کسی دروغی میگه ، ولی نشانه ایی وجود داشته باشه

که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود .

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 3.00 ( 6 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ریشه ضرب المثل,قسم روباه,روباه ناقلا,ضرب المثل ها,داستان ضرب المثل ها,دانلود خروس زری ...12 ژانويه 2014 ... "قسم روباه را باور کنیم با دم خروس را" از کجا ضربالمثل شد؟ ... يكدفعه چشم سگ به كوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟قسم روباه را بارو كنيم يا دم خروسو ؟ ... خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .سیب موز: داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن… داستان ضرب الم.21 مارس 2016 ... به گزارش آکاایران: خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد . خروس ما ...یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ ... ولی نشانهایی وجود داشته باشه که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود . ... ستاره در کتابفروشیها درخشید به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب داستان ...23 جولای 2016 ... جالب, جالب و خواندنی, خواندنی, داستان, داستانک, ضرب المثل, قسم روباه را باور کنیم, قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را.خروس زری از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلا سرش می اومد برای همین آقا سگه همیشه ... ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ...فریاد سکوت - گاهی آدم می ماند دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را ! ... است که از دل آن ، ضرب المثل شیرین تر " دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ... فارسی غور کنید ، می توانید مثلی ، ضرب المثلی ، داستانی ، حکایتی یا لطیفه ای به ...داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را. خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پيرهنی از طلـا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی ...


کلماتی برای این موضوع

ضرب المثل، معنی ضرب المثل، ضرب المثل های ایرانی، ضرب المثل ضرب المثل،ضرب المثل های انگلیسی،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل های ترکی،ضرب المثل ترکی داستان ضرب المثل ها نمکستانداستانضربالمثلهاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی داستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو نمکستانداستان ضرب المثل هاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی ضرب المثل،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل ایرانی،ضرب المثل داستان ضرب المثل به رگ غیرتش برخورده است این مثل را موقعی بکار می برند که مرد تنبل و اشعار فارسی اشعارفارسیتنها وصیت او این بود بگویید بر گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناختخاطراتی جالب از دهه شصتی ها سرگرمیطنز و کاریکاتورخاطرات دوران کودکی شاید شما یادتون نیاد سلام به دوستان خوبم ، این پست مخصوص بچه الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازاده قسمت دوماشاره الف آمادگی دارد پاسخ دکتر روازاده، را در همین مکان انتشار دهدداستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …معجزه خنده پیرمرد هر بار که می خواست اجرت پسرک واکسی کر و لال را بدهد، جمله ای را برای اشعار خاطره انگیز فرحناز چهارشنبه ‏ ‏ بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازادهبا دیدن نقد جناب آقای ابطحی به سخنان جناب آقای دکتر روازاده ، خدا را شکر گفتم که


ادامه مطلب ...