مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

روباه و پیرزن خمره سوار

[ad_1]
آسیبهای نفسانیِ قدرت سیاسی

آسیبهای-نفسانیِ-قدرت-سیاسیاصطلاحی در دانش روان‌شناسی وجود دارد که آن را «اختلال شخصیتی خودشیفتگی» می‌نامند و به معنای آن است که ادامه ...

هدفها و کارکردهای قدرت نامطلوب

هدفها-و-کارکردهای-قدرت-نامطلوبکارکردها معمولاً در جهت هدف‌ها هستند و نوعی تعامل و دادوستد میان آنها وجود دارد. کارکردهای قدرت نامطلوب ادامه ...

هدفها و کارکردهای قدرت مطلوب

هدفها-و-کارکردهای-قدرت-مطلوببا توجه به کارکردهای مشترکی که برای قدرت نام بردیم، در ادامه اشاره خواهیم کرد قدرت مطلوب از آنجا که دارای ادامه ...

نمونه‌ی کامل یک رنجبر

نمونه‌ی-کامل-یک-رنجبرشعر «کارِ شب‌پای» نیما در سال 1325/ 1946 سروده شده است. اخوان تجدد ادبی در سنّت شعری ایران را با نگرشی ادامه ...

مرغ اسطوره‌ای

مرغ-اسطوره‌ای«مرغ آمین» یکی از مشهورترین شعرهای نیما است. این شعر در سال 1330/1952 سروده شده است. در این شعر پرنده‌ای ادامه ...

امید پلید نیما

امید-پلید-نیمایکی از نخستین نمونه‌های قابل توجه رویکرد تفسیری تازه را در مقدمه‌ی منتقدی نه چندان معروف بر شعر نه چندان ادامه ...

نیما یوشیج: نظریه‌پرداز شعر

نیما-یوشیج-نظریه‌پرداز-شعردر سرتاسر تاریخ شعر فارسی هیچ شخصیتی به اندازه‌ی نیما آثار خودش را با ملاحظات نظری، شرح‌ها، توضیح‌ها ادامه ...

سه تابلوی میرزاده عشقی

سه-تابلوی-میرزاده-عشقیبرای عموم خوانندگان شعر فارسی عصر مشروطه نوع تازه‌ای از شعر نخستین بار در آثار محمدرضا میرزاده‌ی عشقی ادامه ...

تصرف در جولای خدا سروده‌ی پروین اعتصامی

تصرف-در-جولای-خدا-سروده‌ی-پروین-اعتصامیپروین اعتصامی (1320-1285/ 1941-1907)، نخستین شاعر بزرگ زن در ایران عصر جدید، معمولاً هنرمندی به حساب ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

روباه و پیرزن خمره سوار هنرشعروادبیاتروباه و پیرزن خمره سوار نویسنده محمد قاسم زاده روزی بود، روزگاری بودروباهپیرزن روباه و پیرزن خمره سوارهنرشعروادبیاتروباه و پیرزن خمره سوار نویسنده محمد قاسم زاده روزی بود، روزگاری بودروباهپیرزن روباه و پیرزن خمره سوار روباهوپیرزنخمرهسواردانلود کتابهای الکترونیک مختلف و متنوع با کمترین حجم ممکن قرار گرفتن کتابها در سرور روباه و پیرزن خمره سوار برجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی چرا سازش با آمریکا غیرعقلانی است و نتیجه پیاده‌روی داستان و رمان مرجع دانلود کتاب الکترونیکیداستانرمان های، نخودی، پیرزن و سه دخترش فروش، تیزتن، روباه و پیرزن خمره سوار دانلود کتاب افسانه های آذربایجانکتابافسانههایآذربایجان روباه و پیرزن خمره سوار، گنج، و فروش، تیزتن، روباه و پیرزن خمره سوار، گنج پریدخت گمشده هنرشعروادبیاتروباه و پیرزن خمره سوار دخترها زود سوار اسب شدند و پیرزن و دختره و پسره را شازده کوچولو کتاب محمد گلبادامملک محمد و روباه و پیرزن خمره سوار و کچل مم سیاهفاطمه خانوم افسانه‌های آذربایجان — و شاهزاده، شتر و روباه، آلتین توپ، اذان گو، گل خندان، ای وای های، نخودی، پیرزن و راز عروس سکه ای خبر فارسیروباه و پیرزن خمره سوار دید روباه و گرگ نشسته اند دم غار و حرف می زنند داد زد داستان و رمان مرجع دانلود کتاب الکترونیکی داستانرمان توضیحات صحرای محشر داستانی از روز قیامت و شرح از قبر برخاستن مردگان و برپا شدن مقدمات تعبیر خواب قرانابن سیرینسلمانحضرت یوسفروانشناسیزیست ابر حضرت دانیال علیه‏السلام گوید ابر به خواب دیدن بر شش نوع بود اول ابر سفید و سیاه و زرد تصاویر پیرمرد و پیرزن عکس پیرمرد و پیرزن عکس پیرمرد و پیرزن عاشق


ادامه مطلب ...

پرتره های هنری از زیباترین روباه قرمز لهستان در طبیعت زمستانی

کوکا :هنگامی که عکاس خلاق و دوست دار حیوانات آیزا لیسون به روستایی کوچک در لهستان می رود با یک روباه قرمز اهلی آشنا می شود و پرتره هایی زیبا از وی در طبیعت زیبا زمستانی می گیرد.

مردم در ابتدا با او برخورد خوبی نداشتند اما بعد از بیماری به او علاقمند شده و به او کمک می کنند. عکس هایی که از او گرفته شد این واقعیت را برای ما آشکار کرد که روباه ها رفتاری حد وسط سگ و گربه دارند. او در هر صورت کار خودش را می کرد و به ما اهمیت نمی داد اما بعد مدتی آشنایی حرف شنو شده بود و ژست های جالبی برای عکس به خود می گرفت.

فریا یک روباه است که در آوریل سال 2015 متولد شده و به عنوان یک حیوان اهلی و خانگی در یکی از روستاهای جنوب لهستان زندگی می کند.

پرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمز

پرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمز

پرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمزپرتره های زیبا و دیدنی از یک روباه قرمز

جالب توجه این است که رنگ این روباه قرمز زیبا متناسب با محیط اطرافش تغییر کرده است.


ادامه مطلب ...

زندگی خوش روباه و پایان آن

[ad_1]

 داستانی از لتونی

گربه‌ای بود که غالباً از صاحبش کتک می‌خورد، زیرا گاهی ظرف شیر را می‌انداخت و بعضی اوقات هم کارهای دیگری می‌کرد که اسباب ناراحتی پیرزن می‌گردید.
بیچاره گربه روزی با خودش فکر کرد: «یقیناً من گناهکار هستم که این مصیبت‌ها به سر من می‌آید. خوب اسـت بروم کاری کنم که گناهانم پاک شوند.»
به راه افتاد و به هر طرف که چشم کار می‌کرد رفت. در جنگل به خرگوشی رسید. آن دو با هم به گفت و گو پرداختند. خرگوش از گربه خواست که او را همراهی کند تا بتواند او هم از گناهان خودش استغفار نماید.
خرگوش و گربه با هم به راه افتادند. به روباهی رسیدند، با او به گفت و گو پرداختند. روباه خواست که او هم همراه آن‌ها برود. او هم می‌خواست که از گناهان خودش استغفار نماید.
سه تایی به راه افتادند و در راه خرسی را دیدند. خرس هم به آن‌ها ملحق شد.
در راه به دوره‌ی عمیقی رسیدند که چوبی در وسط آن گذارده بودند. گربه گفت:
- هر کس از روی این چوب بگذرد تمام گناهان او آمرزیده می‌شود.
حیوانات حرف گربه را باور کردند. گربه به آسانی از روی چوب گذشت و به آن طرف دره رسید و در آن جا منتظر دیگران شد. نوبت خرگوش رسید که از چوب بگذرد. ولی خرگوش نتوانست تعادل خودش را حفظ کند و از آن بالا افتاد ته دره.
پشت سر او روباه و گرگ و خرس هم توی دره افتادند.
حیوانات در ته دره نشستند. نمی‌دانستند چه کار کنند و چگونه غذا فراهم نمایند. روباه گفت:
- هر کدام از ما که صدای نازک‌تری دارد خوب اسـت سایرین او را بخورند.
حیوانات صداهای یکدیگر را آزمایش کردند. نازک‌ترین صدا صدای خرگوش بود. دسته جمعی او را خوردند. حتی بعضی هم خوب سیر نشدند.
دوباره دور هم نشستند و نمی‌دانستند چه بکنند. مدتی گذشت و باز هم گرسنه شدند. روباه گفت:
- هر کس صدای خشنی دارد او را می‌خوریم.
این بار صدای خرس، که خشن و کلفت بود، باعث مرگش شد.
موقعی که مشغول خوردن خرس بودند روباه پنهانی قدری از گوشت خرس را پنهان کرد.
موقعی که گرگ و روباه دوباره گرسنه‌شان شد و خواستند چیزی بخورند، روباه آهسته چیزی را که پنهان کرده بود بیرون آورد و خورد.
گرگ تعجب کرد و پرسید:
- تو این خوراکی را از کجا آوردی؟
روباه جواب داد:
- دارم از گوشت خودم می‌خورم.
گرگ باور کرد و شکم خودش را درید که سدجوع کند؛ ولی در همین موقع سقط شد.
چند روزی روباه گوشت گرگ را خورد و روزگار گذراند. فصل بهار بود. تدریجاً سارها پروازکنان آمدند. یکی از آن‌ها در روی درخت صنوبری که در کنار دره روییده بود آشیانه‌ای برای جوجه‌هایش درست کرد و به پرورش آن‌ها پرداخت.
روباه فریاد زد:
- به چه اجازه‌ای به این دره آمده‌ای؟ من باید جوجه‌های تو را بخورم.
سار به التماس افتاد که به او رحم کند. روباه گفت:
- اگر تو سایر پرندگان را به او کمک خودت بطلبی و دره را پر از خاشاک کنی آن گاه من به تو و جوجه‌هایت درست درازی نمی‌کنم.
سار از پرندگان کمک خواست. آن‌ها هم دره را پر از خس و خاشاک کردند. روباه از توی دره بیرون آمد و به جای آن که از زحمات سار سپاسگذاری نماید او را تهدید کرد که جوجه‌هایش را خواهد خورد گفت:
- اگر من به غذا بدهی من به جوجه‌های تو کاری نخواهم داشت.
ولی سار چه غذایی می‌توانست در اختیار روباه بگذارد؟ روباه این طور او را راهنمایی کرد:
- پرواز کنان به شاهراه برو. در آن جا پیرزنی را خواهی دید که نان کلوچه همراه می‌برد. خودت را به پیرزن برسان و در زیر پاهای او بال‌هایت را پهن کن. وقتی پیرزن تو را تعقیب می‌کند من هم کلوچه‌هایش را در یک چشم به هم زدن می‌ربایم.
همان طوری که روباه اندیشیده بود کار انجام شد. روباه پس از خوردن کلوچه‌ها باز مزاحم سار گردید و از او خواست که برایش آب بیاورد.
سار نمی‌دانست که به چه ترتیب آب در اختیار روباه بگذارد. روباه این طور به او تعلیم داد:
- در توی جاده مردی روستایی با یک بشکه‌ی شربت در حرکت اسـت. تو برو و روی گاری او بنشین. همان موقع که روستایی با شلاق به طرف تو خم می‌شود من هم از شربت‌های او به حد کافی می‌خورم.
سار به این کار هم راضی شد و طبق میل روباه رفتار کرد. روباه شربت‌ها را خورد و از خود بی‌خود شد. آن گاه از سار خواست که وسایل شادی و سرور او را فراهم آورد. سار پرسید:
- من چه کار می‌توانم بکنم؟
روباه به او گفت:
- در پشت این جاده روستاییان مشغول کوبیدن خرمن هستند. تو روی سر یکی از آن‌ها سوار شو.
سار با تقاضای روباه را انجام داد. وقتی که روی سر یکی از کشاورزان نشست سایر روستاییان با زنجیرهایی که داشتند شروع کردند به زدن بر سر رفیقشان.
روباه از دیدن این منظره خیلی خندید و تفریح کرد. سار پروازکنان به آشیانه‌ی خودش رفت و دیگر نخواست به تقاضاها و پیشنهادهای روباه گوش دهد.
روباه در مزرعه‌ها به راه افتاد و خیلی خوشحال بود و می‌رقصید. ناگهان صدایی به گوشش رسید. نگاه کرد و دید زیر یک درخت بید کوزه‌ای افتاده و باد در توی کوزه می‌پیچد و صدایی شبیه به زوزه به گوش می‌رسد.
روباه از این صدا خوشش نیامد و خواست کوزه را توی آب بیندازد. سرش را توی طنابی که به دسته‌های کوزه آویزان بود کرد تا راحت‌تر بتواند آن را به طرف رودخانه ببرد.
نقطه‌ی عمیقی از رودخانه را انتخاب کرد و کوزه را در آب انداخت. وقتی کوزه از آب پر شد از آب سنگین شد و روباه را هم همراه خودش به ته رودخانه کشاند. روباه فریاد می‌زد:
- جانم، عزیزم، مرا ول کن.
ولی ناله‌ها و فریادهای او فایده‌ای نبخشید. روباه پشت سر کوزه به ته رودخانه رفت و حباب‌هایی از آن دو در روی آب نمایان گردید.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


21 سپتامبر 2016 ... گربهای بود که غالباً از صاحبش کتک میخورد، زیرا گاهی ظرف شیر را میانداخت و بعضی اوقات هم کارهای دیگری میکرد که اسباب ناراحتی پیرزن ...19 آگوست 2016 ... در قدیم حیوانات برای زندگی در جنگل باید اجازه نامهی مخصوص میداشتند. گرگ هم از همین اجازه نامهها ... راند و گفت: - تو ادامه ... زندگی خوش روباه و پایان آن.زندگی روباهها و انسانها در کنار یکدیگر در تاریخ ژاپن ریشه دواندهاست، این همدمی باعث به ... قصههای قومی چینی درباره روح روباهی به اسم هولیجینگ یا کیوبی نو کیتسونه (به زبان .... میکنند تا تیغه کوگیتسون مارو (روباه کوچک) را در پایان سده ۱۰ (میلادی) آهنگری کند. .... همچنین روباههای سیاه و روباههای نهدم، خوش یمن در نظر گرفته شدهاند.بوي خوش زندگي : مدير وبلاگ: علي عبادنسب - کمی بخندیم ( لطیفه یا چک خنده دار) - شعر حدیث وقرآن و اطلاعات علمی و ... روباه: جالبه، حالا موضوع پایان نامت چی هست؟در یك جنگل كوچك و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی میكردند. ... خروس زری از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلا سرش می اومد برای همین آقا سگه همیشه ..... یک پایان خوش ...3 ژانويه 2015 ... در آن جنگل لک لکی زندگی می کرد که باادب و خوش اخلاق بود. روباه تصمیم گرفت لک لک را هم مسخره کند. یک روز به لکل لک گفت: من شما را برای ناهار ...28 ژانويه 2014 ... آلت تناسلی کفتار ماده و خوش شانسی! ... جزئیات فیلم برای پیگیری ماجرا کمک بزرگی باشد؛ هرچند در پایان نمیتوان انتظار ... کفتار راه راه شب زی است و کمتر در روز دیده میشود و بیشتر به صورت یک جفت نر و ماده زندگی میکند و محل ...انسانهای که در دایرۀ محیط و پهلوی حیات شان زندگی دارند، بسیاری از آنها غذا ندارند، ... یکعده حیوانات خوش باور به خوشی و سرور بی پایان کف میزنند و نظر روباه را تأیید ...خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتی خرگوش به تنهایی از لانه ... خرگوش: من دارم روی پایان نامم که یک خرگوش چطور می تونه یک گرگ رو بخوره، کار می ...برای درک درست حافظ باید بدونیم که حافظ در چه دوران زندگی میکرده و اشعارش مربوط به چه .... بذارین خوش باشن با خودشون و فکر کنن منظور حضرت حافظ یه واقعه تاریخی .... سخنم را با بیتی از حافظ به پایان می برم :مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست ... و به مثابه آن مثل معروف ” آنچه شیران را کند روباه مزاج ، احتیاج است ، احتیاج است ...


کلماتی برای این موضوع

مولانا شناسنامه مولاناحکایت گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم اشعار خاطره انگیز جواد سه شنبه ‏ ‏ پاییز و خاطره باز بوی دفتر پاک کن ها ی سفیدیک پالتو پوست مساوی کشتن روباه تصاویرفکرش را بکنید برای تهیه یک پالتو روباه بیگناه باید کشته شوند غیر از مزارع تولید پوست بهترین نوع ماهی برای مصرف و فواید آنبنابراین، این موارد توصیه می‌شوند نوع ماهی مصرفی‌تان و منبع تأمین آن را تنوع بدهیددانلود فیلم و سریال و اهنگ با لینک مستقیم و رایگاندانلود سریال دانلود رایگان سریال دانلود سریال با لینک مستقیم و رایگانمجله گیزمیزآخرین مطالب و عکس های سایت تولد چهارقلوها در سیستان و بلوچستان آخرین مطالب و عکس های نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی …خانه‌ای که خانواده‌ی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محله‌های فقیرنشین مشهد به وبلاگ آموزشگاه شهید قاسمی خوش آمدید سوالات …بخش اولدرس سوم موجود زنده پس از کسب علائم واطلاعات محیطی وتجزیه و تحلیل آن ها به روزنامه خبرورزشیسعید اکبریکه باید قدر یکدیگر را بدانیم سقوط هواپیمای حامل بازیکنان تیم برزیلی و غمی عــــــــــــــــــــــــــــــــلم وادب مقالات آموزشی کرامت و ارزش های والای انسانیبه خاطر فطری بودن ،در ادیان و مذاهب دیگر و همچنین در


ادامه مطلب ...

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را

[ad_1]

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل

خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد .

خروس ما اینقدر قشنگ بود که اونو خروس زری پیرهن پری صدا می کردند .

خروس از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلـا سرش می آمد، برای همین

سگ همیشه مواظبش بود تا اتفاقی برای اون نیافته

یک روز سگ آمد پیش خروس زری پیرهن پری ،

بهش گفت : خروس زری جون .

خروسه گفت :‌ جون خروس زری

سگ گفت : پیرهن پری جون

خروس : جون پیرهن پری

سگ : می خوام برم به کوه دشت  ، برو تو لـانه ، نکنه بازم گول بخوری ، درو روی کسی باز نکنی؟

خروس گفت : خیالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .

سگ رفت ، بی خبر از اینکه روباه منتظر دور شدن اون بود .  همینکه سگ حسابی دور شد ،

روباه ناقلـا جلوی لـانه خروس زری آمد تا نقشه اش را عملی کند ،

جلوی پنجره ایستاد و شروع کرد به آواز خواندن :

ای خروس سحری

چشم نخود سینه زری

شنیدم بال و پرت ریخته

نذاشتن ببینم

نکنه تاج سرت ریخته

نذاشتن ببینم

خروس زری که به خوشگلی خودش افتخار میکرد خیلی بهش بر خورد ، داد زد:

نه بال و پرم ریخته ، نه تاج سرم ریخته .

روباه گفت اگه راست میگی ، بیا پنجره رو بازکن تا ببینمت .

خروس مغرور پنجره رو باز کرد و جلوی پنجره  نشست و گفت :

بیا این بال و پرم ، اینم تاج سرم .

و همینکه خروس سرش رو خم کرد که تاجش و نشون بده ، روباه پرید و گردن خروس را گرفت .

خروس داد و فریاد زد کمک ، کمک که بلکه سگ به دادش برسه .

سگ با گوشهای تیزش صدای خروس را شنید و به طرف صدا دوید .

دوید و دوید تا به روباه رسید .

از روباه پرسید: آی روباه حقه باز خروس زری را ندیدی ؟

روباه که دهان خروس رو بسته بود و اونو توی کوله پشتی انداخته بود ،‌

شروع کرد به قسم خوردن که والـا ندیدم ، من از همه چیز بی خبرم ،

و پشت سر هم قسم می خورد .  یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :‌

قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ 

روباه تازه متوجه شد که دم خروس از کوله پشتی اش بیرون آمده ،

پس کوله پشتی  رو انداخت و تا می توانست دوید تا از دست سگ نجات پیدا کند .

و خروس زری پیرهن پری هم همراه سگ به خانه برگشتند .

وقتی کسی دروغی میگه ، ولی نشانه ایی وجود داشته باشه

که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود .

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 3.00 ( 6 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ریشه ضرب المثل,قسم روباه,روباه ناقلا,ضرب المثل ها,داستان ضرب المثل ها,دانلود خروس زری ...12 ژانويه 2014 ... "قسم روباه را باور کنیم با دم خروس را" از کجا ضربالمثل شد؟ ... يكدفعه چشم سگ به كوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟قسم روباه را بارو كنيم يا دم خروسو ؟ ... خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .سیب موز: داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن… داستان ضرب الم.21 مارس 2016 ... به گزارش آکاایران: خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد . خروس ما ...یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ ... ولی نشانهایی وجود داشته باشه که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود . ... ستاره در کتابفروشیها درخشید به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب داستان ...23 جولای 2016 ... جالب, جالب و خواندنی, خواندنی, داستان, داستانک, ضرب المثل, قسم روباه را باور کنیم, قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را.خروس زری از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلا سرش می اومد برای همین آقا سگه همیشه ... ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ...فریاد سکوت - گاهی آدم می ماند دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را ! ... است که از دل آن ، ضرب المثل شیرین تر " دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ... فارسی غور کنید ، می توانید مثلی ، ضرب المثلی ، داستانی ، حکایتی یا لطیفه ای به ...داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را. خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پيرهنی از طلـا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی ...


کلماتی برای این موضوع

ضرب المثل، معنی ضرب المثل، ضرب المثل های ایرانی، ضرب المثل ضرب المثل،ضرب المثل های انگلیسی،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل های ترکی،ضرب المثل ترکی داستان ضرب المثل ها نمکستانداستانضربالمثلهاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی داستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو نمکستانداستان ضرب المثل هاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی ضرب المثل،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل ایرانی،ضرب المثل داستان ضرب المثل به رگ غیرتش برخورده است این مثل را موقعی بکار می برند که مرد تنبل و اشعار فارسی اشعارفارسیتنها وصیت او این بود بگویید بر گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناختخاطراتی جالب از دهه شصتی ها سرگرمیطنز و کاریکاتورخاطرات دوران کودکی شاید شما یادتون نیاد سلام به دوستان خوبم ، این پست مخصوص بچه الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازاده قسمت دوماشاره الف آمادگی دارد پاسخ دکتر روازاده، را در همین مکان انتشار دهدداستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …معجزه خنده پیرمرد هر بار که می خواست اجرت پسرک واکسی کر و لال را بدهد، جمله ای را برای اشعار خاطره انگیز فرحناز چهارشنبه ‏ ‏ بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازادهبا دیدن نقد جناب آقای ابطحی به سخنان جناب آقای دکتر روازاده ، خدا را شکر گفتم که


ادامه مطلب ...

زندگی خوش روباه و پایان آن

[ad_1]

 داستانی از لتونی

گربه‌ای بود که غالباً از صاحبش کتک می‌خورد، زیرا گاهی ظرف شیر را می‌انداخت و بعضی اوقات هم کارهای دیگری می‌کرد که اسباب ناراحتی پیرزن می‌گردید.
بیچاره گربه روزی با خودش فکر کرد: «یقیناً من گناهکار هستم که این مصیبت‌ها به سر من می‌آید. خوب اسـت بروم کاری کنم که گناهانم پاک شوند.»
به راه افتاد و به هر طرف که چشم کار می‌کرد رفت. در جنگل به خرگوشی رسید. آن دو با هم به گفت و گو پرداختند. خرگوش از گربه خواست که او را همراهی کند تا بتواند او هم از گناهان خودش استغفار نماید.
خرگوش و گربه با هم به راه افتادند. به روباهی رسیدند، با او به گفت و گو پرداختند. روباه خواست که او هم همراه آن‌ها برود. او هم می‌خواست که از گناهان خودش استغفار نماید.
سه تایی به راه افتادند و در راه خرسی را دیدند. خرس هم به آن‌ها ملحق شد.
در راه به دوره‌ی عمیقی رسیدند که چوبی در وسط آن گذارده بودند. گربه گفت:
- هر کس از روی این چوب بگذرد تمام گناهان او آمرزیده می‌شود.
حیوانات حرف گربه را باور کردند. گربه به آسانی از روی چوب گذشت و به آن طرف دره رسید و در آن جا منتظر دیگران شد. نوبت خرگوش رسید که از چوب بگذرد. ولی خرگوش نتوانست تعادل خودش را حفظ کند و از آن بالا افتاد ته دره.
پشت سر او روباه و گرگ و خرس هم توی دره افتادند.
حیوانات در ته دره نشستند. نمی‌دانستند چه کار کنند و چگونه غذا فراهم نمایند. روباه گفت:
- هر کدام از ما که صدای نازک‌تری دارد خوب اسـت سایرین او را بخورند.
حیوانات صداهای یکدیگر را آزمایش کردند. نازک‌ترین صدا صدای خرگوش بود. دسته جمعی او را خوردند. حتی بعضی هم خوب سیر نشدند.
دوباره دور هم نشستند و نمی‌دانستند چه بکنند. مدتی گذشت و باز هم گرسنه شدند. روباه گفت:
- هر کس صدای خشنی دارد او را می‌خوریم.
این بار صدای خرس، که خشن و کلفت بود، باعث مرگش شد.
موقعی که مشغول خوردن خرس بودند روباه پنهانی قدری از گوشت خرس را پنهان کرد.
موقعی که گرگ و روباه دوباره گرسنه‌شان شد و خواستند چیزی بخورند، روباه آهسته چیزی را که پنهان کرده بود بیرون آورد و خورد.
گرگ تعجب کرد و پرسید:
- تو این خوراکی را از کجا آوردی؟
روباه جواب داد:
- دارم از گوشت خودم می‌خورم.
گرگ باور کرد و شکم خودش را درید که سدجوع کند؛ ولی در همین موقع سقط شد.
چند روزی روباه گوشت گرگ را خورد و روزگار گذراند. فصل بهار بود. تدریجاً سارها پروازکنان آمدند. یکی از آن‌ها در روی درخت صنوبری که در کنار دره روییده بود آشیانه‌ای برای جوجه‌هایش درست کرد و به پرورش آن‌ها پرداخت.
روباه فریاد زد:
- به چه اجازه‌ای به این دره آمده‌ای؟ من باید جوجه‌های تو را بخورم.
سار به التماس افتاد که به او رحم کند. روباه گفت:
- اگر تو سایر پرندگان را به او کمک خودت بطلبی و دره را پر از خاشاک کنی آن گاه من به تو و جوجه‌هایت درست درازی نمی‌کنم.
سار از پرندگان کمک خواست. آن‌ها هم دره را پر از خس و خاشاک کردند. روباه از توی دره بیرون آمد و به جای آن که از زحمات سار سپاسگذاری نماید او را تهدید کرد که جوجه‌هایش را خواهد خورد گفت:
- اگر من به غذا بدهی من به جوجه‌های تو کاری نخواهم داشت.
ولی سار چه غذایی می‌توانست در اختیار روباه بگذارد؟ روباه این طور او را راهنمایی کرد:
- پرواز کنان به شاهراه برو. در آن جا پیرزنی را خواهی دید که نان کلوچه همراه می‌برد. خودت را به پیرزن برسان و در زیر پاهای او بال‌هایت را پهن کن. وقتی پیرزن تو را تعقیب می‌کند من هم کلوچه‌هایش را در یک چشم به هم زدن می‌ربایم.
همان طوری که روباه اندیشیده بود کار انجام شد. روباه پس از خوردن کلوچه‌ها باز مزاحم سار گردید و از او خواست که برایش آب بیاورد.
سار نمی‌دانست که به چه ترتیب آب در اختیار روباه بگذارد. روباه این طور به او تعلیم داد:
- در توی جاده مردی روستایی با یک بشکه‌ی شربت در حرکت اسـت. تو برو و روی گاری او بنشین. همان موقع که روستایی با شلاق به طرف تو خم می‌شود من هم از شربت‌های او به حد کافی می‌خورم.
سار به این کار هم راضی شد و طبق میل روباه رفتار کرد. روباه شربت‌ها را خورد و از خود بی‌خود شد. آن گاه از سار خواست که وسایل شادی و سرور او را فراهم آورد. سار پرسید:
- من چه کار می‌توانم بکنم؟
روباه به او گفت:
- در پشت این جاده روستاییان مشغول کوبیدن خرمن هستند. تو روی سر یکی از آن‌ها سوار شو.
سار با تقاضای روباه را انجام داد. وقتی که روی سر یکی از کشاورزان نشست سایر روستاییان با زنجیرهایی که داشتند شروع کردند به زدن بر سر رفیقشان.
روباه از دیدن این منظره خیلی خندید و تفریح کرد. سار پروازکنان به آشیانه‌ی خودش رفت و دیگر نخواست به تقاضاها و پیشنهادهای روباه گوش دهد.
روباه در مزرعه‌ها به راه افتاد و خیلی خوشحال بود و می‌رقصید. ناگهان صدایی به گوشش رسید. نگاه کرد و دید زیر یک درخت بید کوزه‌ای افتاده و باد در توی کوزه می‌پیچد و صدایی شبیه به زوزه به گوش می‌رسد.
روباه از این صدا خوشش نیامد و خواست کوزه را توی آب بیندازد. سرش را توی طنابی که به دسته‌های کوزه آویزان بود کرد تا راحت‌تر بتواند آن را به طرف رودخانه ببرد.
نقطه‌ی عمیقی از رودخانه را انتخاب کرد و کوزه را در آب انداخت. وقتی کوزه از آب پر شد از آب سنگین شد و روباه را هم همراه خودش به ته رودخانه کشاند. روباه فریاد می‌زد:
- جانم، عزیزم، مرا ول کن.
ولی ناله‌ها و فریادهای او فایده‌ای نبخشید. روباه پشت سر کوزه به ته رودخانه رفت و حباب‌هایی از آن دو در روی آب نمایان گردید.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


21 سپتامبر 2016 ... گربهای بود که غالباً از صاحبش کتک میخورد، زیرا گاهی ظرف شیر را میانداخت و بعضی اوقات هم کارهای دیگری میکرد که اسباب ناراحتی پیرزن ...19 آگوست 2016 ... در قدیم حیوانات برای زندگی در جنگل باید اجازه نامهی مخصوص میداشتند. گرگ هم از همین اجازه نامهها ... راند و گفت: - تو ادامه ... زندگی خوش روباه و پایان آن.زندگی روباهها و انسانها در کنار یکدیگر در تاریخ ژاپن ریشه دواندهاست، این همدمی باعث به ... قصههای قومی چینی درباره روح روباهی به اسم هولیجینگ یا کیوبی نو کیتسونه (به زبان .... میکنند تا تیغه کوگیتسون مارو (روباه کوچک) را در پایان سده ۱۰ (میلادی) آهنگری کند. .... همچنین روباههای سیاه و روباههای نهدم، خوش یمن در نظر گرفته شدهاند.بوي خوش زندگي : مدير وبلاگ: علي عبادنسب - کمی بخندیم ( لطیفه یا چک خنده دار) - شعر حدیث وقرآن و اطلاعات علمی و ... روباه: جالبه، حالا موضوع پایان نامت چی هست؟در یك جنگل كوچك و دور افتاده حیوانات زیادی زندگی میكردند. ... خروس زری از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلا سرش می اومد برای همین آقا سگه همیشه ..... یک پایان خوش ...3 ژانويه 2015 ... در آن جنگل لک لکی زندگی می کرد که باادب و خوش اخلاق بود. روباه تصمیم گرفت لک لک را هم مسخره کند. یک روز به لکل لک گفت: من شما را برای ناهار ...28 ژانويه 2014 ... آلت تناسلی کفتار ماده و خوش شانسی! ... جزئیات فیلم برای پیگیری ماجرا کمک بزرگی باشد؛ هرچند در پایان نمیتوان انتظار ... کفتار راه راه شب زی است و کمتر در روز دیده میشود و بیشتر به صورت یک جفت نر و ماده زندگی میکند و محل ...انسانهای که در دایرۀ محیط و پهلوی حیات شان زندگی دارند، بسیاری از آنها غذا ندارند، ... یکعده حیوانات خوش باور به خوشی و سرور بی پایان کف میزنند و نظر روباه را تأیید ...خرگوش و روباه با هم داخل لانه خرگوش شدند و بعد از مدتی خرگوش به تنهایی از لانه ... خرگوش: من دارم روی پایان نامم که یک خرگوش چطور می تونه یک گرگ رو بخوره، کار می ...برای درک درست حافظ باید بدونیم که حافظ در چه دوران زندگی میکرده و اشعارش مربوط به چه .... بذارین خوش باشن با خودشون و فکر کنن منظور حضرت حافظ یه واقعه تاریخی .... سخنم را با بیتی از حافظ به پایان می برم :مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست ... و به مثابه آن مثل معروف ” آنچه شیران را کند روباه مزاج ، احتیاج است ، احتیاج است ...


کلماتی برای این موضوع

مولانا شناسنامه مولاناحکایت گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم اشعار خاطره انگیز جواد سه شنبه ‏ ‏ پاییز و خاطره باز بوی دفتر پاک کن ها ی سفیدیک پالتو پوست مساوی کشتن روباه تصاویرفکرش را بکنید برای تهیه یک پالتو روباه بیگناه باید کشته شوند غیر از مزارع تولید پوست بهترین نوع ماهی برای مصرف و فواید آنبنابراین، این موارد توصیه می‌شوند نوع ماهی مصرفی‌تان و منبع تأمین آن را تنوع بدهیددانلود فیلم و سریال و اهنگ با لینک مستقیم و رایگاندانلود سریال دانلود رایگان سریال دانلود سریال با لینک مستقیم و رایگانمجله گیزمیزآخرین مطالب و عکس های سایت تولد چهارقلوها در سیستان و بلوچستان آخرین مطالب و عکس های نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی …خانه‌ای که خانواده‌ی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محله‌های فقیرنشین مشهد به وبلاگ آموزشگاه شهید قاسمی خوش آمدید سوالات …بخش اولدرس سوم موجود زنده پس از کسب علائم واطلاعات محیطی وتجزیه و تحلیل آن ها به روزنامه خبرورزشیسعید اکبریکه باید قدر یکدیگر را بدانیم سقوط هواپیمای حامل بازیکنان تیم برزیلی و غمی عــــــــــــــــــــــــــــــــلم وادب مقالات آموزشی کرامت و ارزش های والای انسانیبه خاطر فطری بودن ،در ادیان و مذاهب دیگر و همچنین در


ادامه مطلب ...

عکس روز: روباه در قالب یخ

[ad_1]

عکس روز: روباه در قالب یخ

دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
یک قالب یخ که درونش یک روباه غرق‌شده در رودخانه دانوب در چهار روز پیش دیده می‌شود، روز جمعه ۱۳ ژانویه (۲۴ دی) ۲۰۱۷ در کنار رودخانه دانوب در فریدینگن در جنوب آلمان افتاده است.

fox

Johannes Stehle/AP


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

عصر ایران زمستان رویایی در روسیه عکس عاشقانه ترین مقاصد دنیا به انتخاب نشنال جئوگرافیک عکس آموزش خانه داری ، نکات خانه داری مفید سایت خانه داری خانه داری و تزئیناتخانه داری وخلاقیتخانه داری و آشپزیخانه داری در هتلخانه داری هتل تب کریمه کنگو؛ گوشت تازه را یک روز در یخچال نگه …به دلیل احتمال آلودگی دام های تازه ذبح شدهتوصیه می کنیم که گوشت تازه تا ساعت در سری جدید مدل لباس مجلسی شیک و زیباجدید ترین این بخش شیک ترین مدل های پالتو جورجیو آرمانی رنگ منتخب سال از ۱ سایت خود را در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی ایرانی ثبت نماییدبرف و نماهای زیبا و شگفت انگیزی خلق کرده …برفونماهایزیباوپربیننده ترین خبرها خبرنگار ایران در سوریه شهید شده است؟ پست جالب احمدرضا عابدزاده عشق بوسه شیطنت آمیزعشقبه بعضیا باس گفت اختیار داری ؟ شما سگ کی باشی میگن خدا روز قیامت از تک تک کارای ادم دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیمدانلود فیلم با لینک مستقیم و رایگان فیلم دانلود دانلود مستقیم و سریع ترین روش های درمان دندان درد در چند ثانیهدرمان دندان درد یکی از مهم‌ترین عوامل دندان درد پوسیدگی دندان است باکتری‌های دهان جزئیات همه برنامه‌های تلویزیون در نوروز ۹۵رسانه ملی در ویژه‌برنامه‌های نوروزی امسال علاوه بر جدیدترین فیلم‌های سینمایی که عصر ایران زمستان رویایی در روسیه عکس عاشقانه ترین مقاصد دنیا به انتخاب نشنال جئوگرافیک عکس خط آموزش خانه داری ، نکات خانه داری مفید سایت خانه داری، آکا خانه داری و تزئیناتخانه داری وخلاقیتخانه داری و آشپزیخانه داری در هتلخانه داری هتلخانه تب کریمه کنگو؛ گوشت تازه را یک روز در یخچال نگه دارید آکا به دلیل احتمال آلودگی دام های تازه ذبح شدهتوصیه می کنیم که گوشت تازه تا ساعت در یخچال سری جدید مدل لباس مجلسی شیک و زیبا مدل لباس مجلسی سری جدید مدل لباس مجلسی شیک و زیبا ۱ سایت خود را در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی ایرانی ثبت نمایید برف و نماهای زیبا و شگفت انگیزی خلق کرده استتصاویر برفونماهای پربیننده ترین خبرها خبرنگار ایران در سوریه شهید شده است؟ پست جالب احمدرضا عابدزاده برای عشق بوسه شیطنت آمیز عشق به بعضیام باس گفت شیری یا روباه،ببری یا پلنگ،گرگی یا، هر چی هستی باش مهم نیست دانلود رایگان فیلم و سریال با لینک مستقیم دانلود فیلم با لینک مستقیم و رایگان فیلم دانلود دانلود مستقیم و رایگان از سریع ترین روش های درمان دندان درد در چند ثانیه کارت اهدای عضو رامبد جوان مجری مشهور کشته و مجروح در حادثه آتش سوزی هتل زائران ایرانی در جزئیات همه برنامه‌های تلویزیون در نوروز ۹۵ رسانه ملی در ویژه‌برنامه‌های نوروزی امسال علاوه بر جدیدترین فیلم‌های سینمایی که دوبله و پرورش روباه در ایران روباه در فال قهوه تعبیر خواب روباه در خواب دیدن روباه در خواب فیلم روباه در قطب روباه در تهران روباه در مینیاتور روباه در اپارات


ادامه مطلب ...

روباه و پیرزن خمره سوار

[ad_1]
آسیبهای نفسانیِ قدرت سیاسی

آسیبهای-نفسانیِ-قدرت-سیاسیاصطلاحی در دانش روان‌شناسی وجود دارد که آن را «اختلال شخصیتی خودشیفتگی» می‌نامند و به معنای آن است که ادامه ...

هدفها و کارکردهای قدرت نامطلوب

هدفها-و-کارکردهای-قدرت-نامطلوبکارکردها معمولاً در جهت هدف‌ها هستند و نوعی تعامل و دادوستد میان آنها وجود دارد. کارکردهای قدرت نامطلوب ادامه ...

هدفها و کارکردهای قدرت مطلوب

هدفها-و-کارکردهای-قدرت-مطلوببا توجه به کارکردهای مشترکی که برای قدرت نام بردیم، در ادامه اشاره خواهیم کرد قدرت مطلوب از آنجا که دارای ادامه ...

نمونه‌ی کامل یک رنجبر

نمونه‌ی-کامل-یک-رنجبرشعر «کارِ شب‌پای» نیما در سال 1325/ 1946 سروده شده است. اخوان تجدد ادبی در سنّت شعری ایران را با نگرشی ادامه ...

مرغ اسطوره‌ای

مرغ-اسطوره‌ای«مرغ آمین» یکی از مشهورترین شعرهای نیما است. این شعر در سال 1330/1952 سروده شده است. در این شعر پرنده‌ای ادامه ...

امید پلید نیما

امید-پلید-نیمایکی از نخستین نمونه‌های قابل توجه رویکرد تفسیری تازه را در مقدمه‌ی منتقدی نه چندان معروف بر شعر نه چندان ادامه ...

نیما یوشیج: نظریه‌پرداز شعر

نیما-یوشیج-نظریه‌پرداز-شعردر سرتاسر تاریخ شعر فارسی هیچ شخصیتی به اندازه‌ی نیما آثار خودش را با ملاحظات نظری، شرح‌ها، توضیح‌ها ادامه ...

سه تابلوی میرزاده عشقی

سه-تابلوی-میرزاده-عشقیبرای عموم خوانندگان شعر فارسی عصر مشروطه نوع تازه‌ای از شعر نخستین بار در آثار محمدرضا میرزاده‌ی عشقی ادامه ...

تصرف در جولای خدا سروده‌ی پروین اعتصامی

تصرف-در-جولای-خدا-سروده‌ی-پروین-اعتصامیپروین اعتصامی (1320-1285/ 1941-1907)، نخستین شاعر بزرگ زن در ایران عصر جدید، معمولاً هنرمندی به حساب ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

روباه و پیرزن خمره سوار هنرشعروادبیاتروباه و پیرزن خمره سوار نویسنده محمد قاسم زاده روزی بود، روزگاری بودروباهپیرزن روباه و پیرزن خمره سوارهنرشعروادبیاتروباه و پیرزن خمره سوار نویسنده محمد قاسم زاده روزی بود، روزگاری بودروباهپیرزن روباه و پیرزن خمره سوار روباهوپیرزنخمرهسواردانلود کتابهای الکترونیک مختلف و متنوع با کمترین حجم ممکن قرار گرفتن کتابها در سرور روباه و پیرزن خمره سوار برجام‌زدگی و در برجام‌ماندگی چرا سازش با آمریکا غیرعقلانی است و نتیجه پیاده‌روی داستان و رمان مرجع دانلود کتاب الکترونیکیداستانرمان های، نخودی، پیرزن و سه دخترش فروش، تیزتن، روباه و پیرزن خمره سوار دانلود کتاب افسانه های آذربایجانکتابافسانههایآذربایجان روباه و پیرزن خمره سوار، گنج، و فروش، تیزتن، روباه و پیرزن خمره سوار، گنج پریدخت گمشده هنرشعروادبیاتروباه و پیرزن خمره سوار دخترها زود سوار اسب شدند و پیرزن و دختره و پسره را شازده کوچولو کتاب محمد گلبادامملک محمد و روباه و پیرزن خمره سوار و کچل مم سیاهفاطمه خانوم افسانه‌های آذربایجان — و شاهزاده، شتر و روباه، آلتین توپ، اذان گو، گل خندان، ای وای های، نخودی، پیرزن و راز عروس سکه ای خبر فارسیروباه و پیرزن خمره سوار دید روباه و گرگ نشسته اند دم غار و حرف می زنند داد زد داستان و رمان مرجع دانلود کتاب الکترونیکی داستانرمان توضیحات صحرای محشر داستانی از روز قیامت و شرح از قبر برخاستن مردگان و برپا شدن مقدمات تعبیر خواب قرانابن سیرینسلمانحضرت یوسفروانشناسیزیست ابر حضرت دانیال علیه‏السلام گوید ابر به خواب دیدن بر شش نوع بود اول ابر سفید و سیاه و زرد تصاویر پیرمرد و پیرزن عکس پیرمرد و پیرزن عکس پیرمرد و پیرزن عاشق


ادامه مطلب ...

صعب‌العبور‌ترین مدرسه جهانمحل عبور خط استوا در اکوادور زیباترین روباه فنسی صحرای آفریقا

[ad_1]
جوان؛ کاربران شبکه های اجتماعی روزانه میلیون ها تصویر را به اشترک میگذارند که ممکن است برخی از آنها تکراری و یا بی محتوا باشد.اما گزیده ای از تصاویر جالب و دیدنی که در شبکه های اجتماعی دست به دست شده اند را مشاهده می کنید.

عکس‌ روز نشنال جئوگرافیک

رادیوى ماشین/مدرسه جهان/ کودکان/خلخال/ صادرات فرش ایران/ زیباترین روباه/نر و ماده کبوتر آبی تاجدار

در سال 1930 دو برادر اولین رادیوى ماشین را ساخته و نامش را موتورایزد ویکترولا گذاشتند

رادیوى ماشین/مدرسه جهان/ کودکان/خلخال/ صادرات فرش ایران/ زیباترین روباه/نر و ماده کبوتر آبی تاجدار

صعب‌العبور‌ترین مدرسه جهان

در کوهستانهای جنوب غربی استان سیچوآن چین گروهی از کودکان برای اینکه به مدرسه‌ بروند باید از صخره‌ای 800 متری پایین بیایند

رادیوى ماشین/مدرسه جهان/ کودکان/خلخال/ صادرات فرش ایران/ زیباترین روباه/نر و ماده کبوتر آبی تاجدار

این مکان در اکوادور است، محل عبور خط استوا، فقط کافیست میدان را دور بزنی اونوقت از یک نیمکره زمین به نیم کره دیگر می روید

رادیوى ماشین/مدرسه جهان/ کودکان/خلخال/ صادرات فرش ایران/ زیباترین روباه/نر و ماده کبوتر آبی تاجدار


 زیباترین روباه فنسی صحرای آفریقا که گوشهای بلندش زندگی در صحرا و فرار از دست صیادانش را میسر میکند

رادیوى ماشین/مدرسه جهان/ کودکان/خلخال/ صادرات فرش ایران/ زیباترین روباه/نر و ماده کبوتر آبی تاجدار

نوزاد پاندا به اندازه‌ای کوچک است که به راحتی در دهان مادر قرار می‌گیرند؛ مادر پاندا این کار را برای محافظت از آن‌ها انجام می‌دهد

رادیوى ماشین/مدرسه جهان/ کودکان/خلخال/ صادرات فرش ایران/ زیباترین روباه/نر و ماده کبوتر آبی تاجدار

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

صعب‌العبور‌ترین مدرسه جهانمحل عبور خط استوا در اکوادور زیباترین روباه فنسی صحرای آفریقا صعب‌العبور‌ترین مدرسه جهانمحل عبور خط استوا در اکوادور زیباترین روباه فنسی صحرای آفریقا


ادامه مطلب ...

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را

[ad_1]

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل

خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد .

خروس ما اینقدر قشنگ بود که اونو خروس زری پیرهن پری صدا می کردند .

خروس از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلـا سرش می آمد، برای همین

سگ همیشه مواظبش بود تا اتفاقی برای اون نیافته

یک روز سگ آمد پیش خروس زری پیرهن پری ،

بهش گفت : خروس زری جون .

خروسه گفت :‌ جون خروس زری

سگ گفت : پیرهن پری جون

خروس : جون پیرهن پری

سگ : می خوام برم به کوه دشت  ، برو تو لـانه ، نکنه بازم گول بخوری ، درو روی کسی باز نکنی؟

خروس گفت : خیالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .

سگ رفت ، بی خبر از اینکه روباه منتظر دور شدن اون بود .  همینکه سگ حسابی دور شد ،

روباه ناقلـا جلوی لـانه خروس زری آمد تا نقشه اش را عملی کند ،

جلوی پنجره ایستاد و شروع کرد به آواز خواندن :

ای خروس سحری

چشم نخود سینه زری

شنیدم بال و پرت ریخته

نذاشتن ببینم

نکنه تاج سرت ریخته

نذاشتن ببینم

خروس زری که به خوشگلی خودش افتخار میکرد خیلی بهش بر خورد ، داد زد:

نه بال و پرم ریخته ، نه تاج سرم ریخته .

روباه گفت اگه راست میگی ، بیا پنجره رو بازکن تا ببینمت .

خروس مغرور پنجره رو باز کرد و جلوی پنجره  نشست و گفت :

بیا این بال و پرم ، اینم تاج سرم .

و همینکه خروس سرش رو خم کرد که تاجش و نشون بده ، روباه پرید و گردن خروس را گرفت .

خروس داد و فریاد زد کمک ، کمک که بلکه سگ به دادش برسه .

سگ با گوشهای تیزش صدای خروس را شنید و به طرف صدا دوید .

دوید و دوید تا به روباه رسید .

از روباه پرسید: آی روباه حقه باز خروس زری را ندیدی ؟

روباه که دهان خروس رو بسته بود و اونو توی کوله پشتی انداخته بود ،‌

شروع کرد به قسم خوردن که والـا ندیدم ، من از همه چیز بی خبرم ،

و پشت سر هم قسم می خورد .  یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :‌

قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ 

روباه تازه متوجه شد که دم خروس از کوله پشتی اش بیرون آمده ،

پس کوله پشتی  رو انداخت و تا می توانست دوید تا از دست سگ نجات پیدا کند .

و خروس زری پیرهن پری هم همراه سگ به خانه برگشتند .

وقتی کسی دروغی میگه ، ولی نشانه ایی وجود داشته باشه

که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود .

داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 3.00 ( 6 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ریشه ضرب المثل,قسم روباه,روباه ناقلا,ضرب المثل ها,داستان ضرب المثل ها,دانلود خروس زری ...12 ژانويه 2014 ... "قسم روباه را باور کنیم با دم خروس را" از کجا ضربالمثل شد؟ ... يكدفعه چشم سگ به كوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟قسم روباه را بارو كنيم يا دم خروسو ؟ ... خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .سیب موز: داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را | داستان ضرب المثل خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن… داستان ضرب الم.21 مارس 2016 ... به گزارش آکاایران: خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پیرهنی از طلـا، به تن کرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می کرد . خروس ما ...یکدفعه چشم سگ به کوله پشتی افتاد و گفت :قسم روباه و باور کنم یا دم خروس را ؟ ... ولی نشانهایی وجود داشته باشه که حرف او را نقض کنه از این ضرب المثل استفاده می شود . ... ستاره در کتابفروشیها درخشید به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب داستان ...23 جولای 2016 ... جالب, جالب و خواندنی, خواندنی, داستان, داستانک, ضرب المثل, قسم روباه را باور کنیم, قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را.خروس زری از بس مغرور و خوش باور بود همیشه بلا سرش می اومد برای همین آقا سگه همیشه ... ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو داستان ضرب المثل خروس زری ...فریاد سکوت - گاهی آدم می ماند دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را ! ... است که از دل آن ، ضرب المثل شیرین تر " دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را ... فارسی غور کنید ، می توانید مثلی ، ضرب المثلی ، داستانی ، حکایتی یا لطیفه ای به ...داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را. خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پيرهنی از طلـا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی ...


کلماتی برای این موضوع

ضرب المثل، معنی ضرب المثل، ضرب المثل های ایرانی، ضرب المثل ضرب المثل،ضرب المثل های انگلیسی،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل های ترکی،ضرب المثل ترکی داستان ضرب المثل ها نمکستانداستانضربالمثلهاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی داستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو نمکستانداستان ضرب المثل هاداستان ضرب المثل آستین نو ، بخور پلو داستان ضرب المثل روزی ملا نصرالدین به یک مهمانی ضرب المثل،ضرب المثل فارسی،ضرب المثل ایرانی،ضرب المثل داستان ضرب المثل به رگ غیرتش برخورده است این مثل را موقعی بکار می برند که مرد تنبل و اشعار فارسی اشعارفارسیتنها وصیت او این بود بگویید بر گورم بنویسند زندگی را دوست داشت ولی آن را نشناختخاطراتی جالب از دهه شصتی ها سرگرمیطنز و کاریکاتورخاطرات دوران کودکی شاید شما یادتون نیاد سلام به دوستان خوبم ، این پست مخصوص بچه الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازاده قسمت دوماشاره الف آمادگی دارد پاسخ دکتر روازاده، را در همین مکان انتشار دهدداستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …معجزه خنده پیرمرد هر بار که می خواست اجرت پسرک واکسی کر و لال را بدهد، جمله ای را برای اشعار خاطره انگیز فرحناز چهارشنبه ‏ ‏ بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم دل به تو دادم الف نقدی بر ادعاهای دکتر روازادهبا دیدن نقد جناب آقای ابطحی به سخنان جناب آقای دکتر روازاده ، خدا را شکر گفتم که


ادامه مطلب ...