تقریبا سه سال پیش بود که اعلام شد سیگارها و البته سیگارهای از نوع قاچاق - که با توجه به مصرف سالانه حدود 20 میلیارد نخ سیگار در کشور قابل توجه است - دارای مواد رادیواکتیو هستند که ضرر و زیان آنها در افراد بسیار زیاد است.
اینک نیز در برخی سایت های خبری اینترنتی سندی منتشر شده که حاکی از وجود سوسک های «لازیردرما» در توتون های وارداتی است.
براساس این سند، بخش زیادی از توتون هایی که اخیرا به کشور وارد شده، آلوده به سوسک خطرناک «لازیردرما» بوده و در این سند اشاره شده که این توتون های آلوده می تواند روی دیگر توتون های وارداتی نیز اثر بگذارد و حتی ضدعفونی کردن آن نیز افاقه نمی کند.
این آلودگی می تواند موجب بروز بیماری های جدی مانند آسم بین مصرف کنندگان این توتون ها شود.
«سوسک توتون» یا «لازیردرما» (Lasioderma serricorne)، دو تا سه میلیمتر با رنگ قهوه ای روشن و همه چیزخوار است و انواع مواد غذایی مانند دانه های روغنی و پاستا، منابع گیاهی و حیوانی و حتی الیاف پارچه، کاغذ، کتاب، کارتن قالی و سایر وسایل منزل را مورد حمله قرار می دهد اما عمده خسارت آن به انواع توتون سیگار و تنباکو بوده و از این رو به سوسک توتون شهرت دارد.
بیشترین خساراتی که توسط «لازیردرما» ها به توتون وارد می شود به وسیله «لارو» این آفت صورت می گیرد.
هر سوسک ماده «لازیردرما» به راحتی 100 تخم می گذارد که لاروهای آن ظرف 26 روز به سوسک کامل تبدیل می شوند و لارو این حشره از قسمت های مختلف برگ توتون و تنباکو تغذیه کرده و سوراخ هایی ایجاد می کند که علاوه بر خسارت به توتون و تنباکو، با باقی گذاشتن فضولات خود در آنها موجب ایجاد بوی بد و طعم نامطبوع در کالای تولیدی از آنها می شود.
رنگ کرمینه ها سفید مایل به زرد، سر و پاهای آنها قهوه ای کم رنگ و پوشیده از موهای دراز است.
این حشره گذشته از توتون به میوه های خشک مانند، خرما، کشمش، انجیر، بیسکویت، برنج، قالی و پشم نیز صدمه می زند؛ حشره بالغ از توتون تغذیه نمی کند، اما برگ را سوراخ سوراخ کرده و از ارزش آن می کاهد.
خاصیت گیاه توتون، جذب آلودگی است
عضو کمیته سیاستگذاری ستاد قانون جامع کنترل دخانیات کشور با ابراز بی اطلاعی از آلوده بودن توتون های وارداتی به سوسک «لازیردرما» گفت: به هرحال خاصیت گیاه توتون این است که انواع آلودگی ها را از آب و خاک جذب می کند.
دکتر حسن آذری پور افزود: گیاه توتون حتی انواع فلزات سنگین را به خود جذب کرده و برای سلامت مضر است.
مخاطرات مصرف سیگار
کارشناسان بهداشت بارها هشدار داده اند که بیش از چهار هزار نوع ماده شیمیایی از جمله 200 سم مانند «د.د.ت»، آمونیاک، آرسنیک، فرمالدئید و مونواکسید کربن در تنباکو و دود ناشی از مصرف آن یافت می شوند.
طبق آخرین اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز 5.5 میلیون نفر در ایران دخانیات مصرف می کنند و سالانه 11 هزار نفر در کشور بر اثر مصرف دخانیات جان خود را از دست می دهند.
مصرف سیگار و قلیان به خودی خود هزاران سم و آلودگی وارد بدن انسان می کند و آلوده بودن آنها نیز این خطرات را مضاعف می سازد.(ایرنا)
جام جم سرا: علیاکبر سیاری بعد از ظهر امروز در نشست خبری با خبرنگاران با اشاره به آمار مبتلایان به ویروس HIV در کشور اظهار کرد: ۲۷ هزار نفر مبتلا به این ویروسند اما هنوز علایم بیماری ایدز در آنها بروز داده نشده است.
وی با اشاره به راههای انتقال ایدز در کشور گفت: در گذشته بیشترین راه انتقال این بیماری از طریق تزریق بود اما امروزه آمار انتقال از طریق روابط جنسی افزایش یافته است. خویشتنداری، تشکیل خانواده، استفاده از ابزار مطمئن در زمان تماس جنسی از مهمترین راههای پیشگیری از شیوع این بیماری خطرناک است. ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر هم معتاد تزریقی در کشور داریم که تزریق میتواند سرمنشأ ابتلا به ایدز باشد.
سیاری اختلالات روانی را یکی دیگر از موضوعات حوزه سلامت خواند و خاطرنشان کرد: ۲۳ درصد مردم کشور اختلالات روانی دارند که این موضوع نیازمند ارائه آموزش جدید و خودمراقبتی است. اضطراب و افسردگی از شایعترین عوامل بروز اختلالات روانی در کشور است. (فارس)
جام جم سرا:
به طور کلی در یک بیان علمی، تعریف شما از رفتار چیست؟
انسانها و تمام موجودات دیگر دارای یک ساختار هستند که به عبارتی پیکره وجودی آنها را تشکیل میدهد. این ساختار انشعاباتی دارد که موجب میشود ابرازهای ارادی و غیرارادی بروز پیدا کند که به آن رفتار میگویند. هر انسانی یک ساختار دارد که حکم نهاد را داشته و یک رفتار دارد که از مسائل ژنتیکی، وضعیت جنین در دوران بارداری، محیط اجتماعی و اکتسابات آن نشات میگیرد. بنابراین، رفتار ما مجموعهای است از پندارها، گفتارها و کردارها و عموم اعمال و رفتاری که از انسان سر میزند.
از نکات منفی ایرانیها میتوان به قدرتطلبی، توجه به مادیات، ریاکاری، به دنبال منفعت خود بودن در ارتباط با دیگران و... اشاره کرد در حالی که در مقابل اینها، ایرانیها افرادی مردمدار و مهماننواز و اهل یادگیری بوده و برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش میکنند |
از منظر شما در ارائه یک تعریف کلی از جامعه ایرانی به چه مواردی باید اشاره کرد؟
تعریف چنین چیزی به ویژه برای جامعه ایرانی کار سختی است چراکه، در کشورهای دیگر افراد بیشتر همگن هستند اما، در ایران به دلیل ناهمگن بودن افراد بسیار سخت است که بخواهیم یک تیپ به عنوان شخصیت ایرانی معرفی کنیم. در هر حال برداشت من به عنوان یک رفتار شناس از ایرانیها یک رفتار چندگانه است که دارای نقاط قوت و ضعفی نسبت به قالب رفتاری دیگر کشورهاست.
در فهرستی که چندی پیش از خلق و خوی ایرانی جمعآوری کردم، یافتم که ایرانیها 40 نکته منفی در مقابل 40 نکته مثبت دارند. از نکات منفی اخلاقی آنها میتوان به قدرتطلبی، توجه به مادیات، ریاکاری، به دنبال منفعت بودن در ارتباط با دیگران و... اشاره کرد در حالی که در مقابل اینها، ایرانیها افرادی مردمدار و مهماننواز و اهل یادگیری بوده و برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش میکنند. این نکات مثبت به ویژه در مورد خانمهای ایرانی بسیار صدق میکند چراکه، من معتقدم خانمها بسیار به دنبال پیشرفت هستند و این باعث شده در حال حاضر و در جامعه امروزی ما زن شخصیت فاخری پیدا کند که میتوان گفت در مقایسه با سایر کشورها این موضوع از نقاط مثبت ما به شمار میآید.
در صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که جامعه ایرانی یک جامعه ناهمگن است، در رابطه با دلیل این ادعا چه توضیحی میدهید ؟
به نظر من در درجه اول پراکندگی اقلیمی کشورمان دلیل این موضوع است که هر استان کشورمان در گوشهای قرار داشته که فرهنگ خاص خودش را دارد. علاوه بر این، یک دلیل خارجی هم برای این موضوع وجود دارد که بر اساس آن چون اقوام عرب، مغول، ترک و تاتار در دورههای تاریخی مختلف وارد ایران شدهاند و در ایران آثاری را چه از نظر فرهنگی و چه از نظر ژنتیکی بر جا گذاشتند که البته این ترکیبها باعث شده IQ و هوش ایرانیان بالا برود اما متاسفانه نسبت به سطح جهانی EQ و خرد پایینتری دارند.
دلیل پایینبودن EQ چیست و برای ارتقای آن چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
این موضوع بیشتر یک امر ذاتی است به این معنی که، آب و هوا و شرایط اقلیمی در ایرانیها یک فراخناکی به وجود آورده است. کشورهای اروپای شرقی به دلایل شرایط اقلیمی که دارند فقط چهار ماه از سال را میتوانند کار کنند برای تمام سال اما، در کشور ما اینگونه نیست. من معتقدم نه تنها ما خشکسالی نداریم بلکه به جای آن باید بگوییم در کشورمان کم کاری داریم. شاید مهمترین دلیل آن این باشد که همه ما ایرانیها اعم از مسئولان و شهروندان عادی، به چاههای نفت کشورمان امیدواریم. اما در کشورهای اروپایی حتی از بیابانهایشان هم استفاده بهینه میکنند. به همین دلیل شاید خیلی احساس نیاز نمیکنیم که کمی از EQ و خردمان بهره بگیریم.
یکی از اصلیترین معضلات جامعه کنونی ما موضوع قانونگریزی است. آیا شما اصلا چنین موضوعی را قبول دارید و در صورت قبول آن فکر میکنید از کجا نشات میگیرد؟
شاید اگر به کنه موضوع و ریز کار و زیر کار بپردازیم بازهم به همان اختلاف IQ و EQ برسیم که هوش بالایی داریم ولی از خرد کمتر بهره میگیریم به این معنی که، به محض اینکه فردی با مشکلی مواجه میشود راحتترین راه ممکن را برای مقابله با آن انتخاب میکنند یعنی، هوش دارند فکر میکنند و آسانترین راه را انتخاب میکنند اما، از خرد کمتر بهره میگیرند که راجع به آینده فکر کنند و تبعات اقدام و تصمیم خود را بررسی کنند. از این روست که میگویند ایرانیها احساسی هستند و به لحظه فکر میکنند.
جوانان ما الگوهای درستی ندارند، وقتی جوان میبیند در فرهنگ ریا و در اقتصاد رباست دچار دوگانگی میشود که در نتیجه آن یا فرافکنی میکند و آسیب اجتماعی پدید میآید یا درون فکنی میکند و افسرده میشود |
انسان دارای دو نیمکره مغزی است که اغلب ایرانیها تنها از یک نیمکره آن استفاده میکنند اما، انسان زمانی میتواند درست تصمیم بگیرد و درست عمل کند که از هر دو نیمکره مغز خود استفاده کند. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید بگویم قانون گریزی که در میان ایرانیان به صورت یک اپیدمی درآمده است ناشی از همین احساسی رفتار کردنمان است و اینکه خیلی راحت در جو محیط قرار میگیریم و با این بهانه و توجیه که دیگران هم همین کار را میکنند ما هم همین کار را انجام میدهیم. بنابراین باید گفت در جامعه ما مومن واقعی کم است اینکه کسی بداند کاری ناپسند است و نه از روی جبر و زور بلکه از روی انسانیت از انجام کار ناپسند ممانعت کند کم است.
موضوع دیگر که در مناسبات اجتماعی کشورمان به چشم میخورد این است که اغلب ایرانیها، مهارت و توانایی نه گفتن را ندارند. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد این موضوع دو دلیل داشته باشد. یکی برمیگردد به تعارفی بودن ایرانیها که نمیتوانند روی کسی را زمین بیندازند و دوم اینکه جماعت ایرانی کسر شأن میداند که در جوی که هست کاری را به دلیل نادرستی انجام ندهد و این برمی گردد به همان جوزدگی که به آن اشاره کردم. به ویژه این موضوع در میان آقایان بیشتر رواج دارد که خود را علامه دهر میدانند.
با توجه به آمار و اخباری که به گوش میرسد، کشور ما در زمینه آسیبهای اجتماعی با افزایش آمار رو به روست که این موضوع باعث نگرانی بسیاری از افراد و مسئولان شده است. در مقام یک کارشناس دلیل افزایش آسیبهای اجتماعی در کشورمان را چه میدانید؟
به عنوان یک جرمشناس و آسیبشناس باید بگویم مشکلات و آسیبهای اجتماعی در حال افزایش است. یکی از مهمترین دلایل آن هم این است که در سالهای اخیر ایرانیها دچار انقباض درونی و انبساط بیرونی شدهاند. جوانان ما الگوهای درستی ندارند، وقتی جوان میبیند در فرهنگ ریا و در اقتصاد رباست دچار دوگانگی میشود که در نتیجه آن یا فرافکنی میکند و آسیب اجتماعی پدید میآید یا درون فکنی میکند و افسرده میشود.
در سطح خرد و در خانوادهها چه کار کنیم که فرزندانمان راه درست را بیاموزند و از آسیبهای اجتماعی در امان بمانند؟
والدین باید شرایط اجتماعی و تاریخی را درک کنند و نسبت به آن کرامت جوان خودشان را حفظ کنند. در سالهای اخیر جوانان ما در جامعه با بلاتکلیفی مواجه شدهاند بنابراین، باید به کرامت آنها احترام بگذاریم و حداقل در خانه شرایط مساعدی را برایشان فراهم کنیم. حال اگر به نظرات آنها احترام میگذارند جای شکر دارد.
پدر و مادر فکر نکنند تا ابد قیم فرزندانشان هستند بلکه باید درجهای از رشد به فرزندانشان بدهند که خودشان خوب و بد را از هم تمییز بدهند. برای این کار هم باید در رابطه با مسائل جوانان راحت تر با آنها صحبت کنند تا چشم و گوششان باز شود. من اعتقاد دارم در دوران ما عشق بین زن و مرد را باید قلم گرفت چراکه، عشق فقط در عشق خدا به بنده تجلی پیدا میکند. حال اگر جوانان عاشقانه ازدواج میکنند عاقلانه ادامه دهند.
موضوع دیگری که در سطح جامعه دیده میشود و به نوعی یک آسیب اجتماعی محسوب میشود، شیوع خلق و خوی خشن و نزاع بین افراد جامعه و خانوادههاست که با توجه به قدمت و فرهنگ غنی کشورمان کمی بعید به نظر میرسد. از منظر شما چه دلیل اجتماعی برای این موضوع میتوان در نظر گرفت؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. اولا اینکه یک مرتبه جمعیت کشور زیاد شده است. به عنوان مثال، در صف نانوایی اگر دو نفر باشند که دعوا نمیشود، اگر دو نفر باشند و نان هم تمام شود دعوا میشود بنابراین، وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد ناهنجاری پیش میآید.
دلیل دیگر اینکه طبق دلایلی که ذکر کردم وقتی افسردگی پیش بیاید در ادامه تبدیل به افشردگی شده و نتیجه آن میشود همان چیزی که در جامعه میبینیم. از این رو، هر فردی باید تا جایی که میتواند برای خودش شرایط انبساطی ایجاد و سعی کند انعطافپذیرتر بوده و سعه صدر بیشتری داشته باشد و در مناسبات اجتماعی مدام کرامت انسانی را برای خودش بازگو و به خدا توکل و توسل بیشتری کند.
این گونه است که هر فردی میتواند رفته رفته خلق و خوی خودش را تربیت کند وگرنه، به یک باره نمی توان از یک آدم، آدم دیگری به وجود آورد. ضمن اینکه به هر حال، هوای آلوده، سر و صدا و ناهنجاریهای زیستمحیطی در جامعه افزایش یافته و این موضوعات هم باعث کمطاقت شدن افراد شده است.
به نظر شما، هر فردی خودش به تنهایی برای کاهش این ناهنجاریها و آسیبها میتواند چه نقشی داشته باشد؟
دقیقا اشاره کردید به این آیه قرآن که میفرماید: «خدا هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه هرکس خودش را تغییر دهد.» اینکه هر کس در جامعه به عنوان یک مسئول، یک کارمند، یک شهروند و حتی یک فرزند و پدر و مادر و... بخواهد و سعی کند نقشی را که به او محول شده است، با درستکاری و به بهترین نحو انجام دهد. دوم اینکه همه ما باید با طبیعت آشتی کنیم و به آن توجه بیشتری نشان دهیم.
به نظر من دلیل اصلی افزایش آمار طلاق، مستقل شدن خانمهاست که به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که دارند دیگر دلیلی برای سوختن و ساختن نمیبینند |
آسیب اجتماعی دیگری که در جامعه ما وجود دارد و نمیتوان از آن ساده گذشت بحث افزایش آمار طلاق است. دلیل وجود چنین معضلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت طلاق در جامعه امروزی ما نمادی از وضع بحرانی بنیان خانواده در جامعه است و هشدار میدهد پیش از آنکه تبعات نابودی خانوادهها دامنگیرمان شود باید به فکر چاره بیفتیم. خانوادههای ایرانی هنوز در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند و به همین علت وقتی میخواهند مظاهر جامعه مدرن را در بافت نسبتاً سنتیشان جا بدهند، دچار مشکل میشوند؛ معمولا این مسئله به افزایش طلاق منجر میشود.
متأسفانه برخی زوجها دیگر یکدیگر را تحمل نمی کنند و طلاق آنقدر آسان شده است که به محض اراده کردن، میتوانند از هم جدا شوند. به نظر من دلیل اصلی این موضوع مستقل شدن خانمهاست که به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که دارند دیگر دلیلی برای سوختن و ساختن نمیبینند. هماکنون، دختران بیشتر از پسران وارد دانشگاه میشوند، پس دختران بیشتری مدرک دانشگاهی میگیرند، دختران بیشتری صاحب شغلهای کلیدی میشوند، دختران بیشتری درآمد بالا دارند و ... این وضعیت، سطح انتظارات زنان را از همسرشان هم بالا برده است اما، مردان در همان سد اول که کنکور بوده یا سدهای بعدی متوقف شده اند و از زنان عقب مانده اند پس نمیتوانند خواستههای آنها را تأمین کنند.
در چنین شرایطی یا زنان به علت انتظارات بالایشان ازدواج نمی کنند یا این که ازدواج میکنند اما احساس رضایت ندارند و به همین علت زندگیشان بسامان نمیشود. میدانید چرا به افزایش آمار طلاق میگوییم بحران؟ افزایش آمار طلاق یعنی افزایش زنان و مردان مجردی که طعم زناشویی و زندگی مشترک را پیشتر چشیده و به ناگهان از آن محروم شدهاند. افزایش آمار طلاق یعنی زنهای بیسرپرست جوان و رها شده که از حمایتهای اجتماعی برخوردار نیستند. افزایش آمار طلاق یعنی مدتها تجربه احساس اندوه یا شکستخوردگی در یکی از اعضای یک جامعه که کارایی آنها را به شکل قابلتوجهی کاهش میدهد. افزایش آمار طلاق یعنی کودکانی که میان پدر و مادری جدا از هم، دست به دست میشوند یا هیچ کدام از والدین نمیخواهندشان.
عواملی مثل فقر، نارضایتیهای جنسی، اعتیاد و خشونتهای خانگی زوجها را کمتحمل و خسته میکند و زندگی خانوادگی با این احساسهای منفی سخت میشود. در چنین شرایطی دیگر زوجها نمی توانند به آسانی از کنار مشکلات و چالشهای زندگی بگذرند یا آنها را با کمک هم حل کنند بلکه، در مواجهه با مسائلی مانند دخالتهای خانوادههای یکدیگر در زندگی مشترکشان یا با بهانههایی مانند عملینشدن شروط ضمن عقد، از هم جدا میشوند.
صرفنظر از تبعات افزایش آمار طلاق در جامعه، شمار زیادی از جوانان به علل گوناگون ازدواج نمیکنند که به نظر میرسد این موضوع هم نوعی بحران است. در رابطه با این موضوع چه نظری دارید؟
ما هماکنون در شرایطی هستیم که گروهی از جوانان ما به علت رفاهزدگی، تنوع طلبی نامشروع و بیعلاقگی به قبول مسئولیت، ازدواج نمیکنند و گروهی دیگر امکانات لازم برای ازدواج را ندارند و گروهی همچنان زیادهخواه شدهاند که حاضر نیستند زندگی را با شریکشان از صفر آغاز کنند و همه نوع امکاناتی را در آغاز زندگی مشترک طلب میکنند در حالی که، ما در جامعه سنتی گذشته اینگونه رفتار نمیکردیم . زن و شوهر هر چه داشتند با هم به دست میآوردند.
چیزی که چند وقتی است در جامعه مرسوم شده راهاندازی کلینیکهای مهارت آموزی در حوزه مهارتهای اجتماعی است. مانند کنترل خشم و... وجود و عملکرد چنین کلینیکهایی را چگونه ارزیابی کرده و تا چه حد آنها را تایید میکنید؟
در شرایطی که از دانشگاهها و دستگاههای اجرایی فعلا کار مطلوبی در این حوزهها دیده نمیشود، وجود چنین مراکزی قابل توجیه میشود اما، اینکه عملکرد آنها تا چه حد علمی و درست باشد و چه قدر آن مربی و مشاور دلسوز باشد مساله مهمی است. بنابراین، اصل کار درست است چراکه، نیاز جامعه است اما اینکه تا چه حد در این کلینیکها به نیازهای جامعه به درستی پاسخ داده میشود، بحثی است که جای بررسی دارد. (آرمان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: این روزها افرادی برای محیطبانان تصمیم میگیرند که تاکنون حتی قدم به مناطق تحت پوشش سازمان حفاظت محیط زیست نگذاشته و از رفتارهای شکارچیان غیرمجاز چیزی نمیدانند؛ آنها درکی از بیتردید بودن شکارچیان برای شلیک به محیطبانان ندارند؛ این واقعیت را هادی جلالی، محیطبان پناهگاه حیاتوحش شادگان بخوبی میداند، گواهش نیز 86 ساچمهای است که مدتی پیش در بدنش جا خوش کرد.
این روزها اشخاصی خوب و بد محیطبانان را میسنجند که تا حد مرگ رفتن به دلیل تشنگی در دل کویر یا یخ زدن در برف و سرما را جاذبه فیلمهای سینمایی میدانند، اما کم نیستند محیطبانانی که این شرایط را تجربه کردهاند؛ همکاران عبدالباسط ارساری و حمید ایری بخوبی به یاد دارند که این دو محیطبان هنگام گشتزنی در روستای «چمن ساور» در ارتفاعات جهان نمای کردکوی بعد از افتادن در آببند این روستا چطور بر اثر یخزدگی جان خود را از دست دادند.
این روزها اشخاصی برای محیطبانان قانون مینویسند که کمتر میدانند قوانین حمایتی و توجه به آموزش برای محیطبان چقدر واجب است، این نکته را فقط خانواده محیطبانان میدانند.
افزون بر این لزوم توجه به تجهیزات محیطبانان را نیز فقط افرادی میدانند که به ملاقات محیطبان حاجیآباد هرمزگان که اکنون دو پایش را از دست داده است رفته و شنیدهاند که او چگونه هنگام انتقال آب به یکی از آبشخورهای این منطقه دچار برق گرفتگی شد و پاهایش را از دست داد.
نوشتن از درد و رنجهای محیطبانان کشور کار آسانی است، زیرا این افراد آنقدر حادثه دیدهاند که میتوان کتابهای زیادی در این باره نوشت، نکته اینجاست که دفاع از محیطبانان تاکنون از مقام حرف و وعده بالاتر نرفته است، روز گذشته نیز رییس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان بهبود معیشت حافظان طبیعت وعده داد خبرهای خوشی برای محیطبانان دارد. باید دید امروز چه گرهی از کار این افراد باز میشود، زیرا محیطبانان بیشتر از غم نان، غم حمایت دارند.
مهدی آیینی - گروه جامعه
جام جم سرا: «مادرم پول نداره من رو بذاره مدرسه، پدرم مرده و عموم فقط برامون روغن و برنج میاره و دوباره برمیگرده سمنان، به عموم گفتم اومدی دوباره تهران منو بذار مدرسه، هنوز رفته که ما رو بذاره مدرسه.»
فرهاد یکسال از تحصیل بازمانده و اگر باز نمانده بود باید با همسالانش حالا سر کلاس دوم دبستان مینشست. «آره خب، خیلی دلم میخواد برم مدرسه اما مامانم میگه ما فرق داریم، ما پول نداریم، میگه رو 200 هزار تومن تو حساب کردم، خب منم هیچی نمیگم.»
اینجا یدکیفروشیها و اسقاطیفروشیهای شوش است، او بهراحتی در میان فروشندهها و مغازهدارهای این راسته قابل تشخیص است. «نمیدونم اینجا برام خوبه یا نه، تو این دوسال فقط یهبار خیلی ترسیدم؛ روزی که پلیسا اومدن و معتادای دزدیفروش شوشرو جمع کردن، لباس کار من سیاه و روغنیه، ترسیدم بگن منم معتادم.»
فرهاد یک بازمانده از تحصیل است، او امسال باید به کلاس دوم دبستان میرفت و در حالی برای دومین سال از تحصیل بازمانده که وزیر آموزشوپرورش میگوید: «امسال سال تحصیلی را با قوت زیاد آغاز میکنیم و سعی داریم نرخ پوشش تحصیلی را به صددرصد برسانیم.» اما پیداکردن کودکان بازمانده از تحصیل در این شهر نه کار سختی است و نه مانند پیداکردن سوزن در انبار کاه. در اسقاطیها و بلورفروشهای شوش، بازار مواد غذایی مولوی و پارچهفروشیهای این منطقه، بازار تهران در مناطق خیام، چهارراه گلوبندک و سیروس، چهارراه استانبول و... یعنی درست در مناطقی که بخش زیادی از مردم روزانه برای خرید اقلام مصرفی به آنجا مراجعه میکنند میتوان رد این کودکان را زد؛ رد یکی مانند ابراهیم.
ابراهیم سهماه است از خلج، یکی از روستاهای اراک با دامادشان به تهران آمده. او امسال باید کلاس ششم ابتدایی باشد و حالا شاگرد کمکفنرفروش میدان شوش است. ابراهیم به خواست خود از خلج به تهران نیامده. آرام صحبت میکند: «دلم در خلج است، بابام گفت میری تهران مرد برمیگردی خلج، پولی نداشت و دامادمون من رو تا تهران آورد، شبا پیش اون میخوابم و منو آورد گذاشت اینجا که کار کنم.»
ابراهیم اصرار زیادی بر مردشدن دارد اما تا حرف درس به میان میآید سرش را پایین میگیرد: «خودم دلم به درسخوندنه، اما پرید، نمیدونستم امروز اول مهره و نمیرسم اینجا برم مدرسه، شب را در پاساژی در بلورفروشها میخوابیم و اونجا کار برای انجامدادن زیاد هست.»
از یک مادرایرانی به دنیا آمدم
تشرهای محمدحسن، روی دوستش که او هم شاگرد اسقاطیفروشهاست، اثر دارد. دوستش اصرار دارد که بگوید مدرسهنرفتن محمدحسن بهخاطر بیپولی است، اما محمدحسن او را پس میزند. او منطق عجیبی برای مدرسهنرفتن دارد: «به من میگن باید بری مدرسه افغانها، من بابام کابلی است، اما مامانم واسه مشهده. من از شکم یه ایرانی به دنیا اومدم اما الان دارن به من زور میگن، منم خوشم نمیاد، نمیخوام برم.»
در این راسته همهجور کودک کاری دیده میشود. برخی که روز اول مهر مدرسه را پیچاندهاند و اول مهرشان از شنبه آغاز میشود، برخی که شیفت بعدازظهر یا شبانه به مدرسه میروند و برخی دیگر مانند محمدحسن بهکلی امسال رنگ کلاس درس و مدرسه را نخواهند دید.
محمدحسن چشمان سبزی دارد و خالهای صورتش، ترکیب چهرهاش را متفاوت کرده، او امسال اگر به مدرسه میرفت باید در نیمکتهای پایه هفتم مینشست. «من فقط دلم میخواد مدرسه عادی برم.» به دوستش اشاره میکند «مثل این بهدردنخور.»
منطقه بلورفروشهای شوش حالا یکسالی است که سنگفرش شده و نمایی به خود گرفته است. خیابان باریک و بلندی که هر روز یک ساختمان و پاساژ بزرگ و بلند در آنجا متولد میشود و صندلیهای میان راه جای مناسبی برای بساطکردن است. علی اهل مرودشت شیراز است. قرار بود سهماه تابستان اینجا پیش عموی مادرش بماند و کار کند و به مرودشت برود، اما انگار در تهران ماندگار شده. «مامانم منرو به مدرسه برد، گفتن پر شده، جا نداریم، همین مدرسه امیرکبیر تو مولوی؛ پارسال همونجا درس خوندم، کلاس اول بودم اما امسال دیر رفتیم و گفتن نمیشه، نمیذاریم.»
علی بههمراه مادرش سراغ چند مدرسه دیگر هم رفته اما نتیجه نداشته و حالا گردوفروشی میکند. کنار دست او مجید نشسته. با 10 یا 15بسته دستمالکاغذی لولهای که سههزارو500تومان میخرد و پنجهزارتومان میفروشد. پدر مجید در بلورفروشها چرخکش است و کمردرد دارد و حالا خانهنشین شده. مجید از ته یک پلاستیک سیاه شیشه آمپولی درمیآورد که برای پدرش است. «ما پول نداریم بریم مدرسه، باید دوا بخرم، داداشمم میخره منم میخرم. داداشم نذاشت برم مدرسه به بابام داد زد که نباید بره، مامانم داره برامون بچه میاره دوباره و همهاش من و داداشم کار میکنیم.»
مجید همسن دانشآموزان چهارم ابتدایی است. او سال اول ابتدایی سر کلاس درس رفته و امسال سومین سال بازماندگی او از تحصیل است.
مدرسه درختی یهعالمه درخت داشت
فاطمه ابتداییترین نوع دستفروشی را انتخاب کرده. او هرروز از عمدهفروشهای میدان اعدام، دستمالکاغذی جیبی را بستهای 250تومان میخرد و آنها را در لابهلای مشتریان پارچهفروشیهای مولوی آب میکند. پاتوق او در منطقه پارچهفروشهای مولوی جایی است روبهروی مدرسه «شهید ابوذر غفاری».
مادر فاطمه در چهارراه تهرانپارس گلفروشی میکند و او ظهرها بعد از آنکه سریاول دستمالکاغذیها را آب کرد، کورسکورس به سمت سهراه تهرانپارس میرود تا به مادرش برسد. مادرش، خواهر سهساله او را از قنداق باز میکند و فاطمه او را در پارک میخواباند. «مامانم، بابامو ول کرد، منم ولش کردم نمیدونم الان کجاست.»
فاطمه و مادرش یکسالی هست که از آمل به تهران آمدهاند. فاطمه امسال اگر به مدرسه میرفت نوآموز اول ابتدایی بود. «مامانم میخواست منو بذاره مدرسه درختی، اما اومدیم تهران.»
«مدرسه درختی یهعالمه درخت داشت، بعدازظهرها اونجا تو زمین خاکیاش میرفتیم اما اومدیم تهران.» فاطمه بهخاطر شهریه 250هزارتومانی مدرسه از تحصیل جا مانده.
امسال کار میکنم سال بعد مدرسه میرم
شهر از کودکان خالی است. غیر از کودکانی که در کالسکه جا خوش کردهاند یا در آغوش مادرانشان. بازارها اما خلوتشدنی نیست. چهارراه گلوبندک جای سوزنانداختن نیست. درگاههای مترو فوجفوج مردم را به شلوغی بازار اضافه میکند. دستفروشها قابل شمارش نیستند. کالسکهها و لکوموتیوها در سبزهمیدان حسابی توی ذوق میزنند و کودکانی که متوسط سنی دستفروشها را کم میکنند. حسابی توذوق می زنند؛ بهزاد هفت، هشت کیف سنتی زنانه را به خود آویزان کرده و امسال باید به کلاس هفتم میرفت. «خب زندگی خرج داره. خواهرم سریکاری میکنه تو خیاطی، مامانم چایی بستهبندی میکنه و بابام حماله تو بازار، سر مسجدشاه وایمیسه. من دلم تو مدرسهس اما پول ندارم.»
بهزاد و خانوادهاش از خرمآباد به تهران آمدهاند. اول بهخاطر بیماری خواهرش و بعد بهخاطر کار پدرش در تهران ماندگار شدهاند. بهزاد با احتساب امسال که به مدرسه نمیرود، پنجسال از تحصیل جامانده «دیگه امسال آخرین سالیه که درس میخونم، تو خرمآباد همه معلما منو دوست داشتن، اینجا رنگ معلم هم ندیدم، امسال کار میکنم سال بعد حتما میرم مدرسه.»
دیگه درسخوندن کافیه
مسعود سختترین گزینه کار در بازار را انتخاب کرده؛ باربری. قد میلههای چرخ ایستاده با قد او برابری میکند و فرزند قندهار است. مسعود در زندگی فقط یکهفته رنگ مدرسه را دیده؛ یکهفتهای در قندهار که با فرار شبانه به سمت ایران تمام شد و حالا باربر چهارراه سیروس است. بهسرعت برق جعبههای کفش را بالا میبرد. «تو بازار من از همه سریعتر میرم. از لابهلای مردم و به پای هیچکس نمیزنم.»
مسعود خواندن و نوشتن بلد نیست و امسال 13ساله میشود. «در ایران اصلا وقت درسخواندن ندارم. شش صبح از کهریزک اینجا میام، بعدازظهر یه پاساژ تو خیابون مرویرو تی میکشم و تا به آخرین مترو میرسم دیگه ساعت 11 شده.»
کنار دست مسعود، صالح نشسته با بساطی از ظرفهای پلاستیکی. صالح مردانه رفتار میکند. کودک کوچکتر از خود را امرونهی میکند و پولها را دوتا کرده و مرتب و سفت در دست گرفته. «دیگه از ما گذشته. من شش کلاس خوندم و همینکه بتونم گلیممو از آب بکشم بیرون کافیه.»
صالح بچه باغآذری است و جنسآبکن یکی از اقوام خود. «ما پول نداریم، پول روز رو میریزیم تو شکم یکی از فامیلامون. میخواستم ادامه بدم اما فرصت ندارم، تا شب باید این جنسهارو آب کنم و 60درصد این فامیلمونرو بدم که تو خونش نشستیم. بابام هم خیلی هنر داشته باشه، شیکم خواهر کوچیکمو سیر کنه.»
فاطمه خواب مدرسه درختی را میبیند
اول مهر در تهران باد خوبی میآمد. درختها تکانی به خود دادند. تاکسیها راس ساعت 12:30 دم در مدارس صف کشیدهاند. مادران و پدرانی هم کودکان خود را صبح اول وقت به مدرسه بردند و شب که برسد، کودکان حرفهای زیادی برای گفتن دارند. شب که تمام شود هم خوابهای زیادی برای دیدن دارند. این وسط اما سهمیلیون دانشآموز بازمانده از تحصیل در سرتاسر این کشور، شاید خوابهای متفاوتی برای دیدن دارند. مثل فاطمه که شاید خواب مدرسه درختی را میبیند.(محمدحسین نجاتی/شرق)
وحیده نگین در همایش مسیر توسعه اجتماعی با تاکید بر برنامه ششم توسعه که در مجموعه تلاش برگزار شد، افزود: کشور ما در شرایط فعلی و در جهت مقاوم سازی اقتصاد ملی به مشارکت زنان بیش از پیش نیاز دارد.
وی اظهار داشت: اگرچه سخن از نقش زنان در توسعه یافتگی ممکن است سخنی نو و تازه نباشد اما همواره پرسشهای بیپاسخ مختلفی در این بخش وجود داشته است. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای عملیاتی کردن برنامههایی که در حوزههای کاری خود دارد بیش از سایر وزارتخانهها و نهادهای کشور نیاز به بهرهمندی ازظرفیتها و پتانسیلهای زنان دارد. این وزارتخانه برای پیشبرد سیاستهای رفاه اجتماعی نیاز دارد توجه ویژهای به نقش زنان داشته باشد.
وی افزود: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای توسعه اشتغال نیاز دارد که اشتغال زنان را به عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور دنبال کند، ضمن آنکه در این وزارتخانه ضرورت دارد در توسعه بخش تعاون توجه ویژهای به تعاونیهای زنان صورت گیرد. این وزارتخانه با جامعه هدفی از زنان روبرو است که نیازمند توجه ویژهای هستنند که اگر برای حمایت از این قشر تدابیر مناسب و موثر اتخاذ نشود آثار ناگوار آن به صورت مسائل حاد اجتماعی بروز خواهد کرد.
به گفته مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور زنان و خانواده، با نگاهی به روند تاریخی نقش زنان در مسیر توسعه اقتصادی اجتماعی کشور درمی یابیم که برغم وجود قوانین و اسناد بالادستی از جمله اصول دهم، بیستم و بیست و یکم قانون اساسی؛ سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور و مواد ۲۲۷ و ۲۳۰ قانون برنامه پنجم توسعه؛ همواره موانع زیادی برای مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زنان وجود داشته است. در عین حال اما زنان ایرانی با تلاشهای مضاعف خود این موانع را یک به یک رفع کردهاند و موفقیتهای خود را به عرصه اجتماعی کشاندهاند.
نگین به موانع مشارکت اجتماعی زنان اشاره و ریشه این موانع را در نادیده گرفتن توانمندیهای زنان عنوان کرد و گفت: توانمندسازی زنان و ایجاد زمینه مشارکت اجتماعی آنان علاوه بر اثرات کوتاه مدت و بلندمدت در فرآیند توسعه، اثرات بین نسلی هم خواهد داشت.
به اعتقاد مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ضرورت دارد برای برداشتن موانعی که در حال حاضر برای مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان وجود دارد، تدبیر شود تا زنان بتوانند ازتمام ظرفیتهای خوداستفاده کنند.
وی ابراز امیدواری کرد که همایش زنان در مسیر توسعه اجتماعی با تاکید بر برنامه ششم توسعه نه به سیاق گذشته بلکه آغازگر یک حرکت عظیم و تعیین کننده در جهت ارائه راهکارهای کارشناسی و عملی برای استفاده بهینه از ظرفیت وپتانسیلهای زنان در راستای توسعه پایدار کشور باشد.
نگین تصریح کرد: تمام پیشنهادهایی که در همایش و پنلهای تخصصی آن ارائه میشود به صورت یک مجموعه واحد و بسته اجرایی در اختیار تدوین کنندگان و تهیه کنندگان برنامه ششم توسعه قرار میگیرد. امیدوارم در پایان این همایش، بتوانیم راهکارهای اجرایی و عملیاتی در راستای اهداف برگزاری آنکه همانا بهبود وضعیت زنان و استفاده مناسب از ظرفیتها وپتانسیلهای آنان در فرآیند توسعه کشور جهت درج در برنامه ششم توسعه است، ارائه کنیم. (خبرگزاری ایرنا)
457
دکتر مجید صادقی توجه به بهداشت روان در کشور را در کاهش بروز بیماریهای روانی بسیار با اهمیت دانست و گفت: بیماریهای روانی بعد از بیماری قلب و عروق و تصادفات رانندگی جادهای؛ بیشترین آمار را به خود اختصاص میدهد و از هر ۴ خانواده یک خانواده درگیر بیماری روان است.
وی با تاکید بر اینکه اضطراب و افسردگی تقریبا دو سوم بیماری روانی را تشکیل میدهند، خاطرنشان کرد: بیماریهای روانی خاموش و بیسر و صدا هستند و اضطراب و افسردگی جزو شایعترین بیماری روانی است که در زنان به دلیل تفاوتهای فیزیولوژیک و نقش اجتماعی زنان در جامعه یک و نیم تا دو برابر بیشتر از مردان بروز میکند و ممکن است تا پایان عمر بیمار به آن مبتلا باشد.
جوانان، بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماریهای روانیاند
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران دوره جوانی را بیشترین زمان ابتلا به بیماریهای روانی دانست و یادآور شد: بیماریهای روانی باعث تغییراتی در مغز بیمار میشود و به شکل اختلالات روانی در بیمار بروز میکند که بروز این بیماریها از دهه ۲ و ۳ عمر فرد که در اوج توانمندی و بالا بودن عملکرد است ایجاد میشود. همچنین در دوران سالمندی بیمار به زوال عقل و آلزایمر هم دچار میشود.
صادقی با تاکید بر این مطلب که مبتلایان یه بیماریهای روانی دچار بیشترین تغییر حالت در بدن میشوند، بیان کرد: تغییر در عملکرد، ایجاد افکار غیر معمول، تغییر در خلق و خو و خواب، بیاشتهایی، عدم تمایلات جنسی، افسردگیهای بیجهت و خوشیهای بیدلیل از عوارض ابتلا به بیماریهای روانی است. همچنین در مواردی بیمار با علایم جسمی مانند سر دردهای غیر عادی، دل درد، سوء هاضمه، مشکلات قاعدگی و دردهای پراکنده در بدن به روانپزشک مراجعه میکند.
مشکلات روانی در کودکان به صورت بیش فعالی بروز میکند
نایب رئیس انجمن روانشناسان ایران بروز بیماریهای روانی را در کودکان به صورت بیش فعالی دانست و افزود: بیش فعالی و کم توجهی بیماری است که در پسران بیشتر از دختران ایجاد میشود که باید درمان شود تا فرد در آینده با مشکل جدی مواجهه نشود. همچنین والدین روشهای فرزندپروری را به شکل صحیحی اجرا کنند و با شناختن ظرفیت و تواناییهای کودک خود و دیگران؛ توقع انجام فعالیتها را از وی داشته باشند.
وی با اشاره به این نکته که درصد قابل توجهی از این بیماران قابل درمان هستند، اظهار کرد: بسیاری از بیماریهای دیگر مانند دیابت و فشار خون درمان نشده باعث بروز بیماریهای روانی در فرد میشود و با کنترل، مصرف داروهای تجویز شده توسط پزشک معالج و درمان آنها میتوان از مبتلا شدن فرد به بیماریهای روانی جلوگیری کرد.
مهاجرت عاملی موثر در افزایش بروز اختلال روانپزشکی
این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران مهاجرت را عامل موثری در افزایش بروز بیماریهای روانی دانست و گفت: مهاجرت از روستا به شهر و از شهرها به کشورهای دیگر باعث افزایش بیماریهای روانی و آسیب به فرد میشود. شهرنشینی و آلودگی هوا همدر بروز بیماریها موثر است.
صادقی تغذیه مناسب، تغییر در سبک زندگی، ورزش و وقت گذراندن با خانواده را راهکاری موثر در جلوگیری از بروز بیماریهای روانی دانست و در پایان خاطرنشان کرد: بهتر است که به این بیماران روانی برچسب نزنیم، طردشان نکنیم و فکر نکنیم که باید از آنها دوری کرد زیرا آنها به دلیل ترس از برچسب خوردن در جامعه از مراجعه کردن به پزشک خودداری میکنند. (ایسنا)
208
با فرا رسیدن سال نو و افزایش سفرها، رعایت نکات ایمنی و آشنایی به برخی از مسائل امدادی میتواند در کاهش وقع حوادث و تصادف و تسریع در روند امدادرسانی موثر باشد.
۱. شماره ملی ندای امداد ۱۱۲ جمعیت هلال احمر در خدمت حادثه دیدگان نوروزی است.
۲. در صورت بروز هرگونه حادثهای ضمن حفظ خونسردی با شماره ملی ندای امداد ۱۱۲سازمان امداد و نجات تماس حاصل گرفته یا به نزدیکترین پست امدادی مستقر در محل یا جاده مراجعه نمایید.
۳. در صورت رفتن به مسافرت قبل از ترک محل زندگی، درها و پنجرهها را ببندید و کنتور برق و گاز را قطع کنید.
۴. در زمینه ایمنی و عملکرد مناسب سیستمهای آب، برق و گاز ساختمان برای مواقع حادثه و اضطرار اطلاعات لازم را کسب کنید.
۵. پیش از سفر به پیشبینیهای هواشناسی توجه کنید.
۶. قبل از مسافرت اطلاعات کامل را از شرایط آب و هوایی مقصد و مسیر حرکت به دست آورید.
۷. قبل از سفر از برطرف شدن اشکالات فنی خودرو خود مطمئن شوید.
۸. قبل از آغاز سفر، خودروی خود را بررسی نمایید و از کارکرد صحیح قسمتهای مختلف وسیله نقلیه اطمینان حاصل کنید.
۹. فشار باد تایرهای خودرو را کنترل نمایید، اختلاف فشار باد تایرها، کنترل خودرو را تحت تأثیر قرارداده و حتی باعث بروز حادثه میشوند.
۱۰. هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی مطمئن شوید.
۱۱. در زمان سفر همراه داشتن نقشه و قطب نما برای موارد اضطراری به شما بسیار کمک میکند.
۱۲. در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، زمان خروج و مقصد سفر را به اطرافیان اعلام کنید.
۱۳. در صورت ضرورت مسافرت در شرایط نامساعد جوی، جهت جلوگیری از حوادث احتمالی، از وسایل و تجهیزات ایمنی استفاده کنید.
۱۴. در هنگام مسافرت از داشتن وسایل ایمنی اولیه (کیف امدادی) مطمئن شوید.
۱۵. سیستم برق اتومبیل شامل سیم کشیها، مدارهای برقی، فیوز و باطری باید مرتباً بازرسی و کنترل شود تا از سالم بودن کارکرد آنها اطمینان کامل حاصل گردد.
۱۶. هنگام رانندگی به علائم راهنمایی و توصیهها و تذکرات پلیس راه توجه کنید.
۱۷. از سوار کردن کودکان کم سن و سال در صندلی جلو، جداً خودداری نمایید.
۱۸. از خوردن هر نوع نوشیدنی و خوراکی در پشت فرمان و در هنگام حرکت اجتناب نمایید.
۱۹. در موقع سفر به مناطق سردسیر و برفگیر از لاستیک یخشکن استفاده کنید و یا زنجیر چرخ به همراه داشته باشید.
۲۰. هنگام مسافرت، در جادههای اصلی و مسیرهایی که امکان رسیدن امدادگران وجود دارد رانندگی کنید.
۲۱. هنگام رانندگی در مسیرهای شیب دار، از دندههای سنگین استفاده کنید.
۲۲. برای پیشگیری از تصادفات رانندگی، از ترمزهای بیمورد اجتناب کنید.
۲۳. به آرامی رانندگی کنید و مراقب خرابیها و شیبهای تند جاده باشید.
۲۴. در صورت احساس خطر در جاده (باران شدید، خطر ریزش کوه، وقوع سیلاب، بارش برف، خوابآلودگی و …) خود را به اولین کمپ امدادی، استراحتگاه، پایگاه نوروزی و … برسانید و تا عادی شدن وضعیت از حرکت خودداری کنید.
۲۵. اگر به هر علت در جاده به ویژه در بزرگراهها ناچار به توقف میباشید، باقراردادن علائم ایمنی (مثلث شب رنگ) رانندگان دیگررا از حضور خود مطلع نمایید.
۲۶ برای حفظ ایمنی و پیشگیری از بروز حوادث رانندگی همواره با سرعتمطمئنه رانندگی کنید، سرعت غیر مجاز یکی از عوامل اصلی ایجاد حوادث رانندگی و بروز تلفات جبران ناپذیر ناشی از آن است.
۲۷. برای توانایی در مهار و کنترل موقعیتهای خطرناک خودرو، همواره فاصله ایمن را با خودرو مقابل رعایت نمایید.
۲۸. پس از هر دو ساعت رانندگی، از خودرو پیاده شوید و با انجام حرکات نرمشی از بیحس شدن اعضای بدن جلوگیری کنید.
۲۹. هنگام رانندگی حتما کمربند ایمنی را ببندید. زیرا وسیله کارآمدی است که نقش مهم آن در کاهش ضایعات نخاعی و آسیبهای ناشی از حوادث رانندگی، به اثبات رسیده است.
۳۰. قبل از حرکت کمربند ایمنی را به همراهانتان یادآوری نمایید.
۳۱. یک راننده ماهر باید به همه جوانب دید داشته و با کمک همه حواس خود رانندگی کند تا خطای دیدش کم شود.
۳۲. در شرایط بیماری، استرس، نگرانی و عصبانیت و خواب آلودگی، برای حفظجان خود و همراهانتان، به هیچ عنوان رانندگی نکنید.
۳۳. هنگامی که قصد رانندگی دارید از مصرف داروهای آرامبخش و خوابآور خودداری نمایید.
۳۴. برای حفظ ایمنی خود و اعتلای فرهنگ رانندگی، اصول و قوانین رانندگی را بدانیم و به نحو شایسته به آن عمل نماییم.
۳۵. شدت حوادث ناگوار رانندگی و خسارات ناشی از آن رابطه مستقیمی با سرعت غیر مجاز خودرو دارد.
۳۶. سرعت بالای خودرو، حرکات جانبی را تحت تأثیر قرار داده (چرخهای عقب) و سبب غیر قابل کنترل شدن خودرو میگردد.
۳۷. توجه دقیق یک راننده به نکات ایمنی، حافظ جان خود و سرنشینان خودرو است، از انجام رفتارهای پرخطر مثل نقض قوانین، سهلانگاری، خستگی، عدم تمرکز و خوابآلودگی، سبقت بیجا، صحبت و بحث با سرنشینان و پاسخگویی به تلفن همراه خودداری نمایید.
۳۸. رانندگی یک کار پرهیجان، پرمخاطره و غیر قابل پیشبینی است، اگر سابقه بیماری قلبی دارید برای حفظ ایمنی و سلامت خود و دیگر همسفران، از رانندگی خودداری نمایید.
۳۹. قدرت بینایی انسان در شب، یک ششم روز است، از مهمترین اصول اساسی در رانندگی، دقت در صحیح دیدن و دیده شدن است.
۴۰. در صورتی که میخواهید از سرعت خود بکاهید، به آرامی از ترمزها استفاده کنید تا چراغهای ترمز روشن و رانندگان پشت سر، از کم شدن سرعت شما آگاه شوند.
۴۱. در هوای مهآلود، به چراغهای عقب خودرو جلویی، اعتماد کامل نداشته باشید.
۴۲. در صورت مهآلود بودن جاده، چراغهای مهشکن خودرو را روشن و سرعت خود را کم کنید.
۴۳. اگر خودرو شما در برف، قادر به حرکت نبود، گاز ندهید، زیرا باعث عمیقتر شدن محل فرورفتگی چرخها میشود.
۴۴. در هوای برفی و بارانی از ترمز نمودنهای بیموقع و انحراف ناگهانی خودرو، خودداری نمایید.
۴۵. هنگام رانندگی در شب برای حفظ ایمنی خود و خودروهایی که از روبرو میآیند، از نور پایین استفاده نمایید.
۴۶. مراقب باشید، افتادن وسایلی مانند: بطریآب، آچار، قفل فرمان و… زیر پای راننده یا زیر پدال، باعث ازکارافتادن ترمز خودرو نشود.
۴۷. ورود به شانه خاکی جاده با سرعت بالا، مساوی با انحراف و چپ شدن خودرو است.
۴۸. اگر بوی داغشدن لنت ترمزها به مشام رسید، در جای أمنی توقف نمایید تا به آرامی خنک شوند.
۴۹. برای اینکه در سطوح لغزنده زیاد از ترمز استفاده نکنید، با سرعت مطمئنه حرکت نمایید.
۵۰. فاصله مجاز و ایمن خودرو از دیگر وسایل نقلیه هنگام بارندگی، دو برابر فاصله آن در روزهای صاف و آفتابی است.
۵۱. در مسیر حرکت به تابلوهای هشدار دهنده و خطوط وسط و کنار جاده توجه کنید.
۵۲. قبل از هرگونه تغییر مسیر یا سرعت، حتماً از چراغ راهنما استفاده کنید.
۵۳. در هنگام رسیدن به ورودیهای شهر و روستا، همیشه سرعت خودرو را کاهش دهید.
۵۴. به جز در مواقع ضروری، هنگام رانندگی از نور بالا استفاده نکنید، نور بالای خودروی شما به شدت قدرت دید راننده مقابل را کاهش میدهد و سبب تغییر مسیر، انحراف خودرو و برخورد ناگهانی میگردد.
۵۵. بلافاصله علائم هشداردهنده را برای رانندگان عبوری برقرار نمایید و ۱۰۰ متر قبل از محل تصادف، جاده را سنگچین کرده و دیگر رانندگان را از وضعیت موجود مطلع نمائید.
۵۶. اگر خودرو شما لیزخورد، بدون ترمزگرفتن، پدال گاز را رها کنید و با خونسردی فرمان را در جهت حرکت خودرو بچرخانید تا خودرو به طور مستقیم در مسیر صحیح قرارگیرد، تا زمانی که خودرو به حالت مستقیم درنیامده از دندهسنگینتر استفاده نکنید.
۵۷. در شرایط خاص (تغییرات جوی نامناسب و تاریکی جادهها) که شما دید و احاطه کامل به اطراف ندارید، با رعایت ایمنی دیگر خودروها از نور بالا استفاده نمایید.
۵۸. هنگام کولاک و بوران تا حد امکان از رانندگی در نواحی کوهستانی پرهیز کنید.
۵۹. در هنگام رانندگی با تلفن همراه صحبت نکنید.
۶۰. مقررات را رعایت کنید و به قوانین رانندگی احترام بگذارید.
۶۱. برای پیشگیری از تصادفات رانندگی از ترمزهای بیمورد اجتناب کنید.
۶۲. در هنگام سیلاب و باران شدید در سطح جاده، با دندههای سنگین رانندگی کنید.
۶۳. تفاوت زمان رسیدن به مقصد با سرعت غیرمجاز و سرعت ایمن، کمتر از ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است، برای این فرصت زمانی ناچیز، حق زندگی را از خود و دیگران نگیریم.
۶۴. نحوه صحیح خروج مصدوم از داخل خودرو را فرا بگیرید و در مواقع حادثه به همان شیوه عمل نمایید.
۶۵. کبریت، فندک و وسایل آتش زا از دسترس کودکان دور نگه دارید.
۶۶. در صورتی که به خودروها یا عابران اخطاری میدهید علایم باید واضح و بهموقع باشد تا وقت کافی برای عکسالعمل مناسب داشته باشند.
۶۷. هنگام بروز تصادفهای شدید، اولین اقدام خروج همه افراد ازداخل خودرو است.
۶۸. هنگام حوادث، از قسمتهای هموار جاده عبور کنید و به محلهایی که امکان فروریختن آنها وجود دارد، نزدیک نشوید.
۶۹. در جادههای خلوت به شگردهایی که سارقین خودرو برای فریب شما به کار میبرند، آگاه باشید.
۷۰. اولین اقدام در برخورد با خودرو تصادفی، خاموشکردن موتور خودرو، سنگ چین چرخها، گذاردن دنده در مخالف جهت شیب، کشیدن ترمز دستی و برداشتن سرباتری خودرو است.
۷۱. چنانچه در سطح جاده بنزین، روغن، گازوئیل و مواد لغزنده ریخته شده با ریختن مقداری خاک یا شن روی جاده، موقعیت تصادف را ایمن کنید.
۷۲. اگر موتور اتومبیل شما آتش گرفت و شما خیلی زود متوجه شدید، موتور را خاموش کنید و با احتیاط کاپوت را به اندازه قراردادن سرشلنگ اطفا حریق باز نموده و با کمک کپسول اطفا حریق آتش را خاموش کنید.
۷۳. به هیچ وجه مصدوم مشکوک به آسیب ستون مهرهها را جابجا نکنید.
۷۴. خونسردی اولین گام مقابله با حوادث است.
۷۵. تلاش کنید در اسرع وقت آموزش کمکهای اولیه را فرا بگیرید.
۷۶ بیایید با پیشگیری بهنگام از حوادث، خطرها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم.
۷۷. در شعب و مراکز جمعیتهلالاحمر کمکهای اولیه را فرا بگیرید.
۷۸. در هنگام وقوع حوادث، به کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان کمک کنید.
۷۹. همیشه برای برخورد با حوادث آماده باشیم.
۸۰. جمعیت هلال احمر میکوشد تا فرهنگ خود امدادی را در میان تمام افراد جامعه رواج دهد.
۸۱. رعایت دستورالعملهای ایمنی و امدادی در هنگام حوادث، ضامن سلامتی شماست.
۸۲. کاهش خطر در گرو افزایش آگاهی و آمادگی شماست.
۸۳. تدبیر قبل از وقوع از تلخی حادثه میکاهد.
۸۴. با آموزش به موقع، امدادگر خود باشیم.
۸۵. در زمان سوانح حق تقدم درعبور و مرور، همواره با گروههای امدادی است.
۸۶. آرامش خود را در زمان سانحه حفظ کنید.
۸۷. با خود امدادی و فراگیری آموزشهای لازم، خسارات ناشی از حوادث را کاهش دهیم.
۸۸. بیایید با پیشگیری به هنگام از حوادث، خطرها و عوارض ناشی از آن را کاهش دهیم.
۸۹. در زمان کولاک در جادهها و خیابانها مراقب سقوط درختان، تیرها و کابلهای برق باشید.
۹۰. هنگام بروز حادثه، درصورت حضور امدادگران با نیروهای امدادگر هماهنگ و بدون اطلاعات پزشکی و امدادی از انجام هر کاری خودداری کنید.
۹۱. با امدادگران و نیروهای انتظامی در امر کمک رسانی همکاری کنید و مانع فعالیت آنها نشوید.
۹۲. در زمان حوادث، حق تقدم درعبور و مرور، همواره با نیروهای امدادی است.
۹۳. برای آمادگی و حفظ ایمنی خود و عزیزانتان، خودرو خود را مجهز به «جعبه کمکهای اولیه و کپسول اطفاء حریق» نمایید.
۹۴. مراکز امدادرسانی مسیرهای سفر خود را شناسایی کنید.
۹۵. در کنار رودخانه و زیر درختان چادر برپا نکنید.
۹۶. اگر ماشین شما در آبهایی گیر کرده که سطح آنها به سرعت بالا میآید فورا آن را رها کنید و به محل مرتفعی بروید.
۹۷. در زمان رعد و برق شدید از منزل خارج نشوید و به مکانهای مرتفع نروید.
۹۸. پس از وقوع حادثه چنانچه با روشهای امداد و نجات آشنایی ندارید در این زمینه هرگز اقدام نکنید.
۹۹. برای آمادگی در برابر حوادث احتمالی سفر برنامهای برای خانواده خود تهیه کنید.
۱۰۰. برای آموزش و آمادگی کودکان و سالخوردگان در حوادث برنامه ریزی کنید. (مهر)
ساینس در گزارشی نوشت: سندرم انفجار سر یا سندرم سرِ در حال انفجار یا exploding head syndrome اختلالی است که باعث میشود فرد به محض برخاستن از خواب یا زمانی که میخواهد به رختخواب برود، یک صدای بلند ناگهانی، شبیه انفجار در گوش خود احساس میکند. این اختلال کاملا بدون درد است و باعث ترس و اضطراب فرد میشود؛ در حالی که هیچ توجیهی برای نشانههای این اختلال ندارد.
گرچه این اختلال تقریبا ناشناخته است ولی تحقیقات پژوهشگران علوم اعصاب و آمارگیری انجام شده در آمریکا نشان میدهد که درصد بالایی از جوانان (حدود ۲۰ درصد) این پدیده عصبی را تجربه میکنند.
اطلاعات کمی در مورد این عارضه در دست است، ولی همین اطلاعات نشان میدهد که سندرم انفجار سر مربوط به زمانی است که مغز برای خواب آماده میشود. زمانی که افراد به خواب میروند، بخشهای مختلف مغز از جمله بخش محرک، شنوایی و نورونهای تصویری به ترتیب و در مراحل مختلف خاموش (turn off) میشوند.
محققان احتمال میدهند که هنگام سندرم سرِ در حال انفجار، سلولهای عصبی شنوایی به جای خاموش شدن، همه یکباره فعال میشوند.
قبلا تصور میشد که این اختلال مختص افراد میانسال است ولی به تازگی مشخص شده است که اغلب، جوانان به این عارضه مبتلا میشوند. در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای این عارضه وجود ندارد.
نتایج این تحقیقات در نشریه Sleep Research منتشر شده است. (ایرنا)
حسن موسوی چلک اظهار داشت: امسال با توجه به وضعیت موجود و نگاه به آینده، برخی موضوعات اجتماعی در برنامهریزی و سیاستگذاری باید مورد توجه قرار گیرد. چند نکته در حوزه اجتماعی باید اتفاق بیفتد چرا که حوزه اجتماعی وضعیت خوبی ندارد، بسیاری از روندهای مسائل اجتماعی را که مورد بررسی قرار میدهیم روند خوبی نیست ما در سال 94 این انتظار را داریم که چند موضوع مورد توجه قرار گیرد و امور اجتماعی از حاشیه به متن بیاید.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی همچنین گفت: مشکلات ما در حوزه اجتماعی اجرایی نیست و از سمت نگرش کلان سیاستگذاری است ما دائم میگوییم زیربنا و روبنا داریم، زیربنا ساختن سد و کارخانه است و امور اجتماعی و فرهنگی را به روبنا تبدیل کردیم در صورتی که همان سد و کارخانه با نیروی انسانی شاداب و مسئولیتپذیر راه میافتد و نگاه سختافزاری در سیاستگذاری این مسائل را به حاشیه میبرد.
وی افزود: مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود درباره سه موضوع اقتصاد مقاومتی، فرهنگ و علم کلمه باید را به کار بردند که دو مورد از آن از جنس اجتماعی و فرهنگی است و باید در برنامه ششم مورد توجه قرار گیرد.
موسویچلک بیان کرد: ما نیاز به اختصاص بودجه در حوزه سلامت اجتماعی داریم که با کمک سازمانهای مردمنهاد اوضاع را سامان دهیم و بسنجیم که به لحاظ اجتماعی به کجا میرویم؛ در سال جاری یک فرصت برای مطالبهگری اجتماعی را فراهم کنیم یعنی دولت گزارشی از وضعیت اجتماعی بدهد و سازمانهای مرتبط مطالبهگری کنند البته این فضا لازمه این است که دولت پاسخگو و مشوق پرسشگری باشد که منظور ما فقط قوه مجریه نیست بلکه مدیریت پاسخگو مدنظر است.
وی با اشاره به وجود حدود 900 سکونتگاه غیررسمی در 79 شهر کشور افزود: تمام این سکونتگاهها نیاز به پایگاه خدمات اجتماعی با محوریت مددکاران غیردولتی دارند، نیاز داریم که در شهرهای زیر 50 هزارنفر نیز اورژانس اجتماعی داشته باشیم که دسترسی مردم تسهیل شود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی افزود: ما نیاز به بازنگری در ساختار اداری دولت در حوزه اجتماعی داریم، نیاز داریم که همزمان با هر طرح که برای آن برنامهریزی میشود پیوست فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم، نیاز داریم سازمانی خاص برای پیگیری مسائل اجتماعی با محوریت مددکاران داشته باشیم که پابه پای سازمانهای دیگر به حوزه آسیبهای اجتماعی رسیدگی کند. (تسنیم)
33