دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 12:45
بسیاری از ما ایرانیها بنا به دلایل متعدد امکان سفر به مناطق گوناگون و تماشای جاذبهها و نقاط دیدنی دنیا را نداریم. شفق شمالی یا شفق قطبی در ایسلند یکی از این دیدنیهاست که عکاسی به نام «ماسیج وینیارژیک»، بدون آنکه خودش هم بداند با انتشار تصاویر ثبت شده در دوربینش امکان تماشای این مناظر شگرف را برایمان مهیا کرده است!
جام جم سرا: انجام کارهای بانکی با آن صفهای طولانی، سر زدن به چند اداره دولتی، انجام خریدهای روزانه و... با وجود ترافیکی که حالا دیگر تقریبا در تمام ساعات روز ادامه دارد، به اندازه کافی وقتگیر و اعصاب خرد کن است.
با اتوبوس و تاکسی یا خودروی شخصی هم فرقی نمیکند. برای انجام هر کدام از این کارها باید به یک نقطه از شهر سر بزنید، از کار و زندگی بیفتید، کلی وقت هدر بدهید، حرص و جوش بخورید و دست آخر هم ممکن است فرصت پیدا نکنید همه کارهایی را که نوشتهاید انجام دهید.
این خاصیت زندگی در کلانشهرهای پرجمعیتی همچون پایتخت است. شهری ترافیک زده با چند میلیون دستگاه خودرو و موتورسیکلت و میلیونها شهروندی که هر روز برای انجام کارهای روزمرهشان میلیونها سفر درونشهری را رقم میزنند.
تمرکز ادارات و شرکتها و مراکز خدماتی، رفاهی و تفریحی روی سطح زمین انجام بسیاری از سفرهای درونشهری را اجتنابناپذیر کرده است، در حالی که شاید اگر بخش قابل توجهی از این مراکز خدماتی به صورت زیرساختهایی در زیر زمین تعبیه میشد، به میزان قابلتوجهی از حجم ترافیک کاسته و شهر نیز یک گام بلند به سوی توسعه و پیشرفت نزدیکتر میشد.
این نسخهای است که بسیاری از شهرهای دنیا از سالها پیش به سراغ آن رفتهاند تا با یک تیر دو نشان بزنند؛ هم از انجام سفرهای غیرضروری روی سطح زمین که موجب تشدید ترافیک میشود جلوگیری کنند و هم به تدریج راه قرار گرفتن در مسیر توسعه شهری را هموار کنند.
با ایجاد فضاهای زیرساختی شامل مجموعهها و مراکز خدماتی، رفاهی و تفریحی و انتقال و توسعه خدمات شهری به زیر زمین در واقع شهرهای کوچکی در زیر زمین ایجاد خواهد شد که قادر خواهند بود بسیاری از خدمات مورد نیاز شهروندان را بدون نیاز به تردد در روی سطح زمین به شهروندان ارائه دهند.
مطالعات اولیه این طرح اکنون در کمیسیونهای عمران و شهرسازی شورای شهر تهران در حال انجام بوده و قرار است مرحله اول اجرای آن تا پایان امسال به سازمانها و دستگاههای خدماتی از جمله شهرداری ابلاغ شود.
کلانشهر تهران نخستین شهری است که برای ایجاد شهری کوچک زیر پوسته شهر اصلی انتخاب شده است و در صورت موفقیتآمیز بودن نتایج این طرح، میتواند الگویی برای اجرا در دیگر کلانشهرهای کشور باشد.
طرحی برای چهارگوشه شهر
میدان هفت تیر، محدوده خیابان و میدان انقلاب، محدوده بازار، میدان آرژانتین و پارکسوار بیهقی، محدوده میدان تجریش، محدوده میدان آزادی، میدان راهآهن و پایانه جنوب به عنوان پهنههای نهایی و مستعد ساخت و توسعه فضاهای زیرسطحی در پایتخت مطالعه و انتخاب شدهاند.
قراراست این فضاسازیها از میدان هفت تیر آغاز شود، حجم بالای ترددهای شهروندان و خودروها مهمترین دلیلی است که موجب شده میدان هفت تیر به عنوان اولویت اول انتخاب و معرفی شود.
ایجاد فضاسازیهای خدماتی در زیر شهر شاید در وهله اول اتفاقی عجیب و تازه به نظر برسد، اما در حقیقت چنین فضاهایی اکنون نیز وجود دارد و بسیاری از شهروندان از آنها استفاده میکنند.
تونلهای شهری، ایستگاهها و فروشگاههای مترو، زیرگذر چهارراه ولیعصر، پارکینگها و انبارهایی که زیر زمین و ساختمانهای بلند قرار دارد نمونههایی از این فضاسازیهاست که همه ما در چند سال اخیر از خدمات آنها استفاده کردهایم. اینها بخشی از فعالیتهای خدماتی و رفاهی برای شهروندان همین شهر است که به زیر زمین منتقل شده است.
چهارراه ولیعصر، تجربه اول
تجربه چهارراه ولیعصر و موفقیت آن شاید نمونه کوچکی باشد از آنچه قرار است بزودی در پایتخت توسعه پیدا کند.
بررسیها نشان داده احداث زیرگذر نه تنها تردد عابران را در این محدوده آسان و ایمنتر کرده بلکه حجم ترافیک و گرههای آن را نیز کمتر کرده است. البته در این مورد در ابتدا هدف فقط ایجاد گذرگاهی در زیر زمین بود تا هم از حجم تردد عابران پیادهروی زمین کاسته شود و هم در حد امکان از وقوع حوادث ترافیکی که تداخل عابران پیاده با خودروها آن را رقم میزند پیشگیری شود، اما تجربه موفق اجرای این طرح در ادامه رویه آن را کمی تغییر داد.
نتیجه این شد که هماکنون این زیرگذر به محلی برای استقرار تعدادی از فروشگاهها و مغازههای تجاری و خدماتی نیز تبدیل شده که شهروندان میتوانند هنگام تردد در این زیرگذر علاوه بر اینکه امنیت جانی خود را با حرکت در زیر زمین تضمین میکنند، بخشی از خدمات مورد نیاز خود را نیز دریافت کنند.
وقتی قرار است محدوده زیر زمین میدان هفت تیر به مرکز خدماتی و رفاهی تبدیل شود گزینهها و پیشنهادهای فراوانی مطرح میشود و برای مثال نبود سرویس بهداشتی در محدوده این میدان مشکلی است که بارها از سوی شهروندان و شورایاران مطرح شده است. کمبود فضاهای فرهنگی مانند فرهنگسرا و کتابخانه و امکانات ورزشی از جمله خدماتی است که براحتی با اجرایی شدن این طرح کمبود آن روی زمین که به دلیل محدودیت فضا احداث آن امکانپذیر نیست، قابل جبران است.
مهمتر از همه اینکه این کار دردسرهای کمتری هم دارد زیرا این نوع از فعالیتهای عمرانی چون در زیر زمین انجام میشود در ترافیک، عبور و مرور روزمره شهروندان و فعالیتهای واحدهای تجاری و اداری این محدوده نیز مشکلی ایجاد نمیکند و مهمتر از همه اینکه تخریبها و آثار آن بر محیط زیست هم به مراتب کمتر از اجرای طرحهایی در روی زمین خواهد بود.
یک شهر زیرزمینی کوچک
آنهایی که فقط یک بار گذرشان به ایستگاههای مترو افتاده باشد حتما مغازهها و غرفههای کوچک و بزرگی را که داخل ایستگاهها با هدف کسب و کار راهاندازی شده است، دیدهاند؛ از غرفههای فروش کتاب و لوازمالتحریر گرفته تا عطرفروشیها، سوپرمارکتها، مغازههای لباسفروشی، عطاری، فروش کارت شارژ خطهای اعتباری و تلفن همراه و...
بسیاری از مسافران مترو پس از پیاده شدن از قطار بخش قابلتوجهی از مایحتاج موردنیازشان را از همین مغازههای داخل ایستگاه خریداری میکنند و به نظر میرسد این غرفهها در طول چند سالی که از فعالیت مترو میگذرد، حسابی بین شهروندان جاافتاده و مشتریهای خود را پیدا کرده است، اما آنچه هماکنون در ایستگاههای مترو شاهد آن هستیم در واقع شکل ابتدایی از همین شهر کوچکی است که قرار است در آیندهای نهچندان دور در قالب ایجاد فضاهای زیرساختی در زیر زمین ایجاد شود.
محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران در گفتوگو با جامجم، خدماتی را که قرار است در شهر زیرزمینی به شهروندان ارائه شود فراتر از آنچه امروز در مجتمعهای ایستگاهی مترو انجام میشود، میداند.
وی تاکید میکند: بحث استفاده از فضاهای زیرساختی در کلانشهرها و بهخصوص تهران فرصت بسیار خوبی است برای ایجاد یکسری فضاهای خدماتی و امکانات تفریحی و رفاهی در فضای زیر زمین.
به گفته سالاری، بالا بودن ارزش ملک در پایتخت، ارزش این فضاهای زیرساختی را بیشتر میکند و به همین دلیل در همکاری مشترکی بین کمیسیونهای عمران و شهرسازی شورای شهر موضوع احداث مراکز خدماتی، تجاری، رفاهی و تفریحی در فضاهای از پیش تعیین شده شهر تهران در حال بررسیهای کارشناسی است.
احداث فضاها و امکانات شهری در زیر زمین از بههمریختگی سیما و منظر شهری جلوگیری میکند ضمن اینکه در مورد طرحها و پروژههایی که روی سطح زمین انجام میشود در اکثر موارد این ساخت و سازها موجب مسدود شدن اتوبانها و بزرگراهها و اختلال در ترددهای شهری میشود، در حالی که با احداث مجموعههای خدماتی در فضاهای زیر پوست شهر، عملا در این مورد مشکل جدی نخواهیم داشت.
سالاری، احداث تونل توحید و نیایش را در واقع نوعی از همین فضاسازیهای زیرساختی در عمق مشخصی از زمین دانسته و میگوید: پروژه مترو به عنوان بخشی از حمل و نقل عمومی شهری، نمونه موفقی از ایجاد فضاهای زیرساختی در زیر زمین است که میتوان با تکیه بر همین تجربه موفق، موضوع احداث راهها و بزرگراههای زیرزمینی را نیز برای انتقال دیگر بخشهای حمل و نقل عمومی به زیر شهر فراهم آورد.
علاوه بر این با توجه به اینکه اکنون بسیاری از سفرهای درونشهری شهروندان برای دریافت خدمات از سوی ادارات، سازمانها، بانکها و شرکتهای مختلف انجام میشود مهمترین بخش مورد تاکید در ایجاد فضاهای شهری در زیر زمین، امکان ارائه این خدمات در فضاهای زیرساختی شهری به مردم است.
البته اینطور که سالاری میگوید اجرای طرح فضاسازیهای شهری در زیر زمین مربوط به دیروز و امروز نیست و سابقهای چند ساله دارد. به گفته وی، مطالعات امکانسنجی این طرح در سال 89 از سوی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران آغاز شد، اما پس از مدتی به دلایلی متوقف شد تا به امسال که مطالعات آن مجددا از سر گرفته شده و قرار است یافتههایی که در گذشته انجام شده بود یک بار دیگر بهروزرسانی شود. این بررسیها پس از تکمیل مجددا به شورای شهر تهران ارسال خواهد شد تا در صورت تائید نهایی به مرحله اجرا دربیاید.
رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران تاکید میکند: موضوع فقط رفع گرههای ترافیکی و سهولت در رفت و آمدها نبوده، بلکه قرار است براساس این طرح فضاهایی مانند واحدهای تجاری، خدماتی، پارکینگ و حتی فضاهای تفریحی در این مجموعه زیرسطحی پیشبینی شود. با این حال مهمترین هدف از اجرای طرح فضاسازیهای زیرسطحی، ساماندهی و کاهش آشفتگی در محدودهها و مراکز پرتردد شهر است.
زلزله؛ خطری که در کمین است
حالا دیگر همه میدانند کشور ما جزو کشورهای زلزلهخیز دنیاست و در این میان تهرانیها سالهاست انتظار زلزلهای را میکشند که زمان وقوعش معلوم نیست، اما آمدنش حتمی است. زلزلهای که در خوشبینانهترین شرایط اگر قدرتی معادل 6 ریشتر هم داشته باشد شهر را در معرض نابودی جدی قرار خواهد داد.
در این میان بسیاری از تاسیسات و زیرساختهای شهری در هنگام وقوع زلزله تهدید جدی برای شهر و شهروندان به شمار میآید؛ تهدیدی که تاکنون بارها اعضای شورای شهر در دورههای پیشین و فعلی فعالیت شورا و مسئولان سازمان مدیریت بحران شهر تهران نسبت به خطری که از این بابت هنگام وقوع حوادث طبیعی پایتخت را تهدید میکند، هشدار دادهاند.
رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران نیز با تائید این موضوع میگوید: متاسفانه تاسیسات آب، برق و بخصوص گاز و فاضلاب در شرایطی است که نحوه کار گذاشتن آنها در دهههای گذشته حالا آنها را به معضلی برای شهر تبدیل کرده است.
لولههای گاز، فاضلاب و آب در دورههای گذشته به نحوی در زیر زمین جاگذاری شده که حالا اغلب آنها کهنه و پوسیده است و نیاز به تعمیرات جدی دارد، در حالی که هرگونه دستکاری در آنها در شرایط فعلی هم زمانبر بوده و هم به این راحتیها قابل انجام نیست در نتیجه این شرایط خود میتواند در هنگام وقوع زلزله در شهر تهران به تهدید جدی برای شهر تبدیل شود.
به گفته سالاری، مشکل فاضلاب شهری نیز دقیقا همینطور است و در هنگام وقوع زلزلهای در تهران، احتمال ترکیدگی لولهها و پخش شدن فاضلاب شهری روی سطح زمین و انتقال بیماریهای عفونی در نتیجه حضور حیوانات موذی اجتنابناپذیر خواهد بود.
سالاری تصریح میکند: بخشی از طرح فضاهای شهری به موضوع بازنگری در تاسیسات آب، گاز و فاضلاب و بهبود وضع کارگذاری آنها در زیر زمین البته با همکاری دستگاههای مسئول اختصاص خواهد داشت تا این خطر بالقوه برطرف شود.
به گفته این عضو شورای شهر تهران، البته شهرداری با احداث پروژه پل صدر با انتقال دکلهای برق فشار قوی به زیر زمین که علاوه بر بههمریختگی سیما و منظر شهری، مشکلاتی را برای اهالی این محدوده ایجاد کرده بود، در واقع به نوعی یک گام برای ایجاد فضاهای زیرساختی در زیر پوست شهر برداشته است.
سالاری تاکید میکند: موضوع ایجاد فضاهای زیرساختی شهری فقط به همین موارد محدود نمیشود و شامل بخشهای متنوعی است که چون هنوز مطالعات کارشناسی آن ادامه دارد تا نهایی شدن بررسیها، ترجیح بر این است که اعلام جزئیات بیشتر به آینده نزدیک موکول شود تا اطلاعات پختهتری در این زمینه به شهروندان ارائه شود.
مرحله اول اجرای طرح فضاسازیهای زیرساختی در زیر زمین، قرار است تا پایان امسال در بخشهایی از شهر تهران اجرا شود. مسئولان شهری امیدوارند با اجرای این طرح با یک تیر دو نشان بزنند. از یکسو هم به روان شدن بار ترافیک شهر کمک کرده و بخش قابلتوجهی از سفرهای درونشهری در روی زمین را حذف و به زیر زمین منتقل کنند و از سوی دیگر کلانشهر تهران را یک گام به شهری توسعهیافته نزدیکتر کنند.
پوران محمدی / گروه جامعه
جام جم سرا: در این مانورها به بچهها آموزش میدهند که چطور از خودشان در برابر زلزله مراقبت کنند یا در صورت وقوع زلزله در مدارس، چه نکات ایمنی را برای خودشان و همکلاسیهایشان رعایت کنند.
برای کشوری که روی گسل زلزله قرار گرفته است؛ طوری که گفته میشود فقط طی صد سال اخیر بیش از 135 هزار نفر بر اثر زلزله جانشان را از دست دادهاند، خیلی مهم است که دانشآموزش بداند در برابر حوادث طبیعی مثل زلزله، باید چه عکسالعمل مناسبی نشان دهد و در چنین وضعیت بحرانیای، چه کاری انجام بدهد که هم امنیت خودش تامین شود و هم امنیت دیگران را به خطر نیندازد.
امسال هم مانور زلزله در مدارس به مناسبت «روز ایمنی در برابر زلزله در مدارس» یعنی هشتم آذر برگزار میشود و هماکنون شانزدهمین دوره این مانور سراسری با شعار «آیا مدرسه من در برابر زلزله ایمن است؟» هشتم آذر در مدارس سراسر کشور آغاز به کار کرده است.
معاون پیشدبستانی و دانشآموزی سازمان جوانان هلال احمر هم درباره اهداف مانور امسال به فارس توضیح داده است که این مانور با هدف کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از زلزله به وسیله ارتقای فرهنگ ایمنی و مقاومسازی، ایجاد و ارتقای مهارتهای فردی و جمعی جوامع دانشآموزی و واکنش صحیح و سریع در برابر زلزله و استفاده کاربردی و عملی از آموختههای نظری دانشآموزان برگزار میشود.
در این مانور، نحوه انتقال مصدوم، نحوه جایگیری مناسب در ساختمان در حین زلزله و اقدامات ایمنی پس از حادثه به دانشآموزان آموزش داده میشود.
اما سوالی که پیش میآید این که آیا با وجود اینکه هر سال برای دانشآموزان سراسر کشور این مانور سراسری برگزار میشود، آیا دانشآموزان این مانورها را جدی میگیرند یا چند درصد دانشآموزان قدیم و جدید از برگزاری این کلاسهای آموزشی و مانورهای مقابله با زلزله، چیزی به خاطرشان مانده است و به آن به دید کاربردی نگاه میکنند؟
آموزشها با نوع بنای مدرسه، متناسب شود
احتمالش نزدیک به صفر است که یک دانشآموز تهرانی در مدرسه کپری درس بخواند، اما اینگونه مدارس ناایمن در استان کرمان و سیستان و بلوچستان، راحت پیدا میشود.
محمد فرید لطیفی، معاون سازمان مدیریت بحران کشور در گفتوگو با جامجم با اشاره به همین تفاوت سازههای مدارس در نقاط مختلف ایران میگوید: چون سازههای مدارس کشور با یکدیگر فرق دارد، بنابراین باید شکل آموزشهایی که در این مانورها به دانشآموزان ارائه میشود، با یکدیگر فرق داشته باشد.
بازنگری در ارائه آموزشها، الزامی است که به اعتقاد لطیفی میتواند خروجی آموزشها در مانور زلزله را کاربردیتر کند.
به گفته این مقام مسئول، نمیشود برای آموزش مقابله با زلزله در مدارس، فقط با یک نسخه واحد در همه مدارس کشور آموزش داد، بلکه نحوه جاگیری و پناه گرفتن در هر مدرسه با مدرسهای دیگر متفاوت است. مثلا وقتی بنای مدرسهای از خشت و گل باشد، پناه گرفتن زیر میز اشتباه است، زیرا پس از زلزله ممکن است بنای ساختمان کاملا فرو بریزد، اما اگر بنای مدرسهای ایمن باشد، قرار گرفتن زیر میز میتواند به دانشآموز کمک کند تا در برابر زلزله، آسیب کمتری ببیند.
محمد شکرچیزاده، معاون وزیر راه، مسکن و شهرسازی هم در گفتوگو با جامجم، ماهیت کلی اجرای این مانورها را مفید میداند و بر این عقیده است که دانشآموز حتی این اطلاعات و آموختههای مفید را به خانواده اش هم منتقل میکند.
رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در تفاوت ساختمانهای مدارس کشور، اضافه میکند: معمولا مدرسههای چندطبقه به نسبت مدارسی که تعداد طبقات کمتری دارند، در برابر زلزله آسیبپذیرترند و بههمین دلیل، آموزش به دانشآموزان با توجه به ساختمان مدرسهای که در آن درس میخوانند باعث میشود که آمادگی بچهها برای مقابله با زلزله بالاتر برود و آنها در برابر این حادثه، هوشیارتر عمل کنند.
مانور به درد مدارس فرسوده میخورد؟
همین چند وقت قبل بود که وزیر آموزش و پرورش به فارس اعلام کرد که حدود یکسوم مدارس کشور به مقاومسازی و ایمنسازی نیاز دارد و برخی فضاهای مدرسه هم به تخریب و بازسازی مجدد نیاز مبرم دارند.
بسیاری از این مدارس فرسوده، عمری بیش از بیست تا سی سال دارند که خیلی از آنها در صورت وقوع زمینلرزهای ضعیف، چندان دوام نمیآورد.
علیرضا سعیدی، دبیر جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران در گفتوگو با جامجم تاکید میکند که مانور آمادگی در برابر زلزله، دردی از مدارس فرسوده کشور دوا نمیکند.
سعیدی توضیح میدهد که وقتی بنای مدرسهای فرسوده است و از ایمنی کافی برخوردار نیست، باید به دانشآموز یاد دهید که هنگام وقوع زلزله در کدام نقطه ساختمان قرار بگیرد، زیرا برای ساختمانهای ناایمن به محض وقوع زلزلهای مخرب، کل ساختمان فرو میریزد و دیگر راهی برای فرار وجود ندارد که دانشآموز بخواهد در زیر میز یا چارچوب در قرار بگیرد.
یعنی به گفته سعیدی، وقتی آموزشهای ایمنی در مقابل زلزله اهمیت دارد که ساختمان بهطور کامل فرو نریزد و فرصتی برای پناه گرفتن وجود داشته باشد. مثلا در مدارس ایمن باید به دانشآموزان یاد داد که درصورت وقوع زلزله در چارچوب در، زیر میز یا کنار ستون بروند تا از خطر پرتاب اشیای آویخته به دیوار در امان بمانند و حتی مسئولان مدرسه میتوانند نقاط ایمن کلاس و راهرو را با رنگ سبز و نقاط ناایمن را با رنگ قرمز برای دانشآموزان مشخص کنند، اما برای مدرسهای که با یک زلزله، فرو میریزد، این آموزشها اتلافوقت است.
اهمیت ایمن سازی مدارس فرسوده برای مقابله با زلزله، نکتهای است که رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی هم روی آن تاکید دارد و میگوید: با وجود فرسودگی برخی مدارس در کشور، باید ایمنسازی و نوسازی مدارس کشور در اولویت دولت قرار داشته باشد. گرچه طی سالهای اخیر، تلاشهای زیادی برای نوسازی مدارس شده، اما موضوع اینجاست که برای ایمن سازی همه مدارس فرسوده در برابر خطر زلزله، به تخصیص اعتبار کافی نیاز است.
معاون سازمان مدیریت بحران کشور هم تاکید میکند که با وجود طول عمر بیست تا سی ساله برخی مدارس و با توجه به اینکه آییننامههای ساخت و ساز اصولی در بسیاری از مدارس فرسوده رعایت نشده، بنابراین واجب است همزمان با برگزاری چنین مانورهایی، مقاومسازی ساختمان مدارس برای کاهش خطرات زلزله هم در اولویت قرار گیرد.
بچهها را با شرایط واقعی آشنا کنیم
تجربه زلزلههای بزرگی مثل زلزله ویرانگر بم نشان داد که زمان وقوع زلزله، بسیاری از امکانات ایمنی که قبل از زلزله در دسترس مردم بود، در زمان وقوع زلزله بهصورت بیاستفاده رها میشود.
مثلا بهرهبرداری از امکاناتی مثل آتشنشانی و اورژانس در زمان وقوع زلزله، معمولا با کندی و تاخیر طولانی مواجه است. یعنی نباید انتظار داشت وقتی ساختمانها بر اثر زلزله فرو ریختهاند و حرکت خودروها در خیابانها مختل شده است، اورژانس در مدت زمان هشت دقیقه بر بالین بیمار برسد یا آتشنشانی بلافاصله به محل حادثه برسد.
دبیر جمعیت کاهش خطرات زلزله ایران هم عنوان میکند که باید در مانورهای زلزلهای که در مدارس برگزار میشود، آموزشها طوری به دانشآموزان ارائه شود که با واقعیتهای زمان وقوع زلزله مطابقت داشته باشد.
اینکه در مانورها، چند دانشآموز با برانکارد دانشآموز دیگری را جابهجا میکنند، اتفاقی است که به گفته سعیدی، به دور از واقعیت است و چنین اتفاقی در زلزلههای واقعی اتفاق نمیافتد، بلکه باید به دانشآموز یاد داد که در وهله اول مسئول جان خودش است و در وهله دوم، اگر دانشآموز مقاطع بالاتر است، چند دانشآموز کمسن و سالتر را هم کمک کند.
بهترین نقطه پناه گیری در مدرسه از دید این مدرس آواربرداری، حیاط مدرسه است؛ البته به شرطی که حیاط مدرسه وسیع باشد و همچنین دانشآموزان در جایی جمع شوند که در آن چاه فاضلاب و خطر سقوط در آن وجود نداشته باشد.
همچنین به دلیل اینکه احتمال تاخیر در رسیدن نیروهای امدادی وجود دارد، سعیدی پیشنهاد میدهد که در مانورهای زلزله، خانوادهای دانشآموزان و بخصوص همسایههای مدرسه حضور داشته باشند، چون تجربه نشان داده است بهترین امدادگر دانشآموزان در مدارس در حین وقوع زلزله، همسایههای مدرسه هستند که میتوانند نقش مهمی در زنده ماندن بچهها داشته باشند.
ساخت درهای کلاس و راهروهای مدارس به صورتی که از بیرون باز شود، حرکت از سمت دیوار راهپلهها و نه حرکت در کنار نردههای راهپله، توجیه کردن بچهها به نحوی که آماده باشند تا مدت زمان 24 ساعت هم منتظر رسیدن نیروهای امدادی باشند و هشدار به بچهها درباره پسلرزهها و تاکید بر اینکه که پس از وقوع زلزله اول، دوباره به کلاس درس برنگردند، نکات دیگری است که میتواند جان دانشآموزان را در برابر وقوع زلزله احتمالی، نجات دهد.
امین جلالوند / گروه جامعه
جام جم سرا: برای نمونه وقتی پرنده یا پستاندار کوچکی را در قفس نگهداری میکنیم یا به گرفتن عکس یادگاری با گونههای جانوری اسیر افتخار کرده و آنها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذاریم یا هنوز اسلحههای شکاری در تابلوی افتخارهای برخی خانوادهها جای دارد و افرادی که میتوان آنها را «حیوان باز» نامید در جامعه اعتبار دارند، دم زدن از حقوق حیوانات مشکل است.
برای تغییر این نگرش و حمایت واقعی از حقوق حیوانات باید با مطالعه روش اصولی را انتخاب کرد، زیرا این روزها بیشتر افرادی که در خانههای خود از حیوانات نگهداری میکنند به اشباه تصور میکنند حامی حقوق حیوانات هستند. برای فهمیدن حال و روز مردم هر شهر میتوان حال و روز حیواناتی را که در آن شهر زندگی میکنند، بررسی کرد و از وضع مردم با خبر شد به این شکل اگر حال گربه، سگ و پرندهها خوب بود یعنی نمیلنگیدند، چشمشان کور یا دمشان قطع نشده بود و با امنیت در شهر تردد میکردند میتوان نتیجه گرفت که حال مردم آن شهر نیز خوب و آمار بزهکاری در آن پایین است. شهرام امیری شریفی، مدیر دیده بان حیات حقوق حیوانات در گفتوگو با جامجم بیان میکند: بحث حقوق حیوانات در ایران به نسبت بحث جدیدی است، ده سال پیش رسانهها به حقوق حیوانات نمیپرداختند و به فعالان حقوق حیوانات اتهاماتی زده میشد، اما اکنون تمام رسانهها به حقوق حیوانات میپردازند.
نبود قانون، مشکل امروز
این در حالی است که باید تاکید کرد مانند یک دهه پیش که دم زدن از حقوق حیوانات سخت بود، این روزها گفتن از لزوم تصویب قوانین دراین حوزه سخت است، زیرا نمایندگان مجلس در برابر لزوم جرم انگاری آزار حیوانات میگویند این کار در اولویت برنامههای آنها قرار ندارد.
جاوید آل داوود، رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حیوانات در گفتوگو با جامجم تصریح میکند: میتوان گفت در این مورد قانونی وجود ندارد، بجز اینکه در سال 48 یا 49 یک ماده قانونی تصویب شده که براساس آن افرادی که مرغها را پشت و رو نگه میدارند دو ریال جریمه میشوند این آخرین قانونی است که در کشورمان به حقوق حیوانات اشاره میکند.
وی درباره تلاشهای انجمن برای تصویب قانون در این باره عنوان میکند: انجمن حمایت از حیوانات در مجلس ششم پیشنویس قوانینی را برای حقوق حیوانات پیشنهاد کرد که همه آنها مستند به روایات و احادیث بود، اما این پیشنویس هیچ وقت در اولویت کار مجلس قرار نگرفت. افزون براین از طریق نظام دامپزشکی نیز پیگیریهایی کردیم، اما این تلاش نیز راه به جایی نبرد.
نکته اینجاست که چون در این حوزه هیچ قانونی وجود ندارد، حوادث حیوان آزاری قابل پیگرد نیست، البته در ارتباط با حیات وحش مشکل زیادی وجود ندارد، چون قوانین شکار اجرا میشود، اما درباره حیوانات دیگر مشکلات زیادی وجود دارد. رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حیوانات خاطرنشان میکند: برای رسیدگی به پروندهها اکنون از قوانین خیانت در امانت استفاده میکنیم، اما برخی قضات میگویند چون خرید و فروش حیواناتی مانند سگ و گربه مشکل دارد، نمیتوان مالکیت آنها را اثبات کرد البته به نظر قاضی بستگی دارد، زیرا در برخی پروندهها ما توانستهایم موفق شویم. وی ادامه میدهد: اکنون سازمان دامپزشکی جهانی حقوق حیوانات پرورشی را پیگیری میکند تا اگر کشوری حیواناتی مانند گوسفند و گاو را در شرایط نامطلوب نگهداری کرد خرید دام از آن کشور را تحریم کند.
پیشینه فرهنگی قوی
محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست نیز با تائید اینکه در کشورمان قانون مدونی در این حوزه نداریم، بیان میکند: اما وقتی به پیشینه فرهنگی کشور نگاه میکنیم سفارش زیادی در دین مبین اسلام وحتی در گذشتههایی که ایرانیان هنوز مسلمان نشده بودند در این حوزه وجود دارد. وی ادامه میدهد: نخستین سند باستانی در این باره نیز منشور «پارسوماش» است که سخنی از کورش را نقل میکند؛ «به فهم آب رسیدن و گندم را گرامی داشتن/ این آیین من است/ پس هر که روندهای را بیازارد جهان را آزرده است/ او که درختی را بیفکند؟ بیاجاق خواهد مرد/ او که آب را بیالاید/ روان خویش را آلوده است.»/ در واقع تاکید بر این است که تعامل با حیوانات جزو فرهنگ ارزشمند ایرانی بوده است. این درحالی است که ما در شرع مقدس اسلام نیز نکاتی دراین زمینه داریم برای نمونه نباید حیوانات را دربرابر همنوعان خود ذبح کرد، زیرا اسلام این کار را غیر اخلاقی میداند.
وی یاد آور میشود: امروزه حقوق حیوانات در حوزه محیط زیست به رسمیت شناخته میشود که از آن به عنوان بیودموکراسی یاد میکنند براین اساس شاخص جامعه توسعه یافته این نیست که تمام شهروندان فارغ از رنگ و پوست، مذهب و نژاد باید برخوردار از فرصتهای برابر اجتماعی باشند، بلکه شاخص جامعه توسعه یافته این است که حیات همه زیستمندان ساکن در آن سرزمین شامل انسان، حیوان و گیاه کرامت داشته باشد. امیری شریفی اظهار میکند: مشکل دیگر در این حوزه ناآگاهی عمومی است، زیرا خیلی از مسئولان سیرکها میگویند حامی حقوق حیوانات هستند یا برخی از مردم که در خانههای خود از حیوانات نگهداری میکنند خود را طرفدار حقوق حیوانات میدانند یا مردم عادی تصور میکنند که اگر جلوی گربهها آشغال گوشت بریزند فعال حقوق حیوانات هستند باید تاکید کرد اهمیت آگاه کردن این افراد کمتر از قانونگذاری در این حوزه نیست.
پیشرفت در حمایت از حقوق حیوانات
حمایت از حقوق حیوانات شرایط بهتری در کشور پیدا کرده برای نمونه میتوان به فعالیت «کمپین سیرک نه» اشاره کرد که تاکنون 18 استان کشورمان به آن پیوستهاند و به این شکل دیگر سیرکهایی که از گونههای جانوری برای اجرای نمایش استفاده میکنند حق برگزاری نمایش در این استانها را ندارند، جالب اینجاست که این فعالیت از چشم فعالان حقوق حیوانات در دیگر کشورها نیز پنهان نمانده است. امیری شریفی دراین باره عنوان میکند: از سال 86 برنامههایی را برای جلوگیری از فعالیت سیرکها آغاز کردیم و اکنون فعالان حقوق حیوانات در انگلیس و آمریکا فعالیت ایرانیها را به مسئولان خود یادآوری کرده و میگویند وقتی ایران میتواند فعالیت چنین سیرکهایی را محدود کند چرا آمریکا و انگلستان نتوانستهاند. هر چند شرایط نگهداری حیوانات در سیرکهایی که در این کشورها هستند با کشور ما متفاوت است، اما فعالان حقوق حیوانات معتقدند باید مانع فعالیت همه سیرکهایی که از حیوانات استفاده میکنند، شد.
اما رئیس هیات مدیره انجمن حمایت از حیوانات معتقد است در حوزه حمایت از حقوق حیوانات وضع کشور بدتر شده است، او به نحوه جمعآوری سگهای ولگرد در شهرهای کشور اشاره و تصریح میکند: با وجود اینکه چند سال پیش مصوبهای برای زندهگیری سگهای ولگرد در وزارت کشور تصویب کردیم، اما پیمانکاران برای اینکه حداقل هزینه را برای جمعآوری سگهای ولگرد بکنند با چوب، چماق و گرسنگی دادن حیوانات را میکشند، برای نمونه مدتی پیش در کمال شهر کرج به جای عقیمکردن سگها آنها را در وسط بیابان رها کردند تا تلف شوند. مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست نیز درباره بهبود وضع حقوق حیوانات در کشور در چند سال اخیر عنوان میکند: به نسبت یک یا دو دهه پیش بسیار وضع مناسبتر و آگاهی مردم بیشتر شده، زیرا حساسیتهای مردم بیشتر شده است، امروز خیلی از رسانهها به محیط زیست میپردازند، اما باتوجه به حساسیت و شکننده بودن محیط زیست کشور باید حساسیتها بیشتر شود.
درویش درباره تهیه قانون در این حوزه یادآور میشود: دو راه وجود دارد یکی اینکه نمایندگان مجلس طرحی را مطرح کنند یا سازمانهای متولی حفاظت محیط زیست و جنگلها در قالب یک لایحه پیشنهادهای خود را ارائه کنند، در هر دو حوزه نقش سازمانهای مردم نهاد و مردم مهم است، زیرا مردم باید از دولت و مجلس بخواهند چنین طرح و لوایحی را در دستور کار خود قرار دهند. این در حالی است که بیش از 700 سازمان مردم نهاد محیط زیستی در کشور فعال هستند و میتوان گفت حدود 16 درصد از این سازمانها توجه به حفظ حقوق حیوانات را به عنوان اصلیترین گرایش خود مطرح کردهاند.
هرچند گرایش به حقوق حیوانات در بین سازمانهای مردم نهاد در حال افزایش است، اما برای افزایش آن باید سراغ مدارس، آموزش و پرورش و دانشگاهها رفت و از مسئولان خواست محتواهای محیط زیستی را به شکل جذاب تری ارائه کنند، افزون بر این فیلمسازان، نویسندگان، موسیقیدانان و ترانهسراهای بزرگ نیز باید آثار محیط زیستی بیشتری تولید کنند، این فعالیتها سبب میشود بخش فرهنگی جامعه نسبت به اخلاق محیط زیستی حساستر شود.
لزوم دفاع از حقوق حیوانات
تاریخچه روز جهانی حقوق حیوانات به سال 1998 و زمانی بر میگردد که فعالان حقوق حیوانات برای یادآوری اهمیت توجه به حقوق حیوانات، دهم دسامبر (19 آذر) هر سال را به نام روز حمایت از حقوق حیوانات نامگذاری کردند به این شکل هر سال فعالان حقوق حیوانات در این روز جشنوارهایی برگزار کرده یا درمقابل مراکزی که حقوق حیوانات را رعایت نمیکنند، تجمع کرده و شمع روشن میکنند. این افراد سعی دارند در این روز توجه عامه مردم را به این مهم جلب کرده و خواستههای خود را نیز به گوش مسئولان برسانند در واقع میتوان گفت هدف فعالان حقوق حیوانات از گرامیداشت روزجهانی حقوق حیوانات یادآوری این نکته است که نباید به حیوانات ظلم کرد، زیرا آنها زمین را با انسانها شریک هستند. در حمایت از حیوانات دو نگرش عمده وجود دارد، گروهی به رعایت رفاه حیوانات و برخی به رعایت حقوق حیوانات معتقدند، حمایت از حقوق حیوانات تفاوت مشخصی با رفاه حیوانات دارد، زیرا فعالان حقوق حیوانات هیچگونه استثمار حیوانات را نمیپذیرند، اما فعالان رفاه حیوانات میگویند اگر حیوان درد و سختی جسمی نکشد، مشکلی وجود ندارد. آنها بر این باورند که میتوان از پوست حیوانات نیز استفاده کرد فقط به این شکل که شرایط نگهداری از آنها مناسب بوده و با مرگ بدون درد به زندگی آنها خاتمه داد. ریشه رفاه حیوانات مسائلی است که به فیزیک حیوان و آسایش جسمی او بر میگردد، اما حقوق حیوانات به این میپردازد که انسان چه حقی دارد که حیوانی را محدود کند حتی اگر شرایط بهتری از محیط طبیعت برای آن در نظر بگیرد این نگرش اخلاقی و فلسفیتر است. باید تاکید کرد هرگونه استثمار حیوانات را باید نقض حقوق حیوانات دانست از محدودکردن آزادی آنها در سیرک و باغ وحش گرفته تا نگهداری آنها در قفس و آکواریومهای خانگی.
مهدی آیینی / گروه جامعه
پنج شنبه 20 آذر 1393 ساعت 12:17
در دانگنای (Dongnai) کشور ویتنام، معماران یک شرکت به نام VO Trong Nghia برای بچهها مهدکودکی ساختهاند که ۵۰۰ کودک را میتوان در آن نگهداری کرد، آموزش داد و اوقاتی سرشار از تفریح و بازی را برای آنها مهیا کرد: کودکستان کشاورزی در فضایی سبز و مارپیچ با ساختمانهایی از بتن و فروشگاههایی در اطراف آن همچنین نقش تنفسگاهی گیاهی برای محیط زیست ایفا میکند.
شنبه 13 دی 1393 ساعت 10:50
جام جم سرا: بارشهای سیل آسا در مناطقی از کشورهای مالزی، اندونزی و تایلند، سبب راه افتادن سیل شد و بسیاری از افراد و خانوادهها مجبور شدند بسرعت خانههای خود را ترک کنند. این سیل همچنین تعدادی کشته نیز بر جای گذاشت و خانوادههایی را عزادار از دست دادن عزیزانشان کرد.
گیاهخواران تاکید میکنند انسان در طول تاریخ تکامل خود به هیچ وجه گوشتخوار نبوده است و نمیتوان انسان را همهچیزخوار نامید، زیرا آناتومی انسان نشان میدهد او کاملا گیاهخوار است. آنها به وضع انگشتان، ناخن، طول روده و قدرت فک انسان که قادر نیست استخوان را بشکند، اشاره کرده و تاکید میکنند انسان موجودی گوشتخوار نیست. علاوه بر این، آنها با توجه به مزاج انسان دلیل دیگری نیز برای ادعای خود مطرح میکنند و یادآور میشوند انسان برای طبخ گوشت از چند نوع ادویه استفاده میکند تا بوی بد آن را از بین ببرد.
بابک توتونچی، موسس و مدیر سازمان مردم نهاد حرمت حیات که در حوزه گیاهخواری فعالیت میکند در این باره به جامجم میگوید: گوشتخوار موجودی است که جیره غذاییاش گوشت باشد و بتواند گوشت خام را با رگ، پی و استخوان مانند حیوانات گوشتخوار بخورد و انرژی به دست بیاورد، اما به موجودی که بتواند گیاهان را خام بخورد و انرژی به دست بیاورد گیاهخوار گفته میشود. بعلاوه به موجودی که به قول معروف مسئول تمیز کردن طبیعت بوده و از هر نوع منبعی تغذیه میکند، یعنی حتی لاشه نیز میخورد همهچیزخوار میگویند.
به گفته وی انسان در گروه گیاهخواران میوهخوار، دانهخوار و مغزخوار قرار گرفته و میتواند از برخی سبزیجات نرم نیز استفاده کند.
گیاهخواری، رژیم غذایی سالم
یکی از نکات مثبت گیاهخواری که بیشتر گیاهخواران به آن اشاره میکنند رژیم سالم غذایی آنهاست که میتواند سبب طول عمر و جلوگیری از بیماری انسانها شود. به نظر آنها منشاء بسیاری از بیماریها مصرف گوشت و محصولات حیوانی است. محمد باهرطالاری، مدیر یک سایت گیاهخواری در این باره به جامجم میگوید: ابتلا به اضافه وزن، دیابت، بیماریهای قلبی ـ عروقی و برخی سرطانها گواه این نکته است که گیاهخواری بسیار سالمتر از همهچیزخواری بوده و در پیشگیری از بسیاری از بیماریها موثر است.
گیاهخواران برای اثبات گفتههای خود به نظر انجمن تغذیه آمریکا اشاره میکنند که گیاهخواری را برای سلامت مفید میداند.
اما در برابر این اظهارنظر گیاهخواران، برخی معتقدند با گیاهخواری صرف نمیتوان پروتئین مورد نیاز انسان را تامین کرد. توتونچی دراین باره میگوید: انسان برای تامین پروتئین به منابع حیوانی نیازی ندارد، زیرا اسید آمینه در گیاهانی مانند سویا نیز وجود دارد.
حفظ محیط زیست یکی دیگر از نکاتی است که گیاهخواران ادعا میکنند با مصرف نکردن گوشت میتوان به آن دست یافت، باهرطالاری دراین باره یادآور میشود: خلاصه مقاله 400 صفحهای به نام «سایه بلند احشام» که از سوی فائو منتشر شده روند رو به رشد مصرف گوشت و تخریب محیط زیست و هدر رفتن منابع را شرح میدهد و نتیجهگیری میکند که برای حفظ زمین باید تغذیه گیاهی را پیش گرفت. اومیگوید: در طول تاریخ نویسندگان، دانشمندان و فیلسوفان بسیار بزرگی مانند تولستوی، شوپنهاور، شلی و اینشتین به اهمیت گیاهخوار بودن پی بردند.
حفظ گونههای گیاهی و جانوری
تخریب جنگلها و تبدیل شدن آنها به مزارع کشاورزی یکی دیگر از دلایلی است که گیاهخواران با استناد به آن روی مثبت بودن رژیم غذایی خود پافشاری میکنند، زیرا به نظر آنها تخریب جنگل بیشتر برای تامین غذای حیوانات در دامداریهای صنعتی اتفاق میافتد.
به اعتقاد گیاهخوران به دلیل تخریب محیط زیست با هدف دامپروری هر روز از میزان پوشش گیاهی و جنگلی زمین کاسته شده و بر اثر این آسیب گونههای زیادی منقرض میشوند.
مدیر سایت گیاهخواری به دلایل گرمایش زمین اشاره میکند و میافزاید: عمدهترین دلیل این رخداد در یکصد سال اخیر انتشار گازهای گلخانهای است. براساس گزارش موسسه ورلد واچ، بیش از 50 درصد گرمایش زمین ناشی از پرورش حیوانات در دامداریهای صنعتی است. ظلم و بدرفتاری با حیوانات، یکی دیگر از فواید گیاهخواری است که به نظر گیاهخواران میتوان آن را با ترک گوشتخواری به حداقل رساند.
باهرطالاری خاطرنشان میکند: رفتار بد و کشتار بیرحمانه حیوانات از سوی انسانها برای تهیه گوشت نیز میتواند دلیل مناسبی برای گیاهخوار شدن باشد، زیرا با این کار تقاضا برای گوشت کاهش پیدا کرده و میتواند سبب کمشدن تدریجی این نوع رفتار و برخورد نامناسب انسانها با حیوانات شود.
یکی دیگر از نکات جالبی که بین گیاهخواران وجود دارد این است که برخی گیاهخواران معتقدند دلیل این که برخلاف هشدارهای کارشناسان نسبت به عواقب گوشتخواری هنوز افراد زیادی از منابع حیوانی تغذیه کرده و صنعت بزرگ گوشت و لبنیات هنوز پا برجاست این نکته است که این صنایع در دانشگاههای بزرگ دنیا نفوذ دارند و سالانه مبالغ هنگفتی هزینه میکنند تا در دروس گنجانده شود که بدن انسان نیاز ویژه به لبنیات و گوشت دارد.
مهدی آیینی / گروه جامعه
پنج شنبه 23 بهمن 1393 ساعت 09:39
جام جم سرا: خانوادههای اهوازی در این روزها نه تنها با گرد و غباری که از راه بینی وارد ریههایشان میشود و آنها را به دردسر میاندازد و یا به مراکز درمانی میکشاند، بلکه از راه کاهش دید نیز سبب نگرانی و حتی وارد آمدن لطماتی به افراد و خانوادهها شده است. سانحه تصادف در چنین هوایی دو روز پیش باعث کشته شدن ۸ نفر و به عزا نشستن خانوادههایشان شد.
مریم زنی چهل و دو ساله و متاهل است که در بانک کار میکند. او هر روز صبحها ساعت پنج با زنگ ساعت شماطهدار از جای میپرد، رختخوابش را مرتب میکند، دوان دوان به آشپزخانه میرود، غذایی که قرار است برای ناهار فرزندانش آماده شود، در آرامپز بار میگذارد، سپس مشغول چیدن سفره صبحانه میشود، همه چیز را مرتب میکند و ساعت شش ونیم شوهر و دختر و پسر مدرسهایاش را از خواب بیدار میکند تا صبحانه بخورند و آماده شوند. ساعت هفت و ربع هر چهارتای آنها باید از منزل خارج شوند.
مریم به بانک میرود، شوهرش به اداره پست و دو فرزندش پیاده به سمت مدرسه. مریم در راه رفتن به بانک به کارهای نیمه تمامی میاندیشد که از دیروز برایش باقی مانده و امروز باید انجام دهد. او در محل کار حاضر میشود در حالی که مانند دیگران شاداب نیست و بیخوابی بر چشمانش سنگینی میکند. به هر نحوی که هست خودش را پشت میزش میرساند و شروع به انجام کارهایش میکند. وظایفش زیاد است و دقیقهها سریع میگذرد. او در حین انجام کارهای بانکی باید صدها فکر دیگر را نیز در ذهنش تنظیم کند؛ شوهرش دیشب غرولند میکرد که از دو ماه پیش قرار بود پدر و مادرش را در تعطیلات آخر هفته برای ناهار دعوت کنند و مریم هربار نداشتن فرصت کافی برای مرتب کردن خانه و انجام کارهای مهمانی را بهانه کرده و آن را به تاخیر انداخته است.
مدرسه دخترش تاکنون چندبار او را برای انجمن اولیا و مربیان خواستهاند و او نتوانسته رضایت مدیر بانک برای غیبت کردن از کار و حضور در مدرسه دخترش را جلب کند و به همین دلیل، از نمره انضباط دخترش کم شده و او یکریز غر میزند. از سوی دیگر مریم بتازگی متوجه شده که پسرش بعد از مدرسه یکراست به خانه نمیرود و دلش هزار راه میرود که چه اتفاقی درحال وقوع است؟!
مریم نمونه یک زن تلاشگر و فداکار برای خانواده است، اما سه عضو دیگر خانوادهاش به او به چشم زنی بیمسئولیت نگاه میکنند که شغل خود را به آنها ترجیح میدهد. تفریح و سرگرمی در دنیای مریم جایی ندارد و او کمتر شبی را به خاطر میآورد که توانسته باشد سری راحت روی بالش بگذارد و چندساعت خواب بیدغدغه را تجربه کند، اما شوهرش وی را زنی کامل نمیداند، زیرا مانند سایر زنهای فامیل هزار و یک هنر از انگشتانش نمیریزد. او فرصت خیاطی، بافتنی، ترشی انداختن، مربا درست کردن و انجام دیگر کارهای زنانه را مانند بقیه زنهای کدبانوی فامیل ندارد. بچهها هم از این که هر روز باید خودشان کلید به در بیندازند و وارد خانه سوت و کور شوند، پس از آن ناهارشان را بکشند و در تنهایی بخورند بشدت گلهمندند. مریم مخارج خودش را تامین میکند، هر از گاهی برای بچهها پول خرج میکند و برای همسرش هدیه میخرد. با این حال، شوهرش همواره ادعا داشته که بهتنهایی میتوانسته خرج زندگی را تامین کند، به شرط آن که زنی کامل داشت که او را به زندگی مشترک دلگرم میکرد.
اینها تنها مشکلات مریم نیست. بسیاری از زنان شاغل به همین وضع دچارند. آنها در 24 ساعت شبانهروز فقط پنج، شش ساعت حق خوابیدن دارند و بقیه این مدت را باید دائم در حال دویدن و کارکردن باشند. اسم مهمانی دادن که به میان میآید، غم دنیا بر دل آنها مینشیند، زیرا میدانند هر مهمانی تا چه اندازه انرژی میبرد، در حالی که آنها نیروی کافی برای پیش بردن زندگی معمولی را ندارند، چه برسد به مهمانیای که باید برای برپاشدنش بسیار تلاش کنند و در نهایت هم نتوانند آن چیزی را که دوست داشتهاند به ثمر برسانند. آنها برای شوهرشان مانند یک زن خانهدار فرصت ندارند و نمیتوانند به فرزندان خود آن طور که دوست دارند رسیدگی کنند. دیگر فرصت آن فرا رسیده که تصمیماتی درست برای زندگی بگیرند. اگر شما هم جزو بانوان زحمتکش شاغلید، حتماً این نکات را به کار ببندید:
• ساعات کاری محدود:
خانمی که شش روز در هفته سر کار میرود و ساعات کاریاش از هفت صبح تا هشت شب است، به هیچ وجه نمیتواند در زندگی خانوادگیاش یک همسر یا یک مادر باشد. ساعات کاری هر زنی باید محدود باشد تا او بتواند زندگی داخلی و خارجیاش را با یکدیگر تنظیم کند و برای انجام وظایف گوناگونش فرصت کافی داشته باشد. یک بانو میتواند پنج روز هفته به سرکار برود و حداکثر ساعت چهاربعدازظهر منزل باشد. به این ترتیب فرصتی برای نظم دادن به تمام امور زندگی داخلیاش پیدا میکند.
• محیط کاری آرام:
چیزی بدتر از یک محیط کاری پرتنش برای زنان وجود ندارد. فشارهای فضای کار بر زنان بیش از مردان سنگینی میکند و روحیه زن را به سمت خردشدن پیش میبرد. زنی که تمام انرژیاش را در محیط کار مصرف میکند، نمیتواند در خانه کاری از پیش ببرد. هر زنی باید به دنبال شغل مورد علاقهاش در محیطی باشد که فشار و تنشی برای او به همراه ندارد.
• حذف کارهای غیر ضروری:
چند ساعت با خودتان صادقانه بیندیشید که گذشته از مسائل روزمره زندگی، چه اهدافی را در سر میپرورانید و از دنیا چه میخواهید. قرار است برای خودتان چه کارهایی انجام دهید و در مقام یک همسر و مادر به چه نحو عمل کنید. وقت و زمانتان را برای انجام کارهایی که به محقق شدن اهدافتان میانجامد صرف کنید و هر کار غیرضروری که کوچکترین نقشی در آیندهتان ندارد، حذف کنید. اگر میخواهید برنامههای سفر و مهمانی داشته باشید، باید به نیت تجدید قوای خانوادگی و محبت به نزدیکان باشد و هرکاری که انگیزه بیهوده دارد، رها کنید. تماشای فیلم و گوش کردن به موسیقی را همراه انجام دیگر کارهایتان داشته باشید تا بتوانید از فرصتها بیشترین بهره را ببرید.
• تقسیم پول:
شمایی که سر کار میروید و وقت و انرژیتان را در آن محیط صرف میکنید، چگونه توقع دارید که همسرتان کوچکترین چشمداشتی به حقوقتان نداشته باشد؟ کارکردن در محیط خارج از خانه، قدرت آزادی یک زن را نیز افزایش میدهد و او را بهروزتر میکند. درمقابل این تفاوتها با یک زن خانهدار، شما هم باید منطقی به فکر تقسیم کردن پول خود در زندگی متاهلی باشید.
• تقسیم کار در خانه:
این مساله را برای همسر و فرزندانتان تفهیم کنید که کارکردن شما بیرون از خانه میتواند به رفاه خانوادگیتان کمک کند و آنها هم باید نقش خود را در این رشد خانوادگی ایفا کنند. چه اشکالی دارد اگر مردها انجام برخی کارهای خانه را به عهده بگیرند و هریک از فرزندان هم در حد سن و تواناییشان مسئولیتی را بپذیرند. شما میتوانید شستن لباس را به عهده یکی از بچهها بگذارید و جاروی اتاقها را به عهده دیگری. از همسرتان هم خواهش کنید که در برخی موارد به شما یاری برساند. همین که چند مسئولیت از دوشتان برداشته شود، کمک بسیار بزرگی برای شما خواهد بود (لیلا رعیت/ چاردیواری - ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
365
سال ۲۰۱۴ که فراخوان پانزدهمین مسابقه بینالمللی نقاشی محیط زیست «جی کیوای» کشور ژاپن اعلام شد، فاطمه محلاتی، دختر ۱۰ سالهٔ کرمانی یکی از ۲۰ هزار کودکی بود که نقاشی خود را برای بخش بینالملل این مسابقه فرستاد و هفتهٔ گذشته، نامش بهعنوان برندهٔ نخست اعلام شد.
این دوره از مسابقهٔ «جی کیوای» با موضوع «زمین، یار شگفتانگیز» برگزار شد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمان، اثری از فاطمه را همراه چند نقاشی از دیگر اعضای خود برای این مسابقه ارسال کرد. نقاشی فاطمه محلاتی که با تکنیک گواش کار شده، سرشار از رنگ است و طبیعت و کشاورزی را با بیانی ساده و کودکانه روی کاغذ آورده و به این ترتیب، توانسته بین ۲۰ هزار نفر، مقام نخست را بهدست آورد.
فاطمه محلاتی در گفتوگویی کوتاه از احساسش درباره برنده شدن در این مسابقه، موضوع نقاشیاش و وضعیت محیط زیست چنین گفت: همان روزی که فهمیدم در این مسابقه برنده شدهام، خیلی خوشحال شدم و هنوز هم حس خیلی خوبی دارم. در نقاشیام انواع حیوانات، مزرعه و گلها را کشیدم و آدمهایی که در حال کشاورزی هستند و از بودنشان در طبیعت لذت میبرند. من این تصویرها را در سفرها و گردشهایی که به مزرعهها و جاهای سرسبز رفته بودم، دیدم و آنها را در نقاشیام آوردم.
وی افزود: وضعیت محیط زیست و آبوهوا، خیلی مهم است و باید مراقب همهٔ آن چیزهایی که مربوط به طبیعتاند، باشیم.
مهین مهدیزاده -مادر این هنرمند نقاش- نیز دربارهٔ آشنایی فاطمه با این جشنواره گفت: فاطمه از ۶ سالگی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کرمان بود. هر شیوهنامهای که دربارهٔ مسابقات بینالمللی نقاشی به دست مربیان کانون میرسید، به فاطمه توضیح داده میشد تا براساس موضوعشان نقاشی بکشد. بر همین اساس، خانم نژادصادقی، مربی هنری کانون وقتی فهمید چنین مسابقهای برگزار میشود، موضوع آن را با فاطمه در میان گذاشت تا او یک نقاشی برای آنجا بفرستد.
او ادامه داد: در اطراف شهرستان «راین» روستاهای زیادی وجود دارد و کشاورزی و دامداری پررونق است. فاطمه با گردش به این مکانها و دیدن مناظر و آدمهای در حال فعالیت، نقاشیای مرتبط با محیط زیست کشید و مربیان آن را برای مسابقه فرستادند.
مهدیزاده دربارهٔ نحوهٔ اطلاعش از برنده شدن فاطمه نیز توضیح داد: دو هفته پیش، یکی از نقاشیهای دخترم در مسابقهٔ نقاشی بلغارستان که موضوع آزاد داشت، برنده دیپلم افتخار شد. وقتی هفتهٔ پیش برای چک کردن این خبر در حال بررسی سایتها بودم، متوجه شدم نقاشی دیگری از فاطمه برنده مسابقه «جی کیوای» ژاپن شده است. البته هنوز دربارهٔ نحوهٔ دریافت جایزه و میزان آن توضیحی به ما داده نشده است.
او همچنین به علاقهٔ فرزندش به هنر نقاشی اشاره و اظهار کرد: فاطمه از پنج سالگی که به مهدکودک میرفت، نقاشی میکشید و در این هنر، استعداد فراوانی دارد. وقتی مربیهایش متوجه این استعداد او شدند، به ما گفتند که باید آن را جدی بگیریم. فاطمه دختری است که اگر یک منظره را برایش توضیح بدهید، در ذهنش میتواند آن را بهخوبی مجسم کند و روی کاغذ بیاورد، یعنی اگر درباره هر موضوعی مربوط به محیط زیست، کشاورزی، دامداری و آبوهوا برای او توضیح داده شود، او میتواند یک نقاشی زیبا دربارهٔ آن بکشد.
مهدیزاده افزود: تا کنون از ادارهٔ آموزش و پرورش کرمان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این شهر، پیامهای تبریکی برای ما فرستاده شده است.
معصومه ابتکار -رییس سازمان محیط زیست- نیز با انتشار پیامی، برنده شدن فاطمه محلاتی را در مسابقه «جی اکیوای» به او تبریک گفت و در پیامش نوشت: «ایران زمین، زادگاه دلهای بزرگ، عزمهای قوی و استعدادهای درخشانی است که البته فرصتی بیشتر میطلبند تا شناخته و شناسانده شوند. کسب جایزه اول مسابقه بینالمللی نقاشی محیط زیست ژاپن از سوی خانم فاطمه محلاتی، دانشآموز کلاس پنجم دبستان زینبیه شهر راین استان کرمان گواه همین استعدادهاست. به علاوه، مایه امیدواری است که این استعدادها متوجه اهمیت طبیعت و محیط زیست شده و در این زمینه، افتخارآفرینی دارند. بیتردید محیط زیست شکننده کشور اینک میتواند به همین عزمها دل خوش دارد. ضمن تبریک به فاطمه خانم عزیز و تشکر از مسوولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که این امکان را فراهم آوردند، آرزو میکنم تلاش مسوولان در زمینههای مختلف به شکوفایی هرچه بیشتر این استعدادها بینجامد و دختران و پسران عزیز ما بیش از پیش صاحب رتبههای برتر جهانی و اثربخشی در عرصه داخلی شوند.» (ایسنا)
41