پاسخ مشاور: با توجه به اینکه گفتهاید از روزهای اول زندگیتان این مشکل وجود داشته است به نظر میرسد که شما نیز به اندازه همسرتان در به وجود آمدن این شرایط نقش داشتهاید زیرا فراگیری مهارتهای ارتباطی و زناشویی یکی از مهمترین تکالیف زوجین است و از همه مهمتر اینکه فرزندآوری باید زمانی انجام گیرد که زن و مرد روحیه مسئولیت پذیری و آمادگی لازم برای این کار را کسب کرده باشند و به نظر میرسد که شما و همسرتان قبل از کسب آمادگی لازم دارای ۲ فرزند شدهاید. با این حال و ضمن اینکه باید بدانید که طلاق راه حل مشکل شما نیست، توجه شما را به نکاتی که در ادامه مطرح میشود جلب میکنم.
مهارتهای زندگی را فرا بگیرید
شما به هر شکلی که میتوانید باید زمینه را برای فراگیری مهارتهای زندگی برای همسرتان فراهم کنید و در این فرآیند دانش خودتان را نیز افزایش دهید. همچنین تدوین یک برنامه ریزی روزانه یا هفتگی و تفکیک وظایف به همراه یک برنامه ریزی اصولی و تقسیم کار در منزل، میتواند بخشی از بیمسئولیتی همسرتان را به او یادآوری کند؛ بنابراین به جای انجام وظایف همسرتان که به آن اشاره کردهاید، سعی کنید مشکل را به صورت ریشهای حل کنید و برای این کار توصیه میشود ضمن ترغیب همسرتان به شرکت در کارگاههای آموزش خانواده از یک مشاور خانواده نیز کمک بگیرید.
همچنان از همسرتان طرفداری کنید
سعی کنید در یک گفتوگوی منطقی و یک فرصت مناسب انتظارات خود را به همسرتان بگویید و از او نیز بخواهید انتظاراتش را بیان کند. شاید این رفتارهای او اعتراضی در برابر برآورده نشدن توقعهای او از شما باشد. لطفا بدون پیشداوری این موضوع را پیگیری کنید. گفتهاید که تا امروز از همسرتان طرفداری کردهاید. این را بدانید که حفظ آبرو و طرفداری زوجین از یکدیگر امری پسندیده و مثبت است منتهی توجه داشته باشید که فقط با این کار چیزی تغییر نمیکند و شما در عین گذشت و حمایت از همسرتان باید توجه بیشتری را معطوف اصلاح رفتار وی بکنید و برای این کار گاهی لازم است که مراتب نارضایتی خود را نیز به او اعلام کنید.
آینده فرزندانتان را مد نظر قرار دهید
توجه داشته باشید که فرزندان برای رشد فکری و جسمی صحیح و متعادل، توجه و همراهی پدر و مادر را با هم نیاز دارند و در صورتی که هر یک از والدین در این خصوص کوتاهی کند باعث احساس کمبود عاطفی در فرزندان خواهد شد. شما ۲ فرزند دارید و در تصمیم گیریهایتان باید آینده آنها را هم مدنظر قرار دهید.
به دنبال رضایت از زندگی باشید
میزان رضایت از زندگی، نسبی است و یقینا هر زن و شوهری که در زندگی زناشویی بر اساس اصول مشترک و طبق یک برنامه ریزی هدفمند سعی کنند مشکلات پیش رو را بردارند و در صدد رفع نواقص یکدیگر باشند میزان بیشتری از این رضایت را تجربه خواهند کرد و بر همین اساس توصیه میکنم از همین امروز یک تصمیم جدی برای ایجاد تغییرات اساسی در روند زندگیتان بگیرید و ضمن پرهیز از باج دادن و روزمرگی و فکر کردن به جدایی، میزان رضایتمندی خود را از زندگی مشترک بالا ببرید. (حسین محرابی، کارشناس ارشد روانشناسی/خراساان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
857
خبرگزاری آریا -
روان شناسی شلختگی در گفتگو با دکتر پرویز رزاقی روان شناس:
روان شناسی شلختگی - انبوهی از کاغذ و مجله کف اتاق، کیف دستی شلوغ و نامرتب، کمدی انباشته از لباس های چرک و چروکیده، جوراب های تا به تا، موهای چرب و عرق کرده... اینها شما را یاد چه کسی می اندازد؟ آقای "ووپی" در کارتون معروف دهه 60 یا حسنی که "توی ده شلمرود" تک و تنها بود و هیچ کس راضی نمی شد به خاطر موی بلند و ناخن های درازش با او بازی کند؟ زیاد دور نرویم، همین دور و بر خودمان، بین همکاران و دوستان و اعضای خانواده هم هستند کسانی که یکی، دو تا از این ویژگی ها یا حتی تمامشان را داشته باشند....
شاید خود ما هم کمی شلخته و نامنظم هستیم و خبر نداریم! برای اینکه بدانید شلختگی چیست، چرا به وجود می آید و برای خلاص شدن از آن باید چه کرد، این گزارش را تا انتها بخوانید.
شلختگی تقریبا مساوی است با بی نظمی، البته با درجه شدت بیشتر. این اختلال رفتاری اتفاقا در جامعه ما بسیار شایع است و جالب است که بدانید درصد قابل توجهی از مراجعان دکتر پرویز رزاقی، روان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، افراد شلخته ای هستند که برای درمان بی نظمی شان به علم روان شناسی متوسل می شوند: «آنها معمولا همراه یکی از اعضای خانواده شان به من مراجعه می کنند. خودشان به هیچ وجه با شلختگی شان مشکلی ندارند و فکر می کنند این رفتار طبیعی است ولی اغلب به خاطر مشکلاتی که در خانه برایشان به وجود می آید، کم کم قبول می کنند که شلخته اند و تصمیم به درمان می گیرند. به عنوان نمونه همین چند وقت پیش، آقایی همراه همسرش به من مراجعه کرد که یکی از صاحب منصبان نظا می بود ولی خانمش از شلختگی او به شدت رنج می برد؛ به طوری که مجبور بود روزانه به اندازه 2 تا مشت کاغذ خرده و دستمال کاغذی کثیف از جیب های او بیرون بکشد و دور بریزد و کیف دستی اش را تمیز کند. علاوه بر آن، این آقا اصلا به نظافت شخصی اش نمی رسید، حمام و اصلاح نمی کرد و همین رفتار روی زندگی زناشویی شان تاثیر منفی گذاشته بود؛ به طوری که این خانم دیگر رغبتی به نزدیکی با همسرش نداشت. ولی خوشبختانه با انجام تمریناتی مشکل شان کاملا حل و شلختگی آقا هم درمان شد.»
شلختگی به خانواده بستگی دارد.
شلختگی انواع و اقسام دارد که برمی گردد به ویژگی های شخصیتی و خلقی فرد یا به الگویی که در آموزش شلختگی به او نقش داشته است. به عنوان نمونه بعضی ها ظاهرشان مرتب و آراسته است ولی اتاقشان به هم ریخته و نامنظم. دکتر رزاقی درباره این افراد می گوید: «گاهی نقش های اجتماعی می تواند افراد شلخته را مجبور به رعایت بعضی چیزها کند.
به عنوان نمونه فرد استاد دانشگاه است و ناچار است با ظاهر آراسته در محیط کارش ظاهر شود ولی وقتی وارد دنیای فردی خودش یعنی خانه می شود، باز خود واقعی اش بروز می کند و رفتارهای شلخته وارش را ادامه می دهد. گاهی هم بعضی ها برای جلب توجه و تایید گرفتن از گروه، پوشش خاصی را انتخاب می کنند چون می دانند اگر نامرتب باشند گروه آنها را تایید نمی کند بنابراین مجبورند با خودشان بجنگند و آراستگی ظاهر را رعایت کنند اما این آراستگی آنقدر درونی نشده که به زندگی شخصی و خانه آنها هم بسط داده شود.»
از طرف دیگر شدت و ضعف شلختگی یک فرد، بستگی دارد به میزان تحمل خانواده و اطرافیانش: «به عنوان نمونه برای یک خانواده ریخت و پاش اتاق یا آشپزخانه در حد یکی، دو روز قابل تحمل است ولی بیش از این مدت، معنی شلختگی می دهد یا برای یک خانواده دیگر مرتب نبودن ظاهر و لباس، عادی است در حالی که برای خانواده دیگری این یک فاجعه محسوب می شود.» این موضوع یعنی شلختگی نسبی است و همین تفاوت تعریف خانواده ها از نظم و بی نظمی، باعث می شود که بعضی از افراد تازه بعد از ازدواج از طرف همسرشان شلخته خطاب شوند چون قبلا رفتارشان مورد تایید خانواده بوده و به آن عادت کرده اند ولی همسرشان این رفتار را شلختگی می داند.
چرا شلخته ایم؟
«مشاهدات کلینیکی نشان داده که افراد شلخته حتما در خانواده خودشان یک فرد شلخته داشته اند. به عنوان نمونه خاله یا عمویی شلخته بوده ولی بچه با او تماس چندانی نداشته که رفتارش را از طریق یادگیری کسب کند؛ پس شلختگی می تواند ارثی باشد هرچند که هنوز ژن مخصوصی برایش یافته نشده است. یکی دیگر از دلایل شلختگی می تواند مشاهده باشد؛ یعنی به عنوان نمونه پدر شلخته است و کودک رفتارهای او را مشاهده می کند و از آنجا که بیشتر انسان ها متمایل به راحت طلبی اند، کودک ترجیح می دهد از پدرش الگوبرداری کند تا از مادرش که منظم تر است، بنابراین مسواک نمی زند، لباس هایش را جمع نمی کند و... یادگیری هم یکی دیگر از عوامل موثر است یعنی رفتار شلختگی بر اثر تکرار اتفاق می افتد. به عنوان نمونه بچه از اول لباس هایش را می ریزد و جمع نمی کند و کسی هم به او چیزی نمی گوید. همین رفتار به تدریج تبدیل به عادت می شود.» اما به وجود آمدن رفتار شلختگی علت های دیگری هم می تواند داشته باشد.
گاهی اوقات فرزندان خانواده های منظم و سختگیر هم شلخته می شوند. دکتر رزاقی اسم این نوع بی نظمی را شلختگی وارونه می گذارد. در بعضی خانواده ها تحکم و زورگویی پدر و مادر برای رعایت نظم و تکرار پیام های کلا می متوالی فرد را وادار به مقاومت می کند و در او نوعی شلختگی به وجود می آورد. در بعضی از موارد هم فرد از ابتدا شلخته نیست ولی به خاطر شرایط خاصی دچار این رفتار می شود. بعضی ها در بحران بلوغ به دلیل میل به استقلال در مقابل نظمی که خانواده روی آن تاکید دارد مقاومت می کنند. به عنوان نمونه نوجوان نمی گذارد مادرش اتاقش را منظم کند و می گوید این طور راحت تر است. سپس این رفتار به شکل عادت در می آید و فرد در باقی زندگی اش شلخته می شود.
آقایان شلخته ترند!
شاید برایتان این سوال به وجود آمده باشد که مردان شلخته ترند یا زنان: «البته آقایان !» این پاسخ دکتر رزاقی به این سوال است. شلختگی می تواند عواقب اجتماعی و شخصی زیادی به دنبال داشته باشد: «وقتی دامنه شلختگی به روابط اجتماعی کشیده شود می تواند تاثیرات مخربی روی شغل و ارتباطات شخص بگذارد. به عنوان نمونه بوی عرق بدن یا بوی بد دهان فردی که به نظافت شخصی اش اهمیتی نمی دهد باعث دوری افراد از او و کاهش روابط اجتماعی اش می شود.
ضمن اینکه شلختگی و بی نظمی در محیط کار می تواند تحقیر و تمسخر از سوی همکاران را به دنبال داشته باشد و همچنین باعث عدم اعتماد مافوق به فرد نامنظمی می شود که کارهایش را به موقع انجام نمی دهد. این عدم اعتماد اعتبار حرفه ای فرد را زیر سوال می برد و در نتیجه در پست های مهم و کلیدی از این افراد استفاده نمی شود و همین موجب کاهش اعتماد به نفس آنها خواهد شد. در زندگی شخصی هم اگر شخص همسر صبوری داشته باشد که ریخت و پاش و بی نظمی اش را تحمل کند مشکلی پیش نمی آید ولی اگر معیارهای نظم برای همسرش متفاوت باشد زندگی آنها توام با تنش، دعوا، تحقیر و سرزنش خواهد بود.
ضمن اینکه به دلیل عدم رعایت نظافت شخصی در روابط زناشویی آنها هم معمولا مشکلاتی پیش می آید و میل همسر به برقراری رابطه کاهش پیدا می کند. این سردی جنسی به تدریج از دفعات برقراری رابطه زناشویی می کاهد یا باعث شکل گیری روابط عاری از شور و شوق و از سر اکراه خواهد شد.» دکتر رزاقی نسبت به درمان شلختگی از طریق روان شناسی و مشاوره بسیار خوشبین است و معتقد است هر فرد شلخته ای صرف نظر از شدت و ضعف شلختگی اش می تواند برای درمان مشکلش اقدام کند و با انجام یک سری تمرینات نتیجه بگیرد.
گردآوری: گروه سلامت پرداد