مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

۸۰۰ هزار دختر شوهر داده‌ام، هیچ اتفاقی برایم نیفتاده!

جام جم سرا: رضا نیری در جریان امضای تفاهمنامه همکاری مشترک با هلال ‌احمر گفت: مجمع خیرین سلامت و هلال‌احمر در خط مقدم مبارزه با غم و غصه‌ هستند.
وی به نقش خود در سر و سامان دادن به دختران بی‌سرپرست و فقیر اشاره کرد و به شوخی گفت: می‌گویند پدری که دو دختر شوهر دهد کمرش خم می‌شود اما من ۸۰۰ هزار دختر به خانه بخت فرستاده‌ام و هیچ اتفاقی برایم نیفتاده است.

نیری همچنین به نقش بهداشت و درمان در کشور اشاره کرد و از مشکلات بسیار این حوزه گفت. او افزود: روزی لنکرانی وزیر اسبق بهداشت به خدمت حضرت آقا رفت، ایشان از خدمات حوزه سلامت تشکر کردند اما گفتند من نیز مانند امام (ره) می‌گویم کار را به مردم واگذار کنید چرا که خیرین زیاد هستند و پول آن‌ها فراوان. اگر می‌خواهیم وضعیت سلامت کشور را سر و سامان دهیم باید به این توصیه توجه کنیم.(اعتدال)


ادامه مطلب ...

این پدر و مادر اعصاب برایم نگذاشته‌اند

جام جم سرا: نگرانی‌های والدین در رابطه با وضعیت آینده فرزندانشان امری طبیعی است ولی متاسفانه ممکن است در برخی موارد سطح بالای انتظارات و توقعات از فرزندان بدون در نظر گرفتن توانایی‌ها و شرایط آنان باشد که در این صورت با تحت فشار گذاشتن فرزندان و گاهی نیز با مقایسه بیجا و احیانا سرزنش کردن آن‌ها همراه شود.

والدین گرامی باید توجه داشته باشند که چنین رفتارهایی نه تنها اثربخش نخواهد بود بلکه در بیشتر موارد به کاهش اعتماد به نفس، از دست دادن امید به آینده و لجبازی فرزندشان منجر می‌شود.


ذهنیت منفی به والدینتان نداشته باشید

با این حال آنچه مهم است و می‌تواند در کاهش این گونه رفتار‌ها و همچنین رسیدن به موفقیت بیشتر مفید واقع شود، برخورد منطقی و عاقلانه در برابر این رفتارهاست و به نظر می‌رسد که درباره شما وجود یک ذهنیت منفی درباره حرف‌های پدر و مادرتان مزید بر علت شده است به گونه‌ای که حتی اگر والدینتان سخنی در رابطه با مسائل دیگر عنوان کنند شما آن را به قضیه قبول نشدن خود در آن مدرسه ربط می‌دهید در صورتی که ممکن است واقعا آن‌ها چنین قصد و نیتی نداشته‌اند.


شاید دچار افسردگی شده‌اید

گاهی اوقات پیش داوری‌های منفی، زودرنجی و قضاوت‌های منفی درباره رفتار و گفتار دیگران، می‌تواند از علایم افسردگی محسوب شود. با توجه به اینکه شما در سن نوجوانی قرار دارید و این دوره از مراحل رشد به طور طبیعی همراه با تغییراتی در وضعیت روانی و جسمانیتان است، ممکن است به دلیل آشنا نبودن والدینتان با شیوه‌های صحیح برخورد با یک نوجوان، دچار افسردگی شده باشید؛ بنابراین اگر احساس می‌کنید که به هر دلیل برخی علایم افسردگی در شما وجود دارد بهتر است ضمن مراجعه به یک روان‌شناس با تجربه در رابطه با وضعیت روانی خود با وی مشورت کنید و ضمن شروع یک برنامه مناسب سعی کنید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید.

البته در صورت امکان والدین خود را نیز در این مشاوره همراه کنید تا آنان نیز نکاتی را در خصوص ویژگی‌های دوره نوجوانی و شیوه‌های صحیح رفتاری با نوجوان دریافت کنند.


گذشته را جبران کنید

از طرف دیگر اگر تفسیر حرف‌های والدینتان را بر پایه میزان تحصیلات و سطح آگاهی آن‌ها از شرایط یک نوجوان قرار دهید و پیش داوری منفی درباره گفتارشان نداشته باشید یقینا مشکل کمتری خواهید داشت.

همان طور که خودتان گفتید، مطمئن باشید که والدینتان شما را دوست دارند و اگر احیانا تذکری به شما می‌دهند صرفا به خاطر همین علاقه و نگرانیشان درباره آینده شماست پس به جای دلخور شدن از حرف‌هایشان سعی کنید اعتمادشان را درباره جبران اشتباهات و کاستی‌های گذشته‌تان جلب کنید.


راهنمایی برای والدین

در بعضی موارد والدین به دلیل نداشتن آگاهی کافی، توقعاتی از فرزندان خود دارند که خارج از توان و استعداد آنهاست. این والدین محترم سعی می‌کنند تمام آرزوهای برآورده نشده‌شان را از طریق فرزندان خود محقق کنند بنابراین لازم می‌دانم به والدین گرامی نیز توصیه کنم که سطح خواسته‌های خود را بر مبنای توانایی و استعداد فرزندانشان قرار دهند و تمام سعیشان بر این باشد که زمینه را برای فعالیت حداکثری آنان فراهم کنند و صرفا به نتیجه کار فکر نکنند. (حسین محرابی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/خراسان)


ادامه مطلب ...

آقای دکتر! این داروها را برایم تجویز کنید

اما کم نیستند بیمارانی که این مساله را اشتباه می‌گیرند و با خودشان فکر می‌کنند که می‌توانند کار درمان خودشان را هم پیگیری کنند.

حتی بعضی‌ها پا را فراتر می‌گذارند و مثلا یک آزمایش پزشکی خاص یا یک عکسبرداری خاص پزشکی در ذهنشان است و فقط برای این‌که پزشک همان آزمایش را در نسخه بیمار بنویسد، به پزشک مراجعه می‌کنند.

یعنی از قبل با خودشان طی کرده‌اند که به فلان آزمایش نیاز دارند، ولی چون نمی‌توانند بدون نسخه به آزمایشگاه بروند، مجبور می‌شوند به پزشک مراجعه می‌کنند.

درواقع، کار آنها لنگ یک امضا و مهر پزشک است و شاید اگر قانون به آنها اجازه می‌داد و خودشان می‌توانستند برای خودشان نسخه درمانی بنویسند، در آن صورت دیگر اصلا نیاز نمی‌دیدند پیش پزشک بروند.

این اتفاق هم فقط برای بیماری‌های ساده‌ای مثل سرماخوردگی نمی‌افتد، بلکه حتی برای بیماری‌های تخصصی هم بیمار فکر می‌کند که می‌داند کدام دارو، حال او را بهتر می‌کند.

از طرف دیگر، این روزها با وجود فراگیر شدن اینترنت و دسترسی آزاد به اطلاعات پزشکی، خیلی از بیماران احساس می‌کنند دانش پزشکی‌شان قوی شده است و در این زمینه یک اعتماد به نفس کاذب دارند. حتی نسخه‌های نرم‌افزار آشنایی با داروها هم این روزها در گوشی‌های تلفن همراه خیلی‌ها نصب شده و کافی است نام یک بیماری یا یک آزمایش پزشکی را در آن جستجو کنید، آن وقت می‌بینید سیلی از اطلاعات تخصصی را به زبان ساده به شما
منتقل می‌کنند.

داشتن همین اطلاعات دست و پا شکسته، خیلی از بیماران را گمراه می‌کند و به این تصور غلط می‌رساند که کار درمانی، کار راحتی است و از پس هر کسی برمی آید. مثلا وقتی شما بدانید فلان دارو برای فشار خون مفید است، آن وقت احتمال دارد با خودتان فکر کنید که می‌توانید با مصرف این دارو، مشکلتان را حل کنید، در حالی که درمان بیماری، یک فرآیند ویژه است که احتمال دارد اصلا از مسیر دارو خوردن و آزمایش دادن نگذرد.

نسخه خواستن، همان خوددرمانی است

وقتی بیماری به پزشک معالج اصرار می‌کند که حتما یک داروی خاص را برای درمان بیماری‌اش تجویز کند، این کار فرق چندانی با خوددرمانی ندارد.

یعنی هیچ فرقی نمی‌کند شما فلان دارو را خودسرانه و بدون تجویز پزشک در منزل مصرف کنید یا این‌که به پزشکتان پیله کنید که یک داروی خاص را برایتان نسخه کند.

همین الان هم اگر به خانه‌های اغلب ایرانی‌ها سر بزنیم، انواع و اقسام قرص‌های ضددرد، خواب‌آور، آرامش‌دهنده و حتی داروهای بسیار تخصصی هم پیدا می‌شود.

فرهنگ مصرف خودسرانه داروها در بین بسیاری از خانواده‌های ایرانی رفته‌رفته گسترش پیدا کرده و جالب است همین الگوی فرهنگی در مراجعه ما به پزشک هم تاثیر گذاشته است.

یعنی وقتی یک بیمار هیچ عیب و عاری نمی‌بیند که بدون دستور دکتر معالجش، قرص و دارو بخورد و کلی هم دارو در خانه‌اش ذخیره می‌کند، معلوم است وقتی به دکتر هم مراجعه کند، همین الگوی خوددرمانی را با خود به مطب و بیمارستان هم می‌برد و از پزشک انتظار دارد به خواست و دستور او، برایش قرص و دارو بنویسد.

جدای از این‌که آمارهای مصرف دارو از رتبه دوم ایران در آسیا حکایت دارد، حتی می‌گویند بین 10 تا 15 درصد داروها در ایران هم به طور خودسرانه مصرف می‌شود.

مصرف خودسرانه دارو طی سال‌ها، این تصور غلط را بین مردم جا انداخته است که می‌شود بدون پزشک هم کار درمان را انجام داد و حالا در این وضعیت خیلی سخت است که به همین بیمار بگویید وقتی به مطب پزشک می‌رود، فقط از دردهایش بگوید و کار تجویز دارو را به اهلش بسپارد.

پزشک نباید تسلیم شود

فرض کنید شما پزشک هستید و بیمار از شما می‌خواهد یک داروی خاص را برایش تجویز کنید، به نظر شما در این وضع بهترین کاری که یک پزشک می‌تواند برای بیمار انجام دهد، چیست؟

شما در این حالت چند راه‌ بیشتر ندارید؛ اولین راه این است که تسلیم بیمار شوید و طبق میل او برایش دارو و آزمایش بنویسید.

اگر پزشک به چنین کاری تن بدهد، در وهله اول رضایت بیمار را جلب کرده است و بیمار با دل خوش، مطب را ترک می‌کند. اما ممکن است همین بیمار چند هفته دیگر پیش پزشک بیاید و بگوید دردش بدتر از قبل شده است و در این حالت، پزشک مسئول است و باید برای نسخه‌ای که تجویز کرده است، پاسخگو باشد؛ حتی اگر این نسخه را بیمار با زور یا التماس به دست آورده باشد.

راه‌حل بعدی این است که پزشک به‌هیچ‌وجه زیر بار این کار خطرناک نرود و حاضر به نسخه نوشتن به میل بیمار نشود.

این اتفاق هم باعث می‌شود بیمار با دلخوری از مطب برود و دیگر هیچ وقت پیش آن پزشک نیاید و پشت سرش را هم نگاه نکند.

گرچه آن بیمار به دنبال پزشک دیگری می‌رود که باب میلش برایش دارو و آزمایش تجویز کند، اما در عوض، پزشک یک کار اشتباه را انتخاب نکرده است و در نتیجه مسئولیت عواقب بعدی هم به گردنش نمی‌افتد.

اما دکتر علی یعقوبی جویباری، متخصص آنکولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفت‌و‌گو با جام‌جم معتقد است: راه‌حل دیگری هم وجود دارد و این راه‌حل شامل فرهنگسازی و آموزش بیمار است.

یعنی پزشک مثل یک دوست کنار دست بیمار بنشیند و برایش توضیح بدهد این نسخه‌ای که او از پزشک انتظار دارد، به این دلایل اشتباه است، بنابراین بهتر است طبق نظر پزشک معالج که عمری را صرف درمان بیماری کرده، عمل کند.

حالا در این حالت، دیگر انتخاب با خود بیمار است که این راهنمایی‌ها و مشاوره‌های علمی را قبول کند یا این‌که از آن مرکز درمانی با دلخوری بیرون برود، ولی در هر دو حالت، پزشک کار درست‌ را انجام داده است.

هزینه‌های درمان بالا می‌رود

شاید شما هم با خودتان فکر کرده باشید چه اشکالی دارد بیمار از پزشکش داروی خاصی بخواهد و اصلا شاید نظر بیمار، کاملا درست از آب دربیاید.

این همان اتفاقی است که به گفته دکتر یعقوبی، احتمالش دور از ذهن نیست، ولی در اغلب موارد، نظر بیمار برای انتخاب یک راه درمانی با معیارهای علمی تطابق ندارد.

مثلا فرض کنید بیماری به پزشک معالجش مراجعه می‌کند و به دلیل درد معده، تقاضای یک آزمایش خاص و پیچیده را دارد، اما یعقوبی تاکید می‌کند: این تقاضا اشتباه است، زیرا شاید طی مراحل درمان، خود پزشک هم به این نتیجه برسد که مثلا چهارمین آزمایش پزشکی بیمار باید همان آزمایش پیچیده باشد، ولی این‌که بیمار توقع داشته باشد پزشک از همان اول کار، چهارمین آزمایش مورد نیاز را بدون در نظر داشتن اولویت برای بیمار تجویز کند، این کار با معیارهای علم پزشکی همخوانی ندارد.

این کار غیرمنطقی، هزینه‌های درمان را هم بالاتر می‌برد، چون احتمال دارد بیماری او فقط یک معده درد ساده باشد و اصلا نیازی به انجام آزمایش‌های پیچیده پزشکی هم نباشد، ولی همین که بیمار برای یک بیماری ساده، چند آزمایش پزشکی را به تشخیص خودش انجام دهد و پزشک را مجبور به تجویز آنها کند، همین مساله باعث می‌شود هزینه‌های درمان او و به طور کلی، هزینه‌های نظام درمان افزایش پیدا کند.

حتی برای بیماری‌های بسیار ساده‌تر هم این مساله وجود دارد. به قول این پزشک متخصص، وقتی بیمار برای یک سرماخوردگی ساده، پزشک را مجبور کند برایش آنتی‌بیوتیک تجویز کند، همین داروها رفته رفته باعث می‌شود مقاومت بدن در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها پایین بیاید؛ آن هم در حالی که این بیمار با گذشت چند روز و بدون مصرف آنتی بیوتیک‌ها هم حالش بهتر می‌شود.

یکی از راه حل‌هایی که دکتر یعقوبی برای حل این مشکل ارائه می‌کند، پوشش ندادن هزینه درمان‌هایی است که خارج از دستورالعمل‌ها وجود دارد.

یعنی وقتی یک بیمار از همان مرحله اول بیماری، به دنبال آزمایش‌های تشخیصی گرانقیمت می‌رود، باید قوانینی وجود داشته باشد که بیمه‌ها زیر بار پوشش این هزینه‌ها نروند؛ حتی اگر پزشک معالج به خواست خودش یا به اجبار بیمار به این کار دست زده باشد. مثلا به گفته این پزشک، منشأ حدود 80 درصد کمردردها با یک عکس ساده مشخص می‌شود، ولی خیلی از بیماران از پزشک می‌خواهند از آنها ام آر آی گرفته شود که همین اصرار بیمار، هزینه درمان بیماری را بیخود و بی‌جهت افزایش می‌دهد.

مساله دیگری هم که نباید آن را دست‌کم بگیریم، بحث زیر سوال بردن علم پزشکی و شان علمی پزشک است. وقتی بیماری با یک جستجوی ساده در اینترنت یا گوش دادن به حرف دوستان و آشنایان، از پزشک می‌خواهد حتما یک دارو یا آزمایش خاص را برایش تجویز کند، این کار به معنی زیرسوال بردن‌شان علمی پزشکی است که سال‌ها عمرش را برای تشخیص درمان درست بیماری‌ها صرف کرده است.

دخالت در حرفه پزشکی ـ چه به صورت مصرف خودسرانه دارو و چه نسخه خواستن اجباری از پزشک ـ از آن دسته کارهاست که شوخی بردار نیست و می‌تواند بیمار را از چاله یک بیماری ساده به چاه بیماری‌های حادتر بیندازد.

امین جلالوند‌ / ‌گروه جامعه


ادامه مطلب ...

شلختگی همسرم اعصاب برایم نگذاشته

پاسخ مشاور‌: با توجه به اینکه گفته‌اید از روزهای اول زندگیتان این مشکل وجود داشته است به نظر می‌رسد که شما نیز به اندازه همسرتان در به وجود آمدن این شرایط نقش داشته‌اید زیرا فراگیری مهارت‌های ارتباطی و زناشویی یکی از مهم‌ترین تکالیف زوجین است و از همه مهم‌تر اینکه فرزندآوری باید زمانی انجام گیرد که زن و مرد روحیه مسئولیت پذیری و آمادگی لازم برای این کار را کسب کرده باشند و به نظر می‌رسد که شما و همسرتان قبل از کسب آمادگی لازم دارای ۲ فرزند شده‌اید. با این حال و ضمن اینکه باید بدانید که طلاق راه حل مشکل شما نیست، توجه شما را به نکاتی که در ادامه مطرح می‌شود جلب می‌کنم.


مهارت‌های زندگی را فرا بگیرید

شما به هر شکلی که می‌توانید باید زمینه را برای فراگیری مهارت‌های زندگی برای همسرتان فراهم کنید و در این فرآیند دانش خودتان را نیز افزایش دهید. همچنین تدوین یک برنامه ریزی روزانه یا هفتگی و تفکیک وظایف به همراه یک برنامه ریزی اصولی و تقسیم کار در منزل، می‌تواند بخشی از بی‌مسئولیتی همسرتان را به او یادآوری کند؛ بنابراین به جای انجام وظایف همسرتان که به آن اشاره کرده‌اید، سعی کنید مشکل را به صورت ریشه‌ای حل کنید و برای این کار توصیه می‌شود ضمن ترغیب همسرتان به شرکت در کارگاه‌های آموزش خانواده از یک مشاور خانواده نیز کمک بگیرید.


همچنان از همسرتان طرفداری کنید

سعی کنید در یک گفت‌و‌گوی منطقی و یک فرصت مناسب انتظارات خود را به همسرتان بگویید و از او نیز بخواهید انتظاراتش را بیان کند. شاید این رفتارهای او اعتراضی در برابر برآورده نشدن توقع‌های او از شما باشد. لطفا بدون پیشداوری این موضوع را پیگیری کنید. گفته‌اید که تا امروز از همسرتان طرفداری کرده‌اید. این را بدانید که حفظ آبرو و طرفداری زوجین از یکدیگر امری پسندیده و مثبت است منتهی توجه داشته باشید که فقط با این کار چیزی تغییر نمی‌کند و شما در عین گذشت و حمایت از همسرتان باید توجه بیشتری را معطوف اصلاح رفتار وی بکنید و برای این کار گاهی لازم است که مراتب نارضایتی خود را نیز به او اعلام کنید.


آینده فرزندانتان را مد نظر قرار دهید

توجه داشته باشید که فرزندان برای رشد فکری و جسمی صحیح و متعادل، توجه و همراهی پدر و مادر را با هم نیاز دارند و در صورتی که هر یک از والدین در این خصوص کوتاهی کند باعث احساس کمبود عاطفی در فرزندان خواهد شد. شما ۲ فرزند دارید و در تصمیم گیری‌هایتان باید آینده آن‌ها را هم مدنظر قرار دهید.


به دنبال رضایت از زندگی باشید

میزان رضایت از زندگی، نسبی است و یقینا هر زن و شوهری که در زندگی زناشویی بر اساس اصول مشترک و طبق یک برنامه ریزی هدفمند سعی کنند مشکلات پیش رو را بردارند و در صدد رفع نواقص یکدیگر باشند میزان بیشتری از این رضایت را تجربه خواهند کرد و بر همین اساس توصیه می‌کنم از همین امروز یک تصمیم جدی برای ایجاد تغییرات اساسی در روند زندگیتان بگیرید و ضمن پرهیز از باج دادن و روزمرگی و فکر کردن به جدایی، میزان رضایتمندی خود را از زندگی مشترک بالا ببرید. (حسین محرابی، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/خراساان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

857


ادامه مطلب ...

اعصاب برایم نمانده؛ خواهرم روی مخم راه می‌رود!

پاسخ مشاور: باید در زمینه مشکلتان توضیحات بیشتری ارائه می‌دادید؛ دانستن تعداد فرزندان خانواده، نوع رفتار پدر و مادرتان با شما و خواهر کوچکترتان، مورد تبعیض قرار گرفتن احتمالی خواهرتان و همچنین نوع رفتار خودتان با خواهرتان خیلی مهم است. با این حال از شما می‌خواهم با توجه به نکاتی که در ادامه می‌آید ریشه پرخاشگری‌های خواهرتان را پیدا کنید تا بتوانید مشکل رفتاری او را حل کنید.


رفتارهای خودتان و والدینتان را بررسی کنید

به طورکلی باید بدانید افراد هنگامی شروع به پرخاشگری می‌کنند که احساس می‌کنند حقشان رعایت نشده است و چیزی که متعلق به آنان بوده است، توسط دیگران تصاحب شده است یا به چیزی که دوست دارند نرسیده‌اند و ناکام شده‌اند؛ بنابراین باید رفتار خودتان و والدینتان را بررسی کنید تا ببینید که در چه مواردی رفتار شما و والدینتان می‌تواند این احساس ناکامی را در خواهر کوچک ترتان به وجود بیاورد تا به پرخاشگری او منجر شود.


با خواهرتان درباره احساساتش صحبت کنید

به خاطر داشته باشید گاهی اوقات لازم است که ما به افراد دیگر اجازه دهیم تا در مورد احساساتشان صحبت کنند. شاید شما در خانواده این فرصت را برای خواهرتان فراهم نمی‌کنید تا بتواند هیجانات خود را بیان کند.


درباره ویژگی‌های دوره نوجوانی اطلاعات کسب کنید

همچنین باید به سن او نیز توجه داشته باشید چراکه او ۱۳ ساله است و در مرحله نوجوانی به سر می‌برد و این مرحله‌ای مهم در طول حیات هر فرد است و مقداری پرخاشگری در این مرحله به واسطه احساس سردرگمی شخص در کسب هویت فردی، طبیعی است بنابراین با کسب اطلاعات بیشتر درباره دوره نوجوانی و نحوه صحیح رفتار با نوجوان می‌توانید مانع پرخاشگری‌های او شوید.


استرستان را کنترل کنید

باز هم این نکته را باید به خاطر داشته باشید که نوع رفتار شما و والدینتان خیلی زیاد در میزان بروز پرخاشگری خواهرتان تاثیر دارد. البته گفته‌اید که به این موضوع حساس هستید و ممکن است میزان حساسیت شما به این موضوع بیش از حد طبیعی باشد که می‌تواند نتیجه استرس زیاد کنکور باشد. بنابراین از شما می‌خواهم که استرس خود را در مدت باقیمانده تا کنکور کنترل کنید.
همچنین می‌توانید با کسب موافقت والدینتان در صورتی که شرایط خانه به هیچ وجه برای مطالعه مناسب نیست، به نزدیک‌ترین کتابخانه محل زندگیتان بروید؛ چراکه امسال برای شما یکی از سرنوشت ساز‌ترین سال‌های عمرتان است.
توجه داشته باشید که بهترین راه حل می‌تواند مراجعه به یک روان‌شناس باشد تا با کسب اطلاعات بیشتر، راه حل مناسبی ارائه دهد. (حمید شیرازی، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

482


ادامه مطلب ...