شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 16:04
آقای بازیگر از آن ور رودخانه هشتاد سالگی پایش را به این ور رود گذاشت و وارد دهه 90 سالگی عمرش شد. دوستانش هم به همین مناسبت جشن تولدی برای او گرفتند که منتخبی از تصاویر آن را در ادامه برایتان فراهم آوردهایم. اشکها و لبخندهای عزت الله انتظامی را در 90 سالگی ببینید و اگر از علاقهمندان این هنرمند نامآشنا بودید (البته بدون آنکه دلتان را برای خوردن کیک تولدش صابون بزنید!)، مثل ما بگوئید: «سالگرد تولدت مبارک، آقای بازیگر. امید که سالهای سال پاینده باشی»
جام جم سرا: برخی در این زمینه چنان موضعگیری میکنند که گویی وجود حریم خصوصی در رابطه همسران قدم اول طلاق یا حداقل قدم اول طلاق عاطفی است.
همیشه برخوردهای همراه با افراط و تفریط از آنجایی ناشی میشود که افراد باورهای اشتباهی در مورد موضوع دارند. در رابطه با موضوع داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران نیز داستان به همین منوال است. متاسفانه باورهای غلطی در این مورد وجود دارد که به موضع گیریهایی غیرمنطقی منجر میشود؛ باورهایی که در ادامه برخی از آنها را مرور میکنیم:
باورهای غلط درباره حریم خصوصی همسران
«ازدواج شریک شدن در همه ابعاد است؛ پس حریم خصوصی در روابط همسران بی معناست.»
بسیاری از همسران تصور میکنند وجود حریم خصوصی معنایی ندارد و هر قدر بیشتر به همسرشان نزدیک باشند بهتر است.
همسرانی که هیچ حریم خصوصی برای خود و همسرشان قائل نیستند غالبا در روابط خود با همسرشان دچار سوءتفاهمهایی جدی میشوند |
حال آن که نبود استقلال عاطفی در همسران، خود یکی از دلایل طلاق به شمار میرود. داشتن حریمی خصوصی در روابط با اطرافیان از جمله با همسر، یکی از نشانههای استقلال عاطفی به شمار میرود. هر چند حریمی که در ارتباط با همسر وجود دارد متفاوت با دیگران است.
اما اگر هنوز هم به لزوم حریم خصوصی قانع نشدهاید بد نیست به این نکته توجه داشته باشید همسرانی که هیچ حریم خصوصی برای خود و همسرشان قائل نیستند غالبا در روابط خود با همسرشان دچار سوءتفاهمهایی جدی میشوند. یکی از رایجترین این موارد نقش دادن به همسر به شکلی افراطی است.
به عنوان مثال این افراد همسر خود را مسئول تمام احساسات خود دانسته و از او انتظار دارند تا او را خوشحال کند و یا زمانی که ناراحت و عصبانی هستند، همسرشان فکری به حال آنها بکند؛ موضوعی که میتواند باعث اختلاف، کشمکش و البته احساس سرخوردگی شدیدی در روابط بین همسران شود.
«وجود حریم خصوصی نشاندهنده عدم اعتماد همسران به هم است.»
این تصور از آنجا ناشی میشود که همسران به اشتباه وجود حریم خصوصی را مساوی با دروغگویی و مخفی کاری در نظر میگیرند، در حالی که اگر تصویر درستی از این موضوع داشته باشند متوجه خواهند شد که همسران میتوانند به هم اعتماد داشته باشند، موضوعاتی که به بهبود یا عمق بخشی رابطه آنها کمک میکند را از همدیگر مخفی نکنند اما در عین حال هر یک حریمی خصوصی داشته باشند.
«من هم دوست همسرم هستم، هم همسر او، او نیازی به داشتن حریم خصوصی ندارد.»
واقعیت این است که هر چقدر هم همسران به هم نزدیک باشند و از نظر عاطفی به هم وابسته و هر چقدر هم احساس کنند همدیگر را به صورتی کامل درک میکنند، باز هم در زندگی آنها موضوعاتی وجود دارد که به دلیل تفاوتهای مردان و زنان، همسران احساس خواهند کرد که نمیتوانند آنها را با همسر خود در میان بگذارند. به عنوان مثال جزیی نگری خانمها باعث میشود آنها به موضوعاتی توجه داشته باشند که در صورتی که با همسر خود در میان بگذارند، با واکنش منفی او مواجه شوند.
یا ممکن است جنس قضاوت آقایان در مورد مسائل مختلف و افراد به شکلی باشد که خانم واکنشی منفی به آن نشان دهد. در این وضعیت مطرح نکردن صحبتهایی که اصطلاحا زنانه یا مردانه هستند با همسر، نه تنها عجیب نیست که شاید بتواند مانع ایجاد سوءتفاهم در رابطه همسران شود و در مقابل اگر قرار باشد شما اصرار زیادی داشته باشید تا همسرتان همه چیز را با شما در میان بگذارد، این موضوع احتمال دلخوری را بیشتر خواهد کرد.
«حریم خصوصی من، پیش از ازدواج با بعد از آن تفاوتی ندارد.»
اگر قرار باشد تصور کنید همانطور که والدین یا خواهر و برادر شما مرزهای شخصی شما را رعایت میکردهاند، همسرتان نیز باید همانگونه رفتار کند، احتمالا بعد از مدتی متوجه خواهید شد که در رابطه شما و همسرتان مشکلاتی ایجاد شده است.
همسرانی که هر دو شاغل هستند نیاز دارند تا حریم خصوصی متفاوتی نسبت به همسرانی داشته باشند که تنها یکی از آنها شاغل است |
بهتر است در نظر داشته باشید که نزدیکترین فرد به شما از نظر احساسی همسرتان است، پس اگر تمایل به مخفی کردن حجم زیادی از مسائلی دارید، احتمالا ایرادی در رابطه شما وجود دارد. شاید این سوال برای شما ایجاد شود که چه میزانی از داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران ایراد دارد؟ هر چند پاسخ دقیق دادن به این سوال از هر همسری تا همسر دیگر متفاوت است اما میتوان خط قرمز مشخصی را برای تمام همسران تعریف کرد. اگر میزان حریم شخصی یا به عبارتی «من» در رابطه همسران بیش از رابطه مشترک آنها یا «ما» است یا کیفیت آن را تحت تاثیر قرار میدهد، همسران باید در تعریف خود از حریم خصوصی تجدید نظر کنند.
«حریم خصوصی برای تمام همسران یکسان است.»
روابط هر کدم از همسران با یکدیگر ویژه و منحصر به فرد است. به همین دلیل نیز نمیتوان برای آنها به صورت مطلق قانونی وضع کرد. به عنوان مثال همسرانی که هر دو شاغل هستند نیاز دارند تا حریم خصوصی متفاوتی نسبت به همسرانی داشته باشند که تنها یکی از آنها شاغل است. در عین حال که شخصیت هر کدام از همسران نیز در این امر تعیین کننده است. به عنوان مثال نیاز افراد درونگرا و برونگرا در داشتن حریم خصوصی و میزانی که آنها برای حریم خصوصی خود در نظر میگیرند متفاوت است. شرایط تربیتی افراد در خانوادهها نیز دراین امر بیتاثیر نیست.
به عنوان مثال فردی که در خانوادهای پرجمعیت بزرگ شده و همیشه با خواهران یا برادران خود یک اتاق داشته شرایطی متفاوت با فردی دارد که تک فرزند است یا همیشه در خانواد خود اتاقی مجزا داشته است. به خاطر همین دلایل نیز نمیتوان نسخه واحدی برای همه همسران پیچید. از طرفی برخی ویژگیهای شخصیتی مانند دیر اعتماد کردن یا سوءظن داشتن میتواند موضوع حریم خصوصی در رابطه همسران را با پیچیدگیهایی خاص همراه سازد.
در اوایل ازدواج که هنوز شناخت زیادی از هم شکل نگرفته ممکن است اصرار بر ایجاد حریم خصوصی ایجاد سوءتفاهم کند |
«از ابتدا تا انتهای ازدواج حریم خصوصی همسران یکسان است.»
این نیز از آن اشتباهاتی است که برخی همسران مرتکب میشوند. واقعیت این است که تنها زمانی وجود حریم خصوصی ایجاد مشکل نمیکند که همسران به اندازه کافی از همدیگر شناخت داشته و البته به همدیگر اعتماد داشته باشند. پس طبیعی است که در اوایل ازدواج که هنوز شناخت زیادی از هم شکل نگرفته ممکن است اصرار بر ایجاد حریم خصوصی ایجاد سوءتفاهم کند.
از سویی در برخی موقعیتها ممکن است یکی از همسران ترجیح دهد به صورتی موقت حریمی وسیعتر برای خود قائل شود. البته این موضوع بیشتر در مورد آقایان صدق میکند، چرا که با توجه به بالا بودن پیوندجویی در خانمها تمایل دور شدن از همسرشان ممکن است کمتر پیش بیاید.
گاهی نیز تغییر در شرایط زندگی میتواند وضعیت را به صورتی موقت دچار تغییر کند. به عنوان مثال همسرانی که ناچارند در شهری دور از خانواده و دوستان سابق خود زندگی کنند، ممکن است تا مدتی احساس کنند تمایلی به داشتن حریم خصوصی سابق خود ندارند.(فردا)
چهارشنبه 29 مرداد 1393 ساعت 10:04
مطالب و حتی فیلمهای متعددی از فرهنگ خودخواهانه برخی شکارچیان منتشر شده و با جستوجویی در فضای اینترنت میتوان به برخی از آنها دست یافت. شکارچی به دنبال شکار است... بسیار خب. دنیای ذهنی برخی از آنها تنها شلیک کردن است... بسیار خب؛ اما آقای شکارچی؛ حیات بشر وابسته است به حیات طبیعت، حیات وحش. در هر دنیایی که سیر میکنی، با هر فرهنگی، هر میزان مطالعه، هر نوع نگاه، لطفاً پیش از فشردن ماشه، اندکی به فرزندان خودت بیاندیش؛ لطفاً!
جام جم سرا به نقل از مهر :شاید ماجرای دریافت های غیرمتعارف در بازار سلامت که همگان آن را به عنوان زیرمیزی پزشکان می شناسند، با انتشار لیست 14 نفره از پزشکانی شروع شد که گفته می شد بیشترین دریافتی های غیرمتعارف را داشته اند. اما انتشار این لیست با واکنش منفی وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی مواجه گردید و در نهایت با اعلام محکومیت 7 تن از این لیست، ماجرا به فراموشی سپرده شد. البته ماجرای زیرمیزی در بازار سلامت، حرف تازه ای نیست ولی آنچه این معضل را پر رنگ تر از سایر مشکلات در حوزه سلامت نشان می دهد، پولهای کلانی است که برخی بیماران برای پرداخت آن، مجبورند زندگی خود را به حراج بگذارند و این قصه زمانی تلخ تر می شود که بدانیم، هزینه های فلاکت بار سلامت، میلیونها ایرانی را به زیر خط فقر برده است و تاکنون، آنطور که باید و شاید، اقدامی عاجل برای برخورد با این قبیل دریافت های غیرمتعارف در کشور، صورت نگرفته است.
اما این بار دکتر سید حسن هاشمی وزیر بهداشت دولت یازدهم، عزم خود را جزم کرده که یکبار برای همیشه ریشه این پدیده شوم در نظام سلامت را بخشکاند.
وزیر بهداشت با عنوان این مطلب که وزارت بهداشت صراحتا اعلام می کند که اجازه نخواهد داد این افراد در کشور طبابت کنند و در این راستا با هیچ احدی رودربایستی نداریم، سازمان نظام پزشکی، انجمن ها و گروه های پزشکی را ملزم به مدیریت نحوه اجرای کتاب تعرفه ها کرد و گفت: در حوزه تخلف ها سخت ترین واکنش را نشان خواهیم داد و معتقدیم دریافت های غیرقانونی "رشوه" محسوب می شود.
هاشمی با بیان این که در مورد نحوه اجرای کتاب تعرفه ها آماده پذیرش هرگونه انتقادات و پیشنهادات هستیم، به این نکته اشاره کرده که زمان می برد تا به نقطه مطلوب برسیم ولی مسیری که طی می کنیم درست است و وزارت بهداشت در این راستا به عهدی که دارد وفا دار است. ضمن این که سازمان نظام پزشکی، قوه قضاییه، سازمان امور مالیاتی، و سازمان تعزیرات نیز مدافع اجرای مصوبه کتاب تعرفه ها خواهند بود.
در همین ارتباط دکتر علی جعفریان رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه گروه معدود پزشکان زیرمیزی بگیر به هیچ وجه مورد تایید نبوده و نیستند، گفته است که نظارت بر این گروه معدود کار مشکلی نیست و ساز و کار مصوب هیئت وزیران این نظارت را برای ما آسان می کند. به طوری که ستادهای مختلف در سطح کشور و در استان ها تشکیل خواهد شد و نمایندگانی از سازمان نظام پزشکی، دانشگاه های علوم پزشکی و دادستانی بر روند دریافت های غیرقانونی نظارت می کنند.
وی با اشاره به تاکید سیاست های کلی سلامت بر تدوین تعرفه خدمات و مراقبت های سلامت مبتنی بر شواهد و بر اساس ارزش افزوده با حق فنی واقعی یکسان برای بخش دولتی و غیر دولتی گفت: جامعه پزشکی علاوه بر خدوم بودن خبره است و شرایط را به جایی رسانده که از فرستادن بیمار به خارج از کشور بی نیاز شویم. به طوری که در سال کمتر از 20 بیمار به خارج از کشور فرستاده می شود. پس این جامعه را نمی توانیم متخلف فرض کنیم. عمده متخلفان نیز باید با ما همراه باشند و دریافت های غیررسمی را کنار بگذارند.
سخت ترین مجازات برای زیرمیزی بگیران
در همین حال، وزیر بهداشت با ابلاغ شیوه نامه اجرایی برخورد با تخلفات پزشکی، مواردی از مجازات ها را برای متخلفان تشریح کرده است که از جمله می توان به قطع پاداش و امتیازهای مدیریتی رییس و سایر مدیران بیمارستان، لغو پروانه مسئول فنی، عزل رییس و سایر مدیران بیمارستان، معرفی مدیران به هیئت های تخلفات اداری کارکنان یا هیئت های انتظامی اعضای هیئت علمی حسب مورد پزشکان شاغل در بخش خصوصی و خیریه و عمومی غیر دولتی اشاره کرد.
وزیر بهداشت :ما هم هیچ بهانهای را برای عدم اجرای این گام نمیپذیریم. البته ممکن است عدهای از سودجویان و زیادهخواهان معتقد به اجرای کتاب جدید تعرفهها نباشند؛ من به این گروه میگویم، وزارت بهداشت اجازه نخواهد داد چنین افرادی در کشور طبابت کنند و در این مورد با هیچ احدی رودربایستی نداریم. |
ارجاع پرونده به هیئت انتظامی نظام پزشکی شهرستان، ارجاع پرونده به کمیسیون ماده 11 و تعزیرات حکومتی، عدم تمدید پروانه مطب از سوی نظام پزشکی، لغو پروانه مسئول فنی مؤسسات درمانی از کمیسیون ماده 20، عدم تاًیید صلاحیت حرفه ای جهت تاسیس مراکز درمانی از کمیسیون ماده 20، لغو قرارداد بیمه های پایه و تکمیلی از سازمانهای بیمه گر، گزارش برای تشکیل پرونده ویژه در دوایر مالیاتی اداره دارایی، از دیگر تنبهاتی است که در نظر گرفته شده است.
وزیر بهداشت معتقد است که آنچه در باب اجرای تعرفهها آغاز شده آنقدر مهم است که هدف تمام وزیران بهداشت در دورههای بعد نیز باید اجرای هرچه بهتر آن باشد و اگر این اتفاق نیفتد، سلامت مردم آنچنان که باید محقق نخواهد شد. به همین دلیل ما هیچ بهانه ای را برای عدم اجرای این طرح نمی پذیریم و با هیچ احدی که بخواهد تعرفه غیر متعارف بگیرد، رودربایستی نداریم.
حمایت نظام پزشکی
در همین حال ، دکتر علیرضا زالی رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران همزمان با 15 آبان و اجرای کتاب جدید تعرفه ها به عنوان گام سوم طرح تحول سلامت گفت: از اهداف این کتاب صیانت از حقوق مردم، پزشکان و گروه های بهداشتی درمانی است.
وی با اشاره به این که بخش عمده نگرانی ها در مورد نحوه ارائه خدمات معطوف به بخش های دولتی و آموزشی است، توضیح داد: در حال حاضر در کلان شهرها و مراکز استان ها بیش از 80 درصد خدمات بستری در بخش های دولتی ارائه می شود. بنابراین سامانه ارائه خدمات بستری در بخش های دولتی حتما نیازمند حمایت سازمان های بیمه گر پایه خواهد بود.
به گفته زالی، امسال سازمان های بیمه گر وارد فرایند تدوین کتاب جدید تعرفه ها شده اند و به دلیل این که بار مالی این کتاب در بخش دولتی توسط سازمان های بیمه گر پایه و وزارت بهداشت تامین شد، با اجرای آن فرایند پرداخت از جیب مردم در بخش های دولتی افزایش نخواهد داشت.
وی ادامه داد: مشکلی که در بخش خصوصی وجود داشت، در ارتباط با سازمانهای بیمه گر تکمیلی بود. به طوری که طبق آمارها در شش ماهه اول سال 93 و در تهران 70 درصد مراجعین تحت پوشش بیمه های تکمیلی به بیمارستان های خصوصی درجه یک مراجعه کردند. البته در شهرستان ها این عدد افزایش پیدا می کند و گاهی اوقات حدود 90 درصد از مردم مراجعه کننده به بیمارستان های خصوصی تحت پوشش بیمه های تکمیلی هستند.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران تاکید کرد: بنابراین مکانیزم همراهی سازمان های بیمه گر تکمیلی در این شرایط بسیار راهبردی است. خوشبختانه در این خصوص اقدامات خوبی صورت گرفته و توافق نهایی بین سازمان های بیمه گر تکمیلی و بیمارستان های خصوصی صورت گرفته تا با یک مکانیزم حمایتی، حقوق مردم صیانت شود.
به گفته زالی، نکته مهمی که سازمان های بیمه گر، وزارت بهداشت، وزارت رفاه و سازمان نظام پزشکی در شورای عالی بیمه از آن تبعیت کردند، این بود که انضباط مالی در فرایندهای ارائه خدمات و تعامل دو سویه بین بیماران و ارائه دهندگان خدمات حاصل شود.
وی در ادامه گفت: به دلیل رشد نامطلوب تعرفه ها در سالهای گذشته، با تعرفه های غیرواقعی و مخدوش روبه رو بودیم و با اجرای کتاب جدید تعرفه ها فرایند واقعی سازی تعرفه ها بر اساس شواهد موجود صورت گرفته است. البته برای پیشبرد اهدافمان در این گام، همراهی جامعه پزشکی بسیار مهم است.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران همچنین افزود: در بخش دولتی پرداخت هزینه های درمان از سوی مردم در روستاها به حدود 3 درصد و در شهرها به 6 درصد رسیده به طوری که با این اتفاق آرزوی همه کارشناسان عرضه کننده خدمات سلامت محقق شده است.
به گفته وی، ایجاد یک انضباط مالی در فرایندهای ارائه خدمات و تعامل دوسویه بین بیماران و ارائه دهندگان خدمات، میزان پرداخت ها در بخش خصوصی را نیز کاهش می دهد. ضمن این که با همیاری جامعه پزشکی و انجمن های تخصصی، بساط تعرفه های غیرمتعارف نیز برچیده خواهد شد.
حالا همگان چشم انتظار اجرایی شدن اولتیماتوم وزیر بهداشت به آن دسته از پزشکانی هستند که دریافت رشوه در بازار سلامت را باب کرده اند.
یکشنبه 9 آذر 1393 ساعت 12:12
دانشآموزان استانهای فارس و همدان روز گذشته در کلاس درس خود آموزشهای خود را از معلمی به نام زلزله آموختند! این دانشآموزان با اجرای مانوری خود را برای مواجهه با زلزله در موقع لزوم آماده کردند. تصاویری از آن را در ادامه ببینید.
جام جم سرا: مادرم چیزی میگوید و همسرم هم حرف دیگری میزند. هر کدام مرا محکوم میکنند که به او بیاعتنا هستم و از طرف مقابل دفاع میکنم. نمیدانم چگونه آتشبس اعلام کنم یا در نهایت باید مدافع کدام یک باشم؟
پاسخ مشاور: خیلیها میگویند رابطه مادرشوهر و عروس یک جنگ دیرینه زنانه است، اما من با کمال احترام نسبت به آقایان در کل تاریخ، باید بگویم این جنگ میتواند یک صلح پایدار باشد، اگر مردان بدانند از همان ابتدا چگونه رفتار کنند. نمیخواهم منکر برخی حسادتها و حساسیتهای خانمها باشم. من بهعنوان یک زن به برخی دلخوریهای کاملا بیمنطق خانمها در مقابل توجه همسرشان به دیگری اعتراف میکنم، اما مردان اگر بخواهند، میتوانند با روشهایی خیلی ساده این دلخوریها و ناراحتیها را مدیریت کنند.
یکی از روشهایی که شما بهعنوان یک مرد باید در زندگیتان پیاده کنید این است که حرفها و نارضایتیهای طرفین را به یکدیگر منتقل نکنید. اگر به مادرتان بگویید چرا به همسر من در فلان مهمانی که من حضور نداشتم بیمحلی کردید، نهتنها کمکی در رفع مشکل نکردهاید، بلکه به آن دامن هم زدهاید. البته زمانی که خودتان حضور دارید و هر کدام از طرفین رفتار نامناسبی میکنند، وضع متفاوت است و میتوانید با رعایت اصول انتقاد از خانمها که همان چربزبانی و تعریف و تمجید از همسر یا مادرتان در زمان انتقاد است، به او اشتباهش را گوشزد کنید، اما فقط زمانی که خودتان هم حضور داشتید. نباید هر کدام از آنها حس کنند که دیگری پشت سر او بدگویی کرده است و اصطلاحا شما را پر کرده تا با او دعوا کنید!
اگر یکبار همسرتان از دستپخت مادرتان تعریف کرده است، میتوانید از صنعت اغراق کمک بگیرید و این موضوع را چندین بار به مادرتان بگویید. اگر مادر شما یکبار از نظافت و کدبانو بودن همسرتان چیزی گفته است، شما میتوانید بارها و در مواقع لزوم این حرف مادرتان را از قول ایشان تکرار کنید.
دعوای مادر و همسر شما بر سر تصاحب قلب و توجهتان است اگر بتوانید طوری روابط را مدیریت کنید که هر کدام از جایگاه خود در این دو مکان مطمئن شوند و بدانند که محبت دیگری منافاتی با محبت او ندارد، دچار مشکل نخواهید شد. خانمها قلب مهربانی دارند فقط باید مراقب حس حسادت آنها باشید. اگر در طول روز حتما با همسرتان تماس بگیرید و حالش را بپرسید یا پیامک عاشقانه بزنید، وقتی به خانه بیایید و با مادرتان تماس بگیرید و جویای حالش شوید، مطمئن باشید همسرتان حسادت نخواهد کرد. تدبیر و سیاست مردانه میتواند از عروس و مادرشوهر یک مادر و دختر واقعی بسازد.
ندا داوودی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
جام جم سرا: او ادامه میدهد: شوهرم با اینکه بارها متوجه شده که تصمیم گیریاش اشتباه بوده، اما باز هم راضی نمیشود که با دیگران مشورت کند.
آشنایی در یک پروژه ساختمان سازی
مرد جوان در حالی که مدام گوشه لبش را گاز میگیرد، میگوید: ۲ سال پیش در یک پروژه فنی - عمرانی با هم آشنا شدیم. هر دو مهندس بودیم و کارمان در آن پروژه، طوری بود که هر روز همدیگر را میدیدیم. من که از همان روز اول به او علاقهمند شدم، چند ماهی صبر کردم و بعد از یک جلسه کاری، درخواست ازدواجم را مطرح کردم. احساس کردم که خیلی هم از خواستگاری من تعجب نکرده است؛ بنابراین قرار شد چند جلسهای با هم صحبت کنیم و در صورت داشتن تفاهم، من به خواستگاریاش بروم.
در اولین جلسه، با حقوق چندین ماهم که پس انداز کرده بودم برایش یک تلفن همراه به عنوان هدیه خریدم. فکر کنم ۱۰ باری همدیگر را در پارک و سینما و کافی شاپ و... دیدیم و هربار به این نتیجه میرسیدم که انتخابم، بهترین انتخاب است. بنابراین موضوع را با خانوادهام در میان گذاشتم و آنها به دلیل اینکه دختر خانم، ۶ سال از من بزرگتر بود، مخالفت کردند. هرچند بالاخره و با اصرار من موافقت کردند و رفتیم خواستگاری و عقد کردیم.
خریدن خودرو با طلاهای همسر
زن در پاسخ به این سوال که شما هم راضی به این ازدواج بودید، میگوید: من بیشتر از او عاشقش شده بودم و فکر میکردم با این ازدواج، خوشبختترین دختر روی زمین خواهم شد. البته روزهای اول زندگیمان عالی بود. روزهایی که دوست نداشتم تمام شود تا از شوهرم دور شوم.
یک سالی که در عقد بودیم به خوبی و خوشی تمام شد تا تقریبا یک سال پیش که خانه خودمان رفتیم. مشکلاتمان از همان هفته اول شروع شد که تصمیم گرفتیم خودرو بخریم. شوهرم بدون مشورت با من، مقداری از هدیههای ازدواجمان و طلاهای من را برداشته بود و یک پراید خریده بود. من و خانوادهام از این کار او خیلی ناراحت شدیم، ولی او زیر بار اینکه اشتباه کرده است نمیرفت.
خریدن کوبیده برای ناهار و یک مشکل جدید
مرد در این لحظه دستش را جلو میآورد و دست من را میگیرد و میگوید: مشکل ما دقیقا همین جاست. چرا خانواده خانمم باید از این قضیه ناراحت شوند. اصلا چرا آنها باید درباره اینکه من با پولهایم چه چیزهایی میخرم، نظر بدهند. فقط خرید خودرو که نیست، من یک روز فامیلهایم را دعوت کردم و برایشان از بیرون کوبیده گرفتم. چند روز بعد مادرخانمم به من گفت که چرا ولخرجی میکنی و باید یک چیزی در خانه درست میکردی و همان را به آنها برای ناهار میدادی. من با این شرایط نمیتوانم زندگی کنم.
تاوان اشتباه
زن در حالی که دستمال کاغذی را در دستش مچاله میکند، جملاتی را زیر لب زمزمه میکند که واضح نیست. از او میپرسم به شوهرتان حق میدهید...؟ میگوید: نه. کاش حداقل تصمیمهای خودسرانهاش درست باشد؛ به طور مثال، همین خودرویی که خرید هزار تا مشکل داشت و آخر هم مجبور شد به یک بنده خدای دیگری قالب کند! من فقط به او میگویم برای تصمیمهایت با من و خانوادهام مشورت کن، اما او زیر بار نمیرود. من تا چه زمانی باید تاوان اشتباهات شوهرم را بدهم. تا زمانی که شوهرم دست از غرور بیجایش برندارد، مشکل ما حل شدنی نیست.
خریدن یخچال با تایید خانواده همسر
مرد در این لحظه میگوید: چرا من باید برای تصمیماتم با خانواده زنم مشورت کنم. خیلی مسخره است که من مهندس ۲۶ ساله برای خریدن فرش و یخچال برای خانه خودم، بروم تایید زنم و خانوادهاش را بگیرم. من دوست دارم خودم برای زندگیام تصمیم بگیرم و روی پای خودم بایستم. البته اینکه همسرم میگوید در خرید خودرو اشتباه کردهام، راست میگوید ولی این دلیل نمیشود که دیگر هیچ تصمیمی نگیرم تا مبادا اشتباه کرده باشم.
منشی دادگاه شماره پرونده این زوج جوان را اعلام میکند و زن و شوهر جوان هم راهی جلسه دادگاه میشوند.
توصیه به مشورت به صورت غیر مستقیم
برای اطلاع از این که چگونه در زندگی از بروز مواردی مشابه مشکلات این زن و شوهر جلوگیری یا پیشگیری کرده باشیم، به سراغ رضا آذریان، کارشناس و مشاور خانواده میرویم تا نظر او را درباره دلایل طلاقهای این چنینی جویا شویم.
این مشاور میگوید: تمایل نداشتن به مشورت با دیگران یکی از نشانههای برخوردار نبودن از بلوغ عقلی و فکری است. به طور طبیعی یک آدم عاقل با کلیت مشورت کردن با دیگران مخالف نیست. البته گفتن این نکته به همسر نباید به صورت مستقیم باشد چراکه باعث موضع گیری او خواهد شد.
ابراز وجود نامناسب
آذریان ادامه میدهد: آن طور که اطلاعات پرونده نشان میدهد، زن علاوه بر اینکه ۶ سال از شوهرش بزرگتر است تحصیلات بیشتری هم دارد که همین میتواند دلایلی برای تمایل نداشتن مرد به مشورت کردن با او باشد.
معمولا زمانی که یک زن از شوهرش بزرگتر است، پاسخ مناسبی به حس برتری جویی که به طور طبیعی در مردها وجود دارد، داده نمیشود و همین مشکل زا خواهد بود؛ بنابراین شاید یکی از علتهای اینکه در این خانواده، شوهر بدون مشورت کردن تصمیم گیری میکند، ابراز وجود نامناسب در برابر همسرش است و شوهر به نوعی با انجام چنین رفتاری، قصد اثبات خودش را دارد.
انتخاب عامل سوم
این مشاور خانواده میگوید: یکی از مشکلات رایج خانوادهها، نبود عامل سوم است. زن و شوهرها باید با یکدیگر قرار بگذارند که برای هر مسئله و مشکلی با هم گفتوگو کنند. با این حال و اگر باز هم به تفاهم نرسیدند به سراغ عامل سوم بروند و برای رسیدن به نتیجه نهایی از او کمک بگیرند؛ عامل سومی که هر دو قبول دارند و از قبل او را انتخاب کردهاند. بنابراین عامل سوم که میتواند خانواده همسر یا روحانی محل یا یک مشاور باشد باید مورد قبول هر ۲ نفر باشد و در اوایل شروع زندگی مشترک انتخاب شده باشد. در خور ذکر است که اگر یکی از زوجین از همسرش بخواهد که فقط با خانواده من مشورت کنیم، احساس نداشتن استقلال در همسرش باعث مخالفت خواهد شد و آسیب زا خواهد بود. (مجید حسین زاده/خراسان)
به گزارش جام جم سرا، «محمد - ک» که خود را «محمد امین - ص» فرزند علی معرفی کرده، افزود: وقتی آن اتفاق افتاد، فکر نمیکردم مرده باشد، بعد که متوجه شدم مرده، خیلی ترسیدم و فرار کردم.
او گفت: خیلی زود از کار خود پشیمان شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم و مجازات شوم، اما خیلی ترسیده بودم و نتوانستم این کار را انجام بدهم، بنابراین کمی پول تهیه کردم و از شهر بروجرد فرار کردم.
محمد اضافه کرد: بعد از مدتی به تهران آمدم. در تهران مدتی آواره بودم تا اینکه با یک نفر درگیر شدم و سر از کانون اصلاح و تربیت درآوردم اما اسم واقعی خودم را به آنها نگفتم.
این متهم نوجوان همچنین گفت: من اشتباه کردم، آقای خشخاشی آدم خوبی بود، از کارم پشیمانم، نمی خواستم بمیرد.
وی تاکنون هیچ اشاره ای به انگیزه کار خود نکرده است و کاراگاهان و متخصصان رفتار درمانی مشغول بررسی انگیزه او از دست زدن به این اقدام خشن هستند.
دکتر مهران کریمی با اشاره به اهمیت همسویی با مبتلایان به سرطان طی مراحل درمان گفت: خانوادهها باید با آگاهی کامل به حمایت عاطفی از این بیماران بپردازند زیرا این مسئله در روند درمان آنها موثر است.
وی نوجوان ۱۵ سالهای را مثال زد که به بیماری سرطان مبتلا شده و برای مراحل درمان تحت نظر بود و گفت: این نوجوان در ادامه درمان به دلیل ریزش مو، حاضر به شیمی درمانی نمیشد و من برای جلب رضایت وی و هم سویی با بیمار موهای سرخودم را تراشیدم که با این اقدام متوجه شد که ما دوستش داریم و میخواهیم که وی درمان شود.
این متخصص گفت: حفظ خونسردی و پیگیری درمان کودکان توسط والدین در هنگام درمان اهمیت قابل توجهی دارد و همه ما باید به این نکته توجه کنیم که زندگی سالم و شاد حق همه کودکان است، به ویژه کودکانی که مبتلا به سرطان هستند.
کریمی درباره این بیماری گفت: شناخت علایم، تشخیص بموقع و درمان صحیح، با توجه به پیشرفتهای علمی چشمگیری که صورت گرفته، میتواند در بسیاری از موارد به درمان قطعی بیماران مبتلا به سرطان منجر شود. سرطان یک پدیده شایع در جوامع صنعتی امروز است که به ویژه در کودکان باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
او گفت: شایعترین نوع سرطان در کودکان، سرطان خون است که علت اصلی بروز آن ناشناخته است ولی عوامل محیطی و ژنتیکی میتواند در ایجاد آن دخالت داشته باشد. عوامل محیطی شامل موارد مختلفی هستند از جمله اشعه یونیزه مثلا در انجام رادیولوژیها، مواد شیمیایی مانند بنزن موجود در بنزین غیر استاندارد، عوامل ویروسی، امواج الکترومگنیک، سیگار، الکل و سن بالای مادر که این موارد از مهمترین عوامل محیطی هستند.
وی بیان کرد: البته عوامل محتمل دیگری مانند ریزگردها، آلودگی محیطی، مواد خوراکی غیر استاندارد، کودهای شیمیایی غیر استاندارد در محصولات غذایی و امواج پارازیت نیز در این زمینه قابل بحث هستند. عوامل ژنتیکی مانند اشکالات کروموزومی هم میتواند در ایجاد سرطان خون دخالت داشته باشد، بنابر این با کاهش خطرات محیطی، پیشگیری از سرطان تا حدودی قابل انجام است. استفاده از بنزین استاندارد و هوای پاک، استفاده از مواد خوراکی سالم و کودهای شیمیایی استاندارد، حذف ارتباط مستقیم با امواج پارازیت و اشعه یونیزه، کاهش آلودگی محیطی و رعایت مسایل بهداشتی، همگی میتوانند در کاهش بروز سرطان موثر باشند.
فوق تخصص خون و سرطان کودکان با اشاره به اینکه رعایت بهداشت و استانداردها، راه آسانی برای پیشگیری از سرطان است، افزود: آشنایی مردم و به ویژه والدین با نشانههای سرطان خون میتواند کمک قابل توجهی به تشخیص زود هنگام، درمان صحیح و در نتیجه درمان کودک نماید.
دکتر کریمی بیان کرد: علایم سرطان خون میتواند شامل رنگ پریدگی، بیاشتهایی، سرماخوردگی، تب طولانی و دردهای استخوانی باشد و از دیگر نشانهها، بزرگ شدن غدد لنفاوی، کبد، طحال و ایجاد لکههای خون مردگی بر روی پوست و خون ریزیهای خود به خودی است. در صورت مشاهده این نشانهها باید خیلی سریع با مراجعه به پزشک و انجام آزمایش خون، از عدم وجود بیماری اطمینان حاصل نمود.
دکتر کریمی ادامه داد: تشخیص سرطان خون با آزمایشهای ویژه خون و مغز استخوان امکان پذیر است که درمان به موقع و صحیح، در بسیاری از موارد، میتواند به درمان قطعی به خصوص در کودکان منجر گردد.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با اشاره به اینکه در مواردی که بیمار به شیمی درمانی پاسخ ندهد، پیوند مغز استخوان، راه دیگر درمان برای مبتلایان به سرطان خون است، اظهار داشت: اگر چه امکان دارد کلمه سرطان موجب وحشت و نگرانی در خانوادهها شود، ولی باید صادقانه بگویم که درمانهای جدید و پیشرفته در سالهای اخیر توانسته به این بیماران کمکهای قابل توجهی نماید. (ایرنا)
اما کم نیستند بیمارانی که این مساله را اشتباه میگیرند و با خودشان فکر میکنند که میتوانند کار درمان خودشان را هم پیگیری کنند.
حتی بعضیها پا را فراتر میگذارند و مثلا یک آزمایش پزشکی خاص یا یک عکسبرداری خاص پزشکی در ذهنشان است و فقط برای اینکه پزشک همان آزمایش را در نسخه بیمار بنویسد، به پزشک مراجعه میکنند.
یعنی از قبل با خودشان طی کردهاند که به فلان آزمایش نیاز دارند، ولی چون نمیتوانند بدون نسخه به آزمایشگاه بروند، مجبور میشوند به پزشک مراجعه میکنند.
درواقع، کار آنها لنگ یک امضا و مهر پزشک است و شاید اگر قانون به آنها اجازه میداد و خودشان میتوانستند برای خودشان نسخه درمانی بنویسند، در آن صورت دیگر اصلا نیاز نمیدیدند پیش پزشک بروند.
این اتفاق هم فقط برای بیماریهای سادهای مثل سرماخوردگی نمیافتد، بلکه حتی برای بیماریهای تخصصی هم بیمار فکر میکند که میداند کدام دارو، حال او را بهتر میکند.
از طرف دیگر، این روزها با وجود فراگیر شدن اینترنت و دسترسی آزاد به اطلاعات پزشکی، خیلی از بیماران احساس میکنند دانش پزشکیشان قوی شده است و در این زمینه یک اعتماد به نفس کاذب دارند. حتی نسخههای نرمافزار آشنایی با داروها هم این روزها در گوشیهای تلفن همراه خیلیها نصب شده و کافی است نام یک بیماری یا یک آزمایش پزشکی را در آن جستجو کنید، آن وقت میبینید سیلی از اطلاعات تخصصی را به زبان ساده به شما
منتقل میکنند.
داشتن همین اطلاعات دست و پا شکسته، خیلی از بیماران را گمراه میکند و به این تصور غلط میرساند که کار درمانی، کار راحتی است و از پس هر کسی برمی آید. مثلا وقتی شما بدانید فلان دارو برای فشار خون مفید است، آن وقت احتمال دارد با خودتان فکر کنید که میتوانید با مصرف این دارو، مشکلتان را حل کنید، در حالی که درمان بیماری، یک فرآیند ویژه است که احتمال دارد اصلا از مسیر دارو خوردن و آزمایش دادن نگذرد.
نسخه خواستن، همان خوددرمانی است
وقتی بیماری به پزشک معالج اصرار میکند که حتما یک داروی خاص را برای درمان بیماریاش تجویز کند، این کار فرق چندانی با خوددرمانی ندارد.
یعنی هیچ فرقی نمیکند شما فلان دارو را خودسرانه و بدون تجویز پزشک در منزل مصرف کنید یا اینکه به پزشکتان پیله کنید که یک داروی خاص را برایتان نسخه کند.
همین الان هم اگر به خانههای اغلب ایرانیها سر بزنیم، انواع و اقسام قرصهای ضددرد، خوابآور، آرامشدهنده و حتی داروهای بسیار تخصصی هم پیدا میشود.
فرهنگ مصرف خودسرانه داروها در بین بسیاری از خانوادههای ایرانی رفتهرفته گسترش پیدا کرده و جالب است همین الگوی فرهنگی در مراجعه ما به پزشک هم تاثیر گذاشته است.
یعنی وقتی یک بیمار هیچ عیب و عاری نمیبیند که بدون دستور دکتر معالجش، قرص و دارو بخورد و کلی هم دارو در خانهاش ذخیره میکند، معلوم است وقتی به دکتر هم مراجعه کند، همین الگوی خوددرمانی را با خود به مطب و بیمارستان هم میبرد و از پزشک انتظار دارد به خواست و دستور او، برایش قرص و دارو بنویسد.
جدای از اینکه آمارهای مصرف دارو از رتبه دوم ایران در آسیا حکایت دارد، حتی میگویند بین 10 تا 15 درصد داروها در ایران هم به طور خودسرانه مصرف میشود.
مصرف خودسرانه دارو طی سالها، این تصور غلط را بین مردم جا انداخته است که میشود بدون پزشک هم کار درمان را انجام داد و حالا در این وضعیت خیلی سخت است که به همین بیمار بگویید وقتی به مطب پزشک میرود، فقط از دردهایش بگوید و کار تجویز دارو را به اهلش بسپارد.
پزشک نباید تسلیم شود
فرض کنید شما پزشک هستید و بیمار از شما میخواهد یک داروی خاص را برایش تجویز کنید، به نظر شما در این وضع بهترین کاری که یک پزشک میتواند برای بیمار انجام دهد، چیست؟
شما در این حالت چند راه بیشتر ندارید؛ اولین راه این است که تسلیم بیمار شوید و طبق میل او برایش دارو و آزمایش بنویسید.
اگر پزشک به چنین کاری تن بدهد، در وهله اول رضایت بیمار را جلب کرده است و بیمار با دل خوش، مطب را ترک میکند. اما ممکن است همین بیمار چند هفته دیگر پیش پزشک بیاید و بگوید دردش بدتر از قبل شده است و در این حالت، پزشک مسئول است و باید برای نسخهای که تجویز کرده است، پاسخگو باشد؛ حتی اگر این نسخه را بیمار با زور یا التماس به دست آورده باشد.
راهحل بعدی این است که پزشک بههیچوجه زیر بار این کار خطرناک نرود و حاضر به نسخه نوشتن به میل بیمار نشود.
این اتفاق هم باعث میشود بیمار با دلخوری از مطب برود و دیگر هیچ وقت پیش آن پزشک نیاید و پشت سرش را هم نگاه نکند.
گرچه آن بیمار به دنبال پزشک دیگری میرود که باب میلش برایش دارو و آزمایش تجویز کند، اما در عوض، پزشک یک کار اشتباه را انتخاب نکرده است و در نتیجه مسئولیت عواقب بعدی هم به گردنش نمیافتد.
اما دکتر علی یعقوبی جویباری، متخصص آنکولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با جامجم معتقد است: راهحل دیگری هم وجود دارد و این راهحل شامل فرهنگسازی و آموزش بیمار است.
یعنی پزشک مثل یک دوست کنار دست بیمار بنشیند و برایش توضیح بدهد این نسخهای که او از پزشک انتظار دارد، به این دلایل اشتباه است، بنابراین بهتر است طبق نظر پزشک معالج که عمری را صرف درمان بیماری کرده، عمل کند.
حالا در این حالت، دیگر انتخاب با خود بیمار است که این راهنماییها و مشاورههای علمی را قبول کند یا اینکه از آن مرکز درمانی با دلخوری بیرون برود، ولی در هر دو حالت، پزشک کار درست را انجام داده است.
هزینههای درمان بالا میرود
شاید شما هم با خودتان فکر کرده باشید چه اشکالی دارد بیمار از پزشکش داروی خاصی بخواهد و اصلا شاید نظر بیمار، کاملا درست از آب دربیاید.
این همان اتفاقی است که به گفته دکتر یعقوبی، احتمالش دور از ذهن نیست، ولی در اغلب موارد، نظر بیمار برای انتخاب یک راه درمانی با معیارهای علمی تطابق ندارد.
مثلا فرض کنید بیماری به پزشک معالجش مراجعه میکند و به دلیل درد معده، تقاضای یک آزمایش خاص و پیچیده را دارد، اما یعقوبی تاکید میکند: این تقاضا اشتباه است، زیرا شاید طی مراحل درمان، خود پزشک هم به این نتیجه برسد که مثلا چهارمین آزمایش پزشکی بیمار باید همان آزمایش پیچیده باشد، ولی اینکه بیمار توقع داشته باشد پزشک از همان اول کار، چهارمین آزمایش مورد نیاز را بدون در نظر داشتن اولویت برای بیمار تجویز کند، این کار با معیارهای علم پزشکی همخوانی ندارد.
این کار غیرمنطقی، هزینههای درمان را هم بالاتر میبرد، چون احتمال دارد بیماری او فقط یک معده درد ساده باشد و اصلا نیازی به انجام آزمایشهای پیچیده پزشکی هم نباشد، ولی همین که بیمار برای یک بیماری ساده، چند آزمایش پزشکی را به تشخیص خودش انجام دهد و پزشک را مجبور به تجویز آنها کند، همین مساله باعث میشود هزینههای درمان او و به طور کلی، هزینههای نظام درمان افزایش پیدا کند.
حتی برای بیماریهای بسیار سادهتر هم این مساله وجود دارد. به قول این پزشک متخصص، وقتی بیمار برای یک سرماخوردگی ساده، پزشک را مجبور کند برایش آنتیبیوتیک تجویز کند، همین داروها رفته رفته باعث میشود مقاومت بدن در برابر آنتیبیوتیکها پایین بیاید؛ آن هم در حالی که این بیمار با گذشت چند روز و بدون مصرف آنتی بیوتیکها هم حالش بهتر میشود.
یکی از راه حلهایی که دکتر یعقوبی برای حل این مشکل ارائه میکند، پوشش ندادن هزینه درمانهایی است که خارج از دستورالعملها وجود دارد.
یعنی وقتی یک بیمار از همان مرحله اول بیماری، به دنبال آزمایشهای تشخیصی گرانقیمت میرود، باید قوانینی وجود داشته باشد که بیمهها زیر بار پوشش این هزینهها نروند؛ حتی اگر پزشک معالج به خواست خودش یا به اجبار بیمار به این کار دست زده باشد. مثلا به گفته این پزشک، منشأ حدود 80 درصد کمردردها با یک عکس ساده مشخص میشود، ولی خیلی از بیماران از پزشک میخواهند از آنها ام آر آی گرفته شود که همین اصرار بیمار، هزینه درمان بیماری را بیخود و بیجهت افزایش میدهد.
مساله دیگری هم که نباید آن را دستکم بگیریم، بحث زیر سوال بردن علم پزشکی و شان علمی پزشک است. وقتی بیماری با یک جستجوی ساده در اینترنت یا گوش دادن به حرف دوستان و آشنایان، از پزشک میخواهد حتما یک دارو یا آزمایش خاص را برایش تجویز کند، این کار به معنی زیرسوال بردنشان علمی پزشکی است که سالها عمرش را برای تشخیص درمان درست بیماریها صرف کرده است.
دخالت در حرفه پزشکی ـ چه به صورت مصرف خودسرانه دارو و چه نسخه خواستن اجباری از پزشک ـ از آن دسته کارهاست که شوخی بردار نیست و میتواند بیمار را از چاله یک بیماری ساده به چاه بیماریهای حادتر بیندازد.
امین جلالوند / گروه جامعه