به گزارش جام جم آنلاین به نقل ار فارس، حسین رضایی زاده متخصص طب سنتی در خصوص نوشیدن 8 لیوان آب در طول روز گفت: هیچ مستند علمی در پزشکی برای اثبات این موضوع که نوشیدن هشت لیوان آب در طول روز موجب سلامتی می شود وجود ندارد، از دیدگاه طب سنتی میزان نوشیدن آب در افراد مختلف متفاوت است و فرد سالم در صورت تشنگی به نوشیدن آب نیاز پیدا میکند.
وی تصریح کرد: در افراد گرم مزاج میزان نوشیدن آب بیشتر و در افراد سرد مزاج میزان نوشیدن آب کمتر است.
وی ادامه داد: طب ایرانی بر این باور است که نوشیدن آب خالص و خیلی سرد برای بدن مضر است و بهتر است آب مصرفی به صورت ولرم نوشیده شود.
وی در پایان گفت: طب سنتی مصرف آب خیلی سرد را در زمانهایی مانند: نوشیدن آب به صورت ناشتا، بلافاصله بعد از خوردن غذا، بعد از روابط زناشویی و بعد از تشنگیهای خیلی شدید و همچنین نوشیدن آب سرد در نیمه شب را ممنوع کرده است.
وی تاکید کرد: مصرف آب در این مواقع باعث ایجاد زخم و بیماری در دستگاه گوارش فرد خواهد شد، همچنین نوشیدن آب سرد در مواقع ذکر شده ممکن است منجر به ضعف و ناراحتی کبد شود.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مهر، فکر می کنید آبی که از لیوان می خورید فقط «آب» است. این مطلب را بخوانید تا متوجه حقایق عجیب و حتی ترسناکی درباره لیوان آب پیش رویتان شوید.
کلر
تأسیسات تصفیه آب در سراسر جهان از ید به عنوان عامل ضدعفونی سازی این مایع ارزشمند و حیاتی استفاده می کنند که البته اگر در سطح مختصر و مجاز استفاده شود خطرناک نخواهد بود. اما برخی ترکیبات ضدعفونی سازی آب، مواد جانبی هم تولید می کند که تحقیقات نشان می دهد با سقط جنین در ارتباط است.
آفت کش
تحقیقات نشان می دهد انواع آفت کشها قابلیت راه یافتن به رودخانه ها و منابع آب زیرزمینی را دارند. بر پایه همین تحقیقات، ماده شیمیایی «آترازین» که یک علف کش قوی محسوب می شود بر تعادل هورمونی حیوانات آزمایشگاهی تأثیر می گذارد. البته تصور نمی شود که این ماده در آب مصرفی اثر سرطانی داشته باشد.
همزمان با فرسایش سنگها و صخره ها، فلوراید به طور طبیعی وارد خاک، هوا و منابع آب می شود. در صنایع خمیردندانسازی از فلوراید استفاده می شود که از دندانها در برابر پوسیدگی محافظت می کند. البته در برخی تأُسیسات از این ماده به آب آشامیدنی هم با همین هدف افزوده می شود.
آرسنیک
این ماده به طور طبیعی در صخره ها و خاک وجود دارد و دانشمندان میان آن و ابتلا به سرطان ارتباطاتی یافته اند. در تأسیسات تصفیه سازی آب، این ماده را از آب جدا می کنند اما در مکانهایی که از آب لوله کشی تصفیه شده در تأسیسات استفاده نمی شود امکان راه یافتن آن به بدن وجود دارد.
سرب
خطوط قدیمی و پوسیده انتقال آب سرب را در آبی که از خود عبور می دهند رسوب می دهند. این همان فرآیند تلخی است که در میشیگان خبرساز شد. در کودکانی که از این طریق سرب وارد بدنشان می شود ناتوانی های یادگیری تا آخر دیده می شود.
سولفید هیدروژن
این ماده به طور طبیعی وجود دارد اما خطرناک نیست. با این حال بوی ناخوشایندی مانند تخم مرغ گندیده دارد و خطوط انتقال آب را پوسیده می کند.
جلبک
هرزآبهای کشاورزی یا آبهای گرم بستر مناسبی برای انفجار کلنی جلبکها به حساب می آیند. اما وقتی صحبت از آب آشامیدنی می شود نمی توان این منظره ناخوشایند را تصور کرد. در این صورت آبی با طعم ماهی می نوشیم و جالب اینکه این آب با همین وضعیت از تصفیه خانه ها راهی منازل می شوند.
انواع نمک
نمکها بخش طبیعی از آب هستند با این حال بالا بودن میزان آن می تواند نشانه ای از نشت فاضلاب باشد اما حجم بالای انواع نمکها در آبی آشامیدنی به اسهال منجر می شود.
داروها
انواع داروها از طریق ادرار سر از آب رودخانه ها و دریاچه هایی درمی آورند که در نهایت منابع اصلی آب آشامیدنی ما را تشکیل می دهند. با این حال خبر خوشحال کننده این است که آلودگی های دارویی تنها آبهای سطحی را آن هم در سطح پایین آلوده می کنند.
مس
وجود تنها ۱.۳ میلی گرم مس در هر لیتر آب موجب می شود تا طعم آن را متفاوت از چیزی که باید باشد تصور کنیم. اما این فلز که از لوله های قدیمی و پوسیده جدا شده و وارد جریان آب می شود برای سلامت انسانها خطری ندارد اما بهتر است برای آب آکواریوم استفاده نشود.
به گزارش جام جم آنلاین، رژیمهای غذایی سرشار از چربیهای حیوانی، گوشت، تخممرغ و شیرینی، مصرف ناکافی میوهها و سبزیها و دیگر مواد غذایی حاوی فیبر در رژیم غذایی، مصرف ناکافی آب و مایعات، نداشتن فعالیت بدنی مناسب و دقت نکردن به زمان احساس نیاز به اجابت مزاج و نادیده گرفتن یا به تعویق انداختن آن، از دلایل رایج یبوست مزمن یا تشدید آن هستند.
مصرف فراوان مایعات، بخصوص آب به افراد مبتلا به یبوست توصیه میشود چون آب، نقش مهمی در دفع بهتر مدفوع دارد و به همین دلیل هم یک بزرگسال با وزن متوسط باید روزی هشت لیوان آب بخورد تا دچار یبوست نشود.
پیشنهاد بعدی، نوشیدن آب ولرم به صورت ناشتاست.
زمانی که صبح ناشتا، یک لیوان آب ولرم مینوشید، دستگاه گوارشتان تحریک و حرکتهای گوارشی آن هم بیشتر میشود.
جامعه پزشکی، بر اساس پژوهش های اخیر خود، در مورد میزان مصرف آب هشدار می دهد
به گزارش شفاف یکی از توصیه هایی که به ما می شود این است که روزی بین ۶ تا ۸ لیوان آب بنوشیم. این ها توصیه های پزشکی بودند که برای مدت ها، جامعه پزشکی بر آن تاکیید داشتند و نتایج آن در وب سایت اِن اِچ اِس نیز به انتشار رسیده بود. اما اگرچه نوشیدن میزان کافی آب برای سلامت لازم و ضروری است با این حال متجربان این امر هشدار می دهند که میزان بیش از اندازه مصرف آب نیز برای سلامت مضر است.
در پژوهش های اخیر انجام پذیرفته شده، این نتیجه به دست آمده که نوشیدن بیش از اندازه آب خصوصا زمانی که تشنه نیستید، می تواند کشنده هم باشد. این مطالعات این نتیجه را به دنبال داشت که این مصرف بیش از اندازه آب سبب ایجاد تورم در مغز می شود و می تواند مسمومیتی را باعث شود که آب آن را به وجود می آورد.
این خطر مربوط به میزان سدیم موجود در آب است. نوشیدن زیاد آب منجر به پدیده ای به نام هایپوناتِمیا می شود. یعنی میزان سدیم حیاتی در خون به طرز غیرطبیعی کاهش پیدا می کند.
هایپوناتِمیا، سبب کسالت و بی حالی، حالت تعوع و تشنج می شود. در بدترین حالت هم می تواند منجر به رفتن به کُما و حتی مرگ شود.
دکتر مایکل فارِل، از دانشگاه مُناش ملبورن، که چنین پژوهشی را انجام داده در این باره می گوید: "این که به اندازه نیاز بدن مان به آن پاسخ دهیم، کفایت می کند و تنها کافی است که در زمان احساس تشنگی آب بنوشیم نه اینکه برای نوشیدن آب برنامه ریزی کنیم.”
این اولین باری است که چنین مطالعه ای در سطح گسترده انجام پذیرفته شده که نشان داده ما برای مصرف آب، بیش از نیاز بدن نوعی مقاومت را از خود نشان می دهیم.
وی ادامه می دهد: "در بسیاری از موارد دیده شده که دوندگان دوی ماراتون به دلیل توصیه هایی که به آنها برای مصرف زیاد آب می شده، جان خود را از دست داده اند.”
در این پژوهش، دکتر فارِل و همکارانش از شرکت کنندگان در این مطالعه خواستند که در دو شرایط مختلف میزانی که بدن شان نیاز دارد، آب بنوشند.
این شرکت کنندگان درست در پایان فعالیت های ورزشی شان احساس نیاز به نوشیدن آب پیدا می کردند و آب می نوشیدند. در طی روز هم بسته به میزان نیاز بدن شان، این کار را انجام می دادند.
وضعیت مغز آنها در طول این روند توسط نرم افزاری، مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار می گرفت.
آن گروهی که بدون احساس تشنگی خود را مجبور به نوشیدن آب می کردند، واکنش مغزشان به این روند به دو برابر می رسید.
نتیجه نهایی این پژوهش که در مجله ملی علمی انتشار یافت این نتیجه را به همراه داشت که این دستور مغز است که نشان می دهد تا چه مقدار آب مصرف شود. اگر این مقدار بیش از اندازه باشد، با عکس العمل مغز مواجه خواهیم شد و آن تورمی که در ابتدا به آن اشاره کردیم، در مغز اتفاق می افتد. در این هنگام سطح سدیم خون که متاثر از میزان نوشیدن آب است، می تواند خطراتی را برای مان به همراه داشته باشد.
دکتر فارِل عمیقا تایید می کند که لازم است میزان آب کافی دریافت شود اما نباید خود را مجبور به نوشیدن مقداری آبی کنیم که پیام لزوم آن را دریافت نکرده ایم.
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - داستان > صدیقه حسینی:
دفعهی اولی بود که میدیدمش! یک لیوان پایهدار برای مهمانیهای رسمی! از آنهایی که باید بین دو انگشت بگیری، جوری که انگار دست گذاشتهای زیر چانهی لرزان آدمی بغضدار! هرلحظه میترسیدم نکند بشکند.
جلو رفتم و خواستم کمی معاشرت کنیم. مرا که دید ترسید. حق هم داشت. من از آن لیوانهای پدرمادردار بودم. از آنها که صد بار افتاده بودم کف همین آشپزخانه و آخ نگفته بودم. حتی ترک هم برنداشته بودم. پرسیدم: «شما تنهایی؟»
گفت: «نه! ما شیشتاییم! گیلاسهای شیشتایی!»
حدس میزدم شش گیلاس ظریف شبیهبههم که احتمالاً پایشان به هیچ مهمانیای باز نشده و تمام عمر پشت ویترین اتاق پذیرایی ماندهاند. حتماً هر بار موقع خانهتکانی با پارچهای نازکتر از برگ گل، گردگیری شدهاند و بعد هر بار به یک شکل دور هم چیده شدهاند. سه تا اینطرف، سه تا آنطرف!
شش لیوان ظریف که ابداً مثل فنجانها نعلبکی ندارند. یکدفعه زدم زیر خنده و او همانطور پایهبلندانه نگاهم کرد و بعد با صدای زیرش پرسید: «به چی میخندی؟»
خندهام بند نمیآمد. همانطور بریدهبریده گفتم: «هیچی! فقط یهلحظه شما رو با نعلبکی تصور کردم.»
فکر کردم حالا رو برمیگرداند؛ بس که شکننده به نظر میرسید. ولی پابهپای من خندید و حتی یک ذره هم ناراحت نشد. راستش از همینش خوشم آمد. مثل لیوان پافیلیهای ازمدافتاده پرفیسوافاده نبود. مثل لیوانهای پلاستیکی توی کشوی پایینی عقده نداشت.
از آنهایی بود که حسابی دیده شده بود و ناز و نوازششان همیشه بهراه بود. اینجور لیوانها شوخی سرشان میشود و نکتهی شوخی را هم زود میگیرند.
شک ندارم هنوز جملهام تمام نشده خودش را با آن همه دکوپز در مرکزیترین قسمت یک نعلبکی عهد دقیانوس تصور کرده بود و از اینهمه تناقض مضحک خندهاش گرفته بود. اصلاً از همینجا میتوانستم بفهمم لیوان باهوشی است و سرش به تنش میارزد.
خندههایمان که بند آمد گفتم: «من از دور نگات میکردم... خیلی شکننده به نظر میرسیدی! ولی اعتراف میکنم که زود قضاوت کردم...»
گفت: «هوم...»
این بدترین کلمهای بود که میتوانست بگوید. اینجور کلمهها مکالمه را قطع میکنند. آدم میماند چه بگوید. چهطور گفتوگو را پیش ببرد. مجبور شدم چیزی بگویم تا سفرهی دلش را باز کند، هرچند اصلاً به قیافهاش نمیآمد سفرهی دل هم داشته باشد، یا حداقل میدانستم که ته درددلش این است که چرا هرروز گردگیری نمیشود.
یا چه میدانم! چرا جوری پشت ویترین نمیگذارندش که از آن زاویه بتواند همهجا را ببیند و از اینجور دغدغههای سطح پایین! ولی وقتی شروع به حرفزدن کرد فهمیدم باز هم اشتباه کردهام. گفت: «من خیلی خالیام... هیچوقت حتی برای چند ثانیه هم نیمهی پر نداشتهام.»
گفتم: «ولی عوضش خوشگلی!»
گفت: «چه فایدهای داره؟ یه خوشگل بدون استفادهی خالی؟»
حق هم داشت.حتی لیوان پلاستیکیها هم توی تعطیلات و پیکنیکها پر و خالی شده بودند. برای خود من خیلی وقتها پیش آمده که یکی حسابی پرم کرده و بعد یک قورت آب خورده و همانجا رهایم کرده و رفته است.
میخواهم بگویم من تجربهی پربودن را دارم. خوب است. ولی خب، شده یک نفر هم همانوقت از راه برسد و همهام را خالی کند توی ظرفشویی و برعکس آویزانم کند به جالیوانی تا حسابی خشک شوم.
من میفهمم که این یکدفعه خالیشدن چه حسی دارد. و اینکه دلت به همان چند قطره که به دیوارههایت چسبیده خوش باشد، اما بدانی تا چند دقیقهی دیگر همان را هم نداری.
چند وقت پیش با لیوانی معاشرت میکردم که مخصوص شربتخوردن بود. میگفت خیلی دستبهدست میشود و خیلیها با علاقه به لب میبرنش و خلاصه چیزهایی تعریف میکرد که حس میکردی واقعاً وسط بهشت است.
اما بالأخره او هم دردهای لیوانیِ خاص خودش را داشت. فوبیای قاشق شربتخوری و نی امانش را بریده بود. میگفت آدمها که شروع میکنند بههمزدنِ شربت حالاحالاها دستبردار نیستند.
وقتی ناراحتاند یک گوشه مینشینند و آرامآرام هم میزنند و بدجور حوصلهی هر لیوانی را سر میبرند. وقتی با هیجان حرف میزنند تندتند هم میزنند. وقتی منتظرند ملایم هم میزنند و خلاصه اینکه دل و رودهی لیوان را بالا میآورند.
تازه آخرش هم یک قورت میخورند و میگویند زیادی شیرین شده!... میخواهم بگویم من پای درددل لیوانهای زیادی نشستهام. حتی میدانم فنجانها با آن رفتارهای رسمی و عصاقورتدادهشان گاهی دلشان میخواهد یک نفر باشد که چای را بدون اداواطوار بخورد و صدای هورت کشیدنش بپیچد در جانشان!
اما هیچوقت ندیده بودم لیوانی از خالی بودن بنالد. یعنی خوب میفهمم خالی بودن درد کشندهای است، اما خب کم پیش میآید لیوانی متوجهش باشد. بعضیوقتها دردها از فرط کشنده بودن، آدم را بیحس میکنند. ولی خوشحالم که او دردش را فهمیده! گفتم: «هر لیوانی بالأخره یه روز پر میشه...»
گفت: «نه! ما تزئینی هستیم. یه مشت لیوان تزئینی بیمصرف!»
گفتم: «نگو که دنبال دیده شدن نیستی، چون باور نمیکنم.»
گفت: «روزهای اول جذاب بود... ولی الآن نه! برام عادی شده.»
بعد هر دو ساکت شدیم که او یکمرتبه گفت: «چند روز پیش دیدم که یه لیوان خودش رو از همینجا پرت کرد پایین.»
گفتم: «خب، چیزیاش هم شد؟»
گفت: «آره، هزار تیکه شد... بعد هم اومدن با جاروبرقی خردهشیشههاش رو از زیر یخچال و اینور اونور جمع کردن.»
گفتم: «وایسا ببینم. نکنه تو هم واسه همین اینجایی...؟! نکنه به سرت بزنه...؟!»
گفت: «چند باری بهش فکر کردم. آخه یه لیوان خالی به چه دردی میخوره؟ لیوانهای دیگه حتی تحمل نیمهی خالی رو ندارن، چه برسه به اینکه کلاً خالی باشن!»
گفتم: «خود آدمها اگه تو تا خرخره هم پر باشی، باز نیمهی خالیت رو میبینن. چی فکر کردی؟»
گفت: «من از دو تا نیمهی خالی تشکیل شدهام. خالی و خالیتر! یه وقتهایی واقعاً میزنه به سرم...»
گفتم: «تو دیوونهای! خب میخوای تا ابد منتظر بمونی یکی بیاد پُرِت کنه؟ خودت نمیخوای کاری کنی؟»
گفت: «چیکار کنم؟ برم خودم رو بگیرم زیر شیر آب؟ فکر کردی اگه میتونستم نمیکردم؟»
راست هم میگفت. تازه او که لیوان آبخوری نبود. اگر این کار را میکرد حسابی آبرویش میرفت. نمیدانستم چه کار کنم. دوستی داشتم که شبیه نیمهی پر لیوان بود. میگویم شبیهش بود، چون هرطور که نگاهش میکردی نیمهی خالیاش بیشتر به نظر میرسید. ولی حرف که میزد نیمهی پرش را بیشتر میدیدی! پر از مهربانی و امید و جملههای مثبت!
چند باری هم عکسش را زده بودند روی جلد مجلههای موفقیت و حسابی معروف شده بود. میخواهم بگویم دست خود لیوانهاست که چهطور باشند و چهطور دیده شوند. بعضی از این لیوانهای کوتاه و پلاستیکی هستند که نیمهی پرشان هم خالی است. یعنی بهکل پر و خالی شدنشان فرقی ندارد، از بس که شبیه یک آه کشدار کمرباریکاند، یا آن چایخوریهای دمدستی که هر بار یکیشان میافتد میشکند و باز یکی دیگر جایش را میگیرد.
لیوان خالی باشد شرف دارد به اینکه دمدستی باشد و روزی هزار نفر پر و خالیاش کنند و تازه وقتی هم که میشکند یک نفر نباشد که عزا بگیرد و بگوید وای سرویسم ناقص شد... و هی فکر کند که دمدستی بود دیگر! شکست که شکست! اصلاً میروم یکی بهترش را میخرم... خب! چرا نه؟ ارزان است. اینقدر ارزان است که شکستنش هم برای کسی گران تمام نمیشود.
لیوان خالی باشد بهتر است. همین چند هفتهی پیش یک لیوان چاقوچله دیدم و پرسیدم: «شما چندتایید؟»
گفت: «من همین یکیام! سفارشی سفارشی!»
خوب که نگاهش کردم دیدم یک طرفش خیلی سفارشی یک دختر و پسر کشیدهاند و نوشتهاند «هرگز فراموشت نمیکنم» و این مزخرفات! یعنی میخواهم بگویم لیوانهایی توی این دورهزمانه پیدا میشوند که به این جملهها که رویشان نوشته شده هم افتخار میکنند و تازه شانس آوردیم که از هر کدام فقط یکی میسازند.
اصلاً اگر از من بپرسند میگویم همین یک دانهاش هم میتواند بهتنهایی گند بزند به یک آشپزخانه! آن وقت فکر کن که ششتایی و دوازدهتایی بودند. تصورش هم وحشتناک است.
اصلاً من نمیدانم اینها به چه امیدی زندهاند و چرا محض رضای خدا خودشان را از روی کابینت نمیاندازند پایین؟ آهان! چون یادگاریاند! هدیهی تولد یکی به دیگری که تا سال دیگر خودش نیست، اما لیوانش با آن طرح و جملههای مزخرف مثل آینهی دق جلوی چشم است.
همینها را به گیلاس گفتم که گفت: «که چی؟ اینکه لیوانهای بدبختتر از من هم وجود دارند دلیل نمیشه من احساس خوشبختی کنم!»
گفتم: «پس داستان اون دوستم رو چی میگی که خالی بود و پر نشون میداد؟»
گفت: «همون ذهنم رو مشغول کرده... اتفاقاً روانشناسم هم میگفت که اینها به دید خود طرف بستگی داره. باید دیدت رو عوض کنی...»
گفتم: «خب! راس میگه! اصلاً میدونی چیه؟ مشکل تو اینه که فکر میکنی آب و چای و شربته که نیمهی پر رو میسازه! یعنی یهجورایی ذهنت قراردادی شده رفیق! فکر میکنی باید مایع مزخرفی این وسط باشه که تو رو پر کنه!»
گفت: «مگه غیر از اینه؟»
گفتم: «معلومه که غیر از اینه! اون لیوان باریک و بلند رو نگاه کن روی پیشخون آشپزخونه!»
گفت: «همون که گل توشه؟»
گفتم: «آره! سنگریزههای رنگی و چند شاخه گل! بدون هیچ مایع مزخرفی! قشنگه! نه؟»
گفت: «هوم!»
گفتم: «خب! حالا یه نگاه به خودت بنداز... تو هم پری! پر از هوا... بدون هیچ مایع مزخرفی! منظور روانشناست هم از عوضکردن دیدت همین بوده...»
خودم هم نفهمیدم از کجا به اینجا رسیدم و چه شد که اینها را گفتم. اصلاً من را چه به این حرفها؟ خیلی وقت بود به کسی دلداری نداده بودم. نصیحت و جملههای اینطوری هم که حرفش را نزن! نگاهش که کردم، قیافهاش دیگر شبیه چانهی لرزان یک آدم غمگین بغضدار نبود.
گفتم: «ولی خودمونیم! هنوزم یه نعلبکی کم داری گیلاسخانوم... ممکنه هوا داغ باشه، دهن آدم بسوزه...»
و بعد هر دو زدیم زیر خنده!
دانش > محیط زیست جهان - لندن> یک مؤسسه بریتانیایی نوعی لیوانهای پلاستیکی را روانه بازار خواهد کرد که هر مشتری که در آن قهوه میگیرد میتواند از آن دوباره استفاده کند و حتی میتواند آن را در جیب خود نگه دارد.
اندرو بروکس مخترع این لیوان میگوید: در سال 2.5میلیون لیوان پلاستیک در سطح شهر و یا طبیعت انداخته میشوند درحالیکه گازهای گلخانهای تولید میکنند و حدود 30سال طول میکشد تا تجزیه شوند.
وقتی در لیوان آب می نوشیم باید به فکر سلامت بهداشت لیوان باشیم چرا که می تواند موجب انتقال میکروب به بدن ما شود. لیوانی که شسته نشده اســت می تواند حاوی میکروب های بیماریزای زیادی برای سلامتی مصرف کنندگان باشد بهتر اســت از سلامت آبی که می نوشید مطمئن باشید سپس آن را بنوشید
و از ابتلا به بیماری های مختلف در بدنمان پیشگیری کنیم عارضه های از قبیل زخم معده یا بروز استفراغ و اسهال شدید می توانند ناشی از آب آلوده ایجاد شوند .کنار تختتان یک لیوان آب میگذارید تا مطمئن شوید که در صورت تشنگی، آب کافی دم دستتان اســت.
اما بگذارید کمی صادقانه با هم صحبت کنیم: این لیوان تا چند روز کنار تختتان میماند و شما هم فقط بلند میشوید و دوباره در آن آب میریزید. اما فکر میکنید این لیوان تا چه حد آلوده اســت؟احتمالا از این بابت نگران خواهید بود که بستری را برای جولان میکروبها فراهم آوردهاید، چرا که ریزسازوارهها
یا میکروبها برای زنده ماندن به محیطی مرطوب نیاز دارند. بنابراین مسلم اســت که این لیوان نشُسته به مدت چند روز، محیط خوبی برایشان محسوب میشود. نکته مهم این اســت که باکتری و سایر ریزسازوارههای خطرناک دیگر (فرض کنید ویروسها و انگلهای رودهای) به خوبی در محیطهای مرطوب رشد میکنند.
بنابراین باید گفت که لیوان شستهنشده میتواند ظرف کشت میکروب محسوب شود. هر زمانی که یک جرعه آب مینوشید، میکروبها را از لیوان به دهانتان منتقل میکنید. اگر مریض هستید و لیوانتان را هم آخرین بار بعد از شستشو به خوبی خشک نکردهاید و همین باعث شده تا میکروبهای مضر در آن تهنشین شود، باید بدانید که میکروب مذکور زمان کافی خواهد داشت تا همانندسازی کرده و بار دیگر شما را مریض کند.
از طرفی منبع آبی هم که میخورید میتواند تفاوتهایی به همراه داشته باشد: برخلاف آب شیر، آب معدنی و آب چاه به طور خودکار کلر اضافی نداشته تا بتواند درصد رشد باکتریها را تغییر دهد. و اگر از لیوان مشترک هم استفاده کنید خطر ابتلا به باکتری یا ویروسها در شما افزایش مییابد: تمام آن باکتریها،
ویروسها و انگلهای رودهای که در سیستم گوارشتان در جنب و جوش هستند میتواند مسبب زخم معده یا بروز استفراغ و اسهال شدید شود.به گزارش پارس نازاین حقیقت که لیوان از جنس شیشه اســت نه پلاستیک به معنای آن اســت که این مسئله به مرور زمان، باعث کاهش درصد ایجاد شکافها و سوراخهایی که باکتریها میتوانند
در آن زندگی کرده یا تجمع پیدا کنند نخواهد شد. علاوه بر این، لیوان را باید به خوبی خشک کرد و همانطور که میدانید خشکسازی یکی از بهترین روشها برای تغییر رشد باکتریها محسوب میشود.
بر اساس جدیدترین پژوهش های انجام شده خانم هایی که به طور منظم در رژیم غذایی خود ماست پرچرب مصرف میکنند کمتر مبتلا به افسردگی می شوند.
خوردن روزانه یک لیوان ماست ماست پرچرب با عملکرد مناسب باکتری های مفید روده در ارتباط اســت و سبب می شود تا علاوه بر بهبود کارایی دستگاه گوارش ، خلق و خوی افراد نیز بهتر شود و علائم بیماری افسردگی در آنها کاهش یابد.
خوردن ماست پروبیوتیک نیز با کشتن میکروب ها و باکتری ها در روده در ارتباط اســت و مواد مخمر موجود در ماست می تواند درایجاد روحیه مثبت و شاد در افراد موثر باشد.
براساس آمارها افسردگی بالینی در سالهای آینده به یکی از بیماری های بسیار شایع و با جامعه آماری بالا در سطح دنیا تبدیل خواهد شد و به دلیل اقداماتی که فرد مبتلا به افسردگی می تواند انجام دهد ازجمله خودکشی یا اقدامات جنایت آمیز، کشورهای صنعتی از رشد این بیماری در هراس هستند.
علل مختلفی باعث ابتلای شما یا اعضای خانواده تان به این بیماری می شود ازجمله ، عوامل ژنتیکی، محیط زندگی، نوع تغذیه و حوادث پیرامون و روزمره که می تواند ازافسردگی خفیف تا انواع حاد را در افراد ایجاد کند.
به منظور محافظت ازبدن در برابر این بیماری روحی سخت درمان، علاوه بر شاد زیستی، مثبت اندیشی، مشاوره با متخصص، می توان با خوردن مواد غذایی سالم بویژه ماست پرچرب به میزان 6 وعده در هفته تا 32 درصد کمتر از سایرین در معرض ابتلا به آن قرار گرفت.
این تحقیقات توسط پژوهشگران دانشگاه آکسفورد انجام شده اســت و کارشناسان امیدوارند از این مکمل درمانی طبیعی وبی ضرر برای درمان بیماران مبتلا به افسردگی و کاهش علائم بیماری استفاده کنند.
ماست منبع غنی ازکلسیم ، انواع پروتئین و مواد معدنی اســت و برای حفظ تراکم استخوان ها ، جلوگیری از چاقی وابتلا به دیابت، همینطور حفظ زیبایی پوست و مو بسیار مفید اســت.
شما می توانید در مواقعی که دچار استرس یا ناراحتی هستید درکنار غذا از ماست پرچرب استفاده کنید تا خیلی زود روحیه خود را بدست آورید وکمتر دچار نوسانات خلقی شوید.
-
منبع: health
باشگاه خبرنگاران
کلمات کلیدی: ماست ، باکتری روده ، افسردگی پاییزی ، ماست پرچرب
برترین ها: استادى در شروع کلاس درس، لیوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا نگاه داشت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر اســت؟ شاگردان جواب دادند 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم.
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقاً وزنش چقدر اســت. اما سوال من این اســت: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد.
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقى نمی افتد. استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقى می افتد؟ یکى از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد می گیرد. حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگرى جسارتاً گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می گیرند و فلج می شوند. و مطمئناً کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند. استاد گفت: خیلى خوب اســت. ولى آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده اســت؟ شاگردان جواب دادند: نه پس چه چیز باعث درد و فشار روى عضلات می شود؟ من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند: یکى از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید. استاد گفت: دقیقاً . مشکلات زندگى هم مثل همین اســت. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید، اشکالى ندارد. اگر مدت طولانی ترى به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد. اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کارى نخواهید بود.
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم اســت. اما مهم تر آن اســت که در پایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرید، هر روز صبح سرحال و قوى بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشى که برایتان پیش می آید، برآیید! دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذار. زندگى همین اســت!
محمود خدادوست اظهار داشت: وظیفه داریم که طب سنتی را ضابطه مند و قانون مند به پیش ببریم تا به سلامت و اعتقادات مردم لطمه ای وارد نشود و قانون هم رعایت شده باشد اما باید توجه داشت که طب سنتی بیشتر از اینکه تداخلات درمانی مانند حجامت داشته باشد، دارای توصیه هایی برای اصلاح سبک زندگی اســت.