مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

چرا زنان بیشتر افسرده می شوند؟

جام جم سرا:هرچند دلیل شیوع بیشتر اختلال افسردگی در بین زنان هنوز مشخص نیست اما ترکیبی از عوامل اجتماعی، روانی، ژنتیکی، هورمونی و زیست‌شناسی می‌توانند در این امر دخیل باشند.

به گزارش ایسنا «جیل گلداستین» از بیمارستان زنان در بوستون گفت: به طور قطع زنان در مقابل افسردگی آسیب‌پذیرتر هستند و به دلیل عوامل زیست‌شناختی از بیماری‌ها بیشتر آسیب می‌بینند.

این متخصص همچنین افزود: اگرچه زنان به طور کلی با تغییرات احساسی خود بهتر آشنا هستند و اغلب بهتر می‌توانند علائم افسردگی‌شان را به دیگران توضیح دهند و بیشتر به دنبال درمان نیز باشند اما با این وجود هنوز نمی‌توان به طور کامل شرح داد که چرا زنان در مقایسه با مردان بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند و از این اختلال بیشتر آسیب می‌بینند.

لایوسانیس در گزارشی به شش دلیل بارز که می‌توانند توجیه کنند چرا زنان بیش از مردان به افسردگی مبتلا می‌شوند اشاره کرده که به شرح زیر است:

آسیب‌پذیری ژنتیکی

وراثت و سابقه خانوادگی خطر ابتلا به افسردگی را در زنان و مردان افزایش می‌دهد اما با این حال آسیب‌پذیری ژنتیکی همراه با حوادث استرس‌زا در زندگی ممکن است به بروز شدیدتر افسردگی در زنان منجر شود. همچنین این احتمال وجود دارد که زنان در واکنش به حوادث استرس‌زا، علائم شدیدتر افسردگی را تجربه کنند.

رشد جنینی

در مدت زمان رشد جنین در رحم تفاوت‌های جنسی در مغز اتفاق می‌افتد که به برخی نقاط مغز اجازه می‌دهد که موجب بروز رفتارهای متفاوت در زنان شود و همین امر می‌تواند در تشدید علائم این اختلال در زنان موثر باشد. علاوه بر این، هورمون‌ها و ژن‌هایی که در طول دوره رشد جنینی دچار اختلال می‌شوند نیز زمینه را فراهم می‌سازند تا برخی افراد در برابر اختلال‌های روانی همچون افسردگی آسیب پذیرتر شوند. همچنین ممکن است افسردگی در مراحل حساس از زندگی زنان بروز کند. تمام این مراحل، زمانی اتفاق می‌افتد که هورمون‌ها در مغز و بدن زنان سرریز می‌شوند. این هورمون‌ها به طور مستقیم بر ترکیبات شیمیایی مغز تاثیر می‌گذارند. در طول این مراحل زنان باید خود را کنترل کرده و به تغییرات موجود در رفتار، انرژی، تمرکز و عادات خواب و غذای خود توجه داشته باشند.

نوجوانی و بلوغ

تا پیش از بلوغ تفاوت‌های جنسی کمتری در افسردگی وجود دارد و این اختلال به طور برابر در دختران و پسران بروز می‌کند. این تفاوت جنسی پس از سن بلوغ و بین 16 تا 20 سالگی در نوجوانان مشاهده و موجب می‌شود که دختران دو برابر بیشتر افسرده شوند.

بارداری

بارداری می‌تواند یک کاتالیزوری برای افسردگی در زنان باشد. تغییرات هورمونی در طول بارداری و بعد از آن به افزایش این خطر کمک می‌کند. مشکل در لقاح، بارداری ناخواسته یا سقط جنین می‌تواند در تشدید افسردگی در زنان نقش به سزایی داشته باشد. پس از بارداری نیز ضرورت‌های مراقبت از نوزاد می‌توان احساس بی‌تعادلی رفتاری و خُلقی را در مادر بوجود آورد.

رسیدن به یائسگی

افزایش و کاهش تدریجی هورمون‌های تولید مثل در سال‌های منتهی به یائسگی و در طول این دوره به افسردگی کمک می‌کند. این دوره که یک مرحله طبیعی در زندگی زنان است باعث می‌شود که تغییرات روانی و جسمی در آنها ظاهر شود که بر رفتار و خلق و خو تاثیر چشمگیر دارند.

عوامل محیطی

تاثیرات محیطی با شیوه تربیت زنان و نقشی که در جامعه دارند می‌تواند در احتمال ابتلای آنان به افسردگی تاثیر بگذارد. نقش زن به عنوان مادر یا همسر با فشار ناشی از وظایف خانه و محل کار در افزایش استرس موثر است و این استرس در برخی زنان به افسردگی منجر می‌شود.


ادامه مطلب ...

سایه مرگ بر سر قلب‌های افسرده

جام جم سرا: اما متاسفانه باید گفت افسردگی می‌تواند خطرات جبران‌ناپذیری برای بدن انسان در پی داشته باشد.

به گزارش مجله پریونشن، طبق نتایج مطالعه‌ای که بتازگی در نشریه انجمن قلب آمریکا منتشر شده، زنان جوان افسرده، 14 برابر بیشتر از زنانی که به این عارضه مبتلا نیستند در معرض مرگ ناشی از مشکلات قلبی قرار خواهند داشت. بله هیچ اشتباهی در کار نیست: 14 برابر! در واقع مطابق این پژوهش، خانم‌های کمتر از 55 سال، در معرض چنین خطر سهمگینی قرار خواهند داشت. بر اساس این مطالعه، مردان و نیز زنان بالاتر از 55 سال ظاهرا از این خطر درامانند.

این مطالعه روی 3200 فردی صورت گرفته است که در اصل برای انجام آزمایش‌های مربوط به تشخیص بیماری‌های قلبی به مرکز سلامت دانشگاه اموری (Emory) مراجعه کرده بودند. با بررسی دقیق اطلاعات به دست آمده از تمام این افراد، در نهایت معلوم شد 58 درصد از زنان جوانی که به افسردگی متوسط یا شدید مبتلا بودند و همچنین 38 درصد از خانم‌هایی که افسردگی خفیف داشتند یا اصلا هیچ‌گونه افسردگی در آنها مشاهده نشده بود، به بیماری قلبی نیز مبتلا بودند. به‌علاوه، زنان جوانی که به افسردگی شدید یا متوسط مبتلا بودند، طی پنج سال پس از آن دو برابر بیشتر در معرض مشکلات نیازمند به جراحی قلب یا حمله قلبی قرار گرفته بودند. (فراموش نکنید منظور از بانوان جوان، افراد کمتر از 55 سال است)

محققان در توضیح این ارتباط می‌گویند سیستم هورمونی بدن زنان تا زمانی که عادات ماهانه ادامه دارد و چرخه تخمک‌گذاری صورت می‌گیرد، به گونه‌ای سازمان می‌یابد که از بدن در برابر بروز بیماری‌های قلبی ـ عروقی مراقبت به عمل می‌آورد، اما به باور این محققان، افسردگی درواقع سبب بروز اختلالاتی در چرخه تخمک‌گذاری می‌شود و به این ترتیب هورمون‌ها را به هم می‌ریزد و می‌تواند سبب افزایش خطر بروز بیماری‌های قلبی در میان زنان جوان افسرده شود.

محققان این پژوهش می‌گویند افسردگی در بروز بیماری‌های قلبی دست‌کمی از دیگر عوامل بسیار خطرناک ندارد. درواقع این مشکل روحی‌ ـ روانی به اندازه دیابت، فشار خون بالا یا استعمال دخانیات برای قلب خطرناک است. به این ترتیب اگر احساس افسردگی می‌کنید، حتما با پزشکتان در میان بگذارید. البته در کنار اقدامات درمانی موثر، خودتان هم می‌توانید دست به کار شوید. توصیه متخصصان برای کاهش اثرات یا علائم افسردگی، تحرک و فعالیت جسمانی است. هرچه می‌توانید ورزش کنید و البته تا حد ممکن عوامل بروز استرس را از زندگی روزمره خود حذف کنید. پژوهش‌ها نشان می‌دهند کاهش استرس و انجام منظم و مداوم حرکات ورزشی، سبب رفع یا کاهش علائم افسردگی خواهد شد و طبعا از این طریق خطر بیماری‌های قلبی کاهش خواهد یافت. (مسعود ایثاری/ضمیمه سیب)


ادامه مطلب ...

۳ توصیه برای زندگی با همسر افسرده

جام جم سرا: اولین توصیه‌ای که می‌توان در این زمینه به شما ارائه کرد دریافت راهنمایی از پزشک همسرتان است. چراکه با توجه به‌شناختی که او از همسر شما و روحیاتش و همچنین روند درمان دارد، بهتر می‌تواند راهنمای شما باشد. علاوه بر آن، پیگیری درمان و جلوگیری از ادامه دار شدن افسردگی از ضروریات محسوب می‌شود. با این حال ضمن آرزوی سلامتی برای همسرتان، به این نکات توجه کنید.

۱ - از آنجا که افراد افسرده خود را مملو از عیب، نارسایی و به طور کلی فاقد هر گونه ارزشی می‌دانند و از اتفاقات اطرافشان این گونه برداشت می‌کنند که اتفاقات منفی به علت بی‌ارزشی خود آنهاست و یا‌ گاه حتی با استفاده از کلمات نامناسب به توصیف خود می‌پردازند، شما به عنوان همسر می‌توانید نقش موثری در تغییر این احساسات وی داشته باشید.
با تدارک دیدن فعالیت‌هایی که همسرتان به طور قطع می‌تواند در آن‌ها موفق شود نادرستی افکارش را به او نشان دهید. به او یادآور شوید که همیشه دوستش دارید و این مشکل نیز مانند همه مشکلات تمام می‌شود و مجددا خواهید توانست با یکدیگر به اهدافی که داشتید برسید.

۲ - یکی دیگر از ویژگی‌های افراد افسرده رضایت نداشتن از محیط و موقعیت زندگی خویش است. این گونه افراد تصور می‌کنند برای حل مشکلات راهی وجود نخواهد داشت و نهایتا خود و اطرافیانشان را غرق در بدبختی می‌بینند. می‌توانید با خاطر نشان کردن جنبه‌های مثبت هر اتفاق و یا موقعیت‌های مختلف، این احساس را از همسرتان دور کنید.
همان طور که می‌دانید برای هر مشکل راه حل‌های متعددی وجود دارد ولی افراد افسرده همیشه بد‌ترین حالت را متصور می‌شوند؛ بنابراین می‌توانید در شناساندن راه حل‌های مختلف به همسرتان کمک کنید. به همسرتان بگویید که بار‌ها با کمک او توانسته‌اید از پس حل مشکلات برآیید.

۳ - ویژگی دیگر که به دنبال دو ویژگی بالا می‌آید بدبینی به آینده است. افراد افسرده به علت اینکه خود را ناتوان می‌دانند و بد‌ترین حالت ممکن را برای هر اتفاق درنظر می‌گیرند این تصور را دارند که شرایط کنونی تغییری نخواهد کرد و در آینده نیز حتی بد‌تر از اکنون خواهد بود. شما می‌توانید با اصلاح افکار همسرتان و اثبات اینکه شرایط می‌تواند رو به بهبود باشد این افکار مزاحم را از همسرتان دور کنید. کمک به شناسایی فرصت‌های مناسبی که در پیش است (البته نه خیال بافی) می‌تواند اوضاع را تا حدی بهتر کند. (سیمین قربانی- کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

افسرده اید؟ راه بروید

محققان آمریکایی در یک مطالعه جدید متوجه شدند افرادی که اضطراب داشتند تنها با راه رفتن و بدون مصرف داروهای ضد افسردگی بر این وضعیت خود غلبه کردند.

آنها متذکر شدند: راه رفتن به ویژه برای افرادی که دچار مصیبت شده اند مانند از دست دادن یک عزیز، بیکار شدن یا جدا شدن از همسر مفید است.

با این وجود، محققان اظهار داشتند: راه رفتن در یک محیط طبیعی پر درخت، بالا رفتن از کوه یا راه رفتن اطراف یک دریاچه برای تمدد اعصاب بهتر از راه رفتن در مناطق شهری است.

پروفسور «سارا واربر» از دانشگاه میشیگان گفت: معمولا افراد بعد از راه رفتن یا بیرون رفتن از خانه احساس بهتری پیدا می کنند.

اما تا کنون مطالعاتی در این زمینه وجود نداشته است که نشان دهد این رفتارها واقعا باعث تقویت بهداشت ذهنی و روانی فرد می شود یا نه.

وی افزود: راه رفتن یک نوع ورزش کم خرج، کم خطر و در دسترس که اگر با گذر از مناطق طبیعی همراه شود می تواند راهکار بسیار قوی در غلبه بر استرس باشد.

واربر گفت: فعالیت های ساده ای مانند پیاده روی دسته جمعی نه تنها موجب تقویت احساسات مثبت می شود بلکه یک رویکرد غیردارویی برای افسردگی به شمار می رود.(ایرنا)


ادامه مطلب ...

گاهی شیدا، گاهی افسرده

جام جم سرا: این بیماری حالت‌های مختلفی دارد که طی آن حالت‌های هیجانی بیمار هر چند ماه یا چند سال یک‌بار تغییر می‌کند. در برخی مواقع سرعت این تغییرات بیشتر و با فاصله چند روز، حالات در نوسان است.

در مواقع شیدایی، هرچند بیمار به ظاهر شاداب است، اما نشاط او به شکل مولد نیست. درواقع نه‌تنها سرخوشی برای بیماران اختلال دوقطبی کارایی ندارد که مخل فعالیت‌های اجتماعی و شغلی آنان نیز هست. این بیماران به‌دلیل ناپایداری سرخوشی و نوسانات خلقی، نمی‌توانند به شکل مولد، مفید و موثر در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنند.
هدف از درمان افسردگی و شیدایی و سیر تحول ناگهانی آن در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی، قرارگرفتن آنان در یک حالت باثبات است. ابتلا به این بیماری، بیشتر ریشه ژنتیکی دارد و به‌نظر می‌رسد بیشتر از مادر به ارث می‌رسد.
این بیماری در زنان شایع‌تر است.
برای این بیماران درمان‌های دارویی و غیردارویی‌ای به‌کار گرفته می‌شود که هر یک جایگاه خاص خود را دارد و ‌هیچ‌یک جایگزین دیگری نمی‌شود و در برخی بیماران، این دو روش به‌طور همزمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. از جمله درمان‌های زیست‌شناختی، شوک‌درمانی در این بیماران است که در مواقع اورژانسی (که این بیماران وارد فاز افسردگی می‌شوند)، ‌کاربرد بیشتری دارد. به‌عبارتی از آنجا که اثربخشی دارو فرآیندی به‌نسبت زمانبر است، در مواقع حاد می‌توان با شوک‌درمانی، روند بهبود بیمار را سرعت بخشید.
درمان‌های غیردارویی نیز بسته به نوع بیماری متفاوت است. به‌غیراز آموزش‌های روانی به خود فرد، آموزش‌ به خانواده بیمار، رفتاردرمانی، شناخت‌درمانی و تلفیق این دو روش، شیوه‌های تحلیل روان در شرایط خاص، گروه‌درمانی بسته به نوع بیماری و اختلالات خلقی، ازجمله درمان‌های غیردارویی در این حوزه به‌شمار می‌رود.
از دیگر روش‌های درمانی در اختلال دوقطبی، روش آموزش روانی به خود فرد یا «psycho education» است. یافته‌های این پژوهش بیانگر آن است که این روش سبب پذیرش بهتر درمان می‌شود و نیز احتمال عود مجدد بیماری را کاهش می‌دهد. بر اساس این پژوهش‌ها، ‌مشخص شده بیمارانی که آموزش روانی بیشتری داشته‌اند، بیماری‌شان کمتر عود کرده است.
به‌طور کلی، روانپزشکان در درمان اختلالات خلقی، برحسب شرایط بیمار، روش‌های مختلف درمانی را انتخاب می‌کنند. برای برخی حالت‌های بیماری باید مطلقا دارو تجویز کرد و برای گروه دیگری روش‌های غیردارویی موثرتر است. تشخیص این موارد برعهده پزشک است و وی برحسب شرایط هر بیمار، یکی از این روش‌های درمانی را به کار می‌گیرد.
درمان‌های دارویی در درمان‌های مربوط به اختلال دوقطبی نقش موثرتر و پررنگ‌تری دارند و در افسردگی روش‌های غیردارویی.
از مشکلات سر راه درمان بیماران روانی، بحث مقاومت در برابر درمان است. هرچند مقاومت در برابر درمان، در تمام بیماران مبتلا به بیماری‌های غیرروانی نیز به چشم می‌خورد، اما در میان بیماران مبتلا به بیماری‌های عصبی، بیشتر مشاهده می‌شود. درواقع فرد به‌دلیل نداشتن بینش کافی، با ترس از انگ ابتلا به بیماری روانی، یا از مراجعه برای درمان سر باز می‌زند یا از مصرف داروهای تجویزشده توسط روانپزشک، خودداری می‌کند.
در مورد بیماری افسردگی و اختلال دوقطبی، به‌دلیل آنکه خودداری از درمان سبب آزار فرد می‌شود و در برخی موارد، علایم بیماری شدید و بیمار از حالت عادی خارج می‌شود، حالتی شبیه روان‌پریشی و افکاری در زمینه صدمه‌زدن به خود پیدا می‌کند. باوجود مخالفت بیمار برای درمان، روانپزشک وارد عمل می‌شود اما در موقعی که بیمار قدرت تصمیم‌گیری دارد، ولی با وجود نیاز به درمان‌های روانپزشکی، از مراجعه به روانپزشک خودداری می‌کند، متاسفانه کار زیادی از دست روانپزشک ساخته نیست.
از آنجا که درمان قطعی برای بیماران مبتلا به اختلالات خلقی دوقطبی وجود ندارد، روانپزشکان معمولا با درمان‌های دارویی، سیر ابتلا به بیماری را کنترل می‌کنند. مبتلایان به این بیماری معمولا پس از سن بلوغ و نوجوانی، به این بیماری مبتلا می‌شوند و این بیماری بیشتر به‌عنوان بیماری دهه دوم و سوم زندگی شناخته می‌شود.
به‌طور کلی بیماری‌های اختلالات خلقی از آنجا که ریشه در کج‌کاری سیستم مغزی عصبی دارند، در تمام جوامع با علایم یکسانی بروز می‌یابند، هرچند شکل نمایش بیماری‌ها برحسب فرهنگ در هر جامعه‌ای با جامعه دیگر متفاوت است. (سیدمهدی صمیمی‌ اردستانی - روانپزشک)


ادامه مطلب ...

چرا برخی بازنشستگان افسرده می‌شوند؟

جام جم سرا: افراد بازنشسته به واسطه تلاش‌های فراوان در زندگی مورد احترام در جامعه هستند. می‌توان از تجربیات و اندوخته‌های علمی و فنی این عزیزان بهترین بهره را در جامعه برای طی شدن مسیر رشد به کار گرفت. بازنشستگی مقطعی مهم در زندگی است و در واقع می‌تواند دریچه‌ای به سمت ورود به فعالیت‌های اجتماعی به صورت گسترده‌تر باشد اما متاسفانه گاهی رفتار جامعه و فرد در قبال افراد بازنشسته به گونه‌ای است که آن‌ها احساس بی‌کفایتی و توانایی نداشتن در انجام امور می‌کنند.

حضور منسجم افراد بازنشسته در فعالیت‌های اجتماعی و دوری از خانه نشینی ضرورت دارد. فراموش نکنیم که افراد بازنشسته از اقشار سالمند به شمار می‌روند و باید به آن‌ها به دیده احترام نگریست چرا که یک عمر تلاش و سازندگی را در زندگی خود به ثبت رسانده‌اند و به مقطعی رسیده‌اند که به آرامش روحی و جسمی نیاز دارند. بنابراین می‌توان با برنامه‌ریزی ظرفیت‌هایی را برای حضور افراد بازنشسته در جامعه فراهم کرد تا احساس مفید بودن داشته باشند و از احساس افسردگی و رخوت دوری کنند، هرچند استفاده از این ظرفیت‌ها می‌تواند به جوانان در انجام بهتر امور کمک کند. باید طوری برنامه ریزی شود که در دوره بازنشستگی، افراد از شرایط رفاهی مناسبی برخوردار باشند تا برای کسب معیشت مجبور به فعالیت و کار نباشند.
بسیاری از افراد بازنشسته در دوره بازنشستگی فعالیت‌های شغلی خود را چند برابر می‌کنند که این موضوع می‌تواند برای سلامت افراد مضر باشد و فضای اشتغال برای جوانان را نیز محدود کند. (مهدی زارعی - جامعه‌شناس)


ادامه مطلب ...

۱۰ عادتی که آدم را از بیخ افسرده می‌کند!

جام جم سرا: برای این که روزهای خوبتان را براحتی از دست ندهید، این عادت‌های مخرب را بشناسید و از آنها رها شوید:

فقط روی داستان زندگی دیگران متمرکز شدن

درست است که شنیدن حکایت موفقیت‌های دیگران آموزنده است، اما گاهی چنان مجذوب دنیای آنها می‌شوید که داستان خودتان را فراموش می‌کنید و حتی تصور می‌کنید شما نمی‌توانید به چنین موفقیت‌هایی دست پیدا کنید، اما فراموش نکنید این تصور اشتباه است و شما مانند هر انسان دیگر توانایی موفق شدن دارید. بنابراین به داستان زندگی خود توجه کنید و از توانایی‌هایتان برای شاد زندگی کردن بهره‌مند شوید.

به انتظار روز کامل بودن

هرگز تصور نکنید روزی از راه می‌رسد که کامل و بی‌عیب خواهد بود. هیچ لحظه‌ای نمی‌تواند تا این اندازه بی‌نقص باشد. بیشتر مردم به دنبال کمال مطلوب هستند. فرصت عالی، وضع رفاهی عالی و لحظه عالی. از خواب بیدار شوید. به چنین لحظه‌ای نمی‌توان رسید و همه چیز نسبی است. پس با این نوع تفکر اندوه را برای خود نخرید.

فقط برای کسب درآمد کار کردن

کار کردن بدون علاقه درست مانند زندانی شدن در یک چاردیواری است. باید کاری را انتخاب کنید که حتی اگر مشتاق انجام دادنش نیستید لااقل بتوانید کمی به آن علاقه داشته باشید.

اگر هر روز کاری را انجام دهید که بیزار هستید مطمئن باشید پس از مدتی دچار افسردگی شده و دیگر درآمد ناشی از آن هم شادتان نمی‌کند. بنابراین برای این‌که زندگی پر از اندوهی برای خود فراهم نکنید در انتخاب حرفه‌تان دقت کنید.

احساس نفرت داشتن

تاریکی نمی‌تواند تاریکی را از بین ببرد، این کار از عهده روشنایی برمی‌آید. بنابراین نمی‌توان با احساس نفرت داشتن از افراد یا موضوعات آزاردهنده به آرامش رسید. اگر می‌خواهید شاد زندگی کنید موضوعات ناراحت‌کننده را رها و فراموش کنید. اگر به نفرت اجازه دهید عادت وجودتان شود، دیگر از شرش خلاص نمی‌شوید و روزهای زیبای زندگی‌تان را بسادگی از دست می‌دهید.

چسبیدن به ترس‌ها و نگرانی‌ها

هر زمان به گذشته‌تان بنگرید، متوجه می‌شوید بیشتر ترس‌ها و نگرانی‌هایتان بی‌مورد بوده‌اند و هرگز حقیقت پیدا نکرده‌اند. بنابراین با توجه به این موضوع چرا دست از نگرانی‌های بیهوده برنمی‌دارید تا غم و اندوه را از قلب خود بیرون کنید. با این رفتار مسلما فرصت‌های شاد بودن را بی‌سبب از دست می‌دهید. اگرچه نمی‌توان لحظه‌های از دست رفته گذشته را بازیافت، اما می‌توان دست از این عادت مخرب برداشت و زندگی نویی آغاز کرد. از این پس نگرانی‌های بی‌مورد را از خود دور کنید و به لذت‌های زندگی بیندیشید.

توجه دائم به مشکلات

یک روز بد فقط یک روز بد است. بیشتر از این به آن فکر نکنید. مسلما موضوعات مختلفی پیش می‌آید که وضعیت زندگی و کار و فعالیت تان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما نباید اجازه دهید روی شما اثر منفی بگذارد و مدام ذهنتان را به خود درگیر کند. درست است که باید شکست‌هایتان را به یاد داشته باشید تا بتوانید از آنها درس بگیرید و خطاهایتان را جبران کنید، اما نباید اثر بد آن را به تمام زندگی‌تان تعمیم دهید. هر روز، یک درس و فرصت جدید با خود دارد و اگر شما ذهن‌تان از شکست‌های قبلی پر باشد اجازه ورود این فرصت‌ها به زندگی‌تان داده نمی‌شود. پس دائم و در همه حال به مشکلات‌تان فکر نکنید.

خشنودی‌های زودگذر

در زندگی دو نوع احساس خشنودی وجود دارد: یکی زودگذر و دیگری بادوام. نوع زودگذر آن با مادیات تامین می‌شود، اما خشنودی با دوام، آن نوعی است که با رشد و پرورش صحیح و تدریجی ذهن فرد به وجود می‌آید. بنابراین اگر می‌خواهید همیشه خشنود و راضی باشید به دنبال مادیات نباشید و ذهنتان را با وجود معنویات رشد دهید و به رضایت واقعی دست پیدا کنید.

ایجاد یک تغییر بزرگ در فرصتی کم

اگر می‌خواهید در زندگی‌تان تغییری اساسی ایجاد کنید، باید برایش زمان بگذارید و پیگیر باشید. برخی از افراد تصور می‌کنند باید در زمانی محدود به خواسته‌های بزرگشان برسند و این تصور در آنها تولید اضطراب و ناراحتی می‌کند. بنابراین دست از این عادت اشتباه برداشته و به خودتان زمان لازم بدهید.

ماندن در کنار افراد آزاردهنده

گاهی اوقات اطرافیان‌تان بشدت آزاردهنده هستند و شما را می‌رنجانند. اگر می‌خواهید روزهای خوش زندگی‌تان براحتی از دست نرود تا آنجا که می‌توانید از این افراد فاصله بگیرید. این افراد فقط شما را غمگین می‌کنند.

توجه بیش از حد به ظاهر

ظاهری خوب و مقبول داشتن، خواست همه انسان‌هاست. در واقع مردم با ظاهری آراسته می‌خواهند در دل دیگران جا باز کنند، اما توجه بیش از حد به این مقوله، زندگی را خراب می‌کند و فرد را به اندوه و عذاب می‌کشاند. فراموش نکنید رفتار خوب بیش از ظاهر می‌تواند دیگران را به سمت خود جذب کند. بنابراین بیش از حد به ظاهرتان نپردازید که روز خوش را از شما می‌گیرد.

Marcandangel / مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...

مرا بی‌توجهی‌هایت افسرده کرده است مرد!

جام جم سرا: با توجه به زمانی که از ازدواج شما گذشته است، انتظار می‌رود با روحیات همسرتان و آنچه می‌تواند به زندگیتان رنگ و بویی تازه بدهد، آشنایی داشته باشید. به علاوه به نظر می‌رسد درماندگی که به آن اشاره کردید، بیشتر از آنچه فکر می‌کنید به شما غلبه کرده است.

از طرفی نیز شاید فراموش کرده‌اید که شما یک زن هستید با پیچیدگی‌ها و ظرافت‌هایی دوست‌داشتنی و می‌توانید همچنان راه‌هایی را بیابید تا برای همسرتان دوست داشتنی و شگفت‌انگیز باشید.


جایگاه‌تان را بازسازی کنید

معمولا نباید انتظار داشته باشید که شور و هیجان سال‌های اولیه ازدواجتان را بعد از هشت سال دوباره ایجاد کنید، چرا که زوایای دیگری از شخصیت همسرتان در زندگی مشترکتان مطرح شده است و این تا حدودی زاویه دید شما را تغییر داده است. بنابراین توصیه می‌کنم در وهله اول در آنچه در درونتان می‌گذرد تجدید نظر و جایگاه خود را در ذهنتان بازسازی کنید. شما هنوز هم شریک زندگی همسرتان هستید و شوهرتان به عنوان همسر خود به شما می‌نگرد.


از لاک انزوا و افسردگی بیرون بیایید

به‌‌ همان اندازه از شوهرتان توجه می‌گیرید که خواهان آن باشید. بدین منظور، بهتر است تکانی به خود بدهید و از لاک انزوا و افسردگی بیرون بیایید.
همه ما نیاز داریم پس از داشتن روزی سخت و خسته کننده در محیطی آرامش بخش و شاد باقیمانده روز را سپری کنیم. به فکر کارهای خلاقانه باشید تا همسرتان را شگفت زده کنید و خودتان هم از وضعیت فعلیتان رهایی یابید. فراموش نکنید که احساس‌های منفی مانند ناامید بودن به آینده و شک‌های بی‌مورد از همسر، احساس خوشبختی را از شما می‌گیرد.


از همسرتان بازجویی نکنید

درباره قسمتی از پیامکتان که به ارتباط همسرتان با خانم دیگری اشاره کردید، بهتر است شرایط را برای گفت‌و‌گوی جدی و صمیمی مهیا کنید و با لحنی که رنگ و بویی از بازجویی نداشته باشد، موضوع را برای همسرتان بازگو کنید. باید احساستان را با همسرتان در میان بگذارید و خشمتان را از راهی مناسب بیان کنید. هرچند که به گفته خودتان، شما فقط احساس می‌کنید که او رابطه تلفنی دارد و ممکن است این احساستان درست نباشد.


مشکلتان را پیچیده و مرموز نکنید

خیلی اوقات سکوت و خیال بافی در مورد آنچه درباره همسرتان اتفاق می‌افتد، باعث می‌شود موضوع آن چنان پیچیده و مرموز به نظر برسد که شما را به نتایجی نامعقول و نهایتا تصمیماتی شتاب زده برساند. بنابراین شما می‌توانید این امر را به موضوعی قابل بحث و پیگیری تبدیل کنید تا پیچیده و غیر قابل حل نشود البته با شیوه‌ای که به دعوا و کشمکش منجر نشود و احترام هر دو نفرتان حفظ شود. (سیمین قربانی - کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

«ماهان» دیگر افسرده نیست [+عکس]

آخرین آزمایش‌های انجام شده در سال ۹۲ از «ماهان رحیمی» دانش‌آموز مریوانی بر این اساس بود که وی به بیماری «آلوپسی آره آتا» مبتلا شده است. نتایج آزمایش‌ها حاکی از آن بود که این دانش‌آموز مریوانی به سرطان مبتلا نبوده و بر اثر داروهای شیمیایی رشد موهای سرش متوقف شده است.
یک سال از آخرین دوره‌های سخت درمانی این دانش‌آموز گذشته است و با وجود اینکه تحت درمان متخصصان است و دارو مصرف می‌کند، اما هنوز موهای سرش رشد نکرده است.

محمد علی محمدیان معلم مریوانی که سال ۹۲ به خاطر همراه شدن با دانش‌آموز خود اقدام به تراشیدن موهای سر خود کرد تا دانش‌آموزش تنها نباشد و درد و رنج کمتری را تحمل کند، گفت: آذر ماه سال پیش بود که آخرین آزمایش‌ها انجام و بیماری ماهان مشخص شد، یکسال است که ماهان هنوز تحت درمان‌های تخصصی است و تقریباً هر دو ماه یکبار برای معاینه و چکاپ به تهران می‌آید، اما رشد مو‌هایش تغییر چندانی نیافته است.

این معلم مریوانی با بیان این مطلب که روحیه ماهان در طول این یکسال بشدت بهبود یافته است و انگیزه زیادی برای درس خواندن پیدا کرده، ادامه داد: او از لحاظ روحی در وضعیت مناسبی به سر می‌برد و از لحاظ درسی نیز نسبت به سال گذشته وضعیت بهتری پیدا کرده است. سال گذشته مقاومت بدنش به حدی ضعیف بود که در مقابل کوچک‌ترین سرماخوردگی یا بیماری اغلب وقت‌ها در بستر بیماری می‌افتاد، اما به لطف خداوند در سال‌جاری مقاومت بدنش افزایش یافته و دیگر به رشد نکردن موهای سرش اهمیت نمی‌دهد و از وضعیتی که اکنون دارد، راضی است.

ماهان در کنار شوخان

این معلم در ادامه بیان کرد: ماهان شرایط جدید خود را پذیرفته و اکنون در کلاس سوم دبستان مشغول به تحصیل است در طول این یک سال هیچ گلایه و شکایتی از وضعیتش نکرده است و با پشتکار و جدیت درس‌هایش را دنبال می‌کند.

نسبت به سال گذشته وضعیت تحصیلی‌اش بهتر شده است و هر روز با روحیه‌ای شاد در کلاس درس حضور پیدا می‌کند. محمد علی محمدیان از اینکه هر روز ماهان رحیمی را شاد و خوشحال در مدرسه کنار دوستانش می‌بیند، اظهار خوشحالی کرد و در ادامه گفت: بار‌ها این موضوع را از زبان مادر ماهان شنیده‌ام که می‌گوید: «ماهان خوشحال است از اینکه موهای سرش ریخته و دیگر رشد نمی‌کند، چون ریزش موهای سرش باعث شده است تا او دوستان زیادی پیدا کند.»

وی با اشاره به این موضوع که با توجه به اینکه بیماری ماهان نادر‌ترین نوع بیماری پوستی است و مصرف دارو‌ها در رشد موهای سرش تأثیری ندارد وفقط روند افزایش بیماری را کنترل می‌کند افزود: در ایران تقریباً صد نفر به این بیماری مبتلا هستند و فاکتورهایی چون ارث، تغییرات آب و هوایی، ‌تغذیه‌ای و... در بروز این بیماری نقش دارد. پزشکان معالج ماهان امیدوار هستند تا چند سال آینده تکنیک‌های پزشکی و داروهای جدیدی وارد عرصه پزشکی شود که در بهبودی این نوع بیماری نادر تأثیرگذار باشد.(ایران)


ادامه مطلب ...

افسرده و غمگینم، چه کنم؟

موارد متفاوتی وجود دارد که می‌تواند ما را گرفتار این بیماری ویران‌کننده کند، اما روش‌هایی برای مهار آن نیز وجود دارد که می‌توانیم با استفاده از آنها تاحد زیادی خود را از افسرده شدن دور نگه داریم.

اندیشه درست

یک ذهن افسرده مدام به موضوعات بد فکر می‌کند و در خصوص احتمال‌های منفی آینده نیز نگرانی‌های غیرضروری دارد. این چرخه تفکر منفی، بدبختی و مصیبت را بزرگنمایی می‌کند تا جایی که فرد احساس می‌کند هیچ راهی برای بیرون آمدن از مشکلاتش ندارد و خود را بیش از حد گرفتار و ناراحت می‌بیند. بنابراین خیلی لازم است که درست اندیشیدن را یاد بگیرید. در واقع بیاموزید روی زمان حال متمرکز شوید و این کار مهارت و تمرین می‌خواهد. یکی از تمرین‌ها برای این کار معطوف کردن حواس پنجگانه به زمان حال است؛ لمس کنید، بچشید، ببویید، ببینید و بشنوید. با انجام دادن چنین تمرین‌هایی دیگر وقتی برای نگران شدن برایتان باقی نمی‌ماند.

بدبینی

افراد افسرده با نگاه بدبینانه‌ای به دنیا می‌نگرند. وقتی موضوعی بد پیش می‌رود به سرعت خودشان را سرزنش می‌کنند، اما اگر موضوع خوبی پیش بیاید آن را تصادفی می‌پندارند. افسردگی معمولا تردید به خود و احساس بی ارزش بودن را در فرد افزایش می‌دهد. مراقب افکار و گفتار درونی‌تان باشید. هرگز به خود اجازه بدبینی ندهید و هر اتفاق بدی را که افتاد به گردن خود نیندازید و خود را سرزنش نکنید. در مقابل، اگر کاری انجام دادید که موجب حتی اندکی موفقیت شد آن را در نظر بگیرید و حاصل مستقیم عمل خود بدانید. با این کار به مرور بدبینی را از وجود خود دور می‌کنید.

توجه به موضوعی دیگر

گاهی اوقات بزرگ‌ترین دشمن افراد، افکارشان است. افکار بد و منفی نسبت به خود و زندگی مان ما را به ورطه افسردگی می‌کشاند. بنابراین هرگاه احساس افسردگی کردید حواس خود را به موضوعی دیگر معطوف کنید. مثلا به پیاده‌روی بروید یا کتاب بخوانید، جدول حل کنید. در حقیقت کاری انجام دهید که ذهن‌تان را از ترس‌ها و نگرانی‌ها به جایی دیگر معطوف کنند.

نور بیشتر

گاهی اوقات آسمان ابری بویژه در ماه‌های زمستان موجب می‌شود نور کمتری به ما برسد و همین مساله ما را دچار افسردگی کند. بهترین راه‌حل، روشن کردن لامپ در خانه است، به طوری که اتاق تان از نور کافی برخوردار شود. علائم افسردگی فصلی دربرگیرنده مشکلات خواب، اضطراب، زودرنجی، خستگی و بی‌علاقگی به زندگی است و نور کافی می‌تواند به غلبه بر این نوع افسردگی کمک کند.

درمان شناختی

این نوع درمان در معکوس کردن افسردگی بسیار موثر بوده و براساس روش‌های خاص تفکر است و می‌تواند برخی از مشکلات روحی را از فرد دور کند. البته این درمان را می‌توان با کمک مشاوری آگاه انجام داد. او به شما کمک می‌کند تا الگوهای فکری فعلی‌تان را کاملا درک کنید و هر بخش از آن را که مخرب است یا واقعی نیست و ممکن است موجب افسردگی شود یا افسردگی تان را بدتر کند شناسایی و از خود دور کنید. در واقع با این درمان، روش‌های تفکرتان را تغییر داده و الگوهای فکری واقعی و مفیدتری را به کار می‌بندید.

یادداشت خاطرات

خاطرات‌تان را می‌توانید به دو روش بنویسید: اول این‌که ترس‌ها و نگرانی‌هایتان را یادداشت کنید و به این ترتیب به طریقی آنها را از وجود خود بیرون برانید و ذهن‌تان را آرام کنید. روش دیگر (که به مراتب بهتر است) این است که هر اتفاق خوشایندی را که در روز برایتان می‌افتد، بنویسید. البته حتما نباید این اتفاق‌ها بسیار خاص باشد. معمولی‌ترین آنها، مانند خوش و بش کردن با یکی از همسایه‌هایتان نیز به کار می‌آید. این روش به طور ناخودآگاه باعث می‌شود که نسبت به زندگی مثبت‌تر فکر کنیم و بدانیم قرار نیست همه چیز بد و ناراحت‌کننده پیش برود.

ارتباط با دوستان

وقتی افسرده هستید، این کار بسیار سخت است، اما یکی از بهترین فعالیت‌هایی است که می‌توانید انجام دهید. با این روش آن‌قدر تنها نمی‌مانید که مدام به افکار ناراحت‌کننده بیندیشید. گردهمایی با دوستان می‌تواند اثر بسیار خوبی روی روحیه‌تان داشته باشد.

Lifehack / مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...