جام جم سرا به نقل از ایرنا: سرتیپ «بهمن امیری مقدم» افزود: به دنبال دریافت گزارشی از سرقت یک دستگاه خودرو سواری پژو پارس به همراه کودک ۱۴ ماهه داخل آن در سبزوار، تیمهای گشت و عملیات این شهرستان وارد عمل شدند و پس از دقایقی خودرو سرقتی را در یکی از خیابانهای سبزوار مشاهده کردند.
وی اظهار کرد: ماموران انتظامی به تعقیب خودرو پرداختند و آن را در منطقه باروت کوبی سبزوار در حالی که با خودرو دیگر برخورد کرد توقیف نمودند. اگرچه سارق خودرو با مشاهده ماموران پا به فرار گذاشت اما با شلیک هوایی آنان دستگیر شد. این سارق قصد سرقت خودرو و عزیمت به تهران با آن را داشته و با مشاهده خودرو پژو پارس روشن در حاشیه خیابان، به رغم وجود کودکی داخل آن، اقدام به سرقت نموده است.
وی با بیان اینکه سهل انگاری راننده خودرو، موقعیت را برای سوء استفاده سارق فراهم نمود، از شهروندان خواست هوشیاری و مراقبت بیشتری در این زمینه به خرج دهند.
جام جم سرا: به گفته سرپرست تیم جراحی بیمارستان مذکور، این نوزاد دو ماهه با مشکلات تنفسی، اتساع شکم و با تشخیص توده شکمی به بیمارستان منتقل شد اما بررسیها نشان داد جنینی در شکم کودک قرار دارد.
دکتر مرجان جودی افزود: این پدیده نادر تاکنون بیشتر در چند قلو زایی و قلهای به هم چسبیده گزارش شده است.
این فوق تخصص جراحی کودکان اظهار کرد: در سونوگرافی مادر این کودک در دوران بارداری چهار قلو تشخیص داده شده بود که هنگام زایمان سه نوزاد متولد شدند.
جودی گفت: هم اکنون این کودک با حال عمومی مناسب در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان دکتر شیخ مشهد بستری است.
به گفته وی، وزن کودک پس از عمل جراحی و با خارج شدن جنین، از دو کیلو و ۱۵۰ گرم به یک کیلو و ۸۰۰ گرم کاهش یافت.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد افزود: این گونه موارد اغلب در چند قلو زایی و یا افرادی که از داروهای محرک باروری استفاده کردهاند، مشاهده میشود. (ایرنا)
شهیندخت مولاوردی در نشست کارگروه زنان و خانواده استان اصفهان با تاکید بر ارزیابی وضعیت موجود زنان و تخمین فاصله موجود تا تثبیت وضعیت مطلوب؛ افزود: آنچه زنان در اصفهان با آن دست به گریبان هستند گوشهای از مشکلات کل ایران است و به همین دلیل نیز لازم است ارزیابیها و برآوردهای تخصصی و کارشناسی در امور زنان با دقت و سرعت در تمام استانهای کشور انجام شود.
.
.
طرح دور کاری زنان چه شد؟
به گزارش جام جم سرا به نقل از ایسنا معاون رییس جمهور در امور زنان درباره افزایش مرخصی زنان شاغل، اضافه کرد: تعبیر نادرست دولت قبلی از این مصوبه، جامعه را به اشتباه انداخته است، به طوری که این مصوبه با توجه به بار مالی زیاد از دستگاههای مختلف دولتی میخواهد که در صورت امکان نسبت به افزایش مرخصی زایمان زنان اقدام کند. همچنین کار بررسی طرح دور کاری زنان نیز تا اطلاع ثانوی در کمیسیون اجتماعی دولت متوقف خواهد بود.
وی لایحه کاهش ساعات کاری زنان شاغل با شرایط خاص را مورد توجه قرار داد و گفت: در ابتدا قرار بود زنان و مردان دارای شرایط خاص از جمله داشتن همسر یا فرزند معلول و زیر هفت سال شامل حال این لایحه شوند، اما سپس مقرر شد تمام زنان از نتایج عملی این لایحه در جامعه برخوردار شوند، با این وجود با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس به نظر میرسد کار بررسی این لایحه در صحن علی خانه ملت تا مدتها امکان پذیر نباشد.
معاون رییس جمهور در امور زنان اضافه کرد: برای صاحبان شرکتهای دولتی یا خصوصی چگونه امکان دارد که با توجه به بار مالی زیاد، با مرخصی ۹ ماهه زنان باردار موافقت کنند که علاوه بر بازنشستگی زودتر از موعد ممکن است در طول زمان خدمت به هزار بهانه محل کار خود را ترک کنند. شاید بتوان با هزار قانون و مصوبه دولت را به انجام این کار مجبور کرد، اما دیگر چگونه میتوان برای یک بانوی شاغل با این وجود انتظار ارتقاء جایگاه شغلی را متصور شد.
.
نبود تشکیلات منسجم زنان
وی ادامه داد: برنامه ششم توسعه همه تمرکز خود را به مباحث جدی کشور از جمله کمک به رفع رکود و بهبود اقتصاد و تولیدات دانش بنیان معطوب کرده است با این وجود معاونت زنان ریاست جمهوری همه تلاش خود را به کار گرفته است تا در کنار عناوین اصلی برنامه ششم توسعه مانند توجه به بحران آب و محیط زیست، به پررنگ سازی نقش زنان در بهبود وضعیت موجود کمک کنند.
وی با اعتقاد به نقش مؤثر زنان در اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از مصرف گرایی، افزود: کمکاری زنان و کمتوجهی نظام نقش سازنده زنان را در سالهای گذشته کمرنگ کرده است و به همین دلیل نیز لازم است همه معاونان زنان استانداریهای کشور فعالانه و کارشناسانه نظرات خود را درباره تدوین برنامه ششم توسعه مطرح کنند.
به گزارش جام جم سرا معاون رییس جمهور در امور زنان از تشکیل شورای تخصصی برنامهریزی برای تدوین برنامه ششم توسعه در معاونت زنان ریاست جمهوری خبر داد و گفت: ۱۳ کارگروه تخصصی منطبق بر ۱۴ محور عنوان شده در ماده ۲۳۰ برنامه پنجم توسعه به همکاری و مشارکت در تدوین برنامه ششم توسعه مشغول هستند. همچنین ۲۹ شورای برنامه ریزی با حضور کارشناسان در قالب ستاد مدیریت برنامه ریزی برای این معاونت تدوین شده و پنج کمیته مشورتی نیز به این شورا کمک فکری میدهند.
مولاوردی با اعلام اینکه تشکیلات منسجم زنان در سطح وزارتخانهها و استانها وجود ندارند، اضافه کرد: با این وجود امیدواریم احیای سازمان مدیریت و برنام ریزی تغییرات مثبتی را در زمینه توجه به جایگاه، شأن و منزلت زنان در جامعه ایجاد کند.
توسعهمند سازی زنان از ۱۲ نگرانی جامعه جهانی است
وی از محدودیتهای اجرایی معاونت امور زنان ریاست جمهوری سخن گفت و تصریح کرد: وظایف ستادی این معاونت مانند معاونت پارلمانی و حقوقی رییس جمهوری و برخلاف فعالیتهای سازمانی دو معاونت محیط زیست و میراث فرهنگی و گردشگری کشور است و به همین دلیل نیز ناچار است خواستهها و نظرات خود را از طریق مشاوران وزرا و یا دستگاههای دیگر پیگیری کند.
معاون رییس جمهور در امور زنان با اشاره به راه پرچالش معاونت رییس جمهوری در امور زنان برای ابقاء ۹ پست مشورتی در امور زنان، گفت: سازمان مدیریت و برنامهریزی در ابتدای دولت یازدهم ۹ بخشنامه اجازه صدور معاونتهای زنان را که به گفته خود خلاف قوانین موضوعه کشور و مغایر با سیاست چابک سازی سازمانهای دولتی بود، ملغی اعلام کرد اما پس از دوندگیهای زیاد این بخشنامهها به طور مجدد در دستور کار دستگاهها قرار گرفت.
مولاوردی با اشاره به سؤال معمول برخی از او درباره اینکه چرا رییس جمهور معاون امور مردان ندارد، اظهار کرد: مکانیزمهای توسعهمند سازی زنان یکی از ۱۲ نگرانی جامعه جهانی به عقیده گزارش سازمان ملل در سال ۱۹۹۵ است و تا زمانی که زنان ایرانی نه از شرایط مطلوب، بلکه از شرایط عادلانه نسبت به مردان برخوردار شوند، این معاونت و نهادهای مشابه به فعالیت خود ادامه خواهند داد.
وی توازن میان کار و زندگی را یکی از مأموریتهای مهم معاونت زنان رییس جمهوری عنوان کرد و گفت: زنان شاغل و نخبه ایرانی که همزمان با فعالیتهای مادری و همسری در عرصههای یک یا چندگانه دیگر نیز به کار و تلاش مشغول هستند، نباید بر سر دوراهی کار و زندگی مردد شوند، چرا که جامعه در کنار مردان به تلاش زنان نیز نیازمند است.
نفوذ دیدگاهها به قوانین، منطقی و عاقلانه باشد
وی با اعتقاد به اینکه راه نفوذ دیدگاهها به قوانین باید منطقی و عاقلانه باشد، درباره نرخ پایین مشارکت زنان در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تصریح کرد: شاخص توانمندی زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی، رقم ناامیدکننده سه درصد را نشان میدهد، این در حالی است که این رقم در کشورهای همسایه ایران مانند عراق، پاکستان، عربستان و حتی افغانستان ۲۷ درصد است. امروز تنها ۹ کرسی از ۲۹۰ کرسی نهاد قانونگذاری به زنان اختصاص دارد و شاخص شکاف جنسیتی در ایران نیز در میان همه کشورهای جهان از آخر ششم است.
معاون رییس جمهور در امور زنان با اشاره به اینکه عدم توجه به این آمارها وضعیت ایران را بیش از این با مشکل مواجه خواهد کرد، افزود: با توجه به تغییر سیاستهای کلی انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونت امور زنان ریاست جمهوری در نظر دارد راهکار ورود بیش از گذشته زنان را به مجلس شورای اسلامی فراهم کند چرا که امروز تمام دنیا به دنبال تدوین ساز و کارهای تبعیض مثبت و اقدامات ایجابی است.
مولاوردی گفت: بسیاری از زنان دارای مشاغل خانگی در سرشماریهای آماری خود را خانه دار معرفی میکنند، به طوری که از ۱۹ میلیون زن خانه دار ثبت شده در مرکز آمار ایران، ۱۲ میلیون کشاورز هستند.
وی نقش پنهان زنان در بهبود اقتصاد خانوارها را بسیار پررنگ توصیف کرد و افزود: توجه جامعه به زنان خانهدار علاوه بر ایجاد عزت نفس و اعتماد به نفس در وجود آنها، رویکرد عام جامعه در قبال آنها نیز تغییر خواهد داد.
رویکرد دولت در حوزه حجاب و عفاف ایجابی است
معاون رییس جمهور در امور زنان مخالفت کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای بیمه زنان خانهدار را مورد تأکید قرار داد و گفت: برخی میگویند زنان خانهدار چه کاری جز استراحت دارند و حتی بعضا بیمه این گروه را با بیمه زنان سرپرست خانوار یکسان فرض میکنند و به همین دلیل نیز رویکرد افراد و گروهها به قشر زنان خانه دار نیازمند تغییر است.
مولاوردی از تفاهم نامه معاونت زنان با وزارت کشور برای کمک به راهکارهای توسعه زنان اشاره و اضافه کرد: از ظرفیتهای مختلف نهادهای دولتی از جمله سازمان فنی و حرفهای، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و معاونت علمی و تحقیقاتی ریاست جمهوری برای بهبود حضور زنان در عرصههای اقتصادی و ایجاد اشکال نوین کارآفرینی برای دختران تازه فارغ التحصیل فاقد کار استفاده شده است. همچنین براساس این تفاهم نامه قرار است تعداد بازارچههای منطقهای زنان بیشتر شده و استمرار یابد.
گزارش جام جم سرا به نقل از ایسنا می افزاید، وی درباره موضوع حجاب و عفاف خاطرنشان کرد: کمیسیون فرهنگی دولت با دقت چرایی و چگونگی رسیدن جامعه به این نقطه را مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. براین اساس بدنه اجرایی دولت دریافته است که وضع موجود حجاب و عفاف در کشور نه مورد قبول قشر متدین جامعه است و نه توانسته نظر افراد بدحجاب را به خود جلب کند.
معاون رییس جمهور در امور زنان با تأکید بر اینکه رویکرد دولت در حوزه بهبود حجاب و عفاف ایجابی است، گفت: سیاست برخی نهادهای فرهنگی که از مبالغ کلان دولتی نیز بهره میگیرند، باید عوض شود چرا که جامعه بیش از هرگونه اقدام دیگر به بهبود فعالیتهای زیربنایی مرتبط با حجاب و عفاف نیازمند است.
دولت با تفکیک جنسیتی به اسم سالمسازی موافق نیست
مولاوردی ادامه داد: برنامه فرهنگی دولت، تغییر رویکرد جامعه و مسؤولان از باید به باور، از ظاهر به معنا، از تبلیغ به تأمین و از فعالیت محوری به اثربخشی است.
وی با اعلام اینکه دولت تنها یکی از بخشهای تأثیرگذار در امر اصلاح رویکرد حجاب و عفاف در کشور است، اظهار کرد: برای بهبود وضعیت موجود همه باید دست به دست یکدیگر دهند و با واقع نگری به حل مشکلات پیش رو بپردازند.
معاون رییس جمهور در امور زنان تصریح کرد: دولت با تفکیک جنسیتی در ادارات و دانشگاهها به اسم سالم سازی محیط کسب و کار موافق نیست چرا که زن و مرد ایرانی با گذشت ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی به طور حتم مرز میان محیط خصوصی و کاری را آموخته است.
مولاوردی با تأکید بر اینکه حجاب و عفاف فقط مختص دختران نیست، گفت: سالم سازی محیط کسب و کار به معنای حذف دختران و زنان از محیط اجتماع نیست، چرا که امروز بسیاری از پسران جامعه رها شدهاند و بنابراین لازم است نشستهای منطقهای برای افزایش همکاریهای شبکهای میان سمنها با هم، دولت در خود و دولت با سمنها ایجاد شود.
656
دکتر شهرام رفیعیفر گفت: ثابت شده است که ۹ نفر از هر ۱۰ سیگاری قبل از ۱۸ سالگی سیگارکشیدن را شروع کردهاند. کودکان و نوجوانان با دیدن سیگار در دستان والدین، برادر و خواهر بزرگتر، معلم، بازیگران و ورزشکاران که به نوعی الگوی او محسوب میشوند به سمت مواد دخانی کشیده میشوند.
رسوب ۳۰ ثانیهای نیکوتین سیگار در مغز
وی ادامه داد: نیکوتین سیگار طی ۳۰ ثانیه جذب مغز میشود و اعتیادآوری نیکوتین برای افراد زیر ۱۸ سال افزایش مییابد. ۵۰ درصد سیگاریها به خاطر دخانیات میمیرند و از هر ۱۰ مورد سرطان ریه، ۹ نفر سیگاری بودهاند.
سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت اظهار داشت: علاوه بر دود دست اول و دود دست دوم، دود دست سوم سیگار با نشستن بر روی مو، لباس و بدن فرد سیگاری به نوزاد و کودکی که او در آغوش میگیرد، منتقل میشود.
رفیعیفر ابراز داشت: ۵۰ تا ۱۰۰ درصد دود ثانویه در ادرار این کودکان و همچنین ۲۵ درصد دود ثانویه در ادرار بزرگسالانی که در معرض دود سیگار هستند، قابل مشاهده است.
وی کشیدن قلیان را دردسر جدید جامعه دانست و با اعلام هشدار نسبت به روند رو به رشد این معضل، گفت: در قلیان ۴۰۰ نوع ماده سمی سرطانزا وجود دارد. دود تنباکو و همچنین دود ذغال قلیان سرطانزاست. اگر فردی یک ساعت در معرض دود قلیان قرار گیرد، مانند کسی است که ۶ تا ۸ نخ سیگار کشیده است.
وی به سندروم مرگ نوزاد بر اثر استعمال دخانیات والدین اشاره کرد و گفت: متاسفانه صنعت سینما و صعنت موسیقی در دنیا از دخانیات برای تبلیغ پول میگیرد و ما باید کاری کنیم که استعمال سیگار در سینمای ما به حداقل برسد و حتی بازیگر نقش منفی هم این کار را انجام ندهد.
تشکیل کمپین مبارزه با دخانیات در مدارس
سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت گفت: هر سال باید کمپین مبارزه با سیگار را در مدارس و دیگر مکانهای این چنینی راه بیندازیم و از دوران پیش دبستان تا آخر دبیرستان باید کتابچههای ترک دخانیات و سایر اموری که محصل را از سیگار دور میکند، ارایه کنیم.
رفیعیفر افزود: برگزاری مسابقه «ترک کن، برنده شو» یکی از برنامههای دفتر آموزش و ارتقای سلامت است که با همکاری وزارت آموزش و پرورش در مدارس کشور اجرایی میشود. در این برنامه به محصلانی که سیگار میکشند ۳ تا ۶ ماه فرصت میدهیم تا ترک کنند و برنده شوند. (ایسنا)
346
روشنایی، مرد جوانی است که ۱۰ سال قبل به دلایلی واهی و نامعلوم در منطقه مجیدیه تهران مورد اسیدپاشی قرار گرفت و چشم راست و بخشی از صورتش را از دست داد.
.
پرونده با شکایت او به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران رفت و در نهایت بعد از رفت و آمدهای فراوان قاضی عزیزمحمدی با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص متهم و دریافت دیه، متهم را به قصاص از ناحیه چشم راست و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم کرد.
قرار بود صبح امروز قصاص اسید پاش انجام شود که این کار صورت نگرفت.
روشنایی در گفتگو با جام جم سرا گفت: به دلیل مصادف شدن با ایام فاطمیه رضایت دادم که دو ماه بعد این کار انجام شود مگر اینکه مبلغ دیه و خسارت من پرداخت شود.(جام جم سرا)
میگوید: «زندگی روزهای خوب و بد دارد، بالا و پایین دارد و اتفاقهای خوشحالکننده و غمانگیز میتواند برای همه بیفتد، اما مهم این است که در این میان یک نفر را داشته باشی تا در همه این لحظات کنارت باشد. ما کنار هم آرامش داریم»
خودش و همسرش ابراهیم اشرفی را میگوید، زوجی موفق و پر از انرژی مثبت که ۲۵ فروردین ماه امسال اولین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفتند و بزودی قرار است شادی دیگری را هم تجربه کنند: تولد پسرشان...
*بچهدار شدن تصمیمی است که به آسانی نمیتوان گرفت و پدر و مادر از قبل درباره این موضوع مهم با هم حرف میزنند، حتما شما هم از این قضیه مستثنی نبودید، مخصوصا اینکه کمی بعد از ازدواجتان تصمیم به بچهدار شدن گرفتید...
ما ۲۵ فروردین سال ۹۳ ازدواج کردیم و مدت کوتاهی بعد از مراسم عروسیمان هر دویمان سر کار رفتیم اما بعد از اینکه از کار فارغ شدیم تصمیم گرفتیم بچهدار شویم. خیلیها ناخواسته باردار میشوند و خیلیها هم سالها تلاش میکنند و باردار نمیشوند. به نظر من قبل از این اتفاق بین زن و شوهر حتما باید صحبتهایی باشد و برنامهریزی درباره خواستن و نخواستن بچه باشد؛ چون خیلی وقتها دو نفر یک چیز را نمیخواهند و من فکر میکنم این تصمیم مشترک است و باید به این وجهاش توجه زیادی کرد. البته من بین دوستان و آشنایان کسانی را دیدهام که برای بچهدار شدنشان خیلی حساب و کتاب میکنند و به اصطلاح دو دو تا چهار تا میکنند اما به نظرم خیلی نیازی به این کارها نیست.
به هر حال در هر زندگیای مشکلات مخصوص به خودش وجود دارد. گاهی اوقات خانواده یا اطرافیان در ازدواج یا بچهدار شدن فشار زیادی به شما میآورند ولی در زندگی زن و شوهری که با عشق با هم زندگی میکنند، این مسائل مطرح نمیشود و حرف دیگران هم تاثیری نمیگذارد. تصمیمشان با اراده خودشان شکل میگیرد و عملی میشود.
*چقدر سعی کردید در زمینههای مختلف دوران بارداری و بچهدار شدن اطلاعات کسب کنید؟
بچهدار شدن برای پدر و مادر ۹ ماه انتظار است، اما از طرف دیگر ۹ ماه وقت داری تا کلی اطلاعات جدید کسب کنی و یاد بگیری. من و همسرم خیلی در این زمینه مطالعه کردیم و هر کداممان روی تلفنهمراهمان برنامههایی داریم که هر روز برایمان اتفاقهای مربوط به آن هفته و روز بارداری میآید. کتابهای زیادی هم در این زمینه خواندیم و هر اتفاق جدیدی هم که بیفتد از طریق اینترنت دربارهاش آگاهی کسب میکنیم.
فکر میکنم لذتش هم به این باشد که این حسها را از دست ندهیم و بدانیم در هر لحظه چه اتفاقی میافتد. مثلا ماه پنجم یا ششم بود که خواندیم شنوایی بچه کامل شده و صداها را میشنود، آن موقع شروع کردیم به حرف زدن با او و برایش موسیقی گذاشتیم.
*برای شما که بازیگرید و همسرتان هم در زمینهای هنری (مدیر فیلمبرداری) فعالیت میکند شاید اوضاع کمی سختتر هم باشد، مثلا اینکه تا مدتها مجبور باشید از کارتان فاصله بگیرید. قبل از بارداری به این مساله هم فکر کردید؟
قبل از اینکه باردار شوم خیلی راجع به این موضوع حرف میزدیم که اگر بچهدار شویم و کار به ما پیشنهاد شود چه کار کنیم اما اینکه من چه مدت بعد از به دنیا آمدن بچهمان سر کار بروم را واقعا نمیدانم و نمیتوانم چیزی را پیشبینی کنم. مثلا من واقعا فکرش را هم نمیکردم در ۷ ماهگی بروم و در یک فیلم سینمایی بازی کنم. الان هم نمیتوانم برای آیندهای که از آن خبر ندارم تصمیم بگیرم اما هر اتفاقی بیفتد مطمئنا ما اول فکر بچهمان هستیم.
*خیلی از کسانی که شاغل هستند، بعد از مدتی برای بچه پرستار میگیرند و خودشان سر کار میروند، شما با این شیوه موافق هستید یا ترجیح میدهید فرزندتان را خودتان بزرگ کنید؟
مادر من و مادر همسرم هیچ وقت ما را زمانی که بچه بودیم پیش کسی نگذاشتند. پدر و مادر من حتی موقعی که خیلی هم کار و مشغله داشتند اینطور نبودند که من را پیش کسی بگذارند و خودشان جایی بروند. درباره ابی (همسرم) هم همین اتفاق افتاده و اینطور بزرگ شده اما خیلی از خانوادهها از همان کودکی برای بچهشان پرستار میگیرند و اوست که به بچهشان غذا میدهد، او را پارک میبرد و بزرگ میکند؛ شاید به همین دلیل هم هست که چون خودشان مسئولیت کمتری دارند باز هم بچهدار میشوند ولی ما خودمان درباره این موضوع خیلی با هم حرف زدیم و دوست داریم خودمان با بچهمان باشیم.
*با سختیهای دوران بارداری و تغییر و تحولاتی که برایتان به وجود آمد چطور کنار آمدید؟
خیلیها قبل از بارداری به من گفته بودند در این دوران مثل اینکه به کره دیگری میروی، یک زندگی دیگر را تجربه میکنی و دوباره برمیگردی. واقعا هم همینطور است. چون خودت هم گاهی اوقات خودت را درک نمیکنی. احوالات درونیات عوض میشود، در ظاهرت تغییر ایجاد میشود، حتی طبعت در غذا هم عوض میشود. غذاها و خوراکیهایی که قبلا دوست داشتی را دیگر دوست نداری و برعکس چیزهایی که قبلا دوست نداشتی برایت خوشمزه میشوند و هوسشان را میکنی. عطرهایی که دوست داشتی را دیگر دوست نداری و خیلی چیزهای دیگر.
در این شرایط خیلی سخت است که حتی با خودت کنار بیایی، چون آنقدر عوض شدهای که خودت هم برای خودت عجیبی چه برسد به فرد دیگری که تو را با آن ویژگیها قبول کرده و دوست دارد. همسرت هم در این مدت مجبور میشود درکش را نسبت به تو عوض کند تا این دوران را سپری کنی.
*تجربه حس مادر شدن را چطور توصیف میکنید؟ شیرینی مادر شدن از چه زمانی برایتان قابل لمس شد؟
بین دوستان و فامیل زوجهایی هستند که ازدواج کردهاند اما هنوز بچهدار نشدهاند. خیلیها هم هستند که سالهاست با هم ازدواج کردهاند اما هنوز هم تصمیم نگرفتهاند. آنها خیلی از من درباره بچهدار شدن میپرسند.
الان نمیتوانم حس مادر شدن را توضیح بدهم ولی واقعا برای بچهدار شدن به این معتقدم که زن و شوهر باید خیلی همدیگر را دوست داشته باشند تا بتوانند بچهدار شوند و این اتفاق خوب برایشان بیفتد. خیلی از دوستانم به من میگویند بگذار بچهات به دنیا بیاید و مادر شدن را لمس کنی آن وقت دیگر هیچ چیز برایت مهم نیست. خیلی دوست دارم زودتر این حس را تجربه کنم و بدانم چطور است.
*یکی از موضوعاتی که برای خانمها مخصوصا بازیگرها اهمیت دارد، حفظ تناسب اندام بعد از زایمان است، این موضوع برای شما چقدر اهمیت داشت؟
تناسب اندام و سلامت بعد از زایمان برای خانمها مخصوصا بازیگرها خیلی مهم است. من خیلی از دوستانم را دیده بودم که در ۴ماه اول بارداریشان حتی تا ۳۰ کیلوگرم هم اضافه وزن پیدا کرده بودند. از بین بردن این اضافه وزن بعدها سخت میشود و باید خیلی تلاش کنی. به همین دلیل من خودم خیلی درباره تغذیهام مراقبت میکنم و خیلی چیزها را رعایت میکنم. تا جایی که ویارم اجازه بدهد یا تا موقعی که خیلی دلم چیزی را نخواهد سعی میکنم جلوی خودم را بگیرم. البته نه اینکه هیچ چیز نخورم، چون به هر حال بدن نیاز دارد و بچه هم شاید خوراکیهایی را بطلبد.
طبیعی این است که به خاطر بچه هر ماه یک کیلوگرم اضافه کنی و درباره من هم دقیقا همینطور پیش رفته. در زمان بارداری دکتر تغذیه به من رژیم نداد اما کلی اطلاعات مفید درباره نوع، مقدار و کیفیت تغذیه در دوران بارداری جمع کردیم و همه را به یخچال چسباندیم تا روز به روز آنها را بخوانم و رعایت کنم.
*همسرتان در این مدت چقدر با شما همراه بودند و شرایط جسمی و روانیتان را درک میکردند؟
در این مدت همسرم ابی هر کاری که میتوانسته برای من انجام داده تا من را درک کند، او هم همپای فکری و دلی من بوده و هم از لحاظ حسی و عاطفی درکم کرده. از لحاظ فیزیکی هم کاملا با من همراه بوده. من هم همه حالات و حسهای خودم را با او در میان میگذارم و هر اتفاقی که برایم میافتد را باید به او بگویم. انگار نمیتوانم خودداری کنم و همه حالاتم را برایش توضیح میدهم. همیشه هم من را از لحاظ روانی آرام میکند. او در این مدت خیلی همدل و همراه من بوده و همیشه قدر دانش هستم. نمیخواهم برای آنهایی که میخواهند بچهدار شوند ترس ایجاد کنم اما بچهدار شدن واقعا کار خیلی سختی است و شاید از ابتدا ندانی که قرار است چه مسائل و مشکلاتی را تحمل کنی. تحمل کردن این سختیها صبوری خاصی میخواهد چون زندگی هر فردی دچار تغییر میشود.
*یکی از اتفاقات جالبی که برای شما در زمان بارداریتان افتاد بازی در نقش یک زن باردار در فیلم سینمایی «هدیه» بود، از این تجربه برایمان بگویید.
بازی در این فیلم برای من تجربههای ذهنی خیلی خوبی را رقم زد. داستان این فیلم واقعی بود و خوشحالم که این فیلم را کار کردم چون برایم تجربه ذهنی جدیدی بود.
*برایتان سخت نبود که با این شرایط جلوی دوربین بروید و همسرتان با این موضوع مخالفتی نداشتند؟
تهیهکننده و کارگردان «هدیه» آنقدر با شرایط من کنار آمده بودند که من واقعا اذیت نشدم. آنها از ابتدا به این فکر بودند بازیگری را انتخاب کنند که بتواند این حسها را به درستی به نمایش بگذارد. آقای انصاری به من میگفتند برای من خیلی مهم است این نقش را خودت بازی کنی چون خودت برخی حسها و حالتها را تجربه کردهای. سر این پروژه واقعا برای من سنگ تمام گذاشتند، اما قبل از همین کار کارهای دیگر هم پیشنهاد شد و من نرفتم ولی ابی همیشه از من حمایت کرده.
به هر حال او هم پدر بچه است و میتواند به راحتی به من بگوید در این مدت اجازه نداری سر کار بروی اما همیشه همراه و همدلم بود. وقتی ۲ ماهه باردار بودم کاری به من پیشنهاد شد که چند صحنه اسبسواری داشت. از آنجایی که من اسبسواری بلد هستم دوست داشتم قبول کنم. ابی در این مورد هم هیچوقت نه نگفت و تصمیم را برعهده خودم گذاشت. (نژلا پیکانیان/ زندگی مثبت)
در حالی که آمار کشتههای زلزله نپال از ۵۰۰۰ نفر فراتر رفته است نیروهای امداد و نجات هنوز در جستوجوی افراد زندهاند و در این میان گاهی به مواردی عجیب برخورد میکنند؛ درست همچون کودکی که تصویر آن را در ادامه میبینید. این کودک به وسیله نیروهای ارتش نپال نجات یافت و اکنون در سلامت کامل است.
(گاردین)
مادرش میگوید: پسرم اینطور سیاه نبود که، سفید بود؛ تو این بر آفتاب اینطور شده. سه باری صورتش را چرب کردم.
فکر میکردم دختر است. بلوز و شلوار خاکگرفتهای به تن دارد با روسریای که دور گردنش چند پیچ خورده. قوطی تورفته نوشیدنی رانی را از زمین برمیدارد و به دهان میبرد و گاز میزند. زمین هنوز از باران روز گذشته نم دارد. گل شده.
از اتوبان میگذریم و وارد فضای محصور شمشادها در میان سه اتوبان میشویم. میانه فضای محصور، با بوتههای گلهای محمدی و رز پوشانده شده است. درختچهای کوتاه که تکهای گونی را بهخاطر باران دیشب سایبانش کردهاند حکایت از رسیدن به مقصد دارد؛ فضایی چهارمتری که سه خانواده بیرجندی با پنج بچه خردسال قدونیمقدشان در آن زندگی میکنند؛ زندگی که نه، کارتنخوابی؛ در نزدیکی پاتوق معتادان و کارتنخوابها در احاطه رزها و محمدیهای بازشده قرمز و سفید.
مردان مصرفکننده، زنان و کودکان فالفروش، خشکسالی آوارهشان کرده، در جستوجوی لقمهای نان آمدهاند تهران. خشکسالی امان مردم را بریده. پری چهار بچه دارد، کوچکترینشان یکساله است. در بیرجند خانه و زندگی داشتند، اما خرجیشان درنمیآمد.
اینجا نه از حمام خبری هست، نه سرویس بهداشتی، نه آب آشامیدنی سالم و نه غذا. بچهها با لباسهای خاکآلود نشستهاند روی زمین سرد. بچههای گشت خیریه تولد دوباره، برایشان اسمارتیز آوردهاند و غذا و لباس.
بچههای گشت، اسمارتیزها را در دهان کودکان یکساله و هفتماهه و سهساله میگذارند، بچهها اسمارتیزها را میخورند و بعد صورت عموها را میبوسند. یکییکی بچهها را در آغوش میگیرند؛ سلام و احوالپرسی میکنند؛ در روزهای متمادی خدماتدادن، با بچهها حسابی اُخت شدهاند. بستههای غذا را میدهند، اما نتوانستهاند پوشک تهیه کنند. زنها لاغر و تکیدهاند. استخوانهای صورتشان بیرون زده، گوشت به استخوان ندارند.
پری لباس محلی به تن دارد، با چادر مشکی بر سر و فرق باز و چشمهای روشن، صورت آفتابسوخته و طرح خالکوبی محلی بر پیشانی. حین صحبت دستهای لاغر و زمختش را برهم میمالد. میگویم چی نیاز دارید؟
با خجالت میگوید «هیچچیز. سلامتیات».
حرف که میزند سرش را پایین میاندازد. لهجه بیرجندی دارد. همسرش نیست. اصرار میکنم. بالاخره به حرف میآید که یک پولی میخواهیم تا شهرستان برویم. اونجا خرج خونه نداریم. چهارتا بچه دارم امیرحسین، مهدی، علی و جواد. جواد بیرجند مدرسه میرود. کلاس سوم است.
اشاره میکند به پسری که کمی از بقیه بزرگتر است، میگوید: مهدی ششساله است و مدرسه نمیرود. ذهنش خراب است. معلم نگذاشت مدرسه برود. خود معلم نگذاشتها. گفت: این ذهنش خرابه نمیخواد واسش دفتر و قلم بخرید. بلده بنویسه، بلد نیست بخونه.
میپرسم الان چه کاری انجام میدهد؟ جواب میدهد: فال میفروشه. هوا گرم که میشه میریم بیرجند. آنجا خانه داریم. حمام و دستشویی. فقط خوراکی و غذا نداریم. آنجا در خرج و گرانی مانده بودیم. آمدیم تهران. اینجا بچهها، فال یا آدامس میفروشند. خرج درمیآید. اگه ماشینهای گداخونه [ماشینهای جمعآوری کارتنخوابها] بگذارند.
میپرسم شوهرت معتاد است؟ با خجالت میگوید: شربت میخورد. شش، هفت ماهی شده.
کودکش بیقراری میکند، بغلش میکنم. مادر میگوید: کثیف است کثیف میشوی.
در بغلم آرام میگیرد. زن به تأکید میگوید: بیرجند -خونه زندگی، همهچیز داریم. نبین اینجا همهچیز کثیف است. ما آنجا برای خودمان خانه و زندگی داریم. فقط خرج نداریم که خوراکی برای بچهها درست کنیم. شوهرم بیکار است. زاهدان در نانوایی کار میکرد، دیسک کمر گرفته نمیتواند کار کند.
پای کودک یکساله را نشانم میدهد: «ببین شکسته، زمین خورده».
پای کودک ورم کرده است. از مهدی، کودک ششساله، میپرسم چی احتیاج داری؟ میگوید: چیزی نمیخواهم.
بچههای گشت میگویند تعارف نکن. بگو. او شلوار خاکآلود و پارهاش را به دست میگیرد و به کفشهای مندرسش خیره میشود و میگوید: یک شلوار و یک جفت کفش.
مادرش میگوید: کفش دارد و بچههای گشت میگویند برایت کفش آوردهایم، میگوید: کوچکند. میپرسم دلت چی میخواهد، میگوید: کفش و شلوار فقط همین. دستتان درد نکند. بچههای گشت میگویند: برایت میآوریم، ردیفش میکنیم.
از زن میپرسم: دوست دارید زندگیتان چطور شود؟
میگوید: دوست دارم برویم روستا، روستا باشیم. آنجا بهتره، وضع و زندگی داریم. فقط یک چیزی باشد بخوریم. خانه و زندگی باشد. بچههامان در این وضع و خرابه نباشند، خانهای باشد بهتر است. اینجا امنیت داریم. اما روزی یکبار شهرداری ما را بیرون میکند، اذیت میکنند، اما چه کار کنم مجبوریم.
٣١ ساله است. ظاهرش اصلا به سنش نمیخورد. حداقل ١٠سالی پیرتر نشان میدهد. میپرسم چند وقت است ازدواج کردهای؟
نمیداند. میگوید: الان جواد ١٢ ساله است. یعنی ١٩ سالم بود ازدواج کردم. بچههای گشت تولد دوباره، با پول خودشان برای بچهها لباس نو خریدهاند. سه دست بلوز و شلوار سبز، صورتی و قرمز. کمی به تن بچهها بزرگند. مادر میگوید تنش نکن خاکی میشه. بچههای گشت میگویند اشکال نداره باز برایشان میآوریم.
زنی دیگر آن طرف بوتهها میگوید: برای بچه من هم بیار. میگویند برای فاطمه بزرگه، دفعه بعد برایش میآوریم. یک خانواده دیگر دو قدم آنطرفتر نشستهاند. وقتی میرسیم، مرد خانواده در حال مصرف مواد با پایپ است. مشغول صحبت که میشویم همسرش میرود. در سایه درختچه روی یک تکه موکت نشستهاند. یک بطری آب معدنی، یک فلاسک و استکان جرمگرفته چایی جلویش است. تعارف میکند. دور سر کودک هفتماهه را هم با روسری بستهاند و بلوز و شلوار به تن دارد. زن چادر به سر دارد. با روسری و مانتو نشسته. میگوید: اینجا مشکلمان خوراک و پوشاک است، از لحاظ بهداشتی مثلا شامپو هم در مضیقهام که بچهام را بشویم. چهار بچه دارد. سهتایشان در دهات پدریاش در بیرجند مدرسه میروند و پیش خانوادهاش هستند.
شهربانو ١٢ ساله، ابوالفضل ١٠ساله، رضا ٩ ساله و فاطمه هفتماهه پیش خودش است. خودش میگوید ٢٠ روزی است که آمدهاند تهران برای فاطمه شناسنامه بگیرند، اما بچههای گشت میگویند بیشتر از سه ماه است که اینجا هستند. زن میگوید: آمدیم اینجا. فاطمه اینجا دنیا آمده؛ میخواهیم شناسنامهاش را بگیریم. بیرجند شناسنامه ندادند. گفتند هرجا دنیا آمده باید همانجا شناسنامه بگیرید.
میگوید: ما خیلی مشکل داریم خانم. به لحاظ پولی، روحی و روانی. دختر بزرگم، اول راهنمایی است آن یکی میرود کلاس چهارم. یکی دیگر میرود کلاس سوم. اینجا پولی چیزی دستم بیاید میفرستم بیرجند، اما خب بالاسرشان نیستم. همسرم هم میرود دنبال کار، ولی کاری نیست. کار میدهند، اما ضمانت میخواهند، شناس میخواهند. ما هم که نداریم. بیرجند بود، میرفت دنبال گله، بنایی میکرد، اما حالا هیچ مگر فالی، آدامسی، جورابی بفروشیم. به اندازهای که خرجمان بشود و پولی برای بچهها بفرستیم. شهرداری و بهزیستی اذیت میکنند، اگر ما رو بگیرند، میبرند آن تو. نمیگذارند بیاییم بیرون.
کجا؟
گداخانه. اگر ببینند دستفروشی میکنیم ما را میبرند.
میپرسم: دوست دارید زندگیتان چطور شود؟
میگوید: «زندگیمان یک زندگی آبرومندی شود. بچههایمان در حال رفاه باشند، خودمان که حالا هیچی. حداقل آبرومند باشد».
فاطمه در بغل بچههای گشت از خنده ریسه رفته است. مرد جوان که زن و پسرش رفتهاند فالفروشی خودش در سایه مشغول جمعوجورکردن وسایلشان است، یک پتو و یک تکه موکت را لای کارتن لوله میکند و گره میزند.
بچههای گشت باید راهی پاتوقهای دیگر شوند، میپرسم اینها حمام میروند، میگویند مگر ماهی یکبار در دستشوییهای عمومی سطح شهر حمام نظامی بروند.
غذا چی؟
اکثر اوقات ما برایشان غذا میآوریم، چون شوهرهایشان مصرف کنندهاند، بیشتر به فکر خودشانند تا زن و بچهشان. زنها به خاطر همسران معتاد تن دادهاند به کارتنخوابی خود و بچههایشان. (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
در این رابطه خبرنگار جام جم آنلاین در تماس با مادر این دختر اطلاعات این شماره کارت مادر فاطمه زهرای 6ماهه را برای واریز کمک کاربران دریافت کرد که در ادامه قابل مشاهده است .
فاطمه زهرا دختر 6 ماه ساکن قم مبتلا به یک بیماری مادرزادی با نام هیدروسفال است .هیدروسفال بیماری است که به علت مایع مغزی نخاعی و گرفتگی که در محل جذب این مایع وجود دارد در سر نوزاد رخ می دهد و در ماه های بعد از تولد سر رشد میکند .
شماره کارت بانک تجارت : 5859831016124066
راضیه سلیمانی (مادر فاطمه زهرا ) شماره تلفن همراه 09100424799
-
-