نرخ اجاره بهای خوابگاه های ملکی مجردی در بخش های 1و2 نفره، 3و 4 نفره، 5و6 نفره،7و8 نفره و 9نفره و بیشتر به صورت ماهانه در سال تحصیلی 94-93 تعیین شده است .
درصورتی که دانشجویان اجاره بهای خود را به صورت نقدی پرداخت کنند از 20 درصد تخفیف در سال تحصیلی جدید برخوردار می شوند.
دراین جدول سکونت مجاز دانشجویان روزانه در نیم سال اول و دوم سال تحصیلی جدید به صورت نقدی و غیر نقدی تعیین شده است. بالاترین قیمت مربوط به خوابگاه های یک و 2 نفره و پایین ترین نرخ مربوط به اتاق های 9نفره و بیشتر است.
به عنوان مثال نرخ اجاره بهای خوابگاه یک و 2 نفره مجردی ملکی مختص دانشجویان مجاز روزانه با 20 درصد تخفیف و به صورت نقدی 131 .398 ریال و نرخ اجاره بهای خوابگاه 9نفره و بیشتر با همین شرایط 199.66 ریال تعیین شده است.
نرخ اجاره بهای سکونت مجاز دانشجویان شبانه، میهمان و بورسیه، شاغل و همچنین نرخ اجاره بهای سکونت غیرمجاز و اضافی دانشجویان شبانه میهمان، بورسیه و شاغل تعیین شده است.
نرخ اجاره بهای سکونت مجاز دانشجویان شبانه،میهمان و بورسیه، شاغل مجرد یک و دونفره746.496 ریال و نرخ اجاره بهای خوابگاه 9نفره و بیشتر با همین شرایط 373.248 ریال تعیین شده است.
دراین جدول نرخ اجاره بهای سکونت غیرمجاز دانشجویان (عدم تخلیه به موقع ) نیز مشخص شده است .
بنابراین گزارش، نرخ اجاره بهای خوابگاه های ملکی متاهلی درسال 94-93 به صورت ماهانه تعیین شده است که دراین بخش دانشجویان براساس امکانات مستقل و مشترک اجاره پرداخت می کنند.
دانشجویان مجاز روزانه متاهل هم مانند دانشجویان مجرد درصورت پرداخت نقدی اجاره بهای خوابگاه از 20 درصد تخفیف برخوردار می شوند.
نرخ اجاره بهای خوابگاه ملکی متاهلی با 20 درصد تخفیف و امکانات مستقل796.262 ریال و نرخ اجاره بها با امکانات مشترک با همین شرایط 557.383 ریال تعیین شده است.
نرخ اجاره بهای سکونت دانشجویان متاهل مجازشبانه،میهمان،بورسیه، شاغل، نرخ اجاره بهای متاهلی نیم سال های اضافی شبانه، میهان، بورسیه و شاغل و سکونت غیرمجاز متاهلان در سال تحصیلی 94-93 مشخص شده است .
دانشگاه ملزم هستند براساس جدول موجود نرخ اجاره بهای خوابگاه ها را درسال تحصیلی جدید محاسبه کنند.(مهر)
جام جم سرا به نقل از خبرنو: هر فردی در زندگی به دوستانی نیاز دارد و زوجین میتوانند بعضی از زمانهای خود را به دوستان صمیمی اختصاص دهند. دکتر بهروز بیرشک، روانشناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، راهنماییهایی در این زمینه ارائه داده است:
بعد از ازدواج شاید این دوستیها از بین نرود اما نوع آنها تغییر میکند که بیشترین علت آن کمبود وقت آزاد و اولویت بندی افراد است. ارتباط با دوستان یک نیاز است و محدود کردن همسر در این مورد منطقی نیست. به علاوه دور شدن از دوستهای قدیمی و اختصاص دادن تمام وقت به رابطه با همسر، ممکن است بعد از مدتی حس بدی در شما ایجاد کند، اما برعکس این موضوع هم وجود دارد و بعضی از زوجین آنقدر در روابط دوستانه خود فرومی روند که از رابطه زناشویی و مسئولیتهای خود دور میشوند که این مورد به مرور زمان آسیبهای جدی به روابط زوجین وارد میکند.
طبیعت انسان این است که پس از ازدواج بیشتر توجه فرد معطوف به همسر خود میشود اما گاهی دیده شده برخی آقایان یا حتی خانمها پس از ازدواج نه تنها این توجه را به همسر خود معطوف نکردهاند، بلکه میزان ارتباط با دوستان زمان مجردیشان افزایش یافته است. موضوع مهم این است که با همسر رفیقباز خود چگونه رفتار کنیم تا به زندگی زناشویی آسیبی وارد نشود؟
برخی از مشکلات بعد از ازدواج حل نمیشوند
زوجین باید به خیلی از نکات قبل از ازدواج توجه داشته باشند و سعی کنند در معاشرتهای این دوران بیشتر مسائل اخلاقی و رفتاری را بررسی کنند و با حقیقتها روبرو شوند و از پنهان کردن آنها بپرهیزند. یکی از این مسائل به نوع روابط همسر با دوستانش مربوط میشود.
طرفین باید برای شناسایی این موضوع دقت بسیاری داشته باشند. برای پاسخ به این سوال که «آیا همسرم جزو این گروه قرار میگیرد یا خیر؟» باید به نکاتی مثل اینکه چقدر برونگراست، چقدر به معاشرت با دیگران اهمیت میدهد و... توجه کنید. با این حال برخی از افراد قبل از ازدواج متوجه این موضوع یعنی رفیقبازی همسرانشان میشوند، اما با این توجیه که بعد از ازدواج تغییر خواهد کرد سعی میکنند چشمشان را روی این حقیقت ببندند.
توصیه من به این افراد آن است که خیلی از مسائل بخصوص مقوله رفیقبازی جزو رفتارهایی است که اگر به آن رسیدگی نشود، بعد از ازدواج هم ادامه خواهد داشت و ممکن است پیامدهایی را به دنبال داشته باشد. پس بهتر است با دیدن حقایق و در نظر گرفتن تمام جوانب تصمیم گیری کنید و اصلاح هیچ رفتاری و اختلافی را به زمان بعد از ازدواج موکول نکنید.
افرادی که اجتماعی هستند و زمان بیشتری را با دوستانشان سپری میکنند کمتر میتوانند با افرادی که این ویژگی را ندارند ارتباط برقرار کنند و رابطه صلح آمیزی داشته باشند یا حتی برعکس. چون اگر این دو فرد با این ویژگی متفاوت (فرد اجتماعی در مقابل فردی که رفت و آمد کمتری با دوستان خود دارد) ازدواج کنند و وارد زندگی مشترک شوند، احتمال زیادی وجود دارد که رابطه آنها دچار نوسان و مشکلاتی شود. پس بهتر است قبل از ازدواج انتخاب درستی داشته باشیم.
مراقب فرزندانتان باشید
زوجهایی که فرزند دارند باید بدانند این نوع روابط ممکن است به فرزندان آسیب وارد کند و این سردی عاطفه به آنها هم سرایت پیدا کند. حتی برخی از فرزندان ممکن است سوگیری کنند و فقط با یکی از والدین ارتباط صمیمانهای داشته باشند. با این روند محیط خانه سرد خواهد شد و حتی حرفها به صورت تلگرافی بین افراد ردوبدل میشود.
رفیقبازی مساوی با طلاق عاطفی
بدترین پیامد داشتن رابطه بیش از اندازه با دوستان یا به اصطلاح عامیانهتر «رفیقبازی» این است که فاصله بین افراد بیشتر و بیشتر میشود و هر یک از زوجین ترجیح میدهند کمترین ارتباط را با یکدیگر داشته باشند.
برای ارتباط با دوستان (در حد متعادل) از قبل همسر خود را مطلع کنید. به عنوان مثال اگر نیاز دارید وقتی را به تنهایی با دوستانتان بگذرانید باید از قبل برای آن برنامه ریزی کنید و شرایط را برای همسرتان توضیح دهید |
در پی این نوع رفتارها به مرور زمان آن عاطفه و احساسی که اوایل ازدواج وجود داشته است از بین میرود و در نهایت ممکن است به طلاق عاطفی منجر شود.
دوستیهایتان را با هم شریک شوید
زنان آمادگی بیشتری دارند که خود را در رابطه با همسر و بچهها غرق کنند و تمام وقتشان را به این روابط اختصاص دهند. در مقابل مردها بعد از ازدواج دوستانشان را کنار نمیگذارند. زنها به دلیل روحیه خود از مردها انتظار دارند مثل آنها رفتار کنند اما این درست نیست. بهتر است هر دو نفر درکنار اینکه با دوستانشان ارتباط دارند، همسرشان را هم به داشتن این روابط تشویق کنند.
اگر همسر شما دوستهای زیادی ندارد، میتوانید به او برای گسترش روابطش کمک کنید. او را تشویق کنید دوستانش را به شما نشان دهد و هر از گاهی در مهمانیها با حضور آنها شرکت کنید. مطمئن باشید اگر همسرتان را در داشتن روابط محدود کنید، او هم به خودش اجازه میدهد چنین توقعی درباره شما داشته باشد.
او را از برنامههایتان باخبر کنید
این نکته را هم باید در نظر داشته باشید که برای ارتباط با دوستان (در حد متعادل) از قبل همسر خود را مطلع کنید. به عنوان مثال اگر نیاز دارید وقتی را به تنهایی با دوستانتان بگذرانید باید از قبل برای آن برنامه ریزی کنید و شرایط را برای همسرتان توضیح دهید.
ممکن است شما هفتهای یک ناهار را برای گذراندن با دوستانتان در نظر بگیرید. اطلاع ندادن یا ناهماهنگی رفتار درستی نیست. همچنین گاهی اوقات میتوانید از دوستانتان خواهش کنید بعضی وقتها با شما و همسرتان در کنار هم ارتباط داشته باشند. این کار باعث میشود دوستان و همسرتان با شناخت و درک یکدیگر، تلاش شما را برای تعادل برقرار کردن در روابط درک کنند.
دوران مجردی پایان یافته است
بهتر است بدانید بعد از ازدواج دوران مجردی پایان یافته است و خیلی چیزها در زندگی شما با ازدواج تغییر میکند. روابط دوستانه یکی از مواردی است که با این دوران تغییر میکند و همان طور که گفته شد وقت آزاد و اولویت بندی افراد با این تغییر شرایط عوض خواهد شد، اما یک راهکار دیگر هم وجود دارد؛ شما دیگر مثل گذشته زمان آزاد زیادی نخواهید داشت اما حذف کلی و قطع رابطه با دوستان هم درست نیست.
به همین دلیل یکی از راهکارها این است که در مورد روابط خود خوب فکر کنید. آنهایی که برایتان مهمتر است را در ذهن مشخص و برای تمدید روابط با آنها برنامه ریزی کنید. شما میتوانید دوستان جدیدی هم پیدا کنید. دوستانی که زوج باشند و شما بتوانید همراه با همسرتان در کنار آنها وقت بگذرانید، اما تمام این شرایط زمانی امکان پذیر است که زوجین با یکدیگر به نتیجه و تفاهم رسیده باشند و قبل از هر تصمیمگیری با یکدیگر گفتوگو کنند.
جام جم سرا:دختر ۱۷ ساله که در اتاق مشاوره پلیس فتا اشک می ریخت، در حالی که سرش را میان دو دستش گرفته بود و به آینده تاریک خود می اندیشید در میان هق هق گریه به بیان ماجرای تلخ لانه وحشت پرداخت و گفت: وقتی سال اول دبیرستان را با نمرات خوب قبول شدم به پدرم اصرار کردم تا یک گوشی هوشمند تلفن همراه برایم بخرد.
پدرم که از قبولی من در امتحانات خرداد خیلی خوشحال بود گوشی تلفن زیبایی را به عنوان هدیه قبولی برایم خرید. از آن روز به بعد فقط وارد شبکه های اجتماعی می شدم و با دوستانم چت می کردم. روزهای تابستان را با دوست یابی های شبکه ای سپری می کردم و هر روز دوستان جدیدی به گروه ما اضافه می شد تا این که در این میان جملات عاشقانه و احساسی پسر جوانی توجهم را به خود جلب کرد.
آن قدر از جملات ادبی و زیبای «آرمان» لذت می بردم که ناخواسته با او تماس گرفتم و خواستم مطالب بیشتری برایم بفرستد. این گونه بود که رابطه تلفنی من و آرمان شروع شد، اما مدت زیادی نگذشت که به او علاقه مند شدم. روزهای آغازین مهر هم گوشی تلفنم را پنهانی به مدرسه می بردم تا بتوانم پاسخ پیامک های آرمان را بدهم.
در همین روزها آرمان برای این که بتواند در مورد زیبایی من جملاتی بنویسد، از من خواست تا عکس بدون حجاب و با پوشش دختران غربی برایش بفرستم. من هم بدون آن که به کسی چیزی در این رابطه بگویم با گوشی تلفن عکسی از خودم گرفتم و برایش فرستادم. از آن روز به بعد آرمان تهدیدم کرد که اگر برای حذف عکس از گوشی نزد او نروم عکسم را برای پدرم ارسال می کند. خیلی ترسیده بودم اگر پدرم تصویر مرا آن گونه می دید چه پیش می آمد؟
نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم، حتی نتوانستم موضوع را برای مادرم که رازدار اصلی زندگی ام بود بازگو کنم. آن روز به خانه مجردی آرمان رفتم و او نه تنها عکسم را حذف نکرد بلکه مرا مورد آزار قرار داد و از صحنه های شیطانی خود فیلم گرفت که همین فیلم زمینه های سوء استفاده های بیشتر او را فراهم کرد تا این که یک روز دیگر مرا به همان خانه مجردی کشاند و به همراه ۸ تن دیگر از دوستانش که در خانه پنهان شده بودند مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. دیگر همه هستی ام را از دست داده بودم و چاره ای نداشتم جز آن که ماجرا را برای مادرم بازگو کنم. حالا هم اگر چه با کشف فیلم ها، آرمان روانه زندان شد اما زندگی من در بیراهه ای تاریک قرار گرفته است.(خراسان)
جام جم سرا: ماموران کلانتری ۱۳۲ شهرزیبا وقتی 19 مرداد ماه در جریان مرگ مشکوک مرد جوانی قرار گرفتند. بلافاصله برای تحقیق در محل حادثه حاضر و با جسد مردی جوان به نام پرویز روبهرو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. ماموران و جمشیدی بازپرس کشیک قتل تهران به تحقیق در این رابطه پرداختند.
یکی از شاهدان در جریان تجسسها به ماموران گفت: در طبقه بالایی خانه ما دختری به نام بهناز به صورت مجردی زندگی میکند. آن روز از خانه آنها صدای درگیری شنیدم و وقتی به طبقه بالا رفتم در خانه باز بود و مقتول خونین در پذیرایی افتاده بود. دختر جوان دیگری هم بلافاصله از خانه فرار کرد. من هم پلیس و اورژانس را در جریان قرار دادم.
با این اظهارات همزمان با تحقیقات کارآگاهان به دستور بازپرس، این دختر جوان را بازداشت کردند.
وی پس از دستگیری در بازجوییها گفت: من در این خانه به تنهایی زندگی میکردم و به شیشه اعتیاد داشتم. برای همین در پاتوق خرید مواد با دختر جوانی به نام آزیتا آشنا شدم که او هم معتاد به شیشه بود. آزیتا همیشه با مقتول به خانه من میآمد و با هم شیشه مصرف میکردیم. روز حادثه پس از مصرف مواد آزیتا و پرویز با هم درگیر شدند. وقتی درگیری آنها بالا گرفت ناگهان آزیتا با چاقو چند ضربه به پرویز زد. من شوکه شده بودم و مقتول هم خونین نقش بر زمین شده بود که آزیتا به سرعت از خانه من فرار کرد.
با این اظهارات ماموران به تحقیق در این خصوص پرداختند و خیلی زود متهم اصلی را دستگیر کردند. این دختر در بازجوییها به ماموران گفت: من و پرویز با هم دوست بودیم و همیشه به خانه بهناز میرفتیم. آن روز داشتم با چاقو گردو میشکستم که با پرویز درگیر شدم و در حالیکه مواد کشیده بودم با چاقو به او ضربه زدم.
با اعتراف این دختر وی با قرار قانونی روانه زندان شد. این دختر جوان صبح دیروز در آخرین جلسه بازپرسی خود در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران به بازپرس گفت: باور کنید قصد کشتن نداشتم و فقط لحظهای کنترلم را از دست دادم. پس از این جلسه قرار است به زودی کیفرخواست این پرونده صادر و دختر جوان در مقابل قضات دادگاه کیفری بایستد.(مردمسالاری)
وقتی قرار باشد خودت به تنهایی زندگی کنی یعنی باید توانایی مدیریت زندگیت را پیدا کرده باشی، برای خودت چارچوب داشته باشی، با مهارتهای زندگی آشنا باشی، بتوانی مخارجت را تامین کنی، ویژگیهای شخصیتیات برای تنها بودن مناسب باشد و خلاصه بلد باشی بدون کمک گرفتن از دریای پربرکت پول پدر خوب زندگی کنی.
اگر تا همین چند سال پیش نام خانه مجردی تداعیگر چند دانشجوی درسخوان بیخوابگاه بود، که در یک خانه کوچکِ شلوغ و پلوغ دانشجویی، دور هم زندگی میکنند حالا دیگر تعریف خانه مجردی خیلی وسیعتر از این حرفهاست. آمار وزارت ورزش و جوانان در سال 1391 نشان میدهد که حدود 30 درصد جوانان ایرانی ساکن شهرهای بزرگی چون تهران، تبریز، اصفهان، مشهد، اهواز و شیراز زندگی مجردی را انتخاب کردهاند.
عباسپور صاحب آژانس مسکن در منطقه یک تهران میگوید: تجربه شخصی من نشان داده که هر چه به مناطق مرفهنشین نزدیکتر میشویم ـ حتی با وجود افزایش چشمگیر قیمتها ـ تمایل به خانه مجردی هم بیشتر میشود. در گذشته متقاضیان خانههای مجردی معمولا آقایان بودند اما حالا نسبت جنسی تقریبا برابر شده است. بسیاری از صاحبخانهها نظر مثبتی نسبت به اجاره دادن منزلشان به یک فرد مجرد ندارند اما اگر صاحبخانه خودش در محل مذکور زندگی نکند یا خارج از کشور باشد، مجرد یا متاهل بودن مستاجر برایش چندان فرقی نمیکند.
اما چه میشود که جوانان ناگهان دست به کار میشوند و زمزمه جدایی سر میدهند؟ دلایل زیادی برای این جدایی وجود دارد، برخی از این دلایل منطقی و غیرقابل پیشگیری است مثل قبول شدن دانشگاهی در شهری دیگر و عدم تعلق خوابگاه به فرد یا ماموریتهای کاری طولانی مدت یا استخدام شدن در یک شغل مناسب و پردرآمد در شهری دیگر که چارهای جز اجاره خانه نمیگذارد. یکی دیگر از دلایل افزایش خانههای مجردی مربوط به زوجینی است که از هم طلاق گرفتهاند و پس از سالها زندگی مستقل از خانواده دیگر نمیتوانند در خانه پدری و تحت نظر و کنترل آنها زندگی کنند.
معمولا کسانی که پس از طلاق به منزل پدری بازگشتهاند میگویند جایگاهشان در خانه پدری، با قبل از ازدواج تفاوت معناداری پیدا کرده و حضورشان بهگونهای مزاحمت برای اعضای خانواده محسوب میشود. خانم جلالی بانویی پنجاه و شش ساله که مدتی از متارکه دخترش میگذرد، میگوید: علاوه بر تحمل غم زندگی فرزندش، همیشه نگران تنهایی اوست، هفتهای چندبار به منزل دخترش سر میزند و با وجود تمام اعتماد قلبی که به دخترش دارد، به دلیل حرف و حدیثهای احتمالی هنوز در فامیل این مساله را عنوان نکرده که فرزندش خانه جدا گرفته است.
از والدین سختگیر تا والدین سهلگیر
اما از مهمترین دلایل جدایی از خانواده، روابط نابسامان در خانواده است. وقتی فرد حمایت عاطفی کمی از خانواده دریافت میکند احتمال فاصله گرفتن از خانواده در او بیشتر میشود. والدین سختگیر و متعصب که کنترل زیادی بر فرزندانشان اعمال میکنند در نهایت روابط متشنجی را میسازند که فرزند را برای جدایی از خانواده آماده میکند. از سوی دیگر والدین سهلگیری که در جدایی فرزند مشکل چندانی نمیبینند، از این حربه برای مدیریت اهداف و زندگی فرزندشان استفاده میکنند.
مهزاد هجده ساله که آرزوی داشتن یک خانه مستقل را دارد، میگوید: پدرم قول داده و قولش را مکتوب کرده که اگر دانشگاه سراسری داروسازی قبول شوم یک خانه شش دانگ را به نامم میکند، در صورتیکه دانشگاه آزاد قبول شوم نیمی از یک خانه را به نامم میکند و اجازه میدهد مستقل شوم. پرسیدم به داروسازی علاقه داری؟ پاسخ داد: اصلا! من عاشق هنر هستم، سال گذشته طراحی صنعتی قبول شدم اما اگر آن را میخواندم دیگر از مستقل شدن و خانه شخصی خبری نبود. تصمیم گرفتم امسال را پشت کنکور بمانم و درس بخوانم شاید داروسازی قبول شدم، هر چه باشد به مزایای مالیاش میارزد.
جوانی که تصمیم میگیرد از خانواده جدا شود از قدم اولِ این جدایی باید خودش را برای مشکلاتی چند آماده کند. قبل از هر چیز نگاه جامعه ایرانی به یک مجرد است که هر چند نسبت به گذشته تلطیف شده، اما همچنان مردم نسبت به کسانی که مجردی زندگی میکنند نگاه مثبتی ندارند. شاید به همین دلیل بسیاری از دخترانی که قصد گرفتن خانه دارند خود را مجرد معرفی نمیکنند و سعی میکنند بهگونهای جلوه دهند که پس از اسبابکشی کسانی به آنها میپیوندند، ضمن اینکه باید مسائل امنیتی خانه را نیز در نظر داشته باشند. برای پسران هم اجاره خانه مجردی کار چندان سادهای نیست.
وقتی خانهای اجاره شد و دختر یا پسر در چاردیواری تنهاییاش سکنی گزید باید بتواند تمام کارهایی را که نیاز به دو یا چند نفر دارد تکنفره مدیریت کند، جابهجا کردن اسباب و وسایل منزل، فائق آمدن بر ترسهایی مثل ترس از تنهایی، مواجه شدن با شرایطی مثل بیماری و محافظت کردن از خویش در مقابل خلافکارها.
آسیبهای زندگی مجردی برای اجتماع
کاهش در انگیزه ایجاد خانواده: بررسیها نشان داده است معمولا جوانانی که در خانههای مجردی ساکن میشوند به احتمال کمتری زیر بار تعهد و ازدواج میروند و 70 درصد دخترانی که تنها زندگی میکنند بهطور قطعی مجرد باقی میمانند و این آمار نشان میدهد که نگاه منفی جامعه نسبت به خانه مجردی هم میتواند یکی از دلایل همین تجردهای قطعی باشد. این مساله از آنجایی نگرانکننده است که اگر به این صورت پیش برود بتدریج بنیان خانواده در جامعه رو به سستی میگذارد.
زندگی بدون نظارت خانواده: با توجه به اینکه خانواده یکی از ابزار کنترلهای اجتماعی محسوب میشود، احتمال ایجاد رفتارهای پرخطر از طرف کسانی که زندگی مجردی را برگزیدهاند خود بخود بیشتر خواهد بود. جوان تنها و مجرد به جبر تنهاییاش مستعد افسردگی و اضطراب است و به احتمال بیشتری در دراز مدت درگیر مسائلی از جنس اعتیاد به مشروبات الکلی یا مواد مخدر، بیبندوباریهای اخلاقی و روابط نامشروع خواهد شد. شاید به همین دلیل باشد که وقتی در مکانی جرمی اتفاق میافتد انگشت نشانه به سمت خانههایی است که برچسب خانه مجردی به آنها خورده است.
عیبهایش همه گفتی، هنرش نیز بگوی
در کنار تمام این معایب، باید گفت با توجه به واقعیتهای جامعهمان باید بپذیریم که سبک زندگی مجردی واقعیت دارد و صددرصد آسیبزا نیست. وقتی کسی تنها زندگی میکند اختیار تمام زندگی دست خودش است و همین مساله، هم فرصت میسازد و هم تهدید.
زندگی مجردی خود به خود برخی تنبلیها و کاهلیهای دوران جوانی را کاهش میدهد. دیگر مادری نیست که لباسها را بشوید و اتو کند، بار درست کردن غذا و تمیز کردن خانه به دوش خودش است و پدری هم قرار نیست خرج هزینههای سرسام آور زندگی را تقبل کند و فرد مجبور است بیشتر قدر پولش را بداند و زودتر وارد بازار کار شود. زندگی مجردی و خوابگاهی معمولا روی سخت زندگی را هم به جوانان نشان میدهد و همین مساله آنها را مسئولتر میکند.
شاید گمان کنید در خوابگاه تنها مشکل، نبودن غذای خوشمزه و لباسهای تمیز و اتوکشیده است، اما کافیست یک عصر جمعه پاییزی که دو ماهی از شروع کلاسها گذشته سری به یک خوابگاه بزنید تا ببینید دانشجویان بیشتر از غذای خوب و لباس تمیز، دلتنگ یک جمع گرم خانوادگی هستند؛ دیدن یک سریال کنار اعضای خانواده، نشستن کنار سفرهای که همه دورش جمع هستند، نظر دادن درباره اتفاقات روزمره و... . این زندگی تحصیلی بیش از هر چیزی به جوانان نشان میدهد زندگی یک امر جدی است و اگر قرار باشد بیبرنامه و بیهدف زندگی کنند نمیتوانند از پَسَش برآیند.
در کنار این مسئولیتپذیری وقتی قرار نیست فرد برنامهاش را با دیگران هماهنگ کند، تمام زمانی که دارد متعلق به خودش است، پس میتواند ساعت خوابش را با برنامه شخصیاش تنظیم کند. ممکن است شبها را بیدار بماند و به کارهایش برسد و در عوض در طول روز ساعات بیشتری را به استراحت بپردازد بدون اینکه بخواهد اعتراض مادر یا نصیحتهای پدر را تحمل کند. این تنهایی و سکوت فرصتی فراهم میکند تا فرد با کتاب مانوس شود یا با سرگرمیهای سالم دیگری مثل تماشای فیلم، رفتن به سینما و تئاتر و عضو شدن در گروههای ورزشی مختلف مثل کوهنوردی ساعاتش را پر کند.
(شیما نادری / چاردیواری ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
کبری خزعلی افزود: برای بررسی سبک زندگی و نقش زنان ابتدا باید تعریفی از سبک زندگی داشته باشیم. سبک زندگی تابع انتخاب ما از هدف زندگی است و اوج هدفگذاری هر فرد ایمان و اعتقاد راسخ برای عمل به آن ایمان است. بنابراین سبک زندگی ما تابع باور و اعتقاد ماست و ایمان به مکتب مادی یا الهی سبک خاص خود را در پی دارد.
وی در ادامه گفت: اگر ایمان ما به مکاتب مادی یا لیبرالیستی یا سکولار باشد، بدیهی است سبک زندگی باید بر همان مبنا تعریف شود، اما اگر ایمان و اعتقاد ما الهی باشد و به مبدأ و معاد اعتقاد داشته باشیم و حضور ناظر، حاضر، حیّ قادر و حکیم را در لحظه لحظه زندگی احساس کنیم، نوعی دیگر از ادب و آداب را میطلبد که پایههای آن بر مبنای تعلیمات دینی است. محور اصلی این تفکر حرکت در مسیر تکامل با بکار بردن آموزههای دینی و الهی است.
رئیس شورای فرهنگی - اجتماعی زنان اضافه کرد: با توجه به اینکه زنان محور اصلی و رکن خانواده و جامعه هستند، برای شتاب در این حرکت تکاملی نقش مهمی دارند. زنان در انقلاب اسلامی ایران با تأسی به آموزههای دینی و سبک زندگی اسلامی - ایرانی، پرچمدار تغییر در رفتار خود، خانواده و جامعه شدند و این انقلاب حاصل عزم جزم زنان مسلمان و انقلابی است که با گزینش بینشی خاصی از زندگی مبتنی بر وحی و ولایت الهی، روش متناسب با این نگرش را برگزیدند و شاکله زندگی را به گونهای رقم زدند که حاصل آن فرزندانی انقلابی و سربازان صالح متنظر موعود مصلح شد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این آرمانخواهی و رفتار هنوز هم در جامعه ما وجود دارد، گفت: این وضعیت در جامعه وجود دارد. زمانی که به فطرتها رجوع شود و در لحظههایی که زنان و جوانان ما به خود اصیل خویش برمیگردند، این موج خداخواهی و عشق به معنویات محسوس است و آن را در زیارت و توسلات و ایام الله و ارتباطات معنوی آنها میبینیم.
خزعلی با بیان اینکه زنان امروزه گاهی در ظواهر زندگی دچار آسیبهایی شدهاند، تصریح کرد: هر جا که جامعه تحت تأثیر تهاجم فرهنگ مادی و لذتگرایی غرب، در شناخت سعادت و کمال و رفتن به سوی آن و در گرایش به انتخاب راه درست دچار اختلالاتی شده، با آسیبهای زیاد مواجه شده است. به عنوان نمونه آداب و ادب زندگی، همسرداری (حقوق زن و شوهر)، حقوق والدین و فرزندان، نحوه فرزندپروری و حتی تمایل فطری و طبیعی به فرزندآوری و عشق مادری دچار انحطاط و ضعف شده است و آثار این آسیبها، ضعف فرهنگی و تغییر سبک زندگی، بالا رفتن طلاق و اعتیاد و بزهکاری است که در غرب بیداد میکند و در کشور ما هم آثارش محسوس و دردی استخوان سوز است.
رئیس شورای فرهنگی- اجتماعی زنان درباره نقش زنان در کاهش آسیبهایی که موجب کاهش استحکام خانواده شده است، گفت: از اوایل انقلاب رهبر کبیر انقلاب اسلامی اشاره کردند که مراقب نفوذ مجدد فرهنگ غربی که سالها در بدنه جامعه رخنه کرده و نهادینه شده بود، باشیم و سعی در زدودن آثار آن بکنیم. در دو دهه اخیر نیز تأکیدات مقام معظم رهبری بر تهاجم و شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی نمایانگر آن است که ایشان آنچه را در خشت میدیدند، بعضی از مسئولین بعد از سالها هنوز در آینه هم توان درک و مشاهده آن را ندارند.
وی اضافه کرد: ایشان برای آینده وحشتناکی که از نظر پیری جمعیت و کاهش نسل جوان متصور است، هشدار میدهند و برخی از سادهاندیشان و ناآگاهان از مسائل تخصصی جمعیت که حتی تا حد یک قدمی خود را هم نمیبینند و از آینده غافلند یا تغافل میکنند، این بحران را منکر میشوند و اعلام وضعیت عروسی به جای عزا دارند و آنقدر غیرعلمی سخن میگویند که فرق بین رشد جمعیت و باروری کلی و دیگر اصطلاحات آماری جمعیت را از هم تمیز نمیدهند، ولی متأسفانه در مسند این مسئولیت نشستهاند و با فرصتسوزی و عدم برنامهریزی مناسب با سیاستها بازی میکنند که اگر باز هم با همین روشها ادامه دهند جامعه را دچار ضعف و انحطاط خواهند کرد.
خزعلی در ادامه گفت: این رویکرد در دیگر عرصهها مانند علوم انسانی، تعلیم و تربیت از مهدکودک تا دانشگاه، برنامهریزیهای پنجساله - که اقتصاد محور است آن هم نه از نوع اقتصاد مقاومتی بلکه از نوع اقتصاد متکی بر نفت و مصرف محور - و برنامههای فرهنگی تربیتی و رسانهها وجود دارد. اگر این روند با همین روش ادامه یابد، ما را به سوی فرهنگ و سبک زندگی غربی که با ادعای جهانیسازی دنیا را تهدید میکند، خواهد برد.
وی تصریح کرد: وقتی زندگی بر پایه اصول مادی بنا شود، تمام توجه و تلاش هر فرد لذت هر چه بیشتر از زندگی میشود و این موضوع به یک اصل تبدیل میشود. در این شرایط مفاهیم زیبایی مثل از خود گذشتگی، ایثار و... هیچ معنا و مفهومی ندارد؛ البته در غرب هم خانوادههای سالمی وجود دارد و فرزندانی با نشاط زندگی میکنند و سالهاست که بازگشت به خانواده و ارزشها را رقم زدهاند. حتی کتاب دکتر گاردنر با عنوان «جنگ علیه خانواده» در همین راستا و با آسیبشناسی خانواده و نسل جدید برای اصلاح فرهنگ غرب نوشته شده است.
وی تصریح کرد: آنچه که غالب است، عمق فجایع و فساد در خانوادههای متزلزل است و زنانی که بعد از سالها آزمون و خطا و ورود به انواع همزیستیها و همباشی با مردهای متعدد و اخراج از زندگی با همه دلبستگیها و داشتن فرزندان متعدد سرگردانند و به قول خودشان میگویند «ما تا سی و چند سالگی در زندگی سراسر تردید و تزلزل به سر میبریم و هر روز باید با انواع ترفندها صلاحیت خود را اثبات کنیم شاید مردی حاضر به ادامه زندگی و تشکیل خانواده با ما شود» و به محض اختلاف و جدایی، زن میماند و بار فشار زندگی و مسئولیت فرزندان و تألمات روحی از دست دادن همه امیدهایش.
رئیس شورای فرهنگی - اجتماعی زنان اضافه کرد: از آن بدتر این است که آنچه را که آنها بعد از آزمون و خطا به عنوان سم مهلک برای نابودی جامعه شناختهاند از کشورهای خود دور و برای کشورهای شرقی و اسلامی نسخه میکنند، زیرا آثار تخریبی این فرهنگ را در خانواده و نسل جدید میبینند که بر اثر القای آموزههای سکولار، زنان را به طرف قدرتطلبی و لذتجویی کشاندند و هدف اصلی زندگی را تحصیل و اشتغال و کسب پست و مقام و مال برای زن دانستند و از او فرصت همسری و مادری مطلوب و محبت و تربیت را گرفتند که این مسئله آثار شومی در نسل جدید به وجود آورد و کودکان را قبل از دبستان مجبور به درمانهای روحی و روانی کرد، لذا تصمیم بر تغییر گرفتند.
وی تصریح کرد: حتی در آمریکا زنان را با تأمین آتیه شغلی و بازنشستگی و مشوقهایی برای بازگشت به منزل دعوت کردند ولی آنها از این مرخصی تشویقی نیز برای خیابانگردی و بازار و پارک استفاده کردند و به خانه و کانون گرم خانواده بازنگشتند و این دقیقاً به تعریف آنها از زندگی و هدف و ایمان و اعتقاد آنها برمیگردد و این سوغات فمینیسم است.
خزعلی در ادامه گفت: کشورهای غربی چون بازگشت از این وضعیت را بسیار دور از دسترس میبینند، اقدام به تخریب فرهنگ شرق به ویژه کشورهای اسلامی کردهاند زیرا در دکترین امنیت آمریکا تأکید میکنند که ۱. ۱۲ درصد جمعیت اکثراً پیر هستند اما شرق به ویژه کشورهای اسلامی با داشتن امکانات و منابع و نسل جوان و جمعیت پویا رو به پیشرفت هستند، بنابراین ما در مقابل فشار آنها خم خواهیم شد. لذا به عنوان یک استراتژی اصولی باید با جمعیت شاداب و جوان و پویای کشورهای اسلامی مقابله کنیم.
وی تاکید کرد: تز آمریکا این است که از کل جهان باید ۴ میلیارد تن کاسته شود تا آنها بتوانند مدیریت کنند و از این چهار میلیارد که عمدتاً از شرق است حدود ۳۷۰. ۱ میلیون نفر کل مسلمین هستند. لذا برنامهریزی تغییر فرهنگ و سبک زندگی برای کشورهای اسلامی به منظور نابودی نسل، در برنامه رسمی دکترین امنیت ملی و دفاعی آمریکاست و این نقشه در سایت سازمان سیا مشهود است.
اسرار زندگی را میتوان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه (بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم کرد. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
۱ - در جلسات اول خواستگاری میتوانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بیاطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه میدانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بودهاید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر میکند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
۲ - گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما میتوانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کردهاید، او را از این اسرار مطلع سازید.
۳ - هرگز نباید از اشتباهات و لغزشهایی که در دوران مجردی انجام دادهاید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کردهاید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئلهای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شدهاید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
۴ - گفتن تمام جزئیات (عصبانیتهای موردی، بینظمیهای موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و...) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسههای شیطانی را فراهم میآورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمیشود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شدهای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشتهای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفتهاید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بیحرمتی به شمار میرود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.
۵ - از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم میزند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کردهاید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند، نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد.
۶ - اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتواناییهای آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
۷ - اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید. (پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده)
عدهای نوک شمشیر این معضل را به سمت دختران ایرانی نشانه میروند و معتقدند افزایش سطح توقعات، افزایش استقلال اجتماعی و تمکن مالی باعث این شده است که دختران ایرانی به ازدواج بیتفاوت شده و دیگر انگیزهای برای تشکیل دادن خانواده نداشته باشند.
در ایران به ویژه شهرهای بزرگ و صنعتی آنکه افزایش آگاهی روند سریع تری را نسبت به سایرشهرها پیش رو دارد عوامل متعددی میتواند در بالارفتن میانگین سن ازدواج و کاهش آمار آن موثر باشد همانند: افزایش آمار طلاق به ویژه طلاقهایی که در مدت زمان کوتاهی بعد از ازدواج ثبت شدهاند، افزایش خیانت و بیتعهدی در میان زوجها، عوامل اقتصادی، تغییر فرهنگ و دگرگونی نظام ارزش فردی و گروهی، افزایش بیکاری و عدم وجود امنیت شغلی برای جوانان و آقایان که امکان ازدواج را از جوانان سلب کرده است.
.
مصطفی ازکیا، جامعهشناس و محقق در زمینه مطالعات زنان تصریح کرد: عوامل و علل متعددی برای به تاخیر افتادن ازدواج در میان جوانان ما وجود دارد. در این مورد باید دیدگاه خود را توسعه دهیم و ابعاد دیگری را هم مورد بررسی قرار دهیم؛ استقلال و تمکن مالی دختر خانومها یکی از این ابعاد است اما افزایش میانگین سن ازدواج ابعاد دیگری هم دارد.
او گفت: بالارفتن سطح تحصیلات هم برای دخترها و هم پسرها، افزایش توقعات برای طرفین، عدم توانایی در برآورده کردن این توقعات توسط آقایان برای همسران آینده خود همه از عواملی است که نه تنها در شهرهای بزرگ و صنعتی ازدواج را به تاخیر محکوم کرده است بلکه تاثیر خود را در شهرهای کوچک و روستاها هم گذاشته است.
ازکیا افزود: متوسط سن ازدواج برای دخترها ۱۵ سال و برای پسرها ۲۰ سال بوده است این آمار امروزه برای مردها به بیست و سه و نیم تا بیست و چهار وبرای زنان به بیست و سه سال رسیده است که این افزایش را ما میتوانیم ناشی از تحولات فرهنگی و تغییر در نظام ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی بدانیم که آن هم به دو جنس دختر و پسر مربوط میشود و فقط مختص جنس خاصی نیست. تمام افراد را در جامعه در بر میگیرد.
این جامعهشناس گفت: اما من مهمترین عامل تاخیر درازدواج را عامل اقتصادی میدانم زیرا شرایط امروز ما به جایی رسیده که خانوادههایی که تمکن مالی هم داشته باشند به سختی میتوانند در فرایند ازدواج به فرزندان خود کمک کنند چه برسد به خانوادههایی که از قشر متوسط و کم درآمد جامعه هستند. جوانان شغل مناسب با درآمدی که بتوانند به آن اتکا کنند و تشکیل خانواده بدهند و در روند آن نیازهای همسر و فرزند خود را برآورده کنند ندارند.
ازکیا معتقد است که گناه تاخیر در ازدواج را نباید به گردن دختران بیاندازیم و آنها مسبب این ماجرا بدانیم و در ادامه گفت: یک سلسله اتفاقات و تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی است که میوهٔ ناسالمی را به بار آورده و آن تاخیر در ازدواج جوانان است. دختر هم میخواهد زمانی که ازدواج میکند حداقل زندگی مشترک آن هم سطح خانواده پدری خود و زندگی مجردیاش باشد حالا اگر یک پله هم بالاتر نبود دیگر پایینتر نباشد و این توقع بیجایی نیست.
او تاکید کرد: افزایش ابزار ارتباطات جمعی و نفوذ فرهنگ مغرب زمین هم در این میان نقش مهمی دارد زیرا جوانان ما را به سمتی سوق دادند که خارج ازفرهنگ و عرف خودمان با هم زندگی کنند اما بدون گرفتن مراسم و رسومی که ما به آنها معتقد هستیم. مطالعات پراکندهای انجام شده خوشبختانه این میزان به حدی نرسیدهاند که به یک مسئله و معضل اجتماعی برسند اما در حال رشد هستند و ما باید به فکر پیشگیری باشیم.
ازکیا گفت: حرکت امروز جامعه ما متاسفانه به سمتی است که فقط گروهی از افراد و قشر خاصی از مردم به رفاهیات و امکانات نیاز دارند و گروههای درآمدی متوسط و رو به پایین جامعه نمیتوانند از همهٔ امکانات برخوردار باشند و به راحتی زندگی کنند. اینها مجموعه عواملی است که شرایط فرهنگی و اجتماعی را هم تحت سیطرهٔ خود متحول میکند ازدواج و تشکیل خانواده کاهش مییابد و به دنبالهٔ آن فرزند آوری کمرنگ میشود و در نتیجه کشور با افزایش افراد مسن و سالخورده مواجه میشود یا بعبارتی جامعه پیر میشود.(فردا)
627
برخی دیگر از این پروندهها نیز حاوی هشدارهایی است که مخاطبان را با نحوه فعالیت و شگرد خلافکاران و تبهکاران آشنا میکند، ستوانیکم سمانه مهربانی، مسئول مرکز مشاوره و مددکاری پلیس آگاهی فاتب جزئیاتی از ماجرای زندگی مجردی یک جوان و عاقبت مرگبار آن را شرح داده است.
این مددکار پلیس در متنی نوشته است: پزشک بود و هیچ وقت فکرش را نمیکرد روزی شاهد جان دادن فرزندش از شدت جراحات ناشی از سوختگی در بیمارستان باشد. اول شهریور ماه که بیماری ۴۰ ساله به نام هومن به علت سوختگی در بیمارستان بستری شد و پنج روز بعد فوت کرد. پدرش در شکایتی اعلام کرد که دوستان پسرش در خانه مجردیاش او را به داخل حمام برده و با بنزین آتش زدهاند.
طبق گزارش پلیس، هومن در خانه مجردیاش زندگی میکرده و تقریبا هر شب مهمانی میگرفته، نگهبان ساختمان ورود دوستان هومن را در دفتر ثبت کرده و گفته که در شب حادثه شاهد فرار آنها از آسانسور و پلهها بوده است. در نتیجه اقدامات تعقیبی یکی از متهمان به هویت باربد ۱۹ ساله دستگیر شد، او در تشریح نحوه رابطه و آشنایی با هومن گفت: چند هفتهای بیشتر نیست که با هومن آشنا شدم و چون از همه کوچکتر بودم مرا داخل برنامههایشان راه نمیدادند، همه در خانه هومن جمع میشدند و هومن مشروب و مواد مخدر در اختیارشان میگذاشت و من هم برای اولین بار در آنجا مشروب خوردم و مواد مصرف کردم. شب حادثه هم من به خانه هومن رفتم و برای اولین بار هومن شروع کرد به فحاشی به من و هر چه دم دستش بود سمت من پرتاب کرد، آنجا فهمیدم که با دو دوست دیگر به نامهای امیر و مسعود دعوایش شده. چند دقیقه بعد با آمدن چند نفر دیگر از بچهها هومن آرام شد و بعد هم امید و سعید آمدند و کلی بحث کردند و هومن به دستشویی رفت و مسعود به من اشاره کرد که میخواهی هومن را بترسانی؟ کمد را نشانم داد و من فکر کردم شاید چوبی داخل آن قرار داده اما دیدم بنزین است.
باربد ادامه داد: فکر نمیکردم هومن در حال کشیدن مواد است، فندک توی دستش بود که در دستشویی را باز کردیم و بنزینی را روی او ریختم، بار اول بنزین روی فندک نریخت، هومن بلند شد و مسعود دوباره دست مرا فشار داد و بقیه بنزین ریخت روی شعله فندک و آتش گرفت. امیر و مسعود که از من بزرگتر بودند فرار کردند و من هم ترسیدم و فرار کردم و وقتی به نگهبانی رسیدم به نگهبان ساختمان گفتم به اورژانس زنگ بزنید هومن آتش گرفته است.
او درباره هومن این طور گفت: هومن کاسب بود و بار اول که به خانهاش میرفتی خیلی خوب برخورد میکرد و مشروب و مواد در اختیارت قرار میداد و بعد که معتاد شدی شرایط عوض میشد. من برای اولین بار با تعارف هومن شیشه مصرف کردم. خانواده هومن از او میترسیدند و ماهیانه مبلغی را به حسابش واریز میکردند تا اصلا با خودش روبرو نشوند. علاوه بر پسرها چند دختر هم بودند که وقتی از راه میرسیدند هومن همه ما را بیرون و خانه را برایشان خلوت میکرد.
باربد در پایان اظهاراتش گفت: ما قصد کشتن هومن را نداشتیم ولی آن روز هومن مواد مصرف کرده بود و حالت طبیعی نداشت و قصد آزار و اذیت مرا داشت که بچهها رسیدند و باقی قضایا پیش آمد.
هشدار پلیس
زمان نسبتا زیادی است که زندگی مجردی و مستقل از خانواده در میان جوانان تهرانی طرفداران زیادی پیدا کرده است. فاصله گرفتن از کانون امن خانواده و کمرنگ شدن نظارت والدین بر اعمال و رفتار فرزندان و بیخبری از حلقههای آشنایی فرزند و جمعهای دوستانهای که در آن شرکت میکند از عوارض این سبک زندگی است.
متاسفانه در این میان افرادی سودجو چون هومن منازل خود را به مکانی امن برای استعمال مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی و اقدام به جرائم غیراخلاقی تبدیل کردهاند و با باز کردن پای افراد کم سن و سال به این مکانها اقدام به آلوده کردن آنان و افزایش شمار مشتریان خود میکنند و به دلیل عدم نظارت جدی بر این گونه مراکز و بیتوجهی شهروندان به وجود چنین مکانهایی در مجتمعهای مسکونی زمانی زنگ خطر به صدا درمی آید که جرائم خطرناک و غیرقابل جبرانی به وقوع پیوسته باشد.
با توجه به شرح حادثه رخ داده ضرورت نظارت والدین بر دایره روابط اجتماعی فرزند و گروه همسالان وی و رفت و آمد به خانههای مجردی به خوبی حس میشود. باعث تاسف است که برخی والدین با مشاهده رفتارهای هنجارشکنانه و منحرف در فرزند خود به جای احساس تعهد و مسئولیت در اصلاح وی با هزینه مبلغی پول و تهیه خانه مجردی شر فرزند را از سر زندگی خود کم کرده و وی را برای آلوده کردن سایر جوانان در جامعه رها میکنند.
لازم است تا ساکنان مجتمعهای مسکونی به منظور حمایت و مراقبت از فرزندان و خانواده خود، نسبت به وجود محلهای مورد استفاده برای جرائم اخلاقی و استعمال مواد مخدر و روابط نامتعارف بین جنس مخالف و مکانهای برگزاری مهمانیهای مختلط حساس بوده و مراتب را به مبادی ذیربط اطلاع دهند تا از بروز حوادث این چنینی جلوگیری شود. (ایسنا)
حجت الاسلام و المسلمین میثم امرودی با بیان اینکه شهرداری تهران به تازگی مجموعه برنامههایی را در 3 حوزه انضباط شهری، آسیبهای اجتماعی و کالبد شهری در منطقه 12 تدارک دیده است، گفت: منطقه 12 به ویژه بازار جزء مناطق پررفت و آمد شهر محسوب میشود و تراکم بالای جمعیت در این منطقه اقتضا میکرد تا مسئولان با تبدیل خیابان خیام و ناصرخسرو به پیاده راه، طراحی جمعه بازار در خیابان خیام، دفن شهدا در میدان ارگ و تبدیل آن به فضایی فرهنگی پاسخگوی نیازهای شهروندان باشند.
وی افزود: با این وجود، هنوز آسیبهای اجتماعی بسیاری در این منطقه به چشم میخورد. به طور مثال، باربریهایی که موجب مزاحمت شهروندان در پیاده روها میشوند یا موتورسوارانی که به اندازه یک وانت، بار حمل می کنند از جمله تهدیداتی هستند که به طور مرتب آسایش شهروندان را مختل می کند.
شناسایی، نگهداری و توانمندسازی معتادان و بهبودیافتگان
وی وجود معتادان به ویژه معتادان متهاجر را یکی دیگر از آسیب های منطقه معرفی کرد و گفت: حضور این افراد به ویژه در ساعات پایانی شب، امنیت شبانه منطقه را تهدید می کند و موجب سلب آسایش شهروندان می شود.
معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در ادامه با تاکید بر راهکارهای حل این آسیب تصریح کرد: در نظر داریم تا در قالب طرح های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و در بازه ای حداکثر 2 ساله آسیب های اجتماعی منطقه را ساماندهی کنیم.
امرودی افزود: مقرر است تا در کوتاه مدت با هماهنگی فرماندهی فاتب متهاجرین را شناسایی کرده و تحویل مراکز نگهداری دهیم. در حوزه فرهنگی نیز سازمان رفاه، خدمات و مشارکت های اجتماعی از سازمان های مردم نهادی که بتوانند زنجیره بهبود را تکمیل کنند، حمایت می کند.
وی با بیان اینکه بسیاری از معتادان پس از طی مراحل بهبودی نیاز به کار دارند، گفت: مجموعه کارآفرینی اقداماتی را برای این افراد تعریف کرده است و با هماهنگی سازمان فنی و حرفه ای قرار است دوره هایی به منظور توانمندسازی این افراد برگزار شود.
معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران ادامه داد: انجام مشاوره های خاص برای بازگشت این افراد به خانواده و مراقبت تا زمانی که بهبودیافتگان به طور کامل به جامعه بازگردند، تامین سلامت روحی و روانی و سلامت معنوی این افراد از دیگر برنامه های مورد نظر ما است.
حمایت از 99 مسجد و حسینیه فعال در منطقه 12
امرودی در ادامه به ساماندهی کالبد شهری در منطقه 12 اشاره کرد و گفت: در نظر داریم تا از 79 مسجد و 20 حسینیه موجود در منطقه حمایت کنیم. ضمن اینکه در حال حاضر، حدود 27 مسجد امام جماعت ندارند و در این طرح از طلاب جوان و پرانرژی دعوت شده است تا مساجد را احیا کنند. علاوه بر این، پیش بینی شده است تا در مساجدی که امام جماعت آن ها مسن است با استفاده از تجربیات این بزرگان به شهروندان خدمات رسانی کنند.
معاون شهردار تهران با تاکید بر استفاده از ظرفیت های مذهبی این منطقه همچون امامزاده سید اسماعیل و امامزاده یحیی گفت: امیدوار هستیم تا با استفاده از ظرفیت های مذهبی این منطقه بتوانیم این مراکز را به مهم ترین پاتوق های فرهنگی برای تغییرات محله تبدیل کنیم.
امرودی در ادامه به اجرای طرح های مربوط به تملک در بخش هایی از این منطقه اشاره کرد و افزود: برخی از آسیب های این منطقه تنها با اصلاح مسیر نورپردازی، تغییر یک دیوار یا پهن کردن یک کوچه کاهش می یابد.
وی همچنین از جایگزینی خانههای مجردی با پانسیونها خبر داد و گفت: کارگرانی که از سایر شهرها می آیند، مجبورند در خانه های مجردی به سر ببرند. این امر در سال های اخیر منجر به شکل گیری آسیبی به نام خانه های مجردی شده است. بر این اساس، سازمان های مردم نهاد با کسب مجوز از مراجع قانونی می توانند اقدامات لازم در خصوص راه اندازی مکانی تحت عنوان پانسیون را انجام دهند.
تبدیل برخی از بوستان های فرامنطقه ای به محلی
معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران تصریح کرد: منطقه 12 باید فضایی مستعد برای عبادت و پربار کردن اوقات فراغت باشد. بر همین اساس، برنامه هایی را برای تقویت پایگاه تابستانی مدارس در نظر گرفته ایم.
امرودی در ادامه به تبدیل برخی از بوستان های فرامنطقه ای به بوستان های محلی در راستای کنترل هر چه بیشتر محیط اشاره کرد و گفت: در نظر داریم تا در ماه رمضان و تمامی ایام تابستان برنامه های ویژه ای را در بوستان هرندی برگزار کنیم.
بر اساس گزارش سایت شهرداری تهران، وی با اظهار امیدواری به نتیجه این برنامه تصریح کرد: امیدواریم با ورود سلامت یاران، پزشکان و مشاوران فضای منطقه را به فضای امنی برای شهروندان تبدیل کنیم. (ایسنا)