محققان بر این باورند که برخلاف آنچه عامه مردم تصور میکنند، مصرف قرصهای ویتامین آنقدرها هم برای سلامتی مفید نیست و برعکس میتواند خطراتی را به دنبال داشته باشد.
او در کتابی به اهمیت مکمل ویتامین C اشاره کرد که میتواند سرماخوردگی را درمان کند. به گفته او، مصرف روزانه 18 هزار میلیگرم معادل 18 گرم ویتامین C میتوانست در جلوگیری از سرماخوردگی موثر باشد. او در کتاب بعدی خود درمان آنفلوآنزا را نیز ساده عنوان کرد و معتقد بود با مصرف ویتامین C درمان میشود. با شیوه ویروس HIV در آمریکا طی دهه 1980، پاولینگ مدعی شد حتی این بیماری نیز با مصرف ویتامین C درمانپذیر است.
در سال 1992 از او مقاله تحت عنوان «قدرت ویتامینها» به چاپ رسید. او در این مقاله به این نکته اشاره کرده بود که با مصرف ویتامینها میتوان بیماریهای قلبی و عروقی، آبمروارید و حتی سرطان را درمان کرد. چاپ همین مقاله باعث رشد چشمگیر مولتیویتامینها و سایر مکملهای غذایی شد و پاولینگ به شهرت زیادی دست یافت. به گزارش«BBC» این در حالی است که بعد از سالها، تحقیقات نشان داده مکملهای ویتامین تاثیر بسیار کمی روی سلامت افراد دارند. تئوریهای پاولینگ بر این استوار بود که ویتامین C یک آنتیاکسیدان به شمار میرود.
از سالها پیش تاکنون تحقیقات زیادی روی مکملها صورت گرفته است تا
تاثیر آن را روی سلامتی و زنده ماندن افراد بررسی کنند. محققان با مطالعه
29 هزار و 133 نفر در دهه 50 زندگیشان دریافتهاند که مصرف مکملها در این
افراد که همگی سیگاری بودهاند، تا 16 درصد خطر ابتلا به سرطان ریه در
آنها را افزایش میدهد. چنین اثر مشابهی در زنان یائسهای که از اسیدفولیک
(از خانواده ویتامین B) استفاده میکردهاند، نیز مشاهده میشد؛ به طوری که
خطر ابتلا به سرطان سینه را در آنها تا 20 درصد افزایش میدهد.
برخی مطالعات نشان میدهد مکملهای آنتیاکسیدان مزایایی برای
سلامتی دارد که از آن جمله میتوان به کاهش بیماریهای قلبی و عروقی و
سرطان پانکراس اشاره کرد؛ اما مقدار مصرف آن باید توسط پزشک تعیین شود
چراکه مصرف آن تا پایان عمر مفید نیست.
جام جم سرا:
محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت معتقد است که باید برای افزایش جمعیت به صورت ریشه ای عمل کرد نه اینکه دستوری عمل کنیم.
همانطور که می دانید هفته گذشته طرح یک فوریتی برای افزایش باروری در کشور تصویب شد که مطابق یکی از مفاد آن شیوه های عقیم سازی و جلوگیری از فرزند آوری جرم محسوب می شود. مگر تاکنون افراد را مجبور به عقیم سازی یا پیشگیری می کردند که الان جرم باشد؟
خیر، ما تاکنون قانونی نداشتیم که بخواهد شیوه های پیشگیری از فرزندآوری را اجبار کند و یا مثلا وازکتومی اجباری باشد. زمانی که موضوع کنترل جمعیت مطرح شد با تبلیغ ها و برنامه هایی که بود این موضوع به فرهنگ تبدیل شد. الان هم باید برای افزایش جمعیت فرهنگ سازی کرد نه اینکه به زور متوسل شد. مثلا بررسی های سال 89 و 90 نشان می دهد که خانمها بعد از ازدواج 3.5 سال فرزند نمی آورند و فاصله دو فرزند هم بیش از 5 سال است. الان سن ازدواج خانمها 23 تا 25 سال است وقتی این فاصله 3 را هم می گذارند، طبیعتا سالهای طلایی و ایده آل باروری را از دست می دهند. ما باید کاری کنیم که این فاصله گذاریها کم شود.
نظر شما در وزارت بهداشت درباره این قانون چیست؟
من بارها در این باره توضیح دادم حتی زمانی که این موضوع مطرح نبود. بعد از سخنان مقام معظم رهبری درباره افزایش جمعیت، ما سیاستهای کنترلی را کمی سخت گیرانه تر کردیم و الان هیچ هزینه ای در مراکز بهداشتی برای وازکتومی و توبکتومی داده نمی شود. بیشتر هزینه ها برای افزایش باروری است. اما به صورت دستوری با این کار مقابله نکردیم چون معتقدیم که این شیوه جواب نمی دهد. برای برخی که بارداری خطرناک است، استفاده از شیوه های جلوگیری لازم است و نباید دسترسی را کاملا ببندیم. البته طبق قانون الان که یک فوریت این طرح تصویب شده برای تدوین سیاست ها و برنامه ریزی از دستگاه های مربوطه در این باره سوال می شود و ما هم نظرات کارشناسی خود را مطرح می کنیم.
یعنی بودجه شما صرف افزایش نرخ باروری می شود؟ اما برخی مراکز دانشگاهی و بهداشتی هنوز در زمینه پیشگیری فعالیت می کنند.
این موضوع مربوط به الان نیست و اگر وسیله پیشگیری وجود دارد مربوط به قبل است. حتی برخی دانشگاه های علوم پزشکی در این زمینه به بازار بدهکار هستند. سال 91، 20 میلیارد تومان اعتبار در این بخش داشتیم اما الان کل اعتبار حدود 4 میلیارد تومان است که برای شیر مادر و آموزش قبل از ازدواج است. برخی ادعاها در این باره مطرح می شود که مثلا فلان بهرورز برای ندادن کاندوم یا قرص پیشگیری در مرکز سلامت توبیخ شده اما این ادعا اصلا صحت ندارد. باید بررسی شود که در فلان مرکز بهداشتی و درمانی بهرورز ما کاندوم یا قرص می دهد آن وقت موضوع مطرح شود تا ما هم بازرسی کنیم. البته در موارد خاص روشهای پیشگیری و وازکتومی انجام می شود. مهمتر از اینها، این است؛ مگر همه برای وازکتومی و پیشگیری به مراکز ما مراجعه می کنند که انگشت اتهام به سوی ماست؟ شما آمار بگیرید که چند نفر به ما و چند نفر به مراکز خصوصی مراجعه می کنند.
موارد خاصی که باید جلوگیری کنند چه هستند؟
گاهی زن یا مرد دچار مشکلاتی در حوزه سلامتی هستند مثلا مرد ایدز دارد یا زن بیماری لوپوس. در این صورت بچه دار شدن برای آنها خطرناک است و جان جنین یا مادر به خطر می افتد در این شرایط ما ناگزیر به کمک هستیم.ما در مراکز بهداشتی یک کمیسیون داریم تا بررسی کند که آیا امکان وازکتومی برای فرد وجود دارد یا نه. ما همینطوری عمل نمی کنیم اما باز هم تاکید می کنم مگر چند درصد به ما مراجعه می کنند؟ موردی بوده که کمیسیون اجازه نداده اما از طریق دیگری این کار را انجام داده است.
به نظر شما برای افزایش نرخ باروری چه باید کرد؟
من تصور می کنم موضوع افزایش جمعیت الان هم در کشور در حال اتفاق افتادن است. در گزارش سازمان ثبت احوال سال 91 ،حدود یک میلون نفر جمعیت کشور اضافه شده بود. اما آن چیزی که باعث تغییر سیاستهای جمعیتی شد این است که ارقام نشان می دهد در کشور ما 2.1 فرزند برای هر زوج در نظر گرفته شد، اما سال 90 اعلام شد که هر زن ایرانی 1.8 فرزند می آورد یعنی درواقع 3 دهم با حداقل فاصله دارد و برای همین نگران شدند. نگرانی باید این باشد که اکنون تک فرزندی فرهنگ شده است. به نظر من اگر از تک فرزندی جلوگیری کنیم این مشکل حل می شود،برای تغییر فرهنگ نیاز به زمان وجود دارد.
یعنی به نظر شما الان با بحران کاهش جمعیت مواجه نیستیم؟
من قبلا هم گفتم که کاهش جمعیت نداریم. در بدبینانه ترین مدل که سازمان بین الملل پیش بینی کرده در سال 1420 رشد جمعیت ایران منفی می شود، اما 27 سال زمان داریم. البته نرخ باروری کلی، شاخصی است که برگردان آن به گذشته آسان نیست و نیاز به فرهنگ سازی داریم. الان به طور عمومی رشد جمعیت در دنیا رو به کاهش است، البته در کشور افغانستان استثنا است . در مورد بهترین تجربه برای افزایش نرخ باروری کشور فرانسه است که وقتی نرخ باروری به زیر عدد جایگزینی رسید با مزایا و مشوقهایی نرخ باروری را رشد داد و حدود دو دهم فرزند توانست آن را افزایش دهد، اما نتوانست بیش از این بالا ببرد. ما باید از این تجربه ها استفاده کنیم و آنها را بومی کنیم. بنابراین مردم باید محور برنامه ها باشند نه اینکه دستوری عمل کنیم.
شما به تجربه کشورها اشاره کردید.در بررسی های شما کشوری بوده که با مجازات شیوه های پیشگیری بتواند به رشد جمعیت کمک کند؟
در رومانی در یک مقطعی دسترسی مردم را به هر وسیله جلوگیری از بارداری قطع کردند. بعد از یک مدت کوتاهی رشد جمعیت بالا رفت. اما در این میان، ماجرای سقط و قاچاق داروهای ضدبارداری هم پیش آمد یعنی داروی تقلبی را به عنوان پیشگیری به مردم می فروختند. اما این سیاست دو تا سه سال بیشتر شیوه دوام نیاورد و وقتی هم نرخ رشد جمعیت پایین آمد از میزان قبل کمتر شد. بنابراین اگر به دنبال کار دراز مدت در این زمینه هستیم باید نیاز مردم را بشناسیم و مشکلات آنها را برطرف کنیم. یعنی کار باید ریشه ای انجام شود. الان 20 درصد خانواده ها که حدود 3 میلیون نفر می شوند امکان بارداری ندارند اما بخش کمی می توانند هزینه درمان را پرداخت کنند. باید به این خانواده ها کمک کرد یا اینکه شرایط ازدواج را آسان کنیم تا 11 میلیون نفر که در آستانه ازدواج هستند حمایت شوند. اگر همین الان 10 درصد جمعیت زنانی که شرایط ازدواج دارند باردار شوند، میزان باروری کلی به 2.6 می رسد و این رقم خوبی است.
بنابراین به نظر شما به جای این همه قانون باید فرهنگ سازی کرد.
فرض را هم بر این بگیریم که وزارت بهداشت کارش را انجام داد و پیشگیری ها کم شود اما باید شرایطی ایجاد شود که فاصله فرزندآوری و فرزندان اول و دوم کم باشد. یعنی مشکلات اقتصادی مردم را کم کنیم. باید شرایط ازدواج را هم مناسب کنیم تا سن ازدواج پایین بیاد چون سن بالا برای خود مادر و جنین خطرناک است. اما تغییر رفتار و نگرش مردم زمان می برد و نمی توان گفت 5 یا 10 سال این کار شدنی است. اما هرچه برنامه ریزی اصولی تر و مدیریت تر شده باشد زودتر نتیجه می گیریم. مردم باید خودشان قبول کنند که فرزند بیاورند همانطور که متوجه شدند باید تنظیم جمعیت انجام شود.
در بودجه 93 برای برنامه های شما برای افزایش نرخ باروری نسبت به سال قبل افزایشی وجود دارد؟
هنوز بودجه 93 ابلاغ نشده است.انتظار داریم در خرداد بودجه ها بیاید تا بتوانیم برنامه ریزی کنیم.اما قطعا افزایش بودجه داریم. ما در زمینه افزایش جمعیت تلاش می کنیم و تمام دستگاهها و دانشگاهها هم برنامه هایی دارند چون ازدواج و فرزند آوری در دین و سیره ما سفارش شده است اما باید زیرساختها را هم فراهم کرد که در این زمینه تمام دستگاهها باید وارد عمل شودند و تنها مربوط به ما نیست. باید بر روی مسائلی که ممکن است بر فرزندآوری تاثیر بگذارد کار کنیم و مردم را به بارداری خواسته تشویق کنیم.(زهرا تالانی/خبرآنلاین)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
بدتر از این ماجرا، دقیقا لحظاتی است که تصادفی اتفاق می افتد و اگر راننده یکی از ماشین ها زن باشد، نگاه عابران و راننده ماشین دیگر، این است: «مقصری». حالا باید پلیس بیاید تا ثابت کند مقصر واقعی کیست و تا زمان رسیدن پلیس، فقط به دلیل یک اتهام قدیمی و نامعلوم، زنان راننده مقصرند. از نظر تحقیقات و کارشناسی ها، رانندگان، به ۲ گروه زنان و مردان تقسیم نمی شوند و همین است که معلوم نیست، این انگ و باور قدیمی، چقدر درست است، اما نظر کارشناسان حوزه اجتماعی و محققانی که درباره این کلیشه قدیمی پژوهش کرده اند، این اتهام، یکی از نامربوط ترین اشتباهات دنیای مردانه است که دکتر فربد فدایی، درباره آن توضیح می دهد:
هیچ کس نمی تواند به این کلیشه و اتهام بی اساس مطمئن باشد و این نظریه کاملا اشتباه است. برای اینکه قبول کنیم خانم ها رانندگان بدی هستند، باید ۳ مورد را در نظر بگیریم؛ آگاهی از قوانین و مقررات رانندگی، مهارت و تجربه فنی، واکنش جامعه و مسایل محیطی.
اگر قبول کنیم تمام رانندگان ایرانی از واحد آموزش و سنجش یکسانی عبور می کنند و همه قوانین و مقررات رانندگی را در کلاس های آیین نامه آموزش دیده اند و مهارت و تجربه فنی را در کلاس های عملی رانندگی گذرانده اند، دیگر نمی توانیم بگوییم در این دو مورد، آموزش خانم ها ناقص و اشتباه بود. اما درباره مورد سوم که واکنش جامعه و مسایل محیطی است، خانم های راننده اوضاع متفاوتی با آقایان دارند و برخلاف تمام آن تفکرات کلیشه ای و سنتی، خانم ها در این مقوله سوم، نه تنها مشکلی ندارند که از آقایان بهتر هم هستند. واقعیت این است که زنان در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، محتاط تر هستند و با توجه به تعداد رانندگان زن ایرانی، اگر نسبت مرد و زن با یکدیگر تراز شود، در آمارها، جرائم و تخلفات زنان، از مردان کمتر است. به همین دلیل نه تنها می توانیم روی آن کلیشه و نگاه سنتی یک خط قرمز پررنگ بکشیم بلکه حتی می توانیم بگوییم رانندگی خانم ها مطمئن تر و بی خطرتر از آقایان است.
مساله نارسایی زنان در رانندگی، افسانه ای است که توسط برخی مردان مطرح شده تا احساس شرم آنها از اینکه زنان محتاط تر رانندگی می کنند، پوشیده شود. احتیاط زنان در رانندگی باعث شده جرائم آنها کمتر شود و آنها خوب می دانند دیررسیدن، بهتر از هرگز نرسیدن است. اتفاقی که در خیلی از مردان، چندان مورد توجه قرار نمی گیرد .
با اینکه ده ها سال از رانندگی خانم ها می گذرد، اما هنوز هم مردان این موضوع را یک موضوع تازه تلقی می کنند و انگار از اینکه به زنان اجازه ورود به قلمروشان داده شده، ناراحت هستند. به همین دلیل زنان را در رانندگی مسخره می کنند و از اینکه هیچ وقت زنی را در جاده ها و اتوبان ها نمی بینند که با سرعت غیرمجاز رانندگی کند یا حرکات نمایشی انجام دهد و ... به این نتیجه می رسند که زنان رانندگان خوبی نیستند.
گاهی ممکن است احتیاط بیش از اندازه زنان در رانندگی، باعث خطراتی شود و یک ترمز نابهنگام از سراحتیاط، کار دست ماشین هایی بدهد که رانندگانی سهل انگار و بی احتیاط به قوانین دارد. از نظر اجتماعی معمولا یکی از دلایلی که زنان بیش از اندازه در رانندگی احتیاط می کنند، این است که با توجه به شرایط اقتصادی اتومبیل متعلق به خانم راننده نیست و به همین دلیل، میزان احتیاطی که به خرج می دهد هم بیشتر می شود. این نقص کار زنان نیست؛ نقص شرایط اجتماعی است که استقلال مالی زنان را کمتر از مردان می کند و همین باعث می شود واکنش های زنان در محیط اجتماعی غلط انداز شود.
برای تغییر این نگاه و اشتباه، باید کلیشه ها را تغییر داد. از یک طرف خانم ها نباید اجازه دهند این نگاه اجتماعی غلط، در زندگی آنها تاثیر بگذارد و به عنوان جامعه ای که تحت این نگرش اشتباه قرار گرفته اند، خودشان هم تحت تاثیر قرار بگیرند و باور کنند رانندگی کاری مردانه است. از طرف دیگر آقایان باید بدانند و باور کنند خداوند زن و مرد را یکسان، انسان، آفریده است و هیچ مردی بر هیچ زنی برتری ندارد. برای رسیدن به این باور کافی است مردان به یاد حضرت زهرا(س) بیفتند و اینکه کدام مردی می تواند ادعا کند از هر جهت به دختر بزرگوار پیامبر(ص) برتری دارد. باید الگوها را تغییر داد و برای این تغییر همه باید آستین بالا بزنیم.(قانون)
جام جم سرا: یش از این وزیرنفت و دو معاون او آلودگی بنزین تولید شده در پتروشیمی ها را تایید کرده بودند. معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست نیز برای اولین بار اعلام کرد بنزین تولید شده در پتروشیمی های کشور آلوده است. با این حال شب قبل گزارشی در رسانه ها از قول مرکز پژوهش های مجلس منتشر شد که نشان می داد بنزین های تولیدی پتروشیمی ها آلوده نیستند ولی صبح امروز مرکز پژوهش های مجلس با تکذیب این گزارش خبر داد که اطلاعاتی جدید در این مورد منتشر نکرده است.
رسانه هایی که گزارشی را به نقل از مرکز پژوهش های مجلس منتشر کرده بودند، اطلاعات تازه این مرکز مطالعاتی را « خط بطلانی برتحلیل های سیاسی» در مورد بنزین پتروشیمی ها دانسته بودند ولی تکذیب خبر از سوی مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد که اساس انتشار گزارش اولیه بیش از آنچه اعلام شده سیاسی بوده است.
مرکز پژوهش های مجلس در این مورد توضیح داده است:« به دلیل حساسیت موضوع کیفیت بنزینهای تولیدی در واحدهای پتروشیمی و یا وارداتی، مرکز پژوهشهای مجلس در حال برگزاری جلسات کارشناسی و دعوت از همه صاحبنظران، ذینفعان و متخصصان جهت روشن شدن موضوع است که پس از بررسی کامل،نظر کارشناسی مرکز در اختیار سیاستگذاران و تصمیمگیران کشور قرار خواهد گرفت. به طور معمول مرکز پژوهشهای مجلس بنا به درخواست کمیسیون انرژی و سایر کمیسیونها در خبرنامهها و ماهنامههای مختلف در حوزههای گوناگون، نقلقولها و گزارشهای صاحبنظران را بدون تایید یا تکذیب تدوین، منتشر و در اختیار نمایندگان محترم مجلس قرار میدهد که پس از آن با استفاده از این تضارب آرا و افکار و برگزاری جلسات کارشناسی در حد اهمیت موضوع با دوری جستن از هرگونه مرزبندی سیاسی و تنها با اتکا به نظرات پژوهشی، گزارشی مبتنی بر منافع ملی تهیه کرده و در اختیار نمایندگان قرار میدهد. شایان ذکر است که تا به حال گزارش مربوط به بررسی کیفیت بنزین تولیدی پتروشیمیها و همچنین بنزین وارداتی در مرکز پژوهشهای مجلس نهایی نشده است.»
چندی قبل هم معاون سازمان حفاظت محیط زیست با ابراز تاسف از تولید و عرضه بنزین پرولیز از سال 89، اظهار داشته بود:« بنزین توزیعی در سال 89 پرولیز بود و سپس به صورت ریفورمیت ارائه شد و همین موضوع منجر به تقلیل شدید و ناگهانی روزهای پاک از 32 روز در سال 88 به 14 روز در سال 89 شد و ادامه این روند اشتباه، تعداد روزهایی با هوای پاک را در سال های 90،91 و 92 به 3 روز در سال رساند.»
این مقام مسئول خبر داده بود:« کلیه مدارک و مستندات آلوده بودن بنزین پتروشیمی در سازمان حفاظت محیط زیست موجود است و علاوه بر آن اسناد رسمی آزمایشگاه های معتمد، دانشگاه شهید بهشتی و نتایج پروژه علمی _ دانشگاهی که با حمایت سازمان در سال 91_ 92 انجام شد، این نتایج و آلوده بودن بنزین پتروشیمی را تأیید می کنند. در سال 89 غلظت بنزن موجود در هوا، 900 ppb و طی سال های 90 و 91 این میزان به 300 تا 360 ppb رسید. این در حالی است که این میزان طبق استاندارد جهانی 1.5 ppb است. یکی از مهمترین علل ناپاکی هوا کیفیت سوخت توزیعی بود و این موضوع منجر به بیمارهای فراوانی همچون سرطان به ویژه سرطان خون و کودکان شد.دستگاه های قضایی باید وظیفه خود را درباره برخورد با مقصران تولید این بنزین انجام دهند و مجلس به جای اینکه به برخی موارد اشاره کند که راهگشا نیست باید بنزن موجود در هوا را و تاثیرات منفی که در حیات مردم و به خطر انداختن جان مردم داشته را مورد بررسی قرار دهد. اندازه گیری آلاینده های سمی و خطرناک، غیر سمی و سوخت بر حسب قانون بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است و علاوه بر آن تمامی متخصصان این حوزه می دانند که تنها خروجی فرآیند پتروشیمی، BTX است نه بنزین و بنزن موجود در بنزین قطعاً سرطان زاست.»
پیش از او رئیس سازمان محیط زیست نیز این موضوع را تایید کرده بود. ابتکار در این مورد گفته بود:« تمام اسناد لازم مبنی بر سرطانزا بودن پتروشیمی موجود است.این مسئله کاملا شفاف است و با تهدید و تهمتها، سازمان محیط زیست از موضع خود که حافظ سلامت مردم است کوتاه نمیآید. سازمان محیط زیست با قوت اجرای استانداردهای آلودگی هوا را دنبال میکند و به لطف خداوند و با همکاری سازمان محیط زیست و وزارت نفت بنزین پتروشیمی از صحنه روزگار حذف شد. سازمان محیط زیست و وزارت نفت در این زمینه تعامل کامل با یکدیگر دارند و این فشارها، تهمت و تهدیدها که همهشان دروغ محض هستند هیچ اثری در انجام وظیفه ما که همانا خدمت کردن به مردم و تضمین سلامت محیط زیست است، ندارد.»
پیش از او یکی از مسولان وزارت نفت نیز در گفت و گو با هفته نامه صدا آلودگی بنزین تولید شده در پتروشیمی ها را تایید کرده بود. در حال حاضر مسعود میرکاظمی وزیرنفت دولت نهم اصلی ترین مدعی پاک بودن بنزین تولید شده در پتروشیمی ها به شمار می آید. او حتی به گفته های هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد بنزین تولید شده در پتروشیمی ها نیز واکنش نشان داده است. هاشمی چندی قبل در این مورد گفته بود:« تولید بنزین پتروشیمی، شاهکار دولت سابق بود که به قیمت به خطر انداختن سلامتی مردم، ادعای خودکفایی می کردند»
با توجه به تکذیب گزارش مرکز پژوهش های مجلس در مورد عدم آلودگی بنزین های تولید پتروشیمی ها، همچنان تولید این نوع بنزین آلوده به شمار می رود.(احسان میزانی/خبرآنلاین)
اسرار زندگی را میتوان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه (بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم کرد. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.
۱ - در جلسات اول خواستگاری میتوانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بیاطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه میدانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بودهاید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر میکند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
۲ - گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما میتوانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کردهاید، او را از این اسرار مطلع سازید.
۳ - هرگز نباید از اشتباهات و لغزشهایی که در دوران مجردی انجام دادهاید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کردهاید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئلهای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شدهاید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
۴ - گفتن تمام جزئیات (عصبانیتهای موردی، بینظمیهای موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و...) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید میشود و زمینه وسوسههای شیطانی را فراهم میآورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمیشود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شدهای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشتهای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفتهاید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بیحرمتی به شمار میرود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.
۵ - از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم میزند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کردهاید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند، نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد.
۶ - اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتواناییهای آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
۷ - اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید. (پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده)
در سالهای اخیر بسیاری افراد، ناآگاهانه مجذوب تبلیغات بیشمار این حوزه شدهاند و در مواردی نیز داغ عوارض بسیاری را به جای شفافیت، جوانی و زیبایی بر پوست خود نشاندهاند. البته چنین اتفاقاتی، اثرات مثبت لیزرهای کمتهاجمی جوانکننده پوست را نفی نمیکند. در واقع کاربرد صحیح این نوع لیزرها، از سوی پزشک یا متخصص آموزش دیده، میتواند در رفع برخی مشکلات پوستی، چون جای اسکار و جوش، لکهای پوستی، چین و چروکهای عمیق، افتادگی پوست و حتی درمان آثار سوختگیها موثر باشد.
نکته مهم دیگر این است که برخلاف گذشته که صرفا استفاده از کرمهای پوستی و در نهایت در سنین بالا انجام جراحی پلاستیک (لیفتینگ) برای رفع چین و چروکها توصیه میشد، اما طی سالهای اخیر با افزایش آگاهیهای عمومی، کمتر کسی به عوارض جراحیهای پلاستیک تن میدهد. در واقع، طی سالهای اخیر با بهرهگیری از تکنیک تحریک کلاژنسازی بسیاری از اعمال زیبایی پوست بدون نیاز به جراحی صورت میگیرد.
دکتر زهره نیکبخت، متخصص پوست و مو در این باره میگوید: وقتی سن افزایش مییابد، کلاژنسازی کاهش یافته و پوست چروک میشود. کلاژن، فراوانترین پروتئین بدن است که ساخت آن در بسیاری از بافتهای بدن ازجمله پوست دیده میشود. با کاهش کلاژنسازی و از دست رفتن بافت چربی زیر پوست، شادابی و طراوت پوست از بین میرود. در چنین شرایطی میتوان از لیزرهای جوانکننده پوست که معمولا غیرتهاجمی است، برای احیای جوانی پوست بهره گرفت.
این متخصص در گفتوگو با جامجم میافزاید: لیزرهایی از این دست با کمک امواجی با طول موج 14 تا 40 نانومتر که کمترین اثرات تهاجمی را روی پوست بهجا میگذارد، قادر است آثار چین و چروک، افتادگی، لکهای ناشی از آفتاب سوختگی و جای جوش را از بین ببرد. معمولا چهار تا شش جلسه درمان با این نوع لیزرها برای رفع چروکهای عمیق توصیه میشود، اما در بسیاری موارد، اثرات مثبت درمانی حتی پس از یک تا دو جلسه درمان هم قابل مشاهده است. در عین حال، براساس وسعت و نوع ضایعه و تعداد پالسی که در روند درمان از سوی اپراتور یا پزشک متخصص استفاده میشود، هزینه درمان تعیین میشود.
رفع ضایعات عمیق با لیزرهای تهاجمی
به گفته دکتر نیکبخت، لیزرهای جوانساز دو دسته است؛ یکی لیزرهای تهاجمی که با برداشتن لایه سطحی پوست، ایجاد زخم میکند و لیزرهای غیرتهاجمی که زخم ایجاد نمیکند.
وی با تاکید بر این که برای از بین بردن جاهای جوش عمیق در دختران جوان یا چروکهای عمقی در خانمهای مسن، ناگزیر به استفاده از لیزرهای تهاجمی هستیم، توضیح میدهد: در چنین شرایطی، جای زخم ایجاد شده به مدت 24 ساعت پانسمان میشود و پس از آن هم به یک هفته تا ده روز، مراقبت ویژه در منزل و دوری از نور آفتاب نیاز است. در چنین شرایطی مراقبت از پوست در مقابل نور آفتاب تا دو ماه ضروری است.
این متخصص پوست تاکید میکند: امروزه لیزرهای غیرتهاجمی که آثار ناشی از آن طی سه تا چهار روز از بین میرود، در میان خانمهای شاغل، بخصوص شاغلان مقبولیت بیشتری دارد، اما این لیزرها کاربرد کمتری برای جوانسازی پوست و تحریک کلاژنسازی دارد.
وقتی لیزر به پوستتان آسیب میزند
توجه به این نکته ضروری است که لیزرهای جوانکننده پوست همچون تیغ دولبه عمل میکنند؛ یعنی اگر از سوی افراد آموزشدیده و متخصص استفاده نشوند، عوارضی مانند لکها و سوختگیهایی را روی پوست به جا میگذارد.
دکتر نیکبخت با بیان این مطلب میگوید: اگر لیزرها بدرستی و برای فرد مناسب به کار گرفته شود برای از بین بردن برخی آسیبهای پوستی روش کمخطری محسوب میشود، اما اگر دستگاههای لیزر در جوانسازی پوست بدرستی به کار گرفته نشود یا از سوی افراد غیرماهر مانند آرایشگاهها یا موسسات آرایشی استفاده شود، نتیجهای جز آسیب زدن به پوست نخواهد داشت.
این متخصص پوست تاکید میکند: اگر پس از یک هفته تا ده روز پس از انجام لیزر، پوست به حالت طبیعی، شفافتر و زیباتر از گذشته بازنگردد مراجعه مجدد به پزشکی که لیزر را انجام داده، ضروری است. آثار نامطلوب به جا مانده ناشی از کاربرد نادرست لیزر بهتر است از سوی متخصصی که از ابتدا لیزر درمانی از طریق وی انجام شده، صورت بگیرد.
خداحافظی با عملهای جراحی پلاستیک
دکتر نیکبخت با تاکید بر این که در برخی موارد ازجمله سوختگیها و ضایعات پوستی عمیق، انجام جراحی پلاستیک به عنوان پایه اصلی درمان گریزناپذیر است، میگوید: امروزه دنیا به سمت روشهای کاملا غیرتهاجمی در درمان بیماریها میرود. در چنین شرایطی، برای کسانی که خواهان بهرهگیری از روشهای جوانسازی پوست هستند، لیزرهای جوانکننده پوست، بهترین انتخاب برای رفع چین و چروک صورت محسوب میشود. نحوه عملکرد این لیزرها نیز به این صورت است که با ورود فیبر لیزر از طریق یک سوراخ کوچک داخل پوست، چربیهای اضافی پوست جذبشده و با تحریک کلاژنسازی از زیر پوست، باعث کشیدگی آن میشود.
وی با اشاره به این که لیزرهای جوانکننده پوست بسته به نوع ضایعه پوستی برای افراد از 18 تا 75 سال کاربرد دارد، تاکید میکند: بیشک برای هر نوع پوستی، پزشک متخصص، برنامه خاص درمانی و نوع لیزر را تعیین میکند، اما بیماران باید بدانند بعضی لیزرها نیاز به چند جلسه درمان دارند و به دست آمدن نتایج مطلوب، نیاز به پیگیری روند درمان دارد. همچنین درمان با لیزرهای تهاجمی، بهتر است در فصل پاییز و زمستان که نور آفتاب شدت کمتری دارد، انجام شود.
روشهایی که شما را به خود وابسته میکند
به خاطر داشته باشید که پوست همه ما به طور دائم در تماس با عواملی مانند آلودگی هوا، انواع استرسها و تنشهای روحی و نیز گذر عمر است. این مسائل مسلما به فرسایش تدریجی پوست و از دست رفتن جوانی و شادابی آن منجر میشود.
دکتر نیکبخت توصیه میکند: اگر از جمله افرادی هستید که تمایل به حفظ و احیای شادابی و جوانی از دست رفته پوست خود از طریق شیوههای درمانی چون لیزر دارید؛ باید بدانید که رسیدن به نتیجه مطلوب از طریق این روشها محدوده و مرزهای مشخصی دارد و برخورد متوقعانه با آنها نتیجهای جز سرخوردگی و نارضایتی نخواهد داشت. از سوی دیگر، باید توجه داشت که مقابله با عوامل طبیعی فرسایشی پوست از طریق روشهای درمانی نوین، راهی جز تکرار مداوم این شیوهها و به نوعی وابستگی به آنها را باقی نمیگذارد.
پونه شیرازی / گروه سلامت
اگر میخواهید بدانید چقدر شنونده خوبی هستید، به سوالات آزمون زیر پاسخ دهید:
*هنگامی که دوستانم مطلبی در دلشان دارند، من را محرم اسرار خود میدانند. (صحیح/غلط)
*علاقهای به شنیدن مشکلات دیگران ندارم. (صحیح/غلط)
*در محافل اجتماعی و در جمع دیگران هنگام صحبت، مخاطب و موضوع صحبتم را عوض میکنم و سراغ دیگری میروم
*چون فکر میکنم موضوعات بهتر و جالب تری برای سرگرم شدن وجود دارد. (صحیح/غلط)
*از صحبت کردن با فردی که مدام از حواشی صحبت میکند و سر اصل مطلب نمیرود، کلافه و عصبی میشوم. (صحیح/غلط)
*معمولا صحبت دیگران را تمام میکنم و نشان میدهم که ادامه جمله آنها را میدانم. (صحیح/غلط)
*وقتی کسی با من صحبت میکند، به جوابی که میخواهم به او بدهم یا موضوع بعدی برای صحبت فکر میکنم. (صحیح/غلط)
*شنیدن صحبت بیشتر مردم کسل کننده است. (صحیح/غلط)
*در مقایسه با دیگران، من بیشتر در جمعها صحبت میکنم. (صحیح/غلط)
روش محاسبه نمره آزمون
پس از آنکه به تمامی سوالات آزمون پاسخ دادید، نوبت محاسبه نمره است. برای این کار باید مطابق جدول امتیازات عمل کنید؛ یعنی به ازای هر پاسخی که مطابق این جدول باشد باید یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. به عبارت دیگر اگر در سوال دوم گزینه صحیح را علامت زدهاید یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید، در حالی که گزینه صحیح در سوال ششم بدون امتیاز است.
جدول امتیازات
شماره سوال: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸
گزینههای دارای امتیاز: صحیح صحیح غلط غلط غلط غلط غلط غلط
تحلیل آزمون
اگر بدرستی امتیاز آزمون را محاسبه کرده باشید، امتیاز نهایی شما عددی بین صفر تا ۸ خواهد بود که به شرح زیر تفسیر میشود:
امتیاز ۶ و بالاتر:
شما شنونده خوبی هستید. دوستان و اطرافیانتان دوست دارند با شما صحبت کنند و همچنین از صحبت کردن با شما لذت میبرند. اطرافیانتان هنگامی که درگیر مسئلهای شده یا با مشکلی مواجه میشوند، نزد شما میآیند.
امتیاز ۳ تا ۵:
مهارتهای خوب شنیدن شما در حدمیانه است. وقتی به کسی علاقهمند باشید یا کسی در مورد موضوعات مورد علاقه شما صحبت کند، به خوبی به صحبتهای او گوش میدهید، اما در مواقع دیگر علاقهای به شنیدن صحبتهایی که به نظرتان کسل کننده میآید، ندارید.
امتیاز کمتر از ۳:
متأسفانه شنونده خوبی نیستید. به همین دلیل کمتر کسی شما را مخاطب خود قرار میدهد. اگر هنوز افرادی در اطرافتان هستند که شما را مخاطب و محرم اسرار خود میدانند، سعی کنید با آموختن مهارتهای خوب شنیدن، آنها را برای خود حفظ کنید.
روشهای تقویت مهارت گوش دادن
ارتباط درست و سالم، راز برقراری و تداوم روابط انسانهاست. مثال بارز این وضعیت، والدینی هستند که وقتی فرزند نوجوانشان با آنها صحبت میکند، در ظاهر به سخنان او گوش میدهند، اما فرزند از چهره و زبان بدن والدینش کاملا متوجه میشود که آنها تمایلی به ادامه این مکالمه ندارند، بنابراین صحبتش را قطع میکند، در نتیجه از آنجا که نوجوان نیاز دارد با کسی که معتمد اوست، ارتباط داشته باشد و صحبت کند، به سمت دوستان و افرادی خارج از خانه میرود و متأسفانه بسیاری از این افراد قابل اعتماد نیستند و نوجوان را از مسیر درست منحرف میکنند، در حالی که اگر والدین روش درست شنیدن را بدانند، فرزندشان هرگز به افراد ناباب و غیرقابل اعتماد پناه نمیبرد.
مردی را تصور کنید که وقتی همسرش در حال صحبت کردن با اوست، به جای تمرکز روی صحبتهای همسرش چشم از صفحه تلویزیون بر نمیدارد، قطعا در چنین شرایطی آن زن تمایلی برای صحبت کردن ندارد.
هنر خوب گوش کردن در دیگر روابط اجتماعی و کاری نیز به درد ما خواهد خورد. البته شنونده خوب بودن فقط به معنی ساکت بودن و شنیدن کلماتی که از دهان گوینده بیرون میآید، نیست بلکه باید نشان دهید متوجه صحبتهای او میشوید و به موضوع صحبت علاقه دارید. با یادگیری مهارتهای درست شنیدن میتوان از بسیاری از مشکلات که در محیط خانواده میان زوجین و در اجتماع رخ میدهد، جلوگیری کرد و حتی روابط را بهبود بخشید.
گوش دادن فعال را بشناسید
بعضی وقتها ما داریم با جان و دل به حرفهای همسرمان گوش میدهیم، اما کار خاصی انجام نمیدهیم که این گوش دادن را نشان دهیم. سرمان را پایین انداختهایم و گوشهایمان را تیز کردهایم و گوش میدهیم و درک میکنیم. در این نوع از گوش دادن با اینکه شما اخلاقاً و وجداناً دارید گوش میدهید اما به طرف مقابلتان حس خوبی منتقل نمیکنید. این حرف شما که «گوشم پیش شماست» هم معمولاً دردی را دوا نمیکند و بیشتر اعصاب او را به هم میریزد. روانشناسان به این نوع گوش دادن تقریباً بیفایده میگویند گوش دادن منفعل.
در مقابل، در گوش دادن فعال علاوه بر اینکه ما دل و جانمان را هم به خدمت گوش دادن گرفتهایم، طوری رفتار میکنیم که این گوش دادن به طرفمان منتقل شود. از سر تکان دادن گرفته تا برگرداندن یک خلاصه از حر فهای طرف به خودش میتواند نشانه گوش دادن ما باشد.
به زبان بدن خودتان توجه کنید
سعی کنید از حالات چهرهای که همسرتان آن را حمل بر تمسخر و سرزنش میکند خودداری کنید. در این مواقع چشمها را نچرخانید و لبهایتان را طوری به هم ندوزید یا طوری کج نکنید که همسرتان تصور کند او را مسخره میکنید.
خلاصه گفته را پس بدهید
این مهارت به شما کمک میکند تا مطمئن شوید که همسرتان را درک کردهاید. شما با این کار به جای آنکه به همسرتان بگویید: میفهمم تو چه میگویی! مفهوم پیامها را با او در میان میگذارید. پیام همسرتان را خلاصه کنید تا نشان دهید که دقیقاً حرفهای او را درک میکنید. برای خلاصه کردن کارهای زیر را انجام دهید:
۱ - آنچه را به عنوان نظر همسرتان شنیدهاید با بیان خود دقیقاً تکرار کنید
۲ - از همسرتان بخواهید خلاصهای را که ارائه میدهید تأیید یا تصحیح کند.
اگر خلاصهتان را با جملهای که نشان دهنده هدف شما از خلاصه سازی است شروع کنید بسیار راهگشاست؛ مثلاً این طور شروع کنید: «برای اینکه مطمئن شم حرفت رو درست فهمیدم...» بعد میتوانید بگویید: «تو گفتی که راجع به... احساس بدی داری. درسته؟» اگر خلاصه شما دقیق باشد، خواهید دید که همسرتان جواب مثبت میدهد. معمولاً با تکان دادن سر یا تبسم نشان میدهد که شما درست متوجه شدهاید.
سوالهای باز بپرسید
پس از اینکه به دقت به حرفهای همسرتان توجه کردید، آنها را تایید کردید، او را به حرف زدن بیشتر دعوت کردید و حرفهایش را خلاصه کردید، هنوز هم ممکن است خواهان اطلاعات اضافی خاصی باشید. برای جمع آوری یا تکمیل اطلاعات ناقص سوالهای باز بپرسید. سوالهای باز اغلب با کلمه «چه» (چه کسی، چه چیزی، چه جایی، چه موقع و چطور) شروع میشوند سوالهای باز موثرترین نوع سوالها است این سوالها دست دیگران را در نحوه پاسخ دادن بیشتر باز میگذارد.
همدلی کنید
تکنیک «شنیدن فعال» بیش از هر چیز به ابراز همدردی اهمیت میدهد. همدردی و ابراز آن به خوبی میتواند میان افراد ارتباط قوی ایجاد کند. در این تکنیک باید مسائل را از دیدگاه طرف مقابل ببینید و تا حد ممکن خود را جای او بگذارید. باید کاملا به طرف مقابل توجه و سعی کنید احساسات او را درک کنید. حس کنید خودتان هم درگیر آن مسئله هستید و همان احساس را دارید. مثلا اگر فرزندتان به شما بگوید: «امروز دوستم برای بازی با من نمیاد» شاید پاسخ صحیح این باشد که به او بگویید: «چون اون امروز وقت دندون پزشکی داره». اگرچه شما با این جمله پاسخ درستی به فرزندتان دادهاید اما احساسات او را درک نکردهاید و در واقع فقط به ظاهر جمله او توجه کردهاید. اگر بخواهید از تکنیک شنیدن فعال استفاده کنید، میتوانید به فرزندتان بگویید: «میدونم که از نیومدن دوستت ناراحت هستی، اما غصه نخور میتونی برای فردا با او قرار بذاری». (خراسان)
پاسخ مشاور: بیشتر ازدواجهایی که این روزها به طلاق منجر میشود از نداشتن اطلاعات کافی هر یک از زوجین درباره دیگری ناشی میشود. دوست داشتن یکدیگر برای داشتن یک زندگی موفق کافی نیست، اینکه بدانیم چرا میخواهیم با یک نفر ازدواج کنیم، مهمترین پیش نیاز ازدواج است. حال چگونه بفهمیم زمان ازدواجمان به راستی فرا رسیده است و به عبارت بهتر، آماده پذیرش نقش همسری هستیم؟
شناخت خود
اولین قدم، آن است که خودمان را خوب بشناسیم. اینکه چه خصوصیات اخلاقی، چه مهارتها و چه توانمندیهایی برای مدیریت یک زندگی داریم بسیار ضروری است. باید به طور کامل شخصیت خود و شخصیت مکمل خود را بشناسیم. اینکه از نقاط قوت و ضعف خود آگاه باشیم، بدانیم چه موقع از کوره در میرویم، چه موقع ناراحت میشویم و چه موقع صبرمان تمام میشود و اگر تمام شود چگونه واکنش نشان میدهیم، بسیار مهم است.
انعطاف پذیری
اگر خشک و غیر منعطف رفتار میکنید یا در برخورد با دیگران اغلب دچار تعارض و کشمکش میشوید یا در صورتی که مورد انتقاد قرار بگیرید، تحمل شنیدن نظرات مخالف درباره خودتان را نداشته باشید، بهتر است برای ازدواج عجله نکنید، چرا که داشتن روحیه منعطف و برخورداری از شخصیتی انعطافپذیر لازمه پذیرفتن نقش همسری است و بدون آن زندگی سراسر درد و رنج خواهد بود. لذا اگر ازدواج میکنید تا زندگی کاملتر، آرامتر و با کیفیتتری برای خود بسازید و در عین حال از روحیه نقدپذیری برخوردار نیستید بهتر است پیش از هر چیز آن را در خود رشد دهید و تقویت کنید سپس به فکر تشکیل زندگی باشید.
هر یک از ما منحصر به فردیم و با دیگری تفاوت داریم. بزرگترین اشتباه زوجینی که زندگی مشترک آنها به جدایی و طلاق منجر شده، این بوده است که از همان ابتدا سعی در تغییر دادن یکدیگر داشتهاند. این کار محال است، چرا که اگر بسیار هم موفق باشید در نهایت فقط خواهید توانست خودتان را تغییر دهید، نه هیچ فرد دیگری را. این طرز تفکر مطرود است و محکوم به شکست. هیچ فردی تغییر نمیکند، مگر به این نکته آگاه شود که رفتارش به واقع پیامدهایی دارد که او یا دیگران را دچار مشکلات جدی میکند. لذا پذیرفتن تفاوتها و اینکه هیچ یک از ما کامل نیستیم و کاستیهای مخصوص به خود را داریم، یکی از اصولی است که باور به آن ما را برای ورود به یک زندگی آرام یاری خواهد داد.
ازدواج به عنوان ارزش
در نهایت به عنوان چهارمین و البته مهمترین نکته باید گفت که یک ازدواج زمانی برای همیشه با کیفیت و ماندگار باقی خواهد ماند که برای هر یک از زوجین، به یک «ارزش» تبدیل شده باشد. اگر رسیدن به یکدیگر، تشکیل زندگی مشترک، دوست داشتن یکدیگر و تلاش برای داشتن یک زندگی ایدهآل برای هر دو نفر یک ارزش محسوب شود، میتوان اطمینان داشت که آن زندگی تا ابد پابرجا بماند. (پریسا غفوریان – دانشجوی دکترای روانشناسی/ خراسان)
همان ماده خوراکی نرم و لطیف و کشدار که آب از دهان آدم سرازیر میکند! اما آیا خوردن آن مفید است یا مضر؟ چه خواصی دارد؟ اصلا سر و کلهاش از کجا پیدا شده؟ چرا برخی میگویند بد و برخی دیگر میگویند خوب است؟ بگذارید در ادامه این مطلب درباره اینها بیشتر توضیح دهیم.
پاستیل از کجا آمد؟
میگویند یک کارگر ساده اما بسیار باتجربه در شیرینیپزیای که تقریبا یک قرن پیش در کارخانه آبنباتسازی کار میکرد، برای اینکه بتواند درآمد بیشتری نصیب خود کند، هیچ چارهای ندید جز آنکه مواقع استراحتش در آشپزخانه خودش هم شیرینی خانگی بپزد و به مردم عرضه کند. استقبال مردم بهدلیل اینکه به مشتریانش به جای قالب کردن جنسی فقط برای فروش بیشتر، کالایی خوب و بینقص تولید و عرضه میکرد آنقدر زیاد شد که به فکر افتاد از همان دانستههایش در کار قنادی استفاده کند و آبنباتی مخصوص بسازد. هانس ریگل، نام این آبنباتهایش را هاریبو گذاشت و با تغییری در قالب آنها و تولیدشان به شکل خرس، مردم آن زمان که معمولا یک یا دو نوع قالب برای پخت و عرضه شیرینی دیده بودند، بیش از شیرینیهایش به این آبنباتهای او علاقهمند شدند. او سپس به فکر افتاد خلاقیتی دیگر را به کار بگیرد و مزه و طعم و حتی حالت آنها را نیز تغییر دهد. بنابراین با استفاده از مقداری طعمدهنده میوهای و افزودن ژلاتین به مایه اولیه آبنباتهای خرسی خود، آنها را چنان ساخت که در عین نرمی، کمی هم سفت بودند، کش میآمدند، خوردنشان بخصوص برای بچهها لذتبخش بود و بزرگترها هم دلشان میخواست بارها و بارها مزه آن را امتحان کنند!
پاستیل از چه ساخته شده؟
پاستیلهای امروزی غیر از شکل و شمایل خرس، در قالبهای متعددی تولید میشوند؛ از شکل حیواناتی مثل قورباغه و مرغ و زرافه گرفته تا میوههایی مثل آلبالو و توتفرنگی و سیب و پرتقال و انار و اشیایی چون خودرو و بطری نوشابه و... گرچه این محصولات اکنون تنوع زیادی در مزه و رنگ و شکل دارند، از یک نظر، تفاوت چندانی هم با آن پاستیلهای اولیه ندارند. در فرآیند تولید، مقداری ژلاتین برای ایجاد حالت شفافیت و چسبندگی، روغن خوراکی برای براق شدن، انواع اسانسهای میوهای براساس مزه و طعمی که مورد نظر است، رنگها و طعمدهندههای مجاز خوراکی، آب، شیرینکننده که میتواند شکر یا گلوکز باشد و چند افزودنی دیگر بهکار گرفته میشود.
آنچه اکنون محل منازعه برای فایدهدار بودن یا مضر بودن این مواد خوراکی است و بهعنوان متهم در جایگاه همیشگی قضاوتهای افراد مینشیند، ژلاتینی است که در تولید این خوردنیها به کار میرود.
ژلاتین چیست و چگونه ساخته میشود؟
ژلاتین مادهای است که از کلاژن یا پوست و استخوان حیوانات بهدست میآید؛ نه بو دارد، نه مزه. نه قندی در آن است و نه چربی. مقداری زیاد از آن را پروتئین تشکیل میدهد و مقدار کمی هم نمک و آب در آن یافت میشود.
در صنایع و کارخانجات تولید محصولات غذایی مرتبط با ژلاتین، کلاژن حیوانات را هیدرولیز میکنند و از آن دو نوع ژلاتین بهدست میآورند که بر حسب غلظت متفاوت است. همچنین یک نوع از آن به شیوه اسیدی بهدست میآید و نوع دیگر به شیوه قلیایی. در اغلب موارد هم این گاوها، خوکها و گاهی ماهیها هستند که از آنها برای تهیه ژلاتین استفاده میشود.
منازعه میان موافقان و مخالفان
بله... درست خواندید: در برخی کشورها از خوکها هم برای تولید ژلاتین بهره میبرند. این یکی از همان مواردی بهشمار میرود که محل مناقشه میان موافقان و مخالفان پاستیل است؛ اما فقط یکی از موارد. حتی اگر به دلایل دینی، در فرآیند مذکور از اعضای بدن خوک استفاده نشود و جای آن را گاو یا ماهی بگیرد، یک مورد دیگر در این منازعات، نحوه خاص استخراج ژلاتین از استخوان گاو است که متخصصان میگویند حتما باید از روش آنزیمی صحیحی استخراج شود وگرنه مشکلساز خواهد بود.
همانطور که گفتیم، متخصصان تغذیه در بیان خواص و مضرات دو دسته شدهاند. گروهی به کاربردها و فواید ژلاتین و پاستیل اشاره میکنند و خوردن آن را در حد معمول نهتنها مضر نمیدانند، کلی هم خاصیت و فایده برای آن ذکر میکنند. گروهی دیگر هم هیچ حد معمولی برای آن قائل نمیشوند و با بیان دلایل و استنتاجهایی از مضرات و بدیهای آن میگویند. بگذارید ببینیم هر دو سوی ماجرا اصولا چه حرفی در این زمینه دارند.
خواص پاستیل و ژلاتین آن
طرفداران پاستیل و ژله میگویند ژلاتین موجود در این مواد غذایی انواع و اقسام خواص را پیشروی دردهای انسان میگذارد. میگویند کلاژن خاصیت ضدالتهابی دارد؛ بنابراین دردهای مفصلی را کاهش میدهد و از ابتلا به پوکی استخوان هم پیشگیری میکند. علاوه بر این، ژلاتین منبعی سرشار از پروتئین است که فرد میتواند با خوردن پاستیل یا ژلاتین بخشی از این ماده معدنی مورد نیاز برای کارکرد بهینه بدن را تامین کند. آنها به خاصیت دیگری هم اشاره میکنند که گلایسین موجود در این ماده خوراکی دارد: تقویت سیستم گوارش و بهینه کردن روند هضم و جذب غذا در بدن.
از دیگر فواید و خواص مورد نظر این دسته افراد درباره ژله و پاستیل که در هر دو ژلاتین بهکار رفته میتوان به مواردی که در پی میآید نیز اشاره کرد: به کاهش کلسترول خون کمک میکند، اسید فولیک دارد که هم برای زنان خوب است و هم برای پیشگیری از نازکی مو، ویتامین B دارد که غیر از مزایای دیگرش برای افسردگی خوب است، آمینواسیدهای آن سبب بهبود بافتهای پوستی میشود و...
مخالفان هم دلایلی دارند
متخصصان تغذیه و کسانی که به این فهرستهای بلندبالا از خواص پاستیل و ژلاتین و ژله به دیده مخالف مینگرند، میگویند مواردی که موافقان برمیشمارند، جنبه تبلیغاتی دارد و نمونههایشان نادرست است، زیرا در اولین گام باید دانست پاستیل جزو خوراکیهای باارزش غذایی صفر محسوب میشود. به بیان دیگر این مواد پرکالری اما بیخاصیتند. آنها معتقدند پروتئین ژلاتین که موافقان از مزایای آن میگویند از جمله بیارزشترین پروتئینها محسوب میشود و مقدار آن بهقدری کم است که اصولا نمیتواند جایگزین پروتئین مواد غذایی دیگر چون گوشت و مانند آن شود؛ اسیدهای آمینه، کلسیم و دیگر مواد معدنی و مغذی مورد نیاز بدن نیز در آن به اندازهای نیست که بتواند کافی باشد. همچنین ذکر میکنند آنچه در این ماده خوراکی، بخصوص در پاستیل به کار رفته بیشتر طعمدهنده و اسانس مصنوعی است و بر عکس، شکر یا سایر مواد قندی موجود در آن بهشدت برای سلامت مضر است.
بالاخره خوب است یا بد؟
برای بسیاری از آدمها، خوردن یکی از لذتبخشترین امور در دنیاست! بخصوص اگر آن ماده غذایی به گونهای تهیه شده باشد که به قول معروف باب طبع ذائقه فرد هم باشد. از سوی دیگر اغلب متخصصان تغذیه توصیه میکنند خوردن هر ماده خوراکی، حتی تنقلات پرکالری و بیخاصیت هم اگر در حد عقلانی باشد، مشکلی پیش نخواهد آورد؛ یعنی تعادل حفظ شود، مسائل بهداشتی رعایت شود، جایگزین مواد خوراکی با ارزش غذایی نشود، میزان کالری سنجیده شود و...
با این حساب، گمان میرود بین جدال موافقان و مخالفان، اکنون بتوان تکلیف را طوری مشخص کرد که به قول معروف نه سیخ بسوزد نه کباب!
توصیههای ایمنی برای پاستیلخورهای حرفهای
پاستیل یکی از محبوبترینها در بازار شکلات و شیرینی و آبنبات است. احتمالا کسی نیست که تاکنون پاستیل نخورده باشد و بعد از این هم کسی نخواهد بود که آن را کنار بگذارد، ولی اگر شما جزو پاستیلخوران قهار هستید بهتر است چند آگاهی و چند توصیه را پیش از خوردن این خوشمزهها مدنظر داشته باشید تا سلامتتان به خطر نیفتد.
* به خاطر بسپارید در برخی پاستیلها که مشخصات مجوزهای استاندارد روی بسته آنها درج نشده یا تقلبی است، نوعی واکس استفاده میشود که برای براق کردن سطح پاستیل بهکار میرود. واضح است این واکسهای غیرمجاز باعث به خطر انداختن سلامت میشوند.
* بهدلیل نوع چربی و شیرینی مورد استفاده در پاستیلها زیادهروی در خوردن آن میتواند مشکلساز باشد.
* ترکیبات مخصوص پاستیل، تاحدودی همانند پفک چسبنده است. این ترکیبات سبب چسبیدنشان به پرزهای زبان و درزهای میان دندانها میشود و نه تنها برای بهداشت و سلامت دهان و دندان مضر است، بلکه باعث سرعت گرفتن پوسیدگی دندانها میشود، مگر اینکه بلافاصله پس از خوردن مسواک بزنید؛ البته بسیارند کسانی که حاضرند دندانشان آسیب ببیند، اما مزه و طعم آنچه خوردهاند را مدت بیشتری زیر زبانشان احساس کنند!
* دندانپزشکان توصیه میکنند در صورت تمایل به خوردن پاستیل آن را نجوید. بگذارید آرام آرام درون دهانتان آب شود تا هم مزهاش را بیشتر حس کنید هم کمتر باعث چسبیدن به دندانهایتان شود؛ البته همچنان تاکید دارند پس از خوردن پاستیل بلافاصله دندانها را مسواک کنید.
* برخی تولیدکنندگان ادعا میکنند در محصولات پاستیل خود از شکر یا قند طبیعی استفاده نکردهاند تا برای کسانی که به دیابت مبتلا هستند مشکلی از این نظر نباشد. این تا بخش زیادی فقط یک ادعاست. یادتان باشد برای شیرین کردن مزه محصولاتی که با عنوان بدون قند تبلیغ میشود از ساکاروز یا همان شیرینکننده مصنوعی استفاده میشود که معمولا نوشابههای معروف به رژیمی هم درصدی از آن را دارند. ساکاروز و قندهای مصنوعی کبد را به فعالیت بیشتر برای سمزدایی از آن وامیدارد و بهدلیل نیاز به آب بیشتر، کلیه هم در این روند شرکت میجوید. از اینرو لازم است قبل از خرید یا خوردن مواد دارای ساکاروز این مشکلات را در نظر بگیرید.
* پاستیلهایی که با قند و شکر طبیعی تولید شدهاند بهشدت چاقکنندهاند. علاوه بر این زیادهروی در خوردن آنها باعث بالا رفتن میزان قند خون میشود. مراقب باشید سلامتتان را به خطر نیندازید.
* دقت کنید در مواد مورد استفاده پاستیل و محصولاتی که میخرید نامی از پریون ذکر نشده باشد. طبق برخی گزارشها این پروتئین که در برخی پاستیلها استفاده میشود، ممکن است باعث بروز بیماری شود.
* در خرید و خوردن پاستیلهای خارجی دقت بیشتری کنید. برخی کشورها در تهیه ژلاتین لازم برای تهیه محصول پاستیل یا ژلههای آماده خود از کلاژن پوست و استخوان خوک استفاده میکنند. ژلاتین تهیه شده از گاو و ماهی مشکل شرعی ندارند.
* طبق یکی از گزارشهای سازمان غذا و داروی آمریکا، روش تهیه ژلاتین روند مخصوصی دارد که اگر بهدرستی دنبال نشود احتمال منتقل شدن بیماریهای دامی به انسان با استفاده از محصولات بهدست آمده از آنها بالا میرود.
زهره بداغیانفیضی - چاردیواری
غده تیروئید تولیدکننده هورمون تیروئید است که دمای بدن، سوخت و ساز و ضربان قلب را تنظیم میکند. فعالیت بیشتر یا کمتر از حد آن مشکلآفرین میشود. معمولا عوامل ژنتیک، حملات خودایمنی، بارداری، استرس، کمبود مواد مغذی یا برخی سموم محیطی در بدن میتواند باعث شروع اختلالات تیروئیدی باشد.
خستگی همیشگی
معمولا احساس خستگی و نداشتن انرژی لازم برای انجام فعالیتهای روزمره نشانهای است که در بسیاری از بیماریها مشترک است ولی با کمکاری تیروئید ارتباط نزدیکی دارد که در آن، هورمونهای تیروئید بسیار کم ترشح میشود. بنابراین، اگر صبحها یا تمام طول روز
با وجود خواب کامل شبانه احساس خستگی میکنید، ممکن است نشانه کمکاری تیروئید باشد. وجود هورمون تیروئید به میزان اندک در جریان خون و سلولها به این معناست که ماهیچهها، سیگنالهای کافی دریافت نمیکند و همیشه خسته است.
احساس افسردگی
ناراحتی و احساس افسردگی معمولا از نشانههای پرکاری تیروئید است. تولید مقدار پایین هورمون تیروئید روی میزان ترشح سروتونین در مغز که احساس خوبی را به همراه دارد، اثر میگذارد و میزان این هورمون را در مغز کاهش میدهد و فرد مستعد ابتلا به افسردگی میشود.
اضطراب و عصبانیت
اضطراب و عصبی بودن با پرکاری تیروئید در ارتباط است که در خلال آن، غده تیروئید هورمون بالایی را تولید میکند.
تغییر اشتها یا غدد بزاقی
افزایش اشتها یکی از علائم پرکاری تیروئید است به طوری که ترشح بیش از حد هورمون تیروئید باعث میشود فرد همواره احساس گرسنگی داشته باشد. ولی در این میان، این اختلال، جذب کالری ناشی از مصرف زیاد مواد غذایی را جبران کرده و فرد با اضافه وزن مواجه نمیشود. در کمکاری تیروئید حس چشایی و بویایی مختل میشود.
کاهش تمایلات جنسی
افرادی که از اختلال تیروئید رنج میبرند معمولا یا هرگز به برقراری رابطه جنسی تمایلی نشان نمیدهند یا نسبت به این مقوله بیانگیزهاند. کاهش ترشح هورمون تیروئید به این تمایل نداشتن منجر میشود که با اضافه وزن، انرژی پایین و دردهای بدنی همراه است.
تپش قلب
تپش قلب یا افزایش تعداد دفعات ضربان قلب که معمولا در ناحیه قفسه سینه، گلو و گردن احساس میشود غالبا یکی از نشانههای ترشح بیش از حد هورمون تیروئید به شمار میرود.
خشکی پوست
خشک شدن پوست و خارش از جمله علائم کمکاری تیروئید است. تغییر در بافت و ظاهر پوست ممکن است به دلیل افت سوخت و ساز بدن باشد که با کاهش ترشح هورمونهای تیروئیدی رخ میدهد و باعث کاهش تعریق میشود. از این رو، پوست رطوبت خود را از دست داده و سریع خشک و فلسی میشود.
فشار خون بالا
فشار خون بالا نیز یکی از علائم ابتلا به اختلال تیروئید به شمار میرود. در مبتلایان به کمکاری تیروئید، خطر ابتلا به فشار خون بالا بین دو تا سه برابر بیشتر میشود. برخی محققان معتقدند که مقدار کم هورمون تیروئید ضربان قلب را کاهش میدهد که میتواند روی قدرت پمپاژ خون و انعطافپذیری دیواره عروق خونی اثر بگذارد که در نهایت هر دو ممکن است باعث بالا رفتن فشار خون شود.
احساس سرما کردن
احساس سرما کردن و لرز داشتن با کمکاری تیروئید مرتبط است. با ترشح کمتر هورمونهای تیروئیدی، انرژی کمتری توسط سلولها سوزانده و در نتیجه حرارت پایینتری تولید میشود و فرد احساس سرما میکند. از سوی دیگر، تیروئید پرکار هم تولید انرژی را در سلولها افزایش میدهد به همین دلیل، افراد مبتلا همیشه احساس گرما میکنند و تعریق زیادی دارند.
خشن شدن صدا
تغییر در صدا یا ایجاد برجستگی در ناحیه گلو که نشانه التهاب غده تیروئید است، یکی از علائم اختلال تیروئید به شمار میرود و در صورت مشاهده باید توسط پزشک معاینه شود.
به هم خوردن برنامه خواب
اگر تمام روز احساس خوابآلودگی دارید، ممکن است مبتلا به کمکاری تیروئید شده باشید. تیروئید کمکار میتواند عملکردهای بدن را کاهش دهد که همین امر باعث خوابآلودگی حتی در طول روز میشود. از سوی دیگر، پرکاری تیروئید با ایجاد اضطراب و بالا بردن ضربان قلب، خوابیدن را دشوار میکند و حتی ممکن است فرد را در نیمههای شب از خواب بیدار کند.
اضافه وزن
اضافه وزن ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد که یکی از شایعترین آن، اختلال تیروئیدی است و بهویژه در زنان مشکل شایعی بهشمار میرود. این نوع اضافه وزن معمولا با کم خوردن و تحرک داشتن بهبود نمییابد و به دلیل کمکاری تیروئید ایجاد میشود. از سوی دیگر، کاهش وزن ناگهانی نیز ممکن است به دنبال پرکاری تیروئید و افزایش هورمونهای تیروئیدی به وجود آید.
باریکی و ریزش مو
باریک شدن رشتههای مو یا ریزش آن میتواند یکی از علائم ابتلا به کمکاری تیروئید باشد. پایین بودن هورمونهای تیروئیدی، چرخه رشد مو را مختل کرده و بسیاری از فولیکولهای مو را در حالت خفته قرار میدهد که در نتیجه ریزش مو را به دنبال دارد.
ندا اظهری - چاردیواری