مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

تجدید نظر طلبی درباره حدیث در روزگار معاصر

[ad_1]

احساس ضرورت بازنگری در میراث حدیثی، به‌ویژه در میان اهل‌سنت و با توجه به پژوهش‌های پرسش‌برانگیز خاورشناسان، در دوره اخیر موجب پدید آمدن جریان‌ها و آثاری شد که مجموعآ می‌توان آن‌ها را جریان‌ها و آثار تجدیدنظرطلبانه نامید.

انواع آثار تجدیدنظرطلب

آثار تجدیدنظرطلبی در حدیث، برخی در واکنش به شبهه‌ها و پرسش‌ها و احیاناً اعتراض‌های نسل جدید است؛ برخی حاصل تأملات انتقادیِ درباره بخش عظیمی از میراث حدیثی است و برخی صرفاً تأمل در این میراث و معطوف به درک ضرورت‌هاست.

ریشه تجدیدنظرطلبی حدیثی

در سده‌های گذشته، موضوع عدالت صحابه و اندکی بعد موضوع صحت روایات صحاح شش‌گانه، به‌ویژه صحیح بخاری و مسلم، در میان اهل‌سنت، تأمل‌برانگیز شد.

عدالت صحابه

اساساً در روزگار صحابیان، بلکه در عهد تابعین نیز، موضوع عدالت تمام صحابه، به صورتی که بعدها پذیرفته شد مطرح نبود و فرایندی بدین‌سان نیز نداشت.

صحت ادعا

درستی این ادعا روشن‌تر از آن است که نیازمند مستندات و مدارک فراوان باشد؛ نقد صحابیان بر آرا و رفتارها و نقل‌ها و باورهای یک‌دیگر را می‌توان ابتدایی‌‌ترین نشانه این موضوع دانست.

کتاب زرکشی

اثر مهم بدرالدین زرکشی، یعنی الأجابةُ لایرادِ ما استَدْرَکَتْهُ عائشةُ علی الصحابة (قاهره ۱۴۲۱)، حاوی مصادیق بسیاری است.

روایات کتب سته

همچنین در زمان‌های معاصر و نزدیک به تدوین جوامع شش‌گانه، این کتاب‌ها حتی «صحیحین»، یکسر پذیرفته نشد و دست‌کم در منابع اولیه مرتبط با «موضوعات»، [۱] بر روایات این جوامع انگشت طعن و وضع نهاده شد.
عالمان و محدثان اهل‌سنت در ارزیابی محتوای جوامع شش‌گانه، گاه به نقد شروط گزینش حدیث از سوی آنان پرداخته و گاه رجال اسانید آن‌ها را ضعیف دانسته و گاه با نقد متن نشان داده‌اند که این احادیث پذیرفتنی نیستند. [۲] [۳] [۴] [۵]

عدالت صحابه و صحت روایات صحاح

در روزگار معاصر بسیاری از عالمان اهل‌سنت به این نکته راه بردند که آموزه عدالت صحابه و نیز صحتِ روایاتِ جوامعِ حدیثی شش‌‌گانه با مشکل جدّی روبه‌روست.

موافقان مطلق بودن این دو

برخی از آن‌ها تلاش کردند به‌هر نحوی و با هر ترفندی بر درستی این دو نظر پافشاری کنند و تا آن‌جا پیش رفتند که حتی راه را بر عقل بستند و از ثقه بودن رجال اسانید این روایات سخن گفتند (برای نمونه تلاش حیرت‌آور ابوشهبه در دفاع عن‌السنة و دفاع مصطفی سباعی در السنة و مکانتها فی التشریع‌الاسلامی).

مخالفان مطلق بودن این دو

اما برخی دیگر کوشیدند واقع صادق «دیدگاه‌ها» و حد و حدود استواری و نااستواری آن‌ها و نیز چگونگی منابع و مصادر حدیثی را دریابند و در پرتو آگاهی‌های دین‌شناسانه به نقد آن‌چه آمده است بپردازند.
در این سمت‌گیری نیز برخی از نفی سنت، به‌طور مطلق سخن گفتند و گروهی با حزم و احتیاط، ضمن پذیرش استواریِ بسیاری از روایات، از پذیرفتن بخش‌هایی مهم تن زدند.

جریان معتدل نقد منابع حدیثی

نظرات عبده

گویا در روزگار معاصر، شیخ‌محمد عبده و شاگردان او نخستین اظهارنظرها را کردند.
عبده با اظهار این باور که اکنون مسلمانان امام و پیشوایی جز قرآن ندارند، [۶] تأکید می‌کرد که فقیهان بدون تأمل در نصوص و با جمود بر الفاظ، دین الهی را ضایع کرده‌اند. [۷]
یک بار نیز که کسی از او اجازه روایت خواسته بود، ضمن بی‌اساس خواندن این‌گونه اجازه روایت، تأکید کرده بود که روایت حدیث جز پس از تأمل و دقت و تحلیل و احتیاط و تحریر روا نیست.
آن‌گاه توصیه کرده بود هر چه را که من بدین‌سان فهمیده‌ام از من بگیر و روایت کن و در همین روایت کردن هم تحقیق را از دست نده. [۸]
این نگرش، در جهان اهل‌سنت موجی ایجاد کرد و کسانی را بدان سو کشاند.

نظرات مودودی

ابوالاعلی مودودی، در سلسله مقالاتی در مجله خود، ترجمان‌القرآن، رفتار و مواضع برخی از صحابیان را به نقد کشید، به‌ویژه رفتار عثمان را در روزگار حاکمتیش برخلاف نصوص قرآن و سنت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله تلقی کرد و آن روزگار را دوران ملوکیت نامید نه خلافت.
بیشتر عالمان اهل‌سنّت بر این نگرش او به شدت اعتراض کردند.
مودودی سپس آن مجموعه مقالات را به صورت کتاب منتشر کرد و در فصلی از آن به اعتراض‌ها پاسخ گفت و آموزه «عدالت صحابیان» را تأویل کرد.
به گفته او، اگر ما خود، ناهنجاری‌ها، ناروایی‌ها، طعن‌زدن‌های صحابه به یک‌دیگر و نیز وجود روایات دروغ، خلاف عقل و متضاد با حق در منابع و مصادر حدیثی و تاریخی را به ‌درستی و استواری تحلیل و عرضه نکنیم، «شرق‌شناسان غربی و مؤلفان مسلمانی که دارای ذهن و مزاج غیرمعتدل‌اند، آن را با شیوه نادرست و وارونه ارائه خواهند کرد». [۹]

نظرات رشیدرضا

مجله المنار در شماره‌های متعدد، زمینه‌های گفتگو درباره حجیت سنت را پدید آورد.
محمد رشیدرضا، مدیر مجله، خود به این بحث‌ها دامن می‌زد و به مقالات گوناگون مجال نشر می‌داد.
توفیق محمد صدقی، در همین مجله، مقالاتی در نقد میراث حدیثی نوشت.

نیاز به سنت

رشیدرضا در مقاله‌ای [۱۰] تأکید کرد که سنت، در کنار قرآن، یکی از سرچشمه‌های شناخت دین است و ما با قرآن از سنّت بی‌نیاز نیستیم.

انواع اخبار

او [۱۱] احادیث پیامبر را از مقوله وحی می‌دانست، ولی برای «خبر واحد» قائل به حجیت مطلق نبود، [۱۲] ضمن آن‌که خبر واحدی را که با قراین گوناگون، از جمله عقل بشری، تأیید می‌شود، پذیرفتنی می‌دانست.

سنت عملی و قولی

از جنبه‌ای دیگر، او سنّت پیامبر صلی‌اللّه‌ علیه‌وآله را به سنت عملی و قولی تقسیم می‌کرد و معتقد بود سنّت عملی زمانْ شمول و مکانْ شمول است، اما سنّت قولی چنین نیست؛ از سنّت قولی می‌توان بهره گرفت و هدایت‌های آن را فراگفت، اما نمی‌شود بدان احتجاج کرد و از این‌رو صحابیان به ضبط آن همت نکردند و حتی از نگارش و تدوین آن روی برتافتند. [۱۳]
او بر پایه همین دیدگاه خود (یعنی کتابت نشدن سخنان پیامبر و حتی نهی رسول‌اللّه از آن و عدم‌گرایش صحابیان به تدوین و نگارش آن)، نتیجه گرفت که سنت قولی پیامبر حجیت ندارد.
آن‌گاه به نقد روایات بسیاری در صحاح اهل‌سنّت پرداخت و برخی از آن‌ها را نپذیرفت. [۱۴]

اسرائیلیات

رشیدرضا در برابر اسرائیلیات و روایات دخیل نیز موضعی تند داشت و تأکید می‌کرد که مراد از قاعده «عدالت صحابیان» اغلبِ صحابه‌اند نه همه آن‌ها، زیرا در میان صحابیان، در همان روزگار پیامبراکرم، کسانی به نفاق شناخته می‌شدند، و شگفتا که محدثان نقل‌های بی‌بنیاد کعب‌الأحبار و وهب‌ بن منبّه و همّام‌ بن منبّه را درج کرده و وثاقت آن‌ها را باور کرده‌اند.

دفاع از ابوهریره

گفتنی است که رشیدرضا با این همه اظهار احتیاط در نقل احادیث آحاد و طعن بر برخی ناقلان، ابوهریره را ستوده و از او دفاع کرده است. [۱۵]
مصطفی سباعی، احتمالا بر پایه مذکرات خود با رشیدرضا، مدعی شده است که وی در سال‌های پایانی عمر خود از مواضع آغازینش، یعنی قابل احتجاج نبودن سنّت قولی، عدول کرده بود.

نظرات غزالی

شیخ‌محمد غزالی، یکی از چهره‌های شاخص این جریان، در السنةالنبویة بر حجیت سنّت تأکید می‌ورزد و به میراث مکتوب حدیثی ارج می‌نهد، اما بر آن است که سنت محکیه باید با اجتهاد فقیهان تحلیل و تفسیر شود و با جمود بر ظاهر، هر چه در کتاب‌ها آمده است، تلقی به قبول نگردد.

نقد تفکر سلفی‌گری

غزالی با نقد تفکر سلفی‌گری معاصر کوشیده است فهم و دریافت محتوای متون حدیثی را روش‌مند کند و همگان را به تدبر و تفکر بر پایه معیارها و ملاک‌هایی فراخواند.
سنجش احادیث با قرآن مهم‌‌ترین معیاری است که غزالی بدان تکیه کرده است.

نقد صحابه

او از نقد روایات صحابه ابا نداشته و هر روایت را به صرف این‌که در صحاح آمده نپذیرفته است. [۱۶] [۱۷]

نقد روایات تاریخی

او در کتاب دیگرش، فقه السیرة (قاهره ۱۹۷۲)، نیز به نقد و تحلیلِ روایات تاریخی درباره سیره پیامبر پرداخته است، مانند قصه غرانیق، داستان شق‌الصدر و ملاقات رسول‌اللّه با بَحیرا در سفر تجاری شام.

نقد غزالی توسط سلفی‌گرایان

کتاب دیگر غزالی، السنة النبویة بین اهل‌الفقه و اهل‌الحدیث (قاهره ۱۴۱۰)، بر شماری از حدیث‌گرایان سلفی گران آمد و افزون بر نقدهای ضمنی، آثار انتقادی مستقلی نیز درباره آن تدوین کردند، از آن جمله است: جنایة الشیخ محمدالغزالی علی الحدیث و اهله، از اشرف‌ بن عبدالمقصود بن عبدالحلیم (مصر ۱۴۱۰)؛ برائة اهل‌الفقه و اهل‌الحدیث من اوهام محمدالغزالی، از ابوسلام مصطفی سلامه (مکه ۱۴۰۹)؛ و الغزالی و السنة النبویة بین اهل‌الفقه و اهل‌الحدیث : نظرات و ملاحظات، تألیف منذر ابوشقرا (دمشق ۱۴۲۴).
در نوشته اخیر، مؤلف در مواردی نقدهای غزالی را پذیرفته است.

نظرات جمال بنا

جریانِ نقدِ منابع حدیثی با نگاه‌های متفاوت، بیش از هر جایی از پژوهش‌های مصریان سر برآورد و مهم‌‌ترین عامل زمینه‌ساز آن مباحثات مجله المنار بود.
جمال بنّا، نویسنده پرکار مصری، در کتاب نحو فقه جدید (قاهره، بی‌تا)، از پژوهش‌های اسماعیل منصور و موضع او درباره سنت یاد کرده است.

نظرات اسماعیل منصور

اسماعیل منصور، با پیشینه رسمی تحصیلات پزشکی و حقوق و فلسفه، به مطالعه و پژوهش درباره قرآن و حدیث پرداخته و پس از تألیف کتاب شفاء الصدر بنفی عذاب القبر (قاهره، بی‌تا)، اثر تفصیلی خود را با عنوان تبصیر الأمة بحقیقة السنة (قاهره، بی‌تا) نگاشت.
او در این کتاب، گو این‌که بارها بر «بسندگی قرآن در هدایت‌آفرینی بدون سنّت» تأکید کرده و اشکال‌های عالمان اسلامی را به این نظریه پاسخ گفته، با تأکید بر واقعیت وضع و جعل و گستردگی آن، دست‌یابی به سنّتِ منقول مطمئن را دشوار خوانده است.
با این همه، حجیت سنّت را انکار نکرده و معتقد بوده است که سنّت منقول را باید واقع‌گرایانه، با شیوه علمی و دقیق و به دور از تقلید و اعتمادهای بی‌پایه، بررسی کرد، زیرا بین آن‌چه از زبان رسول‌اللّه تراویده و آنچه در کتاب‌های منسوب به آن بزرگوار آمده است، فرق بسیاری وجود دارد.

نقد اسماعیل منصور

بر پایه گزارش جمال بنّا، [۱۸] اسماعیل منصور بخش عظیمی از کتابش را به نقادی روایاتِ منابع کهن حدیثی بر پایه معیارها و قواعد نقد متن اختصاص داده و احادیث بسیاری را، که بیش‌تر آن‌ها در صحیحین نقل شده، رد کرده است؛ از آن جمله است روایات رؤیت، جمله بسیار مشهور أُمِرْتُ أَنْ اقاتِلَ الناسَ حتی یشهدوا أن لااله‌الّااللّه و أنَّ محمداً رسولُ اللّه [۱۹] این حدیث هر چند در منابع روایی و به ویژه فقهی شیعه نقل شده، اما حتی یک سند و طریق شیعی ندارد).

نظرات محمود ابوریه

محمود ابوریه، مؤلف معاصر مصری، نیز از اولین کسانی است که با صراحت و گاه با لحنی گزنده و تند، در دو کتاب خود، ا ضواء علی السنة المحمدیة (قاهره ۱۹۸۰) و ابوهُرَیرة شیخ‌المَضیرة (مصر ۱۹۶۹) مطالب کتاب‌هایی حدیثی اهل‌سنّت را به نقد کشیده است.

احادیث نبوی در امور دنیوی

ابوریه [۲۰] سخنان پیامبر را در امور دنیوی صرفآ ارشادی و غیردینی دانسته، که نه واجب است و نه مستحب.

عصمت پیامبر

عصمت پیامبر نیز در نظر او منحصر به امر تبلیغ دین است. [۲۱]

نهی از کتابت توسط پیامبر

به‌علاوه، نهی آن حضرت از کتابتِ سخنانش را قطعی شمرده و از این‌روی بر آن است که حدیث در قرن اول نگاشته نشد و البته، مشکلات سیاسی در پی‌داشت. [۲۲]

وجود جعل

جعل و وضع را نیز واقعیتی انکارپذیر دانسته و بر نقش حاکمان اموی و عباسی در این جریان و نیز در نشر اسرائیلیات تأکید ورزیده است. [۲۳] [۲۴]
او بر این باور است که دروغ‌بستن بر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌و آله در روزگار آن حضرت آغاز شد [۲۵] و سپس گسترش یافت.

رد عدالت صحابه

صحابیان از نظر باور و عمل و نیز روایت حدیث از رسول‌اللّه، یک‌سان نبودند، [۲۶] آنها یک‌دیگر را نقد می‌کردند و روایات اقران خود را به سهولت نمی‌پذیرفتند. [۲۷]
پس آموزه عدالت تمام صحابه بی‌بنیاد است و همان‌گونه است اعتماد بر تمام آن‌چه در منابع حدیثی از ایشان روایت شده‌است. [۲۸]

نتیجه‌گیری ابوریه

ابوریه سپس نتیجه می‌گیرد که ابتلای مهم عالم اسلام دو چیز است: باور به عدالت تمام صحابه، و پذیرش کورکورانه و غیرمنتقدانه کتاب‌های حدیثی که آکنده از غث و سمین است. [۲۹]

واکنش‌ها به ابوریه

از طرفی، چون راوی بخش عظیمی از روایات کتاب‌های حدیثی ابوهریره است و ابوریه به نقد گسترده وی پرداخته بود، کتابش با اعتراض شدید روبه‌رو شد و دست کم پانزده نقد و رد بر آن چاپ شد؛ هر چند کتاب او توجه بسیاری از عالمان و محققان را به خود جلب کرد و بسیاری او را ستودند (برای آگاهی از مجموعه این واکنش‌ها و اظهارات ابوریه در این‌باره مقدمه او بر چاپ‌های بعدی هر دو کتابش).
اقدام ابوریه، به‌رغم مناقشاتی که به نقدها و استنتاجاتش وارد است، مجموعآ مثبت تلقی شده است.
گسترده‌‌ترین و مفصّل‌‌ترین کتاب را در نقد ابوریه عبدالرحمان‌ بن یحیی معلمی یمانی با عنوان الأنوار الکاشفة لما فی کتاب الأضواء علی‌ السنّة من الزلل و التضلیل و المجازفة [۳۰] نگاشت.
بخش عظیمی از کتاب ابوشهبه و مصطفی سباعی نیز در نقد و رد کتاب‌های ابوریه است.
کتاب مفصّل دفاع عن ابی‌هریرة به قلم عبدالمنعم صالح‌العلی عزّی (بغداد ۱۹۸۱) نیز ناظر به همه این بحث‌ها و مجادلات است.
مؤلف تلاش عظیمی به کار بسته است تا نشان دهد ابوهریره فردی ثقه و صادق بوده است.
از آن بالاتر، او در جلد دوم [۳۱] مدعی شده است که امامان شیعه و نیز شیعیان آغازین او را مدح کرده‌اند.

نظرات اسماعیل کردی

اسماعیل کردی، از نویسندگان نواندیش و معاصر سوریه، نیز با تألیف کتاب روش‌مند و مستند نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث : دراسة تطبیقیة علی بعض أحادیث الصحیحین (دمشق ۲۰۰۲) همین سمت و سو را برگزید.

تحلیل کردی از صحاح

او در مقدمه کتابش از افراط و تفریط درباره سنت سخن گفته و تأکید کرده است که اظهارنظر پیشینیان درباره صحیحین، که آن دو صحیح‌‌ترین کتاب بعد از قرآن‌اند، به انگیزه تأیید تمام مطالب این دو کتاب نبوده است، ولی با گذشت زمان ــچنان‌که در موارد دیگری از میراث‌های مقدّس نیز روی داده هاله‌ای از قداست برگرد این دو کتاب کشیده شد و هرگونه نقد و تحلیل درباره محتوای آن‌ها را غیرممکن ساخت.
وی [۳۲] توضیح داده است که اغلب روایات کتاب‌های حدیثی، از جمله صحیح بخاری و مسلم، احادیث آحادند و بر فرض حجیت، افاده علم نمی‌کنند و این دقیقه را همه عالمان، از عصر صحابه تاکنون، پذیرفته‌اند.

لزوم نقد سازنده

تأکید دیگر کُردی این است که اگر ما به نقد سازنده و دقیق و برپایه معیارهای مقبول نپردازیم، دیگران چنین خواهند کرد، بی‌آنکه انگیزه حراست از جای‌گاه میراث ما را داشته باشند و یکسر بدان خط بطلان خواهند کشید.

مواضع برخی درباره صحاح

او سپس از مواضع برخی عالمان گزارش به‌دست می‌دهد که به‌صحیح نبودن تمام احادیث کتاب‌های مسلم و بخاری تصریح کرده‌اند و در پی آن، برخی احادیث مختلف و متعارض دو کتاب یاد شده را همراه با نقد و ارزیابی آن‌ها می‌آورد.

معیارهای نقد و رد حدیث

مهم‌‌ترین و کارآمدترین بخش کتاب کُردی فصل ششم آن است که بیش از دو سوم کتاب را فراگرفته و مشتمل است بر معیارهای نقد و رد احادیث که عالمان و بزرگان اهل‌سنت بر آن تأکید کرده‌اند ــاز جمله ابن ‌قَیم جوزیه در المنارالمُنیف [۳۳] و نیز عرضه احادیث صحیحین بر آن قواعد.

نظرات محمدسعید عشماوی

محمدسعید عشماوی از دیگر نمایندگان همین جریان است.

نگاه عشماوی به سنت

نگاهی به آثار او نشان می‌دهد که از روایات نبوی بهره می‌گیرد و در پژوهش‌های او مراجعه به سنت یک اصل است، اما در تعامل با خبر واحد به صراحت اظهار می‌دارد که بخش زیادی از احادیث، از گونه آحادند که ظن‌آفرین‌اند نه یقین‌آور.
در نتیجه، نه در امور اعتقادی و نه در واجبات دینی، نمی‌توان بدان‌ها استناد کرد.
این احادیث صرفاً از باب ارشاد به خیرند، آن‌هم تا مرز عدم تصادم و تعارض با پدیده‌های نوظهور و اوضاع اجتماعی مقرر و غیره. [۳۴] [۳۵]
مثلاً، او [۳۶] [۳۷] حد و حدود حجاب را بر پایه آن‌چه در احادیث آمده است نمی‌پذیرد.

لطمات منع کتابت

عشماوی [۳۸] [۳۹] عدم کتابت حدیث در سده اول را از جمله علل ناهنجاری نقل و آمیختگی سره با ناسره دانسته و بر آن است که این ماجرا مانع شکل‌گیری حدیث متواتر شده است و احادیث آحاد هم با این وضع، شایسته احتجاج نیستند.

نظرات سامر اسلامبولی

سامر اسلامبولی، نویسنده ترک‌تبار مقیم دمشق، با نگاشتن کتاب شایان توجه تحریرالعقل من النقل و قراءة نقدیة لمجموعة من أحادیث البخاری و مسلم (دمشق ۲۰۰۰) به نقد بنیادی «صحیحین» پرداخته است.

انتقاد به شیعه

از میان مباحث او، که نااستوار و ناپذیرفتنی است، ارزیابی باور شیعه به عصمت اهل‌بیت علیهم‌السلام بر پایه آیه تطهیر است.

رد مسحورشدن پیامبر (ص)

او در ضمن بحث، نقل‌های مرتبط با «مسحور شدن» پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله را ــکه نصوص آن در صحاح اهل‌سنت آمده آورده و آن‌ها را به شدت نقد و رد کرده، چرا که از نظر او این‌همه ساخته و پرداخته یهودیان است.

نقد صحاح

آن‌گاه بحث اساسی او درباره صحیح بخاری و مسلم و ارزیابی انتقادی روایات دو کتاب یاد شده بر پایه آموزه‌های قرآن و داوری عقل است.
اسلامبولی در برخی دیگر از آثارش نیز به ارزیابی روایات کتاب‌های صحاح پرداخته و بر این رأی تأکید کرده است که برای فهم درست اخبار، چاره‌ای جز این نیست که هیچ حدیثی بدون‌ نقد و تحلیل پذیرفته نشود و اگر مقتضای حدیثی (حتی احادیث صحاح) با مقتضای عقل در تضاد و تناقض بود، عقل تعطیل نشود.

کلیات نظرات جریات اعتدال

بدین‌ترتیب، جریان تجدیدنظرطلبی اعتدالی، سنت را یکسر نفی نمی‌کند و بیش‌تر بر اصلاح میراث حدیثی تأکید می‌ورزد.
این نکته گفتنی است که واقعِ صادقِ میراث حدیثی اهل‌سنت، برای حراست و کارآمدی، راهی جز این ندارد و پذیرش یکسره آن میراث، یا میراث موجود در صحاح، ممکن نیست.

جریان افراطی نقد منابع حدیثی

جریان افراطی، به استناد شواهد تاریخیِ چگونگی شکل‌گیری سنت محکیه، یکسر به نفی آن راه برده و از «قرآن بسندگی» سخن به میان آورده است.

نظرات توفیق صدقی

گفته شد که در روزگار معاصر، محمد توفیق صدقی اولین کسی بود که با مقاله «الاسلام هو القرآن وحده» [۴۰] چنین اظهار داشت که در فهم دین و دینی زیستن نیازی به سنّت نیست و قرآن برای مؤمنان بسنده است.
برخی عالمان اهل‌سنت از او انتقاد کردند و او به این نقدها پاسخ گفت و بر درستی دیدگاهش تأکید کرد.

قرآنیون

جریان دیگری نیز با همین دیدگاه به عنوان قرآنیون در شبه‌ قاره هند شکل گرفت.
عبداللّه جکْرالَوی، احمدالدین اَمْرَتْسَری (از شاگردان جکرالوی) و حافظ اسلم جراجپوری از کسانی بودند که شعار قرآن بسندگی را فراز آوردند.
در میان عالمان شبه‌قاره هند، از همه پرشورتر و پرکارتر غلام احمد پرویز بود، که خود تحت‌تأثیر سیداحمدخان و چراغ‌علی قرار داشت.

وضع ابوریه و ابوشادی

در جهان عرب، افزون بر توفیق صدقی، از محمود ابوریه و احمدزکی ابوشادی نیز نام برده‌اند [۴۱] هر چند مراجعه به آثار هر دو، این انتساب را رد می‌کند.

اسماعیل ادهم

اسماعیل ادهم نیز از کسانی است که گفته می‌شود، در کتاب مصادر التاریخ الاسلامی به انکار حجیت سنت پرداخته، اما آن‌چه از محتوای آثار او گزارش کرده‌اند (گویا آن آثار باقی نمانده است) به تردید در محتوای صحاح مرتبط است نه خود سنت. [۴۲]
الهی‌بخش از کسان دیگری نیز در این سمت و سوی یاد کرده، ولی از آن‌چه از اندیشه‌های آنان گزارش کرده است، انکار سنت برنمی‌آید.
این افراد بیشترین تأکیدشان بر نااستواری میراث حدیثی است و کسانی چون توفیق صدقی بسیار اندک‌اند.

احمد صبحی منصور

احمد صبحی منصور کتابی با عنوان القرآن و کفی مصدرآ للتشریع الاسلامی [۴۳] نوشته است.
این کتاب مشتمل بر سه فصل است.

فصل اول کتاب

در فصل اول از جای‌گاه والای قرآن در زندگی انسان سخن گفته و تأکید کرده است که قرآن به استقلال، مبین خود بوده و هرچه را که بشر بدان نیازمند است ارائه کرده است.

فصل دوم کتاب

در فصل دوم، با عنوان القرآن و النبی و الرسول، در مقام اثبات این ادعاست که آن‌چه را پیامبر، بیرون از چهارچوب وحی، بیان کرده ارشادات و هدایت‌های غیرالزامی است و اساساً پیامبر در تشریع اجتهاد نمی‌کند و اجتهادات او فقط در حوزه تطبیق است.
دیگر این‌که اطاعت رسول‌ اکرم صلی‌اللّه‌وعلیه‌و‌آله منحصر به سنت عملی آن حضرت است که در روزگارش نقش بسته و به اطاعت از آن امر کرده است.

فصل سوم کتاب

فصل سوم، به نقد مهم‌‌ترین مصدر حدیثی سنّت، یعنی صحیح بخاری، اختصاص دارد.
او پس از ارزیابی روایات این کتاب، می‌پرسد چگونه احادیث این کتاب می‌توانند دومین منبع شناخت دین باشند و نتیجه می‌گیرد که دین و شناخت دینی یک سرچشمه بیش‌تر ندارد و آن هم قرآن است.

تحلیل نظرات صبحی

تأمل در کتاب احمد صبحی حاکی از آن است که او به «میراث حدیثی» موجود اعتراض دارد، ولی برای حل مشکل، صورت مسئله را پاک کرده و یکسر به سراغ «نفی سنت» رفته و با برداشت‌های نارسا و نادرست از آیات، برای اثبات دیدگاه خود تلاش کرده است.

نیازی عزالدین

نیازی عزالدین، دیگر نویسنده معاصر اهل‌سنت است که به عدم حجیت سنّت گرایش پیدا کرده و در جهت استوارسازی دیدگاهش چندین کتاب نوشته است.

نقش محدود پیامبر در قرآن

او در آغاز کتاب دین‌السلطان، که با سنّت مرتبط است، [۴۴] اظهار کرده که بارها به قرآن مراجعه کرده و هرگز نصّی نیافته است که به تدوین احادیث نبوی، و به فراگرفتن سنّت، به عنوان عامل فهم دین و مرجع فهم و تفسیر قرآن، امر کند.
در نگاه قرآن، پیامبر صلی‌اللّه‌وعلیه‌وآله نقشی محدود، در حد بیان حدود و نماز و مناسک حج و امثال آن، داشته و نه افزون بر آن.

نفوذ سلطه در سنت

نیازی به نقد سنّت موجود بر پایه جوامع حدیث ی، به ویژه کتاب‌های بخاری و مسلم، پرداخته و ابتدا بر این نکته تأکید کرده که سلطه همواره رجال دین را در اختیار داشته و می‌کوشیده است سیاست را با ثقافت همراه کند؛ از این رو، رجال دینی را به کار می‌گرفته است تا احادیثی در جهت اهداف آن‌ها جعل کنند و چه باک از این‌که بدان احادیث ساختگی، اَسناد صحیحی هم بیفزایند.
از همین‌رو، در منابع حدیثی، روایاتی متناقض با سایر احادیث دیده می‌شود.

منشأ ورود اسرائیلیات

احادیثی هست که مؤمنان را به فراگرفتن دانش از کتاب‌های اهل کتاب فراخوانده، و این فرمان ساختگی، منشأ ورود اسرائیلیات به متون حدیثی شده است (فصل چهارم کتاب به ذکر نمونه‌های اقتباس شده از تورات در صحیحین اختصاص دارد).

احادیث منافی با خلق پیامبر

احادیثی هست که چهره‌ای زشت از رسول‌اللّه رقم می‌زند، احادیثی که با خلق و خوی پیامبر (به تعبیر قرآن در آیه ۴ سوره قلم : «خُلُقٍ عظیم» [۴۵]) در تعارض است.
مثلاً روایاتی که براساس آن پیامبر بر دیگران فخر فروخته و نوعی خود برتربینی بروز داده است.

علت ورود سلطه به سنت

به نظر نیازی عزالدین، [۴۶] [۴۷] سلاطین این همه را وضع کرده‌اند تا تکبر ورزیدن‌ها، فخرفروشی‌ها و حرمت‌شکنی‌های خود را توجیه کنند.

نقد نظرات نیازی

در عین حال باید گفت این نمونه‌ها و اساسآ این واقعیت که بسیاری از احادیثِ جوامع حدیثی از استواری شایسته‌ای برخوردار نیستند، ما را به این نتیجه نمی‌رساند که اولاً همه میراث حدیثی را غیرمستند تلقی کنیم و ثانیاً به بی‌نیازی از سنت پیامبر فتوا دهیم.

شخصیت فوق‌العاده پیامبر

آخرین نمونه این گزارش، کتاب ابن ‌قرناس به نام الحدیث و القرآن (بغداد ۲۰۰۸) است.
پیش از این، او کتاب سنة الاولین (بغداد ۲۰۰۶) را تألیف کرده و کوشیده بود شخصیت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله را با مجموعه‌ای از خصلت‌های فوق‌العاده بارز بشری، که گاه بر ابعاد الهی و ملکوتی‌اش نیز سایه می‌افکند، معرفی کند.

نقد تند صحاح

ادعای مهم او این است که کتاب‌های حدیث مشتمل است بر مجموعه‌ای از امثال و حِکَم جاهلی، اسرائیلیات، قصه‌های برگرفته از کتاب‌های پیشین و غیره.
آن‌گاه بخش درخورتوجهی از احادیث بخاری را گزینش کرده و به استناد یافته‌های قرآنی و تاریخی و عقلی، در آن‌ها مناقشه و نهایتآ آن‌ها را رد کرده است.

نقش صحابه در جعل

نیازی، در بابی دیگر، احادیثی را گزارش کرده که نقش صاحبان سلطه در جعل و وضع آن‌ها نمایان است.

ترسیم چهره پیامبر

در باب دیگر، احادیثی را گزارش کرده که شخصیت و چهره رسول‌اللّه را ترسیم می‌کند. [۴۸]

قداست در گذر زمان

نویسنده بر آن است که حدیث در سال‌های آغازین ظهور و بروز اسلام قداستی نداشته و اندک اندک، در گذر زمان، قداست یافته است.
او در سنةالاولین نیز این موضوع را به‌تفصیل بیان کرده و با آوردن احادیثی، همراه با نقد و رد آن‌ها، کوشیده است نشان دهد که سنّت یکسر ناپذیرفتنی است.

روایاتی از کافی

نمونه‌های گزیده او، به طور عمده از صحیح بخاری و بخشی نیز از کافی کلینی است.
آنچه از کافی برگزیده، در موضوع امامت و علم غیب امام است و البته او محتوای این روایات را درنیافته است.

تحلیل نظرات نیازی

نتیجه‌گیری او از احادیث اهل‌سنت نیز به‌هیچ‌روی درست نیست، گو این‌که نقد و رد او از احادیث بخاری، در موارد بسیاری پذیرفتنی است.

منع پیامبر از کتابت

سخن نهایی وی نیز بر پایه‌ای باطل (منع پیامبر از نوشتن سخنانش) بنیان نهاده شده است.
او می‌نویسد پیامبر کتابت گفتارها، افعال و تقریراتش را منع کرد تا آن‌ها را هاله‌ای از قداست نگیرد و جزئی از دین به ‌شمار نیاید، و اگر حدیثسرچشمه شناخت دین بود، رسول‌اللّه به نگاشتن آن فرمان می‌داد، چنان‌که به نوشتن قرآن امر کرد.

تضاد روایات با قرآن

افزون بر این، او اظهار کرده که چون احادیث با متن قرآن در تضاد است نمی‌تواند جزئی از دین باشد.

تحلیل نظرات نیازی

این در حالی است که، بر پایه اسناد انکارناپذیر، رسول خدا به نگاشتن سنت خود امر کرد، ولی پس از آن حضرت، جریان‌هایی رخ داد و متعاقب آن، حدیث در حوزه میراث اهل‌سنّت و حتی در میراث اهل‌بیت علیهم‌السلام، دست‌خوش وضع و جعل شد؛ اما این امر نمی‌تواند دلیلی بر بطلان حجیت سنت باشد.

تجدیدنظرطلبی حدیثی در شیعه

در جامعه علمی و فرهنگی شیعه نیز نشانه‌هایی از تجدیدنظرطلبی بروز کرده و برپایه آن آثاری پدید آمده است، اما از لونی دیگر و با آهنگی دیگر و در زمینه‌ای متفاوت.
در یکی دو دهه اخیر، کسانی از اهل علم، چه در حوزه‌های علمی و چه در مجامع علمی دیگر، به نقد و تحلیل و پیرایش میراث حدیثی شیعه فراخوانده و آثاری پدید آورده‌اند.
رهیافت کلی این افراد، بازنگری در منابع حدیثی و به کارگیری معیارها و سازوکارهایی افزون بر ملاک‌های رایج، برای شناخت روایات صحیح و جداسازی آن‌ها از روایات مجعول و محرّف و امثال آن است؛ دیدگاه‌ها و آراى اینان ــکه برخى روشمند و برخى یکسونگرانه و دست‌کم نابهنجار در مبانى و روش است در مراکز علمى و تحقیقى، بازتاب یافته و با نقدها، و اظهارنظرهاى مخالف نیز مواجه شده است.

محمدباقر بهبودی

پیشتر از شیخ‌محمدتقی شوشتری و هاشم معروف حسنی در عرصه نقد حدیث یاد شد، اما در این جریان، محمدباقر بهبودی، دانش‌آموخته حوزه علمیه مشهد و سپس نجف، در خور ذکر است.
وی سال‌هایی دراز به کار تصحیح و نشر متون حدیثی، از جمله مجلدات متعدد بحارالانوار، اهتمام و اشتغال داشته است.

رد بخشی از روایات کافی

او با این روی‌کرد که عالمان شیعه خود باید متون و منابع حدیثی شیعه را نقادی و تهذیب کنند، اقدام به پیرایش کتاب‌های چهارگانه حدیثی شیعه و نشر کتابی با عنوان صحیح‌ الکافی کرد و با ذکر دلایل و توجیهاتی خاص، بخش عمده‌ای از روایات کافی کلینی را رد کرد.

نقد اثر بهبودی

کتاب او، نقدهایی را در پی داشت و به‌ویژه از حیث مبانی و روش، اشکالات جدی بر آن وارد شد.
چاپ بعدی این کتاب، همراه با ترجمه فارسی، به گزیده کافی تغییر نام یافت.

کتاب معرفة‌الحدیث

بهبودی در کتاب دیگری با عنوان معرفةالحدیث نیز آرای خود را بیان کرده است (برای نمونه‌ای از نقدهای منتشر شده درباره دیدگاه او مقالات جعفر سبحانی،محمدعلی جاودان، سیدمحمد جواد شبیری در کیهان فرهنگی، سال ۳، ش ۸، آبان ۱۳۶۵، ص ۳۴ـ۳۵، ش ۹، آذر ۱۳۶۵، ص ۳۴ـ ۳۶، ش ۱۰، دی۱۳۶۵، ص ۱۲ـ۱۷، ۳۶ـ ۳۹).

محمدآصف محسنی

محمد آصف محسنی، دانش‌آموخته حوزه علمیه نجف و از عالمان شیعی افغانستان نیز به انگیزه بازنگری در احادیث، کتاب مشرعة بحارالانوار را تدوین کرده و شماری از روایات را در پرتو بررسی‌های رجالی، سندی و گاه مضمونی به نقد کشیده است.
او همچنین در مقام سامان دادن مجموعه‌ای است بزرگ با جهت‌گیری تنظیم روایات معتبر با عنوان «الجواهر المنتخبة فی الروایات المعتبرة».

نعمت‌الله صالحی

برخی نوشته‌های نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی (متوفی ۱۳۸۵ش)، به‌ویژه نقادی او از روایاتی که آن‌ها را از مقوله غلو می‌شناساند، در همین جریان قابل بررسی و ارزیابی است.

تحلیل روایات شیعه

در هر صورت، برخورد نقادانه با میراث حدیثی شیعه، به دلیل تفاوت مبنا در تدوین، سیر تاریخی و به‌ویژه دیدگاه انتقادی عالمان در مواجهه با این میراث از همان آغاز تا دوره معاصر، نیازمند دقت نظر و همه‌جانبه‌نگری است.

پی‌نوشت‌ها:

۱. کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸.
۲. ابن ‌حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۳، ص۳۳۶، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بی‌تا).
۳. ابن ‌حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۳، ص۴۰۲ـ۴۰۳، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بی‌تا).
۴. میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، ج۲، ص۳۵۵، قم ۱۳۸۳.
۵. میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، ج۱، ص۷ـ۱۶۵، قم ۱۳۸۳.
۶. محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، ج۱، ص۷۳۴، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
۷. محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، ج۳، ص۱۹۴ـ۱۹۵، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
۸. محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، ج۳، ص۱۹۸، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
۹. ابوالاعلی مودودی، خلافت و ملوکیت، ج۱، ص۳۶۵ به بعد، ترجمه خلیل احمد حامدی، (تهران) ۱۴۰۵.
۱۰. محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، ج۹، ش ۱۲، ص۹۲۹، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
۱۱. محمد رشیدرضا، «حقیقة الجن و الشیاطین»، ج۱، ص۷۰۵، همان، ج۷، ش۱۸ (رمضان ۱۳۲۲).
۱۲. محمد رشیدرضا، «الاحتجاج باحادیث الآحاد فی العقائد و تحقیق معنی الظن و الیقین و التواتر»، ج۱، ص۳۴۲ـ ۳۴۸، المنار، ج۱۹، ش۶ (محرّم ۱۳۳۵).
۱۳. ج ۹، ش ۱۲، رشیدرضا، ۱۳۳۵، ص ۳۴۲ـ ۳۴۸، محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
۱۴. محمد رشیدرضا، «النسخ و اخبار الآحاد»، ج۱، ص۶۹۸ـ ۶۹۹، همان، ج۱۲، ش ۹ (رمضان ۱۳۲۷).
۱۵. محمد رشیدرضا، «السنة و صحتها و الشریعة و متانتها: ردّ علی دعاة النصرانیة بمصر»، ج۱، ص۹۷، همان، ج ۱۹، ش ۲ (رمضان ۱۳۳۴).
۱۶. محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، قاهره ۱۴۱۰.
۱۷. محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، ج۱، ص۲۵ـ۲۶، قاهره ۱۴۱۰.
۱۸. جمال بنّا، نحو فقه جدید، ج۲، ص۳۷ـ۶۱، قاهره: دارالفکر الاسلامی، (بی‌تا).
۱۹. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۰. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۵، قاهره (۱۹۸۰).
۲۱. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۵، قاهره (۱۹۸۰).
۲۲. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۹ـ۲۶، قاهره (۱۹۸۰).
۲۳. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۹۱ـ۹۲، قاهره (۱۹۸۰).
۲۴. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، قاهره (۱۹۸۰).
۲۵. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، قاهره (۱۹۸۰).
۲۶. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، قاهره (۱۹۸۰).
۲۷. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۴۶ـ ۴۸، قاهره (۱۹۸۰).
۲۸. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۳۱۲ـ۳۱۴، قاهره (۱۹۸۰).
۲۹. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۳۱۲، قاهره (۱۹۸۰).
۳۰. ابن ‌سعد (بیروت).
۳۱. عبدالمنعم صالح العلی، دفاع عن ابی‌هریرة، ج۲، ص۱۷۱ـ۲۳۵، بغداد ۱۹۸۱.
۳۲. اسماعیل کردی، نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث: دراسة تطبیقیة علی بعض احادیث الصحیحین، ج۱، ص۳۹، دمشق ۲۰۰۲.
۳۳. ابن ‌سعد (بیروت).
۳۴. محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، ج۱، ص۸۲ به بعد، قاهره ۱۴۱۵الف.
۳۵. محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، ج۱، ص۹۲ به بعد، قاهره ۱۴۱۵الف.
۳۶. محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، ج۱، ص۴۱، قاهره ۱۴۱۵ب.
۳۷. محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، ج۱، ص۵۱، قاهره ۱۴۱۵ب.
۳۸. محمد سعید عشماوی، اصول الشریعة، ج۱، ص۳۹، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
۳۹. محمد سعید عشماوی، الربا و الفائدة فی الاسلام، ج۱، ص۸، بیروت.
۴۰. محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، ج۹، ش ۷، ص۵۱۵ـ ۵۲۴، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
۴۱. خادم حسین الهی‌بخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، ج۱، ص۱۶۵ـ ۱۷۹، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۴۲. خادم حسین الهی‌بخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، ج۱، ص۱۸۰، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۴۳. ابن ‌سعد (بیروت).
۴۴. نیازی عزالدین، دین السلطان، ج۱، ص۸، دمشق ۱۹۹۷.
۴۵. قلم/سوره۶۸، آیه۴.
۴۶. نیازی عزالدین، دین السلطان، ج۱، ص۴۵۰، دمشق ۱۹۹۷.
۴۷. نیازی عزالدین، دین السلطان، ج۱، ص۴۶۵ به بعد، دمشق ۱۹۹۷.
۴۸. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.

فهرست منابع:
(۱) ابن ‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
(۲) ابن ‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تهران: انتشارات اسماعیلیان، (بی‌تا).
(۳) ابن ‌جوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸.
(۴) ابن ‌حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بی‌تا).
(۵) ابن ‌حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، (بیروت) ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۶) ابن ‌سعد (بیروت).
(۷) ابن ‌شاذان، مختصر اثبات الرجعة، از باسم موسوی، در تراثنا، سال ۴، ش ۲ (ربیع‌الآخر جمادی‌الآخره ۱۴۰۹).
(۸) ابن ‌عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، قدم له و علق علیه محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۹) ابن ‌ودعان، الاربعون الودعانیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۱۷، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۶ش.
(۱۰) محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، قاهره (۱۹۸۰).
(۱۱) محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
(۱۲) محمد محمد ابوزهو، مکانةالسنة فی‌الاسلام، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۳) احمد زکی ابوشادی، ثورة الاسلام، بیروت: دار مکتبة الحیاة، (بی‌تا).
(۱۴) محمد ابوشهبه، دفاعٌ عن السنة و ردّ شُبَه المستشرقین و الکُتّاب المعاصرین و بیان الشبه الواردة علی السنة قدیماً و حدیثاً و ردّها ردّاً علمیاً صحیحاً، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۱۵) خلدون احدب، التصنیف فی السنة النبویة و علومها، من بدایة المنتصف الثانی للقرن الرابع عشر الهجری و الی نهایة الربع الاول من القرن الخامس عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۷.
(۱۶) احمد صبحی منصور، القرآن و کفی مصدرآ للتشریع الاسلامی، بیروت ۲۰۰۵.
(۱۷) محمد مصطفی اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ریاض (۱۳۹۶ (.
(۱۸) خادم حسین الهی‌بخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۱۹) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۲۰) جمال بنّا، نحو فقه جدید، قاهره: دارالفکر الاسلامی، (بی‌تا).
(۲۱) هاشم معروف حسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، (بی‌تا).
(۲۲) هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، بیروت ۱۹۷۳.
(۲۳) محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، قم ۱۳۷۶ش.
(۲۴) علی حسن حلبی، ابراهیم طه قیسی، و حمدی محمد مراد، موسوعة الاحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة، ریاض ۱۴۱۹.
(۲۵) محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، بیروت ۲۰۰۵.
(۲۶) محمد خضری، تاریخ التشریع الاسلامی، مصر ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴.
(۲۷) احمد بن علی خطیب بغدادی، تقیید العلم، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴.
(۲۸) ذهبی.
(۲۹) محمد رشیدرضا، «الاحتجاج باحادیث الآحاد فی العقائد و تحقیق معنی الظن و الیقین و التواتر»، المنار، ج۱۹، ش۶ (محرّم ۱۳۳۵).
(۳۰) محمد رشیدرضا، «حقیقة الجن و الشیاطین»، همان، ج۷، ش۱۸ (رمضان ۱۳۲۲).
(۳۱) محمد رشیدرضا، «السنة و صحتها و الشریعة و متانتها: ردّ علی دعاة النصرانیة بمصر»، همان، ج ۱۹، ش ۲ (رمضان ۱۳۳۴).
(۳۲) رفعت فوزی عبدالمطلب، توثیق السنة فی القرن الثانی الهجری: اسسه و اتجاهاته، (قاهره) ۱۴۰۰/ ۱۹۸۱.
(۳۳) مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
(۳۴) عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة، مدینه ۱۳۹۹.
(۳۵) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۳۶) مکی شامی، السنة النبویة و مطاعن المبتدعة فیها، عمان ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹.
(۳۷) محمدتقی شوشتری، الاخبار الدخیلة، علق علیه علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
(۳۸) علی شهرستانی، منبع تدوین الحدیث: اسباب و نتائج، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۳۹) صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۴۰) محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
(۴۱) عبدالمنعم صالح العلی، دفاع عن ابی‌هریرة، بغداد ۱۹۸۱.
(۴۲) محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
(۴۳) نیازی عزالدین، دین السلطان، دمشق ۱۹۹۷.
(۴۴) محمد سعید عشماوی، اصول الشریعة، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
(۴۵) محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، قاهره ۱۴۱۵الف.
(۴۶) محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، قاهره ۱۴۱۵ب.
(۴۷) محمد سعید عشماوی، الربا و الفائدة فی الاسلام، بیروت.
(۴۸) محیی‌الدین عطیه، صلاح‌الدین حفنی، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
(۴۹) علی‌ بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی‌تا).
(۵۰) اکرم عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفة، بغداد ۱۹۷۲.
(۵۱) محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، قاهره ۱۴۱۰.
(۵۲) عمر فلّاته، الوضع فی الحدیث، دمشق ۱۴۰۱.
(۵۳) محمد جمال‌الدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
(۵۴) اسماعیل کردی، نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث: دراسة تطبیقیة علی بعض احادیث الصحیحین، دمشق ۲۰۰۲.
(۵۵) کلینی، اصول کافی.
(۵۶) یوسف مرعشلی، مصادر الدراسات الاسلامیة و نظام المکتبات و المعلومات، ج۱، بیروت ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
(۵۷) ابوالاعلی مودودی، خلافت و ملوکیت، ترجمه خلیل احمد حامدی، (تهران) ۱۴۰۵.
(۵۸) محمدعلی مهدوی‌راد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، بیروت ۱۴۲۷.
(۵۹) محمدعلی مهدوی‌راد، «تدوین حدیث: منع تدوین حدیث.
(۶۰) توجیه‌ها، نقدها»، علوم حدیث، ش۵ (پاییز ۱۳۷۶)، ش۶ (زمستان ۱۳۷۶).
(۶۱) میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، قم ۱۳۸۳.
(۶۲) محمد خیر بن رمضان یوسف، المعجم المصنف لمؤلفات الحدیث الشریف، ریاض ۱۴۲۳.
(۶۳) محمد رشیدرضا، «النسخ و اخبار الآحاد»، همان، ج۱۲، ش ۹ (رمضان ۱۳۲۷).

منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانه‌ی دانشنامه‌ی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زندگی نامه امام محمد غزالی پایگاه وااسلاماهحجه الاسلام زین الدین ابوحامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد طوسی غزالی در سال ۴۵۰هجری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری لاهور …زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری محمد اقبال لاهوری فیش‌های تاریخ روشنفکری در ایرانروشنگری شهید مطهری در محیط فکری دهه ی و به‌نظر من محور اصلی در گردهماییِحکمت مطهر پس لرزه های غزلدر راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در سایت سارا شعر ادبیات کهن شناختنامه ی شمس …مهمترین عناوین این بخش سخن شمس مخاطب شمس یاران در نظر شمس تنهایی شمس شخصیت شمسمعجزه دات کامهمه چیزدرموردعاشورا نوای نینوا را دوست دارمصدای آشنا را دوست دارم اگر جام معجزه دات کامخداى تعالى پیامبران و اوصیاى ایشان ع را با معجزاتى که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در دفتر پرسش ها و پاسخ ها شیعه و پرسش ها و پاسخ های دانشجویی دفتر سی و یکم شیعه و اهل ‌ سنت هاد نمایندگی مقام معظم عضویت سامانه اطلاع رسانی – دکتر محمود احـمدی نژادعضویتسامانهاطلاعرسانیمهم عدم حمایت از مفسدین بود وقتی جرمشون ثابت شد اونم جرمی که در زمان ایشان نبود،کدوم زندگی نامه امام محمد غزالی پایگاه وااسلاماه حجه الاسلام زین الدین ابوحامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد طوسی غزالی در سال ۴۵۰هجری قمری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری لاهور پاکستان زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری محمد اقبال لاهوری سایت سارا شعر ادبیات کهن شناختنامه ی شمس تبریزی مهمترین عناوین این بخش سخن شمس مخاطب شمس یاران در نظر شمس تنهایی شمس شخصیت شمس فیش‌های تاریخ روشنفکری در ایران روشنگری شهید مطهری در محیط فکری دهه ی و به‌نظر من محور اصلی در گردهماییِحکمت مطهر شما معجزه دات کام چهار نفرینى که درروزعاشورا مستجاب شد مردى که دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز پس لرزه های غزل در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی معجزه دات کام خداى تعالى پیامبران و اوصیاى ایشان ع را با معجزاتى که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر آنها تقدیم ؛ بمبارزان راه سعادت خوشبختی وترقی مردم افغانستان افغانهاوجامعه مدرن نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک شیعه و اهل سنت پرسمان گامی در پرسش ها و پاسخ های دانشجویی دفتر سی و یکم شیعه و اهل ‌ سنت هاد نمایندگی مقام معظم رهبری در


ادامه مطلب ...

اسلامِ سیاسی و تمایز آن با سلفی گری در دوره‌ی معاصر: زمینه‌ها، فرصت‌ها و چالش‌ها

[ad_1]

مقدمه

اسلام سیاسی (1) مفهومی است که برای توصیف وضعیت اسلام در جهان معاصر به کار می‌رود. (2) تحولات پدید آمده در مناسبات سیاسی جهان اسلام در دوران معاصر بحث از سرشت اسلام و ارتباط آن با این تحولات را به دنبال داشته است. بی تردید ورود مفهوم اسلام سیاسی به ادبیات سیاسی در دهه‌های اخیر، نقطه‌ی عطفی در تاریخ نظریه پردازی نظام سیاسی اسلامی به حساب می‌آید. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تأسیس نظام جمهوری اسلامی به همراه الزامات آن، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و گسترش جغرافیای جهان اسلام و فراگیر شدن موج بیداری اسلامی در سال‌های اخیر در کشورهای اسلامی، بیش از هر زمانی مسئله «اسلام سیاسی» را در کانون تأملات نظری اندیشمندان، صاحب نظران و سیاست گذاران قرار داده است. آنان در توصیف خود از نگرش‌های تأثیرگذار در جهان اسلام در جهت تشکیل نظام اسلامی برای اجرای شریعت از این مفهوم استفاده کرده‌اند. مهم ترین مؤلفه این مفهوم، تأکید بر سرشت سیاسی اسلام است. مفهوم اسلام سیاسی توسط بسیاری از پژوهش گران سیاسی برای درک چنین تحولی ابداع شده است، ولی هر چند این مفهوم نو و تازه است به لحاظ محتوا، تاریخ و پیشینه آن به صدر اسلام باز می‌گردد. اگر اسلام را به این معنا در نظر بگیریم که همان گونه که برای زندگی و حیات فردی دارای دستگاه مفهومی و عملی است، به همین سان برای زندگی سیاسی و اجتماعی نیز دستورهایی وضع کرده است، آن گاه می‌توان گفت که اسلام سیاسی سابقه‌ای به درازای تاریخ اسلام دارد و بنیان گذار آن پیامبر اسلام است. اما تمرکز مقاله حاضر بر این نکته است که در دوره‌ی معاصر دگرگونی در حوزه‌ی اندیشه‌ی دینی پدید آمده است که جریان اسلام سیاسی، بازتاب بخشی از این دگرگونی است. هر پدیده سیاسی اجتماعی در شرایط تجربی و تاریخی ویژه‌ای شکل می‌گیرد و در جریان زمان با دگرگونی زندگی و زندگان، دگرگون می‌شود. پدیده اسلام سیاسی نیز از یک سو مهر تجربه‌های تاریخی- زبانی جامعه‌ی اسلامی را بر خود دارد و از سوی دیگر، بستری برای فرهنگ و اندیشه‌ی دینی نو و متمایز از گذشته محسوب می‌شود.
اسلام سیاسی در نوشتار حاضر به نظریه سیاسی اشاره دارد که هدفش تأسیس یک نظم سیاسی اسلامی در دوران جدید است و مرجعیت دین را در زندگی سیاسی اجتماعی به رسمیت می‌شناسد و تلاش می‌کند. این مرجعیت را از طریق تشکیل حکومت اسلامی مطابق مقتضیات دنیای جدید تحقق بخشد. بنابراین، فرضیه‌ی مقاله حاضر این است که «اسلام سیاسی» مفهومی است برای توصیف جنبش‌ها و جریان‌های فکری- سیاسی در جهان اسلام که دغدغه ایجاد حکومت اسلامی مطابق مقتضیات دنیای جدید داشته و گزاره‌ها، مبانی و اصول بنیادین او را در چارچوب شریعت اسلامی صورت بندی می‌کند. این جریان مدعی است که بازگشت به اسلام و بازسازی جوامع اسلامی مطابق با اصول بنیادین اسلامی به عنوان تنها راه حل بحران‌ها و چالش‌های معاصر تلقی می‌شود و در این راستا کسب قدرت سیاسی مهم ترین راه دست یابی به این اهداف است.
مقاله حاضر برای آزمون این فرضیه به بازخوانی مسئله‌ی اسلام سیاسی در دوره‌ی معاصر و تمایز آن با سلفی گری می‌پردازد. در پایان نیز به چالش‌ها و فرصت‌هایی که اسلام سیاسی با آن مواجه است اشاره می‌شود.

بررسی مفهومی؛ نسبت دین و سیاست در اسلام

تحلیل معنا شناختی از «دین» در ادبیات اسلامی، بیانگر وجود دو حوزه معنایی مرتبط با هم است:
1. حوزه‌ی «ابلاغ» شریعت: در این حوزه، «دین» به معنای «آداب»، «سنن»، «عقاید»، «شریعت»، «قانون» و «مناسک»ی است که از سوی «نبی» ابلاغ شده است. (3) بر اساس این حوزه‌ی معنایی، نهاد «نبوت» کاربرد می‌یابد. پدید آمدن نهاد «امامت» در مذهب شیعه در طول نهاد نبوت به جهت نیاز این حوزه‌ی معنایی به استمرار و تداوم است.
2. حوزه‌ی «اجرای» شریعت: شامل «پاداش»، «جزا»، «کیفر»، «حساب» و «انتقام» است (4). (همان). نهاد «حکومت» در پیوند با این حوزه‌ی معنایی کاربرد می‌یابد و وظیفه‌ی «اجرای» قوانین شریعت را به عهده دارد؛ یعنی آنچه به عنوان شریعت از سوی پیامبر به مردم ابلاغ شده، حکومت وظیفه‌ی اجرای آن را به عهده‌ی خود می‌داند.
ارتباط این دو حوزه‌ی معنایی، پیامدهایی در عرصه‌ی اجتماعی- سیاسی داشته است:
الف - پیامد اول این که «حکومت» به عنوان متولی حوزه‌ی اجرای شریعت، معمولاً مشروعیت خود را از شریعت و توسط متولّیان حوزه‌ی ابلاغ شریعت (نبی، امام، فقیه) می‌گیرد؛ زیرا دولت واضع قانون نیست، بلکه قانون، آن را ایجاد و از آن حمایت می‌کند.
ب - پیامد دوم این است که «حکومت» به عنوان مجری اراده و قانون خداوند شناخته شده است. اگر چه در عمل بسیار اتفاق افتاده که حکومت، خلاف این مقصود عمل کرده، اما در تفسیری که از آیات قرآن و روایات اسلامی درباره‌ی حکومت ارائه شده، به گونه‌ای واضح نشان داده شده است که قدرت سیاسی باید معطوف به اجرای شریعت باشد.
هم چنین در ادبیات سیاسی اسلامی، حاکم کسی است که از سوی خداوند که معیار حق و باطل است، دارای قدرتی می‌شود که می‌تواند تفاوت حق و باطل را تشخیص دهد و بیان کند. بنابراین، «حکم» در اصل از آن خداوند است و از سوی او به برخی «افراد» داده می‌شود. (5) بر این اساس، پرسشی که در زمینه‌ی حکومت، همواره ذهن اندیشمندان اسلامی را به خود مشغول داشته، این بوده که چه کسی می‌تواند در جامعه‌ی اسلامی به عنوان جانشین خدا عمل کند؟ زیرا در ادبیات اسلامی، میان آنچه دینی است و به خدا تعلق دارد با آنچه دنیایی است و به مردم تعلق دارد، تمایزی وجود ندارد. این درهم آمیختگی امور دینی و دنیوی، شکل زندگی و نظام باور مسلمانان را به گونه‌ای شکل داده که در آن تمایز دین و سیاست کمتر دنبال شده است. به عنوان مثال، کاربرد مفهوم «خلیفه» و «امام» در ارتباط با نیازهای سیاسی و دینی جامعه قابل تصور است. نیازهایی مانند حفظ اصول مذهب، دفاع از دارالاسلام، هدایت جهاد، اداره‌ی مالی جامعه و تنظیم روابط جامعه‌ی اسلامی با دیگر جوامع، که ضروری است تصمیم گیری درباره‌ی آن‌ها بر طبق شریعت صورت بگیرد و انجام آن‌ها با خواست خداوند سازگار باشد.
اگرچه در واقعیت تاریخی، در جوامع اسلامی گاه بین دین و حکومت جدایی به وجود آمده است، اما از لحاظ نظری از آن خبری نبوده و میان اندیشمندان مسلمان نیز ضرورت چندانی به توسعه‌ی نظری آن احساس نشده است. در هر دو مذهب سنی و شیعه، «شریعت» چارچوب اعتقادی حکومت و جامعه را فراهم آورده است. شریعت به مثابه‌ی منبع قانون چه در حوزه‌ی شخصی و چه در حوزه‌ی اجتماعی برای مسلمانان مرجعیت دارد و بر همین اساس، حوزه‌ای خاص و جداگانه‌ای به نام «سیاست» که دارای قوانین صرفاً بشرى باشد به وجود نیامده است.
به بیان دیگر، به لحاظ نظری رابطه‌ی دین و سیاست به سه گونه قابل تصور است: یکی پیوند دین و سیاست به گونه‌ای که هر دو یکی باشند و از هم قابل تفکیک نباشند. به عبارت دیگر، سیاست عین دیانت باشد و دیانت عین سیاست باشد. دو دیگر تعامل دین و سیاست به نحوی که آن دو جدا از هم در نظر گرفته شوند، اما در ارتباط متقابل با همدیگر باشند، مانند نظام‌های سکولار و سوم عدم ارتباط دین با سیاست که نظام‌های لائیک این گونه‌اند. (6)
در خصوص اسلام، نظریه‌ی عمومی پیوند دین و سیاست مطرح است. تلقی مسلمانان از آیین اسلام به معنای «قانون الهی» یا «شریعت» در واقع با مفهوم پیوند دین و سیاست توأم است. مهم ترین نمونه‌ی پیوند دین و سیاست که تجسم کامل شریعت است، «حکومت نبوی» است. پیامبر با حکومت خویش در مدینه، اسلام را به مثابه‌ی نظام سیاسی معرفی نموده است. مهم ترین ویژگی نمونه‌ی آرمانی اسلامی، کاربرد مفهوم امت است. تأکید پیامبر بر تشکیل امت، تاییدی بر سیاسی بودن آیین اسلام است. در نخستین پیمان پیامبر در مدینه، تدوین قانون با توجه به مفهوم «امت»، نشان دهنده‌ی رابطه‌ی دو جانبه مفهوم دین و سیاست است، (7) زیرا شریعت به عنوان قانون الهی در درون امت، معنای واقعی خود را پیدا می‌کند و از سوی دیگر امت، زمانی شکل می‌گیرد که مبتنی بر مجموعه‌ای نظام مند از قوانین شریعت باشد.
در صدر اسلام، زمانی که جامعه اسلامی بنیان نهاده شد، تشکیلات و نهادهای مدون وجود نداشت. پیامبر، پیام خدا را به مسلمانان می‌رساند و این پیام، همان قانون جامعه را تشکیل می‌داد. قانونی که تمام جوانب زندگی آنان را شامل می‌شد. جامعیت وحی و هم چنین رهبری فوق العاده‌ی پیامبر، هر گونه جدایی امر دینی از دنیوی را منتفی می‌نمود. از نظر مسلمانان، با فقدان پیامبر وحی الهی و سنت پیامبر هم چنان بر همه‌ی جوانب زندگی روزمره‌ی آنان، ناظر بود. هم قرآن و هم روایات نبوی به روشنی از شکل زندگی اسلامی در همه‌ی ابعاد فردی و جمعی آن حکایت می‌کرد. از این رو، در فاصله‌ی کوتاهی پس که از پیامبر، مسلمانان توانستند این شکل زندگی را به قاعده و ضابطه در آورند. (8) بر این اساسی، تصور سیاسی بودن اسلام از نمونه‌ی صدر اسلام الهام گرفته می‌شود در طول تاریخ اسلامی هم چنان انتقال یافته و هیچ گاه قطع نشده است.

دوره معاصر و بازگشت به هویت اسلامی

در نیمه‌ی نخست قرن نوزدهم میلادی به سرعت شرایطی بر جهان مستولی شد که به واسطه‌ی آن، جوامع اسلامی در آستانه‌ی تحولی تاریخی قرار گرفتند. وضعیتی که جوامع اسلامی خود را با آن روبه رو دیدند. نتیجه‌ی واردات انبوه عناصر، الگوها و مفاهیمی بود که خود را بر جامعه آن‌ها تحمیل می‌کرد. تهاجم بورژوازی غرب به جوامع غیر غربی و تسخیر این جوامع به اشکال گوناگون، از روندی اجتناب ناپذیر ناشی می‌شد؛ زیرا ماهیت بورژوازی که آن را به سوی کسب بیشترین سود سوق می‌داد، تأسیس گسترده ترین بازارها برای کالاهایش را غیرقابل اجتناب کرد. (9) بورژوازی غربی فرهنگ جدیدش که به سیطره‌ی جهانی خود تحقق می‌بخشید، به انقیاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان دست یافت. از این لحاظ به تعبیر عبدالهادی حائری، تهاجم سلطه گرانه‌ی غرب به حوزه‌های غیر غربی، دو جنبه داشت:
1- جنبه‌ی غارت گری و استعمارطلبی؛
2- جنبه‌ی آشناسازی جهان غیراروپایی با فرهنگ و تمدنی که بالاترین دست آورد بشر در طول تاریخ اش شناخته می‌شد. (10)
با این توصیف، مهم ترین ویژگی فرهنگ مدرن غربی «استیلا» بود. انسان مدرن، کار خود را با تلاش برای سلطه بر طبیعت آغاز کرد و قدرت‌های استعماری قرن نوزدهم که به نوعی بازتاب سلطه‌ی انسان بر طبیعت بودند علاوه بر طبیعت، به استیلا بر جوامع غیر غربی نیز پرداختند. اندیشمندان مسلمان از آغاز رو به رو شدن با فرهنگ جدید غرب، تجربه‌ای دوگانه داشتند: از یک سو علم و فرهنگ غرب را تجربه کردند که برای آنان امیدوارکننده و رهایی بخش بود، از سوی دیگر، گرایش به استیلاطلبی غرب را مشاهده نمودند که برای آنان تحقیرآمیز و انقیادآور بود. با توجه به این دو سویه‌ی تمدنی و استعماری غرب، نقش و چهره‌ی غرب را در خاطر بسیاری از اندیشمندان مسلمان به عنوان تهدیدی فرهنگی مبدل ساخت و نگاه احترام آمیز به غرب با حس بیگانه هراسی توأم گردید. (11) با گذشت چند دهه از تماس مسلمانان با غرب و تبعات دو جنگ جهانی، نزاع قدرت‌های انگلیس، شوروی و آمریکا بر سر خاورمیانه، تشکیل رژیم اسرائیل، شکاف میان آموزش‌های جدید و مذهبی، موج انتقاد و تردید مسلمان به اقتباس دست آوردهای مدرنیته را به وجود آورد و گسترش جنبش‌های ضد استعماری و ضد غربی در جوامع اسلامی را به همراه داشت. به تعبیر رضوان السید از قرن هفدهم میلادی سرزمین اسلام با دو هجوم استعماری نظامی و فرهنگی فکری اشغال شد. این تهاجم با برنامه ریزی دقیقی که داشت، دو اثر عمده گذاشت: دگرگونی فرهنگی در حوزه‌ی علوم انسانی و قطع ارتباط با میراث اسلامی. از این رو، اندیشمندان اسلامی در صدد پی ریزی طرح بازگشت به اسلام برآمدند و هدفشان از این طرح آن بود که فرهنگ امت را بر مبنای میراث اصیل اسلامی بازسازی کنند. (12)
بر این اساس، طرح بازگشت به اسلام نیز در راستای مواجهه با تمدن غرب و در فضای فرهنگی جامعه‌ی اسلامی از سوی بخشی از اندیشمندان مسلمان مطرح شد و تا امروز تحولاتی در پی داشته است؛ به گونه‌ای که در هر دوره‌ی زمانی، جریان‌های فکری و جنبش‌های سیاسی خاصی با هدف دفاع از انسان مسلمان و جامعه مسلمان در برابر تأثیرات جهان مدرن پدید می‌آمدند. از این رو، در چالش فرهنگ اسلامی و مدرن، از همان آغاز، چند طیف نگاه پدید آمد که مهم ترین آن‌ها عبارت‌اند از:
3-1. طیفی که نو شدن قواعد زندگی و مناسبات اجتماعی را بر مبنای باورهای مدرن، به صورت یک آرمان و ضرورت می‌پذیرفتند. این گروه کسانی بودند که تحت تأثیر فرهنگ مهاجم قرار گرفته و خواهان اصلاحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به سبک غرب شدند. (13) در نظر نخستین متفکران مسلمان که چشمشان به غرب باز شده بود، اخذ عناصر تمدنی غرب، بسیار آسان می‌نمود. برخی از آنان باور داشتند که با انتقال مفاهیم جدید، معانی و ارزش‌های مدرن نیز به جامعه منتقل خواهد شد و تحول مطلوب رخ خواهد داد. این گونه برخورد با تمدن غربی از یک سو و تمدن اسلامی از سوی دیگر، به پیدایش جریانی انجامید که در ادبیات سیاسی از آن‌ها به عنوان «جریان فکری تجددگرا» (اصالت دادن به تجدد و نفی میرات اسلامی) یاد می‌شود. در این جریان، مرجعیت دین در تعیین قواعد زندگی سیاسی و اجتماعی به رسمیت شناخته نمی شود و تنها عقل نقاد و علم را منشأ قاعده مندی و معناداری زندگی اجتماعی و سیاسی خود قرار می‌دهند، زیرا این گرایش، میراث اسلامی را به عنوان ماهیتی منفی نام گذاری می‌کند؛ به نحوی که جهان مدرن در برابر آن قرار می‌گیرد و به عنوان الگوی مطلوب مطرح می‌شود. (14) پیامد این دیدگاه، این است که با پیروی از تمدن غرب و استفاده از دست آوردهای علمی آن می‌توان بر ضعف و فساد جامعه اسلامی غلبه کرد. در دوره معاصر، نقش جریان تجددگرا در تولید فرهنگی، کم اهمیت نیست. برجسته ترین و پی گیرترین مترجمان اندیشه‌های نو، همواره در میان تجددگرایان پیدا شده اند. تجددگرایان، در طول دوره معاصر، بخشی از جامعه‌ی مدنی را نمایندگی کرده و منعکس کننده گرایش‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه غربی نیز بوده‌اند.
3-2. در مقابل، طیفی قرار دارند که نوشدن و پذیرش باورهای مدرن غربی را موجب از بین رفتن هویت فرهنگی و سلطه‌ی همه جانبه‌ی بیگانگان می‌دانند. آنان می‌کوشند تا از باورهای سنتی و مذهبی دفاع کنند. این طیف فکری را به نام «جریان محافظت گرا» می‌شناسند (محافظت (15) از میراث و فرهنگ اسلامی). (16) از این رو، محافظت گرایی را در تاریخ معاصر، می‌توان جریانی دانست که براساس منابع دینی، قواعد و روش زندگی انسان را ترسیم می‌نماید. در صورت تعارض میان یافته‌های جدید بشر با آموزه‌های دینی، فرض بر این است که عقل بشر، خطاپذیر است و به همین دلیل، با توجه به احتمال ندادن خطا در نصوص دینی، باید آموزه‌های دینی را با آن‌ها ترجیح داد. این دیدگاه، براساس تفسیر موسّع از کاربرد دین در زندگی انسان، ارائه شده و نتیجه‌ی آن، اولویت قایل شدن به دین در برابر عقل و علم است. دین، تکلیف همه‌ی امور را برای همیشه مشخص کرده است و مسلمانان باید در زمینه‌ای به این رجوع کنند و داوری دین را ملاک عمل قرار دهند.
این نوع نگاه، بخشی از جریان فکری جدید دانسته می‌شود، زیرا توجه به دین، نوعی توجه «آگاهانه» به نظام باوری است که در برابر نظام باور مدرن غربی قرار می‌گیرد. التزام محافظت گرایان به دین و اهمیتی که آنان برای مبانی دینی قائل‌اند، میان آنان و متفکران تجددگرا مرزی غیر قابل انکار ترسیم می‌کند. امروز نیز ناسازگاری جریان محافظت گرایی با جریان تجددگرایی بسیار جدی است، زیرا انسجام این جریان بر این قاعده استوار است که انسان مدرن در ساختن جهان نو، در مسیر سعادت قدم نگذاشته، بلکه در مسیر نابودی و گمراهی در حرکت است. (17)
این رویکرد در حقیقت، مسلمانان را به بازگشت به خویش دعوت می‌نمود. خویشتن همان «هویت اسلامی» بود که از همان صدر اسلام شکل گرفته است و معنای حقیقی آن بازگشت به همان گذشته درخشان است. در ادبیات سیاسی اگرچه این طیف به جریان فکری محافظت گرا شناخته می‌شود، اما برخی از بازگشت به میراث دینی در جهت تبیین آرای فقهی سود می‌برند، برخی نیز در سیاست، بازگشت به میراث اسلامی را رهایی بخش می‌دانند و بعضی برای حمله به تمدن غرب بهره می‌گیرند. بنابراین، می‌توان طیفی از محافظت گرایی را در جوامع اسلامی از «سلفی گرایی» تا «سنت گرایی» شناسایی کرد که در این مقاله تنها به سلفی گرایی اشاره می‌شود.
3-3. سوم طیفی میانه که خواهان تلفیق میان عناصر معنایی سنت و مدرن یا امر بومی امر جهانی است که می‌توان آن را جریان فکری «بازسازی گرا» نامید (بازسازی (18) و تحقق مفاهیم و ویژگی‌های جهان فرهنگی اسلامی در محیطی جدید). (19) رویکرد بازسازی گری اسلامی ریشه خود را بازگشت به سنت و سلف و احیای هویت اسلامی می داند. البته ایران بازگشت به سنت سلف به خلاف بازگشت سلف گرایانه که نوعی گذشته گرایی متحجر بر آن حاکم است، بازگشت به ویژگی‌های اعتقادی، تحول فردی و اجتماعی و ایمان گرایی است که عقل گرایی آن را همراهی می‌کند. (20) در ادبیات سیاسی بخشی از رویکرد بازسازی گرای اسلامی به نام «اسلام سیاسی» شناخته می‌شود.

کاربرد مفهوم سلفی گرایی

آشنایی مسلمانان با غرب و به تبع آن، ورود حجم انبوهی از مفاهیم به ادبیات سیاسی مسلمانان، آنان را با نوع جدیدی از نگرش به جهان مواجه کرد و مشکلاتی را نمایان کرد که حکایت از ناهمخوانی جهان سنت با اقتضائات دوران جدید داشت. یکی از مهم ترین دغدغه‌هایی که ورود مفاهیم و الگوهای جدید به جوامع دینی ایجاد کرد مناسبات مفاهیم نوپدید با دین بود. به طور طبیعی مفاهیمی که در بستر متفاوتی شکل گرفته بودند به ناگزیر در فضای جدیدی که به کار گرفته شدند ناسازه‌هایی را در پی داشتند؛ به ویژه که این مفاهیم و الگوها از بستری فارغ از دین به زمینه‌ای سرشار از دغدغه‌هاى دینی وارد شدند. ازاین رو، برای عبور از این ناسازه‌ها، اندیشه‌ها و جریان‌های متنوعی پدید آمد که سلفی گرایی در این بین جریان مهمی محسوب می‌شود.
سلفی گرایی با طرح شعار «بازگشت به سلف صالح»، خواستار بازگشت به معنای حقیقی و راستین اسلام برای مقابله با نفوذ استعمار و فرهنگ غربی شد. سلفی گرایی در تقابل سنت و تجدد، راه بازگشت به اسلام سلف را برگزیده که این اسلام، دربردارنده‌ی نظام کامل اجتماعی در همه‌ی ابعاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است و عمل به آن ضامن سعادت بشر خواهد بود. (21)‌هاتف در جست و جوی معنای سلفی گرایی می‌گوید:
معنای لغوی آن، تقلید از گذشتگان، کهنه پرستی یا تقلید کورکورانه از مردگان است، اما معنای اصطلاحی آن، نام فرقه‌ای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می‌دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام، صحابه و تابعین دارند. آنان معتقدند که عقاید اسلامی باید به همان نحو بیان شوند که در عصر صحابه و تابعین مطرح بوده است؛ یعنی عقاید اسلامی را باید از کتاب و سنت فرا گرفت و علما نباید به طرح ادله‌ای غیر از آنچه قرآن در اختیار می‌گذارد، بپردازند. در اندیشه سلفیون، اسلوب‌های عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نصوص قرآن، احادیث و نیز ادلّه‌ی مفهوم از نص قرآن برای آنان حجیت دارد. (22)
بنابراین، سلفی گرایان عقایدشان در این شعار مشهور خلاصه می‌شد که: «الاسلام هو الحل»؛ یعنی اسلام، تنها راه حل، از نظر آنان ریشه‌های فساد و گمراهی جوامع اسلامی را باید در دوری جستن از تعالیم قرآن و سنت دانست. تأکید این گروه بر اجرای بدون قید و شرط احکام اسلامی با فهم ظاهری از آیات و روایات و با روشی انعطاف ناپذیر و عوامانه، آنان را در اکثر موارد تبدیل به نیرویی سیاسی و معطوف به نتیجه ساخته است. پیشینه چنین باورهایی با پیوندهای ضعیف به ابن حنبل و بعدها به ابن تیمیه در قرن هفتم و هشتم هجری و محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم می‌رسد. (23) بنابراین، خشونت، جزمیت و یک سونگری از ویژگی‌های این جریان است. سلفی گرایی به این معنا به عنوان پدیده‌ای رادیکال از آن یاد می‌شود. دلیل این امر به افزایش توان تخریبی آن‌ها به دلیل نوع عقایدشان و همچنین عدم امکان اقناع سازی آنان برای اقبال به روش‌های حل و فصل مسالمت آمیز مخاصمات برمی گردد. (24)
به طور کلی، حرکت سلفیه که منادی بازگشت به سیره‌ی سلف صالح در آغاز اسلام است عنوانی است عام برای فرقه‌ها و گروه‌هایی از مسلمانان در دوران معاصر که با شعار پیروی از «سلف صالح» و با آمیختن آموزه‌های دینی با مقوله دولت و سیاست در جهان اسلام، حرکت‌ها و جنبش‌های فکری و اجتماعی را به عقیده خود جهت اصلاح امت اسلامی سامان دادند. نکته قابل توجه این است که میان سلفی گرایی اهل سنت و شیعی تفاوت‌هایی با نظر به اختلافات در اصول و فروع و نیز دیدگاه‌های متفاوت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها وجود دارد. جز این، به لحاظ گستردگی جغرافیایی جهان اسلام و تنوع فرهنگی و نیز دوره‌های تاریخی گوناگون می‌توان این جریان‌ها را در کشورهای عربی، ترکیه، ایران و شبه قاره هند به طور مستقل بررسی کرد.
در بازشناسی، سلفی گرایی به سه دوره قابل تقسیم است: دوره‌ی اولیه، دوره پیش از دوره معاصر (قرن 17-19 م) و دوره معاصر (قرن 20 م). سلفیه خود را پیروان «سلف صالح»، معرفی می‌کنند که شأن آن‌ها به سبب مصاحبت و قرب زمانی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است و از این رو، درک ناب و فهم خالصی از اسلام، همراه با عمل به اسلام داشته‌اند. (25) احمد بن حنبل (164-241 ق) که سلفیه به او تأسی می‌جویند، آخرین فرد از نسل سلف شناخته می‌شود. وی تأویل را رد می‌کند و مباحث کلامی مطرح در میان فرقه‌ها را بدعت می‌داند. از نظر او مرجع موثق فقط قرآن و سنت نبوی است، زیرا وحی بر عقل برتری دارد. (26)
این تیمیه (661-728 ق)، فقیه و متکلم حنبلی، شخصیت برجسته فکری سلفیه است که با تأکید بر توحید و اثبات سازگاری عقل و وحی، برای احیای آموزه‌های اسلام به شکل ناب آن و رد بدعت‌ها از آن کوشید. این متفکر، تأثیری عمده بر بسیاری از جنبش‌هایی داشته است که درصدد بودند جامعه خود را براساس، اصول بنیادی اسلامی اصلاح کنند. (27)
اما عمده جریان‌های جدید در جهان اسلام از قرن هجدهم میلادی به بعد در مواجهه با تحولات فکری و اخلاقی ناشی از استعمار اروپاییان پدید آمدند و در پی احیای اسلام و مقابله با ضعف‌ها و مشکلات جوامع خود بودند. محمد بن عبدالوهاب (1209 ق) به پیروی از تعالیم احمد بن حنبل و ابن تیمیه، قصد داشت تا با زدودن هر آنچه غیر اسلامی است، دولتی نظیر آنچه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بنا نهاده بود، در عربستان پدید آورد. از این زمان به بعد، جنبش‌های مشابهی در خارج از جهان عرب، به ویژه در شبه قاره هند به رهبری احمد سرهندی (1141 ق)، شاه ولی الله دهلوی (1179 ق) و سید احمد بریلوی (1248 ق) پاگرفت. اهداف آن‌ها احیای آموزه‌های اسلامی به شکل ناب آن، پیروی از قرآن و سنت، رد و طرد بدعت‌ها، پاک سازی اسلام از شوائب، اصلاح اخلاقی و اجتماعی و ایجاد وحدت بود. آن‌ها در فهم متن مقدس و سنت قائل به تفسیر ظاهری (تحت اللفظی) بودند. البته اینان در پی ایجاد الگویی عملی برای آینده نبودند، بلکه به دنبال ایجاد مجدد الگوی اولیه‌ای از حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تابعین بودند. (28)
بنابراین، رویکرد سلفی گرایی جدید، ابتدا بخشی از عکس العمل طبیعی مسلمانان در برابر تمدن غربی محسوب می‌شد که به دلیل گسترش استعمار و آشکار شدن پی آمدهای سلطه ابرقدرت‌ها در حوزه کشورهای مستعمره، زمینه را برای شکل گیری و رشد نوعی افراطی گرایی پدید آورده است. به بیان دیگر، در مواجهه مسلمانان با تمدن غرب، ضعف مسلمین موجب بروز عکس العمل‌هایی تدافعی شد که مهم ترین ویژگی آن، ترس از فروپاشی هویت دینی بود. واکنش چنین ترسی در برخی موارد دیوار کشیدن به دور خود و به جای تعامل، تدافع یا تهاجم بود.

کاربرد مفهوم اسلام سیاسی

در بررسی منابع اسلام سیاسی، می‌توان آثار فراوانی یافت که در محدوده‌ی اسلام سیاسی قرار می‌گیرند، اما در توصیف این که اسلام سیاسی چیست؟ قواعد معناداری آن کدام است؟ و منطق حاکم بر موقعیت اجتماعی گونه‌های مختلف آن چیست؟ آثار موجود اندک است. در واقع، بسیاری از متفکرانی که به کار بازسازی اندیشه‌ی دینی در فضای مدرن پرداخته‌اند، کمتر از موضع بیرونی به کار خود نگاه کرده‌اند. از سوی دیگر، هر مفهوم از وضعیت ابهام آغاز می‌شود و به سمت شفافیت و تمایز حرکت می‌کند. بنابراین در آغاز پیدایش این مفهوم، کمتر به وجه تمایز آن توجه شده است هر چه به وضعیت امروز، نزدیک تر می‌شویم توجه اسلام گرایان سیاسی به منطق و نظم معنایی مفهوم اسلام سیاسی و تمایز آن با دیگر مفاهیم رایج به ویژه سلفی گرایی بیشتر شده است. به عنوان نمونه، اقبال لاهوری در کتاب بازسازی تفکر دینی در سایه ما می‌گوید: باید در این مسئله، اجتهاد شود که آیا امروز هم سیستم سیاسی مسلمانان باید سیستم خلافت باشد؟ وی سپس پاسخ می‌دهد که: در زمان امپراتوری اسلامی، اندیشه‌ی خلافت اجراشدنی و سودمند بود، ولی پس از آن که این امپراتوری تجزیه شده و واحدهای سیاسی مستقل روی کار آمده‌اند، اندیشه‌ی خلافت، کارآمدی خود را از دست اسلام و مسلمانان، منشاء اثر باشد. (29) وی علی رغم این که بر وجهی از اسلام سیاسی تأکید می‌کند اما تعریف روشن و بیان دقیق از قواعد معنایی آن ارائه نمی کند.
با این حال، امروز بعد از گذشت یک قرن، اندیشمندان اسلام گرا در جوامع اسلامی در خصوصی اسلام سیاسی و منطق حاکم بر آن، منابع و آثار قابل توجهی تولید کرده‌اند. در مطالعه این منابع، می‌توان به برخی از پژوهش اشاره کرد؛ همچون تحقیق رضوان السید که شکل گیری اسلام سیاسی را در تحول سه مرحله‌ای توضیح می‌دهد: مرحله نخست، دوران رواج اندیشه‌های نوسازی در جهان اسلام می‌داند. در این مرحله، اعتقاد غالب اسلام گرایان سیاسی این بود که مسلمانان باید از بهترین عناصر موجود در تمدن معاصر که با دین و میراث و تمدنشان تضاد ندارد، استفاده کنند. دومین مرحله، انتقادی بود. این رویکرد یا سرخوردگی و ناامیدی مسلمانان از تمدن معاصر همراه بود و الگوی تمدنی- اسلامی ویژه‌ای در زمینه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی طرح شد. براساس این الگو، اسلام چالش‌های طبقاتی و قومی را به رسمیت نمی شناخت. اسلام گرایان بر این باور بودند که اسلام، دموکراسی یا سوسیالیسم نیست، بلکه خود، الگوی یگانه‌ای را در باب اجتماع و سیاست به جهان عرضه می‌کند که از ابعاد مادی تمدن معاصر فراتر است. سومین مرحله- که هنوز هم شاهد تولیدات فرهنگی آن هستیم- دو وجه تمایز عمده با قبل دارد: یکی سیاسی شدن شدید اسلام است و دیگر این که همراه با سیاسی شدن شدید اسلام، این دین از حالت ایدئولوژی مبارزه پس از اثبات ناکارآمدی مبارزه فرهنگی و تمدنی به ایدئولوژی‌ای برای رسیدن به قدرت تبدیل شده است. (30)
یا پژوهش ابراهیم اعراب که معتقد است سه نوع اسلام وجود دارد: اسلام مردمی، اسلام رسمی و اسلام سیاسی. اسلام مردمی به ابزارهای دینداری سنتی مبوط می‌شود، اسلام رسمی به نهادهای فقهی که وابسته به حکومت هستند، مرتبط است و اسلام سیاسی نوعی تبلیغ و شعار دولت اسلامی یا گسترش اسلام و اجرای شریعت است. (31)
بابی سعید نیز معتقد است: اسلام گرایان سیاسی با تأکید بر مفاهیمی چون جامعیت دین، حکومت اسلامی، نظام اسلامی و هم چنین ادغام دین و سیاست، راه حل مشکلات پیش روی مسلمانان را به دست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت اسلامی می‌دانند. (32) به همین دلیل، مسلمانان پس از به کارگیری راه‌های مختلفی برای غلبه بر وضعیت نامطلوب خود نهایتاً نوآوری، استقلال و آزادی را درون اسلام جست و جو می‌کنند و این همان اسلام سیاسی است. (33) پژوهش‌هایی نیز وجود دارد که در سال‌های گذشته در غرب پیرامون اسلام سیاسی و با رویکردی جامعه شناختی تولید شده است. این پژوهش‌ها که بر فرآیند ظهور اسلام سیاسی تأکید دارند، اسلام سیاسی را پدیده‌ای می‌دانند که در جهت مبارزه با مدرنیته به وجود آمده و هدف آن، حفظ ارزش‌های موجود در جوامع اسلامی است. (34)
با توجه به پژوهش‌های انجام شده، به نظر می‌رسد در دوره‌ی معاصر، وقتی دنیای مدرن با مظاهر جدیدش خود را به عنوان واقعیتی آشکار و انکارناپذیر بر مسلمانان تحمیل کرد، مسلمانان پیش از هر زمان دیگر به بازیابی هویت واقعی خود اقدام کردند. از این زمان به بعد، اسلام به عنوان رویکردی سیاسی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که هویت خود را در مقابل سیطره غربی تعریف می‌کرد. اما در دهه‌های اخیر با ظهور تفکرات گوناگون در زمینه حقوق و سیاست بین الملل، اندیشمندان مسلمان بیش از پیش به جست و جوی تعریف هویتی جدید از همبستگی سیاسی از خود برآمده‌اند. از طرفی این اندیشمندان بر طبق آموزه‌های اسلام، معتقد بودند اسلام دربردارنده‌ی سیستمی سیاسی است. از این منظر با گسترش سیستم جهانی ارتباطات و با کمک فن آوری‌های جدید ارتباطی، بهتر می‌توان در مورد نوعی اسلام سیاسی اندیشید. بنابراین، اسلام سیاسی، مفهومی است که از در آمیختن عناصر زبانی دینی و مدرن آغاز می‌شود، زیرا هنگام پذیرش نظام باور مدرن غربی جایگاهی برای حضور اجتماعی و سیاسی دین وجود ندارد، اما زمانی، نقشی اجتماعی و سیاسی برای دین در نظر گرفته می‌شود که نظام باور مدرن، باز اندیشیده شود و علم و عقلانیت مدرن مورد نقد قرار گیرد، در این صورت، جایی برای دین گشوده می‌شود و دین به عنوان باوری قابل اعتنا، وارد فضای مدرن می‌شود. در واقع، طرح اسلام سیاسی را در تاریخ معاصر، جریانی می‌توان دانست
که بر اساس موارد زیر حوزه معنایی خود را ترسیم می‌نماید:
1. اعتقاد به فراگیر بودن دین اسلام؛
2. اعتقاد به عدم جدایی دین از سیاست؛
3. اعتقاد به تشکیل دولت مدرن بر اساسی اسلام؛
4. مبارزه با استعمار غرب به عنوان عامل عقب ماندگی مسلمانان؛
به نظر برخی پژوهش گران، اسلام سیاسی در برخی مفروضات دینی با سلفی گرایی مشترک است، اما در میراث اسلامی خلل‌هایی می‌بیند و تلاش می‌کند با به کارگیری برخی روش‌های جدید و ساز وکارهای تازه به ترمیم آن خلل‌ها بپردازد و میراث اسلامی را کارآمد سازد. (35) در این گرایش، عقل بشری چنانچه در جهت فهم دین از روش‌های دینی معتبری که مورد توافق و کاربرد علمای دینی است استفاده کند، می‌تواند در مقام داوری قرار بگیرد.
با توجه به این مطلب، فرایند کاربرد مفهوم اسلام سیاسی این گونه است که در وضعیت مدرن، انسان مسلمان که دل مشغول نظام باور دینی است، مفاهیم مدرن و مفاهیم دینی را از طریق عقل نقاد به سنجش می‌گیرد. این نقد، فضایی را ایجاد می‌کند که به مفهوم اسلام سیاسی کاربرد و اعتبار می‌بخشد؛ به عبارت دیگر، مفهوم اسلام سیاسی بیشتر برای توصیف آن دسته از گروه‌های سیاسی اسلامی به کار می‌رود که خواستار ایجاد حکومتی بر مبنای اصول اسلامی هستند. این جریان، همواره بر تفکیک ناپذیری دین و سیاست تأکید کرده و مدعی است اسلام، نظریه‌ای جامع درباره دولت و سیاست دارد و به دلیل تکیه بر وحی، از دیگر نظریه‌های سیاسی متکی بر خرد انسانی، برتر است. حکومت اسلامی برآمده از اسلام نیز به همین دلیل از دیگر نظام‌های سیاسی موجود، برتر است. در این رویکرد از تعبیرهای اسلامی برای تبیین و توضیح وضعیت سیاسی جامعه استفاده می‌شود و بازگشت به اسلام و تشکیل حکومت اسلامی تنها راه حل بحران‌های جامعه معاصر به شمار می‌آید. (36)
بنابراین، اسلام سیاسی، برخلاف سلفی گرایی، مدرنیته را به طور کامل نفی نمی کند، بلکه می‌کوشد اسلام را با جامعه مدرن سازگار نشان دهند. البته اسلام گرایان سیاسی مشکل جوامع معاصر را دوری از دین و معنویت می‌دانند و راه سعادت جامعه را در توسل به ارزش‌های دینی و بازگشت به اسلام می‌دانند. در واقع، اسلام سیاسی در پی ایجاد نوعی جامعه مدرن اسلامی است که در کنار بهره گیری از دست آوردهای مثبت تمدن جدید از آسیب‌های آن به دور باشد.

نزاع طرفداران اسلام سیاسی و سلفی گرایی

در تاریخ اسلامی معاصر، شاهد درگیری دو جریان اسلام سیاسی و سلفی گرایی هستیم. آنچه از نظر طیف اسلام گرایان سیاسی، منشأ پیشرفت و توسعه است و به عنوان راه حل مطرح می‌شود از دیدگاه سلفی گرایی، مذموم و منشأ دنباله روی از غرب به شمار می‌آید و عامل اساسی بحران در جامعه اسلامی دانسته می‌شود. بنابراین، اسلام سیاسی در مقایسه با جریان سلفی گری شاخصه‌هایی متمایز دارد. این تمایزات در مفهوم، مبانی اندیشه‌ای و طرز عمل اجتماعی و سیاسی به شرح زیر قابل بررسی است:
یکم: از نظر مفهومی، معنای زمینه‌ای واژه «اسلام سیاسی»، دربردارنده اصلاح گری، بازگشت به هویت اسلامی است و واژه «سلفی گری» دربردارنده گری، قشری گری، اخباری و وهابی است. معنای زمینه‌ای، از کاربرد لفظ در بستر فرهنگی- اجتماعی خاص حاصل می‌شود و به کاربردهای شکل گرفته‌ی لفظ در طول تاریخ در ارتباط با ساختارهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دلالت دارد (37) و با هژمونی برخاسته از قدرت‌های زمانی مکان تجسم یافته در ساختارها، ارتباط دارد. مفهوم اسلام سیاسی با کاربرد در زمینه‌های مختلف فرهنگی و اعتقادی، هویتی را به وجود آورده که همه آن‌ها را می‌توان با دلالت‌های زمینه‌ای، با ویژگی اصلاح گری، نوگرای اسلامی و بازگشت به هویت اسلامی شناخت.
بنابراین اسلام سیاسی در مواجهه با سنت دینی، رویکردى تحول گرایانه دارد در ستیز با جریان سلفی گری است. اسلام سیاسی، خواهان حضور باورها و نظام معنایی اسلامی در فضای مدرن است، اما چنین رویکردی به عناصر اسلامی، سلفی گرایانه نیست. هر چند، هم اسلام سیاسی و هم سلفی گرایی، پدیدارهایی متعلق به تاریخ مدرن هستند و هر دو، واکنشی در برابر رسوخ و نفوذ عناصر تمدنی غربی‌اند، اما برخورد این دو با مفاهیم اسلامی متفاوت است. اسلام سیاسی برخلاف سلفی گرایی به نظام باور و مفاهیم اسلامی به عنوان آنچه قابل تغییر و تفسیر نیست، نه لزوماً وفادار است و نه همچون سلفی گرایی، از اسلام، روایت محافظه کارانه‌ای به دست می‌دهد. اگر سلفی گرایان، گرایش بسیار محافظه کارانه‌ای از مجموعه‌ی سنن و آیین‌های دینی دارند، اما اسلام گرایان سیاسی اعتقاد دارند که بسیاری از باورها و رفتارهایی که از گذشته به ارث رسیده، با بسیاری از خرافات درآمیخته است. (38) به عبارت دیگر، جریان اسلام سیاسی بیش از آن که درصدد بازنمایی عملکرد سلف صالح باشد، در پی هویت یابی بر پایه بازگشت به اسلام راستین است. این اسلام راستین، گرچه ریشه در نگاه به متن دارد، اما فراتر از متن، زمینه‌های رشد و گسترش هویت اسلامی را دنبال می‌کند و پیش از آن که ماهیت اعتقادی داشته باشد، ماهیت سیاسی- اجتماعی داشته و تجلی اسلام واقعی را در شکل گیری قدرتمند هویت جمعی اسلامی در جامعه می‌داند. به عنوان نمونه، یکی از عوامل ظاهر شدن دیـن در عرصه‌ی سیاست در دوره‌ی معاصر، واکنش به رویکرد سکولاریستی حکومت‌هاى جوامع اسلامی بود. در ایران، روی کار آمدن حکومت پهلوی اول و دوم که اهتمام بر جدایی دین از سیاست داشتند، موجب شد تا اسلام مجدداً به صحنه سیاسی بازگردد که این بازگشت، ماهیتی متفاوت از گذشته داشت. این بازگشت، به مثابه یک جنبش نوگرای دینی با انگیزه‌ی برقراری حکومت اسلامی شکل گرفت و در راستای حمایت از نهادهای مدنی و در مخالفت با ماهیت استبدادی و سکولاریستی رژیم حاکم، واقعیت تاریخی و اجتماعی یافته است. چنان که «بابی سعید» با توجه به تجربه انقلاب اسلامی معتقد است که مفهوم اسلام سیاسی بیشتر برای توصیف آن دسته از جریان‌های سیاسی اسلامی به کار می‌رود که خواستار ایجاد حکومتی دموکراتیک بر مبنای اصول اسلامی هستند. (39)
دوم: اسلام سیاسی در رویکرد که انتقادی به سنت‌ها و مناسک اسلامی، خواهان ارائه‌ی تفسیری از اسلام است که با مقتضیات امروز جامعه سازگار باشد. بنابراین، اسلام سیاسی بر خلاف سلفی گرایی، مدرن به طور کامل نفی نمی کند، بلکه می‌کوشد تا اسلام را با جامعه‌ی مدرن سازگار نشان دهد. رضوان السید در کتاب مختصر خود با عنوان اسلام سیاسی معاصر: در کشاکش هویت و تجدید، مسئله اسلام سیاسی را به عنوان نوعی خودآگاهی در جامعه مسلمانان در جهت پذیرش مقتضیات جهان جدید توصیف می‌کند. وی معتقد است که در این جریان، معنای تسلیم به تمدن و پیشرفت و غلبه غرب و تلاش برای یادگیری و تقلید از غرب، به معنای نادیده گرفتن اسلام و فرهنگ اسلام نبوده بلکه این کارها تلاشی برای ایجاد هم سازی میان ارزش‌های اساسی اسلام و ارزش‌های اساسی تمدن جدید بود؛ در زمینه سیاست و نظام حکومتی، تلاشی برای نشان دادن تشابه این شورای اسلام و دموکراسی غربی انجام شد، در زمینه علوم محض هم بر شکوفایی علمی مسلمانان در قرن‌های پربار و میزان استفاده اروپا از شکوفایی علمی جوامع اسلامی در قرون وسطی، تأکید می‌شد. (40)
از این رو، اسلام گرایان سیاسی، اقداماتی در جهت احیای بخش‌های متروک و بازسازی آن بخش‌ها از متون دینی انجام می‌دهند. این فعالیت، به مفهوم ارائه‌ی تفسیر جدید از متون دینی است. اما هر تفسیر جدید در حکم اسلام سیاسی نیست بلکه هدف متفکران طرفدار اسلام سیاسی از تفسیر، توانمندسازی اندیشه‌ی دینی است که از یک سو، محتوای آن قابل نقد عقلانی باشد و از سوی دیگر، تعارضی با اصول دینی و اصالت فکر دینی نداشته باشد. (41) معطوف بودن تفکر اسلام سیاسی به توانمند سازی اندیشه دینی، وجه تمایز اسلام سیاسی با سلفی گرایی و التقاط در اندیشه دینی است. از نظر تاریخی از قرن نوزدهم برخی تردیدها درباره امکان پیاده شدن الگوی تمدنی غربی در میان اندیشمندان مسلمان پدید آمد، اما در قرن بیستم که تمدن غربی، نظام‌ها و نهادهای سیاسی جوامع اسلامی را شکل داد، این تردیدها کمتر شد و تلاش برای سازگار نشان دادن اسلام با تمدن غرب در همه امور، افزایش یافت. مهم ترین پیامد چنین تحولی این بود که اسلام، قابل تحول و تکامل و نوسازی است. اسلام گرایان سیاسی تلاش کردند با روش اجتهادی ثابت کنند که اسلام برای هر زمان و هر مکانی مناسب است. به نظر می‌رسد، آن چه زمینه‌ی ارائه‌ی تفسیر نو از مفاهیم اسلامی جدید را فراهم کرده، تحول در مبانی فکری است. یکی از این مبانی، تحول در نوع نگاه به افراد جامعه و شأن و از توانایی آن‌ها یا به عبارت بهتر، تعریفی جدید از «مردم» است.
به عبارت دیگر، هر چند اسلام سیاسی و سلفی گری بر احیای هویت، ارزش‌ها و احکام اسلامی در جامعه و مبارزه با استعمار به عنوان راه‌های برون رفت از بحران‌های جوامع اسلامی تأکید دارند، اما تفاوت آن‌ها در نوع نگاه به اسلام و ارزش‌های اسلامی و نحوه‌ی تعامل با مفاهیم و ارزش‌های دنیای جدید است. سلفی گری با شعار محافظت از شریعت و آموزه‌های دینی امکان بسیج گسترده‌ی توده را دارد، اما به دلیل عقل گریزی و بی توجهی به واقعیت جامعه اسلامی و جهان جدید، توانایی ارائه راه حل و الگوی جایگزین برای نظام سیاسی غیر دینی را ندارد. در مقابل، اسلام سیاسی با ماهیتی عقل گرا و تأکید بر اجتهاد منطبق با شرایط زمان و مکان، از قابلیتی واقع گرایی برخوردار است و توانایی ارائه‌ی الگوی دینی برای توسعه جامعه و تعامل مثبت با جهان جدید را دارد.
به بیان دیگر، اگر چه پیوند مفهومی میان سلفی گرایی و اسلام سیاسی وجود دارد، اما سلفی گرایان به خلافت اسلام گرایان سیاسی مدعی نیستند که اسلام نیاز به اصلاح دارد، بلکه به نظر آنان اصل اسلام بی نیاز از اصلاح است؛ آنان معتقدند باید سوء فهم‌ها و سوء تفسیرها را از معانی اصیل متون مقدس زدود و به پیام اصیل اسلام بازگشت. متفکران سلفی گرا به نقد اعتقادات و احکام و شعائر اسلام نپرداخته‌اند، بلکه به باور خودشان بدعت‌ها را رد کرده‌اند. آنها مسلمانان را به اسلام اصیل دعوت می‌کنند، بی آن که مراد دقیق خود را از این اسلام اصیل روشن سازند (abukhslil, 1995, vol. 2, pp. 242-243). اما اسلام سیاسی در دوره معاصر، به دنبال تحقق جامعه‌ای است که دین به صورت جدی در آن حضور دارد و خواهان دخالت در امور اجتماعی و سیاسی است. با آن که مسائل مطرح شده در آن جامعه به ظاهر همانند مسائل مطرح شده در جوامع غربی است، اما نه داده‌های تاریخی و محیطی آن به مانند غرب است و نه معادلات و راه حل‌های به وجود آمده با غرب یکسان است؛ به ویژه که دین در آن جامعه چون عرب تبدیل به دین غیرسیاسی و شخصی نشده است. این شرایط متفاوت راه حل‌ها و پاسخ‌های متفاوتی را می‌طلبد.
پدیده‌ی اسلام سیاسی به این معنا نیست که فرهنگ اسلامی در نهایت محو شدن در فرهنگ مدرن غربی است، بلکه این پدیده می‌کوشد از قید دریافت‌های سنتی رها باشد، در عین حال، دریافت او از عناصر مدرن، رنگ و بافتی بومی دارد. به عنوان نمونه در ایران دوره مشروطه، روشنفکران به دنبال ایجاد نهادهای دموکراتیک بودند و دموکراسی و تجدد را از کانال ساختارها و مظاهر تمدن جدید پی گیری می‌کردند، روحانیت- به ویژه علامه نائینی- در صدد بودند تا با تأکید بر مبانی و فراهم سازی امکاناتی نظری، زمینه را برای ایجاد وضعیتی نو آماده کنند. تلاش نائینی، به ویژه از آن جهت برای این دیدگاه اهمیت دارد که، نائینی در صدد بود تا مفاهیم جدید و نو پدید را با توجه به سنت و الهیات اسلامی بررسی کند. نائینی در کتاب تنبیه الامة و تزینه الملة، تلاش می‌کند تا اصول مشروطیت را از شریعت اسلام استخراج کند و سازگاری این اصول را با دین برجسته سازد. نائینی معتقد است که مفاهیم جدید وارداتی از غرب مانند: مشروطه، نظام شورایی، مجلس، قانون، آزادی، برابری و رأی اکثریت، مسائلی خارج از عقل نوع بشر است و خود اروپاییان «قصور عقل نوع بشر را از وصول به آن اصول اقرار کردند». (42) آن‌ها از منابع اولیه توانستند این اصول را کشف کنند و خودشان نیز بر این مطلب اعتراف دارند. (43) اما مسلمانان- برخلاف غربی‌ها- در متون دینی خود تعمق نکردند و از به کار گرفتن قوه‌ی عقل و استنباط در آن‌ها غافل ماندند، لذا گرفتار رقیّتِ طواغیت شدند و به قهقرا گراییدند. (44)
نائینی با استفاده از آیات و روایات عدیده، سعی دارد ارکان و اصول مشروطه را مأخوذ از اسلام؛ به ویژه مطابق با عقاید شیعه دوازده امامی نشان دهد و معتقد است که به اصول مشورت مساوات و آزادی، در صدر اسلام عمل می‌شد و همین امر، باعث ترقی، رشد و پیشرفت در صدر اسلام شد. ولی به مجرد این که مسلمانان از زمان معاویه گرفتار سلطنت استبدادی موروثی شدند، به انحطاط رو کردند. (45)
طرح فقه پویا و ناکافی دانستن فقه سنتی از سوی امام خمینی نیز یکی از سازوکارهایی بود تا دین را با شرایط زمانه هماهنگ کند. امام خمینی علاوه بر نظریه یه پردازی در باب رهبری جامعه اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه، با شکل دادن نظام جمهوری اسلامی به سمتی حرکت کرده که در آن فقیه جامع الشرایط با داشتن ولایت سیاسی، زمینه حضور و مشارکت مردم در صحنه سیاست نیز فراهم شده است. از این رو، بررسی تجربه اسلام سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران، ارتباط تنگاتنگی با تجربه نظام جمهوری اسلامی پیدا می‌کند، زیرا امام خمینی با چرخش از نظریه مشروطه، به دفاع از ولایت سیاسی فقیهان در ساختاری غیر از سلطنت پرداخت و به تبع آن به ناگزیر، اسلام گرایان سیاسی با سرنوشت عمومی جامعه پیوند یافتند. ایده‌ی اصلی جمهوری اسلامی مبنی بر امکان سازگاری دو عنصر جمهوریت و اسلامیت است. اقتضای رکن اسلامیت، پذیرش شریعت اسلامی به عنوان اصل مهم نظام سیاسی است و اقتضای جمهوریت، پذیرش نقش مردم در تحقق آن است. بنابراین، با تأسیس جمهوری اسلامی، اسلام گرایان سیاسی امکان‌های جدیدی بر خود گشودند و نسبت به ظرفیت‌ها، توانایی‌ها و مشکلات فراروی خود، به آگاهی‌های مفیدی دست یافتند. اگر پیش از این مقطع، ا

کلماتی برای این موضوع

پرسمان دانشجویی اندیشه ی سیاسیواکاوی حیات سیاسی امام رضاع و بررسی شاخص‌های سیاسی حاکم در عصر آن امام همام،نقشه جنسیت و فضای شهری انسان شناسی و فرهنگدر این نوشتار کوتاه تلاش شده است در ابتدا به بررسی رابطه و کنش متقابل دو پدیدۀ اجتماعی


ادامه مطلب ...

شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

[ad_1]

مجله مهرگان نو - بهاران آزادی: آلودگی بصری؛ در کشور ما کمتر کسی با این عبارت آشناست. آلودگی بصری یا دیداری همان آشفتگی در منظر بیرونی ساختمان است که نه تنها مخل زیبایی به حساب می آید بلکه سلامتی روانی افراد جامعه را هم تحت تاثیر خود قرار می دهد.

 

انباشت علف هرز در باغچه یک خانه، دود ناشی از کارخانه ها، تابلوهای بزرگ تبلیغاتی با اندازه های متفاوت و رنگ های تند، برج ها و ساختمان های بدمنظر با نوشته های غیرمجاز روی در و دیوارهای آن، دیوارهای فروریخته ساختمان های فرسوده همه و همه آلودگی بصری را معنا و مفهوم می دهند. شاید این سوال که آلودگی بصری چگونه سلامتی فرد و جامعه را به مخاطره می اندازد، فکر شما را هم به خود مشغول کرده باشد.


آشفتگی در شهر دید شما را مسدود و فشار را بر مغز زیاد می کند؛ این یعنی کاهش قدرت تفکر که در اکثر افراد منجر به افسردگی می شود. تحولات گسترده و زیربنایی در پایتخت کشور، اگره حرکتی در جهت مدرنیزه زندگی  کرده است، اما نظم شهری را به هم رخیته و این وظیفه بر عهده مدیریت شهری است که در کنار سیل عظیم ساخت و سازها، به زیبایی شهر توجه کند. بررسی های ما نشان می دهد ساختمان سازی و به تبع آن نماسازی و طراحی ساختمان در کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار قاعده مند است؛ آیا ما توانسته ایم با الگوبرداری از غرب، در جهت زیبایی شهرمان از طریق نمای ساختمان های تلاش کنیم؟ در مطلب حاضر تلاش کردیم به این سوال پاسخ بگوییم.

استانبول؛ تقابل مدرنیته و سنت


خلبان اعلام می کند: «هم اکنون بر فراز استانبول در حال پرواز هستیم و تا دقایقی دیگر در فرودگاه آتاتورک فرود خواهیم آمد.» کافی ست کمی خوش شانس باشی و صندلیت کنار پنجره باشد تا استانبول را از بالا ببینی؛ شهر تپه ها، مساجد و زمینی که انگار از وسط توسط دریا ترک خورده، اما با چند بخیه بزرگ به هم وصله شده است. یک دقیقه خیره شدن به استانبول همانا و آن همه نقش و نگاری که در ذهنت برای همیشه نقش می بندد، همان. از انحنا و پیچ خوردگی های ساحل کارادنیز که بگذریم، به مساجدی با گنبدهای گرد و کروی و با گلدسته های بلند عجیب و غریب می رسیم و خانه های به هم فشرده که سقف برخی شان، حیات خانه دیگری است.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

 

برج هایی که از بالا سقف های شان مهر H خورده، قایق ها و کشتی هایی که به مثابه خال هایی رنگی بر سر و صورت دریا نشسته اند و مرغانی دریایی که در آسمان می چرخند. اما این نگاه از بالا توصیفی دقیق و جامع از استانبول نیست، استانبول را باید پیاده روی کرد. شهری تاریخی با رنگ و بوی سنت و مدرنیته. شهری آسیایی- اروپایی که خون شرقی و غربی در آن امتزاج نمی یابد، بلکه در کنار یکدیگر جریان پیدا می کند؛ هویت های گره خورده و تودرتو در شهری که همه اش را می شود در یک خیابان خلاصه کرد؛ شانزلیزه استانبول یا همان خیابان استقلال در سمت اروپایی.


خیابانی که از میدان تقسیم شروع می شود و دو طرف آن پر است از کافه، رستوران و مراکز خرید. انتخای خیابان هم حال و هوای دلچسبی دارد، مغازه هایی که سازهای قدیمی می فروشند، نقاشانی که آثارشان را حراج می کنند و ساختمان اصلی باشگاه گالاتاسرای که در و دیوار تقریبا 100 ساله اش منقش به خطر عربی است و حالاترک ها نمی توانند این خطوط را بخوانند. اما استانبول باز هم فراتر از همه این هاست؛ چرا که فریبندگی های سنتی و مدرن شهر تمامی ندارد، از میراث های تاریخی مانند مساجد و قصرهای سلطنتی گرفته تا کلیساهای بزرگ و بازار باستانی، ایاصوفیه، توپقاپی، کاخ دلمه باغچه، برج گالاتا، کلیسای آب انبار و بازار سنتی استانبول و... همه شان رنگ و بوی تاریخ می دهند.


اگرچه استانبول اروپایی پر شده از مراکز خرید و برج های چند ده طبقه مدرن و ماشین های گرانقیمت، اما آن سویش و در قسمت آسیایی حال و هوای کوچه و بازار و در و دیوارش به کلی متفاوت است. جایی که می شود کوچه باغ های باریک را با قدم زدن روی سنگ فرش های پردست انداز بالا و پایین کرد و هم در و دیوار انبوه خانه های به هم چسبیده را با پنجره هایی طاق نصرت دار دید و هم خانه های بزرگ ویلایی را در دل تپه های مشرف به دریای سیاه.


از فضای عمومی شهر که بگذریم، به معماری استانبول می رسیم؛ معماری خانه، آپارتمان و برج ها در استانبول از اسلوبی چندگانه تبعیت می کند؛ بدین سان که از یک خانه و برج هایی تمام مدرن دیده می شود که نمونه هایش در دیگر شهرهای آسیایی نیست؛ مصالح به کاررفته در این ساختمان ها یا کاملا چوبی است یا تمام فلزی یا کلا شیشه و از آخرین امکانات رفاهی و مدرن در داخل آن استفاده شده است. از دیگر سو خانه های قدیمی استانبول چیزی است شبیه خانه های کوچه باغی شهری مثل رشت یا شیراز پیش از آن که ساخت و سازها هویت آن را از بین برده باشند. در و دیوار بتنی و چوبی با سقف های شیروانی و پر از پنجره و پله های کوتاه.


امروزه معماری استانبول محله به محله متفاوت است؛ بخش آسایی سرسبز و سنتی تر و بافت معماری شهری هم قدیمی تر است. در ساخت و ساز بناهای سنتی، ترک ها بر این اصل استوار هستند که حتی اگر منظر داخلی ساختمان جدید و مدرن است، نمای بیرونی براساس اصول سنتی ساخته شود. همین است که خانه های قدیمی استانبول شباهت به معماری دوران عثمانیان دارد؛ پنجره های قدی بلند، ارتفاع ساختمان، رنگ های روشن و طوسی، درهای بزرگ و ستون های ورودی از شاخصه های این ساختمان هاست. همین معماری دوران عثمانی ها و تلفیق مدرنیته و سنتی است که سالانه گردشگران بسیاری را به این کشور می کشاند.

 

شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

دیوارهای نم زده و مرغ های دریایی

روناک حسینی:

- بابا... بابا... اوپن اوپن...


دختربچه موهای بافته سیاهش را از روی شانه هایش عقب می دهد و یک بسته شکلات M&M به دست، به اصرارش به مرد سیاه چرده با موهای فر ادامه می دهد. مرد بی اعتنا گوشه پیاده رو کنار کیسه خریدش ایستاده و سیگارش را دود می کند. مرد سیاه دیگری که دخترک را با لحنی مرهبان به اسمی عجیب صدا می زند، بسته شکلات را از دستش می گیرد و باز می کند و به دستش می دهد.


حوالی «ینی کاپی» بیشتر از هر جای دیگر شبیه به محله های جنوبی خیابان حافظ تهران است. آخر شب ها مردمی را می بینید که کنار خیابان روی چمن خوابیده اند یا زیر پل رختخواب محقر مقوایی شان را پهن کرده اند. از کوچه های شیب دار سنگ فرش بالا می روید و مرغ های دریایی را می بینید که بیشتر روز و گاهی شب ها بالا ی دیوارهای کوتاه ساختمان ها گشت می زنند.


در این محل جز هتل هایی که در میان ردیف ساختمان های تقریبا هم سطح چند خانه در میان قد کشیده اند، باقی چندان رنگ و رویی ندارند؛ نماهای رنگی قدیمی که تکه تکه رنگ های شان ریخته و غالبا سرخند، سبز و خاکستری. پنجره ها غالبا پرده ندارند یا با پرده های نازک توری ارتباط شان را از خیابان جداکرده اند.

 

کوچه ها غالبا سنگ فرشند و گاهی بساط دست فروش ها پیاده رو را بند می آورد. از شیب کوچه ها که بالا می روید، در میان راه تان مهاجران زیادی را می بینید که به زبان عربی با هم خوش و بش می کنند یا درباره زندگی روزمره گپ می زنند. ساختمان های اطراف هتل ها گاهی تابلوهایی سر در خود آویخته اند و پذیرای مسافرانی هستند که یا هتل گیرشان نیامده یا اجاره اتاقی در یک خانه را به هتل ترجیح داده اند.


به خیابان اصلی که می رید، تابلوی مترو پیداست. میدانی بزرگ با فوج کبوترهایی که گاهی پرواز دسته جمعی شان از بالای سرتان غافلگیرتان می کند، ورودی های مترو را در خود جای داده است. از گیت های امنیتی عبور می کنید و گاهی ناچار می شوید کیف تان را برای مامور حفاظت باز کنید. بعد، از چندین پله پایین می روید و وارد سالن بزرگی می شوید که ورودی چندین خط مجزای قطارهای شهری است. خط حاجی عثمان را که انتخاب کنید، سه، چهار ایستگاه بعد خیابان استقلال است و ساختمان های تقریبا هم سطحش که بیشتر فروشگاه، رستوران و مغازه های اغذیه است. خیابان سنگ فرش را که رو به انتها طی کنید، کوچه های فرعی شیب دار، شما را به محلاتی می رساند که کمتر توریست ها راهی آن جا می شوند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


خانه ها با نمای سیمان رنگی، بیشتر زرد، سرخ و خاکستری اند با سقف های شیب دار؛ آن قدر شبیه به هم که راحتی می توان در کوچه پس کوچه ها گم شد و چند ساعت برای پیدا کردن خیابان اصلی گز کرد. روی قرنیز پنجره خانه ها گلدان های گل چیده شده اند. مغازه های کهنه فروشی بساط شان را به پیاده روها کشانده اند.

 

ساختمان های قدیمی و گاهی خالی از سکنه، انتهای خیابان استقلال بین ساختمان های رنگ وارنگ نمایانند. چوخ اسکی... خیلی قدیمی... ترک ها هم در دیالوگ های شان به این ساختمان ها بتوجه می کنند. از خیابان شلوغ و پررفت و آمد استقلال خسته شده اید؟ از میدان تقسیم سوار کاباتاش فونیکولر شوید و به کاباتاش بروید و کشتی ها را تماشا کنید. خانه های اغلب سفید با سقف های شیب دار رنگی، نماهای نم داده و ریخته. کنار دریا روی یک صندلی در یک کافه روباز بنشینید و ضربات موج به دیواره ساحل را تماشا کنید. چای جوشیده ترکی بخورید و رفت و آمد کشتی ها را تماشا کنید. شاید هم مورد عنایت یک مرغ دریایی قرار گرفتید و اجابت مزاج یک پرنده قول ترک ها برای تان شانس آورد.


یک انتخاب دیگر هم دارید. از همان میدان تقسیم به ینی کاپی برگردید، با مترو از زیر دریا به کادیکوی بروید و میان کافه ها بچرخید در کادیکوی هم از شیب خیابان ها و پیاده روها خلاصی ندارید. روی سنگ فرش ها از کوچه های نه چندان عریض به کوچه ای دیگر، نماهای سنگی ساختمان ها را از نظر می گذرانید چراغ روشن یک کافه در اوایل غروب، شما را به نوشیدن قهوه ترک و کیک دعوت می کند.


خانه ها در این محله اغلب چندان افراشته نیستند. این جا هم ممکن است توی کوچه ها و خیابان ها گم شوید و اگر خواندن روی تابلوها را بلد نباشید، برای پیدا کردن  مسیر برگشت به دردسر می افتید. در محله ها توریست ها کمترند و کتاب فروشی و کافه ها بیشتر. میان کافه هایی که کنار هم صندلی های شان را تا پیاده رو هم کشیده اند، تفاوت شکل صندلی ها و نماها تفاوت ایجاد می کند. می توانید انتخاب کنید در یک کافه چای بخورید که با نمای سنگی سرخ تزیین شده است یا چند کافه آن طرف تر، یک آیریش کافی در یک کافه با نقاشی های یدواری بنوشید که روی میزهایش تصاویری از یک مجله کمیک استریپ چاپ شده است.


بعد از کنار ساختمانهای کنار دریا با رنگ های سفید و خاکستری شان گذر کنید، روین سنگ های بزرگی بنشینید که در کرانه دریا ردیف شده اند و حرکت کشتی ها را تماشا کنید که در مسیر بین جزیره ها در رفت و آمدند. آفتاب در افق کم کم جای خودش را با تاریکی شب عوض می کند و نمای شب ترکیب نور طلایی ساختمان هاست.، در دوردست و مسجدهایی که از دور همه شبیه ایاصوفیه اند.

ژاپن؛ کشوری برای خانه های چوبی


نمای ساختمان ها در ژاپن تلفیقی است از سنت و مدرنیته. آپارتمان و ویلا در ژاپن یا تک نفره هستند یا چندنفره که هر کدام از آنها ویژگی و طراحی مختص به خود را دارند. نکته جالب توجه در ژاپن این است که هر ساختمان عمر مفیدی دارد، 20 سال برای ساختمان های چوبی و 30 سال ساختمان های بتنی.


در ساختمان های سنتی ژاپن هیچ اتاقی نیست که کاربری جداگانه و متمایزی داشته باشد؛ یک اتاق می تواند برای شما هم نقش آشپزخانه را ایفا کند و هم اتاق پذیرایی یا حتی اتاق خواب. در حالی که در ساختمان های مدرن، تمامی این جداسازی ها انجام شده است. در ژاپن تنها دو شرکت بزرگ ساختمان سازی مشهور وجود دارد و تلاش می کنند برای جذب مشتری، خانه ها را از نمای بیرون تا طراحی داخلی و حتی فضای سبز محوطه ساختمان را با نظم خاصی چینش کنند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


ژاپنی ها همیشه به نظم، دقت و هماهنگی شهر بوده اند، در همین راستا برای ساخت و ساز بنا مقررات و ضوابط خاص و سرسختانه ای دارند؛ به طور مثال ساختمان های مستقل یا به اصطلاح ویلایی حتما در نمای بیرونی ساختمان باید از چوب استفاده کنند. سازه های دو در چهار امروزی اخیرا جایگزینی برای خانه های بومی ژاپن شده است.


در این کشور نمای ساختمان های امروزی، در کناره ها یا رو به رو پوشیده از سنگ و سرامیک هایی است که با بتن یا خاک رس ساخته شده اند؛ چرا که این مصالح به راحتی رنگ و لعاب را بر تن خود حفظ می کنند. آسمان خراش های ژاپنی هم اغلب از بتن ساخته می شوند و سقف آنها باید حتما آسفالت شود. از دیگر ضوابط ساختمان سازی در ژاپن این است که حداکثر ارتفاع برای ساختمان های چوبی تنهاه دو طبقه است، البته استثنا هم وجود دارد؛ برخی ساختمان های چوبی اگر از تکنولوژی های نوین ساختمان سازی استفاده کنند، می توانند طبقات را به سه افزایش دهند.


اتاق زیرشیروانی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی به عنوان اتاقی مجزا به شمار می آید، در ژاپن تنها بخشی است که می تواند فضا را پر کند و کارایی دیگری نمی تواند داشته باشد.
ساختمان های بتنی و مدرن اجازه دارند هر چند طبقه را که می خواهند، بسازند، اما به دو طبقه بسنده کرده اند. خانه های محلی و روستایی ژاپن برخی به سبک خانه های جدید و سری سازی شده در ایالات متحده است؛ خانه هایی به هم چسبیده که با یک پارتیشن از هم جدا می شوند و به اعتقاد خودشان هم امنیت را بالا می برد و هم ارتباط را افزایش می دهد.

لندن؛ در آرزوی استاندارد تازه


«بهترین شهر جهان، سزاوار زیباترین خانه هاست»؛ ضرب المثلی مصطلح میان انگلیسی زبان های ساکن لندن است که درخصوص نمای شهری به آن اعتقاد رسخ دارند. دولت و مردم لندن در ساخ خانه های امروزی خود تلاش می کنند از خانه ها، ساختمان های قدیمی و باستانی گرته برداری کنند؛ خانه هایی که به واسطه آنها حالادیگر لندن یکی از بهترین نماهای شهری در دنیا را به خود اختصاص داده؛ اگرچه ساخت و سازهای امروزی فضای شهری را بیش از اندازه کوچک کرده و کیفیت مطلوب خانه ها به تعداد اندکی رسیده است تا جایی که خانه های جدید در لندن از کوچک ترین ها در غرب اروپا به حساب می آیند و این امر برای دولتی که شعارش حفظ بافت تاریخی شهر بوده، غیرقابل توجیه و دفاع است.


معماران و کارشناسان در لندن از عملکرد دولت ناراضی بوده و در آرزوی استانداردهایی تازه برای بهبود وضعیت مسکن در این شهر هستند. ساختمان سازان بریتانیایی بر این باور هستند که تجدید و بازسازی خانه های قدیمی ایده ای شکست خورده است و امروز مردم نیازمند مکانی هستند تا خانواده هایش ان در آرامش به تعالی و پیشرفت برسند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

 

امروز شرکتی در لندن دست به کار شده تا همچون ژاپن، سنت و مدرنیته را تلفیق کند، البته تلفیقی از قوانین پیشین ساختمان سازی و معماری جدید جهان، لندن به طور کلی آرایش شهری مبتنی بر خیابان دارد و ضروری است که سلسله مراتب این آرایش به دقت حفظ شود. برخی خیابان ها آرام هستند و برخی تجاری که با توجه به کارکرد محلات، ساختمان ها نیز طراحی می شوند.


مناطق مسکونی در لندن اغلب منحصر به فرد و مستحکم، سازگار با بافت و معماری تاریخی و ساخته شده از مصالح با یکفیت هستند. دولت به این نتیجه رسیده که خانه های مسکونی نباید حتما از معماری سنتی تبعیت کند، بلکه تنها پس زمینه ای از آن و استفاده از مصالحی با همان کیفیت و منطبق بر آب و هوا کفایت می کند.


لندن شهری است که در آن میلیون ها انسان ا زپیر تا جوان و با فرهنگ و مشاغل مختلف در کنار یکدیگر زندگی می کنند، به همین سبب با توجه به ظرفیت خیابان و آسمان خراش های این شهر، دولت در نظر دارد تا برخی محلات را به حومه شهر منتقل کند، در چنین شرایطی هم فرهنگ محلات قدیمی حفظ می شود و هم فضای خانه کوچک نخواهدشد. مردم و دولت در لندن معتقدند که ظرفیت ساختمان ها و خیابان ها همواره باید کم باقی بماند. شاید کمی نژادپرستانه به نظر بیاید، اما اشخاصی که به هر دلیلی به این شهر سفر می کنند و انگلیسی نیستند، برای اقامت باید ساختمان های خارج از شهر را اجاره کنند؛ آن هم به دلیل متفاوت بودن، فرهنگ، شغل و پیشه.

 



فنلاند؛ بنیانگذاران معماری مدرن


فنلاند؛ کشوری 4.5 میلیون نفری در شمال اروپاست و شهره به کیفیت مطلوب زندگی شهری و رضایت مندی مردم؛ تا جایی که هلسینکی، پایتخت این کشور با یک میلیون نفر جمعیت همواره در زمره بهترین گزینه ها برای مهاجرت بوده است. فنلاندی ها امروز با همت دولت نوردیکیا اسکاندیناوی که عمده تلاش هایش در جهت تامین رفاه اجتماعی مردم است، توانسته در حوزه هایی همچون آموزش و پرورش، رقابت اقتصادی، آزادی های مدنی، کیفیت زندگی و توسعه انسانی بهترین عملکرد را از آن خود کند.


شاید کشورهای اروپایی سریع تر از هر کشور دیگر از مناطق دنیا به مدرنیته و شهرنشینی روی آورده باشند، اما دولت فنلاند تا سال 1950 کارکرد کشاورزی خود را حفظ و در برابر صنعتی شدن مقاومت کرد؛ اما به هر ترتیب شهرنشینی و روی آوردن به زندگی صنعتی امری گریزناپذیر است.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


طبق آماری که سال 2006 از وضعیت زندگی مردمدر فنلاند به ویژه هلسینکی منتشر شد، 4.2 میلیون خانوار در این کشور زندگی می کنند که از این میان 40 درصد خانواده ها تک نفری، 32 درصد دو نفر و 28 درصد سه یا چند نفری هستند و همین امر موجب شده ساختمان های مسکونی در کل کشور 2.1 میلیون باشد و فضای مسکونی به طور متوسط 38 مترمربع به ازای هر نفر.

 

اما دولت فنلاند تلاش می کند تا در عین افزایش جمعیت از مهاجرت گرفته تا تولد مثل، کیفیت سطح زندگی را در حد مطلوب نگه دارد؛ این شامل حال منظر بیرونی ساختمان ها و پاکیزگی نما نیز شده است. دولت حاکم بر سوئومی (به زبان فنلاندی) برای ساخت و ساز ساختمان ها، طراحی و نگهداری منظر بیرونی مسکن، قوانین جدی وضع کرده که برای تمامی شهروندان لازم الاجراست.


از جمله این قوانین می توان به وضع شاخصی برای کنترل کیفیت ساختمان نام برد که بر اساس آن مواردی چون بهره گیری از شیوه های خوب در تنظیم ساخت و ساز، اندازه گیری و ارزیابی مکانیسم های کنترل کیفیت و ایمنی در محل مدظنر گرفته می شود. هر شرکت یا شخصی که تصمیم به ساختمان سازی دارد، باید از سوی آژانس املاک و مستغلات نقشه ای حاوی محل های مجاز و محدودیت های خاص ساختمان سازی تهیه کند؛ این نقشه به مثابه یک نرم افزار است و هر سه ماه یک بار هم باید به روزرسانی شود.


از سویی دیگر مجوز رسمی و  کتبی از سوی اداره آب و فاضلات برای تایید این مسئله که ساختمان مورد نظر یا محل قرارگیری آن به شبکه سراسری آب و فاضلاب متصل باشد، امری غیرقابل اجتناب است؛ اگرچه تنها کسب مجوز کفایت نمی کند و شهرداری هر منطقه از سوی نمایندگان ویژه ای در هر کدام از این سازمان ها پیگیر امر هستند. اما در این میان دولت و شهرداری فنلاند به نحوه ساخت و طراحی ساختمان اهمیت ویژه ای می دهند. به همین منظور پیش از این که حتی کوچک ترین قدمی در راستای ساخت برداشته شود، جلسه ای با حضور هیات نظارت و همه افرادی که به هر نحو در ساخت یک ساختمان دخیل هستند، تشکیل خواهد شد.


در جلسه فوق الذکر از طراح و معمار گرفته تا گروه های نظارتی و مهندس ساختمان باید نظرات خود را اعلام کنند و به درک مشترکی برسند. ارتفاع ساختمان و هماهنگ آن با دیگر ساختمان ها در همسایگی آن، از مواردی است که شهرداران فنلاند تاکید دارند حتما گزارشی از آن تهیه شود؛ چرا که محدوده خط آسمان و نظم محلات را از خصوصیات بارز شهری خود- خاصه در هلسینکی- می دانند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


امروز اما کشورهای اروپایی محدودیت دیگری را برای منع ساخت و سازهای بی رویه و بی قاعده در دستور کار قرار داده اند و دولت فنلاند هم مستثنی از این قاعده نیست؛ برای ساخت یا تعمیر یک ساختمان به مجوز زیست محیطی نیاز است؛ در صورتی که ساختمان مسکونی یا تجاری تهدیدی برای آلودگی محیط زیست شناخته شود، مجوز ساخت به تعویق خواهدافتاد.


بانک جهانی سال 2015براساس پنج مولفه کنترل کیفیت ساختمان؛ در نظر گرفتن مقررات ساختمان سازی، کنترل کیفیت قبل از ساخت و ساز، کنترل کیفیت حین ساخت، مسئولیت بیمه و گواهینامه های حرفه ای، کشورهای دنیا را دسته بندی کرد؛ در راستای این مولفه ها دولت فنلاند از 15 نمره ای که به کنترل کیفی ساختمان تعلق گرفته بود، نمره 10 را کسب کرد؛ در حالی که کشورهایی چون استرالیا، کانادا و مقدونیه توانسته اند نمره 14 را از آن خود کنند و ایران در سطحی پایین تر 8.5 را به دست آورده است.


مالک یا سازنده ساختمان در هلسینکی باید طرح های مورد نظر برای نما و منظر خارجی ساختمان را ضمیمه مدارک ارسالی به شهرداری کند تا بررسی شود که آیا با دیگر همسایگان خود هماهنگی دارد یا خیر. از طرفی دیگر در این کشور روند به گونه ای است که مالک باید طی نامه و فرمی همسایگان همجوار خود را از تصمیم خود مطلع سازد؛ به عبارتی همسایه شما باید در جریان روند ساخت و سازها قرار گرفته و رضایت اش را اعلام کند؛ در غیر این صورت مشمول جریمه خواهدشد. همچنین تمامی فرم ها به همراه آمار و ارقام در سامانه نرم افزاری شهرداری ذخیره و کپی از آن به مرکز ثبت جمعیت فرستاده خواهدشد.


به نظر می رسد ساخت یا تعمیر ساختمان در فنلاند کار بی دردسری نیست؛ چرا که تمامی مولفه ها باید با دیگر ساختمان ها هماهنگی نزدیکی داشته باشد. در آخر این که فنلاندی ها معماری مدرن را مدیون «آوار آلتو» معمار سرشناس فنلاندی هستند که برخی وی را از بنیانگذاران معماری مدرن می دانند.

 



کانادا؛ هویت شهر


کانادا به عنوان دومین کشور بزرگ جهان، سالانه پذیرای مهاجران بسیاری از اقصی نقاط دنیاست؛ از دانشجویان گرفته تا کسانی که رویای زندگی بهتر در ثروتمندترین کشورهای جهان را در سر می پرورانند. کشوری که از 10 فدرال، 11 مرکز اداری و سه قلمرو تشکیل شده، به یقین باید مقررات سخت و جدی برای شهروندان و مهاجران وضع کند، از جمله این ضوابط می توان به ساخت و ساز و طراحی ساختمان ها نام برد.


به اعتقاد کانادایی ها در مناطقی که به ویژه ساکنان فرانسوی دارد، هر دهکده یا شهر هویتی خاص دارد که در نمای ساختمان تجلی پیدا می کند؛ مقایسه، کیفیت مواد، عناصر نما، پرداخت، محوطه سازی و محیطی برای عابران پیاده از جمله مواردی است که باید به آنها دقت ویژه داشت.


تم دهکده ها؛ تاریخی و باستانی یا مدرن و امروزی بودن آن با استفاده از کیفیت مصالح و شیوه های معماری زیبا و دلنشین حفظ می شود. مالک در بنایی که کارکرد تجاری یا صنعتی دارد، باید تجهیزات مکانیکی پشت بام ساختمان را به نحوی مطابق با شخصیت و پرداخت هویتی ساختمان، از دید پنهان کند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


مدیریت شهری در این منطقه جغرافیایی تلاش می کند تا منطق با آب و هوا، در منظر بیرونی ساختمان موادی چون آجر، سنگ، چوب، گچ یا سیمان را ترکیب کند و استفاده از مصاحل مدرن مانند بتن یا دیوارپوش «وینیل» ممنوع است.


آن چه در ساخت و طراحی بنا در دهکده های سنتی و فرانسوی کانادا حائز اهمیت است، رعایت خط آسمان و هماهنگی ظاهر آن با دیگر ساختمان ها در مجاورت بنا یا آن سوی خیابان است. با همه این احوال اگر هر ساختمان به رنگ و شکلی باشد، شهر و محله چه منظره بدی پیدا می کند؟ امادولت کاندا در این خصوص هم چاره ای اندیشیده؛ مهندسان و مالکان تنها اجازه استفاده از تعداد محدودی رنگ مکمل را دارند. بدنه اصلی یا پس زمینه نماب اید از یک رنگ بهره برده باشد، ترجیحا رنگ های ملایم مانند سفید و کرم، رنگ غالب و به کاررفته در لبه ها، گچکاری و دیگر عناصر تزیینی باید با رنگ مورداستفاده در پشت بام تفاوت داشته باشد.


ساختمان های شهرداری باید از رنگ «سبز مسی» به عنوان رنگ غالب سقف و همچنین «قرمز آجری» به عنوان رنگ پس زمینه نما استفاده کنند؛ هدف چیست؟ سهولت در تشخیص ساختمان هایی که کاربری عمومی دارند؛ همه این بناها از طرح و رنگ یکسانی برخوردارند. آن زمان که هوا رو به تاریکی می رود، کافه یا ساختمان های مسکونی و مغازه ها اجازه نصب تابلو با رنگ های نئونی ندارند و تنها از روشنایی های تزیینی نصب شونده روی دیوار استفاده می کنند که آن هم نمودی از سنتی بودن این اماکن است، به ویژه در دهکده ها، منابع نوری که رنگ های گرم با درجه حرارت پایین را از خود ساطع می کنند، به مراتب در اولویت هستند.

 
جهت پنجره ها باید عمودی باشد؛ حتی پنجره های تجاری در طبقه همکف برای سازگاری با طبقات بالا، پنجره و درها باید به طور منظم و متقارن در نما قرار گیرند. طراحی درها جوامع فرانسوی زبان کانادا بخشی جدایی ناپذیر از معماری سنتی است؛ درها اگرچه از طرح های متنوعی برخوردارند، اما چون مهم ترین بعد تزیینی نما هستند، باید در سازگاری لازم با دیگر عناصر باشند و به دقت انتخاب و محافظت شوند؛ در این بخش از نما حتما از رنگ روشن و متناسب با کلیت ساختمان استفاده می شود و درهای فلزی یا شیشه ای توصیه نمی شوند، درهای چوبی و سنتی نیز بخشی از هویت دهکده ها به شمار می آیند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


برای ساخت و ساز بنا در کانادا ملاحظات بسیاری در راستای حفظ هویت شهر یا روستا وجود دارد، از انتخاب در طراحی گرفته تا سبک حروف گذاری و محل قراردادن مناسب تابلوها. سبک حروف گذاری، طراحی و زبان، عامل بسیار مهمی در ایجاد تصویر دهکده فرانسوی است و متقاضی باید حساسیت خود به هویت دهکده فرانسوی را بدین گونه نشان دهد، متن تابلو به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی تهیه می شود، جز در مواردی که ترجمه ممنوع است.


رنگ، طرح و محل نصب هم باید همچون دیگر عناصر ساختمان در سازگاری کامل باشد؛ تعداد بیش از اندازه تابلوها یا تابلوهای بیش از حد بزرگ، ممکن است نظاره کنندگان را به اشتباه انداخته یا دستپاچه کند. به کارگیری تابلوهای چشمک زن، تابلو با قطعات متحرک، تابلوهای موقتی یا پلاکارد، تابلوهای آسیب دیده ممنوع است. پس زمینه هیچ تابلویی در کانادا نباید درخشان، فلورسنت یا انعکاسی باشد.


تازه نوبت به نحوه نصب تابلو می رسد؛ تابلوهای روی دیوار یا سایه بان باید هم تراز با بخش جلویی فروشگاه یا سطح ساختمان نصب شوند و از نظری معماری براساس اندازه، مقیاس، رنگ، موقعیت و نوع مصالح، با نمای ساختمان یکپارچه شود. تابلوهای روی دیوار یا سایه بان هم نباید بیش از 20 سانتی متر از سطح ساختمان بیرون بزند. حروف برجسته یا فرورفته برای تنوع بخشیدن به تابلوها توصیه می شود. خلاصه این که نمای ساختمان در کانادا از جمله مواردی است که به شدت در ساخت و ساز بدان توجه می شود و در نظر نگرفتن هر کدام از پارامترها می تواند مالک یا معمار را به دردسر پرداخت جریمه بیندازد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تصاویر زیبا و شگفت انگیز از حیات وحش، تصاویر زیبا از…تصاویر زیبا از زندگی دانشجویی تصاویر زیبا از باغ گل عکس گربه، عکس های گربه ها، تصاویر عکسهای بسیار دیدنی از زنان زشتی که با آرایش زیبا …عکس های عجیب و غریب سال قبل را ببینید مردی که برای دختران جوان عروسی می گیرد ماجراهای عکس های دیدنی از هواپیماهای جنگنده مدرنعکس های عجیب و غریب سال قبل را ببینید مردی که برای دختران جوان عروسی می گیرد ماجراهای تحقیق معماری ریشه های معماری مدرن سیویلتکتآنچه در پیش روست تاریخ معماری مدرن نیست، بلکه نگره‌ای نظریه پردازانه است و تلاشی را رمان در ایران انسان شناسی و فرهنگانسان‌شناسی، علمی‌ترین رشته علوم انسانی و انسانی‌ترین رشته در علوم استآسیب شناسی کلان شهرها در ایران انسان شناسی و …تهیه و تنظیم ملیحه درگاهی مقدمهمناطق کلان شهری از پدیده های نوظهور قرن بیستم اند که هنر طراحی و نقاشیهنرسمبولیسم نویسنده عباس حیدرنیا جمعه ۱ آبان ۱۳۸۸ نمادگرایی یا سمبولیسم یکی از مکاتب مهندس نقره کار دانشگاه علم و صنعت ایران …دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت بررسی آثار معماری نیکلای مارکف معماری، دکوراسیون …وقتی از معماری دوران معاصر ایران صحبت می‌شود،چند بنای شاخص‌ در تهران و اطراف آن به اولدوز توریسم، تور باکو ، تور سرعین ، ستاره صنعت …تمامی حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به وب سایت اولدوز توریسم می باشد شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


ادامه مطلب ...

نثر روایی معاصر ایران

[ad_1]
اگر قرار باشد بزرگ‏ترین تحول بنیادی را که ادبیات یک کشور می‌تواند از سر بگذراند پی بگیریم، در ایران به جهشی برمی‌خوریم که ادبیات (خاصه نثر) فارسی از قرن گذشته تاکنون از سر گذرانده است. مراد تحولی است که ...
[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زندگینامه شعرا و بزرگان ایرانبخش معرفی شعرا و بزرگان ایران با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز تذکر استفاده از مطالب آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات کتابشناسی جامعه شناسیبوستان ادب مقاله ی حماسه در ادبیاتبوستان ادب گروه زبان و ادبیات فارسی دوره ی متوسطه ی آموزش و پرورش بابلسرقوم لرقومی غیور در طول تاریخقوم لرقومی غیور در طول تاریخ ناشناخته ترین قوم آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات کتابشناسی جامعه شناسی زندگینامه شعرا و بزرگان ایران بخش معرفی شعرا و بزرگان ایران با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز تذکر استفاده از مطالب این بوستان ادب مقاله ی حماسه در ادبیات بوستان ادب گروه زبان و ادبیات فارسی دوره ی متوسطه ی آموزش و پرورش بابلسر قوم لرقومی غیور در طول تاریخ قوم لرقومی غیور در طول تاریخ ناشناخته ترین قوم تاریخ معاصر ایران عکس شاعران معاصر ایران شعرای معاصر ایران ادبیات معاصر ایران معماری معاصر ایران طرح درس تاریخ معاصر ایران نویسندگان معاصر ایران هنرمندان معاصر ایران


ادامه مطلب ...

◄ لذت هنر معاصر در اعماق آب

[ad_1]
مفیدستان:
تین‌نیوز| هفته گذشته مجسمه‌های جیسون تیلور هنرمند بریتانیایی در اولین موزه زیر دریایی اورپا قرار داده شد.

به گزارش تین‌نیوز، آثار جیسون دکاره تیلور، در حالی در کف دریا مستقر شدند که عکس‌ها و خبرهای این رویداد بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت.

بر اساس گزارشات، این مجسمه‌ساز و موسس موزه بیش از 300 اثر هنری را به خانه جدیدشان، «موزه اتلانتیک» انتقال داد. تیلور این پروژه را از سه سال پیش آغاز کرد و آثار او بازتاب مردم معمولی، لحظه‌هایی از زندگی روزانه آنها و برخی چهره‌های شناخته شده است.

موزه آتلانتیک تجربه‌ای یگانه را به علاقه‌مندانش عرضه می‌کند. تجربه‌ای که حتی در روزهای گذشته شرکت‌های مسافری و گردشگری را واداشته است تا به تبلیغ تورهای آن بپردازند.

اما درباره تاثیر فرسایش آب بر این مجسمه‌های بسیار بزرگ جای نگرانی نیست. زیرا آها از سخت‌ترین نوع سیمان دریایی ساخته شده و کارشناسان استحکام آنها را برای 300 سال تضمین کرده‌اند.

علاوه بر این مصالح به کار رفته تاثیر سوء بر محیط زیست دریایی نخواهد داشت. بلعکس زیستگاه جدیدی را برای آبزیان دریایی فراهم می‌کند که در ترکیب با مواد به کار رفته در ساخته مجسمه‌ها و شمایل آنها منظره‌ای فریبنده را ایجاد می‌کند.


در این مجموعه از مرجان‌های مصنوعی با pH خنثی برای جذب برخی از گونه‌های آبی به کار گرفته شده تا بتواند برای بازدیدکنندگان فضایی کاملا طبیعی و نزدیک‌ترین به طبیعت را به نظر آورد.

غواصان می‌توانند این گالری بی‌نظیر را که در عمق ۱۵ متری آب قرار گرفته است ضمن غواصی مشاهده کنند. بازدیدکنندگان معمولی نیز با قایق‌هایی با کف شیشه‌ای از این موزه دیدار خواهند کرد.

این موزه هنرهای معاصر شامل دیواری ۱۰۰ تنی به طول ۳۰ متر، باغ هایی از مجسمه‌های گیاهی و بیش از ۲۰۰ نوع فیگورهای انسانی ساخته شده در این موزه هستند.
 
اما چنین ایده‌های خلاقانه‌ای پیشاپیش، پیشنهادی برای ظرفیت‌های گردشگری ایران نیز هستند. سواحل مرجانی جنوب و شرایط ویژه برای گردشگری ظرفیت‌های بالقوه‌ای هستند که می‌توان با خلاقیت به بهترین نحو از آنها استفاده برد.
 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

عصر ایران زمستان رویایی در روسیه عکس عاشقانه ترین مقاصد دنیا به انتخاب نشنال جئوگرافیک عکس داستان مقاومت دیگران محور نهم اهمّیّت ادبیّات و هنر در پرورش کودکان و نوجوانان از بهترین ابزارهایی که در اصفهانجریان حیات بخش آب در زاینده رود جاری شد خبرگزاری ایمنا رودخانه زاینده رود اصفهان که علیرضا احمدزاده مکتب های ادبیعلیرضا احمدزاده سبک‌های ادبی سبک‌های ادبی روندی را در طول تاریخ ادبی بشر طی کرده است هنرآموز رشته های هنرستان در یک نگاهرشته ساختمان سخن گفتن در مورد این رشته با گذشته تفاوت های اساسی و بنیادین کرده است زبان و ادبیات فارسی تاریخ ادبیات معاصرشماره ی نوشته ۹ ۱۷ ب نیکیتین رمان تاریخی در ادبیات معاصر ایران بخش نخستترجمه کل ریدینگ های زبان انگلیسی چهارم دبیرستانترجمه کل ریدینگ های کتاب زبان انگلیسی سال چهارم دبیرستان درس اول چرا ورزش‌ مهم‌ است‌پول نیوز فلسفه اجرای قانون خودرو گران‌قیمت متعارف تدابیری برای جبران کوتاهی بانک ها در قبال خدا بود و دیگر هیچ نبود، نوشته شهید دکتر مصطفی …اعتراف تلخ جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا در زمان تسخیر لانه جاسوسی ، ایرانی‌ها حیثیت کارگروهی چیست و چطور می‌شود با یک کارگروهی به …اطلاعات و پیش ثبت نام کلاس جی آی اس در شهرسازی عصر ایران زمستان رویایی در روسیه عکس عاشقانه ترین مقاصد دنیا به انتخاب نشنال جئوگرافیک عکس خط علیرضا احمدزاده مکتب های ادبی علیرضا احمدزاده سبک‌های ادبی سبک‌های ادبی روندی را در طول تاریخ ادبی بشر طی کرده است این هنرآموز رشته های هنرستان در یک نگاه رشته ساختمان سخن گفتن در مورد این رشته با گذشته تفاوت های اساسی و بنیادین کرده است، حادثه داستان مقاومت دیگران محور نهم اهمّیّت ادبیّات و هنر در پرورش کودکان و نوجوانان از بهترین ابزارهایی که در انتقال زبان و ادبیات فارسی تاریخ ادبیات معاصر شماره ی نوشته ۹ ۱۷ ب نیکیتین رمان تاریخی در ادبیات معاصر ایران بخش نخست اصفهان جریان حیات بخش آب در زاینده رود جاری شد خبرگزاری ایمنا رودخانه زاینده رود اصفهان که تا دو آموزش ابتدایی پایه و پنجم و ششم حسن حکاک به گزارش معاونت آموزش ابتدایی، بخشنامه شماره مورخ در خصوص اجرای طرح پروژه های ترجمه کل ریدینگ های زبان انگلیسی چهارم دبیرستان ترجمه کل ریدینگ های کتاب زبان انگلیسی سال چهارم دبیرستان درس اول چرا ورزش‌ مهم‌ است‌ پول نیوز فلسفه اجرای قانون خودرو گران‌قیمت متعارف تدابیری برای جبران کوتاهی بانک ها در قبال بخش روستای گرجی محله شهرستان بهشهر گزارش از مجله خانواده سبز اردیبهشت در روستای گرجی محله در نزدیکی بهشهر مردی زندگی می کند هنر معاصر در ایران


ادامه مطلب ...

شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

[ad_1]

مجله مهرگان نو - بهاران آزادی: آلودگی بصری؛ در کشور ما کمتر کسی با این عبارت آشناست. آلودگی بصری یا دیداری همان آشفتگی در منظر بیرونی ساختمان است که نه تنها مخل زیبایی به حساب می آید بلکه سلامتی روانی افراد جامعه را هم تحت تاثیر خود قرار می دهد.

 

انباشت علف هرز در باغچه یک خانه، دود ناشی از کارخانه ها، تابلوهای بزرگ تبلیغاتی با اندازه های متفاوت و رنگ های تند، برج ها و ساختمان های بدمنظر با نوشته های غیرمجاز روی در و دیوارهای آن، دیوارهای فروریخته ساختمان های فرسوده همه و همه آلودگی بصری را معنا و مفهوم می دهند. شاید این سوال که آلودگی بصری چگونه سلامتی فرد و جامعه را به مخاطره می اندازد، فکر شما را هم به خود مشغول کرده باشد.


آشفتگی در شهر دید شما را مسدود و فشار را بر مغز زیاد می کند؛ این یعنی کاهش قدرت تفکر که در اکثر افراد منجر به افسردگی می شود. تحولات گسترده و زیربنایی در پایتخت کشور، اگره حرکتی در جهت مدرنیزه زندگی  کرده است، اما نظم شهری را به هم رخیته و این وظیفه بر عهده مدیریت شهری است که در کنار سیل عظیم ساخت و سازها، به زیبایی شهر توجه کند. بررسی های ما نشان می دهد ساختمان سازی و به تبع آن نماسازی و طراحی ساختمان در کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار قاعده مند است؛ آیا ما توانسته ایم با الگوبرداری از غرب، در جهت زیبایی شهرمان از طریق نمای ساختمان های تلاش کنیم؟ در مطلب حاضر تلاش کردیم به این سوال پاسخ بگوییم.

استانبول؛ تقابل مدرنیته و سنت


خلبان اعلام می کند: «هم اکنون بر فراز استانبول در حال پرواز هستیم و تا دقایقی دیگر در فرودگاه آتاتورک فرود خواهیم آمد.» کافی ست کمی خوش شانس باشی و صندلیت کنار پنجره باشد تا استانبول را از بالا ببینی؛ شهر تپه ها، مساجد و زمینی که انگار از وسط توسط دریا ترک خورده، اما با چند بخیه بزرگ به هم وصله شده است. یک دقیقه خیره شدن به استانبول همانا و آن همه نقش و نگاری که در ذهنت برای همیشه نقش می بندد، همان. از انحنا و پیچ خوردگی های ساحل کارادنیز که بگذریم، به مساجدی با گنبدهای گرد و کروی و با گلدسته های بلند عجیب و غریب می رسیم و خانه های به هم فشرده که سقف برخی شان، حیات خانه دیگری است.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

 

برج هایی که از بالا سقف های شان مهر H خورده، قایق ها و کشتی هایی که به مثابه خال هایی رنگی بر سر و صورت دریا نشسته اند و مرغانی دریایی که در آسمان می چرخند. اما این نگاه از بالا توصیفی دقیق و جامع از استانبول نیست، استانبول را باید پیاده روی کرد. شهری تاریخی با رنگ و بوی سنت و مدرنیته. شهری آسیایی- اروپایی که خون شرقی و غربی در آن امتزاج نمی یابد، بلکه در کنار یکدیگر جریان پیدا می کند؛ هویت های گره خورده و تودرتو در شهری که همه اش را می شود در یک خیابان خلاصه کرد؛ شانزلیزه استانبول یا همان خیابان استقلال در سمت اروپایی.


خیابانی که از میدان تقسیم شروع می شود و دو طرف آن پر است از کافه، رستوران و مراکز خرید. انتخای خیابان هم حال و هوای دلچسبی دارد، مغازه هایی که سازهای قدیمی می فروشند، نقاشانی که آثارشان را حراج می کنند و ساختمان اصلی باشگاه گالاتاسرای که در و دیوار تقریبا 100 ساله اش منقش به خطر عربی است و حالاترک ها نمی توانند این خطوط را بخوانند. اما استانبول باز هم فراتر از همه این هاست؛ چرا که فریبندگی های سنتی و مدرن شهر تمامی ندارد، از میراث های تاریخی مانند مساجد و قصرهای سلطنتی گرفته تا کلیساهای بزرگ و بازار باستانی، ایاصوفیه، توپقاپی، کاخ دلمه باغچه، برج گالاتا، کلیسای آب انبار و بازار سنتی استانبول و... همه شان رنگ و بوی تاریخ می دهند.


اگرچه استانبول اروپایی پر شده از مراکز خرید و برج های چند ده طبقه مدرن و ماشین های گرانقیمت، اما آن سویش و در قسمت آسیایی حال و هوای کوچه و بازار و در و دیوارش به کلی متفاوت است. جایی که می شود کوچه باغ های باریک را با قدم زدن روی سنگ فرش های پردست انداز بالا و پایین کرد و هم در و دیوار انبوه خانه های به هم چسبیده را با پنجره هایی طاق نصرت دار دید و هم خانه های بزرگ ویلایی را در دل تپه های مشرف به دریای سیاه.


از فضای عمومی شهر که بگذریم، به معماری استانبول می رسیم؛ معماری خانه، آپارتمان و برج ها در استانبول از اسلوبی چندگانه تبعیت می کند؛ بدین سان که از یک خانه و برج هایی تمام مدرن دیده می شود که نمونه هایش در دیگر شهرهای آسیایی نیست؛ مصالح به کاررفته در این ساختمان ها یا کاملا چوبی است یا تمام فلزی یا کلا شیشه و از آخرین امکانات رفاهی و مدرن در داخل آن استفاده شده است. از دیگر سو خانه های قدیمی استانبول چیزی است شبیه خانه های کوچه باغی شهری مثل رشت یا شیراز پیش از آن که ساخت و سازها هویت آن را از بین برده باشند. در و دیوار بتنی و چوبی با سقف های شیروانی و پر از پنجره و پله های کوتاه.


امروزه معماری استانبول محله به محله متفاوت است؛ بخش آسایی سرسبز و سنتی تر و بافت معماری شهری هم قدیمی تر است. در ساخت و ساز بناهای سنتی، ترک ها بر این اصل استوار هستند که حتی اگر منظر داخلی ساختمان جدید و مدرن است، نمای بیرونی براساس اصول سنتی ساخته شود. همین است که خانه های قدیمی استانبول شباهت به معماری دوران عثمانیان دارد؛ پنجره های قدی بلند، ارتفاع ساختمان، رنگ های روشن و طوسی، درهای بزرگ و ستون های ورودی از شاخصه های این ساختمان هاست. همین معماری دوران عثمانی ها و تلفیق مدرنیته و سنتی است که سالانه گردشگران بسیاری را به این کشور می کشاند.

 

شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

دیوارهای نم زده و مرغ های دریایی

روناک حسینی:

- بابا... بابا... اوپن اوپن...


دختربچه موهای بافته سیاهش را از روی شانه هایش عقب می دهد و یک بسته شکلات M&M به دست، به اصرارش به مرد سیاه چرده با موهای فر ادامه می دهد. مرد بی اعتنا گوشه پیاده رو کنار کیسه خریدش ایستاده و سیگارش را دود می کند. مرد سیاه دیگری که دخترک را با لحنی مرهبان به اسمی عجیب صدا می زند، بسته شکلات را از دستش می گیرد و باز می کند و به دستش می دهد.


حوالی «ینی کاپی» بیشتر از هر جای دیگر شبیه به محله های جنوبی خیابان حافظ تهران است. آخر شب ها مردمی را می بینید که کنار خیابان روی چمن خوابیده اند یا زیر پل رختخواب محقر مقوایی شان را پهن کرده اند. از کوچه های شیب دار سنگ فرش بالا می روید و مرغ های دریایی را می بینید که بیشتر روز و گاهی شب ها بالا ی دیوارهای کوتاه ساختمان ها گشت می زنند.


در این محل جز هتل هایی که در میان ردیف ساختمان های تقریبا هم سطح چند خانه در میان قد کشیده اند، باقی چندان رنگ و رویی ندارند؛ نماهای رنگی قدیمی که تکه تکه رنگ های شان ریخته و غالبا سرخند، سبز و خاکستری. پنجره ها غالبا پرده ندارند یا با پرده های نازک توری ارتباط شان را از خیابان جداکرده اند.

 

کوچه ها غالبا سنگ فرشند و گاهی بساط دست فروش ها پیاده رو را بند می آورد. از شیب کوچه ها که بالا می روید، در میان راه تان مهاجران زیادی را می بینید که به زبان عربی با هم خوش و بش می کنند یا درباره زندگی روزمره گپ می زنند. ساختمان های اطراف هتل ها گاهی تابلوهایی سر در خود آویخته اند و پذیرای مسافرانی هستند که یا هتل گیرشان نیامده یا اجاره اتاقی در یک خانه را به هتل ترجیح داده اند.


به خیابان اصلی که می رید، تابلوی مترو پیداست. میدانی بزرگ با فوج کبوترهایی که گاهی پرواز دسته جمعی شان از بالای سرتان غافلگیرتان می کند، ورودی های مترو را در خود جای داده است. از گیت های امنیتی عبور می کنید و گاهی ناچار می شوید کیف تان را برای مامور حفاظت باز کنید. بعد، از چندین پله پایین می روید و وارد سالن بزرگی می شوید که ورودی چندین خط مجزای قطارهای شهری است. خط حاجی عثمان را که انتخاب کنید، سه، چهار ایستگاه بعد خیابان استقلال است و ساختمان های تقریبا هم سطحش که بیشتر فروشگاه، رستوران و مغازه های اغذیه است. خیابان سنگ فرش را که رو به انتها طی کنید، کوچه های فرعی شیب دار، شما را به محلاتی می رساند که کمتر توریست ها راهی آن جا می شوند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


خانه ها با نمای سیمان رنگی، بیشتر زرد، سرخ و خاکستری اند با سقف های شیب دار؛ آن قدر شبیه به هم که راحتی می توان در کوچه پس کوچه ها گم شد و چند ساعت برای پیدا کردن خیابان اصلی گز کرد. روی قرنیز پنجره خانه ها گلدان های گل چیده شده اند. مغازه های کهنه فروشی بساط شان را به پیاده روها کشانده اند.

 

ساختمان های قدیمی و گاهی خالی از سکنه، انتهای خیابان استقلال بین ساختمان های رنگ وارنگ نمایانند. چوخ اسکی... خیلی قدیمی... ترک ها هم در دیالوگ های شان به این ساختمان ها بتوجه می کنند. از خیابان شلوغ و پررفت و آمد استقلال خسته شده اید؟ از میدان تقسیم سوار کاباتاش فونیکولر شوید و به کاباتاش بروید و کشتی ها را تماشا کنید. خانه های اغلب سفید با سقف های شیب دار رنگی، نماهای نم داده و ریخته. کنار دریا روی یک صندلی در یک کافه روباز بنشینید و ضربات موج به دیواره ساحل را تماشا کنید. چای جوشیده ترکی بخورید و رفت و آمد کشتی ها را تماشا کنید. شاید هم مورد عنایت یک مرغ دریایی قرار گرفتید و اجابت مزاج یک پرنده قول ترک ها برای تان شانس آورد.


یک انتخاب دیگر هم دارید. از همان میدان تقسیم به ینی کاپی برگردید، با مترو از زیر دریا به کادیکوی بروید و میان کافه ها بچرخید در کادیکوی هم از شیب خیابان ها و پیاده روها خلاصی ندارید. روی سنگ فرش ها از کوچه های نه چندان عریض به کوچه ای دیگر، نماهای سنگی ساختمان ها را از نظر می گذرانید چراغ روشن یک کافه در اوایل غروب، شما را به نوشیدن قهوه ترک و کیک دعوت می کند.


خانه ها در این محله اغلب چندان افراشته نیستند. این جا هم ممکن است توی کوچه ها و خیابان ها گم شوید و اگر خواندن روی تابلوها را بلد نباشید، برای پیدا کردن  مسیر برگشت به دردسر می افتید. در محله ها توریست ها کمترند و کتاب فروشی و کافه ها بیشتر. میان کافه هایی که کنار هم صندلی های شان را تا پیاده رو هم کشیده اند، تفاوت شکل صندلی ها و نماها تفاوت ایجاد می کند. می توانید انتخاب کنید در یک کافه چای بخورید که با نمای سنگی سرخ تزیین شده است یا چند کافه آن طرف تر، یک آیریش کافی در یک کافه با نقاشی های یدواری بنوشید که روی میزهایش تصاویری از یک مجله کمیک استریپ چاپ شده است.


بعد از کنار ساختمانهای کنار دریا با رنگ های سفید و خاکستری شان گذر کنید، روین سنگ های بزرگی بنشینید که در کرانه دریا ردیف شده اند و حرکت کشتی ها را تماشا کنید که در مسیر بین جزیره ها در رفت و آمدند. آفتاب در افق کم کم جای خودش را با تاریکی شب عوض می کند و نمای شب ترکیب نور طلایی ساختمان هاست.، در دوردست و مسجدهایی که از دور همه شبیه ایاصوفیه اند.

ژاپن؛ کشوری برای خانه های چوبی


نمای ساختمان ها در ژاپن تلفیقی است از سنت و مدرنیته. آپارتمان و ویلا در ژاپن یا تک نفره هستند یا چندنفره که هر کدام از آنها ویژگی و طراحی مختص به خود را دارند. نکته جالب توجه در ژاپن این است که هر ساختمان عمر مفیدی دارد، 20 سال برای ساختمان های چوبی و 30 سال ساختمان های بتنی.


در ساختمان های سنتی ژاپن هیچ اتاقی نیست که کاربری جداگانه و متمایزی داشته باشد؛ یک اتاق می تواند برای شما هم نقش آشپزخانه را ایفا کند و هم اتاق پذیرایی یا حتی اتاق خواب. در حالی که در ساختمان های مدرن، تمامی این جداسازی ها انجام شده است. در ژاپن تنها دو شرکت بزرگ ساختمان سازی مشهور وجود دارد و تلاش می کنند برای جذب مشتری، خانه ها را از نمای بیرون تا طراحی داخلی و حتی فضای سبز محوطه ساختمان را با نظم خاصی چینش کنند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


ژاپنی ها همیشه به نظم، دقت و هماهنگی شهر بوده اند، در همین راستا برای ساخت و ساز بنا مقررات و ضوابط خاص و سرسختانه ای دارند؛ به طور مثال ساختمان های مستقل یا به اصطلاح ویلایی حتما در نمای بیرونی ساختمان باید از چوب استفاده کنند. سازه های دو در چهار امروزی اخیرا جایگزینی برای خانه های بومی ژاپن شده است.


در این کشور نمای ساختمان های امروزی، در کناره ها یا رو به رو پوشیده از سنگ و سرامیک هایی است که با بتن یا خاک رس ساخته شده اند؛ چرا که این مصالح به راحتی رنگ و لعاب را بر تن خود حفظ می کنند. آسمان خراش های ژاپنی هم اغلب از بتن ساخته می شوند و سقف آنها باید حتما آسفالت شود. از دیگر ضوابط ساختمان سازی در ژاپن این است که حداکثر ارتفاع برای ساختمان های چوبی تنهاه دو طبقه است، البته استثنا هم وجود دارد؛ برخی ساختمان های چوبی اگر از تکنولوژی های نوین ساختمان سازی استفاده کنند، می توانند طبقات را به سه افزایش دهند.


اتاق زیرشیروانی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی به عنوان اتاقی مجزا به شمار می آید، در ژاپن تنها بخشی است که می تواند فضا را پر کند و کارایی دیگری نمی تواند داشته باشد.
ساختمان های بتنی و مدرن اجازه دارند هر چند طبقه را که می خواهند، بسازند، اما به دو طبقه بسنده کرده اند. خانه های محلی و روستایی ژاپن برخی به سبک خانه های جدید و سری سازی شده در ایالات متحده است؛ خانه هایی به هم چسبیده که با یک پارتیشن از هم جدا می شوند و به اعتقاد خودشان هم امنیت را بالا می برد و هم ارتباط را افزایش می دهد.

لندن؛ در آرزوی استاندارد تازه


«بهترین شهر جهان، سزاوار زیباترین خانه هاست»؛ ضرب المثلی مصطلح میان انگلیسی زبان های ساکن لندن است که درخصوص نمای شهری به آن اعتقاد رسخ دارند. دولت و مردم لندن در ساخ خانه های امروزی خود تلاش می کنند از خانه ها، ساختمان های قدیمی و باستانی گرته برداری کنند؛ خانه هایی که به واسطه آنها حالادیگر لندن یکی از بهترین نماهای شهری در دنیا را به خود اختصاص داده؛ اگرچه ساخت و سازهای امروزی فضای شهری را بیش از اندازه کوچک کرده و کیفیت مطلوب خانه ها به تعداد اندکی رسیده است تا جایی که خانه های جدید در لندن از کوچک ترین ها در غرب اروپا به حساب می آیند و این امر برای دولتی که شعارش حفظ بافت تاریخی شهر بوده، غیرقابل توجیه و دفاع است.


معماران و کارشناسان در لندن از عملکرد دولت ناراضی بوده و در آرزوی استانداردهایی تازه برای بهبود وضعیت مسکن در این شهر هستند. ساختمان سازان بریتانیایی بر این باور هستند که تجدید و بازسازی خانه های قدیمی ایده ای شکست خورده است و امروز مردم نیازمند مکانی هستند تا خانواده هایش ان در آرامش به تعالی و پیشرفت برسند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر

 

امروز شرکتی در لندن دست به کار شده تا همچون ژاپن، سنت و مدرنیته را تلفیق کند، البته تلفیقی از قوانین پیشین ساختمان سازی و معماری جدید جهان، لندن به طور کلی آرایش شهری مبتنی بر خیابان دارد و ضروری است که سلسله مراتب این آرایش به دقت حفظ شود. برخی خیابان ها آرام هستند و برخی تجاری که با توجه به کارکرد محلات، ساختمان ها نیز طراحی می شوند.


مناطق مسکونی در لندن اغلب منحصر به فرد و مستحکم، سازگار با بافت و معماری تاریخی و ساخته شده از مصالح با یکفیت هستند. دولت به این نتیجه رسیده که خانه های مسکونی نباید حتما از معماری سنتی تبعیت کند، بلکه تنها پس زمینه ای از آن و استفاده از مصالحی با همان کیفیت و منطبق بر آب و هوا کفایت می کند.


لندن شهری است که در آن میلیون ها انسان ا زپیر تا جوان و با فرهنگ و مشاغل مختلف در کنار یکدیگر زندگی می کنند، به همین سبب با توجه به ظرفیت خیابان و آسمان خراش های این شهر، دولت در نظر دارد تا برخی محلات را به حومه شهر منتقل کند، در چنین شرایطی هم فرهنگ محلات قدیمی حفظ می شود و هم فضای خانه کوچک نخواهدشد. مردم و دولت در لندن معتقدند که ظرفیت ساختمان ها و خیابان ها همواره باید کم باقی بماند. شاید کمی نژادپرستانه به نظر بیاید، اما اشخاصی که به هر دلیلی به این شهر سفر می کنند و انگلیسی نیستند، برای اقامت باید ساختمان های خارج از شهر را اجاره کنند؛ آن هم به دلیل متفاوت بودن، فرهنگ، شغل و پیشه.

 



فنلاند؛ بنیانگذاران معماری مدرن


فنلاند؛ کشوری 4.5 میلیون نفری در شمال اروپاست و شهره به کیفیت مطلوب زندگی شهری و رضایت مندی مردم؛ تا جایی که هلسینکی، پایتخت این کشور با یک میلیون نفر جمعیت همواره در زمره بهترین گزینه ها برای مهاجرت بوده است. فنلاندی ها امروز با همت دولت نوردیکیا اسکاندیناوی که عمده تلاش هایش در جهت تامین رفاه اجتماعی مردم است، توانسته در حوزه هایی همچون آموزش و پرورش، رقابت اقتصادی، آزادی های مدنی، کیفیت زندگی و توسعه انسانی بهترین عملکرد را از آن خود کند.


شاید کشورهای اروپایی سریع تر از هر کشور دیگر از مناطق دنیا به مدرنیته و شهرنشینی روی آورده باشند، اما دولت فنلاند تا سال 1950 کارکرد کشاورزی خود را حفظ و در برابر صنعتی شدن مقاومت کرد؛ اما به هر ترتیب شهرنشینی و روی آوردن به زندگی صنعتی امری گریزناپذیر است.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


طبق آماری که سال 2006 از وضعیت زندگی مردمدر فنلاند به ویژه هلسینکی منتشر شد، 4.2 میلیون خانوار در این کشور زندگی می کنند که از این میان 40 درصد خانواده ها تک نفری، 32 درصد دو نفر و 28 درصد سه یا چند نفری هستند و همین امر موجب شده ساختمان های مسکونی در کل کشور 2.1 میلیون باشد و فضای مسکونی به طور متوسط 38 مترمربع به ازای هر نفر.

 

اما دولت فنلاند تلاش می کند تا در عین افزایش جمعیت از مهاجرت گرفته تا تولد مثل، کیفیت سطح زندگی را در حد مطلوب نگه دارد؛ این شامل حال منظر بیرونی ساختمان ها و پاکیزگی نما نیز شده است. دولت حاکم بر سوئومی (به زبان فنلاندی) برای ساخت و ساز ساختمان ها، طراحی و نگهداری منظر بیرونی مسکن، قوانین جدی وضع کرده که برای تمامی شهروندان لازم الاجراست.


از جمله این قوانین می توان به وضع شاخصی برای کنترل کیفیت ساختمان نام برد که بر اساس آن مواردی چون بهره گیری از شیوه های خوب در تنظیم ساخت و ساز، اندازه گیری و ارزیابی مکانیسم های کنترل کیفیت و ایمنی در محل مدظنر گرفته می شود. هر شرکت یا شخصی که تصمیم به ساختمان سازی دارد، باید از سوی آژانس املاک و مستغلات نقشه ای حاوی محل های مجاز و محدودیت های خاص ساختمان سازی تهیه کند؛ این نقشه به مثابه یک نرم افزار است و هر سه ماه یک بار هم باید به روزرسانی شود.


از سویی دیگر مجوز رسمی و  کتبی از سوی اداره آب و فاضلات برای تایید این مسئله که ساختمان مورد نظر یا محل قرارگیری آن به شبکه سراسری آب و فاضلاب متصل باشد، امری غیرقابل اجتناب است؛ اگرچه تنها کسب مجوز کفایت نمی کند و شهرداری هر منطقه از سوی نمایندگان ویژه ای در هر کدام از این سازمان ها پیگیر امر هستند. اما در این میان دولت و شهرداری فنلاند به نحوه ساخت و طراحی ساختمان اهمیت ویژه ای می دهند. به همین منظور پیش از این که حتی کوچک ترین قدمی در راستای ساخت برداشته شود، جلسه ای با حضور هیات نظارت و همه افرادی که به هر نحو در ساخت یک ساختمان دخیل هستند، تشکیل خواهد شد.


در جلسه فوق الذکر از طراح و معمار گرفته تا گروه های نظارتی و مهندس ساختمان باید نظرات خود را اعلام کنند و به درک مشترکی برسند. ارتفاع ساختمان و هماهنگ آن با دیگر ساختمان ها در همسایگی آن، از مواردی است که شهرداران فنلاند تاکید دارند حتما گزارشی از آن تهیه شود؛ چرا که محدوده خط آسمان و نظم محلات را از خصوصیات بارز شهری خود- خاصه در هلسینکی- می دانند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


امروز اما کشورهای اروپایی محدودیت دیگری را برای منع ساخت و سازهای بی رویه و بی قاعده در دستور کار قرار داده اند و دولت فنلاند هم مستثنی از این قاعده نیست؛ برای ساخت یا تعمیر یک ساختمان به مجوز زیست محیطی نیاز است؛ در صورتی که ساختمان مسکونی یا تجاری تهدیدی برای آلودگی محیط زیست شناخته شود، مجوز ساخت به تعویق خواهدافتاد.


بانک جهانی سال 2015براساس پنج مولفه کنترل کیفیت ساختمان؛ در نظر گرفتن مقررات ساختمان سازی، کنترل کیفیت قبل از ساخت و ساز، کنترل کیفیت حین ساخت، مسئولیت بیمه و گواهینامه های حرفه ای، کشورهای دنیا را دسته بندی کرد؛ در راستای این مولفه ها دولت فنلاند از 15 نمره ای که به کنترل کیفی ساختمان تعلق گرفته بود، نمره 10 را کسب کرد؛ در حالی که کشورهایی چون استرالیا، کانادا و مقدونیه توانسته اند نمره 14 را از آن خود کنند و ایران در سطحی پایین تر 8.5 را به دست آورده است.


مالک یا سازنده ساختمان در هلسینکی باید طرح های مورد نظر برای نما و منظر خارجی ساختمان را ضمیمه مدارک ارسالی به شهرداری کند تا بررسی شود که آیا با دیگر همسایگان خود هماهنگی دارد یا خیر. از طرفی دیگر در این کشور روند به گونه ای است که مالک باید طی نامه و فرمی همسایگان همجوار خود را از تصمیم خود مطلع سازد؛ به عبارتی همسایه شما باید در جریان روند ساخت و سازها قرار گرفته و رضایت اش را اعلام کند؛ در غیر این صورت مشمول جریمه خواهدشد. همچنین تمامی فرم ها به همراه آمار و ارقام در سامانه نرم افزاری شهرداری ذخیره و کپی از آن به مرکز ثبت جمعیت فرستاده خواهدشد.


به نظر می رسد ساخت یا تعمیر ساختمان در فنلاند کار بی دردسری نیست؛ چرا که تمامی مولفه ها باید با دیگر ساختمان ها هماهنگی نزدیکی داشته باشد. در آخر این که فنلاندی ها معماری مدرن را مدیون «آوار آلتو» معمار سرشناس فنلاندی هستند که برخی وی را از بنیانگذاران معماری مدرن می دانند.

 



کانادا؛ هویت شهر


کانادا به عنوان دومین کشور بزرگ جهان، سالانه پذیرای مهاجران بسیاری از اقصی نقاط دنیاست؛ از دانشجویان گرفته تا کسانی که رویای زندگی بهتر در ثروتمندترین کشورهای جهان را در سر می پرورانند. کشوری که از 10 فدرال، 11 مرکز اداری و سه قلمرو تشکیل شده، به یقین باید مقررات سخت و جدی برای شهروندان و مهاجران وضع کند، از جمله این ضوابط می توان به ساخت و ساز و طراحی ساختمان ها نام برد.


به اعتقاد کانادایی ها در مناطقی که به ویژه ساکنان فرانسوی دارد، هر دهکده یا شهر هویتی خاص دارد که در نمای ساختمان تجلی پیدا می کند؛ مقایسه، کیفیت مواد، عناصر نما، پرداخت، محوطه سازی و محیطی برای عابران پیاده از جمله مواردی است که باید به آنها دقت ویژه داشت.


تم دهکده ها؛ تاریخی و باستانی یا مدرن و امروزی بودن آن با استفاده از کیفیت مصالح و شیوه های معماری زیبا و دلنشین حفظ می شود. مالک در بنایی که کارکرد تجاری یا صنعتی دارد، باید تجهیزات مکانیکی پشت بام ساختمان را به نحوی مطابق با شخصیت و پرداخت هویتی ساختمان، از دید پنهان کند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


مدیریت شهری در این منطقه جغرافیایی تلاش می کند تا منطق با آب و هوا، در منظر بیرونی ساختمان موادی چون آجر، سنگ، چوب، گچ یا سیمان را ترکیب کند و استفاده از مصاحل مدرن مانند بتن یا دیوارپوش «وینیل» ممنوع است.


آن چه در ساخت و طراحی بنا در دهکده های سنتی و فرانسوی کانادا حائز اهمیت است، رعایت خط آسمان و هماهنگی ظاهر آن با دیگر ساختمان ها در مجاورت بنا یا آن سوی خیابان است. با همه این احوال اگر هر ساختمان به رنگ و شکلی باشد، شهر و محله چه منظره بدی پیدا می کند؟ امادولت کاندا در این خصوص هم چاره ای اندیشیده؛ مهندسان و مالکان تنها اجازه استفاده از تعداد محدودی رنگ مکمل را دارند. بدنه اصلی یا پس زمینه نماب اید از یک رنگ بهره برده باشد، ترجیحا رنگ های ملایم مانند سفید و کرم، رنگ غالب و به کاررفته در لبه ها، گچکاری و دیگر عناصر تزیینی باید با رنگ مورداستفاده در پشت بام تفاوت داشته باشد.


ساختمان های شهرداری باید از رنگ «سبز مسی» به عنوان رنگ غالب سقف و همچنین «قرمز آجری» به عنوان رنگ پس زمینه نما استفاده کنند؛ هدف چیست؟ سهولت در تشخیص ساختمان هایی که کاربری عمومی دارند؛ همه این بناها از طرح و رنگ یکسانی برخوردارند. آن زمان که هوا رو به تاریکی می رود، کافه یا ساختمان های مسکونی و مغازه ها اجازه نصب تابلو با رنگ های نئونی ندارند و تنها از روشنایی های تزیینی نصب شونده روی دیوار استفاده می کنند که آن هم نمودی از سنتی بودن این اماکن است، به ویژه در دهکده ها، منابع نوری که رنگ های گرم با درجه حرارت پایین را از خود ساطع می کنند، به مراتب در اولویت هستند.

 
جهت پنجره ها باید عمودی باشد؛ حتی پنجره های تجاری در طبقه همکف برای سازگاری با طبقات بالا، پنجره و درها باید به طور منظم و متقارن در نما قرار گیرند. طراحی درها جوامع فرانسوی زبان کانادا بخشی جدایی ناپذیر از معماری سنتی است؛ درها اگرچه از طرح های متنوعی برخوردارند، اما چون مهم ترین بعد تزیینی نما هستند، باید در سازگاری لازم با دیگر عناصر باشند و به دقت انتخاب و محافظت شوند؛ در این بخش از نما حتما از رنگ روشن و متناسب با کلیت ساختمان استفاده می شود و درهای فلزی یا شیشه ای توصیه نمی شوند، درهای چوبی و سنتی نیز بخشی از هویت دهکده ها به شمار می آیند.

 

 شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


برای ساخت و ساز بنا در کانادا ملاحظات بسیاری در راستای حفظ هویت شهر یا روستا وجود دارد، از انتخاب در طراحی گرفته تا سبک حروف گذاری و محل قراردادن مناسب تابلوها. سبک حروف گذاری، طراحی و زبان، عامل بسیار مهمی در ایجاد تصویر دهکده فرانسوی است و متقاضی باید حساسیت خود به هویت دهکده فرانسوی را بدین گونه نشان دهد، متن تابلو به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی تهیه می شود، جز در مواردی که ترجمه ممنوع است.


رنگ، طرح و محل نصب هم باید همچون دیگر عناصر ساختمان در سازگاری کامل باشد؛ تعداد بیش از اندازه تابلوها یا تابلوهای بیش از حد بزرگ، ممکن است نظاره کنندگان را به اشتباه انداخته یا دستپاچه کند. به کارگیری تابلوهای چشمک زن، تابلو با قطعات متحرک، تابلوهای موقتی یا پلاکارد، تابلوهای آسیب دیده ممنوع است. پس زمینه هیچ تابلویی در کانادا نباید درخشان، فلورسنت یا انعکاسی باشد.


تازه نوبت به نحوه نصب تابلو می رسد؛ تابلوهای روی دیوار یا سایه بان باید هم تراز با بخش جلویی فروشگاه یا سطح ساختمان نصب شوند و از نظری معماری براساس اندازه، مقیاس، رنگ، موقعیت و نوع مصالح، با نمای ساختمان یکپارچه شود. تابلوهای روی دیوار یا سایه بان هم نباید بیش از 20 سانتی متر از سطح ساختمان بیرون بزند. حروف برجسته یا فرورفته برای تنوع بخشیدن به تابلوها توصیه می شود. خلاصه این که نمای ساختمان در کانادا از جمله مواردی است که به شدت در ساخت و ساز بدان توجه می شود و در نظر نگرفتن هر کدام از پارامترها می تواند مالک یا معمار را به دردسر پرداخت جریمه بیندازد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تصاویر زیبا و شگفت انگیز از حیات وحش، تصاویر زیبا از…تصاویر زیبا از زندگی دانشجویی تصاویر زیبا از باغ گل عکس گربه، عکس های گربه ها، تصاویر عکسهای بسیار دیدنی از زنان زشتی که با آرایش زیبا …عکس های عجیب و غریب سال قبل را ببینید مردی که برای دختران جوان عروسی می گیرد ماجراهای عکس های دیدنی از هواپیماهای جنگنده مدرنعکس های عجیب و غریب سال قبل را ببینید مردی که برای دختران جوان عروسی می گیرد ماجراهای تحقیق معماری ریشه های معماری مدرن سیویلتکتآنچه در پیش روست تاریخ معماری مدرن نیست، بلکه نگره‌ای نظریه پردازانه است و تلاشی را رمان در ایران انسان شناسی و فرهنگانسان‌شناسی، علمی‌ترین رشته علوم انسانی و انسانی‌ترین رشته در علوم استآسیب شناسی کلان شهرها در ایران انسان شناسی و …تهیه و تنظیم ملیحه درگاهی مقدمهمناطق کلان شهری از پدیده های نوظهور قرن بیستم اند که هنر طراحی و نقاشیهنرسمبولیسم نویسنده عباس حیدرنیا جمعه ۱ آبان ۱۳۸۸ نمادگرایی یا سمبولیسم یکی از مکاتب مهندس نقره کار دانشگاه علم و صنعت ایران …دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت بررسی آثار معماری نیکلای مارکف معماری، دکوراسیون …وقتی از معماری دوران معاصر ایران صحبت می‌شود،چند بنای شاخص‌ در تهران و اطراف آن به اولدوز توریسم، تور باکو ، تور سرعین ، ستاره صنعت …تمامی حقوق مادی و معنوی محفوظ و متعلق به وب سایت اولدوز توریسم می باشد شهرهای زیبا و مدرن از چشم انسان معاصر


ادامه مطلب ...

نثر روایی معاصر ایران

[ad_1]
اگر قرار باشد بزرگ‏ترین تحول بنیادی را که ادبیات یک کشور می‌تواند از سر بگذراند پی بگیریم، در ایران به جهشی برمی‌خوریم که ادبیات (خاصه نثر) فارسی از قرن گذشته تاکنون از سر گذرانده است. مراد تحولی است که ...
[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زندگینامه شعرا و بزرگان ایرانبخش معرفی شعرا و بزرگان ایران با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز تذکر استفاده از مطالب آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات کتابشناسی جامعه شناسیبوستان ادب مقاله ی حماسه در ادبیاتبوستان ادب گروه زبان و ادبیات فارسی دوره ی متوسطه ی آموزش و پرورش بابلسرقوم لرقومی غیور در طول تاریخقوم لرقومی غیور در طول تاریخ ناشناخته ترین قوم آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات آثار مربوط به جامعه شناسی ارتباطات کتابشناسی جامعه شناسی زندگینامه شعرا و بزرگان ایران بخش معرفی شعرا و بزرگان ایران با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز تذکر استفاده از مطالب این بوستان ادب مقاله ی حماسه در ادبیات بوستان ادب گروه زبان و ادبیات فارسی دوره ی متوسطه ی آموزش و پرورش بابلسر قوم لرقومی غیور در طول تاریخ قوم لرقومی غیور در طول تاریخ ناشناخته ترین قوم تاریخ معاصر ایران عکس شاعران معاصر ایران شعرای معاصر ایران ادبیات معاصر ایران معماری معاصر ایران طرح درس تاریخ معاصر ایران نویسندگان معاصر ایران هنرمندان معاصر ایران


ادامه مطلب ...

تجدید نظر طلبی درباره حدیث در روزگار معاصر

[ad_1]

احساس ضرورت بازنگری در میراث حدیثی، به‌ویژه در میان اهل‌سنت و با توجه به پژوهش‌های پرسش‌برانگیز خاورشناسان، در دوره اخیر موجب پدید آمدن جریان‌ها و آثاری شد که مجموعآ می‌توان آن‌ها را جریان‌ها و آثار تجدیدنظرطلبانه نامید.

انواع آثار تجدیدنظرطلب

آثار تجدیدنظرطلبی در حدیث، برخی در واکنش به شبهه‌ها و پرسش‌ها و احیاناً اعتراض‌های نسل جدید است؛ برخی حاصل تأملات انتقادیِ درباره بخش عظیمی از میراث حدیثی است و برخی صرفاً تأمل در این میراث و معطوف به درک ضرورت‌هاست.

ریشه تجدیدنظرطلبی حدیثی

در سده‌های گذشته، موضوع عدالت صحابه و اندکی بعد موضوع صحت روایات صحاح شش‌گانه، به‌ویژه صحیح بخاری و مسلم، در میان اهل‌سنت، تأمل‌برانگیز شد.

عدالت صحابه

اساساً در روزگار صحابیان، بلکه در عهد تابعین نیز، موضوع عدالت تمام صحابه، به صورتی که بعدها پذیرفته شد مطرح نبود و فرایندی بدین‌سان نیز نداشت.

صحت ادعا

درستی این ادعا روشن‌تر از آن است که نیازمند مستندات و مدارک فراوان باشد؛ نقد صحابیان بر آرا و رفتارها و نقل‌ها و باورهای یک‌دیگر را می‌توان ابتدایی‌‌ترین نشانه این موضوع دانست.

کتاب زرکشی

اثر مهم بدرالدین زرکشی، یعنی الأجابةُ لایرادِ ما استَدْرَکَتْهُ عائشةُ علی الصحابة (قاهره ۱۴۲۱)، حاوی مصادیق بسیاری است.

روایات کتب سته

همچنین در زمان‌های معاصر و نزدیک به تدوین جوامع شش‌گانه، این کتاب‌ها حتی «صحیحین»، یکسر پذیرفته نشد و دست‌کم در منابع اولیه مرتبط با «موضوعات»، [۱] بر روایات این جوامع انگشت طعن و وضع نهاده شد.
عالمان و محدثان اهل‌سنت در ارزیابی محتوای جوامع شش‌گانه، گاه به نقد شروط گزینش حدیث از سوی آنان پرداخته و گاه رجال اسانید آن‌ها را ضعیف دانسته و گاه با نقد متن نشان داده‌اند که این احادیث پذیرفتنی نیستند. [۲] [۳] [۴] [۵]

عدالت صحابه و صحت روایات صحاح

در روزگار معاصر بسیاری از عالمان اهل‌سنت به این نکته راه بردند که آموزه عدالت صحابه و نیز صحتِ روایاتِ جوامعِ حدیثی شش‌‌گانه با مشکل جدّی روبه‌روست.

موافقان مطلق بودن این دو

برخی از آن‌ها تلاش کردند به‌هر نحوی و با هر ترفندی بر درستی این دو نظر پافشاری کنند و تا آن‌جا پیش رفتند که حتی راه را بر عقل بستند و از ثقه بودن رجال اسانید این روایات سخن گفتند (برای نمونه تلاش حیرت‌آور ابوشهبه در دفاع عن‌السنة و دفاع مصطفی سباعی در السنة و مکانتها فی التشریع‌الاسلامی).

مخالفان مطلق بودن این دو

اما برخی دیگر کوشیدند واقع صادق «دیدگاه‌ها» و حد و حدود استواری و نااستواری آن‌ها و نیز چگونگی منابع و مصادر حدیثی را دریابند و در پرتو آگاهی‌های دین‌شناسانه به نقد آن‌چه آمده است بپردازند.
در این سمت‌گیری نیز برخی از نفی سنت، به‌طور مطلق سخن گفتند و گروهی با حزم و احتیاط، ضمن پذیرش استواریِ بسیاری از روایات، از پذیرفتن بخش‌هایی مهم تن زدند.

جریان معتدل نقد منابع حدیثی

نظرات عبده

گویا در روزگار معاصر، شیخ‌محمد عبده و شاگردان او نخستین اظهارنظرها را کردند.
عبده با اظهار این باور که اکنون مسلمانان امام و پیشوایی جز قرآن ندارند، [۶] تأکید می‌کرد که فقیهان بدون تأمل در نصوص و با جمود بر الفاظ، دین الهی را ضایع کرده‌اند. [۷]
یک بار نیز که کسی از او اجازه روایت خواسته بود، ضمن بی‌اساس خواندن این‌گونه اجازه روایت، تأکید کرده بود که روایت حدیث جز پس از تأمل و دقت و تحلیل و احتیاط و تحریر روا نیست.
آن‌گاه توصیه کرده بود هر چه را که من بدین‌سان فهمیده‌ام از من بگیر و روایت کن و در همین روایت کردن هم تحقیق را از دست نده. [۸]
این نگرش، در جهان اهل‌سنت موجی ایجاد کرد و کسانی را بدان سو کشاند.

نظرات مودودی

ابوالاعلی مودودی، در سلسله مقالاتی در مجله خود، ترجمان‌القرآن، رفتار و مواضع برخی از صحابیان را به نقد کشید، به‌ویژه رفتار عثمان را در روزگار حاکمتیش برخلاف نصوص قرآن و سنت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله تلقی کرد و آن روزگار را دوران ملوکیت نامید نه خلافت.
بیشتر عالمان اهل‌سنّت بر این نگرش او به شدت اعتراض کردند.
مودودی سپس آن مجموعه مقالات را به صورت کتاب منتشر کرد و در فصلی از آن به اعتراض‌ها پاسخ گفت و آموزه «عدالت صحابیان» را تأویل کرد.
به گفته او، اگر ما خود، ناهنجاری‌ها، ناروایی‌ها، طعن‌زدن‌های صحابه به یک‌دیگر و نیز وجود روایات دروغ، خلاف عقل و متضاد با حق در منابع و مصادر حدیثی و تاریخی را به ‌درستی و استواری تحلیل و عرضه نکنیم، «شرق‌شناسان غربی و مؤلفان مسلمانی که دارای ذهن و مزاج غیرمعتدل‌اند، آن را با شیوه نادرست و وارونه ارائه خواهند کرد». [۹]

نظرات رشیدرضا

مجله المنار در شماره‌های متعدد، زمینه‌های گفتگو درباره حجیت سنت را پدید آورد.
محمد رشیدرضا، مدیر مجله، خود به این بحث‌ها دامن می‌زد و به مقالات گوناگون مجال نشر می‌داد.
توفیق محمد صدقی، در همین مجله، مقالاتی در نقد میراث حدیثی نوشت.

نیاز به سنت

رشیدرضا در مقاله‌ای [۱۰] تأکید کرد که سنت، در کنار قرآن، یکی از سرچشمه‌های شناخت دین است و ما با قرآن از سنّت بی‌نیاز نیستیم.

انواع اخبار

او [۱۱] احادیث پیامبر را از مقوله وحی می‌دانست، ولی برای «خبر واحد» قائل به حجیت مطلق نبود، [۱۲] ضمن آن‌که خبر واحدی را که با قراین گوناگون، از جمله عقل بشری، تأیید می‌شود، پذیرفتنی می‌دانست.

سنت عملی و قولی

از جنبه‌ای دیگر، او سنّت پیامبر صلی‌اللّه‌ علیه‌وآله را به سنت عملی و قولی تقسیم می‌کرد و معتقد بود سنّت عملی زمانْ شمول و مکانْ شمول است، اما سنّت قولی چنین نیست؛ از سنّت قولی می‌توان بهره گرفت و هدایت‌های آن را فراگفت، اما نمی‌شود بدان احتجاج کرد و از این‌رو صحابیان به ضبط آن همت نکردند و حتی از نگارش و تدوین آن روی برتافتند. [۱۳]
او بر پایه همین دیدگاه خود (یعنی کتابت نشدن سخنان پیامبر و حتی نهی رسول‌اللّه از آن و عدم‌گرایش صحابیان به تدوین و نگارش آن)، نتیجه گرفت که سنت قولی پیامبر حجیت ندارد.
آن‌گاه به نقد روایات بسیاری در صحاح اهل‌سنّت پرداخت و برخی از آن‌ها را نپذیرفت. [۱۴]

اسرائیلیات

رشیدرضا در برابر اسرائیلیات و روایات دخیل نیز موضعی تند داشت و تأکید می‌کرد که مراد از قاعده «عدالت صحابیان» اغلبِ صحابه‌اند نه همه آن‌ها، زیرا در میان صحابیان، در همان روزگار پیامبراکرم، کسانی به نفاق شناخته می‌شدند، و شگفتا که محدثان نقل‌های بی‌بنیاد کعب‌الأحبار و وهب‌ بن منبّه و همّام‌ بن منبّه را درج کرده و وثاقت آن‌ها را باور کرده‌اند.

دفاع از ابوهریره

گفتنی است که رشیدرضا با این همه اظهار احتیاط در نقل احادیث آحاد و طعن بر برخی ناقلان، ابوهریره را ستوده و از او دفاع کرده است. [۱۵]
مصطفی سباعی، احتمالا بر پایه مذکرات خود با رشیدرضا، مدعی شده است که وی در سال‌های پایانی عمر خود از مواضع آغازینش، یعنی قابل احتجاج نبودن سنّت قولی، عدول کرده بود.

نظرات غزالی

شیخ‌محمد غزالی، یکی از چهره‌های شاخص این جریان، در السنةالنبویة بر حجیت سنّت تأکید می‌ورزد و به میراث مکتوب حدیثی ارج می‌نهد، اما بر آن است که سنت محکیه باید با اجتهاد فقیهان تحلیل و تفسیر شود و با جمود بر ظاهر، هر چه در کتاب‌ها آمده است، تلقی به قبول نگردد.

نقد تفکر سلفی‌گری

غزالی با نقد تفکر سلفی‌گری معاصر کوشیده است فهم و دریافت محتوای متون حدیثی را روش‌مند کند و همگان را به تدبر و تفکر بر پایه معیارها و ملاک‌هایی فراخواند.
سنجش احادیث با قرآن مهم‌‌ترین معیاری است که غزالی بدان تکیه کرده است.

نقد صحابه

او از نقد روایات صحابه ابا نداشته و هر روایت را به صرف این‌که در صحاح آمده نپذیرفته است. [۱۶] [۱۷]

نقد روایات تاریخی

او در کتاب دیگرش، فقه السیرة (قاهره ۱۹۷۲)، نیز به نقد و تحلیلِ روایات تاریخی درباره سیره پیامبر پرداخته است، مانند قصه غرانیق، داستان شق‌الصدر و ملاقات رسول‌اللّه با بَحیرا در سفر تجاری شام.

نقد غزالی توسط سلفی‌گرایان

کتاب دیگر غزالی، السنة النبویة بین اهل‌الفقه و اهل‌الحدیث (قاهره ۱۴۱۰)، بر شماری از حدیث‌گرایان سلفی گران آمد و افزون بر نقدهای ضمنی، آثار انتقادی مستقلی نیز درباره آن تدوین کردند، از آن جمله است: جنایة الشیخ محمدالغزالی علی الحدیث و اهله، از اشرف‌ بن عبدالمقصود بن عبدالحلیم (مصر ۱۴۱۰)؛ برائة اهل‌الفقه و اهل‌الحدیث من اوهام محمدالغزالی، از ابوسلام مصطفی سلامه (مکه ۱۴۰۹)؛ و الغزالی و السنة النبویة بین اهل‌الفقه و اهل‌الحدیث : نظرات و ملاحظات، تألیف منذر ابوشقرا (دمشق ۱۴۲۴).
در نوشته اخیر، مؤلف در مواردی نقدهای غزالی را پذیرفته است.

نظرات جمال بنا

جریانِ نقدِ منابع حدیثی با نگاه‌های متفاوت، بیش از هر جایی از پژوهش‌های مصریان سر برآورد و مهم‌‌ترین عامل زمینه‌ساز آن مباحثات مجله المنار بود.
جمال بنّا، نویسنده پرکار مصری، در کتاب نحو فقه جدید (قاهره، بی‌تا)، از پژوهش‌های اسماعیل منصور و موضع او درباره سنت یاد کرده است.

نظرات اسماعیل منصور

اسماعیل منصور، با پیشینه رسمی تحصیلات پزشکی و حقوق و فلسفه، به مطالعه و پژوهش درباره قرآن و حدیث پرداخته و پس از تألیف کتاب شفاء الصدر بنفی عذاب القبر (قاهره، بی‌تا)، اثر تفصیلی خود را با عنوان تبصیر الأمة بحقیقة السنة (قاهره، بی‌تا) نگاشت.
او در این کتاب، گو این‌که بارها بر «بسندگی قرآن در هدایت‌آفرینی بدون سنّت» تأکید کرده و اشکال‌های عالمان اسلامی را به این نظریه پاسخ گفته، با تأکید بر واقعیت وضع و جعل و گستردگی آن، دست‌یابی به سنّتِ منقول مطمئن را دشوار خوانده است.
با این همه، حجیت سنّت را انکار نکرده و معتقد بوده است که سنّت منقول را باید واقع‌گرایانه، با شیوه علمی و دقیق و به دور از تقلید و اعتمادهای بی‌پایه، بررسی کرد، زیرا بین آن‌چه از زبان رسول‌اللّه تراویده و آنچه در کتاب‌های منسوب به آن بزرگوار آمده است، فرق بسیاری وجود دارد.

نقد اسماعیل منصور

بر پایه گزارش جمال بنّا، [۱۸] اسماعیل منصور بخش عظیمی از کتابش را به نقادی روایاتِ منابع کهن حدیثی بر پایه معیارها و قواعد نقد متن اختصاص داده و احادیث بسیاری را، که بیش‌تر آن‌ها در صحیحین نقل شده، رد کرده است؛ از آن جمله است روایات رؤیت، جمله بسیار مشهور أُمِرْتُ أَنْ اقاتِلَ الناسَ حتی یشهدوا أن لااله‌الّااللّه و أنَّ محمداً رسولُ اللّه [۱۹] این حدیث هر چند در منابع روایی و به ویژه فقهی شیعه نقل شده، اما حتی یک سند و طریق شیعی ندارد).

نظرات محمود ابوریه

محمود ابوریه، مؤلف معاصر مصری، نیز از اولین کسانی است که با صراحت و گاه با لحنی گزنده و تند، در دو کتاب خود، ا ضواء علی السنة المحمدیة (قاهره ۱۹۸۰) و ابوهُرَیرة شیخ‌المَضیرة (مصر ۱۹۶۹) مطالب کتاب‌هایی حدیثی اهل‌سنّت را به نقد کشیده است.

احادیث نبوی در امور دنیوی

ابوریه [۲۰] سخنان پیامبر را در امور دنیوی صرفآ ارشادی و غیردینی دانسته، که نه واجب است و نه مستحب.

عصمت پیامبر

عصمت پیامبر نیز در نظر او منحصر به امر تبلیغ دین است. [۲۱]

نهی از کتابت توسط پیامبر

به‌علاوه، نهی آن حضرت از کتابتِ سخنانش را قطعی شمرده و از این‌روی بر آن است که حدیث در قرن اول نگاشته نشد و البته، مشکلات سیاسی در پی‌داشت. [۲۲]

وجود جعل

جعل و وضع را نیز واقعیتی انکارپذیر دانسته و بر نقش حاکمان اموی و عباسی در این جریان و نیز در نشر اسرائیلیات تأکید ورزیده است. [۲۳] [۲۴]
او بر این باور است که دروغ‌بستن بر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌و آله در روزگار آن حضرت آغاز شد [۲۵] و سپس گسترش یافت.

رد عدالت صحابه

صحابیان از نظر باور و عمل و نیز روایت حدیث از رسول‌اللّه، یک‌سان نبودند، [۲۶] آنها یک‌دیگر را نقد می‌کردند و روایات اقران خود را به سهولت نمی‌پذیرفتند. [۲۷]
پس آموزه عدالت تمام صحابه بی‌بنیاد است و همان‌گونه است اعتماد بر تمام آن‌چه در منابع حدیثی از ایشان روایت شده‌است. [۲۸]

نتیجه‌گیری ابوریه

ابوریه سپس نتیجه می‌گیرد که ابتلای مهم عالم اسلام دو چیز است: باور به عدالت تمام صحابه، و پذیرش کورکورانه و غیرمنتقدانه کتاب‌های حدیثی که آکنده از غث و سمین است. [۲۹]

واکنش‌ها به ابوریه

از طرفی، چون راوی بخش عظیمی از روایات کتاب‌های حدیثی ابوهریره است و ابوریه به نقد گسترده وی پرداخته بود، کتابش با اعتراض شدید روبه‌رو شد و دست کم پانزده نقد و رد بر آن چاپ شد؛ هر چند کتاب او توجه بسیاری از عالمان و محققان را به خود جلب کرد و بسیاری او را ستودند (برای آگاهی از مجموعه این واکنش‌ها و اظهارات ابوریه در این‌باره مقدمه او بر چاپ‌های بعدی هر دو کتابش).
اقدام ابوریه، به‌رغم مناقشاتی که به نقدها و استنتاجاتش وارد است، مجموعآ مثبت تلقی شده است.
گسترده‌‌ترین و مفصّل‌‌ترین کتاب را در نقد ابوریه عبدالرحمان‌ بن یحیی معلمی یمانی با عنوان الأنوار الکاشفة لما فی کتاب الأضواء علی‌ السنّة من الزلل و التضلیل و المجازفة [۳۰] نگاشت.
بخش عظیمی از کتاب ابوشهبه و مصطفی سباعی نیز در نقد و رد کتاب‌های ابوریه است.
کتاب مفصّل دفاع عن ابی‌هریرة به قلم عبدالمنعم صالح‌العلی عزّی (بغداد ۱۹۸۱) نیز ناظر به همه این بحث‌ها و مجادلات است.
مؤلف تلاش عظیمی به کار بسته است تا نشان دهد ابوهریره فردی ثقه و صادق بوده است.
از آن بالاتر، او در جلد دوم [۳۱] مدعی شده است که امامان شیعه و نیز شیعیان آغازین او را مدح کرده‌اند.

نظرات اسماعیل کردی

اسماعیل کردی، از نویسندگان نواندیش و معاصر سوریه، نیز با تألیف کتاب روش‌مند و مستند نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث : دراسة تطبیقیة علی بعض أحادیث الصحیحین (دمشق ۲۰۰۲) همین سمت و سو را برگزید.

تحلیل کردی از صحاح

او در مقدمه کتابش از افراط و تفریط درباره سنت سخن گفته و تأکید کرده است که اظهارنظر پیشینیان درباره صحیحین، که آن دو صحیح‌‌ترین کتاب بعد از قرآن‌اند، به انگیزه تأیید تمام مطالب این دو کتاب نبوده است، ولی با گذشت زمان ــچنان‌که در موارد دیگری از میراث‌های مقدّس نیز روی داده هاله‌ای از قداست برگرد این دو کتاب کشیده شد و هرگونه نقد و تحلیل درباره محتوای آن‌ها را غیرممکن ساخت.
وی [۳۲] توضیح داده است که اغلب روایات کتاب‌های حدیثی، از جمله صحیح بخاری و مسلم، احادیث آحادند و بر فرض حجیت، افاده علم نمی‌کنند و این دقیقه را همه عالمان، از عصر صحابه تاکنون، پذیرفته‌اند.

لزوم نقد سازنده

تأکید دیگر کُردی این است که اگر ما به نقد سازنده و دقیق و برپایه معیارهای مقبول نپردازیم، دیگران چنین خواهند کرد، بی‌آنکه انگیزه حراست از جای‌گاه میراث ما را داشته باشند و یکسر بدان خط بطلان خواهند کشید.

مواضع برخی درباره صحاح

او سپس از مواضع برخی عالمان گزارش به‌دست می‌دهد که به‌صحیح نبودن تمام احادیث کتاب‌های مسلم و بخاری تصریح کرده‌اند و در پی آن، برخی احادیث مختلف و متعارض دو کتاب یاد شده را همراه با نقد و ارزیابی آن‌ها می‌آورد.

معیارهای نقد و رد حدیث

مهم‌‌ترین و کارآمدترین بخش کتاب کُردی فصل ششم آن است که بیش از دو سوم کتاب را فراگرفته و مشتمل است بر معیارهای نقد و رد احادیث که عالمان و بزرگان اهل‌سنت بر آن تأکید کرده‌اند ــاز جمله ابن ‌قَیم جوزیه در المنارالمُنیف [۳۳] و نیز عرضه احادیث صحیحین بر آن قواعد.

نظرات محمدسعید عشماوی

محمدسعید عشماوی از دیگر نمایندگان همین جریان است.

نگاه عشماوی به سنت

نگاهی به آثار او نشان می‌دهد که از روایات نبوی بهره می‌گیرد و در پژوهش‌های او مراجعه به سنت یک اصل است، اما در تعامل با خبر واحد به صراحت اظهار می‌دارد که بخش زیادی از احادیث، از گونه آحادند که ظن‌آفرین‌اند نه یقین‌آور.
در نتیجه، نه در امور اعتقادی و نه در واجبات دینی، نمی‌توان بدان‌ها استناد کرد.
این احادیث صرفاً از باب ارشاد به خیرند، آن‌هم تا مرز عدم تصادم و تعارض با پدیده‌های نوظهور و اوضاع اجتماعی مقرر و غیره. [۳۴] [۳۵]
مثلاً، او [۳۶] [۳۷] حد و حدود حجاب را بر پایه آن‌چه در احادیث آمده است نمی‌پذیرد.

لطمات منع کتابت

عشماوی [۳۸] [۳۹] عدم کتابت حدیث در سده اول را از جمله علل ناهنجاری نقل و آمیختگی سره با ناسره دانسته و بر آن است که این ماجرا مانع شکل‌گیری حدیث متواتر شده است و احادیث آحاد هم با این وضع، شایسته احتجاج نیستند.

نظرات سامر اسلامبولی

سامر اسلامبولی، نویسنده ترک‌تبار مقیم دمشق، با نگاشتن کتاب شایان توجه تحریرالعقل من النقل و قراءة نقدیة لمجموعة من أحادیث البخاری و مسلم (دمشق ۲۰۰۰) به نقد بنیادی «صحیحین» پرداخته است.

انتقاد به شیعه

از میان مباحث او، که نااستوار و ناپذیرفتنی است، ارزیابی باور شیعه به عصمت اهل‌بیت علیهم‌السلام بر پایه آیه تطهیر است.

رد مسحورشدن پیامبر (ص)

او در ضمن بحث، نقل‌های مرتبط با «مسحور شدن» پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله را ــکه نصوص آن در صحاح اهل‌سنت آمده آورده و آن‌ها را به شدت نقد و رد کرده، چرا که از نظر او این‌همه ساخته و پرداخته یهودیان است.

نقد صحاح

آن‌گاه بحث اساسی او درباره صحیح بخاری و مسلم و ارزیابی انتقادی روایات دو کتاب یاد شده بر پایه آموزه‌های قرآن و داوری عقل است.
اسلامبولی در برخی دیگر از آثارش نیز به ارزیابی روایات کتاب‌های صحاح پرداخته و بر این رأی تأکید کرده است که برای فهم درست اخبار، چاره‌ای جز این نیست که هیچ حدیثی بدون‌ نقد و تحلیل پذیرفته نشود و اگر مقتضای حدیثی (حتی احادیث صحاح) با مقتضای عقل در تضاد و تناقض بود، عقل تعطیل نشود.

کلیات نظرات جریات اعتدال

بدین‌ترتیب، جریان تجدیدنظرطلبی اعتدالی، سنت را یکسر نفی نمی‌کند و بیش‌تر بر اصلاح میراث حدیثی تأکید می‌ورزد.
این نکته گفتنی است که واقعِ صادقِ میراث حدیثی اهل‌سنت، برای حراست و کارآمدی، راهی جز این ندارد و پذیرش یکسره آن میراث، یا میراث موجود در صحاح، ممکن نیست.

جریان افراطی نقد منابع حدیثی

جریان افراطی، به استناد شواهد تاریخیِ چگونگی شکل‌گیری سنت محکیه، یکسر به نفی آن راه برده و از «قرآن بسندگی» سخن به میان آورده است.

نظرات توفیق صدقی

گفته شد که در روزگار معاصر، محمد توفیق صدقی اولین کسی بود که با مقاله «الاسلام هو القرآن وحده» [۴۰] چنین اظهار داشت که در فهم دین و دینی زیستن نیازی به سنّت نیست و قرآن برای مؤمنان بسنده است.
برخی عالمان اهل‌سنت از او انتقاد کردند و او به این نقدها پاسخ گفت و بر درستی دیدگاهش تأکید کرد.

قرآنیون

جریان دیگری نیز با همین دیدگاه به عنوان قرآنیون در شبه‌ قاره هند شکل گرفت.
عبداللّه جکْرالَوی، احمدالدین اَمْرَتْسَری (از شاگردان جکرالوی) و حافظ اسلم جراجپوری از کسانی بودند که شعار قرآن بسندگی را فراز آوردند.
در میان عالمان شبه‌قاره هند، از همه پرشورتر و پرکارتر غلام احمد پرویز بود، که خود تحت‌تأثیر سیداحمدخان و چراغ‌علی قرار داشت.

وضع ابوریه و ابوشادی

در جهان عرب، افزون بر توفیق صدقی، از محمود ابوریه و احمدزکی ابوشادی نیز نام برده‌اند [۴۱] هر چند مراجعه به آثار هر دو، این انتساب را رد می‌کند.

اسماعیل ادهم

اسماعیل ادهم نیز از کسانی است که گفته می‌شود، در کتاب مصادر التاریخ الاسلامی به انکار حجیت سنت پرداخته، اما آن‌چه از محتوای آثار او گزارش کرده‌اند (گویا آن آثار باقی نمانده است) به تردید در محتوای صحاح مرتبط است نه خود سنت. [۴۲]
الهی‌بخش از کسان دیگری نیز در این سمت و سوی یاد کرده، ولی از آن‌چه از اندیشه‌های آنان گزارش کرده است، انکار سنت برنمی‌آید.
این افراد بیشترین تأکیدشان بر نااستواری میراث حدیثی است و کسانی چون توفیق صدقی بسیار اندک‌اند.

احمد صبحی منصور

احمد صبحی منصور کتابی با عنوان القرآن و کفی مصدرآ للتشریع الاسلامی [۴۳] نوشته است.
این کتاب مشتمل بر سه فصل است.

فصل اول کتاب

در فصل اول از جای‌گاه والای قرآن در زندگی انسان سخن گفته و تأکید کرده است که قرآن به استقلال، مبین خود بوده و هرچه را که بشر بدان نیازمند است ارائه کرده است.

فصل دوم کتاب

در فصل دوم، با عنوان القرآن و النبی و الرسول، در مقام اثبات این ادعاست که آن‌چه را پیامبر، بیرون از چهارچوب وحی، بیان کرده ارشادات و هدایت‌های غیرالزامی است و اساساً پیامبر در تشریع اجتهاد نمی‌کند و اجتهادات او فقط در حوزه تطبیق است.
دیگر این‌که اطاعت رسول‌ اکرم صلی‌اللّه‌وعلیه‌و‌آله منحصر به سنت عملی آن حضرت است که در روزگارش نقش بسته و به اطاعت از آن امر کرده است.

فصل سوم کتاب

فصل سوم، به نقد مهم‌‌ترین مصدر حدیثی سنّت، یعنی صحیح بخاری، اختصاص دارد.
او پس از ارزیابی روایات این کتاب، می‌پرسد چگونه احادیث این کتاب می‌توانند دومین منبع شناخت دین باشند و نتیجه می‌گیرد که دین و شناخت دینی یک سرچشمه بیش‌تر ندارد و آن هم قرآن است.

تحلیل نظرات صبحی

تأمل در کتاب احمد صبحی حاکی از آن است که او به «میراث حدیثی» موجود اعتراض دارد، ولی برای حل مشکل، صورت مسئله را پاک کرده و یکسر به سراغ «نفی سنت» رفته و با برداشت‌های نارسا و نادرست از آیات، برای اثبات دیدگاه خود تلاش کرده است.

نیازی عزالدین

نیازی عزالدین، دیگر نویسنده معاصر اهل‌سنت است که به عدم حجیت سنّت گرایش پیدا کرده و در جهت استوارسازی دیدگاهش چندین کتاب نوشته است.

نقش محدود پیامبر در قرآن

او در آغاز کتاب دین‌السلطان، که با سنّت مرتبط است، [۴۴] اظهار کرده که بارها به قرآن مراجعه کرده و هرگز نصّی نیافته است که به تدوین احادیث نبوی، و به فراگرفتن سنّت، به عنوان عامل فهم دین و مرجع فهم و تفسیر قرآن، امر کند.
در نگاه قرآن، پیامبر صلی‌اللّه‌وعلیه‌وآله نقشی محدود، در حد بیان حدود و نماز و مناسک حج و امثال آن، داشته و نه افزون بر آن.

نفوذ سلطه در سنت

نیازی به نقد سنّت موجود بر پایه جوامع حدیث ی، به ویژه کتاب‌های بخاری و مسلم، پرداخته و ابتدا بر این نکته تأکید کرده که سلطه همواره رجال دین را در اختیار داشته و می‌کوشیده است سیاست را با ثقافت همراه کند؛ از این رو، رجال دینی را به کار می‌گرفته است تا احادیثی در جهت اهداف آن‌ها جعل کنند و چه باک از این‌که بدان احادیث ساختگی، اَسناد صحیحی هم بیفزایند.
از همین‌رو، در منابع حدیثی، روایاتی متناقض با سایر احادیث دیده می‌شود.

منشأ ورود اسرائیلیات

احادیثی هست که مؤمنان را به فراگرفتن دانش از کتاب‌های اهل کتاب فراخوانده، و این فرمان ساختگی، منشأ ورود اسرائیلیات به متون حدیثی شده است (فصل چهارم کتاب به ذکر نمونه‌های اقتباس شده از تورات در صحیحین اختصاص دارد).

احادیث منافی با خلق پیامبر

احادیثی هست که چهره‌ای زشت از رسول‌اللّه رقم می‌زند، احادیثی که با خلق و خوی پیامبر (به تعبیر قرآن در آیه ۴ سوره قلم : «خُلُقٍ عظیم» [۴۵]) در تعارض است.
مثلاً روایاتی که براساس آن پیامبر بر دیگران فخر فروخته و نوعی خود برتربینی بروز داده است.

علت ورود سلطه به سنت

به نظر نیازی عزالدین، [۴۶] [۴۷] سلاطین این همه را وضع کرده‌اند تا تکبر ورزیدن‌ها، فخرفروشی‌ها و حرمت‌شکنی‌های خود را توجیه کنند.

نقد نظرات نیازی

در عین حال باید گفت این نمونه‌ها و اساسآ این واقعیت که بسیاری از احادیثِ جوامع حدیثی از استواری شایسته‌ای برخوردار نیستند، ما را به این نتیجه نمی‌رساند که اولاً همه میراث حدیثی را غیرمستند تلقی کنیم و ثانیاً به بی‌نیازی از سنت پیامبر فتوا دهیم.

شخصیت فوق‌العاده پیامبر

آخرین نمونه این گزارش، کتاب ابن ‌قرناس به نام الحدیث و القرآن (بغداد ۲۰۰۸) است.
پیش از این، او کتاب سنة الاولین (بغداد ۲۰۰۶) را تألیف کرده و کوشیده بود شخصیت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله را با مجموعه‌ای از خصلت‌های فوق‌العاده بارز بشری، که گاه بر ابعاد الهی و ملکوتی‌اش نیز سایه می‌افکند، معرفی کند.

نقد تند صحاح

ادعای مهم او این است که کتاب‌های حدیث مشتمل است بر مجموعه‌ای از امثال و حِکَم جاهلی، اسرائیلیات، قصه‌های برگرفته از کتاب‌های پیشین و غیره.
آن‌گاه بخش درخورتوجهی از احادیث بخاری را گزینش کرده و به استناد یافته‌های قرآنی و تاریخی و عقلی، در آن‌ها مناقشه و نهایتآ آن‌ها را رد کرده است.

نقش صحابه در جعل

نیازی، در بابی دیگر، احادیثی را گزارش کرده که نقش صاحبان سلطه در جعل و وضع آن‌ها نمایان است.

ترسیم چهره پیامبر

در باب دیگر، احادیثی را گزارش کرده که شخصیت و چهره رسول‌اللّه را ترسیم می‌کند. [۴۸]

قداست در گذر زمان

نویسنده بر آن است که حدیث در سال‌های آغازین ظهور و بروز اسلام قداستی نداشته و اندک اندک، در گذر زمان، قداست یافته است.
او در سنةالاولین نیز این موضوع را به‌تفصیل بیان کرده و با آوردن احادیثی، همراه با نقد و رد آن‌ها، کوشیده است نشان دهد که سنّت یکسر ناپذیرفتنی است.

روایاتی از کافی

نمونه‌های گزیده او، به طور عمده از صحیح بخاری و بخشی نیز از کافی کلینی است.
آنچه از کافی برگزیده، در موضوع امامت و علم غیب امام است و البته او محتوای این روایات را درنیافته است.

تحلیل نظرات نیازی

نتیجه‌گیری او از احادیث اهل‌سنت نیز به‌هیچ‌روی درست نیست، گو این‌که نقد و رد او از احادیث بخاری، در موارد بسیاری پذیرفتنی است.

منع پیامبر از کتابت

سخن نهایی وی نیز بر پایه‌ای باطل (منع پیامبر از نوشتن سخنانش) بنیان نهاده شده است.
او می‌نویسد پیامبر کتابت گفتارها، افعال و تقریراتش را منع کرد تا آن‌ها را هاله‌ای از قداست نگیرد و جزئی از دین به ‌شمار نیاید، و اگر حدیثسرچشمه شناخت دین بود، رسول‌اللّه به نگاشتن آن فرمان می‌داد، چنان‌که به نوشتن قرآن امر کرد.

تضاد روایات با قرآن

افزون بر این، او اظهار کرده که چون احادیث با متن قرآن در تضاد است نمی‌تواند جزئی از دین باشد.

تحلیل نظرات نیازی

این در حالی است که، بر پایه اسناد انکارناپذیر، رسول خدا به نگاشتن سنت خود امر کرد، ولی پس از آن حضرت، جریان‌هایی رخ داد و متعاقب آن، حدیث در حوزه میراث اهل‌سنّت و حتی در میراث اهل‌بیت علیهم‌السلام، دست‌خوش وضع و جعل شد؛ اما این امر نمی‌تواند دلیلی بر بطلان حجیت سنت باشد.

تجدیدنظرطلبی حدیثی در شیعه

در جامعه علمی و فرهنگی شیعه نیز نشانه‌هایی از تجدیدنظرطلبی بروز کرده و برپایه آن آثاری پدید آمده است، اما از لونی دیگر و با آهنگی دیگر و در زمینه‌ای متفاوت.
در یکی دو دهه اخیر، کسانی از اهل علم، چه در حوزه‌های علمی و چه در مجامع علمی دیگر، به نقد و تحلیل و پیرایش میراث حدیثی شیعه فراخوانده و آثاری پدید آورده‌اند.
رهیافت کلی این افراد، بازنگری در منابع حدیثی و به کارگیری معیارها و سازوکارهایی افزون بر ملاک‌های رایج، برای شناخت روایات صحیح و جداسازی آن‌ها از روایات مجعول و محرّف و امثال آن است؛ دیدگاه‌ها و آراى اینان ــکه برخى روشمند و برخى یکسونگرانه و دست‌کم نابهنجار در مبانى و روش است در مراکز علمى و تحقیقى، بازتاب یافته و با نقدها، و اظهارنظرهاى مخالف نیز مواجه شده است.

محمدباقر بهبودی

پیشتر از شیخ‌محمدتقی شوشتری و هاشم معروف حسنی در عرصه نقد حدیث یاد شد، اما در این جریان، محمدباقر بهبودی، دانش‌آموخته حوزه علمیه مشهد و سپس نجف، در خور ذکر است.
وی سال‌هایی دراز به کار تصحیح و نشر متون حدیثی، از جمله مجلدات متعدد بحارالانوار، اهتمام و اشتغال داشته است.

رد بخشی از روایات کافی

او با این روی‌کرد که عالمان شیعه خود باید متون و منابع حدیثی شیعه را نقادی و تهذیب کنند، اقدام به پیرایش کتاب‌های چهارگانه حدیثی شیعه و نشر کتابی با عنوان صحیح‌ الکافی کرد و با ذکر دلایل و توجیهاتی خاص، بخش عمده‌ای از روایات کافی کلینی را رد کرد.

نقد اثر بهبودی

کتاب او، نقدهایی را در پی داشت و به‌ویژه از حیث مبانی و روش، اشکالات جدی بر آن وارد شد.
چاپ بعدی این کتاب، همراه با ترجمه فارسی، به گزیده کافی تغییر نام یافت.

کتاب معرفة‌الحدیث

بهبودی در کتاب دیگری با عنوان معرفةالحدیث نیز آرای خود را بیان کرده است (برای نمونه‌ای از نقدهای منتشر شده درباره دیدگاه او مقالات جعفر سبحانی،محمدعلی جاودان، سیدمحمد جواد شبیری در کیهان فرهنگی، سال ۳، ش ۸، آبان ۱۳۶۵، ص ۳۴ـ۳۵، ش ۹، آذر ۱۳۶۵، ص ۳۴ـ ۳۶، ش ۱۰، دی۱۳۶۵، ص ۱۲ـ۱۷، ۳۶ـ ۳۹).

محمدآصف محسنی

محمد آصف محسنی، دانش‌آموخته حوزه علمیه نجف و از عالمان شیعی افغانستان نیز به انگیزه بازنگری در احادیث، کتاب مشرعة بحارالانوار را تدوین کرده و شماری از روایات را در پرتو بررسی‌های رجالی، سندی و گاه مضمونی به نقد کشیده است.
او همچنین در مقام سامان دادن مجموعه‌ای است بزرگ با جهت‌گیری تنظیم روایات معتبر با عنوان «الجواهر المنتخبة فی الروایات المعتبرة».

نعمت‌الله صالحی

برخی نوشته‌های نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی (متوفی ۱۳۸۵ش)، به‌ویژه نقادی او از روایاتی که آن‌ها را از مقوله غلو می‌شناساند، در همین جریان قابل بررسی و ارزیابی است.

تحلیل روایات شیعه

در هر صورت، برخورد نقادانه با میراث حدیثی شیعه، به دلیل تفاوت مبنا در تدوین، سیر تاریخی و به‌ویژه دیدگاه انتقادی عالمان در مواجهه با این میراث از همان آغاز تا دوره معاصر، نیازمند دقت نظر و همه‌جانبه‌نگری است.

پی‌نوشت‌ها:

۱. کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸.
۲. ابن ‌حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۳، ص۳۳۶، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بی‌تا).
۳. ابن ‌حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۱۳، ص۴۰۲ـ۴۰۳، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بی‌تا).
۴. میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، ج۲، ص۳۵۵، قم ۱۳۸۳.
۵. میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، ج۱، ص۷ـ۱۶۵، قم ۱۳۸۳.
۶. محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، ج۱، ص۷۳۴، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
۷. محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، ج۳، ص۱۹۴ـ۱۹۵، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
۸. محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، ج۳، ص۱۹۸، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
۹. ابوالاعلی مودودی، خلافت و ملوکیت، ج۱، ص۳۶۵ به بعد، ترجمه خلیل احمد حامدی، (تهران) ۱۴۰۵.
۱۰. محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، ج۹، ش ۱۲، ص۹۲۹، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
۱۱. محمد رشیدرضا، «حقیقة الجن و الشیاطین»، ج۱، ص۷۰۵، همان، ج۷، ش۱۸ (رمضان ۱۳۲۲).
۱۲. محمد رشیدرضا، «الاحتجاج باحادیث الآحاد فی العقائد و تحقیق معنی الظن و الیقین و التواتر»، ج۱، ص۳۴۲ـ ۳۴۸، المنار، ج۱۹، ش۶ (محرّم ۱۳۳۵).
۱۳. ج ۹، ش ۱۲، رشیدرضا، ۱۳۳۵، ص ۳۴۲ـ ۳۴۸، محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
۱۴. محمد رشیدرضا، «النسخ و اخبار الآحاد»، ج۱، ص۶۹۸ـ ۶۹۹، همان، ج۱۲، ش ۹ (رمضان ۱۳۲۷).
۱۵. محمد رشیدرضا، «السنة و صحتها و الشریعة و متانتها: ردّ علی دعاة النصرانیة بمصر»، ج۱، ص۹۷، همان، ج ۱۹، ش ۲ (رمضان ۱۳۳۴).
۱۶. محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، قاهره ۱۴۱۰.
۱۷. محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، ج۱، ص۲۵ـ۲۶، قاهره ۱۴۱۰.
۱۸. جمال بنّا، نحو فقه جدید، ج۲، ص۳۷ـ۶۱، قاهره: دارالفکر الاسلامی، (بی‌تا).
۱۹. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۲۰. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۵، قاهره (۱۹۸۰).
۲۱. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۵، قاهره (۱۹۸۰).
۲۲. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۹ـ۲۶، قاهره (۱۹۸۰).
۲۳. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۹۱ـ۹۲، قاهره (۱۹۸۰).
۲۴. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، قاهره (۱۹۸۰).
۲۵. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، قاهره (۱۹۸۰).
۲۶. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، قاهره (۱۹۸۰).
۲۷. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۴۶ـ ۴۸، قاهره (۱۹۸۰).
۲۸. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۳۱۲ـ۳۱۴، قاهره (۱۹۸۰).
۲۹. محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۳۱۲، قاهره (۱۹۸۰).
۳۰. ابن ‌سعد (بیروت).
۳۱. عبدالمنعم صالح العلی، دفاع عن ابی‌هریرة، ج۲، ص۱۷۱ـ۲۳۵، بغداد ۱۹۸۱.
۳۲. اسماعیل کردی، نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث: دراسة تطبیقیة علی بعض احادیث الصحیحین، ج۱، ص۳۹، دمشق ۲۰۰۲.
۳۳. ابن ‌سعد (بیروت).
۳۴. محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، ج۱، ص۸۲ به بعد، قاهره ۱۴۱۵الف.
۳۵. محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، ج۱، ص۹۲ به بعد، قاهره ۱۴۱۵الف.
۳۶. محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، ج۱، ص۴۱، قاهره ۱۴۱۵ب.
۳۷. محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، ج۱، ص۵۱، قاهره ۱۴۱۵ب.
۳۸. محمد سعید عشماوی، اصول الشریعة، ج۱، ص۳۹، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
۳۹. محمد سعید عشماوی، الربا و الفائدة فی الاسلام، ج۱، ص۸، بیروت.
۴۰. محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، ج۹، ش ۷، ص۵۱۵ـ ۵۲۴، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
۴۱. خادم حسین الهی‌بخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، ج۱، ص۱۶۵ـ ۱۷۹، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۴۲. خادم حسین الهی‌بخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، ج۱، ص۱۸۰، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۴۳. ابن ‌سعد (بیروت).
۴۴. نیازی عزالدین، دین السلطان، ج۱، ص۸، دمشق ۱۹۹۷.
۴۵. قلم/سوره۶۸، آیه۴.
۴۶. نیازی عزالدین، دین السلطان، ج۱، ص۴۵۰، دمشق ۱۹۹۷.
۴۷. نیازی عزالدین، دین السلطان، ج۱، ص۴۶۵ به بعد، دمشق ۱۹۹۷.
۴۸. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.

فهرست منابع:
(۱) ابن ‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
(۲) ابن ‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تهران: انتشارات اسماعیلیان، (بی‌تا).
(۳) ابن ‌جوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸.
(۴) ابن ‌حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بی‌تا).
(۵) ابن ‌حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، (بیروت) ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۶) ابن ‌سعد (بیروت).
(۷) ابن ‌شاذان، مختصر اثبات الرجعة، از باسم موسوی، در تراثنا، سال ۴، ش ۲ (ربیع‌الآخر جمادی‌الآخره ۱۴۰۹).
(۸) ابن ‌عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، قدم له و علق علیه محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۹) ابن ‌ودعان، الاربعون الودعانیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۱۷، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۶ش.
(۱۰) محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، قاهره (۱۹۸۰).
(۱۱) محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
(۱۲) محمد محمد ابوزهو، مکانةالسنة فی‌الاسلام، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۳) احمد زکی ابوشادی، ثورة الاسلام، بیروت: دار مکتبة الحیاة، (بی‌تا).
(۱۴) محمد ابوشهبه، دفاعٌ عن السنة و ردّ شُبَه المستشرقین و الکُتّاب المعاصرین و بیان الشبه الواردة علی السنة قدیماً و حدیثاً و ردّها ردّاً علمیاً صحیحاً، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۱۵) خلدون احدب، التصنیف فی السنة النبویة و علومها، من بدایة المنتصف الثانی للقرن الرابع عشر الهجری و الی نهایة الربع الاول من القرن الخامس عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۷.
(۱۶) احمد صبحی منصور، القرآن و کفی مصدرآ للتشریع الاسلامی، بیروت ۲۰۰۵.
(۱۷) محمد مصطفی اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ریاض (۱۳۹۶ (.
(۱۸) خادم حسین الهی‌بخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۱۹) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۲۰) جمال بنّا، نحو فقه جدید، قاهره: دارالفکر الاسلامی، (بی‌تا).
(۲۱) هاشم معروف حسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، (بی‌تا).
(۲۲) هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، بیروت ۱۹۷۳.
(۲۳) محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، قم ۱۳۷۶ش.
(۲۴) علی حسن حلبی، ابراهیم طه قیسی، و حمدی محمد مراد، موسوعة الاحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة، ریاض ۱۴۱۹.
(۲۵) محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، بیروت ۲۰۰۵.
(۲۶) محمد خضری، تاریخ التشریع الاسلامی، مصر ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴.
(۲۷) احمد بن علی خطیب بغدادی، تقیید العلم، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴.
(۲۸) ذهبی.
(۲۹) محمد رشیدرضا، «الاحتجاج باحادیث الآحاد فی العقائد و تحقیق معنی الظن و الیقین و التواتر»، المنار، ج۱۹، ش۶ (محرّم ۱۳۳۵).
(۳۰) محمد رشیدرضا، «حقیقة الجن و الشیاطین»، همان، ج۷، ش۱۸ (رمضان ۱۳۲۲).
(۳۱) محمد رشیدرضا، «السنة و صحتها و الشریعة و متانتها: ردّ علی دعاة النصرانیة بمصر»، همان، ج ۱۹، ش ۲ (رمضان ۱۳۳۴).
(۳۲) رفعت فوزی عبدالمطلب، توثیق السنة فی القرن الثانی الهجری: اسسه و اتجاهاته، (قاهره) ۱۴۰۰/ ۱۹۸۱.
(۳۳) مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
(۳۴) عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة، مدینه ۱۳۹۹.
(۳۵) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۳۶) مکی شامی، السنة النبویة و مطاعن المبتدعة فیها، عمان ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹.
(۳۷) محمدتقی شوشتری، الاخبار الدخیلة، علق علیه علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
(۳۸) علی شهرستانی، منبع تدوین الحدیث: اسباب و نتائج، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۳۹) صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۴۰) محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
(۴۱) عبدالمنعم صالح العلی، دفاع عن ابی‌هریرة، بغداد ۱۹۸۱.
(۴۲) محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
(۴۳) نیازی عزالدین، دین السلطان، دمشق ۱۹۹۷.
(۴۴) محمد سعید عشماوی، اصول الشریعة، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
(۴۵) محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، قاهره ۱۴۱۵الف.
(۴۶) محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، قاهره ۱۴۱۵ب.
(۴۷) محمد سعید عشماوی، الربا و الفائدة فی الاسلام، بیروت.
(۴۸) محیی‌الدین عطیه، صلاح‌الدین حفنی، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
(۴۹) علی‌ بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی‌تا).
(۵۰) اکرم عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفة، بغداد ۱۹۷۲.
(۵۱) محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، قاهره ۱۴۱۰.
(۵۲) عمر فلّاته، الوضع فی الحدیث، دمشق ۱۴۰۱.
(۵۳) محمد جمال‌الدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
(۵۴) اسماعیل کردی، نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث: دراسة تطبیقیة علی بعض احادیث الصحیحین، دمشق ۲۰۰۲.
(۵۵) کلینی، اصول کافی.
(۵۶) یوسف مرعشلی، مصادر الدراسات الاسلامیة و نظام المکتبات و المعلومات، ج۱، بیروت ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
(۵۷) ابوالاعلی مودودی، خلافت و ملوکیت، ترجمه خلیل احمد حامدی، (تهران) ۱۴۰۵.
(۵۸) محمدعلی مهدوی‌راد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، بیروت ۱۴۲۷.
(۵۹) محمدعلی مهدوی‌راد، «تدوین حدیث: منع تدوین حدیث.
(۶۰) توجیه‌ها، نقدها»، علوم حدیث، ش۵ (پاییز ۱۳۷۶)، ش۶ (زمستان ۱۳۷۶).
(۶۱) میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، قم ۱۳۸۳.
(۶۲) محمد خیر بن رمضان یوسف، المعجم المصنف لمؤلفات الحدیث الشریف، ریاض ۱۴۲۳.
(۶۳) محمد رشیدرضا، «النسخ و اخبار الآحاد»، همان، ج۱۲، ش ۹ (رمضان ۱۳۲۷).

منبع مقاله:
مجید معارف ... [و دیگران]، (1389) مجموعه کتابخانه‌ی دانشنامه‌ی جهان اسلام (10): حدیث و حدیث پژوهی، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

زندگی نامه امام محمد غزالی پایگاه وااسلاماهحجه الاسلام زین الدین ابوحامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد طوسی غزالی در سال ۴۵۰هجری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری لاهور …زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری محمد اقبال لاهوری فیش‌های تاریخ روشنفکری در ایرانروشنگری شهید مطهری در محیط فکری دهه ی و به‌نظر من محور اصلی در گردهماییِحکمت مطهر پس لرزه های غزلدر راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در سایت سارا شعر ادبیات کهن شناختنامه ی شمس …مهمترین عناوین این بخش سخن شمس مخاطب شمس یاران در نظر شمس تنهایی شمس شخصیت شمسمعجزه دات کامهمه چیزدرموردعاشورا نوای نینوا را دوست دارمصدای آشنا را دوست دارم اگر جام معجزه دات کامخداى تعالى پیامبران و اوصیاى ایشان ع را با معجزاتى که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در دفتر پرسش ها و پاسخ ها شیعه و پرسش ها و پاسخ های دانشجویی دفتر سی و یکم شیعه و اهل ‌ سنت هاد نمایندگی مقام معظم عضویت سامانه اطلاع رسانی – دکتر محمود احـمدی نژادعضویتسامانهاطلاعرسانیمهم عدم حمایت از مفسدین بود وقتی جرمشون ثابت شد اونم جرمی که در زمان ایشان نبود،کدوم زندگی نامه امام محمد غزالی پایگاه وااسلاماه حجه الاسلام زین الدین ابوحامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد طوسی غزالی در سال ۴۵۰هجری قمری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری لاهور پاکستان زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری زندگی و آثار محمد اقبال لاهوری محمد اقبال لاهوری سایت سارا شعر ادبیات کهن شناختنامه ی شمس تبریزی مهمترین عناوین این بخش سخن شمس مخاطب شمس یاران در نظر شمس تنهایی شمس شخصیت شمس فیش‌های تاریخ روشنفکری در ایران روشنگری شهید مطهری در محیط فکری دهه ی و به‌نظر من محور اصلی در گردهماییِحکمت مطهر شما معجزه دات کام چهار نفرینى که درروزعاشورا مستجاب شد مردى که دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نیز پس لرزه های غزل در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلن به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی معجزه دات کام خداى تعالى پیامبران و اوصیاى ایشان ع را با معجزاتى که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر آنها تقدیم ؛ بمبارزان راه سعادت خوشبختی وترقی مردم افغانستان افغانهاوجامعه مدرن نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک شیعه و اهل سنت پرسمان گامی در پرسش ها و پاسخ های دانشجویی دفتر سی و یکم شیعه و اهل ‌ سنت هاد نمایندگی مقام معظم رهبری در


ادامه مطلب ...