مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ناگهان ترمز خودروتان نمی‌گیرد! چه می‌کنید؟

جام جم سرا: بیایید یاد بگیریم در این شرایط چه کاری از دست ما ساخته است:


راهکارهای پیشنهادی:


*از حرکت زیادی خودداری کنید. حرکت زیادی باعث می شود که شرایط را برای خود خطرناک تر سازید. پس زیاد مانور ندهید و سعی کنید حرکات کمی داشته باشید. کنترل اعصاب و جسمتان را در دست داشته باشید.

*پدال گاز را رها کنید و اگر کروزکنترل دارید، حتماً مطمئن شوید آن را خاموش کرده اید.

*اگر پدال ترمز نرم است، ممکن است که روغن ترمز کم کرده اید یا سیلندر اصلی آن خراب شده باشد. در این حالت شاید بتوانید با چندبار فشار دادن ترمز، کنترل وسیله را بدست آورید. اگر پدال ترمز سفت است، سریعاً بررسی کنید که چیزی(مثل بطری آب) در زیر پدال گیر نکرده باشد. سعی کنید از پای خود و یا دیگر مسافران برای چک کردن این مورد استفاده کنید. از جاده چشم بر ندارید.

*پدال ترمز را چندین بار پشت سرهم فشار دهید تا مقدار فشار لازم برای توقف اتومبیل را فراهم آورید. این کار ممکن است مدتی طول بکشد. حتی اگر سیستم ترمز اتومبیل شما از نوع ABS باشد، باز هم این کار را انجام دهید. چرا که ترمز ABS تنها زمانی فعال می شود که به شدت ترمز بگیرید. به هر حال به شدت و تا آخرین حد چندین بار پدال ترمز را فشار دهید.

*معکوس بکشید و به دنده پایین تر شیفت کنید. اگر اتومبیل شما اتومات است، آن را در حالت دستی قرار داده و عدد دنده را کم کنید. اگر اتومبیل شما دنده دستی است سعی کنید کم کم عدد دنده را کم کنید. یعنی اول دنده را ۳ و پس از کمی حرکت و کم شدن سرعت، دنده را ۲ کنید. دقت کنید که بطور ناگهانی به دنده پایین (۱ و ۲) شیفت نکنید چون ممکن است کنترل اتومبیل را از دست بدهید.

*از ترمز دستی استفاده کنید. سعی کنید ترمز دستی را کم کم بکشید نه ناگهانی. تا بدین طریق سرعت اتومبیل را کاهش دهید. البته در نوع اتوماتیک، باید پدال ترمز اضطراری را کم کم فشار دهید. دقت کنید که به ناگهان ترمز دستی را تا انتها نکشید. زیرا چرخ های عقب اتومبیل قفل می کند و ممکن است کنترل اتومبیل را از دست بدهید. اگر احساس کردید که چرخ های عقب قفل شده و صدا می دهد، کمی ترمز دستی را رها کنید تا چرخ ها حرکت کند؛ سپس در همین نقطه ترمز دستی را نگه دارید تا به کاهش سرعت اتومبیل شما کمک کند و شما هم کنترل مناسبی روی وسیله نقلیه داشته باشید.

*چشمان خود را به جاده بدوزید. به چیزهایی که در جلوی شماست، نگاه کنید. از ترافیک سنگین و موانع خطرناک دوری کنید

*چراغ های خطر(فلاشرها) اتومبیل را روشن کنید. بوق بزنید و چراغ بزنید و به دیگر رانندگان اطلاع دهید که در چه وضعیتی هستید. چون آنها ممکن است متوجه وضعیت شما نشوند. شیشه ها را پایین داده و با سر و صدا به عابران پیاده و دیگر رانندگان در صورت لزوم هشدار دهید. هرچند که با پایین دادن شیشه ها، اصطکاک هوا نیز به توقف اتومبیل شما کمک می کند.

*اگر هیچکدام از روش های بالا موثر واقع نشد، و یا اگر مجبور بودید به سرعت توقف کنید، باید از موانع طبیعی بهره بگیرید. این کار به هیچ عنوان راه حل مناسبی نیست و کنترل اتومبیل را به شدت کاهش می دهد. اما اگر مجبور هستید، به عنوان آخرین راه حل از آن استفاده کنید:

الف: استفاده از عوارض زمین: به دنبال پستی و بلندی های جاده باشید. سرعت گیرها، دست اندازها، حاشیه های جاده همه می تواند در کاهش سرعت موثر باشد. اگر این موارد موثر واقع نشد، سعی کنید معکوس بکشید و با ترمز دستی سرعت را کاهش دهید.

ب: استفاده از کیسه های سیمان یا بشکه های آب: در برخی مواقع این نوع بازدارنده ها در جاده وجود دارند. تلاش کنید تا لاستیک اتومبیل را از بغل به آنها تماس دهید تا سرعت شما کاهش یابد. دقت کنید که با سر یا بدنه به آن برخورد نکنید. چرا که باعث رسیدن آسیب به اتومبیل و خود شما می شود. تا حد امکان لاستیک را با آنها تماس دهید.

پ: تماس با موانع کوچک مثل درختچه ها: موانعی همچون بوته ها و درختچه های کوچکتر از ۱ متر می تواند اتومبیل شما را متوقف سازند. همواره باید درختچه ها و بوته های کوچک را انتخاب کنید زیرا اگر طول آنها بزرگتر از ۱ متر باشد و یا خیلی محکم و استوار باشند، ممکن است با خطر مرگ مواجه شوید.


راهکارهایی اظطراری:


۱. برخورد با پشت اتومبیل های دیگر: اگرچه به عنوان اولین راه حل پیشنهاد نمی شود، اما برخورد به پشت دیگر اتومبیل های جاده، سرعت شما را کاهش می دهد. در این حالت اتومبیلی را انتخاب کنید که هم سرعت با شماست و از استحکام خوبی برخوردار است(ضربه زدن به اتومبیل هایی با سرعت کمتر، باعث توقف اتومبیل و کاهش سرعت شدید شما می شود). قبل از برخورد با بوق زدن آنها را متوجه خطر سازید. ضربه را به طور مستقیم وارد کنید و از زدن ضربه های کشیدنی و ظریف خودداری کنید. چرا که اگر از گوشه ضربه بزنید، باعث منحرف شدن هر دو اتومبیل از مسیر شده و وضعیت خطرناکی را خلق می کنید. تا جایی که می توانید سرعت شما باید آهسته باشد. شاید کیسه هوای اتومبیل شما خاموش باشد!

۲. یافتن مکانی مناسب برای ساییدن یا تصادف: جاده را بررسی کنید تا یک نقطه ایمن برای سایش پیدا کنید. اگر قادر نیستید تا اتومبیل خود را بطور کامل متوقف سازید، بدنبال یک محیط باز باشید؛ جایی که بتوانید بدون برخورد با چیزی به حرکت ادامه دهید.


توصیه ها:


*تنها با تعویض لنت های ترمز در زمان مناسب و همچنین بازدید دوره ای سطح روغن ترمز، می توانید از بسیاری از این موارد دوری کنید. در واقع بهترین راه حل، بازدید به موقع سیستم کنترل و اهمیت دادن به تغییرات آن است.

*ترمز گرفتن در سرازیری: اگر در سرازیری حرکت می کنید، از گرفتن ترمز بیش از حد خودداری کنید. زیرا لنت های ترمز بیش از حد داغ می شود و سیستم ترمز از دست می رود. لذا اگر نیاز به ترمز دارید، کمی ترمز کنید، معکوس بکشید و ترمز را رها کنید؛ بعد از آنکه کمی جلوتر رفتید دوباره ترمز بگیرید و سرعت را کم کنید. هیچ وقت بصورت پیوسته ترمز را نگه ندارید. در سرازیری از معکوس کشیدن و ترمز دستی بیشتر استفاده کنید.

*بسیاری از مشکلات سیستم ترمز در اثر گیر کردن چیزی در زیر پدال ها اتفاق میفتد. بطری های آب معدنی، اسباب بازی، لیوان و … . همیشه اتومبیل خود را تمیز نگاه دارید. از ریختن و قرار دادن وسایل بخصوص نزدیک به صندلی راننده اجتناب کنید. همیشه جایی برای قرار دادن وسایل مورد نیاز خود در نظر بگیرید. همانند سبدهای مخصوص نگهداری لیوان و بطری آب و تلفن همراه.

*در هنگام حرکت هرگز اتومبیل های دنده اتومات را در وضعیت (P) یعنی "پارک” قرار ندهید. این کار باعث قفل شدن خودکار فرمان می شود و دیگر قاد به کنترل وسیله نقلیه نخواهید بود.

*چراغ ترمز عقب علاوه بر نشان دادن اینکه شما در حال ترمز گرفتن هستید، نکته های دیگری را بازگو می کند. قبل از شروع به رانندگی حتماً این چراغ ها را کنترل کنید. اگر با گرفتن ترمز روشن می شوند، سیستم ترمز مشکلی نخواهد داشت. البته دقت کنید که اگر مجبور هستید به شدت ترمز را بگیرید تا این چراغ ها روشن شوند، نصف قدرت سیستم ترمز شما از دست رفته است. احتمالاً یا لنت های ترمز سایییده شده و یا روغن ترمز کم شده است. نکته بعدی در خصوص چراغ های ترمز این است که اگر در حین رانندگی به طور خودکار روشن شدند، نشان از وجود نقص در سیستم ترمز است. بنابراین کار عاقلانه، توقف اتومبیل در کم ترین زمان ممکن و در مکانی ایمن است.

*لنت ترمز خیس، قدرت ترمز گیری را به شدت کاهش می دهد. بنابراین در روزهای بارانی یا رد شدن از مکان های خیس، بهترین کار روشن کردن چراغ های عقب، حرکت با دنده سنگین و گرفتن ترمز کم می باشد. وقتی از منطقه خیس خارج شدید( و یا باران بند آمد) جهت خشک کردن لنت ها، کافی است تا کمی ترمز را فشار دهید( پدال را تا ته فشار ندهید. فقط کمی که آن را تا نزدیک نقطه ترمز گرفتن فشار دهید). این عمل را جند بار تکرار کنید و پدال را رها کنید تا لنت ها خشک شوند.


هشدارها:


*معکوس کشیدن نامناسب باعث صدمه زدن به موتور می شود. بخصوص اگر دنده عقب را جا بزنید. شما کاری را که لازم است باید انجام دهید؛ نه هر کاری را.

*هنگامیکه موفق به توقف اتومبیل شدید، تا زمانیکه مطمئن نشده اید که مشکل حل شده، به هیچ وجه دوباره شروع به حرکت نکنید.

*هرگز در هنگام رانندگی و ترمز گرفتن، اتومبیل را خاموش نکنید چرا که سیستم هیدرولیک و ترمز به موتور وابسته هستند. اگر اتومبیل را خاموش کنید، سیستم هیدرولیک قدرت پمپینگ ترمز را سه برابر افزایش می دهد. بنابراین در شرایط اظطرار، فقط سوئیچ را در حالت دوم(چرخش مرحله دوم سوئیچ) قرار دهید. بدین ترتیب سیستم تعلیق قفل نخواهد شد. (هداناا)


ادامه مطلب ...

از لنزهای تماسی استفاده می‌کنید؟ عینک بزنید

جام جم سرا به نقل از سلامانه: دکتر پرویز زرین دست گفت: عینک آفتابی تا ۹۰ درصد جلوی اشعه UVB را می‌گیرد و به طور کامل باید پوشش چشم را در بر داشته باشد. عینک آفتابی را باید از مراکز استاندارد خرید و مارک‌های شناخته شده را انتخاب کرد.

وی افزود: گرانی یا ارزانی عینک نیز ربطی به کیفیت آن ندارد ولی اگر عینک ارزانقیمت است باید حتماً از دستگاه‌های یو.وی.سنج استفاده شود تا مشخص گردد که آن عینک تا چه میزان اشعه را از خود عبور می‌دهد. اگر عینک آفتابی یو وی را خوب بلاک نکند، باعث باز شدن مردمک چشم شده و اشعه مضر را بیشتر وارد چشم خواهد کرد.

به گفته رییس مرکز تحقیقات لنز و اپتیک ایران کسانی که از لنزهای تماسی و نرم استفاده می‌کنند چون در معرض خشک شدن چشم هستند باید حتماً از عینک آفتابی استفاده کنند. ایین کار برای کسانی که از لنز سخت استفاده می‌کنند نیز لازم است.

دکتر زرین دست خاطرنشان کرد: در کسانی که عمل جراحی لیزیک می‌کنند، استفاده از عینک آفتابی خیلی ضرورت ندارد.


ادامه مطلب ...

احساس ضعف و خستگی می‌کنید؟

من خسته ام، من ضعف دارم، هر دو ممکن است به این معنا باشد که نیاز به استراحت کردن دارید. اما این مهم است که معنای هر کدام را بدانید تا بتوانید به پزشک اطلاعات درستی را بدهید.

احساس ضعف و خستگی می‌کنید؟

هم ضعف و هم خستگی می توانند نشانه ای از بیماری باشند.

تعریف ضعف

ضعف، کمبود قدرت جسمی و یا عضلانی در نتیجه حرکت زیاد دست‌ها، پاها و یا دیگر عضلات است. اگر ضعف عضلانی همراه با درد باشد، فرد ممکن است قادر به انجام کارهای عضلانی نباشد.

تعریف خستگی

خستگی، احساس فرسوده بودن و نیاز به استراحت کردن است. خستگی به دلیل کمبود انرژی و توان می باشد. خستگی در اثر زیاد کار کردن، کمبود خواب، نگرانی و یا عدم ورزش کردن بوجود می آید.

مواردی که باعث ضعف می گردند

– هنگامی که بیش از اندازه در یک زمان، فعالیت کنید، ممکن است احساس ضعف کنید و یا ممکن است عضلاتتان دردناک شود. این حالت ها معمولا در طی چند روز از بین می روند.

– مشکلات غده تیروئید، زیرا این غده، انرژی بدن را تنظیم می کند. کم کاری تیروئید می تواند باعث خستگی، ضعف، بی حالی، افزایش وزن، افسردگی، مشکلات حافظه، یبوست، خشکی پوست، عدم تحمل سرما، نازک شدن مو، شکنندگی ناخن و زردی پوست می شود. پرکاری تیروئید می تواند باعث خستگی، اضطراب، ضعف عضلانی و بزرگ شدن تیروئید شود.

خستگی ناشی از افسردگی ممکن است آنقدر شدید باشد که به خودکشی بیانجامد. پس بهتر است هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنید

– سندرم گیلن باره: یک اختلال عصبی نادر که موجب ضعف پاها، دست ها و دیگر عضلات می شود و می تواند منجر به فلج کامل شود.

– میاستنی گراو: یک اختلال مزمن که باعث ضعف و خستگی عضلانی سریع می شود. این اختلال در نتیجه میزان کم پتاسیم و یا سدیم پیش می آید. ضعف عضلانی که به تدریج بدتر می شود، نیاز به مراجعه به پزشک دارد.

ضعف عضلانی ناگهانی و عدم عملکرد یک منطقه از بدن می تواند نشان دهنده یک مشکل جدی در مغز از قبیل سکته مغزی و یا حمله ایسکمی گذرا و یا مشکل در نخاع و یا یک عصب خاص در بدن باشد.

مواردی که موجب خستگی می گردند

– اگر زیاد کار کرده باشید، کمبود خواب داشته باشید، نگران بوده باشید و یا ورزش و تحرک کمی داشته باشید.

– هر گونه بیماری مانند سرماخوردگی و یا آنفلوانزا نیز باعث خستگی می گردند و با بهبود این بیماری ها، خستگی نیز از بین می رود. خستگی خفیف معمولا نیاز به مراجعه به پزشک ندارد و با درمان های خانگی بهبود می یابد.

– یک موقعیت استرس زای روحی نیز ممکن است موجب خستگی شود. این نوع خستگی با رفع استرس، نابود می شود.

– مصرف بسیاری از داروها و یا درمان های پزشکی مانند: شیمی درمانی، می تواند باعث خستگی و ضعف شود.

– مصرف الکل، کافئین زیاد و یا مواد مخدر می تواند موجب خستگی گردد.

– اضطراب و افسردگی هم می تواند منجر به خستگی گردد.

– خستگی که بیشتر از دو هفته طول بکشد، نیاز به مراجعه به پزشک دارد. این نوع خستگی ممکن است در نتیجه مشکلات زیر باشد:

– کاهش مقدار ماده حمل کننده اکسیژن (هموگلوبین) در گلبول های قرمز

– مشکلات قلبی همانند بیماری های عروق کرونر و یا نارسایی قلبی که باعث محدودیت خون رسانی به عضله قلب و دیگر مناطق بدن می شود.

– اختلالات متابولیک مانند: دیابت، که قند به جای آنکه وارد سلول های بدن برای تامین انرژی شود، در داخل خون باقی می ماند.

– مشکلات غده تیروئید، زیرا تیروئید در تنظیم انرژی بدن نقش دارد.

– بیماری های کلیوی و کبدی. هنگامی که غلظت برخی موادشیمیایی در خون زیاد می شود، خستگی بوجود می آید.

– سندرم خستگی مزمن یک علت غیرمعمول و مداوم خستگی می باشد.

– اگر خستگی بدون علت باشد، سلامت روانی خود را بررسی کنید. خستگی یکی از نشانه های شایع مشکلات سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی می باشد.

– خستگی ناشی از افسردگی ممکن است آنقدر شدید باشد که به خودکشی بیانجامد. پس بهتر است هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنید.

– هنگامی که خستگی همراه با علائم جدی باشد، باید به پزشک مراجعه نمود. برخی از این علائم جدی عبارتند از: مشکلات تنفسی، خونریزی های غیرطبیعی و یا کاهش و افزایش وزن بدون دلیل.


ادامه مطلب ...

آیا مانند یک قهرمان فکر می‌کنید؟

[ad_1]

وب‌سایت مدیر سبز: آیا مانند یک قهرمان فکر می‌کنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسب‌وکارتان نگاه کرده و اطمینان داشته‌باشید که می‌توانید برآن‌ها غلبه کنید؟ آیا مانند محمد علی و مایکل جردن عظمت را در وجود خود احساس می‌کنید؟


اگر پاسخ شما منفی است، نگران نباشید، من نیز آن طرزفکر را ندارم.

هرگز نداشته‌ام. هرگز احساس یک برنده ذاتی را نداشته‌ام. هرگز اعتمادبنفس افرادی را که تحسین‌شان می‌کنم، نداشته‌ام. حتی در سال ۱۹۷۶، زمانی‌که شروع به نوشتن در مورد کسب‌وکار کردم، شک داشتم بتوانم چیزی را درباره کسب‌و‌کار کامل متوجه شوم. به تازگی از یک دوره تدریس ادبیات به دانش‌آموزان در چاد بازگشته بودم و در روزنامه‌ای با عنوان «کسب‌وکار و تجارت در آفریقا» مشغول کار بودم. به یاد‌می‌آورم در روز اول کارم به عنوان روزنامه دقت کردم و از خود پرسیدم فرق کسب‌وکار و تجارت چیست؟ به سرعت به این تفاوت پی بردم.

سِمت بعدی شغلی من، مدیر تحریریه یک انتشاراتی کوچک در فلوریدا بود. حدود نیم دوجین روزنامه‌نگار آزاد داشتم که به من گزارش می‌دادند. کار من ویرایش و تصحیح نوشته‌‌های آنان بود. من به ندرت متوجه می‌شدم که درباره چه صحبت می‌کنند، موضوعاتی همانند رباتیک و مدیریت عملکرد حرفه‌ای و تجارت محصولات کشاورزی. چطور می‌توانستم به آن‌ها بگویم چه‌کار کنند؟ به‌سرعت آموختم.

وقتی اقدام به ایجاد و بازاریابی خبرنامه سرمایه‌گذاری خود کردم، تقریبا از ترس فلج شده بودم.


نگرانی من از شکست نبود، چون مطمئن بودم شکست می‌خورم! ولی بار دیگر ثابت شد شک من اشتباه بوده‌است. آن انتشارات در سال اول میلیون‌ها دلار درآمد داشت. در نهایت تبدیل به انتشاراتی در زمینه سرمایه‌گذاری با ارزش ۷۰ میلیون‌دلار شد.

زمانی که برای اولین بار در سن ۳۹ سالگی بازنشست شدم تا روزهای خود را صرف نوشتن شعر و داستان کنم، هرگز برای لحظه ای به چاپ هیچ یک از آن‌ها فکر نمی‌کردم. ولی طی ۱۲ تا ۱۴ ماه نویسندگی، ۱۲ تا از داستان‌ها و ۶ تا از شعر‌هایم در مجلات ادبی به چاپ رسیدند. سه‌ تا از آن‌ها جایزه دریافت کردند.

 

 آیا برای موفقیت در کسب‌وکار باید طرزفکر قهرمانان را داشته باشید؟
 
در سال ۱۹۹۲، «بیل بونر» از من درخواست کرد تا در توسعه کسب‌وکار انتشاراتی‌اش به وی کمک کنم. شغل را پذیرفتم چرا که پیشنهاد خیلی خوبی به من داده‌بود. پس از یک سال فروش به ۲۴ میلیون دلار جهش کرد و او از من پرسید که آیا می‌توانیم در نهایت ارزش کسب‌وکارمان را به ۱۰۰ میلیون دلار برسانیم؟ بخاطر می‌آورم که به او گفتم: «اگر بتوانیم فروش را در همین حد نگه‌داریم هیجان زده خواهم شد، حدس من این‌ است که در سال آینده افت خواهیم داشت، نه رشد.» ولی ما رشد کرده و بزرگتر شدیم و زمانی که به هدف ۱۰۰ میلیون دلاری رسیدیم گفتم: «بیا به همین میزان رضایت دهیم.» ده سال بعد، درآمد ما به ۵۰۰ میلیون دلار رسیده و حاشیه سودمان نیز دوبرابر شد.

زمانی که در سال ۱۹۹۷ از آفریقا باز‌گشتم، یک ماشین ۴۰۰ دلاری و نزدیک به ۳۰۰ دلار پس‌انداز داشتم. امروز، در دو امارت چند میلیون دلاری زندگی می‌کنم، ده‌ها میلیون دلار در بانک و حساب‌های کارگزاری دارم و در کسب‌وکارهایی با ارزش بیش از ۲۰ میلیون دلار سهام‌دارهستم.


بنابراین می‌دانم بدون فکرکردن مانند یک قهرمان، می‌توان موفق شد. می‌دانم دستیابی به مواردی ‌عالی امکان‌پذیر است.


این‌ها را با شما در میان می‌گذارم تا چنانچه شما هم دچار ترس و تردید هستید، بدانید که لزوما نباید رفتار خود را تغییر دهید تا پیروز شوید.


من تلاش کردم تا تغییر کنم. کتاب‌های بسیاری خوانده و نوارهای بسیاری گوش کردم. درحالی‌که رانندگی می‌کردم با صدای بلند آواز می‌خواندم و در مقابل آینه بر سر خودم فریاد می‌زدم. تمام این‌ کارها را انجام دادم، ولی حس من تغییری نکرد. اگر باید صبر می‌کردم تا رفتارم تغییر ‌کند همچنان در حال انتظار بودم.


در عوض روش متفاوتی را پیدا کردم- یک استراتژی مخفی و نه چندان درخشان که اعتقاد دارم برای هر شخصی که قلبی فروتن و ذهنی شکاک دارد، مفید خواهد بود.


موفقیت من برگرفته از دو ایده بسیار ساده است:

۱. اگر سرشار از استعداد ذاتی نباشم، می‌توانم با کار سخت‌تر، استعداد و دانش مورد نیاز را بدست بیاورم.


۲. اگر دارای نبوغ ذاتی برای دستیابی به ایده‌های عالی نباشم، می‌توانم کارهای افراد ثروتمند و موفق را دریابم و دقیقا همان را انجام دهم.


برای مثال، زمانی که آن شغل در خبرنامه «کسب‌وکار وتجارت آفریقایی» را گرفتم، هر شب، ساعات بسیاری را در کتابخانه بین‌المللی صرف کرده و درباره موضوعاتی که درباره آن‌ها می‌نوشتم مطالعه می‌کردم. هرگز به رئیس خود درباره کار اضافه خود نگفتم، چرا که نمی‌خواستم بداند چقدر ناآگاه هستم. به آهستگی ولی بطور کامل، شروع به فهم آن‌چه که درباره‌اش حرف می زدم کردم و به‌خوبیِ سایر نویسندگان داخل تیم شدم.

زمانی که شروع به نوشتن اولین نامه‌ی فروش خود کردم، کوچکترین تصوری از چگونگی انجام آن نداشتم. بنابراین، شب‌ها و آخر هفته‌های بسیاری را، برای مطالعه همه نامه‌های فروش موفق که به آن‌ها دسترسی داشتم، صرف کردم. خطوطی را که چشمم را جذب کرده‌بودند، کپی می‌کردم. یادداشت‌هایی درباره چگونگی ایجاد متون فروش نوشتم. درباره طراحی پیشنهادهای فروش مطالعه کردم و درباره قیمت‌گذاری، جوایز، گارانتی‌هایی که نامه‌های فروش را موثر می‌کرد آموختم.

به‌تدریج آن‌چه را که نیاز داشتم، ‌آموختم. اسراری که مرا به‌عنوان یک مبتدی در کسب‌وکار و بازاریابی گیج می‌کرد، کم‌کم روشن و نمایان شد.


با هر موفقیت کوچک، اعتماد‌به‌نفس من افزایش یافت. ولی نه از نوع اعتماد‌به‌نفس ذاتی، بلکه اعتماد‌به‌نفس ناشی از پیشرفت از طریق کار سخت و تقلید از موفقیت بود.


سال‌ها بعد، پس از ساخت کسب‌وکارهای بسیار و دستیابی به ثروت، مردم با من مثل یک قهرمان رفتار می‌کردند. آن‌ها گمان می‌کردند با استعدادی متولد شده‌ام که آن‌ها فاقد آن هستند.

بخشی از این تفکر ناشی از اشتباه من بود. برای تشویق کردن افرادی که برای من کار می‌کردند، نقاب یک قهرمان را به صورت زده بودم. با هر مشکلی وانمود به ناراحتی و با برداشتن هر چالشی وانمود به خوشحالی می‌کردم.

در حال حاضر بر این باور هستم که کار اشتباهی انجام می‌دادم. به‌طور ناخواسته پیشنهاد می‌کردم برای دستیابی به آنچه که من دست‌یافته‌ام، آن‌ها باید شجاعت و اعتماد‌به‌نفس من را داشته باشند.


باید حقیقت را به آن‌ها می‌گفتم: این که دستاوردهای من با زحمت و به آهستگی کسب شده‌است. حقیقت آن بود که من به‌صورت یک کارآفرین کندذهن متولد شده‌بودم. باید آن را می‌پذیرفتم و توضیح می‌دادم که موفقیت من نتیجه تلاش سخت و تقلید بوده‌است.


نکته این است. من فکر نمی‌کنم که برای رسیدن به موفقیت در کسب‌وکار، احتیاج به طرزفکر یک قهرمان داشته باشید.


فقط باید دو کار را انجام دهید: سخت‌تر از رقیبان کار کنید و کارهای افراد موفقی که تحسینشان می‌کنید را تقلید کنید.

اگر این کارها را برای مدت زمان کافی انجام دهید، موفقیتی که در آرزویش هستید را بدست‌می‌آورید و در کنار آن اعتماد‌به‌نفس و شجاعت هم کسب خواهید کرد.


اعتماد‌به‌نفس و شجاعتی که امروز دارم توسط مانتراها یا مدیتیشن و یا تصویر‌سازی از خود بدست‌نیامده است. آن‌ها تماما حاصل کار سخت و تقلید ‌مستمر هستند. اگر برای مدت‌زمانی طولانی به سختی کار کنید و در هر چیزی هوشمند باشید، موفقیت را می‌فهمید و با هر موفقیت کوچکی، ذهن و قلب شما به‌ندرت شجاع‌تر شده و بر اعتماد‌به نفس‌تان افزوده می‌شود. در نهایت نقاب یک قهرمان را به صورت خود می‌زنید. ولی زمانی که این اتفاق می‌افتد،‌ به‌یاد داشته باشید در مقابل افرادی که دوستشان دارید و به آن‌ها اهمیت می‌دهید آن نقاب را از چهره خود بردارید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


6 ا کتبر 2016 ... آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند ...6 ا کتبر 2016 ... موفقیت, کسب و کار, طرز فکر قهرمانانه گفته بودم مرادی شانس اول قهرمانی است | آیانآیا مانند یک قهرمان فکر می کنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های ...6 ا کتبر 2016 ... آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند ...آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند محمد علی و مایکل ...آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند محمد علی و مایکل ...آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند محمد علی و مایکل...آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ / شمار از خوراک ... در همین زمینه آیا مانند یک قهرمان فکر می کنید باور کنید می کنید دلیل نصب آینه در آسانسور ... منبع مشاهده مطلب ...11 ا کتبر 2016 ... مدیر آیا یک فکر آیا هستید به های نگاه و داشتهباشید میتوانید غلبه آیا محمد و جردن را وجود احساس پاسخ منفی نگران من آن را نداشتهام. احساس برنده را ...آیا مانند یک قهرمان فکر میکنید؟ آیا قادر هستید که به چالش های کسبوکارتان نگاه کرده و اطمینان داشتهباشید که میتوانید برآنها غلبه کنید؟ آیا مانند محمد علی و مایکل ...


کلماتی برای این موضوع

آیا برای برقراری برای داشتن یک زندگی جنسی عالی، فیزیوتراپ ها ۵ حرکت ورزشی را توصیه می کنند البته این اطلاعات عمومی،دانستنیها،معلومات عمومی،آیا می دانید اطلاعات عمومیدانستنیهاآیا می دانید دانستنیهای طبیعتمقالات اطلاعات عمومی معلومات آیا سفارتخانه های افغانستان جواز قاچاقبری هم دارند؟ این به همه معلوم است که اکثر کارمندان سفارت ها خصوصا در اروپای غربی منجمله آلمان به آیا می دانید اکسیر جوانی چیست؟ ایران نازآیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که این امکان وجود دارد که منبع و سرچشمه جوانی را در نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف آیا اثرات خودارضایی بعد از ترک از بین میره؟ جدید اثراتخودارضاییبعدترکآیا اثرات خودارضایی بعد از ترک از بین میره؟ آیا اثرات خودارضایی بعد از ترک از بین میره؟آیا از نظر اسلام زن وظیفه ای برای کار کردن در منزل دارد آیا از نظر اسلام زن وظیفه ای برای کار کردن در منزل دارد؟بدنسازی بانوان ورزش راز تناسب اندام آنا ایوانویچ، قهرمان تنیس سحرخیز باش تا وزن کم کنی لباس بهتر، وزن کمترآیا شکیرا ایرانی است عکس پدر و مادرشسرگرمیاختصاصی تاپ نازشکیرا خواننده جذاب آیا ایرانی است؟ عکسی از پدر مادر ایرانی شکیرا منتشر شده استالف آیا عضویت در فیس بوک وشبکه های اجتماعی …آیا عضویت در فیس بوک وشبکه های اجتماعی جرم است؟فان وسرگرمیفان وسرگرمی فان وسرگرمی سرگرمی،طنز وسرگرمی،ترانه هندی،ترکی وهندی،سلفی بازیگران الف آیا مسئولان ارشد ناجا خبر دارند در آموزشگاه های آیا مسئولان ارشد ناجا خبر دارند در آموزشگاه های رانندگی چه می گذرد؟مصاحبه با خانمی که همسر موقت است مجله اینترنتیهمه آقایونی که میرن رنبال یک زن دیگه و هنوز رابطه اولشون و یا ازدواجشون رو حفظ میکنن و پشتون یا افغان کدام یک تقریبا از مدت بیست سال بدینسو در ارتباط با واژه های افغان یا اوغان در افغآن معجزه در دستان خود شماست ای ال اس ایرانپاسخ امید به یک نامه با استعانت از کسی که اسم اش دوا و یادش شفاست دوست عزیزم، من امید پرونده مرگ یک سازمان در جلسه توجیهی فروغ …پرونده مرگ یک سازمان در جلسه توجیهی فروغ جاویدان چه گذشت؟ عشوه‌های مریم برای وب سایت رسمی دکتر حسین الهی قمشه ایپرسش های متداول سوال چرا ما دعا می کنیم ؟ خداوند از خواسته های ما وبلاگ یک مهندس وبلاگ یک مهندس همه چیز درباره نیروگاه دانلود گزارش کاراموزی سیمان ارومیه سیمان چگونه در عرض یک هفته پنج کیلو از وزن خودتان را کم …اگر به فکر کم کردن چند کیلو وزن اضافه خود هستید،به راحتی می توانید این کار را انجام دهیدآغا محمدخان قاجار چگونه مرد ؟ پرثوهآغا محمد خان فردی بوده که از نظر پزشکی شاید ۲۰۰ سال از هم عصرهاش جلوتر بوده این گفته


ادامه مطلب ...

به مُردن فکر می‌کنید؟

[ad_1]
مفیدستان:
به مُردن فکر می‌کنید؟

خبرگزاری آریا -
سال‌هاست که هنگام گرفتن شرح حال از مراجعان و بیماران در میان پرسش‌های معمول از آنان می‌پرسم `به مرگ و مردن فکر می‌کنید؟`

رایج‌ترین پاسخی که می‌دهند این است که "از مرگ نمی‌ترسم." این پاسخ همیشه مرا به یاد جمله‌ای از فیلم ایثار تارکوفسکی می‌اندازد که از زبان یکی از شخصیّت‌ها می‌گوید " مرگ وجود ندارد، تنها ترس از مرگ وجود دارد."

این واکنش نشان دهنده حضور ژرف و فراگیر ترس از مرگ و اهمیت زیاد این بزرگترین دشمن شادی‌های آدمی است. ولی آیا از طرف دیگر حاکی از آن نیست که ما به مرگ نمی‌اندیشیم و وقتی در برابر پرسش اندیشیدن به آن قرار می گیریم نعل وارونه می‌زنیم و تنها به ذکر احساسی مبهم و معمولاً نادرست در باره آن بسنده می‌کنیم؟ لذا این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما به مرگ و مردن فکر نمی‌کنیم؟ و از آن مهم تر چرا در مقابل مرگ از اندیشه نظام مندی برخوردار نیستیم که با یک سبک زندگی سالم و نیز فلسفه زندگی جامع و یکپارچه ای همنوایی داشته باشد.

سرکوب در زندگی اجتماعی و حیات روانی انسان به اندازه تاریخ او قدمت دارد و در اشکال آشکار و پنهان خود زندگی افراد را مسخ و گاه دستخوش نابودی می کند. مرگ می تواند هم منشاء و هم نماد این سرکوب گسترده باشد زیرا در نهایت زندگی را از انسان می گیرد و همیشه جلوه های گوناگون آن همراه ترس شدیدی که از مرگ وجود دارد، بخش عمده ای از تجربیاتی را تشکیل می دهد که افراد سرکوب می کنند و به ناخودآگاه می رانند.

طنز روزگار در آن است که آدمیان هم در چالش خود با مرگ به نوعی مشابه واکنش نشان می دهند و دست به سرکوب می زنند. آری آدمی نیز در مقابل مرگ سرکوبگر و نمادهای آن در جامعه مانند بیماری، فقر و بی عدالتی دست به دامان سرکوب می شود و مرگ و آگاهی از آن را سرکوب می کند و آن طور که باید به این مهم نمی پردازد و از آن می گریزد و حتّی دربسیار ی موارد انکارش می کند. بخشی از این انکار و گریز با توجّه به طبع انسان و ساختار روانی وجود او توجیه پذیر است.

فروید معتقد بود که ناخودآگاه مرگ و نیستی را نمی شناسد و انسان در ناخودآگاه خود نمی تواند مرگ خویش را بپذیرد. امّا همو می گوید که باید اهمیّت نگرش ناخودآگاه به مرگ را که با جدیّت سرکوب می شود برجسته کرد و هشدار می دهد که باید در اندیشه و واقعیّت به مرگ جایگاهی را ببخشیم که شایسته آن است. نباید فراموش کرد که یکی از اهداف مهم زندگی کوشش برای تبدیل بخشی از این حیات ناخودآگاه به هستی خودآگاه و نیل به اشراف و آگاهی بر ابعاد وجود خود است.

از سوی دیگر در گستره کلان ، انکار و سرکوب مرگ و احتراز از اندیشیدن به آن در زندگی اجتماعی و تعاملات بین فردی هم دیده می شود که حتّی جنبه تاریخی دارد و لزوماً به طور مستقیم با حیات ناخودآگاه پیوند ندارد. پس انسان نه تنها به طور ناخودآگاه مرگ را سرکوب می کند بلکه در وجوه مختلف زندگی خود نیز تقابل آگاهانه با آن را کنار می زند و از اندیشیدن به آن یا مرگ اندیشی خودداری می کند و راه نیل به مرگ آگاهی را می بندد که می تواند نسخه ای برای تخفیف هراس و اضطراب در برابر مرگ باشد و چرایی و چگونگی واکنش او در برابر مرگ را تعیین کند. پس واقعیّت آن است که ما به مرگ نمی اندیشیم و فکر آن را سرکوب می‌کنیم و غافل از آنیم که این امر ما را از شناخت ماهیّت واقعی زندگی که مرگ بخشی از آن است بازمی‌دارد.

سنکا فیلسوف رواقی رمی تنها راه غلبه بر ترس از مرگ را اندیشیدن مدام به مرگ می دانست. پیشتر به این پرسش پرداختیم که چرا به مرگ فکر نمی کنیم؟ و حال می خواهیم دریابیم که اصلاً چرا باید به مرگ بیندیشیم؟ بسیاری از فلاسفه بر این باورند که اصولاً اندیشیدن و فکرکردن با تدقیق در امر مرگ آغاز شده است. سقراط تمامت فلسفه را تاًمل بر مرگ می شمارد و هگل تاریخ را محصول کنش انسان با مرگ می دانست. سیسرون معتقد بود که فلسفیدن چیزی جز مهّیا شدن برای مردن نیست. لذا اندیشیدن به مرگ خود شرف اندیشه و ذات تفکّر است. اندیشمند راستین نمی تواند در مرگ درنگ نکند زیرا تفکّر در باب مرگ به معنی اندیشیدن به مفهوم واقعی زندگی است.

هسته اصلی تعالیم اکثر مذاهب نیز چیزی جز تاًمل بر مرگ نیست. پس باید به مرگ اندیشید زیرا آموزگاران و هادیان ما در این راه گام گذاشته اند.

امّا از ابتدای تاریخ تا به حال درصد اندکی از آحاد جامعه را فلاسفه و اندیشمندان تشکیل داده اند و اکثر ما با تفکّر به معنای واقعی آن بیگانه ایم و عادت کرده ایم که دیگران به جای ما بیندیشند. به خصوص هنگامی که نوبت به پدیده‌های انتزاعی یا به ظاهر تجریدی می رسد وا می‌مانیم. هرچند که در مورد بسیاری از امور عملی نیز از تفکّر هدفمند وسازمان یافته بی بهره ایم . وقتی که پای مرگ در کار باشد هزار ترفند دیگر نیز برای نیندیشیدن به آن در میان می آید.

بیهوده نیست که میشل دومونتین می گفت "در حالی که فرجام کار ما مرگ است، مرهم عوام نیندیشیدن به مرگ و نسیان است."

امّا با چه نیرو یا استدلالی می توان اکثر افرادی را که همانطور که جن از بسم الله می ترسد از مرگ می گریزند به تفکّر درباره مرگ و مردن ترغیب کرد؟ چاره کار آموزش مرگ و آشنایی با مرگ شناسی و مرگ پژوهی است، به خصوص که این حوزه ها بیشتر به وجوه ملموس تر مرگ و فرایند مردن که جنبه های عملی و کاربردی دارد می پردازند. باید عموم مردم دریابند که مرگ پدیده ای برای تمام فصول و در همه جا حاضر است و در هرآن چه وجود دارد نمادی یا استعاره ای از مرگ به چشم می خورد.

مرگ و گستره آن تنها به مرگ شخصی و مردن خویشتن محدود نمی شود و تمام عرصه های زندگی را در بر می گیرد. علاوه بر تجلیّات آشنای مرگ در بیماری، مردن، ماتم، سوکواری و آیین‌های خاکسپاری، مرگ در گستره ای نامحدود با طبیعت، تاریخ، آینده، جامعه، هنر، علم، قانون، شخصیّت، هویّت، روابط و ده ها قلمرو دیگر مرتبط است که تدقیق در این عرصه ها ما را به درک درستی از زندگی نزدیک می کند. آری مرگ نیز آموختنی است و تا آن را نیاموزیم زندگی خود را به معنای واقعی نجات نداده‌ایم.

به قول نظامی :
نمانی گر به ماندن خو بگیری بمیران خویشتن را تا نمیری
منبع:سلامت نیوز




[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کاریکلماتورعنوان مقاله نگاهی به کاریکلماتور و آشنایی اجمالی با آن نویسنده مهدی فرج حکایت و داستان کوتاهشب از نیمه گذشته بود پرستار به مرد جوانی که آن طرف تخت ایستاده بود و با نگرانی به به خاطر پایدار ماندن محبت و دوستی داستانهای …گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت کعبه رود با کاروانی نظرات مقاله پیامدهای خود ارضایی و با توجه به زیاد بودن نظرات مقاله پیامدهای خود ارضایی و مبارزه با آن، تمام نظرات این آیا تهمت فحشاء به عائشه، صحت دارد؟بسم الله الرحمن الرحیم آیا تهمت فحشاء به عائشه، صحت دارد؟ روایت اول عایشه کنیزی را درمان دیسک کمر در هر رژیم غذایی باید اصل تنوع، تعادل و تناسب را رعایت کرد در موارد خاص ممکن است یکی خدا را می توانید در خواب ببینیدمی گوید گاهی خداوند به افراد بسیاری در خواب چیزی را نشان می دهد که تأویلش صحیح است وذکر و دعا از گنهِ دم به دمم آتش طوفنده شدم هم شدم از توبه خجل، هم زتو شرمنده شدم صاحب من خالق منطنز علمی باد شکم و احوالات پیچیده آنخخخخخخخ خخخخخ • هادی من دیگه زارتو زورت میگوزم موندم چی کنم فکر میکنم از سیگارهداستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …فرشته به یاد اولین خاطره ای که از او در ذهنم نقش بسته می افتم صورتش مثل ماه می درخشید و حکایت و داستان کوتاه شب از نیمه گذشته بود پرستار به مرد جوانی که آن طرف تخت ایستاده بود و با نگرانی به پیرمـرد به خاطر پایدار ماندن محبت و دوستی داستانهای کوتاه و آموزنده گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت کعبه رود با کاروانی همراه شد و کاریکلماتور عنوان مقاله نگاهی به کاریکلماتور و آشنایی اجمالی با آن نویسنده مهدی فرج الهی طنز علمی باد شکم و احوالات پیچیده آن خخخخخخخ خخخخخ • هادی من دیگه زارتو زورت میگوزم موندم چی کنم فکر میکنم از سیگاره ذکر و دعا از گنهِ دم به دمم آتش طوفنده شدم هم شدم از توبه خجل، هم زتو شرمنده شدم صاحب من خالق من خدا را می توانید در خواب ببینید می گوید گاهی خداوند به افراد بسیاری در خواب چیزی را نشان می دهد که تأویلش صحیح است و آیا تهمت فحشاء به عائشه، صحت دارد؟ بسم الله الرحمن الرحیم آیا تهمت فحشاء به عائشه، صحت دارد؟ روایت اول عایشه کنیزی را زینت می تکنیک سلامتی درمانهای عرفانی هاله های انرژی چاکراها دورآگاهی یا تله پاتی ادارک فراحسی فعالیت روحی فردی دیگر است تله پاتی، به زبان ساده قدرت و ذکر و دعا دعا گویند جهت دزدیده شده و مالی که گم شده، هفت یا هفتاد مرتبه این ذکر را بخوانند بی شک به لطف و استرس و راههای رسیدن به آرامش روح و روان آرشیو سایت علمی تضادها رو درک کنیم سیاه و سفید، سرد و گرم، زشت و زیبا به تضادها فکر کن وقتی که در طبیعت


ادامه مطلب ...