مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

داستان ناتمام یک گورستان

جام جم سرا: ردیف گورهای تنگ و باریک یکی پس از دیگری پر می‌شود و بعد با کلی هماهنگی، نامه‌نگاری و توافقات رسمی و غیررسمی چند هکتاری زمین خریداری می‌شود و بلافاصله ردیف قبرهای جدید کنده می‌شود تا شاید چند صباحی جوابگوی دفن اموات باشد و پس از مدتی کوتاه دوباره همه چیز از نو شروع می‌شود تا این دور همچنان ادامه داشته باشد.

مسئولان شهری مدت‌هاست هشدار می‌دهند تنها گورستان رسمی پایتخت دیگر جایی برای دفن اموات تهرانی ندارد و در این چند سال هرچه توانسته‌اند بهشت زهرا(س) را توسعه داده‌اند، اما مشکل دیگر با اضافه کردن زمین هم حل نمی‌شود. می‌گویند تهرانی‌ها به یک گورستان جدید نیاز دارند تا بتواند جوابگوی دفن متوفیان باشد.

براساس آخرین برآوردها در خوشبینانه‌ترین وضع بهشت زهرا(س) فقط پنج سال دیگر می‌تواند اموات تهرانی‌ها را بپذیرد و بعد آنها می‌مانند با یک بهشت زهرا که دیگر گنجایش دفن حتی یک نفر را هم ندارد به اضافه گورستانی جدیدی که شاید هنوز کلنگ آن هم به خاطر برخی اختلاف نظرها به زمین نخورده باشد و از همه ناگوارتر سالی 26 هزار متوفی تهرانی که بازماندگان‌شان دربه‌در به‌دنبال جایی برای دفن‌شان می‌گردند.

ماجرای اولین گورستان پایتخت

اولین زمزمه‌های احداث گورستانی که حالا همه او را به نام بهشت زهرا(س) می‌شناسند به 48 سال پیش برمی‌گردد یعنی سال 1345. دلیل این کار هم پایان دادن به موضوع دفن اموات در گورستان‌های متعددی بود که در پایتخت وجود داشت. در اولین مرحله مسئولان شهرداری وقت زمینی به مساحت سه میلیون و 140 هزار متر مربع در دو کیلومتری کهریزک واقع در جاده قم را برای این کار خریداری کردند.

پیش‌بینی شده بود احداث این گورستان حداقل پنج سال طول بکشد، اما با تغییر و تحولاتی در شهرداری آن زمان کار احداث گورستان هم با سرعت بیشتری دنبال شد تا جایی که با آغاز تابستان سال 49 خبر افتتاح قریب‌الوقوع گورستان جدید تهران به طور رسمی اعلام شد.

مسئولان وقت شهرداری آن زمان با تجهیز این گورستان اقداماتی انجام دادند. در گورستان جدید هزار اصله درخت کاشته شد، چند حلقه چاه عمیق حفر شد، غسالخانه، سردخانه، سالن تشریفات برای برگزاری مجالس سوگواری و مسجد. آن زمان گفته شد این گورستان 25 سال برای دفن اموات تهرانی‌ها کافی خواهد بود.

بهشت زهرا (س) در ابتدای ساخت چندان به عنوان گورستان اصلی تهران مورد توجه عامه مردم قرار نداشت و همچنان مردم ترجیح می‌دادند اموات خود را در گورستان‌های محلی یا داخل محوطه اماکن زیارتی و امام‌زادگان دفن کنند. این کار دو دلیل مهم داشت؛ یکی دوری محل و دیگر به سبب مخارج بالای انتقال جسد و هزینه کفن و دفن نسبت به دیگر گورستان‌ها.

این وضع تا مدتی ادامه داشت تا این‌که با باز شدن پای اولین متوفی به گورستان جدید پایتخت، طلسم دفن اموات در این گورستان شکست. نام اولین فرد دفن شده در بهشت زهرا (س) محمدتقی خیال بود؛ پیرمردی هشتاد و پنج‌ساله‌ای که تیرماه 49 فوت کرده بود و به‌عنوان اولین مهمان گورستان مدرن تهران، در قبر شماره 1، ردیف 1، قطعه 1 بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.

این پرونده 17 سال پیش باز شد

تکمیل ظرفیت تنها گورستان رسمی پایتخت موضوع دیروز و امروز نیست. خوب که دقیق شویم می‌بینیم این ماجرا رشته درازی دارد که یک سر آن به 17 سال پیش برمی‌گردد.

پرونده تکمیل ظرفیت آرامستان بهشت زهرا(س) از اواسط سال 1376 باز شد. وقتی خبرآمد که بهشت زهرا(س) در حال پر شدن است و شاید بزودی جایی برای دفن اموات نداشته باشد. خبر به سرعت پخش شد تا جایی که این موضوع به دغدغه مسئولان شهری و نگرانی شهروندان تبدیل شد که اگر ظرفیت بهشت زهرا(س) پر شود، تکلیف دفن اموات چه خواهد شد؟

با جدی شدن نگرانی‌ها مسئولان شهری از شهرداری گرفته تا شورای شهر و سازمان بهشت زهرا(س) به فکر چاره افتادند. بهترین و شاید تنها گزینه پیشنهادی برای خلاصی از این شرایط توسعه بهشت زهرا(س) بود. پس با هماهنگی شهرداری تهران 110 هکتار از زمین‌های قسمت شمال و شمال شرقی بهشت زهرا(س) خریداری شد و پس از الحاق به آن، این گورستان از شمال توسعه پیدا کرد.

با این کار جنجال‌ها نیز پایان گرفت تا این‌که با تکمیل ظرفیت بخش شمالی 11 سال بعد یعنی سال 1387 حدود160 هکتار از زمین‌های شرق بهشت زهرا(س) نیز خریداری شد و این بار به سمت باقرشهر توسعه پیدا کرد تا از ابتدای مرداد 1388 دفن اموات در این بخش آغاز شود. به این ترتیب بهشت زهرا(س) برای دومین بار نیز توسعه پیدا کرد تا شاید بتواند برای چند سالی پاسخگوی دفن اموات تهرانی‌ها باشد.

دی 90 زمزمه‌های آغاز شمارش معکوس از تکمیل ظرفیت بهشت زهرا(س) بار دیگر شنیده شد، اما مسئولان وقت سازمان بهشت زهرا (س)این بار دغدغه بی‌جا و مکان ماندن اموات را طور دیگری مطرح و تاکید کردند دیگر امکان توسعه بهشت زهرا(س) وجود ندارد و بهتر است از همین حالا به فکر احداث گورستان جدیدی در یک نقطه دیگری از شهر برای دفن اموات تهرانی‌ها باشیم تا جوابگوی دفن روزانه 150 تا 200 نفر باشد؛ آن هم نه یک جا بلکه چند جا!

گورستان جدید، همه جا و هیچ جا

از وقتی زمزمه‌های احداث گورستان جدیدی برای پایتخت شنیده شد، گزینه‌های مختلفی هم به‌عنوان مکان احداث این گورستان پیشنهاد شد؛ گزینه‌هایی که در این سال‌ها همگی آنها صرفا در حد یک مکان پیشنهادی باقی مانده است و هیچ گاه کلنگ احداث آن به زمین زده نشد.

اتوبان تهران ـ ساوه، شمال شرق تقاطع غیرهمسطح بزرگراه بابایی و جاده دماوند، پارک جنگلی سرخه حصار، خاوران، زمین‌های مجاور اراضی احمدآباد مستوفی، اراضی شریف‌آباد، اتوبان شهید بابایی جاده لشگرک به تلو، شمال غربی کوه بی‌بی شهربانو، اراضی نصیرآباد، امامزاده عقیل، کیلومتر 14 آزادراه تهران ـ شمال، اراضی ازگیل دره در شرق شهرک دانشگاه صنعتی شریف واقع در منطقه‌22،‌‌ پارک جنگلی قوچک، شمال پارک جنگلی لویزان و جنوب جاده لشگرک، شمال شرق تهران واقع در حریم منطقه 13 و جنوب‌غربی تقاطع غیرهمسطح بابایی، پارک جنگلی خرگوش‌دره در غرب مجموعه ورزشگاه آزادی و شمال آزادراه تهران ـ کرج، اراضی پارک جنگلی چیتگر در منطقه 22 و باغات شمال غرب منطقه 5 برخی از گزینه‌های پیشنهادی شهرداری در این سال‌ها به‌منظور احداث گورستان‌های جدید برای اموات بوده است که به‌دلیل مقاومت‌ها و مخالفت‌هایی که برای احداث گورستان در هر یک از آنها وجود داشت، تقریبا هیچ‌کدامشان به سرانجام نرسید.

با منتفی شدن بیشتر گزینه‌های بالا برای احداث گورستان‌های جدید تهران در این میان دو گزینه اراضی تلو در شرق و گرمدره در غرب تهران به‌عنوان گزینه‌های پیشنهادی اولویت‌دار مسئولان شهری همچنان به قوت خود باقی ماند.

بجز مخالفت‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست که به‌دلیل مشکلات زیست محیطی آن را مطرح کرده، احداث گورستان جدید در این سال‌ها همواره با مقاومت جدی و سرسختانه مردم نیز مواجه بوده است تا جایی که اهالی ساکن در محدوده‌های پیشنهادی می‌گویند به هیچ قیمتی نمی‌گذارند در نزدیکی منطقه سکونت‌شان یک گورستان ساخته شود.

به این ترتیب کار احداث گورستان جدید در این دو مکان نیز که مسئولان شهرداری به آن امید بسته بودند گره‌کوری شده که معلوم نیست باز کردن آن به این راحتی‌ها ممکن باشد یا نه؟

نتیجه این شد که به دلیل جو روانی حاکم بر جامعه و جلوگیری از موج انتقادها و مخالفت‌هایی که از سوی مردم مطرح می‌شود و همچنین برای پیشگیری از برخی عواقب اقتصادی آن مانند ارزان شدن قیمت زمین و... مسئولان شهرداری چاره‌ای ندیدند جز این‌که قضیه احداث گورستان‌های جدید را فعلا مسکوت بگذارند یا اگر به گزینه‌ای هم فکر می‌کنند حداقل آن را به زبان نیاورند تا به این ترتیب جلوی واکنش‌های منفی احتمالی را گرفته باشند.

باقرشهری ها: زورمان به تهران نمی‌رسد

احداث گورستان جدید برای تهران چند سال است به دلیل برخی مقاومت‌ها و مخالفت‌ها که مهم‌ترین آن نارضایتی مردمی است به سرانجام نرسیده هربار صحبت از تکمیل ظرفیت بهشت زهرا(س) به میان می‌آید هیچ‌کس به اندازه اهالی باقرشهر از این موضوع نگران نمی‌شوند.

اهالی باقرشهر مدت‌هاست تبعات سنگین توسعه 160 هکتاری بهشت زهرا(س) را می‌پردازند. باقرشهری‌ها نه‌تنها دل خوشی از مشکلات کمبود جای دفن برای اموات را ندارند، بلکه از توسعه 160 هکتاری بهشت زهرا (س) به سمت باقرشهر که سال 87 انجام شد هم بسیار ناراضی هستند.

آنها می‌گویند کاش مسئولان شهرداری تهران و کسانی که پیشنهاد توسعه بهشت زهرا(س) به سمت باقرشهر را دادند حاضر می‌شدند فقط یک روز در این منطقه سکونت کنند تا ببینند مردم اینجا، این چند سال را با چه شرایط سختی زندگی کرده‌اند.

اکثر روزها از صبح تا شب صدای بلند مداحی و نوحه‌خوانی و شیون و زاری خانواده متوفیان تا داخل خانه‌های اهالی باقرشهر می‌آید، وضعی که تحمل آن مدت‌هاست برای ساکنان باقرشهر و روستاهای اطرافش بسیار سخت شده است.

بهشت زهرا(س) تاکنون دو بار توسعه داده شده تا جوابگوی دفن اموات باشد. کاری که در ظاهر ساده، اما در عمل در طول این سال‌ها همواره با موانع بسیاری همراه بود. با یادآوری مقاومت‌هایی که در این سال‌ها برسر راه توسعه بهشت زهرا(س) وجود داشته است شاید بیراه نباشد اگر بگوییم مسئولان شهرداری در این مدت زمین‌های جدید برای طرح توسعه بهشت زهرا(س) را با چنگ و دندان گرفته‌اند.

با این حال نایب رئیس سابق شورای شهر باقرشهر که از همان روزهای نخست مطرح شدن موضوع توسعه بهشت زهرا (س) در سال 87 در جریان این موضوع بوده است دراین باره به جام‌جم می‌گوید که مسئولان شورای شهر و شهرداری باقرشهر از سال‌ها قبل نسبت به پر شدن ظرفیت بهشت زهرا(س) به مسئولان شهرداری تهران هشدار داده بودند.

علی فرجی با یادآوری سال 87 که موضوع توسعه 160 هکتاری بهشت زهرا(س) مطرح شد، می‌گوید: در موضوع توسعه 160 هکتاری بهشت زهرا(س) چون قضیه، ابعاد ملی به خود گرفته بود به دلایلی ناچار شدیم کوتاه بیاییم، اما ادامه این کار دیگر منطقی و عاقلانه به نظر نمی‌رسد، زیرا دیگر جایی برای توسعه بهشت زهرا(س)‌ به سمت باقرشهر نداریم، مگر این‌که بخواهند روستاها را هم بخرند و به گورستان تبدیل کنند.

وی می‌گوید براساس یکی از بندهای توافقنامه‌ای که آن زمان بین شهرداری تهران و مسئولان باقرشهر منعقد شده بود تاکید شد این توسعه برای اولین و آخرین بار انجام شود، اما حالا نگرانیم که مبادا دوباره با مقاومت‌هایی که برسر راه احداث گورستان‌های جدید وجود دارد مسئولان شهرداری تهران باز هم تصمیم به توسعه بهشت زهرا(س) به سمت باقرشهر را بدهند و اهالی این منطقه باز هم دراین زمینه متضرر شوند.

وی این گفته مسئولان بهشت زهرا(س) و شهرداری تهران را که هر از گاهی به‌دلیل نگرانی از کمبود جا بلافاصله به یاد توسعه به طرف باقرشهر می‌افتند، منطقی نمی‌داند و می‌گوید: این بخشی از توافقات ما با مسئولان شهرداری تهران بود که دیگر به هیچ‌وجه دنبال توسعه بهشت زهرا(س) ‌به سمت باقرشهر نباشند و به مکان‌های دیگری بیندیشند، اما آقایان می‌روند گرمدره، اراضی تلو یا هر مکان دیگری، و آنجا با این موضوع مخالفت می‌شود و براحتی کوتاه می‌آیند و می‌پذیرند، پس چه فرقی بین باقرشهر و گرمدره وجود دارد؟

ظرفیت بهشت زهرا، این بار تا سال 97

تیر مسئولان شهرداری برای احداث گورستان جدیدی برای پایتخت در این سال‌ها در حالی به سنگ می‌خورد که صورت مساله همچنان به قوت خود باقی مانده است. چندی پیش بحث گورستان‌های تهران باز هم در جلسه علنی شورای شهر تهران مطرح شد. قصه‌ای که به نظر می‌رسد همچنان سر دراز دارد. مسئولان شهرداری تهران هر چند سال اعلام می‌کنند ظرفیت بهشت زهرا(س)‌ در حال اتمام است و باید به فکر گورستان‌های جدید بود، اما در نهایت کار به گسترش این گورستان می‌رسد.

این‌بار هم معاون خدمات شهری شهردار تهران در جلسه شورای شهر گفت: براساس آمار افرادی که به صورت میانگین هر روز فوت می‌کنند در سال 26 هزار قبر نیاز است، براین اساس تا سال 95 امکان و قابلیت دفن متوفیان در مجموعه بهشت زهرا(س) وجود دارد، اما می‌توان با تغییر کاربری و تدابیر در نظر گرفته شده امکان استفاده ظرفیت مجموعه را تا سال 97 افزایش داد.

با این حال مجتبی عبداللهی، همچنان تاکید کرد که موضوع گورستان‌های جدید در تهران منتفی نیست.

وی با بیان این‌که ایجاد گورستان تا کیلومتر‌ها اراضی اطراف آن را در برمی‌گیرد، توضیح داد: کاملا طبیعی است با احداث گورستان در یک منطقه ارزش زمین آن حوالی کاهش یابد و همین موضوع یکی از دلایل مهمی است برای این‌که در هر نقطه‌ای که برای احداث گورستان انتخاب می‌شود، همواره مقاومت‌های جدی وجود داشته باشد.

به گفته وی، ساکنان تا کیلومتر‌ها اجازه ساخت گورستان را نمی‌دهند و به‌همین دلیل است که شهرداری تاکنون نتوانسته مکان مناسبی برای احداث گورستان جدید تهران پیدا کند.

این‌طور که پیداست مسئولان شهری دیگر به این باور رسیده‌اند که با مقاومت‌های موجود به تنهایی نمی‌توانند کار احداث گورستان جدید را پیش ببرند و یا باید به کلی قید احداث گورستان جدید برای پایتخت را بزنند یا برای این‌که حرف‌شان را به کرسی بنشانند چاره‌ای جز کمک گرفتن از نهادهای بالادستی مانند استانداری یا حتی وزارت کشور و دولت ندارند.

تصمیم‌گیری در دقیقه 90

مثل خیلی کارهای دیگر منتظریم تا دقیقه 90. هفده سال است حرف از تکمیل ظرفیت تنها گورستان تهران زده می‌شود بدون این‌که در این سال‌ها مسئولان امر از شهرداری گرفته تا شورای شهر و استانداری و وزارت کشور، یکبار برای همیشه دور هم جمع شوند و به اختلاف‌نظرها پایان دهند و تکلیف ماجرا را روشن کنند.

فرجی، نایب رئیس سابق شورای شهر باقرشهر با تاکید براین‌که توسعه بهشت زهرا(س) چاره کار نیست، تصریح می‌کند: مسئولان شهرداری و شورای شهر تهران باید بی‌تفاوتی‌ها نسبت به احداث گورستان جدید برای تهران را کنار بگذارند و به جای حل موقت مشکل، به فکر یک راهکار منطقی باشند تا در طولانی مدت جوابگوی نیاز کلانشهر تهران به مکانی برای دفن اموات باشد.

به نظر می‌رسد مسئولان شهری برای احداث گورستان جدید تهران همچنان دست روی دست گذاشته‌اند تا یک گزینه مطرح کنند و بدون مقاومت و مخالفتی بروند آنجا و کلنگ آن را به زمین بزنند و گورستان جدید تهرانی‌ها را در آن مکان بسازند.

پس تا آن زمان هیچ اقدامی قرار نیست برای احداث گورستان جدید پایتخت انجام شود چون هنوز نقطه امیدی است و فعلا می‌توان روی توسعه بهشت زهرا(س) حساب باز کرد، اما تا کجا و تا کی معلوم نیست.

شاید خیلی دور نباشد زمانی که بهشت زهرا(س) حتی یک جای خالی هم برای دفن اموات تهرانی‌ها نداشته باشد آن هم در شرایطی که هنوز مسئولان شهری برسر این‌که کدام گزینه برای احداث گورستان جدید پایتخت مناسب‌تر است به توافق نرسیده‌اند!


ادامه مطلب ...

دوستی ناتمام

جام جم سرا: در دنیای کودکی با خود فکر می‌کردم کاکلی هم مرا دوست دارد. دلایل مختلفی هم برای توجیه این موضوع داشتم. مثلا وقتی می‌رفتم کنار قفس بزرگشان همه مرغ‌عشق‌ها فرار می‌کردند، اما کاکلی روی سیخ زیر پایش می‌ماند و زل می‌زد توی چشمان من.​ با خودم می‌گفتم اگر مرا دوست ندارد چرا یک بار که با آب دهان یک دانه ارزن چسبانده بودم نوک انگشتم از میان این همه مرغ‌عشق، کاکلی باید بیاید و انگشت مرا نوک بزند؟ بعد از مدتی عادتش شده بود که من دانه ارزن را با سر انگشت بچسبانم به توری قفس و او بیاید و نوک بزند. رضا برادر بزرگترم 16 سال داشت. تابستان که می‌شد همیشه جایی مشغول کار می‌شد. تابستان آن سال هم با پول‌های کار کردنش در مغازه حسین آقا ترکبندساز، 25 تا مرغ‌عشق خریده بود و بقیه پول‌هایش را قفس توری بزرگی گرفته بود که گوشه‌ای از انباری را مرغ‌عشق دانی کند.

سر ​ ظهر بود که چسبیده بودم به توری مرغ‌عشق‌ها و کاکلی را دید می‌زدم که رضا گفت: «کاکلی مال تو.» هیجان‌زده رو به رضا گفتم: «واقعا؟ ببین میشه کاکلی رو جدا کنیم و ​​توی قفس خودم نگهش دارم؟» رضا نگاهی غضبناک به من انداخت و گفت: دست بهش نمی‌زنی‌ها... همون تو می‌مونه...

***

تابستان نفس می‌زد. گرما جان می‌گرفت از هر جنبنده‌ای. هرم گرما سیلی می‌زد بر صورت​. مادرم فریاد زد: «بچه بیا توخونه... اینقدر تو حیاط نمون... گرما زده می‌شی آخرش‌ها.» داد زدم: نه زیر سایه درختم. هنوز این جمله تمام نشده بود که حجمی پشمالو تلپی از لابه‌لای شاخ و برگ درخت توت پیر خانه افتاد کنارم. نگاهش که کردم دوقدم پریدم عقب. تا قبل از آن همچین موجودی ندیده بودم. گرد بود و کرک داشت. دو چشم از حدقه درآمده هم تمام سرش را فرا گرفته بود و زل زده بود به چشمانم. نزدیکش که رفتم فرار نکرد. ماند. نمی‌توانست ​ پرواز کند. جوجه پرنده‌ای بود که بعد‌ها فهمیدم جغد است.

دستی به سرش کشیدم و نوکی به انگشتانم زد. آرام و لطیف. زود حجم کرک آلودش را به بغل کشیدم و به اتاق رفتم. سعی می‌کردم زودتر جایی برایش پیدا کنم. از دور کاکلی را دیدم. انگار داشت زیرچشمی ما را تماشا می‌کرد؛ درست از لابه‌لای توری‌ها. به توری چسبیده بود. نگاهم را از رویش برگرداندم.

دنبال کارتنی، چیزی می‌گشتم تا کرکی را درونش بگذارم. کرک‌های زیادش باعث شده بود اسمش را بگذارم کرکی. چسبانده بودمش به سینه‌ام. انگار سال‌هاست با هم آشناییم. ناگهان چشمم به قفس مرغ‌عشق‌ها افتاد. فکری به ذهنم رسید. اگر قفس به اندازه 25 مرغ‌عشق جا داشته باشد، به اندازه یک کرکی هم جا دارد. سریع در قفس را باز کردم و بسرعت کرکی را درون قفس انداختم.

بیرون نشستم و نگاهش کردم. چشم‌هایش معصوم بود، اما نگاهش نه. زل می‌زد و انگار می‌خواست ته چشمانت را بخواند. یک جور خلسه. یک جور هیپنوتیزم. کرکی سریع دوید و گوشه قفس برای خودش حریم گرفت. مرغ‌عشق‌ها اما آن بالا‌ها برای خودشان روزگاری داشتند. جیغ‌هایشان چند برابر شده بود، اما انگار نه انگار که موجودی دیگر بین‌شان است. دانه‌ای تف زدم و به سمت کرکی رفتم. از دور که نزدیکش شدم چند قدم دورتر رفت. تا لحظه‌ای قبل در آغوشم و اکنون از من فرار می‌کرد. گفتم شاید هنوز برای دوستی زود است. آخر ما هنوز یک ساعت هم نشده که با هم آشنا شده‌ایم. دانه را لابه‌لای توری جانمایی کردم. باز کرکی نیامد. گفتم شاید ارزن دوست نداشته باشد. دویدم به حیاط تا از زیرزمین مشتی گندم بیاورم برایش. سر راه آجان (آقاجان) را دیدم. گفتم آجان یه پرنده خوشگل گرفتم. خودش اومد نشست جلوم. آجان که خسته‌تر از همیشه به نظر می‌رسید گفت: «کجاس حالا این پرنده‌ات. بریم آقاجون ببینیمش.» گفتم: «خونه‌اش اون بالاست. بالای درخت توت سفیده. منم نشسته بودم که یهو اومد نشست جلوم.» آجان سر به آسمان بلند کرد و گفت: «از کجا؟» گفتم: «همین جا ببین خونه‌‌اشم ​ همونجاست.» آجان نگاهشو دقیق کرد به عمق درخت و داد زد: «نیاوردیش که تو خونه؟ یا ابالفضل جغده بچه کرده بالای سر خونمون. ببین ننه‌اش داره دور می‌زنه هی. من تا به حال چرا چشمم به اون لونه خراب شده‌اش نیفتاده بود.» آجان دستی به سرش کوبید و گفت: «کجاست الان؟» گفتم: «قفس مرغ... .» نگذاشت حرفم تمام شود.

وقتی به قفس رسیدیم چیزی را که می‌دیدم باورم نمی‌شد. سر کاکلی گوشه‌ای افتاده بود و کرکی با نوکش به بدن کاکلی توک می‌زد. خوب که دقت کردم دانه‌ای ارزن در میان نوک کاکلی جا گرفته بود. گویا مانند همیشه که عادت کرده بود وقتی ارزنی برایش لای توری می‌گذاشتم آمده بود به آن توک بزند. (ضمیمه چاردیواری)

مهدی نورعلیشاهی


ادامه مطلب ...

دلیل ناتمام رها کردن وظایف و کارها چیست؟

[ad_1]

Unfinished portrait of General Bonaparte

آیا برای شماهم پیش آمده است که در انجام دادن کاری در ابتدا کاملاً مصمم باشید اما در میانه راه بدون دلیلی محکم از ادامه کار دست بکشید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تعارف که نداریم. همه ما جوان‌‌های این نسل کم و بیش همین طوریم. یک روز می‌رویم سراغ یک ساز موسیقی و ۶ماه کلاسش را می‌رویم و رهایش می‌کنیم. یک روز هوای پاریس به سرمان می‌زند و دو ماه کلاس زبان فرانسه می‌رویم و رهایش می‌کنیم. یک روز دلمان می‌خواهد کارآفرین شویم؛ اما اولین مانع‌ها را که می‌بینیم، رهایش می‌کنیم. یک روز می‌خواهیم روی سایه تنهاییمان طرح مرغی بکشیم و چند ماه می‌رویم کلاس نقاشی و به جزئیات مرغ نرسیده، رهایش می‌کنیم و همین‌جور فهرست کار‌های ناتماممان از کار‌های به انجام رسیده‌مان بیشتر می‌شود. شاید تنها حوزه‌ای که کارمان را در آن به انجام می‌رسانیم، همین تحصیلات باشد. آن هم در حد کارشناسی است که گمانم آن هم مجبوریم و چاره‌ای دیگر نداریم؛ اما هستند آدم‌هایی که هر چیزی را تا آخرش می‌روند. در این مطلب می‌خواهیم بگوییم چرا خیلی از ما قهرمان کار‌های ناتمامیم و چطور می‌شود به روحیه آدم‌های ثابت‌قدم نزدیک شد.

این ناتمام گذاشتن مزمن، می‌تواند چند دلیل داشته باشد که ما به جای اینکه آن‌ها را فله‌ای روی سرتان هوار کنیم، تقسیم‌بندیشان کرده‌ایم. بعضی از دلایل فردی‌تر را در بخش دلایل شخصیتی و دلایل جمعی‌تر را در بخش دلایل اجتماعی آورده‌ایم.

بعضی‌ها اصلاً انگار آفریده شده‌اند تا کار‌هایشان را ناتمام بگذارند. نه اینکه از همان اول که به دنیا می‌آیند اینطور باشند؛ اما در طول زمان، شخصیتشان جوری شکل گرفته است که کار‌های ناتمام بیشتر به تورشان بخورد. این شخصیت‌ها واقعاً مستعد ناتمام گذاشتن کار‌ها هستند:

مشتاقان به تجربه‌های تازه

اشتیاق به تجربه‌های تازه، یکی از ۵ عامل بزرگ شخصیت است؛ یعنی اگر همه صفت‌های انسان را بریزید روی هم و آن‌ها را یک‌کاسه کنید، پنج تا صفت عمده شخصیتی به دست می‌آید که یکی‌اش همین اشتیاق به تجربه‌های تازه است. کسانی که اشتیاق کمتری به تجربه‌های تازه دارند، کمتر احتمال دارد که اصلاً سراغ کار یا علاقه جدیدی بروند که حالا آن را ناتمام هم بگذارند. آن‌ها اگر به دنبال خوش‌نویسی رفتند، تا انتها حواشی همین خوش‌نویسی را ادامه می‌ دهند و حتی مثلاً نقاشی‌خط هم برایشان تجربهٔ بدجور تازه‌ای است. بر عکس، کسانی که اشتیاق به تجربه‌های بالای زیادی دارند، مدام دلشان می‌خواهد چیز‌های تازه ازجمله کار‌های تازه را تجربه کنند. متوسط عمر آدمیزاد هم که۶۰ سال بیشتر نیست؛ برای همین مدام حس می‌کنند برای کار‌های تازه وقت کم است و هی تجربه قبلی را ناتمام می‌گذارند و می‌روند سراغ تجربه جدید. البته این ویژگی شخصیتی هم مثل قد آدمیزاد در متوسط‌ها فراوانی بیشتری دارد؛ یعنی بیشتر آدم‌ها نه خیلی مشتاق تجربه‌های تازه هستند و نه خیلی بی‌اشتیاق؛ بلکه یک‌جایی هستند آن وسط‌ها.

خیلی از کار‌ها به این دلیل ناتمام می‌مانند که ما درباره‌شان اطلاع دقیق نداشتیم و هیجانی آن‌ها را شروع کردیم.

بی‌نظم‌ها

بله، درست خواندید. بی‌نظمی هم یکی دیگر از آن ۵ عامل بزرگ شخصیتی است. حالا دقیقاً اسمش این نیست؛ ولی نظم و بی‌نظمی بخش بزرگ آن است. ما برای اینکه بتوانیم کاری را به انجام برسانیم، احتیاج به صبوری و نظم داریم. کسانی که نمره نظم پایین‌تری دارند، احتمال بیشتری دارد که یک کار را ناتمام بگذارند. بر عکس، منظم‌ها دلشان نمی‌آید کاری را که تا نیمه‌اش با نظم و حوصله رفته‌اند نیمه‌تمام بگذارند.

کمال‌گرا‌ها

این دیگر از همه پیچیده‌تر اســـت. کمال‌گرا‌ها هم ممکن است یک کار را تا وسطش بروند و بی‌خیال شوند. درباره کمال‌گرا‌ها در جای خود باید مفصل بگوییم؛ اما فقط بدانید که کمال‌گرا‌ها استاندارد‌های خیلی بالایی برای موفقیت خودشان می‌گذارند و نرسیدن به آن را مساوی با شکست می‌دانند. برای همین شاید اصلاً ادامه دادن خیلی از کار‌ها که به نظرشان با آن استاندارد‌های بالا سازگار نیست، برایشان بی‌فایده به نظر برسد. اما بین خودمان بماند که کمال‌گرا‌ها از شکست خوردن در یک کار می‌ترسند و برای همین آن را ناتمام می‌گذارند.

نوجوانان ابدی

تا اینجا هر چه گفتیم، بیشتر بدون درنظر گرفتن سن خاصی بود؛ اما بعضی از آدم‌ها نوجوان ابدی هستند؛ به این معنا که خیلی حواسشان به این نیست که سن ناخنک زدن به تجربه‌های متنوع و از این شاخه به آن شاخه پریدن گذشته است و در دهه سی و چهل زندگی هم همچنان مثل نوجوان‌ها عمل می‌کنند.

حالا درست که دلایل شخصیتی می‌تواند ما را به سوی ناتمام گذاشتن کار‌ها پیش ببرد، اما وقتی که این ناتمام بودن به پدیده‌ای فراگیر تبدیل می‌شود، باید به‌دنبال دلایل اجتماعی هم گشت:

تنوع انتخاب‌ها

نسل ما خواهی‌نخواهی حق انتخاب بیشتری برای تجربه‌های تازه دارد. انواع و اقسام کلاس‌ها و دوره‌ها، تنوع شغل‌ها و تخصص‌ها زمینه را برای این شاخه و آن شاخه پریدن بیشتر فراهم می‌کند؛ زمینه‌ای که در نسل‌های قبل و قبل‌تر کمتر فراهم بود. آن‌ها معمولاً تجربه‌های خودشان را سینه به سینه و پدر‌پسری منتقل می‌کردند و یا استاد شاگردی. اما برای نسل ما برای هر حرفه‌ای چند متخصص آماده به تدریس وجود دارد.

نبود امنیت شغلی

شاید یکی از دلایل پنهان فراوانی کار‌های ناتمام، نبود امنیت شغلی باشد. در واقع جوان‌ها بعد از یک تجربه مختصر در یک حوزه کم‌کم دستشان می‌آید که از آن حوزه هم طرف چندانی نمی‌توان بست و بنابراین آن را ناتمام می‌گذارند؛ البته این دلیل بیشتر در مورد ناتمام گذاشتن تجربه‌های شغلی یا حرفه‌آموزی مصداق دارد.

چگونه تجربه کار‌های ناتمام را تمام کنیم؟

برای اینکه ناتمام بودن کار‌هایمان مزمن نشود، چند کار می‌توان انجام داد.

  1. درست و آگاهانه انتخاب کنیم

خیلی از کار‌ها به این دلیل ناتمام می‌مانند که ما درباره‌شان اطلاع دقیق نداشتیم و هیجانی آن‌ها را شروع کردیم. در این نمونه‌ها، تحقیق دقیق و پرس‌وجو قبل از شروع یک کار می‌تواند از ناتمام ماندنش جلوگیری کند.

  1. انگیزه‌های خودمان را بالا ببریم

برای پیشبرد هر کاری، هم به انگیزه‌های بیرونی نیاز داریم و هم به انگیزه‌های درونی. انگیزه‌های بیرونی می‌تواند کسب درآمد، پرستیژ اجتماعی یا هر چیزی باشد که به عنوان پاداش بیرونی بعد از تمام شدن کار به ما تعلق می‌گیرد؛ اما در طول فرایند کار بیشتر انگیزه‌های درونی هستند که به داد ما می‌رسند. لذت بردن از کار و بامعنا بودن آن کار برای ما، ایمان داشتن به مفید بودن کار و پاداش‌هایی که خودمان برای خودمان درنظر می‌گیریم می‌تواند انگیزه‌های درونی را بالا ببرد.

  1. حساب‌کتاب کردن سود و زیان ناتمام‌رهاکردن یک کار

پیش از اینکه تصمیم به ناتمام رها کردن یک کار بگیرید، یک جدول سود و زیان برای خودتان بکشید و ببینید از این کار بیشتر نفع می‌برید یا ضرر. کفه سنگین ضرر‌ها احتمالاً وقتی است که از عمرتان رفته است. اما بقیه سود و زیان را خودتان حساب کنید تا حداقل ر‌هاکردن کارتان هم مانند شروع کارتان هیجانی نباشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه بفهمیم عاشقیم؟ نشانه عشق و عاشقیمعمولاً هر عاشقی به خوبی از احوال خودش خبر دارد و می‌داند که اتفاقاتی در ذهن و جسمش در چگونه مثبت اندیش باشیم؟ فایده مثبت اندیشی … فایده مثبت اندیشی در زندگیامروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که پر از مشکلات مختلف و تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعیماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگرچاکراها انرژی درمانیچاکراهاکیت شرود تمرینات زیر را برای گشودن و رها کردن انرژی های چاکرای بسته شده آموزش داده است لاغرکردن باسن و لاغر کردن رانها در درجه اول اولویت آنهایی قرار دارد که برای تناسب بیش فعالیچهارده مقاله ی بررسی ، شناخت و درمان …مقالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول روانشناسی پزشکان ایران چگونه می توانیم غم و غصه را از خود دور کنیم و از ناراحتی و اندوه رهایی پیدا کنیم چه روش تقدیم ؛ بمبارزان راه سعادت خوشبختی وترقی مردم افغانستان افغانهاوجامعه مدرنعوارض ناشی از خودارضاییخودارضائی چیست مجموعه رفتاری که بر اثر پردازش ذهنی ازیک رابطه جنسی انجام شده و به یک وبلاگ روانشناسی شفای درون اختلالات روانپزشکی و …افسرده‌خویی یک نوع اختلال حال و وضع روانی است مشخصه افسرده‌خویی، افسردگی مزمن است چگونه بفهمیم عاشقیم؟ نشانه عشق و عاشقی معمولاً هر عاشقی به خوبی از احوال خودش خبر دارد و می‌داند که اتفاقاتی در ذهن و جسمش در حال چگونه مثبت اندیش باشیم؟ فایده مثبت اندیشی در زندگی امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که پر از مشکلات مختلف و افکار منفی است اگر بخواهید همه چیز تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی ماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگر لاغرکردن باسن و لاغر کردن رانها در درجه اول اولویت آنهایی قرار دارد که برای تناسب اندام می چاکراها انرژی درمانی چاکراها کیت شرود تمرینات زیر را برای گشودن و رها کردن انرژی های چاکرای بسته شده آموزش داده است و تقدیم ؛ بمبارزان راه سعادت خوشبختی وترقی مردم افغانستان افغانهاوجامعه مدرن وبلاگ روانشناسی شفای درون اختلالات روانپزشکی و توصیه های درمانی افسرده‌خویی یک نوع اختلال حال و وضع روانی است مشخصه افسرده‌خویی، افسردگی مزمن است که بیش فعالیچهارده مقاله ی بررسی ، شناخت و درمان مشاور مقالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول روانشناسی پزشکان ایران چگونه می توانیم غم و غصه را از خود دور کنیم و از ناراحتی و اندوه رهایی پیدا کنیم چه روش هایی عوارض ناشی از خودارضایی خودارضائی چیست مجموعه رفتاری که بر اثر پردازش ذهنی ازیک رابطه جنسی انجام شده و به یک


ادامه مطلب ...

پازل ناتمام وزارت بهداشت

[ad_1]
به گزارش شهروند، موضوعاتی که از چند ماه پیش از سوی کمیسیون های بهداشت و برنامه و بودجه مجلس پیشنهاد شده بود. در این مدت هم وزارت بهداشت که در تب و تاب رسیدن به آرزوی دیرینه که همان تجمیع و یکپارچه کردن بیمه ها برای باز شدن گره کور اعتبارهای نظام سلامت، در انتظار تصمیم نمایندگان نشسته بود، با سرنوشت دیگری مواجه شد.
دیروز نمایندگان مجلس، با ١٣٠ رأی موافق با انتقال سازمان بیمه سلامت از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به وزارت بهداشت موافقت و با انتقال شورای عالی بیمه سلامت از این وزارتخانه به وزارت بهداشت با ١٢١ رأی موافق و  ١٠٦ رأی مخالف، مخالفت کردند.

حالا بر اساس آنچه مجلس مصوب کرده، از زمان ابلاغ این قانون، سازمان بیمه سلامت با حفظ شخصیت حقوقی و استقلال مالی بر اساس اساسنامه‌ای که به تصویب هیات وزیران می رسد، از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل می شود. این اساسنامه را وزارت بهداشت ارایه می کند.

دستگاه رأی گیری خراب شد؛ نتیجه برگشت
در این میان اما انتقال شورای عالی بیمه سلامت  در بلاتکلیفی است؛ چرا که بر اساس خبرهای رسیده از بهارستان، روز گذشته در جریان رأی گیری برای تصویب یا تصویب نکردن این جابه جایی، دستگاه رأی گیری حسینعلی شهریاری، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از کار افتاد و او نتوانست رأی مثبت خود را برای انتقال این مصوبه، ثبت کند. او با رفتن در جایگاه هیات رئیسه، چندین بار این موضوع را اعلام کرد که دستگاهش برای رأی دادن خراب بوده است.

رئیس مجلس شورای اسلامی اما دقایقی بعد از این صحبت ها، تاکید کرد که از نظر آیین نامه ای نمی توان مجددا رأی گیری کرد. با این همه پس از بررسی کمیته فنی، قرار شد تا روز شنبه نتیجه بررسی اعلام شود. همین یک رای ثبت نشده، انتقال شورای عالی بیمه سلامت به وزارت بهداشت را فعلا منتفی کرد.

انتقال شورایعالی بیمه سلامت به پیشنهاد غلامرضا، تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مطرح شده بود و مسعود پزشکیان نایب رئیس اول مجلس به عنوان موافق و محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه به عنوان نماینده دولت، در مخالفت با این پیشنهاد، سخنرانی کردند. در بخشی از متن این پیشنهاد آمده بود: «از زمان ابلاغ این قانون شورایعالی بیمه سلامت و دبیرخانه آن از وزارت تعاون کار و امور اجتماع منتزع و به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل می‌شوند. ارکان، ترکیب وظایف و اختیارات و مسئولیت شورایعالی بیمه سلامت به موجب آئین‌نامه‌ای است که پیشنهاد تولیت نظام سلامت به تصویب هیأت وزیران می‌رسد.»

پس از تایید انتقال سازمان بیمه سلامت و رد پیوستن شورای عالی بیمه سلامت، کارشناسان نقدهایی کردند. یکی از آنها محمد باقر هوشنگی، مدیر کل اسبق دفتر بیمه‌های سلامت وزارت رفاه بود که گفت:« انتقال بیمه سلامت کمک چندانی به وزارت بهداشت نمی‌کند، اگر قانونگذار همه بیمه‌های پایه را تجمیع می‌کرد و وزارت بهداشت مکلف می شد در طول برنامه بیمارستان های غیر آموزشی اش را واگذار کند و با حفظ مالکیت و بدون ادغام فیزیکی بیمه ها، تولیت امور را انجام دهد کمک خوبی به حل مشکلات نظام سلامت می کرد.» او ادامه داد:« اما اکنون شاید با آمدن سازمان بیمه سلامت به وزارت بهداشت به تنهایی، وزارت بهداشت نتواند به اهدافی که مدنظر داشته است،  دست یابد و این یک اتفاق ناقص است.»

ایرج فاضل وزیر اسبق بهداشت هم حرف‌هایی زد.  او به ایسنا گفت:« یکی از بزرگترین مشکلات بخش سلامت، بیمه ناتوان و ناکارآمدی است که در کشور داریم؛ این بیمه‌ها نه تعهدات خود نسبت به بیمارستان‌ها را انجام می‌دهند و نه نسبت به بیماران. در عین حال بدهکاری‌های بسیار طولانی و غیرقابل قبولی دارند.» به گفته او، بیمه درمانی کشور نیاز به بازخوانی دارد:« ما  نیاز به بیمه‌ای داریم که مشکل مردم را حل کنیم. وزارت بهداشت متولی سلامت است و اگر بیمه هم در اختیار او باشد، وزارت بهداشت بهتر می‌تواند این حوزه و امور سلامت را اداره کند. در این صورت اختلافات فعلی نیز که بسیار مزاحم است، از بین می‌رود.»

انتقال سازمان بیمه سلامت از هدررفتن بودجه جلوگیری می‌کند
محمدحسین قربانی، نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، با انتقال سازمان بیمه سلامت موافق است.  او معتقد است که این انتقال تصمیم خوبی بود: «پیشنهاد انتقال بیمه سلامت به وزارت بهداشت، پیشنهادی بود که از سوی کمیسیون بهداشت مجلس مطرح شد و خوشبختانه  رأی آورد.

البته منتقدان حرف‌هایی می‌زنند و می‌گویند که وزارت بهداشت دنبال گرفتن سازمان تأمین اجتماعی و حق و حقوق کارگران است که این موضوع نوعی فرار به جلو برخی افراد است که در این زمینه کارشناس نیستند؛ به ‌هر حال این پیشنهاد رأی آورد و همه باید تابع قانون باشند.» اوگفت: «پیشنهاد انتقال شورایعالی بیمه سلامت از سوی کمیسیون برنامه و بودجه مطرح شد که به‌خاطر کم‌بودن تنها یک رأی با آن مخالفت شد. هر چند که ظاهراً دستگاه رأی‌گیری آقای شهریاری ایراد پیدا کرده بود و رأی موافق او ثبت نشد که کمیته فنی مجلس هم این موضوع را تأیید کرد، حالا باید تا روز شنبه منتظر رأی کمیته فنی مجلس ماند.»

به گفته نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، وقتی ماجرای انتقال شورایعالی بیمه سلامت مطرح شد، منظور خود شورا نبود، دبیرخانه آن بود، حالا هم  انتقال سازمان بیمه سلامت را باید به فال نیک گرفت: «به‌هرحال نمی‌شود پول در جایی باشد و ارایه خدمات در جای دیگر. بنابراین با تصمیمی که رئیس‌جمهوری از قبل برای هدفمند‌کردن منابع حوزه سلامت گرفته بود و مجلس که روز گذشته به آن رأی مثبت داد، باید منتظر ماند تا بخشی از مشکلات مالی حوزه سلامت کم شود، هر چند که نباید انتظار داشت با انتقال این سازمان، تمام مشکلات طرح تحول و نظام سلامت از بین رود، بلکه این انتقال منجر به افزایش نظارت‌ها بر بودجه نظام سلامت و جلوگیری از هدررفتن منابع مالی در این حوزه می‌شود.» او ادامه داد: «با این انتقال ساختاری تغییر نمی‌کند، بلکه کارهای کارشناسی بهتری در حوزه بیمه سلامت انجام می‌شود، همچنین سبب می‌شود تا بیماران هزینه‌های فراوانی در حوزه سلامت نداشته باشند.»

انتقال سازمان بیمه سلامت، نشان‌دهنده ضعف ساختاری وزارت رفاه است
محسن ایزدخواه، کارشناس و معاون سابق سازمان تأمین اجتماعی اما نظر دیگری دارد. او گفت که انتقال سازمان بیمه سلامت نشان‌دهنده ضعف ساختاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و دردی از وزارت بهداشت دوا نمی‌کند. او در توضیح بیشتر گفت: «ما تا قبل از‌ سال ٨٣، با مشکل پراکندگی‌های مختلف در حوزه تأمین اجتماعی مواجه بودیم، جمع‌بندی بر این بود که در نظام جامع تأمین اجتماعی یکپارچگی شکل بگیرد، به همین دلیل هم همان سال، قانون ساختار جامع رفاه و تأمین اجتماعی تصویب و مقرر شد تا در قالب وزارت رفاه، عملی شود. همان زمان تأکید شد که بیمه بازنشستگی و درمانی در قالب تأمین اجتماعی تعریف شود و مسئولیت‌های خریدار و نظارت و... از هم تفکیک شوند، به همین دلیل صندوق تأمین اجتماعی و بیمه خدمات درمانی یا سازمان بیمه سلامت فعلی به زیرمجموعه وزارت رفاه رفت.»

به گفته ایزدخواه، متأسفانه در دوره آقای احمدی نژاد، وزارت رفاه منحل شد و به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تبدیل شد؛ پیش‌بینی این بود که وزارتخانه جدید، به دلیل نداشتن دانش کافی، قادر نیست ساختار قانون جامع تأمین اجتماعی را  به جلو ببرد: «همان زمان این نگرانی وجود داشت که به دلیل ضعف نهادی و فقدان دانش لازم در این وزارتخانه، چنین اتفاقاتی رخ دهد، این وضع ادامه داشت تا زمانی که طرح تحول نظام سلامت اجرا شد، تصور وزارت بهداشت این بود با استفاده از مکانیزم قیمتی این طرح را پیش ببرد، همین هم منجر شد تا نخستین اختلاف میان این وزارتخانه و وزارت رفاه کلید بخورد.»

او به ماجرای افزایش تعرفه‌های پزشکی اشاره  کرد: «وزارت رفاه به دلیل نبود دانش در حالی‌که منابع مالی کافی هم نداشت، با افزایش تعرفه‌های پزشکی در شورایعالی بیمه سلامت موافقت کرد و  بار مالی سنگینی بر دوش صندوق‌های بیمه‌ای افتاد. همین هم شد تا این وزارتخانه برای عمل به تعهداتش، با کمبود بودجه مواجه شد. از آن طرف، وزارت بهداشت هم تصور می‌کرد که سازمان بیمه سلامت پول دارد اما نمی‌خواهد برای طرح تحول نظام سلامت هزینه کند، این در حالی بود که با اجرای طرح تحول، سیستم ارجاع و پرونده الکترونیک سلامت و... که بار مالی نظام سلامت را کم می‌کرد، اجرا نشد؛ همین هم شد تا هزینه‌های نظام سلامت بالا رود.»

به گفته ایزدخواه، برخلاف تصور وزارت بهداشت، صندوق‌های بیمه‌ای واقعاً پولی برای پرداخت نداشتند و باید حتماً دولت آنها را همراهی می‌کرد، این در حالی بود که در کنار همه این مشکلات بار مالی ناشی از بیمه کردن ١١‌میلیون نفر هم اضافه و سبب شد تا کمبود منابع مالی محسوس‌تر شود، در این میان وزارت بهداشت هم برای جبران این کمبودها، دنبال تجمیع بیمه‌ها و انتقال بیمه به وزارت بهداشت بود و آن را گامی برای یکپارچه‌کردن اهدافش می‌دانست، اما دولت در این زمینه به این جمع‌بندی نرسید.

این کارشناس معتقد است که انتقال سازمان بیمه سلامت هیچ بهبودی در طرح تحول نظام سلامت ایجاد نمی‌کند: «این تصمیم منجر می‌شود تا کانون بحران از وزارت رفاه به وزارت بهداشت منتقل و چندپارچگی در وضع بیمه‌ها ایجاد شود؛ چرا که ٨٠‌درصد درآمدهای سازمان بیمه سلامت، از ضریب بودجه و ردیف مالیات بر ارزش افزوده تأمین می‌شود، اخیرا هم دولت مصوب‌کرده است تا به بیمه سلامت ٨‌هزار‌میلیارد تومان پرداخت شود که تا قبل از این وزارت رفاه باید پرداخت می‌کرد، حالا وزارت بهداشت مسئول این کار شده و باید بیمارستان‌هایش را در گرو بانک قرار دهد و از پول حاصل از آن این مبلغ را به بیمه سلامت بدهد.»

به گفته او، این اقدام مجلس، منجر به تشتت بیشتر میان وزارت بهدشت و وزارت رفاه می‌شود: «به نظر من به‌عنوان کارشناسی که بیش از ٤٠‌سال در این زمینه فعالیت کرده، برای حل این اختلاف‌ها باید وزارت رفاه و تأمین اجتماعی احیا شود.»


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

فرهنگیهنریمعاون پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تاکید بر اینکه دست اندرکاران اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروز مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام …مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …هدف از راه اندازی صفحه بازی و کودک هدف از راه اندازی این صفحه ارائه مطالب و برنامه کنسرت های تهران کنسرت مازیار فلاحی کنسرت رضا صادقی کنسرت احسان خواجه امیری کنسرت امیر مولاییکنسرت میگنا راهکارهایی برای افزایش مهارت های اجتماعی در …روش ها ی کمک به رشد مهارت های اجتماعی کودکان به هنگام تلاش برای بهبود مهارت های عصر اعتبار پاداش پایان خدمت کارمندان ۷ برابر …رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم پاداش پایان خدمت کارمندان ۷ برابر حداقل حقوق شدگولان سقز اخبار ایران، کردستان، سقزپایگاه خبری گولان سقز مهمترین اخبار و وقایع شهرستان سقز و منطقه را انعکاس می دهدیک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتبا درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه فرهنگیهنری معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تاکید بر اینکه دست اندرکاران اصلی در اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی جهان اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروزاخبار بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی خلاقیت ، بازی و هدف از راه اندازی صفحه بازی و کودک هدف از راه اندازی این صفحه ارائه مطالب و تجربیات مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام پروپوزال سمینار مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری، گروه برنامه کنسرت های تهران کنسرت مازیار فلاحی کنسرت رضا صادقی کنسرت احسان خواجه امیری کنسرت امیر مولاییکنسرت میگنا راهکارهایی برای افزایش مهارت های اجتماعی در کودکان روش ها ی کمک به رشد مهارت های اجتماعی کودکان به هنگام تلاش برای بهبود مهارت های اجتماعی نا عصر اعتبار پاداش پایان خدمت کارمندان ۷ برابر حداقل حقوق شد عصر اعتبار رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم با اشاره به برخی مصوبات این کمیسیون گفت این گولان سقز اخبار ایران، کردستان، سقز پایگاه خبری گولان سقز مهمترین اخبار و وقایع شهرستان سقز و منطقه را انعکاس می دهد یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایت با درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه زمانی وزارت بهداشت وزارت بهداشت سایت وزارت بهداشت سایت وزارت بهداشت وزارت بهداشت و علوم پزشکی آزمون ثبت نام ارشد وزارت بهداشت وزارت بهداشت


ادامه مطلب ...

پازل ناتمام وزارت بهداشت

[ad_1]
به گزارش شهروند، موضوعاتی که از چند ماه پیش از سوی کمیسیون های بهداشت و برنامه و بودجه مجلس پیشنهاد شده بود. در این مدت هم وزارت بهداشت که در تب و تاب رسیدن به آرزوی دیرینه که همان تجمیع و یکپارچه کردن بیمه ها برای باز شدن گره کور اعتبارهای نظام سلامت، در انتظار تصمیم نمایندگان نشسته بود، با سرنوشت دیگری مواجه شد.
دیروز نمایندگان مجلس، با ١٣٠ رأی موافق با انتقال سازمان بیمه سلامت از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به وزارت بهداشت موافقت و با انتقال شورای عالی بیمه سلامت از این وزارتخانه به وزارت بهداشت با ١٢١ رأی موافق و  ١٠٦ رأی مخالف، مخالفت کردند.

حالا بر اساس آنچه مجلس مصوب کرده، از زمان ابلاغ این قانون، سازمان بیمه سلامت با حفظ شخصیت حقوقی و استقلال مالی بر اساس اساسنامه‌ای که به تصویب هیات وزیران می رسد، از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل می شود. این اساسنامه را وزارت بهداشت ارایه می کند.

دستگاه رأی گیری خراب شد؛ نتیجه برگشت
در این میان اما انتقال شورای عالی بیمه سلامت  در بلاتکلیفی است؛ چرا که بر اساس خبرهای رسیده از بهارستان، روز گذشته در جریان رأی گیری برای تصویب یا تصویب نکردن این جابه جایی، دستگاه رأی گیری حسینعلی شهریاری، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از کار افتاد و او نتوانست رأی مثبت خود را برای انتقال این مصوبه، ثبت کند. او با رفتن در جایگاه هیات رئیسه، چندین بار این موضوع را اعلام کرد که دستگاهش برای رأی دادن خراب بوده است.

رئیس مجلس شورای اسلامی اما دقایقی بعد از این صحبت ها، تاکید کرد که از نظر آیین نامه ای نمی توان مجددا رأی گیری کرد. با این همه پس از بررسی کمیته فنی، قرار شد تا روز شنبه نتیجه بررسی اعلام شود. همین یک رای ثبت نشده، انتقال شورای عالی بیمه سلامت به وزارت بهداشت را فعلا منتفی کرد.

انتقال شورایعالی بیمه سلامت به پیشنهاد غلامرضا، تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مطرح شده بود و مسعود پزشکیان نایب رئیس اول مجلس به عنوان موافق و محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه به عنوان نماینده دولت، در مخالفت با این پیشنهاد، سخنرانی کردند. در بخشی از متن این پیشنهاد آمده بود: «از زمان ابلاغ این قانون شورایعالی بیمه سلامت و دبیرخانه آن از وزارت تعاون کار و امور اجتماع منتزع و به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منتقل می‌شوند. ارکان، ترکیب وظایف و اختیارات و مسئولیت شورایعالی بیمه سلامت به موجب آئین‌نامه‌ای است که پیشنهاد تولیت نظام سلامت به تصویب هیأت وزیران می‌رسد.»

پس از تایید انتقال سازمان بیمه سلامت و رد پیوستن شورای عالی بیمه سلامت، کارشناسان نقدهایی کردند. یکی از آنها محمد باقر هوشنگی، مدیر کل اسبق دفتر بیمه‌های سلامت وزارت رفاه بود که گفت:« انتقال بیمه سلامت کمک چندانی به وزارت بهداشت نمی‌کند، اگر قانونگذار همه بیمه‌های پایه را تجمیع می‌کرد و وزارت بهداشت مکلف می شد در طول برنامه بیمارستان های غیر آموزشی اش را واگذار کند و با حفظ مالکیت و بدون ادغام فیزیکی بیمه ها، تولیت امور را انجام دهد کمک خوبی به حل مشکلات نظام سلامت می کرد.» او ادامه داد:« اما اکنون شاید با آمدن سازمان بیمه سلامت به وزارت بهداشت به تنهایی، وزارت بهداشت نتواند به اهدافی که مدنظر داشته است،  دست یابد و این یک اتفاق ناقص است.»

ایرج فاضل وزیر اسبق بهداشت هم حرف‌هایی زد.  او به ایسنا گفت:« یکی از بزرگترین مشکلات بخش سلامت، بیمه ناتوان و ناکارآمدی است که در کشور داریم؛ این بیمه‌ها نه تعهدات خود نسبت به بیمارستان‌ها را انجام می‌دهند و نه نسبت به بیماران. در عین حال بدهکاری‌های بسیار طولانی و غیرقابل قبولی دارند.» به گفته او، بیمه درمانی کشور نیاز به بازخوانی دارد:« ما  نیاز به بیمه‌ای داریم که مشکل مردم را حل کنیم. وزارت بهداشت متولی سلامت است و اگر بیمه هم در اختیار او باشد، وزارت بهداشت بهتر می‌تواند این حوزه و امور سلامت را اداره کند. در این صورت اختلافات فعلی نیز که بسیار مزاحم است، از بین می‌رود.»

انتقال سازمان بیمه سلامت از هدررفتن بودجه جلوگیری می‌کند
محمدحسین قربانی، نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، با انتقال سازمان بیمه سلامت موافق است.  او معتقد است که این انتقال تصمیم خوبی بود: «پیشنهاد انتقال بیمه سلامت به وزارت بهداشت، پیشنهادی بود که از سوی کمیسیون بهداشت مجلس مطرح شد و خوشبختانه  رأی آورد.

البته منتقدان حرف‌هایی می‌زنند و می‌گویند که وزارت بهداشت دنبال گرفتن سازمان تأمین اجتماعی و حق و حقوق کارگران است که این موضوع نوعی فرار به جلو برخی افراد است که در این زمینه کارشناس نیستند؛ به ‌هر حال این پیشنهاد رأی آورد و همه باید تابع قانون باشند.» اوگفت: «پیشنهاد انتقال شورایعالی بیمه سلامت از سوی کمیسیون برنامه و بودجه مطرح شد که به‌خاطر کم‌بودن تنها یک رأی با آن مخالفت شد. هر چند که ظاهراً دستگاه رأی‌گیری آقای شهریاری ایراد پیدا کرده بود و رأی موافق او ثبت نشد که کمیته فنی مجلس هم این موضوع را تأیید کرد، حالا باید تا روز شنبه منتظر رأی کمیته فنی مجلس ماند.»

به گفته نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، وقتی ماجرای انتقال شورایعالی بیمه سلامت مطرح شد، منظور خود شورا نبود، دبیرخانه آن بود، حالا هم  انتقال سازمان بیمه سلامت را باید به فال نیک گرفت: «به‌هرحال نمی‌شود پول در جایی باشد و ارایه خدمات در جای دیگر. بنابراین با تصمیمی که رئیس‌جمهوری از قبل برای هدفمند‌کردن منابع حوزه سلامت گرفته بود و مجلس که روز گذشته به آن رأی مثبت داد، باید منتظر ماند تا بخشی از مشکلات مالی حوزه سلامت کم شود، هر چند که نباید انتظار داشت با انتقال این سازمان، تمام مشکلات طرح تحول و نظام سلامت از بین رود، بلکه این انتقال منجر به افزایش نظارت‌ها بر بودجه نظام سلامت و جلوگیری از هدررفتن منابع مالی در این حوزه می‌شود.» او ادامه داد: «با این انتقال ساختاری تغییر نمی‌کند، بلکه کارهای کارشناسی بهتری در حوزه بیمه سلامت انجام می‌شود، همچنین سبب می‌شود تا بیماران هزینه‌های فراوانی در حوزه سلامت نداشته باشند.»

انتقال سازمان بیمه سلامت، نشان‌دهنده ضعف ساختاری وزارت رفاه است
محسن ایزدخواه، کارشناس و معاون سابق سازمان تأمین اجتماعی اما نظر دیگری دارد. او گفت که انتقال سازمان بیمه سلامت نشان‌دهنده ضعف ساختاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و دردی از وزارت بهداشت دوا نمی‌کند. او در توضیح بیشتر گفت: «ما تا قبل از‌ سال ٨٣، با مشکل پراکندگی‌های مختلف در حوزه تأمین اجتماعی مواجه بودیم، جمع‌بندی بر این بود که در نظام جامع تأمین اجتماعی یکپارچگی شکل بگیرد، به همین دلیل هم همان سال، قانون ساختار جامع رفاه و تأمین اجتماعی تصویب و مقرر شد تا در قالب وزارت رفاه، عملی شود. همان زمان تأکید شد که بیمه بازنشستگی و درمانی در قالب تأمین اجتماعی تعریف شود و مسئولیت‌های خریدار و نظارت و... از هم تفکیک شوند، به همین دلیل صندوق تأمین اجتماعی و بیمه خدمات درمانی یا سازمان بیمه سلامت فعلی به زیرمجموعه وزارت رفاه رفت.»

به گفته ایزدخواه، متأسفانه در دوره آقای احمدی نژاد، وزارت رفاه منحل شد و به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تبدیل شد؛ پیش‌بینی این بود که وزارتخانه جدید، به دلیل نداشتن دانش کافی، قادر نیست ساختار قانون جامع تأمین اجتماعی را  به جلو ببرد: «همان زمان این نگرانی وجود داشت که به دلیل ضعف نهادی و فقدان دانش لازم در این وزارتخانه، چنین اتفاقاتی رخ دهد، این وضع ادامه داشت تا زمانی که طرح تحول نظام سلامت اجرا شد، تصور وزارت بهداشت این بود با استفاده از مکانیزم قیمتی این طرح را پیش ببرد، همین هم منجر شد تا نخستین اختلاف میان این وزارتخانه و وزارت رفاه کلید بخورد.»

او به ماجرای افزایش تعرفه‌های پزشکی اشاره  کرد: «وزارت رفاه به دلیل نبود دانش در حالی‌که منابع مالی کافی هم نداشت، با افزایش تعرفه‌های پزشکی در شورایعالی بیمه سلامت موافقت کرد و  بار مالی سنگینی بر دوش صندوق‌های بیمه‌ای افتاد. همین هم شد تا این وزارتخانه برای عمل به تعهداتش، با کمبود بودجه مواجه شد. از آن طرف، وزارت بهداشت هم تصور می‌کرد که سازمان بیمه سلامت پول دارد اما نمی‌خواهد برای طرح تحول نظام سلامت هزینه کند، این در حالی بود که با اجرای طرح تحول، سیستم ارجاع و پرونده الکترونیک سلامت و... که بار مالی نظام سلامت را کم می‌کرد، اجرا نشد؛ همین هم شد تا هزینه‌های نظام سلامت بالا رود.»

به گفته ایزدخواه، برخلاف تصور وزارت بهداشت، صندوق‌های بیمه‌ای واقعاً پولی برای پرداخت نداشتند و باید حتماً دولت آنها را همراهی می‌کرد، این در حالی بود که در کنار همه این مشکلات بار مالی ناشی از بیمه کردن ١١‌میلیون نفر هم اضافه و سبب شد تا کمبود منابع مالی محسوس‌تر شود، در این میان وزارت بهداشت هم برای جبران این کمبودها، دنبال تجمیع بیمه‌ها و انتقال بیمه به وزارت بهداشت بود و آن را گامی برای یکپارچه‌کردن اهدافش می‌دانست، اما دولت در این زمینه به این جمع‌بندی نرسید.

این کارشناس معتقد است که انتقال سازمان بیمه سلامت هیچ بهبودی در طرح تحول نظام سلامت ایجاد نمی‌کند: «این تصمیم منجر می‌شود تا کانون بحران از وزارت رفاه به وزارت بهداشت منتقل و چندپارچگی در وضع بیمه‌ها ایجاد شود؛ چرا که ٨٠‌درصد درآمدهای سازمان بیمه سلامت، از ضریب بودجه و ردیف مالیات بر ارزش افزوده تأمین می‌شود، اخیرا هم دولت مصوب‌کرده است تا به بیمه سلامت ٨‌هزار‌میلیارد تومان پرداخت شود که تا قبل از این وزارت رفاه باید پرداخت می‌کرد، حالا وزارت بهداشت مسئول این کار شده و باید بیمارستان‌هایش را در گرو بانک قرار دهد و از پول حاصل از آن این مبلغ را به بیمه سلامت بدهد.»

به گفته او، این اقدام مجلس، منجر به تشتت بیشتر میان وزارت بهدشت و وزارت رفاه می‌شود: «به نظر من به‌عنوان کارشناسی که بیش از ٤٠‌سال در این زمینه فعالیت کرده، برای حل این اختلاف‌ها باید وزارت رفاه و تأمین اجتماعی احیا شود.»


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

فرهنگیهنریمعاون پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تاکید بر اینکه دست اندرکاران اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروز مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام …مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …هدف از راه اندازی صفحه بازی و کودک هدف از راه اندازی این صفحه ارائه مطالب و برنامه کنسرت های تهران کنسرت مازیار فلاحی کنسرت رضا صادقی کنسرت احسان خواجه امیری کنسرت امیر مولاییکنسرت میگنا راهکارهایی برای افزایش مهارت های اجتماعی در …روش ها ی کمک به رشد مهارت های اجتماعی کودکان به هنگام تلاش برای بهبود مهارت های عصر اعتبار پاداش پایان خدمت کارمندان ۷ برابر …رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم پاداش پایان خدمت کارمندان ۷ برابر حداقل حقوق شدگولان سقز اخبار ایران، کردستان، سقزپایگاه خبری گولان سقز مهمترین اخبار و وقایع شهرستان سقز و منطقه را انعکاس می دهدیک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتبا درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه فرهنگیهنری معاون پژوهش و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تاکید بر اینکه دست اندرکاران اصلی در اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی جهان اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروزاخبار بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی خلاقیت ، بازی و هدف از راه اندازی صفحه بازی و کودک هدف از راه اندازی این صفحه ارائه مطالب و تجربیات مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام پروپوزال سمینار مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری، گروه برنامه کنسرت های تهران کنسرت مازیار فلاحی کنسرت رضا صادقی کنسرت احسان خواجه امیری کنسرت امیر مولاییکنسرت میگنا راهکارهایی برای افزایش مهارت های اجتماعی در کودکان روش ها ی کمک به رشد مهارت های اجتماعی کودکان به هنگام تلاش برای بهبود مهارت های اجتماعی نا عصر اعتبار پاداش پایان خدمت کارمندان ۷ برابر حداقل حقوق شد عصر اعتبار رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم با اشاره به برخی مصوبات این کمیسیون گفت این گولان سقز اخبار ایران، کردستان، سقز پایگاه خبری گولان سقز مهمترین اخبار و وقایع شهرستان سقز و منطقه را انعکاس می دهد یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایت با درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه زمانی وزارت بهداشت وزارت بهداشت سایت وزارت بهداشت سایت وزارت بهداشت وزارت بهداشت و علوم پزشکی آزمون ثبت نام ارشد وزارت بهداشت وزارت بهداشت


ادامه مطلب ...

دلیل ناتمام رها کردن وظایف و کارها چیست؟

[ad_1]

Unfinished portrait of General Bonaparte

آیا برای شماهم پیش آمده است که در انجام دادن کاری در ابتدا کاملاً مصمم باشید اما در میانه راه بدون دلیلی محکم از ادامه کار دست بکشید؟

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تعارف که نداریم. همه ما جوان‌‌های این نسل کم و بیش همین طوریم. یک روز می‌رویم سراغ یک ساز موسیقی و ۶ماه کلاسش را می‌رویم و رهایش می‌کنیم. یک روز هوای پاریس به سرمان می‌زند و دو ماه کلاس زبان فرانسه می‌رویم و رهایش می‌کنیم. یک روز دلمان می‌خواهد کارآفرین شویم؛ اما اولین مانع‌ها را که می‌بینیم، رهایش می‌کنیم. یک روز می‌خواهیم روی سایه تنهاییمان طرح مرغی بکشیم و چند ماه می‌رویم کلاس نقاشی و به جزئیات مرغ نرسیده، رهایش می‌کنیم و همین‌جور فهرست کار‌های ناتماممان از کار‌های به انجام رسیده‌مان بیشتر می‌شود. شاید تنها حوزه‌ای که کارمان را در آن به انجام می‌رسانیم، همین تحصیلات باشد. آن هم در حد کارشناسی است که گمانم آن هم مجبوریم و چاره‌ای دیگر نداریم؛ اما هستند آدم‌هایی که هر چیزی را تا آخرش می‌روند. در این مطلب می‌خواهیم بگوییم چرا خیلی از ما قهرمان کار‌های ناتمامیم و چطور می‌شود به روحیه آدم‌های ثابت‌قدم نزدیک شد.

این ناتمام گذاشتن مزمن، می‌تواند چند دلیل داشته باشد که ما به جای اینکه آن‌ها را فله‌ای روی سرتان هوار کنیم، تقسیم‌بندیشان کرده‌ایم. بعضی از دلایل فردی‌تر را در بخش دلایل شخصیتی و دلایل جمعی‌تر را در بخش دلایل اجتماعی آورده‌ایم.

بعضی‌ها اصلاً انگار آفریده شده‌اند تا کار‌هایشان را ناتمام بگذارند. نه اینکه از همان اول که به دنیا می‌آیند اینطور باشند؛ اما در طول زمان، شخصیتشان جوری شکل گرفته است که کار‌های ناتمام بیشتر به تورشان بخورد. این شخصیت‌ها واقعاً مستعد ناتمام گذاشتن کار‌ها هستند:

مشتاقان به تجربه‌های تازه

اشتیاق به تجربه‌های تازه، یکی از ۵ عامل بزرگ شخصیت است؛ یعنی اگر همه صفت‌های انسان را بریزید روی هم و آن‌ها را یک‌کاسه کنید، پنج تا صفت عمده شخصیتی به دست می‌آید که یکی‌اش همین اشتیاق به تجربه‌های تازه است. کسانی که اشتیاق کمتری به تجربه‌های تازه دارند، کمتر احتمال دارد که اصلاً سراغ کار یا علاقه جدیدی بروند که حالا آن را ناتمام هم بگذارند. آن‌ها اگر به دنبال خوش‌نویسی رفتند، تا انتها حواشی همین خوش‌نویسی را ادامه می‌ دهند و حتی مثلاً نقاشی‌خط هم برایشان تجربهٔ بدجور تازه‌ای است. بر عکس، کسانی که اشتیاق به تجربه‌های بالای زیادی دارند، مدام دلشان می‌خواهد چیز‌های تازه ازجمله کار‌های تازه را تجربه کنند. متوسط عمر آدمیزاد هم که۶۰ سال بیشتر نیست؛ برای همین مدام حس می‌کنند برای کار‌های تازه وقت کم است و هی تجربه قبلی را ناتمام می‌گذارند و می‌روند سراغ تجربه جدید. البته این ویژگی شخصیتی هم مثل قد آدمیزاد در متوسط‌ها فراوانی بیشتری دارد؛ یعنی بیشتر آدم‌ها نه خیلی مشتاق تجربه‌های تازه هستند و نه خیلی بی‌اشتیاق؛ بلکه یک‌جایی هستند آن وسط‌ها.

خیلی از کار‌ها به این دلیل ناتمام می‌مانند که ما درباره‌شان اطلاع دقیق نداشتیم و هیجانی آن‌ها را شروع کردیم.

بی‌نظم‌ها

بله، درست خواندید. بی‌نظمی هم یکی دیگر از آن ۵ عامل بزرگ شخصیتی است. حالا دقیقاً اسمش این نیست؛ ولی نظم و بی‌نظمی بخش بزرگ آن است. ما برای اینکه بتوانیم کاری را به انجام برسانیم، احتیاج به صبوری و نظم داریم. کسانی که نمره نظم پایین‌تری دارند، احتمال بیشتری دارد که یک کار را ناتمام بگذارند. بر عکس، منظم‌ها دلشان نمی‌آید کاری را که تا نیمه‌اش با نظم و حوصله رفته‌اند نیمه‌تمام بگذارند.

کمال‌گرا‌ها

این دیگر از همه پیچیده‌تر اســـت. کمال‌گرا‌ها هم ممکن است یک کار را تا وسطش بروند و بی‌خیال شوند. درباره کمال‌گرا‌ها در جای خود باید مفصل بگوییم؛ اما فقط بدانید که کمال‌گرا‌ها استاندارد‌های خیلی بالایی برای موفقیت خودشان می‌گذارند و نرسیدن به آن را مساوی با شکست می‌دانند. برای همین شاید اصلاً ادامه دادن خیلی از کار‌ها که به نظرشان با آن استاندارد‌های بالا سازگار نیست، برایشان بی‌فایده به نظر برسد. اما بین خودمان بماند که کمال‌گرا‌ها از شکست خوردن در یک کار می‌ترسند و برای همین آن را ناتمام می‌گذارند.

نوجوانان ابدی

تا اینجا هر چه گفتیم، بیشتر بدون درنظر گرفتن سن خاصی بود؛ اما بعضی از آدم‌ها نوجوان ابدی هستند؛ به این معنا که خیلی حواسشان به این نیست که سن ناخنک زدن به تجربه‌های متنوع و از این شاخه به آن شاخه پریدن گذشته است و در دهه سی و چهل زندگی هم همچنان مثل نوجوان‌ها عمل می‌کنند.

حالا درست که دلایل شخصیتی می‌تواند ما را به سوی ناتمام گذاشتن کار‌ها پیش ببرد، اما وقتی که این ناتمام بودن به پدیده‌ای فراگیر تبدیل می‌شود، باید به‌دنبال دلایل اجتماعی هم گشت:

تنوع انتخاب‌ها

نسل ما خواهی‌نخواهی حق انتخاب بیشتری برای تجربه‌های تازه دارد. انواع و اقسام کلاس‌ها و دوره‌ها، تنوع شغل‌ها و تخصص‌ها زمینه را برای این شاخه و آن شاخه پریدن بیشتر فراهم می‌کند؛ زمینه‌ای که در نسل‌های قبل و قبل‌تر کمتر فراهم بود. آن‌ها معمولاً تجربه‌های خودشان را سینه به سینه و پدر‌پسری منتقل می‌کردند و یا استاد شاگردی. اما برای نسل ما برای هر حرفه‌ای چند متخصص آماده به تدریس وجود دارد.

نبود امنیت شغلی

شاید یکی از دلایل پنهان فراوانی کار‌های ناتمام، نبود امنیت شغلی باشد. در واقع جوان‌ها بعد از یک تجربه مختصر در یک حوزه کم‌کم دستشان می‌آید که از آن حوزه هم طرف چندانی نمی‌توان بست و بنابراین آن را ناتمام می‌گذارند؛ البته این دلیل بیشتر در مورد ناتمام گذاشتن تجربه‌های شغلی یا حرفه‌آموزی مصداق دارد.

چگونه تجربه کار‌های ناتمام را تمام کنیم؟

برای اینکه ناتمام بودن کار‌هایمان مزمن نشود، چند کار می‌توان انجام داد.

  1. درست و آگاهانه انتخاب کنیم

خیلی از کار‌ها به این دلیل ناتمام می‌مانند که ما درباره‌شان اطلاع دقیق نداشتیم و هیجانی آن‌ها را شروع کردیم. در این نمونه‌ها، تحقیق دقیق و پرس‌وجو قبل از شروع یک کار می‌تواند از ناتمام ماندنش جلوگیری کند.

  1. انگیزه‌های خودمان را بالا ببریم

برای پیشبرد هر کاری، هم به انگیزه‌های بیرونی نیاز داریم و هم به انگیزه‌های درونی. انگیزه‌های بیرونی می‌تواند کسب درآمد، پرستیژ اجتماعی یا هر چیزی باشد که به عنوان پاداش بیرونی بعد از تمام شدن کار به ما تعلق می‌گیرد؛ اما در طول فرایند کار بیشتر انگیزه‌های درونی هستند که به داد ما می‌رسند. لذت بردن از کار و بامعنا بودن آن کار برای ما، ایمان داشتن به مفید بودن کار و پاداش‌هایی که خودمان برای خودمان درنظر می‌گیریم می‌تواند انگیزه‌های درونی را بالا ببرد.

  1. حساب‌کتاب کردن سود و زیان ناتمام‌رهاکردن یک کار

پیش از اینکه تصمیم به ناتمام رها کردن یک کار بگیرید، یک جدول سود و زیان برای خودتان بکشید و ببینید از این کار بیشتر نفع می‌برید یا ضرر. کفه سنگین ضرر‌ها احتمالاً وقتی است که از عمرتان رفته است. اما بقیه سود و زیان را خودتان حساب کنید تا حداقل ر‌هاکردن کارتان هم مانند شروع کارتان هیجانی نباشد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه بفهمیم عاشقیم؟ نشانه عشق و عاشقیمعمولاً هر عاشقی به خوبی از احوال خودش خبر دارد و می‌داند که اتفاقاتی در ذهن و جسمش در چگونه مثبت اندیش باشیم؟ فایده مثبت اندیشی … فایده مثبت اندیشی در زندگیامروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که پر از مشکلات مختلف و تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعیماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگرچاکراها انرژی درمانیچاکراهاکیت شرود تمرینات زیر را برای گشودن و رها کردن انرژی های چاکرای بسته شده آموزش داده است لاغرکردن باسن و لاغر کردن رانها در درجه اول اولویت آنهایی قرار دارد که برای تناسب بیش فعالیچهارده مقاله ی بررسی ، شناخت و درمان …مقالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول روانشناسی پزشکان ایران چگونه می توانیم غم و غصه را از خود دور کنیم و از ناراحتی و اندوه رهایی پیدا کنیم چه روش تقدیم ؛ بمبارزان راه سعادت خوشبختی وترقی مردم افغانستان افغانهاوجامعه مدرنعوارض ناشی از خودارضاییخودارضائی چیست مجموعه رفتاری که بر اثر پردازش ذهنی ازیک رابطه جنسی انجام شده و به یک وبلاگ روانشناسی شفای درون اختلالات روانپزشکی و …افسرده‌خویی یک نوع اختلال حال و وضع روانی است مشخصه افسرده‌خویی، افسردگی مزمن است چگونه بفهمیم عاشقیم؟ نشانه عشق و عاشقی معمولاً هر عاشقی به خوبی از احوال خودش خبر دارد و می‌داند که اتفاقاتی در ذهن و جسمش در حال چگونه مثبت اندیش باشیم؟ فایده مثبت اندیشی در زندگی امروزه در دنیایی زندگی می‌کنیم که پر از مشکلات مختلف و افکار منفی است اگر بخواهید همه چیز تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی ماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگر لاغرکردن باسن و لاغر کردن رانها در درجه اول اولویت آنهایی قرار دارد که برای تناسب اندام می چاکراها انرژی درمانی چاکراها کیت شرود تمرینات زیر را برای گشودن و رها کردن انرژی های چاکرای بسته شده آموزش داده است و تقدیم ؛ بمبارزان راه سعادت خوشبختی وترقی مردم افغانستان افغانهاوجامعه مدرن وبلاگ روانشناسی شفای درون اختلالات روانپزشکی و توصیه های درمانی افسرده‌خویی یک نوع اختلال حال و وضع روانی است مشخصه افسرده‌خویی، افسردگی مزمن است که بیش فعالیچهارده مقاله ی بررسی ، شناخت و درمان مشاور مقالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول روانشناسی پزشکان ایران چگونه می توانیم غم و غصه را از خود دور کنیم و از ناراحتی و اندوه رهایی پیدا کنیم چه روش هایی عوارض ناشی از خودارضایی خودارضائی چیست مجموعه رفتاری که بر اثر پردازش ذهنی ازیک رابطه جنسی انجام شده و به یک


ادامه مطلب ...