جام جم سرا:
«منان موندال» که اکنون 50 ساله است از نوعی ضایعه نادر رنج میبرد که موجب شده غدد خوشخیم روی صورتش رشد کرده و چهرهای وحشتناک پیدا کند.اما با وجود اینکه جراحان هندی به او پیشنهاد کردهاند تا صورتش را به تیغ جراحی سپرده و چهره جدیدی به دست آورد، او از این کار امتناع میکند.
.
.
به نقل از انتخاب، وی اعلام کرده قصد دارد تا هزینههای عروسی دختر خود را از این چهره خاص و عجیب تامین کند.
شبکه بارکرافت گزارش داده که «موندال» در کلکته هندوستان متولد شده و از همان هنگام تولد از این ضایعه نادر در صورتش رنج میبرد. از همین رو یک گوش، یک چشم و بسیاری از دندانهای خود را به خاطر همین ضایعه از دست داده است. او سالهای بسیاری را در خیابان به سر برد اما در 18 سالگی عاشق شد و حاصل آن عشق هم چهار فرزند است.
وی با سفر به مکانها و معابد مقدس هند از مردم گدایی میکند تا هزینههای زندگی خانوادهاش را تامین کند.
پزشکان اعلام کردهاند این غدهها با وجود رشد مداوم روی صورت او سرطانی یا دردناک نیستند.
آیا برای شماهم پیش آمده است که در انجام دادن کاری در ابتدا کاملاً مصمم باشید اما در میانه راه بدون دلیلی محکم از ادامه کار دست بکشید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تعارف که نداریم. همه ما جوانهای این نسل کم و بیش همین طوریم. یک روز میرویم سراغ یک ساز موسیقی و ۶ماه کلاسش را میرویم و رهایش میکنیم. یک روز هوای پاریس به سرمان میزند و دو ماه کلاس زبان فرانسه میرویم و رهایش میکنیم. یک روز دلمان میخواهد کارآفرین شویم؛ اما اولین مانعها را که میبینیم، رهایش میکنیم. یک روز میخواهیم روی سایه تنهاییمان طرح مرغی بکشیم و چند ماه میرویم کلاس نقاشی و به جزئیات مرغ نرسیده، رهایش میکنیم و همینجور فهرست کارهای ناتماممان از کارهای به انجام رسیدهمان بیشتر میشود. شاید تنها حوزهای که کارمان را در آن به انجام میرسانیم، همین تحصیلات باشد. آن هم در حد کارشناسی است که گمانم آن هم مجبوریم و چارهای دیگر نداریم؛ اما هستند آدمهایی که هر چیزی را تا آخرش میروند. در این مطلب میخواهیم بگوییم چرا خیلی از ما قهرمان کارهای ناتمامیم و چطور میشود به روحیه آدمهای ثابتقدم نزدیک شد.
این ناتمام گذاشتن مزمن، میتواند چند دلیل داشته باشد که ما به جای اینکه آنها را فلهای روی سرتان هوار کنیم، تقسیمبندیشان کردهایم. بعضی از دلایل فردیتر را در بخش دلایل شخصیتی و دلایل جمعیتر را در بخش دلایل اجتماعی آوردهایم.
بعضیها اصلاً انگار آفریده شدهاند تا کارهایشان را ناتمام بگذارند. نه اینکه از همان اول که به دنیا میآیند اینطور باشند؛ اما در طول زمان، شخصیتشان جوری شکل گرفته است که کارهای ناتمام بیشتر به تورشان بخورد. این شخصیتها واقعاً مستعد ناتمام گذاشتن کارها هستند:
اشتیاق به تجربههای تازه، یکی از ۵ عامل بزرگ شخصیت است؛ یعنی اگر همه صفتهای انسان را بریزید روی هم و آنها را یککاسه کنید، پنج تا صفت عمده شخصیتی به دست میآید که یکیاش همین اشتیاق به تجربههای تازه است. کسانی که اشتیاق کمتری به تجربههای تازه دارند، کمتر احتمال دارد که اصلاً سراغ کار یا علاقه جدیدی بروند که حالا آن را ناتمام هم بگذارند. آنها اگر به دنبال خوشنویسی رفتند، تا انتها حواشی همین خوشنویسی را ادامه می دهند و حتی مثلاً نقاشیخط هم برایشان تجربهٔ بدجور تازهای است. بر عکس، کسانی که اشتیاق به تجربههای بالای زیادی دارند، مدام دلشان میخواهد چیزهای تازه ازجمله کارهای تازه را تجربه کنند. متوسط عمر آدمیزاد هم که۶۰ سال بیشتر نیست؛ برای همین مدام حس میکنند برای کارهای تازه وقت کم است و هی تجربه قبلی را ناتمام میگذارند و میروند سراغ تجربه جدید. البته این ویژگی شخصیتی هم مثل قد آدمیزاد در متوسطها فراوانی بیشتری دارد؛ یعنی بیشتر آدمها نه خیلی مشتاق تجربههای تازه هستند و نه خیلی بیاشتیاق؛ بلکه یکجایی هستند آن وسطها.
بله، درست خواندید. بینظمی هم یکی دیگر از آن ۵ عامل بزرگ شخصیتی است. حالا دقیقاً اسمش این نیست؛ ولی نظم و بینظمی بخش بزرگ آن است. ما برای اینکه بتوانیم کاری را به انجام برسانیم، احتیاج به صبوری و نظم داریم. کسانی که نمره نظم پایینتری دارند، احتمال بیشتری دارد که یک کار را ناتمام بگذارند. بر عکس، منظمها دلشان نمیآید کاری را که تا نیمهاش با نظم و حوصله رفتهاند نیمهتمام بگذارند.
این دیگر از همه پیچیدهتر اســـت. کمالگراها هم ممکن است یک کار را تا وسطش بروند و بیخیال شوند. درباره کمالگراها در جای خود باید مفصل بگوییم؛ اما فقط بدانید که کمالگراها استانداردهای خیلی بالایی برای موفقیت خودشان میگذارند و نرسیدن به آن را مساوی با شکست میدانند. برای همین شاید اصلاً ادامه دادن خیلی از کارها که به نظرشان با آن استانداردهای بالا سازگار نیست، برایشان بیفایده به نظر برسد. اما بین خودمان بماند که کمالگراها از شکست خوردن در یک کار میترسند و برای همین آن را ناتمام میگذارند.
تا اینجا هر چه گفتیم، بیشتر بدون درنظر گرفتن سن خاصی بود؛ اما بعضی از آدمها نوجوان ابدی هستند؛ به این معنا که خیلی حواسشان به این نیست که سن ناخنک زدن به تجربههای متنوع و از این شاخه به آن شاخه پریدن گذشته است و در دهه سی و چهل زندگی هم همچنان مثل نوجوانها عمل میکنند.
حالا درست که دلایل شخصیتی میتواند ما را به سوی ناتمام گذاشتن کارها پیش ببرد، اما وقتی که این ناتمام بودن به پدیدهای فراگیر تبدیل میشود، باید بهدنبال دلایل اجتماعی هم گشت:
نسل ما خواهینخواهی حق انتخاب بیشتری برای تجربههای تازه دارد. انواع و اقسام کلاسها و دورهها، تنوع شغلها و تخصصها زمینه را برای این شاخه و آن شاخه پریدن بیشتر فراهم میکند؛ زمینهای که در نسلهای قبل و قبلتر کمتر فراهم بود. آنها معمولاً تجربههای خودشان را سینه به سینه و پدرپسری منتقل میکردند و یا استاد شاگردی. اما برای نسل ما برای هر حرفهای چند متخصص آماده به تدریس وجود دارد.
شاید یکی از دلایل پنهان فراوانی کارهای ناتمام، نبود امنیت شغلی باشد. در واقع جوانها بعد از یک تجربه مختصر در یک حوزه کمکم دستشان میآید که از آن حوزه هم طرف چندانی نمیتوان بست و بنابراین آن را ناتمام میگذارند؛ البته این دلیل بیشتر در مورد ناتمام گذاشتن تجربههای شغلی یا حرفهآموزی مصداق دارد.
برای اینکه ناتمام بودن کارهایمان مزمن نشود، چند کار میتوان انجام داد.
خیلی از کارها به این دلیل ناتمام میمانند که ما دربارهشان اطلاع دقیق نداشتیم و هیجانی آنها را شروع کردیم. در این نمونهها، تحقیق دقیق و پرسوجو قبل از شروع یک کار میتواند از ناتمام ماندنش جلوگیری کند.
برای پیشبرد هر کاری، هم به انگیزههای بیرونی نیاز داریم و هم به انگیزههای درونی. انگیزههای بیرونی میتواند کسب درآمد، پرستیژ اجتماعی یا هر چیزی باشد که به عنوان پاداش بیرونی بعد از تمام شدن کار به ما تعلق میگیرد؛ اما در طول فرایند کار بیشتر انگیزههای درونی هستند که به داد ما میرسند. لذت بردن از کار و بامعنا بودن آن کار برای ما، ایمان داشتن به مفید بودن کار و پاداشهایی که خودمان برای خودمان درنظر میگیریم میتواند انگیزههای درونی را بالا ببرد.
پیش از اینکه تصمیم به ناتمام رها کردن یک کار بگیرید، یک جدول سود و زیان برای خودتان بکشید و ببینید از این کار بیشتر نفع میبرید یا ضرر. کفه سنگین ضررها احتمالاً وقتی است که از عمرتان رفته است. اما بقیه سود و زیان را خودتان حساب کنید تا حداقل رهاکردن کارتان هم مانند شروع کارتان هیجانی نباشد.
دلیلی برای اجتناب از وظایف ...
مطالعهای نشان داده اســت که ماهیت "خستهکننده و غیرمتحرک" کارهای خانه میتواند منجر به تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد نوزاد شود. به عنوان یک خانم حامله، طبیعی اســت که احساس کنید تحت تاثیر هورمونهایتان قرار دارید. علاوه بر مقابله کردن با مجموعهای از علائم جسمی مثل یبوست، ضعف و بیماری صبحگاهی، خانم باردار دستخوش یک سری تغییر و تحولات احساسی نیز قرار میگیرد. یک روز خوشحال هستید و روز بعد با ناامیدی گریه میکنید و روزهایی هستند که احساس میکنید که میتوانید همه محتویات داخل یخچال را تمام کنید ولی همچنان فوقالعاده احساس گرسنگی میکنید.بلند کردن سبدهای سنگین لباس های کثیف
اولین چیزی که پزشک، مادر، دوست و حتی همسایه شما درمورد آن به شما هشدار خواهند داد، بلند کردن یا حرکت دادن اجسام سنگین در طول بارداری اســت. فشار حمل یک بچه در حال رشد و جابهجایی مرکز ثقل شما به جلو میتواند کمر شما را تحت کشش قرار دهد و تمام مدت درد را در آن ناحیه احساس کنید. فراتر از همه اینها، وقتی بارهای سنگینی مثل سبد لباسهای کثیف که احتمالا وزن بالای 9 کیلوگرم دارند را جابهجا میکنید، فقط همه چیز را برای خودتان سختتر میکنید. پس، وقتی لازم اســت که یک سطل آب، مبلمان سنگین، یک کیف پر از خواروبار یا حتی یک بچه دیگر را حمل کنید، سعی کنید از فرد دیگری کمک بگیرید.جارو کشیدن کف زمین
خم شدن طولانی مدت برای انجام کارهای خانه مثل جارو کشیدن، رفت و روب یا جمع کردن خرت و پرتها از روی زمین، باعث احساس خستگی یا کمردرد میشود. علاوه بر این، این کارها میتوانند باعث سیاتیک، التهاب دردناک عصب سیاتیک که از کمر به سمت پاها تیر میکشد و در اثر افزایش وزن و فشار روی رحم در طول بارداری بدتر میشود، شود. اگر یک درد تیز و بیحسی در قسمت پایین کمر را احساس میکنید، کمی استراحت کنید و روی پاهایتان نایستید تا عصب از شر فشار خلاص شود.کشتن حشرات
محصولات پاک کننده شیمیایی میتواند برای خانم باردار سمی باشند. ممکن اســت ماندن در محیطی که در آن آفت وجود دارد، سخت باشد اما اگر تنها راه چاره مواجه طولانی مدت با آفتکشها باشد پس شما باید یاد بگیرید که چگونه برای مدتی کوتاه با حشرات زندگی کنید. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که موادشیمیایی موجود در آفتکشها و عوامل تمیزکننده زننده دیگر واجد بوهای تند، با نقائص لوله عصبی مرتبط هستند. سعی کنید از این مواد شیمیایی دوری کنید و جهت تمیز کردن خانه از موادی مثل جوش شیرین و جوهر لیمو استفاده کنید. اگر مجبور هستید که از محصولاتی استفاده کنید که مواد شیمیایی زیادی در آنها به کار رفته اســت، حتما در حد اعتدال از آنها بهره ببرید. از دستکشهای محافظتکننده استفاده کنید و به منظور جلوگیری از استنشاق ناگهانی حتما جلوی دهانتان را بپوشانید.پخت وعدههای غذایی بسیار زیاد
انجام دادن حجم زیاد از کارهایی که به یک باره صورت میگیرند میتواند انرژی زیادی از خانم باردار بگیرد. ممکن اســت تصمیم بگیرید که یک وعده غذایی زیاد را برای خانوادهتان تهیه کنید یا اینکه لباسهای خیلی زیادی را اتو بکشید. سر پا ایستادن طولانی مدت برای انجام چنین کارهایی، به خصوص در ماههای آخر بارداری میتواند مشکل آفرین باشد. این مورد به این خاطر مشکل آفرین اســت که، ایستادن طولانی مدت میتواند باعث اختلال در جریان خون شود و خطر ابتلا به فشار خون را افزایش دهد و حتی ممکن اســت باعث تولد پیش از موعد شود. حتی اگر اغلب این کار را انجام نمیدهید ولی بدانید که ایستادنهای طولانی مدت میتواند باعث تورم پاهایتان شود.تمیز کردن قفسهها
تمیز کردن قفسهها، پنجرهها یا پنکهها هیچ اشکالی ندارد اما بالای صندلی یا چهارپایه قرار گرفتن جهت تمیز کردن مکانهای مذکور، میتواند خطر آفرین باشد. با رشد سایز شکم در طول دوره بارداری، مرکز ثقل بدن خانم باردار تغییر میکند. این موضوع، خانم باردار را بسیار مستعد سقوط میکند.از انجام کارهای باغبانی تا حد امکان اجتناب کنید
هر چقدر هم که به انجام کارهای باغبانی علاقه داشته باشید بهتر اســت از انجام آن در طول دوران بارداری پرهیز کنید. انجام این کار به این دلیل توصیه نمیشود که خاک حاوی انگلی اســت که باعث توکسوپلاسموز میشود. اگرچه که این عفونت ندرتا در بزرگسالان شدید میشود، میتواند برای جنین بسیار مضر باشد، باعث از دست دادن قدرت بینایی و آسیب مغزی شود. بیل زدن باغچه و باغبانی در جایی که مدفوع یک گربه عفونی آنجا باقی مانده اســت نیز منجر به انتقال عفونت به زن باردار میشود.آنچه که میتوانید انجام دهید
• لیستی از روشهای کمکی در انجام امور منزل تهیه کنید. از همسر یا افراد خانوادهتان جهت امور خاصی درخواست کمک کنید.
خبرگزاری آریا -
طحال چیست
طحال چیست-طحال یک عضو داخل شکمی، با ابعاد حدوداً دوازه در هشت سانتی متر است که به طور طبیعی در سمت چپ قسمت فوقانی شکم، درکنار معده و بالای کلیه چپ قرار گرفته است. طحال کاملاً توسط دنده تحتانی قفسه سینه محافظت می شود و در حالت طبیعی، اگر طحال اندازه نرمال داشته باشد، نمی توان آن را از طریق جدار شکم لمس کرد.
وزن طحال، در بالغین 75 تا 150 گرم است و درهر دقیقه، حدوداً 300 میلی لیترخون از طحال عبور می کند . بنابراین طحال یک بافت کاملاً پرخون محسوب می شود. طحال در دوران مختلف زندگی وظایف کاملاً متفاوتی را بر عهده می گیرد.
وظایف طحال در دوران جنینی
در دوران جنینی و در ماه های پنجم تا هشتم بارداری، طحال به عنوان یک مرکز خون ساز عمل می کند و گلبول های سفید و قرمز خون را می سازد. پس از تولد، با انتقال مراکز خون سازی به مغز استخوان، این فعالیت طحال خاموش می شود. در عین حال، قابلیت تبدیل به بافت های خون ساز همواره در طحال باقی می ماند و در برخی بیماری ها که با درگیرکردن مغز استخوان، باعث مهار ساختن سلول های خونی می شوند ، سلولهای طحال مجدداً شروع به فعالیت خونسازی می کنند. این فعالیت طحال، معمولاً فاقد ارزش بالینی است و تنها موجب بزرگ شدن بیش از حد طحال و بروز عوارض ناشی از آن می شود.
وظایف طحال پس از تولد
در دوران پس از تولد و در سنین کودکی، طحال یک منبع عمده و محل استقرار سلول های لنفوسیتB محسوب می شود و نقش مهمی را در پاسخ های ایمنی بدن ایفا می کند. لنفوسیت هایB که در طحال استقرار یافته اند، در پاسخ به میکروب ها و عوامل خارجی، شروع به ترشح پادتن یا آنتی بادی می کنند.
طحال چیست
سلول های ماکروفاژی که در طحال استقرار یافته اند، نقش پاک کننده خون از سلول های غیر طبیعی را بر عهده دارند.گلبول های قرمز دارای اشکال غیر طبیعی یا آنهایی که بیش از اندازه پیر شده اند و همچنین پلاکت های غیر طبیعی، توسط طحال از گردش خون برداشته می شوند. در هر روز، 20 میلی لیتر گلبول های قرمز فرسوده توسط طحال جمع آوری و از گردش خون خارج می شوند. به طور طبیعی، یک سوم از کل پلاکت های بدن، در طحال ذخیره شده اند و در موارد لزوم، می توانند به گردش خون وارد شوند.
با وجود کارکردهایی که به طحال نسبت داده شد، فعالیت های طحال در بالغین، توسط اعضای دیگر، نظیر کبد و مغز استخوان هم قابل انجام است. بنابراین، برداشتن طحال در بالغین، معمولاً عارضه عمده ای ایجاد نمی کند.در کودکان، با توجه به نقش طحال در پیدایش پاسخ های ایمنی، برداشتن طحال باید با دقت و وسواس بیشتری صورت گیرد، زیرا حذف طحال در سنین پایین، با کاستن از توانایی ساخت آنتی بادی در بدن، موجب استعداد ابتلا به برخی عفونت های خاص می شوند.
طحال، کاملاً در مجاورت دنده های نهم تا دوازدهم قرار گرفته است. آسیب طحال و پارگی طحال، یک مشکل شایع در تصادفات و ضرباتی است که به سمت چپ شکم و قفسه سینه وارد می شوند.مهم ترین خطری که در این موارد بیمار را تهدید می کند،خونریزی شدید از بافت پرخون طحال به داخل شکم است، بدون اینکه خونریزی از سطح بدن وجود داشته باشد. تشخیص خونریزی داخلی، در این موارد از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است. زیرا در بسیاری از موارد، برای کنترل آن نیاز به اعمال جراحی وجود دارد. در صورت پارگی طحال، گاهی نیاز به برداشتن کامل طحال پیش می آید.
طحال چیست
گاهی طحال، عملکرد پاکسازی خون را بیش از حد لازم انجام می دهد و نه تنها سلول های معیوب و فرسوده را از گردش خون خارج می کند، بلکه بسیاری از سلول های سالم را نیز از بین می برد. این حالت که "هیپراسپلنیسم" نامیده می شود، از مواردی است که برداشتن طحال ، به بهبود بیماری می انجامد.
بیماریهای طحال
- اسپلنومگالی: بزرگ شدن بیش از حد طحال
- هایپراسپلنیسم: فعالیت بیش از حد طحال
- آسپلنیسم: نبودن طحال یا فقدان کارکرد آن
در بیماری های همولتیک، که نوعی کم خونی ناشی از متلاشی شدن زودهنگام گلبول های قرمز هستند، گاهی برداشتن طحال، به کاهش کم خونی کمک می کند.در حالات پیشرفته تالاسمی، کم خونی داسی شکل و کم خونی های همولتیک خود ایمنی، برداشتن طحال به تخفیف بیماری کمک می کند. افرادی که به هر علت، طحالشان برداشته شده است، باید واکسن ضد برخی میکروب های خاص را دریافت کنند، زیرا حتی در بزرگسالان نیز کارکردهای طحال نباید کاملاً بی اهمیت تلقی شود و نقش طحال در دستگاه ایمنی بدن را باید همیشه در نظر داشت.آنتی بادی هایی که درطحال ترشح می شوند،به خصوص علیه باکتری هایی که دارای کپسول هستند موثرند و بیمارانی که در آنها طحال برداشته شده ، مستعد ابتلا به عفونت با باکتری هایی نظیر پنموکوک و هموفیلی هستند.واکسیناسیون مناسب و رعایت اصول پیشگیری، احتمال وقوع این عفونت را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.منبع:tebyan
دستور نیکی به پدر و مادر
«و قضی ربُک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء 23)با پدر و مادر چگونه رفتار کنیم؟
جوانی به خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت: ای فرزند پیامبر، پدری دارم که پیر و ناتوان شده اســت: نمی تواند کار کند، نمی تواند راه برود، حتی برداشتن لقمه هم برایش دشوار اســت، ناچارم در همه کارها به او کمک کنم.دلیلی برای اجتناب از وظایف ...
مطالعهای نشان داده اســت که ماهیت "خستهکننده و غیرمتحرک" کارهای خانه میتواند منجر به تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد نوزاد شود. به عنوان یک خانم حامله، طبیعی اســت که احساس کنید تحت تاثیر هورمونهایتان قرار دارید. علاوه بر مقابله کردن با مجموعهای از علائم جسمی مثل یبوست، ضعف و بیماری صبحگاهی، خانم باردار دستخوش یک سری تغییر و تحولات احساسی نیز قرار میگیرد. یک روز خوشحال هستید و روز بعد با ناامیدی گریه میکنید و روزهایی هستند که احساس میکنید که میتوانید همه محتویات داخل یخچال را تمام کنید ولی همچنان فوقالعاده احساس گرسنگی میکنید.بلند کردن سبدهای سنگین لباس های کثیف
اولین چیزی که پزشک، مادر، دوست و حتی همسایه شما درمورد آن به شما هشدار خواهند داد، بلند کردن یا حرکت دادن اجسام سنگین در طول بارداری اســت. فشار حمل یک بچه در حال رشد و جابهجایی مرکز ثقل شما به جلو میتواند کمر شما را تحت کشش قرار دهد و تمام مدت درد را در آن ناحیه احساس کنید. فراتر از همه اینها، وقتی بارهای سنگینی مثل سبد لباسهای کثیف که احتمالا وزن بالای 9 کیلوگرم دارند را جابهجا میکنید، فقط همه چیز را برای خودتان سختتر میکنید. پس، وقتی لازم اســت که یک سطل آب، مبلمان سنگین، یک کیف پر از خواروبار یا حتی یک بچه دیگر را حمل کنید، سعی کنید از فرد دیگری کمک بگیرید.جارو کشیدن کف زمین
خم شدن طولانی مدت برای انجام کارهای خانه مثل جارو کشیدن، رفت و روب یا جمع کردن خرت و پرتها از روی زمین، باعث احساس خستگی یا کمردرد میشود. علاوه بر این، این کارها میتوانند باعث سیاتیک، التهاب دردناک عصب سیاتیک که از کمر به سمت پاها تیر میکشد و در اثر افزایش وزن و فشار روی رحم در طول بارداری بدتر میشود، شود. اگر یک درد تیز و بیحسی در قسمت پایین کمر را احساس میکنید، کمی استراحت کنید و روی پاهایتان نایستید تا عصب از شر فشار خلاص شود.کشتن حشرات
محصولات پاک کننده شیمیایی میتواند برای خانم باردار سمی باشند. ممکن اســت ماندن در محیطی که در آن آفت وجود دارد، سخت باشد اما اگر تنها راه چاره مواجه طولانی مدت با آفتکشها باشد پس شما باید یاد بگیرید که چگونه برای مدتی کوتاه با حشرات زندگی کنید. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که موادشیمیایی موجود در آفتکشها و عوامل تمیزکننده زننده دیگر واجد بوهای تند، با نقائص لوله عصبی مرتبط هستند. سعی کنید از این مواد شیمیایی دوری کنید و جهت تمیز کردن خانه از موادی مثل جوش شیرین و جوهر لیمو استفاده کنید. اگر مجبور هستید که از محصولاتی استفاده کنید که مواد شیمیایی زیادی در آنها به کار رفته اســت، حتما در حد اعتدال از آنها بهره ببرید. از دستکشهای محافظتکننده استفاده کنید و به منظور جلوگیری از استنشاق ناگهانی حتما جلوی دهانتان را بپوشانید.پخت وعدههای غذایی بسیار زیاد
انجام دادن حجم زیاد از کارهایی که به یک باره صورت میگیرند میتواند انرژی زیادی از خانم باردار بگیرد. ممکن اســت تصمیم بگیرید که یک وعده غذایی زیاد را برای خانوادهتان تهیه کنید یا اینکه لباسهای خیلی زیادی را اتو بکشید. سر پا ایستادن طولانی مدت برای انجام چنین کارهایی، به خصوص در ماههای آخر بارداری میتواند مشکل آفرین باشد. این مورد به این خاطر مشکل آفرین اســت که، ایستادن طولانی مدت میتواند باعث اختلال در جریان خون شود و خطر ابتلا به فشار خون را افزایش دهد و حتی ممکن اســت باعث تولد پیش از موعد شود. حتی اگر اغلب این کار را انجام نمیدهید ولی بدانید که ایستادنهای طولانی مدت میتواند باعث تورم پاهایتان شود.تمیز کردن قفسهها
تمیز کردن قفسهها، پنجرهها یا پنکهها هیچ اشکالی ندارد اما بالای صندلی یا چهارپایه قرار گرفتن جهت تمیز کردن مکانهای مذکور، میتواند خطر آفرین باشد. با رشد سایز شکم در طول دوره بارداری، مرکز ثقل بدن خانم باردار تغییر میکند. این موضوع، خانم باردار را بسیار مستعد سقوط میکند.از انجام کارهای باغبانی تا حد امکان اجتناب کنید
هر چقدر هم که به انجام کارهای باغبانی علاقه داشته باشید بهتر اســت از انجام آن در طول دوران بارداری پرهیز کنید. انجام این کار به این دلیل توصیه نمیشود که خاک حاوی انگلی اســت که باعث توکسوپلاسموز میشود. اگرچه که این عفونت ندرتا در بزرگسالان شدید میشود، میتواند برای جنین بسیار مضر باشد، باعث از دست دادن قدرت بینایی و آسیب مغزی شود. بیل زدن باغچه و باغبانی در جایی که مدفوع یک گربه عفونی آنجا باقی مانده اســت نیز منجر به انتقال عفونت به زن باردار میشود.آنچه که میتوانید انجام دهید
• لیستی از روشهای کمکی در انجام امور منزل تهیه کنید. از همسر یا افراد خانوادهتان جهت امور خاصی درخواست کمک کنید.وبسایت چطور - میلاد حمیدی: مدیریت از مباحث مهم و اساسی هر سازمانی است: چطور برای انجام امور برنامهریزی کنیم، یک سازماندهی کارا و اثربخش برای شرکت خود داشته باشیم، کارکنان را رهبری کنیم و به آنها انگیزه بدهیم و برای کسب اطمینان از پیشرفت برنامهها و میزان دستیابی به اهداف، سیستم کنترل ایجاد کنیم؟ مدیریت خوب، پایه و اساس شروع کسبوکار، رشد و حفاظت از آن برای دستیابی به موفقیت مورد انتظار است. این مقاله را بخوانید تا ببینید که تعریف مدیریت چیست.
اشتباه اول: مدیر ارشد بانک، مدیر بازاریابی خود را به خاطر اشتباهی که در آن مقصر نبوده، در مقابل سایرین با عصبانیت به باد انتقاد میگیرد.
این دو حاصل مدیران بد و مدیریت بدتر از آن بود. آیا جای تعجب است که شرکتها به مشاوران مدیریتی سالانه نزدیک به ۱۵۰ میلیارد دلار برای گرفتن مشاوره در خصوص اصول اولیهی مدیریت میپردازند، اصولی مثل نحوهی رهبری اثربخش کارکنان، سازماندهی کارآمد شرکت یا مدیریت فرآیندها و پروژههای عظیم؟ این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا با برخی از اصول بنیادی، که این مشاوران مدیریت در امور شرکتها بهکار میگیرند آشنا شوید.
توضیح پت کریگان دربارهی مسئولیتهای مدیریتی نشان میدهد که مدیران باید به کارایی و اثربخشی در فرآیندها توجه داشته باشند. کارایی یعنی انجام کارها با حداقل تلاش، هزینه یا اتلاف. برای مثال، شرکت یونایتد پارسل سرویس (United Parcel Service)، یک شرکت پستی در آمریکا، که سالیانه ۳.۵ میلیارد مرسوله را به مقصد میرساند، با استفاده از یک سیستم برنامهریزی بارگیری و مسیریابی کاملا کامپیوتری توانسته است، سالانه به میزان حدودا ۵۳ میلیون لیتر در مصرف سوخت صرفهجویی کند.
کارایی به خودی خود برای تضمین موفقیت کافی نیست. باید مدیران در جهت رسیدن به اثربخشی نیز تلاش کنند. اثربخشی یعنی به انجام رساندن وظایف در جهت برآوردن اهداف سازمانی، مثل رضایتمندی مشتری و خدمات به مشتریان.
از نظر فایول، مدیران برای موفقیت ۵ وظیفهی مدیریتی را بر عهده دارند: برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگسازی، فرماندهی و کنترل. البته امروزه بسیاری از کتابهای مدیریتی هماهنگسازی را حذف کردهاند و به جای فرماندهی از لغت رهبری استفاده میکنند. در نتیجه، امروزه وظایف مدیریتی فایول عبارتند از برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل. مطالعات نشان دادهاند مدیرانی که این وظایف مدیریتی را به خوبی انجام میدهند، مدیران بهتری هستند. مثلا، هر چه یک مدیرعامل زمان بیشتری را صرف برنامهریزی کند، شرکت او سودآورتر خواهد بود. شرکت AT&T در طی یک دورهی ۲۵ ساله متوجه شد کارکنانی که مهارتهای برنامهریزی و تصمیمگیری بهتری دارند با احتمال بیشتری میتوانند به مشاغل مدیریتی ترفیع پیدا کنند و حتی به ردههای بالای مدیریتی برسند.
دلیل این موضوع روشن است. مدیران وقتی برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل خوبی بر شرکت داشته باشند، بهتر میتوانند به شرکت خود خدمت کنند. حال بیایید نگاه عمیقتری به این وظایف مدیریتی بیندازیم.
مثلا پاسخ سؤال «کسبوکار ما چیست؟» در برنامهریزی استراتژیک نهفته است. اگر شما بتوانید به این سؤال در ۲ جمله یا کمتر پاسخ دهید، آنگاه میتوان گفت که برنامهریزی بسیار شفافی برای کسبوکار خود دارید.
رکس تیلرسون (Rex Tillerson)، مدیرعامل شرکت اِکسان (Exxon) دقیقا میداند که شرکت در چه کسبوکاری حضور دارد و مهمتر از آن در چه کسبوکاری فعالیت نمیکند. گوگل هم به همین ترتیب. اگرچه شرکت گوگل درآمد خود را از طریق تبلیغات اینترنتیِ جستوجو محور کسب میکند، اما به جای اینکه بگوید در حوزهی تبلیغات فعالیت دارد، کسبوکار خود را «سازماندهی اطلاعات جهان» بیان میکند. با اینکه گوگل با صرف هزینهی ۱.۶۵ میلیارد دلاری شرکت یوتیوب (YouTube) را خریداری کرد، اما با وجود یوتیوب هم به کاربران در دستیابی و سازماندهی محتوای ویدئویی یاری میرساند.
گروه مخاطب مسئولیت محصولات یاهو در جستوجو، رسانه، مجامع و ارتباطات را بر عهده دارد. گروه تبلیغکننده/ناشر تبلیغکنندگان و آژانسها، کسبوکارهای کوچک و متوسط، تبلیغکنندگان محلی، نمایندگان فروش و ناشران را از طریق اینترنت به مشتریان هدفشان متصل میکند. در نهایت، گروه تکنولوژی به واسطهی ایجاد توانمندیها و پلتفرمهای فنی و تکنولوژیکی از کل سازمان پشتیبانی مینماید. مدیرعامل یاهو میگوید «ما بر این باور هستیم که داشتن یک سازمان مشتریمدارتر با پشتیبانی تکنولوژیهای قدرتمند، به توسعهی تجربیات پیشرفته برای ارزشمندترین جمعیت مخاطب سرعت خواهد بخشید.»
مالکاهی که هر روز به دو تا سه شهر برای گفتوگو با مدیران و کارمندان زیراکس سفر میکرد از آنها میخواست حتی به اندازهی یک دلار هم که شده به فکر صرفهجویی باشند و یادآوری میکرد که تنها چند روز برای فروش در این سه ماهه باقی مانده است. مالکاهی میگوید «چیزی که من در زیراکس به آن توجه فراوانی دارم، حفظ روحیه و انگیزه در شرکت است. به نظر من حفظ روحیه مهمترین عاملی است که ما را برای رسیدن به نتیجه توانمند میسازد. افراد باید احساس کنند که مشارکت آنها اهمیت دارد. من بخش اعظمی از زمان خود را با مشتریان و کارکنان گذراندم و برای ما به عنوان رهبران شرکت هیچ چیزی بیشتر از برقراری ارتباط با این دو بخش تعیینکننده، اهمیت نداشت.»
امروز در نتیجهی رهبری مالکاهی و تلاش و کوشش کارکنان زیراکس، این شرکت توانست مجددا روی پای خود بایستد و سودآوری و ثبات مالی گذشته را کسب کند.
خطوط هوایی کانتیننتال (Continental Airlines) به منظور کاهش هزینهها (استاندارد) برای بازگرداندن سودآوری خود (هدف)، تصمیم گرفت که به جای دادن کل قوطی نوشیدنی به مسافران، فنجانهای کوچک نوشیدنی به آنها بدهد (اقدام اصلاحی). سخنگوی شرکت، از این اقدام دفاع میکند و میگوید «مهمانداران به ما گفتهاند که کیسههای زباله بعد از هر پرواز پُر از زبالههای نوشیدنیها میشود و ما مجبور میشویم نصف نوشیدنیها را دور بریزیم.» اگرچه شرکت کانتیننتال هنوز به مشتریانی که یک قوطی کامل درخواست میکنند نه نمیگوید، اما همین تصمیم باعث صرفهجویی سالیانه ۱۰۰ هزار دلاری شرکت شده است.
آیا برای شماهم پیش آمده است که در انجام دادن کاری در ابتدا کاملاً مصمم باشید اما در میانه راه بدون دلیلی محکم از ادامه کار دست بکشید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تعارف که نداریم. همه ما جوانهای این نسل کم و بیش همین طوریم. یک روز میرویم سراغ یک ساز موسیقی و ۶ماه کلاسش را میرویم و رهایش میکنیم. یک روز هوای پاریس به سرمان میزند و دو ماه کلاس زبان فرانسه میرویم و رهایش میکنیم. یک روز دلمان میخواهد کارآفرین شویم؛ اما اولین مانعها را که میبینیم، رهایش میکنیم. یک روز میخواهیم روی سایه تنهاییمان طرح مرغی بکشیم و چند ماه میرویم کلاس نقاشی و به جزئیات مرغ نرسیده، رهایش میکنیم و همینجور فهرست کارهای ناتماممان از کارهای به انجام رسیدهمان بیشتر میشود. شاید تنها حوزهای که کارمان را در آن به انجام میرسانیم، همین تحصیلات باشد. آن هم در حد کارشناسی است که گمانم آن هم مجبوریم و چارهای دیگر نداریم؛ اما هستند آدمهایی که هر چیزی را تا آخرش میروند. در این مطلب میخواهیم بگوییم چرا خیلی از ما قهرمان کارهای ناتمامیم و چطور میشود به روحیه آدمهای ثابتقدم نزدیک شد.
این ناتمام گذاشتن مزمن، میتواند چند دلیل داشته باشد که ما به جای اینکه آنها را فلهای روی سرتان هوار کنیم، تقسیمبندیشان کردهایم. بعضی از دلایل فردیتر را در بخش دلایل شخصیتی و دلایل جمعیتر را در بخش دلایل اجتماعی آوردهایم.
بعضیها اصلاً انگار آفریده شدهاند تا کارهایشان را ناتمام بگذارند. نه اینکه از همان اول که به دنیا میآیند اینطور باشند؛ اما در طول زمان، شخصیتشان جوری شکل گرفته است که کارهای ناتمام بیشتر به تورشان بخورد. این شخصیتها واقعاً مستعد ناتمام گذاشتن کارها هستند:
اشتیاق به تجربههای تازه، یکی از ۵ عامل بزرگ شخصیت است؛ یعنی اگر همه صفتهای انسان را بریزید روی هم و آنها را یککاسه کنید، پنج تا صفت عمده شخصیتی به دست میآید که یکیاش همین اشتیاق به تجربههای تازه است. کسانی که اشتیاق کمتری به تجربههای تازه دارند، کمتر احتمال دارد که اصلاً سراغ کار یا علاقه جدیدی بروند که حالا آن را ناتمام هم بگذارند. آنها اگر به دنبال خوشنویسی رفتند، تا انتها حواشی همین خوشنویسی را ادامه می دهند و حتی مثلاً نقاشیخط هم برایشان تجربهٔ بدجور تازهای است. بر عکس، کسانی که اشتیاق به تجربههای بالای زیادی دارند، مدام دلشان میخواهد چیزهای تازه ازجمله کارهای تازه را تجربه کنند. متوسط عمر آدمیزاد هم که۶۰ سال بیشتر نیست؛ برای همین مدام حس میکنند برای کارهای تازه وقت کم است و هی تجربه قبلی را ناتمام میگذارند و میروند سراغ تجربه جدید. البته این ویژگی شخصیتی هم مثل قد آدمیزاد در متوسطها فراوانی بیشتری دارد؛ یعنی بیشتر آدمها نه خیلی مشتاق تجربههای تازه هستند و نه خیلی بیاشتیاق؛ بلکه یکجایی هستند آن وسطها.
بله، درست خواندید. بینظمی هم یکی دیگر از آن ۵ عامل بزرگ شخصیتی است. حالا دقیقاً اسمش این نیست؛ ولی نظم و بینظمی بخش بزرگ آن است. ما برای اینکه بتوانیم کاری را به انجام برسانیم، احتیاج به صبوری و نظم داریم. کسانی که نمره نظم پایینتری دارند، احتمال بیشتری دارد که یک کار را ناتمام بگذارند. بر عکس، منظمها دلشان نمیآید کاری را که تا نیمهاش با نظم و حوصله رفتهاند نیمهتمام بگذارند.
این دیگر از همه پیچیدهتر اســـت. کمالگراها هم ممکن است یک کار را تا وسطش بروند و بیخیال شوند. درباره کمالگراها در جای خود باید مفصل بگوییم؛ اما فقط بدانید که کمالگراها استانداردهای خیلی بالایی برای موفقیت خودشان میگذارند و نرسیدن به آن را مساوی با شکست میدانند. برای همین شاید اصلاً ادامه دادن خیلی از کارها که به نظرشان با آن استانداردهای بالا سازگار نیست، برایشان بیفایده به نظر برسد. اما بین خودمان بماند که کمالگراها از شکست خوردن در یک کار میترسند و برای همین آن را ناتمام میگذارند.
تا اینجا هر چه گفتیم، بیشتر بدون درنظر گرفتن سن خاصی بود؛ اما بعضی از آدمها نوجوان ابدی هستند؛ به این معنا که خیلی حواسشان به این نیست که سن ناخنک زدن به تجربههای متنوع و از این شاخه به آن شاخه پریدن گذشته است و در دهه سی و چهل زندگی هم همچنان مثل نوجوانها عمل میکنند.
حالا درست که دلایل شخصیتی میتواند ما را به سوی ناتمام گذاشتن کارها پیش ببرد، اما وقتی که این ناتمام بودن به پدیدهای فراگیر تبدیل میشود، باید بهدنبال دلایل اجتماعی هم گشت:
نسل ما خواهینخواهی حق انتخاب بیشتری برای تجربههای تازه دارد. انواع و اقسام کلاسها و دورهها، تنوع شغلها و تخصصها زمینه را برای این شاخه و آن شاخه پریدن بیشتر فراهم میکند؛ زمینهای که در نسلهای قبل و قبلتر کمتر فراهم بود. آنها معمولاً تجربههای خودشان را سینه به سینه و پدرپسری منتقل میکردند و یا استاد شاگردی. اما برای نسل ما برای هر حرفهای چند متخصص آماده به تدریس وجود دارد.
شاید یکی از دلایل پنهان فراوانی کارهای ناتمام، نبود امنیت شغلی باشد. در واقع جوانها بعد از یک تجربه مختصر در یک حوزه کمکم دستشان میآید که از آن حوزه هم طرف چندانی نمیتوان بست و بنابراین آن را ناتمام میگذارند؛ البته این دلیل بیشتر در مورد ناتمام گذاشتن تجربههای شغلی یا حرفهآموزی مصداق دارد.
برای اینکه ناتمام بودن کارهایمان مزمن نشود، چند کار میتوان انجام داد.
خیلی از کارها به این دلیل ناتمام میمانند که ما دربارهشان اطلاع دقیق نداشتیم و هیجانی آنها را شروع کردیم. در این نمونهها، تحقیق دقیق و پرسوجو قبل از شروع یک کار میتواند از ناتمام ماندنش جلوگیری کند.
برای پیشبرد هر کاری، هم به انگیزههای بیرونی نیاز داریم و هم به انگیزههای درونی. انگیزههای بیرونی میتواند کسب درآمد، پرستیژ اجتماعی یا هر چیزی باشد که به عنوان پاداش بیرونی بعد از تمام شدن کار به ما تعلق میگیرد؛ اما در طول فرایند کار بیشتر انگیزههای درونی هستند که به داد ما میرسند. لذت بردن از کار و بامعنا بودن آن کار برای ما، ایمان داشتن به مفید بودن کار و پاداشهایی که خودمان برای خودمان درنظر میگیریم میتواند انگیزههای درونی را بالا ببرد.
پیش از اینکه تصمیم به ناتمام رها کردن یک کار بگیرید، یک جدول سود و زیان برای خودتان بکشید و ببینید از این کار بیشتر نفع میبرید یا ضرر. کفه سنگین ضررها احتمالاً وقتی است که از عمرتان رفته است. اما بقیه سود و زیان را خودتان حساب کنید تا حداقل رهاکردن کارتان هم مانند شروع کارتان هیجانی نباشد.