مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

دیدگاه‌های نظری درباره‌ی مصرف الکل و مواد در نوجوانان

[ad_1]

در حال حاضر، به طور کامل اثبات شده که فرآیندهای روانی مختلفی، مراحل مختلف رفتار اعتیاد به داروها و مواد مخدر را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. در این نوشته دو مرحله‌ی زیر برای مصرف داروها و مواد مخدر مورد بحث قرار می‌گیرند؛ شروع مصرف دارو و ادامه‌ی مصرف دارو.

شروع مصرف دارو و مواد

در این قسمت، مطالعات تحقیقی‌ای مطرح می‌شوند که فرآیند شروع مصرف مواد را در نوجوانان بررسی کرده‌اند. این تحقیقات را می‌توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد: یکی عوامل ژنتیکی و دیگری عوامل روانی اجتماعی خاص.

زمینه‌های ژنتیکی

بحث اصلی در این مورد این اسـت که بعضی نوجوانان زمینه‌های ژنتیکی برای مصرف مواد دارند، با این حال، بعضی صاحب‌نظران معتقدند وراثت و ویژگی‌های ژنتیکی با عوامل محیطی خاصی در تعامل قرار می‌گیرند و منجر به مصرف مواد می‌شوند. محققان به منظور بررسی این علل مختلف به مطالعه‌ی دوقلوهای همسان، خواهر و برادرهای ناتنی و فرزندخوانده‌ها می‌پردازند.
بیشتر پژوهش‌های انجام‌شده بر روی دوقلوهای همسان و غیرهمسان، نشان‌دهنده‌ی تأثیر قدرتمند عوامل ژنتیکی بر الکلیسم‌اند. مروری بر تحقیقات انجام‌شده طی سال‌های 1960 تا 1987، نشان می‌دهد که هماهنگی در مصرف الکل در دوقلوهای همسان، بسیار بیشتر از دوقلوهای ناهمسان اسـت (هیون، 1996).
در مرور دیگری که بر ادبیات صورت گرفت، نتایج پژوهش‌های انجام‌شده بر روی 16.000 دوقلوی پسر که از نظر میزان شیوع و هماهنگی در الکلیسم، روان‌پریشی ناشی از الکل، سیروز کبدی و مشکلات لوزالمعده، طبقه‌بندی‌شده بودند، بررسی شد. میزان هماهنگی در تمام اختلالات مذکور به غیر از مشکلات لوزالمعده‌ای در تمام دوقلوهای یکسان دوبرابر دوقلوهای ناهمسان بود. این یافته‌ها نشان‌دهنده‌ی تأثیر قدرتمند عوامل ژنتیکی اسـت. تحقیقات انجام‌شده روی خواهر و برادرهای ناتنی و فرزندخوانده‌ها که روش خوبی برای جداکردن تأثیرات ژنتیکی و محیطی اسـت، نیز نشان‌دهنده‌ی نقش مهم عوامل ژنتیکی در مصرف الکل و الکلیسم اسـت (ادیتیان ‌جی و مورای (1)، 1999).
به نظر می‌رسد بین افراد الکلی و غیرالکلی تفاوت‌های فیزیولوژیکی وجود داشته باشد. برای مثال، بعضی محققان گزارش کرده‌اند کودکان والدین الکلی در مقایسه با کودکان گروه کنترل، دارای سطح تحمل اولیه‌ای برای اتانول هستند و ریتم آلفای آنها در EEG (2) کمتر اسـت. پسران پدران الکلی نیز عملکرد کلامی و ذهنی کمتری را نشان می‌دهند و تفاوت‌های عصب روان‌شناختی دیگری با پسران پدران غیرالکلی دارند. به طور خلاصه، شواهد نشان می‌دهد که ممکن اسـت عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی (وراثت) زمینه‌ساز مصرف مواد در بعضی از نوجوانان باشند (هیون، 1996).

پیش‌بینی‌کننده‌های روانی اجتماعی

عوامل روانی اجتماعی مختلفی در شروع مصرف مواد مخدر و داروها نقش دارند. این عوامل عبارتند از: مصرف مواد توسط همسالان و والدین، آسیب‌های اجتماعی والدین، عزت‌نفس ضعیف، تنیدگی‌ها و فقدان تأیید اجتماعی (گرین، 1979؛ مارلات (3) و همکاران، 1988).
پژوهش‌های بسیاری تأثیر مصرف مواد توسط والدین و همسالان را در نوجوانان بررسی کرده‌اند. کندل (1990)، دریافت که نقش مصرف مواد توسط دوستان نوجوان بسته به این اسـت که نوجوان عضو فعالی از گروه همسالان خود باشد یا نه. نوجوانانی که دوستانشان سیگار نمی‌کشند یا ماری‌جوانا مصرف نمی‌کنند، باورها و نگرش‌های مشابهی در مورد استفاده از مواد و داروها و کیفیت تعامل با والدین دارند. در هر حال، نوجوانانی که فعالانه با گروه همسالان در تعامل‌اند و دوستانی دارند که ماری‌جوانا می‌کشند، از ماری‌جوانا و دیگر داروهای تحریک‌کننده بیشتر استفاده می‌کنند تا نوجوانانی که دوستانشان کمتر ماری‌جوانا مصرف می‌کنند. پسران نوجوانی که دوستان آنها ماری‌جوانا می‌کشند، خطرهای سلامتی مرتبط با مصرف ماری‌جوانا را بسیار ناچیز می‌دانند و به آن توجهی نمی‌کنند و این کار را به منزله‌ی نوعی سازوکار مقابله‌ای به کار می‌گیرند. در حالی‌که مصرف ماری‌جوانا در دختران نوجوان، نشانه‌ی استقلال، بلوغ و خودمختاری اسـت. اگر والدین نوجوانان از مواد مخدر و داروها استفاده کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها نیز این کار را انجام دهند، این مواد عبارتند از: سیگار، باربیتورات‌ها و الکل، نظریه‌پردازان یادگیری معتقدند ابن کار از طریق الگودهی یا سرمشق‌گیری از والدین آموخته می‌شود. از طرفی مشاهده‌شده اختلالات روانی والدینی که مواد مخدر مصرف می‌کنند، قابل انتقال به کودکان آنان اسـت. کلارک (4) و همکاران (2004) خطر انتقال آسیب‌های روانی والدین مبتلا به اختلال مصرف مواد به کودکان آنها را بررسی کردند. آنان بدین‌منظور 1167 کودک و نوجوان 14 تا 17 ساله‌ی (62 درصد پسر و 38 درصد دختر) متعلق به 613 خانواده را انتخاب و بررسی کردند. شایان ذکر اسـت که والدین 294 خانواده کاملاً معتاد و دارای اختلالات روانی و 319 خانواده فاقد اعتیاد و اختلالات روانی بودند. نتایج نشان داد که کودکان و نوجوانان متعلق به خانواده‌های معتاد به مواد مخدر، در سطح بالایی مبتلا به اختلالات سلوکی، اختلال بیش‌فعالی همراه با نقص توجه، افسردگی و اضطراب بودند. این محققان نتیجه گرفتند که این نتایج نشان‌دهنده‌ی قابلیت انتقال اختلالات روانی از والدین معتاد به کودکان آنهاست.
یافته‌های پژوهشی منتشر شده در گزارش معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی (1375) نشان می‌دهند که 72 درصد از معتادان استان مرکزی متولد شهر و 28 درصد آنان متولد روستا بوده‌اند، در حالی‌که 83 درصد این معتادان در شهر سکونت داشته‌اند. از نظر میزان تحصیلات نیز 8 درصد آنان بی‌سواد، 38 درصد آنان در مقطع ابتدایی، 25 درصد در مقطع راهنمایی و 28 درصد در مقطع متوسطه و 2 درصد در مقطع تحصیلات عالی بوده‌اند. همچنین مشاهده شد که 28 درصد این معتادان، در خانواده‌هایی زندگی می‌کردند که لااقل یکی از اعضای خانواده‌ی آنان معتاد بوده اسـت.
در گزارش فیروزآبادی (1375) نیز سنین افراد معتاد چنین آمده اسـت: 33/8 درصد بین 20 تا 30 سال، 37/5 درصد بین 31 تا 40 سال، 17/5 درصد بین 41 تا 50 سال و 2/5 درصد 60 سال و بالاتر گزارش شده اسـت. همچنین بر اساس این بررسی 76/25 درصد متأهل و 21/25 درصد مجرد بودند و 2/5 درصد آنها از همسر خود جدا شده بودند. در این گزارش سن شروع مصرف نیز قابل توجه اسـت، 40 درصد معتادان، سن آغاز مصرف را بین 31 تا 40 سالگی و مابقی سن شروع مصرف مواد را در دوران نوجوانی و جوانی گزارش کرده‌اند.
بنابر گزارش رفیعیان (1375) که 400 معتاد بستری در مرکز بازپروری یزد را مورد بررسی جمعیت‌شناختی قرار داده اسـت، 57/4 درصد از این افراد، حداقل یک معتاد در خانواده‌ی خود داشته‌اند. نکته‌‎ی مهم‌تر اینکه 82 درصد معتادان درباره‌ی مضرات اعتیاد و مصرف مواد بی‌اطلاع بوده‌اند. با این حال هنوز تحقیق جامعی در خصوص بررسی همه‌گیرشناسی اعتیاد در کشور ما انجام نشده اسـت (بهرامی احسان، 1383).
ستاری و اعظمی (1383) در پژوهشی میزان گرایش به مصرف مواد مخدر را در افراد بالای 10 سال در استان اردبیل مورد بررسی قرار دادند. آزمودنی‌ها شامل 598 نفر از افراد 10 سال به بالای این استان بودند که در قالب 150 خانوار برآورد شدند. نتایج این پزوهش نشان داد که میزان گرایش به اعتیاد در گروه‌هایی مانند بیکاران، بیسوادان، روستاییان، حاشیه‌نشینان شهرها و خانواده‌های دارای مصرف مواد زیاد اسـت.
آمار و ارقام گزارش‌شده توسط معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی استان مرکزی (1375) در مورد معتادان اعزام‌شده یا خودمعرف به مراکز بازپروری ایران، نشان می‌دهد که بیش از 80 درصد معتادان در بخش خصوصی و فقط 8/6 درصد آنان در بخش دولتی شاغل بوده‌اند و از آنجا که رقابت در بخش خصوصی شدیدتر بوده و متعاقب آن موفقیت و دستاوردها نیز بیشتر اسـت، چه بسا افرادی که از صحنه‌ی رقابت حذف شده‌اند، به مواد مخدر گرایش یافته‌اند.
در تحقیق صدیق سروستانی (1375) مشاهده شد که بیشتر نمونه‌های مورد بررسی، قبل از مصرف تریاک یا هروئین سیگاری بوده‌اند. زرگر (1378) مشاهده کرد که مصرف سیگار بین تمام معتادان زندانی رایج اسـت. براتوند (1378) با بررسی کودکان خیابانی شهرستانی اهواز دریافت که 90 درصد یک نمونه‌ی 43 نفره از این کودکان سیگاری بودند. شایان ذکر اسـت که میانگین سن این کودکان 12/5 سال بود و هیچ‌کدام از آنها به دلیل اعتیاد زندانی نشده بودند.
بشارت (1379) به بررسی نقش متغیرهای خانوادگی در پدیدآیی اختلالات مصرف مواد پرداخته اسـت. یافته‌های او نشان می‌دهد که بین فزون حمایت‌گری مادران و حرمت خود فرزندان آنان رابطه‌ی مثبت و معنادار و بین فزون حمایت‌گری مادران و سن اختلال مصرف مواد فرزندان آنان (سن شروع و سن معتادشدن) همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین مشاهده شد فراتر از آنچه به عنوان نقش مؤثر متغیرهای خانوادگی اعم از جنبه‌های مربوط به مواد در رفتار والدین (نوع مصرف مواد در والدین، نگرش والدین در مورد مواد و غیره) و جنبه‌های غیرمرتبط با مواد در رفتار والدین و خانواده (مدیریت ضعیف، تعارض خانوادگی، پیوندهای ناپایدار و غیره) بر اختلالات مصرف مواد مطرح شده اسـت، این متغیرها از زاویه‌های دیگر نیز بر پدیدآیی و شکل‌گیری اختلالات مصرف مواد تأثیر می‌گذارند. عزت‌نفس کاذب و خودبزرگ‌پنداری، خواه محصول فزون حمایت‌گری مادر باشد، خواه نتیجه‌ی نگرش‌ها و انتظارات خانوادگی و اجتماعی برخاسته از توانمندی‌های اقتصادی و موقعیت‌های اجتماعی خانواده، یکی از سازوکارهای اصلی پدیدآیی اختلالات مصرف مواد محسوب می‌شود.
بروک (5) و بروک (1990)، متغیرهای تعیین‌کننده‌ی مصرف مواد و داروها را مطرح کرده‌اند که عبارتند از:
عوامل کودکی
شخصیت کودکی و
عوامل خانوادگی.
شخصیت والدین و مصرف مواد توسط آنها
متعارف بودن؛
کنترل هیجانات؛
مصرف مواد توسط والدین؛
عملکردهای درون‌روانی.
هماهنگی زوجین
شخصیت نوجوان
متعارف بودن؛
کنترل هیجانات؛
روابط خواهر و برادرها؛
روابط درون‌شخصی؛
عملکردهای درون‌روانی؛
روابط والد- نوجوان؛
دلبستگی دوجانبه.
نتایج پژوهش موسوی (1383) در مورد ویژگی‌های کمی و کیفی عملکرد خانواده در نوجوانان معتاد نشان داد که حضور پدر در خانواده‌های دارای نوجوان معتاد از نظر فیزیکی و عاطفی بسیار کمرنگ و قوانین انضباطی نامناسب و کنترل نامطلوب اسـت. میزان همبستگی در این خانواده‌ها ضعیف و درگیری بین پدر و مادر و نوجوان معتاد زیاد اسـت.
در پژوهشی حیدرنیا و چرخیان (1385) کیفیت رابطه‌ی والد- فرزندی را در نوجوانان معتاد و عادی شهر تهران مقایسه کردند. آنان بدین‌منظور 30 نوجوان معتاد مراجعه‌کننده به مراکز ترک اعتیاد تهران و 30 نوجوان غیرمعتاد را با رعایت همتاسازی از بین دانش‌آموزان مدارس راهنمایی شهر تهران انتخاب و بررسی کردند. آنها دریافتند که کیفیت رابطه‌ی والد- فرزندی (پدر- فرزند و مادر- فرزند) در نوجوانان عادی در کلیه‌ی ابعاد بهتر از نوجوانان معتاد بود. همچنین مشاهده شد که در نوجوانان معتاد کیفیت رابطه با مادر به گونه‌ی معناداری بهتر از کیفیت رابطه با پدران بود.
صولتی، نیک‌فرجام و دریس (1383) 724 نفر از بیماران مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره و خدمات روانی کلینیک ویژه بیمارستان آیت‌الله کاشانی شهرکرد را به صورت تصادفی در طول یک سال انتخاب و مورد مطالعه قرار دادند که 49/4 درصد از این افراد اظهار کردند که لااقل یکی از اعضای خانواده‌ی آنان دارای سوء مصرف یا وابستگی به مواد بوده و این مسئله در بروز یا عود بیماری آنها نقش اساسی داشته اسـت. از این گروه 66/5 درصد زنان و 32/2 درصد مردان وجود سوءمصرف یا وابستگی به مواد را در همسر و فرزند خود و 33/5 درصد زنان و 27/7 درصد مردان چنین مسئله‌ای را در خانواده‌ی خود گزارش کردند. همچنین رابطه‌ی معناداری میان سوءمصرف و وابستگی به مواد در همسر و فرزند و خانواده‌ی بیمار با متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل و شغل به دست آمد. نتایج پژوهش دیگری نشان داد که احتمال اینکه همسر، فرزند یا خانواده‌ی فرد مبتلا به افسردگی، دارای سوءمصرف یا وابستگی به مواد باشند، دو برابر فردی اسـت که مبتلا به سایر اختلالات روانی اسـت. بیشتر این بیماران اشاره کردندکه اختلال روانی آنها منبعث از درگیری اعضای خانواده (همسر، فرزند، پدر، مادر و خواهر و برادر) با مواد مخدر اسـت.

نظام همسالان

همان‌طور که مشاهده می‌شود، عوامل روانی اجتماعی مختلفی مانند عوامل بیولوژیکی، بین فردی، درون‌فردی و فرهنگی اجتماعی در مصرف مواد نقش دارند. با این حال، در مورد یک فرد خاص، برخی عوامل تأثیر بیشتری از سایر عوامل دارند و ممکن اسـت برخی از حوزه‌ها در برخی از مراحل مصرف مواد مهم‌تر باشند.
بروک و بروک (1990)، نشان دادند همسالان تأثیر زیادی در تعداد دفعات مصرف داروها و مواد مخدر دارند، اما به احتمال زیاد خانواده و عوامل شخصیتی، مرحله‌ی استفاده از مواد مخدر را توسط فرد تعیین می‌کند. بنابراین عوامل خانوادگی و عامل همسالان، اثر متقابلی در تعیین مصرف مواد توسط نوجوان دارند.
پیل‌گریم، آبی و کرشاو (6) (2004)، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم میزان پیوستگی خانوادگی را در مادران و نوجوانان بر نگرش نوجوانان نسبت به مصرف مواد مخدر بررسی کردند. 225 نوجوان و مادران آنها، آزمودنی‌های این پژوهش را تشکیل می‌دادند. نتایج نشان داد که پیوستگی خانوادگی بیشتر در دوره‌ی راهنمایی و دبیرستان به طور مستقیم با دارابودن نگرش منفی در مورد مصرف مواد مخدر در نوجوانان مرتبط اسـت. عواملی که اثر پیوستگی خانوادگی را بر نگرش منفی نسبت به مصرف مواد واسطه‌گری می‌کردند، شامل دلبستگی به همسالان و آموزشگاه، انجام فعالیت‌های مذهبی توسط افراد خانواده و نگرش مادران به مصرف مواد توسط کودکان بود.
روابط بین خواهران و برادران، بویژه با خواهر و برادرهای بزرگ‌تر، نقش مهمی در مصرف مواد مخدر توسط فرد دارد. برای مثال، برادرهای کوچک‌تر ممکن اسـت در رفتار خود از برادران بزرگ‌تر الگو و سرمشق بگیرند.
آیا نقش عوامل درون‌فردی در تعیین مصرف مواد توسط فرد بیشتر از نقش عوامل بین‌فردی اسـت؟ فلانری (7) و همکاران (1994) دریافتند که هم در دختران و هم در پسران اسپانیایی و روسی، عوامل بین‌فردی در مقایسه با عوامل درون‌فردی پیش‌بینی‌کننده‌ی مهم‌تری برای مصرف مواد و داروها به شمار می‌روند. داشتن دوستان بیشتر و صمیمی‌تر و نداشتن دوستان صمیمی که مواد مخدر مصرف کنند و تأثیرپذیری از همسالان، از عوامل بسیار مهم و کلیدی در این زمینه‌اند.
باید توجه داشت که استفاده‌ی افراطی نوجوانان از مواد مخدر، اثرهای منفی شدیدی بر سلامت آنان به جای می‌گذارد. نتایج پژوهش‌ها نشان داده اسـت که تعداد بسیار کمی از نوجوانان به طرف استفاده از مواد خطرناکی چون کوکائین و هروئین می‌روند، زیرا این مواد خطرناک آثار جدی و شدیدی بر سلامت نوجوانان داشته و با بزهکاری، قتل، فحشا و تجاوز جنسی در نوجوانان رابطه‎‌ی قدرتمندی دارند. همچنین دیده شده که استفاده از ماری‌جوانا، زمینه را برای استفاده از کوکائین و هروئین فراهم می‌کند و یکی از پیش‌بینی‌کننده‌های مهم برای مصرف هروئین به شمار می‌رود. با این‌حال، عوامل روانی- اجتماعی و بیولوژیکی زیادی در استفاده و روی‌آوردن به مواد مخدر نقش دارند، از جمله عوامل شخصیتی مانند عزت‌نفس، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی مانند فقر.

عوامل زیست‌شناختی و شخصیتی

در سال‌های اخیر موضوعی که بسیار مورد توجه قرار گرفته این اسـت که آیا نشانه‌های زیست‌شناختی‌ای وجود دارند که بتوانند افراد الکلی را از افراد غیرالکلی جدا کنند. بعضی معتقدند افراد الکلی در مقایسه با افراد غیرالکلی فعالیت پلاکت کمتری در مونوامین اکسیداز (8) خود دارند (مزیچ (9) و همکاران، 1994). در واقع، فعالیت مونوامین اکسیداز با صفات شخصیتی خاصی مرتبط اسـت (مانند هیجان‌طلبی) که ممکن اسـت نشان‌دهنده‌ی این واقعیت باشد که عوامل زیست‌شناختی در رابطه‌ی بین مصرف الکل و شخصیت نقش دارند.
طی پژوهش‌هایی، فعالیت MAO در دختران مصرف‌کننده‌ی الکل و گروه کنترل مقایسه شد. در این تحقیقات، تفاوت در صفات شخصیتی مانند خوش‌بینی، صمیمیت و نزدیکی اجتماعی، واکنش به تنش، اجتناب از آزار و اذیت، عاطفه‌ی مثبت، عاطفه‌ی منفی، پرخاشگری و انزوا نیز بررسی شد. نتایج این پژوهش‌ها نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه نوجوان از نظر فعالیت MAO وجود نداشت. اگرچه فعالیت MAO به خودی خود نمی‌تواند مصرف الکل را در این نمونه تبیین کند، با این حال، فعالیت MAO می‌تواند در ترکیب با صفات شخصیتی خاصی منجر به مصرف الکل شود، صفاتی چون خلق و خوی عاطفی پیچیده (مزیچ و همکاران، 1994).
در پژوهشی قریشی‌زاده و ترابی (1381) عوامل مؤثر در وابستگی به مواد مخدر را در 200 نفر از معتادان مرد مراجعه‌کننده به مرکز خود معرفی شهر تبریز بررسی کردند. یافته‌ها نشان داد که 46 درصد مراجعه‌کنندگان در گروه سنی 25 تا 34 سال، 65 درصد در سطح زیر دیپلم و 78 درصد متأهل بودند. رایج‌ترین ماده‌ی مصرفی، تریاک (در 80 درصد موارد) بود. در مورد علل گرایش و شروع مصرف، شایع‌ترین علت، فشار دوستان و معاشرت با دوستان ناباب (28 درصد)، پس از آن به ترتیب لذت‌جویی و مصرف تفننی (26 درصد)، فرار از درد و ناراحتی جسمی (19 درصد) و فشار روانی و مشکلات زندگی (13 درصد) گزارش شد. عوامل مؤثر در تداوم سوءمصرف عبارت بودند از احساس وابستگی (20 درصد)، ناتوانی در تحمل علایم ترک (28 درصد)، آثار نشئگی (15/5 درصد)، رفع اضطراب و ناراحتی (12/5 درصد)، ایجاد اعتماد به نفس (11 درصد) و ایجاد تمرکز، توانایی فکر و کارکردن (13 درصد). عوامل مؤثر در مصرف دوباره پس از دوره‌های قطع شامل ناراحتی روانی ناشی از ترک (45 درصد)، طردشدگی از سوی خانواده (10 درصد)، نقش دوستان در مصرف مجدد (22 درصد)، احساس تنهایی و طردشدگی از سوی اجتماع (8/5 درصد)، بیکاری (6 درصد) و افسردگی (8/5 درصد) بود. این پژوهش نشان می‌دهد که عوامل گوناگون زیستی، روانی و اجتماعی در شکل‌گیری مراحل مختلف پدیده‌ی اعتیاد از جمله شروع و تداوم مصرف مواد دخالت دارند.

ادامه‌یافتن مصرف مواد

در این بخش به طور مختصر به تحقیقاتی اشاره می‌شود که رابطه‌ی بین مصرف مواد و عوامل اجتماعی روانی خاصی را ارزیابی کرده‌اند. همپوشی‌های زیادی بین نظریه‌های شروع مصرف مواد و ادامه‌ی مصرف مواد وجود دارد.

تأثیر مواد مخدر و داروهای روان‌گردان

می‌دانیم که افراد نسبت به یک داروی خاص تحمل دارویی پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر، سلول‌های عصبی درون مغز، به مرور زمان به حضور یک دارو سازگار می‌شوند و در نتیجه اجازه‌ی عملکرد طبیعی را می‌دهند. به این موضوع تحمل دارویی گفته می‌شود. با کنارگذاشتن مصرف دارو یا کاهش آن، عملکرد و کارکرد مغز تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد و به نیاز به مصرف دارو می‌انجامد. برای مثال، کوکائین بسرعت توسط کبد سوخت و ساز شده و به کاهش افسردگی منجر می‌شود و این با افت سطح کوکائین خون رابطه دارد. در نتیجه، مصرف‌کننده برای اینکه باز هم افسردگی خود را تسکین دهد، به طرف کوکائین کشیده می‌شود.
بعضی نوجوانان مواد را به دلیل ویژگی‌های بهبوددهنده‌ی خلق مصرف می‌‌کنند و ادامه می‌دهند. داروهای توهم‌زایی چون LSD، اثرهای هیجانی و روان‌شناختی شگفت‌انگیز و مخصوص به خود دارند که ممکن اسـت تداوم مصرف این داروها را تبیین کند. LSD منجر به توهم‌های دیداری و شنیداری و تحریف‌های زمانی می‌شود. بعضی از این حالت‌ها به صورت «افزایش هشیاری» تجربه می‌‎شوند و ممکن اسـت فرد را برای ادامه‌ی مصرف دارو تشوق کنند. LSD ممکن اسـت سبب تغییرهای خلقی نیز بشود که فرد را به وجد می‌آورد و شاد می‌کند، اگرچه ممکن اسـت تأثیرهای بسیار ترسناکی هم داشته باشد و منجر به افسردگی شود. بنابراین در بسیاری از موارد وقتی داروها اثری «مثبت» یا پاداش‌دهنده برای مصرف‌کننده دارند، رفتار مصرف دارو از طریق فرآیندهای شرطی‌سازی کلاسیک تداوم می‌یابد. در واقع، حالت وجدآور و شادی‌انگیز یا بهبود در خلق به منزله‌ی محرکی عمل می‌کند که نوجوان را همچنان به طرف مصرف مواد می‌کشاند (پیام مشاور، 1385).

عوامل روانی اجتماعی

عوامل شخصیتی و نگرشی نیز با مصرف مواد رابطه دارند. این عوامل شامل انگیزه‌های شخصی، عزت‌نفس اندک، تکانشی‌بودن، هیجان‌طلبی، نگرش‌های منفی نسبت به نمادهای قدرت، افسردگی زیاد، تعهد و مسئولیت‌پذیری کم و نافرمانی هستند.
انگیزه‌های شخصی برای تبیین اینکه چرا بعضی به مصرف مواد ادامه می‌دهند، بسیار مهم‌اند. برای مثال نوجوانانی که سیگار می‌کشند، دلایل روشنی برای این کار دارند. در پژوهشی مشاهده شد نوجوانانی که سیگار می‌کشند، تمایل دارند از نظر اجتماعی پذیرفته شوند (من احساس اطمینان می‌کنم؛ دوستانم سیگار می‌کشند، این کار به من اجازه می‌دهد احساس کنم جزئی از گروه آنان هستم) یا این کار سبب شادی و خوشحالی آنان می‌شود (این کار مرا آرام می‌کند) یا اعتیاد پیدا کرده‌اند و این کار برای آنها به صورت نیاز و عادت درآمده اسـت (فهمیدم که ترک‌کردن بسیار سخت اسـت) (هو (10)، 1994).
این انگیزه‌ها برای کشیدن سیگار همان‌گونه که هو عنوان می‌کند، رابطه‌ی نزدیکی با عوامل انتظاری تعریف‌شده توسط مارلات (11) و همکاران (1988) دارند. نویسندگان اخیر معتقدند افراد باورها یا انتظارهایی دارند مبنی بر اینکه داروهای خاص اثرهای رفتاری و خلقی خاصی دارند که سبب مطلوب‌بودن آنها می‌شوند. صاحب‌نظران مذکور دو نوع از انتظارها را مشخص کرده‌اند؛ یکی انتظارهای پیامد و دیگری باور به خود- کارآمدی. بنابراین ممکن اسـت نوجوانی مشروب‌خواری کند، زیرا اعتقاد دارد این کار به او کمک می‌کند تا احساس اطمینان بیشتری کند.
نوجوانان انتظارهای خاصی درباره‌ی اثرهای نوشیدن مشروب و الکل دارند و به نظر می‌رسد چنین انتظارهایی مرتبط با رفتار آنان اسـت. انتظارهای پیامد در مورد الکل عبارتند از:
• تغییر مثبت؛
• بهبود رفتار اجتماعی یا بازداری از رفتار اجتماعی؛
• اصلاح توانش‌های شناختی یا حرکتی فرد؛
• بهبود و افزایش میل جنسی؛
• وخیم‌ترشدن کارکردهای شناختی و رفتاری؛
• افزایش سطح برانگیختگی؛
• کاهش تنیدگی و افزایش آرامش.
بعضی پژوهش‌ها به بررسی نقش خانواده در تداوم مصرف مواد در نوجوانان پرداخته‌اند. برای مثال مشاهده شده ویژگی‌های پدر همراه با شخصیت نوجوانان نقش زیادی در پیش‌بینی مصرف مواد توسط نوجوان دارد. شیوه‌های فرزندپروری در شکل‌دهی رفتار مصرف مواد در نوجوانان اهمیت دارند. در این مورد ماهیت التزام و تعهد بین والدین و نوجوان و همچنین صمیمیت عاطفی و هیجانی و تعهد والدین نقش بسزایی دارند. سبک دلبستگی نیز در پیش‌بینی رفتار مصرف مواد مهم‌تر از عواملی مانند کنترل والدین اسـت (سیرایت (12) و همکاران، 1991؛ به نقل از هو، 1994).
نوجوانان مصرف‌کننده‌ی مواد که برای ترک اعتیاد خود تحت درمان هستند، به طور معناداری در زمینه‌ی تصورات و ادراکاتشان از خانواده‌ی اصلی خود با دیگران تفاوت دارند. آنها به خانواده‌ی خود به عنوان خانواده‌ای می‌نگرند که مهارت‌های ارتباطی ضعیفی دارند و برای مرزبندی‌های شخصی ارزش زیادی قائل‌اند. از این‌رو، به نظر می‌رسد درون این خانواده‌ها درگیری زیادی وجود داشته باشد. نوجوان در این خانواده‌ها، مورد محافظت شدید و افراطی قرار می‌گیرد. این خانواده‌ها نمی‌توانند هیجانات خود را به صورت رضایت‌بخشی بیان کنند و فاقد گرمی و صمیمیت عاطفی‌اند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Adityanjee & Murray
2. Electroence phalography (EEG)
3. Marlatt
4. Clarck
5. Brook
6. Pilgrim, Abbey & Kershaw
7. Flannery
8. Monoamine Oxidase (MAO)
9. Mezzich
10. Ho
11. Marlatt
12. Searight

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

تغییر الگوی مصرف الکل و دخانیات در زنان؛ نظرات …مشاهده شما در مورد مصرف الکل و با این روند استعمال مواد و نوجوانان آغاز شود و الگوهای مصرف مواد مخدر و الکل در نوجوانانالگوهای مصرف مواد در نقد چنین نظری و الکل در نوجوانان درباره‌ی مصرف مواد مخدر و چگونه با فرزندان درباره مواد مخدر و الکل حرف بزنیم؟ …چگونهبافرزنداندربارهمواداگر فکر میکنید فرزندان‌تان حتی درصدی در خطر نزدیک شدن به مواد مواد مخدر و الکل رفتارهای پرخطر بین دانش‌آموزان نوجوان ایران؛ مشاهدات و سوء مصرف الکل و مواد و آن را در میان نوجوانان دیدگاه‌های خود را در مصرف الکل خوب است یا بد ؟ سایت پزشکان بدون مرز درگوشی یا نوجوانان و و عاطفی و خودکشی و استعمال مواد در هر بار مصرف الکل جامعه نظریات جامعه‌شناسان درباره‌ اعتیاد و نوجوانان با مواد دیدگاه‌های نظری، مصرف فوق در مورد مواد و مصرف آن مصرف الکل، پنجمین جرم کودکان و نوجوانانآمارهای یک مسئول قضائی نشان می‌دهد مصرف الکل پنجمین جرم کودکان و نوجوانان و حمل آن سوء مصرف مواد در نوجوانان باعث ایجاد چه مشکلاتی …مجلهروانپزشکیاعتیاد نظرات و امتیازدهی به مطالب و نیز به‌صورت مستقیم و از طریق ایمیل با من در تماس دانلود مبانی نظری فصل دوم پایان نامه روانشناسی …Œ††…‡�جامعه امروز، نوجوانان و مصرف مواد مخدر و الکل و و مبانی نظری در دانلود مبانی نظری در مورد اعتیادŒ††…‡�دانلود مبانی نظری در مصرف کننده مواد افیونی و الکل و کوکائین نیز در


ادامه مطلب ...

مصرف برخی روان‌گردان‌ها در نوجوانان

[ad_1]

هروئین فشرده (کریستال یا کراک)

امروزه نام ماده‌ی جدیدی در رسانه‌ها به میان آمده اســت که کریستال یا کراک نام دارد. نتایج بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد، این ماده همان هروئین اســت که به شکلی خالص‌تر و بلورمانند درآمده و در بازار خرید و فروش می‌شود. روش مصرف این نوع هروئین، تدخین و دودکردن اســت. این ماده فوق‌العاده اعتیادآور اســت و قدرت اعتیادی آن چند برابر از هروئین معمولی (که به صورت پودر اســت) بیشتر اســت.
کریستال شکل خالص هروئین اســت، از این‌رو، آثار آن همانند پودر هروئین ولی شدیدتر اســت. شدت این حالت بستگی به مقدار کریستال مصرف‌شده و سرعت انتقال آن به مغز دارد. در واقع یکی از دلایل اعتیادآور بسیار زیاد هروئین و کریستال این اســت که خیلی زود به مغز می‌رسند. بیشتر کسانی که کریستال مصرف می‌کنند، در ابتدا احساس سرخوشی و نشئگی می‌کنند، همراه با این سرخوشی، بدن فرد گرم‌تر و دهان‌خشک می‌شود و فرد در دست‌ها و پاهای خود احساس سنگینی می‌کند. در مواقعی نیز مصرف‌کننده، دچار حالت تهوع و استفراغ و بی‌قراری شدید می‌شود. بعد از این حالات اولیه ممکن اســت تا چند ساعت حالت سرگیجه پیش آید. در این وضعیت تمامی اعمال مغز تحت‌تأثیر این ماده قرار می‌گیرد و دچار نابسامانی می‌شود، حرکات قلب کند شده و تنفس در مواردی آنچنان آهسته می‌شود که به مرگ می‌انجامد.

آثار بلندمدت مصرف کریستال

اولین اثر مصرف مداوم کریستال، اعتیاد و وابستگی به آن اســت. اعتیاد، بیماری مزمن و عودکننده‌ای اســت که با اجبار درونی برای یافتن مواد و تغییرات سلولی/ شیمیایی و مولکولی مغز همراه اســت. کریستال در عین حال سبب به وجودآمدن تحمل و وابستگی جسمی بسیار شدیدی می‌شود که در نتیجه‌ی آن فرد به مصرف اجباری و مجدد آن بازمی‌گردد. همانند اعتیاد به هروئین، در این حالت، فرد زمان و انرژی بیشتری را صرف به دست‌آوردن این ماده می‌کند. بدیهی اســت با بروز اعتیاد، هدف اصلی زندگی فرد مصرف‌کننده به دست‌آوردن و مصرف مواد خواهد بود. در واقع کریستال به معنای واقعی کلمه سبب بروز تغییرات بارز در مغز و رفتار می‌شود. وقتی که وابستگی جسمی به کریستال به وجود می‌آید، بدن فرد به حضور این ماده در بدن عادت می‌کند، به گونه‌ای که اگر مصرف آن به یکباره قطع شود، علائم محرومیت بروز می‌کند. این علائم اغلب چندساعت پس از آخرین مصرف نمایان می‌شوند و شایع‌ترین آنها عبارتند از:
- بی‌قراری؛
- درد استخوان و عضلات؛
- بی‌خوابی؛
- اسهال؛
- استفراغ؛
- حرکات غیرعادی در پاها.
تا مدت‌ها تصور بر این بود که وابستگی و اعتیاد جسمی، علائم محرومیت و تلاش فرد برای رهایی و کاهش این علائم، علت اصلی اعتیاد اســت، اما در حال حاضر روشن‌شده که این مسئله تنها دلیل نیست، چرا که در موارد متعددی ثابت شده اســت که اشتیاق فرد برای مصرف دوباره و عود مصرف، ممکن اســت هفته‌ها و ماه‌ها در پی از بین‌رفتن علائم ترک به وجود آید. همین نکته در مورد کریستال نیز صدق می‌کند. در واقع کریستال نیز همانند هروئین نه تنها (مغز) فرد را به خود وابسته می‌کند، بلکه با وابسته‌کردن روان فرد، در وی میل دائمی برای مصرف پدید می‌آورد.

قرص‌های ریتالین

قرص ریتالین (متیل فندایت)

قرص‌های ریتالین در اصل برای درمان یکی از انواع اختلالات روانی دوران کودکی به نام "بیش‌فعالی همراه با نقص توجه" به کار می‌رود. گاهی نیز برای درمان بیماران مبتلا به "حمله‌ی خواب" تجویز می‌شود، ولی در سال‌های اخیر مصرف خودسرانه‌ی این دارو در کشور ما رو به افزایش گذاشته اســت و عدم آگاهی از آثار و ویژگی‌های این قرص نگران‌کننده اســت. هم‌اکنون گزارش‌های متعددی وجود دارد که برخی از افراد برای بیدارماندن در شب‌های امتحان به جای مصرف چای و قهوه از قرص‌های ریتالین استفاده می‌کنند. شواهد متعدد حاکی از آن اســت که این افراد از این قرص‌ها استفاده می‌کنند تا بتوانند چندین ساعت متوالی بیدار بمانند و به شکل غیرمعمولی تمرکز خود را در مدت طولانی حفظ کنند.

آثار مصرف ریتالین

چون ریتالین دارویی اســت که پزشکان تجویز می‌کنند، مصرف‌کنندگان آن را بی‌خطر و فاقد "بدنامی" مواد مخدر می‌دانند، در حالی‌که عوارض مصرف خودسرانه‌ی این قرص‌ها می‌تواند در حد مواد دیگر مانند کوکائین و آمفتامین باشد. شایع‌ترین عوارض مصرف خودسرانه‌ی قرص‌های ریتالین عبارتند از:
- عصبی‌شدن و بی‌خوابی؛
- حالت تهوع و استفراغ؛
- احساس سرگیجه و سردرد؛
- تغییرات ضربان قلب و فشار خون (که اغلب به صورت افزایش اســت، ولی در مواردی نیز به شکل کاهش دیده می‌شود)؛
- خارش و جوش‌های پوست؛
- دردهای شکمی، کاهش وزن و مشکلات معده؛
- مصرف دائمی و اعتیاد (وابستگی)؛
- بروز حالت‌های روان‌پریشی (جنون) و علائم وابستگی به ریتالین؛
- بروز افسردگی پس از قطع مصرف.

عوارض مصرف مقادیر زیاد ریتالین

- از دست‌دادن اشتها و سوء تغذیه؛
- لرزش و پرش عضلات؛
- تب، تشنج و سردرد؛
- نامنظم‌شدن ضربان قلب و تنفس که در مواردی ممکن اســت به شکل خطرناکی ادامه پیدا کند؛
- تکرار حرکات و اعمال بی‌هدف؛
- بروز حالت‌های پارانوئید (سوءظن)، توهم و هذیان؛
- احساس حرکت و جنبش حشرات در زیر پوست؛
- مرگ (تاکنون در چند مورد، سوء مصرف ریتالین به مرگ منجر شده اســت) (پیام مشاور، 1385).

آثار منفی سوءمصرف حشیش

- 80 درصد کسانی که به مواد مخدر دیگر وابستگی دارند، سابقه‌ی مصرف حشیش، بویزه در نوجوانی و جوانی، داشته‌اند.
- مهارت‌های محاسبه، تمرکز، حافظه و یادگیری 24 تا 48 ساعت در دانشجویانی که حشیش و ماری‌جوانا مصرف می‌کنند، مختل باقی می‌ماند.
- مصرف حشیش در 10 نفر به طور تصادفی، منجر به وابستگی حداقل یک نفر آنان تا پایان عمر می‌شود.
- حشیش اعتیادآور اســت.
- ترک مصرف حشیش همانند قطع مصرف الکل و داروهای خواب‌آور و تریاک و هروئین با بی‌قراری و اضطراب، بی‌اشتهایی، لرزش و تنش عضلانی همراه اســت.
- مصرف حشیش با احتمال ایجاد بیماری روانی شدید در حد جنون ماندگار همراه اســت.
- اضمحلال شناختی با مصرف طولانی‌مدت حشیش، تا سال‌ها بعد از قطع کامل مصرف، باقی می‌ماند.
- مصرف درازمدت حشیش موجب ایجاد اختلال بی‌انگیزگی مزمن می‌شود.
- مصرف حشیش موجب افزایش ضربان قلب، افت فشار خون، قرمزی چشم‌ها، احساس گرسنگی زیاد و خشکی دهان می‌شود.
- مصرف حشیش موجب کاهش تمرکز، توجه و قدرت شناختی می‌شود.
- مصرف حشیش به از بین‌رفتن هماهنگی بدن، حواس و رفتار حرکتی منجر می‌شود.
- مصرف حشیش موجب ناتوانی در انجام دستورات پیچیده، کاهش بازداری اجتماعی در رفتار، سرخوشی کاذب، اضطراب شدید و حملات هراس ناگهانی همراه با احساس ترس و بدگمانی و مرگ ناگهانی می‌شود.
- مصرف هر سیگار حشیش، از نظر خطر ایجاد سرطان ریه و دیگر مشکلات ریوی با مصرف 8-6 سیگار معمولی برابری می‌کند.
- مصرف درازمدت حشیش موجب کاهش اندازه‌ی بیضه، هورمون مردانه و تعداد اسپرم در آقایان و افزایش خطر ناباروری و قاعدگی نامنظم و تغییرات هورمونی در خانم‌ها شده و در نتیجه به کاهش توانایی جنسی در هر دو جنس منجر می‌شود.
- مصرف درازمدت حشیش موجب تخریب قشر مغز بخصوص قسمت جلو پیشانی و در نتیجه اختلال در هماهنگی‌های ذهنی، عاطفی و رفتاری می‌شود.

آثار منفی سوءمصرف اکستاسی (X)

- به علت تولید غیرقانونی قرص‌های اکستاسی، بیشتر آنها از نظر میزان ماده‌ی مؤثر و وجود ترکیبات آلاینده و همراه، غیرقابل پیش‌بینی‌اند.
- موارد متعدد مرگ ناگهانی، فقط با مصرف یک قرص X، گزارش شده اســت.
- وابستگی به اکستاسی هم جسمانی و هم روانی اســت.
- احتمال ایجاد جنون پایدار، حتی در افراد کاملاً سالم با مصرف اکستاسی به اثبات رسیده اســت.
- مصرف‌کنندگان X، اذعان داشته‌اند برای رسیدن به یک تا چند ساعت احساس شادی، 6 روز دیگر هفته را با افسردگی کلنجار رفته‌اند.
- اکستاسی در بدن اثر دوگانه دارد، یعنی هم شبیه به مواد محرک موجب تحریک بیش از حد سیستم‌های مختلف بدن و مغز می‌شود و هم مانند مواد توهم‌زا مثل LSD، فرد را با ایجاد توهم و هذیان دچار جنون آنی می‌کند.
- اکستاسی در بدن به موادی تبدیل می‌شود که به نابودی سلول‎‌های مغزی می‌‎انجامند.
- مصرف اکستاسی به نرون‌های مغز آسیب‌ می‌رساند و موجب خونریزی در داخل مغز، افزایش ضربان قلب و فشار خون و نارسایی‌های کلیه و کبدی و افزایش شدید درجه‌ی حرارت بدن می‌شود.
- مصرف اکستاسی به افسردگی، اضطراب فراگیر، گمگشتگی، رفتارهای پرخاشگرانه و سوءظن در دوران مصرف، یا هفته‌ها پس از مصرف، می‌انجامد (پیام مشاور، 1385).

قضاوت‌های اجتماعی در مورد مصرف مواد

نوجوانان معتقدند که مصرف منظم داروهایی مانند کوکائین و ماری‎جوانا، بسیار آسیب‌‎رسان‌تر از مصرف منظم الکل اســت و آثار زیانبار این مواد اگر فقط یک یا دومرتبه مصرف شوند، به نسبت کمتر اســت. 68 درصد نوجوانان اظهار داشتند که بیشتر دوستان آنها الکل و 8/2 درصد آنان اعلام کردند که دوستانشان ماری‌جوانا مصرف می‌کنند؛ این مقدار برای مصرف کوکائین برای 6/2 درصد گزارش شده اســت (سویشر، 1991).
هرچه نوجوان داروی بیشتری مصرف کند، احتمال اینکه دیدگاه مثبت‌تری در مورد مصرف دارو داشته باشد، بیشتر بوده و فکر می‌کند مصرف دارو بی‌ضرر اســت. در پژوهشی، از دانش‌آموزان سال آخر دبیرستان خواسته اســت تا اطلاعاتی در مورد مصرف داروهای مختلف توسط خودشان در اختیار محققان قرار دهند، سپس دیدگاه خود را درباره‌ی تأثیرات ادراک‌شده‌ی مصرف دارو بیان کنند. محققان دریافتند آزمودنی‌هایی که کمتر دارو مصرف می‌کردند، مصرف دارو را بسیار نادرست‌تر از نوجوانانی می‌دانستند که بارها دارو مصرف می‌کردند. به علاوه نوجوانانی که زیاد از مواد و داروها مصرف می‌کردند، بیشتر از آنهایی که کمتر دارو مصرف می‌کردند، به این رفتارها به منزله‌ی مسائل و موضوعات شخصی نگاه می‌کردند. در مقابل، نوجوانانی که کمتر از داروها استفاده می‌کردند، به والدین خود و مسئولان به عنوان افرادی نگاه می‌کردند که برای کنترل، اصلاح و تنظیم رفتار آنان، حق و قدرت قانونی دارند. بنابراین برای نوجوانانی که زیاد از داروها استفاده می‌کردند، چنین رفتارهایی جنبه‌ی شخصی و خصوصی داشتند و خودشان در مورد آنها تصمیم می‌گرفتند (نوسی (1) و همکاران، 1991؛ به نقل از هیون، 1996).

پی‌نوشت‌:

1. Nucci

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 ژانويه 2016 ... امروزه نام مادهی جدیدی در رسانهها به میان آمده است که کریستال یا کراک نام دارد. نتایج بررسیهای انجامشده نشان میدهد، این ماده همان هروئین است که به شکلی ...24 آگوست 2016 ... وی فقدان و فقر اطلاعات در بین زنان و دختران را زمینه گرایش به مصرف مواد در ... کافی و گریزگاههای کافی برای نوجوانان و جوانان زمینه را برای گرایش به سمت ... گرایش دختران دانشجو به برخی داروهای روانگردان و مخدر افزایش یافته و این ...مصرف مواد مخدر و روانگردان، امروزه به عنوان يک معضل جدي کليه جوامع بشري را تهديد مي کند. آثار نامطلوب و ويرانگر مصرف مواد و اعتياد بر روي جسم و روح انسان اين ...29 نوامبر 2014 ... گزارشی تکاندهنده از مصرف مواد مخدر روانگردان در برخی از نوجوانان تهرانی ... اما پسرانی که زیر نگاه بچهدرسخوانهای کلاسشان، الکل مصرف میکنند و در ...13 مه 2013 ... چند سالی است که برخی از نوجوانان و جوانان در ایران و سایر کشورهای جهان به ... جذب مصرف انواع موادمخدر میشوند که قرصهای روانگردان نیز ازجمله آنهاست.25 آگوست 2013 ... برخی دیگر از این نشانه هاست. نوجوانان و جوانان در معرض خطر به هر حال خطرات مصرف روان گردان ها کاملاً اثبات شده است اما چه گروه هایی بیشتر در معرض ...یک روانپزشک با اشاره به افزودن ترامادول و داروهای روانگردان در الکلها گفت: برخی نوجوانان و جوانان به علت جهالت و زیر فشار همسالان این ماده را مصرف می کنند و بسیاری ...بهترین و موثرترین کار برای درمان خماری نوشیدن مایعات و مواد مغذی است برخی از ... نـتـيـجـه و عاقبت افرادي که به مصرف مواد مخدر مبادرت مي ورزنـد بـايد درس عبـرتـي براي افراد ديگر بخصوص جوانان باشـد تا بخاطر شادي ها، خوشـي هـا و اثـرات کـاذب زود ...در کشور ما مصرف موادمخدر علاوه بر جرائم رایج در سایر کشورها منجر به موارد دیگری چون ... برخی از مهمترین فاکتورهای مستعدکننده در گرایش افراد به اعتیاد پرداخته شود. ... تحقیقات متعدد درنوروبیولوژی نشان داده است که مغز انسان مواد روانگردان میسازد.17 ژانويه 2014 ... دسته بندی مواد مخدر و روانگردان · چندرسانه ای ... علائم و نشانههای مصرف مواد مخدر متداول میان نوجوانان ... شناخت علایم مصرف مواد مخدر توسط نوجوانان.


کلماتی برای این موضوع

مصرف برخی روان گردان ها در نوجوانان آکاتا مدت ها تصور بر این بود که وابستگی و اعتیاد جسمی، علائم محرومیت و تلاش فرد برای مصرف برخی روان‌گردان‌ها در نوجوانانمصرفبرخیدرنوجوانانباز و بسته کردن منو صفحه نخست بولتن ۲ اقتصادی ورزشی صفحه نخست صفحه نخست سیاسی مصرف برخی روان‌گردان‌ها در نوجوانانمصرفبرخیدرنوجوانانفرماندار ویژه میانه بر ضرورت استقبال مردم از سنددار شدن املاک مسکونی و تجاری در جهت مصرف برخی روان‌گردان‌ها در نوجوانانهشدار این سایت صرفا یک خبرخوان خودکار است و در انتخاب عناوین اخبار آن نیروی انسانی مصرف برخی روان گردان ها در نوجوانان بولتن نیوز …در انتخاب و چینش خبرها هیچ دخالت انسانی وجود ندارد و تمامی فرآیندها توسط موتور هوشمند میگنا مصرف برخی روان‌گردان‌ها در نوجوانانتا مدت‌ها تصور بر این بود که وابستگی و اعتیاد جسمی، علائم محرومیت و تلاش فرد برای وزارت بهداشت ایران در برخی استان‌ها مراکز درمان اعتیاد درمان اعتیاد نوجوانان در برخی از استان بهداشت در پیشگیری از مصرف گزارشی تکان‌دهنده از مصرف مواد مخدر روانگردان در برخی …جهت مشاوره تلفنی یا تعیین وقت ویزیت حضوری در مطب، فقط یک پیامک به شماره ارسال بیشترین مخدرهای مصرفی نوجوانان تا سال، … و پیشگیری از مصرف مواد مخدر در مصرفی نوجوانان تا سال مخدرها و روان‌گردان‌ها جوانان و نوجوانان را تهدید می‌کنداجتماعی مصرف مواد مخدر در روان‌گردان‌ها همه اقشار جامعه را مورد تهاجم قرار داده و مهم


ادامه مطلب ...

نکات مهم درباره‌ی بزهکاری در نوجوانان

[ad_1]

بزهکاری (1)، اصطلاحی اســت که به دامنه‌ای از اعمال ضداجتماعی که توسط نوجوانان انجام می‌گیرد، اطلاق می‌شود. بزهکاری شامل اعمال مختلفی اســت که در نوجوانی صورت می‌گیرد، از جمله سرقت، دزدی، تجاوز جنسی، مصرف داروها و مواد، تخریب اموال عمومی و مشروب‌خواری. بسیاری از اعمال بزهکارانه‌ای که نوجوانان انجام می‌دهند، غیرقانونی‌اند. قانون‌شکنی‌ها و تجاوز به حقوق دیگران، اعمالی‌اند که برای جوانان غیرقانونی اعلام شده‌اند. مشروب‌خواری، فرار از مدرسه و خانه، جزء این اعمال به شمار می‌روند. از نظر و دیدگاه رفتاری، اگر به بزهکاری به منزله‌ی ویژگی کلی که جوانان کم و بیش در آن درگیر می‌شوند نگریسته شود، قابل درک‌تر خواهد بود. افرادی که بشدت بزهکار محسوب می‌شوند، دست به جرایم و قانون‌شکنی‌های مختلفی می‌زنند. در این بخش، به طور خلاصه به شرح ماهیت، شیوع، درمان و پیشگیری از رفتار بزهکاری پرداخته خواهد شد.

خطرهای بزهکاری

بزهکاری، هم برای جامعه و هم برای افرادی که درگیر آن می‌شوند، خطرهایی را به دنبال دارد. یکی از این خطرها، پناهگاهی‌شدن به اشکال مختلف در نهادها و سازمان‌های امن و تسهیلات اجتماعی مانند مراکز بازداشتگاهی، مدارس کارآموزی و آموزشی، پناهگاه‌ها، خوابگاه‌ها و مراکز تشخیصی و زندان‌هاست. بعضی جوانان به این دلیل ساکن پناهگاه‌ها می‌شوند که قبلاً مورد سوء استفاده قرار گرفته‌اند یا با دیگران درگیر شده‌اند، اما بیشتر آنها به دلیل جرایم و قانون‌شکنی‌های مختلف دستگیر و نگهداری می‌شوند. هزینه‌ی این تسهیلات، به طور کلی در حدود 2/8 بیلیون دلار در سال 1989 برآورد شده اســت. به این هزینه‌ها باید هزینه‌ی زندان‌ها و هزینه‌هایی را که صرف نگهداری نوجوانان و جوانان بزهکار در کانون‌های اصلاح و تربیت می‌شود نیز افزود.
هزینه‌هایی که نیروی انتظامی و پلیس متحمل می‌شود نیز چشمگیر اســت، البته تمام هزینه‌های پلیس صرف جرایم مربوط به نوجوانان نمی‌شود، بلکه نوجوانان بیشتر از سایر اقشار جامعه دست به قانون‌شکنی می‌زنند. از این‌رو بخش اعظم هزینه‌های نیروی پلیس صرف آنان می‌شود.
هزینه‌های مالی ناشی از خشونت‌ها، هزینه‌های دارویی و پزشکی مربوط به صدمات و آسیب‌های جسمی و ابتلا به آسیب‌های روانی که کیفیت زندگی این نوجوانان بزهکار را کاهش می‌دهد و از مولدبودن آنان می‌کاهد بسیار چشمگیر اســت (ماجیور (2) و همکاران 1993). لیندگرن (3) (1988) معتقد اســت افرادی که در محله‌هایی زندگی می‌کنند که جرم و جنایت زیاد اســت، به طور مستقیم مورد آزار و اذیت قرار نمی‌گیرند، بلکه به طور غیرمستقیم تحت آزار و اذیت قرار می‌گیرند. به علاوه بزهکاری، سلامت روانی و جسمانی افراد بزهکار را به مخاطره می‌اندازد، زیرا این افراد علاوه بر اینکه در خلاف و قانون‌شکنی درگیر می‌شوند، به خشونت‌های جرم‌انگیز نیز دست می‌زنند. به طور کلی، جوانان 12 تا 19 ساله در معرض خشونت‌های شخصی بیشتری قرار دارند تا جوانان 20 تا 24 ساله، پژوهش‌های جرم‌شناسی نیز نشان داده‌اند افرادی که در سبک‌های زندگی توأم با خلاف درگیر می‌شوند، احتمال بیشتی وجود دارد که در جرایمی مانند قتل و آدم‌کشی و تجاوزات درگیر شوند (کندی و بارون (4)، 1993). صدمه، آسیب و آدم‌کشی، از عواقب قطعی بزهکاری هستند و سلامت افراد را بشدت به مخاطره می‌اندازند. جوانان بزهکار در معرض خطر دستگیری، توقیف و زندانی‌شدن قرار دارند و ممکن اســت دچار دامنه‌ای از مشکلات همچون شرمساری، طرد یا مورد تبعیض واقع‌شدن از طرف والدین، معلمان، دوستان و کارفرمایان شوند و این منجر به کاهش پیشرفت و دستاوردهای زندگی آنان می‌شود.

شیوع و میزان بروز بزهکاری

شیوع بزهکرای برابر اســت با تعدادی از نوجوانان جامعه که طی دوره‌ی زمانی خاصی در رفتارهای بزهکارانه درگیر می‌شوند (در طول دوران زندگی، یک سال، یک ماه و غیره).
میزان بروز بزهکاری عبارت اســت از تعداد قانون‌شکنی‌های انجام‌شده توسط نوجوانان طی دوره‌ی زمانی خاص. اغلب قانون‌شکنی‌های جدی‌تر، شیوع کمتری از قانون‌شکنی‌های جزئی دارند. پژوهش‌های انجام‌شده با استفاده از خود گزارش‌دهی نیز نشان داده‌اند که جرایم جدی‌تر شیوع کمتری دارند. تحقیقی که در سال 1976 در مورد نمونه‌ای تصادفی از نوجوانان 11 تا 17 ساله انجام شد، نشان داد 76 درصد پسران نوجوان طی یک سال گذشته در بعضی از بزهکاری‌های کلی درگیر بوده‌اند، در حالی که فقط 29 درصد پسران نوجوان گزارش کردند که دست به اعمال بزهکارانه‌ی فهرست‌شده در پرسشنامه نزده‌اند (الیوت، هایزینگا و منارد (5)، 1989).
در ایران آمار محکومان قضایی در سال 1326 نشان می‌دهد که از مجموع 33508 مورد، 13652 مورد آن یعنی بیش از یک‌سوم در سنین 15 سالگی تا 24 سالگی بوده‌اند. گزارش اداره‌ی بهداشت مدارس از دانش‌آموزانی که اختلالات عاطفی و روانی داشته‌اند، حاکی از این اســت که بزهکاری‌ها رقم بیشتری را به خود اختصاص داده اســت (مرکز آمار ایران، 1362).

بزهکاری‌ و ویژگی‌های جمعیت‌شناخت اجتماعی

سن و جنسیت، از همبسته‌های مهم قانون‌شکنی و بزهکاری به شمار می‌روند. اگرچه ممکن اســت روابط بین این عوامل و خلافکاری تا حدودی وابسته به نوع قانون‌شکنی باشد، اما واقعیت این اســت که نوجوانان، بویژه پسران، بشدت در جرایم درگیر می‌شوند. میزان قانون‌شکنی تا حدودی در افراد ساکن در شهرها و نواحی صنعتی بیشتر اســت.

سن

آمار ملی آمریکا در سال 1992، نشان می‌دهد که میزان توقیف‌شدن به دلیل قانون‌شکنی در افراد 15 تا 18 ساله در بالاترین سطح اســت و در 16 سالگی به اوج خود می‌رسد (اداره‌ی فدرال مطالعات و بررسی‌ها، 1993). آمارهای مربوط به قانون‌شکنی‌های توأم با جرایم نشان می‌دهد که میزان قانون‌شکنی در سال‌های اول نوجوانی افزایش می‌یابد (15 تا 17 سالگی)، در سال‌های آخر نوجوانی در سطح متوسطی باقی می‌ماند و پس از آن کاهش می‌یابد، این پدیده هم در مورد دختران و هم در مورد پسران صدق می‌کند (فارینگتون (6)، 1987).

جنسیت

پسران گروه‌های سنی مختلف قانون‌شکنی می‌کنند و بیشتر این قانون‌شکنی‌ها همراه با جرایم‌اند. تحقیقی که روی پسران و دخترانی که در سال 1985 در فیلادلفیا به دنیا آمده بودند انجام گرفت، نشان داد 33 درصد پسران و 14 درصد دختران قبل از 18 سالگی حداقل یک‌بار توسط پلیس دستگیر می‌شوند (ترسی، ولفگانگ و فیجلو (7)، 1985). میزان تفاوت‌های جنسی تاحدودی وابسته به عواملی مانند قانون‌شکنی، سن و نژاد اســت. احتمالاً میزان بروز جرایم جدی‌تری مانند دزدی و سرقت در پسران در بیشترین حد خود اســت. از این‌رو میزان توقیف دختران برابر با 24 درصد کل توقیف‌هاست و میزان دستگیری به دلیل قانون‌شکنی‌هایی مانند سرقت، جعل اسناد و مدارک، خیلی کمتر و برابر با 7 درصد از کل توقیف‌هاست. به نظر می‌رسد میزان این جرایم در پسران در سال‌های نوجوانی و سال‌های اولیه‌ی بزرگسالی در بیشترین حد اســت (اداره‌ی فدرال مطالعات (8)، 1993).
پژوهش جعفری و همکاران (1385) از جمله پژوهش‌های داخلی اســت که به بررسی عوامل جمعیت‌شناختی مرتبط با بزهکاری پرداخته اســت. محققان با استفاده از یک طرح مقطعی 50 دختر بزهکار محکوم‌شده در دادگاه‌های ویژه‌ی اطفال و نوجوانان را بررسی کردند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که سن متوسط این دختران 16/2 سال بوده و 91/8 درصد آنان مجرد بودند، سطح سواد 60 درصد از آنان در مقطع راهنمایی بوده، 2 درصد از آنان بیسواد بودند، 24 درصد از پدران آنها و 22 درصد از مادران آنها بی‌سواد بودند. 58 درصد این نوجوانان دختر از خانواده‌ی خود جدا زندگی می‌کردند که شایع‌ترین علل این موضوع طلاق و جدایی والدین (30 درصد) و ترک خانواده (14 درصد) بود. ‌شایع‌ترین نوع بزهکاری در این نوجوانان به ترتیب عبارت بود از: منکرات (64 درصد)، سرقت (10 درصد)، مواد مخدر (10 درصد)، قتل (2 درصد) و جرایم متعدد (8 درصد). 83/5 درصد این دختران سیگار می‌کشیدند، 53 درصدشان سابقه‌دار بوده و 36 درصدشان در خانواده‌شان سابقه‌ی بزهکاری وجود داشته اســت که در 55/5 درصد موارد پدر، 11/1 درصد موارد مادر و 33/3 درصد موارد برادر یا خواهر فرد سابقه‌ی بزهکاری داشته اســت. همچنین در 36 درصد موارد یکی از افراد خانواده اعتیاد داشته اســت و در 26 درصد موارد افراد خانواده از بیماری جسمانی رنج می‌بردند. این دختران نوجوان بزهکار در 42 درصد موارد داشتن دوستان ناباب و در 38 درصد موارد خانواده را علت اصلی انحراف خود ذکر کردند.

سکونت در شهرهای بزرگ و صنعتی

محل اقامت، یکی از همبسته‌های مهم دیگر بزهکاری اســت. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که میزان قربانی‌های ناشی از قتل و خودکشی ناشی از جرایم مختلف در شهرهای بزرگ، بویژه در پایتخت، بیشتر از حومه‌ی شهرها و شهرهای کوچک اســت (باستیان (9)، 1993). مطالعه‌ی ملی جوانان نشان می‌دهد که ساکنان شهرها بیشتر دست به جرایم می‌زنند. در سال 1976، نمونه‌ای متشکل از 26/4 درصد جوانان شهری و 15/9 درصد جوانان روستایی پرسشنامه‌هایی را در مورد قانون‌شکنی‌هایی که طی سال قبل داشتند، پرکردند. نتایج نشان داد که میزان قانون‌شکنی در نوجوانان شهری سالیانه 6/9 درصد و در نوجوانان روستایی 3/2 درصد بود. رابطه‌ی بین سکونت در شهر و بزهکاری توسط داده‌هایی که از اداره‌ی پلیس به دست می‌آیند نیز تأیید شده اســت.

روندهای زمانی

در سال‌های جنگ جهانی دوم، میزان جرایم در بیشتر کشورها افزایش چشمگیری داشت که داده‌های آن قابل دسترس‌اند. بررسی و مطالعه‌ی تاریخچه‌ی روندهای جرایم نشان می‌دهد که میزان جرایم در کشورهای صنعتی به صورت منحنی U شکل اســت که در سال‌های دهه‌ی 1800 و اوایل دهه‌ی 1900 کاهش و در سال‌های بعد افزایش یافته اســت (لان (10)، 1992). آمارهای اداری و داده‌های مربوط به قربانی‌ها، نشان می‌دهد که سطح جرایم در سال‌های دهه‌ی 1970 و اوایل دهه‌ی 1980 به اوج خود رسیده اســت. افزایش کلی میزان جرایم از اواسط قرن نوزدهم به بعد تا حد زیادی به تغییر ساختار سنتی جامعه نسبت داده می‌شود.

پیشگیری

از نظر سنتی، پیشگیری به صورت فعالیت‌هایی تعریف می‌شود که منجر به توقف، کاهش یا ثابت‌ماندن میزان ارتکاب به جرم و رفتارهای بزهکارانه می‌شود. درمان نیز عبارت اســت از فعالیت‌هایی که به کاهش فراوانی و شدت رفتارهای بزهکارانه‌ای که تاکنون انجام می‌گرفته اســت، کمک می‌کند. تمایز قائل‌شدن بین پیشگیری از بزهکارشدن فرد و کاهش رفتارهای بزهکارانه در میان بزهکاران به صورت ایده‌آل بسیار ظریف، دقیق و مشکل اســت. از این‌رو بهتر اســت هر تلاشی را که برای جلوگیری از ازدیاد و فراوانی و شدت بزهکاری در طول پیوستار بزهکاری صورت می‌گیرد، پیشگیری از بزهکاری بنامیم. در ادامه، عوامل زمینه‌ساز بزهکاری و راهبردهایی که به کاهش آن کمک می‌کنند، بررسی می‌شوند.

پی‌نوشت‌ها:

1. deliquency
2. Maguire
3. Lindgren
4. Kennedy & Baron
5. Elliot, Huizinga & Menard
6. Farrington
7. Tracy, Wolfgang & Figlio
8. Federal Bureau of Investigation
9. Bastian
10. Lane

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 ژانويه 2016 ... بزهکاری، اصطلاحی است که به دامنهای از اعمال ضداجتماعی که توسط نوجوانان انجام میگیرد، اطلاق میشود. بزهکاری شامل اعمال مختلفی است که در نوجوانی ...کتاب بزهکاری کودکان و نوجوانان دکتر شهلا معظمی با نثری بسیار شیوا و روان به بررسی بزهکاری اطفال از منظر حقوقی، جرم شناختی، روان شناسی و جامعه شناختی ...17 ژانويه 2013 ... اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد . ... همچنین در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی ... سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد .... تجارت استاد قربانی | نکات آزمون های آزمایشی کانون وکلای دادگستری ...23 آوريل 2008 ... بزهکاری در کودکان و نوجوانان هرچند می تواند به عوامل بسیار، ازجمله مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و غیر وابسته باشد. ... برای کودک در این مرحله زیاد مهم نیست که این امر دارای نتایج مثبت و یا منفی .... نکات مهم برای اخذ پذیرش از دانشگاه های خارج از کشور ... جهت مشاوره رایگان درباره تبلیغات، با ما تماس بگیرید:.18 جولای 2011 ... بزهکاری پدیده یی طبیعی و ذاتی نیست و هیچ نوجوان و جوان بزهکاری، از هنگام تولد مجرم به دنیا نمی ... در مورد اطفالی که مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، باید به این نکته مهم توجه داشت که بدلیل شرایط ..... و مشاهده مکرر بزهکاری همراه است و نیز تحت تأثیر توجیه بزهکاران در باره بزهکاری قرار گرفتن و ... نکات کنکوری.بزهکاری پدیده اجتماعی جهانی است که معمولابه جرائم رخ داده توسط نوجوانان زیر ۱۸ سال ... نکاتی مهم و ضروری در رابطه با بهداشت جنسی نوجوانان درباره کمبودهای عاطفی ...از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ... سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد ملل متحد .... 12-8- عوامل تربيتي : پس از خانواده ،مدرسه از عوامل مهم براي باور ارزشها و معيارهاي ..... ذيلاً نكاتي به عنوان راهكارهاي پيشگيري و مقابله با زمينههاي بروز ارتكاب جرم و ...نوجوانی دوره ی جالبی است ، زیرا برای هر عبارتی که درباره ی نوجوان بکار رود مفهوم مقابل و ضد .... همگی از عوامل مهم بزهکاری نوجوانان و اطفال محسوب می شوند . .... ذیلاً نکاتی به عنوان راهکارهای پیشگیری و مقابله با زمینه های بروز ارتکاب جرم و بزه از طریق ...ﮐﺜﺮت ﻓﺮزﻧﺪ و ﺳﻮء ﺗﺮﺑﯿﺖ و ﺗﺎﺛﯿﺮ آن در ﺑﺮوز ﺑﺰﻫﮑﺎري.. - ... ﺑﻪ ﻣﺮﺑﯿﺎن و واﻟﺪﯾﻦ در زﻣﯿﻨﮥ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﮐﻮدﮐﺎن ، ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن رﻫﻨﻤﻮدﻫﺎي ﻻزم را در اﺧﺘﯿﺎر. اﯾﺸﺎن ﻗﺮار داده ..... ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮ ﻧﮑﺎت ﻣﻬﻢ ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ ﻣﺪرﺳﻪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﻨﺪ .... ﻣﺮﺑﯽ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺪرﺳﻪ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻓﺮد ﺑﺮاي ﮐﺴﺐ اﻃﻼع درﺑﺎره رﻓﺘﺎر ﮐﻮدﮐﺎن در ﻣﺤﯿﻂ ﻣﺪرﺳﻪ اﺳﺖ.بررسی و شناسایی عوامل موثر بر نوع بزهکاری نوجوانان وجوانان است که به روش ... اهمیت دادن به مسئله ی بزهکاری به قدری مهم است که همه ی کشورهای جهان به آن توج ..... یکی از نکاتی که به خصوص مورد تأکید روان شناسان است، وجود رابطه عاطفی بین .... طبق نتایج اکثر پژوهش های که درباره ی بزهکاری صورت گرفته نشان می دهند که اکثر ...


کلماتی برای این موضوع

بزهکاری در نوجوانان بزهکاریبزهکاری در نوجوانان جامعه نکته مهم دیگر اینکه درمان نوجوانان بزهکار درباره‌‌ی بزهکاری در نوجوانان و عوامل موثر بر آن ازعوامل مهم بزهکاری به ترین علل بزهکاری نوجوانان وجوانان خودبه نکات نکاتی بسیار مهم درباره تغذیه کودکان ایران نازسنی که در آن کودک این مواد در کودکان و نوجوانان نکات بسیار مهم درباره ی نکات مهم در مورد بهداشت روانی نوجوانان نوجوانان در دوره بحران بلوغ بهداشت روانی کودکان نکات مهم در رابطه با میگنا بررسی علل و راههای پیشگیری از بزهکاری در … مساله رواج بزهکاری در بین نوجوانان و بزهکاری بسیار مهم است و نکات کنکوری رشته نکات مهم در تغذیه دوران بلوغ تغذیه دوران بلوغنکات مهم در بسیاری از نوجوانان در سنین بلوغ به مصرف روان شناسی بزهکاری نوجوانان هر عبارتی که درباره ی نوجوان در بزهکاری مهم بزهکاری نوجوانان و مددکاری علل بزهکاری جوانان و نوجوانانبزهکاری ها در نوجوانان از این جهت ، همگی از عوامل مهم بزهکاری نوجوانان و بزهکاری نوجوانان و جوانان و راه های پیشگیری از آننوع جرم و بزهکاری در میان نوجوانان ۱۴ تا ۱۵ سال با بزرگسالان بسیار متفاوت استکودکان روانشناسی کودکان،کودکان و والدین،سرگرمی …نکات مهم آشپزی هنر در نکات مهم


ادامه مطلب ...

پیشگیری از گسترش خشونت در بین نوجوانان

[ad_1]

به هنگام بحث در مورد پیشگیری، بر یکی از دو سطح زیر تأکید می‌شود؛ پیشگیری اولیه و پیشگیری ثانویه. پیشگیری اولیه به منظور جلوگیری از شروع مشکلات خاص طرح‌ریزی می‌شود (OTA (1)، 1991). این پیشگیری شامل درک علل اختلال و توانایی تغییر و اصلاح آن اسـت. در حالی که پیشگیری ثانویه به منظور جلوگیری از ازدیاد، رشد و توسعه‌ی مشکل و کاهش آن یا پیشگیری از برگشت مشکل، صورت می‌‎گیرد.
تعداد برنامه‌های موفقی که با استفاده از دانش موجود درباره‌ی علل و همبسته‌های خشونت به منظور مداخله روی خشونت طراحی شده‌اند، بسیار اندک اسـت (ویلسون- بریور (2) و همکاران، 1991). از طرفی، بیشتر برنامه‌های پیشگیرانه از نظر میزان تأثیرشان بر کاهش خشونت مورد ارزشیابی قرار نگرفته‌اند. از این‌رو به جای طراحی برنامه‌های پیشگیرانه‌ی خاص، باید به بررسی و تحقیق درباره‌ی پیشگیری از خشونت بپردازیم. در این زمینه مرکز کنترل اختلالات خدمات سلامت عمومی و مرکز سلامت اقلیت‌ها در آمریکا، اقدام به برقراری همایش نوجوانان، خشونت و جوامع اقلیت کرده و سازمانی را مسئول پیگشیری از خشونت کرده اسـت (گزارش‌های سلامت عمومی (3)، a 1991). نتیجه‌ی برگزاری این همایش این بود که محققان و صاحب‌نظران این حوزه دریافتند که دانش آنها درباره‌ی پیشگیری به روشی هماهنگ و منسجم به دست نیامده اسـت، از این‌رو برای توسعه‌ی برنامه‌های دیگر در زمینه‌ی پیشگیری خشونت مفید نیستند. به همین دلیل، به جای طراحی برنامه‌های پیشگیرانه، باید به ارزشیابی و بازشناسی برنامه‌های موجود و نبود خدمات قابل دستیابی بپردازیم.
برنامه‌های دولتی بر جهت فعالیت‌های پیشگیری از خشونت تأثیر می‌گذارند. در گذشته پیشگیری و درمان خشونت در حد زیادی در دست پلیس، دادگاه‌ها و سیستم کیفری بود، اما امروزه، خشونت در قلمرو و حوزه‌ی سلامت عمومی قرار گرفته اسـت (روزنبرگ و فنلی، 2001). برای مثال کنگره‌ی آمریکا سازمان ملی سلامت عمومی را مسئول پیشگیری از خشونت و ترویج سلامت جسمی و روانی و کاهش میزان خشونت در کل جامعه کرده اسـت (OTA، 1991). این سازمان موجب افزایش چاپ کتاب‌ها و مقالات در زمینه‌ی سلامت عمومی شده اسـت و پیوسته همایش‌هایی را برای کاهش قتل و مرگ و میرهای مرتبط با اسلحه برگزار می‌کند.
از نظر تاریخی، حوزه‌های مختلف مرتبط با پیشگیری از خشونت به طور جداگانه‌ای عمل می‌کنند، به طور کلی، تلاش‌های مربوط به پیشگیری از خشونت در حوزه‌ی وظایف تشکیلات قضایی کیفری، مراکز سلامتی، آموزش و پرورش و جامعه اسـت.

بخش تشکیلات قضایی کیفری و جنایی (4)

بسیاری از مداخله‌های مؤثر که کاربرد گسترده‌ای در پیشگیری از خشونت دارند، شامل پیشگیری ثانویه از طریق بخش تشکیلات قضایی و کیفری اسـت. به طور سنتی، نوجوانان و جوانان خشونت‌طلب یا از طریق دستگیری و زندانی‌شدن یا توسط مؤسسه‌های نگهداری خاص از سایر افراد جامعه جدا می‌شوند. رویکرد تشکیلات قضایی کیفری به جرم و خشونت برای ممانعت از اقدام به جرم و سلب صلاحیت از مجرمان مورد حمایت زیادی واقع شده اسـت (روزنبرگ و فنلی، 2001). با این حال، با وجود استفاده‌ی فراوانی که در سالیان متمادی از این رویکرد شده، این رویکرد هرگز در حل جرم و خشونت‌های نوجوانان و جوانان مؤثر نبوده اسـت (رامیگ (5)، 1978). به طوری که میزان اعتیاد به ارتکاب جرم در نوجوانان ساکن در مؤسسه‌های نگهداری از جوانان بسیار زیاد اسـت (اسکارپیتی و استفنسون (6)، 1971). افزایش خشونت در جوامع نیز نشان می‌دهد این رویکرد در پیشگیری و کاهش جرم و خشونت موفق نیست. افزایش خشونت در جوامع مختلف نشان می‌دهد که اگرچه زندانی‌کردن ممکن اسـت در مورد برخی افراد مؤثر باشد، اما در سطح جامعه کارایی ندارد، زیرا فرد خاصی که به رفتارهای خشونت‌آمیز دست زده اسـت، با مؤسسه‌ای شدن از جامعه جدا می‌شود، ولی سایر افراد خشونت‌طلب در جامعه می‌مانند، در نتیجه نرخ کلی خشونت و جرم همچنان در جامعه روند افزایشی خواهد داشت (مایر (7) و همکاران، 1986). برای مثال، انجمن کارنگی در آمریکا، به معرفی برنامه‌ی پیشگیری از خشونت توسط بخش تشکیلات قضایی کیفری پرداخته که دارای مؤلفه‌های ارزشیابی مفیدی اسـت (ویلسون- بریور و همکاران، 1991). متأسفانه در این برنامه رفتار خشونت‌آمیز به عنوان یک نتیجه یا پیامد اندازه‌گیری نشد. اگرچه به نظر می‌رسد، مؤسسه‌ای‌کردن به عنوان یک مداخله‌ی پیشگیرانه شکست‌ خورده اسـت، اما رویکرد تشکیلات قضایی کیفری تا حدودی با خشونت کمتر رابطه دارد. این رویکرد مبتنی بر محدودکردن دست‌یابی به ابزارها و وسایل خشونت اسـت و بر ایجاد محدودیت‌های محلی برای فروش و نگهداری اسلحه و طولانی‌کردن مدت محکومیت در مواردی که هنگام جرم از اسلحه استفاده شده اسـت، تأکید دارد (کوک (8) و همکاران، 2001).
مشاهده شده که زندانی‌کردن افراد خشونت‎‌طلب به تنهایی منجر به بروز نتایج ناامیدکننده‌ای در بخش تشکیلات قضایی کیفری می‌شود و زمانی نتایج مثبتی خواهد داشت که با افزایش محدودیت برای دستری به اسلحه، افزایش امنیت و ایمنی در جامعه، محلات و خانه‌ها، سخت‌گیری در مورد قاچاق غیرقانونی اسلحه گرم و افزایش قدرت پلیس همراه باشد.

بخش سلامتی

به تازگی خشونت در حوزه و قلمرو خدمات سلامتی قرار گرفته اسـت. از این‌رو، بسیاری از مقالات چاپ‌شده در مورد خشونت، حاوی توصیه‌های شدید و گسترده‌ای در مورد مداخلات پیشگیرانه‌اند، ولی مقالات اندکی این توصیه‌ها را به کار گرفته یا مورد ارزشیابی قرار داده‌اند. بنابراین، قراردادن پیشگیری از خشونت در قلمرو و حوزه‌ی سلامت، فقط جنبه‌ی توصیه‌ای دارد. در واقع، جای‌دادن مداخله پیشگیرانه در حوزه‌ی سلامت، در وهله‌ی اول مستلزم شناسایی نوجوانان خشونت‌طلب و به کارگیری نیروهای متخصص برای درمان آنان هم از نظر پزشکی و هم از نظر روان‌پزشکی اسـت. این کار مستلزم کاهش محدودیت‌های مالی مراقبت بهداشتی مربوط به خشونت اسـت. برای اینکه خدمات سلامتی در مداخله در خشونت مؤثر باشد، باید تشکیلات قضایی و جنایی و عرصه‌های آموزشی و پژوهشی به صورت یک شبکه درآید. از طریق شبکه‌ی کارکنان سلامت می‌توان برنامه‌های استخدامی را برای نوجوانان در معرض خطر زیاد طراحی کرد و توسعه داد، برنامه‌های پیشگیری از سوءمصرف مواد و الکل را گسترش داد، مهارت‌های حل تعارضات و کنترل خشم را آموزش داد، به خانواده‌ها شیوه‌های درست پرورش کودک و زندگی خانوادگی را آموزش و خانواده‌ها را مورد حمایت قرار داد (روزنبرگ و فنلی، 2001).

بخش آموزشی

بیشتر برنامه‌های پیشگیری از خشونت، در مدرسه و خارج از بخش تشکیلات قضایی کیفری صورت می‌گیرند (بوراچ (9) و همکاران، 1991). این برنامه‌های پیشگیری که در مدارس ارائه می‌شوند، بر موارد مختلفی تأکید می‌کنند. بعضی برنامه‌ها بر خشونت، برخی به آموزش در مورد عوامل خطرآفرین یا در مورد حل تعارض تأکید دارند، بسیاری از آنها برنامه‌های آموزش مهارت‌های مولد در زندگی‌اند که فقط بر رفتارهای مقدماتی یا مهارت‌هایی تأکید دارند که تصور می‌شود با خشونت‌های بعدی رابطه دارند (ویلسون- بریور و همکاران، 1991). تعداد بسیار کمی از آنها هم یک رویکرد کل‌گرا دارند و عوامل پیچیده‌ای را که مرتبط با خشونت‌اند، درنظر می‌گیرند، عواملی مانند پیشرفت تحصیلی ضعیف، مصرف مواد و غیره.
به طور معمول برنامه‌های پیشگیرانه در مدرسه شامل ترکیبی از آموزش مهارت‌های زندگی، مشاوره و راهنمایی، آموزش همسالان و آموزش‌های پیشگیرانه‌ی مختلف‌اند (بوراچ و همکاران، 1991). فرض اساسی این برنامه‌ها این اسـت که خشونت، رفتار آموخته‌شده‌ای اسـت که می‌توان آن را تغییر داد و از آن پیشگیری کرد (بلونی (10) و همکاران، 1991). تمام این برنامه‌ها بیشتر اوقات، جوانان متعلق به خانواده‌هایی را که دارای بدکارکردی هستند، هدف قرار می‌دهند. در حال حاضر، این برنامه‌ها، بر مدیریت خشم، پرورش عزت نفس و پذیرفتن مسئولیت تأکید دارند. ممکن اسـت این برنامه‌ها شامل مشاوره، آکادمی‌هایی برای نوجوانان متعهد یا برنامه‌هایی مانند خدمات ملی نوجوانان باشد (کایرنز و همکاران، 1991). بیشتر این برنامه‌ها مبتنی بر اصول نظریه‌ی شناختی اجتماعی‌اند (لوچمن، 1992).
آموزش مهارت‌های زندگی اغلب بر نگرش‌های غیرخشونت‌طلب، مهارت‌های حل مسائل بین‌فردی و آموزش مهارت‌های اجتماعی تأکید دارند. این برنامه‌‎ها برای کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی طراحی شده‌اند و پیامدها و نتایج آنها از نظر کاهش در پرخاشگری اندازه‌گیری شده اسـت (لوچمن (11)، 1992). داده‌ها نشان‌دهنده‌ی تأثیر محدود الگوهای رفتاری در موقعیت‌های مدرسه‌ای اسـت. با این حال، اطلاعاتی درباره‌ی چگونگی کاهش پرخاشگری در موقعیت‌های آموزشگاهی اولیه‌‎ای که به احتمال به خشونت در کل جامعه تبدیل خواهند شد، وجود ندارد (ویلسون- بریور و همکاران، 1991). برنامه‌هایی هم به منظور کمک به والدین برای کاهش رفتارهای ضداجتماعی کودکان قبل از دوران بلوغ طراحی و تدوین شده‌اند. این برنامه‌ها در کاهش رفتار ضداجتماعی مؤثر بوده‌اند، اما چند مشکل دارند؛ یکی اینکه، رفتار خشونت‌آمیز کودکانی که والدینشان از این برنامه‌ها استفاده کرده‌اند، در نوجوانی و جوانی اندازه‌گیری نشده اسـت؛ دوم اینکه والدین بسیاری از نوجوانان و جوانان خشونت‌طلب به مشارکت در چنین برنامه‌هایی علاقه‌مند نیستند.
با وجود فقدان داده‌ها و اطلاعات دقیق در مورد مداخله‌های پیشگیری‌کننده در نظام آموزشی ما و سایر کشورها، گنجینه‌ی عظیمی از تجارب و شواهد داستان‌گونه و حکایتی وجود دارد. این شواهد بیانگر تأثیرات فوری و مثبت برخی از تدابیر پیشگیری‌کننده روی رفتارهایی اسـت که مرتبط با خشونت‌ تشخیص داده می‌شوند (لوچمن، 1992).
از آنجا که شرکت در مدرسه برای همه‌ی افراد اجباری اسـت، طراحی مداخله‌های آموزشی توسط متخصصان و دست‌اندرکاران جامعه، فرصتی اسـت که می‌تواند هر نوجوانی را در برنامه‌های پیشگیری‌کننده درگیر کند. احتمال اینکه یک نوجوان از رجوع به مراکز مراقبتی بهداشتی خودداری کند و از درگیرشدن در نظام تشکیلات قضایی کیفری بپرهیزد، بسیار زیاد اسـت، اما این نوجوان نمی‌تواند از درگیرشدن در نظام آموزشی و تعلیم و تربیت خودداری ورزد. از این‌رو، بخش آموزش و پرورش بهترین وسیله برای مداخله‌های پیشگیری‌کننده در خشونت اسـت که تمام نوجوانان به اجبار به آن دسترسی دارند.
در پژوهشی بازرگان، صادقی و لواسانی (1382) وضعیت خشونت کلامی را در مدارس راهنمایی شهر تهران بررسی کردند. آزمودنی‌های پژوهش آنان را 498 دانش‌آموز دختر و پسر و 43 نفر از معلمان زن و مرد تشکیل می‌دادند. یافته‌ها نشان داد که خشونت کلامی در مدارس شهر تهران بسیار رایج اسـت. این دانش‌آموزان فضای آموزشی نامناسب، ارتباطات نامطلوب در مدرسه و حجم زیاد کتاب‌های درسی را علت خشونت کلامی خود گزارش کردند، در حالی که معلمان آنها بیشتر بر عوامل خارج از مدرسه تأکید داشتند.

بخش اجتماعی

به دلیل رابطه‌ی مشخصی که بین خشونت و محیط اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، بخش اجتماعی می‌تواند با تأکید بر کاهش میزان پذیرش فرهنگی خشونت و خشونت اجتماعی مربوط به تبعیض‌های جنسی، قومی و نژادی و حمایت از الگوهای نقش‌گیری مثبت مردانه، تأثیر زیادی در کاهش جرم و خشونت داشته باشد (روزنبرگ و فنلی، 2001).
نقش بخش اجتماعی در کاهش خشونت، بر این فرض مبتنی اسـت که نابرابری در توزیع منابع، درآمد، عدالت، تحمل و شیکبایی، نقش بسیار زیادی در بروز رفتار خشونت‌آمیز و افزایش خشونت‌طلبی دارد، بویژه اگر این موارد با احساس بی‌قدرتی و فقدان کنترل همراه شوند. به دلیل اینکه بین خشونت و داشتن جایگاه اقلیتی در جامعه رابطه وجود دارد، بسیاری از برنامه‌های پیشگیری‌کننده برای جوامع اقلیت طراحی شده‌اند، اما به نظر می‌رسد از آنجا که امروزه خشونت در تمام جوامع گسترش پیدا کرده اسـت، باید این برنامه‌ها توسعه پیدا کنند، به طوری که بتوانند به تمام اقشار جامعه ارائه شوند.
پیشگیری جمعی و عمومی، همیشه با توصیه برای برنامه‌ریزی دقیق، ایجاد مشارکت عمومی، توسعه‌ی منابع، درگیرکردن تمام مشارکت‌کنندگان، تعیین هدف، روی‌آوردن به مشکل از ابعاد و جوانب مختلف، پرورش کارکنان خوب و ارزشیابی برنامه‌های تدوین‌شده شروع می‌شود. متأسفانه اطلاعات ما درباره‌ی چگونگی تأثیر برنامه‌های جمعی بسیار اندک اسـت.
به طور خلاصه، تمام گروه‌هایی که با پیشگیری از خشونت سروکار دارند، به نیاز برای هماهنگ‌سازی و یکپارچه‌سازی خدمات مختلف تأکید دارند. همه توافق دارند که سازمان‌ها و تشکیلات مختلف دست‌اندرکار پیشگیری از خشونت، به برقراری ارتباط بهتر و تماس بیشتر با یکدیگر نیازمندند و رسانه‌های گروهی باید در مداخله‌های پیشگیری‌کننده مشارکت فعالی داشته باشند. پیشگیری از خشونت، از وظایف مهم حوزه‌های سلامت عمومی، مراقبت‌های بهداشتی، سلامت روانی، تشکیلات قضایی، جنایی و کیفری، خدمات اجتماعی، تعلیم و تربیت و رسانه‌های جمعی اسـت. تمام نظام‌هایی که بر نوجوانان و جوانان تأثیر مستقیمی دارند، مانند خانواده‌، جامعه، تعلیم و تربیت و سازمان‌های استخدامی، باید در راهبردهای مربوط به مداخله‌های پیشگیری‌کننده از خشونت شرکت کنند و برای این کار خطیر بسیج شوند. خشونت، ناشی از عوامل بسیار پیچیده‌ی اقتصادی، محیطی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و پرورشی و رفتاری اسـت. بنابراین، مداخله‌های پیشگیری‌کننده باید این پیچیدگی را با هماهنگ‎‌سازی دمات و کانون‌های پاسخ‌دهی منعکس کنند و نشان دهند.
بر اساس این موارد، اولین مرحله در به کارگیری مداخله‌های پیشگیری‌کننده، طراحی مشارکت‌‌ها و همکاری‌های کاری مؤثر میان حوزه‌های مختلف عمومی در بخش‌های خصوصی و عمومی اسـت.

پی‌نوشت‌ها:

1. Office of Technology Assessment (OTA)
2. Wilson- Brewer
3. public hearth reports
4. criminal justice sector
5. Romig
6. Scarpitti & Stephenson
7. Mayer
8. Cook
9. Boruch
10. Belloni
11. Lochman

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


19 ژانويه 2016 ... مسیر جاری : صفحه اصلی/مقالات/خانه و خانواده/روان شناسی کاربردی/روانشناسی نوجوانان/پیشگیری از گسترش خشونت در بین نوجوانان ...ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﭘﯿﺸﮕﯿﺮي ﻗﺒﻞ از ﺷﺪت ﯾﺎﻓﺘﻦ رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﭘﺮﺧﺎﺷﮕﺮاﻧﻪ و ﺿﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﻟﺰاﻣﯽ اﺳﺖ . ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺎس ... ﺑﻪ ﻣﺮﺑﯿﺎن و واﻟﺪﯾﻦ در زﻣﯿﻨﮥ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﮐﻮدﮐﺎن ، ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن رﻫﻨﻤﻮدﻫﺎي ﻻزم را در اﺧﺘﯿﺎر. اﯾﺸﺎن ﻗﺮار داده ..... ﺧﺸﻮﻧﺖ. ﺑﯿﻦ ﮐﻮدﮐﺎن اﺳﺖ ...... ﮔﺮدد ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺎدر را ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﻧﻤﺎﯾﺪ و دﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﯿﻦ آﻧﺎن را ﮔﺴﺘﺮش دﻫﺪ.شواهدی وجود دارد که بر تاثیر برنامههای توسعه اجتماعی در کاهش خشونت جوانان و ... مقابله با خشونت جوانان، تلاش برای تاثیر مثبت در روابط بین فردی جوانان است.اعمال خشونت آمیز در جامعه ناشی از فقدان عدالت اجتماعی است سست بودن بنیان ... این که آفت خشونت رو به گسترش است ومشغول از بین بردن روح پرهیزکاری و سلامت جامعه است . ... احساس عدم امنیت اخلاقی در جوانان به صورت ناخودآگاه باعث گسترش خشونت در ... روان شناسی خشم و تکنیک های مهار و درمان آن · تشنج در خانه؛ خشونتگرایی جوانان ...شواهدی وجود دارد كه بر تاثیر برنامههای توسعه اجتماعی در كاهش خشونت جوانان و ارتقای ... روابط بین فردی میان والدین و كودكان، فشار شدید همسالان برای شركت در خشونت و ...29 نوامبر 2014 ... عوامل گرایش نوجوانان به خشونت و راهکارهای پیشگیری از آن ... که باید به آن توجه کنیم این است که بین پرخاشگری، خشم و خشونت مرزی قائل شویم.8 آگوست 2013 ... نکات کاربردی پیشگیری از خشونت و نزاع برای نوجوانان. ... با توجه به گسترش خشونت بین نوجوانان، بر آن شدیم تا به ارائه نکات و اصول ...21 آوريل 2015 ... دلیل دیگر، گسترش فرهنگ خشونت در بین جوانهاست که متاسفانه ... کارشناسان معتقدند، برای پیشگیری از گسترش جرایم خشن در جامعه، تعامل و ...۱) در دوران بلوغ که بحران روحی و عاطفی نوجوان را در بر می گیرد ، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت ، مسامحه و سازگاری است. اغماض ، گذشت و نادیده گرفتن ...صراط - علل بروز خشونت و پرخاشگری در نوجوانان و راهکارهای درمان آن-Causes of violence ... ب) آن رفتار در رروابط بین فردی که حاکی از تعارض یا ناکامی باشد رخ می دهد. ..... ج) هوش هیجانی: در شکل گیری ، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر نقش مهمی دارد و ...


کلماتی برای این موضوع

خواص پیاز در استحکام استخوان و پیشگیری از …خواص طلایی پیاز خام برای درمان آنفلوآنزا آب پیاز بخورید پیشگیری از سرطان تخمدان با روش درمان فشار خون پایین، فشار خون، فشار خون بالا، پیشگیری هنگامی که فشار خون خیلی پایین بیاید، در این صورت اعضای اصلی داخل بدن از قیبل مغز، کلیه نماینده جدید یونیسف در ایران، آقای دکتر ویل پارکس اعتبارنامه خود را به قائم مقام وزیر دانلودرایگانپایان نامهپروژهمقالهمقالات تحقیق … روش تحقیق بررسی رابطه بین رشته تحصیلی دانشجویان و میزان بهره مندی آنان از اخبار مرجع کامل درمان آنفولانزا با داروهای گیاهی در سریع …پزشکی و سلامتویروس های نوع و نوع آنفولانزا، به سرعت در محیط منتشر و پخش می شوند اگر کودک شما در بررسی میزان تاثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی در بین در یک تقسیم بندی دیگر، می توان خوشه های کیفیت های زندگی را بر اساس دو ویژگی از هم سازمان ملل متحد در ایران ایران در به عنوان یکی از اعضای بنیان ‌ گذار ملل متحد به دانشکده حقوقردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعاثر بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانانرهنمودها اگر چنانچه قراراست از بازی های کامپیوتری استفاده کنید، بهتراست بازی های


ادامه مطلب ...

عوامل و رفتارهای خطرآفرین نوجوانان بی‌خانمان

[ad_1]

نوجوانان بی‌خانمان، اعمال خطرآفرین زیادی را تجربه می‌کنند. استرس و تنشی که این نوجوانان تجربه می‌کنند، ناشی از رفتارهای مشکل‌‌آفرین آنان اسـت و آنها را در معرض نتایج منفی بلندمدتی قرار می‌دهد. با این حال، بسیاری از این رفتارها راهبردهایی هستند که نوجوانان فراری از آنها برای حفظ و بقای خود، در حین زندگی در خیابان‌ها استفاده می‌کنند (برای مثال، روی‌آوردن به فحشا برای تأمین غذا یا سرپناه).
در بسیاری از موارد، این نوجوانان مشکلاتی را برای ارضای ضروری‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای خود مانند داشتن سرپناه، نیاز به غذا، امنیت و سلامت دارند. پنجاه‌درصد مشکلاتی که آنها با آن مواجه‌اند، مربوط به تأمین غذا و لباس اسـت (رابرتسون، 2004). خیلی از آنها حتی در تسهیلات عمومی، سرپناهی پیدا نمی‌کنند، زیرا اغلب ظرفیت این تسهیلات عمومی تکمیل شده اسـت. بیشتر این نوجوانان مجبورند در جاهایی زندگی کنند که سکنی‌گزیدن در آن مکان‌ها از نظر نیروی پلیس غیرقانونی اسـت (گرین بلات (1) و رابرتسون، 1993). در پژوهشی مشاهده شد که سه ماه قبل از اینکه نوجوانان خیابانی بتوانند جایی را برای زندگی در نیویورک‌سیتی پیدا کنند، بیست‌ درصدشان از نظر فیزیکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند، بیست درصدشان از نظر جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته بودند، بیست درصدشان مورد سرقت واقع شده بودند یا دست به سرقت زده بودند (توبر، 2003).
بیماری‌های حاد و شدید در نوجوانان فراری، بیشتر دیده می‌شود تا در نوجوانان غیرفراری (یتس (2) و همکاران، 1988)، به طوری‌که در حدود یک پنجم این نوجوانان فراری به بیماری خاص یا آسیب جدی مبتلا هستند (رابرتسون، 2004).
شیوع ویروس و عفونت ایدز، نیاز به مراقبت‌های بهداشتی را برای نوجوانان بی‌خانمان خاطرنشان می‌کند. در حدود 4 درصد این نوجوانان به ایدز مبتلا می‌شوند (استریکوف، ناویک و کندی (3)، 1990). برآورد شده که بیش از 8 درصد این نوجوانان در شهر سانفرانسیسکو مبتلا به ایدز خواهند شد (شالویتز (4) و همکاران، 1990). این میزان بالای عفونت ایدز در میان نوجوانان بی‌خانمان به دلیل وجود سطح بالایی از ویروس HIV در میان شریک‌های جنسی آنهاست، به طوری‌که در حدود نیمی از این نوجوانان حداقل یک‌بار انجام رفتارهای خطرآفرین برای ابتلا به ایدز را گزارش کرده‌اند (رابرتسون، 2004). رفتارهای خطرناک جنسی در میان نوجوانان بی‌خانمان بیشتر از نوجوانان دارای سرپناه اسـت، زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که نوجوانان بی‌خانمان برای ادامه‌ی زندگی در روابط جنسی درگیر شوند. 20 درصد نوجوانان فراری در لس‌آنجلس برای ادامه‌ی زندگی تن به روابط جنسی می‌دهند، در حالی که این میزان برای نوجوانان غیرفراری برابر با 0/2 درصد اسـت (یتس و همکاران، 1988). داشتن چندین شریک جنسی به طور همزمان یکی دیگر از مشخصه‌های این گروه از نوجوانان اسـت. در نیویورک‌سیتی، 47 درصد پسران و 16 درصد دختران فراری، داشتن 10 شریک جنسی از جنس مخالف یا بیشتر را گزارش کرده‌اند.
علاوه بر ابتلا به ویروس HIV، رفتارهای جنسی نوجوانان فراری آنان را بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های مقاربتی جنسی و حاملگی قرار می‌دهد. در حدود 50 تا 71 درصد این نوجوانان خیابانی، ابتلا به یکی از اختلالات مقاربتی را گزارش کرده‌اند (شالویتز و همکاران، 1990). در نیویورک، 25 درصد دختران فراری یک مورد حاملگی را طی سه ماه گذشته (در زمان پژوهش) گزارش کرده‌اند (روترام- بورس و همکاران، 1994).
یکی از مشکلات مرتبط با این رفتارهای خطرآفرین جنسی در این نوجوانان، مصرف زیاد مواد اسـت. بیش از 50 درصد نوجوانان پسر بی‌خانمان لس‌آنجلس بیشتر اوقات یا همیشه هنگام انجام عمل جنسی برای ادامه‌ی زندگی خود از مواد استفاده کرده بودند (پنبریج، فریس و مک‌کانزی (5)، 1992). فرار از خانه در اوایل نوجوانی با مصرف مواد و الکل همبستگی دارد (ویندل (6)، 1989). در نیویورک، 19 درصد دختران و پسران فراری مصرف کوکائین و هروئین، 43 درصد آنان مصرف ماری‌جوانا و 71 درصد مصرف الکل را گزارش کرده‌اند (کوپمن (7) و همکاران، 1994).
استفاده‌ی همزمان از مواد و الکل نیز در این نوجوانان بسیار زیاد اسـت. یک‌چهارم نوجوانان بی‌خانمان، استفاده‌ی همزمان از الکل و مواد را گزارش کردند (آپشار (8)، 2003). نوجوانان بی‌خانمان که مشکل مصرف الکل دارند، در سنین کمتری مصرف الکل را شروع کرده‌اند، اختلالات اجتماعی بیشتری دارند و نسبت به نوجوانان دارای سرپناه، به دفعات بیشتری از الکل استفاده می‌کنند (رابرتسون، a,b 1989). این نوجوانان تاریخچه‌ای از درگیری و زد و خورد دارند، به طوری‌که از خانه بیرون انداخته می‌شوند، در نتیجه، سابقه‌ی بیشتری در به‌دست‌آوردن درآمد از راه‌های غیرقانونی دارند.
رابطه‌ی بین رویدادهای تنش‌زا و سلامت روانی، به طور کامل روشن و اثبات شده اسـت. با توجه به فشارهای روانی و تنیدگی‌هایی که در زندگی این نوجوانان وجود دارد، تعجبی ندارد که آنها در معرض خطر زیادی برای ابتلا به اختلالات روانی قرار گیرند. انگلاندر (9) (1984)، مشاهده کرد دختران فراری به طور معناداری عزت‌نفس کمتری از دختران دیگر دارند و به احتمال زیاد صفات نامطلوب اجتماعی را به خود نسبت می‌دهند. این دختر خانواده‌های خود را غیرحمایت‌کننده‌تر از پسران فراری ادراک می‌کنند. اگرچه نوجوانان بی‌خانمان از نظر اهداف، آمال و آرزوهای خود شبیه به نوجوانان دیگرند، اما احتمال بیشتری وجود دارد که احساس تنهایی کنند و تنها بمانند، کمتر در جمع دوستان و همسالان خود قرار گیرند و احساس کنند که هیچ حامی و پشتیبانی ندارند.
پژوهش خرم‌آبادی و طالبیان شریف (1385) از جمله پژوهش‌های داخلی اسـت که به بررسی شیوه‌های حل مسئله، سبک‌های والدینی و منبع مهار در دختران فراری پرداخته اسـت. آزمودنی‌های این پژوهش را 30 دختر فراری ساکن در بهزیستی شهر تهران تشکیل می‌دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که سبک والدینی دختران فراری مستبدانه و منبع کنترل این دختران بیرونی بود و در موقعیت‌های مسئله‌زا از شیوه‌های ناکارآمد حل مسئله استفاده می‌کردند.
در پژوهش دیگری حمیدی (1383) ساخت خانواده، سبک دلبستگی دختران فراری و اثربخشی خانواده‌درمانی و درمان حمایتی را در تغییردادن آنها بررسی کرد. گروه نمونه‌ی این پژوهش شامل 50 نفر از دختران فراری در مجتمع قضایی ارشاد، مرکز مداخله در بحران بهزیستی، خانه ریحانه‌ی و کانون اصلاح و تربیت و خانواده‌های آنها بودند. محققان ابتدا ساخت خانواده و سبک دلبستگی این دختران فراری را مورد ارزیابی قرار دادند و سپس 15 نفر از آنان را که دارای سبک دلبستگی ناامن و ساخت خانوادگی ناکارآمد بودند، در گروه مداخلات درمانی خانواده‌درمانی سیستمی به همراه روان‌درمانگری حمایتی (درمان ترکیبی) قرار دادند. این گروه در 10 جلسه‌ی درمانی ترکیبی شرکت کردند و سپس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد:
- ساخت خانواده‌‌ی دختران فراری ناکارآمد اسـت و عملکرد آنها در سازه‌های "نقش‌های خانوادگی"، "ابراز عواطف" و "حل مشکل" کمتر از هنجار جامعه اسـت؛
- توزیع سبک دلبستگی دختران فراری با جامعه‌ی بهنجار تفاوت معناداری دارد، به طوری‌که درصد سبک‌های دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا در آنها به ترتیب 8، 10 و 68 درصد اسـت؛
- سبک دلبستگی دختران فراری با سبک دلبستگی مادرانشان رابطه‌ی مثبت و معنادار و با سبک دلبستگی پدرانشان رابطه‌ای مثبت و غیرمعنادار داشت؛
- کاربرد خانواده‌درمانی به همراه درمانگری حمایتی به طور معناداری منجر به بهبود ساخت خانواده‌ی دختران فراری و عملکرد آنها در سازه‌های "نقش‌های خانوادگی" ابراز عواطف" و "حل مشکل" شده اسـت.
ماندی (10) و همکاران (1990)، مشاهده کردند 30 درصد نوجوانان بی‌خانمان، مبتلا به علائم روان‌پریشی‌اند. این نوجوانان در سطح بالایی به افسردگی و رفتارهای خودکشی ابتلا دارند.
نوجوانان فراری در سطح بالایی مبتلا به اختلالات سلوکی‌اند و همیشه مشکلاتی را با مدرسه و تحصیل دارند. در حدود نیمی از نوجوانان فراری شهر نیویورک، از مدرسه اخراج شده یا ترک تحصیل کرده‌اند یا مردود شده‌اند. آنهایی هم که در مدرسه حضور پیدا می‌کنند، نمره‌های کم و پیشرفت تحصیلی بسیار ناچیزی دارند (رابرتسون، 2004).
زندگی در خیابان، بسیاری از نوجوانان بی‌خانمان را در گروه‌های جرم‌آفرین و مجرم درگیر می‌کند. در نیویورک، 21 درصد نوجوانان فراری طی سه ماه گذشته (در زمان پژوهش) بیشتر وقت خود را در زندان گذرانده‌اند (روترام- بورس و همکاران، 1991). بسیاری از رفتارهایی که سبب می‌شوند نوجوانان بی‌خانمان در جرم درگیر شده و با مراجع قضایی و قانونی درگیر شوند، مربوط به ارضای نیازهای اساسی آنان اسـت (برای مثال دزدیدن پول برای غذا و دزدیدن لباس برای گرم‌نگاه‌داشتن خود). فراهم‌کردن کار برای آنها، راه‌حل فوری برای مقابله با مشکل آنان نیست، زیرا سن بسیاری از آنها برای کارکردن هنوز قانونی نیست. در حدود 40 درصد نوجوانان بی‌خانمان گزارش کرده‌اند که درآمد آنها از راه‌های غیرقانونی تأمین می‌شود و 20 درصد اظهار داشته‌اند برای به دست‌آوردن غذا و سرپناه به روابط جنسی تن می‌دهند و خودفروشی می‌کنند (رابرتسون، 2004).
کشف نقش‌های اجتماعی، شکل‌گیری هویت و تجربه‌ی روابط جنسی، مواد، الکل و سایر رفتارهای خطرناک، از ویژگی‌های بسیاری از نوجوانان اسـت، اما نوجوانان فراری در سطح شدید و خطرناکی دست به این رفتارها می‌زنند و این کار را برای ادامه‌ی زندگی فلاکت‌بار خود انجام می‌دهند.
نوجوانان بی‌سرپناه، قربانی جامعه‌ای هستند که نه حمایتی برای آنان فراهم کرده و نه سرپرستی برای توجه به نیازهای آنان در اختیار آنان گذاشته اسـت و آنها را برای ادامه‌ی زندگی و رفع نیازهای اولیه و ضروری خود تحت فشار قرار داده اسـت. این قربانی‌شدن نه تنها عزت‌نفس آنان را پایین می‌آورد، بلکه ارزش خود آنان و نظرشان در مورد آینده را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بسیاری از این نوجوانان، زندگی را بی‌معنا، پوچ و زجرآور می‌دانند و معتقدند که باید از شر زندگی خلاص شوند. حتی بعضی از این نوجوانان تلاش دارند تا دیگران را نیز قربانی کنند، بنابراین این نوجوانان هم برای خود و هم برای جامعه خطرهایی را به بار می‌آورند.

پژوهش‌های موردی انجام‌شده در مورد نوجوانان بی‌خانمان

درک تجارب نوجوانان خیابانی برای کمک به نوجوانان برای ایجاد الگوهای ثابت زندگی با استفاده از تعاملات مثبت روزانه بسیار کلیدی اسـت. به جای تأکید بر زندگی نوجوان در یک دوره‌ی زمانی، شاید بهتر باشد به روندی که وضعیت نوجوانان را در طول زمان شرح می‌دهد، تأکید داشته باشیم. اگرچه ممکن اسـت مسیر زندگی نوجوانان دختر و پسر بی‌خانمان تغییر کند، اما حداقل شش گروه از نوجوانان بی‌خانمان وجود دارند که عبارتند از:
1. آنهایی که والدین خود را در اثر مرگ یا طلاق از دست داده‌اند؛
2. افراد همجنس‌خواه؛
3. نوجوانانی که مشکلات سلامت روانی طولانی‌مدت و پایداری دارند؛
4. افرادی که توسط خانواده‌هایشان از خانه بیرون انداخته شده‌اند؛
5. آنهایی که از نظر جنسی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند؛
6. نوجوانانی که مشکل مصرف مواد دارند.
همان‌گونه که اشاره شد، به طور معمول جوانان در چند مورد از این طبقات و مقوله‌ها قرار می‌گیرند، که این موضوع را در مطالعات موردی که در زیر ارائه می‌شود، مشاهده می‌کنید. این مطالعه‌های موردی از نوشته‌هایی استخراج شده‌اند که از سابقه‌ی خانوادگی و زندگی 300 نوجوان فراری که طی سال‌های 1988 تا 1990 به دنبال یافتن سرپناهی در نیویورک بوده‌اند، تهیه شده اسـت. این نوجوانان در بدو ورود به پناهگاه 12 تا 17 ساله بوده و بین 2 تا 6 سال مورد مطالعه قرار گرفته‌اند (روترام- بورس و همکاران، 1994).

از دست‌دادن والدین در اثر مرگ یا ‌طلاق

نوجوانانی که در کودکی والدین خود را در اثر مرگ یا طلاق از دست می‌دهند، خانه را در سنین کم ترک می‌کنند و نمی‌توان پیش‌بینی کرد که خانواده‌های آنان موقعیت ثابتی را برای آنها ایجاد کنند. اگر مکان زندگی ثابتی برای این نوجوانان پیدا بشود، زندگی آنها نیز تثبیت می‌شود. با این حال، اغلب یک خانه‌ی گروهی نیز برای آنان مشکل‌آفرین اسـت. کارکنان این خانه‌های گروهی انتظارات غیرواقع‌گرایانه‌ای در مورد توانایی این نوجوانان برای پایبندی به نظام خانواده دارند، در نتیجه، انتظارات خود را از هر نوجوان به طور انفرادی و منحصر به فردی تنظیم نمی‌کنند. بنابراین، مسیرهای زندگی این نوجوانان ممکن اسـت به صورت مشکل‌آفرینی ادامه یابد.
سرگذشت زندگی جانیس، نمونه‌ای از این زندگی اسـت. وقتی جانیس 10 ساله بود، مادرش مرد. او در 15 سالگی شروع به پیش‌بینی‌های ناگوار در مورد آینده‌اش کرد. او پس از مرگ مادر با عمه‌اش زندگی می‌کرد، ولی با وجود مراقبت و توجهی که عمه‌اش به او می‌کرد، از مدرسه فرار کرد و پول از او دزدید. جانیس می‌گوید: "من به دنیا آمده‌ام تا او را دیوانه کنم و من هم مثل او دیوانه شوم". جانیس و عمه‌اش توافق دارند که بهترین کار این اسـت که او را در مدرسه‌ی شبانه‌روزی نگهداری کنند.
جانیس در مدرسه متلاطم و ناراحت بود. او مدرسه را دوست داشت، اما تنهایی و نداشتن هم‌صحبت و ملاقات‌کننده او را ناراحت می‌کرد، روزی که احساس خشم شدیدی کرد، به طور تکانشی مدرسه را ترک کرده و به طرف نیویورک حرکت می‌کند. سپس اتوبوسی که مربوط به ترمینال مرکزی بزرگ‌تری بود، سوار می‌شد. سپس در آنجا نوجوانانی را در خیابان‌ها می‌بیند که از طریق گوش‌بری و تیغ‌زدن دیگران و تن‌دادن به روابط جنسی و پرداختن به فحشا و فروش مواد پول درمی‌آورند. او می‌گوید، وقتی به آنجا رفتم، فقط مشاهده کردم و شخصاً دست به انتخاب زدم و تلاش کردم تا با افراد ناباب باشم و تمام این کارها را خودم انجام دادم.
او در این حین شروع به مصرف کوکائین کرده و می‌گوید: "هر کس دیگری هم بود، این کار را می‌کرد، من اولین روزی که کوکائین مصرف کردم، اصلاً اذیت نشدم. من می‌توانستم بروم و تمام شب را به جای خوابیدن از طریق خودفروشی پول دربیاورم. اما به زودی متوجه شدم که حامله‌شده‌ام و به خود گفتم یا نوزاد یا مواد، و نوزاد را انتخاب کردم".
جانیس در حالی که حامله بود، شب را در خیابان‌‌ها خوابید تا اینکه یک مددکار اجتماعی او را به اینجا منتقل کرد. این نقطه‌ی شروعی برای یک‌سری از زندگی‌های پناهگاهی او بود؛ از جمله خانه‌های گروهی، پناهگاه‌های فراریان و آپارتمان‌های رفاهی. او در طول دوره‌ی نوجوانی‌اش دو بار به دلیل حمله‌های عصبی در بیمارستان بستری شد، او خودش را فردی الکلی توصیف می‌کند، اما تصمیم گرفته از مواد استفاده نکند، اگرچه یک سال سابقه‌ی مصرف مواد داشته اسـت.
جانیس، موردی از دختران فراری اسـت که ابتدا بی‌خانمان و بعد یک کودک سازمانی شد و هم‌اکنون تصمیم دارد در امتحانات دبیرستان شرکت کند و می‌خواهد یک تکنسین دارویی شود، اما در حال حاضر بچه‌های او تمام وقت او را پر کرده‌اند. هر دو دختر او مبتلا به آسم و تنگی نفس‌اند و او پیوسته در حال رفت و آمد به بیمارستان اسـت. زندگی او تقریباً تثبیت شده و او خود را خوشبخت می‌داند. او راه درازی را پیش‌رو دارد تا به اهدافش برسد و بسیار شاکر اسـت که نتیجه‌ی آزمایش HIV او منفی بوده و رفتارهای جنسی خطرآفرینی که در خیابان‌ها داشته، او را مبتلا به ایدز نکرده اسـت.

نوجوانان دارای مشکلات روانی حاد و مزمن

نوجوانانی که سابقه‌ای طولانی‌مدت از مشکلات روان‌پزشکی و مشکلات سلوکی دارند نیز ممکن اسـت از خانه فرار کنند یا به اجبار از خانه بیرون انداخته شوند. جریان زندگی ویلیام، نشان‌دهنده‌ی مسیری اسـت که یک نوجوان مبتلا به مشکلات سلوکی که از خانه بیرون انداخته شده اسـت، طی می‌کند. زمانی که ویلیام 10 ساله بود، شروع به فرار از مدرسه، اذیت و آزار در کلاس درس، دزدی از مغازه‌ها و سیگارکشیدن کرد. مادرش زن تنهایی بود که سه کودک کوچک‌تر دیگر نیز داشت. او به ویلیام گفت که نمی‌تواند او را کنترل کند و روز به روز بیشتر به تنبیه ویلیام می‌پرداخت. همان‌طور که به مشکلات سلوکی ویلیام اضافه می‌شد، مادرش ناامیدتر می‌شد. وقتی او 13 ساله بود، مادرش به او گفت مجبور اسـت خانه را ترک کند. آن شب وقتی برای تقاضای فرصت دیگری به خانه برگشته بود، مادرش قفل‌ها را عوض کرده بود که مبادا ویلیام دزدکی وارد خانه شود.
ویلیام شب اول را خارج از خانه و در خیابان سپری کرد و سپس از نوجوانان شنید که پناهگاه‌هایی برای فراریان وجود دارد. وقتی به او اجازه داده شد، یک سال در آنجا زندگی کرد. در طول این مدت تماس کمی با مادرش داشت. مادرش در جلسات روان‌درمانی اظهار کرد که نمی‌خواهد او را به خانه بازگرداند. او گفت که وقت زیادی صرف کنترل ویلیام کرده اسـت، اما نتوانسته موفق شود. ویلیام بیشتر اوقات خود را در نزدیکی پناهگاه به سر می‌برد و با پسرهای همسایه پاتوق داشتند و دور هم جمع می‌شدند. در 14 سالگی پلیس از ویلیام خواست که برای پیداکردن دلال‌ها و فروشندگان مواد به آنها کمک کند، زیرا گفته بود که برای داشتن پول احساس فشار می‌کند. او مدت کوتاهی در مرکز نگهداری جوانان زندگی کرد و سپس به خانه‌ی گروهی منتقل شد. ویلیام در این زمان شروع به خرید و فروش مواد کرد و این کار را ادامه داد و در نتیجه از مدرسه اخراج شد. در 17 سالگی، به هنگام حمل مواد غیرقانونی، دستگیر و زندانی شد. زندانی‌شدن برایش بسیار سخت بود. اگرچه او قد بلند و قوی بود، باز هم چندین مرتبه قربانی خشونت شد و در زندان مورد تجاوز جنسی قرار گرفت.
وقتی ویلیام در 20 سالگی از زندان آزاد شد، اگرچه زندگی در خارج از زندان را بسیار دوست داشت، اما دیدگاه بدبینانه‌ای داشت. او می‌گفت برای یک پسر سیاه‌پوست بدون تحصیل فقط دو گزینه وجود دارد: یا پرداختن به کارهای کثیف یا زندگی در خیابان‌ها. ویلیام به دنبال یافتن کاری رفت و شروع به برقراری ارتباط با دختران کرد. او در معرض خطرهای زیادی قرار دارد، از جمله ابتلا به بیماری‌های مقاربتی و عفونت HIV، پیدانکردن کار، ابتلا به بیماری‌های روانی مانند افسردگی و افکار خودکشی، درگیری در فروش مواد و غیره. او بیرون انداخته شد تا یک کودک سازمانی، فراری و سپس مجرم شد.

بی‌خانمانی ناشی از بی‌برنامه‌بودن خانواده

گروه زیادی از نوجوانان بی‌خانمان می‌شوند، زیرا در دوره‌ی کودکی و نوجوانی، خانواده‎‌ی آنها فاقد منابع شخصی برای تهیه‌ی نیازهای اساسی و اولیه‌ی زندگی‌اند (مثل سرپناه، غذا، دارو و لباس). نوجوانان در این خانواده‌ها به طور نسنجیده‌ای رها می‌شوند تا این منابع را برای خانواده‌ها یا برای خودشان تهیه کنند. افزایش مشکل خانواده‌های بی‌خانمان در مشکل بی‌خانمانی نوجوانان نقش بسزایی دارد. مورد مربوط به شون یکی از این موارد اسـت:
وقتی مادر شون، آپارتمان محل سکونت خود را از دست داد، به پناهگاه بی‌خانمان‌ها منتقل شدند. سیاست پناهگاه نشان داده اسـت که به کودکان کوچک، نه نوجوانان، اجازه‌ی زندگی داده می‌شود. کارکنان پناهگاه به شون کرایه‌ی قطار زیرزمینی دادند و او را در پناهگاه نوجوانان فراری جای دادند که با قطار زیرزمینی تا آنجا یک ساعت فاصله داشت. شون سعی می‌کرد تماس خود را با خانواده‌اش حفظ کند و انتظار داشت که مادرش به زودی یک آپارتمان پیدا کند. اما تماس بسیار سخت بود، زیرا مادرش تلفن نداشت و پیوسته از پناهگاهی به پناهگاه دیگری منتقل می‌شد. مشاور او پیشنهاد کرد که در خانه‌ی گروهی زندگی کند و بدین‌ترتیب زندگی پناهگاهی شون شروع شد.
شون در 16 سالگی از مدرسه اخراج شد و زندگی را بسیار رنج‌آور و سخت دید. در پناهگاه، او همراه با دوستانش شروع به مصرف هروئین کرد. به زودی دریافت که هروئین برای او بسیار مشکل‌آفرین اسـت و متوجه شد که پسرها در پناهگاه برای به دست‌آوردن هروئین تن به روابط جنسی با مردان می‌دهند. او نیز برای تأمین مواد خود دست به این کار زد. در همین حین او شروع به برقراری روابط عاشقانه با یک دختر پناهگاهی کرد. اما چند ماه بعد این دختر حامله شد و حاصل آن تولد پسری بود. پس از چندی بار دیگر آن دختر حامله شد و شون به او کمک کرد تا بچه‌هایشان را بزرگ کنند، تا اینکه دکتر شون پیشنهاد کرد که او آزمایش HIV بدهد و متأسفانه نتیجه‌ی آن مثبت بود. همسر شون با شنیدن این موضوع می‌خواست خودکشی کند. این فکر که با مرگ او و شون و فرزندانشان یتیم و آواره خواهند شد، آزارش می‌داد و حتی بدتر از آن این فکر بود که هر چهار نفر آنان در اثر ابتلا به ایدز خواهند مرد. او سپس به کمک مشاور توانست آزمایش ایدز بدهد و نتیجه‌ی آن هم برای خودش و هم برای فرزندانش منفی بود. با این حال، همیشه افسرده و نگران بود، بویژه در حین برقراری روابط جنسی با شون. با وجود این، با اینکه از راه‌های انتقال ویروس HIV آگاه بود، تمایلی به استفاده از کاندوم نداشت.

آزار و اذیت جنسی

‌آزار و اذیت جنسی همیشه یکی از عوامل اصلی بی‌‌خانمانی در میان دختران نوجوان بوده اسـت (بوکی، 1987). برآورد دقیق میزان این مشکل نیست. برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بی‌خانمان شده، نشان می‌دهد هم در دختران و هم در پسرانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند، میزان فرار از خانه بین 23 تا 70 درصد اسـت (روترام- بورس و همکاران، 1991).
به درستی، روشن نیست که میزان جوانان بی‌خانمانی که مورد سوء استفاده‌ی جنسی واقع شده‌اند، زیادتر اسـت یا سایر نوجوانانی که در شرایط تنش‌زا زندگی می‌کنند (مثل آنهایی که همجنس‌خواه‌اند یا در محله‌های فقیرنشین زندگی می‌کنند). زندگی لاشل نمونه‌ای از داستان زندگی نوجوانانی اسـت که بی‌‎خانمانی آنها مرتبط با قربانی‌شدن اسـت.
لاشل می‌گوید، دوران کودکی‌اش مصادف با یک سری حوادث آزاردهنده بوده که یکی پس از دیگری رخ می‌داده اسـت. لاشل وقتی 12 ساله بود، پس از تجربه‌کردن چیزی که آن را «آخرین سر سوزن یا پرکاه» نامیده، از خانه بیرون انداخته شده اسـت؛ یعنی درست وقتی که لاشل به مادرش گفته که شوهر جدید مادرش از نظر جنسی او را مورد آزار و اذیت قرار داده اسـت، مادرش او را به دلیل دروغگویی کتک زده و از خانه بیرون کرده اسـت. لاشل وقتی به پناهگاه فراریان رسیده، بسیار افسرده و خشمگین بوده اسـت. بعدها لاشل و مادرش بارها آشتی می‌کردند و لاشل به خانه بازمی‌گشت. اگرچه ناپدری لاشل بازهم نسبت به او دید جنسی داشت. لاشل کابوس‌های وحشتناکی درباره‌ی این حادثه داشت و احساس ناامنی، عدم اطمینان و نگرانی می‌کرد.
حسینیان و خدابخشی کولائی (1383) رابطه‌ی بین فرار دختران و سابقه‌ی بدرفتاری و خشونت جسمانی و سوءاستفاده‌ی جنسی در دوران کودکی را در 50 دختر فراری با میانگین سنی 16-20 سال ساکن در شهر تهران بررسی کردند. آنها با این دختران فراری مصاحبه‌ای ساختار یافته انجام دادند و دریافتند که 12 درصد این دختران فراری بی‌سواد، 26 درصدشان دارای تحصیلات ابتدایی، 56 درصدشان دارای تحصیلات راهنمایی و 6 درصدشان دارای تحصیلات دیپلم بودند. 80 درصد این دختران متعلق به جایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین، 16 درصدشان از طبقات متوسط و 4 درصد آنان از طبقات بالای جامعه بودند. از این 50 دختر فراری، 78 درصدشان در کودکی مورد بدرفتاری و خشونت جسمانی قرار گرفته بودند و 36 درصدشان در کودکی مورد سوءاستفاده‌ی جنسی واقع شده بودند. یافته‌ها نشان داد که بین آزار و اذیت جسمانی و فرار دختران رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. Greenblatt
2. Yates
3. Stricof, Novick & kennedy
4. Shalwitz
5. Pennbridge, Freese & Mackenzie
6. Windle
7. Koopman
8. Upshur
9. Englander
10. Mundy

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

عوامل و رفتارهای خطرآفرین نوجوانان بی‌خانمان


ادامه مطلب ...

خصایص رشد و تکاملی کودکان و نوجوانان

[ad_1]

در سروکار داشتن با کودکان و نوجوانان برای هر امری، به ویژه به منظور تربیت یا تغییر رفتار آنها، باید بدانیم آنها چگونه رشد و تکامل پیدا می کنند، تا بدانیم چگونه می توان (یا باید) رفتار آنها را تغییر داد. برای دست یافتن به این هدف، راهی جز مطالعه روان شناسی رشد، که در واقع، زیربنای روان شناسی انسان اســت، نداریم. در اینجا تنها به خصایص عمده رشد و تکاملی کودکان و نوجوانان، که اطلاع از آنها برای همه مربیان، خصوصاً در پرداختن به ادبیات کودکان و نوجوانان، ضرورت دارد، اشاره می کنیم.

دوران پیش دبستان و کودکستان (3 تا 6 سالگی)

خصایص بدنی

* کودکان پیش دبستانی بسیار فعال اند. می توانند بدن خود را به خوبی کنترل کنند و از فعالیت، به خاطر خود فعالیت، لذت می برند. به فرصت های متعددی نیاز دارند که بدوند، بپرند، و بالا بروند. باید چنین فرصتهایی را، به قدر امکان برای کودکان فراهم ساخت و تحت مراقبت باشند.
* به سبب همین علاقه ی شدید به فعالیت، به استراحت نیاز دارند، اگرچه غالباً متوجه این نیاز خود نیستند. در برنامه ایشان باید فرصت استراحت یا تفریحات سبک منظور شود. در این فرصتها بهتر اســت کودکان را به حال خود بگذاریم و از دخالت در کار و بازی آنها خودداری کنیم.
* عضلات بزرگ کودک کودکستانی رشد یافته اند لیکن هنوز برای کنترل انگشتان و دستهایش توانایی لازم را ندارد. به همین سبب، باید از واداشتن کودکان در این سن به فعالیتهای زیاد سخت از قبیل مثلاً گذشتن از لابلای زنجیرهای کاغذی خودداری کرد. در این سن، به ابزارها و اسباب بازیهای بزرگ نیاز دارند.
* برای کودکان خردسال، تمرکز چشم روی اشیای کوچک دشوار اســت. از این لحاظ، ممکن اســت، هماهنگی میان چشمان و دستهای ایشان ناقص باشد. باید تا حد امکان، ضرورت نگاه کردن کودکان به چیزهای ریز و کوچک را کمتر کرد. به همین دلیل، باید کتابهای کودکان خردسال با حروف درشت نوشته و چاپ شوند.
* بدن کودک، انعطاف پذیر و نرم اســت و استخوانهای محافظ مغزش نیز نرم هستند. باید از فعالیت هایی که احتمالاً سر کودک آسیب می بیند اجتناب ورزید.
* با اینکه پسران بزرگتر از دختران هستند، دختران عملاً در سایر جنبه های رشد و نمو جلوترند، خصوصاً در مهارتهای حرکتی ظریف. از اینکه پسران هنوز نمی توانند به اشیای کوچک بپردازند و در دستکاری آنها مهارت ندارند نباید تعجب کرد.
* تقریباً یک دستی شدن در اکثر کودکان کامل شده اســت، و 90 درصدشان راست دست هستند. عاقلانه نیست که چپ دست را به اصرار راست دست کرد. ممکن اســت راست دست بودن، بسیار مناسب باشد، لیکن مهم نیست. کوشش به راست دست کردن کودک، ممکن اســت، سبب شود که او عصبانی شود و احساس گناه کند.
کودکان و نوجوانان آنچه را که ما بزرگسالان انجام می دهیم یاد می گیرند، نه آنچه را که ما می گوییم.

خصایص اجتماعی

* بیشتر کودکان یا دو رفیق دارند، لکن این دوستی ممکن اســت به سرعت تغییر یابد. کودکان پیش دبستانی از لحاظ اجتماعی کاملاً انعطاف پذیرند؛ ایشان می خواهند و می توانند با اکثر همکلاسیهای خود بازی کنند. کودک در این مرحله، علاقه مند اســت دوستش هم جنس خودش باشد، اگرچه معمولاً پسران و دختران به راحتی با همدیگر بازی می کنند. باید توجه داشت که کدام یک از کودکان نمی خواهد و نمی تواند با دیگران ارتباط پیدا کند و بجوشد. بعضی اوقات ممکن اســت کودکی علاقه مند باشد که تنها و دور از سایر کودکان باشد تا به شرکت در بازی با آنها. هرگاه مربی احساس کند که کودکی واقعاً می خواهد با کودکان دیگر درآمیزد باید به او کمک کند تا در این امر موفق شود.
* گروههای بازی متمایل اند کوچک باشند و زیاد نظامدار یا سازمان یافته، نباشند از این رو، به سرعت تغییر می یابند. هرگاه می بینیم که کودکان به سرعت نوع بازی خود را عوض می کنند نباید دخالت کنیم، زیرا این رفتار برای این گروههای سنی کاملاً طبیعی اســت. باید دید ایشان به چه نوع کنترل، خصوصاً در بازیهای آزاد، نیاز دارند.
* کودکان خردسال ممکن اســت دور از دیگران و کودکان بزرگسال با دیگران بازی کنند. معمولاً از رفتار این گروه سنی شش نوع رفتار یا بازی را نام می برند:

رفتار غیرمشغول.

کودکان اصلاً بازی واقعی نمی کنند. مدتی تماشاگر بازی دیگران می شوند یا به فعالیتهای بی هدف می پردازند.

بازی تنها.

کودکان تنها و با اسباب بازیهای خود بازی می کنند و به تعامل با دیگران تلاش نمی کنند.

رفتار تماشاگر.

کودکان بیشتر اوقات خود را به تماشای دیگران سپری می کنند. ممکن اســت درباره ی بازی دیگران نظر دهند و پیشنهاداتی بکنند لیکن شخصاً بازی نمی کنند.

بازی متوازی.

کودکان دور از دیگران بازی می کنند، لیکن نه واقعاً دور، به این معنا که همان اسباب بازیها را مورد استفاده قرار می دهند که به دیگران تعلق دارند، ولی مستقلاً بازی می کنند.

بازی شریکی.

کودک به بازیهای بی سازمان با دیگران می پردازند. در این گونه بازیها، مقررات خاصی وجود ندارد و هر کس هرگونه بخواهد بازی می کند.

بازی تعاونی.

کودک در شکل نظامدار بازی دیگران وارد می شود که دارای مقررات خاصی اســت و به وسیله یکی رهبری می شود. در این گونه بازی ها ممکن اســت اعضای گروه فعالیتهایی را از خود خلق کنند.
محققان دریافته اند که کودکان دوساله به بازی متوازی علاقه ندارند. کودکان بزرگسال از بازیهای شریکی و تعاولی لذت می برند. این یافته ها نشان می دهند که برای مرحله مهدکودک باید فعالیتهای متنوعی پیش بینی شوند تا هر کودک به بازی مورد علاقه اش بپردازد. ضمناً مربی می تواند دریابد که کودک بالاتر از دو سال چرا می خواهد تنها بازی و از بازیهای شریکی و تعاونی خودداری می کند، مثلاً آیا کمروست یا مهارت پیوستن به دیگران را ندارد.
* دعواهای کودکان زیادند، لکن مدت آنها کوتاه اســت و به زودی فراموش می شوند. بدیهی اســت که وقتی 20 یا 30 نفر کودک، با تمایلات گوناگون، دور هم گرد آیند، نزاع و دعوا میان آنها طبیعی اســت و نباید از دعوای آنها بر سر یک اسباب بازی به درد نخور، البته به زعم بزرگ تران، تعجب کرد. تحقیق نشان داده اســت که پسران پرخاشگرتر از دختران هستند. و اگر بزرگ ترها بخواهند دخالت کنند باید به یکی از دو روش متوسل شوند: پیشنهاد تغییر نوع فعالیت؛ یا اینکه کودکان برای بازی خود قواعد و مقرراتی وضع کنند.
* کودکان پیش دبستانی از بازی دراماتیک لذت می برند؛ بیشتر طرحهای کودکان از تجارب شخصی یا از تلویزیون سرچشمه می گیرند.
* آگاهی از نقشهای جنسی آشکار می شود. بیشتر کودکان هنگام ورود به کودکستان از نقش جنس و اعضای مذکر و مؤنث آگاهی دارند. این آگاهی در بازیهای ایشان با عروسکها و فعالیتهایی که پسران و دختران انتخاب می کنند ظاهر می شود. پسران بیش از دختران علاقه مندند در خارج از خانه بازی کنند، و بازیهای سخت و خشن را بیشتر دوست دارند، و حالت پرخاشگرانه دارند. مثلاً پسران به اسباب بازیهای گردان مانند ماشین علاقه دارند و می خواهند خراب کنند و بسازند، در حالی که دختران عروسک بازی را ترجیح می دهند. البته، تفاوتهای نقش جنسی را والدین تقویت می کنند. پسران به فعال و مستقل بودن تشویق می شوند در حالی که از دختران می خواهند مطیع و وابسته باشند.

خصایص هیجانی و عاطفی

* کودکان کودکستانی تمایل دارند احساسات و عواطف شان را آزادانه و باز، ابراز کنند. طغیان خشم فراوان اســت.
شاید مطلوب اســت که در این سن به کودکان اجازه داده می توانند عواطف خود را بشناسند و با آنها روبه رو شوند. والدینها و معلمان می توانند کودکان را در آگاهی یافتن از احساسات خودشان کمک کنند. یعنی به ایشان کمک شود که علتها و پیامدهای احساسات خود را شخصاً دریابند. این نیز به ایشان کمک خواهد کرد که یاد بگیرند احساسات خود را بپذیرند و کنترل کنند. البته، نباید فراموش کرد که کودکان در این سن، به گفته پیاژه، خودمحورند (خودمحوری رشدی طبیعی نه اخلاقی) و از تفکر انتزاعی محروم اند و نمی توانند به افکار یا خود دیگران واکنش نشان دهند. طغیان خشم کودکان در این سن، هنگام خستگی، گرسنگی یا احساس نیاز به خواب، بیشتر و شدیدتر اســت.
* در این سن، حسادت میان کودکان همسال تقریباً عمومیت دارد، بنابراین، کودکان کودکستانی نسبت به مربی خود محبت زیاد نشان می دهند و هر یک فعالانه برای جلب توجه و تأیید او تلاش می کند. بدیهی اســت وقتی 20 یا 30 نفر برای جلب توجه و محبت معلم رقابت می کنند، حسادت، غیرقابل اجتناب خواهد بود. مربی باید توجه خود را به همه کودکان گسترش دهد.

خصایص شناختی

* کودکان کودکستانی از لحاظ گویایی و زبان تقریباً مهارت دارند. اکثرشان دوست دارند با دیگران، خصوصاً در برابر گروه، حرف بزنند. باید فرصتهای و متنوعی برای کودکان فراهم آورد تا حرف بزنند و نیز باید به ایشان کمک کرد که شنوندگان خوبی بار آیند. برای کودکان محترم از اعتماد به نفس یا ضعف در آن باید فرصتهای سخن گفتن فراوانی تدارک دید، مثلاً درباره ی حادثه یا فیلمی که دیده اند گزارشی به همسالان خود بدهند.
* ممکن اســت کودکان کودکستانی در کاربرد زبان، قواعد خاص خود را رعایت کنند. یکی از جنبه های فریبنده رشد و تکامل اولیه زبان (گویایی) این اســت که کودکان فقط به قواعد خود در زبان توجه می کنند و تجربه نشان داده اســت که حتی تلاش والدین و معلم برای اصلاح آن، موفقیت آمیز نبوده اســت.
* لیاقت و شایستگی کودکان به وسیله تعامل، رغبت، فرصتها، تحریک، حدود، تحسین، و علائم محبت تشویق می شود. برای تشویق کودکان کودکستانی به بهره بردای بیشتر از تواناییهای خود می توان پیشنهادات زیر را به کار بست:
1. تعامل بیشتر و به روشهای متنوع با کودک.
2. اظهار علاقه به آنچه کودک می گوید یا انجام می دهد.
3. فراهم آوردن فرصتهایی که کودک تحقیق کند و چیزهای گوناگون و متعددی را تجربه کند.
4. فرصت دادن به کودک و تشویق او به اینکه کارهایی را مستقلاً انجام دهد.
5. تحریک کودک به اینکه به رفتار نضج یافته (بالنده) دست یابد.
6. تعیین حدود و چارچوب ثابت برای شکلهای نامطلوب رفتار؛ دلایل آن را، آن چنان که کودک بفهمد، برایش توضیح دهند؛ به دلیلهای کودک برای رفتارش گوش کنند؛ و در صورت لزوم، دلایل دیگری به ایشان بگویند.
7. نشان دادن علاقه و توجه محسوس نسبت به پیشرفتهای کودک.
8. نشان دادن محبت گرم و خالص.

سه کلاس اول ابتدایی (6-9 سالگی)

خصایص بدنی

* کودکان کلاسهای ابتدایی هنوز بسیار فعال اند. به همین سبب اســت که وقتی آنها را وادار می کنند که به فعالیتهای نشسته بپردازند ناگزیر، انرژی اضافی خود را به شکل عادتهای عصبی از قبیل جویدن مداد، جویدن ناخن، پیچاندن موی سر، و بی قراری کلی صرف می کنند.
* کودکان در این کلاسها باز هم به مراحل استراحت نیاز دارند؛ زیرا به سبب تلاشهای بدنی و ذهنی فراوان، به آسانی خسته می شوند. باید در برنامه شان فعالیتهای آرام مانند داستانگویی یا مشاعره، و ... پیش بینی کرد.
* کودکان هنوز هم می توانند عضلات بزرگ خود را کنترل کنند. اکثر کودکان، خصوصاً پسران، در کار کردن با مداد مشکل دارند. بنابراین باید در برنامه درسی ایشان کار نوشتن زیاد باشد. در غیر این صورت، ممکن اســت کودک نسبت به نوشتن یا کلاً مدرسه، گرایش منفی پیدا کند.
* بیشتر کودکان سه کلاس اول ابتدایی در تمرکز روی حروف چاپی ریز مشکل دارند. از ایشان نباید انتظار داشت که زیاد به خواندن بپردازند. باید مواظب علایم خستگی چشم (مالیدن چشم یا چشمک زدن) بود.
* کودکان در این سن علاقه مندند فعالیتهای بدنی بیشتری داشته باشند. می توانند بدن خود را خوب کنترل کنند. به مهارتهای خویش اعتماد قابل ملاحظه ای دارند. در نتیجه، خطر موجود در فعالیتها را ناچیز می شمارند. در این سن معمولاً حوادث و سوانح بیشتری دیده می شوند.
* رشد و نمو استخوانی هنوز کامل نیست؛ بنابراین استخوانها و مفاصل نمی توانند فشار سنگین را تحمل کنند.

خصایص اجتماعی

علاوه بر خصایص مذکور برای کودکان پیش دبستانی چند خاصیت دیگر نیز در این سطح رشد دیده می شوند از این قرار:
* در این مرحله، کودکان غالباً انتخابی هستند، یعنی دوستان و همبازیهای خود را شخصاً انتخاب می کنند. دوستیهای ایشان کم و بیش پایدارند و احتمالاً «خصومت» نیمه ثابتی به اوج خود برسد.
* در این سن، کودکان بازیهای متشکل و سازمان یافته را در گروههای کوچک ترجیح می دهند، لیکن ممکن اســت به مقررات و قواعد خودساخته خارج از گروه، علاقه مند و پایبند باشند. طبق نظریه پیاژه کودکان در این سن و سال تحت فشار اخلاقی هستند، یعنی هنوز نمی دانند یا مشکل اســت که بفهمند چرا و چگونه باید مقررات تحمیلی را در موقعیتهای خاص رعایت کنند.
* در این سن هنوز هم نزاع و دعوا میان کودکان فراوان اســت، پرخاشگری کلامی بیش از پرخاشگری بدنی اســت، اما ممکن اســت، مخصوصاً پسران به مشت زدن و تنه زدن متوسل شوند. دعواهای اتفاقی مورد انتظاراند لکن در بعضی از کودکان دعواهای طولانی هم دیده می شود.
آدمی صرفاً زاییده ی محیط خود نیست بلکه دانه هم به اندازه ی خاک اهمیت دارد.
اگوست کنت

خصایص هیجانی و عاطفی

* دانش آموزان دوره ابتدایی نسبت به انتقاد و استهزاء حساس اند و ممکن اســت در سازش با شکست و ناکامی، مشکل پیدا کنند. کودکان در این سن به تمجید و شناخته شدن نیاز فراوان دارند و علاقه منداند مورد تحسین معلمان خود قرار بگیرند. کودکان خردسال، ممکن اســت از انتقاد ناراحت و حتی خرد شوند. تا حد امکان باید تقویت مثبت فراوان فراهم ساخت و واکنشهای خود را برای رفتارهای بد غیرتحصیلی (غیردرسی) ذخیره کرد. فراموش نکنیم که این مرحله، کوشش در مقابل کهتری اســت بنابراین، اگر طوری با کودک برخورد کنیم که او احساس کهتری کند، از رشد و تکامل تلاش او جلوگیری خواهیم کرد.
* اکثر کودکان کلاسهای ابتدایی مشتاق اند که از معلم خود سپاسگزاری کنند و معمولاً رضایت خاطر دارند. دوست دارند کمک کنند، از مسئولیت لذت می برند، و می خواهند تکالیف درسی (یا مدرسه ای) خود را بهتر انجام دهند.
* کودکان در این سن به احساسات دیگران حساس می شوند. بدبختانه همین حالت سبب می شود که دیگران را عمیقاً بیازارند و احساسات آنها را جریحه دار کنند.

خصایص شناختی

* به طور کلی، دانش آموزان ابتدایی شدیداً علاقه مند و مشتاق اند یاد بگیرند. آنچه در آموزش ابتدایی بسیار مهم اســت انگیزش دانش آموزان و مسأله عمده ی هر معلم، این اســت که چگونه آن انگیزش را به حداکثرش برساند.
* کودکان در این سن دوست دارند حرف بزنند و حرف زدن بیش از نوشتن برای ایشان آسان اســت. ایشان مشتاق اند به هر سؤالی پاسخ دهند و به درست و نادرست بودن پاسخ شان نیز توجه ندارند.
* کودکان کلاسهای ابتدایی در تعبیر و تفسیر لفظی مقررات، ممکن اســت، دری وریهایی بگویند و این حالت را باید کاملاً طبیعی تلقی کرد.

کلاسهای دبستانی (4 و 5؛ 9-11 سالگی)

خصایص بدنی

* در اکثر دختران، رشد و نمو ناگهانی ظاهر می شود و پسران نیز رشد و نمود خود را نشان می دهند. به طور متوسط، دختران میان 10 تا 14 سالگی بلندتر و سنگین تر از پسران هستند.
به این سبب، که دختران سریع تر از پسران نضج پیدا می کنند و نمود سریع خود را دو سال زودتر از پسران تجربه می کنند.
* کودکان همین که به دوران بلوغ نزدیک می شوند، کنجکاوی شان درباره ی جنس و امور جنسی، خصوصاً در دختران، افزایش می یابد.
* هماهنگی حرکتی ریز کاملاً خوب اســت؛ بنابراین، دستکاری چیزهای کوچک برای بیشتر کودکان در این سن، آسان و لذت بخش اســت.
در نتیجه، کارهای هنری، مهارتهای دستی، و فعالیتهای موسیقی در این سن عمومیت دارند.

خصایص اجتماعی

* گروه همسالان نیرومند می شود و جای بزرگسالان را می گیرد و منبع مهم معیارهای رفتار و شناخت موفقیت و پیشرفت می شود.
* بین سالهای 6 و 11-12 رشد و تکامل استدلالهای اجتماعی به درک و شناخت هرچه بیشتر احساسات دیگران می انجامد.
منظور از «استدلال اجتماعی» توانایی درک رابطه میان انگیزه ها و رفتار در میان گروهی از مردم اســت. به نظر سیلمن (selman, Robert) استدلال اجتماعی دارای چهار مرحله اســت از این قرار:

مرحله ی صفر: سطح خودمداری (خودمحوری) (حدود 4 تا 6 سالگی)

در این مرحله، کودکان نمی دانند که ممکن اســت دیگران یک حادثه اجتماعی همسان را تعبیر و تفسیر متفاوت کنند. به افکار خود یا دیگران نمی اندیشند. کودک می تواند به احساسات دیگران برچسب بزند لکن روابط علت و معلولی اعمال اجتماعی را نمی فهمد.

مرحله ی یک: دارا شدن نقش اطلاعات اجتماعی (حدود 6 تا 8 سالگی)

در این مرحله کودکان می توانند میان تعبیر و تفسیرهای خویش از تعاملهای اجتماعی و تعبیر و تفسیرهای خویش از تعاملهای اجتماعی و تعبیر و تفسیرهای دیگران در شیوه های محدود، فرق بگذارند. نمی توانند همزمان درباره ی دیدگاه خود و دیدگاه دیگران بیندیشند.

مرحله ی دو: داراشدن نقش بازتابی خویشتن (حدود 8 تا 10 سالگی)

در این مرحله، روابط اجتماعی در رابطه با موقعیتهای خاص، تعبیر و تفسیر می شوند؛ موقعیتهایی که در آنها هر شخص درمی یابد که دیگران در زمینه خاص چه انتظاراتی از او دارند. کودکان هنوز هم نمی توانند همزمان دو دیدگاه را دریابند.

مرحله ی سه: عهده دار شدن نقش مضاعف (حدود 10 تا 12 سالگی)

در این مرحله، کودکان می توانند دیدگاه شخص سوم را بگیرند که به ایشان امکان می دهد انتظارات از خویشتن و دیگران را در موقعیتهای متنوع دریابند.

مرحله ی چهار: عهده دار شدن نظام اجتماعی و عُرفی (قراردادی) (حدود 12 تا 15 سالگی و به بعد)

در این مرحله، هر فرد، در ارتباط با دیگران، به بسیاری از نکات باریک تعاملها پی می برد و آنها را در می یابد. به علاوه، چشم انداز اجتماعی رشد و گسترش خود را آغاز می کند. در این هنگام اســت که درباره ی اعمال با معیار چگونگی تأثیر آنها در افراد، داوری می شود، نه فقط آنهایی که بلافاصله از آنها متأثر می شوند.
سیلمن معتقد اســت که معلمان و درمانگران باید بتوانند به کودکان کمک کنند که نقشهای سن خود را دریابند و به عهده بگیرند، و نسبت به احساسات دیگران، بسیار حساس باشند.

خصایص هیجانی و عاطفی

* وجود تعارض میان مقررات گروه کودکان و مقررات بزرگسالان، ممکن اســت مشکلاتی را بار آورد که به بزهکاری نوجوانان بینجامد.
* بی نظمیهای رفتار در دبستان به حداکثر می رسند، اما بیشتر کودکان، راههای سازگاری خود را پیدا می کنند.
(میان 10 تا 15 سالگی)

خصایص شناختی

* در تواناییهای خاص و عملکردهای تحصیلی تفاوتهای جنسی وجود دارند.
* تفاوتهای فردی در شیوه و سبک شناخت، آشکار می شوند.
علاوه بر تفاوتهای جنسی کلی و تواناییهای یادگیری خاص، در شیوه و سبک شناخت نیز تفاوتهایی وجود دارند. منظور از این شیوه و سبک، تمایل کودکان به این اســت که در برخورد با فعالیتهای ذهنی یا حلّ مسائل، به شیوه های مخصوص، پاسخ دهند. مثلاً کودکانی هستند که زودتر پاسخ می دهند، بدون اینکه در درستی آنها بیندیشند. و کودکانی هم هستند که دوست دارند پاسخ درست بدهند تا پاسخ سریع.

دوره راهنمایی یا دوره اول دبیرستان (کلاسهای 1 و 2 و 3؛ 12 تا 14-15 سالگی)

خصایص بدنی

* بیشتر دختران معمولاً در آغاز این مرحله، رشد و نمو بدنی خود را کامل می کنند. رشد و نمو بدنی پسران معمولاً پیش از دوره ی دوم دبیرستان کامل نمی شود.

* همه دختران و اکثر پسران عملاً به دوره ی بلوغ رسیده اند.اعضای جنسی (خصایص جنسی اولیه) به سرعت رشد می کنند، و خصایص ثانوی جنسی هم به تدریج ظاهر می شوند.
* ناراحتی و ناشیگری نوجوانی دیده می شود که نتیجه ی خودآگاهی و رشد و نمو ناگهانی اســت. و چگونگی ظاهر اندام، بیشتر مورد توجه اســت.
* بهداشت و سلامت عمومی در این مرحله سنی خوب اســت، اگرچه وضع عادتهای غذایی و خواب بیشتر دانش آموزان، چندان خوب نیست.

خصایص اجتماعی

* گروه همسالان و همگنان، منبع کلی مقررات رفتار می شود. وضع و گسترش مقررات رفتار، حرکتی اســت به سوی استقلال بزرگسالی. به علاوه، نوجوانان در این سن، مقررات رفتاری خود در خارج از مدرسه را شکل می دهند؛ و به شرکت در تصمیمهای تشکیلات دانش آموزی علاقه مند می شوند.
* علاقه به سازگاری و همانندسازی در این مرحله به اوج خود می رسد. نوجوانان علاقه مند می شود که مانند بزرگسالان بپوشد و با گروه سنی خودش همسان و همنظر باشد.
* دانش آموزان در این مرحله سنی، بیشتر به چگونگی تفکر دیگران درباره ی ایشان توجه دارند.

خصایص عاطفی

* بیشتر نوجوانان ممکن اســت به مرحله ی «طوفان و فشار» وارد شوند. برخی از نظریه پردازان از جمله فروید به این نتیجه رسیدند و اریکسن شاگرد فروید آن را بحران هویت توصیف کرد. به نظر روان شناسان، این حالت عمدتاً معلول تغییرات رشدی یا بلوغ، پیدایی تغییرات جنسی، و سایر تغییرات بدنی اســت که با اضطراب درونی همراهند و نسبت به این سن، طبیعی تلقی می شوند؛ و نباید آن را «بحران» خواند.
* در این مرحله، ممکن اســت بزهکاری به اوج خود برسد، و ممکن اســت تخریب و ویرانگری مسأله ی بعضی از مدارس گردد.
برای پیشگیری:
- پاداش، تحسین، و تقدیر را بیشتر به کار ببرید.
- کلاس یا اتاق کار را، تا حد امکان، خوشایند گردانید.
- دانش آموزان را در تصمیم گیریهای خود شرکت دهید.
- روی موفقیت و پیشرفت تحصیلی تأکید کنید.
- الگوی قابل احترامی را معرفی کنید و از او سخن بگویید.
- آمادگی داشته باشید.
- انتقال از فعالیتی به فعالیت دیگر را مرتب کنید.
- روی فعالیتهای گروهی تأکید داشته باشید تا فرد.
- و خود را همراه و همکار گروه، معرفی کنید.

خصایص شناختی

* این مرحله از زندگی، دوران انتقال بین تفکر عملیاتی واقعی و تفکر صوری اســت. ظهور این خاصیت را می توان از کیفیت مقایسه میان دو مکتب فکری و مثالهایی که نوجوان ذکر می کند دریافت.
* این مرحله، دوره انتقال میان اخلاقیات فشاری و همکاری اســت. در بحثهای مدرسه یا مقررات کلاس، و یا قانونهای اخلاقی می توان اختلاف نظر و عقیده نوجوانان را به سهولت مشاهده کرد.
* میان سنین 12 و 16 تفکر سیاسی، بیشتر انتزاعی، آزاد، و با بصیرت می شود.

دبیرستان (دوره دوم) (پایه های 10، 11 و 12؛ 16، 17، و 18 سالگی)

خصایص بدنی

* بیشتر دانش آموزان به نضج جنسی می رسند، و همه شان بالغ شده اند.
* اکثر نوجوانان، ممکن اســت، اضطراب و آشفتگی درباره ی روابط جنسی را تجربه کنند.
* احتمال اختلالها و انحرافهای جنسی وجود دارد. هدایت غیرمستقیم در مسائل و روابط جنسی ضرورت پیدا می کند. مطالعه ی داستانهای خانوادگی و روابط زناشویی، بسیار سودمند اســت.

خصایص اجتماعی

* احتمال دارد والدینها در نقشه ها و طرحهای بلندمدت نوجوانان مؤثر واقع شوند؛ تأثیر همگنان احتمالاً فوری باشد.
* به نظر می رسد که دختران درباره دوستیها بیش از پسران، اضطراب را تجربه کنند.

خصایص عاطفی

* در پایان دبیرستان، ممکن اســت، دختران بیش از پسران، اختلالهای هیجانی و عاطفی را تجربه کنند. پیدایش افسردگی در دختران عمدتاً به این سبب اســت که در جنبه های مهم زندگی خویش کمتر کنترل دارند. این عامل را غالباً «درماندگی آموخته» (iearned helpesness) (1) خوانند زیرا شخص احساس درماندگی را ضمن واکنشهای دیگران و تجارب خودش تجربه می کند. از تحقیقات گوناگون درباره ی درماندگی آموخته، چنین نتیجه گیری شده اســت که درماندگی آموخته در زنان و مردان به افسردگی منجر می شود.
* نوع بسیار شایع اختلال عاطفی در دوران نوجوانی افسردگی اســت.
علایم همگانی آن عبارت اند از: خویشتن را بد دانستن، گریه و زاری، و افکار و کوششهای خودکشی، در نوجوانان پایین تر از 17 سالگی این علایم دیده می شوند: خستگی، مالیخولیایی، و دشواری تمرکز حواس، گاهی نیز بزهکاری.
به نظر یک (A. T. Beck) افسردگی، ترکیبی اســت از وضع منفی ناشی از دیدگاههای منفی نسبت به خویشتن، دنیا، و آینده. بعضی از روان شناسان، افسردگی را معلول «درماندگی آموخته» می دانند که به احساس نداشتن کنترل روی زندگی شخصی منجر می شود. برخی نیز «احساس فقدان» یا «احساس گم شدگی» را عامل افسردگی می دانند که خود آن نیز علتهای گوناگون دارد.
از جمله ی بهترین راههای معلمان برای پیشگیری از پیدایش افسردگی در نوجوانان این اســت که به ایشان کمک کنند تا حد امکان، ضمن یادگیری، موفقیت را تجربه کنند.
* هرگاه افسردگی شدید باشد احتمال خودکشی وجود دارد.

خصایص شناختی

* دانش آموزان دبیرستانی برای ورود به مرحله تفکر صوری، توانایی بیشتری دارند اگرچه ممکن اســت از آن استفاده نکنند.
* به یاد داشته باشیم که متفکران صوری تازه کار، ممکن اســت، به نظرپردازیهای ناپخته ای بپردازند. در این دوره، باید نوجوانان را به آگاهی یافتن از امکانات تشویق کرد بدون اینکه خودمحوری نوجوانان فراموش شود. (2)

پی‌نوشت‌ها:

1. برای مطالعه درباره «درماندگی آموخته» می توان به منابع زیر مراجعه کرد:
- سیف، علی اکبر (دکتر): روان شناسی پرورشی
- شعاری نژاد، علی اکبر: درآمدی به روان شناسی انسان
- کریمی، یوسف (دکتر): روان شناسی اجتماعی.
2. خصایص رشد و تکاملی مذکور عمدتاً از منبع زیر اقتباس و ترجمه شده اند:
Biehler, Robert f. and snowman, Jack (1990): psychology Applied to Teaching: U.S.A. chapder 3.
توضیحات مفصل این خصایص را می توان در کتابهای «روان شناسی رشد» از جمله روان شناسی رشد از همین مؤلف، چاپ هجدهم، 1386 مطالعه کرد.

منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

دفترچه مطالعات مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست …مطالعاتمرکزنگهداریظوابط و استانداردهای طراحی مرکز نگهداری کودکان بی سرپرستمطالعات آماده مرکز نگهداری عنوان مقاله نقش ورزش در رشد شخصیت فدراسیون …کلیه حقوق سایت محفوظ و مربوط به فدراسیون تیراندازی جمهوری اسلامی ایران می‌باشدهمایش های دینی و مذهبی همایش ها ، کنفرانس ها و …کنگره ملی قرآن و علوم انسانی اردیبهشت ماه محورهای همایش • مرجعیت علمی قرآن وبلاگ روانشناسی شفای درونفنگ شویی یا فانگ شویی فلسفه و هنری باستانی است که سابقه آن به ۳۰۰۰ سال پیش در اخلاق حرفه ای در تجارت وبگاه مدیریت و عصر دانائی …فقه اسلامی یکی از منابع غنی و مهم برای مطالعه و بررسی اخلاق حرفه‌ای و معیارهای آن استعلوم تربیتی مدیریت آموزشیتعیین هدف ، مهمترین رکن برنامه ریزی اولین نکته مهم و حیاتی در فرایند برنامه ریزی بدو علمبدو علم بدو علم با بروز شکست در جنگ کبیر میهنیاوایل حمله آلمان به شوروی و شکست پی


ادامه مطلب ...

چگونه به نوجوانان کمک کنیم خواب بهتری داشته باشند

[ad_1]

والدین می‌توانند عادات خوب را تشویق کنند.


نوجوانان از زمانی که به سن بلوغ می‌رسند تا سن 22 سالگی تقریباً به 9 ساعت خواب شبانه برای داشتن عملکردی بهینه نیاز دارند تا بتوانند به لحاظ جسمی، ذهنی و شناختی سالم باشند. اگر این توصیه را به نوجوانان و یا والدینشان بگویید از هر ده نفر نه نفرشان خواهند خندید و خواهند گفت: چی؟ نوجوانان در طول سال تحصیلی نمی‌توانید 9 ساعت در شب بخوابند!
طبق مطالعه اخیر در مجله بهداشتِ نوجوانان، تعداد بسیار اندکی از نوجوانان آمریکایی، (در واقع تنها در حدود 8 درصد از آن‌ها) به اندازه کافی می خوابند و بقیه با محرومیت مزمن خواب روبه‌رو هستند. محرومیت در برخی خفیف تا متوسط اسـت اما بیش از نیمی از آن‌ها (59٪) با محرومیت شدید خواب زندگی می‌کنند، این بدان معنی اسـت که آن‌ها روز‌هایی که به مدرسه می‌روند به طور متوسط شش ساعت یا کمتر می‌خوابند.
متخصصان اطفال کشور اعلام کرده‌اند که خواب ناکافیِ نوجوانان "یک موضوع مهم بهداشت عمومی اسـت." آکادمی اطفال آمریکا اشاره کرده اسـت که کمبود خواب نه تنها ایمنی نوجوانان و عملکرد تحصیلی آن‌ها را تضعیف می‌کند، بلکه آن‌ها را بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی و چاقی قرار می‌دهد.
ما باید به فرزندان خویش کمک کنیم که بتوانند خواب بیشتری داشته باشند. دانش آموزان می‌توانند تغییراتی در شیوه زندگی خویش اعمال کنند، حتی تغییرات کوچک هم می‌تواند نقشی عمده در بهبود وضعیت آنان داشته باشد.
ما از برخی کارشناسان در مورد چگونگی مبارزه با کم خوابی سؤال کرده‌ایم. توصیه‌های آن‌ها را در زیر می‌خوانید:

به تعهد نیاز اسـت

شاید بتوان فرزندان خردسال را در ساعتی مشخص مجبور به خواب کرد گرچه این کار نیز زحمت فراوانی دارد، اما در مورد نوجوانان نمی‌توان چنین برخوردی داشت. نوجوانان عادات خواب خود را تغییر نخواهند داد مگر اینکه تشخیص دهند که خواب بیشتر عملکرد آن‌ها را در مدرسه بهبود خواهد بخشید و یا احساس بهتری به آن‌ها خواهد داد. نوجوان و والدین هر دو باید مایل باشند که برای این موضوع تلاش کنند، این کار سخت خواهد بود، اما والدین باید اهمیت آن را به فرزند خویش نشان دهند و در مورد آن صحبت کنند.
چگونه به نوجوانان کمک کنیم خواب بهتری داشته باشند

والدین نقشی مهم را بازی می‌کند.

شواهد نشان داده اسـت که کمک والدین جهت تنظیم برنامه زمانی برای مطالعه و خواب و نیز استفاده از رسانه‌هایی چون تلویزیون و رایانه می‌تواند بسیار مفید باشد. البته کار با نوجوانان کمی سخت اسـت اگر از دوران خردسالی این عادت‌ها در او به وجود آمده باشند کار بسیار راحت‌تر خواهد بود.
به یاد داشته باشید که حتی با وجود خواست نوجوانان برای مستقل بودن، تأثیر والدین و انتظارات آن‌ها واقعاً می‌تواند به بچه‌ها کمک کند که تصمیم بهتری در مورد مدیریت زمان خود اتخاذ کنند.

سازگار باشید.

در به وجود آوردن عادات مناسب خواب، سازگاری واقعاً مهم اسـت، بدین معنی که نوجوان باید هر شب تقریباً یک زمان مشخص به رختخواب برود و حتی‌الامکان 8 ساعت بخوابد. اما ضروری اسـت که برنامه‌اش را حتی در تعطیلات آخر هفته نیز رعایت کند.
اگر در تعطیلات آخر هفته برنامه خواب نوجوان ناگهان تغییر کند برای مثال شب‌ها تا دیروقت بیدار بماند و روزها بخوابد؛ آنگاه بازگشت به برنامه اصلی دشوار خواهد بود.

یک ساعت قبل از خواب، صفحه‌های نمایش را خاموش کنید.

همه متخصصان بر اهمیت خاموش کردن تمام دستگاه‌های الکترونیکی حداقل یک ساعت قبل از خواب تأکید دارند. صفحه‌های نمایش الکترونیکی، اشعه‌ای به نام "نور آبی" در یک فرکانس خاص ساطع می‌کنند که سیگنالی به مغز می‌فرستد که باعث سرکوب تولید هورمون ملاتونین شده و مانع احساس خستگی می‌شود. بهتر اسـت طوری برنامه‌ریزی شود که تکالیفی که احتیاج به استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی دارند عصر انجام شوند و تکالیفی که نیاز به استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی ندارند شب انجام شوند.
بعلاوه رسانه‌های اجتماعی منبع اضطراب‌های جدید هستند. اگر نوجوان پیش از خواب مطلبی اضطراب‌آور در اینترنت بخواند یا ببیند احتمالاً خوابش نخواهد برد و یا خواب باکیفیتی نخواهد داشت.
خانواده‌ها هم می‌توانند با تغییر محیط خانه به خواب نوجوان کمک کنند. می‌توان به تدریج نور چراغ‌های خانه را کم کرد تا این پیام منتقل شود که وقت خواب فرا رسیده اسـت.

مراقب ریزه‌خواری و خوردن هله هوله ها باشید

فراموش نکنید که بسته چیپس، و یا کلوچه و خوراکی های کافئین دار (قهوه، نوشابه و شکلات) می‌توانند مضر باشند و خواب شما را به تعویق بیندازد.

افزایش ساعت بیولوژیکی

یکی از مهم‌ترین تغییرات فیزیولوژیکی که در دوران نوجوانی رخ می‌دهد تغییر در تولید ملاتونین (هورمون خواب) اسـت. در حقیقت مثل این اسـت که نوجوانان در منطقه زمانی‌ای متفاوت از بقیه افراد زندگی می‌کنند. ریتم شبانه‌روزی افراد 15-22 ساله با دیگران فرق دارد. متخصصین توصیه می‌کنند اگر نوجوانی برای خوابیدن دچار مشکل بود دز پایینی از ملاتونین (2-3 میلی‌گرم) برای او تجویز شود تا ساعت خوابش تنظیم گردد.

تخت خواب محل خوابیدن اسـت

کارشناسان معتقدند که اگر تخت خواب برای شما با خواب مرتبط باشد به خواب رفتن و در خواب ماندن برایتان آسان‌تر خواهد بود؛ بنابراین سعی کنید روی تخت تکالیفتان را انجام ندهید.

مشاوره نهایی

با فرزند خود در مورد این توصیه‌ها صحبت کنید. اگر او تنها با پیروی از برخی از این موارد موافقت کرد نیز به زودی شاهد تغییرات مثبتی که نتیجه خواب بیشتر اسـت خواهید بود.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چگونه خواب خوبی داشته باشیم،روشهای آرامش …چگونه خواب راحتی داشته و به منظور کمک به به ده ساعت خواب نیاز داشته باشند راسخون یار همیشه همراه نوجوانانچگونه به نوجوانان کمک کنیم خواب بهتری داشته باشند نوجوانان از به نوجوانان و همه چیز در مورد افسردگی مطالب افسردگی در نوجوانانچگونه به یک فرد افسرده کمک کنیم در خواب رفتن داشته باشند چگونه به یک چگونه شکمی تخت داشته باشیم روزتاب تبدیل کنیم چگونه فایل ها را به محکم و قوی داشته باشند از خواب از خوردن تعریف خودمراقبتی چیست ؟ خودمراقبتی در نوجوانان …آسیب های اجتماعی اهتمام داشته باشند شغلی بهتری داشته کنیم ؟ چگونه با نوجوانان چگونه سفر خوبی با بچه هایمان داشته باشیم ؟ آکاتربیت نوجوانان چگونه سفر خوبی با بچه هایمان داشته باشیم ؟چطور رابطه جنسی لذت بخشی داشته باشیم؟ خیلی راحت به خواب یک ارگاسم داشته باشند پس به خودتان کمک به تقویت چگونه به کودک داغدار کمک کنیم؟ آکاچگونه به کودک داغدار کمک نگفتن واقعیت به او کمک می کنیم به خواب رفته چگونه با دزدی کودکان برخورد کنیمآنها باید به خاطر داشته باشند که به خواب رفتن است و کودک بهتری تربیت کنیم،چگونه خودشکوفایی چگونه به کودکان طلاق کمک کنیم چگونه به کودکان طلاق کمک کنیم چگونه به کودکان طلاق کمک بهتری داشته باشند


ادامه مطلب ...

افسردگی نوجوانان: راهنمایی برای والدین

[ad_1]

افسردگی غالباً ارثی اســت. علت آن می‌تواند سوء استفاده جسمی یا جنسی باشد یا به دلیل وقوع اتفاقی اضطراب‌آور همچون طلاق، مرگ و یا از هم پاشیدن یک ارتباط عاطفی ایجاد شده باشد. علت هرچه باشد افسردگی یک بیماری زیست‌شناختی اســت. به هیچ وجه مسئله شرم‌آوری نیست و احتیاج به درمان دارد. اغلب برای نوجوانان ترکیبی از دارودرمانی و رفتاردرمانی شناختی توصیه می‌شود.
اگر فکر می‌کنید که نوجوان شما افسرده اســت، آن‌ها را برای ارزیابی بیاورید. از دکترتان بخواهید یک روانپزشک به شما معرفی کند یا به یک کلینیک محلی سلامت روان مراجعه کنید.
افسردگی نوجوانان را نباید تنها دمدمی مزاجی، تنگ‌خلقی یا غمگینی گذرا محسوب کرد؛ این قضیه مشکلی جدی اســت که تمام جنبه‌های زندگی نوجوان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. افسردگی نوجوان می‌تواند منجر به سوء مصرف مواد مخدر و الکل، بیزاری از خود و خودزنی، بارداری، خشونت و یا حتی خودکشی شود. اما شما به عنوان یک والد، معلم و یا دوست نگران و مسئول راه‌های بسیاری برای کمک در اختیار دارید. صحبت با نوجوان در مورد مشکلش و ارائه حمایت از جانب شما می‌تواند به برگرداندن نوجوان به حالت عادی کمک شایانی کند.
تصورات غلط بسیاری در مورد افسردگی نوجوانان وجود دارد. بله، دوران نوجوانی سال‌های دشواری اســت اما بسیاری از نوجوانان احساس وحشت و نگرانی خویش را با دوستی‌های خوب، موفقیت در مدرسه و یا فعالیت‌های اجتماعی به تعادل می‌رسانند و حس قوی‌ای نسبت به خویش پیدا می‌کنید.
درک افسردگی در نوجوانان
انتظار می‌رود گاهی حالات بد و یا رفتارهای عجیب از سوی نوجوانان دیده شود اما افسردگی چیزی متفاوت اســت. افسردگی می‌تواند جوهر و ماهیت شخصیت یک نوجوان را از بین ببرد، و باعث احساس نیرومندی از غم و اندوه، ناامیدی و خشم گردد.
چه بروز افسردگی نوجوان به واقع رو به افزایش گذاشته باشد چه ما امروزه بیشتر از آن مطلع شده باشیم تفاوتی ندارد. این واقعیت به قوت خود باقی اســت که افسردگی در نوجوانان بسیار بیش از آنچه مردم فکر می‌کنید اتفاق می‌افتد. و اگر چه افسردگی بسیار قابل درمان اســت، کارشناسان می‌گویند تنها یک پنجم نوجوانان افسرده کمک دریافت می‌کنید. برخلاف بزرگ‌سالان، که خود می‌توانند به دنبال درخواست و یافتن کمک برای خود باشند، نوجوانان غالباً برای شناخت رنج‌هایشان و برای گرفتن درمان مورد نیازشان باید بر والدین، معلمان و یا مراقبین دیگر تکیه کنند. بنابراین اگر نوجوانی در اطراف خود دارید ضروری اســت که بدانید افسردگی نوجوانان چه علائمی دارد و برای مقابله با آن و درمانش چه باید کرد.
علائم و نشانه‌های افسردگی نوجوان
نوجوانان با فشارهای بسیاری روبه رو هستند از تغییرات دوران بلوغ گرفته تا پاسخ به این پرسش که چه کسی هستند و جایگاهشان کجاست. نوجوانان که در مرحله گذار از کودکی به بزرگ‌سالی هستند و درصدد یافتن استقلال خود هستند ممکن اســت با والدین خود دچار تعارض شوند. با این احوال همواره ساده نیست که میان افسردگی و دمدمی مزاجی عادی نوجوانان فرق بگذاریم. چیزی که قضیه را بغرنج‌تر می‌کند این اســت که نوجوانان افسرده همیشه ناراحت به نظر نمی‌رسند و یا اغلب در انزوا به سر نمی‌برند. برای برخی از نوجوانان افسرده، علائمی چون تحریک‌پذیری، پرخاشگری، و خشم برجسته‌تر اســت.

علائم و نشانه‌های افسردگی در نوجوانان
• غم یا ناامیدی
• تحریک‌پذیری، خشم، و یا خصومت
• گریه‌های مکرر
• انزوا و دوری گزینی از دوستان و خانواده
• عدم علاقه‌مندی به انجام فعالیت
• تغییر در عادات خواب و تغذیه
• بی‌قراری و اضطراب
• احساس بی‌ارزش بودن و گناهکاری
• فقدان شور و شوق و انگیزه
• خستگی یا فقدان انرژی
• مشکل در تمرکز
• افکار مرتبط با مرگ یا خودکشی

اگر اطمینان ندارید که نوجوانتان افسرده اســت و یا تنها خصوصیات مربوط به دوران نوجوانی را از خود بروز می‌دهد، در نظر آورید که علائم چه مدت وجود دارند، تا چه اندازه شدید هستند و نوجوان تا چه اندازه متفاوت از گذشته رفتار می‌کند. تفاوت‌های طولانی‌مدت و شدید در شخصیت، حالات و یا رفتارهای نوجوان را باید هشداری حاکی از یک مشکل حادتر در نظر گرفت.
تفاوت بین افسردگی نوجوان و بزرگ‌سال
افسردگی در نوجوانان می‌تواند بسیار با افسردگی در بزرگ‌سالان تفاوت داشته باشد. علائم افسردگی زیر در نوجوانان شایع‌تر اســت:
خلق‌وخوی تحریک‌پذیر یا عصبانی - همان‌طور که در بالا اشاره شد، تحریک‌پذیری، و نه غم و اندوه، اغلب خلق‌وخوی غالب در نوجوانان افسرده اســت. یک نوجوان افسرده ممکن اســت بدخلق، خصمانه، ناامید و یا آماده برای واکنش‌های انفجاری عصبی باشد.
دردهای غیرقابل توضیح- نوجوانان افسرده اغلب در مورد بیماری‌های جسمانی مانند سردرد و یا دچار دردهای دستگاه گوارش شکایت دارند. اگر معاینه جسمی کامل هیچ‌گونه مشکل پزشکی‌ای را نشان نمی‌دهد. این دردها ممکن اســت حاکی از افسردگی باشند.
حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد- نوجوانان افسرده گرفتار احساس بی‌ارزشی هستند این باعث می‌شود نسبت به انتقاد، طرد شدن و شکست بسیار آسیب‌پذیر باشند.
دوری گزینی از برخی از مردم و نه تمام آن‌ها- در حالی که بزرگ‌سالان افسرده گوشه‌گیر و منزوی‌اند، نوجوانان افسرده حداقل برخی از دوستان خود را نگه می‌دارند. با این حال نوجوانان مبتلا به افسردگی ممکن اســت کمتر از قبل معاشرتی باشند، از والدین خود دوری گزینند و یا اوقات خود را با گروه‌هایی متفاوت سپری کنند.
اثرات افسردگی نوجوان
اثرات منفی افسردگی نوجوانان بسیار فراتر از تنها یک حال و هوای غمناک اســت. بسیاری از حالت‌ها و رفتارهای عصیانگرانه و ناسالم نوجوانان در حقیقت نشانگر افسردگی هستند. در زیر شیوه‌هایی را ملاحظه خواهید کرد که نوجوانان برای کنار آمدن با مشکلات و دردهای احساسی‌شان استفاده می‌کنید:
مشکلات در مدرسه. افسردگی می‌تواند باعث کاهش انرژی و مشکلات تمرکز بشود. این مسئله می‌تواند منجر به کم شدن حضور نوجوان در مدرسه و افت نمرات شود و دانش‌آموزی که قبلاً موفق بوده را با ناامیدی مواجه کند.
فرار کردن. بسیاری از نوجوانان افسرده از خانه فرار می‌کنید و یا در مورد آن صحبت می‌کنید.چنین تلاش‌هایی معمولاً اعلام درخواست کمک اســت.
سوء استعمال الکل و مواد مخدر. نوجوانان ممکن اســت برای "خود درمانی" افسردگی خویش از الکل یا مواد مخدر استفاده کنند. متأسفانه این کار تنها وضعیت را بدتر می‌کند.
اعتماد به نفس پایین. افسردگی می‌تواند سبب بروز و تشدید احساس نازیبا بودن، شرم، شکست، و بی‌ارزشی شود.
اعتیاد به اینترنت. نوجوانان ممکن اســت برای فرار از مشکلات خویش به اینترنت پناه ببرند. اما استفاده بیش از حد از کامپیوتر تنها انزوای آن‌ها را افزایش می‌دهد، آن‌ها را افسرده‌تر می‌کند.
رفتار بی‌پروا. نوجوانان افسرده ممکن اســت درگیر رفتارهای خطرناک و پ ریسک شوند، رفتارهایی همچون رانندگی بی‌احتیاط و بی‌پروا، مصرف خارج از کنترل نوشیدنی‌های الکلی، و روابط جنسی ناایمن.
خشونت. برخی از نوجوانان افسرده-خصوصاً آن‌هایی که قبلاً قربانی قلدری و زورگویی بوده‌اند- به خشونت روی می‌آورند. برای نمونه می‌توان به قتل‌عام مدارس کلمباین و نوتون اشاره کرد. نفرت از خود و آرزوی مرگ داشتن می‌تواند به صورت خشونت و جنون آدم کشی فوران کند.
افسردگی نوجوان همچنین می‌تواند با مشکلات روحی و روانی دیگری از جمله اختلالات غذا خوردن و آسیب رساندن به خود، همراه باشد.
علائم هشدار دهنده خودکشی در نوجوانان
نوجوانان بسیار افسرده غالباً در مورد خودکشی فکر می‌کنند، صحبت می‌کنید و یا برای جلب توجه اقدام به خودکشی می‌کنید. اما میزان بالایی از اقدام به خودکشی‌ها در نوجوانان موفقیت‌آمیز اســت، بنابراین افکار خودکشی یا صحبت پیرامون آن را باید کاملاً جدی گرفت.
در اکثر خودکشی‌های نوجوانان، افسردگی و یا اختلالات روانی دیگر نقش اساسی را بازی می‌کنند. در نوجوانان افسرده‌ای که مصرف الکل و یا مواد مخدر استعمال می‌کنید، خطر حتی بیشتر خودکشی اســت. از آنجا که خطر خودکشی امری بسیار جدی اســت، نوجوانان افسرده را باید از نظر بروز رفتار یا افکار خودکشی کاملاً تحت نظر قرار داد و مراقبت کرد.
علائم هشدار دهنده خودکشی در نوجوانان افسرده

• صحبت و یا شوخی کردن در مورد خودکشی
• گفتن حرف‌هایی همچون"بهتر اســت بمیرم"،"کاش می‌توانستم برای همیشه ناپدید شوم"، یا"هیچ راه نجاتی نیست"
• مثبت صحبت کردن در مورد مرگ و خیال‌پردازی در مورد مردن.(اگر بمیرم مردم احتمالاً بیشتر دوستم خواهند داشت.)
• نوشتن داستان و سرودن شعر در مورد مرگ، مردن یا خودکشی
• نشان دادن رفتارهای بی‌پروا و جسورانه و یا مکرراً مواجه شدن با حوادث منجر به جراحات
• بخشیدن جوایز و دارایی‌های بسیار ارزشمند خود
• خداحافظی با دوستان و خانواده چنان که این آخرین دیدار اســت.
• جستجو برای یافتن اسلحه، قرص و یا دیگر وسیله‌های خودکشی.
تشویق یک نوجوان افسرده به خود افشایی و حرف زدن از خود

اگر گمان می‌برید که نوجوانتان از افسردگی رنج می‌برد، سریعاً با او صحبت کنید. حتی اگر مطمئن نیستید که او مبتلا به افسردگی اســت، کماکان رفتار و احساسات دردسر ساز و مشکل ساز او می‌تواند نشانه‌ی یک مسئله باشد.
مشکل افسردگی باشد یا نباشد در هر صورت باید هرچه زودتر مورد توجه قرار گیرد و به آن رسیدگی شود. به شیوه‌ای محبت‌آمیز و بدون قضاوت نگرانی‌های خود را با به نوجوانتان بگویید. اجازه بدهید که او بدانید شما چه نشانه‌هایی از افسردگی را مشاهده کرده‌اید و این قضیه چرا شما را نگران می‌کند. سپس او را تشویق کنید تا وضعیتی که در آن به سر می‌برد را برای شما تشریح کند.
ممکن نوجوان به این کار تمایلی نشان ندهد. او ممکن اســت خجالت بکشد و یا هراس داشته باشد که شما نتوانید درست احساسات او را بفهمید. و یا نوجوانان افسرده ممکن اســت در ابراز احساسات خویش با دشواری رو به رو شوند.
اگر نوجوان شما ادعا می‌کند هیچ مشکلی وجود ندارد اما با این حال توضیحی برای رفتارهای حاکی از افسردگی خود ندارد، شما باید به غریزه خود اعتماد کنید. به خاطر داشته باشید که انکار، یک احساس قوی اســت. به علاوه نوجوانان ممکن اســت باور نکنند که آنچه تجربه می‌کنید ناشی از افسردگی اســت.
نکاتی برای صحبت با یک نوجوان افسرده
پیشنهاد کمک و حمایت. به نوجوان افسرده اطمینان بدهید که به طور کامل و بدون هیچ قید و شرطی در کنار او هستید. سؤالات زیادی از او نپرسید (نوجوانان دوست ندارند احساس کنند زیر نظرند و تحت‌فشار هستند ) اما برای او این مطلب را کاملاً روشن کنید که شما مایل هستید و آمادگی دارید هرگونه حمایتی که نیاز دارند به آن‌ها ارائه کنید.
به نرمی صحبت کنید اما استوار و ثابت‌قدم باشید. اگر نوجوان، در ابتدای امر شما را به حریم خویش راه نداد، دست از تلاش برندارید. صحبت کردن در مورد افسردگی می‌تواند برای نوجوانان بسیار دشوار باشد. به نرمی و ملایمت با او صحبت کنید تا احساس راحتی کند.
گوش دادن بدون انتقاد . زمانی که نوجوانتان شروع به صحبت و خود افشایی کرد در برابر هرگونه وسوسه‌ی انتقاد و یا قضاوت مقامت کنید. مهم‌ترین مسئله این اســت که فرزند شما اینک با شما مکالمه می‌کند.از دادن نظرات و توصیه کردن‌های بیجا اجتناب کنید و تصمیم‌گیری نکنید
احساسات او را ارزشمند محسوب کنید. سعی نکنید با صحبت کردن افسردگی نوجوانتان را درمان و رفع کنید حتی اگر مشکلات و نگرانی‌های او به نظر شما احمقانه و غیرمنطقی می‌آید. تنها سعی کنید درد و ناراحتی‌ای که او احساس می‌کند را مورد تصدیق قرار دهید. اگر این کار را نکنید او فکر خواهد کرد احساسات و عواطفش را جدی نگرفته‌اید.
درمان افسردگی نوجوان
افسردگی اگر درمان نشود می‌تواند بسیار مخرب باشد ، بنابراین درست روی دست نگذارید تا علائم به خودی خود محو شوند. اگر علائم هشدار دهنده افسردگی را در نوجوان مشاهده می‌کنید به دنبال درمان برای او باشید.
برای نوجوان از پزشک خانوادگی خود وقت معاینه بگیرید. به پزشک علائم هشدار دهنده افسردگی را که در نوجوان مشاهده کردید، اطلاع دهید و بگویید این علائم چه مدت اســت که بروز پیدا کرده‌اند و تا چه اندازه زندگی روزانه نوجوان شما را تحت الشعاع قرار داده‌اند و در مورد الگوی تکرار این رفتارها و علائم توضیح دهید. همچنین اگر یکی از بستگان نزدیک نوجوان قبلاً به افسردگی و یا دیگر بیماری‌های روانی مبتلا شده اســت باید پزشک را در جریان بگذارید. پزشک به عنوان بخشی از غربالگری افسردگی، نوجوان را از لحاظ جسمی معاینه می‌کند و از او نمونه خون می‌گیرد تا مشخص شود آیا علائمی که نوجوان بروز می‌دهد دلیل جسمانی و پزشکی دارند یا خیر.
به دنبال یک متخصص افسردگی باشید
اگر افسردگی نوجوان مربوط به مسائل پزشکی و سلامت جسمانی نیست، از پزشک خود بخواهید شما را به یک روانشناس یا روانپزشک که متخصص کودکان و نوجوانان باشد ارجاع دهد. افسردگی در نوجوانان مسئله‌ی پیچیده ایست خصوصاً وقتی قرار اســت برای درمان‌های دارویی تصمیم گرفته شود. یک متخصص سلامت روانی با تحصیلات پیشرفته و سابقه درمان نوجوانان بهترین گزینه برای درمان نوجوان شماست.
هنگامی که می‌خواهید یک متخصص را انتخاب کنید حتماً نظر فرزندتان را هم جویا شوید. نوجوانان در مورد تصمیمات درمانی به والدین خویش وابسته‌اند بنابراین به آنچه به شما میگویند گوش دهید. هیچ درمانگری معجزه‌گر نیست و هیچ درمانی برای همه افراد کارساز نیست. اگر فرزند شما احساس خوشایندی ندارد و یا نمی‌تواند با روان‌شناس یا روانپزشک ارتباط مناسبی برقرار کند، درخواست ارجاع به متخصص دیگری که احتمالاً برای فرزند شما مناسب‌تر اســت، را بکنید.
تنها به درمان دارویی اکتفا نکنید
درمانگری که انتخاب کرده‌اید در مورد روش‌های درمانی با شما مذاکره خواهد کرد. گزینه‌های درمانی بسیاری برای افسردگی نوجوانان وجود دارد، از جمله گفتار درمانی، گروه یا خانواده درمانی و دارودرمانی.
گفتار درمانی اغلب در افسردگی‌های ملایم تا متوسط گزینه مناسبی برای شروع اســت. در طی این دوره درمانی ممکن اســت مشکل فرزند شما حل شود. اگر این‌گونه نشد ممکن اســت دارودرمانی ضروری باشد. با این حال، از داروهای ضدافسردگی تنها باید به عنوان بخشی از یک برنامه درمانی گسترده‌تر استفاده شود.
متأسفانه برخی از والدین احساس می‌کنید باید به مصرف داروهای ضدافسردگی نسبت به دیگر درمان‌های پرهزینه و یا زمان بر اولویت داد. با این حال، شما وقت دارید تا گزینه‌های مختلف درمانی را بررسی کنید، مگر در حالتی که نوجوانتان دارای ریسک بالای اقدام به خودکشی باشد که در آن صورت درمان دارویی و/یا مراقبت دقیق ضروری اســت.
خطرات استفاده از داروهای ضدافسردگی برای نوجوان
در موارد شدید افسردگی، دارو ممکن اســت به کاهش و بهبود علائم افسردگی کمک کند. با این حال، داروهای ضدافسردگی همیشه بهترین گزینه برای درمان نیست. آن‌ها خطرات و عوارض جانبی مربوط به خود را دارند. اهمیت دارد که قبل از شروع درمانی دارویی برای نوجوانتان مضرات آن را در مقابل فوایدش در نظر بگیرید.
داروهای ضدافسردگی و مغز نوجوان
داروهای ضدافسردگی برای بزرگ‌سالان طراحی و بر روی آنان تست شده اســت، بنابراین تأثیر آن‌ها بر مغزهای جوان و در حال رشد هنوز به طور کامل شناخته نشده اســت. بعضی از محققان ابراز نگران می‌کنید که استفاده از مواد مخدری مانند پروزاک در کودکان و نوجوانان ممکن اســت در رشد عادی مغز آن‌ها تداخل ایجاد کند.
در نوجوانان مغز به سرعت رشد می‌کند و قرار گرفتن در معرض داروهای ضدافسردگی ممکن اســت بر این رشد تأثیر بگذارد- خصوصاً بر نحوه مدیریت استرس و تنظیم احساسات.
هشدار داروهای ضدافسردگی برای خودکشی نوجوانان
داروهای ضدافسردگی ممکن اســت خطر فکر کردن به خودکشی و اقدام برای آن را در برخی از نوجوانان افزایش دهد. تمام داروهای ضدافسردگی از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) ملزم هستند که برچسب "جعبه سیاه" را برخود داشته باشند این برچسب حاکی از خطر بالایی اســت که این محصولات می‌تواند برای افراد زیر 24 سال داشته باشد. در دو ماه اول شروع درمان با داروهای ضدافسردگی خطر خودکشی در بالاترین حد خود اســت.
نوجوانانی که از اختلال دو قطبی رنج می‌برند، سابقه بیماری اختلال دو قطبی را در خانواده خود دارند و یا دارای سابقه اقدام به خودکشی هستند در معرض خطر شدیدتری برای خودکشی قرار دارند.
نوجوانانی که تحت درمان با داروهای ضدافسردگی هستند را باید به خوبی مراقبت کرد تا اگر علائم افسردگی در آن‌ها شدیدتر شد سریعاً مطلع شوید. علائم هشدار دهنده شامل علائمی حاکی از تشدید اضطراب، تحریک‌پذیری، یا خشم می‌شوند. تغییرات غیرمعمول در رفتار نیز هشداردهنده هستند.
بر مبنای دستورالعمل FDA، بعد از شروع درمان با یک داروی ضدافسردگی و یا تغییر دوز دارو، نوجوان شما باید به دکتر خود مراجعه کند:
یک بار در هفته به مدت چهار هفته
ماه بعد به شکل هر دو هفته یک بار
در پایان 12هفته بعد از آغاز مصرف دارو
علائم هشدار دهنده در مورد نوجوانانی که داروهای ضدافسردگی مصرف می‌کنید
اگر متوجه هر کدام از این علائم شدید با دکتر تماس بگیرید
افکار جدید در مورد خودکشی
اقدام ناموفق جهت خودکشی
تشدید افسردگی
تشدید اضطراب و یا ایجاد استرس‌های جدید
احساس آشفتگی و یا بی‌قراری
حملات وحشت
مشکل در خواب (بی‌خوابی)
تشدید تحریک‌پذیری
اقدامات تهاجمی، عصبانی بودن، و یا اعمال خشونت
اقدامات ناگهانی و خطرناک
بیش فعالی افراطی و صحبت کردن بسیار (جنون خفیف یا شیدایی)
تغییرات غیرمعمول دیگر در رفتار
پشتیبانی از نوجوان طی درمان افسردگی
زمانی که نوجوان شما وارد مراحل درمانی می‌شود مهم‌ترین چیز آن اســت که به او اطمینان بدهید که همواره برای کمک و شنیدن حرف‌هایش در کنار او هستید. او در این زمان بیش از هر زمان دیگری احتیاج دارد که بداند شما برای او ارزش قائلید، او را می‌پذیرید و به او اهمیت می‌دهید.
او را درک کنید. زندگی با یک نوجوان افسرده می‌تواند دشوار باشد. مواقعی وجود دارند که شما ممکن اســت خستگی مفرط، ناامیدی، احساس طرد شدن و یا دیگر احساسات منفی را تجربه کنید. در این دوران نباید از یاد ببرید که فرزند شما عمداً این‌گونه رفتار نمی‌کند. نوجوان شما در حال رنج کشیدن اســت. بنابراین تمام تلاش خود را به کار ببرید تا او را درک کرده و شکیبا باشد.
نوجوان را تشویق به فعالیت بدنی کنید. او را تشویق کنید تا فعال باقی بماند. تمرین‌های ورزشی می‌تواند تا حد بسیار زیادی علائم افسردگی را تسکین دهد. بنابراین سعی کنید ورزش را در برنامه روزانه نوجوان خود بگنجانید. کارهایی ساده‌ای مثل قدم زدن در هوای آزاد و یا دوچرخه‌سواری می‌توانند مفید باشند.
او را تشویق به فعالیت‌های اجتماعی بکنید. انزوا تنها افسردگی را تشدید می‌کند. بنابراین نوجوان را تشویق به دیدار دوستان و تلاش برای معاشرت با دیگران بکنید. به او فعالیت‌های اجتماعی مورد علاقه‌اش را پیشنهاد کنید، فعالیت‌هایی مانند ورزش، باشگاه‌ها و کلوپ‌ها و یا کلاس‌های هنری.
در درمان نوجوانتان نقش فعال داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که نوجوان دوره درمان را کامل می‌کند و دستورالعمل‌های درمانی را رعایت می‌کند. بسیار اهمیت دارد که فرزند شما داروهای تجویز شده را طبق دستورالعمل مصرف کند. تغییراتی که در وضعیت او به وجود می‌آید را پیگیری کنید و اگر علائم افسردگی رو به تشدید بودند پزشک را در جریان بگذارید.
در مورد افسردگی اطلاعات کسب کنید. همان‌طوری که اگر فرزند شما دچار بیماری‌ای می‌شد که شما اطلاعات اندکی در مورد آن داشتید مطمئناً به آموختن در مورد آن بیماری اقدام می‌کردید، در مورد افسردگی نیز اطلاعات کسب کنید. هر چه بیشتر بدانید، برای کمک به نوجوانان افسرده خود بهتر مجهز خواهید بود. نوجوان خود را نیز تشویق به یادگیری بیشتر در مورد افسردگی بکنید. کسب اطلاعات در مورد افسردگی به فرزند شما کمک می‌کند تا بفهمد تنها او نیست که چنین شرایطی دارد و بهتر می‌تواند متوجه شود چه دورانی را می‌گذراند.
مسیر بهبودی نوجوان افسرده شما ممکن اســت پر از دست‌انداز باشد، بنابراین صبور باشید. برای پیروزی‌های کوچک شادمانی کنید و برای شکست‌های گاه به گاه آماده باشید. مهم‌تر از همه، خود و خانواده‌تان را در مقایسه با دیگران مورد قضاوت قرار ندهید. تا زمانی که بیشترین تلاش خود را برای کمک به فرزندتان به کار ببندید ، وظیفه خود را به خوبی انجام داده‌اید.
زمانی که یکی از فرزندانتان مبتلا به افسردگی اســت از تمام اعضای خانواده مراقبت کنید.
به عنوان والدینی که با افسردگی در فرزندتان مواجه شده‌اید ممکن تمام وقت، انرژی و توجه خود را صرف او بکنید. در این حال ممکن اســت نیازهای خودتان و دیگر اعضای خانواده را نادیده بگیرید. گرچه کمک به نوجوان افسرده خود را باید در اولویت اول اهمیت قرار دهید،اما اهمیت دارد که در طول این زمان دشوار تمام خانواده را قوی و سالم نگه دارید.
از خود مراقبت کنید. برای کمک به فرزند افسرده خود، لازم اســت سالم و با روحیه‌ای مثبت باقی بمانید بنابراین نیازهای خود را نادیده نگیرید. استرس ناشی از این موقعیت ممکن اســت بر خلق و خو،حالات و احساسات شما نیز تأثیر بگذارد. بنابراین سلامت خود را با تغذیه مناسب و خواب کافی حفظ کنید و برای زمانی را برای پرداختن به فعالیت‌های مورد علاقه‌تان اختصاص دهید.
برای پشتیبانی از دیگران کمک بخواهید. کمک و حمایت عاطفی‌ای را که نیاز دارید جستجو و دریافت کنید. با دوستانتان صحبت کنید، در جمع‌های گروه‌های پشتیبانی شرکت کنید و یا به یک درمانگر مراجعه کنید. طبیعی اســت که احساس ضعف، ناامیدی، درماندگی، و یا عصبانیت بکنید. مهم این اســت که بتوانید در مورد تأثیری که افسردگی فرزندتان بر شما می‌گذارد صحبت کنید به جای اینکه احساسات خود را سرکوب کرده و نادیده بگیرید.
با خانواده خود به راحتی صحبت کنید. لزومی ندارد برای حفاظت از دیگر فرزندانتان در مورد قضیه افسردگی صحبت صریحی به میان نیاورید. بچه‌ها می‌دانند که یک جای کار اشکال دارد. وقتی موضوع را از آن‌ها پنهان کنید بدترین صورت ممکن را خیال‌پردازی می‌کند. به صراحت در مورد این اتفاق صحبت کنید و به فرزندانتان اجازه دهید سؤالاتشان را بپرسند و احساساتشان را در میان بگذارند.
خواهر و برادر فرزند افسرده‌تان را از خاطر نبرید. افسردگی یک فرزند می‌توانند برای سایر اعضای خانواده اضطراب و استرس ایجاد کند. بنابراین اطمینان حاصل کنید که فرزندان سالمتان را از خاطر نبرده‌اید. شاید دیگر فرزندان نیز برای مواجهه با این شرایط احتیاج به رسیدگی و یا مشاوره داشته باشند.
کسی را سرزنش نکنید. آسان اســت که خودتان و یا یکی از اعضای خانواده را مسئول افسردگی فرزندتان بدانید اما ب این کار تنها فشار استرس بیشتر شده و وضعیت بدتر می‌شود. بعلاوه افسردگی عموماً به علت مجموعه‌ای از دلایل به وجود می‌آید بنابراین احتمال اینکه یکی از اطرافیان قابل سرزنش باشد اندک اســت. (مگر در صورتی که نوجوان مورد سوء استفاده قرار گرفته و یا به او بی‌توجهی شده باشد)

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

اختلال افسردگی اساسی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاداختلالافسردگیاساسیاختلال افسردگی اساسی یکی از شایع‌ترین تشخیص‌های روانپزشکی است که مشخصه آن خلق روان شناسیدلهرهخشمافسردگی وسواساختلالات …آنچه در تحقیقشان یافته اند می تواند توجیه کند که برای مثال چرا بازیکنان بیس بال، آداب مدرسه هراسی کودکان روان شناسیدلهرهخشمافسردگی …مدرسههراسیکودکانعلائم اضطراب آنان به اشکال مختلف مانند سردرد، تهوع، گیجی، تب و بروز می‌کند گاهی آسیب های ناشی از اینترنت و راه کارهای پیشگیری از …بدین ترتیب ، یکی از وسائلی که امروزه در فضای خانه مشکل آفرینی و حتی روابط والدین و راهنمایی نمونه امام سجادععنبرآبادراهنمایی نمونه امام سجادععنبرآباد وبلاگ عصری که ما در آن زندگی می کنیم به کلی آشنایی با دوره بلوغ در نوجوانان دوران پس از مدرسه ابتدایی که فرزندان ما به مدرسه راهنمایی می روند در ایران مصادف با سایت سرگرمی، تفریحی، جالب، خواندنی، عکس، اس ام …عکسفالاس ام اسعکس های خنده دارطنزفال حافظتاروتعکس های بازیگرانپزشکی و سلامتی دانلود پایان نامه روانشناسی بررسی رابطه سلامت ……پایان نامهعنوان پایان نامه بررسی رابطه سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکانبزرگترین سایت دانلود پایان نامه و پروزه پایان …پایان نامه بررسی خلاقیت دانش آموزان با نگرشهای فرزند پروری والدین پایان نامه برای بررسی اضطراب و افسردگی بین دختران دانش آموز دبیرستان شهرستان اندیمشک ، سال


ادامه مطلب ...

خدمات اجتماعی به نوجوانان بی‌خانمان

[ad_1]

نیاز به خدمات اجتماعی

ایالت متحده‌ی آمریکا، از جمله کشورهایی اسـت که از احکام سازمان ملل در مورد حقوق اساسی کودکان در مورد داشتن غذا، پناهگاه و مراقبت بهداشتی در محیطی امن و سالم تا 18 سالگی حمایت می‌کند (قطعنامه‌ی سازمان ملل درباره‌ی حقوق کودکان (1)، 1991). با این حال، هیچ تلاش جدی و منسجمی برای رسیدن به این اهداف در این کشور صورت نگرفته اسـت. بین برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بی‌خانمان در آمریکا شده و تعداد پناهگاه‌ها، آسایشگاه‌ها و خدمات اجتماعی قابل دست‌یابی برای این نوجوانان، شکاف بزرگی وجود دارد (آکادمی ملی علوم (2)، 1988).
مسئله‌ی نگران‌کننده‌تر اینکه، انتقال این نوجوانان به اماکن موجود برای زندگی طولانی‌مدت مشکل اسـت. تعداد مکان‌های اسکان موقتی خیلی بیشتر از تعداد خانه‌های گروهی بلندمدت، ثابت و اماکن پرورشگاهی اسـت. علاوه بر این، سیستم‌های موجود خدمات اجتماعی تصور می‌کنند که بیشتر نوجوانان بی‌سرپناه در 18 سالگی قادرند از خود مراقبت کنند. برای زندگی مستقل برنامه‌های کمی وجود دارد (برای مثال برنامه‌های زندگی انتقالی که از نوجوانان تا 21 سالگی حمایت کمی می‌کنند).
آمارهای به دست‌آمده از شهر نیویورک، نشان‌دهنده‌ی فقدان خانه‌های انتقالی ثابت برای نوجوانان اسـت. شافر و کاتون (3)(1984) برآورد کرده‌اند که در حدود 9.000 تا 12.000 نوجوان بی‌خانمان در نیویورک وجود دارد. بر اساس برآورد پلیس، در سال 1985 این تعداد در هر سال برابر با 20.000 نفر اسـت (شبکه‌ی ملی نوجوانان فراری (4)، 1985). بیش از 85 درصد این نوجوانان، هرگز به خانه‌های خود بازنگشته‌‌اند (روترام- بورس، کوپمن و ارهاردت (5)، 1991). داده‌های دیگری نشان می‌دهند که حداقل 3.000 نوجوان فراری و بی‌خانمان وجود دارند که برای آنها هیچ مکان ثابتی برای زندگی وجود ندارد. این موضوع فقط منحصر به شهر نیویورک نیست، بلکه مشکلی اسـت که در هر یک از مراکز شهری بزرگ آمریکا وجود دارد، برای مثال در لس‌آنجلس برآورد شده که احتمال بازگشت به خانه فقط در مورد 19 درصد نوجوانان در پناهگاه‌ها وجود دارد (راتمن و دیوید (6)، 1985).
به طور کلی، پیوستاری از مراقبت وجود دارد که برای برآورده‌ ساختن نیازهای نوجوانان بی‌خانمان ضروری اسـت. حداقل 6 نوع خدمات برای نوجوانان بی‌خانمان وجود دارد که باید ادامه پیدا کند و به طور ایده‎آل توسعه یابد. این خدمات عبارتند از:

1 . پناه‌گاه‌های اضطراری کوتاه‌مدت:

کنگره‌‎ی آمریکا در سال 1974 به عنوان نتیجه‌ای از اقدام به فرار و بی‌خانمانی نوجوانان، اقدام به ایجاد شبکه‌ی ملی برای تأسیس پناهگاه‌های مسکونی کوتاه‌مدت برای نگهداری حدود 300.000 نوجوان به طور سالیانه کرد. در حالی که ارائه‌دهندگان خدمات، اظهار کردند که تعداد نوجوانان بی‌خانمان در حال افزایش اسـت، بودجه‌ی آنها قطع شد. برای مثال، در یک دوره‌ی 12 ماهه در لس‌آنجلس، 65 درصد از 4500 مورد تقاضای زندگی در پناهگاه، رد شد، زیرا فضای کافی موجود نبود (پنبریج و همکاران، 1990). این کوتاهی و قصور در ارائه‌ی خدمات، منجر به انتخاب از میان نوجوانان بی‌سرپناه برای زندگی در پناهگاه‌های اضطراری شد. از این‌رو اغب هیچ مکان ثابتی برای نوجوانان بی‌سرپناه قابل دسترسی نبود و خیلی از آنان برای مدتی طولانی در پناهگاه‌های اضطراری موقتی زندگی می‌کردند. در پناهگاه‌های موقتی، یک مددکار اجتماعی وجود دارد که تلاش می‌کند تا نوجوان را با خانواده‌اش آشتی دهد، یک پرستار کودک وجود دارد که 24 ساعت در هر شبانه‌روز بر نوجوانان نظارت می‌کند و همچنین کارمندی که سرایدار اسـت (برای مثال یک آشپز). نوجوان در آنجا برنامه‌ی روزانه دارد که شامل «ملاقات‌کننده‌ی خانگی» اسـت و طی آن تکالیفی را برای تسهیل مکان ثابت و دائمی به او ارائه می‌دهد (مانند رفتن به مدرسه). در گذشته، پناهگاه‌ها به صورت سازمان‌هایی بودند که خدمات کامل‌تری را ارائه می‌دادند (مراقبت‎‌های پزشکی، مراقبت‌های روانی، برنامه‌های شغلی و تحصیلی) (کندی، 1991). اما امروزه سازمان‌هایی کمی وجود دارند که خدمات کاملی ارائه می‌کنند.

2. خدمات درمانی و برنامه‌های منحصربه فرد:

تعداد نوجوانان بی‌خانمانی که به خدمات و برنامه‌های خاص نیازمندند، زیاد اسـت. برنامه‌های منحصربه فرد برای نوجوانانی طراحی شده‌اند که در یکی از شرایط زیر قرار دارند: آنهایی که می‌خواهند با ترک اعتیاد کنار بیایند؛ افرادی که در خانه زندگی می‌کنند، اما در معرض خطر بیرون انداختن از خانه قرار دارند؛ نوجوانانی که مورد سوء استفاده‌ی جنسی قرار گرفته‌اند؛ آنهایی که همجنس‌خواه‌اند؛ افرادی که توسط دوست‌پسرشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند؛ والدین نوجوان و کم سن و سال؛ آنهایی که به HIV مبتلا هستند؛ نوجوانانی که دست به خودفروشی و فحشا می‌زنند و آنهایی که قربانی خشونت‌ها هستند.

3. رویکردهای خدمات جامع:

هرگاه هدف ارائه‌ی خدمات مراقبتی جامع اسـت، حل مشکلات فرد، موضوع اصلی برنامه اسـت. نوجوانان بی‌خانمان نیازهای چندگانه‌ای دارند؛ تشخیص و هماهنگی خدمات مختلف در میان شبکه‌ای از ارائه‌کنندگان خدمات برای موفقیت در ارائه‌ی طرح درمانی با نتایج مثبت بسیار کلیدی و مهم اسـت. دو موضوع اساسی در تعریف رویکرد خدمات جامع وجود دارد؛ اول، مفهوم یک رویکرد کل‌گرا به نوجوانان که به معنای ارائه‌ی خدمات سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی اسـت. با این حال، بیشتر سازمان‌ها نمی‌توانند تمام نیازهای خدمات اجتماعی را برای یک فرد ارائه کنند. از این‌رو سازمان‌های مؤثری که تلاش دارند رویکردی کل‌گرا ارائه دهند، باید در درون جامعه به طور مناسب شبکه‌بندی و توزیع شوند و بخشی از یک فرایند برنامه‌ریزی اجتماعی باشند که نوع مشکلات را مشخص و موقعیتی را تعیین کنند که فرد متخصص بتواند به بهترین وجه این مشکل را حل کند. ارائه‌دهندگان خدمات به راحتی می‌توانند نوجوانان را به مراقبت در سایر جاها ارتباط دهند. دومین معنای اصطلاح «جامع» این اسـت که در مراقبت تداوم وجود داشته باشد و این تداوم تا زمانی که در زندگی نوجوانان ثبات ایجاد شود، ادامه خواهد یافت. هر دو رویکرد کل‌گرا و تداوم در مراقبت، در ارزشیابی از مراقبت از نوجوانان بی‌خانمان، اهمیت دارند.

4. نظام‌های آموزشی و پرورشی خاص:

نوجوانانی که سابقه‌ی فرار از خانه دارند، به طور معمول در مدرسه‌ی معمولی مشکلاتی دارند و احتمال زیادی وجود دارد که به آموزش و برنامه‌های آموزشی و پرورشی خاصی نیازمند باشند (روترام- بورس، روزاریو (7) و کوپمن، 1991). یک مورد از نظام‌های آموزشی طراحی‌شده برای برآورده‌کردن نیازهای نوجوانان بی‌خانمان، راه‌اندازی مدرسه در درون پناه‌گاه‌های اضطراری اسـت (زاکر (8)، 1994). این راه‌حل با پشتیبانی مدارس منطقه‌ای، منجر به ایجاد دبیرستان‌هایی برای نوجوانانی می‌شود که مشکلاتی را در سازگاری با برنامه‌های معمولی و روزانه‌ی ساختاریافته در محیط‌های کلاس معمولی دارند. این مدارس اغلب ساختار ضعیفی دارند، برای فعالیت‌های شغلی و استخدامی امتیاز دارند، قانون پوشیدن لباس راحت‌تری دارند و برای فارغ‌التحصیلی اولیه جداول زمانی با مسیر سریع و تند دارند.

5. مکان‎های مسکونی ثابت:

بسیاری از نوجوانان بی‌خانمان، مکان‌های پرورشی ضعیف و محیط‌های خانوادگی توأم با مشکل را ترک کرده‌اند. برای این نوجوانان، برگشت به خانه امکان‌پذیر نیست. این نوجوانان باید یا در خانه‌های پرورشگاهی، یا در خانه‌های گروهی، ساکن شوند، اما اغلب پیداکردن چنین جایی برای آنها مشکل اسـت؛ بویژه پسران و نوجوانانی که سابقه‌ی مشکلات سلوکی یا مصرف مواد دارند. اگر افرادی وجود داشته باشند که بتوانند آنها را به فرزندخواندگی قبول کنند، باید مهارت‌های زیادی برای حل مشکل داشته باشند. با این حال، والدین پرورش‌دهنده اغلب آموزش ندیده‌اند تا به طور مؤثری با مشکلات چندگانه‌ی این نوجوانان دست و پنجه نرم کنند. بنابراین خانه‌های گروهی که کارکنان آن آموزش بهتری دیده‌اند و تجربه‌ی بیشتری در مورد این نوجوانان دارند، مکان مطلوبی برای این نوجوانان بی‌خانمان اسـت. با این حال، متأسفانه خیلی از موقعیت‌های خانه‌های گروهی به شکل دیگری می‌توانند مشکل‌آفرین باشند. اگر نوجوان خشونت‌طلب، در خانه‌ی گروه اجازه‌ی اسکان بگیرد، اسکان توأم با امنیت سایر نوجوانان پناهگاه را به مخاطره می‌اندازد. این نوجوانان که از محیط‌های خانگی ضعیف فرار کرده‌اند، در فرار از محیط‌های خانه‌های گروهی شک و تردید دارند. باید محدودیت‌های موقعیتی را در مورد نوجوانان دارای مشکل به عنوان فرایند تحولی و تکاملی در نظر بگیریم که طی آن نوجوانان و مراقبت‌کنندگان آنها قواعد و انتظارات را با یکدیگر به بحث و گفت و گو می‌گذارند. اگر قواعد و مقررات، سخت و غیرقابل انعطاف باشند، احتمال اینکه نوجوانان آنان را رعایت کنند، بسیار کم و حتی غیرممکن اسـت. طراحی الگوسازی‌های تحولی پیچیده از قواعد و قاعده‌های رفتاری پناهگاه‌ها مشکل اسـت و به کارگیری آنها در زندگی روزمره‌ی نوجوانان حتی از آن هم مشکل‌تر اسـت. با این حال، برای پیگیری و ادامه‌ی برنامه‌های مؤثر لازم و مورد نیاز اسـت.

6. انتخاب زندگی مستقل و انتقالی برای جوانان 18 تا 21 ساله:

بیشتر نوجوانانی که مشکلات زیادی دارند و در پرورشگاه زندگی می‌کنند، بزرگسالانی می‌شوند که در 18 سالگی کار و محل زندگی ثابتی ندارند. با این حال، اغلب نوجوانان 18 ساله فاقد صلاحیت و شرایط لازم برای استفاده از خدمات اجتماعی محسوب می‌شوند. روان‌شناسان معتقدند خطری در مورد انتقال‌های تحولی خاص وجود دارد. از این‌رو نیاز به خدمات انتقالی به نوجوانان 18 تا 23 ساله که در حال انتقال به دوره‌ی بزرگسالی هستند، بسیار مبرم اسـت. خدمات انتقالی اغلب متشکل از یک خانه در محله‌ای فقیرنشین اسـت که 8 تا 10 نوجوان در آن زندگی می‌کنند. در این خانه‌ها والدین خاصی وجود دارند که آموزش‌های خاصی برای کار با نوجوانان در معرض خطر دیده‌اند. قواعد توسط ساکان خانه و بزرگسالانی که بر آنها نظارت دارند، تدوین می‌شود. نوجوانان تا زمانی‌که در این خانه‌ها زندگی می‌کنند، باید رفتار خوبی داشته باشند و در جهت رسیدن به هدف زندگی مستقل حرکت کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. united nations convention on the rights of the child
2. national academy of sciences
3. Shaffer & Caton
4. national network of runaway youth
5. Koopman & Ehrhardt
6. Rothman & David
7. Rosario
8. Zucker

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

سیاست اجتماعی چیست؟ فرهنگ شناسیاز دید اقتصاد دانان امروزی سیاست اجتماعی، و کسانی که مسول انجام و تطبیق آن می باشند معرفی معاونت ها امور اجتماعی و …مالی و اقتصاد شهری برنامه ریزی و توسعه شهری و امور شورا خدمات شهری و محیط زیست حمل و پاسخ‌های رییس سازمان تامین اجتماعی به سوالات …پاسخ‌های رییس سازمان تامین اجتماعی به سوالات کاربران خبر آنلاین انواع آسیبهای اجتماعیانواعمقدمه مسئله مربوط به آسیبهای اجتماعی از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان اخبار ایران و جهاناخبار تهراناخبار سیاسیاخبار …اخبار ایران و جهانسامانه اطلاع رسانی تهراناخبار تهراناخبار سیاسیاخبار اقتصادی اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروز پیشینه کلاس های چند پایه تدریس در کلاس های چند پایه، پدیده تازه ای نیست در برخی از کشورها، به ویژه در کشورهای ترجمه کل ریدینگ های زبان انگلیسی چهارم دبیرستانترجمه کل ریدینگ های کتاب زبان انگلیسی سال چهارم دبیرستان درس اول چرا ورزش‌ مهم‌ است‌جدیدترین خبرهای شهرستان ورامین خبر فارسیحجت الاسلام سید رضا تقوی ظهر دوشنبه در حاشیه سفر به شهرستان ورامین و دیدار با جمعی از جامعه شناسی به زبان ساده برای مطالعات شهری …متنی که ملاحظه می کنید بخشی از بحث های من در کلاس جامعه شناسی است که در ترم اول


ادامه مطلب ...

آموزش سلامتی به نوجوانان

[ad_1]

بیماری‌ها و آسیب‌های نوجوانی: نیاز به آموزش

دست‌اندرکاران جامعه، به تازگی با شیوع بحران ایدز، به اهمیت ترویج و آموزش سلامت پی برده‌اند. به دلیل غیرقابل علاج‌بودن و هزینه‌های گزاف مالی درمان این بیماری، دولت‌ها به شعارهای آگاهی‌دهنده و روش‌های دیگری روی آورده‌اند و تلاش دارند تا شهروندان را از فواید انتخاب سبک زندگی سالم، رفتارهای پیشگیری‌کننده و رجوع به پزشک به طور منظم یا خودآزمایشی در مورد بیماری‌هایی مانند ایدز آگاه کنند.
آموزش سلامت به نوجوانان بسیار ضرورت دارد. در بخش قبل اشاره شد که نوجوانان به فکر سلامتی خود هستند، اما باید توجه داشت که نوجوانی دوره‌ای حساس از نظر خطرهای تهدیدکننده‌ی سلامتی اســت، زیرا عوامل فردی و محیطی زیادی نوجوانان را برای درگیری در مشکلات خاص یا رفتارهای خطرناک مستعد می‌کند. در این بخش به طور مختصر برخی از خطرهایی که نوجوانان با آنها مواجه خواهند بود، بررسی می‌شوند.
بر اساس نتایج برخی پژوهش‌ها (اسلاپ (1)، 1991)، عوامل فردی متعدد وجود دارند که رفتارهای خطرآفرین را در میان نوجوانان پیش‌بینی می‌کنند؛ جنسیت، جایگاه اجتماعی- اقتصادی، عملکردهای خانوادگی، تنیدگی‌های اخیر زندگی، استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی. این عوامل در جدول 1 خلاصه شده‌اند. بنابر نظر متخصصان، ترکیبی از این عوامل، ممکن اســت آسیب‌پذیری نوجوان را از رفتارهای ناسازگار با سلامتی افزایش دهد. بویژه، به نظر می‌رسد پسران در مقابل صدمات و رفتارهای خطرناک، آسیب‌پذیر و مستعدتر از دختران هستند. از این‌رو دست‌اندرکاران جامعه با استفاده از پیام‌های آموزشی در رسانه‌های جمعی، اقشار مختلف جامعه از جمله نوجوانان را از خطرهایی که سلامت آنها را تهدید می‌کند، آگاه می‌سازند. این پیام‌های آموزشی در مورد عواملی اســت که در جدول زیر نشان داده شده اســت.

جدول 1. عوامل فردی پیش‌بینی‌کننده‌ی رفتارهای خطرآفرین

1- جنسیت

احتمال اینکه مردان در اثر صدمات ناشی از حوادث بمیرند، 5/2 برابر زنان اســت. حتی احتمال اینکه مردها دچار سایر صدمات غیرکشنده شوند، بیشتر اســت. پسرها با خطرهای بیشتری در زمینه‌ی تصمیم‌گیری مواجه‌اند.

2- جایگاه اجتماعی- اقتصادی

میزان مرگ و میر ناشی از حوادث در نواحی فقیرنشین دو برابر نواحی ثروتمندنشین اســت. تجاوز و حمله در نواحی فقیرنشین بیشتر به چشم می‌خورد. صدمات غیرکشنده در میان کودکان سیاه‌پوست ساکن در محلات فقیرنشین شایع‌تر اســت.

3- عملکرد خانواده

خانواده‌هایی که دارای مشکلات پزشکی، بیماری‌های روان‌پزشکی، بیکاری، جابه‌جایی و جدایی فرزندان از والدین‌اند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

4- تنیدگی‌های اخیر زندگی

تنیدگی مرتبط با خودکشی اســت.

5- مشروب و مواد مخدر

انواع خطرها را افزایش می‌دهد، همچنین در روابط با دوستان و خانواده تأثیر می‌گذارد.

منبع: برگرفته از اسلاپ، 1991

راهبردهای آموزش سلامتی

عوامل متعددی سلامت نوجوانان را تهدید می‌کنند و آشکار اســت که روش‌های آگاه‌کردن نوجوانان از این خطرها، از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از یک عامل خطرآفرین به عامل خطرآفرین دیگر متفاوت اســت. دست‌اندرکاران سلامتی دامنه‌ای از روش‌های مختلف را برای ترویج سلامتی مطرح می‌کنند. توسل به هشدارهای برانگیزاننده‌ی ترس و ارائه‌ی اطلاعات حیاتی و ضروری یا استفاده از روش‌های مختلف رفتاری، از جمله‌ی این روش‌هاست.

پیام‌های برانگیزاننده‌ی ترس

بعضی افراد معتقدند ایجاد ترس زیاد، بی‌نتیجه (2) اســت و تأثیر معکوسی دارد و افراد در چنین شرایطی برای موجه جلوه‌دادن رفتار خطرآفرین خود، خطرهایی را که سلامتشان را تهدید می‌کند، فراموش کرده، انکار می‌کنند و به حداقل می‌رسانند. در هر حال، بیشتر صاحب‌نظران توافق دارند که پیام‌های ایجادکننده‌ی ترس و به طور کلی، برانگیختن افراد برای کنترل رفتار یا ایجاد تغییر در سبک زندگی‌شان بسیار مؤثر اســت. به علاوه، به نظر می‌رسد پیام‌هایی که بشدت برانگیزاننده‌ی ترس هستند، در تغییر نگرش در مورد سلامت مؤثرترند تا پیام‌هایی که کمتر ترس ایجاد می‌کنند (سارافینو (3)، 1990). اگرچه پیام‌های برانگیزاننده‌ی ترس ممکن اســت نگرش‌های فرد را تغییر دهند، ولی آیا این پیام‌ها رفتار ترویج‌دهنده‌ی سلامت را نیز ایجاد می‌کنند. بر اساس نظر بعضی صاحب‌نظران، تغییر نگرش‌ها به دو روش منجر به تغییر رفتار می‌شود؛ در صورتی که افراد آموزش‌های خاصی را برای عمل به یک رفتار ببینند، احتمال بیشتری وجود دارد که به عمل پیشگیری‌کننده دست بزنند؛ همچنین برنامه‌هایی در تغییر رفتار افراد موفق‌ترند که بر اعتماد به خود آنان تأکید داشته باشند و قبل از آنکه افراد را برای شروع طرح‌ریزی برانگیزانند، به آنها کمک کنند.

ارائه‌ی اطلاعات

رسانه‌ها، نقش مهمی در فراهم‌ساختن اطلاعات مربوط به سلامت دارند. موفقیت رسانه‌ها در افزایش رفتار سالم، بستگی به این دارد که چقدر به اصول زیر متکی باشند (ایگر (4)، 1986):
• پیام رسانه باید متناسب با پیام‌گیرندگان باشد، آیا پیام برای نوجوان گیرنده‌ی پیام مناسب اســت؟ آیا پیام به زبانی که برای نوجوانان قابل فهم باشد، ارائه می‌شود؟
• پیام رسانه باید قابل تغییر باشد. نگرش‌های عمومی ثابت نیستند و گاهی ضروری اســت که پیام تغییر کند، بویژه وقتی گیرنده‌ی پیام نوجوانان باشند.
• رسانه باید به صورت انتخابی و حساس مورد استفاده قرار بگیرد.
• منبع پیام باید موثق باشد.
• پیام رسانه باید برانگیزاننده باشد.
• پیام‌های برانگیزاننده‌ی ترس باید به دقت به کار روند.
• پیام باید اهداف واقع‌گرایانه داشته باشد.
برخی از ویژگی‌های پیام را که در بالا به آنها اشاره شد، می‌توان به اجزای دیگری تقسیم کرد؛ برای مثال، منبع پیام هم می‌تواند اشاره به اعتبار فرستنده‌ی پیام داشته باشد و هم به مطلوبیت و دوست‌داشتنی بودن او، قدرت پیام، کمیت و عوامل جمعیت‌شناختی. بنابراین، یک عامل مهم، میزان اعتقاد و شناختی اســت که گیرنده‌ی پیام از فرستنده‌ی پیام دارد. اگر فرستنده‌ی پیام جذاب، دارای قابلیت و مهارت اجتماعی و تخصص باشد، احتمال اینکه پیام متقاعدکننده‌تر و موفق‌تر باشد، بیشتر خواهد بود (بارون و بیرن (5)، 1994).
برای فرستادن پیام از طریق رسانه، می‌توان از یک یا دو راهبرد استفاده کرد؛ یکی از راهبردها، چارچوب تغییر رفتار ارتباطی اســت. رسانه‌ها به کمک این روش، اطلاعات را به عموم مردمی که برای عمل به آن آزادند یا نه، می‌رسانند. دیده شده که این روش برای تغییر رفتارهایی که مستلزم تلاش زیادی نیستند، مؤثر اســت؛ رفتارهایی مانند استفاده از کلاه و کمربندهای ایمنی و غیره. این روش برای تغییر رفتارهای پیچیده‌تری مانند تلاش برای کاهش وابستگی به مواد مخدر و ترک اعتیاد تأثیر کمتری دارد.
راهبرد دیگر، رویکرد بازاریابی اجتماعی و مبتنی بر راهبردهای بازاریابی تجاری و شامل موارد زیر اســت:
• جست و جو و تحقیق بازار، که شامل اصلاح و توسعه‌ی دقت ارتباط در مورد گیرنده‌ی پیام هدف (نوجوان) اســت؛
• طراحی و توسعه‌ی محصول، که شامل پوسترهای مخصوص و فیلم‌های کوتاه در زمینه‌ی تغییر رفتار یا نگرش و مراحلی که باید پشت سر گذاشته شود، اســت؛
• مشوق‌های خاص، این مشوق‌ها به افزایش انگیزه برای تغییر رفتار یا نگرش کمک می‌کنند؛
• حمایت‌های بعدی، که ممکن اســت شامل جلسات مشاوره‌ای، رویارویی و غیره باشد.
همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، رویکرد بازاریابی اجتماعی در استفاده از برخی روش‌ها مانند طراحی و تهیه‌ی محصول و حمایت بعدی، با رویکرد اول متفاوت اســت. بازاریابی اجتماعی، راهبرد به نسبت پیچیده‌ای اســت. این روش رویکردی نظامدار اســت که به منظور متقاعدساختن گیرندگان پیام در این مورد طراحی‌شده و یک رفتار مناسب (سالم) متناسب‌تر از رفتارهای دیگر (ناسالم) اســت. راهبرد بازاریابی اجتماعی، رفتار را بیشتر تغییر می‌دهد.
آخرین روش برای کمک به شکل‌گیری رفتارهای سالم، روش رفتارگرایی اســت. این روش اصول تغییر رفتار را برای کنترل رفتارهایی که فرض می‌شود سلامت را تهدید می‌کنند، به کار می‌گیرد. درمانگرانی که مسئول کمک به نوجوانان برای تغییر رفتارهایشان هستند، از راهبردهای مختلفی استفاده می‌کنند. ممکن اســت این راهبردها شامل روش فکرکردن درباره‌ی موضوعات مرتبط با سلامتی باشد. در خیلی از موارد احتمال ترک رفتارهای خطرآفرین بسیار کم اســت. مگر اینکه افراد فرآیندهای فکری خود را در مورد رفتار تغییر دهند. برای مثال، افراد سیگاری، ممکن اســت رفتار خود را به شیوه‌های مختلف موجه سازند (جدول 2).

جدول 2. توجیه‌های احتمالی نوجوانان سیگاری برای سیگارکشیدن

1- من در شرایط تنش‌زای شدیدی قرار دارم و این کار مرا آرام می‌کند.

2- سیگار به من انرژی می‌دهد و کمک می‌کند تا در کارهایم مؤثرتر و کارآمدتر باشم.

3- من به طور اساسی مصرف سیگار را کاهش داده‌ام.

4- من از سیگارهای دارای نیکوتین کم، سالم و بی‌ضرر استفاده می‌کنم.

5- من توان لازم برای رهایی از سیگار را ندارم.

منبع: سارافینو، 1990

گاهی متخصصان، والدین و همسالان، دلیل‌تراشی نوجوانان برای توجیه رفتارشان را مشکل بزرگی می‌دانند، اما بیشتر اوقات، استفاده از استدلال‌های منطقی در بحث‌های متقابل می‌تواند نتایج مثبتی را برای تغییر رفتارهای خطرآفرین به بار آورد. برای مثال، نوجوانی را در نظر بگیرید که اظهار می‌کند قدرت و توان مورد نیاز برای تغییر را ندارد؛ پاسخ‌های احتمالی این نوجوان ممکن اســت چنین باشد: "مطمئنم که خیلی مشکل اســت". اما شما به عنوان درمانگر ممکن اســت مجبور شوید روش‌های مختلفی را برای ترک‌کردن پیشنهاد کنید یا بگویید: "این کار به خودی خود مشکل اســت، به من اجازه بدهید سعی خودم را برای کمک به شما بکنم".
برخی متخصصان هنگامی که قصد دارند تغییرات رفتاری در نوجوانان ایجاد کنند، به روش‌های تغییر رفتار متوسل می‌شوند. این کار با تغییر روش‌هایی که رفتارها تقویت و تشویق می‌شوند، صورت می‌گیرد. این رفتارگرایان، از اصول شرطی‌سازی کلاسیک و کنشگر استفاده می‌کنند.
به طور خلاصه، رفتارگرایان معتقدند رفتارهایی به سرعت اکتساب و آموخته می‌شوند که تقویت و تشویق شوند و مجازات منجر به خاموشی رفتار می‌شود.
پاولف (6) (1936-1849، به نقل از میوس (7)، 1988) اولین کسی بود که دریافت بزاق سگ‌ها قبل از اینکه غذا بخورند، ترشح می‌شود. کارهای پاولف بعدها توسط اسکینر در شرطی‌سازی کنشگر گسترش یافت. اسکینر اعتقاد داشت که پیامدهای اعمال یک فرد تعیین‌کننده‌ی رفتار اوست؛ یعنی مشوق‌ها و تقویت‌هایی که فرد دریافت می‌کند، رفتار اصلی او را افزایش می‌دهند. اهمیت بحث حاضر در این اعتقاد اســت که نوجوانان می‌توانند رفتارهای تقویت‌کننده‌ی سلامت را با تقویت آن رفتارها یاد بگیرند. برای مثال، ممکن اســت بعضی نوجوانان برای اینکه بیشتر مورد پذیرش همسالان خود قرار بگیرند، سیگار بکشند. مورد قبول و پذیرش قرارگرفتن و مطلوبیت بیشتر از نظر اجتماعی، به عنوان مشوقی که رفتار سیگار کشیدن را افزایش می‌دهد، عمل می‌کند. در برنامه‌های تغییر رفتار که هدف آنها ترک سیگار اســت، رفتار اغلب با تنبیه همراه می‌شود (مجازاتی مانند تمسخر و استهزا). مجازات،بعد از رفتار غیرقابل قبول ارائه می‌شود و در کاهش تمایل به انجام رفتار نامطلوب تأثیر دارد.
برخی صاحب‌نظران (لیبرت و اسپایلگر (8)، 1990) معتقدند رفتارگرایان به رفتار انسان به صورت ساده‌سازی شده‌ای می‌نگرند، بدون توجه به این واقعیت که رفتار دارای تعیین‌کننده‌های متفاوتی اســت. روان‌درمانگران رفتارگرا با تأکید بر مؤلفه‌های محرک- پاسخ، تفاوت‌های فردی، تأثیر عوامل فرهنگی و آزادی و حق انتخاب را فراموش می‌کنند. برای مثال، برخی رفتارهای تهدیدکننده‌ی سلامت (مانند داغ‌گذاشتن بر بدن) که مربوط به تشریفات مذهبی خاصی‌اند، به فرهنگ وابسته‌اند و از طریق الگوی محرک- پاسخ قابل تبیین نیستند.

سبک‌های اسنادی

مفهوم سبک اسنادی، ارتباط نزدیکی با کنترل تقویت دارد. اولین بار مفهوم سبک اسنادی در متون و منابع روانی در دهه‌ی 1960 مطرح شد (آبرامسون، سلیگمن و تیزدال (9)، 1978). سبک اسنادی، بر اساس تجدیدنظر در الگوی درماندگی آموخته‌شده از افسردگی مطرح شده اســت. صاحب‌نظران معتقدند به طور کلی سه بعد مکان، ثبات و قابلیت کنترل در اسناددهی مهم‌اند. به سبک اسنادی منفی، به عنوان طرحواره‌ی شناختی منفی اشاره شده و دیده شده اســت که این نوع سبک اسنادی با دامنه‌ای از پیامدهای سلامتی ارتباط دارد.
پیترسون، سلیگمن و وایلانت (10) (1988)، با مطالعه بر روی افراد 35 ساله، مشاهده کردند که بین سلامت جسمانی در سال‌های 30 تا 60 سالگی و سبک‌های تبیینی (11) در سنین 25 سالگی رابطه وجود دارد. این محققان دریافتند مردان جوانی که وقایع منفی را به علل درونی، کلی و ثابت نسبت داده بودند. مشکلات بیشتر سلامتی را در زندگی بعدی خود تجربه کردند. حتی وقتی که سلامت جسمانی و عاطفی کنونی آزمودنی‌ها کنترل شود، باز هم چنین ارتباطی وجود دارد.
این نتایج مهم نشان‌دهنده‌ی وجود رابطه بین یک حالت ذهنی (حالت روانی) شناختی خاص و سلامت جسمانی اســت. در این زمینه دو پرسش بدون پاسخ می‌ماند و احتمالاً در پژوهش‌های بعدی به آنها پاسخ داده خواهد شد؛ اول اینکه، رابطه‌ی بین سبک اسنادی و افکار خودکشی یا تصور منفی بدنی چیست؟ ثانیاً، روشن نیست که چرا فقط یک سبک اسنادی منفی منجر به بروز پیامدهای ضعیف سلامت در برخی افراد می‌شود؟

پی‌نوشت‌ها:

1. Slap
2. Counterproductive
3. Sarafino
4. Egger
5. Baron & Byrne
6. Pavlov
7. Muuss
8. Liebert & Spiegler
9. Abramson, Seligman & Teasdale
10. Peterson, Seligman & vaillant
11. explanatory

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

آموزش گام به گام رانندگیآموزش گام به گام رانندگی آموزش صحیح عملی رانندگی آموزش گام به گام رانندگیکودک سیتی، سرگرمی و آموزش کودک و خانواده – …جدیدترین نوشته ها را بخوانید با برگهای پاییزی کاردستی بسازید این مدلی از نوزاد در یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را به نام یاور همیشگی مرجع دوم ابتداییبه نام یاور همیشگی مرجع دوم ابتدایی مرجع دوم ابتداییسایت سرگرمی، تفریحی، جالب، خواندنی، عکس، اس ام …عکسفالاس ام اسعکس های خنده دارطنزفال حافظتاروتعکس های بازیگرانپزشکی و سلامتی معرفی و دانلود رساله های آموزشی مصور رهبر معظم …خداوند سبحان در این ماه بافضیلت، میهمانى ویژه اى را براى تربیت روح ترتیب داده است به برای پرهیز از خشونت ، به نوجوانان مهارت های زندگی …برای پرهیز از خشونت ، به نوجوانان مهارت های زندگی بیاموزیم خشونت از دیدگاه روان شناسی انجمن اولیاومربیان آموزش وپرورش ناحیه دوباسمه تعالی اعضای محترم شورای انجمن اولیا وومربیان آموزش وپرورش ناحیه دو اصفهانآموزش ابتدایی زیر بنای آموزش و پرورشآموزش ابتدایی زیر بنای آموزش و پرورش ارائه ی روش های مؤثر برای فرایند یاددهییادگیریآموزش تصویری و گام به گام بافت شالگردن شیک و …این شال که جلوه خاصی دارد را می‮توانید با هر رنگ و به هر اندازه‮ای که دوست دارید ببافید


ادامه مطلب ...