هفته نامه پنجره - افشین شاعری: محمد 17 سال اسـت که با ویروس ایدز زندگی میکند، او امروز در سن 60 سالگی با HIV کنار آمده اسـت و از زندگی با این ویروس پرآوازه سخن میگوید. محمد قبول کرد که با ما مصاحبه کند اما شناخته نشود. او میگوید: اعتیاد به مواد و تزریق با سرنگ مشترک در زندان او را مبتلا کرده اسـت.
چند سال اسـت که میدانید HIV مثبت هستید؟
من 17 سال اسـت که با این ویروس درگیر هستم و با آن زندگی میکنم.
علت ابتلای شما به HIV چه بود؟
علت ابتلای من استفاده از سرنگ مشترک در زندان اسـت. بعد از اینکه از زندان آزاد شدم، آزمایش دادم و متوجه شدم که به این ویروس مبتلا شدهام و از آن موقع به بعد بود که آگاهی من درباره این ویروس بیشتر شد البته در زمانی که پاک شدم، آزمایش دادم و متوجه ابتلا به این ویروس شدم و از آن زمان تاکنون پاک ماندهام.
از چه سالی مواد مصرف میکردید و چه موادی مصرف میکردید؟
من از سال 1352 مصرفکننده مواد بودم، در زندان که بودم همه در شرایط زندان از سرنگ مشترک استفاده میکردیم.
چرا؟
این جزو شرایط زندان اسـت، کسی که اعتیاد دارد، نیاز به مصرف روزانه دارد و در زندان به سرنگ یکبار مصرف و این جور چیزها دسترسی نداشتیم، هرچه بود مصرف میکردیم و همه با هم از سرنگ مشترک استفاده میکردیم.
چه موادی در زندان بود؟
در زندان همه نوع مواد بود.
علت زندان رفتنتان هم اعتیاد بود؟
بله جرم دیگری نداشتم، در زندان مصرف مواد ممکن اسـت، برخی مصرف میکنند و هر نوع موادی هم میخواستیم از طریق زندانیان تهیه میشد و مشکلی برای تهیه مواد نداشتیم. بسته به اینکه چه موادی در دسترس بود، همه نوع موادی مصرف میکردیم، در آن سالها تریاک بود، البته چون تریاک خوراکی پول زیادی میخواست، مجبور بودیم که تزریق کنیم تا با مقدار کم، نشئه بشویم.
از چه زمانی متوجه شدید که HIV مثبت هستید، چهکسی شما را ترغیب کرد که آزمایش بدهید؟
هیچ کس، بعد از اینکه آزاد شدم و برای ترک به انجمن معتادان گمنام رفتم، خواستم از وضعیت خودم آگاه شوم، خودم رفتم و آزمایش دادم و فهمیدم که HIV مثبت هستم.
چند وقت بعد از ابتلا آزمایش دادید و متوجه ابتلا شدید؟
تقریبا چهار یا پنج سال بعد متوجه شدم.
وقتــی فهمیــدیـد که مبتلا هستید، چه حسی داشتید؟
بالاخره اولش یک شوکی به من وارد شد اما بعد سعی کردم از نظر روحی خودم را حفظ کنیم و روحیه خودم را بالا نگه دارم، در جلسات مختلف با پزشکان شرکت میکردم و آموزشهای لازم را درباره این بیماری به دست آوردم و بعد از آن هم تلاش کردم که این آگاهی را به دیگران هم منتقل کنم تا کسانی که به ویروس ایدز مبتلا میشوند، نترسند و با وحشت زندگی نکنند چون خیلی کسانی که مبتلا هستند یا مصرفکننده مواد هستند با امثال من راحتتر هستند تا با دیگران، حتی با پزشکان. فکر میکنند، ممکن اسـت آنها را بگیرند، در جایی حبس و قرنطینه کنند و بهعنوان انگ به آنها نگاه کنند اما با من راحت هستند و من سعی میکنم که به آنها اطلاعرسانی کنم تا آگاهیهای لازم را درباره این بیماری داشته باشند.
مشکلی که درباره HIV مثبت وجود دارد این اسـت که هر سال در روز جهانی ایدز یکسری حرفها درباره آن میزنند و بعد همه چیز تمام میشود و میرود تا روز جهانی ایدز سال بعد، درحالیکه برای مبتلایان هر روز، روز جهانی ایدز اسـت.
موضوع ابتلایتان به HIV را به چه کسانی گفته اید؟
در جلسات انجمن معتادان گمنام و هر جایی که رفتهام با صدای بلند گفتهام که من یک HIV مثبت هستم و علت ابتلای خودم را هم میگویم و به آنها هشدار میدهم که حواستان جمع باشد، اگر هم فکر میکنید کاری کرده اید، بروید و آزمایش بدهید و حداقل خودتان با خبر شوید. این صحبتها باعث میشود که ترسشان بریزد و بدانند که یک محمد نامی هم هست که مثل آنهاست و تنها نیستند.
متاهل هستید یا مجرد و به خانوادهتان هم گفته اید که مبتلا هستید؟
من متاهل هستم، اما فرزندی ندارم، علت اینکه فرزند ندارم هم همین بیماری اسـت و بهخاطر آن نخواستیم بچه داشته باشیم، البته هیج حمایتی هم نشدیم که امکان بچه دار شدن را داشته باشیم.
کی به همسرتان گفتید؟
همان ابتدا قبل از ازدواج به همسرم گفتم که مثبت هستم و او هم پذیرفت که با من ازدواج کند، زمانی که ازدواج کردم 5 سال از زمان ابتلا گذشته بود.
همسرتان هم مبتلاست؟
نه همسرم سالم اسـت، ما درکنار هم زندگی میکنیم و مشکل خاصی نداریم بهجز مسائل مالی.
چرا، شغل شما چیست؟
هیج شغلی ندارم، بیکار هستم و درآمدی ندارم به همین خاطرهم از تهران به شمال آمدم اما اینجا هم بیکار هستم، هیچ کس هم از ما حمایت نکرد.
چطور زندگی میکنید؟
شرایط سختی اسـت و نمیخواهم بیشتر دربارهاش صحبت کنم اما درآمدی ندارم، کاری ندارم. بهخاطر شرایط این ویروس خیلی کارها را هم نمیتوانم انجام دهم. از هیچ جایی هم ساپورت نشدم.
جایی برای کار مراجعه کردید که بهخاطر بیماری، شما را نپذیرند؟
نه، هیچ جا مراجعه نکردم چون میدانم اگر برای کار مراجعه کنم و بفهمند که HIV مثبت هستم، با لگد پرتم میکنند بیرون، برای همین خودم هم دنبال کار نمیروم البته 60 سالم هست و شرایط سنی هم اجازه نمیدهد، هر کاری را انجام دهم.
قبل از اعتیاد شغلتان چه بود؟
نمایشگاه اتومبیل داشتم.
چرا به سمت مصرف مواد رفتید؟
این هم از آن سوال هاست، «چرا» ندارد، معلوم اسـت برای لذتش رفتم سراغ مواد. اما الان که مبتلا شده ام، هیچ حمایتی ندارم، شاید در تهران انجمنهایی باشند که به افرادی مثل من کمک کنند، اما اینجا در شمال هیچ حمایتی نیست.
انگ ایدز شما را اذیت نمیکند؟
من دیگر با این ویروس کنار آمدهام و ترسی ندارم. حتی در یک فیلم مستند هم نقش یک HIV مثبت را بازی کردم که میخواست با یک خانم ازدواج کند که آن خانم منفی بود، هیج ترسی ندارم، حتی در یک فیلم مستند که سعید ابوطالب درباره اعتیاد ساخت هم بازی کردم.
درمان را چطور پیگیری میکنید؟
هر دو ماه یکبار به تهران میایم و داروهایم را برای مصرف دو ماه میگیرم و برمیگردم.
چه داروهایی مصرف میکنید؟
3 تا قرص خوراکی اسـت که یکی از آنها خیلی وحشتناک و دردناک اسـت، آخر شب باید آن را بخورم، اوایل که این قرصها را میخوردم که خیلی وحشتناک تر بود، تمام پوستم سوزن سوزن میشد و گر میگرفتم، خیلی از افراد HIV مثبت را میشناختم که وقتی این قرص را میخوردند خودشان را به در و دیوار میکوبیدند، یک ماه طول کشید تا به این قرصها عادت کنم.
داروی تزریقی ندارید؟
هنوز که چنین دارویی نیست، البته میگویند قرار اسـت به زودی یک آمپول بیاید که ماهیانه تزریق میشود اما هنوز این دارو به ایران نیامده اسـت، فعلا قرص مصرف میکنیم و چون دوز مصرفش بالاست اذیت میشویم.
همسرتان چطور مسئله شما را پذیرفت، چطور با هم زندگی میکنید؟
صادقانه داستان زندگی را به او گفتم و ایشان هم پذیرفت. مشکل خاصی نداریم، فقط باید یکسری مسائل را رعایت کنیم و چون این مسائل را رعایت کردهایم، همسرم سالم اسـت.
برای کسانی که ممکن اسـت به این ویروس مبتلا شوند یا مبتلا شدهاند، چه صحبتی دارید؟
اولا باید به همه مردم اطلاع دهیم که این بیماری چیست و چطور منتقل میشود. HIV مثبت هیچ علامتی ندارد، قیافه افراد مبتلا با افراد دیگرهیچ فرقی نمیکند بنابراین به نظرم تا زمانی که افراد آزمایش ندادهاند و مطمئن نیستند که ابتلا ندارند، باید همه را به چشم مبتلا باید ببینیم. بهنظر من همه باید آزمایش بدهند، آنهایی که میفهمند مبتلا هستند، حتما باید یکسری مسائل را رعایت کنند تا به دیگران منتقل نشود، باید رفتارهای پر خطر را کنار بگذارند و سعی کنند، یکسری کارها را انجام ندهند و حتما از لوازم پیشگیری استفاده کنند.
مردم چه نکاتی را باید درباره ابتلا به ویروس ایدز و بیماری آن بدانند؟
مردم باید بدانند که HIV مثبت با ایدز فرق میکند، ایدز مرحله بیماری و آخر خط اسـت که اگر کسی وارد این مرحله شد، ممکن اسـت با یک سرماخوردگی ساده بمیرد اما کسی که هنوز HIV مثبت اسـت و وارد فاز بیماری نشده اسـت، میتواند با مصرف دارو، زندگی معمولی داشته باشد. وقتی مرحله بیماری شروع شود، فرد باید روی تخت بخوابد، غیر از آن ترسی وجود ندارد. همه ما باید به هم کمک کنیم و آگاهی دهیم تا وحشت و ترس از این بیماری از بین برود و همه جرئت پیدا کنند و آزمایش بدهند.
البته چون این بیماری درمان قطعی ندارد، مجبوریم در زندگی دست به عصا راه برویم. خیلی کارها را نمیتوانیم انجام دهیم ولی من تصمیم گرفتهام با این بیماری زندگی کنم و به دیگران هم کمک کنم که آگاهی لازم را داشته باشند و رفتارهای پر خطر مانند تزریق مشترک و رابطه جنسی بدون کاندوم نداشته باشند
خبرگزاری آریا -
وقتی عصبانی می شویم کمتر به دیگران گیر بدهیم
شاید برای بسیاری از ما پیش آمده که وقتی عصبانی هستیم به دیگران گیر می دهیم. در این مطلب به علت و درمان گیر دادن در زمان عصبانیت می پردازیم.
چطور عصبانیت خود را بر سر دیگران خالی نکنیم؟
خیلی وقت ها برای شما هم پیش آمده که از دست کسی یا در مورد موضوعی ناراحت هستید، اما همان لحظه نتوانستید ناراحتی خود را بروز دهید. در این زمان بسیاری از افراد به محض مواجه با کسی عصبانیت خود را سر او خالی کرده یا بی دلیل به موضوعی ساده توجه نشان داده و به اصطلاح عوام الکی گیر می دهند.
این موضوع در بین زوجین جوان در سنین اولیه ازدواج که هنوز با اخلاقیات هم آشنا نیستند یا نمی دانند که در برابر رفتار خاص همسرشان چه واکنشی نشان دهند، بیشتر دیده می شود. اغلب افراد مشکلات یا خستگی کار و ترافیک را از محیط بیرون با خود به خانه می آورند، خانم خانه از این شکایت می کند که همسرش بعد از برگشت به منزل بدون دلیل به موضوعی واکنش نشان داده و عصبانیت خود را سر او خالی می کند. این موضوع در خانم ها اغلب به شکل غر زدن و گیر دادن های کلامی و سوال پیچ کردن های بی مورد اتفاق می افتد.
باهوش ها کمتر به دیگران گیر می دهند
شاهمردای روانشناس و مشاور خانواده، با بیان اینکه خالی کردن خشم، هیجان های عصبی و به اصطلاح گیردادن، ریشه روانشناسی دارد، افزود: در این علم یک مکانیسم دفاعی به نام جابجایی وجود دارد که فرد تکانه یا هیجان درونی خود مانند خشم را به دیگری منتقل کرده یا به عبارتی عصبانیت خود را سر او خالی می کند. هر چه فرد خودشناسی و خودآگاهی اش کمتر باشد احتمال استفاده او از این مکانیسم دفاعی بیشتر است، البته این موضوع به هوش هیجانی نیز مرتبط بوده، زیرا یکی از فاکتورهای هوش هیجانی آگاهی ازهیجانات و رصد آن ها است.
افرادی که هوش هیجانی فعال تری دارند، سرنخ هیجانات خود را می دانند. فردی با هوش هیجانی فعال هنگام عصبانیت می داند که ممکن است هیجان خود را بر روی فرد مقابل یا همسرش تخلیه کند به همین دلیل سعی می کند با راهکار مناسب از انجام این کار اجتناب کند.
آتو دست فرد عصبی ندهید
شاهمرادی با اشاره به یکی از بهترین راهکارها برای اینکه وقتی عصبانی می شویم کمتر به دیگران گیر بدهیم، افزود: باید سعی کنیم به احساسات و هیجانات خود اشراف داشته باشیم و در این زمان به همسر و سایر اعضای خانواده از احساس خود حرف زده و به آن ها بگوییم تا نیم ساعت با من صحبت نکرده و از جملات تحریک کننده که خشم را زیاد می کند استفاده نکرده و مدام من را سوال پیچ نکنید و صبر کرده تا عصبانیت من فروکش کند.
اگر فکر می کنید همسرتان از جای دیگری ناراحت و عصبی است و در معرض خشم او هستید سعی کنید از دامن زدن به این حالت و تحریک کردن او اجتناب کرده و تا فروکش کردن عصبانیتش از همسرتان فاصله بگیرید و سر یک فرصت مناسب حتما با او در مورد رفتارش صحبت کنید، اما نکته مهم این است که نباید بگذارید این موضوع به دست فراموشی سپرده شود.
آتو دست فرد عصبی ندهید
راهکارهای اورژانسی برای فروکش کردن عصبانیت
در بسیاری از موارد به حدی عصبی و مضطرب هستیم که به حد انفجار رسیده ایم. در این موارد به محض اینکه با فردی مواجه شده با یک جرقه عصبانیت خود را بر سر او خالی می کنیم. اما راهکارهای اورژانسی در علم روانشناسی وجود دارد که مانند آبی بر روی آتش این حالت شما را ازبین می برد.
شاهمردای با اشاره به راهکار سریع فروکش کردن عصبانیت در این لحظات افزود: سعی کنید محیط مورد نظر را ترک کرده وکمی قدم بزنید، خوردن یک لیوان آب سرد، دوش گرفتن و تمرکز بر روی افکار مثبت از راهکار های موثر و سریع در کنترل عصبانیت و خشم است.
برخی از افراد فوران خشمشان به حدی زیاد است که به محض عصبی شدن، عصبانیت خود را بر روی دیگران تخلیه کرده و بدون دلیل به همه گیر می دهند، این افراد حتی خشم خود را نمی توانند با راهکارهای اورژانسی کنترل کنند. این اشخاص مانند مبتلایان به اختلال دو قطبی نباید خوددرمانی کرده وباید از کمک های تخصصی روانشناسی و روانپزشکی استفاده می کنند.
نگذارید رفتارهای نادرست به دست فراموشی سپرده شود
این مشاور خانواده با اشاره به یکی از اشتباهات زوجین گفت: در این موارد وقتی خشم همسر فروکش می کند، اغلب به جای صحبت کردن و با فراموش شدن این رفتار نادرست باعث می شوند که برخوردهای اشتباه همسر در آینده دوباره تکرار شود. در این زمان با صحبت منطقی همسرتان را متوجه رفتار نادرست و عصبانیت ناگهانی بی دلیلش کنید. همسران نیز باید با فهمیدن رفتار نادرست از طرف مقابل خود عذرخواهی کرده و سعی کنند روی این برخوردها و نیاوردن عصبانیت خود در محیط خانه تمرین کنند.
منبع:yjc.ir
شخص جوانی گندم بر در آسیاب برد که آرد نماید. اتفاقا آسیابان مشغول کاری بود..
داستان به جهت این که احمق هستم
به جهت این که احمق هستم ,شخص جوانی گندم بر در آسیاب برد که آرد نماید. اتفاقا آسیابان مشغول کاری بود. آن شخص از فرصت استفاده کرد و از سایر جوال ها گندم بیرون می آورد و در جوال خود می ریخت.
آسیابان متوجه شد و گفت: ای احمق! چرا چنین می کنی؟
گفت: به جهت این که احمق هستم.
گفت: اگر راست می گویی چرا از جوال خود گندم بیرون نمی آوری و به جوال دیگران نمی ریزی؟
گفت: اکنون که چنین می کنم یک احمق هستم و اگر چنان کنم دو احمق خواهم بود.
داستانک
خبرگزاری آریا -
وقتی عصبانی می شویم کمتر به دیگران گیر بدهیم
شاید برای بسیاری از ما پیش آمده که وقتی عصبانی هستیم به دیگران گیر می دهیم. در این مطلب به علت و درمان گیر دادن در زمان عصبانیت می پردازیم.
چطور عصبانیت خود را بر سر دیگران خالی نکنیم؟
خیلی وقت ها برای شما هم پیش آمده که از دست کسی یا در مورد موضوعی ناراحت هستید، اما همان لحظه نتوانستید ناراحتی خود را بروز دهید. در این زمان بسیاری از افراد به محض مواجه با کسی عصبانیت خود را سر او خالی کرده یا بی دلیل به موضوعی ساده توجه نشان داده و به اصطلاح عوام الکی گیر می دهند.
این موضوع در بین زوجین جوان در سنین اولیه ازدواج که هنوز با اخلاقیات هم آشنا نیستند یا نمی دانند که در برابر رفتار خاص همسرشان چه واکنشی نشان دهند، بیشتر دیده می شود. اغلب افراد مشکلات یا خستگی کار و ترافیک را از محیط بیرون با خود به خانه می آورند، خانم خانه از این شکایت می کند که همسرش بعد از برگشت به منزل بدون دلیل به موضوعی واکنش نشان داده و عصبانیت خود را سر او خالی می کند. این موضوع در خانم ها اغلب به شکل غر زدن و گیر دادن های کلامی و سوال پیچ کردن های بی مورد اتفاق می افتد.
باهوش ها کمتر به دیگران گیر می دهند
شاهمردای روانشناس و مشاور خانواده، با بیان اینکه خالی کردن خشم، هیجان های عصبی و به اصطلاح گیردادن، ریشه روانشناسی دارد، افزود: در این علم یک مکانیسم دفاعی به نام جابجایی وجود دارد که فرد تکانه یا هیجان درونی خود مانند خشم را به دیگری منتقل کرده یا به عبارتی عصبانیت خود را سر او خالی می کند. هر چه فرد خودشناسی و خودآگاهی اش کمتر باشد احتمال استفاده او از این مکانیسم دفاعی بیشتر است، البته این موضوع به هوش هیجانی نیز مرتبط بوده، زیرا یکی از فاکتورهای هوش هیجانی آگاهی ازهیجانات و رصد آن ها است.
افرادی که هوش هیجانی فعال تری دارند، سرنخ هیجانات خود را می دانند. فردی با هوش هیجانی فعال هنگام عصبانیت می داند که ممکن است هیجان خود را بر روی فرد مقابل یا همسرش تخلیه کند به همین دلیل سعی می کند با راهکار مناسب از انجام این کار اجتناب کند.
آتو دست فرد عصبی ندهید
شاهمرادی با اشاره به یکی از بهترین راهکارها برای اینکه وقتی عصبانی می شویم کمتر به دیگران گیر بدهیم، افزود: باید سعی کنیم به احساسات و هیجانات خود اشراف داشته باشیم و در این زمان به همسر و سایر اعضای خانواده از احساس خود حرف زده و به آن ها بگوییم تا نیم ساعت با من صحبت نکرده و از جملات تحریک کننده که خشم را زیاد می کند استفاده نکرده و مدام من را سوال پیچ نکنید و صبر کرده تا عصبانیت من فروکش کند.
اگر فکر می کنید همسرتان از جای دیگری ناراحت و عصبی است و در معرض خشم او هستید سعی کنید از دامن زدن به این حالت و تحریک کردن او اجتناب کرده و تا فروکش کردن عصبانیتش از همسرتان فاصله بگیرید و سر یک فرصت مناسب حتما با او در مورد رفتارش صحبت کنید، اما نکته مهم این است که نباید بگذارید این موضوع به دست فراموشی سپرده شود.
آتو دست فرد عصبی ندهید
راهکارهای اورژانسی برای فروکش کردن عصبانیت
در بسیاری از موارد به حدی عصبی و مضطرب هستیم که به حد انفجار رسیده ایم. در این موارد به محض اینکه با فردی مواجه شده با یک جرقه عصبانیت خود را بر سر او خالی می کنیم. اما راهکارهای اورژانسی در علم روانشناسی وجود دارد که مانند آبی بر روی آتش این حالت شما را ازبین می برد.
شاهمردای با اشاره به راهکار سریع فروکش کردن عصبانیت در این لحظات افزود: سعی کنید محیط مورد نظر را ترک کرده وکمی قدم بزنید، خوردن یک لیوان آب سرد، دوش گرفتن و تمرکز بر روی افکار مثبت از راهکار های موثر و سریع در کنترل عصبانیت و خشم است.
برخی از افراد فوران خشمشان به حدی زیاد است که به محض عصبی شدن، عصبانیت خود را بر روی دیگران تخلیه کرده و بدون دلیل به همه گیر می دهند، این افراد حتی خشم خود را نمی توانند با راهکارهای اورژانسی کنترل کنند. این اشخاص مانند مبتلایان به اختلال دو قطبی نباید خوددرمانی کرده وباید از کمک های تخصصی روانشناسی و روانپزشکی استفاده می کنند.
نگذارید رفتارهای نادرست به دست فراموشی سپرده شود
این مشاور خانواده با اشاره به یکی از اشتباهات زوجین گفت: در این موارد وقتی خشم همسر فروکش می کند، اغلب به جای صحبت کردن و با فراموش شدن این رفتار نادرست باعث می شوند که برخوردهای اشتباه همسر در آینده دوباره تکرار شود. در این زمان با صحبت منطقی همسرتان را متوجه رفتار نادرست و عصبانیت ناگهانی بی دلیلش کنید. همسران نیز باید با فهمیدن رفتار نادرست از طرف مقابل خود عذرخواهی کرده و سعی کنند روی این برخوردها و نیاوردن عصبانیت خود در محیط خانه تمرین کنند.
منبع:yjc.ir
«غلامرضا رمضانی»، کارگردان فیلمهاى «سبز کوچک» و «فرار از اردو»:
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - سینما> مهناز محمدى:
نه شلوغیهای دوران انقلاب و نه وضعیتهای اضطراری دوران جنگ، هیچکدام نتوانستند در کارش وقفهای بیاندازند.
از ۱۳سالگی هر فرصتی که پیدا میکرد، نمایشنامهای مینوشت. پای ثابت مسابقههای نمایشنامهنویسی و نمایش مدارس بود و هرجا که میرسید از نمایش گفت؛ چه پشت نیمکتهای مدرسه و چه پشت خاکریزهای جبهه.
غلامرضا رمضانی، نویسنده و کارگردان شناختهشدهی تلویزیون و سینما، بیشترین آثارش را برای کودکان و نوجوانان ساخته است. رمضانی از موفقترین کارگردانهای این حوزه است و تا حالا ۹ پروانهی زرین در جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان و چندین جایزهی خارجی مثل تندیس زرین منتقدان هند، جایزهی کلیسای جهانی و کفش طلایی کشور چک، جایزهی جشنوارهی لوکاس آلمان و جایزهی پرندهی آبی اوکران را دریافت کرده است.
اینروزها دو فیلم از او بهصورت همزمان در سینماها درحال نمایش است. «فرار از اردو» که پروانهی زرین بهترین کارگردانی را از جشنوارهی فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان بهدست آورد، در سینماهای تهران، اراک، شیراز، مشهد، سنندج، گرگان، کرج و گناباد روی پرده است. «سبز کوچک» هم از تولیدهای سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که هفتهی آینده و در قالب طرح «کانون نمایش» در ۳۲سالن برگزیدهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور نمایش داده میشود.
به همین مناسب به سراغ این فیلمساز باسابقه و ۵۶سالهی اراکی میرویم تا هم از حال و هوای نوجوانیاش بیشتر بدانیم و هم از فیلمهایی که روی پرده دارد.
* * *
به نظرم حرکت بسیار خوبی است. من بعضی از سالنها را دیدهام. سالنهای بسیار حرفهای و خوبی هستند و واقعاً برای فیلمدیدن ساخته شدهاند. یعنی سالن همایش نیستند و صندلی و سیستم صوتی خوبی دارند. اگر اینکار ادامه پیدا کند و تضمین شود که سینماها دائماً اکران خواهند داشت، میتوانیم امیدوار باشیم که تولیدات سینمای کودک و نوجوان، هم بیشتر شود و هم با کیفیتتر.
اگر به همنسلهای من نگاه کنید و خاطراتشان را مرور کنید، میبینید که همهی ما از همین کانون پرورش فکری و انجمن سینمای جوانان شروع کردیم.
من از دنیای کودکی و نوجوانی خودم الهام میگیرم. شرایط برای ما بسیار سخت بود. ای کاش که برای ما هم امکانات وجود داشت. نوجوانها حالا هرچیزی را که میخواهند هرطور شده به دست میآورند، اما برای ما فقط حسرتش میماند. سبز کوچک، شبیه نوجوانی خودم است که سعی کردهام هم با حال و هوای نوجوانهای امروزی همخوانی داشته باشد و هم تلفیقی از داستانهایی که در زمان ما اتفاق میافتاد و دنیای امروزی نوجوانان باشد.
من دنیای نوجوانها را دوست دارم و خیلی دلم میخواهد آرزوهای خودم را به بچهها نشان بدهم. اگر موضوع فیلمهایی را که ساختهام نگاه کنید، میبینید که در همهی آنها به نوجوانها نشان میدهم که باید تحقیق کنند، باید هدف داشته باشند و آن هدف را دنبال کنند. ناامید نشوند و به خودشان زمان بدهند. در بیشتر فیلمهایم نگاهم این است که نوجوانها یاد بگیرند که در راهشان استقامت داشته باشند و از انرژیشان استفاده کنند.
نه، مطمئن نبودم که فیلمساز میشوم؛ اما مطمئن بودم که به چیزی که عاشقش هستم میرسم.
در مسیرم، دنبال این بودم که اشکالهای خودم را برطرف کنم و در راهم با آدمهای زیادی برخورد کردم که به من توصیه میکردند مطالعه کنم و دنیای خودم را بنویسم. معتقدم هرکس باید در نوجوانی برای خودش هدف داشته باشد؛ اشکال ندارد اگر شکست بخوریم یا هدفمان را عوض کنیم. نوجوان باید بداند که وقتی ۱۸ساله شد، چه چیزی دارد. متأسفانه اینروزها نوجوانهایی را میبینم که فقط میخواهند مدرسه را تمام کنند، بروند دانشگاه تا کاری پیدا کنند. نه اطلاعات درستی از درسهای دانشگاه دارند، نه از درسهای مدرسه. این اصلاً خوب نیست.
کار به شدت سختی بود. من سوم دبیرستان بودم که در کشور انقلاب شد. کانون پرورش فکری منطقهی ما هم تعطیل شده بود و همهی فکر و ذکر مردم انقلاب بود.
من همچنان با گروه تمرین میکردم، نمایشنامه مینوشتم و برایم مهم بود که کارم را ادامه بدهم. تا جایی که یکی از اولین نمایشهای بعد از انقلاب را در فروردین ۱۳۵۸ در بندرعباس روی صحنه بردم. برای همه عجیب و شگفتآور بود. ما هم به سختی دیپلم گرفتیم و دو سال طول کشید تا بتوانیم برویم دانشگاه.
در زمان انقلاب فرهنگی، دانشگاهمان تعطیل شد و ما باید میرفتیم سربازی. در سربازی یک سال و نیم کارم این بود که نمایش بنویسم و اجرا کنم. یک روز با لباس نمایش توی پادگان بودم که فرماندهام آمد و پرسید: «آقا شما مسئول کجا هستید؟» جواب دادم که سربازم. عصبانی شد و فریاد زد: «این چهجور سربازی است. من چنین سربازی نمیخواهم. کشور درگیر جنگ است. من سربازی میخواهم که بجنگد، نه اینکه بازیگری کند.»
کمی که آرام شد برایش توضیح دادم که نمایش چه اهمیتی دارد. قانع شد و از آن به بعد دیگر همیشه از من حمایت میکرد؛ تا جایی که من حتی توی خط دوم جبهه هم برای رزمندهها نمایش اجرا میکردم.
اسم فیلم ابتدا «فرار از قلعهرودخان» بود، اما ترجیح دادیم برای راحتترشدن و جذابشدن آن، اسم آن را تغییر دهیم.
من برای ساخت این فیلم یک سال و نیم منتظر ماندم تا بتوانم امکانات تولید را فراهم کنم و بعد از آن ششماه، پیشتولید و تدوین آن طول کشید. حالا هم دو سال منتظر ماندم تا اکران شود. فرار از اردو یکی از پرتنشترین و پرتحرکترین فیلمهای نوجوان بعد از انقلاب است که محیطی کاملاً شاد دارد و در تمام فیلم، حال و هوای نوجوانی به چشم میخورد.
راستش بعد از ساختن این فیلم، خیلی حسرت خوردم. چون وقتی ما فیلمی میسازیم، بخشی از عمرمان را در آن میگذاریم و تحویل میدهیم. اما آن را نگهمیدارند و در شرایط نامناسب و با تبلیغات کم اکران میکنند.
چه فایده؟! بیشتر از ۴۰ تندیس و پروانهی زرین و لوحتقدیر از جشنوارههای داخلی و خارجی دارم. باورتان میشود همهشان را در یک جعبه گذاشتهام و توی انباری نگه میدارم؟! پروانه و تندیس به چه دردم میخورد؟ من فیلمسازم و باید فیلم بسازم. دلم میخواهد همهی این تندیسها را بفروشم و بخشی از پولش را صرف خیریه کنم و بخش دیگرش را صرف فیلمسازی. یا اینکه اگر موزهای برای سینمای کودک و نوجوان ساخته شود، حاضرم همه را به آنها اهدا کنم. یک زمانی این تندیسها توی خانه بود و هرکه میآمد کلی بهبه و چهچه میکرد. آنقدر که دیگر حوصلهام سر رفت و همهشان را جمع کردم و توی انباری گذاشتم. حالا انباریمان کلی تندیس دارد!
هفته نامه پنجره - افشین شاعری: محمد 17 سال اسـت که با ویروس ایدز زندگی میکند، او امروز در سن 60 سالگی با HIV کنار آمده اسـت و از زندگی با این ویروس پرآوازه سخن میگوید. محمد قبول کرد که با ما مصاحبه کند اما شناخته نشود. او میگوید: اعتیاد به مواد و تزریق با سرنگ مشترک در زندان او را مبتلا کرده اسـت.
چند سال اسـت که میدانید HIV مثبت هستید؟
من 17 سال اسـت که با این ویروس درگیر هستم و با آن زندگی میکنم.
علت ابتلای شما به HIV چه بود؟
علت ابتلای من استفاده از سرنگ مشترک در زندان اسـت. بعد از اینکه از زندان آزاد شدم، آزمایش دادم و متوجه شدم که به این ویروس مبتلا شدهام و از آن موقع به بعد بود که آگاهی من درباره این ویروس بیشتر شد البته در زمانی که پاک شدم، آزمایش دادم و متوجه ابتلا به این ویروس شدم و از آن زمان تاکنون پاک ماندهام.
از چه سالی مواد مصرف میکردید و چه موادی مصرف میکردید؟
من از سال 1352 مصرفکننده مواد بودم، در زندان که بودم همه در شرایط زندان از سرنگ مشترک استفاده میکردیم.
چرا؟
این جزو شرایط زندان اسـت، کسی که اعتیاد دارد، نیاز به مصرف روزانه دارد و در زندان به سرنگ یکبار مصرف و این جور چیزها دسترسی نداشتیم، هرچه بود مصرف میکردیم و همه با هم از سرنگ مشترک استفاده میکردیم.
چه موادی در زندان بود؟
در زندان همه نوع مواد بود.
علت زندان رفتنتان هم اعتیاد بود؟
بله جرم دیگری نداشتم، در زندان مصرف مواد ممکن اسـت، برخی مصرف میکنند و هر نوع موادی هم میخواستیم از طریق زندانیان تهیه میشد و مشکلی برای تهیه مواد نداشتیم. بسته به اینکه چه موادی در دسترس بود، همه نوع موادی مصرف میکردیم، در آن سالها تریاک بود، البته چون تریاک خوراکی پول زیادی میخواست، مجبور بودیم که تزریق کنیم تا با مقدار کم، نشئه بشویم.
از چه زمانی متوجه شدید که HIV مثبت هستید، چهکسی شما را ترغیب کرد که آزمایش بدهید؟
هیچ کس، بعد از اینکه آزاد شدم و برای ترک به انجمن معتادان گمنام رفتم، خواستم از وضعیت خودم آگاه شوم، خودم رفتم و آزمایش دادم و فهمیدم که HIV مثبت هستم.
چند وقت بعد از ابتلا آزمایش دادید و متوجه ابتلا شدید؟
تقریبا چهار یا پنج سال بعد متوجه شدم.
وقتــی فهمیــدیـد که مبتلا هستید، چه حسی داشتید؟
بالاخره اولش یک شوکی به من وارد شد اما بعد سعی کردم از نظر روحی خودم را حفظ کنیم و روحیه خودم را بالا نگه دارم، در جلسات مختلف با پزشکان شرکت میکردم و آموزشهای لازم را درباره این بیماری به دست آوردم و بعد از آن هم تلاش کردم که این آگاهی را به دیگران هم منتقل کنم تا کسانی که به ویروس ایدز مبتلا میشوند، نترسند و با وحشت زندگی نکنند چون خیلی کسانی که مبتلا هستند یا مصرفکننده مواد هستند با امثال من راحتتر هستند تا با دیگران، حتی با پزشکان. فکر میکنند، ممکن اسـت آنها را بگیرند، در جایی حبس و قرنطینه کنند و بهعنوان انگ به آنها نگاه کنند اما با من راحت هستند و من سعی میکنم که به آنها اطلاعرسانی کنم تا آگاهیهای لازم را درباره این بیماری داشته باشند.
مشکلی که درباره HIV مثبت وجود دارد این اسـت که هر سال در روز جهانی ایدز یکسری حرفها درباره آن میزنند و بعد همه چیز تمام میشود و میرود تا روز جهانی ایدز سال بعد، درحالیکه برای مبتلایان هر روز، روز جهانی ایدز اسـت.
موضوع ابتلایتان به HIV را به چه کسانی گفته اید؟
در جلسات انجمن معتادان گمنام و هر جایی که رفتهام با صدای بلند گفتهام که من یک HIV مثبت هستم و علت ابتلای خودم را هم میگویم و به آنها هشدار میدهم که حواستان جمع باشد، اگر هم فکر میکنید کاری کرده اید، بروید و آزمایش بدهید و حداقل خودتان با خبر شوید. این صحبتها باعث میشود که ترسشان بریزد و بدانند که یک محمد نامی هم هست که مثل آنهاست و تنها نیستند.
متاهل هستید یا مجرد و به خانوادهتان هم گفته اید که مبتلا هستید؟
من متاهل هستم، اما فرزندی ندارم، علت اینکه فرزند ندارم هم همین بیماری اسـت و بهخاطر آن نخواستیم بچه داشته باشیم، البته هیج حمایتی هم نشدیم که امکان بچه دار شدن را داشته باشیم.
کی به همسرتان گفتید؟
همان ابتدا قبل از ازدواج به همسرم گفتم که مثبت هستم و او هم پذیرفت که با من ازدواج کند، زمانی که ازدواج کردم 5 سال از زمان ابتلا گذشته بود.
همسرتان هم مبتلاست؟
نه همسرم سالم اسـت، ما درکنار هم زندگی میکنیم و مشکل خاصی نداریم بهجز مسائل مالی.
چرا، شغل شما چیست؟
هیج شغلی ندارم، بیکار هستم و درآمدی ندارم به همین خاطرهم از تهران به شمال آمدم اما اینجا هم بیکار هستم، هیچ کس هم از ما حمایت نکرد.
چطور زندگی میکنید؟
شرایط سختی اسـت و نمیخواهم بیشتر دربارهاش صحبت کنم اما درآمدی ندارم، کاری ندارم. بهخاطر شرایط این ویروس خیلی کارها را هم نمیتوانم انجام دهم. از هیچ جایی هم ساپورت نشدم.
جایی برای کار مراجعه کردید که بهخاطر بیماری، شما را نپذیرند؟
نه، هیچ جا مراجعه نکردم چون میدانم اگر برای کار مراجعه کنم و بفهمند که HIV مثبت هستم، با لگد پرتم میکنند بیرون، برای همین خودم هم دنبال کار نمیروم البته 60 سالم هست و شرایط سنی هم اجازه نمیدهد، هر کاری را انجام دهم.
قبل از اعتیاد شغلتان چه بود؟
نمایشگاه اتومبیل داشتم.
چرا به سمت مصرف مواد رفتید؟
این هم از آن سوال هاست، «چرا» ندارد، معلوم اسـت برای لذتش رفتم سراغ مواد. اما الان که مبتلا شده ام، هیچ حمایتی ندارم، شاید در تهران انجمنهایی باشند که به افرادی مثل من کمک کنند، اما اینجا در شمال هیچ حمایتی نیست.
انگ ایدز شما را اذیت نمیکند؟
من دیگر با این ویروس کنار آمدهام و ترسی ندارم. حتی در یک فیلم مستند هم نقش یک HIV مثبت را بازی کردم که میخواست با یک خانم ازدواج کند که آن خانم منفی بود، هیج ترسی ندارم، حتی در یک فیلم مستند که سعید ابوطالب درباره اعتیاد ساخت هم بازی کردم.
درمان را چطور پیگیری میکنید؟
هر دو ماه یکبار به تهران میایم و داروهایم را برای مصرف دو ماه میگیرم و برمیگردم.
چه داروهایی مصرف میکنید؟
3 تا قرص خوراکی اسـت که یکی از آنها خیلی وحشتناک و دردناک اسـت، آخر شب باید آن را بخورم، اوایل که این قرصها را میخوردم که خیلی وحشتناک تر بود، تمام پوستم سوزن سوزن میشد و گر میگرفتم، خیلی از افراد HIV مثبت را میشناختم که وقتی این قرص را میخوردند خودشان را به در و دیوار میکوبیدند، یک ماه طول کشید تا به این قرصها عادت کنم.
داروی تزریقی ندارید؟
هنوز که چنین دارویی نیست، البته میگویند قرار اسـت به زودی یک آمپول بیاید که ماهیانه تزریق میشود اما هنوز این دارو به ایران نیامده اسـت، فعلا قرص مصرف میکنیم و چون دوز مصرفش بالاست اذیت میشویم.
همسرتان چطور مسئله شما را پذیرفت، چطور با هم زندگی میکنید؟
صادقانه داستان زندگی را به او گفتم و ایشان هم پذیرفت. مشکل خاصی نداریم، فقط باید یکسری مسائل را رعایت کنیم و چون این مسائل را رعایت کردهایم، همسرم سالم اسـت.
برای کسانی که ممکن اسـت به این ویروس مبتلا شوند یا مبتلا شدهاند، چه صحبتی دارید؟
اولا باید به همه مردم اطلاع دهیم که این بیماری چیست و چطور منتقل میشود. HIV مثبت هیچ علامتی ندارد، قیافه افراد مبتلا با افراد دیگرهیچ فرقی نمیکند بنابراین به نظرم تا زمانی که افراد آزمایش ندادهاند و مطمئن نیستند که ابتلا ندارند، باید همه را به چشم مبتلا باید ببینیم. بهنظر من همه باید آزمایش بدهند، آنهایی که میفهمند مبتلا هستند، حتما باید یکسری مسائل را رعایت کنند تا به دیگران منتقل نشود، باید رفتارهای پر خطر را کنار بگذارند و سعی کنند، یکسری کارها را انجام ندهند و حتما از لوازم پیشگیری استفاده کنند.
مردم چه نکاتی را باید درباره ابتلا به ویروس ایدز و بیماری آن بدانند؟
مردم باید بدانند که HIV مثبت با ایدز فرق میکند، ایدز مرحله بیماری و آخر خط اسـت که اگر کسی وارد این مرحله شد، ممکن اسـت با یک سرماخوردگی ساده بمیرد اما کسی که هنوز HIV مثبت اسـت و وارد فاز بیماری نشده اسـت، میتواند با مصرف دارو، زندگی معمولی داشته باشد. وقتی مرحله بیماری شروع شود، فرد باید روی تخت بخوابد، غیر از آن ترسی وجود ندارد. همه ما باید به هم کمک کنیم و آگاهی دهیم تا وحشت و ترس از این بیماری از بین برود و همه جرئت پیدا کنند و آزمایش بدهند.
البته چون این بیماری درمان قطعی ندارد، مجبوریم در زندگی دست به عصا راه برویم. خیلی کارها را نمیتوانیم انجام دهیم ولی من تصمیم گرفتهام با این بیماری زندگی کنم و به دیگران هم کمک کنم که آگاهی لازم را داشته باشند و رفتارهای پر خطر مانند تزریق مشترک و رابطه جنسی بدون کاندوم نداشته باشند