3 سوال برای محک تغییرپذیری، 3 سوال برای محک صداقت و 3 سوال برای محک سلامت عاطفی
9 سوالی که باید از همسر آیندهتان بپرسید
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۳
بارها اتفاق میافتد که دختر یا پسر جوانی از من میپرسد: «باید دنبال چه ویژگیهایی در همسر آیندهام باشم؟ میدانم عشق به تنهایی کافی نیست، اما نمیدانم ویژگیهای همسر مناسب چیست.»
آیا با تحقیر و سرزنش با اطرافیان یا غریبهها حرف میزند؟ فقط تنها مسائل ارتباطی نیستند که باید طی معاشرت قبل از ازدواج مورد بررسی قرار دهید، بلکه موارد متعددی وجود دارد که باید در طرف مقابل بشناسید تا آگاهانه و فکرشده تصمیم به ازدواج با او بگیرید یا نگیرید. شناخت ویژگیهای طرف مقابل و پیبردن به اینکه آیا او شخصیتی بالغ دارد یا نه، به شما کمک میکند با احتمال بالایی تعیین کنید که آیا رابطهتان با او موفقیتآمیز خواهد بود یا نه و آیا این فرد آمادگی شروع یک رابطه سالم و صمیمی را دارد؟ باید طرح سوالات درست را یاد بگیرید. مثلا به جای سوال: «آیا همسرم مرا دوست دارد؟»، از خود بپرسید: «او چقدر اهل ابراز احساسات و عشق ورزیدن است؟»
3 سوال برای محک تغییرپذیری
از ویژگیهای مهم شخصیت بالغ که آمادگی ازدواج و برعهده گرفتن مسوولیت زندگی متاهلی را دارد، میل به رشد و ارتقای شخصی است. این موضوع یعنی علاقه به یادگیری و ارتقا در ابعاد فردی، ارتباطی، انعطافپذیری و قبول اینکه میدانم کامل نیستم و در ازدواج ممکن است با ضعفهایم روبرو شوم، اما میخواهم در مسیر ازدواج رشد کنم و بهتر شوم. زمانی که شما و همسرتان متعهد به یادگیری مداوم باشید، اگر هم رابطهتان دچار مشکل شود، میدانید که میتوانید از آن عبور کنید و یا با توجه به نیاز، تغییری در رفتار یا شیوه زندگیتان ایجاد کنید تا مشکل حل شود. این کار باعث میشود چالشهای زندگی، شما را بزرگتر و قدرتمندتر از آنچه که بودید، کنند، نه اینکه با هر مشکل، صورتمساله بهطور کامل پاک شود. بنابراین، این ویژگی، یعنی «میل به یادگیری و تغییر» را باید ابتدای رابطه ارزیابی کنید. سوالاتی که میتوانید بپرسید تا این ویژگی را در همسر آیندهتان ارزیابی کنید عبارتند از:
1) فکر میکنید از کودکی تاکنون چه نقطهضعفهایی داشتهاید؟ چه کارهایی برای رفع آنها انجام دادهاید و چقدر در تغییرشان موفق بودهاید؟ به نظرتان در بزرگسالی هم میشود تغییر کرد؟
2) اگر رابطهتان دچار بحران شود، معمولا چکار میکنید؟ (با این سوال متوجه میشوید که آیا نسبت به یادگیری پذیرنده است یا نه). آیا حلش میکنید یا رابطه را تمام میکنید؟ چه راهکارهایی برای حل مشکلاتتان دارید؟
3) ظرف ۵ سال آینده مایلید چه تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید؟ دوست دارید چه ویژگیهایی را در خودتان تغییر دهید و چه خصوصیاتی را پررنگتر کنید؟
در نظر بگیرید، این سوالات را به گونهای نپرسید که فرد احساس کند مورد بازجویی قرار گرفته است. در این صورت ممکن است جوابهایش را تحتتاثیر شرایط تغییر دهد. به علاوه، اینها سوالاتی هستند که خود شما نیز باید به آنها پاسخ دهید تا ببینید خودتان چقدر برای ساختن ازدواجی موفق آماده هستید.
3 سوال برای محک صداقت
صداقت و قابلاعتماد بودن یکی دیگر از ویژگیهای افراد، در یک رابطه سالم است. این ویژگی پایههای ارتباط شما را محکم میکند. پنهانکاری و دروغ بهتدریج احساس عشق و امنیت را در رابطه از بین میبرد.
سوالاتی که میتوانید در رابطه با صداقت از فردی که قرار است با او ازدواج کنید، بپرسید عبارتند از:
1) آیا در روابطتان با دیگران و در موقعیتهایی که راستگو بودن به نفعتان نیست، به راحتی دروغ میگویید؟
2) فکر میکنید چه دروغهایی آسیبی به رابطه (زن و شوهر) وارد نمیکنند؟
3) اگر از دوستان و خانوادهتان بپرسند که شما چقدر آدم صادقی هستید، فکر میکنید چه نمرهای به شما بدهند؟
این سوالات را در یک نوبت و مستقیم مطرح نکنید تا او موضع دفاعی به خود بگیرد و عامدانه جوابهایی بدهد تا شما را متقاعد کند. همچنین، در نظر داشته باشید افرادی که در پاسخ دادن به این سوالات طفره میروند یا پاسخی کلی میدهند تا بحث تمام شود، به احتمال بیشتری موضوعاتی برای پنهان کردن دارند و در شروع رابطهای پرتعهد و صمیمی مثل ازدواج ضرورت دارد که افراد بدون پنهانکاری و شفاف خودشان را ابراز کنند تا صداقت مبنای رابطهشان باشد و از مشکلات جدی بعدی پیشگیری کنند.
3 سوال برای محک سلامت عاطفی
ازدواج موفق فقط به معنای زیر یک سقف زندگی کردن نیست، بلکه به معنای سهیم شدن در تجارب و احساسات یکدیگر است؛ یعنی چقدر با یکدیگر وقت صرف کنیم، با هم صحبت کنیم، شنونده باشیم، اظهارنظر کنیم و احساساتمان را با هم در میان بگذاریم. میزان نیاز به احساس عشق و محبت در افراد مختلف، متفاوت است. مثلا ممکن است شدت نیاز عشق در زن زیاد باشد و در مرد کمتر و این موضوع باید پیش از ازدواج بررسی شود. در صورتی که تفاوت خیلی زیاد باشد، یعنی این 2نفر بعدها میتوانند یکدیگر را آزار دهند، مثلا زن احساس کند نیاز به عشق او در رابطه ارضا نمیشود و مرد احساس کند بیش از حد مورد توجه و نوازش است و این موضوع برای او جذاب نیست و دلزدگی ایجاد میکند. این مورد را پیش از ازدواج میتوان طی چند پرسش و پاسخ ارزیابی کرد، البته در صورتی که 2 طرف صادقانه و با هدف ازدواجی موفق، پاسخ سوالات را بدهند. چنانچه فرد مقابل شما نتواند احساساتش را ابراز کند و آنها را با شما در میان بگذارد و شما فرد به شدت عاطفی با نیاز بالا به توجه و عشق از طرف او باشید، به احتمال زیاد کنار هم زندگی موفقی نخواهید داشت. شاید او با فردی مانند خودش که نیاز کمی به توجه و عشق دارد خیلی راضی و خشنود باشد، ولی با فردی که نیازهای عاطفی زیادی دارد، احساس خوشبختی نکند. در این رابطه، سوالات زیر را میتوانید مطرح کنید:
1) آیا به راحتی احساسات خود را با خانواده یا دوستانتان ابراز میکنید؟ به چه کسانی میگویید دوستت دارم؟
2) صحبت درباره چه احساسی برایتان خیلی مشکل است؟ و درباره کدام احساساتتان راحت حرف میزنید؟
3) درباره کسانی که درباره احساساتشان راحت حرف میزنند یا اصلا حرف نمیزنند، چه فکری میکنید؟
پاسخ به این سوالات به شما اطلاعات خوبی درباره میزان نیاز احساسی و فاعل یا منفعل بودن طرف مقابل در این مورد میدهد.
سوال کردن از فردی که ممکن است همسر آیندهتان باشد، یکی از موثرترین راههای شناخت او است. البته شیوه طرح سوال هم هنری است که میتواند در پاسخی که میگیرید، تعیینکننده باشد. این سوالات چند نمونه از سوالات ضروری برای کسب شناخت قبل از ازدواج بودند که مطرح کردیم، اما سوالات مهم دیگری هم وجود دارد که لازم است از خودتان و طرف مقابل بپرسید و با ارزیابی پاسخها، تصمیمی عاقلانه در این مورد بگیرید. در نظر داشته باشید موفقیت ازدواج، یکطرفه نیست و علاوه بر طرف مقابل، شما هم لازم است به بلوغ عقلانی و هیجانی رسیده باشید، اصول و روشهای ساختن زندگی مشترک و خانواده سالم را بشناسید و در نهایت فردی یادگیرنده و پذیرنده تغییر و رشد باشید.
ازدواج تعهدی است که میتواند با آگاهی و هوشیاری طرفین به درستی شکل بگیرد و نگهداری شود. اگر ابتدا انتخاب درستی داشته باشید، اصول ارتباطات سالم در خانواده را هم بشناسید و طبق آنها عمل کنید، میتوانید ازدواج را نه بهعنوان «رنجی مقدس»، بلکه بهعنوان «پیمانی مقدس» تجربه کنید.
مرجع : هفته نامه سلامت
اگر شما تنها هستید و در وهله اول نیز متقاضی طلاق نبودهاید، ازدواج مجدد همسر سابقتان برایتان یک اتفاق خیلی خاص میشود. این اتفاق ممکن است در شما ایجاد بحرانی کند که بسیار شبیه به آن چیزی است که در آغاز دوران جدایی تجربه کردهاید.
به هر ترتیب، شیوه واکنش شما به ازدواج مجدد همسر سابقتان بستگی به مجموعهای از عوامل دارد که عبارتند از:
فاصله بین طلاق و ازدواج مجدد همسر سابقتان؛
شما درخواست طلاق دادهاید یا همسر سابقتان؛
میزان رضایت از وضعیت فعلی؛
خودتان ازدواج کردهاید یا نه؛
واکنش بچهها و نوع رابطه آنها با همسر سابقتان؛
نگرش ما نسبت به ازدواج مجدد بعد از طلاق.
یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین میشود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت میدهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خشمگین و افسرده میشود
یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین میشود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت میدهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خشمگین و افسرده میشود
خشمگین از ازدواج مجدد همسر سابق
اگر احساس خوبی درباره زندگیتان دارید، اگر کارتان را دوست دارید، اگر ازدواج کردهاید، آسوده باشید زیرا احساس نخواهید کرد که فردی که قرار است با همسر سابقتان ازدواج کند، رقیب شما است. ممکن است اندکی آشفته و نگران شوید؛ اما ناراحتیتان به سرعت از بین میرود.
همچنین اگر شما متقاضی طلاق بودهاید و الان احساس گناه دارید، ممکن است با شنیدن خبر ازدواج مجدد همسرتان احساس آسودگی کنید؛ اما اگر دورهٔ بدی را طی کرده باشید، اگر احساس طردشدگی دارید، اگر طلاق و اتفاقات بعد از آن به سرعت اتفاق افتادهاند و اگر نحوه زندگی بعدی همسر سابقتان برایتان حسادتبرانگیز باشد، احتمالاً با مطلع شدن از ازدواج مجدد او خشمگین خواهید شد.
چگونه میتوان این موقعیت را مهار کرد؟
پذیرش مسئولیت احساسات و رفتارها. هنگامی که بدانید در برابر خبر ازدواج همسر سابقتان چه کاری انجام میدهید و به تبعات آن بر زندگی خودتان و او آگاه باشید، میتوانید نقاط ضعف خود را بپذیرید و در برابر رفتارهای او با تأمل و منطق بیشتری واکنش نشان دهید.
بخشش دوجانبه. هنگامی که از ازدواج مجدد همسر سابقتان به خشم میآیید، نشان میدهید که هنوز از لحاظ عاطفی به او وابسته هستید و نتوانستهاید مسئله طلاق را برای خودتان حل کنید. یکی از مهمترین کارهایی که ممکن است موجب حل مسائل ناراحتکننده در فرایند طلاق شود، بخشش دوجانبه است. وقتی بعد از جدایی هر دو نفر تصمیم میگیرند که همدیگر را ببخشند و از رفتارهای یکدیگر کینهای به دل نداشته باشند، در زمان شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابق خشمگین نمیشوند و اگر هم ناراحت شوند، موقت و زودگذر خواهد بود.
تلاش برای بهبود وضعیت زندگی. یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین میشود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت میدهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خمشگین و افسرده میشود؛ ولی زمانی که فرد بتواند مسئولیت زندگی خود را بپذیرد و در جستوجوی راههایی برای زندگی بهتر باشد، بیتردید از شادی همسر سابقش خشمگین نخواهد شد.
بازگشت به زندگی مشترک با همسر سابق. خیال برگشت دوباره به زندگی مشترک با همسر سابق باید بر اساس شواهدی مستند و دقیق باشد، در غیر این صورت خیالی بیش نیست و عاقبت آن شوک ناشی از خبر ازدواج همسر سابق است.
مراجعه به یک مشاور یا روانشناس. برای حل بحران باقیمانده از زمان طلاق مؤثرترین راهبرد این است که به روانشناس یا مشاور مراجعه کنید.
در امر خطیر و مهمی مانند ازدواج بهتر است قبل از هر اقدامی از خدا برای پیدا کردن همسری شایسته و صالح تقاضای کمک کنیم.از مستحبات پیش از ازدواج دعا براى فراهم شدن زمینه ازدواج یا همسری شایسته است چرا که از کسی که شما را بسیار دوست دارد طلب خیر کرده اید تا بهترین ها را برای شما رقم بزند .
به گزارش پارس ناز نقش دعا در ازدواج بسیار مهم است چرا که حتی اگر از دید علمی بنگریم طبق قانون پایستگی انرژی در علم فیزیک ، ماده و انرژی نه به وجود می آیند و نه از بین می روند؛فقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شوند. دعا نیز نوعی انرژی مثبت است پس اگر انرژی مثبتی دریافت یا ارسال کنید حتما به اتفاقی خوب در زندگی شما مبدل خواهد شد .
. لذا در روایات متعدد حضرات ائمه علیهم السلام ما را به دعا کردن و نماز خواندن براى دست یافتن به یک ازدواج موفق توصیه و سفارش نموده اند. کافى است با حسن اعتماد و قلب پاک رو به درگاه الهى آورید و دعا کنید. توجه شما را به روایت زیر جلب مى کنیم:
از امیرالمؤمنین نقل شده که هر کس قصد ازدواج داشته باشد دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت پس از حمد سوره یاسین بخواند و پس از اتمام نماز حمد و ثناى پروردگار گذارد. به علاوه، این دعا را نیز در قنوت نماز و بعد از هر نماز، در سجده و یا هر وقت دیگر زیاد بخوانید:
«اللهم اَغنِنی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِطاعَتِکَ عَن مَعصیتِک»؛« خدایا مرا بی نیاز کن با حلالت از حرامت و با فرمانبرداری ات از نافرمانیت». برخی از بزرگان توصیه کرده اند این دعا 114 مرتبه در یک مکان مقدس مانند مسجد یا زیارتگاه خوانده شود.
خواندن این دعای قرآنی نیز مفید است: «رَبِ ِانّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرٍ فَقیر» ؛ «خدایا! بی تردید من به خیری که تو بر من فرو می فرستی نیازمند و محتاجم». (قصص، آیه 24). قرآن مجید می فرماید که وقتی حضرت موسی گرسنه و تنها و بی سر پناه این دعا را خواند به لطف خدای تعالی حضرت شعیب دختر خود را به سوی او فرستاد و او را به دامادی برگزید.
انشاءالله دعاهای قرآنی برای همه ما مفید بوده و ظرفیت استفاده از آنها را داشته باشیم. همچنین دعای معراج و دعای نادعلی برای گشایش همه گرفتاری ها از جمله مسأله ازدواج مفید است.
توسل به امام جواد علیه السلام :
از امور مجربه توسل به امام جواد علیه السلام میباشد . آن را ۱۴ مرتبه در ۹ روز بخوانید برای رسیدن به حوائج و خصوصا فروش منزل و ازدواج کردن مجرب است .
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِ وَلِیِّکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ إِلَّا جُدْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى مَنْ وَسِعَکَ وَ وَسَّعْتَ عَلَیَّ رِزْقَکَ وَ أَغْنَیْتَنِی عَمَّنْ سِوَاکَ وَ جَعَلْتَ حَاجَتِی إِلَیْکَ وَ قَضَاهَا عَلَیْکَ إِنَّکَ لِمَا تَشَاءُ قَدِیرٌ
خواندن این توسل را بعد از هر نماز برای اداء کردن قرض ها نیز مجرب دانسته اند .
تحفة الرضویة ص ۲۱۵ و ۲۱۶
دعا آسانی امر ازدواج :
چون کسی عزب باشد و خواهند که به آسانی امر ازدواج دست دهد یا برای او فرزند عزیز حاصل شود سه روز متوالی روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ( ایام البیض ) را روزه دارد و هر شب وقت خواب این آیات را بیست و یک بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و از خداوند متعال حاجت خود را بخواهد و سپس به خواب رود . اگر در هر ماه یک بار به این دستور عمل کند مطلوب به آسانی و خوشی حاصل شود.
سوره فرقان ایه74
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾
منبع : خواص آیات قرآن کریم ص ۱۱۹
دعا برای پیدا شدن زن صالحه :
چون کسی این دو آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود دارد ٬ اگر عزب ( مجرد ) باشد زوجه صالحه ای او را پیدا شود .
و اگر کسی فراموش کار بود ٬ حافظه او زیاد شود.
و اگر کسی بیمار بود ٬ شفا یابد.
و اگر کسی درویش باشد توانگر شود .
آیات ۱۳۱و ۱۳۲ سوره طه :
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾
خواص آیات قرآن کریم ص ۱۰۹
برای شیرین بودن نزد محبوب :
اگر دعای زیر را با مشک و زعفران نوشته کسی همراه داشته باشد در نزد محبوب و همسر مورد عزت و علاقه قرار گیرد .
اگر این دعا هفت مرتبه بر سرمه قرائت شود و از آن سرمه بر چشم مالند همان خاصیت دارد.
اگر این دعا بر هفت دانه سنگ خوانده شود و یکی یکی در آتش افکنده شود و نیت کند که نظر فلان بر من شیرین گردان مجرب است.
اگر این دعا را به نیت ازدواج کسی خوانده شود باز مفید فایده است.
اگر شخصی این دعا را هفت بار بر قطعه ای موم خوانده آنرا در آتش اندازد به نیت محبوب القلوب شخص خاص موثر است.
اگر ۴۱ بار این دعا بر سیب یا گلابی یا هر میوه دیگر خوانده به دو طرف بدهد که بخورند آندو عاشق یکدیگر شوند.
می توان برای هر نیت غیر ۴۱ بار این دعا را قرائت کرد.
اگر این دعا سه بار بر روی مسافر خوانده شود وی در صحت و سلامت از سفر برگردد.
اگر این دعا سه بار بر کف دست قرائت کرده و به صورت مالیده شود فرد از خطرات در امان ماند.
اگر روزی یک بار این دعا بخوانی مورد لطف و مرحمت همگانی قرار گیری.
فواید این دعا به تجربه ثابت شده و بارها امتحان شده و بسیار مجرب و مفید می باشد.
مطالب مرتبط:
با خواندن این دعا باردار شوید
این دعاها را برای اموات خود بخوانید!!
تقریباً هیچکس مخالف این مسئله نیست که مواجهه با تجربه تلخ خیانت با چالشهای جدی همراه اسـت. روانشناسان معتقدند آنچه بیش از حد خیانت را پرتنش میکند، از دست رفتن “اعتماد” بین دو شخص اسـت.
این تجربه از لحاظ روحی و فیزیکی بسیار پرتنش محسوب میشود، به طوری که تحقیقات نشان داده اسـت افراد قربانی خیانت برای مدت بسیاری قادر به انجام درست امور عادی زندگی نیستند.
نکات زیر شامل بایدها و نبایدهایی اسـت که افراد برای مقابله با تنشهای روحی در پی خیانت باید مد نظر قرار دهند:
۱.برای اطمینان از سلامت فیزیکی خود به پزشک مراجعه کنید.
۲.حتی اگر در نظر دارید رابطه را ادامه دهید، با یک حقوقدان مشورت کنید.
۳.با یک مشاور یا فردی قابل اطمینان صحبت کنید.
فراموش نکنید هدف از این کار کسب آرامش و حمایت عاطفی اسـت. صحبت با اطرافیان فرد خیانتکننده به منظور بدنام کردن او کار چندان معقولی به نظر نمیرسد.
همچنین زمانی که قصد دارید موضوع را برای فرزندان خود روشن کنید، همواره به یاد داشته باشید حرفهایی که به آنان میزنید برگشتپذیر نیست. بنابراین پیش از اینکه به غیبت کردن در مورد همسرتان مبادرت کنید، لازم اسـت بیشتر فکر کنید.
۴.به احساسات و مشاهدات خود اعتماد کنید.
اگر کنار همسرتان احساس امنیت نمیکنید و اغلب با رفتارهای مشکوک همسرتان مواجه میشوید، به حس ششم خود اعتماد کنید.
۵.اگر میخواهید رابطه را احیا کنید، همراه با همسر خود در جلسات زوجدرمانی شرکت کنید.
در این جلسات معمولاً فرد خیانتکننده باید در مورد جزئیات و دلایل خیانت به تفصیل صحبت کند. افشای این اطلاعات، فرد قربانی را در وضعیت بهتری قرار داده و آسیب کمتری به وی وارد میکند.
۱.از گرفتن تصمیمات عجولانه خودداری کنید.
جدایی، ادامه دادن به رابطه، تشکیل پرونده طلاق، گرفتن حضانت فرزندان و غیره از جمله تصمیماتی اسـت که باید بیشتر مورد تأمل قرار گیرند.
بر اساس یک قاعده کلی، گرفتن تصمیمات کلی طی ۶ ماه اول چندان پیشنهاد نمیشود.
۲.از مهرورزی به عنوان وسیلهای برای رفع مشکلات استفاده نکنید.
این کار مثل پاک کردن صورت مسئله اسـت و کمکی به حل مشکل اصلی نمیکند.
۳.از تلافی کردن اکیداً خودداری کنید.
تلافی برای مدت کوتاهی به فرد آرامش میدهد. اما همین حس خوب در نهایت به یک فاجعه منجر شده و درگیریهای ذهنی بیشتری را برای فرد قربانی ایجاد میکند.
۴.همسرتان را در مورد کارهایی که نسبت به انجام آنها اطمینانی ندارید، تهدید نکنید.
به هیچ وجه چنین جملهای را به کار نبرید: «اگر یک بار دیگر خیانت کنی، برای همیشه از تو جدا میشوم». در صورتی این جمله معنا پیدا میکند که هنگام وقوع خیانت برای بار دوم بتوانید وسایل زندگیتان را جمع کنید و برای همیشه فرد را ترک کنید. در غیر این صورت، تنها به خدشهدار شدن اعتبار خود دامن زدهاید.
۵.سرتان را مثل کبک زیر برف نکنید.
وانمود کردن به اینکه مشکلتان به زودی حل میشود، کمکی به رفع مشکل نمیکند. از طرفی خود را مقصر ندانید و تصور نکنید اعمال و رفتار شما منجر به خیانت همسرتان شده اسـت.
به این فکر کنید که عمل خیانت اساساً اشتباه اسـت و عواملی مثل سن و سال، تناسب اندام، مسائل کاری و غیره دلیل موجهی برای خیانت همسرتان محسوب نمیشود.
هدیه دادن به صورت غیررسمی و بدون مناسبت نقش چشمگیری در پیدایش و تقویت علاقه در زندگی مشترک دارد.
به گزارش خبرنگار گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس، یک مرد 70 ساله آمریکایی هفته گذشته از بانک کانزاس 3000 دلار سرقت کرد و مدت کوتاهی پس از این اتفاق دستگیر شد و به زندان رفت.
او در اعترافات خود به دادگاه عالی کانزاس گفت پس از بحث و مجادله فراوان با همسرش تصمیم گرفت به جای ماندن در خانه، به زندان برود تا به دعواهای همیشگی خود پایان دهد.
«لَری ریپل» که در شهر کانزاس زندگی میکند، عصر جمعه وارد «بانک کار» شد و به تمام مشتریان و کارمندان بانک گفت: «من یک اسلحه دارم، هرچه سریعتر به من پول بدهید».
با این اتفاق یکی از کارمندان بانک 2924 دلار پول نقد را در اختیار او گذاشت تا جان افراد دیگر به خطر نیفتد. ولی پس از این اتفاق ریپل به جای آنکه از بانک فرار کند، روی یکی از صندلیها نشست تا ماموران پلیس برسند.
بر اساس اسناد موجود در دادگاه کانزاس و توضیحات ماموران امنیتی، زمانی که پلیس به بانک رسید او خود را تسلیم کرد و به آنها گفت: «من همان شخصی هستم که به دنبالش میگردید».
ریپل که هماکنون در دادگاه سرقتهای بانکی آمریکا محاکمه میشود، در اعترافات خود گفت: «من و همسرم برای مدتهای طولانی بحث و مجادله داشتیم. من هرگز نمیخواهم به آن فضا برگردم و ترجیح میدهم در زندان بمانم تا به خانه بروم».
انتهای پیام /
بحران میانسالی؛ بحران رابطه با همسر
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۴۱
خریدن لباسهای گرانقیمت، تصمیمهای بزرگ برای خرید یک ماشین یا خانه بهتر، انتقادهای شدید و ناگهانی از رابطه، تمایل به برقراری رابطه با آدمهای متفاوت و جدید، تمایل شدید برای تغییر ظاهر و عمل جراحی و بوتاکس؛ این رفتارها در میانسالی به چه معناست؟اینها میتوانند نشانههای بحران میانسالی باشند.
این بحران که در بیشتر مواقع هزینههای مالی و روحی فراوانی نیز تحمیل میکند حفرهای عمیق در میزان پس انداز و بازنشستگی و همچنین ارتباط عاطفی افراد با شریک زندگی خود و اعضای خانوادهاش ایجاد میکند. به طور متوسط۱۰ درصد مردان و زنان گرفتار بحران میانسالی میشوند؛ بحرانی که میتواند بسیار دردناک باشد.بسیاری از افراد میتوانند راه خود را در بحران میانسالی پیدا کنند بدون اینکه دچار مشکل شوند اما برای عدهای یافتن راهی که تعادل را به زندگی بازگرداند کار دشواری است. مفهوم «عبور از جوانی» برای خیلی از مردم چالش برانگیز، دردناک و ناامید کننده است. ترس از دست دادن شور جوانی و سلامت و زیبایی و رفاه به نگرانی روزمره افراد تبدیل میشود، احساساتی که گویی راهی برای خلاصی از آنها وجود ندارد.
بحران میانسالی چیست؟
این اصطلاح ابتدا در سال ۱۹۶۵ به کار رفته شد و روانشناسان فرویدی مانند کارل یونگ از آن استفاده میکردند. به طور کلی بحران میانسالی توصیفی برای دورهای از زندگی است که فرد از دوره جوانی وارد دوره تازه میانسالی و پیری میشود. در این دوره هر فردی دستاوردها، اهداف و آرزوهایش را ارزیابی میکند اما ارزیابی آنچه گذشته و آنچه پیش رو است برای همه کار سادهای نیست. کسی که دچار بحران میانسالی میشود بسیاری از اهداف و آرزوهایش را خلاف آنچه تصور میکرده است مییابد و نسبت به آینده پیش رو نیز بسیار نگران است.هم زنان و هم مردان دچار بحران میانسالی میشوند اما تجربه آنها در این زمینه بسیار متفاوت است. مردها اغلب بر دستاوردهای خود تمرکز میکنند و ناکامیهای زندگی باعث ناامیدیشان میشود در حالی که زنان به شدت دچار بحران ظاهر و جذابیتهای جنسی میشوند و اغلب نگران این مساله هستند که پس از اینکه وظایف مادریشان تمام شود چه باید بکنند. البته بخش زیادی از آنچه این بحران میانسالی را رقم میزند باورهایی است که جامعه به زنان و مردان خود القا کرده است. نگرانی زنان از ظاهر خود به شدت به کلیشههای جنسیتی وابسته است همانگونه که برای مردان نیز اینچنین است.افرادی که توانستهاند مطابق با احساسات، نیازها و خواستههایشان پیش بروند کمتر دچار بحران میانسالی میشوند و پیر شدن برای آنها بسیار آسانتر است. هرچه دشواریهای زندگی در جوانی بیشتر باشد مواجهه با پیری دشوارتر میشود، گذر زمان، از دست رفتن فرصتها و ناکامیهای زیاد باعث تشدید بحران میانسالی میشوند.این موارد باعث احساس اندوه، ملال و ندامت هستند. به طور کلی بحران میانسالی میتواند شدید باشد یا کم و یا ممکن است سلامت روانی و جسمی فرد را به خطر بیندازد.
نشانهها و عوارض
کسی که دچار بحران میانسالی است ممکن است برای بازیابی کودکی از دست رفته به دنبال رویای کودکیاش باشد. بنابراین او هزینههایی را به خود، شریک زندگی و خانوادهاش تحمیل میکند که با واقعیتهای زندگی او هماهنگی ندارد مثلا ممکن است به فکر خریدن یک ماشین گرانقیمت بیفتد چون این رویای کودکی او بوده است.علاوه بر این عادتهای زندگی او تغییر میکنند. او در تصمیمگیری دچار مشکل میشود و بدون دلیل دچار خشم و عصبانیت یا بیقراری میشود. در رابطه عاطفی نمیتواند احساساتش را کنترل کند، ابراز احساسات عجیبی دارد و یا ممکن است از هر صمیمیت عاطفیای گریزان باشد. یکی از نشانههای بارز بحران میانسالی تغییرات خواب است که با کم خوابی یا پرخوابی نمایان میشود.
نشانه بارز و مهم بحران میانسالی اما وسواس زیاد نسبت به ظاهر خود است. ممکن است متوجه شوید که همسرتان به کلی شیوه لباس پوشیدناش را تغییر داده و لباسهای بسیار متفاوتی میپوشد یا علاقه زیادی به آرایش پیدا کرده و نسبت به اصلاح صورتش حساس است. نیاز به حفظ جذابیت باعث میشود او دائما از شما درخواست کند که زیباییاش را تائید کنید و یا شما را وادار کند در ایجاد تغییرات عمده ظاهری او را همراهی کنید.نکته دیگری که در بحران میانسالی دیده میشود تغییر دوستان قدیمی و قطع ارتباط با افراد خاصی است. در این میان فردی که دچار بحران میانسالی است حتی از شریک زندگی خود میخواهد که روابطش را تغییر بدهد یا او را متهم به پیری میکند و با انتقادهای شدید تلاش میکند رفتار شریک زندگیاش را نیز تغییر بدهد و او را آنگونه که آرزو دارد جوان نگه دارد.
ناامیدی از آینده نیز مساله تازهای است که در بحران میانسالی دیده میشود. او هیچ چشم اندازی برای آینده نمیبیند و تلاشهایش برای بهبود زندگی را از دست میدهد. فکر کردن زیاد به مرگ نیز از عوارض بحران میانسالی است که مانع امید به آینده میشود و در نهایت فرد را دچار وسواس مرگ و افسردگی میکند.
افرادی که دچار بحران میانسالی هستند تمایل زیادی به ترک رابطه دارند و ممکن است رابطههای موازی را تجربه کنند و یا بخواهند طلاق بگیرند. آنها به دنبال فرد تازهای برای دریافت احترام، محبت و توجه هستند و آنچه در رابطه دارند را ناکافی، ناامید کننده و اشتباه میدانند.
همچنین برای برخی از افراد افسردگی همراه با بیانگیزگی شدید است. کاری که همیشه با علاقه انجام میدادند را بسیار کسالت بار و نفرت انگیز میدانند و رابطه، دوستان، خانواده و امور زندگی روزمره برایشان غیر قابل تحمل است.
یک نشانه رایج دیگر در این افراد متهم کردن دیگران است. آنها والدین، شریک زندگی خود، دوستان و همکاران خود را برای آنچه اتفاق افتاده است مقصر میدانند و گمان میکنند همه فقط به آنها آسیب زدهاند و آنها را از رویاها، خواستهها و زندگی واقعی خود دور نگه داشتهاند.تجربههای تلخ گذشته، مرگ عزیزان، جدایی، آشیانه خالی و هر نوع مسالهای که آنها را دچار ضایعه روحی کند نیز در تشدید این بحران اثر دارند.
چه باید بکنید
ـ اگر احساس میکنید دچار بحران میانسالی شدهاید یا شریک زندگیتان درگیر این مساله است پیش از هر اقدامی باید با افزایش دانش و آگاهی خود درک درستی از مسالهای که با آن روبهرو هستید پیدا کنید.
ـ قبل از ایجاد هر تغییر اساسی در زندگیتان ابتدا خوب فکر کنید. خریدن چیزهای گران، تغییرات ظاهری یا ترک رابطه مسائل مهمی هستند که نمیتوانید آنها را بخاطر شرایط روحی خود رقم بزنید. خوب فکر کنید و خوب تصمیم بگیرید.
ـ کنار آمدن با این شرایط و مقابله با آن کار بسیار دشواری است. تصمیمگیری و فکر کردن در این وضعیت سخت است بنابراین برای پیشگیری از هر نوع حرکت و رفتار انتحاری ابتدا با یک متخصص و مشاور در مورد آنچه در فکرتان میگذرد حرف بزنید.
ـ افکار و احساسات را در جهت مثبتی به کار بگیرید. همه چیزهایی که شما را دچار بحران میانسالی میکنند لزوما بد نیستند. اگر از این تغییرات فکری آگاهانه و هوشمندانه استفاده کنید حتی نتایج بهتری به دست میآورید که برای بهبود رابطه و کارتان موثر است.
ـ از افکاری که آزارتان میدهند بیرون بیایید. با شروع فعالیتهای جدید، آموزش مهارتها تازه و سفر یا مطالعه برای خود جایگاه امن بسازید.
ـ با همسرتان درباره افکار و احساساتتان حرف بزنید. از او کمک بخواهید و خود را در مقابل هم احساس نکنید. حالا که درک بهتری از وضعیت خود پیدا کردهاید به خوبی میدانید که مشکلاتی که در رابطهتان به وجود آمدهاند ممکن است واقعی نباشند و برآمده از بحران میانسالی باشند. در هر صورت حتی اگر مشکل حل نشده در رابطه دارید باید آن را صرف نظر از این بحران تازه حل کنید و راه حل درستی برایش پیدا کنید.
مرجع : ویژه نامه "خانواده" ضمیمه روزنامه اطلاعات
3 سوال برای محک تغییرپذیری، 3 سوال برای محک صداقت و 3 سوال برای محک سلامت عاطفی
9 سوالی که باید از همسر آیندهتان بپرسید
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۳
بارها اتفاق میافتد که دختر یا پسر جوانی از من میپرسد: «باید دنبال چه ویژگیهایی در همسر آیندهام باشم؟ میدانم عشق به تنهایی کافی نیست، اما نمیدانم ویژگیهای همسر مناسب چیست.»
آیا با تحقیر و سرزنش با اطرافیان یا غریبهها حرف میزند؟ فقط تنها مسائل ارتباطی نیستند که باید طی معاشرت قبل از ازدواج مورد بررسی قرار دهید، بلکه موارد متعددی وجود دارد که باید در طرف مقابل بشناسید تا آگاهانه و فکرشده تصمیم به ازدواج با او بگیرید یا نگیرید. شناخت ویژگیهای طرف مقابل و پیبردن به اینکه آیا او شخصیتی بالغ دارد یا نه، به شما کمک میکند با احتمال بالایی تعیین کنید که آیا رابطهتان با او موفقیتآمیز خواهد بود یا نه و آیا این فرد آمادگی شروع یک رابطه سالم و صمیمی را دارد؟ باید طرح سوالات درست را یاد بگیرید. مثلا به جای سوال: «آیا همسرم مرا دوست دارد؟»، از خود بپرسید: «او چقدر اهل ابراز احساسات و عشق ورزیدن است؟»
3 سوال برای محک تغییرپذیری
از ویژگیهای مهم شخصیت بالغ که آمادگی ازدواج و برعهده گرفتن مسوولیت زندگی متاهلی را دارد، میل به رشد و ارتقای شخصی است. این موضوع یعنی علاقه به یادگیری و ارتقا در ابعاد فردی، ارتباطی، انعطافپذیری و قبول اینکه میدانم کامل نیستم و در ازدواج ممکن است با ضعفهایم روبرو شوم، اما میخواهم در مسیر ازدواج رشد کنم و بهتر شوم. زمانی که شما و همسرتان متعهد به یادگیری مداوم باشید، اگر هم رابطهتان دچار مشکل شود، میدانید که میتوانید از آن عبور کنید و یا با توجه به نیاز، تغییری در رفتار یا شیوه زندگیتان ایجاد کنید تا مشکل حل شود. این کار باعث میشود چالشهای زندگی، شما را بزرگتر و قدرتمندتر از آنچه که بودید، کنند، نه اینکه با هر مشکل، صورتمساله بهطور کامل پاک شود. بنابراین، این ویژگی، یعنی «میل به یادگیری و تغییر» را باید ابتدای رابطه ارزیابی کنید. سوالاتی که میتوانید بپرسید تا این ویژگی را در همسر آیندهتان ارزیابی کنید عبارتند از:
1) فکر میکنید از کودکی تاکنون چه نقطهضعفهایی داشتهاید؟ چه کارهایی برای رفع آنها انجام دادهاید و چقدر در تغییرشان موفق بودهاید؟ به نظرتان در بزرگسالی هم میشود تغییر کرد؟
2) اگر رابطهتان دچار بحران شود، معمولا چکار میکنید؟ (با این سوال متوجه میشوید که آیا نسبت به یادگیری پذیرنده است یا نه). آیا حلش میکنید یا رابطه را تمام میکنید؟ چه راهکارهایی برای حل مشکلاتتان دارید؟
3) ظرف ۵ سال آینده مایلید چه تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید؟ دوست دارید چه ویژگیهایی را در خودتان تغییر دهید و چه خصوصیاتی را پررنگتر کنید؟
در نظر بگیرید، این سوالات را به گونهای نپرسید که فرد احساس کند مورد بازجویی قرار گرفته است. در این صورت ممکن است جوابهایش را تحتتاثیر شرایط تغییر دهد. به علاوه، اینها سوالاتی هستند که خود شما نیز باید به آنها پاسخ دهید تا ببینید خودتان چقدر برای ساختن ازدواجی موفق آماده هستید.
3 سوال برای محک صداقت
صداقت و قابلاعتماد بودن یکی دیگر از ویژگیهای افراد، در یک رابطه سالم است. این ویژگی پایههای ارتباط شما را محکم میکند. پنهانکاری و دروغ بهتدریج احساس عشق و امنیت را در رابطه از بین میبرد.
سوالاتی که میتوانید در رابطه با صداقت از فردی که قرار است با او ازدواج کنید، بپرسید عبارتند از:
1) آیا در روابطتان با دیگران و در موقعیتهایی که راستگو بودن به نفعتان نیست، به راحتی دروغ میگویید؟
2) فکر میکنید چه دروغهایی آسیبی به رابطه (زن و شوهر) وارد نمیکنند؟
3) اگر از دوستان و خانوادهتان بپرسند که شما چقدر آدم صادقی هستید، فکر میکنید چه نمرهای به شما بدهند؟
این سوالات را در یک نوبت و مستقیم مطرح نکنید تا او موضع دفاعی به خود بگیرد و عامدانه جوابهایی بدهد تا شما را متقاعد کند. همچنین، در نظر داشته باشید افرادی که در پاسخ دادن به این سوالات طفره میروند یا پاسخی کلی میدهند تا بحث تمام شود، به احتمال بیشتری موضوعاتی برای پنهان کردن دارند و در شروع رابطهای پرتعهد و صمیمی مثل ازدواج ضرورت دارد که افراد بدون پنهانکاری و شفاف خودشان را ابراز کنند تا صداقت مبنای رابطهشان باشد و از مشکلات جدی بعدی پیشگیری کنند.
3 سوال برای محک سلامت عاطفی
ازدواج موفق فقط به معنای زیر یک سقف زندگی کردن نیست، بلکه به معنای سهیم شدن در تجارب و احساسات یکدیگر است؛ یعنی چقدر با یکدیگر وقت صرف کنیم، با هم صحبت کنیم، شنونده باشیم، اظهارنظر کنیم و احساساتمان را با هم در میان بگذاریم. میزان نیاز به احساس عشق و محبت در افراد مختلف، متفاوت است. مثلا ممکن است شدت نیاز عشق در زن زیاد باشد و در مرد کمتر و این موضوع باید پیش از ازدواج بررسی شود. در صورتی که تفاوت خیلی زیاد باشد، یعنی این 2نفر بعدها میتوانند یکدیگر را آزار دهند، مثلا زن احساس کند نیاز به عشق او در رابطه ارضا نمیشود و مرد احساس کند بیش از حد مورد توجه و نوازش است و این موضوع برای او جذاب نیست و دلزدگی ایجاد میکند. این مورد را پیش از ازدواج میتوان طی چند پرسش و پاسخ ارزیابی کرد، البته در صورتی که 2 طرف صادقانه و با هدف ازدواجی موفق، پاسخ سوالات را بدهند. چنانچه فرد مقابل شما نتواند احساساتش را ابراز کند و آنها را با شما در میان بگذارد و شما فرد به شدت عاطفی با نیاز بالا به توجه و عشق از طرف او باشید، به احتمال زیاد کنار هم زندگی موفقی نخواهید داشت. شاید او با فردی مانند خودش که نیاز کمی به توجه و عشق دارد خیلی راضی و خشنود باشد، ولی با فردی که نیازهای عاطفی زیادی دارد، احساس خوشبختی نکند. در این رابطه، سوالات زیر را میتوانید مطرح کنید:
1) آیا به راحتی احساسات خود را با خانواده یا دوستانتان ابراز میکنید؟ به چه کسانی میگویید دوستت دارم؟
2) صحبت درباره چه احساسی برایتان خیلی مشکل است؟ و درباره کدام احساساتتان راحت حرف میزنید؟
3) درباره کسانی که درباره احساساتشان راحت حرف میزنند یا اصلا حرف نمیزنند، چه فکری میکنید؟
پاسخ به این سوالات به شما اطلاعات خوبی درباره میزان نیاز احساسی و فاعل یا منفعل بودن طرف مقابل در این مورد میدهد.
سوال کردن از فردی که ممکن است همسر آیندهتان باشد، یکی از موثرترین راههای شناخت او است. البته شیوه طرح سوال هم هنری است که میتواند در پاسخی که میگیرید، تعیینکننده باشد. این سوالات چند نمونه از سوالات ضروری برای کسب شناخت قبل از ازدواج بودند که مطرح کردیم، اما سوالات مهم دیگری هم وجود دارد که لازم است از خودتان و طرف مقابل بپرسید و با ارزیابی پاسخها، تصمیمی عاقلانه در این مورد بگیرید. در نظر داشته باشید موفقیت ازدواج، یکطرفه نیست و علاوه بر طرف مقابل، شما هم لازم است به بلوغ عقلانی و هیجانی رسیده باشید، اصول و روشهای ساختن زندگی مشترک و خانواده سالم را بشناسید و در نهایت فردی یادگیرنده و پذیرنده تغییر و رشد باشید.
ازدواج تعهدی است که میتواند با آگاهی و هوشیاری طرفین به درستی شکل بگیرد و نگهداری شود. اگر ابتدا انتخاب درستی داشته باشید، اصول ارتباطات سالم در خانواده را هم بشناسید و طبق آنها عمل کنید، میتوانید ازدواج را نه بهعنوان «رنجی مقدس»، بلکه بهعنوان «پیمانی مقدس» تجربه کنید.
مرجع : هفته نامه سلامت
چه چیز باعث میشود زیبایی در انتخاب همسر مهم باشد
در انتخاب همسر باید به چه چیزهایی توجه کرد؟ آیا رفتار پسندیده و سازگاری اخلاقی میتواند بهترین و تنها ملاک های انتخاب همسر باشد؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ زیبایی ظاهری ملاکی است که شاید لزوم رعایت جانب اعتدال در آن، از دیگر ملاکها ضروریتر باشد. ظاهر انسانها از گذشتههای دور تاکنون به دلایل مختلفی در تصمیمگیریهای ما، بهویژه در زمینۀ انتخاب همسر نقش داشته است. روانشناسان چند دلیل را برای توجیه توجه به ملاک زیبایی همسر ذکر کردهاند، که از مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد.
روانشناسان تکاملی عقیده دارند ویژگیهای ممتاز ظاهری معمولاً نشانه سلامت و شایستگی ژنتیکی در زمینههایی چون مقاومت در برابر بیماریها و قویتر بودن هستند و از جمله خصوصیاتی بهشمار میروند که نسل بعدی آن را به ارث خواهند برد. بر اساس این نظریه، وجود خصوصیاتی مانند داشتن اندام متناسب، پوست روشن و صاف، دندانهای سالم و … در طول تاریخ تکامل انسان نشاندهندۀ سلامت جسمانی وی بودهاند؛ بنابراین طبیعی است که افراد به سمت کسانی جذب شوند که ظاهرشان با این معیارها بیشتر تطابق دارد. از آنجایی که زنان نقش مهمتری را در تولیدمثل ایفا میکنند و باید توانایی باروری داشته باشند، توجه به ظاهر در فرایند انتخاب همسر برای مردان از اولویت بالاتری برخوردار است. در عوض، از آنجایی که مردان از آغاز تاریخ مسئولیت فراهمکردن غذا و سرپناه فرزندان را به عهده داشتهاند، تمکن مالی و مرتبۀ اجتماعی مردان برای زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین زنان در زمینه ملاکهای ظاهری، بیشتر به توانایی بدنی مردان توجه میکنند تا چهرۀ آنها.
معمولاً ما هنگام مواجهه با افرادی که ظاهر جذابی دارند، درصورتیکه شناختی نسبت به آنها نداشته باشیم، مجموعهای از صفات مثبت را به آنها نسبت میدهیم. شاید به این دلیل که این تصویر از کودکی به ما القا شده است. در کارتونهای ما سیندرلا، سفیدبرفی، حنا، دختر مهربون و… همگی انسانهایی با صورتهای ظریف، چشمهای درشت و درخشان، بینیهای خوشفرم و بهطور کلی زیبا بودند، که علاوه بر داشتن ظاهری متناسب، دارای مجموعهای از صفات شخصیتی پسندیده، از جمله مهربانی، گذشت، بردباری، همدردی با دیگران و … بودند. از طرف دیگر، شاهزادهها و مردان خوب داستانها نیز همیشه دارای اندامی ورزیده و چهرهای جذاب بودند. متأسفانه این الگوی ارائهشده، به کارتونها محدود نیست و در سریالها و فیلمهای سینمایی بزرگسالان نیز مشاهده میشود. تا به حال چند فیلم دیدهاید که در آن فردی با خصوصیات مثبت شخصیتی، چهرهای نازیبا داشته باشد؟ اگرچه گاهی اوقات روی دیگر سکه، یعنی کاراکتری منفی که چهرۀ زیبایی دارد و از زیباییاش سوءاستفاده میکند، در فیلمها دیده میشود.
متأسفانه رشد و پیشرفت تکنولوژی موجب رشد ارزشهای انسانی و عمیقتر شدن انسانها نشده است. برخلاف آن، رقابت شدید در عرصههای مادی و توجه کمتر به اهداف معنوی و نداشتن یک هدف غایی در زندگی، موجب شده که انسانها خود را به اهداف سطحی و مادی مشغول سازند. اما از آنجایی که این اهداف روح پرتلاطم ما را اغنا نمیکنند، هر یک از این اهداف پس از مورد حصول واقعشدن، جذابیت خود را برای فرد از دست داده و او را به سمت هدف جذابتری سوق میدهند. شاید این مطلب یکی از دلایل افزایش خیانتهای زناشویی و آمار جدایی باشد.
شروع یک بحث با همسرتان ممکن است بسیار سخت به نظر برسد اما مطمئن باشید سکوت کردن نتیجه بسیار بدتری دارد، در یک بحث سالم میتوانید مشکل را حل کنید که با سکوت مشکل حادتر از قبل میشود.
به گزارش آلامتو و به نقل از آی بانو؛ متخصصان ازدواج و عشق بر این باورند که کمی مباحثه بین زوجها، مادامی که به درستی پیش برود، حتی مفید نیز میتواند باشد.
مهم نیست چند سال است یکدیگر را میشناسید، چند سال است که ازدواج کردهاید یا چقدر با هم تفاهم دارید، هرگز هیچ از یک از شما مانند سابق باقی نخواهد ماند. و بحثهای دوطرفه اغلب آنچنان که انتظار میرود پیش نخواهد رفت.
دکتر ساتسی لی شنل میگوید، همه ما انتخابهای مختلفی داریم، به ایدهها و افکار همسر خود گوش میدهیم و ایدههای خود که چندان هم محترمانه نیست، بیان میکنیم، اما بدانید بیان همین موارد در ازدواج ضروری است. اگر هر یک از شما در بیان آزادانه احساسات خود امنیت کافی نداشته باشد، تنفر و شکاف احساسی شکل میگیرد.
اگر چه هر روزه، بحثهای معمول اتفاق میافتد، اما آنچه در اینجا میخواهیم درباره آن صحبت کنیم نزاعهای جدیتر که زوجین درگیر آن هستند، میباشد. موضوعاتی از قبیل اینکه خرید خانه قسطی بهتر است با اجارهنشینی، یا درخواست همسرتان مبنی بر داشتن فرزند، حال آنکه شما ترجیح میدهید کمی بیشتر صبر کنید. موضوعاتی که بین زوجین مختلف متفاوت است، اما کاملاً واضح است که: یادگیری گفتمان سالم از اهمیت ویژهایی برخوردار است.
آیا موضوعاتی که در کلاس مدیتیشن دوستتان مطرح شد به یاد دارید؟ اگر درباره آن موعظات فکر کنید، احتمالاً این موارد را به خاطر میآورید: درباره خودتان چه میاندیشید. درباره ازدواج نیز همین امر صدق میکند. اگر جر و بحثها و عدم توافقهای متعدد با همسرتان موجب تپش قلب شما میشود، زمان آن رسیده که دیدگاه خود را تغییر داده و به جای ترس، افکار خود را آشکار سازید. دکتر نیکی مارتینز میگوید، سنگ بنای دادوستد، رهایی از سختیهاست و درک این مورد که ارتباط زیربنای دوام زندگی عاشقانه است. ارتباط صحیح در رابطه امریست حیاتی، زیرا موجب آزادی، صداقت و صمیمیت میشود.
پاتریشیا جانسون و مارک مایکلز، مولفان کتاب طراحی رابطه، میگویند، مردم اغلب اذعان میدارند که بحث زوجین هنگامی بروز میکند که تلاش میکنند تا خود را ثابت کرده یا در بحثها برنده شوند.
در اینجا یک مثال آوردهایم. بیائید تصور کنیم که تمایلات جنسی شما همچون سابق نیست، و از آنجایی که از نظر حرفهایی پرمشغله هستید، باید بچهها را به مدرسه رسانده و آنها از مدرسه بردارید و مراقب تناسب اندام خود باشید، مدتهاست که رابطه جنسی لذتبخشی که در اوایل داشتید را تجربه نکردهاید. بدین ترتیب همسرتان احساس نادیده گرفته شدن و اضطراب میکند، و دلتنگ شماست، اما شما احساس میکنید که او شما را درک نمیکند. در این حالت، تلاش برای اینکه همسرتان قانع شود که احساس شما واقعی است، وسوسه کننده است و البته ضروریست دریابید که دو طرف رابطه استحقاق درک شدن را دارند. عمق بحثهای شما باید به رفع مشکلات و تکامل، در کنار یکدیگر، منتهی شود.
بنابراین، شکوههای همسر خود را قضاوت و پیشداوری نکنید. اگر موضوعی را مطرح میکند، پس برایش مهم است و مستلزم توجه شما، حتی اگر ۱۰ الویت دیگر در ذهن دارید.
پیشبرد بحثی سالم، نه تنها مستلزم گوش دادن، بلکه درک متقابل نیز میباشد، پس رفتاری مشابه مصاحبه شغلی در این مواقع از خود نشان دهید. شنل پیشنهاد میکند گفتههای او را با خود تکرار کنید، بیاندیشید که احساس او و نکات مد نظر او چه بوده، فقط در این صورت سوء تفاهمی پیش نخواهد آمد. با خود تکرار کنید: از آنجایی که برایم مهم است، پیش از هر گونه ابراز احساسات، میخواهم مطمئن شوم که او درک کرده و فهمیدهام. به او بگوئید، این چیزیست که من شنیدهام و احساس تو برایم اینگونه به نظر میرسد. اگر اشتباه میکنم، برایم توضیح بده تا بهتر درکت کنم.
مارتینز همچنین خاطر نشان میسازد که گرچه در مواقع خوب و خوش، گوش دادن به جملات دیگر به طور کامل محبتآمیز به نظر میرسد، اما در میان بحث و جدل میتواند حکایت دیگری داشته باشد. مطمئن شوید که به طرف مقابل اجازه میدهید تا پیش از مطرح کردن حرفهای خودتان، جملاتش را به اتمام رسانده. او همچنین میافزاید، همین امر نشان میدهد که شما شنونده فعالی هستید و به او اهمیت میدهید و تلاش میکنید که درکش کنید.
تعجب برانگیز است که چه بسیار زوجهایی دچار سوء تفاهم نسبت به یکدیگر میشوند، فقط به این دلیل که به طور صحیح سوال نمیکنند. هنگامی که به شیوهایی صحیح و محترمانه سوال میپرسید، طرف مقابل متوجه میشود که به گفتگو با او اهمیت میدهید. و همچنین کمک میکند تا از قضاوت بیجا یا پیش داوری و ذهنخوانی اجتناب شود.
مارتینز معتقد است، هنگامی که سوال میپرسید، اغلب از پاسخ متعجب میشوید. و علاوه بر این درمییابید که پیش فرضهای شما اشتباه بودهاند. و همین امر باب گفتگوهای آزادانهتر را در آینده فراهم میکند.
هدف این است که در میانهای بحث به سازش برسید، نه اینکه یکی به دیگری حوله پرت کرده یا نه اینکه از پای درآمده و نشسته و تلویزیون نگاه کند. گرچه گاهی خروج از تنگناها غیر ممکن به نظر میرسد، اما به خود نهیب بزنید: آغاز درک و سازش با یکدیگر منوط به شناخت کامل مسئله است. شاید آمادهاید که خانهایی بخرید، اما همسرتان بر پسانداز پول تا یکسال دیگر تاکید دارد. شاید راهحل این مسئله گفتگو با یک مشاور مالی بوده و برنامهایی ۶ ماه که رضایت هر دو را در برداشته باشد. یا طالب داشتن فرزند دیگری است، اما شما یکسال زمان لازم دارید. با یکدیگر لیستی از معایب و مزایا تهیه کنید، بر مشترکات توافق نمائید و دلایل منطقی خود را بیان کنید.