شنبه 18 بهمن 1393 ساعت 15:17
جام جم سرا: جشن ازدواج بیست و دو زوج کم توان جسمی در مراسمی ساده اما پر از شور و عشق برگزار شد. قابهایی از این پیوند عاشقانه را در ادامه تماشا کنید.
بسیاری از نیازهای انسان با ازدواج پاسخ داده میشود و در برخی موارد به خصوص برای پاسخ به نیازهای عاطفی و جنسی تنها راه حل منطقی ازدواج است، اما متأسفانه برخی افراد برای فرار از مشکلاتی چون رهایی از بداخلاقی والدین، خلاصی از تنگناهای مالی و... بدون توجه به معیارهای اساسی انتخاب همسر، ندیده و نشناخته، با فردی ازدواج میکنند که بتواند آن خلاء و کمبود را پوشش دهد. «۷ روز زندگی» داستان ازدواج دختری را روایت میکند که تنها برای فرار از مشکلات اقتصادی با مردی ازدواج میکند...
یک دوست قدیمی
بلند بلند گریه میکند. زمان میبرد تا کمی آرام شود. چند لحظه سکوت میکند و بعد با صدایی آهسته میگوید: نریمان را از بچگی میشناختم. دوست و همکار پدرم بود. هر دو کارگر ساختمانی بودند.
دست تقدیر اما سرنوشت متفاوتی برای آنها رقم زد. پدرم بر اثر سهل انگاری از بالای داربست افتاد پایین و به خاطر کمردرد شدید خانه نشین شد. نریمان به سراغ ساختمان سازی رفت و با قرض و قوله، خرید زمین و ساخت خانههای کوچک را شروع کرد. خیلی زود کارش رونق گرفت و صاحب خانه و زندگی شد. با این حال مرد با محبتی بود که دوست قدیمیاش را فراموش نکرد. خیلی وقتها میدیدم یواشکی زیر تشک پدر پول میگذارد.
اگر کمکهای نریمان نبود، هیچ کدام از ما نمیتوانستیم به مدرسه برویم. دیپلم را با معدل بالا گرفتم اما پدر گفت حتی اگر دانشگاه دولتی هم قبول شوم، باز هزینه رفت و آمد و خودکار و کاغذ را ندارد که بدهد. وقتی هم گفتم کار میکنم و خرج تحصیلم را میدهم، مادر چشم غره رفت که یعنی «چه غلطها، بشین خانه و خیاطی کن تا هم کمک خرجی باشد و هم گیر گرگهای بیرون نیفتی.» این طوری شد که قید درس را زدم و سرم را با خیاطی، آشپزی و نگهداری از خواهر و برادرها گرم کردم.
خواستهای که صدای پدرم را درآورد!
یک شب نریمان آمد خانه و مثل همیشه از خاطرههای قدیمیاش با پدر تعریف کرد. بر خلاف همیشه که بعد از شام، بلند میشد تا دیر وقت نشست. با پدر تنهایشان گذاشتیم. هنوز چشمهایم گرم نشده بود که صدای داد و فریاد پدر را شنیدم: «خجالت نمیکشی؟ اون هم سن بچه توئه.»
نریمان سعی میکرد پدر را آرام کند، اما فایدهای نداشت. مادر بلند شد و گوش تیز کرد. من خودم را به خواب زدم. بعد صدای پای نریمان آمد که دور شد و در حیاط را بست. پدر هنوز داشت ناسزا میگفت.
مادر رفت کنارش و پرسید: «چی شده؟» پدرم با غیظ گفت: «خجالت نمیکشه. از مینا خواستگاری میکنه.» آن شب و شبهای دیگر خوابم نبرد.
یک تصمیم اشتباه
اول فکر کردم چطور عمو نریمان چنین حرفی زده است و بعد خودم را دلداری دادم که تنهایی، مرد بیچاره را به اینجا رسانده؛ آخر میگفت زن و بچههایش ایران نیستند. بعد کم کم به این فکر افتادم که مگر همیشه دلم نمیخواست از این وضعیت رها شوم؟
دو راه بیشتر نداشتم. یا باید به ازدواج با پسری رضایت میدادم که وضع مالیاش شبیه خودمان باشد یا باید زن آدم مسنی میشدم که وضع مالی خوبی داشته باشد. خب چه کسی بهتر از نریمان که مرد خوب و مهربانی بود و ثروتی هم داشت.
یکی دو هفته که گذشت، مطمئن شدم اشتباه نمیکنم. میدانستم واکنش پدرم چه خواهد بود اما آن قدر پافشاری کردم که راضی شد. بعد از سه ماه گفت به نریمان زنگ زده بیاید. آن شب حساب کردم ۴۵ سال از من بزرگتر است اما چه فرقی میکرد. اخمهای پدر هم با دیدن سرویس طلایی که در دستهای نریمان بود، باز شد.
چند طاقه پارچه ابریشمی، گل و کیک و میوه و سنگینترین انگشتری که تا آن روز دیده بودم. مهرم شد ۵۰۰ سکه و قرار شد که بعد از آزمایش خون به محضر برویم و بعد هم چند دست لباسم را بردارم و بیسر وصدا به خانه شوهر بروم.
روزهای خوب یک زندگی
اخلاق نریمان خوب بود. برای خوشحالی من از هیچ کمکی دریغ نمیکرد. خانه باصفایی داشت و من موقع باز کردن در فریزر، دست و دلم برای برداشتن گوشت و مرغ نمیلرزید. حواسش به پدر و مادرم هم بود. هفتهای یک بار به بازار میرفتیم و کمی وسایل و خوردنی برای پدر و مادر و خواهر و برادرهایم میخرید و بعد از دیدن شادی آنها، شاد میشد، ولی این آرامش خیلی طول نکشید.
و روزهای سخت...
یک روز در خانه را زدند. از پشت آیفون دو مرد و یک زن جوان را دیدم. پرسیدم: «شما؟» گفتند: «بچههای نریمان هستیم.» بند دلم پاره شد. سر شوهرم داد کشیدم: «مگه نگفتی زن و بچههایت ایران نیستن؟» آرام گفت سال هاست از زن و بچههایش جدا زندگی میکند. آنها بیآزارند و کاری به کارم ندارند.
گفت به پدرم این طور گفته است تا با ازدواجمان موافقت کند و اینکه الان زندگیمان هیچ تغییری نکرده است و باید طوری رفتار کنم انگار نه انگار آنها را دیدم! ولی چند روز بعد باز همان سه نفر آمدند و گفتند باید شرم را از زندگی پدرشان کم کنم.
اوایل اهمیتی نمیدادم، اما آزار و اذیتها شروع شد. یک روز جلوی همسایهها آبروریزی کردند و روز بعد رفتند در خانه پدرم داد و بیداد کردند. خلاصه عاصیام کردند. نریمان هم از پسشان برنمی آمد. یعنی وقتی نریمان سکته کرد و افتاد گوشه خانه، بچههایش روزگارم را سیاه کردند. بچههای نریمان میگویند مهر من حق ارث آن هاست و نمیگذارند پدرشان چنین پولی به من بدهد. از همه جا مانده و درمانده شدم و جوانیام را باختهام! (خراسان)
البته این احتمال هم وجود دارد که هر جوان مجرد در آستانه ازدواج در موقعیتی قرار گیرد که به اجبار تن به وصلت دهد یا در شرایطی باشد که گمان کند ازدواج تنها راه نجات از موقعیت ناخوشایندش است. با مطالعه این نوشتار وضعیتهای خطرناک را بشناسید تا هنگام مواجهه با آنها بتوانید معقولانه و منطقی، برای رفع و رجوع آنها گام بردارید.
۱-نداشتن شناخت کافی
میگویند «فرد خوبی است و خانواده با اصالتی دارد، اما هنوز مطمئن نیستم»، «در چند بار ملاقاتی که داشتم به نظر میآید فرد موجهی است»، «دو به شک هستم نمیدانم فرد مناسبی برای ازدواج هست یا نه» و... .
بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاهمدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شدهاند و میتوانند جواب مثبت خود را به خانوادهها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناختهای چند جلسه خواستگاری یا شناختهای کافیشاپی، رستورانی و... فقط شناختهای کلیشهای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد میشود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه میدارد و حقیقت وجود او را افشا نمیکند. پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمیتوان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست.
راهحل
شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید! فراموش نکنید ازدواج پیوندی مهم است که به شناختی عمیق و دوطرفه افراد از یکدیگر نیازمند است. برای شناخت بیشتر لازم است از افراد با تجربه فامیل کمک بگیرید تا آنان به مدد تجربه و آگاهیشان بتوانند تحقیقات گستردهای راجع به این فرد انجام دهند یا آن که با یک روانشناس مجرب مشورت کنید و با کمک وی میتوانید ابعاد شخصیتی فرد مورد نظرتان را بکاوید و از راهنماییهای تخصصی و راهکارهای کاربردی پیشنهادی ایشان، برای شناخت بیشتر گزینه انتخابیتان قدم بردارید.
۲-ازدواج به امید تغییر
«بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم میشود»، «من میتوانم او را بروفق مرادم سازم»، «الان به هوای مجردی چنین رفتار میکند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر میدهد» و... .
با فردی مواجه شدهاید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواستههای شما از همسر را برآورده میکند، اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود میاندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیتهای زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواجتان راسختر میشوید و پیش میروید.
راهحل
میخواهید زیرپروبالش را بگیرید، مرهمی بر مشکلاتش شوید، به او اعتماد به نفس دهید و ترغیبش کنید تا تغییر کند و به راه درست بیاید و... هدف خوب و پسندیدهای است، اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمیتوانید او را مجبور به تغییر کنید. چهبسا بسیاری به امید معجزه تغییر همسر بعد از ازدواج، مشکلات موجود را نادیده گرفتهاند، اما به فاصله بسیار اندک، پس از ورود به زندگی متوجه این امر شدهاند که حقیقت زندگی مشترک توفیر دوصدچندان با خیالپردازی پیش از ازدواج دارد. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه میکنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید. یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، شرایط همسرتان را همانگونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید.
۳-انتخابهای هیجانی و سرخوشانه
جملات یک جوان عاشق را بشنوید: «همون لحظه اول که دیدمش، مهرش به دلم نشست»، «ما با هم تفاهم داریم، میدانم خوشبخت میشویم»، «من فقط با این دختر/ پسر ازدواج میکنم و گرنه قید ازدواج را میزنم»، «هیچ کس نمیتواند مرا از عشقم جدا کند» و... .
اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاهمدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آن که نیمه گمشدهشان را پیدا کردهاند، بدون توجه به معیارهای اساسی و حتی با وجود مخالفت خانوادههایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشستهاند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده و کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفتهاند.اگر شما هم در چنین شرایطی، فقط به حکم عاشقی و علاقهمندی بسیار به فرد مقابلتان تصمیم به ازدواج گرفتهاید، دست نگه دارید! بیشک شما تحت تاثیر هیجاناتتان جوگیر شدهاید. بیتعارف باید بگوییم عشق آتشین چشم و گوشتان را کور و کر کرده است!
راهحل
مواظب هیجانات زودگذر و موقتتان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفهای هستند که میتوانند شما را در انتخاب همسفر زندگیتان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه میکنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید. به خود بقبولانید در جاده زندگی به واسطه احساساتتان تخت گاز حرکت میکنید و هر لحظه امکان برخورد به مانع و تصادف دارید، سعی کنید ترمز احساساتتان را بکشید تا از میزان سرعتتان بکاهید. با کاهش سرعت میتوانید عقل خفتهتان را بیدار کنید، منطقتان را به کار گیرید، با آرامش خاطر و چشمان باز حرکت کنید و با بصیرتی روشن هر آنچه را دور و برتان هست، نظاره کرده و رصد کنید. مجددا راجع به تصمیم به ازدواجتان و گزینه انتخابیتان تفکر کنید، دوباره آن را ارزیابی کنید و زیر سوال ببرید، چهبسا بسیار مشاهده شده اغلب انتخابهای هیجانی بعد از مدتی از چشم میافتند و مانند گذشته جلوهگری و طنازی نمیکنند.
۴-امان از چشم و همچشمی
«از دخترخالهات یاد بگیر، شوهری پیدا کرد که بیا و ببین!»، «پسرعمهات چه دختر زیبارویی را به همسری انتخاب کرده است!»، «همه توانستند ازدواج کنند الا تو یکی» و... صحبتهای این چنینی در بسیاری از خانوادههایی که جوانان همسن و سال دارند که اتفاقا همگیشان هم دمبخت هستند، بسیار شنیده میشود.
اگر شما هم در چنین شرایطی هستید؛ از هر کسی که سراغتان میآید حرف و حدیث میشنوید، تحت فشار هستید و احساس اجبار به ازدواج میکنید، خانوادهتان شما را لای منگنه گذاشته و اصرار به ازدواج سریعتر شما دارند، اگر به دنبال برترین انتخابها هستید یا این که نقشه میکشید چگونه و چطور میتوانید از دیگران رویی کم کنید تا بیایند و ببینند و... باید بگوییم اینجا چراغ قرمز است، لطفا ایست کنید، حرکت شما جایز نیست، حتما جریمه خواهید شد! میل شدید به جبران کردن و خودی نشان دادن، کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواج یا مقایسه دائم گزینه انتخابی خود با مورد ازدواج دیگران و... به عنوان نشانههای خطر در انتخاب محسوب میشوند که میتوانند مسیر زندگیتان را در سرابی پیش ببرند که هرگز آبی گوارا و قابل نوشیدنی یافت نخواهد شد.
راهحل
حسادت برانگیخته شدهتان را بپذیرید؛ شما در حال حاضر برحسب این حستان فکر و رفتار میکنید. عموما انتخاب بر مبنای حسادت، فارغ از عقل و منطق بوده و بسیار تحت تاثیر کوتهنگریها و سادهاندیشیهاست که عاقبتی جز یاس و پشیمانی به ارمغان نمیآورد؛ بنابراین در این شرایط، عقل سلیم حکم میکند از هر اقدامی در زمینه ازدواج صرفنظر کنید، چون ضریب خطا در این نوع انتخابها تا حد زیادی بسیار بالاست. به جای تفکر به ازدواج، به درون خودتان بیندیشید؛ حسادتتان را ریشهیابی کنید، عوامل ایجادکننده و تداومدهنده آن را بشناسید، راهکارهای مقابله با آن را یاد بگیرید و در نهایت خود را ملزم و موظف به تمرین کنید تا با ارادهای قوی و برای خوشبختیای که لایق آن هستید به جنگ این حس مخرب بروید. زمانی که عاری و تهی از حسادت شدید و به مرتبهای رسیدید که به خاطر خود، علایق و خواستههایتان خواهان ازدواج باشید، وقت آن است که آستینهایتان را بالا بزنید و برای انتخاب همسر ایدهآلتان قدم بردارید.
۵-عجله همیشهکار شیطان است
«دوست دارم سریعتر تکلیفم مشخص شود»، «حوصله کشدادن ماجرا را ندارم»، «از فسفس کردن خوشم نمیآید، یکبار آره یا نه را میگویم و خلاص»، «خانواده عروس/ داماد عجله دارند تا سریعتر جواب را بدانند»، «مادر و پدرم عجله دارند» و... .
انتخاب در شرایط اضطرار و عجله، انتخابی عجولانه یا تصمیمگیری از نوع از سر بازکنی است. انتخاب عجولانه، انتخابی سریع، بیهدف و بیسازمان بوده که امکان اشتباه کردن در آن حتمی و قطعی و چند برابر است و احتمال دارد فرد به واسطه آن انتخاب ناآگاهانه و ضربالعجل با بسیاری از مصائب و مشکلات جبرانناپذیر مواجه شود. هر انتخاب درستی به وارسی و بررسی بسیار نیاز دارد، بیگمان لازمه این عمل نیز مستلزم صرف زمان بسیاری است. حال در انتخابی به بزرگی انتخاب شریک و همسفر یک عمر زندگی، حساسیت و اهمیت آن دو صدچندان میشود.
راهحل
برای کاهش درصد خطا و افزایش احتمال موفقیت در انتخابتان، سعی کنید بر خصلت عجولانه خود یا دیگران فائق آیید و شرایط فوری و فوتی و موقت امروز را بر خوشبختی و سعادت فردایتان ترجیح ندهید. سلامت آینده زندگی شما ارزش آن را دارد که با این خصلت و افکار ترغیبکننده به آن، مبارزه کنید. این جمله را بارها به خود بگویید یا به دیوار اتاقتان نصب کنید: «من به ندای عقلم گوش میدهم، نباید عجله کنم.» ترس و واهمه را کنار بگذارید، اجازه دهید زمان کارتان را با حوصله پیش ببرد. از این که ممکن است فرد دلخواهتان را از دست بدهید نهراسید، بدانید آن که روزی شماست، مال شما خواهد بود و نه هیچ کس دیگر. با اطمینان تمام بپذیرید، عجله کار شیطان است، به خودتان و فرد مقابلتان فرصت شناخت بدهید، گاه با عجول بودن فقط چاه زندگیتان را میکنید و در قعری فرود میروید که شاید پشیمانی بعد از آن سودی نداشته باشد. با اطرافیان یا کسانی که احساس میکنید از جانب آنها تحت فشار هستید صحبت کرده و شرایط و افکار خود را تا حدودی بازگو کنید، قاطعانه به آنها بگویید برای دادن جواب مثبت یا منفی عجله ندارید و حتی انتظار دارید در این مسیر مهم، همراهیتان کنند. به آنها بگویید تصمیم خود را با آرامش و سر فرصت خواهید گرفت و عجلهای برای گفتن جواب ندارید.
۶-یا نصیب و یا قسمت
«باید استخاره کنیم»، «جواب استخاره، جواب ماست»، «قسمت هر چی باشه همون میشه»، «با قسمت نمیشه جنگید»، «ببینیم قسمت تا چی باشه»، «یا نصیب و یا قسمت» و... این عبارات برای همگی ما آشناست!
وقتی بحث داغ خواستگاری و ازدواج میشود، استفاده از این عبارات از دهانمان نمیافتد؛ به حقیقت یک باور یا بر حسب عادت، پشت بند هر حرف و حدیثی که راجع به ازدواج بیان میشود بیدرنگ یکی از این عبارات را به کار میگیریم؛ آنچنان که گویی خودمان هم باورمان میشود همه چیز از دست ما خارج است و هر آنچه تقدیر و مقدر باشد، چه ما بخواهیم چه نخواهیم، اتفاق خواهد افتاد. اعتقاد راسخ بر این باور اشتباه که ازدواج تمام و کمال منوط به قسمت است، گاه به اهمال و سست کاری ما منجر میشود تا به همین دلیل، دور تحقیق و مشورت را خط قرمزی بکشیم و در کمال ناباوری، عاقبت مهمترین انتخاب زندگیمان را به گردن قسمت بیندازیم و به «هرچه باداباد» و «هر چه پیش آید، خوش آید» تن دهیم. انتخاب بر این حسب، بزرگترین اشتباه ممکنی است که فرد، خود یا به اجبار و اصرار خانواده به آن متوسل میشود؛ پیروی از این باور خیانتی بیش نیست و ظلمی به خود یا دیگری است که احتمال دارد تاوانی به اندازه یک عمر زندگی پرعذاب به همراه داشته باشد.
راهحل
یادتان باشد اراده خداوند در طول اراده ماست، خداوندگار روزگار بر همه چیز قادر و تواناست، اما با این حال، او به ما عقل و قدرت انتخاب داده تا با توسل به آنها، برای سعادت و خوشبختی خود برترینها و مناسبترینها را گزینش کنیم. پس هوشیار باشید؛ ازدواج تقدیر یا سرنوشت از پیش تعیین شده نیست، یقین داشته باشید این شمایید که سعادت یا شقاوت زندگیتان را انتخاب میکنید.
صرفا با توجه به کلیات یا احیانا با اتکا به این اندیشه خام که بالاخره در زندگی مشترک راهتان را پیدا خواهید کردید، پیش نروید. خوب تحقیق کنید؛ تا آنجایی که برایتان مقدور است ذرهبین به دست بگیرید و مورد انتخابیتان را رصد کنید و بکاوید و به قول معروف، مو را از ماست بیرون بکشید؛ اجازه ندهید هیچ چیز از نگاهتان دور بماند از هر کسی که میتوانید و میدانید خبری دارد پرسش کنید، از شخصیت، روحیات، اخلاقیات، خانواده، فرهنگ و... فرد مورد نظرتان کسب اطلاعات کنید.
از سوی دیگر، به جای «یا نصیب و یا قسمت گفتن» از عاقلان و مصلحان مشورت بگیرید. با افراد با تجربه و خیرخواه و عاقل مشورت کنید فرد مورد نظرتان را تشریح کنید، نظرات آنها را بشنوید، کم و کاستیها را بررسی کنید، توانمندی مقابله و مواجهه خود با مسائل را محک بزنید و... آن گاه به طور قطع خواهید توانست با ادلههای صحیح و منطقی، صحت انتخابتان را تائید یا رد صلاحیت کنید.
۷-احساس تنهایی
«من آدم تنهایی هستم، نیاز به یک همدم دارم»، «ازدواج تو را از تنهایی بیرون میآورد»، «تنهایی امانم را بریده، اگر کسی پیدا شود، زندگیم کنفیکون میشود» و... .
احساس تنهایی شدید، بسیار سادهتر از آنچه که فکرش را کنید، میتواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطهور شود، احساس یاس و تاسف بیقرارش کرده و او را بر هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا میکند. فقط کافی است سری به مجلات و روزنامه بزنید و حوادث آن را ورق بزنید بیشک با موارد بسیاری برخورد خواهید کرد که چگونه افرادی به خاطر فرار از تنهایی در دام شیاطین گرفتار شدهاند. قصه تکراری اکثریت قریب به اتفاق این افراد، جوان تنهایی است که به طلب رویای رهایی از دست غول تنهایی و نجات از غم و غصه، دل به غریبهای سپرده و تا ناکجاآباد پیش رفته است.
راهحل
در اولین گام، سعی کنید خود را از دام تنهایی برهانید. اگر فکر میکنید ازدواج راهی برای حل این مساله است، کاملا در اشتباهید! به جای اندیشه به ازدواج، بهتر است با دوستان و آشنایانتان رفت و آمد کنید، در کلاسهای هنری و ورزشی ثبتنام کنید، خود را هدفمند سازید و برای آیندهتان برنامهریزی کنید و... بیشک بعد از این که از عمق تنهاییتان کم کردید، میتوانید برای زندگیتان تصمیمات بهتری بگیرید که در این مرحله شاید ازدواج بهترین گزینه باشد.
۸-ظواهر فریبنده و دلربا
«پزشک حاذقی است»، «فرد بسیار پولدار و زیبایی است»، «اندام فوقالعاده خوبی دارد»، «بسیار خوش مشرب و بذلهگوست» و... . چشم دوختن به ظواهر افراد، اشتباه دیگری در انتخاب همسر است. گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی میشویم که به دلیل موقعیت شغلیشان برجستهاند، در جایگاه قدرت ویژهای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکنندهای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند و... ویژگیهای برجسته و برتر برخی افراد باعث میشود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آنها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است. تناسب در ازدواج امری مهم بوده و بر هر تمایل و گرایشی ارجحیت دارد. هر فردی برای تجربه خوشبختی باید در آرزوی ازدواج با کسی در حد و اندازه خودش باشد.
راهحل
اگر در شرایطی قرار گرفتهاید که تصور میکنید حواشی شخصیت فرد انتخابیتان شما را مغلوب خود کرده، بهتر است اندکی صبر کنید و سریعا پای سفره عقد نروید. ابتدا سعی کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتریها و موقعیت خاصش (زیبایی، شغل پردرآمد، پرستیژ، موقعیت اجتماعی و...) تصور کنید، سپس به این سوالات پاسخ دهید: آیا همچنان او را فرد قابل قبولی میدانید یا نه؟ آیا حاضرید به او بله بگویید و به عنوان همسر انتخابش کنید؟ این فردغیر از این شرایط خاصش، چه خصوصیات ویژه دیگری دارد که شما مجذوب آن شدهاید؟ آیا واقعا او را به خاطر خودش میخواهید یا شرایط استثناییاش؟ اگر او را همراه شرایط ویژهاش بپذیرید و با او ازدواج کنید، اما بازی روزگار برتری فعلیش را از او بگیرد آیا باز حاضرید زندگیتان را با او ادامه دهید؟ و... .
اگر در پاسخ به این سوالات دچار مشکل شدید حتما در انتخابتان تجدیدنظر کنید، بیتردید بپذیرید این شخص آن فردی نیست که شما میخواهید و میتوانید در کنارش آرامش پیدا کنید و خوشبخت باشید.
۹-هر چه زودتر، بهتر
«دیگه داری پیر میشی، کی میخوای ازدواج کنی؟»، «همسن و سالای تو الان بچه دارن ولی تو هنوز اندر خم اولین کوچهای!»، «زودتر ازدواج کنی، موفقتری» و... .
سن ازدواج وابستگی تام به فرهنگ و آداب و رسوم هر خانواده و قومیتی دارد، اما با این حال بسیاری از کارشناسان، ازدواج در سنین نوجوانی یعنی زیر بیست سالگی را بسیار پرخطر میدانند، حتی گاه ازدواج در سنین بالاتر از این سن را هم به صلاح نمیدانند. آنان معتقدند فردی آماده ازدواج است که بلوغهای چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشتسر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویتهایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب بزند و... .
راهحل
اگر همین حالا در موقعیت انتخاب مورد ازدواجتان هستید بهترین کار این است که خود را محک بزنید و ملاکهایتان را بررسی کنید و چند باره این پرسشها را از خود بپرسید: آیا زمان ازدواجتان فرارسیده است؟ آیا آمادگی پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک را دارید؟ آیا این فرد مطابق با ملاکهای شما و خانوادهتان است؟ آیا میتواند در پیش بردن اهدافتان به شما کمک کند یا نه؟ و... .
۱۰-بحرانهای روحی و عاطفی
«فکر کنم با ازدواج اوضاع روحیام بهتر شود»، «دوای درد من ازدواج است»، «اگر ازدواج کنم تمام مشکلاتم حل میشود» و... .
اظهارات فوق، گفتههای افرادی است که دچار «شکست عاطفی» شده و تصور میکنند با ازدواج میتوانند از شرایط و احوالات نابسامان و بد خود رها شوند. نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفا تصوری اشتباه و نادرست است که میتواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد.
راهحل
برای نجات از بحران عاطفی و افسردگیهای طولانیمدت با یک روان شناس مشورت کنید. ایشان با ارائه راهکارهایی تخصصی یاریتان میکند تا با افکار منفی و پریشانکننده خود مواجه شوید، هیجاناتتان را بشناسید و در نهایت با فراگیری و بهکارگیری روشهای سودمند،برای حل مشکلات روحی و عاطفی گام بردارید. (نسرین صفری - مشاور خانواده/چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
79
پاسخ مشاور: موضوعی که مطرح کردهاید را در دو بخش علاقه دوطرفه و مخالفت خانواده دستهبندی میکنیم تا بتوانیم راحتتر به تحلیل مسئله بپردازیم. درباره بخش اول که علاقه دو طرفه است، توجه به دو نکته الزامی است:
نکته اول) علاقه متقابل برای ازدواج کافی نیست:
یکی از مولفههای مهم برای ازدواج سالم، علاقهمندی است؛ یعنی اینکه پسر و دختر قبل از ازدواج یکدیگر را بپسندند و به همدیگر حس خوبی داشته باشند، لازم است. با این حال به خاطر داشته باشید که علاقهمندی فقط یکی از مولفههای لازم برای ازدواج است، نه دلیلی کامل و کافی. در واقع علاقهمندی بُعد هیجانی رابطه است؛ از آنجا که هیجانها ثبات و پایداری ندارند، میتوانند طی یک دوره زمانی، دچار تغییر شوند مانند خوشحالی، غمگینی، سرزندگی، خستگیو.... ما در ابتدای مسیر ازدواج نیازمند هیجانهای شدید نیستیم و همین که افراد برای هم دلنشین باشند، کافی است.
اگر علاقه بسیار زیادی را در وجود خود احساس میکنید، این هیجان شدید میتواند مانعی در مسیر تصمیم گیری صحیح باشد؛ چرا که فرصت تعقل را از شما میگیرد و باعث خواهد شد که براساس خواستهتان، بدون ارزیابی شرایط و شنیدن دلایل دیگران به ازدواج، اصرار ورزید.
پس اولین توصیه این است که امر دوام داری مثل ازدواج را بر پایه امر بیثباتی مثل هیجان، بنا نکنید مگر اینکه بقیه شرایط هم مهیا باشد.
نکته دوم) عشق در ذات خود آسیبپذیر است:
گاهی اوقات پایههای دوست داشتن، در گذشته نامطلوب افراد نهفته است؛ به طور مثال دختری که پدر شایستهای نداشته است مستعد این است که، عاشق مردی شود که ویژگیهای اخلاقیاش برعکس پدرش است. تشخیص سالم بودن یک رابطه عاطفی، از نظر روانشناختی به عهده یک روانشناس حاذق است. توصیه میکنم که عواطف و احساسات خود را با یک متخصص در میان بگذارید.
دلایل مخالفت خانواده عمویتان
درخصوص بخش دوم یعنی مخالفت خانواده عمو از آنجا که به دلایل آنها اشاره نکردید، مسئله را به شکل کلی و در دو قسمت اصلی بررسی میکنیم:
۱ - دلایل منطقی:
چنانچه خانواده عموی شما دلایلی دارند که اگر یک فرد بیطرف مثل یک مشاور هم آنها را بشنود، به آنها حق دهد که از ازدواج شما و دخترشان ممانعت کنند، بهتر است به جای اصرار برخواستهتان، به تغییر شرایط و برازندهتر کردن خودتان بپردازید تا دلایل رد ازدواج شما، ضعیف شود؛ مثلاً اگر شغل ثابتی ندارید، ولخرج هستید، در این سن اندوخته مالی مناسبی ندارید، عصبی هستید، به خانواده وابستهاید و... بهتر است ابتدا به سروسامان دادن این موارد بپردازید.
۲ - دلایل غیرمنطقی:
اگر موضوعاتی را پیش میآورند که مبتنی بر حدس و گمان یا برخاسته از تعارضهای قدیمی است، مثلاً میگویند «ازدواج فامیلی اگر خوب نباشد، یک فامیل را به هم میزند» و یا «مشکلات ژنتیکی در ازدواجهای فامیلی زیاد است» و یا تعارضهایی بین دو خانواده از قدیم وجود دارد که حل نشده است، توصیه میکنیم با کمک یک متخصص دلایل را بررسی کنید. به طور مثال میتوانید مشکلات احتمالی ژنتیکی را با انجام تستهای مربوطه چک کنید و چنانچه پزشک، احتمال خطر داد؛ وظیفه هر دوی شما منصرف شدن از این ازدواج خواهد بود.
اگر همه موارد طرح شده، بررسی شد و مسئله خاصی وجود نداشت، یعنی عشق و علاقه هر دوی شما مبتنی برمنطق بود و شناخت کافی از یکدیگر و از ازدواج وجود داشت، توصیه میکنم از افرادی کمک بگیرید که نفوذ بیشتری بر خانواده عمو دارند. این افراد باید مورد تایید عموی شما بوده، قدرت کلامی خوبی داشته باشند و دلایل قوی تری را ارائه کنند. همچنین در این مرحله میتوانید از یک مشاور نیز کمک بگیرید. (مریم اسودی - کارشناس ارشد مشاوره/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
298
امروزه مراسم مجلل و پر زرق و برق که با نیت چشم و هم چشمی برپا میشود جای جشنهای سادهای که برای شروع یک زندگی برگزار میشد را گرفته است. این جشنها مختص افراد ثروتمند جامعه نیست؛ بلکه هستند عروس و دامادهایی که توانایی برگزاری یک مهمانی ساده برای شروع زندگیشان را ندارند اما به دلیل همین چشموهمچشمیها برای برگزاری این جشنهای گرانقیمت، وامهای کلان میگیرند یا از اقوام و آشنایان پول قرض میکنند و تا سالیان سال هزینه این تجملات را به صورت قسطی پرداخت میکنند!
گاهی دیده میشود عروس و داماد، خود تمایلی به هزینههای افراطی برای برگزاری مراسم ازدواجشان ندارند اما خانوادههایشان اصرار به گرفتن جشنهای مجللی دارند که تنها برای دختر و پسر بار مالی دارد و موجب سختی ازدواجشان میشود. به چه قیمتی چنین جشنهای مجللی باید برگزار شود؟ این هزینههای گزاف بهتر نیست برای زندگی آینده دختر و پسر خرج شود؟
حداقل هزینه برای هر مهمان در یک عروسی چقدر است؟
هزینه تالارهای عروسی در تهران همچون نوع خدمات و کیفیتشان بسیار متفاوت است؛ به طوری که میانگین حداقل هزینه برای هر نفر در یک مراسم عروسی که شامل هزینه تالار پذیرایی، میوه، شیرینی و شام میشود بین ۲۳ تا ۴۰ هزار تومان است. البته این هزینه در تالارهای مجللتر به ۷۰ هزار تومان هم میرسد.
به طور معمول برگزاری یک مراسم جشن در تالارهای عروسی شامل هزینههای مختلفی از جمله هزینههای میوه و شیرینی، شام، اتاق عقد، عکاسی و فیلم برداری، خواننده و موسیقی، گل آرایی و البته ورودی سالن میشود. در کنار این موارد نیز هزینههای جانبی همچون مالیات، پارکینگ و... به سایر هزینهها اضافه میشود. اما نکته حائز اهمیت در این است که این قیمتها در بین تالارهای مختلف یکسان نیست و تفاوت قابل توجهی میان آنها وجود دارد.
شام عروسی که بخش قابل توجهی از هزینهها را در برمیگیرد بسته به نوع منو غذایی متفاوت است. به طور متوسط منو یک مدل غذا برای هر نفر با مخلفات ۱۸ هزار تومان، منو ۲ مدل غذا همراه با مخلفات ۲۲ هزار تومان، منو ۳ مدل غذا با مخلفات ۲۴ هزار تومان و منو ۴ مدل غذا با مخلفات ۳۰ هزار تومان است.
بخش دیگری از هزینهها که مربوط به میوه و شیرینی است نیز قیمتش بسته به انواع، کیفیت و شیوه سرو متفاوت است؛ به طور متوسط هزینه میوه و شیرینی برای هر میهمان در یک مراسم عروسی بین ۵۰۰۰ تا ۱۰ هزار تومان است.
در کنار این موارد که از بخشهای اصلی محسوب میشوند، یک مراسم عروسی میتواند شامل بخشهای جانبی دیگری از جمله گل آرایی، نورپردازی ویژه، موسیقی و.. شود که با اضافه شدن این خدمات میزان هزینه افزایش مییابد؛ به عنوان مثال هزینه گل آرایی در یک مراسم عروسی بسته به طبیعی یا مصنوعی بودن، حجم و شکل طراحی بین ۲۵۰ هزار تا یک میلیون تومان است.
به طور میانگین حداقل هزینه برای هر نفر در یک مراسم عروسی در تهران که شامل هزینه تالار پذیرایی، شام و میوه و شیرینی میشود بین ۲۳ تا ۴۰ هزار تومان است؛ به طوری که متوسط هزینه یک مراسم عقد و عروسی برای ۲۰۰ نفر بین ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان تا ۸ میلیون تومان است. البته این رقم در تالارهای مجللتر و شناخته شدهتر برای هر نفر به ۵۰ تا ۶۰ هزار تومان افزایش مییابد.
ورودی سالنهای عروسی در روزهای تعطیل و غیر تعطیل، وسط هفته و آخر هفته متفاوت است. ورودی سالنهای عروسی در تهران در وسط هفته از حدود ۲۰۰ هزار تومان آغاز میشود و در آخر هفته به ۵۰۰ هزار تومان میرسد. البته در سالنهای مجللتر قیمت ورودی تا حدود ۲ میلیون تومان افزایش مییابد. همچنین برخی سالنها ترجیح میدهند هزینه ورودیشان را در بخشهای دیگر خدماتشان در نظر بگیرند و بهای ورودی را به مشتریان تخفیف دهند.
به گفته برخی از ادارهکنندگان تالارهای عروسی قیمت ورودی بسته به امکانات و درجه سالن متفاوت است. با این حال به نظر میرسد در تعیین قیمت ورودی یک سالن سلایق افراد نقش پررنگی دارد و نمیتوان معیار مشخص و تعریف شدهای را برای قیمت گذاری آن تعریف کرد. همچنین قیمت اتاق عقد در تالارهای متوسط شهر تهران بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان و در تالارهای گرانتر بین ۷۰۰ تا یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. ازجمله مواردی که در کمتر یا بیشتر بودن قیمت اتاق عقد تاثیر گذار است، میتوان به نوع تزئینات، شکل و نوع گل آرایی و البته فضای سالن اشاره کرد.
ازدواج آسان از سوی مجموعهای مردم نهاد
سال ۸۳، ۵ نفر از کسبه بازار که دستی در کار خیر داشتند، تصمیم به تاسیس موسسهای خیریه به منظور تشویق جوانان به ازدواج کمخرج و رفع موانع پیش روی جوانان در امر ازدواج گرفتند. اقدامات این موسسه که به نام پیوند دو گل ثبت شده بود در راستای تامین جهیزیه برای نوعروسان و برگزاری مراسم عروسی و نامزدی انجام میشد. مراجعهکنندگان با پرداخت ۳۰۰ هزار تومان میتوانستند تالار، خنچه عقد، آرایشگاه، فیلمبردار و عکاس، کارت دعوت و پذیرایی از ۱۰۰ نفر با میوه و شیرینی در تالار را صرفا در استانهای تهران و البرز برگزار کنند. از سوی دیگر درمورد سفر ماه عسل نیز، هزینه سفر سوریه و کربلا برای متقاضیان به صورت ۲۰ درصد نقد و الباقی در اقساط ۱۲ تا ۲۴ ماهه دریافت میشد.
تالارهایی برای برگزاری ازدواجی آسان
سال ۹۱ بود که که به منظور ترویج ازدواج آسان در بین جوانان نخستین تالارهای عروسی با هزینههای مناسب احداث شد. در این تالارها کلیه خدمات لازم برای برگزاری یک جشن ازدواج را با حداقل قیمت در اختیار متقاضیان قرار میدهند؛ از عکاسی و فیلمبرداری جشن عروسی گرفته تا پذیرایی از مهمانان. بسیاری از عروسها و دامادها جشن ازدواجشان را در این تالارها گرفتند و به دور از هر افراطی به خانه بخت رفتند؛ اما دختران و پسرانی هم بوده و هستند که همچنان به دنبال برگزاری مراسم مجلل و فراتر از جشنهایی باشند که در این تالارها برگزار میشود! جالب است بدانید، اکثر افراد از این طرح استقبال میکنند اما به دلیل اینکه «دیگران میفهمند که از تالارهای ازدواج آسان استفاده کردهاند»، از برگزاری جشن ازدواجشان در این تالارها امتناع میکنند! این افراد تنها قربانی تفکر اطرافیان راجع به خود میشوند. در واقع آنها به منفعت شخصی خود فکر نمیکنند.
سوال ما این است که طرز فکر دیگران راجع به جشن ازدواج ما چقدر اهمیت دارد؟ آیا ارزش اهمیت به طرز فکر دیگران به حدی است که سالهای اول زندگی مشترک را با دادن قسط جشن ازدواج بگذرانید؟ آیا بهتر نیست هزینههای مازاد در جشن ازدواج برای آینده زندگی مشترک خرج شود؟
همانطور که در تبلیغات این تالارهای ازدواج آسان دیده میشود، تمامی هزینههای جانبی برای برگزاری جشن ازدواج متعارف محاسبه شده است. در این لیست هزینه میوه، شیرینی، فیلمبرداری، آرایشگاه عروس، لباس عروس، بادکنک آرایی، کارت دعوت، ماشین عروس، اتاق عقد و آتش بازی در نظر گرفته شده است.
بهتر است برای آینده خودتان ارزش قائل شوید و به طرز فکر دیگران در مورد اینکه «مراسم شما چطور برگزار میشود؟» اهمیت ندهید. مسلما اگر جشن ازدواجتان، مجلل و پر زرق و برق هم باشد و شما برای آن هزینههای زیادی متحمل شوید، باز هم مورد نقد برخی مهمانانتان قرار خواهد گرفت. پس برای خودتان زندگی کنید. (فردا)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: همسرم مدتی است که عاشق خواهرم شده و این موضوع باعث شده که مرتب مرا آزار دهد. او میگوید هیچ علاقهای به من ندارد و میخواهد با خواهرم ازدواج کند.
این زن جوان ادامه داد: من تازه پی به علاقه شوهرم به خواهر خودم بردهام. او بشدت عاشق خواهرم شده است و خودم هم متوجه شدهام که دارد رفتاهایی از خود نشان میدهد تا من با پای خودم به دادگاه بیایم و از او جدا شوم.
وی افزود: از وقتی متوجه علاقه او به خواهرم شدم به شدت مریض شدم و هر روز در بیمارستان بستری میشوم. اصلا باورم نمیشود که شوهرم با من چنین کاری کرده باشد. او با پررویی تمام در چشمانم نگاه کرد و گفت که هیچ علاقهای به من ندارد و میخواهد با خواهرم ازدواج کند. من اصلا از احساس خواهرم به او خبر ندارم و فقط میدانم که شوهرم به خواهرم علاقهمند شده است. الان هم دیگر تحمل ندارم و تصمیم به جدایی گرفتهام.
قاضی برای تصمیمگیری درباره این پرونده، دستور داده است که شوهر زن به دادگاه احضار شود. (باشگاه خبرنگاران)
394
جشن گرفتن در ذهن اکثریت ما به معنی خرج کردن پول هنگفت و خریدن هدیههای گرانقیمت و کیک و …. است. اما تجربه ثابت کرده است که اتفاقا پول در این نوع مراسم در درجه دوم قرار دارد، اصل حس درونی شما نسبت به آن، انگیزه و اشتیاقتان برای انجام کارها و خلاقیت و هنری است که در آن به کار میبرید. با کمی فکر کردن و صبر، هنر و حوصله به خرج دادن میتوانید جشنی به یاد ماندنی و تا ابد خاطره انگیز برای همسرتان ترتیب دهید.
قبل از هر چیز برنامه ریزی و کارها را دسته بندی کنید.
غذای لذیذ
سعی کنید غذای مورد علاقه همسرتان را با عشقی فراوان درست کنید، باور کنید تهیه غذا با عشق طعم آن را محشر میکند. لازم نیست سخت بگیرید تلاش کنید در نهایت سادگی بشقاب غذایی زیبا و چشم نواز برای او بچینید.
شیرینی، کیک و دسر
همه اینها در شیرینی فروشیها و قنادیها در انواع مختلف یافت میشود، اما آنچه جشن شما را متفاوت میکند این است که خودتان اینها را درست کنید. بازهم سعی کنید سادهترین آنها را انتخاب کنید اما آن را زیبا تزیین کنید. قالبهای قلبی شکل برای کیک، شیرینیهای خشک کوچک و شکلات عالی هستند و دیگر شما نیازی به تزیین بیشتری نخواهید داشت. برای دسر هم از ترکیب رنگهای گرم و میوههایی مانند توت فرنگی استفاده کنید. حتی میتوانید قندهای رنگی به شکل قلب درست کنید که دستور بسیار سادهای هم دارند.
.
هدیه مناسب
اگر همسرتان چیزی لازم دارد و مطمئنید که سلیقه او را در آن زمینه خاص میدانید برای او بخرید در غیر این صورت باید بدانید که همیشه مجبور نیستید پول خرج خریدن چیزی کنید. به جای آن خلاقیت به خرج دهید و کارهای متفاوتی انجام دهید. مثلا چندین خاطره خوب از زندگی مشترکتان که به هر دوی شما احساس خوبی میدهد را انتخاب کنید آنها را مفصل و با ادبیاتی زیبا روی کاغذ نامههای رنگی بنویسید و در پاکتهای زیبا بگذارید و با یک بند زیبا بسته بندی کنید.
.
کارتهای کوچک رنگی درست کنید و دلایلی که به خاطر آنها همسرتان را دوست دارید روی آنها مختصر بنویسید و در نهایت آنها را در یک جعبه رنگی یا حتی یک شیشه خالی قرار دهید و آن را ربانهای پارچهای تزیین کنید.
از عکسهای خود نیز میتوانید استفاده کنید، عکسها را از آلبوم در آورید و زیر شیشه میز بچینید یا اینکه آنها را با گیرههای فانتزی به بندها یا طنابهای فانتزی بیاویزید.
همین طور میتوانید خودتان کارتهای تبریکی برای همسرتان درست کنید، روش درست کردن سه کارت تبریک بسیار زیبا در اینجا قرار داده شده است.
کار دیگری که میتوانید انجام دهید این است که وسایل قدیمی همسرتان را که متعلق به دوران کودکیاش است و قطعا برای او خاطره انگیز است را جمع آوری کنید و با تزیینات زیبا درون یک جعبه مقوایی یا فلزی بچینید و به او تقدیم کنید. همین کار را میتوانید با وسایل کوچک که از زمان آشنایی دارید و برای هر دو خاطره انگیز است انجام دهید.
همین طور میتوانید گل مورد علاقه همسرتان را خریداری کنید و در گلدانی که مخصوص این روز درست کردهاید قرار داده روی میز بگذارید.
برای آن شب ویژه میتوانید مراسم تماشای فیلم نیز در نظر بگیرید. فیلم رمانتیک مورد علاقه هر دو یا حتی فیلم مراسم ازدواج یا فیلمهای خانوادگی گزینههای خوبی برای پر کردن اوقات آن شب هستند. تنقلات مخصوص فیلم دیدن فراموش نشود.
چطور است به دوران کودکی برگردید و بازی کنید. البته نه بازیهای کودکانه پر تحرک و پر سروصدا بلکه بازیهای سادهای مثل دوز یا اسم فامیل یا هفت سنگ یا …… اصلا میتوانید اسم بازیها را روی کاغذهای کوچک بنویسید و داخل یک شیشه بانمک بیندازید و قرعه کشی کنید.
دکوراسیون را فراموش نکنید. سعی کنید خانه را طوری طراحی کنید که تمام قسمتهای آن یادآور رابطه عاشقانه بین شما و همسرتان باشد. کاغذ رنگیهای را به شکل قلب برید و روی در بچسبانید. بنرهایی با قلب یا گل درست کنید و به دیوار نصب کنید. و هزاران ایده دیگر که در اینجا میتوانید پیدا کنید.
فراموش نکنید که باید همسرتان را برای این جشن کوچک آماده کنید برای او پیامکهای عاشقانه و یا ایمیلهای زیبا بفرستید. در تماس تلفنی که بر قرار میکنید حرفهای عاشقانه بزنید.امیدواریم چشن خوبی داشته باشید.(نیکو)
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه بدرستی توضیح ندادهاید که همسرتان در چه زمینههایی از شما ایراد میگیرد، نمیتوان درباره منطقی یا غیر منطقی بودن آن ایرادها نظر داد. با این حال از شما میخواهم به نکاتی که در ادامه مطرح میشود، توجه ویژهای داشته باشید.
تفاوتهایتان را بشناسید
زن و شوهر از لحاظ فیزیکی، باورها و اعتقادات، رسم و رسومات خانوادگی، فرهنگی، تحصیلات و... تفاوتهایی با هم دارند و علاوه بر اینکه این تفاوتها جالب هستند، میتوانند زمینه ساز اختلاف بین زوجین نیز باشند؛ بنابراین هم شما و هم همسرتان باید توجه داشته باشید که این اختلافها وجود دارند، اما چگونه مطرح کردن آنها برای رسیدن به نقطه نظر مشترک بسیار مهم است تا احساس مورد ایراد واقع شدن در طرف مقابل ایجاد نشود؛ به طور مثال، خانمها عاطفی و مردها منطقیتر عمل میکنند. دانستن همین تفاوت به داشتن رابطه بهتر با همسر کمک زیادی میکند.
عوامل زمینه ساز را حذف کنید
شاید شما واقعا رفتار یا باوری دارید که غیرمنطقی است و همسرتان را به تذکر دادن یا به قول خودتان ایراد گرفتن وامی دارد؛ به عنوان مثال مصرف مواد مخدر، اهل کار نبودن، ارتباط زیاد با دوستان، تمایل نداشتن به ارتباط با خانواده همسر، داشتن توقعات غیر منطقی از همسر یا حتی شکل بعضی رفتارهای شما مانند نحوه غذا خوردن و... ممکن است باعث شود که همسرتان برای تغییر رفتارهای اشتباهتان تذکر دهد.
با این حال و اگر این گونه هستید، این رفتارها و باورهایتان را طوری ساماندهی کنید که او مجبور نشود به شما تذکر دهد.
همسرتان را درک کنید
آیا تا به حال با همسرتان درباره این که من از دید شما چگونه همسری هستم، انجام دادهاید؟ آیا تا به حال در گفتوگو با همسرتان به مواردی که مد نظرتان است، اشاره کردهاید و به طور مثال به او گفتهاید که از ایراد گرفتنهایش خسته شدهاید؟ آیا از نقاط مثبت و منفی رفتاری خودتان آگاه هستید و میدانید چه رفتارهایی همسرتان را خوشحال یا ناراحت میکند؟
توجه داشته باشید که گفتوگو در فضایی آرام با درک تمام احساسات همسر میتواند گره رابطه شما را باز کند.
ازدواج مجدد برای شما خطای بزرگی است
گفتهاید که آیا ازدواج مجدد میتواند باعث درست شدن اوضاع شود یا نه. در پاسخ به این سوالتان باید بگویم که قبل از گرفتن هر تصمیم عجولانهای، باید روی بهبود رابطه با همسر کنونیتان با توجه به نکاتی که مطرح شد، کار کنید. ازدواج مجدد میتواند خطای بزرگی با توجه به وضعیت فعلی شما باشد چراکه ممکن است دلیل ایراد گرفتنهای همسرتان، رفتارهای اشتباه شما باشد و در ازدواج بعدیتان هم با این مشکل درگیر باشید. (دکتر مسعود خاکپور، کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
153
اعظم نوری با بیان این مطلب، اظهار کرد: ملاقات فرزندان اولین قدم در شناخت بهتر آن زن و آغاز اعتماد بین دو نفر است؛ در واقع مردان باید بتوانند به این واقعیت که او یک مادر است توجه کرده و در این رابطه کمی احساس نگرانی کنند.
این کارشناس ادامه داد: مردان باید به تدریج درک کنند و بپذیرند که نیازهای کودک همسرشان در هر مرحلهای در اولویت است و در زندگی با این زن آمادگی هرگونه به هم خوردن برنامهریزیها در لحظه آخر را داشته باشند، زیرا او به عنوان یک مادر الزامات و تعهدات دیگری هم دارد و بهترین کار منعطف بودن و درک کردن او در زمان وقوع حوادث است.
وی همچنین افزود: این زن هنگامی که مجبور است علیرغم قولی که به همسرش داده در یک موقعیت غیرمترقبه به فرزندش رسیدگی کند نباید مورد ملامت قرار گیرد، چرا که مطمئناً در اولین فرصت شرایط را به همسرش توضیح میدهد. علاوه بر موارد مذکور هنگامی که زمان مناسب برای ملاقات فرزندان او فرا میرسد باید این کار بر اساس برنامهریزی صورت گیرد، چرا که در غیر این صورت کودک ممکن است دچار عواطف منفی شده و لحظات بدی را سپری کند.
نوری خاطرنشان کرد: برای کودک حضور مردی که بخواهد نقش پدرش را ایفا کند سخت است. از این رو لازم است چنین مردی صبور بوده و بدون اینکه فرزند زن مورد علاقهاش را تحت فشار بگذارد با او دوست شود. در واقع باید این کودک را به هر شکلی که هست پذیرفت و برای کنار آمدن با شرایط جدید به او زمان داد.(ایسنا)
448
بهمن بهمنی در نشست خبری که صبح امروز در ساختمان شماره دو وزارت ورزش و جوانان برگزار شد، اظهار کرد: ازدواج سفید تعبیر غلط از یک مدل رابطه است.
وی افزود: ازدواج قراردادی متعهدانه بین دو جنس متفاوت است و تعبیر ازدواج سفید یک کج سلیقگی محسوب میشود، چرا که آن، هم خانه بودن دو فرد است. نباید ازدواج را سفید بدانیم و آمار آنقدر نیست که درباره آن تولید خبر کنیم و ازدواج سفید یکی از تهدیدهای خانوادههاست.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان ادامه داد: خانواده بسیار مغفول و مظلوم واقع شده است و بحرانهایی مانند اعتیاد، هویت، نگرش شغلی کارآمد ریشه در خانواده دارد.
بهمنی تصریح کرد: خانواده واحد فعالیت و برنامهریزی است. لذا باید از طریق کمک به اعضای خانواده، در جهت قوام خانواده گام برداشت.
وی با اشاره به برگزاری جشنواره ازدواج، اظهار کرد: این جشنواره دهم اسفند ماه در سالن همایشهای صنعت نفت با حضور برخی از وزرا و مسئولان برگزار میشود.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان ادامه داد: به همین منظور از معاون رئیسجمهور در امور زنان و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای شرکت در این مراسم دعوت شده است.
بهمنی تصریح کرد: با برگزاری این جشنواره قصد داریم در جهت فرهنگسازی و در زمینه ترویج ازدواج سالم و شکلگیری خانواده پایدار گام برداریم.
وی با بیان اینکه برای این جشنواره در ۱۴ محور فراخوان اعلام کردهایم، تصریح کرد: در ۱۲ محور آثار به دبیرخانه ارسال شد و هفته پیش نتایج همه محورها را اعلام کردیم، بر اساس هیات داوران در برخی گروهها به منظور اعلام آثار برگزیده، استانداردها و معیارهای لازم وجود نداشت.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان بیان کرد: در محورهایی مانند فیلم، موسیقی، نمایشنامه، خبرگزاریها و کتاب، جشنواره ازدواج برگزار میشود و به این نکته باید توجه کرد تا چقدر محتوای این رسانهها مروج اصول و مولفههای تشکیل ازدواج و پایداری خانواده است.
بهمنی اظهار کرد: تلاش میشود با انتخاب آثار برگزیده و معرفی آنان، گروه مخاطبان را متوجه حساسیت امر ازدواج کنیم تا نشر و توسعه آثار، تسهیل یابد.
وی با بیان اینکه جشنواره ملی ازدواج جوانان محصول چند جشنواره متمرکز بوده است، افزود: با اضافه شدن محورهای جدید، بسیاری از متغیرهای شکلدهنده خانواده مورد توجه قرار گرفته و قصد داریم این جشنواره را هر سال در روز اول ذیحجه مصادف با ازدواج حضرت رسول (ص) و حضرت خدیجه (س) برگزار کنیم.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان تصریح کرد: با برگزاری مستمر این جشنواره، توجه و نگاه تولیدکنندگان آثار را به خانواده جلب میکنیم و امیدواریم روزی فرا رسد که جامعه فرهنگی در صدد برگزاری جشنواره ملی ازدواج جوانان باشد.
بهمنی با اشاره به هدف اصلی این جشنواره اظهار کرد: باید از طریق معرفی آثار، افراد، ساختار، سازمان و نهادهایی که درگیر موضوع ازدواج هستند و به ترویج خانواده پایدار میپردازند، عملکرد آنان را معرفی و تشویق کرد.
وی با بیان اینکه ایدههایی برای گنجاندن محورهای جدید در این جشنواره وجود دارد، تصریح کرد: باید در شورای برنامهریزی برای آنان تصمیمگیری کنیم.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان مهمترین دستاورد برگزاری جشنواره ازدواج را جریانسازی فرهنگی در حیطه ازدواج دانست و ادامه داد: با وجود آنکه یکی از مواد قانون اساسی، خانواده است و هیچ قانونی نباید وضع شود که این اصل را تهدید کند، ولی با ارزیابی انجام شده، مشخص شد به اصل خانواده بسیار بیتوجه هستیم و در حیطه قانونگذاری و اجرای قوانین، به این رکن به خوبی پرداخته نمیشود و ارکان خانواده در حال حاضر تهدید شده است که باید بیش از پیش به آن توجه کنیم.
وی با بیان اینکه مکانیزم انتقال فرهنگ بر عهده خانواده است، اظهار کرد: در حال حاضر خانواده تلنگر خورده و بسیار تهدید میشود. امیدواریم در این جشنواره به تمام مسائل خانواده بپردازیم.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان تاکید کرد: امیدواریم جامعه و جوانان بیش از پیش متوجه اهمیت خانواده شوند و حق داریم خانواده خوبی داشته باشیم اما به این حق خود توجه نمیکنیم.
بهمنی بیشترین آثار ارسال شده به جشنواره ازدواج را کتاب دانست و گفت: ۵۰۰ کتاب به دست ما رسیده اما متاسفانه در غربالگری اولیه مشخص شد حدود ۴۰۰ کتاب استاندارد اولیه را ندارد.
وی ادامه داد: به لحاظ محتوایی، برخی از آنان با آموزههای اسلامی و عٌرف همخوانی نداشته و پنج داور صاحبنظر، کتابهای باقی مانده را رتبهبندی کردهاند. با این وجود ممکن است در عرصه کتاب، برگزیده سال نداشته باشیم و تنها جوایز ما بر اساس رتبهبندی باشد.
مدیرکل دفتر تالیف و ازدواج وزارت ورزش و جوانان با بیان اینکه در برخی از قالبها همانند رسانههای مجازی، آثاری به دست ما نرسیده است، تصریح کرد: در استعلام، مطالب قابل توجهی نداشتیم و فراخوان سال آینده جشنواره ازدواج را امسال اعلام خواهیم کرد.(مهر)
661