زمانی که این نوزاد متولد شد، پزشکان گمان کردند چشمان وی بر اثر فشار هنگام زایمان بسته شده ولی پس از مدتی دریافتند این نوزاد نمیتواند چشمانش را باز کند چون اصولاً چشم ندارد.
تمامی اسکنهای «ام آر آی» از این نوزاد که «ریچل» نام دارد، نشان میدهد وی از ابتدا بدون چشم متولد شده است.
پزشکان اعلام کردهاند «ریچل» باید بزرگ شود تا در صورت امکان در آن زمان تحت عمل جراحی قرار گیرد. (باشگاه خبرنگاران)
علی اکبر محزون به تغییرات در آمار ثبت ازدواج از سال ۹۰ به بعد اشاره کرد و گفت: از سال ۹۰ شاهد رشد منفی و تغییرات در آمار ثبت ازدواج در استانهای مختلف کشور بودهایم به طوری که در این سال ازدواج منفی ۱/۹ درصد، در سال ۹۱ منفی ۵/۱ درصد، سال ۹۲منفی ۶/۷ درصد بوده و در ۹ ماهه نخست سال ۹۳ نیز به منفی ۷/۲ درصد رسیده است.
.
کاهش ۴ درصدی سهم جمعیت جوان
وی با اشاره به اینکه عوامل مختلفی در کاهش نرخ ازدواج و ثبت آن در کشور موثر بوده است، گفت: تغییرات ساختار سنی جمعیت یکی از دلایل اصلی رشد منفی ازدواج محسوب میشود و از سال ۸۵ تا ۹۰ سهم جمعیت جوان (۱۵ تا ۲۹ ساله) ۴ درصد کاهش داشته یعنی از ۳۵/۴ درصد در سال ۸۵ به ۳۱/۵ درصد در سال ۹۰ رسیده است.
وی اظهار داشت: شاخص دیگر در این کاهش میانگین سنی ازدواج است به طوری که طبق سرشماریهای انجام شده در سال ۵۵ تا ۹۰ میانگین سنی برای مردان از ۲۴/۱ تا ۲۶/۷ و برای زنان نیز ۱۹/۷ تا ۲۳/۴ و در ۹ ماهه امسال ۲۸ سال میانگین سنی ازدواج برای مردان و ۲۳/۴ سال برای زنان ثبت شده است.
روند افزایشی تاخیر ازدواج مردان
مدیرکل اطلاعات آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال با اشاره به اینکه میانگین سن ازدواج در سال ۹۱ برای مردان ۲۷/۴ سال و در سال ۹۲ نیز ۲۷/۸ بوده در حالی که این سن برای زنان در سال ۹۱، ۲۲/۱ و در سال ۹۲ نیز ۲۳/۱ بوده است.
به گفته محزون، شاخص سن ۲۰ تا ۳۴ سالگی سن ازدواج برای آقایان تعریف شده و بیش از این سن را سن بالای ازدواج عنوان میکند. آمارها نشان میدهد در سال ۸۴ مردان بالای ۳۵ سال ۶/۷ درصد، در سال ۹۱، ۸/۸ درصد، در سال ۹۲، ۹/۴ درصد و در ۹ ماهه سال ۹۳ این سن به ۱۰/۲ درصد رسیده است به طوری که روند افزایشی تاخیر ازدواج برای آقایان را شاهد هستیم.
افزایش دو برابری تاخیر سن ازدواج زنان در ۱۰ سال
مدیرکل اطلاعات آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال در مورد تاخیر در سن متعارف ازدواج زنان نیز گفت: این تاخیر در زنان شدیدتر بوده به طوری که چون سن ۱۵ تا ۲۹ سالگی سن ازدواج این افراد در نظر گرفته میشود، بنابراین زنان دارای بیش از ۳۰ سال سن، تاخیر در سن متعارف ازدواج داشتهاند این آمار در سال ۸۴، ۶/۳ درصد در سال ۹۱، ۱۱/۲ درصد در سال ۹۲، ۱۲/۵ درصد و در ۹ ماهه سال ۹۳ به ۱۳/۸ درصد رسیده است.
به گفته محزون، شاخص تاخیر سن ازدواج در زنان در کمتر از ۱۰ سال به بیش از دو برابر افزایش یافته است.
تهران صدر نشین افزایش سن ازدواج
وی با تاکید بر اینکه تاخیر سن ازدواج در کلانشهرها نمود بیشتری داشته است، گفت: تهران با ۳۰/۱ سال، شیراز با ۲۹/۱ سال، تبریز و اصفهان با ۲۸/۶ سال و کرج با ۲۸/۱ سال بیشترین میانگین سن ازدواج مردان را به خود اختصاص دادهاند.
محزون افزود: در مورد زنان نیز تهران با ۲۶/۲ سال، شیراز با ۲۵ سال، کرج با ۲۴/۹ سال، اصفهان ۲۴/۷ سال و تبریز با ۲۳/۵ سال بیشترین استانهایی هستند که سن ازدواج زنان بیش از میانگین کشوری است.
وی گفت: میانگین کشوری سن ازدواج برای مردان ۲۷/۸ و برای زنان ۲۳/۱ اعلام شده است.
تفاوت سن ازدواج در مناطق مختلف تهران
مدیرکل اطلاعات آمار و مهاجرت سازمان ثبت احوال، اظهار داشت: براساس تحلیلی که برای اولین بار در ثبت احوال انجام شده تهران به سه منطقه شمیرانات، مرکزی و ری تقسیم میشود و میانگین ازدواج زنان و مردان در این سه منطقه متفاوت است به طوری که این سن در شمیرانات برای مردان ۳۲ سال و برای زنان ۲۸/۶ سال و در بخش مرکزی میانگین سن ازدواج مردان ۳۰/۱ و زنان ۲۶/۲ سال و همچنین در بخش ری نیز این سن برای مردان ۲۷/۱ و برای زنان ۲۳/۱ سال اعلام شده است.
محزون تاکید کرد: بررسیهای انجام شده نشان میدهد تحولات نه تنها در کل کشور بلکه در کلانشهرها نیز متفاوت است.(مهر)
بعضی چیزها در زندگی تعطیلیبردار نیست. میشود تصور کرد که خورشید چند روز به مرخصی برود؟ دنیای بدون خورشید قابل زندگی نخواهد بود. هر قسمت از زمین، میداند اگر چند ساعتی نور خورشید را ندارد و به ظاهر تاریک است، خورشید درست آنطرف، بخش دیگری از بدنش را گرم میکند. زمین میداند خورشید مردنی نیست و حتی اگر پشت ابرها هم مخفی شود، باز منفعتش را خواهد داشت. عشق، برای روابط همسران چون خورشید است که نه تعطیلیبردار است و نه میشود برای چند روز آن را به مرخصی فرستاد. البته ممکن است بعد از به دنیا آمدن بچهها و زیاد شدن مسئولیت زن و شوهر مانند خورشیدی که پشت ابر است، نوع تابیدنش فرق کند، اما هست و این بودن به رابطه هویت میبخشد. آن را قابل اعتماد میکند و نور و گرما به خانه میآورد پس بهجای آنکه گذر زمان را بهانه کنید تا خانهتان یخ بزند، کاری کنید که رابطهتان در اوج باشد، برای همیشه و تا روزی که زنده هستید.
عشق تعطیل نیست
وقتی سر سفره عقد بعد از آوردن گل و گلاب، بله گفتید، آیا زمان مشخص کردید؟ زمانی که حلقه ازدواج را به همسرتان دادید، به او گفتید این حلقه برای فلان مدت پیش تو باشد؟ آیا تاریخ انقضایی تعیین کردید؟ مطمئن هستم جوابتان منفی است. پس شما قرار است مادامالعمر کنار هم باشید و کنار هم بودن بدون عشق و علاقه خستهکننده خواهد بود. برای اینکه بتوانید عشق را زنده نگه دارید، باید نگاهتان به او مثل یک گیاه باشد که برای بقا نیاز به رسیدگی دارد. وقتی ازدواجتان را چون یک موجود زنده در نظر بگیرید، از آن محافظت خواهید کرد.
سالی یکبار رابطهتان را چکاپ کنید
زن و شوهر باید در میانسالی هم نسبت به هم احساس نیاز داشته باشند. از دیدار و مصاحبت با هم لذت ببرند و خلوتشان زیبایی قبل را داشته باشد، اگر رابطه شما و همسرتان چنین نیست پس چکاپ عشقتان، سالم نبوده و جایی از رابطهتان بیمار است.
شما در روزهای میانسالی هستید و در این بخش از زندگی، سرتان شلوغ است، کارهایتان زیاد شده و حضور فرزندان نوجوان و جوان در خانه همه با هم بهانه کافی برای فراموش کردن هیجان در رابطه را ایجاد میکند، در حالی که هیجان در این سن و سال نسبت به سالهای اول ازدواج بیشتر مورد نیاز است.
اگر حس کردید، کمتر از قبل به با هم بودن علاقه دارید، باید فکری برای پیدا کردن علت آن و برطرفکردنش داشته باشید.
زیباتر از همیشه در چشمهای من
جوانی با خود زیبایی به همراه دارد، پوست صورت یک جوان حتی بدون آرایش هم زیباست، اما درست در همین روزها افراد بیشتر به خودشان میرسند و وقتی وارد میانسالی میشوند، رسیدگی به ظاهر را فراموش میکنند. شاید فکر میکنند همسری که 20 سال آنها را دیده است، دیگر حساسیتی نسبت به ظاهرش ندارد در حالی که این یک اشتباه بزرگ خواهد بود. یک ضربالمثل قدیمی میگوید: اگر در دیده مجنون نشینی، به غیر از حُسن در لیلی نبینی. برخی از همسران این حرف را بهانه میکنند و میگویند: ما آنقدر یکدیگر را دوست داریم که دیگر نیازی به آراستن خودمان نیست. اما آنها فراموش میکنند لیلی و مجنون هنوز زیر یک سقف نرفتهاند! هر چند محبت به طرف مقابل او را زیباتر نشان میدهد، اما همیشه زن و مرد به جاذبههای ظاهر هم نیاز دارند.
لباسهای خوشرنگ، بوی عطر، آرایش برای خانم خانه و نکتههای دیگری که نشان میدهد برای هم مهم هستید و به رابطهتان ارزش میگذارید، میتواند مثل یک تقویتکننده عمل کند.
سوهان روح من و تو
سن و سال جوانی با خود روحیات خاصی را همراه دارد که قرار شام دونفره، گردش با دوستان همسن و سال، رفتن به سینما و کنسرت و کارهایی از این قبیل، جزئی از آن است، اما وقتی سن بالاتر میرود، اینطور برنامهها کمرنگ شده و بیشتر مشغول زندگی روزمره میشوید. روزمرگی مثل سوهان روح، زن و شوهر را آزار میدهد حتی اگر خودشان متوجه نباشند. بدون بچهها به یک پیادهروی ساده رفتن و بین راه دست یکدیگر را گرفتن، برنامهریزی برای تفریحات خانوادگی، پرداختن به کارهایی که مورد علاقهتان بوده، اما فرصت انجام آنرا نداشتید و... میتواند روحیهتان را طراوت ببخشد.هیچوقت در چهاردیواری خانهتان عشق و عاشقی را تعطیل نکنید که در این صورت ضرر خواهید کرد.
خانهتان همیشه گرم چون چله تابستان! (ندا داوودی / چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
اخیرا در تعدادی از مطالعات انجام شده به تاثیرگذاری بوتاکس، «کتامین» و برخی روشهای دور از ذهن در درمان افسردگی اشاره شده است.
هر سال حدود ۱۶ میلیون فرد بزرگسال در آمریکا به بیماری افسردگی دچار میشوند. بسیاری از این بیماران با مصرف داروهای افسردگی روند درمان را طی میکنند هر چند یک سوم از آنان با وجود مصرف دارو همچنان دچار علائم افسردگی هستند. همچنین مصرف داروهای افسردگی خود با عوارض جانبی همچون اضافه وزن، حالت تهوع و بیخوابی در برخی از بیماران همراه است.
بتازگی «پیتر دی کرامر» یکی از متخصصان این مطالعه در مورد فوائد روشهای تازه در درمان افسردگی ابراز امیدواری کرد اگرچه نسبت به اعلام سودمند بودن آنها نیز محتاطانه عمل میکند. هنوز نتایج مطالعاتی که این روشهای درمانی را تایید میکنند قاطع و مسلم نیستند و هیچ کدام از آنها توسط سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان افسردگی تایید نشده است.
کتامین یکی از گزینههای مورد نظر برای درمان افسردگی در سالهای آتی خواهد بود. این دارو بیشتر اوقات و در طول عمل جراحی به عنوان داروی بیهوشی استفاده میشود. این دارو در صورتی که از طریق وریدی تزریق شود به سرعت علائم افسردگی را کاهش میدهد اگرچه فوائد آن موقت است. نتایج بدست آمده در یک بررسی جدید حاکی از آن است که این دارو در کنترل خودکشی در افراد افسرده موثر است هرچند تست این روش هزینه زیادی دارد و با عوارض جانبی همراه است.
همچنین «دی نیتروژن مونوکسید» یا گاز خنده از جمله داروهای بیهوشی به حساب میآید که اغلب دندانپزشکان از آن استفاده میکنند. یافتههای بدست آمده در یک بررسی نشان میدهد مصرف دی نیتروژن مونوکسید در کمتر از سه ساعت علائم افسردگی را تسکین میدهد. برخلاف کتامین، این دارو با عوارض جانبی کمتری همراه است و تاثیر آن از ۲۴ ساعت تا یک هفته در بدن بیمار باقی میماند. هر چند لازم است در مورد سودمند بودن این روش مطالعات بیشتری انجام شود.
بوتاکس نیز که به دلیل از بین بردن چین و چروک صورت و بدن شناخته شده اخیرا در درمان افسردگی طرفدارانی پیدا کردهاست. برخی متخصصان ادعا میکنند که تزریق بوتاکس در ماهیچههای صورت در تسکین دراز مدت علائم افسردگی مؤثر است.
داروهای ضدالتهاب از جمله مواردی هستند که احتمالا مصرف آنها میتواند به از بین بردن علائم افسردگی منجر شود. از سالهای گذشته بررسیهای انجام شده حاکی از ارتباط التهاب با افسردگی است. همچنین مصرف داروهای مُسکنی همچون ایبوپروفن و ناپروکسن موجب تسکین علائم افسردگی میشود.
به گزارش سایت وبامدی، «کرامر» گفت: در صورتی که این روشها در درمان افسردگی سودمند باشد به کار بردن آنها به جای داروهای افسردگی حائز اهمیت خواهد بود. (ایسنا)
332
اینها همه درست است؛ اما فقط در مورد بخشی از چربیهایی که به «چربی سفید» معروفند و یکی از عوامل اصلی بروز بیماریهای بسیار خطرناکی مانند بیماریهای قلبی ـ عروقی و دیابت بهشمار میروند.
این کودک که «الی» نام دارد در بیمارستان کودکان و زنان بالدوین و با وضعیتی بسیار نادر پا به جهان گشود. این بیمارستان در یکی از ایالتهای جنوبی امریکا به نام آلاباما واقع شده است. پدر الی، «تروی تامپسون»، و مادرش، «برندی مک گلاذری»، میگویند نمیدانند چرا فرزندشان دچار چنین مشکلی شده اما به رغم آنکه پسر نوزادشان بدون بینی به دنیا آمده بسیار به او علاقهمندند.
(جام جم سرا/ ترجمه: زری حسینزاده/ عکس: آسوشیتدپرس)
42
دکتر مجید حیدریان با اشاره به اینکه کانال نخاع فضایی است در داخل ستون فقرات که در داخل آن نخاع قرار گرفته است، گفت: این کانال از کنار هم قرار گرفتن سوراخی که در وسط مهرههاست ایجاد میشود و از داخل توسط غشاء محکمی به نام لیگامان زرد حمایت میشود.
وی گفت: تنگی کانال نخاع (spinal canal stenosis) وضعیتی غیرطبیعی است که میتواند در هر قسمتی از کانال نخاعی اتفاق افتد. وقوع این حالت در قسمت کمر بیشتر از سایر قسمتهای ستون فقرات است. کوچک شدن این فضا سبب فشار روی نخاع در داخل کانال شده و علائم این بیماری ایجاد میشود.
حیدریان در خصوص علل بروز این عارضه گفت: ضخیم شدن لیگامانهای داخل کانال، برجسته شدن یا بیرون زدگی دیسکها به داخل کانال، ایجاد خارهای استخوانی در داخل کانال، شکستگی مهرهها و تغییر در مفاصل کنار مهرهها (مفاصل فاست) از علل تنگ شدن کانال نخاع هستند.
این فوق تخصص درد گفت: در برخی بیماران فضای داخل کانال به صورت مادرزادی تنگتر از حالت عادی است که آنان بیشتر از سایرین در معرض ایجاد علائم تنگی کانال هستند. بیمارانی که دچار لغزندگی یا انحراف ستون فقرات هستند بیشتر از بقیه در معرض خطر ایجاد تنگی کانال هستند.
حیدریان کمردرد را از نشانههای وجود این بیماری عنوان کرد و گفت: احساس گزگز، مورمور، بیحسی در اندام تحتانی و محدودیت در مسافتی که بیمار میتواند پیاده راه برود از علایم تنگی کانال نخاع است.
این فوق تخصص درد گفت: در این عارضه درد در کمر و پا همراه با بیحسی به تدریج و باگذشت زمان زیاد میشود. همچنین درد کم و زیاد میشود و ممکن است برخی روزها فرد دردی نداشته باشد. تشدید درد نیز میتواند به صورت درد سیاتیکی با انتشار به پاها باشد یا درد در راه رفتن طولانی یا ایستادن طولانی ایجاد شود.
حیدریان یادآور شد: با ایجاد درد بیمار حالت خم شده به جلو به خود میگیرد که ممکن است فقط در طول شب درد احساس شود. در حالت شدید میتواند با ضعف حرکتی یا اختلال در کنترل ادرار همراه باشد. تشخیص بیماری با مراجعه به کلینیک درد و معاینه دقیق صورت میگیرد. شایعترین وسیله تایید این تشخیص انجام MRI است.
این فوق تخصص درد درمان غیر جراحی تنگی کانال نخاع را در مراحل اولیه بیماری ارائه ورزشها و تمرینات مخصوص به بیماران دانست و گفت: جهت جلوگیری از پیشرفت بیماری و درمان علائم آن بیماران میتوانند با انجام منظم و روزانه این تمرینها از تشدید علایم بیماری پیشگیری کنند. استفاده از کمربند طبی یا لوازم ارتوپدی فنی حمایت کننده، انجام فیزیوتراپی و آب درمانی و درمان دارویی با ضددردهای ساده یا داروهای ضد التهاب نیز از راهکارهای درمانی بیماری در مراحل اولیه است.
وی در پاسخ به این پرسش که تزریق ترانس فورامینال چیست و چگونه انجام میشود گفت: تزریق استروئید به داخل فضای اپیدورال از مراحل درمانی ثابت و تایید شده در بیماران مبتلا به تنگی کانال نخاع است. این تزریق که قبلا در فضای میانی ستون فقرات انجام میشد امروزه منسوخ شده و جای خود را به تزریق ترانس فورامینال داده است. این کار توسط فوق تخصص درد و در اتاق عمل انجام می شود. هر نوع تزریق در ناحیه ستون فقرات کمری باید در اتاق عمل تحت مانیتورینگ فلوروسکوپ و در شرایط کاملا استریل باشد.
این فوق تخصص درد با اشاره به اینکه این کار بدون نیاز به بیهوشی عمومی و پس از بیحس کردن پوست در اتاق عمل انجام میشود، گفت: وسیلههای شبیه یک سوزن نازک و بلند تحت مانیتور فلوروسکوپ به محل تنگی فرستاده میشود و پس از اطمینان از محل تزریق داروی مورد نظر تزریق انجام شده و تنگی برطرف میشود. این کار تحت فلوروسکوپی انجام میشود. فلوروسکوپ وسیلهای است که توسط اشعه ایکس تصویر مستقیمی را از داخل بدن به متخصص میدهد. با این روش از عوارضی مانند تزریق داخل نخاع یا داخل عروق جلوگیری میشود. تزریق ترکیبی از داروها به داخل فضای تنگ شده در کانال نخاعی سبب کاهش التهاب و از بین رفتن تورم و کاهش فشار ایجاد شده در داخل کانال نخاعی میشود و ترمیم قسمتهای آسیب دیده شروع میشود.
حیدریان یادآور شد: یک ساعت پس از این کار بیمار با پای خود ترخیص میشود و چند روز پس از تزریق نیز باید استراحت نسبی در منزل داشته باشد. درصد موفقیت این روش در بیماران مبتلا به تنگی کانال خفیف تا متوسط بالای 70 درصداست. همچنین انجام آب درمانی و تمرینات ورزشی مخصوصی که بعد از تزریق به بیماران داده میشود، از عود بیماری جلوگیری میکند. در بیمارانی که با این روش بهبود حاصل میشود، تکرار این کار در فاصله زمانی چهار تا شش هفته شرایط درمانی بهتری را فراهم کرده؛ نیاز به جراحی را مرتفع میسازد. استفاده از RF یا رادیوفرکونسی در بیمارانی که مشکل آرتروز ستون فقرات را همراه با تنگی کانال دارند، سبب بهبود کامل بیماران میشود.
وی در پاسخ به اینکه در چه بیمارانی عمل جراحی باز باید انجام شود نیز گفت: بیمارانی که مشکل حرکتی پیشرونده، اختلال در کنترل ادرار و مدفوع، محدودیت شدید حرکتی دارند و با درمانهای غیر جراحی بهبود نمییابند، درمان جراحی تنگی کانال ضرورت دارد. مراجعه بیماران به کلینیکهای درد میتواند با انجام درمان به موقع از پیشرفت بیماری و نیاز به انجام عمل باز جلوگیری کند. (ایسنا)
در واقع پدیده ناباروری پیامدهای روانشناختی بسیاری را به همراه دارد و میتواند کیفیت زندگی زوجین را در ابعاد مختلف تحتتاثیر قرار دهد. اینکه زن یا مرد نابارور این واقعیت را بپذیرد که نمیتواند صاحب فرزندی شود معضلی است پیچیده که اگر شرایط نامناسب فیزیکی، روانی، اجتماعی و اقتصادی هم به آن اضافه شود به یک بحران روانی تبدیل شده و قادر است تمام زندگی فرد و همسرش را دگرگون کند.
طبق مطالعات انجام شده، بسیاری از زوجین پس از تشخیص نابارور بودن با مشکلاتی از قبیل کاهش اعتماد به نفس، احساس تنهایی و طرد شدن، اختلال در عملکرد جنسی، احساس افسردگی، وسواس فکری در مورد بچهدار شدن، ناامیدی، خستگی، گیجی، عصبانیت و احساس گناه و انزواطلبی مواجه میشوند. اگر ناباروری اولین بحران در زندگی زوج نابارور باشد آنها خیلی زود به نقاط قوت و ضعف زندگی زناشوییشان پی میبرند. زوجی که یک زندگی آرام را میگذرانند ممکن است با تشخیص ناباروری آسیب زیادی ببینند و این اولین تجربه مشکلی غیرقابل مهار در زندگیشان به حساب آید.
ناباروری میتواند موجب تخریب یا بهبود ازدواج شود. زن و شوهری که نمیتوانند خود را از عوارض منفی بچهدار نشدن دور کنند، احساس میکنند روابطشان با یکدیگر رو به وخامت است، مثلا زوجی که یکدیگر را به علت ناباروری سرزنش میکنند معمولا به کوچکترین رفتار همدیگر حساس شده و همین باعث اختلافشان میشود.
آنها معمولا نمیتوانند درباره مشکلات و اندوه خود براحتی با هم سخن بگویند یا تمایلی ندارند که احساسات عمیق خود را درباره بچهدار نشدنشان با همسرشان در میان بگذارند، احساسات و افکارشان در این مورد آنقدر ترسآور است که صحبت درباره آن سخت میشود.
بعضی هم به خاتمه رابطه تمایل دارند یا میترسند که همسرشان چنین فکری را داشته باشد، از طرفی ممکن است فرد نابارور احساس گناه یا خجالت کند و شخص بارور احساس ناامیدی و خشم نسبت به طرف مقابل نماید، به عنوان مثال زمانی که مرد عامل نابارور باشد، زن احساس رنجش دارد.
زمانی هم که دلیل ناباروری هر دو نفر باشند، ممکن است یکدیگر را مقصر بدانند تا برچسب ناباروری را از خود دور کنند. البته این حکایت تمام زوجهای نابارور نیست؛ بعضی از زوجین رفتار بسیار متفاوتی را در پیش میگیرند، آنها از روشهای دلگرمکننده برای ایجاد آرامش استفاده میکنند و با وجود ناراحتی و اندوهی که دارند به دلیل احترام به همسرشان سعی میکنند آرامش و خویشتنداری خود را حفظ کنند.
این دسته اصولا هدف از زندگی مشترک را رسیدن به آرامش میدانند و نابارور بودن نمیتواند مانع این آرامش شود. واقعیت این است که اگر زوج نابارور واقعا نسبت به همدیگر عشق و علاقه داشته باشند هیچگاه ناباروری نمیتواند بهانهای برای دور شدن آنان از یکدیگر باشد. نکته مهم در این بحث این است که هرچند صدمات ناشی از ناباروری به مرور زمان کمتر میشود، اما احساس فقدانی که از نبود فرزند در زندگی وجود دارد تا سالها ادامه دارد.
در واقع این احساس کمبود گاه باعث همبستگی و نزدیکی و حمایت بیشتر زوجین از یکدیگر میشود و گاهی ممکن است زوج نتوانند در غم و اندوه هم شریک شوند و سالها به عنوان دو غریبه در زیر یک سقف بدون هیچ احساسی زندگی کنند. فراموش نکنیم اگر زوج نابارور بتوانند با مساله ناباروری کنار بیایند و نسبت به آن پذیرش داشته باشند، میتوانند همدیگر را حتی بدون بچه هم دوست داشته و در برابر سایر مشکلات زندگی هماهنگی بیشتری داشته باشند.
مهمترین اختلالاتی که زوجین نابارور با آن روبهرو میشوند، به مسائل روحی و روانی برمیگردد.
اضطراب و استرس
محققان معتقدند اغلب زوجهای نابارور به اضطراب دچار میشوند، چراکه ناباروری میتواند به صورت یک بحران در زندگی، بحران هویت، بیماری مزمن، علتی برای افسردگی، یک تجربه عمیق یا ترکیبی از این موارد باشد. درواقع گرچه زن و شوهر هر دو از ناباروری و تنها بودن خسته و ناراحت میشوند، اما معمولا خصلت زنان به گونهای است که آنها سریعتر و بیشتر از مشکلات تاثیر میپذیرند و به این دلیل زنان آسیبپذیرتر از مردان هستند و تنشی که در وجود زنان شکل میگیرد خیلی بیشتر از مردان است. بدون توجه به اینکه کدام زوج عامل ناباروری است، زنان علائم بیشتری را از خود بروز میدهند. اضطراب در زنان نابارور بیشتر است، زیرا اهمیتی که آنان برای خود قائل هستند به تولد فرزند نیز ارتباط دارد.
از طرفی معمولا مردان نابارور تصور میکنند احساسات مردانهشان کم شده و با دارو و معالجه ساده مساله حل میشود و خیلی زود بچهدار میشوند، اما برعکس، زنانی که تصور میکنند هرگز بچهدار نمیشوند، دنیا را جلوی چشمانشان تیره و تار میبینند و امیدشان را به کلی از دست میدهند و همین باعث تشدید استرس و اضطرابشان میشود.
احساس تنهایی و از دست دادن
بسیاری از زوجین در ابتدای زندگی احساس میکنند تمام رویاهایشان تحقق مییابد و خیلی سریع به آرزوهایشان میرسند، اما مدتی که از زندگی مشترکشان میگذرد و احساس میکنند در تحقق آرزوهایشان تاخیری افتاده کمکم احساس ناامیدی میکنند. انسان وقتی در هر شرایطی احساس تردید کند و موفقیت خود را در آینده مبهم ببیند احساس درماندگی میکند، این مساله در مورد زوجین نابارور نیز صادق است، برای زوجینی که احساس کنند موقتا بچهدار نمیشوند، شاید تحمل برخی مسائل و مشکلات آسان باشد، اما وقتی احساس کنند تا آخر عمر نمیتوانند بچهدار شوند، بشدت غمگین و آشفتهحال میشوند.
به عنوان مثال اغلب زنان نابارور این احساس را دارند که زندگیشان بیروح شده و فرزندی ندارند که به زندگی آنان رنگ و بویی ببخشد، اینجاست که کمکم احساس ضعف و ناتوانی میکنند، زیرا دستیابی به آرزوها و رویاهایشان را پوچ و بیمعنا میبینند.
آنها احساس میکنند خیلی از فرصتها را از دست داده و دیگر امیدی به زندگی ندارند و روح و روانشان بر اثر احساس تنهایی و از دست دادن آرزوها بشدت بههم میریزد و ممکن است زندگی را به کام خود و همسرشان تلخ کنند. در واقع ناباروری و حتی ترس از باردار نشدن مهمترین مسالهای است که زوجین را آزار میدهد و احساس تنهایی و از دست دادن زندگی را در آنها تقویت میکند.
با تشخیص ناباروری در ابتدا زوج احساس ناامیدی، غم و اندوه و عصبانیت میکنند که با گذشت زمان بدتر هم میشود. معمولا افراد نابارور احساس کمبود زیادی دارند، مهمترین کمبود آنان نداشتن وارث، نداشتن تجربه حاملگی، نداشتن مهمترین فرد با ارزش در خانواده است، علاوه بر اینها، نداشتن هدف اساسی در زندگی و از بین رفتن اعتماد به نفس از مهمترین دلایل حس فقدان زوجهای نابارور است.
شکاف ارتباطی بین زوجین
ناباروری میتواند روابط بین فردی، بخصوص رابطه بین زوجین را تحتتاثیر قرار دهد. هرچند در برخی موارد فشار روحی ناشی از ناباروری موجب نزدیکی و صمیمیت روابط زناشویی میشود، ولی ممکن است برخی دیگر از زوجین در طول درمان با مشکلات جانبی زیادی مواجه شوند. گاه زوجین نسبت به یکدیگر، نسبت به والدینشان و حتی نسبت به پزشک معالج خود احساس خشم و دلخوری پیدا میکنند یا به علت استفاده قبلی از وسایل ضد بارداری گناه را به گردن همسرشان بیندازند و او را سرزنش کنند. برخی از زوجینی که پس از سالها زندگی، صاحب فرزندی نمیشوند، کمکم طلاق عاطفی میگیرند. شاید هر دو در زیر یک سقف زندگی کنند، اما هیچگونه ارتباط عاطفی با هم ندارند و هرکدام سرگرم وظایف خودشان هستند. مهمترین مشکل آنها به روابط زناشوییشان برمیگردد که در این دوران ممکن است به حداقل برسد و یا به کلی قطع شود. یکی از اشکالات بزرگ در رفتار اغلب زن و شوهرهای نابارور این است که آنها با وجود آنکه در زیر یک سقف زندگی میکنند دائم در حال ارزیابی رفتار، کنترل شخصی و احساسات یکدیگرند.
برای مثال اگر زن احساس کند شوهرش کمحوصله است به جای اینکه دلیل آن را بفهمد با او بحث میکند و یا زمانی که زن صاحب بچه نمیشود، شوهر به جای آنکه استرس زن را کم کند با رفتارهای نابجا اندوه زن را بیشتر میکند، آنان به جای اینکه در یک فرصت مناسب در مورد مسائلشان با هم صحبت کنند در یک موقعیت نامناسب با دعوا و سروصدا همه عقدهها را از دل بیرون میریزند و همین مسائل باعث شکاف بین آنان و دور شدنشان از یکدیگر میشود. زن و شوهر باید در موقعیتهای خطرناک اینچنینی یار و یاور یکدیگر باشند، نه آنکه عقبنشینی کنند و در مواقع سختی و غم یکدیگر را ترک کنند. نگرش اطرافیان و برخی باورهای غلط در جامعه در کنار استرس ناباروری بر اضطراب زوجین میافزاید. در فرهنگ ما نیز به علت گسترده بودن بسیاری از خانوادهها و نقش بارز والدین و بستگان نزدیک ناباروری بعد عمیقتری به خود میگیرد و همین مساله گاه فاصله زوج نابارور را از هم بیشتر میکند.
عکسالعملهای متفاوت در مردان و زنان
معمولا مردان و زنان در مورد بچهدار نشدن عکسالعملهای متفاوتی را از خود بروز میدهند. اگر زن و شوهر به یک اندازه ناراحتی و اندوه خود را نسبت به ناباروری نشان نمیدهند به این دلیل است که یکی ناراحتی خود را با واکنشهای شدید نشان میدهد و دیگری با وجود ناراحتی سعی میکند ظاهر خود را حفظ کند و خود را خونسرد نشان دهد. اصولا مردان سادهنگرند و زنان سختگیر و حساس.
مردان ناراحتی را در دل پنهان میکنند اما زنان قدرت پنهان کردن ناراحتیشان را ندارند و تا زمانی که لب به سخن نگشایند، آرام نمیگیرند. به دلیل اینکه مردان عکسالعمل کمتری نشان میدهند زنان احساس میکنند که این موضوع برای مردشان اهمیتی ندارد و این حالت در شرایطی که زوج در درمان با شکست مواجه میشوند، حادتر میشود. در صورت خونسرد باقی ماندن مرد، زن احساس میکند رها شده و بیپناه و ضعیفتر از طرف مقابل است.
مشکل اینجاست که برخی از مردان واقعا نمیدانند که چگونه میتوانند در این شرایط حامی همسرشان نباشند و در این کار قصد و عمدی هم ندارند. آنها حتی ممکن است برداشت همسر خود را از خودشان به عنوان یک فرد بیاحساس و بیاعتنا به داشتن فرزند را هم بپذیرند، اما پرواضح است که چون تربیت مردان به گونهای است که قاعدگی، تولید مثل و ناباروری را مشکل زنانه میدانند و صحبت کردن در این باره برایشان مشکل است و به این دلیل هم توانایی همدردی لازم را ندارند. پس لازم است که زوجین تفاوتهای روانی یکدیگر را درک کنند و به اشتباه قضاوت نکنند.
تصور منفی از هویت بدنی
اغلب افراد نابارور هویت منفیای از بدن خود دارند. آنان از لحاظ بدنی احساس میکنند جذابیتی ندارند و زنانگی یا مردانگی کمتری دارند.
در چنین شرایطی تشخیص ناباروری مثلا اگر به علت کاهش تعداد اسپرم و یا تخمدان مشکلدار باشد شخصیت آنان را مخدوش میکند. تصورات زنان و مردان نابارور از بدنشان با هم تفاوت دارد، به عنوان مثال برخی از زنان نابارور احساس بسیار منفی از بدن خود دارند و این به بارور بودن یا ناباروری همسرشان ارتباطی ندارد. آنان احساس میکنند که دچار ضعف یا نقص جسمانی هستند یا زن کاملی نیستند و نمیتوانند همپایه زنانی باشند که توانایی بچهدار شدن را دارند.
همین احساسات میتواند به یک برداشت منفی در تمام جنبههای زندگی زن منجر شود. مردان نابارور به گونه دیگری هویت بدنی خود را ترسیم میکنند. آنان احساس میکنند که آسیبی به مردانگیشان وارد شده است. اگر همسرشان علت ناباروی باشد آنان احساس نقص در هویتشان نمیکنند، ولی چون شریک فردی هستند که نمیتواند بچهدار شود ممکن است نگران قضاوت اطرافیان باشند.
معصومه اسدی / جامجم
با وجود این، دوران سالخوردگی برای بسیاری از افراد با مشکلات و محدودیتهای جسمی خاصی ازجمله مشکلات استخوانی و مفصلی، بویژه آرتروز همراه است. آرتروز یکی از شایعترین بیماریهای مفصلی است که علائمی همچون درد، محدودیت حرکتی و ضعف عضلانی در پی دارد. باوجود آن که بروز آرتروز با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد، ولی اکثر محققان بر این اعتقاد هستند که مفاصل بدن انسان این قابلیت را دارد که در تمام طول عمر هر فرد بدون نقص به کار خود ادامه دهد. پس چه اتفاقی در طول زندگی روی میدهد که با بروز این بیماری و تخریب مفصلی ناشی از آن در سنین بالا مواجه میشویم؟
دکتر خسرو خادمی، فیزیوتراپیست و عضو انجمن علمی فیزیوتراپی ایران معتقد است که پاسخ این پرسش را در نحوه زندگی هر شخص باید جستجو کرد. در بسیاری از موارد، اعمال فشارهای زیاد به مفاصل از طریق شیوه نادرست نشستن و برخاستن و نوع فعالیت در زندگی، عامل اصلی صدمه به مفصل و بروز آرتروز است. درواقع، وارد آمدن فشار زیاد به مفاصل بهطور مکرر و با فواصل زمانی کوتاه از عوامل موثر در ابتلا به آرتروز است.
این متخصص در گفتوگو با جامجم با ذکر مثالی درباره علل افزایش احتمال ابتلا به آرتروز در دوران سالمندی میافزاید: فرض کنید در آپارتمانی در طبقه چهارم زندگی میکنید و هر روز باید از تعداد زیادی پله بالا و پایین بروید. در سنین جوانی این بالا و پایین رفتن از پلهها میتواند به دفعات زیاد و با فواصل کم در روز اتفاق بیفتد، بدون این که مشکلی ایجاد شود. در حالی که با افزایش سن به دلیل کاهش قدرت بازسازی بافتهای بدن همچون غضروف مفصلی اگر همان تعداد دفعات بالا و پایین رفتن از پلهها ادامه داشته باشد، ممکن است باعث صدمه به مفصل زانو و شروع تخریب مفصلی شود. به عبارت دیگر با افزایش سن باید نحوه زندگی تغییر کند و فشارهای وارده بر ساختمانهای مختلف بدن مانند غضروف مفصلی به نحوی مدیریت شود که فرصت کافی برای بازسازی داشته باشد.
آرتروز در جوانی یا سالخوردگی؟
توجه داشته باشید آرتروز زانوها، ستون فقرات گردنی، کمری، مفصل ران و قاعده شست دست به ترتیب، بیشترین شیوع را دارد. به گفته دکتر خادمی، آرتروز به دو نوع اولیه و ثانویه تقسیم میشود که در نوع ثانویه همیشه پیشزمینههایی همچون عفونتهای مفصلی، بیماریهای رماتیسمی و انحرافات مفصلی وجود دارد و معمولا سن بروز این نوع از آرتروز در سنین پایینتر است.
این فیزیوتراپیست میافزاید: نوع اولیه این بیماری که علت خاصی هم ندارد، اغلب در سنین بالا اتفاق میافتد.
آرتروز چه بر سر استخوانها میآورد؟
آرتروز با کاهش ضخامت غضروف مفصلی، ضخیم شدن استخوان زیر غضروف و ایجاد زوائد استخوانی در اطراف مفصل همراه است که در رادیوگرافی مشخص میشود.
دکتر خادمی بااشاره به اینکه معمولا آرتروز را براساس میزان کاهش ضخامت غضروف و کاهش فاصله مفصلی به چهار درجه تقسیم میکنند، میگوید: در درجه 3 و 4 بیماری که آرتروز شدید تلقی میشود، غضروف مفصلی تقریبا بهطور کامل از بین میرود و استخوانها با هم تماس پیدا میکنند. به دنبال ابتلا به آرتروز به دلیل کاهش فضای مفصلی، اندامها دچار کجی و انحراف میشود که در اکثر موارد پیشرونده است. همچنین با کاهش فاصله مفصلی، به دلیل شل شدن ساختارهای اطراف مفصل، کاهش استحکام مفصلی نیز رخ میدهد.
این فیزیوتراپیست تاکید میکند: آنچه تقریبا همیشه همراه با بروز آرتروز مشاهده میشود، ضعف عضلات اطراف مفصل و به دنبال آن کاهش تحرک بیمار و بروز محدودیتهای حرکتی است. این اتفاقات به صورت یک سیکل معیوب و پیشرونده بوده که در نهایت ممکن است منجر به زمینگیر کردن بیمار شود.
ضرورت تقویت عضلات مفصلی
توجه داشته باشید که با تغییر رفتار و سبک زندگی، یعنی کنترل فشارهای وارده بر مفاصل، طی فعالیتهای روزمره میتوان تا حد زیادی از بروز آرتروز جلوگیری کرد یا حداقل آن را به تاخیر انداخت.
دکتر خادمی بااشاره به مطالب فوق میگوید: البته در صورت بروز آرتروز، رعایت نکاتی برای جلوگیری از پیشرفت این بیماری ضروری است که حفظ دامنه حرکتی مفصلی یکی از این نکات است. در صورت تداوم محدودیت حرکتی به این دلیل که فشارهای وارده بر مفصل، احتمال صدمات غضروف مفصلی افزایش مییابد. تقویت عضلات اطراف مفصل نیز از نکات مهم دیگری است که باید به آن توجه شود. تقویت عضلات اطراف مفصل با برقراری ثبات مفصلی میتواند به کاهش درد و علائم بیماری و نیز جلوگیری از پیشرفت بیماری منجر شود. فعالیتهایی مانند راه رفتن در سطوح بدون شیب از مناسبترین ورزشها برای تقویت عضلات مفاصل در معرض ابتلا به آرتروز است.
پونه شیرازی / گروه سلامت
شعار امسال فدراسیون جهانی هموفیلی «خانودهای برای حمایت» است تا نقش مهم خانواده بیماران برای بهبود کیفیت زندگی آنها بیش از پیش معلوم شود.
هموفیلی یک اختلال خونریزیدهنده ارثی و وابسته به جنس است و افراد مبتلا به این بیماری به علت سطح پایین یا فقدان پروتئینهایی به نام فاکتورهای انعقادی در خون قادر به متوقف کردن روند خونریزی نیستند. انواع مختلفی از هموفیلی وجود دارد، اما شایعترین و شناختهشدهترین آنها هموفیلی A، هموفیلی B، هموفیلی هاگمن و بیماری «ون ویلبراند» است که به ترتیب به علت کمبود فاکتور ۸، ۹، ۱۲ و نبود فاکتور ۸ بروز میکند. دکتر جهانبخش اصفهانی، فوقمتخصص خون و آنکولوژی در گفتوگو با جامجم میگوید: هموفیلی از طریق ژن موجود روی کروموزوم X منتقل میشود. در واقع خانمها دارای دو کروموزوم X هستند در حالی که آقایان یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y دارند. زن ناقل هموفیلی، ژن بیماری را روی یکی از کروموزومهای خود دارد و به احتمال 50 درصد این ژن معیوب را به فرزندان پسر خود منتقل میکند. همچنین مردهایی که ژن معیوب را به ارث میبرند، مبتلا به هموفیلی میشوند، اما ژن را به فرزندان پسر خود منتقل نمیکنند، ولی ژن بیماری به دخترانشان منتقل خواهد شد. در عین حال، زنانی که ژن معیوب را به ارث میبرند، اغلب دارای مشکل حادی نیستند، اما برخی اختلالات مرتبط با خونریزی مثل خونریزی بیش از حد ماهانه، خونریزیهای مکرر بینی و خونریزی بعد از اعمال جراحی و دندانپزشکی در این افراد رخ میدهد.
با این حساب هموفیلی، بیماری مخصوص مردان است و زنان کمتر به آن مبتلا میشوند و فقط ناقل هستند و ژن بیماری را منتقل میکنند. البته باید بدانید درصدی از بیماران مبتلا به هموفیلی، سابقه خانوادگی ابتلا به این بیماری را ندارند. در این موارد، بیماری میتواند بر اثر جهش ژنتیکی ایجاد شود.
خونریزی در بیماران هموفیلی
به گفته دکتر اصفهانی در هموفیلی شدید، خونریزیها خود به خودی است یا به دنبال ترومای جزئی در پوست، مخاط، مفاصل، عضلات و اعضای داخلی اتفاق میافتد. در واقع، خونریزی به دنبال ختنه در پسران یا تجمع خون زیر پوست سر نوزاد، خونریزی خود به خودی و بروز خشکی در مفاصل و تحلیل رفتن عضلات (مفصل زانو که یکی از بزرگترین مفاصل بدن است، بیشتر در معرض آسیب و عوارض ناشی از خونریزی هموفیلی قرار دارد)، خونریزی دهان و حلق و بینی و سیستم عصبی و ادراری و گوارشی، هماتوم (تجمع خون در زیر پوست که منجر به تورم میشود) و ایجاد تودههای نرم در هر قسمت از بدن به دلیل خونریزی از علائم این درجه از هموفیلی است. در هموفیلی متوسط، بیماران معمولا تا پیش از راه رفتن و حرکت کردن دچار خونریزی نمیشوند و خونریزی به دنبال ضربه و ترومای متوسط شروع میشود. در هموفیلی خفیف نیز خونریزی به ندرت، آن هم بعد از ترومای شدید یا جراحی ایجاد میشود و حتی ممکن است تا قبل از نوجوانی یا جوانی تشخیص داده نشود. از طرفی، کبودشدگی و کوفتگی بدن از تظاهرات شایع هموفیلی است که این عوارض میتواند با ضربههای بسیار کوچک و ساده روی دهد و متعاقب آن میتواند هماتومهای بزرگ ایجاد شود.
تشخیص بیماری هموفیلی
علاوه بر شرح حال پزشکی کامل و معاینه فیزیکی، پزشک ممکن است آزمایشات خونی نظیر سطح فاکتورهای انعقادی، شمارش کامل سلولهای خونی، ارزیابی زمان خونریزی و تست DNA را درخواست کند. این در حالی است که امروزه با کمک بیوپسی از پرزهای کوریونی یا آمینوسنتز در اوایل حاملگی، میتوان هموفیلی را قبل از تولد تشخیص داد.
به گفته دکتر اصفهانی، هموفیلی مانع ازدواج نیست، اما مخفیکاری میتواند زندگی مشترک فرد را به خطر بیندازد. متاسفانه بسیاری از افراد ناقل بیماری بر این باورند چون احتمال سالم بودن بچه هم وجود دارد، پس نیازی به افشاگری نخواهد بود، اما توصیه ما به همه خانمهای ناقل بیماری این است که به مراکز تشخیص ژنتیکی که در کانون هموفیلی هم وجود دارد، بروند و همه آزمایشات را انجام دهند. به این ترتیب وقتی موتاسیون فرد ـ یعنی شکل آن ژن معیوب ـ شناسایی شد، کارت خاصی برای فرد صادر میشود که حاوی اطلاعات ژنتیکی است و بعد از اینکه آن خانم باردار شد، میتواند تا قبل از چهار ماهگی متوجه شود آیا جنینی که در شکم دارد دارای آن ژن معیوب است یا خیر. اگر چنین بود اجازه سقط پزشکی صادر میشود.
درمان بیماری هموفیلی
دکتر اصفهانی با بیان این که بیماری هموفیلی دو نوع درمان دارد، اضافه میکند: درمان اول در مواقع خونریزی انجام میشود و معمولا با تزریق خون و فاکتورهایی که کمبود آنها وجود دارد، صورت میگیرد و درمان دوم پیشگیرانه است و برای جلوگیری از ایجاد خونریزی در بعضی بیماران تزریق فاکتور انجام میشود. البته 95 درصد بیماران هموفیلی از درمان نوع اول که تزریق بلافاصله بعد از خونریزی است، استفاده میکنند. به عبارتی، اگر درمان پیشگیرانه در مورد بیماران هموفیلی صورت بگیرد، فقط 50 درصد آنها میتوانند فاکتورها را دریافت کنند که این مقدار فاکتور برای بیماران هموفیلی کافی نیست.
پریسا اصولی / جامجم