جام جم سرا: اگر شما هم مبتلا به بیماری افسردگی هستید و از مشکلات جنسی رنج میبرید، نگران نباشید؛ تنها شما نیستید که با این مشکلات مواجهید. مشکلات جنسی شما ممکن است مواردی مانند اختلال نعوظ یا نداشتن توانایی در رسیدن لذت جنسی باشد که اغلب همزمان با افسردگی رخ میدهند. خبر خوب این است که پزشکان تا حد زیادی قادرند مشکلات جنسی مرتبط با افسردگی را درمان کنند.
وقتی مغز فرمان نمیدهد
به نقل از وب مد، قدرت تفکرِ مغز، یکی از اعضای جنسی با حساسیت بسیار بالا است. میل جنسی از مغز شروع میشود و سپس بر روی سایر اندامها تاثیر میگذارد. دلیل این قضیه مادهٔ شیمیایی خاصی در مغز به نام پیامرسانهای عصبی است که موجب افزایش روابط بین سلولهای مغز میشود و جریان خون در اندامهای جنسی را بالا میبرد. اما مشکل از اینجا شروع میشود که در بیماری افسردگی و سایر اختلالات خلقی تعادل این مواد شیمیایی در مغز را به هم میریزد.
بسیاری از بیماران مبتلا به افسردگی، چه زن و چه مرد، اعلام میکنند که میل جنسی آنها کم شده و یا اصلا میل جنسی ندارند که همین امر فشار فوق العاده زیادی را بر روی روابط زناشویی ایجاد میکند
تاثیر داروهای ضد افسردگی
داروهایی که برای درمان افسردگی به کار میرود، علاوه بر اینکه به بهبود خلق و خو و داشتن احساس مثبت و بهتر کمک میکنند، میتواند عوارض جانبی ناخوشایندی نیز داشته باشند. این عوارض جانبی میتواند به بروز مشکلات جنسی و اختلال در روابط زناشویی نیز منجر شود.
داروهای ضد افسردگی با تغییر در تعادل مواد شیمیایی مغز به بهبود خلق و خوی افراد مبتلا به بیماری افسردگی کمک میکنند. اما همین مواد شیمیایی در فعالیتهای جنسی و زناشویی نیز نقش دارند. این داروها که این تعادل شیمیایی را تا حد زیادی به هم میریزد، اغلب باعث اختلال در عملکرد جنسی و فعالیتهای زناشویی میشود. در این حالت با افزایش دوز مصرفی داروهای ضد افسردگی، میزان این اختلالات جنسی نیز افزایش مییابد.
ارتباط مشکلات جنسی و زناشویی با داروهای ضد افسردگی
مشکلات جنسیای که با داروهای ضد افسردگی در ارتباط هستند شامل موارد زیر است:
ناتوانی در شروع و یا لذت بردن از رابطهٔ جنسی و زناشویی
اختلال نعوظ در مردان
کاهش میل جنسی
عدم توانایی در رسیدن به لذت جنسی
درمان مشکلات جنسی مرتبط با افسردگی
راههایی برای مدیریت مشکلات جنسی ناشی از داروهای ضد افسردگی بدون اختلال در فرایند درمان افسردگی وجود دارد. ممکن است پزشک شما داروهای ضد افسردگی جدیدی را برای شما تجویز کند و یا ممکن است داروهای دیگری را تجویز کند که به صورت همزمان با داروهای فعلی مصرف کنید.
اگر پزشک شما در مورد مشکلات جنسی شما مطلع نباشد نمیتواند برای درمان آن اقدامی بکند لذا با والدین و پزشکتان در مورد مشکلات جنسی خود، بیپرده و راحت حرف بزنید. حتما پزشکتان در مورد وضعیتی که در آن قرار دارید به شما کمک میکند.
جام جم سرا: دکتر عباس صداقت، رئیس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت از عزم جدی و برنامه گسترده این وزارتخانه برای کنترل ایدز و کاهش رفتارهای پرخطر جنسی بخصوص در میان جامعه جوان ایرانی خبر داده تا کنترلی بر ابتلا به ایدز در ایران باشد. متن گفتگو با وی به نقل از روزنامه قانون پیش روی شماست.
آقای دکتر، یکی از نگرانی هایی که به خصوص در سالهای اخیر در نظام سلامت و بهداشت کشور وجود داشت، بحث ابتلا به ایدز و نگرانی از افزایش تعداد مبتلایان است. در آغاز سال 93 با توجه به سیاستهایی که رهبری انقلاب در حوزه سلامت ابلاغ کردند و اینکه در سال جاری بحث سلامت از دغدغههای اصلی دولت بوده و در فاز دوم هدفمندی یارانهها نیز به بحث سلامت اشاره جدی شده است، برنامه و سیاست اصلی وزارت بهداشت برای کنترل بهتر و بیشتر از قبل ایدز چیست؟
من فکر میکنم این موقعیت بسیار حساسی برای نظام سلامت کشور است. تعیین سیاستهای جدید نظام سلامت از یک سو و نامگذاری روز جهانی بهداشت از طرف وزارت بهداشت به عنوان تاکید بر خود مراقبتی از سوی دیگر ، در کنار هم میتواند ما را در برنامههای کنترل ایدز موفق تر و متعهد تر کند. یکی از دلایلی که کشور ما در بحران اچ آی وی قرار گرفته بحث جوان بودن جمعیت ما است که میتوان گفت تقریبا بیش از نیمی از جمعیت کشور ما جوان هستند. متاسفانه در ابتدای بحران اچ آی وی در دنیا که به اواخر دهه 50 یا اوایل دهه 60 بر میگردد، ما هم مثل بسیاری از کشورهای جهان انکار کردیم و فکر کردیم ایدز بیماری جامعه ما نیست. اما تقریبا در سال 65 اولین مورد ابتلا به اچ آی وی نشان داد که ما با موج اول اپیدمی این بیماری مواجه شدهایم و بعد بلافاصله در اواسط تا اواخر دهه هفتاد با شیوع یکباره ایدز در بین معتادان تزریقی با موج دوم این بیماری مواجه شدیم. همان طور که گفتم جمعیت ما جمعیتی جوان است، جمعیتی که به خصوص در معرض برخی از عوامل تحریک کننده این بیماری نیز قرار گرفت. به عنوان مثال شیوع مواد روانگردان، مخدر و غیره باعث شد که ما با خطر تغییر الگوی انتقال در سالهای اخیر مواجه شویم. این در واقع نشانهای بر افزایش موارد ابتلا از طریق روابط جنسی محافظت نشده و هم چنین تغییر الگوی جنسی انتقال، هم چنین نشانه افزایش میزان موارد ابتلای زنان بود که باعث شد ما به عنوان کارشناسان و اندیشمندان این حوزه، وقوع موج سوم را به عنوان تهدیدی بر اپیدمی اچ آی وی در کشورمان مورد توجه بیشتری قرار دهیم. تلاش برای پیشگیری از ابتلای جوانان و نوجوانان ایرانی به ایدز یکی از اولویتهای ما در عرصه سلامت مخصوصا در سیاست گذاری جدید است. در مورد بحث خود مراقبتی نیز بر اساس شعار تعیینکننده وزارت بهداشت برای روز جهانی بهداشت در سال 1393 لازم است بگویم با اینکه ایدز درمان قطعی ندارد و واکسنی برای آن ساخته نشده اما پیشگیری از آن خیلی آسان است. اگر تمام جوانها و خانوادههای ما بیاموزند که از دو رفتار پر خطر یعنی برقراری روابط جنسی محافظت نشده و پر خطر و استفاده از وسایل مشترک تزریق پرهیز بکنند، قطع به یقین از این بیماری مصون خواهند ماند. باید بگویم بر اساس این شعار خود مراقبتی، یکی از اولویتهای اساسی در سال 1393 برنامههای آگاه سازی و اطلاع رسانی مبتنی بر جامعه با تاکید بر جوانان و نوجوانان و خانوادهها خواهد بود.
در بحثهای آموزشی در سال 93 چه برنامه هایی دارید؟ به خصوص برای سنین پایینتر، چرا که هر چه جلو تر میرویم نسلها و دیدگاه و نگرش آنها به مسائل مختلف نیز تغییر میکند. در مورد ورود مباحث آموزشی به کتابهای آموزشی حتی در مقطع راهنمایی برنامهای دارید؟
نکته مهمی است. آموزش اگر بخواهد تاثیرگذار و باعث تغییر نگرش و رفتار باشد باید جامع، فراگیر و مستمر باشد، و همه گروههای سنی و همه سلایق را در بر بگیرد. آموزشهای مبتنی بر فضای مجازی امروزه یکی از نیازهای نسل جوان ماست. فضای رسانهای هم پایه و زیرساخت همه آموزشها خواهد بود. اگر افراد از سنین پایین حتی قبل از ورود به مدرسه مخاطرات محیط خود را تشخیص دهند، طبیعی است که این آموزشها در دوران نوجوانی و جوانی بیشتر میتواند اثرگذار باشد. بر این اساس ما همیشه تاکیدمان بر آموزش و پرورش این بوده که باید برنامههای آموزشی و پیشگیری از اچ آی وی را در قالب مهارتهای زندگی منطبق بر آداب اجتماعی و منطبق بر گروه سنی به عنوان دروس اصلی و نمره دار در مقاطع مختلف تحصیلی بیاورند و این آموزشها از ماموریتهای آموزش و پرورش است و تدوین متون آموزشی برای کتب درسی. اما ما همواره اعلام کرده ایم که کارشناسان و همکاران ما همواره آماده همکاری و حمایتهای فنی و حضور در مدارس و آموزش دادن و تربیت مربیان مدارس هستندو اما اصل این کار لازمهاش این است که این موضوع به عنوان یک درس در دروس تحصیلی باشد. یک دانش آموز همان طور که از جغرافیای محل کشورش باید آگاه باشد از وضعیت ایدز نیز آگاه باشد. ما این پیشنهادها را ارائه کرده ایم.
واکنش آموزش و پرورش چه بوده؟
آموزش و پرورش تا سال تحصیلی 92-91، مجموعه هایی در قالب مهارتهای زندگی تدوین کرده و حتی برای دوره دبیرستان موضوعی در قالب بهداشت و اشاره به اچ آی وی تدوین کرد، اما مشکلی که هست و ما از دوستان آموزش وپرورش خواستیم آن را حل کنند این است که این دروس اختیاری است و هیج نمره آزمونی ندارد، پس طبیعی است که پررنگ دیده نمی شود.
فکر میکنید این اتفاق در سال تحصیلی 94-93 بیفتد؟
ما روی این موضوع تاکید داریم، نه تنها ما که همه کارشناسان. در این زمینه جلساتی داشتیم و خواهیم داشت. امیدوارم دوستان آموزشوپرورشی نیز روی این موضوع تاکید بیشتری داشته باشند.
در پایان سال 1392 وضعیت کنترل ایدز در کشور به چه صورت بود؟ آیا توانسته بودیم نسبت به سالهای قبل توفیقی پیدا بکنیم؟
آمارهایی که هر 3 ماه ثبت و گزارش میشود بر اساس مواردی است که مراجعه میکنند و وضعیت بیماری شناخته میشود و ما هم هر 3 ماه اعلام میکنیم، در واقع طبق آخرین آمارها 27 هزار مورد ابتلا به ایدز شناسایی و ثبت شده. از طرف دیگر از طریق مطالعات مدلسازی 60 هزار مورد دیگر نیز در کشور وجود دارد که از وضعیت خود آگاه نیستند. یک برنامه موفق ایدز باید تلاش بکند که این آمار بر اساس برنامههای آموزش و اطلاع رسانی و پیشگیری از انتقال مادر به نوزاد و بقیه موارد از 90 هزار مورد تخمین بالاتر نرود. با افزایش دسترسی به خدمات آزمایش و مشاوره اچآیوی باید سعی کنند فاصله بین این دو عدد کمتر بشود. میزان تخمین هر دو سال یکبار در کشور انجام میگیرد و آخرین بار هم در سال 92 انجام گرفت که حدود 90 هزرار مورد را تخمین زد. این را مراکز تحقیقاتی و دانشمندان سازمان جهانی بهداشت به ما گزارش میدهند. این مطالعه در سال 90 هم حدود 85 هزار مورد را اعلام کرده بود که اگر من بخواهم پاسخ فنی بدهم باید بگویم که در طول 3 سال گذشته ما تغییر ماهیت انتقال بیماری را داشتیم ولی فکر نمی کنیم که میزان موارد ابتلای جدید خیلی بالا رفته باشد. اما همین گزارش نشان داده که اگر مطالعات موثر اجرا نشود روند موارد جدیدمان رو به افزایش خواهد بود. این مسئله یک مقدار نگران کننده است به دلیل اینکه این مطالعات افزایش تصاعدی را تا سال 95 و 96 دارد نشان میدهد به دلیل اینکه امروز ما با دو جبهه مواجهیم که یکی بازگشت موج دوم است. اگر ما میگوییم تغییر الگوی انتقال، نباید فکر کنیم بحث اعتیاد تزریقی کنار رفت و فقط فاز جنسی مطرح است. همین مطالعات میگوید تا 5 سال آینده هم چنان حدود 50 درصد موارد جدید به دلیل اعتیاد تزریقی خواهد بود. اما از طرف دیگر میگوید علاوه بر اینکه خطر بازگشت موج دوم وجود دارد پیش بینی میکند که روند تصاعد انتقال جنسی نیز در کنار این، اوضاع را دو چندان میکند.
در حال حاضر سهم هر کدام چند درصد است؟
اگر به آمار تجمعی یعنی مواردی که از سال 65 تا آخرین آماری که ارائه شده استناد بکنیم، سهم انتقال جنسی حدود 13 درصد است. اما آمارهای سال 1391 در طول فقط یک سال نشان میدهد که حدود 33 درصد از موارد ابتلا از طریق فاز جنسی بوده. ما از همین موضوع نگرانیم. همان طور که گفتم رشد موارد جدید در 3 سال گذشته زیاد نبوده اما این نگرانی وجود دارد که در 5 سال بعد موارد ابتلا از طریق اعتیاد تزریقی و موارد جنسی به صورت تصاعدی افزایش پیدا کند. به همین دلیل توصیه ما به همه سازمانها از قبیل ستاد مبارزه مواد مخدر، سازمان بهزیستی، سازمان زندانها و مخصوصا وزارت آموزش و پرورش این است که برنامههای کاهش آسیب را که در اواسط دهه هشتاد توانست سرعت موج دوم را کنترل کند، موجب غفلت قرار نگیرد. برنامه کاهش آسیب باید پررنگ تر از گذشته و محکمتر از همان دوره برنامه ریزی و اجرا و پیاده سازی شود و در کنار آن رسانهها نیز کمک کنند تا بتوانیم با پیشگیری از مصرف مخدر و محرک و الکل و آگاه سازی جامعه در مورد مخاطرات روابط جنسی پر خطر کمک کنیم موج سوم هم اتفاق نیفتد.
یکی از نگرانی هایی که مطرح کردید افزایش ابتلا از طریق رفتارهای مراقبت نشده جنسی بود. کشور ژاپن طبق آنچه در اخبار و گزارشهای سازمان بهداشت جهانی آمده توانسته تنها با استفاده بهینه از این ابزار روند ابتلا را به نزدیک صفر برساند. اما در ایران اقدامات لازم در این زمینه صورت نمی گیرد. تبلیغی برای این مهم ترین ابزار روابط جنسی محافظت شده نمی بینیم.آیا وزارت بهداشت برای دسترسی بیشتر به این ابزار برنامهای دارد؟
من کاملا با نظر شما موافق هستم که در کنار آموزش باید زمینه دسترسی به کاندوم هم فراهم شود. البته آموزشها باید کاملا مبتنی بر باورهای اجتماعی باشد. طبیعی است که ما سالها پس از موج دوم با انتقال جنسی ایدز مواجه هستیم که شاید بسیاری از کشورهای غربی و آسیای جنوب شرقی تجربه اولیه آن را در بین تن فروشان و روابط جنسی محافظت نشده داشتند. این الگو اما کمی متفاوت است و ما معتقدیم آموزشها حتما باید بر اساس باورهای اجتماعی باشد، اما اجتماع فقط تهران نیست.
اما تهران الگویی برای تمام کشور است.
بله، اما آموزشهای ما باید منطبق بر باورهای تمام قومیتهای ما باشد. من این را قبول دارم که آموزش و ترویج رفتار جنسی سالم بسیار برای پیشگیری از وقوع موج سوم مهم است، ولی ما باید تلاش کنیم راه هایی برای ارائه غیرمستقیم این برنامهها بدون اینکه جامعه را حساس کنیم پیدا کنیم، در عین حال آنچه قصد گفتنش را داریم به گروه هدف منتقل شود. کاندوم در ردیف اقلام دارویی است و زمانی فقط داروخانهها آن را عرضه میکردند، آن هم در یک گوشه دور. اما خوشبختانه با کمک سازمان غذا و دارو این محدودیت برداشته شده و ارائه کاندوم علاوه بر داروخانهها در فروشگاههای لوازم آرایشی وبهداشتی و سوپرمارکتها هم مجاز است، به خصوص در سالهای اخیر بر اساس سیاستهای حمایت از بخشهای غیر دولتی با توجه به اینکه بخشهای خصوصی هم در همه واردات و فروش کاندوم خیلی فعال شده اند، بسیار راحت تر و با تنوع بیشتر عرضه میشود.
یعنی هیچ محدودیتی در عرضه کاندوم وجود ندارد؟
خیر، هیچ محدودیتی از سوی سازمان غذا و دارو وجود ندارد. این مورد البته یک مقدار هم به بحث بازاریابی بر میگردد، یعنی فروشنده کالا به فکر سودآوری در این زمینه هم هست! همچنین در مورد موضوع دستگاههای خود پرداز کاندوم که به آن اشاره کردید، باید بگویم اولین تجربه در کشور از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر در چند نقطه از تهران انجام داد. اخبار راه اندازی آن در مشهد خیلی موثق نبود. در نشستی که با همکاران داشتیم اینطور عنوان میکردند که آن مرحله آزمایشی بود و بر اساس نتایج آن قرار است این کار تداوم یابد.
طبق گفته شما یعنی نتایج مثبت بوده که قصد دارند آن را توسعه دهند؟
نگرانی هایی البته وجود داشت نسبت به اینکه دستگاههای خود پرداز شاید بحث آموزش را کمرنگ و گروههای پر خطر را از ما دور کنند. در پایگاههای مشاوره همزمان با ارائه بستههای کاهش آسیب، آموزش و مشاوره هم داده میشد. گروههای پر خطر برای این بسته میآمدند و در کنار آن خدمات دیگر آموزشی هم دریافت میکردند، اما در مورد خودپردازها نگرانی کمرنگ شدن نقش آموزش وجود دارد. با این حال این سیاست را ستاد مبارزه با مواد مخدر دنبال میکرد و فکر میکنم اطلاعات بیشتر را از ستاد دریافت کنید.
یارانهای که قبلا برای واردات این محصول ارائه میشد، مدتی قطع شده بود. آیا همچنان قطع است؟
بحث کاندوم در برنامههای مشترک وزارت بهداشت به منظور برنامههای کاهش آسیب همان است و بر اساس تغییر سیاستهای تهدید جمعیت دولت تغییری نکرده، نه اعتبار و نه تهیه و توزیع آن. توزیع رایگان آن هم در مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، مراکز گذری تحت پوشش بهزیستی و پایگاههای مشاوره بیماری رفتاری همچنان طبق گذشته پا برجاست.
در مورد تبلیغات چطور؟ همچنان برای انجام تبلیغات این محصول در سطح شهر و نشریات مجوز نمی دهند؟
هفته نامه سلامت مدت هاست که در این زمینه تبلیغ خود را آغاز کرده و بخش خصوصی هم همین طور و همچنان ادامه دارد. اگر ما بخش خصوصی را در این زمینه ترغیب و تشویق بکنیم خوب است. بخش خصوصی میداند که چگونه بدون حساس کردن جامعه پیام را به گروه هدف برساند. اما تاکید ما بر این است که طبق اصول اولیه آموزش، تا جایی که امکان دارد اولین تجربه رابطه جنسی به تعویق بیفتد. در سنین پایین تر طبیعی است که خطر انتقال و آسیب دیدگی بالاتر است. به طور کلی تاکید بر این است: وفاداری به همسر، خانواده و پرهیز از روابط جنسی محافظت نشده و پر خطر. اگر فرد به هر دلیل در معرض روابط جنسی محافظت نشده و پر خطر قرار میگیرد نباید تن به آن دهد. تاکید ما این است که: «رابطه جنسی برقرار نکن مگر محافظت شده.» منظور ما همان کاندوم است. پاسخ سوال شما این است که استفاده از کاندوم اگر درست باشد و کاندوم استاندارد باشد، محافظت بالاتر از 90 درصد خواهد بود.
در حال حاضر بر اساس این 27 هزار مورد مبتلا که شناسایی و ثبت شده اند، وضعیت شیوع در استانها چگونه بوده است؟
متاسفانه نظام قبلی جمع آوری اطلاعات و آمار ما بر پایه محل گزارش دهی بوده که در واقع آمارهایی را که ما جمع میکنیم بر اساس جاهایی است که گزارش داده اند و نمی شود در مورد شیوع این بیماری در استانها به آن استناد کرد ولی در حال حاضر دو اتفاق افتاده: مطالعهای به نام نقشه کشی داریم که بر اساس آن میتوانیم شیوع سنجی کنیم و مناطق پر خطر تر و کم خطرتر را مشخص کنیم. دوم اینکه این برنامه نرم افزاری را از چند سال قبل آغاز کرده ایم و فکر کنم پس از 3 ماه اول سال این مشکل هم برطرف شود.
جام جم سرا: در سال های کودکی، دوستی های پسران و دختران جنبه شهوانی ندارد. اما با بحران بلوغ کشش جنسی بیدار می شود و نوجوان به موضوعات جنسی حساسیت پیدا می کند. اما از آن جا که عدم اطلاع و ناآشنایی با مسائل جنسی در نوجوانان خطرات زیادی دارد، باید به طریقی نوجوانان را در آستانه بلوغ بتدریج در جریان تغییرات جسمی و اتفاقات درونی قرار داد و همین طور بعد از بلوغ هم آن ها را هدایت و راهنمایی کرد.
بهترین راه برای جلوگیری از انحرافات جنسی و عواقبی که برای نوجوان ممکن است پیش آید، آموزش جنسی و آگاهی دادن در خانواده و محیط های آموزشی است.
به نقل از مشاوره خانواده، معمولا طرز تفکر نوجوان درباره مسائل جنسی بستگی به رفتار و واکنش های والدینش در دوران کودکی دارد. نوجوان در اوائل دوران نوجوانی به علت کنجکاوی می خواهد در مورد رشد جسمی بدن خود و اعضای تناسلی و مسائل جنسی اطلاعاتی کسب کند و حتی بفهمد که آیا وضعیت جسمی و جنسی اش طبیعی است یا خیر. اگر اطلاعات لازم در این موارد را والدین در اختیار نوجوان قرار ندهند او مجبور می شود که در مورد مسائل جنسی اطلاعاتش را از همسالان و همکلاسان خود به دست آورد، و چه بسا که این اطلاعات صحیح نباشد. اگر پدر و مادر از همان دوران کودکی رابطه عمیق و دوستانه ای با فرزندان خود برقرار کنند می توانند در دوران نوجوانی به سادگی و راحتی با هم صحبت کنند، و اطلاعات صحیح و درستی نیز درباره مسائل جنسی به آن ها بدهند.
برای آموزش جنسی بهتر است که اموری به کودک آموخته شود که بر اساس سن مورد نیاز و بر اساس موضوع مورد علاقه و تمایل اوست نه آن چیزی که مورد علاقه بزرگسالان است. آموزش جنسی به هیچ وجه نباید به تاخیر افتد بلکه باید اطلاعات و آگاهی کودک و نوجوان همزمان با احتیاجات اجتماعی و رشد او پیش برود. به عبارتی شاید بهتر باشد اطلاعات جنسی زمانی به نوجوان یا کودک داده شود که او کنجکاو شده است و دوست دارد در این مورد اطلاعاتی کسب کند. اما پیش از آن والدین حتما باید در این باره کسب اطلاع کرده باشند تا بدون انحراف جنسی در فرزندشان، پاسخگوی سوالات جنسی و آموزش او باشند. آنها باید دغدغه خاطر نوجوان را با برخورد صحیح و منطقی کاهش دهند تا او بتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. نوجوان سعی دارد تا جایی که ممکن است اطلاعات لازم را به دست آورد، والدین نباید با شنیدن یا دیدن چیزهایی از فرزند خود نگران شوند و این عمل او را غیر اخلاقی تلقی کنند. این کشش و هیجانات و علاقه به امور و اطلاعات جنسی طبیعی است و تا مرحله ازدواج و تشکیل خانواده ادامه پیدا می کند.
بسیاری از والدین از صحبت کردن با فرزند خود درباره مسائل جنسی ناراحت می شوند ، و نمی دانند که چگونه این اطلاعات را در اختیار فرزند خود بگذارند. آنها باید موارد زیر را برای نوجوان خود به سادگی تمام توضیح دهند:
** قاعدگی در دخترها
** چگونگی انزال شبانه در پسرها
** استمناء و اثرات مخرب آن
** بیماری های مختلف مربوط به مسائل جنسی
** مسائل اخلاقی پیرامون مسائل جنسی
** انحراف جنسی
** نزدیکی جنسی
** ازدواج
** حاملگی و چگونگی بارداری و زایمان و....
نبودن کانون گرم خانوادگی و کمبود محبت، بی ثباتی و درگیری خانوادگی و بی کفایتی والدین برای راهنمایی فرزندان از عواملی هستند که باعث انحرافات جنسی در نوجوان می شوند. همین طور وجود وسائل و کتاب ها و سی دی های تحریک کننده باعث انحرافات جنسی در نوجوانان می شود.
حال از شما میپرسیم آیا میدانید مفهوم رضایت زناشویی چیست و چه ارتباطی با رضایت جنسی دارد؟ آیا میدانید برای رضایت از زندگی زناشویی باید به همسر و زندگی وابسته بود یا دلبسته؟ آیا جوانان در شرف ازدواج میدانند باید چه ملاکها و معیارهایی را مورد سنجش قرار دهند تا بتوانند متوجه شوند که در آینده با شریک زندگیشان به رضایت زناشویی و جنسی خواهند رسید یا نه؟ اینها پرسشهایی است که فاطمه پایروند، مشاور خانواده به آن پاسخ میدهد.
زمانی که زن و شوهر از ازدواج با یکدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و خرسندی کنند، یعنی شرایط موجود در روابط زناشویی آنان با وضع مورد انتظارشان منطبق باشد، نشاندهنده رضایتمندی زناشویی آنهاست، این را پایروند میگوید و میافزاید رضایت بخش بودن روابط میان همسران از طریق علاقه متقابل، میزان مراقبت از همدیگر، پذیرش و تفاهم با یکدیگر، توافق در امور اقتصادی و موفقیت در تربیت فرزندان سنجیده میشود و اغلب به صورت درونی احساس میشود. اما در مقابل اگر بین همسران رضایتمندی زناشویی برقرار نباشد، مشکلات موجود میان همسران به حدی زیاد میشود که آنها احساس میکنند نیازها و انتظاراتشان برآورده نمیشود و متاسفانه بیشتر زوجها در این دوره به دلیل انتخاب نادرست و ناآگاهانه، در جایی میان این دو قطب قرار دارند یعنی در مواردی بین آنها توافق برقرار است و در مواردی نه.
پایروند با اشاره به اینکه یکی از مهمترین ملاکهایی که سبب دوام و استحکام رضایتمندی زناشویی همسران میشود توجه زن و شوهر به غریزه و تمایلات جنسی یکدیگر است، میگوید غریزه جنسی از تولد تا مرگ همیشه همراه انسان است و بیش از هرچیز زندگی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و همسرانی که دارای رضایتمندی زناشویی بالا هستند میل جنسی بالاتری نسبت به یکدیگر دارند.
او میافزاید: تحقیقات نشان میدهد مسائل جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مسائل درجه اول یک زندگی زناشویی قرار دارد و سازگاری و رضایت در روابط جنسی از مهمترین علل خوشبختی زندگی مشترک است. چنان چه این روابط ارضاکننده و کامل نباشد، به ناراحتی شدید، اختلافات و حتی از هم پاشیدگی خانواده منجر میشود. در نتیجه میتوان گفت رضایت جنسی یکی از ملاکهای بارزی است که میتواند به دوام و استمرار رضایت از زندگی زناشویی کمک بسزایی کند.
دلبستگی آری ، وابستگی هرگز
اما برای آنکه به ملاکهایی که موجب رضایت زناشویی میشود دست یابیم باید دلبسته همسر و زندگی باشیم یا وابسته؟
پایروند با تاکید بر اینکه باید در زندگی مشترک دلبسته بود تا وابسته، میگوید در وابستگی، زن یا شوهر یا هر دوی آنها چنان مجذوب یکدیگر میشوند که احساس میکنند بدون هم نابود میشوند. چنین همسرانی بهتنهایی قدرتی در تصمیمگیریهای روزمرهشان ندارند و همواره این ترس و اضطراب را دارند که در نبود هم چگونه به فردیت برسند. آنان براحتی نمیتوانند احساساتشان را بیان کنند و دلیل مخالفتشان را به همسر بگویند و در واقع تبدیل به فردی بلهگو میشوند و همیشه برای تصمیمگیری، نیاز به کسی دارند تا اطمینان دهد کارشان درست است و در نتیجه هیچگاه نمیتوانند به آنچه لیاقتشان است و به آنچه میخواهند، برسند و همواره از این وضع ناراضیاند. این مشاور خانواده تصریح میکند وابستگی میتواند به هرعامل دیگری غیر از همسر همچون اینترنت، موبایل، کار، پول، منصب، موادمخدر و حتی دوستان نیز باشد که در صورت از دست دادن آنها آرامش، هویت، استقلال و سلامت جسم و روان فرد گرفته میشود.
ولی در دلبستگی یا پیوستگی، همسران خود را با آنچه هست هماهنگ کرده و به آن عشق میورزند و با حفظ فردیت خود احساس وحدت و یگانگی میکنند و در این صورت از وجود هم لذت میبرند و همواره شاد و خشنودند و اگر در این شیوه ارتباطی مشکل یا سختی و خللی هم ایجاد شود باز هم احساس رضایت میکنند و میتوانند حال خوبشان را حفظ کنند و اعتماد به نفس داشته باشند. در واقع در دلبستگی یا همان عشق سالم ما فردیت و هویت طرف مقابل را تهدید نمیکنیم و فردیت خودمان هم تهدید نمیشود و زن و شوهر در کنار هم با موفقیت و تفاهم پیش میروند و از شرایط موجود راضیاند.
این مشاور خانواده ادامه میدهد ، اما متاسفانه ما آدمها همیشه از یک طرف بام میافتیم و کمتر به اعتدال میرسیم. برخی از ما مثل گیاه عشقه در ساقه دیگری میپیچیم و از آن تغذیه میکنیم و هیچ باکی نداریم که همینطور به زندگی انگلی خود ادامه دهیم. اما در مقابل برخی دیگر از ما با وسواس مراقب هستیم که به کسی وابسته نشویم در نتیجه هیچگاه با کسی دوست صمیمی نمیشویم یا اگر حس کنیم کسی دارد پا را از مرزهایی که ما برای خود تعیین کردهایم فراتر میگذارد و به ما نزدیک میشود سریع پا پس میکشیم. بعضی حتی تن به ازدواج نمیدهند که مبادا به همسر خود وابسته شوند. یا اگر ازدواج کردند مرتب به همسر خود گوشزد میکنند مراقب باش به من وابسته نشوی و باید آگاه بود که این افراط و تفریطها به صمیمیت و دوست داشتن ربطی ندارد و موجب رضایتمندی از زناشویی نمیشود.
ازدواج نکردهها بخوانند
پایروند در پاسخ به این پرسش که جوانان در شرف ازدواج باید چه ملاکها و معیارهایی را مورد سنجش قرار دهند تا بتوانند در آینده با شریک زندگیشان به رضایتمندی زناشویی برسند میگوید، هر اندازه دختر و پسر از نظر ویژگیهای گوناگون به هم نزدیکتر باشند، ترکیب آن دو در زندگی زناشویی استوارتر و عمیقتر خواهد بود. این مجموعه ویژگیها در منابع اسلامی با عنوان کفویت عنوان شده است که در ابعاد گوناگونی مانند سن، وضعیت روانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تحصیلی قابل بررسی است. او به طور خلاصه ملاکهایی را که هنگام ازدواج باید مد نظر گرفت عنوان میکند.
• ایمان و دینداری: پایبندی به ارزشهای دینی بدون شک یکی از عوامل خوشبختی و تعهد در زندگی است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی بخصوص در دوران نامزدی، باید به طرز تفکرات و عقاید دینی طرف مقابل پرداخت. تحقیقات نشان میدهد اعتقادات و نگرشهای زن و مرد پس از ازدواج ادامه مییابد و اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی باشند، به اختلافات بسیاری منجر شده و میتواند دیگر مسائل زندگی را تحت الشعاع قرار دهد.
• اصالت خانوادگی و تشابه طبقاتی: شناخت خصوصیات و وضع تربیتی ـ فرهنگی خانواده همسر آینده در ایجاد تفاهم بین دختر و پسر موثر بوده و باعث سازگاری میشود. در یک ازدواج مطلوب، همیشه باید تا آنجا که امکان دارد تشابه طبقاتی وجود داشته باشد. هرچه زن و شوهر از نظر طبقاتی شباهت داشته باشند، امکان رضایت، خوشبختی و سعادت بیشتر است.
• سن: تناسب سنی بین زن و مرد، تشابه نیازها و علایق و توقعات و انتظارات را تا حدودی به دنبال دارد. کارشناسان خانواده، دو تا شش سال اختلاف سن بین زن و مرد را توصیه میکنند.
• تحصیلات: تشابه تحصیلی موجب تفاهم میشود و در رشد و تعالی فکری افراد نقش بسزایی دارد.
• وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده: تشابهات خانوادههای دختر و پسر از نظر وضعیت اجتماعی و اقتصادی یک اصل مهم در ایجاد تفاهمهای بعدی بین زن و مرد است. چون به این ترتیب هیچکس نسبت به دیگری احساس برتری نمیکند و پذیرش بهتری نسبت به همدیگر خواهند داشت.
• زمینههای فرهنگی: ارزشهای فردی و اجتماعی، آداب و رسوم، رفتار و سلوک، حتی آداب لباس پوشیدن و غذاخوردن زن و مرد میتواند زمینههای همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین سبب شناخت زن و مرد از فرهنگ همسر آینده، اهمیت بسیاری دارد.
• پختگی روانی و رشد عاطفی ـ فکری طرفین: این ویژگی به سن بستگی ندارد و از آنجا که رشد عاطفی ـ فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد، اختلاف زیاد در این زمینه سبب بروز اختلافات و نارضایتی زناشویی میشود.
• توافق و طرز فکر درباره امور جنسی: در این زمینه بهتر است دختر و پسر تا حدودی از میزان غرایز و تمایلات جنسی یکدیگر آگاه شوند. این آگاهی میتواند از طریق مراجعه به مشاوران و روانشناسان خبره و کارآمد باشد یا از طریق طرح پرسشهایی شخصی باشد که موجب پیبردن به وضعیت مزاج جنسی طرف مقابل میشود.
پایروند خاطر نشان میکند نکتهای که یادآوری آن ضروری به نظر میرسد اینکه ملاکهای فوق هیچیک به تنهایی نمیتواند عامل موفقیت و رضایتمندی در زندگی زناشویی شود. افراد باید مجموعه عوامل گوناگون موثر بر انتخاب خود را اولویتبندی کنند و با این اعتقاد که هیچکس کامل نیست به نوعی مصالحه دست یابند. (جام جم /چاردیواری /فاخره بهبهانی )
جام جم سرا
آنورگاسمی بسیار شایع است و دست کم از هر پنج زن در جهان، یکی به این عارضه دچار می شود. شدت ارگاسم یا رسیدن به اوج لذت جنسی ، در میان زنان بسیار متفاوت است و آنها از لحاظ تعداد دفعات لذت بردن یا میزان تحریک مورد نیاز برای رسیدن به آن نیز با یکدیگر متفاوتند .
اوج لذت یا ارگاسم، از منظر طبی، به معنای احساس لذت شدید جسمی و رهایی از تنش است که با انقباض های غیرارادی و موزون عضلات کف لگن همراه است ، اما این رفتار همیشه بدین گونه نیست. برخی از زنان احساس انقباض عضلات کف لگن یا لرزش رحم حین لذت را دارند. برخی از نیز آن را به صورت احساس گرمایی در همه بدن توصیف می کنند و برخی دیگر از آن با عباراتی چون احساسی مانند مورمور شدن یاد می کنند.
بر اساس تعریف، نشانه های عمده آنورگاسمی شامل ناتوانی در تجربه ارگاسم یا تاخیرهای طولانی در رسیدن به لذت جنسی است.
انواع آنورگاسمی
آنورگاسمی اولیه : این وضعیت به معنای آن است که زن هرگز تجربه ارگاسم یا لذت را در ارتباط زناشویی نداشته است .
آنورگاسمی ثانویه : این وضعیت به معنای آن است که زن قبلا اوج لذت را تجربه کرده اما اکنون در رسیدن به آن دچار مشکل شده است.
آنورگاسمی موقعیتی : این وضعیت به معنای آن است که زن تنها در موقعیت های خاصی می تواند اوج لذت را تجربه کند. این عارضه در زنان بسیار شایع است.
آنورگاسمی عمومی: این وضعیت به معنای آن است که زن در هیچ موقعیتی نمی تواند به اوج لذت برسد.
علت نرسیدن به اوج لذت
اوج لذت جنسی، فرآیندی پیچیده و در واقع، واکنشی به بسیاری از عوامل جسمی، عاطفی و روانی است. داشتن مشکل در هر یک از زمینه های زیر ممکن است رسیدن به آن را مختل کند.
علل جسمی
طیف گسترده ای از بیماری ها، تغییرات جسمی و داروها ممکن است اوج لذت جنسی را مختل کنند. از جمله در موارد زیر :
بیماری ها
هر بیماری ممکن است بر این بخش از چرخه جنسی اثر بگذارد، از جمله دیابت، بیماری های عصب شناختی مانند ام اس و...
لذت جنسی همچنین ممکن است در نتیجه جراحی های زنانه مانند برداشت رحم یا جراحی برای درمان سرطان های زنان مختل شود. به علاوه، تجربه نکردن ارگاسم اغلب با سایر مشکلات جنسی مانند آمیزش دردناک همراهی دارد .
داروها
بسیاری از داروها رسیدن به اوج لذت جنسی را مختل می کنند. از جمله این داروها می توان به داروهای ضد فشارخون، داروهای آنتی هیستامین (ضدحساسیت) و داروهای ضدافسردگی بخصوص داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین مانند فلوکستین اشاره کرد. داروهای ضدافسردگی در مردان نیز ممکن است باعث عدم رسیدن به اوج لذت جنسی و اختلال نعوظ شوند.
الکل و مواد مخدر
مصرف بیش از حد الکل و مواد روانگردان می تواند این لذت را مختل کند .
فرآیند سالمندی
با افزایش سن، تغییراتی طبیعی در بدن، هورمون ها، دستگاه عصبی و دستگاه گردش خون ایجاد می شود که بر فعالیت جنسی اثر می گذارد. کاهش میزان هورمون جنسی زنانه استروژن که حین گذر به دوران یائسگی رخ می دهد، ممکن است بخصوص بر اوج لذت جنسی زنان اثر بگذارد. مقدار پایین هورمون زنانه در بدن می تواند حساسیت کلیتوریس، نوک پستان ها و پوست را کاهش دهد و خون رسانی به واژن و کلیتوریس را دچار اختلال کند. با این حال، نرسیدن به اوج لذت جنسی صرفا به زنان سالمند محدود نمی شود و حتی بسیاری از زنان می گویند با افزایش سن، تجربه جنسی آنها رضایت بخش تر می شود .
عوامل روانی
بسیاری از عوامل روانی در توانایی رسیدن به اوج لذت جنسی دخالت دارند:
مشکلات سلامت روانی، مانند اضطراب و افسردگی
اضطراب حین رابطه زناشویی
استرس و فشارهای اقتصادی
باورهای فرهنگی خاص
ترس از بارداری یا بیماری های مقاربتی
آشفتگی و سراسیمگی
عوامل ارتباطی
بسیاری از زوج هایی که دچار اختلافات زناشویی هستند، در فعالیت های جنسی نیز دچار مشکل می شوند. از جمله عوامل ارتباط موثر بر اوج لذت جنسی می توان به این موارد اشاره کرد:
نداشتن پیوند عاطفی با همسر
تعارض ها و اختلافات حل نشده
نبود ارتباط مناسب با همسر از لحاظ نیازها و ترجیحات جنسی
عدم وفاداری و از بین رفتن اعتماد میان زن و شوهر
چطور آنورگاسمی را درمان می کنند؟
درمان آنورگاسمی ممکن است مشکل باشد. درمان شما بستگی به این دارد که علت زمینه ساز بیماری چه باشد. پزشک ممکن است مجموعه ای از شیوه ها را برای درمان شما به کار ببندد زیرا درمان آنورگاسمی در اغلب زنان به چیزی بیشتر از تجویز ساده دارو نیاز دارد. توجه به مشکلات ارتباطی با همسر و عوامل استرس زای روزمره بسیار مهم است. همچنین اینکه بدنتان را بشناسید و انواع متفاوت تحریک جنسی را امتحان کنید، می تواند به شما کمک کند .
بدنتان را بشناسید
درک آناتومی یا کالبدشناسی بدنتان و اینکه چه نوع تحریک لمسی رضایت جنسی بهتری برای شما فراهم می کند، بسیار مهم است. می توانید از دکترتان بخواهید در مورد آناتومی دستگاه تناسلی شما را راهنمایی یا منابعی برای شناخت آن به شما معرفی کند .
متخصصان درمان اختلالات جنسی، روان درمانگرانی هستند که در زمینه درمان مشکلات جنسی تخصص دارند. گرچه مراجعه به این متخصصان ممکن است برایتان خجالت آور باشد، اما این کارشناسان می توانند در درمان آنورگاسمی، کمک زیادی به شما بکنند |
افزایش تحریک جنسی
بسیاری از زنان به این خاطر به اوج لذت جنسی نمی رسند که حین رابطه زناشویی، تحریک جنسی کافی دریافت نمی کنند. بسیاری از زنان برای رسیدن به لذت جنسی نیاز به تحریک مستقیم یا غیرمستقیم دارند و این مساله باید در فعالیت جنسی مورد توجه همسرشان قرار گیرد.
مشاوره و درمان
اختلافات و تعارض ها با همسر می تواند زمینه ساز مشکل جنسی شود. مراجعه به یک مشاور می تواند به شما کمک کند تا این اختلافات و تنش ها را حل کنید و زندگی جنسی تان را به مسیر عادی بازگردانید.متخصصان درمان اختلالات جنسی، روان درمانگرانی هستند که در زمینه درمان مشکلات جنسی تخصص دارند. گرچه مراجعه به این متخصصان ممکن است برایتان خجالت آور باشد، اما این کارشناسان می توانند در درمان آنورگاسمی، کمک زیادی به شما بکنند.
این شیوه درمانی اغلب شامل آموزش در مورد امور جنسی، تعلیم دادن مهارت های ارتباطی و تمرینات رفتاری است که شما و همسرتان باید در خانه آنها را امتحان کنید .
درمان های طبی
تضمینی وجود ندارد که درمان های هورمونی بتوانند آنورگاسمی را درمان کنند اما ممکن است کمک کننده باشند. همچنین درمان بیماری های زمینه ای نیز به شما کمک می کند .
درمان بیماری زمینه ای: اگر به بیماری خاصی مبتلا هستید که توانایی شما در رسیدن به اوج جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد ، عوض کردن داروهای مصرفی یا دوز آنها به شما کمک خواهد کرد . با مشورت پزشک این کار را انجام دهید .
درمان با هورمون جنسی استروژن: درمان با استروژن به صورت قرص برچسب پوستی یا ژل، می تواند اثر مثبتی بر کارکرد مغزی و عوامل خلقی داشته باشد و بر پاسخ جنسی شما اثر می گذارد. درمان موضعی با استروژن به شکل کرم واژنینال یا شیاف ها یا حلقه هایی که به آهستگی مواد خود را آزاد می کنند ،ممکن است جریان خون واژن را افزایش دهد و به بهبود میل جنسی کمک کند. در برخی موارد پزشکتان ترکیبی از هورمون های استروژن و پروژسترون را به طور خوراکی تجویز می کند .
درمان با هورمون تستوسترون: هورمون های جنسی مردانه مانند تستوسترون که به مقدار اندکی در بدن زنان تولید می شود، ممکن است نقشی در کارکرد جنسی زنان داشته باشد.بنابراین تجویز تستوسترون می تواند به برطرف کردن مشکل ارگاسم زنان کمک کند، بخصوص اگر درمان با هورمون های استروژن و پروژسترون موثر نباشد. البته استفاده از تستوسترون برای درمان زنان مورد اختلاف است و به وسیله سازمان های پزشکی تایید نشده است. به علاوه تستوسترون گاهی باعث عوارض جانبی ناخواسته ای مانند آکنه، پرمویی و تغییرات خلق و شخصیت می شود.
به نظر می رسد تستوسترون بیش از همه در زنانی موثر باشد که میزان این هورمون در بدن آنها در نتیجه برداشتن تخمدان با جراحی افت کرده است. در صورتی که پزشک این درمان را انتخاب کند، با دقت شما را تحت نظر قرار خواهد داد تا مطمئن شود که دچار عوارض جانبی نمی شوید.(دکتر سلام )
جام جم سرا
آنورگاسمی بسیار شایع است و دست کم از هر پنج زن در جهان، یکی به این عارضه دچار می شود. شدت ارگاسم یا رسیدن به اوج لذت جنسی ، در میان زنان بسیار متفاوت است و آنها از لحاظ تعداد دفعات لذت بردن یا میزان تحریک مورد نیاز برای رسیدن به آن نیز با یکدیگر متفاوتند .
اوج لذت یا ارگاسم، از منظر طبی، به معنای احساس لذت شدید جسمی و رهایی از تنش است که با انقباض های غیرارادی و موزون عضلات کف لگن همراه است ، اما این رفتار همیشه بدین گونه نیست. برخی از زنان احساس انقباض عضلات کف لگن یا لرزش رحم حین لذت را دارند. برخی از نیز آن را به صورت احساس گرمایی در همه بدن توصیف می کنند و برخی دیگر از آن با عباراتی چون احساسی مانند مورمور شدن یاد می کنند.
بر اساس تعریف، نشانه های عمده آنورگاسمی شامل ناتوانی در تجربه ارگاسم یا تاخیرهای طولانی در رسیدن به لذت جنسی است.
انواع آنورگاسمی
آنورگاسمی اولیه : این وضعیت به معنای آن است که زن هرگز تجربه ارگاسم یا لذت را در ارتباط زناشویی نداشته است .
آنورگاسمی ثانویه : این وضعیت به معنای آن است که زن قبلا اوج لذت را تجربه کرده اما اکنون در رسیدن به آن دچار مشکل شده است.
آنورگاسمی موقعیتی : این وضعیت به معنای آن است که زن تنها در موقعیت های خاصی می تواند اوج لذت را تجربه کند. این عارضه در زنان بسیار شایع است.
آنورگاسمی عمومی: این وضعیت به معنای آن است که زن در هیچ موقعیتی نمی تواند به اوج لذت برسد.
علت نرسیدن به اوج لذت
اوج لذت جنسی، فرآیندی پیچیده و در واقع، واکنشی به بسیاری از عوامل جسمی، عاطفی و روانی است. داشتن مشکل در هر یک از زمینه های زیر ممکن است رسیدن به آن را مختل کند.
علل جسمی
طیف گسترده ای از بیماری ها، تغییرات جسمی و داروها ممکن است اوج لذت جنسی را مختل کنند. از جمله در موارد زیر :
بیماری ها
هر بیماری ممکن است بر این بخش از چرخه جنسی اثر بگذارد، از جمله دیابت، بیماری های عصب شناختی مانند ام اس و...
لذت جنسی همچنین ممکن است در نتیجه جراحی های زنانه مانند برداشت رحم یا جراحی برای درمان سرطان های زنان مختل شود. به علاوه، تجربه نکردن ارگاسم اغلب با سایر مشکلات جنسی مانند آمیزش دردناک همراهی دارد .
داروها
بسیاری از داروها رسیدن به اوج لذت جنسی را مختل می کنند. از جمله این داروها می توان به داروهای ضد فشارخون، داروهای آنتی هیستامین (ضدحساسیت) و داروهای ضدافسردگی بخصوص داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین مانند فلوکستین اشاره کرد. داروهای ضدافسردگی در مردان نیز ممکن است باعث عدم رسیدن به اوج لذت جنسی و اختلال نعوظ شوند.
الکل و مواد مخدر
مصرف بیش از حد الکل و مواد روانگردان می تواند این لذت را مختل کند .
فرآیند سالمندی
با افزایش سن، تغییراتی طبیعی در بدن، هورمون ها، دستگاه عصبی و دستگاه گردش خون ایجاد می شود که بر فعالیت جنسی اثر می گذارد. کاهش میزان هورمون جنسی زنانه استروژن که حین گذر به دوران یائسگی رخ می دهد، ممکن است بخصوص بر اوج لذت جنسی زنان اثر بگذارد. مقدار پایین هورمون زنانه در بدن می تواند حساسیت کلیتوریس، نوک پستان ها و پوست را کاهش دهد و خون رسانی به واژن و کلیتوریس را دچار اختلال کند. با این حال، نرسیدن به اوج لذت جنسی صرفا به زنان سالمند محدود نمی شود و حتی بسیاری از زنان می گویند با افزایش سن، تجربه جنسی آنها رضایت بخش تر می شود .
عوامل روانی
بسیاری از عوامل روانی در توانایی رسیدن به اوج لذت جنسی دخالت دارند:
مشکلات سلامت روانی، مانند اضطراب و افسردگی
اضطراب حین رابطه زناشویی
استرس و فشارهای اقتصادی
باورهای فرهنگی خاص
ترس از بارداری یا بیماری های مقاربتی
آشفتگی و سراسیمگی
عوامل ارتباطی
بسیاری از زوج هایی که دچار اختلافات زناشویی هستند، در فعالیت های جنسی نیز دچار مشکل می شوند. از جمله عوامل ارتباط موثر بر اوج لذت جنسی می توان به این موارد اشاره کرد:
نداشتن پیوند عاطفی با همسر
تعارض ها و اختلافات حل نشده
نبود ارتباط مناسب با همسر از لحاظ نیازها و ترجیحات جنسی
عدم وفاداری و از بین رفتن اعتماد میان زن و شوهر
چطور آنورگاسمی را درمان می کنند؟
درمان آنورگاسمی ممکن است مشکل باشد. درمان شما بستگی به این دارد که علت زمینه ساز بیماری چه باشد. پزشک ممکن است مجموعه ای از شیوه ها را برای درمان شما به کار ببندد زیرا درمان آنورگاسمی در اغلب زنان به چیزی بیشتر از تجویز ساده دارو نیاز دارد. توجه به مشکلات ارتباطی با همسر و عوامل استرس زای روزمره بسیار مهم است. همچنین اینکه بدنتان را بشناسید و انواع متفاوت تحریک جنسی را امتحان کنید، می تواند به شما کمک کند .
بدنتان را بشناسید
درک آناتومی یا کالبدشناسی بدنتان و اینکه چه نوع تحریک لمسی رضایت جنسی بهتری برای شما فراهم می کند، بسیار مهم است. می توانید از دکترتان بخواهید در مورد آناتومی دستگاه تناسلی شما را راهنمایی یا منابعی برای شناخت آن به شما معرفی کند .
متخصصان درمان اختلالات جنسی، روان درمانگرانی هستند که در زمینه درمان مشکلات جنسی تخصص دارند. گرچه مراجعه به این متخصصان ممکن است برایتان خجالت آور باشد، اما این کارشناسان می توانند در درمان آنورگاسمی، کمک زیادی به شما بکنند |
افزایش تحریک جنسی
بسیاری از زنان به این خاطر به اوج لذت جنسی نمی رسند که حین رابطه زناشویی، تحریک جنسی کافی دریافت نمی کنند. بسیاری از زنان برای رسیدن به لذت جنسی نیاز به تحریک مستقیم یا غیرمستقیم دارند و این مساله باید در فعالیت جنسی مورد توجه همسرشان قرار گیرد.
مشاوره و درمان
اختلافات و تعارض ها با همسر می تواند زمینه ساز مشکل جنسی شود. مراجعه به یک مشاور می تواند به شما کمک کند تا این اختلافات و تنش ها را حل کنید و زندگی جنسی تان را به مسیر عادی بازگردانید.متخصصان درمان اختلالات جنسی، روان درمانگرانی هستند که در زمینه درمان مشکلات جنسی تخصص دارند. گرچه مراجعه به این متخصصان ممکن است برایتان خجالت آور باشد، اما این کارشناسان می توانند در درمان آنورگاسمی، کمک زیادی به شما بکنند.
این شیوه درمانی اغلب شامل آموزش در مورد امور جنسی، تعلیم دادن مهارت های ارتباطی و تمرینات رفتاری است که شما و همسرتان باید در خانه آنها را امتحان کنید .
درمان های طبی
تضمینی وجود ندارد که درمان های هورمونی بتوانند آنورگاسمی را درمان کنند اما ممکن است کمک کننده باشند. همچنین درمان بیماری های زمینه ای نیز به شما کمک می کند .
درمان بیماری زمینه ای: اگر به بیماری خاصی مبتلا هستید که توانایی شما در رسیدن به اوج جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد ، عوض کردن داروهای مصرفی یا دوز آنها به شما کمک خواهد کرد . با مشورت پزشک این کار را انجام دهید .
درمان با هورمون جنسی استروژن: درمان با استروژن به صورت قرص برچسب پوستی یا ژل، می تواند اثر مثبتی بر کارکرد مغزی و عوامل خلقی داشته باشد و بر پاسخ جنسی شما اثر می گذارد. درمان موضعی با استروژن به شکل کرم واژنینال یا شیاف ها یا حلقه هایی که به آهستگی مواد خود را آزاد می کنند ،ممکن است جریان خون واژن را افزایش دهد و به بهبود میل جنسی کمک کند. در برخی موارد پزشکتان ترکیبی از هورمون های استروژن و پروژسترون را به طور خوراکی تجویز می کند .
درمان با هورمون تستوسترون: هورمون های جنسی مردانه مانند تستوسترون که به مقدار اندکی در بدن زنان تولید می شود، ممکن است نقشی در کارکرد جنسی زنان داشته باشد.بنابراین تجویز تستوسترون می تواند به برطرف کردن مشکل ارگاسم زنان کمک کند، بخصوص اگر درمان با هورمون های استروژن و پروژسترون موثر نباشد. البته استفاده از تستوسترون برای درمان زنان مورد اختلاف است و به وسیله سازمان های پزشکی تایید نشده است. به علاوه تستوسترون گاهی باعث عوارض جانبی ناخواسته ای مانند آکنه، پرمویی و تغییرات خلق و شخصیت می شود.
به نظر می رسد تستوسترون بیش از همه در زنانی موثر باشد که میزان این هورمون در بدن آنها در نتیجه برداشتن تخمدان با جراحی افت کرده است. در صورتی که پزشک این درمان را انتخاب کند، با دقت شما را تحت نظر قرار خواهد داد تا مطمئن شود که دچار عوارض جانبی نمی شوید.(دکتر سلام )
جام جم سرا: ناظم دبستانی که متهم است دو کودک را مورد آزار جنسی قرار داده همچنان در بازداشت بهسر میبرد و در همین حال که رسیدگی قضایی به این پرونده ادامه دارد، یک فعال حقوق کودک خواستار ارائه آموزشهای لازم به کودکان برای پیشگیری از انواع کودکآزاری شده است.
شیوا دولتآبادی، روانشناس و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، در اینباره گفت: «مطرحشدن بحث پیشگیری از انواع کودکآزاری جامعه را آگاهتر و مجهزتر میکند تا افراد از نظر علمی و عملی بتوانند جلو عوارض کودکآزاری را بگیرند و کودکان را توانمندتر کنند. این کار برعهده خانواده است تا خود را به اطلاعات کافی مجهز و از فرزندان محافظت کند. چنین کاری به سرمایهگذاری با حوصله و بدون ترساندن کودکان نیاز دارد تا از عوارض روانی آن کاسته شود و کودکان بتوانند نشانههای خطر را شناسایی کنند. این کار باید با حوصله انجام شود زیرا اگر کودکان زیاد در کپسول حمایتی قرار بگیرند آسیبپذیری شکل دیگری خواهد یافت بنابراین والدین برای اینکه بتوانند کاری موثر انجام بدهند باید از نظر متخصصان استفاده کنند تا یاد بگیرند چگونه موضوع را به فرزندانشان بگویند تا از آنها محافظت شود.»
به نقل از تبیان، وی افزود: «در روانشناسی سه نوع پیشگیری داریم که پیشگیری اولیه فراتر از انواع دیگر است و از آن بهعنوان پیشگیری ارتقایی نیز یاد شده است. در این نوع از پیشگیری آگاهی جامعه بهطور عام بالا میرود و افراد یاد میگیرند چطور آمادگی ذهنی و عملی ایجاد کنند تا در شرایط آسیبزا قرار نگیرند. وقتی به پیشگیری ثانویه یا نوع دوم میرسیم، میبینیم گروههای در خطر بهخاطر شرایط زندگی، اجتماعی و سنی خطرپذیری بالایی دارند اما خود را آسیبناپذیر تصور میکنند و معتقدند اتفاقات بد شامل حال آنها نمیشود و همین تصور آنها را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. در مورد سوءاستفاده جنسی نیز چنین شرایطی وجود دارد. در سطح کلان جامعه در مورد سوءاستفاده جنسی کم صحبت میشود چون عدهای میگویند نباید جامعه را نگران کنیم البته صحبت بیش از حد در اینباره میتواند جامعه را در شرایط پارانوییدی قرار دهد در حالیکه اعضای جامعه باید با هماهنگی و همدلی در کنار یکدیگر زندگی و احساس امنیت کنند.»
جام جم سرا: بعد از گذشت یک ماه از این اتفاق و در حالی که هنوز مسئولان آموزش و پرورش در اینباره واکنشی نشان ندادهاند، فعالان حقوق کودک از مدرسه دیگری میگویند که معاون آن هم تعدادی از دانشآموزان را آزار و اذیت کرده است.
چنان که ایسنا به نقل از شهروند گزارش داده: حالا این حمیدرضا کفاش معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش است که به عنوان اولین مسئول این وزارتخانه، این دو اتفاق را تأیید میکند. او میگوید در ایران نمیتوان مسائل مربوط به امور جنسی را در کتابها آورد یا مستقیم به دانشآموزان آموزش داد، بلکه باید فکری به حال آموزش خانوادههای دانشآموزان کرد.
* آقای کفاش، در چند هفته گذشته دو پرونده درباره آزار و اذیت جنسی کودکان توسط ناظم دو مدرسه در تهران در دادگاه کیفری تهران باز شده؛ یکی مربوط است به دبستانی در شهرک دانشگاه تهران در نزدیکی جاده مخصوص کرج و طبق گزارشهای رسیده، ناظم مدرسه به ۶ دانشآموز تجاوز کرده است. هنوز هیچ مسئولی از وزارت آموزش و پرورش، اتفاقات این پرونده را تأیید نکرده است. آیا گزارشی در اینباره به شما رسیده؟
بله، گزارشی در اینباره به من رسیده است.
* پس این اتفاق را تأیید میکنید؟
بله، تأیید میکنم.
هر دو پرونده را تأیید میکنید؟ پرونده دوم، مربوط به آزار و اذیت جنسی دانشآموزان توسط ناظمشان است و در حال حاضر آنها و خانوادههایشان در حال پیگیری این موضوع و اثبات آن هستند.
بله، هر دو پرونده را تأیید میکنم و گزارش آنها به من رسیده است. به هر حال ما ۱۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دانشآموز در کشور داریم. شنیدن خبرهای مربوط به اتفاقات اینچنینی، هر انسان آزادهای را در هر جای دنیا ناراحت میکند و لازم هم نیست حتما مسلمان باشد چنین موضوعاتی واقعا دردناک و اتفاق واقعا شنیعی است. نکته بعدی این است که بشر است دیگر. نمیخواهم بگویم که بشر جایزالخطاست ولی در زمان معصوم هم خطا وجود داشته است. ما الان قانون و شرایط احراز این موضوع را داریم که محکم است. الان هم اداره آموزش و پرورش شهر تهران با اینکه یکی دو مورد اتفاق اینچنینی افتاده، در اینباره مدعی است. ما معتقدیم باید با هر کسی که در این حادثه نقش داشته، بهشدت برخورد شود.
* ولی از طرف دیگر خود کسانی که شما میگویید مدعی این موضوعند به خانوادههای دانشآموزان آزاردیده گفتهاند به این شرط به بچههایشان کمک میکنند که با رسانهها همکاری نکنند و به نوعی آنها را ترساندهاند.
راستش را بخواهید، اعتقاد من هم همین است. فرض کنید که این اتفاق برای خانواده من یا شما افتاده بود. آیا حق ما نبود انتظار این را داشته باشیم که فرد خاطی به اشد مجازات برسد ولی نخواهیم همسایهمان هم بفهمد؟ از نظر شما رسانهای کردن این موضوع، وجه مثبت بیشتری دارد یا منفی؟
* از نظر من هم وجه مثبت دارد هم منفی. ولی نکته مثبت این موضوع این است که وقتی خانوادههای بیشتری از این اتفاق باخبر شوند از این به بعد برای ثبتنام فرزندانشان در مدارس تحقیق بیشتری خواهند کرد و حساستر خواهند شد تا اینطور نباشد که بعد از گذشت یکی دو سال از آزار دیدن فرزندانشان آن هم به دست ناظم مدرسه، تازه از آن باخبر شوند.
حس من این است که رسانهای شدن این اتفاقات، ضربهای که به جامعه میزند به مراتب بیشتر از نکتههای مثبت آن است. ببینید، یک موقع هست همین یکی دو مورد که مثلا الان در تهران داریم در یک شهر شده ۲۰ یا ۳۰ مورد، در این صورت من حرف شما را قبول دارم ولی در تهران بزرگ در طول یک سال، یکی دو مورد اتفاق افتاده و این قابل رسانهای کردن نیست.
* البته همین دو مورد را الان ما خبردار شدهایم، در حالی که فعالان اجتماعی که بهطور مستقیم در حوزه کودکآزاری کار میکنند، میگویند تعداد این اتفاقات، بیشتر از این حرفهاست و موارد کمی به آنها یا به رسانهها گزارش میشود.
به هر حال من این موضوع را به عنوان یک پدیده اجتماعی نمیبینم و آن را یک پدیده موردی میدانم. با اینکه مثلا در کشورهای غربی اتفاقات اینچنینی، خیلی بیشتر از ایران است، باز هم فضای روانی برای آن راه نمیاندازند و بیشتر مراقبت میکنند. من معتقد به آموزش هستم. من معتقدم قبل از اینکه مدیر و معاون مدرسه منصوب شوند، باید ۳۰ تا ۴۰ ساعت آموزشهای مختلف ببینند که بعد شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.
* سوال هم همین جاست. شما که معتقد به آموزشید، آیا این اعتقاد را ندارید که در مراحل گزینش مسئولان مدارس باید مراحلی هم مانند تست سلامت روانی و جنسی آنها وجود داشته باشد؟
به هر حال چنین گزینشهایی در حال حاضر وجود دارد. اگر نبود که چنین اتفاقاتی یکی دو مورد نبود.
* خب همین به قول شما یکی دو مورد، آن هم در یک بازه زمانی کوتاه، چرا باید اتفاق بیفتد؟
به هر حال، تصادف رانندگی در کشور اتفاق میافتد، نمیتوان گفت راهنمایی و رانندگی کارش را نمیکند. نُرم حوادث اجتماعی، در یک حدی طبیعی است.
* اما آیا این حق کسانی است که قربانیان این افرادند که اتفاقی که برایشان افتاده، انکار شود یا تهدید شوند و آنطور که لازم است، پروندهشان پیگیری نشود؟
رسانهای کردن، پیگیری و آموزش سه موضوع متفاوت است. اگر شما به عنوان یک شهروند بگویید که چرا حراست آموزش و پرورش و دیگر قسمتهای این وزارتخانه این موضوع را پیگیری نکرده، حق دارید، ولی وقتی این اتفاق نیفتاده و ما پیگیر این موضوعیم، این حرف بهجا نیست.
* ولی پدر یکی از بچههایی که معاون مدرسه او را آزار داده، در مصاحبهای که با انجمن حمایت از حقوق کودکان کرده، گفته حراست کل آموزش و پرورش به او گفته این موضوع را لازم نیست پیگیری کند و چنین اتفاقهایی در آموزش و پرورش میافتد.
منظور کسی که در حراست بوده و این حرف را زده، این بوده که این موضوع را رسانهای نکند، نه چیز دیگری. معلوم است، ما ایرانیایم و دوست نداریم وقتی یکی دو اتفاق اینچنینی در تهران میافتد، در رسانههای خارجی پخش شود. در حالی که در کشورهای غربی روزی ۵ مورد از این اتفاقات میافتد و آنها اجازه نمیدهند کسی خبردار شود. به هر حال کشور ما کشوری اسلامی است و به همین دلیل هم هست که چنین اتفاقاتی در ایران کم است. وقتی بعضی اشکالات ما را شبکههای خارجی پخش میکنند، غیرت ملی ما کجا رفته است؟ وقتی برای خانوادهای مشکلی پیش میآید، دوست ندارند در رسانهها مطرح شود ولی دوست دارد یک فرد محرم با او صحبت کند و تا زمان به نتیجه رسیدن پرونده، او را یاری کند. رسانهای کردن پدیدههای منفی نه در کشور ما که در همه کشورهای دنیا پسندیده نیست ولی آسیبشناسی چرا.
* حالا جدا از بحث رسانهای شدن این موضوع، آیا شما به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش این قول را به بچههایی که آزار جنسی دیدهاند میدهید که آنها را رها نکنید؟
بله، همین الان هم این موضوع در حال پیگیری است و آموزش و پرورش در اینباره مدعی است. اداره کل آموزش و پرورش تهران مدعی مجازات این مجرمان است و به دادگاه شکایت برده.
* غیر از پیگیری حقوقی، برای خود بچهها و خانوادههایشان هم در نظر دارید کاری انجام دهید؟
بله، این بچهها در حال حاضر نیاز به خدمات روانکاوی و توانبخشی دارند. این موضوعی است که پیش آمده و خاطیان هم باید به اشد مجازات برسند. آموزش و پرورش هم از همان روز اول ابلاغیههای آنها را لغو کرد و پیگیریهای حقوقی را هم انجام میدهد. از طرف دیگر خیلی سریع برای تغییر نیروهای انسانی این دو مدرسه اقدام شده.
* مدیر مدرسه شهرک دانشگاه در منطقه ۹ هنوز مشغول به کار است یا عزل شده؟
معاون مدرسه که خاطی بود همان روز اول دستگیر و عزل شد و مدیر هم با اینکه مقصر نبود و اشتباهش این بود که این موضوع را نفهمیده و کشف نکرده بود، عزل شد.
* در حال حاضر در پرونده مدرسه شهرک دانشگاه تهران، دقیقا چه تعداد دانشآموز درگیرند؟
تعداد آنها را نمیتوانم اعلام کنم.
* تعداد ۶ نفر که اعلام شده. غیر از آنها چند نفر؟
خب اگر میدانید، میدانید دیگر؛ پرسیدن ندارد! این پرونده حکم قضایی میخواهد و نمیتوان حالا جزئیات آن را اعلام کرد. وقتی این موضوع اثبات شد، جزئیات آن هم اعلام میشود.
* نام این مدرسه چیست؟
نام مدرسه دقیقا خاطرم نیست ولی در گزارشی که دارم نام مدرسه قید شده است. موارد این شکلی را ما در آموزش و پرورش منطقه حل میکنیم و همهاش مربوط به وزارتخانه نیست. به نظر من خانوادهها نباید این موضوع را به هیچوجه بیش از این رسانهای کنند و باید برای حل مشکلات بچهها پیگیری حقوقی و مشورت روانشناسی کنند. اگر این بچهها در معرض رسانهها قرار گیرند، دردشان رفع نمیشود و دیگر قابل علاج نیستند. اگر حالا هم یک روانشناس این بچهها را ببیند، اولین حرفی که میزند این است که باید آنها را به یک مکان ناشناس برد.
* خب این ادامه همان فرهنگ ایزوله کردن و پنهانکاری است. این بچهها چون آموزش لازم را ندیده بودند، بدن خود و حق بر بدنشان را نمیشناختند و کسی در اینباره با آنها حرف نزده بود، حتی نمیدانستند معاون مدرسه با آنها چه کار میکند. به نظر شما جدا کردن این بچهها از بقیه، آن هم بعد از این اتفاق تلخ، کار درستی است؟
بخشی از آموزش دست والدین است و بخشی دست آموزش و پرورش است و هر دوی اینها باید این آموزشهایی را که لازم است به بچهها بدهند.
* با توجه به اتفاقات اخیر، آیا شما در معاونت پرورشی برنامهای ندارید که در قالب جزوه، این مسائل و اینکه بدن بچهها چیست و حق بدن آنها چیست آموزش بدهید یا با دفتر تالیف کتب درسی در اینباره مذاکرهای نکردهاید؟
ما دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی داریم که برای آسیبهای محرمانه و آشکار برنامه دارد. ولی موضوع اینجاست که اگر پوشش این برنامهها صد در صد هم باشد، باز آسیب پیش میآید. آسیب اجتماعی وجود دارد که ما شناخت آسیبها را درس میدهیم وگرنه نمیدادیم.
* ولی در کتابهای درسی مسائل مربوط به آسیبهای اجتماعی مانند همین آزار و اذیتهای جنسی آموزش داده نمیشود یا این آموزشها خیلی کم است.
ببینید! کشور ما جمهوری اسلامی ایران است؛ نه غربی است و نه اروپایی. هزار جا مدعی آموزشهاییاند که ما در مدارس میدهیم. مثلا سازمان پژوهش چند وقت پیش درباره پیشگیری از ایدز به میدان آمد و شروع به دادن آموزشهایی کرد ولی بلافاصله صدای خیلیها از نقاط مختلف بلند شد و گفتند یعنی چه و چه دلیلی وجود دارد که چنین آموزشهایی وجود داشته باشد. بنابراین اینطور نیست که مثلا ما آموزشهای مربوط به حق بدن دانشآموزان را در جزوههایی چاپ کنیم و به تیراژ میلیونی هم برسانیم و بتوانیم راحت کارمان را پیش ببریم. از نظر من این بیشتر از آنکه به آموزش و پرورش مربوط باشد به فضای اجتماعی ما مربوط است.
* ولی بچهها ۱۲ سال تأثیرگذار زندگیشان را در اختیار آموزش و پرورشند. چطور میتوان گفت آموزشهایی اینچنینی به آموزش و پرورش مربوط نیست؟
این یک واقعیت است که نمیتوان همه مسائل را در جمع آموزش داد. مثلا آموزش مسائل مربوط به بلوغ و ... در وهله اول به عهده خانوادههاست. من یادم میآید به ژنو رفته بودم، وارد یک دبیرستان مختلط شدم و به مدیر گفتم این بچهها سیگار میکشند و ...، آیا شما به آنها آموزش نمیدهید؟ او گفت نه، ما با آنها کار نداریم، با خانوادههایشان کار داریم. مسائل تعلیم و تربیت، پیچیده است و نمیتوان همه نوع آموزشی را به همه و در هر سنی داد. نمیتوان در یک کلاس ۴۰ نفره ابتدایی، معلم وارد شود و بگوید بچهها من امروز میخواهم به شما بگویم حق بدن شما چیست. یکی ممکن است بداند، یکی ممکن است خانوادهاش سنتی باشد و برود خانه بگوید معلممان چنین چیزی گفت، فردا پدر و مادرش میآیند و در مدرسه را گِل میگیرند. اینطور موارد را در کشور ما نمیتوان به راحتی آموزش داد. در خیلی از کشورهای خارجی هم نمیتوان به راحتی مسائل جنسی را آموزش داد. باید این مسائل برای خانوادهها، دختران در سن ازدواج و ... طبقهبندی شود.
* ولی همین آموزش برای خانوادههای دانشآموزان هم در حال حاضر وجود ندارد. آیا مثلا انجمن اولیا و مربیان بالاخره میخواهد از لباس فعالیتهایی مانند جمع کردن کمک مالی برای مدارس بیرون بیاید و فعالتر کار کند یا نه؟ شما برنامهای برای فعالتر کردن این انجمن ندارید؟
من با شما در اینباره همعقیدهام. من میپذیرم که ما باید در حوزه آموزش خانوادهها و هشدار پدر و مادر فعالتر باشیم. مادر اولین کسی است که اگر باهوش باشد باید در خانواده مسألهای برای فرزندش به وجود آمد، متوجه شود. این آموزشها باید ویژه باشد. مثلا مسائل ازدواج را نمیتوان در کتابهای درسی دختران و پسران آورد. در کجای دنیا چنین اتفاقی میافتد؟ بعضی از آموزشها در آستانه ازدواج است و جایش در دبیرستانها نیست. مثلا در بعضی کشورها، کسانی که میخواهند ازدواج کنند باید یک دوره آموزشی ۱۵ ساعته را بگذرانند و بعد گواهی ازدواج میگیرند ولی این آموزشها در حال حاضر در کشور ما به صورت شکلی در آمده.
* که همین آموزشهای شکلی هم حالا در حال کمرنگ شدن است یا در مجلس حرف از حذف آن است.
به هر حال جای این آموزشها در مدرسه نیست و باید فکر دیگری برای آن کرد. اینها آموزش خانواده میخواهد. من هم موافقم که فعالیتهای انجمن اولیا و مربیان به جمع کردن کمک مالی محدود شده در حالی که دادن این آموزشها به خانوادهها، وظیفه آن است. مثلا شما ببینید چرا این اتفاق آزار و اذیت جنسی در مدرسه علوی و رفاه نیفتاده؟ چون در این مدارس آموزش خانوادهها به صورت پایه به پایه وجود دارد. ما در این زمینه ضعف داریم و نیازمند توسعه آموزشی هستیم. من قبول دارم که ما باید آموزش را بهویژه در دوره ابتدایی بین خانوادهها ببریم و مسائل مربوط به حق بدن و بلوغ را به آنها آموزش دهیم تا به بچهها منتقل کنند. در فرهنگ ما که فرهنگ دینی است و افراد مختلفی در اینباره تصمیم میگیرند، موضوع باید سنجیده شود. مثلا نمیشود وزارت بهداشت جزوهای را منتشر کند و بگوید بچهها باید آن را بخوانند چون با ۱۰ جای دیگر باید هماهنگ شود.
* اینطور هم که به نظر میرسد این هماهنگیها بسیار سخت است و شاید هیچوقت اتفاق نیفتد.
نمیتوان به این اندازه هم ناامید بود.
* خب اگر اینطور است چرا جزوههای پیشگیری از ابتلا به ایدز، دوباره به مدارس برنمیگردند؟
من با آن جزوهها مخالف بودم. آموزش، تبلیغات نیست که برایش جزوه چاپ و پخش کنیم. من میگویم که اگر این آموزشها حسابشده نباشد ممکن است خطاهای جنسی را به دانشآموزان آموزش هم بدهد و تولید خطا کند.
* ولی در همه این سالها به دلیل همین آموزشهایی که به بچهها داده نشد و پنهانکاری شد، خیلیها بیشتر دچار خطا شدند و موقع ازدواجشان مشکل پیدا کردند. خب چرا وقتی فعالان اجتماعی زیادی وجود دارند که اعلام میکنند بهطور رایگان به بچهها آموزش میدهند، این آموزشها وجود نداشته باشد؟
من معتقدم در این حوزه علاوه بر آموزش خانوادهها باید در دانشگاه فرهنگیان و کتابهای درسی و متون آموزشی و پرورشی تجدیدنظر جدی درباره مسائل روز کنیم.
* سالهاست که ایران به کنوانسیون حقوق کودک پیوسته و دولت موظف است مفاد آن را به بچهها آموزش دهد. فکر نمیکنید دیگر وقت آن است که این اتفاق در ایران بیفتد؟
بله، موافقم. کنوانسیون حقوق کودک در پیشنویس منشور حقوق شهروندی و دانشآموزی آمده و در سه قسمت حقوق اساسی، آموزشی و حمایتی این مسائل مطرح شده است.
* منتقدان معتقدند سالهاست که فعالیت معلمان پرورشی نمایشی شده و کارآیی چندانی در مدارس ندارند. آیا برای بهروز کردن اطلاعات آنها و کارآمدترکردنشان برنامهای ندارید؟
بله، محور برنامه سال ۹۳ ما پرورش است و راه آن هم بهروزرسانی اطلاعات معلمان پرورشی و مشاوران است.
* درباره آموزش مسائل جنسی به آنها هم برنامهای دارید؟
بله، ولی به معلمان پرورشیای که مادر یا پدر باشند این آموزشها را میدهیم، نه کسانی که مجردند. اشکال ما این است که آدمهایی به این آموزشها وارد میشوند که خودشان متوجه این مسائل نیستند.
جام جم سرا: در این اختلال، فرد دچار انقباضات غیرارادی میشود که این واکنشها حتی هنگام معاینات پزشکی نیز رخ میدهد و در نتیجه وی نمیتواند رابطه جنسی با همسر خود برقرار کند. این اختلال اغلب زنان با تحصیلات بالا و دارای طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا را گرفتار میکند.
در این اختلال خود زن ممکن است از داشتن ارتباط با همسرش امتناع نکند و از لحاظ فکری با این پدیده در تعارض نباشد و تمایل به برقراری رابطه داشته باشد، اما ناخودآگاه اجازه انجام عمل جنسی را به شریک جنسی خود نمیدهد.
علل مختلفی میتواند واژینیسم را ایجاد کند که از آن جمله میتوان به یک حادثه جنسی نامطلوب، تجاوز به عنف، کثیف دانستن رابطه جنسی، عفونتها و خواندن داستانهایی در خصوص تجاوز به عنف اشاره داشت. احساس گناه ناشی از انجام رفتار جنسی با همسر نیز میتواند عامل تشدیدکننده برای این اختلال باشد.
علاوه بر آن ترسی که زن از داشتن ارتباط جنسی دارد نیز میتواند از لحاظ روانی این اختلال را شدت دهد. معمولا اولین بار که این اختلال تشخیص داده میشود در معاینات پزشکی یا اولین ارتباط با شریک جنسی و همسر دیده میشود و فرد به صورت ناخودآگاه از داشتن ارتباط امتناع میکند و اسپاسمهای ناگهانی در عضلات او اتفاق میافتد.
این اختلال تبعات روانی و جسمانی مختلفی را در زوجها ایجاد میکند. از لحاظ فیزیولوژیک زنان مبتلا علاوه بر انقباض دچار لرزش، تعرق و تغییر آهنگ تنفس میشوند و از لحاظ شناختی نیز افکار منفی به آنها هجوم میآورد و در نهایت ترس آنها شدت یافته و پاسخهایی که از لحاظ رفتاری ارائه میکنند حاکی از ترک رابطه و گریستن و پرخاش است.
زنانی که مبتلا به این اختلال هستند بشدت در اعتماد به نفسشان مشکل ایجاد میشود. آنها خود را یک شریک جنسی ضعیف میدانند. این اختلال میتواند از ابتدای رابطه ایجاد شود یا این که فردی که سالم بوده پس از چند سال به دلیل حادثهای تلخ دچار واژینیسم شود.
اولین نکته برای درمان واژینیسم علاوه بر درمانهای فیزیولوژیک این است که باید توجه داشت اولا این اختلال ارادی نیست و دوم این که درد و ترس از داشتن آمیزش واقعا در فرد وجود دارد و ایفای نقش نیست. برای درمانهای شناختی باید ابتدا متن افکار فرد در خصوص آمیزش جنسی شناسایی شود. سپس روی خطاهای شناختی تمرکز شود.
چنانچه تکنیکهای آرامسازی به فرد آموزش داده شود میتوان در حین درمانهای شناختی از روشهای آرامسازی تدریجی عضلانی نیز بهره برد. این اختلال قابل درمان است و خطاها و باورهای غلطی که فرد طی سالها درباره رابطه جنسی داشته باید به چالش کشیده شود و علاوه بر آن بازبینی فیلمهای آموزشی زایمان طبیعی در کنار روانشناس نیز میتواند به ارتقای اطلاعات فرد در خصوص آمیزش کمک کند. درمانهای گام به گام و همراهی مداخلات شناختی و دکتر زنان و کمک به معاینه بدون درد به درمان این اختلال کمک میکند.(دکتر مهرنوش دارینی/روانشناس و مشاور)
جام جام سرا: در این راستا معاون وزیر ورزش و جوانان از پخش هفت هزار پرسشنامه در مدارس خبر داد که بر اساس آن آمار ناراحتکنندهای در مورد روابط دختران و پسران زیر سن هیجده سال به دست آمده است.
آنچه باعث نگرانی معاون وزیر ورزش و جوانان کشور شده است؛ افزایش سه برابری این روابط و کاهش سن بروز آن، زمان شروع رابطه که به دوران تحصیلی راهنمایی رسیده و نوع رابطه که از نوع عاطفی به جنسی تغییر شکل داده و در نهایت ارتباط همزمان با چند نفر است که در میان دختران و پسران در سنین مدرسه دیده میشود.
اگر مهار نشود، در آینده جایگزین نهاد خانواده خواهد شد
به نقل از مهرخانه، دکتر محمدتقی کرمی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است: مسئلهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که روند روابط دختر و پسر در حال حاضر به سمتی پیش میرود که اگر مهار نشود، ممکن است در آینده این روابط جایگزین نهاد خانواده شود و البته این بحران جدیتر از آن است که حکم شرعی نادرست بودن روابط با نامحرم زیر پا گذاشته شود.
ایجاد دورهگذار پیش از ازدواج با افزایش روابط میان جوانان
وی همچنین بر ایجاد دورهگذار پیش از ازدواج با افزایش روابط میان جوانان تأکید کرده و میگوید: برخی جوانان تا زمان تشکیل خانواده، دوره گذاری را برای خود تعریف میکنند که در آن به روابطی خارج از چارچوب خانواده و در قالب روابط دختر و پسر روی میآورند.
به رغم محرمانه بودن آمارها باید به متولیان امور جوانان و خانواده متذکر شد که حساسیت موضوع روابط میان دختران و پسران به حدی است که ضروری است خانوادهها و مسئولین آموزش و پرورش از تبعات این نوع از روابط و حتی میزان فراگیری آن در میان نوجوانان و جوانانِ جامعه مطلع شوند |
از نظر این استاد دانشگاه ادامه روند روابط دختر و پسر در طولانیمدت، ابعاد وجودی خانواده را کوچکتر خواهد کرد؛ یعنی ممکن است روابط دختر و پسر از سنین نوجوانی تا سن 25 سالگی و حتی 35 سالگی ادامه داشته، و یا مانند مدلهای غربی تا چهل سالگی و آستانه پیری امتداد یافته و تازه بعد از آن ازدواج کنند.
در بحث از ارتباط همزمان با چند نفر در میان جوانان باید توجه داشت که تنها بحث تنوع طلبی مطرح نیست، بلکه سبکی از زندگی است که ساختارها ی جامعه را زیر سؤال میبرد؛ تنوعطلبی به سبک امروزی، بهگونهای است که هر چه فرد به سمت اعمال غیرمشروع پیش میرود، بیشتر احساس لذت میکند.
تغییر سبک روابط میان دختران و پسران از سه جهت: سن، نوع رابطه، فراوانی رابطه در میان جوانان
به نظر میرسد با تغییر مدل این نوع از روابط مواجه هستیم. این تغییر مدل اولاً بر اساس سن روابط است که در حال حاضر بر اساس گزارشهای آموزش و پرورش 40 درصد از دانشآموزان رابطه با جنس مخالف را از 14 سالگی شروع کردهاند، ثانیاً نوع روابط است که از نوع عاطفی به جنسی تغییر شکل داده است و ثالثاً افزایش آمار روابط میان دختران و پسران است.
باید توجه داشت در بحث از روابط دختر و پسر، نفس ارتباط موضوعیت دارد. از اینرو میتوان در مورد آمار روابط دختران و پسران، به روابط آنها در فضای مجازی نیز اشاره کرد. فراگیری فضای مجازی و استفاده از ابزارهای ارتباطی که امکان چت و تشکیل گروههای دوستانه را برای جوانان فراهم میآورد از سویی و از سوی دیگر امکان برخورداری از تلفن همراه و اینترنت در سنین نوجوانی، میتواند بر افزایش آمار این نوع از روابط تأثیرگذار باشد.
فضای مجازی امکان برقراری روابط جنسی را فراهم می کند
همچنین با توجه به اینکه امکان کنترل فضای مجازی از سوی والدین وجود نداشته و یا احتمال کنترل بسیار کم است، حتی در بحث از روابط جنسی میان دختران و پسران، این فضا امکان برقراری این نوع از روابط را برای آنها فراهم میکند.
از اینرو به رغم محرمانه بودن آمارها باید به متولیان امور جوانان و خانواده متذکر شد که حساسیت موضوع روابط میان دختران و پسران به حدی است که ضروری است خانوادهها و مسئولین آموزش و پرورش از تبعات این نوع از روابط و حتی میزان فراگیری آن در میان نوجوانان و جوانانِ جامعه مطلع شوند.
بدون شک تغییر سبک زندگی جوانان در آینده، نهاد خانواده، حفظ ارزشهای اسلامی و سلامت جامعه را با مخاطره روبهرو خواهد ساخت. از اینرو برنامهریزی هدفمند در جهت پرکردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان، آگاهسازی آنها از پیامدهای اجتماعی، خانوادگی و معنوی این روابط، در جهت حفظ خانواده ضروری است.
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.