چند پیشنهاد مطرح کردم و جملگی را دربست پذیرفتند و به اجرا درآوردند. خودشان هم البته ایدههای نابی داشتند. تصاویری که میبینید، نشاندهندهٔ پنج ابتکار ارزشمند محیط زیستی «فرزانه» و «عارف» در شادمانههای نخستین روز وصلشان است:
پنج ابتکار مذکور نیز اینهاست:
۱- معرفی برخی از ظرفیتهای گردشگری استان کرمان با تاکید بر جاذبههای طبیعی و تاریخی بکر و کمتر شناخته شده استان با استفاده از تابلوهای عکاسی در مسیر ورود مدعوین به تالار.
۲- آزادسازی دو کبوتر و بازگرداندن آنان به آغوش طبیعت.
۳- جلوگیری از ریخته شدن خون حیوانی بیگناه (گوسفند) به عنوان قربانی در شب اول زندگی مشترک.
۴- کاشت دو نهال درخت سرو در اتوبان هفت باغ علوی در نزدیکی تندیس هفتمین گردهمایی راهنمای گردشگری ایران.
۵- طراحی شعار Responsible tourism based on Global peace بر روی کیک ازدواج.
درود بر فرزانه و عارف نجفیپور عزیز؛ باشد که بخت بلندتان همواره با رنگ سپید و سبز، همآغوش بماند. (محمد درویش/زیست بوم)
289
چند سال پیش یکی از بازیهای استراتژیک به شدت مشهور شد و خیلیها را درگیر خودش کرد؛ تراوین! حالا بازیهای Candy Crush و Clash of Clans خواب و خوراک را بر خیلیها حرام کرده! خیلی از بازیکنان مجبور میشوند تا نیمه شب بیدار بمانند و مراقب مایملک مجازیشان باشند! البته اگر شاغل هستید و کار ثابتی دارید، احتمالا کمتر فرصت انجام چنین بازیهایی را دارید اما حالا که حداقل 13 روز تعطیلی نوروزی پیش رویتان است، مواظب باشید در دام اعتیاد به این بازیها نیفتید!
نکند پرخاشگر شوید!
وقتی در مورد بازیهای رایانه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات صحبت میکنیم، همیشه باید به این نکته توجه کنیم که اولین تفاوت این بازیها با بازیهایی که در آنها مشارکت فیزیکی داریم این است که فرد یک گوشه مینشیند و با یک اکسسوری یا وسیله بازیاش را پیش میبرد و گاهی عامل سرعت، گاهی واکنش سریع و گاهی واکنشهای دیگر در این بازیها دخیل است. بازیهای استراتژیک به 2 گروه تقسیم میشوند؛ یکی بازیهایی که طراحی نوینی دارند که در نهایت هیچ عامل خشونتی در آن دخیل نیست؛ بازیکن فقط با تفکر و برنامهریزی، تلاش میکند به سود و منافع بیشتری برسد و رفتارهای مخرب و آسیبزننده در این بازیها وجود ندارد. حتی اگر در این بازیها کسی یارگیری کند و از دیگران همفکری بگیرد، به نوعی ذخیره کردن انرژی و نیروست. متاسفانه تعداد این بازیها در بازار کم است، اما در گروه دیگری از بازیهای استراتژیک معمولا رفتارهای مخرب دیده میشود. رفتارهایی که شاید به نظر چندان مهم نباشند؛ مثلا بازیکن برای پیشبرد اهدافش فکرهایی میکند و تصمیمهایی میگیرد اما در انتها وقتی نگاه میکنیم، الگوهای رفتارهای پرخاشگرانه یا الگوهای تجاوز به حقوق دیگران به وضوح در این بازیها دیده میشود.
این موضوع را باید در ذهن داشته باشیم؛ زمانی که الگوی رفتارهای مخرب در بازیکنان آموزش داده میشود، این الگوهای رفتاری بهصورت کاملا خودکار در گونههای رفتار فرد فعال میشود. مطالعات مختلف نشان دادهاند افرادی که در بازیهایی شرکت میکنند که الگوهای پرخاشگرانه در آنها وجود دارد، الگوی رفتاری پرخاشگرانه را دریافت میکنند. این موضوع اولین نکته قابلتوجه در مورد بازیهای استراتژیک است.
آنلاینها، اعتیادآورترند!
نکته بعدی این است که بعضی از این بازیها آنلاین هستند و برخی دیگر نه! برخی بازیهای استراتژیک به صورت انفرادی و بدون نیاز به اینترنت انجام میشوند، بنابراین دیگران از نوع بازی فرد آگاه نمیشوند و او نیازی به رقابت و کار گروهی ندارد در نتیجه ممکن است عواملی مثل اعتراض والدین یا همسر مانع از ادامه یافتن بازی برای طولانیمدت شود. در این شرایط فرد میتواند با خیال راحت بازیاش را که مبتنی بر نرمافزار است، تا هرجا که پیش رفته، ذخیره و رهایش کند، بنابراین احتمال اعتیاد به این نوع بازیها کمتر میشود، اما در بازیهایی که آنلاین و بهصورت گروهی انجام میشود، عامل زمان دست فرد نیست و توسط گروه مشخص میشود، در نتیجه اگر فرد بخواهد از بازی خارج شود، احساس میکند چیزی را از دست خواهد داد.
فضای رقابتی حاکم بر این بازیها 2 نوع است؛ یکی رقابت با همگروهیها و دیگری رقابت با سایر گروهها. این میزان رقابت باعث میشود بازیکنان دیرتر فضای بازی را ترک کنند و همین امر باعث تداوم این فعالیت خواهدشد. وقتی احساس میکنیم مخاطبهای زندهای داریم که شاهد فعالیت ما هستند و باید آنها را در بازی شکست بدهیم، خشم و تهاجم افزایش مییابد.
چرا معتاد ارتباط آنلاین میشویم؟
باید به این نکته توجه کنیم که این بازیها محدودیت و انتها ندارند! بازیکن روی هر گزینهای که کلیک کند، با داستانهای متفاوتی روبرو و به این ترتیب حس کنجکاوی او تحریک میشود و اگر گزینههای مختلف موجود در بازی را امتحان نکند، احساس ناتمامی میکند؛ انگار وظیفهای داشته که ناتمام رها کرده یا حتی حس میکند حجم زیادی از چیزهایی که میتوانسته به دست بیاورد، از دست داده!
همین موضوع باعث تکرار رفتار و اعتیاد میشود. نکته دیگر اینکه وقتی این بازیها را در فضای مجازی انجام میدهیم، از آنجا که هیچ دامنه محدودی وجود ندارد، با هر اقدامی با یک پاسخ یا واکنش جدید روبرو میشویم؛ فرض کنید در یکی از همین بازیها، ساعت 2 نیمه شب، تعداد خاصی نیرو را برای جنگ به یکی از دهکدهها میفرستید و پیروز میشوید یا میتوانید غنیمت جنگی زیادی به دست آورید و دهکدهتان را گسترش دهید.
زمانی میتوان گفت بازیهای رایانهای آنلاین و گروهی، بخشی از تفریحات سالم است که فرد معیارهایی مطابق با قواعد و قوانین سلامت تعریف و مطابق با همان معیارها در چنین فعالیتهایی شرکت کند |
به این ترتیب شما در نتیجه استراتژی برگزیده خود، یک بازخورد مثبت و یک پاداش دریافت کردهاید. پس رفتار را تکرار میکنید تا پاداش بیشتری بگیرید و این روند ادامه پیدا میکند و به اعتیاد منجر میشود.
ببرید یا ببازید، معتاد میشوید!
اگر در یک بازی آنلاین بهدلیل یک استراتژی اشتباه شکست بخورید، این موضوع مانع از رفتار اعتیادی نمیشود! بلکه برای جبران شکست قبلی فعالیتهای دیگری انجام میدهید تا بالاخره به نحوی پیروز شوید و در نهایت باز هم اعتیاد پیش میآید، بنابراین فرد چه ببرد و چه ببازد، به بازی معتاد میشود و این دقیقا همان است که در اختلالی بهعنوان «اختلال قماربازی» رخ میدهد.
کسانی که قمار میکنند، سرمایه اندکی را به بازی اختصاص میدهند. اگر سرمایه اندکشان از دست برود، خشمی در آنها ایجاد میشود و تلاش میکنند سرمایه از دست رفته را بازیابند و طی همین تلاش است که برد یا باخت مجدد را تجربه میکنند و این چرخه اعتیادی شکل میگیرد و ادامه پیدا میکند. اگر هم برنده شوند و سرمایهشان افزایش پیدا کند، یعنی پاداش گرفتهاند پس همین کار را برای کسب پاداش و پاداشهای بیشتر تکرار میکنند و باز همان چرخه اعتیادی پیش میآید. این موضوع در بازیهای آنلاین هم دیده میشود.
آیا باید بازی را تعطیل کنیم؟
باید یک قاعده کلی برای خودمان تعریف کنیم تا درگیر اعتیاد به این بازیها نشویم و آن، قاعده زمان است. به این ترتیب فرد در طول 24 ساعت، زمان مشخصی را تعریف میکند تا بیشتر از آن برای بازی وقت نگذارد. توصیه جدی این است که افراد برای بازی مداوم، بیش از 30 تا 45 دقیقه زمان صرف نکنند چراکه این نوع بازیها و این نوع تمرکزها، تاثیراتی بر دید کلی انسان و نیز عملکرد برخی از مناطق مغز دارد و اگر بازیهای سرعتی باشند، بر پردازش سریع مغز اثر میگذارند و فرد را با برخی مشکلات روبرو میکنند.
بیشتر از 2 ساعت، هرگز!
فراموش نکنید که بیش از زمان گفته شده برای بازیهای رایانهای بهخصوص بازیهای آنلاین و گروهی وقت نگذارید؛ در ضمن نهایت فرصتی که برای چنین بازیهایی بهعنوان تفریح روزانه اختصاص میدهید، نباید از سقف 2 ساعت بیشتر شود. که اگر اینطور شد، در معرض شیوه زندگی ناسالم و کمتحرک قرار میگیرید متعاقب آن با خطر چاقی، مشکلات متابولیسمی، آسیبدیدگی روابط اجتماعی، به خطر افتادن سیستم خانواده، کاهش رابطه با همسر، فرزندان و والدین، کاهش تمایل به ورزش و بازیهای فیزیکی و در نهایت کسالت روبرو خواهید شد.
زمانی میتوان گفت بازیهای رایانهای آنلاین و گروهی، بخشی از تفریحات سالم است که فرد معیارهایی مطابق با قواعد و قوانین سلامت تعریف و مطابق با همان معیارها در چنین فعالیتهایی شرکت کند.
فراموش نکنیم که برخی الگوهای شخصیتی مستعد رفتارهای اعتیادی هستند. به همین علت افراد با چنین الگوهای شخصیتی، باید بیشتر از دیگران مراقب باشند که گرفتار اعتیاد به بازی (و هر نوع اعتیاد دیگری) نشوند. از جمله شاخصههای چنین افرادی این است که وقتی به یک فعالیت (هر چه که باشد) گرایش پیدا میکنند، نمیتوانند این فعالیت را رها کنند، بهطوری که انجام آن فعالیت بخشی از زندگی روزمرهشان میشود. (دکتر مهرداد کاظمزاده عطوفی - روانشناس بالینی/ زندگی مثبت)
گاهی خود همسران هستند که به صورت غیرمستقیم والدین را به دخالت کردن در زندگیشان دعوت میکنند. در واقع برخی همسران بیشتر در معرض دخالتهای اطرافیان هستند. خصوصیات شخصیتی و رفتاری آنان باعث میشود دیگران و به ویژه والدیشان نتوانند به این افراد اعتماد کنند و در نتیجه تصور میکنند بهتر از آنان صلاحشان را تشخیص میدهند.
همسران میتوانند با به کار گیری روشهایی از میزان دخالت والدین در زندگی مشترکشان بکاهند. در اوایل ازدواج معمولاً خانوادهها هنوز اطمینان لازم را به همسران جوان پیدا نکردهاند، در نتیجه ممکن است بیشتر دخالت کنند؛ که البته در طول زمان و با پیدا کردن اطمینان تا حد بسیاری این دخالتها میتواند کاهش یابد.
در ابتدای ازدواج همسران معمولاً حساسیت بیشتری دارند، چرا که خودشان هم میدانند هنوز به اندازه کافی مستقل نشدهاند و در نتیجه، به صورت ناخودآگاه، هر لحظه منتظرهستند اطرافیان برایشان تصمیم بگیرند و به نوعی در زندگی آنان دخالت کنند البته این موضوع در افرادی که در سنین پایین ازدواج کردهاند، بیشتر دیده میشود.
همسرانی که برای کوچکترین کاری با والدین خود مشورت میکنند به صورت غیر مستقیم از خانوادههای خود برای دخالت کردن در زندگی مشترکشان دعوت میکنند. این همسران در کوتاه مدت غالباً نمیتوانند تغییری در وضعیت خود ایجاد کنند؛ چرا که این موضوع علاوه بر اینکه برایشان عادت شده است، به مسائل دیگری نیز بر میگردد. از جمله اینکه این همسران غالباً از مهارتهای مهمی چون مهارت حل مسئله آگاه نیستند و در نتیجه اگر هم بخواند به خودشان فشار بیاورند که کمتر با والدین خود تماس بگیرند، ممکن است تصمیمات اشتباهی بگیرند و اعتماد والدینشان را کم کنند.
به این دسته از همسران توصیه میکنم نقطه ضعفهای خودشان را که باعث میشود دائم به دنبال مشورت گرفتن از والدین خود باشند شناسایی و آنها را برطرف کنند.
گاهی اوقات یکی از همسران اعتماد به نفس ضعیفی دارد یا اصلا هر دو آنان دچار این مشکل هستند. این گروه از همسران هر تصمیمی که میگیرند نیاز دارند تایید دیگران را بگیرند و در نتیجه ممکن است به دنبال تماس با مادر، خواهر یا پدر خود باشند. این نقطه ضعف البته احتمال تصمیمات اشتباه را هم میتواند افزایش دهد چرا که افرادی که اعتمادبه نفس ضعیفی دارند غالباً تصمیمات خود را خیلی سریع تغییر میدهند و ممکن است تصمیمی را عملی کنند که چندان به آن نیندیشیده و نقط ضعف احتمالی را شناسایی نکرده باشند.
غالباً این گروه از همسران در مقابل دخالتهای احتمالی دیگران بسیار آسیب پذیرند و اذیت میشوند؛ پس اگر تصور میکنید به این گروه تعلق دارید زودتر برای رفع مشکل دست به کار شوید.
به دلایل گوناگونی ممکن است همسران بعد از ازدواج به خانوادههای پدری خود از نظر اقتصادی وابسته باشند. دانشجو بودن، سربازی رفتن یا زیر بار قسطهای گوناگون قرار داشتن میتواند باعث شود همسران مورد حمایت مالی به صورت ماهیانه و ثابت خانوادههای خود قرار بگیرند. در این وضعیت که خانواده جدید هنوز کاملا مستقل نشده است و به خانوادههای اصلی خود وابسته هستند، احتمال دخالت کردن خانواده بیشتر از شرایط عادی است.
اگر در آستانه تشکیل خانواده هستید و نیازمند کمک دیگران، حتی الامکان سعی کنید این کمک را در یک نوبت دریافت کنید و نه به صورت مستمر و دائمی و اگر هم در حال کمک گرفتن هستید تلاش کنید تا حدامکان زودتر مستقل شوید. (نرگس عزیزی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/ سپیده دانایی)
98
طلاق آسیبهای اجتماعی فراوانی را به جامعه تحمیل میکند که در این زمینه باید به طور جدی در کاهش طلاق در جامعه گام برداشت. برخی از عوامل مخرب براحتی کانون خانواده را فرو میپاشد که عمده این عوامل ریشههای روانشناختی دارد اما به دلیل عدم شناخت عوامل توسط زوجین شاهد افزایش طلاق در جامعه هستیم.
رویاپردازی، آرمانگرایی و بلندپروازی از عوامل مخربی است که متاسفانه تبعات بدی در ایجاد فاصله میان زوجین دارد به طوری کهگاه زوجین با چنین دیدگاه رویایی دیگر جایی برای تحمل مشکلات باقی نمیگذارند. زوجین باید با واقعیات زندگی خود کنار بیایند و در کنار هم در جهت حل مشکلات گام بردارند و به جای آرمان گرایی تلاش کنند زندگی خود را با داشتههایشان بسازند.
بیتوجهی به خواستههای یکدیگر نیز از عوامل مخرب است. زوجینگاه در زندگی مشترک خواستههایی دارند که منطقی و معقول و طبیعی است اما این خواستهها با بیمهری و بیتوجهی طرفین مواجه میشود. زوجین باید فرصتی را برای شناخت نیازها و خواستههای یکدیگر اختصاص دهند و ارزش و بهای کافی به خواستههای یکدیگر بدهند و بیتوجه از کنار آن عبور نکنند.
سکوت و کم حرفی هم از عوامل بسیار مخرب در خانواده محسوب میشود. با وجود مشغلههای زندگی متاسفانه فرصت برای سخن گرفتن و بیان دیدگاهها در زندگی به شدت کاهش یافته و در این میان تلویزیون و یا فضای مجازی بهترین و نابترین فرصتها را برای گفتوگو میان زوجین از میان برده است. سختگیری در زندگی و همچنین سهلگیریهای بیجا نیز از عوامل مخربی است که باید بشدت از آن پرهیز کرد؛ گاهی زوجین در مقابل کوچکترین موضوع سخت گیری بیجایی دارند و یا از کنار یک موضوع مهم و اساسی بیتوجه میگذرند و سهل گیری بیجایی از خود نشان میدهند که هر دوی این عوامل میتواند مخرب باشد.
در ابتدای تشکیل خانواده، زوجین توجه ویژه و خاصی به ظاهر و آراستگی دارند اما به مرور توجه به ظاهر در محیط خانه رنگ میبازد و گاه زوجین تنها بیرون از منزل به آراستگی و وضعیت ظاهری توجه دارند. وقتی قرار است با شخصیت مهمی دیدار و گفتوگو داشته باشیم بهترین نوع پوشش را انتخاب میکنیم و با ظاهری مناسب به ملاقات میرویم این در حالی است کهگاه توجهی به شریک زندگی نداریم و برایمان مهم نیست که با چه نوع ظاهری با او مواجه خواهیم شد این موضوع میتواند عشق و علاقه را تا حدود زیادی از میان ببرد.
حسادتهای بیجا عامل خطرناک و تهدید کننده دیگر است. گاهی این میزان حسادتهای بیجا را از جانب زنان در زندگی میبینیم که به شدت مخرب کننده است و میتواند حتی منتهی به شک و تردید شود باید در مواجهه با عشق و علاقه، منطق را نیز در نظر گرفت.
بیاعتمادی نیز یکی از عوامل مخرب است به طوری که زوجین در مقابل اشتباهات همسر همواره قضاوت نابه جایی از او دارند و به نوعی بیاعتمادی را پیشه میکنند این رویکرد بسیار مخرب میباشد و میتواند خانوادهها را از هم فرو پاشد.
بیاحترامی به خانواده همسر نیز از دیگر عوامل مخرب است. هیچگاه زوجین تلاش نکنند سدی میان همسر و خانواده او باشند بیاحترامی به خانواده همسر نقش مهمی در افزایش اختلافها دارد و میتواند به راحتی زندگی را به سمت طلاق سوق دهد. متاسفانه گاهی بانوان به دلایل مختلف از همسران خود میخواهند که با خانوادههایشان قطع ارتباط کنند؛ باید دانست این روش تنها بیوفایی و بیقیدی نسبت به خانواده را به همسر میآموزد و میتواند در طولانی مدت آثار بدی بر زندگی زناشویی داشته باشد.
بحث و جدل نیز یکی دیگر از عوامل مخرب است تا جایی که زوجین زندگی خود را با دعواها و بحثهای بیمورد مسموم و غیر قابل تحمل میسازند.
فقدان یک برنامهریزی مناسب در زندگی، مقایسه کردن زندگی خود با دیگران، مادی گرایی و تجمل گرایی، گلایه، خستگیهای روحی و جسمی ناشی از مشغلههای فراوان، خودخواهی، دخالتهای بیجای اطرافیان، بینیاز دانستن خود از مشورت با دیگران و غیره از عواملی است که باید به شدت از آنها در زندگی اجتناب کرد. (دکتر جاوید ثمودی - روانشناس اجتماعی)
به نقل از پایگاه اینترنتی یاهو نیوز، در این مطالعه، محققان میزان مصرف شیر را در ۶۰ فرد بزرگسال به مدت یک هفته مورد بررسی قرار دادند و سپس اسکنهای مغزی افراد را بررسی کرده، سطح آنتی اکسیدان گلوتاتیون (glutathione) را که به طور طبیعی در سر تولید میشود، ارزیابی کردند.
این مطالعه نشان داد که سطح glutathione در افرادی که بیشترین میزان مصرف شیر را دارند، بیشتر و در نتیجه خطر ابتلاء به آلزایمر در این افراد کمتر است.
یانگ کوهی استادیار نرولوژی مرکز پزشکی دانشگاه کانزاس گفت: یک تئوری در مورد پیری به نام تئوری رادیکال آزاد، میگوید که استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پیری و ابتلاء به بیماریهای عصبی مرتبط با پیری مانند آلزایمر ایفاء میکند.
گلوتاتیون یک آنتی اکسیدان مهم در مغز است و مشخص شده است که به مبارزه با استرس اکسیداتیو و محافظت از سلولهای عصبی ما کمک میکند. بنابراین، افزایش غلظت گلوتاتیون یک راهکار مهم برای سلامت مغز است.
این مطالعه در مجله American Journal of Clinical Nutrition منتشر شده است. (ایرنا)
30
تا به حال در زندگی زناشویی خود چند بار از زمین و زمان ناامید شدهاید و شروع کردهاید به گله و شکایت؟ چند بار کارد به استخوانتان رسیده و گفتهاید بدتر از این نمیشود؟
خیلی وقتها اشکال از قدمهای خودمان است؛ ما با رفتار و گفتارمان به سمت دره میرویم اما توقع داریم در انتها روی قله کوه خوشبختی ایستاده باشیم!
احمد و فاطمه مثل ما نیستند. احمد از داشتن دست بیبهره است و فاطمه از داشتن پا؛ نه ثروت زیادی دارند و پست و مقام دهانپرکنی؛ با این حال، زندگی برای این زوج، به معنای حقیقی خوشبختی است.
54
مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت اعلام کرد: «ساعت ۱۹ هفتم اردیبهشت ماه مرگ مشکوک در یکی از بیمارستانهای شمال پایتخت در تهران به کلانتری ۱۲۵ یوسفآباد اعلام شد که پس از حضور مأموران در محل مشخص شد که جسد یکی از کارکنان زن بیمارستان که تکنسین اتاق عمل بوده، در داخل سرویس بهداشتی رختکن پرسنل بانوان در طبقه پنجم کشف شده است.
پس از حضور عوامل کلانتری موضوع بلافاصله به اداره دهم پلیس آگاهی اعلام شد و قاضی کشیک نیز در محل حادثه حاضر شد و تحقیقات درباره پرونده را آغاز کرد.
بر اساس گزارش پلیس، مشاهدات کارآگاهان حکایت از آن داشت، زنی ۳۴ ساله که از پرسنل بخش بیهوشی اتاق عمل بیمارستان امام سجاد (ع) بود در سرویس بهداشتی رختکن بانوان جان خود را از دست داده است. پرسنل بیمارستان درباره جزییات این حادثه گفتهاند که ما منتظر متوفی در اتاق عمل بودیم اما با تاخیر چند دقیقهای وی مواجه شدیم و در جستوجو برای پیدا کردنش، وی را در سرویس بهداشتی یافتیم؛ با شکستن در سرویس بهداشتی توانستیم جسد او را بیرون آورده و به اتاق عمل ببریم که در آنجا مشخص شد وی دقایقی پیش فوت کرده است.
مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران اضافه کرده که در این حادثه هیچ گونه جنایتی رخ نداده و فرضیه قتل منتفی است اما تحقیقات برای اطلاع از نحوه مرگ در دست انجام است. (عکس: ایسنا)
سعید صفاتیان میگوید: ما در این زمینه آماری نداریم اما گزارشهای میدانی ما این موضوع را تأیید میکند، حتی افزایش تعداد مراجعهکنندگان به مطبها که در سابقه مصرفشان به «گل» اشاره میکنند، بدون اینکه بدانند مخدر است.
براساس آمارها، یک میلیون و ٣٢۵ هزار نفر فرد معتاد در کشور شناسایی شده است و اکنون ١٠درصد از معتادان را زنان تشکیل میدهند. براساس نظر کارشناسان، آمار زنان مصرفکننده مواد مخدر و روانگردانها در کشور روزبهروز در حال افزایش است.
طبق آمار ستاد مبارزه با موادمخدر، که برگرفته از آمارهای پزشکی قانونی است، ٢٧٩ زن معتاد در سال ٩٣ جان خود را از دست دادهاند که این آمار بسیار نگرانکننده است چرا که نسبت به سال ٩٢ این آمار ٣٣درصد رشد دارد. همچنین در این مدت دو هزار و ۴۶٨ نفر معتاد مرد جان خود را از دست دادهاند که نسبت به مدت مشابه سال قبل سهدرصد کاهش دارد اما آمار مرگومیر زنان با رشد چشمگیری روبهرو بوده است.
چرا میزان مرگومیر در زنان معتاد نسبت به سال قبل آن افزایش چشمگیری دارد؟ صفاتیان در پاسخ به این پرسش، علت افزایش ٣٣ درصدی مرگ زنان معتاد در یک سال گذشته را اوردوز، مراجعه بیشتر به پزشکی قانونی، تمایل بیشتر پزشکی قانونی در مرگ زنان معتاد برای کالبدشکافی، تغییر الگوی مصرف به سمت مواد صنعتی و افزایش ناخالصیها در مواد مخدر میداند.
وی مسائلی چون افزایش شمار مراکز و تنوع مواد مخدر، احساس ایمنی بیشتر توزیعکنندگان مواد روانگردان در آرایشگاهها و سالنهای ورزشی، ضعفهای جسمانی دختران در سنین نوجوانی و گاه نیاز آنها به مصرف بیشازحد را دلایلی بر رشد مرگومیر زنان بر اثر اعتیاد میداند.
دکتر صفاتیان میگوید: از آنجا که تعداد مراکز و تنوع مواد روانگردان و مخدر در میان زنان در چندسال گذشته بیشتر شده است، متأسفانه آمار مصرف این مواد و اعتیاد زنان نیز افزایش چشمگیری داشته است. اغلب دختران ١۶ تا ١٧ ساله گرایش زیادی به موادمخدر و روانگردانها دارند و کمتر مشاهده میشود یک بانوی ۴٠ ساله به این روانگردانها اعتیاد پیدا کند.
دکتر صفاتیان همچنین به توزیع مواد مخدر در آرایشگاهها، سالنها و باشگاههای ورزشی ویژه بانوان اشاره کرده و میگوید: اغلب این مراکز غیر قانونی و غیر مجاز فعالیت دارند اما مکانی برای خرید مواد مخدر دختران جوان معتاد شدهاند. موارد خیلی زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه میکنند و این معاملهای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاهها و آرایشگاههای بیرونق است که بهدنبال سود بیشتر هستند.
وی درباره علل گرایش زنان و دختران به مواد مخدر میگوید:
موارد زیادی ثابت شده که مواد مخدر صنعتی مانند شیشه را با تبلیغ لاغری به زنان و دختران عرضه میکنند که معاملهای پرسود میان مافیای مواد مخدر و گردانندگان باشگاهها و آرایشگاههای بیرونق محسوب میشود |
مشکلات شخصیتی، اضطراب، بیماریهای جسمی، شکست تحصیلی و عشقی و تحتفشاربودن از سوی خانواده یا مسئولیتپذیرنبودن خانوادهها در قبال فرزندانشان از جمله دلایل گرایش زنان و دختران جوان ما به موادمخدر است. این مجموعه عوامل باعث میشود که میزان مصرف موادمخدر بهویژه روانگرانها نیز در زنان بیشتر شود. متأسفانه بسیاری از کسانی که این مواد را مصرف میکنند، در سنین جوانی هستند و اطلاعات درستی از نوع مواد و مضرات آن ندارند و همین موضوع باعث شده که با مصرف زیاد آن، باعث مرگ خودشان شوند. از سویی دیگر به دلیل شرایط جسمانی زنان، عوارض مواد مخدر روی قلب، ریه، کلیه و... آنها بیشتر است و همچنین این زنان به دلیل اقامت در خانه و مشغولبودن به خانهداری و بچهداری اختلال عملکرد را خیلی سریع منتقل میکنند. زنان معتاد در محیطهای اجتماعی زودتر به سمت فساد و فحشا میروند و به این دلیل، احتمال ابتلا به بیماریهای مقاربتی از جمله اچآیوی در زنان معتاد بیشتر از مردان معتاد است.
صفاتیان ادامه میدهد: اکنون بسیاری از خانوادهها نیز ارتباط مرگومیر فرزند خود با مصرف مواد مخدر و روانگردانها را نیز متوجه شدهاند و درصورت مرگ فرزندشان، موضوع را به پزشکی قانونی اطلاع میدهند تا مشخص شود که علت مرگ آنها ناشی از مصرف مواد مخدر بوده یا نه. همین موضوع نیز باعث شده میزان مرگ و میر در میان دختران و زنان از طریق استفاده بیشازحد موادمخدر نیز بیشتر قابل تشخیص باشد.
صفاتیان در ادامه با بیان اینکه برخی بانوان تمایل زیادی برای درمان اعتیاد خود دارند، میگوید: با توجه به اینکه مراکز خاص ترک اعتیاد ویژه زنان در کشور بیشتر شده است، مراجعه زنان نیز رو به رشد است که این موضوع میتواند امیدوارکننده باشد. (شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 07:45
جام جم سرا- (دیدن تصویری که در ادامه آمده ممکن است برای همگان مناسب نباشد). حمله ناگهانی خرس وحشی به جوانی در کوههای اطراف شهرستان ایذه باعث جراحت شدید صورت وی شد. این جوان توانست از دست خرس فرار کند و جان خود را نجات دهد اما ضربه قدرتمند پنجه خرس چهره او را به طرزی دلخراش پاره کرد.
چندی پیش زن و مرد جوانی با مراجعه به دادسرای ناحیه ۱۶ در شکایتی گفتند: دخترمان چند وقتی میشد که کمحرف شده بود و افسردگی گرفته بود. هرچه با او صحبت میکردیم، فایدهای نداشت و علت ناراحتیاش را به ما نمیگفت؛ تا اینکه شب گذشته پس از اصرار فراوان ما گفت که چند وقتی با یک پسر جوان در ارتباط بوده است اما وقتی خواسته این ارتباط را قطع کند، پسر مذکور عکسهایی از دخترمان را به او نشان داده و گفته اگر ارتباطش را با وی قطع کند، این عکسها را همه جا منتشر خواهد کرد.
والدین دختر جوان گفتند: این پسر حتی با تهدید از دخترمان پول میگرفته تا عکسهای خصوصیشان را پخش نکند.
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در این خصوص آغاز شد و در نهایت این پسر جوان از سوی پلیس بازداشت شد و در بازجوییها با اعتراف به جرم خود به ماموران گفت: به دلیل علاقه زیادی که به این دختر داشتم میخواستم از این طریق مانع قطع ارتباط او شوم.
او افزود: قصد آزار و اذیت دختر جوان را نداشتم و فقط میخواستم از او جدا نشوم. برای همین چنین نقشهای به ذهنم رسید.
با اعتراف این پسر وی با قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. (باشگاه خبرنگاران)