هزینه بالای ۱۹ عمل جراحی چارهای برای پدر نگذاشته است؛ پدر کارگری که آگهی فروش «کلیه» خود را بر در و دیوار شهر نصب کرده تا شاید بتواند دختر خردسالش را بدون درد و بیماری کنارش ببیند.
به گزارش مشرق، این روزها شنیدن اینکه هزینه بالای یک عمل جراحی باعث شود تا خانواده ای نتواند عزیزش را روانه بیمارستان کند کم و بیش در بین دوستان و اطرافیان به گوش میرسد.
کسانی که به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینههایی که به قول مسئولان «دیگر کمرشکن نیستند» کمرشان زیر بار هزینه خم میشود و حاضرند نهتنها خانه و فرش زیر پا، بلکه از جان خودشان هم بگذرند و جان خود را فدای بیمارشان کنند تا بلکه چند صباحی هم که شده بیشتر کنارشان باشد.
حکایت، حکایتی واقعی است از فداکاری پدری که حاضر است به خاطر زندگی بخشیدن به دختر 5 سالش از جان خودش بگذرد.
آقای ق. پدر کارگری است که هرچند ابایی از فاش کردن نامش ندارد اما برای اینکه غرورش بیش از این له نشود از عنوان کردنش خودداری می کنیم.
به گفته او دختر 5ساله اش «پریسا» از ابتدای تولد با ناراحتی قلبی سر کرده اما به دلیل هزینه های بالای عملش تاکنون نتوانسته او را درمان کند.
یکبار هم که حالش بسیار وخیم شده در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران بستری می شود اما به دلیل هزینه های بالای عمل، او را به خانه برمی گرداند و چشم امید به دست خیرین، دوستان و فامیل می بندد؛ا میدی که تاکنون به سرانجام نرسیده است.
به گفته پزشکان معالج، «پریسا» باید 19 بار عمل جراحی سنگین شود چون علاوه بر پوسیده بودن رگهای خونی قلب، پنج سوراخ قلب هم باید بسته شوند.
هزینه هر عمل جراحی 15 تا 16 میلیون تومان تخمین زده شده که پرداخت این هزینهها، برای پدر شدنی نیست!
آقای ق. که ناامید از همه جا می شود چاره ای جز فدا کردن جان خود برای فرزندش نمی بیند. او که اکنون در شهر جوانرود کرمانشاه زندگی میکند و آگهی فروش «کلیه» خود را بر در و دیوار شهر نصب کرده تا شاید با فروش کلیه اش بتواند بخشی از هزینه های عمل فرزندش را بدهد.
وی با امیدی می گوید: «بیمارستان هر روز پیگیره و منتظر تماس ماست تا پریسا را برای بستری ببریم اما پولش را ندارم.»
وی ادامه می دهد: « دو بچه دیگه هم دارم که آنها پسرند. یک کارگر سادم که 53 سالمه ولی درآمد آنچنانی ندارم. روزمُزدم و مگه چقدر میتونم دربیارم. دوبارم کمرمو عمل کردم و نمی تونم خیلی کار کنم پس چارهای ندارم جز اینکه کلیهمو بفروشم.»
این پدر از جان گذشته می گوید که بیمه روستایی دارد اما بازهم در پرداخت این هزینه های بالا کمک چندانی نمی کند.
دستآخر هم بعد از خدا باز هم چشم امیدش را به دستان خیرینی می بندد که شاید بتوانند کمکش کنند و فرزند خردسالش را به زندگی عادی برگردانند.
بیمار ناتوان به مددکار اجتماعی بیمارستان مراجعه کند
رضا رضایی مدیرکل بودجه معاونت درمان وزارت بهداشت در این باره به فارس گفت: بعد از طرح تحول سلامت مردم هزینههایی که پرداخت میکنند بسیار کم شده، در بخش بستری 6 درصد و در بخش روستایی 3 درصد شده است. بنابراین هزینهها آن چنان نیست که نتوانند پرداخت کنند یا مجبور به فروش کلیه شوند.
وی ادامه داد: بیمارانی هم که سقف فرانشیز را ندارند بپردازند گفتهایم که به مددکار بیمارستان مراجعه کنند و پس از بررسی انجام شده صفر تا صد درصد تخفیف به آنها تعلق میگیرد.
رضایی گفت: ما چندین سال است که در بخش روانی، سوختگی و صعبالعلاج حمایتهای مالی بسیاری میکنیم گاهی حتی اگر بیمارستان توان پرداخت را ندارد ما به بیمارستان بدهکار میشویم مگر اینکه بیمار به بخش خصوصی برود.
ابلاغ دستورالعمل حمایتی از بیماران نیازمند
وی با بیان اینکه به تمام دانشگاهها دستورالعمل دادهایم که حمایت از بیماران نیازمند را داشته باشند، گفت: ابلاغ شده که اگر بیماری توان پرداخت نداشت پس از بررسی به صورت آبرومندانه به او تخفیف داده شود اما مشکلی که وجود دارد این است که وزارت بهداشت کار بیمه هم انجام میدهد.
رئیس اداره بودجه معاونت درمان ادامه داد: بیمهها گاهی این هزینهها را قبول ندارند مثلاً در بخش مسمومیتها میگویند اگر فرد خودکشی کرده باشد یا خودش صدمهای به خود زده باشد پوششی نمیدهند یا در بخش روانی بستری بیش از 40 روز را حمایت نمیکنند.
اما خبر خوش برای پریسا و پدرش!
اما حالا با تمام این اوضاع و احوال و توضیحاتی که وزارت بهداشتیها دادند بالاخره سرنوشت پریسا و درمانش چه میشود؟
به گزارش خبرنگار فارس، خبر خوش این است که با پیگیری های انجام شده معاونت درمان وزارت بهداشت قول مساعد داده است تا به پرونده «پریسا» رسیدگی کند و به این ترتیب هزینههای درمانی وی را متقبل شود و این دختر بچه 5 ساله را به صورت رایگان تحت عمل جراحی قرار دهد.
کد مطلب: 408273
سوء استفاده همزمان دختر چینی از ۲۰ پسر
بخش دانش و فناوری الف،9 آبان95
سوء استفاده همزمان دختر چینی از ۲۰ پسر تیتر رسانهها شد.
تاریخ انتشار : یکشنبه ۹ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۰۴
بر اساس گزارش شینهوا، این زن چینی در یک بازه زمانی مشخص با 20 پسر به طور همزمان طرح دوستی میریزد و آنها را متقاعد به خرید گوشی آیفون 7 به عنوان هدیه روز تولدش میکند.
«ژیاولی»(Xiaoli) ساکن شهر «شنژن» در جنوب چین، در حال حاضر با فروختن این 20 گوشی آیفون به ارزش 14 هزار یورو موفق شده یک خانه در حومه شهر برای خودش دست و پا کند.
انتشار این خبر در فضای مجازی با هشتک «20 تلفن همراه برای یک خانه» به سرعت به یکی از پربحثترین و چالشبرانگیزترین مباحث تبدیل شود به طوری که تاکنون بیش از 13 میلیون بار باز نشر شده است.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ گوشی آیفون
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری فارس، «هارنام کور» که 24 سال دارد و اهل انگلیس اسـت با 15 سانت ریش رکورددار گینس شد.
هارنام که در دوران مدرسه بواسطه ظاهر متفاوتش مورد تمسخر دوستان و همکلاسیهایش قرار میگرفت با پذیرش شرایطش تلاش کرد بهترین استفاده را از این ویژگیاش کند.
این دختر 24 ساله حالا به کسانیکه به علت بیماری ظاهر متفاوتی دارند، امید به زندگی میبخشد و روحیه آنها را تقویت میکند.
هارنام که از کودکی به علت نوعی اختلال هورمونی دچار این مشکل شده امروز به عنوان مدل نیز فعالیت میکند.
انتهای پیام/
برترین ها: یکی از اعضاء دفتر امام نقل کرد: چندی پیش یک خانم ایتالیائی که شغلش معلمی، و دینش مسیحیت بود، نامه ای پر مهر و ابراز علاقه شدید به امام خمینی (مدظله العالی) نوشته بود، و همراه آن، یک گردنبند طلا برای حضرت امام فرستاده بود و نوشته بود که این گردن بند، یادگار آغاز ازدواجم می باشد، از این رو آن را بسیار دوست دارم ، آنرا به نشان علاقه و اشتیاقم نسبت به شما و راهتان، اهداء می کنم .
مدتی آن را نگهداشتیم و سرانجام با تردید به اینکه امام آن را می پذیرند یا نه ، همراه با ترجمه نامه ، خدمت امام بردیم ، نامه به عرض ایشان رسید و گردنبند را نیز گرفتند و روی میز که در کنارشان بود گذاردند.
دو سه روز بعد، اتفاقا دختر بچه دو یا سه ساله ای را آوردند و گفتند پدر این دختر، در جبهه مفقودالاثر شده اسـت . امام وقتی متوجه شدند، فرمودند: او را بیاورید، دخترک را به حضور امام بردند، امام او را روی زانوی خود نشاند و نوازش داد، و آهسته با او سخن گفتند، با اینکه بچه افسرده بود، بالاخره در آغوش امام خندید، آنگاه امام ، احساس نشاط و سبکی کرد، سپس دیدیم امام ، همان گردنبند را که خانم ایتالیائی فرستاده بود، بر گردن دختر بچه انداختند و در حالی که دختر بچه از خوشحالی در پوست نمی گنجید از خدمت امام بیرون رفت.
- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟
دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت:
- بله، شما چه عقیده ای دارید؟
- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود»
درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:
«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه اســت. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی اســت به او عطا کن»
فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.
او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.
نتیجه اخلاقی:
دخترها از گوش خام می شوند و پسر ها از چشم!
برترین ها: یک دختر خانم زیبا خطاب به رئیس شرکت امریکائی ج پ مورگان نامهای بدین مضمون نوشته اســت:
آرزو دارم با مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم. شاید تصور کنید که سطح توقع من بالاست، اما حتی درآمد سالانه یک میلیون دلار در نیویورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد.
چه برسد به 500 هزار دلار. خواست من چندان زیاد نیست. آیا مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلاری وجود دارد؟
آیا شما خودتان ازدواج کردهاید؟ سئوال من این اســت که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندی مثل شما ازدواج کنم؟
چند سئوال ساده دارم:
1- پاتوق جوانان مجرد و پولدار کجاست؟
2- چه گروه سنی از مردان به کار من میآیند؟
3- معیارهای شما برای انتخاب زن کدامند؟
امضا، خانم زیبا و خوش اندام
درآمد سالانه من بیش از 500 هزار دلار اســت که با شرط شما همخوانی دارد، اما خدا کند کسی فکر نکند که اکنون با جواب دادن به شما، وقت خودم را تلف میکنم.
از دید یک تاجر، ازدواج با شما اشتباه اســت، دلیل آن هم خیلی ساده اســت: آنچه شما در سر دارید مبادله منصفانه "زیبائی" با "پول" اســت. اما اشکال کار همین جاست: زیبائی شما رفتهرفته بعد ده سال آرام آرام به کل محو میشود اما پول من، در حالت عادی بعید اســت بر باد رود.
در حقیقت، درآمد من سال به سال بالاتر خواهد رفت اما زیبائی شما نه و چین و چروک و پیری زود رس زنانه جایگزین این زیبائی خواهد گردید و اثری از این جوانی و زیبائی باقی نخواهد ماند.
از نظر علم اقتصاد، من یک "سرمایه رو به رشد" هستم اما شما یک "سرمایه رو به زوال".
به زبان والاستریت، هر تجارتی "موقعیتی" دارد. ازدواج با شما هم چنین موقعیتی خواهد داشت. اگر ارزش تجارت افت کند عاقلانه آن اســت که آن را نگاه نداشت و در اولین فرصت به دیگری واگذار کرد و این چنین اســت در مورد ازدواج با شما.
بنابراین هر آدمی با درآمد سالانه 500 هزار دلار نادان نیست که با شما ازدواج کند به همین دلیل ما فقط با امثال شما قرار میگذاریم اما ازدواج هرگز.
اما اگر شما علاوه بر جوانی و زیبائی کالایی داشته باشید که مثل سرمایه من رو به رشد باشد و یا حداقل نفع آن از من منقطع نشود کالاهایی با ارزش مثل "انسانیت، پاکدامنی، شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداری، حمایت، دوست داشتن، عشق و ... " آن وقت احتمالا این معامله برای من هم سود فراوانی خواهد داشت چون ممکن اســت من حتی فاقد دارایی هایی با ارزش با مشخصات شما باشم و برای داشتن آنها پول زیادی خرج کنم. چون بعد چند مدت از ازدواج، بیش از زیبائی، اندام و هیکل، مواردی که بیان کردم برای زندگی مشترک لازم بوده و من شدیدا به آنها نیاز پیدا خواهم کرد.
در هر حال به شما پیشنهاد میکنم که قید ازدواج با آدمهای ثروتمند را بزنید. بجای آن شما خودتان میتوانید با کمی تفکر و تلاش و با داشتن درآمد سالانه 500 هزار دلاری، فرد ثروتمندی شوید. اینطور، شانس شما بیشتر خواهد بود تا آن که یک پولدار احمق را پیدا کنید.
امیدوارم این پاسخ کمکتان کند.
امضا رئیس شرکت ج پ مورگان
خبرگزاری آریا - جو فراست از دختر لوس و روی مخ می گوید.
«جو فراست»: بهتر است بدانید که لوس شدن معنای خاصی دارد و به این معناست که با وجود سختگیری که درمورد رفتار کودک ازسوی والدین انجام میشود، کودک سرسخت و از خودراضی بار بیاید. اما یکی از دلایل لوس شدن کودک روشهای نامناسب تربیتی است که والدین درپیش میگیرند. والدینی که محبت افراطی میکنند و معیارهای تربیتی را درنظر نمیگیرند مانع بزرگی در اجتماعی شدن کودک هستند. ازجمله دلایل مهم دیگر نقض قوانین در محیط خانواده است. وقتی کودک ببیند با اصرار زیاد و گریه کردن میتواند قوانین خانواده را به دلخواه خودش تغییر دهد، یاد میگیرد همیشه از این ترفند استفاده کند. اگر بچه لوس است این نشان میدهد که والدین او تسلیمشونده هستند. شما باید این گونه با او رفتار کنید.
قاطع باشید
اشتباه نکنید، قرار نیست پرخاشگر باشید. شما فقط قرار است قوانینی را برای فرزندتان داشته باشید و البته این قوانین را اجرا کنید. این به فرزند شما نشان میدهد شما در تفکرتان ثبات دارید.
تنبیه فقط در حریم خانه
اگر کودکتان در مهمانی یا در جمعی از قوانین خانواده پیروی نکرد نباید در جمع مورد تنبیه و سرزنش قرار گیرد چون بچهها برای قضاوت دیگران راجع به خودشان اهمیت زیادی قائلند و اگر در حضور دیگران تنبیه شوند، رنجیده خاطر میشوند، در حالی که در حریم خانواده او بهراحتی اشتباهاتش را میپذیرد و درصدد تغییر برمیآید.
در گروه همسالان قرار گیرد
برای کودک فرصتی فراهم کنید تا در جمع همسالانش قرار بگیرد، در این صورت با بازی و برقراری ارتباط بسیاری از رفتارهای اجتماعی را میآموزد. مفاهیمی مانند همکاری را میتوان با قرار دادن کودک در گروه همسالان به او یاد داد.
برایش حد و مرز بگذارد
با انجام دادن کارهای فرزندتان به او کمک نمیکنید، بنابراین با برقراری حد و مرزهایی محدوده مسئولیت او را تعیین کنید تا بداند مسئول چه کارهایی است. هرچند باید حواستان باشد که در ابتدا این مسئولیتپذیری را سخت نکنید تا او تشویق شود.
تسلیم نشوید!
یادگیری را میتوان تغییر ناشی از تمرین یا تجربه قبلی تعریف کرد و تربیت به یک مفهوم به معنای فیلتر کردن بعضی از این یادگیریهای تعمدی یا ناآگاهانه است. گاهی ما والدین، رفتاری را به کودکمان میآموزیم و گاه او از طریق دیدن رفتار ما با دیگران، یادگیری مشاهدهای را تجربه میکند یا برحسب جنگیدنش برای رسیدن به خواستهای که مدنظر دارد و دیدن ناتوانی ما در مقابله با خود و شکست ما، او ابزارهایی مثل جیغ زدن، فریاد زدن، رفتارهای قهری یا ایجاد احساس گناه در ما، به نوعی رفتاری را در درون ما شکل میدهد که در واقع انتظار اوست.
چرا این رفتار بروز میکند؟
باتوجه به آنچه عنوان شد، خودخواهی، خودمحوری، باور به رهبری مطلق خود بر دیگران و جنگیدن بینهایت برای رسیدن به مقصود مشکل قابل مشاهده در این گونه بچه هاست.
هرچند والدین نیز در این بین بیتقصیر نیستند و با از دست دادن جایگاه اقتدار و رهبری بر فرزند، باور به عدم توانایی خود در کنترل خواستههای غیرمتعارف فرزند و نداشتن مرزهای قابل تشخیص در باب تربیت و مدیریت درست کودک راه را برای بروز چنین رفتارهایی باز گذاشتهاند.
میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکرهای توهینآمیزش قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت را حذف کنید.
چه باید کرد؟
بهمنظور حل چنین مشکلی در ابتدا باید هماهنگی کامل بین والدین وازجمله تمام افراد دخیل در تربیت و صاحب قدرت (مثل پدر بزرگ یا مادربزرگ) وجود داشته باشد.
همچنین باور به پذیرش مرزهای متعارف و هنجارهای جاری تربیتی و تایید شده و البته قبول اینکه تغییر در منش و رفتار و الگوهای فکری کودک مشمول زمان و به تبع آن پذیرش چند روز پرفشار هم برای کودک و هم برای والدین و دیگر منابع قدرت است. باید بدانید که تغییر پلکانی و مرحلهای خواهد بود.
این کارها را دنبال کنید
در مرحله اول بدون آنکه به امکانات و اجازههایی که کودک دارد، نظری داشته باشیم (از قبیل امکانات، مجوزهای قبلی داده شده و...) باید در مقابل خواسته جدید او با منطق «نه» بیاورید و اصرار داشته باشید که خواسته او تحققپذیر نیست. در این شرایط با رفتارهای قهری، پرخاشگری، تندخویی و حتی یک جنگ کوتاهمدت روبهرو خواهید بود. پیامی که مقاومت والدین به کودک میدهد این است که از این به بعد قدرت دست تو نیست بلکه دست ماست.
در مرحله دوم، کودک پس از پافشاریهای زیاد تسلیم میشود ولی مشروط. در این شرایط هیچ شرطی را نپذیرید جز آنچه گفته و خواستهاند که در این شرایط شاید باز با مقاومت کودک روبهرو شوید ولی مطمئن باشید او باز تسلیم شما خواهد شد.
در مرحله سوم کودک شما در این مورد خاص با شما به صلح میرسد اما در جایی دیگر و به بهانهای دیگر جنگ بین شما و او دوباره آغاز خواهد شد. مقاومت شما این بار هم مثل گذشته خواهد بود اما رفتارهای تهدیدی، تحقیری و تندی کودک بیشتر خواهد شد. در این شرایط شما میتوانید به بهانه رفتارهای زشت او و عملکردهای توهینآمیزش (این دلایل باید برای کودک توضیح داده شود) قسمتی از امکاناتی را که او از قبل داشت، حذف کنید و بازگشت این امکانات به سمت او از طرف شما مشروط میشود و شرط شما پذیرش بدون قید و شرط نظر شماست.
این جنگ میتواند 2هفته یا حداکثر یک ماه به طول بینجامد. هیچگاه در مقابل تهدیدهای کودک ضعیف عمل نکنید و فکر نکنید با نوع رفتاری که با او دارید باعث آسیب به بدن یا روان او میشوید. مرزها را والدین برای کودکشان تعیین میکنند. فراموش نکنید اگر مرزبندی از طرف کودک اعمال شود، مشکل از شماست نه او که درواقع تابعی از غرایز و خواستههای غریزی و احساسی است.
منبع:مجله سیب سبز
موقع خرید لباس نوزاد باید به سایز، راحتی و جنس لباس بیش از مدل آن توجه نمود. اینجا مجموعهای از جدیدترین مدل لباس نوزاد پسر و دختر را ببینید.
با قاطعیت میتوان گفت که لباس خریدن برای نوزاد از خرید لباس برای بزرگسالان مشکلتر است. نوزاد نمیتواند بگوید که چه رنگ و چه مدل لباس نوزادی دوست دارد. او نمیتواند سایز لباس مناسب خود را به فروشنده بگوید و اگر لباسی که برایش میخرید تنگ یا گشاد باشد نمیتواند مثل بزرگترها تحمل کند.
از همه مهمتر، نوزاد نمیتواند هر لباسی را بپوشد. جنس لباس باید متناسب با پوست حساس و لطیف او باشد در غیر اینصورت دچار حساسیت شده و بیمار میشود. در ادامه درباره نکات مهم موقع خرید لباس نوزاد و انتخاب مدل لباس نوزاد شما را راهنمایی خواهیم کرد.
فراموش نکنید که نوزاد خیلی زود بزرگ میشود و لباسی که تا 2 هفته پیش برایش مناسب بوده خیلی زود بی استفاده میشود. پس 3 یا 4 دست لباس برای نوزاد کافی خواهد بود زیرا تجربه نشان داده خیلی از مادرها حتی فرصت یک بار پوشاندن لباسهایی که خریدهاند را به نوزاد پیدا نخواهند کرد. پس در خرید لباس هول نشوید و همان تعدادی را که نیاز دارید، بخرید.
در دوره نوزادی راحتی لباس از زیبایی و مدل لباس نوزاد آن مهمتر است. یکی از کارهایی که بعد از به دنیا آمدن نوزادتان باید تا مدتها انجام بدهید، عوض کردن اوست! عوضکردن پوشک و سایر لباسهای نوزادان نیازمند این است که لباسی مناسب را برای او انتخاب کرده باشید. لباسهایی که از روی پوشی باز و بسته میشوند انتخابهای بسیار هوشمندانهای برای کوچولوهای دوستداشتنی هستند.
لباس نوزاد را طوری انتخاب کنید که از الیاف نرم بافته شده باشند و در ناحیهی یقه و مچهای دست و پای آن از کشدوزی و یا کشبافتهای سفت و محکم استفاده نشده باشد.
لباس نوزاد نباید دکمه، زیپ یا اضافاتی داشته باشد که باعث آزار بچه شود.قبل از خرید، راحتی درزهای لباس را هم چک کنید.دکمه های لباس نوزاد باید چفتی و ظریف باشند.لباس نوزاد باید به اندازه کافی دکمه داشته باشد تا بتوانید آن را به راحتی به تن او بپوشانید یا درآورید. لباس های نوزاد که جلوی آنها دکمه دارد بهتر از لباس هایی است که دکمه آنها پشت لباس است.
موقع خرید لباس نوزاد، به این نکته توجه داشته باشید که او در چه فصلی به دنیا خواهد آمد، نه اینکه اکنون در چه فصلی هستید. اگر فرزندتان در زمستان به دنیا بیاید اما شما یک لباس نازک را برایش خریده باشید به این امید که تابستان بعدش آن را میپوشد پولتان را دور ریختهاید. چون نوزادان با سرعت شگفتانگیزی رشد میکنند و شاید هرگز فرصت نکنید مدل لباس نوزادی که برای او خریدهاید را به او بپوشانید.
اینها و بسیاری دلایل دیگر باعث میشود که خرید لباس برای نوزاد به یک امر مهم و قابل توجه تبدیل شود و پدر و مادر باید تحقیقات لازم را قبل از خرید هرگونه کفش و لباس نوزاد به عمل آورده و بعد به فروشگاهها بروند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره