دوران عقد یکی از شیرین ترین دوران زندگی هر زوجی است اما به معنی نبودن هیچ مشکلی نیست.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ پس از گذران مراحل آغازین ازدواج و انتخاب، مهمترین دوره در زندگی زناشویی، «دوران عقد» است. منظور از دوران عقد در این مقاله، فاصلهٔ زمانی بین جاری کردن صیغهٔ عقد تا زمان جشن عروسی و آغاز زندگی مستقل توسط همسران جوان است. علیرغم مناسب بودن این دوره برای شناخت بیشتر، بیشتر همسران جوان به دلیل برخی مشکلات، قادر به بهرهبرداری مناسب از این دوره نیستند. گاه دیده شده است که شیرینترین دورهٔ زندگی به دلیل نداشتن آگاهی و مهارت لازم، به تلخترین دورهٔ زندگی تبدیل میشود. نتایج پژوهش کیفی نگارنده در میان همسران یکی از شهرهای بزرگ کشور از زوایای متفاوت نشان داد، شناخت عمیق و دقیق مشکلات این دوران و رفع و پیشگیری از بروز آنها ممکن است در بهرهمندشدن از دوران عقدی شیرین و بهیادماندنی کمک بزرگی باشد.
نتیجهٔ مصاحبههای عمیق این مطالعه با همسران، حکایت از آن دارد که بیشتر همسران با توجه به مشکلات بهوجود آمدهٔ ریز و درشت در این دوران «تلخکامی دوران عقد» را تجربه میکنند و اذعان دارند که دوران پس از عروسی رضایت بیشتری از زندگی زناشوییشان داشتهاند. البته بیتردید با توجه به افزایش مشکلات تجربهشده همسران، این تلخکامی نیز دارای سطحبندی است. به خاطر سپردن کدهای ذکرشده در این نوشتار، میتواند تا حدودی از مشکلات بکاهد و باعث شود طعم شیرین این دوران بیشتر در خاطرتان ماندگار شود.
هر یک از زن و شوهر با تاریخچهٔ زندگی قبلی خود، وارد زندگی زناشویی میشوند. تمامی تجربههای پیشین بر روند تصمیمگیری و رفتار همسران با یکدیگر و اطرافیان اثر خواهد گذاشت، همان کد کلیدی که همسران لازم است به یاد داشته باشند و اقدامات مقتضی را برای کمرنگتر کردن اثر این کد انجام دهند. گاه خودآگاهی نسبت به این تجربهها و اثرات آن در این دوران بهتنهایی میتواند اثر این کد را کاهش دهد.
یکی دیگر از مسائل پراهمیت، مهم دانستن «حرف مردم» است؛ به این معنی که بسیاری حاضر به انجام هر کاری هستند تا از حرف و قضاوت نامناسب مردم خلاصی یابند. این عامل خود زمینهساز مشکلاتی میشود. در این مواقع لازم است همسران نسبت به اثر این کد آگاهی داشته باشند و در دام افراط و تفریط نیفتند. از سوی دیگر، گویا خدایی به نام «آبرو» وجود دارد که مردم آن را میپرستند! عرف و هنجار خانوادگی، میزانی برای سنجش این است که آیا آبروداری شده است یا نه؛ به این معنی که اگر عرفیات و هنجارهای یک خانواده توسط دیگری اجرا نشود، آبروی خانواده اول بهجا آورده نشده است.
در این زمینه نیز تنها توصیه به همسران و خانوادهها این است که همواره به یکدیگر یادآور شویم که در زندگی اجتماعی، همهٔ افراد با نقابهایشان زندگی میکنند. هرچقدر این نقابها قویتر باشد، ما از خود واقعیمان دورتر میشویم؛ به این معنا که هر چه بیشتر سعی کنیم به فکر حرف مردم و آبروداری باشیم، باعث میشویم ناخواسته در دام جدایی از خود واقعیمان بیفتیم. هر چه فاصلهٔ خود واقعی ما و خودی که به دیگران نمایش میدهیم بیشتر باشد، احتمال بروز آسیبهای روانی برای ما بیشتر خواهد شد. پس بهتر است حد اعتدال را رعایت کنیم و اینقدر خودآزاری نکنیم. بهتر است این جملات «مردم چه میگویند و مردم چه فکر میکنند» را تا حدی از دایرهالمعارف مراوداتمان حذف کنیم تا به خود واقعیمان نزدیکتر شویم و سلامتی روحمان را افزایش دهیم.
یکی دیگر از عواملی که باعث ایجاد تلخکامی دوران عقد میشود «رودربایستی» است. به این معنا که همسران در مواقعی که نیاز به صحبتکردن و اقدام صریح و رک دارند، به دلایل متفاوتی مانند «رونشدن»، «ترس از بدآمدن» یا «ملاحظهکاری» حرفهای دل خود را به روشنی و صراحت بیان نمیکنند و یا اقدام مقتضی با شرایط را انجام نمیدهند.
لازم است در این مواقع همسران و خانوادهها پیش از ورود به این عرصه، مهارتهای حل مسئله، گفتوگوی عاقلانه و بر مبنای «منِ بالغ»، مهارتِ نه گفتن و دیگر مهارتهای زندگی سالم و شاد را تمرین کرده باشند. برای تقویت این مهارتها میتوانید از کتابها و جلسات برگزارشده در این زمینه بهرهمند شوید.
نتایج برخی پژوهشها در غرب نشان داده است که زنان به نسبت مردان بیشتر مسئول ماندگاری و رشد مراسم در خانوادهها هستند و به همین واسطه به نظر میرسد این قبیل مراسم نقش بیشتری در زندگی آنها بر جای میگذارد.
در پژوهش نگارنده نیز، شرکتکنندگان بیشتر به نقش مادرها و خواهرهایشان در پیگیری رسوم اشاره داشتند؛ اما نقش پدرها بیشتر در اعمال محدودیت و ممنوعیت بویژه در ارتباط با رفتوآمد همسران و همچنین در هزینهکردنهای ریالی بیشتر نمایان میشد. زنانه شدن بیش از اندازهٔ اجرای آدابورسوم، ریزبینی کنجکاوانهٔ زنانه، به همراه آبروداری و دیگر خلقیات زنانه، باعث سخت و سنگین شدن روزبهروز رسوم شده است. از آنجا که بانوان میکوشند اطلاعات خود در مورد رسوم را از طریق مشورتها افزایش دهند، همین باعث بروز برخی مقایسهها، چشموهمچشمیها و دیگر آفات میشود.
لازم است زنان در برگزاری مراسم، قدری پای خود را از روی پدال گاز تنوعطلبی و تجمل برداشته و به این دوران بهعنوان بخشی از زندگی همسران جوان بنگرند، نه کارزاری برای قدرتنمایی و جولان دادن منیتها و خواستههای دنیایی که تنها رضایت آنی آنها را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر به نظر میرسد ورود آقایان و هدایت امور توسط آنها نیز باعث متعادلتر شدن این فضا شود.
در دوران آشنایی و خواستگاری، همسران در باب انتظارات خود دربارهٔ زندگی آینده گفتوگوهایی دارند. درحالیکه شروع زندگی مشترک، میدانی از مشارکت کل خانواده است و اتفاقاً کنترل همسران بر اتفاقات این برهه از زمان بسیار سخت است.
به نظر میرسد با توجه به اینکه این انتظارات ناگفته بیشتر از ناحیه خانوادهها در دوران عقد بر همسران تحمیل میشود؛ در جلسات خواستگاری، همسران یا خانوادههایشان بیان صریح و روشنی از انتظارات خود در مورد نحوهٔ اجرای رسوم ندارند.
بیان خواسته و صحبت با لایهای از ابهام، بهنحویکه شنونده برای درک گفتار باید منطق و استدلال ذهنی خود را به کار گیرد، بر میزان سوءتفاهمات بین خانوادهها میافزاید. به گفتهٔ روانشناسی به نام «برن»، نوعی بازی در محاورات شکل میگیرد که سطح ظاهری یا اجتماعی پیام با سطح غیرآشکار و روانشناختی آن متفاوت است و این خود زمینهساز مشکلاتی خواهد بود.
برای نمونه، از یک سو در دوران خواستگاری و اوایل عقد، سادهزیستی از طرف خانوادهها شعار داده میشود و تجمل زشت و مورد نکوهش است و از سوی دیگر، بدون بیان خواستههایشان بهصورت واضح توقع اجرای رسوم مطابق با عرف وجود دارد و این تضادی آشکار است که حل آن توان زیادی از همسران طلب میکند.
نوجوانان یا انقدر پرخوری می کنند که چاق و قربه می شوند و یا انقدر بی اشتها می شوند که به طور کلی غذا را کنار می گذارند. بسیاری از نوجوانان در دوره های کوتاهی وزنشان از حد معمول کمتر یا بیشتر می شود. البته، همین که رشد به وضعیت ثابتی رسید، غالب نوجوانان وزنشان را به کمک رژیم مرتب اصلاح می کنند؛ البته گروه کمی چنین نمی کنند.
در بعضی از موارد پرخوری زیاد منجر به چاقی مفرط می شود. در سایر موارد، رژیم طولانی و مفرط ممکن است به نحوی منجر به کم شدن وزن شود که این، زندگی نوجوان را تهدید می کند. این وضعیت که به آن بی اشتهایی عصبی می گویند معمولاً در دوران نوجوانی است و در میان زنان بیشتر معمول است تا مردان.
جوانانی که به چاقی مفرط یا بی اشتهایی مفرط دچارند غالباً نمی توانند از خود هویتی به عنوان فردی جدا و مجزا از دیگران داشته باشند که قادر به تعیین اهداف و به ثمر رساندن آن است.
بی اشتهایی وضعیت به خصوص عجیبی است، زیرا نوجوان تصور نادرستی از بدن خود دارد. بسیاری از زنانی که دچار بی اشتهایی مفرط اند، بسیار لاغرند و ظاهراً جز مشتی پوست و استخوان ندارند، ولی با وجود این نگران اند که مبادا بیش از حد وزن شان زیاد شود.
هنوز دربارۀ این بیماری چیزهای زیادی هست که نمی دانیم، هر چند که این بیماری نسبتاً نادر است، ولی روز به روز بر تعداد آن افزوده می شود، به خصوص در میان جوانان مرفه. عوامل زیست شناسی (احتمالاً اختلال در عملکرد غدۀ هیپوفیز قدامی در پایۀ مغز) ممکن است تاثیراتی داشته باشد، ولی عوامل روانی اهمیت بسیاری دارند.
والدین غالباً از شروع این بیماری متعجب می شوند، زیرا فرزندشان همیشه بهنجار به نظر می رسیده است. بزرگسالانی که دچار این بیماری هستند در دوران کودکی بچه های خیلی خوبی یوده اند – ساکت، مطیع و همیشه وابسته و مشتاق جلب رضایت دیگران بوده اند.
وقتی که به این پدیده به دقت می نگریم چندان چیز روشنی جلوی رویمان نیست. غالب جوانانِ بی اشتها، دست کم به طور ناخودآگاه، احساس می کنند که به آنان این اجازه داده نشده که عهده دار زندگی خود باشند و نتوانسته اند از خود هویتی بیابند.
شاید این واکنشی است که به صورت نیازی وسواس آمیز به کنترل همۀ جوانب زندگی ظاهر می شود، به خصوص کنترل بدن خودشان. در عین حال ممکن است احساس کنند که نمی توانند خود را با تغییرات ناشی از بلوغ جنسی تطبیق دهند.
اجتناب مفرط از غذا خودن که ممکن است باعث قطع قاعدگی شود و جلوی بروز خصوصیات ثانوی جنسی را بگیرد، شاید به طور ناخودآگاه وسیله ای باشد که نوجوان برای اجتناب از بزرگ شدن از آن استفاده می کند.مطالعات مربوط به والدین دختران نوجوانی که مبتلا به بی اشتهایی هستند نشان می دهد
که در دوران کودکیِ دخترشان آن چنان او را کنترل می کردند که نمی توانست احساس هویت و اعتماد به نفس لازم برای گرفتن تصمیمات کسب کند. این گونه والدین فرزندان خود را تشویق می کنند که کمال گرا و بیش از حد به دنبال موفقیت باشند.
بیماری دیگری در ارتباط با غذا خوردن وجود دارد که در میان دختران نوجوان روز به روز شایع تر می شود و به آن جوع می گویند. ای بیماری ترکیبی است از بی اشتهایی و پرخوری.بیمار پرخوری می کند و بعد با فرو کردن انگشت در حلقش غذا را بالا می آورد یا از داروهای ضد یبوست استفاده می کند.
هرچند با این کار سلامتی به خطر می افتد و گاهی هم به شدت به خطر می افتد، بیمار وزن معمول خود را حفظ می کند و به همین دلیل به دشواری می توان پی به بیماری برد.این گونه افراد می ترسند که مبادا نتوانند جلوی این نوع خوردن خود را بگیرند. غالباً خلق و خوی افسرده دارند و بعد از پرخوری احساس بدی نسبت به خود پیدا می کنند.
آشکار است که اضافه وزنی و کم وزنی و نیز گرسنگی شدید غیرطبیعی گاهی اوقات آنچنان مشکلات جسمانی پدید می آورد که نیاز به مراقبت پزشکی حیاتی می شود.البته در طولانی مدت درمان روانی به کمک متخصصان نیز اهمیت دارد. و از آنجا که روابط مختل بین فرزند و والدین
(از جمله مشکلات مربوط به استقلال و بلوغ جنسی) در بیماری های مربوط به خوردن نقش مهمی دارد، برنامه ای که از لحاظ درمانی برای نوجوانان به درستی طرح ریزی شده باشد تقریباً همیشه نیاز به مشارکت فعال والدین دارد.
عفونت کلیه یکی از خطرناکترین عوارض دوران بارداری است
اگر سابقه پیلونفریت یا عفونت های مکرر مجاری ادراری دارید، باید پیش از آغاز بارداری مورد بررسی قرار گیرید.سنگ های کلیوی ممکن است سبب بروز مشکلاتی در دوران بارداری شوند. اولا به دلیل دردی که ایجاد می کنند، ممکن است افتراق بین سنگ های کلیوی و سایر مشکلاتی که در طول بارداری رخ می دهند دشوار باشد. ثانیا وجود سنگ های کلیوی می تواند احتمال بروز عفونت های مجاری ادراری و پیلونفریت را نیز افزایش دهد.
سنگ های کلیوی ممکن است سبب بروز مشکلاتی در دوران بارداری شوند
اگر تحت جراحی کلیه یا مثانه قرار گرفته اید، هر گونه مشکل کلیوی عمده داشته اید و یا می دانید که کارکرد کلیه شما کمتر از حد طبیعی است، پزشک خود را مطلع کنید. ممکن است ارزیابی کارکرد کلیه شما پیش از بارداری به وسیله آزمایش های خاصی، ضروری باشد.علایم انتشار عفونـت به کلیهها و اینکه فرد نیازمند مراقبتهای فوری پزشکی هست، عبارتند از: تب شدید، اغلب همراه لرز و تعریق، درد در قسمت تحتانی پشت یا پهلو درست زیردندهها که ممکن است یک طرفه یا دو طرفه باشد و احتمالاً درد شکم، تهوع و استفراغ و وجود چرک و خون در ادرار (ممکن است با چشم غیرمسلح دیده نشود).
البته باید گفت علایم سیستیت نیز ممکن است در عفونت کلیه دیده شود. عفونت کلیه یکی از خطرناکترین عوارض دوران بارداری است و ممکن است به زایمان زودرس یا سایر اختلالات بینجامد؛ بنابراین شما باید فورا توسط پزشک ویزیت شده و تحت درمان قرار بگیرید.اگر به ندرت دچار عفونت مجاری ادراری شده اید لازم نیست نگران باشید. پزشک شما تصمیم خواهد گرفت که آیا پیش از باردار شدن شما انجام آزمایش های بیشتری ضرورت دارد یا خیر.
منبع:persianpersia.com
نوشته عفونت کلیه در دوران بارداری اولین بار در بامداد پدیدار شد.
رئیس جمهور منتخب آمریکا در پیامی توییتری نوشت پس از ورود به کاخ سفید فعالیت اقتصادی را کنار خواهد گذاشت.
رئیس جمهور منتخب آمریکا در پیامی توییتری نوشت پس از ورود به کاخ سفید فعالیت اقتصادی را کنار خواهد گذاشت.
هرچند قانون منعی برای ادامه فعالیت اقتصادی در دوره ریاست جمهوری ندارد، از 20 ژانویه کارهای تجاریام را کنار خواهم گذاشت تا بتوانم تماموقت به امور ریاست جمهوری بپردازم. در این مدت پسرانم دان و اریک، این امور را مدیریت میکنند. هیچ معامله جدیدی پس از ورود به دفتر ریاست جمهوری انجام نخواهد گرفت.
عزت الله ضرغامی با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود راهکاری را پیش روی مدیران سازمان ها در زمان تحریم ارائه داد.
عزت الله ضرغامی با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود راهکاری را پیش روی مدیران سازمان ها در زمان تحریم ارائه داد.
وی نوشت:"فرش کاشان!
مرحوم حاج اقا علی محمد حجاریان ، پدر دوستان من اخوان حجاریان ، تاجر و فروشنده فرش بود. از ایشان یک فرش 12 متری کاشان خریدم. مدتها بعد که فرش را در حیاط منزل شستم، به دلیل سنگینی و لنگر آن نتوانستم درست جمع و جورش کنم. فرش پس از خشک شدن آب رفت و کج شد و از قیافه افتاد ! این کاره نبودم کسی هم به من یاد نداد !
***پی نوشت***
"تعمیر و نگهداری" از مهمترین وظایف مدیریت در سازمان ها و به ویژه کارخانجات صنعتی است. متاسفانه بودجه های تخصیصی برای خرید لوازم و تجهیزات جدید به مراتب از بودجه تعمیر و نگهداری آنها بیشتر است و از آن مهمتر آموزش های لازم برای ارتقا مهارت کارکنان به منظور حفظ سرمایه ها و تجهیزات سازمانی بسیار ضعیف و پائین است. به همین دلیل همه ساله بخش زیادی از سرمایه های ملی صرف تامین تجهیزات جدید و جایگزین می شود.
در دوران تحریم و اجرای راهبرد "مقاوم سازی اقتصاد" مدیران باید با دقت و وسواس فراوان ، خرید های سازمانی را کنترل کنند و در ارزیابی مدیران و کارشناسان خود ، به مهارت حفظ سرمایه های سازمانی نمره بالا دهند. نه تنها کشور های فقیر بلکه کشور های پیشرفته و توسعه یافته نیز به طور جدی این راهبرد را اجرا می کنند. معمولا مدیران ایرانی به خصوص در بخش دولتی از این بابت قدری مشکل دارند.
دردهای دوران بارداری شامل کمر درد در بارداری، دردهای مربوط به باسن و استخوان های لگن و... می باشد. با علائم دردهای دوران بارداری آشنا شوید
ممکن است از برخی از دوستان یا آشنایانتان بشنوید که از بارداریشان بسیار لذت بردهاند. اما آنها با اینکه حقیقت را میگویند همهی آن را بازگو نمیکنند. هر بارداری همراه با کمی ناراحتی همراه است و اگر همراه با رشد فرزندتان احساس درد و ناراحتی نمودید نباید خود را ضعیف بدانید. در ادامه به برخی از دردهایی را که معمولا در سه ماههی دوم و سوم بارداری اتفاق میافتد و پیشنهاداتی برای کاهش آنها ارائه شده است خواهیم پرداخت:
دردهای مربوط به باسن و استخوانهای لگن: یکی از دردهای دوران بارداری دردهای مربوط به این ناحیه میباشد. همزمان با آماده شدن بدن شما برای زایمان، غضروفهای ناحیهی لگن شما نیز کشسانتر و شلتر میگردند. این دردها پس از تولد نوزاد خودبخود برطرف میشود.
درد کمر: این دردها تقریبا غیر قابل اجتناب هستند و عموما به دلیل این است که لیگامنتهای کمر شما همزمان با کشیدهتر شدن ماهیچههای شکمی در اطراف رحم، کشیده میشوند. (لیگامنتها نوارهای محکمی هستند که استخوانی را به استخوان دیگر متصل میکنند.) در حدود نیمی از خانمهای باردار در طی بارداری با مشکل درد کمر مواجه میشوند. برای به حداقل رساندن این ناراحتی، بارهای سنگین را با استفاده از پاهایتان و در حالیکه کمر را در حالت صاف نگه داشتهاید بلند نمایید و کمرتان را به جای قوس رو به جلو (که معمولا در بین خانمهای باردار بسیار شایع است) به حالت صاف نگه دارید. همچنین به تمرینهای ورزشی خود ادامه دهید تا عضلاتتان را برای تحمل وزن اضافی در ناحیهی شکم تقویت نماید.
سردرد: یکی دیگر از دردهای دوران بارداری سردرد میباشد. جریان خون افزایش یافته در بدن شما با اینکه برای فرزندتان بسیار مفید است اما ممکن است برای شما دردسرهایی را به همراه داشته باشد. لازم است هر یکی دو ساعت چیزی میل کنید تا سطح قند خونتان ثابت باقی بماند. با قرار دادن یک کسیه یخ بر روی سرتان و یا استفاده از کیسهی آب گرم در ناحیهی پاها به بازگشت جریان خون از سر به نواحی پایینی بدن و بخصوص پاهایتان کمک نمایید. همچنین میتوانید با ماساژ و فشار دادن برآمدگی بین ابروها و استخوانهای گونه از این درد بکاهید. علاوهبر این تا میتوانید هوای تازه استشمام نمایید.
یبوست: بسیاری از زنان باردار که در حالت عادی اجابت مزاج طبیعی داشتهاند ممکن است در بارداری به علت تغییرات هورمورنی و کند شدن حرکات رودهها وکاهش فعالیت جسمانی در حاملگی به یبوست دچار شوند.مصرف زیاد مایعات درطول روز (حدود 6لیوان در روز)، استفاده از میوه وسبزیجات تازه، مصرف غذاهای حاوی فیبر زیاد مثل نان سبوس دار وعادت به اجابت مزاج در ساعات معینی از روز درجلوگیری از این حالات موثر است. مصرف ملین در حاملگی توصیه نمیشود، به جز مواردی که پزشک یا ماما آنرا برای شما تجویز کند.
تنگی نفس: به علت بزرگ شدن رحم و افزایش فشار آن به قسمت پایین ریهها ونیز اثرات هورمونهای مربوط به بارداری، ممکن است کمی احساس تنگی نفس و تند شدن تنفس ایجاد شود. گذاشتن چند بالش زیر سروشانهها و قرار گرفتن به حالت نیمه نشسته و اجتناب از پرخوری در کاهش تنگی نفس به هنگام خوابیدن کمک میکند. در صورت پیشرفت این حالت حتما باید با پزشک یا ماما مشورت شود. در ماه آخر بارداری، زمانی که سر جنین در داخل لگن قرار میگیرد، نفس کشیدن برای مادر راحتتر میشود.
هدایا در دوره نامزدی به چند گروه تقسیم میشود: هدایای رسمی و هدایای غیررسمی. هدایای رسمی، هدایایی است که میان خانوادهها رد و بدل میشود. هدایایی که خانواده داماد به عروس میدهند یا هدایایی که خانواده عروس به داماد میدهند. هدایای غیررسمی، هدایایی است که میان دختر و پسر رد و بدل داده میشود.
هدایای خانوادهها
هدایای خانوادهها در دوره نامزدی به عروس یا داماد در مناسبتهای خاص، برای شادباش اعیاد و مراسم و در زمانهای مشخصی داده میشود. بهطور کلی میتوان گفت هدایای خانوادهها بیشتر مناسبتی است. البته علاوه بر این هدایا، مناسبتهای مربوط به خود افراد هم میتواند بهانه خوبی برای هدیهدادن باشد؛ مانند تولد افراد.
علاوه بر خانواده، هدیهای که به مناسبت عید یا سنت از طرف خانواده پسر به عروسخانم داده میشود، اغلب جنبه مناسبتی دارد؛ اما بهتر است خود پسر و دختر نیز در اینگونه مناسبتها بسته به توانمندی مالی خود، هدیهای هر چند کوچک به یکدیگر بدهند. نکته مهم در این میان، جذابیت هدیه برای گیرنده هدیه و حس و حالی است که هنگام هدیهدادن دارند.
بین پسر و دختر به هیچ وجه پول هدیهدادن پیشنهاد نمیشود، یا حتی کارت هدیه که این روزها خیلی تبلیغ میشود. اینها هدایای مناسبی برای فضای ازدواج نیست، دختر و پسر باید برای انتخاب هدیه برای یکدیگر وقت بگذارند و هدیهای مبتنی بر نیاز طرف مقابل تهیه کنند.
بین پسر و دختر به هیچ وجه پول هدیهدادن پیشنهاد نمیشود، یا حتی کارت هدیه که این روزها خیلی تبلیغ میشود. اینها هدایای مناسبی برای فضای ازدواج نیست، دختر و پسر باید برای انتخاب هدیه برای یکدیگر وقت بگذارند و هدیهای مبتنی بر نیاز طرف مقابل تهیه کنند. خرید جنسی با عنوان هدیه نشانگر این است که فرد به یاد طرف مقابل بوده و برایش هدیهای انتخاب کردهاست.
زمان هدیهدادن
زمان هدیهدادن از سوی خانوادهها اغلب زمانهای مشخصی است؛ اما بهتر است دونفر برای هدیهدادن به یکدیگر محدودیت زمانی قائل نشوند، یعنی علاوه بر زمان مناسبتها که خانوادهها بر اساس سنت، هدایایی به عروس یا داماد میدهند، بهتر است که دختر و پسر برای یکدیگر هدایایی تهیه کنند که میتواند هدایای غیررسمی باشد.
هدیه در تهران و کلانشهرها
گروههای قومیتی متفاوتی در تهران و کلانشهرها در کنار هم زندگی میکنند و گاه وصلتهایی هم با یکدیگر انجام میدهند. با توجه به اینکه هر قومیت سنتهای متفاوتی در مورد بحث ازدواج دارد، موضوع کمی متفاوت است. در سنتهای قدیمی ایران روی هدایایی که بین خانوادهها رد و بدل میشد، اسمورسمی وجود داشت. لباس، پارچه و طلا اغلب هدایایی است که در مناسبتها داده میشود؛ اما نکتهای که میتوان اضافه کرد، این است که بهتر است در رفتوآمدهای خانوادگی، دو طرف دستِ خالی به خانه یکدیگر نروند. این موضوع بر افراد تأثیر میگذارد. تنها قرار نیست یک ازدواج انجام و تمام شود؛ بلکه قرار است دو خانواده به یکدیگر نزدیک شوند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. فضای ذهنی هدیهدادن و هدیهگرفتن باعث تأثیرگذاری روی ما میشود. در شهرهای بزرگ که قومیتهای متفاوت، سنتهای متفاوتی در امر ازدواج دارند، دستِ پر بودن خانوادهها هنگامی که به خانه هم میروند، تأثیر بسیار خوبی دارد. به این هدیهدادنها در حد رفعِ تکلیف یا پول هدردادن نگاه نکنید؛ بلکه این کار در زندگی آینده فرزندتان تأثیر خواهد داشت.
البته در هدیهدادن باید شأن فردی که به او هدیه میدهیم رعایت شود. هدیهای که با محبت داده میشود و نحوه تقدیمکردن هدیه بهخوبی انجام گرفته و کلماتی که در حینِ دادن هدیه استفاده میشود، باعث میشود که هدیه تأثیر بیشتر یا کمتری روی ما بگذارد. به صراحت میتوان گفت که دادن یک هدیهٔ گران با کلام بد تأثیر یک هدیه کوچک یا ارزانقیمت را هم نخواهد داشت. شأن خانوادهها بهویژه پدرومادرها در دادن هدیه باید دیده و رعایت شود.
سنت بیهودهای نیست
اینگونه نیست که دادن هدیه تنها یک سنت بیهوده است؛ بلکه محبت آن فرد اینگونه جلب میشود تا بعدها در هزارویک اتفاقی که در زندگی مشترک زوج جوان ممکن است پیش بیاید، نقش مثبت بگذارد.
پسرها یا آقادامادها
یادتان باشد این برای شما آقاپسرها که نامزد دارید بسیار مهم است که همیشه یا اغلب اوقات دستِ پر باشید. قیمت هدیه خیلی مهم نیست، مهم انجام این کار است. دختری که میخواهد همسر شما باشد، ناخودآگاه در مواجهه با شما نقش دختر بچهای در برابر پدرش را دارد که از چیزهای کوچکی که پدر برای او میخرید لذت میبرد. خرید خوردنیهای کوچکی که دختر دوست دارد، برای او تصویر جذابی از شما ایجاد میکند و همین موضوعات در ذهن او تأثیر مثبت میگذارد.
در یک کلام میتوان گفت تلاش کنید هربار که میخواهید با هم بیرون بروید، هنگام رفتن به خانه دخترخانم، دست خالی نروید. این هدایا میتواند یک آدامس یا شکلات یا تنقلات یا عروسکها و مجسمههای کوچک یا یکشاخه گل باشد، اما تأثیر روانی بسیار مثبتی دارد.
دادن اینگونه هدایا باعث میشود ذوق کودکانه آن دختر زنده شود. این حسوحال موجب میشود شیرینی زندگی افزایش پیدا کند. وظیفهٔ یک مرد است که همسرش را شاد کند. این باعث میشود پایههای زندگی با شادمانی ریخته شود.
ایجاد این احساسات به آن دخترخانم کمک میکند که با فعالشدن حالتهای کودکانه این احساس را در خود تقویت کند که میتواند به این آقاپسر بهعنوان همسر تکیه کند. اینگونه روانش برای تصمیمگیری راحتتر میشود. بهویژه خرید و هدیهدادن عروسک ممکن است به تقویت این فضا کمک زیادی کند و این در ارتباط شاد همسران با یکدیگر نقش مؤثری دارد.
اگر دختری که به نامزدی پسری درآمده بتواند با دادن هدایای کودکانه فضای کودکی آن پسر را زنده کند، آن پسر نیز فضای مثبتی در رابطه خواهد داشت. فضای کودکی عالمی دارد که با خرید اسباببازی، یک تیشرت یا مجسمهٔ یک دوچرخه او نیز به فضای کودکی خود بازگردانده میشود و حس روانی خوبی پیدا میکند. ایجاد این فضا باعث میشود که فرد احساس کند جایگاهش برای طرف مقابل عزیز و رفیع است، و شرایط روحی آنها آماده پیوندخوردن و سالها زندگی در زیر یک سقف میشود.
تفاوت دوره نامزدی با دورههای بعدی آن
برخی درباره تفاوت دوره نامزدی با دورههای دیگر نگرانیهایی دارند، یا فکر میکنند چون نمیتوانند بعدها در زندگی مشترک نیز مدام موضوع هدیهخریدن را تکرار کنند، بهتر است از ابتدا این کار را باشدت زیادی انجام ندهند؛ اما بهنظر میرسد این نگاه با اشکالاتی همراه است. ابتدای رابطه و سالهای اول را نباید با زمانهای دیگر یکی دانست؛ چون در ماههای اول و سالهای اول رابطه است که دلبستگی و پیوند بین دو نفر شکل میگیرد. طبیعی است که رفتار دو نفر در این زمان باید با سالهای بعد متفاوت باشد. رفتارهای محبتآمیزی که با خرید هدیه و کارهای مشابه بروز داده میشود، به ایجاد احساس همسری بین دو نفر کمک میکند.
ارزش مالی هدایا
طبیعتاً هدایایی که در دوره نامزدی از طرف خانوادهها داده میشود باید حاوی ارزش مالی باشد؛ چون این هدایا به طور نمادین به طرف مقابل میگوید که برای من ارزش داری و من برای تو احترام قائل میشوم. معنای کار یکنفر در انتخاب هدیه مستتر است. وقتیکه خانوادهای که شرایط اقتصادی خوبی ندارند، با تمام تلاش سعی میکنند در مناسبتی به عروس خود سکه طلایی بدهند، ارزش بسیار زیادی دارد؛ چون این خانواده سختی زیادی بر خود هموار کردهاند تا توانستهاند چنین هدیهای تهیه کنند. با این کار ارزش قائلشدن برای آن عروس نشان داده میشود.
همین هدایای معمول
هدایایی که بهطور معمول میان خانوادهها رد و بدل میشود مانند سکه، قطعه طلا و یا پارچههای نفیس هدایای مثبتی است که هم در عرف پذیرفته شده و هم گیرنده هدیه احساس میکند که برای او ارزش و احترام قائل شدهاند.
نکته بسیار مهمی که در اینجا باید تأکید شود این است که گیرنده هدیه نباید با دریافت چنین هدیهای احساس کند تحقیر شده و یا شأن او رعایت نشده است. زمان هدیهدادن باید مواظب روحیه آدمها باشیم.
هدایایی بیش از وسع مالی
اگر خانوادهای هدیهای تهیه کند که بیش از توان اقتصادیاش است و برای خرید آن خود را تحت فشار قرار دهد، مقدمه این است که آن هدیه بهطور معکوس عمل کند. یعنی آنکه هدیه نقش ابزار کنترل را برعهده گیرد و هدیهدهنده سعی کند با دادن هدیه بیش از وسعش فرد گیرنده هدیه را مدیون خود کند یا توقعات زیادی از او داشته باشد. در این شرایط، هدیهدادن به نوعی تکلف و محبتِ اجباری تبدیل میشود. اینگونه هدیه به یک باج تبدیل میشود و کارکرد کاملاً غلطی پیدا میکند. با خرید هدیهٔ کوچکتر میتوان از وقوع این اتفاقات پیشگیری کرد و خانوادههایی که با مشکلات مالی مواجه هستند و نمیتوانند هزینه زیادی برای خرید هدیه انجام دهند، نباید نگران باشند که عضو جدید و خانواده او با سطح اقتصادی آنها آشنا شوند. هدیه باید در حدوحدود خانواده و در سطح اقتصادی هر خانواده باشد.
اگر نامزدی به هم بخورد
در صورت بههمخوردن نامزدی طبق قانون هدایای ردوبدل شده میان دو طرف بازگردانده میشود؛ مگر هدایایی که از بین رفته باشد.
یزید پسر معاویه فردی هوسباز و شرابخوار بود. یزید در طول سه سال خلافتش مسبب فجایع گوناگونی بوده است. یزید عامل اصلی رخ دادن فاجعه عاشورا بود.
یزید بن معاویه بن ابوسفیان دومین خلیفه اموی است که در سال 25 هجری متولد شد.
مادر یزید، میسون دختر بجدل ابن انیف کلبی است. در اواخر سلطنت معاویه، گروهی از یارانش مانند مغیره بن شعبه از او خواستند تا یزید را به جانشینی خود منصوب نماید. معاویه نیز در سال 56 هجری او را به ولایتعهدی خود برگزید و از مردم برای بیعت با او پیمان گرفت. یزید جوانی بود هوسباز که از فسق و فجور در ملاء عام هیچ گونه باکی نداشت و علناً شراب می خورد و با میمون بازی می کرد.
پس از مرگ معاویه، چهار نفر از بیعت با
یزید سر باز زدند: امام حسین (ع)، عبدالله بن زبیر، عبدالرحمن بن ابوبکر و عبدالله بن
عمر؛ این چهار تن در مدینه بودند.
یزید به حاکم مدینه نوشت که حتماً از حسین بن علی و عبدالله بن زبیر برایش بیعت بگیرد وگرنه آنها را بکشد. امام حسین (ع) حاضر به بیعت نشد و از مدینه همراه با اهل بیت پیامبر خارج شد که این حرکت بعدها به واقعه کربلا و شهید شدن ایشان منتهی گردید.
فاجعه کربلا در نخستین سال خلافت یزید رخ داد. در ابتدا یزید از کشتن آن حضرت و سرکوبی قیام کربلا بسیار خوشحال بود، اما پس از مدتی به سبب خشم و نفرتی که مردم نسبت به او پیدا کردند سخت از این کار پشیمان گشت.
در سال 63 هجرت مردم مدینه بر ضد او شورش کردند. لذا او مسلم بن عقبه را مامور سرکوبی این شهر کرد. مسلم بن عقبه شهر مدینه را ویران و مردم آن را قتل عام نمود و به سپاهیانش اجازه داد هر کاری که می خواهند با مردم مدینه انجام دهند. این واقعه هولناک در تاریخ به نام واقعه حره معروف است.
در سال 64 برای محاصره و نابودی عبدالله بن زبیر، سپاهی را به سوی مکه گسیل داشت. سپاه یزید با استفاده از منجیق کعبه را که پناهگاه عبدالله بن زبیر بود به آتش و سنگ بستند به طوری که خانه خدا ویران گردید. اما قبل از اینکه کار دیگری بکنند، خبر رسید که یزید مرده است. لذا محاصره را نیمه تمام گذاشتند و باز گشتند.
او در چهاردهم ماه ربیع الاول سال 64 هجری در سن 38 سالگی در گذشت. پس از او فرزندش معاویه دوم به خلافت رسید.
در طول سه سال و نیم خلافت، یزید کارهای ناشایست زیادی کرد که مهمترین آن ها از این قرار هستند:
در مورد نحوه مرگ یزید چند روایت متفاوت وجود دارد؛
روایت اول
سیدبن طاووس در لهوف می گوید:
«یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد. ناگاه آهویی ظاهر شد، یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند. یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد. یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام میکنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی (ع) هستی! ای دشمن خدا و رسول خدا. اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت که بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود».
روایت دوم
شیخ صدوق می فرماید: «یزید شب با حال مستی خوابید و صبح مرده او را یافتند در حالی که بدن او تغییر کرده، مثل آن که قیر مالیده باشند. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند».
روایت سوم
هبی از محمد بن احمد بن مسمع نقل میکند که گفت: «یزید مست کرد و بلند شد که برقصد. اما با سر بر زمین خورد که سرش شکافت و مغزش آشکار شد».
بلاذری در انساب الاشراف مینویسد: «پیری از شامیان به من گفت: علت مرگ یزید این بود که او در حالت مستی بوزینه اش را بر الاغ سوار کرد. سپس به دنبال او آن گونه دوید که گردنش شکست، یا چیزی در درونش [احتمالا زهره اش] پاره گردید».
روایت چهارم
در "الکامل فی التاریخ" آمده است: «یزید بن معاویه در پانزدهم ربیع الاول سال ۶۴ قمری در اطراف دمشق به علت برخورد پارهسنگی که از منجنیقی پرتاب شده بود و به یک طرف صورت وی برخورد کرده بود به بیماریای مبتلا شد و این بیماری مرگ وی را به همراه داشت. پس از آن، وی در قبرستان باب الصغیر که در حوالی همان شهر است دفن گردید».
همچنین گزارش شده که صورت او پس از مرگ، همچون قیر، سیاه شد و با ظاهری چون باطنش به عالم آخرت منتقل شد.
گفتنی است که عباسیان، در سالهای نخست حکومت شان، قبرهای یزید، معاویه و عبدالملک بن مروان را نبش کردند و استخوانهای باقیمانده آنان را آتش زدند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جام جم سرا: این پژوهش قرار است در سال ۲۰۱۶ انجام شود می تواند راه را برای ساخت خون در مقیاس صنعتی هموار سازد؛ پیشرفتی که می تواند جایگزین خون اهدایی شود.
به نقل از مهر، "مارک ترنر" مدیر پزشکی در خدمات ملی انتقال خون اسکاتلند و مجری این طرح پنج میلیون پوندی در دانشگاه اندینبورگ می گوید: برای نخستین بار گلبولهای قرمز خونی را ساخته ایم که سازگار با بدن انسان است. پیش از این، چنین خونی نداشتیم.
این کارآزمایی بر روی سه بیمار مبتلای تالاسمی انجام خواهد شد. این بیماران در ابتدا حدود پنج میلی لیتر خون دریافت می کنند تا مشخص شود آیا این سلولها در بدن انسان نیز رفتار طبیعی دارند یا خیر.
ترنر تاکید دارد: مردم نباید فکر کنند این آزمایش، پایانی بر اهدای خون است چرا که ۲۰ سال طول خواهد کشید که خون مصنوعی بتواند طبیعی و عادی جلوه کند.
ترنر سالها از عمر خود را صرف اصلاح روشی برای رشد گلبولهای قرمز بالغ از سلولهای بنیادی پرتوان القایی (ایپس) کرده است. این سلولهای پرتوان القایی از برنامه ریزی دوباره و ژنتیکی سلولهای پوستی یا خونی بزرگسال به سلولهای شبه بنیادی برنامه ریزی به دست آمده اند.
این سلولهای «ایپس» در شرایط زیست شیمیایی مشابه شرایط بدن که گذار آنها به سوی گلبولهای قرمز خونی بالغ هموار می سازد کشت داده شدند.
این گروه، در حال حاضر به اثر بخشی ۴۰ – ۵۰ درصدی در تبدیل سلولهای اولیه به گلبولهای قرمز خونی دست یافته اند.
در این روش می توان با استفاده از روشهای استاندارد جداسازی خون مانند سانتریفیوژ، سلولهای قابل استفاده را از گلبولهای نارس و سلولهای ایپس باقی مانده جدا کنند.