۱. با مطالعه کتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسرداری، چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه های آموزش خانواده دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
۲. با همدلی، همفکری، همکاری و مشورت با یکدیگر درباره مسائل مختلف میان اعضای خانواده روابط سالم پدید آورید.
۳. سعی کنید، رفتارتان مثل روزهای اول آشنایی باشد. نخستین روزهای آشنایی را همواره به یاد داشته باشید.
۴. با یادگیری مهارتهای ارتباطی نظیر فعالانه به حرفهای یکدیگر گوش کردن، احترام به نظرها و عقاید یکدیگر و تشریک مساعی و مشورت کردن روابط خود را بهبود بخشید.
۵. بکوشید، با ایجاد کانونی گرم و صمیمی، تمام اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند؛ به قول معروف: تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد.
۶. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مساله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید.
۷. برای رسیدن به امنیت روانی و عاطفی در روابط زناشویی داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید.
۸. به کارهای منزل رسیدگی کنید و اگر چیزی احتیاج به تعمیر دارد انجام دهید. از همسرتان بپرسید کاری هست که بتوانید انجام دهید.
۹. به هر طریق ممکن رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تایید قرار دهید؛ به گونه ای که همسرتان بفهمد برایش ارزش قائل هستید.
۱۰. تشویق و تایید و بیان نکات مثبت به طور آشکار یا در جمع باشد و تذکر نکات منفی و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد.
۱۱. برای خصوصیات و نیازمندیهای یکدیگر ارزش قائل شوید و در روابط کلامی، عاطفی، اقدامها و تصمیمگیریها به افکار و خواستههای همسرتان توجه کنید.
۱۲. اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است، سادهترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمت آمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید.
۱۳. تندخویی همسرتان را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتی مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفتوگو بپردازید.
۱۴. بکوشید در سراسر زندگی، به خصوص در روابط بین خود و همسرتان، به جای هر گونه پیشداوری یا مشاهده اشکالات و ضعفها نقاط مثبت و قوت را ببینید؛ به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه خالی لیوان به نیمه پر آن توجه کنید.
۱۵. سعی کنید در برنامه ریزی برای فعالیتهای اجتماعی، اوقات فراغت، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن به مشورت کردن با یکدیگر بپردازید و از یک جانبه نگری بپرهیزید.
۱۶. در هر فرصتی که پیش میآید، با همسر و اعضای خانوادهتان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. شایان ذکر است زنها از صحبت کردن با همسرشان بیشتر لذت میبرند. بنابراین، مردان باید فعالانه به سخنان همسرانشان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند.
۱۷. اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصینمی تواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وی انتقال دهد، و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتی دیگر واگذارد.
۱۸. هر از چند گاهی زوجین در فضایی محرمانه، محبت آمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازند و از یکدیگر بپرسند، چه باید کرد تا روابطمان بهتر و با نشاطتر شود.
۱۹. همیشه، در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روی آورید.
۲۰. سعی کنید در بیرون رفتن از منزل، لباس هر دوی شما مرتب و شیک باشد.
۲۱. در جمع و میهمانی به همسرتان بیشتر از سایرین توجه کنید.
۲۲. ارتباط زوجین باید از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست و غیر واقع بینانه دور باشد. اگر موضوع و مسالهای ذهن یکی از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را بصراحت و صادقانه مطرح کند و درستی و نادرستیاش را با همسرش مورد بررسی قرار دهد.
۲۳. هر یک از زوجین باید زمینه های بروز سوء تفاهمها و سوء ظنها را از بین ببرد و از رفتارهایی که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن میشود، خودداری کند.
۲۴. هر یک از زوجین باید بکوشد با روانشناسی همسرش آشنا شود تا بداند زن یا مرد به چه اموری بها میدهد و نظام ارزشیاش چگونه است؛ برای مثال معمولا زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت میدهد و مردان میخواهند مستقل و خود مختار باشند و آزادی عمل را دارای ارزش میدانند.
۲۵. در مناسبتهای خوب زندگی، مانند سالروز ازدواج یا تولد و غیره با نوشتن مطلبی کوتاه ابراز عشق و علاقه کنید.
۲۶. از رفتارهایی نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر که موجب افزایش مقاومتهای روانی در طرف مقابل است، جدا باید پرهیز شود.
۲۷. بایادآوری برخی ایام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیه هایی هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیک عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام کنید.
۲۸. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارید از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید.
۲۹. در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه و معاشرتهای خانوادگی با زوجهای دیگر دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید.
۳۰. از هر گونه رفتاری که به مرد سالاری یا زن سالاری میانجامد، پرهیز کنید.
۳۱. خطای یکدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین یکدیگر و... بازگو نکنید.
۳۲. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید.
۳۳. از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیشتر سازید.
۳۴. وقتی که دیگر نیازی به تنهایی نبود و پیش او بودید، با بیانی صمیمانه به او علت ناراحتی خود را بگو و او را مطمئن سازید که تقصیری متوجه او نبوده است.
۳۵. حتی المقدور به قولهایی که به همسرتان دادهاید عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی نینجامد.
۳۶. از نسبت دادن القاب و زدن برچسبهای ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، کله شق، یک دنده، لجباز و خودخواه به یکدیگر پرهیز کنید.
۳۷. در مواردی که غمگینی و افسردگی و یا عصبانیت زن یا شوهر شدت مییابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درونریز بویژه غده تیروئید وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادی بودن ترشح غدد از جمله غده تیروئید مطمئن شوید.
۳۸. برای داشتن یک زندگی با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسؤولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید.
۳۹. اگر ناراحت است به احساسش احترام بگذارید.
۴۰. از محل کار به همسرتان تلفن بزنید، حالش را جویا شوید، بخصوص در شرایطی که بیمار است و یا اگر خبر جالب و خوشایندی دارید، سریع به او اطلاع دهید.
۴۱. وقتی کاری برایتان انجام میدهد، تشکر خود را بیان نمایید.
۴۲. از همدیگر برای انجام تصمیمهای بزرگ نظرخواهی کنید.
۴۳. با هم طوری صحبت کنید که از خواستههای یکدیگر به خوبی آگاه شوید.
۴۴. سعی کنید حال و احساس او را درک کرده و بعد حرف بزنید. مثلا اگر حالش خوب است، بگویید امروز خوشحال به نظر میرسی و یا اگر سرحال نبود بگویید «فکر میکنم خسته هستی».
۴۵. از داشتن نگرشهای آرمان گرایانه و شاعرانه در مساله ازدواج و روابط زناشویی و نیز انتظارات غیر واقع بینانه اجتناب کنید.
۴۶. زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنه آمیز و دو پهلو جدا پرهیز کنند.
۴۷. هر یک از زوجین باید دیگری را نزدیکترین و محرمترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامی و پشتیبان خود تلقی کند.
۴۸. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندی مخرب و پیشرونده تبدیل نشود.
۴۹. وقتی خسته است به او کمک کنید. این کار بهترین مسکن و آرام بخش برای اوست.
۵۰. هر وقت به تنهایی احتیاج دارید و میخواهید با خودتان خلوت کنید، به او بگویید که میخواهید مدت کوتاهی تنها باشید و به زودی پیش او خواهی بود.
۵۱. در حضور دیگران به یکدیگراحترام بگذارید و از خوبیهایش تمجید کنید.
۵۲. از تصمیمهای نادرست و غیر منطقی و شکلگیری افکار منفی درباره همسرتان شدیدا پرهیز کنید.
۵۳. صمیمیت را چاشنی زندگی کنید و به جای اینکه در مقابل یکدیگر بایستید به موازات یکدیگر حرکت کنید و به «ما شدن» بیندیشید.
۵۴. بال پرواز یکدیگر باشید و از پیشرفت همدیگر خوشحال شوید.
۵۵. به کارهای روزانه همسرتان علاقه نشان بدهید، و از کارهایی که انجام میدهد سوال کنید.
۵۶. در روز یا در هفته زمان مشخصی را برای گفتوگو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان اختصاص دهید.
۵۷. سفرهای کوتاه در زندگی ترتیب دهید.
۵۸. برایش هدایای مناسبی تهیه کنید.
۵۹. صحبت همسرتان را قطع نکنید. زمانی که صحبتش را قطع میکنید او را عصبانی میکنید و به او این احساس را میدهید که کسی به حرف شما گوش نمیکند و برای آن ارزشی قائل نیست.
۶۰. رنجشهای قدیمی را از نو زنده نکنید. مسائلی که قبلا شما را رنجانده است و به اندازۀ کافی در مورد آن مشاجره داشتهاید را مجدداً مطرح نکنید.(زوجها)
۱- توافق داشته باشید
دکتر استن تاتکین، نویسنده کتاب خلق شده برای عشق، درباره اهمیت توافق صریح و روشن مینویسد. او میگوید: «هر آنچه فرض میشود، الزاما وجود ندارد.» توافقات باید شفاف بوده و باید موضوعات دربرگیرنده این موارد باشد که چگونه با پیشرفتهای دیگران برخورد کنیم، چه اطلاعاتی به اشتراک گذاشته میشوند (جذابیت برای دیگران) و اینکه تا چه حد سریع به یکدیگر درباره تجربیات عاشقانه خود میگویید.
از آنجا که در ابتدا همسران ممکن است اتفاق نظر نداشته باشند، باید درباره هر آنچه خیانت محسوب میشود با یکدیگر گفتوگو کنند. ممکن است یکی از همسران بیرون رفتن با همکار جنس مخالف خود و صرف شام را با وی عادی بداند ولی برای طرف مقابل این قبیل رفتارها جزئی از خطوط قرمز باشند. همسران میتوانند عقاید بسیار متفاوتی داشته باشند و این نظرات درباره خیانت هم میتواند متفاوت باشد.
۲- ستاره باشید
وقتی که نیازهای احساسی و جسمانی ما به بهترین وجه برآورده شوند، تمایلی به جستوجوی آنها در مکانهای دیگر نداریم. برآورده سازی نیازها و خواستههای همسر و نیازهای خود را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید که نقاط ضعف را مرتفع ساخته و درباره آنچه برای احساس رضایت و شادمانی نیاز دارید، صادقانه رفتار کنید.
۳- به کارهای خود توجه ویژه داشته باشید
کارهایی که هم به رشد خود و هم همسرتان کمک میکند را با هم انجام دهید. همگی ما با افزایش سن، تغییر میکنیم. پس کنترل رابطه برای طولانی مدت کافی نخواهدبود؛ بنابراین چگونه میخواهید با نظرات، تفکرات، عقاید و تمایلات رو به تغییر همسران خود رو به رو شوید؟ با هم کتاب بخوانید، در سمینارهای آموزشی شرکت کنید یا یک برنامه آموزش روابط زناشویی آنلاین مناسب پیدا کنید تا رابطه خود را رو به پیشرفت و بهبودی قرار دهید چون به این ترتیب به طور مستمر در حال شناخت بهتر یکدیگر خواهیدبود.
۴- همسر خود را درک کنید
ساده به نظر میرسد ولی اصلا ساده نیست. همسر شما انواع تفکرات مخفی و احساسات پنهان را در خود دارد که از آنها نه با شما و نه با هیچ کس دیگری صحبت نمیکند. آن قدر باید ایمن باشید که بتوانید کاملا به این افکار و احساسات نفوذ کنید، اما چگونه؟ صداقت را با محبت و بدون هیچ قضاوتی تبلیغ و ترویج کنید.
مواردی را درباره همسر خود پیدا کنید که کسی درباره آنها چیزی نمیداند. از این اطلاعات برای هر روز «نزدیک شدن» در تجربیات او در روابط، در محل کار و با خود او استفاده کنید. چیزهایی را سعی کنید بدانید که حتی مادر و نزدیکترین دوستان او هم نمیدانند. دانستن این اطلاعات، شما را آن قدر ارزشمند میسازد که شاید تعداد اندکی بتوانند با شما برابری کنند.
۵- حسادت نکنید، به جای آن، بهتر عمل کنید
اگر ظنین شدهاید که توجه همسر شما به جای دیگری معطوف شده است، اگر عصبانی شوید و از او خرده بگیرید، این توجه عمیقتر خواهدشد. حسادت حسی طبیعی است، اما تلاش کنید که توجه همسرتان را بیشتر به استعدادها و تواناییهای خود جلب کنید.
به همسرتان چیزی بیشتر از یک دلیل برای دوست داشتن و ارزش گذاشتن به خود بدهید. شما نمیتوانید همسر خود را با شادمانی و حس اعتماد و استفاده از تهدید و ترس در کنار خود حفظ کنید. تنها دلایل مثبت برای باهم بودن مانند چسب عمل میکند که شما را از ورود فرد دیگر در صحنه زندگیتان محافظت خواهندکرد.
۶- از مشاورههای دورهای استفاده کنید
اکنون در قرن بیست و یکم به سر میبریم. تابوی ملاقات با مشاوران و روانشناسان سالهاست که از بین رفته است. یک مشاور خوب و توانا پیدا کرده و با آنها برای بهره برداری از حمایتهای «مثبت و فعالانه» در روابط خود دیدار و ملاقات داشته باشید. به تعویق انداختن این امر، اغلب برای کاملا موثربودن این مشاورهها دیر خواهدبود.
همگی ما در برخورد با دیگران دچار نقاط کوری هستیم. بعضی از این نقاط کور از سابقه خانوادگی ما نشأت میگیرند، مانند کارهایی که والدین ما در روابط خود با دیگران انجام دادهاند یا مهمتر کارهایی که آنها در خلال این روابط انجام ندادهاند. نقشه رابطه ایمن و سلامت ما اغلب به خوبی همان چیزی است که برای بار اول آن را دیده و تجربه کردهایم. چندین جلسه مشاوره میتواند در تدوین نقشهای جامعتر از چگونگی حفظ رابطه با همسر خود و تقسیم شادمانهتر زندگی با یکدیگر کمک رسان باشد.
۷- حضور خود را اثبات کنید
شما باید کسی باشید که همسر شما به او مراجعه میکند. اگر نیازهای عاطفی، جسمانی و معنوی او را به خوبی برآورده سازید، همسر شما هرگز به دنبال آنها نزد دیگران نخواهدرفت؛ به عبارت دیگر، همگی ما به دنبال تامین نیازهای خود هستیم و اگر همسر ما آنها را برآورده سازد، ما تمام خواستهها و رویاهایمان را تنها با او شریک خواهیم شد.
این دیگران گاهی پایهای برای آغاز یک پیوند عاطفی میشوند که جایگزین رابطه سالم ما شده یا انرژی را از رابطه زناشوییمان که نیاز به رشد دارد، میگیرد. فرض کنید که به عنوان یک همسر، مانند شخصی هستید که میخواهید برای کاری پذیرفته شود؛ دارای ویژگیهای برتری هستید که باید همسرتان شما را نگه دارد و اخراجتان نکند؟ چه کاری انجام میدهید که دیگران نمیتوانند به راحتی آن را به جای شما انجام دهند؟
باید آنقدر خوب باشید که کسی نتواند با شما برابری کند. این مهمترین رازی است که از جداییها و به پایان رسیدن رابطهها جلوگیری میکند و بسیار بیشتر از ترس و احساس گناه کارایی دارد.
۸- چرا نباید خیانت کنیم؟
باید صادق و وفادار بمانیم. باید دلایل عالی و محکمی برای متعهد ماندن وجود داشته باشد. این دلایل چه چیزهای هستند؟ به فواید تعهد فکر کنید. یک همسر که بهتر از هر کس دیگر شما را میشناسد؛ کسی که با وی خاطرات و گذشته زندگی خود را سهیم میشوید؛ کسی که میتوانید روی او تکیه کنید؛ کسی که زمانی که زیبایی، جوانی، سلامتی و تواناییهای شما از بین رفت، همچنان میخواهد با شما باشد و زندگیاش را با شما به اشتراک بگذارد؛ کسی که با او پیر میشوید. تمامی همسران باید دلایل تعهد را به خود گوشزد کنند که بخش حیوانی مغز بدون کنترل عمل نکند.
۹- فرصتها را محدود سازید
خیانت و داشتن روابط نامشروع، مسئلهای است که در اصل با قدرت و رضایت ما از روابط فعلیمان ارتباط دارد، پس بهتر است پیش از سرزنش شرایط و افراد به آن نگاهی بیندازیم، اما در جایگاه دوم، فرصت، یک مقصر مساعدت کننده است. خیانت و داشتن روابط نامشروع معلول یک فرصت هستند. سفر با یک همکار، تا دیروقت در مهمانیها بودن بدون حضور همسر، گذراندن زمانهای تنهایی بسیار، مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، یا داشتن فعالیتها و روابط اجتماعی فراوان مستقل میتوانند ایجادکننده این فرصتها باشند، پس چه باید کرد؟
توجه ویژه به این گونه موقعیتها داشته باشید. سعی کنید کارها را با همسرتان انجام دهید تا دیگران فرصت حضور پیدا نکنند. در طول روز با هم در ارتباط باشید و اگر یکی از شما تا دیروقت بیرون منزل است، به او پیامک بزنید.
در طول سفر کاری از همسر خود خبر بگرید و حرفهای عاشقانه به تلفن همراه او بفرستید تا در طول سفر احساس ارتباط و اتصال با شما داشته باشد. اگر کسی یا کسانی تماسهای زیاد با همسر شما پیدا کردهاند، از او بخواهید تا برای رابطه میان خودتان زمان و انرژی بیشتری صرف کند.
۱۰- به فراتر از استانداردها فکر کنید
با همسر خود درباره مسائل جنسی، شادیها و تمایلات خود راحت و صمیمی صحبت کنید. سرگرمیهای جدید را با هم امتحان کنید تا همه چیز را شاد و هیجان انگیز حفظ کنید. با هم بخندید و شاد باشید. به یک کلاس ورزشی و هنری بروید. برنامههای جدید تلویزیونی را انتخاب کنید که تا به حال با هم آنها را تماشا نکردهاید. از دوستان خود درباره تجربیات سفر و مکانهای سیاحتی بپرسید که آنها از آن لذت بردهاند. تجربههایی را امتحان کنید که کمی برایتان دشوار هستند. فعالیتهای هیجان انگیز جدید را در حوزههای جسمی و احساسی تجربه کنید که به هیجانات و تقویت پیوند شما کمک میکنند.
بهترین محافظ برابر خیانت و روابط نامشروع این است که اطمینان حاصل کنید رابطه شما بسیار باحرمتتر از آن است که کسی وارد آن شود. هر روز جذاب بودن برای همسر خود بسیار کارآمدتر از ترس، احساس گناه یا تهدید برای حفظ تعهد به رابطه شما خواهدبود.
تازه و جدید نگه داشتن همه چیز در دوستی و زندگی عاشقانه شما، به طور فزایندهای مغز فرد را به سمت حفظ توجه در مورد رابطه اصلش با شما ترغیب میکند و اگر به این امر ظنین هستید که همسر شما دنبال رابطهای عاشقانه در جای دیگر است، به جای آنکه به سرزنش و تهدید بپردازید، فعالانه و موثر در این بازی وارد شوید.
گاهی لحظات مورد علاقه در دیگر افراد و تجربیات به شما ایده میدهند که در کدام نقطه باید موتورهای جت خود را به عنوان یک همسر روشن کنید. برای ارتقا و بهبود روابط خود باید ثابت قدم باشید. تمرکز خود را روی قویتر ساختن خود قرار دهید و خیلی نگران دیگران و جهان خارج نباشید. (ترجمه: مهرداد حق گو/همشهری تندرستی)
دلزدگی زناشویی سه نشانه دارد: نشانههای جسمی یکی از این عوامل است. بعضی افراد اصلاً دلزدگی را یک نوع احساس خستگی تعریف میکنند. غیر از خستگی و کسالت، دلزدهها علامتهایی مثل بیحالی، سردردهای مزمن، دردهای شکمی و بیاشتهایی یا پرخوری هم از خودشان نشان میدهند. دلزدهها از نظر جسمی هم از پا میافتند.
نشانههای عاطفی از دیگر عوامل است. دلزدهها قبل از هر چیز احساس آزردگی میکنند. آنها حس میکنند در زندگی مشترک اذیت میشوند و تمایلی به حل مشکلات نشان نمیدهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. گاهی این ناامیدی و اندوه آنان را به وادی افسردگی میکشاند. آنها احساس پوچ و بیمعنایی دارند حس میکنند کسی را در زندگی ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند.
از جمله نشانههای روانی دلزدگی این است که دلزدهها خودشان را باور ندارند و خودشان را دوست ندارند. درست همین احساسات را به همسرشان هم دارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه میتوانند او را دوست داشته باشند.
علل بروز دلزدگی
توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه در این زمینه موثر است. گاهی توقعات ما آن قدر بالا و غیرواقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمیتواند این توقعها را برآورده کند. وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول ازدواج بیرون میآیند، هر حادثه کوچکی را بهانه میکنند تا به همسرشان یک برچسب منفی برنند، در این مواقع سکوت مردها نشانه بیاحساسیشان تلقی میشود و یک بار محبت نکردن زنها، نشانه نامهربانیشان میشود.
اگر همسران نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دو چندان میشود.
توقعهایتان را منطقی و منصفانه کنید. روانشناسان میگویند توقعهای غیرمنطقی بیشترین ارتباط را با دلزدگی زناشویی دارد. اینکه ما باور داشته باشیم توافق نداشتن باعث تخریب رابطه است اولین باور غیرمنطقی است. باید یاد بگیریم اختلاف نظر طبیعی است و نباید آن را منفی تفسیر کنیم. اینکه باور داشته باشیم رفتارهای همسرمان تغییر نمیکند هم غیرمنطقی و غیر منصفانه است. اینکه توقع داشته باشیم همسرمان ذهن ما را بخواند هم غیرمنطقی است. باید خودمان نیازهایمان را به زبان بیاوریم و توقع نداشته باشیم همسرمان ذهنمان را بخواند.
کمالگرایی جنسی نداشته باشید. این مورد هم از جمله باورهای غیرمنطقی است که به دلزدگی زناشویی میانجامد و نباید همیشه از همسرمان توقع داشته باشیم در همه شرایط و مواقع با ما رابطه جنسی تام و تمام داشته باشد. در نهایت اگر ما تفاوتهای بین جنسیت خودمان و جنسیت همسرمان را نشناسیم و توقع داشته باشیم همسرمان هم مثل خودمان مردانه یا زنانه عمل کند باعث دلزدگی زناشویی میشود.
خودتان رابطه را تازه نگه دارید. در روزهای اول ازدواج همه چیز تازه و هیجانبرانگیز است اما وقتی که همه چیز تکراری شد، زن و شوهر کم کم از هم دلزده میشوند. در این مواقع با گذاشتن انرژی برای رابطه میتوان آن را همچنان هیجان برانگیز نگه دارد. سعی کنید همسرتان را غافلگیر کنید، هر چند وقت برنامه دو نفره هیجان برانگیز برای هم بگذارید. به هم ابراز احساسات کنید. اگر مشکلی هم پیش آمد با هم مطرحش کنید یا با مشورت گرفتن از یک مشاور خانواده آن را حل کنید. (علی احمدی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/ سپیده دانایی)
736
پاسخ مشاور: جابه جایی نقشها، نادیده گرفتن حقوق طرفین، عدم مسئولیتپذیری و انجام همه امور زندگی توسط مرد یا زن و نهایتا اعمال فشار مضاعف بر یکی از زوجین، از جمله عواملی است که میتواند باعث ایجاد اختلاف و تنش شود. این گونه اختلافات در نتیجه خستگی مفرط روحی، فشار عصبی ناشی از مسئولیتهای زیاد، احساس تنهایی و عدم درک طرف مقابل از شرایط، به وجود میآید. بنا بر این، برای پاسخ به سوال شما، توجه به هر دو طرف (زن و مرد) و درک متقابل زوجین از یکدیگر میتواند مفید واقع شود.
آنچه زنان برعهده دارند
زنان صرف نظر از شاغل و یا خانه دار بودنشان، بخش عظیمی از وظایف خانه را به عهده دارند که هر یک با توجه به شرایط خود، به انجام این امور میپردازند. البته به دلیل تکراری و خسته کننده بودن کارهای منزل، ممکن است برخی بانوان با گذشت زمان با احساساتی همچون دردهای جسمانی، خستگی مفرط، بیفایده بودن، عصبانیت و احساس نادیده گرفته شدن روبرو شوند که همین احساسات منشاء افسردگی، انفعال و در نهایت بروز تنش و اختلافات زناشویی میشود.
انجمن روانپزشکان ایران طی تحقیقاتی در رابطه با زنان، به این نتیجه رسیدهاند که ۲۰ تا ۳۵ سالگی شایعترین سن ابتلا به افسردگی در زنان است که تنظیم خواب، تغذیه مناسب و کمک مرد به همسر در خانه از مهمترین راههای پیشگیری از ابتلا به این بیماری محسوب میشود.
با این تفاسیر میتوانید میزان فشاری را پیشبینی کنید که زنان شاغل با داشتن دو مسئولیت همزمان بر عهده دارند.
آنچه شما به عهده دارید
برای اینکه بتوانید همچون گذشته آرامش را به خانه بازگردانید بهتر است تغییراتی را ایجاد کنید.
۱ - جایگاه و منزلت همسرتان، احساستان به او و قدردانی از زحماتش، گام اول به شمار میرود. اینکه شما کار میکنید تا چرخ زندگیتان بچرخد خود قابل تقدیر و سپاس است، همچنین اینکه همسرتان در طول روز، خانه را برای ورود شما به مکان امن و آسودهای تبدیل میکند نیز به نوبه خود تحسین برانگیز است؛ بنابراین این فکرکه او تمام طول روز خانه بوده و چون درآمدی به دست نیاورده پس در واقع کاری انجام نداده است، کاملاً بیانصافی است.
۲ - در کارها و وظایف خانه با او مشارکت کنید. روزهای تعطیل بهترین فرصت برای همکاری و نیز چشیدن طعم خانه داری است. اینکه بتوانید در کنار همسرتان به انجام امور خانه بپردازید در واقع عشق و علاقه خود را در عمل به او نشان دادهاید.
۳ - برای نگهداری از فرزندتان برنامهای پیش بینی کنید. دلایل همسرتان را درباره خواستهاش مبنی بر اینکه میگوید نگهداری بچه یک روز به عهده تو و یک روز به عهده من باشد جویا شوید و حرفهایش را بشنوید و با گفتوگو به راه حل منطقی و منصفانهای در این باره برسید. به نظر میرسد همسرتان برای اینکه بتواند ساعاتی را برای علایقش صرف کند به زمان نیاز دارد. این فرصت را از او دریغ نکنید. با این کار به او نشان دادهاید علایق همسرتان برای شما نیز دارای اهمیت است و او نیز حق دارد برای تعالی خود گام بردارد.
سخنی با همسرتان
برای اینکه بتوانید اوضاع زندگی را برای خود و خانوادهتان لذت بخش کنید باید مهارتهای خود را افزایش دهید. البته بنا نیست به این علت که مادر هستید بقیه نقشهای اجتماعی و یا علایقتان را کنار بگذارید. برای سلامت روان خود و خانوادهتان لازم است بتوانید در کنار وظایف مادری به علاقهمندیها و پیشرفت شخصی خودتان نیز بپردازید. بنابراین با راهبردی که از جانب شما اعمال میشود هم میتوانید از انجام وظایف مادریتان لذت ببرید و هم خودتان و منافع زندگیتان را نادیده نگیرید و به فعالیتهای مورد علاقهتان بپردازید. (سیمین قربانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
641
در واقع بیشتر اختلاف زن و شوهرها گرچه به ظاهر بر سر جزییات زندگی است اما اصل و منشاء آن در اسرارخواب آنان نهفته است و ریشهاش ناهمگونی جنسی است. به گفته صاحب نظران از همه مشکلاتی که دامنگیر زن و شوهر میشود میتوان چشم پوشی کرد به جز ناهماهنگی جنسی که کاملا نظام زن و شوهری را میگسلد. اما سئوال اینجاست منشاء پیدایش این ناهمگونی جنسی از کجاست؟
اشتباهات و زیاده روی های زناشویی
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نصیر عابدینی، روانشناس در این باره میگوید: در روابط نزدیک زناشویی، در زن غرایز معینی وجود دارد که نشان میدهد کی و چه زمانی میتواند به روابط زناشویی بپردازد و تمکین کند. اما متاسفانه در اغلب ازدواجها مرد به خاطر ناآگاهی و نداشتن اطلاعات درست، این شرایط زن را به کلی نادیده میگیرد و با تبعیت از تمایلات افسار گسیخته جنسی خود، زن را در اوقاتی که آمادگی ندارد وادار به انجام روابطی میکند که او، آن را حقوق زناشویی میخواند و همین عامل سنگ بنای سردمزاجی و تنفر زن از ادامه و تکرار روابط زناشویی میشود.
به گفته این روانشناس اثرات شوکی که در نتیجه یک چنین روابط جنسی ناهماهنگ بر مغز و روان یک زن با آن احساسات لطیف و آسیب پذیر وارد میشود، به قدری عمیق است که احتمال دارد اثرات منفی آن در سراسر زندگی و طرز تلقی نامطلوب او نسبت به امور زناشویی دیده شود.
در روابط زناشویی که در آن زن و مرد با همدیگر به همکاری میپردازند یک نوع نیرو یا انرژی مطلوب رد و بدل و باعث ارتقا قوت و قدرت طرفین میشود. اما وقتی رابطه یکطرفه و اجبار در کار باشد یعنی مرد اصرار به انجام این اعمال داشته باشد و زن بهآن مایل نباشد، نه تنها صدمات جسمانی و روانی زیادی به زن وارد میشود بلکه آن انرژیای که مرد از دست داده مجدد به دست نخواهد آورد و دچار زیان میشود.
موضوع دیگری که این دکتر روانشناس به آن اشاره میکند، آنکه وقتی مرد به کرات و اجبار همچون وعدههای شام و ناهار اصرار به برقراری روابط زناشویی میورزد، به نوعی خود باعث هدر رفت انرژی و قوتی میشود که باید صرف کارهای مهم زندگی کند و این ناهماهنگی را میتوان بنوعی زیادهروی جنسی دانست.
در زیادهرویهای جنسی ناهمگون و ناهماهنگ که این روزها در بسیاری از زندگی همسران دیده میشود و دلیل اصلی آن محرکات محیطی از نوع (سمعی، بصری و حسی) است، این مرد است که زیان اصلی را خواهد دید. چرا که در روابط زناشویی ناهماهنگی که در آن اعتدال رعایت نشود مرد زودتر از زن به مرز زیاده روی و اتلاف انرژی خواهد رسید و عملا ناتوانی جنسی و پیری قبل از موعد را سبب میشود. برخی تحقیقات نشان میدهد که بروز اختلالات یا ناتوانی جنسی از شش ماه پس از ازدواج بر اثر اینگونه زیاده رویها بروز میکند.
زیاده خواهی های جنسی ممنوع !
متاسفانه در بسیاری از سایتهای غیرمجاز اینترنتی و فیلمها و میان برنامههای مبتذل ماهوارهای به نمایش گذاشته میشود و تاسف بارتر اینکه هیجانات کاذب آن موجب میشود برخی همسران بخصوص جنس مرد به برقراری این اعمال نامتعارف و غیر بهداشتی در روابط زناشویی خود اقدام کنند.
حجت الاسلام دکتر عابدینی در این خصوص میگوید: وضعیتی که زن در ارتباط با سوءاستفاده و تعرضهای نامناسب و نامتعارف جنسی از سوی همسر یا با زیاده رویهای زناشویی روبهرو میشود رابطهای است که در آن به دلیل یکطرفه بودن عمل جنسی، زن تبدیل به ابزاری میشود در دست مرد برای دفع آتش شهوت. چرا که وقتی مرد به طرز غیر عادی و با محرکاتی کاذب برانگیخته شود بیملاحظه شده و دیگر قادر نخواهد بود به حقوق زناشویی همسر خود احترام گذاشته و یک پاسخ عاطفی دهد و در نتیجه برقراری رابطهای که میلی به آن نباشد برای زن نفرت انگیز، تحمیلی، ملامت بار، پست و مبتذل خواهد شد.
این روابط غیر بهداشتی خارج از عرف و زیاده رویها نه تنها یک بیحرمتی اخلاقی به حریم زن است بلکه سرچشمه ضعف و آسیبهای جسمانی او نیز هست. زیاده رویهای جنسی و رنجشی که سبب آسیب زن شده حتی برقراری یک همدلی، همکلامی یا مصاحبت دوستانه و صمیمانه را امکان ناپذیر میکند و قدرت و نیروی این دشمنی جنسی به حدی است که بسیاری از زنان را به دادگاه و طلاق میکشاند.
به یاد داشته باشید، انگیزه جنسی آن طور که عموم مردم تصور میکنند تنها یک تجلی جسمی نیست بلکه سراسر وجود و روان یک شخص را در بر میگیرد و اگر بیحرمتی جنسی رخدهد، آن چنان نارضایتی در خداوند و آن چنان نفرت و دشمنی بین زن و مرد به وجود میآورد که میتوان آن را دقیقا با شدت محبتی که همسران قبلا نسبت به یکدیگر داشتند مقایسه کرد که متاسفانه در جامعه امروز ما هزاران زن این بیحرمتی جنسی را تجربه کردهاند و به دلیل شرم از ابراز آن ناچار به سکوت شدهاند.
تنظیم و محافظت از روابط زناشویی
اغلب مردان از نظر برخوردار شدن از رابطه جنسی همیشه آمادگی دارند. به عبارت دیگر مرد فقط در انتظار این است که زن او را دعوت کند؛ اما چون زن تنها در دورههایی خاص قابلیت پذیرش بالایی دارد و خود به این امر واقف است، باید مرد این را بپذیرد که امکان برقراری این روابط تنها در زمانهایی خاص موجب انتقال انرژی مطلوب به او میشود و بیش از این قوت خود را به هدر ندهد.
دکتر عابدینی با اشاره به این موضوع میافزاید زن و مرد باید دورههای مباشرت خود را که اغلب از سوی زن تعیین میشود بتدریج منظم کنند تا جاذبه و گرمی این روابط باقی روزها را تحتالشعاع خود قرار دهد. مردان باید بدانند که دورههایی در زندگی زن وجود دارد که طی آن زن از هر حیث خودش نیست. در حوالی این دوره زن فوقالعاده به عصبانیت، حساسیت و ترشرویی گرایش دارد. دست کم در چنین اوقاتی مرد باید ملاحظه حال زن را بنماید و سعی کند با زن توأم با درک و محبت و احترام برخورد کند و مطمئن باشد بازتاب یک محبت واقعی به زن، دریافت هزاران محبت است. بنابراین برای اینکه بتوانید از روابط زناشوییتان محافظت کنید باید یک عاشق ملاحظه کار باشید. این ملاحظات بیش از هزار راه قانونی، پیوند زناشوییتان را محکم نگه میدارد و وجود یک چنین پیوندی است که ازدواج را مقدس میکند. (فاخره بهبهانی/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
حفاظت از سلامت روانی خانواده یک اصل است و باید از این سلامت به طور مستمر حفاظت کنیم و این کار نیاز به تدبیر دارد.
ارزش خانواده به فضای عاطفی آن است. این فضا در گرو تعامل انسانی زوجین است و برای ایجاد فضای عاطفی هیچ راهی جز ارتباط کلامی وجود ندارد. در واقع سوءتفاهمها، برداشتهای غلط و منفی به علت نبود ارتباط کلامی ایجاد میشود.
قهر کردن بدترین آسیب برای یک خانواده است چون موجب شکلگیری توهم میشود. در این شرایط فرد به ذهنیت خود پناه میبرد و براساس ذهنیت خود طرف مقابل را قضاوت میکند؛ اما با ارتباط کلامی سوءتفاهمی شکل نمیگیرد و مسائل به وجود آمده تحلیل میشود. زوجین هنگام بروز اختلافات با هم صحبت کنند چون با این کار به نقطه تعادل میرسند و رفتارهایشان قابل پیشبینی میشود؛ چرا که زوجین براساس نشانههایی که از همسر خود دریافت میکنند، رفتارشان را تنظیم میکنند و در واقع رفتار کلامی به خود تنظیمی و دیگر تنظیمی کمک میکند.
زن و شوهر روبات نیستند و انسان یعنی ارتباط کلامی که به وسیله آن میتوان از طرف مقابل تمجید کرد، به او دلگرمی داد و حتی انتقاد کرد.
خانوادهها تحت هیچ شرایطی بویژه در موارد اختلاف با هم قهر نکنند چراکه قهر، فاصله گرفتن و بیاعتنایی و خشونت پنهان یا نرم است. توقع پنهان موجب فاصله گرفتن میشود. اگر هدف ما در یک ارتباط بر کرسی نشاندن حرف خود باشد، این ارتباط با شکست مواجه میشود.
اگر زوجین این نوع توقعهای پنهان را کنار بگذارند میتوانند ارتباط موثرتری با یکدیگر برقرار کنند. باید دنیای شخصی افراد را به رسمیت بشناسیم چون یکی از زوجین ممکن است به علت علاقه به مسائل اجتماعی روزنامه بخواند و دیگری به نرمافزارهای تلفن همراه علاقه داشته باشد. در واقع، مقداری فاصله خوب است اما اگر بدهبستانهای عاطفی نباشد، زندگی شکننده میشود و زوجین باید برای ارتباط کلامی با یکدیگر وقت بگذارند.
برای گفتوگو با همسر ابتدا باید علایق مشترک را پیدا کنیم و سپس میتوانیم لابهلای حرفهای خود از همسر خود انتقاد کنیم. همسران باید قدرت تحمل خود را افزایش دهند و انتقادپذیر باشند؛ اما نباید صحبت را از حساسیتهای زوجین شروع کنیم چون این کار باعث ایجاد اختلاف میشود. (دکتر احمد برجعلی - روانشناس/ ایسنا)
مشکلات را باید حل کنیم
خانم در یک روز جمعه آرام هرچه گلایه دارد از خرابی لولهکشی تا زیادی مخارج و شهریه مدرسه بچه را ردیف میکند و این کار ناگهان به یک جنجال حسابی و یک هفته قهر میانجامد. بعد از یک هفته قهر، اولین جملهای که شوهر مطرح میکند، این است: «عزیزم خیلی متاسفم که قهر کردم، الان که خوب فکر میکنم باید همان موقع از هم جدا میشدیم!»
مردها فکر میکنند سوپرمن هستند و اگر حتی فکر کنند، همسرشان آنها را سوپرمن فرض نمیکند، میرنجند و خیلی ناراحت میشوند و این میتواند به کدورت رابطه بینجامد.
پس سعی کنید با همسرتان نرم و نازک صحبت کنید و مشکلات را از نظر زمانی به صورت تکجملههای بسیار پراکنده و در لابهلای حرفهای خوش و مثبت طوری مطرح کنید که هیچکس نفهمد، یک جمله را هم امروز و آن یکی دو روز بعد بگویید. دنبالش را هم نگیرید و مساله را به خدای بزرگ بسپارید، اگر قسمت باشد حتما همسرتان پیگیری میکند وگرنه طبق اثر پروانهای که میگوید حرکت بال پروانه در یک طرف کره زمین میتواند در طرف دیگر کره طوفان بهپا کند. حرفهای شما هم میتواند احتمالا اثرگذار باشد، چه اهمیت دارد که این تاثیر آن طرف کره باشد...
اشتباه دیگر تغییر همسر
زن در خانه نشسته و بوی غذا همه جا را برداشته، انگار قورمهسبزی پخته است. در همین اثنا مرد وارد میشود. زن به استقبال میرود و اوه! متوجه میشود که مرد عرق کرده و بشدت بو میدهد!
مرد خسته با دست و روی نشسته میآید سر میز شام مینشیند و زن با لبخند شام را سرو میکند. بعد به همسرش میگوید: عزیزم تا تو بروی حمام دوش بگیری و جورابت را آب بکشی، برایت یک چای قندپهلو آماده میکنم.
در همین لحظه صدای شکستن چیز ظریفی به گوش میرسد. آه! این همان دل کوچک آقای خانه است. مرد میغرد که خودت بو میدهی، آشپزخانهات بو میده. اگر از بوی عرق و پای من بدت میاد، یه فکری به حال خودت بکن و...
متاسفانه یا خوشبختانه اکثر زنان نمیدانند که مردان به دنبال زنانی هستند که آنها را همان جوری که هستند، بپذیرند. شما هم سعی کنید در همان برخوردهای اول همه چیز را دقیق ارزیابی کنید تا همان طوری که هست، از اول یا بپذیرید یا نپذیرید. دیگر بشور و عطر بزن و اصلاح کن و خوشتیپ بگرد و این حرفها، ندارد؛ همین است که هست.
منم پول درمیارم
دوباره بیایید از این بالا نگاه کنیم ببینیم چه خبر است!
خانم و آقا دارند خانه میخرند چه خوب. مرد خانه را به اسم خود سند میکند و زن زیر گوش آقا میگوید: مگر قرار نبود 3 دنگش را هم به اسم من کنی؟ مرد سرخ میشود و میگوید: به چه مناسبت؟ و زن به همان آرامی میگوید: عزیزم خوب من هم مثل تو دارم کار میکنم، ما که قبلا در موردش توافق کردیم.
کار که به اینجا میکشد، دوباره صدای جیرینگی به گوش میرسد و قلب است که میشکند و محضر هم که دم دست است و...
اما راهکار این است که زنان مستقل مراقب باشند استقلال داشتن و روی پای خود ایستادن، ویژگی خیلی خوبی است، اما مردان از زنانی که تمام کارهایشان را بدون کمک همسرشان انجام دهند و پولشان را به رخ همسرشان بکشند و سهم بخواهند و... خیلی ناراحت میشوند.
اینطوری که نمیشود، زنی گفتند، مردی گفتند، یا سر کار نروید یا همین است که هست. زن مستقل یعنی زن مدعی، اما مردان زنی میخواهند که در عین اینکه کرایه خانه را میپردازد و در وام و خرج و برج و همه چیزهای دیگر سهیم میشود، خودش را به کوچه علی چپ بزند و وانمود کند بشدت در همه زمینهها به همسرش محتاج است.
فعلا این شگردها را به کار بندید و زندگیتان رانجات دهید. در آینده رازهای شگرف دیگری را برایتان برملا خواهیم کرد.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
به گزارش جام جم سرا به نقل از سایت نی نی بان، برای بسیاری از همسران، اوایل ازدواج یک دوران رویایی است. این را وقتی به زبان می آورند که چندی از روزگارشان گذشته باشد و گذر ایام، کم یا زیاد، حرارت زندگی شان را کم کرده باشد. همین موقع است که حسرت سرایی ها سر باز می کنند و دو نفر برای دوام آوردن در برابر تندباد کاستی ها، به خاطره های آن روزهای طلایی پناه می برند؛ زمانی که هر وقت میلی بود و دست نیازی، «نه»ای در کار نبود.
اجابت همیشگی درخواست های جنسی یکدیگر یکی از به یاد ماندنیترین اتفاقات آن روزهاست که اگر نگوییم به طور ناگزیر اما به هر حال طی فرآیند بلندمدت زندگی زناشویی، با موانع و دست اندازهایی مواجه می شود. طرد جنسی از جانب شریک زندگی، کسی که قرار بوده صمیمیترین و نزدیکترین فرد دنیا باشد، یکی از تلخ ترین تجربیات همسران است که متاسفانه معمولا بعد از گذشت چند سال کم کم به زندگی زناشویی راه پیدا می کند؛ اما چه عواملی در تبدیل شیرینی آن روزها به تلخی این روزها موثرند؟!
وقتی بر خلاف عادت گذشته، زنی درخواست جنسی شوهرش را و یا شوهری درخواست جنسی زنش را قبول نمی کند و یا آن را به وقتی دیگر موکول می کند، برای چسباندن برچسب اختلال به او نباید عجله کرد، چه بسا دلایلی پشت این امتناع ناگهانی وجود داشته باشد که زوج طرد شده، خود بتواند با شناسایی و رتق و فتق به موقع آن ها زندگی زناشویی را به حالت مطلوب معمول در آورد. در ادامه به این دلایل پرداخته می شود.
۱- کم توجهی به تدارک مقدمات رابطه
کسی نمی داند این تصور که برای برقراری رابطه زناشویی، فقط زمان و مکانی لازم است، از کجا آمده، اما واقعیت این است که رابطه جنسی که یکی از پیچیده ترین و پررمز و رازترین روابط انسانی است، برای به ثمر نشستن به چیزی بیش از این ها نیاز دارد.
اگر با کمی اغماض، این چیز را همان «پیش نوازش» معروف بنامیم، باید این را هم اضافه کنیم که این کار می بایست از ساعت ها قبل از برقراری رابطه آغاز شده باشد و اگر هم ابراز عشق و علاقه نسبت به همسر بدانیمش، باز هم باید خیلی پیش از رابطه جنسی شروع شده باشد. بنابراین شوهری که می خواهد در ساعات پایانی روز با خانمش رابطه برقرار کند، باید از صبح با رفتارهای کلامی و غیرکلامی خود به تدریج وی را برای زمان مقرر آماده کرده باشد.
در گذشته، عقیده بر این بود که احساس صمیمیت در پاسخ مثبت زنان به درخواست های جنسی شوهرانشان، بیش از پاسخ دهی مثبت مردان به درخواست زنانشان موثر است؛ اما امروزه بر نیاز هر دو جنس یعنی اظهار عاطفه تاکید می شود. اگر این ابراز صمیمیت نباشد یا کافی نباشد به طرد جنسی از سوی زوج مقابل منجر می شود.
احساس دوست داشته شدن و مورد علاقه همسر بودن مهم ترین مقدمه رابطه جنسی است. شاید به همین دلیل است که متخصصین امور جنسی، ذهن را قدرتمندترین عضو جنسی بدن می شناسند.
یکی دیگر از مقدمات مهمی که باید فراهم شود، اطمینان از رضایت بخش بودن ارتباط بین فردی با همسر است. یعنی که اگر اختلاف، رنجش، خشم و یا تعارضی با همسر یا یکی دیگر از اعضای خانواده، وارد ارتباطات زوجین شده باشد، باید تا قبل از زمانی که برای رابطه جنسی در نظر گرفته شده حل و فصل شود. بر این نکته مهم تاکید می کنیم که نباید مسائل درست قبل از زمان هم بستر شدن مطرح شوند، بلکه باید از مدتی قبل برای آن ها فکری کرد.
۲- آگاهی ناکافی از انتظارات همسر
رابطه جنسی با همسر، شامل انتظارات بعضا متفاوت زوجین از همدیگر است. انتظاراتی که اگر از سوی یکی از زوجین برآورده نشوند، احتمال پس زدن رابطه را در دیگری افزایش می دهند.
انتظار تنوع در رفتار جنسی: یکنواختی آفت رابطه جنسی است چرا که این نوع رابطه مانند رابطه های دیگر نیاز به تنوع دارد. گاهی انتظاری که زوج طردکننده از طرف درخواست کننده دارد، به سادگی ایجاد تغییر در شیوه های برقراری رابطه، مکان یا زمان آن است. ایجاد این تغییرات، گرچه شاید هم به عنوان یک شیوه بلندمدت چندان به کار زوجین نیاید، اما به عنوان یک رفتار جدید به امتحان کردنش می ارزد.
انتظار اولویت دادن به رابطه جنسی: برای بعضی از زنان و مردان مهم است که اولویت دادن همسرشان به رابطه جنسی را به چشم خود ببینند. برای مثال خانمی که شوهرش در دفعات قبل به دلایلی مثل کار درخواست او را به وقتی دیگر موکول کرده، به خاطر عدم اطمینان از میزان اهمیت و معنای رابطه برای مرد، احتمالا درخواست او را در خواهد کرد.
انتظار حفظ استقلال جنسی: گاهی اوقات علت پس زدن درخواست همسر، خطری است که طرف طردکننده نسبت به استقلال جنسی خود احساس می کند. به این صورت که زوج دریافت کننده درخواست برای انتخاب این که چه وقت و چه میزان رابطه داشته باشد احساس آزادی و اختیار نمی کند. در نتیجه هرچقدر درخواست کننده برای نزدیکی به او بیشتر تلاش می کند، با قدرت بیشتری او را پس می زند.
انتظارات متفاوت در تعداد دفعات رابطه: یکی از علت های پس زدن درخواست جنسی همسر می تواند احساس نیاز کمتر فرد طردکننده باشد. این در حالی است که طرف مقابل به دلیل احساس نیاز بیشتر و نیز نبود آگاهی کافی از انتظارات و نیازهای دیگری، پس زده شده و دچار سرخوردگی و احساس بی کفایتی می شود.
انتظارات متفاوت در زمان بندی برقراری رابطه: این مورد درباره زنان که از زمان بندی مشخصی برخوردارند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. البته همه زنان یک الگوی یکسان زمانی ندارند.
انتظار گیرنده بودن: این نیز یکی از مواردی است که می تواند به پس زدن درخواست جنسی همسر منجر شود. به این ترتیب که اگر زوج درخواست کننده به جای این که رابطه جنسی را یک مشارکت برد- برد بداند، با نگرش گرفتن لذت به آن بنگرد، خاطره خوبی از خود در ذهن همسرش به جا نگذاشته و احتمال مثبت شدن پاسخ وی به درخواست های بعدی خود را کاهش می دهد.
برای مثال مردی که به محض رسیدن خودش به ارگاسم و بدون توجه به زمانی که زن برای رسیدن به این مرحله نیاز دارد، رابطه را تمام شده می بیند و یا بعد از رابطه از پس نوازش غفلت می کند، شانس زیادی برای اجابت درخواست های بعدی خود نخواهد داشت.
۳- خستگی
با این که این مورد هم برای زنان قابل استناد است و هم برای مردان، اما به دلیل نیاز بیشتر زنان به خواب و نیز اشتغال بدون فراغت آن ها به خانه داری و تربیت و درس فرزندان، در مورد زنان بیشتر مورد تاکید قرار می گیرد.
۴- عوامل تهدیدکننده سلامت روان زوج طرد کننده
گاهی اوقات، پس زدن درخواست جنسی همسر، به دلیلی غیرجنسی و غیرعاطفی اتفاق می افتد و آن زمانی است که زوج طردکننده با گرفتاری های سلامتر وان دست به گریبان باشد. برای مثال همسری که افسرده شده، حوصله رابطه جنسی را نخواهد داشت. یا کسی که اضطراب دارد یا به وسواس مبتلا شده، به راحتی تن به رابطه نمی دهد. عزت نفس کم و تصور بدنی ضعیف نیز دو عاملی هستند که پذیرش رابطه جنسی را به خصوص از سوی زنان کاهش می دهند.
۵- استرس های شغلی
این مورد به خصوص برای کسانی که تمامیت طلبند و یا موقعیت شغلی را با احساس خود ارزشمندی شان مساوی می بینند، مانع مهمی به شمار می رود. استرس ناشی از احساس عدم امنیت شغلی نیز از مواردی است که حتی در بستر نیز فرد را ترک نخواهدکرد. معلوم است که کسی که درگیر این گونه افکار استرس آمیز است دل و دماغی برای برقراری رابطه جنسی با همسرش نخواهدداشت.
چه طور کمتر نه بشنویم؟
این چند راهکار برای پیشگیری از پس زده شدن توسط همسر را امتحان کنید.
اولویت بدهید: رابطه جنسی با همسر را در اولویت های زندگی تان قرار دهید و این مهم را برای او عینی کنید.
پیش نوازش یادتان نرود: از تدارک مقدمات عاطفی و ارتباطی غفلت نکنید. هرچه مقدمات بهتر، احتمال قبول درخواست شما بیشتر!
تحت فشارش نگذارید: در آغاز، حین و پایان رابطه، طوری رفتار کنید که احساس استقلال و آزادی همسرتان را تقویت کند و در هیچ مرحله ای به هیچ وجه او را تحت فشار نگذارید.
ریلکس باشید: فنون ریلکسیشن را یاد بگیرید و با همسرتان آن را انجام دهید. می توانید این روش ها را به تدارک مقدمات اضافه کنید.
رابطه جنسی تعامل معنادار است: افق دید خود را نسبت به رابطه جنسی وسعت ببخشید. رابطه جنسی یک «داد» یا «ستد» نیست، بلکه داد و ستدی متقابل، عاشقانه و معنادار است.
انتظارتان را بگویید: درباره انتظارات جنسی خود در ابعاد مختلف با همسرتان گفت و گو کنید. البته شاید در نگاه اول کار آسانی به نظر نیاید اما سختی آن در برابر تبعات ناگفته ماندنش، به مثابه تحمل تلخی دارو در برابر سینه پهلو کردن است.
با همسرتان همدلی کنید: اگر همسرتان به دلیل علاقه ای که به شغلش دارد، از رابطه با شما کم می گذارد، به جای این که شغل او را هووی خود ببینید، سعی کنید اطلاعاتتان را در آن زمینه افرایش دهید و گوی سبقت را از رقیب بربایید.
خاطره های روزهای خوب را زنده کنید: به جاهایی بروید که آن ایام پاتوق خلوت های عاشقانه دو نفره تان بود، حرف های آن روزهایتان را مرور کنید و دوباره آن ها را نثار هم کنید. وقتی زنده شدن محبت را در دلتان احساس کردید، برای اجابت بی درنگ درخواست های جنسی یکدیگر تلاش کنید؛ درست مثل آن روزها.
استرس همسرتان را کم کنید: به هر نحوی که می توانید استرس، خستگی و فرسودگی همسرتان را کم کنید. برای مثال اگر ممکن است، بعضی از کارهای خانه را به عهده بگیرید. مثلا خواباندن بچه ها، قصه گفتن برای آن ها، پخت و پز یا شستن ظرف ها را نوبتی کنید. یا اگر امکانات مالی خانواده اجازه می دهد، کسی را برای کمک به انجام امور خانه استخدام کنید. کمک به افزایش درآمد خانواده و قناعت نیز از راه هایی است که می تواند مفید باشد.
به گزارش جام جم سرا به نقل از تبیان:
روز اول: با هم در یک دوره آموزشی ثبت نام کنید یا با استفاده از وسایل آموزشی در منزل مباحث جدیدی را بیاموزید.
روز دوم: یک منظره یا جای مناسبی را پیدا کنید و در سکوت در کنار هم غروب خورشید را تماشا کنید.
روز سوم: با هم به جایی بروید که قبلا نرفته اید و آنجا برای مثال چای بنوشید، حرف بزنید و کنار هم وقت بگذرانید. حتی اگر این مکان جدید، حیاط خلوت یا تراس یا یکی از اتاق های منزلتان باشد، امتحان کنید.
روز چهارم: امروز ترتیب یک شام دونفره ی خاص را بدهید، بهترین لباس هایتان را بپوشید، تلفن را قطع کنید و خودتان را به یک ضیافت دعوت کنید.
روز پنجم: امروز یک یادداشت محبت آمیز برای هم بنویسید و جایی بگذارید که همسرتان ببیند و غافلگیر شود.
روز ششم: با هم به دیدن یک فیلم، تئاتر بروید.
روز هفتم: برای یک گفتگوی دو نفره ی طولانی برنامه ریزی کنید، واقعا روی هم متمرکز باشید و به هم گوش دهید و یک بده بستان کامل در درک هم را تجربه کنید.
روز هشتم: امروز دو نفری آشپزخانه را تجربه کنید و یک غذای جدید با کمک هم بپزید.
روز نهم: یک بازی راه بیندازید و با هم مسابقه دهید و خوش بگذرانید!
درباره اولین ها با هم صحبت کنید، اولین بار که او را دیدید، اولین باری که احساس کردید دوستش دارید، اولین بار که ... این یادآوری طراوت بیشتری به رابطه شما خواهد داد
روز دهم: فهرستی از دلایلی که بخاطرش همدیگر را دوست دارید، تهیه کنید و سپس فهرست ها را با هم عوض کنید؛ فهرستی مثل دوستت دارم بخاطر آهنگ صدایت، بخاطر صداقتت، علایق مشترکمان، تواناییت در آرام کردن من ... .
روز یازدهم: آلبوم های قدیمی را بیاورید و با هم تماشا کنید، خاطرات ماه عسل تان را مرور کنید و حال و هوایتان را تغییر دهید.
روز دوازدهم: با یک ظرف از خوراکی مورد علاقه تان کنار هم وقت بگذرانید، بخندید، یکدیگر را ماساژ بدهید و از بودن کنار هم لذت ببرید.
روز سیزدهم: جای مناسب و راحتی را پیدا کنید و یکی از شعرهای مشترک مورد علاقه تان را با صدای بلند بخوانید، این بلند خواندن واقعا مهم است، از ماشین شخصی و زمان رانندگی هم میتوانید استفاده کنید؛ امتحان کنید و ببینید که چطور نشاط و شادی وارد رابطه تان می شود.
روز چهاردهم: یک برنامه ی فعالیت دو نفره در بیرون از خانه ترتیب بدهید، مثلا کوهپیمایی کنید، در پاکسازی محیط زیست شرکت کنید و ... در هرصورت بروید بیرون و دونفری کاری را با هم انجام بدهید.
روز پانزدهم: یک برنامه ی دونفره عکاسی بگذارید و عکس های دونفری بندازید و آنها را چاپ کنید، دقت کنید که اگر عکس ها را چاپ نکنید در واقع تمرین را انجام نداده اید.
روز شانزدهم: عکس هایی را که چاپ کرده اید روی یکی از دیوار های منزلتان بچسبانید؛ جایی که حداقل یکبار در روز بتوانید ببینید.
روز هفدهم: یک برنامه دوستانه ترتیب بدهید و با یکی از دوستان نزدیک خود که شرایط مشابه شما را دارند و از بودن با آنها لذت می برید، شام یا ناهار را بیرون صرف کنید و معاشرت کنید.
روز هیجدهم: خاطرات مشترک، شیرین و عاشقانه تان را با هم مرور کنید.
یک زمان مخصوص برای بیرون ریختن دلخوری ها و ناراحتی ها و نگفته هایتان تعیین کنید؛ زمانی که هر دو آمادگی کامل برای شنیدن کامل داشته باشید
روز نوزدهم: یکی از اتاق های منزلتان را دوباره بچینید، می توانید چیدمان اتاق را تغییر دهید، یا با توافق هم یک وسیله مشترک بخرید و به اتاق اضافه کنید، لازم نیست خیلی گران و بزرگ باشد، می توانید یک گلدان طبیعی به اتاق بیاورید، یا اینکه یک وسیله قدیمی را بازسازی کنید و به اتاق بیاورید. دقت کنید هدف اضافه کردن حس انرژی مشترک شما به فضای اتاق است.
روز بیستم: غذای مورد علاقه همسرتان را خودتان شخصا برایش بپزید، فرقی نمی کند شما مرد هستید یا زن؛ در هر صورت امتحان کنید، مطمئن باشید تاثیر خوبی روی رابطه ی شما خواهد گذاشت!
روز بیست و یکم: دریافت یک ماساژ خوب اغلب انسداد انرژی را از بین برده و موجب ترشح هورمون های آرامش بخش و ضد استرس می شود، تصمیم بگیرید حداقل هفته ای یکبار ماساژ پاها یا شانه را امتحان کنید، برای شروع یک سی دی آموزشی ماساژ تهیه کنید و این امکان را برای همسرتان فراهم کنید، قطعا نتیجه خوبی خواهد داشت.
روز بیست و دوم: امروز همدیگر را غافلگیر کنید، انتخاب سوژه با شماست، سعی کنید خلاق باشید.
روز بیست و سوم: با هم برای یک سفر ایده آل برنامه ریزی کنید، مهم نیست به کجا و کی، صرف وقت گذاشتن و برنامه ریزی کردن و حرف زدن درباره ی این برنامه حال شما را بهتر خواهد کرد و چه بسا به زودی فرصتش هم فراهم شود. امتحان کنید.
روز بیست و چهارم: درباره اولین ها با هم صحبت کنید، اولین بار که او را دیدید، اولین باری که احساس کردید دوستش دارید، اولین بار که ... این یادآوری طراوت بیشتری به رابطه شما خواهد داد.
روز بیست و پنجم: کمی تفریح و هیجان انرژی تازه ای به زندگی شما وارد می کند. بازی یکی از وجوه عشق ورزی است و طرف بازی را برای شما دوست داشتنی تر می کند. پیشنهاد امروز ما به شما این است : به یک فروشگاه بزرگ بروید و قایم باشک بازی کنید. همه مشغول خرید هستند، اما شما دو نفر لابلای قفسه ها در جستجوی هم! امتحان کنید و لذت ببرید.
روز بیست و ششم: جایی را پیدا کنید که بطور مرتب بتوانید به آنجا سر بزنید، جایی مخصوص به خودتان؛ مثلا هفته ای یکبار یا ماهی یکبار، جایی مثل یک کافه یا رستوران یا یک نیمکت دنج در پارک، یا ... جایی متعلق به خودتان دونفر ... برای وقت هایی که دلتنگ یکدیگر می شوید؛ برای روزهایی که نیاز دارید یادتان بیاید که چقدر همدیگر را دوست دارید! دقت کنید که باید و بهتر است جایی باشد که خلوت باشد و نیاز به هزینه بالا نداشته باشد و بتوانید مرتب به آنجا سر بزنید!
روز بیست و هفتم: یک زمان مخصوص برای بیرون ریختن دلخوری ها و ناراحتی ها و نگفته هایتان تعیین کنید؛ زمانی که هر دو آمادگی کامل برای شنیدن کامل داشته باشید؛ ایده آل هفته ای یکبار هست که کمک می کند در زندگی دو نفره تان انرژی منفی انبار شده وجود نداشته باشد.
روز بیست و هشتم: بازی کردن و تفریح یکی از بهترین روش های وارد کردن انرژی مثبت به رابطه، افزایش صمیمیت و کاهش تنش و استرس محسوب می شود. می توانید از تاب یا ترامبولین شروع کنید؛ اکثر بزرگسالان هم مثل کودکان از این وسایل لذت می برند؛ یک پارک بازی خلوت پیدا کنید یا حتی اواخر شب که فرصت و فضای بیشتری فراهم هست، این چالش را امتحان کنید.
روز بیست و نهم: برای هم یادداشت بنویسید؛ کوتاه یا بلند ... همه ما هنوز هم نامه ی کاغذی را بیشتر دوست داریم ... نامه هایی با عنوان های مختلف مثل برای روزهایی که میخواهی بدانی چقدر دوستت دارم، برای روزهایی که دلتنگی آزارت میدهد، برای روزی که پدر میشوی، برای ... میتوانید این نامه ها را به آدرس خانه یا محل کار همسرتان پست کنید. مطمئن باشید از دریافتشان واقعا خوشحال خواهد شد.
روز سی ام: امروز یکبار دیگر تمام تمرین های گذشته را مرور کنید و آنهایی را که بیشتر دوست داشتید انتخاب کنید و در برنامه هفتگی خود چند مورد بگنجانید.
به نظر محققان استرالیایی، این وضعیت با نام بیقراری پس از مقاربت شناخته میشود که در بین ۱۰ درصد از زنان جهان وجود دارد.
این محققان نسبت به دلایل بیقراری پس از مقاربت اطمینان کافی ندارند، اما نظر یکی از مسئولین این مطالعه این است که احتمال دارد تغییرات هورمونی بعد از ارگاسم، مشابه همان تغییراتی که باعث سردرد بعد از رابطه جنسی میشود، در این مشکل نقش داشته باشند. ضمن اینکه ممکن است رابطه جنسی باعث تشدید شدن مشکلات مربوط به روابط زوجین یا مسائل مربوط به زندگی اجتماعی شود.