جام جم سرا: حالا واقعا در مقابل افرادی که بعد از هر ناراحتی و عصبانیتی قهر میکنند و از خانه بیرون میروند، چکار میتوان کرد؟
در این باره دکتر آناهیتا خدابخشی، مشاور خانواده و عضو هیأت علمی دانشگاه خاتم(ص) راهکارهایی ارائه کرده است که اطلاع از آنها ممکن است برایتان مفید باشد.
دلخوری یا قهر؟
همه ما در زندگی اجتماعی و زناشویی در موقعیتهایی قرار میگیریم که شرایط مطابق میلمان نیست؛ گاهی حرفی میشنویم که بهنظرمان توهینآمیز است، گاهی فکر میکنیم مورد ظلم واقعشدهایم، در حقمان اجحاف شده یا تحقیر شدهایم و... در چنین شرایطی، هرکس با توجه به ویژگیهای شخصیتی، تربیت خانوادگی یا نوع برداشت خود از مسائل، واکنش خاص خود را خواهد داشت؛ عدهای بلافاصله حرفشان را میزنند و به قول معروف از خود دفاع میکنند. عدهای ترجیح میدهند سکوت کنندتا زمان مناسبی پیدا کنند. بعضی افراد هم قهر میکنند.
فراموش نکنیم همه ما هر روشی را که انتخاب کنیم میخواهیم به نوعی مسئله را حل کنیم و در واقع به حس بهتری برسیم. ولی واقعا با کدام روش به چنین هدفی دست پیدا میکنیم؟مثلا کسانی که قهر میکنند، نهتنها نمیتوانند مشکلی را حل کنند بلکه به نوعی ضعف و ناتوانی خود را از رویارویی با مشکل موجود نشان میدهند و در واقع اعتراف میکنند که روش دیگری برای حل اختلافات خود پیدا نمیکنند.
البته گاهی سکوت میتواند کمککننده باشد ولی نباید آن را با قهرهای طولانی مدت اشتباه گرفت. در واقع همه ما گاهی از همدیگر دلخور میشویم و به فضا و زمانی برای فکر کردن و تصمیمگیری بهتر نیاز داریم ولی این موضوع باقهر کردن فرق دارد. معمولا کسی که قهر را انتخاب میکند، با احساسی ناشی از کینه و خشم ومورد ظلم واقع شدن روبهرو میشود و قدرت تفکر و تحلیل را از خود و طرف مقابلش سلب میکند.
بدینترتیب میبینیم که قهرهای طولانی مدت بهمعنای تسلیم و اعلام ناتوانی برای حل مشکلات است و فقط زمان ما را برای رسیدن به حس بهتر و حل واقعی مشکلات به تأخیر میاندازد.
چرا بعضیها بیشتر قهر میکنند؟
اگر بخواهیم بدانیم که چه نوع شخصیتهایی بیشتر قهر میکنند و علت این کار آنها چیست، باید بدانیم که قهر هم مثل بسیاری از شیوههای برخورد با مشکلات، در همه افراد یکسان نیست؛ درست همانگونه که بعضی مواقع، اضطراب و استرس را تجربه میکنیم ولی بعضی افراد را بیشتر بهعنوان افراد مضطرب میشناسیم، در مورد قهر کردن هم همینطور است؛ یعنی بعضی افراد هم بیشتر قهر میکنند و زودتر از دیگران میرنجند و آزرده خاطر میشوند و این کمکم بهصورت ویژگی شخصیتی آنها شناخته میشود.
شاید بتوان گفت افرادی که بیشتر قهر میکنند توانایی کلامی کمتری نسبت به دیگران دارند. شاید فکر میکنند دلیلی برای حرف زدن وجود ندارد یا اصلا فکر میکنند حرف زدن فایدهای ندارد.
دلیل دیگر این است که معمولا این افراد چون وقتی در کودکی قهر میکردهاند و به چیزی که میخواستهاند، میرسیدهاند؛ همین موضوع کمکم باعث شده که قهر کردن بهعنوان بخشی از شیوههای رفتاری آنها تبدیل شود. اینها افرادی هستند که تصور میکنند بهترین کار برای تسلط روی افراد، این است که آنها را تحت کنترل درآورند. البته این شیوه برخورد، خودخواهانه بهنظر میرسد چون بدینترتیب فرصت حرف زدن را از طرف مقابل هم سلب میکنند.
فرزندان را در قهر دخالت ندهید
درصورت وجود فرزند، زوجین نباید به هیچ وجه آنها را در قهر و دعواهای خود دخالت دهند. بعضی وقتها پدر یا مادر، فرزندشان را سپر بلا کرده یا به او القا میکنند که ما بهخاطر تو در این زندگی ماندهایم. به این شیوه رفتاری «مثلثسازی» میگویند؛ چون بدون خواست دیگری، او را وارد مشکلات خود میکنیم؛«برو به بابات بگو نون نداریم، برو به مادرت بگو آماده شو میخواییم بریم خونه مادر بزرگت، به بابات بگو صدای تلویزیون رو کم کنه و...».
اینها نمونهای از شیوههای برخوردی والدینی است که فرزندانشان را وارد مشکلات خود میکنند. در این مواقع، ما از بچهها بهعنوان واسطه استفاده میکنیم. اینگونه رفتارها باعث میشود آنها بعد از مدتی کاملا گیج شده و از اینکه بین کشمکشهای والدین قرار گرفتهاند خسته شوند. همچنین عاملی است برای ناراحتی و کمبود اعتماد به نفس آنها و باعث میشود بچهها در آینده قهر کردن را بهعنوان الگوی رفتاری خود در پیش بگیرند و نتوانند امنیت و آرامش واقعی را در محیط خانواده احساس کنند.
امان از دلخوریهای کوچک
ممکن است گاهی بین زن وشوهر در زندگی مشترک دلخوریهایی بهوجودبیاید که یا نتوانند درباره آن صحبت کنند یا نتوانند همدیگر را قانع کنند. بنابراین ترجیح میدهند دیگر چیزی نگویند، چون بهنظرشان بیفایده میآید؛ بنابراین قهر میکنند؛ یعنی قهر همیشه بهدنبال یک ناراحتی، سوءتفاهم یا دلخوری بهوجود میآید که بهنظر کسی که قهر کرده شیوه مناسبی بوده چون به روش دیگری نمیتوانسته با آن مقابله کند ولی متأسفانه این رفتار بعد از مدتی تبدیل به عادت میشود.
مطمئنا این شیوه برخورد، مشکلاتی به همراه خواهد داشت؛ اولا ممکن است هیچ وقت حرفهای واقعی بین زن وشوهر مطرح نشود. همچنین دلخوریها را بیشتر کند و بدینترتیب ریشه کدورتها عمیقتر شود و بعد از مدتی هم نهتنها به کسی که دائم قهر میکند توجهی نمیشود بلکه ممکن است کمکم طرد هم بشود؛چون بالاخره این رفتار دیر یا زود طرف مقابل را خسته خواهد کرد؛ بنابراین نمیتوان از این طریق مشکلی را حل کرد.
به قبل از قهر برگردید
آیا راهی هم برای جلوگیری از قهر کردن طرف مقابلتان وجود دارد؟ بهنظر میرسد با در نظر گرفتن بعضی مسائل میتوان به نوعی از آن پیشگیری کرد.
بهترین کار برای پیشگیری از قهر طرف مقابل، این است که 2 طرف بهعنوان یک قرارداد از پیش تعیین شده به همدیگر قول بدهند که در زمان مناسبی دلخوریها و کدورتهای خود را مطرح کنند. البته تشخیص زمان مناسب باید حتما با توجه به خواست 2 طرف باشد زیرا گاهی برای پیدا کردن زمان مناسب هم اختلاف سلیقه بهوجود میآید؛ بنابراین بهترین زمان هنگامی است که 2 طرف هم آمادگی صحبت کردن دارند و هم آمادگی شنیدن. باید توجه کنیم که بهتر است نگذاریم هیچ مشکل و موضوع مبهمی باقی بماند.
باید قبول کرد که در نهایت بعضی اختلاف سلیقهها یا مشکلاتی هم هستند که راهحل خاصی ندارند. واقعیت این است که پارهای از درگیریها و دلخوریهای گذشته شاید هیچ وقت حل نشوند؛ بنابراین دو طرف باید آنها را بپذیرند و دائم به آنها برنگردند؛ یعنی نباید با بهوجود آمدن کوچکترین مشکلی، دوباره بحث آنها را پیش کشید.
شخصیت یکدیگر را زیرسؤال نبرید
یکی دیگر از مسائلی که باید برای پیشگیری از قهر طرف مقابل درنظر داشت، این است که دقت کنیم به همدیگر و خانوادههایمان توهین نکنیم؛ مثلا اگر با یکدیگر قرار دارید و یکی دیرتر میرسد یا نتوانسته چیزی را که قول داده تهیه کند، سعی نکنید به شخصیت او توهین کنید و بگویید: «اصلا شما خانوادگی مسئولیتپذیر نیستید. تو همیشه بدقول و دروغگویی. هیچ وقت هم درست نمیشی و...».
به کسی که قهر میکند جایزه ندهید
این درست است که پس از قهر همسرتان بهدنبال راهحلی برای بازگشت دوباره او به خانه باشید. اما فراموش نکنید که این موضوع و چگونگی برخورد شما با آن بسیار مهم است؛ یعنی نباید بهگونهای عمل کنید که او باز هم این رفتار را تکرار کند؛ بهعبارتی به قهر کردن دیگران جایزه ندهید.
همان بار اول از همسرتان بخواهید که این شیوه رفتاری خود را تغییر دهد. ضمن اینکه به او نشان دهید اگر بازهم این کار را تکرار کند، دفعه بعد برگشتی در کا ر نیست؛ چون این افراد معمولا راهحلهای موقت و ناکار آمدی مثل قهر کردن را به شیوههای صحیح حل مشکلات ترجیح میدهند؛ بنابراین بهترین کار این است که به او بگویید راه مناسبی را انتخاب نکرده و بدینترتیب نهتنها مشکلاتتان حل نمیشود بلکه حل آنها سختتر هم خواهد شد. چون قرار نیست در زندگی زناشویی کسی از دیگری رشوه بگیرد.
این شیوه هم در طولانی مدت، نهتنها جوابگو نخواهد بود بلکه شاید به جداییهای طولانی مدت هم منجر شود.
تفاوت قهر زنان و مردان چیست؟
معمولا وقتی مردان از موضوعی ناراحت میشوند و حتی خانه را ترک میکنند باید به آنها فرصت داد تا در خلوت خود بهتر تصمیم بگیرند و به نتیجه برسند. آنها معمولا بعد از چند روز بهتر میشوند و دوباره برمیگردند و معمولا قصد جدایی ندارند بلکه میخواهند فضای بیشتری برای فکرکردن داشته باشند و مدتی از صحنه دعوا و بگومگو به دور باشند؛ درحالیکه خانمها وقتی قهر میکنند توقع دارند بیشتر به آنها توجه شود و در بعضی موارد نیز خواهان امتیاز بیشتری هستند. ولی زن و مرد با هر هدفی که قهر کنند باید بدانند راه مناسبی را انتخاب نکردهاند و این شیوه برخورد راه بهجایی نخواهد برد.
بعد از قهر چه؟
اگر با تمام این مسائل و با توجه به عوامل پیشگیری از قهر، بازهم شرایطی بهوجود آمد که یک طرف بهدنبال ناراحتی و کدورت قهر کرد و ازخانه خارج شد، بهترین کار چیست و چطور میتوانیم کاری کنیم که این موضوع بهصورت عادت درنیاید و تکرار نشود؟
بهترین کار این است که ابتدا سعی کنید مشکل را بین خودتان حل کنید؛ یعنی اطرافیان، بهویژه خانوادههایتان را وارد مشکل خود نکنید. این موضوع چند ویژگی دارد؛ اولا اینکه خانوادهها و اطرافیان هم مشکلات خودشان را دارند. پس صحیح نیست که ما هم مشکل مضاعفی برایشان ایجاد کنیم.
به علاوه امکان دارد با توجه به گله و شکایتهایی که ما از طرف مقابلمان میکنیم، آنها بیش از حد از همسرمان ناراحت شوند، شناخت نادرستی از او پیداکنند و کلا دید آنها نسبت به همسرمان تغییر کند؛ تا اندازهای که حتی پس از حل مشکل 2 طرف هم آنها دیگر نتوانند طرف مقابل را مانند قبل بپذیرند و به نوعی حرمتها از بین برود و نگرشها نسبت به هم تغییر کند. بدینترتیب به جای اینکه مشکل حل شود بیشتر به آن دامن زده میشود.
بهطور کلی بهتر است از کمک گرفتن و دخالت دادن افراد غیرمتخصص در مشکلات و مسائلمان خودداری کنیم. اگر هم در مواردی نیاز به مشورت و کمک داشتیم بهتر است از افراد بیطرف، متخصص و مشاور کمک بگیریم.
گاهی بعضی زنان فکر میکنند با بهوجود آمدن هرگونه مشکلی اگر بتوانند شوهرشان را تحت فشار قراردهند، زودتر به نتیجه میرسند. برای همین مهریهشان را به اجرا میگذارند. شاید آنها در یک مقطع زمانی بتوانند همسرشان را تحتفشار قرار دهند اما فراموش نکنید کشاندن پای فرد به دادگاه، آنقدر تجربه تلخی است که حتی اگر دوباره هم بخواهید زیر یک سقف برگردید، مسلما آن زندگی دیگر مانند قبل نخواهد شد. (یکتا فراهانی/همشهری)
جام جم سرا: جنسیت یکی از نخستین مولفههای برساخت هویت افراد است که از تولد و ابتدای زندگی به شکل زنانگی یا مردانگی به بخش مهمی از ساخت هویتی فرد در نزد خود و جامعه تبدیل میشود.
همین مساله سبب شده تا جنسیت با شکل دادن به نقشهای خصوصی و عمومی زن و مرد حتی منجر به ایجاد برخی ساختارهای اجتماعی شود. به عنوان مثال شکل گیری نظامهای ابتدایی حاکمیت و توزیع قدرت در قبایل، پیرامون مفهوم جنسیت به ایجاد سلسله مراتبهای پدرسالارانه و به باور برخی تاریخشناسان حتی مادرسالارانه منجر شد.
رسوب تاریخی تعاریف و کارکردهای جنسیتی سبب شده تا در سالهای نخستین هزارهٔ سوم میلادی نیز همچنان شاهد نقش پررنگ زنانگی و مردانگی در جایگاه اجتماعی و کسب موقعیتها و فرصتها در جوامع گوناگون باشیم.
در بسیاری از کشورهای عربی زنان همچنان از حقوق ابتدایی نظیر حق رای و رانندگی بیبهرهاند. در کشورهای شرق آسیا نظیر ژاپن و کرهٔ جنوبی زنان هنوز در تاروپود سنتهای کهن با نابرابریهایی نهادینه دست به گریبانند. حتی در کشوری چون ایالات متحدهٔ آمریکا انگارههای جنسیتی ناپیدا سبب شده تا زنی تاکنون نتواند در مقام رییس جمهوری به کاخ سفید راه یابد.
از دید بسیاری، وجود تفاوتهای ذاتی-به طور مشخص جسمی و عاطفی- بین زنان و مردان، دلیل بسیاری از انگارههای جنسیتی است. البته شماری از «فمینیستها» (طیفهای گوناگون طرفدار حقوق زنان و رفع نابرابریهای جنسیتی) بسیاری از ویژگیهای متمایز زنان و مردان همچون خصوصیتهای عاطفی را نه برآمده از جنس بلکه ناشی از هویت برساختهٔ ابتدایی میدانند و به طور کلی اعتقادی به تفاوت ظرفیت زنان و مردان در پذیرفتن نقشهای فردی و اجتماعی به واسطهٔ تفاوتهای جنسی ندارند.
با وجود چنین باورهایی، ناگفته پیدا است که زنان و مردان با هم تمایز دارند؛ مسالهای که افزون بر بازتولید نقشهای پذیرفته شدهٔ جنسیتی از سوی زنان و مردان، پیامدهایی چون سوگیریهای جنسیتی را نیز به بار آورده است.
سوگیری جنسیتی؛ مفهوم و چرایی
برای رسیدن به یک تعریف مشخص و دقیق از سوگیری جنسیتی، ابتدا باید شناخت دقیقی از جنس و تفاوت آن با جنسیت داشت.
«استفانی گِرت» جامعهشناس انگلیسی و نویسندهٔ کتاب «جامعهشناسی جنسیت» در این زمینه نوشته است: اصطلاح جنس بر تفاوتهای بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارد، حال آنکه جنسیت، ناظر بر ویژگیهای شخصی و روانی است که جامعه، آن ها را تعیین میکند.
یکی دیگر از تعریفهای دقیق واژهٔ جنسیت از سوی «سیمون دوبووار» فیلسوف و نویسندهٔ فرانسوی ارایه شده است.
وی در سال ۱۹۴۹ در کتاب مشهورش با نام «جنس دوم» در پاسخ به این پرسش که زن چیست، بیان کرد: زن چیزی جز نتیجه و محصول نیروهای اجتماعی و اقتصادی نیست.
به عقیدهٔ دوبووار، زن از شکم مادر متولد نمیشود، بلکه زیر شرایط اجتماعی و اقتصادی است که به یک زن تبدیل میشود.
با توجه به آنچه گفته شد و این نکته که هر جامعهای تعیین کنندهٔ انتظارات افراد آن از جنسهای مختلف است میتوان گفت، سوگیریهای جنسیتی مجموعهای از باورهای فرهنگی و اجتماعی شکل گرفته در ذهن افراد جامعه است؛ باورهایی که قابلیتها و ویژگیهای خاصی را به افراد، یعنی زن و مرد نسبت میدهند و خانواده، نهادهای آموزشی، گروههای همسالان، رسانهها و دیگر نهادهای فرهنگی و اجتماعی در شکل گیری و تشدید باورهای یاد شده موثرند.
«حسن بهرامنی»، روانشناس، سوگیری جنسیتی را تابعی از فرهنگ و وضعیت اجتماعی جامعه دانست و گفت: سوگیری جنسیتی به معنای برتری یک جنس بر جنس دیگر، تابعی از فرهنگ، سنت، اعتقادات و خرافات است.
وی رواج گزارههایی مانند «دختر متعلق به دیگران است»، «پسر نان آور خانه است»، «نام فامیلی خانواده تنها با پسر ادامه پیدا میکند» در جامعه را، محرکهایی برای سوگیری جنسیتی برشمرد.
یکی از مهمترین نظریههایی که به تبیین دلایل شکلگیری الگوها (یا الگووارههای) جنسیتی و به عبارتی سوگیری جنسیتی در جامعه پرداخته است نظریهٔ «یادگیری اجتماعی» است. در این نظریه، کودک موجودی پذیرای نیروهای محیط معرفی میشود که ساخته و پرداختهٔ جامعه، والدین، همسالان و رسانهها است.
در بیشتر مواقع، خانواده نقش مهمی در جامعه پذیری کودکان دارد. خانوادهها از ابتدا دختران را برای دستیابی به نقش خود به عنوان یک زن آموزش میدهند و پسران را برای قبول نقش مردانه به عنوان سرپرست خانواده آماده میسازند. به این ترتیب، تفکیک شغلها در همان اول زندگی از سوی خانواده به کودکان القا میشود و آنان برحسب دختر یا پسر بودن برای نقش پذیری اجتماعی در آینده تربیت میشوند. در چارچوب ذهنی یاد شده، این تفکر که وظیفهٔ زن خانه داری و پرورش فرزندان است و مردان نان آور خانه محسوب میشوند، یکی از سوگیریهای غالب در جامعهٔ ایرانی بوده است.
در چارچوب آموزشهای رسمی و ساختاری کشور، همهٔ شخصیتهای قهرمان مانند «دهقان فداکار» و «پتروس» مذکر هستند و در برابر، «کوکب خانم» به عنوان مادری فداکار و مهربان و دختری با نام «کبری» که فراموشکار است و نمیداند کتابش را کجا گذاشته به عنوان نماد زن در کتابهای درسی دوران دبستان ما معرفی شدهاند. به باور برخی ناظران، در سالهای گذشته سیاستهای آموزشی و برنامههای رسانهٔ ملی ما نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم موجب گسترش الگوهای جنسیتی شده است.
در کنار انگارههای جنسیتی سنتی، بازتولید الگوهای جنسیتی در چهرهها و قالبهای نو، مسالهای است که در سالهای اخیر در رسانهها نمود بسیاری داشته است. در بسیاری از کشورها از جمله ایران در تبلیغات بازرگانی رسانهها، از زنان برای تبلیغ لوازم خانگی و آشپزی و از مردان برای بازی نقشهای مدیریتی، تبلیغ تلفن همراه، رانندگی و... استفاده میشود.
یکی دیگر از نمودهای سوگیری جنسیتی، در نظر گرفتن شغلهای متفاوت برای زنان و مردان در بسیاری از جوامع است.
«عالیه شکربیگی»، جامعهشناس و مدرس دانشگاه آزاد، یکی از مهمترین دلایل شکل گیری الگوهای جنسیتی در کشور را مربوط به فعالیت و نقش رسانهها میداند که سوگیریهای جنسیتی را خواسته یا ناخواسته ترویج میدهند.
رویکرد دیگری که سعی دارد نگاه جنسیتی را از جنبهٔ سیر تاریخی آن مورد بررسی قرار دهد، رویکرد «مردمشناسانه» است. این رویکرد با تاکید بر ریشههای فرهنگی و تاثیر آن بر نوع رفتار مردانه و درنتیجه شکل گیری مردانگی، سعی دارد فرهنگ مردسالاری و نوع نگاه به زنان را در سیر تاریخی یک جامعه مورد بررسی قرار دهد.
از سالهای گذشته تاکنون، مردان سنگ زیرین آسیاب نهادهای اجتماعی و در وهلهٔ نخست، خانواده بودهاند. بر پایهٔ همین الگو، فرزند پسر میراثدار خانوادگی تلقی و خانواده در صورت نداشتن پسر مقطوعالنسل محسوب میشود و میراث وی به دیگران میرسد. این تفکر هنوز در برخی خرده فرهنگهای کشور ما قابل دیدن است.
شکربیگی با اشاره به تلقیهای نادرست از جنس کودک در برخی از مناطق کشور گفت: نگاهی که ما به فرزند خود داریم نباید بر اساس جنس بلکه باید نگاهی انسان گونه باشد زیرا فرزند در دامن خانواده با معنای جنس و الگوهای جنسیتی آشنا میشود. ما در جامعه شاهد یک نگاه تک فاعلی هستیم و باید این نگاه جای خود را به دو فاعلی و حضور گستردهٔ ۲ جنس دهد تا ما بتوانیم از تواناییهای زنان در جامعه استفاده کنیم.
او در پاسخ به پرسشی در زمینهٔ گسترهٔ نگاه جنسیتی در جوامع گفت: تبعیض جنسیتی تنها خاص کشور ما نیست و در همه جا وجود دارد ولی در برخی از کشورها سوگیری جنسیتی تعدیل شده است. با این حال، در جامعهٔ ما به خاطر برخی نگاهها به جنس مخالف، شاهد تداوم سوگیریهای جنسیتی در قبال زنان هستیم.
سوگیری جنسیتی و پیامدهای آن
نخستین پیامد تحکیم الگووارههای جنسیتی را میتوان برکنار ماندن زنان از امکان حضور در بسیاری از نقشهای سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و قدرت نمایی در این عرصههای گوناگون دانست. به عبارتی دیگر، تداوم و تحکیم سوگیریهای جنسیتی به آسیب بزرگی چون «تبعیض جنسیتی» انجامیده که خود متغیری واسطه در بروز دیگر آسیبها بوده است.
در این زمینه، بهرامنی یکی از مهمترین آسیبهای تبعیض جنسیتی را سرخوردگی میداند. وی با اشاره به مشکلاتی که برای انسانهای سرخورده در جامعه به وجود میآید، گفت: بیماریهای مختلف روانی مانند افسردگی یکی از مهمترین مشکلاتی است که گریبان افراد سرخورده را میگیرد و این خود موجب میشود آنان در بسیاری از مسایل زندگی خصوصی از جمله در مسایل زناشویی دچار مشکلاتی شوند؛ مشکلاتی که زمینههای طرد آنان از جامعه را فراهم میکند.
خشونت علیه زنان از دیگر آثار و نتایج تشدید سوگیریهای جنسیتی در جامعه است. زمانی که الگووارههای مسلط بر جامعه مرد را صاحب قدرت و زن را موجودی ترسو در کودکی بار میآورد، نباید انتظار داشت مردی که با تفکر زورسالاری بزرگ شده و خود را برتر از جنس مخالفش میپندارد در برخورد با زنان رویه ای دیگر را در پیش گیرد.
خشونتهای کلامی، جسمی و جنسی علیه زنان و طلاقهایی که امروزه به خاطر این خشونتها در جامعه رخ میدهد خود مصداق بارزی از پیامدهای منفی الگوهای جنسیتی بوده که در دوران مختلف در ذهن افراد شکل گرفته است.
فشارهای ناشی از این آسیبها و تلاش برای رهایی از سنگینی الگووارههایی که به لحاظ تاریخی سایهٔ خود را بر سر زنان انداخته است، در سالهای گذشته زمینه ساز بسیاری از جنبشهای اجتماعی شده است. در این ارتباط، ظهور جنبشهای فمینیستی را میتوان از پیامدهای آشکار تشدید سوگیریهای جنسیتی به شمار آورد.
گذشته از پیامدهای سوگیریهای جنسیتی که از آن یاد شد، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مهمترین و اصلیترین نتیجهٔ تحکیم الگووارههای غیرقابل انعطاف جنسیتی را بیبهرگی جامعه از توان و استعدادهایی میدانند که در ایفای نقش فعالانهٔ زنان در زمینههای گوناگون نهفته است.
در شرایطی که در جوامع غربیِ پس از دوران نوزایی، همچنان زنان به دلیل حاکمیت الگووارههای سنتی و جنسیتی از حضور موثر در عرصههای گوناگون سیاسی-اجتماعی و اقتصادی برکنار بودند، وقوع انقلاب صنعتی در اروپا (در اواسط قرن هجدهم) نقش آفرینی گستردهٔ زنان در پیشبرد اهداف این انقلاب را ناگزیر ساخت و بدین ترتیب زنان رفته رفته نقشهایی مشابه مردان بر عهده گرفتند.
تحولاتی چون وقوع جنگهای جهانی اول و دوم نیاز به گسترش حضور زنان در عرصههای گوناگون اعم از صنعتی، اقتصادی، تجاری و حتی نظامی-دفاعی را افزایش داد. همین موضوع سبب شد زنان برای برقراری توازن بین نقشهای تازهٔ خود و بایستههای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی از حقوقی همچون حق رای نیز برخوردار شوند.
امروزه بسیاری از اندیشمندان حوزههای مختلف بر این موضوع اتفاق نظر دارند که مهمترین پیش نیاز توسعه در زمینههای مختلف، مشارکت بیشینهٔ اعضای جامعه یا به عبارتی شهروندان یک کشور است. هرچند کسی نمیتواند ادعا کند زن و مرد در شرایط مختلف برابر هستند ولی با پیشرفتهایی که در حوزههای مختلف صورت گرفته است، این باور تقویت شده که زنان به عنوان کسانی که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند و نیمی دیگر را نیز به دنیا میآورند، میتوانند نقش مهمی در فرایندهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند.
باید توجه داشت که پذیرش مسوولیت از سوی زنان در عرصهٔ کار و فعالیت اجتماعی نه تنها مانع اجرای وظایفی چون مادری نیست بلکه روحیه و کارایی آنان را در این زمینه تقویت میکند. در حقیقت، اشتغال زنان در خارج از خانه آنان را با واقعیتهای اجتماعی رو به رو میسازد که حاصل آن افزایش ظرفیت مسوولیت پذیری، مواجهه و کشمکش با مشکلات بیرون از خانه، هوشیاری و خلاقیت بیشتر است.
بایستههای تعدیل سوگیریهای جنسیتی
همچنان که گفته شد، سوگیری جنسیتی رفتاری است که میتواند آسیبهای فراوانی را به دنبال داشته باشد. از دید کارشناسانی چون بهرامنی تداوم نگاه مردسالارانه در خانوادهها حتی موجب شکل گیری یک پدیدهٔ جنسیتی با نام «تضاد جنسی» میشود که بنا به تعریف آن، دختر دوست دارد پسر باشد تا بتواند از امتیازاتی که خانوادهها برای پسران قایل هستند، بهره ببرد.
برخی دیگر چون شکربیگی بر این باورند به رغم تنگناهای برآمده از الگوهای جنسیتی امروزه زنان و دختران ایرانی در بیشتر زمینهها توانستهاند تواناییهای خود را اثبات کنند. به عنوان مثال، زنان بیش از ۶۰ درصد از ظرفیت دانشگاههای کشور را از آن خود کردهاند. البته به رغم این اثبات توانایی در علم آموزی، در کشور ما تنها چیزی نزدیک به ۱۳ یا ۱۴ درصد از فارغ التحصیلان زن دانشگاهها به استخدام دستگاههای دولتی در میآیند.
شکربیگی یکی از مهمترین راهکارها برای کمرنگ شدن سوگیریهای جنسیتی در جامعه را گسترش آگاهیها میداند و نیز تاکید میکند: این تفکر که میخواهند زن ایرانی را به محیط خانه برگردانند تفکر درستی نیست زیرا امروز زنان ما میتوانند در حوزههای مختلف فعالیتهای زیادی در جامعه داشته باشند و این به معنای نفی حس مادری یک زن نیست.
در این زمینه، بهرامنی نیز نظری نزدیک به شکربیگی دارد. وی با اشاره به تواناییهای مختلف زنان در جامعه بر این باور است که یکی از مهمترین راهکارها برای تعدیل نگاههای کلیشه یی به جنس مخالف، استفادهٔ برابر از تواناییهای زنان در جامعه است تا آنان نیز بتوانند استعدادهای نهفتهٔ خود را شکوفا کنند. وی یکی از لازمههای این راهکار را تقویت حس خودپنداری در فرزندان میداند که باید با آموزشهای صحیح از طرف خانواده در فرزندان ایجاد شود. (غفار میرزایی و سیدمحمد موسی کاظمی/ایرنا)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دکتر اطهره نژادی اظهارکرد: با پایان یافتن پروژه نقشهسازی پلیگونهای آسیب، اکنون تمام اطلاعات مربوط به وضعیت زنان را براساس شاخصهای گوناگون در استانهای مختلف داریم و این اطلاعات در برنامهریزیها بسیار موثر است. اگر به حوزه زنان نگاه سیستمی نداشته باشیم و پایداری را در برنامههای مربوط به آن لحاظ نکنیم به مراتب آسیبهای بیشتری میبینیم. بنابراین برای هر برنامهای دراین حوزه ابتدا باید وقت کافی برای شناخت موضوع وپژوهش درباره آن بگذاریم.
وی با اشاره به اقدامات انجام شده برای تثبیت جایگاه زنان در دستگاههای اجرایی گفت: در این باره جلسات مختلفی با مشاوران امور بانوان دستگاههای اجرایی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور برگزار کردیم و دلایل لغو بخشنامههای قبلی و راههای احیای ساختار زنان مورد بررسی قرار گرفت.
به گفته معاون برنامهریزی و هماهنگی معاونت امور زنان وخانواده نهاد ریاست جمهوری، درحال حاضر تعدادی ازمشاوران اموربانوان با این پست در دستگاه محل خدمت خود فعالیت میکنند. بنابراین ساختارامور زنان به طور کامل لغو نشده و وجود چنین ساختاری در دستگاه به تعریف جایگاه امور زنان درخود دستگاه و نگاه مسئولان دستگاه به جایگاه و نقش زن در توسعه انسانی کشور بستگی دارد.
نژادی اضافه کرد: معاونت توسعه مدیریت وسرمایه انسانی ریاست جمهوری به ما قول داده است اگر دستگاهی درون سازمان خود، ساختارش را اصلاح کند و پست جدیدی را مطالبه نکند. از این اصلاح ساختار در جهت ایجاد تشکیلات مربوط به زنان و خانواده حمایت خواهد کرد.
معاون برنامهریزی و هماهنگی معاونت امورزنان وخانواده نهاد ریاست جمهوری با بیان اینکه موفقیت یک فرآیند برنامهریزی، بستگی به پیگیری همه جانبه آن دارد، اظهارکرد: وقتی ما نتیجه مذاکرات با معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری را به مشاوران اعلام میکنیم، انتظارداریم که مشاوران اموربانوان نیز با جدیت تمام دردستگاههای خود، ضرورت وجود ساختار زنان را تبیین کنند.
نژادی تاکید کرد: ساختارامورزنان دستگاهها تنها برای حمایت از زنان شاغل آن دستگاه نیست، بلکه برای زمینه سازی توجه بیشتر برنامه ریزان دستگاهی به نیازهای مخاطبان زن دستگاه است. مخاطبانی که گاهی به فراموشی سپرده میشوند و یا حداقل به اندازه کافی به آنها و نیازهایشان توجه نمیشود.
وی افزود: حساسیتهای حوزه زنان خاص است و نیاز به ظرافتهای برنامهریزی دقیق و همهجانبهنگری دارد که بتوان با توجه به همه اصول و معیارهای جامعه اسلامی، شکاف بهرهمندی زنان و مردان را از توسعه کشور کمتر کرد و برنامهها را به سمت تحقق توسعه متوازن و پایدار پیش برد.
معاون برنامهریزی و هماهنگی معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری درباره ضرورت وجود سازوکار مشخص برای مشاوران امور بانوان دستگاهها گفت: تاثیرگذاری مشاوران امور بانوان دربرنامههای دستگاهها به دو مسئله بر میگردد. یک جنبه، تخصص و مهارت ارتباط موثر مشاوران است و جنبه دیگر ایجاد فضای حضور موثر این مشاوران در جلسات تصمیمگیری دستگاهی است و چنانچه در هر یک از این موارد مشکل داشته باشیم، نتیجه مطلوب حاصل نمیشود.
نژادی با بیان اینکه نگاه ما به امور زنان نگاه توانمندسازی است تا حمایتی، برضرورت حضور و مشارکت زنان در فرایند توسعه کشور اشاره کرد و گفت: همکاری و هم افزایی نیروی انسانی جامعه، پیام آور امکان دستیابی به توسعه پایدار است و چنانچه نتوانیم زمینه حضور متناسب و درخور زنان در فرایند توسعه را فراهم آوریم در حقیقت جامعه را از همکاری بخش عظیمی از نیروی انسانی محروم ساختهایم و این نه به نفع زنان و نه به منفعت جامعه است. (ایسنا)
علت شایع این بیماری اغلب عفونتهای منتقله از راه رابطه جنسی نظیر کلامیدیا و گنوره (سوزاک) است. گاهی اوقات باکتریهای مسبب بیماری به مدتهای طولانی در دهانه رحم به حالت خاموش باقی مانده و سپس به سمت قسمتهای فوقانی دستگاه تناسلی (رحم و لولههای رحم) صعود کرده و علائم بیماری ظاهر میشوند. به این دلیل است که خانمهایی که رابطه جنسی با افراد آلوده به میکروب این بیماری داشتهاند ممکن است هفتهها و یا ماهها پس از تماس جنسی دچار علائم بیماری شوند در حالی که این میکروبها در این مدت سبب بروز عوارض در بدنشان شده است.
مرکز کنترل بیماریهای واگیردار در آمریکا (CDC) توصیه به انجام تستهای غربالگری این بیماریها به طور سالانه در افراد جوانتر از ۲۵ سال فعال از لحاظ جنسی میکند، حتی اگر این افراد بظاهر سالم بوده و دارای هیچ علامتی نباشند.
علائم و نشانههای بیماری
*درد قسمت تحتانی شکم (ناحیه لگن) شایعترین نشانه بیماری است و طیف آن از درد خفیف تا درد شدید متفاوت است.
*خونریزی غیر طبیعی رحم که در یک چهارم از موارد بیماری رخ میدهد و ممکن است به صورت پریودهای سنگینتر از عادی و یا خونریزی و لکه بینی بین پریودها و یا خونریزی پس از مقاربت جنسی باشد.
*درد حین رابطه جنسی (مقاربت دردناک)
*ترشح غیر طبیعی واژینال
*تب
*درد قسمت تحتانی پشت
چه کسانی دچارPID میشوند؟
بر طبق آمار انیستیتو طب آمریکا حدود یک نفر از هر ۵۰ زن فعال از لحاظ رابطه جنسی سالانه دچار این بیماری میشود. این بیماری به طور شایعی در افراد بین سنین ۱۵ تا ۲۵ سال دیده میشود. ریسک ابتلا به این بیماری در این موارد بیشتر است:
*داشتن شریک جنسی جدید
*داشتن سابقه PID و یا بیماریهای عفونی جنسی
*رخداد اخیر سقط
*عمل جراحی و یا دستکاری اخیر رحم
*گذاشتن IUD در عرض ۱۰ روز اخیر
اگر پزشک به PID مشکوک شود یک سوآپ (نمونه کوچکی از ترشحات) از دهانه رحم گرفته میشود و به آزمایشگاه فرستاده میشود. گاهی اوقات سواپ از مجرای ادراری نیز گرفته میشود و یا آزمایش خون درخواست میشود.
گاهی اوقات سواپ و این تستها ممکن است که باکتری را نشان ندهند لذا سایر آزمایشها نظیر سونوگرافی (برای مشاهده لولههای رحمی دچار التهاب) و یا لاپاراسکوپی برای تشخیص قطعی ممکن است لازم باشند. علاوه بر آن گاهی تست خونی بارداری برای تشخیص افتراقی PID از حاملگی خارج رحم که علائم مشابهی دارند، درخواست میشود.
عوارض احتمالی بیماری
در بیشتر موارد اگر PID در مراحل اولیه تشخیص داده شده و درمان صحیح و کافی صورت گرفته باشد، عوارضی رخ نمیدهد. با این حال عوارض احتمالی آن شامل موارد زیر است:
*نازائی به دلیل آسیب لولههای رحمی در جریان بیماری
*افزایش ریسک حاملگی خارج رحمی
*درد مزمن لگن که در یک پنجم موارد بیماری رخ میدهد و اغلب شامل درد حین رابطه جنسی است.
*ریسک ابتلا به عوارض بارداری نظیر سقط، زایمان زودرس و مرگ داخل رحمی جنین در افراد حامله مبتلا به بیماری بالا میرود
*سندرم رایتر. بیماری ناشایع با درگیری چشم و التهاب مفاصل به دلیل واکنش ایمنی بدن به میکروب بیماری
*آبسههای لگنی. در موارد شدید بیماری ممکن است رخ دهند
درمان زودرس (حین ۲ تا ۳ روز اول ابتلا به بیماری) ریسک بروز این عوارض را به میزان چشمگیری کاهش میدهد.
داروها و روشهای درمانی
-درمان معمول بیماری، استفاده از آنتی بیوتیکهای خوراکی نظیر داکسی سیکلین حداقل به مدت ۲ هفته متوالی است. در پارهای از موارد که شما دارای تب بالاتر از ۳۸ درجه سانتی گراد بوده و یا باردار باشید و نیز علائم شما پس از ۳ روز درمان کاهش نیافتهاند، پزشک ممکن است شما را جهت گرفتن آنتی بیوتیک تزریقی در بیمارستان بستری نماید. ندرتا ممکن است جهت درمان آبسههای لگنی جراحی مورد نیاز باشد.
-پرهیز از رابطه جنسی در طول درمان ضروری است.
-درمان همسر فرد مبتلا به بیماری (شریک جنسی) حتی اگر ظاهرا سالم و بدون علائم باشد به منظور پیشگیری از عود بیماری در آینده توصیه میشود.
-فریز یا کرایوتراپی زخم دهانه رحم. کرایوتراپی یا انجماد برای درمان زخم دهانه رحم و نیز زخمهای ناشی از دیسپلازی سرویکس وکانسر اینسایتوسرویکس یا CIN گرید ۱ و ۲ بکار میرود. درطی فریز، گاز کربنیک ازطریق یک وسیله به قسمت بیرونی دهانه رحم وارد شده و انجماد ناشی از گاز باعث انهدام بافت غیر طبیعی میشود. فریز به صورت سرپائی در مطب متخصص زنان انجام میشود و نسبتا «بدون درد است. عوارض فریز شامل ترشح واژینال و یا لکه بینی بمدت ۲ تا ۳ هفته میباشد. پس از فریز اجتناب از نزدیکی بمدت ۳ هفته و نیز مصرف پماد واژینال تریپل سولفا و یا ژل واژینال بتادین توصیه میشود. کرایوتراپی در زمان بارداری مجاز نیست.
لازم به ذکر این نکته است که انجام فریز در موارد بسیار نادری بخصوص اگر عمل با استفاده از پروبهای تیز انجام شود، ممکن است منجر به استنوز سرویکس (تنگی سرویکس) شود لذا مراجعه به پزشک متخصص زنان حاذق جهت انجام آن و اجتناب از عارضه نازائی توصیه میشود. (دکتر مریم لطفی زاد - متخصص بیماریهای زنان، زایمان و نازایی)
دکتر محمدمهدی آخوندی افزود: با توجه به پیشرفتها در حوزه درمان انواع سرطان و امکان تداخل این درمانها با توان باروری بیماران، متخصصان و پژوهشگران حوزه باروری و علوم مرتبط با آن تلاش کردهاند امکانهایی برای حفظ باروری بیماران پدید آورند.
این جنینشناس با اشاره به تحقیقات جهانی پیرامون ناباروری که در دهههای اخیر پر رنگ تر شده است، گفت: تحقیقات نشان میدهد که میزان باروری در سطح جهانی در ۵۰ سال اخیر تقریبا به نصف کاهش یافته و لذا، میزان ناباروری به طور مرتب در حال افزایش است. نتایج حاصل از بررسی عوامل، نشان دهنده آن است که از یک سو، عوامل محیطی و از سوی دیگر، عوامل اجتماعی، فرهنگی، روانی و همچنین، برخی از بیماریها بر باروری تاثیرمنفی میگذارند.
آخوندی، ضمن اشاره به اینکه علل فیزیکی و شیمیایی مهمترین عوامل محیطی به شمار میآیند، افزود: دما، فعالیتهای بدنی زیاد، فعالیت در محیط گرم، امواج موبایل، رادیوتراپی و پارازیت، از جمله علل مهمی هستند که میتوانند به شدت بر باروری اثر بگذارند، عملکرد طبیعی هورمونها را دچار اختلال کنند و سبب پایین آمدن کیفیت اسپرمها و تعداد، حرکت و شکل آنها شوند.
وی تصریح کرد: نوع تغذیه، سبک زندگی، فشارهای روانی، اضطرابهای شغلی و بهخصوص، آلایندههای محیطی در کیفیت اسپرم مردان تأثیرگذار است و تمام این عوامل دانشمندان را دچار نگرانی کرده است. از این رو، باید برای کاهش عوامل خطر، که سبب افزایش نازایی و کاهش قدرت باروری میشوند، برنامهریزی کرد.
رئیس مرکز درمان ناباروری ابنسینا گفت: عوامل اجتماعی و فرهنگی همچون اعتیاد به سیگار، تنش های روزمره زندگی، بالا رفتن سن ازدواج و نوع اشتغال می توانند بر باروری افراد تأثیرگذار باشند و سبب پایین آمدن کیفیت و کاهش اسپرم در مردان و تخمک در زنان شوند و اثری منفی بر قدرت باروری آنها بر جای بگذارند.
آخوندی، ضمن تاکید بر مسئله سن باروری در زنان، گفت: بهترین سن باروری در خانمها بین ۲۵ تا ۳۰ سال است. تا سن ۳۵ سالگی، به علت ذخیره تخمکها در تخمدان و آزاد شدن آنها به مرور، نگرانی چندانی در مورد قدرت باروری زنان وجود ندارد اما پس از این سن، کمکم و به طور مداوم، از قدرت باروری زنان کاسته می شود، به گونهای که به طور مثال، اگر امکان باروری با لقاح خارج رحمی برای یک زن ۳۲ ساله چیزی در حدود ۳۵ درصد باشد، این امکان در سن ۴۲ سالگی، اگر اساساً آن زن دارای تخمک باشد، حدود ۵ تا ۱۰ درصد خواهد بود.
وی با اشاره به بیماریهایی که ممکن است باروری را به مخاطره اندازند، گفت: یائسگیهای زودرس و بیماریهایی مانند اوریون، لوپوس،ام اس و اندومتریوز، که به دستگاههای تولید مثل مربوط می شود، و می توانند دارای علل ویروسی باشند یا از سن کودکی فرد را درگیر خود کنند از جمله عللیاند که باروری را با مشکل مواجه میکنند.
این متخصص جنینشناسی در ادامه افزود: آنچه در حفظ باروری افراد از اهمیت بیشتری برخوردار است، سرطان است که نیاز به توجهی بسیار دارد چراکه میزان ابتلا به سرطان بسیار بالا است. سرطان میتواند از کودکی بر افراد تأثیرگذار باشد و بهتنهایی سبب کاهش قدرت باروری شود. از آنجا که داروهایی که برای درمان سرطان استفاده می شوند، داروهایی هدفدار نیستند که صرفاً سلولهای سرطانی را از بین ببرند، بر روی سایر سلولهای در حال تقسیم بدن، همچون سلولهای جنسی، نیز تأثیر میگذارند.
رئیس مرکز درمان ناباروری ابنسینا، ضمن اشاره به اینکه زمان مناسب جهت اقدام افراد برای حفظ باروری چه زمانی است و چه افرادی باید مراقب باروری خودشان باشند، گفت: حفظ باروری هم برای کم کردن خطر باروری در سنین بالا و هم برای کسانی که توان تولید مثل خود را بر اثر بیماری یا درمان آن از دست دادهاند مورد توجه قرار میگیرد. (مهر)
غذا خوردن در دوران بارداری اصول خاصی دارد؟
این پزشک شماست که رژیم غذایی دوران بارداری را تعیین میکند تا اضافه وزنتان کنترل شود، اما خوردن بعضی غذاها اصلا توصیه نمیشود. به عنوان مثال خانمهای باردار باید از خوردن گوشت خام یا نیمهپخته مثل استیک آبدار یا پنیرهای غیرپاستوریزه خودداری کنند. یادتان باشد برخلاف توصیه مادربزرگها هرگز نباید جای دو نفر غذا بخورید، بلکه رژیم غذاییتان باید سالم و متنوع باشد. پیشنهاد میشود در سه ماه اول بارداری روزانه صد کیلوکالری و در سه ماه دوم روزانه 250 کیلوکالری مازاد بر گذشته مصرف کنید.
چقدر اضافه وزن در دوران بارداری طبیعی است؟
به طور معمول یک خانم باردار در طول 9 ماه بارداری، 12 کیلوگرم (یک کیلوگرم ماهانه در سه ماه اول و 5/1 کیلوگرم در ماه تا پایان دوران بارداری) سنگینتر میشود. بیش از این حد چاق شدن، مشکلآفرین خواهد بود و زایمان را سخت میکند. پس اگر شما اهل ورزش نیستید، بهتر است بدانید که انجام برخی تمرینات در این دوره ضروری است، بویژه شنا و پیادهروی. این حرکات اکسیژنرسانی را به بدن شما و جنین بهبود میبخشد و به تنفس و گردش بهتر خون کمک میکند و مانع اضافه وزن بیش از حد مجاز میشود.
آیا تاریخهای خاصی در دوران بارداری وجود دارند که اهمیت زیادی داشته باشند؟
در فاصله یازدهمین و چهاردهمین هفته باید اولین اکوگرافی برای پیشگیری و تشخیص برخی بیماریها انجام شود. بهترین زمان برای این کار، دوازدهمین هفته است. البته این روزها تقریبا همه خانمها در هفته چهارم بارداری به پزشک زنان مراجعه میکند. آکوگرافی باید در ماه چهارم و هفتم نیز تکرار شود، اما سه بار اکوگرافی در طول بارداری کافی است چون عوارض زیادی به دنبال دارد.
استراحت دوران بارداری اجباری است؟
بارداری یک بیماری نیست. بنابراین استراحت شما به شرایط بدنی خودتان بستگی دارد، مگر اینکه استراحت مطلق توصیه پزشک باشد. در باقی موارد بویژه اگر زایمانتان طبیعی باشد باید تحرک روزانه داشته باشید و دور تنبلی یک خط قرمز بکشید.
چه زمانی متوجه حرکت جنین خواهیم شد؟
اولین حرکتهای جنین در چهار ماهگی در کودک اول و در 5/3 ماهگی در بارداری دوم حس میشود. البته این تاریخ ممکن است کمی تغییر کند و بتدریج حرکات جنین ملموستر میشود. گاهی این حرکات به قدری شدید است که حالت طبیعی شکم را به هم میریزد. این حرکات در اواخر ماه هفتم آرامتر و جنین به سمت راست متمایل میشود. با این حال این حرکات هنوز قابل لمس است. اگر نتوانستید این حرکات را حس کنید، باید در اولین فرصت به پزشکتان مراجعه کنید.
علیاکبر محزون افزود:این آمار نشاندهنده وجود موانعی برای ازدواج است؛ البته دولت و خانوادهها در کنار هم در این زمینه نقش دارند.
او گفت: در زمینه چهار واقعه حیاتی پیشبینیهای خوبی نمیکنیم. نرخ باروری یا متوسط تعداد فرزند، کمتر از 2/1 یعنی سطح جانشینی است، به طوری که رشد جمعیت در کشور با این شرایط در سالهای آینده به صفر میرسد و سپس رشد منفی را تجربه میکند.
وی با بیان اینکه در صورت استفاده از ظرفیت کنونی جمعیت میتوانیم از کاهش جمعیت و رشد منفی آن پیشگیری کنیم، اظهارکرد: در سیاستهای جمعیتی به طور دقیق راهکارهای جلوگیری از کاهش جمعیت ذکر شده است که لازم است به خطوط کلی نظام که در سیاستهای جمعیتی به آن پرداخته شده، توجه کنیم.
محزون گفت: بهتر است دولت و مجلس روی برنامه ششم توسعه به عنوان اولین گام اجرایی کردن سیاستهای جمعیتی متمرکز شوند.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشوردر ادامه با بیان اینکه آمار طلاق نگران کننده است، اظهار کرد: در حال حاضر ولادت و ازدواج به عنوان دو واقعه مثبت کاهش و وفات و طلاق به عنوان دو واقعه منفی، افزایش یافته است.
محزون در عین حال گفت: طی 9 ماهه سال جاری یک میلیون و 137 هزار و 915 واقعه ولادت ثبت شده است. این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل 4 درصد رشد کرده است. این رشد اگرچه ملایم است اما میتواند پایداری مثبتی داشته باشد.
وی با بیان اینکه پایداری مثبت افزایش ولادت به چند عامل بستگی دارد، اظهارکرد: اطلاعرسانی و آگاهی بخشی یکی از این عواملی است که رسانهها در این زمینه میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند، علاوه بر آن در تحلیلی که خانواده باید از شرایط اجتماعی و اقتصادی خود و آینده فرزندانش داشته باشد، موثر است.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور افزود: سیاستهای حمایتی و تشویقی دولتها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. این سیاستها نیاز به قانون دارد که باید در مجلس پیگیری شود که متاسفانه روند کندی را طی میکند. علاوه بر آن در دولت تقسیم کار بین دستگاههای اجرایی شده است که باید در دولت زودتر به نتیجه برسد.
محزون در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا وضع سیاستهای تنبیهی میتواند باعث افزایش جمعیت شود گفت: سیاستهای تنبیهی جدید نیستند چراکه در قانون مدنی از زمان شاه مطرح بوده است. (ایسنا)
نزدیکی ایران به مراکز تولید و توزیع گسترده مواد مخدر سنتی مانند داشتن مرزهای طولانی با افغانستان و پاکستان همواره بهعنوان یکی از عوامل اصلی گرایش به مصرف مواد مخدر در کشور بویژه میان جوانان مطرح بوده است؛ اما ورود مواد مخدر صنعتی و افزایش اعتیاد بین جوانان و همچنین کاهش سن اعتیاد و مصرف مواد مخدر صنعتی، نشان داد که عامل هممرزی با افغانستان و مراکز کشت خشخاش، تنها عامل نیست و باید به مسائل دیگر ازجمله کاستیهای آموزشی و فرهنگی توجه بیشتری داشته باشیم.
متأسفانه در سالهای اخیر پدیده منفی اعتیاد در زنان هم در جامعه ایران گسترش یافته و بهرغم عدم ارائه آمارهای دقیق، تحلیلگران و کارشناسان اعلام کردهاند که سن اعتیاد در ایران بشدت کاهش یافته است. این موضوع دستمایهای برای گفتوگو با سالار مرادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی بود که بخشهایی از این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
زمانی که مسائل مربوط به اعتیاد مطرح میشود، با یک مشکل اصلی روبرو هستیم و آن مشکل این است که آمار دقیقی از افرادی که گرفتار این بلای خانمانسوز هستند، در دست نیست. با وجود این، شواهد نشان میدهد که نسبت به یک دهه قبل، هم میزان مصرف مواد مخدر افزایش داشته و هم سن افرادی که گرفتار معضل اعتیاد هستند، بشدت کاهش یافته است. آیا در کمیسیون اجتماعی که جلساتی مفصل با مسئولان دستگاههای مسئول در این زمینه دارد، آمارهایی از این پدیده منفی اجتماعی ارائه میشود؟
دستگاهها و نهادهای مختلفی که بنوعی با معضل اعتیاد مواجه بوده و به طور مستقیم و غیرمستقیم مسئول برخورد با این پدیده منفی و رفع مشکلات موجود هستند، به دلایل مختلف از جمله «عدم ایجاد تنش و استرس در جامعه» از بیان آمارهای دقیق خودداری میکنند. البته در برخی از مواقع عدم ارائه آمار و اطلاعات دقیق ممکن است، کارشناسان را برای تدوین و اجرای راهکارهای پیشگیرانه یا حتی برخوردهای قهری با معضل اعتیاد با مشکل روبهرو کند؛ اما در برخی شرایط این اطلاعرسانی اندک و غیرصریح، آرامش را در جامعه بههمراه داشته و اجازه نمیدهد که مردم دغدغههای بیشتری پیدا کنند.
با وجود این، چگونه باید اظهارنظرهایی که در رابطه با کاهش سن اعتیاد یا افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر بین زنان و دختران مطرح میشود را تأیید یا تکذیب کرد؟
پدیده منفی اعتیاد و مصرف مواد مخدر در جامعه ما به اندازهای است که نمیتوان آن را کتمان کرد. به عنوان یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی باید بگویم که متأسفانه آمارها نشاندهنده این است که نسبت به یک دهه قبل سن اعتیاد در جامعه ما بشدت کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر دختران و زنان بسیاری نسبت به گذشته به این معضل خانمانسوز گرفتار شدهاند؛ بنابراین ما چه آمارها را به طور صریح اعلام یا از بیان آنها خودداری کنیم، باید بدانیم که زنگ خطرها بهصورت جدی به صدا درآمده و دیگر نمیتوان دست روی دست گذاشت. گروههایی که در این حوزه سرشماریهای دقیق انجام دادهاند، در جلسات مختلف به مسئولان دستگاههای مربوطه اعلام کردهاند که میزان گرایش به مصرف مواد مخدر و حتی اعتیاد بین زنان و دختران بهصورت لجامگسیخته و غیر قابل باور در حال افزایش بوده و این امر نگرانیهای جدی مردم و مسئولان را بههمراه داشته است.
فکر میکنید چه عواملی باعث شد که جوانان ما بویژه دختران بهسمت مصرف اعتیاد بروند؟
دلایل مختلفی وجود دارد که بارها گفته شده و متأسفانه آنقدر این دلایل را گفتهایم و فریاد زدهایم، دیگر تبدیل به کلیشه شده و اثرگذاری لازم را ندارد؛ اما باز هم نمیتوانیم واقعیتها را نگوییم. یکی از مهمترین و اصلیترین دلایل گرایش به سمت مصرف مواد مخدر، مشکلات اقتصادی و بیکاری است. تحقیقات نشان میدهد که دختران و زنان ما که گرفتار معضلات اقتصادی بویژه بیکاری هستند، بیش از مردان و پسران منزوی شدهاند و همین انزوا آنها را بهسمت پاتوقها و جمعهایی هدایت میکند که خودشان گرفتار ناهنجاریهای بسیار اجتماعی ازجمله مصرف مواد مخدر هستند. به همین دلیل است که بخش عمده تمرکز دولت و دستگاههای اجرایی ازجمله وزارت کشور و بهزیستی برای رفع مشکلات اقتصادی افراد و اقشار آسیبپذیر هزینه میشود. بازهم تأکید میکنم که تحقیقات نشان داده، بیکاری دختران یکی از عوامل اصلی گرایش آنها بهسمت مصرف مواد مخدر و سپس اعتیاد شدید است.
شما از بیکاری بهعنوان اصلیترین دلیل اعتیاد دختران و زنان نام بردید، اما آمارها و شواهد نشان میدهد که سن اعتیاد بین زنان و دختران بشدت کاهش یافته و آنها در سنین نوجوانی گرفتار میشوند. به طور طبیعی یک نوجوان که مدرسه رفته و درس میخواند، خیلی نباید دغدغه شغل داشته و وقتی بیکار باشد به انزوا کشیده شود و معتاد شود...
همانطور که پیشتر نیز گفتم، تنها یکی از دلایل، مسائل اقتصادی است و فقر فرهنگی و آموزشی نیز در این حوزه دخالت دارد. ضمن اینکه آمارها نشان میدهد، خانوادههایی که مشکلات اقتصادی داشته و درگیر مسائل معیشتی هستند، دختران آنها بیشتر به سمت اعتیاد کشیده میشوند؛ بنابراین در اینجا هم یکی از دلایل اصلی مشکلات اقتصادی است و خود این مشکلات زمینه کمبودهای فرهنگی و آموزشی را فراهم میکند.
اعتیاد فینفسه دارای آثار مخرب فراوانی است؛ اما این پرسش مطرح میشود که آثار و تبعات اعتیاد یک زن هم بین نزدیکان، اقوام و جامعه مانند مرد معتاد است؟
به هیچ عنوان اینگونه نیست. متأسفانه باید گفت که اثر مخرب اعتیاد زنان بمراتب بیشتر از مردان است. به عنوان نمونه اگر پدر یک خانواده گرفتار معضل اعتیاد باشد مادر، مدیریت خانواده را بر عهده گرفته و از خسارات این فاجعه کم میکند. این زن تلاش میکند تا کانون خانواده را حفظ کرده و فرزندان به سمت اعتیاد و انحرافات اجتماعی گرایش پیدا نکنند؛ اما وقتی مادر خانواده خود گرفتار این معضل شده، چگونه میتوان امیدوار به حفظ کانون آن خانواده بود؟ از سوی دیگر گرفتاری مادران، اثر بسیار شدیدی در تربیت فرزندان دارد. متأسفانه طی سالهای اخیر گسترش دامنه اعتیاد بین زنان و دخترانی که باید آینده این کشور را بسازند، بشدت افزایش یافته و ما هماکنون آسیبهای بسیاری را از این معضل تحمل کرده و متأسفانه در آینده نیز آسیبهای بیشتری را مشاهده میکنیم. از سوی دیگر، وقتی یک زن یا دختر به دام اعتیاد میافتند، بیش از مردان گرفتار ناهنجاریهای خطرناکتری چون فساد، فحشا، فرار از خانه و حتی مشارکت در امر توزیع مواد مخدر میشوند؛ بنابراین باید گفت که اثرات مخرب اعتیاد زنان به مراتب بیشتر از مردان است.
اگر ممکن است بگویید دستگاههایی که متولی امر مبارزه با مواد مخدر هستند تا چه اندازه به وظایف خود در این زمینه عمل کردهاند؟
متأسفانه برای پاسخ به این پرسش باید باز هم همان حرفهای تکراری گذشته را بیان کنم. نخست اینکه برخورد با این پدیده منفی اجتماعی تکبعدی نیست و یک دستگاه بتنهایی نمیتواند از عهده مسئولیت برآید. به همین دلیل همه باید مشارکت لازم را داشته باشیم، یعنی در بخشهای مختلف ازجمله نهاد قانونگذاری، دستگاههای اجرایی، نهادهای انتظامی و قضایی و بالاخره متولیان امور فرهنگی و نهادهای حمایتی به وظایف خود عمل کنیم. شواهد نشان میدهد که ما نتوانستیم به این وظایف درست عمل کنیم وگرنه شرایط فرهنگی جامعه امروز ما به صورت دیگری بود و اگر امروز نیز زنگخطرهای جدی را نشنیده بگیریم، با معضلات بیشتری روبرو میشویم. (امیرتوحید فاضل/شهروند)
وجود خون در ادرار
وجود خون در ادرار به خودی خود علامت شدت بیماری نیست و در یک سوم خانمهای مبتلا به این عفونت دیده میشود. البته در بسیاری موارد نیز با وجود عفونت ادراری، خونی در ادرار مشاهده نمیشود. در هر حال با مشاهده خون در ادرار که با درد (و حتی بدون درد) همراه است، بهترین کار مراجعه به پزشک و انجام بررسیهای دقیقتر روی مثانه است. باید بدانید که وجود خون در ادرار، چه در خانمها و چه در آقایان، طبیعی نیست.
تب
عفونت خفیف باعث بروز تب نمیشود. اما اگر درجه حرارت بدن فرد به بیش از 38 درجه برسد، یعنی اینکه مشکلی جدی در میان است. امکان دارد پای «پیلونفریت»، یعنی التهاب لگنچه و کلیهها در میان باشد. پیلونفریت به عفونت دستگاه ادرار فوقانی گفته میشود که در این صورت کلیهها دچار مشکل میشود. توجه داشته باشید که ادرار بهطور طبیعی باکتری ندارد و عوامل عفونتزا از طریق مجاری به مثانه و احتمالا کلیهها راه پیدا میکند. در صورت ایجاد علائمی مانند تب، لرز، تهوع و... لازم است هرچه سریعتر خود را به پزشک برسانید.
دلدرد
عفونت ادرار خفیف گاهی باعث بروز درد در ناحیه شکم و زیرشکم میشود. اما زمانی که همراه با تب و درد در ناحیه عضله لومبر یعنی کمر باشد، به این معنی است که عفونت در ناحیه کلیههاست. در این صورت درد در یک پهلو احساس میشود، چون بندرت پیش میآید که هر دو کلیه دچار عفونت همزمان بشوند. اگر درد در کمر و پهلو همراه تب سراغتان آمد، بدون فوت وقت به پزشک مراجعه کنید.
احساس سوزش
احساس سوزش معمولا در حین ادرار و گاهی بعد از آن بروز میکند. در بین خانمهای جوان این احساس سوزش به دلیل التهاب ناشی از عوامل عفونتزا و معمولا باکتری «اشریشیا کولی» با نام مخفف باکتری «ای کولی» است. در بین خانمهای بالای 65 سال زمانی که درد در ناحیه شکم طولانی و با علائم دیگر مانند خون در ادرار همراه میشود، لازم است که آزمایشهای بیشتری برای بررسی دقیق مثانه انجام شود؛ چون امکان دارد مشکل ناشی از وجود توموری در مثانه و حتی پولیپ باشد. اگر سوزش در حین ادرار بیش از سه یا چهار روز طول بکشد، حتما به پزشک مراجعه کنید.
نیاز زیاد به دستشویی
پزشکان به این علامت «پولاکیوری» میگویند؛ به این معنی که فرد مرتب نیاز به دفع ادرار دارد، اما در هر بار دستشویی رفتن فقط چند قطره ادرار میکند. این مشکل نیز یکی از علائم عفونت ادراری است. به این صورت که مثانه به دلیل وجود عفونت، بیش از اندازه تحریک میشود و علائمی مانند پر بودن از خود نشان میدهد. در نتیجه فرد مدام به دستشویی نیاز پیدا میکند؛ در صورتی که چند قطره بیشتر ادرار دفع نمیکند. در بین افراد مسن، زمانی که این علامت بروز میکند ـ در صورتی که سابقه عفونت ادراری نداشته باشند ـ بهتر است به پزشک مراجعه شود، چون احتمال میرود مشکل ناشی از وجود تومور باشد.
فاطمه مهدیپور
منبع: santé magazine
سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
دکتر شاهین خزعلی، مسئول کلینیک اندومتریوز مرکز درمان ناباروری ابن سینا با اشاره به ارتباط بیماری اندومتریوز و کاهش توان باروری افراد مبتلا به آن گفت: آنچه بسیار نگران کننده است، این موضوع است که اندومتریوز میتواند تخمدانها را درگیر کند و ذخیرۀ تخمدان را کاهش دهد که در این صورت ممکن است آسیبی غیرقابل بازگشت به تخمدانها وارد کند.
مسئول کلینیک اندومتریوز مرکز درمان ناباروری ابن سینا افزود: با آنکه جراحی اندومتریوز بسیار سخت و نیازمند تخصص و دقت میباشد اما اگر به درستی انجام شود میتواند بافت تخمدان را محافظت کند که متأسفانه در بهترین موارد جراحی که توسط متخصصان و جراحان حاذق بر روی کیستهای مبتلا به اندومتریوز تخمدان صورت میگیرد نیز، ذخیرۀ تخمدان کاهش مییابد.
خزعلی با بیان اینکه انجام اعمال متعدد جراحی بر روی تخمدانها میتواند ذخیرۀ تخمدان را کاهش دهد گفت: آنچه بسیار اهمیت دارد آنست که عمل به درستی و توسط افراد ماهر و با تجربه انجام شود و در موارد لزوم، قبل از آنکه مبتلایان به اندومتریوز مورد عمل جراحی قرار گیرند به متخصصین ناباروری ارجاع شوند تا جنین و یا تخمک آنها استخراج، منجمد و نگهداری شود تا پس از آنکه فرد بهبود یافت و یا ذخیرۀ تخمدان کاهش یافت، دارای جنین یا تخمک سالم باشند.
وی در تشریح کاربرد لاپاراسکوپی در حفظ باروری خاطرنشان کرد: برداشتن کیستهای اندومتریوز، جداکردن چسبندگیها، آزاد کردن لولههای رحمی برای آنکه مجدداً قابلیت عبور تخمک و اسپرم را داشته باشند، برداشتن و منجمد کردن بافت تخمدان پیش از درمان سرطان و بازگرداندن مجدد آن به بدن و... از جمله کاربردهای مهم لاپاراسکوپی در جهت درمان و حفظ باروری به شمار میرود. (مهر)