جام جم سرا: یکی از روشهای غلطی هم که این روزها باب شده، مصرف مکملهای پروتئینی برای کاهش یا افزایش وزن است، اما دکتر سهراب انتظاری، متخصص تغذیه و رژیمدرمانی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به جامجم میگوید: پروتئین هیچگاه به تنهایی باعث افزایش وزن نمیشود و مکملهای پروتئینی هم چنین تاثیری ندارد. شرکتهای داروییای هم که ادعا میکنند مکملهای پروتئینیشان باعث افزایش وزن میشود، مخفیانه و غیرقانونی به آنها هورمونهای استروئیدی و هورمونهای مردانه اضافه میکنند. او تاکید میکند: اگر کسی روزی یک کیلوگرم هم پروتئین بخورد، هرگز در وزنش تاثیر چندانی نخواهد داشت.
دکتر انتظاری میگوید: پروتئین موردنیاز بدن بین 60 تا 100 گرم در روز است و اگر کسی حتی ده برابر آن پروتئین مصرف کند، نه در بدنش ذخیره میشود و نه پروتئین به تنهایی باعث عضلهسازی خواهد شد، مگر اینکه با ورزش و حداکثر دو گرم به ازای هر کیلوگرم وزن باشد.
او ادامه میدهد: یعنی بدن یک فرد 70 کیلوگرمی در بهترین شرایط، حداکثر میتواند با ورزش دو گرم به ازای هر کیلوگرم وزن خود (یعنی 140 گرم پروتئین) را صرف بافتسازی و نگهداری بدن کند و مصرف بیش از آن هیچ فایدهای ندارد. پس این تصور که مصرف پروتئین و مکملها باعث عضلهسازی و افزایش وزن میشود، مخصوصا بدون ورزش، اصلا درست نیست. به گفته این استاد دانشگاه، این دو گرم پروتئین میتواند از طریق مصرف تخممرغ، گوشتقرمز، شیر و... به بدن برسد و مصرف بیش از حد پروتئین به هیچوجه درست نیست.
مکملهای پروتئین با چاشنی استروئید
این متخصص تغذیه با اشاره به اینکه بعضی از کارخانههای تولید مکمل پروتئین که صاحبنام نیستند و غیرمجازند، ممکن است به آن هورمون استروئیدی هم اضافه کنند، میافزاید: آنچه در واقع باعث میشود مردها عضلانیتر از خانمها باشند، این هورمونهاست و تنها چیزی که بدون ورزش عضله میآورد هم هورمونهای استروئیدی هستند، پس اگر بدن کسی بدون ورزش عضلانی شد، باید به مکمل پروتئین یا کربوهیدراتی که مصرف میکند، شک کند که دارای هورمونهای استروئیدی است. کاربرد این هورمونها در این مکملها و مصرف خودسرانه آنها و بدون تجویز پزشک بسیار خطرناک است و عوارض شدیدی دارد.
مصرف مکمل استاندارد هم اندازه دارد
دکتر انتظاری میگوید: مکمل پروتئین حتی اگر بدون هورمونها و استاندارد هم باشد، نباید بیش از دو گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مصرف شود و مصرف آن در حد مجاز درست است که عارضهای ندارد، ولی پول دورریختن محسوب میشود، چون بدن مازاد پروتئین را دفع میکند.
او در این باره توضیح میدهد: یادمان باشد بدن ما هیچ جایی برای ذخیره پروتئینها ندارد. در این مورد میتوان آب را مثال زد؛اگر کسی مثلا صبح 20 لیتر آب بخورد که در تمام روز به آب نیاز پیدا نکند، حداکثر تا ظهر دوام میآورد چون آب اضافی دفع میشود. مصرف بیش از نیاز بدن به پروتئین هم همینگونه است. پس پروتئین کمتر از دو گرم و حتی زیر چهار گرم ضرر چندانی ندارد، ولی هیچ سودی هم ندارد و بیش از چهار گرم باعث مسمومیت با پروتئین میشود.
پروتئین باعث افزایش وزن میشود؟
دکتر انتظاری در پاسخ به این پرسش میگوید: مصرف پروتئین اگر توام با ورزش باشد و باعث عضلهسازی شود تا حدی میتواند باعث افزایش وزن شود.
بدن همه ما معمولا دو قسمت دارد؛ یک قسمت چربی و یک قسمت عضله. 20 درصد وزن عضلات ما پروتئین است پس اگر کسی بخواهد دو کیلوگرم به وزن عضلاتش اضافه شود، حتما باید 40 گرم پروتئین وارد بدنش کند، ولی عضله هرگز فقط با مصرف پروتئین اضافه نمیشود و با مصرف دو کیلوگرم پروتئین هم حتی یک گرم به وزن عضلات و در نهایت بدن اضافه نخواهد شد.
کاهش وزن با پروتئین ممکن است اما...
دکتر انتظاری معتقد است: اگر کسی بخواهد برای کاهش وزنش پروتئین را جایگزین کالری کند، یعنی مصرف 50 تا 60 گرم از قندها را کم و به جایش پروتئین اضافه کند، تا حدی باعث کاهش وزن میشود و چندان تاثیر سویی هم ندارد چون پروتئینها اگر بخواهند در بدن به چربی تبدیل شوند، خیلی کند و کم این اتفاق میافتد. او تاکید میکند: باوجود آنچه گفتم، باز هم نباید به هیچوجه در مصرف پروتئین زیادهروی کرد چون این کار باعث دفع آب بدن میشود پس در واقع کاهش وزن ناشی از مصرف بیشتر پروتئینها به جای کربوهیدراتها، تا حد زیادی ناشی از دست دادن آب بدن هم هست، کما اینکه در ماه رمضان هم مدام تاکید میشود مواد پروتئینی زیاد نخورید که آب بدنتان خیلی از دست نرود. او ادامه میدهد: کسی که میخواهد با افزایش مصرف پروتئین وزن کم کند، مثلا اگر قبلا 70 گرم پروتئین مصرف میکرده حالا میتواند حداکثر مقدار آن را به 140 گرم برساند، ولی هرگز نباید مقدار مصرف را 300 تا 400 گرم افزایش دهد.
این متخصص تغذیه درباره عوارض چنین رویهای میگوید: اگر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بیش از چهار گرم پروتئین مصرف کنیم؛ چه به قصد کاهش و چه افزایش وزن و عضلهسازی، عملا وارد مرز مسمومیت میشویم چون حداکثر مقدار پروتئینی که بدن میتواند استفاده کند همانطور که گفتیم، دو گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن است. توجه داشته باشید چهار گرم پروتئین حداکثر مقدار پروتئینی است که بدن، نه استفاده، بلکه میتواند تحمل کند.
رژیم تکبعدی عاقلانه نیست
دکتر انتظاری از یک بعد دیگر هم به این قضیه نگاه میکند؛ رژیم تکبعدی به هیچوجه عاقلانه نیست یعنی اینکه بخواهیم فقط با مصرف مواد پروتئینی بیشتر و مکملهای پروتئینی وزن اضافه یا کم کنیم. بدن انسان مثل ساختمانی است که با آهن، سیمان، آجر و... ساخته میشود و نمیتوان فقط آن را با یکی از این مصالح ساخت. بدن ما هم روزانه باید موادمغذی مختلفی را از گروههای مختلف موادغذایی مانند لبنیات، گوشت، غلات، سبزیها دریافت کند و حتی هرگز توصیه نمیشود مصرف چربیها به صفر برسد. او ادامه میدهد: بدن به همه ریز مغذیها و ویتامینها و املاح نیاز دارد آن هم در حد متناسب، به برخی ریزمغذیها و املاح و ویتامینها در حد میکروگرم نیاز داریم مثل ویتامین B12 و ید، به برخی در حد میلیگرم مثل آهن، روی، برخی در حد چند گرم مثل پروتئین و برخی در حد چند ده گرم مثل قندها.
ممکن است بدن اگر دو هفته پروتئین دریافت نکند با شکستن ماهیچهها وضع را کمی تحمل کند؛ ولی شرایطش طبیعی نیست و ممکن است حتی تا یک ماه هم عکسالعمل شدیدی نشان ندهد، اما بالاخره عوارض خود را نشان خواهد داد. اگر پروتئین به اندازه و روزانه به مقدار کافی مصرف شود، نه بدن دچار کمبود خواهد شد نه مازاد بارمتابولیک به دوش بافتها میافتد و بافتها به جای اینکه در هفتاد سالگی فرسوده شوند در سن پایینتری این اتفاق برایشان خواهد افتاد.
جام جم سرا: قانونی فعلی بازنشستگی صاحبان مشاغل سخت مصوبه سال 80 است که نبود تعاریف شفاف و مشخص در آن،سبب شده احتمال بازنشستگی با مصوبات آن، رویایی باشد.
مثلا در یکی از مواد این قانون هر بیمه شده فقط 10 روز در طول سال حق غیبت غیرموجه دارد و درصورتی که این 10 روز حتی یک روز بیشتر شود، شرایط بیمه شده (در مشاغل سخت) از حالت متوالی به متناوب تغییر میکند یعنی به جای 20 سال سابقه متوالی کار باید با 25 سال متناوب بازنشسته شود .
هر چند موارد این چنینی که 11 روز غیبت غیر موجه بیمه شده را معادل پنج سال کار بیشتر برای رسیدن به بازنشستگی می داند، زیاد است اما بالاخره آیین نامه جدید مشاغل سخت و زیان آور با تغییراتی در همین خصوص آماده و به دولت فرستاده شده تا مورد تصویب قرار گیرد.
به گفته معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی، آییننامه جدید مشاغل سخت و زیانآور پس از اینکه با همکاری کمیسیون اجتماعی مجلس تدوین شد برای تصمیمگیری نهایی به دولت ارسال شده است که در صورت تصویب، برخی موانع موجود بر سر راه بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور از سر راه برداشته خواهد شد.
سید حسن زدا در گفتوگو با جامجم، با اشاره به تسهیلات جدیدی که در قالب آییننامه مشاغل سخت و زیانآور به دولت ارائه شده است، توضیح میگوید: موضوع غیبتهای غیرموجه در طول سال و مهلت دو ساله به کارفرمایان که با بیمه کردن کارگران خود نسبت به بهبود شرایط فیزیکی کار در کارگاهها نیز اقدام کنند، از مهمترین تغییراتی است که در قالب آییننامه جدید به دولت ارائه شده است.به گفته زدا، به محض اینکه آییننامه جدید به تصویب دولت برسد، سازمان تامین اجتماعی آمادگی لازم برای ابلاغ آن به شعب سراسر کشور به منظور استفاده بیمهشدگان واجد شرایط را خواهد داشت.
البته برای آنها که دنبال بازنشستگی در مشاغل سخت و زیانآور هستند این قانون حکایت حلوایی است که تا حالا بیشتر دهانها با اسمش شیرین شده تا خودش.
پراکنده بودن سوابق بیمهای، منظم واریز نشدن لیست حق بیمهها از سوی کارفرمایان و تعاریف متفاوت از مشاغل سخت و زیانآور از مشکلات بیمهشدگان شاغلی است که وقتی به امید استفاده از تسهیلات بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور راهی شعب تامین اجتماعی میشوند تازه متوجه میشوند برای اینکه بتوانند براساس این قانون بازنشسته شوند باید هفتخوانی از ماده و تبصرههای ریز و درشت را پشتسر بگذارند.
خبرنگاران یکی از این گروهها هستند که از هنگام تصویب قانون مشاغل سخت و زیانآور تاکنون برای استفاده از این تسهیلات با سنگاندازیهای فراوان در شعب بیمه مواجه شدهاند.
کم نیستند خبرنگارانی که گرچه روی کاغذ شامل قانون بازنشستگی با 20 سال سابقه میشوند، اما وقتی تصمیم میگیرند برای بازنشسته شدن اقدام کنند و کارشان به اداره بیمه تامین اجتماعی میافتد آنقدر به بهانه تبصره و آییننامههای مختلف پیش پایشان سنگ انداخته میشود که سرخورده میشوند و چارهای برایشان نمیماند جز اینکه قید بازنشستگی با 20 سال سابقه را بزنند.
نمونه آن این است که مشاغلی چون دبیرگروه، معاون سردبیر و سردبیر با وجود سختی و استرس افزونتر، جزو مشاغل سخت به شمار نمیآید.
این در حالی است که کمتر خبرنگاری تا آخر 20 سال خدمت خود به لحاظ عنوان شغلی خبرنگار میماند.
قشر پرستاران نیز از ناکارآمدی و نداشتن ضمانت اجرایی قانون مشاغل سخت و زیانآور هنگام بازنشستگی گلایههای فراوان دارند.همچنین کمتر پرستاری در بخش دولتی است که برای بازنشسته شدن با 25 سال سابقه کار با مشکل مواجه نشود؛ در واقع مشکل اصلی اینجاست که قانون، استفاده پرستاران از بازنشستگی با 25 سال سابقه را مشروط به موافقت کارفرما کرده است و این موضوع موجب شده که چون هنگام بازنشستگی باید علاوه بر حقوق بازنشستگی که ماهانه اداره بیمه به پرستار میپردازد، کارفرما نیز سنوات بپردازد و این کار هزینهبر است، معمولا بخش دولتی حاضر نیست با بازنشستگی با 25 سال سابقه موافقت کند.
بیعدالتی در غیبتهای غیرموجه
براساس قانون مشاغل سخت و زیانآور هر یک سال فعالیت در کارهای سخت و زیانآور باید 1.5 سال محاسبه شود، اما براساس همین قانون و با تفسیر تأمین اجتماعی افزایش 1.5 برابری سابقه کاری افراد فقط در صورتی اجرا میشود که آنها 20 سال متوالی در یک کار سخت و زیانآور فعال بوده باشند، اما چه وقت شرایط بیمه شده برای بازنشستگی از توالی به تناوب تغییر میکند؟
بر اساس قانون مشاغل سخت و زیانآور هر بیمه شده فقط ده روز در طول سال حق غیبت غیرموجه دارد و در صورتی که این ده روز حتی یک روز بیشتر شود، شرایط وی از متوالی به متناوب تغییر میکند یعنی به جای 20 سال متوالی باید با 25 سال متناوب بازنشسته شود.این مشکل نهایت بیعدالتی در حق بیمهشدگانی است که در مشاغل سخت و زیانآور مشغول کارند و عامل مهمی برای اینکه بسیاری از شاغلان در مشاغل سخت و زیانآور حتی پس از رسیدن به سن بازنشستگی هم نتوانند از تسهیلات این قانون استفاده کنند.
معاون فنی درآمد سازمان تامین اجتماعی نیز با تائید بیعدالتیای که در این بخش از قانون مشاغل سخت و زیانآور نسبت به بیمهشدگان روا میشد، از تغییراتی براساس آییننامه جدید خبر داد که به واسطه آن وضع طوری به نفع بیمهشدگان تغییر پیدا کند تا شرایط بیمهشدگان به این سادگیها از 20 سال متوالی به 25 سال متناوب تغییر نکند.
زدا، ارائه توضیحات تکمیلی درباره نحوه تغییرات در لحاظ کردن غیبتهای غیرموجه را به تصویب نهایی این آیین نامه در دولت موکول و تصریح کرد: قطعا در آییننامه جدید، دیگر موضوع ده روز حق غیبت غیرموجه در طول یک سال مطرح نخواهد بود و تغییرات جدی در آن لحاظ خواهد شد.
گلایه مجلس از تاخیر دولت
هرچند تدوین آییننامه جدید مشاغل سخت و زیانآور و ارسال آن به دولت برای تصمیمگیری، خبر امیدوارکنندهای برای آن دسته از فعالان در مشاغل سخت و زیانآوری است که با وجود رسیدن به شرایط سنی هنوز نتوانستهاند از تسهیلات این قانون به نفع خود استفاده کنند و از این بابت قدردان دولت هستند، اما نمایندگان مردم در کمیسیون اجتماعی مجلس معتقدند که دولت برای بازنگری در قانون مشاغل سخت و زیانآور یک سال تعلل داشته است.
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد: سال گذشته این کمیسیون روی نقاط مبهم این قانون چند جلسه کارشناسی برگزار کرد و با تغییراتی که در قالب استفساریه در بخشی از آییننامه جدید قانون مشاغل سخت و زیانآور داده شد، آن را از سوی سازمان تامین اجتماعی برای تصمیمگیری به دولت ارسال کرد که متاسفانه تاکنون دولت برای تصویب آن تعلل داشته است.
به گفته سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی، موضوع تغییر شرایط بیمهشدگان شاغل در مشاغل سخت و زیانآور از 20 سال متوالی به 25 سال متناوب مهمترین اشکال در قانون فعلی است که نمایندگان مردم در کمیسیون اجتماعی مجلس با همکاری سازمان تامین اجتماعی برای بازنگری در این موضوع اقدام کردند.
وی توضیح داد: در نهایت قرار شد با تغییرات جدیدی که دراینباره لحاظ میشود تسهیلاتی برای مشمولان در نظر گرفته شود تا آنها صرفا با ده روز غیبت غیرموجه در طول سال از شرایط 20سال متوالی خارج نشوند و در حقشان بیعدالتی نشود.
قاضی زاده تاکید کرد: در صورت تصویب این آیین نامه در دولت سازمان تامین اجتماعی موظف است هرچه سریعتر دستورالعمل اجرایی آن را نیز تدوین و برای اجرا به شعب تامین اجتماعی ابلاغ کند.
قانونی برای حمایت از مشاغل زیانآور
13 سال پیش یعنی در مهرماه سال 80 قانونی به تصویب رسید که به موضوع ماده 76 قانون بیمه تامین اجتماعی، یعنی مشاغل سخت و زیانآور اختصاص داشت.
بر این اساس، مشاغلی که با اشتغال به آنها فرد دچار آسیب جسمی و روحی میشود به عنوان مشاغل سخت و زیانآور شناخته شد البته این قانون در سال 70 نیز به نوع دیگری اجرا میشود و حدود 40 شغل به عنوان مشاغل سخت و زیانآور در جدول این مشاغل تعیین شده بود، اما در آییننامه سال 80 تشخیص این نوع مشاغل و یک سری تکالیف دیگر با شروط خاصی همراه شد.
به این معنی که هرکس مدعی است کارش جزو مشاغل سخت و زیانآور است، میتواند ادعایش را به کمیته استانی که در ادارات کار و رفاه هر استان مستقر است، بدهد تا در آنجا بررسی شود.
البته ماده 15 این آییننامه تاکید میکند این کمیته لزوما این که شغلی در یک کارگاه ممکن است جزو مشاغل سخت و زیانآور شناخته شود، همان شغل را در یک کارگاه دیگر به دلیل برخورداری از شرایط بهتر محیطی و امکانات کاری، ممکن است جزو مشاغل سخت محسوب نکند.
این قانون به مرور با پیشنهادهایی که داده شد، تغییراتی پیدا کرد، به طوری که هم اکنون علاوه بر مواردی که در کمیته استانی بررسی میشود، سه دسته شغل جزو مشاغل سخت و زیانآور است که برای تائید آنها نیازی به بررسی و رای کمیته استانی نیست.
این سه گروه شامل: 1ـ مشاغلی که در زندانها و در ارتباط مستقیم با زندانیهاست. 2ـ مشاغلی که در مراکز رواندرمانی و ارتباط با بیماران روانی است و گروه آخر خبرنگاران یعنی کسانی که صرفا کارشان تهیه خبر است.(پوران محمدی - گروه جامعه)
آیا واقعا جراحی متابولیک انقلابی در رشته پزشکی محسوب میشود و هر نوع دیابتی را درمان میکند؟ اصلا این جراحی چگونه انجام میشود و چقدر با واقعیت همخوانی دارد؟ با ما همراه باشید.
به طور کلی دیابت به افزایش قند خون گفته میشود که شایعترین بیماری متابولیک انسان است و دو نوع یا تیپ متفاوت دارد. دیابت نوع یک که بسیار پرسر و صدا ست و با علائمی مانند تکرر ادرار، پرنوشی و کاهش وزن خودش را نشان میدهد و دیابت نوع 2 که تقریبا بیسر و صدا میآید و فرد را گرفتار میکند. دکتر محمدرضا مهاجر تهرانی، فوقتخصص غدد و متابولیسم و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جامجم میگوید: 10 درصد بیماران دیابتی به دیابت نوع یک مبتلا هستند و 90 درصد دیابت نوع 2 دارند.
در حالت عادی، لوزالمعده برای تنظیم سطح قند خون، هورمونی به نام انسولین ترشح میکند. بیماران مبتلا به دیابت نوع یک با اختلال عملکرد لوزالمعده و منع ترشح انسولین در بدن مواجه هستند. این در حالی است که معمولا در بدن بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انسولین ترشح میشود، اما مقاومت به انسولین در بدن آنها وجود دارد و بدن چنین افرادی به انسولین ترشحشده پاسخ نمیدهد. البته تا سال 1920 میلادی و پیش از ساخت انسولین بیماران مبتلا به دیابت نوع یک جانشان را از دست میدادند، اما این روزها بیماران زندگی عادی البته وابسته به انسولین دارند و با مصرف آن به صورت قلم انسولین، پمپ انسولین و... تحت درمان همیشگی قرار میگیرند.
دیابت نوع 2 قابل پیشگیری است
به گفته دکتر مهاجر تهرانی، دیابت نوع 2 معمولا به دلیل افزایش وزن ناشی از زندگی شهرنشینی، مصرف فستفودها و نداشتن فعالیت فیزیکی ایجاد میشود و مقاومت به انسولین زمینه افزایش قند خون را فراهم میکند. این نوع دیابت بر خلاف نوع یک با کنترل وزن، افزایش فعالیت روزانه و پیروی از یک رژیم غذایی سالم قابل پیشگیری است و با مصرف دارو هم براحتی کنترل میشود؛ هر چند ممکن است در مراحل انتهایی بیماری، ترشح انسولین از لوزالمعده کاهش پیدا کند و بیمار نیاز به مصرف انسولین داشته باشد. از طرفی، نقش ژنتیک و سن را در بروز دیابت نباید نادیده گرفت؛ دیابت نوع یک در سنین پایین دیده میشود اما نوع 2 در هر سنی قابل مشاهده است. برای تشخیص بیماری نوع 2 که معمولا علامت ندارد توصیه میشود افراد از چهل و پنج سالگی، سالی یکبار با مراجعه به آزمایشگاه قند خونشان را به صورت ناشتا چک کنند. این فوقتخصص غدد و متابولیسم ادامه میدهد: قند خون طبیعی کمتر از 100 میلیگرم در دسیلیتر است و در صورتی که قند خون ناشتا در فردی بالاتر از 126 باشد و این عدد در یک روز دیگر هم تکرار شود، تشخیص دیابت قطعی است. همچنین اگر قند خون رندوم بدون توجه به مصرف غذا بالاتر از 200 (حتی در یک نوبت) باشد باز هم فرد به دیابت مبتلا ست و باید تحت درمان قرار بگیرد. بتازگی شاخصی به نام هموگلوبین ای.ال.سی هم برای تشخیص بیماری استفاده میشود و تا حد زیادی کمککننده است. البته در صورتی که بستگان درجه اولتان دیابت دارند یا اینکه چاق هستید برای پیشگیری یا تشخیص زودرس بیماری باید زودتر از چهل و پنج سالگی برای اندازهگیری قند خون مراجعه کنید؛ زیرا در معرض خطر هستید و احتمال اینکه به دیابت نوع 2 مبتلا شوید بیشتر از افرادی است که زمینه ارثی ندارند.
از دیابت نوع 1.5 چه میدانید؟
به گفته دکتر مهاجر تهرانی، یک نوع نادر دیابت به نام دیابت نوع 1.5 هم وجود دارد که در سنین بیست تا سی سالگی بروز میکند. در اوایل، دیابت با درمان خوراکی قابل کنترل است، اما بیماری سریع و در عرض چند سال به سمت دیابت نوع یک میرود و بیمار باید انسولین مصرف کند.
گول تبلیغات ماهوارهای را نخورید
این فوقتخصص غدد و متابولیسم معتقد است کاهش وزن و ورزش روزانه علاوه بر داروهای خوراکی درمان اصلی دیابت نوع دو و تزریق انسولین درمان دیابت نوع یک محسوب میشود و در موارد نادری، بیمار برای کنترل بیماری به جراحی نیاز دارد. در واقع جراحی متابولیک درمان جدیدی نیست که بتازگی در ماهوارهها پرسروصدا شده و مدام بین دیابتیها مطرح میشود. این جراحی قبلا هم در کشور ما انجام میشده و هماکنون هم انجام میشود، اما شرایط خاص خود را دارد؛ اینکه مخصوص بیماران دیابتی نوع 2 و بسیار چاق است، در بیماران نوع یک هیچ تاثیری ندارد و در بیماران نوع دو که چاق نیستند هم معمولا تاثیر چندانی ندارد و اصلا توصیه به جراحی نمیشود.
با این جراحی سنگین که نوعی بایپس روده محسوب میشود، جراح مسیر جذب غذا را منحرف میکند و به این ترتیب با کمشدن وزن، مقاومت بدن به انسولین هم کاهش مییابد و دیابت نوع 2 قابل کنترل خواهد بود، اما این موضوع که جراحی متابولیک درمان قطعی انواع دیابت محسوب میشود، مصداقی از کلاهبرداری و سودجویی است و هموطنان نباید گول این تبلیغات ماهوارهای را بخورند.
جراحی، فقط مخصوص افراد خیلی چاق
رئیس انجمن دیابت ایران نیز در واکنش به تبلیغات شبکههای ماهوارهای مبنی بر درمان قطعی دیابت از طریق جراحی متابولیک، ضمن فریبندهخواندن تبلیغات مدعی درمان دیابت با جراحی میگوید: انجمن دیابت ایران نیز مانند دیگر مراکز فعال دنیا این روش را توصیه نمیکند، مگر آنکه چاقی مفرط علت بروز دیابت باشد. دکتر اسدالله رجب ادامه میدهد: دیابت نوع یک جنبه ژنتیکی و ارثی داشته و قابل درمان نیست، اما میتوان با تغییر در شیوه زندگی از جمله اصلاح سبک غذایی و فعالیت جسمی مناسب بیماری را کنترل کرد.
تنها در BMI (شاخص توده بدنی) که از طریق تقسیم وزن فرد بر حسب کیلوگرم بر مجذور قدش برحسب متر به دست میآید) بالاتر از 40 که راه حلی غیر از جراحی برای کاهش وزن فرد وجود ندارد، میتوان با جراحی به درمان چاقی مفرط و در نهایت سایر بیماریهای مرتبط با چاقی فرد کمک کرد، چون اگر وزن فرد کاهش نیابد قند خون نیز کنترل نخواهد شد، اما با این کار نیز نمیتوان بیماری را به طور کامل درمان کرد. از طرف دیگر امکان چاقشدن مجدد فرد نیز وجود دارد. همچنین عوارض جراحی متابولیک شامل کاهش ویتامینها و مواد مغذی، سوءجذب، انسداد، افت قند خون و... را نباید نادیده گرفت. حتی در صورت توصیه متخصص و لزوم انجام جراحی، هزینه 140میلیونی این عمل در کشور ترکیه در ایران میتواند حتی کمتر از 15میلیون باشد.
درمان دیابت با جراحی متابولیک واقعیت ندارد
دکتر حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت نیز در این باره به باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: به دلیل اینکه بخش عمدهای از درآمد کشور ترکیه از توریسم درمانی است، بنابراین واضح است در مورد خدماتی که در کشورشان اقبال ندارد سعی میکنند با تبلیغ کسانی را که سادهلوح هستند برای استفاده از این خدمات و کسب درآمد بیشتر برای کشور جذب کنند. بدون شک تاکنون درمان قطعی برای دیابت ابداع نشده و درمان دیابت با جراحی متابولیک واقعیت ندارد و مردم فریب این تبلیغات را نخورند. همچنین هیچ پزشک ماهری اقدام به تبلیغات نمیکند و در واقع تبلیغ یک پزشک، رضایت بیمار و کاری است که انجام میدهد.
پریسا اصولی / گروه سلامت
اما این که در هزاره سوم، راه اشتباه پیشینیان را پیمودن و از یک سوراخ به دفعات گزیده شدن، دیگر با حساب و کتاب عقل و منطق جور درنمیآید.
سالهاست که صفحه حوادث روزنامهها، اخباری را منتشر میکنند از دختران و پسران عشق سینمایی که از هول حلیم در دیگ میافتند و در دام وسوسهانگیزی که شیادان برایشان تدارک دیدهاند گرفتار میشوند و چه هزینهها که از جیبشان نمیرود و چه ضربههای روحی و روانی که بر جانشان نمینشیند.
خبر آخر اما، ماجرای کلاهبرداری بود که به نام یکی از ستارگان سینمای ایران در شبکههای مجازی صفحهای گشوده و با ارتباط برقرارکردن با دختران جوان و وعده و وعید آکتور کردنشان، اخاذی میکرده و هدایا میگرفته و بعد به شیوه همه طراران تاریخ غیبش میزده است.
تنها مایه دلخوشی، اینکه سوءاستفاده به مسائل مالی محدود بوده و کار به جاهای باریک نکشیده است.
نکته طنز و درام این ماجرا توامان با هم، نه فکر نه چندان بکر کلاهبردار مذکور که سادهلوحی و خوشباوری عجیب و غریب این دختران علاقهمند به سینما بوده که شوق بازیگر شدن و پول و شهرت در ادامهاش، چنان بر سر ذوقشان آورده بوده که کرکره عقل و منطق را یکسره پایین کشیده و حتی برای لحظهای به این فکر نکرده بودند که نظارتی بر شبکههای اجتماعی نیست و هر کس میتواند به نام فرد دیگری صفحهای برای خود باز کند و عکسی هم بگذارد و پیغامی هم بدهد و بگیرد. احتمال بعید آن است که بانوان مذکور شاید حتی از این موضوع اطلاعی هم نداشتهاند.
حکایت این روزهای شبکههای اجتماعی بسیار شبیه است به روزگاری که تازه تلفن به خانهها راه پیدا کرده بود و خاطرتان هست آن حجم بالای مزاحمتهای تلفنی را؟ سرخوشان آن دوران به طور تصادفی شماره میگرفتند و فوت میکردند و مردم را سر کار میگذاشتند؛ سرخوش بودند دیگر.
این که میگویند فرهنگ استفاده از هر ابزار و امکان و تکنولوژی همراه آن به کشور وارد نمیشود گزافهگویی و اغراق نیست. حال که خواه ناخواه شبکههای اجتماعی اینچنین در دل برخی از جوانان امروزی ریشه دوانیدهاند خوب است که کاربرانش اطلاعات مقدماتی و حداقلی از آنها داشته باشند.
از اینکه بگذریم، سالهاست که به جوانان علاقهمند به هنر هفتم گفته و نشان داده شده، مستندوار، که بازیگرشدن راه و رسم دارد و سواد و تحصیلات خودش را میخواهد و نشان دادن در باغ سبز برای پیمودن ره صدساله در یک شب، درواقع سرابی است که پایانش راه به ناکجاآباد میبرد.
زمانی که آموزشگاههای بازیگری مجوزدار و معتبر در سراسر کشور وجود دارد و از سوی دیگر، راه دانشگاه و تحصیلات آکادمیک هم باز است، چرا دلخوش کردن به وعده و وعیدهایی که اکثرا بوی سوءاستفاده و کلاهبرداری از آن به مشام میرسد؟
خوب است گاهی به تجربه و توصیه دیگران هم اعتماد کنیم؛ گزیده شدنهای متعدد از یک سوراخ شایسته انسانهای عاقل و دوراندیش نیست.
محسن محمدی - جامجم
جام جم سرا:ظاهر ماجرا این است که گمان میکنی تمرکز این آموزشگاهها بر آموزش نخبهها و سرآمدهاست، ولی در باطن، آنها دست رد به سینه هیچ کودکی نمیزنند و افراد باهوش عادی را هم میپذیرند با این وعده که آموزشها طوری خواهد بود که ورود هر کودک به آموزشگاه به خروج یک نخبه ختم شود؛همین است که سر آموزشگاهها شلوغ است و کار و بارشان سکه.
هر که کودکی دارد و خواهان نخبـه شدن اوست باید دست به جیب شود، از 800 هزار تومان به بالا؛ در یک آموزشگاه برای یک سال تحصیلی (هفتهای یک بار) و در آموزشگاهی دیگر در قبال شرکت در 24 جلسه آموزشی.
در این آموزشگاهها برای همه جا هست، از کودکان چهار ساله که باید در کلاس قبل از پیش دبستانی بنشینند تا آنها که سنشان به پیشدبستانی و شش سال ابتدایی و شش سال متوسطه میخورد.
آنچه آموزش داده میشود هم مهارتهای ریاضی، علوم تجربی و اجتماعی است با هدف پرورش هوش و خلاقیت کودکان و نوجوانان برای تبدیل شدن به افراد نخبه و سرآمد که در نهایت سر از مدارس تیزهوشان درآورند.
داشتن فرزند نخبه آنقدر وسوسهکننده است که هوش را از سر خیلیها میبرد. خیلی از خانوادهها مشتاق داشتن کودکی سرآمدند که برای رسیدن به این خواسته به انواع کلاس و آزمون و دوره آموزشی متوسل میشوند آن هم فقط با یک امید: داشتن آیندهای روشن و متمایز. این آموزشگاهها هم با هدف پاسخ به این نیاز خانوادهها تشکیل شدهاند و شوق سرشار والدین را با برگزاری چند کلاس متفاوت تسکین میدهند، اما در پس ِعرضه و تقاضا، حرفها و وعدههایی وجود دارد که بوی تقلب و فریب میدهد.
آموزش و پرورش: تربیت کودک نخبه، تبلیغ است
این که یک کودک عادی را که با هوشی معمولی خلق شده، به کلاسهای مختلف بفرستیم و تحت فشارش قرار دهیم که با تمرین و تلاش به کودکی نخبه تبدیل شود و برای ورود به مدرسه تیزهوشان آماده، آنقدر دروغ بزرگی است که هر اهل منطق و هر فرد مطلع آن را رد میکند.
آموزش و پرورش هم که متولی آموزش دانشآموزان نخبه و تیزهوش است عملکرد آموزشگاههای مدعی را فریب میداند و مصداق بارز تبلیغ.
فریبرز حمیدی، معاون ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در گفتوگو با جامجم دو واژه فریب و تبلیغ را به کار میبرد چون معتقد است آن که تیزهوش است، تیزهوش آفریده شده و هیچ آموزشی نمیتواند یک انسان با هوش عادی را به فردی تیزهوش و نخبه تبدیل کند.
این موضوع را صدیقه بزازان، روانشناس کودک نیز تائید میکند و در گفتوگو با جامجم توضیح میدهد که بیشتر تواناییها و استعدادهای افراد ناشی از ژنتیکی است که به ارث میبرند، حال آن که این آموزشگاهها میکوشند نقش ژنتیک را نادیده بگیرند و ادعای تربیت افراد نخبه را تکرار کنند.
او معتقد است این ادعا مثل این است که کشاورزی بکوشد تکه زمینی را که قابلیت کشت ندارد به باردهی عالی برساند، در حالی که او در بهترین حالت میتواند اندکی قوت زمین را بیشتر کند تا کمی محصول دهد.
اما انگیزه والدینی که از داشتن فرزندی نخبه به وجد میآیند قویتر از آن است که به این قبیل استدلالها توجه کنند و درست به همین دلیل است که معاون ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران از والدین میخواهد تفکرات سنتی در مورد کودکان را کنار بگذارند و به جای تمرکز بر هوش ریاضی و علمی و پیشرفت تحصیلی بچهها به شیوههای نوین تربیت فرزند متمرکز شوند.
او به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اشاره میکند که در آن شش ساحت تعلیم و تربیت نام برده شده و توضیح آمده که نباید فقط به رشد علمی و فناورانه دانشآموزان توجه شود بلکه رشد اخلاقی، جسمانی، اجتماعی، هنری و زیبایی شناختی نیز باید مدنظر باشد چون هدف از آموزش، آماده کردن آنها برای زندگی در جامعه است، جامعهای که علاوه بر هوش ریاضی و تحصیلی، داشتن مهارتهای زندگی، مثبت اندیشی، سختکوشی، وجدان کاری، خودآگاهی، تفکر، دانش برنامهریزی، خلاقیت و مهارت یادگیری و ارتباط سالم را نیز میطلبد.حمیدی این ضرورتها را دستمایهای برای زیر سوال بردن این قبیل آموزشگاهها قرار میدهد چون به گفته او هیچ یک از این مراکز به پرورش این بعد از وجود افراد توجه نمیکنند و چون چنین است، کودکان و نوجوانانی را تربیت میکنند که تحت فشار تست و انواع آزمون دچار اضطراب میشوند و شوق یادگیری را از دست میدهند.
مراقب سرکوب عزت نفس کودکان باشید
اینکه در ضربالمثل میگوییم آسیاب به نوبت، در مورد تعلیم و تربیت فرزندانمان هم صدق میکند. آسیاب به نوبت یعنی برای هر سنی، آموزشی که این را فریبرز حمیدی نیز تائید میکند و میگوید بویژه در سن قبل از مدرسه نباید با عجله و فراتر از رشد طبیعی کودکان به آنها آموزش داد. او تراکم آموزشها و خوراندن اطلاعات زیاد به کودکان را که معمولا با هدف رشد استعداد و شکوفایی هوش آنها انجام میشود، کاری به ضرر بچهها میداند که عین اعتقاد صدیقه بزازان است.
این روانشناس کودک میگوید شاید تراکم آموزشها برای کسانی که هوش پرتوان و سرآمد دارند زمینه رشد آنها را فراهم کند، ولی حتی این آموزشها در این افراد نیز فقط میتواند سرعت انتقال و پردازش اطلاعات را افزایش دهد که البته این نیز باعث تبدیل این کودکان به فردی تیزهوش و نخبه نمیشود. او معتقد است اگر فراتر از ظرفیت هوشی کودکان و نوجوانان به آنها آموزش دهیم و از آنها توقع بیش از توان شان داشته باشیم این فشارها سبب سرکوب شدن انگیزه آنها و حتی سرکوب شدن عزت نفسشان میشود که اگر چنین شود دیگر امیدی به شکوفایی آن فرد وجود ندارد.
اما با وجود این خطرات هستند کسانی که تحت تاثیر تبلیغات وسوسهکننده، کودکان خود را به آموزشگاههای مدعی تربیت نخبگان میفرستند و بیآن که از سطح هوشی فرزند خود باخبر باشند، فرد آرمانی دلخواه خود را در این کودک میجویند و ندانسته به او ضربه میزنند.
اما باید با حقیقت کنار آمد، با این حقیقت که طبق اعلام رسمی آموزش و پرورش در میان هر ده هزار دانشآموز فقط یک تیزهوش وجود دارد که اگر این عدد را در 12 میلیون دانشآموز محاسبه کنیم سهم جمعیت دانشآموزی ایران از افراد تیزهوش فقط 1200 نفر میشود.
البته در سالهای گذشته به علت برخی سیاستهای غلط، مدارس تیزهوشان گسترش بیرویه یافت و به دنبال آن اشتیاق خانوادهها نیز برای تحصیل فرزندانشان در مدارس تیزهوشان افزایش یافت که این نیز به فشاری منجر شد که نتیجهاش افزایش دوباره مدارس تیزهوشان بود. همین افزایش نوعی چشم و همچشمی را نیز بین برخی خانوادهها ایجاد کرد تا به هر روش ممکن فرزند خود را به مدارس تیزهوشان وارد کنند آموزشگاههایی که ما از آن حرف میزنیم ثمره این خواسته و این طرز تفکر است.
پس تغییر در طرز تفکر خانوادهها نسبت به آموزش فرزندان و شیوههای فرزندپروری میتواند در کنترل این وضع میسر باشد چون اگر والدین به این باور برسند که از هر کودک باید به اندازه توان ذهنی و هوشی او انتظار داشت و استعداد فقط در ریاضی و مسائل تجربی نیست، آن وقت کودکان در زمینههایی که در آن توانمند آفریده شدهاند، رشد خواهند کرد.(مریم خباز/گروه جامعه)
جام جم سرا: این منطقه دیدنی به وسیله جاده باریکی به نهاوند وصل میشود که در دو سوی آن بقایای ۲۰۰هکتاری جنگلهای قدیم زاگرس چشم انداز و تابلویی فوق العاده زیبا از کوه، جنگل و دشتهای وسیع و خرم ضلع غربی جاده را به نمایش گذاشته است.
در نهاوند علاوه بر سراب گیان، سرآب فارسبان، ملوسان، کنگاور و گاماسیاب نیز وجود دارد که بازدید از آنها نیز توصه میشود.
به طور کلی باید گفت از دو مسیر میتوان به سراب گیان رسید: یکی از مسیر جاده کرمانشاه سه راهی دهفول سپس روستاهای برزول و گیل آباد و در آخر گیانود؛ و دیگری از میدان عارف نهاوند مسیر روستای دهنو و ادامه مسیر تا مقصد.
در هر دو مسیر تابلوهای راهنمای متعددی نصب شده است.
از ملایر هم میتوان به سمت گیان نهاوند رفت. یعنی میتوان از جاده بروجرد رفت و سپس از سه راهی بعد از کیکدان یا کارخانه ذوب آهن آلیاژی جعفری به سمت راست و نهاوند پیچید تا میدان آخری نهاوند به سمت کرمانشاه پیش رفت؛ یا میتوان از جاده آورزمان و توچغاز که دارای گردنه است به سمت نهاوند رفت و به میدان علیمرادیان رسید و سپس به طرف راست میدان و سمت کرمانشاه رفته به سه راهی که تابلو روستای برزول روی آن نوشته رسید و به سمت چپ رفت. بقیه مسیر تابلوهایی برای راهنمایی به سمت آن دارد.
چنانچه به سرآب گیان رفتید، بازدید از تپه گیان را نیز فراموش نکنید که از قدیمیترین تپههای باستانی استان همدان است.
آب چشمه در بالای سراب و از دل کوه بیرون میآید و از پایین تا بالای سراب تقریبا نیم ساعت پیاده روی نیاز است. جاده تا انتهای سراب اسفالته است و پارکینگی نیز در آنجا احداث شده است.
در تپههای اطراف سراب نیز جنگلهای بلوط و بعضی میوههای کوهی وجود دارد که بقایای جنگلهای زاگرس است. آب بسیار خنک و گوارایی دارد؛ منطقهای زیبا است؛ و در محلهایی هم بر رو و هم در کنار رود تخت گذاشتهاند تا بتوان دمی نشست و استراحت کرد.
در انتهای سراب گیان یک مسیر کوهنوردی به قله گاچال و یک جانپناه در میانه مسیر وجود دارد.
«گیان» واژهای کردی به معنای جان است و به دلیل زیباییهای منطقه به سراب جان یا سراب گیان شهرت یافته است. «سراب گیان» به معنای حقیقی سرچشمه حیات و به معنای مجازی سراب آرزوها و آمال دوستداران طبیعت و علاقهمندان محیط زیست است.
(عکس: عبدالرحمان رأفتی/تسنیم)
اما این مساله که در ایران امکان تولید گوشت ارگانیک در حال حاضر وجود ندارد همچنان چالشی بزرگ محسوب میشود.
منظور از محصولات ارگانیک، محصولات گیاهی مانند سبزی و صیفیجات، گوشت حیوانی یا محصولات لبنیاند که در تمام مراحل تولید با سیستم طبیعی هماهنگ هستند. یعنی در فرآیند تولید آن هیچگونه مواد افزودنی شیمیایی، دارو، کود شیمیایی و... به کار نمیرود.
به گفته دکتر آراسب دباغمقدم، متخصص علوم صنایع غذایی با توجه به فرآیند سخت تولید اینگونه فرآوردهها که با مدیریت و نظارت قوی همراه است، میتوان به اهمیت و ضرورت استفاده از محصولات ارگانیک برای ارتقای سلامت انسان اشاره کرد، اما از سوی دیگر با توجه شرایط خاص فرآیند تولید این گونه محصولات، امکان تولید انبوه آن در تمام دنیا و از جمله کشور ما مقدور نخواهد بود.
وی در گفتوگو با جامجم تاکید میکند: نمیتوان این انتظار را داشت که تمام محصولات غذایی به صورت ارگانیک تولید شود. تولید یک محصول ارگانیک به یک دوره گذار پنج ساله نیاز دارد که طی این دوره محصول، صرفا به صورت طبیعی تولید میشود. یعنی باید میزان تمام آلاینده در آن به حداقل برسد که بررسیهای مکرر از سوی سازمانهای ذی ربط باید این مساله را تائید کند. به علاوه دارو نیز نباید در دامهایی که قرار است به صورت ارگانیک تولید شوند، مصرف شود که متاسفانه برخی دامداران با توجه به سود و زیان اقتصادی این مساله را رعایت نمیکنند.
وی با تاکید بر این که خوراک دام نیز باید کاملا طبیعی و به دور از هر گونه مواد افزودنی و شیمیایی باشد، میافزاید: دامهای مشمول طرح تولید ارگانیک باید چرای آزاد در فضای طبیعی و به دور از محلهای نگهداری صنعتی مانند گاوداری، مرغداری و... داشته باشند. همچنین آب و هوای سالم و عاری از آلایندههای شیمیایی هم باید در چرای این دامها مدنظر قرار بگیرد، اما آنچه باید بعد از فرآیند تولید مورد توجه قرار بگیرد، تداوم و حفظ شرایط تولید محصول است که نیازمند نظارت دقیق سازمانهای ذیربط است. با توجه به مسائل مطرح شده، اکنون در ایران، مرکزی که تولید گوشت ارگانیک داشته و از تمام سازمانهای مربوطه نیز مجوزهای لازم را گرفته باشد به طور رسمی وجود ندارد.
دباغ مقدم با اشاره به این که قیمت محصول ارگانیک نیز به دلیل شرایط خاص تولید از فرآوردههای معمولی برای مصرفکننده گرانتر خواهد بود، میگوید: با توجه به قیمت و عرضه محدود آن ضرورت مصرف محصولات غذایی ارگانیک برای گروههای آسیبپذیر از لحاظ سلامت مانند کودکان، خانمهای باردار، سالمندان، برخی بیماریهای خاص، بیماران سرطانی و بیمارانی که با نقص سیستم ایمنی مواجهند مورد تاکید قرار میگیرد.
دانش و سلامت - بتول خالدی
نوشابههایی با عنوان «انرژیزا» و تا حدودی گران قیمت، خیلیها را با فلسفه این که «هیچ گرانی بیعلت نیست» به انگیزه کسب انرژی بیشتر برای فعالیت روزمره نسبت به خریدش وسوسه میکند. تا حدی که بعضیها به نوشیدن اینها آنقدر عادت کردهاند که به محض احساس خستگی به دنبال اولین سوپرمارکت میگردند.
این در حالی است که محققان میگویند میزان انرژی (بر حسب کالری) در این نوع نوشابهها در مقایسه با نوشیدنیهای معمولی مانند آبمیوهها یا لیموناد کمتر است.
انستیتو مارین براساس یک گزارش تحقیقاتی اعلام کرده است هیچ دلیل علمی برای توجیه این موضوع که مواد بدون کافئین در این نوشابهها به بالا بردن فعالیت مغزی یا فیزیکی کمک میکند، وجود ندارد. چند روز پیش نیز در خبرها خواندیم مطالعات جدید نشان میدهد حتی مصرف یک بطری نوشابه انرژیزا برای افزایش هورمونهای استرس و بالا رفتن فشار خون کافی است. حتی کار تا جایی بالا گرفت که نهم آبان سازمان غذا و دارو، یک نوع از نوشابههای انرژیزا را نوشیدنی غیربهداشتی و غیرشرعی اعلام کرد و موضوع بسیار خبرساز شد، اما ببینیم نوشابههای انرژیزا و ادعاهای سازندگانشان تا چه حد واقعی است؟
مشکلات نوشابههای انرژیزا
دکتر کوروش جعفریان، دانشیار دانشکده علوم تغذیه و رژیم شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جامجم، اشتباه گرفتن نوشابههای انرژیزا با نوشابههای ورزشی را از ابتداییترین مشکلات مصرفکنندگان نوشابههای انرژیزا مطرح میکند و میگوید: برخی افراد فکر میکنند نوشابههای انرژیزا میتواند رفع خستگی کرده و انرژی مضاعفی در بدن تولید کند. از این رو شاهدیم سالانه میلیونها دلار در جهان صرف خرید این نوشابهها میشود.
وی با اشاره به میزان بالای شکر به عنوان مهمترین عنصر به کار گرفته شده در ترکیب اینگونه نوشابهها، مقدار نامشخص کافئین را مشکل مهم این نوع نوشابهها میداند و میگوید: برخی تولیدکنندگان از مقادیر بالای کافئین در تولید این نوشیدنیها استفاده میکنند تا به این ترتیب سطح هوشیاری مصرف کننده را به طور موقت بالا ببرند، اما متأسفانه پس از تعدد مصرف اینگونه نوشابهها و ورود مقادیر زیاد کافئین به بدن فرد میبینیم که ضربان قلب و بیقراری و استرس زیاد در مصرفکنندگان این نوشابهها دیده میشود. اگر مقدار کافئین در بدن از حد مشخصی به ازای هر کیلو وزن بدن بالاتر برود، به تدریج خواهیم دید آب بدن فرد تخلیه میشود و بروز کمبود آب در بدن خطرات زیادی برای سلامت فرد ایجاد خواهد کرد.
نوشابههایی با مواد گیاهی و ویتامینها
دکتر جعفریان درباره ادعای به کار بردن ترکیبات گیاهی در نوشابههای انرژیزا تصریح میکند: برخلاف باور عمومی، ترکیبات گیاهی، به معنی بیضرر بودن آن نیست و ممکن است صدماتی به برخی اندامها مانند کلیه وارد کند. وی با اشاره به این که برخی کمپانیهای سازنده نوشابههای انرژیزا بر استفاده از ویتامینها و املاح معدنی در محصولات خود تأکید دارند میگوید: وقتی به مقدار ویتامینهای اعلام شده موجود در برخی از این نوشابهها دقت میکنیم، میبینیم نه فقط این مقادیر چندان بالا نیست، بلکه در مقابل مضرات شمرده شده برای استفاده از این گونه نوشابهها، تأمین این مقدار ویتامین برای بدن توجیهی ندارد.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به این که بسیاری از آثار ناشی از خوردن نوشابههای انرژیزا در مصرفکننده بیشتر جنبه روانی دارد تا واقعی، میگوید: این نوشابهها نیز مثل هر ماده دیگری اگر باور داشته باشید خوردنش به افزایش انرژی در شما میانجامد، قطعا اثرات روانی خاص خود را خواهد داشت. وی تأکید میکند اصولا مصرف نوشیدنیهای حاوی کافئین بالا باعث آریتمی قلبی شده و به این ترتیب اثر منفی بر سلامت قلب خواهد گذاشت. امروزه مصرف این نوشابهها در بسیاری از نوجوانان که در سنین رشد قرار دارند باب شده است در حالی که مصرف این نوشابهها میتواند اثر منفی بر رشد و سلامت قلبی آنها داشته باشد.
جایگزین مناسب
برای خیلی از ما بارها پیش آمده که بخواهیم پیش از شرکت در یک آزمون درسی دشوار و پراسترس، یا شرکت در مسابقه ورزشی سنگین، از مادهای غذایی استفاده کنیم که آراممان کند و انرژی مناسب برای بدنمان را فراهم کند. دکتر جعفریان در پاسخ به این که چه جایگزینهای طبیعی مناسبی برای این نوشابههای به اصطلاح انرژیزا در لحظات پراسترس وجود دارد میگوید: واقعیت این است که برای شرکت در امتحان راهحل کوتاهمدتی برای غلبه بر استرس وجود ندارد. باید از قبل ذخایر گلیکوژن در بدن ذخیره شده باشد تا در حین آزمون یا مسابقه دچار افت قند خون نشویم. ما معتقدیم سیستم گوارشی فرد باید تخلیه شده باشد تا خونرسانی به اندامهایی مانند مغز و عضلات بهتر انجام شود. مساله بعدی این است که هنگام مسابقه یا آزمون باید مواد غذایی تأمین شود. چیزی که هم در آزمونهایی مانند کنکور میبینیم اتفاق میافتد و هم این که میبینیم ورزشکاران از نوشابههای ورزشی ـ و نه انرژیزا ـ هنگام برگزاری مسابقات استفاده میکنند. نکته بعدی این است که مقدار آب بدن باید هنگام انجام این گونه فعالیتها در سطح خوبی قرار داشته باشد. با این حال ممکن است از بعضی مکملها نیز بخواهیم استفاده کنیم. مثلا در مورد غذاهای ورزشی طبقهبندی انواع مکملها وجود دارد که استفاده صحیح از این گونه مواد غذایی نیز میتواند موثر باشد.
اگر بخواهیم ترک کنیم...
دکتر جعفریان تأکید میکند اگرعادت به استفاده از نوشابههای انرژیزا دارید و میخواهید آنها را کنار بگذارید، بهتر است مرحله به مرحله و تدریجی عمل کنید و یکباره این کار را انجام ندهید. در غیر این صورت به احتمال زیاد دچار سر درد، سرگیجه، بیقراری، حساسیت، مشکلات گوارشی، خستگی، کاهش تمرکز و... خواهید شد.
کاظم کوکرم
دانش و سلامت