مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

جلسات ختم قرآن در شب عاشورا برگزار شود

[ad_1]

 

جلسات ختم قرآن

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، مهدی قره شیخلو، رئیس سازمان دارالقرآن الکریم در آئین افتتاحیه دهمین دوره مسابقات سراسری دارالقرآن امام علی(علیه السلام) ویژه بانوان که صبح دیروز ۲۷ شهریورماه در مجموعه فرهنگی یادمان شهدای هفتم تیر برپا شد، طی سخنانی گفت: این مسابقات از جنس مردمی اسـت و برای برپایی این مسابقات، هیچ بودجه دولتی دریافت نمی شود.

وی ادامه داد: این مسابقه از بزرگترین و مفصل ترین رقابت های قرآنی اسـت که با حمایت بخش مردمی برگزار می شود، اگر می خواهیم فعالیت های قرآنی در کشور به سروسامان خوبی برسد راهی نداریم، جز اینکه خود مردم که دارای توانایی و تمکن مالی هستند برای توسعه و تعمیق فعالیت های قرآنی در کشور تلاش کنند.

قره شیخلو با اشاره به اینکه ۱۰ سال از برپایی این مسابقه در کشور می گذرد اظهار کرد: در این دوره از مسابقات بیش از پنج هزار نفر در بخش بانوان شرکت کرده اند که اگر مشغله مردمی نبود تعداد بیشتری در این مسابقات در بخش بانوان حضور پیدا می کردند که این حکایت از تعداد بالای بانوان قرآنی دارد.

رئیس سازمان دارالقرآن بیان کرد: نمونه هایی از این امور باید در طول سال در کشور و به طور فراوان انجام شود، فعالیت های خوبی از جنس مردمی در کشور برپا می شود، اما جای اینگونه برنامه ها خالی اسـت.

چه بهتر اسـت که در شب عاشورا و در کنار برپایی مراسم سوگواری و مصائب حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، هیئت های مذهبی اقدام به برپایی جلسات ختم قرآن به یاد قرآن خوانی امام حسین(علیه السلام) و یارانش داشته باشند.

این قاری بین المللی با اشاره به اینکه در آستانه فرا رسیدن ماه محرم الحرام هستیم بیان کرد: نزدیک به صد هزار هیئت مذهبی طی ایام محرم در کشور فعال اسـت که جای برنامه های قرآنی در این هیئات خالی اسـت که اگر یکی از موضوعات و برنامه های این هیئات به بحث قرآن اختصاص پیدا کند آن هنگام اسـت که نزدیک به صد هزار مرکز قرآنی در کشور خواهیم داشت.

وی افزود: چه بهتر اسـت که در شب عاشورا و در کنار برپایی مراسم سوگواری و مصائب حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، هیئت های مذهبی اقدام به برپایی جلسات ختم قرآن به یاد قرآن خوانی امام حسین(علیه السلام) و یارانش داشته باشند.

رئیس سازمان دارالقرآن ادامه داد: ان شاء الله برپایی اینگونه فعالیت ها به ارتقا فعالیت های قرآنی در سطح کشور کمک کند و امیدواریم این امر، الگویی شود برای دیگر افرادی که تمکن مالی دارند تا در موضوع قرآن ورود پیدا کنند.

قره شیخلو گفت: برپایی مسابقات قرآن، بخشی از توسعه فرهنگ قرآنی در سطح کشور اسـت در کنار آن باید به برپایی جلساتی در زمینه گسترش مفاهیم و تفسیر قرآن و فضاسازی قرآنی ... توجه شود تا مقدمه ای برای انس بیشتر با مفاهیم قرآن و عمل کردن به دستورات قرآن در زندگی مهیا شود.

رئیس سازمان دارالقرآن عنوان کرد: امیدواریم که زندگی و عملکرد قرآنی داشته باشیم؛ چرا که در قیامت به عمل قرآنی نمره داده می شود.

این مسابقات قرآنی با حضور بیش از ۵۲۰۰ نفر در بخش بانوان و در هفت رشته حفظ کل، حفظ بیست جزء، حفظ ۱۰ جزء ، حفظ پنج جزء، حفظ دو جزء، قرائت و ترتیل خوانی قرآن کریم در دو مقطع سنی زیر ۱۶ سال و بالای ۱۶ سال، طی یک هفته در مرکز فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی واقع در تهران، بهارستان، چهارراه سرچشمه، یادمان شهدای هفتم تیر برگزار می شود.


منبع:
خبرگزاری مهر

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

خبرگزاری بین المللی قرآننخستین و بزرگترین خبرگزاری تخصصی قرآن‌کریم در جهان اسلام با عنوان خبرگزاری قرآنی پورتالمعاونت تبلیغات دارالقرآن الکریمدارالقرآن …تمام آیات قرآن توحید محور هستند در آستانه فرا رسیدن رحلت جانسوز پیامبر اکرم ص و وبلاگ تخصصی انس با قرآن درمدارس دماوندبه گزارش خبرگزاری قرآنی ایران‌ ایکنا، بخشنامه وزارتی ارتقای آموزش قرآن در پایه زندگینامه استاد سعید طوسی تبلیغات شما در انجمن قاریان بهمن ۲۳ ۱۳۹۴ دعوت از دوستان و قاریان قرآن کریم برای اخبار تکان‌دهنده از جلسات عرفان حلقه محمد علی طاهرییکی از دانشجویان شرکت کننده در کلاس‌های عرفان کیهانی که خواست نامش فاش نشود در گفت جدیدترین خبرهای شهرستان کاشمر خبر فارسیمحمد یعقوبی امروز در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در کاشمر، اظهار داشت در راستای سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیانپخش تماس با ما نسل بیدار با سلام و قبولی طاعات شما در این ایام با برکت اینکه پخش مستقیم دیگه تصویری تحلیل مسائل جاری کشور و جهانبا کمال میل، صدای یک چکاوک آسمانی نر، آن هم در اسدآباد همدان را در می‌آورم من برای صوت؛ مصیبتی که امام زمان برای آن خون گریه می‌کند …دانلود علامه امینی شب عاشورا برای امام زمان صدقه کنار می‌گذاشتند و می گفتند امشب قلب


ادامه مطلب ...

بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود

[ad_1]

 

ویژه خواهران
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات سراسری دارالقرآن امام علی(علیه السلام) با پیام مراجع معظم تقلید در رشته های حفظ، قرائت و ترتیل قرآن برگزار می شود.

مرتضی نجفی قدسی، مسئول دارالقرآن امام علی(علیه السلام) با اعلام این خبر اظهار داشت: این مسابقات قرآنی با حضور بیش از ۵۲۰۰ نفر در بخش خواهران و در هفت رشته حفظ کل، حفظ بیست جزء، حفظ ده جزء ، حفظ پنج جزء، حفظ دو جزء، قرائت و ترتیل خوانی قرآن کریم در دو مقطع سنی زیر ۱۶ سال و بالای ۱۶ سال، در مرکز فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی واقع در تهران ، بهارستان ٓ چهارراه سرچشمه ٓ یادمان شهدای هفتم تیر برگزار خواهد شد.

وی افزود: در این دوره از مسابقات دارالقرآن امام علی(علیه السلام) که بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران از سری مسابقات این دارالقرآن در سطح کشور بوده و به مدت یک هفته در تهران برگزار می شود، بیش از ۲۶۰ نفر از متسابقین از اتباع کشور های خارجی هستند که بیشتر آنها از کشورهای همسایه می باشند.

در این مسابقات در رشته حفظ کل قرآن ۵۰۵ نفر، حفظ ۲۰جزء ۵۲۵ نفر، حفظ ۱۰جزء ۱۱۷۵ نفر، حفظ ۵جزء ۱۳۴۶ نفر، حفظ ۲جزء ۱۲۷۸ نفر و قرائت تحقیق و ترتیل ۲۹۷ نفر شرکت کرده اند.

وی همچنین در مورد زمانبندی شرکت در مسابقات گفت: به دلیل استقبال گسترده شرکت کنندگان در این دوره، بنابر تاکید و سفارش موسس، بانی و مدیر عامل دارالقرآن امام علی(علیه السلام) حاج محمد انصاری زمانبندی اجرای مسابقات افزایش یافت که بنابر این از تاریخ شنبه ۲۷ شهریور الی جمعه دوم مهر ماه برگزار خواهد شد.

مسابقات دارالقرآن امام علی(علیه السلام) مردمی ترین مسابقات قرآنی کشور اسـت که هیچ هزینه ای را به دولت تحمیل نمی کند و تمام هزینه های آن توسط خیرین قرآنی تامین می شود.

وی افزود: داوطلبان بایستی برای شرکت در این مسابقات، با توجه به جدول زمانبندی ذیل مراجعه نمایند. بدیهی اسـت که عدم حضور در زمان مورد نظر، به منزله انصراف تلقی شده و به علت حجم گسترده حضور داوطلبان امکان تمدید و یا برگزاری آزمون در غیر از زمانهای اعلام شده وجود ندارد.

نجفی قدسی تصریح کرد: مسابقات در سه نوبت صبح (۸:۳۰ الی ۱۳) و عصر(۱۵ الی ۱۹:۳۰) و شب (۲۰ الی ۲۱:۳۰) برگزار می گردد که نوبت حضور افراد در صبح هر روز تعیین می گردد، شرکت کنندگان بایستی یکساعت قبل از نوبت خود حتما در محل مسابقه حضور داشته باشند.

وی تاکید کرد: زمانبندی حضور متسابقین بر اساس رشته و استانها مشخص گردیده، لذا مستدعی اسـت متسابقین جهت شرکت در مسابقه فقط در زمان های مذکور مراجعه فرمایند.

مسئول دارالقرآن امام علی(علیه السلام) گفت: در مدت حضور داوطلبان در ایام مسابقات، پذیرایی کامل (صبحانه ، ناهار و شام) به عمل خواهد آمد و لیکن در خصوص هزینه ایاب و ذهاب داوطلبان شهرستانها و یا اسکان آنها، این دارالقرآن تعهدی نخواهد داشت.

وی در پایان تاکید کرد: مراسم اختتامیه این مسابقات در روز جمعه دوم مهر ماه در محل برگزاری مسابقات در یادمان شهدای هفتم تیر در سرچشمه تهران برگزار خواهد شد و هدایای نقدی متسابقین استانهای تهران و البرز صرفا در این مراسم که بعد از صرف ناهار برگزار خواهد شد، تقدیم می شود و هدایای نقدی متسابقین سایر استانها به حسابهای آنها واریز خواهد شد.


منبع:
خبرگزاری مهر

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


14 سپتامبر 2016 ... بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات سراسری دارالقرآن امام علی(ع) با پیام مراجع معظم تقلید در رشتههای حفظ، قرائت ...بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات سراسری ... با پیام مراجع معظم تقلید در رشتههای حفظ، قرائت و ترتیل قرآن برگزار میشود.14 سپتامبر 2016 ... خبرگزاری شبستان: مسئول دارالقرآن امام علی(ع) با اشاره به برگزاری بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران دارالقرآن امام علی (ع)گفت: این ...بزرگترین مسابقات قرآن ویژه خواهران دارالقرآن امام علی (ع) برگزار می شود · خبرگزاری ... میشود. ... سی و نهمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم در بخش خواهران آغاز شد.17 سپتامبر 2016 ... بزرگترين مسابقات سراسري قرآن ويژه خواهران در دهمين دوره از مسابقات ... پيام مراجع معظم تقليد در رشتههاي حفظ، قرائت و ترتيل قرآن برگزار ميشود.در این مسابقات در رشته حفظ کل قرآن 505 نفر، حفظ 20جزء 525 نفر، حفظ 10جزء 1175 نفر، حفظ 5جزء 1346 نفر، حفظ 2جزء 1278 نفر و قرائت تحقیق و ترتیل 297 ...17 سپتامبر 2016 ... بزرگترين مسابقات سراسري قرآن ويژه خواهران در دهمين دوره از مسابقات سراسري ... معظم تقليد در رشته هاي حفظ، قرائت و ترتيل قرآن برگزار مي شود.17 سپتامبر 2016 ... ترتیل قرآن برگزار می شود. بزرگترین مسابقات سراسری قرآن. ویژه خواهران در دهمین دوره. از مسابقات سراسری دارالقرآن. امام علی)ع( با پیام مراجع معظم.17 سپتامبر 2016 ... تهران-ایرنا-مراسم افتتاح دهمین دوره مسابقات سراسری حفظ، قرائت و ترتیل ... و مفصل ترین رقابت های قرآنی است که با حمایت بخش مردمی برگزار می شود، اگر می .... بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات ...بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات سراسری دارالقرآن امام علی(ع) در رشتههای حفظ، قرائت و ترتیل قرآن برگزار میشود. به گزارش حوزه ...


کلماتی برای این موضوع

بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود مسابقات سراسری قرآن ویژه بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن مجید مختص خواهران …قرآن و نهج البلاغهقرآنبزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می قرآن برگزار می شود آزمون سراسری بسوی فهم قرآن برگزار می شود واضحآزمونسراسریبسویفهم فهم قرآن برگزار می شود ع بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود بزرگترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات سراسری دارالقرآن چند خبر بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران سراسری قرآن ویژه خواهران در دهمین دوره از مسابقات سراسری قرآن برگزار می شود واضح افتتاحیه مسابقات دارالقرآن امام علیع برگزار …افتتاحیهمسابقات می شود به بزرگ ترین ع بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود اخبار دین و اندیشهتیتر خبر جدید بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود این خبر وان نیوز بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران عنوان خبر بزرگ ترین مسابقات سراسری قرآن ویژه خواهران برگزار می شود آمار نمایش بزرگترین مسابقات قرآن ویژه خواهران دارالقرآن امام … سراسری قرآن ویژه خواهران مسابقات سراسری قرآن ویژه قرآن برگزار می شودفارس شرکت نفر از خواهران سراسر کشور در مسابقات شرکت بزرگ‌ترین مسابقات قرآن ویژه قرآن برگزار می‌شود قرآن ویژه خواهران


ادامه مطلب ...

نام‌های قرآن (2)

[ad_1]

فرقان:

این کلمه در عربی همچون کلمه‌ای اصیل از ریشه‌ی فَرَقَ (باب ضرب) به کار رفته، مثل خَسَرَ و خسران. در این صورت، مصدری اســت به جای اسم فاعل بر سبیل مبالغه. چنانکه گویند: «رجلٌ عدلٌ» یعنی مرد خیلی عادل و معنی فرقان می‌شود «بسیار فرق گذار» که در مورد قرآن مجید مفسّران، آن را فرق گذار میان حق و باطل تفسیر کرده‌اند. گذشته از آن، معانی «نجات-نصرت» و فصل و مخرج را هم برای آن ذکر نموده‌اند. اما به قول طبری هر سه تأویل با اختلاف لفظی که دارند از نظر معنی با هم نزدیکند. کسی که در تنگنائی، گریزگاهی یافته، این محل خروج مایه‌ی نجات او اســت. به هر صورت، اصل فرقان فرق گذاردن میان دو چیز و جدا کردن آنهاست و قرآن را از آن جهت فرقان خوانند که با دلایل و احکامش میان حق و باطل فرق می‌گذارد. (36)
توجه مفسران به معنی «نجات» در این کلمه، موجب شده که بعضی شباهتی میان این کلمه و نظیر آن در ریشه‌ی آرامی- عبری یعنی پُرقان purqān و یا سُریانی پُرقانه purqāna به معنی نجات بیابند. (37) هرچند هم که در لهجه‌ی هذیل، فرقان به معنی مخرج و یا احیاناً «نجات» به کار رفته باشد، اما این شباهتِ مختصر و نظایر آن به هیچ وجه نمی‌تواند دلیل آن باشد که این کلمه از اساس غیرعربی اســت. آری، در یکی از معانی مختلفی که این کلمه به کار رفته شباهتی با مصطلح سریانی و عبری، یعنی زبان اصلی یهود و نصارا، دیده می‌شود، ولی این شباهت دلیل تأثیر مستقیم و نافذ نیست. از این، رایج‌تر و مرسوم‌تر توسل به قاعده‌ی ابدال اســت. نظیر این کلمه را در عربی‌«فلق» داریم که با ریشه‌ی این کلمه قرابت معنوی دارد. هم چنانکه فرقان جدا کننده‌ی حق از باطل اســت، فَلق نیز روشنی روز را از تاریکی شب جدا می‌کند و تبدیل حرف لام به راء در عربی سابقه‌ای قدیم دارد. پروردگار را نیز «فالق الحبّه» گویند. یعنی شکافنده‌ی دانه در زیر خاک. چه بسا که «فلق» به «فرق» تبدیل شده باشد هرچند که فلق به انشقاق باشد و فرق به انفصال. به هر صورت لغت شناسان عرب چون ابن السبکی، ابن درید، ابن حجر و سیوطی این کلمه را عربی اصیل دانسته‌اند و جزء عربی شده ها (معربّات) به حساب نیاورده‌اند. بحث در این زمینه گاهی کار را به تخیلات واهی می‌رساند. مثلاً گفته شود که «استعمالات مختلف این کلمه «فرقان» کوتاه مدتی قبل و بعد از غزوه‌ی بدر بوده اســت» (38) و حال آنکه این کلمه در صدر سوره‌ی فرقان و حدود هشت سال پیش از وقعه‌ی بدر و یا در اوایل سوره‌ی آل عمران (یکی دو سال بعد از آن) به یک معنی نازل شده اســت. و یا اینکه گفته شده: روز بدر «یوم الفرقان» نامیده شده و روزه احتمالاً به عنوان شکرگزاری از این پیروزی مقرر گردیده اســت. (39) در حالی که می‌دانیم روزه حدود پانزدهم شعبان سال دوم هجرت و پیش از آغاز جنگ برقرار شده بود. (40)
برای روشن شدن معنی و بهترین راه شناسائی کلمه، توسل به خود قرآن مجید و ملاحظه‌ی کاربرد این کلمه در قرآن اســت. این کلمه به ترتیب نزول در قرآن مجید بدین سان به کار رفته اســت:
1-در آیه‌ی اول سوره‌ی فرقان خداوند خود کتابش را «فرقان» می‌نامد:
«تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً» (25: 1)
برتر اســت آنکه این فرقان بر بنده‌ی خود نازل کرد، تا بر جهانیان «نذیر» باشد.
در این نخستین آیه، فرقان معادل قرآن آمده که به منظور انذار و بیم دادن جهانیان فرو فرستاده‌اند.
2-در سوره‌ی مکی 21 (انبیاء) آیه‌ی 48 فرمود:
وَ لَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَ هَارُونَ الْفُرْقَانَ وَ ضِیَاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ‌
و همانا که به موسی و هرون فرقان را دادیم و ضیاء و ذکری برای متقین.
در این آیه فرقان به معنی احکام عشره و الواح آمده و با نور و ذکری برای متقین همراه شده، و یا آن معجزه‌ای اســت که میان حق موسی و باطل فرعون فرق گذاشت و یا نصرت و مخرج و نجات بود.
3-در سوره‌ی مدنی بقره آیه‌ی 53 فرماید:
وَ إِذْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَ الْفُرْقَانَ
و چون به موسی کتاب و فرقان را دادیم. که به همان معنی آیه‌ی پیش اســت.
4-در آیه‌ی 185 همان سوره:
أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ
قرآن در آن نازل شده برای هدایت مردم و نشانه‌های هدایت و فرقان.
در اینجا میان هدایت مردم و بیّنات هدایت و فرقان مقابله‌ای اســت. یعنی فرقان یک مرتبه به هدایت مردم وصف شده و باز شاهد و گواه هدایت قرار گرفته که منظور همان قرآن اســت. هر چند بعضی آن را به معنی مخرج گرفته باشند.
5-در سوره‌ی 8 (انفال)‌آیه‌ی 29 آمده:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَاناً
ای گروندگان اگر خدا ترس و پرهیزگار شوید، خدای به شما فرقان بخشد. بعضی باز فرقان را در اینجا به معنی «مخرج» گرفته‌اند، یعنی مخرجی از ضلالت به هدایت و یا نجات و فصل معنی کرده‌اند. (41) ولی بهتر آن اســت که گفته شود: نور بصیرتی اســت که در اثر تقوا برای مؤمن حاصل می‌شود و وعده‌ای اســت که از پیش به مسلمانان داده شده، چنانکه چند آیه‌ی بعد می‌فرماید:
6-آیه‌ی 41 سوره‌ی 8 (انفال):
وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ
بدانچه روز فرقان، روزی که دو جمع (در جنگ بدر) با هم روبرو شدند، فرو فرستادیم.
در اینجا روز بدر (صبح جمعه‌ی 17 رمضان، به قول امام حسن (علیه السلام)) روز فرقان نامیده شده و اشاره به نصرتی اســت که به مسلمانان داده شد.
7-در سوره‌ی 3 (ال عمران) آیه‌ی 3 و4:
نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ... وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ‌ مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ
فرستاد بر تو کتاب را... و فرستاد تورات و انجیل را پیش از آن، برای هدایت مردم و فرستاد فرقان را.
مرور در آیات قرآنی به خوبی روشن می‌کند که فرقان به تمام آنچه برای هدایت مردم بر انبیاء وحی شده (اعم از کتاب و غیر از آن) اطلاق گردیده اســت. جای تردید نیست که قرآن، همچون وحی‌های پیشین، فرق گذار میان حق و باطل اســت و خود میان خوبی و بدی، زشتی و زیبائی، حق و باطل حکومت می‌کند و مبدأ تشخیص حسنات و سیئات اســت. در همین رابطه اســت که در آیتی دیگر از قرآن بجای فرقان، میزان آمده:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (57 (حدید) 25).
همانا پیامبران را با گواهان و معجزه‌ها فرستادیم و برایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت گرایند.
در اینجا کتاب میزان تشخیص و مبدأ تمیز اســت، هرچند که بدان تصریح نشده باشد. در میان این عقاید مختلف، نظر دقیقی نیز از امام جعفر صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: قرآن همه‌‌ی کتاب اســت و فرقان تنها احکامی اســت که عمل بدانها واجب اســت و یا فرقان آیات محکمه‌ی قرآن اســت. (42) بعضی هم می‌گویند: از آن جهت به کتاب خدا قرآن می‌گویند که یک حالت جمعی دارد و از این جهت فرقان گفته می‌شود که حالت فردی و تفصیلی دارد که به همین صورت آیات و کلمات نازل شده اســت.
خلاصه کنیم: این لغت در معنی وحی در آرامی به کار نرفته و اگر شباهتی هم باشد در معنی «نجات» اســت که مصطلح فرقانای آرامی و یِشَعْ عبری اســت. در صورتی که در قرآن مجید معنی وحی موردنظر اســت و بدین جهت نامی برای کتاب خدا قرار گرفته. در استعمالات قرآنی هم نخستین بار در سوره‌ی فرقان (چهل و دومین سوره‌ی نازل شده در حدود سال ششم بعثت) ‌به همین معنی قرآن به کار رفته و در آخرین بار هم در اوایل سوره‌ی آل عمران (حدود سال سوم هجرت) باز به همین معنی وحی نازل شده اســت. این نام از همان آغاز اسلام نیز رایج بوده چنانکه در روز بدر علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود:

فَجاءَ بِفُرقانٍ مِنَ اللهِ مُنزلٍ *** مُبِیّنَةُ آیاتُهُ لذَوِی العَقل (43)

کتاب

یکی دیگر از نامهای رایج قرآن کتاب اســت.
کتاب، خواه عربی اصیل و یا مأخوذ (مُعرّب) باشد در اصل مصدری اســت به معنی مکتوب (نوشته شده) و در قرآن مجید معانی وسیعی دارد: به معنی «نامه‌ی نوشته شده» (27: 28)، مصدری به معنی کتابت و حکم و تقدیر (8: 75)، نامه‌ی اعمال (17: 13)، مکاتبه‌ی عبد یا قراری که میان مولا و بنده برای آزادی برده گذاشته می‌شود (24: 33)، قرآن مجید، تورات (11: 17 و 17: 4)، کتب آسمانی (3: 23 و 2: 101) (وقتی اهل کتاب گفته می‌شود (3: 65) منظور معتقدان به تورات و انجیل اســت)، لوح محفوظ (6: 59)، قضا و تقدیر الهی (8: 68)، دلیل واضح مستند به کتب آسمانی (22: 8).
گاهی هم به معنی «مُقدّر» (13: 38)، «نوشته‌ی مدت دار» (3: 145) و یا مفروض و واجب (4: 103) تفسیر شده اســت.
پیش از این که تمام قرآن نازل و جمع شود چندین بار لفظ کتاب بر آن اطلاق گردیده که نخستین بار آن (در نزول) در آیات سوره‌ی مریم دیده می‌شود. مسلماً فرامین الهی به صورت «واذکر فی الکتاب» یادآور در کتاب مریم را... ابراهیم را... موسی را... اسمعیل را... ادریس را (19: 16، 41، 51، 54 و 56) می‌تواند نشانه‌ی آن باشد که در هنگام نزول این آیات، وحی‌ها به تعدادی رسیده بود که عرفاً اطلاق کتاب بدان روا باشد و مهمتر اینکه در این هنگام یعنی حدود سال ششم بعثت و شش هفت سالی پیش از هجرت، نوشتن آیات الهی چنان رایج بوده که بدانها کتاب گفته شده اســت.
اصل قرآن در امّ الکتاب نزد خداوند اســت و بسی بلندپایه اســت که دست کوتاه خرَد بدان نمی‌رسد و پراکندگی و تفرقه بدان راه ندارد (43: 4 و ببینید 3: 7 و 13: 39 و 56: 77و 78). وحی قرآن از این «ام الکتاب» (44) نازل شده و خداوند از آن «نسخ می‌کند و تأیید می‌کند هرچه را که بخواهد» (13: 39).
برای این نسخه‌ی اصلی، نامهای دیگری هم خداوند یاد فرموده، مانند لوح محفوظ (که از تغییر و تبدیل و گزند محفوظ اســت)، کتاب مکنون، کتاب مبین، صحف مکرمه. همه یک دفتر هستند و آن نسخه‌ی اصلی کتاب اســت. همه چیز در آن هست و از آنجا نازل می‌شود (15: 22). امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: «إنَّ اللهَ کتبَ کتاباً فیه ما کانَ و مَا یَکُون... خداوند کتابی نوشت که آنچه بوده و خواهد بود در آن اســت.» قرآن مجید نیز از لوح محفوظ و علم ازلی خداوند آمده (85: 22). قرآن کریم مرتبه‌ای در کتاب مکنون دارد که جز دست پاکان بدان نمی‌رسد (56: 77-79). این کتاب تذکره‌ای اســت برای هر که پند گیرد. در صُحُف مکرّمه‌ای اســت که بسی بلندمرتبه و پاک و منزّه اســت بدست سفیران با کرامت و پاکیزه‌ی الهی (80: 11-16). کتابی اســت نوشته در رَقّ منشور صحیفه‌ی گشوده (52: 2 و3). قرآن به تمامی در لوح محفوظ نوشته شده و این دفتر آسمانی نه تنها شامل تمام قرآن و کتب وحی پیشین اســت، هرچند بعدها تحریف شده باشند، بلکه هیچ ذره‌ای در جهان هستی نیست که خداوند نداند و در کتاب مُبین ثبت نباشد (10: 61).
از جهتی این کتابِ مُبین در رابطه با علم خداوندی اســت. هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست جز اینکه روزیش بر خدا باشد. خداوند قرارگاه و آرامشگاه او را می‌داند و همه چیز در کتاب مبین (دفتر علم ازلی خدا) ‌ثبت اســت (11: 6). حتی سرنوشت اگر کشته شدن باشد، آنها هم که به خانه نشسته‌اند دچار آن خواهند شد (3: 154 و 7: 34). هیچ‌ تر و خشکی نیست که در کتاب مبین نباشد (6: 59، ایضاً 5: 15 و 6: 38 و 22: 70 و 27: 75 و 34: 3، ببینید 20: 51 به بعد و 17: 58 و 35: 11 و 55: 57 و غیره) هیچ رنج و مصیبتی در جهان نیست که از پیش در «کتاب» نوشته نشده باشد (57: 22). هیچ ذره‌ای نیست که خدا نداند و در کتاب مبین نباشد (10: 61).
در این آیات شاید مراد از کتاب علم ازلی خداوند باشد و یا مرکزی در عالم غیب اســت که فقط خدا بدان داناست. اما جالب توجه اســت که تعبیر از آن به کتاب می‌شود. کتاب به معنی نوعی نامه نیز آمده (24: 33 و 27: 29) ولی مهمتر، نامه‌ی اعمال انسانی اســت که در روز رستاخیز که آن هم کتاب خوانده شده اســت.
در روز قیامت، هرکس کتاب اعمال خود را بدست دارد (17: 13، 14، 71 و 18: 49 و 39: 69 و 45: 28، 29 و 69: 19، 25 و84: 7، 10). فرشتگان نگهبان و کاتبان کرام شما هرچه بکنید همه را می‌دانند و بر این نامه‌ها نوشته‌اند (82: 10-12) در روز قیامت این کتاب را پیش می‌نهند (18: 49). نامه‌ی اعمال خلق گشوده اســت (81: 10). هر امتی کتابی دارد (45: 28). کتاب فُجّار در سِجّین اســت (83: 7) و کتاب ابرار در علیّین (83: 18).
چنین اســت که خداوند مجموعه‌ی وحی خود را کتاب می‌خواند تا نشانه‌ای از آن دفتر الهی باشد. بنابراین کتاب پدیده‌ای اســت همچون حیات و همچون طبیعت نظم و ترتیب خاص خود را دارد و راهنمای نظم و ترتیب انسانهاست.
نکته‌ی جالب توجه دیگر اینکه در آغاز تمام 29 سوره‌ای که با حروف مقطعه «فواتح سور» شروع می‌شود (جز در چهار مورد) به تصریح و یا اشاره از کتاب الهی نام برده شده تا عظمت آن بهتر مشخص شود. در مورد آن چهار سوره هم می‌توان گفت که در سوره‌ی ن بلافاصله قلم و ارزش و اهمیت آن یاد می‌شود. در سه مورد دیگر هم (سوره‌های عنکبوت و مریم و روم) مسائل مهم و با عظمتی چون داستان شگفت آور زکریا و اخطار و انذار مؤمنان و یا خبری معجزه سان از آینده برای تنبّه و بیداری مؤمنان یاد می‌گردد.
به هر صورت، در میان این نام‌های مختلف، قرآن و کتاب نام‌های رایج‌تری هستند و به قول نویسنده‌ی معروف عرب: «این که کلام خدا قرآن و کتاب نامیده شده بدان سبب اســت که هم به زبان باید تلاوت شود و هم با قلم نوشته گردد. این نامگذاری اشاره بدین حقیقت اســت که کلام الهی باید هم در میان سینه‌ها حفظ شود و هم در دلِ دفترها. زیرا تکیه بر حافظه‌ی تنها، بدون نوشته‌ای که همه بر آن اتفاق دارند و نسل به نسل بر آن تکیه زده‌اند کافی نیست. هم چنین اعتماد بر نوشتاری بدون عنایت به توافق حفّاظ قرآن که با اسناد صحیح و متواتر نقل شده، اعتباری ندارد. همین اهتمام دو گانه‌ بوده که قرآن را از انقطاع سند و هرگونه تبدیل و تحریف نگهداری نموده اســت.» (45)

ذکر

دیگر از نامهای قرآن «ذکر» اســت که فرمود:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ‌» (15: 9)
این مائیم که ذکر را بر تو نازل کرده‌ایم و خود نگهدار آنیم.» (و نیز 3: 58 و 15: 6 و 16: 44 و 38: 4 و غیره). ذکر یاد کردن اســت خواه به زبان باشد و یا به دل، خواه به ادامه‌ی حضور ذهن باشد و یا یادآوری بعد از فراموشی. و چون قرآن ذکر خداست این نام را نیز یافته اســت.
علاوه بر تسبیح خداوند و یاد کردن نام او، این کلمه به معانی مختلف زیر نیز در قرآن آمده اســت: وحی (54: 25 و 77: 5) تورات (16: 43 و 21: 7) لوح محفوظ (21: 105) طاعت (2: 152) نماز جمعه (62: 9) نمازهای پنجگانه (2: 239) بزرگواری و شرف (21: 10 و 23: 71 و 43: 44) آگاهی (18: 83 و 21: 24) به زبان یاد کردن (2: 20 و 4: 103 و 33: 41)‌به دل یاد کردن (3: 135) حفظ کردن و نگاهداشتن (2: 63 و 3: 103) پند دادن (6: 44 و 7: 165 و 36: 19) اندیشه کردن، تفکر (38: 87 و 81: 27) بیان (7: 63 و 38: 1) توحید (20: 124) پیامبر (21: 2 و 65: 10) و لذکر الله اکبر (29: 45) و یاد خدا بزرگتر اســت.
اگر خدا بنده را ذکر کند همه تفضیل اســت و تشریف، رحمت اســت و مغفرت، نشانه‌ی قبول و لطف. ذکر او از سر استغناء اســت. فضل اســت و کرم و توفیق.
و اگر بنده ذکر خدا کند: همه تعبد اســت و تذلل، دعاء اســت و تضرّع. نشانه‌ی خلوص و صفا. ذکر خدا از هر چیزی مهمتر و بهتر. یاد خدا مشوّق حلال و باز دارنده‌ی از منهیات اســت. فَاذکرونی... اذکُرکُم. اگر قدمی به سوی من آید فرسنگها به سویش روم.
قرآن ذکر اســت و باید همیشه آن را به یاد داشت و بدان عمل کرد. قرآن عزیز اســت و گرامی (41: 41) ذکر اســت و مبین (36: 69) خداوند آن را نازل کرده (15: 6) و خود نگهدارش اســت (15: 9).

حکمت

کتاب خدا بنام «حکمت» نیز نامیده شده.
بعضی موارد در این وصف با کتب آسمانی پیشین شرکت دارد.
و بعضی موارد دیگر این وصف خاص قرآن اســت (2: 129 و 151 و 3: 164 و62: 2).
کتاب و حکمت نیز از جانب خداوند نازل شده (2: 231 و 4: 113).
و در خانه‌ها تلاوت می‌شوند (33: 34)

نامهای دیگر قرآن:

آیات (2: 252 و 3: 101 و 45: 5)، احسن الحدیث (39: 23)، امام مبین (36: 12)، ام الکتاب (3: 7)، امر (65:‌ 5)، ایمان‌(3: 193)، برهان (4: 174)، بُشْری (16: 89... )، بشیر (41: 4)، بصائر (7:‌ 203)، بلاغ (14: 52)، بیان (3: 138)، بیّنه (6: 157)، تبصره (50: 8)، تبیان (16: 89)، تذکره (69: 48)، تنزیل (26: 192... )، تفصیل (12: 111)، حبل (3: 103)، حدیث (39: 23)، حکم (13: 37)، حکمة (33: 34... )، حکیم (36: 2)، حق (4: 170 و 28: 48... )، حق الیقین (69: 51)، ذکر الحکیم (3: 58)، ذکر مبارک (21: 50)، ذکری (51: 55)، ذی الذکر (38: 1)، رحمة (16: 89... )، روح (42: 52)، شفاء (10: 57)، صحف مکرمه (80: 13)، صحف مطهره (2:98)، صدق (33:39)، صراط المستقیم (1: 6)، عدل (6: 115)، عربی (39: 28)، عروة الوثقی (31: 22)، عزیز (41: 41)، عَجَب (72: 1)، عِلم (13: 37)، عَلیّ(43: 4)، فصل (86: 13)، القرآن الحکیم (36: 2)، القرآن العظیم (15: 87)، قرآن کریم (56: 77)، قرآن مبین (15: 1... )، القرآن المجید (50: 1... )، القصص (12: 3)، القول (28: 51)، قیّم (18: 2)، کتاب الله (3: 23)، الکتاب الحکیم (10: 1... )، کتاب عزیز (41: 41)، کتاب مبین (5: 15... )، کریم (56: 77)، کلام الله (2: 75... )، کوثر (108: 1)، مبارک (6: 92... )، مبین (6: 59)، متشابه (39: 23)، مَثانی (39: 23)، مجید (85: 21)، مرفوعه (80: 14)، مصدق (2: 89)، مطهرة (80: 14)، مفصّل (6: 114)، مکرمه (80: 13)، مُهَیمِن (5: 48)، موعظة (10: 57)، نبأ (38: 67)، النجوم (56: 75)، نذیر (41: 4)، نعمة (93: 11)، نور (4: 174)، هادی (17: 9)، الهدی (2:2)، وحی (53: 4).

پی‌نوشت‌ها:

36. تفسیر طبری1: 33 بولاق.
37. آرتور جفری: لغات بیگانه‌ی قرآن. نولدکه: تاریخ قرآن1: 34. گیب: مختصر دائره المعارف اسلام: 109.
Bell "s Introduction,145.
Schwally,ZDMG,lii/p. 134sq
J. Horovits:Koranosche Untersuchungen,p. 76sq
38. Bell"s Intr. p. 145
39. K. Wagtendonk,Fasting in the Koran,143.
40. طبقات ابن سعد 1/ 2/ 6 و8. تاریخ یعقوبی1: 400.
مقریزی پس از اینکه آورده اســت که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از یکی دو روز که روزه گرفته بود به قصد جنگ «بدر» از مدینه بیرون رفت اضافه می‌کند: «ثم نادی منادیه: یا معشر العصاة انّی مفطر فافطروا...
41. طبری9: 148.
42. مجمع البیان و المیزان، ذیل آیه‌ی 185 سوره‌ی بقره.
43. ابن هشام 3: 11 قاهره حلبی: 518 گوتینگن.
44. عرفاء عقل اول را از جهت احاطه‌ای که به اشیاء دارد به نحو اجمال «ام الکتاب» گویند (شرح فصوص قیصری 27).
45. النباء العظیم دکتر محمد عبدالله دراز: 12.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

نام های قرآن ـ قرآن به معنى باصداى بلند وخوش خواندن است پطروفشسکى ما تصور مى کنیم که قرآن اسم نامهای قرآن در قرآن فرقان‏ یکی دیگر از نام‏های قرآن‏فرقان‏است که در چندین آیه از قرآن کریم‏ این اسم نام‌های قرآن …این کلمه در عربی همچون کلمه‌ای اصیل از ریشه‌ی فَرَقَ باب ضرب به کار رفته، مثل نام های قرآن قرآن و مصحف نامى که بشر بر قرآن نهاده است بعد از ظهر نمایش مشخصاتاسامی قرآن کدامند؟ گنجینه پاسخ‌ها اسلام کوئست …اسامی زیادی برای قرآن مجید ذکر شده که در میان مسلمانان فقط بعضی از آنها مشهور استفرهنگ نام های قرآنی برای فرزنداندر قرآن کریم بار این کلمه آمده است و زندگانی او توضیح داده دیگر نام‌های خدا در قرآننام دختر و پسر قرآنی انتخاب اسم فرزند، از روی قرآن کریم براساس احمد صف یکی از نام‌های صمد توحید فهرست سوره های قرآن کریم سورة البقرة فهرست ترجمه سوره های قرآن اسامی قرآنی نامقرآنیاسامی قرآنی – اسم قرانی – نام های داخل قرآن – اسامی قشنگ داخل قرآن – انتخاب اسم عناوین و اسامی قرآن کریمعناوینوعناوین مشهور قرآن کریم کلام الهی یعنی قرآن کریم به اسامی و عناوین متعددی نام برده می


ادامه مطلب ...

249 حافظ قرآن کریم در استان فارس تجلیل می شوند

[ad_1]

 

حافظ قرآن کریم
249 حافظ قرآن کریم در استان فارس تجلیل خواهند شدتبیان به نقل از گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پانزدهمین جشنواره تجلیل از حافظان قرآن کریم  صبح روز پنج شنبه 25 شهریور در سالن حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان استهبان استان فارس به میزبانی مؤسسه بیت‌الاحزان حضرت زهرا (سلام الله علیها) برگزار می‌شود.

در این مراسم بین المللی از 203 حافظ کل و 46 حافظ جزء قرآن کریم تجلیل به عمل می‌آید و 4 حافظ از کشور هندوستان و یک حافظ از پاکستان در آن حضور دارند.

لازم به ذکر اسـت دو تن از فرزندان یک خانواده امریکایی ساکن شهرستان استهبان نیز سرودی را به دو زبان لاتین و عربی اجرا خواهند کرد.  


منبع:
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

ارتباط ایثارگران با رییس جمهور خبرگزاری ایثارگرانبا توجه به تاکید رییس جمهور در همایش افق رسانه، مبنی بر اینکه بدنبال مشورت با همه مهدویت امام حسین ع برای مطلع شدن از اضافه شدن مطالب جدید به وبلاگ در این قسمت عضو شوید خبرنامه وبلاگ را


ادامه مطلب ...

اصحاب کهف، جوانان ایمان پیشه در قرآن

[ad_1]

بررسی کوتاه داستان جوانان ایمان پیشه

این داستان، جنبه‌ای از زندگی بشری را تجسم بخشیده و قطعه‌ای را به نمایش گذارده اســت که به هنگام وجود عقیده و باوری درست در جامعه‌ای، تکرار می‌گردد؛ هر چند این عقیده، چنان توانمند باشد که توده‌ی فزون مردمان، خود را بدان می‌آرایند و یا چنان ناتوان که نمودها و جلوه‌هایی یافت نمی‌گردد تا دیدگان را به خود درکشد.
لیک به هنگام ناتوانی یاران این عقیده‌ی درست و کمی اینان، این گونه نمونه‌ها [مانند داستان یار غار] خود را باز می‌نمایانند و چه با، ساده‌ترین شکل این عقیده، همان باشد که در داستان این جوانمردان، آمده اســت.
- جامعه، جامعه‌ای اســت نادان و بت پرست؛ جز قدرت و ثروت و کامه و لذت چیزی نمی‌شناسد؛ فرمان ستم، چیره اســت و سنگینی‌اش را بر مردم افکنده اســت. مردم جز از دریچه آن نمی‌توانند نگریست و جز با نَفَس او نمی‌توانند نَفس کشید و جز از دست او، خوراک نمی‌توانند خورد.
ارمغانهای این نمودهای دروغین به ابهت و شکوه حکومت بند اســت، و دورویان و نفاق پیشگان با آراستن بدیهای فرمانروای خودکامه، در میان کامه‌ها و شهوتها می‌چرند.
بدین‌سان اســت که مادی‌گرایان، خداوندگاران کار و بارند و اصحاب سود و صلاح از درون واقعیت می‌نگرند و واقعیت اینان، به گونه‌ی زیر، رویارویشان به تصویر کشیده می‌شود:
- سیری جز به خوراک نیست و خوراک جز از مال و ثروت نیست، و مال و ثروتی نیست مگر در نزد حکومت.
- بزرگی و شایستگی و نیک نامی جز به خویشکاری و مقام نیست و هیچ مقام و جایگامی نیست مگر در نزد حکومت.
- هیچ آرامش و خوشی و سلامتی نیست مگر با مردمداری و همسازی با جامعه، و همسازی با جامعه مگر با پیروی از باور غالب و دیدگاه عمومی مسلط، نیست. (1)
این اســت رهیافتهای فلسفه‌ای که پایه بر اسباب و مسببات دارد؛ ارزشهایی که مادی‌گرایان بدان داوری می‌کنند.
لیک فروغ ایمان اســت که زمانی در جانها افروخته می‌آید، به نورانی ساختن دل و اندیشه و اعضا می‌آغازد، بندهای سنگین زمینی را می‌گسلد و روح را بالا می‌برد و مؤمن را به روشن‌بینی و شفاف نگری‌ای می‌رساند که فروغ ایزدی را در پس اسباب مادی می‌نگرد و درمی‌یابد که این اسباب را آفریدگار هستی و تدبیرگر آن، برنهاده اســت و سرنوشت موجودات به دست اوست و اوست که به چیزی گوید: باشد، پس در دم هستی می‌یابد.
ریشه‌ی چنین ایمانی، رهیافتهای ویژه‌ای دارد، و نتایج مستقل و پیش بینی‌های جداگانه‌ای دارد. چنین ایمانی از کامه‌های دنیا و لذتهای آن فراتر اســت و به دیده? بی اعتنایی و خواری، می‌بیندش. جان و روح خود را به آن سرای جاوید فراز می‌برد، پس نه خشنود به فروتنی و پذیرش و نه تسلیم در برابر ابهت حکومت می‌گردد، هر چند چیره باشد و بیدادگر؛ و نه تسلیم فشار جامعه و فلسفه‌ی آن می‌شود هر چند سنگینی خویش را بر همه جا افکنده باشد. چنین ایمانی رودرروی ستم می‌ایستد تا کلمه توحید و یکتاپرستی را بیان دارد و بانگ برآورد که خدایی جز الله که آسمانها و زمین را آفرید، نیست؛ اوست که به دستش امر هستی اســت و به سویش برگشت و فرجام. حکم و فرمانی نیست مگر برای تدبیرگر هستی و برنهاننده‌ی سنتها، روزیها و ویژگیهای آن، و هیچ فرمانبری و اطاعتی نیست برای آن کس که از شرع و آیین وی و از دستور و سامانه‌اش در زندگی، روی برمی‌تابد.
شخص مؤمن در ایستادگی‌اش در برابر بیداد، به خرد و حکمت پایبند اســت، از این رو، مردمان را به تدبر و اندیشه در موجودات پیرامونشان فرا می‌خواند تا به راستی، آفریدگار شایسته‌ی پرستش را بشناسند؛ و دشمنان و مخالفان را به نبرد دلیل با دلیل و داوری بر پایه‌ی برهان و خرد و منطق دعوت می‌کند؛ «این قوم ما جز او معبودانی اختیار کرده‌اند. چرا بر [حقانیت] آنها برهانی آشکار نمی‌آورند؟ پس کیست ستمکارتر از آن کسی که بر خدا دروغ بندد؟» (کهف/ 15).
راست آن اســت که اینان، [جوانان کهف] دارای بن مایه‌ها و عناصری سازنده بوده‌اند که پیروزی و کامیابی را بر ایشان فرود می‌آورد و فراخوانی اینان را با پذیرش، همراه می‌کرد «آنان جوانانی بودند که پروردگارشان ایمان آورده بودند (کهف / 13). جوانی و توانمندی جسمی در جنگ با باطل و نبرد با اهل آن، مطلوب و بایسته اســت، لیک ایمان اســت که همانا زین و سلاحی اســت بُران که دین گستر و مبلّغ به یاری آن، می‌تازد و جولان می‌دهد و بر باطلش فرود می‌آورد تا به ناگاه، باطل نابود گردد.
سنّت خداوند در پیروزی و ظفرمندی دین گستریها، نهفته در رهیافتها و نگرشهای درست مبلّغان و دین گستران اســت و این که گروهی باشند برجسته و متمایز که آرزوی رسیدن به کرانهای دین گستری و دعوت الهی را دارند و در راهش جانفشانی کنند، بی آن که دیده بر شمار و فزونی افراد خود داشته باشند.
این اســت ماجرای جوانان ایمان پیشه؛ پروردگار آسمانها و زمین، کردار و عمل اینان را با فضل و مهر فراوان خویش، دریافت، پس دلهای اینان را به هم استوار داشت و از آن، ترس و سرگردانی و پریشانی را به در کرد و آن را آکنده از دلیری و آرامش و توان و باور و تاب و شکیبایی و شادمانی ساخت و بر باورشان افزود و خشنودی و تسلیم به خواست خداوند را در ایشان فزون نمود؛ «آنان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آورده بودند و بر هدایتشان افزودیم. و دلهایشان را استوار گردانیدیم...» (کهف/ 14-13).
زمانی که این بن مایه‌ها و عناصر سازنده در آدمی فراهم آید: جوانی، باورمندی، دل استواری و قدرت تصمیم‌گیری، چنین آدمی را آرامشی نیست، بلکه چاره‌ای از نبرد و مبارزه با باطل و ایستادگی در برابر آن وجود ندارد؛ این اســت کار جوانان سوره‌ی کهف: «آنگاه که (به قصد مخالفت با شرک) برخاستند و گفتند: "پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین اســت. جز او هرگز معبودی را نخواهیم خواند، که در این صورت قطعاً ناصواب گفته‌ایم. این قوم ما جز او معبودانی اختیار کرده‌اند. چرا بر [حقانیت] آنها برهانی آشکار نمی‌آورند؟ پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد؟" (کهف 14-15).
جوانان سوره‌ی کهف، در پهنه‌ی گسترده‌ی این چنین احساسات والا و عواطف رخشان به فروغ ایمان، بدین رأی و بینش ره می‌یابند که با یکدیگر به سوی غار به در شوند تا پس از دوری روحی و معرفتی از جامعه‌ی نادان روزگار خود، به جسم و تن نیز از آن کناره گیرند، تا درباره‌ی شیوه‌ی مؤثر نبرد با باطل، اندیشه‌ای کنند. با وجود این، اگر ایشان را توان مبارزه‌ی روی در روی نیست، در توان ایشان هست که در زمین گسترده‌ی خداوند، ره پویند و در راه خدا، هجرت گزینند؛ و «هر که در راه خدا هجرت کند، در زمین اقامتگاههای فراوان و گشایشها خواهد یافت» (نساء/ 100).
پس دوری روحی و معرفتی، همیشه بایسته و ضروری اســت، چه به هیچ روی و رای، دوستی و مهرورزی با آن که با خدا و فرستاده‌ی او ستیزه‌گری کرده اســت، روا نباشد، هر چند خویش نزدیک یا جایگاه و پایگاهی داشته باشد.
لیک دوری جسمی، دارای شروطی اســت، و چه بسا مهمترین آن شروط آنچه باشد که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یاد فرموده اســت که: آدمی، برای حق و راستی، یارانی نیابد، آن گاه که بیند آزمندی و مال پرستی، مورد فرمانبری و اطاعت اســت و هوی و هوس و کامه، مورد پیروی، و هر کسی به دیدگاه و بینش خویش فخر می‌فروشد (2)؛ و دیگر آن که مسلمانان را گروه و جماعتی نباشد که در این هنگام، کناره‌گیری و دوری جسمی و روی آوردن به کارهای شخصی و رها ساختن امر مردم، رواست.
بخاری از ابوسعید خدری - که خدایش از او خشنود باد! - روایت کرده اســت که گفت: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چه بسا، بهترین دارایی مسلمان، گوسپندی باشد که در دره‌های کوهساران و محلهای باران خیز، بچراند تا بدین سان دین خویش را از آشوبها و فتنه‌ها بگریزاند (3)».
جوانان در حالی گام به سوی غار می‌نهادند که غرقه و شیفته‌ی حال خویش و فرجام کارشان بودند. توجه و عنایت پروردگار و خواست او، چیزی مهمتر از آن را برای ایشان فراهم آورده بود تا رنج و شکنج اینان را تاوان بخشد و بسنده گردد. همین که به غار رسیدند، سالیانی چند بر گوشهایشان پرده‌ای افکنده شد و اقامتگاهی برایشان مهیا گشت که در آن، شرایط بهداشتی و سازگاری، به فراوانی فراهم بود، از خورشید و تهویه و دوری از گرد و خاک؛ کژدمهای زمانه از درآمدن به غار اینان باز ایستادند، هر چند در برون بودند. گردونه‌ی زندگی به خواست خداوند، روان بود؛ پیروزی ایمان بود و در آمدن مردم به فرمان خدا. اوضاع، دیگر شده بود، امنیت و آرامش به جای ستم و سرکشی و بیداد جای گرفته بود، پس خداوند که بزرگ و باشکوه اســت، بار به انگیختگی اینان داد تا نشانه‌های بزرگواری‌اش به جوانان هویدا شود و در همان دم، حجت و برهانی استوار گردد برای آن که گمان برده اســت انگیختگی و رستاخیز به روز واپسین، رستاخیز جانهاست و نه تن‌ها. بدین سان خداوند پاک و والا این جوانان را از خواب به در کرد و از آنَش برانگیخت و ایشان را رها نمایاند تا نمونه‌ای باشند دیدنی و محسوس از توان و قدرت آفریدگار در زنده ساختن پس از مرگ. پس همان گونه که تنهای ایشان را از پوسیدگی حفظ کرد و جانشان را پس از گذشت سده‌های پی در پی، به تن‌هایشان برگرداند، توانا و قادرست که بخشهای پراکنده‌ی تن و پوسیده‌های آن را گرد آورد و در روز شمار، جان و روح را به آنها بازگرداند.

بیان تفصیلی و تحلیلی داستان

- سبک بیان داستان یاران غار، شیوه‌ای اســت در آغاز، چکیده و اجمال، و در پایان، بیانی دراز دامن و مفصل، بیان جنبه‌ها و قطعاتی از داستان و آن گاه برشهایی میان قطعه‌ها و بخشهای داستان که از بافت شناخته می‌گردد.
- نیز داستان، سویه‌ها و رویه‌هایی بنیادین را درباره‌ی قهرمانان داستان یادآور می‌شود و از جنبه‌های دیگر که بیهوده‌اند و بی حاصل، روی برتابیده اســت. بدین سان، اینان [قهرمانان داستان] جوانانی‌اند که ایمان آوردند و بر بیداد و خودکامگی شوریدند و پس از پناه جستن به آغوش پروردگارشان تا فرارویشان راهی نهاد، غار، اینان را پناه داد.
- سبک قرآنی، از یادکرد نام فرمانروایی که اینان از او سرپیچیدند و نپذیرفتن ظلم و ستمش را بانگ برآوردند، فروگذاری کرده اســت چه چنین کاری، دارای اهمیت نیست زیرا بیدادگران و ستمگران خداپنداشته و سرکشان و ظالمان حاکم، در هر زمان و مکان، فراوانند. از این اســت که پندگیری و عبرت به اشخاص نیست، بلکه، به کردار نادرست و زشتی اســت که اینان را به آن [یعنی خداپنداری و ستمکاری] کشانیده اســت و به اثری اســت که در میان مردمان، به جای می‌نهند.
- آیات ارجمند سوره‌ی کهف، متعرض طبقه‌ای که جوانان بدان منسوبند و این که چگونه بر این اندیشه خود گرد هم آمده‌اند، نمی‌شود.
- آیات سوره‌ی کهف بیان نمی‌کند که خارج شدن جوانان از چه راهی و با چه وضعیتی بوده اســت و شمار اینان چه اندازه بوده و ویژگی و حالت سگی که همراه اینان گشت، چه سان بوده اســت.
- به هنگام بیان تفصیلی و درازآهنگ داستان، می‌بینیم که به جنبه‌های عقیدتی و مفاهیم بنیادین پرداخته و جز آن را فرو نهاده اســت.
- بدین سان، اینان جوانانی‌اند که باور به خداوند پاک و والا ایشان را گرد هم آورده اســت: «آنان جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آورده بودند» (کهف /13).
- مهر و رحمت پروردگار پاک و والا و توجه او، اینان را آماده ساخت؛ «و بر هدایتشان افزودیم» (کهف/ 13).
- و از آنجا که این جوانان را آن تجربه‌ها و آموخته‌های ریشه دار در رویارویی با سختیها نبود، پس لطف و بزرگواری خداوند ایشان را مهیا ساخت؛ «و دلهایشان را استوار گردانیدیم» (کهف /14).
- پس در نتیجه‌ی این دل استواری بود، پایمردی و دلارامی و عزم درست و نازش و بالش به باور و ایمان به خدا؛ «آن گاه که [به قصد مخالفت با شرک] برخاستند و گفتند: «پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین اســت. جز او هرگز معبودی را نخواهیم خواند که در این صورت قطعاً ناصواب گفته‌ایم (کهف /14).
- سپس توجه و نگاهی اســت به آنچه پیرامون ایشان اســت و اینان به فروغِ بینش و تشخیص، آن تاری و تاریکی را که بر قومشان خیمه زده اســت، و آن نادانی و گمراهی را که قومشان در آن سرگردان بودند و بی پروا، می‌نگریستند؛ پس در این باره، اینان را می‌نکوهیدند که از چه روی، داوری خردی را نمی‌خواهند که آفریدگار اینان، به ایشان بخشیده اســت و برای چه به دنبال دلیل و برهانی نیستند برای آنچه برآنند؛ «این قوم ما جز او معبودانی اختیار کرده‌اند. چرا بر [حقانیت] آنها برهانی آشکار نمی‌آورند؟ پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد؟» (کهف /15).
فاصله‌ای در بیان داستان می‌افتد، گویی پرده‌ی نخست فرو افتاده اســت و جوانان روی به سوی غار نهادند.
آنگاه اســت که صحنه‌ی دوم آغاز می‌گیرد و در غار، بر گوشهای جوانان پرده‌ای افکنده می‌آید؛ زمان نسبت به اینان باز ایستاده اســت لیک چرخ هستی، آرام نگرفته اســت و بخشی از سامانه‌ی هستی، برای حفاظت و نگهداری از جوانان و غارشان، گماشته شده اســت. بدین‌سان، خورشید از تمام جهان، تنها به اینان مشغول اســت و تو گویی مدار فلک آن، تنها بر گرد این غار اســت، گویا خورشید برای جوانان مادری دلسوز اســت که بام و شام، ایشان را مواظبت می‌کند؛ «که چون برمی‌آید از غارشان به سمت راست مایل اســت، و چون فرو می‌شود از سمت چپ دامن برمی‌چیند. (کهف /17). لیک جای جوانان؛ «و آنان در جایی فراخ از آن غار قرار گرفته‌اند.» (کهف/17)؛ جای اینان، جایی اســت فراخ در درون غار که یاریگر حفظ اجسام اینان اســت، با شرایطی بهداشتی و به دور از گندیدگی و نمداری. این اســت نشانه‌های بزرگ پروردگاری که این جوانان ارجدار خداوند را در برگرفته و برای ایشان، اسباب را فراهم ساخته و سنتها و آیین هستی را برای اینان به کار گماشته اســت؛ «این از نشانه‌های [قدرت] خداست. خدا هر که را راهنمایی کند او راه یافته اســت، و هر که را بیراه گذارد، هرگز برای او یاری راهبر نخواهی یافت» (کهف /17). این نشانه‌های بزرگ، به نشانه‌ای بزرگتر آراسته شده‌اند، و آن، همانا بخشش حفاظتی معنوی اســت به ایشان، با درافکندن بیم و هراس در قلب هر آن کس که از حال اینان، پی جویی کند یا در نزدیک شدن به اینان، تلاش ورزد؛ «و می‌پنداری که ایشان بیدارند، در حالی که خفته‌اند و آنها را به پهلوی راست و چپ می‌گردانیم، و سگشان بر آستانه‌ی [غار] دو دست خود را دراز کرده [بود]. اگر بر حال آنان اطلاع می‌یافتی، گریزان روی از آنها برمی‌تافتی و از [مشاهده‌ی] آنها آکنده از بیم می‌شدی» (کهف /18).
- آیات گرانسنگ سوره‌ی کهف، از مدت زمانی که اینان در غار، پیش از به خواب رفتنشان گذرانیده‌اند، با ما گفتگو نکرده‌اند.
- درباره‌ی کارهایی که اینان انجام داده و چاره اندیشیهایی که داشته‌اند، سخن نرانده‌اند که آیا اینان به سوی مردمشان بازمی‌گردند تا راه را به ایشان نشان دهند یا به خاطر دینشان، گریزان در زمین ره می‌پیمایند.
- و آیا همراه اینان کتاب و نوشته‌ای بوده اســت که از آن بیاموزند و امور دینشان را فراگیرند. با وجود این، برخی تفسیرگویان برآنند که منظور از «رقیم» [آیه‌ی 9]، کتاب و نوشتاری اســت که اینان برای آموختن و آموزاندن، به همراه داشته‌اند؛ «کتابی اســت نوشته شده (4)» (مطففین/ 9و20)؛ و دیگران گفته‌اند: رقیم، تخته سنگی اســت که در زمانهای بعد، بر در غار اینان نهاده شد.
می بایست خورد و خوراک اینان که همراه داشته‌اند، پیش از به خواب رفتنشان، پایان یافته باشد، چه [پس از بیداری] از این که همراه اینان زاد و آذوقه‌ای نبود، به شگفت در نیامدند. به ناگاه، روند داستان، به پرده‌ی سوم کشیده می‌شود:
«وَ کَذلِکَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءَلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ...» و این چنین بیدارشان کردیم، تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. گوینده‌ای از آنان گفت: «چقدر مانده‌اید؟ گفتند: روزی یا پاره‌ای از روز را مانده‌ایم». [سرانجام] گفتند: «پروردگارتان به آنچه مانده‌اید داناتر اســت، اینک یکی از خودتان را [با این پول خود به شهر] بفرستید...» (کهف /19).
شیوه‌ی گفتگوی برخی از اینان با یکدیگر و گزینش واژگان بیان شده، در آدمی احساس سنگینی پس از خواب طولانی را در می‌افکند؛ «چقدر مانده‌اید؟»، گفتند: روزی یا پاره‌ای از روز را مانده‌ایم.» گفتند: «پروردگارتان به آنچه مانده‌اید داناتر اســت. اینک یکی از خودتان را با این پول خود به شهر بفرستید...».
تکرار حرف «ثاء» در این صحنه که بیداری اینان را به وصف کشیده اســت، دارای اشاراتی اســت گویای این سنگینی: «بَعَثناهم، کَم لَبِثتُم، لَبِثنا، بِمالَبِثتُم، فَابعَثوُا»؛ و سپس، درباره‌ی این که چه مدت خواب بوده‌اند، به درازآهنگی، درنگ نمی‌کنند، همان گونه که وضع و حال کسی که از خوابی سنگین بیدار شده چنین اســت؛ چنین کسی فکر خویش را نمی‌تواند بر موضوعی معین متمرکز سازد، بلکه ذهن او به چیزی ضروری روی می‌آورد که وی را سررسیده اســت و آن، همانا احساس گرسنگی و نیاز به خوردن غذایی اســت. لیک همراه اینان آذوقه‌ای نیست، پس باید که درباره‌ی رفتن یکی از ایشان به شهر برای خرید غذا، اندیشه‌ای کند.
پس، توصیه و سفارش اســت به آهسته کاری و هوشیاری تا مبادا کار اینان برملا شود و گرفتار غلامان حلقه به گوش فرمانروای بیداد گردند؛ «و باید زیرکی به خرج دهد و هیچ کس را از [حال] شما آگاه نگرداند. چرا که اگر آنان بر شما دست یابد، سنگسارتان می‌کند یا شما را به کیش خود بازمی‌گردانند و در آن صورت، هرگز روی رستگاری نخواهید دید» (کهف/20-19). پرده‌ی سوم فرو می‌افتد و تماشاگران نفس در سینه حبس کرده و چشم انتظار رخدادی ناگهانی‌اند تا بدین سان جوانی را بشناسند که آهنگ درآمدن به شهر را کرده اســت، بی آن که اهالی آنجا از آن باخبر باشند. شنونده و خواننده وانهاده شده‌اند تا تصویرها و شکلهایی را که بدان می‌توان مؤمنان شهر را شناخت و میزان شگفتی جوان و دوستانش را از این دیگرگونی بنیادین و شگفت دریافت، به دست خیال و پندار بسپارند. پاک اســت آن دیگر کننده‌ی حالها! حکومت ستم و خودکامگی، سر آمده اســت و سپاهیان و بزرگان خداستیزی و گمراهی، روی بر تافته‌اند و بر شهر، فروغ ایمان تابیده اســت.

اَمّا الدّیارُ فانّها کَدِیارهم *** و أری رجالَ الحَیِّ غیرَ رجاله (5)

بدین سان مردمان جز آن مردمان بودند و اوضاع و احوال جز آن، به گونه‌ای که مؤمنان و باورمندان در اعتقادها و زندگی‌شان در آرامش و آسایش بودند و گرایش به نیکی و خویی در میانشان فراگیر.
به سانِ چشم بر هم زدنی و به تندی و کوتاهی، پرده‌ی چهارم می‌گذرد و شناسایی این جوانان انجام می‌گیرد و ردیابی بقیه‌ی ایشان به فرجام می‌رسد، و مهر و رحمت خداوند پاک و والا دیگر باره برای ایشان فراهم می‌آید و اینان را به دوست برین می‌رساند، چه ماندن اینان بر زمین، دارای سود و منفعتی نیست و مردم جز آن کسانی‌اند که این را می‌شناختد؛ به هم وابستگیها و روابط نزدیک، از هم گسسته اســت و عادات و رسوم و شیوه‌های زندگی، دیگر گشته اســت؛ به گونه‌ای که اینان در چشم مردمان، ماننده‌تر به یادمانها و خاطرات زنده‌ی اینانند تا به اشخاصی واقعی و راستین؛ «و بدین گونه [مردم آن دیار را] بر حالشان آگاه ساختیم تا بدانند که وعده‌ی خدا راست اســت و [در فرا رسیدن] قیامت، هیچ شکی نیست» (کهف/ 21).
از بیدار گشتن اینان از خواب، پند و عبرتی گرفته می‌شود، مبنی بر این که اینان نمونه‌ای بودند محسوس بر رستاخیز پس از مرگ.
سپس پرده‌ی پنجم و آخر به نمایش گذارده می‌شود و مردم درباره‌ی دو امر که مربوط به اینان اســت، چند و چون می‌کنند: شمار اینان و مدت زمانی که در غار مانده‌اند.
گسستها و بریدگیهای میان رویدادهای داستان، به خواست و عامدانه اســت، چه این گسستها جوی را پیش می‌دارد که در آن، شنونده، شرکت می‌کند و خواستار آگاهی جوییهای بیشتر می‌گردد.
اگر رویدادهای جزیی و بی اهمیت یاد می‌شد، حس و حال شنونده، بی روح می‌گشت و رویدادها با خمودگی ذهن و سردی عواطف، دریافت می‌شد.
در پرده‌ی پنجم، داستان با بیان دو تصویر جدال آمیز، به پایان می‌رسد؛ سخن و رأی درست درباره‌ی این جوانان و درباره‌ی مدتی که اینان در غار گذرانیده‌اند.
این پرده، با این سخن و جهت دهی پروردگار به فرجام می‌رسد که بندگان به آفریدگار آسمانها و زمین پناه جویند، آن سان که باشندگان غار به سویش پناه بردند و وی ایشان را در پناه خود گرفت و راهنمایی و هدایت را از برای کارشان مهیا فرمود و یادمان ایشان را در میان پرهیزگاران نیکو کردار، جاودان ساخت.
این گونه اســت، ‌ای محمد! بخوان آنچه را از کتاب پروردگارت که به سویت وحی می‌گردد و بر پروردگارت استوار باش که اوست پناه و امان جای تو و جز او پناهگاهیت نیست.

بازکاوی، خروج موضوعی و دلیل آن

در سبب نزول آمده اســت که چون قریشیان سه پرسش از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدند، ایشان به گروه قریش فرمود: فردا نزدم آید تا آگاهتان سازم. لیک وحی برای زمانی باز ایستاد تا این که مکّیان به شایعه پراکنی پرداختند.
در خلال سخن از چند و چون کنندگان درباره‌ی باشندگان غار- درباره‌ی شمار اینان و مدت زمان ماندن اینان در غار- آمده اســت: «و زنهار در مورد چیزی مگوی که من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آن که خدا بخواهد، و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: «امید که پروردگارم مرا به راهی که نزدیکتر از این به صواب اســت، هدایت کند» (کهف/ 23-24).
بی گمان در این تأخیر در پاسخ - و در این وضعیت بحرانی - تنگنایی بوده اســت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را.
لیک آیا این تأخیر را حکمتی اســت؟
همانا بر این باوریم که تمامی حکمت و نیکی و خیر آدمی در آنچه اســت که پروردگار پاک و والا برای بندگان ایمان پیشه‌اش برگزیده اســت؛ و در رأس این نیک کاریها و خیرخواهیها، آنچه اســت که خداوند پاک و والا برای پیامبران و فرستادگانش گزین فرموده اســت. چه بسا دلیل و حکمت آن بر ما روشن شود و چه بسا پوشیده ماند، لیک خواست پروردگار و خیر او، در این باره، بهترین و ماندگارترین اســت.
شاید، حکمت و دلیل این تأخیر، سه مورد زیر باشد که دریافته‌ایم:
الف) بُعد و جنبه‌ی تربیتی امت اسلامی، از خلال چنین موضعگیری در برابر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ چه مؤمن را بایسته اســت هر چیزی را به خواست و اراده‌ی خداوند پاک و والا پیوند بخشد و از آن غفلت نورزد؛ و اگر از آن غافل گشت، می‌باید که در نخستین رخداد یا اولین نظر، او را یاد آورد؛ «و چون فراموش کردی، پروردگارت را یاد کن» (کهف/ 24).
ب) در این تأخیر - به گونه‌ای غیر مستقیم- برهان و دلیلی اســت برای قریشیان، که محمد را از امر وحی، چیزی جز دریافت و تبلیغ نیست و وی به این وظیفه و رسالت فرموده شده و در کوتاهی در آن، نکوهش می‌شود. او را نیست که از خود چیزی را بسازد یا دیگر کند یا پس و پیش نماید و یا پوشیده دارد. آیات بسیاری بر این جنبه، انگشت نهاده‌اند: «و اگر [او] پاره‌ای گفته‌ها بر ما بسته بود. دست راستش را سخت می‌گرفتیم. سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.» (حاقه/ 44-46).
«... بگو: مرا نرسد که آن [قرآن] را از پیش خود عوض کنم. جز آنچه را که به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم. اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم» (یونس/ 15).
زمانی که یادآوریم، اصل استفسار و پرسشگری، برای دستیابی و رسیدن به راستی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادعای پیامبری بوده اســت، اهمیت این گونه برهان و دلیل را در رویارویی با رخدادها و اتفاقها، درمی‌یابیم؛ فضای حادثه، سوره و آیات، به تمامی، در جهت اثبات راستی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و نادرستی شیوه‌های قریشیان اســت و بیان دروغین بودن نگرشها و دیدگاههای اینان و تلاشهایشان در رسیدن به باطل انگاشتن دعوت پیامبری و توجیه و سودهی مواضع شرک آلودشان و بیان آگاهی و اشراف اینان بر حقیقت ارزشهایی که بدان باور دارند و پایه بر آن می‌نهند.
ج) اگر پاسخ، در همان زمانی داده می‌شد که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای قریشیان تعیین فرموده بود، این رخداد مانند هر رخداد دیگری می‌شد که در روابط روزانه‌ی مردم قریش اتفاق می‌افتد.
لیک هنگامی که قریشیان آهنگ توجه به این گونه پرسشها را کردند؛ و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تعیین زمان پاسخ فرمود و آن گاه تأخیر بود و به پس افکندن پاسخ - چنان که روایت می‌گوید که حتّی مکیان، به شایعه پراکنی پرداختند - در چنین هنگامی اســت که جانها، جانهایی گشته‌اند چشم به راه و کنجکاو و مشتاق، در حالی که گفته‌ها و شایعه‌ها در میان مردم، فراوان شده اســت.
این شیوه از شیوه‌های تبلیغ، تأثیر و کارایی دارد و اذهان عمومی را به موضوع تبلیغ مشغول می‌سازد، و آن گاه که پاسخ به هنگام نیاز شدید به آن از راه می‌رسد، در آدمی تأثیرگذارتر و کاراتر اســت.
شاید این مطلب، همان مفهومی باشد که در آیه، به دنبال موضوع مشیت و خواست خداوندی بیان می‌شود؛ «... و بگو: «امید که پروردگارم مرا به راهی که نزدیکتر از این به صواب اســت، هدایت کند (کهف/ 24)».
بنابراین، نتایج و دستاوردهای مترتب بر این تأخیر در پاسخ، درست‌تر و به صواب، نزدیک‌تر اســت.
چه بسا همانند این مورد، رخداد «اِفک» باشد در آیات پس از آن [در سوره‌ی نور، آیه11]: «آن [تهمت] را شری برای خود تصور مکنید، بلکه برای شما در آن مصلحتی [بوده] اســت.» و آن مصلحتی که بر این رخداد، مترتب اســت، ابعاد تربیتی و بیان فضل و برتری خاندان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و همسران پاک ایشان اســت و بیان فضل خاندان ابوبکر (6) و آنچه از معادن ارزشمند یاران پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کشف می‌گردد.
برای بیان این مورد و نیز ارائه‌ی نکته‌های سودمند، به رخدادهای مشابهی می‌پردازیم که قرآن کریم یادآور شده اســت و در آنهاست تاخیر در پاسخ و به جا نیاوردن خواست پیامبر (علیه السلام) همانند آنچه براى یوسف (علیه السلام) رخ داد.
در داستان یوسف (علیه السلام) وی از آن شخص آزاد شده - یکی از دو دوست زندانش - درخواست که «مرا نزد آقای خود به یاد آور!» (یوسف/42)، چه این که مشتاق به در شدن از زندان بود، لیک هنوز روزهای نخست بود-یا بگو ماههای آغازین - از زندان شدنش، اینک باید اوضاع دربار پادشاه و ملازمان او را در این زمان، به تصویر کشیم:
1. شهر و درباریان، شایعه‌ها و سخنان پراکنده‌ای را درباره‌ی زن عزیز و جوان او [یوسف] در پیچانیده بودند؛ و آنچه پادشاه را وادار ساخت - با وجود تأکید او بر بی گناهی یوسف - که یوسف را به زندان درافکند، به درستی، قیل و قالها بود؛ با وجود این برگشت دوباره‌ی یوسف به صحنه، آتش را دیگر باره برمی افروخت و دوباره بر شایعه‌ها و ژاژگوییها دامن می‌زد.
2. زن عزیز که رسوای عشق یوسف بود، اگر چه به هنگام خودداری یوسف و تن در ندادن او به اشتیاق و هوس سرکشش، صدمه‌ای روحی خورده بود، لیک، دلبسته‌ی او بود و ممکن نبود که در این زمان کوتاه، این دلبستگی فرونشیند؛ بلکه چه بسا وی در آن هنگام که دلیل و برهان بر زنان همگن شهرش اقامه می‌کرد، چیزی از آن یادمانهای سرشار و فراوان خویش را دیگر باره تکرار کرده باشد؛ و ناگزیر از این اعتراف گرفت و به اعتراف وادارشان نمود که هر زنی، اگر به جای او بود، چنین کاری را می‌کرد و چنین تلاشی را می‌ورزید، او هم مانند دیگر زنان اســت که در این گونه روابط، در منطق زنان، معذور و بخشوده اســت. از این اســت که به در ساختن دوباره‌ی یوسف از زندان و در خلال این زمان کوتاه، زن عزیز را وامی‌داشت که در انتقام خویش، برای کرامت و بزرگواری‌اش، به هوش باشد و دیگر باره تلاشی کند و بر سر راه یوسف (علیه السلام) به دشواریهای نوی درافکند؛ یوسفی که پروردگارش با کمال میل وعده‌ای مهمتر از آن به او داده اســت، تا باب پیامبران باشد و ارج و ارز آن را بیاید که پدران نسلی را به گیتی پای نهد که از ایشان خواهند بود؛ اسباط بنی اسراییل.
3. اگر یوسف (علیه السلام) در این مرحله از زندان به در می‌شد، کسی او را احساس نمی‌کرد چه در آن شرایط نیازی به او نبود؛ بلکه او یکی از ملازمان می‌گشت که -چه بسیار هم بودند!-. سرزمین مصر در آن هنگام، در گشادگی و فراخی زندگی و در ناز و نعمت بود، لیک هنگامی که نشانه‌های بحرانهای سیاسی یا اقتصادی یا نظامی رخ می‌نماید، سرپرستان و کارآزمودگان این زمینه‌ها، دلهاشان به یکدیگر استوار می‌گردد و می‌توان بود که توده‌های مردم در راه پاسداشت زندگی خود و جای گرفتن در جایگاه برین و والای خویش، جان خویش ببخشند، زیرا اینان [سرپرستان و کارگزاران] را با این نگاه می‌نگرند که اینان رهانندگان آنها در این زمینه و مرحله هستند؛ در شب تار، ماه پُر، ناپدید می‌گردد و اینگونه اســت که خداوند پاک و والا شرایط را برای یوسف آماده می‌سازد. در چشم انداز آینده، نشانه‌های گرسنگی‌ای مرگ آور بود - هر چند پس از 7 سال پربار-چه هفت گاو لاغرى که هفت گاو فربه را می‌خورند [گزارنده‌ی] هنگامه‌ای وخیم خواهند بود؛ هر چند اینک آن زمان سر نرسیده اســت و کارکردها و تدابیر، حکیمانه نیست. سرزمین مصر در تنگناها و بحرانها گرفتار خواهد آمد و مردمان را به انقلاب و ویرانگری برمی آشوبد - و مردم عامه و توده‌ی فرودین اینان را جز شکمشان، راهبر نیست - پس، این گونه اســت که کار بالا می‌گیرد و گزیری از نیرویی توانمند و آماده نیست.
بدین سان، نقش یوسف (علیه السلام) برای قبولاندن دو شرطش انجام می‌گیرد، بی آن که به بزرگواری پادشاه معترف باشد به دلیل رها نمودنش از زندان - این از آن بود که یوسف نیز خود را چونان عددی بی معنا بر اعداد ملازمان و رهیان نیفزاید. پادشاه، در گشایش کار یوسف مصر اســت:

شرط نخست:

ارج و اعتبار یوسف به او برگردانده شود و بی گناهی وی از سوی تمامی مردمان هویدا و روشنتر از خورشید شود؛ و باید که آن زن لاف زن مدعی، نخستین اعتراف کنندگان باشد و حقیقت را به گونه‌ی کامل یاد آورد؛ همسر عزیز گفت: «اکنون حقیقت آشکار شد. من [بودم که] از او کام خواستم، و بی شک او از راستگویان اســت» (یوسف/51).

شرط دوم:

پادشاه و سران دربار، کسانی را که برانگیزاننده‌ی این ژاژ خواییها و
دروغها درباره‌ی یوسف بودند، نکوهش نمایند و سرزنش رو دارند؛ [پادشاه] گفت: "وقتی از یوسف کم می‌خواستید، چه منظور داشتید؟» زنان گفتند: «منزّه اســت خدا، ما گناهی بر او نمی‌دانیم"» (یوسف /51).
پس از آن که اعتماد پادشاه به یوسف (علیه السلام) فزون گشت و وی ارزش و دانایی و کارآزمودگی وی را فهمید و دریافت که او گنجی اســت که نه در اندازه‌ی ارزش مال و ثروت اســت و نه سپاهی از رَدان و بزرگان او را همتایند، جایگاهش نزد وی بلند گشت. این اعتماد و این جایگاه، مقدمه و زمینه‌ای گشت برای پدید آوردن پذیرش و گرایشی در پادشاه تا از پیروان دعوت یوسف (علیه السلام) گردد - و چگونه این نباشد- که او کانون راز و رای پادشاه اســت و ملازم ویژه‌ی اوست که بر او تکیه می‌کند؛ تو گویی که پادشاه پیامبری اســت فرستاده شده که یوسف (علیه السلام) رهنمودهای پروردگاری را به وی می‌آموزند. در شریعتهای پیشین، از اموری که مرسوم بوده اســت، آن بوده که پیامبری در میان امتی یافت می‌شده و پادشاهی پیرو آن پیامبر و شریعت وی پیدا می‌گشته اســت، به گونه‌ای که به دست آن پیامبر بوده اســت قدرت اجرایی؛ آن سان که در داستان طالوت آمده اســت! بی گمان، پیامبری و حکمفرمایی در دست یک کس، برای امر رسالت و پیامبری، کاراتر، و برای قدرت حکومت، تواناتر و برای دادگستری، فراخوان‌تر اســت. پس از آن که یوسف (علیه السلام) این جایگاه را نزد پادشاه و سران حکومت و در قالب توده‌ی مردم فراهم آورد چنان که در تعبیر پادشاه از او آمده: «تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستی» (یوسف /54)، نقش سوم یوسف، برای قبولاندن و گفتن شرط سوم و پایانی‌اش، انجام می‌یابد. «[یوسف] گفت: "مرا بر خزانه‌های این سرزمین بگمار، که من نگهبانی دانا هستم"» (یوسف/ 55).
بنابراین، آیا تأخیر در آزادسازی یوسف بهتر نیست و آیا این گونه نیست که گزینش و انتخاب خداوند پاک و والا بهترین اســت و در آن اســت رستگاری و کامگاری؟
«و بدین گونه یوسف را در سرزمین [مصر] قدرت دادیم (7)، که در آن، هر جا که می‌خواست، سکونت می‌کرد. هر که را بخواهیم به رحمت خود می‌رسانیم و اجر نیکوکاران را تباه نمی‌سازیم. و البته اجر آخرت، برای کسانی که ایمان آورده و پرهیزگاری می‌نمودند، بهتر اســت» (یوسف/56-57).
4. از این نکته دیده بر هم نبندیم که در این تأخیر - به ویژه در داستان یوسف (علیه السلام) - گونه‌ای از انواع تربیت الهی وجود دارد و بیانی اســت از سنّت دعوتهای الهی، چه زندان اســت و رنج و شکنجهای آن، و بی اعتمادی به اسباب مادی و تقویت ارتباط و استحکام پیوند با خداوند پاک و والا و توکل بر او...
داستان یوسف، مکتبی اســت برای آنان که به سوی خداوند پاک و والا، دعوتگرند. این حکمت، از حکمتهای سه گانه‌ی نخست، کم ارزش‌تر نیست.

پندها و عبرتها

پیش از آن که داستان یاران غار را به پایان ببریم، بخشی از پندها و عبرتهایی را که در عبارتهای پیشین، مناسبتی برای یادکرد آن پیش نیامد، یاد می‌آوریم:
1. جوانان، در پاسخ به فراخوان حق، شتابان‌ترند و در جانفشانی در راه او، گام استوارتر و مصمم‌تر.
2. صداقت جوانان در توجه و روی آوردن به خداوند پاک و والا و پناه به سایه سار او و نیک گمانی به حضرتش، با مهر و رحمت گسترده و بی کران پروردگار پاک و والا مواجه می‌گردد که بندگان پاکباز و اخلاص پیشه‌اش را دربرگیرنده اســت.
الف) خداوند در قلبهای اینان آرامش نهاده و به آرامشی روحانی استوارشان داشته اســت و بدین سان گشاده‌دلی و شکیبایی و آرامش و امنیت را پیش از آن که در محیط برون یافته آید، در قلبهای اینان پدید آورده اســت.
ب) خداوند برای جوانان، اسباب حفاظت و دفاعی را فراهم آورده اســت که توانها و قدرتهای بشری در برابر آن ناتوانند؛ از برای اینان خورشید را به کار گماشته و مسخرشان ساخته اســت و تن‌های اینان را از آثار دیگرگونیهای روز و شب و تغییر آب و هوا برکنار داشته و آن را از بیماریها و پوسیدگی محافظت کرده اســت، همان گونه که از ریشخندها و نابخردیهای هرزه‌خویان و تفتیشهای کنجکاوان پاس داشته اســت و بر ایشان بیم و هراس را در افکنده: «و می‌پنداری که ایشان بیدارند، در حالی که خفته‌اند و آنها را به پهلوی راست و چپ می‌گردانیم و سگشان بر آستانه‌ی [غار] دو دست خود را دراز کرده [بود]. اگر بر حال آنان اطلاع می‌یافتی، گریزان از آنها برمی‌تافتی و از [مشاهده‌ی] آنها آکنده از بیم می‌شدی» (کهف/18).
3. توجه الهی با وضعیت جوانان همراهی کرده و خواست ایزد سرمدی اسباب و ساز و کارها را برای نمایاندن حکمت بلند دستیابی به اینان فراهم آورده اســت. بر این پایه، اگر اینان به هنگام خارج شدن از شهر مقداری پول همراه نمی‌داشتند، در اندیشه‌ی درآمدن به شهر برای خرید خوراک نمی‌افتادند و برای نشان اینان جستن، راهی نبود. اگر احساس گرسنگی ناگهانی و سخت اینان نبود، همانا در فرستادن کسی برای فراهم آوردن چیزی که گرسنگی ایشان را رفع کند شتاب نمی‌کردند، این در حالی اســت که اینان در مدت درازی که در غار مانده بودند، نشانی از گرسنگی در جسمهایشان نبود. همه‌ی اینها، تدبیرهای پیشین و پسین خداوندی اســت برای جاودانگی یادمان این رویداد؛ و برهانی اســت آشکار برای آن کس که بیندیشد و پند گیرد.
4. پایبندی به ارزشهای درست و راستین، خوی و منش دل انگیز و یاد و یادمان نیکی را در گیتی به ارث می‌نهد و پاداش و جاودانگی در بهشتهای خرم را به روز واپسین به ارمغان می‌آورد. لیک یاران ارزشهای نادرست و بی پایه، همراه با باورهای دروغینشان از میان می‌روند و یاد و خاطره‌ی اینان در گیتی فراموش می‌شود و اگر چیزی از آن می‌ماند، زشتی و سرزنش و بیزاری اســت و در جهان پسین، کیفری سخت.
به راستی ارزشهای دروغین و نادرست در نگاه طاغوت و فرایندگانی تجسم می‌یابد که لاف خدایی زده و مردمان را به پرستش خویش فرا خوانده‌اند. این ارزشها، در نگاه پیروان چنین فریفتاری شکل می‌گیرد که برای خداوند شریک گرفته و همراه او خدایان دیگری اختیار کرده‌اند.
ارزشهای درست و راستین در دیدگاه جوانانی تجسم می‌یابد که به پروردگار آسمانها و زمین باور داشته و فشار حکومت و محیط و جامعه را پس زده‌اند و به سایه‌سار خداوند پاک و والا و حمایت و پاسداری او، پناه جسته‌اند؛ پس خداوند آنان را از آشوب و بلوا پاس داشته و یاد و نامشان را جاوید ساخته و پاداش اینان را فراوان کرده اســت.
در قرآن کریم، به طور مشخص، یادی از سگ نرفته اســت، مگر سگ یاران غار و آن هم به دلیل همراهی کردن این بزرگواران.
چه زیبا گفته اســت [سعدی] شیرازی در گلستان، درباره‌ی همنشینی با ارجمندان و گرانمایگان که چگونه ارج و ارز و یاد و نام را بلند می‌دارد. برخی از معاصران پس از برگردان گفته‌ی سعدی به تازی، شعری با چنین مضمونی برساخته‌اند:
سعدی روزی به گرمابه در آمده، پس گروهی از مردمان را یافته که سر و تن خود را به گِل بیلون [سرشوی] می‌مالند؛ گل بیلون گونه‌ای گل کوزه گری و سفالین اســت که در گلاب خیسانده می‌شود و چونان پاک کننده‌ای همانند صابون و اُشنان (8) به شمار می‌آید.
سعدی با زبان حال، بیلون را رویاروی سخن می‌نهد و می‌گوید:

گلی خوشبوی در حمام، روزی *** رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که: مُشکی یا عبیری؟ *** که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا: من گلی ناچیز بودم *** ولیکن مدتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد *** وگرنه من همان خاکم که هستم (9)

با بزرگان پیوند دوستی بستم و به دانش فزون گشتم؛
این گونه اســت که آن کس با دانشمندان نشیند، بزرگ گردد. (10)

پی‌نوشت‌ها:

1- نک: ابوالحسن ندوی، تأملات فی سورة الکهف، ص‌52، با تصرف و تلخیص.
2- از حدیثی که ترمذی بازگفته اســت. نک: الجامع الصحیح (سنن ترمذی)، ج4، ص 323، کتاب تفسیر؛ وی درباره‌ی این حدیث گفته اســت: حدیثی اســت حسن و غریب.
3- نک: بخاری، الصحیح، ج1، ص10، کتاب ایمان.
4- یادکرد آیه‌ی مطففین: «کتاب مرقوم» تنها اشارتی اســت واژه‌شناختی، بدین سان که رقیم، فعیل به معنای مفعول اســت. (م).
5- لیک سرزمین، همان سرزمین اینان بود، در حالی که مردان قبیله، جز آن مردان بودند. [نک: ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج3، می‌82 (م)].
6- [خواست از «افک» تهمتی نارواست که دامان عایشه را - بر پایه‌ی روایات اهل سنت - گرفت و بر پایه‌ی روایات شیعه، دامان ماریه‌ی قبطیه را - به هر روی دو دسته روایات، به تمامی پذیرفتنی نیست و بایسته‌ی بررسی و نقد حدیث پژوهان و مفسّران. نک: محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج15، ص 101 (نقد روایات عامه)، و ص 105 (نقد روایات شیعه) (م)].
7- [قدرت دادیم، برگردان مَکَّنّا در متن تازی اســت]، واژه‌ی تمکین در قرآن کریم، تنها برای چیزهایی می‌آید که اسباب مادی، بازدارنده‌ای در راه رسیدن به آنها درنمی‌افکند، بلکه رسیدن به آنها، و تمکین یافتن با اسباب و تدابیر خدایی غیرمعمولی اســت.
8-اُشنان، گیاهی اســت شور که در زمین شور روید و بدان جامه شویند. در شستشوی دست نیز به کار می‌آید. از آن قلیا گیرند. گیاه تازه و نرم آن، به دلیل شباهت به پیخال گنجشکان، کِرمَک نامیده شده اســت. به تازی‌اش غاسول خوانند و به رومی [لاتین] اذرقوس. (آنندراج، زیر واژه؛ ابوریحان بیرونی، الصیدنة فی الطب، چاپ عباس زریاب، ص 57) م.
9- سعدی، گلستان، دیباچه، ص 5، چاپ کمال اجتماعی جندقی.م.
10- اَلِفتُ اکابراً و ازددتُ علماً *** کذا مَن عاشَرَ العلماءَ یُکرَم
این بیت، از سوی مترجمان تازی، افزوده شده اســت. م.

منبع مقاله :
مسلم، مصطفی؛ (1390)، پژوهشی در تفسیر موضوعی، ‌ترجمه‌ی هادی بزدی ثانی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

خبرگزاری فارس آثار تربیتی اعتقاد به معادایمان به آخرت سبب بیداری، آگاهی، تقوا، تهذیب نفس و ترس از گناه و ظلم می‌شود و در مقابل مهارت تحملِ مرگ عزیزان در قرآنخبرگزاری فارس این نوشتار با رویکرد توصیفى ـ تحلیلى در پى ارائه مهارت‏هاى قرآنى در آیات قرآن که درباره امام زمانعج است، کدام هاست؟ …آیات بسیاری درباره امام زمان عج در قرآن وجود دارد و بعضی تا ۲۵۰ آیه از آیات قرآن را معیشت و آرامش خاطر آکا گاهی ما در خانواد ه های خود این اشتباه را می کنیم، فکر می کنیم اگر امکانات و رفاه مناسب تصویری از عذاب های جهنم از زبان قرآن کریم قفسهزمانی که هنگام جان کندن افراد معاند فرا می رسد ، فرشته مرگ در زشت ترین و هراسناک ترین چرا مرتد باید اعدام شود در حالیکه در دین اجبار نیست؟ …چرا مرتد باید اعدام شود در حالیکه در دین اجبار نیست؟ القرآن الکریم ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی … روزی طلبان را در کسب روزی یکسان گردانید ۱ فراموش و به یاد آوری حقی٢ آسودگى سیره علویبوستان نهج البلاغه قراندر این که، سرآغاز نزول قرآن، کدام سوره و آیه و در چه زمانی بوده است با توجه به پیوند یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب اهل سنت اینجا را … حدیث از فضایل حضرت زهراء س در منابع أهل تسنّن قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله


ادامه مطلب ...

معرفی tafsirquranbot؛ رباتی جامع برای تفسیر قرآن کریم

[ad_1]
مفیدستان:
معرفی tafsirquranbot؛ رباتی جامع برای تفسیر قرآن کریم

خبرگزاری آریا - در دنیایی به سر می بریم که دیوایس های هوشمند به دستگاه هایی همه کاره تبدیل شده اند. می توانید کتاب های الکترونیکی خود را به تلفن همراه تان منتقل کنید و در مواقع بیکاری به خواندن مشغول شوید. حتی قرآن کریم نیز راه خود را به این دیوایس های قابل حمل باز کرده و هر روزه شاهد توسعه ی اپلیکیشن های گوناگون در این زمینه هستیم.
با پیشرفت تکنولوژی و ظهور شبکه های اجتماعی خلاق و نوآوری چون تلگرام، ربات ها نیز هر روز شکل و رنگ تازه ای به خود می گیرند. امروز و در یکی دیگر از سری معرفی ربات های تلگرام قصد داریم ربات TafsirQuranBot@ را برایتان معرفی کنیم؛ TafsirQuranBot رباتی است که می توانید از طریق آن ضمن یادگیری روخوانی قرآن، تفسیر سوره های مختلف آن را نیز دریافت نمایید.
برای دسترسی به این ربات کافی است از آیدی TafsirQuranBot@ استفاده کرده و یا روی این لینک کلیک کنید.
با باز شدن صفحه ی ربات روی start/ کلیک کنید. با انجام این کار ربات اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما می گذارد. پس از آن باید از طریق منویی که برای ربات طراحی شده است یک گزینه را به دلخواه انتخاب کنید. اولین گزینه ی ربات مربوط به بخش «آموزش رو خوانی قرآن کریم» می شود.
ربات تفسیر قرآن با ارسال صوت های آموزشی در 12 جلسه ی متفاوت و متنوع مورد مناسبی برای آموزش روخوانی صحیح قرآن کریم به شمار می رود. همچنین برای خواندن تفسیر بخش های مختلف این کتاب آسمانی می توانید روی گزینه ی «تفسیر قرآن کریم» ضربه زده و سوره ی مورد نظر خود را انتخاب نمایید.

امکانات TafsirQuranBot به همین جا ختم نمی شود. این ربات احادیث کاملی را از کتاب های صحیح بخاری و صحیح مسلم در اختیار شما می گذارد. علاوه بر آن به وسیله ی بخش «کتابخانه اسلامی» می توانید به مجموعه ای از داستان ها و نوشته ها در رابطه با آداب و رسوم اسلامی، اخلاق اسلامی، فقه و اصول، حدیث و سنت و… دسترسی داشته باشید.
ربات مذکور شامل ترجمه ی صوتی قرآن کریم به همراه ترتیل آن با قرائت قاری های مشهور جهان اسلام نیز می شود. همچنین وجود ویژگی هایی چون عکس نوشته ها، ارائه ی مقالات اسلامی، آشنایی با علم حدیث، عقیده و احکام و آموزش فقه و احکام شرعی سبب شده تا ربات تفسیر قرآن کریم به یکی از جامع ترین ربات ها در این زمینه بدل شود.
در آخر باید بگوییم که اگر به صورت مداوم در راه هستید و در عین حال دلتان می خواهد قرآن کریم و مباحث مربوط به آن را مطالعه کنید TafsirQuranBot یکی از بهترین و جامع ترین مواردی به شمار می رود که می شناسیم. به راحتی و با چند کلیک ساده قادر هستید به مباحث متنوع و گوناگون دسترسی داشته باشید.
همانطور که پیش تر نیز گفتیم، قصد داریم به صورت هفتگی ربات های مختلف تلگرام را به شما معرفی کنیم. پس این بهترین فرصت برای شماست تا اگر ربات جالب و جذابی می شناسید آن را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

معرفی ؛ رباتی جامع برای تفسیر قرآن کریم معرفی ؛ رباتی جامع برای تفسیر قرآن کریم


ادامه مطلب ...

زهد و سلوک مقبول قرآن

[ad_1]
مفیدستان:

قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟

زهد و سلوک

زهد و سلوک  مورد قبول قرآن چگونه است؟

خیلی اوقات در زندگی تعریف های اشتباهی از موضوعات و مسائل دینی داریم
که عمل کردن طبق این تعریف ها و شناخت های غلط، نه تنها ما را به مسیر درست و هدف صحیح نمی‌رساند
بلکه دیگران را از دین و فهم دین دور کرده و حتی زده می‌کند.یکی از این موضوعات، زهد است.

زهد و سلوک مورد قبول قرآن چگونه است؟

انسان بودن و راه و رسم آدمیت، از جمله اهداف و مسیری است
که تمام رسولان الهی از آدم تا خاتم هر کدام با کتب الهی و معجزات خود سعی بر هدایت آدمیان به ویژه اشرف مخلوقات انسان داشتند
که هر کدام به شیوه و رسم زمانه خود پیش رفته و خداوند را به زبان همان دوره زیستی و تاریخی بیان کرده‌است.

طریق زهد و پارسایی از جمله کارهایی است که مسیر رسیدن به خداوند را برای بندگان هموار می‌‌کند.
در نگاه گروهی از مردم، طی کردن زهد سلوک ، این گونه است
که باید تمام محبوب ها را از خانه ی دل بیرون ریخته شود و خدا تنها در دل آدمی باقی بماند.
در این تعریف زاهد می‌گوید: محبت به خانه، مرکب، مال، زن و فرزندان کنار گذاشته شود.
اما باید بدانید این زهد و سلوک قرآنی نیست و در این گزارش تعریفی صحیح از قرآن کریم معرفی می‌شود.

زهد در لغت، به معنی بی اعتنایی، و زاهد کسی است که در عین کار و تلاش، به دنیا بی اعتنا باشد،
در اصطلاح زهد، ضد رغبت و میل به دنیا است؛ یعنی روی گردانی از خوشی‌های دنیا و اموال و منصب‌ها و چیزهای دیگری که با مرگ زائل می ‌شود.

* معیارهای تشخیص صحیح زهد

«لِکیلا تَأسَوا عَلی مَا فَاتَکُمْ ولا تَفرَحوا بِما ءاتکُم»؛ (این را بدانید) تا هرگز به آنچه از دست شما می‌رود
اندوهگین نشده و به آنچه به شما داده شده است، دلشاد (شادمان) نگردید.»(حدید 23)
معنی زهد و پارسایی در این آیه به وضوح بیان شده است و آن اینکه انسان به آمد
و رفت نعمتهای دنیا دل خوش نکند، این دو جمله کوتاه در حقیقت یکی از مسائل پیچیدۀ آفرینش را حل می ‌کند،
چرا که انسان همیشه در جهان هستی با مشکلات و گرفتاری‌ها و حوادث ناگواری روبرو است

و غالباً از خود سؤال می‌کند، با اینکه خداوند، مهربان و کریم است، این حوادث دردناک برای چیست؟

قرآن می‌گوید: هدف این بوده که شما دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان نباشید.((1))
امیرمؤمنان (ع) نیز در ذیل همین آیه می ‌فرماید: «زهد بین دو کلمه از قرآن است که خدای سبحان فرمود:
“تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید”
کسی که بر گذشته افسوس نخورد، و به آینده شادمان نباشد، همۀ جوانب زهد را رعایت کرده است » ((2))

* دل کندن از نعمت های ناپایدار

«وَلا تَمُدَّنَ عَیْنَیْکَ إلی ما مَتَّعنا بِهِ أزواجاً مِنهُم زَهرَةَ الحَیوة الدنیا… » (طه، آیه 131)
«و هرگز چشم خود را به نعمتهای مادی که به گروه هایی از آنها داده‌ایم میفکن،
که اینها شکوفه ‌های زندگی دنیاست و برای آن است که آنها را با آن بیازمائیم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است »

* مغرور نشدن و قانع بودن

إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: ما آنچه را روی زمین است
زینت آن قرار دادیم ، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می کنند! (کهف، آیه 7)
رسول اکرم (ص) می‌فرماید: ‌ای پسر مسعود! «لیبلوکم ایکم احسن عملاً»، یعنی کدام‌یک از شما در دنیا زاهدتر هستید؟
((3)) این بیان به‌ صراحت «حسن عمل» را به معنای زهد دانسته است. به ‌هر حال این هشداری است
به همه انسان ‌ها و همه مسلمان‌ ها که در این میدانِ آزمایش الهی، فریب زرق و برق ‌ها را نخورند
و به‌ جای اینکه به این مظاهر فریبنده دلبستگی پیدا کنند، به حسن عمل بیندیشند. ((4))

 

زهد و سلوک

 

* مادیات ماندنی نیستند

وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیءٍ فَمَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَز‌ِینَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ.
این آیه، همانند آیات مشابه دیگر، در مقام بیان ماهیت و حقیقت اشیا و اموری است
که در اختیار آدمی قرار داده شده و جایگاه آنها را در زندگی دنیا معرفی نموده است. (قصص، آیه 60)

اما توجه داشته باشیم که که این بیانات و صحبت ها توجیه‌ گر بدبینی
به نظام آفرینش و کوچک شمردن امور دنیوی و تحقیر منسوبان به آن نمی باشد،
بلکه به تعبیر مرحوم مطهری، «همه اینها انتقاد از دلخوشی و رضایت و قناعت به علایق دنیوی است.» ((5))

تضاد و تقابل دنیا و آخرت، بی ‌مقداری اشیا و امور دنیوی و نکوهش مظاهر حیات دنیا را باید در کنار مذمت تارکان دنیا
(به‌بهانه وصول به‌معنویت و آخرت) ملاحظه نمود تا آنچه در ابتدا معضل می ‌نماید، درست فهمیده شود و این تعارض ظاهری مرتفع گردد.

* زهد و سلوک قرآنی

آدم شدن در نگاه گروهی که می گویند راه زهد را پیشه گرفته اند
این گونه است که باید تمام محبوب ها از خانه ی دل بیرون ریخته شوند و خدا تنها در دل آدمی باقی بماند.
در این تعریف زاهد می گوید: محبت خانه و مرکب و مال و زن و فرزند را کنار بگذار. اما بدانید این زهد و سلوک قرآنی نیست.

 

اما در زهد و سلوک قرآنی، داشتن انواع محبوب ها جایز است، چرا که انسان می خواهد زندگی کند،
منتها به این صورت که تمام محبوب های مشروع را در دل خود راه بدهد و محبت خدا را هم در دل جا بدهد،
مشروط بر اینکه، محبت خدا یک سر و گردن از بقیه محبوب ها بلندتر باشد
که اگر یک وقت میان حبّ خدا و حبّ مال و غیر تضادی پیش آمد، آن را به پای حبّ خدا قربان کند.
علامة جعفری در این باب معتقد است: ما می‌توانیم یک اشتباه بزرگ را مرتفع سازیم
که دامنگیر عده‌ای فراوان از مردم گشته، بلکه متأسفانه گاهی عده‌ای از صاحب‌نظران را هم به انحراف فکری می ‌اندازد
که اعراض از دنیا یعنی چه؟ مگر می‌ توان در این دنیا بدون اهتمام در امور حیات طبیعی،
زندگی صحیح و سالم و مستقل را به دست آورد؟ ((6))

کلام آخر

متاع و زینت ‌بودن وسایل مادی نه‌ تنها با ابزار بودن آنها برای تعالی معنوی و سعادت ابدی منافاتی ندارد،
بلکه مطابق با حکمت و مشیت الهی است. علامه جعفری می‌ نویسد:
متاع چیزی است یا چیزکی است که از آن می‌ شود خیلی ساخت؛ همان ‌طور که امیرمؤمنان فرمود:
اگر بخواهید به دنیا به ‌عنوان مطلوب مستقل و هدف نهایی بنگرید، دست شما خالی خواهد شد،
اما اگر به‌ عنوان وسیله به آن بنگرید، این ناچیز به همه‌ چیز مبدل خواهد شد. ((7))

منابع:
((1))-[مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 364 و 365]
((2))-[نهج البلاغه (محمد دشتی)، کلمات قصار 439 – ص 735]
((3))-(طبرسی، 1384: 435)
((4))-(مکارم شیرازی، 1363: 12 / 350)
((5))-(مطهری، 1385: 208)
((6))-(جعفری، 1362: 22 / 150 و 151)
((7))-(جعفری، 1382: 343)

باشگاه خبرنگاران جوان

زهد و سلوک مقبول قرآن


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

نمانویس مذهبی دین و اندیشه زهد و سلوک مقبول قرآنزهد و سلوک مقبول قرآن قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟ زهد و سلوک مورد قبول قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟ فان نیوز فان نیوزقرآنچهزهدوسلوکیراقبولدارد؟به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و در نگاه گروهی از مردم، طی کردن زهد و سیر سلوک، این قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و در نگاه گروهی از مردم، طی کردن زهد و سیر سلوک زهد و سلوک مقبول قرآن زهدوسلوکزهد و سلوک زهد و سلوک مورد قبول قرآن چگونه است؟ خیلی اوقات در زندگی تعریف های اشتباهی زهد و سلوکی که قرآن آن را قبول دارد پایگاه اطلاع …اما بدانید این زهد و سلوک قرآنی نیست زهد و سلوکی که قرآن آن را قبول راسخون یار همیشه همراه قرآن چه زهد و سلوکی را قبول …قرآن چه زهد و سلوکی را اما در زهد و سلوک قرآنی، داشتن انواع محبوب ها جایز است، چرا قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی اما در زهد و سلوک قرآنی، داشتن زهد و سلوکی که قرآن آن را قبول دارداما بدانید این زهد و سلوک قرآنی نیست زهد و سلوکی که قرآن آن را قبول قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟ باشگاه خبرنگاران …قرآن چه زهد و سلوکی در نگاه گروهی از مردم، طی کردن زهد و سیر سلوک، این گونه است که زهد و سلوکی که قرآن آن را قبول داردزهد و سلوکی که قرآن آن را قبول دارد اندازه فونت زهد و سلوک انواع ذکر و بهترین آن ها علی ـ علیه السلام ـ می‌فرماید «ذِکْرُ اللهِ سَجِیَّةُ کُلِّ مُحْسِنٍ وَ شیمَةُ کُلِّ مشاوره چکیده کتاب نظریه های تعلیم و تربیت از دکتر جمیله علم بسمه تعالی صفحات تا هدف این کتاب ارائه پاسخی کامل تر و شفاف تر به پرسش های زیر است عشق و رندی در سخن حافظ عشق خطیر و خطرناک است راه عشق غریب، بی کران و بی نهایت است در عشق باید افتادگی تسلیم داشت عرفان و رهبانیت در مسیحیت عرفان و رهبانیت در مسیحیت عباس رسول‌زاده چکیده عرفان برای درک حقایق ادیان در برابر ظواهر زندگی نامه بزرگان وبلاگ مذهبی سایت مذهبی موضوعات مذهبی معانی اشاره در واپسین سال های عمر معاویه، روزگاری که زیاده خواهی های او سایه ای سنگین از فساد و زندگی نامه بزرگان وبلاگ مذهبی سایت مذهبی موضوعات مذهبی معانی اعجاز قرآن اعجاز عددی قرآن ریاضیات در قرآن ریاضی در قرآن زندگی نامه بزرگانزندگی نامه تاریخی فرهنگی قرآنی تقوی و متقین درقرآنویژگی های پیامک های وایبری و ی زندگی معصومین علیهم السلامولایت،امامت،خلفا جلسه آطاهری احادیث علم و دانش تبیان مبلغین قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – علیکَ بالعلم ِفانّ العِلْم خلیلُ المؤمِنِ و الحلمَ شعر و ادب‌ فارسی‌ در دوران‌ حمله‌ مغول‌کتاب تاریخ ایران اسلامی شعر و ادب‌ فارسی‌ در دوران‌ حمله‌ مغول‌ ادبیات‌ فارسی‌ در دوران‌ حمله‌ مغول‌ چهل حدیث گوهربار از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام تبیان چهل حدیث گوهربار از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام چهل حدیث گهربار منتخب قالَ الأمامُ سیر و سلوک عرفانى دستور العمل سیر و سلوک التعلیم و سلوک المستهلک روشهای سیر و سلوک شهادة حسن سیرة و سلوک سیر و سلوک الی الله النقشبندیة فکر و سلوک مراحل سیر و سلوک


ادامه مطلب ...

ماشاءالله و ان شاءالله در فرهنگ قرآن

[ad_1]
مفیدستان:

ماشاءالله و ان شاءالله در فرهنگ قرآن را بخوانید؟

ماشاءالله و ان شاءالله

ماشاءالله و ان شاءالله در فرهنگ قرآن را بخوانید؟

«ماشاءالله» و «ان شاءالله» در فرهنگ قرآن را بخوانید.از جمله اصطلاحاتی که روزانه آن را به کار می بریم، اصطلاح ماشاءالله است که به معنای «آنچه خدا خواسته» می باشد.

ماشاءالله و ان شاءالله در فرهنگ قرآن

قرآن کتاب زندگی است. آموزه های آن به گونه ای است
که انسان به آسانی می تواند با بهره گیری از آن به کمال شایسته خویش دست یابد.

بسیاری از اصطلاحات قرآنی در زندگی مردم به همین علت نفوذ پیدا کرده است.
مطالعه و بررسی این اصطلاحات و ارتباط با آن، می تواند
ما را برای تحرک بیشتر در زندگی بر پایه آموزه های قرآنی آماده تر سازد.

اصطلاحات قرآنی در فرهنگ ایرانی

این اصطلاحات در فرهنگ ایرانی اسلامی ما چنان ریشه دوانده است که نمی توان آن را از زندگی روزمره جدا ساخت.
اصطلاحات در طول زمان بسیار ساده و ابتدایی می نماید به گونه ای که گاه گمان می شود
که تنها ذکری ساده و بی اراده بر زبان جاری می شود.
درحالی که تفکر و تدبر در این اصطلاحات ما را با دنیایی از مفاهیم بلند و والا روبه رو می سازد.
بازخوانی اصطلاحات برای آن مهم است که موجب می شود
تا با ابعاد هستی شناختی خاص روبه رو شویم که در پس آنها نهفته و به جهاتی از چشم ها نهان گشته است.
هنگامی که با یکی از این اصطلاحات با این زاویه دید برخورد می کنیم
ناخودآگاه خود را با فرهنگ و پشتوانه بزرگ و عظیمی روبه رو می بینیم
که شگفت افزایی از خصایص آن است.

از جمله اصطلاحاتی که روزانه آن را به کار می بریم، اصطلاح ماشاءالله است که به معنای «آنچه خدا خواسته» می باشد.

هنگامی که با چیزی شگفت روبه رو می شویم و یا چیزی،
تحسین و شگفتی و تعجب ما را برمی انگیزد ناخودآگاه این اصطلاح را به کار می بریم.

در حقیقت با به کار بردن این اصطلاح، این معنا را القا می کنیم
که این چیز نعمت و برکتی است که خداوند عنایت کرده و فضلی است
که به بنده ای مبذول داشته و بر وی منت نهاده است. بنابراین با دیدن چیزی که ما را به شگفتی واداشته
به این معنا منتقل می شویم که این همه از سر فضل و منت الهی است
و چیزی بیرون از قدرت و خواسته و اراده و مشیت الهی انجام نشده است.

 

ماشاءالله و ان شاءالله

ماشاءالله و ان شاءالله در قرآن

 

اگر خدا بخواهد

هنگامی که بخواهیم در آینده نزدیک و یا دورکاری را انجام دهیم می گوییم:
ان شاءالله که به معنای «اگر خدا بخواهد» است.
اینجا با اینکه برای خود برنامه ریزی داشته و تصمیم و عزم را جزم کرده ایم تا آن را انجام دهیم
با این همه بر این باوریم که چیزی بیرون از حکومت و قدرت و مدیریت و تدبیر الهی انجام نمی شود و این گونه نیست
که هر کاری را اگر بخواهیم انجام دهیم تنها ما به عنوان فاعل مطرح هستیم
بلکه بر این باوریم که خداوند، جهان و همه امور آن را مدیریت می کند
و بی اراده و مشیت وی امکان ندارد که کاری را بتوانیم انجام دهیم.
این مفهوم را ما به شکل گفتن ان شاءالله بیان می کنیم
و می گوئیم اگر خدا خواست این کار را به قطع انجام می دهیم.

این گونه است که وقتی می خواهیم به سفری برویم و حتی بلیط خریداری کرده و یا ماشین را آماده کرده
و می خواهیم حرکت کنیم در پاسخ شخص پرسشگر می گوییم ان شاءالله به سفر می رویم.
یعنی اگر اراده الهی به این تعلق گرفته باشد، می خواهیم این فعل را تحقق بدهیم.
این به معنای آن خواهد بود که ما همواره اراده خویش را در طول اراده الهی می یابیم

و براساس این جهان بینی حرکت می کنیم و کارهای خود را سامان می دهیم.

قرآن در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف از پیامبر می خواهد که هرگاه خواستی کاری را انجام دهی بگو:
ان شاءالله این کار را انجام می دهم؛ لا تقولن لشی انی فاعل ذلک غدا الا ان یشاءالله؛
هرگاه خواستی کاری را در فردایی انجام دهی نگو
که این کار را انجام می دهم مگر آنکه بگویی اگر خدا خواست.

محمدرضا ربانی

آفتابیر

ماشاءالله و ان شاءالله در فرهنگ قرآن


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیداربیانات در حرم مطهر رضوی در اولین روز سال ۱۳۹۳ بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و المصباح طالع بینی و به نوعی پیش گویی از آینده به چه معناست و تا چه اندازه می توان به آن اعتماد مجرب ترین سوره قرآن جهت ثروتمند شدن؟سلام من فقط و فقط سوره واقعه می خونم ازجایی که امید ندارم خدا بهم روزی و برکت رسوندهحامد زمانی دانلود آهنگ لبیکبسیار عالی، ممنون… ان شاءالله که اینم شاهکاره مثل بقیه آثارشون… اینبار دیگه احتیاجی امام زمان عج درکنار ایرانیانتشرّف آیت‌الله نمازی …اصغرآقا در نظر داشت که از صف ماشین‌ها جدا شده، پس از پیمودن مسافتی دوباره به کاروان متن مجری ایام محرم و صفر متن مجری ایام محرم و صفر برگرفته از کتاب فتح خون، اثر سید شهیدان اهل قلم؛ شهید مرتضی ملورانی دات کام عبدل علی آلبوم زندگیسلام عبدل علی و دوستانش زحمت کشیدن این البوم رو ایجاد کردن اگه شما این فکر میکنید دارن حامد زمانی آهنگجنگ اقتصادیواقعا جای سپاس از خدای متعال داره این همه زیبایی و شوری که در این آهنگاست سبک خوندن خلاصه تاپیک از چه ذکر هایی حاجت گرفتیدحتما …خلاصهتاپیکازچهذکردعای قدح یکی از ادعیه بسیار معروف است که از آن به عنوان عظیمترین دعا یاد برده شده است و بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار بیانات در حرم مطهر رضوی در اولین روز سال ۱۳۹۳ بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام المصباح طالع بینی و به نوعی پیش گویی از آینده به چه معناست و تا چه اندازه می توان به آن اعتماد کرد؟ مجرب ترین سوره قرآن جهت ثروتمند شدن؟ لطفا بعد از واردشدن در جیمیل و کلیک بر آیکن گوگل گفتگوی قرآنی را در جستجوی گوگل ارتقاء حامد زمانی » دانلود آهنگ لبیک بسیار عالی، ممنون… ان شاءالله که اینم شاهکاره مثل بقیه آثارشون… اینبار دیگه احتیاجی نیست متن مجری ایام محرم و صفر متن مجری ایام محرم و صفر برگرفته از کتاب فتح خون، اثر سید شهیدان اهل قلم؛ شهید مرتضی آوینی امام زمان عج درکنار ایرانیانتشرّف آیت‌الله نمازی خدمت مولا اصغرآقا در نظر داشت که از صف ماشین‌ها جدا شده، پس از پیمودن مسافتی دوباره به کاروان ملحق ملورانی دات کام » عبدل علی آلبوم زندگی سلام عبدل علی و دوستانش زحمت کشیدن این البوم رو ایجاد کردن اگه شما این فکر میکنید دارن ابرو حامد زمانی » آهنگ«جنگ اقتصادی» واقعا جای سپاس از خدای متعال داره این همه زیبایی و شوری که در این آهنگاست سبک خوندن آقای بازیگران ایرانی گفت و گو با محسن تنابنده علاوه بر طنز نویسی و فیلم نامه نویسی در مجموعه‌هایی نظیر «زندگی به شرط خنده»، «چند


ادامه مطلب ...

توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات ۲

[ad_1]
مفیدستان:

گروه فعالیت‌های قرآنی: معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران از ارائه قرآنی آموزه‌های شهروندی همراه با آموزش‌های میدانی در طرح بینات ۲ خبر داد.

بخش قرآن تبیان

طرح بینات

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، امیر قاسمی، معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران اظهار کرد: شهروندان، تنها افرادی از جامعه نیستند که چشم به اقدامات دولت دوخته‌اند تا به حل مشکلات مختلف آنان بپردازد، بلکه اجزایی از یک سیستم هستند که هر کدام کارکرد مشخصی دارند که ایجاد نظم در حوزه‌های مختلف، مستلزم کارکرد صحیح هر یک از این عناصر در کنار سایر مؤلفه‌های مؤثر است.

معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران ادامه داد: انسان در طول تاریخ همواره تحت قوانین و الگوهایی که جامعه‌اش از او انتظار داشته زندگی کرده است، اما ما انسان‌ها به صرف پیروی از الگوهایی خاص تبدیل به شهروندانی خوب نمی‌شویم. برای یک شهروند خوب بودن پیش از هر چیز باید انسان خوبی بود یعنی کسی که پایبند اصول اخلاقی است و در هر شرایطی ارزش‌های انسانی را زیر پا نمی‌گذارد.

قاسمی با اشاره به اینکه والدین باید سه مهارت اصلی به فرزندان خود بیاموزند که این مهارت‌ها شامل احترام به دیگران، مسئولیت‌پذیری خلاقیت و اعتماد به نفس می‌شود، تصریح کرد: یک شهروند مسئول و معتمد ابتدا در محیط خانواده پرورش پیدا می‌کند.

معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران اظهار کرد: اولین وظیفه والدین در قبال تربیت شهروندان آینده آن است که الگوهای خوبی برای فرزندانشان باشند مثلا همواره از خط عابر پیاده عبور کنند و مراقب باشند برای دیگر شهروندان مزاحمت ایجاد نکنند.

وی ادامه داد: شهروندی و جزء یک جمع بودن همواره مسئولیت‌هایی را ایجاد می‌کند و این عضویت هم مسئولیتی برای ما ایجاد می‌کند و هم ما را نسبت به جمع دارای حقی خواهد کرد و به عبارتی شهروندی یعنی مشارکت در سطوح مختلف امور اجتماعی.

معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران با بیان اینکه بیایید با هم اصول همسایه‌داری را تمرین کنیم، افزود: باید همواره امانتدار باشیم، تجسس نکنیم، حسادت نکنیم، به فکر سودجویی نباشیم، فخرفروشی نکنیم، همیشه با متانت رفتار کنیم، رعایت حق همسایه را داشته باشیم. یکی از مسائلی را که می‌توان در راستای نهادینه شدن قرآن‌آموزان در مدارس آموزش داد، این است که به قرآن‌آموزان آموزش دهیم شهروندی یعنی تو، در مدرسه هنگام پائین آمدن از پله‌ها و تعطیلی مدرسه رعایت حال هم کلاسی‌های خود را داشته باشی و ... .

قاسمی اظهار کرد: به طور کلی می‌توان وظایف شهروندان را در چند مورد خلاصه کرد که آشنایی با حق و حقوق خویش در جامعه شهری، سعی و تلاش برای مشارکت در اداره امور شهر، افزایش حس تعلق خاطر به محله و شهر محل سکونت و آشنایی با وظایف و تکالیف شهری از این وظایف است.

معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران افزود: آموزش شهروندی یکی واقعیت اجتماعی است که از طریق آن مجموعه به هم پیوسته‌ای از وظایف، حقوق، تکالیف و مسئولیت‌ها و تعهدات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی به وجود می‌آید و سبب انتقال دانش، مهارت‌ها و ارزش‌ها از نسل‌های بزرگسال به نسل‌های نرسیده و ناپخته برای زندگی اجتماعی می‌شود.

وی ضمن تأکید بر توانمندسازی شهروندان از طریق آموزش‌های شهروندی، گفت: توانایی در برخورد منطقی و سنجیده در جهت حل و فصل رضایت‌بخش معضلات، توانایی در کار کردن با دیگران و پذیرفتن مسئولیت‌های اجتماعی، توانایی درک و تفاهم و تحمل تفاوت‌های فرهنگی، توانایی حل تعارضات خود با دیگران با روش مسالمت‌آمیز و توانایی درک و شناسایی هنجارهای فرهنگی باید در این راستا نهادنیه شود.

معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران در رابطه با اینکه آموزش مشارکت در امور شهری چگونه همراه با آموزه‌های قرآنی نهادینه می‌شود نیز تصریح کرد: گسترده شدن توانایی شهروندان، تقویت حس اعتماد اجتماعی، تقویت حس همکاری میان شهروندان، تقویت حس تعلق اجتماعی شهروندان به شهر و زندگی شهری را می‌توان از سیره عملی ائمه معصومین(علیهم السلام) و آیات الهی قرآن استخراج کرد.  

قاسمی در ادامه بیان کرد: برای بهبود آموزش‌های علمی و کاربردی قرآن‌آموزان طرح مبارک بینات ۲، همراه با آموزش‌های شهروندی و تحقق بخشیدن موضوعات شهروندی این کار انجام می‌شود و قرآن‌آموزان در کنار پرداختن به امر مبارک قرآن کریم، با آموزه های شهروندی آشنا می‌شوند.  

وی با بیان اینکه یکی از سیاست‌های معاونت امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران در راستای نهادینه کردن آموزه‌های شهروندی، ارائه آموزه‌ها با لسان قرآن است، افزود: در این زمینه در یک اقدام جداگانه به بحث آموزش میدانی قرآن‌آموزان نیز خواهیم پرداخت که طی اجرای آن، همراه با هم‌افزایی و سفرهای زیارتی و انجام آموزش‌های میدانی از طریق مربی طرح بینات و نیز یکی از کارشناسان حوزه شهروندی، علاوه بر کسب معنویت آموزش‌های شهروندی را از لسان قرآن به صورت میدانی در بین قرآن‌آموزان نهادینه می‌کنیم.

قاسمی در ادامه تصریح کرد: طی اجرای طرح آموزش میدانی، علاوه بر اجرای طرح بینات در مدارس و ارائه آموزه‌های شهروندی از لسان قرآن برای اینکه هم‌افزایی نیز داشته باشیم و عملکرد را بالا بیاوریم تا در میان قرآن‌آموزان نهادینه شود، با یک برنامه‌ریزی دقیق از هفته آینده با بکارگیری تعداد ۱۰ اتوبوس (برنامه اتوبوس شهروندی) قرآن‌آموزان را علاوه بر اینکه به سفرهای زیارتی خواهیم برد، از طریق میدانی با آموزه‌های شهروندی آشنا خواهیم کرد.

معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه ۱۰ تهران بیان کرد: همچنین، طی دهه فجر انقلاب اسلامی امسال نیز نمایشگاه آثار قرآن‌آموزان طرح بینات ۲ با موضوعات بیست گانه شهروندی در مجتمع شهید غنی‌پور منطقه ۱۰ تهران برگزار خواهد شد.

قاسمی در پایان تصریح کرد: این آثار قرآن‌آموزان در قالب کاردستی با موضوعات حقوق شهروندی، روزنامه دیواری با موضوع فرهنگ آپارتمان نشینی و ... برگزار می‌شود و عموم مردم به ویژه خانواده‌های قرآن‌آموزان می‌توانند از آن بازدید کنند.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات ۲ مشاهده متن کامل توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات ۲ توانمندسازی قرآن آموزان توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات ۲توانمندسازی قرآن قرآن‌آموزان طرح آثار قرآن‌آموزان طرح بینات ۲ با توانمندسازی قرآن‌آموزان طرح بینات گروه …به گزارش دبلیوخبر و به نقل از ایکنا دی ٢٠ توانمندسازی قرآن‌آموزان طرح بینات گروه توانمندسازی قرآن‌آموزان طرح بینات گروه فعالیت‌های قرآنی معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه تهران از ارائه توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات معاون امور …توانمندسازیطرحبیناتتوانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری منطقه تهران برچسب ها طرح بینات طرح بینات طرح بینات توانمندسازی قرآن‌آموزان دانش‌آموزان اهوازی به شهدای آتشنشان آغاز توزیع کارت ورود به جلسه آزمون سراسری قرآن و …توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات توانمندسازی قرآن آموزان طرح بینات گروه فعالیت موضوع شهروندی در قالب طرح بینات ارائه می‌شود …قرآن‌آموزان باید به این در اتاق فکر و پژوهش مربیان طرح بینات طی هر هفته این نهایی شدن اجرای طرح بینات در منطقه تهران …مدیر اجرایی طرح بینات منطقه هایی که در این طرح برای قرآن‌آموزان در نظر اعطای ثواب طرح بینات به روح آتش‌نشانان شهیدفرهنگ و هنراعطای ثواب طرح بینات به روح به همراه جمعی از قرآن‌آموزان تحت پوشش طرح بینات دانلود متن کامل مقالات در رشته های مختلف بصورت رایگان از دانلودمتنکامل دانلود متن کامل مقالات در رشته های مختلف بصورت رایگان از دانشگاه فردوسی مشهد


ادامه مطلب ...

سوره های چهار قل قرآن کریم برای در امان ماندن از چشم زخم

[ad_1]
مفیدستان:

چهار قل به چهار سوره قرآن کریم گفته می شود که با لفظ قل شروع می شود. چهار قل را برای رفع چشم زخم قاب کرده و به دیوار خانه آویزان می کنند.

چهار قل یا چارقل، که به «سُوَر قل» و «ذات القلاقل» نیز مشهورند شامل چهار سوره کوتاه از قرآن مجید است که هر یک از آنها پس از بسم الله الرحمن الرحیم با کلمه «قل» آغاز مى‌شوند. چهار قل عبارتند از: سوره کافرون، سوره اخلاص، سوره فلق و سوره ناس. در حدیثی از پیامبر (ص)، مشهور به‌ حدیث‌ ذات‌القلاقل‌، خواندن‌ چهار قل برای‌ تعویذ و در امان‌ ماندن‌ خود و فرزند و مال‌ از آسیب‌، توصیه‌ شده‌ است‌.

متن سوره های چهار قل

سوره کافرون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ (١) لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ (٢) وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (٣) وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ (۴)وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ (۵) لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ (۶)

سوره اخلاص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (١) اللَّهُ الصَّمَدُ (٢) لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ (٣) وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ (۴)

سورة فلق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (١) مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ (٢) وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ (٣) وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ (۴) وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ (۵)

سورة ناس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (١) مَلِکِ النَّاسِ (٢) إِلَهِ النَّاسِ (٣) مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (۴) الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ (۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (۶)

چهار قل . چهار قل قرآن

خواص چهار قل

در یک‌ حدیث‌ نبوی‌، مشهور به‌ حدیث‌ ذات‌ القلاقل برای‌ تعویذ براى دفع چشم زخم، سحر، آفات و بلا و برطرف کردن دردها و بیماری‌ها و استعاذه تعویذ گفته شده و در امان‌ ماندن‌ خود و فرزند و مال‌ از آسیب‌، خواندن‌ این‌ چهار سوره‌ توصیه‌ گردیده است.

حضرت صادق (ع) فرموند:

هر کسی که هنگام رفتن به بستر خواب رود سوره «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بخواند خداى عزوجل بیزارى (و دورى) از آتش را برایش بنویسد.

از آیةالله بهجت سوال شد کسی که سحر یا همان جادو شده باشد یا دچار چشم زخم شده باشد برای باطل کرد سحر و دفع چشم‌زخم باید چه کاری انجام دهد؟ ایشان در پاسخ فرمودند: قرآن کوچک همیشه همراه خود داشته باشید، معوذتین (سوره‌های مبارکه فلق و ناس) را خوانده و با خود تکرار نمائید. آیه الکرسی را بخوانید و در منزل نصب کنید.

خواص سوره های چهار قل

سوره اخلاص - اولین سوره از چهار قل:

این سوره از توحید پروردگار و یگانگی او سخن می گوید و در چهار آیه کوتاه چنان توصیفی از یگانگی خداوند کرده است که نیازی به اضافه ندارد.

در فضیلت خواندن این سوره آورده اند که رسول اکرم فرمود: هرکه این سوره را تلاوت نماید گویی که یک سوم قرآن را تلاوت نموده است.

نیز در خبر آمده است که رسول خدا بر جنازه «سعد بن معاذ» نماز گزارد. در آن هنگام هفتاد هزار ملک، که جبراییل نیز در میان آنها بود بر جنازه او نماز گزاردند، رسول اکرم از جبراییل از علت حضور ملائک پرسید و او درپاسخ گفت: این میت کسی است که «قل هوالله» را در حال نشستن، ایستادن، سوارشدن و پیاده روی و رفت و آمد قرائت می نمود.

اگر این سوره را 1000 بار برای کسی که بی جهت به زندان افتاده بخوانند، او از زندان نجات پیدا می کند.

امام صادق (ع) فرمودند: کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید پس از نماز واجب خود سوره توحید را بخواند. کسی که این کار را انجام دهد، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا نموده و او و پدر و مادر و خواهران و برادرانش را می آمرزد.

امام صادق (ع) فرمودند: کسی که در یک روز، پنج نماز بخواند و سوره توحید را در آن قرائت نکند، به او می گویند: ای بنده خدا تو از نماز گزاران نیستی.

امام صادق (ع) فرمودند: اگر کسی در روز جمعه سوره توحید را نخواند و بمیرد، بر دین ابی لهب مرده است.

امام صادق (ع) فرمودند: کسی که بیمار یا گرفتار شود و در آن هنگام سوره توحید را نخواند و در آن بیماری یا گرفتاری مرگش فرا رسد، جهنمی است.

امیرالمومنین (ع) نقل می نماید که رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که به هنگام خواب 100 بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان 50 سال او را می بخشد.

امام صادق(ع) فرمودند: کسی که به بستر خواب رود و 11 بار سوره توحید را بخواند، خداوند او را در خانه اش و در خانه های اطرافش حفظ می نماید.

راوی می گوید از امیر المومنین (ع) شنیدم که فرمودند: کسی که پس از نماز صبح 11 بار «قل هو الله احد...» را بخواند، در آن روز گناهی از او سر نمی زند، گر چه شیطان خوار شود (یعنی شیطان هر چه تلاش کند، نتواند انسان را به گناه بکشاند و بدین ترتیب خوار می شود).

راوی می گوید از امام کاظم (ع) شنیدم که فرمودند: کسی که پیش از ملاقات با ظالمی «قل هو الله احد...» را بخواند، خداوند از روبرو، پشت سر، سمت راست، سمت چپ از او دفاع کرده و مانع رسیدن شری از طرف ظالم به او شده و خیر آن ظالم را نصیب او می نماید.

چهار قل . چهار قل قرآن کریم

سوره فلق – دومین سوره از چهار قل:

محتوای این سوره تعلیماتی است که خداوند به رسول اکرم به صورت خاص و به سایر مسلمانان به صورت عام، در زمینه پناه بردن به ذات پاک او از شر همه اشرار می دهد.

پیامبر اکرم در فضیلت تلاوت این سوره فرموده است: آیاتی بر من نازل شده است که همانند آنها نازل نشده و آن دو سوره فلق و ناس است.

همچنین از امام باقر (ع) منقول است که هرکه در نماز «وتر» (نمازی یک رکعتی است که در نافله شب بجا می آورند) سوره های فلق، ناس و اخلاص را بخواند به او گفته می شود: ای بنده خدا! بشارت باد بر تو، که خداوند نماز وتر ترا قبول کرد.

سوره ناس – سومین سوره از چهار قل:

در این سوره خداوند به پیامبرش به عنوان یک سرمشق و پیشوا و رهبر دستور می دهد که از شر همه وسوسه گران به خدا پناه برد. نقل است که در ایام بیماری پیامبر اکرم، جبرائیل نزد سر پیامبر نشست و میکائیل نزد پای او، جبرئیل سوره فلق را تلاوت کرد و پیغمبر را با آن در پناه خدا قرار داد و میکائیل سوره ناس را.

سوره کافرون – چهارمین سوره از چهار قل:

آنچه از این سوره به دست می آید آن است که مسلمین نباید در هیچ شرایطی در اساس دین و اسلام با دشمنان سازش کنند. از پیامبر اکرم نقل شده است که هر که این سوره را تلاوت کند گوئی ربع قرآن را خوانده است.

اگر این سوره را 3 بار بخواند مشمول این برکات می شود: از شرک مبرا شدن، بخشیده شدن گناهان او پدر و مادر و فرزندانش، سعادتمند شدن شهید مردن و شهید بر انگیخته شدن دور ماندن از گزند شیطان، در امان ماندن از وحشت قیامت، حفظ در هنگام در خواب، برآورده شدن حاجات


گردآوری: مجله اینترنتی ستاره


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه از چشم زخم دیگران در امان باشیم؟ آکاچشم زخم در قرآن جلوگیری از چشم زخمچشم زدن جلویگری از چشم زدندرمان چشم زخمچشم زخمرفع فضیلت خواندن سوره های قرآن خیر و سلامفضیلتخواندنسورهپنجاه و ششمین سوره قرآن واقعه نام دارد که مکی و آیه دارداز رسول گرامی اسلام صلی الله اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعیمعجزه آلبوم صوتی تلاوت و ترجمه قرآن کریماین سوره که دویست و هشتاد و شش آیه دارد، در مدینه نازل شده و بزرگ‌ترین سوره‌ی قرآن استدعاها و اذکار الهی دفع بلا و آفت و محفوظ ماندندعا برای محفوظ ماندن از بلاها از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که هر که در صبح دعاها و اذکار الهی محبت و مسخر کردن و آشتی و صلحوبلاگ انواع دعا و ذکر و خواص ایات قران کریم و مطالب مذهبیآداب حمام رفتن از منظر امام رضاع و سایر امامان معصومآداب حمام رفتن در دین مبین اسلام، معنویت و نظافت ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و ذکر یونسیه این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در …دیدن اموات و مردگان در خواب چه سوره ها یا دعاهایی بخوانیم؟ جهنم و عبور از آن مؤمنان المصباحبله، اینکه از طریق علم نجوم که طالع بینی بخشی از آن را تشکیل می دهد، بتوان به حقایقی اخبار تکان‌دهنده از جلسات عرفان حلقه محمد علی طاهریسوء استفاده های جنسی از زنان در محیط های کاری ایران چگونه از چشم زخم دیگران در امان باشیم؟ آکا چشم زخم در قرآن جلوگیری از چشم زخمچشم زدن جلویگری از چشم زدندرمان چشم زخمچشم زخمرفع چشم دعاها و اذکار الهی دفع بلا و آفت و محفوظ ماندن دعا برای محفوظ ماندن از بلاها از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که هر که در صبح سه فضیلت خواندن سوره های قرآن خیر و سلام فضیلتخواندن پنجاه و ششمین سوره قرآن واقعه نام دارد که مکی و آیه دارداز رسول گرامی اسلام صلی الله علیه اسلام کوئست مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی معجزه آلبوم صوتی تلاوت و ترجمه قرآن کریم آلبوم صوتی تلاوت و ترجمه کل قرآن در آلبوم تلاوت و ترجمه کامل سی جزء قرآن،پک سی تایی سی دی دعاها و اذکار الهی محبت و مسخر کردن و آشتی و صلح دعا برای محبت این عمل بسیار قریب و عجیب است در محبت سوره فاتحه الکتاب را بر قند بخواند و آداب حمام رفتن از منظر امام رضاع و سایر امامان معصوم آداب حمام رفتن در دین مبین اسلام، معنویت و نظافت ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و گواه این المصباح بله، اینکه از طریق علم نجوم که طالع بینی بخشی از آن را تشکیل می دهد، بتوان به حقایقی دست یافت علوم غریبه اسرار دعا و طلسم گشایش بخت شفای بیماری ایجاد محبت علوم غریبه دفع سحر از منزل بازشدن شخص بسته طالع بینی اعداد یافتن اشیا گمشده ابطال سحر رفع ذکر یونسیه این ذکر شریف اثر بسیار عجیبی در رفع غم و اندوه دارد دیدن اموات و مردگان در خواب چه سوره ها یا دعاهایی بخوانیم؟ جهنم و عبور از آن مؤمنان هم از


ادامه مطلب ...