قائم مقام سازمان نظام پرستاری گفت: بالاترین دریافتی یک جراح چند صد میلیون تومان و پایینترین کارانه پرستار 100 هزار تومان است. یعنی خود را فریب ندهیم؛ اختلاف بیش از یکهزار برابری بین درآمد پزشک و پرستار وجود دارد.
وی ادامه داد: سؤال اینجاست، نحوه محاسبه قائم مقام وزیر بهداشت چگونه بوده که بالاترین طرح کارانه پرستار با پایینترین سطح کارانه پزشک و جراح مقایسه شده است، اگر این مقایسه صحیح است، اولاً باید با یک شاخص انجام شود و دوماً؛ این را باید درنظر گرفت که بالاترین دریافتی جراح چند صد میلیون تومان و پایینترین کارانه پرستار 100 هزار تومان است.
شریفی مقدم گفت: اختلاف بیش از یکهزار برابری بین دریافتی پزشک و پرستار وجود دارد و ما نمیخواهیم یکدیگر را فریب دهیم، شاید این اظهارنظر از سوی وزارت بهداشت به دنبال اقناع افکار عمومی است تا نشان دهد پرداختی به پزشکان آنگونه که گفته میشود نیست.
قائم مقام سازمان نظام پرستاری ادامه داد: اگر این محاسبه درست باشد و تفاوت فقط 3 برابر باشد، جامعه پرستاری از این اختلاف 3 برابری استقبال میکند و از وزارت بهداشت تشکر میکند، چرا که همواره به دنبال آن بوده است.
وی افزود: اگر این درست است، وزیر بهداشت با ابلاغ یک دستورالعمل به دانشگاهها، حداکثر اختلاف درآمد بین پزشک و پرستار را همین 3 برابر تعیین و اعلام کند. در حالی که قطعاً اینگونه نیست.
وی گفت: نظام پرداخت براساس استانداردهای سایر کشورها و شاخصهایی مثل سختی کار، ریسک خطر برای بیمار و ارائه کننده خدمت، مقطع تحصیلی، تخصص، شیفت غیرمتعارف، کیفیت خدمات، رضایتمندی مردم و ساعت حضور افراد تعیین میشود، در حالی که در کشور ما اینگونه نیست.
وی گفت: تعرفهها بهگونهای تعریف شده که نه تنها ما معترض هستیم بلکه قاطبه پزشکان عمومی و پزشکان داخلی که شامل روانپزشکان و گوارش میشود، در واقع غیر جراحان، ناراضی هستند و نظام پرستاری اعلام میکند که آمادگی دارد براساس منابع معتبر دنیا نظام پرداخت عادلانه را تعیین کرده تا تیم درمانی منسجم شود.
شریفی مقدم در بخش دیگری در رابطه با اظهارنظر جامعه جراحی مبنی بر اینکه دریافت زیرمیزی حق پزشک است، گفت: اکنون در دنیا پزشکان نباید از نظام قانونی پرداخت تخطی کنند، در غیر این صورت به شدت با آنها برخورد میشود چون سلامت و جان مردم شوخی نیست.
وی افزود: اینکه به بهانه بی موقع گرفتن کارانه، دریافت زیرمیزی را حق خود بدانند، لطمهای است که نظام سلامت را دربرمیگیرد.
شریفی مقدم گفت: این زمانی رخ میدهد که یک جریان پزشکسالار در نظام سلامت، تصمیمگیر، سیاستگذار و ناظر باشد، در نتیجه زیادهخواهیها اینگونه مطرح میشود و این زیادهخواهی در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست.
جام جم سرا:
به نقل از خبرآنلاین، برای شرکت در این مراسم عجیب بیش از ۱۰ هزار نفر دعوت شده بودند. هندوها گاو را جانور مقدسی میدانند.
* ذخیره یا تماشای رسانه ویدئویی
برای استفاده از رسانه تصویری میتوانید براحتی روی لینک یا پیوند «ذخیره یا تماشای رسانه ویدئویی» کلیک کنید تا مدیاپلایر سیستم عاملتان به طور خودکار آن را اجرا کند؛ یا با راست کلیک روی پیوند، گزینه save as را انتخاب کنید؛ یا با استفاده از برنامههای دانلود منیجر آن را دریافت کرده، بعداً تماشا کنید.
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
رئیس کمیسیون حمل و نقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد در جلسه کمیسیون حمل و نقل شورا که به بررسی و اعلام نظر پیرامون لایحه شهرداری در خصوص دریافت حقالارض از مالکان خودروهای پارک شده در پیادهروها اختصاص داشت اظهار کرد: بر اساس لایحه ارسالی به شورای شهر، به شهرداری مشهد اجازه داده میشود برای پیشگیری از پارک خودروها در پیادهروهای سطح شهر و همچنین برخورد با مالکان خودروهای پارکشده در مقابل منازل، بنگاهها و مغازهها مبلغ یک صد هزار تومان به عنوان حقالارض از مالکان خودروها دریافت شود و باید یک ماه قبل از اجرای این موضوع اطلاعرسانی کند.
به نقل از مشهد نیوز، وی ادامه داد: باید با طی مراحل قانونی چگونه نحوه وصول حقالارض مشخص و به اطلاع شهروندان برسد.
معاون خدمات و محیط زیست شهرداریی شهرداری مشهد در این خصوص گفت: یکی از نارضاینیهای شهروندان پارک خودروها در پیادهروها است که مانع رفتوآمد راحت شهروندان میشود و این موضوع مصداق کامل صد معبر است.
خلیل ا... کاظمی ادامه داد: پیشنهاد معاونت خدمات شهری این است که با اطلاعرسانی در بازه یک ماهه به شهروندان اعلام شود که اگر خودروهای خود را در پیادهرو پارک کنند مشمول جریمه خواهند شد.
وی تصریح کرد: قرار است برای خودورهای پارک شده در پیاده روها، رسیدی صادر و به پرونده و جریمه مورد نظر در پرونده عوارض خودرو ثبت گردد.
جام جم سرا:
هویت هفتنفر از قربانیان هنوز مشخص نیست و تنها هویت دختری که در بیمارستان فیاضبخش فوت شد مشخص شده است؛ حادثهای که دامنه مسببان و مقصرانش بسیار گسترده است؛ از شهرداری گرفته تا شرکت حملونقل خصوصی، شرکت تولیدکننده اتوبوس اسکانیا، خریداران و در نهایت نجار، وزیر کشور احمدینژاد که شهرداری را مجبور به تحویل ۳۵۰ اتوبوس غیراستاندارد درونشهری کرد.
تشکریهاشمی از تردد سههزار اتوبوس درونشهری در شهر سخن میگفت که در حکم بمبهایی مهیبند. معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در توضیح سانحه واژگونی اتوبوس گفت: «بر اساس اطلاعات دستگاه GPS، اتوبوس در زمان برخورد سرعتی معادل 50کیلومتر بر ساعت داشته. بر اساس آییننامه راهنمایی و رانندگی سرعت اتوبوس در زمان تصادف در زمره سرعتهای تعریفشده در بزرگراه بوده اما برای ورود به رمپ باید سرعت خود را کم میکرد و راننده با سرعت نامطمئن وارد رمپ شده است.»وی ادامه داد: «طبق نظر پلیس، راننده سرعت مطمئنه نداشته هرچند دارای سرعت مجاز بوده به همین دلیل پس از برخورد با گاردریل اتوبوس با لبه جدول برخورد میکند و به شانه چپ اتوبوس میخوابد و چندمتر روی فضای سبز سُر میخورد.»
معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران با تاکید بر اینکه مساله سرعت مطمئنه و ساختار اتوبوسی که مربوط به شرکت اسکانیا بوده دو علت اصلی اتفاق رخدادهشده است، گفت: «با شرکتی که اتوبوس و مالک در تبعیتش قرار دارد با حداکثر قاطعیت برخورد میکنیم و شرکت را بلافاصله منحل و راننده را به مراجع قضایی معرفی کردیم و ما در این زمینه هیچگونه گذشتی نخواهیم کرد چرا که این اقدام بهمنزله تضییع حقوق مردم است چرا که در این زمینه با جان مردم بازی شده است.»
وی با اشاره به اینکه سالیان قبل بنا بر سهمیهمان از وزارت کشور درخواست اتوبوس داشتیم، گفت: «بر این اساس طی سال 89، 350 دستگاه اتوبوس اسکانیا دریافت کردیم. موتور این اتوبوس ساخت اسکانیا و شاسی آن نیز ساخت همین شرکت است، هرچند اتاقهای این اتوبوس را شرکتی به نام عقابافشان در سمنان تولید میکند.»
او در ادامه از شیشههای اتوبوسی سخن گفت که «بدون اینکه تصادف کنند شکسته یا به بیرون پرتاب میشدند که علاوه بر این شیشههای کناری این اتوبوسها از بدنه جدا میشده و باتریهایی که استقرار مناسبی نداشتند و اظهار خوشبختی کرد که پس از برخورد اتوبوس با گاردریل باتریها به بیرون پرتاب شده و آتشسوزی مازاد رخ نداده است.»معاون شهردار تهران در مورد اتوبوس واژگونشده اظهار کرد: «هیچ شیشه سالمی در بدنه اتوبوس وجود ندارد. شیشهها نوار ایمنی نداشتند و با نوارچسب و چسب آکواریوم متصل شده بودند و تمامی شیشهها شکسته شدهاند.»
وی در تشریح علت حادثه تصریح کرد: «ارزیابی اولیه این است که در زمان برخورد اولیه شیشهها از بدنه اتوبوس جدا شده و سرنشینان به بیرون پرتاب و پس از واژگونی در زیر اتوبوس گرفتار شدهاند. بدنه اتوبوس هیچگونه مقاومتی که باعث حفظ جان فوتشدهها باشد را نداشته، علاوه بر این صندلیها از نوع فایبرگلاس بوده و پس از شکستگی لبههایشان تیز شده و همین موضوع و ازجاکندهشدن صندلیها بر شدت حادثه افزوده است. علاوه بر این شیشههایی که در بدنه اتوبوس استفاده شده باید سکوریت بوده و از هم جدا نمیشدند و در صورت حادثه شیشههای اتوبوس باید به تکههای ریز بدل و از پرتاب آنها به داخل توسط لایه محافظ جلوگیری میشد اما این شیشهها به تکههای درشت تبدیل و بعد از حادثه بریدگیهای شدید را در مسافران ایجاد کردند و این یکی از آسیبهای جدی مصدومان بود.»اینطور که او روایت میکند «شیشههای برنده درشت و صندلیهای تیز بلای جان مسافران شده که میان اتوبوس و سطح زمین گرفتار بودند.»
به گفته او «حایلی میان مسافران و سطح زمین در لحظه برخورد وجود نداشته است.»تشکری هاشمی ادامه داد: «این اتوبوسها ایمنی لازم را ندارند اما نمیتوانیم به مردم بگوییم که چون اتوبوسها از ایمنی لازم برخوردار نیستند، خدمترسانی نمیکنیم.»
وی با اشاره به اینکه حدود دوهزار اتوبوس در شهر تهران داریم که بیش از 10 سال است کار کردهاند، گفت: «علاوه بر این سههزار اتوبوس گازسوز در شهر تردد میکنند که در حکم بمبهای مهیبی هستند.»
معاون حملونقل شهرداری در ادامه تاکید کرد «ما این حرفها را الان نمیگوییم، ما در تاریخهای اردیبهشت 87، دی 86 و... نامهنگاریهای متعددی داشتیم و این اشکالات را یادآور شدیم. این اتوبوسها از سوی وزارت کشور وقت به ما تحمیل شده بود اما ما به علت ایرادات اتوبوسها نمیتوانستیم خدمترسانی را تعطیل کنیم.»
شکایت شورای شهر بهعنوان مدعیالعموم
در ادامه نوبت به اعضای شورای شهر رسید و پیش از دیگران احمد دنیامالی، رییس کمیسیون حملونقل و عمران با اشاره به گزارش پلیس راهور گفت: «دو بند در گزارش پلیس واضح است، یکی تخطی از سرعت مطمئنه و دیگری بیمبالاتی شرکت سازنده. یک موضوع دیگر عدم نظارت شرکت طرف قرارداد شهرداری است. شرکت سازنده شیشه، سازنده اتوبوس، سازمان استاندارد و پلیس راهور برای شمارهگذاری باید پاسخگو باشند. چرا شهرداری این اتوبوسها را با این ایرادات تحویل گرفته است؟ من درخواست دارم شورای شهر بهعنوان مدعیالعموم از این خاطیان شکایت کند.»
در ادامه طلایی«خواستار خارجشدن اتوبوسهای غیراستاندارد از رده و پلمبشدن ساختمانهای غیراستاندارد شد.»
صابری: شکایت شورا برای توقف خط تولید اتوبوسها
صابری هم از منظر حقوقی حادثه را بررسی کرد و گفت: شورا برای توقف خط تولید این اتوبوسها از طرف خانواده حادثهدیدگان شکایت کند. اسماعیل دوستی هم به طرح چند پرسش پرداخت و گفت: «اتوبوسهای خریداریشده توسط وزارت کشور چرا دارای نقص هستند؟ چرا شهرداری این اتوبوسها را تحویل گرفته است؟ چرا شهرداری در سال 89 به وزارت کشور تذکر نداد که اتوبوسها استاندارد نیستند؟ چرا در خریدها دقت نمیشود؟ ارز مردم را میبریم خرید میکنیم بعد میگوییم این اشکالات را دارد و با جان مردم بازی میشود.»سوالات اعضای شورا کم نبود، سوالات از فرآیندی که انتهایش منجر به کشتهشدن هشت مسافر در اتوبوسی به گمانشان ایمن شده بود.
اقبال شاکری هم پرسید: «آیا شهرداری در فرآیند واگذاری به بخش خصوصی ضوابط را رعایت کرده است؟ وقتی شهرداری متوجه شد اتوبوسها اشکال دارد چرا تحویل گرفت؟ چرا تسلیم فشارها شد؟ سازمان استاندارد چطور این اتوبوسها را تایید کرد؟ چرا پلیس راهور با دانستن ایرادات، شمارهگذاری کرد؟ حالا درخواست گزارشی از شهرداری داریم که آخرین وضعیت اتوبوسها و دیگر وسایل سامانه حملونقل عمومی درآن ذکر شده باشد.»
قصور اصلی در واژگونی اتوبوس آزادگان متوجه شهرداری است
عضو کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران مقصر اصلی در زمینه واژگونی اتوبوس بزرگراه آزادگان را شهرداری دانست. محسن سرخو گفت: «خلافنظر خیلی از دوستان که شرکت سازنده اتوبوس و وزارت کشور را مقصر میدانند، مسوول اصلی ماجرا باوجود احترامی که برای معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران و نیز مدیریت شرکت واحد اتوبوسرانی قایل هستم، متوجه شهرداری است.»
وی ادامه داد: «از سال 86 شهرداری اطلاع داشته که این اتوبوسها شیشههای خطرناک دارند بنابراین این چه سیستمی است که شهرداری با این عرض و طولش نتوانسته شیشههای اتوبوس را ایمن کند و در این راستا نمیتوانیم بگوییم که سههزار اتوبوس داریم که در شهر تهران همانند بمب در تحرکند و ما نمیتوانیم هیچگونه کاری در این زمینه انجام دهیم.»
سرخو با تاکید بر اینکه مدیریت شهری مکلف است در این زمینه رفعخطر کند، گفت: «هفتسال از زمانی که شرکت واحد میدانسته این اتوبوسها خطرناکند گذشته اما نتوانستند شیشههای اتوبوس را عوض کنند.»
توضیحات تشکری عذر بدتر از گناه است
رحمتالله حافظی، عضو کمیسیون سلامت، محیطزیست، خدمات شهری شورای شهر تهران هم خواستار «تنظیم لایحهای توسط شورا بهمنظور ارسال به قوهقضاییه برای برخورد با کسانی شد که در خریداری اتوبوسهای غیراستاندارد نقش داشته و در صدور مجوز استاندارد این نوع اتوبوس اقدام کردهاند.»
وی گفت: «جمعی از هموطنانمان بر اثر این سانحه آسیب دیدند و جمعبندیای که توسط مدیریت شهری میشود جای تاسف دارد و عذر آنها بدتر از گناه است.»
حافظی ادامه داد: «افکارعمومی توانایی پذیرش این وقایع را ندارد، چرا که چندماه قبل نیز حادثه بدی را در خیابان جمهوری داشتیم و بنابراین نمیتوانیم این وقایع را نادر بدانیم. تعلل در این زمینه قابل پذیرش نیست چرا که از هفتسال قبل نیز اطلاع داشتهایم که این اتوبوسها دارای مشکل هستند. در این راستا باید بدانیم کسانی که میدانستند این اتوبوسها مشکل داشته و آنها را خریداری کردهاند چه میزان مقصرند؟»در انتهای جلسه شورای شهر، احمد مسجدجامعی، رییس شورای شهر تهران با اشاره به اینکه در گام نخست باید شهرداری را مکلف کنیم که بهطور کامل به آسیبدیدگان این حادثه رسیدگی کند، گفت: «اگر نیاز به مجوز باشد شورا آن را صادر میکند.»
وی از رییس کمیسیون سلامت خواست تا از نزدیک مسایل درمان آسیب دیدگان را پیگیری کند. ضمن اینکه هویت هفتنفر از هشت کشته هنوز مجهول است و این نشان میدهد که این افراد از اقشار پایین جامعه یا احیانا از مسافرانی هستند که از شهرستان آمدهاند. به همین دلیل از پلیس و نهادهای ذیربط خواستم برای شناسایی متوفیان بهدنبال سرنخ از وسایل و کیف و لباس آنان باشند.»
وی همچنین از کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران درخواست کرد که «موضوع را بهدقت بررسی و گزارش آن را در صحن ارایه و علاوه بر آن کمیسیون نظارت و حقوقی نیز از نظر حقوقی این موضوع را پیگیری کند.»حالا گزارش کمیسیونهای شورا هرچه باشد حادثه واژگونی روز دوشنبه و در ادامه آن جلسه روز گذشته شورا برای شهروندان تهرانی یک نتیجه داشت؛ بیاعتمادی به سیستم حملونقل عمومی که مدیر متبوعش خود از اتوبوسهایش بهعنوان بمب یاد میکند.(شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
چند سالی است که تعادل جمعیتی جوانان در سن ازدواج به هم ریخته بطوریکه تعداد دختران در سن ازدواج که در گذشته کمتر از پسران بود یکباره تغییر کرده و این بار تعداد دختران بیشتر از پسران شده است و همین باعث شده که نگرانیهایی برای ازدواج دختران در جامعه ایجاد شود. هنگامی که موضوع بیشتر بودن تعداد دختران در سن ازدواج شنیده میشود مردم تصور میکنند که حتما تعداد دختران متولد شده بیشتر از پسران شده است درحالیکه در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها شاخص نسبت جنسیتی در بدو تولد به ازای هر ۱۰۰ دختر ۱۰۶ پسر است.
تعداد پسران در بدو تولد بیش از دختران است
مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در خصوص آمار تولد دختران نسبت به پسران گفت: در حال حاضر شاخص نسبت جنسی در بدو تولد در کشور به ازای هر ۱۰۰ دختر بین ۱۰۵ تا ۱۰۶ پسر است و در دنیا نیز این شاخص بین ۱۰۴ تا ۱۰۷ متغیر است و بر همین اساس در کشورمان در بدو تولد تعداد پسران بیش از دختران است.
علی اکبر محزون تاکید کرد: هرچه سن افراد بالاتر میرود هرم سنی متقارن میشود به طوری که در سالهای بعد تعداد زنان و مردان برابری میکند اما با توجه به اینکه ریسک مرگ و میر در سنین بالا در مردان بیشتر است بر همین اساس در سن بالاتر از ۵۰ تا ۶۰ سال تفاوتهای جنسیتی در بحث مرگ و میر به نوعی دیگر خود را نشان میدهد به طوری که مردان در این سن تعدادشان کمتر از زنان میشود و از حالت برابری خارج میشود.
در بدو تولد تعداد پسران بیشتر از پسران است به مرور و تا سن ۵۰ سالگی تعداد زنان و مردان مساوی است و بعد از ۵۰ سالگی به دلیل فعالیت و اشتغال مردان در کارهای پر خطر و سنگین، بیماری و... مرگ و میر آنان بیشتر میشود و درنهایت بعد از ۶۰ سالگی هرم سنی به نفع زنان تغییر میکند و تعداد زنان مسن بالاخره بیشتر از مردان میشود.
این مقام مسئول در سازمان ثبت احوال به آخرین آمار دختران و پسران در سن ازدواج اشاره کرد و گفت: برای مقایسه تعداد دختران و پسران در سن ازدواج یک اختلاف ۵ ساله را لحاظ و سپس نسبت به مقایسه آن اقدام میشود.
به گفته وی سه گروه سنی زنان ۱۵ تا ۱۹ سال با مردان ۲۰ تا ۲۴ سال، زنان ۲۰ تا ۲۴ سال با مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و در نهایت زنان ۲۵ تا ۲۹ سال را با مردان ۳۰ تا ۳۴ سال ازدواج نکرده را با هم مقایسه میکنیم و آمارها نشان میدهد که تعداد زنان در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال ۲ میلیون و ۵۵۹ هزار نفر، گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال یک میلیون و ۹۸۳ هزار نفر و در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال نیز یک میلیون و ۱۳۱ هزار نفر هستند که مجموع آنها ۵ میلیون و ۶۷۰ نفر میشود.
زنان مجرد در سن ازدواج؛ ۱۰۰ هزار نفر بیش از مردان
مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در مورد تعداد مردان ازدواج نکرده نیز گفت: همچنین ۳ میلیون و ۲۵۶ هزار نفر در گروه سنی مردان ۲۰ تا ۲۴ سال، یک میلیون و ۷۵۳ هزار نفر در گروه سنی مردان ۲۵ تا ۲۹ سال و ۵۵۷ هزار نفر نیز در گروه سنی مردان ۳۰ تا ۲۴ سال ازدواج نکرده هستند که در مجموع تعداد آنها ۵ میلیون و ۵۷۰ هزار نفر میشود.
مقایسه زنان و مردان در سن ازدواج مجرد نشان میدهد که تعداد زنان ۱۰۰ هزار نفر بیش از مردان است و برهمین اساس کارشناسان معتقدند هرچه سن ازدواج بالاتر رود تعداد دختران مجرد بیش از پسران میشود به همین دلیل جمعیتشناسان توصیه میکنند نباید اجازه دهیم سن ازدواج در دختران بالا رود تا مشکلی نیز برای ازدواج آنان بوجود نیاید.
از سوی دیگر براساس آمارهای سازمان ثبت احوال چنانچه بخواهیم دو گروه سنی مردان ۲۵ تا ۲۹ و زنان ۲۰ تا ۲۴ سال را با هم مقایسه کنیم متوجه میشویم که در این گروه تعداد دختران ۲۲۹ هزار نفر از مردان بیشتر است و در گروه سنی زنان ۲۵ تا ۲۹ سال با مردان ۳۰ تا ۳۵ سال نیز ۵۷۲ هزار دختر ازدواج نکرده بیش از پسران است که این افزایش آمار دختران مجرد تایید کننده نظر کارشناسان است که با افزایش سن تعدادشان بیشتر شده است. اما در گروه دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله با پسران ۲۰ تا ۲۴ ساله که البته ازدواجهای کمتری در این سنین انجام میشود وضعیت آماری به گونه دیگری است به طوریکه در این گروه تعداد مردان ۶۹۷ هزار نفر بیشتر از زنان شده است که این خود میتواند اتفاق خوبی باشد به شرطی که ازدواج در سن پایین در جامعه از سوی کارشناسان و مسئولان ترویج داده شود و مورد استقبال جوانان قرار گیرد.
آمارهایی که تا کنون ارائه شد با در نظر گرفتن تفاوت سنی ۵ ساله موجود در ازدواجهای دختران با پسران بود و با توجه به نظر کارشناسان مبنی بر ازدواج گروههای همسن برای رفع مشکل ازدواج دختران در سن ازدواج به دلیل کمبود پسر گروههای سنی همسن را نیز با هم مقایسه کردهایم که در این گروه همسن دختران و پسران آماده ازدواج ۲۵ تا ۲۹ ساله تعداد پسران بیشتر از دختران شده است.
محزون در مورد مقایسه دو گروه زنان و مردان همسن ۲۵ تا ۲۹ ساله نیز گفت: البته مقایسه این دو گروه به لحاظ جمعیتشناسی تعبیر درستی نیست و برای مقایسه باید فاصله سنی حدود ۵ سال را رعایت کرد اما در مجموع در این گروه سنی ۶۲۳ هزار نفر تعداد مردان بیشتر از زنان است.
مدیر کل فناوری، اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشورگفت: در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله زنان و مردان نیز باز هم تعداد مردان یک میلیون و ۲۷۳ هزار نفر از زنان بیشتر است. با توجه به این نتایج آماری کارشناسان عنوان میکنند که چنانچه اختلاف سنی ۵ ساله در نظر گرفته نشود در این گروه تعداد پسران بیش از دختران است و میتوان این گونه تعبیر کرد که ازدواجهای در این سنین تا حدودی مشکلات را رفع خواهد کرد که البته باید شرایط و امکانات مورد نیاز ازدواج این افراد را نیز مهیا کرد.
ازدواج گروههای همسن؛ فقط ۱۲ درصد از ازدواجهای ثبت شده
براساس آمارهای ثبت احوال فقط ۱۲ درصد ازدواجهای ثبت شده مربوط به ازدواج گروههای همسن بوده و تعداد دختران و پسران مجرد آماده ازدواج نیز ۱۱ میلیون و ۲۴۰ هزار نفر هستند.
دراین باره شهلا کاظمی جمعیتشناس همسن گزینی را راه حل مشکل تعداد بیشتر دختران مجرد به نسبت مردان میداند و معتقد است: مشکل فعلی ما این است که در میان خانوادهها مرسوم است که مردان با دختران کم سنتر ازدواج میکنند و به همین دلیل تعداد دختران بیشتر از پسران است به همین دلیل راه حل مشکل تجرد دختران این است که همسن گزینی و یا اینکه ازدواجهای با فاصله سنی کم انجام شود.
وی تاکید کرد: به منظور فراهم کردن امکان ازدواج مجردها که تعداد آنان نیز نسبت به سالهای گذشته زیادتر شده است باید به خانوادهها و جوانان اطلاع رسانی و آگاهی لازم داده شود و همچنین همسن گزینی و ازدواج در سنین پایین نیز از دیگر اقداماتی است که میتوان برای حفظ تعادل جمعیت جوانان در سن ازدواج انجام داد.
به هرحال با توجه به نظرات کارشناسان تعداد زیاد دختران مجرد نسبت به پسران در سن ازدواج و از سوی دیگر نیز بالارفتن سن ازدواج که باعث بالا رفتن توقعات جوانان و به تبع آن سخت گیری در ازدواج میشود عواملی نگران کننده هستند که باید توسط کارشناسان و مسئولان بررسی و راهکارهای تعادل آن تدوین شود. (مهناز قربانی/مهر)
اما وقتی به او نزدیک میشوی، گپی با او میزنی و دربارهاش اطلاعات جمع میکنی او کودکی است بیسرپرست یا بدسرپرست، با زندگیای نابسامان و فروپاشیده که در آن اگر کسی بخواهد نیز نمیتواند خوب باشد.
اینها را گفتیم تا برسیم به طرح جدید سازمان نهضت سوادآموزی برای باسواد کردن کودکان کار. نهضت قرار است در این طرح افراد ده تا20 سال را که به علت اشتغال به کار ازتحصیل بازماندهاند، شناسایی کند و تحت آموزش قرار دهد و مانع از بیسوادی آنها شود. دیروز نیز اعلام شد برای این که این طرح بخوبی پیش رود و سنگاندازیها مقابلش به حداقل برسد، مشوقی مالی برای کودکان کار درنظر گرفته میشود تا آنها به شوق دریافت این پول، چهار ماه در کلاسهای سوادآموزی حاضر شوند و آن وقت اگر توانستند بخوانند و بنویسند پاداش صد هزار تومانی را دریافت کنند.
این پاداش به چشم مسئولان نهضت سوادآموزی، اقدامی تشویقی است و چون خارج از وظیفه این سازمان انجام میشود کاری بزرگ معرفی میشود، اما به چشم ما بیشتر شبیه شوخی است. کسی که کودک کار را خوب بشناسد، میداند او یا فرزند پدر و مادری معتاد (و خلافکار) است که بیشتر از دغدغه فرزند، نگرانی خماری و نشئگی دارند، یا کودکی است بیسرپرست که از او سوءاستفاده میشود و در ازای جای خواب و غذا از او بیگاری میکشند یا کودکی است فقیر و بیچیز که سنگینی فقر خانواده را به دوش میگیرد و از کودکی فدای بقای دیگران میشود.
در واقع مشکل این است که کودک کار در بین کسانی زندگی میکند که سوادآموزی جزو اولویتهای آخر زندگیشان هم نیست و به همین علت نمیپذیرند کودک، کارش را با هدف باسواد شدن رها کند.
این در حالی است که یک کودک کار اگر برای کارش وقت بگذارد و دل به کار بدهد تا ماهی چند صد هزار تومان درآمد دارد و پیداست درآمد کودکان کار، مشوقی بسیار قویتر از مشوق صدهزار تومانی نهضت سوادآموزی است که تازه با شرط و شروط و پس از چهار ماه پرداخت میشود.
اما به هر حال نمیشود دست روی دست گذاشت و شاهد بیسوادی کودکان این سرزمین بود. به اعتقاد ما منطقیترین راه در حوزه سوادآموزی این است که از تولید بیسواد و بازماندگی از تحصیل جلوگیری کنیم یعنی ریشههای این پدیده را بخشکانیم. گام بعدی نیز این است که نگذاریم کودک کار تولید شود و حمایت از حقوق کودکان را جدی بگیریم، اما اگر نمیتوانیم این دو کار را انجام دهیم دستکم مشوقهایی را برای ترغیب افراد به سمت سوادآموزی طراحی کنیم که به معنی واقعی، مشوق باشند، نه پاداشی که کسی را به سمت خود جلب نکند.
مریم خباز / گروه جامعه
جام جم سرا:
محسن نصیری در مجمع عمومی انجمن حمایت از زندانیان مرکز گفت: این انجمن یک موسسه عمومی غیردولتی است که به عنوان متولی امور مالی و معنوی خانواده زندانیان انجام وظیفه می کند. منابع مالی این انجمن از طریق خیرین تامین می شود اما کمک ها به اندازه ای نیست که بتوانیم رسالت خود را آن گونه که باید انجام دهیم.
وی افزود: با رایزنی های آقای جولایی در مجلس قرار شد 100 میلیارد تومان در بودجه سال 92 به خانواده زندانیان کمک شود که تا ابتدای سال 93 از این مقدار تنها 8 میلیارد آن تامین شد. سهم تهران از این بودجه 300 میلیون تومان بود.
مدیرعامل انجمن حمایت از زندانیان مرکز خاطرنشان کرد: در حال حاضر 100 هزار زندانی که خانواده هایشان نیازمند به نان شب هستند، داریم. در دوره ریاست آقای اسماعیلی در سازمان زندانها تفاهم نامه ای با کمیته امداد امضا شد تا خانواده زندانیان نیازمند را سرپرستی کند. در حال حاضر کمیته امداد 32 هزار خانواده زندانی را در تحت پوشش دارد. 22 هزار خانواده نیز تحت پوشش ما هستند از سوی دیگر 5 هزار خانواده نیز تحت پوشش نهادهای دیگر قرار دارند. با این حساب 50 درصد خانواده زندانیان تحت پوشش هیچ نهادی نیستند.
وی به یک تحقیق دانشگاهی اشاره کرد و گفت: بر اساس یک تحقیق دانشگاهی بر روی 15 زن خیابانی در یکی از محلات تهران انجام شد مشخص شد تعدادی از این زنان، دختران زندانیان هستند که این موضوع را به سازمان زندانها گزارش کردیم.
وی تاکید کرد: در سال گذشته 25 هزار و 617 خانواده به دفاتر انجمن مراجعه کردند که برای 700 خانواده تشکیل پرونده صورت گرفت. هزار و 510 خانواده نیز به کمیته امداد معرفی شدند.(مهر)
جام جم سرا:
پس از تصویب طرح بیمه بیکاری در صحن علنی مجلس در هفته گذشته، هرچند هنوز دولت جزئیات بیشتر این طرح را اعلام نکرده اما به نظر میرسد با توجه به سخنان نمایندههای مجلس [قرار است] تنها به ۲۰ درصد از جویندگان کار در کشور، نفری ماهانه حدود ۳۳۳ هزار تومان مقرری بیمه بیکاری پرداخت شود.
به گفته محمد اسماعیل سعیدی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، در بودجه امسال ۲ هزار میلیارد تومان برای اجرای طرح بیمه بیکاری پیشبینی شده است و سازوکار تعیین ۲۰ درصد از افراد جویای کار، در آییننامه اجرایی طرح بیمه بیکاری و حمایت از بیکاران متقاضی کار که توسط سازمان تامین اجتماعی نوشته میشود، تعیین خواهد شد.
با توجه به اعلام محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در یکشنبه دو هفته پیش مبنی بر وجود دو میلیون تا دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جویای کار در کشور میتوان برآورد کرد که در طرح بیمه بیکاری قرار است امسال به حداکثر ۵۰۰ هزار نفر (معادل ۲۰ درصد کل جویندههای کار کشور) مقرری بیمه بیکاری پرداخت شود.
در نظر گرفتن اعتبار دو هزار میلیارد تومانی برای کل این طرح نشان میدهد که هرکدام از مشمولان بیمه بیکاری سهمی در حدود چهار میلیون تومان در کل سال ۱۳۹۳ خواهند داشت. این رقم گویای این است که ماهانه ۳۳۳ هزار تومان به هرکدام از مقرری بگیران بیمه بیکاری پرداخت خواهد شد.
البته رقم اعلامی در مورد جویندههای کار به میزان کل بیکاران کشور نیز نزدیک است. طبق آخرین اعلام مرکز آمار ایران در سال گذشته دو میلیون و ۴۸۸ هزار و ۳۷۲ نفر بیکار در کشور وجود داشته است.
با این حال، پیش از این در دوشنبه گذشته ابوالحسن فیروزآبادی، قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اعلام کرده بود: ۲۰۰ هزار نفر بیمه بیکاری دریافت میکنند.
اگر قرار باشد دولت با همان سازوکار قبلی خود که تنها به افراد بیکار شده مقرری پرداخت میکرد، این کار را ادامه دهد آن وقت میتواند از آن دو هزار میلیارد تومان برای هرکدام از ۲۰۰ هزار نفری که اکنون مشمول بیمه بیکاری هستند ماهانه ۸۳۳ هزار تومان (۱۰ میلیون تومان برای کل سال) در نظر بگیرد.
با وجود این، آن طور که در جزئیات طرح بیمه بیکاری آمده تنها کسانی میتوانند مقرری بیمه بیکاری دریافت کنند که چهار شرط حداقل سن ۲۵ سال، مورد تایید بودن مهارت آنها توسط سازمان فنی و حرفهای، ثبت نام در مراکز کاریابی مورد تایید وزارت کار و گذشت بیش از یک سال از زمان جستوجوی شغل را داشته باشند. همچنین پرداخت حق بیمه یا سابقه اشتغال هم در این طرح مدنظر نیست. (دنیای اقتصاد)
جام جم سرا:
سید مهدی رجایی گفت: صبح نهم خرداد به ستاد فرماندهی اعلام شد زن جوان ۲۵ سالهای در سایت پروازی خواجه مراد در حال آموزش پرواز با پاراگلایدر بوده که به علت وزش باد شدید از مسیر خود برای فرود در ارتفاع ۱۸۰متری منحرف و با شبکه برق ۲۰هزار ولت برخورد کرده است.
رجایی با بیان اینکه حادثه دیده در ارتفاع ۲۰متری از سطح زمین بر روی کابلهای برق معلق مانده بود، به ایرنا گفته است: همزمان با اعلام این حادثه از طریق شبکه بیسیم به شرکت برق اطلاع داده شد تا جریان برق ۲۰هزار ولتی منطقه قطع شود و نیروهای امدادی پس از رسیدن به محل حادثه با استفاده از نردبان ۳۲ متری فرد مذکور را نجات دادند.
این زن جوان به علت شوک و استرس عصبی ناشی از حادثه سپس برای درمان توسط اورژانس ۱۱۵ به بیمارستان منتقل شد.
جام جم سرا: این تبلیغ تنها جنبه تجاری دارد و نشان میدهد یک انتشارات کتابهای درسی و به خصوص کنکوری در کشور ما چه قدرت مالی دارد که یک ضلع میدان اصلی شهر را تصاحب کرده است. تنها کتابهایی که هر نوبت تیراژشان 10 هزار عدد و در طول یک سال بیش از 10 بار تجدید چاپ میشوند کتابهای کنکوری هستند، کتابهای انتشاراتی چون گاج، قلمچی، گل واژه، الگو، خیلی سبز و انتشارات دیگر. هر روز یک کتاب جدید، یک فلش کارت جدید، یک کتاب جمعبندی جدید، یک آموزش تستزنی جدید منتشر میکنند و هر داوطلب کنکور بیش از یک بار برای خرید جذب فروشگاههای اینترنتی مجهز و فروشگاههای بسیار بزرگ چند نبش انتشاراتیها در خیابان میشود. به عنوان مثال تنها یک عنوان کتاب گاج حداقل 25 میلیارد فروش میکند. کتابهای چهار جلدی دور دنیا در چهار ساعت گاج را تمام داوطلبین میشناسند. کنکورهای عمومی و اختصاصی 10 سال گذشته را همراه با پاسخنامه دارد. هر کتاب 25 هزار تومان است. اگر تنها یک چهارم داوطلبین امسال این کتاب را خریداری کرده باشند، تنها یک عنوان کتاب 25 میلیارد فروش خواهد داشت. اگر تنها هزینه کتابهای رشته ریاضی چهارم دبیرستان انتشارات قلمچی را برای یک نفر حساب کنید بیش از یک میلیون میشود، حال اگر یک چهارم 200 هزار داوطلب ریاضی امسال یعنی تنها 50 هزار نفر این کتابها را تهیه کنند، مبلغی بالغ بر 70 میلیارد تومان کتابهای ریاضی قلمچی فروش داشته است. یکی دیگر از نشرهای معتبری که دانشآموزان از آن کتابهایشان را تهیه میکنند نشر الگوست، این نشر برخلاف نشرهای دیگر سایتی با اطلاعات ناقص دارد و کتابهای رشتههای انسانی و هنر خود را روی سایت نگذاشته است. 24 عنوانی که روی سایت گذاشته را اگر تنها یک چهارم داوطلبین هر کدام از رشتهها خریداری کنند، 300 میلیارد نشر الگو فروش کرده است.
امسال تعداد داوطلبین رشته تجربی از تمام رشتههای دیگر بیشتر است، 522 هزار داوطلب شرکت در کنکور تجربی هستند. حال اگر تنها یک چهارم این تعداد داوطلب یعنی 130 هزار نفر تنها 18 عنوان کتابی که گاج برای پیش دانشگاهی ارایه کرده است را خریداری کرده باشند، انتشارات گاج 124 میلیارد تومان فروش کرده است. حداقل عنوان کتابهایی که انتشارات گاج برای سال چهارم دبیرستان در سه رشته ریاضی، علوم تجربی، انسانی ارایه کرده است 50 عنوان است.
تعداد تیراژهای کتابهای کنکور نشاندهنده این است که مردم کشور ما متقاضی این کتابها بوده و آنها را خریداری و مصرف میکنند. داوطلبین تحت تاثیر تبلیغات و عوامل دیگر احساس نیاز میکنند که کتابهای کمک آموزشی خریداری کنند و هر سال کنکور بیش از هزار میلیارد هزینهبر میشود و بازهم این تراژدی با این هزینه هنگفت تکرار میشود.
15 میلیون هزینه یک سال زندگی دانشآموز 17، 18 ساله است. یکی از معروفترین مدارس تهران در حوالی خیابان ونک 12 میلیون شهریه در مقطع چهارم دبیرستان یا پیشدانشگاهی سابق دریافت میکند. این مدرسه دخترانه تعداد دانشآموزان پیشدانشگاهیاش در سال تحصیلی 92-93، 60 نفر بوده است که تنها 720 میلیون شهریه مقطع پیش دانشگاهی این مدرسه در تهران محسوب میشود. در رشته ریاضی پیش دانشگاهی گاج 17 عنوان کتاب دارد. در صورتی که تنها یک چهارم 222 هزار داوطلب ریاضی این کتابها را خریداری کنند، یعنی تنها 50 هزار داوطلب نزدیک به 50 میلیارد فروش از آن انتشارات گاج میکند. در حالی که انتشارات گاج تنها یکی از انتشاراتی است که داوطلبان کتابهای خود را از آنها خریداری میکنند. از طرف دیگر خرید کتابهای لازم بیش از یک میلیون دیگر خرج برمیدارد و شرکت در آزمونهای قلمچی و سنجش و گزینه دو و همایشها نیز نزدیک 500 هزار تومان و از طرف دیگر مدارس شرایط مناسبی برای درس خواندن بچهها تا 9 شب به وجود میآورند و به طور میانگین برای 100 روز ماندن انها 500 هزار تومان دریافت میکنند. اگر یک دانشآموز کنکوری تنها پنج جلسه معلم خصوصی بگیرد که هزینه هر جلسه نزدیک 200 هزار تومان است، حداقل هزینه سال پیش دانشگاهی او 15 میلیون میشود. از طرف دیگر خانوادهها و دانشآموز چهارم دبیرستانی هر روز نام یک موسسه به نام، یک مشاور خبره، یک همایش جمعبندی و یک معلم خصوصی را میشنوند. شرکت کردن در این جلسهها به آنها پیشنهاد میشود.
از زمانی که دانشآموزان وارد مدرسه میشوند کنکور به عنوان مهمترین مرحله تحصیل به آنها معرفی میشود، اما آیا در حال حاضر که تمام دانشگاهها ظرفیتی چند برابر گذشته را دارند و باز هم نیاز به برگزاری کنکور وجود دارد؟ کنکوری که در سال 1347 با 47 هزار داوطلب در برای اولین بار برگزار شد و امسال در چهل و چهارمین نوبت برگزاری اش با یک میلیون و 32 هزار داوطلب برگزار میشود نباید در طول 44 سال اشکالهایش را رفع و دچار دگردیسی شود؟ در اولین دوره برگزاری کنکور داوطلبان تنها میتوانستند در 30 رشته ادامه تحصیل دهند. داوطلبانی که از طبقههای متفاوت بودند کسانی که در زیر نور چراغهای پارک با یک موکت زیر پایشان درس میخواندند یا کسانی که در خانوادههای مرفه و فرهنگی از کودکی با معلم سرخانه بزرگ شده بودند. تا سال 1342 معدود دانشگاههای ایران، صنعتی آریامهر، پلیتکنیک، ملی، فردوسی و جندیشاپور هرکدام آزمون جداگانه برای پذیرفتن برگزار میکردند پس از گذشت چند سال تعداد دانشگاههای کشور به 14 عدد رسید و در سال 1350 افزایش تعداد داوطلبان موجب شد آموزش عالی تاسیس و قدمهای اولیه برگزاری کنکور در ایران برداشته شود. در سه سال انقلاب فرهنگی کنکور برگزار نشد. تعداد بسیار داوطلبان دهه شصتی موجب شد تمام دانشگاهها ظرفیت خود را بالا ببرند اما تعداد داوطلبان سالهای بعد افت کرد و کاهش یافت باز هم تراژدی چند هزار میلیاردی کنکور با وجود داوطلبانی که به نسبت سالهای گذشته بسیار کنکور پیدا میکند.
کنکور در حالی برگزار میشود که تمام دانشگاهها ظرفیت دارند و قیمت کاغذ روز به روز افزایش پیدا میکند و موسسات کنکور هر روز قدرتمندتر و ثروتمندتر از گذشته میشوند. از همان سالهای ابتدایی ورود به دبستان به دانشآموزان آموزش داده میشود، کنکور آزمونی است که میتوانند در آن تواناییهای حقیقیشان را نشان دهند و تنها راهی است که میتوانند به رویاهایشان، رسیدن به شغل دلخواه و آینده مناسب نزدیک شوند.
شاید بد نباشد که آموزشها متمرکز بر یادگیری درست باشد به جای گذراندن سال با هدف شرکت در کنکور، راه حل دیگری اندیشید. فشار و استرس سال کنکور بسیاری از انگیزهها و خلاقیت دانشآموزان را نابود میکند و چهبسا کسانی که سالها پشت کنکور میمانند و آخر بدون ادامه تحصیل روانه سربازی میشوند. تنها یاد گرفتن خوب تست زدن نمیتواند دانشآموزان را کارآمد کند یا شایسته تحصیل در بهترین رشتههای دانشگاهی کند. امروزه راه دستیابی به این دانشگاهها را گروههای زیادی مدیریت میکنند. موسسات به نام کنکور، انتشارات کتابهای کنکوری و مشاوران تحصیلی و مدارسی که دانشآموزانشان در کنکور رتبههای بالایی آوردهاند، ماراتن کنکور را برگزار میکنند و هر روز بر آمار فارغالتحصیلهای بیکار افزوده میشود یا دانشجویانی که در رشته تخصصی شان کار نمیکنند یا برای درس خواندن معتاد قرصهایی مانند ریتالین میشوند.(شقایق طباطبایی/جهان صنعت)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.