به گزارش جام جم سرا ، اکثر نوجوانان احساس می کنند فناناپذیر هستند و توجهی به عواقب این طرز فکر و اعمالی که براساس این تفکر انجام می دهند- مصرف مواد مخدر و نوشیدن الکل- ندارند.
عواملی که تاثیر بسزایی در اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر دارند عبارتند از:
• خانواده ای که سابقه مصرف موادمخدر دارد
• افسردگی
• کمبود اعتماد به نفس
• رفتار پرخاشگرانه ابتدایی
• احساس طرد اجتماعی
• فقدان نظارت اجتماعی
• فقر
• در دسترس بودن مواد مخدر
عواقب مصرف موادمخدر توسط نوجوانان
اعتیاد نوجوانان به مواد مخدر می تواند عواقب منفی فراوانی به همراه داشته باشد که عبارتند از:
* اختلال در رانندگی
رانندگی پس از مصرف موادمخدر خطرناک است و باعث مرگ رانندگان خودروها و موتورسیکلت ها می شود و هزینه بسیار زیادی را به نظام بهداشت و قضا تحمیل می کند.
* وابستگی به مواد
نوجوانانی که معتاد هستند به احتمال بسیار زیاد در دوران بزرگسالی نیز به مصرف مواد ادامه خواهندداد.
* فقدان انگیزه
مصرف مواد مخدر انگیزه لازم برای تلاش و موفقیت در مدرسه و زندگی را از نوجوان می گیرد و او را به انسانی بی انگیزه و بی تفاوت بدل می کند.
* افزایش مشکلات
مصرف موادمخدر، مانند ماری جوانا، بر قسمتی از مغز نوجوان که کنترل حافظه، انگیزه، توجه و یادگیری را عهده دار است آسیب می زند و مشکلات عدیده ای در یادگیری، عملکرد شغلی و عاطفی برای نوجوان به وجود می آورد.
* ایجاد مشکلات جدی جسمی و روحی
مصرف مواد مخدر در دوز بالا، می تواند در اندام های حیاتی بدن مانند کلیه ها، ریه ها و قلب اختلال ایجاد کنند. مصرف متافتامین می تواند باعث صدمه دیدن قلب، سیستم عصبی بدن، ایجاد رفتارهای روانی و پرخاشگری شود. مصرف مخدرهای استنشاقی تاثیر مخربی بر مغز، قلب، ریه ها، کبد و کلیه ها می گذارد. علاوه بر این، اعتیاد به داروهایی که توسط پزشک تجویز شده اند باعث بروز افسردگی، بیماری های عروق قلب و تشنج می شود.
گفت و گو درباره اعتیاد نوجوان به مواد مخدر
گفت و گو با نوجوان درباره اعتیاد به مواد مخدر می تواند بسیار دشوار باشد. گفت و گو را در موقعیت و زمان مناسب آغاز کنید. اگر دلشوره دارید آن را با فرزندتان در میان بگذارید.
هنگام گفت و گو با فرزندتان درباره مواد مخدر:
* از دیدگاه او نسبت به مصرف مواد مخدر بپرسید
نظرات فرزندتان را بشنوید و درباره مصرف مواد مخدر از او سوال کنید. پس از پایان گفت و گوی روشن و واضح با فرزندتان او را تشویق کنید.
* به پیام های رسانه ها توجه کنید
برخی از برنامه های تلویزیونی، سینماها، وب سایت ها و ترانه ها، نوجوان را به مصرف مواد مخدر ترغیب می کنند. درباره همه برنامه ها، فیلم ها و ترانه هایی که فرزندتان می بیند و می شنود با او گفت و گو کنید.
* آماده گفت و گو درباره اعتیادتان به مواد مخدر باشید
به سوران فرزندتان درباره اعتیادتان به مخدر پاسخی منطقی و صحیح بدهید. اگر مصرف مخدر را کنار گذاشته اید صادقانه به او بگویید که به موفقیت بزرگی دست یافته اید.
هرگز از صبحت با فرزندتان درباره اعتیاد به مواد مخدر نترسید. گفت و گو درباره اعتیاد به مواد مخدر سبب نمی شود او به مصرف کننده تبدیل شود. صحبت کردن درباره اعتیاد به مواد مخدر به فرزندتان اجازه می دهد با دیدگاه شما نسبت به این موضوع آگاه شود و بداند که توقع شما از او چیست.
استراتژی های گوناگون در پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر
علاوه بر گفت و گو با نوجوان می توان روش های دیگری را نیز تجربه کرد:
* از فعالیت های روزانه فرزندتان مطلع باشید
به فعالیت ها و مکان هایی که فرزندتان به آنجا رفت و آمد می کند توجه کنید. برای افراد صاحب صلاحیتی که بتوانند فرزندتان را به فعالیت های سالم و مفید ترغیب کنند جایزه بدهید.
* وضع قوانین و اعمال مجازات
وضع قوانین و اعمال مجازات نشان می دهند اعتیاد به مواد مخدر را تحمل نمی کنید. ترک میهمانی هایی که در آن مخدر مصرف می شود، سوار نشدن به خودرویی که راننده اش موادمخدر مصرف کرده نمونه ای از قوانین وضع شده هستند. مجازات را نیز بلافاصله پس از تخطی از قوانین اعمال کنید.
* دوستان فرزندتان را بشناسید
اگر دوست فرزندتان به مواد مخدر معتاد است احتمالا او را برای مصرف مخدر تحت فشار قرار می دهد. برای پیشگیری از اعتیاد فرزندتان به مواد مخدر با دوستان فرزندتان و والدین شان آشنا شوید.
* محافظت از داروهای تجویزشده
درباره مخدربودن داروهای تجویز شده برای اعضای خانواده از پزشک سوال کنید. فهرستی از داروهای موجود در خانه تهیه و از آنها محافظت کنید. از معلم بهداشت مدرسه فرزندتان بخواهید تا فرزندتان را کنترل کند تا او دارویی مصرف نکند.
* حمایت کردن
فرزندتان را تشویق کنید و از موفقیت او شاد شوید. ایجاد رابطه دوستانه میان والدین و فرزند کمک زیاد به پیشگیری از اعتیاد فرزند به مواد مخدر دارد.
* ارائه مثال مناسب
اگر در گذشته مخدر مصرف می کردید و ترک کرده اید به فرزندتان بگویید.
شناخت نشانه های هشداردهنده مصرف مواد مخدر در نوجوانان
علایم هشداردهنده عبارتند از:
• تغییر ناگهانی دوستان، عادات تغذیه ای ساعات خواب، فعالیت های فیزیکی و بدنی و عملکرد تحصیلی
• عدم توجه به فعالیت های مورد علاقه
• به وجود آمدن نگرش خصمانه
• مشاهده وب سایت هایی که افراد را به مصرف موادمخدر ترغیب می کنند.
• پنهان کردن اعمال و اموال
• ناپدیدشدن غیرقابل توضیح و توجیه پول از خانه
• وجود جعبه خالی داروهای گوناگون در اتاق نوجوان
• شنیدن بوهای غیرعادی داروها و مواد شیمیایی در اتاق نوجوان
منبع :سلامانه
وی افزود: میوههای آبداری چون طالبی برای فصل تابستان بسیار مناسب هستند و به صورت فالوده، آبمیوه یا میوه معمول استفاده می شوند.
فرحبخش با اشاره به شستن این میوه قبل مصرف تصریح کرد: بهتر است پوست طالبی را با مایع ظرفشویی شسته تا میکروبهای سطح آن قبل از برش کاملا از بین بروند.
این متخصص تغذیه اظهار داشت: با توجه به اینکه اضافه وزن و چاقی در کشور روبه افزایش است، به هنگام مصرف طالبی به شکل فالوده یا آبمیوه، افراد باید از حداقل میزان شکر برای آن استفاده کنند.
وی درمورد تهیه و مصرف آبمیوه ها در بیرون از منزل توصیه کرد: برای خرید آبمیوه های مختلف حتما باید به آبمیوه فروشی های معتبر با مدارک بهداشتی مراجعه کرد، چرا که نوشیدنی های غیربهداشتی بخصوص در تابستان احتمالا ابتلا به بیماری های گوارشی و اسهال را در پی دارد.
فرحبخش با تاکید بر لزوم گنجاندن میوه در برنامه غذایی، بیان کرد: به افراد با دیابت کنترل شده توصیه می شود با توجه به اینکه طالبی جزو میوه هایی با قند بالا است تنها یک سهم میوه خود را به آن اختصاص دهند و از خورن آب طالبی پرهیز کنند.
وی درباره افراد با دیابت کنترل نشده یادآوری کرد: این افراد تا زمانی که به دیابت کنترل شده نرسیده اند باید از مصرف طالبی را کنار گذارند و به جای آن میوه هایی با قند پایین تر را میل کنند.
منبع : باشگاه خبرنگاران
سوال اول من درباره نقش شبکههای اجتماعی بر زندگی امروز است، اگر بخواهید به معایب و مزایای این شبکهها مثل تلگرام، اینستاگرام و. . . غیره اشاره کنید چه میگویید؟
فرح اصولی: به نظرم وجود هرکدامشان میتواند مفید باشد و در عین حال ضررهایی هم داشته باشد. اگر جوان بودم و این امکانات را در اختیار داشتم که خیلی عالی میشد. شبکههای اجتماعی در حالحاضر دسترسی به اطلاعات را راحتتر کرده و فاصلهها را برداشته و افرادی که در دو کشور مختلف زندگی میکنند میتوانند در مقایسه با گذشته بهسادگی با هم در ارتباط باشند. در پاسخ به سوال شما میتوانم بگویم بستگی دارد که ما از شبکههای اجتماعی چه چیزی طلب کنیم، جواب این که ما از این شبکهها چه میخواهیم میتواند تعیینکننده باشد که این شبکهها مفید هستند یا نه. یعنی میتواند مثل هر پدیده دیگری دو بعد داشته باشد، یا خیلی مبتذل و وقتگیر باشد یا به ارتقاء اطلاعات افراد کمک کند.
درباره شما چطور آقای سینایی؟ چقدر با شبکههای اجتماعی در ارتباط هستید؟
سینایی: امروز اغلب مردم با شبکههای اجتماعی مشغولند ولی من حتی حاضر نیستم این شبکهها را نگاه کنم، معتقدم رابطه به چیزی گفته میشود که انسان با انسان دیگری مقابل هم بنشینند و با هم حرف بزنند. روی این اصل شبکههای اجتماعی برای من حکم دنیایی را دارد که با آن فاصله دارم. این دنیای من نیست، حالا ممکن است دنیای نسل امروز همین شبکهها باشند و من هم آن را رد نمیکنم، ولی واقعا با این شبکهها ارتباط برقرار نمیکنم. چند وقت پیش بهدنبال بیتی از سعدی میگشتم و میخواستم بدانم در چه رابطهای است، به همین خاطر گلستان را از کتابخانهام برداشتم و شروع کردم به ورق زدن به نیت پیدا کردن بیت گمشده.
یک دفعه به خودم آمدم و دیدم دوباره داستانهای گلستان را مرور کردهام و در این مرور به کشف تازهای رسیدم و به خردمندی و نگاه منحصربهفرد سعدی بیشتر پی بردم. نکتهای بین اطلاعات و بینش یافتن وجود دارد. آدمهای باسوادی هستند که اطلاعات زیادی دارند، ولی این اطلاعات هیچگاه درون آنها به بینش تبدیل نشده است. درباره شبکههای اجتماعی هم همینطور است، این شبکهها اگرچه به افراد اطلاعات میدهند ولی بینش انسانی را عمق نمیبخشند.
مساله دیگری که درباره ورود شبکههای اجتماعی آزارم میدهد آدمهایی هستند که در تمام اوقات، حتی زمانی که دور یک میز نشستهایم و با هم حرف میزنیم یا غذا میخوریم سرگرم موبایل یا به قول شما همین شبکههای اجتماعی هستند و دائم هم میگویند: گوشم به توست! این هم متاسفانه بیشتر در طبقه تحصیلکرده دیده میشود. درست است که شبکههای اجتماعی تاثیرات مثبتی هم در پی داشتهاند ولی باید بپذیریم آسیبهایی هم بر رفتار آدمها پدید آوردهاند.
مساله دیگر این است که ورود شبکههای اجتماعی به تنهاتر شدن آدمها در شرایط کنونی منجر شده، اخیرا کتابی به نام «پوست اژدها» را مطالعه میکردم که نوشته بود: «برای آن که خودمان را از صدمات جامعه دور نگه داریم باید در پوست اژدها مخفی شویم، غافل از اینکه در تنهایی داریم میپوسیم.» میخواهم بگویم ارتباطات انسانی به سطح گرایش پیدا کرده و از طرفی آدمها را تنهاتر کرده است. اگر بخواهم دراین ارتباط درباره خانواده خودم صحبت کنم باید بگویم آنچه باعث استحکام زندگی ما شده و بیش از 40 سال به طول انجامیده، صرفنظر از وجود فرزندانمان، هنر است که حرف مشترک بین همه ما ایجاد کرده است، همیشه بر این باور بودهام خانواده باید مفاهیم مشترک را بیابد تا ارتباط بین اعضای خانواده قطع نشود.
خانم اصولی سوال بعدی من درباره زندگی مشترک با یک هنرمند است، برخی براین باورند زندگی با یک هنرمند دشوار است، حالا زندگی دو هنرمند با یکدیگر باید به مراتب سختتر باشد اینطور نیست؟
فرح اصولی: خب! این هم سختیها و شیرینیهای خودش را دارد، یکی از بهترین تاثیراتش این است که دو هنرمندی که باهم زندگی میکنند حرف هم را بهتر میفهمند و علایق مشترک دارند، در واقع این یک حسن است که دانش بین آن دو هنرمند تقسیم میشود. سختیاش هم این است که هر هنرمندی تمرکز مخصوص به خود را دارد و سعی میکند عمده تمرکز به روی کار خودش باشد تا اطرافیانش. همین جا اعتراف میکنم من مصاحبههای سینایی را نمیخوانم و او هم مصاحبههای مربوط به من را نمیخواند، گاهی حتی پیش میآید مصاحبههایی که با خودمان میشود را هم نمیخوانیم (با خنده)
پس میتوانیم نتیجه بگیریم هر دوی شما اگرچه منبع خبری خوبی برای اهالی رسانه هستید ولی ارتباط چندانی با مطبوعات ندارید، یعنی اخبار را دنبال نمیکنید؟
فرح اصولی: البته قصد توهین به مطبوعات را ندارم فقط از تکرار خسته میشویم، چون ما تمام مدت در حال مصاحبه هستیم واگر قرار باشد بعد از چاپ هم مصاحبهها را بخوانیم، دیگر وقتی برای کار کردن باقی نمیماند.
خسرو سینایی: همیشه یک روزنامه برای من فرستاده میشود که آن هم فقط تیترهایش را میخوانم و شاید یکی دو تیتر نظرم را جلب کند که خود آن مطلب را کامل بخوانم، ولی حتما جدول آن روزنامه را حل میکنم شاید به نظر خندهدار بیاد ولی معتقدم در سنی هستم که حتما باید نرمش ذهنی داشته باشم. جدولهای خیلی سخت را هم انتخاب نمیکنم، چون ممکن است آنها روی ذهنم اثر منفی بگذارد. معتقدم وقتی آدم میتواند یک جدول را کامل پر کند احساس پیروزی به او دست میدهد. باقی روز، دوستانی هستند که به من خبر میدهند مصاحبهات در فلان نشریه چاپ شده، نمونهاش چند روز پیش بود که دوستی زنگ زد و گفت مطلب مفصلی از تو در یک روزنامه مطرح چاپ شده ولی بعد دیدم این مصاحبه بخشهایی از حرفهای من با زاون قوکاسیان بوده که ده سال پیش در قالب کتاب چاپ شده است.
بههرحال کسانی که در حرفهای مثل ما فعالیت میکنند وقتی دائم مورد سوال مطبوعات قرار میگیرند اول با خود فکر میکنند پس من خیلی مهم هستم که مدام از من سوال میشود، ولی بعد فکر میکند بالاخره مطبوعات هم باید صفحات خودشان را با مطالبی پر کنند و او فقط یک وسیله است. منتهی در این میان یک نکته وجود دارد و آن این که تا جایی که میشود در انجام گفتوگوها با اهالی رسانه همکاری میکنم و به سوالات آنها جواب میدهم، ولی گاهی این فشار از نظر ذهنی سخت است. بهعنوان مثال گاه میبینید در طول هفته سه خبرنگار از سه نشریه مختلف سوالات بدون ارتباط به یکدیگر میپرسند و همه عجله دارند که مطالبشان را زود به سرانجام برسانند که این عجله ذهن مرا در فشار میگذارد.
شما به مساله پیروزی و حل جدول اشاره کردید و من میخواهم از شما درباره شکست بپرسم، خود شما چقدر طعم تلخ شکست را در زندگی تجربه کردهاید؟
خسرو سینایی: ببینید من معتقدم که شکست و پیروزی هر دو بخشی از زندگی هستند، با آگاهی به این مساله معتقدم که نه از پیروزی باید مغرور شد و نه از شکست ترسید، هردوی اینها در جوار هم حرکت میکنند. یک وقتی هم هست که آدم به این نتیجه میرسد شکست به نفع او بوده است. در بیست وهفت سالگی یک فیلمم دو جایزه گرفت، آن هم زمانی که هنوز در سینمای ایران جایزه گرفتن معمول نبود، ولی سال بعد فیلمی که ساختم باعث شد همه مرا هو کنند. یک دفعه دیدم در طول یک سال، یک پیروزی در کنار یک شکست داشتهام. ازآن روز آموختم هر فیلمیکه میسازم باید به اندازه فیلم اولم با وسواس و احتیاط توام باشد. این را هم آموختم که هم آن پیروزی گذشت و هم آن شکست.
خانم اصولی درباره خود شما چطور؟ چقدربا شکست در زندگی کنار آمدید؟
فرح اصولی: همانطور که ایشان هم گفتند در هر حرفهای نباید این تصور را داشت که جاده صاف و هموار است. بخصوص در اوایل فعالیت کاری که موقعیتهای خوب و تابناک در کنار موقعیتهای ناراحتکننده وجود دارد. یادم هست چند سال پیش نمایشگاهی داشتم که در عرض سه روز، سی اثرم به فروش رفت و برای خودم خیلی عجیب و خوشحالکننده بود. بعد از آن هم نمایشگاه دیگری گذاشتم که حتی یک اثرم هم به فروش نرفت، البته بعد که آثارم را به خانه آوردم فروش رفتند، ولی فکرمیکردم این نمایشگاه هم مثل آن نمایشگاه با اقبال خوبی از منظر فروش مواجه شود. اینها همه بالا پایینهای حرفه ماست و طبیعی هم هست.
سوال بعدی من درباره الگو بودن هنرمندان است، برخی از هنرمندان در شاخههای مختلف به این مساله اشاره میکنند که هنرمند باید در جامعه الگو باشد و برخی از هنرمندان هم این مساله را رد میکنند و میگویند میخواهند در جامعه مثل دیگر افراد عادی زندگی کنند نه این که تمام حرکات و رفتارشان در معرض دید دیگران قرار بگیرد، نظر شما چیست آقای سینایی؟
خسرو سینایی: ببینید این که هنرمند به عنوان یک الگو در جامعه معرفی شود بد نیست، اما مساله این است که وقتی کسی الگو میشود دیگر نمیتواند مثل افراد معمولی در جامعه زندگی کند و جامعه از او توقع خطا و اشتباه را ندارد. ضمن این که آدمها همیشه طالب قهرمان و الگو بودهاند و میخواهند کسی را ستایش کنند. حالا شاید همانطور که شما هم در سوال اشاره کردید هنرمندی نخواهد آزادی خود را در جامعه، به بهای الگو بودن بفروشد و تمایل دارد به او هم مثل سایر افراد جامعه نگاه شود، چون بههرحال الگو بودن، آزادی عکسالعمل نشان دادن افراد را در بسیاری از بحرانها و مشکلات اجتماعی میگیرد. اما تصور میکنم آدم باید سعی کند به درجهای از پختگی دست یابد و پشتوانه ذهنیاش را قوی کند که دیگربه الگو و قهرمان احتیاجی نداشته باشد، یعنی سعی کند خودش را تکامل بخشد.
منظورم از الگوپذیری، تعبیر انسان اخلاقمدار در جامعه است، بهعنوان مثال هنوز در ذهن نسلهای گذشته، پوریای ولی اینطور جا افتاده که موقع ورود به جایی، سرش را خم میکرد و وارد میشد، مردم این خصلت او را بهعنوان یک پهلوان نامدار دوست داشتهاند و احتمالا تمایل دارند چنین مولفههایی را در هنرمندان هم مشاهده کنند؟
فرح اصولی: درست است، چنین دیدگاهی همیشه در شرق، خاصه در ایران وجود داشته است. مثالهای زیادی هم در ارتباط با آنچه شما گفتید وجود دارد که درخت هرچه پربارتر سرش پایینتر و... از این دسته است. در واقع در کشور ما همیشه یکجور روحیه قهرمانپروری وجود داشته است، چیزی که در غرب وجود ندارد. البته حالا دیگر قهرمانان هم شکل عوض کردهاند، به قول شما روزگاری تختی یا دیگر ورزشکاران و هنرمندان قهرمانان مردم بودند و امروز میبینیم بویژه در کشورهای غربی، این بازیگران و خوانندگان هستند که مردم زندگی آنها را با جزئیات دنبال میکنند. میخواهم بگویم نمیشود الگوزدایی کرد، منتهی مساله این است که هنرمند یا ورزشکاری که ما او را در زندگی به عنوان یک الگو انتخاب میکنیم شاید فرد مناسبی نباشد.
در تائید صحبت شما یاد گفتوگویی افتادم که چند سال قبل با همسر یکی از بازیگران مطرح انجام دادم، او به این مساله اشاره کرد که آن بازیگر اگرچه پدر خوب و بازیگر خوبی است اما همسر خوبی نیست.
فرح اصولی: دقیقا، این نشان میدهد که بعد بیرونی ودرونی آدمها با یکدیگر تفاوت دارد و فرد شاید هنرمند خوبی باشد اما نمیتواند الگوی مناسبی برای زندگی فردی آدمها باشد. در عین حال ما همان آدمهایی هستیم که عرفان را در شعر و ادبیات و عالم مثالی را در نقاشیها به وجود آوردیم، یعنی همیشه به کمالگرایی بیپایان گرایش داشتهایم و این در حافظه تاریخی ما نقش بسته است، با ما هست و طول هم میکشد که این روحیه را کنار بگذاریم، تازه معلوم نیست اگر این روحیه را کنار بگذاریم خوب است یا نه.
خسرو سینایی: منظور من این بود که نیاز همیشگی به الگو و قهرمان خوب نیست و نشانه خامیدرونی افراد است. چند وقت پیش جوانی پیش من آمد و به من گفت اجازه بده من مرید تو باشم و تو مراد من. خیلی تعجب کردم و به او گفتم هر کمکی بخواهی برایت انجام میدهم و تجربهام در فیلمسازی را در اختیارت میگذارم ولی به مرید و مراد بودن نیازی نیست. خب! بعضی از هنرمندان را میبینیم که از این خصلت افراد به نفع خود استفاده میکنند و همیشه عدهای را دور خودشان جمع میکنند که برایشان جنجال کنند.
اخیرا کتابی درباره شخصیتهای بزرگ جهان مثل مارکس، روسو و دیگران خواندم، مطالعه این کتاب نشان میدهد که این شخصیتها اگرچه افراد تاثیرگذاری در تاریخ بودهاند اما در عین حال از تمام ضعفهای انسانی برخوردارند و گاهی رفتارهایی کردهاند که مغایر با آثارشان بوده است. ضمن این که در زندگی، کسانی را سراغ دارم که خیلیها قبولشان دارند ولی خیلی دروغ گفتهاند و افراد صادقی نیستند. این هم یکی از مشکلات من است که گاهی اهالی رسانه میخواهند درباره شخصی خاص از من مصاحبه کنند و من نمیپذیرم.
چرا؟
برای این که یا باید تمام واقعیت درباره آن فرد را بگویم که این درست نیست یا باید درباره او دروغ بگویم که این را دوست ندارم. میخواهم بگویم ما همیشه تصویری که خودمان میخواهیم را از آدمها ترسیم میکنیم، حتی درباره سعدی و حافظ و مولانا، درحالی که شاید آنها هم مثل افراد عادی در زندگی خطاها و اشتباهاتی داشتهاند ولی ما چون آثار آنها را دوست داریم نمیخواهیم این واقعیت را بپذیریم و ترجیح میدهیم چهرهای که از آنها در ذهنمان میسازیم مخدوش نشود.
آزاده صالحی - چاردیواری
نفیسه حسینی یکتا متخصص طب سنتی و رئیس انجمن علمی طب سنتی ایران در گفت و گو با جام جم آنلاین بیان کرد : کبد چرب از جمع شدن چربی لابه لای سلول های کبدی بروز می کند و بر اساس درصدی که بوجود می آید درجه بندی مختلف دارد . کبد وظیفه تصفیه مواد خطرناک را بر عهده دارد مثلا وقتی دارویی مصرف می کنیم وظیفه کبد تصفیه آن است به عبارتی دیگر کبد پالایشگاه بدن محسوب می شود .
وی در ادامه بیان کرد : زمانی که فردی دچار کبد چرب می شود بخشی از ساختار طبیعی کبد از بین رفته و چربی ها لا به لای سلول ها قرار می گیرد . در مرحله اول کبد چرب ، یک بیماری بی صدا و ساکت است یعنی علامت خاصی در فرد مبتلا ظاهر نمی شود که بیمار متوجه شود دچار این عارضه شده پس ممکن است پیشرفت کند قبل از این که تشخیص داده شود.
حسینی یکتا در رابطه با علایم این بیماری بیان کرد : کبد چرب ، علائم مشخصی ندارد ولی ممکن است فرد را درگیرعلائم عمومی مانند خستگی ، تهوع ، ضعف دائمی ، گیجی ، عدم تمرکز و حالات کم اشتهایی کند .در مجموع هیچ کدام از این علامت ها نشانگر کبد چرب نیستند و ممکن است دلایل دیگری داشته باشد .
یکسری علائم دیگر مانند درد در ناحیه مرکزی شکم که کبد در آن قرار دارد، ممکن است ایجاد شود . بوی بد دهان ، سفید شدن زبان ، گاهی اوقات خارش پوست ، تعرق زیاد و حلقه های تیره زیر چشم می تواند علائم دیگر کبد چرب باشد .
این متخصص طب سنتی اظهار کرد : اگر این بیماری به موقع تشخیص و درمان نشود ، در مراحل انتهایی فرد را درگیر نارسایی کبد می کند و درمان در فاز سختی قرار می گیرد و ممکن است بیمار نیاز به پیوند کبد داشته باشد .
کبد چرب بیماری است که خیلی راحت می توان در مراحل اولیه درمان پذیرد و قبل از آن می توان پیش گیری صورت گیرد ولی اگر توجهی به آن نشود کبد را دچار اختلالات خطرناکی می کند .
وی در خصوص فاکتور های خطر کبد چرب متذکر شد : علت عمده و اصلی این عارضه را می توان چاقی و افزایش وزن بیان کرد. دیابت ، افزایش فشار خون ، افزایش کلسترول و مصرف الکل جز فاکتور های دیگر بوجود آمدن کبد چرب است .
رئیس انجمن علمی طب سنتی ایران درباره پیشگیری این بیماری گفت : تغییر در سبک زندگی مهم ترین و اساسی ترین کاری است که میتوان برای پیشگیری از این بیماری انجام داد ، بدین صورت که ورزش و پیاده روی را حتما در برنامه روزانه خود بگنجانیم ، از تغذیه سالم و سبزیجات غافل نشویم و اگر فردی الکل مصرف می کند با ترک الکل کمک قابل توجهی به کاهش این بیماری کرده است .
وی در ادامه بیان کرد: خواب کافی ، ورزش مناسب و حذف یا تا حد امکان مصرف کم برخی از خوراکی ها از رژیم غذایی مانند نان سفید ، شکر ، نمک ،گوشت قرمز ،کره ، ماکارونی و انواع سرخ کردنی ها کمک شایانی به کاهش این بیماری می کند . این عوامل استعداد بروز کبد چرب را بالا می برد.
این متخصص در رابطه با درمان این بیماری گفت : تاکید متخصصان طب سنتی در مرحله اول درمان ورزش کردن ، کاهش وزن و کنترل مصرف خوراکی های مضر است . استفاده از ادویه هایی مانند زرد چوبه و زیره سبز ، سکنجبین ، برخی عرقیات مانند عرق شاتره و کاسنی برای این بیماران مفید است .
نکته قابل ذکر این است که فردی که دچار کبد چرب می شود دارای بیماری های پیش زمینه ای مانند دیابت ، فشار خون و ... هستند اگر افراد می خواهند از این گیاهان استفاده کنند حتما باید با متخصصان طب سنتی مشورت کنند زیرا ترکیب این گیاهان با داروهای شیمیایی گاهی خطرزا است و بهتر است توسط پزشک بررسی شود و گاهی نیاز است که داروهای ترکیبی دیگری را در کنار این ها استفاده کنند تا باعث تسریع درمان این بیماری شود .
بیتا نوروزی - خبرنگار جام جم آنلاین
به گزارش جام جم سرا ، متخصصان زیبایی به بانوان بالای چهل سال سن توصیه میکنند برخی کارهایی که تا قبل از چهل سالگی در خصوص استفاده از محصولات زیبایی و مراقبتی پوست را انجام می دادند کاملاً فراموش کرده تا بتوانند در میانسالی و سالمندی موهای پرپشت و سالمی داشته باشند.
اکثر بانوان پس از چهل سالگی در اثر تغییرات هورمونی، کاهش ترشح روغنهای مخصوص محافظت از کف سر توسط بدن و افزایش سن با مشکل ضعیف و شکننده شدن فولیکول موها و ریزش مو مواجه میشوند.
برای جلوگیری و کنترل این مشکل خانم ها باید از رنگ کردن موهای خود با رنگ موهای حاوی آمونیاک خودداری کنند.
استفاده از ژل و اسپری باعث خشکی و شکنندگی موها و ریزش شدید آنها در این دسته از خانمها می شود.
برس کشیدن های زیاد و خشک کردن موها با سشوار با درجه حرارت بالا نیز می تواند باعث آسیب غیر قابل جبران به موها شود.
کارشناسان به بانوان در آستانه میانسالی توصیه میکنند از بلند کردن بیش از حد موهای خود خودداری کنند تا با ریزش مو مواجه نشوند همینطور ماساژ کف سر با روغن هایی چون روغن نارگیل میتواند رطوبت کف سر را حفظ کند.
تغذیه سالم، مصرف میوه و سبزی تازه، پرهیز از استرس و دوری از استعمال دخانیات همگی روشهای امتحان شده برای حفظ زیبایی موها در تمام سنین هستند.
منبع: prevention
به گزارش جام جم سرا ، کارشناسان به تازگی دریافتند که یک ارتباط مستقیم بین وجود مو در کانال گوش افراد سالمند و ابتلای آنها به انواع بیماری های قلبی بوِیژه بیماری عروق کرونر وجود دارد.
نتایج این پژوهش در جدیدترین شماره مجله پزشکی انگلستان به چاپ رسیده است و بر اساس آن وجود مو در نرمه و کانال گوش به خاطر ترشح بیش از حد هورمون های آندروژن و تستوسترون در بدن آقایان است که علت اصلی بروز لخته خونی و سکته قلبی به شمار می آید.
کارشناسان رابطه بین سکته قلبی و وجود مو در کانال مو را در بیش از 215 فرد مبتلابه بیماری های قلبی در کشور هند بدست آورده اند و اعلام کرده اند اکثر افراد مبتلابه مشکلات قلبی در لاله و کانال گوش خود موی زائد داشته اند.
در عین حال دسته ای دیگر از دانشمندان اعتقاد دارند وجود مو در گوش صرفاً علامت پیری و به دلیل افزایش هورمون تستوسترون در بدن است و رابطه مستقیم با بروز سکته قلبی ندارد و یک فرآیند طبیعی در اثر افزایش سن است.
سکته و بیماری های قلبی عروقی به دلایل مختلف از جمله تغذیه نامناسب، استعمال دخانیات، عدم تحرک و ورزش کافی، استرس ، بروز بیماری هایی چون آنفولانزا، سوابق ژنتیک، تصادفات، بالا بودن فشار خون و مواردی از این دست روی می دهد اما با این حال وجود مو در کانال گوش هم می تواند یک نشانه هشدار دهنده باشد و باید جدی گرفته شود همینطور ظاهر نازیبای آن می تواند از اعتماد به نفس سالمند در اجتماع بکاهد.
منبع: healthyandnaturallife
به گزارش جام جم سرا ، کارشناسان از تغییرات در پنج عضو بدن به عنوان عوامل شناسایی بیماری های مختلف درونی بدن یاد می کنند.
گفتنی است، از جمله این نشانه ها می توان تغییرات در ادرار را نام برد که می تواند نشان دهنده وجود التهاب در بدن ، وقوع بارداری، رنگ تیره و وجود مشکلات کلیوی در دفع مواد سمی از بدن، تکرر ادرار و بروز عفونت های مجاری ادراری و ابتلا به دیابت، مشکل انقباض عضلات لگن و وجود خون که نشان دهنده خونریزی داخلی است را می توان نام برد.
دندان ها یکی دیگر از نشانه های بروز مشکلات سلامت در افراد هستند ، از جمله این مشکلات می توان بروز التهاب و خونریزی لثه را نام برد که در اثر بیماری دیابت بروز می کند.
بیماری لثه همچنین می تواند در اثر عفونت های باکتریایی و وجود انواع میکرو ارگانیسم ها در بدن ایجاد شود، ترک خوردن دندان ها نیز می تواند نشانه پوکی استخوان باشد اما می تواند به دلیل برگشت اسید معده به مری نیز رخ دهد و باعث خورده شدن دندان ها شود.
وجود زخم در دهان نیز که به سرعت ترمیم نمی شود می تواند احتمال بروز سرطان در حفره دهان باشد و کارشناسان توصیه می کنند افراد حتماً در این مواقع به پزشک مراجعه کنند.
پلاک دندانی نیز می تواند هشدار بروز حمله قلبی و یا سکته مغزی باشد زیرا باکتری ها از راه دهان وارد بدن و جریان خون می شوند و می توانند سبب ضخیم شدن شریان ها و مرگ در اثر عوارض آن شود.
افزایش یا کاهش وزن نیز می تواند به دلیل بروز بیماری هایی چون دیابت، تیروئید، مشکلات هورمونی ، احتباس آب، مشکلات قلبی و یا بروز بارداری رخ دهد و باید جدی گرفته شود.
پوست نیز یک عامل مهم برای شناسایی مشکلات بدن است و افراد باید هرگونه تغییرات در پوست از جمله تغییر رنگ، لکه یا خال های تیره را جدی بگیرند زیرا می تواند نشان دهنده ابتلا به سرطان پوست باشد.
و در نهایت تغییرات در ناخن ها می توانند نشان دهنده بیماری هایی چون کم خونی و کمبود گلبول قرمز، کمبود کلسیم، مشکلات و کارکرد نامنظم غده تیروئید، بروز بیماری های قارچی ، جذب کم اکسیژن توسط بدن و کمبود پروتئین مورد نیاز بدن باشد.
کارشناسان توصیه می کنند افراد در صورت مشاهده هرگونه تغییرات در این اعضای بدن حتماً به پزشک متخصص برای معاینات بیشتر مراجعه کنند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تسنیم، مصرف برخی از مواد غذایی خطر ابتلا به سرطان را کاهش میدهد، در مقابل انواع خوراکی های دودی مانند ماهی، برنج، گوشت، سوسیس، کالباس، سس و پنیرهای دودی حاوی مواد شیمیایی مختلف ساطع شده از دود مانند هیدروکربنها هستند و میتوانند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهند.
در اینجا رایج ترین اقلام غذایی که شما را چند قدم به سرطان مصرف میکنند، بیشتر معرفی شده اند؛ مواد غذایی که شاید هر روز به انواع مختلف مصرف شوند:
ذرت تفت داده شده
واقعیت این است که این نوع ذرت به تنهایی نمیتواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد اما اقلام غذایی اینچنینی با کیسههایی حاوی مواد شیمیایی به نام پرفلوئورواکتانوئیک اسید بسته بندی شده اند که مطالعات ثابت کرده این مواد شیمیایی خطر ناباروری در زنان و ابتلا به برخی از انواع سرطان را افزایش میدهند.
گوشتهای فراوری شده
انواع این گوشتها از قبیل سوسیس، هات داگ، بیکن و ... در بلند مدت خطر ابتلا به برخی سرطانهای خاص از جمله سرطان روده بزرگ را افزایش میدهد. مطالعات نشان داده که مصرف بیش از 160 گرم از گوشتهای فراوری شده در طول روز، خطر افزایش مرگهای ناشی از سرطان را در طول زمان تا 44 درصد افزایش میدهد.
کنسرو گوجه فرنگی
ماده شیمیایی بیس فنول در این کنسروها خطرناک است و اسیدیته گوجه فرنگی به احتمال زیاد منجر به حل بیس فنول در مواد غذایی میشود.
گوشت قرمز کبابی / کباب کردن گوشت سفید مرغ
ساختار مولکولی و شیمیایی گوشت قرمز هنگام فرایند کبابی شدن تغییر میکند و خطر ابتلا به سرطان پروستات و سرطان سینه را افزایش میدهد.
نوشابههای گازدار
سودا پر از قند، رنگهای غذایی و مواد شیمیایی است؛ این نوع نوشیدنیها بدن را اسیدی میکنند و سلولهای سرطانی را پرورش میدهند. سودا یا آب گازدار یا آب کربناته، آبی است که در آن کربن دی اکسید، تحت فشار حل شده باشد.
روغنهای هیدروژنه
روغنهای هیدروژنه معمولا برای ذخیره غذاهای فراوری شده استفاده میشود که میتواند به بیماریهای ناتوان کننده سیستم بدنی، مانند سرطان منجر شود.
غذاهای اصلاح شده ژنتیکی
مصرف این نوع محصولات غذایی یک نگرانی عمده از نظر ابتلا به انواع مشکلات سلامتی است و بهتر است محصولات آلی و ارگانیک جایگزین آنها شوند.
ماهی پرورشی
به گزارش آوای سلامت - ماهی آزاد پرورشی کمبود ویتامین D دارد و اغلب با مواد شیمیایی سرطان زا آلوده شده و آلوده به بی فنیلهای پلی کلرینه، و آفت کشها است.
الکل
ثابت شده که مصرف نوشیدنی های الکلی در طول روز خطر ابتلا به سرطان سینه را در زنان تا 30 درصد افزایش میدهد. در واقع الکل دومین علت ابتلا به سرطان بعد از دخانیات است.
به گزارش جام جم سرا به نقل از تبیان، سرطان دومین دلیل مرگ در دنیاست که معمولاً با ترکیبی از جراحی، شیمی درمانی و پرتودرمانی تحت درمان قرار می گیرد. استراتژی های تغذیه ای فراوانی آزمایش شده اند اما هیچکدام به طور خاص موثر نبوده اند. تحقیقات جدیدی در حال انجام است که می گوید رژیم غذایی کتوژنیک بسیار کم کربوهیدرات می تواند موثر باشد.
هشدار: هرگز نباید درمان های رایج سرطان را متوقف کرد و درمانی مثل رژیم کتوژنیک را جایگزین آن نمود.
رژیم کتوژنیک، یک رژیم بسیار کم کربوهیدرات است که شباهت های زیادی با رژیم اتکینز و سایر رژیم های کم کربوهیدرات دارد. در این رژیم مصرف کربوهیدرات به شدت کاهش داده شده و چربی جایگزین آن می شود. این تغییرات منجر به حالتی متابولیک به نام "کتوزیس یا کتون زدگی" می گردد. بعد از چند روز، چربی، منبع اصلی انرژی در بدنتان خواهد شد. این حالت موجب افزایش چشمگیر در میزان ترکیباتی به نام کتون ها در خون می شود. اگر رژیم کتوژنیک به عنوان یک شیوه ی درمانی برای سرطان مدنظر باشد، محتوای چربی به بالاتر از 90 درصد کالری بدن تبدیل خواهد شد.
نقش قند خون در سرطان
بسیاری از درمان های سرطانی، جوری برنامه ریزی شده اند که تفاوت های بیولوژیکی بین سلول های سرطانی و سلول های نرمال را هدف می گیرند. تقریباً تمام سلول های سرطانی در یک ویژگی مشترکند: آن ها از کربوهیدرات یا قند خون برای رشد و تکثیر تغذیه می کنند.
وقتی شما تحت رژیم کتوژنیک هستید برخی از فرایندهای طبیعی متابولیسمی تغییر کرده و قند خونتان پایین می آید. اصطلاحاً به این حال "گرسنگی" سلول های سرطانی می گویند.
تأثیر بلندمدت این " گرسنگی " و محرومیت برای سلول های سرطانی این است که آهسته تر رشد کرده، اندازه شان کوچکتر شده و حتی نابود می شوند. بنابراین به نظر می رسد رژیم کتوژنیک بتواند پیشرفت سلول های سرطانی را کاهش دهد زیرا میزان قند خون به سرعت کاهش می یابد.
سایر مزایای رژیم کتوژنیک در درمان سرطان
مکانیسم های متعدد دیگری نیز وجود دارند که توجیه می کنند رژیم کتوژنیک چطور می تواند به درمان سرطان کمک کند. حذف کربوهیدرات می تواند دریافت کالری را فوراً پایین بیاورد، در نتیجه انرژی کمتری در دسترس سلول های بدن خواهد بود. بنابراین رشد تومور و پیشرفت سرطان کُند خواهد شد.
ضمناً رژیم کتوژنیک فواید دیگری نیز دارد:
کاهش انسولین
انسولین یک هورمون آنابولیک است. یعنی وقتی وجود دارد، باعث رشد سلول ها می شود که شامل سلول های سرطانی نیز می گردد. بنابراین کاهش انسولین می تواند رشد تومور را کُند نماید.
افزایش کتون ها
سلول های سرطانی نمی توانند از کتون ها به عنوان غذا استفاده کنند. تحقیقات نشان می دهد کتون ها می توانند سایز تومور را کاهش داده و سرعت رشدش را کم کنند.
کاهش آسیب به میتوکندری
یافته ها همچنین نشان دادند که سرطان موجب آسیب اکسیداتیو به میتوکندری می شود، میتوکندری ها، تولیدکننده های انرژی سلول ها هستند.
کیفیت زندگی
مطالعه ای در مورد تأثیرات رژیم کتوژنیک روی 16 بیمار با سرطان پیشرفته صورت گرفت، چند نفر در میان راه از این آزمایش و تحقیق انصراف دادند چون از این نوع تغذیه لذت نمی بردند. باقی افراد که رژیم کتوژنیک را به مدت 3 ماه ادامه دادند، وضعیت روحی شان بهتر شده و بی خوابی هایشان کاهش یافته بود، بدون اینکه هیچ عارضه ی جانبی روی دهد. ولی این طور که به نظر می رسد برای خیلی از افراد پایبند ماندن به رژیم کتوژنیک کار سختی است.
آیا رژیم کتوژنیک می تواند به پیشگیری از سرطان کمک کند؟
سلول های سرطانی نمی توانند از کتون ها به عنوان غذا استفاده کنند. تحقیقات نشان می دهد کتون ها می توانند سایز تومور را کاهش داده و سرعت رشدش را کم کنند
مکانیسم هایی وجود دارد که بیانگر این است که این رژیم می تواند در پیشگیری از سرطان موثر باشد، زیرا تعدادی از ریسک فاکتورهای سرطان را کاهش می دهد. مانند کاهش میزان IGF-1 که هورمونی است مهم برای توسعه ی سلول ها که در رشد و پیشرفت سلول های سرطانی هم نقش دارد.
رژیم کتوژنیک می تواند قند خون و ریسک دیابت را کاهش دهد
شواهد نشان می دهد افرادی که قند خون بالا و دیابت دارند، احتمال بروز سرطان در آن ها بیشتر است. رژیم کتوژنیک می تواند در کاهش قند خون و کنترل دیابت بسیار موثر باشد.
چاقی هم یکی از عوامل موثر در ابتلا به سرطان است. از آنجایی که رژیم کتوژنیک یک ابزار قوی در کاهش وزن است، می تواند با مبارزه با چاقی، ریسک سرطان را هم پایین بیاورد.
البته این رژیم معایبی هم دارد و نباید خودسرانه و به مدت طولانی استفاده شود. این مطلب اطلاعات پایه ای را در مورد این رژیم و تاثیرش بر سرطان داده است. در صورت نیاز حتما باید تحت نظر متخصص تغذیه از آن پیروی نمایید.
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران، هوش موضوعی است که هنوز ناشناخته باقی مانده و به عقیده دانشمندان از ابعاد گستردهای برخوردار است، به طوری که برای ارزیابی آن باید فاکتورهای مختلفی مد نظر قرار گیرد.
عملکرد تحصیلی را نمیتوان صرفاً نشانهای از بهره هوشی دانست. به عنوان مثال آلبرت انیشتین به عنوان یکی از با استعدادترین دانشمندان تاریخ در مدرسه عملکرد بسیار ضعیفی داشت. از این رو محققان همچنان در حال بررسی روشهایی برای ارزیابی ضریب هوشی هستند.
عدهای از صاحب نظران بر این باورند ضریب هوشی را میتوان به برخی اختلالات ذهنی مربوط دانست.
جالب است بدانید قریب به 2.4 درصد جمعیت جهان از «اختلال دوقطبی» رنج میبرند. جالبتر اینکه بسیاری از بزرگان تاریخ از جمله «ونسان ون گوگ» (نقاش و هنرمند هلندی)، «امیلی دیکینسون» و «ارنست همینگوی» (دو نویسنده معروف آمریکایی) به همین اختلال روانی دچار بودهاند.
تحقیقی نشان داد نوعی پروتئین که در مغز موشها باعث تحریک کنجکاوی و فعالیتهای هوشمندانه و کنجکاوی میشود، مسبب اختلالات روانی همچون اسکیزوفرنی و دوقطبی در انسان است.
همچنین دانشمندان بین مهارت حل مسائل ریاضی و پردازش اطلاعات با خطر ابتلا به «جنون تحریکاتی» که نوعی تمرکز بیش از حد و فعالیت روانجنبشی در افراد دارای اختلال دوقطبی است، نوعی ارتباط معنادار یافتند.
حال تعدادی از این نشانههای عجیب بهره هوشی که در تحقیقات مورد تایید قرار گرفته به شرح زیر است:
1. تندخویی
با این که تندخویی نشانهای از عدم منزلت اجتماعی محسوب میشود، دانشمندان آن را نشانهای از ضریب هوشی قلمداد کردهاند.
تحقیقی در سال 2016 نشان داد ارتباط مثبتی بین بکارگیری الفاظ هنگام عصبانیت با سخنوری و فن بیان افراد وجود دارد. دانشمندان دامنه لغات و مهارت تکلم را نشانهای از هوش میدانند.
2. توانایی ریسک کردن
یک تحقیق در کشور فنلاند به تازگی نشان داد افرادی که خود را در معرض چالشهای جدید قرار میدهند و بیشتر ریسک میکنند، از هوش بالاتری برخوردارند.
3. تنبلی
گرچه ارتباط بین تنبلی و ضریب هوشی هنوز به طور قطعی مورد تایید قرار نگرفته است، مطالعهای به تازگی نشان داد افرادی که کمتر از فکرشان استفاده میکنند، زودتر حوصلهشان سر رفته و به ورزش و تمرینات فیزیکی روی میآورند. این در حالی است که افراد متفکر به جای ورزش کردن ترجیح می دهند زمان بیشتری را صرف فکر کردن کنند.
در ادامه این تحقیق آمده است: افراد متفکر و باهوش به تنبلی خود واقف بوده و به خوبی میدانند هزینه اهمالکاریشان را بعضاً در مقاطع مختلف زندگی پرداختهاند. به همین علت ممکن است ناگهان دست به اقدامات بزرگی بزنند.
4. فرزندان ارشد
نظریه جالبی وجود دارد که میگوید ضریب هوشی متأثر از ترتیب به دنیا آمدن فرزندان است، به طوری که فرزندان بزرگتر خانواده از ضریب هوشی بالاتری نسبت به سایر فرزندان برخوردارند.
دانشمندان در توضیح این امر میگویند فرزندان ارشد معمولاً در معرض قوانین تربیتی سفت و سختی قرار میگیرند و زودتر با مسائل مختلف آشنا میشوند.
بچههای بزرگتر خانواده بیشتر تحت نظر والدین قرار میگیرند و مراقبتها و کنترلهای سختگیرانه والدین مسیر بهتری را برای آنان رقم میزند.
از سوی دیگر انتظارات بالاتر والدین از این فرزندان، باعث میشود بچههای بزرگتر خانواده تلاش بیشتری برای برآوردن انتظارات والدینشان کنند.
5. نگران بودن
فکر کردن بیش از حد به مسائل مختلف و ابراز نگرانی در مورد آنها در برخی تحقیقات به عنوان یکی از نشانههای ضریب هوشی مورد بررسی قرار گرفت.
در یکی از این تحقیقات «هوش گفتاری» منشأ تفکر و ابزار حل مسائل معرفی شد و رابطه آن با دلواپسی افراد مورد تأیید قرار گرفت.
به نظر میرسد افراد باهوش و دارای مهارت سخنوری بتوانند رویدادهای گذشته و آتی را با جزئیات بیشتری مورد کنکاش قرار دهند. این امر باعث میشود بیش از سایر افراد احساس نگرانی و دلشوره کنند.
6. محبوبیت
افراد باهوش میتوانند ذهن و عواطف دیگران را بخوانند. تحقیقی در سال 2015 نشان داد همین مهارت باعث میشود برخی دانشآموزان در رقابت با همکلاسیهای خود موفقتر ظاهر شوند.
بر اساس نتایج این تحقیق، بچههایی که هوش هیجانی بالاتری دارند بهتر از هم سن و سالهایشان افکار، خواستهها و عواطف دیگران را شناسایی کرده و رابطه بهتری با آنان برقرار میکنند.