پینوشتها:
1- Affirmation de soi.
2- Bernfeld.
3- Médici.
4- Homburger.
5- Guillaume.
6- Interjection.
7- Identifcation affective.
8- Inconscience.
9- J.piaget.
10-Global.
11- Anthropomorphisme.
12- ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند
تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری.
13- Syncrétisme.
14- Egocentrisme . اما در ترجمهی این کلمه خودمداری را بیش از خودبینی یا خویشتن بینی میپسندیم زیرا خودبینی مفهومی اخلاقی اســت و بهتر اســت در ترجمه Egoisme به کار رود. پیاژه اصرار دارد که این دو مفهوم را به هم نیامیزند زیرا در این مرحله هنوز کودک به آنچه میکند خودآگاه نیست تا خودبینی که مستلزم تمیز خویشتن از دیگران و ترجیح خود بر ایشان اســت در مورد او به کار رود. مترجم.
15- Précatégoriel.
16- A.Rey.
17- Structure.
18- Chateau.
19- Omnimum.
20- Pan.
21- Faune.
22- Animiste.
23- مرحلهی دوم تربیت درست همان اســت که من پیشنهاد کرده ام آن را چنان که در داستان آمده اســت سن بزغاله پا (Chevre-Pied) بنامند.
24- Egocentrisme.
25- Empathie.
26- Borst.
27- Stern.
28- میدانم که من اعتراض خواهند کرد که شما برای پرورش کودک یا برای انتقال ذهن او از وضع فعلی به وضع عالیتر، به ما سفارش میکنید که تمرین را با شیوهی فکر او سازگار کنیم؛ غافل از این که با این کار به جای این که او را از این مرحله خارج کنید، در آن ثابت نگاه میدارید. چون ممکن اســت به تمام مراحل تربیت تکوینی چنین انتقادی بشود پس باید یک باره نظر خود را روشن کنیم و به این انتقاد پاسخ دهیم. این انتقاد به دو دلیل وارد نیست. یکی این که اعتراض کنندگان تصور میکنند تمرین هر عمل روانی در مرحلهی معینی از تحول روانی به امکانات فعلی شاگرد محدود میشود و این حقیقت را از یاد میبرند که رشد، پیوسته شاگرد را به مرحلهای برتر از وضع کنونی تعالی میبخشد و امکانات بیشتری در اختیار او میگذارد. فعالیت «فونکسیونی» به صورت منحنی محدودی صورت نمیگیرد بلکه با دخالت رشد، این فعالیت زمینه را برای فعالیت های جدید آماده میکند. وانگهی، هرچه بکوشیم روشها و مواد تربیتی را با فلان سن منطبق سازیم، نمیتوانیم آنها را درست با میزان فکر کودک برابر کنیم؛ به عبارت دیگر، وقتی طفل به توضیح واضح میپردازد و خود به جای جامعه سخن میگوید هیچ کس در فکر آن نیست که این حالات را آن طور که هست در او تمرین دهد. زیرا این کار بی معنی و بیهوده خواهد بود، همیشه میان فعالیت طبیعی کودک و فعالیتی که ما به او پیشنهاد میکنیم، فاصلهای وجود دارد و این فاصله در پیشرفت طفل مؤثر اســت، یعنی این پیشرفت از راه حرکتی حاصل میشود که کودک را به نوع فعالیت ما سوق میدهد. بدین نحو، ما به کودک یاری میکنیم تا از بازی به سوی کار و از مشاهدهی خود که گاهی کل مانند و زمانی بیش اندازه جزئی و دقیق اســت، به تحلیل نایل گردد. اما این فاصله که لازم و در عین حال اجتناب ناپذیر اســت نباید زیاده از حد باشد؛ برعکس باید طوری باشد که اسباب زحمت شاگرد نشود: آهن ربا در صورتی برادهی آهن را به خود جذب میکند که بیش از اندازه از براده دور نباشد؛ در آموزش و پرورش نیز تقریباً همین طور اســت. بدیهی اســت وقتی ندائی در کار نباشد که کودک را دائما به تعالی دعوت کند، تربیت از میان میرود. اما برای این که این دعوت مفید و مؤثر باشد، باید آن را از نزدیک به گوش شخص فرو خواند. تنها در دورهی نوجوانی اســت که صلاتی که از دور و در خلاء در داده میشود، سودمند و ثمربخش خواهد بود.
29- Loto.
30- Casi di Bambini.
31- منظور کودکستانهای امروز فرانسه اســت که به شهادت اکثر مربیان جهان از بهترین کودکستانهای
دنیاست . مترجم
32- Froebel.
33- Kindergarden.
34- Forcerie.
مقدمه
از حدود یک قرن پیش که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست و جهان اندکی بیش از یک میلیارد جمعیت داشت، مردم جهان در این اندیشه بودند که با پیشرفت سریع صنعتی و رسیدن به پایان قرن بیستم دوران طلایی زندگی و رفاه و آسایش فراوان در انتظار آنهاست. لکن با آغاز قرن بیست و یکم نه تنها آن رؤیاها محقق نشد و رشد صنعتی به صورت فراگیر اتفاق نیفتاد، بلکه جمعیت جهان شش برابر شده و، به جز کشورهای معدودی، بقیه کشورها با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کنند و به رشد و توسعه ای که پیش بینی می شد نرسیده اند.1. نکاتی در باب توسعه و محیط زیست
1-1. تعریف توسعه پایدار
برای مفهوم « توسعه پایدار » تعاریف متعددی مطرح شده اســت که کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه (World Commission on Environment and Development = WCED) از بین 60 تعریف ارائه شده به کمیسیون، تعریف زیر را برگزیده اســت: « توسعه پایدار توسعه ای اســت که احتیاجات نسل حاضر را، بدون لطمه زدن به توانایی نسل های آتی در تأمین نیازهای خود، برآورده نماید ». بر اساس این تعریف، کمیسیون بر عدالت بین نسل ها و درون نسل ها و اولویت بالای نیازهای ضروری فقرا، تفکیک فعالیت های اقتصادی و اثرات زیست محیطی و انتقال میراث های سرمایه ای به نسل های آینده تأکید می نماید (WCED 1987: 43).1-2. تقابل توسعه و محیط زیست
وقتی از ضرورت حفظ محیط زیست سخن به میان می آید، در ابتدا این موضوع متبادر به ذهن می شود که به خاطر حفظ محیط زیست برخی از زمینه های توسعه ای با مشکل روبه رو خواهد شد؛ به بیانی دیگر، محیط زیست یک عامل محدود کننده توسعه به شمار می آید. اما واقعیت آن اســت که حامیان محظ محیط زیست چنین مسأله ای را مد نظر ندارند، بلکه هدف آن اســت که توسعه در بستری حرکت کند که از منابع طبیعی و محیط زیست استفاده صیانتی شود نه بهره برداری تخریبی.1-3. GDP سبز چیست؟
امروزه در راستای حفظ و صیانت از محیط زیست میزان هزینه هایی را که دولت ها در این راستا متقابل می شوند از ارزش پولی محصول ناخالص داخلی کسر می کنند، که به آن GDP سبز می گویند. هر قدر این هزینه ها بیشتر باشد، بیانگر اهتمام بیشتر آن کشور به حفظ محیط زیست اســت.1-4. مشکلات زیست محیطی در جهان
بانک جهانی بدون توجه به ارزش رفاهی محیط زیست سالم و تنها بر اساس مشکلات زیست محیطی که منجر به وارد کردن ضرر و زیانی به سلامت و بهره وری شمار وسیعی از مردم در کشورهای رو به توسعه می شود، مشکلات و مسائل زیست محیطی را به شرح زیر بیان می کند:1-5. چه باید کرد؟
براین اساس هر گونه سیاستی که در راستای توسعه اقتصادی اتخاذ می شود باید در راستای حفظ منابع طبیعی و محیط زیست باشد. ترویج درختکاری و جنگل سازی، جلوگیری از فرسایش خاک، بیابان زدایی، جلوگیری از هدر رفتن آبها و تبخیر بیش از حد آنها، مبارزه با آلودگی آب، هوا و خاک و اتخاذ راه های صحیح بهداشتی در دفع پسماندها و پس آب ها، حفاظت از گونه های مختلف گیاهی و جانوری بخصوص پرندگان مهاجر از این نمونه سیاست ها اســت.1-6. تعویق مشکلات زیست محیطی
ممکن اســت این سؤال مطرح شود که آیا می توان مشکلات زیست محیطی را به تعویق انداخت و همان طوری که وینود تاماس گفت رهیافت « اول رشد - سپس پاکسازی » را اتخاذ نمود؟ پاسخ کاملاً روشن و واضح اســت که این سیاست نه تنها به نفع این کشورها نیست، بلکه ممکن اســت در مواردی به مشکلات جبران ناپذیری منجر شود یا هزینه های بسیار گزافی را تحمیل کند. که از تمام رشدی که داشته اند بیشتر باشد. شاهد یوسف و جوزف استیگلیتز معتقدند که بسیاری از این قبیل کشورها می تواند سیاستهای برد - برد را در پیش گیرند که موجب کاهش هزینه های زیست محیطی بدون کاستن از رشد اقتصادی می شود ( میر 1384: 277).1-7. محیط زیست و حکومت ها
متأسفانه یکی از مشکلاتی که به حکومت ها مربوط بوده و همواره خسارات جانی و زیست محیطی جبران ناپذیری را به دنبال داشته، مسأله جنگ بین کشورها اســت. مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک هزینه های جنگ قرن بیستم را به شرح ذیل بر آورد کرده اســت:1-8. مهاجرت و محیط زیست
یکی دیگر از مسائلی که موجب بروز مشکلاتی در محیط زیست هر جامعه ای می شود مسأله مهاجرت درون مرزی و برون مرزی یا بین المللی (international migration) اســت. کمبود آب، زمین زراعی مناسب، سرمایه و دیگر نهاده های تولید کشاورزی موجب می شود تا روستاییان و کشاورزان خانه و دیار را ترک کنند و به امید دستیابی به شغل مناسب تر، درآمد بیشتر و زندگی بهتر به شهرها روی آورند. افزایش جمعیت شهری تخریب محیط زیست و برخی مشکلات اقتصادی را به شرح زیر به دنبال دارد:2. اسلام و محیط زیست
2-1. محیط زیست در پرتو قرآن کریم
اسلام دیدگاه بسیار دقیق و همه جانبه ای نسبت به محیط زیست و حفظ آن و رعایت حقوق دیگران در استفاده آحاد مردم از این منابع خدادادی دارد و در قرآن کریم به آن تأکید شده اســت:پی نوشت ها :
1. دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع). mohebi@isu.ac.ir
2. « إِنّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرِ » (قمر 49).
3. « و کُلَّ شَیْءٍ عِندَهُ بِمِقْدَار » (رعد/8).
4. « ... هُوَ أنشَأکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا » (هود/61)
5. « ... وَأنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أزْوَاجًا مَّن نَّبَاتٍ شَتَّی » (طه/53)
6. « وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیِّ أفَلَا یُؤمِنُونَ » (انبیا/30).
7. « اُحِلَّ لَکَمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعًا لَّکُمْ وَ لِلسَّیَّارَهِ وَ حُرَّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرَّ مَا دَمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُواْ اللهَ الّذِیَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ » (مائده/96).
برترین ها: تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیریم «پردیس» به قلم فرخنده آقایی دعوت میکنیم.
"کنار دریا بودیم. در هوای سرد آخر پاییز، در آفتاب بی رمق سر ظهر شنا می کردیم. با حرکات شتابان، بدن خود را گرم می کردیم تا هر چه کم تر سرمای آب را احساس کنیم و بعد، نفس نفس زنان به ساحل بر می گشتیم و با پوستی که از سرما مورمور می شد، در حوله های بزرگ پنهان می شدیم و باز مینشستیم به حرف زدن.
زن ها بچه هایشان را به مدرسه میرساندند و غذایشان را با خود به ساحل میآوردند و همان جا میخوردند. من زبانشان را بلد نبودم و آن ها سعی می کردند با همان چند کلمه محدودی که میدانستم، با من حرف بزنند. با هم روزنامه ها را میخواندیم و مجله ها را ورق میزدیم و از جنگ ها و صلح ها و از گفت و گو های سران و دیدارها و بازدیدها و قتل عام ها و تسخیر ها و بمب باران ها و ترورها و کودتا ها صحبت میکردیم. ما اهل هیچ کدام نبودیم. اهل حرف بودیم. کار هر روزمان بود. کنار ساحل مینشستیم و سرهایمان را در حوله هایمان فرو میکردیم و ساعت ها با هم حرف میزدیم. تا آن که آسمان رو به تیرگی میرفت و نم نم باران شروع میشد. بعد زن ها ناگهان به ساعت هایشان نگاه میکردند و بلند میشدند و حوله هایشان را در ساک ها میگذاشتند و لباس هایشان را میپوشیدند و سوار موتورهای قراضه شان میشدند تا به مدرسه بروند. کلاه های بزرگ مضحکشان را به سر میگذاشتند و همان طور که از ساحل دور می شدند برایم دست تکان میدادند.
آن روز که به ساحل آمدم، نه حوله داشتم و نه شنا بلد بودم. آفتاب درخشانی بود. ظهر بود و آدم ها در ساحل مدیترانه در چند ردیف کنار هم دراز کشیده بودند و حمام آفتاب می گرفتند.
سگ قهوه ای پشمالو و خیلی بزرگی، کنار دریا با بچه ها بازی می کرد. انگار ولگرد بود. وقتی بچه ها می رفتند شنا کنند، با توپ پلاستیکی قرمز کم بادی بازی
می کرد. توپ را به میان موج ها می انداخت و بعد می دوید و آن را می آورد و توی شن ها چال می کرد. بعد آن را با سر و صدا از لای شن ها بیرون میآورد ومثل توله ای به دندان می گرفت و واق واق کنان به میان موج ها می انداخت. چند دختر و پسر نوجوان هم توپ هایشان را با سر و صدا به میان موج ها پرتاب
می کردند و بعد شنا کنان می رفتند و آنها را می آوردند.
روزهای اول که در ساحل قدم می زدم، از زنان برهنه می پرسیدم جواب خدای خود را چه خواهند داد. آنها که زبان مرا
نمی فهمیدند، انگار شعر یا آوازی برایشان خوانده باشم، می خندیدند و برایم دست تکان می دادند.
حالا دیگر هوا سرد شده اسـت و با حوله نویی که به خود پیچیده ام ، همه می دانند که تازه واردم و تمام تابستان آن جا نبوده ام. وقتی شنا کردن یاد گرفتم، حوله ام را از حراجی خریدم. صورتی اسـت با حاشیه قلاب دوزی.
در هوای سرد پاییز، حوله پوشیده کنار زن ها می نشینم و با هم روزنامه می خوانیم و حرف می زنیم بیآن که زبانشان را بدانم و آن ها تک تک کلمه ها را برای هم دیگر تفسیر می کنند. برج های دوقلوی نیویورک را ناشیانه روی ساحل رسم می کنند و در روزنامه، عکس مردان عرب را نشانم می دهند که آرزو دارند بعد از عملیات انتحاری به پردیس بروند. با تعجب
می پرسند: " پردیس ؟" و من جواب میدهم: "بله، بله، پردیس." می خواهند بدانند پردیس چگونه جایی اسـت.
برایشان می گویم و بعد باز بحث های بی پایان شروع می شود. حالا دیگر همه می دانند من از سرزمینی آمده ام که هیچ کدام آن را نمی شناسند. طولی نمی کشد که آدم هایی ناآشنا از فاصله های دور می آیند تا با زبانی که بلد نیستم، برایشان از پردیس بگویم. می خواهند بدانند آیا آن مردان عرب به پردیس خواهند رفت. و آن دیگران چه، آن ها که در برج ها بوده اند؟ دیگر فهمیده ام که نباید با بله یا نه جواب بدهم. باید کمی تامل کنم و با تردید پاسخ بدهم. باید نشان بدهم که با خودم در جدالم و به آن ها فرصت بدهم صحبت کنند. می خواهند نظر خود را بگویند و بعد نظر مرا بدانند و باز آنچه را که خود می دانند، تکرار کنند. با دقت و خونسردی گوش می دهم. جواب های صریح و کوتاه را دوست ندارند. آن ها را می رماند و از من رنجیده خاطر میشوند. دوست دارند درباره همه چیز با همه جزییات صحبت کنند. کلمات جاری می شود و تداوم مییابد و بعد باز در هوای سرد آخر پاییز به دریا می زنیم. با حرکات تند و شتاب آلود، ناشیانه بدن های خود را در آب سرد، گرم می کنیم تا سرمای آب را هر چه کم تر احساس کنیم و بعد نفس نفس زنان، حوله پوشیده کنار ساحل مشغول بحث می شویم.
عصرها میکله با حوله بزرگی بر دوش به ساحل می آید. سگ بزرگش با رخوت دنبالش راه می رود و در گوشه ای از ساحل ولو میشود. پرنده ها از دور به استقبال پیرمرد می آیند. روی شانه هایش مینشینند و دور و برش پرواز می کنند. پیرمرد خندان به ساحل قدم می گذارد و حوله را پهن می کند و از کیسه ای پارچه ای، مشت مشت گندم روی حوله می ریزد. پرنده ها می پرند و دانه ها را از هم میقاپند و بعد چون حیوانات دست آموز به دنبال او جست و خیز می کنند و به سر و صورتش نوک می زنند و پیرمرد غش غش می خندد....."
ادامه دارد ...
مجله آشپزی مثبت: برای آنهایی که عاشق شیرینی جات هستند فصل و شب و روز فرقی نمی کند. فقط آن موقع که هوس خوردن دسر شیرینی یا شکلات می کنند باید به دست شان برسد وگرنه خلقشان تنگ می شود؛ بله. ما هم درست برای همین شمایی که این ویژگی را دارید یک پکیج هیجان انگیز در نظر گرفته ایم که داخل آن همه چیز هست؛ از دسرهای شکلاتی تا کیک ها و شیرینی های فصل و از همه مهم تر دستور تهیه ده فاج که شما را از خود بی خود می کند.
کرم دو رنگ نارگیل و شکلات
مواد لازم:
1. شیر، شکر و بستنی را روی حرارت بگذارید تا بجوشد و شکر حل شود. بعد از روی حرارت بردارید.سپس زردههای تخممرغ و وانیل را با همزن بزنید تا یکدست و سبک شود. بعد زرده را به مخلوط شیر اضافه کرده، روی حرارت قرار دهید و دوباره 5 دقیقه آن را هم بزنید. پودر ژلاتین را با ۴/1 پیمانه آب مخلوط کرده و روی حرارت غیرمستقیم ( بنماری) بگذارید تا یکدست شود.
ژلاتین حل شده را به مخلوط شیر که از روی حرارت برداشتهاید افزوده، خامه و پودر نارگیل را هم اضافه کنید.
2. مواد را دو قسمت تقسیم کنید. به یک قسمت پودرکاکائو بزنید و نگه دارید اما لایه سفید را درون قالب ریخته و به مدت ۱۵ تا ۳۰ دقیقه - بسته به نوع فریزر - در فریزر بگذارید تا ببندد ولی یخ نزند. سپس لایه شکلاتی را روی آن بریزید و در یخچال به مدت ۸ ساعت بگذارید تا کاملا بسته شود. قالب دسر را داخل آب گرم بزنید و در ظرف مورد نظر برگردانید و با انگور یاقوتی یا توتفرنگی وسط آن را تزیین کنید.
موس آلبالو+پانا کوتا
معصومه افرازه
مواد لازم:
مواد پاناکوتا:
روش تهیه موس
1. ابتدا ژلاتین را در آب گرم حل کرده، به آن پوره میوه اضافه کنید. در ظرفی دیگر شکر و آب را مخلوط کنید ، روی حرارت قرار دهید و زمانی که شکر ذوب شد آن را از روی حرارت بردارید.
روش تهیه پاناکوتا
1. ژلاتین را در آب سرد بریزید و ۵ دقیقه زمان دهیدتا حل شود. سپس شیر، شکر و خامه را با هم مخلوط و روی حرارت قرار دهید.
2. زمانی که مایه به جوش آمد و شکر حل شد آن را از روی حرارت بردارید. پس از اینکه مایه کمی از حرارت افتاد ابتدا ژلاتین و بعد وانیل را به آن اضافه کرده، مخلوط کنید و به مدت 1 ساعت در یخچال بگذارید.
روش تهیه موس چند طبقه
1. ابتدا طبق دستور یکی از موسها را با طعم دلخواه درست کنید، در قالب مورد نظر بریزید و بعد قالب را در یخچال قرار دهید. بعد از اینکه موس خودش را گرفت- بهتر اسـت روی آن کمی چسبنده باشد- مایه پاناکوتا را که درست کردهاید روی آن بریزید و دوباره قالب را در یخچال قرار دهید.
دسر شکلات و نعنا
مهشید امیری
مواد لازم:
روش تهیه:
1. ابتدا سفیده تخممرغ را با همزن بزنید تا کاملا پوک و سبک شود. حالا شکلات تختهای، خامه و پودر کاکائو را روی حرارت غیرمستقیم بگذارید تا ذوب شود. سپس اسانس نعنا را به شکلات اضافه کنید.
چاکلت بری بلژیکی
مواد لازم:
روش تهیه:
1. ابتدا 200 گرم از شکلات تختهای تلخ را به روش بن ماری ذوب کنید. سپس آن را داخل قالبهای سیلیکونی نیمهدایره بریزید؛ طوری که فقط دیوارهها و کف قالب را بپوشاند. حالا آن را در فریزر قرار دهید تا بسته شود. سپس باقیمانده شکلات تختهای را به روش بن ماری ذوب کنید.
2. پنیرخامهای، نوتلا و کرمفیل را با همزن بزنید تا یکدست شود و اسانس را به آن اضافه کنید. حالا شکلات آب شده و پنیر را با هم مخلوط کنید.
3. قالب را از فریزر خارج کنید. ابتدا یک قاشق از ویفر خرد شده، بعد شاتوت یا تمشک و بعد فندق خرد شده را داخل قالب بریزید و بقیه قالب را با مخلوط شکلات و پنیر پر کنید. در این مرحله قالب را در فریزر به مدت ۳ ساعت بگذارید. سپس آن را از فریزر خارج کرده، از قالب بیرون آورید و با خمیر فوندانت و ورق طلایی تزیین کنید و در ظرف دلخواه بچینید.
مجله آشپزی مثبت: تا همین چند سال پیش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع اسـت؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و خیار یا همان سالاد شیرازی خودمان که یا آن را با غذا می خوردیم یا آنکه اگر می خواستیم خیلی کلاس بگذاریم اول سالاد می خوردیم بعد غذا. غافل از اینکه اگر اغراق نکنیم سالاد هزار و یک مدل دارد که خیلی آنها را به عنوان غذا می خورند. سالاد های پیشنهادی این مطلب ما اغلب همین ویژگی را دارند.
سالاد فیله مرغ
مواد لازم:
روش تهیه:
1. در تابه مقداری روغن بریزید و تکههای مرغ را آغشته به نمک و فلفل کنید، سپس دو طرف آنها را داخل تابه سرخ کنید.
2. همه مواد برای سس را داخل یک قابلمه کوچک بریزید و روی حرارت ملایم قرار دهید تا سس کمی غلیظ شود، سپس آن را داخل یک ظرف مناسب بریزید و تا موقع سرو داخل یخچال بگذارید.
3. کاهو را شسته و خرد کنید. پیازچهها را بعد از شست و شو خرد کنید. فلفل دلمهایها را هم بعد از شست و شو خرد کنید. سبزیها را همراه با گشنیز خرد شده، جوانه گندم، تکههای مرغ و مغز تخمه را روی سالاد قرار دهید.
سالاد مرغ باربیکیو با لوبیا و ذرت
مواد لازم:
روش تهیه:
1. ابتدا فیلههای مرغ را آغشته به نمک و فلفل کنید. در یک تابه مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود. حالا تکههای مرغ را داخل آن سرخ کنید. دقت کنید که هر دو طرف آنها را باید سرخ کنید. فیلههای سرخ شده را داخل یک ظرف قرار داده و آنها را به صورت تکههای 2 سانتی خرد کنید. تکههای مرغ را آغشته به سس باربیکیو کنید. درِ ظرف را بگذارید و 5 دقیقه صبر کنید.
2. در این میان سس را آماده کنید. سس مایونز و ماست را داخل یک کاسه بریزید و با هم مخلوط کنید، سپس آبلیمو، روغن زیتون و مقداری نمک و فلفل هم اضافه کرده و به هم زدن ادامه دهید تا سس آماده شود. سس را تا موقع سرو داخل یخچال قرار دهید.
3. در یک کاسهی مناسب کاهو و کلم خرد شده را بریزید. گوجههای خرد شده، ذرت و لوبیای پخته، پیاز خرد شده و مقداری نمک و فلفل هم بریزید و مواد را با هم مخلوط کنید. در انتها تکههای مرغ را هم بریزید.
4. سس را از یخچال درآورده و روی سالاد بریزید. خوب هم بزنید تا سس به خورد سالاد برود. موقع سرو، سالاد را با گشنیز خرد شده تزیین کنید.
سالاد پاستا و اسفناج
مواد لازم:
1. در یک قابلمه مقداری آب بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا جوش بیاید، سپس پاستا را همراه با کمی روغن و نمک داخل آن بریزید. صبر کنید تا پاستا نرم شود، سپس آن را داخل سبد بریزید و کنار بگذارید.
2. در یک تابه کمی روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود. کالباسها را به صورت تکههای 1 در 4 سانت برش بزنید، سپس آنها را داخل تابه سرخ کنید تا طلایی و برشته شوند. کالباسهای برشته شده را داخل یک کاسهی مناسب بریزید و کنار بگذارید.
3. گوجهها را بشویید، سپس آنها را از وسط خرد کنید. گوجههای خرد شده را داخل یک ظرف بریزید. اسفناجهای خرد شده را هم داخل ظرف بریزید. پاستای پخته را هم همراه با کمی نمک و فلفل اضافه کنید و مواد را به آرامی با هم مخلوط کنید.
4. در یک کاسه سس فرانسوی، سس مایونز، سس خردل، روغن کنجد و مقداری نمک و فلفل را بریزید و خوب مخلوط کنید تا سس یکدستی حاصل شود. مقداری از سس را بچشید و در صورت نیاز مقدار بیشتری نمک اضافه کنید.
5. در این مرحله سس را روی سالاد بریزید و خوب هم بزنید تاسس به خورد مواد برود. سالاد را داخل یخچال قرار دهید تا کاملا خنک شود،
مواد لازم:
روش تهیه:
1. فیلههای گوشت را بهصورت تکههای 3 تا 4 سانتی برش بزنید و آنها را آغشته به سس سویا و ادویه مخصوص گوشت کنید. تکههای گوشت را داخل یک ظرف بریزید و آن را حدود یک ساعت داخل یخچال قرار دهید. بعد از یک ساعت تکههای گوشت را به سیخ بکشید و کباب کنید.
2. برای تهیه سس، همه مواد را داخل یک کاسه بریزید و خوب با هم مخلوط کنید. مواد لازم برای سالاد را هم در یک کاسه بزرگ با هم مخلوط کنید. وقتی تکههای گوشت کباب شدند، بگذارید کمی سرد شوند، سپس آنها را هم داخل کاسه سالاد بریزید.
سالاد ماهی و سیبزمینی
مواد لازم:
روش تهیه:
1. فیلههای ماهی را آغشته به نمک و فلفل کنید. در یک تابه مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود، سپس تکههای ماهی را داخل آن سرخ کنید. بعد از سرخ شدن ماهی، آنها را از تابه درآورده و در ظرفی قرار دهید تا کمی سرد شوند. بعد آنها را بهصورت تکههای 3 سانتی خرد کنید.
2. سیبزمینیها را بپزید، سپس آنها را با پوست بهصورت تکههای 3-2 سانتی خرد کنید.
3. حالا سس را آماده کنید. در یک کاسه همه مواد لازم برای سس را بریزید و با هم مخلوط کنید. سس را داخل یخچال قرار دهید تا خنک شود.
4. در این زمان سالاد را آماده کنید. در یک ظرف مناسب کاهو و ریحان خرد شده را همراه با گشنیز خرد شده، بادام هندی و زنجبیل رنده شده بریزید و با هم مخلوط کنید. سیبزمینیهای خرد شده و تکههای ماهی را هم بریزید و به آرامی هم بزنید. سالاد را داخل یخچال قرار دهید تا سرد شود.
5. سسی که آماده کردهاید را روی سالاد بریزید و هم بزنید. در صورت نیاز مقدار بیشتری نمک و فلفل روی سالاد بریزید. حالا می توانید سالاد را سرو کنید.
وبسایت آی بازاریابی: اگر دارنده یک فرانشیز هستید، یا اینکه مدیریت و اداره یک کسبوکار (بازاریابی، تبلیغات، فروش و . . .) را بر عهدهدارید، پس حتماً همیشه در فکر توسعه کسبوکار خود هستید. بههرحال کسبوکارهای مختلفی در اطراف شما هستند که بهعنوان مشوق و انگیزاننده عمل کرده و خودشان هم روزی از صفر شروع کردهاند.
چرا شما نفر بعدی نباشید؟ بااینوجود، یکی از چالشهایی که هرکسی در مواجه با مسئله توسعه کسبوکار با آن مواجه میشود، مدیریت کسبوکار اسـت. شما چگونه در زمان توسعه کسبوکار خود اقدام به مدیریت آن میکنید؟
فکر نمیکنم هیچ شرکت دیگری غیر از مکدونالد وجود داشته باشد که بتواند به عنوان مثال و نمونه بهتری برای این مطلب یعنی مدیریت کسبوکار در ابعاد بزرگ مورداستفاده قرار بگیرد. این شرکت و برند یک مدل فرانشیز اسـت و مدلهای فرانشیز اصولاً در صورتی اثربخش هستند که دارای چندین و چند شعبه و نمایندگی باشند.
خوب حالا باید ببینیم، درسهایی که میتوان در مورد مدیریت کسبوکار خودتان از مکدونالد یاد بگیریم، چیست؟
یکی از قویترین جنبههای مکدونالد منوی جذاب و احساسبرانگیز آن اسـت. اما نکته جالب این اسـت که آیا تاکنون این منو را از جنبه کاری موردبررسی قرار دادهاید؟ منوهای مکدونالد خیلی کوچک و متمرکز هستند. به عبارتی در بهترین حالت تنها شامل 20 مدل تنوع غذایی مختلف برای سفارش دادن میشوند و حتی در بین این موارد، همبرگرها بیشترین فروش رادارند.
2- انطباقپذیری
در بالا اشاره کردم که مکدونالد تنها 20 گزینه برای انتخاب کردن در منو خودش دارد. اما اگر منوهای مورداستفاده در 119 کشور مختلف را موردبررسی قرار دهیم، این منو تقریباً شامل 3000 نوع غذای قابل سفارش مختلف میشود که این برند را به یکی از انطباق پیرترین برندهای دنیا میکند.
3- کیفیت در سطح تمام شعب
نکته دیگری که مشتری انتظار آن را دارد، کیفیت و ثبات و پیوستگی اسـت. بدون این دو مورد، تنها ممکن اسـت یک نان کماج را با قدری سیبزمینی و یک جوجهسوخاری به مشتری تحویل دهید.
4- فرایند
زمانی که کسبوکار شما در حال رشد کردن اسـت، بدون بهرهمندی از نیروی کار زیاد و فراوان قادر به پیشبرد کار نیستید و درواقع مدیریت کردن تعداد نفرات زیاد به مدیران مناسب هم دارد برای مدیریت این مدیران نیاز به سرپرستان هم احساس میشود! برای این کار نیاز به داشتن فرایند مناسب کاملاً احساس میشود.
35000 شعبه را تصور کنید که هر یک حداقل 100 برگر را در طی هرروز به فروش برسانند. یعنی 3.5 میلیون برگر در روز که شامل بقیه منو هر شعبه نشده اسـت. بنابراین برای مدیریت چنین کسبوکار بزرگی نیاز به سیستمهایی دارید تا تقاضا، فروش و عرضه محصول را ردیابی کند.
علاوه بر این نیاز به اطلاع پیدا کردن از هر مسئله در حال شکلگیری در هر شعبه هستید، همچنین نیاز به اطلاع از کمبود در عرضه مواد اولیه و یا عملکرد نامناسب یکی از شعب بر اساس استاندارد تعریفشده دارید. این موضوع برای هر کسبوکاری صدق میکند. اگر فرایند لازم را تعبیه کرده باشید، و نیروی کافی برای مدیریت مسائل ضروری را در اختیار گرفته باشید، مدیریت کسبوکار سادهتر هم میشود.
وب سایت همشهری شش و هفت - محمد باریکانی: طالقان در منتهی الیه شمال غرب استان البرز در دره سرسبزی واقع شده اســت. شرقیترین نقطه طالقان روستای گراب و گردنه عسلک اســت که به جاده چالوس میرسد و غربیترین نقطه آن روستای پرگه و گردنه انگه اســت که به الموت و استان قزوین ختم میشود.
طالقان 80 روستای فعال دارد که بسیاری از آنها یا در حاشیه رودخانه شاهرود یا در دامنه رشته کوه البرز قرار دارند. بررسیهای باستانشناسی در طالقان آثاری از هزاره دوم و اول پیش از میلاد را مشخص کردهاند. طالقان سکونتگاه اقوام مهاجرشمالی بود، ولی در متون تاریخی در نوشتههای آرتور کریستین سن از محلی به نام «شهرگ» در ولایت «مورتا»، جنوب دیلم نام بردهاند.بنابراین در متون تاریخی، نام طالقان به طور مستقیم نیامده اســت.
برخی باستان شناسها با بررسی مناطقی از مازندران احتمال دادهاند که طالقان در دوره ساسانی، بخشی از قلمرو «آلگشنسب» و «آل قارن» بوده باشد. وجود مدنیت در طالقان را به دوره هخامنشیان و حتی مادها نسبت دادهاند. اما تاریخ طالقان از دوره ساسانی به دلیل جنگهای سخت اعراب با ایران در مناطق کوهستانی دیلمیان که قزوین و طالقان را نیز شامل میشد شکل جدیتر به خود گرفته اســت. مغولها که به ایران رسیدند جنگی سخت میان آنها با مردمان طالقان در گرفت تا آنجا که برخی ساکنان طالقان در وصف نبرد مردمان این منطقه با مغولها میگویند نبرد با مغولان چنان طولانی وسخت بود که از کشتار و خونریزی، رودخانه شاهرود به سرخی گرایید.
طالقان در دوران اسماعیلیان نیز شهرت بسیار داشت و نبردهای سختی میان اسماعیلیان و سلجوقیها و در همان دوره مرعشیان و مغولان در این نقطه از کشور در گرفت. قلعه مهم اسماعیلیان بر فراز قله ارژنگ با اشراف کامل بر مناطق وسیع در طالقان قرار داشت. راه دسترسی به قله ارژنگ از دو روستای میناوند و باریکان امکانپذیر اســت، اما طی سالهای گذشته قلعه اسماعیلیان بر فراز این قله به شدت تخریب شده اســت.
از میان شاهان قاجار، ناصرالدینشاه علاقه زیادی به طالقان و مردمان این خطه داشت. ناصرالدینشاه در سال 1301 هجری قمری در سفری از رودبارک کلاردشت به پراچان در طالقان شرح این سفر را در منابع قاجاری به ثبت رساند. طالقان اکنون از نقاط زیبای طبیعتگردی به ویژه برای علاقهمندان به نقاط کوهستانی تعریف شده اســت. بر همین اساس کوهنوردان زیادی رشته کوههای البرز در طالقان را مسیری مناسب برای صعودهای چند روزه به سمت چالوس یا الموت در قزوین انتخاب میکنند.
کولج
روستای دو برادر لجوج !
روستای کولج در همسایگی سه روستای زیبای دیگر به نامهای حسنجون، خسبان و میراش قرار دارد و مسیر دسترسی به آن از شهرک طالقان که از دیرباز کانون آمد و شد اهالی طالقان و نقطه مرکزی طالقان بود، ممکن اســت.
این روستا به دو بخش بالا کولج و پایین کولج تقسیم شده اســت. آن طور که روستاییان میگویند دلیل بالا و پایین شدن این روستا نیز به داستان اختلاف دو برادر که از قزوین برای اقامت در این روستا مهاجرت کرده بودند باز میگردد. بین دو برادر اختلاف پدید میآید و آن دو از یکدیگر جدا میشوند. یکیشان به محل بالا کولج میرود و نام کوله را بر محله خود میگذارد و دیگری در همان نقطه کنونی روستای کولج ماندگار میشود. در تعبیر عامیانه از نام کولج آمده که این نام از پاسخ دو برادر لجوج به سوال مردم از آنها در خصوص اختلافشان برآمده اســت.
به این شکل که وقتی مردم از آن دو برادر لجوج در مورد اختلاف و لجبازیشان سوال میکردند، آنها میگفتند: «کو لج ؟» به این معنا که قهر و لجاجتی در کار نیست و همین پاسخ بر نام روستای کولج ماندگار شد! جالب آنکه کولج بالا و پایین هر کدام دارای مسجد هستند و در وبلاگ همین روستا آمده اســت که در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا دسته کولج پایین به مسجد کولج بالا و در روز عاشورا دسته کولج بالا به مسجد کولج پایین میرود. قدمت تاریخی روستای کولج را نیز به دلیل یافتن تعدادی سفال به رنگهای نخودی و سرخ در تنها تپه جنوب قبرستان این روستا به دوره قاجار منتسب دانستهاند، اما شواهد دیگر قدمت این روستا را به پیشتر و حتی به دوره سلجوقیه بازمیگرداند.
قلعه کولج که به قلعه منصوریه شهرت دارد، در سال 521 در اختیار حکومت اسماعیلیان قرار گرفت. قلعه کولج که دید خوبی به تمامی نقاط طالقان داشت از دژهای مهم اسماعیلیان در ایران اســت. شهید سرلشکر فلاحی هم دوره شهید چمران در دوران جنگ و همچنین رئیس ستاد مشترک ارتش ایران در دوره جنگ، چهره شناخته شده فرماندهی نظامی ایران نیز زاده همین روستا ست و تندیس او در ورودی شهر طالقان قرار دارد.
زادگاه آیتالله طالقانی
روستای گلیرد نیز همچون روستای کرکبود از روستاهای هدف گردشگری منطقه طالقان اســت. این روستا زادگاه آیتالله طالقانی اســت و از معماری سنتی بسیار خوبی برخوردار اســت. خانه تاریخی آیتالله طالقانی یکی از جاذبههای گردشگری روستای گلیرد اســت که هنوز پابرجاست. یک حمام تاریخی نیز از جاذبههای معماری این روستاست.
کوچه پس کوچههای روستای گلیرد از زیبایی زیادی برخوردار اســت و قدم زدن در آنها انسان را به دهها سال پیش باز میگرداند. گلیرد اما از جاذبههای طبیعی چشمنواز نیز برخوردار اســت. خانه آیتالله طالقانی نیز که اکنون تبدیل به یک خانه موزه شده تاکنون گردشگران زیادی را راهی این روستا کرده اســت. در این خانه تمامی لوازم شخصی آیتالله طالقانی و سیر تاریخی زندگی او قابل مشاهده اســت.
خانه آیتالله طالقانی یکصد سال قدمت دارد و سال 77 نیز به ثبت ملی رسیده اســت. صنایع دستی روستای گلیرد نیز انواع محصولات چوبی، بخاریهای سنتی و تولیدات کرباس، گلیم، جاجیم، جوراب و دستکش و شال گردن اســت. سوغات این روستا نیز انواع خشکبار، لواشکهای محلی و گردو اســت. برخی یافتههای باستان شناسی متعلق به حدود ۶۰۰ سال پیش نیز از روستای گلیرد به دست آمده اســت. معماری این روستا برگرفته از معماری سنتی طالقان اســت.
خانههای کاهگلی و ارسیهای آنها از چوب درختان گردو و توت ساخته شده اســت. کلونهای در خانهها نیز در این روستا هنوز کاربرد دارند. کتیبههای 600ساله نیز در این روستا وجود دارد. بازدید از چشمه گوارای گلیرد از بخشهای مهم این سفر اســت. این چشمه به گفته مردم محلی از گواراترین آبهای منطقه طالقان تشکیل شده و چنان پرآب بوده که علاوه بر مصرف خانگی پاسخگوی مصارف کشاورزی اهالی و آبیاری باغات نیز اســت.
روستایی در همسایگی قلعه اسماعیلیان
روستای میناوند، روستای بالایی باریکان و سرزمین مادری مهرداد میناوند فوتبالیست کشورمان اســت. میناوندیها از مردمان ترک زبان طالقان هستند که بر بستر بالایی قلعه تاریخی ارژنگ اسکان گزیدهاند. مردمان میناوند در بین روستاهای طالقان به داشتن اتحاد و همبستگی بسیار شهرت دارند.
به بزرگان روستا احترام بسیار میگذارند و آنچه بزرگ روستا به آنها بگوید بیچون و چرا میپذیرند. مردمان روستای میناوند آیینهای جالبی در شادمانی و ماتم دارند. جمعیت این روستا زیاد اســت. در آیینهای عروسی، تمامی اهل روستا حضور مییابند و داماد از ابتدای مجلس تا پایان آن به احترام مهمانان روی پا میایستد.
روستای میناوند از مسیر جاده باریکان میگذرد و بر فراز منطقهای کوهستانی قرار گرفته و آخرین روستا در این نقطه اســت. آب و هوای خوب و دشتهای وسیع کوهستانی و مناظر بکر کوهستان از جمله چشماندازهای زیبای میناوند هستند. یک اردوگاه تفریحی نیز در نزدیکی میناوند دایر شده که مکان خوبی برای استراحت ورزشکاران و حتی علاقهمندان به کوهپیمایی اســت. چشمههای آب نیز در این روستا همچنان جوشان اســت.
بقعه امامزاده میرسعید در حسنجون
این بقعه که متعلق به قاضی میرسعید بن سید علاالدین الحسینی از نوادگان امام محمد باقر (ع) اســت، در یکی از زیباترین مناطق کوهستانی طالقان در ضلع غربی روستای حسنجون و سیدآباد واقع شده اســت. این بنا فاقد گلدسته، دارای گنبد و همچنین سنگ قبر اســت و تاریخ اولیه بنای آن به قرن نهم و دهم هجری بازمیگردد. براساس کتیبه سنگ قبر، امامزاده قاضی میرسعید در سال 926 هجری قمری میزیست.
این امامزادگان یکی موسی از اعقاب امام محمد تقی (ع) و دیگری سلیم از نوادگان امام جعفر صادق (ع) اســت که بقعه آنها در روستای آسفاران واقع شده اســت. بنای اولیه این بقعه متعلق به قرن هفتم یا هشتم هجری اســت. حرم امامزادگان نیز دارای ضریح چوبی اســت که گنبد آن اخیرا مورد مرمت قرار گرفته اســت. پیرامون بقعه را نیز قبرستان عمومی با انبوه درختان تنومند و بلند در برگرفته اســت.
این حمام در شهر طالقان واقع شده و دارای سنگ نبشتهای اســت که تاریخ ساخت آن را 1261 هجری قمری ذکر کرده اســت. این بنا از آجر، سنگ و آهک ساخته شده و دارای سربینه و خزینه اســت. طاقهای حمام گنبدی اســت و بخشی از بنا توسط اداره میراث فرهنگی مرمت و بازسازی شده
اســت.
در پایین طالقان روستایی وجود دارد که به روستای میر معروف اســت و حمام تاریخی آن متعلق به دوره صفوی اســت. این حمام دارای تونخانه و خزینه سرد و گرم اســت و از لحاظ معماری بسیار زیبا و دارای طاقها و گنبدهای موزون اســت.
از درخت هزار ساله تا باغهای میوه
فشندک از روستاهای هدف گردشگری در طالقان اســت. این روستا دارای جمعیت زیادی اســت و شخصیتهای هنری و فرهنگی بسیاری را در خود جای داده اســت. شناخته شدهترین شخصیتهای روستای فشندک برادران امیدوار و شادروان استاد پرویز کلانتری هستند. روستای فشندک دارای یک درخت کهنسال سرزنده اســت که قدمت آن را هزار سال خواندهاند. دو منطقه گردشگری نیز در این روستا وجود دارد.
در بخش محمودکلایه این روستا که مملو از باغهای میوه اســت و در ابتدای روستای فشندک قرار دارد رودهای پر آبی جریان دارند که گردشگران میتوانند در آلاچیقهای دایر شده در همین باغها شب مانی کنند و از هوای خوب این منطقه با منظره سد طالقان لذت ببرند. باغهای محمود کلایه فشندک نیز مملو از درختان سیب، گیلاس، آلبالو، آلو و گردو اســت. یک مرداب زیبا نیز در این نقطه قرار دارد که آب آن به باغهای محمودکلایه جاری میشود.
جالب آنکه این مرداب که پیشتر بدون حصار بود به دلیل تخریبهایی که در چند سال اخیر توسط برخی گردشگران انجام شده اســت، فنس کشی شده تا باغها و درختان این منطقه از شکستن در امان بمانند. منطقه گردشگری دیگر در روستای فشندک که از آن به منطقه شهرک غرب نیز یاد کردهاند دارای ساختمانهای ویلایی بسیار زیبا و چشمانداز بینظیر اســت. ضمن آنکه پرنده هما و حتی مرغ حق نیز در مسیر روستای فشندک مشاهده شده و از این منظر این منطقه مکانی خوب برای پرندهنگری اســت. روستای فشندک همچنین دارای یک حمام تاریخی اســت که در دوره صفویه بنا شده و دارای سربینه و گرمخانه، خزینه و تون اســت.
برجای مانده از مادها
قدمت روستای باریکان که نام آن به معنای مکان حاصلخیز اســت، براساس یافتههای باستان شناسی و آثار به دست آمده از این روستا به حکومت مادها بازمیگردد. باستان شناسها معتقدند که قدمت این روستا به شاهک نشین باریکانو در سرزمین ماد یا مادستان باز میگردد.
براساس پژوهشهای باستان شناسی که گزارش آن توسط دکتر مهرداد ملکزاده از باستان شناسهای مطرح ایران منتشر شده قبیله پریکانیها در دره طالقان استقرار یافتند و روستای آنها با نام باریکانو که به باریکان تغییر نام یافته اســت در همین دیار قرار داشت. حتی باستانشناساندر وصف این روستا گمان بردهاند که شاید باریکان یا همان باریکانو دیار پریکانیان مادی، همان روستایی اســت که کوروش پدر بزرگ مادی خود را بسیار دورتر از مهد فرمانرواییاش برای دور ماندن از توطئه به آنجا تبعید کرد.
با وجود پیشینه تاریخی این روستا اما برپایی شکل کنونی روستای باریکان را به دوره نادرشاه افشار حدود 270 سال قبل میرسانند و گفته میشود، شاه مراد از فرماندههان نادرشاه افشار که در جنگ هرات کشته شد روستای باریکان را بنا کرد. در حمله هلاکوخان مغول به طالقان و تصرف و تخریب قلعههای اسماعیلیه در این منطقه روستای قدیم باریکان نیز که در نزدیکی قلعه تاریخی ارژنگ قرار داشت تخریب شد.
قلعه ارژنگ در روستای باریکان که برای بازدید از آن باید چند ساعت در مناطق کوهستانی این روستا کوهپیمایی کرد توسط کیامحمد بن بزرگ امیر احداث شد. جدای از این اثر تاریخی باریکان دارای دو غار اصلی اســت که یکی از آنها تا مدتها محل تامین آب شرب روستاییان بود و دیگری که بر دامنه یکی از تپههای این روستا به نام خوزه کول قرار دارد، همچنان مسدود مانده اســت.
اما قدیمیهای این روستا که یک بار از دهانه غار خوزه کول ورود کردهاند میگویند در داخل این غار که به نظر میرسد یک دستکند باستانی باشد، آثاری از معماری دستکند یافتهاند. به نظر میرسد این دستکند که در میان روستاییان به غار شناخته میشود نیز در دورههای تاریخی حمله مغولها به این منطقه برای پنهان ماندن از کشتار و جنگ و حتی در امان نگه داشتن دامها و اسبها کاربرد داشته اســت.
باریکان تا نزدیک به 20سال پیش از کشاورزی بسیار خوبی برخوردار بود و زمینهای این روستا سراسر زیر کشت گندم و جو بود. روستاییان به گلهداری و باغداری مشغول بودند و اینک تنها باغهای میوه این روستا سالم ماندهاســت. روستای باریکان درست روبروی مسیر اصلی دسترسی به سد طالقان و کمپینگ محدود سد طالقان واقع شده اســت. در سالهای گذشته با افزایش گردشگران داخلی علاقهمند به مناظر طبیعی و زیبای طالقان این روستا نیز از برخی تخریبها همچون روستاهای دیگر طالقان در امان نمانده اســت.
زمینهای کشاورزی ورودی به روستا به دلیل تردد خودرو گردشگران آسیب دیده و کشاورزان ناچار باید برای کشت محصولات کشاورزی خود اقدام به زیرو رو کردن چندین باره خاک حاصلخیزی کنند. باریکان یک رودخانه اصلی نیز دارد که حالا دیگر تنها در فصول پرآب سال خروشان اســت و در تابستان میخشکد. غار و چشمه پنجعلی نیز از دیگر مناطق زیبای این روستا اســت که در بخش بالایی روستا قرار گرفته اســت.
دیار مردمان گوشهنشین
در وصف رمز و رازهای این روستا هیچ اطلاع دقیقی در طالقان وجود ندارد. برخی پژوهشگران ساکنان این روستا را منتظران یا اهل توقف خواندهاند و از روستایشان با نام ایستا، فانوسآباد و ترکآباد هم نام بردهاند. میگویند آنها پیروان میرزا صادقمجتهد تبریزی از عالمان عصر مشروطه هستند. این روستا که ورود به آن ممنوع اســت و ساکنان آن تنها پذیرای معدودی علما هستند و روابطشان حتی با سایر بخشهای طالقان نیز قطع یا محدود اســت، هیچ گونه نشانی از نمودهای تمدن امروزی ندارد.
اهالی روستا در حاشیه شاهرود اقدام به ایجاد مزارع منظم برای کشت محصولات کشاورزی مورد نیاز خود کردهاند.آنها خانههایشان را کاهگلی و با نظم عجیب استوار کردهاند. از آب لولهکشی و برق استفاده نمیکنند. حتی روی آسفالت هم راه نمیروند تا مبادا اعتقاداتشان خدشهدار شود. اهالی ایستا زندگی آرام خودشان را دارند. با هیچکس کار ندارند و حتی از مراودات با بیرون از روستا نیز پرهیز میکنند. آموزشهایشان مکتبخانهای و صرفا به آموزش قرآن، متون دینی و خوشنویسی محدود میشود.
مهمترین نوشته در وصف روستای ایستا را شاید بتوان متعلق به حسین عسکری دانست که پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان اســت. آن طور که حسین عسکری نوشته اســت؛ از اواخر دهه 60 شمسی، یک مجموعه مسکونی عجیب در شرق شهر طالقان شکل گرفت که مربوط اســت به پیروان تجددگریز میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی ۱۳۱۱ خورشیدی) که از امکانات مدرن و جدید استفاده نمیکنند. آنها همچنان بر تقلید از میرزا صادق تبریزی باقی ماندهاند و به سبک زندگی یکقرن پیش ایرانیان زندگی میکنند.
این محل به ترک آباد و فانوس آباد هم مشهور اســت. تا چند سال پیش اهالی شهرک طالقان آنها را اسماعیلی مذهب میپنداشتند و گمان میکردند پیروان حسن صباح و اسماعیلیان هستند. آنها با الهام از آرای فقهی میرزا صادق مجتهد تبریزی، روستای سنتی خود را در طالقان ایجاد کردند و شیعه اثنی عشری هستند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند، از امکانات رفاهی جدید مانند آب لولهکشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو ، تلویزیون، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، رایانه و... استفاده نمیکنند. از کالسکه تک اسب برای رفتن به مزارعشان استفاده میکنند و زندگی مختص به خودشان را دارند.
گفته میشود جوانانشان که قصد ازدواج در خارج از روستا را داشته باشند باید برای همیشه از روستا بروند. در قاموس اهالی ایستا آن طور که برخی نوشتهها تاکید کردهاند، عروسی و عزا وجود ندارد و تنها سیروسلوک و انتظار برای ظهور امامزمان (عج) در زندگی آنها معنا دارد. میرزاصادق مجتهد تبریزی از فقیهان عصر مشروطه بود که به شدت با مشروطه مخالفت کرد و بر طرد مطلق مدرنیته و تجدد اصرار داشت. روستای ایستا ظاهرا با مهاجرت هواداران میرزا صادق از تبریز به طالقان شکل گرفت.
بنابراین ورود به روستای ایستا ممکن نیست و اگر بخواهید به این روستا سفر کنید باید اجازه اهالی برای ورود به روستایشان را داشته باشید. در غیر این صورت میتوانید منظره زیبای ایستا را از بالا تماشا کنید و از نظم مهندسی موجود در این روستا و حتی چیدمان زمینهای کشاورزی در فاصلهای اندک با خانهها لذت ببرید.
وبسایت آی بازاریابی: درواقع، منظور از عنوان فوق برای این مطلب این اســت که چون شما یک انسان هستید به معنای کارشناس بودن شما در رابطه با ماهیت و ذات انسان نیست . . . در واقع اغلب ما توانایی درک یا شناسایی محرکهای رفتاری خودمان را نداریم تا از آنها در امر بازاریابی استفاده کنیم.
مردم از اینکه احساس کنند چیزی به آنها فروخته میشود، نفرت دارند
هرگز هیچ فردی از دیدن یک فرد فروشنده که با اصرار زیاد قصد فروش چیزی به شمارا دارد با خود اینچنین فکر نمیکند که: "چه خوششانس بودم که دیدمش، واقعاً فکر نمیکردم به این وسیله نیاز داشته باشم!” بلکه، اغلب ما تا جای ممکن و در اولین فرصت از چنین افرادی دوری میکنیم.
شما مطمئناً چنین فرایندی را نمیپسندید، درحالیکه این فروشنده ممکن اســت خوشحال هم باشد، اما توجه ندارد که مدتزمان این فروش حتی در ابعاد و حجم زیاد بسیار کم اســت. اما در فرایند بازاریابی، شما عموماً در پی ساخت رابطه با مشتری و برند هستید . . . بنابراین معذب کردن شخصی تا نقطه فروش چیزی به وی، اصلاً برای بلندمدت اثرگذار نیست. نظر دیگری دارید؟ تاکنون شده یکی از فروشندهها را به یک دوست یا یک همراه پیشنهاد داده باشید، بهاحتمالزیاد، هرگز!
بنابراین هرگز به جنگ با انزجار ذاتی انسانها از فروخته شدن چیزی به آنها نروید. در عوض، سعی کنید جلبتوجه مخاطب خودتان را داشته و به آنها نشان دهید که محصول شما چگونه مشکلات آنها را رفع میکند یا زندگی آنها را بهتر و بهتر میکند.
مردم عموماً تنبل و فراموشکار هستند
ما انسانها عموماً تنبل هستیم. تکامل و بقاء به معنای صرف آن میزان از انرژی اســت که درواقع ضرورت داشته باشد. بههرحال پیشینیان ما در یک مایلی محل زندگی خود فروشگاه مواد غذایی نداشتند، بنابراین نیاز به حفظ و ذخیره انرژی داشتند، و البته جالب اســت که بدانید ما همچنان این خصلت خودمان را حفظ کردهایم.
ما بهعنوان مصرفکننده، خیلی تمایلی به فکر کردن در رابطه با مسائل مختلف نداریم حتی تمایلی به مراجعه به چند فروشگاه مختلف یا چند ردیف مختلف در فروشگاه برای یافتن یک قیمت بهتر هم داریم و همیشه خواهان کسب هر آنچه نیاز داریم، در کمترین زمان و سادهترین راه ممکن هستیم.
بنابراین بهعنوان بازاریاب باید توجه داشته باشیم که هرگونه مانعی در مسیر فروش، هرقدر هم که در نظر ما کوچک و بیاهمیت باشد، توانی بالقوه در متوقف کردن یک خریدار در مسیر نهایی کردن خرید دارد. پس از آنها کار و فعالیت زیاد نخواهید . . . چراکه خیلی راحت سر باز میزنند.
مردم همواره در پی کسب لذت و رضایت فوری هستند
حتی یک تأخیر کوتاه در پیگیری میتواند به معنای یک فرصت ازدسترفته باشد. چرا؟ چون مردم در پی به دست آوردن فوری هر چیزی هستند. وقتی فروش آنلاین راه افتاد . . . مردم در ابتدا تصور نابودی فروش فیزیکی در مغازهها را داشتند.
اما اینگونه نشد، میدانید چرا؟ چون مردم تمایل به مراجعه حضوری و خرید و حمل این خرید با خودشان به منزل دارند. همین خوشحالی فوری اســت که اکنون فروشگاههایی مثل آمازون را مجبور به فعالیت بر روی پروژه تحویل یکروزه کالا کرده اســت.
بهعنوان یک بازاریاب باید بدانیم که در ذات انسان دادن قول نتایج عالی و فوری در نظر مشتری بسیار جذاب اســت. یک مثال عینی – اخیراً در یک پروژه پیشنهادی پروپوزالی را ارائه کرده بودم، با من تماس گرفتند، میدانستم که شایستگی فنی رادارم و حتی قیمت خوبی هم اعلام کرده بودم، اما درنهایت فرصت را از دست دادم.
چون زمانی که مشتری از من پرسید که آیا در طول یک ماه قادر به تحویل کار هستم یا نه، خیلی صادقانه گفتم "نه”. رقیب ما گفته بود "بله” و مشتری را از آن خودکرده بود و من شاهد بودم که یک ماه و دو ماه و سه ماه و چهار ماه گذشت تا پروژه تحویل شد؛ اما ایجاد لذت و رضایت فوری برندهشده بود.
ظاهرش با باطنش گشته به جنگ *** باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ (31)
این بزرگترین خطر برای انسان است. اگر چهره دل از فطرت توحیدی منحرف شود و به سمت طبیعت حیوانی او بازگردد، هرگز از فیض الهی بهره نمیبرد و بسان کاسهای میماند که به طرف زمین باشد، هرچه باران ببارد، چیزی داخل آن نمیشود بلکه از پشت آن میگذرد. قلب منکوس به طرف طبیعت به گونهای است که هر فیض که از سوی «الله» نازل شود، چیزی درون آن فرود نمیآید.
إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاکِسُو رُءُوسِهِمْ (32)
شعله کز فطرت جدا شد دود گشت *** دود هم ویلان شد و نابود گشت
زیر و رو شدن قلب و قبض و بسط او، به دست «الله جل و علا» است، ولی مبدأ قابلی آن و انتخاب زشت یا زیبا، خود انسان است. (33)
فطرت یعنی نبوت و ولایت انسان اصل او است. اگر آدمی روی دل و توجه خود را به سمت فطرت بازگرداند و غذای مخصوصش را به او داد، فربه و بارور میشود؛ ولی اگر توجه خود را از او برداشت و به ابعاد حیوانی خود متوجه شد، جنبه حیوانی او فربه و بارور میشود و فطرت الهی او به سمت لاغری و ضعف میرود.
چرب و شیرین کم ده این مرداب را *** چرب و شیرین ده ز حکمت روح را
کافران در قوس نزول، با فطرت الهی آمدند و در قدمهای اول صعود، میل به فجور و تقوا پیدا کردند و با رفتار ناشایست خود از وصل به مقصد اصلی خود یعنی «الله» و ملاقات با او محروم و با انتقام و عذاب الهی محشور شدند (34):
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یعْمَلُونَ (35)
خداوند تعالی عذاب شدیدی را برای آنها آماده کرده است، آنچه عمل میکنند، بسیار بد است.
مرحوم شاهآبادی طبقات بشر را از جهت توجه خیال، شرح صدر و حصول ملکات به دو دسته تقسیم میکند: 1. انسان 2. نسناس
نسناس هفت طایفهاند که همه اهل دوزخند:
لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ (36)
برای جهنم هفت در است که هر در برای ورود دستهای از گمراهان معین شده است.
اگر توجه خیال به سوی شهوت و حیوانیت باشد، به گونهای که این صفت، ملکه راسخ در انسان شود، از سنخ گاو خواهد بود؛ اگر همش درندگی باشد، فعلیت او، پلنگ است و اگر دو خصوصیت را دارا باشد، گاو پلنگ خواهد بود.
کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ (37)
گویی خران گریزانی هستند که از شیر درنده میگریزند.
همچنین اگر توجه او به شیطنت و نیرنگ باشد، فعلیت او شیطان خواهد بود و نیز اگر شیطنت و حیوانیت و درندگی با هم باشد، شیطان گاوپلنگ خواهد بود. (38)
کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیاطِینِ (39)
گویی سرهای شیاطین است.
عین القضات انسانها را به سه دسته تقسیم میکند:
1. افردای که به حیوانات شباهت دارند.
2. افرادی که به ملائک شباهت دارند.
3. افرادی که به انبیا شباهت دارند.
تمام همت گروه اول، خوردن و آشامیدن و خواب و آسایش است:
أُولَئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ (40)
آنها مانند چهارپایانند؛ بلکه بسی گمراهترند.
زیرا «أُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (41) هستند. این گروه به ظاهر آدم هستند، ولی از حقیقت آن فارغند. رب آنها دنیا است و تمام توجه و همت آنها بدان معطوف است.
ذَرْهُمْ یأْکُلُوا وَیتَمَتَّعُوا وَیلْهِهِمُ الْأَمَلُ (42)
ای رسول ما، این کافران لحوج را به خورد و خواب طبیعت و لذات حیوانی واگذار تا آمال و اوهام دنیوی آنها را غافل گرداند.
گروه دوم امروز در حجاب معرفت و فردا در حسرت رویت حضرت حق خواهند بود. تمام همت آنها تسبیح، تهلیل نماز و روزه است و فرشته صفت هستند:
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا (43)
و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را به مرکب بر و بحر سوار کردیم و جهان جسم و جان را مسخر انسان ساختیم او از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود، برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.
تفضیل آنها از جهت حقیقتی است که به آن مزین شدند؛ یعنی:
وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی (44)
در آن از روح خویش بدمم.
اینان در هر دو جهان در بهشت به سر میبرند.
اِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ (45)
(و روز جزا) نیکوکاران عالم در بهشت پر نعمت متنعمند.
به صورت و به حقیقت آدم هستند و خلق از آنها منفعت دنیوی و اخروی بسیار میبرد. امروز با حقیقت و معرفت قرینند و در قیامت با رویت و وصلت.
گروه سوم مانند پیامبران و رسولان هستند و همت ایشان عشق و محبت، شوق و رضا و تسلیم است. آنها کسانی هستند که به لب و حقیقت دین رسیده، حقیقت یقین را چشیده و در حمایت غیرت الهیاند. ( اولیائی تحت قبائی لایعرفهم غیری)
شناخت افراد دیگر از این طایفه، به تشبیه و تمثیل و ظن است:
وَمَا یتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا (46)
و اکثر این مردم الا از خیال و گمان باطل خود از چیزی پیروی نمیکنند.
هر کسی از ظن خود شد یار من *** از درون من نجست اسرار من (47)
مخلوقات دیگر هم برای این گروه خلق شدهاند:
لولاک لما خلقت الافلاک
دل آنها از خورشید روشنتر است و حتی یک لحظه نیز از حضور و مشاهده حضرت حق جل و علاء خالی نیست. (48)
عین القضات برای تأکید سخن خود، این آیه شریفه را به عنوان سند ذکر میکند:
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَینَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ (49)
پس (از آن پیغمبران سلف) ما آن خاندان را که از بندگان خود برگزیدیم (یعنی رسول خاتم و آلش (صلی الله علیه و آله و سلم)) وارث علم قرآن گردانیدیم. باز هم بعضی از آنها (یعنی فرزندان یا عترت او) به نفس خود ظلم کردند و بعضی راه عدل پیمودند و برخی به هر عمل خیر (با جان و دل) به دستور حق سبقت گیرند.
«فمنهم ظالم لنسفه» اشاره به گروه اول است که همت آنها جز دنیا نیست و در مسیر حقیقت الهی خود قرار نگرفتند؛ بنابراین به خود ستم کردند و «منهم مقتصد» اشاره به گروه دوم است. با آنکه از حصار دنیا تا حدی خارج شده و به ماورا نیز توجه دارند، ولی هنوز از خود خبر هست، که هیچ بلایی در این راه سختتر از وجود خود نیست؛ از این رو باید از سر خود برخاست:
ما را خواهی تن به غمان اندر ده *** چون شیفتگان سر به جهان اندر ده
دل پر خون کن به دیدگان اندر ده *** وانگه زره و دو دیده جان اندر ده (50)
«منهم سابق بالخیرات باذن الله» اشاره به گروه سوم است که به حسب شأن و استعداد خود به نهایت درجه ممکن رسیده و برای تکمیل دیگران رجوع کردهاند. ایشان، زمین فنا و قالب را به زمین بقا و دل مبدل ساخته و در هر ذرهای، زمین و آسمانهای هفتگانه را میبینند.
ما رایت شیئاً الا و رایت الله فیه (51)
که همه چیز، آینه معاینه حضرت حق است و از همه چیز فایده و معرفت میبرد:
وَإِنْ مِنْ شَیءٍ إِلَّا یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ (52)
هیچ چیز نیست مگر تسبیح و تحمید حق را میکند.
من به هر که میگذارم ذکر دوست میشنوم *** من به هر چه مینگرم، روی دوست میبینم
نی عجب، اگر گویم او من است و من اویم *** نی عجبتر که او باز اوست و من اینم (53)
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را *** کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور *** پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من *** با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
آنچه او را سیراب میکند، ارتباط و اتصال تام و بدون واسطه است؛ لذا وسائط را هم نمیتواند تحمل نماید و دردمندانه به حضرت حق جل و علا عرض میکند:
الی ترددی فی الاثار یوجب بعد المزار فاجمعنی علیک بخدمه توصلنی الیک (55)
خدایا، این رفت وآمد من در آثار تو باعث دوری تو میشود، مرا به خدمتی مشغول کن که تمام وجودم محو تماشای تو باشد.
چون سایه به آفتاب پیوست از ظلمت بود خود بر آسود *** چون سوخته شد تمام هیزم پیدا نشود از آن سپس دود
نمونه کامل آن امام صادق (علیهالسلام) است که وقتی مشغول نماز بود و ناگهان بیهوش شد، حضرت (علیهالسلام) را به هوش آوردند و در مورد این حالتشان سؤال کردند، امام فرمود:
لنا حالات مع الله هو فیها نحن و نحن فیها هو و مع ذلک هو هو و نحن نحن (56)
ماییم کز خدا، چو خدایی جدا نئیم از وی، جدا نئیم ولیکن خدا نئیم
در بحر عشق، کشتی فانی ما شکست *** تا او شدیم «او» ست که ماییم و مانئیم
پینوشتها
1- عضو هیأت علمی دانشکده فنی شریعتی.
2- حجر/ 29.
3- شذرات المعارف، ص150.
4- روم/30.
5- همان: شذرات المعارف، ص128.
6- همان.
7- مفردات راغب، ماده فطر.
8- مجمع البیان، ج2، ص169.
9- شرح المصطلحات الفلسفیه.
10- اصول المعارف، ص195 (نقل از ماجرای تفکر فلسفی، ص16).
11- پژوهشی پیرامون فطرت مذهبی، ص7.
12- روم/30.
13- نهج البلاغه، خطبه72.
14-توحید صدوق، ج6، ص 19؛ به نقل از فطرت در قرآن، ص78.
15- رشحات البحار، کتاب الانسان و الفطره، ص4.
16- همان.
17- شدرات المعارف، ص142.
18- انفال/17.
19- تنبیه الخواطر، ص82؛ به نقل از شذرات المعارف، ص38.
20- پژوهشی پیرامون فطرت مذهبی در انسان، ص341.
21- همان،343.
22- همان،344.
23- مفاتیح الجنان، دعای امام حسین (علیهالسلام) در روز عرفه.
24- خدایا، حالت نیم خیز از دنیا را نصیب من کن.
25- فطرت در قرآن، ص58.
26- حشر/19.
27- تفسیر ابن عربی، ج2، ص455.
28- همان.
29- فطرت در قرآن، ص70.
30- همان، ص61.
31- مولوی.
32- سجده/12.
33- فطرت در قرآن، ص116.
34- هستی و هبوط، ص119.
35- مجادله/15.
36- حجر/44.
37- مدثر/50-51.
38- شذرات المعارف، ص141.
39- صافات/ 65.
40- اعراف/179.
41- همان.
42- حجر/3.
43- اسراء/70.
44- حجر/29.
45- انفطار/13.
46- یونس/ 36.
47- مولوی: «مثنوی»، دفتر اول.
48- تمهیدات، ص39.
49- فاطر/32.
50- تمهیدات، ص74.
51- فیض کاشانی؛ «علم الیقین»، ج1، ص49؛ به نقل از شرح دعای صباح، ص147.
52- اسراء/ 44.
53- حکیم هیدجی.
54- کی غایب بودهای که نیاز به دلیل داشته باشی و کی دور بودهای تا آثار به تو وصل نمایند. (مفاتیح الجنان، دعای امام حسین در روز عرفه)
55- مفاتیح الجنان دعای امام حسین در روز عرفه.
56- کلمات مکنونه فیض کاشانی، ص11؛ به نقل از پژوهشی پیرامون فطرت مذهبی در انسان.
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد *** بنیاد مکر با فلک حقهباز کرد
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه *** زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد (2)
به هر که چهره بر افروخت دلبری داند *** نه هر که آینه سازد سکندری داند
به هر که طرف کُلَه کج نهاد و تند نشست *** کلاهداری و آیین سروری داند
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست *** نه هر که سر بتراشد قلندری داند
پینوشتها
1- پژوهشگر دانشگاه مفید.
2- حافظ، 1371: 164.
3- به عنوان مثال، برخی گفتهاند عرفان اصیل و قابل دفاع آن است که از این شاحصهها برخوردار باشد: 1. وحدت گرایی 2. بیان ناپذیری 3. سازگاری با شرع یا دینی خاص، و عقل و عرف (وکیلی، 1384: 8-17).
4- اهمیت این مسئله از آن رو است که سلوک عملی، عارف را مبتنی بر تکیهگاهی قابل اعتماد میکند و در نتیجه از امکان خطا و لغزش آن میکاهد، و از طرف دیگر، امکان نقد و بررسی زیرساختها و دیدگاههای عارف را نیز فراهم مینماید. مثلاً اگر کسی بخواهد با مبانی باورهای عرفانی و اعتقادی آیت الله شاهآبادی آشنا شود یا آنها را بررسی نماید؛ این کار با مراجعه به کتابی چون «رشحات البحار» (شاهآبادی، 1360) به آسانی امکانپذیر است.
5- به عنوان مثال، داشتن دید متعادل به دنیا و آخرت، به درونگرایی و برونگرایی، به وظایف و مسئولیتهای فردی و اجتماعی.
6- هر چند ممکن است در عالم عرفان کسی «یک شبه حلال مسائل» شود، ولی بیتردید پذیرش ادعای چنین کسانی و سپردن دین و دل به دست چنین افرادی بسیار پرمخاطرهتر از قبول کسانی است که سالها نزد اهل فن شاگردی کرده و از نظر علمی و عملی تحت تعلیم و انجام ریاضتهای صحیح بودهاند. اهمیت تربیت نزد افراد صالح است که کسی چون امام خمینی را وامیدارد تا با پیگیری و اصرار فراوان به فراگیری عرفان نزد استادی چون آیت الله شاهآبادی بپردازد (شاهآبادی، 1380: شانزده)، و سالها بین آنها مراوده وارادت باشد (بنگرید به: حسینی، 1383: 281-307).
7- pseudo-mysticism
8- برخی، شبه عرفانها را طیفی گسترده دانستهاند که مواردی چون طالع بینیها، انرژی درمانی، عرفان درمانی، عشقی درمانی، روحپژوهی، طریق دارما، عرفان آکنکار، یوگا، و آثار کسانی چون کارلوس کاستاندا، پائولو کوئیلو، کریشنا مورتی، شل سیلوراستاین، پل توئیچل، راد استایگر، اشو، اریک فروم و جک کانفلید را دربر میگیرد (بنگرید به: وکیلی، 1384: 17-18).
9- postulate
10- باید توجه داشت که بر شمردن این عوامل به معنای مؤثر بودن همه آنها برای افراد نیست، بلکه مقصود آن است که هر یک از این موارد به سهم خود میتواند زمینه پیدایش یا گرایش به جریانهای شبه عرفانی را فراهم نماید.
11- نگرش دینی، (2000، Runzo) و نگرش عرفانی.
12- حسینی، 1383: ص 35-168.
13- لازم به ذکر است که مجموع این موارد برای همه افراد مدعی یا جریانهای شبه عرفانی به یک اندازه مصداق ندارد؛ بلکه هر یک از آنها به تفاریق میتوانند برخی از این اثرات را داشته باشند.
14- جوادی آملی، 1377.
15- آسمانی، 1385: 107-118.
16- شاهآبادی، 1380، ص4.
17- همان، ص4 به بعد.
18- تقید به دین، نه تنها عارف را در سلوک عرفانی بلکه در دیگر عرصههای زندگی یاری میرساند. به همین علت عارفان راستین همواره عمل به دستورهای اخلاقی و دینی را سرلوحه امور قرار میدهند و حتی بر انجام مستحبات و ترک مکروهات تأکید دارند. به یاد مرحوم شاهآبادی که به رغم داشتن موقعیت ممتاز در نجف، و تأکید برخی اساتید، صرفاً به علت مراعات حال مادر خویش و توجه به امر ایشان عراق را ترک کرده و به ایران باز گشتند (محمدی، 1384: 51-53).
19- نحل/ 125.
20- عرفانهای سکولار، در خود غرب هم از سوی برخی اندیشمندان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و آگاهی از آنها میتواند برای پژوهشگران دیار ما نیز ارزشمند باشد (به عنوان نمونه بنگرید به: 2005 ,Tunt).
21- نحل/99.