مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ثبت 35 تابلوی استاد کمال‌الملک در فهرست آثار ملی

[ad_1]
ثبت 35 تابلوی استاد کمال‌الملک در فهرست آثار ملی

خبرگزاری آریا-35 تابلوی رنگ و روغن استاد کمال‌الملک موجود در کاخ گلستان در فهرست آثار ملی منقول به ثبت رسید.
به گزارش خبرگزاری آریا، مدیر مجموعه فرهنگی ـ تاریخی و میراث جهانی کاخ گلستان با اعلام این خبر گفت: تابلوهای یاد‌شده مربوط به فاصله زمانی 1240 تا 1330 هجری قمری با موضوعاتی همچون رویدادها، اشخاص، ساختمان‌ها، باغ‌ها، طبیعت و... اســت که محوطه و عمارت و حوض جوشان کاخ گلستان نیز در زمره آنهاست.
مسعود نصرتی با اشاره به اینکه برخی از این آثار در نگارخانه مجموعه به نمایش درآمده اســت، افزود: کمال‌الملک 170 تابلو کشید که معروف‌ترین آنها تالار آینه اســت. این تابلو که اولین تابلو با امضای «کمال‌الملک» اســت از جمله نخستین آثار ملی منقول با شماره 42 اســت که سال گذشته در این فهرست قرار گرفته اســت.
به گفته وی دیگر آثار این نقاش بزرگ نزد خاندان وی، مجموعه فرهنگی ـ تاریخی سعدآباد، موزه مجلس و موزه ملک اســت که تابلوهایی که طی مدت سه ساله حضورش در ایتالیا، فرانسه و اتریش از آثار نقاشان برجسته چون رامبراند، روبنس و... کپی نقاشی کرده اســت، در موزه ملک نگهداری می‌شود.
به گزارش روابط عمومی معاونت میراث فرهنگی محمد غفاری معروف به کمال‌الملک در سال 1227 هجری شمسی در خانواده‌ای هنرمند و سرشناس در شهر کاشان به‌دنیا آمد.
وی برادر‌زاده میرزا ابوالحسن غفاری معروف به صنیع‌الملک از اولین تحصیلکردگان ایرانی در فرنگ بود. محمد پس از تحصیلات اولیه در زادگاهش در دارالفنون تهران به تحصیل پرداخت و با پیشرفت در این هنر موفق به دریافت نشان علمی شد و با کشیدن تصویر مدیر مدرسه، نظر ناصرالدین شاه را به خود جلب کرد. در سال 1261 هجری شمسی به نقاش‌باشی ملقب شد و در سال 1269 از طرف ناصرالدین شاه لقب کمال‌الملک را گرفت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

ثبت تابلوی استاد کمال‌الملک در فهرست آثار ملی


ادامه مطلب ...

دیدار وزیر بهداشت از پدر اولین استاد شهید دانشگاه

[ad_1]

پدر سالخورده امروز، جوان نازنینش را در ۲۴ سالگی تقدیم انقلاب کرده بود و همسر فداکارش هم یکسالی اسـت که به رحمت حق پیوسته اسـت. پدر؛ اگرچه بیمار بود اما با روی گشاده پذیرای ما شد. با چهره ای که غمی عمیق در پس آن هویدا بود.

دیدار با خانواده شهید مرا به سال ۵۷ و کوران روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی برد. بخاطر دارم استاد نجات اللهی در تحصن دانشگاهیان در حالی بی رحمانه آماج گلوله های مزدوران قرار گرفت که تحصن کنندگان در مقابل رفتار خشونت ‏آمیز مأموران رژیم شاه و سرکوب مبارزات حق ‏طلبانه مردم مسلمان ایران و نیز تعطیلی دانشگاه‏ ها از طرف رژیم؛ در همین خیابان ویلا که امروز مزین به نام شهید نجات اللهی اسـت، تجمع کرده بودند. وقتی با مخالفت شهید و دیگر دانشگاهیان برای پایان دادن به تحصن مواجه شدند، بیرحمانه وی را به شهادت رساندند.

شهید نجات اللهی، شهید بیداری دانشگاهیان بود و نماد شهادت و مبارزه با رژیم که مورد ترور بیرحمانه قرار گرفت؛ از این رو شهادت وی در نتیجه یک درگیری معمولی نبود و  آنچه پس از شهادت وی در تاریخ پرافتخار روزهای انقلاب اسلامی برجسته و مورد توجه اسـت، مراسم تشییع پیکر پاک شهید بود که با حضور ده‏ها هزار نفر از مردم و اساتید برجسته دانشگاه که در پیشاپیش آنها، آیت‏ اللَّه سید محمود طالقانی حرکت می‏کرد، برگزارشد. و یکی از صحنه ‏های خونین دوران انقلاب را رقم زد که با یورش مزدوران پهلوی به شهادت بیش از ۲۵۰ نفر از مردم در میدان انقلاب تهران منجر شد. همین امر شور جدیدی به فضای انقلاب در کشور بخشید و کمتر از دوماه پس از شهادت وی انقلاب به پیروزی رسید.

استاد شهید کامران نجات اللهی فرزند برومند دانشگاه و شهید راه حق و دانش داد بود. یاد وی و همه شهیدان راه آزادی و آزاد اندیشی گرامی و راهشان پر رهرو باد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


8 فوریه 2016 ... وزیر بهداشت در اینستاگرام شخصی خودش، به ملاقات شب گذشته با پدر شهید استاد کامران نجات اللهی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرده است.9 فوریه 2016 ... دیدار وزیر بهداشت با پدر اولین استاد شهید دانشگاه که کردستانی بود سرویس کردستان- وزیر بهداشت و درمان کشور به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره ...8 فوریه 2016 ... وزیر بهداشت در اینستاگرام شخصی خودش، به ملاقات شب گذشته با پدر شهید استاد کامران نجات اللهی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرده است.7 فوریه 2016 ... وزیر بهداشت به دیدار پدر استاد کامران نجات اللهی شتافت ... فجر انقلاب اسلامی، وزیر بهداشت کشورمان به دیدار خانواده اولین استاد شهید دانشگاه رفت و ...8 فوریه 2016 ... وزیر بهداشت در این دیدار پس از دریافت کتاب "یادنامه استاد شهید کامران نجات اللهی" که به همت پدر این شهید بزرگوار و سازمان دانشگاهیان جمع آوری شده ...8 فوریه 2016 ... وزیر بهداشت شب گذشته با حضور در منزل شهید کامران نجات اللهی اولین استاد شهید انقلاب با خانواده این شهید دیدار و گفت وگو کرد. ... یاد و خاطره استاد نجات اللهی به روان او و همه شهدای انقلاب اسلامی درود فرستاد و برای پدر گرامی وی آرزوی تندرستی نمود. ... استاد نجات اللهی نه اولین شهید دانشگاه بود و نه آخرین این قافله.وزیر بهداشت در اینستاگرام شخصی خودش، به ملاقات شب گذشته با پدر شهید استاد کامران نجات اللهی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرده است.8 فوریه 2016 ... وزیر بهداشت در اینستاگرام شخصی خودش، به ملاقات شب گذشته با پدر شهید استاد کامران نجات اللهی در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرده است.10 فوریه 2016 ... استانها > کردستان - وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با خانواده شهید ... را داشتم؛ اولین استاد شهید دانشگاه، همنشینی با پدر، خواهر و برادر آن شهید در ...


کلماتی برای این موضوع

وزیر بهداشت دیشب شام کجا بود؟ تصاویروزیر بهداشت سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت یکشنبه شب پس از بازگشت از سفر استان خراسان به دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات …جلسه تقدیر و تشکر از تیم ارزیاب دانشکده به مناسبت کسب مقام اولی دانشکده بهداشت برای آشنایی با پدر معنوی حزب‌اللهخاطرات مربی عماد مغنیه از …فیلم ابطحی در برزیل پله را به‌عنوان وزیر ورزش معرفی می‌کنند؛ اینجا آقای سلطانی‌فربیانات در دیدار جمعى از دانشجویاندر بیست و چهارمین روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۶ در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله بسم الف حقوق وزیر بهداشت چقدر است؟ فیش و اسنادمنصف باشیم تو رو حضرت عباس مگه فیش کارانه جدا از اصل فیش حقوقه چرا فکر می کنیم همه الف واکنش وزیر بهداشت به موضوع فیش های حقوقی …واکنش وزیر بهداشت به موضوع فیش های حقوقی نجومی شمشیر دو لبهعصر ایران فرودگاه ها در سال چگونه خواهند بود؟ عکس لوکس ترین هتل های جهان در سال عکس آفتاب آفتاب،آفتاب مرجع اخبار ایران و جهان، بانک جامع نیازمندیهاپایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرساسلام ناب محمدی میراث گرانبهای پیامبر رحمت برای بشریت تن از پاسداران در سانحه سقوط پارسی نیوزخبرگزاری فارس پیامبر اسلامص همواره بر سه مسئله اساسی از جمله احترام به شئون انسان


ادامه مطلب ...

داستان کوتاه بهلول به نام شکستن سر استاد (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

داستان کوتاه بهلول به نام شکستن سر استاد

داستان کوتاه بهلول به نام شکستن سر استاد

روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :

من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !

یک اینکه می گوید :

خداوند دیده نمی شود

پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد

دوم می گوید :

خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند

در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد

سوم هم می گوید :

انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد

در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد

بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد

اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !

استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند

خلیفه گفت : ماجرا چیست؟

استاد گفت : داشتم به  دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست !

بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟

گفت : نه

بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد

ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد

ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟

پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم

استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت !!!


این مطلب مفید بود ؟
امتیاز 4.61 ( 158 رای )

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستانکداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه داستان های زیبا و خواندنی داستان های مثنوی معنویداستانهایمثنویمورچه‌ای کوچک دید که قلمی روی کاغذ حرکت می‌کند و نقش‌های زیبا رسم می‌کند به مور نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه عاشقانه داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنزداستانک داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه عاشقانه داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستانکداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه طنز نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به


ادامه مطلب ...

مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت

[ad_1]
مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت

خبرگزاری آریا -

مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت
سؤال: شما در یکی از سخنرانی‌هایتان گفتید که می‌توانید آینده مالی افراد را پیش بینی کنید؟ می‌توانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدهید..
روانشناسی ثروت
سؤال: شما در یکی از سخنرانی‌هایتان گفتید که می‌توانید آینده مالی افراد را پیش بینی کنید؟ می‌توانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدهید.

پاسخ: بله. اینکه چرا من می‌توانم چنین کاری را انجام بدهم دلیلش این است که جهان دارای قوانین ثابتی است که به راحتی می‌شود با درک این قوانین آینده‌ی خودمان و هر شخصی را پیش بینی کرد. این موضوع اصلاً مسئله‌ی عجیبی نیست و کاملاً بدیهی است. همانطور که با درک قوانین جهان هستی می‌توان پیش بینی کرد فضاپیمای پرتاب شده در چه مداری قرار می گیرد یا در چه زمانی بر کره‌ی ماه می‌نشیند، می توان خیلی از مسائل دیگر را هم پیش بینی کرد.

هر کدام از ما باورهایی در ضمیر ناخودآگاه در مورد پول و ثروت داریم که این باورها مشخص می‌کند در چه جایگاهی قرار می‌گیریم، چقدر ثروتمند و چقدر فقیر و چقدر سرمایه گذار هستیم. من این باورها را شناسایی کردم و تعدادی سوال و جمله مطرح کردم که وقتی افراد به آن‌ها پاسخ می‌دهند می‌توانیم باورهای پنهان در لایه های زیرین ضمیر ناخودآگاهشان را شناسایی کنیم و متوجه شویم که با این طرز فکر فعلی‌شان در آینده چقدر ثروتمند و یا فقیر خواهند شد و حتی می توانیم با اطمینان بگوییم در گذشته در چه وضعیتی بوده اند. البته می‌توانیم این باورها را تغییر بدهیم و آینده‌ی را به دلخواه خود بسازیم.

آینده را می‌توانیم با تغییر باورها تغییر بدهیم. من معتقدم که تنها عاملی که انسان‌ها را در فقر نگه داشته است، باورهایی است که در ضمیر ناخودآگاه شخص وجود دارد. نگاهی که ما به پول داریم

مثلاً:
پول بد و کثیف است
پول باعث می‌شود انسان بدی بشوم و من را از خداوند دور می‌کند
پول باعث می‌شود کبر و غرور بر من حاکم شود و ایمانم را از دست بدهم
فقر معنوی است
ثروتمندان انسان‌هایی هستند که به روش‌های نادرست ثروتمند شده‌اند
و ....
باعث می شود فقیر و یا ثروتمند شویم

من حدود 141 جمله و سوال را در طی تحقیقاتم توانستم شناسایی کنم و با پاسخ به آنها می‌توان با اطمینان گفت که فرد پاسخ دهنده در چه جایگاهی است و در ادامه به چه شرایطی از لحاظ موفقیت مالی خواهد رسید. البته می‌توانم به او راهکارهایی را آموزش بدهم که باورهایش را تغییر بدهد و شرایط مالی اش به طور قابل توجهی تغییر کند.

سؤال: آیا خودتان بعد از درک این قوانین، تغییری در زندگی‌تان ایجاد شده است؟

پاسخ: بله. من خودم سال‌ها در فضای نامناسب و در فقر و بدبختی زندگی می‌کردم. در شهر بندرعباس در هوای بسیار گرم، کارگری و مسافرکشی انجام می‌دادم. در خانه ای نامناسب که حدود 20 نفر در آن زندگی می‌کردند یک اتاق داشتیم که فقط داخلش می‌توانستیم زنده بمانیم. وقتی که اکثریت کتب موفقیت که تا آن زمان به چاپ رسیده بود را مطالعه کردم، متوجه شدم کسب ثروت یک بازی کاملاً ذهنی است و ربطی به مقدار تلاش فیزیکی من ندارد. من برای فقر برنامه ریزی شده بودم و با تغییر باورهایم جریانی از ثروت به زندگی‌ام وارد شد.

در مدت 2 الی 3 سال درآمدم بیش از 200 برابر افزایش یافت و این نتایج بیشتر به من اثبات کرد تمام شرایط زندگی افراد به علت نوع نگرش و نگاهشان است. این قانون فقط در مورد ثروت نیست. شرایط سلامتی، ارتباطی و.. نیز شامل آن می شود. به طور مثال بنده در حدود 8 سال است که حتی یکبار هم بیمار نشدم و همیشه سالم بودم و هیچ دارویی مصرف نکرده‌ام. در حالیکه در گذشته هر دو یا سه ماه دچار سرماخوردگی سخت می‌شدم و باید زیر سرم می رفتم.

وقتی انسان، خداوند و قوانینش را درک کند همه چیز تغییر خواهد کرد. من برای اینکه این قوانین را در قرآن پیدا کنم سالهاست که در حال مطالعه کلمه به کلمه و آیه به آیه آن هستم. من تمام این قوانین را در کتاب قرآن پیدا کردم و در این زمینه در حال نوشتن کتابی فوق العاده هستم.

موضوعی که خیلی در زندگی به من کمک کرد این بود که هر قدر روی باورها کار می‌کنیم جریان نعمت به زندگی مان اضافه می‌شود و انتهایی برای این داستان وجود ندارد. انسان می‌تواند تا بینهایت روی باورهایش کار کند تا جائیکه اصلاً نمی توانیم بگوئیم تا کجا می تواند پیشرفت کند. البته منظور از تغییر باورها این نیست که در گوشه ای بنشینیم و منتظر باشیم تا یک کیسه پول از آسمان بر ما نازل گردد. به هیچ عنوان اینطور نیست حتماً باید تلاش و اقدام کرد. خود من خیلی وقتها می‌شود که تا دیروقت در دفتر کارم می مانم، اما می‌خواهم بگویم که قبلاً خیلی بیش از الان کار و فعالیت می‌کردم و شبانه روز سر کار بودم اما این نتیجه حاصل نمی‌شد. درست است که باید کار کرد اما کار داریم تا کار.

تلاش فیزیکی با یک باور ثروتمندانه، نتیجه خیلی فوق العاده ای ایجاد می‌کند تا باور فقیرانه. ذهن فقیر هر قدر تلاش فیزیکی انجام بدهد نتیجه ی خاصی نخواهد گرفت.

من یک بسته آموزشی ای را آماده کردم که اگر هر فردی از آن استفاده کند، در مدت یک سال درآمدش تا حداقل 3 برابر افزایش پیدا می‌کند و آنقدر به این بسته ایمان دارم که این محصول را تضمین می‌کنم:

اگر فردی با مطالعه و انجام تمرینات درون این بسته آموزشی در مدت یک سال درآمدش حداقل سه برابر افزایش پیدا نکرد کل هزینه‌اش را عودت خواهم داد. بازخوردی که در سمینارها و همایش‌هایم به صورت حضوری و ایمیل از شرکت کنندگان دریافت کردم نشان دهنده این است که این برنامه آموزشی، نتایج بسیار خوبی برایشان به ارمغان آورده است که باعث تعجب خود آنها نیز شده است.

برای شما و تمامی دوستان سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت را از الله مهربان آرزومندم.

با سپاس از شما استاد عباس منش عزیز که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

دانلود رایگان : فایل تصویری چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنیم.




[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

خرید کتابهای مبتکران فرهنگ اصطلاحات آمریکایی ، متین نویسنده پیمان متین ریال ناشر بنی هاشم محصولاتکمکدرسیبنیهاشمنوشته شده توسط مدیریت سایت یکشنبه ، اردیبهشت ، هندسه نشر بنی هاشممشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام …مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری دین وزندگی تایبادباسمه‌تعالی این پست به درخواست یکی از عزیزان برای شرکت در مصاحبه دانشگاه فرهنگیان سنجش و اندازه گیری آزمون سازیآزمون کاربرد تحلیل داده‏های شبکه ‏ای در فرآیند تحلیل سوال چکیده زمینه روش تحلیل الف آقای شریعتمداری بیدار شوید با عرض سلام بر شما اقای شریعت مداری در این مدت سال بارها بر این جمله تاکید نمودید که عشرت سر ا ی کا بلنظراسلام در مورد نجاست یا پاکی اهل کتاب چیست؟ آیات قرآن در این زمینه مطلق است و دلالت مدیریت آموزشیمولفمترجم دکتر محمدرضا حمیدی زاده موضوع مدیریت دانش سال انتشارمیلادی وضعیت زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز …پایه گذار و مشهور ترین گروه متال در جهان برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خرید کتابهای مبتکران فرهنگ اصطلاحات آمریکایی ، متین نویسنده پیمان متین ریال ناشر بنی هاشم محصولاتکمکدرسیبنی نوشته شده توسط مدیریت سایت یکشنبه ، اردیبهشت ، هندسه نشر بنی هاشم دین وزندگی تایباد باسمه‌تعالی این پست به درخواست یکی از عزیزان برای شرکت در مصاحبه دانشگاه فرهنگیان قرار مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام پروپوزال سمینار مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری، گروه سنجش و اندازه گیری آزمون سازی آزمون کاربرد تحلیل داده‏های شبکه ‏ای در فرآیند تحلیل سوال چکیده زمینه روش تحلیل شبکه در الف آقای شریعتمداری بیدار شوید با عرض سلام بر شما اقای شریعت مداری در این مدت سال بارها بر این جمله تاکید نمودید که حجت عشرت سر ا ی کا بل نظراسلام در مورد نجاست یا پاکی اهل کتاب چیست؟ آیات قرآن در این زمینه مطلق است و دلالت صریح مدیریت آموزشی مولفان حسین بجانی موضوع مدیریت دانش سال انتشارمیلادی وضعیت تمام متن منبع ماهنامه زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز آرشیو پایه گذار و مشهور ترین گروه متال در جهان برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود


ادامه مطلب ...

مقاله استاد دانشگاه اصفهان در معتبرترین مجله اوتیسم منتشر شد

[ad_1]

اصفهان- ایرنا- مقاله عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان در معتبرترین مجله علمی حیطه اوتیسم دنیا با رتبه برتر (Q1) و ضریب تاثیر (IF) بالا منتشر شد.

روابط عمومی دانشگاه اصفهان روز دوشنبه اعلام کرد: مقاله دکتر احمد رضا موحدی، عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی این دانشگاه در معتبرترین مجله حیطه روانشناسی بالینی و اوتیسم چاپ شد.
این مقاله با عنوان 'اثر روش های آموزش کاراته در کسری ارتباطات کودکان با اختلالات طیف اوتیسم' (
The Effect of Karate Techniques Training on Communication deficit of Children with Autism Spectrum Disorders ) در نشریه اوتیسم و اختلال (Journal of Autism and Developmental Disorder) منتشر شده است.
این مقاله با ' اچ ایندکس ' بسیار عالی برابر 123 در شماره 46 ماه مارس 2016 میلادی نشریه اوتیسم و اختلال به چاپ رسیده است.
اچ ایندکس (h-index) شاخصی عددی برای نمایش بهره‌وری و تأثیرگذاری علمی دانشمندان بصورت کمی است.
د/3011/ 6022 خبرنگار: آسیه معینی - انتشار دهنده : عمادی
کانال اطلاع رسانی : https://telegram.me/esfahanirna

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


ادامه مطلب ...

استاد ساعت ساز

[ad_1]

داستانی از لتونی

یکی از پسران روستایی دلش می‌خواست استاد ساعت سازی بشود. پدرش به این کار راضی نبود و میل داشت پسرش هم مثل خودش به کار کشاورزی بپردازد، ولی پسر اصرار داشت و دلش می‌خواست به شهر برود و به کار ساعت سازی مشغول شود. بالاخره پدر راضی شد، ولی برای خرج راه به او پولی نداد.
پسر به شهر آمد و نزد تمام استادان قدیمی رفت، ولی بدبختانه هیچ یک از آن‌ها او را برای شاگردی نپذیرفتند. بالاخره استادی حاضر شد که در مدت سه سال فن ساعت سازی را به او بیاموزد به شرط آن که او هم شش سال در نزد آن استاد بماند و کار کند. پسر روستایی تن به این کار داد. سرش را پایین انداخت و درست شش سال در نزد استاد ساعت ساز ماند.
پس از این مدت پسر روستایی ساعت ساز شد: از آن ساعت سازهای بسیار قابل. در ظرف این شش سال ساعت‌های خوبی درست کرد: ساعتی ساخت که بدون آن که کوک شود 12 سال کار می‌کرد و هر روز صبح و ظهر و شب چنگ موسیقی می‌نواخت، هر بار موسیقی جدید و نوینی.
جوان این ساعت را برای یادبود به استاد خودش هدیه کرد و راهش را پیش گرفت و رفت.
چندی بعد آقایی این ساعت را از ساعت ساز به قیمت بسیار خوبی خرید. سپس شاهزاده‌ای آن ساعت را از آن آقا خرید و قیمت خوبی داد. بعد از چندی شهرت این ساعت به گوش سلطان رسید و ساعت را به قیمت بسیار گزافی از شاهزاده خرید.
هر روز که سلطان پشت میز می‌نشست تا ناهار یا شام بخورد ساعت با آهنگ‌های دلپذیر خود او را شاد می‌کرد. دوازده سال تمام این ساعت کار کرد و سپس از کار افتاد. به فکر افتادند که چه طور باید این ساعت را برای دوازده سال دیگر کوک کنند، ولی هیچ کس تخصصی در این کار نداشت. خود سلطان تصمیم گرفت آن را کوک کند. هر چه آن را پیچاند و کوک کرد موفق نشد. تمام استادان ساعت ساز را دعوت کرد. همه‌ی آن‌ها هم دست به کار شدند ولی ساعت کار نکرد.
سلطان دستور داد پیرمرد ساعت سازی را که دستور داده بود چنین ساعتی بسازند دعوت نمایند. او هم آمد و گفت:
- ساعت را شاگردش درست کرده و او یگانه کسی اســت که می‌تواند آن را کوک کند.
سلطان دستور داد آن استاد را پیدا کند. به ساعت ساز پیر هم فرمانی داد که طبق آن می‌توانست در قلمرو سلطنت او برای پیدا کردن استاد ساعت ساز سیر و گردش کند و به حساب خزانه‌ی سلطان مخارج خود را تأمین نماید.
استاد پیر برای پیدا کردن شاگرد زرنگ و باهوش خود به راه افتاد. دوازده سال بود او را ندیده بود، بنابراین قیافه‌ی او را هم فراموش کرده بود. فقط به خاطر داشت که او همیشه سرش پایین بود.
پیرمرد در یکی از شهرهای به مردی برخورد که نه پیر بود و نه جوان و سرش پایین بود. پیرمرد از او پرسید:
- شما چه صنعتی دارید؟
او جواب داد:
- ساعت ساز هستم.
- در کجا و در پیش چه کسی ساعت سازی یاد گرفته‌اید؟
او داستان خودش را گفت. پیرمرد شاگرد قدیمی خودش را شناخت و داستان ساعت عجیب او را تعریف کرد که به دست سلطان رسیده و چون دوازده سال از عمر آن گذشته دیگر کار نمی‌کند. شرح داد که طبق فرمان سلطان کسی که ساعت را ساخته باید برای دوازده سال دیگر آن را کوک کند به طوری که همان آهنگ را بنوازد.
استاد جوان نزد سلطان رفت و ساعتی را که درست کرده بود برای دوازده سال دیگر کوک کرد. ساعت روزی سه بار مانند سابق سلطان را خشنود می‌کرد. سلطان استاد ماهر را در دربار خودش نگاه داشت تا بعد از دوازده سال دوباره مجبور نشوند به جست و جوی او بروند. بعد او را به سمت استاد تمام ساعت سازان درباری برگزید.
یک روز سلطان همراه استاد ساعت ساز در باغ مشغول گردش بود. در وسط باغ قصر دیگری بنا شده بود که حصار آهنی دور آن کشیده بودند و روی هر یک از میله‌های حصار کله‌ی آدمی را گذاشته بودند.
استاد ساعت ساز تعجب کرد و پرسید:
- این چه قصری اســت و این کله‌های روی میله‌ها مال کیست؟
سلطان در جواب گفت:
- در این قصر دختر من زندگی می‌کند؛ شاهزاده‌ای که هیچ وقت نمی‌خندد. قرار اســت هر کس او را بخنداند شاهزاده خانم زن او شود. هر کس هم قصد خنداندن او را بکند ولی از عهده برنیاید سرش را از دست می‌دهد. خیلی‌ها تصمیم گرفتند این کار را بکنند: هم پسران پادشاهان و هم درباری‌ها و هم آدم‌های ساده و معمولی، ولی تمام خواستگارها سر خودشان را از روی این میله‌ها گذاشتند و رفتند.
استاد ساعت ساز به سلطان گفت:
- من هم باید بخت خودم را بیازمایم.
سلطان دلش نمی‌خواست که چنین مرد لایقی از بین برود و به این فکر کرد که آن وقت پس از دوازده سال چه کسی ساعت را کوک می‌کند. بنابراین او را از این فکر منصرف کرد و گفت که هیچ کس نمی‌تواند دخترش را بخنداند و او بیهوده سرش را از دست خواهد داد.
سخنان سلطان استاد را قانع نکرد. آن شب به رختخواب رفت و تا صبح با خودش فکر می‌کرد که چگونه دختر سلطان را بخنداند. روز بعد به قصر دختر سلطان رفت.
از آن قصر پاسبانانی محافظت می‌کردند که همه چیز را به سلطان اطلاع می‌دادند.
استاد ساعت ساز نزد دختر سلطان رفت، ولی ابداً به او نگاه نکرد.
در عوض به هر یک از اثاثیه‌ی قصر جداگانه تعظیم و سلام کرد:
- ای میز، سلام. این صندلی، سلام. ای تخت، سلام. ای آیینه، سلام. و سپس شروع به صحبت کرد و گفت:
- گوش کنید تا برای شما بگویم: یک روز سه استاد به شهر رفتند. یکی نجار بود و دیگری رنگ کار و سومی خیاط. هر سه خسته شدند و تصمیم گرفتند که استراحت نمایند. نجار بیدار ماند و پاسبانی داد و دو نفر دیگر خوابیدند. نجار خیلی نشست، ولی از نشستن خسته شد. تکه چوبی برداشت و از آن آدمکی درست کرد. رنگ کار وقتی که بیدار شد و آدمک چوبی را دید آن را رنگ کرد. نوبت به خیاط که رسید برای آدمک چوبی لباس دوخت. صبح که شد آن سه نفر بر سر این که آن آدمک چوبی مال کیست با هم دعواشان شد. حالا قضاوت کنید که این آدمک چوبی متعلق به کیست و به چه کسی باید داده شود؟
شاهزاده خانم گوش داد و یکباره زد زیر خنده:
- عجب آدم‌های نادانی! هر کس این آدم چوبی را درست کرده باید به همان کس هم داده شود.
استاد با تمام اثاثیه خداحافظی کرد و راه خودش را پیش گرفت و رفت. سلطان پاسبانانی را که مراقب شاهزاده بودند نزد خودش خواند و پرسید:
- شاهزاده خانم خندید یا خیر؟
بعضی از پاسبانان گفتند که خندید و بعضی دیگر منکر شدند. سلطان نمی‌دانست به حرف کدام دسته گوش کند. بالاخره این طور تصمیم گرفت:
- حالا که این طور شد خوب اســت استاد ساعت ساز برود و دوباره دخترم را بخنداند. اگر خنداند سر همه‌ی پاسبانان باید جدا شود و بر روی میله آویزان گردد و در غیر این صورت سر خود او از تنش جدا خواهد شد.
استاد تمام شب را نخوابید و به این فکر کرد که چگونه شاهزاده خانم را بخنداند.
روز بعد دوباره نزد شاهزاده خانم رفت. دوباره مثل روز قبل به تمام اثاثیه سلام کرد و به آن‌ها گفت:
- حالا برای شما داستان دیگری نقل می‌کنم. در قلمرو پادشاهی سه نفر با هم در سفر بودند. یکی از آن‌ها سیبی خرید که تمام دردها را شفا می‌بخشید. دیگری آیینه‌ای خرید که از فرسخ‌ها فاصله همه چیز در آن دیده می‌شد. سومی کالسکه‌ای خرید که هر کس سوار آن می‌شد می‌توانست تا کنار دنیا برود. شنیدند که دختر پادشاه مریض شده و هیچ پزشکی نمی‌تواند او را معالجه نماید. آیینه نشان داد که قصر پادشاه کجاست؛ کالسکه آن‌ها را تا قصر برد؛ و آن کسی که سیب شفابخش داشت به قصر رفت و از شاهزاده عیادت نمود و سیب شفابخش را به او داد. شاهزاده آن سیب را خورد و فوراً شفا یافت. سه جهانگرد با هم دعواشان شد که پاداش به کدام یک تعلق می‌گیرد. شما چه فکر می‌کنید؟
شاهزاده خانم این داستان را گوش کرد و زد زیر خنده:
- عجب مرد نادانی! آن کسی که سیب را به شاهزاده داد همان کس هم باید پاداش را بگیرد.
ساعت ساز رو به صندلی‌ها و میزها کرد و از آن‌ها هم همین مطلب را پرسید. شاهزاده خانم بیشتر خندید.
سلطان که پنهانی به قصر دخترش آمده بود همه‌ی این داستان را شنید و دید. دستور داد سر پاسبانان را ببرند و بر روی میله‌ها آویزان کنند.
ساعت ساز با دختر سلطان عروسی کرد. جشن عروسی برگزار شد. چیزی که در عروسی کم داشتند همان شیرمرغ بود. من هم در آن جشن شرکت کردم، شربت خوردم. ریشم تر شد ولی تو دهانم چیزی نرفت.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

استاد ساعت ساز استاد ساعت سازیکی از پسران روستایی دلش می‌خواست استاد ساعت سازی بشود پدرش به این کار راضی نبود و ‫هنرنمایی استاد ساز ایران، جعفر در فیشور‬‎ هنرنمایی استاد ساز ایران، جعفر کهنه اوز عروسی ساز ونقاره دو نفری پدر و ‫صد سال تار ، استاد جلیل شهناز‬‎ بداهه نوازی بی نظیر استاد جلیل شهناز در آواز ابوعطاء ، برگرفته از آلبوم صد سال تارآلبوم ساز خاموش محمدرضا شجریان ایران ترانه آهنگها ویدیو بیشتر متن آهنگ خواننده ها آلبومهاساز و نقاره استاد شنبه نوایی خوش اواسازونقارهاستادساز و نقاره ی بسیار زیبا از استاد شنبه نوایی قطعه یک شامل آهنگ های چوپی و قطعه دو شامل ساعت‌ساز ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…ساعت‌ساز صنعت‌گر و پیشه‌وری است که حرفه‌اش تعمیر ساعت‌هاست ازآنجاکه امروزه بیشتر استاد سه تار در شیراز پرشین موزیک مرجع ……تار و سه تارسلام دوستان ، در حال حاضر بهترین استاد در شیراز چه کسی میباشند و از کجا میتوان یک ساز ساعت‌ساز نابینا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…ساعت‌ساز نابینا نویسنده ریچارد داوکینز ناشر محل نشر بریتانیا تاریخ ساختار کتابترجمه فارسیمنبعپانویسبیوگرافی اساتید آموزشگاه موسیقی ساز خورشیداو در سن ١٨سالگى ساز ویولن را بعنوان اولین ساز ملودیک خود نزد استاد مرحوم مجتبى صنایع دستی ایران ساخت سازصنایع دستی ایران ساخت ساز صنایع دستی ایران ساخت هفدهم مرداد ، ساعت


ادامه مطلب ...

استاد ساعت ساز

[ad_1]

داستانی از لتونی

یکی از پسران روستایی دلش می‌خواست استاد ساعت سازی بشود. پدرش به این کار راضی نبود و میل داشت پسرش هم مثل خودش به کار کشاورزی بپردازد، ولی پسر اصرار داشت و دلش می‌خواست به شهر برود و به کار ساعت سازی مشغول شود. بالاخره پدر راضی شد، ولی برای خرج راه به او پولی نداد.
پسر به شهر آمد و نزد تمام استادان قدیمی رفت، ولی بدبختانه هیچ یک از آن‌ها او را برای شاگردی نپذیرفتند. بالاخره استادی حاضر شد که در مدت سه سال فن ساعت سازی را به او بیاموزد به شرط آن که او هم شش سال در نزد آن استاد بماند و کار کند. پسر روستایی تن به این کار داد. سرش را پایین انداخت و درست شش سال در نزد استاد ساعت ساز ماند.
پس از این مدت پسر روستایی ساعت ساز شد: از آن ساعت سازهای بسیار قابل. در ظرف این شش سال ساعت‌های خوبی درست کرد: ساعتی ساخت که بدون آن که کوک شود 12 سال کار می‌کرد و هر روز صبح و ظهر و شب چنگ موسیقی می‌نواخت، هر بار موسیقی جدید و نوینی.
جوان این ساعت را برای یادبود به استاد خودش هدیه کرد و راهش را پیش گرفت و رفت.
چندی بعد آقایی این ساعت را از ساعت ساز به قیمت بسیار خوبی خرید. سپس شاهزاده‌ای آن ساعت را از آن آقا خرید و قیمت خوبی داد. بعد از چندی شهرت این ساعت به گوش سلطان رسید و ساعت را به قیمت بسیار گزافی از شاهزاده خرید.
هر روز که سلطان پشت میز می‌نشست تا ناهار یا شام بخورد ساعت با آهنگ‌های دلپذیر خود او را شاد می‌کرد. دوازده سال تمام این ساعت کار کرد و سپس از کار افتاد. به فکر افتادند که چه طور باید این ساعت را برای دوازده سال دیگر کوک کنند، ولی هیچ کس تخصصی در این کار نداشت. خود سلطان تصمیم گرفت آن را کوک کند. هر چه آن را پیچاند و کوک کرد موفق نشد. تمام استادان ساعت ساز را دعوت کرد. همه‌ی آن‌ها هم دست به کار شدند ولی ساعت کار نکرد.
سلطان دستور داد پیرمرد ساعت سازی را که دستور داده بود چنین ساعتی بسازند دعوت نمایند. او هم آمد و گفت:
- ساعت را شاگردش درست کرده و او یگانه کسی اســت که می‌تواند آن را کوک کند.
سلطان دستور داد آن استاد را پیدا کند. به ساعت ساز پیر هم فرمانی داد که طبق آن می‌توانست در قلمرو سلطنت او برای پیدا کردن استاد ساعت ساز سیر و گردش کند و به حساب خزانه‌ی سلطان مخارج خود را تأمین نماید.
استاد پیر برای پیدا کردن شاگرد زرنگ و باهوش خود به راه افتاد. دوازده سال بود او را ندیده بود، بنابراین قیافه‌ی او را هم فراموش کرده بود. فقط به خاطر داشت که او همیشه سرش پایین بود.
پیرمرد در یکی از شهرهای به مردی برخورد که نه پیر بود و نه جوان و سرش پایین بود. پیرمرد از او پرسید:
- شما چه صنعتی دارید؟
او جواب داد:
- ساعت ساز هستم.
- در کجا و در پیش چه کسی ساعت سازی یاد گرفته‌اید؟
او داستان خودش را گفت. پیرمرد شاگرد قدیمی خودش را شناخت و داستان ساعت عجیب او را تعریف کرد که به دست سلطان رسیده و چون دوازده سال از عمر آن گذشته دیگر کار نمی‌کند. شرح داد که طبق فرمان سلطان کسی که ساعت را ساخته باید برای دوازده سال دیگر آن را کوک کند به طوری که همان آهنگ را بنوازد.
استاد جوان نزد سلطان رفت و ساعتی را که درست کرده بود برای دوازده سال دیگر کوک کرد. ساعت روزی سه بار مانند سابق سلطان را خشنود می‌کرد. سلطان استاد ماهر را در دربار خودش نگاه داشت تا بعد از دوازده سال دوباره مجبور نشوند به جست و جوی او بروند. بعد او را به سمت استاد تمام ساعت سازان درباری برگزید.
یک روز سلطان همراه استاد ساعت ساز در باغ مشغول گردش بود. در وسط باغ قصر دیگری بنا شده بود که حصار آهنی دور آن کشیده بودند و روی هر یک از میله‌های حصار کله‌ی آدمی را گذاشته بودند.
استاد ساعت ساز تعجب کرد و پرسید:
- این چه قصری اســت و این کله‌های روی میله‌ها مال کیست؟
سلطان در جواب گفت:
- در این قصر دختر من زندگی می‌کند؛ شاهزاده‌ای که هیچ وقت نمی‌خندد. قرار اســت هر کس او را بخنداند شاهزاده خانم زن او شود. هر کس هم قصد خنداندن او را بکند ولی از عهده برنیاید سرش را از دست می‌دهد. خیلی‌ها تصمیم گرفتند این کار را بکنند: هم پسران پادشاهان و هم درباری‌ها و هم آدم‌های ساده و معمولی، ولی تمام خواستگارها سر خودشان را از روی این میله‌ها گذاشتند و رفتند.
استاد ساعت ساز به سلطان گفت:
- من هم باید بخت خودم را بیازمایم.
سلطان دلش نمی‌خواست که چنین مرد لایقی از بین برود و به این فکر کرد که آن وقت پس از دوازده سال چه کسی ساعت را کوک می‌کند. بنابراین او را از این فکر منصرف کرد و گفت که هیچ کس نمی‌تواند دخترش را بخنداند و او بیهوده سرش را از دست خواهد داد.
سخنان سلطان استاد را قانع نکرد. آن شب به رختخواب رفت و تا صبح با خودش فکر می‌کرد که چگونه دختر سلطان را بخنداند. روز بعد به قصر دختر سلطان رفت.
از آن قصر پاسبانانی محافظت می‌کردند که همه چیز را به سلطان اطلاع می‌دادند.
استاد ساعت ساز نزد دختر سلطان رفت، ولی ابداً به او نگاه نکرد.
در عوض به هر یک از اثاثیه‌ی قصر جداگانه تعظیم و سلام کرد:
- ای میز، سلام. این صندلی، سلام. ای تخت، سلام. ای آیینه، سلام. و سپس شروع به صحبت کرد و گفت:
- گوش کنید تا برای شما بگویم: یک روز سه استاد به شهر رفتند. یکی نجار بود و دیگری رنگ کار و سومی خیاط. هر سه خسته شدند و تصمیم گرفتند که استراحت نمایند. نجار بیدار ماند و پاسبانی داد و دو نفر دیگر خوابیدند. نجار خیلی نشست، ولی از نشستن خسته شد. تکه چوبی برداشت و از آن آدمکی درست کرد. رنگ کار وقتی که بیدار شد و آدمک چوبی را دید آن را رنگ کرد. نوبت به خیاط که رسید برای آدمک چوبی لباس دوخت. صبح که شد آن سه نفر بر سر این که آن آدمک چوبی مال کیست با هم دعواشان شد. حالا قضاوت کنید که این آدمک چوبی متعلق به کیست و به چه کسی باید داده شود؟
شاهزاده خانم گوش داد و یکباره زد زیر خنده:
- عجب آدم‌های نادانی! هر کس این آدم چوبی را درست کرده باید به همان کس هم داده شود.
استاد با تمام اثاثیه خداحافظی کرد و راه خودش را پیش گرفت و رفت. سلطان پاسبانانی را که مراقب شاهزاده بودند نزد خودش خواند و پرسید:
- شاهزاده خانم خندید یا خیر؟
بعضی از پاسبانان گفتند که خندید و بعضی دیگر منکر شدند. سلطان نمی‌دانست به حرف کدام دسته گوش کند. بالاخره این طور تصمیم گرفت:
- حالا که این طور شد خوب اســت استاد ساعت ساز برود و دوباره دخترم را بخنداند. اگر خنداند سر همه‌ی پاسبانان باید جدا شود و بر روی میله آویزان گردد و در غیر این صورت سر خود او از تنش جدا خواهد شد.
استاد تمام شب را نخوابید و به این فکر کرد که چگونه شاهزاده خانم را بخنداند.
روز بعد دوباره نزد شاهزاده خانم رفت. دوباره مثل روز قبل به تمام اثاثیه سلام کرد و به آن‌ها گفت:
- حالا برای شما داستان دیگری نقل می‌کنم. در قلمرو پادشاهی سه نفر با هم در سفر بودند. یکی از آن‌ها سیبی خرید که تمام دردها را شفا می‌بخشید. دیگری آیینه‌ای خرید که از فرسخ‌ها فاصله همه چیز در آن دیده می‌شد. سومی کالسکه‌ای خرید که هر کس سوار آن می‌شد می‌توانست تا کنار دنیا برود. شنیدند که دختر پادشاه مریض شده و هیچ پزشکی نمی‌تواند او را معالجه نماید. آیینه نشان داد که قصر پادشاه کجاست؛ کالسکه آن‌ها را تا قصر برد؛ و آن کسی که سیب شفابخش داشت به قصر رفت و از شاهزاده عیادت نمود و سیب شفابخش را به او داد. شاهزاده آن سیب را خورد و فوراً شفا یافت. سه جهانگرد با هم دعواشان شد که پاداش به کدام یک تعلق می‌گیرد. شما چه فکر می‌کنید؟
شاهزاده خانم این داستان را گوش کرد و زد زیر خنده:
- عجب مرد نادانی! آن کسی که سیب را به شاهزاده داد همان کس هم باید پاداش را بگیرد.
ساعت ساز رو به صندلی‌ها و میزها کرد و از آن‌ها هم همین مطلب را پرسید. شاهزاده خانم بیشتر خندید.
سلطان که پنهانی به قصر دخترش آمده بود همه‌ی این داستان را شنید و دید. دستور داد سر پاسبانان را ببرند و بر روی میله‌ها آویزان کنند.
ساعت ساز با دختر سلطان عروسی کرد. جشن عروسی برگزار شد. چیزی که در عروسی کم داشتند همان شیرمرغ بود. من هم در آن جشن شرکت کردم، شربت خوردم. ریشم تر شد ولی تو دهانم چیزی نرفت.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

استاد ساعت ساز استاد ساعت سازیکی از پسران روستایی دلش می‌خواست استاد ساعت سازی بشود پدرش به این کار راضی نبود و ‫هنرنمایی استاد ساز ایران، جعفر در فیشور‬‎ هنرنمایی استاد ساز ایران، جعفر کهنه اوز عروسی ساز ونقاره دو نفری پدر و ‫صد سال تار ، استاد جلیل شهناز‬‎ بداهه نوازی بی نظیر استاد جلیل شهناز در آواز ابوعطاء ، برگرفته از آلبوم صد سال تارآلبوم ساز خاموش محمدرضا شجریان ایران ترانه آهنگها ویدیو بیشتر متن آهنگ خواننده ها آلبومهاساز و نقاره استاد شنبه نوایی خوش اواسازونقارهاستادساز و نقاره ی بسیار زیبا از استاد شنبه نوایی قطعه یک شامل آهنگ های چوپی و قطعه دو شامل ساعت‌ساز ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…ساعت‌ساز صنعت‌گر و پیشه‌وری است که حرفه‌اش تعمیر ساعت‌هاست ازآنجاکه امروزه بیشتر استاد سه تار در شیراز پرشین موزیک مرجع ……تار و سه تارسلام دوستان ، در حال حاضر بهترین استاد در شیراز چه کسی میباشند و از کجا میتوان یک ساز ساعت‌ساز نابینا ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…ساعت‌ساز نابینا نویسنده ریچارد داوکینز ناشر محل نشر بریتانیا تاریخ ساختار کتابترجمه فارسیمنبعپانویسبیوگرافی اساتید آموزشگاه موسیقی ساز خورشیداو در سن ١٨سالگى ساز ویولن را بعنوان اولین ساز ملودیک خود نزد استاد مرحوم مجتبى صنایع دستی ایران ساخت سازصنایع دستی ایران ساخت ساز صنایع دستی ایران ساخت هفدهم مرداد ، ساعت


ادامه مطلب ...

ثبت 35 تابلوی استاد کمال‌الملک در فهرست آثار ملی

[ad_1]
ثبت 35 تابلوی استاد کمال‌الملک در فهرست آثار ملی

خبرگزاری آریا-35 تابلوی رنگ و روغن استاد کمال‌الملک موجود در کاخ گلستان در فهرست آثار ملی منقول به ثبت رسید.
به گزارش خبرگزاری آریا، مدیر مجموعه فرهنگی ـ تاریخی و میراث جهانی کاخ گلستان با اعلام این خبر گفت: تابلوهای یاد‌شده مربوط به فاصله زمانی 1240 تا 1330 هجری قمری با موضوعاتی همچون رویدادها، اشخاص، ساختمان‌ها، باغ‌ها، طبیعت و... اســت که محوطه و عمارت و حوض جوشان کاخ گلستان نیز در زمره آنهاست.
مسعود نصرتی با اشاره به اینکه برخی از این آثار در نگارخانه مجموعه به نمایش درآمده اســت، افزود: کمال‌الملک 170 تابلو کشید که معروف‌ترین آنها تالار آینه اســت. این تابلو که اولین تابلو با امضای «کمال‌الملک» اســت از جمله نخستین آثار ملی منقول با شماره 42 اســت که سال گذشته در این فهرست قرار گرفته اســت.
به گفته وی دیگر آثار این نقاش بزرگ نزد خاندان وی، مجموعه فرهنگی ـ تاریخی سعدآباد، موزه مجلس و موزه ملک اســت که تابلوهایی که طی مدت سه ساله حضورش در ایتالیا، فرانسه و اتریش از آثار نقاشان برجسته چون رامبراند، روبنس و... کپی نقاشی کرده اســت، در موزه ملک نگهداری می‌شود.
به گزارش روابط عمومی معاونت میراث فرهنگی محمد غفاری معروف به کمال‌الملک در سال 1227 هجری شمسی در خانواده‌ای هنرمند و سرشناس در شهر کاشان به‌دنیا آمد.
وی برادر‌زاده میرزا ابوالحسن غفاری معروف به صنیع‌الملک از اولین تحصیلکردگان ایرانی در فرنگ بود. محمد پس از تحصیلات اولیه در زادگاهش در دارالفنون تهران به تحصیل پرداخت و با پیشرفت در این هنر موفق به دریافت نشان علمی شد و با کشیدن تصویر مدیر مدرسه، نظر ناصرالدین شاه را به خود جلب کرد. در سال 1261 هجری شمسی به نقاش‌باشی ملقب شد و در سال 1269 از طرف ناصرالدین شاه لقب کمال‌الملک را گرفت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

ثبت تابلوی استاد کمال‌الملک در فهرست آثار ملی


ادامه مطلب ...

مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت

[ad_1]
مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت

خبرگزاری آریا -

مصاحبه با استاد عباس منش در مورد روانشناسی ثروت
سؤال: شما در یکی از سخنرانی‌هایتان گفتید که می‌توانید آینده مالی افراد را پیش بینی کنید؟ می‌توانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدهید..
روانشناسی ثروت
سؤال: شما در یکی از سخنرانی‌هایتان گفتید که می‌توانید آینده مالی افراد را پیش بینی کنید؟ می‌توانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح بدهید.

پاسخ: بله. اینکه چرا من می‌توانم چنین کاری را انجام بدهم دلیلش این است که جهان دارای قوانین ثابتی است که به راحتی می‌شود با درک این قوانین آینده‌ی خودمان و هر شخصی را پیش بینی کرد. این موضوع اصلاً مسئله‌ی عجیبی نیست و کاملاً بدیهی است. همانطور که با درک قوانین جهان هستی می‌توان پیش بینی کرد فضاپیمای پرتاب شده در چه مداری قرار می گیرد یا در چه زمانی بر کره‌ی ماه می‌نشیند، می توان خیلی از مسائل دیگر را هم پیش بینی کرد.

هر کدام از ما باورهایی در ضمیر ناخودآگاه در مورد پول و ثروت داریم که این باورها مشخص می‌کند در چه جایگاهی قرار می‌گیریم، چقدر ثروتمند و چقدر فقیر و چقدر سرمایه گذار هستیم. من این باورها را شناسایی کردم و تعدادی سوال و جمله مطرح کردم که وقتی افراد به آن‌ها پاسخ می‌دهند می‌توانیم باورهای پنهان در لایه های زیرین ضمیر ناخودآگاهشان را شناسایی کنیم و متوجه شویم که با این طرز فکر فعلی‌شان در آینده چقدر ثروتمند و یا فقیر خواهند شد و حتی می توانیم با اطمینان بگوییم در گذشته در چه وضعیتی بوده اند. البته می‌توانیم این باورها را تغییر بدهیم و آینده‌ی را به دلخواه خود بسازیم.

آینده را می‌توانیم با تغییر باورها تغییر بدهیم. من معتقدم که تنها عاملی که انسان‌ها را در فقر نگه داشته است، باورهایی است که در ضمیر ناخودآگاه شخص وجود دارد. نگاهی که ما به پول داریم

مثلاً:
پول بد و کثیف است
پول باعث می‌شود انسان بدی بشوم و من را از خداوند دور می‌کند
پول باعث می‌شود کبر و غرور بر من حاکم شود و ایمانم را از دست بدهم
فقر معنوی است
ثروتمندان انسان‌هایی هستند که به روش‌های نادرست ثروتمند شده‌اند
و ....
باعث می شود فقیر و یا ثروتمند شویم

من حدود 141 جمله و سوال را در طی تحقیقاتم توانستم شناسایی کنم و با پاسخ به آنها می‌توان با اطمینان گفت که فرد پاسخ دهنده در چه جایگاهی است و در ادامه به چه شرایطی از لحاظ موفقیت مالی خواهد رسید. البته می‌توانم به او راهکارهایی را آموزش بدهم که باورهایش را تغییر بدهد و شرایط مالی اش به طور قابل توجهی تغییر کند.

سؤال: آیا خودتان بعد از درک این قوانین، تغییری در زندگی‌تان ایجاد شده است؟

پاسخ: بله. من خودم سال‌ها در فضای نامناسب و در فقر و بدبختی زندگی می‌کردم. در شهر بندرعباس در هوای بسیار گرم، کارگری و مسافرکشی انجام می‌دادم. در خانه ای نامناسب که حدود 20 نفر در آن زندگی می‌کردند یک اتاق داشتیم که فقط داخلش می‌توانستیم زنده بمانیم. وقتی که اکثریت کتب موفقیت که تا آن زمان به چاپ رسیده بود را مطالعه کردم، متوجه شدم کسب ثروت یک بازی کاملاً ذهنی است و ربطی به مقدار تلاش فیزیکی من ندارد. من برای فقر برنامه ریزی شده بودم و با تغییر باورهایم جریانی از ثروت به زندگی‌ام وارد شد.

در مدت 2 الی 3 سال درآمدم بیش از 200 برابر افزایش یافت و این نتایج بیشتر به من اثبات کرد تمام شرایط زندگی افراد به علت نوع نگرش و نگاهشان است. این قانون فقط در مورد ثروت نیست. شرایط سلامتی، ارتباطی و.. نیز شامل آن می شود. به طور مثال بنده در حدود 8 سال است که حتی یکبار هم بیمار نشدم و همیشه سالم بودم و هیچ دارویی مصرف نکرده‌ام. در حالیکه در گذشته هر دو یا سه ماه دچار سرماخوردگی سخت می‌شدم و باید زیر سرم می رفتم.

وقتی انسان، خداوند و قوانینش را درک کند همه چیز تغییر خواهد کرد. من برای اینکه این قوانین را در قرآن پیدا کنم سالهاست که در حال مطالعه کلمه به کلمه و آیه به آیه آن هستم. من تمام این قوانین را در کتاب قرآن پیدا کردم و در این زمینه در حال نوشتن کتابی فوق العاده هستم.

موضوعی که خیلی در زندگی به من کمک کرد این بود که هر قدر روی باورها کار می‌کنیم جریان نعمت به زندگی مان اضافه می‌شود و انتهایی برای این داستان وجود ندارد. انسان می‌تواند تا بینهایت روی باورهایش کار کند تا جائیکه اصلاً نمی توانیم بگوئیم تا کجا می تواند پیشرفت کند. البته منظور از تغییر باورها این نیست که در گوشه ای بنشینیم و منتظر باشیم تا یک کیسه پول از آسمان بر ما نازل گردد. به هیچ عنوان اینطور نیست حتماً باید تلاش و اقدام کرد. خود من خیلی وقتها می‌شود که تا دیروقت در دفتر کارم می مانم، اما می‌خواهم بگویم که قبلاً خیلی بیش از الان کار و فعالیت می‌کردم و شبانه روز سر کار بودم اما این نتیجه حاصل نمی‌شد. درست است که باید کار کرد اما کار داریم تا کار.

تلاش فیزیکی با یک باور ثروتمندانه، نتیجه خیلی فوق العاده ای ایجاد می‌کند تا باور فقیرانه. ذهن فقیر هر قدر تلاش فیزیکی انجام بدهد نتیجه ی خاصی نخواهد گرفت.

من یک بسته آموزشی ای را آماده کردم که اگر هر فردی از آن استفاده کند، در مدت یک سال درآمدش تا حداقل 3 برابر افزایش پیدا می‌کند و آنقدر به این بسته ایمان دارم که این محصول را تضمین می‌کنم:

اگر فردی با مطالعه و انجام تمرینات درون این بسته آموزشی در مدت یک سال درآمدش حداقل سه برابر افزایش پیدا نکرد کل هزینه‌اش را عودت خواهم داد. بازخوردی که در سمینارها و همایش‌هایم به صورت حضوری و ایمیل از شرکت کنندگان دریافت کردم نشان دهنده این است که این برنامه آموزشی، نتایج بسیار خوبی برایشان به ارمغان آورده است که باعث تعجب خود آنها نیز شده است.

برای شما و تمامی دوستان سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت را از الله مهربان آرزومندم.

با سپاس از شما استاد عباس منش عزیز که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

دانلود رایگان : فایل تصویری چگونه در عرض یک سال درآمد خود را سه برابر کنیم.




[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

خرید کتابهای مبتکران فرهنگ اصطلاحات آمریکایی ، متین نویسنده پیمان متین ریال ناشر بنی هاشم محصولاتکمکدرسیبنیهاشمنوشته شده توسط مدیریت سایت یکشنبه ، اردیبهشت ، هندسه نشر بنی هاشممشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام …مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری دین وزندگی تایبادباسمه‌تعالی این پست به درخواست یکی از عزیزان برای شرکت در مصاحبه دانشگاه فرهنگیان سنجش و اندازه گیری آزمون سازیآزمون کاربرد تحلیل داده‏های شبکه ‏ای در فرآیند تحلیل سوال چکیده زمینه روش تحلیل الف آقای شریعتمداری بیدار شوید با عرض سلام بر شما اقای شریعت مداری در این مدت سال بارها بر این جمله تاکید نمودید که عشرت سر ا ی کا بلنظراسلام در مورد نجاست یا پاکی اهل کتاب چیست؟ آیات قرآن در این زمینه مطلق است و دلالت مدیریت آموزشیمولفمترجم دکتر محمدرضا حمیدی زاده موضوع مدیریت دانش سال انتشارمیلادی وضعیت زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز …پایه گذار و مشهور ترین گروه متال در جهان برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خرید کتابهای مبتکران فرهنگ اصطلاحات آمریکایی ، متین نویسنده پیمان متین ریال ناشر بنی هاشم محصولاتکمکدرسیبنی نوشته شده توسط مدیریت سایت یکشنبه ، اردیبهشت ، هندسه نشر بنی هاشم دین وزندگی تایباد باسمه‌تعالی این پست به درخواست یکی از عزیزان برای شرکت در مصاحبه دانشگاه فرهنگیان قرار مشاوره ارشد دکتری پایان نامه چاپ مقاله انجام پروپوزال سمینار مشاوره رایگان ،انجام پایان نامه، مشاوره پروپوزال، چاپ مقاله،ارشد و دکتری، گروه سنجش و اندازه گیری آزمون سازی آزمون کاربرد تحلیل داده‏های شبکه ‏ای در فرآیند تحلیل سوال چکیده زمینه روش تحلیل شبکه در الف آقای شریعتمداری بیدار شوید با عرض سلام بر شما اقای شریعت مداری در این مدت سال بارها بر این جمله تاکید نمودید که حجت عشرت سر ا ی کا بل نظراسلام در مورد نجاست یا پاکی اهل کتاب چیست؟ آیات قرآن در این زمینه مطلق است و دلالت صریح مدیریت آموزشی مولفان حسین بجانی موضوع مدیریت دانش سال انتشارمیلادی وضعیت تمام متن منبع ماهنامه زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز آرشیو پایه گذار و مشهور ترین گروه متال در جهان برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود


ادامه مطلب ...

مقاله استاد دانشگاه اصفهان در معتبرترین مجله اوتیسم منتشر شد

[ad_1]

اصفهان- ایرنا- مقاله عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان در معتبرترین مجله علمی حیطه اوتیسم دنیا با رتبه برتر (Q1) و ضریب تاثیر (IF) بالا منتشر شد.

روابط عمومی دانشگاه اصفهان روز دوشنبه اعلام کرد: مقاله دکتر احمد رضا موحدی، عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی این دانشگاه در معتبرترین مجله حیطه روانشناسی بالینی و اوتیسم چاپ شد.
این مقاله با عنوان 'اثر روش های آموزش کاراته در کسری ارتباطات کودکان با اختلالات طیف اوتیسم' (
The Effect of Karate Techniques Training on Communication deficit of Children with Autism Spectrum Disorders ) در نشریه اوتیسم و اختلال (Journal of Autism and Developmental Disorder) منتشر شده است.
این مقاله با ' اچ ایندکس ' بسیار عالی برابر 123 در شماره 46 ماه مارس 2016 میلادی نشریه اوتیسم و اختلال به چاپ رسیده است.
اچ ایندکس (h-index) شاخصی عددی برای نمایش بهره‌وری و تأثیرگذاری علمی دانشمندان بصورت کمی است.
د/3011/ 6022 خبرنگار: آسیه معینی - انتشار دهنده : عمادی
کانال اطلاع رسانی : https://telegram.me/esfahanirna

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


ادامه مطلب ...