مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری

[ad_1]

محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان کرد.

به گزارش مشرق، محمدباقر قالیباف با باز نشر پست پرویز پرستویی ، در اینستاگرامش  که تصویر کارت شناسایی شهید باکری در دوران دبیرستان می باشد روایتی تامل برانگیز و خاطره انگیز از شهید باکری منتشر کرد.

 

روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری 

محمد باقر قالیباف نوشت:

یکی از کارمندان شهرداری اورمیه می گفت:تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم.


از پله های شهرداری می رفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم.کاغذی از جیبش درآورد و امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان.رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی می خوای؟گفتم :کار.گفت : فردا بیا سرکار.باورم نمی شد،فردا رفتم مشغول شدم .


بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود.چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم.شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه.


بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت :توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت می شد.این درخواست خود شهید بود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


1 سپتامبر 2016 ... محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان کرد.1 سپتامبر 2016 ... محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان کرد. به گزارش مشرق، محمدباقر قالیباف با باز ...به گزارش مشرق، محمدباقر قالیباف با باز نشر پست پرویز پرستویی ، در اینستاگرامش که تصویر کارت شناسایی شهید باکری در دوران دبیرستان می باشد روایتی ...31 آگوست 2016 ... روایت قالیباف از شهید مهدی باکری/سلفی محسن مسلمان و کادر ... محمود واعظی در پست اینستاگرام خود نوشت: محمود واعظی وزیرارتباطات در طی سفر خود ...محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان کرد.محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان کرد. - بیانی ی سخنرانی از شهید باکری درباره شهرداری ها.روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری ** محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه ... 5 فلسطینی در ماه جاری به دست نظامیان صهیونیست شهید شدند ...1 سپتامبر 2016 ... روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری. محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری بیان ...1 سپتامبر 2016 ... شهید، پرویز پرستویی، اینستاگرام مسئولین، محمدباقر قالیباف، اینستاگرام هنرمندان، شهرداری، فضای مجازی.


کلماتی برای این موضوع

روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری …در همین زمینه روایت قالیباف از دیدار با مادر شهید آذری زبان روایت دکتر قالیباف از روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری …مشاهده متن کامل خبر در پایگاه خبری بلاغ نیوز روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکریبه گزارش صابرنیوز ، محمدباقر قالیباف با باز نشر پست پرویز پرستویی ، در اینستاگرامش که روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری …روایتاینستاگرامیروایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری محمد باقر قالیباف با انتشار پستی در روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری …به گزارش مشرق ، محمدباقر قالیباف با باز نشر پست پرویز پرستویی ، در اینستاگرامش که روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکریمحمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری مشرق روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری …روایتاینستاگرامیباشگاه خبرنگاران جوان روایت قالیباف از شهید مهدی باکریسلفی محسن مسلمان و کادر عصر امروز روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکریمحمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری روایت اینستاگرامی قالیباف از شهید مهدی باکری …روایتاینستاگرامیمحمد باقر قالیباف با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش روایت قابل تامل از شهید باکری روایت اینستاگرامی قالیباف درباره حقوق دادن شهید باکری …محمد باقر قالیباف در خاطره‌ای از شهید باکری گفت یکی از کارآموزان شهرداری ارومیه در


ادامه مطلب ...

محققانی مانند شهید مطهری باید در حوزه های علمیه تربیت شوندتحصیل 30 هزار طلبه جوان درسطوح عالی و خارج

[ad_1]

قم- ایرنا – مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور گفت: تحقیق های سطح پایین نباید ما را قانع کند، بلکه محققانی مانند شهید مطهری را باید در بدنه های حوزه های علمیه تربیت کرد.

آیت الله علیرضا اعرافی روز پنجشنبه درهشتمین دوره جشنواره علامه حلی درقم افزود: دراین راستا زیرساخت های پژوهشی در قالب شکل گیری گروه های علمی و شوراهای علمی و تامین منابع علمی، کارگاه های آموزشی و تحقیقی و پژوهشی ایجاد شود.
وی با بیان این که یک پژوهشگر نیازمند بینش عمیق فکری است گفت: توانمندسازی طلبه ها با آموزش ادبیات قوی، مجهز کردن به بینش های عمیق فکری، توجه به اصول فقهی و روش های تحقیقی مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: برخی ازپژوهش هایی که صورت می گیرد بدون استفاده از اصول فقهی است از این رو طلبه ها می توانند در تحقیق و پژوهش از روش های اجتهادی الهام بگیرند تا پژوهشی تاثیر گذار را ارائه کنند.
اعرافی با بیان این که حرکت پژوهشی باید نظام بند و جامع باشد گفت: پژوهش محوری دارای شاخص های مختلف است که باید نظام آموزشی این شاخص ها را به صورت نظام مند به مدارس علمیه اعلام کنند.
وی بیان داشت: پردازش مصنوعی باید در پژوهش ها مورد اهتمام قرار گیرد در این حوزه استان قم دریچه های خوبی را به فناوری های جدید باز کرده است.
وی بر ایجاد روح پژوهشی در طلبه ها تاکید کرد و گفت: در استان قم 40 هزار طلبه برادر داریم که از این تعداد 30 هزار طلبه جوان در سطوح عالی و خارج مشغول به تحصیل هستند که باید تحقیقات علمی و پژوهشی را در این افراد ارتقا دارد.
اعرافی در بخش دیگر سخنان ضمن تبریک میلاد خجسته رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، گفت: طلبه های حوزه های علمیه باید برای الگوی گیری از سیره امامان معصوم به درک زیباشناختی نهج البلاغه بپردازند و با آن انس بگیرند.
وی با بیان اینکه حوزه در پرتو انقلاب گام های بلندی را برداشته است گفت: حوزه باید انقلاب اسلامی را در دامان خود بپروراند ازاین درهمه قلمروهای تولید علم گام برداشته و به تنوع موضوعات، مسائل جدید، تعدد زبان ها، تنوع جنسیتی در حوزه های علمیه خواهران و برادران پرداخته است.
وی افزود: در تنوع رشته ای در گروه های علمی مختلف شاهد حرکت جریان های پژوهشی در حوزه های علمیه هستیم که این حرکت های پژوهشی باید بر اساس نیاز روز استمرار یابد.
جشنواره علامه حلی از سال 1387 در راستای فرمایش های رهبر معظم انقلاب اسلامی و مراجع تقلید برای ایجاد بستر رقابتی علمی و پژوهشی بین طلاب حوزه های علمیه آغاز شده است و امسال در هشتمین دوره از صاحبان 62 اثر تجلیل شد.
ابومنصور جمال‌الدین، حسن بن یوسف بن مطهر حلی معروف به علامه حلی، از علمای شیعه قرن هشتم قمری شهر حله بود، مادرش دختر حسن بن یحیی بن حسن حلی خواهر محقق حلی است و پدرش شیخ یوسف سدیدالدین از دانشمندان و فقهای عصر خویش در شهر فقاهت حله است.
وی اولین فقیهی بود که ریاضیات را به عنوان دانشی در فقه وارد کرد و به فقه استدلالی تکامل بخشید. تاثیری که دیدگاه فقهی ، کلامی و آثار علامه گذارده بود محور بحث و تکلیه گاه دانشمندان بر طبق نظرات فقهی فقها و دانشمندان شیعی بود و در حدود صد کتاب از آثار خطی یا چاپی او شناخته شده است.
او پس از عمری تلاش و کوشش در راه احیای شریعت، در یازدهم یا بیست و یکم محرم الحرام 726 هجرت در حله وفات یافت و جنازه او به نجف اشرف حمل شد و در جنب رواق مطهر مرتضوی(ع) از ایوان طلا دفن شد و در مقابل آن، مزار شیخ احمد مقدس اردبیلی قرار گرفته است.
8138/ 6133/ خبرنگار: فرزانه پیری ** انتشاردهنده: جعفرمسلمی

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

محققانی مانند شهید مطهری باید در حوزه های علمیه تربیت شوندتحصیل هزار طلبه جوان درسطوح عالی و خارج محققانی مانند شهید مطهری باید در حوزه های علمیه تربیت شوندتحصیل هزار طلبه جوان درسطوح عالی و خارج


ادامه مطلب ...

ثبت 2 وقف قرآنی توسط والدین شهید «شاکری»

[ad_1]

گروه فعالیت های قرآنی: رئیس اداره اوقاف و امور خیریه اشکذر از ثبت وقف جدید توسط والدین شهید شاکری در  راستای امور قرآنی این شهرستان خبر داد. 

بخش قرآن تبیان

وقف

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) به نقل از روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه، رمضانعلی خادمی، رئیس اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان اشکذر گفت: نهمین و دهمین وقف جدید شهرستان اشکذر در سال 95 به ثبت رسید.
وی افزود: «غلامحسین شاکری حسین آباد» پدر شهید والامقام «علی اصغر شاکری» شش دانگ یک قطعه زمین محصور به انضمام یک باب اتاق موجود به مساحت 5 /221 مترمربع در بخش 10 یزد روستای حسین آباد را جهت «احداث ساختمان مه  د ق  رآن و هزینه های امور قرآنی آن» به نام شهید علی اصغر شاکری وقف کرد.
رئیس اداره اوقاف اشکذر درباره دهمین وقف جدید شهرستان هم گفت: «بی بی خبیری» والده شهید والامقام علی اصغر شاکری و همسر واقف خیر اندیش فوق الذکر همگی و تمامی شش دانگ یک قطعه زمین مزروعی به مساحت 800 متر مربع در بخش 11 یزد روستای «عزآباد رستاق» را جهت مصارف امور قرآنی شهرستان اشکذر وقف کرد.
خادمی گفت: موقوفات مورد اشاره در سامانه جامع اطلاعات و مدیریت موقوفات و بقاع متبرکه نیز به ثبت رسیده است.


ورود بانوان به رقابت های بین المللی قرآن ایران برای نخستین بار

ورود بانوان به رقابت های بین المللی قرآن ایران برای نخستین بار

تالیف تفسیر «تنعیم» در 14 جلد

تالیف تفسیر «تنعیم» در 14 جلد

قضاوت 19 داور در یازدهمین جشنواره قرآنی مدهامتان

قضاوت 19 داور در یازدهمین جشنواره قرآنی مدهامتان

برگزیدگان جشنواره ملی قرآن دانشجویان معرفی شدند

برگزیدگان جشنواره ملی قرآن دانشجویان معرفی شدند


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری …در همین زمینه ثبت ۲ وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری والدین شهیدان شاکری دو وقف جدید ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکریرئیس اداره اوقاف و امور خیریه اشکذر از ثبت وقف جدید توسط والدین شهید شاکری در راستای ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری …ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری رییس اداره اوقاف و امور خیریه اشکذر از ثبت ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری آکاخبرگزاری قرآن،ایکنا،فعالیت های قرآنی،وقف،وقف قرآنی،شهید شاکری،،،قران ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکریثبتگروه فعالیت‌های قرآنی‌ رئیس اداره اوقاف و امور خیریه اشکذر از ثبت وقف جدید توسط ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری …ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری گروه فعالیت های قرآنی رئیس اداره اوقاف و ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری …ثبتوقفقرآنیتوسطوالدینثبت ۲ وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری مجله مدروز تقدیم میکنددر این مطلب از بخش ثبت دو وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکریوالدین شهید شاکری دو ملک ثبت دو وقف قرآنی توسط والدین پژوهش بازخورد سازمانی اخبار پارسیک ثبت دو وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکریثبت دو وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکری ثبت دو وقف قرآنی توسط والدین شهید شاکریوالدین شهیدان شاکری دو وقف جدید با نیت قرآن کریم به ثبت والدینشهیدانشاکریدو توسط والدین شهید شاکری از ثبت وقف جدید توسط والدین وقف های قرآنی ثبت وقف قرآنی توسط والدین شهید «شاکری»


ادامه مطلب ...

تبیین راهبردهای پژوهشی استخراج الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت از دیدگاه شهید مطهری (ره)

[ad_1]
نویسندگان:
سید مجتبی عزیزی (1)
سیدجواد حسینی (2)

چکیده

شهید مطهری یکی از مشاهیر اسلام‌شناس معاصر و یکی از بهترین اندیشمندانی است که می‌توان از اندیشه‌ی او برای استخراج الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی استفاده نمود. به عبارت دیگر از اندیشه و آثار شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) می‌توان برای تبیین بنیان‌ها و زیرساخت‌های الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی بهره برد. این ادعا به دو دلیل است: 1. قدرت علمی شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) در اسلام شناسی؛ 2. تسلط او بر فرهنگ، تمدن و هویت ایرانی.
مقاله‌ی حاضر در پی دستیابی به راهبردهای پژوهشی برای استخراج الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت از آثار و آرای استاد شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) است. بر این مبنا تلاش خواهد شد تا با ارائه‌ی برخی از مهم‌ترین راهبردهای پژوهشی مبتنی بر آثار و آرای این استاد شهید، زمینه برای تحقیقات بیشتر در جهت استخراج الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت فراهم شود. پنج محور پژوهشی زیر، مواردی هستند که مقاله‌ی حاضر به آنها خواهد پرداخت:
1. بارسازی مفاهیم اسلامی مانند سعادت، عدالت، تقوا، زهد، احیای فکر دینی و ... .
2. شناسایی و تبیین مؤلفه‌های جامعه‌ی دینی مانند: محبت، علم، جهاد، همبستگی و وحدت، پویایی و تحرک، تعادل و ... .
3. شناسایی و طرح الگوهای جامعه‌ی دینی مانند: الگوی جامعه‌ی نبوی، الگوی جامعه‌ی علوی و الگوی جامعه‌ی مهدوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
4. بازتعریف مفاهیم حکومت اسلامی و ولایت فقیه مانند: بنیان‌های سیاسی اسلام، فقاهت، عدالت فقهی، امر به معروف و نهی از منکر، اجتهاد، قدرت، و... .
5. تبیین اصول مبنایی تمدن اسلامی مانند: اصل تقدم پیشگیری بر درمان، اصل اصلاح گری مبتنی بر بصیرت، اصل لحاظ نمودن مقتضیات زمان، اصل تعاطف و تراحم و... .

مقدمه

به طور قطع تبیین همه‌ی جوانب یک جامعه‌ی ایدئال و الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به سوی چنین جامعه‌ای از نگاه شهید مطهری- رحمت الله علیه- کاری نیست که با یک یا چند مقاله‌ی محدود قابل تکمیل باشد؛ چنین موضوع گسترده و ذو ابعادی، نیازمند بررسی‌های مختلف است و حتی می‌توان مدعی شد که همه‌ی آثار استاد شهید در این زمینه کافی و وافی به مقصود نیستند. (3) از این رو آنچه باید مورد توجه قرار گیرد آن است که راهبردهای کلان متخذ از اندیشه‌ی شهید مطهری استخراج شوند و مبتنی بر آنها، زمینه‌های پژوهشی مختلفی را تعیین نمود که بر مبنای آن می‌توان در نهایت الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را ترسیم نمود. به این ترتیب مقاله‌ی حاضر مدعی آن نیست که الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مبتنی بر آثار شهید مطهری را به نحو تام و کامل و جامع ارائه خواهد نمود، بلکه در پی آن است که حیطه‌های اصلی پژوهشی مورد نیاز برای رسیدن به چنین نتیجه‌ای را مشخص نماید و نشان دهد که نه تنها اندیشه‌ی بارور شهید مطهری در این زمینه توانایی مبنا قرار گرفتن را دارد بلکه در هر حیطه، شهید گرامی و استاد ارجمند ما گام‌های مهم و حیاتی اولیه را برداشته است و زمینه برای دست یابی به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را آماده نموده است.
با توجه به آنچه ذکر شد، باید توجه داشت که پنج محور اصلی این مقاله در حقیقت پنج راهبرد تحقیقاتی و پژوهشی در جهت ترسیم الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت هستند. به عبارت دیگر، برای دست یابی به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت لازم است که در پنج حیطه‌ی اصلی و اساسی زیر پژوهش‌های تفصیلی و عمیقی طراحی شوند. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که شهید مطهری در هر پنج حیطه گام‌های اساسی و مهمی برداشته‌اند و زمینه را برای تکمیل این مباحث فراهم آورده‌اند. این پنج حیطه عبارتند از: 1. بازسازی مفاهیم اسلامی مانند سعادت، عدالت، تعاون، تقوا، زهد، احیای فکر دینی و...؛ 2. تبیین مؤلفه‌های جامعه‌ی دینی مانند محبت، علم، جهاد، همبستگی و وحدت، پویایی و تحرک، تعادل و...؛ 3. تعیین مفاهیم حکومت اسلامی و ولایت فقیه مانند بنیان‌های سیاسی اسلام، فقاهت، عدالت فقهی، امر به معروف و نهی از منکر، اجتهاد، قدرت، و... . 4. تبیین اصول مانند: اصل پیشگیری بر درمان، اصل اصلاح گری مبتنی بر بصیرت، اصل لحاظ نمودن مقتضیات زمان، اصل تعاطف و تراحام و...؛ 5. توجه به الگوهای جامعه‌ی دینی مانند: الگوی جامعه‌ی نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم)، الگوی جامعه‌ی علوی (سلام الله علیه) و الگوی جامعه‌ی مهدوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
البته باید خاطر نشان کرد که راهبردهای پژوهشی موردنیاز برای طراحی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت منحصر در پنج راهبرد مذکور نیست، اما این پنج مورد از موارد لازم و مورد نیازاند. بر این اساس در این مقاله ابتدا در قسمت مقدمه به تبیین جایگاه، شخصیت، نقش و آثار شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) می‌پردازیم و سپس تلاش خواهد شد تا در ذیل هر یک از بخش‌ها، به تبیین عنوان مشخص شده بپردازیم. ابتدا به مسئله‌ی بازسازی مفاهیم دینی از سوی شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) و اهمیت آن در جامعه‌ی امروزی خواهیم پرداخت. شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) از جمله اندیشمندانی بود که به این مهم پی برد و درصدد رفع این خلأ برآمد. این بخش، بنیان مقاله می‌باشد؛ چرا که با تبیین این بخش، سایر بخش‌ها نیز معنا پیدا می‌کنند. در بخش بعدی به تبیین مؤلفه‌های جامعه‌ی دینی از سوی شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) خواهیم پرداخت. در این بخش درصدد آن هستیم برخی مؤلفه‌های جامعه‌ی دینی مطلوب را که در تفکر شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) مطرح شده است را برشماریم و سپس در مرحله‌ی بعد به توضیح بنیان‌های مفاهیم سیاسی اندیشه‌ی شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) به عنوان بخش اجرایی و ضامن اجرا شدن سایر مفاهیم خواهیم پرداخت. این بخش از آن سو مهم است که به تبیین حکومت و سیاست در زمان غیبت در تفکر شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) ورود خواهیم داشت. در ادامه به تبیین اصول تمدن اسلامی خواهیم پرداخت. شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) معتقد بود که اسلام دارای تمدنی بزرگ و فراگیر بوده که امروز دچار نوعی افول و خمودگی شده است که باید با احیای فکر اسلامی درصدد بازسازی آن باشیم.
برای رسیدن به نقطه‌ی مطلوب در امر الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و عدالت نیازمند منظومه‌ی فکری منسجم و کامل هستیم؛ منظومه‌ی فکری منسجمی که از جهان بینی، ایدئولوژی، اصول و فروع مشخصی برخوردار باشد. به عبارت روشن‌تر نیازمند منظومه‌ی فکری‌ای هستیم که از یک مکتب سرچشمه گرفته شده باشد و برای تمامی سؤالات، مسائل و نیازهای زمان، جواب داشته باشد. به نظر می‌رسد با توجه به مبانی مفروض، اسلام مکتبی کامل و مبتنی بر جهان بینی توحیدی می‌باشد که به واسطه‌ی داشتن منبع غنی از معارف، توانایی پاسخ گویی به تمامی نیازها در تمامی زمان‌ها و مکان‌ها را دارا می‌باشد. اقتضای خاتمیت دین خاتم نیز چنین می‌باشد که در هر زمان و مکانی کمبود و محدودیت نداشته باشد. (4)

معرفی شهید مطهری

پیش از آنکه بخواهیم به تبیین راهبردهای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت از دیدگاه شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) بپردازیم، لازم است این نکته را روشن سازیم که چرا استاد شهید مطهری را برای چنین اقدامی انتخاب کرده‌ایم و چرا معتقدیم که با اتکا به مبانی معرفتی و چارچوب ارزشی- بینشی این متفکر معاصر می‌توان الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را مطابق با نیازهای امروز جامعه‌ی اسلامی ایران ارائه نمود.
به نظر می‌رسد شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) از جمله اندیشمندانی بوده است که توانسته‌اند با نگاه مبتنی بر توحید محوری به ارائه‌ی منظومه‌ی فکری بپردازند. بی‌شک شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) از جمله اندیشمندان و روشنفکران قرن اخیر می‌باشد که آثار و منظومه‌ی فکری او هنوز از بهترین و عمیق‌ترین آثار موجود می‌باشد. عمق، تنوع، توانایی پاسخ گویی به شبهات و مشکلات، گستره‌ی مطالعات، آشنایی با مسائل روز و... از جمله ویژگی‌های شخصیت و آثار شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) می‌باشد.
در یک نگاه کلان می‌توان بیان داشت که شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) ارتباط بین انسان و سایر موجودات عالم را بر چهار نوع رابطه تقسیم می‌کند:
1. رابطه‌ی انسان با خدا؛
2. رابطه‌ی انسان با خود؛
3. رابطه‌ی انسان با انسان‌های دیگر؛
4. رابطه‌ی انسان با طبیعت. (مطهری، 1384: 29-30)
به این ترتیب در یک رویکرد جامع باید تمام مفاهیم متناسب و ناظر به این چهار رابطه، تبیین و توضیح داده شود. به نظر می‌رسد که در تفکر شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) می‌توان مبانی لازم برای پوشش دادن به چنین رویکرد جامعی را یافت و تنوع و کثرت آثار آن استاد گرامی و عمق و محتوای برجسته‌ی آن، امکان جامه‌ی عمل پوشاندن به چنین مهمی را ممکن ساخته است.
این استاد و فیلسوف مجاهد، شخصیتی ذوابعاد بود، که در حوزه و دانشگاه تأثیرات بسیار مهمی از خود برجای گذاشت. شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) از جمله روحانیونی بود که در محیط حوزه به تحصیل پرداخت و در آن فضا رشد نمود و از محضر مراجع، علما و استوانه‌های حوزه‌ی علمیه‌ی قم استفاده نمود. سپس وارد محیط دانشگاهی شد و توانست با دانشی که از محیط حوزه بدست آورده بود، ارتباط وثیقی با نسل جوان و دانشگاهی ایجاد نماید. شخصیتی که در آشنا ساختن نسل جوان انقلابی و هدایت جامعه‌ی آن روز به سوی معارف اصیل اسلامی نقش بسیار تعیین کننده‌ای داشت؛ تأثیری که تا امروز نیز باقی است.
وى با جامعیت و آشنایی عمیقی که با معارف اسلامی داشت، توانست شبهات، مسائل و معضلات جامعه را به خوبی مورد بررسی قرار دهد و با استفاده از منابع دینی درصدد پاسخ گویی به آنها برآید. استاد گرامی ما در این زمینه به تصریح بیان می‌دارد:
این بنده از حدود بیست سال پیش که قلم به دست گرفته، مقاله یا کتاب نوشته‌ام، تنها چیزی که در همه‌ی نوشته‌هایم آن را هدف قرار داده‌ام حل مشکلات و پاسخ گویی به سؤالاتی است که در زمینه‌ی مسائل اسلامی در عصر مطرح است. نوشته‌های این بنده، برخی فلسفی، برخی اجتماعی، برخی اخلاقی، برخی فقهی و برخی تاریخی است. با اینکه موضوعات این نوشته‌ها کاملاً با یکدیگر مغایر است، هدف کلی از همه‌ی اینها یک چیز بوده و بس. دین مقدس اسلام یک دین ناشناخته است. حقایق این دین تدریجاً در نظر مردم، واژگونه شده است، و علت اساسی گریز گروهی از مردم، تعلیمات غلطی است که به این نام داده می‌شود. این دین مقدس در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر از ناحیه‌ی برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند، ضربه و صدمه می‌بیند. هجوم استعمار غربی با عوامل مرئی و نامرئی‌اش از یک طرف، و قصور یا تقصیر بسیاری از مدعیان حمایت از اسلام در این عصر از طرف دیگر، سبب شده که اندیشه‌های اسلامی در زمینه‌های مختلف، از اصول گرفته تا فروع، مورد هجوم و حمله قرار گیرد. بدین سبب این بنده وظیفه‌ی خود دیده است که در حدود توانایی در این میدان انجام وظیفه نماید. (مطهری، 1372: 15)
شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) از این طریق توانست چهره‌ی اسلام را در قرن اخیر روشن‌تر سازد و بیان دارد که دین مبین اسلام توانایی پاسخ گویی به مسائل و مشکلات روز را دارد و همچنین توانست نسل جوان را با فرهنگ دینی تربیت کند که ثمره‌ی آن در انقلاب اسلامی نمودار شد. شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) در باب دغدغه‌ی اصلی خود در تألیف آثارش تأکید می‌نماید:
"این بنده هرگز مدعی نیست که موضوعاتی که خودش انتخاب کرده و درباره‌ی آنها قلم فرسایی کرده است لازم‌ترین موضوعات بوده است. تنها چیزی که ادعا دارد این است که به حسب تشخیص خودش از این اصل، تجاوز نکرده که تا حدی که برایش مقدور است در مسائل اسلامی (عقده گشایی) کند و حتی الامکان حقایق اسلامی را آنچنان که هست ارائه دهد، فرضاً نمی‌تواند جلوی انحرافات عملی را بگیرد، باری حتی الامکان با انحرافات فکری مبارزه نماید و مخصوصاً مسائلی را که دستاویز مخالفان اسلام است، روشن کند و در این جهت (الأهم فالاهم) را- لااقل به تشخیص خود- رعایت کرده است. (همان، 16)"
بعد دیگری از شخصیت شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) که باید مورد توجه قرار بگیرد، عمق اطلاعات و تسلط ایشان بر منابع اسلامی است که او را می‌توان یکی از مهم‌ترین اسلام شناسان قرن اخیر دانست. امام خمینی (رحمة‌الله ‌علیه) نیز در پی شنیدن خبر شهادت شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) بر اسلام شناسی بودن ایشان تکیه می‌نمایند:
"اینجانب به اسلام و اولیای عظیم الشأن آن و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ضایعه‌ی اسف انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی مطهری- قدس سره- را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزنده‌ی خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کج روی‌ها و انحرافات مبارزه‌ی سرسختانه کرد، تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفه‌ی اسلام و قرآن کریم کم نظیر بود... . (صحیفه‌ی امام، 1380: 178)"
خصوصیت بارز دیگر استاد شهید، بیان روان و قلم گویای او است. زبان گویا و روان، جامعیت، تنوع و تلاش برای پاسخ گویی به مسائل و مشکلات روز جامعه از جمله مشخصه‌ها و ویژگی‌های شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) و آثار او می‌باشد. امام خمینی (رحمة‌الله ‌علیه) در اولین سال شهادت شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) به این نکته توجه دادند:
"... او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی، با زبان مردم و بی‌قلق و اضطراب، به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی‌استثنا آموزنده و روان بخش است... (همان، ج 14، 325)"
شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) در تمامی زمینه‌های علوم اسلامی ورود داشته و در بیشتر رشته‌های مهم علوم انسانی دارای مطالعات وسیع بودند. تنوع آثار شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) طیف وسیعی از رشته‌ها و زمینه‌ها را در بر می‌گیرد. نگاهی به مجموعه کتاب‌های ایشان نشان می‌دهد که دسته‌ی اول این کتاب شامل کتاب‌هایی است که در زمینه‌های فلسفه، منطق و کلام می‌باشد. این کتب عبارت‌اند از: اصول فلسفه و روش رئالیسم (6جلد)، الهیات شفاء (2جلد)، توحید، معاد، نبوت، عدل الهی، فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی تاریخ (2جلد)، مقالات فلسفی (3جلد)، خاتمیت، ختم نبوت، پیامبر امّی، شرح منظومه (2 جلد)، شرح مبسوط منظومه (4 جلد)، حرکت و زمان در فلسفه‌ی اسلامی (2 جلد)، مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی (5 جلد)، شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)، اسلام و مقتضیات زمان (2 جلد)، فطرت، مسئله‌ی شناخت، انسان کامل، نقدی بر مارکسیسم، انسان و سرنوشت، علل گرایش به مادی گری، امداد‌های غیبی در سرنوشت بشر، تکامل اجتماعی انسان به ضمیمه‌ی هدف زندگی، تعلیم و تربیت در اسلام، حق و باطل به ضمیمه‌ی احیای تفکر اسلامی.
دسته‌ی دوم کتاب‌های شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) ذیل عنوان مبانی فقهی- حقوقی می‌گنجد که شامل با این کتاب‌ها می‌باشد: نظام حقوق زن در اسلام، مسئله‌ی حجاب، جهاد، آشنایی با علوم اسلامی (3جلد)، ده گفتار، بیست گفتار، حکمت‌ها و اندرز‌ها، مسئله‌ی ربا به ضمیمه‌ی بیمه.
دسته‌ی سوم کتب شهید مطهری شامل کتبی می‌باشد که در حیطه‌ی علوم قرآنی، تفسیر و حدیث می‌باشد. کتب آشنایی با قرآن (دوره‌ی 8 جلدی) و سیری در نهج البلاغه جزو این دسته می‌باشند.
دسته‌ی چهارم شامل کتبی است در زمینه‌ی ادبیات فارسی و عربی که عرفان حافظ، آینه‌ی جام، آشنایی با علوم اسلامی، جلد 1و3 می‌توان در این دسته جای داد.
دسته‌ی پنجم شامل کتبی است در زمینه‌ی تاریخ ایران و اسلام این کتب عبارت‌اند از: خدمات متقابل ایران و اسلام (جلد 1و2)، سیری در سیره‌ی نبوی، سیری در سیره‌ی ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام)، سیری در نهج البلاغه، قیام و انقلاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، الغدیر و وحدت جهان اسلام، امامت و رهبری، پیامبر امّی، ختم نبوت، جاذبه و دافعه‌ی علی (علیه السلام)، حماسه‌ی حسینی (جلد 1-3)، ولاءها و ولایت‌ها.
دسته‌ی ششم از کتب شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) در ذیل عنوان زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌گنجد. کتاب‌هایی نظیر پیرامون انقلاب اسلامی، پیرامون جمهوری اسلامی، نهضت‌های اسلامی در صد سال اخیر، حماسه‌ی حسینی (3 جلد)، سیری در سیره‌ی نبوی، امامت و رهبری، آزادی معنوی، نقدی بر مارکسیسم، نظری به نظام اقتصادی اسلام، مسئله‌ی ربا به ضمیمه‌ی بیمه، مسئله‌ی حجاب، نظام حقوق زن در اسلام، جاذبه و دافعه‌ی علی (علیه السلام)، اخلاق جنسی در اسلام و غرب.
حتی می‌توان بیان داشت که شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) برای کودکان و نوجوانان نیز اثر ارزنده‌ای مانند کتاب داستان راستان را ارائه نموده است. هرچند که این کتاب خاص کودکان نیست. (5)
شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) تنها در حوزه‌ی نظری و فکری فعال نبودند بلکه در زمینه‌های بسترسازی فرهنگی و فعالیت‌های سیاسی نیز فعال بودند. شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) نه تنها از جنبه‌های فکری و فرهنگی، بلکه در بُعد مبارزات سیاسی نیز بر خلاف تصور رایج که ایشان را از چهره‌های برجسته و تأثیرگذار سیاسی نمی‌داند، ورود داشتند. شاهد این ماجرا قرار گرفتن ایشان از سوی حضرت امام در صدر شورای انقلاب می‌باشد.

شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) و بازسازی مفاهیم دینی

بحث از مفاهیم و اثر آنها در شکل دهی به اندیشه و عمل اجتماعی یکی از مباحث مهم معرفت شناسی است. از جمله مهمترین اقداماتی که برای شکل دهی به یک منظومه‌ی معرفتی و تمدنی بایستی صورت گیرد بازتعریف و بیان تلقی آن منظومه‌ی فکری از مفاهیم مهم عرصه‌ی مطالعات انسانی و اجتماعی است. شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) خود در مورد اهمیت مفاهیم اسلامی الهی به جامعه و تعیین وضعیت کنونی ما در کتاب وزین ده گفتار و ضمن بحث از انحطاط مسلمین در عصر حاضر بیان می‌دارد:
"در میان کشورهای دنیا به استثنای بعضی کشورها، کشورهای اسلامی عقب مانده‌ترین و منحط‌ترین کشورهاست. نه تنها در صنعت عقب هستند، در علم عقب هستند، در اخلاق عقب هستند، در انسانیت و معنویت عقب هستند. چرا؟ یا باید بگوییم، اسلام، یعنی همان حقیقت اسلام در مغز و روح این ملت‌ها هست، ولی خاصیت اسلام این است که ملت‌ها را عقب می‌برد (دشمنان دین هم بزرگ‌ترین حربه‌ی تبلیغی آنها همین انحطاط فعلی مسلمین است) و یا باید اعتراف کنیم که حقیقت اسلام به صورت اصلی در مغز و روح ما موجود نیست بلکه این فکر اغلب در مغزهای ما به صورت مسخ شده موجود است، توحید ما توحید مسخ شده است، نبوت ما نبوت مسخ شده است، ولایت و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به قیامت ما کم و بیش همین طور. تمام دستورهای اصولی اسلام در فکر ما همه تغییر شکل داده. در دین صبر هست، زهد هست، تقوا هست، توکل هست. تمام اینها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است. شاید همان اندازه که تا به حال در این جلسات بحث شده است این مطلب را تا اندازه‌ای روشن کند. مثلاً راجع به تقوا بحث شده است. اگر مطالعه کرده باشید، شاید بتواند آن جزوه‌ها به شما ثابت بکند که تا به حال تقوا به یک صورت مسخ شده‌ای در ذهن ما بود. هر موضوعی که بحث شده همه این گونه است، که می‌فهماند اسلام معکوس شده است. (مطهری، 1368: 145)"
البته باید اذعان داشت که وضعیت کشورهای اسلامی و خاصه ایران اسلامی در طول قریب به چهل سالی که از زمان این ابراز نظر استاد شهید می‌گذرد، بسیار تفاوت کرده است و خصوصاً ایران اسلامی در دوران پرافتخار جمهوری اسلامی توانسته است گام‌هایی بلند در جهت رفع این معضلات بردارد. اما از این ابراز نظر استاد می‌توان دریافت که ایشان نقشی جدی و مهم برای تلقی‌های اجتماعی از مفاهیم اساسی مطالعات انسانی و اجتماعی در وضعیت جاری جوامع قائل هستند و علت وضع وخیم کشورهای اسلامی را در دوران خود- که تا وضعیت کنونی نیز کم و بیش ادامه دارد- تلقی‌های ناصحیح آنها از مفاهیم دینی می‌دانند.
بر مبنای آنچه ذکر شد، به نظر می‌رسد که به واسطه‌ی باز تعریف مفاهیم مذکور، یکی از مهم‌ترین بنیان‌های فکری تمدن شکل می‌گیرد و در تمام عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و... تحولی عظیم اتفاق می‌افتد. ما در ادامه نشان خواهیم داد که استاد شهید مطهری در این زمینه کاری بس عظیم انجام داده‌اند و مفاهیم اساسی بسیاری را مورد بازسازی و بازتعریف قرار داده‌اند. بررسی تفصیلی این مفاهیم البته نیازمند پژوهش‌های گسترده‌ای است که مقاله‌ی حاضر در پی طراحی استراتژیک آنهاست. نگاهی به مجموعه‌ای از این مفاهیم، زمینه‌ی تحقیق و بازتعریف سایر مفاهیم موردنیاز را فراهم می‌آورد. برخی از مفاهیم عبارت‌اند از:

1. تقیه

تقیه از ماده‌ی «وقی» است، مثل تقوا که از جای وقی است. تقیه معنایش این است: در یک شکل مخفیانه‌ای در یک حالت استتاری از خود دفاع کردن و به عبارت دیگر سپر به کار بردن، هرچه بیشتر زدن و هر چه کم‌تر خوردن؛ نه دست از مبارزه برداشتن حاشا و کلا. (مطهری، 1384: 150)

2. عدالت

... عدالت را به یک معنای دیگر می‌شود معنا کرد که اگر به آن توجه شود، می‌توان گفت آن هم مساوات است، اما مساوات به شکل دیگر. معنایی که قدما برای عدالت ذکر می‌کنند این است: اعطاء کل ذی حق حقه هر چیزی و هر شخصی در متن خلقت با یک شایستگی مخصوص به خود به دنیا آمده است. حقوق هم از همین جا یعنی از ساختمان ذاتی اشیا پیدا می‌شود (مطهری، 1384: 188)
پایه‌ی عدالت، حقوق واقعی است که وجود دارد. عدالت معنایش مساوات نیست، عدالت معنایش موازنه به شکلی که پای حقوق در کار نباشد نیست بلکه عدالت بر پایه‌ی حقوق واقعی و فطری استوار است. فرد حق دارد، اجتماع هم حق دارد. عدالت از اینجا پیدا می‌شود که حق هر فردی به او داده شود. عدالت رعایت همین حقوق است... . (همان، 204)
عدالت برای جامعه حکم همان اعتدال برای مزاج را دارد. (همان، 256)
تعریف عدالت از دیدگاه استاد شهید مطهری (رحمة‌الله ‌علیه) یعنی نقطه‌ی مقابل تبعیض (مطهری، 1372: 223)
عدالت هم عبارت است از اینکه به هر ذی حقی حقش را بدهیم. (همان، 224)
عدالت واقعیت دارد چون حق واقعیت دارد. حق از متن خلقت گرفته شده است؛ چون خلقت واقعیت دارد هر موجودی در متن خلقت یک شایستگی و یک استحقاق دارد. (همان)
از نظر مذهب و طریقه‌ی ما اصل عدل بسیار مهم است و در ردیف مسائلی از قبیل مسائل اخلاقی نیست. (مطهری، 1370: 11)
عدالت سائس و اداره کننده‌ی عموم است؛ چیزی است که پایه و مبنای زندگی عمومی و اساس مقررات است. (همان، 14) از نظر زندگی اجتماعی و از جنبه‌ی عمومی که افراد اجتماع را به صورت یک واحد در می‌آورد، از این نظر که بنگریم، می‌بینیم که عدل از جود بالاتر است. عدل در اجتماع به منزله‌ی پایه‌های ساختمان است و احسان از نظر اجتماع به منزله‌ی رنگ آمیزی و نقاشی و زینت ساختمان است. (همان، 16)

3. اخلاق

اخلاق عبارت است از ملکاتی که انسان باید خودش را براساس آنها بسازد. به عبارت دیگر اگر انسان مجموع استعدادهایش را متناسب با آنچه خلق شده است، پرورش بدهد (از حد افراط و تفریط پرهیز کند و در یک حد میانه قرار بدهد) دارای زیبایی عقلی می‌شود. (همان، 163)
پس اخلاق برمی‌گردد به توازن ریشه‌ی اخلاق عدل. عدل به معنای توازن اینکه می‌گویند عدالت یا عدل ریشه‌ی اخلاق است، مقصودشان توازن است. اخلاق یعنی حالت موازنه میان مجموع استعدادهای انسانی. (همان، 164)

4. زهد

به طور مسلم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی مرتضی (علیه السلام) زاهدانه زندگی می‌کردند و در زندگی، بر خود سخت می‌گرفتند. این عمل را دو نحو می‌توان تفسیر کرد:
"یکی اینکه بگوییم دستور اسلام به طور مطلق برای بشر این است که از نعمت‌ها و خیرهای این جهان محترز باشد، اسلام همان طوری که به اخلاص در عمل و توحید در عبادت و به صدق و امانت و صفا و محبت دستور می‌دهد، به احتراز و اعراض از نعمت‌های دنیا هم دستور می‌دهد... . تفسیر دیگر اینکه بگوییم فرق است بین آن امور که مربوط به عقیده و یا اخلاق و یا رابطه‌ی انسان با خدای خودش است و بین این امر که مربوط به انتخاب طرز معیشت است، اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی مرتضی (علیه السلام) بر خود در غذا و لباس و مسکن و غیره سخت می‌گرفتند نه از این جهت است که توسعه در زندگی بالذات زشت و ناپسند است، بلکه مربوط به چیزهای دیگر بوده؛ یکی مربوط بوده به وضع عصر و زمانشان که برای عموم مردم وسیله فراهم نبود، فقر عمومی زیاد بود، در همچو اوضاعی مواسات و همدردی اقتضا می‌کرد که به کم قناعت کنند و مابقی را انفاق کنند. به علاوه آنها در زمان خود زعیم و پیشوا بودند؛ وظیفه زعیم و پیشوا که چشم همه به او است با دیگران فرق دارد. (مطهری، 1370: 173-174)"
یک اصل ثابت و تغییرناپذیر این است که یک نفر مسلمان باید زندگی خود را از زندگی عمومی جدا نداند. باید زندگی خود را با زندگی عموم تطبیق دهد. معنی ندارد در حالی که عموم مردم در بدبختی زندگی می‌کنند، عده‌ی دیگر با مستمسک قرار دادن قُل مَن حَرَّمَ زِینَهَ اللهِ الَّتیِ أَخرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزقِ در دریای نعمت غوطه ور بشوند هرچند فرض کنیم که از راه حلال به چنگ آورده باشند. (همان، 175) اصل ثابت و تغییرناپذیر دیگری که در همه‌ی حال و همه‌ی زمان‌ها پسندیده است، زهد به معنای عزت نفس و مناعت طبع و بلند نظری است که انسان در همه حال و همه‌ی زمان‌ها خوب است نسبت به امور مادی بی‌اعتنا باشد، دین را به دنیا و فضیلت و اخلاق را به پول و مقام نفروشد، به امور مادی به چشم وسیله نگاه کند و نه به چشم هدف و مقصد. اما سایر امور که مربوط به توسعه و تضییق و بود و نبود وسایل زندگی است، یک امر ثابت و تغییرناپذیری نیست، ممکن است در زمانی تکلیف جوری اقتضا کند و در زمانی دیگر جور دیگر، همان طوری که رسول خدا (علیه السلام) و علی مرتضی (علیه السلام) طوری زندگی کردند و سایر ائمه (علیهم السلام) طوری دیگر. (همان، 177)

5. آزادی

ببینیم معنی آزادی چیست؟ این آزادی و آزادگی که می‌گویند یعنی چه؟ آزادی یکی از لوازم حیات و تکامل است؛ یعنی یکی از نیازمندی‌های موجود زنده، آزادی است. فرق نمی‌کند که موجود زنده از نوع گیاه باشد، یا از نوع حیوان و یا از نوع انسان، به هرحال نیازمند به آزادی است. منتها آزادی گیاه متناسب با ساختمان آن است، آزادی حیوان طور دیگری است، انسان به آزادی‌های دیگری ماورای آزادی‌های گیاه و حیوان نیاز دارد. هر موجود زنده خاصیتش این است که رشد می‌کند، تکامل پیدا می‌کند متوقف نیست، سر جای خودش نایستاده است. جمادات که رشد و تکامل ندارند، نیازمند به آزادی هم نیستند، اصلاً آزادی برای جمادات مفهوم ندارد. ولی گیاه، باید آزاد باشد. (مطهری، 1373: 14)
آزادی یعنی چه؟ یعنی نبودن مانع، انسان‌های آزاد، انسان‌هایی هستند که با موانعی که در جلوی رشد و تکامل‌شان هست، مبارزه می‌کنند. انسان‌هایی هستند که تن به وجود مانع نمی‌دهند. این هم تعریف مختصری از آزادی. (همان، 15)

6. آزادی معنوی

نوع دیگر آزادی، آزادی معنوی است. تفاوتی که میان مکتب انبیا و مکتب‌های بشری هست در این است که پیغمبران آمده‌اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر، آزادی معنوی بدهند، و آزادی معنوی است که بیشتر از هر چیز دیگر ارزش دارد. تنها آزادی اجتماعی مقدس نیست بلکه آزادی معنوی هم مقدس است و آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست و این است درد امروز جامعه‌ی بشری که بشر امروز می‌خواهد آزادی اجتماعی را تأمین کند ولی به دنبال آزادی معنوی نمی‌رود، یعنی نمی‌تواند، قدرتش را ندارد، چون آزادی معنوی را جز از طریق نبوت، انبیا، دین، ایمان و کتاب‌های آسمانی نمی‌توان تأمین کرد. حال ببینیم آزادی معنوی یعنی چه؟ انسان یک موجود مرکب و دارای قوا و غرایز گوناگونی است، در وجود انسان هزاران قوه‌ی نیرومند هست، انسان شهوت دارد، غضب دارد، حرص و طمع دارد. جاه طلبی و افزون طلبی دارد. در مقابل، عقل دارد، فطرت دارد، وجدان اخلاقی دارد. انسان از نظر معنا، از نظر باطن و از نظر روح، خودش ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن هم هست یک آدم برده و بنده باشد؛ یعنی ممکن است انسان بنده حرص خودش باشد، اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبی خودش باشد و ممکن است از همه‌ی اینها آزاد باشد. (همان، 20)

7. آزادی اجتماعی

انسان یک موجود خاصی است و زندگی او زندگی اجتماعی است. علاوه بر این در زندگی فردی خود، موجود تکامل یافته‌ای است و با گیاه و حیوان بسیار تفاوت دارد. گذشته از آزادی‌هایی که گیا‌هان و حیوانات به آنها نیازمندند یک سلسله نیازمندی‌های دیگری هم دارد که ما آنها را به دو قسم منقسم می‌کنیم. یک نوع آزادی اجتماعی است. آزادی اجتماعی یعنی چه؟ یعنی بشر باید در اجتماع از ناحیه‌ی سایر افراد اجتماع، آزادی داشته باشد، دیگران مانعی در راه رشد و تکامل او نباشند، او را محبوس نکنند، به حالت یک زندانی در نیاورند که جلوی فعالیتش گرفته شود، دیگران او را استثمار نکنند، استخدام نکنند، استعباد نکنند؛ یعنی تمام قوای فکری و جسمی او را در جهت منافع خودشان به کار نگیرند. این را می‌گویند آزادی اجتماعی. خودِ آزادی اجتماعی هم می‌تواند انواعی داشته باشد که فعلاً کاری با آن نداریم. پس یکی از اقسام آزادی، آزادی اجتماعی است که انسان از ناحیه‌ی افراد دیگر آزاد و قدرتمند از قدرت خودشان سوءاستفاده کرده و افراد دیگری را در خدمت خودشان گرفته‌اند، آنها را به منزله‌ی برده‌ی خودشان قرار داده‌اند و میوه‌ی وجود آنان را که باید متعلق به خودشان باشد، به نفع خود چیده‌اند. می‌دانید کلمه‌ی استثمار یعنی چه؟ یعنی چیدن میوه‌ی دیگری. هر کسی وجودش مثل یک درخت پر میوه است. میوه‌ی درخت، وجود هر کسی یعنی محصول کار و فکرش، محصول کار و فکرش، محصول فعالیتش، محصول ارزشش، باید مال خودش باشد.
وقتی که افراد کاری می‌کنند که محصول درخت وجود دیگران را به خودشان تعلق می‌دهند. (همان، 15 و16)
در نص قرآن مجید، یکی از هدف‌هایی که انبیا داشته‌اند، این بوده است که به بشر آزادی اجتماعی بدهند یعنی افراد را از اسارت و بندگی و بردگی یکدیگر نجات بدهند. قرآن کتاب عجیبی است! بعضی از معانی و مفاهیم است که در یک عصر به اصطلاح گل می‌کند، زنده می‌شود، اوج می‌گیرد، و در عصرهای دیگر اگر نگاه بکنید، آن قدر اوج نداشته است. در بعضی از عصرها می‌بینیم که برخی از کلمات به حق اوج می‌گیرد. وقتی به قرآن مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم چقدر در قرآن این کلمه اوج دارد، و این عجیب است. یکی از حماسه‌های قرآنی، همین موضوع آزادی اجتماعی است. (همان، 17)

8. تربیت

تربیت عبارت است از یک سلسله عوامل که موجودات زنده برای رشدشان به آنها احتیاج دارند. مثلاً یک گیاه برای رشد و نموش به آب و خاک احتیاج دارد، به نور و حرارت احتیاج دارد. یک حیوان هم این نیازها را دارد، به علاوه یک سلسله احتیاجات انسانی که همه‌ی آنها در کلمه‌ی تعلیم و تربیت جمع است. این عوامل به منزله‌ی غذاهایی است که باید به یک موجود زنده برسد تا رشد بکند. باور نکنید که یک موجود زنده بتواند بدون غذا رشد بکند. قوه‌ی غاذیه یکی از لوازم زندگی موجود زنده است. (همان، 14)

9. امنیت

امنیت یعنی چه؟ یعنی موجود زنده چیزی را در اختیار دارد، حیات دارد، لوازم و وسایل حیات را هم دارد. باید امنیت داشته باشد، تا آنچه دارد از او نگیرند یعنی از ناحیه یک دشمن، از ناحیه‌ی یک قوه‌ی خارجی، آنچه دارد از او سلب نشود. انسان را در نظر می‌گیریم. انسان هم به تعلیم و تربیت احتیاج دارد و هم به امنیت یعنی جان دارد، جانش را از او نگیرند، ثروت دارد، ثروتش را از او نگیرند، سلامت دارد، سلامتش را از او نگیرند، آنچه دارد از او نگیرند. (همان، 15)

10. صنعت

صنعت عبارت است از «ساختن» به معنای اینکه شیء یا اشیایی را تحت یک نوع پیراستن‌ها آراستن‌ها قرار می‌دهند، میان اشیا و میان قوای اشیا ارتباط برقرار می‌کنند، قطع و وصل‌هایی صورت می‌گیرد در جهت مطلوب انسان و آنگاه این شیء می‌شود مصنوعی از مصنوع‌های انسان. فرض کنید که از طلا یک حلقه‌ی انگشتر یا یک زیور دیگری می‌سازیم، آن را می‌دهیم یا به قول معروف پرداخت می‌کنیم، وضع مخصوصی به آن می‌دهیم، و می‌شود یک مصنوع برای ما. ولی تربیت عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونی‌ای را که بالقوه در یک شیء موجود است به فعالیت در آوردن و پروردن. لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است و اگر در مورد غیر جاندار این کلمه را به کار ببریم، مجازاً به کار برده‌ایم نه اینکه به مفهوم واقعی آن شیء را پرورش داده‌ایم. یعنی یک سنگ و یا یک فلز را نمی‌شود پرورش داد آن طور که یک گیاه یا یک حیوان و یا یک انسان را پرورش می‌دهند. (مطهری، 1373: 57 و58)

11. اجتهاد و فقاهت

اجتهاد به طور سر بسته به معنای صاحب نظر شدن در امر دین است، ولی صاحب نظر بودن و اعمال نظر کردن در امور دینی از نظر ما که شیعه هستیم، دو جور است: مشروع و ممنوع. همان طوری که تقلید نیز بر دو قسم است: مشروع و ممنوع.
اما اجتهادی که از نظر ما ممنوع است، به معنای تقنین و تشریع قانون است؛ یعنی مجتهد، حکمی را که در کتاب و سنت نیست، با فکر خودش و رأی خودش وضع کند. این را در اصطلاح «اجتهاد رأی» می‌گویند. این گونه اجتهاد از نظر شیعه ممنوع است. (مطهری، 1368: 97) به هر حال اجتهاد تدریجاً معنای صحیح و منطقی پیدا کرد، یعنی به کار بردن تدبر و تعقل در فهم ادله‌ی شرعیه که البته احتیاج دارد به یک رشته علوم که مقدمه‌ی شایستگی و استعداد تعقل و تدبر صحیح و عالمانه می‌باشند. علمای اسلام تدریجاً برخوردند که استنباط و استخراج احکام از مجموع ادله‌ی شرعیه احتیاج دارد به یک سلسله علوم و معارف ابتدایی از قبیل علوم ادبیه و منطق، و به دانستن قرآن و تفسیر و حدیث و رجال حدیث و شناختن قواعد علم اصول و حتی اطلاع بر فقه سایر فرق. (مجتهد) به کسی گفتند که این علوم را واجد باشد. (همان، 103)

امر به معروف و نهی از منکر

اگر در منطق اسلام امر به معروف و نهی از منکر آن اندازه توسعه نمی‌داشت، به ما نمی‌گفتند که: بها تقام الفرائض، و تأمن المذاهب، و تحل المکاسب، و ترد المظالم، و تعمر الارض، و ینتصف من الاعداء، و یستقیم الامر، زیرا این فکر کوچک و محدود که فعلاً در مغز ماها به نام امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، هر اندازه هم که لباس عمل بپوشد ممکن نیست این همه آثار نیک به بار آورد. (همان، 79)

13. تقوا

چیزی که نسبتاً عجیب به نظر می‌رسد، ترجمه فارسی این کلمه به «پرهیزگاری» است. دیده نشده تاکنون احدی از اهل لغت مدعی شده باشد که این کلمه به این معنا هم استعمال شده (همان، 19)
از آنچه در اطراف لغت «تقوا» گفته شد تا اندازه‌ای می‌توان معنا و حقیقت تقوا را از نظر اسلام دانست ولی لازم است به موارد استعمال این کلمه در آثار دینی و اسلامی بیشتر توجه شود تا روشن گردد که تقوا یعنی چه. مقدمه‌ای ذکر می‌کنم.
انسان اگر بخواهد در زندگی اصولی داشته باشد و از آن اصول پیروی کند، خواه آنکه آن اصول از دین و مذهب گرفته شده باشد و یا از منبع دیگری، ناچار باید یک خط مشی معینی داشته باشد، هرج و مرج بر کارهایش حکمفرما نباشد. لازمه‌ی خط مشی معین داشتن و اهل مسلک و مرام و عقیده بودن این است که به سوی یک هدف و یک جهت، حرکت کند و از اموری که با هوا و هوس‌های آنی او موافق است اما با هدف او و اصولی که اتخاذ کرده منافات دارد، خود را «نگهداری» کند.
بنابراین تقوا به معنای عام کلمه، لازمه‌ی زندگی هر فردی است که می‌خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را از آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده، خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. چیزی که هست حفظ و صیانت خود از گناه که نامش تقواست به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد، و به تعبیر دیگر ما دو نوع تقوا می‌توانیم داشته باشیم: تقوایی که ضعف است و تقوایی که قوت است. (همان، 21)

14. رشد

اگر بخواهیم کلمه‌ی رشد را به مفهوم عام خودش که شامل همه‌ی انواع رشدها در همه‌ی موارد بشود، تعریف کنیم باید بگوییم: رشد یعنی (اینکه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری یکی از سرمایه‌ها و امکانات مادی و یا معنوی که به او سپرده می‌شود، داشته باشد) یعنی اگر انسان در هر ناحیه از نواحی زندگی که حکم یک شأن و وسیله‌ای را دارد، شایستگی اداره و نگهداری و بهره برداری از آن را داشته باشد چنین شخصی در آن کار و در آن شأن رشید است. حال آن چیز هرچه می‌خواهد باشد؛ همه‌ی آن چیزها و اشیایی که وسایل و سرمایه‌های زندگی هستند. سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد مردی که ازدواج می‌کند خود ازدواج و زن و فرزند و کانون خانوادگی، وسایل و به تعبیر دیگر سرمایه‌های زندگی او هستند، و یا شوهر برای زن و زن برای شوهر حکم سرمایه را دارد. (مطهری، بی‌تا: 102 و103)

15. رشد ملی

رشد فقط به فرد منحصر نمی‌شود، در مورد ملت‌ها نیز سرمایه‌های طبیعی، فرهنگی و انسانی و امثال آن، سرمایه‌هایی است که در اختیار ملت‌ها قرار دارد، و رشد ملی عبارت است از لیاقت و شایستگی یک ملت برای نگهداری و بهره برداری و سود بردن از سرمایه‌ها و امکانات طبیعی و انسانی خود. به هر اندازه که لیاقت و شایستگی اداره و بهره برداری از آنها را دارد، به همان اندازه رشید است. (همان، 103)

16. رشد فکری

نشانه‌ی رشد فکری: بچه پس از دوران شیرخوارگی، فی الجمله که قوای مغزی و شعوری اش رشد می‌کند، حالت سؤال پیدا می‌کند، درباره‌ی چیزهایی که دور و برش هستند سؤالاتی می‌کند، باید به سؤالاتش طبق فهم خودش جواب داد، نباید گفت فضولی نکن، به تو چه؟ خود این سؤال علامت سلامتی مغز و فکر است، معلوم می‌شود قوای معنوی اش رشد کرده و قوت گرفته است. این سؤالات اعلام طبیعت است، اعلام خلقت است، دستگاه خلقت احتیاج جدیدی را اعلام می‌کند که باید به آن رسید. همین طور است حالت جامعه. اگر در جامعه یک احساس نو و ادراک نو پیدا شد علامت یک نوع رشد است. این هم اعلام خلقت است که احتیاج جدیدی را نشان می‌دهد. اینها را باید با هوا و هوس و شهوت پرستی فرق گذاشت. نباید اشتباه کرد و اینها را هوا و هوس دانست. (مطهری، 1368: 219-220)

17. رشد فردی و اخلاقی

اولین رشدی که انسان باید از آن بهره مند باشد رشد فردی، شخصی و اخلاقی است. این سؤال پیش می‌آید که آیا اغلب افراد می‌توانند این سرمایه را اداره و از آن بهره برداری کنند؟ باور کنید کمتر کسی است که چنان که باید از سرمایه‌های فردی و شخصی خود بهره برداری کند. به مناسبت اینکه مجمع ما مجمع علمی است و همان طوری که در آغاز سخن عرض کردم مجمع ما دو بعدی است یکی از دو مثال متناسب است با بعد علمی مجمع ما و دیگری با بعد دینی آن. مثال اول که متناسب با بعد علمی مجمع ماست مربوط است به قوای هوشی و قوای ادراکی انسان. افراد از نظر هوش، فهم، استعداد و حافظه با یکدیگر اختلاف دارند. انسان‌های رشید از حافظه‌ی خود بهره برداری صحیح می‌کنند ولی آدم‌های غیر از رشید، ممکن است حافظه‌ی بسیار نیرومندی نیز داشته باشند اما نتوانند از آن استفاده کنند. آدم غیر رشید تصور می‌کند. حافظه یک انبار است. انباری که باید دایماً آن را پر کند، هر چه پیدا کرد، آنجا پرت کند. عیناً مانند انبار یک خانه که احیاناً وارد می‌شوی می‌بینی یک تکه‌ی حلبی، یک قطعه‌ی فلز، یک میز شکسته، یک صندلی شکسته در آنجا افتاده است. اما آدمی که رشید باشد در بهره برداری از حافظه‌ی خود دقت می‌کند. اولین کاری که انجام می‌دهد عمل انتخاب است.
یعنی حافظه‌ی خود را مقدس می‌شمارد، حاضر نیست هر چه شد در آن سرازیر کند. (مطهری بی‌تا: 104)

18. خوش بینی دینی به دنیا و جهان

اساساً بدبینی به خلقت و آفرینش و به گردش و نظام عالم با فلسفه‌ی اسلام، یعنی با هسته‌ی مرکزی فلسفه‌ی اسلام که توحید است، سازگار نیست. این گونه نظریه‌ها یا باید بر ماتریالیسم و مادیت و انکار مبدأ حق حکیم عادل مبتنی باشد، و یا براساس ثنویت و دوگانگی وجود و هستی، همان طوری که در برخی فلسفه‌ها یا آیین‌ها به دو اصل و دو مبدأ برای هستی معتقد شده‌اند: یکی را مبدأ خیرات و نیکی‌ها و دیگری را مبدأ شر و بدی‌ها دانسته‌اند. اما در دینی که براساس توحید و اعتقاد به خدای رحمان و رحیم و علیم و حکیم بنا شده، جایی برای این افکار باقی نمی‌ماند. (مطهری، 1370: 240)

19. امامت

رشد یعنی قدرت مدیریت، وقتی که انسان می‌خواهد انسان‌های دیگر را اداره کند یعنی وقتی که موضوع رشد، اداره‌ی انسان‌های دیگر باشد، آن را مدیریت و رهبری می‌نامیم. این نوع از رشد در اصطلاح اسلامی (هدایت) و به تعبیر رساتر (امامت) نامیده می‌شود. دقیق‌ترین کلمه‌ای که بر کلمه‌ی امامت منطبق می‌شود همین کلمه‌ی رهبری است. فرق نبوت و امامت در این است که نبوت راهنمایی و امامت رهبری است. نبوت، ابلاغ، اخبار، اطلاع دادن، اتمام حجت و راهنمایی است. راهنما چه می‌کند؟ راه را نشان می‌دهد. وظیفه اش بیش از این نیست که راه را نشان دهد، ولی بشر علاوه بر راهنمایی به رهبری نیاز دارد. یعنی نیازمند است به افراد یا گروه و دستگاهی که قوا و نیروهای وی را بسیج کنند، حرکت دهند، سامان و سازمان بخشند. نبوت راهنمایی است و یک منصب است، اما امامت رهبری است و منصب دیگری است. (مطهری، بی‌تا: 108-109)

20. رهبری

رهبری و مدیریت که موضوع اصلی بحث است، خود مستلزم نوعی از رشد است؛ زیرا رهبری در حقیقت عبارت است از: بسیج کردن نیروی انسان‌ها و بهره برداری صحیح از نیروهای انسانی، (همان، 103)

21. علم و علوم اسلامی

منظور اسلام از علم چه علمی است؟ ممکن است کسی بگوید مقصود از همه‌ی این تأکید و توصیه‌ها علم خود دین است؛ یعنی همه به این منظور گفته شده است که مردم به خود دین عالم شوند و اگر نظر اسلام از علم، علم دین باشد در حقیقت به خودش توصیه کرده و درباره‌ی علم به معنا اطلاع بر حقایق کائنات و شناختن امور عالم چیزی نگفته و اشکال به حال اول باقی می‌ماند، زیرا هر مسلکی هر اندازه هم ضد علم باشد و با آگاهی و اطلاع و بالارفتن سطح فکر و معلومات مردم مخالف باشد، با آشنایی با خودش مخالف نیست، بلکه خواهد گفت با من آشنا باشید و با غیر من آشنا نباشید. پس اگر منظور اسلام از علم، به خصوص علم دینی باشد، باید گفت موافقت اسلام با علم صفر است و نظر اسلام درباره‌ی علم منفی است. برای کسی که درست با اسلام و منطق اسلام آشنا باشد، جای این احتمال نیست که بگوید نظر اسلام درباره‌ی علم منحصراً علوم دینی است. این احتمال فقط از ناحیه‌ی طرز عمل مسلمین در قرن‌های اخیر که تدریجاً دایره‌ی معلومات را کوچک‌تر کردند و معلومات خود را محدود کردند پیدا شده، والا آنجا که می‌فرماید: (حکمت، گمشده‌ی مؤمن است پس آن را به چنگ آورید ولو اینکه بخواهید از دست مشرکان بگیرید)، معنی ندارد که خصوص علوم دینی باشد. مشرک را با علوم دین چکار؟ در جمله‌ی (اطلبوا العلم و لو بالصین) چین به عنوان دورترین نقطه و یا به اعتبار اینکه در آن ایام یکی از مراکز علم و صنعت جهان بوده، یاد شده. قدر مسلم این است که چین نه در آن زمان و نه در زمان‌های دیگر مرکز علوم دینی نبوده است. گذشته از همه‌ی اینها در متن سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تقیید و تحدید و تفسیر شده که مقصود چه علمی است، اما نه تحت عنوان اینکه فلان علم باشد یا فلان علم، بلکه تحت عنوان علم نافع، علمی که دانستن آن فایده برساند و ندانست

عبارات مرتبط با این موضوع

دکتر مهدی حمزه نژاد دانشگاه علم و صنعت ایران …دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت همایش های ملی همایش ها ، کنفرانس ها و سمینار هاهمایش ملی هزار و یک شب و ادبیات ایران و جهان اردیبهشت ماه محورهای همایش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعفارس گزارش می‌دهد مشروح اولین روز رای اعتماد مجلس …فارس گزارش می‌دهد مشروح اولین روز رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی دولت یازدهم دکتر مهدی حمزه نژاد دانشگاه علم و صنعت ایران دانشکده دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت همایش های ملی همایش ها ، کنفرانس ها و سمینار ها اولین همایش ملی چالش های گفتمانی فراروی آینده انقلاب اسلامی ایران آبان ماه تا بهمن ماه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع فارس گزارش می‌دهد مشروح اولین روز رای اعتماد مجلس به وزرای به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، جلسه علنی مجلس شورای اسلامی صبح امروز با دستور


ادامه مطلب ...

گل نسا؛پیرترین مادر شهید کشور +عکس

جام جم سرا:گل نساء پاکدل(مادر شهید مهراب باقریان)، بیان کرد: 115 سال دارم و در یکی از روستاهای محروم این استان با نام حصه‌گاه زندگی کنند.

وی در خصوص تعداد فرزندان خود گفت: دارای دو اولاد پسر و یک دختر بوده‌ام.

گل نسا با اشاره به اینکه یکی از پسرانم با نام مهراب در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده است، افزود: خانواده دخترم عشایر بوده و از من دور هستند و هم اکنون محل زندگی‌ام نزدیک به حیاط پسرم است.

1408434690610_20.jpg

پاکدل بیان کرد: ساختمان محل زندگی‌ام از وضعیت خوبی برخوردار نبوده که چند وقت پیش از سوی ارتش بازسازی شد.

وی گفت: تمام وسایل زندگی‌ام شامل یک تخته فرش و وسایل مورد نیاز آشپزخانه و یک یخچال و یک پنکه قدیمی است که همگی را می‌توان در گوشه‌ای از اتاق سرجمع کرد.

پاکدل بیان کرد: به دلیل کهولت سن نیاز به مراقبت و رسیدگی بیشتر دارم که این امر به طور مداوم از عهده خانواده پسرم بر نمی‌آید.

وی گفت: سن شهید مهراب باقریان 22 سال بود که در محل زبیدات به شهادت رسید.(ایسنا)


ادامه مطلب ...

درددل‌های یک مادر شهید: یوسفم کی بازمی‌گردد؟ +عکس

جام جم سرا: تشییع باشکوه دو شهید گمنام در این دیار بهانه‌ای شد که به دیدارش بروم. مدتی از دیدارش با شهدای گمنام می‌گذرد اما این دیدار دوباره هوای دلش را پر داده، بی‌تاب است و اشک امانش نمی‌دهد. فراموش نمی‌کنم زمانی را که دستان لرزانش را بر کفن این دو شهید می‌کشید و زیر لب می‌گفت: شاید پسرم داود باشد....

۳۱ سال است است که منتظر است. محرم‌ها و فاطمیه‌ها می‌آیند، هیئت‌ها سیاه‌پوش می‌شوند، صدای زنجیر و سنج دوباره به گوش می‌رسد اما، همچنان جای داوود در حسینیه‌ها خالیست. نمی‌داند در کدام فاطمیه بود که داوودش را صله ‌دادند یا در کدام ظهر دهم به این باور رسید که بی‌کفن بماند تا در عملیات والفجر۴ در لبیک به امامش، رجزخوان، علی اکبر حسین زمان خویش شود.

۳۱ سال است که به دنبال ردی از پوتین‌های داوود می‌گردد و می‌چرخد. سراغش را از خودش می‌گیرد چرا که رفت و آمدش در خواب‌هاشان آنقدر گرم و صمیمی شده که در آخرین خواب که غزل خداحافظی‌اش را غمبار سرود، مادر را به کوچه‌ای باریک، به همسایگی عابری با چادری خاکی دعوت کرد و از آن شب است که خانه بوی زهرا (س) گرفته است.

می‌گوید: پسر شهیدم وقتی فهمید می‌خواهم از گمنامی ر‌هایش کنم و با انجام آزمایش ژنتیک شناسایی شود تا شاید دیگر به جای نام و نشانت خط تیره نگذارم، شبانه به خوابم آمد و خواهش کرد از اینکار صرفنظر کنم. گفت به برادرم هم بگو از انجام آزمایش برای شناسایی من خودداری کند، دوست دارم مانند حضرت زهرا (س) قبرم گمنام بماند.

راستی در کدام نقطه پنجوین لباس رزمت خاکی شد یا کدامین گلوله پهلویت را نشان گرفت که تصمیم گرفتی بی‌نشان باشی و به مادر سادات اقتدا کنی.

این روز‌ها «یوسف‌»‌های شهر یکی یکی بازمی‌گردند. بوی اسپند شهر را پر می‌کند. قرآن و آیینه به دست به استقبالت می‌آییم اما هر بار یعقوب‌وار، واسفا سر می‌دهیم. هیچ نامی آنچنان زیبا نیست که زیبندهٔ تو باشد؛ اگر چه پلاکت را گم کرده‌ای اما مسیر آمدنت همچنان پیداست. دلم را به نخی از چفیه‌ات گره زده‌ام،‌ای مسافر!

۳۱ زمستان، یا بهتر است بگویم ۳۱ پاییز را بی‌تو سپری کردیم. اگر چه ۳۱ بهار از تولد دوباره‌ات در والفجر۴ می‌گذرد و تو قد کشیدی به بلندای تاریخ و جاری شدی در سرزمینی به وسعت ایران. شاید «اقلیمی»، رازی باشد برای ما که بیش از این به دنبال یافتن تو نباشم تا اقلیمی به گستردگی این سرزمین مزارت باشد و ما همواره با یاد همه شهدا بویژه آن‌ها که نخواستند حتی پیکر مطهرشان یک وجب از این خاک را اشغال کند در ذهن تکرار می‌کنیم؛ شهید گمنام سلام، خوش آمدی مسافر من، خسته نباشی پهلوان... (علی فرقانی/ایسنا)


ادامه مطلب ...

دیدنی‌ترین سلفی ایران: فرزندان شهید با پدران شهید [عکس]

تکرار تاریخ در تصویری تحسین‌برانگیز

سه شنبه 16 دی 1393 ساعت 19:55

جام جم سرا: بتازگی عکسی از سوی بچه‌های مجمع فرهنگی شهید اژه‌ای اصفهان منتشر شده که در گلستان شهدای اصفهان و با ترکیبی از پوستر عکس شهدا به ثبت رسیده است؛ عکسی سلفی که پدران شهید را پشت و پناه فرزندانشان و با شباهتی بسیار دیدنی نشان می‌دهد؛ شبیه سازی زیبا برای گرامیداشت یاد شهدا.


ادامه مطلب ...

بالگردهای خاص اورژانس وارد کشور می‌شوند 104 شهید «حادثه منا» را به تنهایی شستشو دادم!

دکتر پیرحسین کولیوند، در رابطه با عملکرد طرح سلامت نوروزی به جام جم آنلاین گفت: در اواخر سال گذشته و اوایل سال جاری طرحی در قالب «طرح نوروزی» راه اندازی کردیم، این طرح از چهارشنبه‌ آخر سال و تا پایان 14 فروردین ادامه داشت. در طول این طرح، اورژانس کشور به تمامی بیمارستان‌ها ابلاغ نمود در ایام نوروز فعال بودن اورژانس الزامیست. همچنین نامه‌هایی به ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت کار و نظام پزشکی ارسال کردیم تا در این ایام بیمارستان‌های نیروهای مسلح، تامین اجتماعی و بیمارستان‌های خصوصی مشغول به کار باشند.

وی با تاکید بر فعال بودن اورژانس در ایام تعطیل متذکر شد: همچنین بخش‌های ویژه بیمارستان‌ها نظیر آی سی یو، سی سی یو و... به هیچ عنوان ظرفیت های خود را کم نکردند و مانند روزهای عادی به فعالیت خود ادامه دادند.

کولیوند در رابطه با اورژانس‌های بیمارستانی به جام جم آنلاین گفت: به تاکید وزیر بهداشت برای سهولت و دسترسی آسان مردم اعلام کردیم تا هر دانشگاهی موظف است یک مرکزی را برای دندان‌پزشکی دایر کنند و به عبارتی برای اولین بار در نوروز اورژانس‌های دندان پزشکی را داشتیم، علاوه بر آن کلینیک‌های ویژه در روزهای غیر تعطیل نیز دایر بودند.

به گفته وی، طی جلساتی که با معاونت درمان و روسای فوریت‌های پزشکی کشور داشتیم هیچ بیمارستانی نباید در بخش اورژانس بدون پزشک و متخصص رها می‌شد، خوشبختانه امسال نسبت به سال گذشته هم خدمات بهتری و هم رضایتمندی بیشتری در این ایام از طرف مردم حاصل شد. ناگفته نماند نیروهای وزارت بهداشت در قالب 12 تیم به تمامی مراکز در این ایام نظارت داشتند بنابراین کادر خالی بیمارستانی را هرگز تایید نمی‌کنم و بازرسان در صورت وجود دیگر مشکلات آن را بلافاصله حل نمودند.

پیرحسین کولیوند یکی از سیاست‌های اصلی اورژانس را فرهنگ‌سازی و آموزش نحوه کمک‌گیری مردم از فوریت‌های پزشکی دانست و متذکر شد: طی جلساتی که با وزیر علوم، تحقیقات و فناوری داشتم تصمیم بر آن شد تا در تمامی مقاطع حداقل 2 کلاس برای یادگیری کمک‌های اولیه به افراد برنامه ریزی شود همچنین در رابطه با فرهنگ سازی برنامه‌هایی در محلات، مساجد و حوزه‌های علمیه در نظر گرفتیم تا از آن طریق نیز فعالیت‌هایی را به مردم آموزش دهیم.

رئیس اورژانس کشور سامانه 190 را پلی برای ارتباط مردم با اورژانس اعلام کرد و گفت: سامانه 190 برای دریافت هرگونه انتقاد، پیشنهاد و مشکلی راه اندازی شده است و مردم کشور در صورت مشاهده هر گونه اشکال در سیستم اورژانس می‌توانند آن را با ما در میان بگذارند تا همکاران ما بلافاصله آن را بررسی و حل نمایند.

وی مهم‌ترین اقدامات خود را افزایش پایگاه‌های هوایی، سازمانی شدن اورژانس و وارد کردن موتورسیکلت‌ها به بخش امداد رسانی دانست و افزود: یکی از برنامه‌های مهم و جدی که در صدد هستیم آن را اجرا کنیم راه اندازی دانشگاهی مجزا برای فوریت‌های پزشکی است که جز مهم‌ترین اهداف این سازمان طبفه بندی شده است.همچنین یکی دیگر از اقدامات مهم امسال رسیدگی در ساعات اولیه به بیماران دچار سکته حاد بوده زیرا در سکته‌های مغزی نیز با امداد رسانی کمتر از 3 ساعت و نیم می‌توان از عوارض بعدی جلوگیری کرد و در چنین شرایطی بیمار به مراکز درمانی منتقل شده و با تزریق کوچکی از عوارض بعدی نجات می‌یابد.

کولیوند در رابطه با معضل ترافیک و با تاخیر رسیدن اورژانس به سوی بیمار به جام جم آنلاین، گفت: یکی از مشکلات اساسی ما در کلان شهرها مسئله ترافیک است. یکی از راه حل‌ها برای این معضل راه اندازی پایگاه‌های بیشتر در تمامی نقاط شهر است که ما از شهرداری درخواست کردیم تا با اورژانس بیشتر همکاری داشته باشند. اما اقدامی که تا به امروز برای حل معضل ترافیک انجام دادیم خریداری 200 دستگاه موتورسیکلت اورژانس(موتورلانس) است که برای خدمات رسانی به شهروندان تهرانی شروع به فعالیت می‌کنند. به یقین این موتورسیکلت‌ها زمان رسیدن به مصدوم را بسیار کاهش می‌دهد.

همچنین راه‌حل بعدی که بسیار مفید واقع شده اورژانس‌های هوایی است که در حال حاضر از بالگرد‌های هواناجا استفاده می‌شود تا بالگردهای مخصوص اورژانس که خریداری شده است به زودی وارد کشور شوند و شروع به فعالیت کنند.

وی در رابطه با عملکرد پایگاه‌های هوایی، اظهار داشت: اورژانس‌های هوایی را از 19 پایگاه به 31 پایگاه افزایش دادیم که خوشبختانه خدمات بسیار خوبی را به شهروند ارائه کردند اما نکته‌ای که وجود دارد این است که ما نیازمند 50 پایگاه اورژانس‌هوایی در کشور هستیم. 9 بالگرد خریداری شده است و بزودی وارد کشور می‌شوند. قیمت هر بالکرد حدود 24میلیاردتومان است این بالگردها مخصوص اورژانس هستند و بیمار را کاملا استاندارد و تمامی تجهیزات فنی پزشکی منتقل می‌کنند.

رئیس اورژانس کشور در خصوص انتقاداتی که مردم در رابطه با برخی رفتارهای تند و غیراخلاقی کارکنان اورژانس دارند، بیان کرد: رضایت از اورژانس زیاد است و اعتمادی که مردم به ما دارند قابل قدردانی است. در رابطه با این موضوع ما به ندرت گزارش رفتار نامناسب از سوی کارکنان اورژانس داشتیم زیرا افرادی که در اورژانس‌های کشور فعالیت دارند انسان‌هایی ایثارگر، صبور و عاشق کار هستند اما نکته که وجود دارد این است که ما نباید این نیروهای مورد اعتماد مردم را بدون آموزش‌های تکنیکی، رفتاری و اخلاقی رها کنیم لذا برنامه‌های آموزشی-اخلاقی را برای همکاران اورژانس در نظر گرفته‌ایم.‌

به گفته وی، بیشترین علت مراجعه کننده به اورژانس مربوط به بیماری‌های قلبی، تنفسی و تصادفی است و پس از آن بیماری‌های گوارشی، زنان ، مغز و اعصاب در اولویت های بعدی قرار دارند.

از وی در رابطه با برنامه اورژانس برای حج امسال و پیشگیری از اتفاقاتی نظیر «حادثه منا» پرسیدیم و او پاسخ داد: حادثه منا، حادثه تلخ و دردناکی بود که مقصر اصلی این فاجعه به وضوح آشکار است. اما امسال برای حجاج کشور از نظر خود امدادی و دیگر امدادی و مباحث سلامت آموزش‌های بیشتری ارائه می‌شود و به طور کلی برنامه‌های خاصی برای امداد و نجات در بحران در نظر داریم.

در پایان، از رئیس اورژانس کشور که خود در این حادثه حضور داشت درخواست کردیم تا کمی در رابطه با «حادثه منا» برایمان بگوید، وی اشک در چشمانش حلقه زد و با صدای بغض آلود گفت: فقط می‌توانم بگویم خیلی دردناک‌تر از آنی بود که تصور می‌کنید. دشوار‌تر از امدادرسانی، تشخیص شهدا بود. 104 نفر از شهدای حادثه منا را به تنهایی در پزشکی قانونی جده شستشو دادم، واقعا روزهای دردناکی بود.

بیتا نوروزی - خبرنگار جام جم آنلاین


ادامه مطلب ...

مصاحبه با مریم امینی همسر شهید آوینی +عکس دختر و پسرش

مصاحبه با مریم امینی همسر شهید آوینی +عکس دختر و پسرش

خانم امینی! در ابتدای گفت وگو از خودتان بگویید. 

مریم امینی هستم. متولد سال ۱۳۳۶٫ تحصیلاتم لیسانس ریاضی و علوم کامپیوتر.

سید مرتضی آوینی در شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند. او از کودکی با هنر انس داشت. شعر می‌سرود، داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد

همسر شهید آوینی کوثر آوینی سجاد آوینی دختر مرتضی آوینی پسر شهید آوینی بیوگرافی مریم امینی بیوگرافی مرتضی آوینی Morteza Avini

مریم امینی همسر شهید آوینی

آشنایی تان با آقا مرتضی چگونه بود؟ 

قبل از ازدواج، آشنایی چند ساله با هم داشتیم. من ایشان را می شناختم. از سن ۱۵سالگی تا نوزده بیست سالگی که این آشنایی به ازدواج رسید.

خانواده ها با این ازدواج موافق بودند؟ 

خانواده من مخالف بودند، ولی برای من مشخص بود که این زندگی مشترک باید شروع شود. صورت دیگری برای ادامه زندگی نمی توانستم تصور کنم.

چرا؟ 

به خاطر این که از همان ابتدا مرتضی برای من حالت مراد بودن را داشت. رد و بدل کردن کتاب های خوب؛ شرکت در سخنرانی ها و کنسرت های موسیقی دانشکده هنرهای زیبا که ایشان آنجا درس می خواندند؛ در واقع ایشان راهنمای کاملی برای من بودند.

این موقعیت، یعنی مراد بودن، تا کدام مرحله از زندگی ادامه داشت؟ 

برای همیشه حفظ شد. این رابطه، شیرازه اصلی زندگی ما بود. البته گاهی چهر ه این موقعیت به خاطر تحولات فکری تغییر می کرد. گرایش های ایشان بعد از انقلاب کاملا تغییر کرد. به تبع ایشان، این تغییر در من هم اتفاق افتاد، ولی نسبت برقرار بین من و ایشان همواره ادامه پیدا کرد تا شهادتشان. تا بعد از آن بود که فرصتی پیدا کردم تا برگردم و به نسبت جدید نگاه کنم و ببینم درباره ی امروز چه می شود گفت.

خانم امینی! برای شروع زندگی مشترکتان چه کردید؟ 

خانه کوچکی در خیابان شریعتی، خیابان آمل اجاره کردیم. حدود یک سال آن جا مستاجر بودیم. اولین فرزندمان در همین خانه به دنیا آمد. چند سال بعد، چون توان پرداخت اجاره را نداشتیم، به منزل پدری آقا مرتضی در خیابان مطهری نقل مکان کردیم. سال ۱۳۵۸ بود. سه سال هم در همین خانه ماندیم. بعد یک آپارتمان ۷۵متری در قلهک خریدیم و کلی هم قرض بالا آوردیم. حالا صاحب سه فرزند شده بودیم. جایمان کوچک و تنگ بود. آقا مرتضی می خواست نزدیک پدر و مادرشان باشند و به آنان کمک کنند. به همین خاطر آپارتمان را فروختیم و دوباره به خانه ی پدری آقا مرتضی برگشتیم و طبقه اول این خانه را که دو دانگ آن می شد. خریدیم و ساکن شدیم که تا زمان شهادت آقا مرتضی آن جا بودیم.

همسر شهید آوینی کوثر آوینی سجاد آوینی دختر مرتضی آوینی پسر شهید آوینی بیوگرافی مریم امینی بیوگرافی مرتضی آوینی Morteza Avini

کوثر آوینی دختر شهید آوینی

 

از احساس آقا مرتضی بگویید؛ وقتی بچه اولتان به دنیا آمد. 

برخوردش خیلی روحانی بود. من ندیدم، ولی مادرشان برایم گفتند مرتضی توی اتاق تو، سجده شکر به جای آورد و پشت یک قرآن تاریخ تولد و نام بچه را یادداشت کرد. مرتضی خیلی به من و بچه ها علاقه مند بودند. به خصوص یکی دو سال آخر این علاقه را خیلی ابراز می کردند و به زبان می آوردند. این ها همه نتیجه تفکراتی بود که داشتند. روششان تغییر می کرد. هرچه به زمان شهادت نزدیک می شدیم، بدون هیچ اغراقی احساس می کردم داریم به سال های اول زندگی برمی گردیم. منتهی در این ابراز علاقه های آقا مرتضی مرتبا یک حالت ذکر و شکری وجود داشت. بیان ایشان از لطفی که خدا دارد جدا نبود، ولی بچه های روایت فتح می گفتند در لحظه های آخر هم ابراز علاقه می کردند.

از احوال آقا مرتضی در روزهای انقلاب بگویید.
یک خصوصیت واحدی است که دو مرحله ی زندگی آقا مرتضی، یعنی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تا شهادت را به هم وصل می کند. از وقتی من مرتضی را شناختم. دنبال حقیقت بود. تحولات کوچک و بزرگ سیاسی، اجتماعی، حتی هنری و ادبی قبل از انقلاب، جست وجوی او را بی جواب می گذاشت. خیلی هم سرش به سنگ خورد. خیلی چیزها را تجربه کرد. همین تجربه ها بود که وقتی با حضرت امام آشنا شد، ایشان را شناخت و به سرچشمه رسید. چیزی که سال ها به دنبالش بود، در وجود مبارک حضرت امام پیدا کرده بود. یک ذره هم کدورت در دلش نبود که بخواهد نفس خودش را با این یافتن مقدس قاطی کند. وقتی شناخت، دیگر فاصله ای نبود. به یک معنا به واقعیت رسیده بود. به همین خاطر و به خاطر این واقعیت، هرچه را که نشانی از نفس داشت، سوزاند.

آقا مرتضی این واقعیت را چگونه بروز می داد؟ 

تمام زندگیش وقف انقلاب شد. خودش هم می گوید از طرف جهاد رفتیم بیل بزنیم، دوربین به دستمان دادند. فرقی نمی کرد. باتمام وجود خودش را وقف انقلاب می کرد و آن چه از او انتظار می رفت انجام می داد. زمان جنگ ایشان را خیلی کم در خانه می دیدیم. هر چند شب یک بار. تمام دغدغه ذهنیش جنگ بود.

آشنایی آقا مرتضی با سینما از کجا شروع شد؟ 

قبل از انقلاب، مرتب فیلم های جشنواره ها را می دید و به مقوله ی سینما علاقه مند بود. وقتی وارد جهاد شد مستندهای زیادی ساخت، از جمله یک سریال یازده قسمتی به نام «حقیقت» ساخت و مستنددیگری به نام «شش روز در ترکمن صحرا» تهیه کرد که هر دو از مستندهای خوب آن روزها بود.

همسر شهید آوینی کوثر آوینی سجاد آوینی دختر مرتضی آوینی پسر شهید آوینی بیوگرافی مریم امینی بیوگرافی مرتضی آوینی Morteza Avini

Morteza Avini

درباره کارشان، در خانه چیزی می گفتند؟

نه! اما درباره بعضی فیلم ها اظهار نظر می کردند و نقدهای دقیقی داشتند.

بیشتر، حرف هایشان در جمع خانواده درباره چه بود؟ 

بیشتر، ما برای ایشان حرف می زدیم. از اتفاق های روز، حتی آمد و شد اقوام، و ایشان هم به این حرف ها دل می دادند. چه به حرف های من، چه به حرف های بچه ها. یادم می آید وقتی سمینار سینمای پس از انقلاب برگزار شد و ایشان هم یکی از سخن ران ها بودند، برخورد بدی در آن جلسه با ایشان شده بود. شما می دانید در سینمای ما مدعی زیاد است، اما آدم باسواد کم داریم. آن شب وقتی به خانه آمدند هیچ نگفتند. بعدها من در نوشته هایشان در مجله ی سوره ی سینما داستان آن شب را خواندم و اخیرا هم نوارش را از روایت فتح گرفتم و فیلمش را دیدم. ایشان در مقابل چه جو عجیبی ایستاده بود و در یک فضای مخالف، قدرتمندانه حرف های اصلی خودش را زده بود! حتی با سلامت نفس به همه اعتراضات بی پایه ی آنها که به نحو غیر محترمانه ای مطرح می شد گوش کرده بود. من وقتی فیلم را دیدم تازه متوجه شدم که چه قدر تحمل آن فضا مشکل بود و آقا مرتضی وقتی به خانه آمده بود اصلا مشخص نبود که ساعت ها در چنین فضایی حرف زده است. شما می دانید یکی از رنج های آقا مرتضی بی سوادی حاکم بر سینما بود و از طرف دیگر مدعیان زیادی که بودند و هستند.

شاید به همین خاطر است که سینمای امروز ما هنوز نتوانسته نسبت معقول خود را با جامعه برقرار کند.
همین طور است. مرتضی تلاش می کرد که سینما را به دامن ارزش ها و فرهنگ اصیل این سرزمین نزدیک کند. این کار ساده ای نبود. اگر امروز این تحول فکری در سینما اتفاق نیفتد. در آینده هم ساده نخواهد بود؛ که شاید مشکل تر هم باشد.
یکی از مواردی که خیلی به آن معترفند، ادب آقا مرتضی است.
این هم به مرور زمان، شکل های مختلفی پیدا کرد. همزمان با مسیر انقلاب و اقتضای روزگار، تغییر و تحول در زندگی ایشان در تمام زمینه ها پیش می آمد. منحصر به نحوه برخورد با خانواده و یا اطرافیان نمی شود. روششان تفاوت می کرد. شاید یک موقعی حاضر نمی شدند در سمیناری مثل همین که گفتم شرکت کنند. با این که خیلی دور از انتظار نبود که در برابر آن آدم ها برخورد خیلی تندی داشته باشند. اگر این اتفاق چند سال پیش از زمانی که واقع شد، پیش می آمد، روش ایشان غیراز این بود این را نمی شودگفت که پیش از این ادبشان کم تر بوده است. مثل این است که صورت ادبشان تغییر کرده است.

شما به قوام مذهبی آقا مرتضی اشاره کردید. چه زمانی احساس کردید که این قوام در ضمیر ایشان ته نشین شده و ثبات گرفته است؟ 

به نظر من، این کشش مذهبی از ابتدا با ایشان عجین بود و همین امر بود که او را به جست وجو برای یافتن حق و حقیقت وامی داشت. وقتی ایشان آن نقطه ی روشن و نورانی را دیدند، هیچ وقت تزلزلی از ایشان ندیدم. کاملاً این درک و دریافت را پیدا کرده بودند که وقتی حق را ببینند. آن را بشناسند. چون از اول نفس خودشان در میان نبود. وقتی شناختند، موضوع تمام شده بود. انگار مصداق درستش پیدا شده است. موضوعی را تعریف می کنم که به فهم این مطلب کمک می کند. چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگارش را ترک کرد. دلیلی که برای این کار ذکر کرد این بود که آقا امام زمان در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند. در این صورت من چه طور می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟ این گونه بود که دیگر هرگز لب به سیگار نزد. در مورد هر آدم غیرسیگاری این احتمال، هرچند ناچیز وجود دارد که یک روزی سیگار بکشد. ولی در مورد آقا مرتضی این امر کاملا غیرممکن بود. چون اراده اش از اراده حق ناشی می شد. همان موقع باید می فهمیدم که شهید می شود.

باز هم از آقا مرتضی در خانه بگویید. 

به تدریج که به زمان شهادت ایشان نزدیک می شدیم و روزهای بعد از جنگ، ما بیش تر ایشان را می دیدیم، با این که تعداد مسئولیت هایی که داشت از حد توانایی های یک آدم خارج بود. ولی در خانه طوری بودند که ما کمبودی احساس نمی کردیم. با آن که من هم کار در مخابرات را آغاز کرده بودم و ایشان هم واقعا گرفتاری کاری داشت و تربیت سه فرزندمان هم به عهده مان بود، وقتی من می گفتم فرصت ندارم. شما بچه را مثلا به دکتر ببرید. می بردند. من هیچ وقت درگیر مسائل بیرون از خانه، کوپن یا صف نبودم. جالب است بدانید که اکثر مطالعاتشان را در این دوران در همین صف ها انجام دادند. تمام خرید خانه به عهده ی خودش بود و اصلا لب به گلایه باز نمی کرد. خلق خوشی در خانه داشتند. از من خیلی خوش خلق تر بودند.
آقا مرتضی آدم باسوادی بود. مطالعات ایشان از کجا شروع شد؟ چه چیزهایی را بیش تر می خواند؟
تقریبا تمام آثار فلسفی و هنری پیش از انقلاب را خوانده بودند. نام های داستایوفسکی و نیچه از آن روزها یادم هست که زیاد درباره اش حرف می زدند. راجع به کامو و داستایوفسکی در مقاله ای نوشته بود که آنان فلسفه را زیسته بودند؛ نه این که فقط مطالعه کرده و یا درباه ی آن سخن گفته باشند. فکر می کنم مرتضی هم دقیقاً این طور بود. به خیلی های دیگر هم می شد باسواد گفت، ولی مرتضی فضای آن روزها و آثار فلسفی و رمان هایش را زندگی کرده بود، و چون با جان و دلش آن فضا را احساس کرده بود، وقتی جواب سوالاتش پیداشد، دیگر درنگی اتفاق نیفتاد و تزلزلی پیش نیامد.

نثر آقا مرتضی خاص خودش بود. در این باره هم بگویید. 

به عنوان یک خواننده، حس می کنم نثر ایشان خیلی متفاوت است. مسائل سخت فلسفی را وقتی با نثر ایشان می خوانم، منظور را متوجه می شوم. در صورتی که همان مطلب با نثر یک فیلسوف برایم غیرقابل درک است. احساس می کنم باید خیلی چیزهای دیگر را بخوانم تا آن مطلب را بفهمم. نثر ایشان یک جور شیرینی و حلاوتی دارد. خیلی تاکید داشتند بر استفاده ی درست از کلمه ها. در بسیاری از مقالاتشان، از یک لفظ متداول آغاز می کنند و به معنای اصیل کلمه ی مورد نظرشان می رسند. مخزن کلماتشان غنی بود و به راحتی به آن ها دسترسی داشتند. این درباره ی دست داشتن ایشان در انواع هنرها هم صادق است. انگار به یک منبعی وصل بودند که جایگاه آن فراتر از هنرها بود؛ جایگاه حکمت، از آن جایگاه در مورد وجوه مختلف هنر، که در قالب رشته های مختلف هنری ظاهر می شود، نوشته و حرف دارند.

از احوال خودتان و آقا مرتضی در روزهای نزدیک شهادتشان بگویید. 

من هم ایشان را نمی شناختم. اصلا این تصور را نداشتم که وقتی برای فیلمبرداری به فکه می روند، شهید بشوند. من آثار شهادت را در ایشان کشف نمی کردم. روزهای آخر، وقتی به فکه رفتند و کار نیمه تمام ماند و برگشتند، گفتند “دو سه روز دیگر باید برگردم فکه.” در این چند روز ایشان را خیلی اندوهگین دیدم. مرتب سوال می کردم “چرا این قدر گرفته و ناراحتی؟” ولی در ذهنم هیچ ارتباطی برقرار نمی شد که اتفاقی افتاده که دوباره دارند برمی گردند. ولی الان که به آن چند روز نگاه می کنم، کاملا مطمئن می شوم که می دانستند. اخرین صحبتهای ما در آن یکی دو روز آخر درباره ی قراری برای روزهای بعد بود. من گفتم این کار را بعد از آمدن شما هم می شود انجام داد ان شاءالله. اما ایشان یک دفعه سرشان را برگداندند و دیگر حرفی بین ما رد و بدل نشد. الان که به آن تصاویر نگاه می کنم، می بینم بدون تردید از شهادت خودش اطلاع داشت. همان اواخر وقتی پیش نهادی به ایشان دادم، گفتند “فعالیت این کار صلاح نیست. الان این قدر برای من مشکل درست کرده اند که اگر آدمی پشت به کوه داشت، نمی توانست تحمل کند. من به جای دیگری تکیه داده ام که سرپا ایستاده ام.”

وقتی خبر شهادت آقا مرتضی را به شما دادند؟ 

حدود ظهر جمعه بیستم فروردین ماه، مرتضی در فکه رفت روی مین. صبح شنبه پدر و مادرم آمدند. صبح زود بود. به من گفتند «مرتضی زخمی شده است.» تاریک و روشن صبح بود؛ روزهای اول بهار که آرامش خاصی داشت. حالتی میان خواب و بیداری بود؛ مثل همان وقت طبیعت. بچه ها را با آرامش بیدار کردم و به مدرسه فرستادم. مثل این بود که اصلا چنین حرفی به گوشم نخورده که مرتضی زخمی شده است. بچه ها که رفتند، پدر و مادرم آرام آرام سرحرف را باز کردند و من باخبر شدم که دیگر مرتضی را ندارم. ولی نمی دانم چه حالتی بود. فقط این اتفاق را، در آن ساعت طبیعت، خیلی روحانی می دیدم. این وضع همیشه برایم عجیب بود که چه طور است عکس ها همیشه می مانند و انگار زمان بر آن ها نمی گذرد. در آن لحظه ها این توهم جاودانگی در عکس و تصویر برایم شکست. آن موقع یک دفعه حس کردم که این ها چه قدر واقعیت ندارند و مرتضی چه قدر «هست». جایی که در آن بودم انگار زیر و رو شد. گویی در دنیای دیگری بودم. چیزهایی که در اطرافم بود و به طور عینی میدیدم محو و ناپیدا می شد و انگار وجود خارجی نداشت. هیچ چیز نبود. ولی مرتضی بود. آن روز به دنبال تک تک بچه ها به مدرسه شان رفتم، چون خیلی زود پرچم ها و پلاکاردها جلو خانه نصب شد. صدای قرآن هم می آمد. نمی خواستم قبل از این که بچه ها باخبر بشوند. پایشان به خانه برسد. در راه با آنان حرف زدم. وجود مرتضی آن قدر برایم عینی و حقیقی بود که فکر می کردم همه ی چیزهای دیگر توهم است و اسیر آن توهم است. به بچه ها گفتم «بابا هست، ولی ما او را نمی بینیم.» سنگینی اش هست ولی شکرش بیشتر است،خیلی سنگین بود،ولی انگار چشمم فورا روی یک چیز دیگر باز شد که خیلی زیبا بود، سیال بود. مثل همان خواب و بیداری و مثل همان وقت طبیعت، خود مرتضی خیلی کمک کرد تا با این اتفاق برخورد درستی داشته باشم. تا الاآن هم وجود مرتضی را واقعی تر از وجود خودمان می بینیم.

بچه ها چه می گویند؟ آیا آقا مرتضی را در خواب می بینند؟ 

گاهی چیزهایی می گویند.بخصوص پسرم آن هم مثل پدرش آدم توداری است. شاید عنوان بزرگمرد کوچک برای او عنوان مناسبی باشد. البته من هم خیلی پی گیر نمی شوم ولی می دانم ارتباط خودشان را داشته اند.

آثار منتشر نشده ای از آقا مرتضی در دست دارید؟ 

بله تعدادی داستان کوتاه است که به تحوی به موضوع اسارت آدمی که در خودش گرفتار است می پردازد. نوشته هایی هم بین شعر و نثر دارد. درگیری ذهنی مرتضی در آن نوشته ها اسارت و گمگشتگی انسان است. این موضوع را خیلی زیبا شاعرانه و عمیق بیان کرده است.

همسر شهید آوینی کوثر آوینی سجاد آوینی دختر مرتضی آوینی پسر شهید آوینی بیوگرافی مریم امینی بیوگرافی مرتضی آوینی Morteza Avini
آقا مرتضی چه وقتهایی می نوشت؟ 
در همان آپارتمان هفتاد و پنج متری که در قلهک داشتیم دو اتاق بود و پنج نفر آدم. نمی دانم چطور می نو شت. برایم عجیب بود. هیچ وقت فکر نمی کرد باید اتاق دیگری داشته باشد. خودش را طوری تربیت کرده بود که می توانست در همان شلوغی و سر و صدا و بی جایی پشت میز غذا خوری بنشیند و بنویسد. حتی میز خاصی برای کار نداشت. شبها که از سر کار می آمد دو ساعتی می خوابید و بعد بلند می شد به نماز شب و مناجات و نوشتن. همه با هم بود تا صبح. صبح هم یک ساعتی می خوابید و بعد به سر کارمی رفت. یک دیگر از کلمه هایی ویژه آقا مرتضی «جاودانگی» است… در آثارش هر وقت درباره شهدا سخنی هست سخن از جاودانگی هم هست. شهدا را منشاء این حیات می دانست و با تکیه به آیات و روایات حیات جاودانه برای شهدا قایل بود.

از سفرهای آقا مرتضی بگویید. 

به غیر از دو سفر حج سفرهایی به پاکستان و باکو هم داشته اند.

قبل از انقلاب هم مسافرتی به خارج کشور داشت؟ 

بله بعد از ازدواجمان برای دیدار برادر های ایشان که در امریکا بودند به آنجا رفتیم.

و بعد از شهادت ایشان؟ 

بعد از شهادت ایشان نسبت جدیدی بین ما برقرار شد. مرتضی خودش در یکی از مقاله هایی که بعد از رحلت حضرت امام نوشت، جمله ای دارد نزدیک به این مضمون “ایشان از دنیا رفتند و حالا بار تکلیف بر شانه ی ما افتاده است”. دقیقا من چنین سنگینی ای را احساس می کنم. پیش از این دستم را گرفته بود و مرا به بهشت می برد؛ نه به زور، میل باطنی هم بود. من سنگینی بار را خیلی احساس نمی کردم. مثل یک تولد دوباره. خیلی خدا را شکر می کنم. چه موهبتی بالاتر از این برای انسان هست که هم فرصت زندگی عینی با انسانی که قبله ی همه ی خواسته هایش است و هرچه از زندگی می خواهد در او میبیند داشته باشد، و هم فرصت تامل و تفکر در وجود این انسان و زندگی را پیدا کند. مرتضی می گوید «شهدا از دست نمی روند. بلکه به دست می آیند.» برای همه این فرصت نیست که این به دست آمدن را تجربه و حس کنند. حالا من نمی دانم چه قدر در این مسیر هستم و آن را با این بار سنگین طی می کنم. یعنی من مرتضی را بار دیگر به دست آورده ام و خیلی شاکر هستم.

همسر شهید آوینی کوثر آوینی سجاد آوینی دختر مرتضی آوینی پسر شهید آوینی بیوگرافی مریم امینی بیوگرافی مرتضی آوینی Morteza Aviniمرتضی آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، بر اثر اصابت ترکش مین باقی مانده از جنگ ایران و عراق به شهادت رسید.

در مورد مساله خانوادگی‌شان ما زیاد تو زندگی خانوادگی‌شان نبودیم هر از گاهی می‌رفتیم و سلام وعلیکی داشتیم منتهی یادم می‌اید اگر ایشان یک غذای خوشمزه‌ای یا شیرینی یا شکلاتی به تناسبی، جشنی ، عروسی بود و چیزی به ایاشن می‌دادند شیرینی که برمی‌داشتند میل نمی‌کردند. به میزبان می‌گفتند که من می‌توانم یک دانه دیگر بردارم و آن شخص با کمال میل می‌گفت بردارید. می‌گفت من این برمی‌دارم که با خانمم و بچه‌هایم میل کنم. این خیلی عجیب بود که مثلا حتی یک شیرینی یا شکلاتی هم داشت می‌بردند تو خانه که در این شیرینی اندک و خوشمزگی اندک هم، خانواده‌اش سهیم باشند و به ما توصیه می‌کردند که این خیلی موثر است که آدم شیرینی‌های زندگی‌اش راشادیهای زندگی‌اش را سعی کند، باخانواده‌اش تقسیم کند، فقط فکر خودش نباشد. می‌گفت در ایجاد مودت بین زن و شوهر موثر است و یک چیز دیگر که میگفتند خیلی موثر است خواندن نماز جماعت با خانواده‌ است. می‌گفت خیلی در ایجاد الفت بین اعضای خانواده موثر است،غیر از آنکه روحیه عبادی هم حفظ می‌شود.

همسر شهید آوینی کوثر آوینی سجاد آوینی دختر مرتضی آوینی پسر شهید آوینی بیوگرافی مریم امینی بیوگرافی مرتضی آوینی Morteza Avini

سجاد آوینی پسر شهید آوینی

برای من خیلی جالب بود که بدانم رابطه آقا مرتضی با بچه‌هایش چگونه است. می‌گفت که بچه‌های من حرفم را نمی‌خوانند. می‌گفتم یعنی چه، اختلاف سنی آقامرتضی با بچه‌هایش زیاد بود.
می‌گفت وقتی من سجاد را دعوا می‌کنم و یک تشری می‌زنم خودم خنده‌ام می گیرد، بعد سجاد تحویل نمی‌گیرد. می‌گفت علت آن، رفتار خودم است. من خودم نمی‌توانم از خودم چنین تصویری بدهم که من یک چیزی می‌گویم حتما باید گوش کنید.
یک روز دیگر ما با هم در مجله قرار داشتیم مقداری دیر آمد. من پرسیدم چی شد؟ گفت که سجاد را تنهایی فرستادم مدرسه. خودم هم دنبالش رفتم ببینم چه طوری می‌رود و خیلی لذت برده بود که مردانه از خیابان گذر کرده و یا من یک بار سوال کردم که شما شبها اینقدر دیر به منزل می‌روید آیا اعتراضی به شما نمی‌شود گفت نه! خانمم عادت کرده و درجریان قضایاست و این طوری نیست که منفک باشد و هر کسی کار خودش راانجام بدهد.

برگرفته از کتاب: مرتضی آیینه زندگی ام بود

Morteza Avini بیوگرافی مرتضی آوینی بیوگرافی مریم امینی پسر شهید آوینی دختر مرتضی آوینی سجاد آوینی کوثر آوینی همسر شهید آوینی


ادامه مطلب ...

علم نجوم، دفاع از حرم، دو نکته طلایی مباهله، شهید فرشته!

[ad_1]

مقالات خواندنی گروه دین در هفته ای که گذشت.

گروه دین تبیان

مهدی، زنان، جهاد، سلاح کشتار جنگی

علم نجوم؛ علم انبیاء است!!                    
یونس بن عبد الرحمن می گوید: به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: «قربانت گردم از علم نجوم مرا آگاه فرما که چیست؟ فرمود: دانشی است از دانش های پیامبران. عرضه داشتم: علی بن ابی طالب آن را می دانست؟ فرمود: از همه مردم به علم نجوم داناتر بود.»

آنها چه خوب به عهد خود وفا کردند، ما چه کردیم؟!!         
وفای به عهد که یکی از فرایض و از جمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می رود، باید همیشه مورد توجه سالک الی الله باشد که البته در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر مهم فوق العاده اهمیت داده شده است.


مقابله در برابر سناریوی رعب و وحشت                          
دفاع از حرم و نجات مسلمانان مظلوم جهان از دست آدم خوار های تکفیری نیز از این امر مستثنی نیست، از این رو اگر به دنبال این هستیم که این عمل ما نیز یکی از مصادیق عمل صالح بوده و به عنوان ذخیره ای برای آخرت ثبت شود، می بایست خالی از احساسات و به دور از شهرت طلبی و ریا کاری باشد.

آیه تطهیر،طهارت،

نگاهی به آیه ی تطهیر، تطهیر ملاکِ رهبری 
آیه ی تطهیر انسان هایی را نشان می دهد که از افق یک انسان بسیار ارزنده بالاترند. گوهرانی آراسته به فضیلت، عصمت، طهارت، کفایت و شایستگی منصب با عظمت خلافت، فشرده ای است از مدلول این آیه.
همه میراث پیامبر صلی الله علیه و اله در مباهله       
آیه مباهله سند گفت و گوی علمی و اخلاقی بین ادیان و هم زیستی مسالمت آمیز بین اسلام و مسیحیت است.
ولیّ خدا چه کسی است؟
در متن هر دینی یکسری اصطلاحات و کلمات، جایگاهی بسیار ویژه داشته و همواره مورد بحث و بررسی علما و اندیشمندان واقع شده است. کلمه ولایت در دین اسلام از جمله بحث برانگیزترین کلمات به شمار رفته و آیاتی که در آنها از این لفظ استفاده شده جزو آیات برجسته و شاخص به حساب می آیند مخصوصا در بین شیعیان که اینگونه آیات را سندی بر حقانیت عقیده ی خود می دانند. آیه 55 مائده که به آیه ی ولایت شهرت یافته از مهمترین آیاتی است که جهت اثبات ولایت علی ابن ابی طالب به کار می رود.

مباهله، خاندان عصمت

دو نکته طلایی از واقعه مباهله! 
علاوه بر آموزه ها و مطالب روایی و تاریخی، که گواه بر برتری و مرجعیت دینی و سیاسی اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، از کلام وحی به عنوان بالاترین منابع یاد شده است که آیات ارزشمندی را در خود به همراه دارد، که همگی گویای عظمت و جایگاه ممتاز خاندان عصمت و طهارت در دین مبین اسلام است.
شهدا، فرشته نیستند!                
شهدا فرشته نیستند؛ انسانهای والا مقامی هستند از جنس خودمان، از شهر و دیار و خانواده و فامیل خودمان. این روزها که میان مدافعان حرم، شهدای متولد دهه ی 60 و 70 فراوانند، راحت تر می توانیم بگوییم که شهدا، یکی از همین کسانی هستند که داریم با آنها زندگی می کنیم و پرواز هر یک از آن ها، موجی از غبطه و آرزو در دل ما به پا می کند. اما چه چیزهایی شهید را "شهید" می کند؟

دفاع از ناموس، دفاع از خاک،

احکام دفاع از خاک و ناموس!
الحمدلله فرهنگ جهاد و شهادت که الان در بین جوانان ما هست و باید قدر دانسته شود که با این همه هجوم فرهنگی  هنوز شور حضرت اباعبدالله علیه السلام و دفاع از حرم  حضرت زینب سلام الله علیها ستودنی و از برکات اهل بیت در جامعه ماست .

وقتی که انفاق کردن ویژه و ممتاز می شود!
مقربترین افراد به خداوند متعال در میان مسلمین، پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) هستند. آنها که در مقام و منزلتشان آیات متعددی نازل شده است.

مراد از زنده بودن شهدا چیست؟+ عکس             
شهید همواره زنده است ودر دو آیه از قرآن کریم که در ژس نوشت زیر تقدیم می شود به صراحت زنده بودن شهداء مطرح شده است.

آیا زنان از فیض جهاد محروم هستند؟!
زن مى تواند در بخش مهمى از امور مربوط به جهاد حضور یابد، چرا که تمام جهاد، در سنگر بودن و تیراندازى کردن نیست.

پیامبراکرم(ص) مخالف سلاح کشتار جمعی   
عاملان عناد و اسلام ستیزی نوعاً با کج و معوج نشان دادن تاریخ و سیره پاک اولیای الهی و همچنین با تربیت و سازمان دهی گروه های افراطی و تکفیری به نوعی سعی دارند، اذهان عمومی را به نوعی با این تفکر غلط و غیر واقعی همراه سازند.


گناهان شهید بخشیده می شود                          
خداوند در قرآن در باب بخشش گناهان شهید می فرماید که همه بدی های کشته شدگان در راه خدا را نادیده می گیرد و بعلاوه از جانب خود به آنان نیکوترین پاداش را عطا می کند.

درخشش معنویات در عصر ظهور                           
از دیگر اموری که باعث پیشرفت معنویت در عصر ظهور می شود آشنایی با قرآن است. قرآن، بعد از آنکه در طی زمان های متمادی و قرون متوالی، مهجور واقع شده است و به دستورها و احکام آن عمل نمی گردیده با ظهور آن حضرت، غبار بی اعتنایی از این کتاب شریف زدوده خواهد شد و معیار عمل تمام انسان ها خواهد بود.



[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

علم نجوم، دفاع از حرم، دو نکته طلایی مباهله، شهید فرشته


ادامه مطلب ...