مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

زخم اعتیاد و خراش تعرض بر پیکر دختران و پسران نوجوان

جام جم سرا: برای دهمین باری است که کمپ خوابیده، کمپ غرب تهران است. جاده خاکی تا انتها می‌رود، به موازات کانال رودخانه و سفره‌خانه‌ها و باغچه‌های خانوادگی. پای کوه. آخرین در، در کمپ است. صدای بلند موزیک به گوش می‌رسد، پاپ لری، حیاط کوچک ورودی کمپ با چمن مصنوعی پوشیده شده. بعد پرده‌ای است و آن سویش باغ که محوطه کمپ می‌شود. درختان گردو و تخت‌ها که در باغ قرار دارند و معتادان در حال بهبودی. آن سوی پرده را تنها می‌توان سرک کشید. رفتن به آن سوی پرده برای معتادان در حال بهبودی و دست‌اندرکاران کمپ مجاز است.


در دفتر کمپ چهار مبل و دومیز اداری و صندلی قرار گرفته. زن و شوهر جوانی مشغول چانه زنی با مدیر کمپ هستند. شوهر ترک کرده اما انگار باید روزها چندساعتی بیاید کمپ تا در فضا باشد و برنگردد سمت مواد مخدر. دارد حساب می‌کند که این چند ساعت حضور چقدری ضرر مالی برایش دارد.


حامد می‌آید داخل و روی یکی از مبل‌ها کز می‌کند. مهاجری است از کشور همسایه. می‌گوید: «پنج‌سال قبل از تولدم اومدیم ایران. فرحزاد زندگی می‌کنیم. اولین‌بار شش‌سال پیش مصرف کردم. با پسر عموم کشیدیم. اولین‌بار که کشیدم حالم بد شد بالا آوردم. پسر عموم هم‌سن خودم است. اونا برگشتن کشورمون. تو این مدت هم شیشه و هرویین می‌کشیدم. من روزی 20، 30 تومن می‌خریدم. نیم گرم، یک گرم. از پاتوق فرحزاد، 40 پله. هرروز می‌رفتم می‌خریدم.»
کوتاه و بریده بریده حرف می‌زند. انگار در حال بازخوانی یک تلگراف است: «بابام هم معتاد بود. تا دو سال بابام نمی‌دونست می‌کشم. بعد که فهمید گفت ترک کن. کمپ خوابوندم اما دوباره شروع کردم. حالا خودش روی متادون است. شش تا برادریم. سه تا از برادرهام هم مصرف می‌کنن. من فال می‌فروختم، میدان کاج. روزی 50، 60تومن در می‌آوردم. نصف رو می‌دادم بابام و نصف دیگه‌رو هم می‌کشیدم. من اما دیگه نمی‌خوام بکشم. دوست دارم ترک کنم. مدرسه برم.»


سه روزی است اینجاست و حداقل 21 روزی باید بماند تا دوره درمانش کامل شود. «فعلن هیچی»؛ این را در جواب آرزویت چیست، می‌گوید. می‌گوید: «سخت است دیگر، خماری، نسخی، ماموران شهرداری می‌افتند دنبالمان، دوهفته پارسال تابستون کارتن‌خواب شدم با بابام دعوام شده بود. خیلی سخت بود. بعد برگشتم خونه.»
فقط خودش نیست. تنها سه تا برادرش نیستند. انگار اعتیاد مسکنی شایع است میان این کودکان؛ مسکنی که خود درد دارد. مسکنی که پل می‌زند به بزرگسالی و کودکی‌شان را می‌گیرد. کافی است اولین دود را استشمام کنند. «فامیلامون شهریارن، چهار، پنج تایی از بچه‌های همسنم تو فامیل معتادن. شیشه و هرویین می‌کشن. اونا میوه‌چینی می‌کنن.»


مدیر کمپ می‌گوید: «درمان کودکان و نوجوانان مثل زن‌ها سخت است. اینها چون در معرض سوءاستفاده هستند و جنس رایگان در اختیارشان قرار می‌گیرد ماندنشان روی درمان صفر است. مخصوصا وقتی خانواده مصرف‌کننده باشد. بعد هم مشکلاتشان را نمی‌آیند بازگو کنند از ترس اینکه دوباره مورد سوءاستفاده قرار نگیرند.»
درباره وضعیت حامد می‌گوید: «‌این دهمین کمپش است. پیش ما دوبار آمده است. یک‌بار 14 /6/ 92 و یکبار هم 27 /7 /92، اما باز برگشته سمت مواد. هزینه‌اش را جمعیت امام علی می‌دهد. پذیرش کودکان و نوجوانان غیرقانونی است اما چون راهی ندارند ما قبول کردیم.»


نگاه روژان همچون مادری نگران حامد را بدرقه می‌کند. کیسه خریدها را به او می‌دهد: «شیر، تیغ ژیلت، صابون، شامپو، نبات، آبمیوه و دستمال کاغذی.» حامد می‌ماند و 18روز سخت سم‌زدایی پیش‌رو و روزهای سخت‌تر بعدش. روزهای آبستن لغزش.


اسم فرحزاد که می‌آید، می‌توان یاد سفره‌خانه‌هایش افتاد یا دار و درختش. اما اسم دره فرحزاد که می‌آید آلونک‌های دو، سه متری، چهره‌های دردمند زنان و مردان معتاد، طرح‌های جمع‌آوری معتادان، کودکان کار، کودکان اعتیاد از خاطر می‌گذرد.
روژان کریمی، مدیرخانه علم فرحزاد جمعیت امام علی(ع) است؛ خانه‌ای که برای آموزش بچه‌های محروم از تحصیل ایجاد شده است. روژان می‌گوید: «در دره فرحزاد، قرچک، اصفهان، کرمان و بندرعباس اعتیاد کودکان خیلی شایع است. ما در این مدت 11 تا کیت مثبت داشته‌ایم. یک دختر چهارساله و 10 پسر دو تا 15 ساله. این 11 کودک خانواده‌هایشان هم درگیر اعتیاد هستند. در دختران که آسیب‌ها مشخص است و برای پسران هم بزه ایجاد می‌کند. چون اینها تا سنی می‌توانند فال‌فروشی کنند با درآمد بالا. از 15سالگی دیگر نمی‌توانند و درگیر بزه‌های دیگر می‌شوند. همین چندماه پیش بود که به حامد تجاوز شد. رفته بود مواد تهیه کند توی پاتوق شلوغ که مورد تجاوز گروهی قرار گرفت. مددکارش شکست اما اگر آن شب مواد نمی‌زد، نمی‌توانست تحمل کند.»

روژان می‌گوید: «آسیب دیگر زمان تهیه مواد در پاتوق‌هاست. در آنجا به خیلی‌هایشان تجاوز می‌شود. دخترها خیلی بیشتر تحت آسیب‌اند. اگر معتاد شوند فحشا کارشان می‌شود. توی فرحزاد خانمی را می‌شناسیم که به خاطر اعتیاد از خانه طرد شده، به فحشا کشیده شده و سال‌هاست در دره فرحزاد زندگی می‌کند. شاید روزی دختر نوجوان بی‌گناهی بوده است.»


یاد اولین‌باری می‌افتد که برای حامد و دو پسربچه دو و هفت‌ساله دیگر دنبال کمپ می‌گشتند یا راهی برای درمان: «ما هر چه برای بچه‌های جمعیت، دنبال کمپ گشتیم، نبود. پذیرش نمی‌کردند. یکی از بچه‌ها را بردیم کمپ بزرگسالان اما از ترس آوردیمش بیرون. چون وضعیت بعضی از این کمپ‌های بدون مجوز نابسامان است. بعد از حامد به موردهای دیگری هم بر خوردیم. بچه‌های هفت‌ساله و دوساله که به خاطر اعتیاد مادرشان معتاد شده بودند و به هرجا مراجعه می‌کردیم نمی‌پذیرفتند، بهزیستی، بیمارستان‌ها. نهایتا با رابطه‌ای توانستیم در بیمارستان لقمان بستری کنیم. می‌گفتند اگر اوردوز کند یا غش کند یا خمار باشد می‌پذیریم اما در غیراین‌صورت خیر. با ادارات مختلف بهزیستی هم تماس گرفتیم، گفتند بابت ترک هرکدام از این بچه‌ها صدهزارتومان می‌دهیم. اما ما به‌دنبال راهکار و کمپی برای درمان بودیم نه صدهزارتومان. وقتی هم فهمیدند بچه‌ها ایرانی نیستند همان صدهزارتومان را هم ندادند. تنها نهادهای دولتی نبودند، به‌سراغ ان‌جی‌او‌های درمان اعتیاد همچون کنگره 60 هم رفتیم اما می‌گفتند روی اعتیاد کودکان کار نمی‌کنیم. ما که نمی‌توانیم به بچه‌هایمان بگوییم مصرف کنید تا 18سالگی؛ 18 ساله که شدید می‌بریمتان کمپ.»


او ادامه می‌دهد: «خالد یکسال پاکی داشت، دوباره افتاد در مواد. بعد شش ماه پاکی، دوباره مواد. به‌شدت به کمپ درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان نیاز داریم. خالد دفعه بعد از کتک‌خوردن از ماموران شهرداری پاکی‌اش را از دست داد و یک‌بار بعد از ازدواج عشقش. شاید خیلی پیش پاافتاده به نظر برسد اما این بچه‌ها امنیت روانی ندارند و مترصد یک بهانه‌اند برای فروریختن و برگشتن به مواد. مشکل دیگر این است که هیچ نظارتی روی کمپ‌ها نمی‌شود؛ از هر 10تا کمپ یکیش استاندارد است. در کمپی در خاک سفید دنده بچه 14ساله را شکستند. در کمپ فرحزاد یک نفر کشته شد. همه در دره فرحزاد در معرض اعتیادند. کمی دست‌دست کنی در سوپر مارکت می‌آیند می‌پرسند چی می‌خوای؟ مادر همان دو کودک هفت ساله که گفتم اولین بار به‌عنوان داروی دندان‌درد مواد مصرف کرده است. در عروسی‌ها دور می‌چرخانند و هر وقت یکی از بچه‌های ما عروسی می‌رود باید دست و دلمان بلرزد. فرحزاد پر از آشپزخانه‌های صنعتی تولید موادمخدر است. در برخی از سفره‌خانه‌ها و رستوران‌ها نیمه‌شب‌ها شیشه درست می‌کنند و تبدیل به آشپزخانه صنعتی تولید موادمخدر می‌شود. این را بچه‌هایمان که در آشپزخانه کار می‌کنند، تعریف کرده‌اند. به‌سختی می‌توان اعتیاد کودکان را درمان کرد. اعتیاد هرکدام از کودکان برای ما حداقل دومیلیون‌تومان هزینه دارد بعد هم اقدامات حمایتی است مثلا خانه آن دو بچه را عوض کردیم. اعتیاد مادرشان را درمان کردیم.»
او آخرش می‌گوید: «در فرحزاد هر چیزی هست اما متاسفانه آنچه نیست راه‌حل است.»
(شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

پدیده‌ای نوظهور به نام اعتیاد نوزادان

جام جم سرا: چهار ماهه. متولد محله اوراقچی‌های شوش. مادر اعتیاد دارد، پدر هم همین طور. عرشیا در بطن مادر با مواد مخدر آشنا می‌شود و آن را با تمام گوشت و پوست لمس می‌کند و گویی اولین هدیه‌ای است که از مادر دریافت می‌کند. مادری که خود قربانی است، قربانی سیستمی که آدم‌ها بی‌آنکه انتخاب کنند و بخواهند واردش می‌شوند و بی‌آنکه بخواهند حضورشان در آن تثبیت می‌شود.

چرخه‌ای به نام اعتیاد

عرشیا چهار ماه زمین ما را در بد‌ترین شرایط ممکن تحمل کرد. بی‌مهری را به نیکی لمس و تنهایی را با سلول‌هایش درک کرد و رنج را لحظه به لحظه نفس کشید. عرشیا رفت اما هنوز در میان سرعت‌زدگی زندگی ما عرشیا‌ها به دنیا می‌آیند، نفس می‌کشند و می‌روند... اما ما درگیر مسائل پر اهمیت زندگی خودمان هستیم و عرشیا، یاسین، عنایت و هزاران نوزاد دیگر جورکش بی‌تفاوتی‌های ما می‌شوند.

ای کاش کمی هم گوش فرا دهیم به فریاد یاسین‌هایی که در گوش‌های سنگین شهر هر روز بلند است و خواب گران ما مجال نمی‌دهد تا نگاهی هر چند گذرا به آمار نانوشته نوزادان معتاد بیندازیم

قصه، قصه تکرار است. قصه همیشگی رنج، درد، تنهایی و فقر. فقر مالی و فرهنگی. قصه، قصه کوچه‌های تنگ و باریک و دود گرفته است و فرزندانی که در خانه‌های توسری خورده این کوچه‌ها در میان دود و سیاهی متولد می‌شوند. در میان نشئگی و خماری پدر و مادری که نمی‌دانند چرا بچه‌دار می‌شوند. نمی‌دانند چگونه می‌شود چرخه رنج خانه‌هاشان را محدود کنند و چگونه راهی را انتخاب کنند که دیگر کسی ناخواسته اسیر چرخه درد و اعتیاد نشود. هر چند که بعضی هم این معصومیت‌های کوچک را به این دنیا فرا می‌خوانند تا مسوولیت تمام کوتاهی‌ها و نبودن‌هایشان را به عهده بگیرد و بشود نان‌آور خانه‌ای که در آن همه اعضا قربانی‌اند. قربانی.

دیوی به نام افیون

داستان یاسین و یاسین‌ها، عرشیا و عرشیا‌ها همین است. نوزادی که دوران جنینی را شریک اعتیاد مادر می‌شود و با همین میراث هم متولد می‌شود. نوزاد معتاد هم پدیده‌ای است. نوزادان معتاد به کراک، شیشه و تریاک. نوزادانی که هر روز بر آمارشان اضافه می‌شود و همچنان خلأ قوانینی که نبوده و نیست بر شمار این کودکان می‌افزاید.
به گزارش جام جم سرا، یاسین کمتر از یک سال پیش در کوچه‌های کج و معوج محله اوراقچی‌های شوش متولد شد. حالا مدتی است مقیم یکی از مراکز بهزیستی است. چند روزه بود که تشنج کرد و رابطین جمعیت امام علی (ع) او را به بیمارستان رساندند و تشخیص پزشکان گفت که بر اثر استنشاق دود مواد مخدر اوردوز کرده است و بعد مشخص شد مادر برای آرام کردن نوزاد چند روزه‌اش به او متادون خورانده است. قانون پدر و مادر را فاقد صلاحیت نگهداری از فرزندشان تشخیص داد و سرپرستی یاسین به بهزیستی سپرده شد.

حالا اما مادر پس از کمتر از یک سال باز هم باردار است. یاسینی دیگر در راه رسیدن به دنیایی است که در آن قرار است با دود مواد و شربت متادون آرام گیرد و چند صباحی بعد اجاره داده شود برای تکدی‌گری یا فروخته شود و جسمش تاراج شود برای قاچاق اعضای بدن یا عضوی جدید شود در چرخه خرید و فروش و مصرف مواد مخدر.

عرشیا چند ماه پیش در همسایگی یاسین متولد شد. مادر اعتیاد دارد، پدر و مادر بزرگ هم همین‌طور. مادر برای خرید از خانه خارج می‌شود و وقتی باز می‌گردد حال عرشیا حال همیشگی نیست. اما این مساله چندان اهمیتی هم ندارد. تا اینکه خاله عرشیا متوجه تشنج نوزاد می‌شود. بیمارستان می‌گوید اوردوز کرده و بعد از آزمایش مشخص می‌شود که در خونش مورفین وجود دارد. ظاهرا پدربزرگ برای ساکت کردن نوزاد چهار ماهه به او تریاک خورانده.

عرشیا در بیمارستان بستری می‌شود و بعد از مدتی مشخص می‌شود که به طور مادرزادی مبتلا به نارسایی قلبی هم هست. در تمام طول مدتی که نوزاد در بیمارستان است، مادر همچنان دست از بساط افیون نکشیده. نوزادی تنها زیر انبوهی از سرم و دستگاه، تنهای تنها با مرگ می‌جنگد... گویی رسالت مادر تنها به دنیا آوردن او بود، او باید خود بزرگ شود و قد بکشد تا به جایی برسد که بتواند مشکلات مالی خانه را حل کند.

باید از متولیان امر پرسید چقدر با مسائل مردم حاشیه‌نشین آشنا هستند؟ چقدر از آمار روز افزون نوزادان معتاد مطلعند و آیا با علم به این موارد، دستور ممنوعیت توزیع رایگان لوازم پیشگیری از بارداری را در خانه‌های سلامت صادر کرده‌اند؟

آری کوچه‌هایی که امکانات، رفاه، فرهنگ، بهداشت سهم کمتری در آن دارد، محلی شده برای افزایش نرخ جمعیت. مراکز بهداشت دیگر امکانات رایگان برای کنترل باروری در اختیار زنان نمی‌گذارند. شوهرانی که بعضا معتادان تزریقی هستند و آلوده به ایدز، هپاتیت و هزاران بیماری دیگر و با وجود قانون جدید منع استفاده از ابزار کنترل بارداری، بیماری‌های اینچنینی هم افزایش خواهد یافت.

طرح‌هایی که جامع نیست


حال سوالی که پیش می‌آید این است که متولیان امر، چقدر با مسائل مردم حاشیه‌نشین آشنا هستند؟ چقدر از آمار روز افزون نوزادان معتاد مطلع‌اند و آیا با علم به این موارد، دستور ممنوعیت توزیع رایگان لوازم پیشگیری از بارداری را در خانه‌های سلامت صادر کرده‌اند؟ آیا بهتر نیست سری به محلات حاشیه بزنیم و از وضعیت وخیم بهداشت و فرهنگ مردم حاشیه‌نشین مطلع باشیم تا اینچنین طرح‌هایی را ارائه نکنیم که باعث نگرانی فعالان اجتماعی می‌شود؟
فعالان حوزه‌های مختلف اجتماعی به خوبی می‌دانند که فقر مالی، فرهنگی و بهداشتی در مناطق جنوب شهر و مناطق حاشیه‌نشین چه بر سر فرزندان و آینده‌سازان این کشور آورده و می‌آورد و خوب می‌دانند که اعتیاد چگونه به تمام نسوج و تار و پود بنیان خانواده‌ها رسوخ کرده و هر روز پدیده نویی را تقدیم اجتماع می‌کند که نو‌ترینش اعتیاد نوزادان و کودکان و پایین آمدن سن اعتیاد است. کودکانی که در سیستم اداری کشور حتی نامشان هم ثبت نشده و شناسنامه‌ای برایشان صادر نشده تا بدانیم که آمار کودکان حاشیه‌نشین و پر معضل چگونه و با چه سرعتی رو به افزایش است، تا این‌طور از سر بی‌اطلاعی قانون تصویب نکنیم.

کودکان مهاجر هم به نوبه خود معضلات اینچنینی دارند و خانواده‌هایی که معتقدند تنها مسوولیتی که دارند سیر کردن شکم فرزندانشان است و آن هم که «خدا بزرگ است» پس جای هیچ نگرانی‌ای نیست که خانه‌ای فرزندانی داشته باشد که هر کدام گوشه‌ای از معضلات جامعه را پوشش می‌دهند و یکی بر اثر زایمان در منزل دچار مشکل می‌شود و دیگری قربانی ازدواج زود هنگام است و یکی هم می‌شود طعمه سوداگران چرخه افیون و آن دیگری زورگیری را پیشه می‌کند و خدا هم همچنان بزرگ است.

و باز هم در پایان ضرورت نگاهی جامع‌تر در بحث تحدید موالید را متذکر می‌شویم که این قانون و طرح چنین قانون‌هایی مستلزم نگاهی جامع‌تر و دقیق‌تر و موشکافانه‌تر در مسائل تمامی اقشار جامعه است.

ای کاش کمی هم گوش فرا دهیم به فریاد یاسین‌هایی که در گوش‌های سنگین شهر هر روز بلند است و خواب گران ما مجال نمی‌دهد تا نگاهی هر چند گذرا به آمار نانوشته نوزادان معتاد بیندازیم که چگونه زیر پوست شهرمان می‌خزند و قرار است آینده‌ای را برایمان بسازند که پایه‌هایش بر فساد، افیون، فقر و چرکابه‌های بی‌تفاوتی است. (اعتماد)


ادامه مطلب ...

مقام مسئول: تک رقمی شدن سن اعتیاد را رد می‌کنم

جام جم سرا: علیرضا جزینی گفت: اجرای طرحهای شناسایی و پاکسازی مناطق آلوده در کلانشهر‌ها توسط نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و بسیج، امحای یکصد تن مواد مخدر در سالروز جهانی مبارزه با مواد مخدر در ۲۳ شهر و بازدید سفرای گروه مینی دوبلین از مرز از مهم‌ترین اقدامات انجام شده در ۴ ماهه نخست امسال است.

وی ادامه داد: در سال جاری ۶۹۴ درگیری مسلحانه با قاچاقچیان رخ داد که منجر به شهادت ۶ نفر و مجروح شدن ۱۶ نفر دیگر شد. این در حالی است که ۵۶ نفر از اشرار نیز به هلاکت رسیدند. بر اساس آمار‌ها درگیری با اشرار نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳۸ درصد افزایش یافته است.

قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از کشف ۱۷۵ تن انواع مواد مخدر در کشور خبر داد و افزود: ۷۴ درصد این مواد‌ها در مرز و حاشیه شرق کشور کشف شده است در حالی که سگهای موادیاب موفق به کشف ۱۵ تن انواع مواد مخدر شدند.

به گفته وی، استان کرمان با ۳۵ تن کشف رکورددار بیشترین کشف مواد مخدر و جزیره کیش با ۵ کیلوگرم کمترین میزان کشف را به خود اختصاص داده‌اند.

به گزارش جام جم سرا، جزینی با اشاره به انهدام ۸۷ کارگاه ساخت شیشه افزود: در سال جاری دو میلیون و ۴۶۵ هزار قرص و آمپول مخدر در کشور کشف شد که نسبت به سال گذشته ۱۱ درصد افزایش نشان می‌دهد. ضمن اینکه در این مدت میزان کشفیات سلاح با ۴۷ درصد افزایش به ۳۷۰ قبضه رسید.

وی از افزایش ۳۰ درصدی دستگیری قاچاقچیان و ۸۶ درصدی جمع آوری معتادان متجاهر خبر داد و گفت: در سال جاری ۹۴ هزار قاچاقچی در کشور شناسایی و دستگیر شدند ضمن اینکه با تلاش پلیس و سایر دستگاه‌ها ۲۶ هزار معتاد متجاهر نیز از سطح خیابان‌ها جمع آوری شد.

قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در بخش دیگری از سخنانش به اقدامات حوزه فرهنگی و پیشگیری از اعتیاد اشاره کرد و افزود: در محیط‌های آموزشی شامل مدارس و دانشگاه‌ها ۱۴۸ هزار و ۶۸۸ نفر تحت آموزش قرار گرفتند این در حالی است که برنامه مدارس عاری از خطر و برنامه پیشگیرانه مدرسه مراقب اجتماع محور در مدارس متوسطه دوم دولتی و مدارس ابتدایی و متوسطه اول و دوم به اجرا در آمد. این در حالی است که در حوزه پیشگیری محیط‌های کاری نیز ۵۸ هزار نفر تحت آموزش پیشگیری قرار گرفتند.

به گفته وی، یک میلیون و ۲۶۴ هزار نفر نیز در محله‌ها تحت آموزش قرار گرفته‌اند.

وی در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص فعالیت کمیته زنان و خانواده گفت: کمیته زنان و خانواده از اواخر سال گذشته کار خود را آغاز کرد و طبق دستورالعملی این کمیته در تامی استان‌ها راه اندازی می‌شود.

خبرنگاری دیگر در خصوص وجود اتباع غیرمجاز در مناطق آلوده پرسید که وی در پاسخ گفت: اتباع خارجه در برخی مناطق آلوده حضور دارند که با اجرای طرح‌های جمع آوری معتادان دستگیر می‌شوند. اگر این افراد تبعه مجاز بودند برابر ماده ۱۶ به مراکز درمانی یا زندان ارجاع می‌شوند و در صورتی که این افراد تبعه غیرمجاز باشند برای خارج کردن آن‌ها از کشور اقدام می‌شود.

قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از اجرای طرح شیوع‌شناسی اعتیاد در جمعیت عمومی کشور خبر داد و افزود: طرح شیوع‌شناسی جمعیت عمومی کشو در دستور کار است که تا پایان سال انجام می‌شود. آخرین طرح شیوع‌شناسی سال ۹۰ با همکاری جهاد دانشگاهی اجرا شد.

خبرنگاری در مورد نبود کمپهای ترک اعتیاد زنان در برخی استان‌ها پرسید که وی در پاسخ مدعی شد در برخی از مراکز استان‌ها کم ترک اعتیاد بانوان وجود دارد که در خصوص شش استان اعلام شده نیز به زودی ستاد کمپی را در استان قم راه اندازی می‌کند.

جزینی در پاسخ به سوالی دیگر درباره علل توقف جمع آوری معتادان زن خیابانی گفت: جمع آوری زنان متوقف نشده اما در مرحله اول مردان را جمع آوری می‌کنیم که تا کنون ۲ هزار معتاد متجاهر مرد از سطح پایتخت جمع آوری و در مرحله غربالگری هستند. به دلیل حساسیت‌های زیادی که روی زنان معتاد وجود دارد طرح جمع آوری زنان معتاد بزودی اجرایی می‌شود.

وی با بیان اینکه آمار نوزادان معتاد را در اختیار نداریم، افزود: مطالعه‌ای در این رابطه صورت نگرفته است و به همین دلیل هیچ آماری از نوزادان معتاد در اختیار نیست. در خصوص دانش آموزان معتاد نیز وزارت آموزش و پرورش مدعی شده است دانش آموزان معتاد را اخراج نمی‌کند. نقدی که ستاد به وزارت آموزش و پرورش دارد مربوط به حوزه پیشگیری است چرا که سال گذشته تنها ۸ درصد مدارس کشور تحت پوشش برنامه‌های پیشگیری قرار گرفتند.

جزینی از شناسایی ۵۱ سایت فعال در حوزه توزیع و آموزش ساخت مواد مخدر خبر داد و تاکید کرد: این سایت‌ها را به پلیس فتا اعلام کرده‌ایم و این پلیس نیز آن‌ها را تحت کنترل قرار داده و با آن‌ها برخورد کرده است.

وی در مورد اینکه آیا سن شروع اعتیاد تک رقمی شده است با رد این موضوع گفت: اینکه یک معتاد را با سن کمتر از ۱۰ سال شناسایی کنیم و آن را به تمامی جامعه سرایت دهیم علمی نیست. در حال حاضر سن آغاز اعتیاد ۱۵ سال به بالا است و تا زمانی که شیوع‌شناسی جدید انجام شود نمی‌توان آمار دیگری اعلام کرد.

قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از ارایه پاداش ویژه به نیروهایی خبر داد که آشپزخانه‌های شیشه را کشف می‌کنند و گفت: منشاء شیشه و قرص‌های روانگردان آمفتامین و متاآمفتامین است که ممکن است به دلیل کاهش هیدروژن یا افزایش اکسیژن نامش تغییر کند اما همگی از یک نوع بوده و منشاءشان یکسان است. در آمریکا یک میلیون نوع قرص روانگردان شناسایی شده است و ما نیز در جهت کنترل این موضوع کار می‌کنیم. شناسایی آشپزخانه‌های ساخت شیشه در دستور کار وزارت اطلاعات و پلیس است و برای شکاف این آشپزخانه‌ها پاداش ویژه‌ای در نظر گرفته‌ایم.

خبرنگار دیگری در مورد‌‌ رها شدن معتادان پس از دستگیری پرسید که جزینی گفت: معتادان متجاهر بر اساس ماده ۱۵ یا ۱۶ قانون‌‌ رها نمی‌شوند و سه ماه تحت درمان قرار می‌گیرند البته ممکن است توزیع کنندگان خرد پس از دستگیری به میزان موادی که نزدشان است آزاد شوند. بر اساس قانون اگر فردی ۵۰ گرم تریاک به همراه داشته باشد مصرف شخصی محسوب شده و جزایش جریمه یا شلاق است.

وی با بیان اینکه اُوردُز بیشترین علت مرگ معتادان است و هر سه ساعت یک معتاد جانش را از دست می‌دهد، گفت: برخی مواد ساخته شده تبدیل به مواد سمی می‌شوند و موجبات مرگ معتاد را فراهم می‌کنند به همین دلیل رایزنی‌هایی را با پزشکی قانونی را انجام داده‌ایم تا این مصادیق را مستندسازی کنیم. (مهر)


ادامه مطلب ...

آتش اعتیاد بر​ جان ​خانواده

جام جم سرا: آمارها می‌گویند 90 درصد جوان‌های ایرانی در معرض تعارف موادمخدر هستند. درست است که همه این جمعیت گرفتار اعتیاد نشده‌اند، اما بالاخره درصدی از آنها به این تعارف بله گفته‌اند و این یعنی اعتیاد فقط مربوط به پسر فلان همسایه و بچه‌های فلان محله نیست. اعتیاد بغل گوشمان است، پشت دیوار خانه‌مان و اگر مراقب نباشیم بی‌اجازه وارد می‌شود تا پایه‌های چاردیواری‌مان را بلرزاند.

هیچ‌کس بی‌دلیل معتاد نمی‌شود. باید چیزی در این میان کم باشد و یک گوشه کار بلنگد تا جوانی تصمیم بگیرد یک نخ سیگار امتحان کند و قدم به قدم به اعتیاد نزدیک شود. ما همیشه خانه آخر اعتیاد را دیده‌ایم، آنجایی که یک نفر از خانواده طرد و از خانه رانده شده، آنجایی که نیمکت پارک جای رختخوابش را گرفته و کارتن کاغذی جای اتاقش را. به همین خاطر تا این صحنه را می‌بینیم با خودمان فکر می‌کنیم ما کجا و این وضع کجا؟ بی‌خبر از این‌که روز اولی که او هم این مواد را امتحان کرده، یکی مثل ما بوده که با مصرف مواد نه‌تنها کشتی‌های غرق شده‌اش را فراموش کرده که حسابی هم سرحال شده، منتها کم‌کم برای به دست آوردن این حس و حال مجبور شده تمام زندگی‌اش را معامله کند.

در اینجا هم قانون «پیشگیری بهتر از درمان است»، حکومت می‌کند. عوامل زیادی وجود دارد که می‌تواند یک جوان را به سمت اعتیاد بکشاند؛ از عوامل فردی و خانوادگی بگیرید تا محیطی و فرهنگی و اقتصادی اما ما از آن عواملی می‌گوییم که بیشتر در چاردیواری خانه حکمفرماست؛ عواملی که حرف اول و آخرش را کمیت و کیفیت رابطه والدین و فرزندان می‌زند.

پیشگیری از اعتیاد

اوقاتی را به فرزندان خود اختصاص دهید و با هم ارتباط داشته باشید: نیاز فرزندان به ارتباط با پدر به اندازه نیازشان به ارتباط با مادر است، این زمان با هم بودن سبب می‌شود اعتقادات و ارزش‌های والدین به فرزندان آموخته شود و چنین موقعیتی می‌تواند در انتخاب مسیر و هویت به فرزندان کمک کند. خیلی اوقات اعضای یک خانواده برای ساعت‌ها در خانه هستند، اما با هم تعاملی ندارند یا ارتباطشان به جای سازنده بودن مخرب است. سرزنش کردن، نصیحت‌ها و یادآوری‌های مکرر، متکلم وحده بودن و مقایسه کردن فرزندان با دیگران به جای سازنده بودن، اثر و احساسی منفی به جای می‌گذارد.

همدلی با فرزندان را یاد بگیرید: همدلی کلید ادامه یک رابطه است و باعث می‌شود فرزندان مشکلات و دغدغه‌های ذهنی‌شان را با والدین مطرح کنند و از آنها مشورت بخواهند. بنابراین هنگامی که او با شما صحبت می‌کند کاری انجام ندهید و حواستان به چیزی پرت نشود در حین صحبت‌های او گاه به گاه سرتان را تکان دهید، و از کلماتی مثل «خوب، بعدش؟، اوهوم و...» استفاده کنید. ژست‌ها و حالت‌های حرف زدنتان هم نشان‌دهنده توجه شماست. خودتان را جای او بگذارید تا بهتر احساسات و حالت‌هایش را درک و سعی کنید احساساتش را در قالب یک جمله بیان کنید «مثل این‌که خیلی به شما خوش گذشته، نه؟» ضمنا فراموش نکنید همدلی فقط به معنای درک و فهم است تا رابطه ادامه و بهبود یابد نه به معنای تائید کردن و نه زیرپا گذاشتن قواعد و قوانین. شما بعد از همدلی است که می‌توانید قواعد، قوانین، خواسته‌ها، سوالات، مخالفت و موافقت‌هایتان را بیان کنید و انجام دهید.

تجارب مهم زندگی‌تان را به او منتقل کنید: فرزندان نیاز دارند که شما برخی تجاربتان را با آنها در میان بگذارید. فقط مراقب باشید در این گفت‌وگو به دنبال درددل کردن و تخلیه احساسات نباشید چراکه این مکالمه برای آموختن فرزندان از شماست. قرار نیست به‌ازای یک رابطه دوستانه، مسائل و مشکلاتتان را به دوش او بیندازید یا رنجش و آزردگی‌هایتان از همسر، خانواده همسر یا همکار و رئیس‌تان را به او بگویید بلکه سعی کنید تا جایی که می‌توانید به طور مستقیم یا غیرمستقیم ارزش‌ها، موضوعات اخلاقی و دیدگاه خودتان را در میانه این تجارب بیان کنید.

الگوی خوبی برایش باشید: به جای این‌که مدام در فکر تغییر او باشید خودتان را تغییر دهید و نشان دهید چقدر به اعتقادات، ارزش‌ها و عقایدتان پایبندید. اگر مایلید فرزندتان مسیر سالمی را در زندگی پیش بگیرد، سعی کنید خودتان الگوی مناسب و موثری برایش باشید.

تحسین و تائید خود را نسبت به فرزند خود بیان کنید: یکی از مهم‌ترین جنبه‌های ارتباطی والدین و فرزندان آن است که شما بدرستی متوجه نقاط قوت و ضعف فرزندان خود شوید و نسبت به آنها واکنش درست نشان دهید تا مسیر سالم و خطا را تشخیص دهند. بنابراین موفقیت‌هایشان را بزرگ جلوه دهید و شکست‌هایشان را کوچک و محدود. اشتباهاتشان را به عنوان یک اشتباه متذکر شوید و توضیح دهید که انسان جایزالخطاست. خلاصه از کاه، کوه نسازید. به جای سرزنش کردن راه‌های بیرون آمدن از اشتباه را به او بگویید و تشویقش کنید که تلاش و استقامت داشته باشد.

در مورد خطرات مصرف مواد و سیگار صحبت کنید: یکی از مشکلات والدین این است که خودشان نسبت به مواد اعتیاد‌آور جدید آگاهی کافی ندارند. به همین دلیل برای راهنمایی فرزندانشان به همان مخدرهای متداول قدیمی اشاره می‌کنند در حالی که که مواد صنعتی و روانگردانی که محصول سال‌های اخیر است خطرات به مراتب بیشتری برای جوانان دارد. به همین دلیل لازم است والدین ضمن به روز کردن اطلاعاتشان آنها را به فرزندان منتقل کنند.

دروازه ورود به اعتیاد را نشانش دهید: وقتی والدین در برابر مصرف سیگار و قلیان حساسیتی نشان نمی‌دهند، تلویحا قبول کرده‌اند که مصرف مواد اشکالی ندارد. آنچه اشکال دارد وابستگی جسمی و روانی به مواد است. این در حالی است که برخلاف تصور عموم، مصرف سیگار و قلیان به اندازه سایر مواد صدمه زننده است و ترک آنها نیز به مراتب سخت‌تر از مواد سنگینی مثل هروئین است.

والدین وقتی خودشان این مواد را به عنوان یک تفریح می‌پسندند و از آنها استفاده می‌کنند به فرزندان خود می‌آموزند قلیان یا هر ماده دیگری می‌تواند سبب خوشی و تفریح و شادمانی باشد. (ضمیمه چاردیواری)

شیما نادری


ادامه مطلب ...

اعتیاد + افسردگی = خودکشی

جسد این بازیگر مطرح دنیای سینما هنگامی که با یک کمربند در اتاق خوابش دار زده شده بود، بدون هیچ یادداشتی پیدا شد.

شاید تصور افسردگی و خودکشی شخصی که بارها در فهرست پردرآمدترین بازیگران هالیوود قرار گرفته بود و همواره بازی‌هایش در نقش‌های کمدی و شاد مردم را سرگرم می‌کرد غیرقابل باور باشد، ولی آنچه این مساله را باورپذیر می‌کند، مرور تاریخچه خودکشی افراد مشهور است.

اصلا چرا رابین ویلیامز خودکشی کرد؟ آیا مرگ خودخواسته بین افراد مطرح شایع‌تر است؟ چرا افراد افسرده دست به خودکشی می‌زنند؟ آیا اطرافیان فرد می‌توانند مانع از خودکشی او شوند؟

البته ویلیامز تنها چهره شناخته شده‌ای نیست که دست به خودکشی زده بلکه افسردگی، مصرف مواد و الکل، اختلالات شخصیتی و... عواملی است که زمینه خودکشی دیگر چهره‌ها را نیز رقم زده است. به عنوان مثال ارنست همینگوی، نویسنده برجسته آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات، با اسلحه شکاری به زندگی خود پایان داد، جسد هیث لجر، بازیگر جوان هالیوود که بیش از همه برای بازی در نقش جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» شهرت داشت در آپارتمانش واقع در منهتن پیدا شد و بسیاری علت مرگ او را خودکشی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر و افسردگی دانستند، فلیپ سیمور هافمن، بازیگر و برنده اسکار با تزریق مواد مخدر در حمام آپارتمانش خودکشی کرد، تونی اسکات، کارگردان مطرح دنیای سینما براثر افسردگی ناشی از ابتلا به سرطان خود را از بالای یک پل در لس‌آنجلس به پایین پرت کرد و جسد او کمتر از سه ساعت بعد از آب گرفته شد و البته خودکشی لیلا پهلوی و چندین سال بعد خودکشی برادر بزرگ‌ترش یعنی علیرضا پهلوی به دلیل ابتلا به افسردگی حاد از جمله مرگ‌های خودخواسته افراد مشهور است. آنچه مسلم است هر انسانی که به‌هر دلیلی دست به خودکشی می‌زند حتما به نقطه ناامیدی مطلق رسیده و به‌نظرش تنها راه نجات، خاتمه‌دادن به زندگی خود بوده است.

دکتر محمدرضا خدایی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در گفت‌وگو با جام‌جم در این باره می‌گوید: در خودکشی دو مساله تهدید به خودکشی و اقدام به خودکشی که می‌تواند به صورت موفق یا ناموفق باشد، مطرح است. معمولا تهدید به خودکشی در زنان بیشتر از مردان است، اما اقدام به خودکشی در مردان بیشتر از زنان دیده می‌شود. زنان بیشتر با خوردن قرص، دارو یا سم‌های خوراکی و مردان بیشتر با پرت‌کردن خود از بلندی، استفاده از سلاح، خوردن دارو و حلق‌آویزکردن (روشی که آقای ویلیامز انتخاب کرد) خودکشی می‌کنند. البته دلیل خودکشی این بازیگر شصت‌وسه ساله را نمی‌توان فقط افسردگی دانست، بلکه عوامل دیگری مثل مصرف مواد و الکل، اختلالات شخصیتی و حتی ابتلا به بیماری پارکینسون از جمله عوامل تاثیرگذار محسوب می‌شود.

خودکشی یک کمدین

به باور خیلی‌ها افسردگی و اقدام به خودکشی آن هم از جانب یک کمدین که خنداندن مردم وظیفه شغلی اوست، باور نکردنی است، اما دکتر خدایی معتقد است: اختلال افسردگی هیچ ارتباطی به موقعیت اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و... ندارد و فارغ از هر موضوعی به دلیل تغییرات آنزیمی در مغز ایجاد می‌شود؛ هر چند که نقش وراثت و عوامل شخصیتی و محیطی را نمی‌توان نادیده گرفت.

همه افسرده‌ها گوشه گیر نیستند

دکتر خدایی با بیان این که ابتلا به افسردگی علائم متفاوتی دارد، ادامه می‌دهد: به طور کلی خلق افسرده، انرژی پایین، بدخوابی یا کم‌خوابی، بی‌اشتهایی، اختلال در تمرکز، احساس پوچی، انزوا و... نشانه‌های اصلی ابتلا به اختلال افسردگی به حساب می‌آید و می‌تواند این حس را به بیمار القا کند که تنها راه‌حل خلاصی از مشکلات، پایان دادن به زندگی یا در واقع پاک کردن صورت مساله است و هر چه سن افراد بیشتر می‌شود این تصمیم هم می‌تواند جدی‌تر مطرح شود. بنابراین شاید بی‌قراری و گوشه‌گیری یکی از علائم ابتلا به افسردگی باشد، اما این اختلال در چند دسته طبقه‌بندی می‌شود و لزوما در همه افراد افسرده این حالت مشاهده نمی‌شود. این موضوع درباره رابین ویلیامز هم کاملا صادق است چرا که بسیاری از دوستان او اذعان داشته‌اند نمی‌توان این کمدین محبوب را در قالب یک فرد افسرده تصور کرد. به همین دلیل هم از خودکشی او متعجب شده‌اند، اما فراموش نکنیم بسیاری از مشکلات روانشناختی در ظاهر افراد مشخص نیست، بویژه افرادی مثل رابین ویلیامز که به دلیل نوع شغلشان مجبورند نقش بازی کنند.

به گفته دکتر خدایی، برخی افراد مبتلا به افسردگی در صورت ابتلا به یک بیماری جسمی مثل سرطان، قطع عضو یا همین پارکینسون که رابین ویلیامز مراحل ابتدایی آن را سپری می‌کرد، دست به خودکشی می‌زنند چرا که ظرفیت پذیرش این موضوع و از همه مهم‌تر مطرح کردنش را ندارند.

قضاوت‌های نادرست

تقریبا همه ما در زندگی روزمره با افرادی روبه‌رو می‌شویم که در رفاه مالی به سر می‌برند، شغل خوبی دارند، جایگاه اجتماعی قابل قبولی را کسب کرده‌اند، زندگی خانوادگی موفقی دارند و از همه نظر ایده‌آل هستند، اما از زندگیشان راضی نیستند. این اتفاق در مورد افراد مشهور ملموس‌تر است چرا که شخصیتی نوگرا و تنوع‌طلب دارند و میزان رضایتمندی‌شان از وضع موجود کمتر از دیگران است. در واقع شاید آنها در زندگی به آسایش رسیده باشند، اما آرامش ندارند. بنابراین در چنین شرایطی ممکن است دچار افسردگی شوند و در صورت درمان نشدن و نداشتن حمایت‌های لازم دست به خودکشی بزنند. بنابراین زندگی اجتماعی افراد و آنچه که ما از رفتار و ظاهرشان برداشت می‌کنیم لزوما نمی‌تواند لایه‌های پیچیده شخصیتی آنها را فاش کند.

نقش پیشگیرانه خانواده و دوستان

اگر فرد افسرده احساس کند مورد حمایت (منظور حمایت منطقی است نه از نوع مادرانه و همه‌جانبه) خانواده و اطرافیان است و به این اطمینان برسد که از جانب آنها درک می‌شود، معمولا اقدامات درمانی را جدی‌تر دنبال می‌کند و احتمال کمتری وجود دارد که به فکر خودکشی و انجام آن بیفتد. در مقابل هر چه فرد احساس تنهایی بیشتری داشته باشد و توجه لازم را از خانواده و دوستان نگیرد به خودکشی جدی‌تر فکر می‌کند و حتی احتمال زیادی وجود دارد که برای انجام آن اقدام کند. البته در مورد تفکرات خودکشی در افراد سالمند یا افسرده‌ای که احساس ناامیدی بیشتری می‌کنند، باید هوشیار باشیم و علت را جویا شویم و اگر فرد فکر خودکشی در سر دارد حتما از یک روان درمانگر کمک بگیریم.

پریسا اصولی / جام‌جم


ادامه مطلب ...

اعتیاد به اینترنت از نوجوانی

جام‌جم‌سرا: اعتیاد اینترنتی نوعی وابستگی جسمانی و روانی در فرد ایجاد می‌کند و وی نمی‌تواند برای ساعات طولانی از فضای مجازی دور باشد و اگر هم چنین موقعیتی پیش آید، از لحاظ روانی احساس کمبود می‌کند و آستانه تحمل‌اش پایین می‌آید.

افرادی که دچار اعتیاد اینترنتی هستند سبک زندگی متفاوتی پیدا می‌کنند. فعالیت بدنی آنها کاهش پیدا می‌کند و نسبت به سلامت فردی خود بی توجه می‌شوند و بشدت معاشرت آنها در زندگی روزمره تحت تاثیر قرار می‌گیرد و ساعت خواب نامنظم شده و زیاد بیدار می‌مانند و تحمل دسترسی نداشتن به فضاهای مجازی را ندارند.

اگر سه یا چهارنشانه از علائم زیر بیش از 9 ماه در فرد وجود داشته باشد او به اینترنت اعتیاد دارد:

از اینترنت، اغلب در دوره‌های زمانی طولانی‌تر از گذشته، استفاده می‌شود.

به‌دلیل استفاده از اینترنت، از فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی دست کشیده یا از آن کاسته می‌شود.

فرد به‌دلیل استفاده مفرط از اینترنت، خطر فقدان روابط مهم، شغل و فرصت‌های آموزشی و شغلی را می‌پذیرد.

افزایش تدریجی استفاده از اینترنت به منظور رسیدن به رضایت که در این شرایط با وجود صرف همان میزان وقت، میزان رضایت‌مندی فرد در مقایسه با روزهای قبل کمتر است و نیاز به زمان بیشتری دارد تا به همان درجه از رضایت قبلی برسد.

از اینترنت به منظور مخفی کردن بروز علائم روانشناختی ناشی از اعتیاد یا اجتناب از ظهور علائم گوشه‌گیری استفاده می‌شود.

حجم قابل توجهی از وقت، صرف فعالیت‌های مربوط به کاربری اینترنتی (برای مثال، کتاب‌های اینترنتی، جستجوی به‌روز رسانی‌های جدید وب، جستجوی فروشندگان اینترنتی و...) می‌شود.

برای این‌که نوجوان یا جوان را بخواهیم از این فضا دور کرده و درمان کنیم لازم است تا از روش‌های تغییر نگرش نیز بهره بگیریم و در سبک او تغییر ایجاد کنیم، باید فهرستی از فعالیت‌های جایگزین و لذت‌بخش و تفریحی برای فرد داشته باشیم زیرا فقط منع کردن از استفاده نمی‌تواند کمکی برای درمان باشد.

مهم‌ترین نکته درمانی این است که فرد متوجه گذر زمان نمی‌شود و برای مقابله با این موضوع در گام اول لازم است تا میزان استفاده از اینترنت به صورت ذکر میزان ساعت و زمان استفاده مشخص شود. همچنین باید از فرد مبتلا بخواهیم که هدف خود را از استفاده و حضور در فضای مجازی روی برگه‌ای ثبت کند.

آگاهانه ساعت استفاده از اینترنت را محدود کنید. از فرد بخواهید پس از هر 15 تا 20 دقیقه استفاده از فضای مجازی بلند شده و کمی راه برود و در برگه خود ثبت کنید که چند دقیقه مشغول فضای مجازی بوده است.

دکتر مهرنوش دارینی - روان‌شناس و مشاور


ادامه مطلب ...

اعتیاد شوهران، دامن زنان را می‌گیرد

جام‌جم‌سرا: وزیر کشور و دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بارها گفته این کشور ما هستیم؛ ما که یک میلیون و 350 هزار معتاد شناخته‌شده داریم که بیش از 90 درصدشان مرد هستند و کمتر از 10 درصدشان زن، همان‌هایی که 52 درصدشان شغل دارند و معتادند و 63 درصدشان تاهل اختیار کرده‌اند و دست از مواد مخدر نمی‌کشند.

وزیر کشور می‌گوید 3 درصد از نزاع‌ها حاصل اعتیاد است و 40 درصد از سرقت‌ها محصول سوءمصرف مواد مخدر و روانگردان‌ها و تلخ‌تر از همه، 65 درصد از موارد همسر‌آزاری در کشور که محرکش اعتیاد است.

این آمار آخر، این همسر‌آزاری گسترده، این که 63 درصد از معتادان کشور ازدواج کرده‌اند و کانون خانواده را با اعتیاد به ناامنی کشانده‌اند بخش حساس این آمارهاست. این آمار 63 درصدی تازه اگر دقیق باشد به ما گوشزد می‌کند دست‌کم 700 هزار زن از تبعات ناشی از اعتیاد شوهر رنج می‌برند، در حالی که در چاردیواری‌های مفلوک خود بغض را فرو می‌دهند و با سختی‌ها می‌سازند و بار انگ اعتیاد شوهر را نیز تحمل می‌کنند.

این زنان همان آسیب‌دیدگان از اعتیادند که سال‌هاست گفته می‌شود به نیازهای فوری و حمایت‌های قانونی نیاز دارند، اما حمایت‌ها به‌قدری مختصر و دست قانون آن قدر دور از چاردیواری‌ها است که عملا بازنده ماجرای اعتیاد سرپرست خانواده خویش می‌شوند.

زنان گاهی به حدی در گنداب اعتیاد شوهر اسیر می‌شوند که در مقابل خشونت‌های برخاسته از مصرف مواد مخدر و روانگردان‌ها جان خود را از دست می‌دهند، مثل آن زن ساکن روستایی در حوالی بم که سال 90 درخواست طلاق داد و شوهر معتادش به بهانه انتقام، او و دختر 2/5 ساله‌اش را با اسید سوزاند. در اردیبهشت 93 نیز زنی سی ساله در سمنان که به اعتیاد شوهرش معترض بود با قطرات بنزینی که شوهرش روی او ریخت و فندک روشنی که به رویش انداخت، سوخت تا شاهدی دیگر باشد بر خطر گسترش اعتیاد در خانواده‌ها.

اعتیاد، اضطراب و افسردگی

دیدن صحنه مصرف مواد مخدر، فرو‌بردن سنجاق در یک تکه تریاک و آتش‌دادنش، ریختن هروئین روی زرورق و دود‌گرفتن‌های ممتد، سد کردن راه رگ و فرو بردن سرنگ در آن و ده‌ها صحنه دیگر که یک فرد معتاد در خانه نمایش می‌دهد، برای انسان سالم و منزجر از مصرف مواد به‌اندازه شکنجه دردناک است. اما هر سال هزاران زن و کودک در خانه‌ای که باید پناهگاهشان باشد و فضایی برای رسیدنش به آرامش، این صحنه‌ها را می‌بینند و شکنجه می‌شوند در حالی که قدرتی برای تغییر این وضع ندارند.

آن همسر‌آزاری 65 درصدی و آن کودک‌آزاری‌های 30 درصدی که آمارهای رسمی وزارت کشور به آن اشاره دارد ناشی از همین صحنه‌ها و همان ناتوانی در تغییر شرایط است که از زنان و کودکان خانواده‌های درگیر اعتیاد، قربانی می‌سازد.

اما این شرایط سخت تاوانی سنگین دارد که شاهدان اعتیاد تحملش می‌کنند، تاوانی که تاکنون محققان زیادی دنبال اثباتش بوده‌اند و پژوهشگرانی در داخل کشور نیز آن را ثابت کرده‌اند. سال 88 نتایج یک پژوهش منتشر شد که در آن 186 زن دارای همسر معتاد که دست‌کم یک بار تحت درمان اعتیاد قرار گرفته بودند با 173 زن که همسر غیرمعتاد داشتند از نظر روانشناختی مقایسه شدند که نتیجه‌اش این شد: زنان دارای همسر معتاد از مشکلاتی همچون شخصیت ضداجتماعی، افسردگی و استرس، آشفتگی‌های خلقی، اختلالات جسمانی، احساس خصومت و گرایش‌های خشونت‌بار رنج می‌برند، در حالی که تجربه آزار و مورد غفلت قرار‌گرفتن ذهن‌شان را آزرده می‌کند.

سال 87 نیز پژوهشی انجام شد که در آن مشکلات اجتماعی همسران مردان معتاد در منطقه تحت پوشش مرکز بهداشت شرق تهران بررسی ‌شد و نتایجش ثابت کرد بیشتر این زنان براثر زندگی مداوم با شریک زندگی معتاد، دافعه اجتماعی پیدا کرده‌ و برچسب‌هایی را پذیرا شده‌اند که از آن آزار می‌بینند. در این تحقیق تشریح شد این زنان اغلب به تنهایی در محافل عمومی شرکت می‌کنند و علاقه‌ای به حضور همسر خویش در جمع ندارند که همین عامل سبب می‌شود شوهران واکنش نشان داده و زنان را مجبور کنند بیشتر با افراد مورد قبول شوهر از جمله معتادان و فروشندگان مواد تعامل داشته باشند.

این در حالی است که این دو تحقیق بر این نکته اذعان دارد که زندگی در چنین شرایطی سبب می‌شود زنان مردان معتاد دچار عوارضی چون اضطراب، افسردگی و خشم شوند و زندگی بی‌کیفیتی را تجربه کنند.

بد و بدتر

حکایت خانواده‌هایی که اعتیاد در آن رخنه کرده، حکایت جنگلی است که یکپارچه در آتش فرو رفته و در آن تر و خشک چاره‌ای جز سوختن ندارند. در خانواده‌های درگیر اعتیاد، کودکان به همان اندازه که زنان آسیب می‌بینند، صدمه می‌خورند و این قربانی‌شدن دو‌لایه، پایه‌های خانواده را بشدت متزلزل می‌کند.

این در حالی است که در پژوهشی که نتایج آن سال 88 منتشر شد بر این نکته تاکید شد که برمبنای تئوری یادگیری اجتماعی، مصرف مواد مخدر امری یاد‌گرفتنی است، همان‌طور که سوءرفتار با زنان، رفتاری آموختنی است؛ یعنی دو رفتار ناهنجار که خطر تبدیل‌شدن کودکان این خانواده‌ها به آزار‌رسان، قربانی یا مصرف‌کننده مواد را افزایش می‌دهد.

این کودکان همان کسانی هستند که وزیر کشور این اواخر نسبت به سرنوشت آنها ابراز نگرانی کرد و جمعیت تقریبی آنها را یک میلیون و 400 هزار نفر تخمین زد، کودکانی که احتمال به خطا‌رفتنشان بسیار بیشتر از کودکان خانواده‌های سالم است.

اما علاوه بر این، کودکان برای زنان دارای همسر معتاد نیز لغزش‌هایی متصور است به‌طوری که پروانه محمدخانی، روان‌شناس بالینی و پژوهشگر حوزه اعتیاد در گفت‌وگو با فارس تاکید دارد: زنان کتک‌خورده و خشونت‌دیده در خانواده‌های آلوده از اعتیاد ممکن است با کسانی که آنها را مورد سوءرفتار قرار می‌دهند مصرف مشترک مواد را آغاز کنند تا به این طریق شوهر خود را کنترل کنند و جو نامساعد خانه را تا حدی به تعادل برسانند.

این همان نکته‌ای است که علی فرهودیان، رئیس مرکز تحقیقات سوءمصرف مواد دانشگاه علوم بهزیستی به جام‌جم می‌گوید. او معتقد است: این که برخی مردان معتاد همسرانشان را به اعتیاد دعوت می‌کنند با هدف از بین بردن نگرش منفی زنان به استفاده از مواد است، چون مردان به این طریق زنجیره سرزنش‌های همسر را قطع کرده و گاه با این ترفند از آنها برای درآمدزایی استفاده می‌کنند.

به گفته فرهودیان اگر این اتفاقات رخ ندهد حداقل حادثه‌ای که در زندگی این گروه از زنان رخ می‌دهد تحمل مداوم رفتارهای پرخاشگرانه شوهران است که خشونت‌های فیزیکی و کلامی را شامل می‌شود.

اما طبق گفته این کارشناسان، این که یک زن برای رهایی از فشار اعتیاد شوهر، گزینه بدتر یعنی معتاد شدن را انتخاب می‌کند حکایت از روندی تلخ دارد که در آن زنان قربانی اعتیاد در سایه نبود یا حضور کمرنگ حمایت‌های نهادهای مسئول، مایوسانه به دامن اعتیاد پناه می‌برند در حالی که در همه لحظاتی که زندگی را بسختی می‌گذرانده‌اند نیاز به دست‌های حمایتگر داشته‌اند.

حمایت‌های قانونی، علاج کار

اگر مردم عادی قصد رها کردن زن یا کودکی را از خانواده آلوده به مواد مخدرشان داشته باشند، حتما باید با مرد خانه یا حامیان او گلاویز شوند و در نهایت تاوان این دخالت را نیز با خشونت‌های بیشتر و شدیدتر فرد معتاد پس دهند، اما اگر قانون چنین واسطه‌گری‌ داشته باشد و به قصد حمایت از زنان و کودکان آسیب‌دیده وارد گود شود، آن وقت فرد معتاد چاره‌ای جز تسلیم ندارد. این شیوه را بسیاری از کشورهای دنیا به کار گرفته‌ و برای نمونه خانه‌هایی امن ساخته‌اند تا زنان و کودکانی که از تبعات مصرف مواد مخدر و روانگردان‌ها آسیب می‌بینند به آن پناه ببرند تا روزی که امنیت‌شان تضمین شود.

البته علی فرهودیان به جام‌جم توضیح می‌دهد: مداخله مستقیم در زندگی این خانواده‌ها نمی‌تواند کمک کننده باشد، بلکه مداخلات اجتماعی همچون آموزش زنان برای یادگیری رفتارهای درست با فرد معتاد و اجرای روش‌هایی که روند اعتیاد را کاهش می‌دهد و فرد را رو به بهبود می‌برد کارسازتر است، ضمن این که حمایت قوی سیستم‌های حکومتی و نظارتی از درمان اعتیاد و کاهش آسیب‌های ناشی از آن، همچنین پیشگیری از اعتیاد و مصون نگهداشتن افراد سالم جامعه روش‌های معقول‌تری برای حمایت از اعضای خانواده‌ها بویژه زنان است.

البته با این حال نمی‌توان منتظر فرا‌رسیدن چنین روزهای آرمانی نشست، چون تا تحقق این شرایط، این زنان و کودکان هستند که ناخواسته قربانی اعتیاد می‌شوند و نسلی را می‌سازند که سوءمصرف مواد آنها را توخالی کرده است.

مریم خباز ‌/‌ گروه جامعه


ادامه مطلب ...

معاون رئیس جمهور: اعتیاد به سمت زنانه شدن می‌رود

جام جم سرا: شهیندخت مولاوردی در همایش تجلیل از زنان و دحتران نخبه و نمونه ملارد که شب گذشته برگزار شد، وضعیت دختران در جامعه امروز را بسیار مظلومانه خواند و عنوان کرد: مباحث مربوط به دختران به دلیل همپوشانی با برنامه‌های وزرات ورزش و جوانان (۱۵ تا ۲۹ سال) و حقوق کودک (زیر ۱۵ سال) دچار نوعی مظلومیت شده است.

معاون رئیس جمهور در امور بانوان و خانواده ادامه داد: یک سوم جمعیت کشور در حدود ۲۳ میلیون نفر را جوانان تشکیل می‌دهند و از این تعداد نیمی دختران هستند؛ این یک پدیده منحصر بفرد در کشور ما است که از آن به عنوان پنجره جمعیتی یاد می‌کنند، اگر نتوانیم از این فرصت ویژه استفاده کنیم تبدیل به بار جمعیتی خواهد شد و چالشهای اساسی پیش روی کشور قرار می‌دهد.

مسائل زنان نباید به گروه‌ها و اقشار خاص تقلیل داده شود
این مسئول با اشاره به عمکرد یکساله دولت در حوزه زنان و خانواده گفت: تعدد مراکز، موازی کاری و چندباره کاری‌ها که درد مشترک بسیاری از حوزه‌ها به ویژه حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی است، آسیبهای زیادی به برنامه‌ها وارد آورده است به ویزه در چند سال اخیر که مسائل زنان به گروه‌ها و اقشار خاص تقلیل داده شده است.

به نقل از مهر، وی اضافه کرد: در واقع مجموعه عملکرد‌ها، سوءمدیریت‌ها و شرایطی که بی‌انصافی است ریشه تمام آن‌ها را در هشت سال گذشته بدانیم، ما را با آسیبهایی مواجه کرد که بنیان خانواده را تهدید می‌کند.

تغییر نوع استفاده و کاهش سن مصرف مواد مخدر در دختران
معاون رئیس جمهور در امور بانوان و خانواده خبر داد: طی پنج سال گذشته با افزایش قابل توجه زنان سرپرست خانوار مواجه بودیم که هم اکنون تعداد این زنان به ۱۲/۱درصد رسیده و زنانه شدن سالمندی و فقر از عواقب منفی آن است، در زمینه اعتیاد نیز هرچند کمتر از ۱۰ درصد معتادین کشور زنان هستند اما ۶۳ درصد معتادان متاهلند و زندگی با همسران معتاد به طور قطع زنان را در معرض انواع آسیب‌ها و خشونت‌ها قرار می‌دهد.

ملاوردی افزود: آنچه که در جال جاضر نگران کننده است پایین آمدن سن مصرف مواد مخدر از سوی دختران و روی آوری به مواد محرک و صنعتی است، برعکس مردان که تمایل به استفاده از مواد مخدر سنتی دارند استقبال زنان و دختران از مواد مخدر صنعتی و محرک که بسیار آسیب زا هستند، هر روز در حال گسترش است و طبق پیش بینی‌ها به سمت زنانه شدن اعتیاد می‌رویم که در نتیجه آمار مبتلایان نیز به سمت دو رقمی شدن می‌رود.

۵۵ درصد طلاق‌ها ریشه در اعتیاد دارد
او با ذکر این مطلب که ۵۵ درصد طلاق‌ها ریشه در اعتیاد دارد، خاطرنشان کرد: بالا رفتن سن ازدواج، آمار طلاق و کاهش آمار ازدواج قابل کتمان نیست که باید با علم به این واقعیات برنامه ریزی کنیم تا بتوان شاهد تاثیرگذاری لازم در بهبود وضعیت زنان و خانواده باشیم البته معاونت امور زنان به تنهایی از پس مشکلات موجود برنمی آید و تقویت بنیان خانواده با توجه به منویات رهبری، عزمی ملی و مدیریتی جهادی می‌طلبد.

وی رسیدگی به امور زنان سرپرست خانوار و زنان بهبود یافته را از اولویتهای این معاونت از ابتدای آغاز به کار دولت یازدهم برشمرد و گفت: در این رابطه و بر اساس ماده ۲۳۰ قانون پنجم توسعه، تفاهم نامه‌های اجرایی مشترکی با همکاری ستاد مبارزه با مواد مخدر، وزارت بهداشت، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی و... امضا و اجرایی شد که امیدواریم تا پایان امسال شاهد به ثمر نشستن اقدامات باشیم.

به کارگیری زنان در مدیریت میانی کشور امیدوار کننده است
مولاوردی یادآور شد: در حمایت از زنان سرپرست خانوار نیز طرحی به عنوان پایلوت کشوری در شهرستان ری با هدف دستیابی به یک مدل موثر حمایتی از زنان در حال اجرا است که اگر مدل موفقی به دست آید این طرح در سراسر کشور اجرا می‌شود تا این زنان را از وضعیت موجود خارج کنیم.

تقویت بنیان خانواده؛ اولویت دولت یازدهم
وی تقویت بنیان خانواده را از دیگر موضوعات در دستور کار دولت برشمرد و ادامه داد: در این راستا تمام طرح‌هایی که در دولتهای نهم و دهم به اجرا درآمده مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت و ضعف‌ها، خلاء‌ها و نقاط قوت استخراج شد، در ‌‌نهایت هم اکنون پروژه خانواده سالم آغاز شده که امید می‌رود با همکاری تمام دستگاه‌های ذیربط به سمت افزایش کارکرد خانواده برویم زیرا زیرا طی سنوات گذشته خانواده کارکرد خود را از دست داد و نهادی جایگزین نیز اثربخشی لازم را نداشتند.

این مسئول افزود: با توجه به گسترش تکنولوژی، اینترنت و... ارتباط میان اعضای خانواده به حداقل رسیده که به منظور بهینه سازی این روابط طرح ارتقای مهارتهای زندگی در دستور کار قرار گرفت و پروژه مربوطه در حال طی مراحل ابتدایی است.

جایگاه زنان در برنامه ششم توسعه ارتقا می‌یابد
معاون رئیس جمهور در امور بانوان و خانواده از شناسایی هزار و ۷۰۰ سازمان غیردولتی در حوزه زنان و خانواده خبر داد و گفت: البته تمام این نهاد‌ها در یک سطح نیستند و ما در تلاش هستیم تا این سازمان‌ها را به جایی برسانیم که به معنای خاص خوشان در فعل و انفعالات جامعه تاثیرگذار باشند، در سفرهای استانی نیز حمایتهای لازم از این نهاد‌ها به عمل آمده است.


ادامه مطلب ...

ابوالفضل پورعرب: از ایدز و اعتیاد گفتند اما نگفتند سرطان دارد |عکس|

جام جم سرا: پورعرب با بیان مراتب سپاس خود از مردم برای دعا‌هایشان که با تلاش پزشکان در درمان و بازگشت سلامتی به او همراه بود افزود: بیماری سرطانم خوش خیم بود.

بازیگر فیلمهای نرگس و عروس که با چهره‌ای متفاوت از سالهای جوانی و آنچه پیش‌تر از وی دیده بودیم در تلویزیون حاضر شده بود، با اشاره به اینکه چندی است به دنیای سینما بازگشته، گفت با دنیای بازیگری خداحافظی کرده و قصد فیلمسازی دارد.


وی اظهار کرد: برای من جالب است کسانی که مرا می‌شناختند هرگز در این دوره ۴ ساله بیماری به من زنگ نزدند و البته چه بسیار کسانی که با من کاری نداشته‌اند اما همواره جویای حالم بودند.


به گزارش جام‌جم‌سرا، او با اشاره به انتشار شایعه درگذشت خود در برخی رسانه‌ها، با عذرخواهی از پسرش گفت: با پسرم تماس گرفته بودند و گفته بودند پدرت فوت کرده. ما هم مثل دیگران خانواده‌ای داریم، فرزند و مادر و اقوام و دوستانی داریم، این شایعات آن‌ها را نگران می‌کند.


پورعرب در پایان سخنانش در حالی که با مردم صحبت می‌کرد گفت: رمز مانایی بازیگر، مردمی بودن اوست. این مردم هستند که بازیگری را ماندگار یا گذرا می‌کنند. من از همه می‌خواهم با هم کمی مهربان‌تر باشیم.


ادامه مطلب ...

چند عامل مهم در رویکرد یا تشدید اعتیاد

جام جم سرا: زمانی‌که افراد معتاد مواد مصرف می‌کنند باعث لذت بیشتری در بدنشان می‌شود و اگر دسترسی به مواد قطع شود فرد دچار ناراحتی و خماری می‌شود و همین موضوع اضطراب و استرس را شدیدا بالا می‌برد.
با افزایش میزان اضطراب و استرس حتی استمرار مصرف موادمخدر و وابستگی به مواد نیز به وجود می‌آید و فرد پس از این‌که اعتیادش بیشتر شود دیگر به خاطر لذت بردن مواد مصرف نمی‌کند.
استرس، اضطراب و لغزش فرد برای یک بار مصرف مواد ارتباط جدی با افزایش شدید وسوسه‌ها و رفتارهای ویژه مصرف مواد ازجمله شیشه دارد به همین منظور خانواده‌ها باید تا جایی که می‌توانند در کاهش استرس در فرزندانشان دقت نظر بیشتری داشته باشند.
اختلال در خواب و خوراک، به‌طور کامل با اعتیاد مرتبط است به همین منظور کاهش میزان استرس نیز می‌تواند در کاهش میزان اعتیاد افراد تاثیرگذار باشد.
برخی داروهای تاثیرگذار در درمان اعتیاد می‌تواند منجر به کاهش استرس و اضطراب در افراد معتاد شود که باید در این زمینه تلاش بیشتری شود تا میزان استرس آنان کاهش یابد.
افسردگی یکی از ناراحتی‌های شایع همراه اعتیاد است. باید توصیه‌هایی برای خانواده‌ها داشت تا علاوه‌بر درمان افراد معتاد، راهکاری برای کاهش میزان اعتیاد در کشور شود.
درمان اعتیاد زمانی موثر است که درمان دارویی در کنار درمان غیردارویی باشد، خانواده‌ها در درمان معتادان درگیر باشند، درمان اعتیاد زمانبر است، اعتیاد یک بیماری است و در صورتی که درمان مناسبی داشته باشد می‌تواند درمان شود. (دکتر شهرام نادری - پزشک و کارشناس اعتیاد/شهروند)


ادامه مطلب ...