امروز آمارهای رسمی تائید میکند که سن شروع مصرف مواد مخدر در کشور از پانزده سالگی است.
قائممقام ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در گفتوگو با جامجم این نکته را تائید میکند و اشاره دارد به طرح شیوع شناسی اعتیاد دو سال قبل که افراد 15 تا 64 سال را بررسی کرده و معلوم شده که کمتر از هجده سالها نیز جزو مصرف کنندگان مواد مخدرند.
البته این طرح، کف سن افراد مورد مطالعه را 15 سال قرار داده که بعد نیز تائید شده پانزده سالگی سن شروع مصرف است که به اعتقاد ما اگر این کف سنی کاهش مییافت حتما تائید میشد که تعدادی از کوچکترها نیز آلوده مصرف مواد شدهاند.
طبق آمارهای وزیر کشور، بیش از 50 درصد از معتادان، متاهلاند (آمار رسمی معتادان یک میلیون و 350 هزار نفر است) که اگر هر کدام از آنها دو فرزند داشته باشند بیش از یک میلیون و 300 هزار کودک در معرض اعتیاد قرار دارند که دور از ذهن نیست اگر تعدادی از آنها گرفتار مصرف شوند.
البته عباس دیلمیزاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره در گفتوگو با جامجم تاکید میکند که آمار اعتیاد کودکان و نوجوانان به اندازهای نیست که برخی افراد ادعا میکنند و سعی در بزرگنمایی اش دارند، ولی با این حال گرچه این اظهار نظر پذیرفتنی است، اما وجود کودکان و نوجوانان درگیر اعتیاد موضوعی قابل مخفی کردن نیست و گسترش اعتیاد در جمعیت زیر هجده سالها (بدون اغراق و بزرگنمایی) موضوعی است که به چشم میآید، بویژه این که طبق نتایج شیوعشناسی اعتیاد در بین جمعیت دانشآموزی (که در سال تحصیلی 92-91 انجام شد) معلوم شد که یک درصد از افراد در سن مدرسه تجربه یک بار مصرف را داشتهاند.
همین حقیقت است که باعث شده خلأ وجود مراکز درمان اعتیاد برای کودکان و نوجوانان در کشور حس شود، خلأیی که مبتلایان کم سن اعتیاد را با سرگردانی رو به رو کرده و دو راه را پیش پایشان گذاشته: ترک در منزل یا تعمیق اعتیاد در کنار خانوادههای پرخطر.
هماکنون تاکید قانون بر این است که معتادان زیر هجده سال اگر قصد ترک دارند، نمیتوانند به مراکز درمان سرپایی یا مراکز بستری ویژه بزرگسالان مراجعه کنند و گردانندگان این مراکز اجازه پذیرش آنها را ندارند چون قانونگذار حضور همزمان کودکان و بزرگسالان در یک مکان واحد را به صلاح کودکان نمیداند. اما در کنار این تجویز درست، مراکزی ویژه که مختص کودکان و نوجوانان باشد به وجود نیامده و همین خلأ است که این گروه سنی را در مواجهه با اعتیاد آسیبپذیرتر میکند.
نیاز جدی به تاسیس مراکز ویژه
یک کودک و نوجوان مصرفکننده به احتمال زیاد عضوی از خانوادهای نابسامان است، گرفتار اعتیاد که میشود بچگیاش تمام میشود و ممکن است قربانی بهرهکشیهای جنسی شود یا به کار وادارش کنند و وارد وادی فروشندگی مواد بشود.
محمد عبدخدا، کارشناس درمان اعتیاد میگوید این کودک ممکن است در این مسیر جانش را نیز از دست بدهد چون برخلاف مصرفکنندگان با تجربه که کمتر ریسک میکنند و به اندازه مصرف میکنند زیر هجده سالها مصرف کنترل نشده دارند و اغلب با محرکها و روانگردانها شروع میکنند که تجربه نشان داده به مرگ آنها نیز ختم میشود.
این در حالی است که این گروه آسیبپذیر هیچ فرصتی برای ترک اعتیاد ندارند چون پروتکلهای درمانی موجود که روشها و چارچوبهای علمی ترک اعتیاد را تعیین میکند فقط درباره افراد بالای 18 سال نوشته شده و اشارهای به کم سن و سالها ندارد.
عبدخدا این خلأ را تائید میکند و به جامجم توضیح میدهد که ترک اعتیاد کودکان و نوجوانان فوت و فنهای ویژهای دارد و بیشتر بر درمانهای روانی و اجتماعی استوار است و به همین دلیل است که نمیتوان آنها را در مراکز ویژه بزرگسالان پذیرش کرد. او چند سال قبل درمان یکی از این کودکان را دست گرفته، کودکی هشت ساله که بعد از مرگ مادرش، خانواده برای آرام کردن او، مواد به خوردش دادهاند و وقتی به کلاس دوم ابتدایی رسیده قبل از رفتن به مدرسه، همراه با خانواده مواد مصرف میکرده است.
او معتقد است یکی از چالشهای ترک اعتیاد کودکان کنترل درد خماری در آنهاست به طوری که علائم جسمی ترک در آنها مشهود نباشد، به همین دلیل این درمانگر تاکید دارد که این کودکان و نوجوانان نیاز به وجود مراکزی ویژه و کاملا تحت حمایت دولت و خانواده دارند که بهصورت شبانه روزی از آنها مراقبت کند. اما حالا این مراکز در کشور در دسترس نیست، حتی یک مرکز و چون چنین مراکزی وجود ندارد کودکان و نوجوانان مصرفکننده به حال خود رها هستند.
درمان با کمک گروههای شبه خانواده
کودکان و نوجوانان استقلال مالی ندارند به همین علت بشدت به خانواده خویش وابستهاند، اما اگر این خانواده، خود از نابسامانی رنج ببرد و آلوده به مواد نیز باشد و آن کودک و نوجوان نیز گرفتار مصرف باشند، معلوم است که شرایطشان برای درمان اعتیاد تا چه حد پیچیده میشود.
عباس دیلمیزاده، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره میگوید وضع بیشتر کودکان و نوجوانان مصرفکننده اینچنین است، یعنی خانوادههایی نابسامان دارند که اگر قرار باشد تحت درمان اعتیاد قرار گیرند باید از مدلهای اقامتی که در آن از گروههای شبه خانواده استفاده میشود، بهره برده شود. حسن این گروهها این است که حمایتهایی را که خانواده نمیتواند از کودک و نوجوان داشته باشد اینها اعمال میکنند و در طول درمان و بعد از ترک به کمک افراد میآیند. اما تاکنون این مراکز در کشور راهاندازی نشده، حتی پروتکل درمان ویژه کودکان و نوجوانان (که به شیوههای ترک اعتیاد در این گروه سنی بپردازد و ضوابط آن را تشریح کند) در کشور نوشته نشده تا با استناد به آن بشود، فرد کم سن و سالی را از تبدیل شدن به معتادی بیبازگشت نجات داد.
دیلمیزاده راهاندازی نشدن این مراکز را به چند علت مربوط میداند که مهمترین آن بروکراسیهای اداری مربوط به تدوین پروتکلها و آییننامههاست بهطوری که به گفته او هماکنون سرعت پیشرفت در تهیه پروتکلها از سرعت رشد اعتیاد و تغییر الگوی مصرف مواد در کشور، کندتر است.
این کارشناس اعتیاد به یک مشکل دیگر نیز اشاره دارد که از جنس خلأهای حقوقی است و آن این که برای درمان کودکان و نوجوانان مصرف کننده و بستری کردن آنها در مراکز درمانی حتما به موافقت خانوادههای آنها نیاز است، در حالی که بیشتر این خانوادهها نابسامان هستند و با درمان فرزندان خود موافقت نمیکنند. در واقع دیلمیزاده معتقد است این گیر قانونی باید رفع شود تا دولت و بهطور مشخص، سازمان بهزیستی یا اورژانس اجتماعی متولی شناسایی و درمان کودکان و نوجوانان شود تا دیگر خانوادههای نابسامان و درگیر اعتیاد قدرتی برای مانع تراشی نداشته باشند.
همه چشمها به کمیته درمان
ایران یک میلیون و 350 هزار معتاد شناخته شده دارد که تعداد معتادان غیررسمیاش البته چند برابر این تعداد است. اظهارات مسئولان بلندپایه کشور نیز تاکید میکند که کودکان و نوجوانان بخشی از جامعه معتادان کشور هستند، پس آنچه مسلم است خیز اعتیاد در این گروه سنی است. پس باید برای درمان اعتیاد افراد زیر هجده سال همانگونه که برای بالای 18 سالها برنامه داریم، نقشه راه و پروتکل درمان داشته باشیم.
علیرضا جزینی، قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز به این اصل باور دارد و در گفتوگو با جامجم تاکید میکند که چندی قبل مسئولیت تدوین این پروتکل را به کمیته درمان ستاد محول کرده و حتی در استان سیستان و بلوچستان تاسیس مرکزی ویژه برای درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان را که بهطور آزمایشی آغاز به کار کند، پیگیری کرده، یعنی ستاد نیز به این حوزه وارد شده که این ورود، سندی است بر لزوم پاسخ به یک نیاز، یعنی پیگیری درمان اعتیاد کودکان و نوجوانان.
اما سرعت اقدام در این حوزه باید بالا برود، چون مافیای مواد مخدر و آسیب اعتیاد، زمان را از دست نمیدهد و دیر نیست روزی که تعداد بیشتری از افراد کم سن و سال درگیر اعتیاد شوند؛ هر چند هنوز هم پیشگیری از اعتیاد و تلاش برای کاهش تقاضای مواد مخدر در اولویت است. در این میان مشخص نبودن آمار اعتیاد در بین افراد کمتر از 18 سال، بویژه افراد زیر 15 سال یک نقطه ضعف است چون اگر جامعه هدف ما درست شناخته نشود، احتمال کوچک انگاری موضوع وجود دارد، در حالی که اگر بپذیریم در کشور به گفته دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بیش از یکمیلیون و 300 هزار کودک در معرض آسیب اعتیاد قرار دارند، آن وقت برای درمان آنهایی که مبتلا شدهاند وقت را بیش از این از دست نخواهیم داد.
مریم خباز - گروه جامعه
جام جم سرا: سال 92، 124 کیلو مواد در زندانها کشف شد (آمار ستاد مبارزه با موادمخدر) که ممکن بود کشف نشود و زندانیان مصرفش کنند، آن هم در ازای قیمتی گزاف.
اینکه عدهای با فروش مواد در زندانها کاسبی میکنند حقیقتی است که هیچوقت انکار نشده، اما اینکه چرا مواد به زندان راه مییابد گره اصلی ماجراست.
رئیس سازمان زندانها معتقد است موادمخدر، بیشتر از راه بلع وارد زندانها میشود، یعنی زندانیانی که به مرخصی میروند مقداری از مواد را قورت میدهند و وارد زندان میشوند و هنگام دفع، مواد بلعیده شده را از مدفوع جدا میکنند و بعد هم ادامه داستان.
برخی برای مصرف شخصیشان این کار را میکنند و برخی برای کاسبی در زندان که هر دو گروه نیز با بلعیدن مواد به هدفشان میرسند چون به گفته رئیس سازمان زندانها تجهیزاتی که قادر به شناسایی مواد در معده زندانیان باشد، بجز در چند زندان کشور، در دسترس نیست.
البته باید انتقال مواد از طریق ملاقاتهای حضوری را هم به روش بلع اضافه کرد که کمی سختتر از روش اول است، ولی رد و بدل شدن مواد از این طریق منتفی نیست.
اینکه در زندانهای کشور انواع مواد مخدر سنتی و صنعتی وجود دارد با دانستن این نکته که نزدیک به نیمی از جمعیت زندانها را مجرمان مواد مخدر تشکیل میدهند، موضوعی قابل درک میشود چون معتاد حتی اگر در زندان باشد موادش را پیدا میکند.
اما اینکه چرا این روند کنترل نمیشود جای بحث دارد چون مصرف مواد (البته به روش تزریقی) در محیط بسته زندان همانا و گسترش ایدز و هپاتیت همانا؛ زندان نیز که آلوده شود جامعه تهدید میشود چون هر فرد زندانی بالاخره آزاد میشود و با مردم جامعه بُر میخورد.
پس کنترل مبادی ورود موادمخدر به زندانها (بیش از آنچه امروز انجام میشود) یک نیاز اساسی است، اما پیداست تا تجهیزات پیشرفته در اختیار نباشد این نیاز نیز تامین نمیشود.
پس شاید بهترین راهحل، راهاندازی اردوگاههای شرایط سخت باشد که چند سال است وعده افتتاحش داده میشود، اما هنوز به بار ننشسته است. وعده این است که اگر این اردوگاهها به بهرهبرداری برسد دسترسی به مواد صفر میشود که اگر چنین شود انقلابی در راه زندگی پاک رخ میدهد.
اما فعلا که چنین نشده، باید به فکر زندانهای طبقهبندی نشدهمان باشیم که در آنها همه جور زندانی کنار هم مینشینند و بعید نیست یک زندانی غیرمصرف کننده در اثر همنشینی با مصرفکنندهها معتاد شود.
مریم خباز - گروه جامعه
جام جم سرا: شهلا کرمی با اشاره به اینکه آزار جنسی کودکان سبب بروز اضطراب و اعتیاد آنها به مصرف موادمخدر صنعتی در نوجوانی وجوانی میشود افزود: والدین باید هوشیار باشند اگر فرزندشان از اختلال اضطراب رنج میبرد، باید بلافاصله سلامت روحی و روانی او را بسنجند و از مشاور کمک بگیرند.
این روانپزشک با انتقاد از اینکه امروزه به دلیل مشغلههای کاری و زندگی تجملاتی، والدین کمتر به مسایل و مشکلات فرزندان خود توجه میکنند، افزود: خانواده مهمترین نهادی است که میتواند از همان بدو تولد با روش درست تربیتی، آیندهای عاری از هر گونه استعمال مواد مخدر و سایر موارد را برای فرزندان خود رقم زند.
کرمی همچنین در مورد رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر گفت: یکی از تاثیرگذارترین برنامههایی که میتوان در مورد رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر انجام داد، ایجاد تفریحات سالم در قالب اوقات فراغت برای کودکان، نوجوانان و جوانان است.
وی تصریح کرد: اطلاع رسانی وسیع در مورد عوارض مواد مخدر از سوی نهادهای مختلف و کانونهای فرهنگی و آموزش و بالا بردن آگاهی مردم از طریق رسانهها امری خوب است، اما کافی نیست و باید به صورت عملیاتی به این موضوع ورود کرد.
این روانپزشک گفت: باید از همان دوران کودکی برنامههایی برای آموزش و افزایش مهارتهای زندگی طراحی کرد که وقتی آنان به سن نوجوانی و جوانی میرسند بر اساس مهارتهایی که یاد گرفتهاند، خود به خود از اعتیاد دوری کنند. (ایرنا)
جام جم سرا به نقل از ایسنا: دکتر مهرانگیز شعاع کاظمی با تاکید بر اینکه افراد و خانوادههای درگیر اختلال جنسی، آسیبهای مختلف جسمی، جنسی و عاطفی را در دوران کودکی خود تجربه میکنند، گفت: کودکانی که والدین معتاد دارند، مستعد ابتلا به انواع اعتیاد و آسیبهای روانی یا رفتاری هستند. این موضوع میتواند سلامت اجتماعی، امنیت و آرامش جامعه را سلب کرده و هزینههای اقتصادی و اجتماعی بسیار بالایی را به جامعه تحمیل کند.
وی با بیان اینکه اختلال جنسی، اختلالی مزمن و عودکننده است که به رغم پیامدهای منفی شدید با تحریک جنسی مکرر و پیاپی ادامه مییابد افزود: برانگیختگی جنسی، منجر به وضعیت یا حالتهای رضایتبخش (سرخوشی در فاز ابتدایی) میشود و استرس را تسکین میدهد. وابستگی، میل شدید و عود آن به صورت مکرر در این افراد وجود دارد اما هنوز معلوم نیست که آیا افزایش تحریک جنسی مداوم موجب بروز تغییرات سیستم عصبی میشود یا نه؟
شعاع کاظمی خاطر نشان کرد: بیشتر بیمارانی که از نظر متخصصان، معتاد جنسی هستند، به تحریک جنسی وابسته میشوند. تحریک جنسی مانند یک دارو بر روی سیستم عصبی عمل می کند که برای افراد طبیعی، به اندازه هرویین خطرناک است. فرد مبتلا، یک شخصیت عادتپذیر و معتادشونده دارد و رابطه جنسی فقط واسطه ای است که آن را آشکار میکند.
این دانشیار دانشگاه الزهرا یادآور شد: گرچه مطالعات اپیدمیولوژیک در زمینه رفتار جنسی اجبارگونه انجام نشده، ولی محققان شیوع آن را 3 تا 6 درصد تخمین میزنند. با توجه به این که تخمین میزان شیوع، بر اساس موارد قابل تشخیص بوده است، همچنین به دلیل ماهیت پنهان و انگ و ترس ناشی از آشکار کردن و گزارش رسمی آن، احتمال میرود که تعداد افراد مبتلا بیشتر از حد انتظار باشد.
اهمیت برنامههای غربالگری در جمعیت پر خطر
شعاع کاظمی گفت: به دلیل این که احتمال مبتلا بودن به ایدز یا در معرض خطر بودن برای ابتلا به آن در این افراد بالاست، اهمیت برنامههای غربالگری در جمعیت پر خطر، توسعه سیاستهای اجتماعی برای پیشگیری و کنترل این آسیب اجتماعی را افزایش میدهد.
این روانشناس گفت: با توجه به شواهد موجود افراد و خانوادههای درگیر اختلال جنسی، به احتمال زیاد، شرایط نامناسبی را در زندگی ابتدایی (تجربه آسیبهای مختلف جسمی، جنسی، عاطفی در دوران کودکی) خود تجربه میکنند و در صورت تداوم یافتن رفتار و بروز پیامدهای آن، با سطوح بالایی از استرس، بیکاری یا مشکلات در کار (تحصیل یا شغل)، محرومیت و مطرود شدن از جامعه، عدم حمایت اجتماعی و شیب اجتماعی (در صورت ابتلا به ایدز) مواجه میشوند.
وی درصد بالای 64 درصد و همزمان بودن اعتیاد به مواد و اعتیاد جنسی را از موارد افزایش آسیب پذیری دانست و خاطر نشان کرد: علاوه بر آسیبها و پیامدهای مستقیم اختلال جنسی، ضرورت و اهمیت سیاستهای اجتماعی در زمینه پیشگیری و حفاطت از اختلال جنسی در سطح خانواده و جامعه، در راستای ارتقای سلامت، امنیت و رفاه اجتماعی اهمیت دارند.
سلامت جنسی از اولویتهای اصلی سلامت همگانی
شعاع کاظمی خاطر نشان کرد: پس از شعله ور شدن اپیدمی ایدز در جهان، موضوع سلامت جنسی به عنوان یکی از اولویتهای سلامت همگانی، محسوب میشود.
این دانشیار دانشگاه الزهرا گفت: بروز تغییرات فرهنگی و پیچیدهتر شدن روابط و رفتارهای بشری در این خصوص، ضرورت مداخلات مبتنی بر دانش به منظور آگاه سازی، اصلاح نگرش، پیشگیری و درمان بیماریهای مرتبط با آن افزایش یافته است.
وی یادآور شد: فراهم آوردن خدمات لازم به منظور حفظ و ارتقاء سلامت جنسی افراد خانواده و جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که سلامت جنسی، بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، به معنای رفاه و آسایش فیزیکی، هیجانی، روانی و اجتماعی در امور مربوط به جنسیت است.
شعاع کاظمی گفت: ممکن است افراد مبتلا به اختلال جنسی، جمعیت زیادی نداشته باشند ولی کودکانی که والدین مبتلا به اعتیاد (مواد یا جنسی) دارند، مستعد ابتلا به انواع اعتیاد و آسیبهای روانی یا رفتاری هستند که میتواند سلامت اجتماعی، امنیت و آرامش جامعه را سلب کند و هزینههای اقتصادی، اجتماعی بسیار بالایی را به جامعه تحمیل کند.
این روانشناس در پایان اضافه کرد: هزینه پیشگیری از بروز اختلال یا پیشرفت آن، از طریق کنترل، درمان و بازتوانی افراد مبتلا یا در معرض خطر، بسیار کمتر از میزان مورد نیاز برای پوشش دادن کودکان و خانواده آنان یا جبران آسیبهای احتمالی است.
جام جم سرا به نقل از ایسنا:در سلسله نشست تدوین برنامه ششم توسعه که به همت معاونت رفاهی وزارت کار و رفا ه اجتماعی در محل این وزارتخانه برگزار شد، حمید صرامی با بیان اینکه در تحقیقات متفاوت از مردم بحث مواد مخدر دغدغه بیش از 90 درصد مردم است، گفت: مردم متوجه شدند این بحث چه مشکلاتی را برای کشور و جامعه ایجاد کرده است.
صرامی در ادامه اظهار کرد: از طرفی یک سلسله واقعیتهایی را در جامعه ایران مشاهده میکنیم و با نسلی با مولفههای مدگرایی، تنوع طلبی، کنجکاوی، کم تحرکی، بعضا غیر فلسفی و با نوعی لذت جویی افراطی و تا حدودی فردگرایی مواجه هستیم.
وی افزود: اگر بخواهیم در برنامه ششم توسعه در مورد مسائل اجتماعی بهتر عمل کنیم اولا باید گذشته و برنامههای اول تا پنجم را مورد بازبینی قرار داده، بعد از آن راههایی را که رفتهایم شناسایی و در قسمت سوم یک نقد عالمانه، منصفانه، صادقانه و در عین حال بیرحمانه و نکته چهارم اینکه یک آینده نگری در حوزه مواد مخدر داشته باشیم.
وی در مورد تغییر الگوی مصرف مواد مخدر گفت: در دهه 80 جمهوری اسلامی ایران چند الگوی مصرف داشته است که از تریاک به هرویین، از هرویین به شیشه و از شیشه به مصرف چند مادهای رسیدیم. با وجود بحث اقدامات سخت افزار که حدودا 8.5 درصد تولیدات افغانستان در چند سال گذشته کشف و بیش از چهار میلیون نفر را دستگیر و روانه زندان کردیم این واقعیتهای تلخ نشان داد که نرخ شیوع مصرف مواد مخدر در جمعیت عمومی کشور 2.65 درصد، در دانش آموزان یک درصد، در دانشجویان 2.6 دهم درصد و در جمعیت کارگری در محیطهای مختلف 7 تا 25 درصد بوده است.
صرامی افزود: این نکات بیانگر این است که ایران به یک جامعه پر مساله گرفتار شده، یعنی اینکه با طیف وسیعی از مسائل و آسیبهای اجتماعی مواجه شدیم که علت آن تهاجم دشمن، ایجاد شتاب ناموزون در تغییرات بنیادین که در ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و این شکاف در اقتصاد نشان داد که جامعه به یک جامعه دو قطبی تبدیل شده، غفلت متولیان به گونهای که به تدریج کاهش انسجام اجتماعی و افزایش نابرابریهای اجتماعی را مشاهده کردیم تا جایی که متخصصان علوم اجتماعی با مسایل اجتماعی به گونهای قهر کردند و سهم مشارکت آنها در تحقیقات به 3.08 درصد رسید.
وی همچنین تصریح کرد: برای اینکه بتوانیم به اعتیاد ضربه بزنیم باید چند نکته را در نظر بگیریم و آن اعمال نگاه سیستمی، بدست آوردن نقشه خلقی جامعه ایران و تبیین آن، الزام کلیه دستگاهها برای طرحهای کلان اقتصادی و اجرایی و ایجاد پیوست اجتماعی، تقویت دغدغه ملی، تمرکز زدایی نسبت به مسائل اجتماعی و بومی سازی، افزایش نرخ سطح پوشش برنامهها، توسعه مرزهای دانش و استاندارد سازی برنامهها، پر رنگ تر شدن تعاملات بین بخشی و فرابخشی در برنامه ششم و عبور از فهم ساده اندیشانه است.
وی ضمن تاکید بر افزایش بودجه در این زمینه گفت: برنامههای اجتماعی نیازمند پول است و این درحالیست که وضعیت بودجه ما به شدت ضعیف است.
صرامی در مورد شیوع شناسی که در سال 81 و 90 صورت گرفته اظهار کرد: طبق نتایج این شیوع شناسی رشد 100 درصدی شیوع اعتیاد بین کودکان زیر 18 سال را داشتیم و در جمعیت عمومی ما نیز سه درصد از معتادان بین 15 تا 19 سال هستند.
وی افزود: در حال حاضر شیوع شناسی جدیدی را برای سال 93 که از هفته قبل شروع شده را در پی داریم نتایج آن بعد از پایان اعلام میشود.
جام جم سرا:رشد اعتیاد بین افرادی که هنوز به مرحله جوانی نرسیدهاند، زنگ خطری است برای جامعه چون اگر جدی گرفته نشده و برای مقابله با آن برنامهریزی نشود، میتواند در آینده نزدیک کشور را با بحرانهای زیادی روبهرو کند.
دلایل زیادی سبب شیوع مصرف مواد مخدر بین افراد زیر 18 سال شده از نحوه برخورد با مساله اعتیاد و ضعف در اطلاعرسانی گرفته تا ناآگاهی خانوادهها و ضعف در برنامههای آموزشی آموزش و پرورش. برای نمونه اکنون بیشتر والدین اطلاع دقیقی از مواد مخدر جدید، نحوه توزیع و استعمال آن ندارد به همین دلیل اگر این مواد را بین وسایل نوجوان خود نیز ببینند نمیتوانند بموقع با آن برخورد کنند.
افزون بر این باید یادآور شد بجز آموزش و پرورش هیچ وزارتخانه یا سازمانی نیز برای برطرف شدن نیازهای این گروه از جامعه احساس مسئولیت نمیکند.
این درحالی است که باید تاکید کرد برنامههای آموزش و پرورش نیز از حد کتابهای درسی فراتر نمیرود.
به همین دلیل پرداختن به مشکلات نوجوانان در رقابت مسئولان مدارس برای بهدست آوردن رتبههای برتر گم شده.
باید هشدار داد در چنین سیستم آموزشی شاید نوجوانان با حفظ کردن دروس بهعنوان فرد ممتاز شناخته شوند، اما این افراد ممتاز قادر نیستند در برابر آسیبهای اجتماعی از خود مقاومت نشان دهند.
این درحالی است که دستکم اولیای مدارس میتوانند در کنار دهها کلاس فوقبرنامه با ایجاد کلاسهای ویژه، نوجوانان را نسبت به مسائل اجتماعی مانند اعتیاد آگاه کنند یا از پلیس و کارشناسان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کمک بگیرند.
نکته اینجاست که تاکنون مسائل اجتماعی در حوزه نوجوانان جدی گرفته نشده و چنانچه مسئولان آن را در اولویت برنامههای خود قرار ندهند، باید منتظر رشد صددرصدی دیگر آسیبهای اجتماعی نیز بین این گروه از افراد جامعه بود.(مهدی آیینی /گروه جامعه)
جام جم سرا به نقل از مهر: علی اکبر محزون گفت: در حال حاضر کار مشترکی بین سازمان ثبت اسناد به لحاظ جنبه حقوقی موضوع و سازمان ثبت احوال کشور در حال انجام است که براساس آن، علل اصلی طلاق در کشور بررسی میشود.
وی افزود: سازمان ثبت اسناد کشور کار را شروع کرده و قرار است در آینده نزدیک اطلاعات به دست آمده در اختیار سازمان ثبت احوال نیز قرار بگیرد. فعلا در مرحله هماهنگی بین سازمانی هستیم و آمار خاصی از اینکه چند درصد طلاقها به دلیل اعتیاد زوج و یا زوجه صورت میگیرد در دست نیست.
او با اشاره به اینکه معضل اعتیاد بیشتر از آنکه بخواهد مانعی برای ازدواج باشد، یکی از دلایل عمده طلاق است، افزود: آنچه مسلم است این است که کمتر پیش بیاید فردی به خاطر اعتیاد ازدواج نکند یا اینکه اعتیاد خود را قبل از ازدواج به طرف مقابل اعلام کند. در خصوص مواد مخدر جدید هم که متاسفانه راههای زیادی برای پنهان کاری وجود دارد و گاهی آزمایش اعتیاد هم نمیتواند اطمینان صددرصدی ایجاد کند، بنابراین تنها عاملی که میتواند فرد معتاد را از اقدام برای ازدواج منصرف کند، وجدان خود اوست و اینکه به خود اجازه ندهد زندگی دیگری را خراب کند. بنابراین چیزی که برای ما بیش از هر چیز مشهود است و میتوانیم روی آن تحلیل و امر درستتری ارائه کنیم این است که، اعتیاد از علل اصلی طلاق بوده و زندگی مشترک بسیاری از افراد به همین دلیل از هم پاشیده است.
محزون ادامه داد: اینکه شخص وزیر کشور و دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر معتقد است، برای مبارزه با موادمخدر باید رویکرد اجتماعی درنظر گرفته شود، شیوه صحیحی است که به اعتقاد بنده به عنوان یک کارشناس، جزو بهترین و کاربردیترین روشهایی است که برای مبارزه با این آسیب اجتماعی در چند سال اخیر به کار گرفته شده است.
مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبتاحوال کشور تصریح کرد: ارتباط این رویکرد با بحثهای جمعیتی نیز به این صورت است که در سیاستهای کلی جمعیت که توسط مقام معظم رهبری اعلام شد، موضوع پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مطرح شده که این مساله هم به خانواده و هم به جامعه مربوط میشود. سیاستهای کلی جمعیتی یادآوری میکند که ما باید به بعد کیفی جمعیت توجه کنیم که بر این اساس یکی از ابزار مهم کیفی شدن جمعیت کشور، کاهش و حل آسیبها و معضلات اجتماعی است که به این شکل میتوان با جمعیت کیفی، میزان کاهش باروری سالهای اخیر را جبران کرد. اهمیت این موضوع به اندازهای است که ۱۲ بند از ۱۴ بند سیاستهای کلی جمعیتی، متمرکز روی کیفیت جمعیت است و در تمامی آنها این مساله تاکید شده است که یکی از مهمترین بحثها موضوع پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بوده و مشخصا اسم برده شده و به مواردی مانند اعتیاد و طلاق نیز اشاره شده است.
محزون با تاکید بر اینکه موضوع تحکیم بنیان خانواده یکی دیگر از بحثهای جمعیتی است، گفت: یکی از آفتهای مهم تهدیدکننده بنیان خانواده، آسیبهایی است که نه تنها خانواده که اجتماع را هم درگیر میکند، بنابراین نگاه اجتماعی به موضوع مبارزه با مصرف مواد مخدر، رویکردی است که اگر به نحو احسن پیاده سازی شود، میتواند بسیار کمککننده باشد که برای این کار خود اجتماع و خانواده بهترین و موثرترین نقش را دارند. البته در کنار این دو نهاد، نقش دولت نیز به جای خود باقیست اما فراموش نکنیم که تا خانواده و جامعه کمک نکنند، دولت به تنهایی کاری از پیش نخواهد برد. درواقع باید فضایی فراهم شود تا از دل جامعه به فردی که آسیب دیده این معضل اجتماعی است، کمک شود. به این ترتیب بخشی از کار را خود خانواده، بخشی را جامعه و بخشی را هم دولت عهده دار میشود، به عبارت بهتر دولت باید نقش حمایتی و مدیریتی داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به نقش سازمانهای مردمنهاد در کاهش آسیبهای اجتماعی، افزود: سمنها جزیی از جامعه هستند و بعد از خانواده در دسته دوم مبارزه یعنی اجتماع قرار میگیرند. سمنها میتوانند با تعامل خوبی که بین مردم در جامعه ایجاد میکنند، کارها را به صورت هدف دار پیش ببرند. و این به گونهای باشد که از دل جامعه تشکلهایی به وجود بیاید که بتوانند کارایی داشته باشند چراکه چراکه اگر بخواهیم بدون هدف، صرفا یک تشکیلاتی را راهاندازی کنیم کمتر میتوان به نتیجه مطلوبی دست یافت.
مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبتاحوال کشور در خصوص آمار مرگ و میر ناشی از مصرف موادمخدر نیز خاطرنشان کرد: لازم است در این زمینه با ظرافت عمل کرد و در نظر داشته باشیم که حساسسازی با نگران کردن جامعه تفاوت دارد و باید مرز این دو را تشخیص داد. اگر با اعلام این آمارها، خانوادهها را نگران کنیم، کار مثبتی انجام نمیگیرد و هیچ فایدهای نخواهد داشت. از طرفی اطلاع افراد از میزان مرگ و میر معتادان، قبل از آنکه خودشان درگیر اعتیاد شوند، آنها را حساس میکند که این نقش موثری در جلوگیری از ابتلای فرد به مصرف موادمخدر دارد و به پیشگیری کمک میکند. اما ممکن است فردی که درحال حاضر مواد مصرف میکند، خود را در بن بست ببیند و راه نجاتی برای این وضعیت متصور نشود.
محزون گفت: باید کاری کنیم تا حساسیت افراد به نگرانی تبدیل نشود، چرا که ممکن است این نگرانی آنها را از درمان ناامید کند. به همین دلیل پرداختن به معضلات اجتماعی مانند اعتیاد، باید با دقت و برنامه انجام شود و رفتار درست بدست نمیآید مگر اینکه با دیدگاه روانشناسانه و جامعهشناسانه وارد میدان شد، چیزی که جای آن در جامعه ما خالی است. باید به دقت بررسی کرد که در جامعه چه اتفاقاتی درحال رخ دادن است و متناسب با ذهن جامعه، اطلاعرسانی و حساسسازی کرد.
جام جم سرا: مواد مخدر اگر پیش از این در چهار راهها و پستوها دست به دست میشد، حالا ردپایش در خانهها دیده شده. کنج حیاط خلوت یک خانه معمولی، توی باغچه یکی از همین پلاکها، یا حتی گلدان کوچک کنار آشپزخانه.
اردیبهشت ماه سال گذشته، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر کشت ماری جوانا در کشور را رد کرد و گفت: «شاید عدهای اقدام به کشت آن در گلدانهای خانگی کنند اما این موضوع فراگیر و قابل توجه نیست.»
با این حال سردار مویدی وعده برخورد با همان تعداد کم پرورش دهندگان ماری جوانا در گلدانهای خانگی را داد؛ وعدهای که ۵ ماه بعد عملی شد و نیروی انتظامی ماهان ۶۰کیلوگرم ماریجوانا را از یک منزل مسکونی کشف کرد.
این محصول از ۵۴ بوته ماریجوانا به دست آمده بود که به گفته فرمانده نیروی انتظامی این شهر، میتوانست هزاران جوان را دچار توهم، خواب آلودگی، ناتوانی در راه رفتن، ترس و اضطراب شدید، توهمگویی و هذیان و در نهایت بیماریهای روانی کند.
کشت گلدانی ماریجوانا در ماهان یک نمونه از پروندههای جدیدی بود که پلیس مواد مخدر با آن رو برو شده است. این تولید خانگی، اگرچه آمار شفاف و روشنی ندارد اما یکی از سرفصلهای مطالعاتی ستاد مبارزه با مواد مخدر است که اعضای این ستاد از صاحبنظران دعوت کردهاند نتایج پژوهشهایشان را در این باره ارائه کنند.
دکتر محمدرضا یزدان نیاز، درمانگر و پژوهشگر اعتیاد درباره رواج کشت گلدانی مواد مخدر میگوید: بشدت زیاد شده و من با موارد فراوانی از این نوع تولید روبرو بودهام. بیشترین ماده مخدری که کشت خانگی میشود، گل است که در واقع یک نوع از ماریجوانا است (با کلیک روی لینک، اینجا را بخوانید). اما گیاه ماریجوانای طبیعی، گلهای کمی دارد. با ایجاد تغییر ژنتیکی در این گیاه، ماریجوانایی حاصل شده که گلهای بسیار زیادی میدهد، خاصیت نشئه کنندگی بالایی دارد و بشدت اعتیادآور است.
او ادامه میدهد: ماریجوانای گل ۱۸۰ نوع متفاوت دارد که مصرف کنندگان، اغلب از آن اطلاعی ندارند و همه را به نام گل میشناسند؛ در صورتی که هرکدام از این ۱۸۰ نوع خصوصیات مختلفی دارند و میزان نشئگی و اعتیاددهی آنها متفاوت است. گلی که این روزها در بازار خرید و فروش میشود، یکی از خطرناکترین انواع آنها است.
آن طور که یزدان نیاز میگوید، کشت گلدانی و گلخانهای ماریجوانا از نظر اقتصادی برای تولیدکنندهها بصرفه است و به همین دلیل، بیشتر از سایر مخدرها کشت میشود.
او ادامه میدهد: یکی دیگر از مخدرهایی که کشت گلدانی میشود، قارچ جادویی است که هاگهای آن به دو طریق وارد کشور میشود؛ یا در سرنگ و یا روی برگههایی که به آنها پرینت گفته میشود. قارچ، مخدر گرانقیمتی است و به همین دلیل بازار فروش خوبی ندارد.
به گفته دکتر یزدان نیاز، بیشتر مصرف کنندگان آن اقشار خاصی مثل هنرمندان هستند که به واسطه نشئگی عرفانی حاصل از این مخدر، سراغ آن میروند چون معتقدند به آفرینش هنریشان کمک میکند. با این حال یزدان نیاز میگوید: کشت از خانهها به مراکز صنعتی به ویژه در اطراف تهران کشیده شده.
از مرز تا گلدان
دانههای ماریجوانا معمولا به صورت قاچاق از مرز افغانستان یا به صورت سفارشی از هلند به افغانستان و سپس ایران وارد میشوند. اما خیلی وقتها گلهای ماریجوانا حاوی این دانهها هستند و کسانی که مخدر گل مصرف میکنند، ممکن است بتوانند به این دانهها دسترسی پیدا کنند.
با کاشتن این دانهها در گلدان میتوان در هر نوبت ۲۰۰ تا ۳۰۰ گل به دست آورد. برخی گلخانهها هم همراه دیگر محصولاتشان اقدام به کاشت و پرورش ماریجوانا میکنند که در این صورت، معمولا تعداد گلدانها بیشتر از ۱۰۰عدد است. یعنی تولید انبوه یک ماده مخدر در فضایی که ظاهرا مجوز رسمی فعالیت هم دارد.
اما دکتر یزدان نیاز میگوید: ماریجوانا به نور خیلی زیاد نیاز دارد. هر چه نور بیشتر باشد، میزان ماده مخدری که تولید میکند بیشتر و در نتیجه گیاه، با کیفیتتر است. بنابراین پرورش دهندگان این گیاه از لامپهای زنون قوی استفاده میکنند که به صورت شبانه روزی روشن است. معمولا همین استفاده زیاد از برق هم عاملی میشود که پرورش دهندگان ماریجوانا در دام قانون بیفتند.
دکتر یزدان نیاز میگوید: در برخی از کشورهای دنیا، از روی میزان مصرف برق گلخانهها میتوانند موارد مشکوک را شناسایی کنند. در واقع پلیس فهرستی از تمام گلخانهها دارد که مساحت، میزان برق مصرفی و مقدار نرمال مصرف در آن قید شده. بر همین اساس هرگاه مصرف برق گلخانهای افزایش چشمگیری داشته باشد، دلیل آن را بررسی میکند.
او میگوید که پیشنهاد استفاده از همین روش به ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور هم داده شده، اما به نظر نمیرسد اجرایی شده باشد.
یزدان نیاز، پیش بینی میکند که بعد از اشباع بازار از گل، عرضه مواد مخدر به سمت یک مخدر صنعتی جدید به سمت اسپایس (ماریجوانا صنعتی) برود. مادهای که تاثیر آن ۲۰۰ برابر ماریجوانا ارزیابی شده و به همین نسبت تخریبگری آن هم بیشتر است.
در آرزوی شادی از دست رفته
باز شدن پای مواد مخدر به گلدانهای خانگی، یک معنای ساده و صریح دارد: مصرف کنندگان تصمیم گرفتهاند خودکفا باشند. آنها راهی را پیدا کردهاند تا نیازشان به مواد مخدر را در خانه تامین کنند و هم ریسک کمتری را به جان بخرند، هم هزینه کمتری متحمل شوند. با این حال، عباس دیلمیزاده، محقق اعتیاد و مدیر عامل جمعیت تولد دوباره تحلیل متفاوتی از کشت گلدانی مواد مخدر ارائه میکند.
او این نوع کشت را نشانهای از بالا رفتن تقاضا برای تامین مواد میداند و میگوید: مدتی قبل معاون وزیر رفاه اعلام کرد که ایران در میان کشورهای دنیا از لحاظ شادی اجتماعی رتبه ۱۱۰ را دارد. همان زمان قائم مقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت که نشاط اجتماعی باعث پیشگیری از اعتیاد میشود. اگر این دو داده را کنار هم بگذارید، جواب مجهولات ما داده میشود.
دیلمیزاده ادامه میدهد: نظر سیاستمداران شاید این باشد که باید جلوی کشت گلدانی مواد مخدر را بگیریم. به فرض که در این کار موفق شویم. آیا باز هم تقاضا کاهش پیدا میکند؟ باید بپذیریم که کتمان تقاضا، مشکلی را حل نمیکند. اما مدیریت کردن آن تقاضا میتواند موثر باشد. نشاط اجتماعی یک پاسخ مناسب به تقاضای مواد مخدر است. هر انسانی نیاز به نشاط دارد و نمیتوان این را نفی کرد.
این نیاز به نشاط، به اعتقاد دیلمیزاده با تغییرات هشدار دهندهای هم همراه شده است. تغییر الگوی استفاده از مواد مخدر، تصویر جمعیتی را ترسیم میکند که دیگر تنها به دنبال خوشحال شدن نیست. شادی و را با آرامش و شور زندگی را همراه با فراموشکاری و بیخیالی، یکجا میخواهد.
دیلمیزاده میگوید: پیش بینی من این است که الگوی مصرف مواد محرک رو به افول است. مصرف کنندههای دائمی ما به چند مصرفی روی آوردهاند و مواد محرک و مخدر را همزمان مصرف میکنند. مثلا شیشه را با هروئین یا تریاک. این نشان میدهد که ذائقه مخاطب ما مدام در حال تغییر است. چیزی که از تحولات اجتماعی و موضوعات مبتلا به جوانان و نوجوانان نشات میگیرد. ماده مخدر، فراموشی میآورد و ماده محرک بیداری و نشاط. مصرف همزمان این دو مواد، حتما ارتباطی با مسایل اجتماعی کشور دارد. هر تغییر الگوی مصرفی باید با تحولات سیستم اقتصادی، اجتماعی تحلیل شود. (آرزو رستمزاد/خبرآنلاین)
جام جم سرا: فاطمه دانشور اظهار داشت: مرکز ترک اعتیاد ویژه کودکان را در ایران نداشتیم و قرار است برای اولین بار از طریق شهرداری و با مصوبه شورای شهر تهران، این مرکز ایجاد شود.
رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران تأکید کرد: راه اندازی مرکز ترک اعتیاد ویژه کودکان اتفاق خوبی است که در حال شکل گیری است.
وی افزود: بر اساس گزارشاتی که به ما میرسد عده زیادی از کارتن خواب ها معتاد هستند که در این بین کودکان برخی از آنها نیز به مواد مخدر اعتیاد دارند که این وظیفه مسئولان است تا مرکزی برای ترک اعتیاد این قشر مانند یک بیمارستان مجهز ایجاد کنیم تا آسیبهایی از این دست کمتر شود.
دانشور تأکید کرد: مسئله کارتن خواب ها و کودکان کار و خیابانی از موضوعاتی است که باید مورد توجه سازمان بهزیستی و شهرداری قرار بگیرد.(مهر)
جام جم سرا: نکته جالب در این میان، قدرت بازاریابی و تبلیغی است که به سبب آن، موجی از تقاضا را به وجود آورده است. شبکههای تولید و توزیع مواد در جامعه حضوری پررنگ دارند و به سبب نیازهایی که در اثر فشارهای روانی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی بر اقشار مختلف جامعه وارد میشود، تبلیغات وسیعی به راه میاندازند تا با ایجاد باورهای غلط در افکار عمومی به هدف اصلی خود یعنی رونق مصرف مواد برسند؛ باورهای غلطی که شاید ویرانکنندهتر از صدها بمب اتم باشد، از جمله:
1ـ هیچکس با یک بار مصرف معتاد نمیشود: دلیل غلط بودن این باور این است که چون مواد بشدت مرکز پاداش در مغز را تحریک میکند، حتی پس از یک بار مصرف نیز شخص دائم در وسوسه به دست آوردن سرخوشی ناشی از مصرف است و این حالت تا زمان مصرف مجدد ادامه دارد.
2ـ مواد همیشه از طرف یک شخص خلافکار با قیافهای عجیب و غریب به کسی تعارف میشود: این باور اشتباه است، چون شاید اولین دفعه تجربه به دست آوردن و مصرف مواد همراه با یک دوست صمیمی یا حتی یکی از بستگان نزدیک باشد.
3ـ مواد را به صورت تفننی مصرف میکنم و هیچگاه معتاد نمیشوم: این باوری غلط است، چون بسیاری از افراد مواد را به صورت یک بار در هفته شروع میکنند، ولی با توجه به ایجاد تحمل در شخص مصرفکننده، این نیاز هرچه به جلو میرود، بیشتر شده و پس از مدتی به مصرف روزانه تبدیل میشود.
4ـ مصرف مواد باعث افزایش نیرو و توان میشود: علت غلط بودن این باور این است که به طور کلی موادمخدر برای طولانیمدت نمیتواند باعث ایجاد نیروی جوانی و شادابی شود و پس از مدتی مصرف مواد به گونهای میشود که شخص باید مصرف کند تا همان نیروی حداقل خود را بتواند حفظ کند.
5ـ مواد به عدهای میسازد و به عدهای نه: این اشتباه است که بگوییم مواد در برخی افراد ایجاد عارضه میکند و با برخی چنین نمیکند. در همه مطالعاتی که در حوزه اعتیاد در جهان صورت گرفته، موردی یافت نشده که تائید کند مصرف مواد به انسانها کمک میکند.
6ـ مصرف مواد یعنی خوش بودن و جوانی کردن: این نوع نگرش محدود و بیاساس نسبت به خوش بودن و جوانی کردن سبب میشود عدهای ناخواسته برای اولین بار در مهمانیها و پارتیهای شبانه مواد مصرف کنند.
7ـ مواد هرچه ناخالصتر باشد، عوارض کمتری ایجاد میکند و امکان اعتیاد به آن ضعیفتر است: غلط بودن این باور به این علت است که معمولا مواد با ناخالصی بیشتر، اثرات شدیدتری از اعتیاد مثل نارسایی کبد و کلیه، عفونتهای مقاوم به درمان و حتی سرطان را نمایان میکند و افراد با دیدن این علائم، بیخطر بودن مواد را به خالص بودن آن ربط میدهند.
8ـ در سنین بالا هرکس مصرف مواد را کنار بگذارد، میمیرد: ترک مواد بدون مرگ یا حتی زمینگیر شدن امروزه امری محال نیست. یک قانون کلی در ترک اعتیاد میگوید هر فردی با هر سنی، مصرف مواد را کنار بگذارد، عمری طولانیتر و مفیدتر خواهد داشت.
باورهای غلط در اعتیاد به شیشه
1ـ شیشه اعتیادآور نیست: مصرف شیشه بسیار خطرناک است و باعث ایجاد شدیدترین نوع اعتیاد میشود؛ البته این باور غلط زمانی مطرح شد که از یک سو مصرف شیشه باعث منفی شدن آزمایشهای مربوط به مورفین میشد و از سوی دیگر در ترک شیشه علائم جسمی بندرت دیده میشود.
2ـ با شیشه میتوان مخدرهای تریاک و هروئین را ترک کرد: این باور غلط است. شاید با مصرف شیشه بتوان مخدرها را مصرف نکرد، اما اعتیادی بمراتب سختتر از مخدرهای سنتی ایجاد خواهد کرد.
3ـ شیشه باعث بالا رفتن توانایی یادگیری و بهبود تمرکز میشود: علت اشتباه بودن این باور این است که مصرف شیشه حتی در مقادیر کم نیز باعث اعتیاد شده و بهبود تمرکزی که بر اثر مصرف آن ایجاد میشود، ربطی به بالا رفتن توانایی یادگیری ندارد.
4ـ شیشه باعث افزایش انرژی و کاهش خواب میشود: معمولا در اوایل مصرف شیشه بیخوابی و همچنین احساس افزایش انرژی وجود دارد، اما بتدریج این اثرات کاهش یافته و فرد فقط باید شیشه مصرف کند تا از خوابآلودگی شدیدش جلوگیری کند و انرژی حداقلی داشته باشد.
5ـ شیشه باعث کاهش وزن میشود: در هفتههای اول مصرف، شیشه باعث کاهش اشتها و به دنبال آن کاهش وزن میشود که این اثرات کوتاهمدت است؛ به طوری که دوباره اشتها و وزن به حالت اولیه برمیگردد. همچنین شیشه با از بین بردن چربیهای زیر پوستی بخصوص در زنان سبب ایجاد پوستی بدنما و بدشکل میشود.
6ـ شیشه باعث افزایش میل جنسی میشود: شیشه باعث افزایش میل جنسی نمیشود؛ بلکه با برداشته شدن مهارهای رفتاری موجب بروز تنوعطلبی جنسی همچنین رفتارهای جنسی عنانگسیخته و مرضی میشود که باعث شیوع بیماریهای خطرناک مانند ایدز نیز میشود.
باور غلط در مصرف حشیش
یکی از رایجترین باورهای غلط در مصرفکنندگان حشیش این است که حشیش اعتیادآور نیست. این باور نادرست است چون حشیش اعتیادآور است و مثل هروئین و تریاک اثرات مخربی بر مغز و عملکرد آن دارد. نکته مهم اینجاست که ایجاد وابستگی جسمی و روانی در حشیش بسیار کندتر از هروئین و تریاک است، اما وقتی وابستگی ایجاد شد، خلاصی از آن به اندازه بقیه موادمخدر دشوار است.
باورهای غلط در مصرف ترامادول
1ـ ترامادول دارویی مسکن است و به صورت قانونی در داروخانهها فروخته میشود، پس اعتیادآور نیست: این باور غلط است؛ چون تارامادول جزو دسته شبهمخدرهایی است که وابستگی بسیار شدیدی ایجاد میکند و چه در زمان مصرف و چه هنگام قطع مصرف سبب ایجاد تشنج و به دنبال آن مشکلات عروقی و مغزی میشود.
2ـ ترامادولهای خارجی کیفیتی بهتر از ایرانی دارند و اعتیادآور نیستند: متاسفانه نظارت ضعیف بر تهیه و توزیع داروهای قاچاق باعث شده انبوهی از قرصها و کپسولهای ترامادول هندی و چینی وارد بازار غیرقانونی دارویی کشور شود و چون کیفیت و اصالت این قبیل داروها به هیچ عنوان مورد تائید نیست، پس در مصرف نوع خارجی ترامادول شاهد بروز عوارض شدید و حادتر هستیم.
باورهای غلط در مصرفکنندگان تریاک
1ـ تریاک یک ماده طبیعی و سنتی است، پس عوارض ندارد: این باور غلط است؛ چون بدترین عارضه تریاک اعتیاد به آن است.
2ـ مصرف تریاک سبب بهبود عملکرد جنسی میشود: مصرف تریاک در کوتاهمدت سبب آرامش و کاهش اضطراب میشود و همین امر به بهبود زودانزالی کمک میکند، اما پس از مدتی با مصرف مداوم تریاک این آرامش و اثر ضداضطرابی کاهش یافته و از بین میرود و شخص به دوران ابتدایی اختلال جنسی برمیگردد.
3ـ مصرف تریاک سبب کنترل و درمان دیابت میشود: مصرف تریاک نهتنها کمکی به بهبود دیابت و پایین آوردن قند خون نمیکند؛ بلکه با پوشاندن عوارض این بیماری پس از مدتی باعث بروز اختلالات مهلک قلبی و کلیوی میشود.
مرتضی خوشگفتار / کارشناس درمان اعتیاد