مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

باور کنید لطفاً: زنگ خطر اعتیاد در میان زنان

نزدیکی ایران به مراکز تولید و توزیع گسترده مواد مخدر سنتی مانند داشتن مرزهای طولانی با افغانستان و پاکستان همواره به‌عنوان یکی از عوامل اصلی گرایش به مصرف مواد مخدر در کشور بویژه میان جوانان مطرح بوده است؛ اما ورود مواد مخدر صنعتی و افزایش اعتیاد بین جوانان و همچنین کاهش سن اعتیاد و مصرف مواد مخدر صنعتی، نشان داد که عامل هم‌مرزی با افغانستان و مراکز کشت خشخاش، تنها عامل نیست و باید به مسائل دیگر ازجمله کاستی‌های آموزشی و فرهنگی توجه بیشتری داشته باشیم.

متأسفانه در سال‌های اخیر پدیده منفی اعتیاد در زنان هم در جامعه ایران گسترش یافته و به‌رغم عدم‌ ارائه آمارهای دقیق، تحلیلگران و کارشناسان اعلام کرده‌اند که سن اعتیاد در ایران بشدت کاهش یافته است. این موضوع دستمایه‌ای برای گفت‌وگو با سالار مرادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی بود که بخش‌هایی از این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

زمانی که مسائل مربوط به اعتیاد مطرح می‌شود، با یک مشکل اصلی روبرو هستیم و آن مشکل این است که آمار دقیقی از افرادی که گرفتار این بلای خانمانسوز هستند، در دست نیست. با وجود این، شواهد نشان می‌دهد که نسبت به یک دهه قبل، هم میزان مصرف مواد مخدر افزایش داشته و هم سن افرادی که گرفتار معضل اعتیاد هستند، بشدت کاهش یافته است. آیا در کمیسیون اجتماعی که جلساتی مفصل با مسئولان دستگاه‌های مسئول در این زمینه دارد، آمارهایی از این پدیده منفی اجتماعی ارائه می‌شود؟

دستگاه‌ها و نهادهای مختلفی که بنوعی با معضل اعتیاد مواجه بوده و به طور مستقیم و غیرمستقیم مسئول برخورد با این پدیده منفی و رفع مشکلات موجود هستند، به ‌دلایل مختلف از جمله «عدم ایجاد تنش و استرس در جامعه» از بیان آمارهای دقیق خودداری می‌کنند. البته در برخی از مواقع عدم ارائه آمار و اطلاعات دقیق ممکن است، کارشناسان را برای تدوین و اجرای راهکارهای پیشگیرانه یا حتی برخوردهای قهری با معضل اعتیاد با مشکل روبه‌رو کند؛ اما در برخی شرایط این اطلاع‌رسانی اندک و غیرصریح، آرامش را در جامعه به‌همراه داشته و اجازه نمی‌دهد که مردم دغدغه‌های بیشتری پیدا کنند.

با وجود این، چگونه باید اظهارنظرهایی که در رابطه با کاهش سن اعتیاد یا افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر بین زنان و دختران مطرح می‌شود را تأیید یا تکذیب کرد؟

پدیده منفی اعتیاد و مصرف مواد مخدر در جامعه ما به ‌اندازه‌ای است که نمی‌توان آن را کتمان کرد. به عنوان یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی باید بگویم که متأسفانه آمارها نشان‌دهنده این است که نسبت به یک دهه قبل سن اعتیاد در جامعه ما بشدت کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر دختران و زنان بسیاری نسبت به گذشته به این معضل خانمانسوز گرفتار شده‌اند؛ بنابراین ما چه آمارها را به طور صریح اعلام یا از بیان آنها خودداری کنیم، باید بدانیم که زنگ خطرها به‌صورت جدی به صدا درآمده و دیگر نمی‌توان دست روی دست گذاشت. گروه‌هایی که در این حوزه سرشماری‌های دقیق انجام داده‌اند، در جلسات مختلف به مسئولان دستگاه‌های مربوطه اعلام کرده‌اند که میزان گرایش به مصرف مواد مخدر و حتی اعتیاد بین زنان و دختران به‌صورت لجام‌گسیخته و غیر قابل ‌باور در حال افزایش بوده و این امر نگرانی‌های جدی مردم و مسئولان را به‌همراه داشته است.

فکر می‌کنید چه عواملی باعث شد که جوانان ما بویژه دختران به‌سمت مصرف اعتیاد بروند؟

دلایل مختلفی وجود دارد که بارها گفته شده و متأسفانه آن‌قدر این دلایل را گفته‌ایم و فریاد زده‌ایم، دیگر تبدیل به کلیشه شده و اثرگذاری لازم را ندارد؛ اما باز هم نمی‌توانیم واقعیت‌ها را نگوییم. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلایل گرایش به سمت مصرف مواد مخدر، مشکلات اقتصادی و بیکاری است. تحقیقات نشان می‌دهد که دختران و زنان ما که گرفتار معضلات اقتصادی بویژه بیکاری هستند، بیش از مردان و پسران منزوی شده‌اند و همین انزوا آنها را به‌سمت پاتوق‌ها و جمع‌هایی هدایت می‌کند که خودشان گرفتار ناهنجاری‌های بسیار اجتماعی ازجمله مصرف مواد مخدر هستند. به همین دلیل است که بخش عمده تمرکز دولت و دستگاه‌های اجرایی ازجمله وزارت کشور و بهزیستی برای رفع مشکلات اقتصادی افراد و اقشار آسیب‌پذیر هزینه می‌شود. بازهم تأکید می‌کنم که تحقیقات نشان داده، بیکاری دختران یکی از عوامل اصلی گرایش آنها به‌سمت مصرف مواد مخدر و سپس اعتیاد شدید است.

شما از بیکاری به‌عنوان اصلی‌ترین دلیل اعتیاد دختران و زنان نام بردید، اما آمارها و شواهد نشان می‌دهد که سن اعتیاد بین زنان و دختران بشدت کاهش یافته و آنها در سنین نوجوانی گرفتار می‌شوند. به طور طبیعی یک نوجوان که مدرسه رفته و درس می‌خواند، خیلی نباید دغدغه شغل داشته و وقتی بیکار باشد به انزوا کشیده شود و معتاد شود...

همان‌طور که پیشتر نیز گفتم، تنها یکی از دلایل، مسائل اقتصادی است و فقر فرهنگی و آموزشی نیز در این حوزه دخالت دارد. ضمن این‌که آمارها نشان می‌دهد، خانواده‌هایی که مشکلات اقتصادی داشته و درگیر مسائل معیشتی هستند، دختران آنها بیشتر به سمت اعتیاد کشیده می‌شوند؛ بنابراین در این‌جا هم یکی از دلایل اصلی مشکلات اقتصادی است و خود این مشکلات زمینه کمبودهای فرهنگی و آموزشی را فراهم می‌کند.

اعتیاد فی‌نفسه دارای آثار مخرب فراوانی است؛ اما این پرسش مطرح می‌شود که آثار و تبعات اعتیاد یک زن هم بین نزدیکان، اقوام و جامعه مانند مرد معتاد است؟

به هیچ عنوان این‌گونه نیست. متأسفانه باید گفت که اثر مخرب اعتیاد زنان بمراتب بیشتر از مردان است. به عنوان نمونه اگر پدر یک خانواده گرفتار معضل اعتیاد باشد مادر، مدیریت خانواده را بر عهده گرفته و از خسارات این فاجعه کم می‌کند. این زن تلاش می‌کند تا کانون خانواده را حفظ کرده و فرزندان به سمت اعتیاد و انحرافات اجتماعی گرایش پیدا نکنند؛ اما وقتی مادر خانواده خود گرفتار این معضل شده،‌ چگونه می‌توان امیدوار به حفظ کانون آن خانواده بود؟ از سوی دیگر گرفتاری مادران، اثر بسیار شدیدی در تربیت فرزندان دارد. متأسفانه طی سال‌های اخیر گسترش دامنه اعتیاد بین زنان و دخترانی که باید آینده این کشور را بسازند، بشدت افزایش یافته و ما هم‌اکنون آسیب‌های بسیاری را از این معضل تحمل کرده و متأسفانه در آینده نیز آسیب‌های بیشتری را مشاهده می‌کنیم. از سوی دیگر، وقتی یک زن یا دختر به دام اعتیاد می‌افتند، بیش از مردان گرفتار ناهنجاری‌های خطرناک‌تری چون فساد، فحشا، فرار از خانه و حتی مشارکت در امر توزیع مواد مخدر می‌شوند؛ بنابراین باید گفت که اثرات مخرب اعتیاد زنان به مراتب بیشتر از مردان است.

اگر ممکن است بگویید دستگاه‌هایی که متولی امر مبارزه با مواد مخدر هستند تا چه اندازه به وظایف خود در این زمینه عمل کرده‌اند؟

متأسفانه برای پاسخ به این پرسش باید باز هم همان حرف‌های تکراری گذشته را بیان کنم. نخست این‌که برخورد با این پدیده منفی اجتماعی تک‌بعدی نیست و یک دستگاه بتنهایی نمی‌تواند از عهده مسئولیت برآید. به همین دلیل همه باید مشارکت لازم را داشته باشیم، یعنی در بخش‌های مختلف ازجمله نهاد قانون‌گذاری، دستگاه‌های اجرایی، نهادهای انتظامی و قضایی و بالاخره متولیان امور فرهنگی و نهادهای حمایتی به وظایف خود عمل کنیم. شواهد نشان می‌دهد که ما نتوانستیم به این وظایف درست عمل کنیم وگرنه شرایط فرهنگی جامعه امروز ما به صورت دیگری بود و اگر امروز نیز زنگ‌خطرهای جدی را نشنیده بگیریم، با معضلات بیشتری روبرو می‌شویم. (امیرتوحید فاضل/شهروند)


ادامه مطلب ...

رفتگری ایده‌پرداز با ۵۰ راهکار علیه اعتیاد

شاید به همین دلیل است که خیلی‌ها محمدعلی کاردان را با یک عنوان اختصاصی می‌شناسند: «آقای ایده!» رفتگر ساده مشهدی که همین چند وقت پیش عنوان ایده‌پرداز ویژه جشنواره «ایده‌های برتر در مقوله پیشگیری از آسیب‌های مواد مخدر» را از آن خود کرد؛ رفتگری که با زبان و ادبیات مخصوص خودش با 50 ایده ساده، جدید و البته کاربردی در این جشنواره شرکت کرد و باعث تعجب خیلی‌ها شد!


ادامه مطلب ...

بزرگترین عامل گسترش و شیوع اعتیاد

شناسایی علت اعتیاد یک‌فرد کمک چندانی به حل مساله مبارزه با موادمخدر نمی‌کند و ما نمی‌توانیم با تعمیم‌دادن این علت به دیگران از اعتیاد آنها جلوگیری کنیم.
درحال‌حاضر ما تابع مساله مهم‌تر و فوری‌تری هستیم و آن روبه‌رو شدن با خیل عظیم افرادی است که آلوده به مصرف موادمخدر هستند، زیرا این خیل عظیم، خود بزرگ‌ترین عامل گسترش و شیوع اعتیاد است.
بسترهایی وجود دارد که زمینه را برای بروز اعتیاد مساعدتر می‌کند، باتوجه به اینکه دوستان ناباب، نابسامانی خانواده، اختلال‌های روحی، روانی، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و غیره زمینه بروز اعتیاد به مصرف موادمخدر صنعتی و روانگردان‌ها را فراهم می‌کند، اما عدم‌آگاهی فرد از عوارض خطرناک اعتیاد حقیقت مهمی است، که همواره به‌فراموشی سپرده شده است.
معتقدیم تاکنون حقیقت اعتیاد از چشم‌ها پنهان مانده است و سیستم‌های اطلاع‌رسانی نتوانسته‌اند حقیقت اعتیاد را به‌درستی نشان دهند و حتی به‌دلیل عدم‌شناخت نسبت به این پدیده، اطلاع‌رسانی اشتباه هم صورت‌گرفته و به‌عنوان نمونه می‌توان از تبلیغ درمان‌های کوتاه‌مدت، چندساعته و چندروزه اعتیاد نام برد، که نمونه‌ای بارز از اطلاع‌رسانی اشتباه است.
تولید موادمخدر صنعتی با روش‌های مصرف کاملا آسان باعث‌شده مردم شخص معتاد را از فرد عادی تشخیص ندهند و درحال‌حاضر بخش زیادی از معتادان کشور کسانی هستند که ظاهرشان کاملا طبیعی است و نقش‌های اجتماعی ویژه و مترقی دارند، به‌طوری‌که به‌سختی می‌توان به اعتیاد آنها پی برد.
همچنین تصورات غلط در این زمینه که گاهی به افراد بی‌اطلاع توصیه می‌کنند مصرف موادمخدر برای کاهش دردهای روانی، اضطراب و افسردگی مفید است، منجربه گرایش افراد به اعتیاد می‌شود. هرچند اوایل مصرف، تغییر خلقوخو و ایجاد حالت شادی در فرد دیده می‌شود، اما بعدازمدتی با مقدار مصرف اولیه این حالت ایجاد نشده و مصرف‌کننده مجبور به مصرف مواد بیشتری می‌شود و در دام اعتیاد می‌افتد. مخدرهایی مانند کوکائین، آمفتامین‌ها و شیشه بیشترین مصرف را بین نوجوانان و جوانان کشور دارد.
گوشه‌گیری، افسردگی، کرختی و بی‌حالی، سستی و عدم‌توجه به ظاهر، عدم‌رعایت بهداشت شخصی و محیطی، بی‌اشتهایی، بی‌خوابی، خواب‌آلودگی، خواب زیاد، عقب‌ماندگی در تحصیلات، ترک کار، رفت‌‌وآمدهای مشکوک و غیرعادی، تهدید به خودکشی یا دیگرکشی، خواب‌های ترسناک، عدم‌اطمینان، عدم‌خودباوری، احساس پوچی و بیهودگی، پرحرفی، پرخوری، فعالیت زیاد جسمی یا جنسی، خنده‌های زیاد، خنده‌های بی‌دلیل، حرکات خطرناک، رانندگی بدون‌احتیاط و غیره از عوارض موادمخدر یاد شده است.
برای مقابله با افزایش اعتیاد به موادمخدر صنعتی و روانگردان‌ها، در مرحله نخست نسبت به درمان معتادان اقدامات زیادی انجام شود تا به این وسیله از گسترش شمار آنها کاسته شود، سپس راه‌های پیشگیری اولیه از مصرف موادمخدر شامل آگاهی و اطلاع‌رسانی در پیش گرفته شود. (حمیده غلامرضایی . درمانگر اعتیاد/شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

505


ادامه مطلب ...

اعتیاد جذابی که پیر و جوان را تهدید می‌کند!

چند سال پیش یکی از بازی‌های استراتژیک به شدت مشهور شد و خیلی‌ها را درگیر خودش کرد؛ تراوین! حالا بازی‌های Candy Crush و Clash of Clans خواب و خوراک را بر خیلی‌ها حرام کرده! خیلی از بازیکنان مجبور می‌شوند تا نیمه شب بیدار بمانند و مراقب مایملک مجازی‌شان باشند! البته اگر شاغل هستید و کار ثابتی دارید، احتمالا کمتر فرصت انجام چنین بازی‌هایی را دارید اما حالا که حداقل 13 روز تعطیلی نوروزی پیش رویتان است، مواظب باشید در دام اعتیاد به این بازی‌ها نیفتید!


نکند پرخاشگر شوید!

وقتی در مورد بازی‌های رایانه ای مبتنی بر فناوری اطلاعات صحبت می‌کنیم، همیشه باید به این نکته توجه کنیم که اولین تفاوت این بازی‌ها با بازی‌هایی که در آنها مشارکت فیزیکی داریم این است که فرد یک گوشه می‌نشیند و با یک اکسسوری یا وسیله بازی‌اش را پیش می‌برد و گاهی عامل سرعت، گاهی واکنش سریع و گاهی واکنش‌های دیگر در این بازی‌ها دخیل است. بازی‌های استراتژیک به 2 گروه تقسیم می‌شوند؛ یکی بازی‌هایی که طراحی نوینی دارند که در نهایت هیچ عامل خشونتی در آن دخیل نیست؛ بازیکن فقط با تفکر و برنامه‌ریزی، تلاش می‌کند به سود و منافع بیشتری برسد و رفتارهای مخرب و آسیب‌زننده در این بازی‌ها وجود ندارد. حتی اگر در این بازی‌ها کسی یارگیری کند و از دیگران همفکری بگیرد، به نوعی ذخیره کردن انرژی و نیروست. متاسفانه تعداد این بازی‌ها در بازار کم است، اما در گروه دیگری از بازی‌های استراتژیک معمولا رفتارهای مخرب دیده می‌شود. رفتارهایی که شاید به نظر چندان مهم نباشند؛ مثلا بازیکن برای پیشبرد اهدافش فکرهایی می‌کند و تصمیم‌هایی می‌گیرد اما در انتها وقتی نگاه می‌کنیم، الگوهای رفتارهای پرخاشگرانه یا الگوهای تجاوز به حقوق دیگران به وضوح در این بازی‌ها دیده می‌شود.
این موضوع را باید در ذهن داشته باشیم؛ زمانی که الگوی رفتارهای مخرب در بازیکنان آموزش داده می‌شود، این الگوهای رفتاری به‌صورت کاملا خودکار در گونه‌های رفتار فرد فعال می‌شود. مطالعات مختلف نشان داده‌اند افرادی که در بازی‌هایی شرکت می‌کنند که الگوهای پرخاشگرانه در آنها وجود دارد، الگوی رفتاری پرخاشگرانه را دریافت می‌کنند. این موضوع اولین نکته قابل‌توجه در مورد بازی‌های استراتژیک است.


آنلاین‌ها، اعتیادآورترند!

نکته بعدی این است که بعضی از این بازی‌ها آنلاین هستند و برخی دیگر نه! برخی بازی‌های استراتژیک به صورت انفرادی و بدون نیاز به اینترنت انجام می‌شوند، بنابراین دیگران از نوع بازی فرد آگاه نمی‌شوند و او نیازی به رقابت و کار گروهی ندارد در نتیجه ممکن است عواملی مثل اعتراض والدین یا همسر مانع از ادامه یافتن بازی برای طولانی‌مدت شود. در این شرایط فرد می‌تواند با خیال راحت بازی‌اش را که مبتنی بر نرم‌افزار است، تا هرجا که پیش رفته، ذخیره و رهایش کند، بنابراین احتمال اعتیاد به این نوع بازی‌ها کمتر می‌شود، اما در بازی‌هایی که آنلاین و به‌صورت گروهی انجام می‌شود، عامل زمان دست فرد نیست و توسط گروه مشخص می‌شود، در نتیجه اگر فرد بخواهد از بازی خارج شود، احساس می‌کند چیزی را از دست خواهد داد.
فضای رقابتی حاکم بر این بازی‌ها 2 نوع است؛ یکی رقابت با هم‌گروهی‌ها و دیگری رقابت با سایر گروه‌ها. این میزان رقابت باعث می‌شود بازیکنان دیرتر فضای بازی را ترک کنند و همین امر باعث تداوم این فعالیت خواهدشد. وقتی احساس می‌کنیم مخاطب‌های زنده‌ای داریم که شاهد فعالیت ما هستند و باید آنها را در بازی شکست بدهیم، خشم و تهاجم افزایش می‌یابد.


چرا معتاد ارتباط آنلاین می‌شویم؟

باید به این نکته توجه کنیم که این بازی‌ها محدودیت و انتها ندارند! بازیکن روی هر گزینه‌ای که کلیک کند، با داستان‌های متفاوتی روبرو و به این ترتیب حس کنجکاوی او تحریک می‌شود و اگر گزینه‌های مختلف موجود در بازی را امتحان نکند، احساس ناتمامی می‌کند؛ انگار وظیفه‌ای داشته که ناتمام رها کرده یا حتی حس می‌کند حجم زیادی از چیزهایی که می‌توانسته به دست بیاورد، از دست داده!
همین موضوع باعث تکرار رفتار و اعتیاد می‌شود. نکته دیگر اینکه وقتی این بازی‌ها را در فضای مجازی انجام می‌دهیم، از آنجا که هیچ دامنه محدودی وجود ندارد، با هر اقدامی با یک پاسخ یا واکنش جدید روبرو می‌شویم؛ فرض کنید در یکی از همین بازی‌ها، ساعت 2 نیمه شب، تعداد خاصی نیرو را برای جنگ به یکی از دهکده‌ها می‌فرستید و پیروز می‌شوید یا می‌توانید غنیمت جنگی زیادی به دست آورید و دهکده‌تان را گسترش دهید.

زمانی می‌توان گفت بازی‌های رایانه‌ای آنلاین و گروهی، بخشی از تفریحات سالم است که فرد معیارهایی مطابق با قواعد و قوانین سلامت تعریف و مطابق با همان معیارها در چنین فعالیت‌هایی شرکت کند


به این ترتیب شما در نتیجه استراتژی برگزیده خود، یک بازخورد مثبت و یک پاداش دریافت کرده‌اید. پس رفتار را تکرار می‌کنید تا پاداش بیشتری بگیرید و این روند ادامه پیدا می‌کند و به اعتیاد منجر می‌شود.


ببرید یا ببازید، معتاد می‌شوید!

اگر در یک بازی آنلاین به‌دلیل یک استراتژی اشتباه شکست بخورید، این موضوع مانع از رفتار اعتیادی نمی‌شود! بلکه برای جبران شکست قبلی فعالیت‌های دیگری انجام می‌دهید تا بالاخره به نحوی پیروز شوید و در نهایت باز هم اعتیاد پیش می‌آید، بنابراین فرد چه ببرد و چه ببازد، به بازی معتاد می‌شود و این دقیقا همان است که در اختلالی به‌عنوان «اختلال قماربازی» رخ می‌دهد.
کسانی که قمار می‌کنند، سرمایه اندکی را به بازی اختصاص می‌دهند. اگر سرمایه اندکشان از دست برود، خشمی در آنها ایجاد می‌شود و تلاش می‌کنند سرمایه از دست رفته را بازیابند و طی همین تلاش است که برد یا باخت مجدد را تجربه می‌کنند و این چرخه اعتیادی شکل می‌گیرد و ادامه پیدا می‌کند. اگر هم برنده شوند و سرمایه‌‌شان افزایش پیدا کند، یعنی پاداش گرفته‌اند پس همین کار را برای کسب پاداش و پاداش‌های بیشتر تکرار می‌کنند و باز همان چرخه اعتیادی پیش می‌آید. این موضوع در بازی‌های آنلاین هم دیده می‌شود.


آیا باید بازی را تعطیل کنیم؟

باید یک قاعده کلی برای خودمان تعریف کنیم تا درگیر اعتیاد به این بازی‌ها نشویم و آن، قاعده زمان است. به این ترتیب فرد در طول 24 ساعت، زمان مشخصی را تعریف می‌کند تا بیشتر از آن برای بازی وقت نگذارد. توصیه جدی این است که افراد برای بازی مداوم، بیش از 30 تا 45 دقیقه زمان صرف نکنند چراکه این نوع بازی‌ها و این نوع تمرکزها، تاثیراتی بر دید کلی انسان و نیز عملکرد برخی از مناطق مغز دارد و اگر بازی‌های سرعتی باشند، بر پردازش سریع مغز اثر می‌گذارند و فرد را با برخی مشکلات روبرو می‌کنند.


بیشتر از 2 ساعت، هرگز!

فراموش نکنید که بیش از زمان گفته شده برای بازی‌های رایانه‌ای به‌خصوص بازی‌های آنلاین و گروهی وقت نگذارید؛ در ضمن نهایت فرصتی که برای چنین بازی‌هایی به‌عنوان تفریح روزانه اختصاص می‌دهید، نباید از سقف 2 ساعت بیشتر شود. که اگر این‌طور شد، در معرض شیوه زندگی ناسالم و کم‌تحرک قرار می‌گیرید متعاقب آن با خطر چاقی، مشکلات متابولیسمی، آسیب‌دیدگی روابط اجتماعی، به خطر افتادن سیستم خانواده، کاهش رابطه با همسر، فرزندان و والدین، کاهش تمایل به ورزش و بازی‌های فیزیکی و در نهایت کسالت روبرو خواهید شد.
زمانی می‌توان گفت بازی‌های رایانه‌ای آنلاین و گروهی، بخشی از تفریحات سالم است که فرد معیارهایی مطابق با قواعد و قوانین سلامت تعریف و مطابق با همان معیارها در چنین فعالیت‌هایی شرکت کند.
فراموش نکنیم که برخی الگوهای شخصیتی مستعد رفتارهای اعتیادی هستند. به همین علت افراد با چنین الگوهای شخصیتی، باید بیشتر از دیگران مراقب باشند که گرفتار اعتیاد به بازی (و هر نوع اعتیاد دیگری) نشوند. از جمله شاخصه‌های چنین افرادی این است که وقتی به یک فعالیت (هر چه که باشد) گرایش پیدا می‌کنند، نمی‌توانند این فعالیت را رها کنند، به‌طوری که انجام آن فعالیت بخشی از زندگی روزمره‌شان می‌شود. (دکتر مهرداد کاظم‌زاده عطوفی - روان‌شناس بالینی/ زندگی مثبت)


ادامه مطلب ...

خشونت و اعتیاد زیرزمینی، مشکل پیش روی جامعه و خانواده

سال‌هاست که سمت‌های مختلفی در حوزه آسیب‌های اجتماعی و اعتیاد بر عهده داشته، از مدیرکلی درمان اعتیاد بهزیستی گرفته تا ستاد مبارزه با مواد مخدر و حالا هم سمت ریاست دبیرخانه ستاد ملی سالمندان را بر عهده‌اش گذاشته‌اند.
«فرید براتی سده» نامی آشنا برای کنشگران حوزه اجتماعی است. به سراغش رفتیم تا درباره شایع‌ترین آسیب‌های اجتماعی کشور در سال ۱۳۹۴، روند‌های رو به‌ افزایش و مهارنشدنی آسیب‌های اجتماعی، کم‌کاری‌ها و اقدامات انجام‌شده و بایدهاونبایدهای این حوزه پرس‌وجو کنیم:


ارزیابیتان از وضعیت آسیب‌های اجتماعی در کشور چیست؟
*مسایل اجتماعی و به‌دنبال آن آسیب‌های اجتماعی در کشور همواره در حاشیه مسایل دیگر قرار دارد و بحث این دولت و آن دولت هم نیست. هنوز برنامه‌ جدی اجتماعی که مبتنی بر سیاست مشخصی باشد وجود ندارد. این نگرانی وجود دارد که در برنامه ششم هم مانند برنامه پنجم در مورد مباحث اجتماعی غفلت شود و مسایل اجتماعی در حاشیه قرار گیرد حال آنکه آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد نشان می‌دهد که مسایل اجتماعی مسایل عمده مردم است و مردم آن را با پوست و گوشتشان لمس می‌کنند.

متاسفانه تحمل‌پذیری مردم پایین آمده است. کوچک‌ترین ناکامی و مشکل، خود را به شکل پرخاشگری و تندی‌ در خانواده‌ها بین همسران و فرزندان نشان می‌دهد و این موضوع به خشونت‌های خیابانی و مسایل دیگر کشیده‌ می‌شود


موضوع مهم دیگر در حوزه اجتماعی آسیب برنامه‌ای است. یک آسیب برنامه‌ای، بی‌توجهی به بحث مسایل اجتماعی است و آسیب دیگر نبود آمار است. به‌عنوان مثال در مورد زنان کارتن‌خواب تهران چندین آمار وجود دارد و در مورد بقیه مسایل هم همین مشکلات وجود دارد. نبود آمار اجازه برنامه‌ریزی را هم نمی‌دهد.


به نظر شما شایع‌ترین آسیب‌های اجتماعی کشور در سال جدید کدام آسیب‌ها هستند؟
*اصلی‌ترین مشکل و آسیب اجتماعی خشونت خواهد بود که هر روز نمونه‌هایش در جامعه و برخورد افراد با هم دیده می‌شود؛ حال چرا خشونت این میزان زیاد شده است؛ به نظر می‌رسد بخشی از آن حداقل به دلیل تحمل پایین است که مردم دچارش شده‌اند.
شرایط اقتصادی و شرایط کلان جامعه خودش را در تحمل‌پذیری افراد در برابر فشارها و استرس‌ها نشان می‌دهد و متاسفانه تحمل‌پذیری مردم پایین آمده است. کوچک‌ترین ناکامی و مشکل، خود را به شکل پرخاشگری و تندی‌ در خانواده‌ها بین همسران و فرزندان نشان می‌دهد و این موضوع به خشونت‌های خیابانی و مسایل دیگر کشیده‌ می‌شود یا بحثی مانند اسیدپاشی که فاجعه است.


یعنی مشکلات اقتصادی مهم‌ترین عامل در بروز خشونت است؟
*بله، وضعیت اقتصادی، نظامات درون خانواده را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به‌ویژه برای قشرهایی از خانواده‌ها خود را جدی‌تر نشان خواهد داد و احتمالا سیستم‌های خانواده ما بیش از آنچه الان هست تحت‌تاثیر قرار خواهد گرفت و متاسفانه ما برای خانواده‌ها کاری انجام نداده‌ایم.


چه کار باید انجام شود؟
*باید برنامه‌ریزی شود. حداقل اینکه باید آموزش می‌دادیم. درست است که می‌گوییم جوان‌ها نمی‌توانند ازدواج کنند یا خانواده دچار مشکل است اما برای اینکه این خانواده را از مشکل رها کنیم چه کاری انجام داده‌ایم؟ هیچ کاری. به طور قطع سال آینده آمار طلاق بیش از ٢٠درصد خواهد بود؛ چون شرایط اجتماعی و روانی افراد به جایی می‌رسد که بهترین وضعیت برایشان دوری‌کردن از هم خواهد بود به عنوان یک مکانیزم که بتوانند از خودشان مراقبت کنند نه از سیستم خانواده‌شان.
به‌همین‌دلیل همسران با هم صحبت نمی‌کنند و فرزندان با هم و با والدین کاری ندارند و خودبه‌خود خانواده در آستانه فروپاشی قرار می‌گیرد.


کدام نهادها در بحث خانواده باید فعال شوند؟
*سه نهاد مسوولیت اصلی را بر عهده دارند؛ یکی معاونت زنان ریاست‌جمهوری، دیگری سازمان بهزیستی و کمیته امداد. اینها باید برای خانواده‌هایی که تحت پوشش دارند برنامه خاص داشته باشند اما برنامه‌هایمان برای این اقشار هم، برنامه‌های خانواده‌محور نیست. جالب است بدانید در برنامه چهارم قرار بود برنامه‌های خانواده‌محور در راس باشد تا برنامه‌های فردمحور اما اصلا کاری انجام نشد، باید حداقل برای خانوارهای زن‌سرپرست کاری انجام می‌شد.


مصداقی می‌گویید چه کارهایی می‌توان انجام داد؟
*هر مرکز مشاوره باید مسوول چند خانواده باشد و هزینه‌هایش را هم یک سازمان برعهده بگیرد. وزارت رفاه، بهزیستی، وزارت ورزش و...
دولت باید این تسهیلات را قایل شود که خانواده‌ها برای دریافت خدمات به این مراکز مشاوره مراجعه کنند. با افزایش میزان هزینه‌های زندگی، تعداد مراجعان به مراکز مشاوره دولتی به حد بی‌سابقه‌ای افزایش پیدا کرده و از طرف دیگر تعداد مراجعان به مراکز خصوصی کم شده است. الان باید دولت بیمه خدمات روانشناسی را در سیستم می‌گنجاند. وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت باید این بخش را می‌دید اما این اتفاق رخ نداد. اینها مواردی است که فقدانش در جامعه‌ احساس می‌شود و جامعه از آن رنج می‌برد.


در مورد خشونت چه کارهایی می‌توان انجام داد؟
*در مورد خشونت، بخشی از کارها سیاست‌گذاری‌های کلان است و ایجاد مرکز کنترل خشم در تهران یا استان‌های دیگر خوب است و ممکن است اثربخش باشد. اما اینها اقدامات سطح دوم است.
اقدامات سطح اول سیاست‌گذاری‌های کلان است که باید در حیطه‌های مختلف انجام شود. به‌هرحال برخی از مردم تحت فشار هستند؛ مانند چوبی که کاملا خم شده و هر لحظه امکان شکستنش وجود دارد.
مسوولان باید به این نکته توجه کنند که ممکن است از جایی، مشکلات جدی برای خانواده‌ها پیش بیاید. مردی که فرزند یا همسرش را به قتل می‌رساند نشان می‌دهد که این فرد دیگر نمی‌تواند تحمل کند و کشش ندارد. در جلسات، مطرح کردیم که درحال‌حاضر باید دنبال ایده‌های جدید بود. اگر معتقدیم اجتهاد در دین ما پویاست اینجا باید کمک‌کننده باشد. اگر با دیدگاه‌های قدیمی نگاه شود نمی‌توان کاری انجام داد. واقعیت این است که کارهای موردی، پاسخگو نیست و نیاز به اقدامات هماهنگ دستگاه‌ها و نهادهاست و این هم یک مساله خیلی مهم است.
در مورد طلاق، دستگاه‌های مختلف فعالیت‌های مختلف انجام می‌دهند. مثلا بهزیستی مدتی پیش طرح بشیر را مطرح کرده است. یا قوه‌قضاییه و وزارت ورزش‌وجوانان که در مورد مسایل ازدواج جوانان و بحث پیشگیری از طلاق کار می‌کنند. اینها باید در جایی ساماندهی شود. برنامه ششم در حال نگارش است. هیچ زمانی در کشور ما حتی در بهترین و طلایی‌ترین برنامه که برنامه، سوم بود، به مسایل اجتماعی توجه نشده بود، متولی مباحث اجتماعی مشخص نشده بود؛ یعنی آسیب‌های اجتماعی هیچ متولی‌ای نداشته و ندارد و الان هم وضعیت همین‌طور است.

به نظر می‌رسد در سال‌های آینده اعتیاد به آمفتامین‌ها شدیدتر می‌شود و مصرف چندگانه مواد که درحال‌حاضر هم وجود دارد تا سال‌های آینده ادامه می‌یابد. این روند در حال زیرزمینی‌شدن است


آسیب بعدی اعتیاد است. سال‌های آینده با وضعیت شدیدتری در مورد اعتیاد روبه‌رو خواهیم بود. این هم یک مساله است. با این وضعیت با توجه به متغیرهای بزرگ‌تری که روی اعتیاد تاثیرگذار هستند همچون طلاق در خانواده، بیکاری، شرایط اجتماعی، اینکه هیچ جایگزینی برای نبود شادی در کشور وجود ندارد و اجازه نمی‌دهند این جایگزین‌ها عمل کند، اعتیاد کم نمی‌شود. اعتیاد با ورد و فوت کاهش نمی‌یابد.


به نظر شما کدام نوع اعتیاد در سال آینده تشدید می‌شود؟
*به نظر می‌رسد در سال‌های آینده اعتیاد به آمفتامین‌ها شدیدتر می‌شود و مصرف چندگانه مواد که درحال‌حاضر هم وجود دارد تا سال‌های آینده ادامه می‌یابد. البته مواد خفیف‌تری هم مثل حشیش و الکل وجود دارد. الکل همواره مساله بوده و هست و خواهد بود؛ چراکه یکی از چیزهایی است که افراد راحت‌تر می‌توانند در زیرزمین استفاده کنند. در واقع این روندها در حال زیرزمینی‌شدن هستند، چون می‌توانند به‌راحتی استفاده شوند بنابراین مواد زیرزمینی که به طور سنتی هم استفاده می‌شدند مانند حشیش و الکل بیشتر استفاده خواهند شد.


اگر به عملکرد سیستم گذشته برگردیم چه کارهایی را باید انجام می‌دادیم که ندادیم؟
*اگر واقعیت را بخواهید تا سال‌های قبل مساله اعتیاد مساله مسوولان و دستگاه‌ها نبود. از گذشته برنامه‌ریزی استراتژیکی در مورد اعتیاد وجود نداشته است. مساله اعتیاد امروز برای مسوولان، همان مساله‌ای است که سال‌ها پیش در مورد اعتیاد داشتند. من هم معتقدم معتادان خیابانی معضل هستند اما با چه روش و سیستمی باید به اینها نگاه کرد. هیچ‌گاه قبول نکرده‌ایم که یک فرد معتاد خیابانی هم یک انسان است و باید خدمات انسانی بگیرد. هیچ‌گاه نخواسته‌ایم بپذیریم در زمینه پیشگیری کارهای موثری انجام نداده‌ایم. چندین سال پیش، در دهه ٧٠، آقای فلاح دبیرکل ستاد گفته بود که ما به بن‌بست رسیده‌ایم. ما به این وجه قضیه باید توجه کنیم که برنامه‌ریزی نداشته‌ایم. به نوعی تحت فشارهای مردم و مجلس مجبور بوده‌ایم همیشه ضربتی عمل کنیم. این کار با سیستماتیک‌عمل‌کردن خیلی متفاوت است. تنها جایی که سیستمی عمل کردیم، کاهش آسیب بوده که خوب پیش رفت اما آن هم در ادامه با مشکلاتی روبه‌رو شده است.


سیستم پیشگیری‌مان چه مشکلاتی داشته است؟
*همه معتقدند کارهایی برای پیشگیری انجام داده‌اند؛ حال سوال این است که اگر این‌طور است چرا به چنین وضعیتی دچار شده‌ایم؟ پیشگیری باید اثربخش باشد، در هر فعالیت پیشگیرانه، باید بلافاصله پس از اجرا، ارزشیابی انجام شود اما هیچ‌گاه ارزشیابی انجام نشده است. کدام‌یک از طرح‌ها سنجیده‌ شده‌اند تا ببینم این برنامه‌ها چقدر اثربخش بوده؟


به نظرتان چه باید کرد؟
*مقررات و ضوابطی وجود دارد اما چندان اجرا نمی‌شود؛ به عنوان مثال در اعتیاد سند پیشگیری وجود دارد اما خیلی به این قضیه توجه نمی‌شود. این سند برای اجراشدن به پول نیاز دارد. نکته بعدی این است که در سیاست‌های کلان کشور همچون برنامه ششم باید فصلی به عنوان فصل آسیب‌های اجتماعی وجود داشته باشد. بنابراین پیش از هر اقدامی متولی آسیب‌ها باید مشخص شود. ممکن است نمایندگان بگویند همه مسوولیت را به یک دستگاه نسپاریم. اشکالی ندارد. هر بخش با ذکر نام به یک دستگاه واگذار شود تا مشخص باشد کدام نهاد، باید چه کاری انجام دهد. درصورتی‌که هم نتوانست، باید پاسخگو باشد. برنامه‌ها باید اسناد داشته باشند و هر ارگانی ادعا کرد کاری انجام می‌دهد، این کار ارزشیابی شود و دستگاه‌های نظارتی باید جدی‌تر بر مسایل اجتماعی نظارت کنند. (شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

نقش شوهر در اعتیاد همسر

رسول زرگرپور در یازدهمین جلسه شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان اصفهان اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران بیش از ٣٥‌سال است که در امر مبارزه با موادمخدر تلاش می‌کند و شهدای زیادی را نیز در این رابطه تقدیم کرده، ولی آنچه مشخص است ایران هنوز نتوانسته به‌طور کامل مبارزه با موادمخدر را دنبال کند.
وی تغییر نوع موادمخدر از سنتی به صنعتی و همچنین تغییر جنسیت و کاهش سن مبتلایان به موادمخدر را نگران‌کننده دانست و گفت: اعتیاد زنان، تبعات بالاتری در جامعه خواهد داشت.


موضوع تغییر جنسیتی در مصرف مواد مخدر نگاه جدیدی است؛ اما آیا زنان خود به پای خود به دام مواد مخدر می‌افتند؟ اعتیاد را چه کسی در خانواده باب می‌کند؟ شاید بد نباشد که آدم سری بزند به مراکز ترک اعتیاد. شاید نقش همسران در اعتیاد زنان پر رنگ باشد!


خوب است قسمت‌هایی از یک گزارش را در این زمینه بخوانیم: در یکی از مراکزی که زنان دچار آسیب‌های اجتماعی، تحت پوشش و درمان قرار می‌گیرند، گروهی در حیاط مرکز درحال گفت‌وگو با یکدیگر هستند، گویا می‌خواهند به خاطر زندگی در خوابگاه و ماندن در تاریکی طولانی‌مدت کمی درون فضای باز قرار گیرند. با این‌که لباس‌های مناسبی بر تن ندارند اما شادی در چهره‌ تعدادی از آنها موج می‌زند. برخی از آنان هم سخت به فکر فرو رفته‌اند. شاید به گذشته سیاه و پردرد و رنج خود فکر می‌کنند.
تعدادی از این زنان توسط فرزندان خود به علت معتاد بودن، طرد شده‌اند و درحال حاضر در گرم‌خانه‌های کوچک مستقر هستند و تعدادی از آنها نیز همراه با فرزندانشان به این مرکز مراجعه می‌کنند.
به نقل از ایسنا، شیوا جلالوند موسس یک مرکز کاهش آسیب در همین راستا درباره نحوه‌ تأسیس مرکز، گفت: این مرکز ابتدا فقط مخصوص مردان دچار آسیب‌های اجتماعی بود اما از آن‌جا که زنان بیشتر از مردان تحت‌تأثیر آسیب‌های اجتماعی هستند و بخش بزرگی از مسئولیت‌های بزرگ جامعه بر دوش آنهاست، دومین مرکز که فقط مخصوص زنان دچار آسیب‌های اجتماعی است ١٥ آذر ٩٣ در منطقه قیام به سمت مولوی با همکاری بهزیستی شروع به فعالیت کرد.
وی اظهار کرد: کسانی‌ که معتاد می‌شوند افرادی سست‌عنصر و بی‌اراده یا از لحاظ اخلاقی فاسد نیستند؛ بنا بر این وجود چنین برداشت نادرستی سبب می‌شود که بسیاری از معتادان نتوانند درخواست کمک کنند و به خاطر اعتیادشان دچار احساس شرمساری می‌شوند.
جلالوند با تأکید بر این‌که معتادان به علت احساس شرمندگی، ترس، خشم و عذابی که دارند به حمایت نیازمندند، نه به چیز دیگری که حال آنها را نسبت به خودشان بدتر می‌کند یا آنان را مقصر جلوه می‌دهد، یادآور شد: اکثر افراد معتاد به سختی حاضر می‌شوند این واقعیت را قبول کنند که اعتیاد نوعی بیماری است و همین امر سبب می‌شود تا فرد معتاد احساس خجالت و شرمندگی و بیماری اعتیاد خود را انکار کند و به سراغ ترک موادمخدر نرود.
وی با اشاره به این‌که تعداد زیادی از این افراد علاوه‌بر مشکلاتی مانند اعتیاد و ایدز دچار مشکلات مالی نیز هستند، خاطرنشان کرد: تعدادی از آنها دارای مهارت‌های خوبی هستند که باید توسط افراد خیر مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند از این طریق بخشی از مخارجشان را تأمین کنند.
جلالوند افزود: این مرکز باید از طریق افراد خیر مورد حمایت واقع شود تا با برگزاری کلاس‌های آموزشی بتواند با حمایت از این افراد موجب تقویت روحیه آنها شود تا بار دیگر به سمت مشکلات اجتماعی و اعتیاد کشیده نشوند.


درد دل‌های چند قربانی اعتیاد

(س.ه) زنی ٥٠ ساله است که برای مصرف متادون وارد مرکز می‌شود و در پاسخ به این‌که چگونه به اعتیاد دچار شده است، می‌گوید: در ١٦سالگی توسط شوهرم معتاد شدم. او زمانی که دچار درد پا شدم به من گفت که مواد مصرف کنم تا درد پایم کم شود و من از روی ناآگاهی حرفش را پذیرفتم.

وی درباره این‌که چه زمانی برای ترک به انجمن مراجعه کرده است، اظهار می‌کند: تا ٢٧سالگی مواد مصرف کردم و از ٢٧ تا ٣٠سالگی تصمیم گرفتم ترک کنم. بارها این تصمیم را می‌گرفتم اما دوباره به سمت مواد می‌رفتم. یک‌بار به خاطر دعواهایی که با فرزندانم داشتم از خانه فرار کردم و کارتن‌خواب شدم اما فرزندانم دوباره مرا به زندگی بازگرداندند.
او می‌گوید: به فرزندانم قول دادم که دیگر به سمت مواد بازنگردم. در ٣٤سالگی از شوهرم طلاق گرفتم و ٢ فرزندم را به تنهایی بزرگ کردم. بچه‌هایم به خاطر اعتیاد من و پدرشان بسیار صدمه دیدند زیرا آدم معتاد خودخواه و بدون درک می‌شود. فردی که معتاد شود، به هر نحوی پول موادش را فراهم می‌کند چرا که مواد برای وی مانند هوا برای زنده ماندن است.
وی با اشاره به این‌که تمام ارثی که از پدرش به او رسیده است را مواد خریده، خاطرنشان می‌کند: بعد از اتمام ارثیه پدرم سعی می‌کردم کمتر غذا بخورم تا پول موادم را تأمین کنم. ١٤‌سال در یک بیمارستان کار کردم اما زمانی که متوجه شدند اعتیاد دارم مرا اخراج کردند. شوهرم زندگی من و فرزندانش را به تباهی کشید، هیچ‌وقت نمی‌توانم او را ببخشم و به زنان دیگر توصیه می‌کنم که هیچ‌وقت دچار منجلاب اعتیاد نشوند چرا که رهایی از آن بسیار دشوار است.


به تشویق شوهرم و برای کاهش درد زایمان معتاد شدم

(ه.غ) زنی ٤٣ساله است که برای مصرف متادون وارد مرکز شده است. او در پاسخ به این پرسش که چگونه دچار اعتیاد شده است، می‌گوید: با تشویق شوهرم و برای کاهش درد زایمان معتاد شدم و ١٠‌سال از زندگی خود را تریاک مصرف کرده‌ام.
وی در پاسخ به این سوال که چه زمانی برای ترک به انجمن مراجعه کرده است، تصریح می‌کند: زمانی که دچار درد زایمان بودم به تشویق شوهرم تریاک مصرف کردم اما درد زایمانم کم نشد و به بیمارستان برای سزارین منتقل شدم. بعد از زایمان شروع به مصرف تریاک کردم و پس از آن به جای تریاک، شیشه مصرف کردم. ٢٠ روز است که متادون مصرف می‌کنم و تصمیم دارم شوهرم را هم به کمک یک روانپزشک ترک بدهم. به خاطر فرار از خانه، معتاد و کارتن‌خواب شده‌ام.


طلاق از شوهرم باعث آوارگی و اعتیادم شد

(ن.د) زنی روستایی است که برای استفاده از خدمات درمانی وارد مرکز شده است. او می‌گوید: از اهالی شمال کشور هستم و پس از طلاق از شوهرم، به تهران فرار کردم و در تهران معتاد و کارتن‌خواب شدم.
وی در پاسخ به این سوال که پس از مهاجرت به تهران با چه اتفاق‌هایی روبه‌رو شده است، اظهار می‌کند: پس از فرار به تهران آمدم و چون جایی را نداشتم، کارتن‌خواب شدم. در تهران دوست‌های نامناسبی پیدا کردم و آنها مرا تشویق به اعتیاد کردند. دیگر نتوانستم پدر و مادرم را ببینم و درحال حاضر متادون مصرف می‌کنم. اشتباه من در زندگی این بود که به جای مواجهه با مشکلات از آنها فرار کردم. (شهروند)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

37


ادامه مطلب ...

اعتیاد به گوشی پوست‌ تان را چروک می کند!

1- سشوار نکشید
متخصصان پوست تاکید دارند که پوست باید به طورطبیعی و در هوای آزاد خشک شود چون استفاده از سشوار موها را از بین می برد. همچنین بنا به توصیه متخصصان در صورت استفاده از سشوار، باید موها را با حوله خشک کرد و نباید موهای کاملا خیس را سشوار کشید.

2- هر روز ضدآفتاب بزنید
برای جلوگیری از ابتلا به سرطان پوست، باید کرم های ضدآفتاب را به طور روزانه به کار برد. مطالعات متعددی نشان داده است افرادی که کرم های ضدآفتاب را سه تا چهار روز در هفته به کار می برند، کمتر احتمال دارد به پیری پوست مبتلا شوند.
ضدآفتاب شما باید دارای SPF30 یا بیشتر باشد. این کرم ها را هر روز چه در هوای بارانی و چه در آفتاب باید استفاده کرد تا از اثرات مخرب نور خورشید مثل لکه های قهوه ای روی پوست یا چین و چروک مصون ماند.

3- از لوسیون های دست استفاده کنید
پوست پشت دست نسبت به سایر قسمت های بدن بسیار نازک است و همین خاصیت، این ناحیه از بدن را دچار پیری زودرس می کند. بنا بر توصیه متخصصان پوست، در هوای خشک که رطوبت کم است، پوست دست از سایر زمان های دیگر پیرتر به نظر می رسد. استفاده از لوسیون دست هر روز صبح برای جلوگیری از پیر شدن دست ها بسیار موثر است.

4- از خوردن غذاهایی که دندان ها را تیره می کند، اجتناب کنید
دندان های سفید ناشن دهند سلامت و جوانی است. در این میان غذاهای تیره، بسیار گرم و چسبناک مثل سس کباب یا سس سویا، قهوه و نوشابه بدترین لکه ها را برای دندان ها به ارمغان می آورد. به جای استفاده از سس کباب برای گوشت یا مرغ می توان از سبزیجات تازه در کنار غذای اصلی استفاده کرد.

5- هر روز ورزش کنید
ورزش منظم کردن خون سالم را به همراه دارد و پوست را جوان و زیبا نگه می دارد. به علاوه یک مطالعه جدید از دانشگاه مک مستر در کانادا نشان داده است که ورزش می تواند به طور قابل ملاحظه ای روند پیری پوست را کند کند.

6- مصرف نمک را کاهش دهید
خوردن غذاهای شور می تواند منجر به کم آبی بدن و در نتیجه پف کردن زیر چشم شود. برخی نان ها، غلات، ادویه ها، فلفل، سس ها و گوشت های فرآوری شده حاوی مقادیری نمک و سدیم هستند.
برچسب غذایی و اجزای اولیه تشکیل دهنده غذاها را بخوانید تا بسته ها و کنسروهای دارای نمک و سدیم کمتر را پیدا کنید. غذاهایی را انتخاب کنید که دارای عباراتی همچون «کم سدیم»، «سدیم کاسته» یا «بدون نمک افزوده» هستند.

7- اعتیاد به گوشی های هوشمند را کنترل کنید
جالب است بدانید با گذشت زمان پایین نگه داشتن سر و استفاده مداوم از تلفن همراه می تواند به تدریج منجر به ایجاد چین و چروک در پوست گردن شود.

8- پروتئین یادتان نرود
برای داشتن موهای شاداب، باید به میزان کافی پروتئین مصرف کنید. اغلب زنان باید روزانه 46 گرم پروتئین مصرف کنند. این میزان پروتئین بخصوص در زنان باردار و شیرده و ورزشکاران حرفه ای توصیه می شود.

9- تا می توانید سبزیجات بخورید
سبزیجات بهترین مسواک برای دندان ها هستند. سبزیجات غنی از فیبر مانند اسفناج، کاهو، کلم بروکلی، به داشتن دندان های سالم کمک می کند. ضمنا رژیم غذایی سرشار از سبزیجات، پوست چهره را نیز جوان تر می کند.

10- از استرس دور بمانید و خوب بخوابید
استرس منجر به بروز فرایندهای التهابی در پوست می شود که می تواند حتی منجر به پسوریازیس، آکنه و اگزمای شدید شود. تکنیک های تمدد اعصاب به کاهش سطح استرس و جلوگیری از پیرشدن پوست کمک می کند. خواب و استراحت کافی نیز به داشتن پوست سالم کمک می کند. در طول خواب عمیق بدن مقادیر بیشتری از هورمون استروژن و پروژسترون ترشح می کند. این روند یک مکانیسم طبیعی ترمیم پوست است و از بروز آکنه نیز جلوگیری می کند.(برترینها)


ادامه مطلب ...

تفریح اینها به اعتیاد رسید

ذهن‌مان را پاک کنیم از این که فقط آدم‌های مفلوک معتاد می‌شوند، بشوییم این ذهنیت را که تنها آدم‌های محتاج نان از سرناچاری دنبال سیخ و سنگ می‌روند، خط بکشیم روی این باور که معتادها آدم‌های وازده‌ای بوده‌اند که از سر بیچارگی پای بساط نشسته‌اند .

روی دیگر سکه اعتیاد، نقش آدم‌هایی ضرب شده که نه مفلوک بوده‌اند و نه آسمان‌جل که برعکس در رفاهی غرق بوده‌اند که راه را عوضی نشانشان داده است. زندگی معصومه، سولماز و سپیده سه زن مصرف‌کننده‌ای که ماه‌هاست درکمپ ترک اعتیاد چیتگر برای خلاصی از شیشه با وسوسه‌هایشان می‌جنگند همین روی سکه است. اینها راه راعوضی رفته‌اند، هیچ کدام تصور معتاد شدن نداشتند اما شدند، هر سه قصدشان خوش بودن بود ولی ناخوشی نصیبشان شد و هر سه می‌خواستند حسی متفاوت را تجربه کنند که فقط مواد می‌توانست به آنها بدهد .

اینها خیلی چیزها را تجربه کرده‌اند، حظ پس از مصرف را، عالم هپروت معروف را،‌ نشئگی و خماری را اما هر سه وقتی حسابی اسیر اعتیاد شدند زنی را دیدند شکسته، خموده، عصبی و گستاخ که شباهتی با خود واقعی‌شان نداشت، موجودی که می‌توانست آلت دست این و آن شود، مورد سوء‌استفاده قرار بگیرد و شخصیتش پایمال شود. این سه اما مدت‌هاست می‌کوشند با ترک اعتیاد، دوباره تصویری خوب از خود بسازند. این 3 زن پسِ ذهن‌شان فشارهای سهمگین وسوسه‌های بازگشت به اعتیاد را دارند، اما در تلاش‌اند تا به خانواده‌ای فکر کنند که آنها را رنجانده‌اند، به پول‌هایی که مفت از دست داده‌اند، به گذشته‌ای که نابودش کرده‌اند، به تفریحات پوچی که دلبسته‌اش بودند، به جوانی‌ای که آن را سوزاندند و به این‌که باید همت کنند و از دست رفته‌ها را دوباره به دست بیاورند .

روایت اول: معصومه می‌خواست غم نخورد

تورج در زندگی معصومه، نامی است که همه روایت‌ها به آن ختم می‌شود. او کاسب است (فروشنده مواد)، اولین بار مواد را او دست معصومه داده، هم او بوده که معصومه را تا کارتن‌خوابی کشیده، او که خرج موادش را هم معصومه می‌داده و برای تورج شده بود موش آزمایشگاهی. معصومه که روبه‌رویمان می‌نشیند، زنی تکیده‌تر از 40 ساله به چشم می‌آید، با چند دندان ریخته، سیه‌چرده و به طور ملموسی ساده و زودباور. خانه شخصی معصومه که دراوج ارتباطاتش با تورج پاتوق مصرف‌کننده‌ها بود، حالا به تسخیر یک زورگیر درآمده که مددکاران کمپ ترک اعتیاد بانوان چیتگر می‌کوشند از راه‌های قانونی این خانه را پس بگیرد.

او به خاطر دلبستگی به تورج و وابستگی به موادی که او برایش تهیه می‌کرد خانه و کاشانه خود را ترک و کارتن خواب شد.

گاهی در محوطه درختکاری شده پشت بیمارستان امام، گاهی زیر درخت‌های کاج ترمینال آزادی، بعضی روزها داخل سرسره‌های خرطومی‌شکل پارک‌ها و پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها در صحن حرم شاه عبدالعظیم. معصومه می‌گوید خوابیدن در حرم بهترین حال او بوده، اما شنبه که می‌رسیده او هم عزا می‌گرفته مخصوصا زمستان‌ها که تا مغز استخوانش سوز می‌گرفته است.

معصومه دست‌هایش را به هم گره می‌کند، شانه‌ها را بالا می‌دهد و نگاهش را به گوشه سقف می‌دوزد تا اولین بار مصرفش را برایمان تعریف کند، روزی که باز هم نام تورج در آن شنیده می‌شود. این روز، روزغمناکی برای معصومه بوده، روزی پر از دلتنگی او برای از دست دادن پدر و مادر و برادرش در مدت‌زمانی کوتاه. تورج آن روز از راه رسید و به معصومه پایپی داد که تعلیمش حبس کردن نفس در سینه و نفس کشیدن با دماغ بود. معصومه ترسید اما تورج گفت که شیشه حالش را جا می‌آورد و غصه‌هایش را دود می‌کند که معصومه هم نفسی کشید و بازدمی بیرون داد. این شروع اعتیاد معصومه است، شروع بدبختی‌هایش، شروع باج‌گیری‌های تورج از او وآغاز شکنجه‌هایش. معصومه دست می‌گذارد روی پای چپش و توضیح می‌دهد که این پا، ناقص شده و لنگ می‌زند، پایی که تورج شیشه‌هایی را که به دستش می‌رسید رویش امتحان می‌کرد و با سرنگ انسولین می‌ریخت توی رگ‌های معصومه، او هم جیغ می‌کشید، توهم می‌زد، لشکر حشرات را روی پوستش حس می‌کرد و درد می‌کشید، اما این باجی بود که تورج از او می‌گرفت بابت تهیه موادی که معصومه بیشتر از اکسیژن به آن وابسته بود . معصومه اما دیگر دلش نمی‌خواهد به آن روزها برگردد، او از خفتی که کشیده تنفر دارد، از کارهایی که مرتکب شده شرمسار است و دنبال معصومه معصوم می‌گردد، زنی که معصومیتش را برای آرامشی قلابی ذبح کرده است .

روایت دوم: سولماز، همه‌چیز داشت

داستان بیراهه رفتن سولماز پایانی دارد که پراز افسوس است، با تکرار مداوم واژه پدر. می‌گوید از پدرش سوءاستفاده کرده، مردی مهربان و دلسوز که تا می‌توانست پول به پایش می‌ریخت. بچه‌پولداری‌اش هنوز هم بعد از 12 سال مصرف بی‌وقفه مواد و تکیدگی ناشی از آن در ظاهرش پیداست، دختری 33 ساله، گرافیست و مرفه که امروز سه ماه و 12 روز از پاکی‌اش می‌گذرد.

روایت اعتیاد سولماز از بعد از فارغ‌التحصیلی‌اش شروع می‌شود، همزمان با روزگاری که نامزدش رهایش کرد و سراغ زنی شیشه‌فروش رفت. سولماز فکر می‌کرد این شیشه چیست که توانست مرد دلخواهش را از او جدا کند و وقتی دنباله این سوال را گرفت خودش هم پای بساط مصرف نشست. کنجکاو بود و زخم خورده، شیشه اما حالش را جا آورد و سرخوشی‌ای در وجودش ریخت که می‌توانست با آن فیل هوا کند و سوپرمنی باشد برای خودش.

معصومه دست می‌گذارد روی پای چپش و توضیح می‌دهد که این پا ناقص شده و لنگ می‌زند، پایی که تورج شیشه‌هایی را که به دستش می‌رسید رویش امتحان می‌کرد. او هم جیغ می‌کشید، توهم می‌زد، لشکر حشرات را روی پوستش حس می‌کرد و درد می‌کشید

سولماز از آزادی زیادش می‌گوید، از این که هر وقت هر جا که می‌خواست می‌رفت، از مهمانی‌های شبانه‌اش، از دورهمی‌هایی که عاشقش بود، از دود، از هیجان داشتن حال‌های متفاوت، از شهامت امتحان کردن چیزهای ناشناخته و از پولی که به او قدرت عمل می‌داد و همیشه دراختیارش بود .

اما دنیای پوشالی سولماز خیلی زود از هم پاشید، از زمانی که اعتیادش رو شد و وجهه‌اش در خانه شکست با این حال او 12 سال به اعتیادش چسبید، حتی در 2 سالی که پدرش پول توجیبی‌اش را قطع کرد. در این 2 سال سولماز طلاهایش را می‌فروخت، گوشواره‌ها، دستبندها و ساعت طلای نابش را، این گونه بود که او برای خرج مواد کم نیاورد. اما او یک روز بالاخره شکست که همان سرآغاز تحولش شد، روزی که مردی که مواد برایش جور می‌کرد 2 بار به 2 بهانه به او سیلی زد. ضرب این سیلی‌ها اما سولماز را به خودش آورد، می‌گوید: «دیدم شخصیتم به کف رسیده، اصلا شخصیت ندارم ».

این حس نابودی او را دوباره روی پا کرد و آورد به سمت کمپ، به محیطی زنانه و تیمارگر که از سولماز شیشه‌ای وغرق شده آن روز، دختری معترف به اشتباه، پشیمان و با انگیزه ساخته. او حالا دوست دارد به شغل سابقش برگردد، به کلاس تعلیم نقاشی به بچه‌ها، البته اگر بتواند با پشیمانی حسی که سوءاستفاده از اعتماد پدرش به جان او ریخته، کنار بیاید .

روایت سوم: سپیده: ای‌کاش آزاد نبودم

زندگی سپیده با یک افسوس بزرگ و یک ای‌کاشِ از ته دل گره خورده که مربوط می‌شود به 9 سال قبل، به روزی که دانش‌آموزی 16 ساله بود و به سمت شمال رفت. قرار در یکی از ویلاهای شمال بود، جایی که دخترپسرهای مجرد بساط عیش و نوش می‌چیدند و تا خرخره خلاف می‌کردند. سپیده اهل الکل بود، آن روز هم تا توانست نوشید، اما لحظه‌ای که کم آورد هم‌پیاله‌ها توصیه کردند که دود بگیرد و راحت شود که شد، با چند کام از شیشه درون پایپ .

این آغاز اعتیاد اوست، ‌آغاز آشنایی‌اش با جوان‌های خلافکار، از سارق خودروهای لوکس گرفته تا مردان خیابانی و موادفروش. غرق‌شدگی سپیده در دنیای اعتیاد فقط چند ماه طول کشید، اما همه چیز را با آن تجربه کرد، ‌طرد شدن از خانه، پناه آوردن به خیابان، ولگردی، وقت‌کشی، روابط نامشروع، زندان به جرم خرید مواد، باز هم در یکی از ویلاهای شمال .

سپیده می‌گوید به جایی رسیدم که آب از سرم گذشته بود، انگار دوست داشتم لاابالی و بی‌قید باشم، می‌خواستم رها باشم،
بکن نکن نشنوم و اعتیاد و پاتوق‌گردی این اجازه را به من می‌داد .

9 سال ازجوانی سپیده در این دنیا گذشت، او همه چیز را از دست داد، او دنبال خوشی می‌گشت اما ناخوشی نصیبش شد، او که معنی تفریح و جوانی کردن را غلط فهمیده بود .

اما بخت با سپیده یار بود که مردی سر راهش قرارگرفت که او را دوست داشت و نمی‌خواست سپیده شیشه‌ای شکسته را ببیند؛ امیر نقطه عطف زندگی سپیده است. روایت او که به اینجا می‌رسد گونه‌هایش گل می‌اندازد و دهانش با ذوقی کودکانه باز می‌شود، اما کنج لبش زود جمع می‌شود، وقتی فلش بکی به 9 سال قبل می‌زند و یاد سفر16 سالگی‌اش به شمال می‌افتد، یاد بزرگ‌ترین افسوس زندگی‌اش که ‌ای‌کاش آن روز مادرش به او اجازه سفر نمی‌داد یا روزهای بعدترش خانواده مانع آزادی‌های بی‌حد و حصرش می‌شدند.

10 عامل اصلی گرایش به مواد مخدر

کمیته مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام چند سال قبل گزارش راهبردی علل گرایش به اعتیاد در کشور را منتشر کرد که تحلیلی برمطالعات انجام شده درکشور دراین حوزه بود. عنوان یکی از این مطالعات «پیمایش نگرش ایرانیان به مصرف موادمخدر» بود که درسال 84 دلایل عمده گرایش به مواد مخدر را میان جوانان بررسی می‌کرد. این پژوهش در نهایت نشان داد که دوستان ناباب، خانواده معتاد، محل زندگی آلوده، بیکاری، طلاق، ضعف تربیتی و آموزشی، ناآگاهی، دردسترس بودن یا ارزانی مواد،‌ یاس و ناامیدی، مشکلات روانی و تنگناهای اقتصادی و فقرجزو 10 عامل اصلی گرایش به مواد مخدر هستند .

همچنین دراین سال پژوهشی دیگربا عنوان «شیوع‌شناسی مصرف موادمخدرمیان دانشجویان دانشگاه‌های دولتی» نیزانجام شد که دلایل گرایش دانشجویان به موادمخدر را این گونه گزارش داد: فرار از مشکلات، یاس و ناامیدی، تفریح و لذت‌جویی،کنجکاوی، استفاده دارویی برای درمان دردها، غلبه برخواب و خستگی در دوره‌های خاص مثل امتحانات .

مریم خباز

جامعه


ادامه مطلب ...

تاثیرات ناشی از اعتیاد به شیرینی

مضرات پزشکی مواد قندی و شکر بر همگان روشن بوده و مصرف بیش از حد این مواد موجب چاقی، اضافه وزن و فراهم شدن زمینه برای ابتلا به بیماری های مختلفی از قبیل دیابت و امراض قلبی و عروقی خواهد شد.

به گزارش مهر، به گفته محققان علائم و تاثیرات اعتیاد به مواد غذائی شیرین به شرح زیر است:

سردرد: در صورتی که بدن شما به مصرف زیاد مواد قندی و شکر عادت کرده باشد، هنگام مصرف کم روزانه قند و مواد شیرین، شما دچار سردرد خواهید شد.

احساس ضعف و سستی: اگر شما از میزان بیش از حد مواد قندی به طور روزانه استفاده می کنید؛ در صورت تغییر در این برنامه، احساس ضعف و سستی خواهید کرد.

نیاز به مسواک زدن بیش از حد: افراد دارای اعتیاد به مواد قندی یا باید آمادگی پوسیدگی دندان های خود را داشته باشند یا به صورت دائم در حال مسواک زدن باشند که هر دو حالت تاثیرات نامطلوبی در دهان و دندان ها خواهد داشت.

دندان درد: دندان درد یکی از رایج ترین مشکلات در بین علاقه مندان به مواد قندی و افراد دارای اعتیاد به شیرینی جات است.

این موضوع سبب می شود که برخی افراد علیرغم مسواک زدن دائمی پس از مصرف شیرینی جات، باز هم به دلیل حساس شدن دندان ها دندان درد را تجربه کنند.

ظاهر شدن جوش و کورک در پوست: نخستین نشانه های مصرف بیش از حد مواد قندی و شیرینی جات در پوست و به ویژه صورت افراد ظاهر می شود. صورت افراد دارای اعتیاد به مواد قندی عمدتا پوشیده از جوش و کورک است.


ادامه مطلب ...

18 ماده غذایی اعتیاد آور

تا 20 درصد از مردم ممکن است از اعتیاد به مواد غذایی و یا رفتار غذا خوردن اعتیاد آور رنج ببرند. اعتیاد به مواد غذایی شامل مواد غذایی که فرد به آن معتاد می شود مانند داروهایی که معتادان به آن اعتیاد پیدا می کنند.

افرادی که اعتیاد به مواد غذایی دارند قادر به کنترل مصرف خود نسبت به مواد غذایی خاص نیستند. با این حال، مردم نمی تواند به هیچ ماده غذایی معتاد نباشند برخی از مواد غذایی هستند که احتمال بیشتری برای بروز علائم اعتیاد دارند.

غذاهایی که می تواند علت اعتیاد به غذا خوردن باشند

محققان در دانشگاه میشیگان علت اعتیاد به غذا خوردن در 518 نفر را مطالعه کردند.

آنها مقیاس اعتیاد غذایی (YFAS) را به عنوان یک مرجع استفاده کردند این ابزار بیشتر برای ارزیابی اعتیاد به مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد.

تمام شرکت کنندگان یک لیست از 35 مواد غذایی، هر دو فراوری شده و فرآوری نشده را استفاده کردند.

تجربه مشکلات آنها با هر یک از 35 مواد غذایی، در مقیاس از 1 (اصلا اعتیاد آور) تا 7 ( بسیار اعتیاد آور ) امتیاز دهی شد.

در این مطالعه، 7 - 10 درصد از شرکت کنندگان با اعتیاد تمام عیار به مواد غذایی تشخیص داده شدند.

92 درصد از شرکت کنندگان رفتار اعتیادی به برخی از مواد غذایی داشتند آنها بارها و بارها هم میل به ترک خوردن آنها را کردند اما قادر به ترک نبودند.

در زیر، نتایج این تحقیق در حداقل ترین و اعتیاد آورترین غذاها آورده شده است.

18 ماده غذایی با بیشترین اعتیاد آوری

جای تعجب نیست، که بسیاری از مواد غذایی اعتیاد آور، امتیاز غذاهای فرآوری شده است این غذاها معمولاً در قند، چربی و یا هر دو بالا هستند.

شماره های زیر میانگین نمره داده شده در مطالعه ذکر شده در بالا برای هر غذا، در مقیاس 1 (اعتیاد آور نیست) تا 7 (بسیار اعتیاد آور ) آورده شده است.

پیتزا (4.01)

شکلات (3.73)

چیپس (3.73)

کوکی ها (3.71)

بستنی (3.68)

سیب زمینی سرخ شده (3.60)

چیز برگر (3.51)

نوشابه (نه نوع رژیمی) (3.29)

کیک (3.26)

پنیر (3.22)

بیکن (3.03)

مرغ سرخ شده (2.97)

Rolls (ساده) (2.73)

پاپ کورن (با کره) (2.64)

غلات صبحانه (2.59)

آب نبات چسبنده (2.57)

استیک (2.54)

کلوچه (2.50)



17 مواد غذایی با حداقل اعتیاد آوری

مواد غذایی با حداقل اعتیاد آور عمدتاً غذاهای کامل فرآوری نشده بود.

خیار (1.53)

هویج (1.60)

لوبیا (بدون سس) (1.63)

سیب (1.66)

برنج قهوه ای (1.74)

کلم بروکلی (1.74)

موز (1.77)

ماهی قزل آلا (1.84)

ذرت (بدون کره یا نمک) (1.87)

توت فرنگی (1.88)

Granola bar نوار گرانولا (1.93)

آب (1.94)

کراکر ساده (2.07)

چوب شور (2.13)

سینه مرغ (2.16)

تخم مرغ (2.18)

آجیل (2.47)



چه چیزی باعث اعتیاد آوری مواد غذایی می شود؟

رفتار غذا خوردن اعتیادی در بسیاری شامل بیش از یک فقدان اراده است دلایل بیوشیمیایی وجود دارد که چرا برخی از مردم کنترل خود را بر مصرف آنها از دست می دهند.

به گزارش برترینها، این بارها و بارها به غذاهای فرآوری شده، به ویژه آنهایی که قند و یا چربی بالایی دارد مرتبط می شود.

غذاهای فرآوری شده معمولاً طعم فوق العاده خوب دارند.

آنها همچنین حاوی مقادیر بالایی از کالری و موجب عدم تعادل عمده در قند خون می شود این عوامل شناخته شده می تواند هوس های غذایی ایجاد کنند.

با این حال، بزرگترین عامل رفتار غذا خوردن اعتیاد آور، مغز شما است.

مغز دارای یک مرکز پاداش، که شروع به ترشح دوپامین و دیگر مواد شیمیایی کرده و به ما زمانی که می خوریم احساس خوبی دست می دهد.

پاداش این مرکز است که چرا بسیاری ازغذا خوردن «لذت» می برند این ما را مطمئن می سازد که به اندازه کافی غذا بخوریم تا انرژی و مواد مغذی مورد نیاز را به دست آوریم.

با خوردن تنقلات پردازش شده مقدار عظیمی از مواد شیمیایی آزاد می شود و به ما احساس خوب می دهد در مقایسه با غذاهای فرآوری نشده این منجر به یک «پاداش» بسیار قوی تر در مغز می شود.

پس از آن به دنبال پاداش های بیشتر مغز، میل به مواد غذایی بیش از حد می شود این احتمالاً می تواند به دور باطل، به نام رفتار غذا خوردن اعتیاد آور و یا اعتیاد به مواد غذایی منجر شود.


ادامه مطلب ...