جام جم سرا: به طور نمونه زمانی که از دختر یا پسری سوال میشود که چرا به طرف مقابل علاقهمند شدهاید؟ پاسخ میدهد «چون او فرد باشخصیتی است». سوال اینجاست که فرد باشخصیت چه ویژگیهایی باید داشته باشد و از واژههایی چون باشخصیت و بیشخصیت چه تعریفی به صورت عملیاتی داریم.
شخصیت یک الگوی پایدار از رفتارهای انسان است که میتوان بر اساس آن رفتارهای فرد را پیشبینی کرد. یکی از بحرانهای اصلی در ازدواج وجود اختلال شخصیت در فرد است؛ و یکی از نمودهای اختلال شخصیت در فرد، شکاک بودن اوست. وقتی وارد رابطه با این افراد میشوید همیشه مجبورید وفاداری خود را به آنها ثابت کنید. افراد شکاک در زندگی به دنبال این هستند که خیانت فرد مقابل را به نوعی ثابت کنند و تصور میکنند که طرف مقابلشان در حال خیانت به اوست، بنابراین به دنبال شواهدی هستند که افکار خود را به اثبات برسانند.
این افراد به زمین و زمان بدبینند و به شدت خطرناکند و احتمال آسیب رساندن به طرف مقابل از سوی آنان وجود دارد.
یکی دیگر از اختلالات شخصیت، شخصیت منزوی است. افرادی وجود دارند که منزوی هستند و ارتباطات اجتماعی محدود و یا به ندرت دارند. در این بحث لازم است موضوع حجب و حیا را از بحث انزوا جدا کنیم. افراد دارای حجب و حیا قادر به برقراری ارتباطات اجتماعی هستند و در زمینههایی که لازم باشد حجب و حیای خود را نشان خواهند داد. اما افراد منزوی اینگونه نیستند؛ افراد منزوی همسفران خوبی برای زندگی مشترک نخواهند بود.
در روابط عاشقانه نشانهها را ببینید و جدی بگیرید، نشانهها خبر از آینده میدهند. یکی از نشانههایی که در شناخت افراد کمک میکند، عجیب و غریب بودن آدمهاست. افرادی که دارای این شخصیت هستند شمایل عجیبی برای حضور در جامعه برای خود درست میکنند. برخی از این افراد عقاید ماورایی و عجیب دارند و همین امر موجب میشود دیگران جذب آنها شوند. این آدمها به گونهای ماهرانه به افراد نزدیک میشوند. احتمال ایجاد صمیمیت در ازدواج با این گونه آدمها به هیچ عنوان وجود ندارد، لذا افراد عجیب و غریب را برای ازدواج انتخاب نکنید.
در شخصیت آدمها به شدت باید از یک نوع شخصیت ترسید و آن آدمهای خطرناک هستند. آدمهای خطرناک قواعد اجتماعی را زیر پا میگذارند و ما به اشتباه، کار آنها را شجاعت تلقی میکنیم. مشخصه این افراد دروغ گفتن بسیار است؛ آنها کاندیدای اول خیانت در زندگی هستند. در رابطه با این افراد طرفهای مقابل به طور مکرر تصمیم میگیرند از رابطه خارج شوند ولی چربزبانی این افراد مانع میشود.
شخصیت طوفانی نیز یکی دیگر از اختلالات شخصیتی است و از جمله ویژگیهای افراد دارای شخصیت طوفانی، بیثباتی عاطفی است. این آدمها در رابطه بسیار پرشور هستند و با انرژی وارد رابطه میشوند ولی بیثباتی عاطفی در آنها موجب آسیب رسیدن به طرف مقابل میشود.
شخصیت نمایشی یکی دیگر از نمودهای اختلالات شخصیتی افراد است. برای رابطه برقرار کردن با این افراد باید توجه داشت که افراد دارای شخصیت نمایشی از ظاهر خود برای جلب توجه در جامعه استفاده میکنند، به طوری که خودنمایی و تظاهر آنها را میتوان به وضوح دید. این آدمها تصور میکنند از همه برتر هستند و همه باید در خدمت آنها باشند. معمولا در گفتوگوها، این افراد از عباراتی چون من چه هستم، من چه کردم و یا چه موفقیتهایی کسب کردم، استفاده میکنند چون تنها خود را میبینند.
شخصیت چسب نیز یکی دیگر از اختلالات شخصیتی در افراد است. به این لحاظ به این نوع شخصیت چنین عنوانی داده شده چون افراد دارای این شخصیت به نوعی انگلوار رفتار میکنند و به عبارتی به طرف مقابل چنان میچسبند که رفتار این افراد به نوعی عشق بیحد تعریف میشود، در صورتی که در انتخاب شریک زندگی رفتار اینگونه افراد را نباید حمل بر عشق فراوان گذاشت. این نوع شخصیت در زندگی بسیار خطرناک است و افراد دارای این شخصیت برای جلب محبت طرف مقابل دست به هر کاری میزنند.
ازدواج، یک تصمیم بسیار پیچیده است؛ به همین دلیل باید تلاش کنیم دست به انتخابی آگاهانه برای زندگی مشترک خود بزنیم. میانگین کشوری در خصوص طلاق میگوید حداقل ۲۰ درصد از ازدواجها به دلایل مختلف به طلاق میانجامد، چرا که وقتی وارد زندگی مشترک میشوید افرادی که دارای شخصیتهای فوق هستند قابل تغییر به هیچ عنوان نیستند لذا باید با چشم باز انتخاب کنید. قبل از انتخاب، در مورد انتخاب درست مطالعه کرده و با علم و آگاهی شریک زندگی خود را انتخاب کنید. (دکتر امان اللهی - عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز)
جام جم سرا: قطع رابطه با واقعیت از عوامل محرک خلاقیت است و سوءمصرف الکل از عوامل سرکوبکننده آن محسوب میشود. خلاقیت محصول عرق ریختن است و بزرگانی مانند الکساندر فلیمینگ، استفانهاوکینگ و ارنست همینگوی از افراد خلاق هستند. فردوسی، حکیم عمربن ابراهیم خیام نیشابوری، حافظ، سعدی و جلالالدین محمد مولوی نمونههایی از افراد خلاق در ایران بودهاند.
درواقع خلاقیت، توانایی هر نوع تولید نوین لازم و مفید و مشخصه بارز آن، تازگی، مفید و قابل تقلید بودن آن است و شخصی به نام گیلفورد اولین کسی بود که خلاقیت را اندازهگیری کرد. تست TTCT که حدود نیم ساعت به طول میانجامد، میزان خلاقیت را اندازهگیری میکند.
از دیگر خصوصیت خلاقها میتوان به مواردی مانند بهرهگیری از هوش خود، داشتن حس زیباییشناختی، انعطافپذیری، استقلال در فکر و عمل، انرژی، تفکر در مورد مسائل و حل مسأله اشاره کرد، از طرفی خلاقها اعتقاد عمیقی به آزادی دارند، با چشم باز و با دقت به جهان مینگرند، با ترس غریبهاند، تفکر نقادانه دارند و از نوآوری استقبال میکنند.
خلاقیت کاربردی، در کشورهایی مانند کانادا و دانمارک در دورههای فلسفه آموزش داده میشود و اگر علوم اعصاب خلاقیت را بیاموزیم توان خلاقیت بالا میرود و ارتقاء مییابد.
در مطالعهای که بر ٧٥٧ کودک متولد شده سال ١٩١٠ در آمریکا به مدت ٣٠سال انجام شد، فاکتورهایی مانند سلامت عمومی، رشد و بلوغ، ازدواج، آموختههای اجتماعی و آموزشی، حرفه و شغل بررسی و مشخص شد که از این تعداد فقط ٣ نفر خلاق محسوب میشدند که یک نفر کارگردان و ٢ نفر نیز نویسنده شده بودند، بنابراین، خلاقیت ارتباطی با بهره هوشی ندارد، اما حداقل هوش را لازم دارد.
افرادی که در رشته خود تخصص دارند، هدفشان را فراموش نمیکنند، عاشقند و به قضاوت دیگران بیاعتنا هستند، افراد خلاقی تلقی میشوند.
یافتهها نشان داده است که خلاقیت حاصل همکاری دو نیمکره مغز است. همچنین مرکز خلاقیت، قسمت تحتانی لب پیشانی و مراکز زیرقشری دوپامینرژیک در خلاقها فعالتر است، علاوه بر این، افراد خلاق بیشتر از سایر افراد به دنبال نوآوری هستند.
کودکان متولد شده از مادران مبتلا به اسکیزوفرنی خلاقیت بیشتری داشتهاند هر چند که این اختلال و سوءمصرف مواد مخدر نیز در برخی افراد خلاق به چشم میخورد.
از سوی دیگر، بررسیها نشان میدهد که ٨٠درصد نویسندگان معتبر مبتلا به اختلال دوقطبی بودهاند. دکتر آندره آسن معتقد است که قطع رابطه با واقعیت از عوامل محرک خلاقیت است، درحالیکه سوءمصرف الکل از عوامل سرکوبکننده خلاقیت محسوب میشود.
ارتباط نزدیکی میان ژنهای دوپامین و سروتونین با خلاقیت وجود دارد. همچنین تعداد اتصالات و شلیکهای عصبی در افراد خلاق بیشتر است و علاوهبر ژن و محیط، ویژگیهای شخصیتی نیز در خلاقها وجود دارد که موجب تمایز آنها از دیگران میشود.
ارتباط با خواب و خواب دیدن، سیکل عادت ماهیانه، آهن خون و آهن موی سر، نقش عجله داشتن، مهاجرت، درجه تراکم مایع خاکستری نقاط مختلف هم عوامل فرعی موثر بر خلاقیت هستند، خواب اثر مثبتی بر شبکههای مسئول هیجان و روندهای مربوط به پاداش دارد، بنابراین میتوان گفت که افراد خلاق خوشخوابند (بیژن جهانگیری - عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران)
جام جم سرا به نقل از ایسنا: افراد سالمند یا کمشنوا در هنگام مشاهده تلویزیون یا گوش کردن به رادیو مجبور به بلند کردن بیش از حد صدا هستند که برای سایر افراد آزاردهنده است.
محققان دانشگاه ساوثهامپتون سیستم بلندگوی جدیدی طراحی کردهاند که صوت با حجم بالا را به یک نقطه از اتاق منعکس میکند. این سیستم شامل آرایهای از هشت ساطعکننده صوتی است که در یک خط قرار گرفته و یک کانون یا هاتاسپات (hotspot) صوتی در یک نقطه خاص ایجاد میکند.
عملکرد این سیستم صوتی با حضور تعدادی داوطلب سالم و چند سالمند بالای 70 سال کمشنوا مورد آزمایش قرار گرفت؛ افراد سالم در محیط خارج از کانون صوتی و سالمندان در مرکز کانون قرار گرفتند؛ هر دو گروه مورد آزمایش صداها را در یک حجم مناسب صوتی شنیدند.
برخلاف سایر آرایههای خطی موجود که به یک مجموعه دوم ساطعکننده صوتی برای خنثی کردن امواج صوتی سرگردان از مموعه اول نیاز دارند، سیستم صوتی جدید به مجموعه دوم نیاز نداشته و این مسئله تجاریسازی آن را تسهیل میکند.
جام جم سرا: خوابیدن به پشت، روی شکم، به پهلو یا به شکل جنینی جزو وضعیتهای معمول خواب است که روی نحوه تنفس، وضع ستون فقرات یا جریان خون تاثیر دارد.
خوابیدن به پشت، دستها در راستای بدن؛ مفید برای گردن
خوابیدن به پشت در حالی که دستها در کنار بدن قرار دارد، بهترین وضعیت خواب برای سلامت است. این نحوه خوابیدن برای ستون فقرات و گردن خوب است. البته باید حواستان باشد از بالشهای خیلی بلند و نامناسب استفاده نکنید. تنها ایراد این وضعیت خواب تاثیر آن روی تنفس است. افرادی که به این شکل میخوابند بیشتر از بقیه خر و پف میکنند. در واقع خوابیدن به پشت ممکن است باعث مسدودشدن مجاری تنفسی شود که به آن «آپنه خواب» میگویند.
خوابیدن به پشت، دستها بالا؛ مفید برای کمر و صورت
به این حالت خواب، وضعیت «ستاره دریایی» نیز میگویند. در این حالت فرد به پشت میخوابد و دستهایش به سمت بالا و دو طرف بالش قرار میگیرد. این وضع خواب برای کمر خوب است. فرقی نمیکند دستها را در دو طرف بالش قرار بدهید یا نه، خوابیدن به پشت در صورتی که دستها را روی صورت نگذاشته باشید برای پوستتان نیز مفید است.
این نحوه خواب باعث جلوگیری از بروز چینوچروک صورت و پوست سینه میشود. در حالت کلی خوابیدن به پشت باعث کاهش سوزش معده میشود. این وضعیت خواب در خانمها احتمال افتادگی سینهها در سنین بالا را نیز کاهش میدهد. با این همه، در وضعیت ستاره دریایی احتمال آپنه خواب و خر و پف زیاد است.
از دیگر نقاط ضعف این وضعیت فشار زیاد به تاندونهای شانهها و کاهش جریان خون موضعی است که غالبا به تاندینیت منجر میشود.
خوابیدن روی شکم؛ مراقب گردنتان باشید
خوابیدن روی شکم به سلامتتان آسیب خواهد زد. این وضعیت خواب باعث بروز کمردرد و گردندرد میشود. خوابیدن روی شکم در خانمها به خرابشدن پوست سینه نیز منجر میشود. تنها مزیت این نوع خواب کاهش احتمال خر و پف شبانه است.
بیشک وقتی فرد روی شکم میخوابد و سر را داخل بالش فرومیبرد، نمیتواند بدرستی تنفس کند. در نتیجه لازم است فرد سر خود را در جهتی بگذارد که بتواند نفس بکشد؛ همین کار باعث بروز درد در گردن، سر و شانهها میشود. خوابیدن روی شکم میتواند باعث بروکسیزم (دندانقروچه) و درد در ناحیه فک یا سردرد شود.
وضعیت جنینی؛ کمردرد
این وضعیت درست مانند قرارگیری جنین در شکم مادر است. در وضعیت جنینی فرد به پهلو دراز میکشد در حالی که پاها را به داخل شکم جمع میکند، چانه را به بازوها نزدیک و دستها را خم میکند. بیشتر افراد به این صورت میخوابند و وضعیت نسبتا راحتی در نظر گرفته میشود، اما وضعیت خواب جنینی باعث بروز کمردرد و گردندرد میشود. علاوه بر این، خمیدگی بدن به سمت پایین مانع از تنفس عمیق خواهد شد. در عوض وضعیت جنینی برای افرادی که خر و پف میکنند و برای خانمهای باردار شرایط مناسبی است.
خوابیدن به پهلو، دستها در راستای بدن؛ مراقب چین و چروک پوستی باشید
خوابیدن به پهلو و قراردادن دستها در راستای بدن باعث میشود ستون فقرات در حالت طبیعی خود قرار داشته باشد. به این ترتیب باعث کاهش کمردرد و گردندرد میشود. این شرایط از آپنه خواب پیشگیری میکند. ایراد اصلی خوابیدن به پهلو تاثیر آن روی پوست است.
افرادی که به طور مرتب در این وضع میخوابند بیشتر در معرض چین و چروک پوستی قرار میگیرند چون پوست به طور افراطی در تماس و ساییدگی با بالش و زمین قرار میگیرد. احتمال افتادگی سینهها در خانمهایی که در این شرایط میخوابند نیز بیشتر است.
خوابیدن به پهلو، دستها مقابل بدن؛ احتمال کمر درد
خوابیدن به پهلو و قراردادن دستها در مقابل بدن همان فواید خوابیدن به پهلو و قراردادن دستها در راستای بدن را دارد. با این حال در این شرایط به دلیل بروز مشکلاتی در جریان خون و فشار به عصبها، احتمال کمردرد و درد در بازوها وجود دارد.
خوابیدن به پهلوی چپ یا راست؛ شانهها و پاها در عذاب
اگر به پهلو میخوابید باید حواستان باشد به پهلوی چپ میخوابید یا راست. خوابیدن به پهلوی راست باعث افزایش سوزش معده میشود؛ در صورتی که خوابیدن به پهلوی چپ اعضای داخلی مانند کبد، ریهها و معده را به زحمت میاندازد. پزشکان به خانمهای باردار توصیه میکنند که به پهلوی چپ بخوابند، اما بهتر است حواستان باشد که به طور مداوم به یک پهلو نخوابید.
خوابیدن طولانیمدت روی یک پهلو، باعث میشود شانهها و پاها فشار زیادی تحمل کنند. نتایج پژوهشی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است، نشان میدهد افرادی که همیشه روی یک پهلو میخوابند بیشتر در معرض سنگ کلیه قرار میگیرند. بررسیهای انجام شده روی 93 بیماری که به سنگ کلیه مبتلا بودند نشان داده است سنگ کلیه 79 درصد این افراد در سمتی قرار دارد که روی آن خوابیدهاند.
خوابیدن با چند بالش؛ مفید برای ستون فقرات
در هر حال، هر کدام از ما عادتهای خاص خودمان را داریم و وضعیت خوابیدن از این عادتها مستثنا نیست. تا جایی که امکان دارد وضعیت خوابیدنتان را اصلاح کنید، اما در هر حالت برای داشتن خوابی راحت بهترین کار استفاده از چند بالش است.
افرادی که به پشت میخوابند میتوانند یک کوسن کوچک زیر گودی کمرشان قرار دهند. افرادی که به پهلو میخوابند باید یک بالش کوچک بین زانوهایشان بگذارند. قراردادن یک بالش کوچک دیگر زیر رانها برای افرادی که به پشت میخوابند باعث حمایت بیشتر از مفاصلشان خواهد شد. توصیه میشود برای زیر سرتان از بالشهای ارتوپدی استفاده کنید تا انحنای طبیعی گردنتان حفظ شود.
مترجم: فاطمه مهدیپور / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
منبع: Atlantico.fr
جام جم سرا: در جریان یک بررسی روانشناسانه مشخص شد افراد مضطرب و استرسی، اغلب از دید دیگران جذابیت کمتری دارند. به احتمال زیاد این تاثیر، از هورمون استرس ناشی میشود. کارشناسان در این مطالعه دریافتند معمولا افرادی که در چشم دیگران جذابتر به نظر میرسند سطح هورمون استرس موسوم به کورتیزول در بدنشان پایینتر است.
به نقل از سایسنترال، در زندگیِ هر فرد عوامل استرسزای مختلفی وجود دارند و این عوامل میتوانند با فعالیتهای شغلی و محیطهای کاری، پول، خانواده و تعطیلات که روزانه استرسهای زیادی را به ما تحمیل میکنند، مرتبط باشند. در میان بیمارانی که به مطبهای روانپزشکان مراجعه میکنند ۷۵ تا ۹۰ درصد آنها از استرسهای مختلف شکایت میکنند.
استرس و فشارهای روانی و فیزیکی میتواند به شیوههای مختلف زندگی ما را مختل کند و فرد چه مجرد باشد یا متاهل، زندگیاش تحت تاثیر این تنشها قرار میگیرد. اما بدون شک با کمک گرفتن از تکنیکهای آرامسازی و مراقبه یا شیوههای درمانی دیگر به توصیه متخصصان میتوانید تا حد زیادی بر این استرسها و پیامدهای ناخوشایند آن غلبه کنید.
جام جم سرا: «آنا تولپانن» از دانشگاه کوپیو در فنلاند میگوید: شخصیت انسانها بر سلامت مغز تأثیرگذار است. این مطالعات ارتباط بین بدبینی و زوال عقل را البته نه لزوماً به معنای اینکه بین این دو رابطه علت و معلولی وجود دارد، نشان میدهد.
دمانس یا زوال عقل اصطلاحی است که برای توصیف علائم مختلف شناختی مانند فراموشی به کار میرود. تشخیص بالینی این بیماری تا زمانی که بیماریهای زمینهای و اختلالهای دیگر شناسایی نشده، مشکل است. زوال عقل یک اصطلاح کلی برای توصیف مشکلاتی در رابطه با عملکرد مغز است و با علائمی مانند اختلال در حافظه، قدرت تفکر و ارتباطات اجتماعی بروز میکند.
بیماری آلزایمر شایعترین و شناخته شدهترین اختلال در زیر چتر زوال عقل است.
در حالی که تصور میشود زوال عقل با افزایش سن رخ میدهد اما باید بگوییم این اختلال جزو روند طبیعی دوران پیری نیست. اغلب افراد پیش از آنکه درکی از اختلالات خاص داشته باشند، سالخوردگی را با عبارت عمومی زوال عقل بیان میکنند اما باید بگوییم نباید زوال عقل با پیری اشتباه گرفته شود.
درست است که با افزایش سن سلولهای مغز به آرامی شروع به از بین رفتن میکنند اما این مسأله به عنوان زوال شناختی مرتبط با سن شناخته میشود نه زوال عقل. چرا که دمانس با چند نوع علائم که به اندازه کافی فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد، توصیف میشود.
پژوهشها برای نخستین بار نشان میدهد، افرادی که در روابط اجتماعی بدبین و بد گمان هستند، محتاطتر عمل میکنند و به لحاظ اجتماعی کمتر فعالاند و خطر ابتلا به زوال عقل در آنها نرخ بالایی دارد. شخصیتهای متنوع تأثیر مختلفی در عملکرد مغز میگذارند. در واقع افراد با ویژگیهای شخصیتی مختلف در فعالیتهای مربوط به سلامت روان واکنش یکسانی ندارند. به عنوان مثال نوع رژیم غذایی، فعالیتهای اجتماعی و ورزش در شخصیتهای مختلف متفاوت است. به همین خاطر گفته میشود ویژگیهای شخصیتی ممکن است به تغییرات فیزیکی در مغز منجر شود.
این یافتهها نشان میدهند علاوه بر عوامل خطر مرتبط با سبک زندگی مانند رژیم غذایی و ورزش، نگرشها و شخصیت افراد نیز یک عامل خطرساز قابل اصلاح است.
دکتر «سام گاندی» مدیر مرکز بهداشتی درمانی مونت سینا در نیویورک میگوید: افراد بویژه سالمندان باید چشماندازشان را نسبت به زندگی تغییر دهند و نگرشهای منفی و بدبینانه و گاهی اوقات بیاعتمادی را از خود دور کنند. با این حال باید با احتیاط در این باره تفسیر کرد. زیرا نمیتوان ادعا کرد هر فرد مسنی که بدبین و بدگمان است به زوال عقل دچار شده است.
همچنین انجمن علمی بینالمللی آلزایمر این تحقیق را یک مطالعه مقدماتی توصیف میکند و میگوید: برای اظهار نظرهای قطعی نیاز به گروههای بزرگتر و زمان طولانیتری است. اگرچه ارتباط بین برخی ویژگیهای شخصیتی مانند افسردگی و اضطراب با زوال عقل ثابت شده اما هنوز تصویر کاملاً روشنی از این پیوند وجود ندارد. مردم باید برای بهرهمندی از سلامت ذهنی، فعالیتهای فرحبخشی را در زندگی بهکار بگیرند و در فعالیتهای اجتماعی درگیر شوند.
در این مطالعه 1449 نفر سالمند برای اندازهگیری سطح بدبینی پرسشنامههایی را تکمیل کردند. متوسط سن شرکت کنندگان 71 سال بود. در پرسشنامه از آنها خواسته شد تا چه اندازه با جملاتی مانند: «من فکر میکنم اغلب مردم دروغ میگویند، هیچ کسی قابل اعتماد نیست و بیشتر آنها تا حدودی غیر منصفانه رفتار میکنند و قصد سوء استفاده دارند و...» موافق هستند. بر اساس نمره سطوح پایین، متوسط و بالا بیاعتمادی و بدبینی سالمندان مورد سنجش قرار گرفت.
در آغاز مطالعه و به طور متوسط هشت سال بعد، 622 نفر که در سطح متوسط و بالا قرار داشتند به زوال عقل دچار شدند. البته محققان سایر عوامل مانند فشار خون بالا، کلسترول بالا و مصرف سیگار را که با زوال عقل مرتبط است در این گروه در نظر گرفتند. آنها نشان دادند افراد با درجه بالایی از بیاعتمادی، بدبینی و بدگمانی سه برابر بیشتر از افراد با سطوح پایین بدبینی در معرض ابتلا به زوال عقل قرار دارند. در میان 164 نفر با درجه بالای بدبینی (بدون سایر عوامل تهدیدکننده مانند بیماریهای قلبی و عروقی و فشار خون بالا و... ) 14 نفر به زوال عقل دچار شدند و از بین 246 نفر با میزان بدبینی متوسط 13 سالمند به زوال عقل تشخیص داده شدند.
محققان هشدار میدهند، بدبینی و رفتارهایی مانند غر زدن و بیاعتقادی به اجتماع عامل خطر جدی برای زندگی محسوب میشوند. (فریبا خان احمدی/ایران)
جام جم سرا: محمد ناظمی اردکانی افزود: کسانی که تاکنون کارت ملی دریافت نکردهاند باید تا پایان امسال کارت ملی خود را دریافت کنند زیرا طبق اعلام سازمان هدفمندی یارانهها، اگر این افراد، کارت ملی دریافت نکنند یارانه آنان احتمالا قطع میشود. پیش از این در این باره به طور کافی اطلاع رسانی شده است و افراد فاقد کارت ملی تا پایان سال فرصت دریافت کارت خود را دارند.
ناظمی اردکانی همچنین اشارهای به آخرین وضع کارت هوشمند ملی کرد و گفت: خوشبختانه زیرساخت کارت ملی هوشمند فراهم شده است و دیگر کارت ملی فعلی صادر نمیشود بنابراین افراد فاقد کارت ملی و یا کسانی که تازه درخواست کارت ملی کنند کارت هوشمند ملی دریافت خواهند کرد.
وی درباره زمان فراخوان برای دریافت کارت هوشمند ملی همه ایرانیان افزود: پیش از این بدنه کارت هوشمند ملی از خارج تولید و وارد میشد که خوشبختانه اکنون در داخل ظرفیت فنی و علمی تولید آن ایجاد شده است.
رئیس سازمان ثبت احوال ادامه داد: امیدواریم با بودجهای که در سال آینده برای تولید و صدور این کارت در اختیار ما قرار میگیرد بتوانیم با قرارداد با شرکتهای داخلی، بخشی از این مهم را عملیاتی کنیم.
ناظمی اردکانی مهمترین نقش کارت هوشمند ملی را نقش زیرساخت در توسعه دولت الکترونیک دانست و گفت: با استفاده از کارت هوشمند ملی امکان شناسایی افراد در فضای مجازی و ارائه خدمت به آنان از طریق دستگاههای اجرایی و دولتی با اطمینان خاطر وجود خواهد داشت. (مهر)
اسوشیتدپرس در مقالهای با عنوان هفت علت اصلی کمردرد در افراد به قلم سیندی کوزما آورده است:
علت کمر درد در برخی موارد به رغم انجام آزمایشها و معاینات پزشکی، نامشخص باقی میماند. میتوان گفت این به آن علت است که افراد با یکدیگر از لحاظ جسمانی تفاوت دارند و مسائلی که سبب درد شدید در یک شخص میشود ممکن است هیچگاه در فردی دیگر عارضهای را سبب نشود.
بیشتر علل کمردرد جدی و تهدیدکننده زندگی فرد نیستند. هرچند در مواردی نادر، کمردرد میتواند نشانه یک مشکل پزشکی جدی باشد. در اینجا عوامل بالقوه معمول در ایجاد کمردرد ذکر شده است:
۱- فشار زیاد به ناحیه کمر
کمر شما ممکن است پس از نخستین تمرین ورزشی یا یک روز پارو کردن برف و کار در حیاط خانه درد بگیرد. در این موارد ممکن است شما به یک ماهیچه یا رباط فشار و تنش زیاد وارد کرده باشید.
حرکاتی که خم شدن، بلند کردن یا چرخاندن را شامل میشوند احتمال اینکه سبب کمردرد شوند، زیاد است. این در حالی است که نشستنهای طولانی مدت نیز میتواند منجر به ناراحتیهایی شود. کمردرد ناشی از کار زیاد، معمولا به خودی خود طی چند روز بهبود مییابد.
۲- آسیبهای دیسکی
همزمان با بالا رفتن سن، دیسکهای صاف و دایرهای که بین مهرههای کمر قرار دارند، خراب میشوند. ممکن است شما همزمان که این دیسکها قابلیت ارتجاعی خود را از دست میدهند و مهرههای ستون فقرات روی هم ساییده میشوند، احساس درد داشته باشید.
برخی اوقات، لفاف ژلهای میان دیسک، از پوسته خارجی سخت دیسک خارج میشود، شرایطی که به آن بیرون زدگی دیسک گفته میشود. فشار سیال به این حلقه بیرونی میتواند درد در قسمتهای پایینتر کمتر را سبب شود در حالی که بیرون زدن این سیال میتواند اعصاب را تحریک کرده و درد و ناراحتی در یک یا هر دو پا را موجب شود.
۳- مشکلات انحنای کمر
انحنای ستون فقرات یا اسکلویز، یک انحنای غیر طبیعی در ستون مهرهها، اغلب طی دوران کودکی و نوجوانی ایجاد میشود. هر چند ممکن است این عارضه تا رسیدن به میانسالی یا پس از آن، دردی را سبب نشود. پس از آن، این عارضه فشار فزایندهای را بر اعصاب موجود در نخاع وارد میکند.
یک بیماری که لغزیدگی مهره خراب نامیده میشود، زمانی روی میدهد که رباطهایی که نخاع شما را سرجای خود نگه میدارند، در طول زمان نازک و صاف شوند. در این حال، استخوانهای موجود در کمرتان میتوانند از موضع مناسب خود خارج شده تا جایی که یکی بالای دیگری قرار بگیرد، جلو بروند. این شرایط زمانی که استخوانها شروع به فشار آوردن بر اعصاب نخاعی میکنند، بسیار دردناک میشود.
مشکلات انحنای کمر همیشه در کمر آغاز نمیشوند. درد یا بدشکلیها در پاها یا قوزک پا میتواند راه رفتن شما را تغییر دهد، سبب کشیدگی رباطها و یا تاندونهایتان شود و همچنین درد و آرتریت در قسمت پایینی کمر را در پی داشته باشد.
۴- شکستگیها
ستون مهرههای شما میتواند در اثر سقوط یا حوادثی دیگر بشکند. اما اغلب شکستگیها در نتیجه بیماری استئوپروسیز یا نازک شدن استخوانها روی میدهد.
۵- عفونتها و تومورها
عفونتها به ندرت اما بسیار جدی میتوانند به ستون مهرهها آسیب وارد کنند. به این عارضه استئومیلیت یا ورم استخوان میگویند. یا ممکن است به عفونت دیسک (discitis)، التهاب دیسک میان استخوانها مبتلا شوید. تورم حاصله میتواند علائم درد را به اعصاب بالای نخاعی تا مغز شما ارسال کند.
سرطان نیز یکی از علتهای غیرمعمول کمردرد است اما اگر تومورها اطراف طناب نخاعی باشند میتوانند سبب ایجاد درد شوند. برخی سرطانها در کمر شروع میشوند اما اغلب موارد، زمانی که سرطان از دیگر نقاط، بدن را فرا میگیرد این دردها ایجاد میشود.
اگر کمردرد و نیز سابقه ابتلا به سرطان دارید، یا دیگر علائم مرتبط مانند کاهش ناگهانی وزن را مشاهده میکنید، ممکن است پزشک شما فورا خواستار آزمایشهای عکسبرداری برای یافتن تومورها شود.
۶- مسائل مربوط به سلامتی در دیگر نقاط بدن
مشکلاتی که نه فقط ماهیچهها و مفاصل کمر بلکه دیگر اعضا را نیز متاثر میکند میتواند سبب ایجاد درد در قسمتهای پایینی کمر شود. این مسائل از جمله سنگ یا عفونت کلیه، عفونتهای جنسی و آندو متریوز را شامل میشود.
زنان باردار و نیز بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا (fibromyalgia) که خستگی مداوم و دردهای ماهیچهای در سراسر بدن دارند، به طور مکرر به کمر درد مبتلا میشوند.
۷- انسداد نخاعی
اگر شما بیماری خرابی دیسک دارید، بدنتان ممکن است برای حمایت از نخاع، با توسعه استخوان جدید واکنش نشان دهد. این رشد استخوان میتواند اعصاب نخاعی شما را تحت فشار قرار بدهد که در نتیجه سبب کمردرد یا درد و بیحسی و درد در پاها شود. این شرایط اغلب توانایی راه رفتن را از شما میگیرد و تنها با جراحی درمان میشود. (واحد مرکزی خبر)
محققان بر اساس یک مطالعه جدید اظهار داشتند: اعضای خانوادههایی که حامل جهش ژنی FTO به عنوان عامل چاقی هستند در صورتی که پس از سال ۱۹۴۲ متولد شده باشند بیشتر مستعد اضافه وزن هستند.
دکتر «جیمز نیئلز روزنکوئیست» متخصص ارشد این مطالعه از دانشکده پزشکی هاروارد گفت: در بررسیهای پیشین ارتباط تغییرات در ژن FTO با گرایش به سمت اضافه وزن و چاقی مشخص شده بود. به طور مثال پزشکان پیش از این اظهار کرده بودند که افراد دارنده ژنهای جهش یافته FTO با بالا رفتن سن بیشتر تمایل دارند تا غذاهای چرب و پرکالری مصرف کنند.
در حالی که در این بررسی رابطه علت – معلولی آن تایید نشده اما یافتهها حاکی از آن است که تغییرات در سبک زندگی میتواند افزایش دهنده خطر ابتلا به چاقی مرتبط با جهش ژن FTO باشد.
به نقل از هلث دی نیوز، در این بررسی اطلاعات مربوط به بیش از ۱۰ هزار پدر و مادر، فرزندان و حتی نوههای آنان مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین ژنهای این افراد با تغییرات میزان شاخص توده بدنی در طول زمان مقایسه و مشخص شد ارتباطی بین ژن FTO و چاقی در افرادی که پیش از سال ۱۹۴۲ متولد شدهاند وجود ندارد در حالی که این ارتباط در افرادی که پس از این سال متولد شدهاند به احتمال زیاد به دلیل تغییر در سبک و فرهنگ زندگی آنها بسیار بالا بوده است. (ایسنا)
ازدواج اگرچه به تناسب و کفویت منطقی نیاز دارد اما همه چیز این پیوند، بر اساس منطق ریاضیات جلو نمیرود. اگر فهرست ویژگیهای طرف مقابل را جلویتان گذاشتهاید و به هر کدام نمره خوبی دادهاید، باز این دلیل نمیشود که او همسر ایده آل شما باشد. چیزی که ازدواج را از یک رابطه ریاضی یا همزیستی اجتماعی به یک رابطه انسانی تبدیل میکند، کشش و تمایل است. تمایلی که میتواند شما دو نفر را مثل قطعههای پازل با هم چفت کند و عاطفه میانتان را قویتر سازد.
اگر درباره همسر آیندهتان مردد هستید یا حس خنثایی به گزینه ازدواجتان دارید، یا حتی اگر خیلی داغید و فکر میکنید همسرتان را یافتهاید و با وجود همه مشکلات، عاشقش هستید، این سوالها را از خود بپرسید و به آنها جواب دهید. جواب شما به این سوالها نشان میدهد که عاطفهتان کجای این قصه است.
۱- به اینکه پدر و مادر فرزندتان باشد افتخار میکنید؟
فکر کنید اگر قرار باشد مادر یا پدر بچهای باشید، دوست دارید فرزندتان خصوصیات همسرتان را داشته باشد؟ چهرهاش شبیه او باشد و مثل او رفتار کند؟ دوست دارید انسانی را به این دنیا بیاورید که با او مشترکا در به دنیا آمدنش سهیم هستید؟ بخشی از وجود ما با تولد فرزندمان تکثیر میشود. اگر دوست ندارید فرزندتان، این میراث به جا مانده از شما شبیه به همسرتان باشد شک نکنید که ازدواج موفقی نخواهید داشت. حتی اگر تصمیم داشته باشید هیچ وقت بچه دار نشوید، باز باید این سوالها را از خودتان بپرسید و به آن پاسخ دهید. اینجا بچه موضوعیت ندارد، بلکه مهم این است که شما چقدر عمیقا به رفتار و ظاهر همسرتان احترام میگذارید و آن را میپسندید.
۲-دوست دارید عضو خانواده او محسوب شوید؟
با ازدواج، شما عضو یک خانواده جدید میشوید و حکم دختر یا پسر آنها را پیدا میکنید. آیا ورود به این خانواده جدید برای شما خوشایند است یا نسبت به آن احساس بدی دارید؟ اگر فکر میکنیدشان و شخصیت شما به گونهای است که با ورود به این خانواده جدید، هم خودتان و هم خانوادهتان احساس بدی پیدا میکنند، قدری تامل کنید. فکر نکنید حساب همسرتان از خانوادهاش جدا است و اگر خانوادهاش مطلوبتان نیستند اهمیت ندارد. هر فرد نماینده خانواده خود است و حتی اگر توانسته باشد رفتار و ظاهر خود را از آنها متمایز کند، باز هم در ریشه، همان خواهد بود. از آن مهمتر، جدا کردن یک فرد از خانوادهاش غیر ممکن است. سعی نکنید بعد از ازدواج همسرتان را از آن خود کنید و رابطهتان را با خانواده او از بین ببرید. ازدواجها هر قدر هم خوب و موفق باشند، وقتی مخالفت یا اختلاف با خانوادهها در میان باشد خیلی زود سست شده و از هم میپاشند.
۳- از اینکه او را به دیگران معرفی کنید چه حسی دارید؟
این سوال هم ظاهر همسر شما را شامل میشود و هم باطنش را. آیا از اینکه با او دیده شوید، او را به همکاران و دوستان و فامیل معرفی کنید یا با او قدم بزنید خوشحال میشوید یا خجالت میکشید؟ در اماکن عمومی رفتارش باعث مباهات شما است یا مایه سرافکندگیتان؟ اگر همین ابتدای کار احساس میکنید از بودن در کنار او خجالت میکشید یا با ظاهر و رفتارش راحت نیستید، قید این ازدواج را بزنید. معمولا چیزهایی که ما از آنها دلزده میشویم هیچ وقت برایمان خوشایند نخواهند شد. در واقع زیباییها شاید عادی شوند، اما زشتیها هیچ وقت عادی نمیشوند.
۴-از تنها بودن با او کسل نمیشوید؟
ابتدای آشنایی خیلیها فکر میکنند تحت هر شرایطی میتوانند کنار هم دوام آورند. زیر سقف آسمان و روی فرش زمین، باز هم عاشقانه زندگی خواهند کرد. این رویاهای عاشقانه خیلی وقتها غلط از آب در میآید. اگر میخواهید بدانید همسر مناسبتان را یافتهاید یا نه، تصور کنید در یک جزیره خالی از سکنه با او حبس شدهاید. فکر میکنید زندگی ماجراجویانه و جالبی خواهید داشت یا پر از کسالت و سکوت و تلخی؟ حاضرید همه عمر در یک جزیره با او باشید؟ به اندازه کافی حرف برای زدن دارید؟ میتوانید با هم از پس زندگی برآیید؟ اگر جوابتان به این سوالها مثبت است (و البته تحت تاثیر تب عاشقی قرار ندارید و میتوانید منطقی فکر کنید) میتوانید از این مرحله هم به سلامتی عبور کنید. (تبیان)