مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

عکس های قدیمی از آیت الله هاشمی رفسنجانی

عکس های قدیمی از آیت الله هاشمی رفسنجانی

گوشه‌ای از زندگی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بیش از ۵۰ سال زندگی سیاسی،‌ چیزی نیست که بشود به راحتی در متن و تصویر و فیلم خلاصه اش کرد،‌ این جا اما نگاه مختصر و سریعی شده است به یک زندگی،‌ در قالب عکس‌ها.
 
                                                                                                        همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی

هاشمی جوان در کنار برادرها،‌عکسی که به نظر می رسد در مشهد مقدس گرفته شده است. 
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
عکس مشهور هاشمی در دوران زندان هنوز هم بر دیوار هشتی ورودی زندان قصر نصب است 

همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی

همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی

همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
از آیت الله هاشمی عکس های فراوانی همراه با خانواده وجود دارد،‌ عکس هایی با مادر،‌ اعضای خانواده،‌ هنگام تولد فرزندان و در جمع بچه ها
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
هاشمی در دوران دولت موقف
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی

همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
در خرداد ۱۳۵۸ گروه فرقان تلاش کرد تا هاشمی را از سر راه بردارد،‌ اما همسر آیت الله به کمک رسید و هاشمی برای انقلاب باقی ماند
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
هاشمی در زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب،‌ در کسوت رییس مجلس اول
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
هاشمی در کنار یاسر عرفات و آیت الله بهشتی 
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی

همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
یکی از مهم ترین چهره‌های ایران در دوران جنگ هشت ساله بدون شک هاشمی رفسنجانی بود. از او که نقشی کلیدی در مدیریت جنگ داشت عکس‌های زیادی هم  در لباس رزمندگان ایرانی وجود دارد . او از مهر ماه سال ۶۱ تا پایان دفاع مقدس نماینده امام در شورای عالی دفاع بود.
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
 هاشمی در ۱۳۶۸ به عنوان چهارمین رییس جمهوری کشور تحلیف شد. تا سال ۷۶ رییس جمهور باقی ماند و دورانی را در سیاست گذاری اقتصادی پی ریزی کرد که از آن به عنوان دوره سازندگی یاد می شود. 
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی

همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ آیت الله هاشمی در برابر احمدی نژاد قرار گرفت و در دور دوم رقابت برای تصدی ریاست جمهوری از راه یابی به پاستور باز ماند.
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
هاشمی که برای سال ها خطیب جمعه تهران بود،‌ در سال ۸۸ برای آخرین بار در این تریبون قرار گرفت.  
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
او در سال ۹۲ بار دیگر برای رقابت های ریاست جمهوری پیش قدم شد،‌ در آخرین روز باقی مانده از فرصت ثبت نام به وزارت کشور رفت و با استقبال مردم رو به رو شد اما صلاحیتش برای شرکت در آن انتخابات تایید نشد
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
هاشمی بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اش به سمت رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و تا آخرین روز عمرش ۱۹  دی ماه سال ۹۵ در این جایگاه باقی ماند.
همسر هاشمی رفسنجانی مادر هاشمی رفسنجانی فرزندان هاشمی رف عکس قدیمی خانواده هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی بیوگرافی هاشمی رفسنجانی
وداع با آیت الله،‌ ساعاتی پس از درگذشت او در جماران 

بیوگرافی هاشمی رفسنجانی پدر هاشمی رفسنجانی خانواده هاشمی رفسنجانی عکس قدیمی فرزندان هاشمی رف مادر هاشمی رفسنجانی همسر هاشمی رفسنجانی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی نصرت الله وحدت + مصاحبه و عکس قدیمی

بیوگرافی نصرت الله وحدت + مصاحبه و عکس قدیمی

نصرت‌الله وحدت (متولد ۱۳۰۴ – اصفهان) بازیگر تئاتر و سینمای ایران است.

وحدت یکی از پایه گذاران تئاتر اصفهان بود و از ۱۸ سالگی در تئاتر حرفه‌ای حاضر شد. شیرینی بیان و کلامش دلها را شاد و مجذوب خویش می‌کرد و سر انجام به دنیای شیرین کمدی و شادی آفرینی روی آورد. نخستین نمایش او «خلیفه یک روزه» در تئاتر المپ بود و پس از آن سال‌ها به همراه رضا ارحام صدر در این تئاتر و تئاتر سپاهان فعالیت کرد.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلابنصرت الله وحدت در جشن تولد محمدعلی کشاورز

وی پس از مدتی وارد سینما شد. او می‌گوید: «از زمانی که به عرصه سینما راه یافتم روزها روی صحنه فیلمبرداری بودم و شب‌ها ساعت ۶ به تئاتر می‌رفتم و تا ساعت ۸ تمرین می‌کردم که ساعت ۸ موقع اجرای عمومی بود» وحدت علاوه بر بازیگری در عرصه کارگردانی نیز موفق بود در بسیاری از فیلم‌ها کارگردانی سناریو را به عهده داشت.

وحدت در بیش از ۴۳ فیلم حضور داشته‌است. فیلم عروس فرنگی ساخته سال ۱۳۴۳ یکی از برترین کارهای اوست. این فیلم این اولین فیلم ایرانی بود که در جشنواره آسیایی موفق به دریافت جایزه دلفین طلایی شد. او می‌گوید: «این تندیس را چندین سال قبل به موزه سینما اهدا کردم.»

وحدت در آخرین سال فعالیتش در سینما (۱۳۵۷) دربارهٔ خنداندن تماشاگران گفت: «خنداندن مردم مشکل شده‌است دیگر با این همه گرفتاری نمی‌توان مردم را سر شوق آورد. خندیدن زمینه مستعد روحی می‌خواهد، وقتی کسی روحیه شادی داشته باشد و به سینما بیاید و با یک حرف یا یک حرکت خنده دار قهقهه سر می‌دهد؛ اما وقتی به فکر هزار گرفتاری است چه طور می‌تواند بخندد» وی در مورد فعالیت‌های هنری خود در سی سال اخیر گفت: «متأسفانه بعد از انقلاب ۵۷ فعالیت هنری چندانی نداشتم. تنها فعالیتم محدود به اجرای دو، سه نمایش خارج از ایران می‌شود و تقریباً در طول این سال‌ها خانه‌نشین شده‌ام و مشغول نوشتن خاطرات خود هستم.» حضور در مراسم بزرگداشت رضا ارحام صدر که پس از مرگ او در اواخر آذر ماه سال ۱۳۸۷ برگزار شد یکی از فرصت‌هایی بود که مردم وحدت را دیدند و همین موضوع موجب ابراز احساسات مردم نسبت به وی در طی مراسم تشییع شد. وی پس از انقلاب در تهران زندگی می‌کند.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

ماه چهره خلیلی، همایون و نصرت الله وحدت

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

فرانک میرقهاری، نصرت الله وحدت ، بهشته و زنده یاد ایرن زازیانس

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

عکس عروسی نصرت الله وحدت و همسرش

همسر و فرزندان نصرت الله وحدت

من ۵ تا بچه دارم که هیچ‌کدام وارد این عرصه نشدند. یکی از پسرهایم در مونترال کانادا استاد دانشگاه است. پسر دیگرم در لس‌آنجلس چاپخانه بزرگی دارد. دخترهایم نیز هر سه ایران هستند. همسرم بازیگر نبود اما خواهر ایشان سرور رجایی آن زمان، هم در تئاتر و هم در سینما فعالیت داشتند که در حال‌ حاضر در انگلستان زندگی می‌کنند. ایشان همان زمان چند فیلم هم با خود من داشتند.

فیلمهای نصرت‌الله وحدت

کارگردانی و بازیگری

  1. یک اصفهانی در سرزمین هیتلر (۱۳۵۶)
  2. شوهرجونم عاشق شده (۱۳۵۵)
  3. نقص فنی (۱۳۵۵)
  4. شوهر کرایه‌ای (۱۳۵۳)
  5. فرار از بهشت (۱۳۵۳)
  6. خوشگذران (۱۳۵۲)
  7. کی دسته گل به آب داده؟ (۱۳۵۲)
  8. ناخدا باخدا (۱۳۵۲)
  9. تولدت مبارک (۱۳۵۱)
  10. زندگی وارونه (۱۳۵۰)
  11. شوهر پاستوریزه (۱۳۵۰)
  12. اجل معلق (۱۳۴۹)
  13. تاکسی عشق (۱۳۴۹)
  14. دو دل و یک دلبر (۱۳۴۸)
  15. شکار شوهر (۱۳۴۷)
  16. ماجرای شب ژانویه (۱۳۴۷)
  17. نیم وجبی (۱۳۴۶)
  18. یک قدم تا بهشت (۱۳۴۵)
  19. زبون بسته (۱۳۴۴)
  20. مردی در قفس (۱۳۴۴)
  21. عروس فرنگی (۱۳۴۳)
  22. مسافری از بهشت (۱۳۴۲)
  23. مرغابی سرخ کرده (۱۳۴۰)
  24. آسمون جل (۱۳۳۸)
  25. پنجمین ازدواج (۱۳۳۴)

فقط بازیگری

  1. روزهای بی‌خبری (۱۳۵۶)
  2. مشکل آقای اعتماد (۱۳۵۶)
  3. لج و لجبازی (۱۳۵۱)
  4. یک اصفهانی در نیویورک (۱۳۵۱)
  5. عشقی‌ها (۱۳۵۰)
  6. نوبر اصفهان (۱۳۴۹)
  7. سرود زندگی (۱۳۴۸)
  8. مردی از اصفهان (۱۳۴۶)
  9. دنیای پول (۱۳۴۴)
  10. صفرعلی (۱۳۳۹)
  11. عروسک پشت پرده (۱۳۳۹)
  12. روزنه امید (۱۳۳۸)
  13. شانس و عشق و تصادف (۱۳۳۸)
  14. قاصد بهشت (۱۳۳۷)
  15. نردبان ترقی (۱۳۳۶)
  16. خورشید می‌درخشد (۱۳۳۵)
  17. دختر سر راهی (۱۳۳۲)

وقتی صحبت از روزگار شد، یک واژه مرحوم و زنده یاد جلوی نام هنرمندان سابق و بعضی همدوره ای هایش جا گرفت. نصرت اله وحدت این روزها در کنار دوری ۳۸ ساله از سینما با خاطرات آن زندگی می کند. هنرمندی که می رود پا به سن ۹۰ سالگی بگذارد و در همین ملاقات اول وقتی تعجب ما را دید با حاضرجوابی اصفهانی گفت:«می دانم دنبال وحدت فیلم های سینمایی هستید، من پدر آن وحدت هستم!» شوخی ظریفی که این گفت و گو به بهانه آن شروع شد.

خوانندگان نشریه خیلی دوست دارند بدانند نصرت اله وحدت در تمام این سال ها که در سینما نبوده، چه کار می کرده؟

گوشه خانه نشسته بودم. البته باید بگویم که در این سال ها بیشتر سفر می رفتم. اغلب به اصفهان یا دیدن بچه ها در خارج از کشور می رفتم.

شما مثل سایر همکاران تان مانند ناصر ملک مطیعی، شاهرخ نادری و… دنبال شغل آزاد نرفتید؟

همین طور است.

مثل روال سایر گفت و گوها بهتر است از بیوگرافی شما شروع کنیم.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

من نصرت اله وحدت، بچه خاک پاک اصفهان و متولد سال ۱۳۰۶ هستم.

از دوران نوجوانی خود خاطره دارید؟

زمان قدیم محله ما در اصفهان، محله چهارسوق شیرازی ها بود. محله ای سمت دروازه تهران که به هوای سینما از آن می گذشتیم و راهی پایتخت می شدیم.

چطور شد به سمت سینما رفتید؟

در آن زمان سرگرمی بیشتر مردم سینما رفتن بود. من هم در کودکی با پدرم به سینما می رفتم و همیشه محو نور آپارات می شدم که روی صحنه رو به ور می افتاد. یادم هست فیلم که تمام می شد فکر می کردم بازیگران آن در آپاراتخانه هستند. یک بار که داخل آپاراتخانه سرک کشیدم، پدرم گفت، دنبال چه می گردی؟ پرسیدم آن همه بازیگر کجا رفتند که می خندید. گفت بزرگ که شدی خودت تشخیص می دهی این آدم ها کجا رفتند.

چطور شد به بازیگری علاقه مند شدید؟

این علاقه از دوران دبیرستان در من پیدا شد. دوره ابتدایی را در مدرسه ثروت بودم و بعد به هنرستان ثروت اصفهان رفتم تا در رشته فنی تحصیل کنم. همان جا با زنده یاد رضا ارحام صدر آشنا و متوجه شدیم هر دو علاقه مند به بازیگری هستیم.

دیگر همه جا با هم بودید؟

بله. این همراهی باعث شد بیشتر فیلم های طنز و کمدی را دنبال کنیم. البته سریال تارزان هم بود اما من و رضا بیشتر دنبال فیلم های باستر کیتون و شلی بودیم تا ادای آنها را دربیاوریم.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

شلی کیست؟

آن زمان در اصفهان به چارلی چاپلین شلی می گفتند.

چطور شد به آرزوی خود رسیدید؟

یک روز با رضا ارحام صدر در چهارباغ قدم می زدیم که به یک آگهی برخوردیم. روی آن نوشته بود تئاتر فرهمند، هنرجو می پذیرد. با سرعت خودمان را رساندیدم و دیدیم مرحوم فرهمند با عده ای مشغول تمرین نمایش حاکم یک روزه هستند. یکی دو نفر از اعضا نمی توانستند نقش را حفظ کنند.

همان جا آقای فرهمند من و رضا را صدا کرد که هنر خود را نشان دهیم. رضا شد خلیفه و من هم نقش میرزابنویس را گرفتم. دیالوگ نداشتم اما باید به همه تعظیم می کردم. یادم هست حین اجرا برای تماشاچیان باید یک نفر با الاغش وارد صحنه می شود. من هم برای مرد و هم برای الاغش تعظیم کردم و سالن از خنده منفجر شد.

بعد از تئاتر فرهمند کجا رفتید؟

قرار بود اتللو را اجرا کنیم. فرهمند نقش اتللو را به من داد که پانزده روز آن را تمرین کردم و دست آخر خودش آن را گرفت و به من گفت یاگو را بازی کنم. من ناراحت شدم و بیرون آمدم. نمی دانم چرا آن کار را کرد. او استاد بود قابل احترام. برای همین هیچ وقت نپرسیدم چرا این کار را کرد. به هر حال با رضا به تئاتر المپ و از آنجا به تئاتر سپاهان رفتیم. این تئاتر سپاهان هم حکایت خودش را دارد.

چطور؟

ارحام صدر یک پسرعمو داشت به نام علی صدری که کامیونش را فروخت تا یک سالن تئاتر بسازد. من و رضا از ذوق و خوشحالی مان خیلی کمک کردیم تا سالن زودتر ساخته شود. آن سالن به تئاتر سپاهان مشهور شد. تئاتر که فرهمند هم بیکار نماند و با انتخاب اسم تئاتر اصفهان با ما رقابت می کرد. یادم می آید در آن سال ها یک نمایش با عنوان جاده زرین سمرقند اجرا کردیم که با استقبال رو به رو شد و من در آن نقش حسن قناد را بازی می کردم.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

پوری بنایی و نصرت الله وحدت

جاده ای که در نهایت به تهران ختم شد.

دقیقا همین طور است. یک روز معز دیوان فکری از تهران برای تماشای نمایش به اصفهان آمده بود که با دیدن جاده زرین سمرقند از من دعوت کرد این نمایش را در تهران هم اجرا کنم. نمایشی که در تهران آقایان سارنگ، تابش، مصدق، محتشم و بانو شهلا ریاحی هم در آن بازی می کردند. همان روزها آقای صدری هم سالن سپاهان را به حاج میرزا کازرونی فروخت و راهی تهران شد تا تئاتر فردوسی را ایجاد کند که همین هم شد.

بهانه ای هم برای ماندن شما شد؟

من آمده بودم سه ماه بمانم که شد شش ماه و بعد از آن هم با کمک دوستان از اداره ای که در آن شاغل بودم انتقالی گرفته و برای همیشه به تهران آمدم.

کدام اداره؟

من کارمند اداره نان و غله وزارت دارایی بودم که به تهران منتقل شدم تا در کنار آن به کارهای هنری هم برسم.
رضا ارحام صدر چه شد؟

آن زنده یاد در اصفهان ماند و هیچ وقت راضی به ترک آن خاک پاک نشد. البته گهگاه برای بازی در فیلم ها به تهران می آمد اما ترجیح داد در همان اصفهان زندگی کند.

داستان سینما از کجا شروع شد؟

از تهران شروع شد. یک روز گفتند آقایی به نام نوربخش با من کار دارد. همدیگر را که دیدیم پیشنهاد کرد با تهیه کنندگی او فیلم وسوسه ازدواج را بسازم. قبول کردم و اتفاقا به خاطر آشنایی با دوربین و دکوپاژ فیلم خوبی شد.

بازیگری چطور؟

بازیگری با پیشنهاد سردار ساکر هندی بود که به همراه چند هندی دیگر در کار سینما بودند.

کدام فیلم؟

خورشید می درخشد که بعد از وسوسه ازدواج دومین کار من در سینما بود. یادش به خیر سردار ساکر با لهجه هندی و فارسی دست و پا شکسته دیالوگ ها را می گفت و من تنظیم می کردم.

پوری بنایی بازیگر فیلم عروس فرنگی تعریف می کند که به واسطه شما وارد سینما شده؟

درست می گوید. او بازیگری را دوست داشت و وقتی نقش بازیگر عروس فرنگی را به او دادم موهایش را کوتاه کرد تا نقش را بگیرد.

حواس تان هست در سال های اخیر این فیلم دوباره با نام «مهمان» ساخته شد؟

بله می دانم و اتفاقا به کارگردان کار پیغام دادم که کپی کردن ایران ندارد، لااقل به خودمان خبر می دادید سر کار حاضر شویم و نقطه ضعف ها را بگوییم تا بهتر ساخته شود.

یک شایعه دیگر درباره دلخوری تان از زنده یاد ایرج قادری بود.

دلخوری نبود. اتفاقا آن زنده یاد هم یکی از هنرمندان خوب آن زمان بود. یک سری انتقاد از قدیمی ها داشت که به ایشان پیغام دادیم این انتقادها خوب نیست.

شما پس از فیلم های زبون بسته، شب ژانویه و مهدی اجل به سراغ ساخت یک سری فیلم کمدی خانوادگی رفتید که بازیگر نقش اول آن خودتان بودید.

در این باره باید بگویم که این اتفاق بعد از تاسیس استودیو «نقش جهان» بود. استودویی که در خیابان جامی بود و بعد از انقلاب آن را به باران فیلم دادند. من در این استودیو پلاتو زده بودم. استودیویی دوبله داشتم و خلاصه تمام کارهای یک فیلم در آنجا انجام می شد. یادمه آقایان شرافت و مقبلی اداره استودیو دوبله را بر عهده داشتند و در کنار کارهای خودمان دیگر فیلم ها را هم دوبله می کردیم.

از فیلم های خودتان نگفتید.

ما یک سری فیلم داشتیم. سالی یک فیلم طنز برای خانواده ها می ساختیم. شعار ما همین بود.

جالب اینجاست که خودتان بازیگر طنز بوده اید و از دیگر هنرمندان طنز هم در کنار خود استفاده می کرده اید.

نگرانی نداشتم که این دوستان جای خودم را بگیرند. هدف من شاد کردن مردم بود. با زبان طنز به خانواده ها پیغام می دادیم که مواظب زندگی خود باشید.

صفرعلی آخرین کار شما در ژانر روستایی بود؟

در آن زمان به خاطر مهاجرت اکثر روستایی ها به شهر این گونه فیلم ها طرفدار خود را داشتند. زنده یاد مجید محسنی کارگردان صفرعلی و پرستوها به لانه بر می گردند بود که با استقبال خوبی رو به رو شدند.

در فیلم پرستوها به لانه بر می گردند آذر شیوا بازی می کرد که بعدها به بهانه اعتراض به مسائل سینما و پشت پرده آن جلوی دانشگاه مشغول سیگارفروشی شد و قید بازیگری را زد.

همین طور است. هر چند خیلی زود آمدند و از او خواستند این کار را نکند.

از سینما فاصله بگیریم. درباره خانواده خود صحبت می کنید؟

زنده یاد علی محمد رجایی، به عنوان استاد تئاتر به اصفهان آمد. من افتخار می کنم شاگردی ایشان را داشتم و بعد هم با دختر ایشان ازدواج کردم. خانم سرور رجایی که در اکثر فیلم های دهه پنجاه نقش مادر و مادرزن من را بازی می کرد، خواهرزنم است که بعد از انقلاب مقیم انگلستان شد. خانم رجایی در فیلم های شوهر کرایه ای نقش مادرم را دارد.

چند فرزند دارید؟

پنج فرزند دارم. پسر بزرگم دکترای زبان شناسی دارد و پسر کوچکم مهندس راه و ساختمان است. دو تا از دخترهایم هم ازدواج کرده اند که شوهر هردوی آنها دکتر است. یکی از بچه ها هم با خودمان زندگی می کند.

با علی خادم عکاس هم رفاقت داشتید؟

استودیوی عکاسی زنده یاد خام در میدان فردوسی بود که گهگاه سری به او می زدم. یک بار که از خیابان می گذشتم یکی با دیدن من گفت ما فکر کردیم شما مرده اید. گفتم مطمئن باش تا حلوای تو را نخورم نمی میرم.

در ایام انقلاب خانه نشین شدید؟

همین طور است. یک بار آمدم خانه دیدم عده ای بدون حکم و مجوز به داخل خانه ریخته اند و دارند خانه را می گردند. با آنها درگیر و بعد بی هوش شدم. آنها هم جیبم را زده بودند. آن زمان رهبر انقلاب امام خمینی (ره) پیغام داده بودند که مزاحم هنرمندان نشوند. البته یک تعهد هم گرفتند که ما کار سینمایی نکنیم.

خاطره خاصی با هنرمندان قدیمی به یادتان مانده است؟

خاطره که زیاد است. با پیروز خطیبی، خارج از تهران حوالی شهریار کار می کردیم. یک شب که از کار بر می گشتم به خاطر نداشتن چراغ جلوی ماشین یک معلق با ماشین زدم که هیچی نشد و به راهم ادامه دادم. البته بگویم جاده خاکی و پردست انداز بود. برای هر فیلم از بهترین کمدین ها مانند زنده یاد میری، یا اصغر سمسارزاده دعوت به کار می کردم.

دوره کار با آنها خاطرات خودش را داشت. یک بار هم مرحوم فریدون گله به استودیو آمد و گفت یک فیلم نامه دارم. او یک ورق سفید را باز کرد و داستان را می خواند؛ بی آنکه چیزی در کاغذ نوشته شده باشد. درباره یک سری صحنه ها هم باید بگویم در همین خانه خودم پلاتو زده و فیلم برداری می کردیم.
با هنرمندان جدید رابطه ای دارید؟

کارها را دنبال می کنم. می دانم اصغر فرهادی بزرگترین افتخار یعنی اسکار را برای سینمای ما آورد. کیومرث پوراحمد هم از اصفهان کارش را شروع کرده و کارهای خوبی دارد.

شما دو فیلم هم در خارج از کشور ساخته اید.

بله؛ دو فیلم به نام های یک اصفهانی در نیویورک و یک اصفهانی در سرزمین هیتلر که دومی داستانش واقعی بود. داستان درباره دختری به نام منیژه بود که با فرار از آلمان به تهران قصه اش را برای مجله ها گفت. آنها را به اسم تحصیل در رشته هتل داری به آلمان برده بودند ولی ماجرا چیز دیگری بوده و آنجا از آنها سوءاستفاده می شده. پس از افشای ماجرا سفارت ایران در آلمان به آن رسیدگی کرد.

آن زمان فیلم های ایرانی در خارج هم اکران می شدند؟ امکانات لازم را داشتید؟

خیلی ابتدایی بود. یک دوربین و یک دکور بود مثل حالا نبود که برای هر چیز یک مسئولی هست. آن موقع ها با دوربین هایی فیلم می گرفتیم که سروصدای خودش را داشت و حالا جزو عتیقه ها شده است.

با کدام هنرمند قدیمی در ارتباط هستید؟

بیشتر با ناصر ملک مطیعی و شاهرخ نادری تماس دارم.

دل تان برای سینما تنگ نشده است؟

مگر می شود دلتنگ نوشم. تمام آن ایام خاطره شده. بعضی از دوستان وقتی من را می بینند می گویند آقای وحدت ما هنوز تصور همان وحدت فیلم های تان را از شما داریم. می گویم من پدر آن وحدت هستم.

بازیگران قبل از انقلاب بیوگرافی نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران فرزندان نصرت الله وحدت قدیمی ها همسر نصرت الله وحدت


ادامه مطلب ...

بیوگرافی قدرت الله ایزدی (آقا رشید) +عکس همسر و فرزندان

بیوگرافی قدرت الله ایزدی (آقا رشید) +عکس همسر و فرزندان

قدرت‌الله ایزدی معروف به رشید (متولد ۱۳۳۵ در گز) کمدی و هنرپیشه اهل ایران است.

او در سال ۱۳۵۸ به عنوان دبیر و آموزگار در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد و مدتی هم ناظم بوده‌است. وی در سال ۱۳۶۴ از طریق صدا و سیما وارد دنیای بازیگری شد و در سال ۱۳۷۵ اولین تئاتر خود را به روی صحنه برد. ایزدی در کنار فعالیت هنری به شغل معلمی نیز ادامه داده‌است.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

از جمله فیلم‌های او می‌توان به کارآگاه رشید، رشید فراری، الم شنگه، بازگشت لوک خوش شانس، رشید حرفه‌ایی و سریال شمعدانی اشاره نمود.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

فیلمهای

بازیگری و کارگردانی تئاتر

  • «یک در دو هزار دردسر» اصفهان، تالار فرشچیان
  • «تئاتر در صحنه» اصفهان، شبکه تهران؛ ۱۳۸۰
  • «افسانه» اصفهان، سینما تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۷
  • «عروس نمایشگاه» اصفهان، تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۶
  • «رؤیای ژاپن» اصفهان سینما تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۵
  • «خواستگاری» اصفهان؛ ۱۳۶۵

سینمایی

  • سفر به‌خیر (۱۳۷۳)
  • اتل متل توتوله (۱۳۷۰)
  • بازگشت لوک خوش شانس (۱۳۹۱)

تلویزیون

بازیگری:

  • شمعدونی (کارگردان: سروش صحت)؛ تهران؛ ۱۳۹۴
  • “رشید فراری” (کارگردان: رحیم مرادیان)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۷
  • “بخاطر من” (کارگردان: اکبر منصور فلاح)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه ۲؛ ۱۳۸۶
  • “سکسکه بی بی” (کارگردان: رنجبر)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه دو؛ ۱۳۸۶
  • “کاراگاه رشید” (کارگردان: موسویان)؛ اصفهان، تهران ـ شبکه ۳؛ ۱۳۸۵
  • “اینجا خانه من است” (کارگردان: منصور اکبر فلاح)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۵
  • “یکی بود یکی نبود” (کارگردان: محمد روضاتی)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۳
  • “ارثیه پدری” (کارگردان: حسین احمدی)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه ۱؛ ۱۳۸۱
  • “سفر سبز” (کارگردان: محمود صفایی)؛ اصفهان ـ تهران؛ ۱۳۸۰
  • “خشت اول” (کارگردان: حسین احمدی)؛ اصفهان؛ ۱۳۷۷
  • “گردو (کارگردان: محمد روضاتی)؛ اصفهان؛ ۱۳۷۵
  • سریال “برای آخرین بار” (کارگردان: مرتضی هرندی شبکه اول ۱۳۷۴
  • “دنیای آینده” (کارگردان: جغتایی)؛ تهران؛ ۱۳۷۰

کارگردانی فیلم و سریال

  • «فیلم کوتاه مروارید» اصفهان – ۱۳۸۹
  • «سریال الم شنگه» اصفهان ـ ۱۳۸۸

در طول سالیان اخیر، نمایش‌نامه‌های زیادی از تلویزیون پخش شد، اما باید قبول کرد که هیچ یک از آنان، نتوانست مانند نمایش‌‌نامه‌های رشید با بیننده‌های تلویزیونی ارتباط برقرار کند، کاراکتر شخصیتی او و بازی زیبا و شیرینش در نقش‌های بامزه باعث شد که وی بتواند به راحتی جای خود را در تلویزیون باز کند،

رشید که البته باید او را با نام اصلی‌اش مخاطب قرار دهیم، (قدرت‌ا… ایزدی) نیم قرن از خداوند عمر گرفته است، شاید شما تصور هم نمی‌‌کردید که آقا رشید تلویزیون، دارای عروس و داماد و نوه باشد، اما وی یک خانواده پرجمعیت دارد. دو دختر و دو پسر حاصل ازدواج او می‌‌باشند، او یک نوه پسر شیرین زبان به نام <محمد پارسا> دارد که او را بسیار دوست می‌‌دارد، رشید تلویزیون، انسانی بسیار خاکی از شهر اصفهان است. او می‌‌گوید اصفهان نصف جهان است و بهترین خاطرات زندگی‌ام در این شهر شکل گرفت، به بهانه پخش مجموعه <کارآگاه رشید> که البته چندی پیش پایان یافت با این بازیگر خوب، توانا و مهربان کشور در جمع خانواده پرجمعیتش به گفتگو نشستیم…

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

_ متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدید؟

ایزدی: متولد چهارم تیرماه ۱۳۳۵ هستم و در (گز و برخوار) اصفهان به دنیا آمده و از دو سالگی به همراه پدر و مادرم در محله <پشت باروی> اصفهان ساکن شدیم.

_ شغل پدر چه بود و چند فرزند بودید؟
ایزدی: پدرم، سنگبری می‌کرد و من هم در طول سال به همراه برادرانم پیش او کار می‌کردیم، ما سه تا برادر و دو تا خواهریم که من فرزند دوم خانواده بودم، به یک نکته جالب هم اشاره کنم، تنها قد من در بین فرزندان کوتاه است.

_ میزان تحصیلات شما؟
ایزدی: تحصیلات خود را تا دیپلم در رشته ادبیات ادامه دادم و سپس، در سال ۱۳۵۸ به خدمت آموزش و پرورش در آمدم البته من دیپلم شبانه گرفتم، چرا که به خاطر مخارج زندگی کار می‌کردم و فرصتی برای تحصیل نداشتم.

_ در آموزش و پرورش معلم بودید یا نه؟
ایزدی: ابتدا به مدت ده سال معلم کلاس اول دبستان بودم، پس از آن مدت، معاون مدرسه شدم، همان زمان‌ها بود که تازه رو به کارهای نمایشی آوردم.

_ و از آن زمان خاطره‌ای هم به یاد دارید؟
ایزدی: به طور حتم، آن زمان نمایشی از تلویزیون اصفهان پخش می‌شد که نامش <ثبت‌نام> بود. فردای آن روز که به مدرسه رفتم، بچه‌ها همه دورم جمع شدند و شروع کردند به سوال کردن و دست گرفتن و از این جور حرف‌ها. سر زنگ تفریح همه را به صف کردم و به حالت جدی گفتم: ببینید، بچه‌ها، ما دو تا برادریم، یکی اهل شوخی و این جور حرف‌هاست، اما من بسیار جدی هستم و از بی‌نظمی هم خوشم نمی‌آید، پس سعی کنید که با من شوخی نکنید، اگر بچه‌های خوبی باشید، برادرم رشید را به مدرسه می‌آورم که البته تا امروز می‌خواهم او را به مدرسه ببرم. البته پس از مدتی بچه‌ها همه متوجه شدند که اصل قصه چیست؟ راستی تا یادم نرفته بگویم که اول مهرماه امسال هم بازنشسته آموزش و پرورش شدم.

_از این‌که قدتان کوتاه است، ناراحت نیستید؟
ایزدی: با قسمت مگر می‌شود مبارزه کرد. تازه این ضرب‌المثل هم درباره ما صدق نمی‌کند که دو برابر قدش توی زمین است، تا قبل از این‌که بپرسی خودم جوابتان را بدهم.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

_ در چه سالی ازدواج کردید و چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
ایزدی: در سال ۱۳۵۸ ازدواج کردم و همسرم را که با من یک نسبت دور فامیلی دارد، در یکی از مهمانی‌های فامیلی دیدم. البته در آن زمان مثل الان برای شناخت دختر و پسر و آشنایی بیشتر، آزادی وجود نداشت، ولی از آنجا که خصوصیات ایشان را از فامیل شنیده بودم، با یک شناخت نسبی از ایشان، زندگی مشترکمان را آغاز کرده و الحمدا… بسیار هم راضی هستم.

_روز خواستگاری از قد کوتاهتان ایراد نگرفتند، مادر خانمتان، پدر خانمتان چیزی نگفتند؟
ایزدی: راستش را بخواهید از آن جا که پدر خانم من دو متر و پنج سانت قد داشت، مادرخانم بنده ابتدا کمی تعجب کرد، اما از آنجا که عاشق همسرم شده بودم، عزمم را جزم کردم که هر طور شده ازدواج کنم و همین طور هم شد. روز اولی که عقد کردیم، شب را می‌خواستم در خانه پدرخانم سر کنم، اما پیژامه‌ای برای قدم پیدا نمی‌شد، مجبور شدم با همان شلوارم بخوابم.

_ و همسرتان، او ایراد نگرفت؟
ایزدی: نه، برای چه ایراد بگیرد، او هم مرا دوست داشت، پس از ازدواج هم، عشق هر دویمان نسبت به یکدیگر بیشتر شد، تا جایی که او مشوق من برای بازیگری شد. البته در اوایل ازدواج همسرم فکر می‌کرد که من کمی از این وضعیت ناراحت هستم، اما از آن جا که طبع شعر دارد و کمی هم شوخ است، یک روز در همان اوایل ازدواج برایم شعری سرود که من با خواندن آن جا خوردم.
ای رشید، ای رشید که در حسن لطافت ماهی
هر چند کوتاه قدی، اما دلخواهی
بهر کوتهی قد خودت، غصه مخور
تو عمر منی، از این جهت کوتاهی

_ چه فعالیت‌هایی غیر از بازیگری انجام می‌دهید؟
ایزدی: کارگردانی را هم دوست دارم، ولی چون در این زمینه تحصیلاتی ندارم، هرگز به خود اجازه نمی‌دهم کارگردانی یک فیلم یا مجموعه را به عهده بگیرم؛ ولی در اکثر کارها تا جایی که امکان دارد به عوامل پشت صحنه کمک می‌کنم و حتی ایده‌های خوبی را هم ارایه می‌دهم. البته مدتی سهمی از یک پیتزافروشی در اصفهان داشتم که به خاطر مشکلات مالی آن را فروختم، البته در حال حاضر یک تالار پذیرایی در اصفهان به نام تالار رشید باز شده است که البته من سهمی در آن ندارم، ولی از آنجا که از نامم استفاده شده است، درصدی به من می‌دهند.

_ چگونه وارد عرصه بازیگری شدید؟
ایزدی: در کودکی وقتی برنامه‌ای از تلویزیون پخش می‌شد سعی می‌‌کردم مثل بازیگرهای آن فیلم رفتار کنم تا این‌که یک روز در سال ۱۳۶۴ با یک موتور گازی از کنار جمعی که مشغول تصویربرداری بودند رد شدم ناگهان ایستادم و از روی کنجکاوی جلو رفتم، موضوع فیلم در رابطه با مردی بود که دقایق زیادی در تلفن عمومی همه را معطل خود کرده بود. کارگردان از افراد انتخابی می‌خواست که جلو بروند و با مرد مورد نظر دعوا کنند. هیچ‌کس این کار را درست انجام نمی‌داد تا این‌که من رفتم جلو و با حالت جدی گفتم: آقا بیا بیرون همه را معطل کرده‌ای. او بیرون آمد و گفت: تو چی می‌گی. با حالت طنز جواب دادم! آقا بفرمایید بیرون همه معطل شما هستند. در آن لحظه همه خندیدند و کارگردان خیلی خوشش آمد و از من درخواست کرد به صدا و سیما بروم و تست بازیگری بدهم و از آن وقت بود که من وارد عرصه بازیگری شدم.

_ شغل آموزگاری، جدیت و جذبه خاصی را می‌طلبد، از طرفی شما دارای شخصیتی شوخ‌طبع هستید، چگونه با این مسئله کنار آمده‌اید؟
ایزدی: درست است که من شخص شوخ‌طبعی هستم، ولی در محیط کار با جدیت رفتار می‌کنم، کسی که می‌خواهد کار طنز انجام دهد باید در جامعه جدی برخورد کند، تا همه بدانند که آن مسایل مربوط به صحنه نمایش و بازیگری است. من در محیط کار بسیار جدی هستم و همه فکر می‌کنند من و شخصیتی که در تلویزیون ظاهر می‌شود، دو برادر دوقلو هستیم و جالب اینجاست که با دیدن سریال <کارآگاه رشید>، این فکر به باور تبدیل شد.

_ شغل بازیگری را بیشتر دوست دارید یا آموزگاری را؟
ایزدی: من به هر دو حرفه بازیگری و آموزگاری از کودکی علاقه‌مند بودم و هر دو را به خاطر این‌که دو خصیصه در آنها به طور مشترک وجود دارد، دوست دارم. یکی آموزش دیدن و آموزش دادن و دیگری برای دیگران خدمت کردن… من وقتی موفقیت دانش‌آموزانم را می‌بینم، بسیار خوشحال می‌شوم و وقتی با خنداندن مردم، آنها را شاد می‌کنم نیز غرق لذت می‌شوم.

_ کار کدام یک از بازیگرهای طنز ایران را بیشتر می‌پسندید؟
ایزدی: از بازی <سیامک انصاری> خیلی خوشم می‌آید. او به طور حتم در آینده، موفق‌تر از حال خواهد بود و کارهای بهتری را از او شاهد خواهیم بود. در اصفهان هم از کار <محمود شانه‌ای> بسیار لذت می‌برم.

_ بهترین خاطره‌ای که در حال اجرای نقش داشته‌اید چیست؟
ایزدی: بهترین خاطره و بهترین لحظات زمانی بود که با پسرم کمال (در نقش راننده تاکسی) در سریال کارآگاه رشید بازی کردم. ما با یک فهم و درک متقابل بدون این‌که از قبل هماهنگی کنیم، ناخودآگاه می‌دانستیم که چگونه با یکدیگر صحبت کنیم و هماهنگی و ارتباط خوبی میان ما برقرار شد.

_ آیا شما نقش‌هایتان را با هماهنگی قبلی و به صورت از پیش تعیین شده بازی می‌کنید یا آن‌که کارها و به اصطلاح اصفهانی‌ها، تیکه‌های طنز را فی‌البداهه انجام می‌دهید؟
ایزدی: من اکثر کارهایم را فی‌البداهه انجام می‌دهم و اکثر کارگردان‌ها هم با توجه به شناختی که از کار من دارند، مرا در کار آزاد می‌گذارند و اتفاقا همیشه هم صحنه‌ها خوب از آب درمی‌آید. همکارانی که در نمایش‌های ما در پشت صحنه هستند، همیشه از این مسئله متعجب می‌شوند که دیالوگ‌ها و برخی از کارهای ما هر شب با شب قبل تفاوت دارد.

_ از بازی در تئاتر بیشتر لذت می‌برید یا سینما و تلویزیون؟
ایزدی: بازی در تئاتر را بیشتر دوست دارم و آن هم به خاطر همان مسئله فی‌البداهه کار کردن در نمایش است؛ چرا که در تلویزیون وقتی با تمرکز فکر، کاری را انجام می‌دهی و فی‌البداهه جملاتی را می‌گویی که خیلی خوب از آب درمی‌آید، ناگهان به علتی کارگردان کات می‌دهد و با تکرار زیاد آن صحنه، خود به خود روح کار از بین می‌رود.

_ نظرتان راجع به ارحام صدر چیست؟

ایزدی: <ارحام صدر> شخصیت بی‌نظیری است که در تاریخ نمایش اصفهان مانند او نداشته‌ایم. من برای ایشان احترام خاصی قایلم و امیدوارم موقعیتی پیش آید تا جوان‌هایی که به طنز علاقه دارند، تحت نظر ایشان آموزش ببینند.

_ چه چیزی باعث شد که اسم شما در اکثر کارهایتان رشید باشد؟
ایزدی: در اولین کارهای ما در شبکه اصفهان، من خودم نویسنده اکثر برنامه‌ها بودم و هنگامی که با یکی از دوستان داشتیم روی فیلمنامه کار می‌کردیم، به ذهنم رسید که نامی را برای خودم انتخاب کنم که متضاد شکل ظاهری من باشد و آنجا بود که اسم <رشید> به ذهن من خطور کرد.

_ بدترین خاطره و بهترین خاطره‌ای که از آن سال‌ها به یادتان می‌آید چیست؟
ایزدی: خوب، ما هم مانند بسیاری از جوان‌های امروزی عاشق کار کردن بودیم و در این راه تلاش زیادی کردیم. یادم می‌آید زمانی که اولین گروه نمایش را تشکیل داده بودیم به اداره ارشاد مراجعه کردیم و تقاضای مجوز برای اجرا را به آنان ارایه دادیم. قرار بر این شد که گروهی برای بازدید کار ما به سالن نمایش بیایند، در روز نمایش، ما با ذوق فراوان یکی از کارهایی که بعدها مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت را اجرا کردیم که اتفاقا به خاطر انگیزه فراوانی که داشتیم همه نقش خودشان را خیلی خوب اجرا کردند. زمانی که نمایش تمام شد، برای پذیرایی مدعوین به سالن رفتیم، ولی متاسفانه آنها بدون خداحافظی سالن را ترک کرده بودند و بعد هم مسئولان محترم اداره ارشاد آن زمان به ما گفتند که برای گروه شما مجوز صادر نمی‌شود، این بدترین خاطره من در آن سال‌ها بود. بهترین خاطره من هم زمانی بود که با همان گروه در حال تمرین بودیم و شخصی پیشنهاد داد که روزی از ارحام صدر دعوت کنیم که برای دیدن نمایش ما به سالن بیاید. این پیشنهاد با مخالفت من روبه‌رو شد و من به همه گفتم که ایشان برای دیدن نمایش گروه گمنامی مثل ما به اینجا نمی‌آید و در کمال تعجب ارحام صدر در روز مقرر به آنجا آمد و پس از آن هم با گرمی و ذوق زیادی ما را تشویق و نکاتی را به عنوان راهنمایی به ما گوشزد کرده و تجربیات خود را در اختیار ما قرار داد.

_ رابطه شما با ورزش چطور است؟
ایزدی: من بسکتبال و والیبال زیاد بازی می‌کنم و فکر می‌کنم این را از قدم متوجه شده باشید. (می‌‌خندد)

_ آیا به فوتبال هم علاقه‌مند هستید؟
ایزدی: بله، ما در محله‌مان یک تیم فوتبال تشکیل داده بودیم و یادم می‌آید در اولین روزی که من در این تیم بازی کردم توپ را به درون دروازه خودمان کوبیدم و تیم مقابل شروع به شادمانی کردند و من هم فکر کردم کار درستی انجام داده‌ام، در حالی که داشتم شادمانی می‌کردم، با مشت و لگدهای بازیکنان خودی به خود آمدم.

_ استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟
ایزدی: استقلالی هستم. همه جا آبیته.

_ بزرگ‌ترین آرزو و بزرگ‌ترین حسرت زندگی شما چیست؟
ایزدی: بزرگ‌ترین آرزویم این است که آقا امام زمان(عج) با قدوم مبارکشان حق را از باطل جدا و بدی‌ها را از دنیا پاک کنند و بزرگ‌ترین حسرت زندگیم کوتاهی قدم می‌باشد.

_ جدیدترین خبری که در اختیار خوانندگان قرار می‌دهید چیست؟
ایزدی: متاسفانه دیشب دندان نیشم افتاده است، البته خواهش می‌کنم این را ننویسید چون مردم فکر می‌کنند خدای ناکرده کار مشت‌های خانم عزیزم بوده!

_ آخرین سریالی که بازی کرده‌اید؟
ایزدی: سریالی به نام <غریبه> با بازی رامتین خداپناهی، مهدی امینی‌خواه، پری کربلایی، اکبر کربلایی و پسرم علیرضا که نقش برادرم را در این سریال به عهده دارد.

_ آیا بازی کردن دو نقش جدی و طنز در کنار یکدیگر در سریال رشید مشکل نبود؟
ایزدی: به خدا خیلی مشکل بود و من بعضی وقت‌ها قاطی می‌کردم که باید جدی باشم یا طنز.

_ آیا نقش‌های جدی را راحت‌تر بازی می‌کنید یا طنز را؟
ایزدی: بازی نقش‌های جدی برایم سخت است و برعکس نقش‌های طنز را بسیار راحت بازی می‌کنم. البته در سریال کارآگاه رشید سعی من بر این بوده که نقش جدی من هم خواه ناخواه دارای طنز خاصی باشد.

_ بهترین دوست زندگی شما چه کسی است؟
ایزدی: همسرم، بهترین دوست من است.

_ بهترین سرگرمی شما چیست؟
ایزدی: در حال حاضر بهترین سرگرمی من بازی با نوه عزیزم <پارسا> است. خانه که می‌آیم تا پارسا را نبینم، هیچی نمی‌خورم، کمی با او بازی می‌کنم تا از نفس بیفتم.

_ راستی احساس پیری نمی‌کنید، عروس و داماددار شده‌اید، نوه دارید؟
ایزدی: زمانی که نوه‌ام، مرا <باباچی( >به زبان اصفهانی یعنی بابا کوچولو)، صدا می‌کند، دیگر متوجه می‌شوم که پیر شده‌ام، به هر حال نیم قرن از زندگی‌ام گذشته است، اما زمانی که در نمایشنامه‌هایم به خواستگاری می‌روم، احساس جوانی می‌کنم.

_ آیا به غیر از شما در خانواده‌تان کسی وارد عرصه بازیگری شده است؟
ایزدی: برادران و خواهرانم هیچ‌یک در این زمینه فعالیتی ندارند، ولی کمال و علیرضا پسرانم در امر بازیگری فعالیت دارند.

_ میانه شما با موسیقی چطور است؟
ایزدی: موسیقی اصیل ایرانی را خیلی دوست دارم، به‌خصوص عاشق صدای <علیرضا افتخاری> هستم؛ چون هر وقت ایشان در اصفهان کنسرت دارند من مجانی وارد کنسرت‌هایشان می‌شوم.

_ و در پایان ؟
خاک پای تمام هنرمندان ایران هستم، جا دارد از دوستان عزیزم آقایان فیروز حسن‌خانی و غفور فصوحی که در طی سالیان سال در کنارم بودند، تشکر کنم.

همسر رشید: او در همه سریال‌ها زن می‌گیرد!
_ رفتار دوستان و آشنایان با شما چگونه است؟
حاتمیان: خیلی خوب، ولی همیشه از من می‌پرسند تو ناراحت نمی‌شوی آقای ایزدی در همه تئاترها و سریال‌ها می‌خواهد زن بگیرد.

_ حال ناراحت می‌شوید یا خیر؟
حاتمیان: اصلا، من خودم بودم که به او پیشنهاد دادم با آوردن بازیگر زن در صحنه تئاتر، به آن جنبه خانوادگی بدهند.

_ ایزدی مثل شخصیت رشید، همیشه شوخ‌طبع است؟
حاتمیان: بله، اوایل زندگی خیلی زیاد، ولی الان با مشغله‌های فراوان کم‌تر شوخی می‌کنند، من هم کم‌تر او را می‌بینم.

_ از هنر ایشان راضی هستید؟
حاتمیان: بله، چون معتقدم کسانی که باعث می‌شوند لبخندی بر لبی بنشیند بسیار مورد توجه خداوند قرار می‌گیرند.

_ چگونه خودتان را با کار ایشان وفق داده‌اید؟
حاتمیان: شاید از اخلاق خوب خودشان بوده که من توانسته‌ام با هنر او کنار بیایم.

_ یکی از بهترین برنامه‌های ایزدی که محبوب شماست؟
حاتمیان: ایشان هیچ نمایشی را مثل <رویای ژاپن> بازی نکرد، گرچه سر همان صحنه از روی سن افتاد و پایش شکست.

_ همسرتان از چه غذایی خوششان می‌آید؟
حاتمیان: قورمه سبزی.

_ چه صحبتی با مردم دارید؟
حاتمیان: دوست دارم از مردم خواهش کنم فرزندان یک هنرمند هم می‌خواهند در جامعه زندگی کنند، آنها دوست دارند مانند مردم عادی به گردش یا سینما یا شهربازی و… بروند، ولی با لطفی که همیشه مردم به هنرمندان داشته‌اند فرزندان هنرمندان را از این موهبت محروم می‌کنند، دوست دارم بگویم مراعات حال خانواده یک هنرمند را بکنید تا آنها هم بتوانند در آرامش و راحتی به سر ببرند.

فرزندان کارآگاه رشید را بشناسید

_ کمال فرزند اول (راننده تاکسی در سریال کارآگاه رشید:)
در بسیاری از تئاترها و سریال‌ها در کنار پدر هنرنمایی می‌کند. او معتقد است که پدر الگویی مناسب در زندگی و بازیگری برای اوست و بازی در کنار او را افتخار می‌داند. به موسیقی علاقه‌مند است و در این زمینه فعالیت می‌کند و دوست ندارد بازیگری را به طور جدی دنبال کند تا در زندگی مشترکش مشکلاتی به وجود نیاید، در ضمن او از بازی پرویز پرستویی لذت می‌برد. همسر او از اقوام است، عروس رشید، نوه دایی رشید است.

_ علیرضا پسر دوم (پسر حبیبی در سریال کارآگاه رشید:)
او می‌گوید: با پدرم همیشه دوست و هم عقیده هستم و افکارمان به هم خیلی نزدیک است.
او در رشته کامپیوتر تحصیل می‌کند و به کار مونتاژ آشنایی دارد و تصمیم دارد در آینده تدوینگر شود. رابطه او با همه افراد خانواده خوب است به جز خواهرش، سارا که همیشه با او سر جنگ دارد.

_ کتایون دختر اول
متاهل و دارای یک فرزند پسر که برای پدربزرگ بسیار عزیز است. او دوست ندارد فردی مشهور باشد تا بتواند با آرامش و راحتی خیال زندگی کند. همسرش مجتبی خسروی از ازدواج با کتایون راضی است، چون اخلاق خوب پدرش را در همسرش حس می‌کند، آن دو ابتدا در مرکزترولوژی که ارتباط به علوم آزمایشگاهی دارد با یکدیگر همکار بودند و سپس ازدواج کردند.کتایون می‌‌گوید: فرزند دوم خانواده است، متولد ۱۳۶۱ و دیپلم هنر دارم و هرازگاهی دستی به سه‌تار می‌برم. چهار سال است که ازدواج کرده‌ام و پسری دو ساله به نام محمد پارسا دارم. به خاطر تربیتش فعلا از کارم استعفا داده‌ام، پسرم هم مثل ما عاشق برنامه‌های پدر است.
در کودکی وقتی به دیدن برنامه‌های پدر می‌رفتیم مدام در این فکر بودم که کی برنامه تمام می‌شود و پدر به خانه برمی‌گردد و از آن موقعیت کاملا ناراضی بودم ولی بزرگ‌تر که شدم وقتی برای دیدن تئاتر پدر می‌رفتم واقعا لذت می‌بردم، به خاطر داشتن پدری هنرمند افتخار می‌کنم.
در سال ۱۳۷۶ در جشنواره تئاتر دانش‌آموزی ناحیه، بازیگر و طراح صحنه بودم که جایزه بهترین طراح صحنه را گرفتم، در ضمن موسیقی تئاترمان هم کار برادرم کمال بود که در همان سال جایزه بهترین موسیقی را گرفت و وقتی از من دعوت شد که در جشنواره تئاتر استانی شرکت کنم به شدت مخالفت کردند و فعالیت تئاتر من همانجا کات خورد. از آن به بعد فعالیتم را در زمینه طراحی و نقاشی ادامه دادم که جا دارد از حمایت‌های بی‌دریغ و از خودگذشتگی‌های مادرم برای رشد من در این رشته تشکر کنم و بعد از همسرم که همچنان مشوق من هستند.
وی درباره پدرش می‌گوید: با وجود این‌که زمان کمی در کنار ما هستند ولی سعی می‌کنیم در همین زمان کم، از وجود و نظراتشان نهایت استفاده را ببریم.
ایشان برای ما نه تنها پدری مهربان و نمونه بلکه یک دوست هستند که مصاحبت با ایشان برایمان لذت‌بخش است امیدوارم خداوند به ایشان طول عمری همراه با سلامتی عطا بفرماید و داماد رشید می‌گوید: همه بسیار کنجکاو هستند که بدانند من از چه طریق با ایشان آشنا شدم.
برخی می‌پرسند که آیا با آقای ایزدی آشنایی داشتم و بعد از دختر ایشان خواستگاری کرده‌ام و از این قبیل سوال‌ها ولی من به شکلی بسیار عادی و در محیط کار با ایشان آشنا شدم. ما همکار بودیم و پس از مدتی به خواستگاری ایشان رفتم و فکر می‌‌کنم در مراسم خواستگاری و ازدواج هر پسری دچار استرس و نگرانی است و من به خاطر برخوردهای خوب و صمیمانه پدر خانم واقعا این دوره را راحت پشت سر گذاشتم و از این حیث واقعا خوشحالم و حالا هم هر وقت که به منزل ایشان می‌آیم واقعا به من خوش می‌گذرد.

_ سارا دختر دوم
مثل خواهر و برادرهایش دوست ندارد فردی مشهور باشد، به رشته گرافیک علاقه دارد و دوست دارد در این رشته تحصیل کند.

مادر رشید: او بازیگوش بود
مادر ایزدی: قدرت خیلی به مدرسه علاقمند بود او هنوز هفت ساله نشده بود که به مدرسه می‌رفت و ساعت‌ها بچه‌ها را تماشا می‌کرد.
هر روز این کار تکرار می‌شد به حدی که پدرش از دست او خیلی عصبانی می‌شد و هر وقت که او این کار را انجام می‌داد مورد تنبیه و بازخواست پدر قرار می‌گرفت ولی باز هم به کارش ادامه می‌داد.
بازی مورد علاقه قدرت یک چرخ بود که با یک تکه چوب حرکت می‌کرد. یک روز سر همین موضوع کتک مفصلی خورد چون در حال بازی چرخ به پیرمردی برخورد می‌کند و باعث می‌شود او به زمین بیفتد پیرمرد هم با عصا حسابی قدرت را کتک می‌زند.
_ آیا طنز از زمان کودکی هم در پسرتان وجود داشت؟
مادر ایزدی: بله این مسئله به شکل بارزی در او بود و حتی بسیاری از وقت‌ها که ما از مسائل کم‌اهمیت و کوچک ناراحت می‌شدیم با یک شیرین‌کاری ما را می‌خنداند و باعث می‌شد زندگی برایمان شیرین شود.

اندازه قد قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی فرزندان قدرت الله ایزدی همسر بازیگران همسر قدرت الله ایزدی


ادامه مطلب ...

راهکار آیت الله بهجت برای قضا نشدن نماز صبح

یکی از آفاتی که امروزه جامعه ما دچار آن است، قضا شدن نماز صبح است.

از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.

حال چه کنیم تا نماز صبحمان قضا نشود؟

این سوالی است که از محضر آیت الله بهجت ره پرسیده شد و ایشان در پاسخ گفتند: کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.(۱)

پی نوشت:

۱ ـ صدای سخن عشق؛ حکمت ها و حکایت های نماز از زبان آیت الله بهجت؛ ص ۱۰۷


ادامه مطلب ...

سه تدبیر طلایی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

[ad_1]

هر انسانی در زندگی با سختی هایی روبرو می شود و موانعی سر راه زندگی اش قرار می گیرد؛ آنچه اهمیت دارد، تدبیرهایی است که به کار می گیرد، تا مشکلات را پشت سر گذاشته و به هدفش برسد. از میان تمام انسان ها، پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) با بیشترین مشکلات روبرو بودند.

شرافتی - بخش قرآن تبیان

پیامبر، رسول الله، حضرت محمد

ایشان در جامعه ای غرق در جهالت؛ مبعوث شدند. جامعه ای اسیر انحراف ها، خرافات و تعصب های غلط. آنها در مسیر اشتباه خود بسیار سرسخت بودند.
پیامبر به خوبی از سختی وظیفه اش آگاهی داشتند و برای موفقیت، تدبیرهای مهمی را به کار گرفتند. در این یادداشت به سه تدبیر طلایی پیامبر در مواجهه با سختی ها می پردازیم تا با پیروی از ایشان، به تعبیر قرآن، راه حیات را پیش بگیریم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده  اید چون خدا و پیامبر شما را به چیزى فراخواندند؛ که به شما حیات مى  بخشد، آنان را اجابت کنید.»(توبه/61)

دلسوزی و شیفتگی

پیامبر بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر را انجام دادند. ایشان به مبارزه با بزرگترین گناه، یعنی شرک پرداختند و بندگی را که بزرگترین معروف است، ترویج کردند. ایشان برای جذب حداکثری، شیفته هدف خویش بودند و نهایت دلسوزی و سوز و گداز را نسبت به جامعه داشتند؛ تا مردم هدف اصلی پیامبر را هدایتی برخاسته از دلسوزی بدانند؛ نه چیز دیگری.
سوز و گداز پیامبر برای هدایت مردم و خارج کردن آنان از گمراهی به اندازه ای بود که خداوند خطاب به پیامبرش فرمود: «لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُوْمِنِینَ؛ نزدیک است تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمی  آورند جان خود را تباه سازى.»(شعراء/20)
ایشان از رسالت خود انگیزه مادی نداشت و تنها درد جهالت جامعه را به دوش می کشید و برای هدایت آنان حرص می ورزید. قرآن این صفت را اینگونه بیان می دارد:«لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌعَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُوْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ؛ قطعاَ براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است  شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مومنان دلسوز مهربان است.»(توبه/128)

امر به معروف و نهی از منکر کاری همجنس با رسالت نبوی است. برای انجام و نتیجه گرفتن در آن، نیاز است از پیامبر درس بگیریم، با دلسوزی وارد این عرصه شویم و از روی دردمندی نسبت به دین الهی، این مهم را انجام دهیم

وقتی مردم سرسخت حجاز، دلسوزی پیامبر نسبت به خودشان را دیدند و شیفتگی ایشان را نسبت به هدفش لمس کردند؛ در مقابل تعالیم نبوی نرم شدند و جز عده ای متعصب کوردل، راه اسلام و سعادت را پذیرفتند.
امر به معروف و نهی از منکر کاری همجنس با رسالت نبوی است. برای انجام و نتیجه گرفتن در آن، نیاز است از پیامبر درس بگیریم، با دلسوزی وارد این عرصه شویم و از روی دردمندی نسبت به دین الهی، این مهم را انجام دهیم.


استقامت

در تعالیم اسلام، استقامت داشتن در راه حق و حقیقت، بسیار بسیار ارزشمند است. سفارش قرآن نیز به اهل ایمان، پایداری و استقامت است و فرموده: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ محققاَ کسانى که گفتند پروردگار ما خداست  سپس ایستادگى کردند بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.»(احقاف/13) طبق این آیه، استقامت در ایمان از ارزشی بسیار بالا برخوردار است. پیامبر نیز به سفارش قرآن همواره در راه خدا و برای رسیدن به اهداف خود، خسته نشد و پایدار ماند. ایشان استقامت را تدبیری برای خروج از سختی ها می دانست و با استقامت، ناراحتی، ترس و دلهره ها را از حکومت اسلامی دور می کرد.
اهل باطل همواره با ایجاد وحشت دنبال سست کردن جبهه حق هستند. آنها مدام از ادبیات ترس آور استفاده می کنند و از گزینه های نظامی سخن می گویند. آنها منتظر می مانند تا جبهه مقابل یک گام، از مواضع خود کوتاه بیاید تا آنها پیشروی کنند. در مقابل این ترفند، دستور قرآن و سیره نبیّ گرامی اسلام، استقامت و پافشاری است؛ چرا که به دنبال استقامت است که دشمن ناامید شده و سیاست خود را تغییر می دهد.
جهالت اهل حجاز یک شبه ایجاد نشده بود و یک شبه نیز تغییر نمی کرد. برای تحول آنان نیاز به سال ها استقامت بود که پیامبر آن را عملی ساخت. امروزه نیز سیاستمداران مسلمان باید بدانند دشمنی که سابقه طولانی دشمنی را دارد با یک قرارداد و چند مذاکره تغییر رویه نمی دهد و کوتاه آمدن در مقابل چنین دشمنانی نه تنها کار را بهتر نمی کند؛ بلکه شرایط را به نفع دشمن سخت تر نیز خواهد کرد.

مشورت کردن از تدابیر همیشگی و طلایی پیامبر بود. تدبیری که با توجه به فواید بسیار آن، سفارش پیامبر نیز بود و درباره آن فرمودند: «ما یَسْتَغْنِی رَجُلٌ عَنْ مَشْوِرَةٍ؛ هیچ کس از مشورت بی نیاز نیست

مشورت

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) با آنکه علمی الهی داشت؛ باز با دیگران مشورت می کرد. حتی نظر دیگران را بر نظر و دیدگاه خود ترجیح می داد. آنقدر این صفت در پیامبر بارز بود که او را "أُذُن" می خواندند و در مقابل این کار پیامبر انتقاد می کردند. خداوند جواب انتقادات بی جا را چنین داد: «وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ؛ و می گویند: شخص زودباور و نسبت به سخن این و آن سراپا گوش است. بگو: او در جهت مصلحت شما سراپا گوش و زود باور خوبی است.»(توبه/61)
مشورت پیامبر با مسلمانان سبب نزدیک شدن بیشتر آنان به پیامبر می شد، ارتباط عاطفی بین آنان را بیشتر می کرد و روح همبستگی را در جامعه رواج می داد. حتی باعث می شد احساس شخصیت مسلمانان تقویت شود و مخالفان جذب اسلام شوند. خداوند نیز از این تدبیر پیامبرش رضایت داشت.
نقل شده در جریان جنگ اُحد نظر پیامبر، جنگ درون شهری بود. ایشان تصمیم داشتند با بهره گرفتن از ناآشنایی مشرکان با شهر مدینه، آنان را زمین گیر کرده و به پیروزی برسند؛ اما عده ای از جمله جوانان عقیده به جنگ در بیرون شهر داشتند. در انتها تصمیم شد جنگ به خارج از شهر و دامنه کوه احد کشیده شود. البته آن نبرد با عدم فتح روبرو شد و مسلمانان زیادی مانند حضرت حمزه(علیه السلام) شهید شدند و جان پیامبر نیز به خطر افتاد؛ اما در پایان، جوانان نسبت به پیامبر عقیده ای راسخ تر پیدا کردند و قرآن نیز علیرغم شکست، اصل مشورت کردن پیامبر را ستود و فرمود: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مى دارد.»(آل عمران/159)
مشورت کردن از تدابیر همیشگی و طلایی پیامبر بود. تدبیری که با توجه به فواید بسیار آن، سفارش پیامبر نیز بود و درباره آن فرمودند: «ما یَسْتَغْنِی رَجُلٌ عَنْ مَشْوِرَةٍ؛ هیچ کس از مشورت بی نیاز نیست.»(نهج الفصاحة، حدیث 1637)
هنرمند شایسته بخت ور                              نپیچد  ز رأی خردمند، سر
اگر زیرکی، کار هشیار کن                             به عقل دگر، عقل خود یار کن

کلام آخر

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) با دلسوزی نسبت به دیگران آنها را برای پذیرش هدایت نرم کردند و با استقامت خویش آنها را به مسیر هدایت فرا خواندند. پیامبر با دعوت به مشورت از منتقدان، مقام علمی خود  را نمایان ساختند و آنها را شیفته اخلاق خود کردند. ما نیز اگر بخواهیم به اهداف خود برسیم باید علاوه بر مشورت، شیفتگی و استقامت در کار داشته باشیم و از این سه تدبیر مهم بهره ببریم.



صدای خدا را هم در آوردی!

صدای خدا را هم در آوردی!

جنبه خیرخواهانه امر به معروف و نهی از منکر باید در جامعه نهادینه شود

جنبه خیرخواهانه امر به معروف و نهی از منکر باید در جامعه نهادینه شود

بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!

بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!

وقتی امر به معروف و نهى از منکر اثر نمى  کند، وظیفه چیست؟

وقتی امر به معروف و نهى از منکر اثر نمى کند، وظیفه چیست؟


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مفهوم امامت چیست؟ پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه و آله بعد از مهاجرت به مدینه، و حمایت بی دریغ مردم آن صدای خدا را هم در آوردی صدای خدا را هم در آوردی ای دلسوز انسانها آرزوهای فراوانی را در سر می پرورانند و بسته پارسینهپارسینه سایت خبری پارسینه تقلا برای بقا در روزهای آشفته موصلتصاویرموسسه آموزش عالی علوم و فناوری سپاهانرشحاتی از کلمات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام سه تدبیر طلایی از پیامبر اکرم صلی حدیث عربی و فارسی و انگلیسی مرکز آموزش زبان …رسول خدا صلّی الله علیه و ‌آله إذا وُقِعَ فی الرَّجُلِ وَأنْتَ فی مَلَأٍ فَکُنْ مهرالبرز موسسه آموزش عالی مهرالبرزعنوان فعالیت زمان حذف اضطراری و آذر سومین جلسه کلاس حضوری و دی دومین جلسه آرشیو موضوعی بیانات آرشیو کلیدواژه‌ها و فیش های موضوعی بیانات اهل بیتعلیهم السلام پایه تقریب مذاهب پایگاه مقالات علمی مدیریتعنوان مقاله مفهوم مدیریت جهادی و مولفه های عملکردی آن مولفین دکتر روح الله تولایی آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیپیامبر گرامی اسلامصلی اعلیه وآله وسلم فرمودند معده خانه همه درد هاست و پرهیز مفهوم امامت چیست؟ اما سخن در این است که بعد از رحلت پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله چه کسی باید عهده‌دار این راهکاری برای استجابت دعا در سریع ترین زمان امام صادق علیه السلام فرمود «هرگاه دلتان شکست، دعا کنید، زیرا دل تا پاک و خالص نشود، شکسته پارسینه پارسینه سایت خبری پارسینه اتحاد اَبَر شرکتهای فن آوری علیه افراط گرایی در اینترنت موسسه آموزش عالی علوم و فناوری سپاهان امامت در زندان پرتوی از خورشید سامرّا «سه یار دبستانی»، قربانیان سفیر کودتا رشحاتی از حدیث عربی و فارسی و انگلیسی مرکز آموزش زبان انگلیسی رسول خدا صلّی الله علیه و ‌آله إذا وُقِعَ فی الرَّجُلِ وَأنْتَ فی مَلَأٍ فَکُنْ مهرالبرز موسسه آموزش عالی مهرالبرز عنوان فعالیت زمان حذف اضطراری و آذر سومین جلسه کلاس حضوری و دی دومین جلسه کلاس آرشیو موضوعی بیانات آرشیو کلیدواژه‌ها و فیش های موضوعی بیانات اهل بیتعلیهم السلام پایه تقریب مذاهب اسلامی پایگاه مقالات علمی مدیریت عنوان مقاله مفهوم مدیریت جهادی و مولفه های عملکردی آن مولفین دکتر روح الله تولایی عضو هیأت آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانی پیامبر گرامی اسلامصلی اعلیه وآله وسلم فرمودند معده خانه همه درد هاست و پرهیز ریشه


ادامه مطلب ...

توصیه های مفید از آیت الله بهجت

[ad_1]
بامداد-برای آسایش فکر و روزی های با برکت و نزدیکی به معیار های انسان آزاد از نظر آیت الله بهجت(ره) بیان می نماییم از واضحات است که:

 – خواندن قرآن در هر روز،

– و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛

– و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛

– و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها،

از مرضیات خدا و رسول(ص) است؛

94221867-talab-ir

و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.

و بر عکس؛ کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش(دوری) از عبادت و زیارات است؛

«جالسوا من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخره عمله.»

(با کسانی نشست وبرخاست کنید که دیدن آنها شما رابه یاد خدا بیندازد وسخن گفتنشان بر علمتان بیفزاید وعمل آنها شما را به آخرت ترغیب کند).


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

توصیه های آیت الله بهجت برای موفقیتتوصیههایآیتاللهبهجتتوصیه های آیت الله بهجت برای موفقیت در زندگی و آرامش دنیوی و اخروی به همراه برخی از سخنان زیبا از آیت الله بهجت رحمة الله علیه انجمن …بسم الله الرحمن الرحیم سخنانی زیبا و گهربار از آیت الله بهجت رحمة الله علیه در این توصیه اذکاری از آیة الله بهجترهبرنامه‌ی ذکر برای ایام هفته ذکر ایام هفته، از اذکار معتبر است که می‌توانید هر روز آیت الله بهجت فرمودند بسیار نزدیک است، بسیار …حجت‌الاسلام میراحمد رضا حاجتی امام جمعه موقت اهواز و مدیر حوزه‌های علمیه خوزستان ادعای کارخانه شکر و دارایی های آیت الله العظمی مکارم تیر ۲۳ام ۱۳۹۵ موضوع ۱۲۳۱ بظ دوستان من بسیاری از کامنت ها رو خوندم در یکی از محمدتقی بهجت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادمحمدتقیبهجتمحمدتقی بهجت فومنی شناسنامه نام کامل محمدتقی بهجت فومنی لقب آیت الله العظمیدستورالعمل آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی …دستورالعمل آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به امام خمینی، به شش روایت از حضرات تاکید آیت الله سید علی آقا قاضی ره نماز واجب در …تاکید آیت الله سید علی آقا قاضی ره نماز واجب در اول وقت و تضمین عجیب ایشان سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیاسخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیا پای درس استاد سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیااظهار نظر غیرمنتظره لاریجانی یک روز پس از فتوای آیت الله …اظهار نظر غیرمنتظره لاریجانی یک روز پس از فتوای آیت الله مکارم سخنان زیبا از آیت الله بهجت رحمة الله علیه انجمن مذهبی بسم الله الرحمن الرحیم سخنانی زیبا و گهربار از آیت الله بهجت رحمة الله علیه در این مطلب جای محمدتقی بهجت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد محمدتقیبهجت محمدتقی بهجت فومنی شناسنامه نام کامل محمدتقی بهجت فومنی لقب آیت الله العظمی توصیه اذکاری از آیة الله بهجتره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله آیت الله بهجت فرمودند بسیار نزدیک است، بسیار نزدیک حجت‌الاسلام میراحمد رضا حاجتی امام جمعه موقت اهواز و مدیر حوزه‌های علمیه خوزستان میهمان ادعای کارخانه شکر و دارایی های آیت الله العظمی مکارم شیرازی تیر ۲۳ام ۱۳۹۵ موضوع ۱۲۳۱ بظ دوستان من بسیاری از کامنت ها رو خوندم در یکی از کامنت ها سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیا سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیا پای درس استاد سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیا دستورالعمل آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به امام خمینی دستورالعمل آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به امام خمینی، به شش روایت از حضرات بهجت تاکید آیت الله سید علی آقا قاضی ره نماز واجب در اول وقت و تاکید آیت الله سید علی آقا قاضی ره نماز واجب در اول وقت و تضمین عجیب ایشان اظهار نظر غیرمنتظره لاریجانی یک روز پس از فتوای آیت الله مکارم اظهار نظر غیرمنتظره لاریجانی یک روز پس از فتوای آیت الله مکارم شفا، از جنسی دیگر؛ ۱۴ توصیه اخلاقی شیخ حسنعلی نخودکیمقاله درمان های ساده و عملی انگل های گوارشیبازدید روش های تعیین جنسیت جنینبازدید داستانهای واقعی از آیت الله بهجت عکس های از ایت الله بهجت دعاهاى سریع الاجابه از ایت الله بهجت متناى از آیت الله بهجت دعای آرامش از آیت الله بهجت


ادامه مطلب ...

تفسیر ذکر الله اکبر

[ad_1]

بامداد-معنی الله اکبر:

تکبیر به معنای یاد کردن (خدا) به بزرگی است و اغلب به صورت الله اکبر بیان می شود و شعاری اسلامی است.

الله اکبر را تفسیر فرمائید بزرگی خدا به چه معناست ؟

الله اکبر یعنی خدا برتر از همه موجودات هستی ذهنی ملکی و ملکوتی است. الله اکبر یعنی خدا برتر از آن است که کسی بتواند او را توصیف کند.

امام صادق (ع) می فرماید: چون تکبیر می گویی باید همه چیز نزد تو کوچک شود جز او. کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است. در قرآن حدود صد نام برای خدا آمده است که الله جامع همه آنهاست. اصولا نام های خدا هر کدام اشاره به صفتی از صفات خدا دارد، نه آن که فقط یک علاوت و نشانه برای خدا باشد.

allahu-akbar1-e11

الله اکبر یعنی خدا برتر از آن است که کسی بتواند او را توصیف کند

وقتی قرآن درباره خداوند می فرماید:«هو العلی الکبیر »و خداست وا بزرگ یا می فرماید : الکبیر المتعال بزرگ و برتر است به هیچ وجه منظور بزرگی مادی نیست بلکه ای بلند مرتبی از مفاهیم معنوی است، چون این مفاهیم به جز مصادیق مادی، مصداق های معنوی نیز دارد.

اگر بخواهیم معنای اکبر در الله اکبر را بشناسیم و به بزرگی خداوند توجه پیدا کنیم، اول باید درباره بزرگی جسمانی بیندیشیم و سپس ذهنمان را از عالم جسمانی فراتر ببریم و به بزرگی معنوی معطوف سازیم و باور کنیم که بزرگی به امور آمادگی می یابد تا از عالم ذهن به عالم دیگری که آن را قلب می نامند منتقل شود و به اندازه ظرفیت نورانیت و صفایش با مصداق این مفاهیم آشنا شود.

 

همچنین گفته شده است که ممکن است سوالی به ذهن شما خواننده گرامی خطور کند که خدا بزرگتر است یعنی چه ؟

بزرگتر از چه کسی و از چه چیزی در پاسخ می گوئیم خداوند بزرگتر از آن است که انسان بتواند او را توصیف کند الله اکبر من آن یوصف به عبارت دیگر هیچ اندیشه ای نمی تواند تعریف کامل و رسایی از الله داشته باشد و هیچ انسانی نمی تواند او را وصف کند زیرا توصیف هر چیز در صورتی امکان پذیر است که انسان بتواند آن را در ذهن خویش ترسیم کند و عقل و اندیشه انسان قادر به درک آن باشد تا موفق گردد آن را در ضمن جملات و کلماتی توصیف نماید.

ذکر الله اکبر:

allahu-akbar2-e11

کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است

گفتن ذکر الله اکبر هنگام بالا رفتن:

از امام صادق (ع) نقل شده است که می‏ فرمود: رسول خدا (ص) در شب هر وقت رو به نشیب می‏ گذاشت سبحان الله می‏گفت و چون رو به بالا می‏ نهاد الله اکبر می‏ گفت.

شیوه رسول خدا (ص) ابوحمزه می‏ گوید: امام صادق (ع) را دیدم که هنگام بیرون رفتن از خانه دو لب خود را می‏جنبانید و بر در خانه ایستاده بود.

عرض کردم: دیدم دو لب خود را هنگامی که از خانه به در آمدی جنبانیدی آیا چیزی گفتی؟ آن حضرت فرمود: آری، راستی انسان چون خواهد از خانه خود به در آید، هنگام بیرون شدن سه بار بگوید: الله اکبر و سه بار بگوید: بالله اخرج و بالله ادخل و علی الله اتوکل (بار خدایا، در برابرم در خیر را بگشای و کارم را به خیر به پایان آور و از شر هر جنبنده‏ای نگاه دارم که مهارش را داری، راستی پروردگار من به راه راست است) پیوسته در ضمانت خداوند عزوجل است تا خداوند او را به همان جا برگرداند که در آن بوده است.

گردآوری: بخش مذهبی بیتوته

منابع:

ghadeer.org

quran.porsemani.ir

 

نوشته تفسیر ذکر الله اکبر اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

مشاهده و تدبر آیه سوره اعراف به همراه لیست تفسیر …این مواعده سه بار در قرآن کریم ذکر شد که هر سه مربوط به جریان موسای کلیم سلام الله تفسیر قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادتفسیرقرآنواژه‌شناسی تفسیر تفسیر در لغت یعنی نقاب از چهرهٔ چیزی برگرفتن کلمه ٔ تفسیر مصدر باب ثواب گفتن ذکر سبحان الله چیست؟مردی از امام علیع پرسید، اى ابو الحسن تفسیر سُبْحانَ‏ اللَّهِ‏ چیست؟ آن حضرت نرم افزار مذهبی اندروید صفحه دومنرم افزار رساله توضیح المسائل یک نرم فزار آندرویدی است که رساله آیت الله العظمی بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر تفسیر بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر تفسیر المیزانمعرفی ذکر مجرب و آثارشان دعاء ذکر ادعیه ذکر الله لا حول ولا قوة استغفار ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای چیستی تفسیر موضوعی و تفاوت آن با تفسیر قرآن …موضوع تفسیر موضوعی می‌تواند درون‌متنی یا ذهنی و ماوراءالطبیعی و یا از موضوعات عالم احادیث موضوعی، حدیث، حدیث یاد خدا،احادیث ذکر خدا، ذکر الله بانک احادیث موضوعی یاد خدا احادیث این بخش با توجه به منابع ذکر شده در نرم افزار جامع دارالقرآن علامه طباطبائیمدیر دارالقرآن علامه طباطبایی گفت محضر حضرت آیت الله مصباح یزدی رفتم که ایشان نقل ذکر خدا، زمینه ی شکر اوست مسلم است منظور از ذکر خدا تنها یادآوری به زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این معرفی ذکر مجرب و آثارشان دعاء ذکر ادعیه ذکر الله لا حول الاّ الله و الله اکبر» را تفسیر «سبحان الله تفسیر ذکر الله اکبر سایت خبری تحلیلی بامداد الله اکبر اللهاکبر تفسیر ذکر الله اکبر الله اکبرذکر الله اکبرابوحمزه معنای اکبر در الله اکبرمصداق های معنای دقیق الله اکبر چیست؟ گنجینه پاسخ‌ها اسلام کوئست البته ذکر «الله اکبر» از نظر روایات اهل بیتع تفسیر تفسیر ذکر الله اکبر تفسیر ذکر الله اکبر تکبیر به معنای تفسیر ذکر الله اکبر تکبیر به معنای تفسیر ذکر الله اکبر تکبیر به معنای ذکر تفسیر قرآن از نگاه مقام معظم رهبری ذکر تفسیر قرآن از نگاه مقام معظم رهبری ذکر تفسیر قرآن از نگاه مقام معظم رهبری گرچه نماز چیزی نیست که فلسفه‌ اش بر گرچه نماز چیزی نیست که فلسفه‌ اش بر گرچه نماز چیزی نیست که فلسفه‌ اش بر تفسیر ذکر الله اکبر معرفی ذکر مجرب و آثارشان ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را تفسیر اجمالی پیرامون توصیه اذکاری از آیة الله بهجتره الاّ الله و الله اکبر» را زیاد ذکر «سبحان الله و الحمد درباره تفسیر «سبحان الله ثواب گفتن ذکر «سبحان الله» چیست؟ ثواب گفتن ذکر سبحان الله تفسیر سُبْحانَ‏ اللَّهِ غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج تفسیر ذکر الله اکبر تکبیر به معنای یاد کردن خدا به تفسیرذکراللهاکبر تکبیر به معنای یاد کردن خدا به بزرگی است و اغلب به صورت الله اکبر بیان می شود و شعاری اسلامی امام علیع اذان را چگونه تفسیر کرد به نقل از کتاب «عبادت احرار» نوشته سید جواد بهشتی، تفسیر الله اکبر را ذکر نکرده است تعبیر خواب ذکر الله اکبر تعبیر خواب ذکر الله اکبر تعبیرخوابذکر تعبیر خواب ذکر الله اکبر تعبیر خواب ذکر الله اکبر تعبیر خواب ذکر الله اکبر ذکر الله اکبر آکا کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است گفتن ذکر الله اکبر هنگام بالا رفتن از امام صادق ع تفسیر ذکر الله فى المنام ذکر الله


ادامه مطلب ...

شاه کلید آیت الله نخودکی به یک جوان!

[ad_1]

فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان

شاه کلید

بهترین وسیله برای رسیدن به قرب خدا

خداوند متعال در قرآن می فرماید: وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (انعام/92) : و آنان همواره بر نمازشان محافظت می کنند. در روایتی امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است. (تحت العقول، ص 455)
بعضی از دستور العمل هایی در دین است که فوق العاده سریع تأثیر دارد و خیلی زود آدمی را به خدا می رساند. خود خداوند هم روی مواردی دست گذاشته و فرموده است که ایها الناس این موارد شما را جهشی به هدف و مقصود نهایی می رساند.
مثلا نماز را نگاه کنید؛ یک سری تأکیدات خاصی روی آن شده است؛ نماز ستون دین است؛ الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم (میزان الحکمه، ج 5، ص 370) أول ما یحاسب العبد الصلاة فإن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها (فلاح  السائل ص 127): اگر نماز را قبول بکنند بقیه اعمال را هم قبول می کنند و اگر نماز را رد بکنند بقیه اعمال را هم رد می کنند.

امام علیّ علیه السلام می فرماید: صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُوَقَّتِ لَها، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ، ولا تُوَخِّرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ، واعلَم أنَّ کُلَّ شَی ءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛ نماز را در وقت مقرّرش بخوان و به دلیل بیکار بودن، آن را جلو نینداز، و به دلیل اشتغال به کارى، آن را به تأخیر نیفکن و بدان که همه کارهایت تابع نماز توست. (نهج البلاغة: نامه 27)

چرا آنقدر روی نماز تأکید شده است؟

در دین مهره کلیدی نماز است. اگر عمر حضرت نوح را هم داشته باشیم و گره ها و بدی ها و رذیله ها را در این مدت طولانی لیست کنیم و بخواهیم برطرف کنیم نمی توانیم، چرا که ما خودمان هم نمی دانیم گره ها و قفل هایمان کجا است و تازه اگر هم بفهمیم، عاملی برای رفع این گیرها را نمی دانیم اما خداوند هم می داند گیر و گره ها کجا است و هم کلید باز شدن آن ها را می داند.
خداوند دست روی نماز می گذارد و می گوید من یک کلید می دهم که با این کلید ده ها گره باز می شود، ده ها گیر و مشکل بر طرف می شود ... می فرماید تو یک نماز بخوان؛ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ (عنکبوت؛ 45) شما نماز را خوب و پاکیزه بخوان، همین نماز آلودگی هایت را به مرور بر طرف می کند.
فردی خدمت رسول خدا آمد و گفت: جوانی هست که چشم چران است، چه جوری درستش کنیم؟ حضرت سوال کردند: آیا این جوان نماز شرکت می کند و نماز می خواند؟ عرضه داشت: بله. پیامبر فرمود: بالاخره درست می شود... به خصوص نماز اول وقت.
امام علیّ علیه السلام می فرماید: صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُوَقَّتِ لَها، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ، ولا تُوَخِّرها عَن وَقتِها لِاشتِغالٍ، واعلَم أنَّ کُلَّ شَی ءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ؛ نماز را در وقت مقرّرش بخوان و به دلیل بیکار بودن، آن را جلو نینداز، و به دلیل اشتغال به کارى، آن را به تأخیر نیفکن و بدان که همه کارهایت تابع نماز توست. (نهج البلاغة: نامه 27)

می خواهی آرامش داشته باشی؟

شیطان دشمن قسم خورده است؛ از پیش رو می آید، از پشت سر می آید، از دست راست و چپ می آید؛ از 4 سمت به ما حمله می کند، چگونه در برابر این دشمن قسم خورده بایستیم؟ قرآن پاسخ می دهد؛ ... أَلابِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد، 28) با ذکر الله قلب آرامش پیدا می کند؛ امروزه خیلی ها استرس داریم، خیلی ها نگران هستیم، دلشوره داریم، مضطربیم، اگر می خواهید این استرس ها و دغدغه هایتان برطرف شود؛ أَلابِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ... بالاترین ذکرها نماز است، این نماز از تمام شیاطین تو را حفظ می کند، در روایت است که مَا أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّیطَانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیطَان (بحارالأنوار، ج 53، ص 182، ح 11؛ وسائل الشیعة، ج 4، ص 236، ح 5023) هیچ چیز به مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی ساید، پس نماز بگذار و بینی ابلیس را به خاک بمال.

مراقب نمازهایمان باشیم

نماز خطورات شیطانی را از بین می بیند. نسخه اصلی در نماز است؛ دنبال بخت گشایی ها، حرزهای بی سند برای رزق و روزی، حرزهای شیطانی برای رفع مشکلات و گره های زندگی نباشیم ... نسخه و کلید اصلی را از مرحوم نخودکی به یادگار داشته باشید ...
نقل است، جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم!
قفل اوّل: این است که دوست دارم تا جوانم بروم مکه؛ مرحوم حاج شیخ فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان.
قفل دوم: اینکه می خوام تا جوانم ازدواج کنم، زن خوب می خوام، اولاد صالح می خوام؛ مرحوم حاج شیخ فرمود: برای قفل دوم، نمازت را اوّل وقت بخوان.
قفل سوم: می خوام رزقم زیاد باشه، با برکت باشه چه کنم؟ مرحوم حاج شیخ فرمود: برای قفل اوّل، نمازت را اوّل وقت بخوان، برای قفل دوم نمازت را اوّل وقت بخوان و برای قفل سوم هم نمازت را اوّل وقت بخوان! جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟!
آقا من سه حاجت جداگانه داشتم، برای هر سه تا یکی کلید می دهید؟
آیت الله نخودکی فرمود: نماز اوّل وقت «شاه کلید» است. (با اقتباس و ویراست از بیانات حجت الاسلام مومنی)

امروزه خیلی ها استرس داریم، خیلی ها نگران هستیم، دلشوره داریم، مضطربیم، اگر می خواهید این استرس ها و دغدغه هایتان برطرف شود؛ أَلابِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ... بالاترین ذکرها نماز است، این نماز از تمام شیاطین تو را حفظ می کند، در روایت است که مَا أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّیطَانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیطَان؛ هیچ چیز به مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی ساید، پس نماز بگذار و بینی ابلیس را به خاک بمال

اربعین گرفتنی که هباء منثورا می شود

مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی بر خواندن نمازهای روزانه در اوّل وقت، تأکید بسیار داشت و این نخستین وصیت او به فرزند خویش بود. این عارف روشن ضمیر می گفت: اگر آدمی یک اربعین به ریاضت بپردازد امّا یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، «هَبَاء مَّنثُورًا» خواهد شد.

اگر می خواهی دلت را از گناه حفظ کنی

قرآن کریم می فرماید: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلا عَلَى الْخَاشِعِینَ ?45، بقره) اگر می خواهی به نفست مسلط باشی، دلت و قلبت به گناه نرود، چشمت گناه نکند و هرز نرود، نماز اول وقت خوان باشید؛ دل محکم خواهد شد.


منابع:
بیانات حجت الاسلام عالی؛ در برنامه سمت خدا
بیانات حجت الاسلام مومنی؛ در سخنرانی ایام محرم 95 
سایت حوزه
رسا نیوز

 

آموزش پرتاب با نیزه

آموزش پرتاب با نیزه

توصیه قرآنی شیخ نخودکی

توصیه قرآنی شیخ نخودکی

اولین اقامه نماز در اسلام

اولین اقامه نماز در اسلام

ریشه‌ی دوری از خدا در چیست ؟

ریشه‌ی دوری از خدا در چیست ؟


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

۳ قفلی که شیخ نخودکی با یک کلید باز کردمرحوم آیت‌الله حسنعلی اصفهانی مشهور به شیخ نخودکی در طول ۸ دهه عمر پربرکت خود شاه کلید شیخ نخودکی برای خوشبختی و …مرحوم آیت‌الله حسنعلی اصفهانی مشهور به شیخ نخودکی در طول دهه عمر پربرکت خود سخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیاسخنان گرانبهای آیت الله فاطمی نیا آدرس جلسات استاد آیت الله سید عبد الله فاطمی نیا شاه کلیدی برای قفل بزرگ در زندگیآیت‌الله بهجت فرمودند نه اگر نماز با حضور قلب منظورشان بود، آن‌وقت سۆال می‌کردند معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین نخبه … نشریه رز سفید به صاحب امتیازی کانون شعر و ادب مجوز انتشار گرفت به همت دفتر فرهنگ معرفی‌ مفاخر و بزرگان شیعه شیخ حسن‌علی نخودکی…شیخ نخودکی دو ماه قبل از رحلتش، اطرافیان را از روز مرگ خود آگاه کرد و حتی یک بار قبل از پارسینهپارسینه سایت خبری پارسینه اتحاد اَبَر شرکتهای فن آوری علیه افراط گرایی در ذکر و دعا از گنهِ دم به دمم آتش طوفنده شدم هم شدم از توبه خجل، هم زتو شرمنده شدم صاحب من خالق منماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی …ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ چه بوده است و پشت پرده رابطه بازیگران زن کشف حجاب کرده با …پشتپردهرابطهبازیگرانزنعکس بی حجاب چکامه چمن ماه در کنار بهروز وثوقی به گزارش سرویس اخبار ایران و جهان ممتاز آثار دنیوی و اخروی نفرین کردنآثار دنیوی و اخروی نفرین نفرین و دعای بد در حق دیگران، تأثیرات شگرفی به جا می گذارد و تیر سیر الی الله از حکیم فرزانه آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری نقل شد که روزی خدمت آقای مجتهدی رفته و در سوالات درس دین و زندگی که در چندین آزمون نهایی …هوالفتاح العلیم سوالات مهم درس دین و زندگی متوسطه که در چندین آزمون نهایی تکرار طریق الی الله شرح حال اولیای الهی و اهل معناحکایاتی از عارف کامل حجة الحق آیت الله حاج سید علی قاضی رضوان الله علیه در بیان عارف


ادامه مطلب ...

آیت الله دری نجف آبادی: کتابخانه ها تبادل تجربیات قرآنی داشته باشند

[ad_1]

 

آیت الله دری نجف آبادی: کتابخانه‌ها تبادل تجربیات قرآنی داشته باشند

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری اهل بیت(علیهم السلام) ابنا «آیت الله دری نجف آبادی» نماینده ولی فقیه در استان مرکزی و عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام) از کتابخانه آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) بازدید و اظهار داشت: کتابخانه ها با یکدیگر تبادل تجربیات قرآنی در زمینه های مختلف داشته باشند.

عضو مجلس خبرگان رهبری در بازدید از کتابخانه آستان مقدس حضرت معصومه(سلام الله علیها)، ضمن آشنایی با روند فعالیت های گنجینه قرآن کریم این کتابخانه، بیان کرد: انتقال تجربیات قرآنی، فعالیت های قرآنی و مرمت قرآن های خطی در استان مرکزی، از اقداماتی است که کتابخانه آستان مقدس می تواند در این امر کمک شایانی داشته باشد.

وی ضمن دعوت از مسئولین کتابخانه آستان مقدس برای سفر به استان مرکزی و بازدید از شهرک علمی اراک اضافه کرد: بازدید از مدارس حوزوی و همکاری متقابل پیرامون قرآن های خطی و آثار و فهرست کارهای قرآنی می تواند شروع خوبی برای همکاری های بیشتری در این زمینه شود.

عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(سلام الله علیهم) خاطر نشان کرد: ارائه مدل کارهای قرآنی و تبادل تجربیات در چگونگی حفظ میراث قرآنی برای فعالیت های استان مرکزی می تواند برکات خوبی را به دنبال داشته باشد.

در ابتدای این بازدید «حجت الاسلام سید محمد صادقی آرمان» مدیر کتابخانه آستان مقدس، ضمن معرفی کتابخانه آستان و بخش های مختلف آن، گنجینه قرآن کتابخانه وفعالیت های انجام گرفته در این بخش را تشریح کرد.


منبع:
خبرگزاری اهل بیت (علیهم السلام) - ابنا - اخبار شیعیان و تشیع

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

منظور شما از ترک چیست؟ وب سایت خبری تحلیلی …توضیح یکی از ویژگیهای آینانیوز که با لطف مخاطبین فهیم و صاحب ذوق آن تا به امروز سبب


ادامه مطلب ...

بررسی اندیشه‌های شاه ولی الله دهلوی با تأکید بر مسئله تکفیر

[ad_1]

چکیده

«شاه ولی الله دهلوی» در بین رهبران فکری شبه قاره جایگاه ویژه‌ای دارد. (1) شاه ولی الله دهلوی، شخصی معتدل و میانه‌رو بود و بین روایات صحیح و منقول و اقوال درست معقول و همچنین اقوال و آرای فقها و محدثان جمع می‌کرد و اقوال و آرایی را برمی‌گزید که جمهور علما آنها را می‌پذیرفتند و در موارد اختلافی، صحیح ترین رأی را انتخاب می‌کرد. وی در مورد وجود اختلاف بین مسلمانان هشدار می‌داد و بر مسئله وحدت تأکید داشت. مقوله تکفیر در میان مسلمانان ناشی از عدم توجه به مسئله وحدت و به محاق رفتن سفارش‌های مؤکد دین در این باره است. در این مقاله می‌کوشیم ضمن اشاره به بخشی از اندیشه‌های شاه ولی الله دهلوی، با نگاهی ویژه، مسئله تکفیر را نیز بررسی کنیم.

مقدمه

شاه ولی االله دهلوی، یکی از روشن فکران برجسته مسلمان هند و نویسنده‌ای است که درباره مسائل مختلفی از موضوعات اسلامی به زبان عربی و فارسی مطلب نوشته است و در بین مسلمانان شبه قاره موقعیت ممتازی دارد. اسم رسمی شاه ولی الله، «قطب الدین احمد ابوالفیاض» است. مطالب مربوط به شرح احوال و نیز لطایف مربوط به زندگی او و خانواده‌اش را می‌توان در شرح احوال مختصر او به نام الجزء اللطیف فى ترجمة العبد الضعیف و نیز در کتاب فارسی او، یعنی النفاس العارفین مشاهده کرد. پدر و راهنمای روحانی شاه ولی االله، «شاه عبدالرحیم» بود که عارف و فقیهی مشهور و مسئول مدرسه خود در دهلی بود. شاه عبدالرحیم، توجه زیادی به آموزش پسر خود مبذول می‌داشت، چنان که علاوه بر آموزش موضوعات مذهبی، در زمینه نجوم، ریاضیات، عربی، فارسی، دستور زبان و طب نیز به وی آموزش داد که این مفاهیم و نظریات، تأثیر زیادی بر کارهای او باقی گذاشت. پس از تأسیس پاکستان و استقلال آن، شاه ولی الله به قهرمانی ملی و متفکر سیاسی- اجتماعی تبدیل شد و مردم به او همان شأنی را دادند که به عارف مسلمان هندی و مصالح دینی- اجتماعی قرن هفدهم میلادی، یعنی «شیخ احمد سرهندی» داده بودند. امروزه، نهضت‌های بزرگ دینی اسلامی در گستره جنوب آسیا، به ویژه «دیوبندیه» که تکثرگرایی و روحیه و پیش زمینه عرفانی دارند، خود را ملهم از آرا و آثار شاه ولی الله و فرزندش شاه عبدالعزیز می‌دانند.
تجددگرایان مسلمان، نظیر «محمد اقبال لاهوری» و «فضل الرحمان»، در او شخصیتی وحدت بخش به تفرقه‌ها و حزب‌گرایی و فرقه گرایی‌های فقهی- حقوقی و ایدئولوژیک می‌دیدند که دعوت گر به اجتهادی جدید است.

زندگی‌نامه

ابوالفیاض، قطب الدین احمد بن عبدالرحیم بن وجیه الدین، معروف به شاه ولی االله دهلوی و «محدث دهلوی» در چهارم شوال 1114 ه.ق.، دوم مارچ 1703م. و در اواخر سلطنت «اورنگ زیپ» پادشاه مغولی، در «روهتل» هند در خانواده معروف به علم و فضل و تقوا متولد شد. پدر وی، شیخ عبدالرحیم، از علمای معروف عصر خود بود. وی در مراجعه و بازنویسی فتواهای معروف فقه حنفی که به الفتاوی هندیه معروف است و تحت نظر اورنگ زیپ انجام داده شده، نقشی بسزا داشت. (2) شاه ولی الله دهلوی بسیار با استعداد بود. لذا پدرش در تربیت او نهایت توجه و مراقبت را به کار گرفت و از او غافل نشد. کودک در پنج سالگی به مدرسه یا مکتب رفت و در هفت سالگی حافظ قرآن شد. (3) شاه ولی الله در همین سال‌ها زبان عربی و فارسی را فرا گرفت و در پانزده سالگی توانست در زمینه علوم قرآن و حدیث، فقه، فلسفه، کلام، طب، ریاضی و معانی و بیان فارغ التحصیل شود. (4)
در هفده سالگی، پس از فوت پدرش، در جایگاه او قرار گرفت و در نوزده سالگی به سفر حج رفت و به مدت یک سال در مدینه به مطالعه و تحصیل ادامه داد و با اوضاع و احوال مسلمانان سایر نقاط جهان آشنا شد. (5) برخی تصور کرده‌اند که جنبش وی و بالتبع، جنبش «سید احمد بارلی» از جنبش وهابیت متأثر است، اما هیچ مدرکی دال بر این موجود نیست که آنها همدیگر را ملاقات کرده یا تحت تأثیر یکدیگر قرار گرفته باشند. (6) در بازگشت به هند، دهلی را مرکز علم و اصلاح، به ویژه حدیث قرار داد و نظام آموزشی خاصی برای تربیت طلاب ایجاد کرد؛ نظامی که امروزه اثر خود را برحوزه علمیه مسلمانان هند بر جای گذاشته است. (7)
شاه ولی االله دو بار ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر و چهار پسر بود که پسرانش نیز از علمای هند به شمار می‌روند. «شاه عبدالعزیز»، بزرگ ترین فرزند وی بوده است و تحت تربیت مستقیم پدر قرار گرفت و بعد از درگذشت شاه ولی الله، قیادت دینی و اجتماعی مسلمانان هند را به عهده گرفت و به «سراج الهند، ملقب شد. (8)
«شاه رفیع الدین» فرزند دوم دهلوى بود. درس‌های ابتدایی را از پدر فرا گرفت و بعدها نزد برادر بزرگ خود شاگردی کرد و به حفظ قرآن کریم موفق شد. مشهورترین تصنیف او ترجمه قرآن کریم به زبان اردوست. (9)
«شاه عبدالقادر»، فرزند سوم بود و مهم ترین تصنیف وی ترجمه تفسیری قرآن کریم است که به نام موضح القرآن به زبان دری نوشته است. (10) «شاه عبدالغنی» کوچک ترین فرزند شاه ولی الله است. وی گرچه در عرصه علمی شهرت چندانی پیدا نکرد، اما فرزندش «شاه اسماعیل» یکی از پیشتازان اصلاح و حرکت جهادی در هند به شمار می‌رود. (11)
نکته قابل توجه در مورد تلاشگران عرصه بیداری اسلامی این است که عموماً از سید جمال الدین اسدآبادی به عنوان بنیان گذار نهضت اسلامی و عامل بیداری جهان اسلام در دو قرن اخیر نام می‌برند (12) که البته این در جای خود صحیح است. با این حال، با مطالعه بیشتر در تاریخ اخیر جهان اسلام به چهره‌های دیگری برمی خوریم که مانند سید جمال الدین و نزدیکانش به انحطاط اسلام و درنتیجه ضرورت بیداری مسلمانان توجه و اهتمام داشته اند. شاه ولی الله دهلوی هندی، یکی از این چهره‌هاست. ویژگی بارزی که شاه ولی الله را به لحاظ تاریخی از دیگر بیدارگران یا زعمای اصلاح در قرون اخیر متمایز می‌کند این است که وی در دوره‌ای زندگی می‌کرد که مقوله «غرب» دغدغه جهان اسلام نبود اگرچه انحطاط جهان اسلام آغاز شده بود و به سرعت این انحطاط در مقابل بیداری غرب افزوده می‌شد. لذا می‌توان این وجه را امتیاز شاه ولی الله دانست که به گونه‌ای مستقل و با نبوغ و تیزبینی خاص خود این انحطاط تدریجی را درک کرد، در حالی که احیاگران بعدی، اغلب این انحطاط را در مقایسه با پیشرفت غرب در نظر داشتند. (13) شاه ولی الله دهلوی در برهه‌ای پرآشوب از تاریخ هند، مسلمانان آن دیار را به مسیر صلح و شکوه سوق داد. (14)
برخی از نویسندگان معتقدند نیاکان شاه ولی الله از عربستان به هند مهاجرت کرده‌اند و این مسئله را مسلّم می‌دانند، هرچند که تاریخ کاملاً مشخصی برای این مهاجرت ذکر نشده است و به قراینی گفته‌اند که این مسافرت حدود سیصد سال پس از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مکه به مدینه صورت گرفته است که با توجه به این تاریخ، می‌توان گفت نیاکان شاه ولی الله از حدود نه قرن پیش در هند می‌زیسته اند. (15)
نوگرایی و مبارزه با امپریالیزم غرب در هند، بسیار مدیون اندیشه‌های محدث دهلوی است، تا آنجا که پس از وفات وی، شاه اسماعیل شهید و سید احمد بریلوی برای رهایی مسلمانان، جنبشی را پایه گذاشتند و علیه اندیشه غربی و اعتلای مسلمانان به مبارزه پرداختند. (16)
اقبال لاهوری درباره وی می‌گوید: «وی نخستین مسلمانی بود که ضرورت نواندیشی درباره سراسر نظام اسلامی را به گونه‌ای که از گذشته خود منفصل نشود، احساس کرده بود». (17)

آثار شاه ولی الله

شاه ولی الله، آثار و کتاب‌هایی در علوم مختلف از خود به جا گذاشت (18) که از جمله آنها می‌توان این کتاب‌ها را نام برد:
1. الأربعین؛ مجموعه چهل حدیثی است که شاه ولی الله با سند متصل از شیخ طریق خود، «ابوطاهر مدینی»، از على (علیه السلام)روایت کرده است.
2. شرح تراجم ابواب البخاری؛
3. المسوی؛ شرح الموطأ شرح مختصری است که بر موطأ امام مالک نوشته است.
4. حجة الله البالغة فی اسرار الحدیث و حکم الشریعة؛ این کتاب از آثار مهم شیخ است که به زبان عربی نوشته شده است.
5. البلدور البازغة؛ موضوع این کتاب نیز مانند کتاب سابق است. این کتاب به زبان اردو نوشته شده است.
6. إلطاف القدس؛ به زبان فارسی نوشته و فلسفه تصوف را شرح کرده است.
7. الإنصاف فی أسباب الإختلاف؛ این کتاب با وجود حجم کمش، از بهترین کتاب‌هایی است که در این موضوع نوشته شده است.
8. عقد الجید فى أحکام الإجتهاد والتقلید؛ در این کتاب در مورد حکم اجتهاد، شرایط مجتهد، انواع اجتهاد و سایر موضوع‌های مربوط به آن و حکم تقلید از مذاهب چهارگانه و تقلید عالمی از عالم دیگر بحث کرده است.
9. إزالة الخفاء عن خلافة الخلفاء؛ این کتاب در مقام دفاع از صحابه تألیف شده است.
10. قرة العینین فی تفضیل الشیخین؛ به زبان فارسی و درباره ابوبکر و عمر نوشته شده است.
11. سرور المحزون؛ خلاصه‌ای از سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را به زبان دری نوشته است.
12. الفوز الکبیر فی أصول التفسیر؛ در علوم القرآن و تفسیر نوشته شده است.
13. فتح الخبیر بما لابد من حفظه فی علم التفسیر؛ این کتاب در حقیقت تکمله الفوز الکبیر است.
14. تأویل الأحادیث فى رموز قصص الأنبیاء؛
15. ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی به نام فتح الرحمن فی ترجمة القرآن؛
شاه ولی االله بعد از زندگی سرشار از تلاش در راستای تألیف، تعلیم و تربیت، سرانجام در 29 محرم 1176 در شصت و یک سالگی وفات کرد. (19)
شاه ولی االله دهلوی، شخصی معتدل و میانه‌رو بود و روایت‌های صحیح و منقول و اقوال درست معقول و همچنین اقوال و آرای فقها و محدثان را جمع می‌کرد و اقوال و آرایی را برمی گزید که جمهور علما آنها را می‌پذیرفتند و در موارد اختلافی، صحیح ترین رأی را انتخاب می‌کرد. وی این رویه را در مورد خودش داشت و درباره پرسشگران و کسانی که فتوا می‌خواستند، رعایت مذهب آنها را می‌کرد و معمولاً طبق مذهب پرسش کننده پاسخ می‌داد. (20)
عمده پژوهش علمی دهلوی در دو مذهب حنفی و شافعی بوده است و در برخی موارد، با امامان و مجتهدان مستقل، هم سو و همانند می‌شد. وی به عنوان محدث و مرجع مردم در حدیث، احیاگر سنت نبوی در هند بود و سند تمام علمای هند به او می‌رسد. «صدیق حسن خان» در کتاب اتحاف النبلاء می‌نویسد: «اگر ولی الله دهلوی، در دوران سلف می‌زیست، امام ائمه و سرآمد مجتهدان به شمار می‌رفت». (21)
آنچه اندیشه و عمل شاه ولی الله را برای ما برجسته می‌کند، نحوه رویکرد او به مسائل و نه صرف دین اندیشی یا احساس مسئولیت دینی است که رهبران مسلمانان واجد آن هستند. این رویکرد عبارت از این است که اولاً، داشتن نگرش تاریخی جامعه به حیات بشر و به تبع آن، به تاریخ اسلام و ثانیاً، چشم داشتن به واقعیات اجتماعی عصر خود و تحولات آن، که با آغاز عصر استعمار و تجاوز اروپاییان به شرق مقارن بود، توجه ویژه شاه ولی الله به مقولاتی چون تاریخ، زبان، کشاورزی، تلاش به منظور تأمین معاش، اهلی کردن حیوانات، پیشرفت و در نهایت، تأسیس دولت، نقاط کانونی و محوری رویکردهای او را نشان می‌دهد. (22)

توجه به نهادهای اجتماعی همراه با وحدت

شاه ولی الله، در سیصد سال پیش به موضوع نهادهای اجتماعی که خود آنها را در ارتفاعات می‌داند، توجه داشته است. (23) برخی از تألیف‌های وی، صرف نظر از نقدی که به آنها وارد است، در همین فضای فکری به نگارش درآمده است، (24) در حالی که این بحث از مباحث نسبتاً جدید در علوم اجتماعی و جامعه شناسی است و به گفته «محمد مسعود قاسمی»، تا پیش از شاه ولی الله گویا در مدارس اهل سنت، حدیث، مرتبه ثانوی داشته و لذا ذائقه تحقیق و روح اجتهاد پرورش نمی یافته است. (25)

نگاهی به جامعه و مسئله وحدت اسلامی

شاه ولی الله، معتقد بود که هر گونه کشمکش، درگیری و کینه توزی سبب از بین رفتن وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی خواهد شد. (26) وی همدلی و وحدت را مسئله مورد تأکید برخی آیات قرآن می‌دانست. (27) به عقیده وی، جامعه و تاریخ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند. لذا جامعه‌ای می‌تواند در مسیر درست حرکت کند که آگاهی تاریخی داشته باشد، یعنی تجارب بشری را مد نظر قرار دهد. آنچه بدیهی به نظر می‌رسد این نکته است که نقش وحدت در پیمودن مسیر درست برای هر جامعه‌ای ضروری است. او تاریخ را همان ایام الله می‌داند: (وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ). (28)
برخی معتقدند به طور کلی، فلسفه تاریخ شاه ولی الله ریشه قرآنی دارد و مصداق‌های خود را در نهضت‌های انبیا می‌جوید که خود ناشی از دوقطبی شدن جامعه و بروز جنگ فقر و غنا در آنهاست؛ مثلاً وی در کتاب حجة الله البالغه، سقوط دو تمدن بزرگ ایران و روم را ناشی از شکاف میان طبقات حاکم و مردم می‌داند که خود ناشی از شیوع اشرافیت و حرص و دنیاطلبی در حاکمان بود. (29)

توجه به سبک زندگی

شاه ولی الله در مورد سبک زندگی، مطالبی را تحت عنوان «آداب زندگی» مطرح می‌کند. وی به کار گرفتن شیوه‌های صحیح در زندگی، رعایت آداب خوردن و آشامیدن و پوشیدن، پرهیز از چیزهای مضر و روی آوردن به آنچه مفید است و دقت در گفتار و رفتار را از جمله مسائلی می‌داند که باید در قالب آداب و سبک زندگی دقت شود. وی همچنین در مورد نوع تعامل‌های بین افراد خانواده مطالبی را طرح و برنامه‌هایی را ارائه می‌کند. (30)

تمکن در علوم شرعی برای ورود به علم حدیث

شاه ولی الله، توجه ویژه‌ای به علم حدیث داشته، معتقد است برای ورود به مباحث حدیثی، باید تمکن علمی قابل توجهی داشت. وی مبنای فنون دینی و اساس آنها را علم حدیث دانسته است، زیرا علم حدیث حاوى قول، فعل و تقریر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. وی می‌گوید:
یقیناً، ستون علم یقینی و در رأس آنها، مبنای فنون دینی و اساسشان علم حدیث است که در آن قول، فعل و تقریر افضل المرسلین ذکر شده است. پس اینها چراغ‌های تاریکی و نشانه‌های راهنمایی مانند ماه درخشنده شب چهارده هستند که هر کس به آنها گردن نهد و حفظ کند، به رشد و هدایت می‌رساله و به اخیر کثیر نایل می‌گردد و هر کس از آن روی گرداند، گمراه می‌شود و در ورطه هلاکت می‌افتد و به جز ناامیدی و خسران چیزی عایدش نمی شود. زیرا آن حضرت مردم را با امر، نهی، انذار، تبشیر، پند و امثالی بیدار کرده است که آنها مانند قرآن یا بیش از آن هستند. (32)
شاه ولی االله در ادامه به تألیف‌های دانشمندان و عالمان در این باره اشاره می‌کند و در بین اجزای علم حدیث، علم دین را برترین جزء می‌داند و در آخر تأکید می‌کند که اسرار دین در صورتی برای انسان آشکار می‌شوند که در همه علوم شرعی تسلط داشته باشند.

کلام و عرفان و ارتباط آن با مسئله وحدت

شاه ولی الله می‌کوشید از مسائلی بهره ببرد که به تقویت وحدت و اصلاح جامعه حتی در حوزه‌های خاص منجر می‌شد. با توجه به برخی اظهارات وی در بخش‌هایی از تألیف‌هایش می‌توان به دیدگاه‌ها و گرایش‌های وی در مورد عرفان و مباحث کلامی پی برد. نکته قابل توجه این است که در عصر شاه ولی الله دهلوی، جهت گیری و حرکت و سمت و سوی مباحث کلامی و عرفانی در کشور هندوستان به گونه‌ای بود که موجب اصلاح امت اسلامی نمی شد. بحث‌های عقیدتی و فلسفی، بیشتر جنبه انتزاعی پیدا کرده، به مباحثی خاص در بین علما بدل شده بود. از طرفی، بحث‌های عرفانی به سوی تصوف گرایش پیدا کرده و با عقاید و اعمال عجیب و غریب همراه شده بود. با وجود این، شاه ولی الله توانست اندیشه اسلامی را در آن دیار در جهت مقابله با فلسفه زدگی اسلامی و ترویج اندیشه‌های فرهنگی هدایت کند و رویکرد مباحث فلسفی را به سمت عقاید اسلامی، عبارت‌ها، بیان حکمت‌ها، اسرار، رموز، اخلاق، اجتماع، سیاست و اقتصاد گرایش دهد. وی کوشید از کلیات دین گرفته تا جزئیات همه را با دیده عقلی عرضه کند؛ (33) مثلاً همان گونه که قرآن کریم را معجزه می‌داند، شریعت اسلام را نیز، که همان نظام اجتماعی اسلام است، معجزه می‌داند. زیرا معتقد است بنیان گذاری یا ابداع شریعتی مانند اسلام، که از هر جهت کامل است، از توان انسان خارج است. (34) همچنین در زمینه عرفان توانست با تجزیه و تحلیل نحله‌های مختلف صوفیه عرفان نما (که شاه ولی الله آنها را صوفیان گمراه کُن می‌نامید) و شناسایی آنها، همه را مردود اعلام کند، بدون اینکه اصل عرفان و مراقبت را منکر شود. وی عالی ترین مرتبه عرفان را حق کسانی می‌داند که برای به دست آوردن فنا و بقا علاقه مندی نشان می‌دهند و می‌گوید اینها باید در توحیدِ حق مستغرق شوند تا جایی که نفس و روانشان به نور حق متجلی شود. (35)

شاه ولی اللّه و تصوف

شاه ولی الله در دوره‌ای زندگی می‌کرد که به نوعی دوره بحرانی حیات مسلمانان هندی بود. افول قدرت امپراتوری مغول و تجزیه قدرت و حاکمیت سیاسی اقلیت مسلمانان توأم با شورش‌های «سیک‌ها» و «هندوها» از یک طرف و با عدم ورحال لت داخلی فرقه‌های متضاد سنی و شیعی، مکتب‌های محدثان، فقها، علما و صوفیه از طرف دیگر، اوضاع نابسامانی به وجود آورده بود. (36) پس از مرگ اورنگ زیپ، امپراتوری مغول به انحطاط گرایید و جامعه اسلامی هند رو به تجزیه پیش می‌رفت. شاه ولی الله، اوضاع زمانه‌اش را چنین توصیف می‌کند:
رواج سفسطه بازی به سبب ترویج علوم یونانی و شیوع مناقشات اعتقادی، پرستش شهود و اشراق که نتیجه محبوبیت بیش از حد صوفیه است، تا حدی که اقوال و اعمال آنان نزد مردم از کتاب و سنت بیشتر اعتبار یافته و اطاعت نسبت به خداوند کاهش یافته و هر کس اهوای خویش را تبعیت می‌نماید. (37)
به اعتقاد برخی محققان، «تصوف» به طور عام و اصطلاح «درویش» به طور خاص در سطح توده خود تحریف شد و البته دلیل این امر را ظهور فرقه‌های غیرشرعی و نفوذ آداب و اعمال هندوها در تصوف و بی مبالاتی نسبت به آداب شریعت مقدس می‌دانستند. این در حالی بود که پرورش شاه ولی الله در مکتب «نقش بندیه» صورت گرفت و اهمیت این مکتب به دلیل رویکرد انتقادی آن به تصوف است. (38) وی به تصوف نگاهی ویژه داشت. (39) در حقیقت، ظهور بدعت‌ها در بین مسلمانان و تصوف شبه قاره هند به دلیل رویکرد انتقادی آنها به تصوف است که به ایجاد جنبش فرهنگی برای مقابله با امر فوق منجر شد. «شیخ باقی بالله»، «شیخ احمد سرهندی» و «شاه ولی الله دهلوی» به عنوان مهم ترین رهبران این مکتب، در آثار خود بر جنبه‌های اصلاحی و تزکیه نفس در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان تأکید داشتند. (40) نوع نگاه مشایخ و بزرگان نقش بندیه (که عموماً صوفی بودند و نگاهی درون گرا به اصطلاح تصوف داشتند) به این مسئله به گونه‌ای بود که بتوانند تعادل میان مذهب اسلام و تصوف را حفظ کنند. (42)

اهل قبله بودن، نقطه اشتراکی وحدت

شاه ولی الله دهلوی، همه مسلمانانی را که به ضروریات دین معتقدند، اهل قبله می‌داند. از نگاه او، اهل قبله دو گروه اند؛ گروه اول کسانی هستند که به ظاهر کتاب و سنت تمسک می‌جویند و به عقاید سلف پای بندند. (43) وی معتقد است این گروه توجه نمی کنند که آنچه از سلف رسیده است موافق با اصول عقل است یا خیر و اگر گاهی در زمینه معقولات بحث کرده اند، فقط به علت این است که طرف مقابل و مخاصم خود را قانع کنند یا اینکه اطمینان قلبی بیشتری به دست بیاورند، نه به دلیل اینکه از این معقولات در عقاید استفاده کنند. او این گروه را «اهل سنت» می‌داند. (44) در طرف مقابل، کسانی هستند که جزء اهل سنت نیستند و عقاید متفاوتی در خصوص اهل سنت دارند که آنها را اهل قبله و در نتیجه مسلمان می‌داند، هرچند آیات و احادیث را تأویل کنند و عقایدشان نقطه مقابل عقاید اهل سنت باشد. (45)

اختلاف در عقاید، مبنای تکفیر و خروج از دایره اسلام نیست

شاه ولی الله معتقد است اختلافاتی که فرقه‌های مختلف اسلامی در مباحث اعتقادی دارند، موجب نمی شود که مسلمانان را از دایره اسلام خارج کنیم و اینکه در تفصیل و تفسیر کتاب و سنت اختلاف نظر وجود داشته باشد امری بدیهی است، هر چند سنت گویای این مسئله است که مسلمانان وارد بحث‌های اختلافی نشوند. وی می‌گوید:
این جانب هیچ یک از این دو گروه را بر دیگری برتر نمی دانیم که او پای بند است، زیرا اگر مراد از آن سنت خالص است، پس آن عبارت از غوطه نخوردن در این گونه مسائل است، به طور کلی، همچنان که سلف در پی این گونه مباحث درگیر نبودند. (46)
وی طرح این گونه مباحث را بی اشکال می‌بیند، اما تأکید می‌کند که هر چند عدم ورود به این مباحث بهتر است اما اگر این اختلاف ایجاد شد، تبعیت از هر دو گروه جایز است، هرچند تبعیت از اول افضل است. (47)

تکفیر

کفر در لغت به معنای پوشاندن و در اصطلاح به معنای ایمان نیاوردن به چیزی است که اولاً، از ضروریات دین بوده (48) و ثانیاً، ایمان به آن لازم است؛ مثل مسئله توحید و نبوت. مفهوم تکفیر، غیر از اشاره به کافر بودن دیگران، ابعاد دینی، سیاسی و ایدئولوژیک نیز دارد. عموماً «گفتمان تکفیر، دست آویزی برای بیرون راندن افراد از عرصه‌های مختلف، از جمله دین، سیاست و حتی اقتصاد است. (49) عقیده و باور، دو اصل از اصول اساسی اسلام است و دین مبین اسلام بر این دو مسئله تأکید فراوان دارد. برای افرادی که خارج از دایره اسلام بودند، ورود به حیطه اسلام و مسلمانی منوط به پذیرش آن به عنوان دین حق و باور به خدای یگانه و اقرار به پیامبری حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، رسول و فرستاده خداست که به محض ادای شهادت به توحید و نبوت، احکام مسلمانی بر شخص اقرار کننده اجرا می‌شود. از طرفی، فطرت‌های مختلف بشری به اختلاف در فهم و ادراک منجر می‌شود. لذا اختلاف عقیده و تفکر نمی تواند منشأ تکفیر باشد. (50) در منابع روایی مأثور نیز بر این مسئله تأکید شده است که شهادت یه یگانگی خدای متعال و رسالت حضرت ختمی مرتبت، شرط مسلمانی است و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که حیطه مأموریت من این است که مردم را به خداپرستی و توحید دعوت کنم. بخاری در صحیح خود، حدیثی نزدیک به این مضمون روایت می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «من مأموریت دارم تا جایی با مردم بجنگم که یه یگانگی خدا و رسالت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) اقرار کنند و اگر چنین کاری انجام دهند، خون و اموال آنها به سبب اسلام آوردنشان در امان است». (51)
همچنین نقل شده است هنگامی که علی (علیه السلام) برای جهاد فتح قلعه خییر رفت، از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید: «تا کجا باید با این قوم درگیر شوم؟». پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او دستوری داد که امیرمؤمنین (علیه السلام) خلاصه آن را چنین نقل می‌کند:
من مأمور شدم با آنان بجنگم تا بگویند خدایی جز خدایی یکتا نیست و محمد پیامبر خداست و هر گاه به این دو اصل اقرار کردنـد و به سوى قبله ما روى نهادند و ذبیحه ما را خوردند و مانند ما نماز خواندند، خون و اموال آنها برای ما محترم است، مگر اینکه حقی را ضایع کرده باشند. (52)
در واقع این احادیث مقیاس شناخت مؤمن از کافر و انسان موحد از مشرک بوده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، همواره اسلام و ایمان افرادی را که بر مبنای این دو اصل صورت می‌گرفت، می‌پذیرفتند پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز این دو اصل، یعنی پذیرش وحدانیت خدا و نبوت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، همواره مقیاسی کلی برای خلفا به شمار می‌رفت. آنها پس از اعتراف افراد به این دو اصل، ایمان و عمل به وظایف، آنها در باب اسلام را می‌پذیرفتند و وجود بحث‌ها و مسائل اختلافی که در حیطه فعالیت‌های علمی عالمان و دانشمندان وجود داشت، مجالی برای ورود در بین توده مردم پیدا نمی کرد و مردم در این گونه مسائل، صاحب نظر نبودند. نکته مهم اینکه مباحث و مسائل اختلافی موجود در بحث صفات خدا و افعال بندگان و صفات خبریه و غیره، تا زمانی که به دو اصل مهم ذکرشده، یعنی اصل توحید و رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، صدمه‌ای نمی زد، مایه تکفیر و ارتداد نمی شد و به عنوان بحث علمی در بین علمای کلام مطرح بود و ایمان و کفرِ مردم را وارد عرصه خود نمی کرد. لذا همبستگی مسلمانان همواره محفوظ بود و فقهای اسلام نیز با توجه به حفظ وحدت مسلمانان با نادیده گرفتن اختلاف در مباحث کلامی، اقرار به شهادت در مسئله توحید و نبوت و معاد را کافی می‌دانستند و اقرار کننده به آنها را مسلمان و موحد به حساب می‌آوردند. متأسفانه مسئله تکفیر، که امروزه پدیدار شده است، در میان سلف جز در گروه «خوارج» طرفداری نداشت و تنها گروه خوارج با طرح مسائل جزئی به کفر پیروان حضرت علی (علیه السلام) و در برخی موارد، به ارتداد هواداران عثمان حکم می‌کردند، ولی متأسفانه در سده‌های اخیر، جامعه اسلامی با پیامدهای این پدیده شوم مواجه شده است. (53)

نظریات علما درباره تکفیر

علما و بزرگان اسلام در برخورد با پدیده تکفیر، موضع روشن و شفافی اتخاذ کرده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌شود
1. تقی الدین سبکی شافعی می‌گوید: «اقدام به تکفیر مؤمنان کار بسیار مشکلی است و هر کس بگوید لا اله الا الله و محمد رسول الله، تکفیر این افراد کار بسیار عظیم و خطرناکی است». (54)
2. «ابن حزم» در باب کفر و ایمان می‌گوید:
فقیهانی مانند ابن ابی لیلی و ابی حنیفه و شافعی و سفیان ثوری و داوود بن علی و بیشترین کسانی که ما می‌شناسیم، هیچ مسلمانی را تکفیر و تفسیق نمی کردند و می‌گفتند مسلمان اگر هم در مسئله عقیدتی یا رفتاری، مخالفتی داشته باشد، نتیجه اجتهاد اوست و او نه تنها نکوهش نمی شود، بلکه پاداش نیز در پی دارد، ضمن اینکه اختلاف فتوا در بین صحابه سبب تکفیر و تفسیق آنها توسط یکدیگر نمی شد. (55)
3. «غزالی» در این باره می‌گوید:
بعضی از طوایف، فرق دیگر را تکفیر می‌کنند، اما تا آنجا که ممکن است نباید از تکفیر استفاده کرد، زیرا اباحه دما و اموال کسانی که اهل قبله هستند و شهادتین را گفته اند، اشتباه است و اشتباه در زنده نگه داشتن هزار کافر، آسان‌تر از خطا در ریختن قطره‌ای از خون مسلمانان است. (56)

ضابطه‌های تکفیر و محدوده کفر

به عقیده متکلمان اسلامی، حکم به کفر مسلمانان کاری خطرناک و بی مبالاتی محض است و به هر دلیل واهی، نمی توان به خروج مسلمان از دایره اسلام حکم کرد. «تفتازانی» در این مورد می‌گوید:
مسلمانی که با حق مخالفت کند، این کار مایه کفر او نمی شود، مگر آنکه یکی از ضروریات دین را انکار کند؛ مثلاً بگوید جهان آفریدگاری ندارد یا معاد جسمانی در کار نیست. لذا پیامبر اسلام افراد را می‌پذیرفت و هرگز در این مسائل تفتیش نمی کرد. (57)
محققان اهل سنت، معتقدند، میان ظاهر و باطن تلازم وجود دارد و هرگز نمی توان به سادگی و با مبنا قرار دادن ظاهر افراد، آنها را تکفیر کرد، لذا طبق ضابطه‌های شرعی، عمل و نیت با هم شرط است و دسترسی به نیت افراد هم کار ساده‌ای نیست. (58) پس به عبارتی، حکم تکفیر در مورد افرادی که ظاهر کارشان با ظواهر اسلام، مانند اقرار به شهادتین و... متناسب است، غیرممکن می‌نماید و حتی اگر ظاهر عمـل کفرآمیز، اما بدون نیت کفر باشد، نیت و عمل با هم حکم را تعیین می‌کند. (59)

نهی از تکفیر در قرآن و روایات

خداوند در قرآن می‌فرماید: (وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا)؛ (60) به کسی که اظهار اسلام کند و در برابر شما سر تسلیم فرود آورد، نگویید تو مسلمان نیستی (نسبت کفر ندهید). در این آیه، مسلمانان از نسبت دادن کفر به دیگران نهی شده اند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز از تکفیر، نهی فرموده اند. «ابن عمر» از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است که حضرت فرمودند: «هر گاه کسی به برادرش بگوید‌ای کافر، یکی از دو حالت بر اوست: اگر نسبت درست باشد که هیچ وگرنه به خودش باز می‌گردد». (61) در روایت دیگری حضرت فرمودند: «هر گاه کسی به برادر دینی خود بگوید ای کافر، مثل آن است که او را به قتل رسانده باشد». (62) روایات فراوان دیگری در این زمینه وارد شده است که رسول گرامی اسلام از تکفیر و سایر نسبت‌های ناروا، از قبیل نسبت فسق و... نهی فرموده است. (63) «ابویعلی» در مسند و «طبرانی» در معجم کبیر نقل کرده‌اند که شخصی از جابر پرسید آیا فردی را که رو به قبله نماز نمی خواند، مشرک می‌دانید؟ جابر گفت پناه بر خدا، او از این مطلب نهی نمود. دوباره پرسید آیا شما یکی از اهل قبله را کافر می‌دانید. گفت هرگز. (64)
آیات و روایات فراوان، و علاوه بر آن، سخنان علمای مسلمانان در این باره، بیانگر این نکته مهم است که هیچ کس حق تکفیر دیگران را ندارد، اما به هر حال، ما با این پدیده مواجهیم؛ به قول «محمد بن علوی مالکی» که می‌گوید: «ما مبتلا به گروهی شده ایم که متخصص در توزیع کفر و شرک و صادر کردن احکام با القاب و اوصافی است که هرگز صحیح و لایق مسلمانی نیست که شهادتین می‌گویند». (65) وی در جای دیگری می‌گوید:
برای ما از آنچه گذشت، از نصوص قرآن و سنت و اقوال صحابه و کسانی که از علمای پیشین و متأخرین از طریق سلف پیروی کرده اند، واضح شد که حکم کردن بر مسلمانان به خروج از دین اسلام یا دخول در کفر، سزاوار نیست مؤمن به خدا و روز قیامت دست به این کار زند، مگر با برهانی که از نور خورشید در روز روشن‌تر است و حتی کسی که برای ما کفرش به برهان واضح ثابت شده است و از او کفر صریح مشاهده کردیم، باید با احتیاط حکم به کفر او کنیم و از هر لفظی احتراز جوییم و از اطلاقاتی که قرآن و سنت به کار برده تعدّی نکنیم و از روش سلف در تکفیر تجاوز نکنیم. زیرا سلف آنچه از مردم ظاهر می‌شد، بر قرآن و سنت عرضه می‌کردند و اگر قرآن و سنت اطلاق کفر را بر آن مورد می‌یافتند، اطلاق می‌کردند و اگر نمی یافتند، توقف می‌کردند و بر گوینده یا انجام دهنده، حکم به اشتباه و گناه بزرگ می‌کردند. پس از آن گوینده یا انجام دهنده پرسیده می‌شود که مقصودش چیست. لذا اگر به طو واضح گفت که مقصودش کفر است، بر او حکم می‌شود وگرنه به اطلاق خطا و مخالفت یا فسق بر او اکتفا می‌شود نه آنکه او را تکفیر اعتقادی کنند. (66)
این سخنان و مطالب، در حالی از سوی علمای مسلمان مطرح شده است که آنها بارها خطر تکفیر را در لابه لای کتاب‌ها و تألیف‌ها یا خطابه‌های خود متذکر شده اند. حکم شرک در مورد مسلمان، حتی اگر به مظاهر شرک متلبس شود، باز هم قابلیت بررسی دارد و لحاظ شرط‌های فقهی را می‌طلبد. (67) نکته دیگر این است که تکفیر، آثار بسیار بدی در جامعه مسلمانان به جا خواهد گذاشت که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1. حکم کردن به مباح بودن خون و جان افرادی که تکفیر شده‌اند و در نتیجه کشته شدن افراد تکفیرشده؛
2. به غارت رفتن اموال افراد تکفیر شده؛
3. هتک حرمت نوامیس افراد تکفیرشده، از آن جهت که شخص کافر عقدش باطل است و بر همسر و دختران خود سلطه ندارد؛
4. عدم اجرای احکام مسلمانان برای او پس از مرگش؛
5. ضرر رساندن به جامعه و ایجاد ناامنی در آن به جای اصلاح و پیشرفت.
6. ترک دشمن خارجی و عدم اشتغال به مبارزه با حکومت کفر؛
7. ایجاد اختلاف و دودستگى در جامعه؛
8. استفاده ابزاری کافران و دشمنان اسلام از این گونه افراد جهت ضربه زدن به اسلام؛

دهلوی و مسئله وحدت

شاه ولی الله دهلوی، مسئله وحدت را یکی از اصول اساسی و مهم می‌داند و وجود اختلاف، درگیری و کشمکش را بزرگ ترین آفت و عامل از هم گسیختگی وحدت بین مسلمانان جهان معرفی می‌کند. وی این اختلاف‌ها را از بین برنده و زائل کننده دوستی و اخوتی می‌داند که خدای متعال مسلمانان را به آن سفارش کرده است. او می‌گوید:
شکی نیست که کشمکش و اختلاف مسلمانان با هم از خطرناک ترین مسائل است که بنیان این امت را، که مانند تنی یکپارچه است، نابود و را در می‌شد و تن و توان واحدش را از هم می‌پاشد. مرض اختلاف و کینه ورزی مایه سرور و شادمانی شیطان است و همان هدفی که دشمنان خدا دنبال می‌کنند. (68)
وی معتقد است شکل گیری اختلاف‌ها به بهانه‌های مختلف و واهی، پیامدهای خطرناکی برای جامعه مسلمانان به دنبال دارد. از منظر شاه ولی الله، منشأ این اختلاف‌ها، نوعی بیماری و غلط اندیشی است که برخی را به این سمت و سو سوق داده و آنها را از راه درست بیرون برده است و عدم تحلیل درست و منطقی، همراه با دلیل محکمه پسند، مانع وصول امت اسلام به خیر و نیکی است. (69) علما و بزرگان به جهات حفظ وحدت و با وجود اختلاف عقیده پشت سر یکدیگر نماز می‌خواندند، آن گونه که ابوحنیفه و شافعی چنین می‌کردند. (70)

تعصب بی جا، عامل گسیختگی وحدت و ایجاد تفرقه میان مسلمانان

آنچه از دیدگاه شاه ولی الله به عنوان عامل مهم در تفرقه و اختلاف میان مسلمانان مطرح است، تعصب بی جا و بی مورد است. وی این آسیب را کاستی در مدارس و مکتب‌های فقهی نمی داند و معتقد است اگر از زاویه مثبت، یعنی قابلیت مدارس علوم دینی برای پژوهش قرآن و سنت به آنها بنگریم، وجود این مدارس، نقطه مثبت و فرخنده‌ای است، اما تعصب در مورد فکر و عقیده‌ای خاص که گاه در مدرسه یا مکتب فقهی مطرح می‌شود، موجب شکل گیری مشکلات و خطرهایی فراروی امت اسلامی می‌شود، و اختلاف‌هایی را شکل می‌دهد و پایه ریزی می‌کند. او معتقد است برخی از تفکراتی را که بعضی از صاحبان مکتب‌های مختلف بیان کرده اند، نمی توان مبنای صحیحی قلمداد کرد و آن را عاری از خطا و اشتباه دانست. زیرا آنها مانند سایر افراد دیگرند و مانند پیامبران معصوم نیستند که بتوان تمام گفته‌های آنها را صحیح دانست. (71)
آنچه فقها و متکلمان بیان می‌کند بر مبنای ادله روایی و مستندات شرعی است. «اسامه بن زید» می‌گوید رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ما را به صورت گردان به منطقه‌ای به نام حرقات فرستاد. آنها از آمدن ما آگاه شدند و فرار کردند، ولی ما مردی را دست گیر کردیم. او به محض دستگیری گفت لا اله الا الله، ولی ما او را گردن زدیم. در این موقع مطلبی به ذهن من خطور کرد که نکند من مسلمانی را کشته باشم. پس از بازگشت، داستان را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود جواب گوینده لا اله الا الله را در روز قیامت چه خواهی داد؟ آیا قلب او را شکافتی تا بدانی که ایمان او به خاطر ترس بوده است؟ روز قیامت پاسخ گوینده لا اله الا الله را چه می‌دهی؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیوسته این سخن را می‌گفت. من دوست داشتم که پیش از آن مسلمان نشده بودم و امروز مسلمان می‌شدم تا دست من به خون مسلمانی آلوده نمی شد. (72)
با نقل این روایت و روایت‌های مشابه، در پی بیان این نکته ایم که هر گونه تجاوز و تعدی به حقوق شهادت دهنده، کار مذمومی است و قضاوت در مورد مسلمانی وحدانیت خداوند و رسالت نبی اکرم اقرار کرده، باید با دقت و تأمل فراوان صورت گیرد. زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هر گونه تفتیش در عقاید و کنکاش بی مورد درباره عقاید شهادت دهنده را نهی کرده است. (73) بخاری در صحیح خود چنین روایت می‌کند:
یکی از اصحاب پیامبر، که بعدها رئیس خوارج شد، در غزوه حنین در تقسیم غنائم به پیامبر گفت: ای رسول خدا! در تقسیم غنائم عدالت را پیشه کن، یکی از کسانی که در محضر پیامبر بود، از اهانت آن شخص ناراحت شد و گفت: ای پیامبر خدا! اجازه بده گردنش را بزنم. پیامبر فرمودند: شاید او نماز می‌خواند. آن فرد در پاسخ پیامبر گفت: او به زبان نماز می‌خواند نه با دل. پیامبر فرمود: من مأمور تفتیش قلب‌ها و شکافتن آنها نیستم. (74)
آنچه از این نوع احادیث برداشت می‌شود این است که یکی از مبانی مهم دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، رعایت حقوق مسلمانان و پرهیز از تکفیر آنها و عدم حکم به خروج برادران مسلمان و گوینده شهادتین از دایره اسلام است. از طرفی، خود ایشان مأمور به ظواهر بوده است نه باطن افراد و ما نباید با طرح برخی مسائل که جزء اصول مسلّم اسلام نیست، به تکفیر گروه دیگری بپردازیم که در نتیجه آن، شکافی عمیق میان مسلمانان به وجود آید. محقق الانصاف در این زمینه معتقد است آراسته شدن با اخلاق سلف صالح و مجتهدان و علمای عامل به فرهنگ و اخلاق اختلاف، می‌تواند کمک شایانی به حفظ وحدت کند. (75) وی تأکید می‌کند که در گذشته، مسلمانان به رغم اختلاف‌هایی که با هم داشتند، حرمت و احترام یکدیگر را حفظ، و برای هــم دعا می‌کردند. پشت سر یکدیگر نماز می‌خواندند چنانچه یکی از آنها درمی گذشت، برای او دل می‌سوزاندند و از او تنها به خیر و خوبی یاد می‌کردند. (76) باید این گونه می‌بود. چون هدف و مقصود آنها روشن شدن حق بود و برایشان مهم نبود چه کسی حق را روشن می‌کند، بلکه تنها به روشن شدن حق می‌اندیشیدند. وی تأکید می‌کند که با تغییر هدف و نیت افراد و غلبه هوا و هوس بر افراد، یاد خدا در دل مردم کم شد و تمام تلاش‌ها و خواسته‌ها در جهت تحمیل عقاید قرار گرفت. وی ادامه می‌دهد: «آری در چنان جامعه ای، وای به حال کسی بود که با اندیشه این مردمان مخالفت کند. جای شگفت و تعجب نیست که به خاطر خودسری‌ها و غلط اندیشی‌ها، شاهد دشنام گویی به یکدیگر و درگیری و اختلافات شدیدی باشیم. (77)

رفتارشناسی صحابه در فتوا دادن و پرهیز از تکفیر

در مورد روش فتوا دادن صحابه، شاه ولی االله معتقد است نهایت دقت صورت می‌گرفته و در این زمینه، احتیاط فراوانی وجود داشته است. وی می‌گوید:
هر یک از صحابه رسول خدا به اندازه‌ای که خدای متعال برایش میسر می‌کرد، عبادات، فتواها و احکام صادرشده از رسول اکرم را می‌دید و می‌شنید، و در نتیجه، محتوای هر چیزی را از نشانه‌ها و قراین متناسب با آنچه دیده و شنیده بود، باز می‌شناخت. از این رو برخی را بر اباحه و جواز، حمل می‌کرد و برخی را بر استحباب و از بعضی هم بنابر شواهد و قراینی که با خود داشت، حکم نسخ را برداشت می‌کرد.
وی ادامه می‌دهد: «عمده رویکرد صحابه در این پهنه، مبتنی بر این بود که بدون گذر از راه‌ها و شیوه‌های استدلالی و توجه به آن، با آرامش و اطمینان خاطر بنگرند». (78)
به اعتقاد شاه ولی الله، دقت نظری که صحابه داشتند، علاوه بر اینکه بسیار مهم است، می‌توان به عنوان اصل رفتاری به آن توجه کرد و اگر در عصر امروز این دقت نظر صورت می‌گرفت، بحث تکفیر در جوامع اسلامی به محاق می‌رفت و چالش‌های موجود شکل نمی گرفت. از نگاه شاه ولی الله و بنا بر نقل وی، صحابه همواره می‌کوشیدند به گونه‌ای فتوا دهند که با خواسته‌های رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سازگار باشد و در صدور حکم، هیچ گونه کوتاهی و تقصیری در سازگاری با اهداف آن حضرت صورت نگیرد. (79)
وی در این باره چند مسئله ذکر می‌کند و می‌گوید: «بسیار اتفاق می‌افتاد که صحابه‌ای در مورد مسئله‌ای فتوا و حکم رسول خدا را شنیده و صحابی دیگری نشنیده بود. بنابراین، آن که از فتوا و حکم بی خبر بود، شخصاً اجتهاد می‌کرد، اما تمام تلاشش را به کار می‌برد تا موافق حدیث باشد». (80) او برای نمونه روایت نسایی، ترمذی، ابوداوود و ابن ماجه را نقل می‌کند که «ابن مسعود» در مورد مسئله‌ای که از او سؤال شده بود، حکمی صادر نکرد و استدلالش این بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این خصوص دستوری صادر نکرده است و مسئله تا حدود یک ماه به همین منوال بود تا این که پس از یک ماه به اجتهاد خود فتوا داد و یکی از صحابه، صدور مشابه حکم ابان مسعود از ناحیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را گواهی داد و تأیید کرد. (81)
حال باید این مسئله را پرسید که حکم دادن به تکفیر مسلمانان بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟ آیا این حکم مشابه حکم رسول خداست؟ آیا در زمان حکم دادن به تکفیر مسلمانان، تلاشی برای هم خوانی با احکام صادرشده از طرف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)صورت گرفته است؟ آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مجوز صدور چنین حکمی را برای صحابه صادر کرده است؟ شاه ولی الله دهلوی اشاره می‌کند که ابن مسعود پس از آنکه مطّلع شد حکمش شبیه حکم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است به اندازه‌ای خوش حال شد که پس از پذیرش اسلام به آن اندازه خشنود نشده بود. این در حالی است که نصوص فراوانی در قرآن و روایات نبوی در مورد عدم تکفیر شهادت دهنده به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است، اما فتواهای تکفیر، مخالفت صریح با این نصوص است و مفتیانِ این گونه فتواها، با علم به این مسئله، به تکرار فتواهای خود ادامه می‌دهند و زمینه اهانت و جسارت به مسلمانان و هتک حرمت و قتل آنها را فراهم می‌کنند.

راهکار حفظ وحدت

رویکرد شاه ولی الله در خصوص کنار گذاشتن اختلاف و حفظ وحدت بین مسلمانان و پرهیز از توهین به آنها در بسیاری از تألیف‌هایش آشکار است. با رویکرد صحابه در مورد احکام و مسائل شرعی و همچنین مسائل اعتقادی و مقایسه آن با رفتار قائلان به تکفیر مسلمانان، پرسشی اساسی مطرح می‌شود و آن اینکه آیا رویکرد صحابه با رویکرد تکفیر، قابل جمع است؟ این پرسشی است که تکفیر کنندگان، خود باید به آن پاسخ دهند. به هر حال، از منظر شاه ولی الله دهلوی، اختلاف نظر صحابه در مسائل مختلف، سبب ایجاد تفرقه و نفاق بین مسلمانان، مخصوصاً توده مردم مسلمان نمی شد. وی مثال‌ها و شواهد فراوانی در این خصوص در کتاب الانصاف بیان می‌کند. (82)
پرسش دیگری که در اینجا باید پاسخ داده شود این است که اولاً، تکفیر بر چه اساس و مبنایی صورت می‌گیرد و ثانیاً آیا احتمال ندارد که اختلاف در فهم حدیث، منشأ برخی از فتواهای چالش برانگیز باشد؟ شاه ولی الله دهلوی، به این نکته توجه کرده و مثال‌هایی برای آن ارائه داده است. (83) اگر صورت دوم مسئله، یعنی اشتباه در فهم حدیث، منشأ صدور برخی فتواهای نسنجیده باشد، آیا نباید دقت بیشتری در فهم حدیث صورت گیرد یا اینکه همان فهم اشتباه، مجوز صدور فتواست؟ (84)
با مرور مجدد روایت‌های نبوی می‌توان به نوعی به نقطه مقابل این گونه تکفیر رسید، زیرا در روایات، تعبیرهای تأمل برانگیزی ملاحظه می‌شود؛ از جمله اینکه دشنام دادن به مسلمان گناه و جنگیدن با آن کفر است. در این خصوص به ذکر یک نمونه اکتفا می‌کنیم و آن روایت «خالد بن ولید» است. وی به سوی قبیله «بنی جذیمه» رفت تا آنها را به اسلام فرا خواند. آنها به پیشوازش آمدند. خالد به آنها گفت: اسلام بیاورید. پاسخ دادند: قومی مسلمانیم، گفت: پس سلاحتان را بیندازید و پیاده شوید. آنها گفتند: به خدا قسم چنین نخواهیم کرد، زیرا به محض اینکه سلاح خود را بیندازیم، کشته خواهیم شد. اما از تو و همراهانت مطمئن نیستیم. خالد گفت: پس تا زمانی که از اسب‌هایتان فرو نیامده اید، هیچ امانی برایتان نخواهد بود. با شنیدن این سخن، گروهی از اسب‌هایشان پایین آمدند و بقیه متفرق شدند. در روایت دیگر آمده است که آنها ابراز داشتند: مسلمانیم، نماز می‌خوانیم و در سرزمین خود مسجدها ساخته ایم و در آنها اذان گفته ایم. پس از تسلیم عده‌ای از آنها، خالد دستور داد که داستان همدیگر را ببندند و اسیران را در بین لشکریانش تقسیم کرد. سپس دستور قتل آنها را صادر کرد. هرچند مهاجران و انصار از این فرمان سرپیچی کردند، اما طایفه «بنی سلیم» همه اسیران تحت اختیار خود را کشتند. وقتی اخبار خالد به گوش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید، دوباره فرمود: «خدایا من از کاری که خالد کرده است بیزاری می‌جویم». (85)
«احمد بن حنبل» تصریح می‌کند که واجب کردن یا حرام دانستن کاری، پاداش یا کیفر دادن و کافر و فاسق شمردن، همه از شئون رسول خداست و هیچ کس در این امر، حق صدور حکم ندارد. مردم فقط وظیفه دارند چیزهایی را واجب بدانند که خدا و رسول واجب فرموده‌اند و آنچه حرام شمرده اند، حرام بدانند و هرچه خدا و رسول او فرموده اند، تصدیق کنند. (86) با این تفاصیل، تکفیرهای بی مورد را بی رویه، چگونه توجیه پذیر است؟

نتیجه‌گیری

موارد زیر را می‌توان به عنوان نتایج بحث ذکر کرد:
1. شاه ولی الله د

کلماتی برای این موضوع

طاهره قرةالعین ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرةالعینطاهره قرةالعین طرحی که به چهره طاهره قُرةالعَین معروف شده است مورد تردید نام اصلی


ادامه مطلب ...