هنرمندی به نام ایسائو هاشیموتو، ویدئوی تایملپسی خلق کرده است که در آن تمام آزمایشهای هستهای دنیا روی یک نقشه به نمایش درمیآید.
ایسائو هاشیموتو، هنرمند ژاپنی، تاکنون مجموعهای از آثار با محوریت سلاحهای هستهای خلق کرده است؛ یکی از این آثار که «1998-1945» نام دارد، ویدئوی تایملپسی است که تاریخچهای از انفجارهای هستهای دنیا را به نمایش میگذارد.
در این ویدئوی ۱۴ دقیقه و ۳۰ ثانیهای، تمام ۲۰۵۳ آزمایش و انفجار هستهای که بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۸ رخ دادند، روی یک نقشه به نمایش گذاشته میشود.
در هر ثانیه از ویدئو یک صدای مترونومیک به گوش میرسد که تغییر ماه را نشان میدهد، موسیقی متفاوت دیگری نیز برای نشان دادن انفجار در کشورهای مختلف به صدا درمیآید. ویدئو با انفجار آزمایشی Manhattan Project در خاک آمریکا و دو بمبی که فاجعهی هیروشیما و ناگاساکی را به بار آوردند و جنگ جهانی دوم را پایان دادند، با روند آهستهای آغاز میشود.
پس از گذشت چند دقیقه، در برههای از زمان که اتحادیهی جماهیر شوروی و بریتانیا نیز به جمع کشورهای صاحب بمب هستهای پیوستند، روند اجرای آزمایشها سرعت میگیرد و در سال ۱۹۶۲ به اوج خود (۱۴۰ آزمایش) میرسد؛ پس از آن تا اواسط دههی ۸۰ میلادی، آزمایشها تقریبا با نرخ ۴۰ آزمایش در سال، ادامه مییابد.
این اثر، نگاهی گیرا به مخربترین نیروی تاریخ بشریت دارد؛ با توجه به آنکه تاکنون تنها دو بار و در سال ۱۹۴۵ با مقاصد جنگی از بمبهای هستهای استفاده شده است، از اینرو نسبت دادن چنین عنوانی به آنها، معقول به نظر میرسد. از آن زمان تاکنون، با وجود اینکه بیش از ۲۰۰۰ آزمایش هستهای انجام گرفت و میلیاردها دلار صرف توسعهی بمبهای هستهای شد، هیچگاه از کلاهکهای اتمی با مقاصد جنگی استفاده نشده است.
هاشیموتو در سال ۱۹۵۹ در کشور ژاپن به دنیا آمد. وی به مدت ۱۷ سال در یک واحد مالی مشغول به کار بود و پیش از آن در دپارتمان هنر، سیاست و مدیریت در توکیو تحصیل میکرد. هاشیموتو بعدها بهعنوان سرپرست موزهی لالیک در هاکونهی ژاپن، استخدام شد.
او خلق اثر «1998-1945» را در سال ۲۰۰۳ و با هدف نشان دادن «ترس و حماقت ناشی از سلاحهای هستهای» آغاز کرد. وی میگوید:
من این اثر را برای مردمی ساختهام که از مسئلهای آگاهی ندارند؛ مسئلهای که در دنیا وجود دارد، اما کمتر مورد بحث قرار میگیرد.
این ویدئو تنها آزمایشهای هستهای انجامشده تا سال ۱۹۹۸ را شامل میشود و دو آزمایش هستهای کرهی شمالی را که در اکتبر سال ۲۰۰۶ و مه سال ۲۰۰۹ انجام شدند، در برنمیگیرد.
دانش > فناوری - آیداهو> یک شرکت تولید خودرو نخستین خودرو با بدنه دارای هزاران چراغ LED را ساخت.
این خودرو قابلیت برنامهریزی و هماهنگ شدن با موزیک را دارد. بدنه این خودرو از 42هزار لامپ LED با قابلیت کنترل هوشمند و تصویرسازی هماهنگ با محیط و موسیقی ساخته شده است. این خودروی جدید مدل LIT این امکان را به راننده میدهد که رنگ خودرو را نیز انتخاب کند.
جام جم سرا:
وحید کیارشی به افزایش ۲۶ درصدی اعتبارات وزارت آموزش و پرورش در سال جاری اشاره کرد و اظهار داشت: از مجموع کل بودجه کشور ۱۵ درصد آن به حوزه آموزش و پرورش تخصیص یافته است.
وی با بیان وضعیت بودجه این وزارتخانه افزود: در سالهای ۹۱ و ۹۲ آموزش و پرورش با مشکلات مالی مواجه شد اما با تلاشهای صورت گرفته خوشبختانه حقوق فرهنگیان افزایش یافته و بخشی از مطالبات فرهنگیان نیز پرداخت شده است.
به نقل از فارس، کیارشی همچنین از راهاندازی دفتر ویژه کاردانش در وزارت آموزش و پرورش خبر داد و افزود: این دفتر به عنوان تقویت کننده زمینههای کاردانش در سطح استانها فعالیت میکند.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی آموزش و پرورش تأکید کرد: تا زمان صدور کارت بیمه جدید، تمامی بیمه شدگان تا پایان اردیبهشت ماه ۹۳ میتوانند با کارتهای بیمه طلایی سال گذشته از خدمات این قرارداد بیمهای بهرهمند شوند.
از اول خرداد ماه برای تمام فرهنگیان عضو و افراد تحت تکفل آنان کارت بیمه جدید صادر خواهد شد و هر یک از فرهنگیان که تاکنون عضو بیمه طلایی نبوده یا تغییراتی در افراد تحت تکفل آنها به وجود آمده است تا ۱۵ اردیبهشت ماه فرصت دارند به ادارات آموزش و پرورش در سراسر کشور مراجعه کنند.
جام جم سرا:
رد انگشت همسایهها هنوز در کوچه هست؛ همسایههایی که تنها شاهدان اسبابکشی اجباری بودند. در سکوت، ماموران شهرداری منطقه یک از راه رسیدند و هرچه در خانه بود را بردند و دم در، ماموری را به پاسبانی گذاشتند؛ ماموری که ساکت است و به هیچ سوالی جواب نمیدهد.
روز ورود ماموران شهرداری به خانه سیمین و جلال، همسایهها با علی خلاقی تماس میگیرند تا به او بگویند، خانهای که همسرش وصی قانونی صاحب آن بوده در حال تخلیه است و معلوم نیست چه بر سر اموال سیمین میآید. بر سر کتاب گمشده «کوه سرگردان»، برسر دیگر دستنوشتههای یادگاری سیمین و جلال. همسایهها از روی حق همسایگی تماس گرفته بودند اما شهرداری چطور توانسته حق مالکیت به انجام نرسیده خود را اینطور کف دست خانه بگذارد؟ برای یافتن دلیل این اسبابکشی ناگهان و در سکوت، باید کمی به عقب برگشت. کادو تولد سیمین دانشور امسال تلخ بود. در روز تولدش ناگهان خبر رسید که شهرداری منطقه یک بدون اطلاع دخترخوانده و وصی قانونی سیمین، خانه را از ویکتوریا دانشور- خواهر سیمین- خریده و چک آن را هم صادر کرده است. اما در واکنش به این اتفاق، علی خلاقی، همسر و وکیل لیلی ریاحی فرزندخوانده سیمین دانشور و جلال آلاحمد گفت که به این موضوع اعتراض خواهد کرد: «خانم ویکتوریا دانشور بهصورت یکطرفه اقدام به فروش منزل این دو نویسنده به شهرداری کرده. من با متن وصیتنامه و حکم دادگاه بدوی مبنی بر تملک ثلث اموال و تملک تمامی آثار مکتوب سیمین دانشور به شهرداری مراجعه کردم و مدیرکل املاک شهرداری منطقه یک پس از مشاهده مدارک من با تایید آنها و اظهار تعجب از عمل غیرقانونی ویکتوریا دانشور به بنده اعلام کرد ماجرای فروش این خانه به حالت تعلیق درخواهد آمد تا زمانی که دادگاه در مورد این وصیتنامه، نتیجه قطعی را اعلام کند.»
اما داودی، مسوول روابط عمومی شهرداری منطقه یک نگاه دیگری به ماجرا دارد: «این خانه خریداری شده و به زودی بهعنوان «خانه ادبیات» آغاز به کار خواهد کرد.» وقتی از او میپرسم که شهرداری برای مرمت و احیای خانه سیمین و جلال با میراث فرهنگی همکاری میکند؟ جوابش منفی است و دلیلش هم اینکه سازمان میراث فرهنگی تنها میتواند در بحث حفاظت فیزیکی با شهرداری همکاری کند. اما غریب اینکه خانه امید این دو نویسنده به ثبت سازمان درآمده و حالا که خالی از آدمها و وسایل و کتابهایش شده، خدا میداند نگهدارنده آن چطور قرار است ستونهای لرزانش را سرپا نگه دارد؟ حالا باید «به کی سلام کنم؟» کجا باید دنبال دستنوشتههای آخرین رمان سیمین دانشور و متن نامههای شخصی جلال بگردم/بگردیم؟ کسی چه میداند. خانهای که قرار بود خانه سیمین و جلال باشد، قرار است خانه ادبیات نام بگیرد. آن هم با پنجمیلیاردتومانی که شهرداری منطقه یک بابتش هزینه کرده و سهمیلیاردتومانش را هم به ویکتوریا دانشور چک داده است.
صبح جمعه در برنامههای تهرانگردی رییس شورای شهر، ماجرا به اطلاع احمد مسجدجامعی هم رسید. اول باور نکرد و پرسید: «حتی آن پرتره سیمین که آیدین آغداشلو کشیده بود را هم بردند؟» و وقتی که خلاقی تایید کرد و گفت: «کل خانه را جارو کردهاند» موضوع نگرانکنندهتر از قبل شد. مسجدجامعی قول پیگیری از شهرداری منطقه یک را داد اما نگرانیها هنوز بر سر جای خود باقی است. شاید خلاقی و همسرش بتوانند با رای دادگاه، مانع از فروش خانه به شهرداری شوند. شاید در روی پاشنه همیشگی نچرخد و برای یکبار هم که شده، خانه امید ادبیات معاصر، چراغش خاموش نشود اما تکلیف آنهمه که از این خانه رفته چه خواهد شد؟ اسبابکشی مرکز باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی که کاملا تحت نظر دولت انجام شد، آن همه خسارت و از دست رفته روی دستها گذاشت، حالا معلوم نیست که در پایان این قصه، چقدر از آنچه در خانه این مرد و زن داستاننویس بوده سالم بهجای خود برگردد. هر تکه از اسباب خانه سیمین و جلال، کلید قفلی است که تا به حال گشوده نشده و چون رازی در خانه مانده و بعید نیست این اسبابکشی اجباری و خاموش، بعضی از قفلها را برای همیشه قفل نگه دارد و تا سالها، عابران کوچه ارض، از خود بپرسند: «به کی سلام کنم؟» به خانهای که بهجای «سیمین و جلال» عنوان «ادبیات» را بر پیشانی گذاشته یا به مکانی که از خاطره، خالی شده و به جایی برای جدال وراث بدل شده است؟(سعید برآبادی/شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
این دفتر ضد آب که Esquoia نام دارد نتایج تحقیقات گروهی از دانشجویان دانشگاه بردفورد است. این کاغذها که بهطور ویژه طراحی شدهاند، شبیه کاغذ لمینت با سطوح صاف است. وقتی روی صفحات این دفتر چیزی نوشته میشود میتوان بهراحتی آن را با پاککن، دستمال و حتی پارچه مرطوب پاک کرد.
به نقل از دنیای اقتصاد، این طراحی منحصربهفرد چسبان، صفحات را قادر میسازد از دفتر بیرون آورده شده و در دفتر دیگری قرار بگیرند. نمونههای اولیه این دفتر، تک ورقهای از کاغذ لمینت شده هستند که هنوز برای استفاده راحت روزانه خیلی ساده نیست.
طراحان این دفتر میگویند هنوز تا تبدیل شدن این دفتر به یک دفتریادداشت زیبا راه طولانی مانده است. این دانشجویان قصد دارند نسل بعدی دفتریادداشتها را بهگونهای پیش ببرند که صفحات آنها کاربردهای متفاوت داشته و خطوط و شبکههای چهارخانهای باشد. آنها میخواهند صفحات بزرگتری تولید کنند که شامل یک «خط تا» باشد که بتوان آن را پاره کرد.
جام جم سرا: قانون آزادسازی نرخ بلیت هواپیما سرانجام و پس از مدتها کش و قوس اجرا شد اما اجرای کامل آن حداقل به شش ماه زمان احتیاج دارد. در فاصله چند هفته گذشته تعداد زیادی از شرکتهای هواپیمایی در نرخ بلیت خود تغییرات جدیدی را لحاظ کردهاند و البته برخی از ایرلاینها نیز همچنان با قیمتهای قبلی پروازهایشان را انجام میدهند.
نتیجه بررسیها نشان میدهد شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) و شرکت هواپیمایی آسمان همچنان بسیاری از پروازهای خود را با نرخ مصوب قبلی انجام میدهند. البته معاون بازرگانی هما پیش از این اعلام کرده بود این شرکت به منظور جلوگیری از التهاب در بازار، قیمتهای جدید را با فاصله و در یک بازه زمان طولانیتر لحاظ خواهد کرد.
به نقل از ایسنا، بهای بلیت در پرواز دیگر شرکتها به نسبت زمان پرواز و کلاس پروازی متغیر است. با این حال یکی از روشهایی که میتوان به وسیله آن بهای کمتری برای پرواز پرداخت و سفر هوایی را ارزان تمام کرد، بدین گونه است که مسافر زمان خود را در فاصله یک ماه قبل از سفر نهایی کند.
مسافران برای خرید بلیت در روز سفر، باید بهای بیشتری بپردازند زیرا نرخ بلیت شرکتهای هواپیمایی در زمان پیک سفر یا در روزهای عادی نیز متفاوت است؛ هر چند با توجه به کشش بازار، این تفاوتها چندان نیز محسوس نیست.
نرخ سفرهای هوایی در مسیرهای پر تردد
به گزارش جام جم سرا، در مسیر تهران – مشهد همچنان بسیاری از هواپیماها با قیمت قبلی ۱۳۲ هزار تومان انجام میشود اما با توجه به برنامه زمانی و کلاس پرواز برخی از شرکتهای هواپیمایی هزینه سفر در این مسیر را به ۱۵۷ و ۱۷۰ هزار تومان نیز رساندهاند.
تفاوت قیمتها در مسیر کیش قدری بیشتر است و با توجه به نوع شرکتهای ارائه کننده، قیمتها تفاوت دارد و در این مسیر پروازهایی با نرخ ۱۷۲ هزار تومان و حتی ۲۳۱ هزار تومان نیز ثبت شده است.
در دیگر مسیرها با توجه به حضور پررنگتر ایران ایر، تفاوت نرخها قدری محدودتر است و سفر در مسیر اصفهان، شیراز و تبریز همچنان با نرخ مصوب قبلی به راحتی امکانپذیر است.
در کنار آزادسازی قیمتها بنا بوده شرکتها در خدمات ارائه شده به مسافران نیز تغییراتی ایجاد کنند تا از نظر نوع خدمات ارائه شده نیز تفاوت کند که هنوز چنین امری محقق نشده است و باید دید این امر در چند ماه باقی مانده از زمان سازمان هواپیمایی کشوری عملی خواهد شد یا خیر.
جام جم سرا: حسین درخشان در تشریح جزئیات این خبر گفت: در ساعت 7:25 روز چهارشنبه از طریق تماس پلیس با مرکز فوریتهای امدادی 112، امدادگران پایگاه شهید رحمت اله اوهانی در جریان سقوط پراید از روی پل قرار گرفتند.
وی با بیان اینکه بنا به گزارش تلفنی پلیس راه، اجساد 2 نفر از کشته شدگان در خودرو گیر کرده بود گفت: بلافاصله اکیپ تخصصی پایگاه امداد جادهای شهید اوهانی جمعیت هلال احمر مرند آذربایجان شرقی با یکدستگاه خودرو نجات به محل حادثه اعزام که قبل از رسیدن اکیپ هلال احمر توسط آتش نشانی از درون خودرو رها سازی شده بودند.
به گزارش جام جم سرا، سخنگوی سازمان امداد و جات جمعیت هلال احمر با بیان اینکه به نظر میرسد به دلبل خواب آلودگی راننده این اتفاق رخ داده باشد افزود: متاسفانه هر پنج سرنشین خودرو سه نفر زن (یک نفر عروس) و 2 نفر مرد که از جشن باز میگشتند، در دم جان باختند.
به گفته وی، از ساعت وقوع حادثه اطلاع دقیقی در دست نیست ولی به علت تعفن اجساد احتمال میرود که حادثه در نیمه شب روی داده است که به علت عدم دید از جاده خودروهای عبوری هم متوجه آن نشدهاند و وقتی هوا روشن میشود اجساد رویت میشود. (عکس: نامدار بابایی/ایسنا)
جام جم سرا: روستای کوچک محل سکونت آنها در فاصله 20کیلومتری شهر دهدشت در شهرستان کهگیلویه، 200کیلومتری یاسوج، مرکز استان کهکیلویهوبویراحمد و هزارو11کیلومتری تهران واقع است.
ورودی تا میدان مرکزی روستا آسفالت است و کوچهها هم جدولکشی شدهاند، اما درست از آنجا که راننده فرمان خودرو را میچرخاند به کوچهای در سمت چپ روستا، وارد کوچهای خاکی و سنگلاخ میشود. چندمتر جلوتر در جایی که پستیوبلندیهای کوچه از همهجا بیشتر است ترمز میگیرد. اینجا درست روبهروی در خانه آقای سرتیپ مارژ است؛ مردی که دوسال پیش همسرش را از دست داده و هماکنون با شش فرزند و عروسش که چهارنفر از آنان معلولند، در این خانه زندگی میکند.
حدود صدمتر آنسوتر هم از جایی که وضع به همین منوال است باید گذشت تا به خانه آقای معززیانیخواه رسید؛ خانوادهای با سه دختر که هم از معلولیت رنج میبرند و هم دچار عقبماندگی ذهنی هستند.
دیوارهای خانه مارژ از جنس بلوکهای بدون ملاط است و حیاط هم خاکی است، تنها در قسمتهایی از آن شن درشت ریخته شده، در انتهای سمت راست حیاط ورودی قسمت مسکونی با دری فلزی بالای دو پله سیمانی قرار گرفته؛ خانهای که دو اتاق و یک آشپزخانه دارد. اتاق بزرگ در اختیار پسر بزرگ خانواده که تازه داماد شده است قرار دارد و در اتاق کوچکتر چهار خواهر و برادر معلول در دو سوی پدر پیرشان به ردیف نشستهاند.
زیبا، زیور، نرگس و لهراسب که در خانه سردار صدایش میکنند-کوچکترینشان لهراسب 23ساله و بزرگترین زیبا 28ساله - چهار فرزند معلول این خانواده هستند. هر چهارنفر در بدو تولد سالم به دنیا آمدند اما هرکدام در یک دوره سنی، بین هشت تا 12سالگی اولین علایم معلولیت سراغشان آمده. خودشان میگویند ابتدا پاشنه پاهایشان از زمین فاصله گرفت و بعد رفتهرفته زمینگیر شدند، پیش از آن همه سالم بودند و مثل همه بچههای روستا با پای خودشان مدرسه میرفتند و درس و مشق خوبی داشتند. اما معلولیت که آمد همه خانهنشین شدند و ناتوان از ادامه درس و مدرسه.
سرتیپ مارژ پدر خانواده که کشاورز است و خود هم اخیرا به دلیل عارضه ساییدگی زانو خانهنشین شده میگوید: «یکی از دخترها را که زودتر از بقیه دچار مشکل شد به شیراز و نزد یک پزشک متخصص بردم، اولین چیزی که از من پرسید درباره نسبت خانوادگی خودم و همسرم بود. وقتی برایش توضیح دادم هم دخترخاله پسرخاله هستیم و هم عموزاده، فقط گفت کارت تمام است! گفت هیچ راهی ندارد.»
همانطور شد که دکتر متخصص گفت، هرچهار فرزند سرتیپ، آرامآرام استخوانهایشان تحلیل رفت و زمینگیر شدند، مادر خانواده تا دوسال قبل زنده بود و به قول خودشان مثل پروانهای گرد شمع بچهها میچرخید، اما یکروز صبح که مادر شب قبلش مثل همیشه کنار بچهها خوابیده بود از خواب بیدار نشد و برای همیشه شوهر و فرزندانش را ترک کرد.
نرگس میگوید: مادر که رفت اندک شوق و ذوقی که برای زندگی داشتیم هم با او رفت، تا بود به اصرار و تشویق او ما دخترها فعال بودیم، نقاشی و گلدوزی میکردیم، نهفقط برای خودمان بلکه برای اهالی روستا هم. اما بعد از مادر میلمان به این کار از بین رفت.
نرگس ادامه میدهد، مراسم تشییع جنازه مادر آخرینباری بود که ما از این خانه بیرون رفتیم، نه قبل از آن و نه بعد از آن هیچوقت فرصت نشد و نتوانستیم و نخواستیم که بیرون را ببینیم، البته این منهای وضعیت برادرمان لهراسب است که دوستانش او را با ویلچر برای چرخاندن بیرون میبرند. بعد از فوت مادر خانواده مارژ، زن جوانی در همسایگی آنها با هدف کار خیر مسوولیت وکالت و پیگیری کارهایشان را برعهده گرفته و کارهای بهزیستی و دارو و درمانشان را انجام میدهد.
تا قبل از اینکه هفته قبل خبرنگار ایرنا از وضعیت این خانوادهها گزارشی بنویسد آنها فقط یک ویلچر ساده داشتند، اما دوروز پس از انتشار گزارش مسوولان بهزیستی به این خانواده سر زدند و دو ویلچر دیگر برای آنها بردند. فرد خیری هم از شهر همسایه با خواندن آن گزارش، دو ویلچر دیگر به آنها اهدا کرد، اما حسین خدمتی، خبرنگار ایرنا میگوید برای همین گزارش با عتاب و تندی مسوولان بهزیستی شهرستان مواجه شده است.
سال 84 اداره بهزیستی استان کهگیلویهوبویراحمد برای این خانواده در همین محل زندگیشان خانهای ساخت با دو اتاق. سرویس بهداشتی هم در آنسوی حیاط بود، بچهها برای رسیدن به سرویس باید روی دستهایشان در سرما و گرما خودشان را روی زمین میکشیدند تا به آن برسند. سال گذشته با بودجهای جدید قسمت جدیدی برای خانه ساخته شد شامل یک سرویس بهداشتی نزدیک اتاقها و آشپزخانه. اما عیبوایرادهای ساختمان خانه که کار رفتوآمد را برای این چهارنفر سخت میکند همچنان به قوت خود باقی است؛ حیاط خاکی و شنی، پلههای ورودی، سرویس بهداشتی غیراستاندارد و کمبود اتاق. در یکی از اتاقهای خانه که عروس و داماد خانواده ساکن هستند، اتاق کوچک دیگر سهم زیبا، زیور، نرگس و لهراسب است و شبانهروزشان را آنجا میگذرانند، پدر هم شبها در راهرو کنار آشپزخانه میخوابد؛ آشپزخانهای که با راهرویی بدون در به فضای باز حیاط ختم میشود.
با اینهمه، زیبا و نرگس و زیور میگویند از مسوولان جدید اداره بهزیستی شهرستان راضی هستند، چون برخلاف مسوولان قبلی به آنها سر میزنند. اما خودشان این را هم میگویند که در همه این سالها که در بهزیستی پرونده دارند هیچگاه مددکاری برای رسیدگی به وضعیتشان یا دادن مشورت به سراغشان نیامده.
مقرری ماهانه آنها از بهزیستی بهصورت ماهانه به ازای هرنفر 53هزارتومان است. اما میگویند از بقیه خدمات و کمکهای دیگر خبری نیست. حتی به گفته آنها گاهی هزینه دارو و درمانشان با عناوینی دیگر- مثلا کمکهزینه بهسازی منزل- به آنها بازگردانده میشود.
در خانواده معززیانیخواه وضعیت کمی متفاوت است، سهدختر خانواده سمنبر، معصومه و حکیمه که بین 20 تا 30 سال سن دارند، هم معلول هستند و هم از عقبماندگی ذهنی رنج میبرند. مادرشان فعال است و دایم حواسش به دخترهاست. یکی از دخترها میتواند راه برود اما دونفر دیگر با حالت چهاردستوپا راه میروند.
بهزیستی برای آنها هم خانهای ساخته است، با دو اتاق و یک آشپزخانه، اما اینجا هم مشکل حیاط شنی و خاکی، سرویس بهداشتی، حمام غیراستاندارد و دور از اتاقها به قوت خود باقی است. زمین جلو خانه این خانواده هم سنگلاخ است و پر از پستیوبلندی. آنها در مجموع ماهانه از بهزیستی 159هزارتومان مقرری دریافت میکنند؛ مبلغی که مادرشان میگوید به هیچکجای مشکلات فرزندانش نمیرسد. مهمتر از ویلچر، بهسازی منازل است.
یک فیزیوتراپ و عضو تشکل مردمنهاد خیریه فعال برای کمک به معلولان در رابطه با نیازهای اولویتدار معلولان این خانوادهها میگوید: «تجویز نوع ویلچر بسته به نوع بیماری فرد معلول انجام میشود، اگر دستهای این افراد هنوز قدرت «عملکردی» داشته باشند، یعنی اینکه هنوز میتوانند از ویلچر عادی استفاده کنند، همین قضیه یکی از موارد تجویز ویلچر عادی و نه برقی است. همچنین گفتنی اینکه در خیلی از موارد، برای افراد معلول به عمد ویلچر عادی تجویز میشود، تا قدرت دستهای فرد حفظ شده یا بهبود پیدا کند. برای حل یا کمکردن مشکلات اینگونه افراد بهزیستی قطعا میتواند کمکهای بسیاری انجام دهد، خصوصا در مرحله بازدید از منزل و «مناسبسازی» آن. در موارد اینچنینی استاندارد جهانی بر این روال است که یک «تیم توانبخشی» از منزل بازدید کرده و با اولویتبندی اعلام میکند که چه تغییراتی ولو جزیی در محیط خانه نیاز است تا معلولان بتوانند حداکثر استقلال را در حدی که از پس نیازهای اولیه خود، مثل استحمام و تغذیه، بدون کمترین کمک دیگران بربیایند داشته باشند. بعد از آن برای اجرای این طرحها از مهندسان مرتبط با بهزیستی کمک گرفته میشود. باتوجه به اینکه به نظر میرسد افراد مبتلا به بیماری ژنتیکی نورولوژیکال با سیر پیشرونده هستند. در این شرایط، مهمتر از ویلچر این است که با توجه به نوع بیماری، مهمترین اقدام، تشخیص اولویتها برای حفظ و بهبود کیفیت زندگی این افراد است.»
قول میدهم مشکلات بهسازی منزل معلولان حل شود
فضلالله اتابک، مدیرکل بهزیستی استان کهگیلویهوبویراحمد توضیح میدهد: «بهزیستی پیش از این برای یکی از این خانوادهها خانهای ساخته بود، اما کامل نبود که سال گذشته کامل شد و سرویس بهداشتی و قسمتی دیگر به آن اضافه شد که در هفته بهزیستی توسط فرماندار و برخی دیگر از مسوولان شهرستان افتتاح شد. من در جریان مشکلات این معلولان هستم، آنها از ما توقع تامین ویلچر برقی دارند، در حالی که ما برای تهیه ویلچر برقی حتی برای معلولان مرکز استان هم مشکل داریم، در همین روزهای اخیر طرحی از سوی سازمان بهزیستی کشور تصویب شده و نامهاش به دست ما رسیده است که بر اساس آن میتوانیم بخش زیادی از مشکلات این خانوادهها را حل کنیم، این طرح با عنوان طرح مراقبتی برای خانوادههایی است که دو، سه یا چهار معلول دارند و بر اساس آن برای رسیدگی در خانه به افراد معلول اقداماتی انجام میشود، پیش از این مقرری ماهانه هر معلول طبق مصوبه مجلس 53هزارتومان به ازای هر معلول بود اما بر اساس طرح جدید این مبلغ به بیشتر از 150هزارتومان افزایش پیدا میکند».
او اضافه میکند: «ما قبول داریم که مبلغ 53هزارتومان برای مراقبت از افراد معلول واقعا ناچیز است اما مصوب مجلس است و تغییر آن در حوزه اختیارات ما نیست. درباره عدم پرداخت هزینههای درمانی نیز باید بگویم طبق قانون هر مقدار هزینهای که آنها بپردازند تا سقف چهارمیلیونتومان به صورت کامل به آنها برگردانده میشود، بیشتر از این هم به سازمان بهزیستی کشور ارسال میشود و مراحل اداری خاص خود را دارد. ما قصور و کمکاریهای قبلی درباره این خانوادهها را کتمان نمیکنیم اما در دولت جدید مسوولان بهزیستی مرتبط به این خانوادهها سرکشی میکنند، درباره بهسازی منزل مسکونی این خانوادهها من شخصا قول میدهم موضوع را پیگیری کنم و برای ساخت رمپ و حل مشکلات و نیازهای جزیی که در خانه و حیاط این افراد لازم است اقدام لازم از طرف بهزیستی صورت گیرد.»
6 ماه است روستا بلاتکلیف است
اسماعیل فخرایی، دهیار روستای بیمنجگان نیز در این رابطه می گوید: «زمانی که طرح هادی روستا اجرا میشد قرار شد فقط خیابان اصلی آسفالت شود و کوچهها آسفالت نشود، بودجه روستا هم کم است البته، بر اساس اطلاعی که من دارم بودجه ماهانه دهیاری روستای ما بهصورت ماهانه دومیلیونتومان است، البته طبق شنیدههای من اعتبار جدید برای بهسازی کوچههای روستا رسیده است، در برخی روستاهای اطراف هم این کار انجام شده فقط در روستای ما انجام نشده است که به دلیل تغییر و تحول بلاتکلیف مانده است. حدود ششماه است که اعضای شورا من را بهعنوان دهیار جدید انتخاب کردهاند اما دهیار قدیم روستا هنوز کنار نرفته و حسابهای مالی، مهر و دیگر متعلقات دهیاری را تحویل نداده است. در این شرایط نه من بهعنوان دهیار جدید امکان خرج بودجه برای روستا را دارم و نه دهیار قبلی، به همین دلیل در این مدت روستا بلاتکلیف مانده است. چندروز پیش با بخشدار کهگیلویه دیدار کردم و قول پیگیری داده است، اعضای شورا هم پیگیر موضوع شدهاند اما هنوز کاری نشده. خانواده معلولان ساکن روستا را میشناسم و از مشکلاتشان خبر دارم، مردم روستا و بهزیستی در مواردی به آنها کمک میکنند. اما به دلیل ناهمواری جاده و جلو خانههایشان مشکل اصلیشان تردد در روستاست که به نظر من اگر مسوولان اعتبار لازم را بپردازند این مشکل بهراحتی قابل حل است. مردم روستا هم همکاری میکنند، اگر اعتبار باشد.»(شرق)
جام جم سرا به نقل از خبرنو: هر فردی در زندگی به دوستانی نیاز دارد و زوجین میتوانند بعضی از زمانهای خود را به دوستان صمیمی اختصاص دهند. دکتر بهروز بیرشک، روانشناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، راهنماییهایی در این زمینه ارائه داده است:
بعد از ازدواج شاید این دوستیها از بین نرود اما نوع آنها تغییر میکند که بیشترین علت آن کمبود وقت آزاد و اولویت بندی افراد است. ارتباط با دوستان یک نیاز است و محدود کردن همسر در این مورد منطقی نیست. به علاوه دور شدن از دوستهای قدیمی و اختصاص دادن تمام وقت به رابطه با همسر، ممکن است بعد از مدتی حس بدی در شما ایجاد کند، اما برعکس این موضوع هم وجود دارد و بعضی از زوجین آنقدر در روابط دوستانه خود فرومی روند که از رابطه زناشویی و مسئولیتهای خود دور میشوند که این مورد به مرور زمان آسیبهای جدی به روابط زوجین وارد میکند.
طبیعت انسان این است که پس از ازدواج بیشتر توجه فرد معطوف به همسر خود میشود اما گاهی دیده شده برخی آقایان یا حتی خانمها پس از ازدواج نه تنها این توجه را به همسر خود معطوف نکردهاند، بلکه میزان ارتباط با دوستان زمان مجردیشان افزایش یافته است. موضوع مهم این است که با همسر رفیقباز خود چگونه رفتار کنیم تا به زندگی زناشویی آسیبی وارد نشود؟
برخی از مشکلات بعد از ازدواج حل نمیشوند
زوجین باید به خیلی از نکات قبل از ازدواج توجه داشته باشند و سعی کنند در معاشرتهای این دوران بیشتر مسائل اخلاقی و رفتاری را بررسی کنند و با حقیقتها روبرو شوند و از پنهان کردن آنها بپرهیزند. یکی از این مسائل به نوع روابط همسر با دوستانش مربوط میشود.
طرفین باید برای شناسایی این موضوع دقت بسیاری داشته باشند. برای پاسخ به این سوال که «آیا همسرم جزو این گروه قرار میگیرد یا خیر؟» باید به نکاتی مثل اینکه چقدر برونگراست، چقدر به معاشرت با دیگران اهمیت میدهد و... توجه کنید. با این حال برخی از افراد قبل از ازدواج متوجه این موضوع یعنی رفیقبازی همسرانشان میشوند، اما با این توجیه که بعد از ازدواج تغییر خواهد کرد سعی میکنند چشمشان را روی این حقیقت ببندند.
توصیه من به این افراد آن است که خیلی از مسائل بخصوص مقوله رفیقبازی جزو رفتارهایی است که اگر به آن رسیدگی نشود، بعد از ازدواج هم ادامه خواهد داشت و ممکن است پیامدهایی را به دنبال داشته باشد. پس بهتر است با دیدن حقایق و در نظر گرفتن تمام جوانب تصمیم گیری کنید و اصلاح هیچ رفتاری و اختلافی را به زمان بعد از ازدواج موکول نکنید.
افرادی که اجتماعی هستند و زمان بیشتری را با دوستانشان سپری میکنند کمتر میتوانند با افرادی که این ویژگی را ندارند ارتباط برقرار کنند و رابطه صلح آمیزی داشته باشند یا حتی برعکس. چون اگر این دو فرد با این ویژگی متفاوت (فرد اجتماعی در مقابل فردی که رفت و آمد کمتری با دوستان خود دارد) ازدواج کنند و وارد زندگی مشترک شوند، احتمال زیادی وجود دارد که رابطه آنها دچار نوسان و مشکلاتی شود. پس بهتر است قبل از ازدواج انتخاب درستی داشته باشیم.
مراقب فرزندانتان باشید
زوجهایی که فرزند دارند باید بدانند این نوع روابط ممکن است به فرزندان آسیب وارد کند و این سردی عاطفه به آنها هم سرایت پیدا کند. حتی برخی از فرزندان ممکن است سوگیری کنند و فقط با یکی از والدین ارتباط صمیمانهای داشته باشند. با این روند محیط خانه سرد خواهد شد و حتی حرفها به صورت تلگرافی بین افراد ردوبدل میشود.
رفیقبازی مساوی با طلاق عاطفی
بدترین پیامد داشتن رابطه بیش از اندازه با دوستان یا به اصطلاح عامیانهتر «رفیقبازی» این است که فاصله بین افراد بیشتر و بیشتر میشود و هر یک از زوجین ترجیح میدهند کمترین ارتباط را با یکدیگر داشته باشند.
برای ارتباط با دوستان (در حد متعادل) از قبل همسر خود را مطلع کنید. به عنوان مثال اگر نیاز دارید وقتی را به تنهایی با دوستانتان بگذرانید باید از قبل برای آن برنامه ریزی کنید و شرایط را برای همسرتان توضیح دهید |
در پی این نوع رفتارها به مرور زمان آن عاطفه و احساسی که اوایل ازدواج وجود داشته است از بین میرود و در نهایت ممکن است به طلاق عاطفی منجر شود.
دوستیهایتان را با هم شریک شوید
زنان آمادگی بیشتری دارند که خود را در رابطه با همسر و بچهها غرق کنند و تمام وقتشان را به این روابط اختصاص دهند. در مقابل مردها بعد از ازدواج دوستانشان را کنار نمیگذارند. زنها به دلیل روحیه خود از مردها انتظار دارند مثل آنها رفتار کنند اما این درست نیست. بهتر است هر دو نفر درکنار اینکه با دوستانشان ارتباط دارند، همسرشان را هم به داشتن این روابط تشویق کنند.
اگر همسر شما دوستهای زیادی ندارد، میتوانید به او برای گسترش روابطش کمک کنید. او را تشویق کنید دوستانش را به شما نشان دهد و هر از گاهی در مهمانیها با حضور آنها شرکت کنید. مطمئن باشید اگر همسرتان را در داشتن روابط محدود کنید، او هم به خودش اجازه میدهد چنین توقعی درباره شما داشته باشد.
او را از برنامههایتان باخبر کنید
این نکته را هم باید در نظر داشته باشید که برای ارتباط با دوستان (در حد متعادل) از قبل همسر خود را مطلع کنید. به عنوان مثال اگر نیاز دارید وقتی را به تنهایی با دوستانتان بگذرانید باید از قبل برای آن برنامه ریزی کنید و شرایط را برای همسرتان توضیح دهید.
ممکن است شما هفتهای یک ناهار را برای گذراندن با دوستانتان در نظر بگیرید. اطلاع ندادن یا ناهماهنگی رفتار درستی نیست. همچنین گاهی اوقات میتوانید از دوستانتان خواهش کنید بعضی وقتها با شما و همسرتان در کنار هم ارتباط داشته باشند. این کار باعث میشود دوستان و همسرتان با شناخت و درک یکدیگر، تلاش شما را برای تعادل برقرار کردن در روابط درک کنند.
دوران مجردی پایان یافته است
بهتر است بدانید بعد از ازدواج دوران مجردی پایان یافته است و خیلی چیزها در زندگی شما با ازدواج تغییر میکند. روابط دوستانه یکی از مواردی است که با این دوران تغییر میکند و همان طور که گفته شد وقت آزاد و اولویت بندی افراد با این تغییر شرایط عوض خواهد شد، اما یک راهکار دیگر هم وجود دارد؛ شما دیگر مثل گذشته زمان آزاد زیادی نخواهید داشت اما حذف کلی و قطع رابطه با دوستان هم درست نیست.
به همین دلیل یکی از راهکارها این است که در مورد روابط خود خوب فکر کنید. آنهایی که برایتان مهمتر است را در ذهن مشخص و برای تمدید روابط با آنها برنامه ریزی کنید. شما میتوانید دوستان جدیدی هم پیدا کنید. دوستانی که زوج باشند و شما بتوانید همراه با همسرتان در کنار آنها وقت بگذرانید، اما تمام این شرایط زمانی امکان پذیر است که زوجین با یکدیگر به نتیجه و تفاهم رسیده باشند و قبل از هر تصمیمگیری با یکدیگر گفتوگو کنند.